تصویر روی جلد: سارا منظری |
تصویر پشت جلد: سارا منظری |
هیئت تحریریه:
چاپ و توزیع:
|
ویرایش و صفحه بندی:
|
- این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
- هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
- با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
- با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.
فهرست مطالب:
لیست تازه های کتابخانه کانون
مهدی گلسفیدی
ردیف | توضیح |
1 | کتاب تکنولوژی فکر
تکنولوژی فکر یک سیستم جدید برنامهریزی در ضمیر ناخودآگاه انسان است که از طریق آن تحولی عظیم در نظام فکر، شخصیت، باورها و روحیهی یک انسان ایجاد میشوددکتر علیرضاآزمندیان ضمن ۱۲ سال تحقیق و تدریس در دانشگاههای آمریکا و در عین حال با مطالعات علمی پیرامون قدرت فکر به تبادل اطلاعات با دانشمندان این رشته پرداخت و ضمن شرکت در کنفرانسهای علمی تکنولوژیفکر، سالها در راستای توسعه این پدیده بزرگ قرن تحقیق و تدریس نمود و سرانجام برای انتقال دستاوردهای بینظیر تکنولوژیفکر به هموطنان ایرانی خود در سال ۱۳۷۶ به ایران مراجعتکرد. وی ضمن عضویت در هیئت علمی دانشکده فنی دانشگاه تهران و تدریس مباحث مهندسی صنایع و سیستم ها در این دانشگاه، به تأسیس مؤسسه فرهنگی علمی پدیده فکر اقدامکرد و با تشکیل کلاسهای تکنولوژی فکر به بسط و گسترش این تکنولوژی در ایران پرداخت و با تحولات بزرگی که در نظام فکری و باورهای دانشجویان خود ایجاد کرد زندگی آنها را به کلی متحول ساخت. |
2 | کتاب «تن تن_ گل آبی»
پنجمین اثر تن تن از سری کتاب های تن تن و میلو کتاب گل آبی است اما اسم درست کتاب نیلوفر آبی است که در ایران اینگونه ترجمه شده است. کتاب گل آبی بدلیل مضامین نژاد پرستانه و امپریالیستی مورد انتقاد شدید قرار گفت که در پایان هرژه این انتقادات را پذیرفت و و لحن اثارش را ملایمتر کرد برای خرید کتاب گل آبی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود کتاب به ادامه مراجعه نمایید |
3 | کتاب «اسکناس یک میلیون پوندی»
کتاب حاضر مجموعهای است شامل 27داستان کوتاه از ‘مارک تواین ‘( 1835ـ 1910) که از سه کتاب به زبان آلمانی, به نام ‘فیل سفید’, ‘آدمخواری در قطار ‘و ‘انقلاب بزرگ در پیت کرن ‘ترجمه شده است .برای نمونه, نویسنده در ‘قورباغه جهنده مشهور کالاورا ‘مسابقهای را به قلم طنز بازگو میکند که میان معروفترین قورباغه منطقه که متعلق به آسیابانی جوان است با قورباغهای دیگر از آن شخصی به نام ‘دنیل وبستر ‘صورت میگیرد .اما ‘دنیل وبستر ‘در این مسابقه به دلیل آن که پوزه قورباغه خود را با براده سرب پر کرده بود, برنده میشود و رقیب را ناکام میگذارد . |
4 | کتاب «سفرهای مارکوپولو»
مارکو پولو یک تاجر و جهانگرد ونیزی در قرن سیزدهم میلادی بود که سفرهایش را در کتابی به نام سفرهای مارکوپولو ثبت کردهاست . امروزه کتاب سفرهای مارکوپولو با نامهای کتاب شگفتیهای جهان یا توصیفی بر جهان شناخته میشود. این کتاب در شناساندن آسیای مرکزی و چین به اروپاییان نقش کلیدی داشت.او در سال ۱۲۹۹ از زندان آزاد و مردی ثروتمند گردید، ازدواج کرد و دارای ۳ فرزند شد. او در سال ۱۳۲۴ از دنیا رفت و در سن لورنزو به خاک سپرده شد. این گونه سفرها و ماجراجوییهای مارکوپولو، الهامبخش کسانی چون کریستف کلمب بود.مارکو سفر خویش را در معیت پدر و عموی خود، نیکولو و مافئو در سفر دوم آنان به شرق، در حدود سال ۱۲۷۰ میلادی (۶۶۹ قمری) آغاز کرد. سفر مارکو در سرزمینهایی مانند فلسطین، ایران، ترکستان و سرانجام چین ادامه یافت و بازگشت وی نیز در سال ۱۲۹۲ میلادی (۶۹۲ قمری) از طریق سوماترا، جاوه، سیلان، سواحل هندوستان، ایران و بالاخره سواحل دریای سیاه، قسطنطنیه صورت گرفت و سرانجام به ونیز رسید. فرودگاه ونیز مارکو پولو و کشتی مارکوپولو برای یادبود او، چنین نامگذاری شدهاند. |
5 | کتاب «پیام سلستین»
درباره کتاب: جیمز ردفیلد (متولد ۱۹ مارس، ۱۹۵۰) نویسنده، مدرس، فیلمنامه و فیلم تهیه کننده آمریکایی است. ردفیلد در یک منطقه روستایی در نزدیکی بیرمنگام آلاباما بزرگ شد . در نوجوانی او به مطالعه فلسفه های شرقی ، از جمله تائوییسم و ذن پرداخت و به تحصیل در رشته جامعه شناسی در دانشگاه آبرن مشغول شد . او بعد از دریافت مدرک کارشناسی ارشد در مشاوره و بیش از ۱۵ سال به عنوان یک درمانگر پیش نوجوانانی که مورد آزار قرار گرفته گذراند . در سال ۱۹۸۹ علاقه خود را در روانشناسی تعاملی، به فلسفه های شرقی و غربی، علم، عقیده به آخرت، بوم شناسی، تاریخ، و عرفان دنبال کرد. |
6 | کتاب «نشانه های راه»
من کتاب نشانه های راه را برای آن جماعت پیش تازی نوشته ام که انتظار ظهورش می رود. چهار فصل اول این کتاب از تفسیر فی ظلال قرآن استخراج شده اند و هشت فصل دیگر آن در مقاطع زمانی مختلف نوشته شده اند و در نتیجه مطالعات و تأملات پی در پی در برنامه الهی تجسم یافته در قرآن کریم به درون نگارنده، الهام گشته اند. اما همه آنها به خاطر نشانه بودنشان بر سر راه قابل جمع می باشند و اصولا نشانه ها در همه راه ها همین وضع را دراند و این ها در کل، به مثابه اولین مجموعه از این نشانه راه ها است که امیدوارم خداوند من را به دیگر نشانه های راه راهنمایی بفرماید. |
7 | کتاب «نظریه صف»
نظریه صف یکی از مهم ترین زمینه های کاربرد نظریه احتمالات و فرایندهای تصادفی است . با توجه به نقش و اهمیت اقتصادی و اجتماعی صف در زمینه های مهندسی ، مخابرات ، سیستم های حمل و نقل ، کامپیوتر ، خدمات ، تولید و سیستم های اجتماعی ، بسیاری از مهندسان و ریاضیدانان از سالها قبل به تحقیق در این زمینه پرداخته اند . در این تحقیقات ، همگام با بسط روش های تحلیلی به ارائه کاربردهای جدید نیز توجه زیادی شده است . با توجه به توسعه ی گسترده ی نظریه ی صف ، اکنون سالهاست که تدریس آن منحصر به رشته های ریاضی و آمار نیست ، بلکه به آموزش آن در رشته های مهندسی صنایع ، مخابرات ، کامپیوتر ، مدیریت ، اقتصاد ، آمار و ریاضی ، و نظایر اینها اهمیت زیادی داده می شود. |
8
|
کتاب«مارسل پروست»
مارسل پروست چهل روز پس از پایان خونین کمون پاریس در اوتوی (امروزه حومهٔ «پاریس») به دنیا آمد. پدرش آدرین پروست پزشکی سرشناس و مادرش ژان وی فرزند یک دلال ثروتمند بورس بود. تنها برادرش روبر که بعدها حرفهٔ پدر را دنبال کرد، در ۲۴ مارس ۱۸۷۳ متولد شد. مارسل پروست در ۱۵ ژوئیه ۱۸۸۹ دیپلم ادبی گرفت. در نامهای به آناتول فرانس (که در «جستجو» همان برگوتنویسندهاست) مینویسد که از چهار سال پیش کتابهای او را حفظ کردهاست. در سال ۱۸۹۲ فعالیتهای ادبی جدی پروست آغاز شد و او همکاریش را با نشریهٔ le Banquet شروع کرد. در این نشریه ۱۵ مقاله از پروست چاپ شد که بعدها در کتاب خوشیها و روزها دوباره منتشر شد. در این سال او با آناتول فرانس آشنا شد. او در سال ۱۹۲۰ بخش اول طرف گرمانت، در سال ۱۹۲۱ بخش دوم طرف گرمانت و بخش اول سودوم و گماره و در سال ۱۹۲۲ بخش دوم سودوم و گماره در سه جلد را چاپ میکند. در میانهٔ اکتبر این سال پروست به برونشیت دچار شد و روز هجدهم نوامبر جان سپرد.پس از مرگ او، در سال ۱۹۲۳ اسیر در دو جلد، در سال ۱۹۲۵ گریخته در دو جلد، در سال ۱۹۲۷ زمان بازیافته در دو جلد، در سال ۱۹۵۲ رمان ژان سنتوی در دو جلد و در سال ۱۹۵۳ اثر ناتمام علیه سنت بوو به چاپ رسید. |
9 | کتاب«ماموریت به تاشکند»
ف.م.بیلی به شهر تاشکند رفت تا با بزرگان مسئول شوروی تاشکند در سال هزار و نهصد و بیست گرداوری نماید او در این اثر زاجع به ویزگیهای مردمان سرزمین اسیای مرکزی پرداخنه و رسم ها و ایینها و سنن ایشان را به تصویر می کشاند و همینطور به بررسی موقعیتهای نطامی این سرزمینها پرداخته |
10 | کتاب«ایران پیش از سرمایه داری»
تحقیق حاضر در حوزه تاریخ نظری با دو هدف صورت گرفته است :نخست، بررسی ساختار مفهومی گفتمان تاریخی مدرن درباره ایران پیش از سرمایهداری و دوم، تاسیس یک چارچوب نظری جانشین برای مفهومیابی مناسبات اجتماعی، ساختارهای اقتصادی و نهادهای سیاسی |
11 | کتاب«دختر سروان»
دختر سروان (به روسی: Капитанская дочка) داستانی جالب تاریخی از الکساندر پوشکین نویسنده روس است .که اولین بار در سال ۱۸۳۶ در مجله ادبی ساورمنیک منتشر شد. این رمان در قالب خاطرات یک افسر اشرافزاده امپراتوری روسیه به نام پتر آندرویچ و با زاویه دید اول شخص نوشته شدهاست. دختر سروان داستانی رمانتیک و زندگینامهای است که در متن شورش پوگاچف در سالهای ۴-۱۷۷۳ در دوران سلطنت ملکه کاترین دوم جریان دارد. پوشکین در آن دوران در خزانه اسناد دولتی در شهر سن پترزبورگ مغشول به کار بود و به همین مناسبت این داستان را به رشته تحریر در آورد، وی هرچند در این داستان نظری منفی نسبت به خشونت و کشتار و چپاول این قیام دارد اما در عین حال یملیان پوگاچف رهبر این قیام دهقانی را به عنوان شخصیتی استثنایی و تحسینبرانگیز به تصویر کشیده است. دختر سروان آخرین اثر پوشکین است. |
12 | کتاب«چنین کنند بزرگان»
چنین کنند بزرگان نام ترجمهای است از کتاب انحطاط و سقوط عملاً همهکس که با ترجمه نجف دریابندری در سال ۱۳۴۹ در تهران منتشر شد. اصل کتاب از ویل کاپی است.ترجمه دریابندری از این کتاب با زبانی طنزآمیز و دلپذیر، همراه با ناشناس بودن نویسنده کتاب اصلی برای خواننده فارسیزبان، باعث حدس و گمانهایی در مورد واقعی بودن اصل کتاب در ایران شد و برخی آن را تالیف دریابندری (و به نظر برخی، با همکاری احمد شاملو) میدانستند. |
13 | کتاب«مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران جلد دهم»
در این مجموعه، دیدگاه ها و خاطرات دکترغلامحسین مصدق و برخی از یاران ونزدیکان مصدق دربارۀ منش و فضیلت های انسانی دکترمصدق مظهرو نماد آزادی، استقلال و دمکراسی ایران را می خوانید. |
14 | کتاب«سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار (جلد هفتم و هشتم)»
مهمترین و معروفترین اثر پیرامون بحارالانوار است، که توسط شیخ عباس قمی گردآوری شدهاست. |
15 | کتاب«آشنایی با کشورهای دنیا_ سوریه»
تعداد مسافران، هر روزه افزایش می یابد و این امر در بررسی و بازدید از نمایشگاه های کتاب و یا با مراجعه به اطلاعات کتاب های منتشر شده معلوم می شود. سالانه، هزاران نفر فارسی زبان از ایران و دیگر کشورها به نقاط مختلف دنیا سفر می کنند و کمتر کتابی برای راهنمایی ایشان منتشر شده است، که اطلاعات کشورهای مقصد را در اختیار ایشان قرار دهد. شاید بهترین مرجع در این باره، کتاب های سبز وزارت امور خارجه باشد؛ ولی کتاب های فوق کاملاً تخصصی بوده و فاقد اطلاعات و جاذبه های عمومی می باشند. |
16 | کتاب «انسان در جستجوی خویشتن»
کتاب «انسان در جستجوی خویشتن» نوشتهی «رولو می» و ترجمهی «سیدمهدی ثریا» است. این کتاب مواردی را که انسان به خاطر از دست دادن آنها دچار مصیبت شده است و همچنین مباحثی درباره سلطه و اقتدار مادر و محرومیت از آزادی را بررسی میکند. این اثر دربردارنده چهار بخش و هشت فصل با عنوانهای «تنهایی و دلهره انسان امروزی»، «ریشه درد و ناراحتی ما»، «تجربه تشخص یافتن و تقلا»، «برای خود بودن»، ««آزادی و قدرت درونی»، «وجدان خلاق»، «جرات و فضیلت بلوغ» و «انسان، فرارونده از زمان» است. در توضیحات پشت جلد آمده است: «نویسنده این کتاب که یکی از برجستگان روانشناسی و روانکاوی است. پس از بررسی گرفتاریهای زمان ما، تنهایی و دلهره انسان امروز، موانع و آفات راه خود شدن را میکاود و خواننده را به خود و کشف مجدد خویشتن فرا میخواند. هدف های انسجام و یکپارچگی، وجدان خلاق، جرات خود بودن، نقش دین و پیشگفتاری بر عشق از جمله مطالب متنوع و تامل بر انگیز کتاب حاضر است. |
گزارش نقض حقوق طبیعی محیط زیست ایران در ماه گذشته
تهیه و تنظیم: کاوه شیخ محمدی
اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران که در تبلیغات مداوم خود مدعی توسعه و پیشرفت کشور است و ما در عالم واقعیت مواردی غیر از پیشرفت را لمس میکنیم. استفاده حداکثری از منابع ملی برای سرپا نگاهداشتن اقتصاد بیمار، آلوده کردن بی پایان محیط زیست در اثر بکارگیری این منابع و آلودگیهای افسار گسیخته صنعتی، موارد چندی است که می توان به آن اشاره کرد. مدیریت دولتی ایران با این همه اقتدار نمایی که از خود نشان می دهد حتی قدرت تفکیک و دفع اصولی زباله های شهری را ندارد و هر سال بیشتر از قبل آب ، خاک و هوای کشور را در سکوت و بدون اشاره به آینده محیط زیست و آیندگانی که قرار است در این سرزمین زندگی کنند تخریب می کند. نکته عجیب آنکه رهبر جمهوری اسلامی سند آموزشی 2030 را که در آن به صورت سیستماتیک و مشترک با همه دنیا حفظ محیط زیست و منابع آن برای نسلهای آینده در طول 12 ساله تحصیلی در مدارس را آموزش می دهد، رد کرده است و آنرا مغایر با آموزه های دینی می داند، همچنین در قانون اساسی نیز اتخاذ تصمیم های غیر منتطقی گنجانده شده است که یک نمونه آن اصل دوم – بند6- الف که (اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین) را الزام آور می کند. و در اینگونه قوانین که مدیریت آموزشی و زیست محیطی ایران زیر سایه آن قرار دارد نمی توان وضعیت بهتر از این را برای محیط زیست ایران متصور شد.
ردیف | موضوع | شرح |
۱ | هورالعظیم در آتش سوخت/ ندادن حق آبه یکی از دلایل آتش سوزی است | تالاب مرزی هورالعظیم در جنوب غربی کشور قرار دارد که یک سوم آن در ایران و دو سوم در عراق است.
هورالعظیم آخرین بازمانده تالاب های بین النهرین است که برنامه محیط زیست سازمان ملل در سال ۲۰۰۲ خشک شدن آن را یکی از دو فاجعه زیست محیطی قرن اعلام کرد و نسبت به تبعات آن به کشورهای ایران و عراق هشدار داد. بخش ایرانی تالاب هورالعظیم از یک طرف با کاهش شدید آب روبه روست و از سوی دیگر با اکتشافات نفتی دچار خسارت شده است. این تالاب از زمان خشک شدن به عنوان یکی از کانون های اصلی تولید گرد و غبار معرفی شده است. دود ناشی از این آتش سوزی با بادهای فصلی بتدریج از غرب خوزستان به سمت مناطق شرقی میرود. در آینده ای نزدیک این مناطق تبدیل به کانون جدید گردوغبار خواهد شد و کل جنوب ایران را فرا خواهد گرفت. دلیل آتش سوزی های تالاب هورالعظیم خشکسالی و تامین نشدن حقابه تالاب از طرف سد کرخه است. آورد رودخانه کرخه و به تبع آن ورودی به تالاب با کاهش ۸۰ درصدی مواجه است که دلایل آن از طرف کشور عراق برمیگردد به سدسازی در جنوب شرق ترکیه و سد سازی ایران در بالا دست تالاب هورالعظیم که در مجموع این پروژه های سودجویانه از طرف این دولتها باعث وارد آمدن خسارت جبران ناپذیر به محیط زیست شده است و حیات بشری و جانوری و گیاهی را مورد تهدید جدی قرار داده است. |
۲ | سوختن گاومیش ها در آتش سوزی تالاب هورالعظیم | در ابتدا جناههایی در استانداری و فرمانداریهای خوزستان طبق عادت چهل ساله در مورد انعکاس واقعیات سعی در تکذیب و سانسور خبر سوختن گاومیشها در هورالعظیم را داشتند که خوشبختانه با مخابره شدن تصاویر دلخراش این دام ها از سوی خبرنگاران در نشریات رسمی سازمان دامپزشکی وارد عمل شد و به مداوای جراحات شدید گامیش ها پرداختند تصاویر این حیوانات زبان بسته به اندازه ای دردناک است که دل هر انسانی را بدرد می آورد چون هوای گرم نیز بیشتر باعث سوزش زخمهای آنها میشود که از طرفی مدیران استانی در صدد انکار آن در تریبونهای خود برآمدند ولی خوشبختانه با تلاش خبرنگاران و دامپزشکان اقدامات لازم درجهت مداوا و جلوگیری از صدمات بیشتر بعمل آمده است. |
۳ | ۷۰ درصد زباله تبریز به صورت غیر اصولی دفن می شود | سرانه تولید زباله در میانگین جهانی80 گرم و میانگین کشوری820 گرم به ازای هر نفر است که این میزان در شهر تبریز 800 گرم و در استان560 گرم در روز است. تعداد 52 مرکز دفن زباله شهری و روستایی در سطح آذربایجان شرقی وجود دارد که بر اساس آخرین آمار اخذ شده میزان پسماندهای خانگی تولید شده در استان در حدود 980 هزار تن در سال است که در این میان تبریز با میزان تولید زباله 1200 تن در روز بیشترین تولیدکننده زباله در استان است و در سایر شهرهای استان 1523 تن در روز زباله تولید می شود. متاسفانه 75 درصد نحوه جمع آوری زباله از منازل به صورت غیر اصولی انجام می شود و پروسه تفکیک در مبدا تنها در حدود 25 درصد موارد انجام می شود. همچنین 70 درصد دفن زباله در کلان شهر تبریز به صورت دفن سنتی و غیر اصولی انجام می شود. که دولت ایران در کل کشور از دفع اصولی و تفکیک زباله ناتوان است و این امر باعث آلوده شدن خاک و نفوذ شیرابه های ناشی از زباله ها به منابع آب زیرزمینی می شود. |
۴ | «نوشیدن آب آلوده» در رامهرمزبه مسمومیت ۱۳۵ نفر منجر شد | در استان خوزستان، ۱۳۵ تن از ساکنان سه روستای این شهرستان به دلیل نوشیدن «آب آلوده» مسموم شده و بیش از ۵۰ نفر از آنها همچنان در بیمارستان بستری هستند.فرماندار رامهرمز تایید کرده و گزارش داده است که ۱۳۵ نفر به دلیل مسمومیت به مراکز درمانی مراجعه کردند و ۳۱ نفر از آنان به بیمارستانهای اهواز منتقل شدهاند.خ برگزاری ایسنا نیز گزارش داده است که ۲۱ کودک در بیمارستان رامهرمز بستری شدند.بر اساس گزارشها، افراد مسمومشده ساکن سه روستای «شهید رایگانی»، «ستلون» و «کبوتری» در دهستان «ابوالفارس» هستند. |
۵ |
مسمومیت سه هزار نفر در پردیس تهران از طریق آب آشامیدنی |
هنگامی که اعلام شد حدود هزار و پانصد تن از اهالی شهر پردیس (شهر جدیدی که در شرق تهران و در نزدیکی بومهن) به دردی مشترک راهی مراکز درمانی شدهاند، تقریبا قابل حدس بود که علت رویداد باید از آب آشامیدنی باشد اما کمتر کسی تصور میکرد که وعده تمامی مسئولان برای پیگیری ماجرا به «شکستگی لوله» ختم شده و علت رویدادی که به مرور ابعاد بزرگتری یافته بود، به این امر تقریبا محال مرتبط شود. برابر اعلام بعضی از مسئولان، علت اصلی مسمومیت اهالی شهرستان پردیس به دلیل شکستگی لولههای آب شرب بوده و این موضوع موجب مسمومیتها شده است ولی هنوز مسئولین توزیع آب این موضوع را قبول نکردهاند. از روز ی که اهالی این شهرستان به چهار مرکز درمانی مستقر به دلیل مسمومیت مراجعه میکنند که این روند تا روز چهار پیاپی ادامه داشته و در نهایت آمار اصلی مسموم شدگان شهرستان پردیس ۲۸۳۲ نفر گزارش شده است. فارغ از این نقیصه که به راحتی قابل اثبات است، مجاورت لوله آب شرب با فاضلاب (دقت کنید که فاضلاب ظاهرا رها شده است و در هیچ مجرایی، نه کانال و نه لولههای مخصوص هدایت نمیشود!)، ابهام دیگری است که به این حکایت وارد است که البته میتواند صحت داشته باشد اما اگر درست باشد، قطعا خطایی است که میبایست اعلام و پیگیری شده و قصور کنندگان شناسایی شوند. |
۶ | محیط زیست خراسان رضوی در قبال مسائل متعدد باغ وحش مشهد سکوت مطلق اختیار کرده است. | هفته گذشته اخبار و حواشی متعددی در مورد باغ وحش مشهد منتشر شد و تقریبا روزی نبود که خبری از باغ وحش مشهد به بیرون درز نکند و هر روز در مورد حواشی آن خبر جدیدی به گوش می رسید.کشف ویلای شخصی در باغ وحش و یا کشف تعدادی تخته پوست ببر در باغ وحش مشهد بخشی از اتفاقاتی بوده که در روزها و هفته های اخیر در باغ وحش مشهد رخ داده است و در این میان عمده این مسائل از زبان معاون دادستان بیان شده است.نکته جالب توجه اما این است که مدیرکل محیط زیست خراسان رضوی در قبال این مسائل سکوت مطلق اختیار کرده و گویا قرار نیست به عنوان متولی این مسئله پاسخی به رسانه ها بدهد.رسانه های خراسان هم به صورت مکرر و متعدد با روابط عمومی اداره کل محیط زیست استان و همچنین مدیرکل و معاونان ایشان در زمینه این مسئله تماس گرفته اما گویا قرار نیست سکوت آقای مدیرکل شکسته شود. |
۷ | سیستان و بلوچستان؛ گرد و خاک ۱۱۴ نفر را راهی مراکز درمانی کرد | طوفان سیستان و بلوچستان ۱۱۴ نفر را راهی مراکز درمانی کرد. ۹۳ نفر از مجموع مراجعه کنندگان به مراکز درمانی منطقه سیستان و بلوچستان در این مدت به صورت سرپایی درمان و ۲۱ نفر با توجه به شدت بیماری بستری شدند.
افراد مراجعه کننده به بیمارستان ها و مراکز درمانی منطقه سیستان و بلوچستان در این مدت علاوه بر مشکلات تنفسی در گروه های بیماران چشمی، قلبی و ترافیکی تقسیم شدند. |
۸ | عطش جلگه های سوزان و رقص شالیزارها! | خوزستان؛ جلگه ای که د ر گرد و غبار د فن شد ه و هر روز نیز بر تشنگی آن افزود ه می شود . اما شاید جالب باشد بد انید د ر روزگاری که کارون د ر عطش کم آبی می سوزد ، شاهد رقص باد د ر شالیزارهای خوزستان هستیم؛ شالیزارهایی که د ر میانه خشکسالی د لبری می کنند . مزارعی که تد اعی کنند ه این ضرب المثل معروف «قسم حضرت عباس را باور کنم یا د م خروس را» هستند . اتفاقی که بی شک ریشه د ر نبود مد یریت تخصصی و منطقی د ر منابع آبی و کشاورزی کشور است.
دولت از کشت برنج د ر استان های د یگر به ویژه استان های کم آب حمایت نمی کند . حتی د ر برخی موارد از ممنوعیت کشت برنج د ر برخی استان های کم آب خبر داد ه است اما د ر میان تمامی این عد م حمایت یا ممنوعیت، همچنان شاهد کشت برنج د ر استان هایی مانند خوزستان، اصفهان هستیم؛ استان هایی که در د هه اخیر آب را از استان همسایه چهارمحال و بختیاری به آن ها انتقال د اد ه اند . بحران در مد یریت منابع آبی، یعنی تمامی برنامه ریزی ها منوط به د عوت مرد م به صرفه جویی د ر مصرف آب شربی که کمتر از ۱۰ د رصد از منابع آبی کشور را به خود اختصاص د اد ه است، اما چرا برای ۷۵ د رصد از منابع آبی کشور که د ر بخش کشاورزی مصرف می شود و براساس آمار ۶۰ د رصد از آن نیز هد ر می رود ، برنامه ریزی وجود نداشته باشد . |
گزارش نقض حقوق زنان درمردادماه 1397
تهیه کنندگان : بابک میری /مهران فاضلزاده /نیلوفر ایمانیان
یادآوری
این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در مرداد 1397 را به اطلاع میرساند. علیرغم سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.
بازداشت و زندان
- فتانه نبیل زاده، شهروند بهایی ساکن مشهد جهت گذراندن دوران محکومیتیک ساله خود راهی زندان مرکزی این شهر شد.(هرانا،1مرداد1397)
- دبیرکل فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران خواستار پس گرفته شدن همه اتهامات مطرح شده، علیه ریحانه طباطبایی شد.آنتونی بلانژه، دبیرکل فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، در این باره گفت: «ما به شدت نگران اتهاماتی هستیم که متوجه این روزنامهنگار شده است». (رادیوفردا، 1 مرداد 1397)
- مصطفی ترک همدانی، وکیل هنگامه شهیدی، روزنامهنگار زندانی میگوید که موکل او یکی از متهمان به همکاری با کانال خبری «آمدنیوز» در خارج از کشور است. به گفته ترک همدانی، برای هنگامه شهیدی کیفرخواست جداگانهای صادر و به دادگاه انقلاب ارسال شده اما دادگاه هنوز پرونده را وصول نکرده است. (رادیوزمانه، 1مرداد1397)
- الهام احمدی، از دراویش گنابادی بازداشت شده در جریان حوادث گلستان هفتم، توسط دادگاه انقلاب تهران به ۵ سال حبس تعزیری، ۲ سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. (هرانا، 2مرداد1397)
- حسن دزفولی مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول از بازداشت پنج دختر توسط پلیس امنیت اخلاقی و ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول خبر داد، دزفولی علت این دستگیری را “کشف حجاب و هنجارشکنی” عنوان کرد.(هرانا، 2 مرداد 1397)
- سیما انتصاری، از دراویش گنابادی بازداشت شده در جریان حوادث گلستان هفتم، که در تاریخ ۱۲ تیرماه سال جاری توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود با انتشار نامهای سرگشاده از حق درخواست تجدیدنظر خواهی انصراف داد.(هرانا، 3 مرداد 1397)
- مدیرعامل بنیاد تامسون رویترز اعلام کرد که بر اساس گفته های قاضی، نازنین زاغری، کارمند این بنیاد که در تهران زندانی است، تا پرداخت نشدن بدهی قدیمی بریتانیا به ایران آزاد نخواهد شد. (صدایامریکا، 4 مرداد 1397)
- بنیاد حقوق بشر در نیویورک شکایت نامه ای علیه بازداشت شاپرک شجری زاده، فعال ایرانی حقوق زنان، به سازمان ملل متحد تسلیم کرد. (صدایامریکا، 4 مرداد 1397)
- سپیده مرادی و شکوفه یداللهی دو تن از زنان درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین، روز گذشته پس از ۵ ماه پیگیریهای مستمر به مراکز درمانی اعزام و سپس به زندان بازگردانده شدند. (هرانا، 4 مرداد 1397)
- سپیده مرادی و شکوفه یداللهی دو تن از زنان درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین، برای سومین بار در اعتراض به محرومیت درویشان زندانی از حق داشتن وکیل و عدم رعایت تشریفات قانونی در روند دادرسی از حضور در دادگاه خودداری کردند. (هرانا، 7 مرداد 1397)
- ریحانه طباطبایی، از خبرنگاران اصلاحطلب در توییتر خود به نقل از برادر نرگس محمدی نوشت: «نرگس از وقتی از بیمارستان برگشته دچار حالت تهوع و استفراغ شده و دو روز تقریبا چیزی نخورده و به بهداری برده شده و فقط آمپول ب۶ تزریق شده است (صدای مردم، 7 مرداد 1397)
- وکیل دانشجویان بازداشتی دی ماه گفت “من دیدم که خانم مولاوردی گفتهاند دولت پیگیریهایی انجام داده و ما در مرحله تجدیدنظر نتیجه این پیگیریها را خواهیم دید و این حرف یک مقدار نگرانکنندهتر است. فرض کنید این پیگیریها در مرحله تجدیدنظر هم هیچ نتیجهای ندهد و اینیعنی ما همه مراحل را به امید پیگیری از دست میدهیم و آنگاه با یک حکم قطعی روبرو خواهیم بود و آن موقع چکار میشود کرد؟”(هرانا، 7 مرداد 1397)
- شکوفهیداللهی، درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین روز یکشنبه ۷ مرداد پس از ۵ ماه پیگیریهای مستمر برای دومین بار به بیمارستان سینا منتقل شد.(هرانا، 8 مرداد 1397)
- رضا خندان، همسر نسرین ستوده، از تمدید بازداشت موقت همسرش خبرداد. (هرانا، 9 مرداد 1397)
- زینب جلالیان به همراه نه زندانی جرائم عادی در اعتراض به محرومیتشان از ملاقات هفتگی و امکانات اولیه زندان اقدام به اعتصاب غذا کردند.(شبکه حقوق بشر کُردستان 9 مرداد 1397)
- پرونده زینب طاهری وکیل داگستری و حقوقدان به دادگاه انقلاب ارسال شده و به اتهام “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” و “تبلیغ علیه نظام” برای وی کیفرخواست صادر شده است. (هرانا، 9 مرداد 1397)
- مصطفی ترک همدانی وکیل مدافع هنگامه شهیدی گفت که با گذشت تقریبایک ماه از خروج پرونده از دادسرا ولی هنوز پرونده به دادگاه واصل نشده است.(هرانا،11 مرداد 1397)
- رسانههای ایران روز سهشنبه دوم مرداد از دستگیری شش زن در دزفول توسط پلیس امنیت اخلاقی به علت برداشتن حجاب خبر دادند. ستاد امربه معروف و نهی از منکر دزفول روز دوشنبه نیز از دستگیری پنج دختر که اقدام به «هنجارشکنی» در سطح شهر دزفول کرده بودند، خبر داده بود.(سحبانیوز،11 مرداد 1397)
- روحیه نریمان شهروند بهایی ساکن شیراز در شعبه ۱۷ دادگاه تجدیدنظر این شهر به دو سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد. همچنین فرزاد دلآرام همسر وی نیز به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شد.(هرانا،11 مرداد 1397)
- مریم فرسیابی، از دراویش گنابادی بازداشت شده در جریان حوادث گلستان هفتم، توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۶ ماه حبس تعزیریو ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. (هرانا،۱۵ مرداد۱۳۹۷)
- با مخالفت مسئولین زندان از اعزام نرگس محمدینائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به پزشک مغز و اعصاب جلوگیری شد. خانم محمدی قرار بود امروز صبح پزشک متخصصی خانم محمدی را در خارج از زندان ویزیت کند. (هرانا،۱۶ مرداد۱۳۹۷)
- سازمان عفو بینالملل طی بیانیهای در واکنش به بازداشت نسرین ستوده، وکیل و مدافع حقوق بشر که از ۲۳ خردادماه در زندان اوین نگهداری میشود با صدور بیانیهای گفت که “او با اتهاماتی از قبیل “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی” رو به رو شده است. اساس این اتهامات فعالیت حرفهای او به عنوان وکیل مدافع زنانی است که به طور مسالمتآمیز علیه حجاب اجباری اعتراض کردهاند. نسرین ستوده یک زندانی عقیدتی است”. (هرانا،۱۷ مرداد۱۳۹۷)
- زینب طاهری وکیل داگستری و حقوقدان با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. (هرانا،۱۸ مرداد۱۳۹۷)
- نوکیش مسیحی شاپور جوزی و همسرش پرستو ظریف طاش توسط دادگاه انقلاب بوشهر به حبس محکوم شدند. (هرانا،۱۸ مرداد۱۳۹۷)
- مادر نادر افشاری، از بازداشت شدگان تظاهرات گوهردشت کرج اعلام کرد که هنوز پس از گذشت هفت روز بازداشت پسرش، از اتهام او بی اطلاع است. (صدای امریکا،۱۸ مرداد۱۳۹۷)
- شکوفه یداللهی، درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین، امروز برای چهارمین بار از زندان زنان قرچک به بیمارستان منتقل شد. (هرانا،۱۹ مرداد۱۳۹۷)
- سپیده مرادی، از دراویش گنابادی بازداشت شده در جریان حوادث گلستان هفتم، توسط دادگاه انقلاب تهران وبا رأی غیابی قاضی صلواتی به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروهها و دستهجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی محکوم شد. (هرانا،۱۹ مرداد۱۳۹۷)
- الهه نعمت اللهی، درویش گنابادی و مادر رضا نعمت اللهی از درویشان زندانی محبوس در تیپ سه زندان تهران بزرگ که روز گذشتهدر محوطه بیمارستان امام خمینی توسط مأموران انتظامی بازداشت شده بود، صبح امروز با قرار وثیقه آزاد شد. (هرانا،۲۰ مرداد۱۳۹۷)
- سعید خلیلی وکیل مدافع پریسا رفیعی فعال صنفی و دانشجوی هنرهای زیبا دانشگاه تهران، از رسیدگی به پرونده موکلش در روز دوشنبه ۲۲ مردادماه، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی احمدزاده خبر داد. گفتنی است که اواخر سال گذشته بود که خانم رفیعی دستگیر و ۲۳ روز بازداشت شد. او سرانجام با پیگیریهای فراوان خانواده و دوستان در آخرین روز سال ۹۶ با وثیقه آزاد شد.(هرانا، 21مرداد۱۳۹۷)
- نرگس محمدی نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، در پی وخامت حال عمومی از زندان اوین به بیمارستان امام خمینی منتقل شد، هفته گذشته از اعزام وی به مراکز درمانی جلوگیری شده بود.(هرانا، 23مرداد۱۳۹۷)
- شکوفه_یداللهی درویش محبوس در زندان_قرچک که یکم اسفندماه در حادثه گلستان_هفتم بازداشت شده بود با رأی قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و با استناد قاضی به ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی به ۲ سال ممنوعیت و محرومیت از عضویت در احزاب، گروهها، دستهجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانهها و مطبوعات و خروج از کشور محروم شد.(تلگراف، 24مرداد۱۳۹۷)
- وکیل مدافع نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که اکنون در بازداشت به سر میبرد، از تشکیل دو پرونده جدید برای موکلش خبر داد.(هرانا، 24مرداد۱۳۹۷)
- دادگاه پریسا رفیعی، فعال دانشجویی دانشگاه تهران روز ۲۲ مرداد در حالی برگزار شد که تاکنون برای نوزده دانشجوی بازداشت شده همزمان و یا پس از دی ماه ۹۶، مجموعا بیش از صد سال زندان و در مواردی محرومیت سیاسی-اجتماعی و ممنوعیت خروج صادر شده است.(هرانا، 25مرداد۱۳۹۷)
- به گفته وکیل نسرین ستوده، دو پرونده جدید برای این حقوقدان و فعال حقوق بشر تشکیل شده است. اتهام “جاسوسی” نیز اینک به حکم زندان خانم ستوده افزوده شده است؛ حکمی که به گفته وکیل او با کیفرخواست مطابقت ندارد.(دویچهوله، 25مرداد۱۳۹۷)
- مهینتاج احمدپور از بازداشت شدگان اعتراضات دیماه سال گذشته که پیشتر توسط دادگاه انقلاب تنکابن و شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری شهرستان تنکابن به اتهامات “تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی” مجموعا به ده ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، روز سهشنبه ۲۳ مرداد بازداشت و جهت تحمل حبس به زندان نشتارود تنکابن منتقل شد.(هرانا، 26مرداد۱۳۹۷)
- سازمان دیدهبان حقوق بشر پروندهسازی جدید علیه نسرین ستوده و جرمانگاری فعالیتهای حقوق بشری را نکوهش کرد. مدیر بخش خاورمیانه این نهاد میگوید وزارت اطلاعات در کنار سازمان اطلاعات سپاه، عامل سرکوب مدافعان حقوق بشر است.(دویچهوله، 29مرداد۱۳۹۷)
- صبح روز جاری نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات بطور جداگانه با در دست داشتن حکم شعبه ۷ دادسرای اوین به منازل شخصی رضا خندان، محمدرضا (داوود) فرهادپور و ژیلا مکوندی رفته و منازل آنها را بازرسی کرده و تعدادی از وسایل شخصیشان را ضبط کردند.(هرانا، 29مرداد۱۳۹۷)
- «پرستو صالحی»، بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار ویدیویی، از احضار و بازجویی خود در روز یک شنبه از سوی قوه قضاییه خبر داد . او گفت دلیل این احضار و بازجویی، صحبتهای انتقادی وی نسبت به اوضاع کشور عنوان شده است. پرستو صالحی پس از بازگشت از جلسه بازجویی، ویدیویی منتشر کرد و گفت روز چهارشنبه هفته گذشته احضار تلفنی شده و ساعت 15 روز یک شنبه ۲۸ مردادماه در واحد نظارت و پی گیری قوه قضاییه حضور یافته و بازجویی شده است. به گفته وی، بازجویان دلیل این احضار و بازجویی را پستهای انتقادی وی نسبت به اوضاع کشور در صفحه اینستاگرامش عنوان کرده اند. او در این پست ها درباره کودکآزاری، تجاوز، اختلاس، زندانیان سیاسی، قیمت دلار و امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر از سوی ایران پرداخته است.(ایرانوایر،31مرداد۱۳۹۷)
فرهنگی و اجتماعی
- در حالی که لایحه «حمایت از زنان در برابر خشونت» بیش از سه سال است که در قوه قضائیه ایران در حال بازنگری ست، شهیندخت مولاوردی، دستیار رئیس جمهور در امور حقوق شهروندی ابراز امیدواری کرد که این لایحه به سرنوشت لایحه حمایت از کودکان «که چندین سال است خاک میخورد» دچار نشود.(ایلنا، 1 مرداد 1397)
- حمیده زرآبادی نماینده و عضو فراکسیون زنان و خانواده مجلس گفت که ازدواج فرزند خوانده با سرپرست در تمامی شرایط باید ممنوع شود. (هرانا، 2 مرداد 1397)
- یک دختر ۹ ساله آبادانی به دلیل مورد آزار و اذیت قرار گرفتن از سوی پیرمرد همسایه با خوردن تعداد زیادی قرص دست به خودکشی زد.(رادیو زمانه،3 مرداد 1397)
- معاون فرهنگی کمیته امداد استان زنجان، از اعزام دختران بازمانده از ازدواج به اردوی آموزشی و تفریحی خبر داد. (ایسنا، 4 مرداد 1397)
- جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی گفت: حجاب یک عقلانیت اجتماعی است. در واقع اگر بی حجابی باشد هیچ پیشرفت اقتصادی صورت نمیگیرد چون آرامش روانی برای این کار وجود ندارد. (تسنیم، 4مرداد1397)
- عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، از انفعال این فراکسیون در بررسی طرح های مهم انتقاد کرد.(مهر، 6مرداد1397)
- گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید که به مرور تعداد طرفداران اقداماتی چون گشت ارشاد،«کاهش قابل توجهی» داشته است. (ایسنا، 7مرداد1397)
- مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی به بررسی عوامل مؤثر بر اجرایی شدن سیاستهای حجاب و راهکارهای پیش رو در این خصوص پرداخته است. این گزارش تاکید می کند که حجاب شرعی تنها برای حدود ۳۵ درصد افراد جامعه ارزشمند است و نزدیک به ۷۰ درصد جامعه یا اعتقادی به حجاب ندارند یا جزو بدحجابها هستند. (هرانا، 7مرداد1397)
- مدیرکل ثبت احوال کهگیلویه و بویراحمد از ثبت ۹ مورد ازدواج کمتر از ۱۰ سال طی سال گذشته در این استان خبر داد. (هرانا، 8 مرداد1397)
- رئیس سازمان بهزیستی کشور گفت: در سال گذشته ۱۰۳۰ کودک از مادران معتاد در بیمارستانها متولد شدند که نیمی از آنها به بهزیستی سپرده شدند. (فارس، 8 مرداد1397)
- چالش فیشهای حقوقی معلمان در اعتراض به کاهش حقوق معلمان از هفته گذشته شروع شد. یکی از مصادیق این کاهش، حذف حق عایلهمندی زنان مجرد است اما مدیران آموزش و پروش میگویند که حق عائلهمندی تنها شامل حال زنان سرپرست خانوار میشود. (ایلنا، 9 مرداد1397)
- یک دختر نوجوان اهل سقز کە پیشتر اقدام بە خودکشی نمودە بود، جانش را از دست داد. (هەنگاو، 9مرداد1397)
- متاسفانه گزارش های رسمی و غیررسمی نشان می دهد موضوع تجاوزهای زنجیره ای به دختران ایرانشهر به جای این که به طور قانونی و عادلانه پیگیری شود، با روندی امنیتی رو به رو شده است؛ چنان چه معترضان به این تجاوزها، دستگیر و با اتهامات امنیتی رو به رو شده اند. و دعوت به سکوت درباره تجاوز به جای دادرسی قانونی از سوی مقامات بالای قضایی، شائبه سیستماتیک بودن این تجاوزها را تقویت می کند. (ماهنامه خط صلح،۱۱ مرداد ۱۳۹۷)
- موافقان: باید با زن بیحجاب برخورد کرد. مخالفان: برخوردها نتیجه عکس داشته است.آمارها نشان میدهد که حجاب نسبت به گذشته ارزشمندی خود را از دست داده و تغییر شکل پیدا کرده است؛ این در حالی است که هنوز عدهای برای ترویج حجاب کامل دست و پا میزنند و به هر طریقی اعم از برخوردهای قهری و .. میخواهند آن را به مردم حقنه کنند.(خبر انلاین،۱۱ مرداد ۱۳۹۷)
- عضوشورای فرهنگی و اجتماعی زنان گفت: طبق آمار ثبت احوال بین سنین ۱۵تا ۲۹ سال بیش از ۱۹ میلیون در انتظار ازدواجند؛ درچنین شرایطی به دنبال تصویب قانون افزایش سن ازدواج هستند. با کمی بررسی میبینیم یکی از موارد مندرج در سند “۲۰۳۰” همین قانون است. (باشگاه خبرنگاران پویا،۱۵ مرداد۱۳۹۷)
- یک مددکار اجتماعی با اشاره به پائین آمدن سن درگیرشدن دختران در آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد گفت: این مساله نشان دهنده بی توجهی به نیازهای عاطفی، خانوادگی و اجتماعی زنان مانند داشتن شغل مناسب است که سبب افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه می شود. (ایرنا،۱۵ مرداد ۱۳۹۷)
- خیلی پیچیده نیست؛ زنان قدرت تحریک و تحریض بالایی برای شکلدهی به اعتراضات دارند. فریاد یک زن چندین برابر موثرتر از یک مرد است، از سویی برخورد با یک زن تاثربرانگیزتر است و در نهایت، آسیبدیدن یک زن حساسیت برانگیزتر. (جهان نیوز،۱۶ مرداد۱۳۹۷)
- عضو فراکسیون زنان گفت:«قاچاق زنان درآمد کلان و سود گزافی را روانه جیب عاملان آن می کند. متاسفانه به جای برخورد قاطعانه با عاملان این پدیده، بعضا وجود پدیده قاچاق زنان به کلی انکار می شود . (برنا،۱۸ مرداد۱۳۹۷)
- دکتر کیهان نیا اما در این گفتگوی کوتاه با نگاه به مسئله تجاوز و آزار جنسی در ایران و علت یابی آن، بارها بر «اجرای دقیق قانون و مو به موی قانون» تاکید کرد و گفت که «وقتی قانون به موقع و درست اجرا نمی شود، افراد به خود اجازه می دهند که دست به این گونه اعمال بزنند. (ماهنامه خط صلح،۱۸ مرداد۱۳۹۷)
- مدیرکل امور زنان وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه پوشش تحصیلی دختران در مقطع متوسطه اول ۹۲ درصد است، گفت: این میزان در مقطع متوسطه دوم برای دختران به ۸۱ درصد کاهش پیدا میکند که این نشان دهنده افزایش تعداد دختران بازمانده از تحصیل است. (ایسنا،۱۹ مرداد۱۳۹۷)
- دختر ۱۷ سالهای امروز در یکی از محلههای شرق شهر بابل اقدام به خودکشی کرد و به زندگیاش پایان داد. (هرانا،۱۹ مرداد۱۳۹۷)
- در روستای مشا ازروستاهای دماوند، قرار است یک مدرسه ابتدایی که ۴۰ سال است دختران و پسران در آن به شکل مختلط درس میخوانند تفکیک جنسیتی شود. بر اساس تصمیم آموزش و پرورش دماوند، از این پسپسرها باید برای تحصیل به روستای اوره بروند و دخترهای از اوره به روستای مشا بیایند. (رادیوزمانه،۲۰ مرداد۱۳۹۷)
- دکتر محمدعلی صادقیپور معاون پیشگیری بهزیستی استان یزد گفت که ازدواج های واکنشی در سن ۱۴ و ۱۵ سال در یزد افزایشیافته است. (هرانا، 22مرداد۱۳۹۷)
- مائده طی سخنانی به کمپین فعالین بلوچ گفته، از سوییک فرد نزدیک به ارگانهای امنیتی به نام “ع.ت” مورد آزار جنسی قرار گرفته است. طی آخرین خبرها یک زن جوان بلوچ قربانی تجاوز جنسی در ایرانشهر که شکایتش راه به جایی نبرده بود در نهایت برای حفظ آبروی خانواده به عقد فرد متجاوز در آمد.(کمپین فعالین بلوچ، 23مرداد۱۳۹۷)
- یک کارشناس حوزه کار نرخ بیکاری زنان و فارغالتحصیلان دانشگاهی را بیش از ۴۰ درصد عنوان کرد و گفت: اگر ساختار اقتصاد کشور متحول شود، ظرفیتهای بازار کار افزایش و نرخ بیکاری کاهش مییابد. (ایسنا، 24مرداد۱۳۹۷)
- صبح امروز، دختر جوانی در بوکان خود را به آتش کشید. روابط عمومی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری بوکان با اعلام این خبر، افزود “دختر جوان، از ناحیه دست و صورت بشدت بشدت دچار سوختگی شدو توسط ماموران اورژانس ۱۱۵ به بیمارستان انتقال داده شد”. (هرانا، 25مرداد۱۳۹۷)
- کارشناس مسئول مرکز بهداشت استان مرکزی با اشاره به ازدواج دختربچهها در روستاهای استان گفت که شهرستان خنداب در این زمینه نسبت به سایر شهرستانهای استان دارای شرایط ویژه است بهطوریکه در این شهرستان ۳۵ دختر زیر ۱۰ الی ۱۳ سال ازدواج کردهاند. (هرانا، 25مرداد۱۳۹۷)
- سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی گفت: ما موافق حضور بانوان ورزشکار، نخبه و زائر در عرصههای مختلف هستیم، اما این امر مستلزم اذن همسر است. (دانشجو، 25مرداد۱۳۹۷)
- یک مدرس حوزه رسانه معتقد است “زن نمایشی” در عرصه رسانه ملی نمادی از توجه بی حد و حصر به بُعد جسمانی زن است تا از این طریق جذب مخاطب صورت گیرد؛ لذا رسانه ملی جایگاه ارزشی زنان را تنزل داده است. (تسنیم، 28مرداد۱۳۹۷)
- مدیرکل ثبت احوال کردستان گفت که از ۴ هزار و ۵۲۰ وقایع ازدواج ثبت شده در استان در ۴ ماهه سالجاری ۹۷۰ مورد معادل ۲۱ درصد زنان کمتر از ۱۸ سال و در آقایان هم ۳۶ مورد معادل ۸ دهم درصد کمتر از ۱۸ سال داشتهاند. (هرانا، 28مرداد۱۳۹۷)
- رومینا عسگری دانشجوی مقطع کارشناسی به دلیل بهایی بودن، از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز اخراج شده و از ادامه تحصیل محروم شد.(هرانا، 29مرداد۱۳۹۷)
- حسین اسماعیلزهی نماینده استان سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانها با بیان اینکه خشکسالی، روستاها را از جمعیت خالی کرده است، گفت که جوانها به خاطر بیکاری مجبور به قاچاق مواد مخدر و سوخت شدهاند. با ادامه شرایط موجود اگر فکری برای منطقه نشود، دودش به چشم مسئولان میرود. اسماعیلزهی در رابطه با سن ازدواج دختران هم گفت که “خوشبختانه سن ازدواج تا حدودی بالا آمده و دختران از ۱۵ سالگی به بعد ازدواج میکنند. درست است که ۱۵ سالگی هم سن کمی محسوب میشود اما هنوز مناطقی در کشور وجود دارند که در آنها از ۹ سالگیدختران را شوهر میدهند”. (هرانا، 29مرداد۱۳۹۷)
- مدیرکل ارتباطات و رسانه شورایعالی انقلاب فرهنگی اخبار منتشر شده درباره بررسی حضور بانوان در ورزشگاهها در این شورا را تکذیب کرد. (اقتصادنیوز، 30مرداد۱۳۹۷)
- مکارم شیرازی، مرجع تقلید درباره حضور زنان در ورزشگاهها گفت: جو حاکم بر ورزشگاهها برای حضور زنان مناسب نیست. (اقتصادنیوز، 30مرداد۱۳۹۷)
- شورای فرهنگی اجتماعی زنان با اشاره به اینکه روند ازدواج دختران با سنین زیر ۱۵ سال در چند سال اخیر کاهشی بوده است، گفت: توافقی با مجلس برای سن ازدواج دختران نداشتیم. (مهر، 30مرداد۱۳۹۷)
- در حالی معاون زنان و خانواده ریاست جمهوری درخصوص هتک حرمت به زنان مسلمان ایرانی در فرودگاه تفلیس اظهار بیاطلاعی میکند که وزارت امور خارجه کشورمان نسبت به این واقعه موضع گیری کرده است. (مشرق، 30مرداد۱۳۹۷)
- معاون سازمان امور اجتماعی وزارت کشور وضعیت آسیب های اجتماعی در کشور را نگران کننده خواند و تاکید کرد که آسیبهای اجتماعی به سمت زنانه شدن پیش می رود. (ایسنا، 31مرداد۱۳۹۷)
- یک وکیل دادگستری ضمن بیان قوانین موجود در ایران در خصوص ازدواج کودکان، گفت: متاسفانه آمارهای رسمی و غیر رسمی خبر از ازدواجهایی زیر سنین تعیین شده میدهند که نشانگر کافی نبودن چنین قوانینی در این زمینه است. (ایسنا، 31مرداد۱۳۹۷)
ورزشی
- عضو تیم ملی فوتسال بانوان ایران که در بین ۱۰ بازیکن برتر جهان قرار گرفت و دوبار عنوان برترین بازیکن آسیا را کسب کرده، یکسال است در انتظار جلسه با وزیر ورزش و مطرح کردن مشکلاتش است!(مهر، 7مرداد1397)
- سرمربی تیم ملی فوتسال بانوان بر این باور است که پس از ۱۵ سال حضور در لیگ در سختترین، پیچیدهترین و ناامیدکنندهترین نقطه ممکن قرار دارد.(مهر، 11مرداد1397)
- کبری خزعلی ضمن انتقاد از طرح ورود زنان به ورزشگاه گفت: آیا اولویت زنان این است؟ آیا نیاز تمام زنان کف و سوت زدن در ورزشگاهی است که در آن ورزشکاری نیست؟(تسنیم،۱۱ مرداد ۱۳۹۷)
- نایب رئیس بانوان فدراسیون بسکتبال گفت: از قول من محکم بنویسید که اعزام تیم بسکتبال پنج نفره بانوان را مطرح کردیم اما کمیته ملی المپیک مخالفت کرد. (ایسنا،۱۳ مرداد ۱۳۹۷)
- ملیحه فضلی درباره حضورش در کنار تیم ملی کشتی آلیش بانوان گفت: من به کشتی مدیون هستم و تیم را برای حضور در مسابقات جهانی همراهی خواهم کرد و امیدوارم نایب قهرمانی ۲ سال پیش تکرار شود. (مهر،۱۴ مرداد۱۳۹۷)
- شهربانو منصوریان، کاپیتان تیم ملی ووشوی زنان ایران و الهه منصوریان، خواهر او و دیگر قهرمان ووشوی زنان ایران به خاطر «عدم رعایت پوشش» از یک استودیوی رادیو صداوسیمای ایران اخراج شدند. (رادیوزمانه،۱۵ مرداد۱۳۹۷)
- معاون مجموعه آفتاب انقلاب میگوید که به این دلیل که سانس بدنسازی مردان بوده لیلا رجبی نتوانسته است از مجموعه انقلاب استفاده کند. (ایسنا،۱۹ مرداد۱۳۹۷)
بهداشت و سلامتی
- فعال حقوق زنان در مورد مشکلات زنان حاشیه نشین گفت: «در میان زنان ساکن حاشیه شهرها؛ بیماری ایدز بیداد میکند و همچنین بیماریهای مقاربتی بسیاری هم تحت عناوینی دیگر بسیار شایع شده است. (برنا، 8 مرداد1397)
- پزشکان در یک بررسی هشدار دادند که مرگ و میر ناشی از سرطان ریه در میان زنان تا سال ۲۰۳۰ میلادی به ۴۳ افزایش مییابد. (ایسنا،۱۳ مرداد ۱۳۹۷)
- مدیر مرکز نگهداری ماده 16 خراسان رضوی گفت: بیشترین زنان معتاد کارتن خواب استان، در رده سنی 20- 45 سال هستند.(ایسنا،23مرداد ۱۳۹۷)
- در استان قم حدود 75 درصد بیماران ام اس را بانوان تشکیل میدهند و این نشان دهنده شیوع بالای این بیماری در میان بانوان و در محدوده سنی بین 20 تا 40 سال است.(فارس،23مرداد ۱۳۹۷)
خانواده
- ۱۰ درصد زنان سرپرست خانوار کمتر از ۲۵ سال دارند.به گزارش ایسنا، فاطمه رهبر، معاون حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد با اشاره به اینکه در کشور بیش از سه میلیون زن سرپرست خانوار هستند گفت: از این تعداد حدود یکمیلیون نفر تحت حمایت کمیته امداد هستند که بر این اساس ۶۱ درصد از سرپرست خانوارهای تحت حمایت این نهاد زن هستند.(ایسنا،۱۱ مرداد۱۳۹۷)
- یک مطالعه پژوهشی تأثیر سبک زندگی زوجین بر نگرش آنها به پدیده طلاق را مورد بررسی علمی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که بیش از ۶۳ درصد زوجین متقاضی طلاق، نگرشی مثبت به این پدیده دارند. (ایسنا،۱۸ مرداد۱۳۹۷)
- خانمی که دو سال گذشته از همسرش طلاق گرفته بود توسط او مورد اسیدپاشی قرار گرفت. دادستان اردبیل با اعلام این خبر گفت “شوهر قبلی این خانم بعد از این که از قصد همسر سابقش برای ازدواج مجدد آگاه میشود اقدام به اسیدپاشی میکند که در این حادثه همسر سابقش دچار سوختگی شدید شده و هماکنون به تبریز اعزام شده است و عامل اسیدپاشی نیز پس از ارتکاب این جرم اقدام به خودکشی کرده که در نهایت سبب فوت وی شده است”. (هرانا،۱۸ مرداد۱۳۹۷)
- معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از وضعیت قرمز طلاق در ۱۰ استان کشور خبر داد و گفت: استان کرمانشاه نیز در زمره این استانها قرار دارد. (ایسنا، 24مرداد۱۳۹۷)
قتلهای ناموسی
- برادری که در پی سوء ظن به خواهرش به خاطر ارسال پیامک ناشناس، او را با وارد آوردن ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، توسط ماموران اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی دستگیر شد. در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده که افرادی مرتکب قتلهای ناموسی میشوند را از مجازاتهای سنگین معاف میکند.(هرانا، 31 مرداد 1397)
گزارش ماهیانه نقض حقوق پیروان ادیان ,مرداد 1397
تهیه و تنظیم,نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی
گردآوری داده : حسین کفایت حقیقی، محمدحسین ملایی برزی, غلامرضا حیدری
ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییرمذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس میتواند از این حقوق یا مجتمعاً بهطور خصوصی یا بهطور عمومی برخوردار باشد.
ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر : هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.
گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایانمردادماه 1397شمسی است. این گزارش بهصورت آماری-تحلیلی ارائه میشود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت بهخصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همینطور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیتهای مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیتهای فراوان در ایران محسوب میشود.
در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها میتوانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیدهبانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارشهای سایر گروهها و رسانهها را بیابند.
فشار بر پیروان سایر ادیان همچنان ادامه دارد :
حاکمیت کنونی ایران و سران آن اعتقاد دارند که برخی از گروههای مذهبی دشمنان کشور هستند، زیرا باورهای مذهبی آنها ممکن است وفاداری بهنظام را دچار چالش کند و به بهانه حفظ امنیت سیاسی، سرکوب فعالیتهای مذهبی را سرلوحه عناد با ادیان دیگر را قرار دادهاند.
بازداشتها و خشونتهای هدفمند ارگانهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی همچنان متوجه پیروان سایر ادیان در ایران است. در ایران دسته از شهروندان به دو قسم رسمی و غیررسمی تقسیم میشوند، پیروان آئین بهایی از ادیان غیررسمی هستند که تحتفشارهای بیشتری قرار دارند، آنها از انجام مناسک دینی و تبلیغ آئین آزادانه، تدریس و تحصیل در مقاطع عالی محروم هستند، هماکنون تنی چند از رهبران این آئین که امور بهاییان را در این کشور اداره میکردند، در زندانهای اوین و رجایی شهر به سر میبرند و دهها تن از پیروان آن نیز در زندانهای کشور ازجمله سمنان، مشهد، تهران، کرج و غیره متحمل حبسهای طولانی شدهاند. ادیان و مذاهب رسمی هم چون مسیحیان نیز با محدودیتهایی زیادی مواجه هستند، جمهوری اسلامی تنها عبادت مسیحیان عاشوری، ارمنی و کلدانی را که مسیحی هستند، به رسمیت میشناسد، تبلیغ آئین برای ایرانیان از سوی ایشان جرم تلقی میشود. کسانی که فارس زبان هستند از ورود به کلیساها منع میشوند و کلیساها وظیفه دارند اسامی اعضای خود به همراه کپی کارت ملی آنها را به وزارت اطللاعات ارائه دهند ، توزیع کتب مقدس در کتابفروشیها ممنوع میباشد . ماده ۱۳ و ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی، مسیحیت را به رسمیت میشناسد و به مسیحیان حق عبادت و ایجاد انجمن را داده است اما برخورد با مسیحیان پروتستان که معتقد به بشارت دین خود هستند کماکان وجود دارد و کلیساهای خانگی با سرکوب گسترده مواجه هستند. تبعیض مذهبی در مورد مسلمانان سنی نیز اعمال میشود، آنها که اکثراً در مناطق حاشیهای کشور زندگی میکنند، از حق ساخت مسجد و برگزاری آئین مذهبی ازجمله نماز عید فطر و قربان در مناطق مرکزی هم چون تهران محروم هستند. حتی در مواردی گزارش تخریب نمازخانه اهل سنت هم گزارش شده است و این گروه از افراد با اعدام و بازداشت و آزار و اذیت هایی مواجه هستند حتی آنها از استخدام در ادارات دولتی و تصدی سمت هم منع هستند که نمونه بارز آن انتخاب بیژن ذوالفقار نصب به سمت وزیر ورزش در دولت حسن روحانی بوده که به خاطر اهل تسنن بودن وی از مجلس رای اعتماد نگرفت .
مروری بر گزارشات دوره ای گزارشگران ویژه سازمان ملل : عاسمه جهانگیرگزارشگر حال حاضر و احمد شهید گزارشگر پیشین ویژه سازمان ملل در امور ایران در دوره های قبل و اسما جهانگیر گزارش خود را در سی و سومین جلسه شورای حقوق بشر با انتقاد از نقض گسترده حقوق پیروان ادیان موارد ذیل بیان نمود :
اهل تسنن : مسلمانان اهل سنت ایران که بزرگترین پیروان مذهبی کشور را تشکیل می دهند،همچنان ادعا می کنند که مقامات ایران اعضا و هم کیش آنها را در پست های عالی رتبه دولتی،ازجمله وزارت در کابینه منصوب یا استخدام نمی کنند.آنها همچنین نگرانی خود را در مورد محدودیت های ساخت مساجد سنی در مناطق عمدتا شیعه نشین شامل تهران و اعدام یا اعدام قریب الوقوع فعالان سنی که دولت ادعا می کند در فعالیت های تروریستی دست داشته اند،ابراز کرده اند.در تاریخ۵ ژوئیه۲۰۱۶، ۱۸نفر از اعضای اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی ایران نامه ای به وزارت کشور ارسال کردند و در آن نسبت به بسته شدن یک نمازخانه سنی در اسلامشهر و جلوگیری مقامات از تجمع نمازگزاران سنی در چندین مسجد و نمازخانه دیگر،برای اقامه نماز عید فطر شکایت کردند.97دولت مدعی است:بیش از۱۰هزار مسجد اهل سنت در کشور وجود دارد وتعداد اهل سنت در تهران ساخت مسجد را توجیح نمی کند.دولت همچنین معتقد است که درخولست ساخت مساجد برای سنی ها در پایتخت منعکس کننده تلاش ها برای به حاشیه راندن سنی ها و ایجاد تفرقه در میان مسلمانان که باعث انزوا و افراط گرایی سنی ها است. در تاریخ۲ اوت ۲۰۱۶،گروههای حقوق بشری گزارش دادند که مقامات زندان رجایی شهر حداقل ۹ نفر و احتمالا تا ۲۰ زندانی متهم به اقدامات تروریستی که دادگاه انقلاب به اعدام محکوم کرده است را اعدام کرده اند. گفته می شود اکثر افراد اعدام شده کردهای سنی بودند که خود را به عنوان یک گروه از فعالان مسالمت آمیز سنی معرفی می کردند و اتهامات علیه خود را رد می کردند.در همان روز وزارت اطلاعات ایران اعدام گروهی از زندانیان را که ادعا می شد به گروههای “سنی”و”تکفیری” مسئول فعالیت های تروریستی مسلحانه علیه حکومت تعلق داشتند را تایید کرد. در میان کسانی که بنا به گزارش ها به دار آویخته شدند شهرام احمدی یک زندانی اهل سنت کردستان بود که در ابتدا به اتهامات محاربه،اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام زندانی و محکوم شده بود.آقای احمدی موکدا اتهامات علیه خویش را رد کرده و اعلام کرده بود که او یک فعال صلح جو و اهل سنت است.گروههای حقوق بشری معایب جدی فرایند محاکمه آقای احمدی و همچنین محاکمه ده ها زندانی مسلمان سنی در انتظار اعدام دیگر،از جمله برخی کسانی که بنابر گزارش ها در تاریخ ۲ اوت ۲۰۱۶ اعدام شده اند را مستند کرده اند.برادر آقای احمدی”بهرام احمدی”همراه با پنج فعال دیگر متهم به دست داشتن در فعالیت های تروریستی در سال ۲۰۱۲ اعدام شد.آقای احمدی و مادرش هر دو در نامه های سر گشاده ای که به گزارشگر ویژه نوشتند موارد نقض جدی حقوق بشر در پرونده آقای احمدی را مستند کردند و از مقامات خواستند تا در حکم اعدام وی تجدید نظر کنند ،
گزارشگر ویژه نیز قبلا نگرانی های جدی خود،در مورد احکام اعدام آنها را به دولت ابراز کرده بود. در پاسخ خود به این گزارش،دولت کلیه ادعاها مبنی بر اینکه افراد نامبرده فعالان حقوق بشر بوده اند را رد می کند و تصریح می کند که آنها بخشی از یک گروه تروریستی تکفیری بوده اند که ۲۱ نفر را کشته و ۴۰ نفر دیگر را زخمی کرده اند.دولت ایران همچنین انکار می کند که متهمان از حق خود نسبت به فرایند عادلانه دادرسی محروم بوده اند.
مسیحیان : گزارش ها نشان می داد که پیروان سایر ادیان همچنان با محدودیت های شدید رو به رو هستند. پیروان ادیان با رسمیت شناخته شده مانند مسیحیان ( به ویژه کسانی که سابقا مسلمان بوده اند ) و آنهایی که به رسمیت شناخته نشده، مانند مسیحیان بشارتی همچنان با محدودیت های شدید و تبعیض رو به رو هستند و طبق گزارش ها برای انجام مسالمت آمیز اعتقادات مذهبی خود تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند. در پاسخ خود با این گزارش، دولت اتهامات در زمینه ایجاد محدودیت برای پیروان سایر ادیان را رد کرده است و مدعی است که کلیسا های خانگی به فعالیت غیر قانونی مشغول هستند، چون مجوزهای لازم را از مقامات دولتی دریافت نکرده اند. دولت همچنین ادعا می کند که نیاز مسیحیان ایران بر آورده شده و هیچ نیازی به تاسیس یا ایجاد کلیسا های جدید از جمله کلیسای خانگی وجود ندارد.
بهائیان : گزارش های دریافتی گزارشگر ویژه نشان می دهد شهروندان بهائی در ارتباط با انجام مسالمت آمیز آیین خود در بازداشت به سر می برند. علاوه بر بازداشت های خود سرانه، بازداشت و تعقیب قضایی، گزارشگر ویژه همچنان در مورد اینکه مقامات ایران به دنبال اقداماتی هستند که بهاییان را از لحاظ اقتصادی محروم کنند، که بنا به گزارشها در راستای یک بخشنامه شواری انقلاب فرهنگی صادر شده در سال ۱۹۹۱است، گزارش های نگران کننده ای دریافت می کند. این سیاست ها انواع کسب و کار و شغل هایی که شهروندان بهایی می توانند داشته باشند را محدود می کند، از بسته شدن کسب و کار متعلق به بهاییان حمایت می کند، بر صاحبان کسب و کار فشار می اورد تا کارکنان بهایی خود را اخراج کرده و اموال آنها را توقیف کنند. در پاسخ به این گزارش دولت اشاره می کند که با وجود همکاری های گسترده آنها با رژیم گذشته و نقش آنها در سرکوب مردم و مدیریت سازمان مخفی ساواک، شرایط زندگی برای اکثر بهاییان در ایران عادی است. دولت ایران همچنین مدعی شده است که بهاییان هرگز تنها برای اعتقادات خود تحت تعقیب قانونی قرار نگر فته اند.
در پی صدور بیانات و نشر مطالبی در حمله به ایین و جامعه بهایی در ناریخ ۸ ژوئن ۲۰۱۶، گزارشگر ویژه یک بیانه مشترک با گزارشگر ویژه آزادی مذهب و عقیده صادر کرد که در آن به شدت موج تهییج و نفرتی که به دستور دولت صادر شده بود را محکوم کرد. این بیانات شامل بیانات سخنگوی قوه قضاییه بود که در آن ، فایزه هاشمی را برای دیدار با یکی از رهبران جامعه بهایی، فربیا کمال آبادی مورد حمله شدید قرار داده بود. خانم هاشمی پس از آزادی موقت خانم کمال آبادی، یکی از هفت رهبر سابق بهاییان که در سال ۲۰۰۸ به دلیل انجام مناسک مذهبی خود زندانی شد، در تاریخ ۱۳ ماه مه به دیدار او رفته بود. در تاریخ ۱۸ ماه مه سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد که این قوه اتهامات علیه خانم هاشمی، کا در دوران حبس کوتاه خود در زندان اوین در سال ۲۰۱۲ با خانم کمال آبادی آشنا شد را مورد بررسی قانونی قرار خواهد داد چرا که تصمیم او برای دیدار با این زندانی سیاسی یک کار بسیار زشت و قبیح بوده است.
ادعا شده که از اواسط ماه مه ۲۰۱۶، ۱۶۹ تن از رهبران مذهبی، قضایی و سیاسی ایران آشکارا علیه جامعه بهایی سخن گفته اند. طبق گزارش ها ۱۸ ماه مه و ۴ ماه ژوئن در خطبه های نماز جمعه روحانیون به باورهای اعضای جامعه بهایی حمله کرده اند، آنه را محکوم کرده، یا آنها را مورد انتقاد قرار داده اند و ابراز کردند که آیین بهایی در اصل یک حزب سیاسی ساختگی است که تظاهر به مذهب بودن می کند. تعدادی از روزنامه ها، مقالات و یادداشت های منتشر کرده اند که اعضای جامعه بهایی را به دشمنان ایران متصل می کنند و به آنها برچسب صهیونیست می زنند که خشونت را تشویق می کردند. گزارشگر ویژه آزادی مذهب و عقیده هشدار داده که ترکیب تحریک علیه بهاییان و فقدان حمایت از آنها این جامعه را در لبه پرتگاه بسیار خطرناک قرار داده، جایی که ممکن است قسط حیات آن مورد تهدید قرار گیرد. در پاسخ به این گزارش دولت ایران اشاره می کند مسئولیت نظرات بیان شده توسط شخصیت ها و غیر دولتی با خود آنهاست.
سایر ادیان : بنا به گزارش ها،سایر مسلمانان پیرو فرقه های مختلف از جمله دراویش نعمت الّهی گنابادی و آیین یارسان،یا پیروان عرفان حلقه ( شاگردان محمد علی طاهری ) همچنان با طیف وسیعی از موارد نقض حقوق بشر،از جمله حمله به نمازخانه ها،تخریب گورستان های جامعه و دستگیری و شکنجه رهبران آن جامعه روبرو هستند. در ماه ژوئن ۲۰۱۶،رهبری آیین یارسان در نامه ای از رهبر ایران درخواست کرد که از یک مورد اصلاح قانون اساسی که تبعیض علیه پیروان این آیین را منع می کند و باورهای دینی آنها را به رسمیت می شناسد حمایت کند. در پاسخ به این گزارش دولت ایران مدعی است که” موضع رسمی و عملی… در مورد پیروان این دو فرقه احترام به اعتقادات و حقوق شهروندی آنها است.
اهل سنت: اهل سنت خواستار امنیت و اخوت هستند، انتظار دارند که آزادی مذهبی مراعات شود و این خواسته تکتک جامعه اهل سنت است. انتظار آن است که جامعه اهل سنت در شهرهای بزرگ کشور مثل اصفهان و دیگر شهرها آزادانه بتوانند نماز بخوانند و به تعلیم فرزندان خود مشغول باشند. این انتظار کاملاً معقول و قانونی است. اینکه اهل سنت بتواند در هر شهری که نیاز دارد مسجد بسازد و نماز جمعه و نماز عید بخواند و از آزادی کامل برخوردار باشد، انتظاری کاملاً قانونی بوده و خواستهای زیادهخواهان نیست. اهل سنت معتقد است که حق مردم باید رعایت شود و کسی به خاطر مذهب از حقوقش محروم نشود، زیرا رعایت حقوق ملت باعث اتحاد و نزدیکی میشود.مراعات حقوق قانونی اهل سنت، خواسته همه اهل سنت است. شیعه و سنی ایرانی هستند. ایران نهفقط متعلق به شیعه است و نهتنها متعلق به سنی است، لذا نباید حقوق این دو گروه در کشور متفاوت باشد.
رژیم ایران طبق برنامهای که جدیداً آن را طراحی کرده میخواهد آمار زندانیان اهل سنت در زندان رجایی شهر را کاهش دهد، بدون اینکه آنها را آزاد کند، تعداد زیادی از زندانیان اهل سنت را به زندانهای مختلف انتقال داده که غالباً به شهرهای خودشان فرستاده نشدند.
آگاهان به مسائل اهل سنت در ایران معتقدند که اهل سنت بدترین دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ را پشت سر میگذارند. آنها همچنین هشدار میدهند که ادامه روند کنونی وحدت شیعه و سنی» در کشور را به مخاطره خواهد انداخت.
زندانیان اهل سنت که به خاطر تبلیغ دینی با اتهاماتی مانند اقدام علیه امنیت ملی مواجه هستند حکم محاربه در دست دارند در زندان و در فضای نامناسبی دوران زندان خود را میگذرانند و بهصورت مدام از سوی مأموران زندان به دلیل عقیدهشان مورد بیاحترامی قرار میگیرند.
ماده ۲۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برابری تمام شهروندان ایرانی را بر اساس موازین اسلام مورد تأکید قرار میدهد. بااینحال در کنار سایر پیروان ادیان در ایران که این ماده اساسی نتوانسته برابری آنان را در بیش از سه دهه گذشته در برخورداری از حقوق شهروندی تضمین کند، پیروان اهل سنت در ایران نیز علیرغم اینکه مسلمان هستند شرایط مشابهی دارند، آنان نیز از تصاحب مسئولیتهای کلان مدیریتی کشوری و لشگری و نیز بهرهمندی برابر از فرصتها و امکانات محروم هستند، همینطور با موانع و محدودیتهای جدی برای تبلیغ باورهای خود و بهجا آوردن مناسک مذهبی خود از سوی حکومت ایران روبهرو هستند.
اهل سنت با مجموعهای از این فشارها از قبیل ایجاد شورای برنادییزی مدارس علوم دینی اهل سنت، ممنوع التدریس کردن اساتید علوم دینی اهل سنت، محرومیت دانشجویان اهل سنت از تحصیل و ممنوعالخروج کردن بسیاری از دانشجویان اهل سنت که در مدارس دینی خارج کشور تحصیل میکنند و ممانعت از برگزاری نماز جماعت در اعیاد اسلامی برای اهل سنت ایران، مواجه هستند،بهخصوص در شهر تهران گفته میشود بیش از یکمیلیون سنی در آن زندگی میکنند اما از حق ساختن مسجد و برگزاری مراسم و اعیاد خود محروم هستند.
در این ماه : به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین فعالین بلوچ، روز ۳۰ تیر ۱۳۹۷، “مسلم عبدالزهی” فرزند نیک محمد اهل خاش، طلبه مدرسه دینی منبع العلوم کوه ون سرباز توسط ماموران وزارت اطلاعات خاش بازداشت شد. یک منبع مطلع گفت: “مسلم قبلا چندین بار به اطلاعات خاش احضار شده و دیروز پس از احضار به محض حضور سر موقع فورا او را دستبند زده و به مکان نامعلومی انتقال داده اند”. از علت بازداشت نامبرده اطلاعی در دست نیست.
