Return to آرشیو ماهنامه

ماهنامه بشریت – شماره 197

تصویر روی جلد: سارا منظری

تصویر پشت جلد: سارا منظری

آرشیو ماهنامه بشریت

هیئت تحریریه:

  • منوچهر شفائی
  • سمانه محبی
  • شبنم رضاوند

چاپ و توزیع:

  • مهدی عطری
  ویرایش و صفحه بندی:

  • سمانه محبی
  • شبنم رضاوند
  • این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
  • هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
  • با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
  • با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.

فهرست مطالب:

 

لیست جدید کتاب های منتشر شده در کتابخانه کانون  مهدی گلسفیدی
گزارش نقض حقوق زنان در تیر 97  بابک میری
 گزارش نقض حقوق پیروان ادیان در تیر 97  حمیدرضا تقی پور
 گزارش نقض حقوق کودک در تیر97  لیدا اشجعی
 گزارش نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی تیرماه 97  محمد ابوطالبی
 اعدام به زبان نمودار و آمار در تیر 97  احسان حیاک
 گزارش جلسه ماهانه کمیته دفاع از حقوق زنان،30 ژوئن 2018  ‌دلارام دره شوری
 گزارش تصویری برگزاری میزکتاب نمایندگی سوئیس ۱۴ جولای  محمد هادی زارع
 گزارش جلسه ی ماهانه دفاع از کمیته حقوق کودک و نوجوان  لیدا اشجعی  اسالمی
 گزارش جلسه  ماهانه اقوام وملل ایرانی  کاوه شیخ محمدی
گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی سوئیس  رسول پور آزاد
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی هامبورگ  فائزه رضایی
گزارش جلسه کمیته دفاع ازحقوق پیروان ادیان مورخ 28 ژوئن  دهقان تبریزی
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی نیدرزاکسن  مهران فاضل زاده
اعدام آری یا نه  محمد علی قدیمی
نفس بکش. به مناسبت روز جهانی بدون دخانیات  فائزه رضایی
حجاب زنان و خشونت  سپیده کرامت بروجنی
ناعدالتی که منجر به محروم شدن ورزشکاران شد  آرش ایرانی
حکومت‌های ایدئولوژیک  تقی صیاد مصطفی
ایران نیازمند دموکراسی و حقوق بشر  نیلوفر ایمانیان
ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر  جمال الدین سجادی نیا
سند2030یونسکو در برابر “سند تحول بنیادین”  شبنم رضاوند

 

لیست تازه های کتابخانه کانون

مهدی گلسفیدی

ردیف توضیح
1 کتاب « مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران» جلد اول و دوم

در این مجموعه، دیدگاه ها و خاطرات دکترغلامحسین مصدق و برخی از یاران ونزدیکان مصدق دربارۀ منش و فضیلت های انسانی دکترمصدق مظهرو نماد آزادی، استقلال و دمکراسی ایران را می خوانید.

2 کتاب برادران کارامازوف جلد اول و دوم

داستان کتاب ماجرای خانواده‌ای عجیب و شرح نحوهٔ ارتباطی است که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمول با سه پسرش به نام‌های میتیا، ایوان و آلیوشا و پسر نامشروعش به نام اسمردیاکوف وجود دارد. برادران کارامازوف رمانی فلسفی است که به طور عمیقی در حوزهٔ الهیات و وجود خدا، اختیار و اخلاقیات می‌پردازد. از زمان انتشار این رمان توسط بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان همانند آلبرت اینشتین، زیگموند فروید، مارتین هایدگر، کورت ونگات، لودویگ ویتگشتاین و پاپ بنیکت شانزدهمین مورد تحسین قرار گرفته است.

3 کتاب کودک آزاری در حقوق کیفری ایران

هدف از این مقاله گونه‌شناسی نقض حقوق کودکان ایران است که شامل جرائم علیه کودکان و مواردی است که در قوانین داخلی به عنوان جرم شناخته نشده است. معیار اصلی گونه‌شناسی ما، اقدامات شدید علیه کودکان بوده است و اقدامات خفیف که از نظر به شمار آمدن به عنوان کودک آزاری در فرهنگ‌های مختلف مورد اختلاف است لحاظ نشده ‌اند. تاکید بر این بوده که آمار ارایه شده فقط از دو روزنامه است و شامل مطبوعات دیگر و نیز مراجعات و شکایات و گزارشات مراکز درمانی و آموزشی و انتظامی نمی‌گردد بنابراین آمار واقعی بسیار بیش از آن است که در مقاله آمده.
“کودک آزاری” عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک طفل شود، برخی از این آثار می‌تواند مخفی باشد. ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام یا زیر زمین اشکال مخفی کودک آزاری است.

4 کتاب « نگاهی به ابعاد نقض حقوق بشر در ایران – چاپ دوم»

کتابی که در پیش رو دارید در ادامه تلاش ها و نگارش پیشین اینجانب میباشد و با وجود مدت‌ زمان اندک که از چاپ اثر اول گذشته ، پس از دریافت بازخورد بسیاری از دوستان ، علاقمندان و فعالان حقوق بشر که با توجهات ، حمایتها و پشتیبانی که در جهت تبلیغ آن نقشی موثر داشته اند انگیزه ای شد تا برای چاپ دوم این کتاب اقدام گردد .در چاپ دوم این کتاب، اهتمام بر آن شد تا از حیث محتوایی و اهمیت به موضوعاتی از قبیل : تحریم های بین الملی – افزایش مشکلات معیشتی مردم – بی تدبیری مسئولان نظام و سرکوب اعتراضات به حق مردم ،سرکوب و خشونت علیه زنان در خصوص قانون حجاب اجباری – پدیده شوم اسید پاشی و روند افزایشی اعتیاد در زنان ،افزایش و شیوع قتل و تجاوز به کودکان در ایران – انحرافات اخلاقی در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ،خطرات و چالش های ناشی از بی توجهی مقامات جمهوری اسلامی به مح مهاجرت های بی رویه مردم ، تداوم دستگیری ، بازداشت و زندانی شدن فعالان حقوق بشر – کنشگران مدنی و اجتماعی و فعالان سیاسی و…در نتیجه اعتراضات مردمی توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران به شدیدترین و خشن ترین شیوه ها مورد سرکوب قرار گرفته و ابتدایی ترین حقوق انسانی مردم ایران نقض و پایمال میگردد که در این مجموعه در بخشهای مجزا مورد بررسی قرار گرفته و به محتوای کتاب نیز اضافه شده است .

5 کتاب«تمدن و ملالت‌های آن»

تمدن و ملالت‌های آن را، که امروز در شمار معروف‌ترین آثار اوست، در 1930 منتشر کرد. او در این کتاب با رویکردی روانکاوانه به بررسی فرهنگ و تمدن و چگونگی پدید‌آمدن آن می‌پردازد. محور اصلی این اثر عبارت است از بحث درباره‌ی تضادی آشتی‌ناپذیر میان دو نیروی متخاصم در روان بشر که غالب‌شدن یکی بر دیگری سرنوشت تمدن را تعیین خواهد کرد. این دو نیرو طبق نظریه‌ی فروید از سایق عشق و سایق تخریب (یا مرگ) نشأت می‌گیرند و تاریخ نوع بشر تا به امروز برای از میان برداشتن تضاد بین این دو نیرو راه‌حلی نیافته است. این کتاب در هشت فصل تدوین شده است و مترجم نیز پیشگفتاری به آن افزوده است.

6 کتاب« سه زن»

سیلویا پلات در ۲۷ اکتبر سال (۱۹۳۲) در آمریکا و در شهر بوستون به دنیا آمد و در سال 1953 او با بلعیدن ۵۰ قرص خواب برای اولین بار اقدام به خودکشی می‌کند ولی برادرش از آن اطلاع پیدا می‌کند و او را به بیمارستان منتقل می‌کند.در آن‌جا چند ماه تحت درمان و روان‌کاوی قرار داشت و تحت مداوا با شوک الکتریکی قرار گرفت. شرح وقایع این روزهای او بعدها دست مایهٔ تنها رمان او یعنی “حباب شیشه” قرار گرفت که کتاب پر فروشی نیز می شود..هنگامی که دانشجوی فوق لیسانس ادبیات انگلیسی و آلمانی بود با اتو پلات آشنا شد و باهم ازدواج می کند.

در سال‌های بعد، او با استفاده از یک بورس تحصیلی به بریتانیا رفت. در دانشگاه کمبریج با تد هیوز شاعر بلندپایهٔ انگلیسی آشنا شد. دومین ازدواج او در ژوئن سال (۱۹۵۶) با همین شاعر بلند پایه بود.سیلویا پلات سرانجام در فوریه ۱۹۶۳ با گاز خودکشی می کند. بسیاری از علاقه‌مندان سیلویا پلات، بی‌بندوباری تد هیوز را عامل از هم پاشیدگی روانی وی و خودکشی او می‌دانند و بارها عنوان هیوز را از روی سنگ قبر او کنده‌اند.

7 سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار (جلد ششم)

شیخ عباس قمی در مقدمه این کتاب « سفینه البحار…» پس از آنکه از اهمیت و جایگاه احادیث سخن می‌راند و از وجوب بسط و صیانت از آن سخن می‌گوید، خود را از عاشقان احادیث معصومین از عنفوان جوانی می‌شمرد و از وجه همت قرار دادن همه کتب حدیثی برای خود یاد می‏‌نماید و سپس می‏‌گوید: ( پس از مطالعه تمام کتب حدیثی، به این نتیجه رسیدم که کتاب بحارالانوار کتابی است جامع المقاصد و دارای فواید و حسن اسلوب و مشتمل بر انواع علوم و حکم و اسرار به همین خاطر فهرست کردم آن را بنا بر حروف معجم )
این اثر گزیده‎ای بسیار دقیق و حساب شده از سراسر یک دائره المعارف بزرگ به نام بحار است که مایه صرفه‏‌جویی فراوان در وقت و مانع اتلاف عمر است.

 

8

 

 

کتاب «روانشناسی توده ها»

در سراسر گیتی هیچ اثر تخصصی دیگری به اندازه این کتاب روانشناسی توده ها معروف و پر آوازه نیست و بسیار کمیاب نیز می باشد، انسان در هرجا که امروزه به روانشناسی جامعه میپردازد و یا در پی جستجوی زمینه های پنهان روانی و قوانین غالبا معما گونه رفتار آدمی در بطن جامعه بر ی آید هنوز این اثر را میخواند واز آن نقل می کند …
پدید آمدن جنبش های توده ای بزرگ ، که خود طی چندین ده سال اخیر شاهد و قربانی آنها بوده ایم ، توده ای شدن فزاینده زندگی اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی باعث شده اند که ما امروزه از پرسش زیر به مراتب شدیدتر از انسانهای اوایل قرن حاضر به تکان آییم. پرسش این است که هرفرد چگونه جزیی از یک توده ی از لحاظ تشکیلاتی وروانی کم و بیش متحد الشکل می شود وچه عاملی باعث می شود تا وی به کاری دست بزند ویا از انجام عملی خودداری ورزد ؟
هرفرد چگونه جزیی از یک توده ی کم و بیش متحد الشکل می شود وچه عاملی باعث می شود تا وی به کاری دست بزند ویا از انجام عملی خودداری ورزد ؟ در هرجا که امروزه به روانشناسی جامعه میپرداند و یا در پی جستجوی زمینه های پنهان روانی و قوانین توده وار رفتار آدمی بر می آیند هنوز این اثر گوستا لوبون جامعه شناس مورخ و پزشک ضدسوسیالیسم فرانسوی را میخوانند واز آن نقل می کنند ..کتاب مورد علاقه آدولف هیلتر.
شایان ذکر است مفهوم توده نخستین بار با چاپ همین کتاب، یعنی روان‌شناسی توده‌ها اثر گوستاولوبون مشهور گردید.

 

9 کتاب « جهان های موازی»

اندیشه وجود یک خود دیگر نظیر آنچه که در بالا شرح آن رفت عجیب و غیر معقول به نظر می‌رسد، اما آنگونه که از قرائن بر می‌آید انگار مجبوریم آن را بپذیریم. زیرا مشاهدات نجومی از این اندیشه غیر مادی پشتیبانی می‌کنند

 

10 کتاب «رویارویی علم و تکنولوژی با فرهنگ‌ها»

فیلسوف و دانشمند بزرگ، ژان لادریر این کتاب را بر اساس تقاضای یونسکو در پی سمپوزیوم «علم، اخلاق، زیبایی‌شناسی» که در سال ۱۹۷۴ از سوی بخش فلسفی یونسکو در پاریس برگزار شد، نگاشت و توجه فیلسوفان و دانشمندان سرتاسر جهان را به آن جلب کرد. چگونه علم، فناوری و فرهنگ‌ها به‌طور متقابل بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند؟ آیا فرهنگ‌های سنتی می‌توانند در برخورد با علم فناوری به حیات خود ادامه دهند؟ پرسش‌هایی است که این کتاب به ‌آنها پاسخ می‌دهد. مولف در این اثر تنها به تجزیه و تحلیل توصیفی صرف بسنده نکرده بلکه تا حدی به جنبه پیش‌بینی‌کننده و سنجشی آن نیز پرداخته است.

 

11 کتاب سرگذشت ندیمه

در سرگذشت ندیمه ندیمه‌ها زنان باروری هستند که وظیفه‌شان در تولید بچه برای همسران خلاصه شده. نقش ندیمه‌ها بر اساس داستان زنان یعقوب در سفر پیدایش است که چون خود نمی‌توانستند برای او فرزندی بیاورند، کلفت‌هایشان را واداشتند تا با شوهرشان نزدیکی کند و از هنگام زایمان بچهٔ آنها را تصاحب کردند و فرزند خود خواندند. افرد ندیمه‌ای‌ست که اجازه دارد روزی یک بار از خانۀ فرمانده و همسرش خارج شود و برای خرید به بازار برود، بازاری که در آن تصاویر جای کلمات را گرفته‌اند، زیرا زنان دیگر حق خواندن ندارند. ندیمه ماهی یک بار به بستر می‌رود و دعا می‌کند که از فرمانده آبستن شود، زیرا حال که زاد و ولد کاهش یافته، ارزش ندیمه‌ها تنها به بارآوریِ رحم آن‌هاست…

12 کتاب آشنایی با کشورهای دنیا-ژاپن

تعداد مسافران، هر روزه افزایش می یابد و این امر در بررسی و بازدید از نمایشگاه های کتاب و یا با مراجعه به اطلاعات کتاب های منتشر شده معلوم می شود. سالانه، هزاران نفر فارسی زبان از ایران و دیگر کشورها به نقاط مختلف دنیا سفر می کنند و کمتر کتابی برای راهنمایی ایشان منتشر شده است، که اطلاعات کشورهای مقصد را در اختیار ایشان قرار دهد. شاید بهترین مرجع در این باره، کتاب های سبز وزارت امور خارجه باشد؛ ولی کتاب های فوق کاملاً تخصصی بوده و فاقد اطلاعات و جاذبه های عمومی می باشند.
با توجه به این نیاز و خلاهای موجود، مدتی است تلاش شده است، اطلاعات مناسبی برای این امر از منابع مختلف تهیه گردد تا کمکی برای علاقه مندان و راهنمایی برای مسافران باشد. بدیهی است، جمع آوری و تنظیم این اطلاعات، کاری گروهی است. سفارتخانه ها و نمایندگی های برخی کشور های مربوط نیز برای تهیه منابع و تنظیم اطلاعات کمک هایی کرده اند

 

 

گزارش آماری و نمودار نقض حقوق زنان در تیر ماه 1397 به زبان نمودار             تهیه کننده: بابک میری

 

این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در تیر 1397 را به اطلاع می‌رساند. علیرغم  سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.

 

موضوع تعداد خبر موضوع تعداد خبر
بازداشت و زندان 29 بهداشت و سلامتی 3
فرهنگی و اجتماعی 24 خانواده 1
ورزشی 0 قتل‌های ناموسی 1
جمع 58

 

بازداشت و زندان

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 بازداشت زینب طاهری زینب طاهری که در یکی آخرین مراحل رسیدگی به پرونده محمد ثلاث ادعای وکالت وی را مطرح کرده بود بازداشت شد. ایسنا 1 تیر 97
2 محرومیت گلرخ ابراهیمی از ملاقات همسرش آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج و همسر وی گلرخ ابراهیمی ایرایی که در بند زنان زندان اوین به سر می‌برد، از حدود پنج ماه قبل از ملاقات با یکدیگر در این زندان محروم شده‌اند. محرومیت غیرقانونی این زوج از دیدار با یکدیگر باعث افزایش نگرانی از بابت سلامت و وضعیت جسمی آقای صادقی شده است. یک منبع مطلع ضمن تایید این خبر به هرانا گفت که خانوادههای ایرایی و صادقی امروز جهت گرفتن مجوز دیدار حضوری این زوج زندانی به دفتر دادیار ناظر زندان مراجعه کردند ولی این مقام قضایی حتی حاضر نشد اجازه ورود این خانواده‌ها به دفتر خود را بدهد. هرانا 1 تیر 97
3 نامه شیرین عبادی در رابطه با بازداشت نسرین ستوده به دنبال بازداشت نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که روز چهارشنبه ۲۳ خردادماه در منزل خود بازداشت شد، رضا خندان، همسر وی بیان داشت که ماموران امنیتی به دلیل اجرای حکم ۵ سال حبسی که هیچ کس از آن خبر ندارد، همسرش را بازداشت کردند. همچنین شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر با نگارش نامه‌ای سرگشاده از جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران خواستار اقدام در جهت آزادی این فعال حقوق بشر شد. سازمان عفو بین‌الملل نیز با صدور بیانیه‌ای خواستار آزادی فوری و بی‌قید و شرط نسرین ستوده شد. هرانا 1 تیر 97
4 سازمان دیده‌بان حقوق بشرخواستارآزادی نسرین ستوده

 

 

سازمان دیده‌بان حقوق بشر، هیدی هاوتالا، نایب‌رییس پارلمان اروپا و پلر آنتونیو پانزری، مدیر کمیتهٔ حقوق بشر این پارلمان و همینطور وزارت خارجه آمریکا طی بیانیه هایی جداگانه خواستار آزادی نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر شدند. خانم نسرین ستوده روز چهارشنبه۲۳ خردادماه، در منزل خود بازداشت شد، رضا خندان، همسر وی بیان داشته است که ماموران امنیتی به دلیل اجرای حکم ۵ سال حبسی که هیچ کس از آن خبر ندارد، همسرش را بازداشت کردند. هرانا 1 تیر 97
5 مائده شعبانی نژادبا تودیع قرار وثیقه آزاد شد مائده شعبانی نژاد، دختر ۱۵ ساله دبیرستانیدر آبادان که از بهمن‌ماه سال گذشته توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود، پس از گذشت حدود ۴ ماه و نیم از زمان بازداشت، امروز سه‌شنبه با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شدند. هرانا 1 تیر 97
6  

بازداشت نسرین ستوده

بازداشت نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر به دلیل شکایت “مهدی پیتام” بازپرس پرونده شاپرک شجری‌زاده (از معترضان به حجاب اجباری) مستقر در دادسرای شهر کاشان بوده است. گفتنی است که خانم ستوده روز چهارشنبه ۲۳ خردادماه، در منزل خود بازداشت شد. هرانا 1 تیر 97
7 تعدادی از دراویش محبوس در اعتراض به حمله‌ی مأموران گارد ویژه زندان قرچک به زنان درویش زندانی دست به تحصن زدند در ادامه تحصن روز گذشته تعدادی از دراویش محبوس در زندان تهران بزرگ در اعتراض به ضرب و شتم زنان درویش زندانی محبوس در زندان قرچک ورامین و وخامت حال جسمی آنها، امروز نیز تعدادی از دراویش محبوس در تیپ۲ این زندان در اعتراض به حمله‌ی مأموران گارد ویژه زندان قرچک به زنان درویش زندانی دست به تحصن زدند. همچنین خانواده‌های تعدادی از زنان درویش زندانی روز گذشته و امروز با حضور در مقابل زندان قرچک، ضمن اعتراض به ضرب و شتم زنان درویش زندانی خواستار ملاقات با آنها شدند. زنان درویش زندانی به مدت سه هفته است که از حق برقراری تماس تلفنی با خانواده‌هایشان محروم هستند. هرانا 1 تیر 97
8  

ضرب و شتم زنان و ادامه تنش در بند زنان زندان قرچک ورامین

همزمان با گسترش تحصن دراویش زندانی معترض به ضرب و شتم زنان و ادامه تنش در بند زنان زندان قرچک ورامین، گزارش شده که علیرغم‌ وعده‌های “محمدی” رئیس زندان قرچک مبنی بر اجازه ملاقات حضوری زندانیان با خانواده‌های خود، این زندانیان همچنان از ملاقات محروم مانده‌اند. هویت ضاربین و حمله‌کنندگان به زنان درویش زندانی در زندان قرچک که توسط هرانا احراز شده. هرانا 1 تیر 97
9  

ممانعت از دسترسی زینب جلالیان به خدمات پزشکی

سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه ای گفت که “مقامات ایرانی با ممانعت از دسترسی زینب جلالیان به خدمات پزشکی او را مورد شکنجه قرار داده‌اند. وضعیت سلامتی زینب جلالیان در زندان خوی واقع در استان آذربایجان غربی رو به وخامت رفته است و گفته می‌شود او از چندین عارضه جسمی از جمله مشکلات قلبی و عفونت شدید دهان و دندان رنج می‌برد. هرانا 2 تیر 97
10 بازداشت موقت نسرین ستوده برای نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که چندی پیش در منزل خود بازداشت شد، قرار وثیقه۶۵۰ میلیون تومانی صادر شده و با مخالفت خانم ستوده با قرار وثیقه، قرار بازداشت موقت برای ایشان صادر شده است. هرانا 2 تیر 97
11  

نامه‌ سرگشادهجمعی از زندانیان سنی در واکنش به تجاوز در ایرانشهر

جمعی از زندانیان سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج با نگارش نامه‌ای سرگشاده اعلام کردند که در واکنش به واقعه تجاوز به تعداد زیادی از دختران و زنان در منطقه ایرانشهر از روز شنبه ۳ تیرماه به مدت سه روز اعتصاب می کنند. آنها امیدوارند این اقدام ضمن جلب توجه افکار عمومی به این واقعه بر رسیدگی فوری مسئولان نسبت به این فاجعه و مجازات متجاوزان تاکید کنند. هرانا 3 تیر 97
12 احضارماندانا صادقی ماندانا صادقی، نویسنده و روزنامه‌نگار آبادانی به اتهام “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” به شعبه چهارم بازپرسی دادسرای آبادان احضار شد. هرانا 4 تیر 97
13 بدرفتاری، توهین و ناامنی در اتاق های بازجویی فاطمه محمدی نوکیش مسیحی۱۹ ساله‌ای است که آبان ماه سال گذشته بازداشت و توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد، خانم محمدی با پایان دوران محکومیت خود به تازگی از بند نسوان زندان اوین آزاد شده است. این نوکیش مسیحی با نگارش نامه‌ای از درد و رنج‌های متحمل شده‌اش در دوران بازجویی گفته است. او در این نامه تاکید کرده است در ایام بازجویی به واسطه جنسیت خود مورد بدرفتاری، توهین و ناامنی در اتاق های بازجوییقرار گرفته است. هرانا 5 تیر 97
14 احضارمریم ممبینی همسر کاووس سیدامامی روز یکشنبه۳ تیرماه، مریم ممبینی همسر کاووس سیدامامی، استاد دانشگاه و فعال محیط زیست که در زندان جان سپرد به دفتر نظارت و پیگیری احضار و بازجویی شد. هرانا 5 تیر97
15 بازداشتهنگامه شهیدی هنگامه شهیدی فعال سیاسی و روزنامه نگار در جزیره کیش بازداشت شد. هرانا 7 تیر 97
16  

تقاضای اعدام عروس جوان

عروس جوان که متهم است یک‌سال قبل شوهرش را در جنوب تهران با پاشیدن اسید به کام مرگ کشانده‌ است، روز گذشته در جلسه دادگاه حادثه را شرح داد. نماینده دادستان برای او تقاضای اعدام کرد. هرانا 10 تیر 97
17 نرگس محمدی، درد شدید سنگ کلیه و مشکل کیسه صفرا نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر که اینک در زندان به‌سر می‌برد، از شب گذشته با درد شدید سنگ کلیه و مشکل کیسه صفرا مواجه شده است. هرانا 10 تیر 97
18 انتقال نرگس محمدی از زندان اوین به بیمارستان محمود بهزادی‌راد وکیل نرگس محمدی نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر از انتقال موکل خود از زندان اوین به بیمارستان خبر داد. هرانا 10 تیر 97
19 عدم ارسال پرونده خانم ستوده به دادگاه رضا خندان همسر نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر با اشاره به عدم ارسال پرونده خانم ستوده به دادگاه گفت “همسرم وکلایی را معرفی کرده ولی آنها را قبول نمی‌کنند و می‌گویند که باید همان وکلایی که جزو لیست اعلامی هستند را برگزیند”. هرانا 12 تیر 97
20 بازداشت وکیل شاپرک شجری‌زاده طی روزهای گذشته شاپرک شجری‌زادهیکی از معترضان به حجاب اجباری به حکم دادگاه انقلاب به ۲ سال حبس تعزیری و ۱۸ سال حبس تعلیقی محکوم شد. خانم شجری زاده در اسفندماه سال گذشته به دلیل برداشتن روسری و حرکت اعتراضی به شکل “بر چوب زدن روسری‌اش” به مدت یک هفته در بازداشت بود. عباس جعفری دولت آبادی روز دهم تیرماه در نشست خبری از محکومیت بیست ساله یکی از معترضان به حجاب اجباری بدون نام بردن از او خبر داده بود. نسرین ستوده وکالت او و تعداد دیگری از معترضان به حجاب اجباری را به عهده دارد روز بیست و سوم خرداد با شکایت بازپرس پرونده شاپرک شجری‌زاده بازداشت شد و الان در زندان اوین است. او در نامه‌ای خطاب به دادستان تهران به این حکم اعتراض کرده است. هرانا 20 تیر 97
21 اظهار نظر وکیل پایه یک در رابطه با پخش اعترافات مائده هژبری وقتی حکم قطعی نشود، نمی‌توان درباره آن در رسانه‌های جمعی چیزی را مطرح کرد. یک وکیل پایه یک دادگستری با اشاره به پخش برنامه اعتراف دخترهای جوان از صداوسیما گفت: تا زمانی که اتهام به صدور حکم منتهی و حکم قطعی نشود، نمی‌توان درباره او و اتهامش در رسانه‌های جمعی چیزی را مطرح کرد. اعتماد آنلاین 20 تیر 97
22 حبس تعزیری رویا صغیری حکم محکومیت رویا صغیری دانشجوی دانشگاه تبریز و از بازداشت شدگان اعتراضات دی‌ماه سال گذشته که پیشتر توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب تبریز به بیست و سه ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، عینا در دادگاه تجدید نظر تائید شد. هرانا 23 تیر 97
23  

ممانعت از امکان استفاده از آزادی مشروط نرگس محمدی

محمود بهزادی‌راد وکیل مدافع نرگس محمدی نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر گفت “با توجه به اینکه۶ سال و ۴ ماه از مدت بازداشت موکلم می‌گذرد و با وجود امکان استفاده از آزادی مشروط، متاسفانه تاکنون با این موضوع موافقت نشده است”. هرانا 14 تیر 97
24 محکومیت چهار تن از زنان درویش بازداشت شده چهار تن از زنان درویش بازداشت شده در حوادث موسوم به گلستان هفتم توسط شعب ۱۵ و ۲۶ دادگاه انقلاب تهران جمعا به ۲۰ سال حبس محکوم شدند. هرانل 14 تیر 97
25 محکومیت شاپرک شجری‌زاده شاپرک شجری‌زاده،یکی از فعالان مخالف با حجاب اجباری در ایران و از “دختران خیابان انقلاب”، از محکومیت خود به ۲۰ سال زندان خبر داد. هرانا 18 تیر 97
26 بازداشت نسترن نعیمی، همسر سابق آقای عربی نیز طی حکمی توسط قاضی مقیسه، به اتهام توهین به مقدسات و معاونت در جرم به تحمل یک سال و نیم حبس محکوم شد. , سهیل عربی زندانی عقیدتی محبوس در زندان تهران بزرگ، از بابت پرونده ای که در دوران زندان بر علیه او و همسر سابقش مفتوح شده است طی حکمی توسط قاضی مقیسه، به اتهامات تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات به تحمل ۶ سال حبس محکوم شد. هرانا 24 تیر 97
27 نامه حسین احمدی نیاز به رئیس جمهور در رابطه با بازداشت مانده هژبری حسین احمدی نیاز، وکیل دادگستری در واکنش به بازداشت مائده هژبری، نوجوانی که چندی پیش به علت انتشار ویدیوهای رقص خود در اینستاگرام بازداشت و اعترافاتی از وی در تلویزیون ایران پخش شد، نامه‌ای خطاب به حسن روحانی نوشته و در مورد لزوم پایبندی رییس جمهور نسبت به اجرای مفاد منشور حقوق شهروندی برای مائده هژبری گفته است. هرانا 24 تیر 97
28  

نامه اعتراض نرگس محمدی در رابطه با پخش اعترافات

در روزهای اخیر شبکه یک صدا و سیما فیلمی از اعترافات چند دختر بازداشت شده از یک جمله یک نوجوان رقصنده به نام “مائده هژبری” را پخش کرد، پخش این اعترافات تلویزیونی واکنش‌های انتقادی زیادی را در قبال عملکرد صدا و سیما در جامعه ایران برانگیخت. نرگس محمدی، نائب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر که اینک دوران محکومیت خود را در زندان اوین می‌گذراند با نوشتن نامه‌ای سرگشاده به پخش اعترافات این دختر رقصنده از شبکه یک صداوسیما اعتراض کرد. او گفت “اقدام صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در پخش اعترافات شهروندان، محکوم، و مسئولان آن موظف به عذرخواهی هستند و می بایست در تدارک پاسخی مدنی در تحریم ملی این بخش از رسانه و مسئولان امنیتی- قضایی آن بود.” هرانا 26 تیر 97
29 ممانعت از سفر خواهرنرگس محمدی به فرانسه نرگس محمدی نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر که اینک دوران محکومیت خود را در زندان اوین می‌گذراند در پی ممانعت از سفر خواهرش به فرانسه در نامه‌ای به رییس قوه قضاییه ضمن اعتراض به این اقدام، اعلام کرد که در صورت تداوم این تضییقات و عدم رسیدگی مسئولان دست به اقدام اعتراضی خواهم زد. هرانا 28 تیر 97

فرهنگی و اجتماعی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 5 شاکی خصوصی در پرونده آدم ربایی در ایرانشهر رییس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان گفت: تعداد افرادی که به عنوان شاکی خصوصی در پرونده آدم ربایی در ایرانشهر شکایت کردند به 5 نفر رسیده و فردی که دیروز بازداشت شد در رابطه با پرونده‌های حاشیه‌ای این موضوع بوده است. ایسنا 1 تیر 97
2 تجمع در اعتراض به «تجاوز به دختران» در ایرانشهر جمعی از بانوان بلوچ ایران در اعتراض به «تجاوز به دختران» جلوی فرمانداری ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان تجمع کرده و خواستار «برخورد با متجاوزین به دختران» شدند. محبت نیوز 1 تیر 97
3  

 

 

41 مورد تجاوز در ایرانشهر

در حالی که دادستان ایرانشهر از دستگیری عامل ربایش دختران در این منطقه خبر داد، مولوی محمد طیب، امام جمعه ایرانشهر در سخنرانی عید فطر این شهر پرده از جزییات این موضوع برداشت. او با اشاره به تجاوز به یک دختر جوان که به تازگی اتفاق افتاده است، به وقوع ۴۱ مورد تجاوز در چند وقت اخیر اشاره کرد. وی اعلام کرد که با وجود اینکه این افراد شناسایی و یکی از آنها بازداشت شده است، کماکان اقدام موثری از سوی مسئولان در جهت برخورد با این افراد صورت نگرفته و مردم توقع دارند با جدیت با این افراد برخورد شود. هرانا 1 تیر 97
4  

تجاوز به کودکان ۱۰یا۱۱ ساله

صدیقه حجت پناه، عضوهیئت مدیره کانون وکلا مرکز، گفت:«متاسفانه در برخی روستاها شاهد شنیع ترین نوع تعرضات از جمله تجاوز به محارم هستیم. این نوع تجاوز بیشتر در مناطقی که از نظر اقتصادی در سطح پایین قرار دارند و برای کودکان ۱۰یا۱۱ ساله حادث می شود .» برنا 4 تیر97
5 انتقاد تند روزنامه کیهان درباره حضور خانواده‌‌‌‌‌ها برای تماشای بازی ایران در پی انتقاد تند روزنامه کیهان در مطلب تیتریک امروز خود به تصمیم وزارت کشور و استانداری تهران درباره حضور خانواده‌‌‌‌‌ها برای تماشای بازی ایران و اسپانیا، وزارت کشور با رد ادعای روزنامه کیهان، بر استمرار پیگیری مطالبات اجتماعی از سوی دولت و وزارت کشور تاکید کرد. اقتصادنیوز 5 تیر 97
6 ترک تحصیل دختران به دلیل عدم اجازه همسر برای ادامه تحصیل عباس سلطانیان معاون آموزش دوره متوسطه دوم وزارت آموزش و پرورش از ترک تحصیل۱۵۱ هزار و ۴۶ دختر در سال جاری خبر داد. سلطانیان می گوید که ازدواج زودهنگام دختران در ادامه عدم اجازه همسرشان برای ادامه تحصیل نیز از دلایل ترک تحصیل دختران است. هرانا 5 تیر 97
7  

عدم شکایت از تجاوز به دلیل ملاحظات قومی، سنتی و منطقه‌ای

نماینده ایرانشهر در مجلس شواری اسلامی با اشاره به اینکه در پرونده دختران ایرانشهر خانواده‌ها به دلیل ملاحظات قومی، سنتی و منطقه‌ای عملا این ریسک را نکرده‌اند که شکایتی انجام دهند و تنها چهار نفر تاکنون شکایت کرده‌ و سه نفر به پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند گفت که در ایرانشهر فقط بحث تعرض و تجاوز سازمان یافته مطرح است. هرانا 7 تیر 97
8  

 

زنان «کارگران علمی»

پردیس عامری، پژوهشگر اجتماعی و جنسیت در ایران، در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایلنا دانشجویان مقاطع بالا را به مثابه کارگرانِ علمی دانسته که در خدمت «کارفرمای استادمآب» هستند. او با اشاره به اینکه دانشجویان مرد هم از جانب اساتید هیات علمی استثمار می‌شوند، زنان را «کارگران علمی»‌ای خوانده که حتی با حضور در طبقه فرادست و به‌رغم جایگاه عالی همچنان نادیده گرفته می‌شوند. هرانا 8 تیر 97
9 ایران به زنان بعد از جام جهانی هم اجازه تماشای فوتبال در ورزشگاه را بدهد  

دیده بان حقوق بشر گفته است که ایران به زنان بعد از جام جهانی هم اجازه تماشای فوتبال در ورزشگاه را بدهد.

محبت نیوز 8 تیر 97
10 ارسال لایحه تامین امنیت زنان را به رهبری رئیس فراکسیون زنان مجلس گفت: شنیده‌ایم که لایحه تامین امنیت زنان را به رهبری داده‌اند که ایشان در این خصوص نظر بدهند اما از صحت و سقم این موضوع بی‌خبریم. این اقدام روالی نبوده که قبلاً سابقه داشته باشد و چنین اتفاقی بیفتد که لایحه‌ای را به مقام رهبری ارسال کنند. اعتمادآنلاین 13 تیر 97
11 ابراز امیدواری معاون امور زنان به حضور خانواده‌ها در ورزشگاه معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور با اشاره به حضور خانواده‌ها در ورزشگاه آزادی برای تماشای بازی تیم ملی در جام جهانی نسبت به حل کامل این مساله ابراز امیدواری کرد. ایسنا 17 تیر 97
12 ایران شاخص توسعه انسانی رتبه ۶۹ مشاور وزیر راه و شهرسازی با اشاره به عدم تحقق عدالت جنسیتی در فرآیند برنامه‌ها، گفت: از میان۱۸۸ کشور ایران در شاخص توسعه انسانی رتبه ۶۹ را دارد. تسنیم 17 تیر 97
13  

دختران کارآفرین تربیت کنیم نه دانشمند

علیشاهی گفت: «متاسفانه در ایران قریب به اتفاق خانواده ها سعی در تربیت دختران دانشمند دارند اما در شرایط فعلی با توجه به نیازهای سیاسی و مشارکت های اجتماعی ما باید این دیدگاه را تغییر داده و دختران کارآفرین تربیت کنیم.» برنا 19 تیر 97
14 سند ۲۰۳۰ در کشور در حال اجراست! رئیس سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده در نامه‌ای به رئیس جمهور تاکید کرد: متاسفانه با وجود سیاست‌های مصوب نظام در عرصه‌های فرهنگی، علمی و آموزشی، سند ۲۰۳۰ در کشور در حال اجرا است. مهر 22 تیر 97
15 خودداری دانشگاه از بازگرداندن مدارک تحصیلی پیشین سوگل ذبیحی اردیبهشت‌ ماه سال جاری سوگل ذبیحی سیسان، دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه رسام کرج به دلیل بهایی بودن، از دانشگاه اخراج شد. دانشگاه از بازگرداندن مدارک تحصیلی پیشین این شهروند بهایی نیز خودداری می کند. هرانا 24 تیر 97
16  

پلمب واحدهای صنفی فروش مانتوهای جلوباز

رئیس اتحادیه پوشاک استان البرز در خصوص مباحثی که اخیرا درباره ممنوعیت فروش مانتوهای جلوباز مطرح شده با بیان اینکه “اتحادیه پوشاک هیچگاه مجوزی مبنی بر فروش مانتو و تیشرت‌های غیر معمول صادر نکرده که حالا بخواهد آن را لغو کند” اعلام کرد که واحدهای صنفی که دست به فروش کالاهای نامناسب می‌زنند از دو ماه تا یک سال پلمب خواهند شد. هرانا 24 تیر 97
17 دستگاه قضایی دستور قاضی برای پخش تلویزیونی پخش اعترافات مائده هزبری را تکذیب کرد  

در آخرین واکنش به موج انتقادها از صدا و سیما و نیروی انتظامی به دلیل پخش اعتراف‌های دخترانی که ویدئوی رقص خود را در اینستاگرام منتشر می‌کردند، دستگاه قضایی دستور قاضی برای پخش تلویزیونی را تکذیب کرد.

ایسنا 24 تی 97
18  

 

 

 

اسناد تجاوز نماینده مجلس

سلمان خدادادی نماینده شهر ملکان که اکنون ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی را نیز بر عهده دارد دارای سوابقی از جمله تجاوز و آزار جنسی است، این نماینده پیش تر مدتی را از این بابت در زندان به سر برده بود و حتی دو دوره صلاحیت او برای شرکت در انتخابات رد شده بود که با دخالت شورای نگهبان منتفی شد. علیرغم این موضوع و گذشت زمان هرانا اسنادی را دریافت کرده است که این نماینده مجلس به تازگی از سوی تعداد دیگری از دختران به تجاوز، آزار جنسی و سواستفاده از موقعیت متهم شده است. هرانا در گزارش قبلی خود در این رابطه از احتمال انتشار  اسناد گزارش به تناسب شرایط و اقدامات آقای خدادادی خبر داده بود. هرانا 26 تیر 97
19 2۰ درصد دختران ۱۵-۱۹ سال ازدواج کرده اند موسوی چلک گفت : حدود ۲۰ درصد دختران ۱۵-۱۹ سال ازدواج کرده اند. نمی توان گفت همه این ازدواج ها لزوما اجباری بوده ولی احتمال اجباری بودن تعدادی از آن ها هم هست. لازم به ذکر است تمامی این ازدواج ها در بستر قانونی شکل گرفته و هیچ کار غیرقانونی انجام نشده است. برنا 26 تیر 97
20 اشتغال مهمترین دغدغه دختران قزوین معصومه مرادیان گفت: اشتغال یکی از مهمترین دغدغه های دختران در استان قزوین است. برنا 26 تیر 97
21  

 

41 ماده از ۹۲ ماده لایحه تامین امنیت زنان در قوه قضائیه حذف شده است

طیبه سیاوشی شاه عنایتی نماینده تهران، ری، شمیرانات و اسلام و عضو فراکسیون زنان مجلس با بیان این که ۴۱ ماده از ۹۲ ماده لایحه تامین امنیت زنان در قوه قضائیه حذف شده است، از قوه قضائیه خواست که در بررسی لایحه دیدگاه های کل جامعه زنان را مد نظر قرار دهد. طبق آماری که اخیرا سازمان بهزیستی کشور اعلام کرده است ۲۷ درصد زنان ۱۹ تا ۴۹ ساله در یک  سال اخیر مورد خشونت همسر قرار گرفته اند و طبق گزارش پزشکی قانونی۹۰ درصد خشونت های خانگی علیه زنان است. این در حالی است که لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت در قوه قضائیه است و هنوز به مجلس نرسیده است. هرانا 26 تیر 97
22  

 

برگزاری نشستی در خصوص لایحه تامین امنیت زنان

روز سه‌شنبه ۲۵ تیرماه، نشستی در راستای هم‌اندیشی با اصحاب هنر و رسانه در خصوص لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت از سوی دفتر حقوقی مزین در موسسه بهاران تهران برگزار شد. در این نشست مولود حاجی‌زاده روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان، عثمان مزین وکیل دادگستری، شیما قوشه وکیل دادگستری و الهه کولایی نماینده سابق مجلس به گفتگو در زمینه لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت پرداختند. هرانا 28 تیر 97
23 تکذیب پایان پرونده سهیلا جورکش سهیلا جورکش قربانی اسید پاشی ضمن تشریح آخرین وضعیت درمانی خود، به خبر مختومه شدن پرونده “اسید پاشی اصفهان” واکنش نشان داد و گفت که فردی در مورد پرونده قربانیان اسیدپاشی صحبت کرده و گفته پرونده مختومه شده است اما این فرد وکیل را نمی‌شناسم و پرونده من هم مختومه نشده و طبق روال در حال پیگیری است. هرانا 30 تیر 97
 

بهداشت و سلامتی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 عدم اعزام دختران شین آبادی معاون اجرایی معاونت درمان وزارت بهداشت تاکید کرد: با تامین برخی امکانات در زمینه جراحی در بیمارستان حضرت فاطمه (س)، اقدامات درمانی و جراحی آنها ادامه یافته و می‌توان گفت که دیگر نیازی به اعزام آنها به خارج از کشور نخواهد بود. ایسنا 1 تیر 97
2 تریاک بیشترین ماده مصرفی در زنان تریاک بیشترین ماده مصرفی در زنان است و پس از آن شیشه بوده و سوخته تریاک در رتبه سوم قرار دارند. افکارنیوز 20 تیر 97
3 دیدار معاون رئیس جمهور با دختران شین آبادی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در دیدار با دختران حادثه دیده شین آبادی گفت: تک تک صحبت‌ها و خواسته‌های این دختران را به رئیس جمهور منتقل می‌کنم و در جلسه روز یکشنبه هیات دولت بخشی را به ارائه گزارش وضعیت این دختران اختصاص خواهم داد. ایسنا 31 تیر 97
     

خانواده

1  

 

 

زنان۹۰ درصد مدعیان همسرآزاری

رئیس سازمان پزشکی قانونی گفت که ۹۰ درصد مدعیان همسرآزاری را زنان و ۱۰ درصد باقیمانده را مردان تشکیل می‌دهند اما در کشور شاهد افزایش۵.۸ درصدی مراجعات نزاع همسرآزاری در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ بودیم. تا سال ۹۵ فقط ۵ درصد از مدعیان همسرآزاری را مردان تشکیل می‌داد، اما در حال حاضر مدعیان مرد به رقم ۷ درصد افزایشیافته است. همچنین آمارهای پزشکی قانونی نشان می‌دهد در سال ۹۵، حدود ۳ هزار مرد به این سازمان برای اعلام خشونت توسط همسران خود مراجعه کرده بودند که حالا این تعداد به حدود ۵ هزار نفر رسیده است.   هرانا 24 تیر 97

قتل‌های ناموسی

1  

قتل عروس به “ظن رابطه با مردی غریبه”

برادر شوهر خشمگین به‌دنبال اختلاف خانوادگی با عروسشان به “ظن رابطه با مردی غریبه” وی را در برابر چشمان برادرش با ضربات چاقو از پا درآورد. در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده که افرادی مرتکب قتل‌های ناموسی می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف می‌کند. هرانا 3 تیر 97

                                                             

 

گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ، تیر ماه 1397

تهیه و تنظیم,نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی                                             گردآوری داده : حسین کفایت حقیقی، محمدحسین ملایی برزی, غلامرضا حیدری

ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشرهر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادی تغییرمذهب یا عقیده و ایمان می‌باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس می‌تواند از این حقوق یا مجتمعاً به‌طور خصوصی یا به‌طور عمومی برخوردار باشد.

ماده 19 اعلامیه حقوق بشر  هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.

گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایانتیرماه 1397شمسی است. این گزارش به‌صورت آماری-تحلیلی ارائه می‌شود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت به‌خصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همین‌طور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیت‌های مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیت‌های فراوان در ایران محسوب می‌شود.

در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها می‌توانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیده‌بانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارش‌های سایر گروه‌ها و رسانه‌ها را بیابند.

فشار بر پیروان سایر ادیان همچنان ادامه دارد :

حاکمیت کنونی ایران و سران آن اعتقاد دارند که برخی از گروه‌های مذهبی دشمنان کشور هستند، زیرا باورهای مذهبی آن‌ها ممکن است وفاداری به‌نظام را دچار چالش کند و به بهانه حفظ امنیت سیاسی، سرکوب فعالیت‌های مذهبی را سرلوحه عناد با ادیان دیگر را قرار داده‌اند.

بازداشت‌ها و خشونت‌های هدفمند ارگان‌های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی همچنان متوجه پیروان سایر ادیان در ایران است. در ایران دسته از شهروندان به دو قسم رسمی و غیررسمی تقسیم می‌شوند، پیروان آئین بهایی از ادیان غیررسمی هستند که تحت‌فشارهای بیشتری قرار دارند، آن‌ها از انجام مناسک دینی و تبلیغ آئین آزادانه، تدریس و تحصیل در مقاطع عالی محروم هستند، هم‌اکنون تنی چند از رهبران این آئین که امور بهاییان را در این کشور اداره می‌کردند، در زندان‌های اوین و رجایی شهر به سر می‌برند و ده‌ها تن از پیروان آن نیز در زندان‌های کشور ازجمله سمنان، مشهد، تهران، کرج و غیره متحمل حبس‌های طولانی شده‌اند. ادیان و مذاهب رسمی هم چون مسیحیان نیز با محدودیت‌هایی زیادی مواجه هستند، جمهوری اسلامی تنها عبادت  مسیحیان عاشوری، ارمنی و کلدانی را که مسیحی هستند، به رسمیت می‌شناسد، تبلیغ آئین برای ایرانیان از سوی ایشان جرم تلقی می‌شود. کسانی که فارس زبان هستند از ورود به کلیساها منع میشوند و کلیساها وظیفه دارند اسامی اعضای خود به همراه کپی کارت ملی آنها را به وزارت اطللاعات ارائه دهند ، توزیع کتب مقدس در کتابفروشیها ممنوع میباشد . ماده ۱۳ و ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی، مسیحیت را به رسمیت می‌شناسد و به مسیحیان حق عبادت و ایجاد انجمن را داده است اما برخورد با مسیحیان پروتستان که معتقد به بشارت دین خود هستند کماکان وجود دارد و کلیساهای خانگی با سرکوب گسترده مواجه هستند. تبعیض مذهبی در مورد مسلمانان سنی نیز اعمال می‌شود، آن‌ها که اکثراً در مناطق حاشیه‌ای کشور زندگی می‌کنند، از حق ساخت مسجد و برگزاری آئین مذهبی ازجمله نماز عید فطر و قربان در مناطق مرکزی هم چون تهران محروم هستند. حتی در مواردی گزارش تخریب نمازخانه اهل سنت هم گزارش شده است و این گروه از افراد با اعدام و بازداشت و آزار و اذیت هایی مواجه هستند حتی آنها از استخدام در ادارات دولتی و تصدی سمت هم منع هستند که نمونه بارز آن انتخاب بیژن ذوالفقار نصب به سمت وزیر ورزش در دولت حسن روحانی بوده که به خاطر اهل تسنن بودن وی از مجلس رای اعتماد نگرفت .

مروری بر گزارشات دوره ای گزارشگران ویژه سازمان ملل  : عاسمه جهانگیرگزارشگر حال حاضر و احمد شهید گزارشگر پیشین ویژه سازمان  ملل در امور ایران در دوره های قبل و اسما جهانگیر گزارش خود را در سی و سومین جلسه شورای حقوق بشر با انتقاد از نقض گسترده حقوق پیروان ادیان موارد ذیل  بیان نمود :

اهل تسنن : مسلمانان اهل سنت ایران که بزرگترین پیروان مذهبی کشور را تشکیل می دهند،همچنان ادعا می کنند که مقامات ایران اعضا و هم کیش آنها را در پست های عالی رتبه دولتی،ازجمله وزارت در کابینه منصوب یا استخدام نمی کنند.آنها همچنین نگرانی خود را در مورد محدودیت های ساخت مساجد سنی در مناطق عمدتا شیعه نشین شامل تهران و اعدام یا اعدام قریب الوقوع فعالان سنی که دولت ادعا می کند در فعالیت های تروریستی دست داشته اند،ابراز کرده اند.در تاریخ۵ ژوئیه۲۰۱۶، ۱۸نفر از اعضای اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی ایران نامه ای به وزارت کشور ارسال کردند و در آن نسبت به بسته شدن یک نمازخانه سنی در اسلامشهر و جلوگیری مقامات از تجمع نمازگزاران سنی در چندین مسجد و نمازخانه دیگر،برای اقامه نماز عید فطر شکایت کردند.97دولت مدعی است:بیش از۱۰هزار مسجد اهل سنت در کشور وجود دارد وتعداد اهل سنت در تهران ساخت مسجد را توجیح نمی کند.دولت همچنین معتقد است که درخولست ساخت مساجد برای سنی ها در پایتخت منعکس کننده تلاش ها برای به حاشیه راندن سنی ها و ایجاد تفرقه در میان مسلمانان که باعث انزوا و افراط گرایی سنی ها است. در تاریخ۲ اوت ۲۰۱۶،گروههای حقوق بشری گزارش دادند که مقامات زندان رجایی شهر حداقل ۹ نفر و احتمالا تا ۲۰ زندانی متهم به اقدامات تروریستی که دادگاه انقلاب به اعدام محکوم کرده است را اعدام کرده اند.  گفته می شود اکثر افراد اعدام شده کردهای سنی بودند که خود را به عنوان یک گروه از فعالان مسالمت آمیز سنی معرفی می کردند و اتهامات علیه خود را رد می کردند.در همان روز وزارت اطلاعات ایران اعدام گروهی از زندانیان را که ادعا می شد به گروههای “سنی”و”تکفیری” مسئول فعالیت های تروریستی مسلحانه علیه حکومت تعلق داشتند را تایید کرد.  در میان کسانی که بنا به گزارش ها به دار آویخته شدند شهرام احمدی یک زندانی اهل سنت کردستان بود که در ابتدا به اتهامات محاربه،اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام زندانی و محکوم شده بود.آقای احمدی موکدا اتهامات علیه خویش را رد کرده و اعلام کرده بود که او یک فعال صلح جو و اهل سنت است.گروههای حقوق بشری معایب جدی فرایند محاکمه آقای احمدی و همچنین محاکمه ده ها زندانی مسلمان سنی در انتظار اعدام دیگر،از جمله برخی کسانی که بنابر گزارش ها در تاریخ ۲ اوت ۲۰۱۶ اعدام شده اند را مستند کرده اند.برادر آقای احمدی”بهرام احمدی”همراه با پنج فعال دیگر متهم به دست داشتن در فعالیت های تروریستی در سال ۲۰۱۲ اعدام شد.آقای احمدی و مادرش هر دو در نامه های سر گشاده ای که به گزارشگر ویژه نوشتند موارد نقض جدی حقوق بشر در پرونده آقای احمدی را مستند کردند و از مقامات خواستند تا در حکم اعدام وی تجدید نظر کنند ، گزارشگر ویژه نیز قبلا نگرانی های جدی خود،در مورد احکام اعدام آنها را به دولت ابراز کرده بود. در پاسخ خود به این گزارش،دولت کلیه ادعاها مبنی بر اینکه افراد نامبرده فعالان حقوق بشر بوده اند را رد می کند و تصریح می کند که آنها بخشی از یک گروه تروریستی تکفیری بوده اند که ۲۱ نفر را کشته و ۴۰ نفر دیگر را زخمی کرده اند.دولت ایران همچنین انکار می کند که متهمان از حق خود نسبت به فرایند عادلانه دادرسی محروم بوده اند.

مسیحیان :  گزارش ها نشان می داد که پیروان سایر ادیان همچنان با محدودیت های شدید رو به رو هستند. پیروان ادیان با رسمیت شناخته شده مانند مسیحیان ( به ویژه کسانی که سابقا مسلمان بوده اند ) و آنهایی که به رسمیت شناخته نشده، مانند مسیحیان بشارتی همچنان با محدودیت های شدید و تبعیض رو به رو هستند و طبق گزارش ها برای انجام مسالمت آمیز اعتقادات مذهبی خود تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند. در پاسخ خود با این گزارش، دولت اتهامات در زمینه ایجاد محدودیت برای پیروان سایر ادیان را رد کرده است و مدعی است که کلیسا های خانگی به فعالیت غیر قانونی مشغول هستند، چون مجوزهای لازم را از مقامات دولتی دریافت نکرده اند. دولت همچنین ادعا می کند که نیاز مسیحیان ایران بر آورده شده و هیچ نیازی به تاسیس یا ایجاد کلیسا های جدید از جمله کلیسای خانگی وجود ندارد.

بهائیان :  گزارش های دریافتی گزارشگر ویژه نشان می دهد شهروندان بهائی در ارتباط با انجام مسالمت آمیز آیین خود در بازداشت به سر می برند. علاوه بر بازداشت های خود سرانه، بازداشت و تعقیب قضایی، گزارشگر ویژه همچنان در مورد اینکه مقامات ایران به دنبال اقداماتی هستند که بهاییان را از لحاظ اقتصادی محروم کنند، که بنا به گزارشها در راستای یک بخشنامه شواری انقلاب فرهنگی صادر شده در سال ۱۹۹۱است، گزارش های نگران کننده ای دریافت می کند. این سیاست ها انواع کسب و کار و شغل هایی که شهروندان بهایی می توانند داشته باشند را محدود می کند، از بسته شدن کسب و کار متعلق به بهاییان حمایت می کند، بر صاحبان کسب و کار فشار می اورد تا کارکنان بهایی خود را اخراج کرده و اموال آنها را توقیف کنند. در پاسخ به این گزارش دولت اشاره می کند که با وجود همکاری های گسترده آنها با رژیم گذشته و نقش آنها در سرکوب مردم و مدیریت سازمان مخفی ساواک، شرایط زندگی برای اکثر بهاییان در ایران عادی است. دولت ایران همچنین مدعی شده است که بهاییان هرگز تنها برای اعتقادات خود تحت تعقیب قانونی قرار نگر فته اند.

