Return to آرشیو ماهنامه

ماهنامه بشریت – شماره 194

تصویر روی جلد: نگار کلایی

تصویر پشت جلد: نگار کلایی

آرشیو ماهنامه بشریت

هیئت تحریریه:

  • منوچهر شفائی
  • دکتر زهرا ارزجانی

چاپ و توزیع:

  • مهدی عطری
  ویرایش و صفحه بندی:

  • دکتر زهرا ارزجانی
  • شیوا روزبه
  • محمد گلستان جو
  • نگار کلایی
  • این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
  • هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
  • با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
  • با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.

فهرست مطالب:

 

 لیست جدید کتاب های منتشر شده در کتابخانه کانون  مهدی گلسفیدی
 گزارش آماری نقض حقوق جوان و دانشجو در فروردین ماه  سالار قربانی
 گزارش نقض حقوق زنان در فروردین‌ماه 1397  بابک میری
 گزارش‪ نقض حقوق پیروان ادیان ، فروردین ماه 1397  حمیدرضا تقی پور
 اعداد و محل صدور و انجام حکم اعدام درفروردین 1397  محمد ابوطالبی
 گزارش نقض حقوق اقوام وملل ایرانی در فروردین 97  احسان زندی لک
 گزارش نقض حقوق محیط زیست در فروردین 97  کاوه شیخ محمدی
 گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در فروردین ماه 1397  فرهاد نصیری
 گزارش آماری نقض حقوق هنرمندان در فروردین ماه 1397  نگار کلائی
 گزارش سخنرانی پیروان ادیان و نمایندگی هسن ۷ آپریل 18  فاطمه ورمزیار
گزارش پیروان ادیان و نمایندگی هسن  10 مارس 2018  حمیدرضا تقی پور
 گزارش جلسه  ماهانه نمایندگی سوئیس در 8 آپریل 2018  نادرزندی
 گزارش سخنرانی دفاع از حقوق پیروان ادیان ۲۵ مارچ ۲۰۱۸ حمید رضا تقی پور
گزارش کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان 25 فوریه 2018 لیدا اشجعی
 گزارش جلسه کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان  25 مارس  زویا رزمجو
 گزارش جلسه ی سخنرانی مشترک کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان، کمیته دفاع از محیط زیست و نمایندگی ترکیه روزجمعه  30مارس 2018  مرضیه بردبار
 گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق زنان مارس 2018  بابک میری
 گزارش جلسه نمایندگی های اندونزی و پاکستان در تاریخ  ۱۵ آپریل  محمد گلستانجو
 گزارش جلسه سخنرانی 11 آپریل کمیته آموزش و پژوهش  احمد رضا بهجتی
 گزارش جلسه کمیته اقوام و ملل ایرانی در ١۵ آپریل ٢٠١٨  کاوه شیخ محمدی
 گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی نیدرزاکسن، 14 آپریل 2018  شایسته علی گلزار
 حکومت جمهوری اسلامی در صف اول سرکوب و نقض حقوق  حمیدرضا تقی پور
 ” چرا اعلامیه حقوق بشر”  آرش امیدوار
اعدام کودکان و بشر ایرانی در جمهوری اسلامی لیدا اشجعی
طرح ها و دلنوشته ها سپیده کرامت بروجنی
معضلات و مشکلات اجتماعی زنان بی سرپرست …. امیرحسین هوری زاد
پیمان جهانی حقوق کودک لادن کوشا
سلمان فارسی کیست؟ نگار کلائی
کار و شغل و ارزش ان برای زنان نیلوفر ایمانیان
حجاب اجباری درایران مهدی هوری زاد
تاریخ، حکومت، مردم و باز تولید استبداد کاوه شیخ محمدی

 

لیست تازه های کتابخانه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

مهدی گلسفیدی

کتاب دارالمجانین

منتقدان جمالزاده را پدر داستان کوتاه زبان فارسی و آغازگر سبک واقع‌گرایی در ادبیات فارسی می‌دانند. «دارالمجانین»، ۱۳۱۹ در تهران منتشر شد. یکی از قهرمانان این کتاب دیوانه‌ای است به نام هدایتعلی‌خان که در دارالمجانین اسمش را «مسیو» گذاشته‌اند.انتشار این کتاب چهار پنج سال پس از چاپ «بوف کور»، بحث و جنجال بسیاری در محافل ادبی تهران به‌پا کرد.جمالزاده در داستان خود کنایه و تعریض بسیاری به «بوف کور» صادق هدایت زده است. داستان در مورد پسرک یتیمی است که در خانه عموی ثروتمند و خسیس‌اش زندگی می‌کند و عاشق دختر او بلقیس می شود اما عمو پسر را از خانه می راند. در این بین ماجراهایی اتفاق می افتد که پسر ترجیح می دهد خودش را به دیوانگی بزند تا در دیوانه‌خانه بستری شود.

کتاب فرانکنشتاین

فرانکنشتاین دانشمند جوان و جاه طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک است که همگان، حتی خالقش از دست شرارت‌های او فرار می‌کنند. هیولایی که خالقش نیز نمی‌تواند آن را کنترل کند و خود مقهور آن می‌شود. (می‌شود گفت که زنده کردن مردگان)

کتاب حق آیندگان

کتاب «حق آیندگان » توسط لیدا اشجعی اسالمی در مارس 2018 به چاپ رسیده است و ، مجموعه ای از 8 بخش جداگانه از اسناد و شواهد نقض حقوق کودک و نوجوان در ایران است که بطور نمونه و تنها از خبرگزاری ھا و رسانه های داخلی مورد تائید جمهوری اسلامی انتخاب گردیده است . هدف گرد آورنده این کتاب ، افشا و انتشار اسناد و مدارک مبتنی بر نقض حقوق جامعه ایرانی ،گامی هر چند کوچک در جهت نهادینه شدن ارزشهای حقوق بشری در ایران می باشد.

کتاب تاریخ و عقاید اسماعیلیه

اسماعیلیه یکی از فرق مهم شیعه است که پس از اثنی عشریه بیشترین تعداد پیروان را در میان شیعیان جهان دارد . اسماعیلیان، که در طول تاریخ دوازده قرنی خود به شاخه های متعدد منقسم شده و اغلب به صورت مخفیانه و جماعتهای پراکنده با زبانها و نژادهای متفاوت خود در پهنای دنیای اسلام می زیسته اند، اکنون در بیش از بیست و پنج کشور در آسیا و آفریقا و اروپا و آمریکای شمالی پراکنده هستند . . اسماعیلیان تاریخ بسیار پر حادثه ای داشته اند. آنها دو بار در قرون وسطا، طی دوره های خلافت فاطمیان و دولت تزاریان، موفق به تأسیس حکومتهای مستقل خود شدند و از قدرت سیاسی قابل توجهی بهره مند گشتند. مضافا، از آغاز ظهور خود در اواسط قرن دوم هجری / هشتم میلادی، اسماعیلیان در زمینه های اصول عقاید مذهبی و تفکر فلسفی نیز فعالیتهای چشمگیری داشته اند.این کتاب مروری است بر تاریخ و عقاید اسماعیله از ظهور این فرقه و دوره اسماعیلیان نخستین تا عصر حاضر.

 

کتاب نهضت ادبی ایران در عصر قاجار

در بدو حکومت قاجاریه یک نهضت بزرک ادبی در ایران آغاز شده زبان فارسی و شیوه نظم و نثر را بسوی تحولی مترقیانه و تکاملی واقعی پیش برد. این نهضت در سایه هنر دوستی و ادب پروری وحسن توجه فتحعلیشاه و پس از وی محمد شاه و ناصر الدین شاه بثمر رسیدو سخنوران بزرک و شاعران و نویسندگان قوی مایه بظهور آورد که با قدرت قریحه و نبوغ ذاتی و احاطه کامل بر نظم و نثر زبان پارسی هم نظم وهم نثر را از شیوه پیچیده و منحطی که از زمان مغول تا آغاز حکومت قاجار معمول و رائج بود خلاصی بخشیدند و شیوه دلنشین ساده گوئی وساده نویسی را با رعایت کمال فصاحت و شیرینی رونق دادند و زبان فارسی را احیا کردند.

کتاب در دامگه حادثه

این کتاب به طور مفصل جریان انقلاب سال 1357 ایران را از زبان پرویز ثابتی مدیر امنیت داخلی ساواک بیان میکند، روایتی به دور از تعصبات جاری سیاسی ایران در سی و سومین سالروز رفتن شاه در 26 دی و آمدن آیت الله خمینی به ایران در 12 بهمن 1357، شرکت کتاب در لس انجلس، کتاب تاریخی مشهوری را به زیر چاپ برد. «در دامگه حادثه»، کتابی است که در آن عرفان قانعی فرد – محقق تاریخ معاصر – با پرویز ابتی – مقام امنیتی مهم و مشهور دوران محمد رضا شاه پهلوی به گفتگویی مبسوط نشسته است .

 

کتاب انگلیسیان در ایران

درباره روابط ایران و انگلیس تاکنون چندین کتاب به زبان فارسی نوشته شده است. از قبیل کتاب بسیار معروف و مفصل محمود محمود به نام تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم، و مقدمه بر تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم و تاریخ روابط بازرگانی و سیاسی انگلیس و ایران، دست پنهان سیاست انگلیس در ایران و…. در آن کتابها جنبه هایی از حقایق روابط میان دو کشور منعکس شده و در این کتاب جنبه های دیگری از آن. به هر حال ، این شاید نخستین کتابی است که ماهیت این روابط را از زبان یک انگلیسی برای ما باز می گوید و مابدون این که همه ی حرفهای او را بپذیریم، باید از آنها آگاه شویم و درست و نادرستش را مورد رسیدگی و پژوهش قرار دهیم.

 

 

 

 

 

کتاب دانستنیهای دالایی لاما (جنبش نوظهور معنویت نما)

لامائیسم صورتی که دین بودا در نواحی تبت به خود گرفته است به آیین لاما معروف است و آن نهایت تحولیست که این سیستم دینی حاصل کرده است یعنی به وسیله آن مذهب اولیا و زمامداران کشوری بر مردم حکومت می کنند و چون لاماها در رأس آن قرار دارند از این رو آن را لامائیسم می گویند. اگر بخواهیم اشاره ای به شکل گیری آن داشته باشیم می توان گفت بعد ازورود دین بودا به تبت برای سده هایی انحطاط دینی روی داد تا اینکه تسون خا به اصلاح این انحطاطها پرداخت و ساختی مذهبی در کشور پدید آورد. اولین هوادار او (هدونگروپ) یا (گدومدروپا) برادرزاده اش بود که به خاطر فضائلش شهرت یافت و تبیان او را تجسم آوالوکیتش وا را یا همان بودای مهر دانستند و او را دالایی لاما (اقیانوس خرد) لقب دادند.

کتاب مفاهیم ارتعاشی اعداد

کتابی ک در دست دارید یک کتاب مرجع است ک شما را قادر میسازد تا مفاهیم اعدادی را که میبینید بفهمید. و همچنین به شما دانش استفاده ازین اطلاعات را عرضه میدارد.برای مثال ملائک با نمایش اعدادی چون 7 اغلب شما را به گام بعدیتان هدایت میکنند. به عبارت دیگر اگر در پی برکت و فراوانی در زندگیتان هستید بر 8 های بیشمار نظاره کنید.در حین سیر در این کتاب، پیامها و توانایی هایی را جستجو کنید که اهداف، آمال و آرزوها و نیات شما را توصیف کنند. سپس همان اعداد را به همراه پیام اگر مایلید بر روی کاغذی بنویسید و در جایی قرار دهید که مرتبا در معرض دیدتان باشد تا بتوانید بر آن تمرکز کنید.

کتاب آشنایی با کشورهای جهان _ اسپانیا

تعداد مسافران، هر روزه افزایش می یابد و این امر در بررسی و بازدید از نمایشگاه های کتاب و یا با مراجعه به اطلاعات کتاب های منتشر شده معلوم می شود. سالانه، هزاران نفر فارسی زبان از ایران و دیگر کشورها به نقاط مختلف دنیا سفر می کنند و کمتر کتابی برای راهنمایی ایشان منتشر شده است، که اطلاعات کشورهای مقصد را در اختیار ایشان قرار دهد. شاید بهترین مرجع در این باره، کتاب های سبز وزارت امور خارجه باشد؛ ولی کتاب های فوق کاملاً تخصصی بوده و فاقد اطلاعات و جاذبه های عمومی می باشند.

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق جوان و دانشجو در فروردین ماه 1397

 

 

تهیه و تنظیم : سالار قربانی

اسامی / محل / نهاد ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
سعید اقبالی نیز پس از گذشت بیش از دو ماه، ساعاتی پیش با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد 1  سعید اقبالی با تودیع وثیقه آزاد شد

 

1
 مریم شریعتمداری، یکی از دختر خیابان انقلاب که در زمان اعتراض با خشونت پلیس مجروح و بازداشت شده بود، به اتهام «تشویق به فساد ازطریق کشف حجاب» از سوی شعبه ۱۰۹۱ دادگاه کیفری دو استان تهران به یک سال حبس محکوم شده است. 2       صدور حکم حبس برای دو تن از دختران خیابان انقلاب  

2

نیروهای امنیتی روز گذشته با تظاهرکنندگان در خوزستان درگیر شدند و ضمن پرتاب گاز اشک‌آور و شلیک گلوله شماری را دستگیر کرده اند برخورد نیروهای امنیتی با تظاهرات شهروندان در اهواز و دستگیری چندین تن 3
خانم ایرایی پس از گذشت ۷۲ روز همچنان در اعتصاب غذا به سر می‌برد. گزارش شده که وی از آغاز اعتصاب غذا دست‌کم ۲۰ کیلو کاهش وزن داشته و پس از انتقال به بیمارستان دیگر توان بلند شدن از روی تخت و راه رفتن نیز ندارد 1     72 روز اعتصاب غذای گلرخ ایرایی در بیمارستان

 

4
 مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین به گلرخ ایرایی کنشگر مدنی  نامه‌ای نوشت 1               نامه مریم اکبری منفرد به گلرخ ایرایی 5
گلرخ ایرایی که از ۱۴ بهمن در اعتصاب غذا به سر می‌برد، طی این مدت دچار بیهوشی های مکرر، ۲۰ کیلوگرم کاهش وزن، نارسایی کلیه و ورم شدید پا گشته است.از سویی دیگر تعدادی از زندانیان قرچک نیز او را مورد تهدید جانی قرار داده اند  

1

 

وضعیت بحرانی گلرخ ایرایی  و  تهدید جانی از سوی زندانیان قرچک

 

 

 

6

 

آتنا دائمی، کنشگر مدنی زندانی در بهمن ماه سال گذشته به طور غیرقانونی به همراه گلرخ ایرایی به زندان قرچک ورامین تبعید شد. این زندانی که در اعتراض به این انتقال دست به اعتصاب زده بود با گذشت زمان و با توجه به مشکلات موجود در زندان و همینطور فشارهای عصبی با مشکلات پزشکی روبرو شده است. پزشک متخصص اعصاب وضعیت او را نامناسب تشخیص داده و از طرفی مسئولین قضایی علیرغم وعده پیشین برای اعزام او به مرخصی کوتاه مدت به دلیل“اطلاع رسانی و اعتراض” او را از این اعزام محروم کردند.  

 

 

1

بیمار و محروم از مرخصی به دلیل مطالبه قانون؛ آخرین وضعیت آتنا دائمی  

 

 

7

 

 

به گزارش روز چهارشنبه (۲۹ فروردین) خبرگزاری ایسنا، کامران حمزه گفته که ورمزیار، سحرگاه امروز در زندان همدان اعدام شده‌است.به گفته حمزه، اجرای حکم وی پس از رفع «اشکال قضایی» صورت گرفته‌است.  

1

 

 

حکم اعدام بهمن ورمزیار پس از یک روز توقف، اجرا شد

 

8

حکم اعدام رامین حسین پناهی زندانی سیاسی محبوس در زندان سنندج توسط دیوان عالی کشور تایید شد حسین احمدی نیاز وکیل آقای حسین پناهی در این باره به هرانا گفته است “پرونده رامین حسین پناهی بدون رعایت اصول دادرسی منصفانه و عادلانه ابرام شده است. رامین در جلسه‌ی رسیدگی خود در ٢۵ دی ماه ٩۶ مدعی شکنجه خود شد و گفته بود تمامی اقاریر را زیر شکنجه اعلام داشته است  

 

1

 

حکم اعدام رامین حسین پناهی در دیوان عالی کشور تایید شد

 

 

 

9

از ۸ فروردین ماه سال جاری شهروندان عرب در خوزستان به طور مستمر به خیابان‌ها آمدند تا اعتراض خود به “نادیده گرفته شدن” در رسانه دولتی بعنوان قسمی از سیاست‌های “تبعیض آمیز و حذفی” حکومت ایران در قبال عرب‌های خوزستان را اعلام کنند. این اعتراضات که دامنه آن به روزهای اخیر نیز کشیده شد در شهرهای مختلف استان خوزستان به خصوص نواحی جنوبی آن گسترش یافت، در پی تلاش نیروهای انتظامی و امنیتی برای پایان دادن به این اعتراضات، تعداد زیادی از معترضان عرب بازداشت شدند. فعالان حقوق بشر عرب تعداد آنها را حدود ۴۰۰ تن تخمین زده‌اند.  

 

1

 

گزارشی از آخرین وضعیت بازداشت شدگان خوزستان

 

 

10

، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عرفان ساعدپناه، دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران در تاریخ ۲۸ اسفندماه سال ۹۶ به ظن مشارکت در برگزاری مراسم نوروز توسط نیرو های امنیتی بازداشت شده است. 1 تداوم بازداشت دو دانشجو در سنندج و اهواز 11
ماموران با حضور در خانه ای که مهمانی برگزار شده بود، ۱۰ پسر و یک دختر را که در حالت عادی نبودند دستگیر کردند 1 در آبادان ۱۱ مرد و زن در یک مهمانی بازداشت شدند

 

12
مهدی قمری بینیسلی از فعالان ترک (آذری) ساکن تهران در رابطه با پروندهچاپ تقویم ترکی” در هفته اخیر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد، از سوی دیگر گزارش می شود قرار بازداشت بهنام نورمحمدی که مورخ ۲۲ اسفند ۹۶ در رابطه با همین موضوع بازداشت شده است توسط دادستانی تا تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه تمدید شده است  

 

2

 

مهدی قمری بازداشت شد / تمدید بازداشت بهنام نورمحمدی

 

 

 

13

 

علی پژگل زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اردبیل، در هشتمین سال حبس در تبعید خود ظهر روز دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۷ از بند سیاسی زندان اردبیل به بند یک این زندان منتقل شد. این زندانی برخلاف اصل تفکیک جرایم از بند سیاسی به بند یک این زندان منتقل شده است.  

 

1

 

افزایش فشار بر علی پژگل و انتقال تنبیهی او در زندان اردبیل

 

 

14

به گزارش خبرگزاری هرانا، حمید بابایی در تاریخ ۲۹ اسفندماه ۹۶ اعزام شده بود و پس از پایان مرخصی، امروز  ۲۶ فروردین ماه ۹۷ جهت تحمل باقی مانده محکومیت ۶ سال حبس خود به زندان اوین بازگشت.  

1

 

حمید بابایی برای ادامه حبس به زندان اوین بازگشت

 

15

مجید عابدین زاده مقدم در تاریخ ۲۹ اسفندماه ۹۶ به مرخصی نوروزی اعزام شده بود و پس از پایان مرخصی، امروز  ۲۶ فروردین ماه ۹۷ جهت تحمل باقی مانده محکومیت ۳ سال حبس خود به زندان اوین بازگشت. 1 مجید عابدین زاده مقدم با پایان دوران مرخصی به زندان اوین بازگشت

 

 

16

علیرضا توکلی، محمد مهاجر و محمدمهدی زمان صالح، سه تن از فعالان تلگرامی هستند که در سال ۹۵ بازداشت و هر کدام به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شدند، حکم زندان این افراد پس از اعتراض در دادگاه تجدیدنظر با تبرئه از بعضی موارد اتهامی و با اعمال ماده ۱۳۴ به ۵ سال حبس تقلیل یافته است.  

 

3

کاهش محکومیت سه فعال تلگرامی محبوس در زندان اوین به ۱۵ سال زندان  

17

خانم رجبی به بی‌بی‌سی فارسی گفت: “اینطور که به من گفته شد حال روحی خوبی نداشته، دو ماه در انفرادی بوده، بشدت لاغر شده و می‌لرزیده. به سام گفته شده می‌تواند تقاضای لباس و غذا کند که سام از مادرش تقاضای نان کرده اما از آن زمان تاکنون تماس کاملا قطع شده است  

 

1

خواهر سام رجبی؛ دعا می کنم برادرم زنده باشد

 

 

 

18

مجید اسدی، پیام شکیبا و محمد بنازاده امیرخیزی سه زندانی سیاسی هستند که از ۱۵ ماه گذشته در زندان نگهداری میشوند، این افراد در آذرماه سال ۹۶ توسط قاضی احمدزاده مجموعا به تحمل ۲۸ سال حبس تعزیری محکوم شدند.هر سه زندانی مذکور به رای صادره اعتراض کردند و خواهان تجدیدنظر در آن شدند. علیرغم گذشت بیش از ۴ ماه از صدور رای، تاکنون دادگاه تجدیدنظر برای این سه زندانی تشکیل نشده و از سوی دیگر با آزادی آنان با قید وثیقه تا زمان صدور رای نهایی نیز مخالفت شده است.  

 

 

3

 

بلاتکلیفی سه زندانی سیاسی پس از ۱۵ ماه کماکان ادامه دارد

 

19

مسعود سیفی زاده، زندانی سیاسی است که در اسفندماه سال ۹۴ توسط اداره اطلاعات پلدختر از توابع خرم آباد بازداشت و از فروردین ماه سال ۹۵ به بند ۲۰۹اوین منتقل شد و تا مردادماه همان سال در این بند نگهداری شد، این زندانی سیاسی در آبان ماه سال ۹۵ توسط قاضی مقیسه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب بدون دسترسی به وکیل به اتهامات تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و توهین به مقدسات، مجموعا به تحمل ۱۳ سال حبس تعزیری محکوم شد که پس از جاری شدن ماده ۱۳۴ (تجمیع احکام) حکم صادره به ۵ سال حبس تعزیری تقلیل پیدا کرد. این زندانی پس از تحمل دو سال حبس آزاد شده است.  

 

 

 

1

 

 

گزارشی از محکومیت و آزادی مسعود سیفی زاده

 

 

 

20

سپاه پاسداران از اعزام آرش صادقی به بیمارستان جلوگیری می کند و اعلام کرده که تنها انتقال وی به بیمارستان بقیه الله ممکن است اما در این بیمارستان رسیدگی تخصصی به این زندانی سیاسی نمی‌شود.آرش صادقی به دلیل اعتصاب غذای طولانی مدت نیاز به رژیم غذایی سالم دارد اما کیفیت غذای زندان رجایی اسفناک است و این مسأله باعث گشته که مشکلات گوارشی وی تشدید گردد.از سویی دیگر اعتصاب غذای گلرخ ایرایی در زندان قرچک نیز موجب فشار روحی مضاعف بر این زندانی سیاسی شده است.  

 

 

1

 

تداوم مخالفت سپاه با درمان آرش صادقی؛ فشار شدید روحی و جسمی بر این زندانی سیاسی

 

21

،در تاریخ ۱۲ بهمن‌ماه سال ۹۶ سعید اقبالی به همراه ۶ تن از فعالین مدنی به نام‌های ”محمود معصومی، نادر افشاری، سعید سیفی جهان، داریوش زند، شیما بابایی و بهنام موسیوند” در نقاط مختلف ایران توسط نیرو های امنیتی بازداشت شد.  

 

1

گزارشی از آخرین وضعیت سعید اقبالی پس از دو ماه بازداشت  

22

بهفر لاله‌زاری که با اتهامات سیاسی در زندان اوین نگهداری می شود، به دلیل مخالفت دادیار زندانیان سیاسی این نوروز را در حبس می‌گذراند؛ خودداری از اعزام این زندانی سیاسی در حالی صورت گرفت که پیشتر معاون دادستان و قاضی اجرای احکام موافقت خود را با این حق قانونی اعلام کرده بودند.  

 

1

گزارشی از وضعیت بهفر لاله‌زاری، زندانی سیاسی محروم از مرخصی  

23

آرش صادقی، فعال حقوق بشر محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نگارش نامه‌ای سرگشاده در حمایت از همسرش گلرخ ایرایی و آتنا دائمی دو کنشگر مدنی محبوس در زندان قرچک ورامین، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت گلرخ ایرایی که از ۶۴روز پیش دست به اعتصاب غذا زده.خواستار حمایت از همسرش شده است. وی در بخشی از این نامه می‌گوید “مادر گلرخ شرایط وی را در ملاقاتی که اخیرا داشته این‌گونه برایم شرح می‌دهد: “مردمک چشمانش تند و تند می‌چرخید و با تعجب به ما خیره شده بود و ما را در اولین دقایق ملاقات به یاد نمی‌آورد”.  

 

1

 

 

نامه آرش صادقی؛ نگذارید فاجعه‌ای دیگر در زندان‌ها به وقوع بپیوندد

 

 

 

 

24

 

 

مجید اسدی زندانی سیاسی محبوس در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج، به گلرخ ایرایی کنشگر مدنی که پس از گذشت بیش از ۶۰ روز همچنان در اعتصاب غذا به سر می‌برد نامه‌ای نوشته و خطاب به او گفته است “کاری از آن دست که تو می‌کنی در ستایش مرگ نیست؛ چرا که هیبت زنجیر و زندان را شکستن و بر جبر کور ممنوعیت تاختن تا شعله حقیقت خاموشی نگیرد، همان سرود تقدیس زندگی است. هر چند ذره ذره از آب و این همه، فهم آن را برای هر غایب میدان و نشسته‌ای دشوار می‌کند که شاید به همدلی حتی بگویند: “با مرگ نحس پنجه میفکن”. 1 نامه مجید اسدی به گلرخ ایرایی؛ با مرگ نحس پنجه میفکن

 

25
رامین حسین پناهی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام محبوس در زندان مرکزی سنندج با نگارش نامه‌ای با اشاره به دغدغه‌های انسانی و اجتماعی خود، نسبت به برخوردهایی که از طرف مسئولان امنیتی و قضائی با خود و خانواده‌اش شده واکنش نشان داده است. 1 نامه رامین حسین پناهی زندانی محکوم به اعدام؛ به کسانی که دوستشان دارم

 

26
حمزه درویش زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج که از دو ماه پیش به هدف بهره‌مندی از امکانات ارتباطی به درخواست خود از سالن زندانیان اهل سنت، به سالن ۱۰ اندرزگاه ۴ منتقل شده بود، طی دو ماه گذشته بارها مورد ضرب و شتم ماموران زندان قرار گرفته و از مشکلات روحی و روانی شدید رنج می‌برد.  

 

1

 

افزایش فشار بر حمزه درویش، زندانی اعتصابی سنی مذهب و خانواده او

 

 

27

نوید خانجانی فعال حقوق بشر محبوس در زندان رجایی شهر کرج قرار بود در خردادماه سال ۹۶ با پایان محکومیت ۵ ساله خود از این زندان آزاد شود ولی در آخرین دقایق به او ابلاغ شد که حکم یکسال زندان او از بابت پرونده موسوم به “امدادگران کمپ سرند تبریز” اجرایی شده است بنابراین او برای یکسال دیگر باید در زندان بماند  

 

1

 

آخرین وضعیت نوید خانجانی، فعال حق تحصیل در بند

 

 

28

، محمدعلی آذر زندانی سیاسی محبوس در زندان زاهدان که از بیماری عفونی در ناحیه فک و دهان رنج می‌برد با بی‌توجهی مسئولان زندان روبرو شده و به وضعیت پزشکی وی رسیدگی نمی‌شود.  

 

1

محرومیت یک زندانی سیاسی در زندان زاهدان از دریافت خدمات پزشکی لازم  

29

ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،  محمدجان عزیزی، زندانی متهم به اقدام علیه امنیت ملی که ۷ ماه پیش در روستای گورسر از توابع شهرستان قصرقند بازداشت شده بود، امروز ۲۳ فروردین ۱۳۹۷ با تودیع وثیقه ۸۰ میلیون تومانی از زندان مرکزی زاهدان آزاد شد.  

 

1

محمد عزیزی با تودیع وثیقه آزاد شد  

 

30

 

 

این گزارش تنها بیانگری گوشه هایی از نقض حقوق جوانان و دانشجویان ایرانی است که توسط خبرگزاری های مورد تایید دولت ایران بازتاب داشته است و لذا نمیتواند بیانگر نقض گسترده و سامانمند این قشر بزرگ از جامعه باشد.

همچنین از آنجا که دولت جمهوری اسلامی اجازه ی فعالیت به مدافعان حقوق بشر نمیدهد به ویژه فعالیت در محدوده ی گزارشگری و تهیه ی نقض حقوق بشر باز هم میتواند بازتاب حجم بسیار اندکی از نقض گسترده ی حقوق بشر به ویژه جوانان و دانش پژوهان کشورمان باشد.

 

 

گزارش نقض حقوق زنان در فروردین‌ماه 1397

تهیه کننده: بابک میری

این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در فروردین 1397 را به اطلاع می‌رساند. علیرغم  سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.

موضوع تعداد خبر موضوع تعداد خبر
بازداشت و زندان 14 بهداشت و سلامتی 1
فرهنگی و اجتماعی 16 خانواده 4
ورزشی 1 قتل‌های ناموسی 0
جمع 36

بازداشت و زندان

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 گزارش وضعیت اسفناک زندان قرچک زهره اسدپور یکی از زنانی است که در تجمع روز جهانی زن مقابل ساختمان وزارت کار بازداشت و همراه با دیگر زنان بازداشتی به زندان قرچک ورامین منتقل شد. خانم اسدپور پس از آزادی مشاهدات خود را تحت گزارشی با عنوان “قرچک رهایمان نخواهد کرد” به رشته تحریر درآورد. او در گزارش خود وضعیت اسفناک این زندان و بهره کشی از زندانیان را به خوبی نشان می دهد. هرانا 2 فروردین 97
2 نقش حیاتی پول در زندان زندان فرصت بی‌نظیری است برای بازنمایی نابرابری و نقش حیاتی پول در برساختن سلسله مراتب، در فضایی کوچک. پول در زندان بسیار حیاتی است و کافی است پول نداشته باشی تا در اعماق سلسله مراتب دست و پا بزنی و حتی از آب و خوراک مناسب نیز بی‌بهره باشی. میوه و سبزیجات جزو جیره‌ی زندان نیست و بالطبع تنها کسانی می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند که پول داشته باشند و بتوانند از فروشگاه زندان میوه و سبزیجات بخرند. جوانه‌ها 3 فروردین 97
3 حکم مریم شریعتمداری از معترضان حجاب اجباری مریم شریعتمداری از معترضان حجاب اجباری طی حکمی توسط شعبه ۱۰۹۱ دادگاه کیفری دو استان تهران به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. وی در تاریخ ۴ اسفند‌ماه سال ۹۶ به دلیل اعتراض به حجاب اجبازی بازداشت شده بود. هرانا 8 فروردین 97
4 شش ماه حبس برای روناک آقایی یک زن مهابادی به نام روناک آقایی برای تحمل حبس شش ماهه به زندان این شهر منتقل شد. وی به اتهام شرکت در جشن‌های خیابانی مرتبط با برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم کردستان عراق به حبس محکوم شده بود. هرانا 15 فروردین 97
5 شصتمین روز اعتصاب غذای گلرخ ایرایی گلرخ ایرایی در شصتمین روز اعتصاب غذا در پی وخامت شدید حال جسمی به دلیل آسیب‌دیدگی کیسه صفرا و حالت تهوع مداوم و بالا آوردن آب زرد، دیروز سه‌شنبه ۱۴ فروردین ماه به بیمارستان منتقل شده است. خانم ایرایی پس از اعتصاب غذا دست‌کم ۲۰ کیلو کاهش وزن پیدا کرده و دیگر توان راه رفتن نیز ندارد. آتنا دائمی و گلرخ ایرایی دو کنشگر مدنی از ۱۴ بهمن ماه به دلیل انتقال غیرقانونی و ضرب و شتم شدن توسط ماموران زندان اوین دست به اعتصاب غذای اعتراضی زدند، خانم دائمی در تاریخ ۲۶ بهمن‌ماه سال گذشته به اعتصاب غذای خود پایان داد و خانم ایرایی نیز اعتصاب خشک خود را به اعتصاب غذا تغییر داده بود. هرانا 15 فروردین 97
6 نامه مریم اکبری منفرد به گلرخ ایرایی مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین به گلرخ ایرایی کنشگر مدنی که پس از گذشت بیش از ۶۰ روز همچنان در اعتصاب غذا به سر می‌برد نامه‌ای نوشته و خطاب به او گفته است “شنیده‌ام با توجه به اینکه بیش از ۶۰ روز از اعتصاب غذای گلرخ در زندان جهنمی قرچک گذشته، او نه توان راه رفتن دارد و نه توان حرف زدن و بیش از ۲۰ کیلو وزن کم کرده است. من در حمایت از او و درخواست او برای برگشت به اوین از تاریخ ۱۵ فرودین ماه ۱۳۹۷، به مدت سه روز اعتصاب غذا می‌کنم و از تمامی وجدان‌های بیدار و مجامع بین‌المللی و حقوق بشری درخواست دارم برای نجات جان گلرخ اقدام فوری بکنند”. هرانا 16 فروردین 97
7 نامه جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج به گلرخ ایرایی با گذشت بیش از ۶۰ روز از اعتصاب غذای گلرخ ایرایی و انتقال وی به بیمارستان، جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج خطاب به او نامه‌ای نوشتند. زندانیان مذکور در این نامه از خانم ایرایی خواسته اند تا به اعتصاب خود پایان دهد و خطاب به او گفته‌اند “در این مسیر دشوار برای رسیدن به آزادی و برابری، حفظ سلامتی‌ات ضروری است و بی شک به واسطه این اعتصاب غذا صدای تو به گوش تمام وجدان‌های بیدار رسیده است و صدای دادخواهی و مظلومیت‌ات با پایان این اعتصاب خاموش نخواهد شد”. هرانا 17 فروردین 97
8 نامه شاهین اقدامی در حمایت از زنان و جنبش نه به حجاب اجباری شاهین (جعفر) اقدامی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج در حمایت از زنان و جنبش نه به حجاب اجباری نامه‌ای سرگشاده نوشته و گفنه است “کمپین نه به حجاب اجباری که در ذیل جنبش رهایی بخش زنان از ستم و تبعیض قرار دارد، پویشی است قابل احترام و قابل تحسین که توانست بار دیگر ماهیت سرکوبگر استبداد مذهبی علیه زنان را در داخل و خارج ایران افشا کند”. وی همچنین از مجامع بین‌المللی حقوق بشر درخواست کرده تا علیه سرکوب و خشونت سازمان‌یافته و سیستماتیک زنان در ایران اقداماتی قاطع و فوری به عمل آورد. هرانا  19 فروردین 97
9 بیانیه سازمان دیده‌بان حقوق بشر در مورد گلرخ ایرایی سازمان دیده‌بان حقوق بشر طی بیانیه ای اعلام کرد که “ایران باید فوراً گلرخ ایرایی، مدافع حقوق بشر بستری شده در بیمارستان را آزاد کند”. این مدافع حقوق بشر از ۶۷ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده و در پی وخامت وضع جسمی در شصتمین روز از اعتصاب غذای خود به بیمارستانی در تهران منتقل شده است. هرانا 23 فروردین 97
10 بیانیه‌ سازمان عفو بین‌الملل در مورد ۱۱ زن از اقلیت‌ مذهبی دراویش گنابادی سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه‌ای اعلام کرد “دست کم ۱۱ زن از اقلیت‌ مذهبی دراویش گنابادی در ایران از ابتدای ماه اسفند در زندان شهر ری با شرایط غیرانسانی و بدون دسترسی به وکیل نگهداری می‌شوند. بازداشت آنها به دنبال پراکنده کردن خشونت آمیز تظاهرات دراویش در تهران صورت گرفت. برخی از زنان نیاز به مراقبتهای پزشکی فوری برای جراحات ناشی از ضرب و شتم در زمان دستگیری دارند”. عفو بین‌الملل در این بیانیه خواستار آزادی فوری این بازداشت‌شدگان شده است. هرانا 23 فروردین 97
11 محرومیت آتنا دائمی از مرخصی کوتاه مدت آتنا دائمی، کنشگر مدنی زندانی در بهمن ماه سال گذشته به طور غیرقانونی به همراه گلرخ ایرایی به زندان قرچک ورامین تبعید شد. این زندانی که در اعتراض به این انتقال دست به اعتصاب زده بود با گذشت زمان و با توجه به مشکلات موجود در زندان و همینطور فشارهای عصبی با مشکلات پزشکی روبرو شده است. پزشک متخصص اعصاب وضعیت او را نامناسب تشخیص داده و از طرفی مسئولین قضایی علیرغم وعده پیشین برای اعزام او به مرخصی کوتاه مدت به دلیل “اطلاع رسانی و اعتراض” او را از این اعزام محروم کردند. هرانا 24 فروردین 97
12 72 روز اعتصاب غذای گلرخ ایرایی گلرخ ایرایی، کنشگر مدنی زندانی در بهمن ماه سال گذشته به طور غیرقانونی به همراه آتنا دائمی به زندان قرچک ورامین تبعید شد. این زندانی که در اعتراض به این انتقال دست به اعتصاب زده بود، در پی وخامت حال جسمی در شصتمین روز اعتصاب غذا، به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل شده بود. خانم ایرایی پس از گذشت ۷۲ روز همچنان در اعتصاب غذا به سر می‌برد. گزارش شده که وی از آغاز اعتصاب غذا دست‌کم ۲۰ کیلو کاهش وزن داشته و پس از انتقال به بیمارستان دیگر توان بلند شدن از روی تخت و راه رفتن نیز ندارد. هرانا 27 فروردین 97
13 نامه آرش صادقی در مورد همسرش گلرخ ایرایی آرش صادقی، فعال حقوق بشر محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نگارش نامه‌ای سرگشاده خواستار حمایت از همسرش گلرخ ایرایی (کنشگر مدنی زندانی) که پس از گذشت ۷۳ روز همچنان در اعتصاب غذاست، شده است. آقای صادقی در بخشی از این نامه می‌گوید “همسرم ناگزیر با در دست گرفتن جان خود بلندترین اعتراض ممکن را به این ظلم بیان می‌کند و دادخواهی خود را نزد هیئت منصفه‌ای به بزرگی ملت ایران و همه انسان‌های عدالت‌خواه دنیا می‌برد. سر تعظیم فرود می‌آورم و از همه  وجدان‌های بیدار می‌خواهم صدای گلرخ باشند”. هرانا 28 فروردین 97
14 اعطای جایزه آندره ساخارف به نرگس محمدی مراسم اعطای جایزه آندره ساخارف در امریکا برگزار شد و این جایزه امسال مشترکاً به نرگس محمدی، سخنگو و معاون کانون مدافعان حقوق بشر از ایران و راوی کوچی‌مانچی از هند تعلق گرفت. دلیل انتخاب خانم نرگس محمدی فعالیت‌های حقوق بشری او و تلاش برای پایان بخشیدن به مجازات اعدام بوده است. خانم دکتر نیره توحیدی، استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به نمایندگی از نرگس محمدی در مراسم دریافت لوح جایزه حاضر شد و با شرکت‌کنندگان در این مراسم سخن گفت. خانم محمدی طی نامه ای که قرائت شد اعلام داشت ” اندیشه‌ها و رویاها نمی‌میرند. ایمان و باور به ازادی و عدالت با حبس، شکنجه و حتی مرگ به پایان نمی‌رسد؛ و نیروی استبداد حتی به پشتوانه‌ی قدرت حکومت بر خواست آزادی چیره نخواهد شد. من در این زندان، فروتنانه حمایت و سخاوت شما را بر خود درمی‌یابم و به تلاش‌هایم تا رسیدن به صلح و مدارا برای جامعه‌ای متکثر و بر مبنای احترام به حقوق بشر ادامه می‌دهم.” هرانا 28 فروردین 97

فرهنگی و اجتماعی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 تعریف رجل سیاسی شورای نگهبان بالاخره به تعریفی مشخص از رجل سیاسی دست یافت اما از آنچه که عباسعلی کدخدایی از تریبون سخنگویی این شورا اعلام کرد باز هم آبی برای زنان ایرانی گرم نشد. خبرآنلاین 2 فروردین 97
2 آمار زنان بیسواد در کشور معاون وزیر آموزش و پرورش و رییس سازمان نهضت سوادآموزی از وجود یک میلیون و ۸۰۰ هزار زن بیسواد در کشور خبر داد. ایسنا 12 فروردین 97
3 اظهار نظر در خصوص حضور زنان در ورزشگاه رئیس فراکسیون حقوق شهروندی مجلس با بیان اینکه حضور زنان در ورزشگاه حق طبیعی آنهاست است گفته است که باید ورزشگاه‌ها به شکلی باشند که کودکان، نوجوانان، افراد مسن و یقینا زنان نیز در آن احساس امنیت کنند. وی همچنین اظهار کرد که باید حضور خانواده‌ها در ورزشگاه‌ها آزاد شود، چراکه با این حضور مسائل و معضلات پیچیده فرهنگی در ورزشگاه‌ها به راحتی قابل حل خواهد بود. ایسنا 13 فروردین 97
4 لایحه منع خشونت علیه زنان نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: «در این مدت که لایحه منع خشونت علیه زنان و حمایت از کودکان در دست بررسی است، زنان و کودکان بسیاری مورد تهدید و آزار قرار گرفته‌اند.» برنا 13 فروردین 97
5 اسیدپاشی در تبریز معصومه جلیل پور زن ۲۶ ساله اهل تبریز جدیدترین قربانی اسیدپاشی در تبریز است. ۳۰ ساعت مانده به سال تحویل ۹۷، خواستگار وی که از او جواب رد شنیده بود، رویش اسید پاشید. معصومه یک ماه گذشته را روی تخت بیمارستان گذرانده، صورتش را هنوز ندیده، شبها مدام کابوس آن روز را می بیند و از بقیه می خواهد که صورتش را به او برگردانند. هرانا 22 فروردین 97
6 حذف حق عائله مندی زنان مجرد درست در آستانه عید نوروز و روزهایی که تقریبا کل کشور به تعطیلات می رود، اتفاقی غیر منتظره در فیش های حقوقی بخشی از فرهنگیان زن رخ داد که در لابلای شادی ها و تبریک های حقیقی و حقوقی! این ایام تقریبا به فراموشی سپرده شد. ماجرا از این قرار بود که حق عائله مندی از فیش حقوقی زنان مجرد کسر شد؛ یعنی باز هم از حقوق معلمین، این قشر دلسوز و مظلوم، کاسته شد. در همین رابطه گفت و گویی کردیم با یکی از فعالان امور زنان که خود یک معلم است. هرانا 27 فروردین 97
7 خودسوزی یک زن در اهواز مدیر روابط عمومی مرکز اورژانس و فوریت‌های پزشکی خوزستان از خودسوزی یک زن ۶۸ ساله در اهواز خبر داد و گفت که در این حادثه زن مصدوم جان خود را از دست داد.   28 فروردین 97
8 برخورد با کشف حجاب وزیر کشور دستور داد با کسانی که اقدام به کشف حجاب در خودرو می‌کنند طبق قانون برخورد شود. هرانا 28 فروردین 97
9 سختیهای زنان برای پیشبرد منافع خود زنان همواره برای پیشبرد منافع خود در همه جوامع با مشکلات بسیاری مواجه هستند و وقتی این موضوع به کشورهایی با قوانین مردسالارانه می‌رسد سختی کار چند برابر می‌شود و این مشکلات در حوزه سیاسی باز بار مضاعف‌تری به خود می‌گیرد. در این راستا دو نماینده زن مجلس از سختی‌های موجود در عرصه قانون‌گذاری گفتند. خبرآنلاین 28 فروردین 97
10 علل افزایش آمار دختران فراری لیلا ارشد، مددکار اجتماعی زنان و کودکان درباره علل افزایش آمار دختران فراری گفت: ما قوانین حمایتی برای کودکان و زنان نداریم. این خلأ قانون باعث می‌شود وقتی فردی با 123 به‌عنوان اورژانس اجتماعی تماس می‌گیرد، از سوی بهزیستی مداخلات جدی صورت نگیرد. همچنین از دخترانی که خانه را ترک می‌کنند از آنها حتی در خانه‌های سلامت حمایت کافی و موردنیاز صورت نمی‌گیرد. رویداد 24 29 فروردین 97
11 نگاه ابزاری به زنان یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: متاسفانه امروز نه تنها در شبکه‌های مجازی بلکه از مجلس نیز باز همان نگاه زشت و ابزاری به زنان دیده می شود. ایسنا 29 فروردین 97
12 پیگیری برخورد گشت ارشاد با زن جوان رییس فراکسیون زنان مجلس گفت: باید این موضوع ]برخورد گشت ارشاد با زن جوان[ را بررسی کرد و از وزیر کشور هم تشکر می کنیم که دستور پیگیری را دادند و ما نیز در مجلس پیگیر ماجرا هستیم. ابتدا باید دید وزارت کشور چه اقدامی در این خصوص انجام می دهد و ما نیز نظارت می کنیم و نتایج بررسی های وزارت کشور را پیگیری می کنیم. انتخاب 29 فروردین 97
13 آمار بیسوادی زنان در کشور معاون سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان گفت: آمار بالای بی سوادی زنان و میانگین هشت درصدی بی سوادی مطلق در بین سنین 10 تا 50 ساله خوزستان، با توجه به سن امید به زندگی(بالای 70 درصد) زیبنده کشور نیست. پارس‌نیوز 30 فروردین 97
14 واکنش به برخورد گشت ارشاد با زن جوان معصومه ابتکار معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده و شهیندخت مولاوردی دستیار ویژه رئیس‌جمهور ایران در امور حقوق شهروندی به برخورد مامور گشت ارشاد با یک زن جوان واکنش نشان دادند. اعتمادآنلاین 30 فروردین 97
15 برخورد گشت ارشاد با زن جوان انتشار فیلمی در شبکه‌های اجتماعی که نشان دهنده ضرب و شتم یک دختر جوان توسط گشت ارشاد نیروهای انتظامی است، طی ساعات گذشته بازتاب وسیعی در شبکه‌های اجتماعی داشته و در نهایت مقام‌های رسمی دولت ایران را نیز وادار به واکنش کرد. پلیس اصالت ویدئوی منتشر شده از برخورد ماموران گشت ارشاد و کتک زدن یک زن جوان را تایید کرده و گفته این شیوه برخورد را تایید نمی‌کند. وزیر کشور ایران هم دستور داده که تا روز شنبه گزارشی در این باره تهیه شود. هرانا 30 فروردین 97
16 واکنش به برخورد گشت ارشاد با زن جوان ماجرای پیش آمده برای چند دخترجوان و مأمور پلیس در یکی از پارک‌های تهران واکنش های زیادی در پی داشت اما آنقدر غیرقابل دفاع بود که حتی سخنگوی ناجا نیز از وقوع آن ابراز تأسف کرد. ایسنا 30 فروردین 97

ورزشی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 چالشهای موتورسواری دختران دختر موتورسوار ایرانی از سختی هایی و چالش هایی که برای قهرمانی در این رشته گذرانده، است. ورزش سه 28 فروردین 97

بهداشت و سلامتی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 آمار زنان معتاد در کشور انوشیروان محسنی بندپی رئیس سازمان بهزیستی کشور اظهار کرد: با توجه به آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر از مجموع معتادان کشور، 10 درصد را زنان معتاد تشکیل می دهند. افکارنیوز 19 فروردین 97

خانواده

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 وضعیت زنان سرپرست خانوار زهرا ساعی در رابطه با وضعیت زنان سرپرست خانوار که باید از مزایای دولتی بهره‌مند شوند گفت: «طبق تعریفی که در کتب علمی ارائه داده‌اند زنان سرپرست‌خانوار به سه گروه تقسیم می‌شوند که گروه اول را زنان بد سرپرستی تشکیل می‌دهند که همسرانشان معلول و بیمار هستند و در پی آن تامین معیشت بر عهده زن خانواده است.» برنا 8 فروردین 97
2 ازدواج کودکان یا “آزار جنسی” گرچه ازدواج کودکان از نظر کارشناسان و مدافعان حقوق کودک “آزار جنسی” محسوب می شود، اما در ایران ازدواج دختران از ۱۳ سالگی و پسران از ۱۵ سالگی قانونی است. البته ازدواج دختران و پسران قبل از این سنین نیز، “با اذن ولی و با تشخیص دادگاه منوط به رعایت مصلحت کودک”، مجاز شمرده شده است. خط صلح 12 فروردین 97
3 فروش نوزادان متعلق به مادران معتاد چند سالی است موضوع فروش نوزادان مجددا در صحبت‌های جامعه گرم شده است. پدیده‌ای که می‌توان گفت همیشه وجود داشته و نوظهور نیست؛ اما شنیدن خبر “فروش نوزاد به قیمت 50 هزارتومان!”  دردناک  است. اکثر نوزادان به فروش رسیده متعلق به مادران معتادی هستند که برای فراهم کردن پول مواد آگهی فروش کودک خود را به دیوارهای شهر می چسبانند. برنا 13 فروردین 97
4 کاهش آمار ازدواج بر اساس آمار ازدواج و طلاق که سازمان ثبت احوال منتشر کرده است، آمار ازدواج نسبت به سال ۱۳۹۵ حدود ۸ درصد کاهش داشته، در حالی که تعداد طلاق‌ها به بیشترین آمار ثبت شده در تاریخ ایران و به حدود ۱۷۵ هزار مورد رسیده است. با وجود اینکه نتایج تحقیقاتی که بیشتر توسط نهادهای دولتی در مورد دلایل طلاق انجام می‌شود، منتشر نمی‌شود اما سال گذشته شهیندخت مولاوردی نارضایتی جنسی را به عنوان یکی از دلایل اصلی طلاق اعلام کرده بود. هرانا 21 فروردین 97

 

 

 

گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ، فروردین ماه 1397

تهیه و تنظیم  ,نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

گردآوری داده : حسین کفایت حقیقی، محمدحسین ملایی برزی

ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می‌باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس می‌تواند از این حقوق یا مجتمعاً به‌طور خصوصی یا به‌طور عمومی برخوردار باشد.

ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر: هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است. گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایان فروردین ماه 1397 شمسی است. این گزارش به‌صورت آماری-تحلیلی ارائه می‌شود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت به‌خصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همین‌طور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیت‌های مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیت‌های فراوان در ایران محسوب می‌شود.

 

تعداد و محل صدور و انجام حکم اعدام درفروردین 1397

 

تهیه و تنظیم نمودار: محمد ابوطالبی   Mohammad Aboutalebi

تهیه تنظیم نمودار و گزارش از احسان زندی لک Ehsan Zandi Lak

 

اسامی محل ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
خانوم رویا صغیری به همراه نریمان ولی دخت در شعبه دوم دادگاه انقلاب تبریز به اتهامات فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۱۵ ماه حبس تعزیری محکوم شدند.  شعبه ۱۰۳ کیفری دادگاه تبریز به ریاست قاضی وطن‌خواه هفت تن از معترضان به نام های “علی کامرانی فرزند اسماعیل، مهدی حق پرست فرزند اکبر، امیر دهقان سفیدان جدید فرزند محمد، رویا صغیری سرای فرزند علی، رحیم تاتارپور فرزند کریم، کامل سویطی فرزند چاسب و محمد شتابی فرد فرزند یوسف” را که در اعتراضات دی‌ماه بازداشت شده بودند، به اتهام اخلال در نظم عمومی هر یک را به یکسال حبس تعلیقی محکوم کرد.از میان بازداشت شدگان یکی از اتهامات رویا صغیری “ظاهر شدن در انظار عمومی بدون حجاب شرعی از طریق برداشتن روسری خود در خیابان” عنوان شده است. افشین حسین پناهی در تاریخ ( ٣ آبان ١٣٩۶ / ٢۵ اکتبر ٢٠١٧)، در شعبه یکم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی سعیدی دادگاه انقلاب شهر سنندج به اتهام برگزاری مراسم نوروز و همکاری با یکی از احزاب کوردی به هشت سال و نیم زندان محکوم شد. دادستان عمومی و انقلاب استان کرمانشاه گفت که قرار نهایی و کیفرخواست برای ۴۳ نفر از شرکت کنندگان در اعتراضات دی‌ماه سال گذشته صادر و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه ارسال شده است. 53 نفر احکام صادره

4مورد

1
روناک آقایی پس از قطعی شدن حکم ۶ ماه حبس تعزیری توسط بخش اجرای احکام دادگاه مهاباد احضار و به زندان این شهر منتقل گردید. 1 نفر اجرای احکام صادره 1 ورد 2
مسعود بلوچی زندانی زندان سراوان۴ فروردین ۹۷، در حالی که با تاخیر سه روزه  از مرخصی برگشته بود توسط سرپرست زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. والی درودی زندانی سیاسی محبوس در زندان یزد، دوران محکومیت خود را به در تبعید در این زندان سپری می‌کند. وی در سال ١٣٧۵ به اتهام «همکاری با احزاب کُردی» بازداشت و پس از آن توسط دادگاه انقلاب کرمانشاه به حبس ابد و تبعید به زندان یزد محکوم گردیده بود.درخواست آزادی مشروط این زندانی به دلیل داشتن اتهام محاربه مورد تایید قرار نگرفته است.این زندانی سیاسی، در تاریخ ۱۶ آبان‌ ۱۳۹۶، با تودیع وثیقه‌ی به مرخصی ١۵ روزه رفته و پیش از آن نیز در بهمن‌ماه ۱۳۹۵ با تودیع وثیقه به مدت پانزده روز به مرخصی رفته بود. مبلغ وثیقه آقای درودی مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان عنوان شده بود. امیر پیغامی، زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان ارومیه در وضعیت نامناسب جسمانی به سر می‌برد و مسئولان زندان تاکنون با معالجه پزشکی وی در خارج از زندان موافقت نکرده‌اند.امیر پیغامی ٢٨ ساله هشتم خردادماه سال ٩۶ توسط نیروهای اطلاعاتی وابسته به حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و روز سه‌شنبه چهاردهم آذرماه سال گذشته، دادگاه نظامی ارومیه این شهروند کُرد را به‌همراه دو شهروند دیگربه‌نام‌های “طاهر خورشیدی و فاروق شارویرانی” مجموعا به ١۵ سال زندان و تبعید به زندان کرمان محکوم کرده بود. زندان امیرآباد گرگان محل نگهداری چندین زندانی سیاسی و عقیدتی در سال‌های قبل بوده، از جمله زندانیان سیاسی در این زندان روزبه گیلاسیان و نیما صفار هستند که هم‌اکنون دوران محکومیت خود را در این زندان سپری می‎کنند. در قرنطینه این زندان قانون تفکیک جرائم در بین اتاق‌ها رعایت نمی‌شود و زندانیان جرائم عمومی، سرقت و … در کنار هم نگهداری می‎شود. افشین بایمانی زندانی سیاسی محبوس در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج است که از ۱۷ سال گذشته در زندان به سر می‌برد.دوران طولانی زندان برای افشین بایمانی که پدر دو فرزند است علاوه بر مشکلات جسمی نظیر بیماری قلبی و سنگ کلیه، مسائل عدیده‌ای را نیز برای خانواده‌اش ایجاد کرده است.این زندانی که پس از سالها حضور در محیط نامناسب زندان به مشکلات عدیده جسمی دچار شده است در تیرماه سال گذشته دچار عارضه قلبی شد. زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان خوی که وارد یازدهمین سال حبس خود شده، به دلیل بیش از یکسال اعتصاب دارو و عدم رسیدگی پزشکی در وضعیت وخیمی به سر می‌برد.به گفته یک منبع آگاه، طی چند سال اخیر، زندان بطور مداوم با معالجه پزشکی این زندانی سیاسی کُرد در خارج از زندان مخالفت کرده‌اند. این زندانی سیاسی کُرد به شدت بیمار و به مراقبت‌های پزشکی تخصصی در خارج از زندان نیاز دارد. علی پژگل زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اردبیل، در هشتمین سال حبس در تبعید خود ظهر روز دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۷ از بند سیاسی زندان اردبیل به بند یک این زندان منتقل شد. این زندانی برخلاف اصل تفکیک جرایم از بند سیاسی به بند یک این زندان منتقل شده است.گفته می شود این انتقال به دستور رئیس زندان و همراه با اعمال زور بوده است. 8 نفر اخبار زندانیان 7 مورد 3
علی باقرزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و رییس سازمان نهضت سوادآموزی به ذکر آماری از بی‌سوادی زنان پرداخت و گفت: “این قاعده در تمام دنیا وجود دارد که دو سوم بی‌سوادان را زنان تشکیل می‌دهند. در کشورمان نیز حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بی‌سواد ۱۰ تا ۴۹ سال داریم که قریب به ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از بین خانم‌ها هستند. دو تن از زندانیان به نام های احمد مارندگانی و “احمد ملک زاده” در دو واقعه جداگانه توسط مسئولان زندان سراوان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. مسئول روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی زابل گفت که ۷۸ نفر از مردم منطقه در شمال سیستان و بلوچستان بر اثر توفان و گرد و خاک تا کنون روانه بیمارستان ها و مراکز بهداشتی درمانی شدند که ۳۶ نفر از افراد مراجعه کننده در بیمارستان بستری و ۴۲ نفر نیز به‌ صورت سرپایی درمان شدند. اخبار عمومی 3 مورد 4
چهار شهروند بازداشت شدە بە نام های “فتاح علی کورد، یونس شریفی، شفیع فقی زادە و غفور برهم” همچنان بلا تکلیف می باشند.این چهار شهروند هم اکنون در زندان مرکزی شنو محبوس بودە و مدتی نیز در زندان مرکزی ارومیە نگهداری شدە بودند. سرنوشت عرفان ساعدپناه، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی در دانشگاه خوارزمی تهران پس از بازداشت توسط نیروهای اطلاعاتی نامعلوم می‌باشد. سعید اقبالی فعال دانشجویی کورد اهل کرماشان، با گذشت ٢ ماه از بازداشت و انتقال وی به زندان اوین تهران، به دلیل عجز از تودیع وثیقه سنگین همچنان در زندان محبوس است.

عبدالرحیم نظری ساکن کرمانشاه است سوی نیروهای اداره اطلاعات کرمانشاه بازداشت و جهت بازجویی به بازداشتگاه این اداره منتقل شده بود.پیش‌تر اعلام شده بود که پس از پیگیری‌های خانواده‌ی نظری، مشخص شده است اتهام طرح شده از سوی وزارت اطلاعات علیه فرزندشان، “همکاری با احزاب کرد مخالف نظام” است. قرار بازداشت محمد نجفی، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر برای سومین بار توسط دادگاه اراک تمدید شد. به گزارش ارک – مهدی قمری بنیسلی فعال ملی و مدنی ترک آذربایجانی که از دوم فرودین ماه امسال توسط ماموران اطلاعاتی تهران در محل کارش دستگیر و بازداشت شده است، تا کنون اخباری از وضعیت وی در بازداشتگاه مخابره نشده است.مهدی قمری بنیسلی در بند۲۰۹ زندان اوین نگهداری می شود و به احتمال زیاد تحت شرایط سخت روحی و جسمی تحت بازجویی قرار دارد.

8 نفر بازداشتی ها 6 مورد 5
هفدهم فروردین‌ماه، شش کولبر کُرد اهل پسوه پیرانشهر هنگام کولبری در منطقه مرزی این شهرستان از سوی نیروهای انتظامی بازداشت شدند. هویت چهار تن از این کولبران را که عضو یک خانواده می‌باشند، علی قادری، محمد قادری، ابراهیم قادری و لقمان قادری اعلام کرد. 6 نفر اخبار کولبران 1 مورد 6
تظاهرات مردم عرب اهواز در اعتراض به آنچه آن را “رفتارهای نژادپرستانه” می‌خوانند ادامه دارد. آنها خواستار عذرخواهی مسئولان و توبیخ عوامل ساخت یک برنامه “توهین‌آمیز” تلویزیونی هستند. صدها تن از شهروندان معترض به دلیل آنچه رفتارهای نژادپرستانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی در انکار هویت خود می‌خوانند، در محل بازار مرکزی اهواز اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند.این تجمع اعتراضی که در ابتدا به صورت مسالمت‌آمیز برگزار شده بود، با حضور نیروهای انتظامی و استفاده این ارگان از گاز اشک‌آور به خشونت کشیده شد.گفته می‌شود در زمان برگزاری تجمعات یکی از نمایندگان مجلس به نام على سوارى و عباس کعبى نماینده مجلس خبرگان رهبری در میان جمعیت معترض حاضر شدند.بنا بر گزارش منابع محلی، تعدادی از معترضان توسط نیروهای انتظامی و امنیتی بازداشت شدند با این حال تا لحظه تنظیم این گزارش صرفا هویت دو تن از بازداشت شدگان به نام های “خالد مهاوی” و “محمود مهاوى” احراز شده است. صدها تن از شهروندان معترض اهوازی به دلیل آنچه رفتارهای نژادپرستانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی در انکار هویت خود می‌خوانند، برای سومین روز متوالی در محله های عمدتا عرب نشین شهر اهواز دست به تظاهرات و تجمع زدند. نیروهای انتظامی و امنیتی برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک آور و نیروهای ضدشورش استفاده کردند. گزارشات از دستگیری تعداد پرشماری از معترضان و زخمی شدن بعضی از آنان حکایت دارد با ورود تظاهرات مردمی در اهواز و دیگر شهرهای عرب‌نشین به هفته دوم و گسترده‌تر شدن دایره اعتراضات، روند دستگیری‌های کنشگران و مردم عادی در این شهرهای خوزستان نیز بالا گرفته است. شمار دستگیرشدگان میان ۱۰۰ تا ۱۶۰ نفر است.اعتراضات هزاران نفری در اهواز به علت نفی هویت عرب‌ها در خوزستان در شبکه صدا و سیمای جمهوری اسلامیاعتراضات هزاران نفری در اهواز به علت نفی هویت عرب‌ها در خوزستان در شبکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی. بیش از ۵۰ نفر از کارگران شرکت کشت و صنعت شمال به‌دلیل اخراج از کار جلوی فرمانداری میاندورود تجمع کردند، این کارگران که بنا به اظهارات خودشان بعضی از آنها تا بیش از ۲۰ سال سابقه کار دارند، بدون هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای اخراج شدند. تراکتور که حتی با تغییر کادرفنی نتوانست انتظارات را برآورده کند، اکنون درگیر حاشیه بزرگی شده است.بازیکنان تراکتورسازی در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات و بدقولی مدیران باشگاه، علیرغم حضور در محل تمرین، از انجام آن خودداری کردند تا اعتراض خود را به این شکل به نمایش بگذارند. کارگران آتش‌نشانی نفت و گاز عسلویه در اعتراض به پرداخت نشدن سه ماه حقوق عقب افتاده خود دست به اعتصاب زدند.آنها با مسدود کردن ورودی سایت شماره یک نفت و گاز، دست از کار کشیده و اعتراض خود را نشان دادند.در ماه‌های اخیر اعتراضات کارگری در سراسر ایران به دلیل حقوق‌های معوق مانده شدت گرفته است. مورخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۷، معلمان خرید خدمات یزد برگزاری تجمع در اعتراض به ما‌ه‌ها مطالبات معوقه و محرومیت از بیمه را از سر گرفتند. اعتصاب بازاریان بانه، مریوان، سقز، جوانرود و پیرانشهر در اعتراض به مسدود شدن مرزها ادامه دارد و علیرغم وعده‎های مسئولان حکومتی به اعتصاب خود پایان نداده‌اند. سعید جلیلی، نماینده رهبر حکومت ایران در شورای عالی امنیت ملی برای پایان دادن اعتصاب بازاریان به بانه سفر کرده بود که سخنرانی وی در پی اعتراض معترضان ناتمام ماند. همچنین فرماندار بانه وعده‌هایی را جهت رفع مشکلات بازاریان به مردم داده بود، اما مردم به وعده‌های وی اعتنایی نکردند. اعتراض و تجمع 6 مورد 7
ولی الله تقی‌زاده زندانی محکوم به اعدام که از حدود ۱۲ سال پیش در زندان مرکزی تبریز نگهداری می‌شود، از ۲۵ بهمن‌ماه سال ۹۶ در اعتراض به روند طولانی بررسی پرونده خود در اعتصاب غذا به سر می‌برد. بازاریان شهرهای جوانرود در استان کرماشان (کرمانشاه) و شهرهای مریوان و سقز در استان سنە (سنندج) دست بە اعتصاب گستردە زدەاند.بە گفتە یک منبع مطلع، این اعتصاب در پی مسدود کردن مرزهای کولبری این شهرها با حکومت اقلیم کوردستان صورت گرفته است.مسدود کردن مرزهای کوردستان خسارات زیادی را بە ساکنین مناطق مرزی از جملە شهرهایی کە دارای بازارچە مرزی می باشند وارد می کند. اعتصابات 2 مورد 8
نیروهای امنیتی حکومت ایران در شهر مهاباد ۴ جوان ساکن روستای “ایندرقاش” را در حین برگزاری مراسم نوروز بازداشت کردەاند.این چهار شهروند بازداشت شدە هم اکنون در بازداشتگاه ادارە اطلاعات مهاباد نگهداری می شوند. اداره اطلاعات پیرانشهر چهار شهروند کورد را پس از احضار بازداشت کردە است. “ در شهر پیرانشهر هویت این چهار شهروند اهل دهستان ”پسوی“ را بە شرح زیر اعلام کردە است؛١ـ ایوب قادری ١٧ سالە ٢ـ سلام وطن دوست ٣ـ صادق قادری ۴ـ صابر سعیدە این چهار شهروند بە اتهام ”همکاری و عضویت در یکی از احزاب کورد اپوزسیون ایران“ بازداشت شدەاند. در روستای «نی» مریوان سه تن به نامهای «هیوا بشتام»، «کوسار ارژنگی» فرزند رفیق و «صلاح اُمیا» فرزند عثمان در پی برپایی مراسم نوروز در این روستا بازداشت شدند.همچنین دست‌کم پنج تن به نامهای «ﺯﺍﻧﮑﻮ ﺍﺭﮊﻧﮕﯽ»، «ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺮﺍﺩﯼ»، «ﺣﻤﯿﺪ ﺗﻮﻓﯿﻘﯽ»، «ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺍُﻣﯿﺎ» و «ﻣﺤﻤﻮﺩ ﮔﺮﺍﻣﯽ» بعد از بازجویی آزاد شده‌اند.از سوی دیگر در رابطه با استقبال شهروندان از مراسم نوروز در سنندج، روز ۲۹ اسفند «عرفان ساعدپناه» ٣١ ساله بازداشت شده است. آقای ساعدپناه دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران است.همان روز در سلماس دو تن از فعالین مدنی به نامهای «محمود جباری» و «امین جداری» از سوی ارگانهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند.در همین مورد در شهرستان کارزان استان ایلام هم «ژیار وحیدی» بازداشت شده است.شمار دیگری از افراد در شهرهای سنندج، کرمانشاه و سقز هم پس از چندین ساعت بازجویی آزاد شده‌اند. احمد امین پناه داماد و فامیل رامین حسین پناهی صبح امروز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. احمد امین پناه پیش از این در دادگاه انقلاب شهرستان سنندج به همراه افشین و زبیر حسین پناهی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود. ادارە اطلاعات مهاباد یک شهروند کورد را احضار و بازداشت کردە است. هویت این شهروند بازداشت شدە را ”بهزاد خضری“ اعلام کردە است. بهزاد پس از حضور بر مزار پیشوا قاضی محمد بازداشت شدە است. در پی تجمع در یک هفته اخیر، بیش از ۱۶۰ نفر در شهرهای اهواز، آبادان، ماهشهر و خرمشهر بازداشت شده‌اند.در میان‌برنامه‌ای که در برنامه کلاه‌قرمزی روز دوم فروردین از تلویزیون ایران پخش شد، عروسک‌هایی با لباس‌ اقوام ایرانی بر نقشه ایران چسبانده می‌شود اما عروسکی که باید در استان خوزستان قرار می‌گرفته لباس عربی به تن نداشته است.این باعث اعتراض گروهی از عرب‌های خوزستان . “ولی حسینی” اهل روستای “شیان” به اداره اطلاعات احضار گردید. پس از چند ساعت بازجویی آزاد شده است. در جریان اعتراض نصب تابلوهای جعلی در گردنه حیران، سه تن از جوانان هویت طلب آذربایجانی از سوی ماموران مرزبانی شهرستان آستارا بازداشت شده‌اند. منابع محلی آستارا محل سکونت این سه جوان هویت طلب را شهرستان آستارا عنوان می‌کنند.  یک شهروند جوانرودی به نام «ابوبکر محمدی» از سوی نیروهای ادارە‌ی اطلاعات این شهر بە اتهام تحریک بازاریان به اعتصاب و تجمع بازداشت گردید. 14 نفر بازداشتها 5 مورد 9
محمدعلی آذر زندانی سیاسی محبوس در زندان زاهدان که از بیماری عفونی در ناحیه فک و دهان رنج می‌برد با بی‌توجهی مسئولان زندان روبرو شده و به وضعیت پزشکی وی رسیدگی نمی‌شود. 1 نفر محرومیت 1 مورد 10
قاسم سوارى در زندان شیبان (مجتمع حرفه‌آموزی اهواز) توسط یکى از ماموران زندان بنام حمیدیان شکنجه شده است و در اثر شکنجه شدید جان خود را از دست مى دهد.در فیلم ارسالى بستگان او مى گویند بشدت شکنجه شده است و اثار شکنجه بر روى بدون او به وضوح دیده مى شود.

 

1نفر شکنجه زندانیان 1 مورد 11
یک کولبر اهل سلماس بە دلیل سقوط در رودخانە ”گادر“ شنو جانش را از دست داد. هویت این کولبر”شهروز حمیدزادە“ است. دو کولبر اهل ربط و سردشت با شلیک نیروهای مسلح ایران در مرزهای سردشت زخمی شدند.  نیروهای مسلح ایران در مرز کانی زرد سردشت بە سوی دستەای از کولبران کورد آتش گشودند کە در نتیجە آن یک کولبر جوان در دم جان باخت. 4 نفر شلیک مستقیم به کولبران 1 مورد 12
عبدالواحد رئیسی فرزند فقیر محمد اهل ساربوگ از توابع قصرقند که ۸ فروردین توسط ماموران پاسگاه ساربوگ مورد اصابت چند گلوله قرار گرفت بود بخاطر وخامت حال ناشی از خونریزی شدید جان داد. روز دوشنبه ۱۳ فروردین در اثر تیراندازی مستقیم ماموران نیروی انتظامی شاخه مرصاد سراوان به سمت یک خودرو حامل مهاجران افغانستانی که از مرز می‌آمدند، در مسیر سراوان _ گشت دستکم ۴ شهروند افغانستانی کشته و ۱۴ نفر دیگر زخمی شدند و راننده بلوچ آن در پی شدت جراحات نیز به کما رفت.افراد کشته و زخمی شده به بیمارستان سراوان منتقل شدند و برخی مجروحان نیز در بخش فوریت‌های پزشکی تحت درمان قرار گرفتند. فرهاد لکزائی، شهروند ساکن شهرستان ایرانشهر بر اثر تیراندازی مستقیم ماموران نیروی انتظامی شاخه مرصاد کهنوج جان خود را از دست داد.پدر این جوان گفت: “تیر به سر پسرم خورده و ماشین چپ کرده و آتش گرفته و پسرم در آتش سوخته است”.وی گفت: “پسرم با ماشین ۴۰۵ خود مسافر جابه‌جا می‌کرد و هیچ چیزی هم به همراه نداشته و مدارکش هم کامل بوده اما ماموران تیر به سرش زدند”. اتومبیل یک کاسبکار مریوانی با هویت ”رحمان جمشیدی“ بە دلیل تعقیب و گریز نیروهای مسلح ایران بە ظن حمل کالای قاچاق در گردنە ”تەتە“ میان پاوە و مریوان واژگون شد و در نتیجە آن بە شدت زخمی شد و بر اثر شدت جراحات واردە جانش را از دست دادە است. 7 نفر کشته

 

14 نفر زخمی

شلیک مستقیم به مردم 4 مورد 13
صدور حکم اعدام برای صالح شریعتی زندانی محکوم به اعدام که در سن ۱۶ سالگی به ظن قتل بازداشت شد و چون قاضی دلایل کافی برای محکوم کردن او نیافت حکم متهم را بر اساس قسامه صادر کرد. ۱- شیراحمد حسین زهی، زندانی سیاسی، محکوم به اعدام، ۸ سال در زندان به سر می‌برد، ۳۴ ساله، اتهام محاربه از طریق قیام مسلحانه، عضویت گروه‌های ضد نظام. محمد ثلاث از دراویش گنابادی بازداشت شده در حوادث گلستان هفتم که متهم به قتل ۳ مامور نیروی انتظامی است، پس از برگزاری سه جلسه دادگاه در شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران به اعدام محکوم شد، پرونده مرد تحصیلکرده که با همدستی فرد دیگری و برای اجرای نقشه سرقت، به مهندس جوانی سیانور داده و او را داخل خودروی اپتیما به قتل رسانده بود برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران ارسال شد. دو پسر جوان با حضور در دادگاه کیفری خواستار اعدام پدرشان شدند. این مرد ۳ سال قبل همسرش را با ضربات قیچی به قتل رسانده بود. حکم قصاص نفس  قاتل اهورای ۲ ساله تایید شد که در این حکم تفخیذ متهم نیز تایید شده است.این قاتل ۲۷ که ناپدری مقتول بود جلسه دادگاه دو متهم به قتل یک مامور پلیس در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. هیئت قضایی بعد از آخرین دفاع متهمان، فرود را به اتهام قتل عمد به اعدام، به اتهام شرب‌خمر به ۸۰ ضربه شلاق محکوم و هر یک از متهمان را به اتهام نگهداری سلاح گرم به ۵ سال حبس محکوم کرد. حکم اعدام رامین حسین پناهی زندانی سیاسی محبوس در زندان سنندج توسط دیوان عالی کشور تایید شد. وی در ۲۶ دی‌ماه سال گذشته در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق بغی محاکمه و به اعدام محکوم شده بود. حسین احمدی نیاز وکیل آقای حسین پناهی در این باره گفته است “پرونده رامین حسین پناهی بدون رعایت اصول دادرسی منصفانه و عادلانه ابرام شده است. ۳ متهم به سرقت مسلحانه از چند بانک در شهرهای شیراز، اصفهان و فلاورجان توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به اعدام محکوم شدند. دیوان ‌عالی کشور حکم اعدام یک جوان ۲۵ ساله متهم به قتل را تأیید کرد. این متهم سه سال قبل در جریان یک درگیری مرتکب قتل شده بود. 35 نفر صدور حکم اعدام 8 مورد 14
یک زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود، در زندان مراغه اعدام شد. زندانی متهم به قتل اهورا دوساله در زندان مرکزی رشت اعدام شد یک زندانی به نام امید دامنی سحرگاه روز چهارشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ در زندان مرکزی کرمان اعدام شد. صبح سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷، حسین طلعتی زندانی متهم به قتل در زندان مرکزی تبریز اعدام شد.

کامران حمزه دادستان همدان از اجرای حکم اعدام «بهمن ورمزیار» در زندان همدان خبر داد و گفت که پس از رفع مشکل قضایی این پرونده، حکم اعدام اجرا شد یک زندانی که به اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی زنجان اعدام شد.هویت این زندانی “صباح امانی” اهل نقده احراز شده است.

6 نفر اجرای حکم اعدام 6 مورد 15
لیلا خان بابا، دانشجوی بازداشتی در سنندج پس از حدود سه هفته بازداشت با تودیع وثیقه‌ی یکصد میلیون تومانی تا زمان برگزاری جلسه‌ی دادگاه آزاد شده است. در خبری از شهرستان پیرانشهر گزارش شده که در تاریخ ۶ فروردین، چهار شهروند به نام‌های “صادق قادری”، “ایوب قادری”، “صابر سعیدە” و “سلام وطن‌دوست” از اهالی روستای “پسوه” از توابع این شهرستان پس از اتمام مراحل بازجویی هرکدام با تودیع وثیقه‌ی ۴۰ میلیون تومانی آزاد شدند. محمدجان عزیزی، زندانی متهم به اقدام علیه امنیت ملی که ۷ ماه پیش در روستای گورسر از توابع شهرستان قصرقند بازداشت شده بود، امروز ۲۳ فروردین ۱۳۹۷ با تودیع وثیقه ۸۰ میلیون تومانی از زندان مرکزی زاهدان آزاد شد. 6 نفر تودیع قرار وثیقه 3 مورد 16
منابع خبری. هرانا.هه نگاو. کمپین فعالین بلوچ .کردپا .ایلنا .ارک .گوناز تی وی .دویچه وله .فارس .موکریان .صدای امریکا . حقوق بشر کردستان. بی بی سی فارسی.ایران کارگر. تنسیم. رکنا 162 نفر 64 مورد جمع کل

 

گزارش نقض حقوق طبیعی محیط زیست ایران در فروردین 1397

تهیه و تنظیم: کاوه شیخ محمدی

در اولین ماه سال 1397 نیز شاهد ان بودیم که علاوه بر مشکلات زیست محیطی ناشی از مدیریت ناکارامد دولت های تشکیل شده در40 سال گذشته، که اقلیم ایران را احاطه نموده بلکه دامنه فشار بر فعالان محیط زیست در اقصی نقاط ایران افزایش داشته است. از سویی دیگر مازاد بر وضعیت وخیم آب و خاک و خشکسالی در ایران، اخبار هولناکی مبنی بر آلودگی بر اثر مواد رادیواکتیوی در مرکز و غرب ایران به گوش می رسد که امیدواریم این اخبار تایید نشوند چون حیات انسان و طبیعت در ایران بیشتر از این ظرفیت بحران را ندارد.