به گزارش کمپین فعالان بلوچ ، یکشنبه ۲۴ تیر ۹۷ مولوی ناصر ریگی بهادرزهی، روحانی اهل سنت، فعال مدنی و عضو سفیران مدرسه ساز، توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت شد. یک منبع مطلع به حقوق بشر در ایران گفت: «مولوی ناصر برای حمایت از مولوی طیب و دختران ایرانشهر در گروهها فعال بود و امضا جمع آوری میکرد»
به گزارش هرانا ، دو روحانی ترکمن به نام های “داوود قلیچی” و “عبدالمجید آزمون” روز چهارشنبه مورخ ۳ مردادماه پس از تفهیم اتهام در دادگاه ویژه روحانیت شهرستان گرگان و تحمل نزدیک به سه ماه انفرادی با تودیع وثیقه ۶۰ میلیون تومانی بهصورت موقت و تا زمان دادرسی از بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرستان گرگان آزاد شدند. این دو روحانی در زمان بازداشت دستکم به مدت دوماه ممنوع التماس بوده و به وکیل دسترسی نداشتند
به گزارش هرانا ، سید قاسم آبسته زندانی سنی مذهب در زندان رجایی شهر کرج که از روز سه شنبه ۲۶ تیرماه در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و عدم اعزام به مراکز درمانی دست به اعتصاب غذا زده است، در پانزدهمین روز اعتصاب غذای خود با ضعف شدید جسمی و کاهش وزن روبرو شده است و با این وجود کماکان با بیتوجهی مسئولین زندان مواجه شده است
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، روز چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۷، مولوی احمدشاه عربی روحانی اهل سنت، به بند ۱ زندان مرکزی زاهدان منتقل شد. این روحانی اهل سنت پیشتر در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ توسط ماموران وزارت اطلاعات در زاهدان بازداشت شده است
به گزارش حقوق بشر در ایران , نامِق دِلدِل زندانی عقیدتی سیاسی اهل سنت زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به عدمپیگیریهای درمانی در خصوص خود و سایر زندانیان عقیدتی سیاسی اهل سنت در زندان رجایی شهر و نقض حقوق زندانیان و جوابگو نبودن مسؤلین زندان در خواسته ها و مطالبات و حقوق اولیه ی زندانیان سیاسی اهل سنت در روز چهارشنبه مورخه ۱۰ مرداد ماه دست به اعتصاب غذا زد به گزارش کمپین فعالان یلوچ ، “مسلم عبدالزهی” فرزند نیک محمد، اهل خاش که مدت ۴۴ روز از بازداشتش میگذرد هیچ اطلاعی از آخرین وضعیت وی در دست نیست. یکی از نزدیکان این زندانی در گفتگو با گزارشگر حقوق بشر در ایران گفت: “ماموران امنیتی اجازه تماس با خانواده اش را به وی ندادند و خانواده نسبت به وضعیتش نگران اند”.به گزارش کمپین فعالین بلوچ، از وضعیت مولوی ناصر ریگی که در تاریخ ۲۴ تیرماه سال جاری از سوی ماموران سپاه پاسداران بازداشت شده بود، هیچ اطلاعی در دست نیست. تداوم بیخبری از وضعیت این روحانی اهل سنت، موجب نگرانی روزافزون خانواده و نزدیکان وی شده است
به گزارش سنی نیوزشب سهشنبه حدود ۸۰ تن از نیروهای گارد زندان به همراه عناصری از وزارت اطلاعات به سالن ۲۱ اندرزگاه ۷ این زندان که محل نگهداری دهها تن از زندانیان سنی مذهب است حمله کرده و چند تن از آنان را مجروح و به شکل خشونت آمیزی وسایل شخصی آنان را تخریب کردند و یا با خود بردند
به گزارش هرانا ، شب یکشنبه مورخ ۲۸ مردادماه ۹۷ سه زندانی اهل سنت محبوس در زندان مرکزی ارومیه به نامهای انور خضری، خسرو بشارت و کامران شیخه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند. یک منبع مطلع در این رابطه به گزارشگر حقوق بشر در ایران گفت: “شب گذشته آقایان انور خضری، خسرو بشارت و کامران شیخه از زندان ارومیه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند. انتقال این افراد احتمالا به دلیل پرونده دیگری که گفته میشود در یکی از شعب دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه داشتهاند صورت گرفته است .
در این ماه و در ادامه روند ستیز با اهل سنت، حقوق آنان به شرح ذیل نقض گردید: گزارش آماری
بازداشت و بی خبری |
3مورد |
بلاتکلیفی افراد بازداشت شده |
1مورد |
تفتیش وسایل |
1مورد |
ضبط وسایل |
1مورد |
ضرب و شتم |
1مورد |
رفتار خشونت آمیز با شهروندان |
1مورد |
فرافکنی و حاشیه سازی |
1مورد |
احضار و بازجویی |
1مورد |
اعتصاب غذا |
2مورد |
محرومیت از درمان و یا مراقبتهای پزشکی |
2مورد |
محرومیت از حق انتخاب وکیل و یا سایر حقوق زندانیان |
5مورد |
آزادی افراد با تودیع وثیقه |
2مورد |
محرومیت از حق شهروندی |
23مورد |
بهاییان ایران، کشوری که در آن بهائیان زیادی زندگی میکنند، آئین بهایی هنوز یک در ایران «فرقه مرتد» تلقی میشود. . این مشهور است که بهاییان به دنبال صلح هستند، قدرت سیاسی نمیخواهند و تهدید امنیتی ایجاد نمیکنند. بااینحال رژیم دینی ایران آنها را تحت تعقیب قرار میدهد. از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ میلادی تاکنون، بهاییان بهطور سامانمند و روشمند از دسترسی به تحصیلات عالی و همچنین حق اشتغال محروم بودهاند؛و اگر پیگیر حق از دست رفته خود باشند با اتهامات واهی و زندان و تهدید مواجه میگردند و همواره در معرض دستگیریهای بدون مجوز قانونی و حبس قرارگرفتهاند. از جمله اخراجشدگان سال گذشته میتوان از شمیس پورشاهرضایی، دانشجوی رشته نمایش نام برد که با وجود کسب رتبه ۱۳۸ آزمون سراسری و رتبه ۱۰ آزمون عملی، به دلیل اعتقادات مذهبی از ادامه تحصیل در دانشگاه بازماند. بهائیان هرگز قادر نبودهاند بهطور علنی از تعالیم دینی خود پیروی کنند. آنها تقریباً در تمام مراحل زندگی مورد بدرفتاری قرار میگیرند. کمیسیون بینالمللی آزادی مذاهب آمریکا گزارش داده که کودکان بهایی به همراه مادرانشان زندانی میشوند. آنها از دانشگاه، تأسیس مدرسه و تأسیس عبادتگاه منع هستند. مقامات ازدواج آنها را به رسمیت نمیشناسند و رسانههای ایران بهاییان را پلید میشمارد. وقتی بهاییان میمیرند خویشان آنها نمیتوانند وارث آنها باشند و با گرفتن گواهی فوت مشکلدارند و اغلب شاهد خراب کردن قبرهایشان هستند، که این کار نهتنها توسط خرابکاران، بلکه توسط خود دولت نیز انجام میشود. در شرایطی که امید میرفت باروی کار آمدن دولت جدید که نام تدبیر و امید بر خود نهاده ، وضعیت حقوق بشر در ایران بهبود یابد و اکثر زندانیان سیاسی و عقیدتی از زندان رهایی یابند، باگذشت زمان وضعیت حقوق شهروندی بدتر شده و دور جدیدی از بازداشتها و دستگیریها آغازشده است. هر روزخبری از دستگیری یک فعال سیاسی، عضوی از اعضای جنبش دانشجویی یا کارگری، روزنامهنگار یا کنشگر اجتماعی منتشر میشود یا سایت خبری و رسانهای توقیف و تعطیل میشود. انتظار میرفت در شرایط حاکمیت دولت حسن روحانی فضای زندانها و وضعیت زندانیان عقیدتی – سیاسی دچار تحول شود و بسیاری از زندانیان دربند و در حصر آزاد شوند و تمام اصول قانون اساسی بلااستثناء اجراشده و همانگونه که رئیسجمهور در زمان مبارزات انتخاباتی وعده داده بود “حقوق شهروندی ” پایه و مبنای برخورد با تمام آحاد ملت باشد؛- وعدهای که به نظر میرسد بیاساس و توخالی بوده و دستکم مبنای عمل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار گرفته است. این اخبار و گزارشها همچنین حاکی از شدت یافتن موارد احضار شهروندان بهایی به دادستانی برای ابلاغ حکم یا دستگیری و اعزام آنها به زندان است. اکثر قریب بهاتفاق این افراد را محکومانی تشکیل میدهند که پیش از آن احکام قضائیشان صادرشده، اما در پی روی کار آمدن دولت تدبیر و امید اجرای احکام آنها مدتی به عهدهٔ تعویق افتاده بود. نکتهٔ درخور تأمل اینکه بازداشتهای اخیر اغلب در کوچه و خیآبان و در محل کار و زندگی شهروندان بهایی صورت گرفته است و در آستانهٔ ششمین سالگرد زندان رهبران بهایی موسوم به گروه “یاران ایران” است.
حسن روحانی رئیسجمهوری ایران برخلاف وعدههای پیشین (برابری برای همه ایرانیان) در اظهاراتی اعلام نمود: “دولت خواستار آن است که جایگاه همه ادیانی که قانون اساسی آنها را به رسمیت شناخته، حفظ و پیروان این ادیان بتوانند به حقوق مشروع خود برسند و در این راستا اگر مشکلی هم وجود دارد، باید رفع شود.” ازآنجاییکه بهاییان جزء دینهای رسمی کشور نیستند اظهارات آقای روحانی امید پیروان این آئین را به تغییراتی که انتظار داشتند، ناامید کرد.
بهاییان ایران پس از انقلاب فرهنگی در دانشگاهها از تحصیل عالی در دانشگاههای ایران محروم هستند، عدهای از بهاییان برای مقابله با اخراج دانشجویان بهایی در سال ۱۳۶۶ اقدام به تأسیس موسسه آموزش عالی آنلاین نمودند، اما دستگاه قضایی کشور در دی ماه سال ۱۳۹۰ کلیه مدیران و اساتید آن را بازداشت کرد، کامران مرتضایی، کیوان رحیمیان، فؤاد مقدم، امانالله مستقیم، شاهین نگاری، نوشین خادم، فاران حسامی، کامران رحیمیان، ریاض سبحانی، رامین زیبایی، فرهاد صدقی و محمود بادوام افرادی بودند که در این رابطه احکام سنگینی دریافت کردند، سال گذشته دو شهروند بهایی مرتبط با این دانشگاه بهنامهای طلوع گلکار و نسیم باقری بازداشت و به ترتیب به پنج سال و چهار سال حبس تعزیری محکوم شدند. اخراج معدود دانشجویان بهایی در دانشگاههای کشور همچنان ادامه دارد.
انتقال دانش و تجربه بشری، جز از طریق آموزش امکانپذیر نیست و به همین دلیل حق تحصیل یکی از حقوق بنیادی بشر در مواد ۲۶ و ۲۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر، بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و مواد ۱۳ ، ۱۴ و ۱۵ میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که همگی بر حق تحصیل بدون هیچ نوع تبعیض از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی و یا هر عقیده دیگر یا اصل و منشأ ملی یا اجتماعی، دارایی، نسب یا هر وضعیت دیگر شناختهشده و بر آن تأکید شده و دولت ایران موظف است تمامی امکانات و تسهیلات لازم را برای ایجاد شرایط مناسب جهت بهرهمندی همه شهروندان از این حق طبیعی فراهم کند و کلیه موانعی را که در اثر شرایط خاص جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مسیر رسیدن شهروندان به این حق قرار میگیرد، مرتفع سازند.ممانعت از کسبوکار بهاییان یکی دیگر از فشارها و آزار و اذیتهایی است که بهاییان با آن مواجه هستند، پلیس اداره اماکن که وابسته به نیروی انتظامی است در نقاط مختلف کشور که سرکشی ماهانه به محل کسب شهروندان دارند، در اکثر مواقع محل کسب بهاییان را به دلیل عدم اجازه کسب، پلمپ میکنند.
عاصماء جهانگیر، گزارشگر فقید ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، در گزارش خود که هجدهم اسفند ماه/ دهم مارچ ۲۰۱۷ در سی و یکمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو ارائه داد، از افزایش فشارهای امنیتی بر جامعه بهاییان ایران شدیدا انتقاد کرده است. همچنین گزارشگر پیشین ، احمد شهید در گزارشات پیشین خود گفته بود نکته نگرانکننده این است که «متاسفانه دولت ایران در پاسخ به نگرانیهای من همواره از بهاییان به عنوان فرقه یاد میکند و آنها را دشمن مردم ایران میشمارد . آمارها نشان میدهند که هر چند تعداد زندانیان بهایی در پایان سال ۹۴ از تعداد زندانیان سال قبل کمتر شده است (در پایان سال ۹۳، تعداد زندانیان بهایی حدود ۸۰ نفر بود ولی در انتهای سال ۹۴، این تعداد به ۵۰ نفر کاهش پیدا کرد)، اما فشارها بر بهاییان کاهش نیافته است. وی همچنین عنوان داشت که ادعا می شود که مقامات همچنان به احضار، بازجویی و دستگیری بهاییان ادامه می دهد وکسب و کار متعلق به پیروان این آیین را می بندد. گزارشگر ویژه همچنین گزارشهایی در مورد تخریب اماکن فرهنگی و اموال اعضاء جامعه بهاییت دریافت کرده است . این موارد ظاهرأ شامل تخریب منزلی که متعلق به یکی از رهبران جامعه بهایی آقای جمال الدین خانجانی بود نیز است.
در این ماه : به گزارش حقوق بشر در ایران ـ به دنبال اقدام نهادهای حکومتی برای «خلع ید» و «قلع و قمع» دهها خانه و ملک متعلق به بهائیان در روستای روشنکوه مازندران، نگرانی ها از تکرار حوادثی مانند آنچه در روستای ایول رخ داد بالا گرفته است. در پی انتخاب این روستای بهائی نشین برای اجرای طرح هادی، اداره منابع طبیعی وابسته به سازمان مراتع و جنگلها با این ادعا که این زمینها و املاک پیشتر بخشی از زمینهای جنگلی بوده، خواستار خلع ید مالکان از این زمین ها و املاک شد. دادگاه در این مرحله به نفع اداره منابع طبیعی رأی داد و حکم خلع ید و قلع و قمع منازل مسکونی و دیگر املاک را صادر کرد. زمین های مورد نظر منابع طبیعی بیش از ۷۰ سال است که در اختیار مالکان آن بوده و زمین های جنگلی نبوده است. به موازات اقدامات ادارهی منابع طبیعی، اداره جهاد کشاورزی نیز علیه مالکان ۱۹ منزل مسکونی در قسمت دیگر روستا اقامه دعوی کرد که این پرونده ها نیز در دادگاه کیاسر در دست بررسی است.
به گزارش حقوق بشر در ایران، ذبیحالله رئوفی شهروند ۶۹ ساله بهایی اهل سنندج که پیشتر در تاریخ هفدهم شهریور ماه ۱۳۹۴ توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت و شش روز بعد با قرار وثیقه ۳۰ میلیون تومانی آزاد شده بود توسط شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر سنندج به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به تحمل 1 سال حبس تعزیری و 1.5 سال تبعید به شهرستان میناب استان هرمزگان محکوم شد. به گزارش حقوق بشر در ایران , سریر موقن با گذراندن ۱۳۵ واحد درسی از مجموع ۱۴۵ واحد درسی در ترم آخر تحصیلی از دانشگاه اخراج شده است. به گفته این منبع او پیش از شروع آخرین امتحانات و در آستانه فارغ التحصیلی از دانشگاه اخراج شده است.
به گزارش حقوق بشر در ایران، شعبه سوم دادگاه تجدید نظر یزد هفت شهروند بهایی را به حبس و تبعید به سراوان و دیواندره محکوم کرد. طبق این حکم “مهران اسلامی امیرآبادی” به یک سال و نیم حبس تعزیری و یک سال تبعید به سراوان و “مهران بندی امیرآبادی” نیز به یک سال و نیم حبس تعزیری و یک سال تبعید به دیواندره محکوم شدند. همچنین پنج شهروند دیگر به نامهای “سرور فروغی مهدی آبادی”، “فرزاد روحانی منشادی”، “رامین حصوری شرف آبادی”، “محمدعلی تدریسی”، “احمد جعفری نعیمی” در این دادگاه هر یک به تحمل سه سال حبس تعلیقی محکوم شدند. “عزتالله خرم” دیگر متهم این پرونده بود که از اتهامات وارده تبرئه شد. به گزارش حقوق بشر در ایران، سه شهروند بهایی به نامهای صهباء حقبین، سمیرا بهینآیین و پیام گشتاسبی احتمالا با دستور مقامات امنیتی در شیراز و اعمال فشار بر مدیران عامل شرکتهای خصوصی مبنی بر اخراج شاغلین بهایی از ادامه همکاری با این شرکتها کنار گذاشته شدند.
به گزارش حقوق بشر در ایران،محل کسب ۲۲ شهروند بهایی در ارومیه که سال گذشته توسط نیروهای اداره اماکن این شهر پلمب شده بود پس از گذشت بیش از یک سال همچنان پلمب است. دادخواهی این شهروندان برای بازگشایی اماکن کسب خود تاکنون بی نتیجه مانده است. آنها صرفا به دلیل بستن کوتاه مدت محل کسب خود در یکی از مناسبت های مذهبی آیین بهایی از فعالیت اقتصادی محروم شده اند. لازم به ذکر است که دادخواهی ۲۲ تن از این شهروندان در ارومیه که بیش از یک سال از پلمب محل کسبشان میگذرد در دیوان عالی اداری بررسی شد. روز مورخ ۲۵ مردادماه رای دادگاه بر عدم استماع دعوا صادر و به خواهان ابلاغ شد.به گزارش حقوق بشر در ایران، روحیه نریمان و فرزاد دلارام از شهروندان بهایی در تاریخ ۱۱ مهرماه سال ۹۵ توسط اطلاعات سپاه بازداشت شده و در شعبه ۱ دادگاه انقلاب اسلامی شیراز به ریاست قاضی محمودی ساداتی مورد محاکمه قرار گرفتند. خانم نریمان در این دادگاه به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد همچنین به علت آموزش پیش دبستانی در منزل خود به فرزند خردسالش بهمراه یکی دو نفر کودک خردسال بهائی دیگر به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. همچنین همسر وی، آقای فرزاد دلارام که اقدام به کپی جزوه بازی و نقاشی کودکان برای کار اطفال در منزل خود کرده بود به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. پس اعتراض به حکم صادره، شعبه ۱۷ دادگاه تجدید نظر شیراز در تاریخ ۱۷ خردادماه سال ۹۷ به ریاست قاضی جمشید کشکولی و قاضی محمدرضا حسین پور، با کاهش حکم دادگاه بدوی، روحیه نریمان را به تحمل دو سال و نیم حبس تعزیری و فرزاد دلآرام را به همین اتهام به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم کرد.
به گزارش کمپین حمایت از زندانیان سیاسی ، امروز یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ نیکا خلوصی شهروند بهایی که از تاریخ ۱۰ اردیبهشتماه ۹۳ به اتهام “اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام از طریق عضویت در تشکیلات بهائی” در زندان مشهد در حال تحمل حبس بود آزاد شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا ، روز مورخ ۱۶ مرداد ۱۳۹۷، یک شهروند بهایی در یزد به نام «مهران بندی امیرآبادی» توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. “ظهر روز شانزدهم مردادماه، نیروهای امنیتی آقای مهران بندی امیرآبادی شهروند بهایی ساکن یزد را در محل کارش دستگیر کردهاند”. لازم به ذکر است که مهران بندی امیرآبادی چندی پیش به همراه شش شهروند بهایی دیگر توسط شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان یزد محاکمه شده بود. در این جلسه دادرسی مهران بندی امیرآبادی به یک سال و نیم حبس تعزیری و یک سال تبعید به دیواندره محکوم شد. این شهروند بهایی در حالی بازداشت شده که احضاریهای برای اجرای حکم دریافت نکرده و از دلایل بازداشت وی خبری در دست نیست.
به گزارش حقوق بشر در ایران، نیروهای امنیتی شهر کرمان از دفن یک شهروند بهایی اهل کرمان به نام عباس خلوصی که در تاریخ ۱۶ مردادماه فوت کرده بود جلوگیری کردند و پس از چهار روز خانواده وی را مجبور کردند که متوفی را در شهر رفسنجان دفن کنند.
به گزارش حقوق بشر در ایران، مهرداد حیرانی شهروند بهایی ساکن تهران روز جاری مورخ ۲۰ مردادماه ۱۳۹۷ پس از گذشت سه ماه با سپردن قرار وثیقه تا زمان پایان دادرسی از زندان اوین آزاد شد. یک منبع نزدیک به آقای حیرانی ضمن تایید این خبر به گزارشگر حقوق بشر در ایران گفت: “آقای حیرانی که پیشتر در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ماه سال جاری توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود پس از گذشت سه ماه امروز مورخ ۲۰ مرداد ماه با صدور قرار وثیقه یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد .
به گزارش حقوق بشر در ایران، محل کسب یک شهروند بهایی به نام “جواد ذبیحیان” (صنف عینک سازی) از تاریخ ششم مردادماه توسط مامورین اداره اماکن کاشان پلمب شده و دلیل پلمب امتناع این اداره از صدور پروانه کسب به دلیل بهایی بودن است. “آقای جواد ذبیحیان از شهروندان بهایی شهر کاشان هستند که مغازه عینکسازی ایشان از تاریخ ششم مردادماه توسط مامورین اداره اماکن کاشان پلمب شده است. علت پلمب، نداشتن جواز کار است و اداره اماکن علیرغم اقدام ایشان جهت دریافت پروانه کسب صرفا به دلیل بهایی بودن به ایشان پروانه کسب نمیدهد.” گفتنی است محل کسب آقای ذبیحیان در اردیبهشت ماه سال ۹۵ نیز به مدت ۲ هفته به دستور رئیس اتاق اصناف کاشان پلمب و با تعهدی مبنی بر اخذ پروانه کسب فک پلمب شده بود.
به گزارش حقوق بشر در ایران، رومینا عسگری دانشجوی بهایی مقطع کارشناسی، به دلیل بهایی بودن پس از ۴ ترم از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی اخراج و از ادامه تحصیل محروم شد. در نامه منع از تحصیل این دانشجو دلیل اخراج “رفتار ناهنجار اجتماعی، تلاش برای از بین بردن نظم، آرامش و امنیت کشور” عنوان شده است. این در حالی است که وی در ۶ ماه گذشته در دانشگاه حضور نداشته و یک ترم از مرخصی تحصیلی استفاده کرده است.
به گزارش حقوق بشر در ایران، روز جمعه ۲۶ مردادماه تعدادی از شهروندان بهایی شهر شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر (پلاک ۱۰۰) منتقل شدند. سه تن از این بازداشت شدگان طی همان روز آزاد و سه تن دیگر کماکان در بازداشت بسر میبرند.“طی روز جمعه ۳ تن از شهروندان بهایی بازداشت شده به نامهای نگار میثاقیان، درنا اسماعیلی و هومن اسماعیلی آزاد شدند و سه تن دیگر به نامهای پژمان شهریاری، محبوب امینی و کوروش روحانی کماکان در بازداشت اداره اطلاعات شهر شیراز هستند.
روند ستیز با بهاییان در این ماه نیز ادامه داشت بهگونهای که حقوق شهروندان بهایی در موارد ذیل نقض گردید.
گزارش آماری
بازداشت و بی خبری |
7مورد |
محرومیت از تحصیل |
2مورد |
جلوگیری از انجام مناسک مذهبی |
3مورد |
اخراج از کار |
1مورد |
پلمپ محل کسب |
1مورد |
محاکمه |
16مورد |
محکومیت به حبس |
16مورد |
صدور حکم تبعید |
8مورد |
فرافکنی و حاشیه سازی |
40مورد |
محرومیت از حق انتخاب وکیل و یا سایر حقوق زندانیان |
5مورد |
آزادی افراد با توجه به اتمام دوران محکومیت یا با تودیع وثیقه |
5مورد |
محرومیت از حق شهروندی |
136مورد |
مسحیان جمهوری اسلامی کمر به نابودی مسیحیت بسته است، واقعیتی است تلخ در مورد جفا بر مسیحیان ایران؛ مسیحیانی که به خاطر دگراندیشی و تغییر دین از سوی حکومت مذهبی جمهوری اسلامی مورد اتهام و محکومیت قرار میگیرند. ضرب و شتم، شکنجه و تهدید به مرگ برای مسیحیان ایرانی تبدیل به امور عادی شده است. جفا بر مسیحیان در کشورهای اسلامی رو به رشد است و روزانه مسیحیان بسیاری از سوی مسلمانان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. در جمهوری اسلامی ایران نیز، تعداد بیشماری از مسیحیان به خاطر تغییر دین و فعالیتهای مذهبیشان زندانیشده، مورد اتهام و محکومیت قرار میگیرند. لازم به توضیح است که جمهوری اسلامی ایران در ابتدای سال2017میلادی در رتبه نهم ردهبندی کشورهایی قرار گرفت که مسیحیان را بهشدت آزار میرسانند. در حال حاضر بر اساس گزارش سازمانهای مدافع حقوق مسیحیان در ایران گفته میشود تعداد زیادی از مسیحیان شناختهشده تنها به جرمهایی نظیر اقدامات بشارتی و یا آموزش و پخش انجیل در زندان به سر میبرند و یا دیگر شهروندان مسیحیی با عناوین جاسوسی محکوم میشوند و بسیاری از نوکیشان مسیحی تحت جفا قرارگرفته و با ضربات شلاق به جرم روزهخواری و شرب خمر در مراسم عشاء ربانی یا شکنجه و آزار در سلول خود در زندانهای ایران مواجه شده و بعضاً حتی تحدید به مرگ شدهاند. فشار دستگاههای امنیتی و قضایی بر کلیساها همچنان ادامه دارد و در ادامه سلسله محدودیتهای اعمالشده از سوی مسئولان امنیتی، کلیساهای تبشیری رسمی، کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران، کلیسای پروتستان عمانوئیل، کلیسای انجیلی پطرس واقع در تهران و … یا بهاجبار تن به همکاری با نهادهای امنیتی و تن دادن به خواستههای آنان مبنی بر افشای فهرست اعضای این کلیساها به همراه سایر مشخصات ایشان منجمله شماره ملی، بستن درهای خود را به روی ایمانداران و نوکیشان مسیحی فارسیزبان و عدم برگزاری مراسم به زبان فارسی دادهاند و یا بهکل تعطیل، رهبران آنان جمهوری مانند روبرت آسریان دستگیر و با احکام غیرمنصفانه و بلندمدت مواجه شدهاند. حتی کلیساها از پذیرش فارسی زبانان خودداری میکنند و باید مراسم خود را به زبان غیر از فارسی برگزار نمایند . صدور احکام حبس برای مسیحیان ایران همچنان ادامه دارد؛ با اینکه در قانون اساسی ایران آزادی دینی مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان به رسمیت شناختهشده ولی عملکرد حکومت در برابر تبلیغات دینی و اجرای مناسک مذهبی آنان تاکنون نشان داده است که اصول مندرج در قانون اساسی در مورد آزادی دین و مذهب و عدم تفتیش عقاید، تنها سرپوشی برای نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران بوده است. در قانون اساسی ایران مذهب شیعه جعفری تنها مذهب رسمی ایران بوده و ارگانهای مذهبی و امنیتی حکومت ایران تبلیغ اصول و مبانی این ادیان و مذاهب را تهدیدی برای ایدئولوژی غالب حکومتی قلمداد میکنند و این مسئله یکی از عمده دلایلی است که حاکمیت بهواسطهی آن، پیروان و مبلغین مسیحیت را سرکوب و با بستن کلیسای آنان، راه را برای تبلیغات دینی این دسته از پیروان ادیان در ایران ، سد میکند.
در این ماه : به گزارش هرانا , سه نوکیش مسیحی یه نامهای “محمد علی مسیب زاده”، “محمدرضا امیدی” و “زمان فدایی” ، که مورخ ۳ تیر ماه سال جاری از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده هریک را به تحمل ده سال حبس محکوم کرده بود جهت اجرای حکم حبس خود فراخوانده شدند. لازم به توضیح است که یوسف ندرخانی بهمراه سه تن از نوکیشان مسیحی دیگر به نامهای “محمد علی مسیب زاده”، “محمدرضا امیدی” و “زمان فدایی” ، سال گذشته (۱۳۹۶) در شعبه بیست وششم دادگاه انقلاب تهران برای رسیدگی به اتهامشان مبنی بر اقدام علیه امنیت ملی از طریق ترویج مسیحیت، حاضر شدند. به گزارش حقوق بشر در ایران یک زوج مسیحی به نام شاپور جوزی به همراه همسرش پرستو ظریف طاش از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب بوشهر به حبس محکوم شدند . به گزارش محبت نیوز «پیام خرامان» به اتهام تبلیغ علیه نظام به نفع مسیحیت صهیونیستی از طریق راهاندازی محفلهای خانگی، بشارت و دعوت افراد به مسیحیت و گرایش به سرزمین مسیحیت به یک سال حبس تعزیزی محکوم شده است. به گزارش حقوق بشر در ایران، مجیدرضا سوزنچی کاشانی نوکیش مسیحی محبوس در زندان اوین، از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران جهت رسیدگی مجدد به اتهامش برای روز ۲۰ آذرماه ۱۳۹۷ احضار شده است. یک منبع نزدیک به این نوکیش مسیحی زندانی به گزارشگر حقوق بشر در ایران گفت: “پرونده آقای سوزنچی به شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به ریاست قاضی بابایی ارجاع شد و زمان برگزاری دادگاه بیستم آذرماه ۹۷ ابلاغ شده است . در این ماه، حقوق شهروندان مسیحی در موارد ذیل نقض گردید : گزارش آماری
محرومیت از انجام مناسک مذهبی |
1مورد |
تفتیش منازل |
1مورد |
ضبط وسایل |
1مورد |
محکومیت به حبس |
4مورد |
فرافکنی و حاشیه سازی |
12مورد |
آغاز دوران محکومیت |
3مورد |
محرومیت از حق شهروندی |
22مورد |
دراویش گنابادی دراویش گنابادی و نعمت اللهی ۱۱ میلیون نفر هستند ، یعنی ۹ برابر کل نیروهای مسلح ایران. هریورماه ۶ سال پیش جامعهی دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی شاهد موج تازهای از سرکوب، آزار و اذیت همکیشان خود در شهرستان کوار از توابع شیراز بود.غائلهی کوار به تحریک و مباشرت چند طلبهی افراطی و با پشتیبانی قشریون مذهبی علیه دراویش و حملهی گسترده به آنان آغاز گردید و در ادامهی این تعرضات سازمانیافته در تاریخ ۱۳ شهریورماه سال ۹۰ با تیراندازی به ۴ درویش گنابادی و شهادت مهندس وحید بنانی و مجروح شدن ۳ تن دیگر به ضرب گلوله مرحلهی جدیدی از سرکوبها و فشارها شکل گرفت. وکلای دراویش گنابادی و مدیران سایت مجذوبان نور در تهران و شیراز دستگیر و جمع کثیری از درویشان بازداشت شدند. در سال ۹۱ آقایان صالح مرادی و کسری نوری از فعالان حقوق دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور که در پی موج بازداشت گستردهی همان ایام دستگیر و در زندان عادلآباد شیراز محبوس بودند با همراهی ۴۱ نفر از دراویش ساکن کوار در دادگاه ویژه روحانیت شیراز از طلبههایی که مسببین اصلی درگیریها بودند، طرح شکایت کردند. پس از گذشت قریب به ۶ سال از طرح شکایت علیه طلبههای مذکور احکام قطعی آنها صادر شده است که تصریحی بر مظلومیت دراویش کوار بود. در همین رابطه با آقای صالح مرادی به گفتگو پرداختیم.. آقای مرادی در هفتهی گذشته احکام قطعی شکایتی که شما در ۶ سال پیش علیه طلبههای حاضر در واقعهی حمله به دراویش کوار داشتید از سوی دادگاه ویژه روحانیت صادر شد. رأی صادره و اتهامات محکومین چه بود؟ حمله و ضرب و شتم دراویش، نشر اکاذیب، تخریب اموال عمومی و خصوصی متعلق به درویشان، توهین و افترا به دراویش، پخش اعلامیه، سی دی، شبنامه و سخنرانی بر منابر علیه دراویش، تحریک احساسات مذهبی مردم، راهپیمایی بدون مجوز و اخلال در نظم عمومی.انگیزه و نقش طلبههای متهمی که به آنها اشاره کردید در واقعهی حمله به دراویش کوار چه بود؟این طلبهها از سوی سازمان تبلیغات اسلامی برای تبلیغ علیه درویشی به شهرستان کوار فرستاده شده بودند تا با تحریک احساسات مذهبی مردم و ترویج خشونت با آغاز یک جنگ روانی علیه دراویش ساکن کوار مقدمات حمله به آنها را فراهم کنند.در حال حاضر مشکلات و وضعیت دراویش کوار چگونه است و چه تعداد از آنها محکوم به تبعید، زندان و یا گرفتار پیگرد قضایی هستند؟ضرب و شتم و زندان و تبعید دراویش کوار پس غائله سال ۹۰ ادامه پیدا کرد به شکلی که امنیت و آسایش دراویش این منطقه پس از گذشت شش سال هنوز برقرار نشده و ۶ تن از آنها محکوم به تبعید بوده و آقای شمشیرزن نیز به شکلی غیرقانونی قریب به یکسال است که در زندان مرکزی بندرعباس محبوس است.اعمال سیاست بایکوت خبری و حصر حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه، قطب دراویش گنابادی را باید بدان افزود. آقای مرادی در پایان به نظر شما آیا این حکم صادرشده در دادگاه ویژه روحانیت تأثیری در پیگیریها و محکومیتهای ناعادلانهی قضایی دراویش ساکن کوار خواهد داشت؟قطعاً بیتأثیر نخواهد بود زیرا در احکام صادره به صراحت قشریون و افراطیون مذهبیکه طلبههای محکوم سردستگان آنها بودند را عامل در اخلال در نظم عمومی میداند و به همین جهت حملهی آنها به دراویش به لحاظ قضایی توسط دادگاه ویژه روحانیت اثبات شده است، از همین رو درویشان کوار از نگاه قانون حکم مدافع را داشتهاند و از تمامی اتهامات مبرا هستند. این سرکوبها ادامه پیدا کرد تا روز شنبه نهم دیماه سال ۱۳۹۶ ، کسری نوری، محمد شریفیمقدم، محمدرضا درویشی و فائزه عبدیپور از فعالان حقوق دراویش، دانشجویان و کودکان که برای عیادت از حمیدرضا مرادی از مدیران سایت مجذوبان نور به بیمارستان دی رفته بودند، در فضایی رعبآور و با اعمال خشونت بازداشت و به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اطلاعات منتقل شده و در اعتصاب غذا به سر میبرند. سایر دراویش از شهرهای مختلف نیز با تحصن مقابل زندان اوین خواستار آزادی دراویش بازداشتی شدهاند. این نوع از برخوردها موج جدیدی از برخوردهای امنیتی و سرکوب گرایانه را بر ضددراویش طریقت نعمت اللهی گنابادی رقم زد و دامنه این اتفاقات به حدی گسترش پیدا کرد که نیروهای امنیتی اقدام به محاصره گلستان هفتم واقع در خیابان پاسداران تهران کردند و میخواستند قطب دراویش گنابادی یعنی آقای نورعلی تابنده را به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر کنند که بادراویش با خط قرمز خواندن بازداشت دکتر تابنده (( یک پیرمرد نحیف ۹۰ ساله ))مقاومت و درگیری دراویش با نیروهای امنیتی انجامید و دراویش بهشدت ایستادگی جانانه ای در مقابل نیروهای امنیتی نمودند . امیرعلی محمدی لباف از دراویش گنابادی صبح روز یکشنبه ۲۹ بهمن در کلاتنری ۱۰۶ نامجو احضار و بازجوئی و مور تفتیش عقیده قرار گرفته و به شدت ضرب و شتم میشود . گفتنی است چند تن از دراویش با اطلاع از بازداشت وی، فوراً به این کلانتری مراجعه کردند که این امر منجر به آزادی آقای لباف و بازداشت نعمتالله ریاحی دیگر درویش گنابادی میشود.آقای نعمتالله ریاحی عصر همان روز به صورت پنهانی از کلانتری ۱۰۶ به دادسرای ناحیه هفت منتقل و از آنجا به مأمورین امنیتی تحویل داده شده است . این اتفاقات و جو ملتهب ادامه پیدا کرد تا عصر روز ۲۹ بهمن که این درگیریها شکل تازه ای به خود گرفت و قضیه از آنجا شکل گرفت کهجمعی از دراویش با تجمع در مقابل کلانتری ۱۰۶نامجو خواستار آزادی نعمت الله ریاحی بودند کهاین تجمع مسالمت آمیز آنها با هجوم نیروهای یگان ویژه ناجا به کشتار ۳ مامور پلیس و دو بسیجی وضرب و شتم شدید بسیاری از دراویش و کشته شدن ۵ تن از دراویش و تخریب منازل شهروندان و اتومبیلهای آنها و بازداشتبیش از ۳۰۰ تن از دراویش منجر گردید .
در این ماه : به گزارش مجذوبان نور، الهام احمدی، درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین توسط دادگاه انقلاب تهران به ۵ سال حبس تعزیری، ۲ سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. خانم احمدی یکم اسفندماه ۱۳۹۶ در جریان موسوم به حوادث گلستان هفتم همراه با صدها درویش دیگر بازداشت شده است. این زن درویش پیشتر در مکالمهای تلفنی از داخل زندان، پرده از فجایع پزشکی زندان قرچک برداشته بود و همین باعث شد تا با شکایت محمدی، رئیس زندان قرچک، در دادسرای امنیت تهران برای او پروندهای دیگر با اتهامهای افترا و نشر اکاذیب تشکیل شود. خانم احمدی مانند دیگر درویشان زن از حق وکیل، ملاقات و تلفن محروم بوده است. لازم به ذکر است که الهام احمدی همراه با سایر زنان درویش محبوس در زندان قرچک از تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۹۷ در اعتراض به حمله خشونتبار ماموران گارد ویژه این زندان به آنها دست به اعتصاب غذا زده بودند و در تاریخ ۹ تیرماه ۱۳۹۷ پس از گذشت ۱۶ روز با انتشار نامهای به اعتصاب غذای خود پایان دادند. به گزارش مجذوبان نور ، صدیقه صفابخت، درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین توسط دادگاه انقلاب تهران به ۵ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعیت از فعالیت و عضویت در احزاب، گروهها و دستهجات سیاسی یا اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت از فعالیت در رسانههای جمعی، صدا و سیما و فضاهای مجازی محکوم شد. خانم صفابخت یکم اسفندماه ۱۳۹۶ در جریان موسوم به حوادث گلستان هفتم همراه با صدها درویش دیگر بازداشت شده است. این زن درویش در طول مدت بازداشت غیرقانونیاش در زندان قرچک تاکنون چند بار دچار آسیبدیدگی بسیار جدی و خطرناک در ناحیهی زانو شده و هماکنون دچار بیماری کندرومالاسی (انفصال کشکک زانو از استخوان فمور ران) شده و راه رفتن بدون وسیلهی کمکحرکتی (واکر) برای ایشان میسر نیست و شدت آسیبدیدگی تا جاییست که انجام امور شخصی ایشان در زندان را با مشکل روبرو کرده است. خانم صفابخت مانند دیگر درویشان زن از حق وکیل، ملاقات و تلفن محروم بوده است.
به گزارش مجذوبان نور, بر اساس اخبار و آمار اعلامشده تاکنون ۴۱ درویش گنابادی از رفتن به دادگاه امتناع کردهاند. این ۴۱ درویش بارها اعلام کردهاند مادامی که از حق وکیل و دیگر حقوق قانونی مانند دادرسی عادلانه محروم باشند در جلسهی محاکمه حضور نخواهند یافت. منابع خبری بارها خبر از پرسشهای عقیدتی از دراویش در طی روند دادگاهی آنها نیز اصلاع داده اند. اسامی ۴۱ درویشی که از رفتن به دادگاه امتناع کردهاند به شرح زیر است :
1. سخاوت سلیمی | 2. مرتضی بیلچی کنگرلو | 3. صالح مرادی |
4. سعید کریمایی | 5. حیدر تیموری (غیردرویش) | 6. سینا انتصاری |
7. رستم سگوند | 8. بابک مرادی | 9. مهدی مهدوی |
10. مهدی مهدویفر | 11. مهرداد رضایی | 12. مجتبی شکری |
13. احمد ایرانیخواه | 14. محمود براکوهی | 15. مصطفی عبدی |
16. محمد شریفیمقدم | 17. ابوالفضل آوازه | 18. بشیر ریاحی |
19. محمد کریمایی | 20. علی قمری | 21. رضا یاوری مطلق |
22. مهدی ایزدپناه | 23. سعید دوراندیش | 24. هادی شاهرضا |
25. علیرضا لک | 26. سعید سلطانپور | 27. ابوالفضل صحرایی |
28. منصور فرهودمند | 29. محمدرضا درویشی | 30. اردشیر عشایری |
31. حبیب قنبری | 32. بهروز صادقی | 33. سپیده مرادی |
34. مجتبی بیرانوند | 35. رضا انتصاری | 36. علی خموشی |
37. شکوفه یداللهی | 38. کسری نوری | 39. وحید خموشی |
40. رضا سیگارچی | 41. مجید رشیدی |
به گزارش مجذوبان نور , سیما انتصاری درویش زندانی در زندان قرچک با انتشار نامهای از حق تجدیدنظرخواهی در حکم ۵ سالهای که شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برای او صادر کرده است انصراف داد. سیما انتصاری که یکم اسفندماه در جریان حادثهی گلستان هفتم شکنجه و بازداشت شده است همراه با سه زن درویش دیگر از زندان به دادگاه اعزام شد اما در دادگاه، حق وکیل از او سلب شد و بدون فرصت یافتن برای دفاع، قاضی احمدزاده رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب او را به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم کرد.
به گزارش مجذوبان نور، روز چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۷ سپیده مرادی سروستانی و شکوفه یداللهی دو زن درویش محبوس در زندان قرچک ورامین سرانجام پس از ۵ ماه پیگیریهای مستمر به مراکز درمانی اعزام شدند. خانم یداللهی در حادثهی موسوم به گلستان هفتم در اثر اصابت جسم سنگین به ناحیه جمجمه دچار اختلال در بویایی و بینایی و شنوایی شده بود که سرانجام پس از ۵ ماه تحمل درد و عوارض ناشی از جراحات وارده روز گذشته برای معاینهی مقدماتی به بیمارستان اعزام و سپس به زندان بازگردانده شد. سپیده مرادی نیز به دنبال دندان درد شدید پس از پنج ماه تعلل در روند درمانی به سبب ممانعت مسئولین بهداری زندان زنان قرچک از اعزام به مراکز درمانی تخصصی، سرانجام روز گذشته توسط پزشک متخصص معاینه و به زندان بازگردانده شد. این دو زن درویش محبوس در زندان قرچک ورامین، پیشتر در تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۹۷ برای دومین بار در اعتراض به محرومیت درویشان زندانی از حق وکیل و عدم رعایت تشریفات قانونی در روند دادرسی از حضور در دادگاه خودداری کردند.
به گزارش مجذوبان نور، خشایار دهقان دانشجوی سال آخر دکترای برق و الکترونیک دانشگاه تهران که در جریان حادثه گلستان هفتم در روز یکم اسفند توسط نیروهای لباسشخصی و امنیتی مورد ضرب و جرح قرار گرفت و بازداشت شد، با حکم قاضی صلواتی به ۷ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به برازجان محکوم شد. آقای دهقان در زندان تز دکترای خود را تکمیل میکرد اما بهرغم پیگیری خانواده و استادانش در دانشگاه تهران، از دانشگاه نیز اخراج شده است. مسئول آموزش دانشگاه تهران به خانواده و استادان آقای دهقان که در حال مذاکره با دانشگاه برای ارائه تز دکتری او بودهاند گفته است: «به او بگویید دیگر دانشگاه نیاید». آقای دهقان در حالی از دانشگاه اخراج شده است که پیشتر رئیس دانشگاه تهران گفته بود «به عنوان ریاست دانشگاه پیگیر بازگشت دانشجویان بازداشتی در حوادث سال گذشته خواهم بود. به گزارش مجذوبان نور , ۷ درویش گنابادی با حکم غیابی دادگاه انقلاب به ۴۵/۵ سال حبس تعزیری و تحمل ۲۹۶ ضربه شلاق، ۱۰ سال تبعید و ۲ سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی محکوم شدند. لازم به توضیح است که این شهروندان بارها اعلام کردهاند مادامی که از حق وکیل و دیگر حقوق قانونی مانند دادرسی عادلانه محروم باشند در جلسهی محاکمه حضور نخواهند یافت احکام صادره برای دراویش به شرح ذیل میباشد:
۱ | مصطفی میرمحمدی به ۱۱ سال و نیم حبس تعزیری،۲ سال تبعید به سیستان و بلوچستان و ۷۴ ضربه شلاق |
۲ | بابک مرادی به ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به سراوان سیستان و بلوچستان |
۳ | محمود بغیار به ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی |
۴ | سعید دوراندیش به ۷ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به زابل |
۵ | احمد ایرانیخواه به ۷ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به برازجان |
۶ | امیر نوری به ۶ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور |
۷ | محمدقاسم اللهیاری به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شدهاند. |
به گزارش مجذوبان نور، کسری نوری دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه تهران و از مدیران وبسایت مجذوبان نور، با حکم قاضی ماشالله احمدزاده رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۱۲ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید به ثلاث باباجانی، ۲ سال ممنوعالخروجی و ۲ سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب و دستهجات سیاسی و اجتماعی و فعالیت رسانهای محکوم شد. به گزارش حقوق بشر در ایران ، ۳۹ نفر از درویشان گنابادی بازداشتشده در حادثهی گلستان هفتم با حکم شعب ۱۵ و ۲۶ دادگاه انقلاب جمعاً به ۲۰۸ سال حبس تعزیری، ۱۵۵۴ ضربه شلاق، ۸ سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی و ۱۰ سال تبعید محکوم شدهاند. فهرست اسامی و احکام این چهل درویش به نقل از این خبرگزاری به قرار زیر است:
۱ | وحید خموشی: ۱۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به راین | 15 | نعمت کاظمی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | ||||||||||||||
۲ | علیرضا آزادروش: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به کهنوج | 16 | بابک تقیان: ۷ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۳ | علی کریمی: ۷ سال حبس تعزیری، ۲ سال تبعید به برازجان و ۷۴ ضربه شلاق | 17 | مصطفی آرماندوست: ۷ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۴ | احسان ملکمحمدی: ۷ سال حبس تعزیری، ۲ سال تبعید به زابل و ۷۴ ضربه شلاق | 18 | مهران اصغرزاده: ۷ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۵ | احسان صفاری: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به زابل | 19 | امین حسینی: ۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | ||||||||||||||
۶ | آرمان ابوالفتحی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 20 | اصغر صمدیار: ۵ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۷ | آرمین ابوالفتحی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 21 | امیربهادر جعفری: ۳ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۸ | مرتضی سهرابپور: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 22 | میثم عزیزان: ۳ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۹ | سعید خموشی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 23 | مالک رضایی: ۲ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۱۰ | محمداسعد زمانی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 24 | علیاصغر سالاری: ۲ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۱۱ | مسعود علیمددی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 25 | الیاس محمدی: ۲ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۱۲ | مجید رشیدی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 26 | محمد امیراحمدی: ۲ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۱۳ | امیر سیدی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 27 | علی بلبلی: ۲ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
۱۴ | افشین سلیمی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | 28 | اشکان کاظمی: ۲ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
29 | امیر سلیمی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | ۳۵ | موسی فضلیپور: ۲ سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
30 | محمدرضا ابوالفتحی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | ۳۶ | مهدی سعادت: یک سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
31 | مجید امیراحمدی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | ۳۷ | هاشم آوازه: یک سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
32 | حمیدرضا امیراحمدی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | ۳۸ | مجید شایق: یک سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
33 | محمدرضا زهتاب: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | ۳۹ | ابراهیم رضایی: یک سال حبس تعزیری | ||||||||||||||
34 | ابراهیم اللهبخشی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق | ||||||||||||||||
به گزارش مجذوبان نور، ۱۲ نفر از درویشان گنابادی بازداشتشده در جریان حوادث گلستان هفتم با حکم دادگاه انقلاب جمعاً به ۸۱ سال حبس تعزیری، ۸۱۴ ضربه شلاق و ۲۴ سال تبعید محکوم شدهاند. نکته قابل توجه در حکم این درویشان، اعمال ماده ۲۳ (اختیار قاضی برای در نظر گرفتن مجازات تکمیلی) و صدور حکم ۲ سال تبعید برای تمامی دراویش است. احکام صادره برای این ۳۹ دویش گنابادی در ادامه میآید:
۱ | سعید سلطانپور، ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به زهک سیستان و بلوچستان | ۷ | مهرداد رضایی، ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به سرباز سیستان و بلوچستان |
۲ | محمد رضا درویشی، ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به نهاوندان | ۸ | منصور فرهودمند، ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به طبس |
۳ | محمد کریمایی، محمد کریمایی | ۹ | ابوالفضل آوازه، ۶ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به میرجاوه |
۴ | علیرضا لک، ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه سلاق و ۲ سال تبعید به منوجان | ۱۰ | علی قمری، ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به هیرمند |
۵ | حبیب قنبری، ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به ایرانشهر | ۱۱ | محمود براکوهی، ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به کهنوج |
۶ | ۶. مهدی ایزدپناه، ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به سیرجان | ۱۲ | حیدر تیموری، ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به خاش |
به گزارش مجذوبان نور، مریم فرسیابی، درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران با ریاست قاضی صلواتی به ۶ ماه حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. خانم فرسیابی یکم اسفندماه ۱۳۹۶ در جریان موسوم به حوادث گلستان هفتم همراه با همسرش محمد کریمایی و صدها درویش دیگر بازداشت شده است. این درویش زندانی در حادثه موسوم به گلستان هفتم مورد ضرب و شتم قرار گرفت، این ضرب و شتم در حدی بود که وی دچار شکستگی دست و دررفتگی فک و مهرهای کمر شده بود.
به گزارش مجذوبان نور ، سپیده مرادی از زنان درویش بازداشت شده در حادثهی گلستان هفتم با رأی غیابی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و عضویت در احزاب، گروهها و دستهجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی و رسانهها و مطبوعات محکوم شد. حکم دادگاه این زن درویش که از حضور در جلسهی محاکمه خودداری کرده بود با عبارت «متهمه فرزند حمیدرضا مرادی از عناصر افراطی و مسئولین سایت فرقهای و غیرقانونی مجذوبان نور میباشد» آغاز شده و در ادامه گفته شده است که: «در خانوادهای متعصب از دراویش پرورش و رشد یافته و تحت تأثیر عقاید انحرافی قرار میگیرد و به عضویت فرقه [درویشان گنابادی] درمیآید.
به گزارش مجذوبان نور، الهه نعمت اللهی درویش گنابادی و مادر رضا نعمت اللهی از درویشان زندانی حادثه موسوم به گلستان هفتم صبح امروز پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ در بیمارستان امام خمینی تهران بازداشت شد. مأموران انتظامی ساعاتی قبل این زن درویش را در محوطه بیمارستان امام خمینی دستگیر و به کلانتری ۱۴۸ انقلاب تهران منتقل کردهاند. از دلایل بازداشت این درویش گنابادی اطلاعی در دست نیست. به گزارش مجذوبان نور ، الهه نعمت اللهی درویش گنابادی و مادر رضا نعمت اللهی از درویشان زندانی حادثه موسوم به گلستان هفتم صبح امروز جمعه ۱۹ مرداد ۱۳۹۷ با تامین قرار وثیقه آزاد شد. این درویش گنابادی روز گذشته مورخ ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ توسط مأموران انتظامی در محوطه بیمارستان امام خمینی بازداشت و به کلانتری ۱۴۸ انقلاب تهران منتقل شد.
به گزارش مجذوبان نور ، شکوفه یدالهی، معلم و درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین که به همراه پسرش کسری نوری و دیگر دراویش زندانی در ۳۰ بهمن سال ۱۳۹۶ در جریان اتفاقات موسوم به گلستان هفتم خیابان پاسداران، توأم با ضرب و شتم بسیار شدید بازداشتشدهبود، به دلیل عدم رسیدگی مسئولان زندان با خطر جسمانی شدید مواجه شدهاست . لازم به توضیح است شکوفه یداللهی که شش ماه دور از امکانات درمانی در زندان قرچک زندانی است به دلیل بالا رفتن میزان عفونت خون در معرض خطر جانی قرار گرفته و به گفتهی پزشک معالج، این عفونت از محل نگهداری او در زندان ناشی شدهاست. گفتنی است، این زندانی عقیدتی، چهارشنبه ۱۷ مردادماه۹۷ در بیمارستان امیراعلم تهران مورد مداوا قرار گرفتهبود، اما مأموران زندان که در بیمارستان همراه وی بودند اجازه ندادند تا داروهایی را که پزشک برای وی تجویز کردهبود، به او برسانند. به گزارش مجذوبان نور , شکوفه یداللهی از دراویش محبوس در زندان قرچک با حکم قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت و محرومیت ازفعالیت اجتماعی و رسانهای محکوم شد. خانم یداللهی یکم اسفند ۱۳۹۶ همراه با صدها درویش گنابادی که در میان آنها سه فرزند وی نیز حضور داشتند مورد حمله نیروهای لباس شخصی قرار گرفت و با این دلیل که مادر کسری نوری است بازداشت و به زندان قرچک منتقل شد. پیش تر سه فرزند خانم یداللهی با نامهای کسرا نوری ، پوریا نوری و امیرنوری که همراه با مادرشان در حادثه گلستان هفتم بازداشت شده بودند به ترتیب به ۱۲، ۲ و ۶ سال حبس محکوم شدهاند.
به گزارش مجذوبان نور، رضا انتصاری درویش گنابادی و از مدیران وبسایت مجذوبان نور، با حکم غیابی قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید به خواف، ۲ سال ممنوعالخروجی و ۲ سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب و دستهجات سیاسی و اجتماعی و فعالیت رسانهای محکوم شد. قاضی صلواتی در حکم آقای انتصاری نوشته است: «متهم صراحتاً اعلام میدارد از مدیران اصلی سایت فرقه است و مسئولیت تمام مطالب را بر عهده میگیرد. متهم علیرغم گذراندن ۴ سال حبس تعزیری به جرم حضور در تجمعات کوار در سال ۹۰ به محض آزادی از زندان مجدداً فعالیت سوء خود بر علیه نظام را از سر گرفته و این مهم را با افتخار بیان میدارد و همچنین با قبول مسئولیت سایت غیرقانونی مجذوبان و مصاحبه با رسانههای معاند در خارج از کشور، ضدیت خود با نظام و دفاع همهجانبه از سیاستهای فرقه گنابادی حتی پس از آزادی از بازداشت کنونی را ابراز میدارد.
به گزارش مجذوبان نور، مصطفی عبدی، درویش گنابادی و از مدیران وبسایت مجذوبان نور، توسط دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۲۶ سال و سه ماه حبس تعزیری، ۱۴۸ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید به سیستان و بلوچستان، ۲ سال ممنوع الخروجی و ۲ سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب و دسته جات سیاسی و اجتماعی و فعالیت رسانهای محکوم شد. این فعال حقوق درویشان گنابادی سحرگاه یکم اسفند سال گذشته در جریان حادثه موسوم به گلستان هفتم توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت و پس از گذراندن یک دوره بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات به زندان تهران بزرگ منتقل شد.
به گزارش مجذوبان نور , “یاسر اکبری اعلم “٣٨ ساله، از دروایش ساکن تهران و متاهل که در اعتراضات گلستان هفتم توسط نیروهای لباس شخصی و نیروهای ویژه ای خیابان پاسداران را محاصره کرده بودن در ۳۰ بهمن ماه دستگیر شده. ابتدا با چشم بند به مکانی نامعلوم منتقل میشوند اما به دلیل شکنجه و ضرب و شتم در بازجویی ها به خاطر آسیب جدی کمر و وخامت حالشان به بیمارستان منتقل شده و در آن مکان یک ماه به صورت بازداشت نگهداری میشوند و سپس از بیمارستان به زندان فشافویه منتقل میشوند . در دادگاه اولیه و در پنج دقیقه توسط قاضی صلواتی در دادگاه انقلاب تهران به اتهام: اقدام علیه امنیت ملی – تمرد نسبت از دستور پلیس – اخلال در نظم عمومی در مجموع به تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم میشوند. که در این مدت اجازه گرفتن وکیل مستقل هم به ایشان داده نمى شود “یاسر اکبرى اعلم” از روز نخست در بازداشت بوده و اجازه آزادی موقت با وثیقه هم به وى داده نشده است . شنبه ٢٠ مرداد نیز دادگاه تجدید نظر در شعبه ٣۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی زرگر برگزار شده که احتمالا مانند سایر دروایش تایید میشود.
به گزارش مجذوبان نورـ شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، برای ۷ درویش گنابادی، با حکم دادگاه انقلاب ۵۱ سال حبس، ۵۱۸ ضربه شلاق، ۸ سال تبعید و ۴ سال محرومیت از حقوق اجتماعی صادر شده است و محمد شریفیمقدم از خبرنگاران مجذوبان نور و فعال دانشجویی، به ۱۲ سال حبس تعزیری، شلاق، تبعید و ممنوعیت خروج از کشور و همینطور محرومیت از عضویت در احزاب و دستهجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانهها و مطبوعات محکوم شد. اسامی محکومان و میزان محکومیت آنها به نقل از مجدوبان نور به شرح زیر است:
۱ | رضا یاوری: ۹ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید به تایباد |
۲ | سعید کریمایی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق |
۳ | سجاد رزمی: ۷ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعالخروجی، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب و دستهجات سیاسی و اجتماعی، ۲ سال تبعید به نهبندان |
۴ | بهروز صادقی علیایی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق |
۵ | سجاد رزمی: ۷ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعالخروجی، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب و دستهجات سیاسی و اجتماعی، ۲ سال تبعید به شهر سراوان |
۶ | مرتضی شکری: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید |
۷ | محمد صمدیار: ۷ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعیت از فعالیت در فضای مجازی، ۷۴ ضربه شلاق |
به گزارش مجذوبان نور، صالح الدین مرادی سروستانی، درویش گنابادی و از مدیران وبسایت مجذوبان نور، با حکم غیابی قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به شهرستان برازجان محکوم شد. اتهامات آقای مرادی “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی”، “اخلال در نظم و آسایش عمومی” و “تمرد در برابر امر پلیس” عنوان شده است. در دادنامه صالحالدین مرادی از او با عنوان «از عناصر و اعضای اصلی سایت مجذوبان نور» یاد شده و همچنین گفته شده است که آقای مرادی بر فعالیتهای این وبسایت خبری کاملاً صحه گذاشته و از آن حمایت میکند. لازم به ذکر است که پیشتر صالح مرادی به همراه پنج تن از فعالان حقوق دراویش که در جریان حادثه گلستان هفتم بازداشت شده و اکنون در زندان تهران بزرگ محبوس هستند طی نامهای سرگشاده خطاب به رئیس زندان، اعلام کرده بودند که تا زمان برگزاری دادگاهی علنی و با رعایت شرایط منصفانه در انظار عمومی، در دادگاه حضور نخواهند یافت.
به گزارش مجذوبان نور، سینا انتصاری از مدیران وبسایت مجذوبان نور با حکم غیابی قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۷ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید به میرجاوه و ۲ سال محرومیتهای اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، اخلال در نظم و تمرد در برابر امر پلیس اتهاماتی هستند که قاضی صلواتی بر اساس آنها سینا انتصاری را به ۷ سال حبس محکوم کرده است. در دادنامه سینا انتصاری آمده است: «وی مهمترین نقش را در ایجاد تجمعات غیرقانونی و حوادث و ناآرامیهای اخیر عناصر فرقه در خیابان گلستان هفتم داشته و از عناصر و مدیران اصلی سایت غیرقانونی مجذوبان نور بوده است.
نکته مهم * با توجه به گستردگی سرکوب دراویش در ماههای گذشته و جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات در ایران ، اطلاعات و اخبارمندرج در وبسایت ها محاسبه گردیده .
گزارش آماری |
بازداشت و بی خبری |
1مورد |
محرومیت از تحصیل |
1مورد |
صدور حکم ممنوع الخروجی |
10مورد |
صدور حکم شلاق |
49مورد |
ضرب و شتم و شکنجه |
1مورد |
محکومیت به حبس |
77مورد |
صدور حکم تبعید |
31مورد |
تفتیش عقیده |
56مورد |
محرومیت از حق انتخاب وکیل، ملاقات و یا تماس تلفنی یا سایر حقوق زندانیان |
101مورد |
محرومیت از خدمات پزشکی |
3مورد |
محرومیت از حق شهروندی |
483مورد |
عرفان حلقه پیروان عرفانهای نوظهور مثل عرفان حلقه با سرکوبهای شدید امنیتی در ایران مواجه هستند که در بارزترین آنها میتوان به حبس طولانی مدت و صدور حکم اعدام برای محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه اشاره کرد که نوع برخورد حاکمیت کنونی ایران با عقاید شهروندان پیرو عرفانهای نوظهور را به نمایش میگذارد . سرکوب شدید و صدور احکام حبس برای این دسته از شهروندان در ایران خود به طور سیستماتیک ناقض حقوق اولیه این دسته از شهروندان در ایران میباشد .
در این ماه : به گزارش کمپین حقوق بشر ایران, دومین جلسه رسیدگی به پرونده محمدعلی طاهری، زندانی عقیدتی محبوس در زندان اوین و بنیانگذار عرفان حلقه، که بنا بود روز جاری در شعبه تجدیدنظر استان تهران برگزار شود، به هفته آینده موکول شد. پیشتر شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، ۲۰ مردادماه را برای برگزاری دومین جلسه رسیدگی به پرونده محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان حلقه، تعیین کرده بود، اما این دادگاه برگزار نشد و به هفته بعد موکول شد. علت برگزار نشدن جلسه دادگاه این بود که “چون محمدعلی طاهری، ۱۰ مردادماه یک بار در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی زرگر حاضر شد و به ارائه برخی توضیحات و دفاعیات خود پرداخت، بنابراین باید یک هفته تا حضور بعدیاش در دادگاه فاصله باشد و به همین جهت جلسه رسیدگی به پرونده وی به هفته آینده موکول شد.” گفتنی است اطلاعات سپاه و موسسات وابسته به آن مانند بهداشت معنوی، نجات از حلقه و فرقه نیوز بارها ضمن انتشار اطلاعیههای گوناگون در وبسایتهای خود و نشستهای علنی مرتبط با فرق و ادیان، اعضای «عرفان حلقه» و هواداران محمدعلی طاهری را به ایجاد «تشکیک» در عقاید مذهبی مردم متهم کردهاند.
به گزارش کمپین حمایت از زندانیان سیاسی و عقیدتی ، حکم ۵ سال حبس تعزیری محمدعلی طاهری، زندانی عقیدتی محبوس در زندان اوین و بنیانگذار عرفان حلقه، شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید و به وکیل وی ابلاغ شد. احمد خسروی، وکیل دادگستری و یکی از وکلای محمدعلی طاهری ضمن تایید این خبر در توئیتر خود نوشته: «امروز ۲۷ مرداد۹۷، رای شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر در مورد آقای محمدعلی طاهری ابلاغ شد که عینا رای بدوی را مبنی بر تحمل ۵ سال حبس تعزیری تایید کرده است.» این رای در حالی تایید شده است که دومین جلسه رسیدگی به پرونده محمدعلی طاهری، دوشنبه ۲۲ مرداد با حضور دو تن از وکلای وی، احمد خسروی و محمود علیزاده طباطبایی، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران برگزار شده بود. اطلاعات سپاه و موسسات وابسته به آن مانند بهداشت معنوی، نجات از حلقه و فرقه نیوز بارها ضمن انتشار اطلاعیههای گوناگون در وبسایتهای خود و نشستهای علنی مرتبط با فرق و ادیان، اعضای «عرفان حلقه» و هواداران محمدعلی طاهری را به ایجاد «تشکیک» در عقاید مذهبی مردم متهم کردهاند.
در این ماه، حقوق پیروان عرفان حلقه در موارد ذیل نقض گردید :گزارش آماری
محاکمه |
1مورد |
محکومیت به حبس |
1مورد |
آغاز دوران محکومیت |
1مورد |
فرافکنی و حاشیه سازی |
1مورد |
محرومیت ازرحقوق شهروندی |
4مورد |
پیروان سایر ادیان حاکمیت کنونی ایران و سران آن اعتقاد دارند که برخی از گروههای مذهبی دشمنان کشور هستند، زیرا باورهای مذهبی آنها ممکن است وفاداری بهنظام را دچار چالش کنند و به بهانه حفظ امنیت سیاسی، سرکوب فعالیتهای مذهبی را سرلوحه عناد با ادیان دیگر را قرار دادهاند.
در این ماه : به گزارش حقوق بشر در ایران , آفرین نیساری و همسرش کارن وفاداری شهروندان زرتشتی دو تابعیتی ایرانی ـ آمریکایی، که ۳۰ تیرماه ۱۳۹۵ بازداشت و اموال آنها مصادره شده بود، با قید وثیقهی ۴۰ میلیارد تومانی از زندان اوین آزاد شدند .
در این ماه، حقوق این دسته از شهروندان در موارد ذیل نقض گردید :گزارش آماری
آزادی افراد با قرار وثیقه | 2 مورد |
گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در مرداد ماه ۹۷
تنطیم نمودار: لیدا اشجعی اسالم تهیه کننده گزارش: فرهاد نصیری
افزایش خودکشی و کودک ازاری و کودکان کارو ترک تحصیل و ازدواج کودکان در سایه فقر به تداوم خود ادامه میدهد ؛ایا دولت حسن روحانی با تصویب لایحه حمایت از کودکان برای نفع کودکان و بیمه و خدمات و مراقبتهای بهداشتی واجتماعی و حق بازی و اقات فراغت انان بوجه لازم برای زیرساخت چنین امکاناتی را فراهم کرده است ؟یا فقط استناد به مجازات کودک ازاران در ناتوانی ؛این لایحه هم دردی از درد کودکان جامعه ما را حل نخواهد کرد
آسیبهای اجتماعی : معاون رییسجمهور: آمار نگرانکنندهای از کودکآزاری و سوءاستفاده از کودکان داریم یدبان : معاون رئیس جمهور معصومه ابتکار با بیان اینکه ما کماکان آمار نگرانکنندهای از کودکآزاری و سوء استفاده از کودکان داریم گفت: گرچه کارهای خوبی اتفاق افتاده ولی نیازمند یک قانون بازدارنده قوی هستیم .
تجاوز، پهنه ای به وسعت بی قانونی/ اندیشه جعفری کلاس اول دبستان من با یک مقنعه کج وکوله که حتی به اندازه ای عقب نمی رفت تا بتوانم از گوشه های آن سمت چپ و راستم را ببینم، گذشت. چه داخل مدرسه و چه در راهش، وضع همین بود. هر وقت می خواستم به چپ و راستم نگاه کنم، باید گردنم را کامل به همان سمت می چرخاندم تا آن را ببینم. اوایل برایم شبیه بازی بود.
۷۰ درصد از اختلالات بزرگسالی، نتیجه آسیبهای کودکآزاری است خبرآنلاین: معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی، گفت: کودک آزاری باعث می شود فرد در آینده با انواع اختلالات روان شناختی مواجه شود و نتواند به ظرفیت های کامل خود دست پیدا کند. حبیب الله مسعودی فرید درباره آزار و اذیت کودکان، گفت: آسیب اجتماعی در کودکان از لحاظ تعداد در رتبه بالایی قرار ندارد اما از نظر ماندگاری و اثرگذاری بسیار ماندگار است.
مقابله با همه گیری خشونت و تجاوز/ سعید مدنی. هرا نیوز: خشونت حالتی از رفتار است که در آن فرد خشن با استفاده از زور فیزیکی یا غیرفیزیکی خواسته خود را به دیگران تحمیل می کند. تقریباً محور تعاریف متعدد راجع به خشونت، زور و اعمال زور است. «خشونت استفاده ناروا، غیرقانونی و تعرض آمیز از قدرت است که در بیش تر موارد با بی حرمتی شدید و خشم زیاد همراه است. هم چنین سوءاستفاده از قدرت بر ضد حقوق عمومی، قوانین و آزادی های همگانی و اعمال زور یا هر نیروی فیزیکی برای صدمه، خسارت زدن و یا سوءاستفاده مصداق خشونت است .»
کودکان کار بدون چتر حمایتی : خبر آنلاین: یک فعال حقوق کودک میگوید: نمیتوان ادعا کرد که قصد حمایت از کودکان را داریم ولی سالی یک یا دوبار، ۱۱ نهاد دست به دست هم میدهیم و کودکانی را که فال میفروشند و شیشه پاک میکنند را «دستگیر» و بعد اعلام میکنیم که اینها را جذب کردیم. دولت باید برای حمایت از خانوار هزینه کند و بعد انتظار داشته باشد که دیگران هم به حقوق کودکان احترام بگذارند. کمک به خود بعد از مورد تجاوز قرار گرفتن/ شرر کنور تبریزی هرا نیوز: تجاوز جنسی به انجام عمل جنسی و برقراری رابطه جنسی با فردی که مایل به آن نیست گفته می شود. البته در مورد کودکان زیر ۱۸ سال هرگونه برقراری رابطه جنسی توسط بزرگسالان یا فردی که دو سال از طرف دیگر بزرگ تر است، تجاوز تعریف می شود . تجمع گسترده مردم در خیابان کلانتری مرکزی هفتکل بعد اطلاع از خبر دستگیری قاتل ملیکا ۸ ساله . به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، جسد ملیکا دختر ۸ ساله اهل هفتکل در حالی که سه روز از گمشدنش می گذشت در حالی که دستان او از محلی که دفن شده بود، بیرون افتاده بود در یک خرابه کشف شد.ازدواج کودکان : ازدواج ۹ دختر کمتر از ۱۰ سال در کهگیلویه و بویراحمد . به گزارش خبرگزاری هرانا، “علی محمد تقوی” در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، منطقه کهگیلویه و بویراحمد افزود: “ در خصوص وضعیت سن ازدواج دختران در سطح استان طی سال ۹۶ “دخترانی که زیر ۱۱ سال ازدواج کردند ۱۲ مورد، ۱۲ سال ۲۵ مورد، ۱۳ سال ۶۳ مورد، ۱۴ سال ۱۲۴ مورد، ۱۵ سال ۲۲۵ مورد، ۱۶ سال ۲۵۸ مورد، ۱۷ سال ۳۱۲ مورد و زیر ۱۸ سال ۳۸۴ مورد بوده است . افزایش ازدواج ۱۴ سالهها در یزد/۷۰ میلیون تومان هزینه مالی هر طلاق.به گزارش ایسنا، دکتر محمدعلی صادقیپور در نشست خبری پویش ازدواج پایدار، گفت: در یزد دو ازدواج را بیشتر شاهد هستیم که شامل ازدواج در سن بالا ۲۸ تا ۳۰ سال است و ازدواج واکنشی معاون پیشگیری بهزیستی استان یزد گفت: ازدواج های واکنشی در سن ۱۴ و ۱۵ سال در یزد افزایش یافته است.
ازدواج ۳۵ دختربچه زیر ۱۳ سال در خنداب استان مرکزی. به گزارش ایسنا، اکرم حمزه لوئیان در کارگروه تخصصی امور بانوان و خانواده و کارشناس مسئول مرکز بهداشت استان مرکزی با اشاره به ازدواج دختربچه ها در روستاهای استان گفت: شهرستان خنداب در این زمینه به سایر شهرستان های استان دارای شرایط ویژه است بطوریکه در این شهرستان ۳۵ دختر زیر ۱۰ الی ۱۳ سال عقد شده اند.
ثبت ۹۷۰ مورد ازدواج دختران کمتر از ۱۸ سال در کردستان خبرنگار ایسنا : مدیرکل ثبت احوال کردستان گفت: از ۴ هزار و ۵۲۰ وقایع ازدواج ثبت شده در استان در ۴ ماهه سالجاری ۹۷۰ مورد معادل ۲۱ درصد زنان کمتر از ۱۸ سال و در آقایان هم ۳۶ مورد معادل ۸ دهم درصد کمتر از ۱۸ سال داشتهاند. که ۳ هزار و ۴۹۸ مورد شهری و ۲۲ مورد روستایی بوده است.
گزارش مرکز پژوهشها درباره وضعیت ازدواج دختران در سنین پایین. به گزارش ایسنا، در این گزارش آمده است که براساس آخرین پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است ۴۷ درصد پاسخگویان مناسبتترین سن برای ازدواج دختران را ۱۶ تا ۲۰ سال و ۳۹ درصد نیز ۲۱ تا ۲۵ سال دانستهاند. در سالهای اخیر نیز بالاترین فراوانی ازدواج دختران در کشور در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال (با ۱۹۶ هزار و ۵۹۲ مورد) و گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال (با ۲۰۴ هزار و ۲۰۲ مورد) ازدواج قرار دارد.
واکنش تندگویان به رواج کودکهمسری: فروش کودک به بهانه اخد وام ازدواج درست نیست. برنا نوشت: معاون ساماندهی جوانان وزارت ورزشوجوانان گفت: «فروش کودک به بهانه اخد وام ازدواج درست نیست چرا که برخی از خانوادههای فقیر کودک را به فرد دیگری میفروشند و موضوع وام ازدواج نیست .»
ازدواج دختران ۱۵ ساله به دلیل بیکاری و فقر. خبرگزاری ایلنا: حسین اسماعیلزهی (عضو شورای شهرستان زاهدان و نماینده استان سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانها) در رابطه با سن ازدواج دختران نیز گفت: خوشبختانه سن ازدواج تا حدودی بالا آمده و دختران از ۱۵ سالگی به بعد ازدواج میکنند. درست است که ۱۵ سالگی هم سن کمی محسوب میشود اما هنوز مناطقی در کشور وجود دارند که در آنها از ۹ سالگی دختران را شوهر میدهند.بخشِ کورین در شهرستان زاهدان واقع شده، حدود ۳۰ هزار نفر جمعیت دارد اما هیچ کدام از روستاهای این بخش به آب دسترسی ندارند.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درخصوص ازدواج دختران در سنین پایین. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس وضعیت موجود و ابعاد مسئله ازدواج دختران در سنین پایین را مورد ارزیابی قرار داد. دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی به بررسی وضعیت موجود و ابعاد مسئله ازدواج دختران در سنین پایین پرداخته که نشان میدهد بدون در نظر گرفتن ازدواجهای ثبت نشده در سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ از ۴.۹ تا ۵.۶ درصد (حدود ۴۰ هزار) از کل ازدواجهای ثبت شده در کشور در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ ساله بوده است .
اعدام کودکان : گزارشی از اعدام “ابوالفضل چزانی” یک کودک-مجرم بشریت : ابوالفضل چزانی ۱۷ ساله قبل از اعدام سراسر امید بود. حتی فکرش را هم نمیکرد فردای روزی که ۱۸ ساله میشود، طناب دار را بر گردنش بیندازند و اعدامش کنند. او چهار سال و ۶ ماه را در کانون اصلاح و تربیت قم گذراند و در این مدت چهار بار اجرای حکم اعدامش را دادند. روز چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۹۷، و در زندان قم اعدام شد. بیست و یک سال است من را در زندان رها کردهاند؛ رنجنامه کودک-مجرم محبوس در زندان رجایی شهر. هرانا؛ وریا ساعدموچشمی زندانی محبوس در زندان رجایی شهر کرج است که در سال ۱۳۷۷ زمانی که ۱۷ سال سن داشت به اتهام مشارکت در قتل به اعدام و ۸۰ ضربه شلاق محکوم شد و در حال حاضر پس از ۲۱ سال تحمل حبس همچنان در زندان به سر میبرد.
اعتیاد کودکان : کاهش سن مصرف مواد مخدر به ۱۱ سال. به گزارش ایسنا، حسن لطفی در گفتوگو با «خانه ملت» نسبت به کاهش سن مصرف مواد مخدر به ۱۱ سال و افزایش تمایل دانشآموزان به مصرف هشدار داد و گفت: متاسفانه تاکنون راهکارهای مسئولان برای جلوگیری از گرایش نوجوانان و جوانان به سمت مصرف مواد مخدر کارآمد نبوده و کاهش سن مصرف مواد مخدر نیز نشانه عدم موفقیت سیاستهای مبارزه با مواد مخدر است.
آموزش و پرورش : بطحایی در جمع خبرنگاران: هیچ دانشآموزی مهرماه از تحصیل بازنمیماند/ اگر نیاز باشد معلم خصوصی در اختیار دانشآموزان شینآبادی قرار میدهیم .
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در حاشیه نشست هیات دولت در جمع خبرنگاران در خصوص موضوع ثبتنام دانشآموزانی که با مشکل تکمیل ظرفیت مدارس مواجهاند گفت: به هیچ عنوان هیچ دانشآموزی در مهر ماه به دلیل اینکه مدرسهای پر شده باشد از تحصیل باز نمیماند.
. سیستانوبلوچستان دارای بیشترین مدارس خشتی و گلی/۱۱ استان زیر خط میانگین سرانه فضای آموزشی رخشانی مهر رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور با اشاره به وجود ۹۸۷ کلاس خشتی و گلی در کشور گفت: این تعداد در همه استان ها پراکنده است؛ از نظر آمار سیستان و بلوچستان بیشترین مدارس خشتی و گلی و زنجان کمترین مدارس را دارد.
وجود ۲۲ نوع مدرسه در کشور/ تبعیض و ایجاد نظام طبقاتی نتیجه جداسازی دانش آموزان. به گزارش ایسنا، علی اصغر جویباری با اشاره به چالشهای عدالت آموزشی اظهار کرد: وضعیت آموزش و پرورش ما به لحاظ عدالت آموزشی بسیار نگران کننده است. نقطه مقابل عدالت آموزشی، محرومیت و تبعیض آموزشی است.این استاد دانشگاه با بیان اینکه نظام آموزشی کشور سرتاپا تبعیض است و این تبعیض برای همه دانشآموزان وجود دارد، گفت: جداسازی دانش آموزان در انواع مدارس، مادر تبعیض هاست.