در پی صدور بیانات و نشر مطالبی در حمله به ایین و جامعه بهایی در ناریخ ۸ ژوئن ۲۰۱۶، گزارشگر ویژه یک بیانه مشترک با گزارشگر ویژه آزادی مذهب و عقیده صادر کرد که در آن به شدت موج تهییج و نفرتی که به دستور دولت صادر شده بود را محکوم کرد. این بیانات شامل بیانات سخنگوی قوه قضاییه بود که در آن ، فایزه هاشمی را برای دیدار با یکی از رهبران جامعه بهایی، فربیا کمال آبادی مورد حمله شدید قرار داده بود. خانم هاشمی پس از آزادی موقت خانم کمال آبادی، یکی از هفت رهبر سابق بهاییان که در سال ۲۰۰۸ به دلیل انجام مناسک مذهبی خود زندانی شد، در تاریخ ۱۳ ماه مه به دیدار او رفته بود. در تاریخ ۱۸ ماه مه سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد که این قوه اتهامات علیه خانم هاشمی، کا در دوران حبس کوتاه خود در زندان اوین در سال ۲۰۱۲ با خانم کمال آبادی آشنا شد را مورد بررسی قانونی قرار خواهد داد چرا که تصمیم او برای دیدار با این زندانی سیاسی یک کار بسیار زشت و قبیح بوده است.

ادعا شده که از اواسط ماه مه ۲۰۱۶، ۱۶۹ تن از رهبران مذهبی، قضایی و سیاسی ایران آشکارا علیه جامعه بهایی سخن گفته اند. طبق گزارش ها ۱۸ ماه مه و ۴ ماه ژوئن در خطبه های نماز جمعه روحانیون به باورهای اعضای جامعه بهایی حمله کرده اند، آنه را محکوم کرده، یا آنها را مورد انتقاد قرار داده اند و ابراز کردند که آیین بهایی در اصل یک حزب سیاسی ساختگی است که تظاهر به مذهب بودن می کند. تعدادی از روزنامه ها، مقالات و یادداشت های منتشر کرده اند که اعضای جامعه بهایی را به دشمنان ایران متصل می کنند و به آنها برچسب صهیونیست می زنند که خشونت را تشویق می کردند. گزارشگر ویژه آزادی مذهب و عقیده هشدار داده که ترکیب تحریک علیه بهاییان و فقدان حمایت از آنها این جامعه را در لبه پرتگاه بسیار خطرناک قرار داده، جایی که ممکنستقسط حیات آن مورد تهدید قرار گیرد. در پاسخ به این گزارش دولت ایران اشاره می کند مسئولیت نظرات بیان شده توسط شخصیت ها و غیر دولتی با خود آنهاست.

سایر ادیان : بنا به گزارش ها،سایر مسلمانان پیرو فرقه های مختلف از جمله دراویش نعمت الّهی گنابادی و آیین یارسان،یا پیروان عرفان حلقه ( شاگردان محمد علی طاهری ) همچنان با طیف وسیعی از موارد نقض حقوق بشر،از جمله حمله به نمازخانه ها،تخریب گورستان های جامعه و دستگیری و شکنجه رهبران آن جامعه روبرو هستند. در ماه ژوئن ۲۰۱۶،رهبری آیین یارسان در نامه ای از رهبر ایران درخواست کرد که از یک مورد اصلاح قانون اساسی که تبعیض علیه پیروان این آیین را منع می کند و باورهای دینی آنها را به رسمیت می شناسد حمایت کند. در پاسخ به این گزارش دولت ایران مدعی است که” موضع رسمی و عملی… در مورد پیروان این دو فرقه احترام به اعتقادات و حقوق شهروندی آنها است.

اهل سنت اهل سنت خواستار امنیت و اخوت هستند، انتظار دارند که آزادی مذهبی مراعات شود و این خواسته تک‌تک جامعه اهل سنت است. انتظار آن است که جامعه اهل سنت در شهرهای بزرگ کشور مثل اصفهان و دیگر شهرها آزادانه بتوانند نماز بخوانند و به تعلیم فرزندان خود مشغول باشند. این انتظار کاملاً معقول و قانونی است. اینکه اهل سنت بتواند در هر شهری که نیاز دارد مسجد بسازد و نماز جمعه و نماز عید بخواند و از آزادی کامل برخوردار باشد، انتظاری کاملاً قانونی بوده و خواسته‌ای زیاده‌خواهان نیست. اهل سنت معتقد است که حق مردم باید رعایت شود و کسی به خاطر مذهب از حقوقش محروم نشود، زیرا رعایت حقوق ملت باعث اتحاد و نزدیکی می‌شود.

مراعات حقوق قانونی اهل سنت، خواسته همه اهل سنت است. شیعه و سنی ایرانی هستند. ایران نه‌فقط متعلق به شیعه است و نه‌تنها متعلق به سنی است، لذا نباید حقوق این دو گروه در کشور متفاوت باشد.رژیم ایران طبق برنامه‌ای که جدیداً آن را طراحی کرده می‌خواهد آمار زندانیان اهل سنت در زندان رجایی شهر را کاهش دهد، بدون اینکه آن‌ها را آزاد کند، تعداد زیادی از زندانیان اهل سنت را به زندان‌های مختلف انتقال داده که غالباً به شهرهای خودشان فرستاده نشدند.

آگاهان به مسائل اهل سنت در ایران معتقدند که اهل سنت بدترین دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ را پشت سر می‌گذارند. آن‌ها همچنین هشدار می‌دهند که ادامه روند کنونی وحدت شیعه و سنی» در کشور را به مخاطره خواهد انداخت.

زندانیان اهل سنت که به خاطر تبلیغ دینی با اتهاماتی مانند اقدام علیه امنیت ملی مواجه هستند حکم محاربه در دست دارند در زندان و در فضای نامناسبی دوران زندان خود را می‌گذرانند و به‌صورت مدام  از سوی مأموران زندان به دلیل عقیده‌شان مورد بی‌احترامی قرار می‌گیرند.

ماده ۲۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برابری تمام شهروندان ایرانی را بر اساس موازین اسلام مورد تأکید قرار می‌دهد. بااین‌حال در کنار سایر پیروان ادیان در ایران که این ماده اساسی نتوانسته برابری آنان را در بیش از سه دهه گذشته در برخورداری از حقوق شهروندی تضمین کند، پیروان اهل سنت در ایران نیز علی‌رغم این‌که مسلمان هستند شرایط مشابهی دارند، آنان نیز از تصاحب مسئولیت‌های کلان مدیریتی کشوری و لشگری و نیز بهره‌مندی برابر از فرصت‌ها و امکانات محروم هستند، همین‌طور با موانع و محدودیت‌های جدی برای تبلیغ باورهای خود و به‌جا آوردن مناسک مذهبی خود از سوی حکومت ایران روبه‌رو هستند.

اهل سنت با مجموعه‌ای از این فشارها از قبیل ایجاد شورای برنادییزی مدارس علوم دینی اهل سنت، ممنوع التدریس کردن اساتید علوم دینی اهل سنت، محرومیت دانشجویان اهل سنت از تحصیل و ممنوع‌الخروج کردن بسیاری از دانشجویان اهل سنت که در مدارس دینی خارج کشور تحصیل می‌کنند و ممانعت از برگزاری نماز جماعت در اعیاد اسلامی برای اهل سنت ایران، مواجه هستند،به‌خصوص در شهر تهران گفته می‌شود بیش از یک‌میلیون سنی در آن زندگی می‌کنند اما از حق ساختن مسجد و برگزاری مراسم و اعیاد خود محروم هستند.

در این ماه : به گزارش هرانا، فرشید ناصری، زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج که اکنون هشتمین سال از دوران حبس دوازده ساله خود را طی می‌کند، از روز شنبه ۲۶خردادماه در اعتراض به عدم تخفیف در مجازات و عدم اعزام به مرخصی دست به اعتصاب غذا زد. این زندانی در مدت حبس دچار مشکلات جسمی از جمله پارگی دیسک کمر و، گردن شده است . فرشید ناصری، زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج از روز شنبه ۲۶ خردادماه دست به اعتصاب غذا زده است. یک منبع مطلع از وضعیت این زندانی گفت: “روز چهارشنبه ۶ تیرماه و در دوازدهمین روز اعتصاب غذای فرشید ناصری، وی در اندرزگاه ۷ سالن ۲۱ از هوش رفته و به بهداری زندان منتقل شد، اما پس از تایید وخامت وضعیت جسمی، این زندانی را اورژانسی به بیمارستان مدنی در کرج منتقل کردند. با وجود این شرایط قوه قضائیه کماکان نسبت به وضعیت حقوقی این زندانی بی‌اهمیت است. از این رو آقای ناصرینیز زمانی که در بیمارستان به هوش آمد از دریافت سرم خودداری کرده و بر اعتصاب خود پافشاری می‌کند .این در حالی است این زندانی گفته است تا زمان رسیدگی قوه قضاییه به وضعیتش از دریافت خدمات درمانی ممانعت به عمل می‌آورد.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، “هارون پناهنده” و “موسی گنگذاری” دو طلبه اهل سنت بلوچ، در تاریخ۱ تیرماه۱۳۹۷ در روستای گتان شهرستان جاسک بازداشت شدند. بازداشت این دو نفر به ماموران لباس شخصی نسبت داده شده و از علت بازداشت آنها اطلاعی در دست نیست .

به گزارش هرانا ، روز یکشنبه۱۷ تیرماه حکم سه تن از زندانیانی که به مدت ۹ سال در بلاتکلیفی به سر می بردند، ابلاغ شد. دو تن از این زندانیان به نام‌های “انور خضری” و “خسرو بشارت” به اتهام مشارکت در قتل هر یک به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم شدند. زندانی دیگر به نام “کامران شیخه” نیز به اعدام محکوم شد. لازم به ذکر است این زندانیان به همراه چهار زندانی سنی مذهب دیگر به نام‌های داوود عبداللهی، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته و ایوب کریمی که از تاریخ۱۶ آذر ۸۸ در زندان بسر می‌برند، در اسفندماه ۹۴ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اعدام محکوم شدند،به گزارش هرانا، سید قاسم آبسته زندانی سنی مذهب در زندان رجایی شهر کرج از روز سه شنبه ۲۶ تیرماه در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و عدم اعزام به مراکز درمانی دست به اعتصاب غذا زده است. یک منبع مطلع ضمن تایید این خبر به گزارشگر حقوق بشر در ایران گفت: “در حالی که ایشان در نهمین سال بلاتکلیفی خود به سر می‌برد و با توجه به اینکه مدتی است به سرطان تیروئید مبتلا شده با وجود مکاتبات مکرر با رییس بهداری زندان، رئیس زندان و قاضی ناظر بر زندان و اشاره به گزارشات و آزمایشات پزشکی تاکنون به خواسته‌ی ایشان مبنی بر اعزام به مراکز درمانی رسیدگی نشده است؛ آقای آبسته نیز به همین دلیل از روز سه‌شنبه در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و عدم اعزام به مراکز درمانی دست به اعتصاب غذا زده است .

به گزارش کمپین فعالین بلوچ ، طی روزهاییکشنبه و دوشنبه ۲۴ و ۲۵ تیرماه تعدادی از شهروندان عرب در شهر سوسنگرد و روستاهای ملکیه و حجیه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. عبدالله مرمضی فرزند جواد ساکن شهر سوسنگرد روز یکشنبه توسط ماموران لباس شخصی و یگان ویژه در منزل پدری خود بازداشت شد. وی در تماس تلفنی روز سه‌شنبه به خانواده خود اطلاع داد که اکنون در اداره اطلاعات اهواز نگهداری می‌شود. هم‌زمان در این روز نیروهای امنیتی به منازل شماری دیگر از این شهروندان در روستاهای مالکیه و حجیه از جمله منزل یک معلم به نام هادی مرمضی فرزند عوده حمله کردند. این معلم که در زمان هجوم ماموران در منزل حضور نداشته، روز دوشنبه جهت جویا شدن دلیل ورود و بازرسی منزلش به کلانتری مراجعه کرده بود، هنگام مراجعه بازداشت شده است. وی پس از بازداشت نیز به بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز منتقل شده است. لازم به ذکر است تمام بازداشت شدگان جوان و از اهل سنت هستند. منابع محلی تعداد بازداشت شدگان را بیش از این افراد برآورد می کنند.

به گزارش حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بلوچ،روز۳۰ تیر۱۳۹۷مسلم عبدالزهی” فرزند نیک محمد اهل خاش، طلبه مدرسه دینی منبع العلوم کوه ون سرباز توسط ماموران وزارت اطلاعات خاش بازداشت شد. یک منبع مطلع گفت: “مسلم قبلا چندین بار به اطلاعات خاش احضار شده و دیروز پس از احضار به محض حضور سر موقع فورا او را دستبند زده و به مکان نامعلومی انتقال داده اند”. از علت بازداشت نامبرده اطلاعی در دست نیست . در این ماه و در ادامه روند ستیز با اهل سنت، حقوق آنان به شرح ذیل نقض گردید:

گزارش آماری
بازداشت و بیخبری 12 مورد
احضار و بازجوئی 1 مورد
تفتیش منزل 1 مورد
ضبط وسائل 1 مورد
اعتصاب غذا 2 مورد
صدور حکم اعدام 1 مورد
محکومیت به حبس 1 مورد
محرومیت از مرخصی یا سایر حقوق زندانی 1 مورد
عدم رسیدگی درمانی 2 مورد
محرومیت از حقوق شهروندی 22 مورد

بهاییان ایران، کشوری که در آن بهائیان زیادی زندگی میکنند، آئین بهایی هنوز یک در ایران «فرقه مرتد» تلقی می‌شود. . این مشهور است که بهاییان به دنبال صلح هستند، قدرت سیاسی نمی‌خواهند و تهدید امنیتی ایجاد نمی‌کنند. بااین‌حال رژیم دینی ایران آن‌ها را تحت تعقیب قرار می‌دهد. از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ میلادی تاکنون، بهاییان به‌طور سامانمند و روشمند از دسترسی به تحصیلات عالی و همچنین حق اشتغال محروم بوده‌اند؛و اگر پیگیر حق از دست رفته خود باشند با اتهامات واهی و زندان و تهدید مواجه میگردند و همواره در معرض دستگیری‌های بدون مجوز قانونی و حبس قرارگرفته‌اند. از جمله اخراج‌شدگان سال گذشته می‌توان از شمیس پورشاهرضایی، دانشجوی رشته نمایش نام برد که با وجود کسب رتبه ۱۳۸ آزمون سراسری و رتبه ۱۰ آزمون عملی، به دلیل اعتقادات مذهبی از ادامه تحصیل در دانشگاه بازماند. بهائیان هرگز قادر نبوده‌اند به‌طور علنی از تعالیم دینی خود پیروی کنند. آنها تقریباً در تمام مراحل زندگی مورد بدرفتاری قرار می‌گیرند. کمیسیون بین‌المللی آزادی مذاهب آمریکا گزارش داده که کودکان بهایی به همراه مادرانشان زندانی می‌شوند. آن‌ها از دانشگاه، تأسیس مدرسه و تأسیس عبادتگاه منع هستند. مقامات ازدواج آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسند و رسانه‌های ایران بهاییان را پلید می‌شمارد. وقتی بهاییان می‌میرند خویشان آن‌ها نمی‌توانند وارث آن‌ها باشند و با گرفتن گواهی فوت مشکل‌دارند و اغلب شاهد خراب کردن قبر‌هایشان هستند، که این کار نه‌تنها توسط خرابکاران، بلکه توسط خود دولت نیز انجام می‌شود. در شرایطی که امید می‌رفت باروی کار آمدن دولت جدید که نام تدبیر و امید بر خود نهاده ، وضعیت حقوق بشر در ایران بهبود یابد و اکثر زندانیان سیاسی و عقیدتی از زندان رهایی یابند، باگذشت زمان وضعیت حقوق شهروندی بدتر شده و دور جدیدی از بازداشت‌ها و دستگیری‌ها آغازشده است. هر روزخبری از دستگیری یک فعال سیاسی، عضوی از اعضای جنبش دانشجویی یا کارگری، روزنامه‌نگار یا کنشگر اجتماعی منتشر میشود یا سایت خبری و رسانه‌ای توقیف و تعطیل میشود. انتظار می‌رفت در شرایط حاکمیت دولت حسن روحانی فضای زندان‌ها و وضعیت زندانیان عقیدتی – سیاسی دچار تحول شود و بسیاری از زندانیان دربند و در حصر آزاد شوند و تمام اصول قانون اساسی بلااستثناء اجراشده و همان‌گونه که رئیس‌جمهور در زمان مبارزات انتخاباتی وعده داده بود “حقوق شهروندی ” پایه و مبنای برخورد با تمام آحاد ملت باشد؛- وعده‌ای که به نظر می‌رسد بی‌اساس و توخالی بوده و دست‌کم مبنای عمل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار گرفته است. این اخبار و گزارش‌ها همچنین حاکی از شدت یافتن موارد احضار شهروندان بهایی به دادستانی برای ابلاغ حکم یا دستگیری و اعزام آن‌ها به زندان است. اکثر قریب به‌اتفاق این افراد را محکومانی تشکیل می‌دهند که پیش از آن احکام قضائی‌شان صادرشده، اما در پی روی کار آمدن دولت تدبیر و امید اجرای احکام آن‌ها مدتی به عهدهٔ تعویق افتاده بود. نکتهٔ درخور تأمل اینکه بازداشت‌های اخیر اغلب در کوچه و خیآبان و در محل کار و زندگی شهروندان بهایی صورت گرفته است و در آستانهٔ ششمین سالگرد زندان رهبران بهایی موسوم به گروه “یاران ایران” است.

حسن روحانی رئیس‌جمهوری ایران برخلاف وعده‌های پیشین (برابری برای همه ایرانیان) در اظهاراتی اعلام نمود: “دولت خواستار آن است که جایگاه همه ادیانی که قانون اساسی آن‌ها را به رسمیت شناخته، حفظ و پیروان این ادیان بتوانند به حقوق مشروع خود برسند و در این راستا اگر مشکلی هم وجود دارد، باید رفع شود.” ازآنجایی‌که بهاییان جزء دین‌های رسمی کشور نیستند اظهارات آقای روحانی امید پیروان این آئین را به تغییراتی که انتظار داشتند، ناامید کرد.

بهاییان ایران پس از انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها از تحصیل عالی در دانشگاه‌های ایران محروم هستند، عده‌ای از بهاییان برای مقابله با اخراج دانشجویان بهایی در سال ۱۳۶۶ اقدام به تأسیس موسسه آموزش عالی آنلاین نمودند، اما دستگاه قضایی کشور در دی ماه سال ۱۳۹۰ کلیه مدیران و اساتید آن را بازداشت کرد، کامران مرتضایی، کیوان رحیمیان، فؤاد مقدم، امان‌الله مستقیم، شاهین نگاری، نوشین خادم، فاران حسامی، کامران رحیمیان، ریاض سبحانی، رامین زیبایی، فرهاد صدقی و محمود بادوام افرادی بودند که در این رابطه احکام سنگینی دریافت کردند، سال گذشته دو شهروند بهایی مرتبط با این دانشگاه بهنام‌های طلوع گلکار و نسیم باقری بازداشت و به ترتیب به پنج سال و چهار سال حبس تعزیری محکوم شدند. اخراج معدود دانشجویان بهایی در دانشگاه‌های کشور همچنان ادامه دارد.

انتقال دانش و تجربه بشری، جز از طریق آموزش امکان‌پذیر نیست  و به همین دلیل حق تحصیل یکی از حقوق بنیادی بشر در مواد ۲۶ و ۲۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر، بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و مواد ۱۳ ، ۱۴ و ۱۵ میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که همگی بر حق تحصیل بدون هیچ نوع تبعیض از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی و یا هر عقیده دیگر یا اصل و منشأ ملی یا اجتماعی، دارایی، نسب یا هر وضعیت دیگر شناخته‌شده و بر آن تأکید شده و دولت ایران موظف است تمامی امکانات و تسهیلات لازم را برای ایجاد شرایط مناسب جهت بهره‌مندی همه شهروندان از این حق طبیعی فراهم کند و کلیه موانعی را که در اثر شرایط خاص جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مسیر رسیدن شهروندان به این حق قرار می‌گیرد، مرتفع سازند.

ممانعت از کسب‌وکار بهاییان یکی دیگر از فشارها و آزار و اذیت‌هایی است که بهاییان با آن مواجه هستند، پلیس اداره اماکن که وابسته به نیروی انتظامی است در نقاط مختلف کشور که سرکشی ماهانه به محل کسب شهروندان دارند، در اکثر مواقع محل کسب بهاییان را به دلیل عدم اجازه کسب، پلمپ می‌کنند.

عاصماء جهانگیر، گزارشگر فقید ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، در گزارش خود که هجدهم اسفند ماه/ دهم مارچ ۲۰۱۷ در سی و یکمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو ارائه داد، از افزایش فشارهای امنیتی بر جامعه بهاییان ایران شدیدا انتقاد کرده است. همچنین گزارشگر پیشین ، احمد شهید در گزارشات پیشین خود گفته بود نکته نگران‌کننده این است که «متاسفانه دولت ایران در پاسخ به نگرانی‌های من همواره از بهاییان به عنوان فرقه یاد می‌کند و آن‌ها را دشمن مردم ایران می‌شمارد . آمارها نشان می‌دهند که هر چند تعداد زندانیان بهایی در پایان سال ۹۴ از تعداد زندانیان سال قبل کمتر شده است (در پایان سال ۹۳، تعداد زندانیان بهایی حدود ۸۰ نفر بود ولی در انتهای سال ۹۴، این تعداد به ۵۰ نفر کاهش پیدا کرد)، اما فشارها بر بهاییان کاهش نیافته است. وی همچنین عنوان داشت که ادعا می شود که مقامات همچنان به احضار، بازجویی و دستگیری بهاییان ادامه می دهد وکسب و کار متعلق به پیروان این آیین را می بندد. گزارشگر ویژه همچنین گزارشهایی در مورد تخریب اماکن فرهنگی  و اموال اعضاء جامعه بهاییت دریافت کرده است . این موارد ظاهرأ  شامل تخریب منزلی که متعلق به یکی از رهبران جامعه بهایی آقای جمال الدین خانجانی بود نیز است.

در این ماه :

به گزارش هرانا, محل کسب یک شهروند بهایی به نام “پیام ولی” بیش از ده سال است که توسط ارگان‌های دولتی پلمب شده است. پیگیری‌های آقای ولی در دادگاه‌های تجدیدنظر، دیوان عالی، دیوان عدالت اداری و سایر ارگان‌های دولتی طی ۱۰ سال گذشته به نتیجه نرسیده و محل کسب این شهروند نظرآبادی کماکان در پلمب به سر می‌برد. در آخرین مرحله امروز یکشنبه ۱۰ تیرماه درخواست کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران در راستای اعمال منشور حقوق شهروندی ریاست جمهوری در مورد پرونده آقای ولی جهت اِعمال ماده ۷۹ دیوان عدالت اداری توسط این دیوان رد شد.

به گزارش حقوق بشر در ایران، سوگل ذبیحی سیسان، دانشجوی ترم ۴ رشته گرافیک در مقطع کارشناسی دانشگاه رسام کرج، اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷ از دانشگاه اخراج شد. سوگل ذبیحی سیسان، دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه رسام کرج به دلیل بهایی بودن، از دانشگاه اخراج شد. دانشگاه از بازگرداندن مدارک تحصیلی پیشین این شهروند بهایی نیز خودداری می کند.یک منبع مطلع افزود: “خانم سوگل ذبیحی سیسان به سازمان سنجش مراجعه کرد و کارمندان سازمان سنجش حتی اجازه ورود به ساختمان را هم به وی ندادند و فقط از طریق تلفن، به صورت کلامی با لحنی تند و زننده به وی گفتند: «شما به عنوان یک شخص بهایی صلاحیت تحصیل در دانشگاه را ندارید و اخراج هستید.» پس از پیگیری‌های متعدد در نهایت از این دانشجو خواستند نامه‌ای بنویسد و طی آن درخواست خود را به صورت کتبی اعلام کند تا پیگیری لازم را انجام دهند.

به گزارش حقوق بشر در ایران، روز پنج‌شنیه ۲۱ تیرماه ۱۳۹۷، یک فروشگاه چرخ خیاطی در آبادان که متعلق به دو برادر بهایی به نام‌های “آرمان آزادی” و “آرام آزادی” است، توسط نیروهای امنیتی پلمب شد. یک منبع نزدیک به این افراد ضمن تایید این خبر به حقوق بشر در ایران گفت: “این شهروندان حدود ۳۸ سال در این مغازه مشغول به کار بودند. روز گذشته ماموران امنیتی محل کسب آنها را به بهانه های واهی پلمب کرده و جواز کسبشان را نیز باطل کرده‌اند”. هر چند از جزییات بازجویی و دلایل پلمب محل کسب این افراد اطلاع خاصی در دست نیست اما بر اساس رویه شکل گرفته بخصوص در سالهای اخیر جلوگیری از فعالیت اقتصادی بهاییان بعنوان یک اهرم فشار بر پیروان این اقلیت دینی مورد استفاده سازمان یافته نهادهای انتظامی و امنیتی قرار می گیرد.

به گزارش حقوق بشر در ایران , فتانه نبیل زاده شهروند بهایی که پیشتر از سوی دادگاه به دلیل بهایی بودن به یک سال زندان محکوم شده بود، به زندان مرکزی مشهد منتقل شد. در پی برخورد با دانشگاه آنلاین بهائیان و همچنین اساتید دانشگاه شهروندان بهایی، ماموران امنیتی به منازل کسانی که با دانشگاه آنلاین بهائیان مرتبط بودن، یورش می بردند که در تاریخ سه‌شنبه ۲۲ مردادم ۹۲ ماموران امنیتی به منزل «فتانه نبیل زاده» (صراف) هجوم برده و او، «پیمان صراف» (پسرش) و «دایان تیموری» را بازداشت کردند. دایان تیموری و پیمان صراف در ۱۴ شهریور ماه و فتانه نبیل زاده پس از دو ماه، به قید وثیقه آزاد شدند. خانم نبیل زاده چندی پیش در دادگاه انقلاب به یکسال حبس تعزیری محکوم شد که در تاریخ ۲۵ تیرماه ۱۳۹۷ به زندان مرکزی مشهد منتقل شد.

به گزارش حقوق بشر در ایران، هومن ایمانی، دانشجوی ترم ۲ کاردانی رشته گرافیک به دلیل بهایی بودن، از دانشگاه آزاد کرمان اخراج و از ادامه تحصیل محروم شد. هومن ایمانی ورودی سال ۹۶ دانشگاه آزاد کرمان مقطع کاردانی پیوسته رشته گرافیک است.

روند ستیز با بهاییان در این ماه نیز ادامه داشت به‌گونه‌ای که حقوق شهروندان بهایی در موارد ذیل نقض گردید.

گزارش آماری
بازجوئی 2 مورد
محرومیت از تحصیل 2 مورد
رفتار توهین آمیز با شهروندان 1 مورد
پلمپ محل کسب 1 مورد
آغاز دوران محکومیت 1 مورد
محرومیت از حقوق شهروندی 7 مورد

مسیحیان  جمهوری اسلامی کمر به نابودی مسیحیت بسته است، واقعیتی است تلخ در مورد جفا بر مسیحیان ایران؛ مسیحیانی که به خاطر دگراندیشی و تغییر دین از سوی حکومت مذهبی جمهوری اسلامی مورد اتهام و محکومیت قرار می‌گیرند. ضرب و شتم، شکنجه و تهدید به مرگ برای مسیحیان ایرانی تبدیل به امور عادی شده است. جفا بر مسیحیان در کشورهای اسلامی رو به رشد است و روزانه مسیحیان بسیاری از سوی مسلمانان مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. در جمهوری اسلامی ایران نیز، تعداد بی‌شماری از مسیحیان به خاطر تغییر دین و فعالیت‌های مذهبی‌شان زندانی‌شده، مورد اتهام و محکومیت قرار می‌گیرند. لازم به توضیح است که جمهوری اسلامی ایران در ابتدای سال2017میلادی در رتبه نهم رده‌بندی کشورهایی قرار گرفت که مسیحیان را به‌شدت آزار می‌رسانند. در حال حاضر بر اساس گزارش سازمان‌های مدافع حقوق مسیحیان در ایران گفته می‌شود تعداد زیادی از مسیحیان شناخته‌شده تنها به جرم‌هایی نظیر اقدامات بشارتی و یا آموزش و پخش انجیل در زندان به سر می‌برند و یا دیگر شهروندان مسیحیی با عناوین جاسوسی محکوم میشوند و بسیاری از نوکیشان مسیحی تحت جفا قرارگرفته و با ضربات شلاق به جرم روزه‌خواری و شرب خمر در مراسم عشاء ربانی یا شکنجه و آزار در سلول خود در زندان‌های ایران مواجه شده و بعضاً حتی تحدید به مرگ شده‌اند. فشار دستگاه‌های امنیتی و قضایی بر کلیساها همچنان ادامه دارد و در ادامه‌ سلسله محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی مسئولان امنیتی، کلیساهای تبشیری رسمی، کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران، کلیسای پروتستان عمانوئیل، کلیسای انجیلی پطرس واقع در تهران و … یا به‌اجبار تن به همکاری با نهادهای امنیتی و تن دادن به خواسته‌های آنان مبنی بر افشای فهرست اعضای این کلیساها به همراه سایر مشخصات ایشان من‌جمله شماره‌ ملی، بستن درهای خود را به روی ایمان‌داران و نوکیشان مسیحی فارسی‌زبان و عدم برگزاری مراسم به زبان فارسی داده‌اند و یا به‌کل تعطیل، رهبران آنان جمهوری مانند  روبرت آسریان دستگیر و با احکام غیرمنصفانه و بلندمدت مواجه شده‌اند. حتی کلیساها از پذیرش فارسی زبانان خودداری میکنند و باید مراسم خود را به زبان غیر از فارسی برگزار نمایند . صدور احکام حبس برای مسیحیان ایران‌ همچنان ادامه دارد؛ با این‌که در قانون اساسی ایران آزادی دینی مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان به رسمیت شناخته‌شده ولی عملکرد حکومت در برابر تبلیغات دینی و اجرای مناسک مذهبی آنان تاکنون نشان داده است که اصول مندرج در قانون اساسی در مورد آزادی دین و مذهب و عدم تفتیش عقاید، تنها سرپوشی برای نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران بوده است. در قانون اساسی ایران مذهب شیعه‌ جعفری تنها مذهب رسمی ایران بوده و ارگان‌های مذهبی و امنیتی حکومت ایران تبلیغ اصول و مبانی این ادیان و مذاهب را تهدیدی برای ایدئولوژی غالب حکومتی قلمداد می‌کنند و اینمسئله یکی از عمده دلایلی است که حاکمیت به‌واسطه‌ی آن، پیروان و مبلغین مسیحیت را سرکوب و با بستن کلیسای آنان، راه را برای تبلیغات دینی این دسته از پیروان ادیان در ایران ، سد می‌کند.احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، در تازه‌ترین گزارش خود که در اکتبر 2015 منتشر گردید، متذکر شد که طبق گزارش ها، مسیحیان همچنان برای فعالیت در کلیساهای خانگی غیر رسمی مورد پیگرد قضایی قرار می گیرند به عنوان نمونه در تاریخ اول مارس 2015 ، کشیش ویکتور بت تمرز، رهبر سابق کلیسای آشوری پنطیکاستی واقع در خیدی شهرآرا تهران که در دسامبر 2014 در زمانی که در حال انجام مراسم کریسمس در منزلش بود دستگیر شدو به اتهام « تبلیغ علیه نظام » و « تبلیغ برای مسیحیت انجیلی » و « تاسیس کلیساهای خانگی » تفهیم اتهام شده بودند را تایید کرد.درپاسخ دولت ایران اعلام داشت نیازی به تاسیس کلیسای جدید نیست چون کلیساهای فعلی پاسخ گوی نیارهای پیروان سایر ادیان هستند واشاره کرد که فعالیت های کلیساهای خانگی غیرقانونی محسوب می شوند.

در این ماه : به گزارش محبت نیوز , محمدعلییساقی از رهبران کلیسای خانگی ساکن قائمشهر به اتهام برگزاری مراسم عشاء ربانی و تشکیل کلیسای خانگی و برگزاری مراسم دعا توسط اطلاعات حوزه بابلسر شناسایی و بازداشت شده است. این شهروند مسیحی پس از بازداشت و طی مراحل مختلف بازجویی به زندان بابل منتقل شده است و علیرغم گذشت زمان بصورت بلاتکلیف کماکان در همین محل به سر می برد. «محمدعلییساقی» از رهبران کلیسای خانگی ساکن قائمشهر در تاریخ۳۱ فروردین ماه ۱۳۹۷ به اتهام برگزاری مراسم عشاء ربانی و تشکیل کلیسای خانگی و همچنین برگزاری مراسم دعا توسط اطلاعات حوزه بابلسر شناسایی و بازداشت شد. این نوکیش مسیحی پس از تحمل ۱۵ روز حبس در سلول انفرادی بدون حکم رسمی و تفهیم اتهام به زندان «متی کلا» بابل منتقل و همچنان بلاتکلیف در زندان بسر می برد.

به گزارش حقوق بشر در ایران , رامئیل بت تمرز فرزند کشیش ویکتور بِت تمرز و شامیرام عیسوی و همچنینیک نوکیش مسیحی بنام امیرسامان دشتی که از دوستان نزدیک رامئیل بت تمرز میباشد به دلیل شرکت در فعالیت‌های مسیحی هر یک به چهار ماه حبس تعزیری محکوم شده است. بنقل از یک منبع نزدیک به این شهروندان مسیحی , جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده در تاریخ۲۸ خرداد ماه ۹۷ (برابر با ۱۸ ژوئن ۲۰۱۸) در دادگاه انقلاب تهران تشکیل شده بود . این دادگاه از ارائه کپی این حکم به وکلای این دو نفر خودداری کرده است.

به گزارش حقوق بشر در ایران، صبح روز ۳۱ تیرماه، ماموران امنیتی به منزل کشیش بوسف ندرخانی مراجعه کرده و پس از ضرب و شتم ایشان و فرزندشان، وی را بازداشت و به شعبه دو اجرای احکام دادگاه انقلاب رشت منتقل کردند. یک منبع نزدیک به خانواده آقای ندرخانی به گزارشگر حقوق بشر در ایران گفت: “صبح روز گذشته ماموران لباس شخصی به منزل یوسف ندرخانی رفته و با ضربات پا به درب منزل سعی می‌کنند در را بشکنند و وارد منزل ایشان شوند، پس از اینکه پسر آقای ندرخانی درب را باز می‌کنند با استفاده از شوکر الکتریکی پسر آقای ندرخانی را به زمین می‌زنند و بعد از ورود به خانه در حضور همسر و فرزند دیگر آقای ندرخانی ایشان را با استفاده از شوکر و به همراه ضرب و شتم به زمین می‌زنند و نهایتا با خود می‌برند. پس از پیگیری خانواده آقای ندرخانی به ایشان گفته‌اند که قرار است امشب آقای ندرخانی را به زندان اوین تهران منتقل کنند”.

در این ماه، حقوق شهروندان مسیحی در موارد ذیل نقض گردید :

گزارش آماری
بازداشت                                              ۱ 1 مورد
محکومیت به حبس                                ۲ 2 مورد
ضرب و شتم                                        ۳ 3 مورد
هجوم نیروهای امنیتی به منزل شهروندان    ۱ 1 مورد
رفتار خشونت آمیز با شهروندان                ۳ 3 مورد
فرافکنی و حاشیه سازی                          ۱ 1 مورد
آغاز دوران محکومیت                             ۱ 1 مورد
محرومیت از حقوق شهروندی                   ۱۲ 12 مورد

دراویش گنابادی

دراویش گنابادی و نعمت اللهی ۱۱ میلیون نفر هستند ، یعنی ۹ برابر کل نیروهای مسلح ایران. هریورماه ۶ سال پیش جامعه‌ی دراویش طریقت نعمت‌اللهی گنابادی شاهد موج تازه‌ای از سرکوب، آزار و اذیت هم‌کیشان خود در شهرستان کوار از توابع شیراز بود.غائله‌ی کوار به تحریک و مباشرت چند طلبه‌ی افراطی و با پشتیبانی قشریون مذهبی علیه دراویش و حمله‌ی گسترده به آنان آغاز گردید و در ادامه‌ی این تعرضات سازمان‌یافته در تاریخ ۱۳ شهریورماه سال ۹۰ با تیراندازی به ۴ درویش گنابادی و شهادت مهندس وحید بنانی و مجروح شدن ۳ تن دیگر به ضرب گلوله مرحله‌ی جدیدی از سرکوب‌ها و فشارها شکل گرفت. وکلای دراویش گنابادی و مدیران سایت مجذوبان نور در تهران و شیراز دستگیر و جمع کثیری از درویشان بازداشت شدند. در سال ۹۱ آقایان صالح مرادی و کسری نوری از فعالان حقوق دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور که در پی موج بازداشت گسترده‌ی همان ایام دستگیر و در زندان عادل‌آباد شیراز محبوس بودند با همراهی ۴۱ نفر از دراویش ساکن کوار در دادگاه ویژه روحانیت شیراز از طلبه‌هایی که مسببین اصلی درگیری‌ها بودند، طرح شکایت کردند. پس از گذشت قریب به ۶ سال از طرح شکایت علیه طلبه‌های مذکور احکام قطعی آنها صادر شده است که تصریحی بر مظلومیت دراویش کوار بود. در همین رابطه با آقای صالح مرادی به گفتگو پرداختیم.. آقای مرادی در هفته‌ی گذشته احکام قطعی شکایتی که شما در ۶ سال پیش علیه طلبه‌های حاضر در واقعه‌ی حمله به دراویش کوار داشتید از سوی دادگاه ویژه روحانیت صادر شد. رأی صادره و اتهامات محکومین چه بود؟ حمله و ضرب و شتم دراویش، نشر اکاذیب، تخریب اموال عمومی و خصوصی متعلق به درویشان، توهین و افترا به دراویش، پخش اعلامیه، سی دی، شب‌نامه و سخنرانی بر منابر علیه دراویش، تحریک احساسات مذهبی مردم، راهپیمایی بدون مجوز و اخلال در نظم عمومی.انگیزه و نقش طلبه‌های متهمی که به آنها اشاره کردید در واقعه‌ی حمله به دراویش کوار چه بود؟این طلبه‌ها از سوی سازمان تبلیغات اسلامی برای تبلیغ علیه درویشی به شهرستان کوار فرستاده شده بودند تا با تحریک احساسات مذهبی مردم و ترویج خشونت با آغاز یک جنگ روانی علیه دراویش ساکن کوار مقدمات حمله به آنها را فراهم کنند.در حال حاضر مشکلات و وضعیت دراویش کوار چگونه است و چه تعداد از آنها محکوم به تبعید، زندان و یا گرفتار پیگرد قضایی هستند؟ضرب و شتم و زندان و تبعید دراویش کوار پس غائله سال ۹۰ ادامه پیدا کرد به شکلی که امنیت و آسایش دراویش این منطقه پس از گذشت شش سال هنوز برقرار نشده و ۶ تن از آنها محکوم به تبعید بوده و آقای شمشیرزن نیز به شکلی غیرقانونی قریب به یکسال است که در زندان مرکزی بندرعباس محبوس است.اعمال سیاست بایکوت خبری و حصر حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه، قطب دراویش گنابادی را باید بدان افزود. آقای مرادی در پایان به نظر شما آیا این حکم صادرشده در دادگاه ویژه روحانیت تأثیری در پیگیری‌ها و محکومیت‌های ناعادلانه‌ی قضایی دراویش ساکن کوار خواهد داشت؟قطعاً بی‌تأثیر نخواهد بود زیرا در احکام صادره به صراحت قشریون و افراطیون مذهبی که طلبه‌های محکوم سردستگان آنها بودند را عامل در اخلال در نظم عمومی می‌داند و به همین جهت حمله‌ی آنها به دراویش به لحاظ قضایی توسط دادگاه ویژه روحانیت اثبات شده است، از همین رو درویشان کوار از نگاه قانون حکم مدافع را داشته‌اند و از تمامی اتهامات مبرا هستند. این سرکوبها ادامه پیدا کرد تا روز شنبه نهم دی‌ماه سال ۱۳۹۶ ، کسری نوری، محمد شریفی‌مقدم، محمدرضا درویشی و فائزه عبدی‌پور از فعالان حقوق دراویش، دانشجویان و کودکان که برای عیادت از حمیدرضا مرادی از مدیران سایت مجذوبان نور به بیمارستان دی رفته بودند، در فضایی رعب‌آور و با اعمال خشونت بازداشت و به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اطلاعات منتقل شده و در اعتصاب غذا به سر می‌برند. سایر دراویش از شهرهای مختلف نیز با تحصن مقابل زندان اوین خواستار آزادی دراویش بازداشتی شده‌اند. این نوع از برخوردها موج جدیدی از برخوردهای امنیتی و سرکوب گرایانه را بر ضددراویش طریقت نعمت اللهی گنابادی رقم زد و دامنه این اتفاقات به حدی گسترش پیدا کرد که نیروهای امنیتی اقدام به محاصره گلستان هفتم واقع در خیابان پاسداران تهران کردند و میخواستند قطب دراویش گنابادی یعنی آقای نورعلی تابنده را به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر کنند که بادراویش با خط قرمز خواندن  بازداشت دکتر تابنده (( یک پیرمرد نحیف ۹۰ ساله ))مقاومت و درگیری دراویش با نیروهای امنیتی  انجامید و دراویش بهشدت ایستادگی جانانه ای در مقابل نیروهای  امنیتی نمودند . امیرعلی محمدی لباف از دراویش گنابادی صبح روز یکشنبه ۲۹ بهمن در کلاتنری ۱۰۶ نامجو احضار و بازجوئی و مور تفتیش عقیده قرار گرفته و به شدت ضرب و شتم میشود . گفتنی است چند تن از دراویش با اطلاع از بازداشت وی، فوراً به این کلانتری مراجعه کردند که این امر منجر به آزادی آقای لباف و بازداشت نعمت‌الله ریاحی دیگر درویش گنابادی می‌شود.آقای نعمت‌الله ریاحی عصر همان روز به صورت پنهانی از کلانتری ۱۰۶ به دادسرای ناحیه هفت منتقل و از آنجا به مأمورین امنیتی تحویل داده شده است . این اتفاقات و جو ملتهب ادامه پیدا کرد تا عصر روز ۲۹ بهمن  که این درگیریها شکل تازه ای به خود گرفت و قضیه از آنجا شکل گرفت کهجمعی از دراویش با تجمع در مقابل کلانتری ۱۰۶نامجو خواستار آزادی نعمت الله ریاحی بودند کهاین تجمع مسالمت آمیز آنها با هجوم نیروهای یگان ویژه ناجا به کشتار ۳ مامور پلیس و دو بسیجی وضرب و شتم شدید بسیاری از دراویش و کشته شدن ۵ تن از دراویش و تخریب منازل شهروندان و اتومبیلهای آنها و بازداشتبیش از ۳۰۰ تن از دراویش منجر گردید .

در این ماه : به گزارش مجذوبان نور؛ حیدر تیموری از افراد غیردرویش که در جریان گلستان هفتم بازداشت و به‌شدت با ضربات باتوم مورد شکنجه و آزار جسمی قرار گرفته، در همراهی با درویشان زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ از حضور در جلسه محاکمه دادگاه انقلاب خودداری کرد. این زندانی که متهم به اقدام علیه امنیت ملی است، اعتراض به عدم دادرسی عادلانه و منصفانه و همراهی با درویشان زندانی را دلیل عدم حضور عنوان کرده است.

به گزارش مجذوبان نور؛بهروز صادقی و مرتضی بیلچی کنگرلو از درویشان زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ از حضور در جلسه محاکمه خودداری کردند. این دراویش که در جریان حادثه گلستان هفتم بازداشت و به‌شدت با ضربات باتوم مورد شکنجه و آزار جسمی قرار گرفتند، موارد مطروحه در کیفرخواست صادرشده برای درویشان گنابادی و همچنین سؤال‌های عقیدتی قضات دادگاه انقلاب را مصداق تفتیش عقاید دانسته و به همین دلیل از حضور در دادگاه خودداری کردند.  این درویشان همچنین محرومیت درویشان بازداشتی از حق وکیل را نیز جزو دلایل عدم حضور خود در جلسه‌ی محاکمه دانسته و به عدم رعایت تشریفات قانونی در روند دادرسی پرونده‌ی درویشان اعتراض کرده‌‌اند.

به گزارش مجذوبان نور؛ احکام صادره در دادگاه انقلاب به ریاست قاضیان صلواتی و احمدزاده برای ۹ نفر از درویشان محبوس در تیپ سه زندان تهران بزرگ ابلاغ شد.

مصطفی رهسپار: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق

جهانگیر حقانی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق

ابوالفضل باباحسینی: ۷ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق

آرش مرادی: ۷ سال حبس تعزیری

اصغر محمدی: ۷ سال حبس تعزیری

مهدی اسکندری: ۶ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

قاسم زمانی: ۳ سال حبس تعزیری

نادر یاوری: ۶ ماه حبس تعزیری

عماد گودرزی: ۶ ماه حبس تعزیری

به گزارش مجذوبان نور؛ احکام صادره در دادگاه انقلاب به ریاست قاضیان صلواتی و احمدزاده برای ۲۵ نفر از درویشان محبوس در تیپ چهار زندان تهران بزرگ ابلاغ شد.

فرامرز مانگری: ۱۰ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به رودبار از توابع استان کرمان

قاسم حسنلو: ۷ سال حبس تعزیری

مسعود مرزوقی: ۷ سال حبس تعزیری

مجید کریمی: ۷ سال حبس تعزیری

حبیب گله‌داری: ۶ سال حبس تعزیزی

حسین هاشمی: ۶ سال حبس تعزیری

حسن عرب عاملی: ۵ سال حبس تعزیری

شهاب بخشیان: ۵ سال حبس تعزیری

اسماعیل نوروزی: ۲ سال حبس تعزیری

علی افشار: ۲ سال حبس تعزیری

عباس برقمدی: ۲ سال حبس تعزیری

مصطفی آرمان: ۲ سال حبس تعزیری

البرز رستمی: ۱ سال حبس تعزیری

مسلم رضایی: ۱ سال حبس تعزیری

حسین کلهر: ۱ سال حبس تعزیری

محمدنظام اسلامی: ۱ سال حبس تعزیری

مصطفی میرزایی: ۶ ماه حبس تعزیری

حسین کریمی: ۶ ماه حبس تعزیری

یونس لک: ۶ ماه حبس تعزیری

مهدی نظری: ۶ ماه حبس تعزیری

علی کرمی: ۶ ماه حبس تعزیری

جمال تهرانی: ۶ ماه حبس تعزیری

اسماعیل عابدینی: ۶ ماه حبس تعزیری

نورعلی مقیمی: ۶ ماه حبس تعزیری

احمد دارایی: ۶ ماه حبس تعزیری

به گزارش مجذوبان نور , شکوفه یداللهى و دکتر نازیلا نورى از درویشان گنابادى محبوس در زندان قرچک پس از ۱۴ روز اعتصاب غذا از وضعیت جسمى اسفناکى رنج می‌برند به طوریکه خانم یداللهى ضمن عفونت شدید دستگاه گوارش، دچار سرگیجه و کاهش شدید وزن و فشارخون است. در شرایط مشابهى خانم دکتر نازیلا نورى نیز به علت ضعف شدید، کاهش وزن و افت فشار خون در وضعیت نابسامانى به‌سر می‌برد.

به گزارش مجذوبان نور, بابک مرادی و مهرداد رضایی از درویشان زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ از حضور در جلسه محاکمه خودداری کردند.این دراویش که در جریان حادثه گلستان هفتم بازداشت و به‌شدت با ضربات باتوم مورد شکنجه و آزار جسمی قرار گرفتند، موارد مطروحه در کیفرخواست صادرشده برای درویشان گنابادی و همچنین سؤال‌های عقیدتی قضات دادگاه انقلاب را مصداق تفتیش عقاید دانسته و به همین دلیل از حضور در دادگاه خودداری کردند.این درویشان همچنین محرومیت درویشان بازداشتی از حق وکیل را نیز جزو دلایل عدم حضور خود در جلسه‌ی محاکمه دانسته و به عدم رعایت تشریفات قانونی در روند دادرسی پرونده‌ی درویشان اعتراض کرده‌‌اند.

به گزارش مجذوبان نور, چهار درویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ از حضور در جلسه دادگاه خودداری کردند. محمود براکوهی، ابوالفضل آزاده، علی قمری و بابک مرادی از درویشان زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ از حضور در جلسه محاکمه خودداری کردند.این دراویش که در جریان حادثه گلستان هفتم بازداشت و به‌شدت با ضربات باتوم مورد شکنجه و آزار جسمی قرار گرفتند، موارد مطروحه در کیفرخواست صادرشده برای درویشان گنابادی و همچنین سؤال‌های عقیدتی قضات دادگاه انقلاب را مصداق تفتیش عقاید دانسته و به همین دلیل از حضور در دادگاه خودداری کردند. این درویشان همچنین محرومیت درویشان بازداشتی از حق وکیل را نیز جزو دلایل عدم حضور خود در جلسه‌ی محاکمه دانسته و به عدم رعایت تشریفات قانونی در روند دادرسی پرونده‌ی درویشان اعتراض کرده‌‌اند.

به گزارش وبسایت مجذوبان نور, احکام ۴ تن از زنان دراویش محبوس در زندان تهران بزرگ که از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران در مجموع به ۲۰ سال حبس محکوم گردیده اند به آنها ابلاغ گردید. لازم به ذکر است اتهام این شهروندان ، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت داخلی کشور عنوان شده است! بنابر این گزارش، احکام صادره به شرح زیر است: دکتر نازیلا نوری: ۵ سال حبس تعزیری , آویشا جلال‌الدین: ۵ سال حبس تعزیری , سیما انتصاری: ۵ سال حبس تعزیری , شیما انتصاری: ۵ سال حبس تعزیری احکامی است که برای این شهروندان صادر شده است.

به گزارش هرانا, دو تن از دراویش گنابادی بازداشت شده در جریان حوادث موسوم به گلستان هفتم به نام‌های معصومه براکوهی و ایوب اسدی که در زندان‌های قرچک ورامین و تهران بزرگ نگهداری می‌شدند، طی روزهای گذشته از زندان آزاد شدند. معصومه براکوهی از زنان درویش زندانی محبوس در زندان قرچک ورامین با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران از زندان آزاد شد.

به گزارش هرانا ، ۳۷ سال حبس تعزیری، ۲۹۶ ضربه شلاق و ۸ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، احکام جدید برای ۶ درویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ (فشافویه) است.

محمدرضا شایان: ۷ سال حبس تعزیری

حسن شاهرضا: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال محرومیت از فعالیت و عضویت در احزاب، گروه‌ها و رسانه‌ها و مطبوعات و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

مرتضی سهراب‌پور: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال محرومیت از فعالیت و عضویت در احزاب، گروه‌ها و رسانه‌ها و مطبوعات و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

محسن نوروزی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال محرومیت از فعالیت و عضویت در احزاب، گروه‌ها و رسانه‌ها و مطبوعات و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

حسن عباسی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال محرومیت از فعالیت و عضویت در احزاب، گروه‌ها و رسانه‌ها و مطبوعات و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

سجاد برادران: ۲ سال حبس تعزیری

به گزارش هرانا ، روز چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۳۰ تن از دراویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که در جریان حادثه موسوم به گلستان هفتم به ۶ ماه حبس محکوم شده بودند با پایان دوران محکومیت از زندان آزاد شدند. روز سه‌شنبه نیز دکتر احسان علوی، دیگر درویش گنابادی که در همین واقعه بازداشت شده بود از زندان آزاد شد.

به گزارش هرانا ، روز سه‌شنبه ۱۲ تیرماه حسین قضاوی از دراویش گنابادی ساکن شهرستان دشتی از توابع استان اصفهان، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. مأموران امنیتی پس از بازداشت به خانه او هجوم برده و کتاب‌های عرفانی و وسایل شخصی وی را ضبط کرده‌اند. از محل نگهداری و دلایل بازداشت این درویش گنابادی اطلاعی در دست نیست.

به گزارش مجذوبان نور, هفت مأمور مسلح با دستور بازپرس هادی‌پور از شعبه سوم دادسرای اوین (شهید مقدس) به منزل مادری مصطفی دانشجو، از فعالان حقوق دراویش گنابادی یورش برده و با شکستن در و تهدید با اسلحه این وکیل دادگستری را در حضور اعضای خانواده‌اش بازداشت کرده‌اند. در اثر حمله‌ی شبانه‌ی مأموران برای دستگیری این فعال حقوق درویشان گنابادی، مادر سالخورده، همسر و دختر خردسال آقای دانشجو به اورژانس بیمارستان منتقل شده‌اند. پیش‌تر در اردیبهشت‌ماه سال گذشته بنا بر نامه‌ی حراست کل دانشگاه آزاد از ادامه‌ی تحصیلات تکمیلیمصطفی دانشجو، از وکلای دراویش گنابادی که مدتی را هم در زندان اوین گذرانده بود در رشته‌ی حقوق جزا و جرم‌شناسی تحصیل می‌کرد، جلوگیری شده بود. به نقل از یک منبع مطلع آقای دانشجو هنگام دستگیری اعلام کرده است که دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد.

به گزارش مجذوبان نور, مصطفی دانشجو، وکیل دادگستری، فعال حقوق درویشان گنابادی و از مدیران سایت مجدوبان نور که بامداد یکشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۷، توسط نیروهای امنیتی، بازداشت بود به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات مستقر در زندان اوین منتقل شد. این وکیل دادگستری در تماس تلفنی عنوان کرده عناوین اتهامی او مرتبط با درویشانی است که در حادثه گلستان هفتم بازداشت شده‌اند.