 

ردیف موضوع شرح
1 یک ماه بی خبری از سرنوشت دو فعال محیط زیستی در بوکان از سرنوشت دو فعال محیط زیست اهل بوکان که یک ماه پیش از سوی نیروهای امنیتی ایران بازداشت شده بودند، هیچ خبری در دست نمی باشد. سرنوشت دو فعال محیط زیستی اهل بوکان به نام های ”حامد سپهری“ و ”جعفر ابراهیمی“ با گذشت یک ماه از بازداشت آنها در هاله ای از ابهام می باشد. حامد و جعفر روز یک شنبه(٢٠ اسفند ٩۶ / ١١ مارس ٢٠١٨) از سوی نیروهای ادارە اطلاعات بوکان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده اند. علی رغم گذشت یک ماه از بازداشت این دو شهروند و پیگیری های مستمر خانواده هایشان، تلاشهای آنها برا مطلع شدن از سرنوشت فرزندانشان بی نتیجه مانده است. به گفته یک منبع مطلع، اداره اطلاعات خانواده این دو فعال محیط زیستی را تهدید کرده است که از رسانه ای کردن بازداشت فرزندانشان خودداری کنند. این دو فعال محیط زیست از اعضای فعال انجمن محیط زیستی ”ولات“ در بوکان هستند.
2 قطع ۴٨٠ درخت کهنسال تنگه ارغوان ایلام در سایه سکوت مسئولان قطع ۴٨٠ درخت کهنسال ارغوان و بلوط در تنگه ارغوان ایلام اعتراض مردم و رسانه‌های این استان را در پی داشت.

اداره کل راه و شهرسازی ایلام به بهانه تعریض جاده ارغوان ایلام اقدام به قطع ۴٨٠ درخت کهنسال ارغوان و بلوط کرده است.خبر قطع ۴٨٠ درخت کهنسال ارغوان و بلوط، مردم ایلام و فعالان محیط زیست را به واکنش واداشته است و آنان این اقدام را “زخمی دیگر بر پیکر جنگل‌های زاگرس” توصیف کردند.شهروندان ایلامی تعریض جاده ارغوان را “غیرضروری” می‌دانند و می‌گویند: “متاسفانه این اقدام در سایه سکوت مسئولان انجام گرفته است.همچنین فعالان محیط زیست ایلام با ابراز نگرانی نسبت به این مسئله،اعلام کردند: “قطع درختان بلوط و ارغوان تعرض به طبیعت ایلام و تخریب محیط زیست ایلام می‌باشد.”تنگه ارغوان در فاصله‌ی سه کیلومتری شمال شرقی شهر ایلام و در مسیر تنگه قوچعلی و در ورودی شمالی مسیر کرمانشاه به ایلام و در حوزه‌ی استحفاظی بخش سیوان (میه خاس) واقع شده است.

3 نماینده مجلس: تالاب شادگان در آستانه تبدیل به دریاچه نمک تالاب شادگان به علت نبود آب در حال تبدیل‌شدن به دریاچه نمک است و قطعاً در صورت عدم راهگشایی و ارائه راهکار با طوفان نمک روبرو می‌شویم که ممکن است تمام منطقه را با مشکل مواجه کند. تالاب بین‌المللی شادگان در جنوب شهر شادگان در استان خوزستان واقع شده‌ است. همچنین در حوزه آب شرب شهرستان شادگان مشکلاتی بیشتر و حادتر از شهرهای دیگر داریم. علاوه بر خشک‌سالی مشکل آتش‌سوزی در نخیلات هم برای شادگان اضافه‌شده و تقاضای پیگیری وجود دارد. همچنین در این منطقه  با تأکید بر لزوم جلوگیری از آتش زدن مزارع نیشکر، “مسولان باید برای مسئله کشت تابستانه باید تصمیم گیری کنند و اگر امسال آب از مارون رها و به نخیلات نرسد قطعاً همه این نخیلات از بین می‌روند”.

هم اکنون “قسمت انتهایی تالاب به دریاچه نمک شده و قطعاً در صورت عدم راهگشایی و ارائه راهکار با طوفان نمک روبرو می‌شویم که ممکن است تمام منطقه را با مشکل مواجه کند. احداث کانال محیط‌زیست برای تالاب مثل یک داروی اضطراری هست که باید در انجام آن تعجیل شود.  “در آب شرب شادگان اضافه بر شوری، مسئله بوی بد ناشی از تعفن فاضلاب هم مشهود و ملموس است؛ واقعاً وضعیت بد بویی متعفن آب مصرفی مردم شادگان خیلی علنی، روشن و غیرقابل‌انکار است. مردم که استحمام می کنند با سوزش چشم مواجه می شوند و بوی نامطلوب و کدورت بالای آب هم مشکل‌ساز شده است.

4 نابودی جنگل‌های مریوان ابعاد تازه‌ای به خود گرفت در سکوت رسانه‌ایی و عدم پاسخگویی مسئولان، نابودی جنگل‌های مریوان رو به افزایش است. در فروردین ماه افراد سودجو در روستاهای اطراف شهرستان مریوان اقدام به قطع درختان بلوط کرده‌اند. افراد سودجو با اره برقی اقدام به قطع درختان بلوط کرده‌اند تا از چوب درختان برای تهیه زغال استفاده کنند. این منبع آگاه تصریح کرد: سودجویان با کامیون زغال‌های تهیه شده از درختان بلوط را به تهران و دیگر کلانشهرهای ایران قاچاق می‌کنند. به گفته این منبع آگاه، در سکوت رسانه‌ایی و عدم پاسخگویی مسئولین، ارگان‌های متولی و عدم برخورد قضایی با متخلفین نابودی جنگل‌های مریوان هر روز بخشی از میراث گرانبهای آیندگان قربانی طمع ورزی افراد سودجو می‌شود. تاکنون مسئولان حکومتی در مریوان به قطع درختان بلوط در روستاهای اطراف این شهرستان واکنشی نشان نداده‌‌اند.
5 توفان شن در سیستان و بلوچستان عده ای را روانه بیمارستان کرد ۷۸ نفر از مردم منطقه در شمال سیستان و بلوچستان بر اثر توفان و گرد و خاک روانه بیمارستان ها و مراکز بهداشتی درمانی شدند که ۳۶ نفر از افراد مراجعه کننده در بیمارستان بستری و ۴۲ نفر نیز به‌ صورت سرپایی درمان شدند. متاسفانه با توجه به خشک بودن تالاب هامون و در نتیجه بروز پدیده توفان گرد و خاک همواره مردم منطقه به دلیل مشکلات مختلف که عمده ترین آنها بیماری های تنفسی و چشمی است به مراکز بهداشتی درمانی و بیمارستان ها مراجعه می کنند. سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۷ هزار و ۵۰۲ کیلومتر مربع (معادل ۵/۱۱ درصد مساحت کشور) و ۱۹ شهرستان و بیش از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر جمعیت پهناورترین استان کشور محسوب می شود که امکان دارد همزمان چندین پدیده از جمله توفان، بارندگی، سیل، خشکسالی و مواج شدن دریا را تجربه کند.
6 5 روز هوای ناسالم تهران در ایام نوروز بی سابقه است وضعیت طی 10 سال اخیر به واسطه 5 روز هوای ناسالم ایام تعطیلات نوروز در شهر تهران بی سابقه است. براساس آمارهای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، هوای پایتخت در 11 روز ابتدایی سال 96 شامل 7 روز پاک و 4 روز سالم بوده که این شرایط در مدت مشابه امسال تنها یک روز پاک با 5 روز سالم همراه با 5 روز ناسالم بوده است. ورود گرد و غبار به فضای استان تهران یکی از عوامل اصلی افزایش غلظت آلاینده های جوی پایتخت در روزهای اخیر است. به نظر می رسد امسال شرایط کیفی هوای تهران در مقایسه با سال های گذشته مطلوب نباشد و شاهد افزایش روزهای آلوده و ناسالم هوای شهر در طول سال در مقایسه با سال گذشته باشیم. به طور متوسط هوای شهر تهران در 15 روز از سال پاک است که بیشتر این روزهای پاک نیز مربوط به فروردین ماه هستند.
7 آتش به 40 هکتار جنگل نوشهر خسارت زد آتش سوزی جنگل های منطقه کجور نوشهر به حدود 40 هکتار خسارت وارد کرده است. این حادثه از سرنا آگاهی و بی توجهی مسافران و گردشگران در جنگل های این منطقه به وقوع پیوست. دود زیادی از میان این عرصه ها بویژه در مناطق بالادست و سخت گذر دیده می شود به گونه ای که نیروهای انسانی حاضر در این منطقه توان رفتن به آن مناطق را نداشتند.

بخش تاریخی و کوهستانی کجور نوشهر با برخورداری از حدود 35 هزار هکتار جنگل در فاصله حدود 75 کیلومتری جنوب شرقی نوشهر واقع است .

..

 

گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در فروردین ماه 1397

فرهاد نصیری

 

نمودار   لیدا اشجعیLida Ashjaei

 

اعدام وکودک ازاری و بیسوادی کودکان در صدر خبرهای نقض حقوق کودکان قرار دارد و این بی توجه ای مسئولین همچنان حق ایندگان کشورایران را از داشتن حق زندگی و حیات و شادی وسلامتی محروم میکند با اگاهی بران که جمهوری اسلامی کنوانسیون حقوق کودک را امضا کرده است در صورتی که پایند به این قوانین نیست که در ماده ۳۷ کنوانسیون حقوق کودک اعدام کودکان را منع میکند ؛ولی با قانون مجازات اسلامی کودکان را اعدام میکند ؛ با این عدالت اسلامی ایا خشنونت و نفرت به جامعه تزریق نخواهد شد ؟ این گزارش از خبرگزاریهای داخلی منتشر شده است.

 

اسامی/ محل/ نهاد ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
اجرای ۳۱ حکم اعدام در ملاء عام در سال ۲۰۱۷ در ایران.گزارش سازمان حقوق بشر ایران : از میان ۵۱۷ اعدامی که سازمان حقوق بشر ایران از وقوع آنها در سال ۲۰۱۷ خبر داده، ۳۱ مورد اعدام در ملاء عام انجام شده است. با اجرای یک حکم اعدام در ملاء عام در شهرستان سنقر و کلیایی، شمار اعدام‌های در ملاء عام از دهم خرداد تا‌کنون، به شش مورد رسید. کودکان از جمله تماشاگران این اعدام‌ها بودند..هشدار؛ قانون‌گریزی به نوجوانان تسری پیدا کرده است.ایلنا نوشت: یک وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس جرم ضمن برشمردن دلایل چرایی کاهش سن وقوع جرم نسبت به تسری قانون‌گریزی به نوجوانان هشدار داد. کوشا درباره کاهش سن جرم به ویژه‌ جرم‌هایی مانند مزاحمت و اوباش‌گری به سن زیر 18 سال گفت: اولین عامل مهم و موثر در وقوع جرم تاثیر محیط است، محیط اگر جرم‌زا یا جرم‌خیز باشد به شدت می‌تواند روی افراد تاثیرپذیر اثرگذار باشد .مردی که با قرص برنج به زندگی ۲ فرزندش پایان داد.گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا: ساعت ۱۳:۴۳ سی تیر ۹۶ مأموران کلانتری ۱۱۲ ابوسعید تهران در تماس با محسن مدیر روستا؛ بازپرس کشیک قتل پایتخت مرگ مشکوک پسر دو ساله‌ای را اعلام کردند.بنابر اظهارات مأموران، پدر این کودک در حالیکه همسرش در منزل نبوده و با فرزندانش تنها بوده به پسر دو و دختر ۶ ساله‌اش قرص برنج خورانده و سپس خودش نیز با خوردن قرص برنج خودکشی کرده بود.در سفرها مراقب باشید؛ تصادف دومین علت مرگ کودکان زیر ۱۴ سال است/ توصیه‌های ایمنی .خبرگزاری خبرآنلاین : به نقل از دفتر آموزش و ارتقاء سلامت معاونت درمان وزارت بهداشت، باید توجه کرد که کودکان در تصادفات به‌ شدت آسیب‌پذیر هستند؛ به‌طوریکه هرساله صدها کودک در اثر تصادف;‌های جاده‌ای جان خود را از دست داده یا مجروح می‌شوند، اما متأسفانه تعدادی از والدین هیچ‌گاه تصور نمی;‌کنند که ممکن است روزی کودکان آنها دچار حادثه شوند و به هشدارها توجه ندارند.

اعدام کودکان در ایران: مساله را چگونه می‌توان حل کرد؟ رادیو زمانه : سال ۲۰۱۸: شماری زیادی از کشورهای جهان به سوی لغو مجازات اعدام گام برمی‌دارند. در اولین ماه این سال میلادی اما در ایران سه نفر به دلیل جرمی که در زمان ارتکاب آن کمتر از ۱۸ سال داشتند و کودک محسوب می‌شدند، با رسیدن یا گذر از ۱۸ سالگی اعدام شدند: امیرحسین پورجعفر به جرم قتل و تجاوز در ۱۶ سالگی، علی کاظمی به جرم قتل در ۱۵ سالگی  و  محبوبه مفیدی  به  جرم  قتل  همسر در ۱۷ سالگی.   عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان و فعال برجسته حقوق بشر مقیم فرانسه و حسن یوسفی اشکوری، اسلام‌شناس و چهره شناخته شده نواندیشی دینی مقیم آلمان به این پرسش‌های زمانه پاسخ داده‌اند..عدام نوجوانان و معضلی به نام ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی. رادیو زمانه: چگونگی برخورد نظام‌های کیفری با بزهکاران کودک و نوجوان یکی از بحث برانگیزترین موضوعات علم حقوق بوده و اساسا به دلیل حساسیت سنی مجرمان در سنین کودکی و نوجوانی اعمال مجازات بر آنها به سادگی اعمال مجازات بر مجرمان بالغ نیست. یش از ۵۰ درصد اعدام‌های جهان در سال ۲۰۱۷ در ایران اتفاق افتاد .رادیو زمانه : سازمان عفو بین‌الملل در حالی در تازه‌ترین گزارش خود درباره اعدام از اعدام حدود هزار زندانی در سراسر جهان در سال ۲۰۱۷ خبر داده است که بیش از ۵۰۰ نفر از این افراد در ایران اعدام شده‌اند. بر اساس این گزارش که روز پنج‌شنبه ۱۲ آوریل/ ۲۳ فروردین منتشر شده، گرچه استفاده از مجازات اعدام در دنیا کاهش یافته اما ایران، عربستان سعودی و عراق بالاترین شمار اعدام‌ها را داشته‌اند.قاتل اهورا، کودک سه ساله، در رشت اعدام شد .رکنا : اهورا، ۲۲ مهرماه سال گذشته بر اثر آزار و اذیت ناپدری خود به قتل رسید. قاتل، همسرصیغه‌ای مادر طلاق‌گرفته او بود و مادر در زمان ارتکاب جرم حضور نداشت. او سر اهورا را به دیوار کوبیده بود که به‌گفته پزشکی قانونی بر اثر عوارض ناشی از خونریزی مغزی کودک جان باخته بود.سالی  700  هزار سزارین در کشور. پایگاه خبری جامعه خبر: سید هادی کسایی زاده/ ناهید خداکرمی رئیس انجمن علمی مامایی ایران در نشست خبری  چهارمین کنگره بی نالمللی تولیدمثل اعلام کرد: انجمن مامایی ایران تلاش کرده همواره در راستای سیاست های جمعیتی کشور، گام بردارد بر همین اساس موضوع سلامت مادر و نوزاد به عنوان شاخص مهم در تولیدمثل از اهمیت ویژه ای برخوردار است..فعالان بلوچ: پلیس چهار شهروند بلوچ،‌ از جمله دختری سه ساله را در یک خودرو به رگبار بست . رادیو زمانه : نهادهای ناظر بر وضعیت حقوق بشر در ایران اعلام کردند مأموران نیروی انتظامی دلگان سیستان و بلوچستان برای دستگیری یک متهم به سوی چهار سرنشین یک خودرو آتش گشودند و آنها را از پای در آوردند. یکی از کشته‌شدگان یک کودک سه ساله است .انتشار فیلم خشونت علیه کودکان دارای اوتیسم؛‌ مسوولیت بهزیستی در برابر افراد دارای معلولیت چیست؟

10 آسیبهای اجتماعی 1
ترویج ازدواج کودکان در پرطرفدارترین سریال نوروزی تلویزیون؟ جامعه > آسیب‌ها – واکنش ها به موضوع خواستگاری از سارا و نیکا دو کودک بازیگر در سریال پایتخت از همان روزهای اول پخش این سریال در نوروز امسال آغاز شد. حالا فعالین حقوق کودک معتقدند نمی‌توان در برابر این موج ایجاد شده از سوی تلویزیون برای ترویج ازدواج کودکان سکوت کرد و مسولین این رسانه باید در این زمینه پاسخگو باشند.. رخت سیاه عروسی؛ نگاهی آماری به کودک بیوگی در کشور/ رایحه مظفریان «صدای مردم»: گرچه ازدواج کودکان از نظر کارشناسان و مدافعان حقوق کودک “آزار جنسی” محسوب می شود، اما در ایران ازدواج دختران از ۱۳ سالگی و پسران از ۱۵ سالگی قانونی است. البته ازدواج دختران و پسران قبل از این سنین نیز، “با اذن ولی و با تشخیص دادگاه منوط به رعایت مصلحت کودک”، مجاز شمرده شده است.. عروسک‌بازهایی که عروسک می‌زایند.انجمن حمایت از حقوق کودکان در ایران : شمار دخترانی که در زیر سن ۱۵ سال ازدواج کرده‌اند از ۳۳ هزار نفر در سال ۱۳۸۵ به ۴۳ هزار نفر در سال ۱۳۸۸ رسیده است؛ یعنی ۳۰ درصد افزایش در عرض سه سال. این درحالی است که تنها در سال ۹۴، نزدیک به ۱۳ هزار کودک به واسطه طلاق بیوه شده اند. 3 ازدواج کودکان 2
در سال گذشته ۴ مجرم که زیر سن قانونی قتل کرده بودند، اعدام شدند؛ اعدام این متهمان در حالی است که ایران از ۲۵ سال پیش به کنوانسیون حقوق کودک پیوسته و طبق آن اعدام کودکان مجرم ممنوع است. علیرضا، امیرحسین، علی و محبوبه. ۴ کودک‌-مجرمی که زیر سن قانونی مرتکب قتل و در سال ۹۶ پس از رسیدن به سن قانونی قصاص شدند.هەنگاو: احتمال اعدام یک نوجوان اهل سنقر کە در سن ١٧ سالگی بە اتهام قتل عمد بە اعدام محکوم شدە است، بالقوە می باشد. خبرنگار ”هەنگاو“ : برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری ”هەنگاو“، یک نوجوان اهل سنقر از ۵ سال پیش بە اتهام قتل عمد بازداشت و در زندان دیزل آباد کرماشان (کرمانشاه) محبوس می باشد کە بە خانوادەاش اعلام کردەاند بە زودی اعدام خواهد شد. خبرنگار ”هەنگاو“ در شهر سنقر هویت این جوان ٢٣ سالە را کە در سن ١٧ سالگی مرتکب جرم شدە است ”حمید اوسطی“ متولد ١٨ مرداد ماه ١٣٧۴ و اهل روستای ”سفید زنگور“ سنقر و کلیایی اعلام کردە است.خطر اعدام قریب الوقوع محمدرضا حدادی، کودک-مجرم محکوم به اعدام خبرگزاری هرانا : محمدرضا حدادی، فردی که متهم به ارتکاب قتل در سن ۱۵ سالگی است کماکان تحت حکم اعدام در زندان به سر می‌برد. وکیل مدافع محمدرضا حدادی با اشاره به وضعیت پرونده وی به گزارشگر هرانا گفته است که وضعیت روحی و روانی موکلم اصلا مناسب نیست و از طرفی با توجه به فشار خانواده اولیای دم بر اجرای حکم قصاص، این ترس و نگرانی وجود دارد که حکم ایشان اجرا شود؛ از سوی دیگر دلایل کافی بر بی گناهی موکل بنده وجود دارد و اعدام محمدرضا حدادی اعدام یک بی گناه خواهد بود. گفتگو با کودک مجرم نجات یافته از اعدام.. خبرگزاری هرانا – میثم، نوجوان ۱۷ ساله که در یک نزاع دسته جمعی یک نوجوان هم سن و‌ سال خودش را به قتل رساند بود و توسط دادگاه به اعدام محکوم شد، میثم در کانون منتظر زمان اجرای حکمش بود؛ ۴‌ سال و ٨ ماه در انتظار چوبه دار. روزهای زیادی را در آرزوی آزادی سپری کرد و خیلی از شب‌ها را با ترس و اضطراب اجرای حکمش چشم بر هم نهاد. 4 اعدام کودکان 3
تهران ۳۰۰ هزار معتاد دارد/تداوم جمع آوری معتادان متجاهر در سال۹۷. خبرنگار مهر: محمدعلی اسدی در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص اقدامات شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران در سال ۹۶ و برنامه های این ستاد برای سال ۹۷ افزود: شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر یک دستگاه هماهنگ کننده است و خودش وارد کار اجرایی نمی شود. قانونگذار از این شورا انتظار دارد هماهنگی بین دستگاهها را انجام دهد. 1 اعتیاد کودکان 4
آموزش رایگان قشر نیازمند جامعه/ چه بر سر کودکان بدسرپرست می‌آید؟ به گزارش خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، روی نیمکت پارک نشسته بودم و به اطراف نگاه می‌کردم، روبروی من دخترک لاغر اندام نوجوانی کنار پسر جوانی نشسته بود، معصومیت و سادگی دخترک در صورتش هویدا بود، اما پشت لبخندهایش حسرت و درد عمیقی را حس کردم. حکایت تعطیلی یک‌ماهه مدارس/ مدرسه‌ تق‌و‌لقه؛ از شنبه ایشالا. جامعه > آموزش – تصور عمده‌ای که در مورد بین‌التعطیلی‌ها و به قولی «پیچاندن» مدرسه وجود دارد به دانش‌آموز برمی‌گردد، در صورتی که طرف دیگر این ماجرا معلم و کادر مدرسه است که در بسیاری از موارد بدون نظارت و پافشاری بر این موضوع، به این تعطیلی‌ها و نیامدن دانش‌آموزان جهت می‌دهند. (معلم می‌گفت من می‌آم ولی شماها نیاین!  بازرس می‌آید، معلم نباشد. داستان واقعی کچل کردن ٣٠ دانش‌آموز.  روزنامه شهروند، جلوی سرش را با صفر، ماشین کردند» تمام مسیر را دویده بود تا از خنده اهالی در امان باشد و با دیدن مادر در چهارچوب دَر گریه سر داده بود. «گریه می‌کرد و می‌گفت بمیرند، خدا ذلیل‌شان کند چرا موهایم را این طوری کردند؟»  برخی مدارس ابتدایی شهر زاهدان تعطیل اعلام شد به گزارش مهر به نقل از روابط عمومی فرمانداری زاهدان، شب گذشته ستاد بحران شهرستان تشکیل جلسه داد و مدارس ابتدایی در مسیر قطعی آب در شهر زاهدان تعطیل اعلام شد. بر اساس این گزارش، مسیرهای قطع آب مناطق پرستار، فرهنگ، معلم، جمهوری، دانش، دانشجو، بزرگمهر، دانشگاه، قلنبر، جانبازان، ثارالله، انقلاب، زیباشهر، مهرشهر، فاضلی، کوثر، شهرک کارگاهی، مزاری، امیرکبیر، دستغیب، پاستور، پوریا، مطهری، فلسطین، امام خمینی، کریم آباد، جام جم، رسالت، طباطبایی، سیستان و رجایی اعلام شده است.

وجود ۱۴۰هزار بازمانده از تحصیل در کشور .ایسنا : رضوان حکیم زاده در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه آموزش و پررش به عنوان متولی اصلی انسداد مبادی بیسوادی و بازماندگان از تحصیل فعالیت می‌کند اظهار کرد: “لازم است مابقی دستگاه‌ها از انجام فعالیت‌های موازی در این زمینه اجتناب کنند. به نظر می‌رسد اگر همه بپذیرند تولی گری اصلی برعهده ماست و دیگران می‌توانند به ما کمک کنند شاهد دستاوردهای بهتری خواهیم بود.” وزیر آموزش وپرورش در دیدار با وزیر آموزش و علوم روسیه از آمادگی این وزارتخانه برای لحاظ کردن زبان روسی به عنوان زبان دوم در برخی مدارس خبر داد...تسنیم نیوز : سید محمد بطحایی در اولین روز سفر خود به مسکو در دیدار با الگا واسیلوا وزیر آموزش و علوم روسیه اظهار کرد: روابط ایران و روسیه یکی از قدیمی‌ترین روابط بین دو کشور در عرصه بین‌المللی است و در سال‌های اخیر نیز حجم این روابط در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی رو به افزایش است و انتظار می‌رود در فضای تعاملی موجود این ارتباطات در حوزه فرهنگی و آموزشی نیز در سطح وسیع بین دو‌کشور جریان پیدا کند... وزیر آموزش و پرورش: نماز اجباری دانش‌آموزان را از دین فراری می‌‌دهد. خبرگزاری کار ایران : محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش پنجشنبه ۹ فروردین در گفت‌وگو با خبرگزاری کار ایران درباره ساعت اضافی که برای اقامه نماز در مدارس ایران در نظر گرفته شده گفته است: اگر به اجبار دانش‌آموزان را وادار به اقامه نماز کنیم و یا خدای نکرده شرایطی را ایجاد کنیم که آنها از روی تظاهر به نماز  بایستند، اثر عکس دارد و دانش‌آموزان نه تنها رغبتی برای اقامه نماز پیدا نمی‌کنند بلکه از آن فراری می‌شوند..بیش از ۱۳۶ هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد.  استفاده از پیام رسان های خارجی مانند تلگرام، اینستاگرام و واتس اپ برای به اشتراک گذاری اطلاعات ممنوع است و هرگونه استفاده مدارس از این نرم افزار ها و در هر سطحی پیگیرد قانونی دارد.. دستور وزیر آموزش و پرورش: مدارس معارف اسلامی باید توسعه یابد .خبرگزاری مهر : رئیس سازمان تبلیغات اسلامی از تعداد اندک دانش‌آموزان مدارس معارف اسلامی انتقاد کرد. وزیر آموزش و پرورش هم دستور داد: «همه نهادها برای توسعه این مدارس گام‌های جدی بردارند».مهدی خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی ایران از آنچه که «کم‌توجهی به مدارس معارف اسلامی» خواند، انتقاد کرد و گفت: «رشته معارف اسلامی نباید عقب بماند.».

10 آموزش و پرورش 5
نداشتن شناسنامه، دلیل عمده بازماندن کودکان سیستان و بلوچستان از تحصیل. خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) : حمیرا ریگی، فرماندار شهرستان قصرقند و نخستین فرماندار زن ایران در گفت‌و‌گو با خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) درباره درصد بالای محرومیت کودکان و نوجوانان این استان از تحصیل گفت:   در بحث بازماندگان از تحصیل ها توفیقاتی حاصل شده اما هنوز این شرایط وجود دارد و الان درصد بالایی از بازماندگان از تحصیل افراد فاقد شناسنامه هستند..

درصد بالایی از بازماندگان تحصیل فاقد شناسنامه‌اند/ازدواج زودهنگام دختران رو به کاهش است. آفتاب نیوز : فرماندار شهرستان قصرقند با اشاره به اینکه درصد بالایی از بازماندگان از تحصیل، فاقدین شناسنامه هستند، گفت: برخی از این افراد ایرانی هستند که به دلیل مشکلات اقتصادی و فرهنگی نتوانستند، صاحب شناسنامه شوند و بخشی دیگر اتباع بیگانه هستند که به دلیل هم مرز بودن در سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند و بچه‌هایشان متولد ایران هستند، از سوی دیگر اتباع بیگانه‌ای هستند که با زنان ایرانی ازدواج کرده‌اند و بچه‌های آنها فاقد هویت هستند. البته من در شهرستانم سعی کردم این موضع را حل کنم.

2 بی هویتی کودکان 6
افزایش ۲۵ درصدی آمار فرزندخواندگی.ایسنا : احمد خاکی در گفتگو با ایسنا، با اشاره به تشکیل نزدیک به ۱۱۰۰ کمیته فرزندخواندگی در کل استان تهران گفت: بر اساس آخرین آمار سال ۹۶، ۳۶۰۰ نفر در سامانه فرزندخواندگی ثبت نام کردند. از این تعداد ۵۰۲ فرزند به خانواده ها واگذار شده است که نسبت به سال قبل ۲۵ درصد افزایش داشته و نسبت به دو سال قبل افزایش ۷۰ درصدی را رقم زده است..شرایط “فرزندپذیری” + مدارک مورد نیاز. به گزارش ایسنا، کودکانی به فرزندی سپرده خواهند شد که والدین یا جد پدری آنها، شناخته شده نباشد. از طرف دیگر این کودکان باید تحت سرپرستی سازمان بهزیستی قرار گرفته باشند، به عبارتی قبل از سپردن کودکان به فرزندی، این کودکان باید از طریق مراجع قضایی در اختیار سازمان بهزیستی قرار گیرند و مهم‌تر اینکه این کودکان باید به خانواده‌هایی سپرده شوند که قانون تعیین کرده است..کلیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان تصویب شد. ایرنا- سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی گفت: کلیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در نشست امروز تصویب شد و اولویت های کمیسیون نیز در سال 97 مورد بررسی قرار گرفت. احمد همتی در تشریح دستور کار امروز- یکشنبه- کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، از بررسی طرح ساماندهی اهداء در مراکز درمان ناباروری در نشست امروز خبر داد و افزود: این طرح حاوی مسائل پیچیده حقوقی، فقهی و علمی است که باید رعایت شوند..آگاهی بخشی مانعی مقابل کودک آزاری و تعرض به کودکان. پایگاه خبری جامعه خبر: می‌توانید تصور کنید که کودکان دیگری قرار است قربانی شوند؟ و می‌توانید تصور کنید که شاید بتوانیم جلوی برخی از این فاجعه‌ها را بگیریم؟ آگاهی بخشی به کودک از همه چیز مهم تر است. 4 حمایت از کودکان 7
باد شدید کانکس‌های زلزله‌زدگان سرپل ذهاب را واژگون کرد.خبرگزاری مهر: به‌گفته سازمان هواشناسی از روز گذشته، پنج‌شنبه ۹ فروردین در برخی مناطق ایران، از جمله غرب کشور رگبار باران، رعد و برق، وزش باد شدید و گردوخاک جریان داشته و دست‌کم تا دو روز دیگر نیز چنین شرایطی باقی است. زلزله‌زدگان سرپل‌ ذهاب در فصل زمستان نیز با دمای زیر صفر،‌ برف و آب‌گرفتگی بر اثر بارش باران شدید مشکل داشتند. با آغاز فصل بهار،‌ در ۴ فروردین‌ماه جاری نیز شماری از زلزله‌زدگان سرپل ذهاب در کانکس‌های اسکان موقت گرفتار آتش‌سوزی شدند.. زلزله‌زدگان کرمانشاه گرفتار میهمانان ناخوانده از نگاه تصویر. هفت ماه پس از زمین‌لرزه‌ کرمانشاه که بخش‌ قابل توجهی از مناطق مسکونی این استان را ویران کرد، زلزله‌زدگان کرمانشاه هنوز در چادر زندگی می‌کنند. با فرارسیدن بهار جانوران و حشرات گزنده میهمان ناخوانده آنها ‌شده‌اند..نماینده مردم کرمانشاه: با گذشت 100 روز از زلزله کرمانشاه 2 هزار مستأجر هنوز کانکس ندارند.تهران (پانا(نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی گفت با وجود اینکه 100 روز از وقوع زلزله 7.3 ریشتری کرمانشاه می‌گذرد هنوز دو هزار مستأجر در این مناطق فاقد کانکس هستند..4ظهور عوارض روانی زلزله کرمانشاه/کمیته ملی مداخله دربحران تشکیل شد. خبرگزاری مهر، گروه جامعه: با گذشت ۶ ماه از وقوع زلزله، عوامل اجرایی با دستپاچگی و تنها در سطح رفع نیازهای اولیه، بدون برنامه ریزی درست و دقیق در این حوزه)به این واقعه ورود کردند و به سطوح دیگر آن توجه لازم انجام نشد.  لزله‌زدگان سرپل‌ذهاب برای گرفتن کانکس باید «آشنا» داشته باشند. رادیو زمانه : یکی از زلزله‌زدگان سرپل ذهاب در تلویزیون دولتی ایران گفت که کانکس تنها به آن دسته از زلزله‌زدگان داده می‌شود که «آشنا داشته باشند». این زن که در برنامه زنده شبکه ۳ به مجری‌گری رضا رشیدپور حاضر شده بود، گفت هنوز در چادر زندگی می‌کنند، در هراس از افتادن درختان روی سرشان: «الان نیاز اولیه ما کانکس است. کمک می‌خواهند مردم ما. بیشتر خانه‌ها هنوز آواربرداری نشده اند. 5 دولت غیر مسئول 8
۳۳ درصد جمعیت ایران در «فقرمطلق»/ ۴میلیون تومان؛ «خط فقر» شهری‌ها در سال ۹۶. ایسنا نوشت: یک پژوهشگر و استاد دانشگاه خط فقر مطلق برای یک خانواده چهار نفره شهری در سال ۹۶ را حدود چهار میلیون تومان اعلام کرد و گفت: بر اساس محاسبات صورت گرفته در سالهای اخیر، ۳۳ درصد جمعیت کشور دچار «فقر مطلق» هستند. 1 فقر کودکان 9
از آتنا تا ایمان؛ همه جنایت‌هایی که در سال۹۶ بر کودکان رفت. خبر آنلاین : نفیسه توکلی: مروری بر پرونده های جنایی سال ۹۶ نشان می‌دهد که کودکان در برابر جنایت و کودک آزاری هر سال بی پناه تر از قبل، آماج بی مهری ها قرار گرفته اند.هرچند که قوانین برای لزوم جلوگیری از کودک آزاری وجود دارند اما به نظر می رسد بازدارندگی آنها به قدری نیست که کودکان بی‌پناه بتوانند در سایه حمایت از این قانون قرار بگیرند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیشترین انگشت اتهام در رابطه با آزار کودکان و هم چنین قتل آنها، ناپدری و یا نامادری‌ها را نشانه گرفته است.. کودک‌آزاری در مشهد؛ قتل دختر بچه ۷ ساله. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا : بازپرس قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از دست‌گیری متهم به قتل ندا، دختر بچه ۷ ساله مشهدی خبر داد و گفت که انگیزه متهم با توجه به اقرار صریح، اذیت و آزار این کودک بوده است. گفتنی است که جسد ندا سه‌شنبه شب گذشته، درون یک کیسه در حاشیه خیابان شهرک شهید رجایی شهر مشهد کشف شده بود. سلب حضانت از ۷ والدین کودک آزار تهرانی در سال ۹۶ . باشگاه خبرنگاران جوان: معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران از سلب حضانت از 7 والدین متخلف به دلیل کودک آزاری در سال 96 خبر داد. احمد خاکی معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران اظهار کرد: بر اساس آمارها تا پایان آذر ماه سال گذشته 290 هزار و 366 تماس با اورژانس اجتماعی استان تهران برقرار شده است. شلیک مرگ به جمجمه نوزاد ۱۱ ماهه در خوزستان. خبرگزاری هرانا – متهم به قتل یک نوزاد در کندوان دستگیر شد. این متهم بازداشت شده به اتهام “قتل عمد نوزاد ۱۱ ماهه” با سلاح گرم بر اثر شلیک به جمجمه در یکی از شهرستان‌های استان خوزستان است. ماموران پاسگاه انتظامی ولی‌‌آباد شهرستان چالوس، متهم به قتل عمد در استان خوزستان را در محور کندوان دستگیر کردند.. مصاحبه با جوان27ساله ای که چندین نوجوان را مورد آزار قرار داده/خودم وقتی کودک بودم قربانی تجاوز شدم .روزنامه جام جم نوشت:بعدازظهر 27 دی سال گذشته بود که ماموران کلانتری 126 تهرانپارس در جریان کودک‌آزاری در داخل کانال آب سرپوشیده در خیابان بهشت قرار گرفتند. زمانی که در محل حاضر شده و تحقیقات را آغاز کردند، معلوم شد پسری نوجوان مورد آزار و اذیت جوانی پراید سوار قرار گرفته است.   ماموران دریافتند جوان آزارگر به بهانه کمک برای جا‌به‌جایی گلدان مادربزرگش او را فریب داده و در دام سیاهش گرفتار کرده است.. بودن یک دختر از هنگام جشن عروسی از یک تالار در تهران . به گزارش فانوس، تابستان امسال مردی هراسان با پلیس کرج تماس گرفت وازدستگیری پسری که دختر ۱۸ ماهه اش را در تالار عروسی ربوده و قصد آزار و اذیت وی را داشت خبر داد. مأموران پلیس بلافاصله به تالار عروسی مورد نظر در کرج رفتند و پسر ۲۰ساله را بازداشت کردند. هشدار نسبت به آزار جنسی کودکان در برخی خانواده/ فرهنگ چهاردیواری در ایران و چالش مداخله اجتماعی . ایلنا نوشت: نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نسبت به آزار جنسی کودکان در خانواده هشدار داد و گفت: متاسفانه بد‌ترین و دردناک‌ترین مسئله این است که دختران و حتی پسرانی هستند که در خانواده‌ها مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند. براساس آمار بیشترین موارد کودک‌آزاری یعنی ۴۲ درصد توسط افراد خانواده رخ می‌دهد و حدود ۳۹ درصد از کودک آزاری‌ها نیز در محیطی خارج از خانواده رقم خورده‌است؛ یعنی عامل حدود ۴۲ درصد از کودک‌آزاری‌ها والدین و اعضای اصلی خانواده است.اسپدپاشی در اسلام‌آباد غرب به دانش‌آموز ۱۱ ساله .خبر گزاری  ایلنا : دو جوان ۱۵ و ۲۰ ساله به صورت و بدن پسربچه‌ای که در حال ورود به مدرسه بوده، اسید پاشیده‌ و گریخته‌اند. نیروی انتظامی اسلام‌آباد غرب می‌گوید یکی از مهاجمان را دستگیر کرده‌ ولی انگیزه جرم هنوز مشخص نیست. دوشنبه ۲۷ فروردین از قول جمال‌الدین برجی نوشت: «این دانش‌آموز از ناحیه صورت و پشت دچار سوختگی بود و به دلیل شدت جراحات به بیمارستان کرمانشاه منتقل شد »کودک ۷ ماهه در اسفراین توسط پدر خود به قتل رسید . خبرگزاری هرانا – صبح روز یکشنبه ۲۶ فروردین در اسفراین، کودک ۷ ماهه‌ای توسط پدر خود که به مواد مخدر اعتیاد دارد به دلیل نامعلومی داخل استخر انداخته شد و جان خود را از دست داد. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، سرهنگ جاوید مهری اظهار کرد: “بامداد امروز در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی مبنی بر وقوع یک فقره غرق شدگی در استخری در اسفراین ماموران انتظامی در محل حاضر شدند. واکنش آموزش و پرورش به خبر تنبیه بدنی یک دانش آموز در بندرعباس . به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا مورخ چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۷، به دنبال انتشار خبری درباره‌ی تنبیه بدنی یکی از دانش‌آموزان مدرسه شهید احمدی ‌روشن ناحیه یک بندرعباس در برخی رسانه‌ها و دستور مدیر کل آموزش ‌و ‌پرورش هرمزگان بر رسیدگی فوری، موضوع در دستور کار اداره بازرسی و رسیدگی به شکایات اداره کل آموزش و ‌پرورش استان قرار گرفت.

انتشار فیلم خشونت علیه کودکان دارای اوتیسم؛‌ مسوولیت بهزیستی در برابر افراد دارای معلولیت چیست..

انتشار فیلمی از آزار اذیت کودکان اوتیسم در یک مرکز نگه داری به نام «سرای مهربانی» در رشت توسط کمپین معلولان در ۲۳فروردین ۱۳۹۷ که در آن ضرب‌وشتم کودکان دارای اوتیسم توسط مربیان این مرکز مشاهده می شود، باعث واکنش کاربران در شبکه‌های اجتماعی و مسوولان سازمان بهزیستی شد.

داستان واقعی کچل کردن ٣٠ دانش‌آموز. روزنامه شهروند، جلوی سرش را با صفر، ماشین کردند» تمام مسیر را دویده بود تا از خنده اهالی در امان باشد و با دیدن مادر در چهارچوب دَر گریه سر داده بود. «گریه می‌کرد و می‌گفت بمیرند، خدا ذلیل‌شان کند چرا موهایم را این طوری کردند؟»

12 کودک ازاری 10
کودکان کار/کودک مهاجر/عدم رعایت ایمنی در کار/مرگ دو کارگر 15 ساله روی بالابر. جلال ملکی اظهار داشت: 50 دقیقه بامداد امروز حادثه گرفتار شدن دو کارگر در دستگاه بالابر به سامانه 125 آتش نشانی اعلام شد. بلافاصله آتش نشانان دو ایستگاه به محل حادثه در خیابان امین محله تهرانپارس اعزام شدند.. 1 کودکان افغانستان 11
بگیر و ببند در مورد کودکان کار باید متوقف شود/ برنامه‌ای برای درمان والدین آزارگر نداریم. خبرنگار ایلنا . مجید ارجمندی (معاون مدیر کل امور سیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی) در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در رابطه با وضعیت کودکان کار و اینکه برخی از آنان در معرض آزار هستند، بیان داشت: در بحث رسیدگی به کودکان کار و تلاش برای کاهش کودک آزاری‌ها باید از سازمانهای مردم نهاد مدنى تشکر کرد؛ چراکه اگر آنها و تلاششان برای پیشبرد کارها نبود، ما الان اینجا نبودیم. انکارِ دست‌های کوچکِ تا آرنج سیاه. خبرنگار ایلنا : هادی شریعتی، حقوقدان و فعال حقوق کودک می‌گوید: زباله‌گردیِ کودکان، پر از آسیب‌های مختلف است؛ اما مشکل اصلی جای دیگری‌ست؛ مشکلی که زباله‌گردی را و وضعیت کودکان این حوزه را تبدیل به یک بحران تمام‌عیار می‌کند، انکار مسئولان است؛ اینکه مسئولیت نمی‌پذیرند و توپ را به یکدیگر پاس می‌دهند، معضل اصلی است..مرگ و مصدومیت ۷ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط کار .

خبرگزاری هرانا – طی روزهای گذشته و امروز در سایه فقدان ایمنی محیط کار، ۳ کارگر کشته و ۴ کارگر نیز مصدوم شدند. ایران در میان کشورهای جهان رتبه صد و دوم را در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است. یک کودک کار در خوزستان: قبرشویی تنها راه تأمین معاش او . در بندری که به نام بنیانگذار جمهوری اسلامی نامیده شده: «بندر امام» در استان خوزستان. یک کودک کار در یک روز بارانی. او که حتی نمی‌داند چند سالش است، ترک دوچرخه‌اش یک گونی گذاشته. درون گونی یک برس. کار او: شستن قبرها در گورستان. او از این راه زندگی‌اش را می‌گذراند: قبرشویی..

ساماندهی کودکان کار کلانشهرها تا پایان بهار/تهران و کرج دارای بیشترین کودک کار . حبیب الله مسعوی فرید در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه آیین نامه رسیدگی به وضعیت کودکان کار و خیابان به روز رسانی شده است، اظهار کرد: این آیین نامه در اختیار وزارت رفاه قرار گرفته‌است و امیدواریم با نهایی شدن آن شاهد پررنگ‌تر شدن نقش وزارت کشور و اداره اتباع بیگانه در ساماندهی وضعیت این کودکان باشیم.

5 کودکان کار 12

 

 

گزارش آماری نقض حقوق هنرمندان در فروردین ماه 1397

با توجه به حجم بالای سانسور و عدم درج کلیه خبرهای مربوط به نقض حقوق هنرمندان این گزارش تنها ۲۰٪ خبرهای موجود در کشور را بازتاب خواهد داد.

 تهیه و تنظیم : نگار کلائی

تاریخ و منبع دلیل و محل نام و فامیل تعداد موضوع ردیف
هرانا/ 27 مارس

 

 

هرانا/ 21 آوریل

تهران/ چاپ تقویم ترکی

 

مشهد/ دلیل جریحه دار کردن عفت عمومی، عدم رعایت قوانین مربوطه و ایجاد مزاحمت برای کاسبان برج سلمان

مهدی قمری

 

رییس اداره فرهنگ و ارشاد مشهد

2 بازداشت 1
هرانا/ 16 آوریل شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران/ نشر مطالب خلاف واقع

خبرگزاری ایلنا مجرم شناخته شد

   1 محاکمات 2
هرانا /27 مارس

هرانا/ 27 مارس

 

هرانا/ 16 آوریل

 

هرانا / 16 آوریل

که در تاریخ ۱۲ دی‌ماه

مورخ ۲۲ اسفند / چاپ تقویم ترکی ۹۶

شرکت در تجمعات اعتراضی بازداشت شده بود

زندان رجایی

آزادی محمد بم، شاعر و معلم اهل آبادان ، با تودیع وثیقه

بازداشت بهنام نورمحمدی توسط دادستانی تا تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه تمدید شده ه در رابطه با همین موضوع شده است است.

آزادی نیما صفار نویسنده و فعال مدنی

۷۲ روز اعتصاب غذا خانم ایرایی

 

 

 

4

 

 

 

اخبارهنرمندان زندانی

 

 

 

3

ایسنا/ 28 مارس

 

 

ایسنا/ 28 مارس

 

خبرنگاران پویا/ 28 مارس

 

ایلنا/ 3 آوریل

 

هنرنیوز/ 6 آوریل

 

هرانا/ 16 آوریل

 

 

سیمرغ/ 18 آوریل

شخصیت «ارسطو» با بازی احمد مهران‌فر شادی و پایکوبی می‌کند/ صداوسیما

نا مشخص/صدا وسیما

 

نا مشخص/ وزارت فرهنگ و ارشاد و شهرداری

تضییع حقوق مولفین و حواشی ایجاد شده توسط

 

بند سیاسی زندان ارومیه/زندانیان سیاسی از تلویزیون های موجود در بند سواستفاده کرده اند

میدان شهریار واقع در محله فرودگاه شهر پارس آبادمغان

حذف بخشی از قسمت سوم سریال نوروزی «پایتخت۵»در بازپخش

قطع شدن تیزرهای تبلیغاتی «خرگیوش» از این فیلم در تلویزیون خبر داد

اعتراض کارگردانان به روند تایید پوستر تئاتر های تهران

کیهان کلهر (نوازنده و موسیقی‌دان) در پیِ قطعی غیرعادی برق و اینترنت شهر کلمه از توابع استان بوشهر در حین اجرای کنسرت محسن شریفیان و گروه لیان با انتشارِ متنیِ واکنش خود را نسبت به این مسئله نشان داد.

به اتهام رعایت نکردن حق مولف تعدادی از شاعران علیه حمید هیراد بیانیه دادند

مراجعه و تهدید و جمع‌آوری تمام تلویزیون‌های بند  توسط نیروهای گارد زندان با نظارت ریس زندان مرکزی ارومیه  پرداختند.

تخریب تندیس استاد شهریار اسطوره

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

7

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

4

اعدام 0 بازداشت ها  2 جمع کل  14

در این ماه  سازمان ها و نهادهای زیر مسئول نقض حقوق هنرمندان  بودند .

1- صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران 2 – وزارت فرهنگ و ارشاد 3-نیروهای امنیتی 4- نیروی انتظامی 5- میراث فرهنگی 6- قوه قضائیه

 

گزارش جلسه سخنرانی اعضای دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن ۷ آپریل ۲۰۱۸

فاطمه ورمزیار

جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان در روز جمعه مورخ 7 آپریل 2018 راس ساعت 16 وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته و سخنرانان و تنی چند از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با موضوع سلامت روان در چالش تبیعض عقیده و به مناسبت روز جهانی بهداشت در اتاق پالتالک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان برگزار گردید در این جلسه سخنرانان به زیبائی به مسایل مطروحه در جلسه پرداختند که علاقه مندان میتوانند از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند   بانو فاطمه ورمزیار با موضوع : تحلیل و گزارش اخبار نقض حقوق پیروان ادیان در ماه گذشته را به اطلاع حاضرین رساندند .

با گزارش نقض حقوق پیروان ادیان در ماه اسفند سال1396 در خدمت شما دوستان هستم

ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می‌باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس می‌تواند از این حقوق یا مجتمعاً به‌طور خصوصی یا به‌طور عمومی برخوردار باشد.

ماده 19 اعلامیه حقوق بشر:  هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است. گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایان اسفند ماه 1396 شمسی است. این گزارش به‌صورت آماری-تحلیلی ارائه می‌شود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت به‌خصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همین‌طور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیت‌های مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیت‌های فراوان در ایران محسوب می‌شود.به گزارش کمپین فعالین بلوچ، مولوی عبدالستار حسین بر مدرس مدرسه دینی عین العلوم گشت و مدیر سابق پایگاه اطلاع رسانی سنت آنلاین روز چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ به پلیس فتای سراوان احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفت .به گزارش هرانا ، حمزه درویش زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج که از دو ماه پیش به هدف بهره مندی از امکانات ارتباطی به درخواست خود از سالن زندانیان اهل سنت، به سالن ۱۰ اندرزگاه ۴ منتقل شده بود، طی دو ماه گذشته بارها مورد ضرب و شتم ماموران زندان قرار گرفته و از مشکلات روحی و روانی شدید رنج می‌برد هفت زندانی سنی مذهب به نام های داوود عبداللهی، کامران شیخه، فرهاد سلیمی، انور خضری، خسرو بشارت، قاسم آبسته و ایوب کریمی که از تاریخ ۱۶ آذر ۸۸ در زندان بسر میبرند، در اسفندماه ۹۴ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اعدام محکوم شدند، این حکم در دیوان عالی کشور توسط قاضی رازینی نقض شد با این حال پس از گذشت ۸ سال از حبس این زندانیان همچنان در وضعیت بلاتکلیفی بسر می برند .به گزارش هرانا ، زندانیان سنی مذهب که عمدتا به دلیل فعالیت های غیر خشونت آمیز به حبس محکوم شده‌اند در زندان رجایی شهر کرج نگهداری می‌شوند، از اعزام به بیمارستان و ملاقات با اعضای درجه دو خانواده مانند برادرزاده و خواهرزاده و نیز تحویل گرفتن خریدهایی از قبیل دارو، پتو و لباس که توسط خانواده آنها انجام شده محروم هستند و مشکلات آنان روز به روز بیشتر شده و در سایه‌ی بی‌توجهی مسئولان زندان قرار گرفته‌اند .به گزارش هرانا ،فت شهروند بهایی ساکن بوشهر اواخر ماه گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند، از زمان بازداشت، این افراد اجازه تماس یا ملاقات با خانواده های خود نیافته اند. در میان بازداشت شدگان خانم پونه ناشری دارای دو فرزند ۲ ساله و ۷ ساله است. فقدان حضور مادر در کنار فرزندان موجب رو به وخامت گذاشتن وضعیت روحی دو کودک خردسال شده است. بازداشت این افراد با تفتیش کامل منزل همراه بوده و وسایل شخصی این افراد از جمله لب تاپ، کتاب، فلش مموری، هارد اکسترنال و آلبوم های خانوادگی نیز توسط نیروهای امنیتی ضبط شده است. یک منبع نزدیک به بازداشت شدگان در این رابطه گفت “از زمان بازداشت این ۷ تن مستمر بین زندان و بازداشتگاه اداره اطلاعات جابه جا میشوند، یعنی برای بازجویی برده میشوند و دوباره به زندان عودت میشوند. اینطور که گفته شده بازجویی از آنان به این شیوه کماکان ادامه دارد.

آقای سالار قربانی با موضوع : تفسیر ماده ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر در قیاس با قانون اساسی و شرایط اجرایی آن

همانطور که  می دانیم میثاقهای بین المللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان یک سند که ارزشی بین المللی دارد میتواند به عنوان یک نقشه راه برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد مورد نظر قرار گیرد در این مرتبه میخواهم بحث و صحبتی و قیاسی داشته باشیم از ماده ۲ میثاق بین المللی در قیاس با قانون اساسی در ایران . در ماده ۲ از میثاق بین المللی اشاره بر این نکته دارد که : ۱- دولتهای‌ طرف‌ این‌ میثاق‌ متعهد می‌شوند که‌ حقوق‌ شناخته‌ شده‌ در این‌ میثاق‌ را درباره‌ کلیه‌ افراد مقیم‌ در قلمرو تابع‌ حاکمیتشان‌ بدون‌ هیچگونه‌ تمایزی‌ از قبیل‌ نژادـ رنگ‌ ـ جنس‌ ـ زبان‌ ـ مذهب‌ ـ عقیده‌ سیاسی‌ یا عقیده‌ دیگر ـ اصل‌ و منشأ ملی‌ یا اجتماعی‌ ـ ثروت‌ ـ نسب‌ یا سایر وضعیتها محترم‌ شمرده‌ و تضمین‌ بکنند. هر دولت‌ طرف‌ این‌ میثاق‌ متعهد می‌شود که‌ بر طبق‌ اصول‌ قانون‌ اساسی‌ خود و مقررات‌ این‌ میثاق‌ اقداماتی‌ در زمینه‌ اتخاذ تدابیر قانونگذاری‌ و غیرآن‌ به‌ منظور تنفیذ حقوق‌ شناخته‌ شده‌ در این‌ میثاق‌ که‌ قبلاً به‌ موجب‌ قوانین‌ موجود یا تدابیر دیگر  لازم‌الاجراء نشده‌ است‌ بعمل‌ آورد.هر دولت‌ طرف‌ این‌ میثاق‌ متعهد می‌شود که‌: الف‌ ـ تضمین‌ کند که‌ برای‌ هر شخصی‌ که‌ حقوق‌ و آزادیهای‌ شناخته‌ شده‌ در این‌ میثاق‌ درباره‌ او نقض‌ شده‌ باشد وسیله‌ مطمئن‌ احقاق‌ حق‌ فراهم‌ بشود هر چند که‌ نقض‌ حقوق‌ به‌ وسیله‌ اشخاصی‌ ارتکاب‌ شده‌ باشد که‌ در اجرای‌ مشاغل‌ رسمی‌ خود عمل‌ کرده‌ باشند. ب‌. تضمین‌ کند که‌ مقامات‌ صالح‌ قضائی‌ ـ اداری‌ یا مقننه‌ یا هر مقام‌ دیگری‌ که‌ به‌ موجب‌ مقررات‌ قانونی‌ آن‌ کشور صلاحیت‌ دارد درباره‌ شخص‌ دادخواست‌ دهنده‌ احقاق‌ حق‌ بکنند و همچنین‌ امکانات‌ تظلم‌ به‌ مقامات‌ قضائی‌ را توسعه‌ بدهند. ج‌.تضمین‌ کند که‌ مقامات‌ صالح‌ «نسبت‌ به‌ تظلماتی‌ که‌ حقانیت‌ آن‌ محرز بشود ترتیب‌ اثر صحیح‌ بدهند. در تفسیر قسمت اول از ماده دوم اشاره بر واژه برابری همه افراد و انسانها در یک کشور میکند و میگوید که هر فردی با هر نوع بینش چه سیاسی و چه مذهبی و بدون در نظر گرفتن جنسیت آنها و بدون در نظر گرفتن نژاد و یا رنگ پوست ایشان باید حقوقی را داشته باشد که این حقوق به طور مساوی با دیگر شهروندان و دیگر افراد تحت حاکمیت یک دولت باشد منظور و اشاره بر قوه مجریه و دستگاه قضائی آن کشور میباشد و همه را در برابر بندها و مفاد این میثاق یکسان مورد قضاوت قرار میدهد . اگر ما بخواهیم شرایط اجرایی این قسمت را مورد قیاس قرار بدهم با شرایط شهروندان در ایران به جنس قاطع میگویم که در ایران شهروندان حقوقی برابر و یک دست در  مقابل قانون ندارند به عنوان مثال در اختلاسهایی با مبلغ بسیار سنگین که در طی این چند سال اخیر به خصوص از سال ۱۳۹۰ تا به امروز که یک سیر سعودی داشته دیده میشود که متهمین به مفقود شدن دکل نفتی ، اختلاسگرانی مثل احمدرضا خاوری ، و یا اخیرا هم که مسول مالی و اداری شرکت حفاری و اکتشافات وزارت نفت بسیار ساده از پست و مقام خود سوء استفاده نموده و اقدام به دست درازی و بالا کشیدن ثروت ملی کشور میکنند و بعد هم ساده تر از قبل از کشور قانونی خارج میشوند جالب اینجاست مبالغی که این افرد به عنوان نمونه ای از هزاران مورد اختلاسگر به جیب زده مبلغی چشم گیر است معادل ۱۰۰ میلیاد تومان که این مبلغ در حساب سیسیتم مالی هر ارگان دولتی کسری آن به سریعا به چشم میاید ولی همچین فردی که منبع فساد و نوعی از نقض حقوق بشر و ایجاد بی قانونی در کشور شده مورد محاکمه و یا دستگیری و یا هر توبیخ قضائی دیگری قرار نمیگرد .

آقای امیرحسین هوریزاد با موضوع سلامت روان در چالش تبعیض عقیده سخرانی نمودند

ﺗﻌﺮﺑﻒ ﺳﻼﻣﺖ روان : روان ﺳﻼﻣﺖ روان اﺑﻌﺎد  ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﻓﻴﺰﯾﮑﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دارد و ﺑﺮ ﻧﺤﻮﻩ اﯼ ﮐﻪ اﺳﺘﺮس هﺎﯾﻤﺎن را ﮐﻨﺘﺮل ﻣﯽ دارد ﮐﻨﻴﻢ ﻣﻮﺛﺮ اﺳﺖ .هﻤﭽﻨﻴﻦ، در هﺮ ﻣﺮﺣﻠﻪ زﻧﺪﮔﯽ، از ﮐﻮدﮐﯽ ﺗﺎ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﯼ، اهﻤﻴﺖ  ﺳﻼﻣﺖ دو ﻧﻮع ﺗﻌﺮﻳﻒ دارد:  ﻃﺒﻖ ﺗﻌ) promotion ﺮﻳﻒ ﻣﻨﻔﯽ،ﺳﻼﻣﺖ ﻋﺒﺎرت از ﻓﻘﺪان ﺑﻴﻤﺎرﯼ وﻃﺒﻖ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﺜﺒﺖ ،ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺎ ارﺗﻘﺎء (ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﻣﻴﺸﻮد. ﺣﺘﯽ در اﻓﺮاد ﺳﺎﻟﻢ ﺳﻼﻣﺖ . ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ دارد ﺑﻬ روان ﺪاﺷﺖ  ﺑﻴﻤﺎرﯼ ﭼﻴﺰﯼ ﻓﺮاﺗﺮ از ﻓﻘﺪان ﻳﺎ ﻧﺒﻮد  رواﻧﯽ اﺳﺖ ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﺑﻌﺪ ﻣﺜﺒﺖ  روان ﺟﺴﻤﯽ،رواﻧﯽ ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﺟﻬﺎﻧﯽ روﯼ ﺁن ﺗﺎﮐﻴﺪ دارد: ﺳﻼﻣﺘﯽ را ﻳﮏ ﺣﺎﻟﺖ رﻓﺎﻩ  ،واﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ وﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﻓﻘﺪان ﺑﻴﻤﺎرﯼ وﻳﺎ ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ ،وهﻴﭻ ﮐﺪام ﺑﺮ دﻳﮕﺮﯼ ﺑﺮﺗﺮﯼ ﻧﺪارد.  ﻣﻔﻬﻮم ﺳﻼﻣﺖ  روان اﺣﺴﺎس ﺧﻮد ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﯼ ،ﮐﻔﺎﻳﺖ وﺷﻨﺎﺧﺖ ، ﺷﺎﻣﻞ ﺁﺳﺎﻳﺶ ذهﻨﯽ ﺗﻮاﻧﺎﻳﯽ ﺧﻮد در ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻇﺮﻓﻴﺖ هﺎﯼ ﻋﻘﻠﯽ و هﻴﺠﺎﻧﯽ ﺧﻮﻳﺶ اﺳﺖ. ﻋﺒﺎرﺗﯽ ﻳﺎ ﺑﻪ  ﺳﻼﻣﺖ . روان ﺣﺎﻟﺘﯽ از رﻓﺎﻩ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺁن ﻓﺮد ﺗﻮاﻧﺎﻳﯽ هﺎﻳﺶ را ﺑﺎز ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﺪ ﮐﻨﺪو ﻗﺎدر اﺳﺖ ﺑﺎ اﺳﺘﺮس هﺎﯼ ﻣﻌﻤﻮل زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺪارا، واز ﻧﻈﺮ ﺷﻐﻠﯽ ﻣﻔﻴﺪ و ﺳﺎزﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪوداراﯼ ﺑﺮاﯼ اﺟﺘﻤﺎع ﺧﻮد ﻧﻘﺸﯽ اﻳﻔﺎ ﮐﻨﺪ و ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ﻣﺸﺎرﮐﺖ و هﻤﮑﺎرﯼ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.  ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻌﻨﻮﯼ  وﺑﻄﻮر ﺧﻼﺻﻪ ﺣﺎل ﺧﻮب ،ﻓﮑﺮ ﺧﻮب ورﻓﺘﺎر ﺧﻮب ﺳﻼﻣﺖ روان . ﺷﺎﻣﻞ اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻮاﻧﺎﺋﻴﻬﺎﯼ اﻓﺮاد وﺟﺎﻣﻌﻪ وﻗﺎدر ﺳﺎزﯼ ﺁﻧﻬﺎ در دﺳﺘﻴﺎﺑﯽ ﺑﻪ اهﺪاف ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ  ﮐﻪ ﺑﻪ هﻤﻪ ﻣﺎ ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ از ﺑﻴﻤﺎرﻳﻬﺎﯼ رواﻧﯽ  . رﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ ﺑﻴﻤﺎرﻳﻬﺎﯼ هﻴﭻ ﮔﺮوهﯽ وﻃﺒﻘﻪ اﯼ از  رواﻧﯽ  ﻣﺼﻮن ﻧﻴﺴﺖ ،وﻟﯽ اﻓﺮاد ﺑﻴﮑﺎر ،ﻓﻘﺮا،ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، زﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺧﺸﻮﻧﺖ هﺴﺘﻨﺪ وﻏﻴﺮﻩ ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮﻧﺪ . وﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ در ﺗﻤﺎم دﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺪاﺷﺖ روان وﺑﻴﻤﺎرﻳﻬﺎﯼ  رواﻧﯽ اﻧﺪازﻩ ﺑﻪ  ﺳﻼﻣﺖ  ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ وﺑﻴﻤﺎرﯼ ﺟﺴﻤﯽ اهﻤﻴﺖ دادﻩ ﻧﻤﻴﺸﻮد وﻣﻮرد ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻬﯽ وﻏﻔﻠﺖ ﻗﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﺧﻮاﻩ  ﺳﺎﻟﻢ و ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﻓﺮهﻨﮓ ﺑﺴﺘﮕﻲ دارد .ﻓﺮهﻨﮓ ﻣﺎﻧﻊ ﻳﺎ ﺣﺎﻣﻲ رﺷﺪ و ﺗﮑﺎﻣﻞ ﻣﺜﺒﺖ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ .ﻓﺮوم ﺷﺨﺼﻴﺖ اﻧﺴﺎن را ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺤﺼﻮل ﻓﺮهﻨﮓ ﻣﻲ  داﻧﺪ .از ﻧﻈﺮ وی ﺳﻼﻣﺖ روان ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ دارد ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازﻩ ﻧﻴﺎزهﺎی اﺳﺎﺳﻲ اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﺑﺮﺁوردﻩ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ، ﻧﻪ اﻳﻦ ﮐﻪ ﻓﺮد ﺗﺎ ﭼﻪ ﻣﻲ ﺣﺪ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺳﺎزﮔﺎر  ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺳﺎزد .در  روان ﺳﻼﻣﺖ   ﺑﻴﺶ از ﺁن ﮐﻪ اﻣﺮی ﻓﺮدی ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﮏ ﻣﺴﺎﻟﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﺳﺖ .ﺟﺎﻣﻌﻪ ی ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ در ﺑﻴﻦ اﻋﻀﺎی ﺧﻮد دﺷﻤﻨﻲ، ﺑﺪﮔﻤﺎﻧﻲ و ﺑﻲ  اﻋﺘﻤﺎدی ﻣﻲ و ﺁﻓﺮﻳﻨﺪ  ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻊ از رﺷﺪ ﮐﺎﻣﻞ ﺁن هﺎ   ﺷﻮد .در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ی ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ اﻋﻀﺎی ﺧﻮد اﻣﮑﺎن ﻣﻲ دهﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﻋﺸﻖ ﺑﻮرزﻧﺪ، ﺑﺎرور، ﮐﺎرﺁﻣﺪ و ﺧﻼق ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻗﻮﻩ ﺗﻌﻘﻞ و ﻋﻴﻨﻴﺖ ﺧﻮد را ﺑﺎرور و ﻧﻴﺮوﻣﻨﺪ ﺳﺎزﻧﺪ.

آقای حسن داورپناه با موضوع نسل کشی چیست ؟

 

2018مارچ 10گزارش جلسه ماهیانه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن مورخ

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

جلسه ماهانه اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان در روز شنبه مورخ10 مارچ 2018ساعت 17به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان ونمایندگی هسن ،سخنرانان و تنی چند از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با موضوع به مناسبت روز جهانی سازمان ملل برای حقوق زنان و صلح بین المللی در اتاق پالتاک کمیته ادیان برگزارگردید در این جلسه سخنرانان به زیبایی به مسائل مطرح در جلسه پرداختند:

خانم فاطمه ورمزیار : بررسی ماده ۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر در قیاس با قانون اساسی و شرایط اجرائی آن را به اطلاع حاضرین رساندند.

بدون درک مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر ، شناخت تناقضات درونی قوانین اساسی کشور و آگاهی نسبت به حقوق فردی و اجتماعی ملت ممکن نخواهد بود . مفاد این اعلامیه ، نتیجه تجربیات تلخ بشریت از مصائب دوران جنگ دوم جهانی است که برای جلوگیری از حدوث دوباره فجایع ناشی از عملکرد حکومت های توتالیتر و فاشیست نگارش یافته و حاصل درد و رنج انسان های بیشمار است . طبیعی است که چنین اعلامیه ای نمی تواند مورد توجه حاکمان مستبد دنیا و از جمله حاکمان مستبد سرزمین ما باشد .تاکید بر مفاد این اعلامیه از سوی ما ، تنها به جهت آگاهی افراد ، نسبت به شناخت حقوق انسانی خود در جامعه ایست که حاکمان آن ، با اتکا به نا آگاهی مردم ، قوانین اساسی کشور را خالی از تناقض و بی عیب و نقص معرفی می کنند .ماده ششم اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید:هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.درحقیقت این ماده , نگاه حکومت به ارزش انسانی افراد جامعه را مورد بحث قرار میدهد.قانون باید بین انسان ها تفاوت قایل نباشد و با همه به یک شکل برخورد کند و به یک شکل، مورد حمایت قرار دهد.سیستم قضایی و پلیس و دیگر قوانین کشور، نباید بین انسان ها هیچ تفاوتی قایل شوند. هر انسانی، به صرف انسان بودنش، با دیگر انسان ها مساوی است!  این ماده که می توان به اختصار «حق شناخته شده ی انسان در مقابل قانون» نامید، بدیهی ترین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر است . به نحوی که هیچ یک از مفسرین اعلامیه بر آن شرحی ننوشته اند و آن را واضح و بدیهی شمرده اند. میثاق حقوق مدنی و سیاسی که در مقام تبدیل مقررات مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر به صورت مواد قانونی و لازم الاجرا بوده است .  بدون هیچ گونه تغییری در واژگان عیناً در ماده ۱۶ میثاق به تکرار ماده شش اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته است..حقوقدانان شخصیت را وصف و شایستگی یا قابلیتی در انسان می دانند که بتواند در جامعه دارای حق و تکلیف شود و قادر باشد آن را با واسطه یا بدون واسطه اعمال و اجرا کند. حق و تکلیف چون از موضوعات حقوقی هستند بدین سبب این وضعیت موجود را در شخص، شخصیت حقوقی می گویند. هر یک از افراد در جامعه دارای شخصیت حقوقی بوده و می تواند به وسیله آن دارای حق و تکلیف گردد و آن را اجرا کند . در گذشته برای تمامی انسانها  قائل به شخصیت نبودند، عده ای از افراد به دلایل اجتماعی در قید بردگی بودند و نتیجتاً در ملکیت اشخاص دیگری بودند و مورد خرید و فروش قرار می گرفتند همان طور که گفته شد شخصیت یک نوع وصف و شایستگی برای دارا شدن حقوق و تکالیف است. این وصف و قابلیت ذاتی، همزاد، همراه و ملازم با شخص است. صلاحیت مزبور را که قانون مدنی ایران از آن به اهلیت تعبیر نموده می توان به شخصیت حقیقی  یا شخصیت طبیعی تفسیر کرد. تنها مصداق منحصر به شخصیت حقیقی یا طبیعی، انسان زنده ای است که از حیات مستقل و نه جنینی، برخوردار است .  شخصیت و اهلیتی که انسان بهره مند از آن است، آنچنان همراه و وابسته به شخص آدمی است که هیچ کس نه خود او، نه دیگران و نه مقامات عمومی نمی توانند آن را سلب کنند و در نتیجه انسان را از شخصیت تهی کنند .فقهای اسلامی قید اهلیت را به قید حیات مستقل انسانی افزوده اند با این توضیح که با قید انسان موضوعات غیرانسانی و با قید زنده شخص مرده و میت و با قید «حیات مستقل» جنین و با قید «اهلیت» شخص «برده» را از عنوان «شخص حقیقی» خارج کرده اند .امروزه  وضعیت شخص از نظر آزاد شده یا برده بودن مطرح نیست و همه مردم از نظر حقوقی آزاد شده هستند و طبقات نیز بدان گونه که در گذشته وجود داشته اند در عصر ما وجود ندارند و شغل و حرفه اشخاص نیز برای تعیین حقوق فردی و شخصی آنان در نظر گرفته نمی شود و همه دارای حقوقی برابر هستند .در بیان توضیحات بیشتر میتوان گفت که بسیاری از شهروندان ایرانی در داخل ایران به رسمیت شناخته نمیشوند که در یکی از این مسالها میتوانیم به شهروندان و پیروان ادیان مثل بهائیان و یا مسیحیان تبشیری و دیگر پیروان ادیان اشاره کنیم که در بسیاری موارد به صرف داشتن عقاید خواص که این عقاید متفاوت تر از عقایدی است که این نوع از عقاید متفاوت با عقاید مورد پسند نظام جمهوری اسلامی میباشد مورد اجحاف قرار میگیرند .

آقای علی هژبری گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق پیروان ادیان در ماه گذشته را انجام دادند :

با سلام خدمت دوستان. با موضوع بررسی خبرهای بهمن ماه سال جاری کشورمان در زمینه ادیان و دگر اندیشان همینطور تعقیب موارد نقض حقوق بشر با استناد به مواد اعلامیه حقوق بشر و قانون اساسی ایران در خدمتتون هستم.متاسفانه طی ماه های اخیر و بدنبال شروع و شدت گرفتن اعتراضات شهروندان در ایران شاهد اعمال فشار و خشونت بی سابقه ازسوی حکومت بر پیروان مذاهب و دگر اندیشان هستیم.خشونتی سیستماتیک و عریان که به جرات می توان گفت تاکنون در این حد علنی وآشکار ندیده ایم.از آنجاییکه حجم اخبار رسیده بسیار می باشد ،بناچار بنده به چند مورد بعنوان مشتی از خروار بسنده میکنم.

اخباربهاییان :

به گزارش هرانا سیما کیانی شهروند بهایی ، ساکن شهر ری در تاریخ 7بهمن ماه به اتهام تبلیغ علیه نظام محاکمه و به یکسال حبس تعزیری محکوم شد.در هنگام بازداشت  تمامی کتب،سی دی و کامپیوتر شخصی وی توسط نیروهای امنیتی ضبط شده است.این در حالیست که این شهروند نخستین بار در اسفند ماه سال95 بازداشت شده بود و در فروردین ماه سال جاری با قرار وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد.در خبری دیگر از تارنگار حقوق بشر در ایران،ایمان رشیدی که از سال 93 در زندان به سر میبرد در روز 13 بهمن ماه از زندان یزد آزاد شد.وی و همسرش شبنم متحد ، نخستین بار  به همراه تعداد دیگری از شهروندان بهایی در مرداد ماه 91 بازداشت شد و پس از 3هفته به قید وثیقه آزاد گردید.اتهامات وارده به این گروه از هموطنانمان مواردکلیشه ای چون تبلیغ علیه نظام ،عضویت در گروههای غیرقانونی و اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی می باشد.در روند قضایی این شهروندان مصادیق نقض حقوق شهروندی به چشم می خورد:بازداشت های خود سرانه،تعیین وثیقه های سنگین،تفتیش منزل و وسایل شخصی ،حبس های طولانی و گاها حبس بصورت انفرادی که همگی اینها طبق قانون اساسی کشور جرم محسوب میگردد.در همین رابطه طبق اخبار واصله از رادیو فردا25 حقوقدان بین المللی از جمله اساتید دانشگاهها،وکلا و قضات شناخته شده جهانی در نامه ای سر گشاده خطاب به محمد جواد لاریجانی ،دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه ایران خواستار تصدیق آزار و سرکوب بهاییان و اقدام برای بهبود وضع موجود شدند.با مروری بر اخبار رسیده در مورد شهروندان بهایی در ایران نقض صریح مواد زیر بدیهی مینماید:نقض مواد9،18و19اعلامیه حقوق بشر و اصول 14،25و32 قانون اساسی ایران.

اخبار اهل سنت

به گزارش کمپین فعالین بلوچ در اقدامی هماهنگ اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات ،هر دو ارگان دردو زمان متفاوت از احتمال ترور  مولوی عبدالحمیداسماعیل زهی به نزدیکان وی هشدار دادند.به گزارش همین کمپین مولانا سید ابراهیم فاضلی ،ازعلمای سرشناس استان خراسان رضوی ،در مراسمی که روز 17بهمن 96 در حوزه علمیه ملکی شهر مشهد برگزار شد ،ضمن انتقاد از پلمپ برخی نمازخانه های اهل سنت در مشهد ،آن را اقدامی از سوی افراطیون دانست.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از پایگاه رسمی اطلاع رسانی مولوی گرگیج ، سید حسن حسینی پور ساکن استان تهران با وساطت مولانا گرگیج از اجرای حکم اعدام رهایی یافت.به گزارش کمپین فعالین بلوچ ،مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت روز 27 بهمن در زاهدان ضمن هشدار نسبت به عواقب و پیامدهای منفی طرح تقسیم احتمالی استان سیستان و بلوچستان ،از موافقان این طرح خواستند به جای اصرار بر این موضوع برای رفع تبعیض و اشتغال زایی در استان تلاش کنند.با تامل بر موارد ذکر شده در مورد تضییع حقوق هموطنان اهل سنت ،به نقض صریح اصل 11قانون اساسی جمهوری اسلامی و ماده 18 اعلامیه حقوق بشر ،ایراد وارد می باشد.

اخبار مسیحیان ایران

به گزارش کمیته ماده18  براساس حکم دادگاه  شامیرام عیسوی ، مسیحی  ایرانی_آشوری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی باتشکیل و اداره کلیساهای خانگی ،شرکت در سمینارهای مسیحی در خارج از کشور و همچنین آموزش رهبران مسیحی در ایران جهت جاسوسی به 5سال حبس تعزیری محکوم شد و این حکم به ایشان ابلاغ گردید.به گزارش هرانا ،علی امینی نوکیش مسیحی ساکن شهرستان تبریز که قبل از سال نو میلادی بازداشت شده ،کماکان در زندان مرکزی تبریز نگهداری میشود .این زندانی که توسط ماموران اداره اطلاعات  تبریز چند روز قبل از سال نومیلادی بازداشت شده بود ،پس از چند روز بازجویی در انفرادی اداره اطلاعات به زندان مرکزی تبریز منتقل شده است.به گزارش محبت نیوز ,خبرها از ایران حاکی از آن است که دادگاه تجدید نظر کشیش ویکتور تمرز به همراه سه نوکیش مسیحی  بنامهای هادی عسکری، کاویان فلاح محمدی  و امین افشار نادری برگزار نشد و به تعویق افتاد.در رابطه با وضعیت پیروان آیین مسیحیت  در بهمن ماه ؛نقض ماده10 و 18 اعلامیه حقوق بشر،همچنین اصل 13 قانون اساسی قابل پیگیری می باشد.

آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع سازمان ملل و شعار برابری و مساوات سخنرانی نمودند.

سازمان ملل متحد در آغاز به عنوان اتحادی در زمان جنگ در ۱ ژانویه سال ۱۹۴۱ در نظر گرفته و به عنوان سازمانی بین المللی در ۱۹ اکتبر۱۹۴۱ تاسیس شد. در گرامیداشت ایجاد این سازمان روز ملل متحد همه ساله در  اکتبر در جهان جشن گرفته می شود. سازمان ملل متحد چهار هدف دارد: ۱- حفظ صلح و امنیت بین المللی، ۲- توسعه روابط دوستانه میان ملل، ۳- همکاری در حل مشترک بین المللی و ترویج احترام به حقوق بشر . ۴- بودن مرکزی برای هماهنگ کردن اقدامات ملت ها. بیش از ۳۳ سازمان وابسته به همکاری در این راستا مشغولند زیر مجموعه این سازمان مشغول به فعالیت هستند . آنها درمجموع با عنوان نظام ملل متحد شناخته شده اند و همگی در زمینه های خاص خود به کار می پردازند. سازمان ملل متحد دولتی جهانی نیست. با این حال راه هایی برای حل درگیری های بین المللی و تدوین سیاست های حاکم بر مسائل تاثیرگذار ارایٔه می دهد. این سازمان  مجمعی است که همه کشورها در آنجا با هم دیدار می کنند تا به بحث و تدوین و توسعه حقوق بین الملل در عرصههایی چون حقوق بشر، تجارت بین المللی، دریاها و مبارزه با تروریسم بپردازند. در سازمان ملل متحد تمام کشور های عضو از بزرگ و کوچک، غنی و فقیر، با دیدگاه های سیاسی و نظام های اجتماعی مختلف، از حق اظهار نظر و رای در تصمیم گیری های مجمع عمومی برخوردارند. نظام ملل متحد برای ترویج احترام به حقوق بشر، کاهش فقر، مبارزه با بیماری و حفاظت از محیط زیست فعالیت می کند. سازمان ملل متحد فعالیت های بین المللی در مبارزه با قاچاق مواد مخدر و تروریسم و همچنین از بین بردن خشونت علیه زنان و حفاظت از اکوسیستم های طبیعی را رهبری می کند. سازمان ملل متحد و کارگزاری های آن انجام هزاران طرح در سراسر جهان از قبیل کمک به پناهندگان ، مبارزه با ایدز ، گسترش تولید مواد غذایی و ارایٔه کمک پس از وقوع ب یای طبیعی را به عهده می گیرند.هر چند که سازمان ملل متحد در خلل  جنگ جهانی دوم ۱۹۴۱در سال  به وجود آمد آرمان جامعه مللی که در صلح و آرامش زندگی کنند بسیار پیش تر از آن به ذهن متبادر شد. در سال ۱۹۴۱ فیلسوف  آلمانی امانویٔل کانت اندیشه صلح همیشگی را تقویت کرد که نظریه ای است بر مبنای آنچه اکنون حاکمیت قانون می نامند. او چنین استدلال کرد که ملت ها جامعه مسالمت جوی جهانی را نه از طریق تشکیل دولت جهانی بلکه با تبدیل هر کشور به مملکتی آزاد و احترام گذارنده به شهروندان و بازدید کنندگان خارجی اش ایجاد می کنند و به این ترتیب اجتماعی صلح جو در سراسر عالم گسترش مییابد. با این اندیشه کانت نه تنها تفکر فلسفی و سیاسی را تحت تاثیر قرار داد بلکه توسعه حقوق بین الملل و ایجاد نهادهایی از جمله اتحادیه بین المجالس از پیشینیان جامعه ملل و ناظر دایٔمی امروزین ملل متحد را هم برانگیخت. تاثیر و نفوذ او به همین ترتیب به روشنی در سخنرانی چهارده اصلی  وودرو ویلسون، ریٔیس جمهور آمریکا خطاب  به کنگره ایالات متحده قابل مشاهده است که شامل نخستین اشاره به جامعه ملل بود.جامعه ملل پس از جنگ جهانی اول راه اندازی گردید. این تشکل زمانی رسما تاسیس شد که ۹۹ کشور میثاق جامعه ملل یعنی قسمت اول معاهده ورسای را امضا کردند.هدف اصلی از تشکیل جامعه ملل حفظ صلح جهانی از طریق ترویج خلع سلاح و جلوگیری از بروز جنگ از راه امنیت جمعی  حل و فصل اختلافات میان کشورها از طریق مذاکره و دیپلماسی و بهبود رفاه جهانی بود.با این حال جامعه ملل دچار برخی نقاط ضعف اساسی بود. اگر کشورهای درگیر در نادیده گرفتن تصمیمات جامعه ملل را بر می گزیدند جامعه ملل می توانست تحریم های اقتصادی وضع کند اما از آنجا که نیروی نظامی نداشت هیچ راهی برای اجرای این تصمیمات نبود.علاوه  بر این همه کشورها عضو جامعه ملل نبودند. کشورهای دیگر که پس از آن به جامعه ملحق شده بودند آن را ترک کردند و جامعه ملل اغلب موفق به اقدام در زمینه مورد نیاز نبود.با وجود این نقاط ضعف جامعه ملل قادر به حل و فصل برخی اختلافات و متوقف کردن برخی جنگ های کوچک بود . جامعه با موفقیت در اخت ف بین سوئد و فنلاند بر سر جزایری مداخله کرد و تهاجم یونان به بلغارستان را متوقف کرد. با این حال جامعه در جلوگیری یا توقف جنگ ملل قدرتمند بی اثر بود. هنگامی که ایتالیا به حبشه ( اتیوپی ) حمله کرد جامعه عمل تجاوز را محکوم و تحریم هایی وضع کرد اما تحریم ها هیچ تاثیری نداشت. علاوه بر این جامعه ملل در رویارویی با وقایع منجر به بروز جنگ جهانی دوم ناتوان بود. درحقیقت ماجرا ،  سازمان ملل متحد آنچه که بعنوان تعهدات اصلی این مجموعه بظاهر حقوق بشری بوده را تبدیل به یک ساختار روتین و مکانیزم رباتیک کرده و هیچ گونه  فعالیت مفیدی در دفاع از انسانهایی که حقوق انسانی آنها در سرتاسر کره زمین توسط حکومتها نقض میشود نمیکند و فقط ادعای دفاع از حقوق بشر دارد و در بسیاری از موارد خود  سازمان ملل  از ناقضین حقوق بشر بوده و یا بهتر بگویم  آن فضای لازم حقوق بشری را بجای آنکه به افرادی که حقوق انسای آنها نقض شده بجای اینکه بدهد به ناقضین حقوق بشر پر و بال و قدرت بیشتری و  فضای بیشتری در  ادامه نقض حقوق بشر و سرکوب و جنایات ضد بشری آنها میدهد  که برای نمونه میتوانم به  سی هفتمین نشست  شورای حقوق بشر سازمان ملل اشاره کنم که از دو هفته قبل در مقر این سازمان در ژنو سوئیس آغاز بکار کرد . این شورا  که ادعای دفاع از حقوق بشر را  دارد با دعوت از یک فرد بنام علیرضا آوائی که نامبرده از بزرگترین جنایتکاران در تاریخ ایران در اعدام و نقض حقوق بشر میباشد و همچنین با دادن فرصت سخنرانی و  دفاع از جنایاتی که این فرد یعنی علیرضا آوائی و دیگر سردمداران حاکم بر ایران بر سر شهروندان ایران آورده اند نامبرده با سوء استفاده از امکانات حقوق بشر  و شورای حقوق بشر  تمام مفاد و اصول اعلامیه جهانی حقوق  بشر را زیر سوال برد  و طبق معمول اقدام به فرافکنی و سفسطه گری در موارد نقض حقوق بشر حاکمان قدرت در ایران کرد . این مورد تنها یکی از هزاران هزار موارد نقض حقوق بشری است که شورای حقوق بشر که یک نهادی  است که ادعای حقوق بشر و برابری دارد را  انجام داده .

آقای فرهاد نصیریبا موضوع روز جهانی زن و وضعیت زنان در ایران مطالب خود را ارائه دادند.

روز بین‌المللی زنان که در گذشته روزِ بین‌المللی زنانِ کارگر نامیده می‌شد، بزرگداشتی است که هر ساله در روز ۸ مارس برگزار می‌شود. این روز، روزِ بزرگِ برپایی جشن‌هایی برای زنان در سراسرِ جهان است. بسته به مناطق مختلف، تمرکزِ جشن بر بزرگداشت و دفاع از حقوق زنان، قدردانی، عشق به زن و برگزاری جشنی برای دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زنان است این روز در ابتدا به‌عنوانِ یک رویدادِ سیاسیِ سوسیالیستی در میانِ احزاب سوسیالیستِ آمریکا، آلمان و اروپای شرقی آغاز شد، در مناطقی دیگر، اصل سیاسی و زمینهٔ حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، با قدرت اجرا می‌شود و آگاهیِ سیاسی و اجتماعیِ امیدوارکننده‌ای از مبارزاتِ زنان در سراسر جهان به ارمغان می‌آورد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را به‌عنوانِ «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» به‌رسمیت می‌شناسد. اولین مراسم روز زن در تاریخ ۲۸ فوریه سال ۱۹۰۹ به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی در نیویورک برگزار شد. این مراسم توسط حزب سوسیالیست آمریکا، برای یادبود اعتصاب «اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» در سال ۱۹۰۸ سازمان یافت.هشتم مارس، روز جهانی زن، برابر با هفدهم اسفند، فرصتی برای زنان و فعالان مدنی است تا مطالبات زنان را در سطحی وسیع‌تر اعلام کنند. پیش‌ از این، فعالان حقوق زنان، مطالبات زنان را با انجام تظاهرات به سطح خیابان‌ها می‌کشاندند اما با ظهور شبکه‌های اجتماعی، عرصه برای طرح حقوق بنیادین زنان، به‌گونه‌ای ساده‌تر و گسترده‌تر فراهم آمده است.نهادهای غیردولتی زنان، در سراسر جهان، به منظور ایجاد گفتمانی هماهنگ و جدی در زمینه مطالبات زنان تلاش می‌کنند. نقش و جایگاه زنان در سطوح فردی، خانوادگی و فرهنگی، امنیت اجتماعی، تساوی حقوق زنان، خشونت و آزار جنسی، طلاق، حضانت، قیومیت، سقط جنین از جمله محورهای اساسی در راستای مطالبات زنان است.ایران در سال ۲۰۰۹ از نظر شاخص تبعیض جنسیتی در گزارش مجمع جهانی اقتصاد در میان ۱۳۴ کشور در ردیف ۱۲۸ قرار گرفت.ایران در سال ۲۰۰۷ از لحاظ شاخص GEM که مرتبط با میزان مشارکت زنان می‌باشد در رتبه ۸۷ از میان ۹۳ کشور محاسبه شده قرار داشت همچنین در سال ۲۰۰۶ ایران از نظر شاخص‌های توسعه مسایل زنان، در رتبه ۸۴ قرار داشت و میزان درآمد مردان به‌طور متوسط دو و نیم برابر زنان بود همچنین میزان بیکاری زنان در این سال ۱۷۰ درصد مردان بوده‌است.زنان بسیاری در انقلاب ۱۳۵۷ شرکت داشتند . پس از انقلاب ۱۳۵۷، رعایت حجاب برای زنان اجباری شد. بر اساس قانون مجازات اسلامی، زنانی که حدود شرعی حجاب اسلامی را رعایت نمی‌کنند، می‌توانند به هفتاد ضربه شلّاق یا شصت روز حبس تعزیری محکوم شوند.پس از انقلاب، دبیرستان‌های دختران و پسران از یکدیگر جدا شد. پس از انقلاب اسلامی، بانوانی در منصب‌های دولتی حضور داشته یا به عنوان نمایندگان مجلس برگزیده شده‌اند؛ با این حال زنان حق اشتغال در برخی امور را هنوز ندارند.

 

گزارش جلسه  ماهانه نمایندگی سوئیس در 8 آپریل 2018

نادرزندی

در ابتدا اقای احمد کاظمی زاده منشی جلسه  با عرض سلام و خیر مقدم جلسه را با خواندن ماده  22 اعلامیه جهانی حقوق بشراغاز کردند.هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین‌المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانهٔ شخصیت خویش، به دست آورد. در ادامه آقای احمد کاظمی زاده  از اولین سخنران جلسه آقای احسان زندی  دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد نگاه اجمالی به وضعیت حقوق بشر ایران در آبان ماه آغاز کنند. آقای احسان زندی  در ابتدا  با عرض تبریک سال نو و ارزوی کامیابی تک تک هموطنانمون در هر جای این کره خاکی بخشی از گزارشات و تحلیل نقض های صورت گرفته در اسفند ماه سال 1396  را خواندند.  با توجه به سانسورهای خبری حاکم بر رسانه های ایران این گونه گزارشها بیانگر گوشه ای از نقض حقوق هموطن هایمان در ایران است که توسط خبرگذاریهای مورد تائید حکومت جمهوری اسلامی باز تاب داده شده و خود این موضوع نشان دهنده یک نقض میباشد که هموطنان عزیزمون بدون داشتن ازادی از طرف حکومت در رابطه با اطلاع یافتن از اخبارها  واتفاقات روزمره کشور ایران همچنان با سانسور خبرها ومورد فشار و خفقان قرار دادن هموطنانمون و مواردی در این باره را نظاره گر هستیم. بازداشتها وخشونت های از قبل برنامه ریزی شده ارگانهای امنیتی وقضایی جمهوری اسلامی همچنان متوجه پیروان سایر ادیان در ایران هست.

انها از انجام مراسمات دینی وتبلیغ  ازادانه تدریس و تحصیل در مقاطع عالی محروم هستند.حکومت برای کسب کار انها نیز مشکل ایجاد میکند  در حال حاضر تعدادی از رهبران ائین بهائی که امور بهائیان را در کشور اداره میکردند در زندانهای اوین و رجایی شهر به سر میبرند و همچنین تعدادی از پیروان دین بهائی نیز در زندانهای کشور مبحوس میباشند. این مشکلات و محدودیتها فقط برای بهائیان بلکه برای مسلمانان سنی کشورمون، مسیحیان، ارمنیها وسایر ادیان وجود دارد. ماده هجدهم اعلامیه جهانی حقوق بشرهرکس حق دارد که از ازادی فکر، وجدان و مذهب بهرمند شود این حق متضمن ازادی تغیر مذهب یا عقیده وهمچنین تضمن ازادی اضهار عقیده و ایمان میباشد ونیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است هرکس میتواند از این حقوق به صورت فردی یا جمعی به طور خصوصی یا عمومی برخوردار باشد.

آقای زندی در ادامه گفتند که  دراویش گنابادی نعمت الهی که شاهد ازار اذیت همکیشان خود در شهرستان کوار از توابع شیراز و جاهای دیگر ایران بودند انها از فشارهای دراز مدت حکومت به ستوه امدند که به اعتراض انان در دو ماه اخیر منجرب شد و این اعترضات از طرف حکومت به خشونت کشیده شد. در درگیری های اخیر نیروهای امنیتی حکومت با دراویش بیش از 70 درویش زن بازداشت و از بین انها 11 نفر به زندان قرچک ورامین منتقل شدند و از یکم اسفند سال گذشته در قرنطینه نگهداری میشوند نگهداری این افراد در وضعیتی بسیار بحرانی و اسفناک گزارش شده. همچنان و متاسفانه در روز 17 اسفند سال گذشته شاهد تجمع اعتراضی زنان بودیم که این اعترضات مسالمت امیز زنان در روز جهانی زن نیز از طرف حکومت جمهوری اسلامی به خشونت کشیده شد.اقای احسان زندی همچنین گفتند

که  این تجمع که در مقابل وزارت کار به خشونت کشیده شد بسیاری از تجمع کنندگان قبل از رسیدن به محل تجمع در جلو وزارت کار با ضرب و شتم و خشونت و دستگیری مواجه شدند.مشخص بود که ماموران از قبل اماده بودند تا پیش از شکل گرفتن هر تجمعی افراد را پراکنده و بازداشت کنند امار بازداشت شدگان بالا بود.   در اسفند ماه سال 1396 شاهد تجمعات اعتراضی کارگران بودیم که این اعترضات برای رساندن مشکلات جامعه کارگری به گوش مسئولان بود و هست که متاسفانه مسئولان گوش شنوایی برای مشکلات کارگری ندارند. کارگران با مشکلات عدیدهای روزگار سپری میکنند. 19 و 20 اسفند اعتصاب کارگران گروه ملی صنعت فولاد برای چندیمین بار در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات خود بودند. 19 اسفند بیستوپنجمین تجمع اعتراضی تعدادی از رانندگان شرکت واحد مقابل شهرداری تهران. حقوق میخواهیم نه وعده ادامه اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات.

18 اسفند اعترضات  گسترده کشاورزان ورزنه که در اعتراض به انتقال اب در شرق اصفهان که ان هم به خشونت کشیده شد. 16 اسفند تجمع تعدادی از کارگران اخراجی حراست نفت در جلو دروازه ورودی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران. 18 اسفند تجمع مادران ایرانی که با مردان خارجی ازدواج کرده اند به دلیل مشکلات ناشی از نداشتن تابعیت فرزندانشان در مقابل مجلس وهزاران مشکلات بی پاسخ  که حکومت جمهوری اسلامی برای هموطنانمون ایجاد کرده و میکند و کسی هم پاسخگو نیست  اگر کسی هم اعتراض کند متاسفانه با خشونت بازداشت زندانی میشود و اتهاماتی همچون اقدام علیه امنیت ملی  ووو … مواجه میشود چون حق مسلم خود را خواستار شده اند.ماده بیستم اعلامیه جهانی حقوق بشرکه متاسفانه از طرف حکومت جمهوری اسلامی نسبت به هموطنانمون نقض میشود اشاره دارد به این که هرکس حق دارد ازادانه مجامع و جمعیتهای  مسالمت امیز تشکیل دهد و هیچ کس را نمیتوان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.آقای زندی در پایان گفتند که خبرها ونقض ها به حقوق هموطنانمون در ایران در اسفند ماه اخیر متاسفانه بسیار بوده به امید دیگر شنیده نشدن این گونه خبرها و براورده شدن حقوق یک یک هم میهنانمان.آقای کاظمی زاده با تشکر از آقای احسان زندی  از سخنران بعدی آقای هادی زارع تقاضا کردن که سخنرانی خود را آغاز کنند.

 

در ابتدا آقای هادی زارع گفتند که امروز من در خدمت شما هستم با بررسی ماده ۲۱ از اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر و مقایسه اون با قانون اساسی‌ جمهوری اسلامی ایران در ابتدا من اشاره‌ای می‌کنم به تاریخچه این اعلامیه ، اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر یک پیمان نامه بین المللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسید و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسان‌ها مستحق آن هستند را به‌ صورت جهانی بیان می‌دارد همچنین هدف آن برقراری تضمین حقوق و آزادی‌های برابر برای همه مردم می‌باشد اعلامیهٔ مذکور شامل سی ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر می‌پردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی ، فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی ، و اجتماعی‌ای را که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند را مشخص کرده‌ است..مادهٔ ۲۱هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.ارادهٔ مردم می‌بایست اساس حاکمیت دولت باشد ؛ چنین اراده‌ای می‌بایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی‌ گیری از افراد می‌بایست به صورت مخفی یا به طریقه‌ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند. همانطور که میدانید و در بالا هم اشاره کردم اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر دارای ۳۰ ماده می‌باشد و این موارد جز حقوق ذاتی و متعلق به همه انسان هاست.در ادامه آقای زارع گفتند که ماده ۲۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر حق انتخاب شدن فرد و یا انتخاب آزادانه نماینده گان را در زمرۀ حقوق شهروندی می داند ، که ارادۀ مردم میبایست اساس برقراری و تشکیل دولت باشد. همچنین تاکید میکند که چنین اراده ای باید در انتخاباتی متناوب و منظم صورت گرفته ،  و آزاد و عاری از هرگونه تقلب باشد ، این حق ، یکی از حقوق شهروندی افراد است و احترام به آرای مردم ، نیز از ارکان حقوق بشر می باشد .همچنین بر اساس همین ماده هر شهروندی حق دارد که بدون تبعیض‌های نژادی ، دینی ، جنسی و… دسترسی برابر به مشاغلی که به طور مستقیم به اداره‌ی امور کشورش مربوط می‌شود را داشته باشد.و دولتها موظفند که شرایطی فراهم سازند تا افراد بتوانند به طور فعال در امور سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی نظارت و مشارکت کنند که استفاده از این حق همان دموکراسی است  و به نوعی تضمین کننده حقوق اولیه افراد که بر مبنای آن منافع همگان بر منافع شخصی ترجیح داده شده است ، یعنی مفهوم واقعی از مردم سالاری , آزادی ، مسئولیت پذیری و انتخاب نمایندگان . در بند ۸ از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  نیز به مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خویش تاکید شده است.آقای زارع در پایان گفتند که .در اصل ۶ قانون اساسی هم نحوه اداره امور کشور را متکی به آراء عمومی دانسته ، انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری ، مجلس شورای اسلامی ، اعضای شوراها و….  را، از طریق همه‏ پرسی میداند اما تحت نظارت شورای نگهبان همانطور که میدانید شورای نگهبان متشکل از ۱۲ عضو می‌باشد که شش عضو فقیه این شورا مستقیماً از سوی رهبر تعیین و شش عضو حقوق‌ دان نیز با پیشنهاد رئیس قوه قضائیه که او هم منصوب رهبر است به این مقام می‌رسند. و این شورای نگهبان است که  به انتخابات نظارت استصوابی دارد ، و صلاحیت نامزدها بایستی به تأیید اعضای این شورا ی ۱۲ نفره برسد و در نهایت اعضای شورای نگهبان که توسط خوده رهبر انتخاب و ناظر بر کلیه انتخابات هستند، افراد مورد نظر رهبر را بعنوان کاندیدهای تائید شده معرفی خواهند کرد و این یعنی نقض حقوق اساسی یک ملت، یعنی عدم وجود مردم سالاری، یعنی ناقض اصول و مبانی دموکراسی، یعنی عدم اجرای عدالت بعنی یک سناریو برای یک نمایش بنام انتخابات در ایران..در ادامه آقای کاظمی زاده از آقای زارع تشکر کرده و از سخنران بعدی آقای رسول پورآزاد تقاضا کردن که سخنرانی خود را آغاز کنند.

در ابتدا آقای رسول پورآزاد  سخنرانی خود را  اینچنین آغاز کردند:سازمان بین المللی کار ایلو از سال ۲۰۰۳ با هدف پیشگیری از حوادث و بیماری های شغلی مراسمی را در روز۲۸اوریل که مصادف با ۸  اردیبهشت ماه است برگزار میکند . روز جهانی ایمنی و سلامت شغلی در واقع یک فعالیت سالیانه بین المللی برای نهادینه کردن کار سالم و ایمن در سرتاسر جهان است که در ۲۸ اوریل هر سال این از استراتژیک های جهانی سازمان بین‌المللی کار برای ارتقای ایمنی و سلامت شغلی در محیط های کاری است که باعث ارتقای اگاهیهای مردم و همچنین افزایش امنیت وسلامت در محیط کار میشود . بهداشت حرفه‌ای نیز به هر عاملی که سلامت نیروی کار را تهدید کند، توجه دارد و فقط محدود به صنایع و معادن نیست، بلکه تمامی افرادی را که به گونه‌ای در بخش تولید یا خدمات اشتغال دارند، در برمی‌گیرد. افزایش عوامل شیمیایی، سر و صدا، استرس‌ها، تشعشعات یونیزاسیون، عوامل بیولوژیکی، ارگونومیکی و روانی و اجتماعی، بخشی از عوارض صنعتی شدن و توسعه است که در سطوح مختلف می‌تواند موجب تأثیرات سوء بر محیط و سلامت و رفاه کارگران شود.مطلبی که در پی می‌آید، جایگاه بهداشت حرفه‌ای در ایران را مورد بررسی قرارداده که کمیته مشترک کارشناسان سازمان جهانى بهداشت  و سازمان بین‌المللى کار هدف و تعریف بهداشت حرفه‌اى را این گونه عنوان کرده‌اند: «بهداشت حرفه‌اى، عبارت است از علم و هنر تأمین بالاترین حد سلامتى براى کارگران، تطبیق کار با مقتضیات روحى و جسمى کارگران، حفظ سرمایه از طریق ایجاد محیط کار سالم، انتخاب کارگر مناسب براى هر کار، پیشگیرى از حوادث و بیماری هاى شغلى و غیرشغلى و آموزش بهداشت شخصى، تشخیص زودرس و درمان بیماری ها و توجه به مسائل کارگران و افراد وابسته به آنان تا هر کارگر بتواند با برخوردارى از حداکثر سلامتى و رفاه، فردى مؤثر براى اجتماع باشد. آقای پورآزاد در ادامه گفتند که با توجه به این تعریف امنیت شغلى، میزان درآمد، سواد، میزان مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها، رفتارها، سنت‌ها و آداب و رسوم همه و همه از جمله موضوعاتى است که در بهداشت حرفه‌اى به عنوان علم ناظر بر سلامت نیروى کار مطرح است. امروزه بیماری ها و حوادث ناشى از کار، تبدیل به یکى از نگرانی هاى اجتماعى به ویژه جامعه کارگرىشده است کشورهاى صنعتى، کوشش بسیارى براى ایمن و قابل تحمل کردن محیط کار در کشور خود دارند و با در نظر گرفتن این موضوع که ارتقاى سطح سلامت نیروى کار ماهر، موجب پیشرفت در توسعه یافتگى مى‌شود .در این جوامع شعار جهانى «اول ایمنى، بعد کار» بازتاب واقعى داشته و دارد و آنجا که سخن از ایمنى و بهداشت کار به میان مى‌آید، همه و همه بدون توجه به گرایش‌هاى فکرى، چه در مراجع قانون گذارى و چه در مراجع اجرایى یا علمى آن را تأیید مى‌کنند. امروزه بسیارى از افراد بیش از یک سوم زندگى پس از بلوغ خود را در محیط‌هاى مخاطره آمیز مى‌گذرانند. طبق آمار سازمان جهانى بهداشت، سالانه در جهان ۱۲۰ میلیون حادثه شغلى با ۵.۳ میلیون تلفات اتفاق مى‌افتد که خسارات ناشى از آنها ۵۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است و نیز ۶۸ تا ۱۵۷ میلیون مورد بیمارى شغلى در اثر تماس هاى شغلى، سلامت جهان را به مخاطره مى‌اندازد. که علاوه بر ضایعات انسانى، هزینه‌هاى مربوط به این لطمات، درصد زیادى از تولید ناخالص ملى را در برخى کشورها از جمله ایران، به خود اختصاص مى‌دهد.هزینه ی درمان و خارج شدن یک نیروى کار فعال در جامعه نیز یک خسارت است. علاوه بر این ها مسائل روانى و اثراتى که فرد از کار افتاده بر خانواده و اطرافیان خود مى‌گذارد، در شادابى و سلامت جامعه، تأثیر خواهد گذاشت.بررسى‌هاى گروه آمار سازمان پزشکى قانونى نشان داده است آمار قربانیان محیط‌هاى کارى در ایران به شدت روبه افزایش است و سن حادثه دیدگان کمتر و حوادث منجر به فوت و آمار معلولان ناشى از حوادث بیشتر شده است، در حالی که اکثر آنها با هزینه بسیار کم و حتى بدون هزینه، قابل پیشگیرى بوده‌اند .هیچ یک از دستگاه‌ها و سازمان‌های دخیل در امر سلامت کارگران آمار دقیقی حتی از کارگران مصدوم در محیط کار نداشته و فقط پنج درصد از کل کارگران مشغول به کار در کارخانه‌های بزرگ و صنایع، مورد معاینه ی ادواری قرار می‌گیرند.

در حال حاضر تنها فعالیتی که در زمینه طب کار برای کارگران کشور انجام می‌گیرد، محدود به معاینات ادواری است که از سوی پزشکان عمومی تحت نظارت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در کارخانه‌ها و صنایع بالای ۵۰ کارگر انجام می‌گیرد و حجم وسیعی از کارگران که در کارگاه‌های کوچک مشغول به کار هستند، از این معاینه ناچیز نیز بی نصیب هستند.در پایان آقای پورآزاد گفتند که  براساس قانون، هر کارگر بر اساس مخاطرات گروه شغلی که با آن رو‌بروست، باید مورد معاینات ادواری قرار گیرد. اما در مورد اینکه نتایج معاینات آنالیز شود و مشکلات کارگران کارخانه‌های خاص بررسی شود، تحقیق یا رسالتی بر عهده کارفرما گذاشته نشده است.  . در ادامه آقای کاظمی زاده ازآقای پورآزاد  تشکر کردند

و از سخنران بعدی آقای نیما حسابیان  تقاضا کردن که سخنرانی خود را شروع کنند.در ابتدا آقای حسابیان  سخنرانی خود را اینگونه آغاز کردند  سازمان های بین المللی در نظام بین الملل کنونی، یکی از مهم ترین و موثر ترین بازیگران تعیین کننده در روند مدیریت جهانی محسوب می شوند. این مسئله متاثر از اهمیت این سازمان ها در قاعده مند کردن مناسبات بین الملل، ارتقا تعاملات جوامع بشری، قانونگذاری بین المللی، حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و نظارت این سازمان ها بر عملکرد دولت ها است. بر این اساس وابستگی دولت های ملی به سازمان های فراملی یک ضرورت و نیاز در دنیای پیچیده امروزی شده است و دولت ها درصدد بهره گیری از ظرفیت سازمان های بین المللی به خصوص سازمان ملل برای ارتقای منافع و امنیت ملی خود برآمده اند.  نگرش و سیاست های ایران به سازمان ملل بیشتر رویکردی تریبونی است. در واقع علی رغم درک ضرورت حضور و مشارکت فعال در سازمان ملل، ایران تاکنون بیشتر به دنبال اعلام مواضع خود از طریق این سازمان و استفاده از آن به عنوان تریبونی بین المللی برای ابراز نظرات و دیدگاه های خود بوده و کمتر از فرصت ها و ظرفیت های ممکن دیگر این سازمان استفاده کرده است و دیگر آنکه مشکل فر هنگی ما حداکثرگرایی در قبال سازمان های بین المللی است، به این مفهوم که انتظارات از سازمان ای بین المللی به عنوان نمونه ملل متحد آنقدر زیاد است که حتی دستیابی به حداقل ها  را نیز از دست می دهیم. آقای حسابیان در ادامه گفتند که موارد ذکر شده نشان می دهد که سیاست خارجی کنونی جمهوری اسلامی  در قبال سازمان ملل در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و نیازمند آسیب شناسی جدی است. در این میان باید توجه داشت که در عصر جهانی شدن و همگرایی کشورها با مکانیسم های مختلف، سازمان های بین المللی و مجامع جهانی، می توانند کانالی بسیار با اهمیت جهت انتقال ایده های یک کشور به سایرین باشند. لذا حضور فعال در این نهاد ها می تواند قدرت چانه زنی و درک متقابل کشور ا را بالا برد و  سو تفهمات میان آنان را کاهش دهد. از سوی دیگر سیاست خارجی کشورهای کوچک و به ویژ کشورهای جهان سوم در تعامل با سازمان های بین المللی معولا رویکردی تجدید نظر طلبانه، انقلابی، بدبینانه و تقابل گرایانه بود است زیرا که آنان سازمان ها و نهاد های بین المللی را صرفا ابزار تداوم سلطه قدرت های بزرگ بر کشور های خودشان می دانند. بنابراین، کشورهای جهان سوم همواره به دنبال اصلاح و تغییر در ساختار و ساز و کارهای بین المللی موجود در این سازمان ها هستند. با وجود این، امروز این کشورها نیز پذیرفته اند که ضرورت تعامل با سایر کشورها در نظام بین الملل و در فضای جهانی شدن، ایجاب میکند که تعامل مثبت، فعال و سازنده ای را با نهاد های بین المللی داشته باشند تا از این طریق بتوانند منافع و اهداف ملی و فراملی خود را تحقق بخشند. آقای حسابیان همچنین گفتند که پنهان کاری های نگران‌کننده, عدم پاسخگویی و انکار, مغالطه, بیان تنها بخشی از حقیقت و بازی با کلمات همگی همواره قسمتی از تاکتیک جمهوری اسلامی در مواجه با موارد نقض حقوق بشر در ایران و در سازمان ملل در مقام پاسخگو  بوده اند. پیچیده ترین روابط ایران  و سازمان ملل سالهاست که حول محور حقوق بشر شکل گرفته و بر مسایل دیگری نیز سایه افکنده است. به طورکلی سه نهاد اصلی مجمع عمومی ، شورای امنیت و شورای حقوق بشر در خصوص پیشبرد اهداف حقوق بشری سازمان ملل نقش دارند. این سه نهاد تا کنون قطعنامه های زیادی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران صادر کرده اند که جز تعداد انگشت شماری،  تمامی آنها بعد از سال ۱۳۵۷ صادر شده است.  یکی از مهمترین ابزار سازمان ملل و به طور خاص شورای حقوق بشر این سازمان برای رسیدن به اهدافش، انتصاب گزارشگر ویژه است  که ماموریتش,  تحقیق پیرامون یک موضوع خاص در تمام کشورها و یا  بررسی تمام موضوعات حقوق بشری در یک کشور مشخص است. از سال ۱۳۶۴ که نگرانی های جامعه بین المللی در مورد ایران شدت یافت، کمیسیون حقوق بشر اولین گزارشگر ویژه برای ایران را منتصب کرد.  اندره آگیلار از کشور ونزوئلا که  تا سال ۱۳۶۷  که از این سمت استعفاء داد، موفق نشد به ایران سفر کند ولی در همین مدت دو گزارش در مورد ایران به کمیسیون و مجمع عمومی ارایه کرد که در هر دو گزارش از عدم همکاری ایران گلایه و وضعیت حقوق بشر در ایران نامطلوب توصیف شده بود. پس از او تا به امروز ۴ گزارشگر  و در مجموع تا به امروز ۲۳ سال ماموریت ویژه  در مورد ایران بر عهده داشتند که در میان آنها تنها  دو گزارشگر و فقط  چهار بار توانستند به ایران سفر کنند. (بین  سال های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ گزارشگر  ویژه  برای  ایران  تعیین  نشد) آنچه در گزارش تمام گزارشگران مکررا بیان شده است نگرانی از وضعیت نامطلوب حقوق بشر در ایران است و عمده اتهامات نیز حول محورهای ثابت و مشخصی در تمام این سالها بود است. برای مثال موضوع اعدام های فزآینده، حضور صدها زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان‌ها، دشواری و موانع آزادی بیان و فشار بر مطبوعات و روزنامه نگاران و همچنین نقض گسترده حقوق زنان، و حقوق اقلیت های مذهبی و قومی و…. در طول این سالها به طورکلی دو رویکرد اصلی در میان حقوقدانان ،سیاستمداران حکومتی و مقامات دولتی ایران وجود داشته است: اول رویکردی که با  درست خواندن این قسمت کوچکی از این اتهامات ،آن را دخالت در قوانین موجود و مکانیسمهای اداری انتظامی و قضایی ایران می داند و دوم رویکردی که به دشمنی دنیای غرب و ایران بعد از انقلاب اشاره می کند تمام این اتهامات را توطئه ای برای تضعیف موقعیت ایران و به عبارت دیگر حربه ای در دست دشمنان انقلاب ایران می داند. آنچه مسلم است نگاه دولتمردان ایران به جز موارد اضطراری نرمش و سازش قهرمانانه؛ همواره به تمام نهادهای حقوق بشری تحت تاثیر رویکرد دوم قرار داشته است و اگرچه رفتار دولت ایران از مخالفت با تمام نهادها و مکانیسمهای بین المللی در اوایل انقلاب ، کم کم به سمت پذیرش و تسلیم در برابر این نهادها متمایل شده است اما همچنان به نظر می رسد هسته اصلی این ارتباط مبتنی بر همان نگاه به سازمان ملل به عنوان محلی برای توطئه کشورهای دارای حق وتو بر علیه سایر کشورها است. این دیدگاه طبعا نسبت به شورای حقوق بشر نیز وجود دارد.در پایان آقای حسابیان گفتند که آخرین گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، عاصمه جهانگیر بود که در زمستان ۹۶ در کشور خود، پاکستان درگذشت. این در حالیست که  شورای حقوق بشر سازمان ملل روز جمعه  ۳ فروردین‌ ماه  ۱۳۹۶ با ۲۱ رای موافق، ۱۹ رای ممتنع و ۷ رای مخالف قطعنامه تمدید ماموریت گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران را تصویب کرد. آخرین گزارش‌های عاصمه جهانگیر و آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشری ایران در تصمیمی که شورای حقوق بشر در سی‌و‌هفتمین نشست خود  برای تمدید ماموریت  گرفت  بسیار تأثیرگذار بود. به گفته عبدالکریم لاهیجی، یکی از ویژگی‌‌ها و تفاوت‌های گزارش‌های عاصمه جهانگیر در مقایسه با گزارش‌های گزارشگر قبلی سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران یعنی احمد شهید، به گذشته خانم جهانگیر برمی‎گشت و می گوید: خانم جهانگیر بر خلاف دیگر گزارشگران راجع به ایران، دیپلمات نبود. یک حقوقدانان و مدافع حقوق بشر بود که برای دفاع از حقوق بشر در زمان جمهوری اسلامی پاکستان مبارزات خود را با شرعی کردن دادگستری در پاکستان و حکومت نظامی آغاز کرد و کارش به زندان هم کشید. حال باید تا تعیین گزارشگر جدید منتظر ماند و دید که آیا جمهوری اسلامی همچنان با تندترین انتقادها، توهین‌ها و اتهام‌ها رویه قبل را در برابر وی دنبال خواهد کرد و یا اندکی پای خود را از پیکر بی جان حقوق بشر در ایران برخواهند داشت  و از در گفت وگو و توصیه پذیری از او برآیند.درادامه آقای کاظمی زاده از آقای حسابیان  تشکر کردند و از سخنران آخر جلسه آقای حمید فرخنده تقاضا کردن که سخنرانی خود را آغاز کنند.

آقای  فرخنده  در ابتدا گفتند که استانداردهای حقوق کار در ایران به طور کامل اجرا نمی‌شود و  به طور مرتب نقض می‌گردد. ایران کنوانسیون‌های آزادی تشکل‌ها و حق سازمان دهی را نپذیرفته است ولی چون پنج کنوانسیون از هشت کنوانسیون بنیادی را پذیرفته، در نتیجه ملزم به اجرای بقیه آن است؛ بنابراین رعایت کلیه استانداردهای جهانی کار، از جمله تعهدات ایران محسوب می‌شود. کنوانسیون آزادی تشکل‌ها، به آزادی کامل برای تشکیل سندیکا‌ها اشاره دارد و اینکه اینگونه تشکلات را نمی‌توان با استفاده از اهرم‌های دولتی منحل و یا تعلیق کرد.اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز ایجاد تشکل‌ها را آزاد دانسته است ولی با افزودن جمله «نقض نکردن موازین اسلامی….» عملا آزادی تشکل‌ها را بی‌اثر ساخته است. ششم قانون کار ایران نیز به تشکل‌های کارگری و صنفی اختصاص دارد ولی آزادی کارگران را به سه نوع انجمن محدود ساخته است که عبارتند از: «شورای اسلامی، صنفی و یا نماینده کارگران» و اختیارات همین آزادی نیم بند را که شامل چگونگی تشکیل تنظیم اساسنامه و حتی نحوه عملکرد آن می‌شود به شورای عالی کار و هیات وزیران سپرده است. به این ترتیب همه این تشکل‌ها فصل را به نوعی وابسته به دولت کرده است. سازمان بین المللی کار بار‌ها از این موضوع شکایت کرده و این تخلفات از حقوق بشر را در کارنامه ایران به ثبت رسانده است. با آنکه اعتصاب، حق مسلم کارگران است، جمهوری اسلامی با خشونت زیاد با آن برخورد کرده و آن را سرکوب می‌نماید. در مورد تعیین حداقل دستمزد، ظاهرا با توجه به رهنمود سه جانبه گرایی سازمان بین المللی کار عمل می‌شود و نمایندگان دولت، آقای فرخنده در ادامه گفتند که کارفرمایان و کارگران در آن شرکت دارند ولی نماینده کارگران را شورای اسلامی کار معرفی می‌کند که عملا جز تشکیلات صنفی کارگران محسوب نمی‌شود و به این ترتیب نماینده کارگران در این گروه شرکت ندارد. بنا بر ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی ایران، مردان می‌توانند مانع کار همسرانی شوند که اشتغالی بر خلاف مصالح و شئون خانوادگی دارند و این قانون ، برخلاف قانون بین المللی کار است. ضعف قوانین ایران درباره سوءاستفاده جنسی در محل کار، امکان سوءاستفاده جنسی از زنان در محل کار را بالا برده است و در مواردی هم که اتفاق می‌افتد، آن‌ها از ترس آبروی خود کمتر حاضر به شکایت می‌شوند. باید توجه داشت که تعریف کودک در سامانه حقوقی حاکمیت کنونی در ایران کاملا منطبق با قوانین به اصطلاح شرعی است که با نظام حقوق بشر تفاوت بنیادی دارد. قانون کار ایران گرچه کار برای کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است ولی هزاران کودک زیر ۱۵ سال به کارهای سخت مانند کارهای ساختمانی و قالیبافی اشتغال دارند.

احمد مشیریان، معاون روابط کار وزیر کار، درباره زمان از سرگیری مذاکرات تعیین دستمزد شاغلان دارای سایر سطوح مزدی، گفت:طی هفته آینده جلسات مشترک نمایندگان کارگری، کارفرمایی و وزیر کار برای تصمیم گیری در خصوص دستمزد سایر سطوح مزدی تشکیل خواهد شد .در آخرین نشست مذاکرات مزدی 97 در قالب شورای عالی کار در روزهای پایانی سال گذشته، دستمزد «حداقلی بگیران» یعنی شاغلانی که دستمزد پایه آنها در سال 96 به میزان 929 هزار و 931 تومان بود، با افزایش 20 درصدی 185 هزارو 986 تومان افزایش یافت، تا دستمزد پایه حداقلی بگیران در سال 97 به حدود یک میلیون و 115 هزار تومان برسد. وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی این میزان از افزایش حداقل مزد را «بی‌سابقه» دانسته است. با این حال تشکل‌های کارگری مستقل حداقل دستمزد امسال را «ادامه روند سرکوب مزدی و تحمیل فقر به کارگران » خوانده‌اند سرانجام خواسته کارگران برای تعیین حداقل دستمزد بر مبنای سبد معیشت نادیده گرفته شد. اعضای کارگری شورای عالی کار پیش از این خواسته خود را تعیین حداقل دستمزد بر مبنای سبد معیشت اعلام کرده بودند. کمیته مزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار مبلغ سبد معیشت را ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان برآورد کرده بود .مبلغ اعلام شده برای سبد حداقل معیشت و نزدیک به یک سوم خط فقر اعلام شده از سوی مجلس شورای اسلامی است. تشکل‌های مستقل کارگری که از مذاکرات مزدی حذف شده‌اند، پیش از این خواستار افزایش حداقل دستمزد به ۵ میلیون تومان شده بودند. بیش از ۵۰ تشکل کارگری مستقل از کارگران خواسته‌اند در صورت تصویب دستمزد کمتر از رقم اعلام شده، اعتراض‌های گسترده‌ای را سازماندهی کنند . تجمع اعتراضی کسبه جلوی فرمانداری در جوانرودآقای فرخنده همچنین گفتند که روز سه شنبه۱۴ فروردین۹۷ کسبه جوانرود بعد از اعتصاب و بستن مغازه هایشان، در مقابل فرمانداری  در این شهر تجمع کرده و نسبت به بستن معابر مرزی که تنها محل درآمد مردم محروم این منطقه است اعتراض کردند.اعتصاب کارگران کارخانه فریکوروز سه شنبه چهاردهم فروردین ۹۷ کارگران کارخانه فریکو سیرجان واقع در استان کرمان اعتصاب کردند.خبر ها حاکی از آن است کارگران کارخانه فریکو سیرجان با وجود تغییر مدیرعامل این کارخانه همچنان به خواسته‌های‌شان نرسیده‌اند و برای بار چندم جلوی این کارخانه در منطقه ویژه اقتصادی سیرجان تجمع کرده‌اند.پیش از این در سال گذشته کارگران این کارخانه چندین بار در پی عدم پرداخت حقوق چند ماهه خود و در آستانه پایان سال تجمع کردند.تجمع اعتراضی کارگران شرکت ایران سیلندرروز سه شنبه چهاردهم فروردین ۹۷ کارگران شرکت سرمایه گذاری نفت، همزمان با نخستین روز کاری سال جاری مقابل فرمانداری شهرستان ری تجمع کردند.کارگران با در دست داشتن بنری با عنوان ، درسال حمایت از کالای ایرانی کارگر ایرانی بیکار شد اعتراض خود را به اقدام این شرکت مبنی بر عدم اجازه فعالیت دوباره کارگران در سال جدیدی در این شرکت نشان دادند .تجمع اعتراضی کارکنان اخراجی دانشگاه علوم پزشکی اهواز مقابل استانداری خوزستان .روز سه‌شنبه ۷ فروردین ماه، کارکنان اخراجی دانشگاه علوم پزشکی اهواز دست به تجمع اعتراضی مقابل استانداری خوزستان زدند. نیروهای مراکز بهداشت از جمله در شهرهایی مانند ایذه، باوی، حمیدیه، مسجدسلیمان، سوسنگرد، اندیمشک، رامهرمز، اهواز بهداشت غرب و شرق، ماهشهر و… اخراج شدند.  در هفتمین روز از تحویل سال نو، استانداری خوزستان شاهد تجمع مدیران مراکز مختلف بهداشت حوزه علوم پزشکی اهواز بود که پس از سه سال فعالیت از کار برکنار شده‌اند. در ادامه این گزارش آمده که این اخراج‌ها در حالی است که به گفته یکی از اخراج شدگان در حال حاضر مراکز بهداشت و بیمارستان‌ها در حال بکار گیری نیروی جدید هستند.این تصمیم دانشگاه علوم پزشکی  متاسفانه بیش از ۶۰ خانوار را از نان خوردن انداخته است .طی چند روز گذشته نزدیک ۲۰ تن از کارگران نیشکر هفت تپه به دادگاه شوش احضار شده اند .این کارگران ساعت ۸ صبح روز شنبه ۱۱ فروردین به دادسرا مراجعه کرده و افسر نگهبان به آنها گفته امروز تعطیل است. ساعت ۱۱ همان روز دادستان پس از حضور در دادسرا حکم بازداشت کارگران احضار شده را به نیروی انتظامی ابلاغ کرد و نیروی انتظامی اقدام به بازداشت کارگران کردند. اسامی برخی از کارگران بازداشت شده روز پنجشنبه و شنبه ۱- سید حسن فاضلی.۲- فواد بدوی.۳- ساجد الکثیر.۴- حسن الکثیر.۵- محمد خنیفر۶- سعید منصوری۷- حبیب چنانی۸- جاسم حمدانی ۹- مهدی ثاعمی ۱۰- چاسب حمدانی ۱۱- حسن نعامی ۱۲- حمید کثیر ۱۳- کریم دبات ۱۴- مجید چعب ۱۵- احمد چنانی ۱۶- کریم زبید . همچنین روز یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۷، اسماعیل بخشی یکی از نمایندگان کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه از طریق تماس تلفنی احضار و ساعت ۵ بعد از ظهر همین روز در اداره اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته و بنا به گفته دادستانی شوش تا اطلاع ثانوی از ورود به شرکت ممنوع شده و احضاریه کتبی مبنی بر حضور در دادسرای شهرستان شوش در ساعت ۸صبح روز سه شنبه ۱۴ فروردین نیز به وی ابلاغ گردید. روز یکشنبه ۱۲ فروردین، علاوه بر احضار و ممنوع الورود کردن اسماعیل بخشی به شرکت، ساعت۱۱:۳۰ صبح معاونت نیروی انتظامی شهر شوش به همراه تعداد دیگری از مامورین انتظامی با ورود به قسمت کوره بخار کارخانه، اعلام کرد «بنا بر دستور شورای شهر و دادستانی شوش ماموریت دارد به هر نحوی شده است کوره بخار را روشن کند. وی در ادامه اعلام کرد «ماموریت دارم هر کسی را که از دستور روشن کردن کوره سرپیچی کند همینجا دستبند زده و بازداشت کنم.لازم به ذکر است که در طول سال گذشته بیش از یکصد نفر از کارگران شرکت نیشکر هفت تپه احضار و مورد دستگیری واقع شده اند و یکی از کارگران بخش کشاورزی در اعتراض به عدم پرداخت مزد با انداختن خود به کانال آبیاری مزرعه نیشکر خودکشی کرد. احضار، دستگیری و ضرب و شتم کارگران شرکت نیشکر هفت تپه از اواسط تابستان گذشته و از اولین روزهای سال نو در حالی بطور بی وقفه ای ادامه دارد و هم اکنون هزاران کارگر این مجتمع بزرگ کشت و صنعت بخشی از حقوق دی ماه و حقوق ماههای بهمن و اسفند سال گذشته و عیدی و پاداش خود را دریافت نکرده اند و کارفرما تنها وعده های دروغین به کارگران میدهند. در ادامه آقای کاظمی زاده از حمید فرخنده  تشکر کرد و از حاضرین در جلسه  که چه بصورت حضوری وچه پالتاکی حضور داشتند تقاضا کردن که اگرکسی پرسشی از سخنرانان دارد آن را عنوان کرده تا سخنرانان پاسخ آن را بدهند. در اینجا توجه شما را به متن بیانیه منتشر شده توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران جلب می کنیم. آقای فرخنده در ادامه گفتند که تداوم سرکوب و تحمیل فقر و گرسنگی مطلق به کارگران شرکت نیشکر هفت تپه را قویا محکوم میکنیم و خواهان رسیدگی فوری و بی چون و چرا به خواستهای آنان هستیم .علیرغم اینکه از تابستان سال گذشته شرکت نیشکر هفت تپه بطور مداوم و هر روزه ای صحنه رو در روئی هزاران کارگر این مجتمع بزرگ کشت و صنعت با کارفرما و عوامل امنیتی و انتظامی بوده است و این رو در روئی ها و کشمکشها تا آخرین ساعات پایان سال ۹۶ ادامه داشت با این حال کارفرما و مسئولین شهر شوش نه تنها به هیچیک از وعده های خود برای پایان دادن به مصائب کارگران شرکت نیشکر هفت تپه عمل نکردند بلکه در اولین روزهای سال نو بی آنکه فکری به حال پرداخت دستمزدهای معوقه آنان بکنند دست به تهیه طرح اخراج صدها کارگر و حراج زمینهای شرکت زدند و همین امر باعث شد تا هزاران کارگر شرکت نیشکر هفت تپه از روز سه شنبه گذشته و در حالی که فقط ۷ روز از آغاز سال نو گذشته بود دست به اعتصاب و اعتراض بزنند و تعدادی از آنان پس از یکسال رنج و محنت به جای اینکه با دستی پر در کنار خانواده هایشان ایام سال نو را سپری کنند با سرکوب وحشیانه نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه و عزیزترین روزهای سال را در بازداشت بگذرانند. بر اساس آخرین خبرهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، روند سرکوب و ارعاب کارگران شرکت نیشکر هفت تپه که از اولین روزهای سال نو با اعلام تعطیلی کذائی شرکت و تیراندازی عوامل کارفرما به کارگران در روز چهارشنبه هشتم فروردین ماه آغاز شده بود روز پنج شنبه با دستگیری و ضرب و شتم کارگران وارد مرحله سرکوبگرانه تری شد و صبح امروز نیز تعداد دیگری از آنان علیرغم وعده ای که فرمانداری برای رسیدگی به خواستهایشان با حضور در محل شرکت داده بود به دادستانی شهر شوش احضار و سعید منصوری و جاسم حمدانی بعلاوه ۵ کارگر دیگر که هنوز اسامی شان بدست ما نرسیده است در محل شرکت و منازلشان بازداشت شدند.علاوه بر اینها در طول سال گذشته بیش از یکصد نفر از کارگران شرکت نیشکر هفت تپه احضار و مورد دستگیری واقع شده اند و یکی از کارگران بخش کشاورزی در اعتراض به عدم پرداخت مزد با انداختن خود به کانال آبیاری مزرعه نیشکر خودکشی کرد. احضار، دستگیری و ضرب و شتم کارگران شرکت نیشکر هفت تپه از اواسط تابستان گذشته و از اولین روزهای سال نو در حالی بطور بی وقفه ای ادامه دارد که هم اکنون هزاران کارگر این مجتمع بزرگ کشت و صنعت بخشی از حقوق دی ماه و حقوق ماههای بهمن و اسفند سال گذشته و عیدی و پاداش خود را دریافت نکرده اند و کارفرما با همدستی مسئولین شهر شوش با توسل به وعده های دروغین و تکیه به نیروی سرکوب حکومتی تلاش دارد هزاران کارگر این مجتمع بزرگ کشت و صنعت را همچون بردگان اعصار گذشته به کار با شکم گرسنه وادار نماید. اتحادیه آزاد کارگران ایران با جلب توجه افکار عمومی و سازمانها و نهادهای بین المللی کارگری نسبت به سرکوب و تحمیل بردگی قرون وسطائی سیستماتیک به هزاران کارگر شرکت نیشکر هفت تپه و با تاکید به رسیدگی فوری و بی چون و چرا به خواستهای آنان و خلع ید از مالکیت مشتی دزد و غارتگر بر شرکت نیشکر هفت تپه، نسبت به تداوم سرکوب و تحمیل فقر و گرسنگی به هزاران کارگر این شرکت هشدار میدهد و دولت روحانی و مسئولین استان خوزستان را مسبب اصلی تمامی مصائبی میداند که به آنان و خانواده هایشان تحمیل شده است. اگر نگاهی گذرا بە ادبیات سیاسی قبل از انقلاب ۵۷ داشتەباشیم،در ادبیات آنروز انقلابیون،از: اسلامی،ملی مذهبی،جنبشهای چپ و…. بە راحتی درخواهیم یافت کە چە میزان توجە بە فرودستان جامعە در اهداف و برنامەهایشان جای داشتە است.جدا از اینکە بعضی از این گروهها اساسا” رسالت خود را رهایی طبقە محروم و فرودست از استثمار طبقات و اقشار مرفە می دانستند. واژەهایی چون:مستضعفان،محرومان،کوخ نشینان و زاغە نشینان در تقابل با مرفهین،مستکبرین،کاخ نشینان،رفاەزدگان و… واژەهایی بودند کە انقلابیون آنزمان بعنوان مرکز ثقل حرکت خود بکار می گرفتندو بە وسیلە آن در میان اقشار فرودست وجهت تقویت این گفتمان عضوگیری می کردند. دراینجا از ذکر دگر گروههای چپ مارکسیستی وچپ اسلامی بەجهت اینکە در قدرت حضور ندارند می گذرم و این نوشتار را بر انقلابیونی کە قریب چهل سال است حکومت را در دست دارند متمرکز می کنم. انقلابیون اسلامی کە سادە زیستی اصحاب پیامبر و در راس آن علی بن ابیطالب را سرمشق خود کردە بودند خود را وامدار آنها و پیرو صادق این رهبران دینی اعلام می کردند، مردم و خصوصا” فرودستان هم تعلق خاطر شدیدی نسبت بە رهبران دینی خود داشتە و دهها داستان و روایت از مردمداری وسادەزیستی آنها در سینە داشتند.این نگاە مشترک پیوندی محکم بین لیدرهای انقلاب اسلامی و بیشتر مردم ایجاد کرد کە بعدها بیرون کردن سایر گروهها ازحکومت،حتی بعضی از انقلابیون سرشناس، اثری چندان منفی بر باور مردم در حمایت از صاحبان این نگاە نگذاشت،بە امید اینکە وعدەهایی کە بە فرودستان دادە شدە بود امکان تحقق پیدا کند.وعدەهایی کە نەتنها بهبود وضع معیشت در این دنیا را هدف خود می دانست بلکە آبادانی آخرت و دنیای دیگر را نیز هدف نهایی خود قرار دادە بود..اما بعد قریب چهل سال از حاکمیت انقلابیون اسلامی، مردمی کە بە امید تحقق این شعارها و ایجاد آن مدینە فاضلە برای محرومین و مزد بگیران فداکاریها کردە بودند اکنون نەتنها اثری نیست بلکە نسل فعلی کارگران و مزد بگیران از ناراضی ترین اقشار جامعە ای هستند کە زمانی پدران و مادرانشان این گفتمان را قبلە آمال خود می دانستند. مدافعان سرسخت زحمتکشان و مزد بگیران کەامروز حاکمیت رادردست دارند، دهها نفر از فعالین این اقشار را بە اتهامهای واهی امنیتی بە زندان انداختەاند. زمانی”باکونین” در کمون پاریس بە مارکس هشدار دادە بود؛کارگری کە بە حکومت برسد دیگر کارگر نیست،حاکم است. هرچند این گفتە ارزشمند بعدها مصداق عینی خود را در کشورهای کمونیستی یافت،اما گویا مصداق دیگری هم پیدا کرد و آن هم انقلابیونی دین مدار بودند کە اینبار نە از یک ایدیولوژی بشری کە بە باور آنها پر از نقص و نارسایی است،بلکە زمینەای فراهم شدە بود تا در سایە دین حکومتی الهی ایجادشود کە در آن خبری از ظالم و مظلوم،مستکبر و مستضعف،کاخ نشین و کوخ نشین نباشد!! آری نقلابیون دیروز و حاکمان امروز اکنون خواستە همان کسانی کە موتور محرکە انقلابشان بودند را نادیدە می گیرند و در سرکوب آنها بە شیوەهای گوناگون تردید بە خودراە نمی دهند، حق خواهی مزد بگیران صبغە امنیتی هم پیدا کردە،چیزی کە در قبل از انقلاب‌ شایدعنصری غایب در بازجویها بود. بە گفتە “ظریفی آزاد” مدیرکل روابط کار در وزارت تعاون و رفاە!! اجتماعی،ایران یکی از پایینترین نرخهای دستمزد را در دنیا دارد. در سالهای اخیر معلمان و کارگران برای تغییر این وضعیت تبعیض آمیز کە سبب فاصلە طبقاتی شدید شدە در قالب‌تشکلهای قانونی تلاشهای خود را شروع کردە و دست بە تجمعهای آرام و مدنی در چهاچوب قانون نمودند،اما برخوردی کە با آنها صورت گرفت هیچ شباهتی بە آن شعارهای اول انقلاب‌ نداشت کە اینان را ولی نعمتان خود می دانستند.کارگران حق طلب بە جرم حق خواهی شلاق خوردند و رهبران جنبشهای کارگر ی زندانی شدند.البتە در خلال همە این سالها همیشە روز کارگر هم از طرف دولت گرامی داشته می شد و این روایت تکرارو تکراروتکرار…. می شد کە پیامبر بر دست کارگر بوسەزد.اما اینک تجلیل آن بوسە و،بوسە دردآور شلاق بر پشت کارگران؟!!!معلمان نیز بعنوان قشر دیگری از مزد بگیران کە در دهە چهل خورشیدی   در سایە اعتراضات بحق توانستە بودند خواستەهای خود را بە کرسی بنشانند و حقوق و دستمزد خود را بهبود بخشند و با مهندسان برابر کنند،اکنون با گذشت نزدیک بە ۷۰سال از آن تاریخ و در انقلابی کە با تکیە بر فرودستان بە پیروزی رسید،بە جرم پیگیری مطالبات برحق خود در بیست سال اخیر و درتمام کشور برایشان دهها و صدها پروندە تشکیل،هزارها بار تهدید و احضار،و هم اکنون فعالین برجسته صنفی در زندانند.کسی نیست کە با نام عبدی،بهشتی،اسدی،عمرانی،باغانی( در تبعید)آشنا نباشد،و اخیرا” محمد حبیبی در جلو چشمان دانش آموزانش با ضرب و شتم و اسپری فلفل روانە زندان می شود.هرروز هم عرصە بر مزد بگیران تنگتر می شود. پورشه سوار واختلاسگر در کمال رفاە و آسایش اند و همان تبعیض و نابرابریها کە یکی از مهمترین عوامل انقلاب بود بازتولیدشدە است.زمانی فرودستان را با به رخ کشیدن رفاە طبقه بالادست برای انقلاب بسیج می کردند،اما اکنون مرفهین خود به نمایش امکانات لاکچری خود می پردازند، بستنی با روکش طلای ۴۰۰ هزار تومانی میل می کنند،همبرگر دویست هزار تومانی می خورند،از رستورانهایی غذا می خورند کە پول یک وعدەاش برابر با حقوق دو الی سه ماە حقوق کارگر ان و معلمان است. آقای فرخنده در پایان گفتند که از طرفی حقوقهای نجومی و از طرف دیگر حقوقهای زیر خط فقر. انقلابی کە بر دوش فرودستان یه پیروزی رسید و از نیروی آنها قوام یافت،اکنون فرودستان را بجایی رساندە که  از تامین کمترن نیازهای خود درماندەاند و جواب مطالبه بحق آنها شلاق و زندان است. شکاف اجتماعی ناشی از تبعیض و نابرابری هرروز عظیم تر می شود، طوری کە دیگر امیدی به اصلاح وضع موجود از راە اصلاحاتی آرام دارد ازبین می رود، نمونه آن اعتراضات اخیر بود کە آشکارا عبور از هر جریان درون نظام را فریاد زدند.کارگری کە فریاد بزند: مرگ بر کارگر ، درود بر ستمگر چیزی برای از دست دادن ندارد. در پایان جلسه آقای احمد کاظمی زاده  ازآقای امیری وحضاری که به صورت حضوری و پالتاکی در جلسه حضور داشتند تشکر کردند، در این جلسه سرکار خانم فیروزه ده بزرگی وآقایان نادر زندى،رضا امیری،احمد کاظمی زاده , رسول پور آزاد ، حمید فرخنده ،احسان زندی  به صورت حضورى و آقایان هادی زارع ،نیما حسابیان ،جعفر فرد کریمی ,کانون مالزی و آقای گلسار ازطریق پالتاک در این جلسه حضور داشتند.

گزارش جلسه سخنرانی اعضای دفاع از حقوق پیروان ادیان ۲۵ مارچ ۲۰۱۸

حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی

جلسه سخنرانی مشترک اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن در روز یکشنبه مورخ 25مارچ 2018 راس ساعت 15  وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته و سخنرانان و تنی چند از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران به مناسبت هفته همبستگی با ملتهای در حال مبارزه علیه نژادپرستی و تبعیض نژادی در اتاق پالتالک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان برگزار گردید در این جلسه سخنرانان به زیبائی به مسایل مطروحه در جلسه پرداختند همچنین در قسمت بحث آزاد با موضوع پیرامون نژادپرستی صحبتهای مفیدی بیان گردید که علاقه مندان میتوانند از آنها استفاده نمایند:

آقای رسول خانی با موضوع : چرائی برخورد امنیتی حکومت حاکم بر ایران با پیروان سایر ادیان

همانطور که میدانید طبق اصل دوازدهم قانون اساسی دین رسمی درایران شیعه  جعفری اثنی عشری تعیین شده است .اما در اصل ۱۳ قانون اساسی بیان میشود که  ایرانیان زرتشتی و مسیحی و کلیمی را تنها ادیان شناخته شده معرفی میشوند ؛ با نظری به گذشته ودر زمان مذاکره برای رسمی شدن مذهب در ایران در میان اکثریت نمایندگان حتی یک نماینده به ماهیت غیر دموکراتیک پیش امده اعتراض نکرد و در جریان مذاکره برای اصل ۱۳قانون اساسی نیز اکثریت نمایندگان غایب بودند؛ درماده۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان میشود:هر کسی حق دارد از آزادی فکر و وجدان و مذهب بهره مند شود این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد. که اقای میر داماد زهی گفته بود یک عده ازبهاییان سیستان و بلوچستان به من مراجعه کردند و به استناد لاکراه فی الدین و اعلامیه جهانی حقوق بشراعتراض داشتند که تکلیف ما به عنوان پیروان بهاییت  چه میشود؟ در ماده ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشربیان میشود :که هرکسی میتواند بدون هیچ گونه تمایز رنگ نژاد عقیده از تمامی کلیه حقوق آزادی های که در اعلامیه ذکر شده است بهره مند گردد. بنابراین با توجه به اعدام و شکنجه پیراوان مذاهب مختلف در جمهوری اسلامی به عینه اشکار میشود که نقض حقوق پیروان ادیان مختلف در ایران رایج و تاکنون ادامه داشته است .اینجا چند خبر از شکنجه و کشتن دراویش کنابادی که به تازگی اتفاق افتاده بگنجانید. در ان زمان و ان شرایط سیاسی حاکم ازهیچ یک ازنمایندگانی که با انتخاب و رای مردم بر کرسی های مجلس راه پیدا کرده بودند و میبایستی نمایندگان منافع مردم باشند صدایی برنخواست . به این ترتیب بود که  مذهب شیعه اثنی عشری دین رسمی ایران شناخته شد و زمینه تسلط و حاکمیت سیاسی خود را گستراند تا دین در دولت نمایندگی  کند و سرنوشت مردم را تعین نماید که این سیطره جز با دسترسی و پناه جستن از ثروت  طبیعی خاکمان و استفاده بلامنازع از ان امکان پذیرنمیشد که در پی این تهاجم و کشتار ایرانیان از پیروان ادیان مختلف و هم چنین مخالفین این جریان حاکممهاجرت بی سابقه مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان ایران اغاز و در طول چهار دهه همچنان ادامه داشته و دارد و اعمال تبعیض و محدود شدن و  سرکوب آنان ادامه دار بوده و هست  در بهمن ماه ۱۳۹۵ یکی از محققان ارامنه ایران اعلام کرد که جمعیتی بالغ بر ۳۰۰ هزار تن تنها ۳۰ الی ۵۰ هزار نفر در ایران باقی مانده اند و طبق آمارهای منتشر شده تعداد کل کلیمیان ایران تا پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ بیش از صد هزار تن بوده است در سال ۱۳۹۰ به حدود ۸۰۰۰ هزار تن کاهش یافته و حتی زرتشتیان ایران نیز در حال گریز از کشور بوده اند.در کنار این آمارها تبعیض سیستماتیک علیه ادیان دیگر از جمله اهل سنت که گروهی به اعدام سپرده شدند واذیت وازارو شکنجه و اعدام و مرگ مخفیانه دراویش که در صدر خبرهای داخلی وخارجی واقع گردید و مورد اعتراض گزارشگران حقوق بشر ونهاد های حقوق بشری گشت .این موارد نقض حقوق پیروان ادیان مختلف را که  در ماده ۵ و ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر به انها اشاره میشود بازگو میکند واقعا جای تاسف و درد  است  که یک درویش گنابادی در طی چند وقت اخیر در حین باز جویی در بازداشتگاه پلیس کشته میشود که نه تنها یک نفر بلکه انسانهای بیشماری در ایران برای به دست اوردن حقوق از دست رفته خود  در پی اعتراضات وتظاهرات  مورد شکنجه و سر کوب قرار میگیرند و قرار دارند  که باز هم باید به اعلامیه جهانی حقوق بشر پناه برد که در ماده ۵ و بیست بیان میکندشکنجه ممنوع:احدی را نمیتوان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه یا بر خلاف انسانیت و شئون و موهن باشد.

آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع : نگاه جوامع در حال توسعه به فعالیت فعالین حقوق بشر و مقوله حقوق بشر

ملت‌های در حال توسعه در مقایسه با معیارهای جهانی از پایه‌های مالی و صنعتی ضعیف‌تر و کیفیت زندگی پایین‌تر بهره‌مند هستند. تعریفی که بیش از همه در مورد کشور در حال توسعه مورد قبول قرار گرفته است، به این موضوع اشاره دارد که این قبیل کشورها از لحاظ صنعتی‌سازی دارای سطوحی پایین هستند و از نظر شاخص توسعه‌ی انسانی نیز عملکردی ضعیف دارند. چنان‌چه کشوری از لحاظ شاخص توسعه‌ی انسانی رتبه‌ای پایین کسب کند به این معنی است که شهروندان این کشور خاص، نسبت به کشورهای رده بالا دارای امید به زندگی پایین‌تر، سطح تحصیلات کم‌تر، درآمد سرانه‌ی کم‌تر و میزان باروری بیش‌تر هستند. به طور کلی، بیش‌تر کشورهای آفریقایی، اروپای مرکزی، اروپای شرقی، آسیا، آمریکای جنوبی، و آمریکای مرکزی جزء کشورهای در حال توسعه تلقی می‌شوند که در این بین ایران هم میتواند جز این کشورها به حساب بیاد . اما در مورد موضوع این جلسه بنده در مورد نگاه جوامع در حال توسعه و نگرش آنها به فعالیتهای فعالین حقوق بشر صحبت میکنم

پنج مقوله مختلف حقوق اولیه هر انسان را تشکیل می دهد . این مقولات عبارت اند از: حق حیات – حق آزادی- حقوق مشارکت سیاسی برابر- حقوق برخورداری ازحمایت قانونی – حقوق برخورداری از خدمات بنیادین اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی. تمام اینها اگرچه حداقلی است ولی اندیشمندان مختلف اجتماعی وحقوقی وسیاسی معتقدند که دولت‌ها میتوانند با تامین آزادی بیان واندیشه ، دموکراسی ، رفاه اجتماعی میتوان حقوق بشررا در سراسر جهان کامل به یک بستر مناسب وقابل قبول برسانند .اگر موجودیت حقوق بشر تنها به خاطر تصویب قانونی آن بود، برخورداری از آن وابسته به اوضاع محلی و بین المللی می شد،اما انسان از گذشته هاى دور تا به امروز در پى شناسایى حقوق خویش و در جهت تأمین و تضمین آن بوده و همواره قربانى بسیاری در این تلاش بلند مدت داده ومرارتهای بیشماری را به جان خریده است. پرداخت هزینه هاى سنگین در این راه به تدریج جامعه بشرى را به سوى تنظیم و تدوین حقوق بشر هدایت نمود. اعلامیه هاى حقوق که سابقه تدوین برخى از آنها به قرنها قبل بازمى گردد نمونه اى از تلاش انسان در این راستا مى باشد. کشورها طبق منشور ملل متحد ملزم به ترویج احترام همگانی نسبت به حقوق و آزادی های بشر و مراعات آن هستند و کمال مطلوب انسان های آزاد از ترس، فقر و برخوردار از آزادی های مدنی و سیاسی فقط در صورتی حاصل می شود که شرایط برخورداری هر کس از حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ایجاد شود. روشن است که همکاری دولت ها در قالب انعقاد معاهدات و تأسیس سازمان های بین المللی صورت می گیرد و بر اساس ماده ۵۵ و ۵۶ منشور ملل متحد و بسیاری از مواد متعدد اسناد بین المللی حق توسعه از حقوق بشر قلمداد شده است که دارای حیثیت ذاتی و یکسان و غیرقابل انتقال برای کلیه کشورها و اعضای خانواده بشر بر مبنای آزادی و عدالت و صلح در جهان می باشد. اما تاثیر گذاری فعالیت فعالین حقوق بشر در جوامع در حال توسعه میتواند تاثیر به سزایی در درک بهتر و عمل و نمایان کردن موارد نقض حقوق بشر در هر کشور داشته باشد در اینجا یک مقدار مبحث را معطوف به جامعه ایران میکنم تا درک بهتری نصیب دوستان بشود . فعالان حقوق بشر در سالهای گذشته با طرح موضوع عدم رعایت حقوق بشر در ایران بارها تلاش کرده‌اند که دولت ایران را مجبور کنند اقداماتی را برای رعایت بیشتر حقوق شهروندان این کشور انجام دهد. اما مقامات ایران معمولا گزارش‌های منتشر شده توسط فعالان حقوق بشر و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل را کاملاخلاف واقع می‌دانند. به عنوان نمونه میتوانیم به پرونده ریحانه جباری اشاره ای داشته باشیم که اطلاع رسانی در مورد اعدام ریحانه جباری چگونه با فعالیت فعالین حقوق بشر دست و پای مسولین قوه قضائیه را در پاسخگوئی مناسب بست و طبق روال آنها اقدام به سفسطه گری نمودند تابتوانند جنایات خود را مخفی کنند . بعد از اعدام ریحانه جباری مسئولان حکومتی ایران گفتند که اقدامات بعضی رسانه ها و فعالان حقوق بشر در این زمینه موجب اجرای حکم شد. از جمله محمد

جواد لاریجانی رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران که همچنان هم ایشان در این سمت هستند در جلسه‌ شورای حقوق بشر سازمان ملل برای بررسی ادواری وضعیت حقوق بشر در پاسخ به اعتراض‌ها به اعدام خانم جباری و افزایش اعدام‌ها در ایران بر این موضع پافشاری کرد. اکثر فعالان حقوق بشر معتقدند که اطلاع رسانی در مورد پرونده‌هایی مثل پرونده ریحانه جباری امری لازم است هر چند گروهی از این فعالان بر این باورند که باید در حین اطلاع رسانی از احساسی کردن فضا و یک سویه دیدن مسائل پرهیز کرد. اطلاع رسانی اشتباه نیست. نادیده گرفتن دادرسی پر از ابهام و و عدم رعایت حقوق بشر در روند رسیدگی به پرونده های قضائی در ایران در موردهای بسیاری به چشم میخورد . فعالیتهای فعالین حقوق بشر میتواند در موارد بسیاری دست حاکمان را در کشورها برای سرکوب بیشتر ببندد چون با اطلاع رسانی از یک مسئله میتوان از یک جنایت انسانی که حقوق بشر را زیر پا میگذارد جلوگیری کرد . فعالین حقوق بشر از آنجایی که افرادی هستند که در بسیاری از مواقعدر خطرهای جانی شدیدی فعالیت میکنند از این جهت نیاز هست که سازمان ملل متحد نسبت به حمایت از آنها اقداماتی را انجام بدهد البته لازم به توضیح است که در تاریخ ۲۵/۱۱/۲۰۱۵ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید در برنامه‌ی نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر (برنامه‌ی مشترک فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر و سازمان جهانی مبارزه با شکنجه) بود نیز انجام گرفته است که این قطعنامه مورد حمایت بسیاری از سازمانهای حقوق بشری قرار گرفته است . با توجه به شرایطِ سرکوب رو به رشد جامعه‌ی مدنی که مدافعان حقوق بشر در بسیاری از نقاط دنیا زیر فشار فزاینده ای قرار گرفته اند این قطعنامه تصویب گردیده است . در طی روند تصویب این قطعنامه ۱۱۷ کشور عضو سازمان ملل به این قطعنامه‌ رأی موافق دادند. این قطعنامه‌ با عنوان تشخیص نقش مدافعان حقوق بشر و ضرورت محافظت از آنها خواهان پاسخ‌گویی در مورد حمله به مدافعان حقوق بشر و از جمله حمله به خانواده‌های آنها شده و از دولت‌ها به اصرار می‌خواهد مدافعانی را که خودسرانه به‌خاطر استفاده از حقوق اساسی همچون آزادی بیان، آزادی گردهمایی مسالمت‌آمیز و آزادی تشکل زندانی شده‌اند، آزاد سازند. این قطعنامه‌ به‌طور معمول بر اساس توافق عمومی تصویب شد و چین و روسیه خواهان رأی‌گیری درباره‌ی آن شدند. چهارده کشور به قطعنامه‌ رأی منفی دادند: چین، روسیه، سوریه، بروندی، کنیا، میانمار، نیجریه، عربستان سعودی، زیمبابوه، کره شمالی، آفریقای جنوبی، ایران، پاکستان و سودان. اگر به کارنامه حقوق بشری کشورهایی که رای منفی به این قطعنامه داده اند نگاهی داشته باشیم متوجه عمق فاجعه انسانی در مورد نقض حقوق بشر در کره زمین نسبت به انسانهایی که در این کشورها حقوق اولیه آنها نقض میشود پی خواهیم برد. ایران از جمله این کشورها بوده که برای تصویب نشدن این قطعنامه رای منفی به آن داده است .آقای امیرحسین هوریزاد با موضوع : رفتارهای نژادپرستانه در جوامعی که نژادپرستی میکنند سخنرانی نمودند

ﻧﮋادﭘﺮﺳﺘﯽ ﺑﺎوری اﺳﺖ ﮐﮫ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ آن ﯾﮏ ﮔﺮوه ﻧﮋادی، ﺧﻮد را ﺑﺮﺗﺮ از ﮔﺮوهھﺎی ﻧﮋادی دﯾﮕﺮ ﻣﯽداﻧﺪ. ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﯿﺰان ﻧﮋاد ﭘﺮﺳﺘﯽ در ﮐﺸﻮرھﺎی ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﮫ اﺳﺖ. وﻗﺘﯽ ﺻﺤﺒﺖ از ﻧﮋاد ﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﯽﺷﻮد ذھﻦ ﻣﺎ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه ﺑﮫ ﺳﻤﺖ ﺳﯿﺎهﭘﻮﺳﺘﺎن و رﺳﻮم ﻏﻠﻂ و ﻏﯿﺮاﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺮدهداری ﻣﯽرود. ﻧﮋاد ﭘﺮﺳﺘﯽ در ﺳﺮاﺳﺮ ﺗﺎرﯾﺦ ﺑﻮده اﺳﺖ و ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ در اﮐﺜﺮ ﺟﻮاﻣﻊ و ﻣﻠﻞھﺎ در ﺑﯿﻦ اﻓﺮاد ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻧﮋادی وﺟﻮد داﺷﺘﮫ اﺳﺖ. اﮔﺮﭼﮫ اﻣﺮوزه اﯾﻦ ﻓﺮھﻨﮓ ﻧﺎدرﺳﺖ ﮐﻤﺮﻧﮓﺗﺮ از ﮔﺬﺷﺘﮫ ﺷﺪه اﺳﺖ اﻣﺎ ھﻨﻮز ھﻢ اﯾﻦ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﺮﺗﺮﭘﻨﺪاری در ﺑﺮﺧﯽ از اﻗﻮام و ﻣﻠﺖھﺎی ﺟﮭﺎن وﺟﻮد دارد. ﻧﮋاد ﭘﺮﺳﺘﯽ ﭼﯿﺴﺖ؟ﺗﻔﮑﺮ ﺑﺮﺗﺮ داﻧﺴﺘﻦ ﯾﮏ ﻧﮋاد ﺑﺮ ﻧﮋادھﺎی دﯾﮕﺮ اﺳﺖ. درواﻗﻊ ﻧﮋاد ﭘﺮﺳﺘﯽ ﻧﻮع ﺧﺎﺻﯽ از ﺗﻌﺼﺐ اﺳﺖ ﮐﮫ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎینژاد پرستی اﺳﺘﺪﻻﻻت ﻧﺎدرﺳﺖ و ﻋﻤﻮﻣﯿﺖ دادن ﺑﺮﺧﯽ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺑﮫ ﮔﺮوھﯽ از اﻧﺴﺎﻧﮭﺎ، ﺑﮫ ﮔﻮﻧﮫای ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ اﻧﻌﻄﺎف، ﺷﮑﻞ ﻣﯽﮔﯿﺮد. ھﺮﮔﺎه ﻓﺮدی اﺟﺎزه دھﺪ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻣﺘﻌﺼﺒﺎﻧﮫاش ﻣﺎﻧﻊ از رﺷﺪ و ﺣﺮﮐﺖ دﯾﮕﺮی ﺷﻮد ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻧﮋادی رخ داده اﺳﺖ و آﻧﺎن ﮐﮫ ھﻤﮫ اﻓﺮاد ﯾﮏ ﻧﮋاد را از ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﺧﺎص، ﻣﺴﮑﻦ، ﺣﻘﻮق ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﻓﺮﺻﺖھﺎی ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﯾﺎ ﺗﻌﺎﻣﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺤﺮوم ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻋﺎﻣﻼن ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻧﮋادی ھﺴﺘﻨﺪ. “ﻧﮋاد ﭘﺮﺳﺘﯽ” اﺣﺴﺎس ﺗﺮس ﯾﺎ ﻧﻔﺮﺗﯽ ﻧﺎﺑﺠﺎ از ﯾﮏ اﻧﺴﺎن ﺗﻨﮭﺎ ﺑﮫ دﻟﯿﻞ ﻧﮋاد او اﺳﺖ.ﻣﻌﺮوفﺗﺮﯾﻦ دوﻟﺖھﺎی ﻧﮋادﭘﺮﺳﺖ ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺘﻢ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻧﺎزی راﯾﺶ ﺳﻮم در آﻟﻤﺎن، ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻓﺎﺷﯿﺴﺖ اﯾﺘﺎﻟﯿﺎ و آﭘﺎرﺗﺎﯾﺪ آﻓﺮﯾﻘﺎی ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﮫ ﺷﻤﺎر ﻣﯽروﻧﺪ. ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﻧﮋاد ﭘﺮﺳﺘﯽ اﮔﺮﭼﮫ رﻧﮓ ﭘﻮﺳﺖ ﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﮭﻢ در ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻧﮋادی اﺳﺖ اﻣﺎ ﺣﺘﯽ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﮫ رﻧﮓ ﭘﻮﺳﺖ ﻣﻄﺮح ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻋﻮاﻣﻞ دﯾﮕﺮی ﭼﻮن زﺑﺎن، ﻣﺬھﺐ، ﻣﻠﯿﺖ، ﺗﺤﺼﯿﻼت، ﺟﻨﺴﯿﺖ ﯾﺎ ﺳﻦ و ﺳﺎل ﻣﻨﺠﺮ ﺑﮫ ﺑﺮوز ﺗﻌﺼﺒﺎت ﻣﯽﮔﺮدد. ﺟﺎﻣﻌﮫﺷﻨﺎﺳﺎن، ﻣﻮرﺧﺎن و اﻧﺴﺎنﺷﻨﺎﺳﺎن ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ وﻗﺘﯽ دو ﮔﺮوه ﺑﺎ رﻧﮓ ﭘﻮﺳﺖ و ﻇﺎھﺮ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎ ھﻢ در ﺗﻤﺎس ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ و ﺑﺮ ﺳﺮ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮع رﻗﺎﺑﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻧﮋادی ﺑﺎ ﺷﺪت و ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﺮوز ﻣﯽﮐﻨﺪ. در ﻃﻮل ﺗﺎرﯾﺦ ھﻤﻮاره اﻧﺴﺎنھﺎﯾﯽ ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﮫ ﺑﻄﻮر ﺟﺪی ﺑﮫ ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻧﮋادی ﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ.ﻣﮭﺎﺗﻤﺎ ﮔﺎﻧﺪی، ﻣﺎرﺗﯿﻦ ﻟﻮﺗﺮﮐﯿﻨﮓ و ﻧﻠﺴﻮن ﻣﺎﻧﺪﻻ از ﭘﯿﺸﮕﺎﻣﺎن راه ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﻧﮋادﭘﺮﺳﺘﯽ در ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺘﻢ ﺑﻮدﻧﺪ. ﻣﮭﺎﺗﻤﺎ ﮔﺎﻧﺪی رھﺒﺮ ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﻣﻌﻨﻮی ھﻨﺪ در راه اﺳﺘﻘﻼل اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﻠﺴﻔﮫ ﺑﯽﺧﺸﻮﻧﺖ آھﯿﻤﺎ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺗﺒﻌﯿﺾ و اﺳﺘﻌﻤﺎر ﺑﺮﯾﺘﺎﻧﯿﺎ در ھﻨﺪوﺳﺘﺎن اﯾﺴﺘﺎدﮔﯽ ﻧﺸﺎن داد. در اﯾﻦ راه، وی ﺳﺎلھﺎ ﺗﻼش  ﻣﯿﻼدی ﺗﻮﺳﻂ ﯾﮏ اﻓﺮاطﮔﺮای ھﻨﺪی ﺗﺮور ﺷﺪ. ﺗﺮور وی اﻧﺪوه و واﮐﻨﺶھﺎی زﯾﺎدی ۱۹۴۸ ﮐﺮد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﮫ ﺗﺒﻌﯿﺾ ھﺸﺪار دھﺪ اﻣﺎ در ﺳﺎل در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﮭﺎن ﺑﮫ ھﻤﺮاه داﺷﺖ. در ﮐﺸﻮر آﻓﺮﯾﻘﺎی ﺟﻨﻮﺑﯽ ﻧﯿﺰ ، ﻧﻠﺴﻮن ﻣﺎﻧﺪﻻ و اﺳﺘﯿﻮ ﺑﺎﯾﮑﻮ ھﻤﺮاه اﻓﺮاد ﺑﻨﺎﻣﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﻧﺎدﯾﻦ ﮔﻮردﯾﻤﺮ، ﺑﺎب ﻣﺎرﻟﯽ و ﺟﺎﮐﻮب زوﻣﺎ از ﭘﯿﺸﮕﺎﻣﺎن ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ رژﯾﻢ آﭘﺎرﺗﺎﯾﺪ ﺟﺪاﻧﮋادی ﺑﻮدﻧﺪ. ﮔﺮﭼﮫ اﻣﺮوزه ﺑﮫ دﻟﯿﻞ ﻣﺒﺎرزات ﻣﺴﺎواتﻃﻠﺒﺎﻧﮫ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻦ ﺳﻄﺢ ﻓﺮھﻨﮓ و آﮔﺎھﯽ ﻣﺮدم، ﻧﮋاد ﭘﺮﺳﺘﯽ ﺗﻘﻠﯿﻞ ﭼﺸﻢﮔﯿﺮی ﯾﺎﻓﺘﮫ اﺳﺖ، اﻣﺎ ھﻨﻮز ﺑﮫ ﺻﻮرتھﺎی ﭘﻨﮭﺎن و آشکار در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﮭﺎن، ﺑﮫ وﯾﮋه ﮐﺸﻮرھﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﮫ(، ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺤﻘﯿﺮ و ﭘﺴﺖ ﺷﻤﺮدن ﮔﺮوهھﺎی ﻧﮋادی ﻏﯿﺮ ﺳﻔﯿﺪﭘﻮﺳﺖ ﻣﯽﺷﻮد و آﻧﮭﺎ را از ﻣﺰاﯾﺎ و ﻓﺮﺻﺖھﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺤﺮوم ﻣﯽﮐﻨﺪ. اﻣﯿﺪ اﺳﺖ ﻣﺴﺎوات و ﺑﺮاﺑﺮی ﭼﻨﺎن در ﺟﮭﺎن ﺳﺎﯾﮫ اﻓﮑﻨﺪ ﮐﮫ دﯾﮕﺮ در ھﯿﭻ ﮐﺠﺎی دﻧﯿﺎ ﺷﺎھﺪ ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻧﮋادی ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ. ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﮫ ﺟﻨﺠﺎﻟﯽ از ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻧﮋادی در ﭘﻠﯿﺲ  ١٩٩٣ ﮔﯿﺪﻧﺰ ﺑﺮای ﺗﺸﺮﯾﺢ ﭘﺪﯾﺪه ﻧﮋادﭘﺮﺳﺘﯽ ﻧﮭﺎدی، ﭘﺮوﻧﺪه ﻗﺘﻞ اﺳﺘﯿﻮن ﻻرﻧﺲ را ﺷﺮح ﻣﯽدھﺪ ﮐﮫ ﻧﻤﻮﻧﮫای اﺳﺖ ﺗﮑﺎندھﻨﺪه: در ﻧﻮﺟﻮان ﺳﯿﺎهﭘﻮﺳﺘﯽ ﺑﮫ ﻧﺎم اﺳﺘﯿﻮن ﻻرﻧﺲ ﮐﮫ ھﻤﺮاه ﺑﺎ دوﺳﺘﺶ در ﯾﮑﯽ از اﯾﺴﺘﮕﺎهھﺎی اﺗﻮﺑﻮس ﺷﺮق ﻟﻨﺪن ﻣﻨﺘﻈﺮ اﺗﻮﺑﻮس ﺑﻮد، ﻣﻮرد ﺣﻤﻠﮫ ﻧﮋادﭘﺮﺳﺘﺎﻧﮫ ﭘﻨﺞ ﺟﻮان ﺳﻔﯿﺪﭘﻮﺳﺖ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﺑﮫ دﺳﺖ آنھﺎ ﮐﺸﺘﮫ ﺷﺪ. ﻣﺮدان ﺟﻮان ﻧﺎﮔﮭﺎن ﺑﯽﺳﺒﺐ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻻرﻧﺲ رﯾﺨﺘﻨﺪ و دو ﺑﺎر ﺑﮫ او ﭼﺎﻗﻮ زدﻧﺪ و ﺳﭙﺲ روی ﭘﯿﺎدهرو رھﺎﯾﺶ ﮐﺮدﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻤﯿﺮد. اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ ﮐﮫ ھﯿﭻﮐﺲ ﻣﺤﮑﻮم ﺑﮫ ﻗﺘﻞ او ﻧﺸﺪه اﺳﺖ، ﺑﮫﻣﺜﺎﺑﮫ ﮐﻮﺗﺎھﯽ ﺷﺮمآور در اﺟﺮای ﻋﺪاﻟﺖ و ﮔﻮاه ﻧﮋادﭘﺮﺳﺘﯽ ﮔﺴﺘﺮده در دﺳﺘﮕﺎهھﺎی ﻣﺠﺮی ﻗﺎﻧﻮن و ﻧﻈﺎم ﻋﺪاﻟﺖ ﮐﯿﻔﺮی داﻧﺴﺘﮫ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﮐﻤﯿﺴﯿﻮﻧﯽ ﮐﮫ ﻣﺄﻣﻮر ﺑﺎزرﺳﯽ در ﻣﻮرد اﯾﻦ ﭘﺮوﻧﺪه ﺷﺪ ﻧﺘﯿﺠﮫ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﮫ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﮫ ﻗﺘﻞ ﻻرﻧﺲ از ھﻤﺎن آﻏﺎز ﺑﮫﺻﻮرت درﺳﺘﯽ مک فرسون اﻧﺠﺎم ﻧﮕﺮﻓﺘﮫ ﺑﻮد . ﭘﻠﯿﺲھﺎﯾﯽ ﮐﮫ ﻣﺄﻣﻮر ﺑﺮرﺳﯽ ﺻﺤﻨﮫ ﻗﺘﻞ ﺷﺪه ﺑﻮدﻧﺪ ھﯿﭻ ﺗﻼﺷﯽ ﺑﺮای ﺗﻌﻘﯿﺐ ﻣﮭﺎﺟﻤﺎن ١٩٩٩ ﻧﮑﺮده ﺑﻮدﻧﺪ و ﺑﺎ واﻟﺪﯾﻦ او ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺑﯽاﺣﺘﺮاﻣﯽ آﺷﮑﺎر رﻓﺘﺎر ﮐﺮده ﺑﻮدﻧﺪ، و ﻣﺎﻧﻊ دﺳﺘﺮﺳﯽ آنھﺎ ﺑﮫ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﮫ ﭘﺮوﻧﺪه، ﮐﮫ ﺣﻖ آنھﺎ ﺑﻮد، ﺷﺪه ﺑﻮدﻧﺪ. از اﺑﺘﺪا ﺑﻨﺎ را ﺑﺮ اﯾﻦ ﻓﺮض ﻧﺎدرﺳﺖ ﮔﺬاﺷﺘﮫ ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﮫ ﻻرﻧﺲ درﮔﯿﺮ ﯾﮏ زدوﺧﻮرد ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺷﺪه ﺑﻮد ﻧﮫ اﯾﻨﮑﮫ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﯽﮔﻨﺎه ﯾﮏ ﺣﻤﻠﮫ ﺑﯽﺳﺒﺐ ﻧﮋادﭘﺮﺳﺘﺎﻧﮫ ﺑﺎﺷﺪ.

 

2018 فوریه25 گزارش جلسه ماهیانه کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان

لیدا اشجعی

جلسه ماهیانه کمیته کودک ونوجوان باحضوراعضاى کمیته وجمعى ازفعالان حقوق بشر،روزیکشنبه 25 فوریه 2018 ساعت 16 بوقت اروپاى مرکزى دراتاق پالتاک برگزارگردید.مسئولیت جلسه برعهده ى خانم لیدااشجعى اسالمى بودوخانم زویارزمجوبه عنوان منشى جلسه ایشان راهمراهى کردند .

اولین  سخنران جلسه آقاى ابوالفضل پرویزى گزارش وتحلیل نقض حقوق کودکان ونوجوانان رادرماه گذشته راارائه دادندکه خلاصه اى ازآن درزیرآمده است: نوجوان ۱۵ ساله‌ای که پرچم را پایین آورد به ۵ سال حبس محکوم شده است – نماینده ملایر در مجلس شورای اسلامی از ادامه بازداشت حدود چهل تن از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری دی ماه در زندان همدان خبر داد و گفت یکی از آنان کودک ۱۵ساله‌ای است که به دلیل پایین آوردن پرچم جمهوری اسلامی ایران در دادگاه نخست به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.

محمد کاظمی، نماینده مردم ملایر در استان همدان و نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس روز بیست و نهم بهمن به جماران  در بازدیدی از زندان همدان با حدود چهل تن از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری از جمله یک کودک ۱۵ ساله گفتگو کرده است.

این نماینده مجلس بدون فاش کردن هویت این کودک گفت او متهم شده که در جریان اعتراضات سراسری دی ماه در یکی از میادین شهر ملایر اقدام به پایین آوردن پرچم جمهوری اسلامی کرده و در دادگاه بدوی به پنج سال زندان محکوم شده است: در قوانین جمهوری اسلامی برای پایین کشیدن پرچم مجازات خاصی پیش‌بینی نشده است و با توجه به محکومیت پنج ساله، به نظر می‌رسد به این کودک ۱۵ ساله اتهام اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی تفهیم شده است

در اعتراضات سراسری سیاسی و اقتصادی دی ماه، بیش از ۴۰۰۰ تن بازداشت شده‌ و بیش از سی تن نیز در خیابان و یا در بازداشتگاه‌ها جان خود را از دست داده‌اند اما مقامات قضایی همچنان سیاست سکوت، انکار و دادن اطلاعات جزئی و گاه غلط و دروغ‌های آشکار را دنبال می‌کنند

نقض ماده 19کنوانسیون- حمایت کودکان در برابر سوء استفاده  ممنوعیت رفتار خشن با کودکان)ومواد9،10وماده 20اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق آزادی تجمع و تظاهرات

الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد.

ماده 9: عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی

احدی را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.

ماده 10: حق محاکمه قانونی برای همه

سخنران بعدى آقاى احمدرضابهجتى دررابطه بامعضل ازدواج کودکان درایران به سخنرانى پرداختندکه متن آن به شرح زیراست:

وقتی صحبت از کودکی میشه همیشه یاداین شعرزیبایه دوران کودکیه خودم میافتم

بازباران باترانه

یادم اردروزباران

گردش یک روز دیرین

خوب وشیرین

تویه جنگلهایه گیلان

کودکی ده ساله بودم

شادوخرم

نرم ونازک

چست وچابک

بادوپایه کودکانه

میدویدم همچواهو

می پریدم ازسرجو

دورمیگشتم زخانه

می شنیدیم ازپرنده

ازلب بادوزنده

داستانهایه نهانی

رازهایه زندگانی

برق چون شمشیر بران

بانام ایزد یکتا مطالب خودم رو به سمع شما میرسانم.

کنوانسیون حقوق کودکان مصوب سال ۱۹۸۹هرانسان زیر۱۸سال راکودک می داند. امادرایران برطبق موازین اسلامی وفقهی کودکان هویت پیدا میکنند.وبراساس این موازین دختران از۹سالگی وپسران از۱۵سالگی حق ازدواج دارند.

امابنابه تصمیم گیرییه که درمجمع تشخیص مصلحت نظام صورت گرفت سن ازدواج برای دختران را۱۳سال و۱۵سال رابرای پسران عنوان کرد.

براساس امارهایه منتشرشده درسال ۱۳۹۵توسط معاونت امور زنان وخانواده درریاست جمهوری خراسان رضوی باثبت ۶۷۵۹موردازدواج بین دختران ۱۰تا۱۴سال رتبه اول استان اذربایجان شرقی با۳۳۴۸رتبه دوم وسیستان وبلوچستان رتبه سوم رابه خوداختصاص داده اند.واستان خوزستان با۲۱۵۰واستان تهران با۲۰۰۰دررتبات بعدی این جدول قرارگرفته اند.هادی شریعتی نماینده مجلس دراین خصوص درگفت وگوباایسنا کودک همسری رانوعی کودک آزاری جنسی باابعادازارجسمی عاطفی وذهنی دانست وگفت باادامه یافتن ازدواج کودکان در جامعه اندک اندک تبدیل به یک جامعه نابالغ می شویم جامعه ایی که رشدنیافته وبلوغ فکری ندارد به همین دلیل اسیب هایی مثل خشونت خیانت طلاق رسمی وعاطفی همسرکشی افسردگی واماربالایه سقط جنین

رامیتوان ازتبعات ازدواج زودهنگام کودکان در جامعه نابالغ دانست .وبه نظر بنده این خود نقض صددرصد حقوق کودکان در ایران است که به وضوح مشاهده می شود

که بدبختانه حتی این نقض حقوق کودکان دربند۱۰۴۱قانون اساسی ازدواج دختران راقبل از۱۳وپسران راقبل از۱۵بااذن ولی مجازمی داند.

اولین سوالی که می توان مطرح کرداین است که چه مصلحتی می تواندبرای کودک باازدواج ایجادکرد؟

بازماندگی ازتحصیل تهدیدسلامت جسمی وجنسی برای دختران.

ورودبه بازارکارسیاه برای پسران خطرات زایمان درسن پایین وسقط جنین که اینها همگی از تبعات ازدواج کودکان است

که حال واینده کودک راویران می کند.براساس اخرین خبری که سایت اخبارروزایران منتشرکرد سمیرا۸ساله درحالی بایدبه خانه شوهر برود که هیچ تعریفی ازمفهوم ازدواج ندارد.حدود۲سال پیش درکوره پزخانه هایه پاکدشت ورامین درحالی که اودرابتدایه دوره کودکی خود

به سر میبرد اورابه نامزدی یک پسردراوردند واین درحالیست که سمیرادرعالم کودکی خودهیچ تعریفی از نامزد نداشت بلکه اودررویایه عروسکهایه نداشته اش بود. سمیرادران روزها ۶سال بیشتر نداشت اما اکنون ۸سال داردوقراراست به زودی به حجله دامادبرود .

این ماجرااززمانی شروع شدکه پدرسمیراازیکی ازدوستان خود۲۰ملیون تومان قرض کردودیگر توان پس دادن ان رانداشت به همین دلیل حاضر شددخترخودراعروس پسر ان مرد کنددر۶سالگی با رضایت خانوادهاسمیرا باپسر۱۴ساله ان خانواده نامزدشدوقراراست به زودی به خانه شوهربرود این حکایت اکثریت ازدواج هایه کودکان ایران است که بخاطرفقر اقتصادی خانوادها مجبور به فروش شرعی کودکان خود درقالب ازدواج می شوند.

وسوال من اینجاست ایاکشوری بادراختیارداشتن۹درصدازمنابع طبیعیه دنیا که از نظر قانونی ۹برابرباید دررفاه بیشترمرمانش به زندگی بپردازند ایا حق مردم ایران این است از سرفقرمجبور به فروش عزیزترین موجود زندگیشان بپردازند.ایا جایه تاملی برایه مسعولان بی کفایت ان مرزو بوم نیست که حداقل اندکی ازسرمایه و منابع ان کشوررادراختیارمردمان بی گناه قرار دهند. براین اساس ماده ۳۲درخصوص حقوق طفل ممنوعیت استثمار راعنوان می کندحکومت ها این حق رابه رسمیت می شناسند که کودک استثماراقتصادی نگردیده وبه کاری که برای سلامتی جسم و جان ویا تربیت وتکامل او زیان بخش است گمارده نشود.

که درمورد سمیرا و سمیراهایه کشورمان این حقوق به دلیل فقر اقتصادی پدرخانواده گرفته شده است.

وبنده وظیفه خودمی دانم حداقل کاری که بتوانم انجام دهم نشروانتقال این مقاله به کانون دفاع ازحقوق بشروکودکان سرزمینم راانجام دهم شایدهمین حرکت کوچک من و تک تک اعضا صدایی رساوبلند بشودتاحقوق گرفته شده فرزندان سرزمینم ایران به انان بازگرداننده شود.

وآخرین سخنران آقاى فرهادنصیرى به بررسى ماده ى ٢٨کنوانسیون حقوق کودک ومقایسه ى آن باقانون اساسى جمهورى اسلامى ایران  پرداختندکه متن آن به این شرح است:

کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌ حق‌ کودک‌ را نسبت‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌ به‌ رسمیت‌ می‌شناسند و برای‌ دستیابی‌ تدریجی‌ به‌ این‌ حق‌ و براساس‌ ایجاد فرصتهای‌ مساوی‌، اقدامات‌ ذیل‌ را معمول‌ خواهند داشت‌:

الف‌) اجباری‌ و رایگان‌ نمودن‌ تحصیل‌ ابتدائی‌ برای‌ همگان‌

ب‌) تشویق‌ توسعه‌ اشکال‌ مختلف‌ آموزش‌ متوسطه‌ منجمله‌ آموزش‌ حرفه‌ای‌ و کلی‌، در دسترس‌ قرار دادن‌ این‌ گونه‌ آموزشها برای‌ تمام‌ کودکان‌ و اتخاذ اقدامات‌ لازم‌ از قبیل‌ ارائه‌ آموزش‌ و پرورش‌ رایگان‌ و دادن‌ کمکهای‌ مالی‌ در صورت‌ لزوم‌.

ج‌) در دسترس‌ قرار دادن‌ آموزش‌ عالی‌ برای‌ همگان‌ براساس‌ توانائی ها و از هر طریق‌ مناسب‌.

د) در دسترس‌ قرار دادن‌ اطلاعات‌ و راهنمایی‌های‌ آموزشی‌ و حرفه‌ای‌ برای‌ تمام‌ کودکان‌.

ه‌) اتخاذ اقداماتی‌ جهت‌ تشویق‌ حضور مرتب‌ کودکان‌ در مدارس‌ و کاهش‌ غیبت‌ها.

  1. کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ را جهت‌ تضمین‌ این‌ که‌ نظم‌ و انضباط‌ در مدارس‌ مطابق‌ با حفظ‌ شئون‌ انسانی‌ کودکان‌ بوده‌ و مطابق‌ با کنوانسیون‌ حاضر باشد، به‌ عمل‌ خواهند آورد.
  2. کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌ همکاریهای‌ بین‌المللی‌ را در موضوعات‌ مربوط‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌، خصوصاً در زمینه‌ زدودن‌ جهل‌ و بیسوادی‌ در سراسر جهان‌ و تسهیل‌ دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ فنی‌ و علمی‌ و روشهای‌ مدرن‌ آموزشی‌، تشویق‌ و افزایش‌ خواهند داد. در این‌ ارتباط‌، به‌ نیازهای‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ توجه‌ خاصی‌ خواهد شد.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: اصل‏ سی ام: دولت‏ موظف‏ است‏ وسایل‏ آموزش‏ و پرورش‏ رایگان‏ را برای‏ همه‏ ملت‏ تا پایان‏ دوره‏ متوسطه‏ فراهم‏ سازد و وسایل‏ تحصیلات‏ عالی‏ را تا سر حد خودکفایی‏ کشور به‏ طور رایگان‏ گسترش‏ دهد.

حق آموزش رایگان و همگانی از جمله حقوق شهروندان است که در زمره حقوق بنیادین بشر می باشد و اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این حق تاکید دارد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ملهم از آموزه ها و تعالیم دین مبین اسلام و همسویی با توافقات بین المللی بخصوص میثاق بین المللی حقوق فرهنگی اقتصادی و اجتماعی که دولت ایران از طریق مرجع قانونگذاری اجازه الحاق به میثاق مذکور را یافته است حق آموزش رایگان و همگانی را برای شهروندان به رسمیت می شناسد. لیکن صرف درج این حق در قانون اساسی کافی و وافی به مقصود نیست زیرا آنچه اهمیت دارد در دسترس قرار گرفتن آموزش برای همگان و وجود ضمانت های اجرایی لازم است.

یکی از دغدغه های خانواده ها را می توان پیدا کردن یک مدرسه مناسب برای ثبت نام فرزندانشان دانست. موضوعی که البته در شهرهای بزرگ بیشتر به چشم می خورد و برخی از خانواده ها به دلیل تمکن مالی اولین گرینه ای که به ذهنشان خطور می کند ثبت نام در مدارس غیردولتی است.

شاید زمانی که اولین مدارس غیرانتفاعی در کشور شروع به فعالیت کردند، کسی تصور نمی کرد به دنبال این مدارس، مدارس دولتی نیز از حالت رایگان خارج شوند و شهریه هایی برای خود تعیین نمایند.

بله این موضوع یعنی داستان تکراری دریافت پول توسط مدارس دولتی در سال های اخیر، دومین دغدغه خانواده هایی که زندگی معمولی داشته و از پس شهریه های سنگین مدارس غیرانتفاعی برنمی آیند. اگرچه مسئولان آموزش و پرورش هر ساله از ممنوعیت دریافت پول توسط مدارس دولتی خبر می دهند، اما زخم کهنه دریافت پول اجباری توسط مدارس دولتی هر سال سرباز می کند. پول هایی که البته نه به عنوان شهریه بلکه به عناوین مختلف جمع آوری کمک های مردمی، کلاس های فوق برنامه، فعالیت های کمک آموزشی، اردوهای تفریحی آموزشی و غیره در ابتدای سال تحصیلی و یا به مرور در طول دوران تحصیل از والدین درخواست می شود.

اخذ شهریه راهی برای تامین کسربودجه

اخذ شهریه بعنوان راهی برای شانه خالی کردن دولت از تخصیص بودجه به آموزش و پرورش در اجری تعهدات خود برای سرپا نگهداشتن امر آموزش صورت واضح بخود میگیرد ومانند هر کالای دیگری تابع نرخ ارزش ریال و رکود تورمی بازار میگردد. به این معنی که بنابر گرانی اقسام کالاها در بازار٬ نرخ کالای آموزش به نام شهریه هم افزایش می یابد. درصد این افزایش قیمت را یا آموزش و پرورش خود اعلام می کند و یا بوسیله مدیران در مدارس تعیین میگردد.
وزرات آموزش و پرورش در خصوص اخذ شهریه سیاست رندانه ای دارد. اعلام می کند که مدارس دولتی مجاز به دریافت شهریه از خانواده ها نیستند اما آنرا به نام “همیاری مردمی” و یا طرفندهای دیگر به خانواده ها تحمیل میکند و پیش می برد.

با وجود اصل 30 قانون اساسی،ومفاد آن اما هنوز هم می بینیم که دست مدارس دولتی به سوی اولیای دانش آموزان دراز است و توقع کمک های مردمی به مدارس به حدی رسیده که والدین را از جلسات اولیا و مربیان فراری می دهد.

هر چند دریافت کمک های مردمی تحت عنوان مشارکت های مردمی در قوانین آموزش و پرورش آمده است، اما این قانون در برخی مدارس به صورت سلیقه ای و بیش از حد قابل قبول اخذ می شود.

البته تخلفات تنها به مدارس دولتی مختص نمی شود. مدارس غیرانتفاعی یا غیردولتی نیز با شروع ثبت نام ها در فصل تابستان بدون توجه به قانونی یکسان شهریه های گوناگون و نجومی دریافت می کنند که به نظر می رسد پیرو هیچ قانون خاصی نیستند.

همین افزایش شهریه ها در مدارس غیرانتفاعی نیز باعث شد که هر ساله از تعداد دانش آموزان این مدارس کاسته شود.

در سطح شهر اما مدارس ابتدایی غیرانتفاعی وجود دارند که از همان اول ابتدایی آموزش زبان های انگلیسی، فرانسه و عربی را در دستور کار خود قرار می دهند و به دانش آموزان یک ساز موسیقی هم یاد می دهند. شهریه این مدارس در مقطع ابتدایی گاها تا 7 میلیون تومان هم می رسد. در مقطع راهنمایی شهریه مدارس غیرانتفاعی معمولی در حدود 3 تا 7 میلیون تومان متغیر است و شهریه مدارس خاص 10 میلیون تومان گزارش شده است.

در مقطع دبیرستان هم شهریه مدارس معمولی در حدود 4 تا 9 میلیون تومان است و برای ثبت نام در دبیرستان های غیرانتفاعی با امکانات ویژه با رقم های حیرت انگیز 12 تا 15 میلیون تومان روبرو خواهید شد.

به هر حال با توجه به سخت شدن شرایط اقتصادی و افت قابل توجه قدرت خرید مردم به سادگی نمی توان از موضوع تخلفات آشکار در مدارس دولتی و غیردولتی گذشت. موضوعی که هر ساله قبل از شروع سال تحصیلی و آغاز ثبت نام در مدارس، سبب ایجاد دلهره و اضطراب در درصد زیادی از والدین و دانش آموزان می شود.

رایگان و اجباری کردن آموزش تا پایان عالی ترین دوره های تحصیلی در ایران کاملا ممکن و شدنی است. بودجه اینکار فی الحال در دست بیت رهبری و همه اعوان و انصار حکومتی٬ در جیب حزب الله لبنان و بشار اسد و خیل عظیم آیت الله های میلیاردر و آقازادههای مفت خور٬ در پروژه های امنیتی و نظامی وتسلیحاتی قرارگاههای ریز و درشت سپاه پاسداران و دم و دستگاههای امنیتی و نظامی و انتظامی رژیم اسلامی موجود است. کافی است٬ جیب حضرات را بتکانند تا مخارج تحصیل رایگان و اجباری با بهترین استانداردهای شناخته شده بین المللی برای همه کودکان در ایران بقدر کفایت فراهم گردد.

درپایان جلسه حاضرین پیرامون موضوع اعدام کودک آرى یانه؟به بحث وگفتگوپرداختند.این جلسه درساعت18:00 به پایان رسید.

 

گزارش جلسه ماهانه کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان  25 مارس 2018

زویا رزمجو

جلسه مشترک ماهیانه کمیته دفاع ازحقوق کودک و نوجوان و نمایندگی نورد راین وست فالن روز یکشنبه 25 مارس ساعت 17 به وقت اروپا ی مرکزی در اتاق پالتاک برگزار گردید که در این جلسه ضمن حضور اعضای کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان و دوستان فعال از نمایندگی نورد راین وست فالن ؛این جلسه با جمعی از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران وافراد ازاد شرکت کننده همراه شد که در وقت بحث ازاد به گردهمایی برای راه کار و چاره اندیشی برای رفع معضل کودکان کار به تبادل فکر وگفتگو پرداخته شد.فایل های صوتی این جلسه در دسترس علاقه مندان قرار دارد .مسئولیت جلسه بر عهده ی خانم لیدا اشجعی اسالمی بود و خانم زویا رزمجو به عنوان منشی جلسه ایشان را همراهی کردند.

اولین سخنران جلسه آقای احمدرضا بهجتی بودند که گزارش وتحلیل  نقض حقوق کودکان و نوجوانان در ماه گذشته را ارائه دادند:

سخنران بعدی خانم لیدا اشجعی اسالمی بودند که در رابطه با کم کاری مسئولان در قبال کار به سخنرانی پرداختند. سخنرانی ایشان را می توانید در بخش صدا و تصویر شنوا باشید.

پس از آن خانم فریبا مرادی پور با موضوع زباله گردی کودکان سخنرانی خود را اینطور آغاز کردند.

ایران از نظر کنترل کودکان کار در جهان وضعیت نامناسبی دارد. کارشناسان حوزه اقتصاد, آمار کودکان کار ایران را بین ۳ تا ۷ میلیون عنوان می‌کنند. این رقم برای تهران نیز ۲۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود، اما به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچ گونه ثبت هویتی ندارند؛ آمار دقیقی در این زمینه نمی‌توان ارائه کرد. تصاویر کودکانی که در خیابانها به دستفروشی و گل فروشی مشغولند و یا کودکانی که در کارگاه های آجر پزی یا کارگاههای تولید پوشاک کار میکنند و یا در بخش کارهای ساختمانی و کارگری مشغولند تصاویر آشنایی از کارکودکان هستند و نمونه قدیمی تر آن (که احتمالا بسامان ترین و خوشبخترین گروه کودکان کار هم باشند) کودکانی هستند که در روستاها به کار کشاورزی و دامپروری مشغولند. من امروز میخواهم در مورد دسته ایی از کودکان کار که کمتر دیده شده اند صحبت کنم, در مورد کودکان زباله گرد. این گروه خود شامل دو  دسته هستند دسته ایی که شاید قدیمی تر است و برخی از ما در شهرهای خودمان با آنها برخورد کرده ایم کودکانی هستند که در سطح شهر و در زباله های کنار خیابانها و درب منازل و بخصوص محل های تجمع زباله های شهری و زباله مغازه ها به دنبال زباله های خاصی مانند قطعات فلزی(اعم از آهن ,مس و روی و …) یا ظروف پلاستیکی و بطری های یکبار مصرف میگردند  و دسته دیگر کودکان زباله گردی هستند که بصورت سیستماتیک و در قالب حقوق بگیری برای شرکتهای بازیافت و تفکیک زباله (بخصوص در شهر تهران) مشغول به کار هستند. لازم به ذکر است که وجود دسته دوم کودکان زباله گرد, که در کارگاههای تفکیک زباله مشغولند و کمتر در مورد آنها شنیده و خوانده ایم سالهای قبل مکررا انکار میشد تا اینکه سال گذشته متاسفانه در جریان آتش سوزی یکی از این کارگاهها و سوختن دو کودک که برادر هم بودند به نامهای احد و صمد و مرگ تلخ آنان سندی بر حضور تلخ کودکان در این عرصه شد.

جمعیت امام علی به عنوان یک NGO فعال در پیگیری مسایل مربوط به کودکان کار در گزارشی اعلام کرد که در بررسی های این جمعیت مشخص شده است که (در شهر تهران) روند جمع‌آوری تا بازیافت زباله عمدتا توسط کودکان ۱۰ تا ۱۵ ساله انجام می‌شود میانگین سنی این کودکان زباله‌گرد 12 سال است و در میان آنان حتی کودکان 4 ساله نیز حضور دارند. این کودکان برای جمع‌اوری زباله حقوق دریافت می‌کنند و زیر یک نظر یک سیستم مشغول فعالیت هستند. این کودکان حتی کارت دارند و در سطح شهر بر مبنای منطقه‌ بندی کار می‌کنند. در واقع این کودکان در کارگاه ها و گاراژهای بازیافت و تفکیک زباله کار میکنند وهمه گاراژها کارفرمایانی دارد که تحت نظارت شهرداری کار می‌کنند؛ در حالی که طبق قانون کار، به کار گرفتن کودکان در مشاغل سخت همچون زباله گردی غیرقانونی است اما شهرداری این خلاف را مرتکب می‌شود و کارفرما برای پرداخت حقوق کمتر و کسب سود بیشتر این بچه‌ها را به کار می‌گیرد. پیمانکاران وکارفرماهای تفکیک و بازیافت زباله تمایل زیادی برای بکار گیری این کودکان دارند چرا که علاوه بر پرداخت حقوق به مراتب کمتر از یه فرد بزرگسال این کودکان بیمه هم نشده و قاعدتا در صورت آسیب دیدگی در حین کار هیچگونه غرامتی هم دریافت نخواهند کرد و به همین دلیل بکار گیری کودکان در این گاراژها منجر به سود بیشتر برای کارفرما می شود. جمعیت امام علی معتقد است که تمام گاراژهایی که در کرج وجود دارد و اقدام به استفاده از بچه‌ها در جمع‌آوری زباله می‌کنند زیر نظر شهرداری هستند اما شهرداری آن را انکار میکند.

بر طبق تحقیقات جمعیت امام علی این کودکان ساعات زیادی را در این کارگاهها کار میکنند و کودکانی هستند که حتی تا 20 ساعت در روز مشغول هستند و همانطور که این جمعیت نیز معتقد است این نوعی برده داری نوین  است.

این کودکان تحصیل نمیکنند و در معرض آزارهای جنسی و تجاوز قرار دارند, علاوه بر مشکلات و بیماریهای روانی , جدی ترین خطری که آنها را تهدید میکند کار کردن در محیطهای بسیار آلوده بدون ایمنی و بهداشت مناسب است وهمه آنها شدیدا در معرض انواع بیماریهای عفونی و میکروبهای بیماری زا و بیماریهایی چون هپاتیت هستند و در یک جمله خطر از دست رفتن سلامتی در زمان کوتاه بصورت جدی همه آنان را تهدید میکند.

و اما مسولیت ساماندهی کودکان زباله گرد با چه کسی یا چه نهادی است؟ قاعدتا بخاطر بافت خانوادگی خاص این کودکان (که ترکیب زننده ایی از فقرمطلق اقتصادی و زندان و اعتیاد والدین را شامل میشود) نمیشود انتظار خاصی از والدین داشت اما مسولین معتقدند که  تاکنون پیگیریهای مقطعی زیادی در این خصوص انجام شده است و حتی طرح ناکارامد و بی نتیجه ساماندهی کودکان کار ارایه و تا حدی اجرایی شد؛ حتی وزارت رفاه نیز به این مساله ورود پیدا کرد و کارگروهی نیز متشکل از سمن‌ها تشکیل و جلساتی برگزار شد. همچنین  قرار شد یک مرکز علمی، بررسی کاملی را در سطح تهران برای این پدیده انجام دهد اما نتیجه تمام این فعالیتها که معمولا با تبلیغاتی دهن پرکن هم همراه بوده اند تاکنون یک هیچ بزرگ بوده است. واقعیت این است که متاسفانه کسی مسولیت رسیدگی به این بچه ها را نپذیرفته است و شهرداری و شورای شهر و وزارت کار و بهزیستی این کودکان را به همدیگر پاس میدهند و جامعه هم نسبت به این کودکان بی تفاوت شده و به سادگی از کنار این بچه‌ها می‌گذرد.

در دیماه گذشته احمد مشیریان – معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی- در گفتگو با خبرگزاری ایلنا در ارتباط با به‌کارگیری کودکان در شرکت‌های بازیافت زباله گفت: “اشتغال کودکان زیر پانزده سال بر اساس قانون کار ممنوع است؛ لذا اگر بازرسان وزارت کار با شرکتی برخورد کنند که در این زمینه مرتکب تخلف شده، حتما برخورد صورت می‌گیرد. وی با بیان این که در این زمینه به مستندات نیاز داریم، گفت: ما در وزارت کار از شرکت‌ها لیست پرسنل را میگیریم و اگر در این لیست، کودک کار یا اتباع غیر مجاز آمده باشد، به طور قطع جریمه و مجازات دارد؛ بنابراین طبیعی‌ست که شرکت‌ها مخفی‌کاری می‌کنند و در مواردی لیستی که تحویل می‌دهند واقعی نیست.”

مشیریان در پاسخ به این سوال که در صورت پنهانکاری شرکت‌ها چه باید کرد و در کل، چاره کار چیست, گفت: “بازرسان وزارت کار که به صورت دوره‌ای برای بازرسی و نظارت می‌روند، اگر متوجه این قضیه بشوند که پیمانکاری در جمع آوری زباله ها از کودکان استفاده می‌کند، حتما شرکت خاطی، مشمول جریمه می‌شود؛ خودِ شهرداری نیز باید به ما در ارتباط با شرکت‌های پیمانکاریِ طرف قراردادش، اگر تخلفی دید، اطلاع بدهد” .ایشان همچنین اضافه کردند: “آن کودک کاری که دارد زباله جمع می‌کند هرگز اعتراف نمی‌کند که من برای شرکت کار می‌کنم؛ می‌گوید برای خودم دارم کار می‌کنم. ظاهر قضیه هم دال بر همین است؛ پس وقتی مستنداتی نداریم، کسی به ما اطلاع نداده و کودکان هم راستش را نمی‌گویند، پیش فرض این است که چنین تخلفی وجود ندارد.”

متاسفانه همانطور که این مقام مسول هم اشاره کرده اند برای برخورد با شرکتهای خاطی گرچه قوانینی وجود دارد ولی به دلیل نبود مستندات کافی دال بر تخلف عملا برخوردی صورت نمیگیرد و البته نیازی به توضیح نیست که چنانچه عزمی در زمینه برخورد با خاطیان وجود داشته باشد راهکارهایی برای شناسایی خاطیان هم پیدا میشود! به عنوان مثال شهرداری و شورای شهر میتوانند فرایند جمع آوری و تفکیک زباله را بررسی نمایند تا مشخص شود از مرحله دفع تا مرحله بازیافت چه کسانی این فاصله را پر میکنند وبا یک حساب سرانگشتی میشود تعیین کرد که اگر کارگاهی به عنوان مثال روزی 1 تن زباله را تفکیک میکند آیا این میزان تفکیک با آمار رسمی از کارگران که کارفرمای کارگاه مربوطه ارایه داده است همخوانی دارد و یا نشان از حضور کارگران مخفی و ثبت نشده هم دارد؟ همچنین NGO ها نیز بارها اعلام آمادگی کرده اند که به عنوان یک وظیفه قانونی واخلاقی مداخله کنند.اما از این واقعیت نمیتوان چشم پوشی کرد که در صورت شناسایی گاراژهای تفکیک زباله خاطی و خروج کودکان کار از این کارگاهها باز هم تغییری در سرنوشت این کودکان حاصل نمیشود و بیم آن میرود که کودکن بیکار شده به کارهای دیگری روی آورند که به مراتب پرخطر تر و ناایمن تر از زباله گردی باشد مانند ورود به قاچاق وخرید و فروش مواد مخدر و یا فروش این کودکان جهت برداشتن اعضای بدن و …. تا زمانیکه خانواده هایی در کشور وجود دارند که از فرط تامین نشدن حداقلهای زندگی مانند غذا و سرپناه مجبورند از کودکان خود به عنوان منبع درآمد استفاده کنند و تا زمانیکه سیستم تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی از خانواده ها و بخصوص کودکان اینچنین ضعیف و ناکارامد است(با عبارت درست تر اصلا سیستم تامین اجتماعی وجود ندارد) که خانواده ها با هر سطح از ناتوانی و نداری و فقر تنها مسول تامین نیازهای اقتصادی بچه های خود هستند, کودکان کار وجود خواهند داشت و خروج آنها از کارگاه بازیافت زباله هیچ کمکی به بهبود اوضاع آنان نخواهد کرد.

از آنجا که اراده ایی برای تغییر وضعیت معیشت و کم کردن مشکلات اقتصادی مردم در حکومت نمیبینم امیدوارم لا اقل مردم خود بیشتر متوجه میزان ظلمی که در حق کودکان کار میشود, بوده و هر کس در حدی که در توان دارد در بهتر شدن شرایط کار برای این کودکان قدمی بردارد,  اگر کسی میتواند کاری سبکتر در اختیار انان قرار دهد و یا به عنوان همکار در کارگاهها و محیطهای کاری رفتاری انسانی تر با این کودکان داشته باشند و به انان به عنوان پتانسیلی برای آزار و سوء استفاده و بهره کشی نگاه نکنند.

در ادامه آقای ابوالفضل پرویزی با موضوع خطراتی که کودکان کار را تهدید می کند سخنرانی را خود را آغاز نمودند.

۹ محافظ مرتضوی از او بی‌خبرند/

به گزارش «تابناک»؛ حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای در حاشیه نشست خود با دانشجویان مشهد درباره آخرین وضعیت پرونده سعید مرتضوی، متهم پرونده‌های بازداشتگاه کهریزک و تأمین اجتماعی گفته است: «حکم جلبش صادر شده ولی هنوز متأسفانه گیر نیاورده‌اند، حالا نمی‌دانم چطور هست.»

منظور سخنگوی دستگاه قضا از اجرای حکم دادستان سابق تهران، همان دو سال حبس برای پرونده کهریزک در سال ۸۸ است که در آن تعدادی از بازداشتی‌ها کشته شدند. بر اساس رأی دادگاه تجدید نظر استان، مرتضوی با یک درجه تخفیف به دو سال حبس در ارتباط با اتهام معاونت در قتل محکوم شد که این حکم قطعی است؛ اما به قول حقوقی‌ها مشارالیه کجاست که حکمش اجرا شود.

در نمونه مشابه محمد رضا ثلاث از دراویش که با اتوبوس 3 مامور نیروی انتظامی را زیر گرفت الان به 3 بار اعدام محکوم شده اما سعید مرتضوی به جرم قتل 3 نفر در کهریزک  تبرئه شد و سعید مرتضوی در رابطه با شکایت سازمان تأمین اجتماعی، به رد مال و حبس محکوم شد.

نقض ماده 7 اعلامیه جهانی حقوق بشر:

همه در برابر قانون ، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند.

همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند.

اسیدپاشی بر دختری جوان بخاطر جواب رد به خواستگارش در تبریز

خبرگزاری هرانا -معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی آذربایجان شرقی از اسید پاشی فردی به روی دختر ۲۴ ساله در اتوبان پاسداران شهر تبریز خبر داد.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، سرهنگ علی اسمعیل پور در رابطه با حادثه‌ی اسیدپاشیدر اتوبان پاسداران تبریز اظهار کرد: “فرد اسیدپاش که پس از اقدام به اسید پاشی به صورت یک دختر جوان ۲۴ ساله در اتوبان پاسداران تبریز متواری شده بود، در کمتر از دو ساعت توسط نیروهای پلیس دستگیر شده و با تشکیل پرونده‌ی تحویل مقام قضایی داده شد”.

وی افزود: “قربانی اسیدپاشی که به سختی مجروح شده است، بلافاصله به بیمارستان منتقل شده و تحت مداوا قرار گرفته است”.

این مقام انتظامی خاطرنشان کرد: “تحقیقات پلیسی توسط آگاهی استان در این رابطه در‌ حال انجام است”.

اسیدپاشی یکی از انواع شدید خشونت بوده که بیشتر علیه زنان صورت گرفته و ممکن است در مواردی منجر به مرگ قربانی نیز شود.اسیدپاشی حمله‌ای است که نه به قصد قتل، بلکه معمولاً برای انتقام و نابودگی زندگی اجتماعی و آینده قربانی انجام می‌شود

البته این خبر جز حوادث هست اما نکته ای که دارد این است که با وجود شناسایی فرد اسیدپاس و مشخص بودن مکان زندگی او هنوز دستگیر نشده و هر روز هم خانواده دختر را تهدید می کند .هر سه دقیقه یک طلاق؛ برای این فاجعه چه کسی پاسخگوست!آن گونه که سیف‌الله ابوترابی، سخنگوی این سازمان گفته، سال گذشته حدود ۶۰۹ هزار مورد (دقیقا ۶۰۸۹۷۷ مورد) ازدواج ثبت شده که به نسبت سال قبل از آن، حدود ۵۱ هزار کاهش یافته است. این در حالی است که شمار طلاق‌های ثبت شده در سال گذشته حدود ۱۷۵ هزار مورد (دقیقا ۱۷۴۵۹۷ مورد) بوده است.

به این ترتیب، نسبت طلاق‌ها به ازدواج‌های ثبت شده در یک سال به ۲۹ درصد رسیده که بالاترین آمار در تاریخ ثبت احوال ایران از سال ۱۳۴۴ است و رکود محسوب می‌شود. رکوردی البته از نوع نامطلوب که نشان می‌دهد، در هر دقیقه (به طور دقیق تر، هر ۵۱ ثانیه) یک ازدواج در کشورمان به ثبت می‌رسد و به ازای آن، هر سه دقیقه یک زندگی مشترک با طلاق پایان می‌یابد.

خطر اعدام قریب الوقوع محمدرضا حدادی، کودک- مجرم محکوم به اعدام

محمدرضا حدادی، فردی که متهم به ارتکاب قتل در سن ۱۵ سالگی است کماکان تحت حکم اعدام در زندان به سر می‌برد. وکیل مدافع محمدرضا حدادی با اشاره به وضعیت پرونده وی به گزارشگر هرانا گفته است که وضعیت روحی و روانی موکلم اصلا مناسب نیست و از طرفی با توجه به فشار خانواده اولیای دم بر اجرای حکم قصاص، این ترس و نگرانی وجود دارد که حکم ایشان اجرا شود؛ از سوی دیگر دلایل کافی بر بی گناهی موکل بنده وجود دارد و اعدام محمدرضا حدادی اعدام یک بی گناه خواهد بود”.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمدرضا حدادی کودک-مجرم محکوم به اعدام محبوس در زندان عادل‌آباد شیراز در خطر اعدام قرار دارد.محمدرضا حدادی متولد ۲۷ اسفند ۱۳۶۶ در زمان دستگیری ۱۵ سال داشته و متهم به سرقت منجر به قتل است.همچنین در یک خبر دیگر در مورد اعدام: بیش از ۵۰ درصد اعدام‌های جهان در سال ۲۰۱۷ در ایران اتفاق افتاده سازمان عفو بین‌الملل در حالی در تازه‌ترین گزارش خود درباره اعدام از اعدام حدود هزار زندانی در سراسر جهان در سال ۲۰۱۷ خبر داده است که بیش از ۵۰۰ نفر از این افراد در ایران اعدام شده‌اند. بر اساس این گزارش که روز پنج‌شنبه ۱۲ آوریل/ ۲۳ فروردین منتشر شده، گرچه استفاده از مجازات اعدام در دنیا کاهش یافته اما ایران، عربستان سعودی و عراق بالاترین شمار اعدام‌ها را داشته‌اند..برای دومین سال متوالی اما کشورهای ایران، عربستان سعودی و عراق در خاورمیانه رتبه اول را در تعداد اعدام‌ها در جهان به خود اختصاص دادند. این سه کشور همراه با پاکستان، ۸۴ درصد از اعدام‌ها را به انجام رساندند. این در حالی‌ست که جمهوری اسلامی به تنهایی ۵۱ درصد از اعدام‌های سال ۲۰۱۷ در جهان را به انجام رسانده است: بیش از ۵۰۷ مورد. از میان این اعدام‌ها ۳۱ مورد در ملاء عام انجام شده است. همچنین دست‌کم چهار نفر از اعدام‌شدگان سال ۲۰۱۷ در ایران، در زمان وقوع جرم زیر ۱۸ سال سن داشتند . حکم اعدام رامین حسین پناهی در دیوان عالی کشور تایید شد حکم اعدام رامین حسین پناهی زندانی سیاسی محبوس در زندان سنندج توسط دیوان عالی کشور تایید شد. وی در ۲۶ دی‌ماه سال گذشته در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به اعدام محکوم شده بود. حسین احمدی نیاز وکیل آقای حسین پناهی در این باره به هرانا گفته است “پرونده رامین حسین پناهی بدون رعایت اصول دادرسی منصفانه و عادلانه ابرام شده است. رامین در جلسه‌ی رسیدگی خود در ٢۵ دی ماه ٩۶ مدعی شکنجه خود شد و گفته بود تمامی اقاریر را زیر شکنجه اعلام داشته است؛ لذا دیوان عالی کشور می‌بایست به این موضوع رسیدگی می‌کرد که شوربختانه توجهی به آن نداشته است.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حکم اعدام رامین حسین پناهی زندانی سیاسی محبوس در زندان سنندج در دیوان عالی کشور در قم تایید شد.

نقض ماده 1 دومین پروتکل اختیاری میثاق بین اللملی حقوق سیاسی و مدنی به منظورلغومجازات مرگ ،مصوبه ۱۹۸۹ که در ماده یکم آن  استناد میکند هیچ فردی در قلمرو قضاوت کشورهای عضواین پروتکل اعدام نخواهد شد.جالبه بدونید که (ایران هم  عضو این پیمان نامه می باشد)

ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد. وزیر آموزش و پرورش پس از گذشت ماهها از منتفی شدن اجرای سند ۲۰۳۰ یونسکو در ایران به دستور مستقیم رهبر ایران، روز ۲۲ فروردین ماه گفت اگر سند آموزشی ۲۰۳۰ یونسکو به هر شکلی در مدارس اجرا شود «به شدت» با عوامل اجراکننده آن «برخورد» خواهد شد.

سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش ایران در گفت‌وگو با خبرگزاری خانه ملت با اظهار اینکه سند ۲۰۳۰ در مدارس اجرا نمی‌شود گفته است: «من در هر جلسه‌ای که با مدیران کل دارم تاکید می‌کنم به هیچ عنوان نه تنها سند ۲۰۳۰ بلکه آموزش‌هایی که به نوعی با این سند مرتبط می‌شوند نیز نباید به دانش‌آموزان ارائه شود.»وزیر آموزش و پرورش تقریبا ۹ ماه پس از منتفی شدن اجرای این سند در مدارس به دستور علی خامنه‌ای رهبر ایران، با تهدید سازمان‌های آموزشی غیردولتی برای آموزش سند ۲۰۳۰ گفت: «ممکن است مدارس این آموزش‌ها را پیگیری نکند اماNGOهایی که با ورود به مدارس قصد آموزش در این زمینه را داشته باشند به شدت با آنها برخورد می‌شود.» او در این روز گفته نه تنها مدارس حق آموزش چنین سندی را ندارند بلکه سازمان‌های غیردولتی نیز که به مدارس می‌روند نیز حق آموزش آن را ندارند. ظاهرا بطحایی به انتقادی از سوی یکی از مراجع قم که مدعی شده بود زمان دروس قرآن در مدارس کاهش پیدا کرده و سند۲۰۳۰ آموزش داده می‌شود. او گفته نه تنها ساعات دروس دینی و قرآن به هیچ عنوان در مدارس کاهش نیافته بلکه سند یونسکو هم به هیچ عنوان اجرا نمی‌شود و همه مراجع قم خیالشان راحت باشد.نقض ماده‌ 28کنوانسیون حقوق کودک – حق آموزش و پرورش:

  1. کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌ حق‌ کودک‌ را نسبت‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌ به‌ رسمیت‌ می‌شناسند و برای‌ دستیابی‌ تدریجی‌ به‌ این‌ حق‌ و براساس‌ ایجاد فرصتهای‌ مساوی‌، اقدامات‌ ذیل‌ را معمول‌ خواهند داشت‌:

ج‌) در دسترس‌ قرار دادن‌ آموزش‌ عالی‌ برای‌ همگان‌ براساس‌ توانائی ها و از هر طریق‌ مناسب‌.

د) در دسترس‌ قرار دادن‌ اطلاعات‌ و راهنمایی‌های‌ آموزشی‌ و حرفه‌ای‌ برای‌ تمام‌ کودکان‌.

  1. کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌ همکاریهای‌ بین‌المللی‌ را در موضوعات‌ مربوط‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌، خصوصاً در زمینه‌ زدودن‌ جهل‌ و بیسوادی‌ در سراسر جهان‌ و تسهیل‌ دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ فنی‌ و علمی‌ و روشهای‌ مدرن‌ آموزشی‌، تشویق‌ و افزایش‌ خواهند داد. در این‌ ارتباط‌، به‌ نیازهای‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ توجه‌ خاصی‌ خواهد شد

دستکم ۱۶ تجمع اعتراضی برگزار شد

در روزهای گذشته و امروز، کشاورزان شرق استان اصفهان، مالباختگان صندوق توسعه تعاونی روستایی البرز، بیماران صعب‌العلاج، مردم شهرستان کازرون،  کارگران پیمانی پالایشگاه ایلام، کارگران بازنشسته کارخانه کیان تایر، کارگران متالوژی پودر ایران، مهمانداران شرکت راه‌آهن رجا، کشاورزان شهرستان رودبار، اهالی روستایی فیروزآباد بویراحمد، کشاورزان ۳ روستای کهگیلویه و بویراحمد، بیکاران مناطقی از خوزستان، رانندگان اسنپ عظیمیه کرج، سپرده گذاران آرمان وحدت اهواز، متقاضیان شرکت در آزمون استخدامی علوم پزشکی در یاسوج و دانشجویان دانشگاه شیراز، در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صدا و سیما، تجمع کشاورزان در اعتراض به تامین نشدن حقآبه، تشکیل شده.

کشاورزان شرق استان در اعتراض به تامین نشدن حقابه خود ،در حاشیه پل خواجو تجمع کردند و پس از آن به سمت شرکت آب منطقه‌ای اصفهان در ضلع جنوبی زاینده رود حرکت کردند.

در این تجمع اعتراضی، کشاورزان با سردادن شعارهایی همچون “آب زاینده رود حق مسلم ماست”، “پول نمی خواهیم آب می خواهیم”، “نیروی انتظامی حمایت حمایت”، خواستار توجه مسوولان به وضعیت کنونی خود شدند. کشاورزان شرق اصفهان در پایان تجمع اعلام کردند در صورتی که به مشکلات رسیدگی نشود، باز هم به تجمعات ادامه می‌دهند.و نیروی انتظامی هم برای پراکنده کردن کشاورزان با خشونت و شلیک های هوایی اقدام به رعب و وحشت در این افراد کردند

نقض ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر ۲۰: حق آزادی تجمع و تظاهرات الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد.ب) هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.

و همچنین نقض ماده ۲۱اعلامیه جهانی حقوق بشردر مورد : حق دموکراسی و ماده ۲۳: حق امنیت کار

بیش از ۱۳۶ هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد

احمد میدری معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه یکی از مهمترین برنامه های این وزارتخانه ساماندهی کودکان بازمانده از تحصیل است، گفت: “بیش از ۱۳۶ هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد که ۲۰ هزار از این تعداد در استان سیستان و بلوچستان زندگی می کنند”.

وی عنوان کرد: “بحث ساماندهی کودکان کار نیز به دلیل اینکه این کودکان هم تحصیل و هم کار می کنند، نمی توان کار خاصی را برای آنها انجام داد”.نقض ماده‌ 28کنوانسیون حقوق کودک حق آموزش و پرورش

و همچنین نقض ماده26 اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق تحصیل رایگان برای همه

الف) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد .

آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.

ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید.

پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند. کاهش محکومیت سه فعال تلگرامی محبوس در زندان اوین به ۱۵ سال زندان

علیرضا توکلی، محمد مهاجر و محمدمهدی زمان صالح، سه تن از فعالان تلگرامی هستند که در سال ۹۵ بازداشت و هر کدام به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شدند، حکم زندان این افراد پس از اعتراض در دادگاه تجدیدنظر با تبرئه از بعضی موارد اتهامی و با اعمال ماده ۱۳۴ به ۵ سال حبس تقلیل یافته است.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموع فعالان حقوق بشر در ایران، سه فعال تلگرامی که پیش‌تر توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، مجموعا به تحمل ۳۶ سال حبس تعزیری محکوم شده بودند، پس از اعتراض به رای صادره در خردادماه سال ۹۶ به ۱۵ سال تقلیل یافت.

یک منبع نزدیک به خانواده این افراد به گزارشگر هرانا گفت: “در پی اعلام موافقت ضابط قضایی و دادستانی تهران، حکم علیرضا توکلی، محمد مهاجر و محمدمهدی زمان صالح از اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور ماده ۶۱۰ به توهین مقدسات ماده ۵۱۳ تغییر یافت که بدین ترتیب اتهام این افراد از شرایط امنیتی خارج و به دسته اتهامات عمومی تقلیل یافت که با احتساب این مورد استفاده از امتیازات قانونی شامل ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی مبنی بر آزادی مشروط و همچنین عفو برای آنها سهولت یافته است”.

نقض ماده ۶: ارزش انسانی در همه جا، ماده ۷: همه در برابر قانون مساوی هستند، ماده ۸: رعایت حقوق انسانی توسط قانون، ماده ۹: عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی، ماده ۱۲: عدم دخالت در احوال شخصی، ماده ۱۸: حق آزادی عقیده، ماده ۱۹: حق آزادی بیان از اعلامیه جهانی حقوق بشر می توان اشاره کرد بلاتکلیفی میترا بدرنژاد زهدی شهروند بهایی پس از ۴۰ روز بازداشت میترا بدرنژاد زهدی شهروند بهایی بازداشتی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات اهواز که پس از گذشت بیش از یک ماه همچنان تحت بازجویی قرار دارد تاکنون بدون هیچ گونه اعلام جرم و بدون تفهیم اتهام در بلاتکلیفی به سر می برد.

به گزارش هرانا ، ماموران امنیتی، جهت ورود به منزل این شهروند بهایی در اقدامی غیرقانونی از بالای دیوار وارد منزل شده بودند و بدون اجازه دادن مطالعه برگ بازداشت میترا بدرنژاد را در حالی که بسیاری از وسایل شخصی وی و خانواده اش را توقیف کرده اند، بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل کرده اند. این شهروند بهایی دچار مشکلات جسمی و بیمار قند می باشد که از تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ تاکنون بدون تفهیم اتهام در بازداشتگاه به سر می برد.

نقض ماده 2: عدم تبعیض وماده 18اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق آزادی عقیده  هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد.

وآخرین سخنران آقای فرهاد نصیری به بررسی اطلاعیه شماره 958 کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان در خصوص اختلال در دادرسی و نظام قضائی ایران پرداختند.

متن سخنرانی ایشان به شرح زیراست:

عدم وجود قوانین حقوق بشری، نبود و یا کمبود دموکراسی، اختلال در دادرسی و نظام قضائی ازجمله دلایل اصلی صدور و اجرای حکم اعدام، یعنی قطع حق حیات واز اساسی ترین حقوق ذاتی انسان هاست.

اجرای عدالت، هدف نهایی هر دادرسی است و دادرسی عادلانه یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های سنجش توسعه اجتماعی و قضایی هر جامعه به شمار می‌رود. ارزیابی عادلانه بودن دادرسی تنها از طریق تعریف استانداردهایی به‌عنوان حداقل‌های لازم برای عادلانه شمرده شدن روند آن دادرسی امکان‌پذیر است. به عبارت دیگر، هرگاه بتوان معیارهایی عینی برای سنجش رعایت عدالت در یک دادرسی ارائه نمود، می‌توان به دقت در خصوص اجرای عدالت در مرحله رسیدگی به اختلافات در هر مورد اظهار‌نظر دقیق‌تری را به عمل آورد. در نتیجه لازم است تا استانداردهای دادرسی عادلانه تعریف و از آن‌ها در سنجش عادلانه بودن استانداردها استفاده شود.

استانداردهای دادرسی دائمی و الزامی هستند

دائمی‌بودن یک اصل در عالم حقوق به این معنی است که” مقید به زمان خاصی نبوده و تا زمانی که توسط اصلی جایگزین، منسوخ نگردیده است، دارای اعتبار بوده ] و [ قانون‌گذار در مقام وضع قانون و دادرس در صدور حکم و تفسیر قانون نمی‌توانند آن را نادیده انگارند”. [12]

بنابراین دائمی‌بودن استانداردهای دادرسی به این معنی است که حتی قانون‌گذار نیز نمی‌تواند پیش از حصول اطمینان از تولد استانداردی دیگر به جای آن،[13] در قانون‌گذاری‌های خود برخلاف آن عمل نموده و آن را نادیده بگیرد. برای مثال، هرگاه اصل حق دفاع را یکی از استانداردهای دادرسی بدانیم، قانون‌گذار نمی‌تواند قوانینی را برای دادرسی وضع نماید که در آن این اصل نادیده انگاشته شده باشد.

پس از انقلاب ۱۹۷۹ و تأسیس جمهوری اسلامی ایران، قانون اساسی جدید که در ۳ دسامبر ۱۹۷۹ تصویب شد مبنای نوینی برای قضای ایران شکل داد. کل نظام قضایی کشور اسلامی شد، زیرا اصل چهارم قانون اساسی اظهار می‌دارد که همهٔ قوانین و مقررات باید بر مبنای اصول اسلامی باشد. به هرحال؛ تا ۱۱ اوت ۱۹۸۲ که آیت الله خمینی قوانین و مقررات قبل از انقلاب را ممنوع کرد، قضات همچنان بدان‌ها عمل می‌کردند. او به قضات دستور داد در جایی که هیچ قانون اسلامی جدیدی تصویب نشده از دانش خود از حقوق اسلامی استفاده کنند و بدین وسیله به آنها قدرت زیادی در نظر دادن اعطا کرد. تا آن زمان؛ صدها قانون جدید بر اساس قانون اسلامی شیعه به وجود آمده بود، از جمله یک قانون جزایی و مدنی جدید. مثلاً قانون قصاص بیان می‌کرد که در موارد جرایم شدید، خانواده‌ها می‌توانند خواهان کیفر از جمله مرگ شوند. دیگر قوانین تصویب‌شده برای جرایم متعدد اخلاقی نظیر استعمال الکل، بی‌حجابی، زنا، روسپی‌گری و روابط نامشروع جنسی جریمه‌هایی وضع می‌کرد. مجازات‌های پیش‌بینی‌شده در این قوانین شامل شلاق در ملأ عام، اعدام در ملأ عام، اعدام عمومی به وسیله سنگسار برای زانیان و دارزدن برای دیگر موارد بود.

ایران و مجازات اعدام نوجوانان بر طبق قوانین ایران سن مجازات کیفری افراد ۱۵ سال برای پسران و ۹ سال برای دختران در نظر گرفته شده است. اگر جرمی قبل از ۱۸ سال اتفاق افتاده باشد – حکم در پروسه ی زمانی قرار گرفته و معمولا احکام اعدام متهمان بعد از ۱۸ سالگی متهم اعمال می شود. کنوانسیونهای بین‌المللی حقوق بشری اعدام افراد کمتر از هجده سال را منع می کنند. این بدین معنی است که صدور حکم اعدام برای جوانان کمتر از ۱۸ سال قدغن است. معمولا کسانی که سن آنها پائینتر از ۱۸ سال هست و مرتکب جرمی شده اند به بازداشتهای درمانی و یا تربیتی محکوم می شوند. طبق گزارشهای کمسیون حقوق بشر سازمان ملل، سازمان عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر، ایران در کنار کشورهای چون عربستان سعودی، پاکستان و سودان و سومالی جزو استثنا کشورهایی هستند که همچنان به اعدام کودکان ادامه می‌دهند. این اقدام ایران با تعهدات کشور در چارچوب میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک در تضاد است.

یک گروه طرفدار حقوق بشر در ایران می گوید: طی ده سال گذشته دستگاه قضایی ایران ۱۷۷ حکم اعدام برای نوجوانان متهم زیر۱۸سال صادر کرده است که حکم ۳۴ نفر تاکنون اجرا شده وحدود ۱۱۴ نفر دیگر منتظر اجرای حکم هستند.در سال ۲۰۱۶ حداقل پنج نفر از اعدامی ها در ایران هنگام ارتکاب “جرم” به سن قانونی نرسیده بودند و لذا طبق قوانین بین المللی حقوق بشر و تصویب دولت جمهوری اسلامی اعدام آنها، خود جرم بحساب می آید. تعداد نوجوانان که حکم اعدام گرفته اند بیش ازهفتاد هشت نفر است. کمیسر حقوق بشر سازمان ملل از ایران می خواهد که به اعدام نوجوانان خاتمه داده و اجرای احکام اعدام را لغو کند. ایشان می گوید، اعدام متهمان نوجوان نفرت‌انگیز است و ما از ایران می‌خواهیم برای همیشه به این رویه پایان دهد.

در طی روزهای اخیر کارشناسان سازمان ملل، عاصمه جهانگیر‌ – گزارشگر ویژه‌ی وضعیت حقوق بشر در ایران، آنیِس کالامار، گزارشگر ویژه‌ی اعدام‌های فراقضایی یا خودسرانه و بِنیام داویت مِزمور، رئیس کمیته‌ی حقوق کودک، از جمهوری اسلامی ایران خواستند اقدام‌های مربوط به اعدام متهم نوجوان سجاد سنجری را متوقف کند. سنجری در زمان ارتکاب جرم 15 ساله بود.حکم اعدام چندین نوجوان دیگر نیز پس از محاکمه دوباره و رأی به رشد عقلی کافی آنها؛ تأیید شده است. از زمان تصویب قانون مجازات اسلامی در سال ۱۳۹۲، پانزده نوجوان دیگر بر اساس مقررات آن قانون به‌ اعدام محکوم شده‌اند. کمیته‌ی حقوق کودک در ژانویه ۲۰۱۶ از ایران خواست اعدام کودکان و اشخاصی را که در زمان ارتکاب جرم اتهامی کمتر از ۱۸ سال داشته اند، متوقف کند.

خانم جهانگیر‌ و خانم کالامار، همچنین ناراحتی شدید خود را از گزارش‌های مربوط به اعدام ۱۶ متهم مواد مخدر در روز ۱۴ ژانویه ابراز و اعلام کردند: “بر اساس حقوق بین‌المللی، کشورهایی که مجازات اعدام را اجرا می‌کنند، باید آن را فقط در مورد مهمترین جنایت‌ها ـ یعنی قتل عمد ـ به‌ کار برند. این توصیف جرایم مربوط به مواد مخدر را دربر نمی‌گیرد. به علاوه، اطلاعات دریافتی نشان می‌دهد که محاکمه‌ی بعضی از این متهمان در اثر نقض تضمین‌های اجرای عدالت خدشه دار شده است و در محاکمه‌ آنها موازین بین‌المللی محاکمه‌ عادلانه نشده است. احکام اعدامی که برخلاف تعهدات بین‌المللی دولت صادر شود غیرقانونی و معادل اعدام خودسرانه است”در دو سال گذشته، بیش از ۱۰۰۰ تن در ایران به اتهام‌های مربوط به مواد مخدر اعدام شده‌اند و در حدود ۵۰۰۰ متهم مواد مخدر اکنون محکوم به اعدام هستند. تا زمانی که مجازات اعدام برای اتهام‌های مربوط به مواد مخدر در ایران ملغا نشده، اعدام‌های مربوط به این اتهام‌ها باید به تعلیق درآید و کلیه‌ی اعدام‌های مربوط به این اتهام‌ها متوقف شود.

به اعلام این گزارش‌گران، علاوه بر موارد فوق حمله به مدافعان حقوق بشری که در ایران علیه مجازات اعدام مبارزه می‌کنند، افزایش یافته است. چندین فعال مخالفِ مجازات اعدام در سال ۲۰۱۶ به حکم‌های بلندمدت زندان محکوم شده‌اند. در رابطه با هویت ملی و قومی جوانانی که اعدام شده اند و یا حکم اعدام آنها صادر شده آمار دقیقی وجود ندارد ولی می شود گفت که سیاست غالب در جمهوری اسلامی مرکزگرایانه بوده و مناطق و استانهای حاشیه ائی بخصوص کردستان، خوزستان، آذربایجان، ترکمنستان و بخصوص بلوچستان مورد توجه جمهوری اسلامی نبوده و شاید همه ی بلوچستان، بخشهای عمده ی خوزستان، کردستان بسیار فقیر بوده و ناآرامی در این مناطق بیشتر از سایر نقاط کشور است. بنظر می رسد تعداد افراد و جوانانی که در بلوچستان، خوزستان/احواز و کردستان اعدام شدند بطور نسبی بیشتر از سایر مناطق هست.

قوانین کیفری در ایران اسلامی، منطبق است با احکام کیفری در اسلام. یعنی به فتواها و دادرسیهائی که به ۱۴۰۰ سال پیش بر می گردد استوار است. از سال ۱۳۸۶ پروسه ی تصویب قوانین کیفری جدید شروع شده و در سال ۱۳۹۲ بعد از رفع ایرادات وارده از طرف شورای نگهبان، این قوانین در مجلس شورای اسلامی تصویب و به دولت برای اجرا ارسال شد. “قانون جدید مجازات اسلامی” نیز همچون “قانون مجازات اسلامی” فراگیرترین و بزرگترین اشکالش صدور حدود قصاص، مجازات اعدام، و مشکل سن مسئولیت کیفری است که برای دختران 9 سال و پسران 15 سال در نظر گرفته شده است. بر اساس ماده ۷۸ قانون جدید اطفال و نوجوانانی که زیر ۱۲ سال مرتکب جرمی شوند به مددکاران اجتماعی و روانشاس معرفی و یا به موسسه های آموزشی و فرهنگی برای تحصیل فرستاده خواهند شد. اما نوجوانان بین ۱۵ تا ۱۸ اگر مرتکب جرایمی شوند که کیفر حد و یا قصاص باید جاری شودهمچنان به اعدام محکوم خواهند شد ولی اجرای حکم به رسیدن متهم به ۱۸ سالگی به عقب خواهد افتاد.

اعدام‌های کودکان ایرانی عاطفه رجبی سهاله: وی چندین بار توسط ستاد احیای امر بمعروف سپاه دستگیر و به شلاق و زندان محکوم می‌شود. در زندان توسط یکی از نیروهای سابق سپاه مورد تجاوز قرار می‌گیرد. وی در حالیکه ۱۶ سال داشت و به شهادت همسایگان دچار اختلال مشاعر بوده‌است، توسط قاضی حاجی رضایی (رییس دادگستری نکا) در ملا عام به دار آویخته شد. اعدام وی جنجال برانگیزترین مورد اعدام کودکان در ایران بود. حمد حسن زاده :  وی ۲۱ خرداد ۱۳۸۷ به اتهام  قتل  در  سنندج  بدار آویخته شد مولایی: دختری که در سن ۱۳ سالگی مورد تجاوز قرار می‌گیرد و توسط متجاوز تطمیع می‌شود تا قتل پسری را که شاهد صحنه تجاوز بوده به گردن بگیرد و او نیز می‌پذیرد. با انکار متجاوز وی هم به جهت روابط نا مشروع شلاق می‌خورد و هم تا سن ۳۱ سالگی در انتظار اجرای اعدام قرار دارد

مونا محمودنژاد: یکی از بهائیانی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران اعدام شد وی متولد ۱۹ شهریور ۱۳۴۴ برابر با ۱۰سپتامبر ۱۹۶۵ است. او در زمان اعدام ۱۷ سال بیشتر نداشت. به امید روزهایی که دادسراهای ما واقعا محلی برای دادن حق باشد.

در بخش پایانی حاضرین جلسه پیرامون چالش ها و راه کار های مقابله با پدیده کودکان کارکودکان به بحث وگفتگو وتبادل نظر پرداختند.جلسه راس ساعت 19:30 به وقت اروپای مرکزی پایان یافت..

 

گزارش جلسه ی سخنرانی مشترک کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان، کمیته دفاع از محیط زیست و نمایندگی ترکیه روزجمعه  30مارس 2018

مرضیه بردبار

زنگ جلسه ی مشترک اعضایکمیته های دفاع از حقوق هنر و هنرمندان و کمیته دفاع از محیط زیست و  نمایندگی ترکیه  درتاریخ 30مارس۲۰۱۸ درساعت 20 به وقت اروپای مرکزی با محوریت  بر موضوع نقش هنر درفرهنگ مصرف آب ، باحضوراعضای کمیته ها و نمایندگی و جمعی ازفعالان کانون دراتاق پالتاک کانون دفاع ازحقوق بشردرایران باسخنرانی  کاوه شیخ محمدی  فعال حقوق بشر به صدادرآمد. ایشان به گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق هنر و هنرمندان در ماه اسفند 96  پرداختند.