مدرسهای که دانشآموزانش باید با کلاه ایمنی سر کلاس حاضر شوند. خبرگزاری هرانا – دانش آموزان روستای “میان تنگان” در بخش کبگیان از توابع شهرستان بویراحمد و در ۷۰ کیلومتری شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد قرار است که مهرماه امسال در مدرسهای با وضعیت نامناسب درس بخوانند و سال تحصیلی را آغاز کنند. این مدرسه چند کلاس فرسوده و قدیمی مخروبه و غیرقابل استفاده تعریف میشود که با هر زمین لرزه کوچکی احتمال ریزش، تخریب و گرفتن جان دانش آموزان وجود دارد .!
بیماریهای کودکان : ابتلای ۷۸ نفر به اچآیوی در یک روستا. جامعه > آسیبها – ایلنا نوشت: رئیس اداره بهزیستی چابهارحسن تاوانه رئیس اداره بهزیستس چابهاردر رابطه با آسیبهای اجتماعی در این منطقه بیان داشت: در این منطقه نزدیک به ۱۵۰۰ کارتن خواب زن و مرد حضور دارند که البته این آمار بصورت ثابت نبوده و متغیر است . و آمار کودکان مبتلا به اعتیاد بین ۲۰ تا۳۰ کودک است که اکثرا از شهرستانهای همجوار همچون ایرانشهر، دلگان و بزمان هستند، البته این آمار هم بصورت ثابت نیست.
پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز: بیشتر مبتلایان به ایدز بین ۲۵ تا ۳۴ سال سن دارند. تهران (پانا) – دکتر سید احمد سید علینقی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و پژوهشگر مرکز تحقیقات ایدز ایران میگوید ؛ مطالعات خیلی زیادی در این زمینه در کشور ما انجام نشده اما یکی از مطالعاتی که مرکز تحقیقات ایدز انجام داد نشان میدهد حدود 4.5 درصد از این کودکان مبتلا به اچ. آی. وی. بودند. این آمار از جمعیت حدود هزار نفر در تهران به دست آمد.
بی هویتی کودکان :نوزادی که در یک کیسه زباله در کرمانشاه رها شده بود، به شیرخوارگاه تحویل داده شد.رادیو زمانه : یک نوزاد پسر ۷:۳۰ صبح جمعه ۱۹ مرداد (به وقت محلی) در پارکی در میدان آزادگان شهرستان کرمانشاه پیدا شد. او را داخل یک کیسه زباله در این پارک نزدیک به ورودی شهر رها کرده بودند.
حمایت از کودکان :والدین سختگیر ؛ دروغگویی کودک، یک باور کاملا اشتباه. مختار ویسانی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: این روزها در کانالهای مختلف، شبکههای اجتماعی و همچنین از زبان برخی از متخصصان علوم انسانی و روانشناسان دیده و شنیده میشود که ادعا میکنند سخت گیری والدین، کودکان دروغگو پرورش میدهد، در حالی که براساس تئوریها و نتایج پژوهشی میتوان گفت چنین ادعایی کذب است و همیشه درست نیست و این ادعای کذب آن قدر تکرار شده که تقریبا اغلب والدین و حتی خود افراد صادر کننده این تئوری، کاملا به آن ایمان آوردهاند.
مجلس سرانجام با کلیات لایحه «حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان» موافقت کرد.نمایندگان مجلس شورای اسلامی سرانجام پس از ماهها انتظار با کلیات لایحه «حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان» موافقت کردند.لایحه «حمایت از کودکان و نوجوانان» در ۵۱ ماده و برای پیشگیری از استثمار، سوءرفتار و خشونت علیه کودکان و نوجوانان مطرح شده است.
سازمان عفو بینالملل؛ مقامات ایران باید تحقق حق آب به صورت پایدار را تضمین کنند.خبرگزاری هرانا – سازمان عفو بینالملل طی بیانیهای در واکنش به بحران آب در ایران و رفتار خشونتآمیز ماموران امنیتی با شهروندان معترض در خوزستان از مقامات ایران خواست که “تحقق حق آب به صورت پایدار و محافظت از تمام بازداشتشدگان در مقابل شکنجه و سایر بدرفتاریها و آزادی فوری هر کسی که صرفا به خاطر استفاده مسالمتآمیز از ”حق آزادی تجمعات بازداشت شده را تضمین کنند.
وظایف دستگاههای اجرایی در حمایت از کودکان و نوجوانان مشخص شد.گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی جزئیات حمایت از کودکان و نوجوانان، با ماده ۶ آن موافقت کردند .
. با موفقت نمایندگان؛ موارد حمایت قانونی از کودکان نوجوانان بدسرپرست و بیسرپرست تعیین شد به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، در صحن علنی امروز مجلس شورای اسلامی در ادامه رسیدگی به گزارش کمیسیون حقوقی و قضایی در مورد لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان پس از بحث و بررسی و صحبتهای موافقان و مخالفان و پس انجام اصلاحات ماده سه این لایحه که مربوط به تعاریف بود که با ۱۶۳ رأی موافق، ۱۳ رأی مخالف و ۵ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۳ نماینده حاضر تصویب شد.
استرس و فشارهای عصبی از عوامل گرایش نوجوانان به اعتیاد است .به گزارش ایسنا، دکتر پروین ناظمی استرس و فشارهای عصبی بر نوجوانان را از عوامل گرایش به اعتیاد دانست و گفت: برای ریشهیابی اعتیاد در نوجوانان و جوانان باید فشارهایی روحی – روانی که از دوران کودکی بر آنان وارد شده است، بررسی شوند.ا
. چشم امید فرشتگان کوچک به سیاستمداران بزرگتهران (پانا) – کلیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بعد از ۱۰ سال در مجلس تصویب شد؛ اما این لایحه چه میگوید؟
دیروز برای کودکان و نوجوانان، فعالان حقوق کودک و همه کسانی که دلشان از آزار کودکان معصوم به درد میآید، روز خوبی بود، روزی امیدوارکننده برای این که زخمهای جسم و جان کودکان کاهش پیدا کند. دیروز، بالاخره بعد از ده سال انتظار، کلیات لایحه حمایت از حقوق کودکان در مجلس تصویب شد و حالا باید برای رسیدن این لایحه به تایید نهایی لحظهشماری کرد .
. افشای هویت کودکان و نوجوانان آزاردیده، ممنوعمطهره ناظری در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان دارای بیش از ۵۰ ماده است، درباره آخرین وضعیت این لایحه گفت: تا کنون بیش از ۲۰ ماده از این لایحه از سوی مجلس بررسی و تصویب شده است و امروز (سه شنبه) بررسی این لایحه در مجلس ادامه خواهد یافت.
.۱۴ مردادماه گزارش منشور حقوق شهروندی اعلام میشودشهیندخت مولاوردی در گفتوگو با ایسنا، در ارتباط با تصویب لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: این لایحه حدود ۱۰ سال است که در چند مجلس و چند دولت مطرح شده و کلیاتاش تصویب شده و هفته گذشته هفت ماده آن با حضور خانم ابتکار در مجلس شورای اسلامی تصویب شده است .
در جریان بررسی جزئیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان؛ اختصاص شعبه ویژه قضایی برای رسیدگی به جرائم کودکان و نوجوانان .
به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت، نمایندگان در نشست علنی امروز (سه شنبه، ۹ مردادماه) مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی جزئیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان با ماده ۲۸ آن در مورد اختصاص یک شعبه قضایی برای رسیدگی به جرایم کودکان و ماده ۲۹ در رابطه با رسیدگی به وضعیت مخاطره آمیز این جرائم در دادگاه خانواده لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان موافقت کردند .
آنچه در «لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان» تصویب شد.تهران (پانا) – لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان بعد از سالها تصویب شد، اما در کنار نظر شورای نگهبان، یک گام مهم دیگر هم باقی مانده و آن، اعلام مفاد این لایحه به جامعه است. در طول هفتهای که گذشت، نمایندگان مجلس، لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان را تصویب کردند، لایحهای که با توجه به کودکآزاریهایی که اخیرا اتفاق افتاده بود، جای خالیاش به شدت احساس میشد و تبدیل به یک مطالبه مهم برای فعالان حقوق کودک و عموم افراد جامعه شده بود .
خودکشی کودکان :آبادان؛ پسر ۱۲ ساله به علت “فقر” خودکشی کرد. خبرگزاری هرانا – پسر ۱۲ ساله آبادانی وقتی دید مادرش گوشی موبایل و دوچرخهاش را برای پرداخت اجاره خانه فروخته است به زندگی خود پایان داد. مادر میثم که در شرایط سخت مالی قرار داشته برای اینکه فرزندانش در خیابان ها آواره نشوند گوشی موبایل و دوچرخه میثم را می فروشد و همین کار باعث شده تا میثم به خاطر مشکلات مالی خانواده اش و فروخته شدن گوشی موبایل و دوچرخه اش دست به این اقدام مرگبار زده است.
اعتراضات ـ از میان آنها: نوجوان اهوازی پس از برخورد مأموران با مادر دستفروشش خودسوزی کرد. به گزارش کانال خبری «اتحادیه آزاد کارگران ایران»، یک جوان ۱۷ ساله اهوازی جمعه پنجم مرداد پس از برخورد مأموران با مادر دستفروش او در اعتراض خودسوزی کرد. از وضعیت سلامت او اطلاعی در دست نیست.
هر هفته حداقل ۵ تا ۶ تن در خوزستان خودکشی میکنند.رادیو زمانه : رضا رفیعی مدیرکل فوریتهای پزشکی خوزستان گفته که آمار خودکشی در این استان طی چند ماه گذشته افزایش یافته است. به گفته او در طول هفته حداقل ۵ تا ۶ مورد خودکشی در خوزستان رخ میدهد. خوزستان یکی از برخوردارترین استانهای ایران به لحاظ منابع نفتی و درآمدی است اما چهره فقر در این استان نیز خشن گزارش میشود. نرخ بیکاری در برخی از شهرهای خوزستان بیش از ۵۰ درصد گزارش شده است.
وزارت ورزش و جوانان ایران: براساس آخرین آمار۲۱۲ نفر زیر ۱۷ سال اقدام به خودکشی کردند .ایلنا : محمد مهدی تندگویان، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با اشاره به آخرین آمار خودکشی در ایران گفت: “طبق آخرین آمار در کل کشور ۲۱۲ نفر زیر ۱۷ سال اقدام به خودکشی کردند.”به گزارش ایلنا، آقای تندگویان افزود: “تا پایان سال ۹۶، حدود ۴ هزار و ۹۹۲ نفر در کشور اقدام به خودکشی کردهاند، اما منجر به مرگ آن دقیقا مشخص نیست و همیشه آماری که به ما میدهند، آمار اقدام به خودکشی است. این رقم طبق آمار ارائه شده از سوی نیروی انتظامی و نیز پایشهای خود ما است .
خشونت علیه کودکان :. سخنان پدران بلوچی که خانهشان تخریب و کودکانشان گم شدهاندحسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی ایران امروز (دوشنبه ۱۵ مرداد) با اشاره به بررسی موضوع اعلام کرده که ناپدید شدن شش کودک در جریان تخریب آلونکهای مهاجران بلوچ پاکستانی صحت ندارد و آن را “کذب” خوانده است .
پسر ۶ ساله لحظاتی قبل از اعدام پدرش، خود را در آغوش او انداخت.خبر آنلاین: صبح چهارشنبه صدای گریههای پسر کوچولویی که قرار بود با پدر اعدامیاش وداعی تلخ داشته باشد محوطه ندامتگاه کرج را پر کرده بود. پسر 6 ساله خود را در آغوش پدر انداخته و او را چسبیده بود.مرد جوان اشک میریخت و سرتا پای بچه را غرق در بوسه میکرد. میدانست این آخرین ملاقاتشان خواهد بود.
عوامل پنهان ماندن خشونت های جنسی علیه کودکان و نوجوانان.خشونت جنسی علیه کودکان و نوجوانان بر خلاف خشونت های معمول در مورد بزرگسالان طیف گسترده ای از جرایم را در بر می گیرد. خشونت های جنسی علیه بزرگسالان معمولاً در غالب جوامع متمدن جرم انگاری شده؛ لکن این خشونت ها با مصادیقی که من ارائه می دهم در مورد کودکان و نوجوانان ممکن است در پاره ای از کشور ها و منجمله کشور ما حتی به رسمیت شناخته نشده باشند.
کشف محموله قاچاق انسان در گمرک بازرگان.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا، ماموران گمرک بازرگان ۶ نفر را که قصد داشتند به ترکیه و از آنجا به اروپا منتقل شوند از داخل بار یک تریلر کشف کردند.این محموله قاچاق انسان شامل یک زن و ۲ کودک نیز بود.
طمع ارز مسافرتی نوجوانانیزدی را در گرجستان به کشتن داد؟ ماجرای مدرسهای که بچهها را به برزیل برد، ولی آنها را در گاوداری خواباند.
خبرآنلاین : پیگیریهای خبرآنلاین نشان میدهد که ظاهرا مدرسه فوتبال آرمان کویر، مدرسه فوتبال است ولی مدرسه ورزش نیست؛ زیرا مدارس ورزش که زیر نظر آموزشوپرورش است، شامل شنا، ژیمناستیک و فوتبال میشود ولی این مدرسه مجوز وزارت آموزشوپرورش را نداشته است. در واقع مدیر این مدرسه بابت هر نفر از دانش آموزان ۵۰۰ یورو ارز دریافت کرده و در کل ۱۶ هزار یورو را به جیب زده و شاید یکدهم هم خرج بچهها نکرده باشد .
اعترافات دردناک دختر ۱۴ سالهای که در سرویس بهداشتی زایمان کرد.باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: اعترافات دردناک دختر ۱۴ سالهای که در سرویس بهداشتی زایمان کرد و نوزاد را کشت.پدرم خیلی زود به سوی خلاف کشیده شد و به مصرف مواد مخدر روی آورد. پس از آن هم با مادر من ازدواج کرد ولی دست از خلافکاری هایش برنداشت تا این که ۱۶سال قبل زمانی که من ۲ ساله بودم طی یک درگیری در مجلس عروسی دستش به خون آلوده شد و به چنگ قانون افتاد.
. مرد ۲۳ ساله آبادانی قلب دختر ۳ سالهاش را با چاقو دریدجامعه > حوادث – خراسان نوشت: چند روز قبل، «عبدالله» مرد 23 ساله ای که ساکن یکی از روستاهای آبادان بود، دست همسر و دختر سه ساله اش را گرفت و به همراه پدرزنش، برای سفر دو هفته ای راهی مشهد شد تا مهمان عمه همسرش باشند.
نماینده مجلس؛ کودکان گرفتارِ ایدز در محلهای تفکیک زباله دفن میشوند.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، طیبه سیاوشی نماینده تهران در مجلس با انتقاد از نگاه شهرداری تهران به آسیبهای اجتماعی گفت که شرایط کودکان زبالهگرد بسیار حاد گزارش میشود. این کودکان وقتی مریض شده و ایدز میگیرند، در همان محلههای تفکیک زباله دفن میشوند.
مرگ مغزی کودک ۶ ساله بوکانی توسط نامادریاش.ایلنا : روز پنجشنبه گذشته کودکی ۶ ساله که با حالت تشنج، خونریزی مغزی و با علایم کبودی و گاز گرفتگی در طرف چپ صورت و ساق راست توسط پدر و نامادریاش به بیمارستان بوکان منتقل شد به دلیل وخیم بودن وضعیت سلامتیاش به بیمارستان مهاباد منتقل شد و به گفته پزشک معالج این کودک، وی مرگ مغزی شده است .
تفکیک جنسی در یک مدرسه روستایی در دماوند.رادیو زمانه : در روستای مشا از روستاهای دماوند، قرار است یک مدرسه ابتدایی که ۴۰ سال است دختران و پسران در آن به شکل مختلط درس میخوانند تفکیک جنسیتی شود. بر اساس تصمیم آموزش و پرورش دماوند، از این پس پسرها باید برای تحصیل به روستای اوره بروند و دخترهای از اوره به روستای مشا بیایند. مشا تا اوره حدودا ۲۰ دقیقه با ماشین فاصله دارد و در زمستان و یخبندان رفت و آمد در این مسیر دشوار است.
. دستگیری دختران ۱۰ ساله عضو باند دزدی جامعه > حوادث – ایسنا نوشت: رئیس پلیس مشهد از دستگیری دختران ۱۰ ساله عضو یک باند دزدی خبر داد اکبر آقابیگی در رابطه با گروه دزدی دختران ۱۰ ساله اظهار کرد: سه دختر ۱۰ ساله اعضای باند «کشروزنی» بودند که مأموران کلانتری بانوان، این سه کودک را در حال ارتکاب سرقت دستگیر کردند. وی افزود: سه دختر بچه اعلام کردند که زن همسایه آنها را وادار به دزدی از مغازهها میکرده است. تحقیقات برای دستگیری زن جوان با توجه به ادعای سه دختر بچه ادامه دارد.
قتل نوزاد سه ماهه در بخش کودکان.قطره : دو هفته پیش نوزادی سه روزه در بیمارستان جان خود را از دست می دهد. درپی این اتفاق پدر نوزاد به کلانتری مراجعه و شکایت کرده است . شنیده ها حاکی از آن است که پرستار شیفت به علت گریه زیاد نوزاد در یکی از انگشتهای دستکش لاتکس، پنبه میگذارد و پس از ریختن مقداری قندآب آن را در دهان نوزاد قرار میدهد. دستکش پس از مدتی به دلیل مکیدن پاره شده و پنبه وارد دهان نوزاد شده و باعث خفگی نوزاد سه روزه میشود
نامادری پسر ۵ ساله بوکانی را با دندان پاره پاره کرد و کشت.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، هفدهم مردادماه امسال کودک ۵ ساله بوکانی در بیمارستان مهاباد در پی شکنجههای نامادری تسلیم مرگ شد. نامادری در بوکان پس از آنکه بدن کودک ۵ ساله را با دندان پاره پاره کرد با جسم سختی به سر او زد که باعث مرگ مغزی شدن وی شد .
بیمارستان، کودک بدحال و اورژانس را راه نداد.خبرنگار ایرنا : کارکنان بیمارستان خصوصی شفا در شهرستان پردیس استان تهران روز پنجشنبه نه تنها کودک بدحال را پذیرش نکردند بلکه با عوامل اورژانس نیز که بیمار را انتقال داده بود بر سر این موضوع درگیر شدند.رئیس اورژانس پردیس در گفت: وگو با خبرنگار ایرنا در این باره توضیح داد: تکنسینهای ما به علت وخامت حال پسربچه دو ساله و نبود زمان کافی برای انتقال به تهران، بیمار را به بیمارستان شفا منتقل کردند
فروش کودکان : فروختن دختر ۱۷ ساله ایرانی به مرد افغان .شهر زن ۱۹ ساله به نام فاطمه که بخاطر سرگردانی به همراه دخترکوچکش در خیابان ها بازداشت شده بود به بازپرس گفت: وقتی مامان عفت حامله بود از بابام طلاق گرفت و من هیچ وقت شناسنامه نداشتم بخاطر همین مادرم من را در سن ۱۷ سالگی در ازای پولی به یک مرد افغان فروخت .
کودکان فقر : زندگی مردم ۵۲۱ روستای سیستان و بلوچستان در معرض نابودی است.به گزارش ایسنا، محمود محمدی نسب دبیرکل جمعیت هلال احمر کشور گفت: با اجرای طرح نذر آب ۵۲۱ روستا در سیستان و بلوچستان که دچار تنش آبی هستند شناسایی شده است.
نماینده مجلس؛ ۵۰ درصد مردم دچار فقر مطلق شدهاند.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خانه ملت، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی رسول خضری گفت: در یک سال اخیر فقر مطلق در کشور از ۱۲ درصد به ۵۰ درصد افزایش یافته است و نرخ خط فقر به نزدیک ۶ میلیون تومان رسیده است .
. سایه سنگین طوفان و خشکسالی بر مردم سیستان عمق خشکسالی در منطقه سیستان فراتر از یک زلزلهبه گزارش ایسنا- مدیر عامل آب و فاضلاب روستایی سیستان و بلوچستان ریگی گفت: امید یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از مردم سیستان و زاهدان به حق آبه هیرمند از افغانستان و چاه نیمه است.و افزود بیش از دو هزار و ۸۰۰روستا در استان فاقد سامانه آبرسانی است، هزار و ۲۵۷ روستا با تانکر آبرسانی می شود، در این روستاها ۲۵۱ هزار نفر در قالب ۶۰ هزار خانوار زندگی می کنند.
. ۴میلیون و ۳۰۰ هزار حاشیه نشین و ساکن بافت فرسوده در استان تهرانایسنا: استاندار تهران با تاکید بر اینکه طرح بازآفرینی بافتهای فرسوده تنها یک پروژه ساختمانسازی نیست و به عنوان پروژهای اجتماعی شناخته میشود، افزود: در استان تهران ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر حاشیه نشین و ساکن بافت فرسوده وجود دارد که از این تعداد ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در شهر تهران قرار گرفتهاند.
۹۰۰۰ خانوار سیستان و بلوچستانی فقیرتر شدهاند. به گزارش ایسنا، محمدرضا میری افزود: باتوجه به خشکسالی و ضریب محرومیت بالای این استان، در مدت تیرماه و مردادماه سال جاری۹۷۸۹ خانوار جدید تحت حمایت این نهاد قرار گرفتند و با اجرای این طرح متقاضیان ورود به چرخه حمایتی کمیته امداد استان سیستان و بلوچستان به صفر رسید . معاون حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد استان سیستان و بلوچستان گفت: در سال جاری ۹ هزار و ۷۸۹ خانوار گرفتار وضعیت خشکسالی و کم آبی استان سیستان و بلوچستان تحت حمایت کمیته امداد قرار گرفتند .
کودک آزاری : . آزار کودک ۸ ساله در تهران/ یکی از متهمان دستگیر شد.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایران، شب چهارشنبه آخر سال ۹۶ مرد جوانی در حالی که دست پسر ٨ سالهاش را بهدست داشت هراسان به اداره پلیس رفت و از اتفاقی که برای پسرش رقم خورده بود خبر داد. مرد دستفروش که شب چهارشنبه سوری پارسال با همدستی دوستش به پسر ۸ سالهای تعرض کرده بودند توسط پلیس دستگیر شد.
بازداشت یک مرد به اتهام تعرض به یک کودک.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایران، صبح جمعه زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت:” پسر ۷ سالهام صبح برای بازی به کوچه رفت اما ناگهان ناپدید شد. دنبالش به کوچه رفتم اما خبری نبود در حالی که بشدت نگران بودم ساعتی بعد پسرم به خانه برگشت. رنگ و رویش پریده بود و حال خوبی نداشت وقتی علت را پرسیدم حرفهایی زد که دیوانه شدم. پسرم از سوی مردی مورد تعرض قرار گرفته است .”
شکنجه و آزار یک دختر ۴ ساله توسط عموی خود در شادگان.خبرگزاری هرانا – سعید حاجیان فرماندار شهرستان شادگان در استان خوزستان از شناسایی و دستگیری فردی که اقدام به شکنجه برادر زاده ۴ ساله خود کرده بود، خبر داد. حاجیان اظهار کرد “حوراء کودک ۴ ساله شادگانی که پدر خود را از دست داده و همراه با مادرش در خانه عموی خود زندگی میکند، روز گذشته با کابل برق مورد شکنجه عموی خود قرار گرفت.
دختر ۹ ساله بخاطر آزار و اذیت پیرمرد همسایه اقدام به خودکشی کرد.خبرگزاری هرانا – دختربچه آبادانی که توانسته بود از دست پیرمردی که قصد آزار و اذیتش را داشت فرار کند، برای پایان دادن به زندگیاش اقدام به خوردن قرصهای زیاد کرد. نیلوفر پس از نجات از مرگ در بازجویی های پلیسی سناریوی هولناکی را پیش روی ماموران قرار داد .
آزار و اذیت یک پسربچه خردسال در جنوب تهران/ متهم دستگیر شد.خبرگزاری هرانا – کودک هشت سالهای که برای باز پس دادن یک امانتی از خانه خارج شده بود قربانی تعرض و آزار و اذیت یک فرد شد. قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران در مورد این پرونده گفت “فردی که از خانواده خودش نیز طرد شده بود، این کودک بیچاره را با زور به محل خلوت (یک خرابه کوچک) در همان نزدیکیهای خانه میبرد و به طرز وحشیانهای به او تعرض و پس از آن او را رها میکند .”
جیغ و داد دختر نوجوان ، تجاوز به یک پسربچه را ناکام گذاشت.جامعه > حوادث – ایران نوشت:چندی قبل دختر نوجوانی پشت پنجره اتاقش ایستاده بود که ناگهان وحشتزده شروع به سر و صدا کرد و به سراغ مدیر ساختمان رفت و از او خواست به حیاط خانه برود و پسر جوانی را که در حال آزار یک پسر بچه است تحویل پلیس بدهد.. صدور حکم شلاق و تبعید برای یک متهم در تهرانخبرگزاری یک استاد گیتار به اتهام “آزار یک دختر”، به ۱۰۰ضربه شلاق و دو سال تبعید محکوم شد. کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازاتهای تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از جوان آنلاین، اردیبهشتماه امسال زن جوانی با مراجعه به اداره پلیس از مرد همسایهشان به اتهام “آزار دختر نوجوانش” شکایت کرد.
فرار ناکام مرد متجاوز از پشتبام : به گزارش جام جم، دوازدهم مرداد امسال پسر نوجوانی همراه پدرش با مراجعه به دادسرای جنایی تهران از جوانی به نام بهزاد به اتهام آزار و اذیت شکایت کردند. مجرم سابقهدار که با کشاندن پسر ۱۳ ساله به خانهاش او را مورد تعرض قرار داده بود، هنگام فرار از پشتبام دستگیر شد .
استان آذربایجانغربی؛ ۱۳ هزار کودک آزاری در سال ۹۶ ثبت شد .خبرگزاری هرانا – آمار کودک آزاری به حدی وحشتناک است که نمیتوان تصور کرد. سامانه ۱۲۳ اورژانس اجتماعی استان آذربایجان غربی تنها در سال ۹۶ بیش از ۱۳ هزار مورد کودک آزاری را ثبت کرده که این فقط آمار کودک آزاریهایی است که اطلاع داده شده نه همه کودک آزاریها .
پرونده آزار جنسی دانشآموزان؛ ناظم مدرسه معین به حکم دادگاه اعتراض کرد.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، هفتم خرداد ماه امسال بود که یکی از سایتهای خبری، از آزار و اذیت تعدادی از دانشآموزان مدرسهای در غرب تهران توسط ناظم مدرسه خبر داد؛ خبری که بهسرعت در فضای مجازی پیچید و بهدنبال آن، فیلمهایی از ناظم مدرسه منتشر شد. ناظم مدرسه معین که به ۱۰ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال انفصال از خدمت محکوم شده، به حکم دادگاه اعتراض کرد .
دستور بازداشت کودک آزار مرندی صادر شد.تبریز – ایرنا – رئیس دادگستری شهرستان مرند سیف الله زارع زاده اعلام کرد: پدر کودک آزار مرندی شناسایی و دستور بازداشت وی صادر شده است.وی با بیان اینکه پدر کودک آزار اهالی یکی از روستاهای شهرستان است، افزود: ماموران از بدو اطلاع قضایی وارد عمل شده اند و تلاش برای دستگیری متهم همچنان با شدت ادامه دارد .
کودکان کار: کارگاههای بهرهکشی از کودکان در کدام نقاط پایتخت هستند؟به گزارش خبرنگار مهر، تمام کودکانی که مجبورند به جای کودکی کار کنند در خیابان های شهر نیستند، برخی از آنها در کارگاههای زیر زمینی و کارگاههای کوچک فعالیت می کنند، مکان هایی که از چشم عابران هر روزه خیابان پنهان است.این کارگاه های غیررسمی کوچک بیشتر در محلات قدیمی در حال فعالیتند در تهران مانند مناطق شوش، دروازه غار، امامزاده یحیی، حوالی بازار و… انبارهای کوچک و پنهان وجود دارد که محل اصلی کودکان کار است اغلب این کارگاه های کوچک و انبارها که در ساختمان ها و واحدهای مسکونی قدیمی ایجاد شده اند روزانه تعداد زیادی دختران و پسران کم سن و سال را به عنوان کارگر به کار می گیرند. عمده فعالیت این کارگاه ها بر دوش کودکان است .
رئیس اداره اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران: شبکههای سوء استفاده از کودکان کار را میشناسیم .
تهران (پانا) – رئیس اداره اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران فرزانه مروستی در گفتوگو با پانا بیان داشت در تهران سه مرکز ساماندهی کودکان کار و خیابان وجود دارد،: مراکز شهدای افسریه، یاسر و بعثت سه مرکزی هستند که ویژه رسیدگی به امور کودکان خیابانی است. البته در مرکز یاسر، غربال پسران انجام میشود و سپس به مرکز بعثت ارجاع داده میشوند.
.۹۶ درصد کودکان کار و خیابان با والدینشان زندگی میکنند/ به این کودکان «پول» ندهیدحبیب الله مسعودی فرید در گفتوگو با ایسنا، در مورد وضعیت کودکان زبالهگرد گفت: بحثی که در این موضوع وجود دارد این است که تا زیر سن ۱۵ سال نباید اساسا “کار کودک” وجود داشته باشد و بین سن ۱۵ تا ۱۶ نیز کودکان باید کار شایسته انجام دهند.
کودکانی که زیر بار زباله خم شدند/ نیمی از درآمدشان را باج میدهند.به گزارش خبرنگار مهر، هنوز فراموشمان نشده خاطره ۲ کودکی که زنده زنده در یکی از گاراژهای تفکیک زباله سوختند. اسمشان را گذاشته بودند احد و صمد. همراه پدر ضایعات جمع می کردند. در یک روز زمستانی انفجار کپسول گاز در محل زباله ها جان این دو کودک را گرفت. میانگین سنی کودکان زباله گرد ۱۲ سال است و به طور متوسط این کودکان تا ۱۰ و نیم ساعت در روز کار می کنند .
انگشتهایت کو عبدالله جان؟به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «در روستای عباسآباد بچهها انگشت ندارند؛ نه همهشان، خیلیهایشان؛ در روستای عباسآباد، در جنوبشرقیترین جای شهرری، آنجا که سالهاست تعداد مهاجران افغانستانی و پاکستانیاش از ایرانیها بیشتر است و البته بچههای کارگرش هم، بچهها در کارگاهها کار میکنند، در کارگاههای چوب پردهسازی، هالوژنسازی، ابزار آلات و قابلمه درستکنی. آنها از صبح میروند در این کارگاهها دنبال یک لقمه نان میگردند و خیلی وقتها از خستگی همانجا خوابشان میبرد تا صبح فردا. خیلی وقتها از خستگی موقع کار خوابشان میبرد و انگشتهایشان را و مچ دستهایشان را زیر دستگاه جا میگذارند و وقتی به خودشان میآیند که خون همه جا را برداشته و لختهای از گوشت و استخوانهای نیمه از دستهایشان آویزان است .
زندگی ما را دور انداخته .ایران آنلاین / در «فرونآباد» شهرستان پاکدشت در ۲۰ کیلومتری تهران هستم. کنار ساکنان بیشناسنامه و بلوچ کارخانه. بجز تک و توکی که شناسنامه دارند، بیشترشان محروم از هر برگه هویتی هستند. مشکلاتشان یکی دو تا نیست؛ از فقر و بیپولی و استفاده از آب شور گرفته تا بیحمامی و مشکلات ریز و درشت دیگر. خودشان میگویند در پاکدشت معمولاً کمتر کسی بیکار میماند. آنقدر کارخانه، کارگاه و کوره آجرپزی اطرافش هست که زن و مرد و بچه و بزرگسال میتوانند کار کنند. شغلهایی که شاید تصورش را هم نکنیم. مددکاری که همراهیام میکند، درباره زندگی این چند خانواده میگوید: «اوایل میترسیدند بگویند بلوچند و خودشان را افغان معرفی میکردند؛ حتی کسی که شناسنامه داشت، میترسید بگوید شناسنامه دارد.»
مرگ یک کودک کار به علت تصادف در ماهشهر.ایلنا : عباس عطایی (رییس پزشک قانونی بندر ماهشهر) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، از فوت کودکی ۶ ساله به نام حیدر عسکراوی به علت تصادف جادهای خبر داد.این کودک که از اهالى شهرک طالقانى(کوره) بندر ماهشهر است؛ با دو برادرش درحال جمع آوری کارتن و پلاستیک بوده که بر اثر تصادف با اتوبوس در جاده ماهشهر جان خود را از دست داد.
گزارش موارد نقض حقوق کارگران
تهیه گزارش:سید اشکان حسینی Said Ashkan Hosseini
تهیه نمودار ز: محمد ابوطالبی Mohammad Aboutalebi
اخبار کارگران :سرایت مواد نفتی از مخازن و لوله های انتقال پالایشگاه تهران حیات شهروندان، زمین های کشاورزی، محیط زیست و گونه های جانوری باقرشهر در جنوب پایتخت را به مخاطره انداخته است همچنین زنگ خطر جدی است برای سلامت افراد این منطقه شد؛ خشک شدن زمین های کشاورزی محدوده پالایشگاه، بیکاری کشاورزان و تولید محصولات آلوده به مواد نفتی از جمله مشکلات کشاورزان این منطقه، زمین های کشاورزی و دام های منطقه با آب چاه سیراب می شوند اظهارداشت: 80 درصد زمین های کشاروزی اطراف پالایشگاه به دلیل استفاده از آب های آلوده خشک شده و 20 درصد نیز آلوده است. ایرنا 7 مرداد.
کارگر نگهبان میدان میوه و تره بار، مقصود مددی ؛ گریان از روزهایی میگوید که برای گرفتن مرخصی بدون حقوق پشت هم زنگ زد و نامه نوشت اما خواستهاش بیجواب ماند.«همسر من مشکل زایمان زودرس دارد. دکتر گفته بود که باید تحت نظر باشد. برای همین از کارفرمای خود خواسته بودم هر زمان که نیاز به رساندن او به بیمارستان وجود دارد، بتوانم مرخصی بگیرم، برای گرفتن مرخصی بدون حقوق پشت هم زنگ زد و نامه نوشت اما خواستهاش بیجواب ماند: به منابع انسانی، یگان حفاظت و امور بهرهبرداری سازمان میادین میوه و ترهبار نامه زده بودم و هشدار داده بودم که اگر دیر به همسرم برسم، چه میشود. شرح دادم که پزشک همسرم وضعیت وی را نامطلوب میداند، اما نامههای مرا ترتیب اثر ندادند. حالا او هم فرزندش را از دست داده است و هم آسایش کار در یک محل ثابت را. خودش میگوید: «اگر برای رفت و آمد به محل کار قبلیام ماهیانه ۱۳۷ هزار تومان هزینه میکردم حالا باید نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان از جیب بدهم. همه اینها استرسی که باید تحمل کنم را بیشتر میکند، در میدان ترهبار آزادی به من میگویند که تو نیروی جایگزینی و باید برای انجام کار بهجای دیگری بروی. به من میگویند تو مازاد هستی و هر جا که نیاز داشته باشیم میفرستیمت» ایران کارگر 9 مرداد
دست کم ١۶ کولبر کورد قربانی شدەاند کە از این تعداد ٧ تن جانشان را از دست دادە و ٩ تن نیز زخمی شدەاند.بر طبق این گزارش، ۴ کولبر با شلیک مستقیم نیروهای مسلح ایران کشتە شدەاند. ٢ کولبر در سانحە رانندگی و یک کولبر نیز در اثر سکتە قلبی جانشان را از دست دادەاند.چهار کولبری کە با شلیک مستقیم کشتە شدەاند اهل استان ارومیە و ٢ کولبر از استان سنندج و یک کولبر نیز اهل استان کرمانشاه بودە است.همچنین از مجموع ٩ کولبری کە طی این بازە زمانی زخمی شدەاند ٧ کولبر با شلیک مستقیم نیروهای مسلح ایران، یک کولبر در اثر انفجار مین و یک کولبر نیز بە دلیل سقوط از ارتفاع در حین کولبری زخمی شدەاند.از مجموع کولبران زخمی ۶ کولبر از استان ارومیە، ٢ کولبر از استان سنە و ١ کولبر نیز از استان کرماشان بودەاند. هه نگاو 10 مرداد
بیش از ۶۰ درصد از واحدهای تولیدی استان کرمان تعطیل یا نیمه تعطیلاند. با این حال، سهم این استان از بودجه هزار میلیارد تومانی ایجاد اشتغال، هنوز مشخص نشده است. و این درحالیست که بگفته جعفر رودری رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کرمان در حال حاضر نیز حدود ۱۰۰ هزار نفر بیکار در استان کرمان وجود دارد ایران کارگر 10 مرداد.
دادگاه سە فعال کارگری اهل سنە بە نام های جمیل شهابی، آرمین شریفە و یدی صمدی برگزار و این سە فعال کارگری تفهیم اتهام شدند.دادگاه انقلاب برای این سە فعال کارگری حکم صادر نمودە و قاضی نیز اعلام کردە است کە احکام صادرە طی چند روز آیندە بە آنها اعلام خواهد شد. هه نگاو ١٣ مرداد
عیسی منصوری معاون اشتغال وزارت کار با اشاره به نرخ بیکاری ۱۲.۱ درصدی در ایران گفت: در حال حاضر نرخ بیکاری در کرمانشاه ۱۸ درصد است ولی در برخی از شهرستانهای آن مثل جوانرود ۳۱ درصد است. اما در این شهر فردی که تاجر است به شکل غیر رسمی تجارت خود را دنبال میکند ولی کولهبر سهم بسیار ناچیزی دارد. ایسنا 17 مرداد
فعالان کارگری با انتقاد از محرومیت کارگران شاغل در مناطق آزاد از حمایتهای قانون کار، افزایش تعداد این مناطق در شرایط فعلی اقتصاد کشور را عامل تشدید مشکلات جامعه کارگری می دانند خبرگزاری مهر 17 مرداد
خرداد ماه سال جاری حدود ۲۰ کارگر پیمانی شهرداری طبس با اتمام قرارداد کار از سوی پیمانکار، از کار بیکار شدند. این کارگران برای پیگیری وضعیت شغلی خود مرتبا مقابل ساختمان شهرداری دست به اعتراض صنفی میزدند. در آن زمان معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی معاونت استانداری و فرمانداری ویژه طبس مدعی شده بود کارگران اخراجی شهرداری طبس برای اشتغال به یکی از واحدهای معدنی طبس منتقل میشوند که هنوز این اتفاق عملی نشده است. ایلنا 17 مرداد
اتحادیه آزاد کارگران ایران طی بیانیهای به محکومیت حکم حبس دهونیم ساله معلم آزاده محمد حبیبی پرداخته و در قسمتی از این بیانیه مینویسد: «دیری نخواهد پائید که خشم وانزجار ما از به بندکشیدن معلمان و کارگران و دیگر انسانهای شریف و آزادیخواه، به سیلی خروشان بر علیه همه کسانی تبدیل خواهد شد که در طول چهل سال گذشته، چیزی جز نابودی زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور و به استیصال کشاندن میلیونی مردم ایران برای گذران زندگی، از خود بر جای نگذاشتهاند. ایران کارگر 18 مرداد
در رابطه با وضعیت صنعت و اشتغال در آمل مسئول دفتر خانه کارگر آمل هادی رضازاده، میگوید: خصوصیسازی و واگذاری بیضابطه و غیرکارشناسی کارخانهها و واردات بیرویه ازجمله عواملی است که مراکز تولیدی و صنعتی را زمینگیر و منافع کارگران را تهدید کرده است، آمارها نشان از افزایش تعداد پروندهای اختلاف کارگری و کارفرمایی می دهد و در شهرستان آمل نیز این رقم بالاست، او اضافه میکند: فقط در ماه فروردین شاهد اخراج ۴۰۰ کارگر در کارخانه های آمل بودیم و این آمار در اداره کارثبت شده است.، ضعف نظارت مهمترین مسئله در بحث افزایش حوادث کار در شهرستان آمل است.در حال حاضر یک بازرس کار در شهرستان آمل فعالیت دارد که پاسخگوی نیازها نیست ، قراردادهای سفید امضا و موقت نیز از دیگر مشکلات جامعه کارگری است . ایران کارگر 18 مرداد
خانم پروین محمدی عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و نماینده سابق کارگران کارخانجات صنایع فلزی ایران، پروین محمدی خطاب به روحانی نوشته است که ما کارگران نجابت اهدایی شما را نمیپذیریم، آنرا به خودتان پیشکش میکنیم و به شما یادآوری میکنیم که مطالبات بر حقمان را با مبارزات هر چه متحدانهترمان خواهیم ستاند، جناب روحانی فکر نمیکنید با جهنمی که شما برای ما کارگران درست کردهاید ما نیز حق داریم و باید در مقابل غارتگریهایتان از دسترنجمان و ثروتهای اجتماعی با جدیت بایستیم و مطالباتمان را طلب کنیم.؟ ایران کارگر 20 مرداد
سامانه جامع روابط کار که بارها وعده آغاز ثبتنام در آن از سوی مسئولان وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی داده شد حالا با وضعیتی روبهرو شده که تنها یک سوم دفاتر پیشخوان در تهران پذیرای کارگران و کارفرمایان برای ثبتنام هستند و سایر دفاتر هنوز ثبتنام نمیکنند و از سوی دیگر کسانی که از آنها پول دریافت شده و عضو سایت شدهاند هنوز امکان استفاده از امکانات سایت را ندارند. خبرگزاری فارس 21 مرداد
خوزستان یکی از بزرگترین استانهای تولیدکننده خرما در کشور است و بیتوجهای دولت نسبت به مشکلات بخش تولید خرمای خوزستان، اعتراض خرماکاران را در پی داشته است. اما کمآبی و خشکسالی، خرماکاران این استان را به تکاپوی یافتن راهکاری برای جلوگیری از خشکشدن نخلستانهایشان واداشته است. این خرماکاران که درگیر «هزینهها و مشکلات کارشان از قبیل کود، کاشت، داشت، برداشت و…» نیز هستند، تا به حال، حمایتی از سوی وزارت کشاورزی شامل حالشاننشده است. ایران کارگر 21 مرداد
از زلزله و آوار آغاز و به تعطیلی ختم شد، معدنی که روزگاری، پنج هزار کارگر داشت، حالا فقط دالانهای سوت و کورِ زیرزمینیست. روی بلندی که بایستی، همه روستاها زیر پایت هستند؛ زنها، مردها، بچهها، مراتع سرسبز؛ دشتهای فراخ در دامنههای البرز غربی. اینجا چند ده روستای کوچک و بزرگ در منطقه «فاراب عمارلو» به صف شده و ایستادهاند اما اینجا زمان هم ایستادهاست….چنانچه موضوع تعطیلی معدن زغال سنگ به حقیقت بپیوندد بالغ بر ۳۲۰ کارگر بیکار خواهند شد و براین اساس اگر میانگین افراد خانواده هر کدام از این کارگران را چهار نفر در نظر بگیریم مشکلات معیشتی گریبانگیر نزدیک به یکهزار و ۵۰۰ نفر از اهالی این بخش خواهد شد. ایلنا 22 مرداد
سرانجام کارخانه کیان کرد ملایر نیز مثل صدها کارخانه دیگر به لیست کارخانه های تعطیل شده پیوست. مسئولان دولتی میگویند: تعطیل شدن کارخانه موقت است و تمامی کارگران برای دریافت بیمه بیکاری به سازمان تامین اجتماعی معرفی میشوند یادآوری میشود که کارخانه کیانکرد یکی از واحدهای تولیدی منسوجات ایران با حدود ۲۷۰ کارگر است . ایران کارگر 22 مرداد
کارگران فصلی ارومیه گویی مدتهاست دیگر شهروند این شهر نیستند و مسئولی به مشکلات آنها رسیدگی نمیکند؛ آنان اسمشان “کارگر فصلی” است اما حتی در فصل کار هم بیکارند ، افرادی در جامعه وجود دارند که از شغل آزاد یا دولتی بینصیب هستند و حتی با داشتن مدرک تحصیلی بالاتر، به سبب نداشتن پارتی یا پول نمیتوانند در جایی کار پیدا کنند و مجبور هستند در مکانهایی که به میدان کارگر معروف است جمع شوند.هزاران نفر از افراد بیکار که حتی از سایر شهرهای آذربایجان غربی به ارومیه برای پیدا کردن کار میآیند در میادین کارگری این شهر تجمع میکنند تا کسانی که به کارگر نیاز دارند از بین آنها با کمترین قیمت یا حتی برای یک بسته نان یک یا چند نفر را انتخاب کنند.اگر شانس با یک کارگر همراه باشد تا بتواند از بین صدها نفر که برای پیدا کردن روزی و از روی ناچاری به این مکانها آمدهاند کار پیدا کند و فقط بتواند برای خانواده خود نان و پنیر بخرد.تسنیم 22 مرداد
جمعی از کارگران شاغل در کارخانه کنتورسازی ایران برای چندمین بار خواستار رسیدگی به مشکلات صنفی خود شدند، بنا بر خبری دیگر رئیس اداره کار شهرستان ملایر از تعطیلی موقت کارخانه کیان کرد ملایر و بیکاری کارگران این واحد صنفی، خبر داد.هرانا 22 مرداد
یکی از کارگران فصلی کورهپزخانههای اطراف تبریز بنام احمد میگوید او و چند صد نفر دیگر از همکارانش که غالباً از استانهای کردنشین هستند و همراه خانواده در کورههای تبریز مشغول به کارند، علاوه بر بیمه و عدم برخورداری از خدمات حمایتی، دستمزد شان نیز پیوسته ثابت است، احمد میگوید “سال گذشته برای بریدن ۱۰۰۰ خشت، ۳۷ هزار تومان دستمزد
دریافت میکردیم؛ امسال هم کارفرمایان همان رقم را میپردازند و حاضر نشدهاند ریالی بیشتر به کارگران پرداخت کنند.دستمزد همین است که هست؛ نمیخواهید بفرمایید! امسال اوضاع کارگران کورهها از همیشه بدتر است. ایلنا 27 مرداد
محمود حکمتیپور معاون اجتماعی اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی خراسان رضوی گفت که در سال گذشته ۴ هزار و ۵۲۴ کارگر دادخواست شکایت علیه کارفرما تنظیم کرده بودند.هرانا 30 مرداد
بهنام ابراهیم زاده، زندانی سیاسی سابق و فعال کارگری روز جمعه ۲۶ مردادماه ۹۷ توسط نیروهای امنیتی در اطراف کرمانشاه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. گفته میشود خانواده وی روز گذشته ۲۹ مردادماه پس از پیگیریهای مکرر از بازداشت وی باخبر شدهاند و برای پیگیری محل و علت بازداشت آقای ابراهیم زاده عازم کرمانشاه شدهاند.هرانا 30 مرداد
احضار: سه فعال کارگری کرد که در جریان تجمع روز جهانی کارگر در سنندج بازداشت شده بودند به اتهام تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی با دریافت احضاریه به دادگاه احضار شدند، یدالله صمدی، امیر شهابی و آرمین شریفه سه فعال کارگری بازداشت شده در جریان برگزار مراسم روز جهانی کارگر در سنندج هستند که قرار است در شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج به روز ۱۳ مرداد ۱۳۹۷، محاکمه شوند. حقوق بشر ایران 4 مرداد
شماری از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز به دادگاه احضار شده و به کارگران مهلتی ۵ روزه داده شده تا خود را به شعبه دوازدهم دادگاه انقلاب اهواز معرفی کنند.. این کارگران در پی اعتصاب خردادماه این مجتمع بازداشت و با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون ریالی آزاد شده بودند. ایران کارگر 20 مرداد
مرگ، مصدومیت و فقدان ایمنی : خالی کردن پرس هیدرولیک موجب ماندن دست کارگر نیشابوری در زیر دستگاه سنگین پرس شد و همکاران وی دست مصدوم را از زیر پرس خارج کرده و برای انتقال او به بیمارستان با اورژانس نیز تماس گرفتند ، با توجه به اینکه مصدوم دستکش در دست داشته میزان آسیب وارده به انگشتان او مشخص نیست”. صدا و سیما، ۷ مرداد
مرگ یک کارگر در چاهی به عمق ۲۵ متر دربلوار شیخ شلتوت ارومیه رقم زده شد، این کارگر که مشغول کندن چاهی در یک کارواش بود بر اثر گاز گرفتگی در همان لحظات اولیه قبل از رسیدن گروهای امدا جان سپرد.وآتشنشانان پیکر بی چان او را از داخل چاه خلرج و تحویل عوامل اورژانس دادند. ایلنا ۷ مرداد
مسمومیت با گاز منوکسید کربن باعث جانباختن دو کارگر مقنی در روستای کدنج شیراز که از توابع سیاخ دارنگون استان فارس است گردید و
بر اساس گزارش های دریافتی سه کارگر دیگر نیز در آتشسوزی واحد صنعتی کارخانه تولید شیشه و بلور در شمسآباد شهر ری مصدوم شده اند. ایران کارگر 9 مرداد
در سایه فقدان ایمنی محیط کار، ۵ کارگر کشته و ۶ کارگر مصدوم شدند.مورخ ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، بر اثر وقوع آتشسوزی در کارخانه «چاپ سیلک» واقع در جاده آذرشهر به تبریز، سه کارگر مصدوم شدند.مورخ ۱۵ مرداد ۱۳۹۷، رئیس سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اهواز از مصدوم شدن یک تن بر اثر ریزش دیوار خبر داد. ۱۵ مرداد یک کارگر در شهر بوکان از ارتفاع ۹ متری به داخل چاله آسانسورسقوط کرده، مصدوم و به بسمارستان منتقل گردید، ۱۵ مرداد ، دو کارگر یک واحد تولیدی در زرندیه اراک دچار برقگرفتگی شدند و در نتیجه یکنفر کشته و دیگری زخمی شد، در پی ریزش دیوار در سیلوی گندم در مرند چهار کارگر زنده زنده دفن شدند که اجساد آنها توسط عوامل امدادی بیرون آورده شد هرانا 15 مرداد
طی روز جاری، در سایه فقدان ایمنی محیط کار، ۴ کارگر کشته و ۲ کارگر مصدوم شدند، که به ترتیب عبارتند از دو کارگر مقنی به علت حفر غیراصولی چاه فاضلاب ساختمانی در خیابان پنج تن، در مشهد جان باختند. دو آتش نشان مشهدی حین عملیات مهار حریق در انبار و شرکت حمل و نقلی در خیابان ۱۷ شهریور مشهد،دچار آتش سوزی شدند. بر اثر ریزش آوار هنگام تخریب یک منزل قدیمی در خیابان اردستانی شهرک دانشگاه تهران یک کارگر ۲۵ ساله جان خود را از دست داد و یک کارگر تبعه افغانستان نیز به دلیل ریزش یک چاه در خیابان مطهری،خیابان پاکستان جان باخت. هرانا 19 مرداد
در سایه فقدان ایمنی محیط کار، ۷ کارگر کشته شدند.، یک: ۱۸ مرداد سه کارگر ۳۵ و ۴۵ و ۵۴ ساله بر اثر مسمومیت با گاز چاهدر مبارکه اصفهان جان خود را از دست دادند، دو: ۱۶ مرداد ماه به علت گودبرداری یک ساختمان در یکی از مناطق نهاوند «کوچه دکتر صالح»۴ کارگر زیر آوار مدفون شدند. هرانا 19 مرداد
طی روزهای گذشته، در سایه فقدان ایمنی محیط کار، ۱ کارگر کشته و ۷ کارگر مصدوم شدند. در گزارش اول کارگر جوانی هنگام تخریب منزلی ویلایی دو طبقه در مسیر شرق به غرب اتوبان تهران ـ. کرج، شهرک دانشگاه، خیابان اردستانی در ، زیر قطعات بتن گرفتار شد و جان خود را از دست داد، و در گزارشی دیگر بر اثر ریزش آوار کارگاه ساختمانی در محله شوش تهران خیابان مسعودیان 7 کارگر مصدوم شدند. هرانا 20 مرداد
کارگری با سقوط از ارتفاع یک کارگاه ساختمانی در خیابان مشتاق اصفهان دچار حادثه شد و میلگردهای قرار داده شده در محل دیوارههای ساختمان در بدن وی فرورفت. ایلنا ۲۱ مرداد
در سایه فقدان ایمنی محیط کار، یک راننده لودر معدن در اصفهان بر اثر سقوط تخته سنگ ۳ تنی جان خود را از دست داد. این حادثه در معدن سنگ در ۳۰ کیلومتری زفره به سمت سجزی رخ داد همچنین بگفته شهرام طاهرزاده، ایلنا 22مرداد
رئیس اداره حوادث دانشگاه علوم پزشکی مشهد، نشت گاز آمونیاک در شهرک صنعتی توس ۱۷ کارگر یک سردخانه در شهرک صنعتی توس را راهی بیمارستان کرد. این تنها حادثه نشت آمونیاک در شهرک صنعتی توس نبوده و در سالهای قبل نیز حوادثی در این خصوص وجود داشته است، در گزارشی دیگر نیز بر اثر وقوع آتشسوزی در کارخانه «خوراک دام» مجتمع کشت و صنعت هفت تپه، سه کارگر مصدوم شدند. این آتشسوزی از قسمت کاندیشنر برج خوراک دام شروع و توسط آتشنشانان مجتمع و همراهی کارگران؛ به موقع مهار گردید هرانا 22 مرداد
سه ماهه نخست امسال؛ حوادث کار جان ۸۴ شهروند تهرانی را گرفت.مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران با اشاره به اینکه ۸۴ نفر در سه ماهه نخست سال جاری جان خود را به دلیل حوادث کار از دست دادهاند گفت که این آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل بیش از ۶ درصد کاهش داشته است.هرانا23 مرداد مصدوم:
معاون فنی و عملیات سازمان اورژانس کشور از مرگ و مصدومیت ۳ کارگر بر اثر ریزش معدن طلا خبر داد. میزان24 مرداد
۲۳ مرداد یک کودک کار ۶ ساله به علت تصادف جادهای فوت کرد.عباس عطایی (رییس پزشک قانونی بندر ماهشهر) از فوت کودکی ۶ ساله به نام حیدر عسکراوی به علت تصادف جادهای خبر داد.این کودک که از اهالى شهرک طالقانى (کوره) بندر ماهشهر است؛ با دو برادرش درحال جمع آوری کارتن و پلاستیک بوده که بر اثر تصادف با اتوبوس در جاده ماهشهر جان خود را از دست داد.ایلنا 24مرداد
مورخ ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، علی عسکری، مدیرعامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر کرمان از سقوط یک کارگر به داخل گودال مربوط به پروژه فاضلاب شهری خبر داد از میزان مصدومیت و چگونگی سلامتی این کارگز تا تنظیم این گزارش اطلاعی در دست نیست.هرانا.ایلنا 26 مرداد
حسن نوری معاون فنی و عملیات سازمان اورژانس کشور از انفجار یک واحد صنعتی به علت نشت گاز خبر داد.وی گفت: “این حادثه ۲۶ مرداد در شهرک صنعتی نظرآباد استان البرز به علت نشت گاز رخ داد و متاسفانه یک نفر جان باخت و دو نفر مصدوم شدند که توسط تکنسین های اورژانس به نزدیکترین مرکز درمانی انتقال یافتند” ایلنا، مورخ ۲۶ مرداد.
سازمان پزشکی قانونی کشور اعلام کرد که ۱۵ هزار و ۹۹۷ نفر در ۱۰ سال گذشته (۱۳۸۷ تا ۱۳۹۶)، در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست دادند که ۱۵ هزار و ۷۶۷ نفر از این افراد مرد و ۲۳۰ نفر زن بودند. بیشترین آمار تلفات حوادث کار طی این دوره زمانی در سه استان تهران با سه هزار و ۳۷۱نفر، اصفهان با هزار و ۳۸۳ نفر و در خراسان رضوی با ۸۸۰ فوتی ثبت شده است که در مجموع ۵ هزار و ۶۳۴ نفر از تلفات را در برمی گیرد.همچنین استان های کهگیلویه و بویراحمد با ۷۴نفر، ایلام با ۱۱۱نفر و خراسان جنوبی با ۱۱۳ نفر کمترین آمار تلفات را در این مدت داشته اند.بر اساس این گزارش در ده سال گذشته بیشترین آمار تلفات با یک هزار و ۹۹۴ فوتی در سال ۱۳۹۲ و کمترین آن با یکهزار و ۲۲۵ فوتی در سال ۱۳۸۸ به ثبت رسیده است ضمن آنکه در چند سال اخیر با رشد تلفات ناشی از حوادث کار مواجه بوده ایم. به نحوی که در سال ۱۳۹۵ با رشد ۱۰ درصدی و در سال ۱۳۹۶ با رشد ۱.۹ درصدی تلفات مواجه بودیم. بر اساس آمارهای موجود در ده سال گذشته شش هزار و ۶۴۰ نفر از متوفیات حوادث کار بر اثر سقوط از بلندی جان خود را از دست داده اند که ۴۱.۵ درصد از کل تلفات حوادث کار ده ساله را در بر می گیرد.پس از آن برخورد جسم سخت با سه هزار و ۷۵۶، برق گرفتگی با دو هزار و ۲۱۵، سوختگی با ۸۱۹ و کمبود اکسیژن با ۶۷۰ فوتی در رتبه های بعدی علل مرگ بر اثر حوادث کار قرار می گیرند. همچنین یکهزار و ۸۹۷ نفر دیگر نیز به دلایلی دیگر در حوادث کرا جان باخته اند. صدا و سیما 27 مرداد
یک معدنکار ۳۷ ساله محلاتی در حین کار به علت سقوط قطعه سنگی دچار جراحت شدید شد و قبل از رسیدن به مراکز درمانی جان خود را از دست داد، گفتنی است ۷۰ معدن در محلات فعال است و این شهرستان قطب تولید سنگ نما در کشور محسوب می شود. ولی امکانات ایمنی …..! ایلنا 30 مرداد
مسئول آتش نشانی کاشمر از برق گرفتگی و فوت کارگر مقنی در عمق ۱۰ متری زمین خبر داه گفت: این حادثه ۲۹ مردادماه رخ داد وکارگری که در یک ساختمان نیمه کاره در خیابان اردیبهشت این شهر مشغول حفر چاه بود ناگهان در حین انجام کار دچار برق گرفتگی شد، این اهل روستای سرحوضک بود قبل از رسیدن نیروهای اورژانس جان خود را از دست داد ایسنا 30 مرداد
مدیرعامل آتشنشانی دزفول از گیر کردن دست کارگر 27 ساله بتنریزی در دستگاه میکسر خبردادو گفت: “ساعت ۱۰:۵۸ دقیقه صبح ۲۹ مرداد رخ داد و به بیمارستان منتقل ایلنا 30 مرداد
۳۱ مرداد واژگونی یک دستگاه جرثقیل در بیمارستان در حال ساخت شهرستان جهرم، مرگ یک کارگر ساختمانی را رقم زد.هرانا.رکنا 31 مرداد
در جریان آتشسوزی در شهرک صنعتی لیا از توابع استان قزوین، دو آتشنشان و یک نگهبان شرکت مصدوم شدند.ایلنا 31 مرداد
تجمع و اعتراض : صبح امروز دوشنبه اول مردادماه، جمعی از کارگران پیمانکاری آب و فاضلاب روستایی برای دریافت معوقات خود، دست به تجمع زدند.حدود ۲۰۰ نفر از کارگران پیمانکاری آب و فاضلاب روستایی استان خوزستان، در اعتراض به عدم پرداخت چندین ماهه ی حقوق خود، مقابل اداره کل آب و فاضلاب استان، تجمع نمودند.ایلنا. 1مرداد
رانندگان کامیون و حمل و نقل جادهای دوشنبه اول مرداد در اعتراض به عدم توجه به مطالبات صنفی خود اعتصاب سراسری را از سر گرفتند. به گزارش رادیو زمانه،1مرداد
گروهی از سپردهگذاران موسسه مالی ثامنالحجج روز دوشنبه اول مرداد در اعتراض به از میان رفتن سپردههایشان مقابل هیات تصویه در تهران تجمع کردند.رادیو زمانه.هرانا 1 مرداد.