به گزارش مجذوبان نور ، سه تن از دراویش ساکن شهرستان کوار از توابع استان فارس٬ که در خرداد سال ۱۳۹۳ با اتهاماتی دایر بر “مشارکت در درگیری و ایراد ضرب و جرح” و “اخلال در نظم عمومی” با شکایت ۱۱۳ نفر از پرسنل بسیج و روحانیون استان فارس در شعبه اول دادگاه عمومی کوار به زندان محکوم شده بودند، در نتیجه‌ی تأیید حکم زندانشان از سوی دادگاه تجدیدنظر فارس، روز گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. ذبیح‌الله گردپور ۲ سال حبس، مهرداد کشاورز ۳ سال حبس و عبدالرضا آرایش ۲ سال حبس، هویت و مدت محکومیت این سه درویش بازداشت شده است.

به گزارش  مجذوبان نور, هشت تن از دراویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ مجموعا به ۳۴ سال حبس تعزیری، ۲۹۶ ضربه شلاق و ۶ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند و احکام صادره در دادگاه انقلاب به ریاست قاضیان صلواتی و احمدزاده برای ۶ نفر از درویشان محبوس در تیپ سه زندان تهران بزرگ ابلاغ شد. سه درویش زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ از حضور در جلسه دادگاه انقلاب امتناع کردند. هادی شاهرضا و جمشید عسگریان از درویشان زندانی محبوس در تیپ ۴ و ابوالفضل صحرایی، درویش گنابادی محبوس در تیپ ۳ زندان تهران بزرگ از حضور در جلسه محاکمه خودداری کردند.

امین سلیمانی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها، رسانه‌ها و فعالیت در فضای مجازی و مطبوعات، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

اکبر داداشی: ۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق

رضا نعمت‌اللهی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها، رسانه‌ها و فعالیت در فضای مجازی و مطبوعات، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

موسی فضلی‌پور: ۲ سال حبس تعزیری

حسام معینی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها، رسانه‌ها و فعالیت در فضای مجازی و مطبوعات، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

حسین جشن: ۲ سال حبس تعزیری

امید مهدوی: ۲ سال حبس تعزیری

کیان نژادحسنی: ۱ سال حبس تعزیری

به گزارش حقوق بشر در ایران, ظفرعلی مقیمی درویش زندانی بازداشت‌شده در حادثه گلستان هفتم در نتیجه اعتصاب غذا در شرایط جسمانی بسایر خطرناکی به سر میبرد.او در نتیجه اعتصاب غذای ۹۵روزه به افت فشار خون، ضعف شدید جسمانی، درد مفاصل و چشم و ۳۵ کیلو کاهش وزن دچار شده است. ظفرعلی مقیمی به همراه محسن عزیزی، محمد باقر مقیمی، علی جمشیدی، حسین فهیمی، مصطفی شیرازیان و محمد علی کریمی، دراویشی بودند که در زندان تهران بزرگ دست به اعتصاب غذا زده‌ بودند.

به گزارش هرانا, در ادامه برگزاری دادگاه‌های درویشان گنابادی، گزارش ها حاکی از آن است که سخاوت سلیمی، یکی از درویشان، در اعتراض به رویه غیرقانونی از حضور در جلسه محاکمه خودداری کرد. آقای سلیمی گفته است: «کیفرخواستی که برای ما صادر کرده‌اند فرقی با تفتیش عقاید و دخالت در اعتقاد شخصی من ندارد و از آنجا که در دادگاه انقلاب جز سوال‌های عقیدتی پرسیده نمی‌شود و وکیلی هم نیست که از حقوق قانونی ما دفاع کند، در دادگاه حاضر نمی‌شوم. به گزارش حقوق بشر در ایران , برای ۱۲ تن از دراویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ طی حکمی تازه مجموعا ۵۷ سال حبس در دادگاه انقلاب به ریاست قاضیان صلواتی و احمدزاده صادر شد. گفتنی است در خبری دیگر، شکوفه یداللهی و سپیده مرادی، صبح امروز دوشنبه ۲۵ تیر۹۷ برای دومین بار از زندان قرچک به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب احضار شدند . این دو زن درویش که پیش‌تر به دلیل غیرقانونی دانستن روند دادرسی و محرومیت از حق وکیل از حضور در جلسه محاکمه خودداری کرده بودند این بار نیز با بیان این که همچنان بر موضع خود ایستاده‌اند، دیگر بار از رفتن به دادگاه امتناع کردند.

ظفرعلی مقیمی: ۷ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به روستای زهک سیستان و بلوچستان

امیر آسترکی: ۷ سال حبس تعزیری

نادر بیرانوند: ۷ سال حبس تعزیری

عباس حاجتی: ۷ سال حبس تعزیری

مرتضی قادری: ۷ سال حبس تعزیری

سید مهدی فاطمی‌نسب: ۶ سال حبس تعزیری

رضا فراشی: ۶ سال حبس تعزیری

ماشاالله وفایی‌فرد: ۵ سال حبس تعزیری

غزنوی: ۲ سال حبس تعزیری

نبئی: ۱ سال حبس تعزیری

رضا حیدری: ۱ سال حبس تعزیری

یاسر سلیمانی: ۱ سال حبس تعزیری

به گزارش حقوق بشر در ایران, احکام ۱۰ تن از دراویش بازداشت شده در حوادث گلستان هفتم صادر و به آنها ابلاغ شده است. دراویش گنابادی بازداشت شده در حوادث گلستان هفتم توسط شعب ۱۵ و ۲۶ دادگاه انقلاب تهران مجموعا به تحمل ۶۹ سال حبس، ۴۴۴ ضربه شلاق، ۱۴ سال تبعید، ۴ سال ممنوع‌الخروجی و ۸ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شدند. اتهامات این افراد “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی”، “اقدام علیه امنیت ملی”، “اخلال در نظم” و “تمرد از دستور پلیس” عنوان شده است.

رضا رضایی: ۱۳ سال حبس تعزیری، ۱۴۸ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به میرجاوه

اکبر بیرانوند: ۷ سال حبس تعزیری، ۲ سال تبعید به زهک سیستان و بلوچستان و ۲ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی

علی بهادری: ۷ سال حبس تعزیری، ۲ سال تبعید به میرجاوه و ۲ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی

سیامک سهرابی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید

ایرج مدحی: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید

رامین اشکوه: ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید و محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی

بیژن سلطانی: ۷ سال حبس تعزیری

فرهنگ بوذری خرازی: ۶ سال حبس، ۷۴ضربه شلاق و ۲ سال ممنوع‌الخروجی

فرنام فرهنگ: ۶ سال حبس تعزیری

مهرداد عینی: ۲ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوع‌الخروجی از کشور و محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی

گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مجذوبان نور، شش تن از درویشان زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ، در اعتراض به کیفرخواست صادر شده برای دراویش گنابادی، سؤال‌های عقیدتی قضات دادگاه انقلاب، محرومیت درویشان بازداشتی از حق وکیل و عدم رعایت تشریفات قانونی در روند دادرسی از حضور در دادگاه خودداری کرد. احمد ایرانی‌ خواه، سعید دوراندیش، وحید خموشی، علی خموشی، رضا سیگارچی و حمید رشیدی، از درویشان زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ از حضور در جلسه دادگاه خودداری کرد. این درویشان زندانی در این خصوص گفتند: “قضات دادگاه انقلاب هنگام محاکمه درویشان گنابادی مانند بازیگرانی‌ که نمایشنامه‌ای را از بر کرده‌اند، هر بار حرف‌های تکراری می‌زنند و تنها خواستشان از حضور ما در دادگاه، تحقیر شخصیت و تقتیش عقیده‌ی ما است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مجذوبان نور، محمد کریمایی از درویشان زندانی محبوس در زندان تهران بزرگ، برای دومین بار در اعتراض به سؤال‌های عقیدتی قضات دادگاه انقلاب، محرومیت درویشان بازداشتی از حق وکیل و عدم رعایت تشریفات قانونی در روند دادرسی از حضور در دادگاه خودداری کرد.. این درویش گنابادی که در جریان حادثه گلستان هفتم بازداشت شده است، سؤال‌های عقیدتی قضات دادگاه انقلاب را مصداق تفتیش عقاید دانسته و محرومیت درویشان بازداشتی از حق وکیل و عدم رعایت تشریفات قانونی در روند دادرسی پرونده‌ی درویشان را از جمله دلایل عدم حضور در دادگاه عنوان کرده است.این درویش زندانی گفته است؛ “در دادگاهی که جز تفتیش عقاید و زیر پا گذاشتن حقیقت موضوع دیگری مطرح نمی‌شود و احکام آن از پیش تعیین شده است شرکت نمی‌کنم.

به گزارش دویچه وله , زنان درویش زندانی که کتک خوردند «حق شکایت ندارند. مادر سپیده مرادی‌ یکی از زنان درویش محبوس در زندان قرچک به دویچه‌وله می‌گوید از دخترش خواسته‌اند شکایت‌ خود از مأموران زندان را پس بگیرد. یازده زن درویش زندانی در قرچک ۲۱ خرداد مورد ضرب و شتم مأموران قرار گرفتند.

به گزارش مجذوبان نور . احکام ۶ نفر از درویشان محبوس در زندان تهران بزرگ که پیش‌تر در بهمن‌ماه سال گذشته در رابطه با حوادث گلستان هفتم بازداشت شده بودند، توسط شعب ۱۵ و ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی و قاضی احمدزاده صادر شد.این دراویش جمعا به ۶۹ سال حبس، ۴۴۴ ضربه شلاق، ۱۴ سال تبعید، ۴ سال ممنوع‌ الخروجی و ۸ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شدند.

عبدالله اسماعیلی، ۷ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی

صالح کمالی، ۷ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور

غلام عباسی، ۷ سال حبس تعزیری

حسین سلیمانی، ۶ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی

اصغر ابراهیمی، ۶ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی

محمد دالوند، ۵ سال حبس تعزیری

نکته مهم * با توجه به گستردگی سرکوب دراویش در ماههای گذشته و جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات در ایران ، اطلاعات و اخبارمندرج در وبسایت ها محاسبه گردیده .

گزارش آماری
بازداشت و بیخبری                                                      ۱۲ مورد 5 مورد
تفتیش منزل                                                              ۱ مورد 1 مورد
ضبط وسائل                                                                  ۱مورد 1 مورد
محکومیت به حبس                                                       ۸۰ مورد 80 مورد
صدور حکم شلاق                                                          ۵۶مورد 56مورد
ممنوع الخروجی از کشور                                                 ۷ مورد 7 مورد
تبعید                                                                          ۷ مورد 7 مورد
محرومیت از خدمات پزشکی                                              ۵مورد 5 مورد
محرومیت از حق تحصیل                                                  ۱  مورد 1 مورد
رفتار خشونت آمیز با شهروندان                                           ۱ مورد 1 مورد
یورش                                                                          ۱ مورد 1 مورد
فرافکنی و حاشیه سازی                                                     ۵ مورد 5 مورد
اعتصاب غذا                                                                   ۳ مورد 3 مورد
محرومیت از حق انتخاب وکیل و سایرحقوق زندانیان                 ۶۶ مورد 66مورد
آغاز دوران محکومیت                                                        ۳ مورد 3 مورد
محرومیت از حقوق شهروندی                                              ۳۲۸ مورد 328 مورد
آزادی افراد زندانی با توجه به رای دادگاه یا اتمام دوران محکومیت  ۸ مورد 8 مورد

گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در تیر ماه ۹۷

 

زنجیرمنحوس فقر با خشنونت علیه کودکان و فروش وازار جنسی انان ارتباطی تنگاتنگ دارد و متاسفانه گوش دولت مسئول هم ناشنوا است؛و در میان سهم کودکان فقرو نا امنی ومحروم شدن از حق زندگی و شادی کودکانه انان است ؛این کودکان میگویند چه زمانی شادی و امنیت به ما ایندگان این کشور لبخنذ خواهد زد.

تنطیم نمودار   لیدا اشجعیLida Ashjaei                           فرهاد نصیری

آسیبهای اجتماعی :.گردوغبار ۴۰ شهر و ۸۰۰۰ روستای سیستان و بلوچستان را فرا گرفت

به  گزارش خبرگزاری هرانا، ‌محسن حیدری در گفت‌وگو با ‌ایسنا با بیان اینکه از دوشنبه تا امروز بیشینه سرعت وزش بادهای ۱۲۰ روزه در شمال استان به ۱۰۴ کیلومتر بر ساعت رسیده است، اظهار داشت: “سرعت این باد سبب وقوع پدیده طوفان گردوخاک در برخی شهرهای شمالی و همچنین تشکیل یک توده عظیم گردوغبار شد که رفته رفته بخش‌های زیادی از استان را فرا گرفت‌.

. عفو بین‌الملل از ایران خواست دسترسی مردم به آب پاکیزه را تضمین کند

به گزارش رادیو فردا، این نهاد بین‌المللی در بیانیه‌ای که روز جمعه ۱۵ تیر منتشر شد همچنین خواستار انجام تحقیقات مستقلی درباره گزارش‌ها مبنی بر «استفاده بی‌مورد و بیش از حد زور» در برخورد با مردم استان خوزستان شد که نسبت به کمبود و آلودگی آب «اعتراض مسالمت آمیز» داشتند.

ازدواج کودکان:

.  ازدواج کودکان؛ اقدامی خطرناک و پایانی همواره تلخ

ازدواج کودکان هنوز در ایران انجام می‌شود. هرچند برخی قوانین، مانع از انجام این قبیل ازدواج‌ها در سنین پایین می‌شود اما هنوز هستند خانواده‌هایی که دختران‌شان را حتی زیر سن ۱۵ سال به خانه شوهر می‌فرستند.(عصر ایران(

. خشکسالی و فقر در سیستان و بلوچستان: اینجا دختران در کودکی مجبور به ازدواج هستند

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، عزیز سارانی نماینده استان سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان‌ها با اشاره به شرایط تحصیلی کودکان شهرستان زابل و منطقه سیستان میگوید “در روستاها اکثر دخترها فقط تا پایه ششم ادامه تحصیل می‌دهند و بعد خانه‌نشین می‌شوند. از آنجا که امکانات کافی وجود ندارد و به علت تعصبات مذهبی، دختران در این منطقه از سن ۱۴ الی ۱۵ سالگی به بعد شوهر داده می‌شوند و در برخی روستاها نیز شاهد ازدواج دختران ۹ ساله هستیم .”

بوشهر؛ ازدواج ۳۵۰ دختر زیر ۱۵ سال و ۷ کودک زیر ۱۰ سال در سال گذشته .

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خلیج فارس : بنا به آمار اداره کل ثبت احوال استان بوشهر، در سال گذشته ۳۵۴ نفر که کمتر از ۱۵ سال داشته‌اند، پای سفره عقد نشسته و ازدواج کرده‌اند. همچنان که پیش‌بینی می‌شود، بخش عمده زوجین نوجوان شامل جنس مونث هستند، طوری که پارسال ۳۵۰ دختر زیر ۱۵ ساله ازدواج کرده‌اند .

اعدام کودکان : . مهدی خزائیان، کودک-مجرم کانون اصلاح و تربیت گرگان در صف اعدام

سازمان حقوق بشر ایران؛ ۵ تیر ۱۳۹۷: مهدی خزائیان، کودک-مجرمی است که حکم اعدام وی در دیوان عالی کشور به تأیید رسیده و هم اکنون در کانون اصلاح و تربیت گرگان در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می‌برد.

. ابوالفضل چزانی شراهی که در ۱۴ سالگی مرتکب قتل شده بود اعدام شد

رادیو زمانه : حکم اعدام ابوالفضل چزانی شراهی که به اتهام ارتکاب قتل در ۱۴ سالگی به قصاص محکوم شده بود، سحرگاه روز چهارشنبه ۶ تیر در زندان قم به اجرا گذاشته شد. خبر اعدام ابوالفضل چزانی از سوی منابع رسمی اعلام نشده و به این ترتیب این اعدام در زمره «اعدام‌های مخفیانه» به شمار می‌رود .

اعتیاد کودکان: گل و حشیش بیشترین کشفیات موادمخدر دراطراف مدارس/اقدامات پیشگیرانه

مهر نیوز : پرویز افشار سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفتگو با خبرنگار مهر توضیح داد: در واقع نگرانی ما در این حوزه بحث مصرف است لذا در همه طرح ها آنچه حائز اهمیت است تجربه مصرف مواد است که مورد بررسی قرار می گیرد.پرویز افشار ادامه داد: براساس ارزیابی سال ۸۰ نیم درصد از جمعیت دانش آموزی مقطع دوم متوسطه تجربه مصرف داشتند. در سال ۹۰ این عدد به یک درصد و در سال ۹۵ به حدود دو درصد رسید .

آموزش و پرورش:       .ترک تحصیل ۱۰ تا ۱۵ هزار دانش آموز مقطع ابتدایی در سال به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر،رئیس سازمان نهضت سواد آموزی گفت: در حال حاضر سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، لرستان و کرمان بالاترین آمار بی‌سوادی در کشور را دارند، اما عمده بی‌سوادان در نقاط حاشیه شهرها هستند.او افزود معمولا در هر پایه‌ای هر سال بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر ترک تحصیل و یا قبول شده پایه قبلی هستند که دیگر در پایه جدید ثبت نام نمی‌کنند یا حتی حین سال تحصیلی به دلیل مسائل اقتصادی،‌ اجتماعی و فرهنگی که وجود دارد از چرخه آموزش خارج می‌شوند.

. پدر دانش آموز ۱۵ ساله کوهدشتی؛ دخترم را برای تحصیل به مدرسه فرستادم، نه میدان جنگ

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، دست‌ راست را زیر پتو پنهان کرده است. جای خالی دستش که ۱۱۷ روز پیش قطع شده، باندپیچی شده‌ است. اثر ترکش و سوختگی حادثه روی بدنش است، همان حادثه‌ای که اسفند سال گذشته او را خانه‌‌نشین زخم ‌و سوختگی کرده‌است. سه‌شنبه ۸ اسفند۹۶ بود که انفجاری در دبیرستان حجاب کوهدشت رخ داد.

 وجود کلاس خالی در برخی استانها/آذربایجان غربی نیازمند ۵۰۰۰ کلاس درسایسنا : سرپرست معاونت پژوهشی، برنامه ریزی و نیروی انسانی اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان غربی گفت: این استان برای کاهش تراکم کلاسی و جبران کمبود مدرسه  نیازمند ۵۰۰۰ کلاس درس است.. سازمان نهضت سواد آموزی؛ سالانه ۱۵ تا ۲۰هزار دانش‌آموز در پایه‌های ابتدایی ترک‌تحصیل می‌کنند

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، علی باقرزاده گفت: “هر سال شناسایی والدین بی‌سواد انجام می‌شود و در اختیار ما قرار می‌گیرد، اما روش کار ما بر مبنای یک پایگاه اطلاعات اسمی است که خودمان داریم. برای هر شهروند زیر۵۰ سال یک پرونده آموزشی تشکیل داده‌ایم و سوابق تحصیلی آن‌ها را در هر میزانی که از پایگاه‌های مختلف پیدا کرده‌ایم، در آن قرار داده‌ایم.

بیماریهای کودکان :. رئیس مرکز تحقیقات ایدز ایران؛ ابتلای ۴۵ برابری ایدز در کودکان کار و خیابان

خبرگزاری هرانا – هنوز نمی‌توان آمار دقیقی از تعداد کودکان کار ارائه کرد؛ نزدیک به پنج هزار کودک در مراکز شهرداری و بهزیستی نگهداری می‌شوند؛ برخی کارشناسان آمار کودکان کار را بیش از سه میلیون نفر تخمین می‌زنند؛ ثبت هویتی ندارند و هر روز انواع آزارهای جسمی، جنسی و روانی آنها را تهدید می‌کند .

بی هویتی کودکان :                     .جست‌وجوی هویت گمشده میان زباله‌ها همشهری : «نداشتن شناسنامه» یا مدرکی که هویتشان را نشان دهد دغدغه‌ای است که کار و زندگی را برای بسیاری از بچه‌های زباله‌گرد سخت کرده است. زباله‌گردی کودکی که با وجود ایرانی بودن مادرش نتوانسته صاحب شناسنامه‌ای ایرانی شود مسئله‌ای است که کودکان‌کار زیادی مانند او را درگیر کرده است .

. معاون استاندار تهران؛ ثبت هفته‌ای ۱۰ نوزاد بی‌هویت در بیمارستان‌های این شهره گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از قانون : کودکان بی‌هویت یکی از معضلات جامعه امروز هستند؛ کودکانی که به دلایل مختلف از داشتن شناسنامه و اسناد هویتی محرومند و این محرومیت به معنای بی‌بهره‌بودن آن‌ها از اساسی‌ترین حقوق شهروندی است .

. فرزندان اتباع؛ از برزخ بی‌هویتی تا جهنم جرم و جنایت

تهران (پانا)‌ – بر اساس آمارها بیش از یک میلیون کودک بی‌هویت در کشور وجود دارند که عمدتا حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی است.به دنیا می‌آیند که تا مدت‌ها نام و نشانی برایشان تعیین نمی‌شود و تا سال‌ها شناسنامه‌ای ندارند که وجودشان را ثابت کند .

. نماینده مجلس؛ وجود ۲۰ هزار فرد فاقد هویت در استان سیستان و بلوچستان  به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خانه ملت، علیم یارمحمدی با اشاره به وجود تعداد بسیاری از افراد فاقد هویت و شناسنامه درسیستان و بلوچستان، گفت: “استان سیستان و بلوچستان به دلیل داشتن مرزخاکی ۱۲۰۰ کیلومتری با کشور افغانستان و پاکستان و بی توجهی به حفاظت از مرزها افراد بسیاری در این منطقه درحال حاضر بی شناسنامه هستند . طبق آمار بدست آمده از ۱۰ هزار نفر فرد بدون شناسنامه درثبت نام اول دراین استان بالغ بر۷ هزار نفر تعیین تکلیف شدند؛ اما آمارها نشان از ۲۰ هزار نفر فرد بدون هویت در این منطقه دارد .”

خراسان رضوی؛ افزایش کودکان بی سرپرست یکی از معضلات مهم بهزیستی استخبرگزاری هرانا – معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی غلامحسین حقدادی میگوید ،افزایش کودکان بی سرپرست را از مهمترین معضلات بهزیستی اعلام و بیان کرد که روزانه بین یک تا سه کودک بی سرپرست تحویل بهزیستی در این استان می شوند که بعضا شیرخواران رها شده هستند .

حمایت از کودکان :.چرا 50 تن از نمایندگان مجلس خواستار اجرای آزمایشی لایحه حمایت حقوق کودکان و نوجوانان شدندتهران (پانا) – ابوالفضل ابوترابی عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با پانا گفت: لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان از مجلس هشتم تا کنون در دستور کار قرار دارد و هنوز به سرانجام نرسیده است و اگر به همین رویه ادامه پیدا کند تا یک سال دیگر هم ممکن است رسیدگی به آن طول بکشد .

. راهکاری که خانواده‌ها برای آموزش فرزندان باید بدانندیازدهباشگاه خبرنگاران جوان : صبا اسدی روانشناس خانواده‌ درمانی در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمانگروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص آموزش‌هایی که خانواده ها باید برای حفظ حریم خصوصی به کودکان آموزش دهند، اظهار کرد: آزار جنسی محدوده وسیعی از رفتارها، مزاحمت‌های خیابانی تا سوء استفاده جنسی و تجاوز جنسی را در برمی‌گیرد؛ در تعریف آزار جنسی باید گفت، عملی است با ماهیت جنسی که در آن فرد یا افرادی با تعرض به شخصیت یک فرد، از طریق ارعاب، بهره‌گیری ناخواسته یا اجبار، خواستار دریافت التفات جنسی یا تحقیر جنسیتی با توسل به آزار کلامی می‌شوند.

عفو بین‌الملل: پزشکان سازمان پزشکی قانونی در نقض حق حیات کودکان ایران سهیم‌اند .

به گفته این سازمان مدافع حقوق بشر، پزشکان سازمان پزشکی قانونی با تأیید «رشد و کمال عقل» کودک‌مجرمان توجیه پزشکی‌ـ‌قانونی اعدام آنها را فراهم می‌آورند. اعدام مجرمانی که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند، بر خلاف کنوانسیون‌های بین‌المللی است.عفو بین‌الملل با اشاره به اجرای حکم اعدام ابوالفضل چزانی شراهی که ۱۴ سالگی مرتکب قتل شده بود، اعلام می‌کند .

کودکان زلزله :

 سرپل ذهاب ۸ ماه پس از زلزله هشت ماه از زلزله ویرانگر ۲۱ آبان ۹۶ در حوالی ازگله در استان کرمانشاه می‌گذرد. در این زمین لرزه آسیب‌های فراوانی به ساختمان‌ها و زیرساخت‌های شهر سرپل ذهاب وارد شد. به علت اخبار منتشر شده درباره دستگیری هشت فعال اجتماعی حاضر در مناطق زلزله‌زده از عنوان نام واقعی تهیه کننده گزارش و مصاحبه شونده خودداری شده است .

خودکشی  کودکان ـ

دولت غیر مسئول :

  تسنیم: مدیر «مدرسه معین» از ارتباط ناظم با دانش‌آموزان مطلع بوده است به گزارش تسنیم : در کنار پرونده ناظم مدرسه معین که به تشویق به فساد و فحشا و کودک آزاری متهم است و ۱۶ تیر ماه جاری نیز در شعبه ۱۰۹۱ مجتمع قضایی ارشاد محاکمه شده و منتظر صدور حکم است، پرونده‌ای هم برای مدیر و مسئولان این مدرسه تشکیل شده است. پرونده ناظم مدرسه معین در حالی تشکیل شده که مدیر مدرسه معین، در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ماه فیلم ارتباط ناظم با دانش آموزان را در اختیار داشته، اما به مرجع قضایی اطلاع نداده است پرونده آزار جنسی دانش‌آموزان؛ ناظم مدرسه معین به ۱۰ سال حبس و ۸۰ ضربه شلاق محکوم شد .

. ناظم متخلف مدرسه غرب تهران در دادگاه: قصدم شوخی با دانش‌آموزان بود/ تحت فشارروانی اتهامات را پذیرفتم

جلسه محاکمه غیر علنی ناظم متخلف مدرسه غیرانتفاعی پسرانه روز گذشته درحالی در شعبه ۱۰۹۱ دادگاه ارشاد برگزار شد که متهم مدعی شد قصدش فقط شوخی با دانش‌آموزان بوده است . این مرد جوان که از یکسال قبل به‌عنوان ناظم در دبیرستان پسرانه غیر انتفاعی معین در غرب تهران مشغول به کار بود به اتهام اشاعه فحشا، وارد کردن سیگار و مشروب به داخل مدرسه و توزیع آن، نشان دادن فیلم‌های غیر اخلاقی و … بازداشت شده و تحت محاکمه قرار گرفت

نامادری کودک ماهشهری که یک ماه مورد شکنجه‌ی نامادری خود قرار گرفته بود با قرار وثیقه آزاد شد

نامادری فاطمه؛ (کودک ماهشهری که یک ماه مورد شکنجه‌ی نامادری خود قرار گرفته بود) با قرار وثیقه آزاد شد. پدر کودک کُش هم بعد از دوسال آزاد شد

. تجمع دانش‌ آموزان شین‌ آبادی مقابل نهاد ریاست‌ جمهوری

به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر، دختران شین آبادی مقابل نهاد ریاست‌جمهوری تجمع کردند .

حسین احمدی نیاز، وکیل این کودکان با اعلام این خبر گفت: این دختران برای پیگیری درمان خود و احقاق حقوق خود و عدم دریافت پاسخ از مسئولان این کار را کرده‌اند .

سقط جنین ـفروش کودکان :

واکنش بهزیستی به مسئله نوزاد فروشیگزارش پایگاه خبری جامعه خبر، بیات‌نژاد در واکنش به سخنان استاندار مبنی بر اینکه خبرهایی مبنی بر فروش نوزاد را شنیده‌ایم، اما شورای اجتماعی استانداری مطالعه‌ای در این خصوص انجام نداده و بهزیستی متولی این کار است، بیان داشت: ایشان رئیس شورای تامین استان هستند و چون این مساله مجرمانه است و عواقب کیفری سنگینی دارد، از همین رو شاید ایشان از طریق نهادهای امنیتی و قضایی اطلاعات کامل را داشته باشد، اما مساله این است که تا امروز این گزارش به بهزیستی استان تهران ارائه نشده است

 .پشت پرده انتشار شایعه کشف جسد۲۰-۳۰کودک بدون کلیه در زاهدان/ردپای”بی بی فیس”۱۸ساله روزنامه خراسان به نقل از حجت الاسلام موحدیراد دادستان زاهدان نوشت: چندی قبل شایعه ای در گروه‌ها و کانال های شبکه های اجتماعی دست به دست شد که محتوای آن حکایت از قتل ۲۰ تا ۳۰کودک ربوده شده داشت که ادعا می شد این اجساد که در نقاط مختلف حاشیه زاهدان پیدا شده اند، بدون کلیه بودند .!

. نجات نوزاد ۲۸ روزه‌ ۳۰ میلیون تومانی از خطر فروش/دستگیری دلال خرید و فروش نوزاد با ۱۵ گرم کوکائین

باشگاه خبرنگاران جوان : نجات نوزاد ۲۸ روزه‌ ۳۰ میلیون تومانی از خطر فروش/دستگیری دلال خرید و فروش نوزاد با ۱۵ گرم کوکائینبه گزارش خبرنگار حوزه حوادث و انتظامی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ صدای گریه نوزاد تازه به دنیا آمده در سالن انتظار بیمارستان که می پیچد، همیشه حس خوبی را به آن‌ها که از دور و نزدیک آن صدا را می‌شنوند می‌بخشد .

پوریا” را فروختم، “نَفَس” را به شیرخوارگاه سپردم/ شوهرم با پولِ فروش پسرم، موتور خرید ایلنا: «فکرش رو هم نمی‌کردم که برای آخرین بار در آغوشم است، اما اتفاق افتاد، یه بچه که بدنش نبض داشت و می‌تونست فقط با شیرخشک و شکمِ سیر خوشحال باشه رو داد بهشون، به جاش با یه موتور برگشت خونه، یه میلیون هم انداخت جلوم و گفت؛ «برو باهاش خرید کن، برو باهاش لباس بخر”، پوریا رو فروخت تا جاش اسکناس بگیره، به خودم که اومدم، همه وسایل خونه رو شکسته بودم .»

خرید و فروش نوزادان را نه رد می‌کنم و نه تایید/معتادان متجاهر به کهریزک منتقل نمی‌شوند . به گزارش خبرنگار ایلنا، انوشیروان محسنی بندپی (رئیس سازمان بهزیستی کشور) در نشست خبری که به مناسبت هفته بهزیستی برگزار شد؛ در رابطه با خرید و فروش نوزاد در بیمارستان‌ها توسط عواملی چون ماماها بیان داشت: ممکن است در مواردی موضوع فوق صحت داشته باشد اما نمی‌توانیم موضوع را تعمیم داد .

کودکان فقر :میلیون تن در ۳۰۰۰ منطقه حاشیه‌نشین ایران زندگی می‌کنند . نوزده ادیو زمانه : فرید براتی معاون پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی ایران گفته است: سه هزار منطقه حاشیه‌نشین در ایران وجود دارد. او جمعیت ساکن در این مناطق را ۱۱ میلیون تا ۱۹ میلیون تن اعلام کرده و گفته است: ساکنان این مناطق به دلایل مختلف با جرم‌ها و آسیب‌های اجتماعی روبرو هستند .

خبرگزاری هرانا – در جنوبی ترین منطقه کرمان، شهرستانی به نام “قلعه گنج” وجود دارد.

روستاهای آن مرز بین کرمان، سیستان و هرمزگان قرار گرفته است که جزو محروم‌ترین مناطق کشور محسوب می‌شود و کپرنشینان این مناطق، گویی بطور کامل فراموش شده اند. منطقه «قلعه گنج» در سال‌های اخیر با مشکلات زیادی روبرو بوده و مردم این منطقه از کمترین امکانات زندگی هم محروم بوده‌اند. ساکنان این منطقه که عمدتا کشاورز هستند در کپر سکونت دارند و خشکسالی و گرمای شدید هوا زندگی در این منطقه را بسیار سخت‌تر کرده است.

. نماینده ایرانشهر: ۳ هزار روستای فاقد شبکه آبرسانی در ایرانشهر وجود داردخبرگزاری هرانا – محمدنعیم امینی فرد نماینده ایرانشهر درمجلس گفت که تعداد ۳ هزار روستای فاقد شبکه آبرسانی در این شهرستان وجود دارد که در حال حاضر به ۲ هزار روستا به شکل سقایی آبرسانی می شود .

. اینجا کودکان نغمه باز باران نمی خوانند به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا، با گسترش کم آبی، خشکسالی و طوفان شن در برخی مناطق استان سیستان و بلوچستان صدای کودکان رنگ پریده، تشنه و بیمار ساکن در مناطق متاثر از این بلایای طبیعی به همراه کاروان های خسته از کوچ در دل کویر می پیچد و مردان و زنانی سخت کوش سرزمین نیم روز با کوله بار امید برای یافتن چشمه زندگی ترک دیار وامانده از هستی می کنند.

. عضو شورای شهر چابهار: هزاران چابهاری بدون آب و برق، لابلای کپرها و تایرها روزگار می‌گذرانند/ بی‌عدالتی بیداد می‌کند

خبرگزاری هرانا – مردم شهرستان چابهار از روستاهایش گرفته تا مرکز این شهرستان با مشکلات متعددی سر و کله می‌زنند و فقر در این بخش از کشور چهره‌ی بسیار متفاوت و زشتی دارد. معین‌الدین سعیدی (رئیس شورای شهر چابهار) از فاجعه‌ی آب، فقر، بیماری، اعتیاد و حاشیه‌نشینی در این بخش از کشور سخن گفته و اعتقاد دارد بیش از فقر، این تفاوت‌ها و بی‌عدالتی‌ها هستند که مردم را آزار می‌دهند. سعیدی اظهار کرد “در محله میرآباد نزدیک به ۲۰ هزار نفر به صورت کپری زندگی می‌کنند .

روایت دردناک خانواده‌ای که از سیستان و بلوچستان به پارک لاله پناه آورده‌اند .

خبرگزاری هرانا – «لالی بی‌بی»، زنی سیستان و بلوچستانی است که لباس سوزن دوزی بلوچ به تن دارد و همراه با کودک یک ما‌هه‌ی خود روی زیراندازی در پارک لاله منتظر آمدن همسرش از بیمارستان است که به گفته‌ی او به دلیل آلودگی آبدر روستای محل زندگی‌شان دچار بیماری‌های متعددی شده است؛ کمی بعد دوکودکش نیز با فال‌هایی که برای فروش در دست دارند به پارک باز می‌گردند .

سیستان و بلوچستان؛ بیش از هزار گورخواب در زابل/ گزارش تصویری

خبرگزاری هرانا – در حالی موضوع گورخواب‌های نصیرآباد باغستان در حومه شهریار به سرعت رسانه‌ای شد و مردم و مسئولان دست در دست هم برای آن‌ها گرمخانه ایجاد کردند که هنوز بعد از گذشت چند سال به حال بیش از ۱۰۰۰ گورخواب زابل فکری نشده است.در همان روزها بود که مشابه این خبر از زابل هم منتشر شد و داستان زندگی گورخواب‌های سیستان و بلوچستان نقل مجالس شد به طوری که به گفته امام جمعه زابل ۶۰۰۰ معتاد گورخواب در زابل زندگی می‌کردند که هیچکس پیش از این به آن‌ها توجهی نکرده بود .

خشنونت علیه کودکان   قتل هولناک پسر ۱۲ ساله زنجانی

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایلنا،ظهر جمعه نخستین روز تیرماه امسال پسر بچه ۱۲ ساله ای به نام ابوالفضل هاشمی برای بازی از خانهشان در منطقه اسلام آباد زنجان خارج شد و دیگر به خانه بازنگشت . گروگان گرفتن کودک بستری در بیمارستان بخاطر عدم توان مادر محروم به پرداخت مخارج – کلیپ

در این کلیپ تکان دهنده مادر محروم را می بینید که بخاطر فقر و نداشتن پرداخت هزینه بیمارستان فرزند خردسالش را در بیمارستان به گروگان گرفته اند و نومیدانه در جلوی بیمارستان مانده و نمی داند که برای آزاد کردن فرزندش چکار کند چون پولی ندارد که پرداخت کند .

ضرب و شتم و شکستن دست یک کودک-مجرم در زندان رجایی شهر کرج سازمان حقوق بشر ایران؛ ۴ تیر ۱۳۹۷:  سعید احدی، کودک-مجرم محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر کرج مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دست راست وی شکسته است .

. سرنوشت کودکان ماهشهری شکنجه شده توسط پدر و نامادری در هاله‌ای از ابهام

باشگاه خبرنگاران جوان : اوایل اردیبهشت ماه سال جاری بود که موضوع شکنجه وحشتناک ۳ کودک ماهشهری توسط نامادری و پدر توسط یکی از مدیران موسسه خیریه کشور در صفحات مجازی مطرح شد.زخم کودکان ماهشهری هنوز تازه است و نقص قوانین حمایت از حقوق کودکان امکان بازگشت آنها به والدین مجرمشان را قوت می‌بخشد.

. انجمن حمایت از حقوق کودکان: پخش اعترافات مائده هژبری نماد بارز خشونت علیه کودکان است

به گزارش پانا : انجمن حمایت از حقوق کودکان ضمن اعلام مراتب اعتراض شدید به اینگونه رفتارهای خشونت‌بار و ترویج‌دهنده خشونت، از دادستان عمومی کشور در خواست دارد به عنوان مدعی‌العموم نسبت به پیگیری حقوق پایمال شده نوجوان 17 ساله اقدام و حضور عدالت در دفاع از کودکان کشورمان را به منصه ظهور رسانند .

احضار برادر ۱۶ ساله عبدالله بزرگزاده به پلیس فتا  به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین فعالین بلوچ، محمد طیب بزرگزاده فرزند غلام قادر ۱۶ ساله برادر کوچکتر عبدالله بزرگزاده به پلیس فتا احضار شد.در احضاریه که روز گذشته برای نامبرده ارسال شده از وی خواسته شد “به محض رویت برای پاره‌ای از توضیحات” به پلیس فتا در فرماندهی انتظامی شهرستان ایرانشهر مراجعه کند .

. عفو بین‌الملل اجرای حکم شلاق جوان کاشمری در ملأ عام را محکوم کرد

رادیو فردا : سازمان عفو بین‌الملل اقدام ایران در شلاق زدن در ملأ عام جوانی را که گفته می‌شود ۱۰ سال پیش و در سنین نوجوانی در یک عروسی، نوشیدنی الکلی مصرف کرده، محکوم کرد . این سازمان اجرای حکم شلاق این جوان که روز ۱۹ تیرماه اتفاق افتاده را «تکان‌دهنده» و مغایر با قوانین بین‌الملل و قوانین کنوانسیون حقوق کودک و نوجوان معرفی کرده است .

. ضرب و شتم والدین منجر به مرگ دختربچه ۱۰ ساله شد

خبرگزاری هرانا – فرمانده انتظامی استان بوشهر گفت که مادر و ناپدری با مراجعه به کلانتری آبپخش از توابع شهرستان دشتستان از مفقودی دختر بچه ۱۰ ساله‌اش خبر دادند، با برررسی‌های پلیس آگاهی دشتستان مادر و ناپدری این دختربچه دستگیر شدند و مشخص شد ضرب و شتم یکی از والدین منجر به مرگ دختربچه شده که پس از مرگ جسد را در بیابان‌های اطراف آبپخش دفن کرده‌اند .

گروگان گیری و انتقامجویی نیروهای تحت امر سپاه پاسداران در روستای شورو زاهدان.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عصر یکشنبه ۲۴ تیرماه، نیروهای بومی مسلح شده توسط سپاه پاسداران در پاسگاه روستای دومک در بخش کورین واقع در شهرستان زاهدان با اسلحه و لباس سپاه پاسداران به رهبری مجید شه بخش، مسئول محلی سپاه پاسدران در روستای دومک و نصرالله شه بخش یکی از ماموران امنیتی با هدف تسویه حساب و انتقامجویی به منزل یکی از اهالی روستای شورو به نام “حاجی ولی محمد” هجوم برده و علاوه بر ضرب و شتم ساکنین منزل و تخریب وسایل خانه دو کودک به نام های یاسین شه بخش ۱۶ ساله فرزند حاج عمر و جبار شه بخش ۸ ساله فرزند قادر شه بخش را به گروگان گرفته اند .

کودک آزاری:                                                             تعرض جنسی سرایدار مدرسه؛ صدور کیفرخواست برای ۵۴ متهم آتش‌ زدن مدرسه خبرگزاری هرانا – دادستان ارومیه گفت که قرار جلب و کیفرخواست ۵۴ متهم آتش‌سوزی مدرسه ای در ارومیه صادر شده است. سال گذشته انتشار خبری در خصوص تعرض جنسی سرایدار یک مدرسه به دانش آموز دختر با واکنش تند مردم روبرو شد و نهایتا مدرسه مورد اشاره در آتش سوخت. در این اعتراضات ۱۵۶ نفر دستگیر شدند .

. استحمام کودک ۷ ساله با سموم کشاورزی توسط پدر بی رحم

خبر فارسی : ماجرای دردناک زندگی پسر ۷ ساله گیلانی با پدر بی رحم خود در یک شالیزار را در این گزارش دنبال کنید ماجرا از این قرار است که سرپرستی پسری 7 ساله پس از جدایی والدین وی از یکدیگر، به پدر خود سپرده شده است بر اساس گفته های شاهدان عینی شرایط کودک 7 ساله به قدری حاد و تامل برانگیز بود که پدر این پسر بچه 7 ساله برای استحمام وی از سموم کشاورزی موجود در مزرعه استفاده می کرده و مردم محلی در حالی کودک را مشاهده کردند که هیچ گونه لباسی بر تن نداشته است و از شدت ترس و اضطراب به خود می لرزیده است .

اتفاق وحشتناک در تهران / پدری در جنت آباد دختر ۱۵ ساله اش را آزار شیطانی داد. به گزارش گروه جنایی رکنا، این مادر که همراه دختر ۱۵ ساله اش در دادگاه حضور یافته بود به قاضی قربانزاده گفت: ۴ سال است که از شوهرم طلاق گرفته ام.مادر گریان میگوید: این موضوعی که الان برای آن طرح شکایت کرده ایم در موقع زندگی مشترک مان نیز برای دخترم اتفاق افتاده بود اما آن موقع توانسته بودم جلوی شوهرم را بگیرم که دخترم ۹ سالش بود و پدرش با وجود سن کم دخترش قصد تعرض به او را داشت .

. کودک‌ ربایی ناکام در پارک  به گزارش جام‌جم، عصر یکشنبه دختر خردسالی از خانه‌شان در یکی از محله‌های شرق تهران خارج شد و به بوستان نزدیک آنجا رفت‌. زمان کوتاهی از حضورش در پارک نگذشته بود که زن جوانی به او نزدیک شد و محکم دست دختر خردسال را گرفت و فرار کرد. دختر خردسال گریه‌کنان فریاد می‌زد و کمک می‌خواست‌. در این موقع افراد حاضر در پارک متوجه ماجرا شده و با دستگیری زن کودک‌ ربا، موضوع را به پلیس اطلاع دادند .

مربی ورزشی متجاوز در شیراز بازداشت شد به گزارش مشرق، دادستان عمومی و انقلاب شیراز علی صالحی اظهار کرد: در پی انتشار مطالبی مبنی بر آزار و اذیت و تجاوز یک مربی ورزشی به یکی از نوآموزان در شیراز، فرد متهم که ۴۰ ساله و فاقد سابقه کیفری است دستگیر شد و هم اکنون با قرار بازداشت در زندان به سر می برد .

. فیلم/ مصاحبه شاهین صمدپور با پسر بچه ای که تو شیراز مورد تجاوز مربی باشگاه خود قرار گرفت

کودکان افغان :                           کودکان کار :

. فیلم/ دو کودک همراه پدرشان در میان سطلهای زباله در گرمای ظهر ساعت ۱۵ بدنبال نان مشهد ۱۷ تیرماه

. ماجرای غم انگیز حمیدرضا گل فروش خردسال خیابان برق و مامور وحشی شهرداری کرمانشاه

ایران – اجتماعی ماجرای غم انگیز حمیدرضا گل فروش خردسال خیابان برق و مامور وحشی شهرداری کرمانشاه – کلیپ قصه حمیدرضا گل فروش خیابان برق قصه غصه هاست دیشب ساعت یازده شب دیدم اول خیابان برق نشسته و گریه میکرد.

دانشور :مسئولان حساسیت کافی نسبت به آسیب در حال رشد کودکان کارگر ندارند / تهران، مشهد و کرج در صدر بیشترین تعداد کودکان کار .

به گزارش فانوس، کودکان کار به کودکان کارگری گفته می‌شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می‌شوند که این امر آن‌ها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربهٔ دوران کودکی بی‌بهره می‌سازد و سلامت روحی و جسمی آن‌ها را تهدید می‌کند. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی فعالیتی استثماری تلقی می‌شود.

. برده‌داری در جنوبِ تهران/ مهمان‌نوازی از کودکان زباله‌گرد

به گزارش ایلنا، عبدالله ۱۸ سال و فتح الله ۱۶سالش بود. اما نه چهره‌ی آنها و نه دست‌های پر پینه‌شان شبیه به ۱۶ -۱۸ساله‌ها بود. دنیای ۱۸سالگی عبدالله، نه کلاس کنکور داشت، نه دانشگاه و نه رویای‌های پر آب‌وتاب آینده. کارگران روزمرد مرکز بازیافت زباله بودند و دغدغه‌های روزمره‌شان، بیرون کشیدن نان خود و خانواده‌شان از میان انبوه زباله‌های تهران شده بود.

. روایتی از معضل کودکان زباله‌گرد: موش انگشتش را در زباله‌گردی خورده

ایسنا نوشت: الله‌کریمی یکی از فعالان اجتماعی استان میگوید: میانگین سنی این کودکان ۱۲ سال است اما در میان آنان کودک چهارساله نیز مشاهده شده است؛ فقط ۲۰ درصد این کودکان قادر به خواندن و نوشتن هستند و اغلب آنان مدرسه را رها کرده‌اند.او با بیان اینکه محل زندگی این کودکان فاجعه است می‌گوید: این وضعیت باعث شیوع بیماری‌های مختلفی در میان آنان شده است؛ حتی ما در بازدیدهای میدانی کودکی را دیدیم که دو انگشت او توسط موش خورده شده بود.

                                                      گزارش نقض حقوق طبیعی محیط زیست ایران در تیرماه 1976

                                                                                        تهیه و تنظیم : کاوه شیخ محمدی

درنیمه اول تیرماه سال جاری مشکلات زیست محیطی کشور ایران با گرم شدن هوا بیشتر عیان گردید و به عناوین مختلف نارسایی مدیریت دولتی بخصوص در منابع آب و انرژی موجبات زندگی در شرایط سخت را برای شهروندان در ایران فراهم آورد که کم و بیش در کل کشور محسوس بود. همچنین سهم مشکلات وکم آبی برای نیمه جنوبی کشور علی الخصوص استانهای جنوب غربی مضاعف بود. در این راستا مردم این استانها نیز به مطالبه حقوق شهروندی خود که برخورداری از آب و خوراک پاک است  پرداختند که متاسفانه با سرکوب نیروهای دولتی مواجه گردیدند.

جدی شدن بحران آب در مناطق مرکزی، شرق و جنوب کشور/ مهاجرت ۵۰ میلیون ایرانی تا ۲۵ سال آینده

خشکسالی در مناطق مرکزی، شرق و جنوب کشور جولان می‌دهد. جدیدترین آمارهای وزارت نیرو حاکی از آن است که در استان‌های فارس، خراسان‌جنوبی و اصفهان نه‌تنها سفره‌های زیرزمینی آب تهی شده‌اند که ذخایر سدها نیز کاهش ٢۵ تا ۵٠درصدی را نسبت به سال گذشته تجربه می‌کنند.

این موضوع در حالی رخ می‌دهد که تازه‌ترین گزارش‌ها نشان می‌دهد حجم آب زاینده‌رود اصفهان به ۵٠درصد سال گذشته کاهش داشته و در حال حاضر ذخیره مخزن آب زاینده‌رود تنها ٢٠٠میلیون مترمکعب آب دارد. رئیس گروه زمین‌شناسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور از افزایش هشداردهنده نرخ فرونشست زمین در گستره جنوب غربی تهران خبر داده و گفته است که این رقم از ١٧ سانتیمتر در سال ٨۴ تقریبا به دو‌برابر رسیده است. عیسی کلانتری، مشاور آب و محیط‌زیست معاون اول رئیس‌جمهوری نیز اعلام کرده است که تمدن کشور در مناطق مرکزی و جنوب کشور در معرض تهدید است و تنها دامنه شمالی البرز از خشکسالی مصون مانده است.

نرخ فرونشست زمین در جنوب غرب تهران دوبرابر شد.

رئیس گروه زمین‌شناسی مهندسی و ژئوتکنیک سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور، از افزایش نرخ فرونشست زمین در گستره جنوب‌غربی تهران مطابق با تحلیل و بررسی‌های انجام‌شده خبر داد. این کارشناس با اشاره به این‌که براساس شواهد، منطقه فرونشست تهران در سال‌های ٨٨ و ٨٩ در مقایسه با سال ٨۴ است و محیط منطقه فرونشستی به ١۴٩ کیلومتر و مساحت آن به حدود ۵٣٠ کیلومتر مربع افزون شده است.

نتایج به‌دست آمده از مدل‌سازی فرونشست زمین در گستره جنوب غربی تهران و پیش‌بینی نرخ آن برای سال ٩٧ با فرض ثابت بودن نرخ پمپاژ آب زیرزمینی در آینده، بیشینه نرخ فرونشست زمین در دشت مذکور به بیش از ٣٣ سانتیمتر بر سال و حدود دو برابر آن در سال ٨۴ خواهد رسید. تراکم جمعیتی بالای شهر تهران و اطراف آن، قرارگیری سازه‌ها و تأسیسات مهم در آن، وجود شریان‌های حیاتی مهم مانند راه‌آهن و فرودگاه و تراکم دکل‌های برق فشار قوی در پهنه فرونشستی شکل گرفته را بسیار مهم ارزیابی کرد.

۵٠میلیون ایرانی تا ٢۵سال دیگر باید مهاجرت کنند

عیسی کلانتری می‌گوید اگر وضع فعلی مصرف آب در بخش کشاورزی ادامه داشته باشد در کمتر از ٢۵سال دیگر شرق و جنوب کشور کاملا خالی از سکنه خواهد شد.

مشاور معاون اول رئیس‌جمهوری در امور آب، کشاورزی و محیط‌زیست هشدار می‌دهد که اگر فکری برای بحران آب نکنیم ٢۵سال دیگر، باید ۵٠میلیون ایرانی از کشور مهاجرت کنند و مهاجرت تبعات وحشتناکی دارد تا جایی که شاید چیزی به نام ایران دیگر وجود نداشته باشد.

اگر همه جامعه از مقامات بالا گرفته تا مردم، وارد مسأله آب نشوند کاری از چیت‌چیان یا حتی تمامی دولت ساخته نیست. کلانتری اعلام کرد: مصرف اصلی آب ما در بخش کشاورزی است، اما هنوز مسئولان نظام قایل به این نیستند که در این کشور به‌خصوص از جنوب البرز و شرق زاگرس تا مرزهای شرقی و جنوبی بحران آب داریم. سرانه باقیمانده آب این نواحی کمتر از ٨٠٠ متر مکعب است یعنی ما درون بحرانیم نه در مرز بحران.

احتمال عدم بازگشت آب به سفره‌های آب زیرزمینی ایران

وقتی سفره‌های زیرزمینی خشک می‌شود، طبقات خاک نشست می‌کند و محل ذخیره آب از بین می‌رود. از این‌رو، اگر بارندگی ١٠ برابر قبل هم شود باز آب روی سطح زمین جاری می‌شود و نمی‌تواند به داخل خاک نفوذ کند. جالب اینجاست که مسئولان هنوز بحران را درک نکرده‌اند و برنامه ششمی که ارایه شده است دلیل محکمی برای این ادعاست.

در این خصوص ابتدا باید ٣٠میلیارد مترمکعب از مصرف آب را با عزمی قاطع کاهش داده شود، بعد هم روی افزایش بهره‌وری سرمایه‌گذاری کنیم. این ٣٠میلیارد باید طی امسال و سال آینده در بخش کشاورزی که ٩۵درصد آب کشور را در اختیار دارد، اعمال شود. یعنی حق آب از کشاورزان خریده شود.

اخبار ضد و نقیض از بحران آب در خوزستان

حال و روز بحرانی وضعیت آب در استان خوزستان و رود کارون جدا از مسئله کمبود منابع در ماه‌های اخیر با مشکلات جدیدی نیز رو به رو شده است که البته هنوز از سوی مسئولان ایرانی به صورت صریح بیان نشده است؛ مشکلاتی مثل تلاش برای انتقال آب کارون.

برترین ها: روز گذشته تابناک در خبری در رابطه با وضعیت آب در خوزستان نوشت: حال و روز بحرانی وضعیت آب در استان خوزستان و رود کارون جدا از مسئله کمبود منابع در ماه‌های اخیر با مشکلات جدیدی نیز رو به رو شده است که البته هنوز از سوی مسئولان ایرانی به صورت صریح بیان نشده است؛ مشکلاتی مثل تلاش برای انتقال آب کارون. این در حالی است که استان خوزستان ایران و نیز حوضه آبریز کارون در شرایط کنونی از نظر میزان و کیفیت منابع آب، در شرایط بسیار بدی قرار دارد و جدا از خشکسالی و کمبود آب با مشکلاتی مثل شوری آب نیز مواجه است و مسئولان ایرانی هنوز نتوانسته اند مشکلات اساسی تأمین آب شرب و کشاورزی پایدار را در استان خوزستان مرتفع کنند.

ادامه بحران آب در خرمشهر و تجمعات اعتراضی

مردم خرمشهر روز شنبه ۳۰ ژوئن (نهم تیر ماه) در ادامه تظاهرات روز گذشته به کم‌آبی و شوری بیش از حد آب شرب در این شهر اعتراض کردند.

گزارش‌ها حاکی از ادامه این تظاهرات تا فرارسیدن تاریکی است. برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی تصاویری از تجمعات اعتراضی به اشتراک گذاشته‌اند که در آن صدای تیراندازی و فریاد مردم به گوش می‌رسد. در برخی از تصاویر به نظر می‌رسد برای مقابله با اثر گازاشک‌آور آتش روشن شده است.

از روز گذشته گروهی از مردم خرمشهر در برابر مسجد جامع این شهر تجمع کرده بودند و با سر دادن شعار اعتراض خود را در مورد وضعیت آب آشامیدنی به فرماندار این شهر اعلام کردند.از سوی دیگر خبرهایی مبنی بر فروش آب در خرمشهر توسط سودجویان گزارش شده که موجب خشم شهروندان این شهر شده است.