در ادامه جناب آقایعلی شعبانزاده:بررسی مواردی که برای حیات آب همانند سم هستند سخنرانی فرمودند

اگر کسی زمین را از فضا مشاهده نماید آنرا به شکل یک سیارۀ آبی رنگ و پر از آب خواهد دید. حجم تمام آب های کرۀ زمین در حدود ۱۳۶۰ میلیون کیلومتر مکعب تخمین زده شده است. این حجم با توجه به چرخه آب به طور دایم در بین منابع گوناگون در حال جابجایی است. مهمترین منابع آب در کرۀ زمین عبارتند از: آب های زیرزمینی، آب های جوی «باران و برف»، آب های سطحی «رودخانه، دریاچه، دریا و اوقیانوس» و همچنین بخشی از آب موجود در کرۀ زمین به صورت بخار در اتمسفر و بخشی دیگر به صورت جامد در یخچال های طبیعی وجود دارد.

حجم تقریبی میزان آب های ذخیره شده در این منابع به این شرح است:

اوقیانوس ها: در حدود ۱۳۲۰ میلیون کیلومتر مکعب «۹۷.۲%»

یخچال های طبیعی: در حدود ۲۵ میلیون کیلومتر مکعب «۱.۸%»

قشر های زیرزمینی: در حدود ۱۳ میلیون کیلومتر مکعب «۰.۰۹%»

آب های شیرین موجود در دریاها، دریاچه ها و رودها: در حدود ۲۵۰ هزار کیلومتر مکعب «۰.۰۲%»

بخار آب در هوا: در حدود ۱۳ هزار کیلومتر مکعب «۰.۰۱%»

میزان زیادی آب به دلیل آبیاری محصولات در بخش زراعت به مصرف می رسد. حدمیانگین جهانی میزان برداشت آب از منابع از سال ۱۹۶۰ میلادی به منظور آبیاری زمین ها ۶۰ درصد افزایش یافته است و این در حالی است که میان ۲۰ الی ۳۰ درصد آن تبخیر یا جاری شده و ضایع می شود. میزان برداشت آب در کشورهای در حال توسعه مثل ایران به خاطر عدم موجودیت ابزار لازم دو برابر کشورهای توسعه یافته برای هر هکتار است، در حالی که میزان محصولات زراعتی آن ها یک سوم می باشد. به علاوه، در اکثر نقاط خشک و نیمه خشک، به دلیل کمبود بارش های جوی ۹۰ درصد آب مورد ضرورت برای آبیاری زمین ها از آب شیرین تأمین میگردد، در حالی که کشورهای توسعه یافته این رقم را به ۴۰ درصد رسانده اند.

مقدار آب موجود در کره زمین تقریباً ثابت بوده است. این آب به مصارف آشامیدن، زراعت، صنعت و… می رسد و زندگی بشر را بهبود میبخشد. بخش اعظم سطح زمین را اوقیانوس ها و دریاها فرا گرفته است

انسان برای انجام فعالیت هایش به آب شیرین نیازدارد. آب شیرین، یعنی آبی که مقدار نمک در آن کم باشد. آب اوقیانوس ها و دریاها شور هستند و استفاده از آن ها نیازمند تصفیه کردن آن هاست که این مورد به احداث مرکز تصفیه خانه آب با ساختار های پیشرفته تصفیه نیاز دارد. هزینه بالای آن سبب شده که انسان به آب های شیرین موجود در خشکی ها و اتمسفر زمین قانع باشد. حجم آب شیرین در جهان بسیار کم و در حدود ۲.۸ درصد از حجم کل آب جهان است. برای مصرف آب شیرین اندک موجود در جهان محدودیت های هم وجود دارد. زیرا مقداری از آب های شیرین جهان به شکل یخ در یخچال های قطبی و کوهستانی قرار دارد که به این صورت قابل بهره برداری نمی باشند. اما انسان به آب های شیرین موجود در رودها، دریاچه ها و آب های زیرزمینی دسترسی دارد. البته آب های زیرزمینی که در لایه های داخلی زمین موجود هستند، لازمه دسترسی به آن ها مسائلی همچون اکتشاف، حفر چاه، کانال کشی و به کار بردن دستگاه های پمپ آب، ایجاد تأسیسات و لوله کشی را در پی دارد. که مفصل تر در ادامه در مورد چاه و اثرات مخربش بر محیط زیست صحبت خواهیم کرد.

آب های موجود در زمین همواره در حال تغییر شکل هستند. این آب ها، حالات مایع، جامد و گاز را به خود میگیرند، جلوه های طبیعی آب بسیار وسیع است. مقداری از آن در زمین نفوذ کرده و آب های زیرزمینی را به وجود می آورد. کمی از آن هم داخل شاخه ها، برگ ها، تنه و ریشه درختان ذخیره می شود.

آب موجود در اتمسفر زمین بر اثر گردش طبیعی هر ۹ روز یک بار میان آسمان و زمین جابجا می شود. در هر سال این عمل چندین بار تکرار میگردد. حجم آبِ که در هر سال به واسطه گردش آب در طبیعت فراهم می شود، در حدود ۴۰ هزار کیلومتر مکعب است. انسان با فن آوری امروزی قادر است تنها ۲۵ هزار کیلومتر مکعب آنرا مورد استفاده قرار دهد. ریزش های جوی در تمام نقاط سیارۀ زمین یکسان نیست و در برخی جاها بارندگی بیشتر از سایر مکان هاست. بنابر این وجود پستی ها و بلندی ها در نقاط مختلف زمین، سبب شده است که آب در مناطق فرو رفتۀ آن تجمع یافته، دریا ها و اوقیانوس ها تشکیل می دهند. در زیر زمین نیز آب به صورت یکسان و یکنواخت توزیع نشده است. در برخی مناطق مقدار آب های زیرزمینی زیاد و در بعضی مناطق مقدار آن کم است.

انسان از گذشته های دور با آب پیوند ناگسستنی دارد. منابع آب در شکل گیری اکثر تمدن های جهان نقش مهم و حیاتی دارد به گونه ای  که قسمتی از رسوم ملل مختلف جهان در مورد این مایع ضروری و حیاتی است. اهمیت آب نزد مللی که در نقاط کم آب جهان سکونت داشته اند و می کنند، بیشتر از سایر ملل است.

به علاوه، منابع آب شیرین نیز به صورت یکسان و یکنواخت در سطح زمین توزیع نشده است. در حال حاضر ۹ کشور جهان ۶۰ درصد کل منابع آب شیرین را به خود اختصاص میدهند: کانادا، چین، هند، کلمبیا، پرو، برزیل، روسیه، اندونزی و ایالات متحدۀ آمریکا.

از طرف دیگر حدود ۸۰ کشور جهان با کمبود آب مواجه هستند که برخی از آن ها تقریباً به هیچ منبع آب شیرین قابل توجه دسترسی ندارند: کویت، مالت، بحرین، امارات متحدۀ عربی، سنگاپور، اردن و لیبی

طبق جدیدترین تحقیقات سازمان ملل متحد تا سال 2050، 5 میلیارد نفر در سراسر دنیا، حداقل یک ماه در سال با قحطی آب روبرو خواهند شد..

بی‌آبی دو دهه‌ای می شود که گریبان ایران را گرفته؛ هرچند که برخی معتقدند ایران اکنون در دوره آبسالی است و تنها خشکسالی کشاورزی برای کشور بحرانی شده است. اما نشانه های بسیاری وجود داد که از وضعیت بحرانی منابع آبی ایران حکایت می‌کند. این مسئله دلایل متفاوتی دارد که عمدتا انسانی است؛ دست‌اندازی به منابع آبی و خاکی و مدیریت آب، به بحران فعلی منجر شده است. دست‌اندازی‌هایی که البته هنوز هم ادامه دارد. همه این بحران‌ها موجب شده که هشدارهایی برای پایان آب و غیرقابل زندگی شدن ایران داده می‌شود.

ما حتی آمار دقیقی از میزان آبی که داریم هم نداریم،آمارهایی که موجود است، همه حدس و گمان است. میزان آب سطحی مان را هم نمی دانیم چقدر است چه برسد به آب زیر زمینی، اعداد ارقامی که می دهند کاملا تقریبی هستند، فقط این حقیقت است که : وضع آب خیلی بد است.

اولین مسئله درباره آب این است که اصلا چه شد که به این روز افتادیم؟ در گذشته شرایط آبی ما خوب بود؛ کشاورزی می کردیم و سپس قنات ها را درست کردیم تا از آن برای آب کشاورزی استفاده کنیم. برای به دست آوردن آب شرب هم با مشک در نزدیک قنات ها آب پر می کردیم و یا با گالون برای مسافتهای دورتر آب میبردند. به همین دلیل نمی توانستیم آب زیادی مصرف کنیم. رودها هم در آن زمان بدون هیچ مانعی مسیر خود را می رفتند، مثلا در هنگامی که انسان نبود مقداری از زاینده رود تبخیر می‌شد، باقی آن هم به تالاب گاوخونی می‌ریخت. با گذشت زمان انسان همکه پیشرفته تر شد ، از اندکی از آب های این رودها برای کشاورزی، شستشو و … استفاده می کرد. پس در قدیم دو منبع مهم آب داشتیم یکی آب زیر زمینی که از طریق قنات ها از آن استفاده می کردیم و دیگری رودها که آن ها را هیچ مدیریتی نمی کردیم..

این میزان استفاده از آب برای انسان کافی نبود، انسان که اشرف مخلوقات خودش رو حساب میکند به دنبال راهی بود که به شکلی آب بیشتری به دست بیاورد، ما خیلی افراط کردیم. چیزهایی اختراع کردیم تا هر چقدر می توانیم آب استفاده کنیم؛ در ابتدا به دنبال آب های زیرزمینی رفتیم، آن زمان برای استفاده از آب های زیرزمینی قنات حفر کرده بودیم اما این برای انسان کافی نبود و چاه را اختراع کرد. آرام آرام مرکز شهرهای مختلف ایران به آلبوم حفر چاه ها تبدیل شد. همینطور مردم قدم به قدم شروع کردن به چاه ساختند.وقتی چاه ها را ساختند متوجه شدند که آب ها تمام می شود؛ به همین دلیل گفتند که چاه های عمیق و نیمه عمیق بسازیم. این چاه های نیمه عمیق و عمیق بود که کشور ما را بیچاره کرد. به چاه هایی که تا 25 متر عمق دارند می گویند چاه سطحی، چاه هایی که 25 تا 50 متر عمق دارند نیمه عمیق و به چاه هایی هم که بیش از 50 متر عمق دارند چاه عمیق می گویند، در ایران اکنون غمق برخی از چاه ها به 600 متر هم می رسد؛ همین شد که آب تمام شد..

در زمانی که حفر چاه ها در ایران زیاد شده بود، آقای غفوری فرد که وزیر نیرو بود به رهبر نامه ای نوشت که اگر روند حفر چاه ها ادامه داشته باشد آب تمام می شود. رهبر هم گفتند که آب برای مردم است،و نباید جلوی مصرف مردم را گرفت ولی برای کسب درآمد برای دولت ، چاه فقط با مجوز وزارت نیرو باید زده شود. روند چاه ساختن ادامه پیدا کرد و برای جلوگیری از آن اولین اقدامی که انجام شد تبدیل دشت ها به دو قسمت بود؛ دشت های ممنوعه و دشت های محدود. دشت های ممنوع یعنی دشت هایی که دیگر نمی توان در آن چاه زد. حال در آن زمان که کشاورزی شغل مردم بود وقتی در برخی از دشت ها چاه ساختن ممنوع بود کشاورزی توسعه پیدا نمی کرد، و این باعث شده اکنون سه چهارم دشت های ما خشک شوند. یک اشتباه بزرگ دیگر هم که انجام دادند این بود که این دشت ها فقط برای کشاورزی ممنوع شدند از اینجا شرایط خراب شد.

مثلا دشت کرج و ورامین برای چاه زدن ممنوع هستند .اما شورای شهر 6 حلقه چاه می زند و وزارت نیرو، چاه غیر مجاز شورای شهر را به مجاز تبدیل می کند. مثلا روستای محمدآباد تا دیروز روستا بود و اجازه حفر چاه در آن وجود نداشت ولی الان که تبدیل به شهر شده به راحتی در آن چاه می سازند. اتفاق دیگری که با ساخت چاه ه رخ داد، خشک شدن قنات ها بود؛ ساخت چاه ها بسیاری از قنات ها را خشک کرد و در آینده هم اگر قناتی باشد حتما خشک می شود مگر جاهایی که دشت هستند و شیب دارند.

به جای قنات های خشک شده هم چاه های جدیدی ساختند و این چاه های جدید هم باعث شد قنات های دیگری خشک شوند. سومین پیامد ساخت چاهها ، پیشروی آب شور بود. مثلا در ساری انقدر چاه ساختند که دیگر آب از دریا وارد چاه ها شد و در واقع آب شور پیشروی کرد، با پیشروی آب شور دیگر نتوانستیم از آب چاه ها به عنوان آب خوراکی استفاده کنیم. در کشاورزی هم برخی گیاهان با آب شور رشد نمی کند. آب شور همچنین منجر به ساخت کویر یا نمکزار جدید می شود، مثل دریاچه ارومیه.

یکی دیگر از پیامد های چاه ها هم نشست زمین است، چاه ها را حفر کردند و زمین نشست کرد. اکنون زمین نشست کرده و چاله های بزرگی در حال حفر است مثلا تهران هر سال 36 سانتی متر نشست می کند .نشست کردن زمین هم مشکلاتی مثل شکستن لوله های گاز و ریختن ساختمان ها در پی دارد. مثلا در دشت ورامین دکل ها کج شده اند چون زمین نشست پیدا کرده، از سویی در کرمان پل ها شکسته شده در جاده ها هم مثلا  از میبد به اردکان کمر جاده ها شکسته اند.

به همین دلیل است که متخصصان درباره قطار سریع السیر تهران مشهد الان هشدار می دهند. به این دلیل که دشت تهران، ورامین، مشهد،سمنان، سبزوار، شاهرود و نیشابور نشست پیدا کرده اند امکان دارد سرعت سریع قطار سریع السیر منجر شود که کمر راه آهن هم بشکند. چاه همچنین باعث پیشروی بیابان ها می شوند، یک گیاه در دشت از آب های زیر زمینی در عمق 30 متری استفاده می کردند الان این عمق به 600 متر رسیده پس گیاه خشک می شود و بیابان ایجاد می شود. این چاه ها باعث خشک شدن تالاب ها هم می شود، مثلا دریاچه پریشان؛ چاهها  آب دریاچه را در  خود کشید و دریاچه خشک شد. حتی چاه ها رود ها را هم خشک کرد برای مثال زاینده رود. چاه ها همچنین باعث از بین رفتن کویر ها هم شود .کویر هایی که فواید زیادی دارد.

کویر یعنی نمک‌زار یعنی جایی که تمرکز نمک باعث می شود گیاه هان رشد نکنند

در کویر ها انواع املاح وجود دارد و میشود این املاح را دسته بندی کرد: مثلا مواد شوینده، شیشه سازی و سولفات سدیوم برای کویر هستند. دسته دیگری کویر های باروت هستند که می توان از آن می توان باروت گرفت، خود این کویرها هم بهترین کود دارند. کویرهای چرب هم داریم که جاذبه الرطوبه است و در برخی از دارو ها هم از آن استفاده می شود. اما 25 سال دیگر همه این کویرها از بین می روند عامل این هم چاه ها هستند.

کویرها از آب زیرزمینی درست می شوند، آب ها در تابستان ها تبخیر می شوند و منجر به ایجاد نمک در کویرها می شوند. اما دیگر این اتفاق نمی افتد به این علت که چاه های زیادی درست کرده اند.

در آن زمان نگفتند که اگر از چاه استفاده می کند از آبیاری بارانی یا قطره ای استفاده کنید، البته آبیاری قطره ای هم مشکلاتی دارد. جهرم با آبیاری قطره ای از بین رفت به این دلیل که مدیریت در آب نبود. در گذشته تکنولوژی را برای مصرف آب (چاه) به ما دادند اما نگفتند که این آب چاه ها تمام می شود، شور می شود باید از آبیاری قطره ای یا بارانی استفاده کنید. مثل خودرو ها که یک زمانی بسیار خوب بودند اما چون نگفتند افراط نکنید، الان بزرگترین آلوده کننده هوا، خودروها شده اند، یک مدت شما از خودرو لذت می بردید اما الان و مخصوصا در آینده همه از خودروها متنفر خواهند شد. در یک مدتی گفتند که کشاورزی را برای خودکفا شدن توسعه بدهید و شروع کردن به کشاورزی و این چاه ها را زیاد کرد. حال تازه دارند می گویند که آبیاری را کم کنیم و این کشاورزی هیچ توجیح اقتصادی ای ندارد..سد ها دومین اختراع ما بودند که باعث ضرر زیادی شدند، در گذشته ها رود ها جریان زیادی داشتند و منجر به مرگ افراد زیادی می شد و آب را برای استفاده هم نمی شد کنترل کرد. بعد از دیدن این مشکلات سد ها را ساخته شد: اولین کاری که سدها می کنند مدیریت آب است زیرا ما آبی که جاری است را که نمی توانیم کنترل کنیم. با ساختن سدها توانستیم آب‌ها را ذخیره کنیم اما مرحله بعد از که مدیریت سد بود را متاسفانه ما درست انجام ندادیم. پشت سر سد نباید بد حرف بزنیم سد بسیار خوب است. مثلا الان می گویند سد زاینده رود را ساختند باتلاق گاوخونی خشک شد اما سد، باتلاق گاوخونی را خشک نکرد اتفاقا این سد می توانست باتلاق گاوخونی را آبدار تر کند.اما مدیریت نکردن آب سد و منفعتهای مالی باعث این اتفاق شوم شد..

وقتی سد را ساختند باید میزانی از آب را به باتلاق ها اختصاص می دادند، میزانی دیگر را برای کشاورزی و مابقی را برای آب صنعت و آب شرب. یعنی اگر سهم دریاچه ها و باتلاق ها را بعد از ساخت سد باز می کردند و سهم کشاورزی هم می دادند، آب باقی مانده هم برای شهر و هم برای صنعت کافی بود. اما قانون دیگری تصویب کردند که در ابتدا آب سدها باید به شهرها اختصاص داده شود، دوم صنعت و اگر آبی باقی ماند برای کشاورزی. در این قانون آبی به تالاب ها و باتلاق ها هم حتی اختصاص داده نشد. آن زمان می گفتند اگر آب به دریاچه ارومیه یا باتلاق گاوخونی می رسد تلف می شود. اما الان نظرشان تغییر کرده و حتی سازمان محیط زیست می گوید که باتلاق و تالاب باید اولویت اول آب سدها باشند. به طور خلاصه اینکه ابتدا چاه ها را ساختند و سپس سدها را و نام هر دو را هم عامل توسعه گذاشتند. اما در مدیریت سدها اشتباه کردند و آب سدها را به شهرها اختصاص دادند. مثلا در اصفهان آب زاینده رود را به اصفهان، کاشان و… دادند و این را اصلا به کشاورزی هم اختصاص ندادند؛ فقط از این آب برای شهر و صنعت استفاده کردند. در یزد هم این اتفاق افتاده است؛ اکنون هر 5 سال یک بارجمعیت را حساب می کنند اما در یزد هر 5 ماه این کار را انجام می دهند، اکنون بیش از 90 درصد روستاهای یزد خالی شده اند زیرا فقط آب به شهرها اختصاص داده شد.

وقتی آبی را به شهر می دهیم نمی گوییم آب کجا را به این شهر می دهیم؛ مثلا کارون زمانی کانال کشتیرانی بوده است اما الان در آن سبزی می کارند، ارتش و سپاه در آن رژه می‌روند و شهرداری اهواز همه زباله ها را در آنجا می ریزد. از سویی شهر ها هم فکر میکنند باز هم به آنها آب داده می شود به همین دلیل کارواش و فضای سبز درست کردند و حال آب بیشتری می خواهند و این مسئله آب را درست کردند. به طور کلی با آب دادن به استان ها نیاز آنها برطرف نشد زیرا تصور کردن آب بیشتری به آنها داده می شود و مناطقی هم که از آن آب گرفته شد مانند خوزستان نابود شدند..

جالبه که بدونیم در همین حال حاضر 844 ملیون نفر در دنیا هر بار برای رسیدن به آب سالم باید 30 دقیقه راه بروند یا صف بیاستند. برای ما که معمولا تا شیر آب 30 ثانیه فاصله داریم سخته باورش. ولی حقیقت اینه که خیلی بحث کمبود آب جدی هستش و بیایم حداکثر توان خودمون رو برای بهینه استفاده کردن و مهمتر از آن برای اطلاع رسانی در این مورد به کار بگیریم. یادمون باشه که این محیط زیست و تمام ثروتهای طبیعی مال آیندگان هم هست. و ما فقط تو مقطعی امانتدار این محیط هستیم. که متاسفانه گویا امانتدار خوبی هم نبودیم.

در این بخش از جلسه جناب آقای  مهدی گلسفیدی فعال حقوق بشر به شرح و بررسی بخش دیگری از کنوانسیون برن(حمایت از آثار ادبی و هنری)سخنرانی کردند.

در پایان  جلسه بحث آزاد :چالشها و راهکارهای استفاده هنر درفرهنگ مصرف آب ادامه پیدا  کرد.

این جلسه مشترک ساعت۲۲ به وقت اروپای مرکزی بعد از پرسش و پاسخ و هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان حقوق بشر، به پایان رسید.

 

گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق زنان، مارس 2018

بابک میری

این جلسه، در تاریخ 31 مارس 2018، ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای کمیته و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک کمیته برگزار گردید.مسئول جلسه: جناب آقای فرداد عسکری در ابتدای جلسه تحلیل گزیده‌ای از اخبار نقض حقوق زنان در ماه گذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط سرکار خانم مهناز احمدی ارائه شد که شرح اخبار در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته قابل مطالعه می‌باشد.

کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان

معصومه توکلی شرح مفاد 3 و 4

بعد از جنگ جهانی دوم، که مردم آواره در کشورهای مختلف، بخصوص در کشورهای اروپایی، بسیاری از حقوق خود را از جمله حق اقامت و کار از دست داده بودند، باعث شد که دولت‌ها دور هم جمع شوند و تدبیری بیاندیشند. تا اینکه در دسامبر سال ۱۹۴۸، ۵۸ کشور عضو سازمان ملل اعلامیه جهانی حقوق بشر را تدوین کردند. این کشور‌ها از نظر ایدئولوژیک، مذهبی، سیاسی و فرهنگی و حتی توسعه اقتصادی متفاوت بودند. یک متن عمومی که مورد توافق همگی برای دستیابی به دنیایی برابر و بر اساس عدالت باشد نوشته شد. اعلامیه دارای ۳۰ ماده است. که درک مفهوم 2 ماده اول و دوم این اعلامیه از اهمیت بیشتری برخوردار است.

ماده اول می‌گوید تمام انسان‌ها برابر بدنیا می‌آیند و در حقوق و کرامت انسانی با هم برابرند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه‌ای برابر رفتار کنند. و ماده دوم می‌گوید تمام انسان‌ها صرفنظر از‌ نژاد، جنس، زبان، مذهب، ملیت، دیدگاه سیاسی و … دارای حقوق و آزادی‌هایی که در این اعلامیه آمده می‌باشند.

این اعلامیه یک توافق بین کشورهای عضو است و الزام عملی ندارد. اگر دولتی آن را نقض می‌کرد در صحنه بین‌المللی مواخذه نمی‌شد. بعد‌ها قرارداد‌ها و میثاق‌های دیگری به تصویب رسید که دولت‌ها را ملزم کرد تا به مواد این اعلامیه جامه عمل بپوشانند. از جمله آن‌ها الحاقیه یا کنوانسیون «حذف تمام اشکال تبعیض علیه زنان»  بود که در سال ۱۹۷۹ معیارهایی را برای پیشرفت و توانمندی زنان در زندگی خصوصی و عمومی مشخص می‌کرد از جمله در زمینه‌های حقوق تحصیلی، اشتغال، بهداشت و سلامت، ازدواج و غیره.

اما سازمان ملل چگونه به این مرحله رسید؟

اعلامیه جهانی حقوق بشر نتوانسته بود نیازهای زنان را در مورد برابر حقوقی بر آورده کند. بنابر این کمیسیونی تشکیل شد که موقعیت و مقام زنان را بررسی کند و به سازمان ملل گزارش دهد. در بین سال‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۹ این کمیسیون روی بخشهای متعددی از جمله حقوق سیاسی زنان، حق ملیت زنان متاهل، حقوق ازدواج و حداقل سن ازدواج کار کرد، و در نتیجه منجر به صدور اعلامیه‌ها و قراردادهایی شد که از حقوق زنان حمایت کند و باعث پیشرفت آنان شود. امضای این اسناد به تدریج انجام می‌شد و تکمیل و تصویب آن‌ها در مجمع عمومی سازمان ملل تا سال ۱۹۶۵ طول کشید. در عمل باز هم حقوق انسانی مصوبه در مورد زنان درست کار نمی‌کرد. بنابراین کمیسیون دیگری اعم از افراد وابسته به دولت‌ها و خارج از آنان تشکیل شد و بیانیه رفع تبعیض علیه زنان در سال ۱۹۶۷ برای تصویب به مجمع عمومی برده شد. این هم در واقع یک اعلامیه و سفارشات اخلاقی بود وهر آنچه که معمول  شمرده می‌شد، و قدرت اجرایی و قراردادی نداشت. در میان تمام مسائلی که مورد بحث قرار می‌گرفت، موارد ازدواج و اشتغال بطور مشخصی بحث انگیز بودند. همیشه سئوال این بود که آیا این اعلامیه باید خواستار لغو کامل آداب و رسوم و قوانین تبعیض آمیز باشد یا تغییر آن‌ها را بخواهد.

سالهای متوالی مسئله رفع تبعیض از زنان در کمیته‌ها و کمیسیون‌های سازمان ملل مطرح بود تا در سال ۱۹۷۵ که به نام سال زن شناخته شده بود، مقرر شد که یک میثاق در رابطه با حذف و رفع کامل تبعیض علیه زنان نوشته شود و برای این کار حد اکثر یک دهه وقت در نظر گرفته شد. در سال ۱۹۸۰ در کنفرانس کپنهاگ این قطعنامه با امضای ۶۴ کشور به تصویب رسید و تا یک ماه بعد ۲۰ کشور دیگر هم به آن پیوستند و عملا این کنوانسیون تصویب شد – یعنی ۵ سال زود‌تر از موعد مقرر. کنوانسیون الزام آور است و دولت متخلف در صحنه بین المللی مسئول است و باید پاسخگو باشد. اما در این جریان بزرگ‌ترین مشکل، تصویب مواد مربوط به ازدواج و اشتغال بود. در حال حاضر ۱۸۷ کشور این کنوانسیون را امضا کرده‌اند ولی ایران و ۶ کشور دیگر از امضای آن سر باز زده‌اند. امضای این میثاق یک نقشه عملی برای رسیدن به پیشرفت است و تضمین کننده حقوق برابربرای زنان. کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان ۳۰ ماده دارد. کنوانسیون دولت‌های عضو را مکلف می‌کند تا برای لغو هرگونه تبعیض در تمام جوانب زندگی اقدام کنند و مواد آن را در قوانین داخلی خود ادغام کنند. در آن بوضوح می‌گوید آمده است که هر حکومتی باید خود بهترین راه رسیدن به این مقصود را تعیین و مشخص کند تا بتواند بهترین سیاست‌ها و قانون را برای رفع تبعیض پیاده کند. این امر به دلیل شرایط خاص هر کشور با آداب و فرهنگ خاص آنهاست. تصویب این کنوانسیون همزمان شد با شروع دولت جمهوری اسلامی در ایران که آن را امضا نکرد. کنوانسیون به رفع تمام اشکال تبعیض از زنان و زمینه‌ها و تاریخچه حقوق بشر و اینکه در اعلامیه جهانی، حقوق برابر برای تمام انسان‌ها فرض شده است اشاره دارد و بعد تبعیض را اینطور تعریف می‌کند: تبعیض در اینجا به معنی قائل شدن به هرگونه تمایز، استثناء یا محدودیت بر اساس جنسیت است که نتیجه آن خدشه‌دار کردن و یا خنثی کردن و یا به رسمیت نشناختن اعمالی است که بوسیله زنان انجام می‌گیرد، صرف نظر از وضعیت تاهل آن‌ها و بر مبنای برابری حقوق انسانی مردان و زنان و آزادی‌های اساسی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و یا هر زمینه دیگر.از مهم‌ترین مواردی که کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان روی آن تکیه می‌کند این‌ها هستند:

– تقلیل دادن خشونت علیه زنان و دختران که شامل قاچاق آن‌ها برای سکس، خشونت خانگی و به رسمیت شناختن آزار و اذیت جنسی به عنوان یک جنایت می‌شود.

– آزادی انتخاب همسر و حقوق برابر در تمام مراحل زندگی مشترک زن و مرد. پایان بخشیدن به ازدواج اجباری و ازدواج کودکان

– ایجاد فرصت‌های آموزشی، شامل دسترسی به آموزش رایگان و کارآموزی

– تامین توانایی برای کار و ایجاد شغل آزاد بدون تبعیض

– کمک به خانواده‌ها و مادران با فراهم آوردن مراقبت‌های بهداشتی و سلامتی آنان

پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷، وضعیت زنان نه تنها پیشرفتی نداشت بلکه در «بسیاری از زمینه‌ها دچار پسرفت هم شد و فرودستی زنان از سوی حاکمیت جدید تثبیت گردید. با به قدرت رسیدن روحانیون و اجرا شدن قوانین اسلامی، زنان،‌‌ همان حقوق اندکی را که در سلطنت پهلوی به دست آورده بودند، تا حدود زیادی از دست دادند. زنان در بسیاری از عرصه‌های زندگی خصوصی و حیات اجتماعی، با مشکلات و معضلات فراوان روبرو شدند. ستم جنسی که در عرف و شرع وجود داشت، شکل قانونی به خود گرفت و زندگی تمام زنان تحت‌الشعاع این قوانین واقع شد.»کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان در تاریخ 27 آذر 1358 (18 دسامبر 1979) توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب و برای امضا، تصویب و الحاق کشورها مفتوح گردید. این کنوانسیون بر اساس بند 1 ماده 27 در تاریخ 12 شهریور 1360 (سوم سپتامبر 1981) لازم الاجرا شد.

مقدمه دول عضو کنوانسیون حاضر،

با عنایت به اینکه منشور ملل متحد بر پایبندی حقوق اساسی بشر، مقام و منزلت هر فرد انسانی و برابری حقوق زن و مرد تأکید دارد.

با عنایت به اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر بر اصل جایز نبودن تبعیض تأیید داشته، اعلام می‏دارد که کلیه افراد بشر آزاد به دنیا آمده و از نظر منزلت و حقوق یکسان بوده و بدون هیچ گونه تمایزی، از جمله تمایزات مبتنی بر جنسیت، حق دارند از کلیه حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه بهره مند شوند.با عنایت به اینکه دول عضو میثاق‏های بین‏المللی حقوق بشر متعهد به تضمین حقوق برابر زنان و مردان در بهره مندی از کلیه حقوق اساسی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و سیاسی می‏باشند.

با در نظرگرفتن کنوانسیون‏های بین‏المللی که تحت نظر سازمان ملل متحد و کارگزاری‏های تخصصی به منظور پیشبرد تساوی حقوق زنان و مردان منعقد گردیده‏اند. با عنایت به قطعنامه‏ها، اعلامیه‏ها و توصیه‏هایی که توسط ملل متحد و کارگزاری‏های تخصصی برای پیشبرد تساوی حقوق زنان و مردان تصویب شده است. با نگرانی از اینکه علیرغم این اسناد متعدد، تبعیضات علیه زنان همچنان بطور گسترده ادامه دارد.

با یادآوری اینکه تبعیضات علیه زنان ناقض اصول برابری حقوق و احترام به شخصیت بشر می‏باشد و مانع شرکت زنان در شرایط مساوی با مردان در زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور و نیز گسترش سعادت جامعه و خانواده شده و شکوفایی کامل قابلیت‏ها و استعدادهای زنان در خدمت به کشور و بشریت را دشوارتر می‏نماید.

با نگرانی از اینکه زنان در شرایط فقر و تنگدستی حداقل امکان دسترسی را به مواد غذایی، بهداشت، تحصیلات آموزش و امکانات اشتغال و سایر نیازها دارند. با اعتقاد بر اینکه تشکیل نظام نوین اقتصاد بین‏الملل بر اساس مساوات و عدالت در تحقق پیشبرد برابری بین مردان و زنان نقش مهمی را ایفا می‏نماید. با تأکید بر اینکه ریشه کن کردن آپارتاید، اشکال مختلف نژادپرستی، تبعیض نژادی، استعمار،  استعمارنو، تجاوز، اشغال و سلطه و دخالت خارجی در امور دولت‏ها لازمه تحقق کامل حقوق مردان و زنان می‏باشد. با تأیید بر اینکه تحکیم صلح و امنیت بین‏المللی، تشنج زدایی بین‏المللی، همکاری‏های متقابل دول صرف نظر از نظام‏های اجتماعی و اقتصادی آنان، خلع سلاح کامل و به ویژه خلع سلاح اتمی تحت نظارت و کنترل دقیق و مؤثر بین المللی، تأکید بر اصول عدالت، مساوات و منافع متقابل در روابط بین کشورها و احقاق حق مردم تحت سلطه استعمار و بیگانه و اشغال خارجی به دستیابی به حق تعیین سرنوشت و استقلال و همچنین احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی باعث توسعه و پیشرفت اجتماعی خواهد شد و در نتیجه به دستیابی به مساوات کامل بین مردان و زنان کمک خواهد کرد. با اعتقاد بر اینکه توسعه تمام و کمال یک کشور، رفاه جهانی و برقراری صلح مستلزم شرکت یکپارچه زنان در تمام زمینه‏ها در شرایط مساوی با مردان است. با در نظر گرفتن سهم عمده زنان در تحقق رفاه خانواده و پیشرفت جامعه، که تاکنون کاملاً شناسایی نشده است، اهمیت اجتماعی مادری و نقش والدین در خانواده و در تربیت کودکان و با آگاهی از اینکه نقش زنان در تولیدمثل نباید اساس تبعیض بوده بلکه تربیت کودکان نیازمند تقسیم مسئولیت بین زن و مرد و جامعه بطور کلی می‏باشد.

با اطلاع از اینکه تغییر در نقش سنتی مردان و زنان در جامعه و خانواده برای دستیابی به مساوات کامل میان زنان و مردان ضروری است.

با عزم بر اجرای اصول مندرج در اعلامیه محو تبعیض علیه زنان و در این راستا اتخاذ اقدامات ضروری برای از میان برداشتن این گونه تبعیض‏ها در کلیه اشکال و صور آن، به شرح ذیل توافق کرده‏اند:

بخش اول: ماده 3 دول عضو باید در تمام زمینه‏ها به ویژه زمینه‏های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کلیه اقدامات مناسب از جمله وضع قوانین را برای تضمین توسعه و پیشرفت کامل زنان و نیز بهره‏مندی آنان از حقوق بشر و آزادی‏های اساسی بر مبنای مساوات با مردان به عمل آورند.

ماده 4 1. اتخاذ تدابیر ویژه و موقتی توسط دول عضو که هدف آن تسریع در برقراری مساوات بین مردان و زنان است نباید به عنوان «تبعیض» به صورتی که در این کنوانسیون تعریف شده است، تلقی گردد. و بدون اینکه این اقدامات منجر به حفظ معیارهای نابرابر و مجزا گردد، پس از تحقق رفتار و فرصت‏های برابر متوقف خواهد شد.

حال به تشریح مفاد ذکر شده  این کنوانسیون با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌پردازیم:  در کنوانسیون، تساوی زن و مرد و برخورداری از تمام زمینه‌ها از مهمترین مصادیق است.  در حالی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر اساس موازین اسلامی تنظیم شده است.

طبق اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل اسلامی بودن قوانین بر همه اصول قانون اساسی حاکم است و اصول دیگر باید در پرتو آن تفسیر شوند. اصل بیستم قانون اساسی نیز بر رعایت موازین اسلامی تاکید دارد:«همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.» اصل بیست و یکم هم دولت را موظف به تضمین حقوق زن در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی نموده است. نتیجه آن که تفسیر و قرائت کنوانسیون از مفاهیمی همچون تبعیض، برابری و تساوی زن و مرد با تفسیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از این مفاهیم بسیار متفاوت و متعارض است.

تعارض کنوانسیون با ق.ا. در زمینه فرصت‌های شغلی و مشارکت‌های سیاسی و اجتماعی زنان بر اساس ماده سه کنوانسیون، دولت‌ها موظفند

اقدامات لازم از جمله وضع قوانین مورد نیاز را در تمامی زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، برای تضمین توسعه و پیشرفت کامل زنان و بهره مندی آنان از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی بر مبنای مساوات با مردان به عمل آورند.

در اینجا به استناد نظر مشهور فقهای اسلامی به علل تعارضات موجود بین مفاد کنوانسیون و قانون اساسی جمهوری اسلامی پی می‌بریم.

الف) ممنوعیت تصدی مسؤولیت رهبری جامعه اسلامی توسط زنان

از نظر فقه‌های اسلامی، رهبر و حاکم اسلامی مسؤول اداره جامعه اسلامی است که به موجب اصل یکصد و دهم قانون اساسی وظایف خطیر و سنگینی را بر عهده دارد. از این رو رهبر بایستی از ویژگی‌ها و صفات خاصی برخوردار باشد که در اصل یکصد و پنجم و یکصد و نهم قانون اساسی بیان شده اند. در قانون اساسی به شرط ذکوریت به عنوان یکی از شرایط ولی فقیه تصریح نشده است، ولی بیشتر فقهای مذاهب اسلامی قائل به لزوم مذکر بودن حاکم اسلامی هستند، هر چند در کتاب‌های فقهی شیعه عنوان مستقلی برای اشتراط ذکوریت در حاکم اسلامی وجود ندارد، ولی چون قضاوت از شئون و وظایف اصلی و اولی حاکم اسلامی و ولی فقیه است و سایر قضات نیز از طرف او منصوب هستند و مشروعیت خود را از وی کسب می‌کنند، و در باب قضاوت مشهور فقها بر اشتراط ذکوریت در قاضی تصریح نموده اند، از این رو در حاکم و رهبر جامعه اسلامی نیز ذکوریت بالملازمه شرط است و زنان نمی‌توانند متصدی آن شوند.

و چون همه اصول قانون اساسی بر رعایت موازین اسلامی مبتنی هستند، و از دیدگاه فقها ذکوریت را برای حاکم اسلامی شرط می‌دانند. به همین جهت می‌توان نتیجه گرفت که بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، زن نمی‌تواند متصدی رهبری جامعه، اسلامی شود و اصل 105 و 109 قانون اساسی نیز از زنان انصراف دارد، بخصوص که در جوامع اسلامی از صدر اسلام تا کنون با وجود زنان شایسته، تصدی رهبری جامعه اسلامی توسط زنان، متعارف نبوده و سابقه نداشته است.

بنا بر گفته این فقها  چون اصل اول از نظر اسلام عدم ولایت افراد بر یکدیگر است و خروج از این اصل و ثبوت ولایت افراد بر یکدیگر، نیاز به دلیل قطعی دارد و در مورد زنان چنین دلیلی که جواز ولایت و رهبری جامعه اسلامی توسط زنان را بطور قطعی ثابت کند وجود ندارد. نتیجه این که از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بطور ضمنی بدست می‌آید که ولی فقیه باید مرد باشد و زن نمی‌تواند این مسؤولیت را بر عهده بگیرد و این یک تبعیض فاحش علیه زنان  محسوب میشود

ب) ممنوعیت تصدی پست ریاست جمهوری برای زنان

ماده سوم این  کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان بر برابری زن و مرد در برخورداری از حقوق مساوی در مشارکت ‌های اجتماعی و سیاسی و شرکت در انتخابات و داشتن حق رای و نامزدی برای رسیدن به تمامی مسؤولیت‌های اجرایی و سیاسی تاکید دارد. اطلاق این ماده  نیز با اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به نظر می‌رسد شرط ذکوریت را برای رئیس جمهور بیان می‌کند، در تعارض است. به موجب اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی رئیس جمهور پس از مقام رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است و مسؤولیت اجرایی قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می‌شود بر عهده دارد. اصل یکصد و پانزدهم نیز اعلام می‌کند: رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا و مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.

ج) ممنوعیت اشتغال زنان به قضاوتهر چند اصل یکصد و شصت و سوم قانون اساسی به لزوم مرد بودن قاضی و ممنوعیت قضاوت برای زنان تصریح نکرده است، ولی از دو طریق می‌توان نتیجه گرفت که از منظر قانون اساسی جمهوری اسلامی ذکوریت در قاضی شرط است.

1- اصل یکصد و شصت و سوم بیان صفات و شرایط قاضی را به قانون عادی احاله داده است، و در قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری (مصوب اردیبهشت 1361 که یک ماده واحده بیشتر ندارد.) تصریح شده است که قضات از میان مردان واجد شرایط انتخاب می‌شوند. هر چند طبق قانون اصلاح تبصره، 5 قانون الحاق پنج تبصره به قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری مصوب 1363، که در سال 1374 به تصویب رسید، زنان می‌توانند با دارا بودن پایه قضایی، پست‌های مشاوره و قاضی تحقیق را دارا باشند ولی این به معنای داشتن حق انشای رای نیست. قاضی تحقیق در احقاق حقوق مردم و تامین عدالت بسیار موثر است ولی حق انشاء رای ندارد.2- اگر این ماده واحده نیز وجود نمی‌داشت باز هم از قانون اساسی چنین استنباط می‌شد که زنان حق اشتغال به مقام قضاوت را ندارند; زیرا اصل یکصد و شصت و سوم بر این نکته تصریح دارد که بیان شرایط و صفات قاضی توسط قانون عادی، بایستی مبتنی بر موازین فقه اسلامی  باشد و که شوربختانه طبق نظر مشهور فقها ذکوریت شرط قضاوت است و زنان حق انشای رای ندارند.

مشکل اشتغال زنان در جامعه اگر بخواهیم درباره اشتغال زنان در کل کشور صحبت کنیم (فارغ از مدرک تحصیلی)، باید گفت ما یکی از پایین‌ترین شاخص‌های اشتغال زنان را در دنیا داریم؛ حتی نسبت به کشورهای اسلامی مثل فلسطین، عربستان سعودی، مصر و … ؛ بنابراین این یک مسئله بسیار جدی ‌است.وقتی اشتغال را با سطح تحصیلات بسنجیم، مسئله خیلی جدی‌تر می‌شود؛ چون با اینکه دختران تحصیل‌کرده ما شانس اشتغال بیشتری دارند، به همان نسبتی که در آموزش پیشرفت کرده‌اند، در اشتغال پیشرفت نکرده‌اند؛ به همین دلیل هم وقتی به بیکاری نگاه می‌کنیم می‌بینیم 50درصد دختران تحصیل‌کرده ما بیکار هستند.پس اینجا یک معضل داریم؛ اینکه بین پیشرفت دختران ما در تحصیلات و ورود به بازار کار، فاصله وجود دارد که بسیار هم خطرناک است؛ چون هم سرمایه مادی صرف‌شده در آموزش عالی از دست می‌رود و هم سرمایه اجتماعی را از دست می‌دهیم. طبیعتا دختری که 10سال از زندگی‌اش را صرف تحصیلات تکمیلی کرده و حالا به‌اصطلاح «علاف» است، نه وضعیت روحی خوبی دارد، نه آن هویتی که باید داشته باشد را می‌تواند تعریف کند و نه جایگاه قابل احترامی در خانواده برای خودش احساس می‌کند. بنابراین اینها مشکلات ما در کل کشور است و باید برایش فکری بکنیم. قانون  به ما می‌گوید که نان‌‌آور خانواده و رئیس خانواده، مرد است. رئیس خانواده مرد است و بار مالی هم بر دوش‌اش است؛ پس این قانون است. اصل بر این است که در یک کشور، قانونگذاران همواره از بین افراد بافرهنگ‌تر، فهمیده‌‌تر، تحصیل‌کرده‌‌تر و با جهان‌بینی متفاوت از عامه جامعه انتخاب شوند. انتظار می‌رود که قانونگذاران یک کشور چندین قدم از سایرین جلوتر باشند. متأسفانه در کشور ما این اتفاق نیفتاده است بلکه برعکس شده؛ یعنی قانونگذاران ما به جای اینکه در فکر اصلاح قانون و حذف این موادی که مرد را رئیس و نان‌آور خانواده تعریف می‌کند باشند، از جامعه‌ای که خودش تصمیم گرفته این وضع را اصلاح کند، عقب افتاده‌اند و این یک اشکال بسیار جدی‌است. در واقع اینجا مردم از قانونگذاران پیشی گرفته‌اند و خود این، تناقض ایجاد می‌کند.تناقض این است که گروهی از مردان، بتوانند از این قانون در مقاطعی از زندگی به نفع خود استفاده کنند؛ یعنی همان مردی هم که دنبال زن شاغل می‌گردد و او را به‌عنوان همسر انتخاب می‌کند، سربزنگاه، اشتغال همسرش را به مسئله‌ای که سد راه زن ‌شود تبدیل می‌کند و از او شکایت می‌کند که من این شغل را به صلاح همسرم نمی‌دانم و در‌ شأن خانواده‌ام نیست.بنابراین آن قانون اجازه می‌دهد برخی از مردان در شرایطی که احتیاج دارند، بتوانند سوءاستفاده قانونی کنند.

بنابراین ما اینجا یک مشکل داریم و آن این است که مردم کار خود، تحصیل‌کرد‌ه‌ها کار خود و قانونگذار هم کار خودش را می‌کند. این تناقض در خیلی از مواقع به ضرر زنان است؛ حتی به ضرر زنی که شاغل است؛ چراکه به جای اینکه استقلالش مورد احترام باشد، مرد خانواده انتظار دارد درآمد زن هم وارد خانواده شود و از قضا زن هم این ‌کار را می‌کند، ولی به‌دلیل آن فرهنگ غالب، انگار اشتغال زن ناشی از بزرگواری مرد است و مرد مرحمت کرده که زن سر کار رفته است. این مشکل خیلی جدی ماست.

 

گزارش جلسه مشترک نمایندگی های اندونزی و پاکستان در تاریخ  ۱۵ آپریل ۲۰۱۸

 محمد گلستانجو

این جلسه در تاریخ  ۱۵ آپریل ۲۰۱۸  با حضور اعضای فعال نمایندگی ها و با همراهی سایر دوستان و همراهان فعال حقوق بشربصورت عمومی در اطاق پالتاک برگزار گردید .همکاران محترم با موضوعات متفاوت سخنرانی خود را ایراد فرمودند که بدین قرار است :آقای ابوالفضل پرویزی تحلیل خبرهای نقض حقوق بشرایران در ماه گذشته را به سمع شنوندگان رساندند .در ادامه بانو  لیدا اشجعی با موضوع اعدام کودکان در جمهوری اسلامی سخنان خود را ارائه نمودند : قاتل اهورا، کودک سه ساله، در رشت اعدام شد (بیست و یک  فروردین هزار و سیصد و نود و هفت ) وقتل «ندا» در حاشیه‌ای پُر آسیب/ خانواده خواستار اشد مجازات قاتل‌اند (بیست فروردین هزار و سیصد و نود و هفت ) شلیک مرگ به جمجمه نوزاد یازده ماهه در خوزستان /نوزده  /یک هزار و سیصد و نود و هفت اعدام چهار مجرم زیر سن قانونی در سال گذشته  شنبه چهار  فروردین هزار و سیصد و نود و هفت.این خبرها میگوید افرادی کودکان را ازار داده و به قتل میرسانند و خبرهای دیگر میگوید کودکانیبه دلایل مختلفی عامل قتل به حساب میایند انچه محرز است در هر دو بعد این اتفاق شوم ؛ موج خشنونت است که بر پیکر جامعه بیمار میکوبد و از سراشیبی و سقوط ؛منش و رفتار انسانی سخن میگوید که این شعر را به خاطر میاورد ؛با ما کج و با خود کج و با خلق خدا کج * آخر قدمی راست بنه ای همه جا کج . این کجی که کودکان مجرم را وعاملین کودک ازاری را به پای اعدام وزندان میکشد از کجا خط خود را اغاز کرده است که با سالها تلاش پیگیر فعالان حقوق کودک و راهکارهای موثر برای منع اسیب های اجتماعی کودکان همچنان خبرها ی مرگ و اعدام کودکان را میدهد باید گفت این خط کج که نقطه های خود را سنگچین راه حیات و زندگی کودکان میکند اشکار است و نهاد قدرتی  است که در نااگاهی ما سلطه استبداد و زور و ستم را چنان گسترانیده که تیغ بیرحمی را اشکارا به روی کودکان میکشد و ابایی هم از این کار ندارد و از طرف دیگر نه قدرتی بازدارنده  که روی در روی با اتحادی هم جوش بر علیه نقض حقوق انسانی فرصتی برای بیان و اندیشه بیابد و اما اوج فلاکت و نحسی دران مشاهده میشود که کودکانی به تماشای مجرمین دستگاه بی عدالتی به پای چوبه های دار میهمان میشوند تا ببنینند روزه مرگ را در حاکمیت فقر و بی عدالتی و دانه ای چند از ان خود که  فردا قربانی همین روند باشند . اعدام یعنی پاپان یک زندگی با حکم قانونی در حیطه یک جامعه ؛ قانونی که میخواهد تعادل را در مرگ یک انسان به جامعه نوید دهد و یا ترس را از بروز جرم و جنایتی که روز به روز جامعه را از درون میپاشد حاکم کند؛ تا کودکانی که به تماشای اعدام مجرمین در صحنه مرگ ایستاده اند بیاموزند که مجرمین را به دار میاویزند و ترس را درمغز بکارند؛ ولی انچه محرز است بی عدالتی طبیعت جوامع نابرابر است ومجرمین میوه های تلخ ان و اعدام جلوه ای از برقراری نظمی که خود عامل بی نظمی است .بنابراین نه کودکان از این صحنه ها اموزش میپدیرند و نه جامعه روی سکون و ارامش میبیند ؛قوانینی و ضع شده که حاکمیت و دولت حاضر جوابی برای مسئولیت و رفع  بحران و نارامی داشته باشند .اگر غیر ان مببود خبر تصویب نهایی قانون مجازات اسلامی را عضو شورای نگهبان حسینعلی امیری منتشر نمیکرد که گفته بود این لایحه در زمان ریاست آیت الله شاهرودی تدوین شد. پس از تدوین یک بار شورای نگهبان نظرات خود را کلی اعلام کرد و در دو بخش ایراد گرفت یکی فصل مربوط به دادرسی بود ؛بر روی این قانون مفصل در قوه قضائیه، مجلس و شورای نگهبان کار شده است . مستندات فقهی و حقوقی این قانون ده ها جلد است که از فتاوای مراجع گرفته تا مطالعه تطبیقی راجع به مجازات اسلامی در این قانون دیده شده است. این قانون با هفتصد و بیست  ماده کامل ترین قانون مجازات اسلامی است. که در کتاب سوم ـ  به قصاص ( دویست و چهل و نه) پرداخته شده که باب اول – قصاص نفس؛ فصل اول – قتل عمد.ماده دویست و چهار – ( دویست و پنجاه ) قتل نفس ( دویست و پنجاه و یک ) بر سه نوع است ، عمد ، شبه عمد ، ( دویست و پنجاه و دو ) خطا ( دویست و پنجاه و سه ) ماده دویست و پنج  – قتل عمد برابر مواد این فصل موجب قصاص ( دویست و پنجاه و چهار ) است.ماده دویست و هفت  – هرگاه مسلمانی ( دویست و شصت و هفت  ) کشته شود قاتل قصاص می شود و معاون در قتل عمد به سه سال تا پانزده سال حبس محکوم می شود . ماده دویست و نه  – هر گاه مرد مسلمانی عمدا زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است لیکن باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد . ( دویست و هفتاد و یک  ) که لطف این قانون شامل حال زنان است که نقض حق حیات خود را با پرداخت پول به قاتل مرد جبران  میکنند تا او هم محکوم به مرگ شود .ماده دویست و دوازده ـ هرگاه دو یا چند مرد مسلمان مشترکا ( دویست و هفتاد و چهار  ) مرد مسلمانی را بکشند ولی دم می تواند با اذن ولی امر ( دویست و هفتاد و پنج  ) همه آنها را قصاص کند که این ماده جز به به به تلخی به قانون بشر شباهتی ندارد .فصل چهارم – شرایط قصاص: ماده دویست و نوزده  ـ کسی که محکوم به قصاص است باید با اذن ولی دم او را کشت. ماده دویست و بیست و سه  ـ هرگاه بالغ نابالغی را بکشد قصاص می شود . یکی دیگر از شرایط قصاص قسامه است به معنای قسم خوردن است که فقط برای اشنایی میتوانید درمبحث سوم ـ قسامه ( یک) ان را بخوانید(دویست و هشتاد و چهار ) الف – در خصوص احکام صادره بر مبنای قسامه قبل از اصلاح هزار و سیصد و هشتاد /ده /بیست و سه  پاره ای از مواد مربوط به قسامه به استعلام رئیس قوه قضائیه از مقام معظم رهبری مندرج در همین مجموعه مراجعه شود.  در فروردین سال هزار و سیصد و نود و یک ، صالح که حدود شانزده سال سن داشت، برای کار فصلی به همراه پدرش به مزرعه‌ای در منطقه شاه مبارک در استان بوشهرمیرود. او در کنار چاهی ایستاده بود که یکی از کارگران دیگر در آن سقوط کرد و کشته میشود. در ابتدا اولیای دم از صاحب چاه شکایت کردند و هیچ اقدامی متوجه صالح نبود اما چندی بعد به عنوان متهم بازداشت میشود و به گفته وکیل وی برای اقرار زیر شکنجه قرار میگیرد و مجبور به قبول اتهام قتل میشود و با قانون قسامه برای سومین بار به اعدام محکوم میشود که با نظر صاحبان اندیشه قسامه یکی از ضعیف‌ترین راه‌های اثبات قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) قابل اجرا میشود یعنی با قسم اطرفیان مقتول و یا از طریق باج خواهی و وساطت اطرفیان مقتول میشود انسانی را محکوم به مرگ کرد و این عدالت درقوانین مجازات اسلامی نهفته است که حق حیات وزندگی رامیتوان از کودکی با شکنجه روحی گرفت. که ماده دویست و چهل و هشت  – ( اصلاحی بیست و سه /ده/هزار و سیصد و هشتاد و چهار ) در موارد لوث ، قتل عمد با قسم پنجاه نفر مردثابت می شود و قسم خورندگان باید از خویشان و بستگان نسبی مدعی باشند . ( دویست و نود و یک)  در مقابل این قوانین اشاعه مرگ و کشتار و خشنونت  درجمهوری اسلامی؛ میدانیم که کنوانسیون حقوق کودک ومیثاق حقوق سیاسی و مدنی را که مجازات اعدام ا توسط دولت هایی که این قراردادهای بین اللملی را به امضا رسانیده اند رامنع میکند ؛توسط جمهوری اسلامی به امضارسیده است  ولی چگونه است این نظام  نگاهی هم به این قوانین ندارد ولی در عوض ان در طی ماه ژانویه خبر اعدام چهار نوجوان نگاه مجامع بین اللملی را متوجه خود میکند وبا اعتراض و محکومیت نقض حقوق کودکان بحران نقض حقوق بشر در ایران اسلامی بیشتر و بیشتر عیان میشود که این حاکمیت زبان حقوق بشر را نمیشناسد بلکه در اعتراض به این نقض حقوق بشر به مجادله اینکه نگاه غرب به فرهنگ اسلامی وحکومت اسلامی در ایران مغرضانه است بسنده میکند و راه و طریق خود را در حق مردم ایران روا میدارد که یک فعال حقوق کودک در ایران می‌گوید: «بوروکراسی قضایی ایران آن‌قدر پیچیده شده است که کسی که می‌خواهد با اعدام کودکان مبارزه کند، نمی‌داند از کجا شروع کند. از مراحل تحقیق و بازجویی تا دادگاه و دیوان عالی کشور و همین‌طور اجرای احکام، هر کدام ایرادهای خود را دارند.»انچه مسلم است جمهوری اسلامی تحمل رعایت حقوق انسانی کودکان را که در کنوانسیون حقوق کودک به ان اشاره شده و دولتها ی امضا کننده را ملزم به اجرایت این قوانین میکند  راندارد چرا که رعایت این حقوق یعنی زنده شدن انجمنی به نام لگام که برای لغو اعدام در جمهوری اسلامی تلاش میکرد وسال های سال است که موسس ان خانم نرگش محمدی در زندان حتی روی فرزندان خود راکم کم  دارد به فراموشی میسپارد .  و اما جمهوری اسلامی پیشتاز مرگ ویکی از پنجمین کشور جهان با بیشترین تعداد اعدام‌هاست.و در انتها خبری دیگر از را رسیده است این نظام  که با مرگ انسانها دفتر سیاسی خود را ورق میزند بیش از ۵۰ درصد اعدام‌های جهان رادر سال ۲۰۱۷ به نام خود به ثبت رسانیده است از اعدام کودکان تا زنان و مردانی که اکثریت انان مرگ خود در اثر فقر و بیکاری و گسترش بازار مواد مخدربا اصول موازین اسلامی به مجازات قانون اسلامی سپرده اند و قصاص و اعدام حق حیات و زندگی در رنج پیچیده انان را در ردیف اعمالی قرار دهد تا در فردای قیامت همین دزدان با اسلحه در باره انان از خدای خود دست مغفرت و اجابت گناه را داشته باشند . مردم ایران در دود  سیاه  حاکمیت دینی دست و پا میزنند .و اعدام و قصاص و قسامه از این دود بلند است . سپس بانو مریم مرادی  ماده 18 و 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر را شرح دادند و مقایسه ایی داشتند با قانون اساسی ایران : هر کس حق دارد که از ازادی فکر –  وجدان و مذهب بهره مند شود . این حق متضمن ازادی تغییر مذهب یا عقیده و نیز متضمن اظهار عقیده و ایمان می باشد و همچنین شامل تعلیمات و اجرای مراسم دینی است. هر کس میتواند از این حقوق  منفردا یا اجتماعا و به طور کلی خصوصی یا عمومی برخوردار شود .این ماده یکی از مواد مهم اعلامیه  جهانی حقوق بشر است  که چالشهای بسیاری  ایجاد کرده است .تببین مفاهیم

آزادی‌: حق انتخاب نظری و عملی انسان در تمامی زمینه‌ها مادامی که عمل او به سلب حقوق دیگران و اخلال درنظم و اخلاق عمومی منجر نشود. عقیده‌: مجموعه دیدگاهها، نظریات‌، آراء، باورها و برداشتهای هر فرد انسانی از هستی‌، جامعه‌، تاریخ‌، انسان‌،دین‌، فرهنگ و…. هر عقیده‌ای از نظر صاحب آن‌، صحیح‌، صادق‌، مفید و ارجح است‌، در عین اینکه از نظر دیگران ممکن است‌باطل‌، کاذب‌، مضر و مرجوح باشد.مذهب یا دین‌: نوعی عقیده‌، مجموعه‌ای از دیدگاههای نظری درباره انسان‌، جهان مشهود و ماورای آن‌، منشهای‌اخلاقی و احکام عملی که دیندار بر آن است که با ایمان و عمل به آن تعالیم که توسط پیامبر در اختیار آدمیان قرارگرفته است به سعادت ابدی دست می‌یابد.آزادی عقیده‌: حق انتخاب و پای بندی انسان به هر عقیده‌ای‌. حق اندیشیدن‌، اعتقاد داشتن‌، ابراز داشتن‌، تعلیم وترویج‌، و عمل بر طبق عقیده‌، مادامی که عمل او به عقیده‌اش باعث سلب حقوق و آزادی دیگران و اخلال در نظم واخلاق عمومی نشود. آزادی عقیده در صورتی تحقق می‌یابد که اعتقادات فرد – هر چه که باشد ـ منجر به سلب حقوق فردی واجتماعی او نشود.آزادی مذهب‌: حق انتخاب و تدین انسان به هر مذهبی‌. حق ایمان داشتن‌، اظهار دین و بیان اعتقادات دینی‌، انجام‌مناسک و اعمال مذهبی‌، تعلیم امور دینی به کودکان آزادی مذهب زمانی تحقق می‌یابد که دین ومذهب فرد ـ هر چه باشد ـ جرم محسوب نشود و منجر به سلب حقوق فردی و اجتماعی او در دنیا نشود.اسناد حقوق بشر: اعلامیه‌ها، میثاق‌ها و پروتکل‌های بین المللی که در نیم قرن اخیر در ارتباط با ابعاد مختلف‌حقوق بشر به تصویب دول عضو (اکثریت قریب به اتفاق تمامی کشورهای جهان‌) رسیده است و معیاری جهانی برای‌سنجش رعایت ضوابط حقوق بشر به شمار می‌آید.دول امضاء کننده این اسناد می‌توانند آنها را مطلق یا مشروط به شرط خاصی امضا کنند.مهمترین اسناد بین المللی حقوق بشر در ارتباط با آزادی عقیده و مذهب عبارتند از: مواد 2، 18، 19،26(بندهای 2، 3) و 29(بند 2) اعلامیه جهانی حقوق بشر، مواد 2(بند 1)، 18، 19و 20 میثاق بین المللی حقوق‌مدنی و سیاسی‌.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرا در اصل 19 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.» به همین خاطر پیروان  قومی بدون هیچ‌گونه محدودیتی می‌توانند در پست‌ها وجایگاه ‌های اداری و حکومتی قرار بگیرند تا بتوانند در اداره امور کشور سهیم باشند و در این میان هیچ تفاوتی بین آنها و سایرین وجود ندارد .اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ به تصویب رسید. این اعلامیه اساسی‌ترین چارچوب برای تعیین حقوق همگانی و سلب‌ناشدنی کودکان، زنان و مردان در هر کجا که زندگی می‌کنند را ترسیم می‌کند. جمهوری اسلامی ایران و شهروندانش نیز مشمولِ آن می‌شوند. اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی – موسوم به اصل منع تفتیش عقاید – نیز همساز با ماده‌ی مربوط به آزادی عقاید در اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر تفتیش عقاید را ممنوع می‌داند و در آن آمده است که «هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقید‌‌ه‌‏ای مورد تعرض و موُاخذه قرار داد.» با این وجود اصل ۱۲ دین رسمی ایران را اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری معرفی می‌کند و اصل ۱۳ تنها از ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی به عنوان تنها پیروان  دینی برسمیت شناخته شده نام می‌برد. از معنای تلویحی این اصل این‌گونه بر می‌آید که جامعه‌ی اهل تسنن و بهایی،‌به عنوان بزرگترین جوامع مسلمان و غیر مسلمان و همینطور خداناباوران و بودایی‌ها، در میان پیروان سایر ادیان، برسمیت شناخته نشده‌اند و از حقوق کامل شهروندی مطروحه در قانون اساسی جمهوری اسلامی بهره‌مند نیستند.

شرح ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر هر کسی حق ازادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل ان است که از داشتن عقاید خود بیم واضطرابی نداشته باشد  در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشاران به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی ازاد باشد . بحث از آزادی بیان در اسناد حقوق بشری را میتوان از اعلامیه جهانی حقوق بشر آغاز نمود .انسان موجودی است که ذاتاً و به طور فطری از تقیدات و در بندبودن روگردان است؛ از­این رو، «حق آزادی» از پشتوانه بسیار قوی و نیرومند برخوردار است. علی‌رغم آن، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در بسیاری از موارد، حق آزادی عقیده، اندیشه و بیان نادیده انگاشته می­شود.اسناد حقوق بشری منطقه‌ای مانند کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و منشور آفریقایی حقوق بشر نیز به حق آزادی عقیده و بیان اشاره کرده است. توجه اسناد بین المللی حقوق بشر به حق آزادی عقیده و بیان، و عضویت کشورها در سازمان ملل متحد، تأثیر خود را قوانین داخلی کشورها گذاشته است، به گونه‌ای که امروزه کمتر کشوری را می‌توان یافت که عضو سازمان ملل باشد، ولی حق آزادی عقیده و بیان را به نوعی در قانون اساسی خود منعکس نکرده باشد. پیش از آن­که حق بنیادین آزادی بیان را در دو منبع مهم قانونی ارزیابی کنیم، نگاهی گذرا به مفاهیم و واژه­های به کار رفته در این مفاد  می پردازیم .

  1. حق : همان‌گونه که اشاره شد، حق بدین معنا شکل مفرد واژه حقوق است، به مجموعه چنین امتیازاتی حقوق فردی نیز گفته می­شود؛ حق حیات، حق مالکیت، حق آزادی شغل، حق آزادی بیان و … از این دسته اند.
  2. آزادی :آزادیدر زبان فارسی، در معانی متعددی، مانند حریت، اختیار، قدرت بر عمل و ترک عمل، قدرت انتخابی، رهایی و … به کار رفته است . آزادی واژه‌ای است که مفهوم آن از دیرباز در قاموس اندیشه بشر و جزء خواسته‌های آرمانی وی مطرح بوده است. آزادی با کاربرد حقوقی خود یکی از حقوق اساسی افراد است که آنان را در برابر قدرت حاکمه پشتیبانی می‌کند و جلو اعمال غیر عادلانه قدرت سیاسی را می‌گیرد و در نتیجه تا حدی آن را تعدیل می‌کند؛ به بیان دیگر، آزادی در این سویه به وضعی گفته می‌شود  که انسان در سایه آن بتواند قدرت آفرینندگی خود را پیاده کند.
  3. عقیده : عقیده به معنای چیزی که شخص بدان اعتقاد و یقین و باور دارد، آمده است. عقاید چیزهایی اند که نفس اعتقاد در آن، بدون عمل، قصد شده باشد . بنا بر این عقیده یک امر قلبی است، هرگاه جنبه بیرونی پیدا کرد به آن بیان و تعبیر می‌گوییم.
  4. بیان : کلمه بیان به معنای سخن آشکار و فصیح، شرح و تعبیر و … است . مراد از بیان در این نوشتار همین معنا(سخن آشکار و بی پرده) است. بدیهی است که بیان به معنای یادشده قلمرو گسترده‌ای دارد؛ به گونه‌ای که انواع گوناگون سخنان بی‌پرده را در قالب­­های مختلف گفتاری، نوشتاری، تصویری و … دربرمی­گیرد .
  5. آزادی عقیده و بیان : آزادی عقیده عبارت از این است که افراد بتوانند به انتخاب خود در هر زمینه‌ای اشتغال ذهنی داشته باشند، خواه این اشتغال امری باطنی و درونی و خواه به صورت موضع‌گیری عمومی باشد؛ یعنی آنکه هرکس بتواند به دور از هر تحمیل و فشاری، بیندیشد و بدون ترس، باور خود را بیان نماید . این تعریف آزادی اندیشه و بیان را نیز شامل می‌شود. از آن‌جایی که چنین تعریفی اصطلاحی است و افراد در جعل اصطلاح آزاد اند، چنین معنایی برای آزادی عقیده قابل قبول است؛ اما به لحاظ لغوی مترادف گرفتن آزادی بیان با آزادی اندیشه یا آزادی عقیده یا آزادی مذهب درست به نظر نمی‌رسد؛ زیرا همان‌گونه که گفته شد عقیده یک امر قلبی و درونی،‌ اما بیان یک امر بیرونی است؛ با وجود این، آزادی اندیشه و عقیده از لوازم جدایی ناپذیر آزادی بیان اند، ممکن نیست آزادی بیان را بپذیریم، اما آزادی اندیشه و عقیده را قبول نداشته باشیم. آزادی بیان عبارت است از «آزادی افراد، در بیان عقیده و ایراد نطق و خطابه، بدون ترس از دخالت دولت . قابل یاد آوری است . به لحاظ قلمرو و گستره «آزادی بیان، دربرگیرنده هردو ارتباط نوشتاری و گفتاری است و در بیشتر تعریفها شامل جلوه‌های غیر زبانی همچون لباس، رقص، و موسیقی هم می‌شود» . آزادی در یک تقسیم به دو قسم فردی و اجتماعی تقسیم می­شود. آزادی عقیده و بیان از جمله آزادی‌های فردی است که حکومت­های غیر دموکراتیک آن را بر‌خلاف منافع خود تلقی می­کنند؛ ازاین رو از توسعه آن بیمناک و همواره در صدد محدود کردن آن هستند؛ در حالی­که حکومت­های دموکراتیک حق آزادی بیان را برای شهروندان خود به رسمیت می­شناسند و آن را  با محدودیت­های نسبی محترم می‌شمارند.

آزادی بیان از منظر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران از یک طرف حکومت خود را بر مبنای قوانین اسلامی بنا نهاده ، لازم به توضیح است که دولت ایران در سال 1347 بدون هیچگونه پیش شرطی  میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی را امضا کرده و در سال 1354 به تصویب مجلس رسانده است، بنابراین با توجه به آنکه کشور ایران عضو این میثاق است، لذا ملزم است مفاد آن را به طور کامل رعایت کند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت از عبارت آزادی بیان و اندیشه یادی به میان نیامده اما آزادی بیان و عقیده را می‌توان به طور ضمنی از اصل 23 استنباط کرد. این اصل مقرر می‌دارد: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد…». ظاهرا این اصل فقط به آزادی عقیده اشاره دارد اما به نظر می‌رسد منظور از تدوین این اصل، آزادی بیان و عقیده است چرا که این امر بدیهی است تا زمانی که یک عقیده و اندیشه‌ای ظاهر و ابراز نشود، نمی‌توان آن را مورد مواخذه و تعرض قرار داد، پس بنابراین می‌توان آزادی بیان عقیده و اندیشه را از این اصل استنباط کرد. اصل دیگری که می‌توان گفت به آزادی بیان اشاره دارد، اصل 24 قانون اساسی است که در آن مقرر شده «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می‌کند». در این اصل به یکی از مصادیق برجسته و بارز آزادی بیان یعنی«آزادی مطبوعات و نشریات» اشاره شده که افراد (شهروندان) می‌تواند دیدگاه‌ها، اندیشه‌ها و عقاید خود را از طریق نوشته‌های کتبی یعنی مطبوعات و نشریات ابراز دارند. اگرچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (اصل 24) آزادی بیان به صراحت و به طور کامل همچون عبارات مندرج در این میثاق بین‌المللی، بیان نشده و فقط به عبارت آزادی مطبوعات اشاره شده است ولی می‌توان گفت با توجه به آنکه در ماده‌ 19 میثاق، عبارت آزادی بیان و اطلاعات از هر نوع و قید به صورت شفاهی، کتبی، چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر، به خوبی نشان می‌دهد که با توجه به عضویت ایران در این میثاق، اعمال حق آزادی بیان تمام مصادیق بالا را شامل می‌شود. در واقع یکی از تکالیف قانونی دولت جمهوری اسلامی ایران اهتمام در «بالا بردن سطح آگاهی‌های عمومی در همه زمینه‌ها با استفاده‌ صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر» (بند 2 اصل سوم) است. این اصل تایید بر این مطلب است که مطبوعات و نشریات به عنوان مصداق آزادی بیان مورد استفاده افراد است چرا که می‌تواند ابزار مناسبی برای رشد فرهنگی و ارشادی شهروندان جامعه باشد.جمهوری اسلامی به وعده هایش برای بهبود وضعیت آزادی بیان عمل نکرده است. در دولت  جمهوری اسلامی افراد بسیار زیادی به دلایل ابراز عقیده وابراز نگرانی از نبود آزادی اندیشه وبیان به زندان افتادند  و یا اعدام شده‌اند در همه میثاق‌های بین الملی و معاهدات مبتنی برحقوق بشر بر لزوم وجود فضایی  برای ابراز عقیده و بیان در حکومت‌ها پافشاری شده است.در جمهوری اسلامی ایران  قوانین و دستورالعمل هایی چون مواد ۵۱۳ و ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی باعث تحمیل مجازات در حوزه بیان آزادانه افکار می‌شود، همچنین ابهامات مربوط به قوانین امنیتی چون مواد ۵۱۰،۶۱۰ و ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی محدودیت‌هایی در زمینه برخورداری از حق برگزاری تجمعات و گردهمایی‌های مسالمت آمیز ایجاد می‌کند.بدیهی است که آزادی بیان یک امتیاز نیست که بتوان  آنرا سلب کرد، یک حق است و حق بودن امری بدین معناست که حتی اگر جامه قانون هم نپوشیده و در هیچ قانونی مندرج نباشد یک حق است و هیچ قدرتی نمی تواند آن را سلب کند. درج این حقوق در قوانین برای تاکید و تصریح افزون تر است. حق آزادی عقیده و بیان همچون حق تنفس و حق خوردن و آشامیدن است که اگر در قانونی ذکر نشده بود نمی توان آن را از شهروندان دریغ داشت .آزادی عقیده امری درونی و مخفی است. همه انسان ها در عالم درون خویش آزادی کامل برای داشتن هر عقیده ای را دارند و هیچ حکومتی نمی تواند از آن آگاه باشد یا آن را منع کند. در خشن ترین حکومت ها نیز آزادی عقیده درونی وجود دارد. صرف آزادی بیان عقیده از سوی افراد یا گروه ها نیز بیانگر تضمین شدن آن نیست زیرا ممکن است بیان عقیده، ناشی از جسارت بیان کننده و همراه با تحمل هزینه های آن باشد. اگر افراد یا گروه هایی جرات و شهامت ابراز عقیده و نظرات خویش را داشتند و به صورت سخنرانی یا مقاله در روزنامه ای آن را اعلام نمودند مطلقاً دلیل بر آزادی بیان نیست. آزادی بیان هنگامی محقق می شود که آزادی پس از بیان هم وجود داشته باشد بنابراین آزادی بیان عقیده هنگامی محقق خواهد شد که به عنوان یک حق شناخته شود نه یک امتیاز و این نکته ای است که در ماده نوزده اعلامیه بدان تصریح شده ومیگوید  هر فردی حق  آزادی عقیده و بیان دارد.اما در جمهوری اسلامی آنقدر خط قرمز و منطقه ممنوعه برای انتقاد درست کرده است که آزادی بیان را بی معنا می کند. ذکر تمام مثال ها خارج از حوصله این جلسه است اما فراموش نمی کنیم که یک روزدستورالعملی برای مطبوعات صادر شد که حق بحث درباره مذاکره با امریکا را ندارند و تهدید به برخورد شدند ،گرچه خود نیز با گشودن عملی باب مذاکره از بحث آن نیز عبور کردند. یک روز دستور داده شد درباره متهمان موسوم به”اراذل اوباش” نباید حقوقدانان به تضعیف طرح امنیت اجتماعی بپردازندومطبوعات از درج انتقادات در این زمینه ممنوع شدند و یک روز دستور داده شد درباره اعتصاب کارگران اتوبوسرانی و کارگران دیگر نباید با خبر و مقاله به آن بپردازند و روزی دیگر دستوری دیگر…که ذکر همه آن ها نیازمند فهرستی بلندتر است. پر واضح است در حکومتی که حرف اول و آخر را ولایت فقیه میزند،آزادی بیانی وجود ندارد که آزادی پس از بیانی وجود داشته باشد. در پایان هم در خدمت مهمان گرانقدر جناب جهانگیر گلزار بودیم در رابطه با موضوع عدم چرایی مطالبه حقوق آزادی که از نقطه نظرات حاضرین در جلسه جناب حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی و بانو لیدا اشجعی و بانو مریم مرادی هم بهره مند  شدیم.

 

گزارش جلسه سخنرانی 11 آپریل کمیته آموزش و پژوهش

احمد رضا بهجتی

این نشست روز چهارشنبه 11 آپریل 2018  ساعت 15 بوقت اروپا  با حضور اعضای نمایندگی زاکسن انهالت و عده ای از ایرانیان مقیم شهر دسائو و سایر اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک کمیته آموزش و پژوهش برگزار گردید .

سخنرانی این جلسه بطور ویژه در خصوص بررسی مفاد اول و دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه ی آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین پیرامون موضوع تبعیض علیه زنان توسط میهمان برنامه ( بانو نیلوفر ایمانیان ) ایراد گردید .

متن سخنرانی خانم نیلوفر

حقوق بشر امری ذاتی و مادر زادی است

پیش از آنکه انسانها متاًثر از نقش جامعه، مذهب، اقتصاد و دولت در حقوق طبیعی خود محدود شوند، با حقوق ذاتیشان تولد شده و صاحب حقوق است. زیرا که: انسان در بدو تولد آزاد به دنیا می آید

ابتدا وی نفس می کشد،

پس حق حیات و امنیت زندگی دارد

وی میتواند به بیند،

پس حق دیدن واقعیت های زندگی را دارد

وی میتواند بشنود،

پس حق شنیدن واقعیت های زندگی را دارد

وی میتواند، صحبت کند ،

پس حق آزادی بیان دارد

وی میتواند، رشد کند،

پس حق آزادی حرکت و رشد دارد

وی میتواند، بیاندیشد،

پس حق آزادی عقیده دارد

وی میتواند، …..