اعتصاب کارگران راهآهن اسلامشهر در اعتراض به تعویق پرداخت مزدها و حق بیمه، و عدم امنیت شغلی دوشنبه اول مرداد نیز ادامه یافت. رادیو زمانه 1 مرداد
کاسبان مجتمع فردوسی مشهد روز دوشنبه اول مرداد مغازههای خود را بستند و درون پاساژ تجمع کردند.علت اعتصاب کاسبان، گران شدن حق شارژ مجتمع، قطع مکرر برق و کسادی بازار عنوان شده است. به گزارش رادیو زمانه،هرانا 1 مرداد
کارگران شرکت تراورس راهآهن در انتقاد به بیتوجهی مدیران این واحد به پرداخت مطالبات معوقه، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند. این کارگران گفتند که “امروز ۷ مرداد کارگران ایستگاه نیشابور، سبزوار، کاشمر و عطار در مقابل ساختمان فرمانداری نیشابور دست به اعتراض صنفی زدهاند که همزمان تجمعات صنفی کارگران خطوط ابنیه راهآهن زنجان و چند مناطق دیگر در محدوه محل کارشان را شاهد هستیم”. همزمان معترضان به وضعیت بیکاری در شهرستان عسلویه صبح امروز در دفتر قائم مقام پارس جنوبی تجمع کرده تا اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند.. هرانا 7 مرداد
کارگران قراردادی شرکت گسترش آهن راه ظهر امروز بعد از شش روز اعتصاب، در ایستگاه راهآهن تبریز تجمع کردند. مدیرکل راهآهن حوزه آذربایجان گفت که پیمانکار موظف است تمام مطالبات کارگران را پرداخت و برگه تسویه حساب را به دستگاههای ذیربط ارایه کند. همزمان، کارگران قراردادی شرکت گسترش آهن راه صبح امروز در مقابل فرمانداری تجمع کردند. مدیر کل راهآهن آذربایجان از جانب فرماندار تبریز مامور شد تا صبح فردا برای پیگیری مطالبات کارگران به تهران بیاید. ایلنا 8 مرداد
تجمع کارگران ایران سوییچ ، تولیدکننده خازن و سکسیوز، در اعتراض به عدم پرداخت هفت ماه از مطالبات مزدی خود و همچنین عدم واریزی هشت ماه از حق بیمهشان به حساب سازمان تامین اجتماعی مقابل این کارخانه برگزار شد. ایران کارگر 10 مرداد
جمعی از کارگران شهرداری سردشت در اعتراض به مطالبات مزدی و عدم پرداخت حق بیمه دست از کار کشیدند و تجمع اعتراضی برگزار کردند.، جمعی از کشاورزان چغندرکار نقده نیز تجمع اعتراضی داشتند که دلیل آن عدم پرداخت مطالبات آنها بعد از گذشت نزدیک به یکسال از برداشت و تحویل محصولشان به کارخانه است.، جمعی از کارگران و کارکنان خط و ابنیه فنی راه آهن نیز به سبب عدم پرداخت بیمه درمانی، تسویه حساب کامل حقوقها، لغو قراردادهای موقت و انعقاد قراردادهای کاری دائم، داشتن حق تشکل، داشتن حق تجمع و برگزاری آن در هر زمان که کارگر برای طرح مشکلاتش نیاز دارد، متوقف شدن اخراج کارگران تحت عنوان تعدیلی و اعلام تاریخ دقیق پرداخت حقوقها تجمعی داشتند و همزمان رانندگان کامیون و حمل و نقل جادهای در بوکان و نهاوند در اعتراض به کمی دستمزد، نابسامانی وضعیت بیمه رانندگان و گرانی قطعات یدکی و با خواست افزایش قیمت بار، افزایش مقرری بازنشستگی، بالا بردن سطح امنیت جادهها، نظارت بر کار شرکتهای حمل و نقل، کاهش کمیسیون باربری اعتصاب کردند و گروهی از کارگران کارخانه ماوی واقع در شهر ماکو بعلت تعطیلی طولانیمدت کارخانه و بیتوجهی مسئولان به وضع کارگرادر تجمع اعتراضی داشته خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.هرانا 17 مرداد
اعتراض کارگران پروژه سد صفارود کرمان نسبت به تاخیر در پرداخت ۷ ماه از معوقات مزدی خود تجمع اعتراض داشتند که با عدم تامین اعتبار مالی پروژه از سوی شرکت آب و فاضلاب استان بوده است، همچنین شماری از کارگران شهرداری سردشت، شاغل در بخشهای مختلف ازجمله فضای سبز و خدمات نیز در اعتراض به معوقات مزدی و عدم پرداخت حق بیمه اقدام به تجمع اعتراضی کرده، دست از کار کشیدند ایران کارگر 17 مرداد
طی روز های هفده و هجدهم مرداد صدها کارگر پیمانی معترض خط و ابنیه فنی راه آهن کشور به سبب مشکل پرداخت شدن «سنوات»، «عقد قرارداد مستمر و دائم»، «شکلگیری نهاد مستقل کارگری»، «تامین امنیت شغلی کارگران و جلوگیری از اخراج بیرویه»، «دادن حق اعتراض و بیان مشکلات صنفی از سوی کارگران»، «مشخص شدن زمان پرداخت حقوق در هر ماه» و «رفع مشکلات بیمه تکمیلی تجمعی را برگذار کردند، رانندگان شرکت حمل و نقل خلیج فارس و جمعی از رانندگان و دارندگان تاکسی در شهر مهران در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به نبود امنیت شغلی، کسادی کار و مسائل معیشتی و رفاهی و پرداخت مطالبات خود شدند.هرانا 18 مرداد
امروز جمعی از بازنشستگان کارخانه ریسندگی نازنخ و فرنخ در اعتراض به عدم پرداخت حق سنوات و مطالبات خود مقابل استانداری قزوین، جمعی از بازاریان در بازار کفشفروشان تهران در ادامه اعتراض بازاریان به رکود و گرانی ، کارگران نیشکر هفتتپه در اعتراض به معوقات مزدی خود ، و جمعی از رانندگان کامیون همدان در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند. هرانا 21 مرداد
جمعی از مربیان پیشدبستانی شهرستان کارون د ر استان خوزستان دست به تجمع اعتراضی زده، خواستار پاسخگویی مسئولان به مطالبات خود شدند، حاضران در تجمع میگویند: “بیش از ۹۰ نفر از مربیان پیش دبستانی هستیم که به پیمانکار واگذار شدهایم و کارفرما در ماههای گذشته حق بیمههای ما را واریز نکرده است، .همزمان جمعی از نمایندگان کارکنان تعاونی سهام عدالت کشور برای بار چندم مقابل ساختمان وزارت اقتصاد و دارایی حاضر شدند.، این گروه از کارگران که از نقاط مختلف کشور برای پیگیری وضعیت شغلی و مطالبات معوقه خود به تهران آمدهاند، میگویند: “پس از ۱۱ سال فعالیت در دفاتر شرکتهای تعاونی سهام عدالت، هنوز وضعیت شغلیمان مشخص نیست در عین حال به دلیل پرداخت نشدن حدودا ۴۱ ماه از مطالبات مزدیمان، در وضعیت بد معیشتی قرار داریم”.، در همین تاریخ نیز شماری از کفش فروشان و کفاشان بازار تهران در اعتراض به افزایش نرخ ارز، کمبود مواد اولیه و احتکار آن، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کرده که این تجمعات روز دوشنبه در مشهد نیز شکل گرفت. ماموران امنیتی با حضور در بازار تهران سعی در جلوگیری از تجمع بازاریان معترض را داشتند. گفتنی است در این روز خبری مبنی بر کشف یک انبار بزرگ از مواد اولیه و ملزومات تولید کفش احتکار شده در تهران منتشر شد. و در گزارشی دیگر رانندگان تاکسی ویژه فرودگاه مهرآباد ۲۲ مرداد در اعتراض به گرانی بیسابقه بلیطهای هواپیما و کاهش مسافرانشان تجمع کردند هرانا 22 مرداد
جمعی از کارکنان شرکت تعاونی سهام عدالت برای دومین روز پیاپی مقابل ساختمان وزارت امور اقتصادی و دارایی، جمعی از مالباختگان کاسپین در تهران و رشت، شماری از اعضای پروژه تعاونی مسکن شیده در مقابل دفتر معاون اول قوه قضائیه، جمعی از کشاورزان روستای قرهچال در آذربایجان شرقی و جمعی از رانندگان کامیون در بوکان و یاسوج در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.کارکنان شرکت تعاونی سهام عدالت برای دومین روز پیاپی مقابل ساختمان وزارت امور اقتصادی و دارایی تجمع کردند.این گروه از کارکنان بیش از ۴۱ ماه است که دستمزد دریافت نکردهاند و هنوز وضعیت شغلی آنان مشخص نیست.کارکنان پیش از این نیز چندین تجمع اعتراضی مقابل مجلس شورای اسلامی،سازمان خصوصی سازی و وزارت امور اقتصادی و دارایی برگزار کردند.هرانا23مرداد
اعتراض کشاورزان قرهچال به جمعآوری پمپهای آب؛کشاورزان روستای قرهچال در آذربایجان شرقی با ماموران نیروی انتظامی که برای جمعآوری پمپهای آب اقدام کردند، درگیر شدند. پلیس صبح امروز پمپ و موتورهای آب کشاورزان روستای قرهچال شهرستان ملکان بر روی کانال آب در این روستا را جمعآوری کرد. این اقدام پلیس، اعتراض کشاورزان را به دنبال داشت.هرانا 23مرداد
شماری از رانندگان کامیون در یاسوج مقابل ساختمان اداره کل راهداری و حمل و نقل جادهای کهگیلویه و بویراحمد تجمع کردند.رانندگان کامیون خواستار تحقق وعدههای مقامهای دولتی و نمایندگان مجلس مبنی بر پرداخت حق بیمه سهم دولت، کاهش عوارض باربری و حمل و نقل جادهای، افزایش کرایه بار و تامین لاستیک و قطعات یدکی با قیمت مناسب هستند.هرانا23مرداد
گروهی از کارگران شاغل در کارخانه کمپرسورسازی تبریز صبح امروز (۲۴ مرداد ماه) در اعتراض به پرداخت نشدن دستکم ۶ ماه معوقات مزدی پرداخت نشدهی خود، دست از کار کشیده و در مقابل ساختمان کارخانه تجمع کردند.هرانا به نقل از ایلنا 24مرداد
اعتراض کارکنان تعاونیهای سهام عدالت، از جمله ۵۰ کمتوان جسمی که ۴۱ ماه حقوقی نگرفتهاند در تهران به سومین روز خود وارد شده است.نمایندگان آنها از سرتاسر ایران از صبح دوشنبه ۲۲ مرداد در برابر ساختمان وزارت اقتصاد و دارایی تجمع کردهاند.معترضان ۴۱ ماه حقوقی دریافت نکردهاند. آنها همچنین پس از ۱۲ سال سابقه کاری در دفترهای شرکتهای تعاونی سهام عدالت، هنوز از وضعیت شغلی پایدار و مشخصی برخوردار نیستند.رادیو زمانه24 مرداد
کارگران نیشکر هفتتپه شنبه ۲۷ مرداد بار دیگر دست به اعتصاب زدند.کارگران تمام بخشهای این مجتمع صنعتی در اعتراض به برآوردهنشدن مطالباتشان دست از کار کشیده اند،اسماعیل بخشی، کارگر و نماینده کارگران معترض در سخنانی بر خواستههای بهحق کارگران تأکید کرد و اعتصاب را حق قانونی معترضان دانست. او خواهان حفظ اتحاد شد و هشدار داد که کارگران به دام اختلافها و دعواهای بهراهافتاده به دست کارفرمایان نیفتند. هرانا،27 مرداد
تجمع مسافربران مهرانی در مقابل راهداری استان/ رانندگان تحصن کننده : خواسته ما بازگشت به پایانه مرزی است، امروز ده ها نفر از این مسافربران با تجمع در مقابل راهداری وحمل ونقل استان خواستار تجدیدنظر در این تصمیم و اجرای راهکاری شدند تا حقوق آنان نیز در آن لحاظ شود همچنین این مسافربران خواستار ساماندهی قانونی و بازگشت تاکسی های عمومی به پایانه مرزی و حذف خودرو های شخصی از پایانه مسافربری مهران شدند. تابناک،27 مرداد
گروه ملی صنعتی فولاد ایران شامل کارخانه فولادسازی، نورد کوثر، نورد تیرآهن، کارخانه لولهسازی و ماشینسازی است و حدود ۴ هزار کارگر شاغل دارد که طی چند ماه گذشته دستمزد آنها به تاخیر افتاده است. به همین دلیل کارگران این کارخانهها که با ادامه بیتوجهی مسئولان کارخانه و استانی مواجه شدهاند؛ به نشانه اعتراض صبح امروز در اعتراض به ۴ماه حقوق معوقه و تامین نشدن مواد اولیه از سوی کارفرما در محوطهی کارگاه دست به تجمع زدند. ایلنا، 27 مرداد
همزمان با دومین روز اعتصاب متحدانه کارگران مجتمع بزرگ کشت و صنعت نیشکر هفت تپه ، تعدادی از کارگران اخراجی کارخانه خوراک دام که در ۲٨ تیر ماه سالجاری همراه با حدود ٣۰ نفر از همکارانشان اخراج شده بودند به این بخش مراجعه میکنند، این کارگران که خواهان بازگشت بکار بودند بدنبال درگیری لفظی با مدیر این مجموعه به نام غفاری، با ریختن بنزین بر سر و روی خود اقدام به خودسوزی میکنند. بالاترین 28 مرداد
گروه ملی فولاد اهواز در اعتراض به ۴ ماه معوقه مزدی و کمبود مواد اولیه در مقابل شعبه سرپرستی بانک ملی دست به تجمع زدند”.به گفتهی این کارگران؛ مالک جدید این کارخانه یکی از بانکهای دولتی است که مواد اولیه برای آغاز به کار و راهاندازی مجدد کارخانه از جانب او باید تامین شود.هرانا 29 مرداد
کارگران نیشکر هفت تپه برای پنجمین روز متوالی با برگزاری تجمع اعتراضی مقابل ساختمان حراست این مجموعه خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.هرانا 31 مرداد
مطالبات و معوقات مزدی حدود ۸۰۰ تن از کارگران شاغل در کارخانه نساجی بروجرد که در زمینه تولید انواع پارچه در جنوب شرقی شهر بروجرد فعالیت دارد» اشاره میکند که «حداقل دو ماه مزد معوقه طلب کارند. همچنین پرداخت سنوات پایان سال این کارگران در ۴ سال گذشته نیز به تاخیر افتاده است، یکی دیگر از مشکلاتی که کارگران در این واحد تولیدی با آن روبرو هستند، به موضوع بازنشستگی مربوط است که حدود ۱۰۰ نفر از همکارانشان از ماهها پیش مشمول بازنشستگی تحت قانون مشاغل سخت و زیانآور قرار دارند؛ اما به دلیل عدم پرداخت ۴ درصد از هزینه بازنشستگی به تامین اجتماعی، این سازمان امکان بازنشستگی را برای آنان فراهم نمیکند. ایران کارگر 8 مرداد
مطالبات حدود ۱۱۰ کارگر کارخانه «بلورک البرز» هنوز بعد دو سال که از اخراج آنها گذشته است، پرداخت نشده است. این موضوع اعتراض کارگران اخراجشده را برانگیخته است.براساس گزارشات رسیده ، فعالیت کارخانه «بلورک البرز» در قزوین یکبار با ۱۱۰ کارگر در اسفند ماه سال ۹۵ به دلیل آنچه از سوی کارفرما «مشکلات مالی» خوانده شد، تعطیل اعلام شد و از آن زمان تا امروز هنوز بخش عمدهای از مطالبات کارگران تعدیل شده این واحد، پرداخت نشده است «مجموع مطالبات مزدی و بیمهای ۱۱۰ کارگر که در سال ۹۵ بیکار شدهاند به بیش از یک میلیارد تومان میرسد.»ایران کارگر 9 مرداد
حدود ۲۷۰ کارگر پیمانی در مجموعههای شهرداری امیدیه تا ۳ ماه معوقات مزدی طلبکارند. عدم پرداخت معوقات مزدی کارگران شهرداری امیدیه آنها را در شرایط سختی قرار داده است. شهردار امیدیه اما میگوید:کمبود منابع مالی در شهرداری باعث تاخیر در پرداخت دستمزد کارگران شده است. ایران کارگر 10 مرداد
عدم پرداخت معوقات مزدی نزدیک به ۱۰۰ کارگر خدماتی شهرداری الوند در استان قزوین همچنان ادامه دارد. این گزارش به نقل از بازرس شهرداری میگوید:مهمترین موضوع در شهرداری الوند تاخیر در پرداخت حقوق کارکنان و کارگران است. در حال حاضر کارگران خدماتی شهرداری الوند چندین ماه مطالبات معوقه دارند. ایران کارگر 10 مرداد
۱۱۰کارگر اخراجی کارخانه کاشی گیلانا با گذشت حدود ۲ سال از متوقف شدن فعالیت تولیدی کارخانه ، هنوز مطالبات حدودا ۴۰ ماهه خود را دریافت نکردهاند. به گزارش رسانهها، علیرغم اینکه ۲ سال از توقف فعالیت این کارخانه گذشته است هنوز حدود ۱۱۰ کارگر اخراجی کارخانه کاشی گیلانا مطالبات حدودا ۴۰ ماهه خود را دریافت نکردهاند. یک مقام مسئول در اداره کار شهرستان رودبار گفت: کارگران تا تعیین تکلیف این واحد از سوی کارفرمای اصلی باید منتظر وصول مطالبات مزدی و بازگشت بکار بمانند. ایران کارگر 17 مرداد
مدیرکل پروژه راه آهن حوزه آذربایجان با بیان اینکه حقوق اردیبهشت ماه کارگران گسترش آهن راه پرداخت شده است، گفت که “دولت حقوق خرداد ماه به صورت اروراق اسناد خزانه پرداخت کرده است”. این درحالیست که پیمانکار طرح میگوید که “این اوراق اصلا به فروش نمیرود.. بنا بر خبری دیگر حدود ۳۰۰ مهمانداران شاغل در شرکت «ماربین» ۱ ماه حقوق معوقه از کارفرما طلب دارند و نداشتن امنیت شغلی به سبب داشتن قراردادهای کوتاهمدت است مشکل دیگر این کارگران است، کارگران بیکار شده کارخانه کاشی نیلو نیز خواستار بازگشت به کار و دریافت مطالبات معوقه خود از سرمایهگذار جدید شدند. هرانا 20 مرداد
جمعی از کارگران شاغل در کارخانه کنتورسازی ایران برای چندمین بار خواستار رسیدگی به مشکلات صنفی خود شدند، بنا بر خبری دیگر رئیس اداره کار شهرستان ملایر از تعطیلی موقت کارخانه کیان کرد ملایر و بیکاری کارگران این واحد صنفی، خبر داد.هرانا 22 مرداد
مطالبات مزدی و حق بیمه کارگران فولاد ارومیه چندین ماه متوالی است که پرداخت نشده است و برخی از این کارگران تا ده ماه معوقات مزدی پرداخت نشده، دارند، همچنین مطالبات مزدی سال گذشته جمعی از کارگران کارخانه مجتمع متالوژی پودر ایران، تولیدکننده قطعات که تنها تولیدکننده پودر آهن در ایران است و این شرکت تولید و فروش خوبی هم دارد، پرداخت نشده است. از سوی دیگر کارگران خدماتی و فضای سبز شاغل در شهرداری حمیدیه حدود ۴ ماه مزد معوقه طلب دارند و بخشی از بیمه این کارگران نیز به تامین اجتماعی پرداخت نشده است، برخی از کارگران شهرداری تبریزهم از شهریور ماه سال گذشته معوقات مزدی خود را دریافت نکردهاند. خبر کزاری مهر 22 مرداد
کارگران شاغل در پروژه متروی اهواز، شرکت «برنا ریل گستر تهران» و کارگران پیمانی شهرداری سده از معوقات مزدی خود خبر دادند همچنین بنا بر خبری دیگر، مدیر داخلی کارخانه پارچه مقدم گفت که حدود ۱۳۰ کارگر شاغل در مجموعه تولیدی «پارچه مقدم» شش ماه مزد پرداخت نشده دارند و در حال حاضر این کارخانه در برزخ تولید قرار دارد. نه توان تولید وجود دارد و نه مدیران کارخانه قصد تعطیلی آن را با ۱۳۰ کارگر دارند، پروژه متروی اهواز پس از مسئله بدعهدی شرکت پیمانکار و مشکلات مالی که جزء جدایی ناپذیر این پروژه بوده، این بار با چالش معوقات کارگری روبرو شده که مشکلات بسیاری برای کارگران طرح ایجاد کرده است. از ایرنا، 23مرداد
منابع کارگری در شرکت «برنا ریل گستر تهران» گزارش دادند؛ کارگرانی که تحت مسئولیت شرکت پیمانکاری «برنا ریل گستر تهران» به کارهای خدماتدهی به مسافران (مهمانداری) مشغولاند، سه ماه مزد از کارفرما طلبکارند.هرانا23مرداد
کارگران شهرداری سده در تماس تلفنی گفتند: “از اینکه در چند سال گذشته به صورت پیمانی در استخدام چند شرکت پیمانکاری به کار خدماتی و فضای سبز در شهر سده مشغول کار هستیم، معترض هستیم و خواستار آن هستیم که وضعیت استخدامی ما به قرارداد مستقیم تبدیل شود.این کارگران که تعدادشان حدود ۳۰ نفر است، مدعیاند که در نتیجه حضور پیمانکار شاهد به تعویق افتادن مطالباتشان هستند و این موضوع آنها را در شرایط بد مالی قرار داده است .ایلنا.23مرداد
برخی از پرسنل آنشنشانی شهرداری خرمآباد از وضعیت حقوق و مزایا راضی نیستند و میگویند سه ماهه حقوق نگرفتهاند و با اینکه ماهیانه ۲۴۰ ساعت اضافهکار میمانند اما این بخش را هم حذف کردهاند. ایسنا 24 مرداد
۲۴ مرداد ماه، کارگرانِ «مهرپوش آوالان» در استان کردستان از فقدان قراردادهای شغلی انتقاد دارند.کارگران این کارخانه که کارش چاپِ کاغذ MDF است، میگویند: “حدود هشتاد نفر هستیم که بدون قرارداد کار میکنیم و این مساله برای ما نگرانیهایی به وجود آورده است؛ چراکه میترسیم هر آن تعدیل شده و بیکار شویم”.این کارگران میگویند: “چون قرارداد نداریم به هیچ وجه «امنیت شغلی» نداریم، این کارگران میگویند: “گاهی دستمزدهای ما با ماهها تاخیر پرداخت میشود. این تاخیر زندگی ما را دچار مشکل ساخته است: ایلنا،24 مرداد
یک کارگر اخراج شده ی شرکت “رینگ اسپرت نور نیریز”، از تعدیل حدود ۲۵۰ نفر از کارگران این کارخانه خبر داد، همچنین معاون امور صنایع غیرفلزی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان همدان با اشاره به تعطیلی کارخانههای محصولات لبنی استان اظهار کرد “تعداد افراد بیکار شده با تعطیلی این شرکتها ۱۵۰ نفر به طور مستقیم و ۶۰۰ نفر به طور غیرمستقیم اعلام شده اما متأسفانه موفق نشدیم از منبع موثقی تأییدیه این آمار را دریافت کنیم”. هرانا 27 مرداد
برخی کارگران خطوط ابنیه فنی راه آهن کشور که بهصورت قراردادی تحت مسئولیت شرکت پیمانکاری «تراورس» در نواحی مختلف ریلی کشور مشغول کارند با بیان اینکه مهمترین عامل پرداخت نشدن مزد آنها کمبود نقدینگی و نبود منابع مالی است، گفتند: “با وجود آنکه اخیرا کارفرما با فشار کارگران یک ماه از مطالبات مزدی آنان را پرداخت کرده، اما مشکلات معیشتی ما همچنان باقیمانده است”.این گروه از کارگران در ادامه افزودند: “اگرچه کارگران به صورت ماهانه مزد خود را دریافت میکنند اما در عمل در فرآیند پرداخت دستمزد آنها دو ماه تاخیر وجود دارد”.به گفته کارگران خطوط ابنیه فنی تراورس، آخرین حقوقی که کارگران این واحد دریافت کردهاند مربوط به دستمزد اردیبهشت ماه است که کارفرما آن را هفته گذشته به حساب کارگران واریز کرده است. ایلنا، ۲۷ مرداد
یک منبع خبری در کارخانه «تولی پرس» از تعطیلی موقت این واحد تولیدی و بلاتکلیفی حدود۱۵۰ کارگر این کارخانه خبر داد.منابع کارگری ما در کارخانه تولی پرس گزارش کردند، این واحد تولیدی که در زمینه تولید محصولات شوینده در شهرک صنعتی البرز در استان قزوین فعالیت دارد، از امروز شنبه (۲۷ مرداد ماه) به دلیل مشکلاتی که در زمینه تهیه مواد اولیه تولید دارد، موقتا تعطیل اعلام شده و کارگران آن اجازه ورود به محل کارشان را ندارند .هرانا،ایلنا 27 مرداد
گزارش آماری نقض حقوق جوان و دانشجو در مرداد 1397
سالار قربانی: گزارش ماهیانه تهیه و تنظیم تنطیم نمودار: آرش ایرانی
اسامی / محل / نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
صبح روز16 مرداد فواد بغلانی ربیعی شهروند ساکن اهواز و از بازداشتشدگان اعتراضات اخیر خوزستان با قید وثیقه آزاد شد. همچنین 15 مرداد نبی سواعدی و احمد سواعدی دو شهروند اهل حمیدیه که پیشتر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان شیبان اهواز منتقل شده بودند روز گذشته با قید وثیقه آزاد شدند | 3 | سه تن از بازداشت شدگان اخیر در خوزستان آزاد شدند | 1 |
روز چهارشنبە ١٠ مرداد ۱۳۹۷، «پیمان عبدی» فعال کارگری با تودیع وثیقەی ۴۰ میلیون تومانی تا هنگام برگزاری جلسهی دادگاه از زندان مرکزی سنندج آزاد شد. او روز ۲۲ تیرماه توسط نیروهای وزارت اطلاعات در مریوان بازداشت شد. تاکنون اتهامات دقیق مطروحه علیه آقای عبدی مشخص نشدهاند. | 2 | پیمان عبدی و تحسین دادرس آزاد شدند
|
2 |
ضیا نبوی دانشجوی ستارهدار و عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل که روز سه شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود بعد از ظهر روز10 مرداد آزاد شد. | 1 | ضیا نبوی آزاد شد | 3 |
سجاد شجاعی پس از دو ماه بازداشت، چهارشنبه3 مرداد آزاد شد. سجاد شجاعی مدتی پیش همراه با پدرش به اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی”، در خیابان بازداشت شده بود. | 1 | سجاد شجاعی آزاد شد | 4 |
پدرام پذیره نائب رئیس شورای صنفی دانشگاه تهران که در ایام اعتراضات دیماه سال گذشته بازداشت شده بود، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. | 1 | پدرام پذیره نائب رئیس شورای صنفی دانشگاه به حبس و شلاق محکوم شد | 5 |
خشایار دهقان، از دراویش گنابادی بازداشت شده در جریان حوادث گلستان هفتم، توسط دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به برازجان محکوم شد. وی که دانشجوی سال آخر دکترای برق و الکترونیک دانشگاه تهران است، از دانشگاه نیز اخراج شد. | 1 | خشایار دهقان، درویش گنابادی به ۷ سال حبس محکوم شد | 6 |
با رای جایگزین حبس قاضی تربت حیدریه متهم به شکار غیرمجاز به فعالیت در راستای حفظ محیط زیست، ملزم شد. همچنین بنابرخبری دیگر، اداره حفاظت محیط زیست آذرشهر از محکومیت متخلف در آذرشهر به کاشت ۵۰ اصله کاج خبر داد. | 2 | صدور حکم جایگزین حبس برای دو متهم در ۲ پرونده جداگانه | 7 |
شعبه سوم دادگاه تجدید نظر یزد هفت شهروند بهایی را به حبس و تبعید به سراوان و دیواندره محکوم کرد.طبق این حکم “مهران اسلامی امیرآبادی” به یک سال و نیم حبس تعزیری و یک سال تبعید به سراوان
و “مهران بندی امیرآبادی” نیز به یک سال و نیم حبس تعزیری و یک سال تبعید به دیواندره محکوم شدند .همچنین پنج شهروند دیگر به نامهای “سرور فروغی مهدی آبادی”، “فرزاد روحانی منشادی”، “رامین حصوری شرف آبادی”، “محمدعلی تدریسی”، “احمد جعفری نعیمی” در این دادگاه هر یک به تحمل سه سال حبس تعلیقی محکوم شدند.“عزتالله خرم” دیگر متهم این پرونده بود که از اتهامات وارده تبرئه شد. |
7 | هفت تن از شهروندان بهایی به حبس محکوم شدند | 8 |
به گزارش خبرگزاریهای حقوق بشری در مردادماه دهها تن از شهروندان به جرمهای مختلف در زندانهای سراوان،تبریز،آذربایجان،ساری و کهریزک اعدام شدند. | فرمان و انجام حکم اعدام در تیرماه ۱۳۹۷ | 9 | |
بختیار خوشنام فعال مدنی از سوی شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری شهر سقز به “اتهام اخلال در نظم عمومی از طریق حضور در تجمع حمایت از همه پرسی اقلیم کردستان عراق و ارسال گزارش (خبر و تصاویر) تجمع مذکور برای رسانه ها” به تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری و ۱۸ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد | 1 | صدور حکم شلاق و جریمه نقدی برای بختیار خوشنام
|
10 |
محمد ثانی، معلم مدارس استثنایی در بوشهر در رابطه با فعالیت های صنفی خود به اتهامات نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی به دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد | 1 | محمد ثانی، معلم بوشهری به حبس و شلاق محکوم شد | 11 |
روز سهشنبه۲۳مردادماه۹۷ خانواده دانشجویانی که در بلاروس در رشته پزشکی تحصیل میکنند، در اعتراض به حذف ارز دانشجویی از سوی رژیم آخوندی، در مقابل وزارت بهداشت و درمان رژیم تجمع کردند.روز یکشنبه۲۱مردادماه ۹۷ جمعی از دانشجویان در اعتراض به حذف ارز دانشجویی در برابر بانک مرکزی رژیم آخوندی در خیابان میرداماد دست به تجمع زدند.بخش زیادی از دانشجویان به علت حذف این سهمیه و عدم توانایی در تأمین ارز آزاد، باید به کشور بازگردند. | 1 | تجمع اعتراضی خانواده دانشجویان در مقابل وزارت بهداشت | 12 |
روز چهارشنبه ۲۴ مرداد ماه؛ جمعی از دانشجویان در اعتراض به حذف ارز دانشجویی، مقابل بانک مرکزی در تهران دست به تجمع اعتراضی زدند.انها دستنوشتههایی را در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: ارز دانشجویی حق مسلم ماست.همچنین درروزهای ۲۳و ۲۱مردادنیز تجمعاتی در مقابل بانک مرکزی بود. | 1 | تجمع دانشجویان در اعتراض به حذف ارز دانشجویی | 13 |
از آغاز ماه مرداد حدود ۲۰۰ نفر از کارگران پیمانکاری آب و فاضلاب روستایی استان خوزستان، رانندگان کامیون و حمل و نقل جادهای سراسر کشور، گروهی از سپردهگذاران موسسه مالی ثامنالحجج، جمعی از کارگران راهآهن اسلامشهر و جمعی از کاسبان مجتمع فردوسی مشهد در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند. | 5 | دستکم ۵ تجمع اعتراضی برگزار شد | 14 |
آقای مردانی دانشجوی رشته دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران است. این دانشجو که معلم نیز می باشد از۴ اردیبهشت سال جاری دراعتراض به بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زده است و اکنون در ادامه این اعتراضات لبان خود را دوخته است. | 1 | روح الله مردانی دانشجوی زندانی و درحال اعتصاب غذا لبهایش را دوخت | 15 |
شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران در یک پرونده قتل دو نفر را به اتهام قتل و معاونت در قتل به اعدام و حبس محکوم. | 1 | صدور حکم اعدام برای متهم در تهران | 16 |
مردی که در جریان نزاع خیابانی مرتکب قتل شده بود از سوی قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد. در خبری دیگر زندانی محکوم به اعدام در استان مرکزی با گذشت اولیای دم مقتول از اعدام نجات پیدا کرد. | 2 | صدور یک حکم اعدام همزمان با رهایی یک محکوم به مرگ | 17 |
“سلمان خدایاری31 تیرماه و1 مرداد به همراه یک زندانی دیگر به نام “کرم توحیدی” به سلول انفرادی منتقل شده بود. کرم توحیدی در آخرین لحظات موفق شد از شاکیان پرونده خود رضایت بگیرد و به بند خود بازگشت.اما سلمان حکمش باجرا درآمد. | 1 | یک زندانی در زندان شیروان اعدام شد | 18 |
مردی که متهم است بچههای نوجوان را فریب داده و در کانال آبی در شرق تهران آزار و اذیت میکرده، دیروز با حکم قضایی به اعدام، ۱۰۰ ضربه شلاق و ۱۴۴ سال زندان محکوم شد. | 1 | صدور حکم اعدام، شلاق و زندان برای 1 متهم در تهران | 19 |
دو شهروند بهایی اهل شیراز به نامهای نگار میثاقیان و همسرش محبوب حبیبی روز جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ اداره اطلاعات شیراز منتقل شدند. | 1 | یک زوج بهایی اهل شیراز بازداشت شدند | 20 |
شمارى از شهروندان ساکن اهواز در پی مسابقه فوتبال بین تیمهای استقلال اهواز و پرسپولیس تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. گفتنی است در حاشیه این مسابقه که پنجشبه هفته گذشته در ورزشگاه غدیر اهواز برگزار شده بود، تماشاگران به سر دادن شعارهایی علیه مسئولین و حکومت پرداخته بودند. | 1 | بازداشت شماری از شهروندان اهوازی توسط نیروهای امنیتی | 21 |
رشته مهندسی عمران و فعال مدنی اهل اهواز روز چهارشنبه ۲۴مرداد ماه توسط نیروهای اطلاعاتی دستگیرشد.ماجد سواری ۲۶ساله؛ فرزند عبدالقادر ساکن کوی سید خلف اهواز می باشد.این دانشجوی ۲۶ ساله در جریان اعتراضات مردمی نسبت به انتقال آب کارون و آلودگی محیط زیست حضور داشت. | 1 | دانشجوی رشته مهندسی عمران در اهواز بازداشت شد | 22 |
طی روز جاری، مهران بندی امیرآبادی شهروند بهایی ساکن یزد، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. مورخ ۱۶ مرداد ۱۳۹۷، یک شهروند بهایی در یزد به نام «مهران بندی امیرآبادی» توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. | 1 | بازداشت یک شهروند بهایی در یزد | 23 |
پنجشنبه ۱۱ مرداد ماه ۱۳۹۷ سه تن از فعالان عرب اهل حمیدیه در استان خوزستان توسط نیروهای امنیتی اداره اطلاعات بازداشت شدند.هویت این شهروندان، “علی سیاحی فرزند غانم ، امیر سیاحی فرزند غانم و شهاب سیاحی فرزند جواد” توسط هرانا احراز شده است. | 3 | سه شهروند اهل حمیدیه صبح امروز بازداشت شدند | 24 |
حسن دزفولی مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول از بازداشت شش دختر توسط پلیس امنیت اخلاقی و ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول خبر داد، دزفولی علت این دستگیری را “کشف حجاب و انتشار تصاویر در فضای مجازی” عنوان کرد. پیشتر نیز پنج دختر توسط پلیس امنیت اخلاقی و ستاد امر به معروف و نهی از منکر دزفول بازداشت شده بودند. | 6 | شش دختر در دزفول به علت کشف حجاب دستگیر شدند | 25 |
میرمحمد میری، فعال سیاسی اهل روستای دیل منطقه گچساران که پیشتر به اتهامات تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به تحمل دو سال حبس تعزیری و شلاق محکوم شده بود بازداشت و برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان گچساران منتقل شد. | 1 | بازداشتمیرمحمد میری بزندان گچساران جهت گذراندن دوران محکومیت | 26 |
یک دختر نوجوان در شهرستان بجنورد با پرت کردن خود از بالای یک ساختمان اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد. در روزهای اخیر خبر خودکشی دختربچه آبادانی به دلیل اذیت و آزار پیرمرد همسایه و همینطور خودکشی پسربچه ۱۲ ساله آبادانی که مادرش گوشی موبایل و دوچرخهاش را برای پرداخت اجاره خانه فروخته بود در رسانه ها منتشر شده بود. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه بیش از ۷ درصد از سوی پزشکی قانونی اعلام شده است. | 1 | یک دختر نوجوان در بجنورد خودکشی کرد | 27 |
سعید خلیلی وکیل پریسا رفیعی دانشجوی دانشگاه تهران اعلام کرد که موکلش خانم پریسا رفیعی در روز دوشنبه ۲۲مرداد ۹۷ می بایستی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب حضور یابد.یادآوری می شود خانم پریسا رفیعی درجریان قیام سراسری دیماه سال ۹۶ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و قریب به ۲۳ روز در زندان بسر برد.او درروزهای پایانی سال ۹۶ با وثیقه از زندان آزاد شد | 1 | پریسا رفیعی دانشجوی بیست ویکساله محاکمه می شود | 28 |
شب گذشته رامین حسین پناهی زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام محبوس در زندان مرکزی سنندج و کمال حسن رمضان زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه توسط نیروهای امنیتی به مکان نامعلومی منتقل شدند. با گذشت زمان مشخص شده است آقای حسین پناهی به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده است اما کماکان خبری از سرنوشت کمال حسین رمضان به دست نیامده است | 2 | افزایش نگرانی ها در پی انتقال دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام | 29 |
محمد داوری، از فعالان مدنی شهر یاسوج، صبح روز جمعه ۱۹ مرداد ۱۳۹۷ از سوی ماموران وزارت اطلاعات در شهر یاسوج بازداشت و پس از سه روز بیخبری صبح امروز به زندان مرکزی این شهر منتقل شد. | 1 | محمد داوری از فعالان مدنی یاسوج بازداشت شد | 30 |
نادر افشاری که پیشتر در تاریخ ۱۰ مرداد ماه سال جاری در جریان اعتراضات اخیر در شهرهای مختلف کشور در گوهردشت کرج توسط نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت شده بود در خانههای امن وزارت اطلاعات در گوهردشت کرج نگهداری میشود. | 1 | تداوم بی خبری از نادر افشاری پس از بازداشت | 31 |
۱۰ مرداد ۹۷ “مرتضی الهوردی“ جوان ۲۳ ساله بازداشت شده، از بازداشتگاه اداره اطلاعات به قرنطینه زندان مرکزی زاهدان منتقل شدنامبرده دو هفته پیش از انتقال در ایرانشهر بازداشت شد.وی در این مدت در بازداشتگاه وزارت اطلاعات محبوس بود.علیرغم گذشت ۲۲ روز از بازداشت خانواده همچنان از وضعیت وی ابراز بی اطلاعی میکنند.هنوز جزئیات دقیقی از اتهام نامبرده و وضعیت پرونده این شهروند در دست نیست. | 1 | سه هفته بی خبری از مرتضی الهوردی پس از بازداشت | 32 |
علیرضا توکلی، فعال تلگرامی محبوس در زندان اوین که اکنون بیش از ۲ سال است تحمل حبس میکند روز گذشته به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به “بند ۲۰۹” در زندان اوین منتقل شد. | 1 | انتقال علیرضا توکلی، فعال تلگرامی در بند به بازداشتگاه وزارت اطلاعات | 33 |
ابراهیم نوری از اهالی شهرستان اهر که در پی تجمعات قلعه بابک بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود و کیومرث اسلامی که در همین رابطه در شهر مغان بازداشت شده بود کماکان بصورت بلاتکلیف در بازداشت بسر میبرند. | 2 | تجمعات قلعه بابک؛ تداوم بازداشت و بلاتکلیفی نوری و کیومرث اسلامی | 34 |
جمعه ۱۲مرداد ماه شش تن از فعالین عرب اهل حمیدیه در استان خوزستان که روز گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند پس از صدور قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به ازای هر نفر، به زندان شیبان اهواز منتقل شدند. | 6 | انتقال ۶ بازداشت شده شهر حمیدیه به زندان شیبان اهواز | 35 |
آزاد محمدی زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه در پی درگیری لفظی با یکی از مسئولین زندان و حسن پیغامی دیگر زندانی سیاسی محبوس در همین زندان در پی درگیری لفظی با یکی دیگر از زندانیان همبند خود از بند ۱۲ به بند روان درمانی ۱و۲ این زندان منتقل شدند. از سوی دیگر عبدالرحمن فتاحی زندانی محبوس در بند ۱۴ زندان ارومیه در روز ۱۲ مرداد ماه توسط یکی از مسئولین زندان به نام «رسول غنی زاده» و دو زندانی دیگر مورد ضرب و شتم و بدرفتاری قرار گرفته است که منجر به اعتصاب غذای این زندانی و طرح شکایت علیه ضاربین شده است. | 3 | سه گزارش از بدرفتاری با ۳ زندانی در زندان ارومیه
|
36 |
خانم مرادی به اتهام «اجتماع و تبانی اقدام علیه امنیت کشور» به ۵ سال حبس تعزیری و به ۲ سال ممنوعیت از عضویت در احزاب، گروهها و دستهجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی و رسانهها و مطبوعات و همچنین خروج از کشور محکوم شده است | 1 | سپیده مرادی دانشجوی اخراجی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد | 37 |
علیم یارمحمدی نماینده زاهدان و عضو مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان مجلس با انتقاد از آمار بالای بازماندگان از تحصیل در این استان، بیتوجهی به چنین موضوعی را تهدیدی برای امنیت کشور دانست. یارمحمدی با بیان اینکه ادامه بیتوجهی به بازماندگان از تحصیل تعداد آنها از مرز ۲۰ هزار نفر نیز خواهد گذشت. | 1 | نماینده مجلس؛ آمار بالای بازماندگان از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان | 38 |
ماجرای معلمان و تأمین نیروی انسانی در آموزش و پرورش پیچیدگی خاص خود را دارد، از یک سو تا ۱۰سال آینده از ۹۲۸هزار فرهنگی، ۶۴۰هزار نفر بازنشسته خواهند شد و این یعنی بحران نیرو و از سوی دیگر دانشگاه فرهنگیان با روند کنونی حتی توان تأمین حداقل نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش را ندارد. | 1 | معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت همچنان بلاتکلیف و بدون آینده | 39 |
گزارش آماری مرداد 1397کمیته دفاع از حقوق اقوام ایرانی
گزارش از محسن سیاحی Mohsen Sayahi نمودار از: آوا صادقی Ava Sadeghi
اسامی محل ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
وحید بشیری فعال مدنی تویسرکانی بدلیل دیدار وملاقات با خانواده جانباختگان حوادث دیماه درتویسرکان و بدلیل تبلیغ علیه نظام به دادگاه احضار شد،.فرید کریمی مدیر مسئول سایت تابناک با شکایت دانشگاه علوم پزشکی و با تعیین مهلت ۱۰روزه به دادسرای عمومی و انقلاب سنندج احضار شد،. | 2 نفر | احضار
2مورد |
1 |
بختیار خوشنام فعال مدنی از سوی دادگاه شهر سقز به “اتهام اخلال در نظم عمومی،حمایت از همه پرسی اقلیم کردستان عراق و ارسال گزارش تجمع، به ۷۴ ضربه شلاق و ۱۸ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد، زانیاری احمدی نیاز، دانشجوی کورد از سوی دادگاه انقلاب تهران بە اتهام شرکت در اعتراضات مدنی دی ماه سال گذشتە بە ٨ سال حبس محکوم شد، محمد ثانی، معلم در بوشهر در رابطه با فعالیت های صنفی خود به اتهامات نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی به دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد، دو دانشجوی اهل بانە بە نام های محمد احمدی و فرشاد طاهری، از سوی دادگاه انقلاب سنە بە اتهام فعالیت عقیدتی و عضویت در گروهای سلفی هر کدام بە تحمل ۵ سال حبس محمکوم شدەاند، حسن گلوانی فرزند احمد اهل نقده و واحد بهبهانی فرزند مصطفی اهل پیرانشهر توسط دادگاه انقلاب ارومیه به ترتیب به ۵ سال حبس در تبعید در زندان اردبیل و ۶ سال حبس در تبعید در زندان قزوین محکوم شدند، روح اله (اهورا) هدایتی فرزند اسداله، ساکن شهر آستانه توسط دادگاه انقلاب شازند با اتهامات “تبلیغ علیه نظام، عضویت در دستهها به قصد برهم زدن امنیت کشور، توهین به مقدسات و توهین به رهبری” مجموعا به ۱۳ سال و چهار ماه حبس تعزیری و به اتهام “حمل ۲ گرم مواد مخدر” پرداخت چهار میلیون ریال جزای نقدی و پنجاه ضربه شلاق محکوم شد، دادگاه انقلاب ارومیەیک شهروند اهل مهاباد را با هویت حسن عبداللە زادە (آکو)، بە اتهام تبلیغ علیە نظام، تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذب بە ، بە ۶٧ ماه حبس، ۴٠ ضربە شلاق و ١۵ سال محرومیت از فعالیت اجتماعی محکوم کردە است، به جرم شکایت احمد امین پناه زندانی سیاسی کورد از “حیدری” مسئول زندان مرکزی سنە،کە گفتە گذشتە وی را مورد ضرب و شتم قرار دادە بود، خودش بە ۶ ماه ممنوع الملاقات و تماس تلفنی با خانوادەاش محکوم شد،دادگاه کیفری شهرستان بانە شجاع خلیل زادە فعال رسانەای و مدیر کانال تلگرامی بانە نیوز را بە اتهام توهین بە حسین روحانی، در کانال بانە نیوز بە ٧۴ ضربە شلاق محکوم کردە است.این حکم در غیاب وی صادر شدە است، فرخ عبدی فعال تلگرامی و از اهالی شهر ارومیه در دادگاه کیفری ارومیه به اتهام توهین به مقدسات به تحمل ۱۵ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. | 11 نفر | احکام صادره 10 مورد | 2 |
کمال شریفی زندانی سیاسی کورد و روزنامه نگار کماکان از حق هرگونه مرخصی و ملاقات با خانواده اش محروماست، .تقاضای قصاص ازسوی اولیائ دم یکی از اعضاء سپاه پاسداران برای سامان نسیم زندانی سیاسی که هم اکنون با پایان دوران محکومیت خود از بابت پرونده جدید در بازداشت و بلا تکلیفی به سر می برد. بیش از ۳۰ نفر از نیروهای وزارت اطلاعات و حدود ۵۰ تن از نیروهای سیاهپوش گارد زندان رجایی شهر کرج با باتوم و نقاب و پوشش ضد شورش به اندرزگاه ۷ این زندان حمله کرده و چند تن از آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند، .عثمان ملازهی ۶۰ ساله از اهالی ایرانشهر با وجود نیاز شدید به خدمات درمانی از رسیدگی پزشکی کماکان محروم است، خودکشی 5 زندانی در زندان سنندج که یک زندانی فوت و ۳ نفر دیگر به بهداری زندان و یک نفر به بیمارستان خارج از زندان منتقل شدندهویت شخص فوت شده اقبال خسروی ۳۶ ساله است . در زندان ارومیه، علی بدرخانی که در اعتراض به انتقال اجباری به بند کارگران بدون در نظر گرفتن اصل تفکیک جرایم و آزار و اذیت توسط مسئولین دست به اعتصاب غذا زده و به به سلول انفرادی منتقل شد بود پس از گذشت ۷ روز با وعده حل مشکلات از سوی رییس زندان و قاضی به اعتصاب خود پایان داد اما اندکی بعد به بند کارگران بازگردانده شد.. محمد داوری فعال مدنی ساکن شهر یاسوج بر اثر ضرب و شتم شدید در حین بازجویی دچار وقفه تنفسی و استفراغ خونی شده و علیرغم نیاز مبرم ازخدمات درمانی و رسیدگی پزشکی نسبت به وی جلوگیری شده است | بیش از 10 نفر | اخبار زندانیان 7 مورد | 3 |
خود کشی پسری ۱۲ساله بنام میثم در آبادان پس از آنکه مادرش موبایل و دوچرخه اش را فروخت که اجاره خانه عقب افتاده را پرداخت بکند. قتل دکتر فروق اقلیمی پزشک اصلی پزشکی قانونی سنندج بر اثر تزریق سرنگ هوا در بیمارستان توسط ماموران اطلاعات بدلیل اطلاع از قتل سارو قهرمانی و کیانوش زندی و تجاوز آنها به ن.ح خانم جوانی که بجرم سیاسی بازداشت مورد تجاوز قرار گرفته و خودکشی کرده بود و سه مورد تجاوز به دختران سنندجی که منجر به خودکشی آنها شده بود،. خودکشی یک کاسبکار اهل سرپل ذهاب بنام ”برزان الیاسی“کەچندی پیش بازداشت و بە با قید وثیقە موقتا آزاد شدە بود وی پس از اقئام نیروهای امنیتی جهت بازداشت اجرای حکم حبس صادره، خودکشی کردە است، . حسن تاوانه، رئیس اداره بهزیستی چابهار گفته است: در یکی از روستاهای این منطقه به نام درگز آمار ابتلای بالای ۷۸ نفر تایید شده است، آقای شه بخش گرگیج نماینده سیستان و بلوچستان با واکنش به برخورد یگان حفاظتی نسبت به لباس بلوچی، خواهان رسیدگی و رفع تبعیض در پوشش لباس بلوچی در شورای شهر شده است. . |
|
اخبار عمومی 7 مورد | 4 |
سه شهروند اهل تنگسیر بنام های سیروان ارغوانی،امیر رضایی، فرزادصادقیان که به اتهام همکاری با احزاب کورد اپوزسیون ایران بازداشت شده اند با گذشت دو هفته همچنان در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنه نگهداری می شوند/ هفتهی اول تیر نیروهای اداره اطلاعات سنندجبە منزل یکیک فعال کارگری به نام «ارسطو مرادی»یورش برده اقدام بە بازداشت وی کردەاند.همچنین از۲۲ تیرماه نیز «پیمان عبدی» دیگر فعال کارگری در وضعیت مبهمی به سر میبرد.خانوادههای این افراد، برغم پیگیریهای مکرر نتوانستەاند از اتهامات مطروحه علیه آنها و محل دقیق نگهداریشان اطلاعی کسب نمایند/. دادگاه شنو برای کورش عزیزی از بازداشت شدگان روزهای اخیر این شهر حکم یک ماه بازداشت موقت صادر شدە است وی همراه با ۴ نفر دیگر بە اتهام همکاری با یکی از احزاب کورد بازداشت شد/ با گذشت بیش از سە هفتە از بازداشت فردین وفایی شهروند بوکانی، تلاشهای خانوادەاش جهت پیگیری سرنوشت وی بی نتجیە ماندە و محل نگهداری ایشان نامعلوم است.وی بە اتهام همکاری با یکی از احزاب کورد بازداشت شدە است/.نیروهای اداره اطلاعات مریوان آرمان غفوری از فعالین مدنی و روزنامه نگار ساکن این شهر را بازداشت کرده اند وبا گذشت یک هفته از بازداشت وی پیگیری خانواده او بی نتیجه مانده است/ انتقال مرتضی اله وردی جون ۲۳ساله بازداشت شده از بازداشتگاه اطلاعات به قرنطینه زندان مرکزی زاهدان ، برغم آنکه هنوز اطلاع دقیقی از اتهام نامبرده و در دست نیست/ .بی اطلاعی از وضعیت مولوی ناصر ریگی فعال مدنی و عضو سفیران مدرسه ساز که از سوی ماموران سپاه پاسداران بازداشت شده بود/ بازداشت حسام حسینی فرزند جباراهل شهرستان دالاهودر استان کرمانشاه توسط نیروهای اطلاعات که با گذشت دو هفته همچنان سرنوشتش نامعلوم است، واز سوی دیگر ناپدید شدن فرهاد جهانبیگی روزنامه نگار و فعال مدنی سیاسی اهل کرمانشاه، وی ۲۶ تیر از سوی اداره اطلاعات بازداشت و بعد از سه روز آزادشده بود/ .نزدیکی به هشت ماه قبل کوروش آغاویسی فرزند محی الدین از اهالی روستای دولاب سنندج تحت بازجویی ارگانهای امنیتی به سر میبرد وی به اتهام عضویت کوتاه مدتش با احزاب کرد مخالف نظام بازداشت گردید/بهنام اسماعیل زاده فعال کارگری اهل آشنویه بدلیل کمک به بازماندگان زلزله سرپل ذهاب توسط اداره اطلاعات کرمانشاه بازداشت وبه مکان نامعلومی منتقل گردید، ز سوی دیگرنیروهای ادارە اطلاعات در مرز مریوان یک جوان بوکانی بنام ”انور آتش تر“ را در حین بازگشت از سفر اقلیم کوردستان بازداشت و پس از ٢۴ ساعت را آزاد کردەاند.همچنین با گذشت دو هفتە از بازداشت سید جمال صفویان شهروند اهل پیرانشهر، هیچ اطلاعاتی از سرنوشت وی در دست نمی باشد | 40نفر | اخبار بازداشتی ها 20 مورد | 5 |
اعتراض مردم و بازاریان بدلیل مشکلات بد معیشتی و بیکاری وتورم و افزایش نرخ ارز اقدام به راهپیمائیهایی در اصفهان ،شاهین شهر، نجف آباد، ،کرج، مشهد، شیراز، ساری، تهران، اهواز، کرمانشاه، قهدریجان، و اراک، ادامه یافت که با واکنش نیروهای امنیتی و تیر اندازیهای هوایی و استفاده از گاز اشک آور سعی در پراکنده کردن معترضان داشتند | 12 شهر | اعتراض و تجمع 1 مورد | 6 |
سید قاسم آبسته زندانی سنی مذهب در زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی با وجود ابتلا به سرطان دست به اعتصاب غذا زده و تا امروز هیچگونه اقدامی جهت مداوا و یا اعزام ایشان به مراکز درمانی صورت نگرفته/ نامق دلدل زندانی عقیدتی اهل بوکان مجبوس در زندان رجایی شهر در اعتراض به عدم پیگیری درمانی خود و سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی اهل سنت در زندان رجایی شهر دست به اعتصاب غذا زده است که از ناحیه معده و دستگاه گوارش بشدت آسیب دیده ولی مسئولین هیچ اقدامی جهت وی انجام نداده اند/ علی بدر خانی زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه بدلیل انتقال اجباری و بدون در نظر گرفتن اصل تفکیک جرایم و اذیت و آزار توسط مسئولین دست به اعتصاب غذا زده است | 3نفر | اعتصابات غذا 3 مورد | 7 |
سازمان عفو بین الملل طی بیانیه ای خواستار مشخص کردن محل نگهداری افراد بازداشتی معترضان اخیر برای خانواده هایشان شد و از مقامات ایران خواست تا گروه ویژه ای برای تحقیق قتل رضا اوتادی بصورت کاملا مستقل عمل کرده و افراد مظنون مطابق با معیارهای دادرسی منصفانه مورد تحقیق و محاکمه قرار گیرند/ سایت رسمی سازمان عفو بین الملل نسبت به انتقال کمال حسن رمصان زندانی کورد غرب کوردستان (کوردستان سوریه)به مکانی نامعلوم ابراز نگرانی کرده و خواستار لغو فوری حکم اعدام وی شده است . | واکنش
بین المللی 2 مورد |
8 | |
مولوی ناصر ریگی بهادر زهی فعال مدنی وعضو سفیران مدرسه ساز که برای حمایت از مولوی طیب و دختران ایرانشهر در گروه ها فعال بود و امضا جمع آوری می کرد توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت شد/ .بختیار عارفی از دبیران آموزش و پرورش در سردشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت و روانه زندان مرکزی مهاباد شد/ علی کعب عُمیر ،۲۰ ساله بعد از احضار به دادگاه انقلاب شهر اهواز بازداشت شد وتا کنون هیچ اطلاعی از وی در دست نیست اتهام وی فعالیت در شبکه های اجتماعی در مورد انتقال آب کارون، آلودگى محیط زیست و بیکاری است/.دسگیری صادق کعبی (دبی) 30 ساله،شاعر و فعال فرهنگى از اهالی شهرستان شوش بدلیل گفتن شعر حماسی عربی و انتشار کلیپهای در اعتراض به شوری آب خرمشهر توشط اطلاعات دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل گردید/ عبداللطیف میران زهی فرزند پیرمراد اهل کاروان شهرستان زرآباد توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و به شهرستان چابهار منتقل نشد از علت بازداشت اطلاعی وی در دسترس نیست/ سه شهروند به اتهام همکاری با احزاب کورد اپوزیسیون بنامهای منصور عمر زاده اهل آشنویه ، فاروق محمدی اهل دهستان شاهو از توابع کامیاران ومحسن علی پور از ساکنین منطقه انزل از سوی نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده اند/ دو برادر اهل کامیاران به اتهام همکاری با احزاب کورد بنامهای سیوان وکامیار کمانگربازداشت شدند/.یورش به منزل سحر کاظمی و دستگیری وی توسط اداره اطلاعات و انتقال ایشان به مکان نامعلوم/ “آیدین ذاکری، توحید امیر امینی، صالح پیچگانلو، رضا ابراهیمی، رحیم نوروزی، مجتبی پروین، مصطفی پروین، یوسف کاری، مهدی هوشمند، بابک نیکزاد، یونس شکری، جواد شکری، حسین ساوالان، محمد قوهوم زاده، رسول قوهوم زاده، ائلمان محمد پور، آی سودا محمد پور و احمد محمد پور” از فعالان ترک (آذربایجانی) توسط نیروهای امنیتی مشگینشهر ضرب و شتم و بازداشت و به بازداشتگاه شهر لاهرود از توابع مشگین شهر منتقل گردیدند که از اتهامات و وضعیت آنان کماکان اطلاعی در دست نیست./ حسن حیدری از اهالی کوی شکاره کوت عبدالله به دلیل شعرهای حماسی و ملی و نقد سیاستهای روحانیون توسط اداره اطلاعات دستگیر شد/7 تن بنامهای یوسف احمدی،از اهالی روستای تاج الدین ،کامل احمدی از اهالی روستای حسن نوران ،طیب بامروت از اهالی روستای سینگان ،کوروش عزیزی از اهالی قره سقل ،منصور عمرزاده از اهالی دشت بیل مقدیر محمد زاده از اهالی روستای سینگان و ابوبکر میناپاک از اهالی روستای سوجه به جرم همکاری با احزاب کرد مخالف نظام از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند/ محمد داوری، از فعالان مدنی شهر یاسوج پس از بازداشت و سه روز بیخبری، امروز به زندان مرکزی این شهر منتقل شد،وی در حال حاضر در سلول انفرادی است/ نیروهای ادارە اطلاعات شهر اشنویه بە منزل یک شهروند کورد بنام”موسی محمودی“۴۵ سالە و ساکن روستای گوندویلە یورش برده و اقدام بە بازداشت وی کردند. وی مکان نامعلومی منتقل شدە است/ در پی مسابقه فوتبال بین تیمهای استقلال اهواز و پرسپولیس در ورزشگاه غدیر اهواز تعدادی از شهروندان عرب اهوازی توسط نیروهای اطلاعات سپاه اهواز که با لباس شخصی در ورزشگاه و در بین هواداران حضور داشته بعد از اتمام بازی بازداشت شدند، از جمله: بازداشت شدگان “ایمن بیت سیاح” ۱۶ ساله و “بشیر صرخى” نام دارند. | 40 نفر | بازداشت 12 مورد | 9 |
حاتم دامنی شهروند بلوچ اهل قصرقند، که در حال برگشت به قصرقند بود به دلیل داشتن چند بشکه خالی گازوییل، هوف تیراندازی ماموران و قرار گرفت و با اصابت دو گلوله به پا و شکم،در بخش فوریت های پزشکی بیمارستان نیکشهر بستری شد/ نیروهای مسلح ایران، مستقر در پایگاه سقز،٣ بامداد در مرز پیرانشهر با چومان بسوی دستەای از کولبران آتش گشودند که یک کولبر اهل پیرانشهربنام”سید کامل بالاشهر“ جانش کشته و دو کولبربه اسامی”عزیز شوخلان“ و ”صلاح شیخ محمد“ نیز بە شدت زخمی شدەاند، همچنین نزدیک بە ١٠ راس اسب این کولبرها توسط نیروهای مسلح کشتە شدە و اجناس آنها نیز ضبط شد/ نیروهای مسلح ایران در مرز سردشت بە سوی دستەای از کولبران شلیک و دو کولبر بنام های ”کسرت مامند“ ١۵ سالە و ساکن روستای دولتو و ”حسین“ ٢۵ سالە را بە شدت زخمی کردەاند/“مسلم حسین زهی” در اثر تیراندازی ماموران پایگاه جنگی خان سپاه در مرز سیرکان کشته شد.نامبرده ۴ بشکه گازوئیل برای فروش به همراه داشته است/ نیز ماموران نیروی انتظامی سرباز به سمت خودرو حامل گازوئیل آتش گشودند که در اثر آن “امید رئیسی” در آتش ناشی از تیراندازی به طور کامل سوخت/ نیروهای مسلح ایران در مرز چالدران بە سوی دستەای از کولبران آتش گشودەاند کە در نتیجە آن دو کولبر بنام های بهزاد خلیلی حیدرانلو ٢۵ سالە و جعفر دلایی میلان ٣٠ سالە بە شدت زخمی شد/ نیروهای مسلح ایران در مرز پیرانشهر ساعت ٣ بامداد بە سوی دستەای از کولبران شلیک کردەاند کە در نتیجە آن یک کولبر جوان بنام ”حاصل بادبرین“ ١٩ سالە کشتە شد/ یک کولبر جوان بنام ”جاویدان هکاری“اهل ”کلارش پایین“ از توابع سلماس با شلیک مستقیم نیروهای مسلح ایران در مرز شنو کشتە شد/ یک کولبر جوان بنام ”هاشم طهوریان“و ساکن روستای سولینگ سلماس با شلیک مستقیم نیروهای مسلح ایران در مرز ترگور ارومیە با ترکیە کشتە شد جمعی از کولبران در نقطهی صفر مرزی بیوران سردشت از سوی نیروهای مرزبانی بدون اخطار قبلی به رگبار بسته شدند که در این حادثه دستکم دو کولبر بە نامهای «ریبوار خضرپور» از اهالی روستای میرشیخحیدر و «محمد حمزهپور» زخمی شدند که وضعیت ریبوار خضرپور وخیم گزارش شده است/ غروب ۲۵ مرداد، نیروی انتظامی اهواز در ایست بازرسی پاسگاه کورش اهواز؛ با شلیک به سر موتور سواری به نام سجاد زرگانی او را به قتل رساند./مامور نیروی انتظامی در خیابان چوب فروشها کرمانشاه پس از مشاجرە لفظی با سرنشینان یک خودرو بە سوی آنها آتش گشودە و در نتیجە یک شهروند بنام مجید یعقوب نیا ٢۴ سالە کشتە و دو شهروند بە نام های میعاد پلنگی ٢۴ سالە و معیاد شاهویسی ٢۵ سالە بە شدت زخمی شدەاند. | 19 نفر | شلیک نیروهای امنیتی به شهروندان ۱۰مورد | 10 |
”محسن حسین پناهی، شورش کرمی، فردین مولودی، علی اللەویسی و محمد سینگاب، سیران آرامش، زیبا سنگاب” فعالین مدنی شهر سنە کە چندی پیش بە اتهام حمایت از احزاب کورد اپوزسیون ایران ، شرکت در کمپین نە بە اعدام رامین حسین پناهی، تبلیغ علیه نظام ایران، بازداشت شدە بودند، هر یک با قرار وثیقە ۶٠ میلیون تومانی موقتا از زندان آزاد شدەاند/ تحسین دادرس شهروند مریوانی که بە اتهام فعالیت سیاسی و همکاری با احزاب کورد اپوزسیون ایران بە ١١ سال حبس محکوم است، با قرار وثیقە سنگین ۵٠٠ میلیون تومانی پس از ٩ ماه موقتا از زندان آزاد شد/ «مختار زارعی» فعال سیاسی از اهالی سنندج پس از هفده روز بازداشت، با تودیع وثیقه تا زمان برگزاری جلسهی دادگاه آزاد شد/ کیومرث اسلامی شهروند بازداشت شده در تجمعات قلعه بابک، با تودیع قرار وثیقه موقتا تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شد/ کیوان عبداللە زادە شهروند کورد بوکانی کە حدود یک ماە پیش در نزدیکی کرج مورد هجوم و تیراندازی نیروی انتظامی قرار گرفته بود، ١٨ مرداد با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان کرج آزاد شد/ « آرمان غفوری» از فعالین مدنی و محیط زیست شهر مریوان با اتمام مراحل بازجویی با تودیع وثیقه تا هنگام برگزاری جلسهی دادگاه آزاد شد. | 17 نفر | تودیع و قرار وثیقه ۷مور | 11 |
منابع خبری: کمیته دفاع از حقوق اقوام وملل ایران، هنگاو، هرانا، کمپین فعالین بلچ، کیهان نوین، خبر گزاری مو کریان، شبکه جهانی کلمه، جوانه ها، آوا تودی، ایسنا، روزنامه ایران، مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، نه به اعدام نه به زندان | 154 نفر | 81 مورد | جمع |
گزارش آماری اعدام
تهیه گزارش :احسان حیاک Ehsan Hayak نمودار : آوا صادقی Ava Sadeghi
فرمان و انجام حکم اعدام درمردادماه 1397 با توجه به سانسور خبری حاکم بر رسانه های ایران، آنچه در پی میآید گزارشی است کوتاه و فشرده ازنقض حقوق جامعه ایران در محدوده اعدام شهروندان، طی دوره زمانی یک ماه گذشته، که نمیتواند بازتابدهنده کامل این قتل دولتی باشد. متاسفنه برغم تمام تلاش هائی که از جانب فعالین و نهاد های حقوق بشری صورت می گیرد، صدور و اجرای حکم اعدام که یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر ایرانیان بشمار میرود، کماکان پا برجاست و هیچگونه آمار دقیقی نیز از تعداد آنان وجود ندارد، لاجرم ما در این گزارش مواردی که خبرگزاری های مورد تائید دولت ایران منتشرکرده اند را به 2 گروه « صدور حکم اعدام و اجرای حکم اعدام » تقسیم بندی نموده ایم که نمیتواند در برگیرنده تمام اعدام های گسترده ای باشد که هر روزه و بصوت پیدا و پنهان در جمهوری اسلامی ایران اجرا میشود، گفتنی است بیش از۶٠ درصد اعدام ها بصورت مخفیانه اجرا شده و توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمیشوند و یا اعدام با اتهاماتی واهی و یا بدون وجود مدرک و یا دلایل کافی که بااستناد به حکم « قَسامه » در فقه اسلامی و حقوق کیفری ایران وجود دارد، ِیعنی نقض ماده 10 اعلامیه جهانی حقوق بشر.
نمونه: در اکتبر 2017حکم اعدام « مجتبی غیاثوند » براساس « قسامه» در کرج اجرا شد و در فوریه 2018 نیز با استناد به این بند از فقه اسلامی حکم مرگ دولتی برای صالح شریعتی 16 ساله صادر شده است.
قَسامه: براساس عدم اطمینان قاضی نسبت به مجرم بودن متهم و فقط براساس حداکثر50 سوگند از جانب وابستگان شاکی انجام و صادر میگردد و برای تسهیل در قتل نوع بشر10 نفر نیز میتوانند هریک 5 بار سوگند یاد کنند و یا یک نفر50 مرتبه و….
صدور حکم اعدام :محاکمه دو پسر داییا به نامهای یاسر و ناصر بکه ا شلیک گلوله پسر جوانی به نام فرشاد را به خاطر اختلاف خانوادگی در تیرماه سال۹۵ و در پیشوای ورامین کشته بودند انجام شد و در پایان هیئت قضایی بعد از شور، ناصر را به اعدام و یاسر را به حبس محکوم کرد. تابناک 1 مرداد
رضا که در جریان نزاع حیابانی در تهران (منطقه فلاح ) فردی به نام ابراهیم (۳۵ساله) را بر اثر اصابت ضربه چاقو به قتل رسانده بود از سوی قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد.خبرگزاری ایران6مرداد
حکم اعدام مردی (حمید) که در تهران با همدستی یک پرستار خانگی مرتکب قتل شده بود از سوی قضات دیوانعالی کشور تأیید شد.نفس در قفس 10 مرداد
شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران در یک پرونده قتل دو نفر بنام های ایرج و حسن را به اتهام قتل و معاونت در قتل مرد میانسالی به نام احمد در شهرستان واوان را محاکمه و ایرج را به اتهام قتل عمد به اعدام محکوم نموده وحسن نیز به اتهام معاونت در قتل به ۱۵سال حبس محکوم شد…روزنامه جوان 11مرداد
پسر جوانی که در جریان یک نزاع دسته جمعی در محدوده خیابان دیلمان پسرجوانی به نام سهراب را با ضربه چاقو بشدت مجروح و مرتکب قتل وی شده بود، پس از محاکمه در شعبه نهم دادگاه کیفری استان تهران به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شد و این حکم مورد تأیید قضات دیوانعالی قرار گرفت.خبرگزاری آنلاین25 مرداد
مرد جوان (جمشید)که متهم به “قتل” دو مرد بود، پس از محاکمه در شعبه هشتم دادگاه کیفری به دو بار اعدام محکوم شد. بنا بر خبری دیگر، مرد سرایدار که صاحب باغ را به ظن “رابطه پنهانی با همسرش” در داخل خودرو به آتش کشیده بود، پس از محاکمه در دادگاه کیفری تهران به اعدام محکوم شد.خبرگزاری 28هرانا مرداد
مرد سرایداری که صاحب باغ ( نادر ۳۵ ساله ) را به ظن رابطه پنهانی با همسرش در داخل خودرو به آتش کشیده بود پس از محاکمه در دادگاه کیفری تهران به اعدام محکوم شد. خبرگزاری ایران 28
حکم اعدام مردی (رضا) در تهران که در جریان مشاجره خانوادگی همسرش را به “قتل” رسانده بود، از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شد.جوان آنلاین30 مرداد
اجرای حکم اعدام :حکم اعدام سه زندانی با اتهام “قتل” سحرگاه امروز دوشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۷ در زندان مرکزی ارومیه به اجرا درآمد.هویت این زندانیان “فاروق دریایی” ۲۵ ساله، فرزند مجید اهل اشنویه و “محمود حمزه زاده” از بند جوانان زندان مرکزی ارومیه و کمال سلطانی اهل شهرستان بوکان توسط هرانا احراز شده است.هرانا1 مرداد
حکم اعدام یک زندانی در زندان شیروان به اجرا درآمد. هویت این زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود “سلمان خدایاری” اهل بروجرد احراز شده است. سلمان پنج سال و هشت ماه پیش در یک نزاع عشیرتی مرتکب قتل و بازداشت شده و به قصاص محکوم شد. وی محکومیت خود را در زندانهای بروجرد و شیروان سپری کرده بود”.هرانا ۱مرداد
حکم اعدام یک زندانی در محوطه زندان مرکزی رشت ( لاکان)به اجرا درآمد.این زندانی که به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود، “سیدمرتضی محمدی” نام داشت.سازمان حقوق بشر۲ مرداد
دستکم یک زندانی با اتهامات مربوط به “مواد مخدر”، در زندان مرکزی ارومیه اعدام شد.هویت این زندانی “جهانگیر نوجوان”، از بند ۱۵ زندان مرکزی ارومیه توسط هرانا احراز شده است.جهانگیر از سال ۱۳۹۴ با اتهامات مربوط به “مواد مخدر” در زندان ارومیه به سر میبرد.ایرنا5مرداد
سه زندانی به اتهام “سرقت مسلحانه”، سحرگاه امروز در زندان مرکزی بجنورد اعدام شدند. رئیس کل دادگستری خراسان شمالی گفت: “این سه نفر، سال ۹۳ با اسلحه جنگی کلاشینکف، اقدام به سرقت از یک طلافروشی در شهرستان مانه و سملقان کرده بودند”.هویت این افراد احراز نشده است.جوان آنلاین9 مرداد
حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی زاهدان اجرا شد.هویت این زندانی “میران امیری” حدودا ۴۲ ساله، از بند ۸ زندان مرکزی زاهدان توسط هرانا احراز شده است.جوان آنلاین 11مرداد
سه زندانی به اتهام “تجاوز به عنف” در زندان شهرستان میناب اعدام شدند.این سه نفر متهم بودند در سال ۱۳۹۵ پس از ربایش یک زن در شهرستان میناب به او تجاوز کرده بودند.بر اساس این گزارش قربانی در سال ۱۳۹۵ و به هنگام بازگشت به منزل مسکونی خود توسط این افراد ربوده شد و پس از ضرب و شتم مورد تجاوز به عنف قرار گرفت.هویت این افراد احراز نشده است خبرگزاری آنا 17مرداد
یک زندانی در زندان مرکزی بندرعباس اعدام شد.این زندانی که با اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود، از تیرماه سال ۱۳۹۳ بازداشت و در زندان بسر برده بود.هویت این زندانی “امیرعلی کلیوند” ۴۶ ساله و اهل لرستان احراز شده است.سازمان حقوق بشر ایران17مرداد
دستکم دو زندانی در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.این دو زندانی که با اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بودند.هویت یکی از زندانیانی که “محمد عبدی” از بند ۱۰ احراز شده است.دیگر زندانی که صبح روز جاری در این زندان اعدام شد، تبعه کشور افغانستان بوده است و به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود. نفس در قفس17مرداد
حکم یک زندانی محبوس در بند ۵ زندان اردبیل که به اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، اجرا شد.هویت این زندانی “مسلم شیری” ۳۷ ساله، از بند ۵ زندان مرکزی اردبیل توسط هرانا احراز شده است.هرانا 22 مرداد ۱۷ مرداد ماه، حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی تبریز به اجرا درآمد. هویت این زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود “عیوض بیدست” فرزند محمدتقی اهل مراغه احراز شده است. سازمان حقوق بشر ایران 22 مرداد
شش زندانی به اتهام “محاربه از طریق شرکت در سرقت مسلحانه” در زندان مرکزی مشهد اعدام شدند.هویت این افراد احراز نشده است.باشگاه خبرنگار جوان27 مرداد
حکم اعدام یک زندانی بنام “کرامت حسنی”ساکن یکی از روستاهای شهرستان باشت واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد که طی درگیری با دو سارق مرتکب قتل یکی از آنان و قطع نخاع دیگری شده بود در زندان گچساران اجراشد. نفس در قفس ۲۹ مرداد .
نشست ماهانه نمایندگی نیدرزاکسن « ۴ آگوست ۲۰۱۸»
مهران فاضل زاده حبیب آبادی
این گردهمایی براساس فراخوان صادره، در محل دفترمرکزی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران و در شهرهانوفر با مسئولیت خانم جعفری و منشیگری فاضل زاده حبیب آبادی برگذارگردید که حول سه محور برنامه ریزی شده بود، بخش اول اختصاص به بزرگداشت یاد و خاطره روانشاد بانو ستاره شاهمرادی (مادر جناب آقای منوچهر شفائی) داشت، بخش دوم به تحلیل وبررسی اخباری از نقض حقوق ایرانیان و بخش سوم نیز ویژه برنامه« چرائی تغییر ادب و فرهنگ ایرانیان » بود که حاضرین پیرامون این معضل بزرگ به بحث و بررسی پرداختند.
در آغاز خانم جعفری ضمن اعلام برنامه برای یک دقیقه سکوت وگرامیداشت یاد بانوئی فرهیخته و مادری شایسته بنام ستاره شاهمرادی، از حاضرین دعوت نمودند تا به پا خیزند، ایشان در ادامه با تقدیر از نامبرده با برشمردن شایستگی های برجسته و جایگاه بسیار والائی که در میان فرزندان خویش داشتند ضمن ابراز همدردی و عرض تسلیت به جناب آقای شفائی، اعلام داشتند که در این بخش از برنامه برای تمام حضار و همچنین عزیزانی که از طریق سرورپالتاک در جمع ما شرکت نموده اند زمانی \یش بینی شده است که میتوانند نظرات، دانوشته و یا چنانچه صبحبتی دارند بیان نمایند و سپس خود قطعه شعری را از برزگ بانوی شعر ایران سیمین بهبهانی انتخاب و بهمین مناسبت قرائت نمودند با این ابیات:
سخن دیگر نگفتی، ای سخن پرداز خاموشم
فراموشت نمی کردم، چرا کردی فراموشم ؟
ز سردی های خاک تیره، آغوشت چه می جویند ؟
چه بد دیدی، چه بد دیدی ز گرمی های آغوشم ؟
نه چشم بسته بگشایی، نه راه رفته باز آیی
به مرگت بار تنهایی چه سنگین است بر دوشم
به جز در دیده ام، کی می پسندیدی سیاهی را ؟
نمی بینی مگر اکنون که سر تا پا سیه پوشم ؟
تو آگه کردی از لفظم، تو ساغر دادی از شعرم
به دلخواه تو می گویم، به فرمان تو می نوشم
نه با هوشم، نه بیهوشم، نه گریانم، نه خاموشم
همین دانم که می سوزم، همین دانم که می جوشم
پریشانم، پریشانم، چه می گویم ؟ نمیدانم
ز سودای تو حیرانم، چرا کردی فراموشم ؟
با اعلام آماده گی حاضرین در جلسه مسئول برنامه از خانم ژاله وفا: تحلیلگر اقتصادی، فعال سیاسی، محقق، پژوهشگر و عضو هیات تحریریه روزنامه انقلاب اسلامی در هجرت دعوت نمودند و ایشان با دراختیارگرفتن تریبون ابتدا ضمن عرض تسلیت به دوست و همکار دیرینه خود، اشاره ای داشتند به درگذشت مادر خود و اظهار تاسف از اینکه همانند آقای شفائی نتوانسته اند در مراسم های متادر بزرگوارشان حضور داشته باشند گفتند: این عدم شرکت در مراسم دردیست مشترک بین تمامی افرادی که در غربت عزیزانشان را از دست میدهند و این ظلمی است پنهان که در اثر این ظلم ارتباط فرد با مانوسش قطع میشود، با توجه به دیدگاه فاکنر در کتاب « شوک آینده » و تاثیر روابطه انسانها در زندگی آینده آنان گفتند علم ثابت کرده است که این نوع از رابطه ها بخش هائی از هویت انسان را می سازد و بدان شکل میدهد که در زندگی و آینده آنان تاُثیر بسزائی خواهد داشت.
ایشان در ادامه افزودند : مادران فراتر از تمام ارتباطات مکانی و زمانی و حتی ارتباطات شخصی انسانند چرا که قادرند ناممکن ها را به ممکن بدل سازند .انسان پرور هستند و مرزهای گذشته حال و اینده را چنان درهم مینوردند که توقف برای رشد انسان ها بی معناست و از بُعدی دیگر مادران هنرمندانی هستند که اینده را به چشم حال در می آورند و بانو شاهمرادی قطعا شخصیتی بوده اند در خور ستایش چراکه انسانی همچون دوست عزیزم آقای شفائی را مصمم و مقاوم در برابر ظلم و ستم و عاشق به حقوق انسانی تربیت کرده اند واین از جمله هنرهای این مادر ارزنده است و چشم دیدبان این مادر را، از فرای اینده، نگهبان وظایف جناب شفایی دانستند.
خانم وفا در پایان ابراز امیدواری کردند که تمامی لحظات و خاطرات گذشته، تمامی لحظات مانوس شما با مادر در مکانها و زمانهایی که با مادر حضور داشته اید، تمامی ارتباطات و افکارتان با مادر همیشه صحنه های خوب و زیبا باشد تا بتواند انگیزه مقاومت را بیش از پیش در شما ایجاد نموده و مادر را در وجودتان جاودانه سازد
در تائید سخنان زیبا و تاثیرگزار خانم وفا باردیگر بانو جعفری مادر را موجودی دانستند که هرگز فراموش نخواهد شد و همواره یاد او انسان را خوشحال و فقدانش او آزار دهنده است زیرا پیوسته مادران در زمان حیات مدیران مدبر خانواده هستند و شایسته احترامی بسیار، آری آنان در کانون خانواده جایگاهی دارند که احترام و ادب و رعایت روابط شخصی با انها حیاتی است و علیرغم مرگ جسمانی همیشه و درهمه حال حضورشان در میان فرذزندان احساس میشود که ناظر براعمال فرزندان خویشند.
در نوبت بعد خانم دلارام دره شوری مسئول محترم کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو، از جمله افرادی بودند که از طریق پالتاک در این مراسم شرکت کرده ودر بزرگداشت این مادر گرامی شعر بلند و زیبای «سرو»، از سروده های فریدون مشیری که متناسب با حال و هوای جلسه انتخاب نموده بودند را خواندند که متن کامل شعر در ذیل می آید:
در بیابانی دورکه نروید جز خارکه نخیزد جز مرگ که نجنبد نفسی از نفسی
خفته در خاک کسی
زیر یک سنگ کبود دردل خاک سیاه می درخشد دو نگاه
که به ناکامی ازین محنت گاه کرده افسانه هستی کوتاه
باز می خندد مهرباز می تابد ماه
باز هم قافله سالار وجود سوی صحرای عدم پوید راه
با دلی خسته و غمگین همه سال، دور از این جوش و خروش
میروم جانب آن دشت خموش تا دهم بوسه بر آن سنگ کبود
تاکشم چهره بر آن خاک سیاه
وندرین راه دراز می چکد بر رخ من اشک نیاز، می دود در رگ من زهر ملال
منم امروز و همان راه درازمنم اکنون و همان دشت خموش
من و آن زهر ملال، من و آن اشک نیاز
بینم از دور در آن خلوت سرد
در دیاری که نجنبد نفسی از نفسی ایستادست کسی
روح آواره کیست پای آن سنگ کبود که در این تنگ غروب
پر زنان آمده از ابر فرود ؟
می تپد سینه ام از وحشت مرگ، میرمد روحم از آن سایه دور، می شکافد دلم از زهر سکوت
مانده ام خیره به راه، نه مرا پای گریز، نه مرا تاب نگاه
شرمگین می شوم ازوحشت بیهوده خویش
سرونازی است که شاداب تر از صبح بهار قد برافراشته از سینه دشت
سر خوش از باده تنهایی خویش شاید این شاهد غمگین غروب، چشم در راه من است
شاید این بندی صحرای عدم با منش سخن است
من در این اندیشه که این سرو بلند، وینهمه تازگی و شادابی، دربیابانی دور
که نروید جزخار،که نتوفد جز باد، که نخیزد جز مرگ، که نجنبد نفسی از نفسی، غرق در ظلمت این راز شگفتم
ناگاه خنده ای می رسد از سنگ به گوش، سایه ای می شود از سرو جدا در گذرگاه غروب
در غم آویز افق لحظه ای چند بهم مینگریم سایه می خندد ومی بینم وای
مادرم می خندد
مادر ای مادر خوب این چه روحی است عظیم، وین چه عشقی است بزرگ، که پس از مرگ نگیری آرام؟
تن بیجان تو در سینه خاک، به نهالی که در این غمکده تنها ماندست
باز جان می بخشد، قطره خونی که به جا مانده در آن پیکر سرد ، سرو را تاب و توان می بخشد
شب هم آغوش سکوت میرسد نرم ز راه من از آن دشت خموش
باز رو کرده به این شهر پر از جوش
میروم خوش به سبکبالی باد، مه ذرات وجودم آزاد، همه ذرات وجودم فریاد
آقای جهانگیر گلزار نویسنده و پژوهشگر یکی دیگر از حضار این نشست با عرض تسلیتی صمیمانه و ابراز همدردی با جناب شفائی دوست دیرینه خویش فرمودند: در ابتدا قصد ارائه مطالبی درخصوص حق آموزش به فرزند را داشتم که پس از اطلاع از مقاله همسرم درمورد انسان پاکی که اعدام گردیده است٬ به یکباره منقلب گردیده و با این تفکر که چرا استبداد انسان ها و جوانان را میکشد و این عمل چه تاثیری بر مادران دارد و یا چرا زنان و مادران باید به این میزان زجر بکشند ؟!
تصمیم گرفتم که موضوع سخنرانی خود را پیرامون آن مقاله و بدین شرح برای تمام مادران و بخصوص مادر دوست عزیزم منوچهر شفائی تغییر دهم که سخنرانی ایشان بدین شرح است :
به یاد مادران کشتار 67 / پنهان جنایت می کنند
چرا چنین می کنند ؟
در روزهای گرم تابستان 67 در هر سلول زندان به وسعت 12 متر بیش از 60 نفر زندان بودند . سالها بود که از زندانی بودن آنها می گذشت . اکثر آنها از سال 60 زندانی شده بودند . منتظر بودند که زندان بان صدا بزند و از میان آن دوستان سالها حبس کشیده ، چند تن بیرون بیایند و به دفتر رفته و جمله ای که لاجوردی دژخیم زندان اوین بعد از 9 سال زندان و شکنجه و تحقیر در زمان آزادی به عباس کریمی گفته را بشنوند که “برو خدا را شکر کن اعدامت نکردیم ” و بعد از سالها شکنجه و زجر به خانه بروند و مادران تشنه دیدار فرزند را ، از زندان همیشه در درون خود فرو رفته ، آزاد کنند .
7 سالی بود که از جنایتهای سالهای 60 و کودتا علیه بنی صدر منتخب مردم و به دار کشیدن آزادیها می گذشت و عطش استبداد به کشتن سیراب نشده بود . با چند سوال از طرف احمد خمینی و گرفتن چند خط ، دست نوشته از پدرش ، جوخه های اعدام را شبانه بر پا کردند و در سه شب 3700 نفر را کشتند و زشتی این جنایت را در تاریکی شب در خاوران و دیگر گورهای بدون نام مدفون کردند .
سالهاست که در هر شهر و روستا قبرهای بدون نام ، قبرهای بدون تاریخ تولد و قبرهای بدون سنگ و قبرهای دور از قبرستان ، تک و تنها شهادت به جنایت می دهند .
مادران با چادرهای مشکی بدور از چشم دیگران ، داغدار ، آرام و بی صدا بروی جسد بی جان فرزندان خود دراز می کشند ، سنگ را می شویند و به چشمان دیگر مادران نگاه می کنند و با زبان نگاه غم درون خود را تکرار می کنند و با آه از درون ، از قبرستان دور می شوند . کسی فراموش نکرده که چه جنایت عظیمی را بخاطر استقرار استبداد فقیه با این سوال ” که هنوز بر سر مواضع خود هستید ؟”مرتکب شدند . کسی این جنایت را فراموش نکرده است . ولی بعد از 30 سال هنوز مادری و یا پدری دست به انتقام و جنایت نزده است . انقلاب مردم که در ماهیتش خشونت زدایی بود . انقلابی که هدفش عدالت و برپایی ایرانی آباد و آزاد و مستقل بود را دزدان انقلاب ، با خشونت تمام به بستر خشونت فقیه کشیدند.
من درد مادران زجر کشیده را فراموش نمی کنم .
من لحظه ای که پدرم اشک ریزان و نالان و خمیده از درد درون خود ، ناله فریاد می کشید و خاطرات از دست دادن فرزندش را برایم تعریف می کرد فراموش نمی کنم .
مادرم همچون دگر مادران ، با فرزند از دست رفته خود وداع نگفته است . اسمش را به زبان نمی آورد و هر سال فرزند از دست رفته اش را پیر تر حس می کند .
من اشک چشمان مادران در تاریکی گریه کرده را می بینم . من صدای در گلو خفه شده آنها را می شنوم که خواهان عدالتند .
آیا شکنجه گران ، آنها که چوبهای دار را می ساختند ، ری شهری و رئیسی و دگران که دستور اعدامها را صادر کردند ، احمد خمینی که از پدر سوال کرد ، کسانی را که سالها در زندان هستند می شود اعدام نمود ؟ ، لحظه ای به آن مادران فکر کرده اند ؟
خمینی به تشنگان خشونت و اعدام و خون ریزی و عاشقان دیدن رنگ قرمز خون اجازه اعدام را داد . توجیه ذهنیش برای این خشونت عظیم و کور شدنش برای ندیدن این درد ناله مادران ، جز قدرت چه می توانست باشد ؟!
مادران از یاد نمی برند ، تمام لحظه های رشد نطفه در جنین ، احساس زمان تولد ، رشد روز بروز فرزند ، دندان در آوردنها ، به زمین خوردنها ، در آغوش کشیدنها ، نمره آوردنها ، روزپایان تحصیل فرزند و شاهد روز بروز شخصیت مستقل فرزند شدن و کتاب خواندنها و آرمان دار شدن و شور و هیجان فرزند و هر چه خاطره نام دارد را از یاد نمی برند . چگونه آدمکشان تصور کرده و می کنند با گلوله ای به قیمیت 5 ریال می توانند خاطره ها را پاک کنند ؟
با این گلوله های شما هر روز عزیزان مادر وطن را دوباره و دوباره کشته اید و درد دل والدین را افزون نموده اید .
فبرها سنگ ندارند . مادران با احساس تمام فرزند خود را در میان خاکها حس می کنند .
این جنایت با این ابعاد برای کشتن فرزندان وطن بوده است یا برای کشتن مادران وطن !؟
با این کشتار می خواستند به زن ایرانی که مادر است بگویند اطاعت از اوامر فقیه واجب است . به زنان و مادران وطن بگویند ، همسران و برادران و پدران خود را به اطاعت بخوانید .
ذهنیت زور گو آدم مطیع می خواهد . تفاوت نمی کند که در زور گفتن و زور شنیدن زن باشد یا مرد .
جالب است که همه استبدادها زن را وسیله و اسباب اعمال خشونت خود می کنند چون زن است که نسل جدید را می پرورانند. یا ااین نسل حامی قدرت حاکم می شود و می ماند و یا نه قدرت زورگو را به زیر می کشد .
40 سال است که استبداد فقیه جنایت را مشروع کرده . با این حال پنهان جنایت می کند
چرا چنین می کنند ؟
مادر الگوی چیست که استبدادیان از او می ترسند ؟
زن مادر است و همسر . معلم است و آینده نگر . زن فضلها و تواناییها منحصر بفرد خود را دارد .
اید فضلها کدامها هستند ؟
+ زن فضل اعتماد کردن دارد . مرد فضل در خور اعتماد شدن را دارد . این دو فضل باعث می شود که زناشویی فضای برخوردار شدن از این دو فضل باشد .
+ زن فضل بر انگیختن اعتماد به نقس را دارد . زن تواناست که در لحظه های از دست دادن اعتماد به مرد آرامش ببخشد و اعتماد به تواناییهای او ، مرد را مصمم در تصمیم نماید . زن فضل وفای به عهد را به مرد می آموزد . مرد فضای امن برای همسر خود بوجود می آورد تا زن فضل اعتماد را ممکن نماید . در خانه ای که مرد و زن به فضلهای خود عمل نمی کنند ، زن از فضل اعتماد کردن برخوردار نمی شود و مرد اعتماد به نفس و ارامش نمی جوید .
l زن آموزگار عشق است. زن معشوق مرد است و مرد عاشق است . زن تواناست که استعداد انس و دوست داشتن را از راه عشق ورزی و خانواده را کانون شادی و امید نمودن ، روزانه و مدام فعال نگاه دارد . زناشویی در هم آمیختن این دو فضل است . عاشق و معشوق می توان شد وقتی تمامی فضلها فعال می شوند .
l زناشویی زیبا و پر بار است وقتی هر یک ، فضای رشد و رشد استعداد و برخوردار شدن از فضلها و حقها و استعدادها را برای دیگری ممکن نمایند .
l زن توانایی دارد که در شرایط نابسامان با برخوردار شدن فضل هنرمندی که بیرون رفتن از دایره غیر ممکن است ، رشد را ممکن نماید . زنانی که از این فضل خود برخوردار می شوند می توانند خانواده را از حق استقلال و آزادی برخوردار نمایند و زمینه ساز تحول بگردند .
l زن مزرعه حیات است. بدین فضل است که حیات انسان در این و آن جامعه، ادامه یافته است و می یابد. از این رو، ایرانیان، زن را ناموس یا وطن اجتماعی می دانستند.
l برخوردار شدن از فضلها و ممکن گرداند رشد استعدادها زمانی ممکن می شود که انسان از حقوق خود برخوردار بگردد .
زناشویی بستر فعال کردن فضلها و استعداد می گردد ، اگر زن و مرد فضا برای رشد دیگری را ممکن بگردانند . در این زناشویی مرد عاشق و زن معشوق خواهند بود و زندگی گذر زمان در نبود تنش و خشونت و دوستی است . خانواده باز کننده افق های جدید بروی یکدیگر است .
زن فضل مادری دارد. خانواده را با چنگ و دندان نگاه می دارد . سعی در ارامش دارد . سعی در بوجود آوردن فضای ارام برای فرزندان دارد . او است که زندگی را حیات می بخشد و به عشق و به آرامش و به امنیت می خواند .مادری که از فضلهای خود برخوردار می شود . این فضلها را به فرزندان خود می آموزد . این مادر زمین ساز رشد فرزند در برخوردار شدن فرزندان از حقوقشان می شود . در این رابطه استبداد و سلطه نقشی ندارد .
پس برای به زیر سلطه در آوردن جامعه باید احمد آقای اخمینی از پدر اجازه بگیرد و خمینی چراغ سبز بدهد و رئیسی و ری شهری و گیلانی و لاجوردی و … دست به جنایت بزنند و پاسدار و بسیجی ابزار دست استبداد بشوند تا فرزندی را به ناحق بکشند تا شاید مادری را به سکوت وادار کنند تا دیگر فرزندان بخاطر اشک مادر و یا ترس از دست دادن مادر و مرد به عنوان همسر و بخاطر قوام خانواده و آرام نمودن همسر، دست از اعتراض بردارد و ترس همه را بگیرد که وای اگر اعتراض کنی می کشند و ملایانی روضه خوان بر جان و مال و ناموس مردم حاکم شود .
داستان زندگی با استبداد تمام نمی شود . داستان زندگی مبارزه با تبعیضهاست . مبارزه با سلطه گران است مبارزه با ناحق است برای زندگی در حقوقمداری .
زمان شهادت می دهد که استبداد با کشتن و به دار زدن نتوانسته زن ایرانی را به سکوت مجبور کند . این شهادت را نسل جوان با آموزه هایی که از مادران و پدران خود دارد به استبداد فقیه و به جهان می دهد که خواهان برقراری آزادیها است . مادران در تاریکی شب استبداد روشنایی امید به زندگی در آزادی را به فرزندان خود آموخته اند .
مادران به فرزندان و همسران خود آموخته اند ، یک لحظه زندگی در عشق و دوستی و استقلال و ازادی و برخوردار شدن از حقو ق ارزش آن را دارد که به حقوق خود عمل کنیم .
فرزندان وطن مدافع حق مادران باید باشند . مادرانی که وطن را نگاهبان بوده اند . مادران زیادی چشم و امید به جوانانی دارند که عدالت را روش زندگی خود کرده و تاریکی استبداد را می درند و در صبح روشنایی ازادی زشتی جنایتهای استبداد را به جهانیان نشان می دهند تا مستبدی به فکر جنایت نیفتد .