بحران سلامت در خوزستان

رئیس مرکز بهداشت خوزستان با اشاره به بیماری‌هایی که از طریق آب انتقال می‌یابند، گفت: هپاتیت آ، شیگلوز (اسهال خونی)، سالمونلوز (نوعی عفونت روده‌ای)، تیفوئید (حصبه) و… از طریق آب انتقال می‌یابند که متاسفانه بیشتر این بیماری‌ها اکنون در خوزستان وجود دارند.

او ادامه داد: در شهرستان‌های خوزستان می‌بینیم که کمتر از ۹۵ درصد مطلوبیت میکروبی دارند و این مساله می‌تواند مشکلاتی که با آن روبه‌رو هستیم را بیشتر کند.

وی با اشاره به طغیان بیماری‌ها در استان خوزستان ادامه داد: اسهال خونی در رفیع و مسمومیت در رامهرمز و هپاتیت در شهر‌های خوزستان برخی از طغیان‌ها بوده است. قطعا امسال طغیان‌های بسیاری خواهیم داشت که باید هزینه و زمان زیادی را برای این موضوع صرف کنیم.

سلمان زاده بیان کرد: بروز تب کریمه کنگو نیز به دلیل افزایش فعالیت کنه‌ها در استان خوزستان رو به افزایش است.

تهیه و تنظیم از : محمد ابوطالبی  Mohammad Aboutalebi

اسامی محل ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
ماندانا صادقی، نویسنده و روزنامه‌نگار آبادانی به اتهام “نشر اکاذیب در نشریه‌ی الکترونیکی به قصد تشویش اذهان عمومی به شعبه4بازپرسی دادسرای آبادان احضار شد. مولوی عبدالغفار نقشبندی امام جمعه موقت شهرستان راسک سرباز به ستاد خبری اطلاعات سپاه استان در زاهدان احضار گردید 2 نفر احضار 2 مورد 1
دو شهروند ساکن سقز از سوی دادگاه تجدیدنظر استان کردستان محکوم به پرداخت جریمه نقدی و تحمل ۵۰ ضربه شلاق شدند. 2 نفر احکام 1 مورد 2
علی منبوهی زندانی سیاسی زندان شیبان اهواز نیاز به جراحی دارد اما از انتقال به بیمارستان ممانعت بعمل آمده است. فرشید ناصری، زن دان سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج دست به اعتصاب غذا زده بود و دیروز شنبه ۲ تیرماه ۱۳۹۷ پس از وخامت حالش، از رفتن به بهداری و تزریق سرم خودداری کرد. مدیر زندان زابل، صابر چاریزهی زندانی بلوچ این زندان را از رفتن مسجد منع کرده است. سخی ریگی، وبلاگ‌نویس بلوچ و زندانی تبعیدی به زندان اهواز یکشنبه ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۷ در پی وعده‌های مساعد مسئولان به اعتصاب خود پایان داد.  

4نفر

اخبار زندانیان 4 مورد 3
محمدنعیم امینی فرد نماینده مردم ایرانشهر:تعداد ۳ هزار روستای فاقد شبکه آبرسانی در حوزه ایرانشهر وجود دارد. محمدصادق کریمی کیا افزود: “در سال ۹۶، بیشاز ۴ هزار و ۹۰۰ نفر در سراسر خوزستان اقدام به خودکشی کردند که ۲۴۰ مورد آن منجر به فوت فرد شد؛محمد نعیم امینی فرد، نماینده ایرانشهر در مجلس ایران درباره آخرین وضعیت پرونده دختران ایرانشهر گفته که در حال حاضر چهار نفر شکایت کرده‌اند که سه نفر از آنها به پزشکی قانونی مراجعه کرده و یک نفر مراجعه نکرده است. دایە ”مرجان بهروزی“ مادر ”هدایت عبداللە پور“ زندانی سیاسی محکوم بە اعدام در اعتراض بە نامعلوم بودن سرنوشت فرزندش دوشنبە (١١ تیر ٩٧ / ٢ ژوئیە ٢٠١٨) در مقابل ساختمان فرمانداری شنو با ریختن بنزین روی خودش قصد خودکشیداشت کە با اقدام بە موقع مردم حاضر در صحنە از مرگ نجات یافت. صبح امروز دکتر عبدالشکور ترشابی، از علمای دینی شهرستان خاش پس از خروج از مسجد توسط افراد ناشناس ترور شد. پلیس آگاهی کرج از کشف جسد سوختە مریم فرجی، فعال مدنی کورد ساکن این شهر خبر دادە  

——-

اخبار عمومی 7 مورد 4
محمد شریفی،20 ساله، از اهالی سیدکریم غرب شهر اهواز که در 15 فروردین بدلیل آتش زدن پرچم رژیم آخوندی تحت تعقیب اطلاعات بود امروز صبح خانواده او پیکرش را درحالیکه دارزد ه شده بود پیدا کردند. پنج فعال آذربایجانی که جهت تشییع پیکر حسن دمیرچی معروف به حسن آذربایجان از تهران قصد تبریز را کرده بودند ،بازداشت شده بودند بعد از سپری ۱۵ ساعت از بازداشت بطور کامل آزاد شدند. با گذشت دو ماه، «عصمت سلحشور» فرزند خورشید از اهالی روستای فلکان از توابع منطقه‌ی مرگور ارومیه همچنان تحت بازجویی به سر می‌برد. عبدالله بزرگزاده در تاریخ ۲۷ خرداد در حاشیه تجمع حمایت از دختران ایرانشهر بازداشت شد. جان امین خضیر اهوازى درخطر است.اودر شب ۸تیرماه و در هنگام هجوم نیروهاى سپاه از ناحیه پا مجروح شده است. مرتضی شیرانی پنجشنبه ۲۸ تیر، از اطلاعات سپاه به زندان مرکزی زاهدان منتقل شد. 11 نفر اخبار بازداشتی ها 7 مورد 5
جمعی از معلمان حق التدریسی اردبیل در اعتراض به شرایط معیشتی خود تجمع کردند. شماری از ساکنان خرمشهر در اعتراض به نبود آب آشامیدنی و شوری آب مقابل مسجد جامع شهر اجتماع کردند. یک روز پس از تجمع مردم خرمشهر ،شامگاه شنبه تجمع اعتراضی در حوالی چهارراه «مطهری» این شهر به خشونت کشید و مأموران امنیتی اقدام به تیراندازی و شلیک گاز اشک‌آور کردند. اعتراض و تجمع 3 مورد 6
فرشید ناصری، زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج،از روز شنبه ۲۶خردادماه در اعتراض به عدم تخفیف در مجازات و عدم اعزام به مرخصی دست به اعتصاب غذا زد. سخی ریگی وبلاگ‌نویس بلوچ و زندانی تبعیدی به زندان اهواز از روز گذشته در اعتراض به مخالفت با آزادی مشروطش دست به اعتصاب غذا زده است 2 نفر اعتصابات غذا 2 مورد 7
حسین سلمانپور ظهیر، پس از ۹ روز بی‌خبری، روز گذشته با خانواده خود تماس گرفته و اعلام کرده است که در زندان اوین نگهداری می‌شود. هارون پناهنده” و “موسی گنگذاری” دو طلبه اهل سنت بلوچ، در تاریخ۱ تیرماه۱۳۹۷ در روستای گتان شهرستان جاسک بازداشت شدند. “عماد بیجارزهی” معروف به “شاه بلوچ” ۳۰ خرداد ۹۷ توسط ماوران لباس شخصی در منزل پدری بازداشت شد. یک خبرنگار کرمانشاهی به نام «امیرحسین دارابی» از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به محل نامشخصی منتقل شد. نیروهای ادارە اطلاعات اشنویه اقدام بە بازداشت ”امید قادر سکینە“ ساکن روستای تاچین آباد این شهر کردەاند. در تظاهرات 10 تیرماه در شهر اهواز در حمایت از قیام مردم خرمشهردر اعتراض به بى آبى و شورى آب، مردم اهواز در بازار مرکزى این شهر تظاهرات کردند. ظهر جمعه هشتم تیرماه، امین علیزاده و جلال موسوی از درویشان گنابادی ساکن ایلام در تهران بازداشت شدند. چهار تن از فعالان آذری ساکن اردبیل به نامهای “عسگر اکبرزاده”، “علی واثقی”، “سعید صادقی‌فر” و “عباس لسانی” توسط ماموران اداره اطلاعات این شهرستان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. تایید بازداشت ۱۰ تن دیگر از فعالان ترک (آذری) در شهرهای مختلف استان های آذربایجان و اردبیل . در اعتراضات به بحران آب در برخی شهرهای استان خوزستان دستکم ۱۰ تن بازداشت شدند و تعداد ۳۵ تن از عاملین انتشار فراخوان‌ اعتراضات در شهرهای آبادان و خرمشهر شناسایی شدند. با نزدیک شدن به گردهمایی سالانه قلعه بابک در کلیبر موج گسترده تهدید و بازداشت فعالین آذربایجانی از روز یکشنبه۱۰ تیر تاکنون آغاز شده  .نیروهای امنیتی با یورش به منازل و محل کار فعالین آذربایجانی بیش از ۳۲ تن از آنان را بازداشت کرده اند. نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بە منازل چند تن از برگزارکنندگان همایش بزرگ ادبی ”خویندوان“ در ایلام یورش و اقدام بە بازداشت آنها کردەاند. بازداشت بیش از ۱۰۰ تن از شهروندان عرب در جریان تظاهرات مسالمت آمیز 190 نفر بازداشتها

20مورد

8
یک کولبر به نام «فرهاد ناسی» از اهالی سردشت که راهی جاده‌ی مرزی «کیله» بود، در پی گشودن آتش از سوی نیروهای مرزبانی از ناحیه‌ی پا و پشت دچار جراحت شدید شد. گروهی از کولبران در نزدیکی پاسگاه مرزی گلاله در مکانی به نام «آردی» از سوی نیروهای مرزبانی سردشت مورد تیراندازی قرار گرفته و در پی آن یک کولبر به نام «شوانه محمودزاده» فرزند صوفی‌ عمر از اهالی روستای شین‌آباد جان خود را از دست داد روز ۳ تیرماه بر روی جمعی از کولبران آتش گشودند که در نتیجهیک کولبر به نام «عمر صبری‌پور» از ناحیه‌ی پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته و‌ زخمی شد. “حیدر جمالزهی” فرزند قدرت الله در اثر اصابت گلوله به سرش کشته شده و خودرو چپ کرد.ماموران نیروی انتظامی در دوراهی ایرندگان، شهرستان خاش به سمتش شلیک کردند. یک جوان به نام “جمال مجیدی” از سوی نیروهای انتظامی پاسگاه سراب در جاده سقز_بوکان بە ظن حمل کالای قاچاق مورد تیراندازی قرار گرفت و به شدت زخمی شد. ماموران نیروی انتظامی در منطقه اسفندک سراوان به سمت یک خودرو به ظن حمل قاچاق آتش گشودند که در این جریان دو نفر کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند. نیروهای ادارە اطلاعات میاندوآب استان آذربایجان غربی بە سوی سرنشینان یک پراید شلیک و دست کم سە نفر را بە قتل رساندەاند 14 نفر شلیک مستقیم به کولبران8 مورد 10
در پی تجمع روزهای دوشنبه و سه‌شنبه ۲۱ و ۲۲ خرداد ۱۳۹۷ کارگران گروه ملی فولاد در اهواز حدود ۶۰ تن از کارگران بازداشت و به بازداشتگاه مرکز جرایم مواد مخدر اهواز و سپس به زندان شیبان اهواز منتقل شدند. عثمان جلالی» از اهالی شهرستان جوانرود پس از گذشت یک ماه بازجویی با تودیع وثیقه تا هنگام برگزاری جلسه‌ی دادگاه آزاد شد. سجاد سوارى، فرزند اذیاب، متاهل، ۳۲ ساله، از اهالی کوی علوی شهر اهواز که در تاریخ۱۶ فروردین۱۳۹۷ در جریان تجمعات شهروندان عرب در استان خوزستان توسط قرارگاه ابوالفضل العباس سپاه بازداشت شده بود،سه‌شنبه ۵ تیر۱۳۹۷ با تودیع وثیقه به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شد. طفی حلاف، فرزند عدنان، از اهالی شهر حمیدیه که در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ در جریان تجمعات شهروندان عرب در استان خوزستان توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت شده بود، با تودیع وثیقه به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شد 8 نفر تودیع قرار وثیقه 4 مورد 11
منابع خبری: کمپین دفاع از زندانیان سیاسی،خبرگذاری فارس، رادیو زمانه، کمیته اقوام کانون دفاع ازبشر در ایران، هنگاو نیوز، خبرگذاری ایرنا، حقوق بشر کردستان، هرانا، ایلنا، کمپین فعالین بلوچ، کانون حقوق بشری نه به اعدام،اژانس کرد پا، ایسنا، رادیو زمانه، مانیتور حقوق بشر در ایران 233 نفر 58 مورد جمع کل

 

 

تهیه و تنظیمگزارش و نمودار:احسانحیاک   Ehsan Hayak

با توجه به سانسور خبری حاکم بر رسانه های ایران، آنچه در پی می‌آید گزارشی است کوتاه و فشرده  ازنقض حقوق جامعه ایران در محدوده اعدام شهروندان، طی دوره زمانی یک ماه گذشته، که  نمی‌تواند بازتاب‌دهنده کامل این قتل دولتی باشد.

متاسفنه برغم تمام تلاش هائی که از جانب فعالین و نهاد های حقوق بشری صورت می گیرد، صدور و اجرای حکم اعدام که یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر ایرانیان بشمار میرود، کماکان پا برجاست و هیچگونه آمار دقیقی نیز از تعداد آنان وجود ندارد، لاجرم ما در این گزارش مواردی که خبرگزاری های مورد تائید دولت ایران منتشرکرده اند را به 2 گروه « صدور حکم اعدام و اجرای حکم اعدام » تقسیم بندی نموده ایم که نمیتواند در برگیرنده تمام اعدام های گسترده ای باشد که هر روزه و بصوت پیدا و پنهان در جمهوری اسلامی ایران اجرا میشود، گفتنی است بیش از۶٠ درصد اعدام ها بصورت مخفیانه اجرا شده و توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمیشوندو یا اعدام با اتهاماتی واهی و یا بدون وجود مدرک و یا دلایل کافی که بااستناد به حکم « قَسامه » در فقه اسلامی و حقوق کیفری ایران وجود دارد، ِیعنی نقض ماده 10 اعلامیه جهانی حقوق بشر.

نمونه: در اکتبر 2017حکم اعدام « مجتبی غیاثوند » براساس « قسامه» در کرج اجرا شد و در فوریه 2018 نیز با استناد به این بند از فقه اسلامی حکم مرگ دولتی برای صالح شریعتی 16 ساله  صادر شده است.

قَسامه: براساس عدم اطمینان قاضی نسبت به مجرم بودن متهم و فقط براساس حداکثر50 سوگند از جانب وابستگان شاکی انجام و صادر میگردد و برای تسهیل در قتل نوع بشر10 نفر نیز میتوانند هریک 5 بار سوگند یاد کنند و یا یک نفر50 مرتبه و….

صدور حکم اعدام:  

حکمتعلی مظفری رئیس‌کل دادگستری آذربایجان‌شرقی در گفتگو با خبرنگاران با اشاره به پرونده پزشک تبریزی گفت: “حکم اعدام برای پزشک تبریزی در دادگاه کیفری یک صادر شده است، ولی رای به دیوان عالی کشور رفته است و منتظر این هستیم تا دیوان عالی نطر خود را صادر کند، ولی به علت اینکه دو نفر کشته شده است حکم دو بار اعدام داده شده است و البته یک جریان دیگر هم در این پرونده وجود داشت که با ارائه رای نهایی ابعاد مختلف رای رسانه‌ای خواهد شد”..تسنیم  1 تیر

اعلی القاصی‌مهر در نشست خبری با اشاره به صدور حکم محاربه برای متهم به سرقت مسلحانه بانک‌های شیراز و اصفهان در یکی از پرونده‌های مرتبط اظهار داشت:  کرد و گفت: “این سارق تک‌رو به اتهام مباشرت در ۲۳ فقره سرقت مسلحانه، ایجاد ناامنی و وحشت عمومی از سوی دادسرای عمومی و انقلاب شیراز و در فروردین امسال به اعدام محکوم و پرونده برای رسیدگی به فرجام‌خواهی متهم به دیوان عالی ارسال شده است”.باشگاه خبرنگاران جوان 1 تیر

دختر ۱۹ساله که پرنیان نام داشت درحالی که بشدت ترسیده بود و رنگ بر چهره نداشت خودش را به‌ کلانتری ورامین رساند و گفت: “دو مرد به بهانه مسافرکشی وی را ربوده و در خلوتگاه شیطانی شان مورد تعرض قرار دادند”.پرنیان در ادامه گفت: “آنها وقتی فرد دیگری را به خانه شان دعوت کردند وقتی آن مرد التماس‌های مرا شنید دلش سوخت و زمینه فرارم را فراهم کرد”.به دنبال طرح شکایت دختر دانشجو خیلی زود نخستین متهم این پرونده که همان مرد ناجی بود دستگیر شد.فرهاد ۳۲ساله ماجرا را برای بازپرس تعریف کرد و دوستان خود به‌ نام‌های اصغر ۳۲ ساله وشاهین ۲۸ ساله را معرفی کرد که بلافاصله هر دو دستگیر شدند.قضات پس‌ از بررسی اظهارات متهمان و همچنین محتوای پرونده و مدارک پزشکی قانونی، دو متهم پرونده را به اتهام تجاوز به عنف به اشد مجازات و اعدام محکوم کرد.ایران 3تیر

لی مظفری رئیس‌کل دادگستری استان خراسان‌رضوی گفت: “در زمینه دو پرونده ربایش چند ماه پیش مربوط به ندا دختر بچه ۸ ساله و محمد حسین پسر بچه ۱۰ ساله، با رسانه‌ای کردن موضوع و همکاری نیروی انتظامی، کل تحقیقات مقدماتی، بازپرسی، آزمایشات قانونی، اطلاعات و پلیسی در ظرف یک‌هفته به‌صورت فوق‌العاده انجام و منتهی به حکم اعدام در دو پرونده شد” بگفته بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب مشهد  انگیزه متهم با توجه به اقرار صریح، اذیت و آزار این کودک بوده است. گفتنی است که جسد ندا، درون یک کیسه در حاشیه خیابان شهرک شهید رجایی شهر مشهد کشف شد.هویت این شخص احراز نشده است.همچنین در حادثه‌ای دیگر محمد حسین که قصد رفتن به مدرسه را داشته و قبل از رسیدن خودرو آژانس، به اشتباه سوار خودرو دیگری می شود  که او را ربود و ساعتی بعد جسدش در نزدیکی منطقه شاندیز کشف می گردد .و متم نیز چند ساعت پس از این جنایت، نیمه شب در خانه‌اش دستگیر می شود جوانی  است۲۷ ساله، مجرد و فارغ‌التحصیل رشته حقوق، هویت وی نیز احراز نشده است.ایران 3تیر     مردی که متهم است ابوالفضل، پسربچه ۱۱‌ساله را با ۸۹ ضربه چاقو به قتل رسانده در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران بمحاکمه و به اعدام در ملأ‌عام محکوم شد.متهم ۲۴‌ساله که علی نام دارد از ۱۷‌شهریور‌سال گذشته تحت بازداشت ماموران پلیس قرار گرفته است. سازمان حقوق بشر ایران 4 تیر

با تایید حکم اعدام چهار جوان عرب اهل اهواز توسط دیوان عالی کشور، هم اکنون این زندانیان در معرض خطر اجرای حکم در زندان کارون اهواز به سر می برند. تایید حکم اعدام این چهار شهروند عرب به اتهام محاربه و فساد فی الارض در تاریخ ۱۹ تیرماه به محکومان و خانواده هایشان ابلاغ شده است. یک فعال حقوق بشراهوازی مطلع از جریان این پرونده ایران مدعی شد که آنها هیچ فعالیت سیاسی نداشته اند و فقط کشف یک اسلحه هنگام بازرسی از منزل یکی از متهمان باعث توجیه چنین اتهامی به آنها شده است.غازی عباسی متولد ۱۳۶۱، عبدالرضا امیر خنافره متولد ۱۳۶۶، عبدالامیر مجدمی متولد ۱۳۵۹ و جاسم مقدم متولد ۱۳۶۴ از ساکنان شهر شادگان اهواز هستند که در تابستان ۱۳۸۸ در اهواز توسط نیروهای اطلاعات دستگیر شدند. آنها در فرودین ماه ۱۳۹۱ در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی علی فرهادوند به اتهام محاربه و فساد فی الارض از طریق حمله مسلحانه به اعدام محکوم شدند و شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور به ریاست قاضی رضا فرج اللهی این حکم را در ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۱ تایید کرد. با این حال ۵ ماه پس از تایید حکم از سوی دیوان عالی کشور، در روز ۱۹ تیرماه این حکم به محکومان ابلاغ شده است.کمپین حقوق بشر ایران 16تیر

حکم سه تن از زندانیان سنی مذهب  که به مدت ۹ سال در بلاتکلیفی به سر می بردند، ابلاغ شد.دو تن از این زندانیان به نام‌های “انور خضری” و “خسرو بشارت” به اتهام مشارکت در قتل هر یک به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم شدند. زندانی دیگر به نام “کامران شیخه” نیز به اعدام محکوم شد.هرانا 17 تیر

حکم اعدام ناپدری که متهم است ۷۰ بار به دختربچه‌ای (کیمیا) تجاوز کرده بود صادر شده و قرار است به زودی اعدام شود. این دختر ۷ ساله هنوز هم در بهزیستی زندگی می‌کند.دختربچه ٧ساله‌ای که درست یک سال پیش بیماری سرماخوردگی به کابوس‌های شبانه‌اش پایان داد و راز تجاوزهای ناپدری‌اش فاش شد. کیمیا که علت فشارهایی که به او وارد شده بود وپزشکان متوجه شدند که این دختر ٧ساله بارها هدف تجاوز قرار گرفته است،  ناپدری بعد از دستگیری گفت : «علاقه زیادی به دختر بچه‌ها دارم و از زمانی که با مادر کیمیا آشنا شدم به خاطر رسیدن به دخترکوچولو تصمیم به ازدواج با او را گرفتم.»

رئیس‌کل دادگستری استان گیلان از صدور حکم قصاص، حبس و شلاق برای متهم مرد پرونده قتل ۸ زن در شعبه کیفری یک این استان خبر داده گفت: “متهم مرد پرونده (فرزاد. ن) به جرم ۸ فقره قتل عمد زن به ۸ فقره قصاص نفس (اعدام) محکوم گردید وی در اعترافات خود گفت که بمنظور انتقام جوئی  از زنان و همچنین بیکاری و نیاز به پول اقدام به قتل و سرقت پول و طلای آنان کرده است. سایت میزان 20 تیرماه

دو مرد جوان  افغانستانی ۲۲ ساله و ۲۷ ساله  که یک مرد دیگر را کشته و جسدش را در یکی از باغ‌های حاشیه تهران سوزانده بودند صبح دیروز با حکم قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شدند. متهمان در نخستین مرحله بازجویی به قتل مرد گمشده ( یوسف ۴۷ ساله‌ ) اعتراف کرده و گفتند : مقتول زمینی را به ما فروخته بود که بیشتر از ارزش ملک از ما پول گرفت برای همین او را به خانه‌مان در قرچک ورامین کشاندیم و خفه‌اش کردیم”. و جسدش را به یکی از باغ‌های اطراف بردیم و در آتش سوزاندیم. قضات دادگاه در پایان محاکمه هر دو متهم را به جرم مشارکت در قتل به اعدام محکوم کردند. روزنامه ایران 21 تیرماه

حکم زنی که به اتهام “قتل همسرش” به اعدام محکوم شده بود، در دیوان‌عالی کشور تأیید شد. بدین ترتیب اگر او نتواند رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند، به‌زودی اعدام خواهد شد. نرگس نام زنی است که شوهرش را به آتش کشیده و به قتل رسانده و در بازجویی‌ها به جرمش اعتراف کرده است روزنامه شرق 26 تیر

فریدون 26ساله که برای سرقت گوشی تلفن ھمراه مرتکب قتل مردی به نام سعید 41ساله شده بود محاکمه و پس از اعتراف صبح دیروز به شعبه چھارم دادگاه کیفری استان تھران منتقل شد.

در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار قصاص متھم شدند. قضات نیز بعد از شنیدن دفاعیات فریدون را به خاطر سرقت مقرون به آزار به ده سال حبس وبه اتھام قتل عمد به قصاص محکوم کردند. روزنامه ایران 26 تیر

ایمان ۲۶ساله که متهم است بچه‌های ۱۱ تا ۱۵ساله  نوجوان را فریب داده و در کانال آبی در شرق تهران آزار و اذیت می‌کرده است، دیروز با حکم شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران  به اعدام، ۱۰۰ ضربه شلاق و ۱۴۴ سال زندان محکوم شد. هرانا 31 تیر

اجرای حکم اعدام: حکم اعدام یک زندانی در زندان شیروان به اجرا درآمد.این زندانی که هویت وی “ایرج سرخی” ۳۴ ساله و اهل لنجان احراز شده است، به اتهام قتل عمد در سال ۱۳۹۱ بازداشت و به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود.جوان آن لاین 6 تیر

یک زندانی به نام فرهاد اصغری اهل تبریز در زندان مرکزی تبریز اعدام شد. فرهاد اصغری از سه سال گذشته در بند ۹ زندان مرکزی تبریز در انتظار حکم اعدام به سر می برد. اتهام وی قتل عنوان شده است.مونیتور حقوق بشر درایران 5 تیر

«ابوالفضل چزانی شراهی»، زندانی محکوم به اعدامی که به اتهام قنل در ۱۵ سالگی به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی قم (لنگرود) اعدام شد.سازمان حقوق بشر ایران 6تیرحکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی ساری به اجرا درآمد. هویت این زندانی که با اتهام قتل عمد به قصاص نفس (اعدام) محکوم شده بود “مهدی عالمی” حدوداً ۳۳ ساله و اهل ساری احراز شده است. سازمان حقوق بشر ایران 6 تیر

دست کم ۴ زندانی متهم به قتل در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.مجید حیدری پور و صفا علی جلالی از زندان رجایی شهر کرج دو تن از زندانیانی بودند که امروز در این محل اعدام شدند.علاوه بر دو زندانی مورد اشاره همزمان دو زندانی دیگر به نامهای جواد کمانی و فرشید قربانی به ترتیب ۳۲ و ۳۸ ساله که از هفته قبل از زندان خورین ورامین جهت اجرای حکم به زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند نیز اعدام شدند.خبرگزاری هرانا 7 تیر

طی روزهای شنبه و یکشنبه ۹ و ۱۰ تیر ۱۳۹۷، سه زندانی محکوم به اعدام در زندان های سراوان، رشت و زاهدان اعدام شدند.اتهام همه زندانیان اعدام شده قتل عنوان شده است.هویت این افراد به ترتیب زیر احراز شده است,احمد فرزند کریم داد اهل پسکوه سراوان,علی آرزومند در زندان مرکزی رشت (لاکان),ابراهیم جهانتیغ ۲۶ ساله در زندان مرکزی زاهدان.جقوق بشر ایران 10 تیرماه  سراوان، رشت و زاهدان 1

دستکم ۲ زندانی متهم به “قتل” در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.هویت این زندانیان “جواد دارابی” و “محمد نورافکن” از اندرزگاه ۱ زندان رجایی شهر کرج توسط هرانا احراز شده است.هرانا 13 تیر

حکم اعدام سە شهروند کورد از جملە یک زن در زندان مرکزی ارومیە بە اجرا در آمدە است.هویت احراز شدە این سە شهروند کورد کە اعدام شدەاند برای “هەنگاو” بە شرح زیر می باشد؛١ـ گلی حاجی پور اهل ارومیە٢ـ محمد روشن اهل ارومیە٣ـ شهباز ابراهیمی اهل سردشت.بە گفتە یک منبع مطلع این سە زندانی بە اتهام قتل عمد بازداشت و از سوی دستگاه قضایی ایران بە اعدام محکوم شدە بودند.هه نگاو 13 تیر

یک زندانی که به اتهام “قتل” اعدام محکوم شده بود، در زندان مرکزی تبریز به اجرا درآمد.هویت این زندانی که با اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود، هویت او  “محمد عالی” ۵۲ ساله و اهل یکی از روستاهای نزدیک به تبریز احراز شده است.هرانا 13 تیرماه

دست کم ۴ زندانی در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.بنابر گزارشات دریافتی، مجید حیدری پور و صفا علی جلالی از زندان رجایی شهر کرج دو تن از زندانیانی بودند که در این محل اعدام شدند.علاوه بر دو زندانی مورد اشاره همزمان دو زندانی دیگر به نامهای جواد کمانی و فرشید قربانی به ترتیب ۳۲ و ۳۸ ساله که از هفته قبل از زندان خورین ورامین جهت اجرای حکم به زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند نیز اعدام شدند.هرانا 13 تیرماه

دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد، حکم اعدام ۸ نفر از متهمان حمله خردادماه سال گذشته به ساختمان مجلس شورای اسلامی و  مقبره آیت الله خمینی اجرا شد. هویت ۸ زندانی اعدام شده عبرتست از:  “سلیمان مظفری، فرزند رحمان، اسماعیل صوفی، فرزند مجید، برادر فریدون صوفی است که در عملیات تهران شرکت داشته و کشته شده است، رحمان بهروز، فرزند کریم، سید ماجد مرتضایی، فرزند سید حسن، سیروس عزیزی، فرزند عبدالخالق، ایوب اسمعیلی، فرزند حسین، خسرو رمضانی میراحمدی، فرزند کاکا احمد، عثمان بهروز، فرزند کریم، برادر رحمان بهروز” . از روند بازداشت، بازجویی، شرایط نگهداری و دسترسی متهمان به حقوق اولیه اطلاعی در دست نیست  میزان 16 تیرماه

یک زندانی متهم به “قتل” در زندان مرکزی زاهدان که روز گذشته جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شده بود، اعدام شد،وی “نعیم مندوزهی” متولد سال ۱۳۴۹، متاهل و دارای ۹ فرزند، از بند ۶ زندان مرکزی زاهدان  است، وی در سال ۱۳۸۷ بازداشت و 14 تیرماه ۱۳۹۷، جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بود. ”نعیم مندوزهی” اهل افغانستان بود.هرانا 16 تیرماه

دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مازندران از اعدام یک زندانی با اتهام “قتل” در محوطه زندان قائمشهر خبر داده گفت: «محکوم‌ علیه “ا – م” فرزند سید نعمت که به جرم قتل به اعدام محکوم شده بود، با حضور اولیای دم در محوطه زندان زندان قائم‌شهر اعدام شد.»  هرانا 19 تیرماه

حکم اعدام یک زندانی به نام “یحیی احمدیوسفی” پس از تأیید از سوی دیوان عالی کشور، تحت تدابیر امنیتی در زندان کرمان اجرا شد. احمد قربانی رئیس دادگاه انقلاب اسلامی استان کرمان ضمن اعلام این خبر گفت:  “متهم سال‌های متمادی با جرائمی از قبیل قتل عمد، آتش‌سوزی، گروگانگیری، آدم‌ربایی، سرقت‌های مسلحانه، ایراد ضرب و جرح عمدی، اخاذی در منطقه رعب و وحشت ایجاد کرده بود و چندین فقره قتل عمد و غارت اموال مردم در کارنامه سیاه خود به ثبت رسانده بود”.خبرگزاری فارس 22  تیر

بابک که متهم است با وعده تهیه نسخه جادویی زن جوان را فریب داده و به قتل رسانده بود توسط شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران  محاکمه و به اعدام محکوم شد. زن جوان  لعیا ۳۰‌ساله است که مدتی قبل در تلگرام با پسری به نام عرفان آشنا شده و با وجود مخالفت خانواده‌ به عقد عرفان درآمد، اما وقتی متوجه شد که عرفان دارای همسر است از او جدا شد. لعیا به خاطر علاقه‌اش به عرفان قصد آشتی دوباره داشت و  از دوستش سمیه و شوهر او بابک درخواست کمک کرد.بابک در بازجویی‌ها به قتل لعیا اعتراف کرد و گفت: «به بهانه سحر و جادو قصد اخاذی از مقتول را داشتم به همین دلیل او را به قتل رساندم. جوان آنلاین 23 تیر

مرد۴۱ ساله‌ای که ۹ سال قبل( ۳۲  سالگی) به علت خودنمایی در دادن «شاباش داماد»  عروسی در روستای نوروزآباد شهرک طرق مشهد مجلس جشن  را به خون کشید، در زندان مشهد اعدام شد دز این درگیری  و نزاع  ناگهان تیغه چاقو به گردن جوان ۳۰ ساله‌ای به نام «م- ع» فرو رفت و تلاش ها برای نجات وی به نتیجه نرسید و این جوان بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربه کارد و خونریزی شدید جان سپرد. روزنامه خرسان 27 تیرماه

یک زندانی که به اتهام “قتل” به مرگ محکوم شده بود، در زندان مرکزی بیرجند اعدام شد، وی“براتعلی شیردلان”،نام داشت و از بند ۱۰۳ زندان مرکزی بیرجند به محل اعدام آورده شده بود.براتعلی شیردلان اهل بجنورد که به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود از حدود ۶ سال پیش در زندان مرکزی بجنورد نگهداری می‌شد؛ هرانا 27 تیر

سحرگاه روز گذشته ۲۹ تیرماه ۱۳۹۷، پنچ زندانی که به اتهام “قتل” به مرگ محکوم شده بودند، در زندان دیزل آباد کرمانشاه اعدام شدند.

که  هویت یکی از آنان “علیرضا آشوری”  است، وی حدودا ۵۷ ساله بود که به همراه ۴ زندانی دیگر با اتهام “قتل” اعدام شدند. گفتنی است که یک تن دیگر از این زندانیان جوانی اهل شهرستان حمیل از توابع اسلام اباد غرب در استان کرمانشاه بوده است.هرانا 30 تیر

صبح امروز ۲ متهم به قتل “ندا” دختر بچه ۶ ساله مشهدی و “محمدحسین” پسربچه ۱۰ ساله مشهدی در ملاءعام در مشهد اعدام ‌شدند هرانا 30 تیر. مشهد 2

حکم اعدام سە شهروند کورد در زندان مرکزی ارومیە بە اجرا در آمد.هویت احراز شدە این سە زندانی کە اعدام شدەاند برای ”هەنگاو“ بە شرح زیر می باشد؛١ـ کمال سلطانی اهل بوکان٢ـ فاروق دریایی فرزند مجید و اهل شنو (اشنویە)٣ـ محمود حمزەزادە اهل شنو و از بند جوانان.این سە زندان بە اتهام قتل عمد باز داشت و بە اعدام محکوم شدە بودند. هه نگاو ۱ مرداد ارومیه 3

کانون دفاع از حقوق بشر در یران

 

گزارش جلسه ماهانه کمیته دفاع از حقوق زنان،30 ژوئن 2018

‌دلارام دره شوری

این جلسه، در تاریخ30 ژوئن 2018 ،ساعت 18:00 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای کمیته و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بر در ایران، در اتاق پالتاک کمیته برگزار گردیدمسئولیت جلسه برعهده ی سرکار خانم زرین تاج الیاسی بود و در ابتدای جلسه تحلیل گزیده‌ای از اخبار نقض حقوق زنان در مهر ماه و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط سرکارخانم پریسا حبیبی ارائه شد که شرح اخبار در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته قابل مطالعه می‌باشد.در ادامه بانو نیلوفر ایمانیان با موضوع بررسی ماده 10 کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و مقایسه ی آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و چگونگی اجرای آن سخنرانی خود را ایراد نمود : تبعیض علیه زنان ناقض عدالت و احترام به شخصیت بشر است و شکوفایی کامل استعدادها و قابلیت‌های زنان را دشوار می‌کند. لازمه رفع تبعیض از زنان تحول در هنجارها، اعتقادات، ارزش ها، نگرش ها، ارکان و ساختارهاست بدون آنکه تفاوت های بیولوژیکی و طبیعی آنان نادیده گرفته شود. مهم آن است که زنانگی و مردانگی و نقش‌های پدری و مادری نباید مبنای برای تبعیض باشد..

بررسی: ماده ۱۰ کنوانسیون رفع تبعیض علیه زناندولت های‌ عضو تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ برای‌ رفع‌ هر گونه‌ تبعیض‌ علیه‌ زنان‌ و تضمین‌ حقوق‌ مساوی‌ آنان‌ با مردان‌ در زمینه‌ آموزش‌ مخصوصاً در موارد زیر را اتخاذ می‌نمایند:

الف‌: شرایط‌ مساوی‌ برای‌ هدایت‌ شغلی‌ و حرفه‌ای‌، دسترسی‌ به‌ تحصیل‌، اخذ مدرک‌ از مؤسسات‌ آموزشی‌ در همه‌ سطوح‌ مختلف‌ در مناطق‌ روستایی‌ و شهری‌، این‌ تساوی‌ باید شامل‌ دوره‌های‌ پیش‌دبستانی‌ آموزش‌ عمومی‌، فنی‌، حرفه‌ای‌ و آموزش‌ عالی‌ فنی‌ و نیز هر شیوه‌ دیگر کارآموزی‌ شغلی‌ بشود.

ب‌: امکان‌ دسترسی‌ به‌ برنامه‌ درسی‌، آزمونها، کادر آموزشی‌، اماکن‌ تحصیلی‌ و تجهیزات‌ آموزشی‌ که‌ در همه‌ آنها از کیفیت‌ و معیارهای‌ مساوی‌ با مردان‌ برخوردار باشد.

ج‌: محو هر نوع‌ مفهوم‌ تقلیدی‌ و کلیشه‌ای‌ از نقش‌ زنان‌ و مردان‌ در تمام‌ سطوح‌ و تمام‌ اشکال‌ مختلف‌ آموزشی‌ با تشویق‌ آموزش‌ مختلط‌ پسر و دختر و دیگر انواع‌ روشهای‌ آموزشی‌ که‌ دستیابی‌ به‌ این‌ هدف‌ را ممکن‌ سازد مخصوصاً با تجدیدنظر در متون‌ کتب‌ درسی‌ و برنامه‌های‌ مدارس‌ و تعدیل‌ و تطبیق‌ روشهای‌ آموزشی‌.

د: اعطای‌ فرصت‌ یکسان‌ برای‌ استفاده‌ از بورسها و دیگر مزایای‌ تحصیلی‌.

ه‌: فرصتهای‌ یکسان‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ برنامه‌های‌ تداوم‌ آموزش‌، از جمله‌ برنامه‌های‌ عملی‌ سوادآموزی‌ بزرگسالان‌ و حرفه‌ای‌ مخصوصاً برنامه‌هایی‌ که‌ هدف‌ آنها کاهش‌ هر چه‌ سریعتر فاصله‌ آموزشی‌ موجود بین‌ زنان‌ و مردان‌ است‌.و: کاهش‌ تعداد دختران‌ دانش‌آموزی‌ که‌ ترک‌ تحصیل‌ می‌کنند و برنامه‌ریزی‌ برای‌ زنان‌ و دخترانی‌ که‌ قبلاً ترک‌ تحصیل‌ کرده‌اند.

ز: دادن‌ فرصت‌ مناسب‌ به‌ زنان‌ برای‌ شرکت‌ فعال‌ در ورزش‌ و تربیت‌ بدنی‌.ح‌: دسترسی‌ به‌ آموزشهای‌ خاص‌ تربیتی‌ که‌ سلامتی‌ و تندرستی‌ خانواده‌ را تضمین‌ می‌نماید و از جمله‌ اطلاعات‌ و مشورتهای‌ مربوط‌ به‌ تنظیم‌ خانواده‌.والدین مخصوصا در جوامعی نظیر ایران بیشتر گرایش دارند پسرهای خود را به مدرسه بفرستند، از این رو آمارهایی که راجع به تعداد مدارس در اختیار گذاشته میشود به تنهایی تعین کننده موقعیت دختران نیست. زیرا آموزش و پرورش رسمی که در مراحلی از مقاطع تحصیلی اجباری است، تحت شرایطی میتواند دختران را به سوی خود جلب کند. مثلا دوری مدارس تا محل زندگی یا تعداد ناکافی مدارس در یک محل دسترسی دانشآموزان دختر به مدارس را کاهش میدهد. خانوادههای شهرستانی و روستایی با توجه به سنتهای منطقه و محله خویش مایل نیستند فرزندان دخترشان از خانه دور بشوند. لذا هر چند آمار مدارس در روستاها و شهرستانهای دورافتاده امیدوارکننده

ه. امکانات مشابه جهت دستیابی به برنامه های مربوط به ادامه تحصیلات، از جمله برنامه های عملی سوادآموزی بزرگسالان به ویژه برنامه هایی
که با هدف کاهش هر چه سریعتر شکاف آموزشی موجود بین زنان و 279
باشد، در صورتی که در دسترس دختران قرار نگیرد، نمیتواند زنان آینده را برای احراز تخصصها در سطوح آموزشی کشور در شرایط مساوی با مردان آماده کند.

از طرف دیگر، دخترها در خانوادههای روستایی و در برخی از شهرستانها به کار گرفته میشوند و در خانوادههای پرفرزند دختران برای انجام امور خانه باید به مادران خود کمک کنند. بسیار دیدهایم که در حاشیه شهرها و در روستاها دختربچه های 6-7 ساله خواهر یا برادر خود را ساعتها به دوش میکشند و در این فاصله زمانی مادر فرصت پیدا میکند تا کارهای خانه را نظم بدهد. برنامه آموزش رسمی در کشور ما میتواند با استفاده از این خصلتهای اجتماعی که برآمده از سنتهای کهن است، خیر جامعه را که مشارکت زنان در امور است در نظر داشته باشد و ضمن ارائه پیشکشهایی از قبیل اهدای روپوش و لوازم درسی، و تاکید بر ضرورت تاسیس مدارس دخترانه در نزدیکی محل زندگی، والدین را ترغیب کند تا دختران خود را به این مدارس بفرستند. میزان بالای بیسوادی در زنان ایران، تقبل چنین هزینه هایی را در رده هزینه های حیاتی و لازم قرار میدهد.

بنابراین، ضمن بررسی تطبیقی نظام آموزشی کشور از حیث شناخت موارد انطباق و اختلاف با بند الف ماده 10 کنوانسیون، نباید موانع متعدد فرهنگی را از نظر دور داشت. دختران ایرانی در بافت زندگی روستایی و حاشیه شهری، نمیتوانند به آسانی از موانع سنتی عبور کنند و در شرایط مساوی با همسالان مذکر خود از امکانات آموزشی بهرهمند

بشوند. 2. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حقوق مساوی زنان با مردان را در زمینه آموزش و پرورش تضمین کرده است. بنابراین، توقع این است که در سایر قوانین و مقررات داخلی نیز، اصل مساوات مراعات شده باشد. اما متاسفانه چنین نیست و تحقیق در این باره نشانههای فراوانی از تبعیض علیه زنان را آشکار میکند که با مفاد صدر ماده 10 کنوانسیون در تعارض است. اصل سیام از قانون اساسی که در انطباق با ماده 10 کنوانسیون است، ذیلا نقل میشود: اصل سیام – دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.  در کشور ما، آموزش یک نهاد دولتی است و بر اساس اصل سیام قانون اساسی، دولت موظف است که آموزش ابتدایی و متوسطه مجانی را برای همگان بدون در نظر گرفتن جنسیت، رنگ، نژاد، قومیت و یا دین تامین کند. آموزش اسلامی اساسا به مفهوم تربیت دینی است. تاکید قانون اساسی بر این آموزش تربیت افرادی است که به لحاظ اجتماعی مسئول و شهروند خوبی باشند و یا به عبارت دیگر مسلمان خوب باشند. از آنجا که خانواده هسته اصلی جامعه مسلمان محسوب میشود، مادر شدن و بزرگ کردن فرزندان مهمترین نقش زن و مسئولیت عمده او تعیین شده است. همین باور باعث اتخاذ برخی تصمیمات عجولانه به ضرر زنان و اعمال برخی تبعیضات نسبت به آنها در آموزش گردیده که در طول زمان، بر اثر فشار زنان و قضاوتهای بین المللی از این موارد کاسته شده است. علیرغم آنچه گفته شد، ساختار رسمی و محتوای آموزش برای دختران و پسران یکسان است. یعنی تفاوتی میان    برنامه رسمی آنها وجود ندارد و کتابهای درسی یکسان که دولت تهیه کرده است میان هر دو جنس توزیع میگردد. اگر درصد دختران را که در دورههای آموزشی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شرکت جستهاند با درصد جمعیت زن در ایران مقایسه کنیم، متوجه میشویم که دختران کمتر از پسران به مدرسه میروند.در نظام آموزشی کنونی ایران، مدارس پسرها و دخترها جدا از یکدیگر در نظر گرفته شده است.پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران، مدارس مختلط نادری(دانش آموز پسر و دختر با هم)که اغلب خارجی بودند همه مجزا شدند. ضمنا در مدارس دیگر نیز شاگردان هر جنس با معلمان همجنس خود آموزش داده شده اند. اما این تجربه در رشته های فنی و ریاضی-فیزیک (در دوره دبیرستان) به ضرر دختران تمام شد هر چند که برای اولین مرتبه به خانمهای تحصیل کرده این رشته ها امکان داد که فرصتهای بیشتری به عنوان دبیر این رشتهها پیدا کنند). این درست است که 83/2٪ از زنان شاغل در دولت معلم و مدرس هستند اما دبیران دبیرستانها باید مدارج دانشگاهی (لیسانس یا فوق لیسانس)داشته باشند و تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی با تعداد دانشجویان دانشگاهها در رشتههای فنی و ریاضی- فیزیک (حتی در رشته های دیگر)اگر همه بخواهند به تدریس بپردازند، نسبت به تعداد دانش آموزان دختر ناکافی است. دیگر آنکه دبیران علاوه بر مدرک باید مجرب باشند یعنی باید روش تدریس بدانند و تجربه کاری داشته باشند. همین امر باعث شد ، در مقابل مشکلات غیرقابل حل آموزشی مربوط به دختران به خصوص در رشته های علمی و به ویژه در دبیرستانها و در مقابل فشار درخواست آنها، دوباره در موارد نادری دبیران مرد به دختران آموزش دهند. این امر با توجه به آنکه دختران در طول آموزش حجاب اسلامی خود را ترک نمیکنند، بدون مخالفت از سوی والدین سنتی دانشآموزان  صورت گرفت.  نهضت سوادآموزی که با هدف ریشه کنی بیسوادی ایجاد شده است با تدوین و تصویب بخشنامه ها و دستورالعمل هایی، موضوع ریشه کنی بیسوادی در جمعیت زنان کشور را مورد توجه قرار میدهد، لذا قوانین داخلی با بند ه ماده 10 کنوانسیون کاملا در انطباق است. برای نمونه، بخشنامه شماره 3/7793 مورخ 14 مرداد1374 نهضت سوادآموزی به کلیه استانها ابلاغ شده و ضمن آن به لزوم و مشارکت و حضور فعال نماینده زنان شاغل سازمان در سطح استانها اشاره نموده و وظایف این نمایندگان را جزء به جزء برشمردهااست.

علاوه بر بخشنامه هایی که به یک نمونه آن اشاره شد، طرحهایی نیز در جهت غلبه بر بیسوادی زنان در دست مطالعه است که چنانچه اجرا شود و بودجهای لازم به آن اختصاص یابد، در تکمیل فعالیت نهضت سوادآموزی به نفع زنان موثر خواهد بود. بدین ترتیب سیاستهای فرهنگی دولت ایران کاملا با بند ه ماده 10 کنوانسیون هماهنگ است و الحاق دولت ایران به کنوانسیون موجبات تحرک و تسریع در برنامه های سودمند و در دست اجرا را ایجاد خواهد کرد.

3.موارد اختلاف: در بخشهایی از ایران مردان متعصب با این تصور غلط که گویا سوادآموزی زنان با اصول شرع در تعارض است با سوادآموزی زنان خانواده مخالفت میکنند و مانع حضور آنان در مراکز آموزشی میشوند. این مانع فرهنگی بسیار جدی است و در پارهای مناطق سواد آموزی زنان را تبدیل به امری محال کرده است. بنابراین، در حالی که در قوانین و مقررات داخلی وجوه اختلاف و تعارض با بند ه ماده 10 کنوانسیون قابل مشاهده نیست، اما موانع فرهنگی بسیار وجود دارد.

  1. توصیه و راه حل :نظر به این که مردان متعصب ایرانی در مناطقی از ایران سوادآموزی زنان را در تعارض با احکام شرع تصور کردهاند، لذا دولت ایران میتواند متناسب با بافت فرهنگی این مناطق، از وعاظ، خطبا و سخنوران دینی در جهت تفهیم موضوع یاری بخواهد و به زبان ساده و با نقل آیات قرآنی و احادیث و روایات برای این بخش از جمعیت ایران روشن سازند که مذهب مانع آموزش نیست و به خصوص دین مبین اسلام در تمام احکام و دستورات به دانش اندوزی توجه داده و این دستورات را خاص مردان صادر نکرده است. چه بسا ضروری است که به مردان در مناطق خاصی از ایران ابتدا و ضمن برنامه های خاصی فواید مترتب بر سوادآموزی زنان توضیح داده شود و سپس با همکاری آنها، کلاسهایی برای استفاده زنان شوهردار دایر و فعال بشود. در این صورت نتایج حاصله درخشان خواهد بود. استفاده از آموزشگران زن در مناطق خاصی از ایران کاملا ضروری است و با خواست مردم آن مناطق متناسب است. این آموزشگران لازم است در خصوص آموزش بزرگسالان در این مناطق، آموزش دیده و ورزیده باشند و بتوانند با جلب قلوب مردم(مرد و زن) به ایفای نقش مهم و اساسی خود اقدام کنند.

جلوگیری از ترک تحصیل دختران کاهش درصد دانش آموزان دختر که ترک تحصیل میکنند و تنظیم برنامه هایی برای دختران و زنانی که ترک تحصیل زودرس داشته اند. در جوامعی با مشخصات جامعه ایران، ترک تحصیل دختران بیش از ترک تحصیل پسران اتفاق میافتد. زیرا در نظر برخی والدین، به خصوص در برخی مناطق ایران، یک شوهر خوب میتواند به تمام نیازهای رفاهی و عاطفی دخترشان پاسخ بدهد. ازاینرو در موارد بسیاری ترک تحصیل دختران بنا به خواست والدین و تحت حمایت آنها انجام میشود.

  1. 2. موارد انطباق: اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به شرحی که در همین پژوهش ملاحظه شد آموزش و پروش را همگانی و رایگان اعلام کرده است

3.موارد اختلاف:  آنکه موارد انطباق، به شرحی که گذشت فراوان است، اما قوانین داخلی ایران در بخش خانواده که به سن بلوغ و نکاح دختران توجه دارد، یکی از موارد اختلاف جدی به شمار میرود و باعث میشود دختران به اعتبار آن به سلیقه شخصی یا بنا به خواست خانواده ترک تحصیل کنند. بنابراین، در صورت الحاق دولت ایران به کنوانسیون، ضرورت بازنگری در قوانین ناظر بر سن بلوغ و سن نکاح دختران حتمی به نظر میرسد. در توضیح این اختلاف باید گفت به موجب ماده 1041 قانون مدنی «نکاح قبل از بلوغ ممنوع است» و نیز طبق تبصره ذیل آن، «عقد نکاح قبل از بلوغ با اجازه ولی به شرط رعایت مصالح مولیعلیه صحیح میباشد.» همچنین، بر اساس تبصره 1 ذیل ماده 1210 قانون مدنی «سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است.» از این قرار، قوانین مربوط به سن بلوغ و نکاح دختران با اجباری بودن تحصیلات ابتدایی و تکالیف والدین در خصوص موضوع در تضاد است و به مجموعهای نامتجانس و نامتناسب که مانع رشد و اعتلای زمینه های آموزشی است تبدیل شده است. چنانچه دولت ایران الحاق به کنوانسیون را انتخاب کند، بازنگری در قوانین ناظر بر سن بلوغ که تعیین کننده سن نکاح دختران است، ضروری است. و نظر به این که فقها پیرامون سن بلوغ دختران با یکدیگر اختلاف نظر دارند و در حال حاضر فضای جامعه برای تجدیدنظر در سن بلوغ مهیا شده است و اصلاح این قوانین با موانع شرعی مواجه نیست.علاوه بر آنچه در این فهرست ثبت شده است، عوامل بازدارنده مهم و کلیدی دیگری که آموزش دختران را در سه حیطه اقتصادی، فرهنگی و آموزشی با مانع مواجه میسازد وجود دارد که باید شناسایی شود و مورد توجه قرار گیرد.

بنابراین، دولت ایران در صورت الحاق به کنوانسیون مکلف میشود موضوع ترک تحصیل زنان را از تمام جهات و جنبههای اقتصادی، فرهنگی و آموزشی جدی گرفته موجبات اجرای مفاد بند ه ماده 10 کنوانسیون را فراهم سازد. در ردیف توصیه ها و راه حلها، برنامه ریزی های فرهنگی به نحوی که ساختار فکری مردم را در جهت موضوع تغییر دهد، البته در اولویت قرار دارد. امکانات ورزشی یکسان: امکانات یکسان برای شرکت فعال زنان در ورزش و تربیت بدنی 1. کلیات

ورزش زنان در جمهوری اسلامی ایران به اندازهای ایجاد بحث و اختلاف نظر کرده است که در مقاطع حساسی از تحولات انقلابی، محور و مرکز درگیریهای سیاسی هم

شده است و جناح های حکومتی نسبت به موضوع، در برابر هم موضعگیری کردهاند. برای مثال درباره دوچرخه سواری زنان همواره در مطبوعات کشور اختلاف عقیده دیده میشود و تا کنون افراد و گروههایی که تلاش ورزیدهاند موجبات دوچرخه سواری زنان را با رعایت حجاب کامل اسلامی در معابر عمومی فراهم سازند، شکست خوردهاند. بنابراین، موانع دیدگاهی که سیاستگذاری در ایران امروز متاثر از آن است، ایجاد امکانات یکسان برای شرکت فعال زنان در ورزش و تربیتبدنی را غیر ممکن ساخته است. لذا اجرای مفاد بند ز ماده 10 کنوانسیون از هر حیث مشکل به نظر میرسد.1 2. موارد اختلاف زنان ایران به حجاب که نه تنها مراعات آن بر پایه قوانین موضوعه اجباری است، بلکه اساسا از بدو تاسیس جمهوری اسلامی یکی از اصول این نظام اعلام شده است، مقید شدهاند. ورزش زنان نیز که در مواردی با رعایت حجاب کامل، که مورد علاقه عناصر افراطی و سنتی است، در تضاد قرار میگیرد و بنابرین همواره به بحثهای سیاسی- فرهنگی دامن زده و حقوق زنان را در امر ورزش و تربیت بدنی مواجه با مشکلات بسیار ساخته است.در ادامه جناب سعید حسینی با موضوع بررسی اطلاعیه 1010 کمیته ی زنان در رابطه با زن در جمهوری اسلامی ایران صحبت نمودند که این اطلاعیه در سایت کانون و کمیته قابل مشاهده میباشد.