پس حق …           دارد

 

قدمت حقوق بشر برابر با عمر انسان است

۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود دارد ؟ و از اساسی ترین حقوق انسانی شما هستند و متعلق به شماست. و نیازی نیست برای داشتن این حقوق از کسی اجازه بگیرید. مهم نیست مرد هستید یا زن , اهل کجا هستید و چه باور و اعتقادی دارید , این حقوق مال شماست.

اعتقاد ما بر اینست که باید بدانیم , برای کسب چه حقوقی گام بر می داریم تا در آینده نسبت به قوانینی که باید تضمین کننده آزادی ما باشند ، آگاهی و شناخت لازم را داشته باشیم .

ما از حقوق طبیعی خود محرومیم پس باید انها را بشناسیم تا رشد کنیم و همانگونه که ازاد به دنیا امدیم ازادانه مسیر رویاهامون رو طی کنیم چراکه در کشوری بزرگ شدیم که نظام اموزش ان هم نقض تمامیه ۳۰ ماده حقوق بشر بوده است.

اعلامیه جهانی حقوق بشراز انجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد.

از آن جا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده، آزاد و از ترس و فقر، فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است.

از آن جا که اساسا حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد.

از آن جا که اساسا لازم است توسعه روابط دوستانه بین ملل را مورد تشویق قرار داد.

از آن جا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقوق مرد و زن مجددا در منشور، اعلام کرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتماعی، کمک کنند و در محیطی آزاد، وضع زندگی بهتر به وجود آورند.

از آن جا که دول عضو، متعهد شده اند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر و آزادیهای اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تأمین کنند.

از آن جا که حسن تفاهم مشترکی نسبت به این حقوق و آزادیها برای اجرای کامل این تعهد، کمال اهمیت را دارد.

مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل، اعلام می کند تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماع، این اعلامیه را دائما مدنظر داشته باشند و مجاهدت کنند که به وسیله تعلیم و تربیت، احترام این حقوق و آزادیها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم کشورهای که در قلمرو آنها می باشند تأمین گردد.

تاکید بر مفاد این اعلامیه از سوی ما ، تنها به جهت آگاهی افراد ، نسبت به شناخت حقوق انسانی خود در جامعه ایست که حاکمان آن ، با اتکا به نا آگاهی مردم ، قوانین اساسی کشور را خالی از تناقض و بی عیب و نقص معرفی می کنند.

ماده ۱: تمام افراد بشر، آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان هستند و باید نسبت به یکدیگر با روح برابری رفتار کنند.

بررسی ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر در نظر دارد که :هر انسانی به محض تولد، با حقوقی مساوی با دیگر انسان ها زاده می شود، او «آزاد و برابر» به دنیا می آید و باید آزاد زندگی کند. حقوق برابر جزء جداناشدنی حقوق انسانی است و هر کسی مسول است که رفتاری انسانی با دیگران داشته باشد.

اما آیا میدانید : با وجود اینکه در اصل ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی ایران, به برخورداری از حقوق مساوی و حمایت یکسان زن و مرد در برابر قانون و برخورداری از همه حقوق با رعایت موازین اسلامی اشاره شده است.

اما در عمل این قوانین تساوی مورد نظر در بند یک اعلامیه جهانی را تامین نکرده.

میدانید چرا ؟ چون همانگونه که در اصل ۴ قانون اساسی ایران اشاره شده است , کلیه قوانین و مقررات موجود در حکومت جمهوری اسلامی ایران بر اساس موازین اسلامی تنظیم شده‌اند و این اصل به طور غیر مستقیم بر تبعیض علیه زنان صحه می‌گذارد.

در قوانین اسلام , زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نبوده بلکه زنان به عنوان برده و ملک مرد محسوب می‌شوند.

در حقیقت احکام و فرامین مذهبی پایه و اساس تبعیض علیه زنان در جامعه کنونی ایران می‌باشد.

اصل تقلید که در قوانین اسلامی وجود دارد به عدم پذیرش عقلانیت و وجدان برای همه اشاره دارد , بدان معنی که تفهیم اجباری عدم استقلال فکری مردم والزام تقلید از یک مرجع تقلید ایجاد میشود.

پایمال نمودن حقوق پیروان سایر ادیان وعدم برابری حقوق پیروان ادیان با شیعه ۱۲ امامی مانند مسلمانان پیرو اهل سنت، پیروان ادیان مسیحی، یهودی، زرتشتی و دراویش و … اعمال مجازاتهای سنگین برای سایر گرایشات دینی و مذهبیپایمال نمودن حقوق اقوام ایرانی و اعمال مجازاتهای سنگین برای گرایش قومی.

ماده ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر به زیبایی بر این نکته تاکید دارد که , هر انسانی در هر جایگاه اجتماعی که باشد سزاوار تمامی حقوق و آزادی های مطروحه در این اعلامیه است. پایه و اساس ماده ۲ بر این اصل استوار است , هیچ گونه رخدادی باعث نمیشود که یک انسان از اصول مطروحه در اعلامیه جهانی حقوق بشر محروم گردد.

در این اعلامیه , انسان فردی است که عضو “خانوادهء بشری” محسوب می گردد، لذا بین انسان غربی و شرقی، سیاه و سفید، بی دین و دیندار و… هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت.

اما آیا در حکومت جمهوری اسلامی ایران این ماده به اجرا درمی آید ؟

خیر . چون در حکومت ایران شاهد نقض مکرر قوانین اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای مرتبط با آن هستیم.

عدم حقوق برابر بین زن و مرد

پایمال نمودن حقوق پیروان سایر ادیان و عدم برابری آنها شیعه ۱۲ امامی

مجازاتهای سنگین برای همجنس گرایان

اعدام , شکنجه …. و بسیاری از مواردی که نقض ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر را در پی دارد.

عدم تبعیض علیه زنان  یکی از اصولیست که در بیشترین ماده های اعلامیه حقوق بشر تکرار شده که جامعه اسلامی ان را به جد نادیده میگیرد.

(کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان[۱][۲][۳][۴] یک معاهده بین‌المللی است که در ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و در ۳ سپتامبر ۱۹۸۱ (سی روز پس از تودیع بیستمین سند تصویب یا الحاق) به اجرا درآمد.

از بین اعضای سازمان ملل تاکنون تنها چهار کشور ایران، سومالی، سودان، تونگا به این کنوانسیون ملحق نشده‌اند.این کنوانسیون مهمترین معاهده ملل متحد در مورد تبعیض جنسیتی است[۶] و تبعیض جنسیتی را اینگونه تعریف می‌کند:

«قائل شدن به هرگونه تمایز، استثناء یا محدودیت بر مبنای جنسیت… در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی یا هر زمینه دیگر»

این کنوانسیون دارای یک مقدمه و ۳۰ ماده است و کشورهای عضو آن متعهد میشوند که هرگونه تبعیض علیه زنان را که مغایر اصل برابری انسان‌هاست، از بین ببرند. آنها همچنین متعهد میشوند که برای اطمینان از برقراری مساوات در حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای زنان ، اقدامات فوری به عمل بیاورند.

مواد ۱۰ تا ۱۴ این کنوانسیون، دول عضو را متعهد مینماید که در زمینه‌های آموزشی، شغلی، بهداشت، اقتصاد و امور اجتماعی، رفتاری مساوی بین مردان و زنان کشورهای خود داشته باشند.

این نوشته به بررسی موارد تعارض مواد کنوانسیون فوق‌الذکر با قوانین جمهور اسلامی ایران اختصاص دارد.

مهمترین موارد تعارض این کنوانسیون با قواعد اسلامی حاکم بر ایران عبارتند از: ۱ ـ ارث:۲ ـ دیه:۳ ـ حق طلاق: ۴ ـ حق مسافرت زنان: ۵ ـ شهادت زنان در دادگاه‌ها و محاکم رسمی، ۶ ـ زنان نمی‌توانند قاضی باشند. ۷ ـ حضانت اطفال: ۸ ـ زنان اقلیت:۹ ـ ازدواج : ۱۰ ـ ازدواج موقت ـ ۱۱ ـ زنانی که با خارجی‌ها ازدواج کنند، طبق قواعد اسلامی حاکم بر ایران، تابعیت خود را از دست می‌دهند.۱۲ ـ افرادی که دین اسلام را ترک کنند (مرتکب ارتداد شوند)، اگر مرد باشند بلافاصله محکوم به اعدام می‌شوند ولی در مورد زنان، حکم این است که آنان را در زندان نگاه دارند و هر روز در زمان نمازهای یومیه، شلاق بزنند تا وقتی که دست از ارتداد بردارند و به اسلام باز گردند. این “امتیاز” به زنان از بابت اعتقاد بر اینست که زنان سست فکر هستند و برعکس مردان که تصمیم آنان قاطعیت دارد، تصمیم زنان ناشی از ضعف دماغی است.۱۳ ـ لباس: ‪*مساله مهم امروز جامعه بحث ازدواج است که پر از تبعیض و مشکل است وچون ماهه اینده روز خانواده هست به مناسبت و احتران ان روز بحث ازدواج را در ماه اینده انجام میدهم. بحث مهم و قابل توجه راجب تبعیض زنان در محیط کار هست که بیشتر دولت ها درصدد بهبود ان هستند ولی میشه گفت تنها تبعیض در دولت های خارجی که حاله ی کم رنگی از ان پیداست اما در ایران…. همچنین قوانین و سیاستهای ایران باعث تبعیض علیه زنان در محیط های کاری و در زمینه مشاغل شده است.

دیدبان حقوق بشر در تهیه گزارش خود با ۴۴ زن و مرد ایرانی، شامل وکلای دادگستری، صاحبان حرفه های کوچک، مدیران، و کارمندان بخش خصوصی و عمومی ساکن داخل و خارج از ایران مصاحبه کرده است.

حقوق بشر در وبسایت رسمی خود و در توصیف تبعیض علیه زنان در ایران به سیاست هایی از جمله محدودیتهای مسافرتی زنان، ممنوعیت برای احراز سمت ها و مشاغل خاص، و عدم وجود حداقل حمایتهای قانونی اشاره می کند. حقوق بشر با عنوان «این یک کلوب مردانه است: تبعیض علیه زنان در بازار کار در ایران» به جزئیاتی از قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و فقدان حمایتهای لازم قانونی از آنان پرداخته است.

نظام قضایی ایران، سد راه دسترسی برابر زنان برای احراز مشاغل است و در حالی که در چهار دهه گذشته زنان ایران نیمی از فارغ التحصیلان دانشگاهها را تشکیل می دهند، بر اساس آمار رسمی در فاصله فرودین ۱۳۹۵ تا فروردین ۱۳۹۶، تنها چهارده و نه دهم درصد بازار کار ایران را زنان تشکیل می دهند.

سارا لی ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه دیدبان حقوق بشر، با اشاره میزان بالای تحصیلات عالی میان زنان ایرانی که منعکس کننده توانایی و اشتیاق آنان در ساختن آینده ای بهتر برای کشورشان است، گفت این قوانین تبعیضی هستند که مانع رشد و پیشرفت زنان می شوند و افزود «مقامات باید قدم های لازم را برای برداشتن موانعی که زنان را در محیط کار به حاشیه می راند طی کنند.»

قانون مدنی ایران یکی از منابع اصلی تبعیض علیه زنان در محیط های کار کشور است. قانون مدنی ایران، تنها شوهر را به عنوان سرپرست خانوار به رسمیت می شناسد که می تواند در اختیارات زن در حوزه اقتصادی دخل و تصرف کند و حتی تحت شرایطی، اجازه کار را نیز از او سلب کند.

پایین بودن سطح تحصیلات زنان و میزان حقوقی که در مقایسه با مردان دریافت می کنند، عدم وجود برنامه هایی که از حضور زن در صحنه اجتماعی حمایت کند، موانع فرهنگی و مهمتر از همه کمبود اعتماد بنفس همه و همه موانعی هستند که بر سر راه رشد و پیشرفت زنان وجود دارد.

یکی از مهم ترین معیارها جهت سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارا می باشند.

زنان نیمی از نیروی کار جهان را تشکیل می دهند و کلیه رهبران جهانی جهت جذب زنان در نیروی کار و اقتصاد در جستجوی راه حل هستند و کارآفرینی را تشویق می کنند.نتیجه‌ی بررسی تازه‌ای درباره‌ی “برابری جنسیتی” در محیط‌های کاری در اتحادیه اروپا نشان می‌دهد که سه کشور اسکاندیناوی سوئد، نروژ و فنلاند در میان ۱۸ کشور اروپایی مورد بررسی وضعیت بهتری دارند.

زنان ایالات متحده آمریکا در بسیاری از موارد به وضعیت هم جنسان خود در اروپا غبطه می خورند. زنان اروپایی نیز در مورد حقوق ماهانه مساوی، محدودیت در دستیابی به موقعیت های مدیریتی همسان و امکانات عرضه شده به زنانی که صاحب فرزند شده اند، شاکی هستند.

پس از سال‌ها اختلاف و بحث‌های مداوم سرانجام احزاب حاکم در آلمان توافق کردند که زنان و مردان برای کار یکسان از دستمزد یکسان برخوردار شوند. این مصوبه به‌رغم محدودیت‌هایش مورد حمایت اتحادیه‌های کارگری نیز قرار گرفته است.

زنان آلمانی و فعالیت اجتماعیزنان جوان آلمانی خود را شهروندانی همطراز مردان در جامعه امروز آلمان می پندارند. این اندیشه و طرز تفکر نقشی مستقل در زندگی به ایشان داده است. در جمهوری سابق دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) 90 درصد زنان، شاغل بودند و الگوی زن خانه دار که از لحاظ مالی به شوهر وابسته باشد را شدیدا رد می کردند. فعالیت زنان در آلمان بیشتر به امور اجتماعی اختصاص دارد

با نگاهی گذرا به آغاز جنبش زنان در آلمان می توان فهمید که آنان با چه صبوری و سرسختی توانستند به حقوق فعلی خود در امور اجتماعی دست پیدا کنند. شورای زنان آلمان حدود یکصد اتحادیه در آلمان را زیر پوشش خود دارد که در شورای اقتصادی، اجتماعی سازمان ملل متحد نقش مشورتی ایفا می کند.×. «لوئیز اوتو ـ پترز» بنیانگذار نهضت زنان و بانی نخستین اتحادیه عمومی زنان در آلمان، انگیزه این جنبش را این گونه بیان کرده بود:×. «شرکت زنان در تعیین منافع کشور، یک حق نیست، بلکه یک وظیفه است.» وی معتقد بود که راه رسیدن به این هدف، بهبود وضعیت آموزشی زنان و استقلال آنها در امر اشتغال است.

همچنین کارکنان مذکر در ادارات و کارخانه ها حق نداشتند با ایمان و رفتار و یا با اظهارات خود به شأن زن بی احترامی و یا توهین کنند و یا عملی مخالف موازین اجتماعی انجام دهند.

زندگی در آلمان بدین معنی است: زن و مرد با هم برابر هستند

. آلمان کشور است که برای آزادی و قوانین خود ارزش قائل است این قوانین به یک اندازه در مورد زنان و مردان اعمال میشود ، – چه در مسائل شغلی ، ازدواج ، مشارکت و خانواده. برای تأکید بر اهمیت حقوق برابر زن و مرد، بخش سوم  قانون اساسی آلمان به طور کامل به این مسئله اختصاص داده شده است. ایالت مراقب است که همه افراد این برابری را در زندگی روزمره رعایت کنند. درست مانند مردان ، تمام زنان نیز حق دارند تحصیل داشته باشند  ، یک حرفه را بیآموزند و به کار بروند. به همین دلیل است که در آلمان، زنان سیاستمدار، کارآفرین ، دکتر، معلم ،  پلیس ، قاضی، و  داریم،. درست همانطور که زنان پرستار ، معلم مهدکودک ، راننده، و فروشنده دارد. هیچ اهمیت ندارد که زن مجرد، دارای شریک زندگی یا متأهل باشد. حتی اینکه کدام طفل مشروع یا نامشروع داشته باشد هیچ کدام اهمیت ندارد: او از همان میزان شأن و احترام برابر با یک مرد برخوردار است. هم قانون خانواده و هم قانون ارثی  نیز حقوق برابر را اعطا میکنند. در آلمان، زنان هستند که تصمیم میگیرند با کی ازدواج کنند و آیا اصلا ً ازدواج کنند یا خیر.  سرپرستی مشترک در مورد کودکان مشترک اعمال میشود. این بدان معنی است که در مورد مسائل مهم هر دو والدین تصمیم میگیرند. البته، حق زنان برای کار کردن در طول مدت ازدواج به قوت خود باقی است. در آلمان زنان که احساس تهدید میکنند یا مشکلات زناشویی و خانوادگی دارند میتوانند به تعداد از برنامه های کمکرسانی روی بیآورند .

در چنین یک وضعیت، زن میتواند به پلیس مراجعه کند یا با سازمانهای غیردولتی، از جمله پناهگاه زنان مشوره نماید. زنان و مردان به طور یکسان حق درخواست طلا ق دارند چنانچه به این نتیجه برسند که بهتر است ازدواج خاتمه یابد. تنها محاکم رسمی حق دارند به صورت قانونی حکم طلا ق را در آلمان جاری کنند. این ارزشها و آزادیهای است که ما در آلمان داریم و همه باید آنها را رعایت کنند. برای زندگی آزاد و مصون . برای مساوات زنان و مردان.

و در خاتمه نوشته ای توسط نیلوفر ایمانیان‪ :

‪*در وجود هر زن یک اصول کامل حقوق بشر می درخشد

‪*کاش دنیا اغوش مادر بود،کاش دنیا مهر همسر بود،کاش دنیا قلب عاشق دختر بود.

‪*در قلب مادر ،دختر و پسر معنا ندارد او همه را بی چشم داشتی یکسان دوست می دارد.همه ازاد و برابر در اغوشش جای دارند.

مادر است کودکی گریان ببیند دلش می لرزد.فارغ از رنگ و نژاد، فارغ از هر مذهب و هر فرهنگ، میکشد در اغوشش طفل را.او زن است مهرش همه جا یکسان .چه دختر یا پسر فرقی ندارد اگر خطا کنند هر دو برابر به تنبیه اسان دچارند.

‪*در کنار همسر است ازاده ازاد همه رویاهایش را می شکافد ازادی فکر و عقیده، و او بدون قضاوت تورا دوست میدارد.

در کنارش راحت و اسوده فارغ از هر مشکلی میشود به دل صحرا زد یا که با هم چند ماهی را درون کلبه ای استراحت کرد او به تو و عشقت همیشه پایدار است برایش شادی و موفقیتت محترم و قابل ستایش که هر جا مینشیند به تو می بالد.برای هر مشکلی هر ارزویی تورا همدم و حامی میباشد برای صلح تو اماده ی هر نبردی که خون بی گناهت هرگز نریزد.

‪*در کنار دختر است با شیرین زبانی های کوچک ‪,در دلت حس قشنگ عشق میکارد انقدر دنیا برایت زیبا گردد که ازاد و رها از هر غمی چون میدانی داری همدمی مونسی و عشقی و امنیت.

هر دختری روزی همسر میشود و روزی مادر.اگر ما هرگونه بی عدالتی یا خشم یا تبعیض یا حس نا برابری نسبت به یک زن داشته باشیم اگر قضاوتشون کنیم اگر در حقش نا عدالتی کنیم اگر نسبت به انها احساس برتری داشته باشیم اگر ضعیف بپنداریمش خود را از امنیت منع کرده اییم چرا که چرخه ی محبتش را و چرخه ی زنیتش را به مشکل کشاندیم و خودمان را محروم از داشتن دنیایی زیبا کرده اییم .

همه ی ما از دردهای یک زن بدنیا امده اییم با محبتش و از خودگذشتگی هایش رشد کردیم و با حس محبت و حمایتش اعتماد به نفس گرفتیم و پا به دنیای ارزوهایمان گذاشتیم.و امروزه تاثیرات عدم توجه کافی به حقوق زنان را در جامعه می بینیم.جدا از جامعه این مشکلات در همه ی ما وجود دارد عدم اعتماد به نفس عدم دفاع از حقوقمان و اسیبپذیری در محیط کار و خانه عدم اطمینان و نگرانی ها و اظطراب های درونی و یا حتی  عدم قدرت نه گفتن و یا دلگیری ها و دلگرفتگی ها که ناشی از عدم قوی بودنمونه یا عدم بخشش و …مادری که همه ی مسولیت ها به دوشش باشد میشکند و هر زن که شکست جامعه یک قدم به زوال نزدیک تر میشود چرا کشورهای غربی هر روز توسعه تر و کشور های با منابع بیشتر رو به نابودی.بیایید از خودمان شروع کنیم در برابر مادر همسر دختر  بیشتر مسول باشیم یک قدم خیلی راحت بیاید در کارهای خانه سهیم شویم فرصتی دهیم تا مادر یا همسر ساعاتی برای خودش باشد به زنانگیش برسد  یا کتاب مورد علاقه اش را بخواند بیاید در برابر  در برابر همکاران خانم یا همسایه کمی مسول باشیم به زنان احترام بگذاریم. یادمان باشد لطف و ازخودگذشتگی مادر و همسر وظیفه نیست هم خانه داری و هم خانه تکانی وظیفه ی اعضای خانواده است مادر هم حق دارد کلاس رقص برود یا … پس وظیفه ی توست که امکانش را بوجود بیاوری. زنان سرمایه های رسیدن به ارزوها و داشتن دنیای زیبا هستند.یادمان باشد

اگر زنان نباشند مادری نیست

اگر زنان نباشند همسری نیست

اگر زنان نباشند دختری نیست

مادر نباشد عشق اولی نیست خانه ای نیست گذشتن وجود ندارد پس امنیتی نیست

همسر نباشد ارامشی نیست همسر نباشد تکیه گاهی نیست همسر نباشد هدف نیست هدف نباشد اینده ای نیست اینده نباشد امید نیست

دختر نباشد خوشی نیست دختر نباشد همدمی نیست همدم نباشد دلت میمیرد

امنیت نباشد،امید نباشد،دلت هم که مرده باشد زندگی برایت  میمیرد و تو میمانی و ارزوی مرگ‪.

 

گزارش جلسه کمیته اقوام و ملل ایرانی در ١۵ آپریل ٢٠١٨

کاوه شیخ محمدی

جلسه ماهیانه کمیته اقوام و ملل کانون دفاع از حقوق بشر در ایران روز ١۵ آپریل ٢٠١٨ در ساعت ١٧:٠٠ به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای این کمیته از کشورهای مختلف و چند مهمان گرامی فعال حقوق بشر در اتاق پالتاک کانون برگزار شد و موضوع مورد بحثدر کل حول پایمالی حقوق فرهنگی اقوام و ملل ایرانی در استانه نوروز سال ١٣٩۶ و در حین برگزاری مراسم های ویژه این جشن باستانی بررسی شد.

در خلال برگزاری جش های عید نوروز در کردستان کرمانشاه و اذربایجان غربی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بسیاری از فعالان و شرکت کنندگان در این جشنها را دستگیر کرده اند که تا کنون از وضعیت بسیاری از این بازداشت شدگان خبری در دست نیست که این نمونه بارز نقض حقوق اقوام و ملیتها در ایران را طبق ماده های ١٩ و ٢٠ اعلامیه جهانی حقوق بشر نشان میدهد.

از طرفی دیگر یک فعال در امور فرهنگی آذربایجان بنام “مهدی قمری بنیسلی” که اقدام به چاپ تقویم  سال نو به زبان ترکی آذری کرده بود توسط نیروهای امنیتی دستگیر و زندانی شد که نهایت نقض حقوق فرهنگی علیه فرهنگهای گوناگون ایران را به تصویر می کشد که توسط حکومت جمهوری اسلامی صورت می گیرد.

همچنین در خلال برنامه های تلویزیونی صدا و سیمای ایران که یک رسانه حکومتی و تریبون انتشار و ترویج دیگاه هاینظام اسلامی حاکم بر ایران می باشد بصورت اشکار سعی در زدودن مظاهر فرهنگی و بومی مردم عرب را در استان خوزستان داشتند که موجب بروز اعتراض مردمان عرب در خوزستان شد که بعد از چندین روز بی پاسخی صدا و سیما به معترضین، موجب شد تظاهر کنندگان که در ابتدا حقوق فرهنگی خود را مطالبه میکردند دامنه اعتراضات خود را به نقض حقوق اقتصادی و معشیتی ، حق تحصیل به زبان مادری، برخورداری از رسانه مستقل به زبان عربی، اقدام دولت در جهت حفظ محیط زیست و … گسترش دهند که تا کنون بی پاسخ مانده است و موجب دستگیری بیشتر از ١۶٠ نفر و جانباختن تعدادی از معترضان نیز شده است.

در همین راستا اعضای کمیته اقوام و ملل ایرانی جلسه برگزار کرده و در ان به بررسی این موضوع پرداختند که چگونه مطالبات و حقوق فرهنگی اقوام و ملل در ایران توسط حکومت به مسایل امنیتی و بازداشت و سرکوب از طرف نیروهای امنیتی منجر می شود!!!؟

سخنرانان در این جلسه به ترتیب عبارت بودند از :

خانم مهناز احمدی:  با تحلیل اخبار نقض موارد حقوق بشر در ایران در یک ماه اخیر اخبار را به صمع و نظر مجتمعین رساند که در زیر فرازهایی از ان تقدیم می شود.خطر اعدام جوان سنقری در زندان کرمانشاه احتمال اعدام یک نوجوان اهل سنقر کە در سن ١٧ سالگی بە اتهام قتل عمد بە اعدام محکوم شدە است، بالقوە می باشد.برپایە گزارش  سازمان حقوق بشری ”هەنگاو“، یک نوجوان اهل سنقر از ۵ سال پیش بە اتهام قتل عمد بازداشت و در زندان دیزل آباد کرماشان (کرمانشاه) محبوس می باشد کە بە خانوادەاش اعلام کردەاند بە زودی اعدام خواهد شد.

خبرنگار ”هەنگاو“ در شهر سنقر هویت این جوان ٢٣ سالە را کە در سن ١٧ سالگی مرتکب جرم شدە است ”حمید اوسطی“ متولد ١٨ مرداد ماه ١٣٧۴ و اهل روستای ”سفید زنگور“ سنقر و کلیایی اعلام کردە است. مرگ کاسبکار کورد به دلیل تعقیب و گریز نیروهای مسلح ایرانتعقیب و  گریز اتومبیل یک کاسبکار کورد در مریوان منجر بە واژگون شدن اتومبیل و مرگ رانندە آن شد.

برپایە گزارش  سازمان حقوق بشری ”هەنگاو“،اتومبیل یک کاسبکار مریوانی با هویت ”رحمان جمشیدی“ چند روز پیش بە دلیل تعقیب و گریز نیروهای مسلح ایران بە ظن حمل کالای قاچاق در گردنە ”تەتە“ میان پاوە و مریوان واژگون شد و در نتیجە آن بە شدت زخمی شد.

رحمان جمشیدی فرزند حاجی ابراهیم و ساکن روستای ”سیف علیا“ از توابع مریوان بودە است.

به گفته یک منبع موثق، رحمان جمشیدی پس از چند روز بستری شدند، روز شنبە (٢۵ فروردین ٩۶ / ١۴ آوریل ٢٠١٨) بر اثر شدت جراحات واردە جانش را از دست دادە است.صدور ٧ سال حبس برای دو شهروند کورد دو شهروند کورد به اتهام فعالیت سیاسی از سوی دستگاه قضایی ایران جمعا بە ٧ سال حبس محکوم شدند.

برپایە گزارش  سازمان حقوق بشری ”هه نگاو“، روز شنبە (٢٠ آبان ماه ٩۶ / ١١ نوامبر ٢٠١٧)، دادگاه انقلاب سقز یک شهروند اهل بوکان با هویت ”هیمن مام قادری“ و یک شهروند اهل بانەبا هویت ”مصطفی احمدزادە“ را بە اتهام ”همکاری با احزاب کورد اپوزسیون ایران“ جمعا بە تحمل ٧ سال حبس تعزیری محکوم نمودە است.

بر طبق حکم صادره هیمن مام قادر به ۵ سال حبس و مصطفی نیز بە تحمل ٢ سال حبس محکوم شدە است.

”هه نگاو“ پیش تر خبر صدور حکم برای هیمن مام قادر را منتشر نمودە بود، اما خبر مصطفی احمدزادە تاکنون در رسانەهای خبری منتشر نشدە بود.این دو شهروند اواخر بهار سال گذشتە از سوی نیروهای ادارە اطلاعات شهر سنە (سنندج) بازداشت شدە بودند.

بە گفتە یک منبع موثق، هیمن هم اکنون در زندان مرکزی سقز محبوس بودە و مصطفی با تودیع وثیقە ٣۵٠ تومانی تا زمان اجرای حکم آزاد می باشد.کشته شدن یک جوان بلوچ در تیراندازی مستقیم ماموران نیروی انتظامی فرهاد لکزائی، فرزند عصمت، ۲۷ ساله و شهروند ساکن شهرستان ایرانشهر ساعتی پیش با تیراندازی مستقیم ماموران نیروی انتظامی شاخه مرصاد کهنوج جان خود را از دست داد.

پدر این جوان گفت: “تیر به سر پسرم خورده و ماشین چپ کرده و آتش گرفته و پسرم در آتش سوخته است”.

وی گفت: “پسرم با ماشین ۴۰۵ خود مسافر جابه‌جا می‌کرد و هیچ چیزی هم به همراه نداشته و مدارکش هم کامل بوده اما ماموران تیر به سرش زدند”.

یک منبع مطلع دیگر گفت: “برادر فرهاد در ماشینی دیگر تعدادی مهاجر افغانستانی به همراه داشت، ماموران خواستند او را بگیرند که فرهاد سعی کرده با کم کردن سرعت ماشین جلو ماموران را بگیرد و ماموران به سمتش تیراندازی کردند و وقتی دیدند که تیر به سرش خورده و چپ کرده فورا فرار کردند.بی خبری از وضعیت مهدی قمری بنیسلی فعال ملی و مدنی آذربایجان در بازداشتگاه اوین به گزارش ارک – مهدی قمری بنیسلی فعال ملی و مدنی ترک آذربایجانی که از دوم فرودین ماه امسال توسط ماموران اطلاعاتی تهران در محل کارش دستگیر و بازداشت شده است، تا کنون اخباری از وضعیت وی در بازداشتگاه مخابره نشده است.

مهدی قمری بنیسلی در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می شود و به احتمال زیاد تحت شرایط سخت روحی و جسمی تحت بازجویی قرار دارد.

بنا به خبر واصله از نزدیکان آقای مهدی قمری بینیسلی یکی از فعالین ملی – مدنی آذربایجانی ساکن تهران، وی در رابطه با پرونده چاپ تقویم ترکی توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت گردیده است.

دیگر بازداشتی های این پرونده بهنام نورمحمدی اهل نادارلیِ شبستر و یاسین ارفعی اهل زنوزِ مرند دو فعال مدنی ترک آذربایجانی ساکن تهران که اسفند سال گذشته به اتهام نشر تقویم ترکی بازداشت شده بودند روز یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۷ هر کدام با تودیع وثیقه ۵۰ میلیون تومانی موقتا ازبازداشتگاه اوین آزاد شد.دوستان گرامی بعلت کثرت اخبار میتوانید بقیه انرا در لینک زیر دنبال کنید:

http://azadegy.de/jaleseindonesiapakistan15april2018/laleseaghvam15april2018/mahnaz.mp3

محمد ابوطالبی: با موضوع حذف سیستماتیک فعالین در زندانها ایران به موشکافی در این زمینه پرداختند که به نوبه خود موضوع بسیار مهمی می باشد که شامل حال کلیه زندانیان سیاسی،مدنی، امنیتی، حقوق زنان و کودکان و حقوق بشری می شود.به نام هستی بخش جهان: با درود به تمامی آزادگان جهان و آنها که با شمع وجود خود چراغ روشنگری را در تاریک ترین نقاط دنیا افروخته نگه می دارند با سلام به همکاران کمیته دفاع از حقوق اقوام ایرانی و سایر همراهان پالتاک

حذف سیستماتیک فعالین سیاسی در زندان ها در جمهوری اسلامی تنها اعدام نیست که جان انسان ها را می ستاند.مرگ خاموش در زندان خود به روشی دیگر برای اعدام بی سروصدای زندانیان بدل شده است . مسوولیت این فجایع با حاکمانی است که ذره ای برای حقوق انسان ها ارزشی قائل نیستند و باید گفت که انسانیت از حضور ایشان در تاریخ شرمسار است .

سازمان های حقوق بشری ایرانی و بین المللی در رابطه با شرایط بد زندانیان و مرک های مشکوک فعالیت کرده و می نمایند به عنوان نمونه کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران با انتشار گزارشی به موارد مرگ زندانیان سیاسی در دهه80 در زندان‌های ایران پرداخت.

گزارش کمپین مذکور در برگیرنده سرنوشت این اشخاص است: زهرا کاظمی (تاریخ کشته‌شدن ۱۳۸۲)٬ اکبر محمدی (۱۳۸۵)٬ ولی‌الله فیض مهدوی(۱۳۸۵)٬ زهرا بنی‌یعقوب (۱۳۸۶)٬ ابراهیم لطف‌اللهی (۱۳۸۶)٬ امیرحسین حشمت سازان (۱۳۸۷)٬ امیدرضا میرصیافی (۱۳۸۷)٬ امیر جوادی فر، محمد کامرانی، محسن روح الامینی، و رامین آقازاده قهرمانی (۱۳۸۸)٬ محسن دگمه‌چی٬ حسن ناهید و هدی صابر۱۳۹۰

همچنین به چهار مرگ مشکوک در دهه 80 اشاره شده٬ مرگ عبدالرضا رجبی (متهم به عضویت در سازمان مجاهدین خلق)٬ کاوه عزیزپور (به اتهام ارتباط با احزاب اپوزوسیون کرد)٬ هاشم رمضانی (اتهام نامشخص)٬ و محمد رجبی ثانی (به اتهام درگیری).

«مقام های قضایی شماری از این موارد را خودکشی و شمار دیگری را قتل توسط دیگر زندانیان عنوان کرده‌اند. اما تاکنون اجازه تحقیق مستقل در این باره داده نشده و جزئیات تحقیقات مسئولان زندان و قوه قضائیه در این باره نیز منتشر نشده است.»

بنا بر گزارش کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران٬ در ۲۴ اسفند سال ۱۳۸۹ نیز در آن‌چه برخی از رسانه‌ها آن زمان آن را “فرار بزرگ از زندان قزل حصار” نام نهادند٬ گروهی از زنان زندانی در تلاش برای فرار از زندان جان سپردند. بنا به این گزارش، منابع غیر رسمی شمار زندانیانی را که طی این درگیری بر اثر شلیک ماموران گارد و حفاظت زندان قزل حصار کشته شدند را ده‌ها نفر اعلام کرده‌اند. اما رسانه‌های رسمی و از جمله روزنامه جام جم وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد که دست کم ۱۰ زندانی کشته و ۱۵ زندانی دیگر زخمی شده‌اند.

نام دستگاه قضایی ایران با مرگ، چه رسمی بصورت اعدام و چه غیر رسمی و مرگ زندانیان در زندان عجین شده است.مسئله مرگ زندانیان در زندانهای ایران امری است که هر بار و پس از مرگ یک زندانی مطرح می شود، بعد با گذشت زمان از آن مورد خاص، به فراموشی سپرده می شود تا دوباره مرگی در زندان رخ دهد و رسانه ها بدان بپردازند و مسئله دوباره مطرح شود. انگار این مسئله ای است که برای سیستم قضایی ایران امری کاملا طبیعی می نماید و این سیستم بدون اینکه کوچکترین مسئولیتی در قبال جان زندانیان و سلامتی ایشان برای خود قائل باشد، با عدم رسیدگی نسبت به ایشان خود به عاملی برای مرگ خاموش و یا اعدام خاموش ایشان بدل می شود. به این ترکیب ایجاد و راه اندازی دستگاههای پارازیت انداز که به نام اخلال در امواج تلفن های همراه در برخی زندانها (مثلا زندان رجائی شهر) را که خود موجب بیماری های عصبی مختلف، سرطان و فشار های عصبی و سردردهای ممتد و … می شود و یا عدم دادن مرخصی و یا آزاد کردن زندانیانی که توان تحمل حبس ندارد و حتی برخی حکم رسمی و قانونی عدم تحمل کیفر دارند را اضافه کنید تا متوجه شوید دقیقا فاجعه ای که می توان آن را قتل خاموش زندانیان در زندان نامید به چه صورت در حال رخ دادن است.در اینجا اشاره ای کوتاه به سایر شهدای راه آزادی که در زندان های رژیم تهران به قتل رسیدند یا خودکشی شدند می پردازیم.

_اکبر محمدی: فعال دانشجویی که در پی وقایع تیرماه ۷۸ دستگیر شد..وی ابتدا به اعدام و بعد به پانزده سال زندان (مشتمل بر ده سال تعزیری و پنج سال تعلیقی) محکوم شد. و بعد با دستگیری جدید بدون دلیل دست به اعتصاب غذا زد. اعتصابی که اعتراض به دستگیر مجدد بدون دلیل و توقف روند درمانی او بود. و بعد در هشت مرداد ۱۳۸۵ به طرز مشکوکی در زندان درگذشت. آنچه از قول دوستان او بعدها نقل شد، صدای اکبر محمدی و فریادهای او زیر ضرب و شتم امنیت بانان در زندان بود.

_ولی الله فیض مهدوی است. زندانی سیاسی منتسب به سازمان مجاهدین خلق ایران که به اعدام محکوم شده بود. ولی الله فیض مهدوی در اعتراض به عدم رسیدگی به درخواست های قانونی اش دست به اعتصاب غذا زد و در حین اعتصاب غذا در شهریور ۸۵ به طرز مشکوکی درگذشت. مرگی که متاسفانه و به دلیل انتساب سازمانی فیض مهدوی کمتر توسط فعالین حقوق بشر پیگیری شد. متاسفانه در مورد فیض مهدوی و مواردی چون او، نگاه تفاوت محور برخی فعالین حقوق بشری موجب شده و می شود که مرگ منتسبین به برخی گروه های سیاسی در زندان برای حکومت کم هزینه تر تمام شود.

_زهرا بنی یعقوب دانشجوی رتبه 26 کنکور و شاغل به تحصیل در رشته پزشکی در ۲۰ مهر ۱۳۸۶ در حین صحبت با نامزدش در یکی از پارک‌های همدان توسط نیروهای بسیج دستگیر و به بازداشتگاه ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهر همدان فرستاده شده بود. پس از ۴۸ ساعت، خانواده‌اش با خبر مرگ وی روبرو شدند.جسد

_ ابراهیم لطف اللهی دانشجوی سال 4 دانشکده حقوق دانشگاه سنندج 16دی86در مقابل دانشگاه دستگیر  و روانۀ بازداشتگاه می شود.اما به طرز مشکوکی جان سپرده و خبرخودکشی و دفن آن را به خانواده اش اعلام می نمایند.

_سعیدامامی معاون وقت وزارت اطلاعات و ریس برنامه ترور روشنفکران و روزنامه نگاران و تمامی دگر اندیشان سیاسی و دینی در داخل و خارج از کشور ، مسوول مستقیم پرونده قتل داریوش و پروانه فروهر ، که پس از بازداشت و بازجویی خودکشی با داروی نظافت شدند. خرداد 78_ عبدالرضا جباری زندانی منتسب به سازمان مجاهدین خلق ایران که در هنگام بازداشت آسیب جدی جسمی می بیند. جباری پس از هفت سال زندان و گذر از زندانهای مختلف به مانند دیزل آباد کرمانشاه و زندان اوین، سرانجام در آبان ماه ۱۳۸۷ به قرنطینه زندان رجائی شهر کرج منتقل می شود و بعد در این زندان جان خود را از دست می دهد.

_امیر حسین حشمت ساران، زندانی دیگری است که در اسفندد87جان خود را در بیمارستان رجائی کرج از دست می دهد. امیر حسین حشمت ساران، دبیر کل جبهه اتحاد ملی است که در سال ۸۲ دستگیر و به هشت سال زندان محکوم می شود. اما در اسفند ماه ۸۷ و پس از حمله و مضروب شدن توسط گارد ویژه زندان رجائی شهر و بی توجهی مسئولان، بیماری و عدم دقت در داروهای تجویزی به حالت اغما و کما می رود و در این حال نیز به او در بیمارستان دستبد می زنند..

امیدرضا میرصیافی است. جوان وبلاگ نویس28 ساله ای که در اسفند ماه ۸۷ واتهامش فعالیت در زمینه هنر و موسیقی بود . مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران” علت مرگ او را “فشار روانی و عدم دریافت کمک های پزشکی” عنوان کردند.  انتخابات ۸۸ پر از حادثه بود و مرگ. از کشتار مردمان در خیابان تا مرگ های کهریزک و جنایاتی که شاید باید سالها بعد کتابها در ارتباط با آنها نگاشته شود. اما علاوه بر تمامی این فجایع، علاوه بر اعدام کمانگر ها و علم هولی ها و امثال صارمی، حاجی آقایی کاظمی و کسانی مانند آرش رحمانپور جوان، باز هم عفریت مرگ زندانیان رادر زندان نیز رها نکرد._محسن دگمه چی از بازاریان شناخته شده تهران که به اتهام کمک به خانواده زندانیان سیاسی به زندان افتاد. در زندان مبتلا به سرطان پانکراس شد و سرانجام همان سرطان و عدم مجوز رسیدگی در بیرون زندان موجب مرگ او در فروردین ماه ۹۰ شد. هرچند چند روزی پیش از فوت از زندان خارج شده بود. اما زمانی رهایش کردند که دیگر کار از کار گذشته بود.

_عزت الله سحابی از پیشکسوتان نهضت آزادی و از مبارزین رژیم شاه که دردولت بازرگان سمت های اجرایی داشت بارها خاطرات اوین را برای ساکنین جدیدش مرور کرده بود به بیماری قلبی دچار کردند و سپس بعد از آزادی درگذشت. دخترمهندس سحابی ، هاله در اعتراض به حمله مامورین امنیتی برای سرقت تابوت پدر، مورد ضرب وشتم قرار گرفته در همان گورستان به قتل رسید.11خرداد1390

_ هدی صابر، از فعالین ملی مذهبی پژوهشگر اهل قلم. ، که شاگردان بسیاری را در تهران و همچنین در یکی از محروم ترین نقاط ایران یعنی استان سیستان و بلوچستان تربیت کرده بود. پس از مرگ دلخراش دختر مهندس عزت الله سحابی در برابر پیکر در حال تشییع پدر، هدی صابر صبرش تمام شد. اعتصاب غذا کرد. اما خبرهایی قطعی حاکی از ضرب و شتم او و شکستن جمجمه او پیش از مرگ وجود دارد. سرانجام هدی صابر در ۲۱ خرداد ۹۰ در زندان و بعد بیمارستان از دنیا رفت.

_ناصر خانی زاده، زندان سیاسی کرد در بهداری زندان مرکزی ارومیه بر اثر آنچه بیماری اعلام شد جان باخت. کلا دوران حبسی که خانی زاده باید طی می کرد ۱۸ ماه بود. خرداد91

_ منصور رادپور زندانی سیاسی ای با هشت سال محکومیت در بند ویژه امنیتی این زندان به دلیل بیماری های مختلف ناشی از دوران زندان درگذشت. زندان رجائی شهر کرج خرداد ماه ۹۱

_ستّار بهشتی کارگر و وبلاگ‌نویس  در۹ آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا دستگیر شد. او به اتّهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکههای اجتماعی و فیس بوک» بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده بود. در مدّت بازجویی به شدت از سوی پلیس فتا شکنجه شدو در همین جریان درگذشت .

_سید محمد مهدی زالیه نقشبندیان زندانی کردی است که بیش از بیست سال را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده و با وجود مشکلات جسمی، مسئولین زندان و دستگاه قضایی هیچ اقدامی برای درمان او انجام نمی دهندو در بیمارستان رجائی کرج فوت می کند.فروردین 1392

_ علیرضا کرمی خیرآبادی است که نهایتا به حبس ابد محکوم شده است. او نیز به دلیل مشکلات جسمی و ابتلا به مننژیت به صورت اورژانسی به بیمارستان هزارتخت خوابی تهران انتقال یافت و در آنجا جان سپرد اردیبهشت 92.

_افشین اسانلو از فعالین کارگری و برادر منصور اسانلوست که در زندان رجائی شهر به دلیل آنچه سکته قلبی اعلام شد فوت می کند. اسانلو پیشتر در سال ۹۰ به دلیل “جراحات ناشی از شکنجه” در بیمارستان بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.خرداد92

_زندانی سیاسی بلوچ علی نارویی در زندان ارومیه درگذشت. دلیل مرگ توسط مسئولین زندان بیماری وی اعلام شد. اما خانواده اش از آثار کبودی در جسد سخن گفتند. اسفند 92.

یک مورد خاص از صدها مورد مربوط به زندانیان عادی  :مرداد ماه ۹۳ در زندان شهرکرد دستکم ۱۳ زندانی به دلیل خفگی ناشی از آتش سوزی جان می بازند. شهریور ۹۳ پیکر بهرام تصویری خیابانی از زندانیان محکوم به اعدام در زندان رجائی شهر در سلول انفرادی پیدا می شود. او از زندانیان عادی است که پیشتر در ویدئویی در ارتباط با شکنجه و تجاوز در زندان رجائی شهر شهادت داده بود.

_عبدالواحد گمشادزهی در زندان زاهدان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان می بازد. اردیبهشت 94._شاهرخ زمانی، از رهبران جنبش کارگری ایران در زندان به دلیلی که توسط بهداری زندان سکته مغزی اعلام شد درگذشت. این در شرایطی است که این زندانی شب قبل با خانواده خود صحبت کرده بود. تا صبح با دوستان خود بیدار بود وآخرین بار ۹ صبح روز فوت با ظاهری کاملا سرحال در زندان رویت شده بود. شهریور 94

_سینا قنبری دانشجو دستگیری در تظاهرات دی ماه 96 تهران ، مرگ خودکشی در بخش قرنطینه اوین _وحید حیدری جوان دست فروش شازندی که درمیدان محل دستگیری مشغول به کار بود و دراعتراضات دی 96 دستگیر و به علت ضربات شدید باتوم به قتل رسید و سعی نمودند وی را مواد فروش و علت مرگ را خودکشی جلوه دهند که به همت آقایان باقری و نجفی دو فعال مدنی این داستان نقش برآب شد.

_کاووس سید امامی فعال محیط زیست دارای تابعیت ایران وکانادا ریییس یک موسسه غیر دولتی در بخش حفاظت از محیط زیست ،که در سلول انفرادی بدون امکانات   بند ویژه سپاه خودکشی میشود. براساس اعلام یکی از شبکه های خبری معتبر، نامبرده براثر تزریق دارو توسط «حمید فرامرزی» یکی از مسئولین ارشد سازمان اطلاعات سپاه کشته شده است. شهید سردار جانباز درویش محمد راجی از دراویش بازداشت شده در خیابان پاسداران که خود از بازنشستگاه عالی رتبه سپاه بوده که سابقه طولانی در جنگ داشته است .براساس اعلام خانواده شهید که تاکنون تکذیب نشده ، آثار شکنجه بر روی بدن وی به خصوص برروی سر وجود داشته که علت مرگ می باشد.دی 96_على سوارى50 ساله اهل کوی سپیدار اهواز و کاظم سوارى اهل عین 2 اهوازدر زندان شیبان (مجتمع حرفه‌آموزی اهواز) توسط ماموران زندان شیبان بشدت شکنجه شده اند و در اثر شکنجه شدید على سوارى جان خود از دست مى دهد و دو پاى کاظم سوارى شکسته مى شوند. 6 فروردین1397

در کلیپ منتشر شده از جسد على سوارى، بستگان او مى گویند:على بشدت شکنجه شده است و آثار شکنجه بر روى بدن او به وضوح دیده مى شود و دو حفره در اثر شکنجه شدید در سر او  دیده مى شود و همچنین جاى آثار پارگی، کبودی، سوختگی ناشی از شوک برقی و آثار کابل دیده مى شود،کاظم سوارى نیز تا کنون در زندان بسر مى برد.

خوب حالا یک نگاهی کوتاه به قوانین جمهوری اسلامی ( همین حکومتی که در آن چنین فجایعی رخ می دهد ) بیاندازیم :

طبق اصل 38 قانون اساسى ایران هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. همچنین بنا به ماده 578 قانون مجازات اسلامى هریک از مستخدمین و مامورین قضایی یا غیر قضایی ‌دولتی برای اینکه متهمی‌ را مجبور به اقرار کند او را اذیت و آزار بدنی نماید علاوه بر قصاص با پرداخت دیه حسب مورد به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می‌گردد و چنانچه کسی در این ‌خصوص دستور داده باشد فقط دستور دهنده به مجازات حبس‌ مذکور محکوم خواهد شد و اگر متهم بواسطه اذیت و آزار فوت کند مباشر مجازات قاتل و آمر مجازات آمر قتل را خواهد داشت.

اما نکته اساسی اینجاست که بر اساس قوانین ایران و آئین نامه اجرایی سازمان زندانها، مسئولیت جان زندانی با زندان بان و سازمان زندانهاست. یعنی در تک تک موارد یاد شده، سازمان زندانها باید پاسخگو باشد و علت مرگ را بگوید. یعنی در واقع اگر یک زندانی از عادی تا سیاسی در زندان جان خود را از دست می دهد، آنکه مقصر اصلی است حکومت، دستگاه قضایی و بطور مشخص سازمان زندانها هستند که باید در ارتباط با این فجایع و مرگ خاموش زندانیان در زندانها پاسخگو باشند. پاسخی که سالهاست کسی نداده است و برای کسی از مسئولین ایران مهم نیست که چه در زندانهای این کشور در حال روی دادن است.

به موجب ماده ۱۱۳ آئین نامه اجرائی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب ۲۳ / ۹ /۱۳۸۴ ” محکوم به محض احساس کسالت جریان را به مسئول امور نگهبانی زندان اطلاع داده و با اخذ معرفی نامه به بهداری موسسه یا زندان اعزام و دارو و دستورهای لازم پزشکی را دریافت می دارد.”دقت کنید. تنها احساس کسالت! در حالی که در موارد یاد شده مسائل بسیار جدیتری بوده که به زندانی بیمار رسیدگی نشده است. به موجب ماده ۱۱۵ همین قانون” با تشخیص پزشک بهداری موسسه یا زندان در صورت ضرورت ، محکوم بیمار در بهداری زندان بستری خواهد شد” آیا این بستری شدن ها انجام می شود؟اما پزشک بهداری زمانی که شاهرخ زمانی کشته شد حتی از لمس پیکر مرحوم زمانی با این استدلال که دست زدن به پیکر میت غسل میت دارد! امتناع کرد؟.

به موجب ماده ۱۲۰ ” رئیس بهداری زندان موظف است همه روزه اول وقت از کلیه محکومان بیمار که در بیمارستان زندان بستری هستند عیادت نماید و پس از پرسش از وضعیت آنان و حصول اطمینان از حسن مراقبت پزشکان و پرستاران نسبت به معالجه و تغذیه صحیح بیماران نظارت کامل و مستمری به عمل آورد.” و چنین چیزی توسط روسای بهداری و حتی پزشکان کشیک در بهداری به هیچ وجه انجام نمی شود.

اما ماده ۲۲۹ این آئین نامه در ارتباط با حق استفاده از مرخصی برای بیماران با هدف دستیابی به درمان چنین می گوید: ” چنانچه حسب تشخیص پزشک قانونی محکوم دارای بیماری صعب العلاج باشد یا امکان معالجه وی در موسسه یا زندان وجود نداشته باشد یا قادر به تحمل حبس نباشد به پیشنهاد رئیس موسسه یا زندان ، شورای طبقه بندی موظف است به مدت یک ماه به او مرخصی اعطا نماید که در صورت نیاز قابل تمدید می باشد . تبصره – در صورت ابتلا به بیماری های لا علاج و رعایت مصلحت ، رئیس موسسه یا زندان می تواند پیشنهاد عفو محکوم را به مراجع مربوط بنماید.”و پایان…. در لحظه تنظیم این مطلب زندانیانی به مانند حسن طفاح، نرگس محمدی،آتنا دائمی ، سهیل عربی ،آرش صادقی ،گلرخ ایرایی  و….. بسیاری دیگر در زندانهای جمهوری اسلامی هستند که احتیاج فوری به درمان دارند. اما از اعزامشان به خارج از زندان ممانعت می شود و یا شرایط بسیار سختی برایشان درنظر گرفته می شود. تنها در یک مورد زندانی زن مشکوک به ابتلا به سرطان سینه (آتنا دائمی) با دستبند و با توهین آمیز ترین روشهای ممکن  و با کتک و فحش وناسزا به بیمارستان برده شد. نرگس محمدی حکم عدم تحمل کیفر دارد و بیماری عصبی اش کشنده و فلج کننده است. اما همچنان در زندان است.

حسن طفاح زندانی ۸۶ ساله با وجود ابتلا به سرطان خون و داشتن حکم عدم تحمل کیفر همچنان در زندان است و از آزادی ایشان ممانعت می شود. به لیست فوق دهها مورد دیگر می شود اضافه کرد. فاجعه مرگ خاموشی که در ایران در حال رخ دادن است را با کمتر جنایتی در تاریخ میتوان قیاس کرد و با کمتر حکومت استبدادی ای در طول زمان حیات بشر.

کار به جایی می کشد که به دلیل عدم رعایت اصل تفکیک مجرمان در زندان، ابراهیم فیروزی، نوکیش مسیحی از ترس روی دادن حادثه برای او دست به اعتصاب غذا می زند و با حل شدن مشکلی در زندان رجائی شهر و در میان زندانیان عادی از اعتصاب غذای خود دست می کشد. در جمهوری اسلامی تنها اعدام نیست که جان انسانها را می ستاند. مرگ خاموش در زندان خود به روشی دیگر برای اعدام بی سروصدای زندانیان بدل شده است. مسئولیت این فجایع اما با حاکمانی است که ذره ای برای حقوق انسانها ارزش قائل نیستند.

دوستان و شنوندگان عزیز این تنها یک گزارش یا بهتر بگویم جمع آوری اطلاعات بسیار ناقص از شرایط زندانیان سیاسی در کشورمان بوده است متاسفانه رسیدگی به وضعیت زندانیان وپیگیری حقوق انسانی آنها به دست فراموشی سپرده شده است . اگر قرار باشد حق مطلب ارایه شود باید جلسات متعددی را درخدمت شما عزیزان به بحث بپردازیم اما چه حیف که خودما هم (به عنوان مدافعین حقوق بشر) نیز  کمتر حاضر به این کار هستیم . درپایان اجازه بدهید جمله اول را دوباره تکرار نمایم.

سونامی مرگ در زندانهای ایران همچنین ادامه دارد. شاید در همین لحظه نگاشتن و یا خواندن این مطلب فاجعه ای دیگر، مرگی دیگر و مصیبتی دیگر در یکی از زندانهای ایران رخ دهد. شاید باید کاری کرد. اما چه کار را هر فردی متناسب با وظیفه خود و وسع خود باید سنجش کند. اما سکوت و نظاره گر بودن  در این شرایط یعنی شراکت در مرگ یکی از هموطنانمان در زندانهای جمهوری اسلامی.با یاد تمامی شهدای گمنام و پیدای راه آزادی وطن که زنجیرهای اسارت آخرین ره توشه آنها بود، آروزی بیداری و یک دلی  برای مردم ایران از پروردگارپاینده ایران

احسان حیاک: با بررسی ماده ١٨ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه ان با قانون اساسی ایران که در این باره با یک تجزیه و تحلیل ویژه ابعاد موضوع را به گونه متفاوتی از قبل نشان دادند که مورد توجه شرکت کنندگان به عنوان یک گزارش و بررسی قرار گرفت و از طریق لینک صوتی زیر علاقمندان می توانند متن سحنرانی ایشان را بشنوند: http://azadegy.de/jaleseindonesiapakistan15april2018/laleseaghvam15april2018/hayak.mp3

مصطفی خدا کرمی:  با چرایی دیگر ستیزی و دلایل مشکلات اخیر خوزستان که ایشان به خوبی منشا موضوع دیگر ستیزی در تاریخ معاصر ایران را به بحث گذاشتند وحتی می توان از سخنرانی ایشان جهت اشنایی با دیگرستیزی در ایران به عنوان یک فایل اموزشی استفاد کرد.

چرایی دیگری ستیزی و مشکلات اخیر اهواز نژادپرستی یا دیگر‌ی‌ستیزی؟ کدام‌یک بیشتر مناسب احوال ما ایرانیان است؟ شاید به راحتی نتوان به پاسخ این مساله رسید. خصوصا که با شدت گرفتن طبع باستان‌پرستی ایرانی‌ها از یک‌سو و گسترش طنزهایی درباره اقوام گوناگون در شبکه‌ها و ابزارهای اجتماعی این بحث نیاز به آسیب‌شناسی بیشتری دارد. بسیاری معتقدند که شناسه‌های مطرح در نژادپرستی در جبهه‌ای که گروه‌هایی از ایرانی‌ها مقابل عرب‌ها، افغانستانی‌ها، اقوام و ملیت‌های مختلف دارند، عینیت ندارد و برخی معتقدند که اسم این رفتار هرچه که باشد تاثیر آن مشترک است. گروهی نیز باور دارند که دیگری‌ستیزی امری نهادینه شده میان ایرانیان است؛ چراکه نه آموزش‌های لازم را دیده‌اند و نه آن‌که فرهنگ پذیرش آن “دیگری” را دارند.  اما خاستگاه این رفتار کجاست؟

تحقیرها و آسیب‌های روحی روانی که به آن دیگری وارد می‌کنیم بر چه ریشه‌ای استوار است؟ بعضی ها معطقد هستند که به راحتی نمی‌توان روی هر رفتار دیگری‌ستیزانه‌ای عنوان نژادپرستی گذاشت؛ چراکه یکی از مهم‌ترین آسیب‌های این اقدام کاستن از بار مفهومی نژادپرستی است.

به نظر من نژادپرستی نوعی ایدئولوژی است که بر پایه توجیهات و تئوری‌هایی مشخص بنا شده. به طوری‌که یک نژاد یا گروهی انسانس را از دیگران برتر می‌داند. دلایل معینی نیز برای آن دارد که در بعضی مواقع فیزیکی هستند یا به رفتارهای انسان‌ها برمی‌گردد. بیشتر مواقع نژادپرستی بر اساس تفاوت‌های فیزیکی استوار است ولی هم‌زمان باقی مسایل فرهنگی و رفتاری را نیز شامل می‌شود. به همین دلیل واکنش یک نژادپرست نسبت به کسی که او را پست‌تر می‌داند واکنش‌هایی مرتبط با سرکوب، تبعیض، محرومیت یا مجازات‌های قانونی است که فرد به خاطر تعلق به نژادی به ظاهر پست‌تر متحمل می‌شود. اما در مواردی که ما گروه‌های اجتماعی دیگر را انگشت‌نما یا تحقیر می‌کنیم یا برخی رفتارهای‌شان را مورد تمسخر قرار می‌دهیم می‌تواند مصداق‌های رفتارهای نژادپرستانه باشد ولی خود نژادپرستی نیست؛ چراکه نه تئوری دارد و نه موضوع برتری یا پست‌تر بودن مطرح است. بلکه بیشتر از نبودن فرهنگی ناشی می‌شود که نمی‌تواند دیگری را با تفاوت‌هایش بپذیرد. این تفاوت‌ها می‌تواند تفاوت‌های زبانی، لهجه‌ای، رفتاری یا برخوردی باشد. این مساله را بیشتر باید در خلا فرهنگ، نبود یا ضعف آن جست‌وجو کرد. در جامعه‌ای مثل ایران روی مقوله‌های همزیستی و پذیرش تفاوت‌ها و هویت‌های مختلف فرهنگی و زبانی کاری تاریخی، روشن‌فکرانه و توسط نیروهای زنده، رسانه‌ها و مسوولان سیاسی نشده. در نتیجه ما با یک خلا فرهنگی در این زمینه مواجه هستیم و به همین دلیل رفتارها بازتولید می‌شوند. این بازتولید نیز باعث می‌شد که افراد دچار برخوردهای کینه‌توزانه و تحقیرآمیز شده و این تحقیر را نوعی نژادپرستی بدانند.

گفتید که یکی از شاخصه‌ها خودبرتربینی است و سپس از نبود یا ضعف فرهنگی در این خصوص صحبت کردید. یکی از شاخصه‌های فرهنگ‌سازی آموزش است.  اساسا در فرهنگ ما تحمل دیگری متفاوت یا هویت‌های مختلف بخشی از ارزش‌های عمومی جامعه نیست. در هیچ کشوری افراد این‌گونه متولد نمی‌شوند بلکه این مساله امری اکتسابی است. این مقوله در روند فرهنگ‌پذیری و جامعه‌پذیری کسب می‌شود و به شهروندی تبدیل می‌شویم که این ارزش‌ها اساسی و مرکزی هستند یا ممکن است به شهروندی تبدیل شویم که در این زمینه هیچ‌نوع آگاهی خاصی ندارد و به راحتی به رفتارهایی که در آن انگشت‌نما شدن یا رفتارهای تبعیض و تحقیرآمیز وجود دارد تن می‌دهیم. بنابراین نه نظام آموزشی، نه خانواده و نه رسانه‌ها به طور کامل و اساسی به این موضوع نمی‌پردازند در نتیجه ما با ابهام بزرگی در این زمینه مواجه هستیم که نتیجه آن بحرانی شدن شوخی‌های بین قومی است. در حالی‌که در همه جای دنیا این شوخی‌ها متداول است. در همه جای دنیا گروه‌هایی فکر می‌کنند که برخی از گروه‌های دیگر ساده‌لوح‌تر از آن‌ها هستند یا برخی از رفتارهای‌شان برجسته است. به طور نمونه آلمانی‌ها می‌گویند که اتریشی‌ها از دهات آلمان هستند و فرانسوی‌ها همین رفتار را با بلژیکی‌ها دارند. ولی هیچ‌کدام از این مسایل از حد شوخی و طنز اولیه فراتر نمی‌رود و جامعه نیز تحمل این طنز را دارد چون می‌تواند حد بگذارد و خطوط قرمزی چون  برابری حقوقی انسان‌ها، احترام مقابل میان آن‌ها و تبدیل نشدن این برخوردها به رفتارهایی تحقیر یا تبعیض‌آمیز برای آن ترسیم کند.اما مرزهای ما به خاطر عدم توسعه فرهنگی اجتماعی و نپرداختن به این مساله مبهم است و به همین دلیل در بسیاری از مواقع بازتولید می‌شود. تداوم این تحقیرها و برخوردهای طنزآمیز نزد کسانی ممکن است به صورت تجربه‌های منفی درآید که حتی شکلی نژادپرستانه به خود بگیرد؛ در حالی‌که از نظر علمی  جامعه‌شناسانه نمی‌توان به این مساله عنوان نژادپرستی داد. به طور مثال موضع ایرانی‌ها در مقابل اعراب به اتفاقات تاریخی برمی‌گردد که باعث ایجاد نفرت شده است. همین ایرانی‌ها نسبت به غرب موضعی پایین به بالا دارند اما در مقابل همسایه‌های خود مثل افغانستانی‌ها یا تاجیک‌ها دچار خودبرتربینی هستند. خاستگاه این دیگری‌ستیزی کجاست؟

در آن‌چه به محدوده منطقه ما مربوط می‌شود بیشتر نوعی نگاه برتری تاریخی و فرهنگی مطرح است تا نژادی. یعنی ایرانی‌ها فکر می‌کنند که از نظر توسعه اجتماعی یا تجربه تاریخی از همسایگان خود برتر و جلوتر هستند به همین دلیل حتی بخواهند مثالی از احتمال پس‌رفت بزنند به همسایه‌های خود اشاره می‌کنند. در حالی‌که توجه نمی‌کنند که در این مقایسه‌ها و مثال‌ها حول انسان‌ها مطرح می‌شود و به راحتی نمی‌توان حساسیت‌ها و فرهنگ‌ها را داوری کرد.

در مورد داخل ایران به نظرم مساله اساسی نوعی رابطه رقابت‌آمیز و گاه تنش‌آمیز مطرح است که بین گروه‌های مختلف قومی، فرهنگی و زبانی وجود دارد. خیلی کم می‌شود کشوری را پیدا کرد که در آن اقلیت‌های مختلفی باشند و همه‌چیز صلح‌آمیز و همراه با مدارا تحمل شود. اما در داخل ایران به این دلیل که ما با مواردی چون عدم تحمل فرهنگ دیگری و پذیرش هویت‌های متفاوت، نبود حضور همزمان فرهنگ‌های مختلف در رسانه‌ها و بالاتر دانستن یک فرهنگ نسبت به دیگر فرهنگ‌ها یا حتی عدم وجود سکوت در مورد فرهنگی که چیزی از آن نمی‌دانیم مواجهیم که باعث می‌شود در خصوص احترام مرزی وجود نداشته باشد و به راحتی بی‌احترامی پیش بیاید و از طرف دیگر حد و حدودی نیز برای آن رسم نمی‌شود. همین مساله باعث بروز تبعیض‌های فرهنگی و اجتماعی می‌شود. در حقیقت ریشه‌یابی تاریخی این مساله می‌تواند جالب باشد و به رابطه سلطه‌ای که در گذشته بین اقوام وجود داشته بازمی‌گردد. به این شکل که گروه قومی که دست بالا را در سیاست داشت می‌توانست رابطه بین اقوام را تعیین کند. در غیر این صورت همه چیز ساخته و پرداخته تجربه‌ها و نوع زندگی است که این اقوام و گروه‌ها در دهه‌های اخیر مشغول به تجربه آن هستند. به رابطه تاریخی اشاره کردید و همچنین روابط سلطه بین کشورها یا اقوام مختلف. با نگاهی به تجربه‌های چین، ایران و یونان این‌گونه به نظر می‌رسد که هرچه تمدن‌ها قدیمی‌تر باشد؛ خودبرتربینی یا دیگری‌ستیزی نیز بیشتر می‌شود.

به هر حال رابطه با گذشته در بعد نمادین همیشه مطرح است؛ تصویری از گذشته که در ذهن شهروندان وجود دارد یا در اذهان به وجود آورده شده. اگر به صد سال پیش برگردیم این تصویر از تمدن باستان بسیار کم‌تر بود. در واقع تصویر امروزی از ایران باستان و عظمت به طوری‌که فارس‌ها در آن دست بالا را داشته‌اند ساخته  پرداخته دوران جدید است و ذاتی نیست. برعکس نژادپرستی که معتقد است ذات انسان‌ها با هم متفاوت است؛ این نوع از تفاوت‌گذاری‌ها ساخته و پرداخته تحولات ذهنی و پویایی فرهنگی دوره‌های تاریخی معینی است.

زمانی‌که ایرانی‌ها می‌خواستند ناسیونالیزم ایرانی را تعریف کنند روشن‌فکران آن زمان از جمله میرزا آقا خان کرمانی یا بعدها افرادی که حول روزنامه‌های کاوه، ایران‌شهر یا فرهنگستان جمع شده بودند بنا را بر اساس بازگشت به تمدن گذاشتند. در واقع بایستی به دنبال ریشه‌های پایه‌های فکری امروز در این تحول و پویایی تاریخی گشت. ۱۵۰ سال پیش پادشاه ایران ترک‌زبان بود و به هیچ‌وجه این برخوردی که امروز بین اقوام وجود دارد، موجود نبود. در این صد سال و بعد از انقلاب مشروطه زبان فارسی به زبان اصلی، آموزشی، اداری و سراسری ما تبدیل شد و در عمل خود را به باقی زبان‌ها تحمیل کرد. خود به خود نوعی تبعیض در جامعه ایجاد شد. در حالی‌که اگر به زبان‌های دیگر به اندازه کافی ارزش گذاشته نشود و به بخشی از هویت ما تبدیل نشوند در عمل تبعیض‌ شکل می‌گیرد. به همین دلیل می‌گویم که این تبعیض‌ها و برخوردها ساخته و پرداخته تجربه‌های تاریخی ما هستند. آن گذشته دور بیشتر در بعد نمادین عمل می‌کند.

همین فکر در بین یونانی‌ها بسیار قوی است. آن‌ها حتی اروپا را زاییده و ادامه تمدن یونانی می‌دانند و به همین دلیل غروری دارند که به عهد عتیق و یونان باستان برمی‌گردد. تمدن اسطوره‌ای یونان غروری نسبت به گذشته ایجاد می‌کند که به خودی خود وجود نداشته بلکه آن‌ را همان نیروهای زنده، سیاسی، روشن‌فکران و سازمان‌های مدنی بنا کرده‌اند. زمانی‌که به موزه‌ای می‌روید این بعد کاملا برجسته شده است و صحبت از هویت گذشته به میان آمده. بچه‌هایی که از این موزه‌ها بازدید می‌کنند یا کتاب‌های درسی که در این‌باره آموزش داده می‌شود در به وجود آوردن این هویت مشارکت می‌کنند. در واقع می‌توانیم بگوییم که این خودبرتربینی توسط سیستم آموزشی نیز تبلیغ می‌شود و بچه‌ها در اثر آموزش و تربیتی که در جامعه ایران کسب می‌کنند دیگری‌ستیزی را می‌آموزند؟ بدون تردید. در حقیقت یکی از مهم‌ترین مسایلی که در نظام آموزشی ما وجود دارد نبود آموزش در پذیرش دیگری در مفهوم نزدیک و دور است. دیگری نزدیک به کسی می‌گویم که از زبان، موسیقی و پوشش او از من متفاوت است و دیگری دور یعنی برزیلی‌ها یا آمریکایی‌ها و ژاپنی‌ها. هیچ‌کدام از این دیگری‌ها در سیستم آموزشی ما به رسمیت شناخته نمی‌شوند و هویت آن‌ها در کتاب‌های درسی به شکلی وجود ندارد که برای بچه‌ها به هنجار و ارزش مرکزی تبدیل شود. در واقع کتاب‌های ما یک چهره از انسان را به انسان محوری تبدیل می‌کنند که پرهیزگار است و قواعد اسلامی را رعایت می‌کند و پای خود را از این دایره محدود به نام سبک زندگی اسلامی فراتر نمی‌گذارد. این تصویر انسان مرکزی کتاب‌های درسی ما است. بقیه اما به اشکال مختلف تحقیر شده، فراموش می‌شوند یا غایب هستند. حتی در مواردی به شدت با آن‌ها برخورد می‌شود. به طور نمونه کتاب درسی ما به راحتی به یک بهایی توهین می‌کند و او را جاسوس یا نجس می‌داند. یا در نمونه‌ای دیگر دین اسلام را برترین و آخرین دین می‌داند که برای هر مساله‌ای راه‌حلی دارد. در واقع معنای آن این است که بقیه در عمل پست‌تر از او هستند. تمام این آموزش‌هایی که ممکن است برای ما بدیهی و پیش‌ پا افتاده به نظر بیاید در ذهن بچه‌های ما فرهنگی را ایجاد می‌کند که تحمل دیگری نه تنها ارزش نیست بلکه ضد ارزش می‌شود. یعنی اگر یک فرد چادری یک غیرچادری را ببیند به راحتی ‌متواند به او انواع برچسب‌ها را بزند یا برعکس یک فرد غیرچادری یک چادری را امل بداند. در واقع دلیل این فرهنگ‌سازی از سوی دیگر این است که نظام آموزشی و رسانه‌ها به ما یاد نمی‌دهند که این مسایل انتخاب‌های شخصی افراد است و این تفاوت‌ها، تعلقات فرهنگی و تفاوت‌های رفتاری نباید زمینه‌ساز تبعیض شوند. به همین خاطر جامعه‌ای نداریم که رویکرد فلسفه عمومی آن پذیرش شهروندان بدون توجه به تعلقات دینی، قومی یا کشوری باشد. وقتی پایه و اساس فلسفه آموزش و سیاست ما بر این اساس نیست و اساس آن بر تبعیض افراد از نوع دین‌داری بنا شده در عمل بقیه تبعیض‌هایی نیز که در رفتارهای اجتماعی کنترل نشده، افزایش می‌یابد. تحمل دیگری در واقع تبدیل به یک هنجار و ارزش مرکزی تبدیل نمی‌شود.کتاب‌های مطالعات اجتماعی دوره‌های مختلف تحصیلی گفته است راسیسم در این دروس آموزش داده نمی‌شود. به عنوان مثال فصل‌هایی چون فصل دوم کتاب مطالعات اجتماعی کلاس پنجم ابتدایی به نام «سرزمین من» وجود دارد.

از وجود هویت‌های فرهنگی و قومی در ایران صحبت به میان آمده و عکس‌هایی با پوشش‌های مختلف تصویر شده است اما همزمان این مساله گفتمان غالب نیست بلکه وقتی در کنار مجموعه گفتمانی قرار می‌گیرد که اتفاقا تاکید آن روی تفاوت‌ها و انگشت‌نما کردن یک گروه و همچنین تبعیض است؛ این نمونه‌های به چشم نمی‌آید و در آن حل می‌شود. مثلا از بچه‌ها دعوت می‌شود که سرباز صاحب زمان باشند در حالی‌که هم سنی وجود دارد هم زرتشتی، هم ارمنی و هم مسیحی و بهایی یا حتی کسانی که رابطه‌ای این‌چنینی با دین ندارند. در عمل شما آن‌ها را تفکیک کرده‌اید و به نحوی گروهی را کنار گذاشته‌اید. پذیرش این مساله نیز به این گروه تحمل شده است. بخش عمده‌ای از کتاب‌های درسی در این مجموعه جای می‌گیرند که تلاش می‌شود همه یک نوع دیده بشوند اما تنوع هویتی در آن کم‌تر به رسمیت شناخته می‌شود.بنابراین در کتاب‌های درستی ما بحثی باز، انتقادی و سنجش‌گرایانه درباره مسایل و مشکلات جامعه ایران و جامعه جهانی و همچنین توجه به تجربه‌های مهم نداریم. مثال ساده آن کشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم است. در کتاب‌های درسی تاریخ ایران به انداختن بمب در ژاپن اشاره شده ولی کوچک‌ترین اشاره‌ای به کشتار یهودیان نشده است. در حالی‌که این یک تجربه تاریخی بسیار مهم است که می‌توانست موضوع بحث بچه‌ها خصوصا در مورد نژادپرستی صورت قرار بگیرد. در واقع آن‌جا که بحث ایدئولوژیک مطرح است و پای آمریکا در میان است اطلاعاتی داده شده اما جای دیگر با تمام اهمیت‌اش حذف شده که در واقع نگاهی تقلیلی و جانب‌دارانه است.

همانطور که گفتم مثالی از سرکوبی قومی چهارجوبی از خشونت سرکوب اقلیت عرب در جمهوری اسلامی ایران — اقلیت عرب جمهوری اسلامی ایران تحت پیشینه ای طولانی از تبعیض سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در دولت های پیاپی ایران بوده است. این گزارش نقض های حقوق بشری چون کنترل ارتباطات، شکنجه، عدم دسترسی به دادرسی منصفانه، اعدام و آزار برون مرزی فعالین اعراب و خانوادهایشان را بررسی می کند. شهادت دقیق قربانیان در این گزارش نشانگر آن است که چگونه نقض های حقوق اساسی این شهروندان توسط جمهوری اسلامی فضایی بس رعب آور را ناشی شده است.بی‌آبی و بحران ریزگردها یکی از مهم‌ترین مشکلات استان خوزستان است. جنگ داخلی سوریه هم با بحران بی‌آبی و با اعمال تبعیض‌های اجتماعی و قومی آغاز شد.دورادور اهواز ۷ کانون ریزگرد وجود دارد، به گفته جواد کاظم‌نسب، نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی بسیاری از روستاهای اطراف کارون، کرخه و دز از آب آشامیدنی بی‌بهره‌اند. علاوه بر این در تعیین آب‌بهای کشاورزی نیز سیاست‌های تبعیض‌آمیزی به سود سازمان آب و برق و به زیان کشاورزان اعمال می‌‌گردد. دولت جمهوری اسلامی از برقی که در استان خوزستان تولید می‌شود و به عراق صادر مى گردد، ۱۰ میلیون دلار در سال درآمد دارد اما این درآمدها به تصفیه‌خانه‌های شرق خوزستان اختصاص داده نمی‌شود. قطعی برق در اهواز به ویژه در تابستان‌ها به نارضایتی مردم دامن زده است.عباس کعبی، نماینده خوزستان در مجلس خبرگان در نامه‌ای به عبدالعلی عسکری، رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی یادآوری کرده که «تحریک قومیت‌ها» «مخاطرات امنیتی و آثار مخرب اجتماعی فراوان» در پی دارد.۲ فروردین ۹۷ در برنامه نوروزی سیمای جمهوری اسلامی ویدیویی بین برنامه «کلاه قرمزی» پخش شد. در این برنامه عروسک‌هایی با لباس محلی شهروندان مناطق مختلف ایران بر روی نقشه ایران نصب می‌شود. عروسکی که می‌بایست نمایانگر مردم خورستان باشد، لباس عربی به تن ندارد. معترضان می‌گویند با توجه به اینکه جمعیت عرب‌ها در استان خوزستان زیاد است، عروسک‌ها در این برنامه می‌بایست لباس عرب‌های خوزستان را به تن می‌داشتند.