در بخش بعد خانم جعفری با اشاره به اعدام های صورت گرفته در جمهوری اسلامی و بویژه در مورد مادرانی که در یک سحرگاه دو و یا ۳ فرندشان اعدام میشوند و یا مادر آقای رامین حسین پناهی مطالبی را بیان نمودند که حاکی از میزان درد و رنجی بود که این مادران و همچنین خانواده حیسن پناهی متحمل میشوند، پس از لحظاتی ایشان با پوزش از جو غم و درد ایجاد شده، آقای حسین مهر خو یکی دیگر از عزیزان حاضر در جلسه را برای دریافت بلندگو فراخواندند تا قطعه شعری از سروده های خود با عنوان « گل مامان» را به سمع شنونگان برسانند
جناب مهرخو نیز ضمن ابراز تاسف و عرض تسلیت در ابتداخاطراتی در باره چگونگی محدودیت ها، رفتارهای ناپسند و دور از شئونات انسانی با خانواده های زندانیاین اعدام شده و مخصوصا با مادرانی که فرزندانشان اعدام شده بودند را بیان نموده و بهمین مناسبت شعر زیبائی رادر اینمورد خواندند بدین مضمون:
بخوابم شد گل نیلوفرش پیدا
بصورت نو، به لب خنده به دامن گل
گل مریم گل شب بو گل مامان
نه یک دامن، به پا دامن، به سر دامن
همه قصه، همه خورشید، همه امید
همه شب ها شب تاریک
به مهرش درد، گل ناب
یکی دیگر از افراد حاضر در این مراسم آقای کاوه شیخ محمدی مسئول کمیته محیط زیست در کانون بودند که با آرزوی شکیبائی برای جناب شفائی و سایر بازماندگان مادر بزرگوارشان و با تشکر از ایشان که بمانند یک برادر و شاید هم یک پدر در کنار من و سایر اعضا همیشه بوده و هستند فرمودند:
بعد از انقلاب اسلامی بواقع مادرها بسیار بیش ترا پدران زجر کشیدند تا بتوانند از بنیاد خانواده محافظت کنند از هر نظرُ بویژه از لحاظ میارزاتی، خود من که در زمان انقلاب کودکی ۷ساله بودم به چشم خود دیدم که چگونه مادرم سبب نجات پدرمان شد و او را که برای بار دوم دستگیر میشد از توی ماشین و چنگال پاسداران مسلح بیرون کشیده و از اعدام او جلوگیری کردُ بخاطر دارم که همانند شیری میغرید و بمانند مادری که از فرزندش مراقبت میکند از او محافظت کرد و اکنون بدان می اندیشم که این نیروهای مهاجم بدون هیچ سندی دستگیر میکنند و بدون هیچ قانون و یا ظابطه ای آزاد می کنند.
دیگر همکار ما در کانون، خانم فاطمه ورمزیار سرپرست محترم نمایندگی نروژ از طریق سرور پالتاک نیز همراه با بیاناتی در خصوص اهمیت و نقش مادران و حضور همیشگی آنها در عرضه های مختلف جامعه، پیام تسلیت خود را بیان داشته گفتند :
چه زیبا و دلپسند است که از مادری شایسته بدین گونه یاد میشود با آرزوی اینکه همه مادران در عرصه ها مختلف زندگی و بویژه در کانون خانواده خویش همچنان بر قلهُ بلند شایستگی، مهر و عاطفه حضوری مداوم داشته باشند
در انتهای بخش اول جناب شفائی پشت تریبون قرار گرفته و ضمن قدر دانی و تشکر از کلیه افراد گفتند بینهایت ممنونم از مسئولینی که در برگذاری مراسم یادبودمادرعزیزم همکاری داشته اندُ ایشان همچنین به بیان خاطراتی از مادر خود پرداخته و باردیگر از ابراز لطف همکاران چه آنان که در جلسه حضور یافته و یا از طریق تلفن، ایمیل، و یا رسانه های دیگر مجازی تسلیت گفته و ابراز همدردی کرده اند سپاسگزاری نمودند.
در قسمت دوم این نشست مسئول جلسه بعلت عدم وجود زمان کافی، بخش تحلیل و بررسی اخبار در مورد نقض حقوق ایرانیان حذف، واز خانم شبنم رضاوند درخواست نمودند تا بر اساس فراخوان به تطبیق ماده 3 منشور حقوق بشر با قانون اساسی ایران بپردازند.
خانم رضاوند که یکی از اعضای هیپت تحریریه کانون هستند با تشکر از برگذارکنندگان این مراسم و با عرض تسلیت و ابراز غمشریکی با آقای شفائی، پیرامون تطبیق ماده فوق گفتند:
ماده ۳ یعنی حق حیات برای همه و بهتر بگویم اینکه هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد
از آن جا که شناسایی کرامت ذاتی همهی اعضای خانوادهی بشری و حقوق برابر و سلب ناپذیر آنان، پایهی آزادی، عدالت و صلح در جهان است،
از آن جا که نادیدهگرفتن و خوارشمردن حقوق بشر به رفتارِهای وحشیانهای انجامیده که وجدان بشری را برآشفته است،
از آن جا که پیدایش جهانی که در آن انسانها رها از ترس و تنگدستی، از آزادی باور و بیان برخوردار باشند، والاترین آرمان بشری اعلام شده است،
از آن جا که ضروری است حقوق بشر با حاکمیت قانون پشتیبانی شود تا انسان ناگزیر نشود از شورش به عنوان واپسین ابزار علیه خودکامگی و سرکوب بهره جوید، از آن جا که ضروری است از گسترش روابط دوستانه میان ملتها پشتیبانی شود،
از آن جا که مردم ملل متحد، باور خود را به حقوق بنیادین بشر، به کرامت و ارزش فرد انسانی و به برابری حقوقی زن و مرد بار دیگر در منشور ملل متحد اعلان کردهاند و تصمیم گرفتهاند که از پیشرفت اجتماعی و ارتقاء سطح زندگی در محیطی آزادتر پشتیبانی کنند؛
از آن جا که دولتهای عضو، پیمان بستهاند که با همکاری سازمان ملل متحد، حقوق بشر را پاس بدارند و آن را همراه با آزادیهای بنیادین به اجرا در آورند،از آن جا که برای اجرای این پیمان، درکِ مشترک از این حقوق و آزادیها از اهمیت والایی برخوردار است،
مجمع عمومی این اعلامیهی جهانی حقوق بشر را آرمان مشترک همهی مردم و ملتها اعلام میکند تا تک تک افراد و همهی ارگانهای جامعه همواره این اعلامیه را در نظر داشته باشند و بکوشند از راه آموزش و پرورش، از این حقوق و آزادیها پاسداری کنند و با تدابیر فزاینده و کارساز ملی و بینالمللی شناسایی و اجرای واقعی آنها را، هم در میان مردم کشورهای عضو و هم در میان مردم سرزمینهایی که در قلمرو آنهاست، تأمین نمایند.اعلامیه جهانی حقوق بشر شامل ۳۰ ماده است و از اساسی ترین حقوق انسانی شما هستند و متعلق به شماست. ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر، به مهمترین حق هر انسان، یعنی «حق حیات» اشاره می کند . حقی که از بدو تولد با انسان زاده میشود. در این بند، به سادگی بیان می شود که هر انسانی، باید از حقوق مشخصی مانند حق زندگی , آزادی و امنیت، برخوردار شود.
حقِ زندگی
حقِ زندگی، نخستین حق برای اجرای دیگر مواد این اعلامیه است و به همین دلیل از اهمیت مرکزی برخوردار است. البته این اصل هنوز به معنی لغو حکم اعدام نیست و آن را ممنوع نکرده است. البته میتوان با اتکاء به حق زندگی (ماده ۳) و ممنوعت کیفرهای سخت و سهمگین (ماده 5) در این راستا برای لغو حکم اعدام، دولتها را به چالش کشاند. این ماده آن زمینهی حقوقی است که میتوان با اتکاء بدان مبارزه علیه اعدام را مشروعیت حقوقی بخشید.
مانند حق زندگی، حق زندگی آزاد و امن از اهمیت کانونی برخوردار است. دولتها وظیفه دارند، آزادی و امنیت شهروندان خود را فراهم سازد و همهی تدابیر ممکن را به کار ببندد تا نگذارد که این حق از سوی کسی یا گروهی، دولتی یا غیردولتی، آسیب ببیند.
حق آزادی
آزادی نیز حق مسلم هر فردی است و در حدودی که مخالف قوانین و یا اخلاق حسنه نباشد , هیچکس نمی تواند آنرا از شما سلب کند.
آزادی، آرمان بلند بشر است و مفهومی است که به معنای رهایی و اعمال اختیار و اراده می باشد به نحوی که شخص بتواند بدون مانعی اراده خود را اعمال کند.
حق آزادی در ایران که بموجب بند ۷ اصل سوم قانون اساسی ، (تـامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون) از وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران است .
اصل ۲۶ قانون اساسی أحزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که أصول استقلال، آزادی،وحدت ملی، موازین اسلامی و أساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
اصل ۲۷ قانون اساسی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.
اما، آنچه در ایران انعکاس یافته , آزادی های انسانی را با مفهوم «موازین اسلامی» محدود میسازد و عدم آزادی بیانِ عقاید مذهبی و سیاسی
عدم آزادی برای انتخاب پوشش و عدم آزادی های جنسیتی را در پی دارد.
همانگونه که حق آزادی انتخاب حجاب به عنوان پوشش وجود دارد، حق آزادی بیحجاب بودن نیز بخشی از حق آزادی پوشش است. همانطور که حق آزادی بیان عقاید مذهبی باید به رسمیت شناخته شود، حق ابراز نکردن اعتقادات مذهبی نیز باید به رسمیت شناخته شود، همانطور که حق آزادی اعمال عقاید مذهبی محترم است، حق آزادی عدم اجرای دستورات مذهبی نیز باید محترم شناخته شود.
اما در ایران، از زمان به قدرت رسیدن حکومت اسلامی و اعلام دستور حجاب اجباری، حق زنان برای انتخاب آزادانه نوع پوشش و حق ادیان , برای ابراز اعتقادات خود , در این سالها نقض شده است.
امنیت
امنیت از دیرباز مهم ترین دغدغه انسان ها بوده است. از زمان انسان های اولیه، امنیت به عنوان اساسی ترین رکن زندگی پس از آب و غذا مطرح بوده است. امنیت در مورد افراد به این معناست که مردم هراس و بیمی نسبت به حقوق و آزادی های مشروع خود نداشته باشند و به هیچ وجه حقوق ایشان به مخاطره نیفتد و هیچ عاملی حقوق مشروع آنها را تهدید نکند. لزوم و ضرورت امنیت در جامعه به این مفهوم، از طبیعت حقوق بشری ناشی می شود.در اصل ۲۲ قانون اساسی به صراحت آمده است: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز می کند». قانون اساسی در این اصل به حقوق اساسی حیاتی افراد و شهروندان جامعه تأکید می کند.
حقوق شهروندی از جمله حقوق انسانی است که باعث به وجود آمدن امنیت و آرامش می شود. دراصل ۲۳ قانون اساسی تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ شخصی را نمی توان به صِرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای تضمین «امنیت قضایی» شهروندان و افراد جامعه، اصولی را تدوین کرده است که در قالب رعایت آنها توسط دستگاه قضایی، حفظ و حمایت از حقوق افراد تحقق پذیرد. دستگاه قضایی کشور عهده دار حفاظت و صیانت از شهروندان خود در مقابل هر نوع تعرض به حقوق شرعی و قانونی آنهاست و تضمین این امنیت از اصلی ترین مسائل قوه قضائیه است .
دراصل ۳۲ قانون اساسی نیز تأکید کرده است: «هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد، مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می کند». قانون، هم موارد دستگیری مجرمان یا متهمان را تعیین کرده و هم ترتیب دستگیری آنان را مشخص نموده است. با مطالعه ماده سه اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین اساسی ایران می توان به عبارت ساده گفت، هیچ انسانی نباید کشته شود، امنیت او به خطر انداخته شود و آزادی او سلب گردد.
و اما این حقوق در حکومت جمهوری اسلامی ایران چگونه به اجرا درمی آید :
ایران جز معدود کشورهایی است که تاکنون , مجازات مرگ را لغو نکرده است. آیینهای مذهبی و تغییر مذهب جرم محسوب میگردد. زنان مجاز به انتخاب پوشش خود نیستند. تفتیش عقاید به شدت اعمال می گردد. حق راه پیمایی صلح آمیز وجود نداشته و با برخورد امنیتی مواجه میشود.
ایران در ۱۲ مرداد ۱۳۹۷: طی ماه میلادی گذشته ۳۶ مورد اعدام زندانی در زندانهای مختلف ایران گزارش شده است که ۱۸ مورداز آن از طریق رسانه های داخلی و یا مسیولان قضایی اعلان شده است و ۱۸ مورد نیز مخفیانه اجرا شده است.
طبق گزارش کمیته حقوق زنن در تیر ۹۷، ۲۹ مورد زنان بازداشت و زندانی زنان صورت گرفته که محرومیت غیر قانونی از دیار وکیل و خانواده شامل حال آنهاست. ضرب و شتم زنان دراویش زندانی محبوس در تیپ ۲ زندان قرچک ورامین.
طبق گزارش آماری کمیته نقص حقوق پیروان ادیان و اقوام و ملل ایرانی تیر ۹۷ جمعاْ ۶۵۳ مورد، رفتارهای ستیزه جویان با اهل تسنن، بهاییان، نوکیشان مسیحیت، دراویش گنابادی ،کردها و بلوچ ها
سوالات عقیدتی قضات دادگاه های انقلاب کاملا مصداق تفتیش عقاید بوده و برخلاف قانون اساسی و ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر است
رییس قوه قضاییه محرکان بازار را تهدید به اعدام کرد ، دادستان تهران نیز از دستگیری معترضین به گرانی و تورم خبر داد. تمامی این موارد کاملا با معیارهای قانون بینالمللی حقوق بشر مغایرت دارد و نقض آشکار ماده سه اعلامیه حقوق بشر میباشد .
در بخش سوم که اختصاص به بحثی آزاد با موضوع چرایی تغییر و ادب و فرهنگ ایرانیان داشت تعدادی از حضار در جلسه و عزیزانی که در اطاق پالتاک حضور یافته بودند مشارکت کردند که بسیار مفید و پر محتوا بودُ از جمله خانم رضاوند با بیاناتی نشروح و مسدل نتایج حاصل از تغییرات در نظام اقتصادی و فقر جامعه فعلی را از عوامل تغییر در فرهنگ و ادب جانعه کنونی ایران دانستند ُ از دیگر شرکت کنندگان
آقای گلزار، خانم ژاله وفاُ، آقای شفائی، آقای بیداروند، خانم دکتر عمرانی، آقای مهدی عطری، اشکان سید حسینی و ….. بودند و علاقمندان از طریق لینک زیر می توانند مباحث مطرح شده در این گردهماپی را دریافت کنند:http://seda-tasvir.bashariyat.org/?p=9337#more-9337
درپایان مسئول جلسه با تشکر ازهمه عزیزان حاضر در این نشست از جمله خانم ها و آقایان: شبنم رضاوند٬ لیلا باقری٬ سارا شاهمیری ٬ژاله وفا ٬ دکتر نینا عمران ٬ مهدی عطری٬ خانم سعیده و همسرشان عباس خارابی، آیدین شفیع زاده٬ قاسم ساکی٬ مهران فاضل زاده حبیب آبادی٬ کاوه شیخ
محمدی٬ حسین بیداروند٬ حسین مهرخو٬ جهانگیرگلزارُ، اشکان سید حسینی، جعفر کرامت، اسماعیل عنایت، منوچهر شفائی، میهمانان گرامی و سایر همکاران که از طریق اتاق پالتاک کانون با ما در ارتباط بودند، در ساعت 17:40خاتمه این مراسم را اعلام نمودند
گزارش جلسه ی مشترک کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان و نمایندگی ترکیه 27 جولای 2018
مرضیه بردبار
درتاریخ ۲۷ جولای۲۰۱۸درساعت ۲۰ به وقت اروپای مرکزی با محوریت بر موضوع شادی در ایران ، باحضوراعضای کمیته و نمایندگی و جمعی از فعالان کانون دراتاق پالتاک کانون دفاع ازحقوق بشردرایران باسخنرانی درسا دره شوری فعال حقوق بشر به صدادرآمد.ایشان به بررسی مواد 8و9 اعلامیه جهانی حقوق بشرو مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پرداختند.
در ادامه جناب آقایمهدی گلسفیدی با موضوع درد دل ازمردم آبادان و خرمشهر فرمودند سلام به همه دوستان امیدوارم که خوب باشید. اگر میخواهید از احوال ما با خبر باشید، باید بگیم ای بدک نیستیم. هنوز زندهایم و داریم میجنگیم تا زنده بمونیم. پدرم تعریف میکرد زمان جنگ، همه میجنگیدند تا دفاع بکنند. عراق هم شیمیایی میزد و سینه همه رو میسوزوند؛ اما باز هم میجنگیدیم. الان هم شده مث روزهای جنگ، ولی این بار جنگ ما فرق داره؛ جنگ ما با مسئولینه؛ مسئولینی که اصلا نمیدونند چه میکنند و چه کار باید بکنند. نفت خوزستان رو میبرند و حتی یه درصد هم به خوزستان نمیدن. آب کارون رو هم که میفرستند برای از ما بهترا. باران اسیدی سینه همشهریها مون رو سوزونده.رنجهای ما خوزستانی ها کی تموم میشه
ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر
هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد .
داستان خوزستان مون البته داستان پیچیده ای/ یکی از استانهای استراتژیک کشور که با منابع گسترده نفت و گاز نقش مهمی در اقتصاد کشور دارد، ولی به رغم این نقش مهم زیرساختش چنان فرسوده است که با پدیدههایی چون ریزگردها و رطوبت ، آب و برق برای نزدیک به ده ساعت قطع میشود و مردم در شرایط زندگی بحرانی قرار میگیرند.
همین دیروز بود ساعتها آب، برق، تلفن و اینترنت قطغ بودند اتفاقی که به قول بابام و قدیمی های ماحتی در زمان جنگ هم سابقه نداشته. حالا علت این اتفاق چیه؟ یک داستان قدیمی و کشدار؛ ریزگردهایی که سالهاست عرصه را بر مردم خوزستان و بسیاری از استانها تنگ کردهاند. گفته شده که گرد و غبار روزهای گذشته و مه و رطوبت شدید باعث شده است که خاک تحت تأثیر رطوبت بالا تبدیل به گل شود و وارد تجهیزات انتقال برق شده و آنها را از کار بندازد. با قطع برق پمپهای آب در تصفیهخونهها نیز از کار افتادند و سایر داستانها… .
داستان ریزگردها هم شاید چند سال پیش تازگی داشت؛ ولی آنقدر به آن بیتوجهی شد که حالا به امر معمول و طبیعی تبدیل شده، به گونهای که هیچکس از آن تعجب نمیکنه و گویا همه پذیرفتن که مردم غرب و جنوب غرب ایران باید در میان انبوهی از ذرات معلق توو هوا زندگی کنند. به نظر تکراری میآد، اگر بگیم این اتفاق حداقل در این دولت و دولت قبلی لاینحل مونده و وسط دعوای سیاسی دو جناح در ناکارآمد جلوه دادن دولتهای مستقر این مردم خوزستان و سایر استانها هستند که چند سالیه زیر تلی از ریزگردها در حال دفن شدن.
اگر در سالهای گذشته مشکل فقط ریزگردها بود، حالا با دست روی دست گذاشتن مشکل آنقدر پیشرفت کرده که به قطع ده ساعته آب و برق منجر میشود.قصه شوری آب آبادان ، خرمشهر، شادگان ، اروندکنار و جزیره مینو، قصهای است قدیمی. ۱۸ سال پیش هم آب شور شد و کام مردم تلخ. مردم دبه بهدست آبادان میگن هر چه هست از بالا دست رودخانه کارون آب میخوره. اگر سدها هم حق ابه آبادان و خرمشهر را بدهند، نیشکر خوزستان اون رو میمکه، دریا هم امان نمیده و در بستر خشک پایین دست سدها جلو میآن. اونها میگن مردم آبادان آب خلیج فارس را مینوشند و نخلهایشان را با همین آب آبیاری میکنند.
عروس ایران افسرده است؛ شهری که هنوز زخم کهنه جنگ آزارش میده. اما این بار خبری از دشمن پشت دروازه شهر نیست، خشکسالی و بیآبی که شهر رو به تصرف درآورده و جان نخلستانهایش رو گرفته! آفتاب تند، شلاق میزنه بر تن آدمهای رنجوری که برای چند لیتر آب برای نوشیدن، باید صف بکشن.
وضعیت تا همین چند روز پیش آنقدر بحرانی بود که مردم دبههایشان را پشت موتور و ماشین و سهچرخه و گاری میبستن و به هر طرف سر میزدن تا شاید آبی برای اهالی تشنه خونه پیدا بکنند. گاهی هم کار به اختلاف و درگیری میکشید. آبادان و ۷۹ روستاش، کاری نداشتند جز اینکه دبه بهدست زیر تیغ آفتاب این طرف و اون طرف بگردن . حتی انتقال آب با تانکرهای شرکت آب و شهرداری هم کفاف نیاز مردم تشنه را نمیده. حالا دو روزی میگذره که با تلاش مسئولان آبفای استان خوزستان بخش بزرگی از آب شیرین مورد نیازشون از رودخانه کرخه و از طریق خط لوله غدیر تأمین میشه ولی این پایان ماجرای غمانگیز مردم این سرزمین نیست.
شوری آب و نایاب شدن آب شرب
بیبی آسیه با گاری کوچکی مقابل مغازه تصفیه آب در خیابان ۳۰ متری ذوالفقاری منتظر است که نوبت به اون برسد.آفتاب بیرحمانه گرمایش را میپاشه روی سر مردم و بیبی با گوشه چادر سیاهش عرق پیشونیش رو میگیره. ۴ تا دبه با خودش آورده. روزی یک بار برای خرید آب از ایستگاه ۸ یعنی ۲ کیلومتر اونطرفتر، گاریاش رو هل میدهد تا برسد به اینجا.
از بیبی میپرسم چند وقت است آب شور شده؟ سری به نشانه تأسف تکان میدهد و میگوید: «آب شرب آبادان چند سالی است که کیفیت ندارد ولی تا چندماه پیش چارهای نداشتیم و استفاده میکردیم. اما از دو ماه پیش آنقدر شور شد که حتی نمیتوانستیم دست و صورتمان را بشوییم، مجبور بودیم هر دبه آب را ۳ تا ۴ هزار تومان بخریم.قبلاً هر دبه را ۵۰۰ تومان میخریدیم. الان هم از روزی که کیفیت آب کمی بهتر شده هر دبه را هزار و ۵۰۰ تومان میخریم.»
نکتهای که مردم خیابان ذوالفقاری به آن اشاره میکنند این است که آنها مجبورند برای آب آشامیدنیشان آب تصفیه شده بخرند و آنهایی که وضعیت مالی بهتری دارند برای استفاده از آب باکیفیتتر، دستگاه تصفیهکن خریدهاند. بیبی آسیه توانایی خرید دستگاه تصفیهکن ندارد و چارهای ندارد که هر روز از همین مغازه آب بخرد. بیبی برای ۴ تا دبه آب ۱۲ هزار تومان میدهد و پیش از رفتن تعارف میکند میهمانش باشم. گاری سنگین را هل میدهد سمت محله ایستگاه ۸.
ماجد، صاحب مغازه تصفیه آب است. دو مخزن پلاستیکی و سفید رنگ با دو استوانه فلزی که نقش تصفیهکننده دارند، کل مغازهاش را اشغال کرده. او پیش از شور شدن آب آبادان در هفته هزار لیتر آب تصفیه شده، میفروخته و حالا روزی هزار لیتر! پشت میز نشسته و دکمه آب را فشار میدهد. ماجد درباره وضعیت جدیدشان میگوید: «از زمانی که کارون رو به خشکی رفت، آب دریا وارد اروند و بهمنشیر شد و شوری بالا رفت، خب شرکت آب و فاضلاب از همین دو رودخانه آب شهر را تأمین میکرد که خودتان دیدید چقدر شور شده. از آن زمان شرکت آب با تانکر به مردم آب میرساند ولی جوابگوی نیاز مردم نبود. تصفیهخانههایی که مثل ما آب تصفیه میکنند هم به زور میتوانند آب سالم و بهداشتی به مردم بدهند. آبی که صبح میآوریم تا ظهر تمام میشود.» در ماده ۲۲اعلامیه جهانی حقوق بشر به حق امنیت اجتماعی اشاره می کنه اینگونه می گه: هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد.
وضعیت بغرنج روستاییان وضعیت در همه جای شهر همینطور است، حتی با بهتر شدن کیفیت آب وجود سهچرخه و وانتهایی که در سطح شهر، آب میفروشند آنقدر به چشم میخورد که گویی برگشتهایم به دوران جنگ! مصطفی راننده سه چرخهای که آب میفروشد، نزدیک دو ماه است که این کار شغل دائمی او شده. میگوید روزی یک بار میرود سمت کمربندی آبادان و از تلنبه خانه آب گتوند به آبادان، ۲۰۰ لیتر آب کلرزده میگیرد.
سری به کمربندی و به ایستگاه «آب و حیات» میزنم. بنزهای ۱۰ تن تانکرهایشان را پر از آب میکنند برای روستاهای اطراف. سهچرخه و وانتها هم سمت دیگر، مشغول پر کردن مخازن کوچکشان هستند و بعد از اتمام کار از مسئول نظارت اداره بهداشت پودر کلر میگیرند. حسن دریس ۳۴ ساله و اهل روستای «سیهان» در فاصله ۲۰ کیلومتری آبادان است. او پشت وانت سفید رنگش ایستاده تا نوبتش برسد و مخزن ۳۰۰ لیتری را که به زور پشت ماشین جای گرفته، پر کند. ۵۰ روز است که هر روز به اینجا میآید. او هم مثل بقیه از وضعیتی که گرفتارش شدهاند گلایه مند است و میگوید: «کیفیت آب پایین و بالا میشد ولی این بار به حدی شور شده که حتی گاو و گوسفندهایمان لب به آن نمیزنند. باید هر روز برای خانوادهام و گاو و بزهایم بیایم اینجا و آب ببرم.»
از او درباره اینکه آیا تانکر توزیع آب به روستایشان میآید یا نه میپرسم و او در جواب با اشاره به اینکه حجم آب کفاف مردم را نمیدهد، عنوان میکند: «تانکر حمل آب هر روز ورودی روستا میایستد و مردم برای گرفتن آب سر و دست میشکنند و به بعضیها آب نمیرسد و باید کلی راه بیایند و از اینجا آب بگیرند یا اینکه آب را بخرند. البته این را بگویم ما جز خودمان باید برای حیوانات و دام و طیور هم آب شرب تهیه کنیم و کارمان خیلی سختتر از شهریهاست.»
طی نیم ساعت که مقابل آب و حیات ایستادهام دستکم ۱۰ سهچرخه مخازن خود را پر کرده و پودر کلر را با آب قاطی میکنند و میروند برای فروش. برای ۷۹ روستای تشنه آبادان روزی ۴۰کامیون مخزندار وظیفه دارند تا آب را از صبح تا غروب به روستاییان برسانند اما گذشته از گرما و راههای خستهکننده، تعدادی از رانندهها از درگیری برخی از روستاییان هم شکایت دارند. حسن یکی از همین رانندههاست که میگوید چند روز پیش چند نفر از روستاییان عصبانی او را به باد کتک گرفتهاند. او در این باره میگوید: «ما آب را در این هوای گرم به روستاها میرسانیم ولی بعضی از آنها انصاف را رعایت نمیکنند و هر چه دبه دارند پر از آب میکنند و آب به دیگری نمیرسد. همین اتفاق باعث درگیری میشود و ناخواسته پای ما را هم به این درگیری باز میکند. امیدوارم این مشکل با افتتاح طرح غدیر ۲ برای همیشه تمام شود.»
اعتراض به خشک شدن کارون برمیگردم به آبادان. این بار سری به یکی از محلات حاشیهای شهر میزنم کیفیت آب در محله کوی قدس هنوز هم به وضعیت عادی برنگشته و سر تصفیهخانهدارها شلوغ است. مردم از وضعیت تهیه آب خسته شدهاند. ابوحبیب ۶۵ ساله که دبه ۲۰ لیتری را ترک موتورش بسته، میگوید: «توی روزنامهتان بنویسید حق آبادان و خرمشهر که ۸ سال زیر توپ و موشک بود و دشمن هر روز آن را میکوبید، این نیست. ما نفت میدهیم، گندم میدهیم ولی خودمان اینطور عقب ماندهایم، حتی آب برای خوردن نداریم. آنقدر سد زدند که کارون به رویمان خشک شد. این هم وضعیت ما شده که هر روز یا باید دنبال آب باشیم یا دنبال فیلتر برای دستگاههای تصفیه آب که بتوانیم یک لیوان آب سالم و شیرین بنوشیم. به خدا این ظلم است در حق مردم خوزستان.»
وحید صاحب تصفیهخانه، دبهها را پر میکند و حرفهای ابوحبیب را تأیید میکند: «نباید وضعیت مردم اینطور باشد که سر آب توی خرمشهر درگیری شود. چند سال است که وضعیت رودخانه بهمنشیر و اروند همینطوری است. ترکیه و عراق سد زدهاند و آبی توی اروند نمیآید، سدهای کارون هم که اجازه نمیدهد آبی توی اروند بیاید و به همین خاطر است که آب دریا پیشروی کرده و کلی از نخلستانها خشک شدهاند. هفته پیش آبی که از بهمنشیر برداشت میشد و توی لولهها میآمد آنقدر شور بود که توی تصفیهخانهمان فقط ۲۰ درصد آن تبدیل به آب شیرین میشد.»
کاظم حمدی ۵۴ ساله که او را ابوحسین صدا میزنند روزی دوبار از محله سردخانه قدیمی، پشت رودخانه بهمنشیر با گاری کوچکی برای خرید آب به کوی قدس میآید. یعنی در مجموع روزی ۱۰ کیلومتر در گرمای ۵۲ درجه آبادان میرود و میآید. او را مقابل یکی از مغازههای تصفیه آب میبینم. برای هر دبه آب ۱۵۰۰ تومان میدهد. به زور میتواند فارسی حرف بزند. جوانی که دبههایش را پر میکند، میگوید: «ابوحسین آب را برای گاوهایش میبرد. یکی از گاوهایش بهخاطر شور شدن آب کور شده و چندتا هم شیرشان خشکیده.» با ابوحسین پیاده و در گرمای عصر به سوی خانهاش میرویم، دست و پاشکسته میگوید از دو ماه پیش که آب شور شده، هر روز باید یک بار برای خانوادهاش آب تهیه کند و یکبار هم برای گاوهایش: «آب شور شد و ماهم بدبخت شدیم. گاوهایم مریضند.زندگی ما از همین گاوهاست. مجبورم هر روز آب تصفیه شده بخرم که شیرشان خشک نشود. اگر وضعیت همینطور بماند مجبورم گاوهایم را بفروشم.»
شوری آب اهالی محله سردخانه را کلافه کرده و آنها از مسئولان میخواهند برایشان کاری کنند. ابوماجد قایق چوبی مقابل خانهاش را نشان میدهد و میگوید آب بهمنشیر آنقدر شور شده که ماهی برای صید نمانده. چند روزی تور انداخته و هیچ چیزی توی تورش نیامده.
علیرضا خلیلینیا، رئیس شرکت آب و فاضلاب آبادان در گفتوگو با «ایران»، کاهش ۵۰ درصدی بارندگیهای خوزستان و کاهش شدید آبهای پشت سد و در ادامه قطع شدن ورودی کارون به اروند را جزو مهمترین عوامل شور شدن آب آبادان، خرمشهر و شادگان میداند و میگوید: «پایین آمدن آب کارون و در ادامه آن اروند موجب شده تا آب دریا وارد اروند شود و با پیشروی به سوی کارون از آنجا وارد بهمنشیر شود. خب منبع آب مورد استفاده آبادان از رودخانه بهمنشیر و کرخه است که در یک ماه گذشته جریان معکوس دریا و میزان شوری آن از ۲ هزار به ۱۵ هزار رسید.
ما نمیتوانستیم آب را قطع کنیم و چارهای جز تصفیه نداشتیم ولی کیفیت آب بسیار پایین بود. برای برطرف کردن این مشکل برداشت ما از رودخانه کرخه که از طریق لوله غدیر صورت میگرفت افزایش یافت ولی متأسفانه هفته گذشته این لوله شکست و ما را با مشکلات زیادی روبهرو کرد. به هر ترتیب این مشکل برطرف شد و حالا دی سی آب آبادان به زیر ۵ هزار رسیده و بزودی با افتتاح طرح غدیر ۲ کیفیت آب آبادان و روستاهای تابعه به وضعیت مطلوبی میرسد.»
مشکل اصلی که محیط زیست، نخلستانها و منبع تأمین آب در آبادان را تهدید میکند پیشروی آب دریاست.خلیلینیا درباره این موضوع عنوان میکند: «برای جلوگیری از پیشروی آب دریا یک بند خاکی در منطقه مارد که ۵ کیلومتر با آبادان فاصله دارد در نقطه تلاقی کارون و اروند زده شده و آب کارون با پمپ وارد کانالهای دستسازی میشود که برای آبیاری نخلستانها و حتی استفادههای دیگر مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.»
وی در پایان تأکید میکند که کیفیت آب آبادان به حالت عادی برگشته و با تلاش آب منطقهای و شرکت آب و فاضلاب و سایر سازمانها و نهادها، کیفیت آب سایر مناطق و روستاها هم تا چند روز آینده به وضعیت عادی باز خواهد گشت. اما باز هم همه استوار ایستادهاند
دیروز اخبار ۲۰:۳۰ را نگاه میکردم که در آن درباره باران صحبت میکردند. با هر کسی مصاحبه میکرد، میگفت وقتی باران میآید، دوست دارم زیر باران یک نفس عمیق بکشم. میگفت ریههایم پر از اکسیژن شده و سرحال میشوم. دیدم که بنده خدا مال شهرهای بالاست و اهوازی نیست، چون در اهواز که باران میآید، همه فرار میکنند و به خانههایشان میروند و ماسک میزنند و در و پنجرها را میبندند. بعد که باران تمام میشود، سیلی از مردم به بیمارستان میروند.
در این موقع، یاد زمان جنگ میافتم که عراق شیمیایی میزد و همین حال و هوا در اهواز بود. فقط کم مانده که برای باران نیز آژیر بگذارند، چون در قدیم وقتی عراق میخواست بمباران کند، در شهر آژیر میزدند و میگفتند که پناهگاه بروید.
از اینها که بگذریم، دلم به حال پدرم و دوستان او میسوزد، چون سینه آنها یک بار در جنگ سوخته و حالا در این هوا باز هم میسوزد. پدرم را میبینم که به هنگام سرفه کردن، بیرون میرود که اگر کسی خواب است، بیدار نشود یا ما نفهمیم که دوباره اذیت میشود. شنیده بودم که هوای تهران هم آلوده است. راستی چند روز تعطیل میکردید اگر این بلا بر سر شما میبارید، یا چند روز وضعیت بحرانی اعلام میکردید؟
ما هم هموطن شماییم و در همین کشور زندگی میکنیم. خوزستان را فقط در هفته دفاع مقدس و برای تفریح نبینید. خوزستان خیلی بدبخت شده است، به اندازهای که هیچ کس نمیداند این آلودگی بر اثر چیست و هیچ کاری هم البته نمیکنند.
همه میگویند، آلودگی نیست. اگر نیست، بگویید چرا مردم با نفس تنگ به بیمارستان میروند؟ چرا پس از باران در همه بیمارستانها وضعیت فوقالعاده اعلام میکنند؟
خلاصه بگذریم. درد دل اهوازیها را بشنوید و به داد این مردم برسید!
ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر
الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
در این بخش از جلسه سرکار خانم فاطمه ورمزیارفعال حقوق بشر به ممنوعیت صدای زن در ایران سخنرانی کردند.
تقریبا ۳۰چند ساله مینماید؛ شالی بهسر انداخته و چشمانش را به زمین دوختهاست در اتاق خوابی نشسته و بدون کمک گرفتن از آلات و ابزار موسیقی صدایش را در اتاق رها میکند؛ صدایی که از پستوی خانهای در یکی از شهرستانهای ایران در فضای اینترنت میپیچد؛ حنجرهای کهانگار آستانهاست برای آن نمیتوان رهاشد.
قرار بود که با کمک متخصصانی که صدایش را از طریق اینترنت شنیده بودند از ایران خارج شود تا دیگر چشم به زمین ندوزد و آزادانه بخواند؛ اما بر اساس توصیف مسیح علینژاد٬ او همچنان برای عبور از فضای سنتی حاکم بر خانوادهاش و ترک آنها «بر سر دو راهی» قرار دارد و به خاطر نگرانی در به خطر افتادن امنیتش از علینژاد خواست که فیلم ویدیوی ضبط شده از صدایش را تا زمانی که از تردید رها نشده٬ منتشر نکند. (این ویدیو به شکل خصوصی در اختیار نویسنده قرار گرفته)مسیح علینژاد٬ روزنامهنگاری که در اعتراض به اتهام تجاوز به او از سوی تلویزیون جمهوری اسلامی، صدای آوازخوانی خود را منتشر کرده بود٬ پس از به راه انداختن کمپین «آزادیهای یواشکی»، کمپین دیگری برای «صدای زن» به راه انداخت. حالا صدای زنان از تمام نقاط ایران به دست او میرسد؛ از دخترهای جوان ۲۰ساله تا خانمهای بالای ۵۰ سال. این روزنامهنگار با توجه به کلیپها یا صداهایی که به این کمپین فرستاده شده٬
برای رادیو زمانه شرح میدهد که «تنها فشار حکومت جمهوری اسلامی وزارت ارشاد و نهادهای امنیتی نیست که صدای زن را ممنوع کرده؛ بلکه در شهرهای کوچک٬ فشار جامعه سنتی هم وجود دارد که هنوز فکر میکنند زن آوازخوان٬ زن خوبی نیست. از نظر آنها مانند همین آیتالله علوی گرگانی، آواز خواندن زن یعنی اینکه شخصیت او پایین آمده است. این نگاه در شهرهای سنتی باعث دامن زدن بیشتر به ممنوعیت صدای زن شده است».آیتالله علویگرگانی از مراجع تقلید قم، «تکخوانی« زنان را «دور ازشخصیت» آنها و «بازیچه دشمن شدن» توصیف کرده بود. او با استناد به قرآن گفت که زنان باید بر صدای خود «حجاب» بکشند.برخی از ویدیوها یا فایلهای صوتی که زنان از صدای خود ضبط کرده و به این کمپین رساندهاند٬ تخصصی نیست و شاید صداهای خوبی هم نباشد؛ اما به توصیف علینژاد «این زنان سعی میکردند که با صدای لرزان بخوانند تا بگویند که ما نیز با صدا و دل خود با تمام خوانندههای زنی که برای دل ما خواندند و حالا ممنوعالخروج شده یا مجبور به ترک صحنه میشوند، همنوا میشویم».
صدایی از آشپزخانه زنی که صدای آواز خواندنش را در آشپزخانه خانهاش برای کمپین صدای زن حق زن فرستاده، آشپزخانه را همان فضایی میداند که زنان سالها و شاید قرنهاست آواز میخوانند. برای بسیاری از زنان، آواز خواندن یک شیوه ارتباط با جهان است: برای کودکانشان لالایی میخوانند و رنجها، کمبودها و دغدغههای خود را در قالب ترانههای خانگی،ضمیمه کار و تنهایی خود میکنند زمزمههای تنهایی آنها هرچند قرنهاست در پستوی خانهها زنده مانده، اما اکنون بیش از4۰ سال است که در فضای عمومی جامعه ایران ممنوع است.ممنوعیت صدای زن با اظهارات داریوش پیرنیاکان٬ دبیر و سخنگوی خانه موسیقی در مهرماه ۹۲ به یکی از بحثهای مطرح جمهوری اسلامی تبدیل شد. از مراجع تقلید تا مجلس و دولت به اظهارنظرهای مختلفی پرداختند که نهایت همه آنها همچنان مهر ممنوع بر صدای زن است. پیرنیاکان ممنوعیت صدای زن را به «زمستان»ی در عرصه موسیقی تشبیه کرده بود که باعث شده «نیمی از هنرمندان موسیقی که زنان هستند» اجازه خواندن نداشته باشند. اگر چه فشارهای محافظهکاران و اصولگرایان، پیرنیاکان را به استعفایی واداشت که پذیرفته نشد؛ اما علی جنتی٬ وزیر ارشاد را مجبور به واکنش کرد: «در مورد حرمت تکخوانی خانمها اتفاق نظری در بین مراجع نیست. در واقع اگر مفسدهانگیز نباشد٬ اشکالی ندارد». جنتی چندی پیش تاکید کرد که وزارتخانه زیر نظر وی «بر اساس نظر آیتالله خامنهای عمل میکند».
اما همه داستان، ممنوعیت آواز خواندن زنان بر صحنه کنسرتها نیست. آواز خواندن زنان حتی به شکل خصوصی و در محافل و مجالس شخصی هم از سوی برخی علمای شیعه تایید نمیشود. هرچند علی خامنهای٬ رهبر جمهوری اسلامی نظر خود را درباره آوازخوانی زنان چنین شرح داده بود که اگر صدای زن به صورت «غنا» نباشد و «گوش دادن به صدای او هم به قصد لذت و وو نباشد و مفسدهای هم بر آن لازم نگردد٬ اشکال ندارد و فرقی بین موارد فوق نیست»، با این حال، برخی دیگر از مراجع تقلید مانند آیتالله بهجت٬ علویگرگانی٬ مکارم شیرازی و به تازگی نوری همدانی آوازخوانی زنان را «حرام» دانستهاند.
صدای یواشکی زنان آواز خواندن زنان به عنوان یک مطالبه عمومی، حقی است که زنان ایران را وا داشته برای مطالبه آن دست به اعتراض بزنند. کمپین «صدای زن»، یک جلوه از این اعتراضهاست که در ابعاد اینترنت، کوشیده در میان تمام زنانی که گوش کردن به صدای همجنسان و رسانیدن صدای خود به گوش دیگران را حق خود میدانند، موج ایجاد کند. یکی از زنانی که صدایش را برای کمپین «صدای زن» فرستاده٬ یادداشتی کنار آن نوشته و گفته «همه آهنگهایی که منتشر شده٬ غمگین است. من سعی کردم آهنگی شاد بخوانم اما آهنگهای شاد ما هم از غم حرف میزنند».
او، وقتی صدایش در کمپین منتشر شد و با استقبال کاربران فیسبوک مواجه شد٬ برای مسیح علینژاد نوشت: «فکر نمیکردم مردم این همه کامنت بدهند. الان احساس قدرت بیشتری دارم چون قبلا فقط برای دل خودم میخواندم؛ اما الان فکر میکنم بیشتر شدن این زمزمهها به معنی اعتراض است. ویدیوی بعدی را از خیابان میفرستم؛ اگر کمی شجاعتر شوم».
در حالی که یک سوی موضوع آواز خواندن زنان در ایران، برگزاری کنسرت و حضور عمومی در صحنه موسیقی است، بسیاری از آنها این مطالبه را نه یک موضوع هنری که یک حق در راستای برابری جنسی و مبارزه با تبعیضهای ساختاری جامعه میدانند. به نظر میرسد از آن سو هم همینطور است: طیماههای گذشته انتقادات فراوانی از سوی طیف تندرو و محافظهکار جمهوری اسلامی در ارتباط با خوانندگی زنان صورت گرفته که تنها به اظهارنظر نمازجمعه ختم نشد.آبان ماه سال جاری تعدادی از نمایندگان مجلس نامهای خطاب به روحانی نوشته و در آن به فعالیتهای زنان در زمینه موسیقی اعتراض کردند.
حسین نقوی حسینی٬ سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته بود:«تکنوازی و خوانندگی زنان یکی از حرمتهایی است که در کشور شکسته شده و این موضوع ضد باورها و ارزشهای دینی مردم ایران است». وی همچنین بر لزوم پاسخگویی وزیر ارشاد و رییسجمهوری در این خصوص تاکید کرده بود.
در طی ماهها، نهادهای موازی و نیروی انتظامی چندین کنسرت را بر هم زدند و تنها به این شرط که زن همخوان یا نوازنده سن را ترک کند٬ اجازه ادامه یا برگزاری کنسرت را داده بودند. اگرچه طبق بیانیه وزارت ارشاد، «صدور مجوز همخوانی زن و مرد هیچگونه منع قانونی ندارد»؛ اما کنسرتها یکی پس از دیگری لغو میشوند و اعضای گروههای موسیقی مورد بازجویی قرار میگیرند.
صدای در نطفه خفه شده آزادی فعالان زنان و معترضان به ممنوعیت صدای زن، این شرایط را بخشی از همان جریان محدودکننده زنان در ایران میدانند که هر نوع حضور اجتماعی زن را محدود میکند.
مجید درخشانی، از استادان موسیقی ایران، معتقد است: «اگر شرایط زنان در ایران در همه چیز با مردان یکسان شود، این محدودیتها هم از بین میرود. شرایط زنان در ایران با مردان در هیچ چیز یکسان نیست.» خود او در یکی از کلیپهای گروه «ماه بانو» که سرپرستی آن را به عهده دارد٬ از تکخوانی مهدیه محمدخانی استفاده کرده و به دلیل «استفاده از خواننده زن در کنسرتهای خارج از ایران» گذرنامههای اعضای گروهش ضبط شده و اعضای «ماه بانو» احضار و بازجویی شدهاند. حالا یکی از ویدیوهای ارسالی برای کمپین «صدای زن» به زنی تعلق دارد که از حیاط دانشگاه تهران با صدایی لرزان در تاریکی شب شعری را برای همراهی با گروه «ماه بانو» میخواند که خود این گروه اجرا کرده بود. [2]
همزمان که مقاومت زنان ایرانی برای به دست آوردن حق آواز خواندن، در میان برخی از زنان غیرایرانی هم مورد توجه قرار گرفته و مثلا زنی افغان با فرستادن صدایش به صفحه آزادیهای یواشکی زنان، با زنان ایرانی همراهی کرده، خواننده
آذربایجانی هم که به همراه پدرش برای اجرای کنسرت به تهران آمده بود و از حضور او بر صحنه جلوگیری شد، به روی صحنه آمد و گفت: «این منم٬ صدای در نطفه خفه شده هزاران دختر آذربایجانی٬ اما این نطفه هم که باشد٬ رشد خواهد کرد و فرزندی از آن متولد خواهد شد٬ به اسم آزادی».مسیح علینژاد، میگوید: «رسانهای پرسید چرا از زنان درخواست کردهای تا در اعتراض به ممنوعیت صدای زنان آواز بخوانند. برایشان نوشتم حقیقت این است که وقتی به خاطر بلند شدن صدای اعتراض زنان این صفحه به حجاب اجباری حکومت ما در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی به من تجاوز کرد، در پاسخ شان آواز خواندم. آنها از آواز خواندن ما می ترسند و ما از ذهن تجاوزگرشان. ولی وقتی همه با هم باشیم صدای ما بلندتر خواهد شد و ترس آنها بیشتر.»
حالا، فایلهایی که صدای ممنوعه زنان را به همراه دارد٬ همچنان از شهرهای مختلف ایران به کمپین «صدای زن» میرسد. ترانههای اغلب آنها مربوط به خوانندگانیست که بیشتر از 40 سال قبل در پی ممنوعیت موسیقی٬ ایران را ترک کردهاند. تعدادی از صداها نیز به زنانی تعلق دارد که سالها کلاس آواز گذراندهاند اما به گفته علینژاد «میترسند که برایشان دردسر ایجاد شود.
از طرفی ناامید هستند و میگویند که البته آخرش هم نمیتوانیم در ایران
کنسرت برگزار کنیم». آخرین صدایی که به دست این کمپین رسیده٬ صدای دختری است که علینژاد آن را شبیه صدای «مرضیه» میداند. در یادداشت همراه این فایل صوتی نوشته شده بود: «فعلا میترسم که فیلمی بفرستم٬ این فقط صدای من است». تا دیروز صدای ممنوعهی زنان در زمزمههای لالاییوار به گوش میرسید؛ صداهایی که تنها برای «روضهخوانی» مجوز داشت. اما امروز با جستوجویی در یوتیوب یا شبکههای اجتماعی دیگر به صداهای کمنظیری از زنان برمیخوریم که بدون آنکه به دوربین یا تماشاگرانی خیره شده باشند٬ صدای خود را در دل مسجد «امام خمینی» اصفهان به گلو انداخته یا صدایشان به قمرالملوک وزیری تشبیه شده است. حنجرههایی که سوزناک٬ ممنوعیت را زمزمه میکنند؛ همان طور که قمرالملوک وزیری صدایش را به طنین میانداخت که «مرا هیچ گنه نیست به جز آنکه زنم/ زین گناه است که تا زندهام اندر کفنم»
ماده ۱: همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
ماده ۲: عدم تبعیض هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز، خصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هرعقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد. گواه این کشور مستقل، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده باشد.
در پایان جلسه بحث آزاد :شادی در ایرانادامه پیدا کرد.این جلسه مشترک ساعت۲۲ به وقت اروپای مرکزی بعد از پرسش و پاسخ و هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان حقوق بشر، به پایان رسید.
مسئول جلسه: علی شعبانزاده / منشی جلسه: مرضیه بردبار
گزارش جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع ازحقوق پیروان ادیان مورخ ۱۲آگوست ۲۰۱۸
حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی
جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع ازحقوق پیروان ادیان، درروزپنجشنبه مورخ ۱۲آگوست ۲۰۱۸ساعت۱۷:۰۰به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان ،سخنرانان وتنی چندازفعالان کانون دفاع ازحقوق بشردرایران دراتاق پالتاک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان برگزارگردید. دراین جلسه سخنرانان به زیبایی به مسائل مطرح درجلسه پرداختند که علاقه مندان میتوانند ازفایلهای ضبط شده زیرشنوا باشند. حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع پیروان سایر ادیان در ایران , اسیر یا تابع قانون سخنرانی نمودند
رأی موافق شورای تشخیص مصلحت به حضور سپنتانیکنام در شورای شهر یزد دست کم به طور موقت نقطه پایانی بر بحث و جدلی گذاشت که از سال پیش به این سو پیرامون حضور نمایندگان غیرمسلمان در نهادهای انتخابی محلی در گرفته بود.دخالت غیرقانونی شورای نگهبان در انتخابات محلی و محروم کردن یک نماینده زرتشتی به دلیل باورهایدینیاش از درکی حکایتمیکند که در نهادهای قدرتمند حکومت پیرامون جایگاه و حقوق اقلیتها در ایران وجود دارد. نامه شورای نگهبان در رد مصوبه مجلس در این باره و تأکید بر اینکه «اقلیتهای دینینمیتوانند با عضویتدر شوراهای شهر و روستاها برای جامعه اکثریت مسلمان تصمیم بگیرند» به خوبی نشان میدهد که برای این نهاد تبعیض آشکار میان شهروندان بر پایه دین و محروم کردن آنها از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن امری طبیعی است. این برخورد نشان میدهد دغدغه اصلی و مرکزی فقها و حقوقدانان شورای نگهبان نظارت بر «اسلامی» (شیعه) بودن امور به هر قیمتی است و شهروندی به مفهوم مدرن آن جایی در فرهنگ آنها ندارد. برای آنها سپنتانیکنام پیش از آنکه نماینده منتخب مردم یزد و شهروند ایران باشد، زرتشتی است و همین برای محروم کردن او از حق انتخاب شدن کافی است. این سیاستتبعیضآمیز به شکل پررنگتر در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری هم وجود دارد و در عمل سبب تهی شدن آنها از محتوای دمکراتیک شود.دو تحول متناقض در جامعه ایران : چهار دهه پس از استقرار حکومت دینی جامعه ایران شاهد دو تحول بسیار متفاوت است. تحول نخست به پویایی درونی جامعه ایران و تنوع و کثرت هویتی روزافزون آن در متن تجربه دشوار و پرتنش کشوری با حکومت دینی مربوط میشود. در کنار اقلیتهای مذهبی تاریخی در ایران، گسترش اشکال گوناگون دینداری و دینگریزی در جامعه نوعی واگرایی هویتهای دینی را هم در پی آورده است. این تنوع هویتی در بستر جامعهای شکل گرفته که در آن مطالبات مدنی و خواست احترام به شهروندان و حقوق انسانی آنها از جمله آزادی مذهب و اشکال دینداری (و یا بیدینی) و مخالفت با اجبارهای دینی هر روز از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند. در برابر این روند مهم و معنادار جامعهشناسانه و پویایی عرصه مدنی بخش پر قدرت حکومت اسلامی قرار دارد که به دنبال پررنگتر کردن مرزبندیهای دینی و هویتی و تحمیلیک دین حداکثری به همگان است. دست اندرکاران اصلی حکومت به جای درک تحول اساسی که در جامعه ایران شکل گرفته و بازشناسی این هوشیاری جمعی جدید و پذیرش تنوع هویتی با سماجت مثالزدنی با کثراتگرایی هویتی و تن دادن به حقوق شهروندی برای همه ایرانیان سر ناسازگاری دارند. تبعیضها و محدودیتهای آشکار و پنهان، رسمی و غیررسمی برای اقلیتهای دینی و سایر گروههای دگراندیش جامعه بخشی از این مقاومت کورهویتی است.بازتر شدن روز افزون جامعه ایران و در برابر بسته ماندن حکومت دینی و تلاش آن برای تحمیل خوانشی مذهبی خاص به یکی از نمادیترین بحرانهای کنونی کشور تبدیل شده است. چرا که این دو روند متناقض
و بسته ماندن حکومت شکاف میان جامعه مدنی و نهادهای رسمی را باز هم بیشتر میکنند و امکان دیالوگ اجتماعی و بهبود تبعیضهای پرشمار کنونی ناممکن میشود.
خانم فاطمه عروجی با موضوع تفسیر ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر در قیاس با قانون اساسی سخنرانی نمودند .
اعلامیه جهانی حقوق بشر یک پیمان بین المللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ١٠ دسامبر ١٩۴٨ در سی ماده در پاریس به تصویب رسیده است.این اعلامیه نتیجه مستقیم جنگ جهانی دوم بوده و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسانها مستحق آن هستند را به صورت جهانی بیان می دارد، در نتیجه حقوق بشر به حقوقی گفته می شود که همگان در همه زمان ها و مکان ها ازآن برخوردارند.ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشرهیچکس نمی بایست مورد شکنجه یا بی رحمی و آزار ،یا تحت مجازات غیر انسانی یا رفتاری قرار گیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.ممنوعیت شکنجه یکی از مهمترین اجزا حقوق بشر است که بدون اما و اگر می بایستی رعایت شود و هیچگونه سازشی را نمیپذیرد،واین صرفنظر از آن است که مهم پیش از آن چه تخلف یا جنایتی را مرتکب شده باشد.با این حال ،این یک واقعیت غم انگیز است که در بسیاری از نقاط جهان هنوز شکنجه رواج دارد.شکنجه یکی از خشن ترین و غیر اخلاقی ترین رفتارها و کیفرهاست که به گونه ای سامانمند به اجرا در می آید تا قربانی را در هم بشکند و روح پیکر او را نابود سازد.از آن جا که بسیاری از دولت ها نمی توانند آشکارا شکنجه کنند.امروزه به روش هایی متوسل می شوند که اثبات آن بسیار دشوار است، ،مانند
شکنجه های روانی ،تجاوز جنسی و شوک الکتریکی و غیره . و اما در اصل ماده ٣٨ و ٣٩ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر ممنوعیت شکنجه تایید شده و هر گونه شکنجه اعم از جنسی و یا روحی و هر طریقی ممنوع اعلام شده.اصل ٣٨قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران :هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرارویا کسب اطلاع ممنون است.اجبار شخص به شهادت ،اقراریا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت ،اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.
آقای محمد آفتابی با موضوع نگاهی به وضعیت دراویش گنابادی در ماه گذشته سخنرانی نمودند
از نیمهشب ۱۴ بهمنماه سال گذشته حضور پر تعداد نیروهای امنیتی و انتظامی در اطراف منزل دکتر نور علی تابنده با واکنش منفی سایر دراویش مواجه شد، دراویش گنابادی در حمایت از قطب خود تجمعاتی اطراف منزل دکتر تابنده تشکیل دادند، این تجمعات با دخالت نیروهای انتظامی و لباس شخصی به خشونت کشیده شد و صدها تن زخمی و بازداشت شدند؛ این در حالی بود که پیشتر در شامگاه چهارشنبه مورخ ۴ بهمنماه نیز مأمورین امنیتی در اقدامى مشابه در همین مکان حضور یافتند که موجى از نگرانىها در میان دراویش را رقم زده بود.در حالی که مسئولان قضایی و انتظامی در ابتدا تعداد بازداشت شدگان را ۳۰۰ تن اعلام کرده بودند، کمیته پیگیری دراویش زندانی لیستی از مشخصات ۳۲۴ تن از بازداشت شدگان را منتشر کرد. این منبع تعداد بازداشتی ها را بسیار بیشتر از این رقم برآورد کرده بود.به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از مجذوبان نور، مریم فرسیابی، درویش گنابادی محبوس در زندان قرچک ورامین توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران با ریاست قاضی صلواتی به ۶ ماه حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. خانم فرسیابی یکم اسفندماه ۱۳۹۶ در جریان موسوم به حوادث گلستان هفتمهمراه با همسرش محمد کریمایی و صدها درویش دیگر بازداشت شده است. این درویش زندانی در حادثه موسوم به گلستان هفتم مورد ضرب و شتم قرار گرفت، این ضرب و شتم در حدی بود که وی دچار شکستگی دست و دررفتگی فک و مهرهای کمر شده بود. چندی پیش نیز محمد کریمایی همسر خانم فرسیابی توسط دادگاه انقلاب تهران به ۷ سال زندان تعزیری محکوم شده است. لازم به ذکر است که مریم فرسیابی همراه با سایر زنان درویش محبوس در زندان قرچک از تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۹۷ در اعتراض به حملهخشونتبار ماموران گارد ویژه این زندان به آنها دست به اعتصاب غذا زده بودند و در تاریخ ۹ تیرماه ۱۳۹۷ پس از گذشت ۱۶ روز با انتشار نامهای به اعتصاب غذای خود پایان دادند.روز سهشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۷ جعفری دولتآبادی دادستان تهران در خصوص پرونده دراویش زندانی از صدور ۳۳۰ فقره حکم از سوی شعب دادگاه انقلاب اسلامی خبر داد و در ادامه گفت: “در مورد بیست و پنج نفر از متهمانی که با حاضر نشدن در جلسه دادگاه، به عمد تلاش میکردند مانع محاکمه شوند، دادگاه با ابلاغ واقعی وقت رسیدگی به متهمان، طبق مقررات دادرسی کیفری اتخاذ تصمیم نمود و حکم به نحو حضوری صادر گردید”.به گزارش حقوق بشر در ایران , هفت درویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ از شرکت در جلسات محاکمه دادگاه انقلاب خودداری کرده و گفتهاند: قضات دادگاه انقلاب هنگام محاکمه درویشان گنابادی مانند بازیگرانی که نمایشنامهای را از بر کردهاند، هر بار حرفهای تکراری میزنند و تنها خواستشان از حضور ما در دادگاه، تحقیر شخصیت و تقتیش عقیدهی ما است. احمد ایرانیخواه، سعید دوراندیش، وحید خموشی، علی خموشی، رضا سیگارچی و حمید رشیدی گفتهاند: نمایشی که به اسم محاکمه در دادگاه انقلاب برگزار میشود یک مونولوگ کسلکننده است با محتوای تحقیر درویشانگنابادی که تنها بازیگر آن شخص قاضی است و درویشان باید مانند یک تماشاگر روی صندلی متهم بنشینند و سکوت کنند و سرآخر با هفت سال حکم و ده سال حکم و تبعید و شلاق بیرون بروند، بدون اینکه حق دفاع و حق وکیل داشته باشند.
بحث آزاد با حضور مهمان ویژه فعال مدنی آقای زرتشت اسماعیل احمدی راغب پیرامون موضوع اعتراض های اخیر حق خواهی یا اغتشاش ؟سخنرانی نمودند و به نکات و موارد بسیار مهمی در راستای موضوع مورد بحث صحبت و تبادل نظر با حضور آقایان منوچهر شفائی , حمیدرضا تقی پور و تعدادی دیگر از اعضا و حاضرین در جلسه قرار گرفت .
گزارش جلسه کمیته اقوام و ملل ایران در ۱۸ آگوست ۲۰۱۸
کاوه شیخ محمدی
جلسه مرداد ماه اعضای کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی در تاریخ 18 آگوست برابر با 27 مرداد ماه از ساعت 17 در اتاق پالتاک به مسئولیت آقای کاوه شیخ محمدی و صدا برداری آقای احسان زندی لک برگذارشد که با توجه به استقبال و حضور همکاران و میهمانان از اروپا، ایران و سایر کشورها بمدت 4 ساعت ادامه یافت از جمله حاضرین در این جلسه: خانمها و آقایان فاطمه ورمرزیار، معصومه توکلی، جعفری، جهانگیر گلزار، شفائی، شهریار ایازی، سید اشکان حسینی، محمد ابوطالبی، احسان حیاک، امیر ابطحی، محسن سیاحی، سالار قربانی و میهمانانی از شبکه اجتماعی پالتاک از اقوام مختلف ایرانی شرکت داشتند که همین تفاوت ها، تبادل نظر و مشارکت اقراد متفاوت با عقاید مختلف به جذابیت این جلسه جلوه ای دیگر بخشیده بود، زیرا که هریک از آنان نماینده یکی از اقوام و ملل در ایران بودند که با گویش زیبائی که بیانگر زادگاه هر یک ازآنها بود در جلسه گفتمان فعال داشتند.این گردهمایی با ارائه گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی در یکماه گذشته از سوی آقای امیر ابطحی شروع بکار کرد که ایشان در آغاز گفتند:
با سلام و درود به شما صاحبنظران و همکاران گرامی و با تشکر از فرصتی که در اختیار من است گزیده اخبار ماه جاری در محدوده نقض حقوق اقوام ایرانی را خدمتتان گزارش می نمایم همراه با این توضیح که متاسفانه خبرهای مربوط به نقض حقوق جامعه ایران بسیار است و زمان ما اندک .در ابتدا باید عرض کنم که متاسفانه ۲۲مرداد ماه مسلم شیری پس از ۹سال زجر و شکنجه، علیرغم مخالفت های بسیار از طرف جوامع و نهاد های بین المللی و حقوق بشری توسط مسئولین زندان مرکزی اردبیل اعدام شد.
گفتنی است مسلم شیری قبل از اعدام بارها به مدت چند روز و بعضا تا یک ماه در قرنطینه بیرونی زندان به صورت انفرادی زندانی و مورد شکنجه قرار گرفته بود که در اثر این شکنجهها دچار عدم تعادل روحی و روانی شده بود یاد آور میشوم که هم اینک در زندان مرکزی اردبیل حداقل ۱۰۰ زندانی محکوم به اعدام وجود دارد..
در خبرها بود که سهشنبه شب ۱۶مرداد ماه؛ ساعت ۲۲:۴۵ یعنی دقیقا زمان خاموشی و خواب و استراحت زندانیان، ماموران زندان همراه با ماموران اطلاعات به سالن ۲۱بند 7، که محل استقرار زندانیان عقیدتی سیاسی اهل سنت هست حمله کردند، هنگام حمله، زندانیان را با سر و صدا از خواب بیدار و مورد ضرب و شتم قرار داده وآنها را از سلول هایشان بیرون کشیدند.ماموران همه زندانیان را با باتوم مورد حمله وحشیانه قرار داده، بطوری که سر و دست عدهای شکسته و حتی در این حملات و ضرب شتم ها، انگشتان دست و پای تعدادیی از زندانیان شکسته وحتی دندان یکی از زندانیان در اثر ضربات باتوم شکسته است.کجای دنیا، کجای اعلامیه حقوق بشر یا اصلا کجای قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی این اجازه را به دولت و ماموران و زندان بان میدهد که همچین جنایات وحشتناکی را در حق زندانی مرتکب شوند، ما نمیگویم زندانی سیاسی یا زندانی اهل سنت یا زندانی معمولی، بر اساس قانون کسی حق ندارد حتی با دزد و قاتل هم همچین رفتاری رامرتکب شود.طرف مجرم است؟ خب به جرمش رسیدگی کنید. محیط زندان به اندازه کافی براییه مجرم فضای بدی هست که تنبه شود، و کتک زدن معنا و مفهومی ندارد.
با کتک زدن مشکلات زندانیان حل نخواهد گشت. با کتک زدن مجرم اصلاح نخواهد شد.
دولت جمهوری اسلامی بر اساس کدام تجربه به این نتیجه رسیده است که کتک زدن مجرم، باعث اصلاح وی میشود؟
۱۹مرداد ماه نیز تماشاچیان و طرفداران تیمهای تراکتورسازی تبریز و استقلال تهـران در ورزشگاه آزادی شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده و در برخی قسمتهای ورزشگاه با نیروی انتظامی و نیروی ویژه درگیر شدند و در جریان مسابقه بین پرسپولیس و استقلال اهواز ؛ میان تماشاچیانبا نیروهای انتظامی و یگانهای ضدشورش درگیریهایی رخ داده است، که در جریان این دیگیری ها مردم به نیروهای ضد شورش حمله کرده و عده ای از آنها را مجروح کردند. که ماموران مجروح شده را جهت بستری به وسیله آمبولانس از ورشگاه خارج کرده اند، البته طی روز های بعد از این واقعه تعداد بسیاری از تماشگران مسابقه فوتبال بازداشت شدند، لازم به ذکر است که طبق قوانین فیفا، حضور نیروهای امنیتی در ورزشگاه ممنوع می باشد.قبل مرور خبر بعد با کسب اجازه از شما لازم میدانم مواد 18 و 19 منشور حقوق بشر و اصولی چند از قانون اساسی را از این تریبون قرائت نمایم تا بهتر بتوانبم با میزان نقض حقوق شهروندان در ایران آشنا شویم:
ماده 18: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس میتواند از این حقوق منفرداً یا مجتمعاً بطور خصوصی یا بطور عمومی برخوردار باشد.مادهٔ 19: هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن بتمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.اصل 13 قانون اساسی جمهموری اسلامی: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل می کننداصل 14: دولت جمهوری اسلامی ایران ومسلمانان موظف اند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه وقسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند، این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه نکنند.اصل 23: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ یک را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد. »ووووودادگاه انقلاب بوشهر برای ۱۲ تن از شهروندان مسیحی در بوشهر به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق تشکیل کلیساهای خانگی در مجموع ۱۲ سال حکم صادر کرده است. در بین این شهروندان مسیحی یک نوکیش مسیحی به نام شاپور جوزی به همراه همسرش پرستو ظریف طاش در میان متهمان هستند.همانطور که ملاحضه می فرمایید تمام قوانین جمهوری اسلامی فقط بر روی کاغذ نوشته شده و عملا به هیچ دردی نخورده و هیجا اجرا نمیشود، مگر جایی که پای منفعت نظام در میان باشد.
در کشوری که قاضی هایی همچون سعید مرتظوی قضاوت کنند، بیش از این انتظاری نیست. در این کشور قاضی یعنی حکم حکومتی، یعنی زور و ظلم.
در حوزۀ کولبران نیز نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی،شامگاه ۲۳ مرداد ۱۳۹۷، جمعی از کولبران را در مرز بیوران سردشت بە رگبار بستند و دو تن از این افراد را نیز به شدتزخمی کردند.
در این حادثه دو کولبر بە نامهای «ریبوار خضرپور» از اهالی روستای میرشیخحیدر و «محمد حمزهپور» زخمی شدند.
وضعیت کولبران وخیم گزارش شده و جهت رسیدگی پزشکی به مراکز درمانی سردشت منتقل شدند.
چند ماه پیش کولبران در اقدامی هماهنگ دست به اعتصاب زدند و مغازه ها را تعطیل کرده، و به طور نمادین در جلوی مغازه هایشان سفره های خالی پهن کردند که طبق معمول صدایشان به جایی نرسید.
نژاد شهیدی معاون فرمانداری بانه عوامل خارجی را به عنوان تحریک کننده کاسبکاران و مغازه داران معرفی کرد.
چندی پیش طرح حمایتی از کولبرها به مجلس ارائه شد، که همانند دیگر طرح های درخشان دولت جمهوری اسلامی به ثمر ننشست.
از دیگر موضوعاتی که دررسانه های مرداد ماه بیشتر بدان پرداخته شده بود فاجعه احتمال اجرای حکم اعدام رامین حسین پناهی است که در آخرین خبر و بر اساس ارتباطی که وی با افراد خانواده داشته است انتقال شبانه و مخفیانه وی از زندان مرکزی سنندج به تهران است( بدون اطلاع خانواده و یا وکیل وی) و این گمانه شدت یافته که ممکن است احکم اعدام او به صورت مخفیانه و شبانه اجرا شود.
با انتقال رامین حسین پناهی، تمامی تلفن های زندان قطع شدە و حالت آمادە باش اعلام شدە است. این همه ترس و محافظه کاری برای انتقال یک زندانی چه دلیلی میتواند داشته باشد، خدا میداند و مسولین دولت.
رامین حسین پناهی پس از بازداشت دائما مورد آزار و شکنجه قرار گرفته و بر اثر این شکنجه ها، دچار مشکلات جسمی و روحی شدیدی شده است و این آزار و اذیت ها تنها شامل حال رامین نشده است، بلکه مسولان دولت ایران، پدر و مادر پیر وی را نیز مورد آزار و اذیت قرار داده اند. از جمله اینکه در این وضعیت گرما و سختی راه، اینها مجبور هستد برای دیدن فرزند خویش، کیلومترها راه را طی کنند، که معلوم نیست به ایشان اجازه ملاقات دهند یا خیر.
طی تماسی که به تازگی خود رامین حسین پناهی با خانواده ش داشته است، خبر از احتمال اجرای حکم اعدامش خود را داده که این حکم به زودی اجرا میشود. در ضمن رامین حسین پناهی بیش از یک سال از خدمات رسیدگی پزشکی محروم بوده.
خوانندگان گرامی بعلت کثرت اخبار موارد نقض حقوق اقوام و ملل در ایران خلاصه ای از آنرا در این گزارش درج کرده ایم و از علاقمندان دعوت می کنیم برای دریافت اخبار به بخش صدا وتصویر در سایت کانون، از طریق در لینک زیر مراجعه فرمائید:
http://seda-tasvir.bashariyat.org/
در بخش دوم جلسه آقای کاوه شیخ محمدی به بررسی ماده هفتم اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته و مقایسه ای داشتند با اصول موازی آن در با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .کاوه شیخ محمدی در ابتدا اظهار داشت:دوستان گرامی قبل از اینکه شروع کنم لازم میدانم دو نکته را روشن کنم.1- هرگاه شخصی از واژه قوم یا ملت استفاده می کنند عده ای طبق عقاید خود به مخالفت یا موافقت با یکی از دو واژه می پردازند که اینجانب تنها واقعیت موجود یعنی وجود داشتن یک جامعه انسانی با فرهنگ خود که طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر دارای حقوق اولیه است برایم مهم است. نه قومیت یا ملیت.2- در این تطبیق اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی ایران جهت بررسی تبعیض به کرات باید از واژه شیعه اثنا عشری استفاده کنم که خدای ناکرده حَمل بر بی احترامی نباشد. در کمال احترام به مذهب تشیع و همه مذاهب ایران و جهان.
دررابطه با تبعیض ما می توانیم در به موارد متعددی از جمله حقوق زنان، کودکان، هنرمندان، کارگران، دانشجویان، افراد تراجنسی و هم جنس خواه، پناهندگان و مهاجران در ایران ،حقابه ها، حیوانات و جنگلها نیز بپردازیم ولی بعلت ضیق وقت در این جلسه فعلا به دو مورد اقوام وملل و مذاهب در ایران اشاره می کنیم.جامعه ایران از اقلیتها و گروههای متنوع قومی، مذهبی، دینی و همچنین از سه جنس مذکر، مونث و تراجنسی تشکیل شده است، در واقع میتوان ایران را یک جامعه متکثر اقوام وملل و مذاهب و ادیان شناخت. گوناگونی اقوام و مذاهب در طول تاریخ منشاء طبقه بندی،اختلافات و تبعیضات بسیاری بین مردم بوده است، اما حاکمان سنتی و غیر انتخابی برای تامین منافع و بقای نظام خود حاضر به دست کشیدن از این مردمان نبوده اند و با عنوانهای تعهد به ملت و دین و مذهب رسمی واحد، آنها را طبق قوانین مصوبه خود به استثمار پیدا و پنهان می کِشند که این خود در اثر گذشت زمان باعث بروز اختلاف و مقاومت از جانب این مردمان خواهد شد. خصوصا زمانی که مورد تبعیض دینی، فرهنگی و اقتصادی واقع می شوند کما اینکه در سیستم جمهوری اسلامی ایران مردمی که اصالتا دارای زبان و مذهب رسمیِ تاکید شده قانون اساسی هم هستند در موارد بسیاری مانند همان اقوام و مذاهب دیگر مورد ظلم واقع می شوند و در کل مردم بر اساس اصل 91 قانون اساسی ایران طبق نظارت استصوابی به خودی و غیر خودی دسته بندی خواهند شد . حال می بینیم در ایران تا کنون در زمان های مختلف تبعیضات، با تغییر حکومتها، اَشکال خود را حفظ ولی با تغییرات سلیقه ای در نگرش روبرو شده است و ماهیت تبعیض به بطور مشخص از سال 1305 خورشیدی تاکنون در سال 1397 به قوت خود باقی مانده است. حال بپردازیم به نگرش اعلامیه جهانی حقوق بشر،مادهء ٧ میثاق جهانی حقوق بشر تصریح می کند:
همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بی هیچ تبعیضی از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلا میهء حاضر باشد، و بر ضد هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید، از حمایت یکسان قانون بهره مند گردند.حال آنچه که ما بررسی می کنیم تبعیضات ناروا در چشم پوشی از ملتها و مذاهب در قانون اساسی ایران است. همچنین سایر ابعاد سیاسی- مدنی- فرهنگی- اجتماعی- تبعیضات ناروا علیه گوناگونی فرهنگی را میتوان درقوانین و طول زمان در تاریخ تحولات ایران پیدا کرد. اقوام و ملل در مواردی اقلیت مذهبی نیزمحسوب می شوند، نظیر کردها، ترکمنها ، بلوچ ها،عربها و حتی بخشی از فارسها و ترک های آذری که غیر مذهب رسمی کشور هستند، و از هر دوجهت در معرض تبعیض قرار دارند، درنتیجه با تبعیض مضاعف روبرو هستند.از آنجا که ساختار قانون اساسی در ایران سابقه زیادی ندارد و اولین قانون اساسی ایران مربوط به سال 1285 شمسی است که بدنبال انقلاب مشروطیت تصویب شده و بلافاصله بعد ا ز تصویب دست خوش تغییر شده و در هیچ دوره ای به خوبی اجرا نگردیده است، مردم ایران با اهمیت حقیقی قانون اساسی آشنا نبوده و در حال و هوایی انقلابی ناشی از سرنگونی سلسله پادشاهی چندین هزار ساله شادمان از عبور از حکومت خانوادگی به آزادی، ابزارهای حقوقی محافظت از آزادی و تامین برابری را در نظر نگرفتند.قانون اساسی فعلی ایران در تاریخ 12 فروردین 1358 از طریق رفراندم به تصویب مردم رسید. این قانون تامین آزادیهای مشروع، عدالت، برابری و رفع تبعیض از آحاد مردم را در بخشهایی از اصول سوم،نوزدهم و بیستم پذیرفته است، اما همه حقوق
ناشی از این قانون منوط به رعایت و پیروی از مذهب رسمی کشور یعنی شیعه 12 امامی شده است.ضرورت انطباق همه قوانین با مقررات اسلامی که در اصل چهارم قانون اساسی برای همیشه و پذیرش اصل ولایت فقیه و رهبری فقیه درکشور از یک طرف و تاکید بر اشتراک زبان و خط فارسی، تمرکز قدرت سیاسی در اختیار ولایت فقیه و نیروهای تحت امر او، از طرفی دیگر. جامعه متکثر ایران را با تبعیضات و نابرابریهای مختلفی از جمله تبعیضات مذهبی و اتنیکی روبرو ساخته است، که به بررسی آن می پردازیم.