و در آخر هم سرکار خانم مرادی پور با موضوع تاثیر اجرای سند 2030 یونسکو برای زنان ما سخنرانی کردند:

در سپتامبر ٢٠١۵ سران کشورھای دنیا سندی را تصویب کردند تحت عنوان ” دستور کار ٢٠٣٠ برایتوسعه پایدار” که در ایران به نام سند ٢٠٣٠ معروف شد.این دستورکار شامل ١٧ ھدف اصلی و١۶٩ ھدف ویژه است که نقشه راه جامعه بین المللی را در زمینه توسعه پایدار برای پانزده سال آینده(یعنی تا سال 2030)  ترسیم میکند. مقرر شده بود این اھداف از تاریخ اول ژانویه ٢٠١۶ لازم الاجراباشند و مبنای تصمیم گیری ھای کشورھای پذیرنده سند در طی ١۵ سال آینده باشد.اھداف کلی این سند در خصوص ریشه کنی فقر, آموزش, دسترسی به انرژی , دسترسی به  آب , تساوی جنسیتی, بھداشت,رشد اقتصادی ماندگار, حفاظت از محیط زیست, الگوی پایدار تولید و مصرف , ترویج صلح و … میباشند. از انجا کهتبلیغات منفی در ایران در خصوص این سند و اهداف آن صورت گرفته و میگیرد ,شاید بهتر باشد به جای هر توضیح اضافه ایی به اصل سند رجوع کنیم تا صحت و کذب ادعاهای صورت گرفته مشخص شود.از اینرو بنده امروز ترجمه بخشهایی از این سند را خدمت شما ارایه میکنم که به نظر میرسد اجرای این بندها و اهداف دستاوردهایی برای زنان جوامع مختلف در برداشته باشد.هدف شماره 5 این سند تحت عنوان ” دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی همۀ زنان و دختران “به صورت خاص و ویژه به زنان پرداخته است و اما در سایر اهداف فرعی در بخش های دیگر نیز اهداف خردی برای زنان منظور شده است که در اینجا به آنها اشاره میشود و در هر مورد مثالی از نحوه تاثیر گذاری این سند بر زنان جامعه آورده میشود:

هدف اصلی 1 : پایان دادن به فقر در همۀ اشکال آن و در همه جا

3-1 :ایجاد نظامهای حفاظتــی اجتماعــی مناســب و انجــام اقدامــات اجرایــی مناســب بــرای تحق آنها بویژه اقشار آسیب پذیر جامعه و و تحت پوشش قرار دادن و اقشار آسیب پذیرزنان خانه دار و زنان سرپرست خانوار گروه مهمی در بین اقشار آسیب پذیر جامعه ما هستند که در قالب این هدف بایستی مورد حمایت و توجه قرار میگرفتند.در این خصوص در ادامه و در هدف شماره 5 بیشتر صحبت خواهد شد.

هدف اصلی 3 : تضمین زندگی توام به سلامت و ترویج رفاه برای همه و در تمامی سنین

7-3: تضمین دسترسی جهانی به خدمات بهداشتی ودرمانی در حوزه مسایل جنسی و باروری از حمله در زمینه تنظیم خانواده , آموزش و اطلاع رسانی و ادغام بهداشت باروری در برنامه ها و راهبردهای ملی

همانگونه که در جریان هستید تنها گروهی که در ایران درزمینه بهداشت جنسی آموزش میبینند دانشجویان داشنگاه ها هستند به عبارتی تنها یک گروه خاص از مردم در معرض آموزش بهداشت جنسی قرار میگیرند. هرچند در مورد محتوای این آموزش و حتی زمان ارایه آن (بعد از سن 18-19 سالگی و در دانشگاه) نیز ایرادات زیادی وارد است واز طرف دیگر میدانید جلوگیری از بارداری در ایران بسیار محدود بوده و آموزش فراگیری هم وجود ندارد و نیز سقط جنین نیز ممنوع بوده و سیستم پزشکی در این زمینه هیچکمکی نمیتواند به زنان ارایه دهید.به همین دلیل امروزه شاهد اخبار نگران کننده ایی در خصوص آمار نوزادان معتاد هستیم بطوریکه مدیر کل دفتر مبارزه با مواد مخدر خبر داده است سالانه حدود7500 نوزاد معتاد درایران به دنیا می آیند و همچنین اخباری در ماههای گذشته در خصوص کودک فروشی و نوزاد فروشی در شهر های بزرگ و بخصوص مناطق حاشیه ایی شهرهای چون تهران به گوش میرسد که همگی دال بر نیاز جامعه به آموزش بهداشت جنسی و باروری است.

هدف اصلی 4 – تضمیــن آمــوزش بــا کیفیــت، برابــر و فراگیــر و ترویــج فرصت یادگیری مادام العمربرای همه

1-4- تضمیــن اینکــه همــۀ دختــران و پســران تــا ســال 2030 دوره های آموزش ابتدایی و متوسطه را بصورت کیفی,منصفانه و بدون پرداخت هیچ گونه شهریهبه طور کامل و با دستیابی به نتایجموثر در حوزه یادگیری به پایان برسانند.

2-4-  تضمیــن دسترســی همــۀ دختــران و پســران بــه آمــوزش پیش دبستانی ومراقبت ورشد کیفی در دوران کودکیبه منظور آماده سازی آنها برای آموزش ابتدایی تاسال 2030

3-4-  تضمیــن دسترســی برابــر همــۀ زنــان و مــردان بــه آمــوزش عالــی و دانشــگاهی و آمــوزش فنی و حرفه ایی مقرون به صرفه و کیفی تا سال 2030به طور کلی دسترسی به آموزش ابتدایی رایگان نه تنها برای دختران که برای کل کودکان در ایران وجود ندارد.امروزه در همه شهرهای ایران حتی شهرهای کوچک و فقیر مرزی نیز تعداد زیادی مدرسه غیر انتفاعی وجود دارد که دانش آموزان با صرف هزینه در اینمدارس مشغول تحصیل هستند از اینرو در شهرهای مرزی و عمدتا کم درامد ایران روز به روز به آمار دخترانی که ترک تحصیل میکنند افزوده میشود.فقر فراگیر در این مناطق اجازه نمیدهد که خانواده ها هزینه های تحصیل فرزندانشان را تقبل کنند و متاسفانه بستر فرهنگی نامناسب نیز دختران را اولین قربانی این فقر میکند.بر طبق اظهارات معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش تنها نیمی از دختران دانش آموز در مناطق و شهرهای مرزی ایران به مقطع متوسطه وارد میشوند.پر داضح است که نیم دیگر نه تنها از تحصیل باز میمانند که بایستی در تامین درآمد برای خانواده همکاری کنند و یا اینکه تن به ازدواجهای زودهنگام بدهند که خود سرآغاز مشکلات بسیار دیگری میشود.اما همانطور که قبلا اشاره شد هدف اصلی 5 در سند 2030 به صورت خاص و ویژه توسعه پایدار جامعه را با اجرای اهدافی برای توانمند سازی زنان دنبال میکند:

د هدف اصلی 5: دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی همۀ زنان و دختران.

۱- ۵- پایان دادن به همۀ اشکال تبعیض علیه زنان و دختران در همه جا

در راستای دستیابی به این هدف میتوان بسیاری از قوانین نابرابر را نشانه گرفت قوانین ازدواج و طلاق و حضانت فرزند و تعیین محل سکونت و روابط  و وظایف و حدود و اختیارات اعضای خانواده,قوانین مالکیت و تقسیم ارث و… ناگفته پیداست که اصلاح این قوانین نابرابر که در متن قانون اساسی و قوانین مدنی و جزایی ایران وجود دارد چه بار عظیمی از بی عدالتی و حق کشی بر علیه زنان جامعه را بر طرف خواهد کرد.

۲- ۵- ریشه کنی همۀ انواع خشونت علیه زنان و دختران در حوزههای عمومی و خصوصی، ازجمله: در زمینۀ قاچاق انسان و سوءاستفاده های جنسی و غیره…در این زمینه لازم به یاد آوری است که از حدود 18 سال قبل تا کنون صحبت های زیادی در خصوص “لایحه ممنوعیت خشونت علیه زنان” شنیده ام و با گذشت این همه سال تا کنون حتی یک صفحه از متن این لایحه و یا مراحل نگارش آن رسانه ایی نشده استو هیچ خبر موثقی نیز از اینکه این لایحه در حال حاضر در چه مرحله ایی است و چه رویکرد کلی دارد منتشر نشده استوتنها خبری که در این زمینه  داریم واکنش برخی از مقامات خودی نظام و البته درجهت نکوهش و تقبیح این لایحه و محتوای منتشر نشده آن بوده است و یا موضع گیریهایی نسبت به جرم انگاری برخی از انواع خشونت نسبت به زنان به منظور قلع و قمع همان متن منتشر نشده بوده است.و یا به عنوان نمونه در ماههای اخیر خانم جلودار زاده نماینده تهران در مجلس در خصوص لایحه حمایت از کودک و سرنوشت آن اظهار کردند که دلیل این همه تعلل برای لوایح “منع خشونت علیه زنان” و “حمیات از کودکان”عدم سواد کارشناسی در ارگانها و نهادهای متولی تدوین این لوایح است و در خصوص اینکه چرا 15 نفر از نمایندگان با استناد به قانون خودشان مستقل از دولت و بدلیل تعلل دولت و قوه قضاییه اقدام به ارایه لایحه و تصویب آن در صحن علنی مجلس نمیکنند نیز باز هم به بیسوادی نمایندگان در ارایه چنین طرح هاو لوایحی اشاره کرد.به عبارتی از روزی که تصمیم بر ارایه این لوایح شده 18-17 سال میگذرد و در این بازه زمانی نه در سطح دولت و نه قوه قضاییه و نه مجلس و نه هیچ نهاد سیاست گذار دیگری سواد لازم برای تدوین این لوایح وجود نداشته است!!به این ترتیب برای کاهش خشونت علیه زنان و کودکان (و نه حتی ریشه کنی خشونت) لااقل در 18 سال اخیر هیچ اقدامی انجام نشده است و برنامه ایی هم برای آینده وجود ندارد.مگر اینکه باسوادانی معجزه آسا در کنار هم جمع شوند و اقتدار و اختیار تدوین و تصویب این لوایح را داشته باشند وکار را به سرانجام برسانند و گرنه با روند فعلی هیچگاه در سطح قانون گذاری هیچ قدمی برای زنان و کودکان برداشته نخواهد شد چون برنامه ایی هم وجود ندارد و عزمی هم نیست.۳- ۵- ریشه کنی همۀ اقدامات زیا نبار مانند ازدواج کودکان، ازدواج در سنین بسیار پایین وختنۀ زنان

بر طبق آمار بهزیستی کل کشور هم اکنون بیش از 15 هزار دختر بیوه یا مطلقه زیر 15 سال در کشور وجود دارد.و بر طبق آماری دیگر از سازمان ثبت احوال کشور” از سال 83 تا 93 بالای 420 هزار دختر زیر 15 سال ازدواج کرده اند” در حال حاضر با استناد به ماده 1041 قانون مدنی که میگوید :” عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولیّ، به شرط رعایت مصلحت و با تشخیص دادگاه صالح.”شاهد ازدواج کودکان در سطح گسترده هستیم.جدای از اینکه سن قانونی تعیین شده هنوز بسیار پایین است,کماکان و با اذن ولی و با تشخیص شخص رییس دادگاه(که قاعدتا یک فرد متخصص در زمینه حقوق است و نه متخصص روانشناسی ویا جامعه شناسی)عقد ازدواج انجام میشود و بعلاوه در شهرهای مرزی و روستاهای دورافتاده هم ازدواجهایی صرفا بر پایه عقد شرعی و نه عقد قانونی(و ثبت شده در دفاتر ازدواح طلاق) انجام میگیرد و هیچ مانع قانونی هم وجود ندارد.و اماچه اقدامی در راستای کاهش آمار ازدواج کودکان انجام شده است؟ هیچ. سال گذشته طرح “کاهش سن ازدواج”را در مجلس داشتیم که به جایی نرسید و طرح و برنامه دیگری در این زمینه در دست اقدام یا بررسی نیست.

۴- ۵- به رسمیت شناختن و ارج نهادن به مراقبتهای داخل منزل و خانهداری (کار در منزل)و کار بدون دستمزد از طریق: تأمین خدمات عمومی، ایجاد زیربناها و تنظیم سیاستهای حفاظت اجتماعی و ترویج مسئولیت مشترک در منزل و در محیط خانواده، تا حدی که مقررات ملّی اجازه دهند
جا دارد در اینجا به”طرح بیمه زنان خانه دار” که آن هم  سابقه حدود 18 سال خاک خوردن و بلا تکلیفی دارد اشاره شود.از آنجا که رفع مشکلات این زنان (که در واقع همان رفع نیازهای اولیه زندگی آنان و کودکانشان است)هیچگاه  الویت مسولان نیست قاعدتا هیچوقت بودجه ایی هم برای ان در نظر گرفته نخواهد شد. رسیدگی به بانوان خانه دار و بخصوص بانوان سرپرست خانوار در واقع همین تامین خدات عمومی است که در این بند سند به آن اشاره شده است.

5-5 – تضمین مشارکت کامل و مؤثر زنان و در اختیار قرار دادن فرصتهای برابربا مردان(برای انتصاب به مسئولیتهای بسیار بالا در همۀ سطوح تصمیمگیری در حوزه های سیاسی،اقتصادی وهمچنین در زندگی .

جا دارد در اینجا اشاره ایی کوتاه به میزان برابری زنان و مردان ایرانی شود:بر طبق گزارشهای “مجمع اقتصاد جهانی” ایران همواره در بین بدترین کشورهای دنیا از نظر میزان برابری دو جنس قرار دارد بخصوص در زیر شاخص های “مشارکت سیاسی” و “مشارکت اقتصادی”. به عنوان مثال گزارش سال 2017 این محمع نشان میدهد کهتمامی زیرشاخص های بررسی شده در بخش مشارکت اقتصادی در ایران کمتر از میانگین جهانی است به طوریکه ایران از نظر زیر شاخص “برابری مشارکت نیروی کار” در رتبه بسیار پایین143( در بین 144 کشور دنیا) قرار گرفته است همچنین ایران در زیر شاخص “دریافت حقوق برابر به ازای کار برابر” نیز در جایگاه ضعیف 99 جهانی قرار گرفته است زیرا زنان ایرانی  به ازای کار برابر با مردان تنها 58 درصد حقوق آنان را دریافت میکنند.از طرف دیگر ایران در شاخص “قدرت سیاسی” به دلیل داشتن تعداد معدود زنان در مجلس و نداشتن هیچ وزیر و استاندار زن در رده بسیار پایین 136 ام  دنیا قرارداشته و از نظر امتیازی هم فاصله زیادی با سایر کشورهای دنیا دارد.برای کاهش نابرابری در بین دو جنس در شاخصهای اقتصادی و سیاسی نه تنها برنامه و طرحی وجود ندارد بلکه در زمینه اقتصادی روز به روز عرصه بر زنان تنگ تر و سخت میشود.۶- ۵- ضمانت دسترسی جهانی به بهداشت باروری و جنسی و دسترسی به حقوق باروری درراستای توافقهای انجام شده در جریان کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه و اعلامیه وبرنامۀ اقدام پکن، و بر مبنای اسناد نهایی به دست آمده از کنفرانسهای بازنگری برگزارشده در این ارتباط

الف-5 – انجام اصلاحاتی برای برقراری تساوی حقوق زنان و مردان به منظور دسترسی زنان به رمنابع اقتصادی و امکان مالکیت و کنترل داراییها از قبیل: زمین و سایر اشکال داراییتوسط آنا ن و همچنین برقراری حق دسترسیزنا ن به خدمات مالی، ارثیه و منابع طبیعی، درراستای قوانین ملّی کشورها ب-5- ارتقای کاربرد فناوری توانمندکننده، به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظورترویج توانمندسازی زنان

5- ج- تقویت و اتخاذ سیاستهای مطمئن و مناسب و همچنین وضع قوانین قابل اجرا برای ترویج تساوی جنسیتی و توانمندسازی همۀ زنان و دختران در کلیۀ سطوح. درنهایت به نظر میرسد سندی به مانند سند 2030 و اجرای آن با توجه به اینکه اسنادی شفاف و با اهدافی کاملا مشخص و زمانبندی شده هستند تاثیر زیادی بر زنان کشورمان داشته باشند چرا که لوایح پراکنده وبه سامان نرسیده وطرحهای ضربتی و کوتاه مدت که هر از چند گاهی با توجه به تب وتاب جامعه و یا حال و هوای روز جامعه بهمیانمیایند هیچگاه نه به سرانجام میرسند و نه نهادی برای پیگیری و نهایی شدن آن مسول و متولی است و نه نتایج آنها مورد پایش و ارزیابی قرار میگیرند. اینها همان فاکتورهای هستند که در به ثمر رسیدن یک طرح یا نقشه موثر و مثمرند و در سند 2030 به خوبی گنجانده شده اند و به نظر میرسد ترس جمهوری اسلامی از تصویب و اجرای چنین اسنادی هم ناشی از همین برنامه های مدون و تعیین و گزارش مراحل یشرفت کارهاست که منجر به رسوایی در عرصه داخلی و خارجی میشود چرا که در قالب چنین برنامه هایی  میزان بی عملی حکومت مشخص خواهد شد.

و د ر آخر با بحث آزاد سند 2030 یونسکو و مشارکت حاضرین جلسه،ای جلسه در ساعت 20:30 به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید .

 

گزارش تصویری برگزاری میزکتاب نمایندگی سوئیس ۱۴ جولای ۲۰۱۸

محمد هادی زارع

شنبه ۱۴ جولای ۲۰۱۸ میز کتابی از طرف نمایندگی سوییس کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در شهر زوریخ با عنوان اعدام های گسترده و نادیده گرفتن حقوق شهروندی در ایران  برگزار شد. هدف از برگزاری این میز کتاب، حمایت از حقوق حقه مردم و اعتراض رسمی به دولت جمهوری اسلامی ایران در مواردی همچون، اعدام، بازداشت، شکنجه، خشونت های رفتاری، فساد گستردۀ اداری و قضائی، اختلاس، فقر، فحشا،عدم آزادی بیان اندیشه، عدم حق انتخاب، تبعیض و…بود.

اعضای نمایندگی که در این میز کتاب شرکت داشتند: خانم ها فیروزه ده بزرگی وشبنم شبانی و آقایان  رضا امیری، نیما حسابیان، نادر زندی، هادی زارع، احمد کاظمی زاده، جعفر فرد کریمی، حمید فرخنده، رسول پورآزاد، اکبر شعبانی، علی امامقلی، امیربرفی دریایی بودند. این میز کتاب ازساعت  ۱۶ الی ۱۸ بعد از ظهر در محلی بنام لینته شرگاسه روبروی گلوبوس در شهر زوریخ برگزار شد.

متن قطعنامه مراسم که توسط  محمد هادی زارع

حکم مجازات اعدام، نمایانگر نقض اولین حقوق ذاتی انسان است . پرونده های فساد مسئولان، اختلاس ها و آمران و عاملان جنایت های بزرگی نظیر کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، کشتار جوانان در دهه شصت، فاجعه تلخ برای دراویش در گلستان هفتم، کهریزک ۱۳۸۸، کوی دانشگاه ۱۳۷۸، کوی سبحان، قتل های زنجیره ای، دستگیری فعالان محیط زیست، کشتی سانچی، سقوط هواپیما، اسیدپاشی، رانتخواریها، اختلاس های میلیاردی، مسکن مهر و… را باز نشده، می بندند.

اما دست فردی را در ازای دزدیدن گوسفندی قطع می کنند و افراد را با اتهامات واهی و از پیش تعیین شده به چوبه های دار و یا زندان های طویل المدت می سپارند؟

با تاسف مسئولان قوه قضائیه از حمایت مظلومان به سمت طرفداری از صاحبان قدرت و مکنت چرخش ۱۸۰ درجه ای دارند که با هیچ میزان و معیاری قابل سنجش و یا توجیه نیست و شگفتا که این روند همچنان روز افزون است.

اجرای اعدام در زندان ها انواع مختلف دارد.۱ . اعدام های قانونی: که بر اساس حکم دادگاه ها صادر میشود. آمار ثبت شده در ششماه گذشته (ژانویه تا ژوئن ۲۰۱۶) برای ۱۲۷ نفر و در ماه یولی جاری تا کنون نزدیک به ۲۰ اعدام انجام شده است. این در حالیست که براساس عملکرد نظام جمهوری اسلامی، بطور معمول۶۰ درصد از اعدام‌های صورت گرفته توسط دولت یا نهاد قضایی مخفیانه انجام میشود.۲ . خودکشی شدن در زندان ها: این آمار اعدام های رسمی از طرف دولت میباشد در حالیکه چندین نفر در زمان زمان بازداشت یا زندان خودکشی شده اند.۳ . حذف فیزیکی در زندان ها: علاوه بر این ها قتل هایی که در زندان برای حذف فیزیکی مخالفین دولتی به دست عواملشان انجام میشود.۴ . عدم رعایت حقوق زندانی در زندان ها: نوع دیگری از این نمونه عدم رسیدگی پزشگی به زندانیان سیاسی و عقیدتی انجام میشود.با عنایت به این روش همچنان: بنا به بگفته نمایندگان مجلس، در حال حاضر بیش از۵ هزار و ۳۰۰ نفر از متهمین عادی در انتظار اعدامند. اعدام کودکان (زیر ۱۸ سال) : متاسفانه کماکان افرادی که در زمان وقوع جرم زیر ۱۸ سال بوده اند هم محکوم به اعدامند،

ما با استناد به مواد ۳ (حق حیات و امنیت زندگی)، ۵ (عدم شکنجه) و    ۱۹ (حق آزادی بیان اندیشه) اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام میکنیم که روند مجازات اعدام در تمامی مراحل، اعم از اعلام، انتظار و اجرای آن، نوعی شکنجه است و این شکنجه های روحی، روانی و جسمی از ابتدای دستگیری متهم آغاز شده و با انجام شکنجه های فیزیکی، روانی در اعتراف گیری بازجویان، تهدیدات، انتظار، صدورحکم، تا مرحلۀ اجرا ادامه می یابد و حتی عدم امنیت در زمان بازداشت و حتی زندان بدون داشتن حکم اعدام که تمام این مراحل مغایر با حقوق انسانی است،برای اطلاع: در دولت جمهوری اسلامی ایران صحبت از رعایت قانون اساسی و حتی حقوق بشر خود نیز جرمی است نابخشودنی.

ما اعضای نمایندگی سوئیس از تمام فعالان حقوق بشر، مردم آزاده، دولت‌های دمکراتیک، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر، دبیرکل سازمان ملل و اتحادیه اروپا می‌خواهیم که: به صورت جدی برای رعایت حقوق انسانی کلیه زندانیان و لغو صدور حکم اعدام و بویژه اعدام نوجوانان در ایران و جهان تلاش کنند.

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران  نمایندگی سوئیس

گزارش جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق کودک ونوجوان

لیدا اشجعی اسالمی

جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان در تاریخ ۲۰ جولای  ۲۰۱۸ ساعت ۱۷ به وقت اروپا برگزارگردید که در این جلسه سخنرانان اقای  امیر حسین هوری زاد با گزارش  خبری نقض حقوق کودکان در ماه خرداد به  مواردی چون ازدواج کودکان که به گفته نماینده مجلس از وجود ۲۴ هزار کودک  بیوه زیر ۱۸ سال خبر میداد که  در این ارتباط اذربایجان رتبه دوم کودک  همسری را به خود اختصاص داده است و در مورد اعتیاد کودکان که  به شیوع  قرص ریتالین و سیگارومواد جویدنی در میان دانش اموزان اشاره شده بود و  دیگر خبرها  دررابطه با مجازات کودک ازاری ( که به دستور رهبر حدود الهی  در رابطه با متهمان جنایت مدرسه‌ غرب تهران اجرا شود) را راه چاره این  معظل عنوان شده بود وهمچنین از ترویج خشونت تا سوء استفاده از کودکان  به  اعتراف یک نماینده مجلس به برخی بلایای جامعه؛ از مسکن مهر تا تکدی‌گری و  کودکان کار خبرهایی بود که به ان اشاره شده و این خبرها با  ماده هایی   ازکنوانسیون حقوق کودک مقایسه گردید ؛دومین سخنران جلسه خانم دیانا  بیگلریفرد با موضوع ازادی عقیده  از ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشربه  سحنرانی پرداختند و سومین سخنران جلسه خانم سامانه محبی بودند که  به  موضوع ازدواج دانش اموزان پرداختند و چهارمین سخنران جلسه اقای پرویزی   با موضوع وضیعت کودکی در ایران با اجرای سند ۲۰۳۰ یا بدون اجرای سند و در  انتها اطلاعیه ۱۰۰۸ کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان توسط لیدا اشجعی  قرائت گردید و به موضوع کودک ازاری اشاره شد

که متن های سخنرانی به ترییب ان در زیر میباشد.

آقای ابوالفضل پرویزی

در ابتدا باید خدمتتان عرض کنم که  6 هدف اول رو خیلی عامیانه و با مثال شرح میدهم و هدفم از این نوع صحبت برای رسیدن به گوش افراد متوسط از نظر سوادی هست که متوجه بشن این سد چه مزیتهایی برایشان داشته و مسئولان ایران این حق و این امکانات را به راحتی از مردم گرقته اند.

سند مقدمه ای دارد مبنی بر این که رهبران و مردم جهان بر آن هستند که تا سال 2030، به فقر،گرسنگی ،خشونت، فساد، قاچاق و … پایان دهند و به سوی کرامت انسانی، صلح، عدالت، رعایت برابری، رفاه، ، مدیریت پایدار منابع طبیعی،گسترش بهداشت، تامین آب آشامیدنی برای همه، توانمندسازی زنان و دختران، محترم شمردن تنوع فرهنگی،حمایت از اقشار آسیب پذیر، مردمسالاری، بهبود محیط زیست، توسعه مناطق روستایی،توسعه آموزش های عمومی و فنی و حرفه ای، ترویج تفاهم، اشتغالزایی، و نظایر این ها حرکت کنند.

سپس بر لزوم تلاش همه دولت ها برای رسیدن به اهداف توسعه ای 2030 تأکید شده است.

بعد از آن 17 هدف اصلی سند 2030، بیان شده اند که عبارتند از:

1- پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا

2- پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار

3- تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین

4- تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه

5- دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی تمام زنان و دختران

6- تضمین در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه

7- تضمین دسترسی به انرژی ارزان قیمت، قابل اعتماد، پایدار و مدرن برای همه

8- ترویج رشد فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال کامل و مولد و شغل مناسب برای همه

9- ایجاد زیرساخت انعطاف پذیر، ترویج صنعتی سازی فراگیر و پایدار و تقویت نوآوری

10- کاهش نابرابری در درون و میان کشورها

11- تبدیل شهرها و سکونت گاه های انسانی به مکان های همه شمول، مقاوم و پایدار

12- تضمین الگوی تولید و مصرف پایدار

13- اقدام فوری برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و اثرات آن

14- حفظ و استفاده پایدار از اقیانوسها، دریاها و منابع دریایی برای توسعه پایدار

15- حفاظت، بازیابی و ترویج استفاده پایدار از اکوسیستم های زمینی، مدیریت پایدار جنگل ها، مبارزه با بیابان زایی، متوقف و معکوس نمودن فرسایش زمین و توقف از بین بردن تنوع زیستی

16- ترویج جوامع صلح طلب و فراگیر برای توسعه پایدار، دسترسی به عدالت برای همه و ایجاد نهادهای موثر، پاسخگو و فراگیر در تمام سطوح

17- تقویت ابزارهای اجرایی و احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار

بعد از تعیین اهداف، سند 2030، هر هدف را توضیح می دهد که به طور خلاصه چنین است:

هدف اول: پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا

حالا با اجرا شدن این هدفکودکان در مدارس عالی و با کیفیت درس میخوانند. کودکان در رفاه هستند ،هیچ کودکی سوء تغذیه نمیگیرد .هیچ پدری شرمنده بچه اش نمیشود و آمار بیکاری وطلاق پایین می آید دزدیها به صورت چشم گیری کاهش پیدا میکنند تصادفات ،قتل دعوا به شدت کاهش پیدا میکند.کارتن خواب ،گورخواب،جوی خواب،تکدیگری و از همه مهمتر گزینه کودکان کار از بین میرود و در نتیجه 90 درصد تجاوزها یی که به کودکان کار میشددیگر نمیشد.کودکان همه با آرامش خیال ذهنشان فقط به تحصیل و پیشرفت و آینده بهتر میشد، وقتی پول ها و درآمدهای کشور برای ازبین بردن فقر و به صورت هدفمند صرف شودو حسابرسی اصولی انجام شوددر نهایت پولی بیکار نمیماند که اختلاس شود و در این حالت تصور کنید با اجرای همین هدف اول چقدر شرایط ایران تغییر میکندتصور کنید با  یک جامعه خندان و شاد مواجه میشویمجامعه ای که دیگر دروغ و ریا داخلش نیست

اما دلایل مخالفت جمهوری اسلامی ایران !!!با اجرا شدن این هدف بسیاری از شغلهای من در آوردی و کاذب که هرساله بودجه عظیمی هم به آن اختصاص داده میشود از بین میرودملا ها و آخوندها اغلب بیکار میشوندو اغلب صحبتها و داستان های من درآوردی مذهبی خود به خود از بین میروند و در نهایت ملاها و افراد تن پرور مجبور میشوند که یک شغل آبرومند داشته باشند و زحمت بکشند

.و حالا با اجرا نشدن این هدف بالاترین آمار طلاق در جهان ،بالاترین تعداد اعدام درجهان،بی ارزش ترین پول دنیا ،به وجود آمدن پدیده هایی مثل گورخوابی ،کودکان کار ،کارتن خوابی ،و عدم امنیت در جامعه و همچنین ،اختلاس های کلان مانند:.

اختلاس 3 هزار میلیاردی

بازیگــران اصلی: مه آفرید امیر خســروی، مهرگان امیر خسروی، محمودرضا خاوری)مدیرعامــل وقــت بانک ملی(، محمد جهرمی)مدیرعامل وقــت بانک صــادرات(، ســید شمس الدین حسینی)وزیر وقت اقتصاد(، محمــود بهمنی)رئیس وقت بانک مرکزی(

بابک زنجانی و پرونده فساد نفتی

بازیگران اصلی : بابک زنجانی، مهدی شمس، ســعید مرتضوی، بیژن نامدار زنگنه)وزیر نفت(،

رسوایی فیش های حقوقی مدیران

بازیگران اصلی: بیمه مرکزی، پســت بانک، وزارت بهداشــت، رضا صفدر حسینی)رئیس صندوق توسعه ملی(، علی صدقی)مدیرعامل سابق بانک رفاه کارگران(، بانک تجارت، بانک صادرات، صندوق قرض الحسنه مهر و جمعی از مدیران دولتی و غیر دولتی کشور

گم شدن دکل نفتی  میلیاردی/ زمین خواریهای سران جمهوری اسلامی ایران

و فقر شدید و اقتصاد فلج ایران و هزینه های بی رویه و غیر اصولی به کشورهای همسایه .

ساخت ضریح و عتبات مذهبی از طلا و جواهرات از پول بیت المال با وجود 19 میلیون حاشیه نشین و مناطق محرومی که حتی روزانه یک وعده کامل غذایی هم ندارند.

پولهایی که صرف ساخت منزل  مسجد و تقویت حزب الله و سوریه و لبنان و عراق و یمن میشوند در حالی که آمار خودکشی  به علت فقر در ایران به شدت افزایش داشته و مردم زندگی بسیار سختی را تجربه میکنند

ساخت بیمارستان در کشورهای اوگاندا عراق  لبنان  با وجود اینکه در ایران و درمناطق محروم بیمارستانی وجود ندارد

هدف دوم: پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار

در سال96 مدیرکل بهداشت، درمان و امور بیمه کمیته امداد از سوء تغذیه 200 هزار کودک زیر6 سال در ایران خبرداد و گفت: 50 درصد از این کودکان به علت فقر و ابتلاء به سوء تغذیه به کمیته امداد معرفی می‌شوند تا از خدمات حمایتی این نهاد بهره‌مند شوند.

جالب است  که 50 درصد بعدی دولت وظیفه خودش نمی داند که به آنها رسیدگی کند.

کودکانی که کیف مدرسه آنها گونی برنج است و تغذیه مدرسه که هیچ ،حتی وعده های غذایی هم برای خوردن ندارند

و اوضاع کشاورزی در ایران که خیلی وحشتناک است

در حال حاضر  به دلیل بی سوادی ،ناکارآمدی مسئولان و سران جمهوری اسلامی ایران وضعیت کشاورزی در خوزستان به کلی نابود شده با افتتاح سد بی اصول و افتضاح گتوند میخواستند آب نصف ایران را با این سد تامین کنند اما از همان اول کارشناسان هشدار داده بودند که این منطقه جای مناسبی برای سد سازی نیست و حالا آب استان خوزستان رابه کلی شور و نخل های چند ساله را نابود کردند .استان خوزستان یکی از قطبهای کشاورزی بود که الان تبدیل به یک بیابان خشک شده است.

در شمال کشور کشت برنج به نصف رسیده و مدیران و مسئولان هیچ تلاشی برای رفع این معضلات نکرداند در عوض خدمت بزرگی به صنعت و کشت کشورهای همسایه کرده /و اینقدر وضع زندگی مردم برای مسئولان بی اهمیت بوده که به صراحت اعلام میکردند که ما به کشورهای همسایه کمکمیکنیم و هیچ کس هم حق اعتراض ندارد

یا اینکه در همین هدف به حفظ تنوع حیوانات اشاره کرده که  در همین دو ماه گذشته به شکارچیان خارجی با 700 دلار مجوز شکار میدادند که چند گونه حیوانات در حال انقراض هم شکار شده بودند یا  در قراردادی ننگین خلیج فارس را به شرکتهای چینی اجاره داده اند برای ماهیگیری و چینی ها با پیشرفته ترین دستگاههای مکانیاب ماهی ها نسل انواع ماهی ها را دارند از بین میبرند

هدف سوم: تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین

در حال حاضر هدف سوم سند 2030  از اساسی ترین  نیاز مردم ایران است.چند لحظه تصور کنید که در تعطیلات نوروز مرگ و میر ناشی از تصادف وجود نداشته باشد یا بیماری اعتیاد در ایران ریشه کن شودوقتی از کنار خیابان عبور می کنید چشمتان به هیچ معتاد یا فرد مهجوری نخورد و نبینید و در چند سال آینده بعضی ها اصلن ندانند که مواد مخدر چیست؟یا اینکه در هر نقطه از ایران همه به صورت رایگان و یا با حداقل هزینه دسترسی به بهترین امکانات پزشکی داشته باشید ،هیچ کس از سر فقر خودکشی نکند ،یا تصور کنید که در ایران حتی یک نفر هم بر اثر آلودگی هوا جانش از دست ندهد مصرف مواد سیگار و تنباکو کنترل و فرهنگ سازی شود.در تلویزیون و رسانه ها مجلات و روزنامه ها راههای پیشگیری از بیماریهای واگیردارآموزش داده شود و کاملا کنترل و ریشه کن شود ببینید این تنها گوشه ای از فواید هدف سوم بود که خدمت شما توضیح دادم .

اما با اجرا نشدن این هدف در ایران چه اتفاقاتی رخ داده :فقر شدید در بین تمام اقشار جامعه و آمار 60 میلیون نفر فقیر طبق آمار بانک مرکزی از نظر در آمد /تعداد کشته شدگان در تصادفات رانندگی سال 1396 نسبت به سال 95 از آن 1.7 درصد افزایش یافته است.

به نقل از سازمان پزشکی قانونی کشور، در سال 1396، 16 هزار و 201 نفر در حوادث رانندگی ترافیکی کشته شده اند، این تعداد نسبت به سال قبل از آن 1.7 درصد افزایش یافته است. بارزترین علت این تصادفات کیفیت پایین خودروهای داخلی و عدم امنیت از ترمز خودرو  و جاده های بی کیفیت در ایران هست و جلوگیری از این آمار تصادفات باعث جلوگیری از افزایش زنان بیوه و سرپرست خانوار،کودکان کار،و فقر ناشی از نبود سرپرست خانوار و معضلات ناشی از اون میشه

یا رسیدن سن اعتیاد به 14 سال.و جمع آوری 2 تن مواد مخدر در اطراف مدرسه که همه زنگ خطر برای یک آینده تباه و بیمار است

یا اینکه در خبرها داشتیم در بیمارستان که کودکی را گروگان گرفته اند تا هزینه بیمارستان پرداخت شود وبعد تحویل مادرش بدهند از اینجور رفتارها در چند سال اخیر به وفور دیده شده و نظام پزشکی ایران هیچ وقت پیگیری هم نکرده است

هدف چهارم: تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه

-اما هدف چهارم که یکی از موارد مخالفت رهبر جمهوری اسلامی ایران و دیگر مخالفان این سند بود.

الان تصور کنید والدین برای رفتن فرزندشان به مدرسه دغدغه ثبت نام ندارند و نیازی نیست هزینه ای پرداخت کنند و طبق ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر و 26 کنوانسیون حقوق کودک تحصیل برای همه افراد رایگان باشد.دانش آموز با امنیت خاطر سر کلاس میرود و تمام فکرش درس خوندن است کسی برای پرداخت نکردن هزینه های مدرسه نمره انضباطش کسر نمیشود /کودکان در هر نقطه ای از ایران در سرما سیستم گرمایشی و در گرما سیستم سرمایشی رایگان در اختیار دارند/همه کودکان رایگان پیش دبستانی رو میگذرانند /دختر ها و پسرها بدون هیچ تبعیض جنسیتی در کنار هم درس میخوانند/و همین باعث میشه که در آینده خانمی که به ورزشگاه برای تماشای فوتبال یا مسابقه ورزشی میرود منقلب نشود /در کلاس درس به دانش آموزان از دبستان حریم خصوصی وخط قرمزهایاندام بدنشان رو به آنها آموزش بدهند که اگر معلم یا هر شخص دیگریخواست به آنها تجاوز کند اجازه ندهند و به والدینشون اطلاع بدهند/به دانش آموزان آموزش بدهند که همه با هم برابرند و هیچ دین و عقیده ای نباید کسی را از دیگری متمایز یا برتر بداند /سیستم نظام آموزشی تغییر میکندو به دانش آموزان تا دانشگاه فقط و فقط مباحث علمی بیاموزند و کتابهای بی مصرف و بدون فایده حذف میشوند و سطح علمی مردم و جوانان بسیار بالاتر میرود /

اما با اجرا نشدن این هدف:150 هزار کودک بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی 96-97  به دلیل فقر و موارد ناشی از آن /اخراج دانش آموزان و دانشجویان بهایی از مدرسه و دانشگاه / گرفتن پول زور از دانش آموزان برای هزینه های جانبی مدرسه و در صورت نپرداختن ثبت نام نمیشوند یا از نمرات درسی آنها کسر میشود /حجاب اجباری از مهد کودک به بالا برای دختران/آموزش عملی  با سلاح جنگی  و آشنایی با ادوات جنگی در کتب درسی /تدریس کتابهایی  مثل آمادگی دفاعی ،دین و زندگی،آرمان های خمینی،و کتابهای مذهبی که هیچ بار علمی ندارند ./ترویج خشونت و انزجار در تمام مقاطع از ابتدای شروع کلاس در صف مدرسه و شعارهای مرگ بر همه جا/تشویق  وترویج ازدواج دختران در جشن تکلیف ودر 9 سالگی. جالب است  بدانید سال 96 در شهرستان پارسیان  در مراسم جشن تکلیف از 50 دختر دبیرستانی که ازدواج کرده بودند در جلوی دختران 9 ساله تقدیر شد و به آنها جوایزی اهدا شد/در کتاب های ریاضی ابتدایی و راهنمایی عکس افراد کشته شده با مضنون مدافع حرم  گذاشتن و معلم در کلاس درس ریاضی برای آموزش جمع و تفریق با مثال 5 نوجوان رفتند به سوریه از حرم دفاع کنند 3 تا از آننها  شهید شدند چند نفر دیگر باقی میماند ؟یا در کتاب دینی  یکی از مقاطع تحصیلی نوشته شده بهرام پسر درس خوان ،ورزشکار و مومنی است او با پروانه دختر داییش هم سن است پروانه از بهرام خواسته بود که سوالات مفهومی درس دینی را از طریق شبکه مجازی برایش بفرستد بهرام وقتی این کار را  انجام دادچشمش به عکس پروفایل پروانه افتاد که بی حجاب است خواست بر روی عکس بزند که باز شود یاد آیه ای از قرآن افتاد و از این کار منصرف شد به نظر شما کدام آیه یادش آمد؟به نظر شما این ترویج خشونت و تشویق برای فرستادن کودکان به جنگ نیست؟اینها چه بار علمی دارند و چه کمکی به آینده جامعه میکند؟/یا نماز جماعت هر روز در مدرسه اجباری است و 45 دقیقه از کلاس در هر روز به نماز و مسایل دینی اختصاص داده میشود / به نماز اهمیت میدهند اما به بهداشت و جان کودکان در مدارس نه/ در ایران 35 هزار مدرسه توالت های نامناسب یا اصلن توالت ندارند در حالی که باید براساس استانداردها در مدرسه به ازای هر ۴۰ دانش آموز حداقل یک چشمه سرویس بهداشتی در نظر گرفته شود/این سند یکی از اهدافش این هست که آموزشها بار علمی داشته باشنداما در ایران نظام آموزشی در سمت و سوی دینی و مذهبی هدایت میشود /شرکت اجباری دانش آموزان در راهپیمایی ها و اجبار به عضو شدن در بسیج مدرسه /تجاوز معلم به دانش آموز که اخبارش در همه جا شاهد هستیم و تجاوزهایی که در چند سال اخیر به کودکان شد چه آنهایی که رسانه ای شد و چه آنهایی که رسانه ای نشد همه ناشی از عدم آگاهی و عدم آموزش در همین مدرسه بود که اگر این هدف از سند 2030 اجرا میشد به این همه کودک تجاوز نمیشد

هدف پنجم: دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی تمام زنان و دختران

تساوی جنسیتی در جمهوری اسلامی ایران یک واژه بی معنی و به نوعی میتوانیم بگوییم  پاشنه آشیل و ستون انقلاب بوده یعنی اینکه زنان را محدود میکنند و ذهنیت افراد جامعه را متمرکز میکنند به سمت همین محدودیتها

در طول 40 سال تمام آزادی ها را از زنان گرفتند حجاب به زور به آنها تحمیل کردند ،و برای کوچکترین حقشان که انتخاب پوشش هست تصمیم میگیرند از طرفی قانون اساسی در ایران یه چیزی تو مایه های کشک است و یک نوشته است که اسمش قانون اساسی است اما انگار که قابلیت اجرایی هم ندارد هر چند که خود قانون اساسی ایران خودش یک نقض حقوق بشر به تمام معناست/دختران و زنان را وسط خیابان به باد کتک میگیرند چون حجابش را رعایت نکرده و به گفته خودشان این بی حجابی باعث میشود مردها تحریک شوند یا اینکه خانمی با چادر میگه دوست ندارمشوهرم تو خیابان یک زن بی حجاب ببیند و تحریک شود/اینها همه اثرات فرهنگی استکه به مردم قالب کرده اند .در عوضمرد با هزار ترفند خانمی را به محل کار یا خانه میکشاند  و میخواهد به او تجاوز کند زن از خودش دفاع میکند و مرد را به قتل می رساند بدون اینکه توجهی به اتفاق بکنند خانم را اعدام میکنند /یا نماینده مجلسی که به یک خانم تجاوز کرده و تلفنی به خانم میگوید که تو بیوه هستی و نهایتش من میگویم صیغه خونده ام و به قول همین حاج سلمان خدادادی که خودش از  قانوگذاران جمهوری اسلامی ایران  است میگوید هزار راه دارد که من تجاوز را توجیح کنم اینها همه نشان از تبعیض و نگاه ابزاری و برده گونه به زنان درجمهوری اسلامی ایران است/ بعنوان مثال الان 12 سال است که میخواهند یک قانون حمایتی برای کودکان تصویب کنند اما هنوز فرصتش پیش نیامده برای زنان هم همینطور /تصور کنید در مجلس جلسه برگزار میکنند و قیمت امکانات  و برنامه های مراسم ختم و قبر را در بهشت زهرا  افزایش میدهند اما موقع جلسه برای قانون زنان و کودکان روی صندلی خواب هفت پادشاه میبینند /ثمره اش هم  میشود اینکه زن میرود درخواست طلاق بدهد شوهرش وسط خیابان با چاقو او را به قتل میرساند

یا مرد برای زهر چشم گرفتن از زنش با قمه به  سر دختر معلولش میزند

این هدف به ریشه کردن ازدواج کودکان اشاره کرده .ازدواجی که مسئولان و قانوگذاران جمهوری اسلامی ایران از آن حمایت میکنند و دادگاه به اصطلاح صالح اجازه این ازدواج راصادر میکند

در قرن21 زنان ما هنوز اجازه ورود به ورزشگاه را ندارند و اغلب خانم ها مجبورند از پوسته خودشان که یک زن هستند خارج شوند و با گریم مردانه وارد ورزشگاه بشنوند بعد هم میگویند قانون اسلامی است از آن طرف هم شعار اسلام این است که پیامبر اسلام خیلی به زنها احترام میگذاشته  است

هدف ششم: تضمین در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه

به دلیل بی تدبیری و بیسوادی و سودجویی مسئولان در ایران از رهبری تا آخر و با انتقال بی رویه و بی اصول آب به کشورهای همسایه دو سوم کشور در گیر بی آبی شدند و مردم در وضعیت وحشتناک بی آبی به سر میبرند .به برکت و هوشیاری همین مسئولان برای اولین بار در جهان این آقایون توانستند آب شط کارون که  شیرین بود را به شوره زار تبدیل کنند /از برکات بی برنامگی و اشتباهات نخل های چند ساله خوزستان خشک شدند

برای حفاظت از تالابهادر سال 1971  کنوانسیون رامسر رو نوشتند که در سال ۱۹۷۵ جنبهٔ قانونی یافت. این معاهده کشور‌های عضو را ملزم به تعیین و حفظ تالاب‌های با اهمیت بین‌المللی می‌کند.

۹۴تالاب شناخته شده وجود دارد که از این تعداد ۲۴ تالاب در کنوانسیون رامسر به عنوان تالاب بین‌المللی به ثبت رسیده است

کنوانسیون رامسر بر حفاظت و بهره‌برداری معقول از تالاب‌ها به خصوص در جهت فراهم ساختن زیستگاهی برای پرندگان آبزی تأکید می‌کند. هدف ازشکل گیری کنوانسیون بین المللی تالاب‌ها یا همان کنوانسیون رامسر، فراهم آوردن چارچوبی برای همکاری‌های بین المللی و اقدامات ملی به منظور حفاظت و استفاده خردمندانه از تالاب‌ها و بقای آن‌ها برای نسل‌های آینده است. ماموریت این کنوانسیون حفاظت و استفاده عاقلانه از تمام تالابها، ازطریق اقدامات محلی، ملی و همکاری‌های بین المللی، به منظور برداشتن یک گام به جلو در دستیابی به توسعهی پایدار درسراسرجهاناست. این کنوانسیون، تالاب‌ها را در زمره مهمترین اکوسیستمها، برایحفاظت از تنوع زیستی و رفاه جامعهی بشری می‌داند

تالاب هامون،تالاب جازموریان، تالاب سرخ‌رود،تالاب پریشان، تالاب بختگان، تالاب شادگان، تالاب هورالعظیم، تالاب آق گل،تالاب میقان

اینها 9تا از تالابهای مهم ایران بودند که خشک شدن و به بیابان بدیل شدند و خبر بدتر اینکه در ایران 2800 تالاب وجود دارد که طبق هشدار کارشناسان محیط زیست دو سوم آنها در حال خشک شدن هستند .و مسئولان برای این وضعیت فقط نماز باران میخوانندو دریغ از یک نگرانی برای آب ،به هرحال با وجود هشدار چند ساله کارشناسان ،به بی آبی خوردیم و امروزه ایران و مردم ایران در تشنگی به سر میبرند

بینید دوستان علت مخالفت مدیران و مسئولان و رهبر جمهوری اسلامی ایران با سند 2030 ایناست که اگر این سند اجرا شود 40 سال عمر جمهوری اسلامی زیر سوال میرود 40 سال انواع دزدی ،اختلاس،زمین خواری ،اعدام ها ،شکنجه ها ،زندانهای نابه حق سیاسی وغیر سیاسی،زورگویی ها حق خوریها /کل عملکرد قوه قضاییه وتمام قوا،پولهایی که مخفیانه خرج ترویج اسلام در تمام دنیا کردن و هزاران جنایت دیگر زیر سوال میرود و باید به تک تک این جنایات پاسخ دهند پس این سند در ایران اجرا نخواهد شد مگر با تغییر این انقلاب و آگاهی و آگاهی و آگاهی از حق وحقوق ذاتی مردم

واتفاقا اولین کشوری که نیاز به اجرای سند 2030 داره ایران است چون یک خلاءبزرگی بنام قانون اساسی در آن دیده میشود

این سند هیچگونه تبعیض و بدی ندارد و تمام انسانها را به یک چشم نگاه میکند و یک سند و راهنمای کاملن مفید ،جامع و خوب برای تمام دنیا هستش کما اینکه این سند در اغلب کشورهایی که  اجرا میشود ثمره اش مشخص است و به وضوح دیده میشود

سپس خانم دیانا بیگلری فرد

بررسی ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر)تغییر مذهب وتعیین آزادی) ومقایسه آن باقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

درماده18 اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است:هرکس حق دارد از آزادی اندیشه،وجدان ومذهب بهره مند گردد.این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا باور و نیز آزادی اظهار مذهب یاباور به شکل آموزش ،عمل به شعائر،نیایش وبه جای آوردن آیین ها ،چه به تنهایی و چه بصورت جمعی نیز می گردد.

قانون اساسی ایران:دراصل 12 قانون اساسی آمده است که:دین رسمی ایران اسلام ومذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از :حنفی،شافعی،مالکی،همبلی و زیدی دارای احترام کامل می باشند وپیروان این مذاهب درانجام مراسم مذهبی برطبق فقه خودشان آزادند و درتعلیم وتربیت دینی و احوال شخصیه ازدواج،طلاق،ارث ووصیت ودعاوی مربوط به آن دردادگاهها رسمیت دارند ودرهر منطقه ای که پیروان هریک ازاین مذاهب اکثریت داشته باشند،مقررات محلی درحدود اختیارات شوراها برطبق آن مذهب خواهد بود باحفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.

برمبنای آنچه که درماده 18اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است:مذهب امری نسبی،شخصی و درونی میباشد وازاین حیث انسان آزاد است تا مذهب خویش راآنگونه که خود می پسندد برگزیند و همچنین آنطور که خود تمایل دارد درراه تغییر آن قدم نهد درحالیکه این آزادی درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به کلی رد میشود.

همانگونه که دراصل 12 قانون اساسی ایران آمده است دین رسمی تنها یک دین میباشد وآن اسلام از شاخه ی اثنی عشری جعفری است وجالب انکه این دین رسمی تاابد ثابت و لایتغیر باقی می ماند .به بیان دیگر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باذکر چنین مسئله ای بزرگترین تناقض بشری را رقم زده است.دراصل 12 قانون اساسی تنها اشاره به تعداد محدودی از ادیان ومذاهب دیگر شده است.درحالیکه دردنیای امروز دهها دین با قدمت وسابقه ی بیش ازاسلام وجود دارد.وحتی بی مذهبی خود بعنوان یک مذهب کارآمدو همه گیر شناخته میشود.اما درقانون اساسی جایی برای آنها تعبیه نشده است.

بنابراین آزادی درقانون اساسی ودرقسمت تغییر مذهب تنها بصورت امری انتزاعی است.حال شخصی ایرانی مسلمان که بااستناد به همین حقی که اعلامیه حقوق بشر برای او درنظر گرفته است بخواهد براساس میل وشناخت خود به دین دیگری مانند مسیحیت ویا بهاییت ومانند آن درآید،این عمل درایران تحت عنوان ارتداد بررسی می شود که هرچند ازمنظر قوانین ایران جرمی تحت عنوان آن وجود ندارد لکن جمهوری اسلامی ایران بااستناد به ماده220 قانون مجازات اسلامی که موارد سکوت در بحث حدود رابه اصل 167 قانون اساسی ارجاع داده است ،اصل 167 قانون اساسی هم میگوید قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را درقوانین مدونه بیاید واگر نیابد بااستناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر حکم قضیه را صادر نماید.

پس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به انسانهای خود،منظور همان انسان دیندار مسلمان انقلابی مقلد هیچگونه حق انتخاب وتصمیم گیری درراه تشخیص خطا ازثواب را نداده وآزادی رابصورت امری تجویزی وبانظارت آزادی دهندگان حکومتی تعریف می نماید.ازاین حیث نه تنها تغییر مذهب ،که انتخاب آن نیز امری دستوری و ارثی میباشد.

مواد ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی به این دو بحث مهم اختصاص دارد. بدین معنا که فردی که حق آزادی فکر و مذهب را دارد متضمن آزادی و اظهار آن نیز هست. و همچنین شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی نیز می باشد. در مورد حق آزادی عقیده و بیان می گوید حق مزبور شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی نیز می باشد. در مورد حق آزادی عقیده و بیان می گوید حقوق مزبور شامل آن است که هیچکس نباید از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی داشته باشد و یا در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ وانتشار آن به تمام وسایل ممکن و دبن ملاحظات مرزی آزاد باشند.

یکی از ابزار بیان اعتقادات و افکار انسانها رسانه ها می باشد که قانون اساسی در اصل ۲۴ می گوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزاد هستند مگر در مواردی که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد.

اصول ۱۲،۱۳،۱۴،۲۳،۲۴ به این موضوعات اختصاص دارند.

به موجب قانون اساسی ایران دین رسمی کشور اسلام و مذهب شیعه اعلام شده است و دیگر مذاهب اسلامی (اهل تسنن) دارای احترام بوده و در انجام مراسم مذهبی خود آزاد هستند. همچنین در مورد احوال شخصی خود یعنی ازدواج، طلاق ارث و وضعیت و دعاوی مربوط به این موضوعات طبق فقه خودشان عمل می کنند. در مورد دیگر اقلیتهای دینی یعنی زرتشتی، کلیمی، مسیحی ( غیر از اسلام) آنها هم در حدود قانون در مراسمات دینی خود آزاد هستند و در مورد احوال شخصیه شان همانند اهل تسنن بر طبق آئین خود عمل می کنند

در اصل ۲۳ هم آزادی عقیده پذیرفته شده و هیچکس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد

در مورد دیگر اقلیتها که در قانون اساسی ذکر نشده اند نیز به موجب اصل ۱۴ قانون اساسی باید حقوق انسانی آنها که این دسته از حقوق از مسلمات حقوق انسانی بشر است نیز رعایت شود

یک روش درست برای برحذر داشتن شخص از داشتنِ یک عقیده انتقادِ مؤثر از آن عقیده است.