معترضان می‌گویند برنامه‌ای که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد «توهین‌آمیز» بوده است. آن‌ها می‌گویند اصولاً سیاست‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی «نژادپرستانه» و در جهت انکار هویت عرب‌های استان خوزستان است. معترضان  برای نخستین بار مقابل صدا و سیمای جمهوری اسلامی در اهواز اجتماع کردند و خواهان عذرخواهی مسئولان صدا  سیما از شهروندان عرب و توبیخ عوامل ساخت برنامه ویدیویی یاد شده بودند ولی در جواب سرکوب حمله و سرکوب و کشتار به آنها داده شد چیزی که نها با یک عذر خواهی ساده می توانست ختم به خیر شود . .

قوم عرب در ایران – یا به گفته خودشان عرب‏های ‏اهوازی[5]- سابقه  درازی از تحمل تبعیض‏های ‏سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارند که حکومت‏های ‏ایران به طور متوالی نسبت به آنان روا داشته‏اند‏. گزارش حاضر به بررسی این سرکوب سیاسی، که به صورت دستگیری‏ها،‏‏ حبس و حتی اعدام فعالان سیاسی عرب و دیگر اعضاء جامعه مدنی ایشان می‏باشد، می‏پردازد.از آغاز تشکیل ایران به عنوان یک کشور مدرن، اقلیت‏های ‏قومیِ ساکن ایران، از جمله اقلیت‏های ‏عرب، کرد، بلوچ و ترکمن، متوالیاً مورد بدرفتاری دولت‏های ‏حاکم بر ایران قرار گرفته‏اند‏؛ از حکومت رضاشاه پهلوی گرفته تا حکومت فعلی جمهوری اسلامی ایران. جامعه اقلیت عرب که در گوشه جنوب غربی ایران و بیشتر در استان نفت خیز خوزستان سکونت دارد، آنچه از زندگی در عصر جدید تجربه کرده، سختی‏های ‏شدیدی است که در نتیجه مدرنیزه شدن حاصل شده، از جمله گوشه گیری سیاسی، فقدان فرصت‏های ‏اقتصادی، تضییع محیط زیست، و از این قبیل.در طی دهه‏های ‏1340 و 1350 نخستین احزاب تجزیه طلب عرب به وجود آمدند که مهمترین آنها جبهه آزادیبخش اهواز بود.[17] انواع دیگر فعالیت‏های ‏سیاسی در منطقه نیز همانند سایر نقاط ایران، با برخورد خشونت آمیزی مواجه شد. بسیاری از شهود سبب برانگیختن خشم ساواک شدند، و یا بستگانشان زندانی شدند

چهارشنبه ســــیاه به تدریج که عرب‏ها ‏ از وضعیت انقلاب[نا امید و دلسرد می‏شدند برخی از آنها به خیابان‏ها ‏ریختند. در ابتدا این تظاهرات آرام بود. یکی از مراکز این مخالفت‏ها ‏خرمشهر بود، یعنی محلی که آیت‏الله ‏‏خاقانی در آن زندگی می‏کرد. در اولین هفته خرداد 1358 استاندار انتصابی، احمد مدنی با آیت‏الله ‏‏خاقانی ملاقات نمود که هدف از آن ظاهراً آرام ساختن تنش‏ها ‏بود. هر دو توافقی را امضاء نمودند که بر طبق آن مدنی قول داد نیروهای دولتی و اعضاء غیر عرب نیروهای بسیج را از آن منطقه تخلیه نماید و در مقابل، تظاهرات عمومی نیز پایان یابد.

علیرغم این توافق در غروب روز 8 خرداد 1358 و نیز بخش عمده‏ای ‏از روز بعد ، جریانات به سرعت تغییر کرد و خیابان‏های ‏خرمشهر صحنه خشونت گردید.  گزارش‏هایی ‏که در باره این وقایع داده شده با یکدیگر تفاوت‏های ‏زیادی دارند. یکی از شهود می‏گوید یازده تن از افرادی که با وی در تظاهرات بودند مورد اصابت گلوله قرار گرفتند در حالیکه هیچیک از آنها مسلح نبودند  و همگی دراعتراض به خشونت‏های ‏انجام شده، در حال حرکت به طرف شرکت در یک تحصن آرام بودند.علاوه بر آن، برخی از شهود اظهار داشتند که در ساعات اولیه روز 9 خرداد، کشتی‏هایی ‏که در بیرون از قرارگاه نیروی دریایی پهلو گرفته بودند با توپخانه به دفاتر مرکزی کانون فرهنگی خلق عرب ایران و سازمان سیاسی خلق عرب شلیک کردند. مردان مسلح با صورتهای پوشیده در چهارشنبه سیاه. شاهدانی که در محل حاضر بودند معتقدند که این افراد اعضای کمیته های محلی در استان مجاور لرستان بودند.سازمان‏های ‏عربی که قبلاً از انقلاب حمایت کرده بودند، از جمله کانون فرهنگی خلق عرب ایران و سازمان مسلح سیاسی خلق عرب به دلیل اعمال کماندوهای نیروی دریای و نیروهای بسیج عملاً حمایت خود را قطع کردند. حمایت عمومی مردم و همکاری عرب‏ها ‏با جمهوری اسلامی ایران به تدریج کاهش یافت. چهارشنبه سیاه عملاً صحنه را برای رویارویی‏ها ‏و نقض حقوق بشر در طی دهه‏های ‏بعدی آماده نمود.[

جنگ ایران و عراق به دنبال چهارشنبه سیاه، بسیاری از مردم عرب مورد بی توجهی تشکیلات سیاسی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفتند. جنگ ایران و عراق نیز که به دنبال آن در شهریور 1359 آغاز شد سرکوب خشونت آمیز شهروندان عرب ایرانی را بیش از پیش تشدید نمود.

در طی جنگ، اقلیت‏های ‏قومی که در طول مرز ایران با عراق می‏زیستند، متناوباً در جنگ میان این دو کشور گرفتار می‏شدند. تعدادی از قوم ها ‏و گروه‏های ‏سیاسی دگراندیش مورد سوء ظن قرار گرفتند. می‏توان گفت که قوم عرب ایران بیش از دیگران مورد شک و تردید قرار گرفت که این در درجه اول به دلیل موقعیت جغرافیایی آنان و شباهت‏های ‏زبانی و فرهنگی آنان با مردمی بود که در آن سوی مرز، دولتشان با جمهوری اسلامی ایران در حال جنگ بود. بسیاری از ساکنان مناطق مرزی بین ایران و عراق که افرادی غیر سیاسی بودند پناهنده شدند. در حالیکه بعضی از ساکنان فارسی زبان در مناطق دیگر ایران بستگانی داشتند که به آنها امکان می‏داد در فرار از جبهه جنگ تا حدی آسایش یابند عرب‏هایی ‏که از آن منطقه نقل مکان می‏کردند عاقبت به اردوگاه‏های ‏پناهندگان راه یافتند. دیگران هم مجبور بودند از خود دفاع کنند.یکی از اشخاص  ماجرای فرار خانواده اش از جبهه جنگ و اسکان آنها در اهواز را اینطور تعریف می‏کند: «ما با دست‏های ‏خود خانه‏ای ‏از گل در حومه شهر ساختیم و 25 سال در آنجا زندگی کردیم.» سرکوب اقلیت عرب در ایران در دوران پس از جنگ نیز با دستگیری افرادی که به نظر می‏آمد در طول مخاصمات [با دشمن] همکاری کرده‏اند‏، ادامه یافت انتفاضه در فروردین 1384در روز 16 فروردین 1384 عرب‏های ‏ساکن اهواز در اعتراض به یادداشتی که ظاهراً از دفتر رییس جمهور اسلامی ایران به بیرون درز کرده بود و خط مشیی را تعیین می‏کرد که هدفش تغییر بافت قومی این استان بود، به تظاهرات پرداختند.این یادداشت طرح کلی اقداماتی را بیان می‏کرد که به منظور تشویق مهاجرت شهروندان ایرانی دارای ملیت فارس و ترک به استان خوزستان و نیز مهاجرت عرب‏ها ‏از آنجا به نقاط دیگر و همچنین جایگزینی سیستماتیک نام‏های ‏عربی مکان‏های ‏مختلف به معادل فارسی آن تعیین شده بود. این سند رسمی دارای نام و امضای محمد علی ابطحی رئیس دفتر و معاون حقوقی و پارلمانی در دولت رئیس جمهور وقت، محمد خاتمی بود. خانواده‏های ‏عرب اهوازی هنوز هم مدت‏ها ‏پس از کشته شدن تظاهر کنندگان کماکان دچار آزار و اذیت هستند. خانواده‏های ‏بسیاری از افرادی که در تظاهرات 1384 شرکت داشتند هنوز هم مرتباً مورد مزاحمت و آزار، دستگیری و خشونت سرویس‏های ‏امنیتی جمهوری اسلامی ایران قرار می‏گیرند. همسر کاظم مجدم هر سال به ایران سفر می‏کند و به طور مرتب توسط اداره اطلاعات محل احضار شده و مورد بازجویی قرار می‏گیرد

تداوم انزوای سیاسی: تظاهرات فروردین 1390 به دنبال ناآرامی‏های ‏1384 اهواز، استان خوزستان تحت کنترل امنیتی فزاینده‏ای ‏قرار گرفت. با وجود آنکه سالروز وقایع 1384 هر سال برگزار می‏شد اما دور بعدی ناآرامی‏ها ‏شش سال بعد اتفاق افتاد.

در روز 26 فروردین 1390 در حالیکه جهان شاهد برگزاری تظاهراتی بود که مجموعاً «بهار عربی» نام گرفت، فعالان عربی که از فیس بوک استفاده می‏کردند، تظاهراتی را ترتیب دادند. این تظاهرات در اعتراض به دستگیری 16 فعال فرهنگی عرب صورت گرفت (که از ایشان سه تن در حال حاضر زیر حکم اعدام به سر می‏برند و دو تن نیز در اوایل بهمن 1392 اعدام شدند.) بسیاری از جمعیت عرب اهواز، آبادان، خرمشهر، حمیدیه، ماهشهر و شادگان در آنچه که به «یوم الغضب» معروف شد برای بزرگداشت سالگرد اعتراضات 1384 به خیابان‏ها ‏آمدند.

گزارش‏های ‏دیگر حاکی از آن بودند که نه تن از تظاهر کنندگانی که در ارتباط با اعتراضات مزبور دستگیر شده بودند در عرض یک ماه اعدام شدند – سه تن از آنها در تقاطع حمیدیه و در ملاء عام، و شش تن دیگر در زندان  موضوع بحث ازاد نیز در مورد برخورد امنیتی با حقوق فرهنگی اقوام و ملل بود که با مشارکت و تبادل اظهار نظر چندین نفر از حضار برگزار گردیددر نهایت جلسه کمیته اقوام و ملل در کانون دفاع از حقوق بشر در  ایران بعد از دو ساعت به کار خود پایان داد که در ان موضوعات فوق جهت اگاهی و اطلاع رسانی به مردم ایران  در خصوص حقوق انسانی اقوام و ملل برسی گردید.

 

گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی نیدرزاکسن، 14 آپریل 2018

شایسته علی گلزار

نشست ماهیانه اعضای نمایندگی هانوفر در تاریخ 14 آپریل 2018 راس ساعت 00 : 13 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای نمایندگی نیدرزاکسن در دفتر کانون و تنی چند از اعضا در اتاق پالتاک نمایندگی هانوفر برگزار گردید .حاضرین در جلسه : خانمها : شایسته علی گلزار، صدیقه جعفری ، نینا سبز ، رویا وفایی، رویا قهرمانی، مرجان سلیمی، لیلا باقری، نازنین صادقی و آقایان : منوچهر شفایی ، آیدین شفیع نژاد، کاوه شیخ محمدی، مهدی عطری، مهران فاضل زاده حبیب آبادی، احمدرضا بهجتی، حسین شریفی ، امیرارسلان آشفته یزدی، حسین مهرخو  میباشند.

منشی جلسه خانم شایسته علی گلزار و مسئول جلسه آقای آیدین شفیع نژاد ضمن عرض خوش آمدگویی به حضار از آقای منوچهر شفایی برای بازگو کردن پاره ای از مسایل دعوت کردند.

ایشان به اطلاع رساندند که در تاریخ 19 مای  فیلم مستندی تهیه شده است که وضعیت شکنجه در ایران، چه در زمان پهلوی و چه در زمان بعد پهلوی را به نمایش گذاشته شده است . و فیلم مستند دیکری هست با عنوان شکنجه در جهان که در حدود 3 ساعت است و تهیه کننده آن آقای حمیدی است . و خودشان در مراسم شرکت خواهند کرد و در مورد فیلم توضیح میدهند. دوستان میتوانند شرکت کنند . سپس آقای کاوه شیخ محمدی جهت گزارش و تحلیل اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته دعوت بعمل آوردند . متن خبر ایشان به شرح ذیل میباشد .

سال ۱۳۹۶ تصویری خشونت بار از تداوم نقض حقوق بشر در ایران را روایت می کند . تهدید مستمر حق آزادی اندیشه و بیان، برخورد با معترضان مسالمت جو، افزایش فشار بر اتنیک ها و اقلیت های دینی و مذهبی، محاکمه و آزار کنشگران حقوق بشر و اعدام نوجوانان در ایران، معضل کودکان کار و فقدان الزام به رعایت حقوق زنان در کشور، وضعیت دوتابعیتی‌‌ها، وضعیت بد بازداشتگاه ها، بدرفتاری و شکنجه‌های مکرر بازداشت شدگان، وضعیت نابه‌سامان زندان ها، شلاق زدن و قطع اعضای بدن بعنوان مجازات در کنار محروم کردن زندانیان عقیدتی از دسترسی به امکانات پزشکی تنها نمونه هایی از نقض روزمره حقوق بشر در ایران هستند.هم اکنون چند مورد از موارد متعدد نقض حقوق بشر در ماه گذشته و روزهای جاری را بصورت کوتاه به عرض می رسانم.

  • مرگ بازداشت شدگان توسط نیروهای امنیتی ایران تحت شکنجه

طالب بساطی، دانشجوی پیرا پزشکی در زندان ایلام، پس از دو هفته بازداشت جان باخته است.اداره اطلاعات ایلام روز یکشنبه ششم اسفند به خانواده طالب بساطی اطلاع داد که فرزندشان در زندان جان باخته و از آنها خواست برای تحویل جنازه مراجعه کنند.

طالب بساطی در اواخر بهمن ماه به اتهام «ارتباط با یک حزب اپوزیسیون کرد» بازداشت شده بود. در گواهی فوت وی ذکر شده که وی به دلیل «ترومای مغزی» فوت کرده است. ترومای مغز ضربه‌ای است که بر اثر آن جمجمه و مغز آسیب جدی می‌بیند. خانواده این شهروند ایلامی از سوی نیروهای امنیتی تا این لحظه که ما جلسه بر قرار کردیم تحت فشارند تا با رسانه‌ها مصاحبه نکنند.در ماه های اخیر گزارش‌های متعددی از مرگ بازداشت‌شدگان در زندان ها منتشر شده است.ازجمله:

کاووس سیدامامی، استاد دانشگاه و فعال محیط زیست، سینا قنبری و وحید حیدری، دو زندانی دیگر بودند که مقام‌های قضایی و انتظامی خبر خودکشی آنها را پس از دستگیری در زندان اوین و اراک اعلام کردند. این دو در اعتراض‌های دی ماه دستگیر شده بودند.

ماده 5 :هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه، ضد انسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.

محرومیت زندانی از دریافت خدمات درمانیسید حسین یوسفی از زندانیان سنی مذهب محبوس در زندان مهاباد که از ۸ ماه پیش به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق فعالیت‌های مذهبی بازداشت شده است، از بیماری ناراحتی کلیه رنج می‌برد. علی‌رغم آگاهی مسئولین زندان نسبت به وضعیت این زندانی و مطالبه درمانی او آقای یوسفی کماکان از خدمات درمانی محروم بوده و از اعزام او به بیمارستان جلوگیری شده است.

مسئولین زندان علی‌رغم اینکه از نظر پزشک در خصوص این زندانی مطلع هستند، اما همچنان از اعزام وی به مرکز درمانی تخصصی خودداری کرده اند.

علت بازداشت او صرفا مربوط به فعالیت‌های مذهبی-تبلیغی صلح آمیز او است. لازم به اشاره است نیروهای امنیتی برای بازداشت و سرکوب فعالین اهل سنت در کشور عموما با طرح اتهاماتی چون سلفی‌گری و وهابی‌گری اقدام به بازداشت این افراد می‌کنند؛ این در حالی است که بسیاری از فعالین اهل سنت ضمن رد این اتهامات اظهار می‌کنند که تنها مبلغین دینی هستند و به خشونت نیز اعتقادی ندارند.

کارشکنی مسئولان زندان رجایی شهر، مانع بستری شدن فعال جقوق بشر واحد خلوصی

این فعال حقوق بشر اوایل دی ماه در داخل زندان دچار بیهوشی شده بود که بر اساس گفته‌های پزشکان علت اصلی آن مشخص نشده است، خانواده این زندانی بعد از دو ماه پیگیری و با وجود اعزام چند باره به بیمارستان با کارشکنی مسئولان زندان موفق به بستری کردن فرزند خود نشده‌اند، پزشکان علت اولیه بیهوشی وی را افت فشار ناگهانی تشخیص داده شده که بر همین اساس باید خارج از زندان و بدور از محیط پرتنش تحت کنترل و مداوا قرار گیرد. وی بدلیل وضعیت نامساعد جسمی بشدت کاهش وزن داشته است.

ماده   18:هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین بهره مند شود. این حق مستلزم آزادی تغییر دین یا اعتقاد و همچنین آزادی اظهار دین یا اعتقاد، در قالب آموزش دینی، عبادت‌ها و اجرای آیین‌ها و مراسم دینی به تنهایی یا به صورت جمعی، به طور خصوصی یا عمومی است.

مورد بعدی اعتصابهای زندانیان در زندانهای ایران هست

اعلام اعتصاب غذای عبد الفتاح سلطانی به دلیل تبعیض حاکم بر زندانیان

حکم سیزده سال حبس تعزیری این وکیل در بند و عضو موسس کانون مدافعان حقوق بشر در حالی کاهش یافت که طبق ماده ۵۸ بیش از یک سوم حکم خود را گذرانده است و هم اکنون به صورت غیرقانونی در زندان نگهداری می‌شود.این وکیل دادگستری محبوس در زندان اوین، طی نامه‌ای خطاب به مردم ایران، اعلام کرده “در اعتراض به تبعیض‌هایی که در زندان علیه زندانیان سیاسی – عقیدتی اعمال می‌شود، از اول فروردین ۹۷ دست به اعتصاب غذا خواهد زد.”

«عبدالفتاح سلطانی»، وکیل دادگستری و زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که از شهریورماه ۱۳۹۰ در زندان به سر می‌برد، سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶ طی نامه ای اعلام کرد “به دلیل تبعیض‌هایی که در زندان علیه زندانیان سیاسی – عقیدتی اعمال می‌شود، از اول فروردین ۹۷ دست به اعتصاب غذا خواهد زد.” خلاصه ای ازمتن نامه‌ی عبدالفتاح سلطانی به شرح زیر است. ملت شریف ایران؛ درود بر شما

ضمن عرض تبریک نوروز خجسته به اطلاع می‌رساند: از آنجا که وجود برخی تدلیس‌های ناروای حاکم بر جو زندان، به گونه‌ای می‌باشد که عده ای از زندانیان از جمله رانتخواران، اختلاس گران و وابستگان به قدرت از امتیازاتی برخوردار هستند که برای بسیاری از زندانیان عادی و (سیاسی-عقیدتی) در نظر گرفته نمی‌شود و با توجه به عدم رعایت حقوق شهروندی مورد ادعای دولت و مداخله برخی مامورین وزارت اطلاعات، آقای روحانی در تصمیم گیری‌های مربوط به زندانیان (سیاسی – عقیدتی) به نحوی که دادستان تهران نیز تحت تاثیر اظهار نظرها و خواسته‌های آنان از رعایت پاره ای از حقوق قانونی زندانیان مذکور سر باز می‌زند.

گلرخ ایرایی در شصتمین روز اعتصاب غذا

در پی وخامت شدید حال جسمی به دلیل آسیب‌دیدگی کیسه صفرا و حالت تهوع مداوم و بالا آوردن آب زرد، دیروز سه‌شنبه ۱۴ فروردین ماه به بیمارستان منتقل شده است. خانم ایرایی پس از اعتصاب غذا دست‌کم ۲۰ کیلو کاهش وزن پیدا کرده و دیگر توان راه رفتن نیز ندارد. آتنا دائمی و گلرخ ایرایی دو کنشگر مدنی از ۱۴ بهمن ماه به دلیل انتقال غیرقانونی و ضرب و شتم شدن توسط ماموران زندان اوین دست به اعتصاب غذای اعتراضی زدند، خانم دائمی در تاریخ ۲۶ بهمن‌ماه سال گذشته به اعتصاب غذای خود پایان داد و خانم ایرایی نیز اعتصاب خشک خود را به اعتصاب غذا تغییر داده بود.

زینب جلالیان در پی تداوم اعتصاب دارو در وضعیت وخیمی به سر می‌برد زینب جلالیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان خوی که وارد یازدهمین سال حبس خود شده، به دلیل بیش از یکسال اعتصاب دارو و عدم رسیدگی پزشکی در وضعیت وخیمی به سر می‌برد.

به گفته یک منبع آگاه، طی چند سال اخیر، مسئولان زندان بطور مداوم با معالجه پزشکی این زندانی سیاسی کُرد در خارج از زندان مخالفت کرده‌اند. علیرغم توصیه‌های خانواده این زندانی سیاسی برای پایان دادن به اعتصابش، زینب همچنان به اعتصاب خود ادامه می‌دهد. منبع آگاه خاطرنشان کرده: این زندانی سیاسی به شدت بیمار و به مراقبت‌های پزشکی تخصصی در خارج از زندان نیاز دارد.

پیشتر، زینب جلالیان در زندان کرمانشاه دچار بیماری “ناخنک” گردیده و این بیماری سبب تاری دید وی شده است که تاکنون نیز اقدامی جهت معالجه پزشکی وی صورت نگرفته است.

شهریورماه سال ٩۶، سازمان عفو بین‌الملل عدم دسترسی زینب جلالیان، به مراقبت‌های پزشکی را مصداق “شکنجه” دانست.این سازمان حقوق‌ بشری، امتناع از درمان زینب جلالیان را مجازات مضاعف و اخذ “اعترافات اجباری” از او اعلام کرد.

زینب جلالیان اهل شهرستان ماکو است و در اسفندماه سال ٨۶ و در شهر کرمانشاه بازداشت شد. دستگاه قضایی ایران او را به اتهام “محاربه” و عضویت در یکی از احزاب کُردی از سوی دادگاه انقلاب ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شد.

ماده 7 : همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بی هیچ تبعیضی از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلا میهء حاضر باشد، و بر ضد هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید، از حمایت یکسان قانون بهره مند گردند

زندانیان محکوم به اعدام زندان مرکزی زاهدان؛ اسامی ۲۴ زندانی

زندان مرکزی زاهدان از جمله زندان‌هایی است که به دلیل دوری مسافت آن با سایر نقاط ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این گزارش لیستی از اسامی زندانیان محکوم به اعدام که در بند ۴ زندان مرکزی زاهدان از بابت اتهامات قتل، مواد مخدر و سیاسی یا امنیتی در این بند نگهداری می‎شوند، آمده است. علیرغم اصلاح قانون مبارزه با جرائم مواد مخدر که منجر به تغییر احکام اعدام تعداد زیادی از این محکومان می‌شود، دست کم ۶ تن از زندانیان بند ۴ زندان مرکزی زاهدان به اتهامات مواد مخدر محکوم به اعدام هستند که علیرغم تصویب قانون جدید مبارزه با مواد مخدر وضعیت حقوقی پرونده آنها همچنان بدون تغییر است و تحت محکومیت قطعی اعدام  در زندان به سر می‌برند.

اهواز، مطالبات انباشت‌شده و هویت انکارشده  چند هفته  از اعتراضات مردم اهواز به آنچه که “انکار هویت و خوار کردن عرب‌ها” می‌نامند، می‌گذرد. ظاهرا برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی مردم را به خیابان‌ها کشانده، اما مطالبات مردم فراتر از اینهاست و مسئولان به آن بی‌اعتنا. مطالبات انباشت‌شده چه‌ هستند؟

در اهواز مردم در روزهای اول خواستار عذرخواهی صدا و سیما شدند ولی با گذشت چند روز و بی‌پاسخ ماندن این مطالبه، در شعارهای سر داده شده توسط معترضان، مطالبات دیگری نیز مطرح شد.

حق تحصیل به زبان مادری، مشکلات بیکاری، استخدام‌های غیربومی، حقوق معوقه کارگران، انتقال آب از سرشاخه‌های کارون، توقف روند تخریب محیط زیست، تغییر نگاه امنیتی حاکم بر استان، متوقف شدن روند دستگیری و زندان کنشگران عرب، تاسیس روزنامه و رسانه‌های مستقل به زبان عربی از جمله مطالباتی است که از سوی معترضان مطرح شد.

فعالان حقوق بشر می‌گویند در پی تجمع در یک هفته اخیر، بیش از ۱۶۰ نفر در شهرهای اهواز، آبادان، ماهشهر و خرمشهر بازداشت شده‌اند.گزارشها حاکی است که اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه استان خوزستان بازداشت‌ها را انجام داده‎اند.

ماده  2 : هر کس می‌تواند بی هیچ گونه تمایزی، به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده ء سیاسی یا هر عقیده ء دیگر، و همچنین منشا ملی یا اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر، از تمام حقوق و همهء آزادی‌های ذکرشده در این اعلامیه بهره مند گردد.

تیراندازی ماموران در سراوان به مهاجران؛ دستکم ۱۹ تن کشته و زخمی شدند به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین فعالین بلوچ، روز دوشنبه ۱۳ فروردین در اثر تیراندازی مستقیم ماموران نیروی انتظامی شاخه مرصاد سراوان به سمت یک خودرو حامل مهاجران افغانستانی که از مرز می‌آمدند، در مسیر سراوان _ گشت دستکم ۴ شهروند افغانستانی کشته و ۱۴ نفر دیگر زخمی شدند و راننده بلوچ آن در پی شدت جراحات نیز به کما رفت.تاکنون روابط عمومی نیروی انتظامی و هیچ یک از رسانه‌های داخلی به این موضوع اشاره نکرده‌اند.لازم به اشاره است که پیش‌تر نیز “عبدالواحد رئیسی” فرزند فقیر محمد، اهل ساربوگ از توابع قصرقند، مورخ چهارشنبه ۸ فروردین ماه ۱۳۹۷، توسط ماموران پاسگاه ساربوگ مورد اصابت چند گلوله قرار گرفت و به خاطر وخامت حال ناشی از خونریزی شدید جان خود را از دست داد. عبدالواحد رئیسی حدودا ۱۰ گونی برنج به همراه داشته است.

ماده 3: هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده 25 :1- هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تامین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، به ویژه از حیث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود. همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، پیری یا در تمام موارد دیگری که به عللی مستقل از ارادهء خویش وسایل امرار معاشش را از دست داده باشد، از تامین اجتماعی بهره مند گردد.

حکم اعدام یک زندانی سیاسی در دیوان عالی کشور تایید گردید

حکم اعدام رامین حسین‌پناهی زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان مرکزی سنندج به تایید دیوان عالی کشور رسید. رامین حسین‌پناهی به اتهام بغی و عضویت در یک حزب کورد به اعدام با طناب دار در محوطه زندان سنندج محکوم شده است.

وکیل رامین حسین‌پناهی خاطرنشان کرده، دادگاه انقلاب سنندج برای صدور حکم اعدام موکلش به گزارشات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات استناد کرده درحالیکه وی در مراحل تحقیقات از امکانات تعیین وکیل محروم بوده است. و تحت شرایط ناعادلانه و بدون حمایت هیچ قانونی در محاصره بازجوهای اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفته است.

ماده ٣ : هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده ۴: هیچ کس را نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشت. بردگی و دادوستد بردگان به هر شکلی که باشد، ممنوع است.

ماده ۵ : هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه، ضد انسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.

ماده۶ : هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی اش در همه جا به رسمیت شناخته شود.

ماده ٧ : همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بی هیچ تبعیضی از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلا میهء حاضر باشد، و بر ضد هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید، از حمایت یکسان قانون بهره مند گردند.

3166موردنقضحقوقبشردرسال ٩۶ درکردستانایران

سخنران بعدی آقای رضا بهجتی  بررسی ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی را سخنرانی کردند :

 ماده 3 اعلامیه حقوق بشر به مهمترین حق انسان یعنی حق حیات اشاره دارد .حقی که از بدو تولد با انسان زاده میشود دراین بندبه سادگی بیان میشود که هرانسانی بایدازحقوق مشخص مانندحق زندگی ازادی و امنیت برخوردار باشد به عبارت ساده هیچ انسانی نباید کشته شودوامنیت اوبه خطرانداخته شودوازادی او سلب گردد وامااین حقوق درحکومت جمهوری اسلامی ایران چگونه به اجرادرمی اید ایران جزمعدودکشورهایی است که تاکنون مجازات مرگ را لغونکرده است  درواقع جرم تلقی کردن آئینهای مذهبی ومجازات نمودن شخص به دلیل تغییرمذهب با معیارهای قانون بین المللی حقوق بشرمغایرت دارد بنابراین تحمیل مجازات اعدام برای ارتداد وسب النبی نقض اشکارحق حیات میباشد واما حق ازادی در ایران که بموجب بند ۷اصل سوم قانون اساسی تامین ازادیهای سیاسی و اجتماعی درحدود قانون از وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران است اما انچه در ایران انعکاس یافته ازادی های انسانی رابا مفهوم موازین اسلامی محدود می سازدوعدم ازادی بیان عقایدمذهبی وسیاسی عدم ازادی برای انتخاب پوشش و عدم ازادی های جنسیتی رادرپی دارد درهمین خصوص با افزایش چشم گیرانار اعدام در جمهوری اسلامی ایران طی چندسال اخیر مدافعان حقوق بشربا چالش های مهمی مواجه شده اند درهمان مقطعی که بحران هسته ایی وجنگ های منطقه ایی در مرکزجهانی قرار داشت تعداد اعدام ها بدون وقفه از نزدیک به ۱۰۰مورددرسال ۲۰۰۴میلادی به دست کم ۱۰۵۰مورد درسال۲۰۱۵میلادی افزایش یافته است ۵۶۷مورداعدام درسال ۲۰۱۶میلادی و۴۳۰مورددرسال جاری میلادی درسال۲۰۱۷بیش ازان است که بتوان نادیده گرفت این اعدام ها رامقامات قضایی ایران تلاش میکنندبااستدلال های نامعلوم مذهبی وفرهنگی موجه نشانشان دهند نزدیک به ۴دهه است که مقامات جمهوری اسلامی بسیاری ازاحکام اعدام را مخفیانه اجرامی کنندوازهرگونه پاسخگویی در این موارد نیزسرباز میزنند ازسال۲۰۰۰تاامروز۸۲۰۰انسان در ایران جانشان گرفته شده است که متهمان حتی از دسترسی به وکیل هم محروم بودند بسیاری از قربانیان اعدام زندگی فقیرانه ایی داشته اندتحصیلاتشان نهایتادردوره ابتدایی بوده واززمان کودکی مجبوربه کارشده اند وایا گرفتن جان انها بر طبق قوانین مذهبی راه حلی برای معضلات جامعه است ایا با اعدام این تعدادجامعه ایرانبه امنیت کامل اجتماعی می رسد ودراین خصوص متخصصان حقوق بشر جامعه شناسان روانشناسان معتقدندکه مجازات اعدام غیر قانونی غیر موثر وبی رحمانه است و نقض 100% حق حیات به شمار می رود .

سخنران بعدی خانم شایسته علی گلزار در مورد مشکلات اخیر در ایران سخنرانی کردند : مشکل اعتیاد به مواد مخدر و مصرف زیاد مشروبات الکلی در ایران، بیداد میکند و در آمار سازمانهای بین المللی آمده است که مصرف مواد مخدر در ایران، نسبت به میزان جمعیت، در رده دوم کشورهای جهان است . از سوی دیگر مشروبات الکلی که در این کشور ممنوع است، نیز درصد بسیار بالایی دارد . جمهوری اسلامی هم به این موضوع آگاهی کامل دارد ، اما مشخص نیست چطور میخواهد با اعتیاد شدید در کشور مبارزه کند و تعداد اعتیاد را خیلی کمتر از آنچه که هست اعلام میکند .

دیکر رفتار خشونت آمیز، با زنانی است که به صورت مسالمت آمیز، به قانون حجاب اجباری اعتراض کردند و دستگیری و توهین به زنانی که پشت دیوارهای بلند استادیوم ماندند . موج جدیدی از اعتراض ، به حجاب اجباری از اواسط دی ماه سال 96، در ایران آغاز شد و زنان در اعتراض به حجاب اجباری روسریهای خود را بر سر چوب افراشته و بر روی سکو می ایستند . مقامات ایرانی، حجاب اجباری را بر زنان تحمیل، و آزادیهای اولیه آنها را نقض کرده اند . دیده بان حقوق بشر، عنوان کرد که حجاب اجباری بر زنان در ایران ، حقوق آنها را برای زندگی شخصی ، آزادی بیان و همچنین آزادی مذهبی، فکری و عقیدتی نقض میکند .

مشکل بعدی : عوارض خروج از کشور هست که جدیداً پیش آمده . بر اساس بودجه سال 97، که به تصویب مجلس رسید، هر مسافر برای بار اول خروج از کشور 220 هزار تومان، برای بار دوم، 330 هزار تومان و برای بار سوم 440 هزار تومان باید بعنوان عوارض خروج از کشور پرداخت کند .

در مورد دانشگاهها بگوییم که چرا تدبیر درستی درباره وزارت علوم و دانشگاهها وجود ندارد ؟ دانشگاهی که برای تامین مخارج خود به افزایش نرخ غذای سلف دانشجویان متوسل میشود و به ناچار به افزایش پذیرش دانشجویان پولی در قالب شبانه و بین الملل روی می آورد ، چطور میتواند در جهت رشد علمی کشور و افزایش ارتباط خود، با صنعت و بازار کار، قدم بردارد و بتواند به رونق اقتصادی و فکری کشور کمک کند ؟ وجود پذیرش این نوع دانشجوها باعث میشود دانشجویانی که شایستگی علمی دارند و از فیلتر کنکور عبور کرده اند، سهم بسیار کمی از صندلیهای دانشگاه را به خود اختصاص دهند . آیا میشود انتظار افزایش رشد علمی و تربیت افراد باسواد را داشت ؟

بعد از رخدادهای دی ماه 96، که نتیجه تقاطع بحرانهای مختلف سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی با محوریت حضور پرشور جوانان دهه 60 و 70 بود، نظام سیاسی میداند با ادامه روند کنونی، فروپاشی قطعی است و 70 درصد مردم، با اعتراضات دیماه، همدلی داشتند . سال 96 در حالی به پایان رسید که شاهد رخدادهای اندوهباری بودیم که در صورت تکرار آنها ،در سال 97، ( خشونت فراگیر ) در آینده ای نه چندان دور، قابل پیشبینی خواهد بود . تجمعات نا آرام خیابانی در ارتباط با مطالبات اقتصادی و معیشتی ، که هر چند روز یکبار ، در گوشه و کنار کشور رخ میدهد، مثل: اعتراضات مال باختگان موسسات مالی و اعتباری، یا کارگران بیکار شده و افرادی که ماهها حقوق و دستمزدی دریافت نکرده اند، درگیریهای بی سابقه با دراویش گنابادی، که به کشته و زخمی شدن نفراتی از هر دو سو انجامید، زذو خوردها و کشمکشها بر سر نحوه توزیع منابع اب در شهرهای استان اصفهان، رویارویی با تجمعات حقوق زنان در 17 اسفند و …. گوشه هایی از این رویدادهای نامطلوب کشورمان است .

ماده 23 اعلامیه حقوق بشر، اعلام میکند که هر کس حق دارد کار کند ، کار خود را آزادانه انتخاب کند و شرایط منصفانه و رضایت بخش برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار بگیرد . و همچنین در ماده 25 اعلامیه حقوق بشر اشاره ای به این موضوع کرده است ولی میبینیم که عملا در جمهوری اسلامی اجرا نمیشود . زمان شاه، اختلاف طبقاتی بین فقرا و ثروتمندان بالا بود . اما الان، طبق آمار ، این اختلاف 4 برابر بیشتر از زمان شاه شده است . یعنی اگر اختلاف درآمد کارگر و طبقات مستضعف با طبقات بالا و پولدار، در زمان قبل بطور متوسط 15 برابر بود، الان 60 برابر شده است . طبق آمار رسمی 80درصد ، زیر خط فقر زندگی میکنند . حداقل نصف نیروی کار بیکار است و این بیکاری، فقر، گرانی و تورم، همه از افزایش اختلاف طبقاتی است . درصد بالایی از مردم ایران، از نظر اقتصادی زیر خط فقر، هستند . حداقل دستمزد سال 97، زیر یک میلیون تومان اعلام شده و این درحالیست که خط فقر در شهریورماه 96 برابر با، 4 میلیون و 960 هزار تومان اعلام شد . طبق آمار دولتی، یک سوم مردم ایران، با فقر مطلق، دست و پنجه نرم میکنند . در این میان زنان بعنوان نیروی کار ارزان و بعنوان تشکیل دهنده بخش عظیمی از جمعیت بیکاران کشور، تحت ستم مضاعفی هستند . اعتراضات کارگران، پرستاران، معلمان، بازنشستگان، دست فروشان، جویندگان کارعلیه فقر، گرانی، شکاف طبقاتی و بی حقوقی های اجتماعی ، سراسز ایران را فرا گرفته است . مدیرانی در بانک مرکزی ، مشغول بکار هستندکه سال گذشته با پاداش پایان خدمت 800، میلیون تومانی، بازنشست شدند و جالب اینکه همین افراد، از ابتدای سال جدید، بکار گرفته شدند . بعد نیمی از جمعیت ایران بیکار هستند و این پرداختها در شرایطی است که مردم، در بدترین شرایط اقتصادی زندگی میکنند  و این التهابات ارز، حتی سفره مردم را، کوچکتر هم کرده است . در بانک مرکزی که امروز باید بنشینند و برای مشکلات ارزی و اقتصادی کشور تصمیم بگیرند، به دنبال آن بودند که حتی از یک ریال پاداش پایان خدمتشان هم نگذرند . بانکهای ایران مدتهاست که ورشکسته اند . اما این ورشکستگی از سوی مقامات سیاسی کتمان میشود . قبول این ورشکستگی میتواند هزینه های سیاسی سنگینی را برای حکومت به دنبال داشته باشد . حکومت راهکاری برای حل بحران بانکی، که خود مسبب اصلی آن است، ندارد . منابع بانکها که همان سپرده های مردم هستند، توسط دولت و خود بانکها به کژ راهه هایی رفته اند که برگشتی برای آن نیست . بخشی از این منابع توسط تبصره های تکلیفی دولت، صرف پروژه های غیراقتصادی دولتی شده اند . بخش دیگری توسط خود بانکها برای خرید املاک و مستغلات صرف شده اند و قسمتی هم بخاطر ناتوانی وام گیرندگان، در عمل به تعهدات خود در موعد مقرر از بین رفته اند . مطابق آخرین آمارها ، بدهی دولت به بانکها نزدیک به 200 هزار میلیارد تومان و میزان معوقات بانکی، حدود 130 هزار میلیارد تومان گزارش شده است . بدهی بانکها به بانک مرکزی نیز بالغ بر 1000 میلیارد تومان است .

گزارشها حاکی از این است که بانک مرکزی دلار کافی در اختیار صرافان قرار نمیدهد و همین مسله باعث افزایش قیمت دلار شده است . کنترل بازار ارز، چند ماهی است که از دست دولت، خارج شده و هر روزارقام جدیدی برای خرید و فروش دلار،یورو و پوند به ثبت میرسد. حسن روحانی که برای ثبات در بازار ارز به مردم اطمینان خاطر داده بود، چند وقتی است که درباره این بحران ارزی صحبت نمیکند و بسیاری از مردم را میبینیم که در مقابل برخی صرافیها تجمع کردند . سپاه پاسداران و بیت رهبری بزرگترین عامل افزایش قیمت دلار هستند . اینکه در ژاپن پس از سونامی، مردم آنقدر اخلاقی عمل میکنند که دنیا به حیرت می افتذ، نتیجه ایمنی و اطمینانی است که مردم نسبت به جامعه و آینده دارند و اطمینان کامل به دولت خود . آنها میدانستند به سرعت شرایطشان به قبل بر میگردد و همینطور نمی ماند . درست بر عکس زلزله زدگان سرپل ذهاب ، که پس از چند ماه هنوز بسیاری از آنها در چادر زندگی میکنند و بعید است اتفاقی برای این بیچارگان بیافتد . همین مسایل باعث میشود جامعه چنین نسبت به دولت و حکومت و آینده نامطمین شود . این رفتارها، نتیجه ی مدیریت غلط مسئولان است و به دلیل عدم امنیت و عدم اطمینان از آینده جامعه ایرانی آماده است که در دام انواع بحرانها بیافتد . اشاره میکنیم به ماده 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر : حق امنیت اجتماعی . که هر کس در حکوکت 40 ساله جمهوری اسلامی، علاوه بر ویرانی کشور و قتل و غارت مردم، ارزش پول ملی به پایین ترین سطح جهانی خود رسیده  است . ریال ایران، بی ارزشترین واحدپولی جهان شد . باید دید این وضعیت را چه کسی جوابگوست ؟ به امید اینکه ایرانی بهتر بسازیم و مشکلات یکی پس از دیگری حل شود .

سخنران بعدی آقای مهران فاضل زاده  در مورد  انقلاب ایران – نقض حقوق بشر – بهار و آگاهی مردم سخنرانی کردند .

ورود خمینی به ایران در بهمن ماه 1357 برای مردمی که دوران مبارزاتی خود را با بیانیه های او سپری کرده بودند روز فراموش نشدنی بود. البته به مرور زمان این بیانیه ها برای او و کسانی که قدرت را قبضه کردند تبدیل به معضل بزرگی گردید. خمینی با استفاده از ناآگاهی و بهره گیری از احساسات مذهبی مردم به حکومت رسید .

از یکسو اسلام را مبین حقوق بشر می دانست و از سوی دیگر، غرب را مدعی دروغین آن .دانستن سخنان او قبل و بعد از قدرت نشان میدهد که مردم ایران به سبب شنیدن چه سخنانی از او حمایت کردند و او با نادیده گرفتن تعهداتش چگونه بر نسل ها خیانت کرد .

چگونه در پاریس از آزادی گفت و در تهران از قدرت .

قبل از رسیدن به قدرت گفته بود که:

  • بشر در اظهار نظر خودش آزاد است
  • اولین چیزی که برای بشر هست آزادی بیان است
  • مطبوعات در نشر همه حقایق و وقایع آزادند و دیگر موارد بسیار و مشابه.

در واقع انقلاب 57پس از پیروزی به استقرار یک نظام اسلامی فقهی منتهی گردید که نه تنها برای حقوق بلکه برای فرهنگ آزادی تمدن و حتی اقتصاد اهمیتی قائل نبود .

تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب ایران و قبل از برسمیت شناخته شدن آن در بهمن ماه1357 شروع نقض حقوق بشر با صدور حکم اعدام اولین گروه از سران نظام سابق٬ شامل 4 ارتشبد شاهنشاهی توسط دادگاه انقلاب که بدستور خمینی تشکیل گردیده بود ٬با نقض ماده 10اعلامیه جهانی حقوق بشر که میگوید هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه بی طرف منصفانه و علنا رسیدگی شود٬ رقم خورد .

اعدام های گسترده از سران ٬وزرا ٬نمایندگان ٬مقامات لشکری٬ چهره های اقتصادی ٬نیروهای چپ و کرد آغاز و تا سید جواد ذبیحی درکه ای موذن و خواننده دعاهای مذهبی و پایین ترین سطوح جامعه ادامه یافت .متهمان در شرایطی محاکمه و اعدام میشدند که برابر مواد 11٬10٬3 اعلامیه جهانی حقوق بشر از حق محاکمه قانونی و حق اصل برائت و حتی دارا بودن وکیل محروم بوده اند ٬چنانچه به گفته خلخالی رئیس دادگاه انقلاب فقط کسانی میتوانستند وکیل داشته باشند که لال باشند .

مصادره اموال و داراییهای محاکمه شدگان نیز از اصول فعالیت های این دادگاه بود ه که ناقض ماده 17 اعلامیه جهانی حقوق بشر است که در آن آمده: احدی را نمیتوان خودسرانه از حق مالکیت محروم نمود .تعداد زیادی از شکنجه گران ساواک دستگیر و به جرم شکنجه انقلابیون مجازات شدند و قانون اساسی جمهوری اسلامی شکنجه را برای کسب و اقرار شهادت صراحتا ممنوع کرد ولی شورای نگهبان قانون اساسی آنرا بصورت تام قبول نکرد و در اختیار قاضی داد که ناقض ماده 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر است که میگوید احدی را نمیتوان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه یا بر خلاف انسانیت باشد . و تا به امروز شاهد شکنجه زندانیان سیاسی و عقیدتی مذهبی در زندان های جمهوری اسلامی ایران هستیم.در جمهوری اسلامی کارگران ایرانی موظف هستند مطالبات خود را از طریق خانه کارگر دنبال کنند ولی این واقعیت وجود دارد که این تشکیلات حکومتی است و جانبدارانه عمل مینماید و بیشتر به حفظ منافع حکومت میپردازد.

نهایتا کارگران در گروههای مختلف ٬اتحادیه های گوناگون به صورت مستقل در کشور ایجاد نمودند که با توجه به نارضایتی کارگران از وضعیت نامناسب اقتصادی کشور با استقبال بسیاری مواجه گردید .از جمله آنان میتوان به سندیکای اتوبوسرانان و معلمان اشاره نمود که البته در این مورد نیز با دستگیری و شکنجه آنان و با نقض حقوق بشر در مورد آنها روبرو شدیم. نقض ماده 20 اعلامیه جهانی حقوق بشرکه در آن هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آمیز تشکیل دهد و نقض ماده 23اعلامیه مذکور مبنی بر حق امینیت کار.

در خرداد سال 1388و در اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری بسیاری از فعالان سیاسی ایران دستگیر شدند ٬ناآرامی های گسترده در تهران و شهرستان ها روی داد که به شدت سرکوب گردید .

قطع سرویس پیام کوتاه ٬اختلال در شبکه های تلفن و اینترنت آغاز گردید تعدادی از معترضان در خیابانها و تعدادی دیگر در زندان ها جان خود را از دست دادند شکنجه و تجاوز در زندان ها رخ داد و تعدادی از دانشجویان از ذانشگاهها اخراج گردیدند .

نقض مواد 19٬18٬11٬10٬9 و بخصوص ماده 21 در خصوص حق دموکراسی و ماده 20 در خصوص حق آزادی در تجمعات و تظاهرات به چشم میخورد.

طی دوران حکومت جمهوری اسلامی ٬مجمع عمومی سازمان ملل متحد تقریبا همه ساله قطعنامه هایی مبنی بر نقض حقوق بشر توسط حاکمان در ایران صادر نموده است که البته همواره با واکنش شدید و رد موارد ناقض حقوق بشر توسط عوامل رژیم با وقاحت تمام روبرو گردیده است .

صادق لاریجانی رئیس قوه قضایه با انتقاد از اعلامیه جهانی حقوق بشر گفته است: که ایران به اشتباه به برخی از این اعلامیه ها ملحق شده است .

وی گفته است غربی ها بدون آنکه بدانند مصالح انسان چیست و انسان چه منافعی دارد و مسیر تکامل انسان و رسیدن به سعادت از چه طریقی باید طی شود ٬آمده اند و مبانی حقوق بشر را مطرح کرده اند در حالی که ما به شریعت پناه برده ایم و حقوق بشرمان را بنا کرده ایم.

و چه بسا که بیشمارند مواردی از نقض حقوق بشر و کسانی که حقوقشان پایمال گردید

  • حقوق اقوام و ادیان و ایجاد تبعیض ها
  • حقوق کودکان
  • حقوق زنان
  • عدم وجود حریم شخصی و شنود ها
  • حقوق همجنسگرایان و دیگر موارد که فرصت بیان آنها وجود ندارد و هرکدام جداگانه فرصتی میطلبد جهت بحث و بررسی .

محدودیت ها٬ عدم توجه به حقوق انسانی افراد جامعه ٬فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر مردم به ایجاد مجموعه ای از نارضایتی ها و اعتراضات رهبری نشده مردمی و ضد حکومتی بدل گردید که از 7 دیماه 1396 از مشهد و با اعتراض به سیاست های دولت روحانی با شعار« نه به گرانی » آغاز گردید .

ملتی که بعد از سالها به مجموعه ای از آگاهی ها رسیده بودند توانستند یک قیام مردمی را که ابتدا با خواست های اقتصادی و رفع میزان بالای بیکاری تشکیل شده بود با فراخوان های گسترده به قیام و مخالفت با نطام سیاسی ایران بویژه علیه ولایت فقیه و مقامدار آن در اکثر شهرهای کشور بدل کنند .

هرچند قیام و سرکوب همچنان در درون حکومت و بین جناح های آن مطرح است و دلیل قیام دیماه را مطالبات انباشته مردم ٬خشم و کینه و نفرت مردم به سطوح آمده از فقر و سرکوب و چپاول خود میدانند اما آنها بر این واقعیت اذعان دارند که آتش این قیامها خاموش نشده است و بار دیگر چه بسا شدیدتر شعله ور خواهد شد و دودمانشان را به باد خواهد داد چرا که با توجه به دستگیری ها شکنجه ها اعدام ها و کشته شدن تعداد زیادی از زنان و مردان هنوز شاهد آن هستیم که دختران خیابان انقلاب به فعالیت خود ادامه میدهند و حتی مردان نیز به یاری آنان پرداخته و در خیابان ها با تکان دادن روسری به حجاب اجباری نه میگویند و اعتراضات کوچک و بزرگ در اصفهان به صورت مداوم بر جدال کمبود آب و خشکسالی و کمپین های مبارزه و آزادی زندانیان سیاسی تشکیل و برقرار است .

در کل اگر بخواهیم نتیجه این اعتراضات را بررسی کنیم به این باور میرسیم که این موضوع نشان از آگاهی مردم نسبت به حق و حقوق خود به مسایل مختلف دارد و مهمتر از آن آگاهی از قوانین ٬ جرات مطالبه این حقوق را به تعدادی از افراد جامعه داده است .

آن دسته از افراد جامعه  که جزو صداهای خاموش میباشند نیز به این باور رسیده اند که میتوانند با مطالعه و آگاهی از قوانینی که حتی برخی از آنها  توسط کشور خودشان به امضا رسیده است نسبت به انتخاب نحوه زندگی خود تصمیم گیری کنند .

جای خوشحالی است که با بر آمدن صدای مردم در هر زمینه و سرکوبی آن توسط دولت جمهوری اسلامی ایران نه تنها مورد اعتراض فراموش نمیشود بلکه راهی جدید در آگاهی ذهن و فکر افرادی که بی خبر از قوانین حقوق بشرهستند باز میشود و روز به روز تعداد این افراد افزون میگردد.

سپس در آخر آقای منوچهر شفایی در مورد حقوق ذاتی و شهروندی صحبت کردند، که متن صحبت ایشان به شرح ذیل میباشد .

لفظ حقوق در معانی مختلف بکار میرود از جمله:

1ـ حقوق جمع حق و حق در اصطلاح عبارتست از ”امتیازی که شخص در جامعه معین دارد”. حقوق در این معنی به حقوق فردی تعبیر میشود.

2ـ حقوق اصطلاحاً ”عبارتست از” مجموعه قواعدی که تنظیم کننده و حاکم بر روابط اشخاص در جامعه معین میباشد.

حقوق در این مفهوم به حقوق ذاتی به ..

قدمت حقوق بشر برابر با عمر انسان است

حقوق بشر امری ذاتی و مادر زادی است نه اکتسابی

و باید بدانیم که پیش از آنکه انسانها متاًثر از نقش جامعه، مذهب، اقتصاد و دولت در حقوق طبیعی خود محدود شوند، حقوق بشر تولد انسان ها وجود داشته است.

دوستان، الهیون و مادی گرایان بر این باورند که:

0 . انسان در بدو تولد آزاد و رها و بدور از هر دیدگاهی و یا باوری در زمان و مکانی بدنیا وارد میشود

1 . وی میتواند به بیند، پس حق دیدن واقعیت های زندگی را دارد

2 . وی میتواند بشنود، پس حق شنیدن واقعیت های زندگی را دارد

3 . وی میتواند، صحبت کند، پس حق آزادی بیان دارد

4 . وی میتواند، رشد کند، پس حق رشد دارد

5 . وی میتواند، بیاندیشد، پس حق آزادی عقیده دارد

6 . وی میتواند، فریاد بزند پس حق اعتراض دارد

7 . وی میتواند، میتواند انواع احساس را داشته باشد پس حق عکس العمل و برخورد با احساسات خودش را دارد

8 . وی میتواتد، راه برود حق حرکت دارد

9 . وی میتواند، نفس بکشد پس حق حیات و زندگی در امنیت را دارد

10 . وی میتواند، ….           پس حق …..  دارد

حقوق بشر حقوق طبیعی همه نوع بشر هستند بدون در نظر گرفتن ملیت, محل سکونت, جنسیت, بومیان و یا ساکنان محلی یک منطقه, رنگ, مذهب, زبان, و یا حالت‌های دیگر. تمامی ما مستحق دارا بودن حقوق بشر یکسان بدون انواع تبعیض هستیم. این حقوق ها تماماً به هم مرتبط وابسته ناپذیر و غیر قابل تفکیک یا تقسیم هستند.

فرق حقوق و  دستمزد:صاحبان قدرت در ایران برای گمراهی ذهن مردم به جای دستمزد و یا حق الزحمه از کلمه حقوق استفاده شده که در واقع حق انسانی چه زاتی و یا چه شهروندی را به فراموشی بسپارند

تاریخچه حقوق بشر

منشور کورش هخامنشیگزیده1 . حقوق بشر کورش

من برده‌داری را بر‌انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. ماده 4 اعلامیه

فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. ماده 18

2 .  پس از کورش میتوان به فلاسفه یونانی و تلاش برای شناسائی و معرفی مدینه فاصله تلاش کردند.

3 . دیگر اندیشه مسیحیت هم بارقه امیدی برای اندیشه انسانی و ارزش دادن به انسان و حقوقش به وجود آورد که ان هم پس از قدرت گرفتن کلیسا به حیطه فراموشی سپرده شد.

4 . پس از ان اندیشه های متفرقه ای چون

1 . فیلسوف بریتانیایی، جان لاک (1632-1704) است.

لاک نوشت که مردم جوامع را تشکیل می دهند، و جوامع حکومت ها را به وجود می آورند تا برخورداری از حقوق “طبیعی” را تضمین کنند. لاک حکومت را به عنوان یک “قرارداد اجتماعی” میان حاکمان و کسانی که بر آنها حکومت می شود تعریف کرد. او معتقد بود که شهروندان موظفند تنها به حکومتی که از حقوق انسانی آنها محفاظت می کند وفادار باشند. این حقوق ممکن است حتی بر دعاوی و منافع حکومت نیز تقدم داشته باشند. حکومت تنها در صورتی می تواند مشروع باشد که به صورتی نظام مند، به حقوق انسانی شهروندان خود احترام بگذارد و از آن حقوق حفاظت کند.جان لاک(John Locke) ( نویسنده دو رساله در باره حکومت، 1690 )

2 .  ژان ژاک روسو(Jean Jacques Rousseau) (نویسنده «قرار داد اجتماعی یا قواعد اساسی قانون عمومی دولت»، 1762)

3 . شارل مونتسکیو (Charles de Mountesquieu) بر این محور دور می زد که چگونه می توان به بهترین وجه ممکن از آزادی ها حراست کرد؟ او در اثر مهمش بنام «روح قوانین» در سال 1748 میلادی پاسخ به این پرسش را در طرح تقسیم قدرت بود

اهمیت آموزه های مونتسکیو در روح القوانین از جنبه حقوق بشر ، قانون مدار کردن مناسبات میان انسان ها و نیز تقسیم قوای دولتی برای پاسداری از حقوق آنان، حائزاست

4 . فرمان کبیر احترام به بعضی از حقوق انسانی را میتوان ابتدا در سال1215 علیه دولت انگلیس، جان پادشاه انگلیس روی داد که این پادشاه در فرمانی که به نام فرمان کبیر شناخته شده است و بطور کلی تائید کرده که کلیه حقوق و آزادی هائی را که مردم محترم بشمارد .

چند ماده از این فرمان

ماده 17 : رسیدگی به دعاوی عم.می از دادگاه های وابسته به در بار خارج کرده و و در صلاحیت مرجع صالح و ثابتی قرار می دهد

ماده 40 : حق و عدالت را به کسی نخواهیم فروخت و از کسی مضایقه نخواهیم کرد و اعمال . اجرای آن را به تاخیر نخواهیم انداخت

5 . منشور کبیر

در زمانی که دموکراسی طلبان بر سلطنت طلبان پیروز شدند در انگلیس پارلمان پا گرفته و تشکیل شد. و اعلامیه ای در تاریخ 1689 به تصویب رساندند که ان را منشور کبیر نامیدند.

در این منشور انسانیت را برتر از هر چیز دیگری برتر شمرده و مواردی از ان را در زیر مطرح می کنم

1 . از این تاریخ به بعد بدون مجوز قانونی هیچ فردی را نباید به دادن پیشکش، وام ، باج یا مالیات و امثال آن وادار کرد

2 . هیچ فرد آزادی را نمیتوان زندانی یا توقیف کرد

3 . نباید اجازه داد که هیچ فردی مورد آزار و اذیت صاحب منصبان کشوری و لشکری قرار گیرد. متخلفین بایستی از کار برکنار شوند

6 . اعلامیه استقلال امریکا

در 4 یولی 1776 اعلام شد

ما این حق را از بدیهیات میدانیم که همگی مردم مساوی و برابر آفریده شده اند. و برای همه حق زندگی، حق داشتن آزادی، حق کسب آسایش و سعادت را داده و برای حفظ این حقوق ، مردم برای خود حکومتهائی از میان خود تاسیس خواهند کرد . بدهیست که مردم در زمان عدم رضایت حق دارند این حکومت را تغییر دهند

7 . اصلاحات اعلامیه استقلال امریکا

در 1791 یعنی 15 سال بعد در نحستین کنگره امریکا با توجه به حقوق یاد شده اصلاحاتی در جهت انسانی تر شده قوانین اقدام نمود

8 . انقلاب کبیر فرانسه

در سال 1789 این انقلاب روی داد که در ان به اصلی انسان توجه بیشتری شد و اولین متن ان در 26 آگوست 1789 تدوین شد و در سالهای 1791 و 1793 و 1795 باز نگری و انسانی تر گردید

بیگمان انتشار نوشته های منتسکیو در سال 1748 در فرانسه انسان های فرانسوی را آگاه نمود.

در مقدمه کتاب با ارزش روح القوانین نوشته است

منشا و اصل بر برائت آدمی می باشد و کرامت ذات انسان است

9 انقلاب هایصنعتی اروپا 1848

10 جنگ جهانی اول

شکست المان و انقلاب اکتبر روسیه لنین

جنگ جهانی دوم و وضعیت حقوق بشر

از حدود سال 1941 میلادی که اطلاعات دقیقی در مورد جنایات نازی ها در آلمان هیتلری و سرزمین های اشغالی به دنیای خارج  درز کرد، فکر و عزم ایجاد سازمان ها و تعهدات بین المللی برای حفظ صلح جهانی قوت گرفت ( منشور اتلانتیک  در آگوست 1941، اعلامیه ملل متحد در ژانویه 1942 و پیشنهادات دامبارتون اوکس برای تاسیس سازمان ملل متحد در سپتامبر و اکتبر 1944).   با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم  و آگاهی از  ویرانی های  وحشتناک  آن ( 55 ملیون کشته، 27 ملیون زخمی، نابودی بسیاری کشورها و شهرها و 5/1 تریلیون دلارخسارت)، اهداف ارزشمند سازمان ها و تعهدات بین المللی فوق بیش از پیش نمایان شد.  کوره های آدم سوزی، افشای جنایات جنگی در دادگاه نورنبرگ، راه پیمائی مرگ  باتا آن،  و نتایج بمباران های اتمی هیروشیما و ناکازاکی  به فکر و عزم جدید جهانی برای حفظ صلح در دنیا کمک کرد.

با توجه این تاریخ بشری سراسر کشتار و جنایت و آشنائی با حقوق ذاتی انسانها  اعلامیه جهانی حقوق بشر به تهیه گردید.

از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال نا پذیر آنان اساس آزادی ، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد.از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال  وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد واز ترس و فقر فارغ باشد به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده  است ،

از آنجا که اساسا حقوق انسانی را باید با اجرای  قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد.

از آنجا که لازم است توسعه روابط دوستانه بین الملل را مورد تشویق قرار داد ،از آنجا که مردم ملل متحد ، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقوق زن و مرد مجددا در منشور اعلام کرده اندو تصمیم  راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتماعی  کمک کنند و در محیطی آزاد، وضع زندگی بهتری  به وجود آ ورند،

از آنجا که دول عضو ، متحد شده اند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر و آزادی های اساسی را باهمکاری سازمان ملل متحد تامین کند ،از آنجا که حسن تفاهم مشترکی نسبت به این حقوق وآزادی هابرای اجرای کامل این تعهد ، کمال اهمیت را دارد ، مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای  تمام مردم و کلیه ملل ، اعلام می کند تا جمعی و همه ارکان اجتماع ، این اعلامیه را دائما در مد نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که بوسیله تعلیم و تربیت ، احترام این حقوق و آزادی ها توصیه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی ، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها، چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم کشور هایی که در قلمرو آنها می باشند تامین گردد .

البته برای تنظیم اعلامیه فقط نیاز به شناخت حقوق ذاتی نبوده بلکه ضرورت داشت برای میسر شدن و نحوه برشد رساندن این حقوق ذاتی همانند .

1 . امکان زندگی سالم در امنیت

2 . امکان آموزش و تحصیل

3 . امکان  شنیدن و حق بیان

4 . امکان رشد اندیشه

5 . امنکان داشته حق انواع آزادی (حق بیان، حق شنیدن واقعیت ها، عدم سانسور، حق تشکیل احزاب و سندکا، حق اعتراض، حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن…)

6 . امکان داشتن مسکن و رفاه

7 . امکان داشتن امنیت بهداشتی

8 . حق داشتن محیط زیست سالم

9 ………….

این موارد هم ضرورت تکمیل حق زاتی است که میتوان انرا حق شهروندی گفت و در اعلامیه جهانی حقوق بشر در ان مطرح شده

البته من اعلام میدارم که این 30 ماده اعلامیه تا کنون بهترین تصمیمی است که بشر برای خود گرفته است و این جا اعلام میدارم که که در آینده با رشدی که داریم در امر شناخت حقوق بشر و حقوق شهروندی می بینیم حتما میتواند موارد دیگری به این ها اضافه شود .

من مخالف این نگاه هستم

یک شهروند یک عضو رسمی یک شهر، ایالت یا کشور است.

این دیدگاه، حقوق و مسئولیت‌هایی را به شهروند یادآور می‌شود که در قانون پیش بینی و تدوین شده‌است.

از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. ازاین رو از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر و اصول و هدف‌ها و وظایف و روش انجام آن است. همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که می‌توان بعنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است.[۱]

در واقع حقوق شهروندی آمیخته‌ای است از وظایف و مسئولیت‌های شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تأمین آن حقوق بر عهدهٔ مدیران شهری (شهرداری)، دولت یا به‌طور کلی قوای حاکم می‌باشد. به مجموعه این حقوق و مسئولیت‌ها، «حقوق شهروندی» اطلاق می‌شود. به امید آشنائی تک تک انسان ها به حقوق فردی و جمعی خود .

در انتها بحث آزاد با موضوع حقوق ذاتی و شهروندی مطرح شد . این جلسه راس ساعت 16:00 به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید .

 

حکومت جمهوری اسلامی در صف اول سرکوب و نقض حقوق پیروان ادیان در ایران

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

به رغم تلاش های جمهوری اسلامی برای تبلیغ و تحمیل دین اسلام شیعه به عنوان دین رسمی و قانونی کشور با وجود سخت گیری ها و فشارهایی که پیروان سایر ادیان اعمال می شود در ایران تعداد زیادی از شهروندان به صرف عقیده خود به مسیحیت گرویده اند و عده زیادی نیز به دین زرتشتی یا بهاییت تغییر دین داده اند تا جایی که لفظ (( نوکیشان)) برای مشخص کردن این تغییر دین دادگان در دوران حکومت اسلامی در ایران به کار می رود.با توجه به اخباری که چند روز گذشته منتشر شد و با استناد به رای شعبه سوم دادگاه انقلاب تهران در حکمی که ۱۳ تیر ماه سال ۱۳۹۴ صادر و در مرداد ماه سال ۱۳۹۵به تأیید رسید شورای کلیساهای جماعت ربانی ایران را به ارتباط با سازمان جاسوسی سیا متهم و دستور مصادره یک باغ متعلق به این شورا که از آن با عنوان باغ شارون یاد میشود را به نفع ستاد اجرائی فرمان امام صادر کرده است. لازم  به  ذکر است که روز چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۶ (هفتم مارچ ۲۰۱۸) ماموران و نمایندگان ستاد اجرای فرمان امام با حکم قضایی برای اجرای حکم مصادره باغ شارون متعلق به کلیساهای جماعت ربانی (تهران) مراجعه کردند و اعلام شد که باغ باید تا روز شنبه ۱۹ اسفند تخلیه می شده است  .

با توجه به پرس جو هایی که انجام  دادم حتی مشخص نیست دادگاه این پرونده چه زمانی تشکیل شده و وکیل کلیسای جماعت ربانی برای دفاع از اموال متعلق به این کلیسا چه کسی بوده است قبل از این که بخواهم جمله ام را ادامه بدهم این را میگویم که اینجانب حمدرضا تقی پور به عنوان یک فعال حقوق بشر و یکی از شهروندان ایران قانون اساسی جمهوری اسلامی را مردود شده میدانم . زیرا که ایران با جمعیتی ۷۰ میلیون نفری به طور قطع با افرادی از ادیان و عقاید مذهبی گوناگون تشکیل شده است . در این بین به جنس قاطع میگویم که باید در ایران یک حکومت سکولار غیر دینی و یک قانون اساسی سکولار  تدوین گردد تا هر شهروندی با هر نوع عقیده بتواند نفع برابری را از این مجموع قوانین ببرد . در ادامه مبحثاین را میگویم که این گونه برخوردهای حکومت جمهوری اسلامی ناقض قانون اساسی است که خودشان مدعی عمل و تدوین و احترام به آن هستند چرا که در قانون اساسی در اصل ۱۲ اشاره بر این نکته دارد که دین‌رسمی ایران‌ اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری‌است و این اصل الی‌الابد غیرقابل تغییراست ومذاهب دیگر اسلامی‌اعم از حنفی‌، شافعی‌، مالکی‌، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل‌می‌باشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی‌، طبق فقه‌خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج‌،طلاق ، ارث و وصیت‌) و دعاوی مربوط به آن در دادگاهها رسمیت‌دارند و در هر منطقه‌ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت‌داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها برطبق آن‌مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب‌. دراصل ۱۳ از قانون اساسی اشاره بر این نکته دارد که ایرانیان  زرتشتی‌، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی‌شناخته می‌شوند که در حدودقانون در انجام مراسم دینی خودآزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی برطبق آیین خود عمل‌می‌کنند. سته شدن ده‌ها کلیسای خانگی، بازجویی و احضار نوکیشان، اخراج آنان از محیط‌ های کاری، تخریب اماکن و بناهای تاریخی مسیحیان و مهاجرت اجباری نوکیشان مسیحی از ایران آسیب‌های ناشی از آن تنها نمایی کلی از نادیده گرفتن حقوق اقلیت‌ مسیحی در ایران در یک سال گذشته بود. مصادره اموال مسیحیان در ایران حذف تدریجی مسیحیان پروتستان و بشارتی را از صحنه اجتماعی ایران هدف قرار داده است . در واکنش به اتهام وارده توسط دادگاه انقلاب به کلیساهای جماعت ربانی ایران دکتر جرج وود ناظر جهانی این شاخه از مسیحیان پروتستان طی بیانیه‌ای اظهار کرده: ما به نمایندگی از ۶۸ میلیون پیروان کلیسای جماعت ربانی در دنیا ضمن ابراز نگرانی خود از مصادره اخیر باغ و ملک کلیسایی متعلق به شورای کلیساهای جماعت ربانی خواستار بازگرداندن آن به مالکان قانونی آن هستیم.ایران به عنوان کشوری که میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی را امضا کرده موظف است از عدم تبعیض بر اساس مواد ۲ و ۲۶ این معاهده و برای حفظ آزادی اندیشه و مذهب بر اساس ماده ۱۸ همان میثاق اطمینان حاصل کند. ماده ۱۸ به طور خاص حفاظت از حقوق افرادی که قصد تغییر مذهب یا عقیده دارند را در نظر گرفته است . از زمان برداشته شدن تحریم‌های بین‌المللی رهبران جهان به افزایش روابط با ایران و توسعه موقعیت‌های تجاری تمایل نشان داده‌اند. به عنوان مثال، پارلمان اروپا در ژوئن ۲۰۱۶ تحلیل استراتژی خود در روابط با ایران به دنبال توافق هسته‌ای را با کمترین اشاره به موارد حقوق بشری منتشر کرد.

پیشنیه باغ شارون باغ شارون در ولد آباد کرج واقع شده و با مساحت بیش از ۱۰۰۱۷ متر مربع و ارزش مالی بیش از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از اوایل دهه ۵۰ شمسی با هدایای مالی اعضای این مجموعه کلیساها تهیه شده است. باغ مذکور به عنوان محلی برای اردوهای کلیسایی، توسط بچه‌ها، نوجوانان و خانواده‌های مسیحی از شعب مختلف کلیسای جماعت ربانی در سراسر کشور مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

این ملک متعلق به شورای کلیساهای جماعت ربانی ایران در اوایل دهه ۵۰ شمسی خریداری شده است. گفتنی است شورا هیچگونه ارتباط تشکیلاتی با کلیساهای جماعت ربانی آمریکا در هیچ دوره‌ای از تاریخ خود چه قبل و چه بعد از انقلاب نداشته و همواره مستقل از آن بوده است. اشتراک ما با شورای کلیساهای جماعت ربانی دنیا فقط در اعتقادات دینی بوده است.کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران که از آن به عنوان بزرگترین کلیسای فارسی زبان در ایران نام برده می‌شود در هیاهوی انتخاباتی ریاست جمهوری در ایران و تحت فشار مقامات امنیتی در خرداد ماه سال ۱۳۹۲ تعطیل شد.

 

” چرا اعلامیه حقوق بشر”

آرش امیدوار

روح حاکم بر نوشتار اعلامیه حقوق بشر چگونه است ؟

چرا این نوشتار یک شاخص برای وجدان بیدار افکار عمومی در جهان محسوب می شود ؟

چرا نیاز است که بویژه قوانین اساسی کشورها همواره با آن مقایسه شود؟ بعبارت دیگر چرا باید دائماً قانون اساسی را در رابطه با  اعلامیه جهانی حقوق بشر بازنگری کرد؟

چرا با وجود تعداد زیادی از علمای اخلاق و صاحبان کرامت در کشور شاهد این همه نقض حقوق بشر در ایران  هستیم؟

تلاش متن پیش رو آن است که بصورتی اجمالی و به زبانی ساده اهمیت این موضوع را آشکار کند و در ادامه به مصادیق عینی نقض حقوق بشر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که ناشی از تفاوت نگاه این قانون با روح حاکم بر اعلامیه حقوق بشر است بپردازد…………………..

با وجود قلم فرسایی ها و ادعاهای بسیاری که مکتوبات بشری در طول پنج هزار سال تاریخ نوشتاری برای تحمیل خود بر جوامع  داشته اند، بدون شک اعلامیه حقوق بشر یکی از معدود متن هایی است که در آن به روشنی، کاملا مشخص و به زبانی ساده در دفاع از حقوق اولیه انسانی صحبت می شود. هیچ ادعایی در الوهی بودن یا مقدس بودن خود ندارد و مقبولیت و مشروعیت خود را بر خواست قلبی هر انسانی قرار می دهد.

این بزرگترین دستاورد فرهنگی تاریخ بشر یک شبه نگاشته نشده است، هر سطر آن قرنها تلاش انسانی برای رهایی از بت های ذهنی و عینی بشریت را در خود دارد و بازگو کننده عمق رنجها و جان فشانی های انسانهای بیشماری است که خواست خود را در این میثاق جهانی فریاد می زنند. در تک تک بندهای این متن  می توان ایمان و اعتقاد راسخ انسان را به ساخت جامعه ای واقعی  که در آن تمامی افراد بشر در آزادی ، برابری و برادری زندگی کنند مشاهده کرد. متنی که هر انسانی (به گمان من حتی اگر آزاده نباشد در اعماق خلوت تنهایی خویش) از خواندن آن احساس غرور خواهد کرد که به چنین تمدنی تعلق دارد . این متن نماد وجود انسانی تک تک ماست و شگفت انگیز نیست که فارغ از زمان و مکان ، تازگی و طراوت این متن همیشه به روح و روان انسان جانی دوباره می بخشد.

چرا این نوشتار یک شاخص برای وجدان بیدار افکار عمومی در جهان محسوب می شود ؟

اگر چه این اعلامیه ” پس از فاجعه تاریخی ناسیونال سوسیالیسم در آلمان نازی و جنایات نژادپرستانه آدولف هیتلر علیه یهودیان و جنایات او علیه دگراندیشان، مخالفان و مردم کشورهای دیگر وبا هدف اتحادی جهانی برای تشکیل یک نظم نوین جهانی  بر پایه ارزش‌های مدرن حقوق بشر نوشته شده است اما در واقع راه کاری مشخص را برای مقابله با فجایع بعدی به انسان معرفی می کند.”(1) لذا در مقدمه آن  و آنجا که از “بازشناسی حرمت ذات آدمی ” صحبت می کند به ریشه های کشتار ، تبعیض و فجایع انسانی اشاره میکند تا خواننده به روشنی بداند چه بر سرانسان و انسانیت رفته است و این متن با علم کامل به این فجایع و در بستری کاملا تاریخی و نه الوهی و از سوی خدا یا خدایان و صرفا توسط بشر نوشته شده است.

از طرف دیگر، متن منطقی و به دور از هر گونه تعصب این اعلامیه ،آنرا آرام آرام به یک ملاک ارزیابی مشروعیت بین المللی برای حکومت ها  بدل کرده است.در نتیجه اکنون که  نزدیک به 70سال از زمان انتشار آن می گذرد  تقریبا هیچ دولتی به صورت آشکار با آن  مخالفت نمی کند و حداقل در ظاهر سعی در نشان دادن همسو بودن سیاستهای خود با آن دارد.

این عملکرد دولتها اگرچه گامی بزرگ در تاریخ بشری در پذیرش یک متن فرادستی بین المللی به نفع بشریت محسوب میشود اما از آنجا که نظام های دیکتاتوری هنوز در جهان وجود دارند و با استفاده از روشهای مختلف و فریبکارانه شبه دموکراتیک سعی در تحمیل خود بر جوامع بشری دارند ، همچنین از آنجا که ما همواره در حال حرکت به سوی مفهوم انتزاعی و رو به گسترش دموکراسی هستیم؛ مطالعه و باز نشر این اعلامیه و کنوانسیون های بر گرفته از آن ، در کنار نقد دائمی قوانین جوامع بشری امری اجتناب ناپذیر است. همچنین با توجه به این واقعیت اجتماعی که بیماری دیکتاتوری نه از بالا که از پایین و از بطن جامعه ریشه می گیرد و تنها با آگاه ساختن تک تک انسانها می توان آنرا درمان کرد ، تاکید بر ضرورت مطالعه و آموزش  این متن ارزشمند در تمامی جوامع ضروری است.

ویژگی های اعلامیه حقوق بشر که آنرا شایسته شاخص بودن میکند چیستند ؟ “اعلامیۀ حقوق بشر، حقوق انسان را در برابر حکومت برخاسته از اجماع انسان ها مد نظر قرار داده است”(2)   در واقع در تمامی مکاتب قبل از قرن حاضر راهکارهای دفاع از حقوق فرد در برابر حکومت هیچگاه به این صراحت و روشنی تبیین نشده است اینکه هر انسان از چه حقوقی برخورداست ، حقوقی که از آن به حقوق بشر یاد می کنیم حداقل هایی هستند که هر نظام سیاسی باید درقبال شهروندانش رعایت کند. این ویژگی اساسی که حاصل 400سال تلاش آزاد اندیشان و متفکران در اروپا در حرکت به سمت جامع مدنی است.  حقوقی هستند که اولین بار در سند استقلال ایالات متحده به کار گرفته شد و در انقلاب کبیرفرانسه به صراحت به آن اشاره شد و بعد از گذشت از حکومت های دینی  و استبدادهای شرقی تا دیکتاتوریهای مدرن قرن بیستم که به روشهای مختلف در اسارت و بردگی انسان بسیار قربانی کرده اند به ثمر نشست.