تبعیض نسبت به پیروان دینی ومذهبی در قانون اساسی: از آنجا که قانون اساسی ایران بر اساس باور مندی و یا غیر باورمندی به مذهب شیعه دوازده امامی در دین اسلام به عنوان آیین اکثریت مردم ایران تدوین شده است، وبه نحوی که در مقدمه ،اصول اول، دوم و دوازدهم آن می بینیم، این قانون نه تنها حاوی مهمترین و شدیترین تبعیضات ناروا نسبت به پیروان مذهبی است، بلکه برای برخورداری از همه حقوق و آزادیهای مشروع الزاما باید از مذهب رسمی تبعیت محض داشته باشی. اصل13 قانون اساسی، برخی اقلیتها مانند مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان و مسلمانان پیرو سایر مذاهب اسلامی صرفا در حد رعایت قواعد مذهب و یا دین خود، منحصرا در باره احوال شخصی آزاد هستند، در اینصورت همه باورمندان به شیعه دوازده امامی را در جایگاه برتری از سایرین قرار داده هرچند برای آنها نیز تبعیت از اصل ولایت مطلقه فقیه را مقرر ساخته که همه انها را با تبعیض روبرو می کند. حال به این ماده قانونی توجه کنیم: ماده 500 قانون مجازات اسلامی ایرانمی گوید که:” از آنجاییکه کلیت نظام سیاسی ایران بر اساس باور مذهبی شیعه می باشد، هر نوع فعالیت تبلیغی سایرادیان و مذاهب به منزله نفی مذهی تشیع است، بنابراین فعالیت تبلیغی علیه نظام جرم محسوب میگردد.” این موضوع در تمام پرونده های زندانیان عقیدتی نظیر بهاییان، دراویش، نوکیشان مسیحی،یارسان و اهل تسنن دیده میشود. به این ترتیب هرنوع فعالیت مذهبی مغایر با مذهب رسمی به شدت منع و سرکوب میگردد. بخشی از این موارد بصورت زیر است :منع دسترسی به تمامی مناسب سیاسی و مدیریتی و قضایی در تمامی سطوح آن. بطور مثال اصل 115 حق نامزد شدن را صرفا برای افراد مذهبی و سیاسی قائل شده است. همچنین اصل یکصدو بیست یکم در باره سوگند قانون اساسی رئیس جمهور بخصوص آن بخش که او را پاسدار مذهب رسمی معرفی میکند. از طرفی دیگرعضویت مجلس خبرگان، برای سایر ادیان و مذاهب ،وجود ندارد( اصل 64).مشاغل قضایی برای همه اقلیت های مذهبی منع حقوقی در قانون اساسی دارد، چون در اصل 61 تمامی اعمال قوه قضاییه را طبق مقررات اسلامی مجاز دانسته، انتخاب قاضی نیز بخشی از همین روند را در بر میگیرد که در عمل مانع تصدی تمامی مشاغل قضایی برای همه اقلیتها شده است.اصول 12 و 13 قانون اساسی با عدم رسمیت همه باورها به استثنای مذهب اکثریت شیعه درعمل، حق برخورداری از پرستشگاه مذهبی و برگزاری آیین های مذهبی و تبلیغ مسالمت آمیز را از پیروان سایر مذاهب و آیین ها را به کلی سلب کرده است. این امر سبب تخریب تمامی اماکن مورد احترام آیین بهائیت، برخی از مکانهای مقدس زرتشتیان، تخریب عبادگاههای اهل حق یارسان،تخریب حسینه دروایش در قم و بروجرد، عدم صدور مجوز احداث مسجد برای اهل تسنن در تهران و سایر شهرستانها، ازجمله این تبعضات است.تبعیضات ناروا نسبت به مذاهب گوناگون بخصوص غیر مسلمانان در قانون اساسی وارجاع همه امور به موازین شرعی در قانون، سبب ایجاد ساختار عدم معاشرت و در نتیجه نادیده گرفتن غیر مسلمانان به عنوان کافران به دلیل نجس پنداشتن کافران در اسلام شده است.حال برای نشان دادن هدفدار بودن خشونت علیه سایر آیین ها و اندیشه ها، کافی است به ماده 513 قانون مجازات اسلامی بعنوان نمونه توجه کنیم. این قانون می گوید:” هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیای عظام یا ائمهی طاهرین یا حضرت صدیقهی طاهره اهانت نماید اگر مشمول حکم سلبالنبی باشد اعدام میشود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.”
تبعیض نسبت به اقوام و ملل در قانون اساسیمهمترین تبعیضی که نسبت به اقوام و ملتها که هر یک دارای زبان،ادبیات مکتوب، ریشه وسابقه تاریخی هستند، در اصل 15 قانون اساسی ایران وجود دارد، بموجب این اصل زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی شناخته شده است. با این اصل نوشتن و آموزش زبان و فرهنگ و ادبیات سایر اقوام پذیرفته نشده است فقط بصورت ویترینی و نمایشی هم اکنون در تبریز و سنندج زبانهای ترکی و کوردی بصورتی نخ نما برای چندین دانشجو تدریس می شود که در صورت فارغ اتحصیلی از آن دانشجویان در مدارس و نهادها استفاده نمی شود. چون بستری برای آنها وجود ندارد.تسلط زبان فارسی و عدم توجه به زبان های اقوام وملل، به تدریج تضعیف و نابودی ادبیات، فرهنگ و موسیقی این زبانها را در پی داشته است.زبان فارسی زبان ادرات دولتی و دادگاهها و دادگستری است. نوشتن و صحبت کردن به زبان فارسی برای ساکنین مناطق قومی به آسانی و روانی ساکنین مناطق فارسی زبان نیست، بنابراین به دلیل عدم استفاده از مترجم در دادگاهها و در ادارات دولتی حقوق مردم مناطق قومی امکان تضییع بیشتر دارد و اگر فرد تجربه یا تحصیلات عالی نداشته باشد زبان اداری این ادارات را خوب متوجه نمی شود. عدم رواج رسمی زبانهای محلی در مناطق قومی ایران یکی از عوامل توسعه نیافتگی مناطق قومی ایران محسوب می شود.تسلط زبان فارسی در سالیان متمادی نوعی ناسیونالیسم فرهنگی در ایران ایجاد کرده که به تدریج زبانهای بومی و قومی را نادیده گرفته و به زبان فارسی منزلت برتر داده و موقعیت نابرابر برای اقوام و ملل ایران ایجاد کره است.اگر چه ممکن است گفته شود آموزش زبان مادری میتواند مانع دست یابی کودکان در آینده به دانشگاههای فارسی زبان گردد، در پاسخ این ایراد، میتوان گفت آموزش زبان فارسی در ابتدای آموزش رسمی برای کودکی که زبان فارسی زبان مادری او نیست، اضطراب شدید، و عدم برابری در فراگیری در یک سیستم یک پارچه و سراسری در تمام کشور را برای کودکان بلوچ، عرب، ترکمن، کرد یا ترک که فارسی نمیداند را مهیا می کند. این نابرابری میتواند سبب باز ماندن از آموزش همه جانبه و ترک تحصیل در سالهای اولیه آموزش بشود و هرگز آنها را به دانشگاه نزدیک نکند. در حالیکه آمارها نشان از بالا بودن آمارهای بازماندگان از آموزش و تحصیل در مناطق قومی بیش از سایر مناطق دارند.از آنجاییکه خشونت رسمی به هر نوع عمل سازمان یافته و مستمری که به درد و رنج عده ای منجر میشود تعریف میگردد، الزام به فراگیری زبان غیر مادری در سنین اولیه آموزش رسمی سبب ایجاد رنج و بازماندن از تحصیل قبل از پایان دبیرستان را افزایش داده است. این مشکل در باره دختران بیش از پسران به ویژه در عشایر کوچ نشین بیشتر است.هنوز هم کودکانی در مناطق سیستان و بلوچستان هستند که در “کپر” مدرسه شان دایر میشود، مناطقی از عشایر خراسان شمالی که به نوشته رونامه خراسان شمالی کودکان در29 کانکس سیار بدون امکانات اولیه به مدرسه میروند، و یا سوختن دختران کورد مدرسه شین آباد در آذربایجان غربی در آتش ناشی از بخاری غیر استاندارد مدرسه، بخشی از ساختار تبعیض رسمی و سیستماتیک علیه کودکان مناطق اقوام و ملل است. همراهی نیروهای امنیتی، سپاه پاسداران و قوه قضاییه با ایدئولوژی بر آمده از اصول قانون اساسی، بخصوص اصل اسلامی بودن و حاکمیت ولایت فقیه از یک طرف و ادعای قانونی بودن همه اقدامات بر اساس اصول قانون اساسی، مخالفت با اشکال مختلفِ تبعیض را، ایستاده گی در مقابل نظام حکومتی تلقی می نماید.مجموع شرایط و تبعیضات نسبت به اقلیت های قومی و مذهبی که به انها اشاره کردیم جو حاکم بر اقلیت های مذهبی و قومی را امنیت محور ساخته است، چون هر نوع فعالیت مدنی، فرهنگی و مذهبی نظیر انجمن های محلی، کلاس های آموزشی برای اقوام و ملل و نظیر این ها را حاکمیت ایران در تضاد با امنیت کشورمی پندارد.این شرایط سرکوب شدید همه فعالین اتنیکی و مذهبی را با خود داشته، به نحوی که “زندگی روزمره” همه آنها را دشوار و متاثرازاین شرایط امنیتی ساخته است. درپایان میتوان گفت که قانون اساسی مبتنی بر تبعیضات در ایران، ساختار حقوقی ای برقرار کرده است که بصورت سیستماتیک دیده میشود. تبعیضات ناروا علیه مردمان ایران با پشتیبانی قانون اساسی در سراسر ایران در حال اجرا است. در نتیجه شرایط تبعیض آمیز به نهادینه شدن فرهنگ تبعیض و خشونت علیه وضعیت همه اقوام منجر شده است.در ادامه این نشست آقای احسان زندی لک حضور داشتند که بعنوان سخنران جلسه معرفی شده بودند و ایشان با تئجه به ” 12 آگوست روز جهانی جوانان” معضلات و مشکلات جوانان در ایران امروز را برشمرده، پایمال شدن حقوق انسانی جوانان و افق های تیره و تار آنها را برای حضر یاد آورشده گفتند:: در سال 1985 میلادی سازمان ملل متحدبرای اولین بار روجهانی جوان را گرامی داشت وزرای کنفرانس جهانی برای جوانان، 8 تا 12 اوت 1998 نشستی در لیسبون پایتخت پرتغال برگزار کردند که طی پیشنهادات لازم بمنظور به رسمیت شناختن روز جهانی جوانان تدوین شد. بدین صورت مجمع عمومی سازمان ملل متحد در روز 17 دسامر 1999 با تصویب قطع نامه ای روز 12 اوت را به عنوان روز جهانی جوانان به رسمیت شناخت.سرمایه هر کشور جوانان ان کشور است ایران بیش از 28 ملیون نفر جمعیت جوان را دارا است .جوان شاخصه های مشخصه ای را به همراه دارد پر انرژی بودن کنجکاو و پر تلاش، خستگی ناپذیر، علاقه مند به کسب تجربه وپیشرفت، وامید به اینده. جوانان در ایران هیچ هدف و امیدی به اینده ندارند چون به اون هدفشون نمیرسند و باعث سرخوردگی بیشتر میشود. نبود شغل، نبود امید، نبود رفاه، نبود امنیت شغلی، گرانی، مشکلات ازدواج، اعتیاد، طلاق، خودکشی داشته باشه آسایش فکری داشته باشه ازادی های اجتماعی داشته باشه. جوانان اجازه ندارند متینگ یا پارتی و یا دور هم جمع شوند و از اوقات خودشون به صورتی که راضی باشند استفاده کنند به صورت های گوناگونی سرکوب میشوند کنترل میشوند با سر رسیدن پلیس مواجه میشوند این به نوعی خدشه دار کردن روح اجتمایی جوانان است. مشخص نیست سرنوشت جوانان با این معضلات چه به لحاظ اقتصادی چه به لحاظ معیشتی چه به لحاظ ازادی های مدنی و فردی چه مسیری را میخواهد طی کند.نداشتن اینده دلخواه جوانان و دولتی که خواسته های قشر جوانان خود را نخواهد و نتواند بر اورده کند این خود باعث سردر گمی و نا امیدی بین جوانان میشود. در چنین شرایط مشقت باری تعداد افراد معتاد در کشور ایران از سال 1390 بیش از دو برابر شده است بسیاری از جمعیت 14 ملیونی معتاد و مصرف کننده موادمخدردر کشور ایران جوان هستند بنا بر گزارشات و امارهای دولتی سن اعتیاد در ایران به 13 سال رسیده است. بنا بر برسی های صورت گرفته اخیریک سوم جوانان 16 تا 25 ساله ایران خواهان ترک کشور برای رسیدن به شرایط بهتر زندگی هستند.حجم خروج نخبگان از کشور قابل تامل است طبق امار صندوق بین المللی پول ایران از نظر فرار مغزها در بین 91 کشور جهان مقام اول را از ان خود کرده است و سالانه تا 180 هزار نفر با تحصیلات عالیه از ایران مهاجرت میکنند. جوانان ایرانی میخواهند بدانند که چرا رژیم ایران ملیونها دلار در سیاست خارجی خود در خاورمیانه صرف میکند در حالی که جوانان ایرانی در فقر و انواع بحرانها دست و پا میزنند انها میخواهند بدانند که چرا این همه هزینه صرف سلاح وتامین مالی گروه های شیعی در سوریه، لبنان و یا حزب الله میشود در حالی بنا به اعترافات رسانه های حکومتی بیش از 50 ملیون ایرانی زیر خط فقر زندگی میکنند. جوانان کولبر کرد که بخاطر کرد بودن بخاطر سنی مذهب بودن مورد فشار و سرکوب در بعضی مواقع حتی با اجازه نیافتن تحصیل مواجه میشوند. نبودن شغل و مشکلات معیشتی این عزیزان که از طرف حکومت جمهوری اسلامی تحمیل میشود به این گونه شغل ها برای گذران روزگار روی می اورند که متاسفانه با شلیک مستقیم نیروهای حکومت روبرو میشوند که باعث کشته و زخمی شدن انان میشود.
مشکلات جوانان ایل ترک قشقاییدیدار فرماندار گچساران با جمعی از جوانان فعال فرهنگی ، اجتماعی سیاسی ایل ترک قشقایی در سالن کنفرانس فرمانداری گچساران در 4 اردیبهشت ماه برگزار شد در این دیدار جوانان قشقایی ضمن طرح برخی از مشکلات جوانان به موضوعاتی همچون تبعیض و بی عدالتی در اشتغال شهرستان، سرمایه گذاری، اسیبهای اجتمایی، بکارگیری و استفاده از نخبگان و تحصیل کردگان جوانان ترک قشقایی در مدیریت شهرستان و استان مشکلات شهروندان، روستاییان و عشایر ترک قشقایی اشاره و مطرح نمودند. گفتنی است انتقاد های تند جوانان ایل ترک قشقایی از بی عدالتی و تبعیض در بکارگیری نیروهای جوان در مجتمع پتروشیمی، شرکت بهره برداری نفت و گاز و ادارات که در این انتقادات و اعتراضات همراهی قابل تحسین اقای دکتر محمود کریمی چهره نام اشنا از بزرگان ایل ترک قشقایی با جوانان ایل را در این دیدار از نکات بارز این نشست بود. سودای اینده، جوانان روستایی و عشایر را راهی زندانها کرده مشکل تضادهای فرهنگی و تغیر هویت از ایلات عشایر و زندگی روستاییان غافل نمانده و گریبان گیر فرزندان این قشر شده است تحصیل و اینده نگری نسبت به نسل جوان کشور مسیر فرزندان را به شهرها کشانده و در قبال رشد و شکوفایی، هویت وفرهنگ. رخنه فرهنگ های اشتباه در هویت ها مشکلاتی چون افزایش جرم و جنایت به بار اورده درصدی از بوده و خواستار تغیر نگاه دولت به این خطه از کشور هستند همچنین معضلاتی چون بیکاری و اعتیاد مسائل و مشکلات استان با توجه به موقعیت جغرافیایی توجه به ظرفیت ها و قابلیتهای فراوانی که در جوانان وجود دارد، برسی مشکلات حوزه ورزش مسائل و مشکلات بانوان جوان و جایگاه شغلی انان را خواستار حل ریشه ای مشکلات هستند. همچنین شهروندان بلوچ همانند شهروندان کرد کشور ایران بخاطر مشکلات اقتصادی و نبود بسترهای شغلی مناسب جهت امرار معاش روی اوردن به شغل های کاذب برای گذران زندگی و مورد تیر اندازی بی ظابطه نیروهای انتظامی رژیم قرار میگیرند که منجرب کشته و زخمی شدن این عزیزان میگردد. جوانان عرب کشور ایران هم متاسفانه مشکلات مشابه همانند دیگر جوانان کشور ایران را دارند. شمار بسیاری از زندانی شدن جوانان با اتهامات سیاسی در زندان های ایران به سر میبرند اتهاماتی که به طور رایج علیه این زندانیان سیاسی جوان که از قانون مجازات اسلامی گرفته شده اند شامل اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور عضویت در گروه های مخالف سیاسی با هدف بر هم زدن امنیت کشور تبلیغ علیه نظام اهانت به رهبری جمهوری اسلامی اهانت به مقدسات اسلام میباشد بسیاری از انان به دلیل ارسال گزارش اطلاعاتی از موارد نقض حقوق بشر به گزارشگران ویژه سازمان ملل و مجامع بین المللی تحت فشار هستند. ارش صادقی، سعید شیرزاد، گلرخ ایرایی، اتنا دائمی، مجید اسدی و… از دیگر زندانیان در بند میباشند که اتهاماتی مشابه دارند. در اعتراضات مسالمت امیز دیماه که از طرف حکومت به خشونت کشیده شد تا کنون پاسخ خواسته جوانان با گلوله، باتون وشکنجه در زندانها و بازداشت گاه ها داده شده بیش از 40 تن از جوانان و نوجوانان در شهر های مختلف ایران تنها به دلیل اعتراض به پایه ای ترین حق خود توسط ماموران امنیتی کشته شدند.
بحث آزاددر خاتمه این جلسه نوبت به بحث آزاد رسید که موضوع آن حول محور “حقوق مردم خوزستان” بود و گهگاه بحث از حقوق اقوام ساکن در این استان خارج شده، به استانهای دیگر ایران هم کشیده می شد. آقای محسن سیاحی که خود برآمده از خوزستان بوده به همراه آقای شفائی که بمدت طولانی در خوزستان فعالیت و سکونت داشته اند از جمله افرادی بودند که در این بحث بصورت موشکافانه به تبین حقوق ضایع شده مردم در این خطه اشاره کردند که متاسفانه جملگی بیانگر شرایط ناگوار و پایمالی هدفمند حقوق بشر در این منطقه از ایران بود،
همچنین در اتاق پالتاک میهمانانی آگاه به مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی اقوام ایران که در استان های مختلف کشور زندگی میکنند ، حضور داشتند و در بحث آزاد به مشارکت و تبادل نظر پرداختند.
این جلسه بعد از چهار ساعت گفتگو در باره حقوق بنیادین بشر در جوامع مردمان مختلف ایران به کار خود پایان داد.
مجموعه این برنامه و دیگر برنامه های کانون دفاع از حقوق بشر در ایران بصورت صوتی از طریق آدرس زیر در دسترس عموم قرار دارد
. http://seda-tasvir.bashariyat.org/
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی هامبورگ در ماه یولی
جلال پورصادقی
این جلسه در تاریخ 29.07.2018 راس ساعت 12:30 به وقت اروپای مرکزی در شهر هامبورگ تشکیل گردید. حاضرین در جلسه خانم ها. دیانا بیگلری فرد، فائزه رضایی، سپیده کرامت بروجنی و آقایان جلال پورصادقی،جمشید سلیمانی و سید جمال سجادی نیا وچندی از مهمانان گرامی و مابقی دوستان در اتاق پالتاک می باشند.
با توجه به مشکلی پیش آمده برای خانم سحر فرهمند و عدم حضور ایشان جهت خواندن اخبار نقص حقوق بشر، مسئول جلسه سرکار خانم دیانا بیگلری فرد ضمن عرض خوش آمد گویی به حضار از آقای سید جمال الدین سجادی نیا جهت خواندن اخبار نقض حقوق بشر در تیرماه ۱۳۹۷ دعوت به عمل آوردند.
در بخش دوم برنامه مسئول جلسه از خانم فائزه رضایی با موضوع سخنرانی”بررسی ماده 23اعلامیه جهانی حقوق بشر(حق امنیت کار)و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران” دعوت به عمل آوردند گه متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد:
ماده 23 :حق امنیت کار: الف( هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد. ب( همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمایند. پ( هر کس که کار میکند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید. ت( هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند. ماده ٢٣ اعالمیه جهانی حقوق بشر تصریح میکند که هر انسانی حق دارد کار کند و کار خود را آزادانه انتخاب کند. شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خود خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد. این ماده شامل چهار بند است که به کار برابر، در برابر مزد برابر، دریافت پاداش منصفانه و تشکیل اتحادیه های صنفی تاکید میکند. دولت جمهوری اسالمی ایران بنا برماده ۱۱۱۷ قانون مدنی ایران، مردان می توانند مانع کار همسرانی شوند که اشتغالی برخالف مصالح و شئون خانوادگی دارند و این قانون بر خالف بند ۱ ماده ٢٣ قانون بین المللی کار است. ضعف قوانین ایران در باره سوء استفاده جنسی در محل کار، امکان سوء استفاده جنسی از زنان در محل کار را باال برده و در مواردی هم که اتفاق می افتاد آن ها از ترس آبروی خود کمتر حاضر به شکایت می شوند. تعریف کودک در سامانه حقوقی ایران کامال منطبق با گزاره های شرعی است که با نظام حقوق بشر تفاوت بنیادی دارد. قانون کار ایران گرچه کار برای کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است ولی هزاران کودک زیر ۱۵ سال به کارهای سخت مانند ساختمانی و قالیبافی اشتغال دارند. در مورد کارگری که از کار محروم میشود یا بهاییانی که به زور مغازهشان را میبندند، هیچکدام از این اقدامها با فلسفه ای که قانونگذار مدنظر داشته همخوانی ندارد. در بند دوم و سوم ماده ٢٣ اعالمیه جهانی حقوق بشر آمده است: هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت کند.«هر کسی که کار میکند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانوادهی خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز میبایست در در بند چهارم ماده ٢٣ اعالمیه جهانی حقوق بشر بیان شده است :هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه های صنفی بپیوندد. اصل ٢۶ قانون اساسی جمهوری اسالمی ایجاد تشکل ها را آزاد دانسته ولی با افزودن جمله “ نقض نکردن موازین اسالمی….“ عمل این آزادی تشکل ها را بی اثر ساخته است. با آن که اعتصاب جزء حق مسلم کارگران است، جمهوری اسالمی با خشونت زیاد با آن برخورد کرده و آن را سرکوب می نماید. فعاالن سندیکایی در این موارد اغلب به اتهامهایی مثل «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام»، «اهانت به رهبر» و دیگر اتهامهای مبهم متهم میشوند. اخراج شاغلین بدون اطالع یکی از موضوعاتی بوده که امنیت شغلی را در ایران پایین آورده، به عنوان مثال: آقای زیباکالم که برای ده سال عضو پارهوقت واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در دانشکده حقوق و علوم سیاسی بوده گفته است این”اخراج” بدون اطالع به او صورت گرفته او که به دلیل پرداخت نشدن حقوق بهمن ماه متوجه این قضیه شد است به اطالع رسانه ها رسانده است که از وزارت کار شکایت خواهد کرد. اقای زیباکالم این اقدام دانشگاه آزاد را “تسویه حساب سیاسی” خوانده است. این استاد دانشگاه از جمله تحلیلگرانی است که انتقادهای صریحی به خصوص در حوزه سیاست خارجی از جمهوری اسالمی دارد. او گفته: “وقتی دقیقتر به موضوع نگاه میکنید، به نظر میرسد که همه علت به مسائل اقتصادی برنمیگردد چون اساتیدی کنار گذاشته شدهاند که خیلی مثل مدیریت دانشگاه آزاد فکر نمیکنند. رویکردشان در خیلی از مسائل با رویکرد حکومت یکسان نیست؛ بنابراین به نوعی تسویه سیاسی صورت گرفته است و آنهایی که نگاه و رفتارشان با حکومت سازگاری دارد، به کارشان ادامه میدهند”. و یا به عنوان مثال در کنترل ساندیکایی در ایران نزدیک به ۴ هفته پیش بیش از ٣۰ نفر از کارگران کارخانه نیشکر بازداشت و ساعاتی بعد با سپردن تعهد آزاد شدند. آقای نقدی که پس از ٢۷ سال کار در کارخانه نیشکر از وضع خود ناامید بود، یکی از کارگران شرکت نیشکر هفت تپه که مشکالت آنها سال های طوالنی خبرساز بوده در پی ابراز ناامیدی از به نتیجه رسیدن مطالباتش خودکشی کرده است. و این عملکرد ایران در مسائل شغلی تاثیراتی در بر داشته که به گفته رئیس خانه صنعت و معدن ایران عبدلوحاب صابر مادر سال 95 بیش از 1412 هزار نفر اشتغال خود را در زمینه های صنعتی از دست دادن.در بخش بعدی برنامه سرکار خانم بیگلری فرد از آقای جمشید سلیمانی با موضوع سخنرانی ” جرائم واهی در جمهوری اسلامی”دعوت به عمل آوردندکه متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد:
جمهوری اسلامی ایران به دلیل ترس و وحشت از تفکرات غیر اسلامی و نا همسو با عقاید نظام اسلامی جرائمی واهی به وجود آورده به نام ترویج فساد و فحشا.این جرائم به نحوی اجرا میشوند که رقص دختری نوجوان در فضای مجازی جرم محسوب شده و ترویج فحشاست اما سوءاستفاده از کودکان اعم از کار و سو استفاده های جنسیفساد محسوب نمیشود چرا که در تداخل با نظام اسلامی نیست.تبلیغات گسترده نظام برای عوام فریبی و مجرم نشان دادن دختری نوجوان به عنوان مروج فحشا خود نمونهء بارز زیر پا گذاشتن حق انسانیست.یا جرائمی از قبیل بد حجابی که تحمیل عقاید نظام به عام مردم که در اخبار در سایت های وابسته به خود نظام بارها اعلام شد که بد حجابان بازداشت نمیشوند و بعد از مدتی اعلام شد بد حجابان دیگر بازداشت نمیشوند.سانسور های خبری پا را فراتر نهاده و شعور ما را زیر سوال میبرند و دروغهای ناشیانه میگویند.
امثال این جرائم واهی در ایران به وفور موجود است و نظام بر علیه هر حرکتی که ناهمسو با افکار و اهداف نظام باشد مخالف و آن را محکوم و با خشونت تمام مقابله میکند. تمامیت این جرائم واهی نقض فاحش حقوق انسانیست و تحمیل عقاید است که نظام به هر روش و راهی متوسل شده تا این عقاید فرضاً اسلامی و غرب ستیز در جامعه حاکم شود گاهً به زور و شلاق گاهً با تبلیغات گسترده.
تعریف فحشا در جمهوری اسلامی ایران یعنی: در آغوش گرفتن خواهر زن و خوشامد گوییمورد داور مسابقات که با سیل اعتراضات سیاسیون روبرو شد.شادی، رقص، معتقد نبودن به عقاید نظام حاکم جرم و فحشاست در حالی که فحشای محرزو معتقد به نظام و آرمانهای مقدسش مجرم نیست.دردهای جامعهء من از نوشتنهایم گذشتهحق و حقوق انسانی در ایران معنا و مفهومی ندارد.جرم تراشی در جمهوری اسلامی امری سلیقه ای و عادیستو نظام بدون در نظر گرفتن حق و حقوق انسانی برای پیشبرد اهداف خود از هیچ تلاشی فرو گزار نمیکند.همانطور که ممنوعیت حجاب نقض حقوق انسانیست حجاب اجباری هم نقض حقوق یک جامعه ست و برخورد به اصطلاح قانونی با چنین مواردی به صورت مکرر در ایران اتفاق میافتد.در بخش بعدی برنامه مسئول جلسه از خانم سپیده کرامت بروجنیبا موضوع سخنرانی ” چرا زنان در رابطه خشونت آمیز میمانند؟ (خشونت خانگی زنان) دعوت به عمل آوردندکه متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد:چرا زنان در رابطه خشونت آمیز میمانند؟ •چه دلایلی زنان را وادار میکند با توجه به داشتن روابط خشونت آمیز باز هم به زندگی مشترک ادامه دهند؟•یکی از سؤالاتی که اغلب مردم از قربانیان و یا بازماندگان خشونتهای خانگی میپرسند این است: چرا در رابطه خشونت آمیز بودهاید و یا چرا همچنان ادامه می دهید؟گاهی اوقات این سوال به عنوان یک تحقیق مطرح میشود. اما اغلبِ سوالات از روی خصومت یا بیاعتمادی مطرح میشوند شرایط نباید آنقدرها هم بد بوده باشد، شما حتما آن شرایط را دوست داشتید» یا «اگر واقعاقصد ترک کردن داشتید، باید حتما این کار را میکردید» • فرهنگ حاکم بر جامعه از یک طرف، زنان را به دلیل اینکه تحت خشونت خانگی قرار گرفته اند مذمت میکند، از طرف دیگر پیامهایی به همان اندازه قدرتمند ارسال میکند که انتظار میرود زنان در روابط خود تابع قوانینی باشند که وابستگی آنها به شرکای زندگی شان را حفظ میکنند. این ترکیب قدرتمندِ پیامها زنان را به سرافکندگی، انزوا و گیر افتادن در رابطه میکشاند. آنها ممکن است احساس کنند هیچگونه انتخاب واقعی ندارند. • فهرست زیر ترکیبی از دیدگاههای زنانی است که در طول سالها به این پرسش ما «چه دلائلی زنان را در روابط خشونتآمیز نگاه می دارد؟» پاسخ دادهاند:
۱- یک زن ممکن است در صورت ترک شریک زندگی، از اقدامات او بیم داشته باشد.
- همسرم گفت: «مرا پیدا میکند و میکشد».
- همسرم بچهها را خواهد ربود و و پنهان خواهد کرد.
- گذرنامه و برگههای مهاجرتیام را از من خواهد گرفت.
- شایعات وحشتناک در مورد من منتشر خواهد کرد. هرگز امنیت نخواهم داشت، پس بهتر است با همسرم به زندگی ادامه دهم.
- کاری خواهد کرد که از محل کار یا خانواده طرد شوم.
- به اداره مهاجرت گزارش خواهد داد و آنها مرا اخراج خواهند کرد.
- او پروسه دریافت اقامت مرا متوقف خواهد کرد.
۲- اثرات خشونت ممکن است ترک کردن را سخت کند.
- بی ارزش هستم. سزاوار زندگی بهتر نیستم )افسردگی(
- احساس سستی، کرختی و بی حرکتی می کنم.
- نمی توانم تصمیمی بگیرم.
- شستشوی مغزی شده ام تا باور کنم بدون او نمی توانم زندگی کنم.
- به این سبک زندگی عادت کرده ام.
- حقیقتا هیچ گزینه ی دیگری ندارم.
۳-یک زن ممکن است نگران فرزندانش باشد.
- فرزندان ام مرا سرزنش کرده و یا اظهار تنفر خواهند نمود.
- فرزندان نیاز به پدر دارند.
- دخترم به همسر سابق من و یا مقامات خواهد گفت که لزبین هستم، آنگاه آنها فرزندانم را از من خواهند گرفت.
- کودکان نیازمند یک خانواده واقعی هستند.
- نمی خواهم رویای تمام عیار داشتن خانه با حصار سفید و داشتن فرزندان را کنار بگذارم.
- او فرزندانم را خواهد ربود.
- فرزندان را علیه من خواهد شوراند.
- پسران به الگوهای مردانه نیاز دارند.
۴-تلاش های شریک برای منزوی نگاه داشتن زن ممکن است باعث سخت شدن ترک یا کمک گرفتن او از دیگران برای ترک شود.
- او اجازه نمی دهد از منزل خارج شوم، هیچ دوستی ندارم تا بخواهم با او تماس بگیرم و درخواست کمک کنم.
- او اجازه نمی دهد در کلاسهای آموزشی شرکت کنم، بنابراین نمی توانم با کسی ارتباط برقرار کنم
- اگر به هر کسی در این باره چیزی بگویم، مرا خواهد کشت.
- خواهرم گفت دفعه بعد دیگر نمی توانم به خانه او بروم و با او زندگی کنم.
- همسرم گفت: اگر دوباره به خانه دوستم پناه ببرم، درسِ خوبی به دوستم خواهد داد.
- او صندلی چرخدارِ مرا پنهان می کند تا نتوانم خانه را ترک کنم.
- گذشته شخصی زن ممکن است نوع نگرش او نسبت به خشونت در روابط را شکل دهد.
در انتها بحث آزاد و تبادل نظر باموضوع “بحرانآب در ایران”مطرح شد. این جلسه راس ساعت 15.00 به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید.
گزارش جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان
لیدا اشجعی اسالم
جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان در تاریخ ۱۷ اگست ۲۰۱۸ ساعت ۱۷ به وقت اروپا برگزارگردید که در این جلسه سخنرانان اقای امیر حسین هوری زاد با گزارش خبری نقض حقوق کودکان درمرداد ماه به با خبرهایی چون افزایش کودکان بی سرپرست یکی از معضلات مهم بهزیستی است و۱۹ میلیون نفر در ۳۰۰۰ منطقه حاشیهنشین ایران زندگی میکنند؛سخنرانی خود را شروع وبا خبرهایی چون جستوجوی هویت گمشده کودکان درمیان زبالهها ووضعیت اموزش و پرورش که ازترک تحصیل ۱۵۱ هزار دختر در سال جاری خبر داده واعتیاد کودکان به گل و حشیش که ازبیشترین
کشفیات موادمخدر دراطراف مدارس وخطری که دانش اموزان نوجوان با ان روبرو میباشند را بازگو میکرد و هم چنین اماری از ازدواج کودکان بوشهری؛که از تعداد۳۵۰دختر زیر ۱۵ سال و ۷ کودک زیر ۱۰ سال را گزارش میکرد ؛و نکته مهم این گزارشها ی خبری فشارهای لازم از طرف سازمانهای حقوق بشری و عفو بین اللمل برای لغو اعدام کودکان در ایران بوده که با تدوام اعدام کودکان درایران روبرو بوده وهستیم که متاسفانه مسئولین؛ راهکاررفع ناهنجاری اجتماعی را دراعدام کودکان میدانند در صورتی که فسادمالی دولتی امکان دسترسی به کودکان و احیا زندگی و رسیدگی به انان را نمیدهد؛که البته بررسی این خبرها همراه باتحلیل و مقایسه انها با قانون اساسی و کنوانسیون حقوق کودک صورت پذیرفت ؛دومین سخنران جلسه اقای پوریا نخبه زعیم با بررسی ماده ۲۲ اعلامیه جهانی حقوق بشربا موضوع امنیت اجتماعی به سخن رانی پرداختند و سومین سخنران جلسه خانم سمانه محبی بودند که با موضوع تدوام کودک
ازاری در ایران و بررسی ان از نگاه خانواده و اجتماع به سخنرانی پرداختند و در انتها اطلاعیه ۱۰۲۲ کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان توسط لیدا اشجعی که چگونه فقر و فساد دولتی کودکان را از حق زندگی و امنیت اجتماعی باز میدارد و شادی را از انان میگیرد قرائت گردید .که متن های سخنرانی به ترییب در زیر میباشد .اقای پوریا نخبه زعیم: ماده ۲۲: حق امنیت اجتماعی ، هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد.
دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد:
- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
- بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینههای با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر
- آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی
- تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینههای علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.
- طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب
- محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی
- تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون
- مشارکت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش
- رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و
- ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور
- پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.
- تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها.
- تأمین حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
اصل چهارم کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهاء شورای نگهبان است.
اصل بیست و یکم دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد: ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند، و حمایت از کودکان بیسرپرست. ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده. ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بیسرپرست. اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولیّ شرعی.
اصل بیست و دوم حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
اصل بیست و سوم تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
اصل بیست و چهارم نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین میکند.
اصل بیست و پنجم بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون.
اصل بیست و ششم احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
اصل بیست و هفتم تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است
اصل بیست و نهم برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، در راهماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.
اصل سی ام دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
اصل سی و یکم داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.
فصل چهارم: اقتصاد و امور مالی اصل چهل و سوم برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشهکن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بر اساس ضوابط زیر استوار میشود:
تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه. تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد. این اقدام باید با رعایت ضرورتهای حاکم بر برنامهریزی عمومی اقتصاد کشور در هر یک از مراحل رشد صورت گیرد.
تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوا و ساعت کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد.
منع اسراف و تبذیر در همه شیون مربوط به اقتصاد، اعم از مصرف، سرمایهگذاری، تولید، توزیع و خدمات. استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور. جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور.
تأکید بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی که نیازهای عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند.
سخنرانی خانم سمانه محبی با موضوع تدوام کودک ازاری در ایران
نا آگاهی یکی از عوامل عمده در بروز و ادامه کودک آزاری در خانواده و اجتماع است که پیامدهای جبران ناپذیری دارد کودکان زیباترین شکوفه های هستی اند، که خداوند آنان را به انسان ها مرحمت کند، اما متاسفانه امروزه یکی از بزرگترین معضلات جوامع انسانی ناسپاسی در برابر این نعمت بی منت الهی است. کودک آزاری از جرایمی است که قلب هر انسانی را می آزارد. متاسفانه گاه بی توجهی جوامع، به جنایاتی علیه کودکان معصوم و بی پناه منجر میشود . کودک آزاری پدیده نوظهوری نیست و در هر عصر و دوره ای به شکلی گریبان گیر جوامع مختلف بوده است. کودک آزاری وضعیتی است که در آن کودک از سوی کسی که مسئول مراقبت از سلامت اوست نادیده گرفته شده و یا به شکل نامناسبی با او رفتار میشود که در هر دو حالت کودک از لحاظ جسمی، روانی یا هردو آسیب می بیند.مطالعات نشان میدهد که بسیاری از والدین بدرفتار خود در کودکی قربانی آزار بوده اند و به نظر میرسد که با آزار دادن کودکان این الگو تداوم می یابد به طور کل می توان کفت کودک آزاری بخشی از الگوی خشونت در خانواده است و فرض بر این است که والدین خشمی را که نسبت به یکدیگر دارند بر سر کودک خالی میکنند.
علت شناسی پدیده کودک آزاری، نا آگاهی والدین، گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می رسانند، نمیدانند که رفتار آنها آزار به کودک است، مانند کسانی که کودکان را تنبیه بدنی و یا تحقیر و توهین می کنند، به نیازهای اساسی
مشکلات اقتصادی فقر سبب میشود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی مانند تغذیه و ….. محروم شوند یا والدین به علت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری، خشونت، بی توجهی و … کودکان را مورد آزار قرار می دهند.
اعتیاد اعتیاد بعلت خصوصیاتی که در افراد ایجاد میکند، مانند پرخاشگری، بی مسئولیتی، کاهش عواطف و سبب میشود که کودکان مورد آزار، به ویژه از نوع سوء استفاده، قرار گیرند
مشکلات خانوادگی مشاجرات شدید و طولانی والدین، جمعیت زیاد خانواده ها، شیوه های تربیتی نامناسب،،در برخی موارد وجود ناپدری و نامادری و …. سبب میشود که کودکان مورد آزار قرار گیرند، تا حدی که مشکلات خانوادگی یکی از علل کودک آزاری بشمار می رود همچنین هرگونه آسیب جسمی یا روانی، سوء استفاده جنسی یا بهره کشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی افراد زیر 18 سال توسط دیگر افراد و بصورتی که غیر تصادفی نباشد، کودک آزاری تلقی میشود. آزار عاطفی نقش بسیار مهمی در بهداشت روانی و عملکرد روانشناختی فرد در بزرگسالی دارد و با کاهش عزت نفس ارتباط دارد.
محسن مروی رییس انجمن مددکاران اجتماعی خراسان جنوبی در گفتگو با خبرگزاری ایسنا با بیان اینکه آزار کودکان می تواند جسمی، عاطفی، لفظی و یا جنسی باشد، گفت: حتی نادیده انگاشتن و توجه نکردن به کودکان نیز می تواند به نوعی در ردیف این مشکل قرار گیرد .و در پایان خانم لیدا اشجعی به شرح زیر صحبت کردند اطلاعیه شماره هزارو بیست ودو کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان چرا ازدواج کودکان!؟ راهکار خشکسالی و فقر سیستان و بلوچستان باشد خشکسالی و فقر در سیستان و بلوچستان کودکان را مجبور به ازدواج میکند؛ ایا راهکار این پدیده جانفرسا در فروش کودکان است ؟
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا،عزیز سارانی نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استانها میگوید خشکسالی همه چیز را از ما گرفته است گورستانها و خرابههای زابل پر از جوانان معتاد است. مردم از سوءتغذیه و بیماریهای تنفسی رنج میبرند و کودکان از گرسنگی جانی برای درس خواندن ندارند واز آنجا که امکانات کافی وجود ندارد؛ دختران در این منطقه از سن۱۴ الی ۱۵ سالگی به بعد شوهر داده میشوند و در برخی روستاها نیز شاهد ازدواج دختران ۹ ساله هستیم
ازاین کودکان امنیت و حق زندگی چرا گرفته میشود ؟ و چه کسانی مسئولند؟ بودجه نهادهای نظامی و انتطامی کشور در سال ۹۷ نسبت به سال ۹۶ رشد بیش از هفت هزار میلیارد تومانی داشته است و بودجه سازمان بسیج درسال ۹۶ (۰۰۰؛۳۰۰؛۴۸۴؛۱۸۰؛۱) این مقدار را نشان داده است ؛ و سوال بر انگیز میشود که حیات سازمان بسیج برای امنیت چه کسانی به کار میرود؟
و امنیت و حق زندگی کودکان در بلوچستان به چه بهایی فروخته میشود؟
منبع این تبعیض از کجا است ؟ بسیج در خیابانها مشغول جمع و جور کردن حجاب دختران است تا امنیت چه کسانی حفظ شود ؟ بسیج در خدمت مستضعفین است یا مستکبرین ؟ فرید براتی معاون پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی ایران از ۱۹ میلیون حاشیه نشین در ایران خبر میدهید (رادیو زمانه ) و در جنوبی ترین منطقه کرمان، شهرستانی به نام “قلعه گنج” وجود دارد که جزو محرومترین مناطق کشورمحسوب میشود که مردمی کشاورز و کپر نشین هستند و خشکسالی و گرما قوت انان است .
فساد مالی در جمهوری اسلامی ایران سهمی برای کودکان فقیربلوچستان و کپرنشین ها نمیگذارد و داغ این بازار همچنان گرم است که به گزارش خبرگزاری هرانا نماینده ایرانشهر هم از وجود ۳ هزار روستای فاقد شبکه آبرسانی در ایرانشهر خبر داده بود.این وضعیت نابسامانی مردمانی که گرفتار خشکسالی و بی آبی و فقر هستند تا به کی ادامه خواهد داشت؟ کارشناسان و محققین راهکارهای درست و منطقی برای رفع خشکسالی و بی آبی کشور را داده و میدهند ولی این مسئله هم از زبان ایدولوژیک پاسخ میگیرد و تکلیف مردم بیگناه این مناطق چه خواهد شد.!؟سرنوشت کودکان این مناطق چه میشود ؟ ما فعالین کمیته دفاع از حقوق کودک ونوجوان مصرانه با استناد به ماده ۱۹ از کنوانسیون حقوق کودک که سو استفاده از کودکان را منع میکند و ماده ۲۲ ( حق امنیت اجتماعی ) اعلامیه جهانی حقوق بشر ضمن محکوم نمودن اینگونه اقدامات غیرقانونی، خواهان رسیدگی به شرایط موجود می باشیم و از مسئولین جمهوری اسلامی ایران میخواهیم که برای کودکان محروم در این مناطق راهکار و چاره ای بیندیشد؛ و اعتراض خود را نسبت به تبعیض و بی عدالتی در حق این کودکان به گوش سازمان های حقوق بشری خواهیم رساند. انتها ی جلسه با بحث ازاد در مورد سند ۲۰۳۰ و یونسکو و کودکان کار که با شرکت ونظرخواهی اعضای کمیته همراه بود که یکی از محورهای مورد توجه در سند ۲۰۳۰ بهبودو ارتقای محتوای اموزش در قالب یرنامه ها و کتاب های درسی است.
گزارش جلسه مشترک نمایندگی اتریش و نوردراین وستفالن 20 آگوست بابک میری
این جلسه، در تاریخ20 آگوست2018، ساعت 20 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای نمایندگیها و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک نمایندگی اتریش برگزار گردید. مسئول جلسه: سرکار خانم سهیلا مرادی
در ابتدای جلسه تحلیل گزیدهای از اخبار نقض حقوق بشر درماهگذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط خانم درسا درهشوری ارائه شد.
و سپس وضعیت جوانان ایران توسط آقای هادی داداشعلی،جوان و جوانی مسأله بسیار مهم و سرنوشت ساز در سرگذشت و سرانجام یک مملکت قشر و گروه میباشد.
همه و همه در دنیامیکوشند تا جوان را مجذوب خود سازند چرا که موفقیت در گرو جوانان است.جوان پر انرژی، قوی، جسور، محکم و آگاه است ولی متاسفانه میبینیم که در ایران برای جوانان نه تنها امکانات و برنامه ریزی نشده است بلکه تعبیر غلطی در بین مسئولین و دولت مردان به وجود آمده. بیکاری بزرگترین مسئله ای است که بخش بزرگی از خانواده ها درجامعه گرفتار آن هستند از سوی دیگرمیبینیم که در خانواده هایی دارای دو یا گاهی بیش از سه جوان تحصیل کرده هستند و نمیتوانند نسبت به تحصلیلات مورد نظر خودشان کار و درامدی داشته باشند در صورتی که مدیران ارشد حکومتی با کمترین تخصص و تعهد حرفه ایبر روی کارهای متعدد مشغولند و این نشان میدهد آنها باوری به جلب مشارکت مردم در عرصه های شغلی ندارند و این فرصت های شغلی برای بهره برداری بیشتر اقتصادی خود و خانواده خود جهت کسب ثروت و منزلت بیشتر است و روند بیانگربی اعتمادی عمیق بین دولت مردان و مردم است جوان آزادیمیخواهد که ندارد، جوان ارزش میخواهد و حق دخالت که ندارد، جوان دوست دارد مورد توجه قرار بگیرد ولیمیبینیم که با جوانان چطور و با چه شدتی رفتار میشود. تورم در جامعه روز به روز افزایش پیدامیکند و از سوی دیگر جوانان نسبت به زندگی ناامیدترمیشوند با چنین شرایط اصفناکی در جامعهی ما مسئولان ما دائما جوانان را به ازدواج و تشکیل خانواده سوق میدهند در حالی که فکر این را نمیکنند که چگونه جوانان برای ازدواج پیشقدم شوند. آمار نشان میدهد در حال حاضر بیش از چهل درصد زندانیان را در ایران قشر جوانان با میانگین سنی بیست و یک تا بیست و هشت سال تشکیلمیدهدیکی از دلایل این امر فقر است که بر خانواده های ایرانی و بخصوص جوانان سایه افکنده. امروزه بسیاری از جوانان به دلیل قرار گرفتن در بضاعت مالی مجبورند برای تامین نیازهای اساسی خود دست به اعمال خلاف بزنند و ما مشاهده میکنیم در کشوری با تمدن بیش از دو هزار و پانصد ساله علاوه بر فقر مالی، فقر فرهنگی هم سایهی خود را افکنده است.
زنان جوان در جامعهی ایران در بتن جامعه در بازار کار حضور ندارند که این خود باعث طلاق عدم ازدواج و افسردگی است و ما میبینیم که با پیدایش این مشکلات در جامعه مشکلات اجتماعی فروانی هم گریبان گیر خانواده ها شده است از جمله میتوان به طلاق؛ اعتیاد و روسپی گری اشاره کرد. انسان دوستی، چرا و چگونه؟ توسط خانم فریبا مرادی پور مفهوم بشردوستی عبارتست از اصول اخلاقی که مرتبط با نیکوکاری، مهربانی، همدردی و … نسبت به همهٔ مردم جهان میباشد. رفتارهایی شبیه تبعیض جنسی، تبعیضهای قومی و نژادی، طبقهبندی اجتماعی، سوء استفاده جنسی، تفکیک مذهبی و ملیتی و … با مفهوم بشردوستی منافات دارد. افراد بشردوست، انسانها را به صرف همنوع بودنشان پذیرا هستند و معیار دیگری برای کمک به دیگران برای خود قائل نیستند.. بشر دوستی همان گفته عیسی مسیح است که گفت هر چه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه را برای خود نمی خواهی برای همسایه ات هم نخواه. انساندوستییعنی همان که در سروده سعدی آمد:
بنی آدم اعضاییکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
اینیک واقعیت است که همه در یک دهکده جهانی و فضای مشترک زندگیمیکنیم و هر آسیبی به بک عضو وارد شود, به نسبتهای مختلف به سایر اعضا هم وارد خواهد شد و شاید همین بهم پیوستگی انگیزه اولیهیا انگیزه ایی قوی برای اعمال انساندوستانه ما باشد.
روز جهانی انساندوستی توسط سازمان ملل متحد در روز ۱۹ آگوست سال ۲۰۰۹ میلادی به منظور تقویت هماهنگی کمکهای اضطراری سازمان ملل متحد، تعیین شد. اینروز اشاره به روزی دارد که در آن «سرجیو ویرا د ملو» Sergio Vieira de Melloدبیر ویژه سازمان ملل در عراق و ۲۱ تن از همکارانش در بمبگذاری در مقر سازمان ملل در بغداد کشته شدند. سرجیو ویرا دملو که ملیت برزیلی داشت، بیش از ۳۰ سال از عمر خود را در سازمان ملل متحد صرف چالشبرانگیزترین شرایط انساندوستانه در جهان به منظور حمایت از قربانیان بیپناه جنگهای مسلحانه کرد. روز جهانی انسان دوستی اولین بار در سال ۲۰۰۹ برگزار شد و در سالهای بعد روییک موضوع خاص متمرکز شده است. در سال ۲۰۱۰، تمرکز بر روی کار واقعی و دستاوردهای فعالان حقوق بشر در این زمینه با موضوع «ما فعالان حقوق بشر هستیم» بود، در ۲۰۱۱، کمپینی با شعار «انسانهای نوعدوست» تشکیل شد که الهامبخش روح کمک در هر کس بود. کمپین «من اینجا هستم» در سال ۲۰۱۲ در مورد “انجام کاری خوب، در هر جایی، برای شخص دیگری” بود.سازمان ملل متحد در سال 2018 از مردم سراسر جهان خواست با شرکت در کمپینNOT A TARGET به سران کشورهای دنیا بگویندکه “… آماج و هدف حمله نیستند”. در زمانه ایی که کشورها و گروههای مختلف به بهانه مبارزه با تروریسم و امنیت ملی در جنگهایی وارد شده اند که میزان آزار و کشت و کشتار انها کم از طرف مقابلشان کمترنیست,این پیام پیام مهی است. در سالهای اخیر نمونه های زیادی از هدف قرار دادن کارکنان سازمان ملل,آمبولانسها و بیمارستانها و کلینیکهای صلیب سرخ و کارکنان آنها و حتی زنان و کودکان و سکنه مناطق جنگ زده سراغ داریم و یا نمونه های زیادی از ایجاد سپر انسانی از مردم مناطق جنگزده توسط هر دو طرف درگیر جنگ بعنوان مثال در یورش ارتش ترکیه به کردستان سوریه و منطقه عفرین به بهانه مبارزه با ترروریستها منجر به آواره شدن بیش از167 هزار نفر شد و به گفته سازمان ملل فقط کسانی که توان حرکت نداشتند در منطقه مانده بودند. و پیام مردم دنیا در روز جهان دوستی حمایت از آنان بود اگر هشتگ #NOTATARGET را دنبال کنید پستها و مطالب زیادی در حمایت از این گروهها را مشاهده خواهید کرد. در کشور ما گروه مهمی که در سالهای اخیر بخاطر اعمال انساندوستانه شان تحت فشار حکومت هستند و نیاز به حمایت و توجه ویژه دارند فعالان مدنی و فعالان حقوق بشر در عرصه های مختلف است. به عنوان مثال میتوان دستگیری و بازداشت و مزاحمت برای خانم نسرین ستوده و آقایان عبدالفتاح سلطانی و قاسم شله سعدی و آرش کیخسروی را یاد کرد که وکلای مدافع حقوق بشر شناخته شده ایی در ایران هستند و عمدتا وکالت زندانیان سیاسی و عقیدتی و امنیتی را برعهده میگیرند و نیز به بازداشت فعالان محیط زیستی و مرگ مشکوک مرحوم سید امامی در بازداشت اشاره کرد و نیز حکم زندان معلمان خواستار آموزش رایگان و همگانی مثل آقایان حبیبی و عبدی و مدرسان موسسه آموزشی بهاییان و نیز فعالان حقوق زنان و کودکان و فعالان کارگری و … که بیشمارند.. در ادامه میخواهم چند نمونه از مصادیق انساندوستی که برای شخص خودم بسیار الهام بخش بوده و هستند و ارزشمندند یاد کنم: مورد اول انسادوستی موسس خیریه محک است؛ خانم بزرگواری که بعد از بهبود فرزندش از بیماری سرطان و به دلیل آشنا شدن با رنجی که کودکان مبتلا به سرطان و خانواده آنها می کشند محک را تاسیسکرد و دیگران را هم دعوت به مشارکت کرد. در سایت موسسه محک آمده است که تاپایان سال 95 بیش از 27 هزار کودک مبتلا به سرطان تحت حمایت همه جانبه این موسسه قرار گرفته اند. انساندوستی برای من یعنی کاری که دختر جوان سوئدی چند ماه قبل برای دیپورت نکردن یک پناهنده افغان به افغانستانی که هنوز امن نیست,انجام داد: بعد از اینکه متوجه شد در پرواز یک پناهنده افغان وجود دارد که در حال دیپورت است و خودش ناراضی و شاکی است از صندلی اش بلند شد و اقدام به اعتراض کرد و انقدر سر پا ماند و پافشاری کرد که مرد افغان را از هواپیما پیاده کردند. دختر جوان تمامی پیامدهای مالی و قانونی و حقوقی کارش را پذیرفت ولی از دیپورتیک پناهنده بی پناه جلوگیری کرد.انساندوستییعنی کاری که هفته گذشته پدر یکی از کشته شدگان حمله انتحاری مدرسه موعود در کابل انجام داد: پدر مدینه لعلی تصمیم گرفت که هزینه برگزاری مراسم ختم و خاکسپاری را خرج درمان 5 دختر بی بضاعت زخمی شده در این حادثه کند و از این پس به جای دختر شهیدش 5 دختر بی بضاعت را برای ورود به دانشگاه حمایت مالی کند. در اطلاعیه ترحیم آمده بود :”هیچ کسی نمیتواند جریان تحصیل و کسب دانایی را از ما بگیرد. اگر یک نفر از ما را به شهادت برسانید ما دست 5 تن دیگر را گرفته و وارد مکتب و داشنگاه خوهایم کرد. ما دوباره از میان خون و خاکستر بر میخیزیم و به خرد و دانایی سلام میدهیم. هیچ کس نمیتواند ما را حذف کند” انساندوستی برای من یعنی کاری که دبیر شیمی دوران دبیرستان برای ما کرد: مایی که در یک شهر دور و فقیر اصلا کلاس کنکوری نداشتیم که شرکت کنیم و ایشان صبحها نیم ساعت قبل از شروع به کار رسمی پیش دانشگاهی ما را به مدرسه فراخوانده و بی هیچ چشم داشتی به ما تست کنکور و تکنیکهای تست زنی آموزش داد تا مسیر زندگیمان را با تحصیل تغییر دهیم. انسان دوستی یعنی کاری که شیندلر سرمایه گذار و صنعت گر آلمانی و عضو حزب نازی در میانه سالهای جنگ جهانی دوم کرد : از تمام سرمایه خود و بارها از جان خود مایه گذاشت تا در دل حزب نازی جان یهودیان را از کشتار بیرحمانه هلوکاست و از قتل حتمی نجات دهد. شیندلر های زیادی در طول تاریخ داریم ولی شیندلر برای من یک سمبل شده است و آرزو دارم که در این روزهای سخت, ایران پر از شیندلر شود؛ افرادی از داخل حکومت و در سیستم قانونی و اداری مملکت که انساندوستی شان مانعی شود برای آزار مردم, برای کشتن شان , برای نقض حقوق قانونی و حقوقی و انسانی شان.
گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی اسکاندیناوی 19 آگوست
سعید حسینی
جلسه سخنرانی اعضای نمایندگی اسکاندیناوی روز یکشنبه ۱۹ آگوست ۲۰۱۸ میلادی ساعت ۱۷ بوقت اروپای مرکزی با حضورمسئولان و اعضای نمایندگی ، سخنرانان، جمعی از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران و مهمانان دیگر با موضوع انسان دوستی ، در اتاق پالتاک نمایندگی اسکاندیناوی برگزارگردید .
در ابتدا مسئول جلسه آقای پوریا نخبه زعیم با عرض خیر مقدم به تمامی حاضرین و معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی ها جلسه را آغاز نمودند.
اولین سخنران این جلسه بعد از گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر در ایران درماه گذشته که توسط آقای محسن سیاحی ارائه شد، خانم ریحانه هاشمی با موضوع بررسی ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بودند :
همانطور که همگی ما میدانیم اعلامیه جهانی حقوق بشر دارای ۳۰ ماده میباشد که در ۱۰سپتامبر 1948 در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید . این اعلامیه در نتیجه نقض گسترده حقوق انسانی افراد در در جنگ جهانی دوم به منظور دفاع از انسانها به تصویب رسید . در این قسمت به تفسیر ماده یک از اعلامیه جهانی حقوق بشر و قیاس آن با قانون اساسی که دارای ۱۷۵ اصل میباشد و در سال ۱۳۵۸ توسط جمهوری اسلامی به تصویب رسید و نحوه اجرای کنونی آن میپردازیم .
نگاهی میکنیم بر متن ماده ۱ از اعلامیه جهانی حقوق بشر که اشاره بر این نکات دارد که : تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند. در قسمت اول اشاره بر برابری همه انسانها با یک دیگر میباشد این به این منظور میباشد که همه افراد منفعت یکسانی را از ۳۰ ماده این اعلامیه خواند برد و رنگ و نژاد و نوع تفکرات آنها نباید بانی ایجاد تضاد در بهره برداری حقوقی از ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر بشود ، اشاره بر اصل آزاده بودن انسان میکند این فقط شامل استفاده فرد از آزادی فیزیکی نمی باشد و در اصل اشاره بر آزاد بودن نوع تفکر بشر دارد . با توجه بر این اصل که در ادیان هم از انسان با عنوان اشرف مخلوقات یاد میشود این نکته که انسان دارای قدرت تفکر بالا و تجزیه و تحلیل مسایل گونانگون می باشد را مورد تایید قرار میدهد . این آزادی شامل آزادی در انتخاب مکان برای زندگی ، آزادی در بیان عقیده ، آزادی در عضویت در یک دسته و گروه که آن گروه آرمانی انسان گرایانه دارند را نیز شامل میشود . در قسمت دیگر اشاره بر حرمت گذاری به بشر میشود که میتوان از این به عنوان یک کلید جهت باز کردن قفل بسته افکارهای بسته که در جهت محدود کردن انسان قدم بر میدارند استفاده کرد . در قسمت دیگر صحبت از حق وحقوق میکند که منظور از آن مساوات و برابری در همه زمینه ها میباشد . این حق میتواند شامل اجرای مراسم مذهبی و پرستشی نیز باشد . نکته ای که در ایران متاسفانه جمهوری اسلامی برخوردهای فرا قانونی با آن میکند و محدودیت های بسیاری را برای شهروندان و پیروان سایر ادیان ایجاد میکند . نکته بسیار مهم این است که متاسفانه در ایران از پیروان سایر ادیان با عنوان اقلیت یاد میشود که همین نکته دلیل اصلی نقض حقوق پیروان سایر ادیان میباشد . در اصل ۲۰ قانون اساسی اشاره بر برخورداری یکسان قانونی افراد از قانون را شامل میشود ولی جمهوری اسلامی در عمل تفاوت فاحشی در برخوردهای قانونی بین شهروندان قایل میشود . میتوان این نکته را با اطمینان بیان کرد که ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر مادر ۲۹ ماده دیگر میباشد و ۲۹ ماده دیگر مکمل ماده ۱ میباشند چرا که اشاره مستقیم به شخصیت انسانی میکند که در ۲۹ ماده دیگر به صورت مجزا آنها را تفسیر میکند . در اصل ۲۲ قانون اساسی اشارهت بر مصونیت حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض را شامل میشود ولی در جمهوری اسلامی اکثر شهروندان از امنیت اجتماعی برخوردار نیستند و اکثرا زندگی توام با استرس و ترس را سپری میکنند . بیشتر شهروندان از بیان عقاید خود که جمهوری اسلامی که یک حکومت دین سالار مردم ستیز می باشد میترسند بهپ عنوان مثال پیروان بهائی در ایران از حد اقل حقوق شهروندی برخوردار هستند آنها با توجه به این که دارای ملیت ایرانی اصیل هستند نمیتواند در هیچ اداره و سازمان دولتی استخدام بشوند که این مورد نقض کننده اصل ۲۸ قانون اساسی میباشد و یا جوانان بهائی از تحصیل در دانشگاه ها محروم میشوند که این مورد نقض آشکار اصل ۳۰ قانون اساسی میباشد که اشاره بر آموزش و پرورش رایگان برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه وتامین وسایل تحصیلات عالی را تا سر حدخودکفایی کشور میبشاد را شامل میشود و جمهوری اسلامی خود تدوینگر آن است و یا در موارد بسیار زیادی محل کسب شهروندان بهائی پلمپ میشود یا دیگر پیروان ادیان مثل مسیحیان ، کلیساها از پذیرش افرادی که پیشینه دینی دیگر به خصوص مسلمان زاده دارند را سر باز میزنند بارها نیروهای امنیتی با هجوم به مراسم مذهبی مسیحیان اقدام به سرکوب و بازداشت مسیحیان نموده اند . چاپ و توزیع کتب مذهبی دیگر ادیان در ایران ممنوع میباشد در موقع هجوم و یا دستگیری یک فرد چنانچه بیش از یک کتاب مقدس در منزل فرد یافت شود . آن فرد با عنوان مبشر و تبلیغ کننده آن دین مربوطه تحویل مراجع قضایی میشود و با حبس های طولانی مدت مواجه میگردد .این گونه رفتارهای خصمانه نمیتواند در راستای احترام بر حس آزاد اندیش بودن شهروندان باشد چرا که جمهوری اسلامی کلکسیونی از نقض آشکار حقوق بشر است چرا که نقض حقوق شهروندان ایرانی فقط در مورد جلوگیری از بیان عقاید آنها نمیباشد حتی میتوان به وضوح دید اقوام ایرانی هم با دنیایی از …… نیستند فرزندان آنها به دلیل نبود فضای آموزشی مناسب از تحصیل باز میمانند و یا اگر هم در حل تحصیل هستند در امکاناتی حداقلی هم کمتر تحصیل میکنند که این مورد میتواندء نقض اصل ۳۰ قانون اساسی باشد و یا شهروندان عرب زبان ایران در خوزستان و اهواز با مشکل ریز گردها دست به گریبان هستند فرزندان آنها از آینده شغلی برخوردار نیستند و یا شهروندان کرد ایران نیز به دلیل نبود شغل مناسب اقدام به کولبری میکنند که این شهروندان بارها و بارها با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی از پا در آمدند . حکومت فعلی ایران به هیچ چیزی جز بقای خود فکر نمیکند و حاضر برای ادامه دادن به ظلم و نقض آشکار حقوق و کرامت انسانی افراد از هر ابزار و نوع برخوردی استفاده کند . در نظام از هم گسیخته اقتصادی ایران که دلیل اصلی آن شخص علی خامنه ای و دولتمردان برگزیده وی میباشند رشوه خواری و تشکیل باندهای مافیای محصولات مختلف از در و پیکر کشور مسیر سعودی دارد جمهوری اسلامی نه تنها با شهروند خود با احترام و در حس انسانی و برادری و برابری رفتار نمیکند بلکه زمینه ساز آشوب و درگیری در بین شهروندان خود نیز هست آن چه که ما میبینیم از آمارهای سرسام آور اعدام و یا گسترش گرایش جوانان به مواد مخدر و یا شیوع بیماریهایی مثل ایدز و هپاتیت و انواع و اقسام سرطانها ناشی از سوء مدیریت و نقض آشکار حقوق شهروند ایرانی می باشد . همگی این کاستیها در اثر ادغام شدن دین در سیاست کشور داری است ناشی از این می باشد که افرادی که هیچ گونه مهارتی در هیچ زمینه ای ندارند از شخص رهبر گرفته ((علی خامنه ای )) و یا ((علی شمخانی ))تا مسولین شورای تشخیص مسلحط نظام ((محسن رضائی ))و کابینه ریاست جمهوری ((حسین فریدون )) و اکثر آنها تحصیلاتی بسیار پایین دارند و یا اگر هم تحصیلات دانشگاهی دارند در رشته هائی بسیار بی ارزش و بدون کاربرد مرتبط با آن سمت میباشد باز اگر هم تحصیلات بالا دارند از برکت جنگ و استفاده ازسهمیه ها و ناحق کردن حق جوانان دیگر به این تحصیلات دسترسی پیدا کردند.اگر ما بخواهیم جز به جز ماده ۱ از اعلامیه جهانی حقوق بشر را با قانون اساسی جمهوری اسلامی در مقام مقایسه قرار دهیم یقینا این نظام استبدادی که در برخورد با عقاید و نظرات شهروندان چیزی جز سرب داغ یا طناب در و یا باتوم منطقی نمیشناسد ناقض همگی اصول قانون اسnاسی و ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد …
آقای محمد رضا رضائیون در خصوص روز جهانی انسان دوستی بیاد امدادگران فداکار سخنرانی کردند :نوزدهم آگوست هر سال روز جهانی بشر دوستی است. در این روز کوشش میشود تا یاد امدادگرانی که جان خود را به خطر انداخته و به مناطق جنگی رفتهاند و یا کشته شدهاند را گرامی داریم. در سال ۲۰۰۸، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به مناسبت بمباران دفاتر سازمان ملل متحد در بغداد در سال ۲۰۰۳، اعلام کرد که ۱۹ آگوست هر ماه روز جهانی بشر دوستی است. هر سال در این روز بر یک موضوع تمرکز میکنند و ذینفعانی که در این حوزه نقش دارند را دور هم جمع میکنند. ما در روز جهانی بشر دوستی امسال، توجه خود را به میلیونها غیرنظامی معطوف میکنیم که روزانه تحت تاثیر جنگ قرار دارند. افراد بیگناه در شهرها با کمبود آب، غذا و مسکن دستوپنجه نرم میکنند. جنگ باعث شده تا میلیونها انسان از خانه و کاشانه خود فرار کنند. کودکان در جنگها به کار گرفته میشوند و بعضا مورد سوء استفاده جنسی قرار میگیرند و مدارسشان از بین میرود و همه اینها درحالیکه است که امدادگران به آنها کمک میکنند و دشمنانشان آنها را نشانه میگیرند. یک بشردوست نمیتواند جان تمام کسانی که در جنگ به خطر افتاده را نجات دهد. از توانخواهان گرفته تا سالمندان و روزنامهنگاران، همه غیرنظامیانی که در جنگ هستند را باید محافظت نمود. در سراسر جهان، امدادگران بشردوست در مناطق و محیطهای خطرناک به کار خود مشغول هستند. ظرف بیست سال گذشته، ۴٫۱۳۲ امدادگر مورد حمله قرار گرفتهاند. در سال ۲۰۱۶، نود و یک امدادگر کشته و هشتاد و هشت تن از آنها زخمی شدند و هفهتاد و سه نفر هم در حین انجام خدمت ربوده شدند. اکثر حملات در پنج کشور انجام شده بود: سودان، افغانستان، سوریه، جمهوری دموکراتیک کونگو و سومالی. حملات بر ضد امدادگران بسیار دردمنشانه است و نشانگر نقض آشکار حقوق بینالملل است. علاوه بر به خطر انداختن جان امدادگران، این حملات عملیات بشردوستانه و امدادرسانی به میلیونها غیرنطامی را که به کمک نیاز دارند را هم با دشواری روبرو میکند. در نوزدهم آگوست ۲۰۰۳، هتل بغداد بمباران شد و ۲۲ نفر از امدادگران کشته شدند. در بین آنها نماینده دبیر کل سازمان ملل در عراق به نام سرجیو ویرا دو ملو حضور داشت. پنج سال بعد، مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامهای صادر کرد که در آن اشاره شده بود که ۱۹ آگوست هر سال روز جهانی بشر دوستی نامیده شود. منطقهای از یک شهر جنگزده را در نظر بگیرید که دورتادورش را خانههایی قشنگ و زیبا احاطه کرده است. در این مناطق شهری بازار و مغازه، زمین بازی، مدرسه، بیمارستان و کارخانههایی وجود دارند که زندگی انسان مانند خونی در رگها در آنها جریان دارد. هفتهها میگذرد و تنها چیزی که از آن شهر باقی مانده است مجموعهای از سنگ و آجر و خاک و خون است. تمام زیرساختهای حیاتی شهر از بین رفتهاند. استفاده از بمبهای قدرتمند خون این شهر را در شیشه کرده است. تمام لوازم ضروری زندگی، آب و برق و گاز نیست و نابوده شدهاند. تصورش سخت است نه؟ چه کار باید کرد؟ هر دو طرف که در جنگ شرکت دارند باید بین نظامیان و غیرنظامیان، و بین زیرساختهای شهری و اهداف دشمن فرق بگذارند. آنها نباید حملهای انجام دهند که باعث مرگ تعداد زیادی غیرنظامی بشود و اگر هم احیاناً این اتفاق افتاد باید نهایت تلاش خود را در راستای مراقبت از غیرنظامیان آسیبدیده انجام دهند.کودکانی را تصور کنید که وسط یک شهر جنگزده قرار دارند. محلهها، مدارس، زمینهای بازی و پارکها با خاک یکسان شدهاند. کودکان بیگناه دسترسی به آب، غذا و مدرسه ندارند. چه آیندهای در انتظار آنهاست؟ بدتر از این، آنها در جنگ به کار گرفته میشوند و در معرض خطرات غیرقابل تصوری نظیر سوء استفاده جنسی قرار میگیرند. با کودکانی که جنگ بر آنها تحمیل میشود، باید با نهایت احترام و مراقبت برخورد کرد. باید برای آنها آب و غذا، خدمات درمانی و تحصیلی فراهم کرد و آنها را از مناطق جنگی دور کرد. آنها باید در برابر خشونت جنسی محافظت شوند. علاوه بر این، نباید از کودکان در جنگ استفاده شود و نباید به آنها اجازه شرکت در جنگ داده شود.در اقصا نقاط دنیا از خشونت جنسی به عنوان یک تکتیک جنگی ستفاده میشود: در جنگها زنان و دختران را محبور به جنگ میکنند و آنها در جنگ مورد تعرض جنسی قرار خواهند گرف. فارغ از نوع جنسیت، باید دانست که سایر جنایاتی نظیر تجاوز گسترده و راهبردی هم انجتم میگیرد. معمولا افراد مورد تجاوز قرار میگیرند چون به یک نژاد، مذهب یا دستهی سیاسی خاص تعلق دارند. علاوه بر اینها، فرد قربانی با بیتفاوتی و تبعیض جامعهی جهانی در برابر این ستمها را هم تحمل کند. اگر امدادگران نتوانند به کسانی که نیاز به کمک آنها دارند امداد نرسانند چه خواهد شد؟ ماموریت این افراد کمک به غیرنظامیان و افراد بیگناه است. اما اغلب موارد فعالیت آنها با موانعی روبرو میشود. آنها ربوده میشوند، مورد خشونت فیزیکی قرار گرفته و حتی کشته میشوند. آنها همه این سختیها و خطرات را به جان میخرند تا به نیازمندان کمک کنند. طرفین جنگ باید به امدادگران احترام بگذارند و از آنها محافظت کنند. وقتی خواستند حملهای انجام دهند تمام تدابیر را اتخاذ کنند و از قبل هشدار بدهند. گذشته از این، دولتها نباید خودسرانه مانع عملیات امدادگران شوند. وقتی که دولتها با عملیات امدادگران توافق کردند هر دو طرف جنگ باید اجازه انجام عملیات را به آنها بدهند و نباید مانعی را بر سر راه آنها ایجاد کنند. به زخمیها و مجروحینی بیندیشید که در یک منطقه جنگی رها شدهاند. همه آنها به کمک پرستاران و خدمات پزشکی نیاز دارند و گرنه جان خود را از دست خواهند داد. حالا پرستارانی را در نظر بگیرید که از ارائه خدمات به آن محروجین منع شدهاند. چه منظره وحشتانک و کابوسواری است. طبق حقوق بشر دوستی بینالملل نباید به هیچ یک از مجروحین جنگی – غیرنظامیان و نظامیان – حمله شود و باید تمام تدابیر برای درمان و معالجه آنها بدون هیچ قیدوشرطی اتخاذ شود. باید به پرستاران و کادر پزشکی نهایت احترام گذاشته شود و آنها باید در ارائه خدمت به مجروحین آزادی عمل داشته باشند . چشمهای خود را ببندید. تصور کنید یک روز از خواب بیدار شدهاید و به جای صدای گنجشکها و عطر چای صبحانه، صدای بمب و بوی خاک و خون در مشامتان است و شما محبورید از خانه، خانواده، دوستان، شغل و تمام وسائل زندگیتان دست بکشید و به جایی نامعلوم بروید. دغدغهی روزمره شما پیدا کردن آب و نان و امنیت است. این همان کابوسی است که میلیونها انسان برای فرار از مناطق جنگی با آن روبرو هستند . باید حق حرکت آزادانهی آنها در مرزهای داخلی و بیرون از مرزها به رسمیت شناخته شود. افرادی که به زور از خانه خود رانده شدهاند، حق پناهندگی در کشوری دیگر را دارند. آنها این حق را دارند تا درخواست آب، غذا، بهداشت، مسکن، سلامت، امنیت و تحصیلات داشته باشند و مدارک ضروری هویت آنها توسط مقامات دولت کشوری که در آن درخواست پناهندگی دادهاند صادر شود. اعضای خانوادهای که دوست دارند کنار هم بمانند را نباید از هم جدا کرد. وقتی علت جابهجایی اجباری از بین رفت باید به آنها اجازه داد در صورت اختیار به منزل خود برگردند. نکته آخر اینکه، افرادی که به اجبار دست از خانه و زندگی خود کشیدهاند حق دارند تمام متعلقات خود را که هنگام کوچ اجباری رها کرده بودند باز پس گیرند.
در ادامه خانم فاطمه ورمزیار دلنوشته ای در مورد مهربانی و دوستی قرائت کردند : چند وقت پیش ملت با چوب و سنگ، سگ و گربهها را میزدند؛ ولی الان میبینیم توی خیلی از کوچهها برایشان کنار پیادهرو غذا میگذارند و کلی انجمن برای نگهداریشان ایجاد شده است.
همین چند وقت پیش یکی موهایش عجیب بود، تیکه بارانش میکردیم؛ ولی الان میگوییم دوست دارد این تیپی باشد مدل موهایش چه ضرری به ما میرساند؟!
همین چند وقت پیش کسی کمربندش را پشت فرمان میبست مسخرهاش میکردیم؛ ولی الان ماشین را روشن میکنیم و اول کمربندمان را میبندیم و میگوییم برای سلامتیمان واجب است!
همین چند وقت پیش وقتی خانمی متارکه میکرد به او بیوه میگفتیم و اذیتش میکردیم؛ ولی الان میگوییم ببین چی کشیده که جدا شده است!
همین چند وقت پیش تا همسایهمان مهمانی میگرفت زنگ میزدیم ۱۱۰؛ ولی الان میگوییم بگذار شاد باشند و به آنها میگوییم لطفا ساعت ۱۲ شب تعطیلش کنید و همسایهمان هم ۱۲ نشده تعطیل میکند!
همین چند وقت پیش هر چرت و پرت و خرافاتی میگفتند قبول میکردیم و به دیگران هم انتقالش میدادیم؛ ولی الان هر حرفی را که میشنویم سریع میگوییم منبع معتبرش را اعلام کن! همین چند وقت پیش برای پرسپولیس و استقلال دست به یقه رفیق چند سالهمان میشدیم؛ ولی الان بحث میکنیم و آخر سر هم عذرخواهی میکنیم!
همین چند وقت پیش کسی نظر مخالفی داشت غوغا به پا میکردیم؛ ولی الان میگوییم خب نظرش این است؛ هرکسی نظرش برای خودش محترم است!
تا چند وقت پیش روز جمعه یا تعطیلی همه پارک ها و پارکهای جنگلی تبدیل میشدند به سفرهای از زبالههای رنگارنگ؛ اما الان بیشتر مردم وقتی میخواهند بساطشان را جمع کنند آشغالهایشان را میریزند در کیسه زباله و میگذارند تو سطل آشغال!
همین چند وقت پیش بچهدار که میشدیم پدربزرگ و مادر بزرگ سریع خواب میدیدند، یکی آمده تو خوابشان و گفته نام بچه را فلان بگذار و ما هم خوشحال میشدیم و میگذاشتیم. ولی الان آن نام زیبای ایرانی که دلمان بخواهد را روی بچهمان میگذاریم!
همین چند وقت پیش فکر نمیکردیم بتوانیم ولی میبینیم که آهستهآهسته داریم به اصل و سرشت و تمدن خودمان برمیگردیم!
و اینها همگی از نشانههای باسواد شدن اکثریت جامعه است. این یعنی رسیدن به گوهر مدرنیته و عبور از دوران گذار با وجود همه محدودیتها.
شاید هنوز خیلی راه مانده , ولی همینکه آغاز کردیم خیلی خوب است، خیلی خیلی هم خوب است! مرتب نگوییم مردم فلان هستند! مردم ایران یعنی من، یعنی تو!
تو مطالعه کن، رفتارهای اجتماعی نامناسبت را اصلاح کن و به من هم یاد بده که همینکار را بکنم، با مهربانی؛ نه با نگاه بالا به پایین و با لحنی که «تو بیفرهنگی و من باسواد و متمدن» مطالعه کنیم و به هم کتاب هدیه بدهیم. من_از_خودم_شروع_میکنم
… و آقای محمد حاجی امیدی ، انسان دوستی فلسفه حقوق بشررا تحلیل کردند ، که علاقه مندان میتوانند این سخنرانی را از طریق لینک فایل ضبط شده زیر شنوا باشند.