فرض کنید که شما از نظر اخلاقی حق ۷اختیار کردن یک عقیده را دارید. اهمیتی ندارد که آن عقیده چیست: فرض کنید این عقیده باشد که «خدا جهان را خلق کرده است.» به همین قیاس، من از حیث اخلاقی حق دارم که عقیده‌ی دیگری داشته باشم، این عقیده که جهان منشأ کاملاً طبیعی دارد. عقیده‌ی من (به فرض آن که خدا را موجودی مافوق‌طبیعی تصور کنیم) مستلزم آن است که عقیده‌ی شما نادرست باشد. بنابراین، هر گاه که من عقیده‌ام را ابراز می‌کنم یا دلایلی در تأیید آن اقامه می‌‌کنم، و در ملأ عام از آن دفاع می‌کنم، در همان حال دارم می‌گویم که عقاید شما نادرست است و باید رد شود. من با ابراز عقیده‌ام از عقیده‌ی شما انتقاد می‌کنم، و برعکس. دستوری اخلاقی بر ضد «انتقاد از عقاید دیگران» به سرعت به دستوری اخلاقی بر ضد «ابراز عقاید خودتان» تبدیل می‌شود، به این دلیل ساده که عقاید اغلب با هم ناسازگارند. البته، شرایطی ممکن است وجود داشته باشد که در آن شرایط از بیان عقیده بتوان به نحوی مشروع و معتبر جلوگیری کرد (مثلاً، اگر به گروهی که خواهان به دار کشیدن کسی هستند، بگوییم «معتقدم که باید او را دار زد»)، اما قبول چنین منعی به عنوان نتیجه‌ی کلیِ «حق اخلاقی برای اختیار کردن هر عقیده‌ای» به تحریمِ تقریباً کلیِ آزادی بیان منجر می‌شود.

حتی بدتر از آن، بسیاری از افراد فکر می‌کنند که داشتن حقِ اخلاقی مستلزمِ وظیفه‌ی محافظت است. یعنی اگر شما حقی نسبت به چیزی دارید، آن‌گاه من نه تنها باید از ممانعت شما برای دست‌یابی به آن خودداری کنم، بلکه وظیفه هم دارم که در صورت تلاش دیگران برای ممانعت از شما به شما کمک کنم. در مورد حق اخلاقی برای اختیار کردن هر عقیده‌ای، به نظر می‌رسد من وظیفه دارم با عقیده‌ی خودم درگیر شوم، تا بتوانم از حق شما برای داشتن عقیده‌ی خودتان حراست کنم. به همین قیاس، شما هم وظیفه دارید با عقیده‌ی خودتان درگیر شود، تا بتوانید از حق من برای داشتن عقیده‌ام حراست کنید. روشن است که این تصور نامنسجم و آشفته است. کاملاً آشکار است که اگر حق داشتن هر عقیده‌ای را به عنوان وظیفه‌ی خودداری کردن از انتقاد بدانیم، آن‌گاه چه جور جامعه‌ای خواهیم شد: گروهی از افرادی که عمدتاً با یکدیگر حرفی نمی‌زنند و، به خاطر ترس از انتقاد کردن از عقاید دیگران، نمی‌‌توانند عقاید خود را ابراز کنند. ممکن است این آینده‌ی محتملی برای جوامع لیبرالی باشد. با این همه، ما نباید در آرزوی چنین جامعه‌ای باشیم.

روشن است که «عقیده» بخشی از «شخصیت درونی» انسان را تشکیل می‌دهد و هیچ «قدرت بیرونی» ، نمی‌تواند درباره  بود یا نبود عقیده، و یا تغییر و دگرگونی آن، تصمیم‌گیری نموده و آن را به اجرا گذارد. قدرت دولت‌ها، هرگز از سلطه بر «رفتارها»ی انسان‌ها فراتر نمی‌رود و فقط می‌توانند نمادهای ظاهری یک عقیده را، تحت کنترل خود در‌آورده و یا انسان‌ها را به نماد‌های خاص از یک عقیده، وادار سازند. از این رو، بحث آزادی عقیده، به معنی آزادی برای انتخاب عقیده، ذاتاً موضوعی غیر‌حقوقی است، و اگر از آن به عنوان یک «حق طبیعی» یاد می‌شود، از آن رو است که قدرت حاکم، در-صدد سلطه بر روح و فکر انسان‌ها بر‌نیامده و از تحمیل و اجبار در این باره صرف‌نظر کند.  در حقیقت آزادی عقیده، بیشتر ناظر به آن است که شهروندان، در اثر «ظهور و بروز» عقیده‌ای که انتخاب کرده‌اند، با نگرانی و آزار روبرو نشوند، نه آنکه «قلمرو پنهان» وجود انسان‌، که راه را برای نفوذ به آن وجود ندارد، در حقوق مورد بحث قرار گیرد. از همین روست که در بسیاری از اسناد حقوقی، آزادی «عقیده و بیان»، به شکل توأم بیان شده، و از آن، به عنوان «یک حق» یاد می‌شود. مثلاً ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گوید:

«هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور، شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، با تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.»
از همین روست که اگر آزادی بیان، از آزادی عقیده تفکیک گردد و آزادی عقیده، بدون آزادی بیان، اثبات شود، این حق، فاقد کمترین ارزش بوده و هیچ اثری بر آن مترتب نمی-شود زیرا عقیده‌ای که ابراز نشود و از مکنونات درونی انسان باقی بماند، قابل دسترسی دیگران نبوده و بیم و نگرانی نسبت به آن معنی ندارد

در پایان خانم لیدا اشجعی بشرح زیر صحبت کردند

اطلاعیه شماره هزارو هشت کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان

هشت جون روز جهانی کودکان بیگناه قربانیان تجاوز را هنگامی بر پامیداریم که تجاوز به کودکان در ایران به امری رایج بدل گردیده است .اطلاعیه هزار و هشت کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان

مدرسه مکانی برای آموزش و پرورش کودکان است یا محلی برای متجاوزین به جان و روح کودکان ؟

محاکمه سعید طوسی که در سال نود و چهار با شکایت والدین برخی از قاریان نوجوان، به آزار جنسی آنها متهم شد، هنوز در پرده ابهام باقی مانده وپلیس ناجا که معترضین به این شرایط حاکم را به قفل و زنجیر میکشد،  چرا در مدارس حضور ندارد ؟

والدین سی و شش دانش آموز در پی آزار جنسی دانش آموزان یک مدرسه پسرانه در تهران توسط یکی از مسئولان این مدرسه از وی و مدرسه شکایت کردند و خواستار برخورد جدی قضایی با متهم شدند، و اقای خامنه ای رفع این آسیب روحی و روانی به کودکان را با قانون حدود الهی مرتفع میداند و دستور میدهد که  مقتضی است پس از محاکمه سریعاً حدود الهی را در رابطه با محکومین اجرا نمایید.

در گزینش آموزش و پرورش اگر به جای سوال از نماز و احکام دینی به گزینش سلامت روح و روان پرسنل مدارس بپردازند لااقل شاهد چنین مسائلی نخواهیم بود.

به دستور آیت الله خامنه ای در مورد اتهامات اقای سعید طوسی که یکی از نزدیکان وی  محسوب میشود نه تنها با چنین دستور مشابهی مواجه نشده است، بلکه اعضای ارشد بیت رهبر جمهوری اسلامی ایران از اختیارات خود برای توقف رسیدگی پرونده شاکیان سعید طوسی، قاری قرآن بیت رهبری، استفاده کرده اند.

در تعریف حدود الهی:فصل اول – تعریف و موجبات حد لواط ماده صد و دوازده – هرگاه مرد بالغ و عاقل با نا بالغی لواط کند فاعل کشته می شود و مفعول اگر مکره نباشد تا (هفتاد و چهار) ضربه شلاق تعزیر می شود .

آقای خامنه ای و سایر آیات با رد سند دوهزارو سی که کودکان را با امنیت بدن خود و همچنین آنها را با آموزش  جنسی متناسب با سن آشنا میکند. آیا از طریق  قانون حدود الهی در ایپدمی این مرض موثر نخواهد بود که این سند جریان ‌سازی مسائل مربوط به جنسیت در برنامه درسی آموزش معلمان و از بین بردن تبعیض و خشونت جنسیت ‌محور در مدارس را اعلام میدارد .

ما اعضای کمیته دفاع از حقوق کودک ونوجوان ضمن پشتیبانی از سند دوهزار و سی وماده نوزده  از کنوانسیون حقوق کودک که سو استفاده از کودکان را منع میکند از دولت جمهوری اسلامی ایران خواهان رسیدگی به نقض آشکار حقوق کودکان که به موضوعی رایج بدل گردیده هستیم .و دراجرای بی قید و شرط کنوانسیون حقوق کودک،از سازمانها و نهادهای بین المللی فعال حقوق کودکان ،خواستار پیگیری و رسیدگی به اوضاع نا به سامان کودکان و نوجوانان در جمهوری اسلامی ایران هستیم.

سند دوهزار و سی  یونسکو با آگاه نمودن کودکان آنان را مصونیت بخشده وبه آینده انان ، امنیت ارزانی میدارد.

و اما خبرها ی  کودک ازاری در ماه خرداد نشان میدهد که این بیماری مهلک در جامعه ایران همچنان امنیت کودکان مورد تهدید قرار میدهد و برای رفع این مشکل هم با وجود اعتراض برخی مسئولین راهکار درستی اندیشیده نشده است .

 

گزارش جلسه ماهیانه کمیته اقوام و ملل ایرانی در 14 جولای 2018

کاوه شیخ محمدی

جلسه ماه جولای 2018 کمیته اقوام وملل ایرانی در موعد و ساعت مقرر در اتاق کمیته مذبور در پالتاک شروع به کار کرد که در آن طبق روال معمول اعضای کمیته و همچنین تنی چند از همکاران سایر کمیته های کانون دفاع از حقوق بشر در ایران و همراهی چندین مهمان علاقمند به موضوع حقوق اقوام و ملل ایرانی برگزار گردید.

این جلسه در حالی برگزار گردید که مصادف بود با درگذشت “عباس امیر انتظام” قدیمی ترین زندانی سیاسی در ایران که بیشتر از نصف عمر خود را به جرم صیانت از منافع مردم ایران گذراند و بدون برخورداری از وکیل، و برخلاف ماده 8 اعلامیه جهانی حقوق بشر که می گوید: “هر

انسانی سزاوار و محق به دسترسی مؤثر به مراجع دادرسی از طریق محاکم ذیصلاح ملی در برابر نقض حقوق اولیه ای است که قوانین اساسی یا قوانین عادی برای او برشمرده و به او ارزانی داشته اند.” و همچنین ماده 10 این اعلامیه که خاطرنشان می کند: ” هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.”

همانطور که میدانیم زندانی بودن زنده یاد عباس امیر انتظام در زندانهای ایران بعد از حدود شانزده سال رسانه ای شد و این در حالی است که متاسفانه بسیاری از زندانیان گمنام سیاسی،حقوق بشری، سندیکاها و اصناف،روزنامه نگاران، مدافعان حقوق زنان و کودکان در سکوت رسانه ای خصوصا در استان ها تحمل حبس و مشقت را می نمایند تنها به جرم اینکه نقض حقوق انسانی را برای خود و جامعه در برابر قوانین مبتنی بر منافع حکومت ایران برنتافته اند.

از طرفی دیگر برگزاری جلسه ماه جولای مصادف بود با سالروز ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو که بعد از به اسارت گرفتن انقلاب مردمان ایران توسط ملایان، یک تنه در مقابل نمایش رفراندم  جمهوری اسلامی “آری” یا “نه” ایستاد و خود و رهروانش به آن “نه” گفتند و تنها کسی بود از سیاسیون ایران که حمله به سفارت امریکا در تهران را خلاف قوانین و معاهدات بین المللی اعلام داشت.

هم اکنون که اعضای کانون حقوق بشرایران و در کمیته اقوام وملل ایرانی جلسه برگزار می کنیم امید آن را داریم که اقشار مردم ایران از هر قوم و ملتی و از هر دین و مذهبی بعد از دوره چهل ساله سیطره نقض حقوق انسانی در ایران بتوانیم احاد ملت ایران را به درک متقابل برسانیم و با آموزش و ممارست، خود را متعهد به حقوق انسانی همه اقشار گوناگون ملی ایران بدانیم تا بتوانیم از خسارات و جنگ و خونریزی در فردا روز ایران جلوگیری کنیم که در این عصر اگر منطق و فهم متقابل وجود نداشته باشد نمی توان به اجرای مواد 30 گانه اعلامیه جهانی حقوق بشر امیدوار باشیم و احتمال باز تولید استبداد فردی یا گروهی قوت می گیرد.

در همین راستا کمیته اقوام و ملل ایرانی با برگزاری جلسه خود در روز 14 جولای با موضوعات بسیار ظریف و مرتبط با وضعیت حقوقی اقوام و ملل ایرانی جلسه خود را آغاز کرد که در زیر نظر علاقمندان به مطالب مورد گفتگو جلب می کنیم.در ابتدای آقای سید اشکان حسینی که مسئولیت ارائه  گزارش موارد نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی در ماه گذشته را داشتند گفتند:با احترام بنده سید اشکان حسینی متخلص به گوران و عضو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران به تمامی شنوندگان گرامی که در اقصا نقاط عالم  شنونده ،خواننده وهمراه این رسانه میباشید درود بیکرانتان میگویم.

متاسفانه به قدری اخبار در اینمورد بسیار مهم و زیاد است که از یکسو حق انتخاب و تفکیک آنها برای افرادی که مدعی حمایت از حقوق اقوام هستند بسیار سخت میشود واز سوی دیگر محدودیت  زمانی نیز امکان بازگوئی اخباری افشاگر واطلاع رسانی تمام وکمال را  نخواهد داد.

پیش از آغاز بخش خبری اجازه میخواهم در اینمورد یک نکته کوتاه را به عرض شما برسانم هفته گذشته برای پرسشی با مسئول کمیته اقوام در ارتباط بودم ولی بعد از مطرح کردن سئوالم ایشانف فرمودند ببخشیدهم اکنون درحال انتشار ایمیل های خبری دریافت شده در کمیته هستم  که بالغ بر 86 ایمیل خبری است و ازمن خواستند در فرصتی دیگر  ارتباط برقرار کنم، و تو خود حدیث مفصل بخوان از این فاجعه نقض حقوق اقوام ایرانی

بنابراین بخش خبری نقض حقوق اقوام ایرانی امروز را فقط در محدوده 2 بخش بازداشت و اعدام خدمتتان ارائه میشود با این امید که در جلسات دیگر به سایر موارد بپردازیم.بخش نخست بازداشت ها:

نیروهای ادارە اطلاعات سنندج یکی از فعالین سرشناس شهرستان قروە بە نام ”ارسلان هدایتی“ را بازداشت و بە مکان نامعلومی منتقل کردەاند.وی که برای لغو حکم اعدام رامین حسین پناهی زندانی سیاسی، موھای سر خود را تراشید، بازداشت شد.

عرفان رشیدی از فعالان سرشناس محیط زیست استان کرمانشاه، سیزدهم تیرماه توسط نیروهای وابسته به وزارت اطلاعات بعد از تفتیش منزل،در منزل خود در شهرستان پاوه بازداشت و به محل بازداشتگاه این نهاد واقع در مرکز استان منتقل شد.او از جمله افرادی بود که در مورد کمک رسانی به زلزله زدگان سرپل ذهاب نقشی فعال به عهده گرفته بود و در منطقه به دفاع از حقوق کارگران شهرت دارد.

ازتاریخ دهم تیرماه سال جاری دستگیری های گسترده ای توسط وزارت اطلاعات آذربایجان صورت گرفت وبسیاری از فعالین مدنی بازداشت شدند.

ابراهیم نوری فعال مدنی درتهران دستگیر شده وبه زندان اوین منتقل شده است،همچنین نیروهای وزارت اطلاعات با هجوم به منازل فعالین مدنی آذربایجان تاکنون بیش از ۸۴ نفررا بازداشت کرده اند ؛ ضمن اینکه با تمامی فعالین تماس گرفته شده و آنان را تهدید کردندکه حق شرکت درمراسم سالانه قلعه بابک را ندارند.

شنبه نهم تیر ؛ نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات اشنویه به منزل فرهاد عبدالله پور حمله و او را بازداشت کردند وی برادر هدایت عبدالله پور زندانی سیاسی محکوم به اعدام است که هم اکنون در زندان مرکزی ارومیه به سر می برد .خانواده عبدالله پور تحت فشار اداره اطلاعات اشنویه قرار دارند.خانواده این زندانی سیاسی بارها به این اداره احضار و تحت بازجویی قرار گرفته اند.، هدایت عبدالله پور در دی ماه ۹۶برای دومین بار در دادگاه ارومیه به اعدام محکوم شده است.

خانواده و نزدیکان وی علت محکومیت او را فشارهای حفاظت اطلاعات سپاه ارومیه می دانند، او پدرِ دو فرزند خردسال به نامهای سیروان ۱۰ ساله و کوردستان ۳ ساله است.

طی روزهای ۱۰، ۱۱ و دوازدهم تیرماه ۱۳۹۷، ماموران امنیتی سپاه، انتظامی و لباس شخصیها شبانه به منازل اعتراض کنندگان به بی آبی در خوزستان حمله و اقدام به بازداشت بیش از ۱۰۰ تن از آنان کردند.به نحوی که با حضور در بین تظاهرکنندگان با لباس شخصی اقدام به شناسایی مردم معترض کرده و افرادی که شعار میدادند  را پی گیری و سپس شبانه به منازل آنان یورش برده، بازداشت کرده اند.

بنا به گفته برخی از اهالی شمار بازداشت شدگان در خرمشهر ۱۵۰ نفر و ۴۰ نفر در آبادان می باشد ، در بسیاری از خبرگزاری ها اسامی تک تک افراد بازداشت شده آمده است که نام بردن از آنان در این فرصت اندک امکان پذیر نیست.

ابراهیم نوری؛ فعال ملی آذربایجان پانزده تیر توسط ارگان‌های امنیتی در تهران بازداشت شده است، وی طی تماسی با  برادرش اعلام نموده که بدون حکم قضایی بازداشت و هم اکنون در بند ۲۰۹زندان اوین در سلول انفرادی است. پیش از این، در مورخه دوشنبه (۴ تیرماه ۱۳۹۷ مأمورین اجرای احکام دادگستری شهرستان اهر با مراجعه به منزل پدری ابراهیم نوری قصد دستگیری وی را داشته‌اند که به علت عدم حضور این فعال ملی بازداشت ایشان محقق نمی‌شود.همچنین، اداره اطلاعات و امنیت نیروی انتظامی(۳تیر ۱۳۹۷) ابراهیم نوری را تهدید کرده بودند تا در گردهمایی سالانه قلعه بابک شرکت نکند،

در غیر این صورت بازداشت خواهد شد، براساس گزارشات رسیده  حدود ۳۰نفر از شرکت کنندگان در مراسم ذکرشده دستگیرشده اند.

چهارده تیر نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بە منازل چند تن از برگزارکنندگان همایش بزرگ ادبی ”خویندوان“ در ایلام یورش و اقدام بە بازداشت آنها کردەاند،قرار بود این برنامه پانزدهم تیرماه در دو نوبت صبح و عصر در رابطە با شعر و موسیقی و زبانشناسی  در ایلام برگزار شود.

اما نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه بدون داشتن مجوز قانونی شب گذشتە اش بە منزل آقایان ”مصطفی باقری آشنا“ اهل اسدآباد همدان،”سید اردشیر موسوی“ اهل کرمانشاه، مهدی آزادبخت اهل کوهدشت لرستان، ”بیژن همتی“ اهل کرماشاه و ”شهریار طهماسبی“ کە از مدیران این همایش بودەاند یورش و بە بازجویی، ضبط وسایل شخصی آنها نظیر لپ تاب ،موبایل و بازداشت آنها اقدام کردەاند.

درادامه بازداشت و احضار و سرکوب فعالین مدنی ترک آذری،  عباس نیکروان در سلماس بازداشت شد.

نحسی دستگاه قضایی وپلشتی نظام تک قدرتی جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه اش بر سر و روی قوم کورد نیز چو دیگر اقوام زجردیده و یاران پاکپاز پراکنده در این جغرافیای خاکخورده نشسته که میشود به بازداشت ”صابر خلیفە“ فرزند اسماعیل در اشنویە وبازداشت ١٣ شهروند کورد بە اتهام فعالیت سیاسی و مدنی در شهرهای شنو، کرمانشاه، پاوە، سنندج، ایلام، قوچان و بوکان از سوی نهادهای امنیتی در طی یک هفته بازداشت دو تن دیگر در بوکان و کرماشان به نام های ابوالفضل جعفری و انور عرب ۳۳ ساله، که نویسنده و عضو انجمن ادبی میباشد.

با نزدیک شدن به گردهمایی سالانه قلعه بابک از ۱۰ تیر  موج گسترده تهدید و بازداشت فعالین آذربایجانی  آغاز شد و نیروهای امنیتی با یورش به منازل و محل کارآنان  بیش از ۳۲ نفر را بازداشت کرده اند، ماموران امنیتی همچنین با تعداد  زیادی از فعالین تماس گرفته و آنها تهدید کرده اند که نباید در مراسم سالانه قلعه بابک شرکت کنند، تعدادی از فعالین آذربایجانی نیز به دلیل عدم حضور تحت تعقیب قرار گرفته‌اند.بازداشت و احضار گستردە فعالین کورد خراسانی از سوی نهادهای امنیتی که هویت دو تن از بازداشت شده گان”حسن رحیمی“و ”مهدی گنج بخش“ است که پس از احضار بازداشت و بە زندان مرکزی مشهد منتقل شده اند.

بخش دوم اعدام های انجام شده:توجه شما عزیزان را به این نکته جلب می نمایم که که تمام این خبر ها فقط و فقط در باره اعدام های انجام شده است، جدا از منتظران اعدام، احکام اعدام صادر شده، افرادی که توسط مامورین و با شلیک مستقیم کشته میشوند و یا اعدام سایر افراد در شهرهای مختلف مثل تهران و اصفهان و مشهد و کرج و ….

۱۷ خرداد ۹۶ ساختمان مجلس مورد حمله‌ای مشکوک قرار گرفت و ۱۷نفر از جمله تمام حمله کنندگان کشته شدند. حکومت هم اعلام کرد که داعش مسولیت این حمله را پذیرفته است.

از آنجایی که عاملین حمله به مجلس کشتە شدە بودند، نیروهای امنیتی  ۲۰۰نفر از شهروندان کرمانشاه را بازداشت و از میان آن جمع 8 نفر را با اتهام های واهی و تکراری به اسامی  سلیمان مظفری، متولد ۱۳۴۲  اهل روانسر، اسماعیل صوفی متولد ۱۳۶۴، اهل سرپل ذهاب،  رحمان بهروزی، اهل سرپل ذهاب، سید ماجد مرتضایی، فرزند سید حسن اهل پاوه، متاهل، سیروس عزیزی، متولد ۱۳۶۵ ساکن پاوه، ایوب اسماعیلی، متولد ۱۳۶۸ متاهل،  خسرو رمضانی میر احمدی متولد ۱۳۵۵، عثمان بهروزی، برادر متهم ردیف سوم و اهل سرپل ذهاب، متولد۱۳۶۷ را بامداد روز شنبە ١۶ تیر ٩٧ / ٧ ژوئیە ٢٠١٨، بە اتهام حملە بە ساختمان مجلس ایران و مرقد خمینی اعدام کردند.

یک زن سحرگاه چهارشنبه ۱۳ تیرماه  به همراه دو مرد دیگر در زندان مرکزی ارومیه اعدام شد. هویت اعدام شده گان به ترتیب عبارت است از : 1-ـ گلی حاجی پور اهل ارومیە، 2- محمد روشن اهل ارومیه 3- شهباز ابراهیمی اهل سردشت و خانواده و نزدیکان وی علت محکومیت او را فشارهای حفاظت اطلاعات سپاه ارومیه می دانند، او پدرِ دو فرزند خردسال به نامهای سیروان ۱۰ ساله و کوردستان ۳ ساله است.

طی روزهای ۱۰، ۱۱ و دوازدهم تیرماه ۱۳۹۷، ماموران امنیتی سپاه، انتظامی و لباس شخصیها شبانه به منازل اعتراض کنندگان به بی آبی در خوزستان حمله و اقدام به بازداشت بیش از ۱۰۰ تن از آنان کردند.به نحوی که با حضور در بین تظاهرکنندگان با لباس شخصی اقدام به شناسایی مردم معترض کرده و افرادی که شعار میدادند  را پی گیری و سپس شبانه به منازل آنان یورش برده، بازداشت کرده اند.

بنا به گفته برخی از اهالی شمار بازداشت شدگان در خرمشهر ۱۵۰ نفر و

خود با مشکلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم می کنند.فاصله حداقل دستمزد کارگران با نرخ رشد تورم در ۲۰ سال گذشته نشان می‌دهد که در این بازه زمانی برای هفت سال نرخ تورم و حداقل دستمزد اختلاف منفی داشته‌اند و در سال‌های دیگر هم دستمزد و تورم فاصله بسیار کمی را تجربه کرده‌اند. این در حالی است که حداقل دستمزد در ۳۸ سال گذشته هیچ‌وقت نتوانسته است با هزینه ‌های خانوار چهار نفره برابری کند و همیشه حداقل دستمزد اختلاف بسیاری با هزینه ‌های خانوار کارگری داشته است.دریافت نکردن دستمزد منصفانه دامن فعالان مدنی و سیاسی را که از مشاغل خود بازنشسته شده ‌اند نیز گرفته است.درمورد تعیین حداقل دستمزد ظاهرا با توجه به رهنمود سه جانبه گرایی سازمان بین المللی کار عمل می شود و نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران در آن شرکت دارند ولی نماینده کارگران را شورای اسلامی کار معرفی می کند که عملا جزو تشکیلات صنفی کارگران محسوب نمی شود و به این ترتیب نماینده کارگران در این گروه شرکت ندارد.

تبصره ۲ ماده ۷ قانون کار می گوید  که دولت بایستی کارهای دائم و غیر دائم را مشخص کند زیرا اثبات شغلی یکی از اولویت های اصلی جامعه کارگری کشور است  متاسفانه کارگران  زحمتکش این مرزو بوم امروز  از نبود ثبات شغلی دررنج و مشقت ستند.ثبات شغلی لازمه کیفیت بخشی به روند کار، تولید، رشد اقتصادی  و رفاه اجتماعی است.

در بند چهارم ماده ٢٣ اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان شده است :هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه ‌های صنفی بپیوندد.

اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایجاد تشکل ها را آزاد دانسته ولی با افزودن جمله ” نقض نکردن موازین اسلامی….” عمل این آزادی تشکل ها را بی اثر ساخته است.

-فصل ششم قانون کار ایران نیز به تشکل های کارگری وصنفی اختصاص دارد، ولی آزادی کارگران را به سه نوع انجمن که عبارتند از: شورای اسلامی، صنفی و یا نماینده کارگران محدود ساخته و تازه اختیارات همین آزادی نیم بند را که شامل چگونگی تشکیل تنظیم اساسنامه و حتی نحوه عملکرد آن می شود به شورای عالی کار و هیات وزیران سپرده است.

-با آن که اعتصاب جزء حق مسلم کارگران است، جمهوری اسلامی با خشونت زیاد با آن برخورد کرده و آن را  سرکوب می نماید.

– بیش از۵۰۰ مورد اعتصاب، تظاهرات و اعتراضهای دیگر در  سال ۱۳۹۵در مخالفت با اخراج یا درخواست دریافت به موقع دستمزد، افزایش دستمزد  و بهبود در شرایط کار رخ داده است. فعالان سندیکایی در این موارد اغلب به اتهامهایی مثل »اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام،اهانت به رهبر و دیگر اتهامهای مبهم متهم میشوند.بنابراین، می توان نتیجه گرفت که بخش بزرگی از نیروی کار، و شاید بیش از نیمی از آن، از بهره گیری از بخش مهمی از مقررات قانون کار محروم شده است.

قانون اساسی و قوانین جمهوری اسلامی ایران در زمینه کار، بر پایه دین، قومیت و عقیده سیاسی به شدت تبعیض آمیز است. این قوانین تبعیض فراگیری را علیه زنان قایل می شوند. اتحادیه های مستقل کارگری ممنوع هستند و دولت کنترل شدیدی را بر تمام نهادهای قانونی ـ که ظاهرا باید نماینده کارگران باشند ـ اعمال می کند. اعتصاب ها با خشونت سرکوب می شوند. فعالان مستقل سندیکایی بیش از پیش می کوشند اتحادیه های کارگری خود را به دور از مداخله دولت تشکیل دهند. اما بسیاری از این فعالان سندیکایی بهای گزافی را با اخراج از کار، تحمل آزار و تعقیب و زندان، می پردازند.در اشاره به اعتصابات و اعتراضات لازم است مطلبی را اضافه کنم  اعتصابات و اعتراضات اخیر  لایه ها و عنصر هایی از جامعه همانند بازاریان بازار بزرگ تهران، صاحبان کسب و کار در نقاط مختلف تهران و دیگر شهرستانها اعتراضات سراسری کامیون داران و همچنین اعتراضات بازاریان مردم بانه که به صورت متمرکز و پراکنده برگزار شد و در مقابل بر اساس روال همیشگی نظام جمهوری اسلامی که با سرکوب شدید مواجه شد استناد هایی هستند از عدم پایبندی جمهوری اسلامی به اعلامیه جهانی و خصوصاً این بند از آن. همچنین لازم به ذکر است که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در واکنش به یکسری از ین اعتراضات آنها را اخلال گری در اقتصاد خوانده و معترضان تهدید به اعدام شدند در صورتی که اعتراض حق مسلم این افراد و بنا بر شرایط و دلایل قابل توجیهی بوده است (که همانگونه که در بالا ذکر شد می‌توان از مسائلی مانند گرانی ها، وضعیت آشفته بازار،بهبود شرایط کار،عدم دریافت معوقات،اخراج بی دلیل کارگران عدم ایمنی و افزایش دستمزدها و….نام برد)ندای فروپاشی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به دلیل سیاست‌های شکست خورده،خودسر و متضاد با ژئوپلتیک منطقه و جهانی امروز و ایدئولوژی گرانه این نظام چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی و نهادینه شدن خفقان سیاسی در طول تمام این سالها زوج خوبی را برای خیزش مردمی در لای به لای جامعه در اعتراض به وضعیت موجود به وجود آورده است. اعتراض ها و تظاهرات هفته ها و ماههای اخیر ریشه در مسائل اقتصادی و بنیاد کاری کشور دارد و  این مسائل نشات گرفته از قوانین کار‌ و ناکارآمدبودن آنها وعدم عملکرد در راستای همین قوانین سطحی و دین بنیادانه،عدم شفافیت در ثروت ملی و خزانه کشور و تقسیم ناعادلانه آنها،اقتصاد غیر آزاد ناشی از انحصاری  شدن اقتصاد توسط دستگاه نظامی جمهوری اسلامی یعنی سپاه است و حتی لایه عظیمی ازاعتراضات دی ماه اخیر نیز به همین دلیل بوده است و می‌توان به صورت قاطع گفت که قشر عظیمی از مردم در این خیزش مردمی در اعتراض به وضعیت کاری و معیشتی خود سعی در اعتراض و تظاهرات مسالمت آمیز داشتند که در مقابل با سرکوب وحشیانه و بازداشت و شکنجه و کشته شدن تعدادی از هموطنان منجر شد. لازم است  تصحیح کنم که دلایل ذکر شده فوق نمی تواند در برگیرنده تمامی علتهای خیزش ها و اعتصابت اخیر مردمی خصوصاً از دی ماه به بعد باشد.

در اشاره به حق بیمه کارگران لازم است اضافه کنیم  در بسیاری از کارخانجات، شرکت ها، کارفرمایان از پرداخت حق بیمه کارگر سرباز می زنند و یا در صورت موافقت کارفرمایان با پرداخت حق بیمه، کارگران با آزار و اذیت عدم پرداخت آن و یا لغو آن مواجه می‌شوند این مورد به خصوص در مورد کارگران قراردادی یا کارمندان قراردادی رایج است، و این مثالی دیگر از عدم کارآمدی قوانین دربرگیرنده حقوق  کار وکارگر در ایران امروز است با اید و آرزوی روزهای بهتر و با تشکر از شما .پس از پایان سخنان آقای احسان حیاک  و در ادامه جلسه خانم دلارام دره شوری سخنرانی داشتند با موضوع “چراِئی ترس جمهوری اسلامی از اتحاد اقوام ایرانی” که بسیار مورد توجه واقع شد، ایشان گفتند:ایران یک کشور موزاییکی از نظر قومی و فرهنگی است، تشکیل شده از اقوام و مردمان مختلفی که در طی قرن ها با میل و اراده و نیازهای گوناگون خود گرد هم آمده، تشکیل دهنده ی  کشوری به نام ایران شده اند. این اقوام در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود، چه در دوران صلح و چه در دوران های هجوم ملل دیگر، هیچوقت درگیر مبارزات بر علیه همدیگر نشده بلکه همیشه به دید متحد و خودی و نیازهای متقابل در کنار هم برای دفع هجوم ملل بیگانه ایستاده و یکپارچگی کل سرزمین های خود را حفظ و، به قول معروف، “دفع شر کرده اند”.در این چند هزاره هیچگاه درگیری قومی بین این اقوام رخ نداده و همه با احترام و نیاز متقابل در کنار هم و با هم زیسته اند.اقوامی از جمله ، ترکمن ها،ترک های آذربایجان ،ترک قشقایی ،اقوام لر خرم آباد و بختیاری،قوم کرد ،قوم عرب،قوم بلوچ،مازندرانی ،گیلکی و فرهنگ های مختلف جنوبی ،بندرعباسی ،بوشهری،رشت و که یک قدمت بالای پادشاهی دارند. ستم، درگیری و جنگ همیشه بین دیکتاتورها و حکومت های مرکزخواه و یا ملل مهاجم مانند مقدونی ها، مغول ها، تیموریان و یا اعراب مهاجم و یا استعمارگران بریتانیا و روس با این اقوام بوده است و در تمام این فراز و نشیب و درگیری های خانمان برانداز تمام این اقوام متحد در کنار هم ایستاده و هیچگاه حتی زمزمهء جدایی از هم ،را تاریخ به یاد ندارد .اینکه امروز تعدادی افراد یا گروه های غرض ورز یا نا آگاه ستم بر این اقوام را، ستم فارس بر دیگر اقوام نامیده و می نامند تحریف مشخص تاریخ و واقعیات است. فارس یا فارسی، زبان رسمی گفتمان بین این اقوام بوده و است و قومی به نام فارس در ایران وجود ندارد. از آن گذشته زبان، ستمگر نیست، همانگونه که زبان انگلیسی استعمارگر نبوده بلکه وسیله گفتمان استعمارگران بریتانیایی بوده است.

ستم به اقوام ایرانی، ستم دیکتاتورهای حاکم بر این اقوام بوده و هست و هر یک از اقوام که بیشتر برای احقاق حقوق از دست رفته خود مبارزه می کرده و یا می کند بیشترین سهم سرکوب از طرف دیکتاتور نصیب اش می شود.این تاریخ نشاندهنده ی اتحاد ماست.مشکل از حکومت های استبدادی است که پادشاهان برای سلطه ی خودشون بر ملت دنبال ایجاد تفرقه بین مردم بودند که از قدیم توسط دین و مذهب بوده و بعد از ان هم قومیت و با این تضادی که بین مردم  ایجاد کردن تونستن دولت رو نگه دارن و نگاهی که دولت قبلی داشته برای از دست دادن  ماهیت اقوام بوده و دولت کنونی جمهوری اسلامی در حال تخریب کردن و بدبین کردن اقوام در بین یک دیگر است. یک مصاحبه داشتم گوش میدادم در اون کامل توضیح داده شده بود که سپاه پاسداران میاد در بین اقوام مختلف گروه هایی رو تشکیل میده و به این گروه ها جهت میده جهتش هم مخالفت با بقیه ی اقوام و فارس هاست. و بعضی از افرادی که اهداف این گروه ها رو نمیدونن و یا اکثرا جوان ها که باشور هستند میرن سمت این گروه ها و در این ها عضو میشن و از اونطرف دولت میاد اعلام میکنه بله ما گروهک هایی داریم و یا گرفتیم که قصدشون براندازی نظام بوده این ها بر ضد مردم بودند که بین تمامی اقوام هم این گروه ها رو سپاه تشکیل داده. ارتباط بین اقوام دائمیه من کرد با یک ترک ازدواج میکنم در شیراز زندگی میکنم  بچه ی من در مشهد زندگی میکنه بچه ی دیگر من در اهواز با یک اهوازی ازدواج میکنه و به این صورت ما همه به هم وابسته ایم و در همه جای کشور پخش شدیم من دیگر یک کرد خالص نیستم یا یک بلوچ یا یک ترک خالص نیستم تعصبات من آگاهانه تر شده است . بذارین یک مثال بزنم: یک خانواده با 6 فرزند اگر که خانواده به فرزندان اهمیت بده بفرستشون مدرسه تعلیم و تربیتشون براش مهم باشه براشون غذا مسکن و پوشاک تهیه کنه این فرزند هرگز به فکر ترک خانوادش نمیشه و میان خودش هم تلاش میکنه برای خانوادش حالا برعکس این قضیه رو در نظر بگیرید بچه ای که خانواده اجازه ی مدرسه رفتن بهش نمیده و بهش میگه صبح تا شب باید کار کنی شب پول کم بیاره خونه میزننش براش غذا تهیه نمیکنن تمام پول هاشو ازش میگیرن خب این بچه در اولین فرصت از خونه فرار میکنه الان ایران هم همینه دارن ارز کشور که حق ملت ایرانه از ایران خارج میکنه به هر دلیلی مردم رو دستگیر میکنن و در بدترین شرایط قرار میدن خب حالا یک عده میان از این قضیه سواستفاده میکنن و میگن اره ما میخوایم جدا بشیم از ایران دولت ترس از جدایی و از هم پاشیدگی ایران را در جامعه توسعه داده و عملاً تنها به سود جمهوری اسلامی می باشد و مردم را به فکر واداشته که در صورت نابودی جمهوری اسلامی، ایران به سوی تجزیه و از هم پاشیدگی گام برخواهد داشت.

ستم بر این اقوام، ستم دیکتاتورهای خودکامه بر تمام آنها بوده و «ستم فارس بر دیگر اقوام» ساخته و پرداختهء عده ای غرض ورز و یا نا آگاه به تاریخ ما می باشد. دیکتاتوری مذهبی جمهوری اسلامی با زیر پا گذاشتن و ندیده گرفتن خواست و حقوق این اقوام همه را بدون در نظر گرفتن قومیت شان یکسان سرکوب کرده و می کند. برای جمهوری اسلامی کرد بودن، لر و یا آذری بودن مطرح نیست بلکه اطاعت و تسلیم بر مواضع جمهوری اسلامی مد نظر آنها می باشد و هرآنکه بیشتر بر علیه این نظام ایستادگی و طلب حقوق پایمال شده خود کند بیشتر سرکوب شده، نه اینکه از چه قوم ویا طایفه می باشد. مثلا دو شهر در استان فارس رو میخوان از هم جدا کنن این که دیگه اقوام نیست .مردم را دارن میندازن به جون هم و این وسط دولت داره به هر شکل ممکن به مردم آسیب میزنه جدایی 2شهر از شهرستان کازرون از همدیگر و از طرفی در رسانه ها در میان مردم ترس و وحشت ایجاد میکنه که اگه یک روزی جمهوری اسلامی براندازی بین مردم جنگ میشه و هر کدام از قشر های مختلف که میان سر کار و مردم مخالف مردمند بلوچ ها و عرب ها و ترک ها و لر ها.این در صورتیه که ما همه خودمون رو ایرانی میدونیم از هر قومی که باشیم مگه زمان جنگ مردم خوزستان گفتن ما عرب هستیم از کشور دفاع نمیکنیم ؟؟؟وقتی سرپل زهاب زلزله اومد  از همه جا مردم کمک جمع کردند و برای کردستان فرستادند کسی نگفت کرد هستند همه گفتن ایرانی هستند هم وطن هستند وقتی آب نداشتن خرمشهر مردم از شهر ها ی مختلف اومدن و آب اوردن البته همه ی اینها با دخالت سپاه به جای خوبی نرسید. حالا دولت برای سرپل ذهاب چیکار کرد برای خرمشهر چیکار کرد برای تجاوز به دختران در سیستان و بلوچستان چیکار کرد؟؟؟

شما وضعیت بلوچستان رو ببینید وضعیت کردستان وضعیت خوزستان و… جاهای دیگه هم بهتر از این ها نیست روزانه به چندین کولبر کرد شلیک میشه چند نفر در معرض مرگ قرار میگیرند؟؟؟

علیرغم دل نگرانیهای بعضی وطن دوستان نسبت به اندک مشکلات قومی در ایران که کاملا بجا و ارزشمند است؛ حکومت جمهوری اسلامی نه بعنوان یک دغدغه ملی میهنی، بلکه با اهداف از پیش تعیین شده برای ایجاد ترس بین  مردم دست به اعمالی میزند و سعی میکند جو روانی ای به نام احتمال تجزیه، جنگ داخلی و سوریزاسیون را بوجود آورد و تا جایی که امکان دارد در این زمینه فعالیتهای رسانه ای و عملیات میدانی انجام میدهد.

بزرگ جلوه دادن اختلافات قومیتی در ایران تنها یک جریان انحرافی است که میخواهد جنبش آزادیخواهی را نابود کند و حکومت ج.ا آنقدر در این زمینه وقیحانه عمل کرده، که حتی حاضر است تفرقه افکنی کند اما در برابر صدای بر حق مردم و ملت ایران بایستد. مگر نه اینکه کشور و تمام سرمایه هایش از آن مردم است؟ مگر نه اینکه حکومت تمام مشروعیتش را از صدقه سر اعتماد مردم دارد؟ پس اگر نیت و افکار حکومت خیر است این جنگ رو در رو با مردم چیست؟ اگر واقعا حکومت نگران حمله ی بیگانگان است یا تجزیه ایران، این همه سرکوب و قتل و اعدام و جنایت چیست؟

معادله ها با هم نمیخوانند. گویا اگر توهم توطئه و شبکه جاسوسی هم درست باشد؛ این شبکه قلب تپنده ی حکومت ایران یعنی بیت رهبری و سپاه قدس است که دارد ایران را به تاراج میبرد. دقت کنید به همین مسایلی که اخیرا پیش آمد. فکر کنید کدام حکومت نابخردی پیدا میشود که در شرایط آشوب کشور در دیماه ناگهان خودش در رسانه ملی اش شروع به توهین به اقوام ملتش کند؟

عجیب نیست؟!

کشوری که سراسر آشوب است در یک سریال به ترکها توهین میشود، در فیلمی که روی پرده در گیلان میرود توهین به شمالیها، اعراب ایرانی را از نقشه حذف میکنند و مرزهای کردها را می بندند و مراجع سنی بلوچ را ترور یا دستگیر میکنند. استاد دانشگاهش به اهل سنت توهین میکند، نماینده هایش به لرها توهین میکند، آن نماینده دیگرش دستور تجزیه کازرون را به عهده میگیرد، آن دیگری انتقال آب انتقال مایه حیات و زندگی از اصفهان را به شهری دیگر… آری! وقتی اجزای پازل را کنار هم بچینیم متوجه میشویم داستان از چه قرار است. آیا همه اینها اتفاقی است؟ خیر! تمام این وقایع با دامنه ی فراگیرِ تاثیرش؛ تنها یک گزاره خبری است حاوی این پیام: ای مردم ایران اگر بخواهید ج.ا را نابود کنید ایران تجزیه، سوریه و جنگ داخلی میشود. آیا کازرون را ندیدیم؟ کازرون ثابت کرد مردم ایران در مقاومت برای تجزیه، بیشترین رشادت راانجام داده و بیشترین خون را میدهند. مردم ایران «سلحشورانه» در برابر تجزیه می ایستند. اتفاقات زمان جنگ و کارهایی که بعضی علیه کشور خود میکردند فراموش نشده، آیا توانستند حتی یک متر از خاک را جدا کنند؟

یک قرن است برای هم جُک میسازیم ولی باز هم به هر شهری میهمانی میرویم کسی به اتهام مغایرت قومی آزارمان نمیکند. شناخت زیرساختهای فرهنگی ایران، ما را کمک میکند تا شرایط را درست درک کنیم. مردم ایران در کارهای گروهی ضعیف هستند ولی در دوستی های گروهی قدرتمند، خونگرم و مجذوب کننده هستند. اهل معاشرت، پیوستن و همبستن.  ولی الان سطح فرهنگ و دانش مردم بسیار رفته بالا و همین قضیه باعث شده این جک ها به حداقل ممکن برسند.حال پیشینه کشورهای تجزیه شده یا جنگ داخلی شده را نگاه کنیم: کشورهای اتحاد جماهیر شوروی را نگاه کنید. کدامشان روس بودند؟ آنها مستعمرهای تزار روس و سالها در زیر چکمه های استعمار، غارت شده بودند و زمانی هم که می باید جدا شدند. سوریه: سوریه قدمتی ندارد. سن این کشور هنوز به یک قرن نرسیده. مشخص است که مردم کشورش با یکدیگر پیوستگی و همبستگی ریشه دار ندارند

در مصر چه اتفاقی افتاد؟ آیا سوریه شد؟ هرگز نمیشود اصلا قابلیت سوریه ای شدن ندارد. با تمام این اوصاف کوشیدن برای حفظ این اتحاد و هوشیار بودن امری لازم است. ولی در کل بحث اتحاد اقوام و جلوگیری از جنگ داخلی در ایران، جریانی است ساخته و پرداخته حکومت برای منحرف کردن جریان براندازی حکومت. روشنترین دلیل انحرافی بودن این بحث در اینجاست: ما، مبارزان راه آزادی، از هر قوم و دین و مذهبی امروز، در برابر حکومت جمهوری اسلامی، در کنار هم و با هم ایستادهایم. پس متحد هستیم. آن وقت به ما فرمان اتحاد میدهند و میگویند بترسید تجزیه نشوید. آری دوستان، آن کسی که باید بترسد حکومت است، زیرا ما با هم هستیم، پس متحد هستیم.در طول این جلسه آقای قاسم ساکی قرار بود با موضوع “انقلاب ایران و فراموش شدگان آن” به سخنرانی بپردازند که متاسفانه بعلت اشکال در برقراری ارتباط با جلسه، نتوانستند موضوع مورد نظر خود را ارائه کنند در همین رابطه امیدواریم مشکل ارتباطی ایشان مرتفع شده و در جلسات آینده به مشارکت خود در دفاع از حقوق بشر و اقوام ملل ایرانی ادامه دهند.

بحث آزاد

بخش پایانی گردهمایی ماه جولای کمیته اقوام و ملل ایرانی شامل بحث آزاد بود که شرکت کنندگان با موضوع “زندان و حقوق زندانی” در مورد آن به بحث و تبادل نظر پرداختند. بعلت اهمیت موضوع تفرقه افکنی نظام جمهوری اسلامی ایران و جناح سرکوبگرواکنش سریع نامتعارف آن یعنی سپاه پاسداران در تفرقه افکنی در بین اقوام و ملل و همچنین ادیان و مذاهب  در ایران ابتدای بحث آزاد بصورت کوتاه در این مورد خانم جعفری باب گفتگو را گشودند و آقای ابوطالبی در این زمینه موارد مربوط به نفوذ سپاه پاسداران و دسیسه های تفرقه افکنانه این نیروی نظامی را در آذربایجان برای حضار تشریح کردند.

در ادامه گفتمان آزاد صحبت از حقوق زندانی به میان آمد که در آن سوای کلیه قوانین درست یا نادرست در زندانهای ایران همه حقوق زندانی دور یک محور می چرخد و آن ترس فرد زندانی با هر اتهام یا جرمی از شکنجه ضابطین امنیتی، انتظامی و قضایی و بصورت عرفی این عامل بازدارنده برای عدم درخواست حقوق بنیادی یک زندانی در ایران شده است. از طرفی در زندانهای ایران ماموران زندانها، بعضی از زندانیان را بعنوان مخبر در بندها سازماندهی میکنند و در مواقع لزوم طبق برنامه از پیش تعیین شده به آزار جسمی، روانی و ضرب و شتم و حتی منجر به قتل می انجامد و یا بعضی از زندانیان را از یک بند به بند دیگر یا از یک زندان به زندانی دیگر انتقال می دهند که این امر یکی از ناخوشایندترین و سخت ترین روش در تحمل حبس برای یک زندانی است و فرد محبوس هیچ گونه حقوقی در حفظ مکان زندان خود ندارد چه  بسا یک زندانی بصورت طبیعی بعد از مدتی به سلول و بند خود عادت می کند و با جابجایی درون حبس بصورت مکرر حتی در درون زندان نیز حقوقش نقض می گردد.  از طرفی دیگر حضار در جلسه به موارد دردآور دیگری نیز مانند عدم درمان زندانیان سیاسی و امنیتی در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی ایران اشاره کردند که متاسفانه باعث ابتلا این زندانیان به بیماری های سرطان، از کار افتادن کلیه ها، بیماریهای پوستی و عفونتی همچنین کم سویی چشم و نابینایی شده است که نمونه بارز نقض حقوق بشر و حقوق اولیه زندانیان در چهارچوب نظانم دینی ایران می باشد.همچنین طبق گزارشات به اعضای کمیته دفاع از اقوام و ملل ایرانی در بعضی از زندانهای ایران، از اقامه نماز زندانیان اهل سنت بصورت فردی یا گروهی با اهانت ممانعت بعمل آورده می شوند بطوریکه مسولان زندان عده از نادمان را که مخبر هستند را مامور آزار و اذیت آنها قرار میدهند و حکومت نه تنها حقوق شهروندی زندانی را نادیده می گیرد بلکه زندانیان را در این فضای بسته و محدود در مقابل یکدیگر مورد صف آرایی قرار می دهند. همچنین در بحث آزاد صحبت از خبر گرفتن وضعیت زندانیان در استانها و انعکاس آن در جوامع حقوق بشری شد تا بلکه فشارها بر قوه قضائیه و حکومت ایران افزایش پیدا کند و نظام مجبور شود از آزار و اذیت و مرگ تدریجی زندانیان دست بردارد.در فرازهای دیگر از این گفتمان به بعضی از مجرمان حکومتی نزدیک به بیت اشاره شد که عین ارتکاب جرم  در دادگاه محکوم نشده است ولی شاکیان وی به زندان افکنده شده اند و عدالت در ایران به شکل وقیحانه زیر سوال رفته است. در ادامه آقای دکتر گلزار که بعنوان مهمان در جلسه حاضر شده بودند به حقوق زندانی در زندان اشاره کردند و اظهار داشتند که زندان مکانی است که در آن باید از فرد متهم یا مجرم خشونت زدایی شود و در یک محیط سالم بتواند بازپرورده شود تا بتواند بدور از ناملایمات دوباره وارد اجتماع خود شود نه اینکه یک فرد محکوم اگر از زندان آزاد شود در اثر تجربیات ناگوار حبس در زندان دچار مشکلات روحی و جسمی گردد.

از طرفی درتبادل نظر در بین حضار نه تنها افشاگری علیه موارد نقض حقوق بشر در ایران امری لازم تلقی شد بلکه بر ارائه راه حل برای جلوگیری از اقدامات مخرب رژیم ایران علیه مردم تاکید شد. در پایان این گردهمایی بعد از قریب به چهار ساعت بکار خود پایان داد و فعالیت اعضا در زمینه درج و ثبت موارد نقض حقوق بشر و حقوق اقوام و ملل در ایران تا نشتی دیگر ادامه خواهد داشت تا رسیدن به صیانت از حقوق تمام انسان ها در ایران .

 

گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی سوئیس

رسول پور آزاد

این جلسه در تاریخ شنبه 14 یولی 2018مصادف با31 تیر 1397 راس ساعت 14 به وقت اروپائی مرکزی در شهر زوریخ در مکانی به نام کازاما برگزار گردید .