اما جهانشمول بودن متن اعلامیه حقوق بشر در عصری که تمامی پارادایم های جهان شمول شکسته شده اند وجهی دیگر از این اعلامیه را نشان می دهد. تمام کتب مکاتب الهی و غیرالهی که در عصر های گذشته نوشته شده اند شامل دستوراتی پیاپی از باید ها و نبایدها در خصوصی ترین امور زندگی بشری هستند ، مهمترین وجه این متون ( که احتمالا ضد بشری ترین خصیصه آنها نیز هست )تقسیم جامعه انسانی به خودی و طبقه بندی های غیر خودی است. متاسفانه این مورد هیچ استثنایی ندارد از “ماهاویرا” ،” قران” و” تورات” گرفته تا “نبرد من” همواره شما حداقل در یکی از این دو گروه طبقه بندی می شوید اما از آنجا که “حقوق بشر اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد به‌طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود.”متن اعلامیه حقوق بشر تنها یک گروه دارد انسان . انسانی که با تولد حق طبیعی اش به وی تعلق می گیرد و دراین اعلامیه بر آن تاکید می شود در این تعریف حتی فردی که مرتکب جرم شده است نیز  از این دایره خارج نشده و حقوق اولیه ش  به رسمیت شناخته می شود. در اینجاست که هیچ انسانی از خداپرست تا ندانم گرا با آن غریبه نیست و انسانیت خود را در آن پیدا می کند . “حقوق بشر اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی است که هر فرد به‌طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود.” (3) این تعریف و متن تابع آن به حواشی کاری ندارد؛ به رابطه انسان با خدا/خدایان نمی پردازد؛ انسان را به مثابه یک جمع در نظرنمی گیرد مگر آنکه بخواهد از حقوق هر انسان (به صورت فردی) در رابطه با اجتماع صحبت کند از همه مهمتر بصورت واقع بینانه ای تمامی دولت ها (ملل و ممالک) را ضامن اجرای آن می داند . این بدان معنی است که منافع  ملی هر کشور را که با تلاش و کوشش آن ملت بدست می آید  و همچنین نظام های سیاسی هر کشور را که  برخاسته از تاریخ و تصمیمات جمعی در طول تاریخ آن کشوراست به رسمیت می شناسد و با رعایت اصل حاکمیت دولتها ، تنها تضمین رعایت حقوق اولیه انسانی شهروندان را از آنها می خواهد. جالب اینجاست که رعایت حقوق بشر درتمامی جنبه ها از نگارش تا اجرای قوانین در دراز مدت در صورت رعایت، قطعا سبب توسعه سیاسی –اقتصادی پایدار هر ملت  ودرنهایت شکوفایی کل بشریت خواهد شد.

روح تساهل و تسامح (Tolerance) که کل این متن فوق العاده از همان ابتدا بر آن استوار است اجازه صحبت درباره کل بشریت را می دهد آنچه که باعث تفاوت آشکار این متن با تمامی کتب جهانشمول قبل از آن در تاریخ بشری شده است.

چرا باید از قانون اساسی شروع کنیم ؟

” قانون اساسی  عالی‌ترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. قانون اساسی تعریف کنندهٔ اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه، و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور، و تعیین و تضمین کنندهٔ حقوق شهروندان کشور است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد. به عبارت دیگر، قانون اساسی قانون تعیین کنندهٔ نظام حاکم است، قانونی که مشخص می‌کند قدرت در کجا متمرکز است، روابط این قدرت حاکم با آزادی‌ها و حقوق افراد ملت چگونه است و این قوای حاکمه اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه چه اقتدارات و مسئولیت‌هایی در برابر ملت دارند.” (4)

حال اگر در این قانون که عالی ترین سند (بالاترین قانون آمره) و مرجع تمامی قوانین کشور است نقصانی وجود داشته باشد یا بدتر از آن در مغایرت با اصول اولیه حقوق بشر باشد چه روی خواهد داد؟ آیا در این صورت اعتراض و اصلاح قوانین پایین دستی و اجرایی کشور امکانپذیر است ؟ و حتی در صورت اصلاح این قبیل قوانین آیا همواره راه برای حکومت و دولتی بعلت خاصیت فسادپذیری قدرت جهت مسدود کردن حرکت جامعه به سمت اجرای موازین اساسی حقوق بشر باز نخواهد بود؟

تاریخ نشان میدهد که پایمال کنندگان حقوق اولیه انسانی در جوامع مختلف همواره آماده برای استفاده از حتی نقص های اصلاح نشده در قوانین عادی هستند . حال اگر این نقص ها (یک کلمه از روی خوشبینی) در قانون اساسی کشور روی داده باشد چه باید کرد؟

بویژه اگر در جامعه ای با موارد متعدد نقض حقوق بشر مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر (ملاک شاخص )  مواجه شدیم قطعاً در کنار تلاش برای اصلاح و ایستادگی مدنی در برابر قوانین پایین دستی (جهت جلوگیری از تضییع حق بدیهی انسانهای بیگناه ) بایستی نگاهمان را به ریشه یابی و اصلاح قانون اساسی آن کشور هم معطوف کنیم. اهمیت این موضوع آنجا دو چندان می شود که دریابیم یک اصل مغایر با حقوق بشر در قانون اساسی می تواند به طور سیستماتیک نقض حقوق بشر را در قوانین اجرایی تابعه و ثانویه حادث شود و در ابعاد گسترده ای به فساد سیاسی و اقتصادی ، گسترش جرم و جنایت و محرومیت جمعیت های بسیاری  از حقوق اولیه شان در جامعه بیانجامد و هزینه ها و خسارات مادی و معنوی(زمانی و انسانی) را که گاهاً به قیمت از دست دادن نسلها قابل جبران است موجب شود. آنچه که به زیبایی در منشور حقوق بشر به آن اشاره شده است :

” از آنجا که بی اعتنایی و تحقیر حقوق انسان به انجام کارهای وحشیانه انجامیده به‌طوری‌که وجدان آدمی را در رنج افکنده است، …

از آنجا که بایسته است تا آدمی، به عنوان آخرین راهکار، ناگزیر از شوریدن علیه بیدادگری و ستمکاری نباشد، به پاسداری حقوق بشر از راه حاکمیت قانون همت گمارد،…”ادامه ……

ارجاعات : اعلامیه جهانی حقوق بشر ، ویکی پدیا،ریشه ها

  1. نگاهی به دو اعلامیه «حقوق بشر»: جهانی و اسلامی،علی سجادی
  2. حقوق بشر ، ویکی پدیا
  3. قانون اساسی ، ویکی پدیا
  4. اعلامیه جهانی حقوق بشر ، ویکی پدیا، مقدمه

اعدام کودکان و بشر ایرانی در جمهوری اسلامی

لیدا اشجعی

قاتل اهورا، کودک سه ساله، در رشت اعدام شد (بیست و یک  فروردین هزار و سیصد و نود و هفت ) وقتل «ندا» در حاشیه‌ای پُر آسیب/ خانواده خواستار اشد مجازات قاتل‌اند (بیست فروردین هزار و سیصد و نود و هفت ) شلیک مرگ به جمجمه نوزاد یازده ماهه در خوزستان /نوزده  /یک هزار و سیصد و نود و هفت اعدام چهار مجرم زیر سن قانونی در سال گذشته  شنبه چهار  فروردین هزار و سیصد و نود و هفت

این خبرها میگوید افرادی کودکان را ازار داده و به قتل میرسانند و خبرهای دیگر میگوید کودکانی

به دلایل مختلفی عامل قتل به حساب میایند انچه محرز است در هر دو بعد این اتفاق شوم ؛ موج خشنونت است که بر پیکر جامعه بیمار میکوبد و از سراشیبی و سقوط ؛منش و رفتار انسانی سخن میگوید که این شعر را به خاطر میاورد ؛با ما کج و با خود کج و با خلق خدا کج * آخر قدمی راست بنه ای همه جا کج

این کجی که کودکان مجرم را وعاملین کودک ازاری را به پای اعدام وزندان میکشد از کجا خط خود را اغاز کرده است که با سالها تلاش پیگیر فعالان حقوق کودک و راهکارهای موثر برای منع اسیب های اجتماعی کودکان همچنان خبرها ی مرگ و اعدام کودکان را میدهد باید گفت این خط کج که نقطه های خود را سنگچین راه حیات و زندگی کودکان میکند اشکار است و نهاد قدرتی  است که در نااگاهی ما سلطه استبداد و زور و ستم را چنان گسترانیده که تیغ بیرحمی را اشکارا به روی کودکان میکشد و ابایی هم از این کار ندارد و از طرف دیگر نه قدرتی بازدارنده  که روی در روی با اتحادی هم جوش بر علیه نقض حقوق انسانی فرصتی برای بیان و اندیشه بیابد و اما اوج فلاکت و نحسی دران مشاهده میشود که کودکانی به تماشای مجرمین دستگاه بی عدالتی به پای چوبه های دار میهمان میشوند تا ببنینند روزه مرگ را در حاکمیت فقر و بی عدالتی و دانه ای چند از ان خود که  فردا قربانی همین روند باشند . اعدام یعنی پاپان یک زندگی با حکم قانونی در حیطه یک جامعه ؛ قانونی که میخواهد تعادل را در مرگ یک انسان به جامعه نوید دهد و یا ترس را از بروز جرم و جنایتی که روز به روز جامعه را از درون میپاشد حاکم کند؛ تا کودکانی که به تماشای اعدام مجرمین در صحنه مرگ ایستاده اند بیاموزند که مجرمین را به دار میاویزند و ترس را درمغز بکارند؛ ولی انچه محرز است بیعدالتی طبیعت جوامع نابرابر است ومجرمین میوه های تلخ ان و اعدام جلوه ای از برقراری نظمی که خود عامل بی نظمی یست .

بنابراین نه کودکان از این صحنه ها اموزش میپدیرند و نه جامعه روی سکون و ارامش میبیند ؛قوانینی و ضع شده که حاکمیت و دولت حاضر جوابی برای مسئولیت و رفع  بحران و نارامی داشته باشند .اگر غیر ان مببود خبر تصویب نهایی قانون مجازات اسلامی را عضو شورای نگهبان حسینعلی امیری منتشر نمیکرد که گفته بود این لایحه در زمان ریاست آیت الله شاهرودی تدوین شد. پس از تدوین یک بار شورای نگهبان نظرات خود را کلی اعلام کرد و در دو بخش ایراد گرفت یکی فصل مربوط به دادرسی بود ؛بر روی این قانون مفصل در قوه قضائیه، مجلس و شورای نگهبان کار شده است . مستندات فقهی و حقوقی این قانون ده ها جلد است که از فتاوای مراجع گرفته تا مطالعه تطبیقی راجع به مجازات اسلامی در این قانون دیده شده است. این قانون با هفتصد و بیست  ماده کامل ترین قانون مجازات اسلامی است. که در کتاب سوم ـ  به قصاص ( دویست و چهل و نه)

پرداخته شده که باب اول – قصاص نفس؛ فصل اول – قتل عمد

ماده دویست و چهار – ( دویست و پنجاه ) قتل نفس ( دویست و پنجاه و یک ) بر سه نوع است ، عمد ، شبه عمد ، ( دویست و پنجاه و دو ) خطا ) دویست و پنجاه و سه ) ماده دویست و پنج  – قتل عمد برابر مواد این فصل موجب قصاص ( دویست و پنجاه و چهار ) است

ماده دویست و هفت- هرگاه مسلمانی ( دویست و شصت و هفت  ) کشته شود قاتل قصاص می شود و معاون در قتل عمد به سه سال تا پانزده سال حبس محکوم می شود .

ماده دویست و نه – هر گاه مرد مسلمانی عمدا زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است لیکن باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد . (دویست و هفتاد و یک) که لطف این قانون شامل حال زنان است که نقض حق حیات خود را با پرداخت پول به قاتل مرد جبران  میکنند تا او هم محکوم به مرگ شود.

ماده دویست و دوازده ـ هرگاه دو یا چند مرد مسلمان مشترکا ( دویست و هفتاد و چهار  ) مرد مسلمانی را بکشند ولی دم می تواند با اذن ولی امر ) دویست و هفتاد و پنج  ) همه آنها را قصاص کند که این ماده جز به به به تلخی به قانون بشر شباهتی ندارد .

فصل چهارم – شرایط قصاص

ماده دویست و نوزده  ـ کسی که محکوم به قصاص است باید با اذن ولی دم او را کشت

ماده دویست و بیست و سه  ـ هرگاه بالغ نابالغی را بکشد قصاص می شود .

یکی دیگر از شرایط قصاص قسامه است به معنای قسم خوردن است که فقط برای اشنایی میتوانید در

مبحث سوم ـ قسامه ( یک) ان را بخوانید

(دویست و هشتاد و چهار) الف – در خصوص احکام صادره بر مبنای قسامه قبل از اصلاح هزار و سیصد و هشتاد /ده /بیست و سه  پاره ای از مواد مربوط به قسامه به استعلام رئیس قوه قضائیه از مقام معظم رهبری مندرج در همین مجموعه مراجعه شود .

که  در فروردین سال هزار و سیصد و نود و یک ، صالح که حدود شانزده سال سن داشت، برای کار فصلی به همراه پدرش به مزرعه‌ای در منطقه شاه مبارک در استان بوشهرمیرود. او در کنار چاهی ایستاده بود که یکی از کارگران دیگر در آن سقوط کرد و کشته میشود. در ابتدا اولیای دم از صاحب چاه شکایت کردند و هیچ اقدامی متوجه صالح نبود اما چندی بعد به عنوان متهم بازداشت میشود و به گفته وکیل وی برای اقرار زیر شکنجه قرار میگیرد و مجبور به قبول اتهام قتل میشود و با قانون قسامه برای سومین بار به اعدام محکوم میشود که با نظر صاحبان اندیشه قسامه یکی از ضعیف‌ترین راه‌های اثبات قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) قابل اجرا میشود یعنی با قسم اطرفیان مقتول و یا از طریق باج خواهی و وساطت اطرفیان مقتول میشود انسانی را محکوم به مرگ کرد و این عدالت درقوانین مجازات اسلامی نهفته است که حق حیات وزندگی رامیتوان از کودکی با شکنجه روحی گرفت. که ماده دویست و چهل و هشت  – ) اصلاحی بیست و سه /ده/هزار و سیصد و هشتاد و چهار ) در موارد لوث ، قتل عمد با قسم پنجاه نفر مردثابت می شود و قسم خورندگان باید از خویشان و بستگان نسبی مدعی باشند . ( دویست و نود و یک)

در مقابل این قوانین اشاعه مرگ و کشتار و خشنونت  درجمهوری اسلامی؛ میدانیم که کنوانسیون حقوق کودک ومیثاق حقوق سیاسی و مدنی را که مجازات اعدام ا توسط دولت هایی که این قراردادهای بین اللملی را به امضا رسانیده اند رامنع میکند ؛توسط جمهوری اسلامی به امضارسیده است  ولی چگونه است این نظام  نگاهی هم به این قوانین ندارد ولی در عوض ان در طی ماه ژانویه خبر اعدام چهار نوجوان نگاه مجامع بین اللملی را متوجه خود میکند وبا اعتراض و محکومیت نقض حقوق کودکان بحران نقض حقوق بشر در ایران اسلامی بیشتر و بیشتر عیان میشود که این حاکمیت زبان حقوق بشر را نمیشناسد بلکه در اعتراض به این نقض حقوق بشر به مجادله اینکه نگاه غرب به فرهنگ اسلامی وحکومت اسلامی در ایران مغرضانه است بسنده میکند و راه و طریق خود را در حق مردم ایران روا میدارد که یک فعال حقوق کودک در ایران می‌گوید: «بوروکراسی قضایی ایران آن‌قدر پیچیده شده است که کسی که می‌خواهد با اعدام کودکان مبارزه کند، نمی‌داند از کجا شروع کند. از مراحل تحقیق و بازجویی تا دادگاه و دیوان عالی کشور و همین‌طور اجرای احکام، هر کدام ایرادهای خود را دارند.»

انچه مسلم است جمهوری اسلامی تحمل رعایت حقوق انسانی کودکان را که در کنوانسیون حقوق کودک به ان اشاره شده و دولتها ی امضا کننده را ملزم به اجرایت این قوانین میکند  راندارد چرا که رعایت این حقوق یعنی

زنده شدن انجمنی به نام لگام که برای لغو اعدام در جمهوری اسلامی تلاش میکرد وسال های سال است که موسس ان خانم نرگش محمدی در زندان حتی روی فرزندان خود راکم کم  دارد به فراموشی میسپارد .  و اما جمهوری اسلامی پیشتاز مرگ ویکی از پنجمین کشور جهان با بیشترین تعداد اعدام‌هاست.و در انتها خبری دیگر از را رسیده است این نظام  که با مرگ انسانها دفتر سیاسی خود را ورق میزند بیش از ۵۰ درصد اعدام‌های جهان رادر سال ۲۰۱۷ به نام خود به ثبت رسانیده است از اعدام کودکان تا زنان و مردانی که اکثریت انان مرگ خود در اثر فقر و بیکاری و گسترش بازار مواد مخدربا اصول موازین اسلامی به مجازات قانون اسلامی سپرده اند و قصاص و اعدام حق حیات و زندگی در رنج پیچیده انان را در ردیف اعمالی قرار دهد تا در فردای قیامت همین دزدان با اسلحه

در باره انان از خدای خود دست مغفرت و اجابت گناه را داشته باشند . مردم ایران در دود  سیاه  حاکمیت دینی دست و پا میزنند .و اعدام و قصاص و قسامه از این دود بلند است .

طرح ها و دلنوشته ها

سپیده کرامت بروجنی

اگر وقتی….

اگر وقتی باران میبارید

به زمانه به بیگانه، به یگانه به پروانه

به ابر روی ماه و به ماهی بی پشتوانه

به دریای با محبت به پنج پرِ ستاره

اگر وقتی خورشید می تابید

به شبانه به صبحانه، به آلاله به پیمانه

به نجابت سیب سرخ، به شقایق دُردانه

به هستی زمین و به حکم فرجامه

اگر وقتی پرستو نقل کرد

از بهار و شراره، از حواس پنجگانه

اگر زمین تکان خورد

از عَهدِ بد زمانه، از درود دردمندانه

اگر هوا بنفش شد

از غبار آسوده، از نگاه آلوده

اگر بنفش سبز شد

از تاراج و تازیانه، از غارت پالوده

اگر این سبز زمین شد

از رازِ رازیانه، آرامشِ یک خانه

بی شک خوشی نقل قول کرد آن زمانه ی حنانه

( آتن، یونان ) سپتامبر

زندگی….

دلا خو کن که خون است دیدگانم

دلا چشم کن اسیر است بندگانم

دلا جور کن که شب رنگش سیاه است

به چشم و گیسوانم نیست راز پنهانی، شبم رنگش سیاه است

یک نفر در آن ته شب

یک نفر در کوچه باغی

یک نفر در آمد و رفت

یک نفر این گوشه خالی

یک نفر در بازار شهر

یک نفر حیروون و ویلون

یک نفر در خانه ی بخت

یک نفر در کنج زندون

یک نفر در پیامد ها

یک نفر زیر گور پنهون

یونان  April 2017

 

معضلات و مشکلات اجتماعی زنان بی سرپرست و سرپرست خانوار و سو استفاده از آنان در جامعه

امیرحسین هوری زاد

باتوجه به مشکلات ومعضلات اجتماعی زیادی درجامعه امروزی کشورمان بر آن شدم در مورد مشکلات وسواستفاده هایی که متاسفانه در جامعه درزندگی زنان بی سرپرست ویا سرپرست خانواراتفاق می افتد و بررسی نکاتی از مواد حقوق بشر و کنوانسیونها و تضیّع حقوق این زنان که تقریبا ازحمایت بسیار اندکی  در جامعه یرخوردار میباشند را مورد برسی قرار دهیم ودر راستای بهبود بخشیدن وپیداکردن راهکارهایی مناسب و جهت یافته برای پویایی زندگی این زنان ،امید است بتوانیم با همفکری و تلاشی موثربا هوشیارکردن تمام افراد جامعه و یادآوری حقوق این زنان راستای ارتقا و رفاه اجتماعی آنها با آگاه سازی نسبت به حقوق انسانی و اجتماعی آنها گامی مثبت برداریم.در ادامه تعریف مختصری درمورد برخی واژه ها و کلمات پیرامون موضوع زنان بی سرپرست بیان خواهم کرد تا عمق این مشکل اجتماعی ملموس تر وقابل درک باشد.

اینکه یک زن، با آن همه لطافت روح مجبور شود تن به کارهایی دهد که روح لطیفش را با مشکل مواجه کند، حتماً دلیلی دارد که این دلیل، نشان‌دهنده یک زخم بزرگ است؛ یک زخم بزرگ در جامعه که باید مرهم بر آن نهاده شود.ولی نه به واسطه خود این زنان بلکه در ابتدا به واسطه مسولین و دست اندر کاران و کارشناسان اجتماعی که به هرنحو ممکن میبایست شرایط لازم از جهت ارائه تسهیلات و خدمات مورد نیاز این زنان و خانواده وافراد تحت تکفل آنها را بخوبی فراهم وتحت پوشش  قرار دهند و در کنار کارهای برنامه ریزی شده سیستمی و سازمانی تاحدودی افراد جامعه با آگاه سازی و فرهنگ سازی توسط عده ای از گروه ها ونهاد های داوطلبانه مشارکت در امور خیریه در راستای تکریم و احترام به شخصیت والای انسانی همکاری وکمک رسانی نمایند تا این طیف از جامعه که اندک هم نیستند خود مورد خطرات و حملات ناهنجار اجتماعی قرار نگیرند و اثر سو ومنفی بر دیگر قسمتهای جامعه نگذارند چرا که ممکن است جمعیت قابل ملاحظه ایی ازاین افراد مادران جامعه که تاثیر بسزایی درتربیت کودکان وآینده سازان این کشور خواهند داشت وممکن است عده دیگری از این زنان در جامعه در پستها و شغل های مختلف فعالیت داشته باشند که یقینا اگر بستر سالم فرهنگی و اجتماعی برای زندگی این افراد فراهم گردد مطمئنا درعملکرد و پیشرفت جامعه تاثیر بسیاری خواهد گذاشت.

 

زنان بی سرپرست یا سرپرست خانواده زنانی هستند که بدون حضور منظم یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانواده و مسئولیت اداره اقتصادی و تصمیم‌گیری‌های عمده را به عهده دارند. براساس تعریف‌های موجود و پذیرفته‌شده توسط سازمان بهزیستی کشور در خانواده‌های ایرانی معمولا مرد (پدر) سرپرست خانواده محسوب می‌شود اما تحت شرایطی، چنین مسئولیتی بر عهده زنان (مادر) قرار می‌گیرد.

زنان بیوه، زنان مطلقه (اعم از زنانی که پس از طلاق به تنهایی زندگی می‌کنند یا به خانه پدری بازگشته‌اند ولی خود امرار ‌معاش می‌کنند)،

همسران مردان معتاد، همسران مردان زندانی، همسران مردان بیکار، همسران مردان مهاجر، همسران مردانی که در نظام‌وظیفه مشغول خدمت هستند، زنان خودسرپرست (زنان سالمند تنها)، دختران خودسرپرست (دختران بی‌سرپرستی که هرگز ازدواج نکرده‌اند) و همسران مردان از کارافتاده و سالمند، زن بی سرپرست محسوب می‌شوند. زنان پس از بی‌سرپرست شدن، معمولا در برابر یکسری مشکلات قرار می‌گیرند. بسیاری از این زنان، از فقدان یک چتر حمایتی و تامین مالی و اجتماعی رنج می‌برند. مشکلات زنان سرپرست خانواده و بی سرپرست را می‌توان به سه دسته اقتصادی، اجتماعی و روانی تقسیم کرد.

خانواده‌های زن‌سرپرست به سه گروه تقسیم می‌شوند.

چنان‌چه زنی مردی را به عنوان همسر یا پدر برای تأمین معاش اقتصادی در کنار خود نداشته باشد، به عنوان خودسرپرست خوانده می‌شود. دختران مجردی که هرگز ازدواج نکرده و شاغل هستند، در این دسته قرار دارند. همچنین دختران مجردی که شاغل نبوده و از مستمری پدر یا مادر خود پس از فوت آن‌ها استفاده می‌کنند نیز جزو این دسته هستند.

گروه دوم زنانی هستند که همسران خود را به دلایلی چون مرگ طبیعی، تصادف یا طلاق از دست داده‌اند. این گروه از زنان چنان‌چه فرزندی نداشته باشند، خودسرپرست و چنان‌چه فرزند یا فرزندانی داشته باشد، سرپرست خانوار خوانده می‌شوند.

دسته سومی ‌از زنان سرپرست خانوار نیز وجود دارد که به‌واسطه ازدیاد تعداد و بروز مسایل اجتماعی، از آن‌ها به عنوان خانوارهای زن‌سرپرست یاد می‌شود. از آن جمله می‌توان به خانواده مردان ازکارفتاده، معلول و سالمند اشاره داشت. همچنین خانواده مردان معتاد، زندانی، متواری، مفقودالاثر و مردانی که مهاجرت‌های طولانی‌مدت دارند، تحت سرپرستی زنان است.

در ایران امروزه زنان بسیاری هستند که به دلایل متعدد از جمله آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد و بزه، جنگ، مهاجرت برای جستجوی کار، تعدد زوجات توسط مردان، طلاق، فوت شوهر‌ و … به تنهایی مسئولیت سنگین اداره مالی و معنوی یک خانواده را بر عهده دارند. این مسئولیت‌ها در اغلب موارد در شرایطی به این زنان تحمیل می‌شود که در طول زندگی خود آموزشی برای پذیرش آن ندیده‌اند و هیچ گونه آمادگی برای مواجه شدن با آن را ندارند. در ایران زنان سرپرست خانوار علاوه بر از دست دادن حمایت هاى خانواده و نیز تامین نیازهاى مالى زندگى از راه هاى نامناسب بامشکلاتى همچون نبود شرایط تحصیلى مناسب و در نتیجه اشتغال در بخش هاى کارمزدى یا دست مزد کم و دیدگاه هاى غیرمنصفانه جامعه نسبت به خود مواجه هستند. از سوى دیگر مسائلى همچون احساس حقارت، ترس، خجالت و درماندگى، رنج این زنان بى پناه را دوچندان مى کند. متاسفانه در حال حاضر فقر در دنیا روندى زن گرایانه یافته است و خانواده هاى زن سرپرست بیش از خانواده هایی که پدران عهده دار سرپرستى هستند، از فقر رنج مى برند. زنانی که به دلایل مختلف همسرانشان را از دست می‌دهند یا از همسرانشان جدا می‌شوند به یکباره با جهان دیگری روبه‌رو می‌شوند، دنیایی که بسیاری از مختصات آن ناآشناست. دشواری‌هایی که این زنان تاب می‌آورند عمدتا به دغدغه‌های معیشتی عاطفی، وسواس‌های فکری، حاشیه‌های ناخواسته از برخورد نامناسب اطرافیان و … مربوط می شود. در هر حال این گروه از زنان که با عنوان زنان مطلقه یا بیوه در جامعه شناخته می‌شوند، با مسائل، مشکلات و موانع زیادی در زندگی مواجهند.درذیل قبل از مطرح کردن پاره ای از مشکلات مهم واساسی این زنان لازم میدونم مواردی از حقوق بشرروبه اختصار متذکرشوم تا به راحتی به نقض این موارد در جامعه ایران درمورد این زنان که به هرنحوی وتحت هرعنوانی مجبور به تحمل سختی های فراوانی هستند جهت تامین نیازهایشان پی ببریم.

 

ماده ۲: عدم تبعیض،ماده ۳: حق حیات برای همه،ماده ۶: ارزش انسانی در همه جا،ماده ۱۲: عدم دخالت در احوال شخصی،ماده ۱۶: حق آزادی انتخاب همسر

ماده ۲۲: حق امنیت اجتماعی،ماده ۲۳: حق امنیت کار،ماده ۲۴: حق استراحت و فراغت،ماده ۲۵: حق خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه، کنوانسیون‌ رفع‌ هر گونه‌ تبعیض‌ علیه‌ زنان ( مصوب‌ ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ میلادی‌ (مطابق‌ با ۲۸/۹/۱۳۵۸ شمسی‌) مجمع‌ عمومی‌ سازمان‌ ملل‌ متحد(۲۲)،

اعلامیه حذف خشونت علیه زنان ( قطعنامه ١٠۴/۴٨ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوبه ٢٣ فوریه ١٩٩۴ )،تفسیر عمومی شماره ۲۸ تساوی حقوق مردان و زنان (ماده ۳ ) کمیته حقوق بشر ( سند سازمان ملل (CCPR/C/21/Rev.1/Add.10 (2000)

مشکلات اقتصادی زنان بی سرپرست بزرگ‌ترین مشکل یک زن بی ‌سرپرست، مشکل اقتصادی است. اکثر زنان سرپرست خانواده و بی‌سرپرست، از نظر اقتصادی مشکل دارند که این مشکلات بر وضعیت مسکن و تغذیه آنها تاثیر مسقتیم می‌گذارد.بیکاری و نداشتن شغل یکی از جنبه‌های مشکلات اقتصادی این زنان است چراکه اکثریتشان به علت نداشتن مهارت مناسب دارای درآمد کافی نیستند و همین عامل زندگی پرمشقت آنان را ‌رنج‌آور‌تر می‌کند. از دیگر جنبه‌های مشکلات اقتصادی این قشر مسکن است. این گروه از زنان اکثرا به دلیل پایین بودن درآمد نمی‌توانند مسکن مناسب در منطقه‌ای مناسب اجاره کنند. وضعیت بد اقتصادی موجب می‌شود که هم زنان سرپرست خانواده و هم فرزندان آنها از آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه در برابر آسیب‌های اجتماعی باشند.

مشکلات اجتماعی زنان بی سرپرست عامل فقر اقتصادی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر وضعیت فرهنگی، اجتماعی و همین‌طور وضعیت اکولوژیکی این خانواده‌ها می‌گذارد. فرزندان این خانواده‌ها به طور بالقوه در معرض مسایلی مانند کار کودکان در مشاغل سیاه و غیررسمی، بزهکاری اجتماعی، محرومیت از تحصیل قرار دارند. تحقیقات نشان می‌دهند این زنان بی سرپرست زمان بیشتری را صرف کار می‌کنند، چنین امری موجب ایجاد فقر زمانی و بی‌توجهی به جنبه‌های فرهنگی، آموزشی و تربیتی خود و فرزندان می‌شود. زنان سرپرست خانواده و بی‌سرپرست همواره با یک نگرش منفی در جامعه مواجهند و بی‌اعتمادی جامعه نسبت به این زنان بالاست. این دیدگاه بد باعث مخدوش شدن روابط اجتماعی آنان با دیگران می‌شود. زیرا یک زن مجرد یا بیوه و مطلقه که به تنهایی و بدون حضور مردان زندگی می‌کند، از نگاه دیگر زنان به چشم یک تهدید نگریسته می‌شود؛ تهدیدی که باید از او فاصله گرفت و روابط اجتماعی را با وی قطع کرد.این زنان در جامعه با مشکلا‌تی مثل مزاحمت‌های مردان و وجود افراد نامناسب برای ازدواج (مانند مردان مسن) مواجهه می‌شوند. مردان متاهلی در جامعه و مخصوصا در محیط‌‌های کاری آنان هستند که می‌خواهند از این دسته زنان سو استفاده کنند.اگر زنی بچه هم داشته باشد مشکلا‌تش مضاعف می‌شود. چون اگر بر فرض کسی هم حاضر به ازدواج با آنان شود بچه ممکن است با آن شخص نسازد و مشکل ساز شود.

مشکلات روانی و عاطفی زنان بی سرپرست

عدم‌ پاسخ به نیازهای طبیعی بیولوژیک و عاطفی و اقتصادی زنان سرپرست خانواده و بی سرپرست موجب می‌شود خانواده و فرزندان آنان دچار آسیب‌های اجتماعی و مشکلات روحی و در نتیجه افزایش اختلالات و بیمار‌های روانی در جامعه شود.

در بین این زنان و فرزندانشان عمدتا یکی از علایم بیماری‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس و پرخاشگری دیده می‌شود.عده‌ای از زنان بی سرپرست پس از طلا‌ق دچار نوعی سو‌ظن نسبت به جنس مخالف می‌شوند و گروهی نیز برای پر کردن خلا‌ عاطفی خود از چاله به چاه می‌افتند. این زنان معمولا‌ به دنبال مامنی برای پناه بردن و رفع مشکلا‌تشان به مردانی پناه می‌برند که متاسفانه نگاهشان به این زنان اغلب به مسائل جنسی معطوف است و موجب شکست عاطفی در این زنان می‌شوند.

گروهی از زنان مطلقه به دلیل فشارها و مشکلا‌تی که دارند و نمی‌توانند از پس مشکلا‌تشان برآیند و مخارج زندگیشان راتامین کنند مجبورند به همسر سابقشان برگردند و با وجود تمام بدیهایش زندگی با او را ترجیح دهند. این مسئله مشکلات روحی آنان را افزایش می‌دهد.

گروهی اززنان سرپرست خانواده مشکلات عاطفی زیادی در زندگی روزمره پیدا می‌کنند آنها از حقوقی مانند ازدواج مجدد و برقراری روابط عاطفی و احساسی با دیگر افراد، محروم می‌مانند و در اکثرموارد صرفا به فرزندان خود دلبسته می‌شوند و مخصوصا زمانی که فرزند خانواده را به قصد ازدواج، تحصیل یا… رها می‌کنند، مشکلات عاطفی زن بی سرپرست بیشتر می‌شود.این دلبستگی عاطفی بیش از حد این مادران به فرزندانشان موجب می‌شود تا بعدها استقلال فرزندان آنان هم دچار مشکل شود.

زنانی که در سنین بالا‌ بی سرپرست می‌شوند با مسایلی چون پیری و از کار افتادگی و ناتوانی سر و کار دارند. چرا که تا به حال از نظر مالی به شخصی متکی هستند اما از زمانی که همسرشان را از دست می‌دهند در واقع تکیه‌گاه مالیشان را نیز از دست می‌دهند ضمن آنکه قدرت کار کردن را هم دیگر ندارند و به همین دلیل هم مشکلات روحی و هم مشکلا‌ت اقتصادی زیادی دارند. زنان جوان معمولا‌ بیش از آنکه مشکلا‌ت مالی و اقتصادی داشته باشد دچار اختلا‌لا‌ت روانی و افسردگی می‌شوند. چرا که زنان جوان با آنکه توانایی کار کردن و تامین مخارج زندگیشان را دارند اما در جامعه با مشکلا‌ت دیگری مواجه هستند.گروه‌هایی در جامعه و مخصوصا در محیط‌های کاری بدون آنکه از آنها درخواست ازدواج رسمی کنند می‌خواهند از این دسته سواستفاده جنسی کنند. حالا‌ این سو‌ استفاده درجات مختلفی دارد از نگاه کردن آغاز می‌شود تا مسایل پیچیده‌تر.

توانمند سازی و حمایت از زنان بی سرپرست

 زنان سرپرست خانواده در مقایسه با دیگر زنان، از تحصیلات و مهارت‌های فنی و آموزشی کمتری برخوردارند، بنابراین احتمال بالاتری وجود دارد که این زنان حتی در صورت انجام فعالیت‌های اقتصادی، در مشاغل پست و با مزد کم مشغول به فعالیت شوند. کمک اصلی باید در چارچوب توانمندسازی آنان مورد توجه قرار گیرد. فرآیند توانمندسازی زنان در چارچوب مباحث توسعه اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است. این امر، راهی برای ورود زنان به فعالیت‌های مشارکت‌آمیز اجتماعی است. یکی از راه‌های مهم در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانواده، سوق دادن کمک‌ها به آنها از سازمان‌های حمایتی به خدمات بیمه‌ای و اجتماعی است. اجرای طرح بیمه اجتماعی این زنان، علاوه بر کمک به ارتقای امنیت روحی و روانی این زنان در اداره زندگی و کاهش دغدغه‌ها، می‌تواند به عنوان پشتوانه محکمی برای حمایت از آنها در شرایط سخت آینده و در دوران کهولت و ازکارافتادگی محسوب شود. فرایند توانمند‌سازی زنان در زمینه فرهنگی، با توجه به میزان بالای بی‌سوادی در میان زنان بی سرپرست، می‌تواند شرایط ادامه تحصیل را برای آنها فراهم کند.

توانمندسازی این زنان در جهت خوداشتغالی و ایجاد منبع درآمد پایدار، شیوه‌ای مطمئن برای جلوگیری از آسیب‌های احتمالی بعدی می‌باشد.

کمک به تغییر نگرش جامعه به این افراد می‌تواند کمک‌کننده باشد زیرا تغییر نگرش جامعه باعث می‌شود آنها بتوانند به خودشان کمک کنند و منافع حاصل از خدمات ارایه‌شده را اخذ نمایند.قدم دیگر در این زمینه سوق دادن نظام حمایتی به فعالیت‌های توسعه اجتماعی و شناساندن استعداد و قابلیت‌های فردی و جمعی زنان سرپرست خانواده می‌باشد.

اگرچه در جامعه ما تسهیلاتی برای آسان‌تر کردن شرایط زندگی این قشر اندیشیده شده است، اما با توجه به وسعت و گستره مشکلاتی که این زنان با آن مواجه‌اند مانند درآمد پایین، تورم بالا، فقدان مهارت‌های اجتماعی و شغلی و… موجب می‌شود این خدمات حتی در بهترین وجوهش هم نتواند پاسخ‌گوی تمام مشکلات موجود باشد. به نظر می‌رسد که برای حل یا تخفیف مسایل این قشر باید تدابیر جدی‌تری به کار گرفته شود و چنین تدابیری هم تنها درصورتی می‌تواند مفید واقع شود که مبتنی بر مطالعات عمیق جامعه‌شناختی و روانشناختی و پی بردن به عمق این مسئله اجتماعی باشد.باتوجه به اهمیت موضوع واینکه نیاز به بحث و زمان بیشتر وتلاش همه نهادهای مسؤل وغیرمسؤل وبرنامه ریزی و هماهنگی کلیه ارگانهای مرتبط و کمک تک تک افراد جامعه داریم .امیدواریم در راستای آگاهی سازی تمام افراد جامعه و تحکیم بخشیدن واجرا شدن تمام موارد حقوق بشر وکاهش نقض موارد در تمام عرصه بخصوص اجتماعی ،فرهنگی ،پزشکی سلامت وسیاسی و…در آینده ای نزدیک شاهد ایرانی شاد وموفق به دور از هرگونه مسائل و مشکلات اساسی درتمام زمینه ها باشیم.

پیمان جهانی حقوق کودک

لادن کوشا

پیمان جهانی حقوق کودک یک پیمان بین‌المللی برای دفاع از حقوق کودک است که در سال ۱۹۹۰ به اجرا در آمد و بر ۴ محور بقا، رشد، حمایت و مشارکت استوار است.

ماده ۳۲ پیمان جهانی کودک می گوید : کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت او را تهدید می‌کند حمایت شود.دولت ها باید حداقل سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند و ماده۳۶ پیمان تاکید می کند هر کودکی حق دارد از بیمه اجتماعی برخوردار شود.

حقوق کودکان در ایران با مسائلی درگیر است مانند کار کودکان، مجازات و اعدام کودکان (پایین بودن سن مسئولیت کیفری در قوانین ایران)، ازدواج قانونی کودکان، استفاده از کودکان در نظامی‌گری.

از نکات مثبت حقوق کودکان در ایران این است که بر اساس قانون اساسی ایران ، آموزش و پرورش برای همه ی کودکان و نوجوانان ایرانی تا دورهٔ متوسطه رایگان است و دولت وظیفه دارد امکان تحصیل را برای همگان از طریق وزارت آموزش و پرورش فراهم سازد.

همچنین ایران ازسال ۱۳۷۲ به پیمان نامه حقوق کودک پیوسته‌است اما تعدادی از قوانین ایران هنوز با این پیمان‌نامه مغایرت دارند.

قانون کار ایران در مورد کار کودکان چه می گوید؟

‎کودکان کار چاره‌ای ندارند جز آن‌که، خرج اعتیاد پدر عصبانی خود را بدهند و زندگی مادر مریض و معتاد خود را تأمین کنند، مادری که معلوم نیست آن‌ها را به دنیا آورده یا به قیمتی ناچیز خریده است، که بر اساس ماده 32 پیمان جهانی حقوق کودک، آنان باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت آن‌ها را تهدید می‌کند حمایت شوند و دولت‌ها باید سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند. ‎انسان برای زندگی اجتماعی خویش نیازمند امنیت جسمی و روحی، اقتصادی، و…است.

‎کودک نیز که اساس رشد جسمی، عقلی، اجتماعی انان از همان سال‌های نخست زندگی آغاز می‌شود نیاز به حمایت های ویژه ای‌ دارند.

بر اساس اطلاعات منتشر شده وضعیت کودکان در جوامع فعلی نگران کننده است.روزانه بسیاری از این کودکان بی پناه به علت سو تغذیه ‌‌‌و بیماری‌های قابل پیشگیری جان خود را از دست می‌دهند.

بسیاری از آنها از برنامه‌های تحصیلات ابتدایی محرومند. و عده ای از آنها با توان اندک خود در خیابان‌ها مشغول به دست فروشی و خود فروشی و گذراندن بهترین دوران زندگی خود در آلوده ترین مکان هستند تا بتوانند روز مرگی خود را داشته باشند بدون نظارت بر این کودکان هر روز شاهد زیاد شدن آنها هستیم. این کودکان قربانی سیاست‌های اقتصادی غلط و خطاهای سیاسی و جنگ وفقر و بی عدالتی هستند. تمام بلاهایی که سر کودکان کار می آید، تجاوز، اعتیاد، فقر، بی‌سوادی. یا کسی آنها را می بیند؟ انان چگونه از حقوق انسانی بر خوردار خواهند شد ؟

آنها زمانی به این باورخواهند رسید که از حماینی بر خوردار باشند و ان را حس کنند پناهگاهی که به انان اموزش و پرورش حق زندگی و حیات را بیاموزد به انانی که هیچ گونه رشد جسمی مناسب وروحی منطقی وفرهنگ اجتماعی نداشتند و سالها دربه دری وبیگاری و بی سرپرستی و نگاه های منفی جامعه را بدوش کشیدند وبرای بزرگسالی هم کوله بار بدبختی را حمل می‌کنند بدون هیچگونه اعتراضی سرگردان و بی هویت می‌گذرانند

تعارض با کنوانسیون حقوق کودک در چیست؟

درهم آمیختن مباحث شرعی با اصول روانشناسی و حقوقی کودکان، ‌مساله‌یی ست که باعث تعارض هویت کودکان در ایران شده است ، به توافق نرسیدن بر سر تعریف کودکی یکی از این موارد است، ‌محور قرار گرفتن سن بلوغ شرعی در ایران، مساله‌یی است که از تعریف کودک و سن کودکی بوده است. در کنوانسیون حقوق کودک که تفاوت قانونی موجود میان سن کودک در مورد پسران و دختران با اصول فقهی که در ایران سن قانونی و شرعی اتمام دوران کودکی را برای دختران ٩ سال قمری و برای پسران ١۵ سال قمری می‌داندکه در کنوانسیون حقوق کودک در ماده اول بیان میشود . ماده 1 (تعریف) مطابق این پیمان نامه، یک کودک، انسانی است که سن هجده سالگی را هنوز تمام نکرده است مگر اینکه سن بلوغ از نظر حقوق جاری در کشورهای مربوطه زودتر تعیین شده باشد.

در جمهوری اسلامی دوران کودکی با رسیدن به حد بلوغ به اتمام میرسد و فرد بالغ محسوب میشود که در دختران از ۹ تا ۱۳ سالگی و پسران از ۱۳ تا ۱۵ سالگی است . سن رای در ایران ۱۵ سال است و افراد زیر 18 سال نمی‌توانند وارد مبادلات مالی و خرید و فروش شوند.ولی ایا کودکی که در سن ۱۵ یا ۱۳ عروس و داماد میشود میتواند مستقلا برای زندگی و اینده خود بنا بر قوانین موجود تصمیم بگیرد ؟

سلمان فارسی کیست؟

نگار کلائی

چکیده : روزبه کازرونی یا همان سلمان فارسی از خائنین زمان بوده است که با شناسایی و آگاهی به ارتش ایران باعث از بین رفتن میراث گرانبهایی از ایران شده است و حالا میلیاردها هزینه برای ساخت سریال سلمان می گردد آن هم درحالی که مردم ایران بیش از نیاز به سریال های دینی نیاز به حمایت های جمهوری اسلامی دارند و بودجه تعلق گرفته به صدا  سیما برای این سریال می تواند خیلی از مشکلات مردم ایران را پوشش دهد.

 

مقدمه  رﻭﺯﺑﻪ ﮐﺎﺯﺭﻭﻧﯽ  ﭘﺴﺮ ﺑﺪﺧﺸﺎﻥﮐﺎﻫﻦ ( ﺭﻭﺣﺎﻧﯽﺯﺭﺗﺸﺘﯽ) ﺑﻮﺩ. که به دلیل بازگشت از دین اجدادیش مورد تعقیب حکومت ایران قرار گرفت سلمان (روزبه) در دوران کودکی مادرش را از دست داد و عمه او سرپرستی او را به عهده گرفت. اﻭ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭتحقیق ﻭ آگاه ﺑﻪ ﻋﻠﻢ ﺳﺎﺣﺮﯼ جادوگری ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﻧﻈﺎﻣﯿﺎﻥ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و از مشاوران عالی ایجاد تاکتیکهای جنگی ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﻣﺎبه ﺁﻥ ﻃﺮﺡ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ گفته می شود بوده است.

 گرویده و سپس دین زرتشت را به تبعیت از پدرش پذیرفتاﻭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺩﯾﻦ ﻣﯿﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ سپس دین مانوی(مانی پیامبر) را پذیرفت پس از آن منفور و مغضوب جامعه و حکومت ساسانی شد و مجبور به فرار از ایران گشت.

 سلمان پس از آنکه متوجه شد ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻭﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺶ ﻣﺎﻩﺣﺒﺲ ﺑﺎ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺎﻗﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻋﻤﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭ ﺧﻮﺩ گریخت و راهی بیابان شد. درﺑﯿﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺭﺍﺩﯾﺪ و ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻭ ﺭﻫﺴﭙﺎﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻬﺎﯼ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ. ﺍﻭ ﺩﺭﺳﻮﺭﯾﻪ ﺩﯾﻦ ﻣﺴﯿﺤﯿﺖ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ. ابوریحان بیرونی در ((الاثر الباقیه عن القرون الخالیه))می نویسد :

انجیل سبعین (بلامس)نام انجیلی است که سلام پسر عبدالله سلام از زبان سلمان فارسی نوشته است پس از مرگ استادش  در سوریه همراه کاروانی رهسپار شبه جزیره عربستان شد در راه کاروان بنا بر رسم دیرینه اعراب که راهزنی و آدم دزدی شهرت داشتند مورد حمله قرار می گیرد و او به اسارت در آمده و مرد یهودی از مدینه(یثرب) او را به بردگی خرید و به یثرب برد در تاریخ حمدالله مستوفی آمده است :

که روزبه (سلمان فارسی) پس از فرار از ایران در حوالی حجاز توسط قبیله بنی کلب یهودی به بردگی گرفته شد و به قبیله دیگری فروخته شد تا اینکه سرانجام محمد(ص) ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺮﺩﮔﯽ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ او را ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ناﻡ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﺮرﻭﯼ ﻧﻬﺎﺩ .ﺑﺎ ﺗﻌﻮﯾﺾ ﻧﺎﻡ ﺭﻭﺯﺑﻪ ﺑﻪ “ﺳﻠﻤﺎﻥ “ﻫﻮﯾﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﺎﻣﻼ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ. او بسیاری از آموزه های دینی و کمالات و فضایل و تاکتیکهای جنگی از قبیل کندن خندق و صفﺁﺭﺍﯾﯽ ﺟﻨﮕﯽ ﮐﻪﺍﻋﺮﺍﺏ اﺯ ﺁﻥ ﺑﯽ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ آموخت

اﻭ ﻃﺮﺯ ﺳﺎﺧﺖ ﻣﻨﺠﻨﯿﻖ ﻭ ﺍﺭﺍﺑﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮕﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺩﺍﺩﻭﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺩﯾﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﻟﻬﯽ ﻭﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯﺟﻤﻠﻪ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭاﺯﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺰﺩﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص)شد.

خیانت سلمان به ایران

 پس از فوت محمد(ص) ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ “ﻋﻤﺮ ﺑﻦﺧﻄﺎﺏ”ﺍﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻟﺸﮕﺮ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺗﺪﺍﺭﮎ ﻭﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯼ ﯾﮏ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻃﺮﺡ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭ ﺣﺴﺎﺱ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﻋﻤﺮ ﺭﺳﺎﻧﯿﺪ ﻭ ﺍﺯﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺍﺯﺻﺤﺎﺑﻪ ﯼ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻭﯾﮋﻩ ﺍﯼﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﺮ ﺩﮊ ﻭ ﺧﻨﺪﻗﻬﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ فاﺋﻖ ﺁﻣﺪﻧﺪپس از جنگ و بازگشودن کتابخانه ها سلمان عمر را از محتوای تمام کتاب ها آگاه ساخت و این جمله معروف از زبان عمر که در تاریخ به دفعات از آن یاد شده است هرآنچه در این کتابها است یا در قرآن هست که دیگر نیازی به آن نیست، یا در قرآن نیست که کفر محض است  .

ﭘﺲ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎ ﺭﺍ بﺴﻮﺯﺍﻧﯿﺪ که این استدلال و منطق یک بادیه نشین اهل جاهل توام با خیانت سلمان باعث شد کتابهایی ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻧﺴﻞ تلاﺵ ﻭ ﺯﺣﻤﺖ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﺴﺎﺩﮔﯽ ﺑﻪ ﺗﻠﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮔﺮﺩﺩ. سلمان ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻬﺎﯼ ﻗﺎﺩﺳﯿﻪ ﻭنهاﻭﻧﺪ ﻭ ﻓﺘﺢ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﻭﻣﺪﺍﺋﻦ فرﻣﺎﻧﺪﻩ ﯼ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﻋﺮﺍ ﺏ ﺑﻮﺩ ﻭاﺯﺗﻤﺎﻡ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭﻗﻮﺕ ﺳﭙﺎﻩ اﯾﺮﺍﻥ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﯾﺪﻥ ﻓﯿﻞ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ سلمان ﮐﻪ گفت ﻧﻘﻄﻪ ﺿﻌﻒ ﻓﯿﻠﻬﺎ ﺯﯾﺮ ﺷﮑﻢ ﻭ ﺧﺮﻃﻮﻡﺁﻧﻬﺎﺳﺖبا ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻓﯿﻠﻬﺎﯼ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ.

پس از فتح مدائن او درفش کاویانی و ﻓﺮﺵ ﺑﻬﺎﺭﺳﺘﺎﻥ (ﻓﺮﺵ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺧﺴﺮﻭ ﭘﺮﻭﯾﺰ ﮐﻪ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩﯼ ﺍﺯﺍﺑﺮﯾﺸﻢ ﻭﻃﻼﻭﻧﻘﺮﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ مﺰﯾﻦ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻫﺮﺍﺕﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ )و ﺗﺎﺟﻬﺎﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﺗﻘﺪﯾﻢ ﻣﻬﺎﺟﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ.

صدمات جبران ناپذیر حمله مسلمانان و همچنین به یغما رﻓﺘﻦ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ وﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ وزﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﮐﻨﯿﺰﺩر باﺯﺍﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ( ﺣﺠﺎﺯ ) ﯾﻌﻨﯽ ﺣﻘﺎﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭﻫﯿﭻ ﺩﻭﺭﺍﻧﯽ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﮐﯿﻨﻪ ﺗﻮﺯﯼ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪﻣﯿﻬﻦ ﺧﻮﯾﺵ بوﺩ وﮔﺮﻧﻪ ﺗﺎﺯﯾﺎﻥ ﻫﺮﮔﺰﺧﻮﺍﺏ ﻓﺘﺢ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺪﯾﺪﻧﺪ.

یکی از اصلی ترین علل حمله اعراب اختلاف میان دربار و حکومتیان بود و ضعیف شدن قلب سپاه بدلیل جنگ 27 ساله با دولت بیزانس(رم شرقی) که اینهم توسط سلمان به اطلاع خلیفه مسلمین رسیده بود.

منابع انتهای مقاله: ابوریحان بیرونی آثارالباقیه عن القرون الخالیه /

تاریخ گزیده حمدالله مستوفی/ دو قرن سکوت زرین کوب/

 

کار و شغل و ارزش ان برای زنان

نیلوفر ایمانیان

کار دارای سه خصوصیت است:

نخست، کار مبتنی بر فعالیت فکری و بدنی است؛

دوم، از طریق کار، کالایی تولید می‏شود یا خدمتی عرضه می‏گردد؛

سوم، در قبال انجام کار، دستمزدی پرداخت می‏گردد و مورد حمایت هایی از سوی دولت.

کارخانگی اعم از خدماتی است که زنان در خانه بدون دریافت مزد انجام می دهند  و این خدمات هر چند جزو وظایف سنتی زنان به شمار می آیند، اما قابل محاسبه و شایسته دریافت مزد می باشد.دردنیای امروز  زنان برای بهبود کیفیت (زندگی) خانواده خدمات بسیار انجام می دهند، بنابر این محاسبه کار خانگی زنان امکان پذیر است.

 

 

با توجه به وضعیت حاکم برکشور و بویژه خصوصی سازی برپایه ابلاغیه اصل 44 و نیز برنامه به شدت مخرب طرح تحول اقتصادی، زنان خانه دار کماکان در چارچوب روابط واپس مانده، از دستیابی به حقوق مسلم خود باز می مانند. تامین حقوق این بخش زنان در گروه مبارزه با سمت گیری اقتصادی-اجتماعی رژیم و لغو تبعیض جنسیتی-طبقاتی است.

زنان شاغل در مشاغل رسمی و غیررسمی و غیرشاغل و خانه‌دار، از لحاظ مالی استقلال اندکی دارند و گاهی فقط با پس‌اندازهای جزیی زندگی می‌کنند و همان مبلغ را نیز بعد از جمع‌آوری دوباره به پیکره خانواده برمی‌گردانند. هنگامی که زنان شاغل بازنشسته می‌شوند یا سن‌شان بالا می‌رود و در برخی موارد سرپرست خانواده را از دست می‌دهند، احتیاج دارند از استقلال مالی کافی برخوردار باشند تا بتوانند مشکلات‌شان را حل کنند. همچنین در مشاغل دولتی نیز ارائه پوشش بیمه‌ای مناسب برای زنان انجام نمی‌شود ولی اکثر مشکلات نشأت‌گرفته از نگاه ناقص به بحث بیمه‌ای برای زنان شاغل در دستگاه‌های غیررسمی است.

بیش از 80 درصد شاغلانی که بیمه نیستند، زنان هستند که عموماً نیز در مشاغل غیررسمی در حال فعالیت هستند.

در بند دوم و سوم ماده ٢٣ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است: هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت کند.»هر کسی که کار می‌کند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانواده‌ی خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز می‌بایست در صورت نیاز از پشتیبانی‌های اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد .

فریدون صفرخانلو، کارشناس ارشد صنعت بیمه ‪:طبق قانون اساسی و قانون کار، تبعیض قائل شدن میان زن و مرد ممنوع شده و کارفرما مجاز نیست در ازای کاری یکسان، به زنان حقوق و مزایایی کمتر از مردان پرداخت کند ولی عدم تدوین قانون خاص و فقدان و ضعف قوانین فعلی بابت پوشش بیمه‌ای زنان شاغل و زنان شاغل در مشاغل غیر رسمی، از عوامل تأثیرگذاری است که به درستی مورد توجه قرار نگرفته است. هم چنین اغلب زنان کارگر که در مشاغل خانگی و در کارگاه‌های کوچک کار می‌کنند هیچگونه تامین اجتماعی ندارند و از بیمه‌های درمانی، بیمه بازنشستگی و بیمه بیکاری برخوردار نیستند و روز به روز وضعیت‌شان بدتر می‌شود و بر تعدادشان افزوده می‌شود.

وضعیت زنان کارگر در طول تاریخ در ایران به این شکل اسفناک نبوده. می‌بینیم که در وضعیت زنان کارگر هیچ بهبودی حاصل نشده،‌ روز به روز وضعیتشان نسبت به سابق بدتر شده.

برای مثال با وجود آنکه حدود ۶۰ درصد کشاورزی  استان گیلان بر دوش کارگران زن است، اما زنان کشاورز از هیچ حمایت اجتماعی برخوردار نیستند. تبعیضاتی که علیه زنان وجود دارد تبعیضات قانونی است برای مثال حق بیمه‌ هرماه از حقوق کارگر کم می‌شود، چه زن و چه مرد. ولی آن شرط امنیتی و حمایت‌هایی که تامین اجتماعی دارد میان زنها و مردها متفاوت است و زنها همه چیز را باید اثبات کنند. بعد از فوتشان به فرزندانشان حقوقی داده نمی‌شود.

یک سری چنین تناقض‌هایی در قوانین هست.در قانون کار ایران در بند ۶۸ به کارگران فصلی اشاره شده است. بر این اساس، حقوق کارگران یادشده، تنها در صورت انعقاد قرارداد کار و در فصولی که مشغول به کارند و در حدود قانون کار و قرارداد منعقده میان کارفرما و کارگر تامین می‌شود.

یکی از آسیب پذیرترین  گروه‌ها، زنان بیوه، سالخورده و بی‌سرپرست هستند. این افراد خود وظیفه تامین مالی خانواده و سرپرستی آن را برعهده دارند.که به دلیل تجرد، فوت شوهر، طلاق، مهاجرت، مفقودالاثر بودن همسر و دلایل دیگر خود به عنوان سرپرت خانوار محسوب می‌شوند. فریدون صفرخانلو در خصوص این موضوع اشاره کرد،به هر حال این یک واقعیت است که زنان بیوه در جامعه ما فشار‌های روحی ‌ روانی زیادی تحمل می‌کنند، این فشارها طبیعتا بر کارکرد اجتماعی و اقتصادی آنها نیز تاثیر می‌گذارد، بنابراین با افت کیفیت زندگی و رضایت از آن مواجه می‌شوند.

35 درصد از زنان سرپرست خانوار به رغم داشتن همسر سرپرست هستند. از 65 درصد باقیمانده، 20 درصدشان به دلیل فوت همسر که دلیل عمده‌اش تصادفات جاده‌ای است، زنان را مجبور کرده تا به عنوان سرپرست خانوار بار زندگی را بر دوش بگیرند. همچنین 26 درصد زنان سرپرست خانوار مطلقه هستند.

همچنین طبق اصل ۲۱ قانون اساسی دولت موظف به اجرای بیمه‌ای خاص برای زنان بیوه، سالخورده و سرپرست خانوار است اما تا کنون دولت به دلایل مختلف از جمله مشکل بودجه این اصل را اجرایی نکرده است.

معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده علت اصلی عدم اجرای بیمه زنان بیوه، سالخورده و بی‌سرپرست را عدم وجود اعتبارات کافی برای اجرای قانون مذکور اعلام کرد.

طبق برنامه ششم توسعه زنان خانه‌دار بیش از 3 فرزند مد نظر پوشش بیمه قرار گرفتند، اما به دلیل عدم توانایی مالی دولت برای پوشش این افراد از میان حدود 3 میلیون زن سرپرست خانوار، حدود 120 هزار زن سرپرست دارای 3 فرزند برای پوشش بیمه‌ای در نظر گرفته شدند. اما متاسفانه به دلیل عدم توانایی سازمان تامین اجتماعی همین 120 هزار نفر را هم نتوانستند تحت پوشش بیمه قرار دهند و برای بیمه آنان نیاز به منبعی پایدار است. زهرا ساعی اظهار کرد:

ما به دنبال این بودیم که همچون کشورهای توسعه‌یافته که برای تمام زنان خانه‌دار حقوقی تعریف کرده‌اند و آنها را تحت پوشش بیمه قرار داده‌اند، اقدام کنیم، اما با وجود مشکلات اقتصادی کشور اجرای آن امکانپذیر نبود و به دلیل اینکه مشمول اصل 75 شده و برای دولت بار مالی اضافی ایجاد می‌کرد، از اجرای آن ممانعت به عمل آمد.

 

در طول پنج سال، جمعیت زنان سرپرست خانوار بیش از 900 هزار نفر افزایش یافته است. یکی از راهکارهای ایجاد رفاه نسبی برای زنان سرپرست خانوار را اجرایی کردن قانون بیمه تامین اجتماعی می باشد چراکه تحکیم بنیان خانواده، حمایت مالی از زنان در سن سالخوردگی و از کارافتادگی ،حفظ جایگاه منزلت زن در جامعه و جلوگیری از افزایش روزافزون مستمری بگیران است.

متاسفانه وجود نگاه مردسالارانه و تبعیض و تنگ‌نظری علیه زنان موجب شده که ٣٩ درصد از زنان در پیدا کردن مسکن و اجاره آن، اسکان و اقامت در هتل‌ها و مهمانسراها با مشکل مواجه شوند.این در حالی است که اغلب اینگونه زنان در وهله اول با مشکلات اقتصادی تهیه مسکن دست به گریبان هستند.

در پژوهشی که توسط دکتر انور صمدی راد صورت پذیرفته نشان داده شده که ازحدود ٧١ درصد زنان مطلقه و بیوه با فرزند یا فرزندان خود تنها ١۶ درصد شاغل هستند.

این در حالی است که زنان غیرشاغل برای تأمین نیازمندیهای مادی زندگی محتاج دیگران هستند و از آنجایی که منشاء بسیاری از نابسامانی‌ها و ناملایمات انسانها در جوامع کنونی به وضعیت اقتصادی و فقر مادی مربوط می‌شود و اکثر زنان مجرد نیز بیکار هستند و از وضعیت اقتصادی نامطلوبی برخوردارند برقراری سیستم‌های حمایتی از این زنان و فرزندان آنها ضرورت دارد.

 

حجاب اجباری درایران

مهدی هوری زاد

حجاب در ایران برای تمامی زنان و در عربستان فقط برای زنان مسلمان اجباری است.

در دیگر کشورهای مسلمان حجاب اختیاری و به درجات مختلف در میان زنان متداول است.

قانون حجاب در ایران ،

ابتدا در نیروهای مسلح و زیر نظر و دستور حسن روحانی و سپس در ادارات دولتی اجرا شد و در سال ۱۳۶۲ مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون مجازات اسلامی، برای عدم رعایت حجاب در معابر عمومی، مجازات تعیین نمود. برخی با ضرورت بحث حجاب مخالفند، زیرا، آن را مسئله‌ای فردی می‌دانند نه جمعی. از جمله ادله ایشان، آن است که حجاب در صدر اسلام اجباری نبوده، بلکه موکول به تصمیم و خواست خود افراد بوده‌است.

آنان می‌گویند در ابتدای انقلاب اسلامی ایران نیز مسئله اجباری کردن حجاب محل اختلاف میان علما گردید.

تا سال ۶۲ قانونی در زمینه لزوم رعایت حجاب اسلامی وجود نداشت. اولین قانونی که در خصوص پوشش زنان به تصویب رسید، ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات بود که بعدها به صورت تبصره‌ای به ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ الحاق شد.

نزدیک به هفتاد زن مستندساز در نامه‌ای سرگشاده به رؤسای سه قوه و نمایندگان مجلس ایران، به رفتار خشونت‌آمیز با زنان مخالف حجاب اجباری اعتراض کرده‌اند. آنان برخورد مأموران با معترضان را “خشن و غیرانسانی” توصیف کرده‌اند.

امضای ۶۸ تن از زنان مستندساز در زیر این نامه سرگشاده دیده می‌شود. آنها نوشته‌اند که به دلیل رفتارهای خشونت‌آمیز اعمال‌شده بر زنانی که به شکلی مسالمت‌آمیز خواهان حجاب اختیاری و حق انتخاب پوشش هستند، به شدت خشمگین و آزرده‌خاطرهستند.

به نوشته امضاکنندگان نامه «قانون و شرع به مجریان و ضابطان آن مجوز نداده است تا با زنانی که بدون هرگونه خشونت، به حجاب اجباری که آن را ناعادلانه می‌دانند و معترض هستند، با ضرب و شتم، توهین و انتساب افتراهای ناروا برخورد کنند. 

 

 

این شیوه اعتراض از سوی آیدا موحد در ایران شروع شد.

وی که به عنوان دختر خیابان انقلاب معروف شده است در ماه ژانویه و چند روز پیش از آغاز اعتراضات در این کشور، روسری خود را روی چوب بست و در خیابان انقلاب تهران به روی سکویی ایستاد تا اعتراض خود را به حجاب اجباری نشان دهد. تصویر این زن ایرانی به عنوان نماد اعتراضات اخیر ایران شناخته می شد.

گزارش‌ها از تداوم برخورد خشونت‌آمیز نیروی انتظامی با دختران خیابان انقلاب حکایت دارد.

مبارزه و مقاومت این روزهای زنان در ایران خشم حاکمان و تندروهای سنتی را برانگیخته است.

در هفتەهای اخیر تعداد زیادی از زنان در ایران برای اعتراض به حجاب اجباری در میادین اصلی شهرها روسری خود را بر چوب زدەاند.

گزارش‌ها حاکیست دو تن دیگر از این زنان معترض بازداشت شدەاند.

یکی از آن‌ها شاپرک شجری‌زاده است که روز چهارشنبه بازداشت شد و خانواده‌اش می‌گویند در بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

مریم شریعتمداری یکی دیگراز دختران خیابان انقلاب به اتهام تشویق به فساد ازطریق کشف حجاب به یکسال حبس تعزیری محکوم شده است که این حکم درروز هفتم فروردین توسط وکیلش خانم نسرین ستوده به برخی ازسایتهای خبری اعلام شده است.

گزارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری ایران نشانگر رشد جدی مخالفت مردم با حجاب اجباری و دخالت دولت در این حوزه است. پیش‌تر نیز یکی از نظرسنجی‌ها از مخالفت نزدیک به هشتاد درصد مردم با حجاب اجباری خبر می‌داد.

در پی حرکت نمادین شمار زیادی از زنان در اعتراض به حجاب اجباری در ایران، مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری گزارش مفصلی از نشست آسیب‌شناسی وسیاست‌های اعمال‌شده در عرصه حجاب در کشور منتشر کرد.

به گزارش ایسنا در روز شنبه (چهاردهم بهمن نود وشش/ سوم فوریه)، در این متن بیست  صفحه‌ای پدیده بدحجابی و فراتر از آن مسئله زنان، یکی از مناقشه ‌برانگیزترین مسایل فرهنگی و اجتماعی دانسته شده که جمهوری اسلامی با آن مواجه است.

 

در این گزارش از جمله به تحقیقی از علی اسدی در سال ۱۳۵۳ بر مبنای یک نظرسنجی اشاره شده که بر اساس آن چهار سال پیش از انقلاب ایران در سال ۵۷ سه‌چهارم جمعیت ( هفتاد وپنج درصد) ترجیح می‌داده‌اند همسر باحجاب داشته باشند و هفت درصد نیز تمایل به داشتن همسر بی‌حجاب داشته‌اند. در ادامه گزارش با اشاره به اینکه آغاز حاکمیت جمهوری اسلامی همراه بوده است با مخالفت آشکار بیست وپنج درصد مردان با داشتن همسران باحجاب، تأکید می‌شود که در دهه گذشته نگاه‌ها به نحوه مواجهه دولت با مسئله بدحجابی تغییر کرده و نزدیک به نیمی از پاسخ‌دهندگان به پژوهش سال ۱۳۹۳، معتقدند حجاب، مسئله‌ای شخصی است و دولت نباید در آن دخالت کند.امیدوارم هرچه زودتر درتمام جهان وبخصوص ایران به حقوق انسانی تمام شهروندان احترام گذاشته شود واختیار زندگی وآزادی اندیشه به آنها بعنوان حقوق اولیه ومسلم انسانی به آنها تعلق بگیرد.

تاریخ، حکومت، مردم و باز تولید استبداد

کاوه شیخ محمدی

هدف از این نوشته نگاهی اجمالی و گذرا هست به تاریخ ایران در گذر زمان، که بیشتر مردم ناچار به اطاعت از حاکمیت بودند و با گذشت بیشتر از دو هزاره، تغییری از لحاظ ساختاری در ان نمیببینیم و ان استبداد حاکمان و قهرمان پروری ملت های ماست.  در دوره رنسانس شاهد تغییر این سیستم در بعضی از ممالک اروپا بوده ایم که تا حدی خودسری حاکمان محدود، و نهاد تصمیم گیری، اشتراک مصالح با مردم پیدا کرده است که در نهایت حاکمان مطلقه کاملا از صحنه تصمیم گیری کنار زده و تنها به صورت تشریفاتی بر مسند مانده اند یا نمانده اند.

در تاریخ ایران ما همیشه شاهد دست بدست شدن قدرت از یک سلسله به سلسله دیگر و یا از حاکمی به حاکمی دیگر بوده ایم. نکته جالب و قابل توجه این است که مردم نقشی در جابجایی یا بهبود طریقه حکومت مداری نداشته اند و در کل یا باید در رکاب حاکم می مانند یا در جابجایی قدرت قربانی یا ضررمند می شدند. حکام هرگونه که متناسب با ثبات قدرتشان بوده است بر اجتماع و فرهنگ قلمرو خود تاثیرگذار بوده اند و مردم نیر با جبر، مجبور به انطباق با دوران معاصر خود بوده اند. در برهه هایی از زمان، سلاطین و پادشاهان قلمرو ایران از لحاظ حکومتی قدرتمند بوده و حتی در قسمتیهایی از جهان تاثیرگذار بوده اند که با فتح سرزمینهای دیگر توانسته اند بر تعداد باج و خراج گذاران خود بیفزایتد و به رونق مالی برسند که به گواهی تاریخ تا حکام از لحاظ اقتصادی قدرتمندتر بوده اند بیشتر به فتح سرزمینهای جدید اندیشده اند.

 

در این میان و تا اخر دوره ساسانی ما اطلاعات کافی در جوامع تحت سلطه سلاطین در دست نداریم و بعلت اتش زدن کتابخانه ساسانی توسط سپاه مسلمانان همه دیتاها از بین رفته و تنها می توانیم به تاریخ نگاری ملل دیگر در مورد گذشته خود اکتفا کنیم. حال در دوره ساسانی بعلت طبقه بندی کردن جامعه به ارباب و رعیت و دارا شدن خانواده هایدرباری از امتیازات ویژه و در دست گرفتن قدرت توسط مغان زرتشتی بُعد اجتماعی مردم، به بندگی در مقابل حاکمان و مذهبیون قرار گرفته است و هنگامیکه یک نیرویی از خارج سعی در جابجایی قدرت و ترویج یک ائین جدید را دارد براحتی موفق به براندازی حاکم وقت و البته تجاوز به حق و حقوق مردم و بخصوص فرهنگشان می شود.

در اینجا ما می بینیم در اثر فساد اداری موجود در ان زمان، نه تنها حکومت از بین رفته بلکه تاوان و مشکلات ان متوجه مردم شده است که در این روزها سناریوی فساد حکومتی و قبضه قدرت در دست حاکمان مذهبی تکرار می شود و امیدواریم مرحله بعدی یعنی مداخله نظامی از خارج تکرار نشود!!!

حال سوال اینست که چرا در ایران همیشه قدرت باید دست به دست شود و مردم در انتخاب دولت ازاد نباشند؟

کم کم فکر می کنم این نظریه نیوتن در مورد نیرو، که می گوید نیرو از بین نمی رود بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود در مورد ایران صدق می کند. به این معنی که در ایران استبداد از بین نمی رود بلکه از یک استبداد به استبداد دیگر تبدیل می شود.

ما صاحب فرهنگ شناخته شده هستیم ولی چرا اتفاقی به مانند تحولات بعد از قرون وسطی در سرزمین ما رخ نداده است؟حال می بینیم اگر سعی بر تحول ان بوده یا توسط بخش اقلیتی در بدنه حکومت ها و یا از طریق مداخله خارجی خنثی شده است.

سیر دست بدست شدن حکومت در میان خوانین را پی میگیریم تا میرسیم به حمله مغلول که در ان دوباره مردم بوده اند که مورد ظلم و جور قرار گرفته اند تا می رسیم به دوران صفویه و تغییر مذهب در ایران که در انخانواده سنیعثمانی وخانوادهشیعهصفوی در رقابت بودند و بحق ملتهای ایران قربانی ان شدند، در ابتدا خانواده صفوی برای اینکه بتواند به رقیبی با خانواده عثمانی تبدیل شود از خود ملت ایران اغاز کرد و شروع به تغییر مذهب مردم از تسنن به تشیع کرد و مانند سپاه صدر اسلام با مردم ایران رفتار کرد که بیشترین قلتها و کشتار جمعی را در اصفهان و تبریز در جهت تغییر مذهب انجام دادند، از طرفی شروع به نابود کردن فرهنگی ایران کردند و تمام ادیبان، شاعران و نویسندگان را مجبور کردند که یا در مدح امامان اهل تشیع بنویسند یا در مدح حاکمان صفوی و غیر از ان هر نوشته و متن ادبی ممنوع و در صورت نشر با قتل جواب داده می شد.

در این دوره ما می ببینیم که شاعران و ادیبانی که حاضر به تقبل فرمان حکومتی صفوی نبود جلای وطن کرده به هندوستان مهاجرت کردند و دوره انها به سبک هندی در ادبیات ایران شناخته می شود و حتی زبان فارسی وارد ادبیات هند نیز شد.

گویی تاریخ دوباره تکرار شده است، در زمان حمله مسلمانان اندسته از مردم ایران که دین تازه را قبول نکردند و زرتشتی باقی ماندند به هندوستان فرار کردند و در ترویج همان دین به سبک جدید توسط صفویان، ادیبان مجبور به ادامه کار خود در هندوستان شدند، مثل ما که در این برهه زمانی جهت ادامه فعالیت برای برقراری دمکراسی و حقوق بشرمجبور به ادامه کار خود در غرب هستیم و در وطن خو جایی نداریم و در امان نیستیم.حال موضوع را ادامه می دهیم تا برسیم به دوران پسا قاجار که در ان دوره نیز با توجه به ظهور روشنفکران تجددخواه مردم ایران نتوانستند با موج مدرنیته اجتماعی همراه شوند و باز باید ممنون خدمات ارباب از بالا می شدند.

یک سوال که همیشه ذهن را مشغول می کند اینست که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ما در کجای تاریخ تحول و نواوری دنیا ایستاده بودیم؟ و دوباره از یک سلسله به سلسه بعدی پرتاب شدیم که بهتر است  بگوئیم از یک خانواده به خانواده دیگر تحویل داده شدیم!

وقتی به تاریخ امپراتوری جهان مانند، چین،یونان،ایران،روم و مصر نگاه می کنیم می بینیم امپراتوریهای شرقی فقط اسمی از انها باقی مانده با انبوهی از مشکلات ناخواسته. حتی اگر چین ظاهرا موفق بنظر می رسد این موفقیت وابسته به سرمایه گذاری خارجی است، کشور به دو قشر حزب حاکم و کارگر تبدیل شده است. بدتر از ان وضعیت زیستمحیطی این کشور استالاینده های صنعتی بدون وضع مالیات حفاظت از محیط زیستابهای جاری، هوا و خاک چین را به الوده ترین کشور جهان تبدیل کرده است که این نه برای انها نه برای حیات کره زمین مناسب نیست.

حال در کشمکش قدرت در ایران در نیمه دوم قرن بیستم، سخن از بازگشت به تمدن گذشته، القا و تفویض شد که نه تنها موفق نبود بلکه به یک حکومت اسلامی ختم شده که هر دوی این مقوله چه تمدن بزرگ و چه تمدن اسلامی در ذات خود به ازادی و حقوق بشر اعتقاد ندارند و هدف غایی از هر دو مقوله خدمت به ارمانهای حاکم است.

روی اوردن مردم ایران به فرهنگ مذهبی که از دوران صفویه با دستکاری فرهنگی اغاز شده و سپس در گذشت زمان به یک واقعیت احساسی تبدیل شده، تا زمان حال نیز مانع شکل گیری جامعه ایران بر مبنای حقوق انسانی است. یعنی نه تنها نتوانستیم حکومت بر مبنای اصول حقوق بشر برپا کنیم بلکه صدها سال به عقب رانده شده ایم و باید در جهت احساسات و اهداف مذهب سیاسی، سرمایه های ملت صرف شود و چه بسا دوباره باید ممنون و سپاسگذار حاکم هم باشیم.

هم اکنون می بینیم بارقه هایی از امید و تحول اجتماعی و سیاسی نه ار طرف حاکم بلکه از طرف مردم به وجود امده است.ایا مردم تنها به دلیل ظلم و ستم حاکم خواهان تحول هستند و می خواهند حاکم جدید یا استبداد تاریخی نو به قدرت برسد؟

یا اینکه تحول ریشه ای خواهد بود و مردم از سنت دست به دست شدن توسط حاکمان با ایدئولوژیهای مختلف خسته شده اند؟

جمهوری اسلامی مهمترن و اصلی ‌ترین مانع بر سر راه دمکراسی و آزاد سازی ایران است.

اما تنها مانع نیست!

RSS
Follow by Email
YouTube
Instagram
Telegram