این جلسه با بحث آزاد در خصوص نگاهی به تابستان خونین سال ۱۳۶۷ با مدیریت آقای امیر نیلو و توسط حاضرین : افروز آریایی ، آرش ایرانی ، ابوالفضل پرویزی ، لیدا اشجعی ، معصومه توکلی ، ندا رحمانی ، محمدرضا رضائیون ، کاوه – ۱۲ ، گلزار ، ایرانیان ۲۰ ، محسن سیاحی ، رضا دادخواه ، مهراب امیدی اسلامی ، سالار قربانی ، منوچهر شفایی ، کویر سبز ، شبنم رضاوند و وحید رحمتی در ساعت ۱۹:۴۵ به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید .
گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی سوئیس 12 آگوست
رسول پورآزاد
این جلسه در روز یکشنبه 12 اگوست 2018 برابر با 21 مردادماه 97 ساعت 14:00به وقت اوروپای مرکزی در دفتر نمایندگی برگزار شد.در ابتدا اقای نادر زندی منشی جلسه بار عرض سلام و خیر مقدم جلسه را با خواندن ماده 22 از علامیه جهانی حقوق بشر اغاز کردند ،ماده 22 هر کس به عنوان عضوی از جامعه حق داد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت،حقوق سلب ناپذیراقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد ازادانه شخصیت خویش،به دست اورد.در ادامه اقای نادر زندی از اولین سخنران جلسه اقای جعفر فرد کریمی دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد گزارش ماهیانه نقض حقوق بشر در تیر ماه 97 را اغاز کند .خلاصه آنچه گذشت:اخبار نقض حقوق بشر در تیر ماه ۹۷ با بیش از ۳۰ مورد اعدام، آزارهای متعدد کودکان، بازداشتهای گسترده، اعتصاب غذا، قتل و آزار زندانیان در زندانها، نقض پایدار آزادی بیان، تجمعات کارگری و اصناف بخصوص در بین بازاریان، خشکسالی، بیماری و آلودگیهای بسیار آب و محیط زیست و بحرانها و تجمعات مربوط به کم آبی و موارد دیگری که در استانهای مختلف رخ داد همراه بود. این گزارش بر مبنای اطلاعاتی گردآوری شده که صحت آنها به احراز رسیده است. اعدام مجازات اعدام از مهمترین موارد نقض حقوق بشر و حق حیات در ایران به شمار میرود. علیرغم تمام تلاشها و فشارها هیچ آمار دقیقی از تعداد اعدامهای انجام شده وجود ندارد اما در این ماه بیش از ۳۰ نفر در ایران اعدام شدند که دست کم یک کودک-مجرم در بین آنها به چشم میخورد. همچنین دست کم ۲ نفر در ملاءعام اعدام شدند.
آزادی اندیشه و بیان نقض آزادی اندیشه و بیان در ایران در تیر ماه امسال نیز به صورت گسترده در نقاط مختلف کشور ادامه داشت. که در این باره میتوان به احضارها، بازداشتها و محکومیتهای متعدد اشاره کرد. ازجمله مهمترین بازداشتها میتوان به صدور قرار بازداشت موقت برای نسرین ستوده، بازداشت هنگامه شهیدی، مختار زارعی، امیرحسین میراسماعیلی، مدیران ۲ گروه تلگرامی، فعالان رسانه ای در سیستان و بلوچستان، یک فعال عرصه خبر در استان کرمانشاه، یک شهروند کرمانشاهی و خانمی که اقدام به رقصیدن در مقابل یک مسجد کرده بود، اشاره کرد.همچنین در این ماه مریم ممبینی، همسر کاووس سیدامامی، ۱۰ نفر از ادمینهای کانالهای تلگرامی در اصفهان، ماندانا صادقی، نویسنده و روزنامهنگار، حسین احمدی نیاز وکیل دادگستری، مدیر مسئول تابناک کردستان به مراجع قضایی و امنیتی احضار و بازجویی شدند.در این ماه حکم یک سال و نیم حبس برای فرشته طوسی، دانشجوی دانشگاه علامه و ۲۳ ماه حبس برای رویا صغیری دانشجوی دانشگاه تبریز صادر شدزم به ذکر است که دادستان تهران نیز از ارسال پرونده ۱۶ زن متهم امنیتی به دادگاه خبر داد..
زندان زندانهای ایران در این ماه با تنشها، اعمال محدودیتها و محرومیتهای بسیاری همراه بود.در این ماه عبدالرحمن سنگانی، رامین حسین پناهی، محمد حبیبی، سعید شیرزاد و یک زندانی در زندان سقز که در آستانه فلج شدن قرار داشت، از خدمات درمانی محروم بودند.در این ماه بهزاد محمودی، زندانی سیاسی محبوس در اوین توسط مسئولین زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و بدون رسیدگی پزشکی به بند دیگری در زندان تبعید شد.اقلیت های ملی و مذهبیدر این ماه شاهد بازداشت غلام قادر بزرگزاده پدر عبدالله بزرگزاده که در اعتراض با بازداشت فرزندش در مقابل ساختمان سپاه سلمان ایرانشهر تحصن کرده بود، بودیم. همچنین محمد طیب بزرگزاده ۱۶ ساله برادر کوچکتر عبدالله بزرگزاده به پلیس فتا احضار شد.در این ماه ۳۴ درویش گنابادی به بیش از یکصد سال، ۶ درویش گنابادی به ۳۷ سال، چهار تن از زنان درویش گنابادی به ۲۰ سال، ۸ درویش گنابادی به ۳۴ سال،۱۲ درویش گنابادی ۵۷ سال، ۶ درویش گنابادی ۳۸ سال زندان محکوم شدند.حقوق کودکاز مهمترین اخبار مربوط به کودکان میتوان به محکومیت ناظم مدرسه معین به ۱۰ سال حبس و ۸۰ ضربه شلاق و محرومیت دو ساله مدیر دبیرستان معین اشاره کرد.همچنین یک مربی ورزشی متهم به تجاوز در شیراز بازداشت شد.همچنین معاون آموزش دوره متوسطه دوم وزارت آموزش و پرورش از ترک تحصیل ۱۵۱ هزار و ۴۶ دختر در سال جاری خبر داد. سلطانیان میگوید که ازدواج زودهنگام دختران در ادامه عدم اجازه همسرشان برای ادامه تحصیل نیز از دلایل ترک تحصیل دختران است. زنان سلمان خدادادی نماینده مردم ملکان و رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس از سوی تعدادی از دختران به تجاوز، آزار جنسی و سوءاستفاده از موقعیت متهم شده است. از دیگر مهمترین اخبار زنان میتوان به محکومیت شاپرک شجریزاده از معترضان حجاب اجباری به ۲ سال حبس تعزیری و ۱۸ سال حبس تعلیقی اشاره کرد.در همدان یک زن به دلایل ناموسی به قتل رسید همچنین در تهران یک مرد همسر خود را به دلیل درخواست طلاق به قتل رساند.
کارگران و اصناف در این ماه علاوه بر تجمعات گسترده در بین کارگران و کارکنان مختلف و مرگ و مصدومیتهای فراوان کارگران شاهد یکی از بزرگترین اعتصابات بازاریان در نقاط مختلف بودیم. این اعتصابات از بازار تهران شروع شد که با درگیری هایی همراه بود و سپس در روز دوم و سوم این اعتصاب بازاریان به چندین شهر دیگر نیز کشیده شد.یک نماینده مجلس از بازداشت ۱۲۹ نفر در تجمع اعتراضی اخیر بازار تهران و مجلس خبر داد.بهداشت و محیط زیستتیر ماه با گرما و بحران شدید آب آغاز شد. وزیر کشاورزی از خشکسالی حاد در ۴ استان کشور خبر داد. گزارشاتی از بحران وضعیت آب در شهرهای بوشهر، آبادان، خرمشهر، جزیره مینو و روستاهای مازندران را در اخبار مشاهده کردیم.وضعیت کمآبی و آلودگی آب در استانهای بوشهر و خوزستان باعث بروز نارضایتی و اعتراضات گسترده در بین مردم این نواحی شد.
در مناطق روستاهای زلزلهزده کرمانشاه، آبهای سطحی و روان مسئله ساز هستند و برای انتقال بیماریها از طریق رشد حشرات نظیر پشه خاکی و جوندگان سبب ابتلا به سالک میشوند.بر اثر آلودگی آب در این ماه ۳۵۰ نفر در رامهرمز، ۱۰۱ نفر در روستای لوداب بویراحمد، ۵۰ نفر در هویزه، ۱۵۰ نفردر نوشهر و تعدادی از شهروندان در شهرک دریای کرج بیمار شدند.اقای هادی زارع با تشکر از اقای جعفر فرد کریمیاز سخنران بعدی اقای حمید ابراهیمی تقاضا کردند که سخنرانی خود را با موضوع مقایسه ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را اغاز کند .
ماده بیست وپنجم ازاعلامیه جهانی حقوق بشر حق برخورداری فرد از استاندارد زندگی مناسب را به رسمیت میشناسد وبیان میدارد هر انسانی سزاوار یک زندگی با استاندارد های قابل قبول برای تامین سلامتی ورفاه خود وخانواده اش ازقبیل تامین خوراک ، پوشاک، مسکن ومراقبتهای پزشکی وخدمات اجتماعی ضروری است وهمچنین حق دارد که درزمانهای بیماری، نقص عضو ، بیوگی وسالمندی وفقدان منابع تامین معاش تحت هرشرایطی که ازحدود اختیارات وی خارج است ازتامین اجتماعی بهره مند گردد.این ماده همچنین اعلام میدارد که دوره مادری وکودکی سزاوارتوجه دمراقبت ویژه است.همه کودکان اعم ازآنکه با پیوند زناشویی ویا خارج از پیوند زناشویی بدنیا بیایند ازحمایت اجتماعی یکسان برخوردار نیستند ،دراینجا به مقایسه این موارد با مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی میپردازیم.اصل سوم بیان میکند آموزش وپرورش وتربیت بدنی رایگان برای همه درتمام سطوح وتسهیل وتعمیم آموزش عالی باید فراهم گردد ونیز پی ریزی اقتصادی صحیح وعادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه ورفع فقر وبرطرف ساختن هرنوع محرومیت درزمینه های تغذیه، مسکن وکار وتعمیم بیمه بایدصورت گیرد.
اصل ۲۱ به حقوق زنان اشاره دارد ودولت راموظف کرده حقوق زنان را درتمامی جهات بارعایت موازین اسلامی تضمین نمایدوموارد زیر را انجام دهد:- ایجادزمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن واحیای حقوق مادی ومعنوی او.-حمایت مادران بالخصوص در دوران بارداری وحضانت فرزند وحمایت از کودکان بی سرپرست-ایجاددادگاه صالح برای حفظ کیان وبقای خانواده-ایجاد بیمه خاص بیوگان وزنان ساخودده وبی سرپرست-اعطای قیمومیت فرزندان به مادران شایسته درصورت نبود ولی شرع بهمین ترتیب اصول۲۹ ،۳۰،۳۱و ۴۳هم مرتبط با بهبود وضعیت زندگی است ودر منشورحقوق شهروندی نیز به اهداف ووعده های شیرینی درمورد ارتقای کیفیت زندگی برمیخوریم.بطوریکه ملاحظه میشود مشکلی ازبابت وجود قوانین مکتوب کافی در زمینه ارتقای وضعیت معیشتی وجود ندارد وبطوریکه دررجایی گفته سده گاهی باکثرت قوانین هم روبرو هستیم اما مشکل دراینجاست که وضعیت عملی ومیدانی درحوزه کیفیت زندگی بسیاراسفباربوده واین قوانین تنها درمقام حرف باقیمانده وازضمانت اجرایی برخوردار نیست.مشکل امروز جامعه ما حاکمیت یک نظام ایدئولوژیک است که به سعادت ورفاه مردم نمی اندیشد ودر وسواسهای عقیدتی وبنیادگرایی خود سردرگم است وپول مردم ومنابع کشورراصرف پیگیری ماجراجوییهای نابخردانه درورای مرزها میکند.در قانون اساسی ایران که برگرفته از احکام ودستورات شرع است تاکید زیادی بر تقوی ، معاد ، معنویت وبسیاری دیگر ازمفاهیم مبهم دینی شده وبرمبارزه با کلیه مظاهر فساد وتباهی امرشده است اما مبارزه به فسادتنها منحصربه کتک زدن دختران جوان به خاطر نوع پوشش آنها میشود واین درحالیست که فساد اداری اختلاص وسو مدیریت درکشور بیداد میکند وهیچ تلاشی درجهت برخورددبا غارتگران اقتصادی صورت نمیگیرد.همانطور که گفته شد ارمانها و وعده های تحریرشده در قانون اساسی ومنشور حقوق شهروندی هیچگاه به مرحله اجرادر نمی آیند وما هر روزه شاهد بدتر شدن وضعیت زندگی هموطنان هستیم.سپس اقای نادر زندی با تشکر از اقای ابراهیمی از سخنران بعدی جلسه خانم مریم ضیایی دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد حقوق زنان و مقایسهان با قانون اساسی ایران اغاز کنند .
حکومت جمهوری اسلامی ایران که در کل سالهای حکومتش آثار بسیاری در زمینه های نقض حقوق بشر به ویژه نقض آشکار حقوق زنان رو در کارنامه سیاه 40 ساله خود در تمام زمینه های اجتماعی-فرهنگی- سیاسی به جا گذاشته است حتی آشکارا در حوزه خصوصی افراد به ویژه زنان این نقض حقوق مشهود میباشد.حکومتی که خود قانون اساسی کشور را تدوین ولی به طور آشکارا آن را نقض میکند.که در ذیل به صورت خلاصه به تمامی نقض های آن اشاره میکنیم.1.زیر پا گذاشتن کرامت و ارزش والای انسانی و آزادی (اصل دوم بخش ششم اصول 177 گانه قانون اساسی )سرتیتر اخبار روزانه در زمینه های فرهنگی-سیاسی-اجتماعی که همگی نشانی از زیرپا گذاشتن کرامت و ارزش والای انسانی و آرادی است برای مثال:برای مثال جراحی های زیبایی و یا جراحی های مربوط به سینه ها و یا دستگاه تناسلی زنان باید با اجازه همسر انجام شوداین بدین معنی است که ظاهر زن و بخشهایی از بدنش متعلق به خود او نیست یا در موارد مربوط به سفر که اجازه آن بازهم دراختیار همسر میباشد.2.ایجاد محیط نا امن برای زنان (اصل سوم –بخش یک)برای مثال به نام حجاب زنان همیشه در معرض تحقیر و تهدید هستند 3.مبارزه با بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه ها با استفاده از از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر(اصل سوم بخش دوم)-نقض دسترسی به آموزش و اطلاعات برای زنان قبل از ازدواج اجازه پدر و بعد از ازدواج اجازه همسر برای تحصیل 4.داشتن استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی (اصل سوم بخش 6)برای مثال زنان همیشه جزیی از ملک مردان به حساب می آیند 5. عدم تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی (اصل سوم بخش 7) برای مثال عفو بینالملل خواستار آزادی دختر خیابان انقلاب شد6.داشتن تبعیضات آشکار و ناروا وعدم ایجاد امکانات عادلانه برای همه زنان در تمامی زمینه ها (اصل سوم بخش 9 )برای مثال زنان در زمینه شغلی در اجتماع حق گرفتن بعضی از پست های مدیریتی و بعضی از مشاغل در کارخانجات را ندارند 7.عدم ایجاد امنیت قضایی عادلانه و عدم تساوی عموم در برابر قانون( اصل سوم-بخش 148.عدم آسان نمودن تشکیل خانواده (اصل 10افزایش «همسرآزاری» در ایران؛ اکثر خشونتها «روانی» و «کلامی»اند9.نداشتن حقوق مساوی در تمامی زمینه ها (انسانی-سیاسی-اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی ) برای زنان (فصل سوم-اصل 20)10.نداشتن زمینه مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی خود(فصل سوم-اصل 21-بخش 1)آرش صادقی: «گلرخ» نماد دخترانی است که حقوقشان تضییع میشو11.عدم حمایت مادران چه در زمان بارداری و حضانت فرزند و عدم حمایت از کودکان بی سرپرست(فصل سوم-اصل 21-بخش 3)از کودکان زبالهگرد سوءاستفادههای جنسی میشودخرید و فروش نوزادان در اطراف بیمارستانهای جنوب تهرا1212.عدم ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست(فصل سوم-اصل 21-بخش 4)دو هزار کودک مطلقه در کشور وجود داردبیش از ۴۰ درصد از زنان تحصیلکرده بیکار هستند13.عدم مصونیت از تعرض جانی ،مالی،حقوقی،شغلی (فصل سوم-اصل 22)14.هتک حرمت و حیثیت کسانی که دستگیر یا زندانی شده اند (اصل 39)اعلام اعتصاب غذای«پنج زندانی زن» در زندان مرکزی ارومیهسه زن محبوس در بند زنان زندان اوین به انفرادی رفتندنرگس محمدی خطاب به دادستان تهران: تبعیض علیه زنان در زندان هم ادامه دارد.سپس اقای نادر زندی با تشکر از خانم ضیایی از سخنران بعدی اقای احمد کاظمی زاده دعوت کردند که سخنرانی خود را در مورد اعدام زندانیان سیاسی در سال 1367را اغاز کنند .سالگرد اعدام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ اعدام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ واقعه ای بود که طی آن به فرماندخمینی، چندین هزار زندانی سیاسی و عقیدتی در زندانهای حکومت جمهوریاسلامی ایران در ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ به شکلی مخفیانه اعدام و درگورهای دسته جمعی دفن شدند.آنان رفتند اما با خون خودشان سقفهای ناباوری و ناامیدی را از هم شکافتند و بهاسارت و بندگی و تسلیم در هیچ شرایطی تن ندادند ، چه در میان تیر و چه بربالای چوبه های دار . آنها بهای سنگین آزادی را پرداختند و جریان روشنگر ورشادتهای آنها به رغم همه دسیسه ها و خاکسترهایی که بر سرشان ریختند هر روزو هر لحظه ادامه یافت .این عزیزان قطره هایی بودند که همچون بلور نور سبکبال و بی آلایش از طنابهایدار عبور کردند و همچون شبنمی بر بالای سربرگ تاریخ ایران جوانه زدند . حفاظت از تاریخ دهه شصت که بخشی از تاریخ ایران است وظیفه هر ایرانی است . وقتیبرگ برگ تاریخ ایران را ورق میزنیم مرحله ای به پایان میرسد و مرحله ای نوینپدیدار میگردد . انقلاب مشروطه ، نهضت جنگل، کودتای ۲۸ مرداد ، انقلاب ۵۷ ،قتل عامهای دهه شصت و به ویژه کشتار تابستان ۶۷ ( گورهای دسته جمعیجانباختگان کشتار ۶۷ خاوران تهران که ۳۰ سال است خانواده ها بدون داشتن نام و نشانی از عزیزان خود هر هفته بر سر مزار شهدا میروند و یا خانواده های عزیزشهرستانی که فرزندان خود را در حیاط خانه خود دفن کرده اند) . اتفاقات سال88، وقایع ۶ و ۷ مرداد ۸۸ و …. اما تاریخ نشان داد که در هیچ برهه ای از زماناین رشادتها فنا ناپذیر نیستند ، چرا که در بعد فکری و اندیشه جاودانند نه در بقایجسمانی . لازم به ذکر است در اردیبهشت ماه سال جاری نهادهای پیگیر وضعیتحقوق بشر در ایران بر اساس تحقیقی مشترک درباره گورهای جمعی اعلامکرده اند که جمهوری اسلامی ایران عامدانه مشغول از بین بردن آثار جرم مربوطبه قربانیان اعدامهای دهه شصت در آن مکانهاست .رژیم همواره سعی کرده تا تاریخ دهه ۶۰ و کشتار ۶۷ را در اذهان مردم حذف نمایدو با عناوین گوناگون سعی در سانسور آن دارد ، از تخریب گورهای جمعی گرفته ویا با خطاب قرار دادن قربانیان به نام تروریست و …. هر چه بیشتر بر این هدپافشاری میکند ، غافل از اینکه در تمام این سالها ، خانواده ها بودند که تلاشکردناین خاطره و تاریخ آن فراموش نشود و با وجود ابزارهای سرکوب و فضایامنیتی صدایشان را به گوش جهانیان برسانند . دیوارهای این اختناق و پنهانکاری با امواج خروشان جنبش دادخواهی فرو ریخت و نهاد خودکامگی و استبدادسلطنت دینی که کاخ قدرتش را با تکیه بر فقر و فحشا و اختلاس و چوبه های داربنا کرده به خود لرزید . حفاظت از تاریخ دهه شصت که بخشی از تاریخ ایراناست وظیفه هر ایرانی است و باید با بررسی این دهه و محاکمه آمران و عامدانآن در دادگاه خلق از تکرار جنایت جلوگیری شود و میبایست تحقیقات مستقل دراین مورد انجام گرفته و عاملین این کشتار محاکمه شوند . وظیفه ما فعالان حقوق بشر در این عرصه نه تنها روشنگری چنین وقایعی و آگاه سازی هموطنان ، بلکهمیبایست تمام جهانیان را از ظلم و ستمی که چهل سال بر مردم ستمدیده ایرانروا شده است ، آگاه سازیم .
ودر اداما اقای نادر زندی از سخنرانی اقای کاظمی زاده تشکر کردند و از سخنران بعدی خانم ده بزرگی دعوت کردند .که سخنرانی خود در مورد مهاجرین افغان در ایران را شروع کنند ،فیلم قتل عام افغانهای مهاجر در اردوگاه سفید سنگ ایراندر ادامه میتوانید خاطرات چند نفر از افرادی که مدتی در این اردوگاه بندی بودند را بخوانید!!توجه تمامی مطالبی که در ادامه میخوانید نقل قول است و صدای مهاجر نگارنده نیست!فیلم «سفید سنگ» که اخیراً در افغانستان ساخته شده روایتگر قتل عام 630 “زندانی افغان” در ایران، آن هم با هلی کوپتر است.
این جنایت سالها پیش اتفاق افتاده است.«در سال 1368 قوای نظامی ایران 630 تن از افغانهای زندانی در اردوگاه «سفید سنگ» را قتل عام کرد. زندانیان که همه به جرم افغان بودن برای زمان نامحدودی در آن اردوگاه نگهداری می شدند؛ آن سال به خاطر وضعیت بسیار وحشتناک اردوگاه دست به احتجاج زدند. دولت ایران با فرستادن هلیکوپترهای نظامی، تمام زندانیان را به رگبار بست و پس از چندی بر روی گور دسته جمعی آنان یک سرک قیرریزی شده اعمار کرد. از میان زندانیان اما، جمعی نیز توانستند پنهان شوند و یا فرار کنند؛ از آن میان داوود عظیمی است که حالا در فلم «سفید سنگ» به عنوان یکی از بازیگران اصلی حضور دارد.در فلم «سفید سنگ» داوود وهاب تهیه کننده، زبیر فرغند کارگردان و همایون پاییز بازیگر نقش اول آن است. تیم فلمساز در شمال کابل اردوگاه «سفید سنگ» را بازسازی کرده اند و تمام حوادث فلم نیز در همانجا فلمبرداری می شود. بودجه ی 300هزار دالری فلم از سوی یک موسسه ی آمریکایی پرداخت شده است. جالب اینجاست که محل فلمبرداری این فلم فقط کمی با پایگاه هوایی بگرام فاصله دارد، جاییکه نظامیان آمریکایی زندانیان افغان را در آنجا نگهداری میکنند.
تلاش زیادی صورت گرفته است تا فلم «سفید سنگ» از هر نگاه بتواند تصویری باشد از آن واقعه ی مخوف سال 1368 که اتفاقاً کسان زیادی از آن خبر ندارد. واقعه یی که گزارشگر روزنامه ی «اندیپندنت» آن را کاملاً هالیوودی می خواند و در شماره ی 20 نوامبر آن روزنامه درباره ی این فلم می نویسد:
«داستان بزرگی که می شود از آن فلم بزرگی ساخت». تهیه کننده ی فلم به اندیپندنت گفته است: «ما تمام این اردوگاه، به شمول سیم های خاردار، دیوارهای سیمانی و تمام جزییات دیگر را بازسازی کردیم، حتا با مواد فاضله ی ساختگی کف اتاقها را پوشاندیم». با وجود مخارجی که در طراحی صحنه شده است، و امکاناتی همچون کمره ی 35 ملی متری، وسایل حرکتی فلمبرداری و نورپردازی، اما می شود از زبیر فرغند یک فلم خوش ساخت و قابل قبول انتظار داشت؟
زبیر فرغند با آنکه از نامهای نسبتاً قدیمی سینمای افغانستان به حساب می آید، مگر دستاوردهایش به اندازه ی سالهایی که در سینمای کشور فعالیت داشته است نمی رسد. او قبلاً چند فلم اکشن ارزان قیمت ساخته است که معلوم نیست تا چهحد او را آماده ی رهبری یک فلم بزرگ کرده است.
این فلم در کنار داستان قتل عام افغانها (یا «افاغنه» آن طوری که دولت ایران می خواند) داستان دیگری را نیز خواهد گفت. داستانی را که شاید در فلم نبینیم، اما آن را با تماشای فلم درخواهیم یافت: داستان ناگفته و ناگفتنی رنج افغانهای مقیم ایران. این فلم اولین گام بزرگی است برای بازگویی قصه های مهاجرت. آن چه در اردوگاه های ایران بر سر افغانها می گذرد بخشی از تراژدی بی پایانی است که میلیون ها انسان بی صدا نقش قربانیان ازلی آن را بازی میکنند. حکومت نژادپرست ایرانی با تبلیغ نفرت و دگرستیزی در میان مردم ایران، زنده گی افغانها را عملاً به یک کابوس شبانه روزی تبدیل کرده است. این فلم بدون شک نمی تواند تصویر کاملی از 30 سال مهاجرت افغانها در ایران باشد؛ اما کم ازکم فتح بابی می تواند باشد بر این موضوع، موضوعی که بدون شک بخشی از تاریخ معاصر ملت افغانستان به حساب خواهد آمد.در ایران با آنکه تعداد زیادی افغان زنده گی میکند، و به نحوی افغانها بخشی از واقعیت جامعه ی ایرانی است، اما بسیار کم اتفاق افتاده است که سینماگران ایرانی به زنده گی آنان به پردازد. مشهورترین فلم در این باره، فلم تحسین شده ی «باران» از مجید مجیدی است که تلاشی است برای به پرده آوردن زنده گی واقعی اشباح فلک زده یی بنام «افاغنه». اما این فلم و امثال آن، در برابر موج تبلیغات زد افغانی تلویزیونها و مطبوعات حکومتی بسیار ناچیز است.بسیاری از بازیگران فلم «سفید سنگ» افغانهای مهاجری هستند که از ایران برگشته اند و به خوبی می توانند زبان فارسی را با لهجه ی ایرانی صحبت کنند. داوود عظیمی که نقش یک پولیس ایرانی را به عهده دارد به گزارشگر اندیپندنت گفته است: «من احساس خوبی دارم از اینکه در یونیفورم پولیس ایران هستم. من همه ی اینها را زنده گی کرده ام و حالا دوباره آن را به خاطر می آورم و به دنیا نشان خواهم داد که آنها همین فاجعه بر سر ما آوردند».
همایون پاییز قهرمان «سفید سنگ» در پایان فلم می میرد؛ با آنکه قتل عام شش ساعته ی سفید سنگ مثل یک حادثه ی هیجان انگیز هالیوودی به نظر می رسد، اما در فلمی که بر اساس آن ساخته شده است، چگونه یک قربانی می تواند نقش قهرمان را بازی کند؟ در سفید سنگ هیچ کسی قهرمان نیست، همگی قربانی اند، قهرمان آن بالا در هلیکوپتر نشسته است. » چشم دیدهای یک مهاجرافغانستنانی ازاردوگاه سفید سنگ.سپس منشی جلسه اقای نادر زندی از اخرین سخنران جلسه اقای امیر برفی در یایی دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد برده داری شروع کنند . با سلام و درود خدمت تمامی بشر دوستان گرامی.اینجانب مختصر گزارشات و مطالبی در رابطه با روز جهانی یاد آوری تجارت والغا برده داری تهیه کرده ام که به سمع و نظر شما بزرگواران میرسانم.از زمانهای دور تا کنون برده ها همواره به عنوان اشیاء درنظر گرفته میشدند به طوری که آنها را خرید وفروش،تعویض،ویاهدیه میکردند.ویا به عنوان وثیقه ای برای پرداخت بدهی هایشان قرار میدادند.شورش بردگان در۲۳ آگوست سال ۱۹۷۱درجزیره هیسپانیولا در دریای کارائیب جنبشی رابه جریان انداخت که سرانجام به لغو برده داری منجر گردید و آنچه در جریان این شورش به دست آمد رهایی از بردگی،استقلال این جزیره از سلطه استعماری ودر نهایت الغای برده داری بود که هیسپانیولاامروز به هائیتی و جمهوری دومینیکن تبدیل شده است.وسازمان ملل متحد روز ۲۳اوت را به عنوان روز جهانی یادآوری برده و الغاء آن نامگذاری کرده تا جهانیان در این روز و تاریخ پیامدهای برده داری را به خاطر بیاورند.
در اینجا سوال این است:که برده بودن ویا همان بردگی چیست؟
برده بودن ویا همان در بند بودن با زور و تهدید در اختیار یکی بودن است ،وبا هدف بهره کشی اقتصادی واگر برده کنیزی زیباست ،در این صورت نه تنها بهره کشی اقتصادی بلکه بهره کشی جنسی نیز انتظار اورا میکشد.
در این روزها شاهد این هستیم که یک سری بردگی ها وجود دارد در مورد زنان و دخترانی که تن به ازدواج های اجباری میدهند و باقیمانده زندگی خود را همانند یک برده سر میکنند.پذیرش قانون عدم برده داری از سوی سازمان بین المللی حفظ صلح جهانی در سال(۱۹۲۶)موفقیتی بزرگ در این زمینه به شمار می رفت به ویژه که بنا براین کنوانسیون همه اشکال برده داری در آن زمان ممنوع اعلام شد.هم زمان با روز جهانی برده داری مدافعان حقوق بشر توجه بیشتر دولتها وسازمانهای غیر دولتی به مبارزه با این تجارت غیر انسانی را خواستار شده اند واین در حالی است که آمارهای سازمان بین المللی کارگری و سازمان ملل متحد نشان میدهد در حال حاضر حدود ۲۱میلیون زن ،مرد ، و کودک به نوعی قربانی بردگی شده اند.برده داری نخست در بابل،آشور ودر چین پدیدار گشت ولی در یونان و روم باستان به شکل کلاسیک خود تکامل حاصل کرد
اما امروزه شاهد برده داری بسیار مدرن و گسترده ای در سرتا سر جهان میباشیم ودرقرن ۲۱علیرغم تلاشهای فراوان برای حذف بردگی در دنیا شاهد اشکال جدیدی از این مسأله بهرنج درنقاط مختلف هستیم وبر اساس قوانین بین المللی هرگونه سوء استفاده فیزیکی و جنسی از افراد علیرغم میل باطنی شان بردگی محسوب میشود.که میتواند شکل های مختلفی چون:نظام رئیتی ،کار اجباری ،قاچاق انسان برای فروش اعضاء بدن و بهره کشی جنسی و انواع کار وسوء استفاده از کودکان وبکارگیری آنان به عنوان سرباز جنگی ،ازدواج اجباری و فروش زنان بیوه به عنوان تصرف ارثیه آنها داشته باشد.سالها پیش امضاء کنندگان کنوانسیون بردگی متعهد شدند که با تجارت برده داری مبارزه کنند ومانع گسترش آن شوند اما متاسفانه در این دنیای در حال تغییر این مسئله شکل دیگری به خود گرفته است.شایدتنها تعداد کمی از ما بتوانند حتی تصور آن را نیز داشته باشند که با وجود قوانین ذکر شده هنوز هم در برخی از نقاط جهان کسانی هستند که قربانی برده داری به شیوه ای متفاوت از گذشته می شوند.البته عدم آگاهی عمومی از وجود برده داری در دنیای کنونی چندان هم جای شگفتی ندارد چرا که امروزه هم برده داری یک تجارت است .تجارتی که مخفیانه ،آرام و پنهانی انجام میگیرد بی آنکه کسی متوجه شود.علاوه بر آن دیگر مانند گذشته برای نگه داشتن برده ها از زنجیر استفاده نمیشود بلکه امروزه از طریق اعمال خشونت و تهدید آنها را ربوده و به کار وا میدارند .هنوز هم که هنوز است رویای «مارتین لوتر کینگ»مدافع حقوق مدنی در آمریکا تحقق نیافته است.این رویاء تصور دنیایی بدون تبعیض نژادی و برده است . کنوانسیون حقوق کودکان مصوب سال ۱۹۸۹هر انسان زیر ۱۸ سال را کودک میداند .بادر نظر گرفتن سن کودکی بسیاری از کودکان ایران و جهان قربانی بردگی مدرن هستند.ازدواج های زود هنگام کودکان،کودکان کار،کودکان قربانی قاچاق انسان و قاچاق جنسی ،وکودکان سربازدر رابطه با به کار گیری کودکان به عنوان سرباز باید به این مهم اشاره کنم ، که کماکان شاهد این مسئله در جنگ سوریه توسط حامیانشان وبه اسم سپاه فاطمیون وسپاه قدس به فرماندهی سردار ویا همان ژنرال قاسم سلیمانی بودیم که از کودکان و نوجوانان ایرانی و افغان در قبال مبلغ قابل توجهی پول ویا وعده اقامت ودادن شستشوی مغزی آنها چه جنایتها که نکردند ودر آخر باعث کشته شدن و معلولیت بسیاری از آنها شده واین هم نمونه بارزی دیگراز برده داری مدرن است. بر اساس گزارش «یونیسف» ۳۰۰هزار سرباز کودک در ۳۰منطقه جهان در بردگی واسارت هستند که سن برخی از آنان حتی کمتر از ( ۱۰) سال است.از ۲۱ کشوری که بیشترین درصد برده داری رابه خود اختصاص داده اند ،کشورهای آسیایی ،خاورمیانه،وآفریقایی هستند.در این گزارش ایران نیز به عدم واکنش کافی و مناسب به پدیده برده داری مدرن متهم شده است ودر میان( ۱۰) کشور کم کار از (۱۶۱)کشور در زمینه مقابله با پدیده برده داری مدرن قرار گرفته است .
وهم چنین به پدیده هایی از قبیل قاچاق انسان ،کار اجباری،ازدواج اجباری،استثمار جنسی و تجاری و استفاده از انسانها در ازای بدهی مالی و تصفیه حساب به عنوان شاخص های ارزیابی وعدم واکنش به آن در رابطه با این پدیده برده داری مدرن متهم میباشد.کشور هند در صدر لیست قرار دارد که در آن « ۱۸ »میلیون و«۳۵۰»هزار نفر در شرایط بد برده داری مدرن هستند و کشورهای چین،پاکستان،بنگلادش،ازبکستان به ترتیب در جایگاه های دوم تا پنجم قرار گرفته اند.بنا به گزارش بنیاد واک فری walk free ایران از میان« ۱۶۷»کشوری که در لیست قرار دارند ،در رده (۲۰)قرار گرفته است، و ایران تحت حاکمیت رژیم آخوندی به عنوان یکی از کم کار ترینها محسوب میشود و بعد از ایران کشورهای کره شمالی،گینه استوائی،واریتره هم به عنوان کم تلاش ترین وکم کار آمد ترینها در این رابطه نام برده شده است .
نمره آسیب پذیری رژیم حاکم بر ایران در قبال بردگی «۵۰ از ۱۰۰ » گزارش شده است، وسطح واکنش دولت به بردگی ( D ) ارزیابی شده است که ضعیفترین واکنش دولتی به بردگی است و ناکافی میباشد .بر خلاف ایدز و مالاریا برده داری مدرن توسط انسانها و دولتها به وجود آمده است.برده داری مدرن در تعریف بنیاد واک فری به شرایطی اطلاق شده است که در آن نیروی کار یک فرد بدون خواست و اراده خود واز طریق ابزارهایی چون خشونت،تهدید ،فریب،اجبار وسوء استفاده از قدرت مورد بهره برداری یک فرد یا سازمان قرار میگیرد.
ودر پایان این گزارشها باید بگویم که متاسفانه رژیم و حکومت دست نشانده آخوندی به تنهایی بیش از نیمی از جمعیت ایران را به نوعی اسیر و برده خود کرده است.آوارگان فراری و سیاسی و اقلیت های مذهبی، زندانیان سیاسی و مذهبی ،معتادان واسیران به مواد مخدر ،زنان و دختران تن فروش فقط به خاطر سیر کردن شکم خود و بچه هایشان، جوانان بیکار تحصیلکرده که مجبور هستند با دست فروشی سیار مخارج خود و خانواده هایشان را تأمین کنند اما به سختی،وکودکان کار وبی سرپرست نیز جزوی از این آمار برده داری مدرن در رژیم سفاک جمهوری اسلامی ایران میباشند.« به امید آن روزی که در هیچ کجای این گیتی پهناور شاهد هیچ نمونه از برده داری نباشیم و همه بشر بتوانند با حقوق مساوی ویکسان از یک رفاه نسبی فارغ از هر گونه درد و رنج و تبعیض نژادی و مذهبی برخوردار باشند» ودر آینده ای نچندان دور روز بین المللی الغای برده داری را با آماری صفر از برده داری شاهد باشیم وآن را جشن بگیریم.در پایان جلسه اقای نادر زندی منشی جلسه از اقای امیری و حاضرین که به صورت حضوری و پالتاکی در جلسه حضور داشتند تشکر کردند .
در این جلسه سرکار خانوم مریم ضیایی و خانم ده بزرگی .و اقایان علی امام قلی،جعفر فرد کریمی،احمد کاظمی زاده ،رسول پور ازاد ،امیر رفی دریایی و اقای حمید ابراهیمی به صورت حضوری و اقای شفائی از طریق پالتاک و اقای نادر زندی منشی جلسه و اقای امیری مسئول جلسه، در این جلسه حضور داشتند .
تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر
فایزه رضایی
تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان جامعه ایران را تکان داده و بازتابهای وسیعی به دنبال داشته است. طبق گزارشها و تحقیقات انجام شده، تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر توسط یک باند ۴ نفره از وابستگان به نهادهای شبه نظامی صورت گرفته است.
با این حال دادستان کل رژیم کم و کیف خبر را زیر سوال برده و اعلام کرد عامل انتشار خبر تجاوز گروهی به ۴۱دختر و زن جوان در ایرانشهر یعنی امام جمعه این شهر تحت تعقیب قرار گرفته است. سایر مقامات دادگستری نیز سعی در زیر سوال بردن این خبر و کاستن از ابعاد واقعه دارند.
خانوادههای آسیب دیده به امام جمعه ایرانشهر گفتند «امیدی به پیگیری نیروهای انتظامی نداریم و عاملان تجاوزها افرادی هستند که به نحوی با بسیج ارتباط دارند». مردم از دو نفر به عنوان عوامل اصلی این تجاوزها نام میبرند و از ارتباط هر دو با نهادهای شبهنظامی خبر میدهند.
ایرانشهر با حدود ۱۵۰ هزار جمعیت در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران قرار دارد و بیشتر ساکنان آن را ایرانیان اهل سنت تشکیل میدهند.
ارتباط مهاجمین با نهادهای شبه نظامی و مراجع قدرت
روز جمعه ۲۵ خرداد ۹۷ مولوی طیب ملازهی، امام جمعه اهل تسنن ایرانشهر، در خطبههای نماز عید فطر از تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر خبر داد.
متعاقباً محمد خانی، دادستان عمومی و انقلاب ایرانشهر، اعلام کرد که از چهار متهم این پرونده، عامل اصلی دستگیر شده است.
به گفته امام جمعه ایرانشهر، یکی از زنان قربانی این تجاوزها در ماه رمضان، در حین بازگشت از محل کار با خودرویی مواجه میشود که راهش را میبندد. او را با توسل به زور سوار ماشین می کنند و با خود می برند. زن قربانی تا غروب در دست افراد ناشناس اسیر بوده است.مولوی طیب سپس با اشاره به فرد دستگیر شده گفت او «اعتراف کرده که به ۴۱ خواهر مسلمان اینها تجاوز کردهاند.» وی با مخاطب قرار دادن برخی مقامات محلی حاضر در نماز عید فطر ایرانشهر صریحاً گفت، «این اوباش از همین بچه های ما بوده اند که اگر اسم شان را بگویم عده ای سرشان پایین خواهد افتاد». او در گفتوگو با خبرگزاریهای حکومتی ایلنا و ایسنا نیز گفت که عضو دستگیر شده این باند، «فردی سرمایهدار و غنی است».طیبه سیاوشی، عضو مجلس، اظهارات امام جمعه ایرانشهر درباره تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر را تأیید کرد و گفت پیگیریهای او از «منابع غیررسمی»، نشان میدهد فرد بازداشتشده در این پرونده «از پایگاه قدرت و مالی برخوردار است». (خبرگزاری رسمی ایرنا – ۲۸خرداد ۹۷)
قربانیان و چگونگی حادثه رضا عبدی، مدیرکل پزشکی قانونی استان سیستان و بلوچستان، گفت: فرد 24 ساله ای که (روز دوشنبه ۲۸ خرداد ۹۷) به پزشکی قانونی سیستان و بلوچستان مراجعه کرد، مورد اذیت، آزار، تجاوز به عنف و آدم ربایی قرار گرفته بود. علائمی از تجاوز و آزار در وی مشهود بود… همچنین در معاینه این فرد آثاری از ضرب و جرح نیز مشاهده شده است. (خبرگزاری رسمی ایرنا – ۲۸ خرداد ۹۷)
یک منبع آگاه در پزشکی قانونی گفت از صبح روز دوشنبه ۲۸خرداد تا بعد ازظهر سه نفر برای آزمایش و تهیه مدارک مراجعه کردند. یک نفر از آنها دختری ۲۴ یا ۲۵ساله بوده که سه یا چهار روز پس از وقوع حادثه شکایت کرده است.قربانیان میگویند توسط افرادی که «لباس نیروی انتظامی و یا نظامی بر تن داشتند و بهزور اسلحه ربوده شدهاند».
قربانیان این تجاوزها بین ۱٨ تا ۳٠ سال سن داشته اند و همگی توسط چهار نفر و هر بار با استفاده از یک خودرو پژو سیاه رنگ ربوده و سپس به خانه ای امن در ایرانشهر منتقل شده و توسط چهار رباینده مورد تجاوز قرار گرفته اند. ربایندگان برای جلوگیری از شناسایی محل تجاوز در راه به قربانیان شان چشم بند می زدند، اما، یکی از قربانیان موفق شده مسیر و خانه ای را که در آن مورد تجاوز قرار گرفته شناسایی کند.
تاکنون آمار رسمی از تعداد کل قربانیان منتشر نشده است. این رقم آخرین آماری است که «اداره آگاهی ایرانشهر» براساس اعترافات فرد دستگیر شده به خانواده یکی از قربانیان داده است. فاطمه فاضلی، مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری سیستان و بلوچستان، در مصاحبه با کانال خبری ندای زاهدان گفته است: «بر اساس اخبار و یافتهها چندین نفر از دختران ایرانشهری قربانی این حادثه شوم شدهاند که تنها تعدادی جسارت این را یافته اند که از رنج حادثه سخن بگویند».مولوی عبدالحمید ملازهی امام جمعه اهل سنت زاهدان روز دوشنبه ۲۸ خرداد از همه زنان و دخترانی که به آنها تجاوز شده، خواست که «بدون هیچ ترسی شکایت کنند». این احتمال وجود دارد که دختران تجاوزدیده از ترس «آبرو»، برای پنهانکاری از شکایت امتناع کنند.
کاستن از ابعاد جرم و متهم کردن قربانیان
با این حال مقامات قضایی محلی و کشوری جزئیات مربوط به تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر را رد کرده و تنها از «تجاوز به سه دختر» سخن می گویند. برخی از آنها اصالت خبر و صداقت قربانیان را به زیر سوال می برند. امری که حاکی از یک لاپوشانی و تبانی سازمانیافته در سطح مقامات حکومتی با متهمین می باشد.
آخوند ابراهیم حمیدی، رئیس کل دادگستری سیستان و بلوچستان در واکنش به خبر تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر گفت: «ادعایی که از سوی آقای مولوی در نماز جمعه ایرانشهر اعلام شده مورد تأیید ما نیست؛ تاکنون سه نفر در خصوص موضوع آدمربایی و تجاوز دختران در ایرانشهر شکایت کردهاند که دراین رابطه یک متهم دستگیر شده است.» (سایت حکومتی تابناک – ۲۷ خرداد ۹۷)
رضا عبدی مدیرکل پزشکی قانونی استان سیستان و بلوچستان در عین تأیید تجاوز به قربانیان درباره شاکی اصلی گفت، «وی در ادعای خود گفته که از سوی چهار نفر مورد تجاوز و آزار قرار گرفته است اما ما نمی توانیم تعداد متجاوزان را اثبات کنیم». (خبرگزاری رسمی ایرنا – ۲۸ خرداد ۹۷)آخوند علی موحدیراد دادستان زاهدان هم اصل خبر «به شکلی که بیان شده» را «کذب» دانست اما تائید کرد که سه تن در رابطه با این مسئله شکایت کردهاند. وی روز یکشنبه ۲۷ خرداد ۹۷ گفت که فعلا سه نفر «تحت عنوان آدم ربایی و تجاوز به عنف شکایت کردهاند» که «یکی از آنان دی ماه پارسال، یکی دیگر اردیبهشت و دیگری خردادماه مورد تجاوز قرار گرفتند» و از این سه نفر «فقط یک نفر حاضر به انجام معاینات پزشکی در پزشکی قانونی شده است.»
موحدی راد تأکید کرد، در این پرونده «تنها سه شاکی خصوصی وجود دارد و در نتیجه نمی توان از تجاوز به ۴١ زن و دختر صحبت کرد.» وی از اساس منکر صحت این خبر شد و گفت «ممکن است برخی از این افراد از قبل ارتباطاتی با هم داشتهاند که بعداً به اختلاف برخورد کردند و منتهی به شکایت شده.»محمدهادی مرعشی معاون امنیتی و انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان اعلام کرد، «پس از شاکی اول، 2 نفر دیگر به دستگاه قضایی شکایت کردند که می توان گفت این سه نفر با یکدیگر آشنا بودند.» مرعشی مولوی طیب را متهم کرد که اطلاعات کمی در رابطه با این موضوع داشته و با صحبتهای خود جو شهرستان را ملتهب کرده است. (خبرگزاری رسمی ایرنا – ۲۸ خرداد
نبی بخش داوودی، فرماندار ایرانشهر، نیز در مصاحبه با صدای و سیمای مرکز سیستان و بلوچستان، در اظهارات عجیبی که حاکی از عدم تمایل وی به رسانه ای شدن ماجرا داشت، گفت، «قضایا پیچیده است و تاکنون به جمعبندی نهایی درباره این موضوع نرسیدهایم.
اثبات موضوع تجاوز به دختران در ایرانشهر مستلزم آزمایش ها و پیگیریهای ویژه است… تاکنون هیچ تعدادی بهطور قطع مشخص نشده ».محمد نعیم امینیفرد، عضو مجلس از ایرانشهر نیز گفت، «تاکنون آمار دقیقی از این موضوع به ما داده نشده و … تا اتمام تحقیقات قضایی نمیتوان آماری از تعداد قربانیان این موضوع اعلام کرد.» وی تلاش کرد انگشت اتهام را از خانواده های سرشناس و با نفوذ ایرانشهر و نهادهای شبه نظامی به عواملی چون «گسترش حاشیهنشینی در ایرانشهر، قرار گرفتن این شهرستان در مسیر باندهای سازمانیافته قاچاق مواد مخدر» و غیره منحرف کند.
تهدید به تعقیب عامل انتشار خبر به جای دستگیری مهاجمین
محمدجعفر منتظری، دادستان کل رژیم ایران، دوشنبه ۲۸خرداد اعلام کرد عامل انتشار خبر تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر تحت تعقیب قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری حکومتی تسنیم وی گفت: «کسی که چنین خبری را ساخته و اعلام کرده است حتماً باید بتواند این ادعا را ثابت کند. مطابق اعلام مقامات قضایی محلی و دادستانی مرکز استان سیستان و بلوچستان و بررسیهایی که بنده بهعمل آوردم موضوع به این ترتیبی که مطرح شده تکذیب میشود.»
وی ادامه داد: «قوه قضاییه با اینکه یک فردی از حضور در جمعی سوء استفاده کرده یک خبر دروغین و جعلی را بدون بررسی صحت و سقم آن منتشر نموده و حیثیت و آبروی خانوادهها را مورد هجمه قرار دهد برخورد قاطع خواهد داشت.»
دادستان کل رژیم با بیان اینکه «قطعا این ماجرا به این کیفیتی که مطرح شده دروغ محض است»، امام جمعه ایرانشهر را به برخورد قضایی تهدید کرد که در صورت عدم اثبات این ادعا، «این اقدام با عنوان اتهامی تشویش اذهان عمومی به موجب قانون قابل تعقیب خواهد بود».منتظری گفت که «مقدمات تعقیب قضایی منبع این خبر» که به گفته او موجب «تشویش اذهان عمومی» و «سوء استفاده عدهای» شده، فراهم شده است.
لاپوشانی هماهنگ شده و سازمانیافتههمانطور که از روند قضایا و اظهارات مقامات حکومتی در رابطه با تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر برمی آید، روشن است که در فقدان هرگونه لایحه یا قانون به منظور جرم انگاری تجاوز و در ایران تحت حاکمیت ملایان، چه بر سر زنان قربانی تجاوز می آید.
از یک سو، ارتباط متجاوز با مراکز قدرت و ارگانهای حکومتی منجر به رفع و رجوع تعرض و به در بردن مجرم می شود و از سوی دیگر، زن یا زنان قربانی به عنوان شریک در جرم به جای متهم قرار می گیرند و ای بسا که اگر خشم و انزجار افکار عمومی نباشد آنها را به قصاص و سنگسار هم محکوم کنند. امری که موجب احتراز زنان قربانی از شکایت و گزارش و ثبت موارد تجاوز و خشونت علیه زنان می شود.
بالاترین مصداق این موضوع را در پرونده ریحانه جباری شاهد بودیم، جایی که ریحانه ۱۹ ساله که از خود در مقابل تجاوز دفاع کرده بود ۷ سال پشت میله های زندان قرار گرفت و شکنجه های بسیار شد تا مگر اتهام مجرم که از مقامات ارشد وزارت اطلاعات بود را سفیدسازی کنند. و بالاخره به حکم ناعادلانه یک قاضی حکومتی حلق آویز شد.
در این کیس نیز شاهد هستیم که دادستان رژیم بی شرمانه قربانیان را متهم به ارتباطات از قبل با متجاوزین می کند که «بعداً به اختلاف برخورد کردند و منتهی به شکایت شده» معاون امنیتی و انتظامی استاندار به طعنه اعلام می کند که سه شاکی «با یکدیگر آشنا بودند» و مدیر کل پزشک قانونی به رغم اثبات تجاوز، شهادت زن قربانی را «یک ادعا» خوانده و می گوید «ما نمی توانیم تعداد متجاوزان را اثبات کنیم» تا سه نفر دیگر را از زیر تیغ عدالت دور کند. و بعد دادستان کل به تعقیب «عامل انتشار خبر» فراخوان می دهد. یک تبانی به خوبی هماهنگ شده به منظور لاپوشانی و به در بردن مجرمانی که «از پایگاه قدرت و مالی برخوردارند» و به شهادت قربانیان و خانواده هایشان با بسیج و نهادهای شبه نظامی در ارتباط هستند و با لباس «نیروی انتظامی» اقدام به ربایش این زنان کرده اند.
انزجار افکار عمومی و اعتراضات
صبح یکشنبه ۲۷ خرداد ۹۷، شماری از مردم ایرانشهر در اعتراض به تجاوز گروهی به ۴۱ دختر و زن جوان در ایرانشهر در مقابل درب فرمانداری تجمع کردند و خواهان دستگیری و مجازات عاملان حادثه شدند. اما رژیم به جای پاسخ به خواسته معترضان آنان را مورد حمله قرار داد و حداقل ۶ نفر را دستگیر کرد.
روز سه شنبه ۲۹ خرداد ۹۷ جمعی از زنان ایرانشهر در برابر فرمانداری تجمع اعتراضی برپا کردند. این زنان که به تعدی و تجاوز به دختران این شهر معترض بودند تراکتهایی در دست داشتند که بر روی آن نوشته شده بود: کسی که به او تجاوز شده ابزار نیست که فدای مصلحت شود؛ کسی که به او تجاوز شده کالا نیست که چیزی از او کم شده باشد؛ نه به هر گونه خشونت.
همچنین غروب روز دوشنبه ۲۸ خرداد ۹۷، گروهی از دختران و زنان جوان در یک حرکت اعتراضی در زیر گذر چهار راه ولیعصر تهران پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: دختران ایرانشهر، سکوت را میشکنیم؛ حرف زدن از تجاوز بی آبرویی نیست؛ قربانیان تجاوز سکوت نکنید
مشکل آب دراستان خوزستان (آبادان وخرمشهر)
مهدی هوری زاد
همانطور که توسط شبکه های مجازی واخبار اینترنتی شاهد بودیم درماههای گذشته متاسفانه هموطنان جنوب کشورمون در استان خوزستان در شهرهای خرمشهر و آبادان واهواز…با مشکل عدم دسترسی به آب آشامیدنی با کیفیت و استانداردهای لازم و همچنین پدیده ریزگزردها وگرد وغبار و آلودگی هوابودندوعلی رغم اعتراضات مردم این استان نسبت به بهبود وضعیت آب آشامیدنی وکنترل آلودگی هوا توسط ریزگردها متاسفانه ازطرف مسؤلین اقدامات موثر و مفیدی انجام نگرفت تا اینکه مردم تحت فشاراین منطقه جهت حل کردن این مشکلات و معضلات مجبور شدند دست به اعتراض بزنند تا بلکه تلنگری باشد بر مسولینی که اصلا درجهت رفع مشکلات مردم مظلوم و محروم این مناطق که در طول این سالها چه قبل از جنگ و چه بعد از جنگ با عراق کمتر مورد حمایت مسؤلین قرار گرفته اند،بلکه به خود بیاییند و همتی کنند وهموطنان استان خوزستان را حداقل همتراز مردم فلسطین و لبنان و عراق و یمن و سوریه قراردهند که ازهمه مستحق تر هستند برای دریافت کمک تا بتوانند با حداقل ها به حداقا رفاه نسبی اجتماعی دست پیداکنند.بعد از گذشت چهل سال ازانقلاب ونزدیک سی سال از جنگ آیا این در شأن هموطنان خوزستانی است که ازداشتن آب شرب محروم باشند ومثل جنگ زده ها برای آب شری در صف با ظرف وگالن و دبه بایستند و جیره بندی آب را تجربه کنند.وهمچنین موضوع انتقال آب شیرین از این منطقه به شهرهای مرزی عراق تحمل این رنج رابرای هموطنانمان دوچندان کرده که برخی ازمسؤلین انتشار فیلمی از لوله انتقال آب را به کشور عراق که توسط کاربران اینترنتی پخش شده را تکذیب کردند و برخی سکوت کردند و مدام سعی کردند با بیان اینکه ازخارج از کشور گروهی سازماندهی شده درتلاش هستند برای سواستفاده از این وضعیت درحالی که مردم مظلوم استان خوزستان به طور مستقیم با این معضل دارند دست و پنجه نرم میکنند و واقعا شدیدا در سختی هستند چرا به جای آینده نگری ودرست اندیشیدن در راستای رفاه حال مردم فقط به دنبال فرافکنی و ساخت دشمن فرضی هستند و تمام مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی را در زمین دشمن فرضی میاندازند یا به آن ربط میدهند مگر پولهای اختلاص شده هم توسط دشمن فرضی انجام شده،چه بسا که هزینه این مبالغ به تاراج رفته از پول همین مردم ار بیت االمال میتوانست در راستای ایجاد تاسیسات زیر ساختی برای بهبود بخشیدن به لحاظ تصفیه آب و افزایش کیفیت آب و کم کردن ریزگزدها هزینه گردد.
مثلث شوری آب، ریزگردها و گرمای بیسابقه مردم خوزستان را دچار مشکلات عدیده کرد. «شوری آب و جنگ آب شیرین در گرمای طاقتفرسا، آوار آتش و عطش بر سر مردم! گرمای حدود 50 درجه و مردمی که با دبههای 20لیتری در دست به دنبال آب شرب میدوند. اینجا جنگ تمامی ندارد.» اینها را یکی از کاربران در شبکه اجتماعی توییتر به اشتراک گذاشته است. جملاتی که وضعیت زندگی در خوزستان را به وضوح نشان میدهد. در حالی که بحران کمآبی و خشکسالی از مدتها پیش دامان بسیاری از مناطق ایران را گرفته، مشکل شوری آب در خوزستان، بهویژه در شهرهای آبادان و خرمشهر به شرایطی بحرانی رسیده است. آب مناطق آبادان و خرمشهر، پهلو به آب دریا زده و چنان شور شده است که دیگر قابل شرب نیست. مردم برای رفع نیاز مجبورند در گرمای خرماپزان تا پاسی از شب در صفهای طولانی خرید آب منتظر بمانند که شاید گالن آبی نصیبشان شود تا دست خالی به منازل تشنه خود برنگردند. خیلی وقت است که کمآبی صدای اعتراض خوزستانیها را در آورده است. اما اکنون شوری آب نیز به آن اضافه شده و موضوع را بغرنجتر کرده است به نحوی که در برخی از شهرهای این استان، اعتراض به شوری آب به خیابانها کشیده شده است. گروهی از مردم آبادان در روزهای گذشته برای اعتراض به کمآبی و کیفیت بد آب شرب، در برابر ساختمان شرکت آبفا در این شهر تجمع کرده بودند. آبفا از تاریخ ۲۹ خرداد در آبادان، آب شرب شهروندان را سهمیهبند ی کرده است. شهروندان خرمشهری که این روزها کمبود و شوری آب جانشان را به لب رسانده است، روز جمعه 8 تیر در مقابل مسجد جامع خرمشهر تجمع اعتراضآمیزی را برگزار کردند. مردم خرمشهر با به دست گرفتن بنر و دستنوشتههایی همچون «خرمشهر آب ندارد»، «از آب شور خسته شدیم»، «مسئول بیلیاقت، نمیخواهیم» و… اعتراض خود را به مسئولان رساندند و خواهان حل مشکل آب شدند. پس از مسئله ناتمام ریزگردها در استان خوزستان، حالا مسئله تامین آب آشامیدنی سالم دومین موضوعی است که مردم این استان نسبت به آن اعتراض دارند. با وجود آن که هفتهها از مشکل شوری آب خوزستان میگذرد اما اقدامی جدی از سوی مسئولان برای حل موضوع صورت نگرفته است . گویا قرار نیست آنها به این زودیبه خواستههای مردم خوزستان واکنشی نشان دهند. بعد از اینکه مردم و کاربران فضای مجازی اقدام مناسب و درخوری از سوی مسئولان شاهد نبودند و متوجه اختلاف فاحش در معنای «خوزستان مسئولان» با «خوزستان مردم» شدند با راه انداختن هشتگ«آبادان، خرمشهر و بحران آب» و با انتشار تصاویری از آب آشامیدنی این منطقه در تلاشند اعتراض خود را به این نحو به گوش مسئولان برسانند. چرا آب خوزستان شور شده است؟ مشکل آب خوزستان قصه دیروز و امروز نیست. زمزمه بیآبی شهرهای جنوبی کشور از سالها پیش شنیده شده است اما بیآبیهای این روزهای خوزستان تنها باعث شده صدای آن بیشتر به گوش برسد. آب استان خوزستان از کارون تامین میشود، رودخانهای که سالها است تامین کننده آب شرب و صنایع استانهای دیگر ایران نیز بوده است. همین ماجرا به اضافه تغییرات اقلیمی و کاهش نزولات جوی میزان آب کارون را روز به روز کمتر کرده است. شوری آب اگرچه برای کارون معضل جدیدی نیست و سد «گتوند» مسبب اولیه شوریش بوده اما راه یافتن آب شور به خانه خوزستانیها چالشی جدید است. چالشی که خوزستانیها را در اولین روزهای تابستان ۵۰درجهای مجبور به ایستادن پشت صفهای طولانی خرید آب کرده است. عبدالله سامری، نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی درباره علت شوری آب پشت سد خوزستان به رسانهها گفته است: «امسال نزولات آسمانی کم بود و شاهد خشکسالی در کشور و استان خوزستان بودیم و این مساله باعث شد تا آبهای کمی پشت سدهای استان ذخیره شود. به علت خشکسالیها آب دریا از سمت خلیج فارس به سمت اروندرود و از آنجا به سمت رودخانه کارون پیشروی کرده و باعث شوری آب شده است. در گذشته آبی که از پشت سدها رها میشد باعث جلوگیری از ورود آب دریا به رودخانه اروند و کارون میشد که اکنون به دلیل خشکسالی این اتفاق رخ نداده است و شاهد شوری آب در رودخانه اروند و کارون هستیم.»
وزیر نیرو نیز در واکنش به خشکسالی خوزستان تقصیر این وضعیت را متوجه طبیعت کرد و گفت: «در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۴۸درصد کاهش بارندگی داشتهایم و فلات مرکزی کشور که استانهای زیادی را دربر میگیرد خشکترین سال را در نیم قرن اخیر تجربه میکند». در روزهای اخیر علیرغم اظهارات و وعدههای مسئولان برای رسیدگی به این مشکل، خبرهایی از شکستن لوله انتقال آب کارون به اصفهان توسط معترضان به گوش میرسد و همچنین شایعاتی از انتقال آب این رودخانه به بصره به موج اعتراضها دامن بیشتری زده است. بحثها در مورد انتقال آب کارون به استان بصره عراق در حالی بالا گرفته است که استان خوزستان و نیز رود کارون در شرایط کنونی از نظر میزان و کیفیت منابع آب، در شرایط بسیار بدی قرار دارد و جدا از خشکسالی و کمبود آب با مشکلاتی مثل شوری آب نیز مواجه است. بحث انتقال آب از ایران به عراق زمانی بر سر زبانها افتاد که شبکه ملی «بلادی» عراق با پخش خبری در این زمینه مدعی شد که مقامات عالی رتبه ایران و عراق در رابطه با این رخداد به تفاهم رسیدهاند و مقدمات اجرایی این طرح انتقال آب آغاز شده است. اگر چه تاکنون هیچ منبع معتبری این خبرها را تایید نکرده است، اما همین موضوع باعث عصبانیت و خشم در بین بسیاری از مردم مناطق جنوبی کشور شده است. اگرچه معاون مطالعات پایه سازمان آب و برق خوزستان با رد شایعه انتقال آب از رودخانه کارون به بصره گفت: هیچ آب اضافهای برای انتقال در خوزستان وجود ندارد و ادعای انتقال آب رودخانه کارون به بصره صحیح نیست و آن را تکذیب میکنم. «رضا اردکانیان» وزیر نیرو نیز با تکذیب انتقال و فروش آب به دیگر کشورها، گفت: هیچ تصمیم، طرح و پروژهای برای انتقال و فروش آب به خارج از کشور وجود ندارد و همچنین در این رابطه اطلاعات مستندی جز گزارش رسانههای عراقی وجود ندارد، اما منابع محلی مناطق عربنشین خوزستان در همین رابطه به خبرنگار «تابناک»، گفتند که این طرح در قالب پروژه عظیم آبرسانی الغدیر خوزستان که از ایستگاه پمپاژ قیصریه در بخش هویزه شهرستان دشت آزادگان در حال تکمیل است، به اجرا گذاشته خواهد شد و منابع آب شرب بیش از ۲میلیون شهروند ساکن در شهر بصره را تامین خواهد کرد. رایگان شدن آب شور خوزستان اما اولین اقدام مسئولان بود. اقدامی که با انتقاد و حتی گاه به سخره گرفته شدن کاربران شبکههای اجتماعی همراه بود. «افتتاح یک سد خاکی روی کارون» اما شاید مهمترین اقدام مسئولان بود که عزیزالله شهبازی، معاون استاندار و فرماندار ویژه شهرستان آبادان از آن خبرداده و گفته است: «سدی یا بندی خاکی قرار است به طور موقت روی کارون برای جلوگیری از ورود آب شور از اروند به این رودخانه و بهمن شیر زده شود.» سدی که عملیات ساختش در حدود ۴۰ متر دیگر به پایان میرسد و این کار میتواند مانع از ورود حجم بسیار زیاد آب اروندرود از طریق کارون، بالادست کارون و ایستگاه مارون شود.
اما اقدامات برای رساندن آب به خوزستان به همین جا ختم نمیشود. آبرسانی به شهرستان آبادان با دو پروژه مهم کلید خورده است. یکی از این پروژهها خطوط انتقال ۶ کیلومتری آب غدیر بوده که میگویند در آینده نه چندان دور به تاسیسات آبرسانی روستایی با ۲۰ هزار متر مکعب آب در شبانه روز میرسد.
پروژه دیگر اما اصلاح خطوط شبکه آبرسانی ۹ کیلومتری است که بر اساس تفاهمنامه منعقد شده فیمابین استانداری، سازمان منطقه آزاد اروند و شرکت آب روستایی استان انجام خواهد شد اما طرحهای دیگری نیز برای آبرسانی به سایر شهرهای استان خوزستان در نظر گرفته شده که باز هم ممکن است بر مناقشات آبی در کشور بیشتر دامن بزند. این طرح که در دستور کار مسئولان استانی قرار گرفته در نظر دارد که آب شرب ماهشهر، بندر امام خمینی، امیدیه و هندیجان از کارون ۳ و کوثر تامین کند.طرحی که البته به گفته علی گلمرادی، نماینده مردم ماهشهر،بندر امام خمینی، امیدیه و هندیجان اجرایی شدن آن ۵ سال به درازا میکشد.
اگر سخنان غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان تحقق پیدا کند، چند قدم بیشتر نمانده تا آب شور خرمشهر و آبادان شیرین شود. وی اعلام کرده است: تا پانزدهم تیرماه مشکل آب شهرهای آبادان و خرمشهر و دارخوین با احداث خط انتقال آب از طرح آبرسانی غدیر به آبادان حل می شود و تا آن زمان باید مردم آب را مدیریت کنند و از سوی دیگرما تلاش کنیم آب این شهرها را تنها با آب با کیفیت غدیر تامین کنیم.
مردم خوزستان در گرمای ۵۰ درجه از عدم دسترسی به آب شیرین رنج میبرند. ویدئوهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که مشکل کمبود آب نیست، بلکه مسئله انتقال آب شیرین توسط حاکمیت جمهوری اسلامی به عراق است. گروهی از شهروندان خرمشهر روز جمعه ۸ تیر (۲۹ ژوئن) در برابر مسجد جامع این شهر تجمع کردند تا نسبت به شوری آب در این شهر و بیاعتنایی مسئولان اعتراض کنند. شرکتکنندگان در این تجمع به خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، گفتهاند که کیفیت آب شرب شهرستان نسبت به روزهای گذشته بسیار شورتر شده و در بسیاری از مناطق بوی بسیار بدی میدهد. به گفتهی معترضان “افزایش شوری و افت کیفی شاخصهای آب آشامیدنی مردم را به شدت دچار مشکل کرده و مسولان امور باید به دور از شعار و وعده برای رفع این معضل اقدامی عاجل انجام دهند”. وضعیت آب آشامیدنی در اهواز و آبادان غیر از این نیست. تا جایی که خطیب نماز جمعه اهواز گفته است که “مردم خرمشهر و آبادان روزهای بسیار سختی را میگذرانند و صحنههای تأسفبار و ناراحتکننده صفهای آب آشامیدنی، شایسته آنها نیست”. ابوالحسن حسنزاده در خطبه نماز جمعه اهواز به مردم توصیه کرد در مصرف آن صرفجویی کنند. او در سخنانش به بسیاری رویدادهای ۴۰ سال جمهوری اسلامی اشاره کرد و غرب و آمریکا را مسئول بدبختیهای جمهوری اسلامی نامید، اما درباره انتقادهای معترضان مبنی بر “انتقال آب آشامیدنی مردم خوزستان از طریق شاهلولهها به عراق” سکوت کرد. مردم خوزستان در شبکههای اجتماعی ویدئوهایی منتشر کردهاند که از انتقال آب شیرین جنوب عراق و مناطق بصره حکایت دارد، در حالی که در لولههای خانهها آب شور و آلوده در جریان است. خرمشهر و آبادان همجوار بصره است، شهری که جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران از نفوذ بالایی در آن برخوردارند. ویدئوهایی دیگری که از سوی کاربران شبکههای اجتماعی درباره گزارشهای تلویزیون عراق منتشر شده که در آن شهروندان بصره از رهبر جمهوری اسلامی به خاطر انتقال آب آشامیدنی خرمشهر به عراق قدردانی میکنند. یک نمونه دیگر از این ویدئوها نشان میدهد آب شیرین خوزستان از طریق یک شاهلوله از روستای منبخ شهرستان خرمشهر به سوی استان بصره جریان مییابد. واین درحالی است که هیچ کدام از مسؤلین این خبر راتایید نمیکنند تا جایی که معاون عمرانی استاندار خوزستان گفت: هیچگونه انتقال آبی به عراق و کویت از استان خوزستان انجام نمیشود و پیشنهاد فروش آب به کویت سالها پیش مطرح شد که به دلیل خشکسالیها و کمبود آب و نیاز داخلی این موضوع کاملاً منتفی شد و تنها در حد جلسات و روی کاغذ باقی ماند.
به گزارش ایسنا، فرامند هاشمیزاده در خصوص مشکلات آب شرب در شهرستانهای آبادان و خرمشهر اظهار کرد: با توجه به روند رو به افزایش خشکسالی از سالهای گذشته و کمبود منابع تامین آب شرب و کشاورزی در مناطقی مانند خرمشهر و آبادان، دولت برنامه وسیعی در این رابطه تدوین کرد که سرآمد این اقدامات و تلاشها مصوبه ۱۵ فروردین ۹۶ هیات دولت در مورد زیرساختهای آب و فاضلاب، پایداری شبکه برق و مشکلات زیست محیطی خوزستان بود. وی افزود: یکی از این طرحها تامین اعتبار مربوط به جنوب غرب موسوم به آب غدیر است که در قالب آن یک خط جدید با ظرفیت بالا به قطر 2 هزار میلیمتر از سد کرخه کشیده شد که به تدریج آبرسانی به ۲۵ شهر و 1600 روستا را آبرسانی خواهد کرد اما به دلیل شرایط موجود اولویت با شهرهای آبادان، خرمشهر و شادگان است. هاشمی زاده توضیح داد: آب مورد نیاز خرمشهر روزانه حداکثر ۹۰ هزار مترمکعب و برای آبادان ۱۵۰ هزار متر مکعب است و عمده این آب از محل آب غدیر تامین میشود و بخشی هم از بهمنشیر و اروند آبگیری میشود.
معاون استاندار خوزستان ادامه داد: با بالارفتن شوری آب بهمنشیر و اروند تصمیم گرفته شد در اجرای خط جدید، کل آب خرمشهر و آبادان از طرح غدیر تامین شود و کار با سرعت در حال انجام است و طبق برنامه زمانبندی شده ۱۵ تیر آبرسانی به آبادان و خرمشهر به کلی از طرح غدیر تامین خواهد شد و آبگیری از اروند، کارون و بهمنشیر کاملا متوقف میشود از همین رو شهروندان عزیز در رابطه با تامین آب شرب از نظر کمی و کیفی نگرانی نداشته باشند. هاشمی زاده تصریح کرد: در چند روز اخیر متاسفانه به دلیل ترکیدگی خط ۱۸۰۰ میلیمتری جی آر پی که آب را از طرح غدیر به خرمشهر و آبادان میرسانده وضعیت آب این دو شهر دچار نوساناتی شد که با تعمیرات انجام شده، شبکه به حالت عادی بازگشته است. وی اظهار کرد: در طول این مدت با اعزام تانکر و توزیع آب بسته بندی شده کمبود آب در حد ممکن جبران شد. معاون عمرانی استاندار خوزستان در خصوص وضعیت آب کشاورزی توضیح داد: همچنین برای تامین آب کشاورزی با توجه به کاهش شدید آورد آب، سه سد خاکی بر روی کارون و بهمنشیر ایجاد شد تا از ورود آب شور دریا به رودخانهها جلوگیری شود که خوشبختانه وضعیت در این بخش رو به بهبودی است. هاشمی زاده در خصوص برخی شایعات در مورد انتقال آب به عراق و کویت گفت: به طور قاطع میگویم هیچ گونه انتقال آبی نه به کویت و نه به عراق انجام نمیشود و چنین برنامهای وجود ندارد. معاون عمرانی استاندار خوزستان افزود: در گذشته کویت درخواستی مطرح کرد اما با توجه به خشکسالیها و کمبودها این موضوع در چند سال پیش کاملا منتفی شد و چنین اقدامی انجام نشده است و این شایعات بر اساس مسائلی بود که تنها در حد جلسات و روی کاغذ در گذشته، مطرح شد.
امید است که تمام وعده هایی که از طرف مسؤلین به هموطنان عزیزمان در استان خوزستان درراستای رفع مشکلات آب و ریزگردها داده شده است واقعا به وعده هایشان جامه عمل بپوشانند و این مردم رنج دیده و ستم کشیده را ازاین شرایط سخت نجات دهند،چراکه واقعا در شأن این مردمان ایران زمین نیست باتوجه به اینکه جزءیکی ازکشورهایی است که دارای بیشترین و غنی ترین ثروت ازلحاظ نفت و گاز و معادن مختلف آهن و طلا و مس میباشد به دلیل عدم مدیریت کارشناسی شده در حفظ وپویایی منابع طبیعی این کشوربااین امکانات ضعیف وکمبودها در سختی زندگی میکنند.
به امید ایرانی آباد به دور از هرگونه تنش و استرس
جها نشمولی حقوق بشر یا نسبیت گرایی فرهنگی ؟
محمدرضا خادمی
نقدی حقوقی بر توجیهات دولت جمهوری اسلامی ایران
در ادبیات مقامات رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران همواره سعی می شود تا حقوق بشر به عنوان ابزاری سیاسی و در جهت منافع و ارزش های دولت های غربی نشان داده شود. به عنوان مثال، صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه ایران در مراسم بزرگداشت حقوق بشر اسلامی در تاریخ یکشنبه 14 مرداد 1397 می گوید
: “ما با حقوق بشر به نحوی که مغربزمین ارائه، عمل و رفتار میکند، مسائل متعددی داریم. آیتالله آملی لاریجانی ادامه داد:.”سوال ما از دنیای غرب این است که شما چه حقی دارید که حقوق بشر خود را به دنیا تحمیل کنید؟
ما و عدهای که بیش از یک میلیارد انسان را تشکیل میدهیم، اعتقاد به اسلام و خدا داریم و براساس این اعتقاد نیز تفسیری از حقوق بشر داریم.”
استدلال فوق متعلق به گروهی از کشورها است که معتقدند اصول و حقوق ارائه شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر باید بر مبنای فرهنگ هر کشور تفسیر شده و اجرا شود. فرهنگ نیز در این زمینه مجموعه ای از اعتقادات دینی، آداب و رسوم و سنت های یک جامعه در نظر گرفته می شود.
به عنوان نمونه قانون اساسی ایران نیز در اصول متعدد خود همواره پس از بیان مفاهیمی مثل برابری و … آنها را محدود به قیودی نظیر :
“به شرط آنکه مخل با مبانی اسلام نباشد” یا “بر خلاف اخلاق حسنه نباشد” ،همین طور همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط به خانواده باید “بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی” باشد. و یا اینکه همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی” با رعایت موازین اسلام” برخوردارند. نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند “مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد”.احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، “موازین اسلامی” و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند.اعمال قوه قضاییه به وسیله دادگاههای دادگستری است که باید” طبق موازین اسلامی” تشکیل شود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و “اقامه حدود الهی” بپردازد.
این در حالی است که “جهان شمولی حقوق بشر” (Universality) ستون فقرات اعلامیه “جهانی” حقوق بشر 1948 را تشکیل می دهد. در قسمت های مختلف این اعلامیه ، وجود عبارات متعددی با قیود عام مثل تمام، همه، هرکس، هیچ و … که دال بربهره مندی همگان صرفا به دلیل کرامت ذاتی انسان و فارغ از دین و آیین و آداب و رسوم آنان است گواهی بر این موضوع است. به عنوان نمونه ماده 1 و 2 اعلامیه اشعار می دارند که :
تمام افراد بشر آزاد زاده میشوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابراند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه ای برادرانه رفتار کنند. هر کس میتواند بی هیچ گونه تمایزی، به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده ء سیاسی یا هر عقیده ء دیگر، و همچنین منشا ملی یا اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر، از تمام حقوق و همه آزادیهای ذکر شده در این اعلامیه بهره مند گردد.به علاوه نباید هیچ تبعیضی به عمل آید که مبتنی بر وضع سیاسی، قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه این کشور یا سرزمین مستقل، تحت قیمومت یا غیر خودمختار باشد، یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد.
با این همه نگاهی به اسامی دولت های امضا کننده اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 نشان می دهد که از بین 48 کشوری که امضا کننده ی آن بوده اند، 8 کشور با جمعیت عمدتا مسلمان حضور داشته اند ( ترکیه ، ایران، پاکستان، مصر، لبنان، سوریه، افغانستان وعراق ). و یا به عنوان نمونه در جریان رای گیری اعلامیه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، هنگامی که نماینده عربستان از رای دادن به آن امتناع می کند نماینده پاکستان به شدت از او انتقاد کرده و اعلامیه را حاوی اصول جهان شمولی می داند که یکی از آنها آزادی مذهب است و این در حقیقت در جهت حفظ احترام به تمامی ملل از جمله کشورهای مسلمان است. بنابراین همان طور که مشاهده می شود، فرهنگ و ارزش های اسلامی نیز در میان کشورهای مختلف اسلامی لزوما معنای واحدی ندارد.