در ابتدا اقای نادر زندی منشی جلسه با عرض سلام و خیر مقدم جلسه را با خواندن ماده 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر اغاز کرد . ماده 22 هر کس به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت ،حقوق سلب ناپذیری اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد ازادانه شخصیت خویش ،به دست اورد.در ادامه اقای نادر زندی از اولین سخنران جلسه احسان زندی دعوت کردند تا سخرانی خود را در موردگزارش و تحلیل نقض حقوق بشر در خرداد ماه 97 اغاز کند.حکم اعدام یک زندانی به نام یحیی احمد یوسفی پس از تائید از سوی دیوان عالی کشور تحت تدابیر امنیتی در زندان کرمان اجرا شد.ابولفضل چرانی شراهی کودک  مجرمی که در سن 14 سالگی در جریانیک نزاع مرتکب قتل شده بود و به اعدام محکوم شده بود در زندان قم که هنوز 20 ساله نشده بود اعدام شد.او پیشتر حداقل 5 بار دیگر برای اجرای حکم به پای چوبه دار برده شده بود همزمان در زندان ساری حکم اعدام یک زندانی محکوم به اعدام اجرا شد.متاسفانه در ماه گذشته شاهد اعدامهای زیادی در جای جای کشور ایران و صدور حکم اعدام بودیم ایران تنها کشوری است درجهان که درابعاد گسترده ای قتل قضائی کودکان را با خونسردی و بیرحمی برنامه ریزی و انجام میدهد.حق زندگی طبق ماده شش میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی. حق زندگی از حقوق ذاتی انسان است که این حق باید به موجب قانون حمایت شود وبه هیچ فردی اجازه گرفتن ویا محروم کردن انسانها از این حق را نمیدهد براساس همین ماده در کشورهایی که مجازات اعدام لغو نشده صدور حکم اعدام جائز نیست.  سازمان ملل متحد از کشورها خواسته تا مجازات اعدام را لغو کنند ولی کشورها  ان گونه که باید و شاید به فشارهای سیاسی و اخلاقی سازمان ملل توجهی نشان نداده انداز جمله جمهوری اسلامی ایران که متاسفانه کماکان به روند رو به رشد مجازات اعدام داده است علی رغم اینکه تعداد رو به افزایشی از کشورهای جهان هر سال به فهرست کشورهایی میپیوندند که مجازات اعدام را لغو کرده اند. اما جمهوری اسلامی از نظر تعداد اعدامها پیوسته پس از چین در مقام دوم واز نظر سرانه اعدامها در مقام اول جهان قرار دارد.مرگ و مصدومیت 12 کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط کار نبود ایمنی در محیط کار 1 کشته و11 کارگر مصدوم شدند کارمند جوان 32 ساله اداره برق شهرستان بابل هنگام انجام وظیفه دچار برق گرفتگی بر روییکی از دکل های برق شد و در دم جان خود را از دست داد. بر اثر نشت مواد شمیایی نیترات در شهر صنعتی البرز موجب مصدوم شدن 11 کارگر شد این حادثه به علت نشت اسید نیتریک در یک کارگاه شخصی در انتهای خیابان حکمت ششم شهر صنعتی البرز وارد سیستم فاضلاب شهر صنعتی شده و باعث بروز این حادثه شده. متاسفانه در ماه گذشته شاهد مرگ کارگران و حوادث مصدومیتهای ناشی از نبود ایمنی در محیط کار بودیم که اگر کنترل و اقدامات ایمنی به صورت قاطع و جدی باشد شاهد این گونه حوادث نخواهیم بود حقوق کار در اعلامیه جهانی حقوق بشر اهمیت ایمنی وبهداشت کار در مقدمه اساسنامه سازمان بین المللی کار تصریح شده است پیشگیری از حوادث ناشی از کار حفاظت از تندرستی کارگران حمایت از کارگران در برابر خطرهای ناشی از الودگی هوا، صدا و اتعاشات از موارد این اساسنامه است همچنین معیارهای ویژه ای برای حمایت از کارگران در برابر خطرهای خاص تعین شده است مانند خطرهای مواد شمیایی مواد مسموم کننده مواد سرطان زا پرتو هاییون ساز و نیز ممنوعیت فروش، اجاره واستفاده از ماشین هایی که حفاظ کافی ندارند.ماده 85 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای صیانت از نیروی انسانی نیز مواردی که در اهمیت ایمنی و بهداشت کار در اساسنامه سازمان بین المللی امده نیز در این قانون هم امده یعنی جمهوری اسلامی ان را پذیرفته و در قانون اساسی خود گنجانده اما فقط در قانون و در عمل متاسفانه خیر. کارگران بازداشت شده گروه ملی فولاد اهواز که دلیل برگزاری تجمعات اعتراضی بازداشت شده بودند کماکان برای دریافت مطالبات خود در بازداشت به سر میبرند بازداشت نسرین ستوده هنگامه شهیدی، حوادث کازرون، بازداشت و کشته و زخمی شدن پرتعدادشان کشته شدن شهروندان بلوچ در اثر تیراندازی بی ضابطه ماموران جمهوری اسلامی بازداشت کثیری از هموطنان ترک اذری وهموطنان خوزستانی ضرب و شتم زنان درویش در زندان قرچک بدرفتاری ماموران رژیم با خانواده های زندانیان سیاسی که به خودکشی منجرب شد.دولت ایران به طور منظم حقوق شناخته شده به موجب این میثاق را نقض کرده است که از ان جمله میتوان به ایجاد محدودیت های گسترده علیه ازادی بیان تشکیل انجمنها و گرد هم ایی های مسالمت امیز و استفاده گسترده از شکنجه بدرفتاری و محاکمات غیر منصفانه زندانیان سیاسی اشاره کرد.سرکوب خشن فعالان و تظاهر کننده گان مخالف عمدتا مسالمت امیز توسط نیروهای امنیتی وشبه نظامیان بسیج که وابسته به نیروهای امنیتی رسمی هستند اغاز گر خشونت بوده اند و نتیجه ان ده ها تظاهر کننده کشته شده صدها زخمی و بازداشت های بی دلیل بوده.متاسفانه و متاسفانه در ماه گذشته هم شاهد اعدام بازداشت نادیده گرفته شدن خواسته های مردم در جای جای کشور ایران سرکوب حبس قتل هموطنانمان و نقض گسترده حقوق انان بودیم.با امید روزی که دیگر شاهد و نشنیده شدن چنین اخبارهایی باشیم.سپس سخران دوم جلسه اقای رسول پوازاد با موضوع برسی ماده 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سخنرانی خود را اغاز کردند .

ماده  22 علامیه جهانیه حقوق بشر اعلام میدارد که هر کس به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار باشد و از طریق تلاش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هرمملکت ،حقوق سلب ناپذیر اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای خویش به دست اورد . در واقع مفهوم ماده 22 این است که همه باید امنیت اجتماعی ورفاه داشته باشند.رفاه و امنیت اجتماعی به معنی این است که هیچ انسانی به خاطر بیماری های جسمی و روانییا ناتوانی خاص یا بیکاری حرمت این گونه افراد شکسته نشود و از رفاع شایسته برخوردار باشند . جامعه هم موظف است که تمامی نیاز های افرادی که از ناتوانی خاصی رنج میبرند را از لحاظ همه چیز فراهم کند. و هم چنین در یک جامعه نباید افراد بیمار و افرادی که ناتوانیی دارند مورد تمسخر قرار گیرند و حرمت انها شکسته شود.ماده 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر این گونه میگوید که انسان حق دارد در جامعه اقتصادی شرکت کند ،کار کند ،شرکت بزند،تولید کند ،صادرات و واردات انجام دهد ،

در اجتماع حضور داشته ،باشد زندگی اجتماعی راتجربه کند ،حقوق فرهنگی داشته باشد ، از ادب و فرهنگ و هنر خود محروم نشود و بتواند انهارا به حرکت در اورد اینیک زندگی عادلانه است. این چکیده ای از ماده 22 بود و حال قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این مورد این گونه مینویسد.تامین امنیت اجتماعی از وظایف مهم نظامی،سیاسی دولت محسوب میشود. حوزه گسترده امنیت اجتماعی ، بستگی به تصویری دارد که میدهد . از این نظر حقوقی که در قانون اساسی برای شهروند ترسیم شده از لحاظ نظری جامعیت دارد و تمام حقوق و نیاز های انسان را تحت شعاع قرار میدهد . بخشی از قوانین اساسی که در این مورد نوشته شده، (اصل 20 )برابری زن و مرد. (اصل 38 )ممنوع بودن شکنجه و گرفتن اقرار (اصل 3 بند 10 )و (اصل 38)داشتن مسکن متناسب با نیاز و (اصل21 بند 4)بیمه بیوگان و سالخوردگان. وبند های زیاد دیگر مانند بند 31 و 43 و 3 و 8 و همچنین بند هایی که تصاوی بین تمامی ادیان که در ایران زندگی میکنند مانند بند 12و15 و 19 و 20.در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصول زیادی وجود دارد که مستقیما ناظر به موضوع امنیت اجتماعی است مانند (اصل 3 بند 14 ) دولت موظف شده که برای نیل به اهدافی که در اصل دوم قانون اساسی امده است همه امکانات خود را برای تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه تساوی عموم در برابر قانون به کار گیرد . یا (اصل 32)هیچ کس  را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم ترتیبی که قانون معین میکند .و اصل های زیاد دیگر . اما متاسفانه این قانون ها فقط روی کاغذ نوشته شده است و هیچ کدام از این قانون ها اجراع نمیشود و شاهد بسیاری از بی عدالتی ها بودایم . از جمله تبعیض میان زن و مرد نا برابر بودن حقوق انها  ،برخورد بسیار شدید با افرادی که از دیگر اقلیت های مذهبی هستند و همچنینازار و شکنجه و گرفتن اقرار از بازداشت شدگان و زندانیان ، وظعیت بسیار بد از لحاظ بهداشت و سلامت زندانیان ،نبود کار و موقعیت شغلی ،فرار مغز ها ، نبود امکانات تحصیلی ،که تمامی این مشکلات خود باز گوی این است که هیچ کدام از مردم کشورمان حتی از حقوق اولیه خود نیز برخوردار نیستند . با ازوی این که روزی تمامی مردم کشورم و دنیا به تمامی حقوق خود برسند و دنیایی پر از شادی و موفقیت داشته باشیم .سخنران دیگر ما اقای علی امام قلی  هستند که سخنرانی خود را با عنوان باز گویی حادثه کوی دانشگاه (18 تیر 1378 )،این گونه سخنرانی خود را اغاز کردند.

این حمله درد منشانه بعد از ۱۹ سال گذشت آن،آنچنان حساس و مورد محکومیت کل جهان شده که هر چقدر به سالگرد این واقعه تاسف بار در هر سال نزدیک میشویم فضای جامعه میهن عزیزمان پلیسی تر وامنیتی تر میشود. به طوری که مقامات قضایی و امنیتی حکومت درکلان شهرها به منظوره مرعوب کردن دانشجویان و جوانان و افراد سیاسی در آستانه ۱۸تیر بسیاری از فعالین را در این عرصه احضار و مورد تهدید قرار میدهند. که تاکنون موارد زیادی از این احضارها وتهدیدها را از سوی مقامات امنیتی که از جمله دانشگاهای تهران،علم و صنعت،شریف و….. شنیده ایم.همچنین اعدام دو شهروند بلوچ بنامهاییونس رحمانی و امانه اله پوریان که سحرگاه یکشنبه ۱۳ تیرماه به اتهام(مفسدفی الارض) واعدام چهارنفر نیز در روز۱۴تیرماه در زندان مرکزی اصفهان،وهمین طورصدوریک حکم قصاصدر اسلام شهر وهمچنین هشت ونیم سال زندان برای پروین جمال زاده به دلیل شرکت در تظاهرات های سال گذشته،دادگاه لیلا توصلی،یکی از شاهدان زیر گرفتن یک شهروند توسط ماشین نیروی انتظامی در جریان تظاهرات های سال گذشته اعدام  غریب الوقوع محمدرضا حدادی نوجوانی که پیش از رسیدن به سن قانونی اجباری شدن حضور نماینده حراست در سفرهای اساتید دانشگاهه،به اتش کشاندن اتوبوس شخصی که فعالیت سندیکای اتوبوس رانی تهران وحومه معلق شده از کار ،با آن امرا معاش میکردند احظار بیش از ۶۰دانشجوی دختر دانشگاه آزاد قمبه به دلیل هدم رعایت حجاب،حکم سنگسار خانم محمدی آشتیانی،فشاربر مجید توکلی دانشجوی زندانی ودیگر دانشجویان دانشگاه تبریز به اداره اطالاعات ،تنها نمونه های از انبوه وحشی گرهای حکومت اسلامی در مقطع ۱۸ تیرماه است که برای زهر چشم گرفتن از جامعه وبا هدف جلوگیری از اعترافات احتمالی۱۸ تیرماه صورت میگیرند . 18 تیرماه در تاریخ جنبش دانشجویی ایران کلی از روزهای مهم همچون ۱۶ آذر است صبح روز سه شنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۷۸عابرانی که دکه های روزنامه فروشی ها سر میزدند دیدن که روزنامه ی سلام با تیتره درشت نوشته است سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است .روزنامهی سلام ۱۵ تیر ۱۳۷۸نوشت در آن روز ها که بحث تصویب قانون جدید مطبوعات در مجلس پنجم داغ تر از همیشه بود کمتر کسی را میشد پیدا کرد که درباره ی سعید اسلامییا امامی ،چیزی نشنیده باشد  یا نداند او که سالها معاون وزیر اطلاعات بود در پی وقوع قتل های زنجیره ای در پاییز ۱۳۷۷ بعنوان متهم ردیف اول معرفی وبازداشت شده بود. اما پس از مدتی گفته شد که در زندان با استفاده از داروی نظافتی خودکشی کرده است . این مسله جرقه شد تا دانشجویان دانشگاه تهران دست به اعتراضات بزنند این روزها سعید امامی که دنبال ربودن نویسدنگانیچون مختار ی وپوینده وهمچنین داریوش فروهر وهمسرش پروانه فروهر که با ضربات پی در پی  چاقو به طرز فجیعی در منزل خود به قتل رسید ه بودند.جنازهی مچاله شده مختار ی وپوینده در حاشیهی کلانشهر تهران پیدا شد،نزدیکان آنها عزیزان از دست رفته ی خود را در پزشک قانونی شناسایی کردن جامعه به شدت نگران وملتهب بود در پی این جنایات هولناک اعتراضات گسترده ای در داخل و خارج کشور راه افتاد تا این حکومت اسلامی مجبور شد اعلام کند این جنایات را مامورین رده بالای امنیتی حکومت انجام داده اند.  سپس کمی چند از این مامورین را دستگیر کردن که یکی از انها سعید امامی  اسلامی بود .سعید امامی نام مخوف وآشنایی برای جامعه ایران بود زیرا نام او پس تز افشای ماجرای قتل زنجیره ای در مرکز بحث مردم کوچه و خیابان و رسانه ها وارکانهاو سران حکومتی بود بر این اساس تیتر روزنامه ی سلام شوک بزرگی در جامعه بوجود آورد در این دوره اصلاح طلبان حکومتی قدرت رادر دست داشتند و خاتمی  ریس جمهور وقت ومهدی کروبی  نیز ریس مجلس بود.

وزارت اطالاعات تحت نظر دولت اصلاح طلب خاتمی از مدیر مسول روحانی (سلام ) بدلیل چاپ  سند محرمانه به دادگاه ویژه روحانیت شکایت برد به این ترتیبیک تیتر تکان دهنده ی روزنامه سلام نقطه آغاز ماجرای پر حادثه شد که به مدت ۶ روز جامعه ایران را لرزاند .غروب روز بعد یعنی پنجشنبه معلوم شد که روزنامه ی سلام تعطیل شده است وشب آنروز آبستن رویداهای  تکان دهنده دیگری شد . به این ترتیب ۱۵ تیرماه ۱۳۷۸ نامه ی فوق محرمانه سعید امامی در روزنامه سلام انتشار یافت ۱۶ تیر ۱۳۷۸ مجلس شورای اسلامی کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات را تصویب کرد . در اینجا اقای نادر زندی  از دیگر سخنران جلسه خانم شبنم شبانی دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد تحریف ازهان عمومی توسط سردمداران جمهوری اسلامی را اغاز کند .

 

ضمن عرض سلام و خیر مقدم به حضور دوستان و همراهان حاضر در جلسه سخنرانی و بحث و گفتگوی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران ، نمایندگی سوئیسامیدوارم که در راستای هدف متعالی و مقدس کانون بتوانیم جلسه مفید ، هدفمند و کارآمدی برگزار نمائیمیکی از موارد بیشمار نقص حقوق بشر در ایران مسئله جنگ هشت ساله ایران و عراق و تحریف اذهان عمومی می باشد.جنگ تحمیلی ، جبهه های حق علیه باطل، اصطلاحات وعباراتی آشنا که در دوران جنگ ایران و عراق برسر زبانها و سرتیتر روزنامه ها و تکیه کلام مجریان و گویندگان صدا و سیمای ایران بود و هنوز هم فروشندگان و خریداران خاص خودش را دارد  و هستند کسانی که هنوز این عبارات و اصطلاحات مثل، جبهه های حق علیه باطل یا جنگ تحمیلی را به کار می برند تا بدین گونه سیاستهای پوپولیستی و مردم فریبانه خود را به مرحله اجرا در بیاورند.میخواهم تٲملی کوتاه در این عبارت داشته باشیم((جبهه های حق علیه باطل))اگر ما مردم ایران حق بودیم و مردم و ملت عراق ناحق و باطل بودند پس چرا اکنون دولت و نظام جمهوری اسلامی ایران این چنین مراودات و معاهدات و قراردادهای دوستانه و برادرانه با کشور و مردم عراق دارد و به بیانی دیگر نگران مسائل و مشکلات مردم وملت عراق می باشد.واگرمردم و ملت عراق باطل نبودند و حاکم وقت آنها صدام حسین باطل بود پس چرا مردم و ملت عراق را مورد آماج و حملات عملیاتهای والفجر و کربلا و طریق القدس ها نمودید وباعث و بانی کشته یا شهید شدن هزاران انسان شدید .این عبارتهای پوپولیستی و مردم فریب نظام آخوندی همچنان هرروز لباس جدیدی برتن می کند و اکنون مدافعان حرم ، اصطلاح و عبارت جدیدی است که در سطح عمومی افکار ملت ایران رشد و نمو می دهند در رسانه های عمومی مثل رادیو و تلویزون در منبرهای ائمه جماعات و حتی در صبحگاهای مدارس ابتدایی.و مردم و ملت ایران آرام آرام با این عبارتها آشنا و انس می گیرند و آن را دارای  مقبولیت و مشروعیت و دارای حق قابل بازستانی می دانند مانند حقی که از مردم ایران پایمال شده است یا در معرض خسران و تباهی می باشد. این اصطلاحات و عبارات باعث می شوند تا نظام آخوندی و تک بعدی جمهوری اسلامی ، منافع خود محورانه اش را قانونی و مشروع جلوه دهد تا بتواند سیاستهای پنهان و غیر انسانی خود را اجرا نماید.متٲسفانه ما تصویر ذهنی و دیدگاهی که از مردم زمان قاجار داریم که مردمانی ساده بودند که از مسافرت اروپایی حکام و یا از معاهدات و قراردادهای ترکمنچای و گلستان هیچ گونه خبر و آگاهی نداشتند و اکنون باید گفت که آیندگان هم در مورد ما همین دیدگاه وقضاوت را خواهند داشت که درنهایت محصول سیاستهای پوپولیستی و مردم فریب نظام  جمهوری اسلامی ایران می باشد که در قالب عبارتهای، جنگ جنگ تا پیروز یراه قدس از کربلا می گذرد لبیکیا خمینیموشک جواب موشک و مدافعان حرم باعث انحراف و تحریف اذهان عمومی مردم و ملت شریف ایران می شوند. واین گونه حقوق مادی و معنوی مردم ایران قربانی سیاستهای خود محورانه ی حاکمانی می شود که سودی جز اعتیاد و فساد و اختلاس و تورم و افسردگی برای مردم ایران ندارد .اکنون به من اجازه بدهید تا برای تفهیم بهتر موضوع  یک بار دیگر نکته اصلی را تشریح نمایم.دیروز جبهه های حق علیه باطل و امروز مدافعان حرم ، بهانه و دستاویزی برای ادامه جنگ و خونریزی و کشت و کشتار تا به اهداف شوم و خود محورانه ی خود دست یابند .امیدوارم تا دنیایی بدون جنگ و خون ریزی و در صلح و آرامش داشته باشیم .ممنون از همراهی و استماع سخنان بنده.اخرین سخنران جلسه اقای امیر دریایی هستند که سخنرانی خود را در مورد اتفاقات و اعتراضات مردمی خرمشهر شرح میدهند .

به نام خدابا سلام خدمت حضار گرامی و تمامی مدافعین حقوق بشر در سر تا سر این گیتی پهناور اعم از فارسی زبان و غیره امیدوارم پر توان بیش از پیش بتوانیم صدای تمامی مظلومین ودر کل کسانی که به نوعی در حق ایشان جور و جفا وارد شده است را به گوش تمامی جهانیان برسانیم تا بتوانیم از ایشان توسط کانون حقوق بشر حمایت کنیم.چون این مهم جزوی از اهدافمان می‌باشد که امیدواریم آن را به درستی به انجام رسانیم وخدمتگذاران خوبی در این عرصه باشیم .اینجانب امیر برفی دریایییکی از اعضا کانون مدافعین حقوق بشر شعبه کشور سوییس شهر زوریخ می‌باشم وباتشکر از جناب آقای امیری و جناب زندی که این وقت و فرصت رو در اختیار بنده قرار دادند .مقاله ای  آماده کردم در مورد شرایط اخیر پیش آمده دشوار مردم آبادان و خرمشهر در پی اعتراضات وسرکوب آنها از طرف رژیم جمهوری اسلامی ایران که به سمع و نظر شما بزرگواران می‌رسانم .در سالهای اخیر که شاهد این بودیم که شرایط آب و هوای خوزستان از جمله دوشهر مهم آبادان و خرمشهر به بد ترین نوع ممکن رسیده وشرایط زندگی را بر اثر بی کفایتی سران و مدیران  جمهوری اسلامی ایران دشوار تر ساخته است . در این روزها شاهد اخبار جدیدی هستیم و این بار مردم جدا از مشکلات دیگرشان حتی آب آشامیدنی سالم ندارند و محروم از جرعه ای آب سالم و قابل شرب شده اند که این خود جای تأسف دارد و دیگر بلایی نمانده که این رژیم بر سر این مردم ستم دیده نیاورده باشد ومسبب تمامی این مشکلات خودسردمداران بی کفایت  نظام جمهوری اسلامی می‌باشند .همانطور که در اخبار و رسانه ها و حتی فضای مجازی شاهد هستیم که باعقد قرار داد صادرات آب این مردم ستم دیده به عراق و کویت مشکلات را برای ایشان بیشتر کرده اند،در صورتی که این مردم بیشتر به این مایه حیات در این شرایط احتیاج دارند.واز آن بی بهره شده اند همانند همان نفتی که زیر پایشان است و آقای خمینی قرار بود پول آن را بر سر سفره هایشان بیاورد که البته آورد اما سر سفره های آقا زاده ها و عوامل رژیم که آن هم جای تامل دارد .همانطور که میبینیم در این روزها وشرایط پیش آمده در اخبار و رسانه های بیرون از ایران وفضای مجازی شاهد درگیریهای مردم این شهرها مخصوصا خرمشهر بودیم ،با عوامل رژیم و نیروهای سپاه.بسیج.نیروی انتظامی که چگونه مردمی که به داد خواهی حقشان که آب شرب بود را به خاک و خون کشیده اند و اینبار باز شاهد خونین شهر دیگری بودیم البته نه توسط رژیم صدام بلکه توسط دولت آقای روحانی و رژیم فاسد جمهوری اسلامی ایران وبه خاطر اینکه این مردم فقط حق حیاط میخواهند  که بتوانند به زندگی خود و خانواده هایشان ادامه دهند.در اخبار روزهای گذشته میبینیم که مردم خرمشهر با بشکه های بیست لیتری خالی آب و با پلاکاردهایی که روی آن جملات اعتراضی نوشته شده بود وباز هم طبق عکسها و فیلم های منتشر شده مستند که خرمشهر را (کربلا) وسران و مدیران بی کفایت در رأس امور را (یزید)خوانده بودند و در فیلمهایی که منتشر شده است مردم به زبان عربی شعار می‌دادند که به (نام دین مارا غارت کردند) و شعار های مشابه دیگر در این زمینه که بسیاری از کاربران تویتر وشبکه های مجازی این اعتراض را ( شورش آب) خوانده اند .مدتهاست که مردم آبادان و خرمشهر محروم از آب شرب سالم و بهداشتی هستند وآب شیرین را از طریق تانکرها ودر صف‌های طولانی وبا شرایط دشوار تهیه می‌کنند و این در حالی است که آب در خرمشهر برای کارهایی نظیر پخت و پز وشست وشو نیز مناسب نیست.حسین باستانی : روزنامه نگار مقیم لندن در صفحه تویتر خود نوشت. معلوم نیست در نگاه صاحبان قدرت مردم خرمشهر و آبادان مشخصا تا چه زمان وبه چه زبانی باید فریاد بزنند که آب ندارند واین رژیم به برهم زدن امنیت متهمشان نکنند.وجدا از این همه مشکلات شهروندان آبادان و خرمشهر به جای بهبود بخشیدن به اوضاع ، سرکوب اعتراضات مردمی رابیش از پیش شاهد هستیم که در پی اعتراضات بی آبی در خرمشهر به خشونت کشیده شد و ماموران امنیتی به سمت معترضان تیر اندازی کرده اند و در ویدیوهایی که از اعتراضات شنبه شب نهم تیرماه هزار و سیصد و نود و هفت در خرمشهر منتشر شده‌اند صدای تیر اندازی شنیده میشود .ماموران از گازهای اشک آور برای متفرق کردن معترضان استفاده کرده اند که خبر نگاری جمهوری اسلامی( ایرنا) نیز بامداد یکشنبه وقوع اعتراض ها و پرتاب گاز اشک آور به سوی معترضان خرمشهر را تایید کرده است.آمار کشته شدگان ویا مصدومان احتمالی در پی اعتراضات  شب‌های گذشته در خرمشهر هنوز مشخص نیست، اما کانالهای تلگرامی فعالان عرب از کشته شدن یک معترض جوان و مجروح شدن پنج تن دیگر خبر داده اند معترضان هم چنین مدعی هستند که رژیم و دولت ایران آب آشامیدنی این دو شهر را به کشورهای عراق و کویت میفروشد ولوله انتقال آب این پروژه از روستایی در خرمشهر به نام ( المنیخ) میگذرد که مقامات جمهوری اسلامی آن را کاملا تکذیب کرده اند که این هم ظلم دیگری به این مردم است .وهم چنین طبق اطلاعات و اخبار ذکر شده در بعضی از جاهای فضای مجازی خط لوله ای به نام قدیرکه آب آشامیدنی آبادان و خرمشهر را تامین میکند شامگاه سه شنبه پنجم تیرماه شکسته و باعث قطع کلی آب این دو شهر شده بود که این هم افتضاحی دیگر از سوی مسولین نظام جمهوری اسلامی می‌باشد که مثل کبک سر خود را در برف فرو برده اند و فکر میکنند کسی آنها را با این همه افتضاح نمی‌بیند وخود نیز نمیخواهند ببینند چون ایشان  عامل این همه مشکلات برای مردم هستند .البته مشکلات سد گتوند در خوزستان هم که بر اثر بی کفایتی ونا آگاهی مهندسین سپاه پاسداران باعث شوری شدید آب شده آنهم به خاطر زدن پول‌های میلیاردی به جیب سپاه وسران بالا دست نظام ،دراین موارد بی اثر نبوده واین نیز بخشی از مشکلات بی کیفیت بودن آب خوزستان می‌باشد که به طور کلی در زمان و جای دیگری قابل بحث میباشد.آقای خامنه ایآقای روحانیآیا شما به عنوان رهبر.رییس جمهور و سردمداران اصلی این نظام نباید جوابگوی این مردم باشید؟

خیانت وظلم به این مردم تا به کی؟ آخر چرا درحق این مردم را اینگونه اجحاف وظلم میکنید.آیا شما به غیر از سرکوب.کشتار واعدام راههای دیگری بلد نیستیدوفقط وعده و وعید های پوشالی میدهید. درپی ا عتراضات مردمی این شهرها مقام‌های محلی وعده داده بودند که تا پانزدهم تیرماه مشکلات بی آبی و بی کیفیتی آب را حل کنند که این هم حقه ای دیگر پشت پرده بود برای آرام کردن اوضاع که هر چند بعد از این چند سال پایان جنگ به وعده وعید های خود در مورد بازسازی آبادان و خرمشهر به طور صحیح عمل کردند این را هم نیز عملی میکنند.در خرمشهر علاوه بر بی آبی .بی کاری و آلودگی هوا بر شدت اعتراض ها افزوده است .در عجبم که با وجود رودخانه های کارون .اروند وبهمنشیر که از طریق اصولی میتوان آب شیرین و بهداشتی در اختیار مردم قرار داده شود چرا مردم راتا سر حد مرگ زجر میدهند.توضیح به اینکه بعد از قول‌های مدیران مربوطه در مورد مشکلات آب و بی کیفیتی آن تا تاریخ پانزدهم تیرماه که قرار بود به طور کلی حل شود تا الان که بیست و سوم تیر ماه می‌باشد وحدود هشت روز از زمان تعیین شده میگذرد مردمان این مناطق هنوز دارند با مشکلات مربوط به آب دست و پنجه نرم میکنند و هنوز راهکار واقدام مناسبی به انجام نرسیده و همچنان بی کیفیت و شور است بنا به برخی  از گزارشات نواحی دیگر ایران به غیر از شهرهای سیستان و بلوچستان و برازجان الان شاهد این مشکل حیاتی در شهر کازرون در استان فارس واطراف آن هستیم ،در روستای ( کمارج) هم یک نفر در این در گیری های تازه به وجود آمده کشته شده است که یکی از مقام‌های نیروی انتظامی نیز آن را تایید کرده است.خشکسالی و کمبود آب در ماه‌های اخیر بر اثر بی کفایتی مدیران ومسولین مربوطه باعث اعتراضات بسیاری در مناطق مختلف ایران شده که با سرکوب خشونت آمیز نیروهای انتظامی و امنیتی  و سپاه پاسداران مواجه شده است.امید است در آینده نه چندان دور شاهد رفع این مشکلات بزرگ و رفاه وشادابی مردم ایران باشیم به دور از هر گونه ظلم و ستم واجحاف در حق ایشان وبرکنارشدن  رژیم ظالم وحاکم بر ایران وبه امید آینده ای روشن برای مردم ایران زمین…..باتشکر از شما بزرگواران وتشکر ویژه از کانون دفاع از حقوق بشر کشور سوییس شعبه زوریخخدا نگهدارتان باد.09

سپاس از توجه شما در این جلسه خانها فیروزه ده بزرگی،شبنم شبانی و اقایان محمد هادی زارع،نیما حسابیان ،جعفر فرد کریمی ، احمد کاظمی زاده رسول پور ازاد ،سید اکبر شعبانی شیشوان،علی امام قلی ،امیر برفی دریایی و حمید فرخنده و همچنین اقای رضا امیری به عنوان مسئول جلسه و اقای نادر زندی به عنوان منشی جلسه حضور داشتند و دوستانی که از طریق پالتاک با ما همراه بودند اقایان احسان زندی،اقای حسینی ،اقای ارش ایرانی و خانم پوپک ضیایی بودند .

 

گزارش نشست ماهانه نمایندگی هامبورگ

فائزه رضایی

این جلسه در تاریخ 24.06.2018مصادف با1397/04/03 راس ساعت 12:00 به وقت اروپای مرکزی در شهر هامبورگ تشکیل گردید. حاضرین در جلسه شامل خانم ها. دیانا بیگلری فرد، فائزه رضایی، سپیده کرامت بروجنی و آقایان منوچهر شفایی، جلال پورصادقی،جمشید سلیمانی و سید جمال سجادی نیا و مابقی دوستان در اتاق پالتاک می باشد.

مسئول جلسه سرکار خانم دیانا بیگلری فرد ضمن عرض خوش آمد گویی به حضار از سپیده کرامت بروجنی جهت خواندن اخبار دعوت به عمل آوردند.

 

در بخش دوم برنامه مسئول جلسه از آقای جلال پورصادقی با موضوع سخنرانی”انطباق ماده 14 اعلامیه جهانی حقوق بشر(حق پناهندگی) با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران” دعوت به عمل آوردند. متن خبر ایشان به شرح زیر می باشد.

ماده ۱۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر , حق پناهندگی را مد نظر قرار میدهد و اینگونه عنوان میکند که هر کس حق دارد در مقابل شکنجه, آزار و تعقیب , در کشورهای دیگر  پناه گزیند و اما در قسمت  دوم این ماده, حق پناهندگی  محدود شده است به رفتارهای که مغایر با اصول و مقاصد ملل متحد باشد, که نمیتوان  از این حق استفاده کرد.

با توجه به اینکه در جنگ جهانی دوم افرادی از کشورهای جنگ زده گریختند این امکان فراهم شد که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این امر انسانی صحه بگذارند و پناهندگی را یک حق برای انسانها تلقی کنند

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۰ قطعنامه ای مبنی بر لزوم روشن شدن وضعیت پناهندگان تصویب کرد که موجب بوجود آمدن کنوانسیون پناهندگان در سال ۱۹۵۱ گردید و بعدها پروتکل ۱۹۶۷ در از بین بردن محدودیت های زمانی و جغرافیائی این کنوانسیون منعقد شد.

در این کنوانسیون , شخص پناهنده تعریف شده و تکالیف سازمان ملل و کشورهای پذیرنده پناهنده نیز مشخص شده است

و اما اصل ۱۵۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز , به شرایط پذیرش پناهنده در ایران اشاره دارد

امروزه در قرن بیست و یکم همچنان شاهد جنگها و درگیری ها و اِعمال خشونت علیه بشریت هستیم که موج گسترده ای از پناهندگان را در پی دارد. پناهندگان مردمانی هستند که به موجب بدرفتاری و شکنجه و نقض حقوق انسانی نمیتوانند در کشور خود زندگی راحتی داشته باشند و متاسفانه کشور ایران نیز جزء کشورهایی است که سالانه تعداد زیادی بعنوان پناهنده از این کشور خارج میشوند.حال اصل صد و پنجاه و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:دولت جمهوری اسلامی ایران می‌تواند به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهند پناه دهد مگر این که بر طبق قوانین ایران خائن و تبهکار شناخته شوند.

اعطای تابعیت ایران به مهاجران افغان به بهای “شهید شدن”

مجلس یا پارلمان ایران حکومت را مجاز دانسته است به خانواده “شهدای دارای تابعیت خارجی” که عمدتا مهاجران افغان هستند، تابعیت ایرانی اعطا کند. نمایندگان پارلمان افغانستان به این اقدام “غیرقانونی” ایران اعتراض دارند.یکی از فرماندهان افغان “لشکر فاطمیون” در کنار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران

به گزارش خبرگزاری ایرنا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ۱۳ ثور (۲ می) با تصویب ماده‌ای به دولت روحانی اجازه داد به “همسران، فرزندان و والدین شهدای دارای تابعیت خارجی (غیرایرانی) که در هشت سال دفاع مقدس یا بعد از آن در راستای ماموریت‌های محوله از سوی مراجع ذی‌صلاح، به شهادت رسیده‌اند، حداکثر یک سال پس از تقاضای تابعیت، تابعیت ایرانی اعطا کند”.

مصوبه مجلس ایران بیشتر شامل مهاجران افغان می‌شود که در ایران زندگی می‌کنند. برخی از این مهاجران افغان مقیم ایران در تماس با دویچه‌وله گفته‌اند که هدف از تصویب این قانون، تشویق مهاجران برای اعزام به جبهه‌های جنگ سوریه و مشارکت در جنگ داخلی این کشور به نیابت از ایران است.به نوشته سایت خبرآنلاین، “آمارهای وزارت داخله و وزارت امور خارجه نشان می‌دهد در حال حاضر بیش از ۳ میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی می‌کنند که بخش مهمی از آن‌ها (حدود دو میلیون نفر) مهاجران غیرقانونی هستند”.

یک فعال امور پناهجویان افغان در ایران به دویچه‌وله می‌گوید، مصوبه پارلمان به حضور “لشکر فاطمیون” سپاه قدس در سوریه مربوط است. اعضای این لشکر افغان‌های مقیم ایران هستند و اخیرا تعداد کشته‌شدگان این لشکر افزایش یافته است.

این مهاجر افغان مقیم ایران تاکید می‌کند که پیش از این مجلس ایران در سال 1394 طرح مشابهی برای اعطای تابعیت ایرانی را پیشنهاد کرده بود که مورد تصویب قرار نگرفته بود، اما اکنون به دلیل افزایش کشته‌شدگان مهاجران افغان در سوریه، مجلس این ماده را به تصویب رسانده است.

اعتراض اعضای پارلمان افغانستان به ایران

عبیدالله خان بارکزی، نماینده پارلمان افغانستان به دویچه‌وله می‌گوید که پارلمان افغانستان تابه‌حال بارها به “اعزام مهاجران افغان به جنگ” اعتراض کرده است.

وی تاکید می‌کند: «اقدام کنونی ایران ضد حقوق بین‌الملل و حقوق بشر است. چون‌که از وضعیت افغانستان سوءاستفاده می‌کند و به بهانه‌ی دادن امکانات و اعطاء تابعیت، شهروندان ما را به جنگ سوریه، عراق و یمن می فرستد. در هیچ کجای دنیا متداول نیست کسی را که به کشور همسایه پناه آورده از وضعیت آنان استفاده نامشروع بکنند.»

این نماینده پارلمان افغانستان می‌افزاید که “دولت افغانستان قصور کرده” و به‌رغم اعتراض پارلمان تابه‌حال واکنش رسمی نشان نداده است.

سازمان دیدبان حقوق بشر که مقر آن در نیویورک است در تازه ترین گزارش خود درباره وضعیت پناهندگان و مهاجرین افغان در ایران نوشته که حقوق این افراد توسط دولت ایران نقض می‌شود.

براساس اعلام اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی ایران، در سال ۲۰۱۲ حدود ۱.۴ تا ۲ میلیون افغان در ایران زندگی می‌کنند و مشغول کار هستند که به عنوان پناهنده در این کشور ثبت نشده اند و کل پناهندگان افغان در این کشور به ۲.۴ میلیون تا ۳ میلیون نفر می‌رسد.

این گزارش افزوده است که در سال‌ھای اخیر شرایط برای مهاجرین افغان در ایران دشوارتر شده، فشار علیه تمام افغانھای مقیم ایران افزایش یافته که می‌توان به موانع بزرگ همانند عدم دریافت کمک‌های بشر دوستانه، بازداشت خود سرانه مهاجرین و اینکه مهاجرین افغان در برابر کارفرمایان خصوصی از خود قدرت دفاع ندارند، اشاره کرد.

این نخستین باری است که یک نهاد مهم بین‌المللی دولت ایران را متهم به نقض حقوق بشری پناهندگان افغان در این کشور می‌کند.

این گزارش براساس مصاحبه با ٩٠ نفر افغان‌های تدوین شده که زندگی در ایران را تجربه کرده و دیدبان حقوق بشر براساس این مصاحبه ها ایران را به دلیل نداشتن یک نظام پناهجوی کارا به نقض حقوق این افراد، بازداشت‌های خود سرانه و نبود مصونیت برای پناهجویان تازه وارد، متهم کرده است.

دیدبان حقوق بشر افزوده که حکومت ایران با توجه به قانون این کشور و حقوق بین الملل خلاف تعهدات خود نسبت به پناهندگان مهاجر عمل می‌کند.

آلمان کشور مهاجرپذیری نیست، لااقل تا کنون نبوده است. تاریخ مهاجرت به این کشور قدمتی ۶۰ ساله دارد که آن هم مختص کارگرانی است که تنها برای کار به این کشور آمده بودند و قصدی برای ماندنشان در اینجا نبود. بدین معنا و در مقایسه با کشورهایی مثل کانادا، آمریکا و استرالیا و یا حتی بریتانیا، هنوز نمی‌توان آلمان را کشوری مهاجرپذیر دانست.

در ۳۰ سال اخیر اکثر مهاجران به آلمان پناهجویانی از ایران، افغانستان و کشورهای افریقایی و اخیرا از کشورهای عربی مثل سوریه و لیبیا و عراق بوده‌اند. پروسه پناهجویی در اینجا بدین صورت است که پس از اعلام پناهجویی و ثبت فرد به عنوان پناهجو، او اجازه کار ندارد اما با این وجود کودکان پناهجو باید فورا در مکتب‌ها ثبت‌نام شوند؛ حتی با وجود ندانستن زبان آلمانی.این که کودکان در چه مقطعی ثبت‌نام شوند با توجه به آخرین سالی که در کشور خودشان مکتب رفته‌اند و انجام یک امتحان کوتاه صورت می‌گیرد. پس از بالا گرفتن موج پناهجویی به اروپا و آلمان، در یکی دو سال اخیر، برای این کودکان کلاس‌های ویژه موقتی برپا شده که در آن این کودکان ابتدا زبان آلمانی را به صورت فشرده یاد می‌گیرند و پس از گذراندن این دوره وارد مکتب‌های معمولی می‌شوند.

همه اینها را می‌توان کنار این برداشت کلی گذاشت که “آلمان کشور مهاجرپذیری نیست و قوانین‌اش چندان مهاجرنواز نیستند”. آن وقت شاید بتوان تصور کرد که در کشورهای اسکاندیناوی که از این لحاظ گوی سبقت را از دیگر کشورهای اروپایی ربوده‌اند چه تسهیلات بیشتری برای این کودکان وجود دارد.

ایران هم کشور مهاجرپذیری نیست. عمر مهاجرت انبوه و گسترده به این کشور شاید بیشتر از ۳۰ سال نباشد که آن هم مربوط به حمله شوروی سابق به افغانستان و شروع جنگ در این کشور است. پیش از آن البته مهاجرانی از میان شیعیان عراقی هم در ایران سکونت داشتند که تعدادشان آن قدرها زیاد نبود و به “معاودین عراقی” معروف بودند. تعداد آنها هم در ۳۰ سال اخیر و پس از جنگ ایران و عراق افزایش یافته است.

اما شاید تفاوت عمده میان ایران و آلمان در فرهنگ مردم این دو کشور و یا لااقل در آنچه بدان مشهور هستند، باشد: مهمان نوازی. در هر سفرنامه‌ای از ایران این واژه را در اولین صفحات می‌توان پیدا کرد. خود ایرانیان نیز بسیار به این صفت خود می‌بالند و آن را عزیز می‌دارند.

وقتی تمامی این داده‌ها را کنار هم می‌گذاریم انتظار داریم اگر نه قوانین، لااقل جامعه ایرانی بیشتر از جامعه آلمانی پذیرای مهاجران به خصوص کودکان مهاجر باشد اما چنین نیست.

نصب پلاکاردهایی با این مضمون در مکتب‌های ایران که “ما نمی‌خواهیم بچه‌هایمان کنار کودکان افغان در کلاس بنشینند” یا “اینجا محل تحصیل کودکان ایرانی است نه افغان”، تنها یکی از نشانه‌های فرهنگ “مهاجرستیزی” ایرانیان است و تحصیلی که عملا رایگان نیست و تبعیضی پس از ورود به مکتب همچنان ادامه دارد.

در بخش بعدی برنامه سرکار خانم بیگلری فرد از آقای جمال الدین سجادی نیا با موضوع سخنرانی ” کودکان بی گناه قربانی تجاوزتجاوز”دعوت به عمل آوردند که متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد:

درود میفرستم بر همه عزیزان ،  سید جمال الدین سجادی نیا هستم ، با موضوع ” کودکان بی گناه قربانی تجاوز ” در خدمت شما هستم ولی مختصرا و اختصاصا ، در مورد ” تجاوز ” و انواع آن صحبت خواهم کرد قبل از هر چیزی ، درود می فرستم ‌به خدمت خانم برامرزیار عزیز ، خانم برامرزیار ، من به شما ، به شجاعت و جسارتتان درود میفرستم

اول یه سری تعاریف رو در مورد تجاوز مطرح می کنم و سپس با یکدیگر موضوع رو دنبال خواهیم

تعاریفهر سازمانی و هر کشوری بر اساس موقعیت هایی که داشته اند و در زمانهای متفاوت ، تعاریف متعددی برای کلمه ” تجاوز ” و عمل مذکور در نظر گرفته اند ، که من چند تا از تعاریف رو به اختصار خدمتتان عرض میکنم:در تعریفی تجاوز را به معنی ” آمیزش جنسی با فردی ، بدون رضایت وی در نظر گرفته اند . تجاوز نه تنها یه عمل فیزیکی است ، بلکه آسیب های عمیق روحی و روانی را برای قربانی به دنبال دارد ، که در اغلب موارد تجاوز ، با مرگ  یا تهدید به مرگ قربانی همراه است

سازمان‌ملل متحد تجاوز را ماینطور تعریف کرده است : مقاربت جنسی بدون رضایت منابع دیگر ، تعاریف دیگری را برایش در نظر گرفته اند ، به طور مثال : نفوذ آلت مردانه در واژن زن و سایر رفتارهای جنسی مرتبط ، همراه با اعمال خشونت جنسی

کشور برزیل ، سکس واژینال بدون رضایت فرد را تجاوز تعریف کرده است ، در واقع سکس دهانی ( آنال ) یا تجاوز مقعدی را در قالب تعریف بیان نکرده است ، و فقط سکس واژینال را جزو تجاوز برشمرده است

سازمان جهانی سلامت ۲۰۰۲ : نفوذ به مقعد و یا واژن همراه با اعمال زور و تحت اجبار به وسیله آلت مردانه یا سایر اندام ها یا هر شی دیگری

دادگاه جنائی بین المللی ۱۹۹۸ : تجاوز فیزیکی با ماهیت جنسی که به یک شخص ، تحت الجبار اعمال شود ، در واقع بین معنی است که ، تجاوز به فیزیک و بدن یک فرد دیگر که ماهیت ، نوع شکل گیری آن عمل با قصد و نیت جنسی باشد و یا به نیت بهره برداری جنسی صورت بگیرد و با اعمال زور همراه باشد.کسی که عمل تجاوز را برنامه ریزی و اجرا می کند را متجاوز می نامند و کسی که عمل مذکور بر رویش صورت میگیرد را قربانی تجاوز می نامند. در همه تعاریف بر روی یه موضوع خیلی تاکید شده است و آن هم عدم رضایت قربانی از صورت گرفتن و آمیزش جنسی است و تجاوز گر از زور ، تهدید ، هر وسیله ای و به هر شکلی استفاده می کند ولی در نهایت قربانی این رضایت را به متجاوز نداده که آمیزش صورت گیرد ، در واقع می توان گفت که ،  عدم رضایت مندی قربانی در تجاوز بسیار حائز اهمیت است.

در تجاوز نیازی به بیان رضایت قربانی نیست ، بلکه همان طور که شکل رابطه یا زمینه  شکل گیری آن ، گویای عدم رضایت قربانی باشد ، کفایت میکند ، به عنوان مثال : ریحانه جباری که یک ۷طراح داخلی ، متولد ۱۳۶۶  در تهران بود که با یک پزشک ۴۷ ساله متاهل آشنا می شود ، این شخص ۳ بچه داشته و این شخص به ریحانه جباری پیشنهاد میدهد که کار طراحی داخلی مطب جدیدش را ریحانه برایش انجام دهد ، و بعد ریحانه جباری را به یه ساختمان خالی از سکنه ای میبرد و با قصد تجاوز به ریحانه حمله ور میشود و ادامه ماجرا اتفاق می افتد …..  ، در اینجا اگر اتفاقات ناگوار بعدی پیش نمی آمد و حتی اگر ریحانه جباری راضی میشد که عمل آمیزش جنسی را با رضایت خودش انجام دهد ، اما به دلیل نحوه زمینه شکل گیری این رابطه که این شخص داشته است ( ریحانه را به مکانی برده که نتواند هیچ عکس العملی نشان دهد ) و ریحانه را در عمل انجام شده قرار داده بوده است ، پس این آمیزش ، تجاوز به حساب می آید ، در واقع نیازی به آن نبوده که ریحانه عدم رضایت مندی اش را اعلام کند. عدم مخالفت به معنی رضایت در تجاوز نیست ، به آن دلیل که  عدم مخالفت ممکن است نتیجه اجبار شخص باشد یا اسرار متجاوز باشد ویا اینکه متجاوز ممکن است خیلی اسرار ، اجبار یا تهدید کند یا اینکه فرد قربانی توانایی آن را که ، عدم رضایت مندی اش را اعلام کند را نداشته باشد ، شاید فرد قربانی در خواب باشد ، در حالت عادی نباشد یا ناتوان ذهنی باشه ، به طور مثال : (من قبل از اینکه مثالم را بیان کنم  ، تمایل دارم موضوعی را بیان‌کنم و آن ‌اینکه ،  آنقدر موارد تجاوز در ایران فراوان است که اگر ما بخواهیم برای تک تک این ‌موارد مثالی بزنیم ، می توانیم بالغ بر هزاران مثال بیان‌کنیم ، چون تعداد تجاوزها در ایران بسیار زیاد است ، که فقط من به اختصار برای هر کدام یه مثالی بیان‌میکنم . ) در محله پاسگاه نعمت آباد تهران شخصی ۲۶ ساله به نام پویا در ظهر یک روز به سمت گروهی از بچه هایی که از نماز ظهر مسجد برمی گشتند ، با چاقو حمله ور میشود ، همه بچه ها به طرفی فرار میکنند، در بین اینها پسر نوجوان ناتوانی با نام شهروز قرار داشته که به خاطر معلولیت ، توانایی خوب دویدن رو نداشته و سرعتش از بقیه بچه ها کمتر بوده  است ،‌ همه فرار میکنند به جز شهروز که سرعتش از بقیه کمتر بوده و در نهایت طعمه پویا میشود ، پویا ، شهروز رو به خلوتگاه میبرد و کارش را با شهروز انجام‌می دهد و شهروز را با همان حال رها میکند و متفرق میشود ، شهروز به خانه میرود و به هر طریقی خانواده شهروز متوجه ماجرا می شوند و ادامه ماجرا اتفاق می افتد …. در اینجا شهروز دارای معلولیت و ناتوانی ذهنی بوده است ، توانایی این رو نداشته که مخالفت خودش را اعلام کند ، ویا در مثال دیگری : مسئول تاسیسات یک پرورشگاه به چندین دختری که دارای ناتوانی ذهنی بودند ، تجاوز کرده است (دختران در رنج سن ۳۰ تا ۳۵ سال هستند).شاید این دختران چیزی را گزارش نداده اند ، نگفته اند ، نمی خواسته یا نمیتوانسته اند  جایی بیان کنند ولی زمینه شکل گیری این رابطه به نحوی بوده که یه شخص بزرگسال سالم ، به کسانی حمله کرده است که دارای ناتوان ذهنی هستند و شاید آنان درک درستی از این قضیه را نداشته اند ، پس در مجموع همه اینها تجاوز به حساب می آید .

اگر شخص بزرگسالی با فردی‌که زیر سن قانونی یا  ۱۸ سال تمام را دارد ، آمیزش جنسی انجام دهد در حالی که فردی که زیر سن قانونی هست ، به این عمل رضایت داسته باشد و با رضایت مندی وی صورت گرفته باشد ، قانون میتواند (اختیار دارد )  رضایت مندی را رد کند ، به خاطر اینکه فردی که زیر سن قانونی است ( در دوران کودکی و نوجوانی  ) ، توان درک صحیح این موضوع رو ندارد که رضایت قلبی دارد یا خیر ! و این نوع از آمیزش را تجاوز قانونی یا آمیزیش  جنسی مشروع  یا غیر قانونی می نامند.

مثالی دیگر : در مدرسه شهید معین در منطقه ۲ تهران که آوازه و اخبار آن به گوش همه مردم رسیده است ، ( ناظم این مدرسه برادر زاده آقای حائری زاده هستند ) . این کودکان یک سال توی این مدرسه بوده اند و طی این مدت بچه ها را به استخر برده بوده اند و توی استخر هم دوباره این موضوع تکرار شده بوده  تا حتی یکی از این بچه ها تا حدی عصبی و پرخاشگر شده بوده ، که خونواده اش فکر می کرده اند که بچه آنان بیمار و روانی شده و به پزشک  مراجعه می کنند و ادامه ماجرا اتفاق می افتد ….. اما نکته حائز اهمیت در اینجا است که این نوجوان توانایی نه گفتن ، نه به عدم تمایل به ارتباط را نداشته است و همه اینها مثالهایی از این بابت هستند که اگر افراد بزگسال با افراد زیر ۱۸ سال (حتی با رضایت مندی ) آمیزش داشته باشند، باز هم این رابطه تجاوز شمرده میشود ، که البته به نام تجاوز قانونی از آن یاد می کنند

ازدواج ازدواج بر اصل رضایت طرفین بنا شده است ، اما ازدواج افراد زیر ۱۸ سال را ازدواج کودکان می نامند که در کشورهای اروپایی و آمریکایی ممنوع اعلام شده است ولی در کشور ما ( ایران ) به دلیل قانون اساسی ما که برگرفته از احکام اسلامی هستند ، این امر ( ازدواج کودکان ) مقدور میباشد آمارهای ذیل از داخل سایت های داخلی برداشته شده و کپی شده اند و من به خواندن آنها پسنده می کنم

آمار ازدواج کودکان زیر ۱۵ سال ۱۳۹۲ در ایران  حدود ۵/۴ درصد بوده و در سال ۹۵ این آمار به ۵/۵ رسیده است

آمار ثبت ازدواج کودکان زیر ۱۰ سال

در سال ۱۳۹۰ ، تعداد ۲۲۰ فقره ازدواج ،

در سال ۱۳۹۱ ، تعداد ۱۷۸ مورد ،

سال ۱۳۹۳ ، تعداد ۲۰۱ فقره ازدواج

در سال ۱۳۹۳ ، تعداد  ۱۷۶

و در سال ۱۳۹۴ ، تعداد  ۱۷۹ فقره ازدواج  ثبت شده است.

در همین اواخر ویدئویی از دختر بچه ۱۰ ساله شیرازی در فضای مجازی پخش شده که اولین فرزندش رو به دنیا آورده بود ،که البته همه این موارد تجاوز و کودک آزاری به حساب می آید و تجاوز به کودکان ، یک بخشی از کودک آزاری به حساب می آید.