از طرفی دیگر اعلامیه جهانی تنوع فرهنگی یونسکو مصوب 2001 میلادی در ماده 1و2 خود تنوع فرهنگی در بین ملل را میراث مشترک بشریت اعلام نموده و تکثر فرهنگ ها در درون یک کشور را نیز نمودی از مردم سالاری و ضامن صلح و امنیت می داند.
اما در عین تاکید بر ارزشمندی تنوع فرهنگی در بین ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده 30 خود بیان می دارد که : “هیچ یک از مقررات اعلامیهء حاضر نباید چنان تفسیر شود که برای هیچ دولت، جمعیت یا فردی متضمن حقی باشد که به موجب آن برای از بین بردن حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه فعالیتی انجام دهد یا به عملی دست بزند”.
همچنین است اعلامیه جهانی تنوع فرهنگی یونسکو مصوب 2001 میلادی که در ماده 4 خود بیان می دارد : ” هیچکس نباید از تنوع فرهنگی به عنوان ابزاری علیه حقوق بشر استفاده کند و یا دامنه کاربرد آن را محدود نماید، بهخصوص با توجه به این مطلب که حقوق بینالملل متضمن اجرای حقوق بشر است.”
در نتیجه ملت ها حق دارند که فرهنگ و دین و آیین خود را حفظ کرده و در عین حال به حقوق پیروان سایر ادیان و یا کسانی که به هیچ دین و آیینی اعتقاد ندارند ئیز احترام بگذارند، چرا که کرامت و حیثیت ذاتی انسان ها این طورایجاب می نماید.
حال پرسش های اساسی که مطرح می شوند این است که براستی دولت جمهوری اسلامی ایران از چه می هراسد ؟
آیا اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است تا دین و آیین و آداب و رسوم ملت ما را از آنها بگیرد؟
آیا ملت ترکیه که تحت یک قانون اساسی سکولار زندگی می کنند اسلام را ترک گفته و مسیحی یا بی دین شده اند یا اینکه روز به روز بر تحکیم اعتقادات دینی آنان افزوده می شود ؟
آیا اسلام ارث پدری آقایان است یا اینکه تمامی این موارد سواستفاده از اسلام برای بازی با اعتقادات دینی مردم و متعاقب آن در دست گرفتن قدرت است ؟
آیا کرامت ذاتی انسان قبل از ظهور دین اسلام وجود نداشته و قدمت آن فقط به 1400 سال پیش می رسد ؟
در پایان باید گفت که طفره رفتن از پاسخ به پرسش های فوق و توجیه نقض ارزش های جهان شمول حقوق بشر از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران با دست آویز قراردادن تنوع فرهنگی نشان از سواستفاده از اعتقادات مردم داشته و در نظام بین المللی حقوق بشر هیچ جایگاه و ارزش و اعتباری ندارد.
بررسی دلایل اعتصاب بازاریان کردستان
امیرحسین هوری زاد
همانطور که در خبرها و شبکه های مجازی شنیدیم ومشاهده کردیم متاسفانه شاهدهستیم که از چند ماه گذشته عده زیادی از کاسبان و بازاریان شهرهای مرزی کردستان به دلیل نارضایتی های اقتصادی وفشارهای وارده به لحاظ معیشتی به مردمان سخت کوش وفاقد امکانات رفاهی همچنان باتوجه به آماده نبودن بستراشتغال جوانان و مردم این منطقه که عمدتابرای به دست آوردن روزی خود چشم به تجارت و ورودکالاها از مرزهای کشور همسایه عراق دوخته بودند که متاسفانه اخیرا باتوجه به سخت گیری های انجام شده و وضع قوانین جدید و حتی این سخت گیریها به قیمت جان ومال بسیاری از این مردم تمام شده است که به ناچار مجبورهستند از طریق تجارت و واردات کالا که قسمتی ازکالاهایشان توسط کولبران حمل میشد صرفاجهت اینکه بتوانندرزق و روزی خود و خانواده هایشان را بدست بیاورند.وبه جهت عدم حمایت های مسولین در این مورد عده ای از کاسبان و بازاریان مجبور شدند دست به اعتصاب بزنند که در برخی موارد به تنش هم کشیده شد.
روز شنبه ۵ اسفندماه سال ٩۶ نیز، اصناف و بازاریان پیرانشهر و بانه در اعتراض به مسدود نمودن بازارچههای مرزی دست به اعتصاب زدند. نهایتا اعتصاب مغازهداران و بازاریان پیرانشهر با فشار و دخالتهای اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران پایافت یافت. این بازاریان معتقدند که بستن مرزها در شرایطی که تنها مفر فرودستان جامعه کردستان برای رهایی آنها و خانوادهایشان از چنگال فقر و بیکاری میباشد، باعث کسادی بازار، بالا رفتن قیمتها و دامن زده شدن به فقر شدید دهها هزار نفر از مردم شهرهای مرزی کردستان ایران شده است. اصناف و بازاریان بازارچههای مرزی شهرهای سردشت، سنندج، بانه، جوانرود، مریوان و سقز در اعتراض به بستن مرزها که از طریق آنها کالا توسط کولبران وارد بازارچه های شهرهای مرزی میشد، اعتصاب کردند. بنا به گزارش رسیده ، روز سهشنبه ۱۴ فروردینماه، بازاریان و اصناف شهرهای سقز، سردشت، سنندج، جوانرود، بانه و مریوان با تعطیلی بازارچههای مرزی، به بستن مرزها اعتراض کردند و خواستار بازگشایی مرزها شدند. در این گزارش آمده است که طی این اعتصاب، بازار اردلان، بازار بزرگ سقز، پاساژهای عرفانی، مولوی، کوردستان، تقیزاده، فولادی، آهنی و مرادویسی به حالت تعطیل درآمدند و بازاریان به شیوه مسالمتآمیز در مقابل پاساژها تجمع کردند. همچنین بازاریان اعتصابی جوانرود در مقابل فرمانداری این شهرستان تجمع و خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.
آغاز ماجرا هم از این قرار است که اخیرا طرح ساماندهی مبادلات مرزی به مرحله اجرا رسیده است. این طرح مرداد سال گذشته با رایزنیهای فرماندار بانه و نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی، تصویب شد. حالا دولت مرکزی عراق در همین راستا مرزها را مسدود کرده است. شهرهای مرزی استان کردستان در روزهای اخیر شاهد اعتراض بازاریان کسبه به بسته شدن مرزها است. بانه، مریوان، سقز و جوانرود از جمله شهرهایی است که گفته میشود اعتراضها در آنها گسترده بوده است.
به گزارش فرارو، این اعتراضات از روزهای ابتدایی فروردین ماه آغاز شد، به مرور گستردهتر شد. دریکی ازروزهای گذشته بازاریان مریوان با پهن کردن سفرهای خالی در خیابان به وضعیت موجود اعتراض کردند. به گزارش خبرگزاری تسنیم آنها کره کره همه مغازهها و پاساژها را پایین کشیدند. این بازاریان به بسته شدن معابر موقت مرزیو طرح دولت در ساماندهی مرزها و بالارفتن تعرفههای گمرکی معترضدند. دانیال ایمانی یکی از بازاریان مریوان است که در این باره با بیان اینکه مریوان یک شهرستانی مرزی است و انسداد مرزها معنایی ندارد، به تسنیم گفته است: امرار معاش و درآمد بسیاری از خانوارهای این شهرستان از طریق مرز تأمین میشود. به گفته او “بستن مرز برای شهرستانی همچون مریوان که مردم آن محتاج تعاملات مرزی هستند کاملا اشتباه و سبب ایجاد آسیب و ضربه به مردمی بوده که تمام مایحتاج و درآمد زندگیشان را از طریق مرز تامین میکنند. ” همچنین محسن بیگلری نماینده مردم بانه در مجلس نیز اخیرا به بسته شدن مرزها اعتراض کرده است. به عقیده او «از آنجا که در مناطق غرب ایران، مشاغل جایگزین وجود ندارد، بسته شدن این مرزها، اشتغال مردم محلی را با مشکل مواجه میکند و نه تنها کولبران، بلکه کاسبکاران محلی نیز ضرر میکنند.
توضیح مقامات رسمی در ارتباط با بستن مرزها تنها این بوده است که همه معابر استانهای غربی با توجه به سیاستهای جدید و بنابر مصلحت اندیشی بسته شده و این موضوع در همه استانهای مرزی در حال پیگیری است. این در حالی است که معیشت بسیاری از مردم شهرهای مرزی کردستان وابسته به مرزها میباشد که مدتی است به دلایل نامعلوم بسته شدهاند. اعتصاب اخیر بازاریان شهرهای کردستان نیز در همین راستا و در اعتراض به این عمل و همچنین افزایش چندبرابری کرایهها صورت گرفته است. اعتراضها در کردستان در شهرهای بانه و جوانرود آغاز شد، اما گسترده شد و به شهرهای دیگر مناطق کردنشین هم رسید. آغاز ماجرا همانطور که قبلا اشاره نمودم ،از این قرار است که اخیرا طرح ساماندهی مبادلات مرزی به مرحله اجرا رسیده است. این طرح مرداد سال گذشته با رایزنیهای فرماندار بانه و نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی، تصویب شد. حالا دولت مرکزی عراق در همین راستا مرزها را مسدود کرده است. با اجرای طرح مبادلات مرزی که با سفر مدیرکل دفتر گمرک ایران به بازارچه سیرانبند بانه افتتاح شد فعالان اقتصادی میتوانستند کالاهایی را که در ایران نمایندگی ندارد و یا مشابه داخلی آنها تولید نمیشود را وارد کشور کنند، اما عدهای از فعالان اقتصادی بانه به این دلیل که نرخ گمرک تعیین شده زیاد است از این طرح استقبال نکرده اند. بانه دارای معابر موقت مرزی (هنگه ژاله و گله سوره و بازارچه سیرانبند بانه)است، بازارچه سیرانبند اولین بازارچه مرزی در کشور بوده که واردات کالاهای آنسوی مرز به مدت ۱۱ روز از طریق این مرز تمدید شد و در ایام تعطیلات نوروز امسال، رونق مضاعفی هم به بازار و هم به وضعیت معیشت مرزنشینان این شهرستان بخشید.
در این شرایط فرمانداری بانه قول پیگیری مسئله را داده است. فلاحی، فرماندار بانه پس از جلسه با بازاریان گفت: مسؤلان استانی و شهرستانی در حال پیگیری چارچوبهای اجرایی طرح ساماندهی مبادلات مرزی به ویژه اخذ معافیتهای گمرکی و مزایای بیشتر برای ساکنان این شهرستان هستند. او تاکید کرد اجرای طرح مبادلات مرزی تأمین کننده منافع همه فعالان اقتصادی شامل صاحبان بار و کالا، بازاریان مغازه دار و ساکنان مناطق روستایی است و یکی از مهمترین اهداف و رویکردهای اجرای این طرح، حذف کولبری و ارتقای شأن و کرامت مرزنشینان و روستائیان است. فرماندار بانه با اشاره به مزایای مرزی مبادلات پیله وری با کارت الکترونیکی گفت: این مزایا تنها برای ساکنان این شهرستان است و از هرگونه خروج تجمیعی کالای وارداتی به شیوه کانتینری جلوگیری خواهد شد؛ به عبارت دیگر کالاهایی که از طریق پیله وری وارد میشود، تنها در بانه و به منظور رونق و پویایی بازار این شهرستان عرضه میشود.
دولت به دنبال پایان دادن به کولبری در پاییز سال گذشته پس از یکسری اتفاقهای سیاسی در کردستان عراق و اقدامات اقلیم کردستان برای استقلال، دولت ایران فضا را برای ایجاد سازوکار تجاری تازه در غرب کشور به ویژه مرزهای مناطق کردنشین مناسب دید. در آن زمان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی سفری به استان کردستان داشت و در آنجا گفت: کولبری در هیچ کجا شایسته نیست و نباید فراموش کنیم که انقلاب اسلامی و مسوولان کشور هیچگاه به دنبال به وجود آمدن این مساله نبودند. کولبران باربران مرزی هستند که کالایی را از یک سوی مرز به سوی دیگر آن حمل میکنند. در همین راستا ۲۶ آذر ماه سال گذشته وزیر کشور از برنامهریزی دولت برای توقف فعالیت کولبری در غرب کشور خبر داد. به گفته او، دولت ۱۵ بازارچه مرزی راهاندازی میکند و برای افرادی که سه سال سابقه سکونت در روستا دارند، کارت پیشهوری صادر خواهد کرد.
برای صاحبان کارتهای پیشهوری نیز تخفیفات ویژه گمرکی در نظر خواهد گرفت تا شأن و کرامت انسانی کولبران، حفظ شود. به اعتقاد وزیر کشور ، بیش از ۸۵ درصد از کالاهایی که کولبران میآورند، از ایران به کشورهای دیگر رفته و از آنجا دوباره از سوی کولبران وارد کشور میشوند. دیدگاهی که به نظر نمیرسد خیلی با واقعیت همخوانی داشته باشد. بسیاری معتقدند طرح دولت برای تبدیل کولبری به پیله وری جوابگو نیست و کولبران فقیر را تبدیل به پیله وران بیکار و فقیرتر میکند. کولبران میگویند کارت پیله وری درآمد ماهانه آنها را بیش از ۵۰ درصد کاهش میدهد. بستن مرزها و تبدیل کولبری به پبله وری شاید مسئله قاچاق را کمی کنترل کند، اما اهالی مناطق مرزی میگویند این وضعیت فقط برای عده خاص و اندکی نان و آب دارد و برای اکثریت مردم و کاسبان محلی تاثیرات منفی دارد. جان باختن تعدادی از کولبران بر اثر سرما در سال ۹۵ حساسیت افکار عمومی را نسبت به این قشر آسیب پذیر افزایش داد. در همین راستا دولت فشارهایی برای انجام اقدامات اصلاحی در مناطق مرزی برای بهبود وضعیت کولبران روبه رو شد. مجلس نیز کمیتهای برای بررسی مسائل کولبران تشکیل داد. نتیجه اقدامات صورت گرفته از آن زمان به اینجا رسیده است که مرزها بسته شوند، کولبران بیکار و فضای کسب و کار در شهرهای مرزی کردستان به خطر بیافتد. حالا معترضان حداقل خواستار بازگشت به وضعیت پیش از این هستند. با این حال برخی نیز مدعی اند که اعتراضهای اخیر ریشه در خارج از کشور دارد. چند روز پیش معاون سیاسی فرماندار بانه گفت: عوامل خارجی در تشویق بازاریان و اصناف به اعتصاب و اعتراض در این شهرستان و بسته شدن واحدهای تجاری و صنفی نقش دارند.
نژاد شهیدی در گفت و گو با ایرنا با اشاره به اینکه بازاریان میگویند به تعطیل شدن معابر موقت مرزی معترض هستند، اظهار کرد: “معابر موقت مرزی به درخواست دولت مرکزی عراق بسته شد و جمهوری اسلامی ایران در بسته شدن آنها نقشی ندارد. ” او افزود: طرح ساماندهی مبادلات مرزی به دستور شورای عالی امنیت ملی در چهار استان مرزی به منظور ساماندهی مبادلات مرزی و حفط امنیت در مرزها و به درخواست دولت مرکزی عراق اجرا شده است. بیکاری ۱۵۰ هزار نفر در کردستان اخیرا نماینده مردم سنندج در گفت و گویی از آمار ۴۰ درصدی بیکاری در استان کردستان خبر داد. سید احسن علوی گفت: با اشاره به آمار اعلام شده ۱۲.۱ درصدی بیکاری در استان از سوی مسئولان کردستان گفت: این آمار بهصورت رسمی و اداری بوده، اما اگر بخواهیم بهدرستی اعلام کنیم واقعاً کردستان جزو استانهای بوده که آمار واقعی بیکار آن بالای ۴۰ درصد است چراکه ما سیبزمینی فروشی، دستفروشی، مشاغل کاذب و اینکه فردی یک فرغون بخرد و کسب و کاری راهاندازی کند را بهعنوان شغل محسوب نمیکنیم و این شغلها ناپایدار بوده و جزو کار بهحساب نمیآید. او افزود استان کردستان ۱۵۰ هزار نفر بیکار دارد،او گفت: باید در استان کردستان کارخانههایی برای رفع بیکاری جوانان احداث شود و سرمایهگذاری داخلی و خارجی افزایش پیدا کند، هرچند ما در این راستا تلاش کردهایم، اما متأسفانه همیشه موانع و مشکلات بر سر راه سرمایهگذران وجود داشته و سرمایهداران عطای سرمایهگذاری در کردستان را به لقایش بخشیدهاند و از استان رفتهاند. وی معتقد است: افرادی، بازاریان بانه را به این کار اجیر کردهاند که آبروی مردم و بازاریان این شهر را زیر سوال ببرند. سرپرست امنیتی انتظامی کردستان از مردم بانه خواست تحت تاثیر هیچ جریانی قرار نگیرند و اعلام کرد که پیگیر خواستههای آنها از طریق قانونی خواهد بود. وی با اشاره به اینکه تجار بانه خواستار تخفیف 50 درصدی گمرک هستند، عنوان کرد: این خواسته به هیچ عنوان ممکن نیست و بازرگانان بانه باید با این میزان تخفیف وارد کار شوند تا در ادامه کار بتوانیم تخفیفات بیشتر را پیگیری کنیم. میرزایی در خصوص دلایل نارضایتی بازاریان شهرستان بانه، خاطرنشان کرد: خواسته این افراد افزایش تخفیف گمرکی به 50 درصد است و این درحالیست که بیشترین تخفیفات گمرکی کشور در بنادر هم 25 درصد است و در کردستان امکان اخذ تخفیف 50 درصدی گمرک غیرممکن است و به نفع کشور نخواهد بود. سرپرست امنیتی و انتظامی کردستان، یادآور شد: مرزهای کردستان آمادگی استقبال از ورود کالا توسط تجار با تخفیف 20 درصدی را دارند.
جلال محمودزاده، نماینده مهاباد در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از حسن روحانی به دلیل عدم رسیدگی به خواستهای بازاریان کردستان، گفت، در صورت ادامه این وضعیت نمایندگان کرد برای استیضاح روحانی اقدام خواهند کرد. به گزارش وبسایت (هاژه)، که یک رسانه محلی است، نماینده مهاباد ضمن اشاره به رای حداکثری مردم مناطق کردنشین به کاندیدای اصلاحطلب حسن روحانی، گفت: انتظار نداشتیم دولت آقای روحانی جواب مردم کورد و مرزنشینان را با محاصره اقتصادی و مسدود نمودن مرزها و معابر کولبری بدهند. جلال محمودزاده، همچنین تاکید کرده که ،ما نمایندگان کورد مجلس شورای اسلامی ایران در صدد سوال از شخص رئیس جمهور هستیم، اگر نتوانستند ما را قانع کنند قطعا نسبت به استیضاح ایشان اقدام خواهیم کرد و در صورتی که با استیضاح رئیس جمهوری نیز راه به جایی نبریم از مجلس شورای اسلامی استعفا خواهیم داد. این در حالی است که به گزارش رسانههای محلی، روز شنبه ۱۵ اردیبهشتماه، در حالی که اعتصاب بازاریان در کردستان و بخصوص در شهر بانه وارد چهارمین هفته میشود، حضور گسترده نیروهای امنیتی در سطح شهر به منظور ممانعت از تجمع مردم، همچنان ادامه دارد. همچنین بر اساس این گزارش، در چند روز گذشته اینترنت شهر نیز در طول روز قطع میشود.
چندی پیش، رسول خضری، نماینده پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی نیز در خصوص اعتصاب بازاریان و مشکلات آنان، قبلا گفته بود که مصوبه دولت در ممنوعیت کولبری و بستن مرزها باعث بیکاری بیش از ۸۰ هزار کولبر و کاسبکار مرزی شده است. در پی ادامه بستهماند مرزها، روز شنبه ۱۵ اردیبهشت، نیز بازاریان در شهر بانه در بیستویکمین روز اعتصاب به دلیل بستن مرزها از طرف دولت، از بازکردن مغازهها خودداری کردند. همچنین به گزارش وبسایت حقوقبشری «هنگاو»، در بیستوچهار ساعت گذشته، دو نفر دیگر از شهروندان به نامهای (هژار) و (ادریس امین پور)، بازداشت شدهاند. با بازداشت این دو نفر تعداد بازاریان بازداشتشده تاکنون در چند شهر کردستان و کرمانشاه به ۲۴ نفر
رسیده است. اعتصاب بازاریان چندین شهر در استانهای کردستان، آذربایجانغربی و کرمانشاه، از صبح روز شنبه ۲۶ فروردین، در اعتراض به افزایش تعرفههای گمرکی و نیز بسته ماندن گذرگاههای مرزی با عراق،آغاز شده است. پس از بیست و پنج روز از شروع اعتصاب سراسری بازاریان و مغازهداران شهر بانه، آنان در بیانیهای از پایان اعتصاب خود خبر دادند.
به گزارش رسانههای محلی، روز پنجشنبه ۲۰اردیبهشت، گروه نمایندگی اعتصابکنندگان شهر بانه با انتشار بیانیهای از بازاریان خواست تا با بازکردن مغازههایشان، به اعتصاب خود پایان دهند. یک شهروند ساکن بانه در گفتوگو با ایران اینترنشنال، ضمن تایید این خبر گفت که بازکردن مغازهها مشروط بوده و بازاریان اعلام کردهاند که در صورت عدم پاسخگویی مسئولان دولتی پس از پانزده روز، اعتصاب از سر گرفته خواهد شد. به گفته این شاهد عینی یکی از دلایل شکستن اعتصاب «فشار مالی ناشی از بستن بازار» روی کاسبکاران بوده است. بیانیه بازاریان ضمن تشکر از همکاری همهجانبه مردم شهر و تاثیر آن در «انعکاس مطالبات مشروع و دادخواهی مردم ورای مرزها»، تاکید کرد که «اینک که پس از ۲۵ روز شکیبایی… صدای رسای مطالبات مشروعمان به گوش مسئولان کشوری رسیده و اذعان نمودهاند که در فکر چارهجویی و تدوین برنامههای عملیاتی مناسب و درخور برای حل مشکلات هستند… بزرگمنشی و متانت همیشگیتان را در راستای بازگشایی مغازهها مصروف داشته، و با اتحاد و همدلی هموارهتان شکوفایی و رونق را به شهر عزیزمان بانه باز گردانید».به دنبال یک فراخوان، بازاریان شهرهای بانه، جوانرود و چندین شهر دیگر از صبح روز شنبه ۲۶ فروردین، در اعتراض به افزایش تعرفههای گمرکی و نیز بستهماندن گذرگاههای مرزی با عراق، اعتصاب کردند. بازاریان به نشانه اعتراض به تاثیر منفی بستهماندن گذرگاههای مرزی روی معیشت خود، سفره خالی در خیابانها پهن کردند. بیانیه بازاریان همچنین ضمن اشاره به اینکه «اعتصاب کسبه و بازاریان بانه بدون جهت گیری سیاسی و ضدیت با نظام جمهوری اسلامی و بدون تداخل گروهها و احزاب مخالف بوده است»،
بر قانونی بودن مطالبات مرزنشینان مطابق با اصل ۲۸ قانون اساسی تاکید کرده است. بازاریان شهر بانه در این بیانیه با تاکید بر اینکه «گشایش مغازهها به معنای عدول از خواسته ها نیست»،
گفته اند که «تا نیل به مقصود از هیچ کوشش قانونمند و متمدنانه ای فروگذار نخواهیم کرد».
به امید روزی که تمام هموطنان کرد در شهرهای مرزی به زودی بتوانند مطالبات ازدست رفته و حقوق اجتماعی خود را بدست بیاورند ودرکسب و کار به رونق اقتصادی دلخواه و رضایتمندانه دست یابند و زمینه های اشتغال ومعاش آنها بهبود پیدا کند.
منشا نظری ضد بشری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تاثیر مخرب آن در جامعه
آرش امیدوار
“از آنجا که بازشناسی حرمت ذاتی آدمی و حقوق برابر و سلب ناپذیر تمامی اعضای خانوادهٔ بشری بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان است،
از آنجا که بی اعتنایی و تحقیرحقوق انسان به انجام کارهای وحشیانه انجامیده بهطوریکه وجدان آدمی را در رنج افکندهاست، و پدید آمدن جهانی که در آن تمامی ابناء بشر از آزادی بیان و عقیده برخوردار باشند و به رهایی از هراس و نیازمندی رسند، به مثابه عالیترین آرزوی همگی انسانها اعلام شدهاست،….. ”
مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر
چرا قانون اساسی ج.ا.ا که در ظاهر دموکراتیک می نماید در تعارض با قوانین دموکراتیک است و کارایی لازم را برای استناد و حرکت در مسیر دموکراسی ندارد؟
چرا با وجودسازکارهای مدنی و قانونی بر جای مانده از انقلاب مشروطه در قانون اساسی فعلی ، این قانون نه تنها نتوانسته موجبات پیشرفت و ترقی کشور را فراهم آورد که هر روز شاهد اقدامات ضد بشری برعلیه شهروندان عادی و بی گناه منتقد حاکمیت هستیم ؟ اصولا نگرش حاکم بر قانون اساسی فعلی از کجا نشات می گیرد که ما شاهد چنین وضعیتی در عمل هستیم؟
این شرایط در حالی است که بسیاری از همراهان طیف اصلاح طلبی در جامعه امروز مصرانه معتقد هستند که تنها با رعایت و اجرای دقیق قانون اساسی فعلی می توان معضلات پیش آمده در عرصه های سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی کشور را برطرف نمود و نیازی به اصلاحات اساسی (بازنگری )در وضعیت فعلی قانون اساسی کشور وجود ندارد.
اگر بخواهیم به سرعت به اصل مشکل بپردازیم باید گفت در واقع مشکل بنیادین قانون اساسی فعلی به زیربنای فکری غیر دموکراتیک آن باز می گردد.
این نگرش زیر بنایی که قانون اساسی فعلی بر آن استوار است ناشی از عدم پذیرش و رعایت اصول اولیه و بدیهیات بشری وفقدان رعایت اصل رواداری ، تساهل و تسامح (Tolerance) است که بر روح این قانون تسلط کامل دارد و در اکثر بندهای آن جاری و ساری است و منشا آن وارد کردن احکام جزمی دین اسلام و نگاه شریعت فقهی در بندهای اصلی قانون اساسی فعلی است.
در واقع در دیدگاه شارحان این قانون افراد در جامعه به شهروندان درجه یک تا درجه چندم بسته به نوع تفکراشان دسته بندی شده اند و به نسبت ملاکهای مذهب شیعه اثنی عشری و در واقع روحانیت شیعی که سمبل تمام نمای آن است از حقوق اولیه انسانی و مدنی بهره مند یا محروم می گردند . بدین ترتیب و بعنوان مثال در این قانون اساسی اگر فردی اظهار بی دینی یا خارج شدن از دین کند(ارتداد) قطعا با عواقب دهشتناک ناشی از نگاه فوق روبرو خواهد شد. خطر این نگاه تنها زمانی در چشم بیننده بی طرف، ضد بشری بودن خود را به رخ می کشد که بدانیم در قوانین موضوعه بویژه در آموزش و پرورش از ابتدا به کودکان در سطحی وسیع این تفکر تبلیغ و تحمیل می شود.(1) تا در ذهن آنان بعنوان شهروندان آینده نهادینه شود.
- تبعیض در میان شهروندان
یکی از اصول بدیهی فلسفه نگارش قانون اساسی رفع تبعیض و عدم ارجحیت یک گروه از شهروندان بر دیگران است تا در نهایت “حاکمیت قانون” فراتر از اشخاص یا گروهها در جامعه انسانی در سطحی عالی و ناشی از اراده جمعی عمل نماید.
این در حالی است که در قانون اساسی فعلی، قوانینی هستند که غیرمستقیم برای گروهی از افراد جامعه شرایطی ویژه را فراهم میکنند که امتیاز خاصی را برای خود تنظیم ، تصویب و اجرا کرده و سیستمی تبعیض آمیز را بنیان بگذارند و آشکارا و به نام قانون قدرت سیاسی را انحصارا در اختیار خود داشته باشند.
البته در این قانون پیروان تعدادی از ادیان ظاهرا شامل این تبعیض نیستند که ، صرف نظر از تجربه 40ساله این شهروندان در واقعیت جامعه ، لازم است درابتدا به این سئوال اساسی پاسخ دهیم که چرا حتی پیروان ادیانی که در قانون اساسی در کنار دین رسمی به آنها پرداخت شده است نباید تبعیض نسبت سایر عقاید و اندیشه ها را بر خلاف اعلامیه حقوق بشر، در قانون اساسی و قوانین تابعه آن تحمل کنند و باید خواستار بازنگری و نگارش یک قانون اساسی مبتنی بر اعلامیه حقوق بشر باشند؟
در مقدمه باید گفت که تمامی قوانین تبعیض آمیز (ضد بشری)، آرام آرام طبقه ای از خواص را در جامعه بوجود می آورند که آنها هر روز در جهت منافع خود قوانین پایین دستی خاص تری با محدود کردن حقوق اساسی سایر شهروندان جامعه وضع می کنند .این سیستم با سازکارهای خود به تدریج جامعه را به سمت دیکتاتوری ویا اشرافیت گروهی خاص سوق می دهد که در طول زمان اثرات سوء خود را بر جسم و روان جامعه می گذارد.
مثالهای تاریخی در این مورد بسیار هستند اما نزدیکترین و ملموسترین مثال دراین زمینه جمهوری اسلامی و دادگاه ویژه روحانیت است . این نهاد حتی در قانون اساسی سراسر تبعیض آمیز فعلی نیز پبش بینی نشده بود و توسط آیت ا…خمینی و با استفاده از اختیارات اصل قدرت ولایت فقیه در تفسیر قانون اساسی(حکم حکومتی) ایجاد شد. در واقع فلسفه ایجاد این دادگاه ها صیانت و محافظت از طبقه ای خاص یعنی روحانیون است ؛ در ماده اول آئین نامه تشکیل دادگاه ویژه روحانیت مصوب 1366 چنین آمده است که: “به منظور پیشگیری از نفوذ افراد منحرف و تبهکار در حوزههای علمیه، حفظ حیثیت روحانیت و به کیفر رساندن روحانیون متخلف، دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت تحت نظارت عالیه مقام معظم رهبری با وظایف و تشکیلات و اختیارات زیر ایجاد میگردد” -صرف نظراز روحانیون منتقد و مستقلی که از سوی این دادگاه مجرم و محکوم شده اند-در بسیاری از موارد روحانیونی که رفتارهای مجرمانه ای مانندسایر شهروندان داشته اند به راحتی تبرئه ویا در بدترین حالت خلع عمامه شده اند! .لذا برپایی این نمونه دادگاهها بطور بدیهی این اصل را پذیرفته است که کسی که معمم است ارزشی بالاتر از یک شهروند عادی در جامعه دارد.
اما عملکرد جمهوری اسلامی نسبت به اقلیت های دینی مصرح در قانون اساسی (اصل13قانون اساسی) هم یک مقوله قابل تامل است.اقلیت های دینی آمده در قانون اساسی فعلی که روزگاری در کنار انقلابیون سال 57 بودند و شاید در بطن آن ، قانون اساسی فعلی را حافظی درمقابل مرتدان و بدعت گذاران آیین خود می دیدند،اکنون مساجد و اماکن مذهبی شان خراب می شود و عالمان مذهبی یشان تحت کنترل و فشار شدید نهادهای امنیتی قرار دارند. البته برای آنکه از انصاف خارج نشویم این موضوع به تمامی جامعه مذهبی ایران و حتی تعدادی از روحانیون شیعه (که قرائت های دیگری از منابع مذهب رسمی دارند ) نیز تعمیم یافته است؛در نتیجه به مرور زمان ،آنها اکنون خود را از حاکمیت جدا می بینند و دیگر مانند گذشته وبا جدیت و سرسختی از قوانین ظالمانه و ضدبشری شریعت که در قانون اساسی انعکاس یافته دفاع نمی کنند، چرا که آشکارا در نتیجه قوانین موجود آنها نیز به شهروندان درجه چندم در جامعه تنزل یافته اند.
در واقع این قوانین تبعیض آمیز عملا قدرتی به مدافعانش داده است تا مخالفان را در هر لباسی چه از لحاظ سیاسی و چه اقتصادی استثمار ، محروم از امکانات و حتی حذف فیزیکی نمایند و اکنون با توجه به تجربه 4 دهه گذشته به خوبی آشکار می کنند که هیچیک از شهروندان جامعه نباید نسبت به نقض حقوق بشر و تخطی بندهای قانون اساسی از موازین جهانی حقوق بشر و دموکراسی بی تفاوت باشد. درس مهمی که برای اولین بار تمامی اقلیتهای دینی جامعه ایرانی بعلت مواجه شدن با تبعات فراوان و به قیمت جان ارزشمند بزرگان و علمای خود و به هدر رفتن عمر جوانان بسیاری به دست آورده است. درسی که اگرچه هزینه گزافی را بابت آن پرداخته ایم اما می تواند یک میراث گرانبها برای عبور به سوی جامعه ای دموکراتیک و متکثر باشد.
- تاثیر تفکر ضد بشری قانون اساسی در واقعیت جامعه
شاید مهمترین مشکل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ساختار ،که بسیاری از مشکلات به آن باز می گردد و در عمل نیز قانون اساسی فعلی را کاملا از نظامهای دموکراتیک جهان متمایز می کند ؛ تسلط مستقیم و غیر مستقیم نهادهای قدرت انتصابی از لحاظ سیاسی و بالطبع آن مالی بر نهادهای انتخابی برخواسته از ملت است.
این تسلط که از نتایج قانون اساسی کنونی اسست مغایر با اصول دموکراتیک می باشد . البته بدون تردید این موضوع باز هم ریشه در مشکل اساسی این مبحث یعنی به نگاه ضد بشری-دینی (ایدئولوژی مذهبی) نظریه پردازان این قانون باز می گردد که به آنها کمک کرده است تا آنرا بدون هیچ مانع مردمی (بویژه بعد از خروج جامعه ایران از دو دهه اول انقلاب و تب اصولگرایی اسلامی ) به اجرا گذارند . آنها به این وسیله با یکه تازی، افکار ضد بشری خود را درجامعه تحت سازکارهای قانونی ورسمی جاری و ساری می کنند و هر انتقادی هر چقدر کوچک را با مهر ” غیر قانونی بودن ” سرکوب میکنند.
نگاهی به روند کاملا غیر دموکراتیک نحوه انتخاب روسای سه قوه و عملکرد فاجعه بارشان به همراه جایگاه رهبری (اختیارات فراتر از اراده ملت ) در این نظام گویای راستین این موضوع است .
در واقع جدا از عملکردهای متفاوت روسای سه قوه نظام کنونی، که مربوط به ماهیت متفاوت وظایف شان می باشد. همگی آنها در یک نکته فصل مشترک دارند، آنجا که در هر سه قوه فوق، از مدیران ارشد تا کارمندان عادی از صافی های ایدئولوژیک نظام عبور داده می شوند و بعد از آن با خیالی راحت که تنها ملاک برای گزینش و ابقای آنان التزام به این ایدئولوژی و نه کارایی و شایسته سالاری است به کار خود ادامه می دهند.
از طرف دیگر از آنجا که رای مردم راس هرم های قدرت در این قوا را نمی تواند به راحتی مطابق باخواست واقعی (غیرایدئولوژیک) تغییر دهد (این مورد مستقیم از ناشی از قانون اساسی ایدئولوژیک و غیر دموکراتیک است ) مجریان در این سه قوه نیز به تغییر ، خادم و پاسخگو بودن به مردم هیچ علاقه ای نداشته (مگر در شووهای تبلیغاتی ) و با وجود اعتراضات گسترده در سطح افکار عمومی کشور و نهادهای مستقل بین الملی در این سسیستم به عملکردشان در سطح کلان همچنان ادامه میدهند. مثالها در این زمینه آنقدر بی شمارند که هر خواننده ای در هر جایگاهی می تواند نمونه ای از آن را برای خود بیاورد چرا که هر سیستمی شبیه اداره کنندگان آن می شود و لذا در اینجا مدیریت بالادستی غیرپاسخگو (حتی با الگو برداری از تکریم ارباب رجوع در جوامع غربی ) هنوز بسیار بسیار نا کارمد و سراسر فاسد است.
در سطحی پایین تر این سیستم از آنجا که راه نقد تعهدآور مردم را از بالا بر روی تمامی ارکان سیستم بسته است در مواجهه با مشکلات و معضلات جامعه تنها به نظرات منفعلانه و غیرپاسخگوی بخشهای دولتی (تماما با تفکرات ایدئولوژیک ) اکتفا کرده و با نداشتن نگاه کارشناسی غیر مسئولانه، عدم دعوت از فعالین کسب وکار ، دانشگاهیان متخصص و مستقل با اندیشه های آزاد برای ورود به این موضوعات عملا جامعه را به بن بست های متعدد کشانده است. این سسیستم به دلیل ناکارآمدی ، دائما در حال دشمن سازی و فرافکنی است. لذا واقعیت را آنگونه هستند، نمی بیند و در نهایت صورت مساله را با امنیتی کردن جامعه و حذف مخالفان پاک می کند. نمونه دستگیری و حذف گسترده فعالان محیط زیست یک مثال ملموس و کاملا آشکار دراین زمینه است.
در پایان به نظر می رسد که با توجه به زیر بنای فکری -ایدئولوژیکی قانون اساسی فعلی ، تغییر در قوانین موضوعه آن ویا به گفته برخی جریانهای سیاسی عمل به مواد آن برای بیرون رفتن از شرایط نابسامان و نجات کشور کافی نبوده و ضرورت حیاتی تغییر این قانون اساسی و نگارش دوباره آن بر پایه موازین حقوق بشر و اصول دموکراسی بیش از هر زمان دیگری لازم است.
منابع و مآخذ :
۱- قانون اهداف و وظایف آموزش و پرورش ، مصوب مجلس شورای اسلامی 25/11/1366
پیروان سایر ادیان در ایران, اسیر یا تابع قانون ؟
حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی
رأی موافق شورای تشخیص مصلحت به حضور سپنتا نیکنام در شورای شهر یزد دست کم به طور موقت نقطه پایانی بر بحث و جدلی گذاشت که از سال پیش به این سو پیرامون حضور نمایندگان غیرمسلمان در نهادهای انتخابی محلی در گرفته بود.دخالت غیرقانونی شورای نگهبان در انتخابات محلی و محروم کردن یک نماینده زرتشتی به دلیل باورهای دینیاش از درکی حکایت میکند که در نهادهای قدرتمند حکومت پیرامون جایگاه و حقوق اقلیتها در ایران وجود دارد. نامه شورای نگهبان در رد مصوبه مجلس در این باره و تأکید بر اینکه «اقلیتهای دینی نمیتوانند با عضویت در شوراهای شهر و روستاها برای جامعه اکثریت مسلمان تصمیم بگیرند» به خوبی نشان میدهد که برای این نهاد تبعیض آشکار میان شهروندان بر پایه دین و محروم کردن آنها از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن امری طبیعی است. این برخورد نشان میدهد دغدغه اصلی و مرکزی فقها و حقوقدانان شورای نگهبان نظارت بر «اسلامی» (شیعه) بودن امور به هر قیمتی است و شهروندی به مفهوم مدرن آن جایی در فرهنگ آنها ندارد. برای آنها سپنتا نیکنام پیش از آنکه نماینده منتخب مردم یزد و شهروند ایران باشد، زرتشتی است و همین برای محروم کردن او از حق انتخاب شدن کافی است. این سیاست تبعیضآمیز به شکل پررنگتر در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری هم وجود دارد و در عمل سبب تهی شدن آنها از محتوای دمکراتیک شود.
دو تحول متناقض در جامعه ایران چهار دهه پس از استقرار حکومت دینی جامعه ایران شاهد دو تحول بسیار متفاوت است. تحول نخست به پویایی درونی جامعه ایران و تنوع و کثرت هویتی روزافزون آن در متن تجربه دشوار و پرتنش کشوری با حکومت دینی مربوط میشود. در کنار اقلیتهای مذهبی تاریخی در ایران، گسترش اشکال گوناگون دینداری و دینگریزی در جامعه نوعی واگرایی هویتهای دینی را هم در پی آورده است. این تنوع هویتی در بستر جامعهای شکل گرفته که در آن مطالبات مدنی و خواست احترام به شهروندان و حقوق انسانی آنها از جمله آزادی مذهب و اشکال دینداری (و یا بیدینی) و مخالفت با اجبارهای دینی هر روز از اهمیت بیشتری برخوردار میشوند. در برابر این روند مهم و معنادار جامعهشناسانه و پویایی عرصه مدنی بخش پر قدرت حکومت اسلامی قرار دارد که به دنبال پررنگتر کردن مرزبندیهای دینی و هویتی و تحمیل یک دین حداکثری به همگان است. دست اندرکاران اصلی حکومت به جای درک تحول اساسی که در جامعه ایران شکل گرفته و بازشناسی این هوشیاری جمعی جدید و پذیرش تنوع هویتی با سماجت مثالزدنی با کثراتگرایی هویتی و تن دادن به حقوق شهروندی برای همه ایرانیان سر ناسازگاری دارند. تبعیضها و محدودیتهای آشکار و پنهان، رسمی و غیررسمی برای اقلیتهای دینی و سایر گروههای دگراندیش جامعه بخشی از این مقاومت کورهویتی است.بازتر شدن روز افزون جامعه ایران و در برابر بسته ماندن حکومت دینی و تلاش آن برای تحمیل خوانشی مذهبی خاص به یکی از نمادیترین بحرانهای کنونی کشور تبدیل شده است. چرا که این دو روند متناقض و بسته ماندن حکومت شکاف میان جامعه مدنی و نهادهای رسمی را باز هم بیشتر میکنند و امکان دیالوگ اجتماعی و بهبود تبعیضهای پرشمار کنونی ناممکن میشود.
حکومت دینی یا امپراطوری تبعیضها حکومت دینی که بر پایه خوانشی خاص از یک مذهب بنا شده در فلسفه وجودی خود پیامآورتبعیض و نابرابری هویتی میان شهروندان است. حکومت دینی به اصالت ذاتی نظم مذهبی مطلوب خود باور دارد، برای خویش مشروعیت قدسی قائل است و دیگران را به نوعی ناحق میداند. بدین گونه است که شیعیان و در میان آنها بویژه «پیروان اهل بیت» که خود را همسو با دینداری به سبک و سیاق حکومت نشان میدهند به گروه برتر اجتماعی تبدیل میشوند و صاحب امتیازاتی میشوند که نه به خاطر شایستگی و تلاش فردی و نه در رقابت برابر با دیگران که به برکت باورهای دینی یا تظاهر به آنها کسب کردهاند. واژهشناسی گفتمان سیاسی حکومت دینی در برخورد با «دیگر»ی متفاوت آئینه تمامنمای این سیاست و روانشناسی است. واژههایی مانند دشمن، غیرمسلمان، مناقق، فتنهگر، کافر، ضد انقلاب، غربزده، مرتد، منحرف، فریب خورده، ضد ولایت فقیه، نجس، محارب که گاه حتی در نظام قضایی جمهوری اسلامی بار حقوقی پیدا میکنند چیزی نیستند جز حرف رمز نفی دیگری متفاوت و دگراندیش.چگونه میتوان در دنیایی که شهروندی و حقوق انسانی عام و جهانشمول صرف نظر از باورهای دینی، جنس، نژاد، موقعیت اجتماعی و یا سبک و سیاق زندگی به یک اصل بنیادی تبدیل شده افراد را بر اساس هویت مذهبی از یکدیگر متفاوت کرد؟ این حق جهانشمول به این معناست که حتی پرسش درباره دین دیگران هم میتواند به معنای نوعی تفتیش عقاید و دخالت در امور خصوصی افراد باشد.اما حکومت دینی خود را مجاز میبیند با دین مردم کار داشته باشد، از دریچه دین به شهروندان خود نگاه کند و یا به دنبال تحمیل نوع خاصی از دینداری به همگان باشد. این رویکرد ضد شهروندی در عمل تبعیض در جامعه را بر پایه هویت دینی و نوع دینداری ساختاری میکند. تبعیض بر پایه دین و یا نوع دینداری خود زمینهساز اشکال گوناگون نابرابری، تفاوتگذاری و حتی سرکوب میشود. کسانی هم نان دین و دینداری را میخورند که مطلوب صاحبان قدرت است. رانتخواری دینی امروز بیش از آن که امر معنوی باشد ابزار قدرت و رسیدن به امتیازات اقتصادی و مادی است.
پیروان ادیانی که در ایران به رسمیت شناخته شده یکی از پیامدهای اجتماعی متمایز کردن مردم بر پایه دین و چگونگی دینداری در عمل شکل گرفتن ادیان آشکار و پنهانی است که مانند تکههای جدا از هم در سرزمینی واحد زندگی میکنند. در یک گونه شناسی اولیه میتوان اقلیتهای دینی ایران را به سه گروه اصلی تقسیم کرد.گروه اول پیروان ادیان -فرهنگی را در بر میگیرد که حضور آنها از سوی حکومت دینسالار تحمل میشود و آنها به نوعی پیروان ادیان قانونی کشور تشکیل میدهند. البته به کار بردن واژه اقلیت در نوع خود نقض حقوق بشر میباشد که نیاز به بکار بردن واژه پیروان سایر ادیان میباشم . پیروان ادیان تاریخی غیراسلامی در میان این ادیان(مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان) در مجلس تعداد محدودی کرسی در اختیار دارند، در انجام مناسک دینی خود از آزادیهای کنترلشده و بسیار شکنندهای برخوردارند. تلاش شورای نگهبان برای محروم کردن عضو زرتشتی شورای شهر یزد آئینه تمام نمای شرایط اقلیتهایی است که با وجود به رسمیت شناخته شدن توسط قانون اساسی در عمل نوعی شهروند درجه دوم جامعه اسلامی به شمار میروند.وضعیت سنیها به عنوان بزرگترین اقلیت دینی ایران در این میان بسیار ویژه است چرا که وزن جمعیتی (دمگرافیک) و ژئوپولیتیکی و نیز خوانش متفاوت آنها از اسلام نوعی عدم اعتماد و بدبینی ایدئولوژیک را در حکومت شیعه دامن میزند که از ابتدای انقلاب تا کنون ادامه یافته است. نام این رابطه را میتوان نوعی صلح سرد میان دو سپهر متفاوت و رقیب دین اسلام گذاشت.نظارت شدید بر فعالیت شخصیتهای دینی سنی مانند مولوی عبدالحمید، عدم حضور نخبگان سنی در ردههای بالای حکومتی و یا محدودیتهایی که سنیها برای انجام مراسم دینی (حتی نماز جمعی) بویژه در مناطق شیعهنشین دارند نمونههای بیپرده این تبعیض دینی و صلح سرد مبتنی بر بیاعتمادی ژرف دوجانبه را تشکیل میدهند. دست اندرکاران حکومتی چهار دهه است از وحدت شیعه و سنی سخن به میان میآورند، اما همه شواهد نشان میدهند که منظور آنها از وحدت بیشتر همان سلطه یکسویه شیعه و نظارتبدبینانه، انزوا و کنترل مناطق سنی است. برای بسیاری از شخصیتهای دینی شیعه، سنیها بیشتر یک رقیب و تهدید به شمار میروند تا برادر دینی.
ادیان غیرقانونی و پنهان دومین گروه شامل ادیانی یا عقاید یا نحله های فکری میشود که از سوی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نمیشوند و به دلیل باورهای خود قربانی مستقیم سیاستهای تبعیضآمیز حکومت دینی هستند. پیروان دین بهایی و یا گرایشهای مذهبی شیعه دگراندیش (حلقههای عرفانی، دراویش گنابادی…) در شمار این گروه هستند که از آنها میتوان به عنوان شهروند درجه سوم و چهارم نام برد، چرا که آنها برای فرار از مجازات ها و خشنونت حکومتی ناچارند گاه دین خود را هم پنهان کنند و مناسک دینی را در نهان به جا آورند.محدودیتهایی غیرانسانی که برای بهائیان وجود دارد، نوعی آپارتاید رسمی است که از انجام مناسک و آیینهای دینی تا دسترسی به آموزش و مشاغل دولتی، فعالیتهای اقتصادی و حتی دفن جنازه را هم در بر میگیرد. خشونت چند وجهی علیه این اقلیت در دنیا کمنظیر و بیشتر به سرکوبهای هولناک مذهبی قرون وسطایی میماند. بهائیان در کتابهای درسی و در تربیونهای رسمی آشکارا مورد توهین و تحقیر قرار میگیرند و به آنها برچسب «نجس»، «ضد دین»، «کافر» و «جاسوس بیگانه» زده میشود، بدون آن که بتوانند از خود دفاع کنند و یا کسانی که در فضای مسموم کنونی به اذیت و آزار آنها دست میزنند را به پای میز محاکمه بکشانند.
گروههای ناباور به دین و یا دین دولتی سومین گروه قربانی تبعیض دینی در ایران کسانی هستند که دین خاصی ندارند و یا رابطهای متفاوت با دین و دینداری به سبک و سیاق حکومت دارند. این گروه بزرگ و پراکنده را باید قربانیان خاموش و بینام و نشان حکومت دینی به شمار آورد. آنها در عرصههای گوناگون زندگی اجتماعی نه تنها نمیتوانند باورهای خود را آشکار کنند که گاه ناچارند ریاکارانه و به دروغ تظاهر به دینداری کنند، به این یا آن اصل دینی گردن گذارند، از روی اجبار مناسک دینی را به جا آورند و رنجهای بیپایان زندگی در حکومت دینی را در درون خود خاموش زندگی کنند.
جدایی دین از حکومت
این سه گروه به اشکال گوناگون قربانی تبعیضها و خشونت حکومتی هستند. آنجا که تبعیضها عریان و قانونیاند خشونت و سرکوب شکل آشکار و نهادی به خود میگیرد و آنجا که به باورهای گروههای دیگر توهین میشود، کسانی ناچار صورتک مسلمانی بر چهره میگذارند و یا به خاطر سبک و سیاق زندگی خود به حاشیه جامعه رانده میشوند، این خشونت سرد و نمادین است.بدین گونه است که در حکومت دینی کسانی با برخورداری از رانت دینی شهروند درجه اول میشوند و دیگرانی هم به خاطر باورهای دینی متفاوت و یا بیباوری خود به دین رسمی به سطح شهروندان درجه دوم، سوم و چهارم سقوط میکنند.حکومت دینی با تحمیل یک دین حداکثری به همه عرصههای زندگی اجتماعی از نظام آموزشی، دانشگاه، و دستگاه قضایی گرفته تا رسانههای بزرگ سراسری دین شیعه را در عمل به جامعه و مردم تحمیل کرده و کمتر حوزهای از زندگی خصوصی و یا در عرصه عمومی میتوان یافت که از این تهاجم سراسری دینی مصمون مانده باشد.تجربه جمهوری اسلامی نشان میدهد که حکومت دینی در عصر ما در عمل معنایی جز اعلام جنگ مذهبی به شهروندانی که با ایدئولوژی حکومتی همساز نیستند ندارد. در این جنگ سرد طرفهای درگیر نیروی برابر ندارند، یکی در حکومت است و سرمست از قدرت اشکال گوناگون خشونت را به نام امر قدسی، قانون دینی و یا با بدون قانون علیه غیرخودیها اعمال میکند. طرف مقابل اما به درجات گوناگون قربانی خشونت ساختاری ناشی از تحمیل یک دین حداکثری به جامعه است و از حق دفاع از خود محروم است چرا که در این بازی نابرابر و یکسویه حکومت دینی و نهادهای رسمی هم طرف دعوا هستند و هم داور.در ایران حکومت دینی حتی عرصه را بر دینداران شیعهای که با سیاستهای رسمی همداستان نیستند هم تنگ کرده است. کافی است نگاهی به شمار نخبگان سیاسی و دینی و روشنفکران دیندار ایرانی در انزوا، در زندان و در تبعید در دوران جمهوری اسلامی افکند و شرایط آن را با سالهای پیش از ۱۳۵۷ مقایسه کرد.بحران هویتی کنونی در ایران به طور مستقیم با سیاستهای دینی پیوند خورده است چرا که برای حکومت اسلامی هویت دینی، هویت اصلی و برتر است و هویتهای دیگر از جمله هویت ملی (ایرانی) در سایه هویت شیعه معنا پیدا میکنند. این رهیافت جامعه ایران را به تکههای هویتی جدا از هم تبدیل کرده و انسجام و وفاق ملی در پرتو هویت مشترک در بعد واقعی و نمادین به امری دست نیافتنی تبدیل شده است.در تجربه جهانی از دو قرن پیش به این سو جدایی دین از حکومت، دموکراسی و حقوق بشر به بسیاری از جوامع امکان داد به جنگهای آشکار و پنهان مذهبی پایان دهند و برابری واقعی شهروندی و مدنی را پیریزی کنند. شهروندی در جامعه مدرن بدون به رسمیت شناختن آزادی عقیده، دین و بیان و بدون داشتن آزادی کامل برای انتخاب دین (و یا بیدینی) معنای خود را از دست میدهند .
قتل عام چندین هزار اندیشه ی مخالف دولت تابستان 1367
نیلوفر ایمانیان
سی سال از ان تابستان خونین می گذرد،سال ۱۳۶۷در کم تر از 90 روز بیش از ۴۰۰۰ زندانی که جرمشان مخالفت با جمهوری اسلامی بود به دستور روح الله خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حلق اویز یا تیرباران شدند و در گورهای دسته جمعی دفع شدند.
هرچند امار دقیقی از انان در دسترس نیست اما بیش از۲۵۰ نفر این اعدامیان زنان بین ۱۷ تا ۳۰ سال بودند.
مرجان از خاطراتش در زندان اوین سال ۱۳۶۷ می گوید:
فرشته دختری بود که سال اخر پزشکی بود و محکوم به اعدام.روزی سر ناهار صدایش کردند،می دانستیم برای چه بود همه دست از غذا کشیدیم اما او گفت:غذایتان را بخورید همه ی ما رفتنی هستیم خوشحالم که ایستاده می میرم.
مرجان از دختری ۱۴ ساله می گوید که برای اعدام صدایش کردند و او فقط گریه می کرد و می گفت: من مادرم را می خواهم. در دهه ۶۰ ده ها هزار اعدام شدند در این میان اعدام ۹ دختر بچه زیر ۱۳سال و٢٢دختر بچه بین ١٣و١۵سال بودند،١٨٧ دختر نوجوان زیر ١٧سال،۶٠ زنی که در زیر شکنجه به قتل رسیدند و ۴٧ نفر از زنان حامله به چشم می خورد.دختران باکره ای که جمهوری اسلامی قبل از اعدام به نام عقد به انان تجاوز می کردند. میترا حقیقت که در سال ۱۳۶۰ به جرم شرکت در تظاهرات تا سال ۱۳۶۵ در زندان بود از الهه دکنما می گوید:الهه مربی ورزش و بسیار قوی بود که در سال ۱۳۶۲ به همراه ۱۰ زن دیگر در زندان عادل اباد اعدام شد و قبل از اعدام مورد تجاوز قرار گرفت. مهدی نویدی دوست صمیمی پدر الهه از قول سید محمد دکنما روایت می کند: شبی پدر الهه که دو پسر و دو دخترش اعدام شده بودند بسیار گریه می کرد و دلیل اشک هایش را پرسیدم و او گفت از شهید کردن پسرانم ناراحت نیستم اما برای تجاوزی که به دخترانم قبل از اعدام کردند ناراحتم.لباسهای دخترم را که گرفتیم رویش نوشته بود <به من تجاوز شده،به من تجاوز شده>
شایسته وطن دوست که از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۹ در زندان بود از اعدام مهناز یوسف زاده می گوید: مهناز در ۲۱ سالگی اعدام شد،دختری بسیار زیبا بود که دادستان به او پیشنهاد ازدواج داده بود ولی او نپذیرفته بود.مادر و پدر مهناز در حالیکه از اعدام مهناز بی خبر بودند برای ملاقات می روند و پاسداری با جعبه ی شیرینی خبر عقد خود را که خبر شوم تیرباران شدن مهناز را به همراه داشت می دهد. این در حالی است که حجت الاسلام ضیا شیرازی دادستان شیراز که در تمامی اعدام ها نقش داشته است تجاوز به انها را انکار کرده است.
در پشت این نقاب جمهوری اسلامی دریای خون جوانانیست که اینده ساز میهنمان بودند.روشن فکرانی که حقیقت خواستن و ازادی را درک کرده و ازادی را حق خود و مردمشان می دانستند.
جسورانی که اگر بودند جمهوری اسلامی ایران را با شجاعت بازخواست می کردند و مردم را از شر این دروغ گویان نجات می دادند.ان جوانان، هزاران اندیشه ی مخالف دولت جمهوری اسلامی بودند مادران و پدرانی که اگر بودند فرزندانشان هم اگاه و شجاع تربیت می شدند و ایران پر از اندیشه ی ازادی بود.
هنور هم مادرانی هستند که اشک می ریزند بر سر گورهایی که می دانند فرزندشان انجا نیست و هنوز اه می کشند از گلی که پرپرش کردند.
هنوز هستند جوانانی که تنها یادگاری از مادرشان دستخطی است که قول امدنش را داده بود اما حسرت اغوش مادرش را که هیچ حسرت بوییدن خاکی که مادرش در ان دفع باشد را هم دارند.
هستند زنانی که خفه کردند تمام ان شور و هیجانشان را و هنوز منتظر ازادی همسرشان هستند تا خبر بارداریشان را بدهند…اما دیگر نه ملاقاتی و نه دیگر دیداری …
خانواده هایی که هنوز چرایی و چگونگی رفتن فرزندانشان را هر روز می پرسند و بی جواب اند.
و همچنان در این سی سال هر روز شاهد اخباری هستیم از زندانی شدن و اعدام هایی که تنها در حکومت اسلامی ایران جرم هستند و همچنان این تابستان خونین ادامه دارد.
اگاهی بزرگترین ترس حکومت جمهوری اسلامی ایران است که این چنین حکم اعدام را برای اگاهان سریع اجرا می کنند.
کتاب های درسی پر از اشکال است و هیچ کودک،نوجوان و جوانی در ایران نیست که از حقوق اولیه اش بداند چرا که پدر و مادرانشان هم نمی دانند و چیزی به عنوان حق در ایران وجود ندارد.این هاله ی سیاه حکومت جمهوری اسلامی ایران،روزهای ایران را چه تار کرده است.
شیوا گنجی مدافع حقوق زنان می گوید:این روزها زنان عمدتا با اتهامات قتل ،مواد مخدر،خانه فساد،روابط نامشروع و فعالیت های سیاسی در زندان ها به سر می برند.شرایط این زندانها به شدت بد است و حقوق اولیه زندانیان اصلا رعایت نمی شود و بدتر از همه بند مادرانیست که با کودکانشان هستند.
برای مثال ندامتگاه قرچک که قبلا مرغداری بوده و به نوعی تبعیدگاه زنان سیاسی است و تقریبا ۱۰۰۰ زن در ان محبوس اند، شرایط بسیار بدی دارد این زندان اب اشامیدنیش شور است و اب گرم وجود ندارد در این زندان امنیت جانی و اجتماعی وجود ندارد و بهداشت این زندان زیر صفر است.به منتظران اعدام قرص هایی می دهند که انان ایزوله و بی جان می شوند.زنانی که اغلب به جرم قتل،مواد مخدر و فعالیت های سیاسی محکوم به اعدام هستند.
بند ۸ این زندان، بند مادرانیست که با فرزندانشان که اغلب ۱ تا ۳ سال هستند پر می شود و بسیار شرایط بدی دارد و بهداری هیچ گونه رسیدگی ندارد.زندان، برای رشد کودکان تاثیر منفی و ویرانگری به جا میگذارد و حیات عاطفی، فکری، اجتماعی و روانی آنان را با مشکل مواجه میکند.
هم چنین حضور مادر خانواده در زندان، علاوه بر ضربه جبرانناپذیر به پیکره زنانه او، خانواده و اطرافیان را درگیر کرده و موجبات توسعه جرم در جامعه را فراهم میکند. زندانیشدن زنان، جرمزا خواهد بود چراکه دیگر از نقش مادر در خانواده و تثبیتکننده نظم و آرامش خبری نیست و زندانیشدن او، تبعات منفی فرهنگی و اجتماعی زیادی بهبار میآورد. نبود مادر، باعث افزایش جرم و بزه فرزندان و از هم پاشیدگی کانون خانواده و … میشود. یعنی محکمه، زندان، قانون و خانواده بهجای اصلاح، او را تبدیل به یک موجود خطرناک کردهاند که هر لحظه میتواند رفتارش خطرآفرین باشد. اکنون تمام فصل های ایران هم چنان خونین است.
روز جهانی جوان
مهرداد جافری
مقدمه دوران جوانی، ارزندهترین دوران زندگی است. این هنگام، دوران درخشندگی و بالندگی است. جوانان، سرمایه های عظیم هر کشورند و رشد و تعالی هر جامعه، به نیروی جوان آن بستگی دارد. از این رو، این قشر ارزشمند جامعه، همواره مورد توجه بزرگان و اندیشمندان جهان بودهاند. جوانان نیازها و مشکلات متعددی دارند که تشخیص درست این آسیبها و نیازها و پاسخ صحیح به آنها توسط عوامل تأثیرگذار در امر تربیتِ جوانان، نقش بسیار موثری در راه رشد و تعالی آنان خواهد داشت.
نامگذاری روز جهانی جوانان در ۱۷ دسامبر ۱۹۹۹، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۲ آگوست (21 مردادماه) را به عنوان روز جهانی جوانان اعلام کرد. روز جهانی جوانان با اندیشهی «ساختن یک دنیای بهتر؛ به همراه جوانان» ایجاد گردید. به این بهانه، سازمان ملل از تمام کشورهای دنیا میخواهد تا عملاً در راستای توسعه امکانات و منابع به کمک جوانان و برای جوانان تلاش نمایند.
سازمان ملل میگوید جوانان امروز با شرایط سخت استخدام، امنیت پایین شغلی و کنار گذاشته شدن از تصمیم گیرهای مهم و حتی شراکت در امور، دچار ضعف در باورها و ضعف در اعتماد به نفس خودشان شدهاند. بنابراین دولتها، نهادهای خصوصی، دانشگاهها و افراد خیرخواه، میتوانند با فراهم آوردن شرایط کار و دادن فرصت به جوانان، اعمال نفوذ در مؤسسات و … به این قشر مهم و مالک آینده کشور کمک کنند.
روز جوان در کشورهای مختلف روز جوان، روزی که در آن قرار است از جوانان تکریم شود؛ در هر کشور روز خاصی برای این مناسبت در نظر گرفته شده است. در بعضی از کشورها مثل مراکش و تایلند سالروز تولد پادشاهان به عنوان روز جوان شناخته میشود و در برخی دیگر مثل ونزوئلا و چین سالروز جنگ و یا قیام ملی که متشکل از جوانان بوده است به عنوان روز جوان شناخته میشود.
جوان و نیاز بدون تردید در بین همه مراحل عمر آدمی، هیچ مرحله ای به اهمیت مرحله جوانی نیست. واژه جوان یادآور حیاتی پر از نشاط و همراه آن تلاش و کوششی در عرصه های حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. جوان مجموعه ای از استعدادهای شکوفا شده و فشرده از نیروهای ذخیره شده آماده به کار و نام و عنوانش یادآور امیدها و آرزوهاست. دامنه و نوع نیازهای جوان ممکن است فطری یا اکتسابی، طبیعی یا غیرطبیعی باشد. به هر حال انواع نیازها و پیدایش آن در جوانان، عامل تحرک و جنبش و سببی برای دستیابی به رشد، تامین سلامت جسم و روان و شادابی و نشاط آنان است و باید مورد توجه همه برنامه ریزان فرهنگی جامعه قرار گیرد.
نیازهای اجتماعی و فرهنگی جوانان جوان، خود را عنصری از جامعه و نیازمند معاشرت و همدلی می داند و می خواهد به خانواده، کانون یا گروهی وصل باشد. جوان، نیازمند زندگی در اجتماع و مشارکت در فعالیت های جمعی است. خود را نیازمند به ادب و اخلاق در روابط اجتماعی می شناسد و به محیطی امن، جامعه ای سالم، افرادی وفادار و پای بند به حق محتاج است. جوان دوستدار قداست هاست ، خواهان ظرافت و هنرورزی در کارها و داشتن زمینه ای جهت ابداع و اختراع و در سایه آن نام و آوازه است. از این رو برای شناخت جوان ، باید نیازهایش را شناخت و توانایی هایش را کشف کرد.
جوان و اشتغال جوان، خواستار شغلی است که در سایه آن بتواند استقلال خود را در عرصه اقتصادی تامین کند و این برای او یک نیاز و در عین حال یک درخواست است. چه بسیارند مشکلات و نابسامانی هایی که از بیکاری و تنبلی ناشی می شوند. جوان خواستار شغل است ولی نه هر شغلی، بلکه آن کار و شغل که در سایه آن حرمت و آبروی او محفوظ بماند. جوان نمی تواند با امر و نهی دیگران زندگی کند و نمی تواند سلیقه خود را در خرید اسباب و مایحتاجش نادیده بگیرد و همه این موارد وقتی برای او محقق می شود و وقتی جوان را قانع می کند که او از نظر اشتغال، مشکلی نداشته باشد. امروز مساله اشتغال جوانان، از دغدغه های فکری مسؤلان سیاسی و فرهنگی هر کشور است.
اما در ایران به هر چیزی فکر میشود جز جوان درد وقتی شروع میشود که جوانان نخبه ایران زمین به کشورهای دیگر پناهنده میشوند از وطن پدر مادر خانه وخیلی چیزهای دیگر دست میکشند تا بتونندموفق بشوند وخود رابه جهان اصبات کنن من یکی از اون جوان ها هستم میخوام یکم از خودم بگویم.
من مهرداد جافری هستم ۲۵ ساله متولد تهران عضو تیم ملی قایقرانی ایران قهرمان ونایب اسیا کاپیتان تیم ملی ایران لیسانس از دانشگاه تهران دارای مربی گری های بین المللی هیچ کدوم از اینا باعث نشد که من در ایران بمونم من علاقه ای به ترک خانوادم نداشتم ولی مجبورم کردن مجبورم کردن مرگ رو به جون بخرم ۴ ماه پیاده روی کنم تا به المان برسم من یکی از اون جوانان هستم
دوستای خوبم در مدافع حقوق بشر هم از همان جوانان هستندکه مجبور به ترک وطن شدن که امیدوارم یک روز همه با هم به وطن عزیزمون برگردیم در ایران وزارت ورزش وجوانان داریم اما چه وزارت خانه ای وزارت خانه ای که تمام کارمندان رئیس معاون همه بالای ۴۰ سال سن دارند،ایا تا بحال فکری برای جوانان شده خوب معلومه که نه جایگاه جوان در ایران کجاست ایا با این همه منابع وثروت باید در جامعه بیکار وجود داشته باشه اما باید به یک نکته اشاره کنم تعداد کمی جوان در ایران کار خوب با دارامد بالا دارن انها چه کسانی هستن ،درست حدث زدین اقا زاده ها که با پول و پارتی در ایران امریکا و کانادا و…. در حال زندگی مرفح خودشون هستندیا همان تعداد کمی که در نماز جمعه حظور پیدا میکنن در ایران ریش جایگزین ریشه واصالت وتوانمندی شده است حرف وبحث زیاده ودل هر جوان ایرانی پر از دردو رنجه واین واقعا دردناک است ،بگذریم .
زندگی مشترک جوانان از مراحل مهم زندگی ، اقدام به تشکیل خانواده است که غالباً در آغاز جوانی تحقق مییابد. اگرچه ریشه ازدواج، یک نیاز روحی و روانی است اما این رویداد همچون یک منشور، ابعاد مختلفی دارد، که از جمله میتوان به یافتن هویت اجتماعی اشاره کرد. جوان، زمانی می تواند به یک ازدواج موفق و پایدار اقدام کند که ابتدا درک صحیحی از خویشتن و هویت فردی خود داشته باشد و علاوه بر آن ، برداشت منطقی و استواری از معنا و مفهوم زندگی، ازدواج و شریک زندگیاش، کسب کند. در این صورت ، ازدواج می تواند در تکوین و تکامل هویت اجتماعی جوان مؤثر باشد
وحالا سوال اینجاست ایا جوانان ایران از زندگی خود رضایت دارند ؟
جواب سوال رو همگی میدانیم باید بگویم خیر
همه ی ما از ایران امده ایم خوب میدانیم چه خبر است در ایران به جوانان بها داده نمیشود تمام مسئولان کشور از ۴۰ سال قبل همین هایی هستندکه الان هستند در واقعه از پستی به پست دیگری انتقال پیدا کردند جای جوان امروزه در ایران کجاست
اگر در ایران روزی مرزها باز شود باور کنید هیچ جوانی در ایران نمی ماند این نکته دردناکی است . یک مرد ۸۰ اندی ساله برای جوانان تصمیم میگیرد در همه مساعل دخالت می کند جز دزدی و رانتخواری جز اختلاص میلیاردی .
شعار این که جوانان سرمایه ما هستن را زیاد شنیده ایم اما در واقعیت متناسب با آن به نقش آنان در تصمیم گیری ها و تحقق مطالباتشان کمتر توجه شده یا میزان توجهات با توجه به مسائل، مشکلات و مطالبات خاص حوزه جوانی کافی نبوده است. خصوصا در حوزه های اشتغال، ازدواج و تامین زندگی مناسب و ایده آل، رفاه و تامین اجتماعی، مسکن، مشارکت اجتماعی و… می توان دغدغه های جوانان را مشاهده کرد.
نگرانیهایی که تنها و تنها یک علت دارد و آن چیزی نیست جز عدم برنامه ریزی مناسب توسط مسئولین مربوطه در حوزه جوانان در دولت های مختلف. بطوریکه در کشوری با این همه نعم خداوندی و جوانان تحصیلکرده؛ امروزه یکی از بزرگترین دغدغه های کشور بحث بیکاری و ازدواج جوانان این مرز و بوم شده است.
امروزه کمتر خانواده ای را می توان یافت که نگرانیهایی در خصوص بیکاری فرزندانشان که حالا بیشترشان جوانانی تحصیل کرده نیز هستند، نداشته باشد. این در حالی است که هر روزه دولتمردان از وجود ظرفیت های زیادی برای تامین و ایجاد اشتغال و رفع موانع بیکاری در کشور در آینده ای نزدیک، سخن می گویند. درست است که بیکاری مشکل بزرگ اکثر کشورهاست اما این مشکل در ایران به حالت وخیم درآمده. بطوریکه یکی اهداف تمامی دولت ها در ایران حل این معضل بزرگ بوده که در کنار تورم دو علت اصلی فقر، فساد و بی عدالتی را تشکیل داده و بر مشکلات پیش روی جوان ایرانی و دغدغه های خانواده اش پیش از پیش افزوده است.
اگر روزی در کشور با کمبود متخصص روبرو بودیم و علت بیکاری جوانان را دولتمردان، عدم دارا بودن تخصص و مهارت کافی می دانستند، اما امروزه چطور می توان بیکاری جوانان تحصیلکرده که بیشتر آنان نیز مهارت های لازم را نیز کسب نموده اند، توجیه کرد؟ با این وضعیت و نبود امنیت کاری می توان به جوانان امروزی، نیاز به ازدواج را گوشزد کرد؟ آیا یکی از علل افزایش سن ازدواج و حتی برخی از طلاق ها، بیکاری نیست؟ آیا عدم دارا بودن کار مناسب و حقوق مکفی، باعث افسردگی و افزایش بیماری های گوناگون برای جوانان عزیز این مرز و بوم نمی شود؟ آیا اگر دولت های مختلف به جای توجه به واردات کالاهای رنگارنگ از کشورهای مختلف و در نتیجه کاهش تقاضا برای کالاهای داخلی، کمی بیشتر به فکر افزایش جذب سرمایه گذاری و ایجاد امنیت اقتصادی و لذا افزایش تولید کالای ایرانی بودند، وضعیت بهتر نمی شد؟ چراکه جوانی، دوره طوفان عمر است. زیرا اگرچه جوان از مرحله نوجوانی که دوره آشوب شدید است، بیرون آمده و به دنیای آرامش نسبی وارد شده، اما همچنان مثل آتش، برافروخته و شعله ور است.
جوانی دنیای تحول است، دنیای بحران و دنیای تغییر و تحولات جسمی و غریزی که سبب بروز حالات روحی و دگرگونی عواطف می شود. اما جوان ایرانی نگران آینده است. عقده های او بر هم انباشته شده و اکثر روزنه ها و راهها به روی او بسته شده، نه بازار کار و نه تشکیل خانواده. وقتی به آن بحران های روحی و غریزی بحبوحه جوانی را هم بیفزائیم، حاصل آن افسردگی یا سرخوردگی یا طغیان و پرخاشگری خواهد شد. جوان بدون توجه به ابعاد پیچیده مشکل و این که از عهده فرد، خانواده و یک سازمان نیز خارج بوده و نیازمند یک عزم ملی و زمان طولانی است که شاید این زمان یکی دو نسل را هم سپری کند، تنش های خود را به خانواده منتقل می کند و عصبیت های خانوادگی یکی دیگر از نتایج و پیامدهای مشکل فوق خواهد بود، بدون اینکه هیچ گرهی گشوده شود. بلکه فقط بر گره ها و معضلات افزوده می شود.
بطوریکه امروزه خانواده ایرانی به علت نوع مدارس و دانشگاه های جورواجور و صدالبته متفاوت موجود و لذا حل مشکلات مربوط به آموزش فرزندانشان، باید به فکر کار برای دلبندانشان نیز باشند. چراکه با وضعیت اقتصادی کنونی که اقتصاد ایران دچار رکود تورمی است و باتوجه به بخشنامه های و دستورالعمل های موجود نه کار خصوصی آنچنان رونقی داشته و نه دولت جذب نیروی آنچنانی دارد.
واقعیت این است که به علت افزایش روزافزون دنیای ارتباطات، دیگر جوان امروزی با جوان دیروز فرق دارد؛ هم از نظر دیدگاه و هم نیازها. جوان امروزی چه درست و چه غلط خواسته هایشان نسبت به گذشته زیاد شده، شرایط زندگی باعث شده که سطح توقعاتشان بالا رود، چرا که آنها خواهان سر و وضع مناسب و درآمد مکفی هستند، درآمدهای جزئی نمی تواند آنها را راضی کند.
در حال حاضر در جامعه تنوع زیادی در کالا و اجناس به وجود آمده است، جوانان در محاصره این تنوعات قرار گرفته اند و می بینند که فقط عده محدودی می توانند از این امکانات استفاده کنند، استفاده از وسایل و امکانات برای جوان امروزی ارزشمند است، با وجود این وسایل و در اختیار داشتن آنها، جوانان احساس ارزشمندی می کنند و بدون داشتن آنها خود را بی ارزش می دانند. در این میان، برنامه ریزی برای ازدواج بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و اقتصادی هیچ سودی نمی تواند داشته باشد. بطوریکه افزایش باورنکردنی آمار طلاق در شهرها و حتی روستاهای کشور خود گویای عمق فاجعه است.
در پایان باید گفت در صورت توجه و استفاده بهینه و موثر از پتانسیل ها و توانمندی های جوانان، روند رسیدن به توسعه، تسریع و بهبود می یابد؛ اما بی توجهی و نبود برنامه مناسب برای تحقق مطالبات جوان و حرکت به سوی زندگی مناسب تر، سبب افزایش مشکلات و چالش های متعدد در جامعه می گردد. به امید روزی که هر جوان ایرانی به آرزوهایی معقولی و دست یافتنی که مدنظر خود دارد، برسد …
نقاشی و شعر
سپیده کرامت بروجنی
اندوه
اشکی افتاد .
و چه پژواکی که شنید اهریمن. و چه لرزی که دوید از بن غم تا به بهشت.
من در خویش ، و کلاغی لب حوض.
خاموشی، و یکی زمزمه ساز.
تنه تاریکی ، تبر نقره نور.
و گوارایی بی گاه خطا. بوی تباهی ها، گردش زیست.
شب دانایی. و جدا ماندم :
کو سختی پیکرها، کو بوی زمین، چینه بی بعد پری ها؟
اینک باد، پنجره ام رفته به بی پایان .
خونی ریخت، بر سینه من ریگ بیابان باد!
چیزی گفت، و زمان ها بر کاج حیاط ، همواره وزید و وزید. اینهم گل اندیشه ، آنهم بت دوست.
نی ، که اگر بوی لجن می آید، آنهم غوک ، که دهانش ابدیت خورده است.
دیدار دگر، آری :
روزن زیبای زمان.
ترسید، دستم به زمین آمیخت. هستی لب آیینه نشست، خیره به من : غم نامیرا.
سهراب سپهری
شرق اندوه
می رفتیم، و درختان چه بلند ، و تماشا چه سیاه !
راهی بود از ما تا گل هیچ .
مرگی در دامنه ها ، ابری سر کوه ، مرغان لب زیست.
می خواندیم :
“بی تو دری بودم به برون، و نگاهی به کران، و صدایی به کویر.”
می رفتیم، خاک از ما می ترسید، و زمان بر سر ما می بارید.
خندیدیم:
ورطه پرید از خواب ، و نهان ها آوایی افشاندند.
ما خاموش ، و بیابان نگران، و افق یک رشته نگاه.
بنشستیم، تو چشمت پر دور، من دستم پر تنهایی، و زمین ها پر خواب. خوابیدیم. می گویند: دستی در خوابی گل می چید.
سهراب سپهری