کودک آزاری موضوع وسیعتری با شاخه های بیشتری است و تجاوز به کودکان و ازدواج کودکان یه بخشی از کودک آزاری به شمار می آید

بیشترین ازدواج کودکان  در خراسان رضوی رضوی ثبت شده است

در این بخش ، یک بخشی را از یک سایت داخلی برداشتم رو تمایل دارم خدمتتون ارائه بدهم

هادی شریعتی عضو هئیت مدیره حمایت از کودکان کار ، کودک همسری را نوعی کودک آزاری بر می شمارد و می گوید :  ماده ۱۰۴۱ در مورد موضوع ازدواج کودکان است و بیان شده که ازدواج دختر قبل از رسیدن به ۱۳ سال و پسر قبل از رسیدن به ۱۵ سال به اذن و تشخیص دادگاه منوط به رعایت مصلحت کودک مجاز است . در سال ۱۳۷۹ مجلس تلاش برای افزایش سن ازدواج انجام داد و سن ازدواج را ۱۸ سال تمام اعلام کرد ، اما مصوبه توسط شورای نگهبان به دلیل مخالفت با شرع تایید نشد و چون مجلس از نظر خود عدول نکرد مصوبه به مجلس تشخیص مصلحت نظام ( که در آن موقع آقای رفسنجانی ریاست آن را بر عهده داشت ) رفت و در نهایت به شکل امروزی تصویب شد . یعنی در نهایت شرع ، حقوق شرعی و دین اسلام است که تعیین کننده قانون شهروندی است و هر چه اضافه تر و یا کمتر باشد به دلیل عدم تطابق با شرع غلط شمرده میشود

تجاوز شکل های متفاوتی دارد که شامل

تجاوز توسط آشنا

تجاوزهای دسته جمعی

تجاوز زناشویی یا زوجی

تجاوز به محارم

سو استفاده جنسی از کودک

تجاوز در زندانها ( که اصلا گزارش و ثبت نمی شوند )

تجاوز جنگی ( که جنایت علیه بشریت از آان نام‌ می برند )

تجاوز از لحاظ قانونی

تجاوز خاکستری

و غیره  …

با توجه به شرایط کنونی کشومان ایران مطالب بسیازی در مورد تجاوز و کودکان قربانی تجاوز وجود دارد ، و من خیلی بیشتر مطلب آماده کرده بوده ام ولی به دلیل ذیغ وقت ، ناگزیز هستم که نظر شخصی خودم  را در مورد این موضوع بیان کنم

عواقب تجاوز قربانیان یا پسران و یا دختران اند . اگر به دختری تجاوز بشود و این عمل ادامه دار و پیوسته تکرار شود ، این دختر  ممکن است که دیگر نتواند ارگاسم را در زندگی تجربه کند و حتی در آینده و طی یک رابطه ، از آغاز تا آخر یک رابطه ممکن است صرفا عذاب بکشند ، اما در ظاهر ممکن است که  ، همه چیز را خیلی خوب و غرق در لذت جلوه دهند ، ویا اینکه اینگونه افراد از انجام هر کاری مثل رانندگی ، صحبت کردن در جمع ، از حضور در اجتماعات ویا هر چیز دیگری  ترس داشته باشند . در واقع تجاوز در دوران کودکی بوده ولی خاطره آن که سالها در حافظه کودک مانده در بزرگسالی فرد را دچار مشکل در رابطه میسازد وعواقبش آشکار می گردد

چرا خاطره این عمل در ذهن کودک به خوبی می ماند ؟ چون ذهن یک کودک که ساختار معین و شناخته شده ای دارد گنجایش و ظرفیت معلومی نیز دارد ، اما زمانیکه فاجعه ای به این بزرگی برای یک کودک اتفاق می افتد ، ذهن کودک آن را به عنوان یه امر روزمره و عادی تلقی نمیکند و توانایی پردازش آن را ندارد و آن را با تمام جژئیات (گاهی اوقات و گاهی فقط کلیات ) را در خودش به عنوان یه اتفاق مهم نگه میدارد . به مثال لحظه های اعدامی که خود من در دوران کودکی دیده ام (جمهوری اسلامی کسانی را که محکوم به اعدام بودند را در ملع عام ، برای درس عبرت شدن بقیه ، ایجاد ترس و وحشت عمومی ، اعدام میکرد ) را همچان در خاطر دارم و یا مثل اتفاقات بدی که برای همه ما در دوران کودکی افتاده مثل کتک خوردن ها یا سایر اتفاقات ناگوار ، شاید ما خاطرات بازیهای روزمره کودکی امان را به یاد نیاوریم ولی اگر از شخص مشخصی کتک خورده باشیم ، دقیقا همان شخص و همان خاطره ناگوار را میتوانیم به راحتی به یاد آوریم

از طرفی دیگر دختران در غالب اوقات نقش مفعول را در رابطه جنسی دارند و طبق آمارهای آمریکا ، در ۹۱ درصد تجاوزات ، دختران  قربانی هستند و تنها ۹ درصد پسران قربانی میشوند و هم چنین ۹۹ درصد متجاوزین مردها و ۱ درصد آنها زنان هستند ، زنها به دلیل نقشی که در یک رابطه جنسی دارا میباشند، میتوانند راحتر نسبت به مردها با تجاوز کنار بیایند و به همین دلیل است که ۹۹ درصد متجاوزین مرد هستند (در واقع بیشترین آمار خودکشی و بستری شدن در بیمارستان های روانی به دلیل تجاوز به پسرها اختصاص دارد ) ، پس مردها هستند که این زنجیره را به هم وصل میکنند . زمانی که به یک پسر در دوران کودکی و نوجوانی تجاوز میشود ، این شخص در سنین بزرگسالی برای اینکه خشم درونی اش را از این موضوع ارضا کند دقیقا همان کاری را که با خودش شده است را با نفر بعدی انجام میدهد و مردان هستند که متصل کنندگان این زنجیره تجاوز در طی سالها متوالی هستند

پس دوباره یک نگاه گذرا می اندازیم : در کودکی به یک شخصی تجاوز میشود و آن فرد در بزرگسالی بر روی دیگری تکرار میکند ، و حالا به جامعه بیمار امروز ایران نگاه کنیم ، جامعه ای که همه آلارمها و زنگ خطرها به صدا در اومده است ، جامعه ای که بی شناسنامه ها و بی هویت ها درونش زیاد هستند ، کارتن خوابها و کودکان کار زیاد شده اند ، خب حال اگر در چنین جامعه ای به کودکی تجاوز بشود چه اتفاقی می افتد ؟ مسلما هیچ ! نه کسی گزارشی میدهد که البته نمیتوانند گزارشی بدهند ، چون هویتی ندارند و نه صدایی وجود دارد که گزارش این کار را به گوش کسی برساند ، ولی الا اینها صرفا یک کودک هستد و فردا متجاوز..

متجاوزین امروز جامعه ایران کسانی هستند که نسل بعد از انقلاب اسلامی ایران هستند ،مثل هائری زاده (ناظم مدرسه معین تهران ) ویا سعید طوسی ( که کمی سنش بیشتر است ، اما در همان رده سنی قرار دارد ) ، اینها همان کودکان دیروز بعد از انقلاب هستند که احتمالا قربانیان تجاوز بوده اند و حالا این افراد به سن ۳۰ و ۴۰ سال رسیده اند و الا متجاوزین جامعه امروزند و همان کار را با کودکان ( بزرگسالان ۳۰ یا ۴۰ سال آینده ) انجام میدهند . حالا فرض را بر آن قرار دهیم که توی ایران انقلاب بشود ، حکومت عوض بشود یا اصلاحاتی صورت بپذیرد ، ولی اتفاقاتی که برای کوکان امروز می افتد را نمیتوان به آسانی از ذهن این افراد  پاک کرد ، نتیجه اتفاقاتی ( تجاوزهای بی پیگیری یا نامعلومی ) که امروز در ایران می افتد را ما در ۳۰ سال آینده مشاهده خواهیم کرد ، تجاوزاتی که ۳۰ سال آینده در ایران به کودکان میشود و این‌روال ادامه دار و پیوسته پیش میرود

به جز دو راه ، با این افراد ( متجاوزین ) کاری نمیتوان کرد : ۱. باید تک تک این افراد را پیدا کرد و از جامعه حذفشان کرد ، در زندان یا کمپ های کنترول شده از آنها مراقبت کرد (شبه زندان که تمامی کارهایشان اعم از ورود و خروجشان کنترول شود)

۲. باید تابوی صحبت کردن در مورد ارتباط جنسی را شکست و در مورد این موضوع صحبت کرد و آموزش به کودکان رو در دوران قبل از بلوغ انجام دهیم ، در مورد نحوه ارتباط جنسی و آلت مردانه و آلت زنانه به صراحت صحبت کنیم و آموزش بدیم ، چرا که در دوران بلوغ  برای بسیاری این اتفاق می افتد و ما باید نحوه برخورد با متجاوزین را به کودکان آموزش بدیم . به نظر من تا زمانی که ما این تابو را نشکنیم و آموزش رفتارهای جنسی را در دوران قبل از بلوغ انجام ندهیم ، این روال ادامه دارد و این زنجیره مدام به هم وصل میشود

من مطالبم را در همین جا تمام میکنم و امید دارم  که برای شما خسته کننده نبوده باشه

در بخش بعدی سرکار خانم بیگلری فرد از آقای منوچهر شفایی با موضوع “کودک و کودکی در ایران” دعوت به عمل آوردند که متن خبر ایشان به شرح زیر است.

مفهوم کودک و کودکی در ایران , سند 2030 یونسکو

حق انسان زمانی درست رعایت خواهد شد که حقوق ذاتی و اولیه کودک رعایت شود

مقدمه: مفهوم کودکی به معنای کنونی که مورد توجه جامعه شناسان، روزنامه نگاران، فعالان اجتماعیو حقوق بشریقرار گرفته، امری جدی می باشد و به همین دلیل تاکنون……….. علاوه بر مواد 22 / 24 /  25/    26  ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر را در برگرفته است.

ماده ی ۲۲ هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانه ی شخصیت خویش، به دست آورد.

  • ماده ی ۲۴ هر انسانی سزاوار استراحت و اوقات فراغت، زمان محدود و قابل قبولی برای کار و مرخصی های دوره ای همراه با حقوق است.
  • ماده ی ۲۵ ۱. هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در زمان های بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهره مند گردد.

۲. دوره ی مادری و دوره ی کودکی سزاوار توجه و مراقبت ویژه است. همه ی کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از پیوند زناشویی به دنیا بیایند، می بایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.

  • ماده ی ۲۶ ۱. آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دروه های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه ای نیز می بایست قابل دسترس برای همه مردم بوده و دستیابی به آموزش

۳. پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.

هدف اول: پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا

– ریشه کنی فقر مطلق(فقر مطلق به درآمد روزانه کمتر از ۱٫۲۵ دلار اطلاق می شود)

– نصف کردن تعداد فقرا

– ایجاد نظام حمایتی از فقرا، سرمایه گذاری برای فقرزدایی و حق دسترسی فقرا

به منابع

هدف دوم: پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار

– تضمین دسترسی همه به ویژه نوزادان به غذای سالم و کافی و رفع سوء تغذیه

– افزایش دوبرابری درآمد و بهره وری تولیدکنندگان کوچک کواد غذایی کوچک

– تضمین نظام های پایدار تولید مواد غذایی و افزایش سرمایه گذاری در این حوزه از جمله تربیت کشاورز

– حفظ تنوع ژنتیکی دانه ها و گیاهان و حیوانات

هدف سوم: تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین

– کاهش مرگ و میر مادران به میزان ۷۰درصد

– کاهش مرگ و میز نوزادان و کودکان

– پایان دادن به بیماری های واگیر مانند ایدز، سل، مالاریا

– کاهش مرگ و میرهای ناشی از بیماری های غیر واگیر و بیماری های ناشی از آلودگی آب و هوا و خاک

– کاهش مصرف مواد مخدر و کنترل تولید توتون و تنباکو

– به نصف رساندن مرگ و میرهای ناشی از تصادفات

– تضمین دسترسی جهانی به خدمات بهداشتی و درمانی در همه موارد مورد نیاز انسان ها از جمله مسائل جنسی و باروری بدون مواجه شدن با مشکلات مالی

– توسعه واکسیناسیون

هدف چهارم: تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه

– تضمین آموزش رایگان همگانی تا دیپلم به صورت رایگان و دسترسی به آموزش های پیش دبستانی

– توسعه آموزش های فنی و حرفه ای

– دسترسی عمومی به تحصیلات دانشگاهی

– ریشه کنی نابرابری های جنسیتی در آموزش و تضمین دسترسی برابر به همه مقاطع آموزش و تربیت فنی و حرفه ای برای اقشار آسیب پذیر از جمله معلولان ، افراد بومی وکودکانی که در شرایط آسیب پذیر زندگی می کنند و یا خود آسیب پذیر هستند

– آموزش سواد به بزرگسالان

– تضمین این که همه فراگیران به دانش و مهارتهای لازم برای ترویج توسعه پایدار دست یابند به وِیژه از طریق آموزش برای توسعه پایدار و آموزش و ترویج شیوه های زندگی پایدار، حقوق بشر، تساوی جنسیتی، ترویج فرهنگ صلح و نبود

خشونت، شهروندی جهانی و احترام به تنوع فرهنگی و مشارکت فرهنگ در تحقق توسعه پایدار

– بروز رسانی امکانات آموزشی و تامین فضاهای دور از خشونت برای آموزش

– افزایش تعداد بورس های اعطایی در رشته های فنی و حرفه ای و فناوری اطلاعات و مهندسی و علمی

– افزایش قابل ملاحظه تأمین معلمان

هدف پنجم: دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی تمام زنان و دختران(این بخش خلاصه نویسی نشده و عینا نقل شده است)

– پایان دادن به همه اشکال تبعیض علیه زنان و دختران در همه جا

-ریشه کنی همه انواع خشونت علیه زنان و دختران در حوزه های عمومی و خصوصی، از جمله: در زمینه قاچاق انسان و سوء استفاده جنسی و غیره…

– ریشه کنی همه اقدامات زیان بار مانند ازدواج کودکان، ازدواج در سنین بسیار پایین و ختنه زنان

– به رسمیت شناختن و ارج نهادن به مراقبت های داخل منزل و خانه داری (کار در منزل) بدون دستمزد از طریق : تامین خدمات عمومی، ایجاد زیر بناها و تنظیم سیاست های حفاظت اجتماعی و ترویج مسؤولیت مشترک در منزل و در محیط خانواده، تا حدی که مقررات ملی اجازه دهند.

– تضمین مشارکت کامل و موثر زنان و در اختیار قرار دادن فرصت های برابر (با مردان) برای انتصاب به مسولیت های بسیار بالا در همه سطوح تصمیم گیری در حوزه های سیاسی، اقتصادی و همچنین در زندگی عمومی

– ضمانت دسترسی جهانی به بهداشت باروری و جنسی و دسترسی به حقوق باروری در راستای توافق های انجام شده در جریان کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه و اعلامیه و برنامه اقدام پکن، بر مبنای اسناد نهایی به دست آمده از کنفرانس های بازنگری برگزار شده در این ارتباط

– انجام اصلاحاتی برای برقراری تساوی حقوق زنان و مردان به منظور دسترسی زنان به منابع اقتصادی و امکان مالکیت و کنترل دارایی ها از قبیل: زمین و سایر اشکال دارایی توسط آنان و همچنین برقراری حق دسترسی زنان به خدمات مالی، ارثیه، و منابع طبیعی، درراستای قوانین ملی(کشورها)

– ارتقای کاربرد فناوری توانمند کننده، به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور ترویج توانمد سازی زنان

– تقویت و اتخاذ سیاست های مطمئن و مناسب و همچنین وضع قوانین قابل اجرا برای ترویج تساوی جنسیتی و توانمندسازی همه زنان و دختران در کلیه سطوح

هدف ششم: تضمین در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه – دسترسی همگانی به آب آشامیدنی

– دستیابی به بهداشت کافی و پایان دادن به انجام قضای حاجت در ملأ عام و بذل توجه خاص به نیازهای زنان و دختران و افراد آسیب پذیر

– ریشه کنی تخلیه زباله در منابع آبی

– احیای تالاب ها و رودخانه ها و منابع آبی

– همکاری های بین المللی در حوزه آب مانند تصفیه و شوری زدایی

هدف هفتم: تضمین دسترسی به انرژی ارزان قیمت، قابل اعتماد، پایدار و مدرن برای همه – تضمین دسترسی به خدمات مقرون به صرفه انرژی

-افزایش انرژی های تجدید پذیر و بهره وری در حوزه انرژی

– گسترش زیر ساخت های انرژی

هدف هشتم: ترویج رشد فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال کامل و مولد و شغل مناسب برای همه – افزایش رشد اقتصادی کشورها به حداقل ۷ درصد

– افزایش سطح بهره وری

– حمایت از اشتغال شرافتمندانه، کارآفرینی . خدمات کوچک و متوسط و کاهش بیکاری و ریشه کنی کار اجباری و برده داری نوین

– جداسازی رشد اقتصادی از تخریب محیط زیست

– دستیابی به اشتغال شرافتمندانه و سودآور برای همه و تحقق دستمزد مساوی برای همه فعالیت های دارای ارزش یکسان

– امن سازی فضاهای کار به ویژه برای زنان مهاجر

– ترویج گردشگری که بتواند به تولید کار و ترویج فرهنگ و تولیدات محلی کمک کند

– افزایش ظرفیت موسسات مالی داخلی

هدف نهم: ایجاد زیرساخت انعطاف پذیر، ترویج صنعتی سازی فراگیر و پایدار و تقویت نوآوری – ایجاد زیرساخت های پایدار برای توسعه اقتصادی و رفاه ملی

– صنعتی شدن پایدار و افزایش سهم صنعت در اشتغال و تولید ناخالص داخلی

– افزایش دسترسی فعالیت های تجاری کوچک به خدمات مالی

– بروز رسانی صنایع و سازگاری آنها با محیط زیست

– گسترش پژوهش های علمی

– پشتیبانی از توسعه داخلی فناوری و نوآوری و دسترسی بیشتر به فناوری اطلاعات و ارتباطات

هدف دهم: کاهش نابرابری در درون و میان کشورها

– افزایش درآمد قشر فقیر به بالاتر از میانگین ملی

– توانمندی همه افراد برای حضور در عرصه های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و ایجاد فرصت های برابر برای همه

– سیاستگذاری به ویژه در حوزه های مالی، دستمزد و حمایت اجتماعی و دستیابی تدریجی به تساوی بیشتر

– تضمین حضور پر رنگ تر کشورهای در حال توسعه در تصمیم گیری های موسسات مالی و اقتصادی بین المللی

– تسهیل مهاجرت مسؤولانه

– کمک بیشتر مالی به کشورهای نیازمند

– کاهش هزینه های نقل و انتقال وجوه ارسالی کارگران مهاجر به کمتر از ۳ درصد…. روزهای به خصوصی را برای کودک در موارد خاص در نظر گرفته از جمله

2 اپپریل کتاب کودکان

4 یونی کودکان روز جهانی کودکان بی‌گناه قربانی تجاوز و تعرض(4 ژوئن)

4 آگوست، روز جهانی بچه اول خانواده است سلام زورگو – کلوب

12 یونی روز کودکان کار

8 اکتبر حمایت از کودکان

روز جهانی خانواده (15 می)

1 یونی ………. چندین کنوانسیون و پرتکل برا امر کودک تشکیل شده میثاق بین المللی حقوق کودک مصوبه 20 نوامبر 1989- قطعنامه شماره 2544

ماده 1 (تعریف)

مطابق این پیمان نامه، یک کودک، انسانی است که سن هجده سالگی را هنوز تمام نکرده است مگر اینکه سن بلوغ از نظر حقوق جاری در کشورهای مربوطه زودتر تعیین شده باشد.

میثاق بین المللی حقوق کودک مصوبه 20 نوامبر 1989- قطعنامه شماره 2544

پروتکل اختیاری حقوق کودک درمورد

فروش کودکان، روسپیگری و هرزه نگاری کودک پورنوگرافی

پروتکل اختیاری حقوق کودک در مورد شرکت کودکان در جنگ

(کنوانسیون ملل متحد در مورد حمایت حقوق طفل ۱۹۸۹

۲.کنوانسیون‌ حقوق‌ کودک (مصوب‌ نوامبر ۱۹۸۹)

۳.اصلاحیه بند ۲ ماده ۴۳ کنوانسیون حقوق کودک

۴.کنوانسیون عدم تبعیض در آموزش و پرورش

۵.کنوانسیون شماره ۱۳۸ درباره حداقل سن کار ( قوانین بین الملل )

۶.کنوانسیون شماره ۱۰۵ سازمان بین المللی کار درباره ممنوعیت کار اجباری

۷.کنوانسیون مربوط به رضایت با ازدواج، حداقل سن برای ازدواج و ثبت ازدواج ها

۸.قانون تصویب کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک و توصیه نامه مکمل آن

۹.اعلامیه جهانی حقوق بشر ( مفاد ۱-۲-۲۵-۲۶ )

۱۰.اعلامیه راجع به حفاظت از زنان و کودکان در وضعیت های اضطراری و درگیری های مسلحانه

.۱۱پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک در خصوص شرکت کودکان در جنگ

۱۲.پروتکل الحاقى پیمان نامه حقوق کودک درباره خرید و فروش کودکان، خودفروشى کودکان و هرزه نگارى کودکان

۱۳.پر وتکل الحاقی به کنوانسیون های ژنو مصوب ١٢ اوت ١٩۴٩ ( بند سوم از ماده ۴ ) – حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی

۱۴.تفسیر عمومی شماره ۱۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی: ماده ۱۷ (حق حریم خصوصی)

۱۵.راهنمای سازمان ملل متحد برای پیشگیری از بزهکاری نوجوان (راهنمای ریاض) مصوب و اعلان مجمع عمومی طی قطعنامه شماره ١١٢/۴۵ مورخ ١۴ دسامبر ۱۹۹۵

۱۶.راهنمای عمل درباره کودکان در نظام عدالت جزایی توصیه شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد قطنامه شماره ۱۹۹۷/۳۰

۱۷.راهبرد یونیسف در زمینه حمایت از کودکان

۱۸.سند ۲۰۳۰ یونسکو ( اهداف  ۳-۴-۵ )

۱۹.مقررات سازمان ملل متحد برای حمایت از نوجوانانی که از آزادی خود محروم شده اند مصوب قطعنامه ١١٣/۴۵ مورخ ١۴ دسامبر ١٩٩٠ مجمع عمومی

۲۰.حداقل قواعد معیار سازمان ملل متحد برای اجرای عدالت نوجوان (قواعد پکن)

۲۱.قانون اجازه الحاق دولت ایران به قراردادهای بین المللی پاریس و ژنو راجع به جلوگیری از رفتار جنایت آمیز نسبت به زنان و کودکان

حقوق کودک در منشور جهانی حقوق بشرپس از جنگ جهانی دوم، در اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 به تصویب رسید، به طور محدود به حقوق کودکان اشاره گردید.

بطور ویژه در ماده 25 بند ب

ب/ مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند. کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند حق دارند که همه از یکنوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند.

اما وضعیت خاص کودکان و تضییع حقوق آنها به ویژه در مخاصمات مسلحانه و آسیب پذیری این قشر در طول جنگ جهانی دوم، ضرورت توجه به حقوق کودکان و حمایت از آنان را در یک سند مجزا و خاص مشخص نمود.

در سال 1959 پیش نویس موقتی اعلامیه جهانی حقوق کودک توسط کمسیون حقوق بشر به شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ارایه گردید و مورد تصویب قرار گرفت که در واقع اساس و بنیاد کنوانسیون حقوق کودک را پی ریزی کرد.

پیمان نامه حقوق کودک در سال 1989 به تصویب سازمان ملل رسید و در سال 1990 قریب 20 کشور و هم اینک بیش از 190 دولت با امضای خود به اجرای مفاد آن متعهد شده اند.

این کنوانسیون 54 ماده حقوقی دارد و درماده 1 در تعریف کودک چنین آورده است:

« منظور از کودک افراد انسانی زیر ۱۸ سال است، مگر آنکه طبق قانون قابل اجرا در مورد کودک، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود».

مروری بر مجموعه مفاد حقوقی کنوانسیون حاکی است که ۵۴ ماده قانونی آن در سه زمینه قابل تمایز است:

الف)مفاد قانونی برای شناسایی حقوق اجتماعی کودکان برای حداقل استانداردهای بهداشتی، آموزشی، تامین اجتماعی، مراقبت جسمانی، زندگی خانوادگی، بازی، سرگرمی، فرهنگ و اوقات فراغت؛

ب)مفاد حمایتی برای شناسایی حقوق کودکان برای امنیت آنان از تبعیض، سوء استفاده جسمی و جنسی، بهره کشی، سوءاستفاده معیشتی، بی عدالتی و تضادها؛

پ)مفاد ناظر بر مشارکت کودکان در زمینه حقوق سیاسی و مدنی از قبیل داشتن نام و هویت، مورد مشورت و توجه قرار گرفتن، سلامت جسمانی، دستیابی به اطلاعات، آزادی بیان و اندیشه و چالشگری در تصمیم گیری درباره آنان

بنابراین در ساختار حقوق کودک مبانی حقوقی و انسانی زیر مورد تاکید است:

  • عدم تبعیض جنسی،
  • عدم تبعیض نژادی،
  • عدم تبعیض قومیتی و دینی؛
  • حق حیات،
  • بقا و رشد؛
  • احترام به دیدگاه کودک؛
  • عدم شکنجه و باز داشت و زندانی کردن کودکان؛
  • آزادی اندیشه و دین و شرکت در اجتماعات؛
  • حق تامین بویژه در موقع بی سرپرستی؛
  • تامین اجتماعی؛
  • بیمه و بهداشت و درمان؛
  • آموزش اجباری،
  • زبان مادری و
  • حق تفریح.

حال با این مقدمه وضعیت حقوق کودک در ایران

ایران در سال 1372 به این کنوانسیون و بصورت مشروط پیوست.

طبق قواعد حقوق بین الملل هر کشوری که می خواهد به کنوانسیونی بین المللی بپیوندد، می تواند شرطی را لحاظ کند. اما طبق قراردادهای بین المللی هیچ کشوری نمی تواند شرطی را بگذارد که همه تعهدات آن کشور را مخدوش کند. شرطی که دولت ایران لحاظ کرده است بدین ترتیب است:

«هرگاه در هر زمانی مفاد این کنوانسیون در هر مورد و هر زمان در تعارض با قوانین داخلی یا موازین اسلامی باشد و یا قرار گیرد، از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران لازم الرعایه نباشد.» مفهوم این شرط این است که اگر برای مثال دولت جمهوری اسلامی امروز به این نتیجه رسید که سن مسئولیت کیفری برای دختر نه سال است و برای پسر پانزده سال، اگر پس فردا به هر دلیلی به این نتیجه رسید که سن مسئولیت کیفری اساسا سه سال است، می تواند مفاد این کنوانسیون را اجرا نکند.نا مفهوم بودن تعریف کودک و کودکی درایران؛ علیرغم اینکه دولت ایران از سال 1372 با امضای کنوانسیون به جرگه متعهدان مفاد این قانون پیوسته است ولی هنوز در بسیاری از مفاد و رویکرد ها و نحوه اجرای این کنوانسیون با روح این قانون فاصله دارد.

باوجودیکه قریب نیمی از جمعیت کشور در زیر سن کودکی قرار دارد و به تعبیری جامعه ایران امروز ‏جامعه‌ای کودکانه بشمار می‌رود ولیکن جایگاه کودکان و به تبع آن پدیده کودکی در ایران از ابعاد مختلف از ابـهام و ناروشنی بسیاری برخوردار است.

مروری کوتاه بر تعاریف حدود و ثغـور این مفهوم در ادبیات مختلف

قانونی،شرعی،سیاسی و اجتماعی تایید این نکته خواهد بود:

1 . براساس تعهدی که دولت به کنوانسیون‌های بین‌ا‌لملل داده است این تعریف پذیرفته شده است که :

کودک شامل کلیه افراد تابعه‌ای است که در فاصله سنی بین صفر تا ۱۸ سالگی قرار دارند.

2 . از نظر قانون کار کشور کودک شامل کلیه افرادی است که زیر ۱۵ سال تمام قرار داشته و هیچ کارفرمایی حق بکارگیری آنان را ندارد.

  1. از منظر قانون استخدام کشوری که شامل نیروی کار شاغل در بخش دولتی می‌گردد ، افراد زیر 18 سال بدلیل قرار گرفتن در سن تحصیل و به تعبیری کودکی از اشتغال منع شده‌اند.
  2. از زاویه فقهی و شرعی افراد صغیر شامل کسانی است که در بین دختران زیر سن 9 سالگی و بین پسران زیر سن 14 سالگی قرار دارند. این رویکرد هنوز مبتنی بر تلقی سنتی از کودکی و نگرش بیولوژیک از آنان است.5. از نظر سیاسی نیز افراد واقع در زیر 16 سالگی بدلیل عدم بلوغ سنی وکودک سالی نمی‌توانند در انتخابات سیاسی کشور شرکت کرده و رای دهند.6. از نظر قانون تامین اجتماعی نیز تنها فرزندان آن دسته از بیمه شدگان می توانند از خدمات بیمه‌ای و درمانی بهره‌مند شوند که دختران تا سن 25 سالگی و پسران تا سن 18 سالگی بصورت مجرد در خانه پدری باشند.

7 . در نهایت از منظر نظام آمارگیری کشور نیز افراد زیرسن 10 سال کودک معرفی شده و در مورد وضعیت اشتغال، افراد بالای ۱۰ سال از زمره کودکان خارج شده است.( طایفی۱، علی؛ ۱۳۸۳).

نابسامانیها تعریف کودک در ایران را برایتان توضیح دادم و وقتی که در تعریف چنین مشکلاتی وجود دارد بدیهی است که در اجرا چه مصائبی گریبانگیر کودک خواهد شد.

در این زمینه، متأسفانه مشکلات و کمبود ها کم نیستند، ولی مهمترین آنها عبارتند از:

1 . کودک و آموزش و پرورش ؛

2 . کودک و بهره کشی نظامی: بسیج

3 . کودکان کار

4 . کودکان بی هویت

5 . اعمال خشونت و کودک آزاری؛و زشت ترین صورت آن: اجازه تنبیه برای خانواده و مدرسه و صدور حکم اعدام و قصاص علیه این قشر میباشد.

1 . کودک آموزش و پرورش

آموزش بعنوان یکی از مفاد حقوق بشر از زمره مفاد حمایتی و زیرساختی برای پرورش شخصیت و سلامت فکری و روحی آنان است.

براساس آمارمربوط به آموزش و سواد برای افراد زیر ۱۸ سال، در کل کشور قریب 21 میلیون دانش آموز، بیش از یک میلیون نفر نیروی فرهنگی شاغل در مراکز آموزشی و ۶۰۰ هزار کلاس درس در کل کشور وجود دارد که متوسط دانش آموز به کلاس درس ۳۰ نفر می باشد. دراین بخش به توصیف سیمای کمی و کیفی آموزش کودکان بطور خلاصه پرداخته می شود:

آمار سرشماری کل کشور نشان می‌دهد پوشش تحصیلی درمقطع ابتدایی ۹۰ درصد،

در مقطع راهنمایی ۶۸ درصد و

در مقطع متوسطه یا دبیرستان ۴۸ درصد می‌باشد.

به عبارت دیگر ۱۰ درصد کودکان ۶ تا ۱۲ سال،

۳۲ درصد کودکان ۱۲ تا ۱۵ سال و

۵۲ درصد افراد واقع در سن ۱۵ تا ۱۸ سالگی از امکانات آموزشی محروم مانده .

پرسش اساسی این است که این تعداد کودک که بیش از 4میلیون نفر را تشکیل می دهند کجا هستند!؟

بدبختی دیگری که به وسعت سرزمینمان گریبانگیر کودک و نوجوان ایرانی است، سیستم آموزش و پرورش و نظام فجیع اقتصادی ایران است. بعد از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در ایران خصوصی سازی بعنوان اصلی مهم در سرلوحه برنامه های اقتصادی ایران قرار گرفت واین امر مهم تمام واقعیت های اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران را در برگرفت .

و هر روز که می گذشت دولت خود را بی مسئولیت تر از پیش نسبت به جامعه و اصولی را که خود در قانون اساسی به تصویب می رساند می کرد . دامنه های این سیاست نه تنها صنایع سنگین و مادر،بیمارستانها و حتی آموزش و پرورش و آموزش عالی را نیز در بر گرفت و مدرسه محوری نیز یکی از سیاستهای جدید برای سپردن کامل مدارس به بخش خصوصی است .

با وصف اینکه در اصل قانون اساسی در اصل سی ام آمده است که  ” دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تاپایان دوره متوسطه فراهم سازد وسایل تحصیلات عالی راتا سر حد خودکفایی کشور بطور رایگان گسترش دهد.

” در حالیکه ماده 2 کنوانسیون حقوق کودک در مورد ممنوعیت تبعیض، به صراحت میگوید:)

1 . حکومتهای عضو اینپیمان، برای هر کودکی که در قلمرو آنهاست، بدون تبعیض و یا فرق گذاری و بدور ازهرگونه وابستگی به نژاد، رنگ پوست، منشاء اجتماعی و قومی و یا ملی، میزان دارایی،معلولیت، وضعیت سرپرست و یا والدین و هر موقعیت دیگری که کودک در آن است، اجرایحقوق مندرج در این پیمان نامه را تضمین میکنند.

2 . حکومتهای عضو این پیمان،تمام اقدامات لازم را انجام میدهند تا این اطمینان کامل را بوجود آورند که هر کودکیاز همه اشکال تبعیض و فرق گذاری در امان است و بخاطر ابراز عقیده و جهان بینی وفعالیت های والدین یا سرپرست یا اقوام خودش مجازات نمی شود. با بیشتر شدن هر روزه فاصله طبقاتی اغنیا و فقرا به طبع نیز امکان بهره وری افراد از امکانات و تسهیلات آموزشی چه در مدارس و چه در دانشگاه ها نیز تحت تاثیر مستقیم این واقعیت مایوس کننده قرار گرفت . براساس تعاریف ارائه شده از سوی وزارت آموزش و پرورش مدارس ایرا ن به سه گروه عمده برخوردار ،نیمه برخوردارو محروم تقسیم می شوند. با یک نگاه ساده می توان تفاوت این مدارس را از لحاظ ساختمان مدارس ،کیفیت آموزشی ،امکانات آموزشی ، و حتی بچه ها نیز احساس کرد.

حوادثی همچون آتش سوزی در مدارس

ریختن سقف مدارس

کمبود معلم

کمبود وسایل بازی در مدارس

کمبود میز و صندلی در مدارس

……….. دیگر مسئله مهم در آموزش و پرورش ما همانا تفتیش عقیده حاکم است که بصورت تشکیل بسیج مدارس و اینک اعزام طلبه ها به مدارس برای و ارتش 20 ملیونی و ….

ما بر این باوریم :

1_ که آموزش رایگان باید به کودکان بر گردانده شود و آنان از آخرین امکانات آموزشی از قبیل مدارس ،تجهیزات و معلمان مجرب برخوردار شوند.

2_ متون و محتوای درسی بروز و کارآمد شوند و نگرش علمی محض باید سر لوحه تمام کارهای آموزش و پرورش قرار گیرد .

3_ شادی حق مسلم کودکان است و مدرسه خانه دوم آنان است پس باید مدارس را سرشار از شادی کنیم تا کودکان در آن فردای جامعه را بسازند .

 

2 . کودک و بهره کشی نظامی: بسیج

از ابتدای وقوع انقلاب اسلامی در ایران رهبران دینی ،سیاسی و نظامی با شعار ارتش بیست میلیونی به صرافت تاسیس نیروی شبه نظامی ـ ایدیولوژیک بسیج برآمدند.

درهمین راستا در طول سالهای نخست انقلاب وجنگ هشت ساله با عراق همواره بخش مهمی از سپاه انقلاب و جنگ از میان این گروه سنی وکودکان زیر ۱۸ سال تامین شده است. بطوریکه برآوردها نشان می دهند حداقل ۴ میلیون وحداکثر ۱۰ میلیون بسیجی در کشور وجود دارند.شواهد نشان می دهد در طول ۸ سال جنگ میان ایران وعراق بیش از 550 هزار نفر دانش آموز زیر سن 18 ساله به جبهه های جنگ اعزام شده اند و 36 هزار نفر کشته شده و3135 نفر نیز معلول شده اند (طایفی۷، ۱۳۸۴( .

راهیان نور

راهیان دفاع از حرمین

3 . کودکان بی هویت چنانکه اشاره شد، یکی از مفاد حقوق کودک الزام دولت ها برای احراز هویت کودکان می باشد. متاسفانه به دلیل فرزندان حاصل از ازدواج ایرانیان با اتباع خارجی بدون اجازه اقامت نظیر افغانی ها و عراقی ها و فرزندان ناشی از ازدواج های به اصطلاح نامشروع. این پدیده را از ابعاد متعددی بشرح زیر قابل بررسی است. قبل از هر صحبتی علت وجودی این پدیده عملاً مرد تباری است و بس و ارج ندادن به تبار زن می باشد

1 . عوامل دینی ا ز این منظر تحت عنوان صیانت از خانواده کلیه کودکانی که در اثر روابط جنسی نامشروع به دنیا می آیند اساسا فاقد هرکونه جایگاهی برای شناسایی حقوق اجتماعی هستند. این رویکرد زندگی کودکان قربانی کنش های غیر رسمی ونامشروع بزرگسالان می گردند وتاوان ا ین اعمال را کودکان و در واقع آیندگان می پردازند. از نظر دینی در حال حاضر بین 40 تا 80 هزار کودک بی شناسنامه درکشور وجود دارد10 هزار کودک بی سرپرست در تهران وجود دارد.

2 . عوامل حقوقی در حقوق مدنی برگرفته از مبانی دینی، نیز به دلیل نامشخص بودن جایگاه تبار شناختی این دسته از کودکان و مسکوت ماندن این رویکرد در برخورد با این پدیده نسبتا فراگیر دنیای امروز وبخصوص اوج گیری جنبش های دفاع از حقوق آنان ،این پدیده مغفول مانده است .عدم اشراف واذعان قانونگذار به تحولات اجتماعی بوقوع پیوسته در عصر حاضر وعدم درک روح عصری قانون که جزای جرایم امروزی را نمی توان به آیندگان تحمیل و احاله کرد ودر نهایت محدودیت شرعی در باز تعریف روابط جنسی به اصطلاح نامشروع وتحدید دامنه دربرگیری این کنش در جامعه امروز ایرا ن در تطابق با تحولا ت جهانی از دیگر زمینه های بروز ودوام این پدیده بشمار میرود.

.3 .عوامل اجتماعی عدم پاسخگویی به نیازهای جنسی جوانان، تعطیلی رسمی وآشکاراین رابطه میان دو جنس، از کودکی تا بزرگسالی مگر در قالب ازدواج های بدون شناخت از روانشناسی دو جنس از هم وبدون وجود میدان گسترده انتخاب از بین گزینه های متعدد وسعی و آزمون بسیار و وقوع فراگیر روابط جنسی تحت عنوان نامشروع و منجر شدن اغلب این روابط به تولد کودک که بخشی ا ز آن ناشی ا ز فقدان آموزش های جنسی در ایران است ، از یکسو سبب ساز تشدید میزان تولد های نامشروع و کودکان بی هویت ا ست .

از سوی دیگر مرد تباری مطلق در فرهنگ ومبانی حقوقی وشرعی منجر به شرایطی گردیده است که بدون شناسایی پدر یافاعل رابطه جنسی منتهی به فرزند زایی( حتی با وجود، حضور واعلا م آمادگی مادردر قبول مسئولیت سرپرستی ) هویت کودک مورد تایید قرار نمی گیرد . همچنین وقوع پدیده مهاجرت وسکونت غیر قانونی تعداد کثیری از مهاجران افغانی در ایران و اقدام بسیاری از خانواده های فقیر در قبول همسری آنان با دخترانشان ، در کنار آزادسازی کشور افغانستان از تاریک اندیشان وشب پرستان، منجر به بازگشت خیل وسیعی از افغانی ها گردیده است که به دلیل محدودیت ها وعدم انطباق قوانین دو کشور در زمینه تبعیت همسر ،

قریب بیش از ۴۰ هزار خانواده در قالب زن وفرزندان ، بدون وجود پدر آن هم از نوع قانونی اش باقی گذارده است که علاوه بر زنان بی سرپرست وبی شوهر آن افغانی ها ،جمعیت بزرگی از کودکان بی هویت باقی مانده است که طبق تعریف قانون وقانونگذار نمی توان به آنان شناسنامه صادر کرد.4عوامل سیاسی عدم اهتمام بموقع دولت در ساماندهی مهاجران غیر قانونی و شناسایی و ثبت وضبط عقود اقتصادی و از جمله اجتماعی آنان ، تلاش ناکافی و دیر هنگام برای رفع چالش ها و ناهمخوانی های قانونی میان دو کشورو پاسخگو نبودن دولت در مقابل ملت در ازای این قصور بزرگ وزمینه سازی بروز چنین پدیده فاجعه باری در کشور، اسباب شکل گیری این پدیده را فراهم ساخت

.5 . فقر فرهنگی و تعصب بسیاری از جوانان تازه ازدواج کرده در تولیت وپدری و مادری فرزند ماحصل تولید خود،و فقدان تمایل به فرزند خواندگی کودکان بیهویت از سوی دیگر بر تقویت شرایط پیش گفته صحه می گذارد .4 . کودکان خیابانی : میتوان گفت که دو دسته اند:1‌ـ کودک متعلق به خیابان که به جز خیابان خانه‌ای ندارد .خانواده‌اش ممکن است او را ترک نموده، یا هیچ یک از اعضای خانواده‌ای او زنده نباشند. چنین کودکی باید برای بقاء مبارزه کند و ممکن است در پناهگاههایی از قبیل ساختمانهای متروکه بسر برد .

2‌ـ کودک در خیابان : که بطور منظم خانواده‌اش را ملاقات می‌کند.ممکن است هر شب هم برای خواب به خانه برگردد ، اما به خاطر فقر، سوء استفاده‌های بیش از اندازه جسمی و جنسی در خانواده، اغلب اوقات شبانه‌روز را در خیابان می‌گذراند . اینکه چرا کودکان در خیابان به سر می‌برند دلایل متعددی دارد، از جمله:

1ـ کسب درآمد برای خود و حمایت خانواده‌هایشان؛ از طریق: گدایی ، حمالی ، ماشین‌نویسی ، قاچاق مواد مخدر ، تردستی ، پادویی کردن ، زباله گردی ، ارتکاب به عمل جنسی ، واکس زدن ، دست فروشی و بعضاً اجرای موسیقی در خیابان می‌باشد .

2‌ـ یافتن سرپناه؛

3‌ـ فرار از مشکلات خانوادگی؛

مثل اختلاف با والدین ، سوء استفاده‌های جسمی یا جنسی و یا بی‌توجهی

4ـ فقر و بیسوادی :

شکاف طبقات مولد کودکانی است که معمولاً از توان مالی جهت خرید لباس و غذا برخوردار نیستند و حتی توان رفتن به مدارس رایگان را ندارند و مضافاً در محیطهایی زندگی می‌کنند که از ایمنی کافی برخوردار نیستند و بعضی از آنها حتی به ندرت به امکانات بهداشتی از قبیل توالت و آب سالم دسترسی پیدا می‌کنند.

5- محیط خشونت آمیز :

بدیهی است که خیابان محیط امنی برای زندگی نیست و این کودکان بیشتر اوقات استثمار می‌گردند . ممکن است در برخی جاها با خطر آسیب‌های جسمی و یا حتی مرگ ناشی از خشونت روبرو شوند . منابع رایج خشونت عبارتند از :

پلیس ، باندهای تبکاری ، سندیکاهای قاچاق مواد مخدر ، ادراه کنندگان باندهای تجارت جنسی ، گروههای مرگ ، سایر کودکان خیابانی ، خانواده‌ها و شریکهای جنسی .

6- برچسب زدن ( قضاوت نادعادلانه ) :

جامعه معمولاً کودکان خیابانی را به عنوان کودکان مشکل‌داری که برای جامعه دردسرساز هستند ، تلقی می‌کند . به طور کلی مردم فکر می‌کنند کودکان خیابانی خشن و غیر قابل کنترل هستند . با مشکل مواد مخدر روبرو هستند و به باندهای تروریستی و شورشی ملحق می‌شوند . در واقع هیچ کس با این قربانیان که محصول نابسامانی اجتماع و سیستم هستند همدلی و احساس نزدیکی نمی‌کند .

این نگرش منفی ریشه در ناتوانی جامعه در مراقبت از اعضای خود دارد .

7- مشـکلات جـسمـی :  * ضعف تغذیه ، *صـدمـات : ممکن است عمدی باشند ( مثلاً خودزنی در حال مستی و هیجان و یا افسردگی ) و یا غیرعمدی مثل استفاده ازابزارهایی که برای استفاده بزرگسالان ساخته شده‌اند. * مشکلات مربوط به بهداشت تولید مثل و مسائل جنسی. این موضع هم دختران و هم پسران را تحت تأثیر قرار می‌دهد .

یا این وجود دختران بیشتر در معرض خطر استثمار و سوء استفاده‌های جسمی و جنسی هستند . مشکلات رایج مربوط به بهداشت تولید مثل و روابط جنسی شامل بیماریهای واگیردار از قبیل HIV/ AIDS حاملگی‌های ناخواسته و سقط جنینهای خطرناک می‌شوند .

سئوال:آیا نظامهای مدعی دموکراسی ازوجودچنین کودکانی مطلع نیستند؟

آیا این نوع کودکان سزاوار برچسب ، خشونت و فشارهای استرس‌زا هستند ؟

آیا یک کودک خیابانی معلق قرارمی‌تواند روزی دارای پرستیژ و موقعیت اجتماعی شود ؟

یا سخن از اصالت ، بنیه و شجره خانوادگی کند ؟

تاوان سالها سرگردانی این بی گناهان را چه کسی پرداخت می‌کند؟

منشأ اصلی رنج و مشقت بر کودکان از کجاست .

خانواده به عنوان کوچکترین واحد اقتصادی –اجتماعی جامعه چه نقشی در بهره کشی از کودکان دارد. چه کسانی از کار کودکان سود می برند .

سهم خود کودکان چیست .

کار کشیدن از کودکان را کدام جامعه می پذیرد چه مناسباتی بهره کشیدن از کودکان را موجه می کند.

ظالم کودکان کیست؟

5 . اعمال خشونت و کودک آزاری

ماده 220 قانون مجازات اسلامی مصداق کودک‌آزاری است

مطابق ماده 220 قانون مجازات اسلامی هرگاه پدر و جد پدری، فرزندش را بکشد، قصاص نمی‌شود و به پرداخت دیه قتل و تعزیر محکوم می‌شود در حالی که بسیاری از قتل‌هایی که در خانه صورت گرفته توسط پدر بوده است اما قانون پدر را از این امر مستثنی می‌داند.

وجود کودکان فاقد شناسنامه ازمصادیق کودک‌آزاری است

دیگر مصداق کودک‌آزاری را وجود کودکان فاقد شناسنامه می باشد. کودکانی که در ایران از مادرایرانی و پدر غیرایرانی متولد می‌شوند فاقد شناسنامه هستند و این به معنی بی‌هویتی کامل فرد و از مصادیق بارز کودک آزاری است زیرا کودک بدون خواسته خود بلکه با تایید و موافقت خداوند به دنیا آمده است. نداشتن شناسنامه به معنی این است که فرد هویت ندارد و از داشتن حق نام، تابعیت، شغل، تحصیلات و نظام وظیفه محروم است بنابراین دولت موظف است به کودکانی که بدون اراده خود به دنیا آمده‌اند شناسنامه بدهد.

محرومیت از تحصیل مصداق کودک‌آزاری است عدم اجرای اصل 30 قانون اساسی نیز از مصادیق کودک آزاری می‌باشد و به ایسنا می‌گوید: طبق اصل 30 قانون اساسی تحصیل رایگان کودکان و تربیت بدنی باید به طور رایگان در همه سطوح و تا پایان دوره متوسطه تا حد امکان فراهم شود که این مساله در ماده 28 کنوانسیون نیز درقالب اجباری و رایگان بودن تحصیل کودکان تا پایان ابتدایی وجود دارد.

جای سئوال است که با وجود اصل 30 قانون اساسی چقدر کودک آدامس فروش، واکسی و گل فروش وجود دارد یا چقدر در استان‌های محروم ریزش تحصیلی در مقاطع مختلف وجود دارد که اکثر آنها را نیز دختران تشکیل می‌دهند.

آیا کسی هست که بررسی کند پدران و مادران این کودکان دارای چه مشکلاتی هستند؟

آیا سقط جنین جرم است اما قتل کودک چند ساله نه؟

طبق ماده 223 قانون مجازات اسلامی هرگاه فرد بالغی طفل نابالغی را بکشد قصاص می‌شود در قوانین نیز سقط جنین مجازات دارد و این سوال مطرح می‌شود که چطور زمانی که جنین هنوز متولد نشده و توده‌ای از سلول است کشتن او جرم تقی می‌شود اما وقتی همان جنین به دنیا می‌آید و مثلا 5 ساله می‌شود کشتن او برای پدر قصاص ندارد.

چطور اگر مردی فرزند 5 ساله همسایه را بکشد، قصاص می‌شود در حالی که اگر فرزند خودش را بکشد که خشونت آن به مراتب بیشتر است، شامل قصاص نمی‌شود.

کودک‌آزاری یک جرم عمومی است که پدر از مجازات آن مستثنی است

متاسفانه قوانین روشن و شفافی در مورد کودک آزاری وجود ندارد. حتی تا سال 81 کودک‌آزاری جرم عمومی تلقی نمی‌شد، بلکه کودک آزاری جرم خصوصی و برای طرح و رسیدگی در دادگاه نیازمند شاکی خصوصی بود.

تا سال 81 فقط پدر که صاحب فرزند تلقی می‌شد، حق شکایت داشت در حالی‌که آمارها نشان می‌دهد که بیشترین آزار کودکان نیز از جانب پدر است. بنابراین پدر یا باید از خود شکایت می‌کرد یا ازمادر یا نامادری!که معمولا نیز این کار را نمی‌کرد.

از سال 81 با تصویب طرح 9 ماده‌ای، کودک‌آزاری جرم عمومی شناخته شد. این طرح پس از دو بار مطرح شدن در صحن علنی مجلس به اتفاق آرا تصویب شد اما شورای نگهبان مواردی را مستثنی کرد.

از جمله اینکه والدین را از مجازات کودک‌آزاری مستثنی دانست که این به هیچ وجه با مقررات و قوانین بین‌المللی و انسانی مطابقت ندارد زیرا خانه باید محیطی امن و والدین کسانی باشند که به کودک احساس امنیت دهند.

قانون حمایت از کوکان و نوجوانان که در تاریخ 25/09/81 به تصویب مجلس و در تاریخ 24/10/81 به تصویب شورای نگهبان رسید، تاکید می‌کند:

ماده 5 این قانون کودک آزاری را از جرایم عمومی دانسته که نیاز به شاکی خصوصی ندارد که بسیار خوب است.

بند 6 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان،

طبق ماده 5 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، کودک‌آزاری جرم عمومی است و نیاز به شاکی خصوصی ندارد اما این امر در صورتی مفید است که مردم این قانون را خوانده باشند و با ماده 6 آشنا باشند که هر کس در جریان کودک‌آزاری قرار گیرد و گزارش ندهد، مجرم است.

نتیجه گیری بنظر من جامعه ، قانون ، دولت ، خانواده ، بازار آزاد و در مجموع سیستم اقتصادی اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه مقصر و بانی ضایع کردن حقوق کودک هستند.

اما درحال حاضر چه باید کرد برای کودکان چکار کنیم چگونه رنج و آلام کودکان را کاهش دهیم . راهکارها

1 . شتافتن به کمک کودکان .

2 . حمایت از کودکان .

3 . دفاع از حقوق کودکان و تلاش برای احقاق حقوق آنان استالبته در جوامعی که دولت حاضر به دادن این امکانات نیست باید روشنفکران و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب این مسئولیت را بر عهده بگیرند.

با سازماندهی و با بالابردن آشنایی انسانها به حقوق خود از دولت و سیستم اجتماعی بخواهند که به خواستهای انسانی انسانها جواب دهند. اکنون هم از قبل وجود انسانها و تشکلهای آزادیخواه با سازمان دادن اعتراضات و دفاع از حقوق انسانها توانسته اند دولت را به عقب بنشانند.

مثلاً جشن آدم برفیها، برگزاری روز جهانی کودک، برگزاری جشنهای اول مای برای دفاع از حقوق کودکان در بازار کار و یا دفاع از حقوق کارگران، همه نشانهایی است از وجود یک اعتراض عظیم اجتماعی در دفاع از حرمت انسانها و سازمان دهی افکار عمومی علیه بی حقوقی در جامعه.

همه و همه نشان میدهد که همین امروز همین الان باید یک اعتراض سراسری علیه آزار و شکنجه کودکان براه انداخت.

در همان حال باید سعی کرد با ترجمه اسناد بین المللی و کنوانسیونهای جهانی افکار عمومی را بالا برد.

کودکان امروز ، رفاه را امروز می خواهند تا فردا شهروندان سالمی باشند و بزهکار و مجرم خطاب نشوند.

کودکان امروز ، آرامش و نشاط را، امروز می خواهند تا فردا افسرده، بیمار و جانی قلمداد نشوند .

کودکان امروز، آزادی و دموکراسی را، امروز می خواهند تا فردا اخلالگر، شورشی و تروریست نامیده نشوند.کودکان امروز ،برابری و آزادی رشد و اندیشه را ،

امروز می خواهند تا فردا محکوم به حبس در طبقه بندی های جنسی، شهروندی درجه ای، تضادهای قومی و نژادی و افکار و زندگی ارتجاعی و اجباری نشوند

.کودکان امروز جهان سالاران فردایند. همچنانکه کودکان دیروز جهان سالاران امروز.بگذارید امروز، کودکان در آزادی، برابری، امنیت و رفاه زیست کنند تا جهان فردا از فقر و بیماری ، وحشت و ناامنی ، جرم و جنایت، حبس و بند، ترور، تبعیض و ارتجاع عریان باشد .

اهتمام اصلی انجمن‌ها و سازمان‌های دولتی و غیردولتی فعال در زمینه کودکان می‌بایست بر این امر باشد که:

دختران و پسران زیر ۱۸ سال تمام حق ازدواج ندارند. دیگر اینکه شرط انجام خدمت وظیفه برای ثبت ازدواج پسران ضروری است.

سوم اینکه در صورت اجبار و یا هرگونه معامله و یا مصالحه مالی یا خونی و خویشاوندی بر سر سرنوشت کودکان زیر سن مذکور، مسببین باید غرامت سنگینی بپردازند (طایفی۹، علی؛ ۱۳۸۴).

باید در عمل نشان دهیم که کودکان دارای کرامت انسانی هستند

باید علاوه بر قوانین درعمل نشان دهیم که کودکان دارای کرامت انسانی هستند و این کار از طریق مشارکت دادن آنها در مسائل مربوط به خود، رفع تبعیض و تامین نیازهای اولیه کودکان مانند خوراک و پوشاک و امنیت امکان‌پذیراست.

باید دقیق‌تر،عمیق‌تر و همین امروز برای کودک آزاری فکر کنیم زیرا فردا بسیار دیرخواهد شد.

در بخش آخر برنامه بحث آزاد با موضوع “” مطرح گردید . این جلسه راس ساعت 15 به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید.

 

 

 

گزارش جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع ازحقوق پیروان ادیان مورخ 28 ژوئن 2018

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع ازحقوق پیروان ادیان، درروزپنجشنبه مورخ28 ژوئن 2018ساعت17:00به وقت اروپای مرکزی باحضور اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان ،سخنرانان وتنی چندازفعالان کانوندفاع ازحقوق بشردرایران دراتاق پالتاک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان برگزارگردید.

دراین جلسه سخنرانان به زیبایی به مسائ لمطرح درجلسه پرداختندکه علاقه مندان میتوانندازفایلهای ضبط شده زیرشنوا باشند.

آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع پرونده محمد ثلاث و تفسیر حقوقی آن از منظر حقوق بشرسخنرانی نمودند

بهمن ماه سال گذشته پس از اعتراضات سراسری دی ماه خیابان گلستان هفتم پاسداران محل زندگی نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی شاهد رخ دادن حوادث تلخی بود.

تعداد زیادی از دراویش پس از فراخوان در شبکه‌های اجتماعی در گلستان هفتم حاضر شدند این حضور به خاطر ممانعت از محدود کردن نورعلی تابنده قطب دراویش گنابادی بود که این دسته از پیروان ادیان در ایران از نظر عقیدتی احترام و جایگاه خاصی برای نور علی تابنده که از ایشان با عنوان قطب یاد میکنند صورت گرفته است. دراویش با این استدلال که ممکن است نیروهای امنیتی نورعلی تابنده را بازداشت کنند و براساس این تصور که البته با توجه به فرافکنی ها و فشارهای امنیتی که حول محل زندگی دکتر نورعلی تابنده ایجاد شده بود این مساله یحتمل بوده وحسب همین مساله دراویش گنابادی از نقاط مختلف ایران در گلستان هفتم جمع شدند.

تجمع دراویش گنابادی در گلستان هفتم با حضور نیروهای امنیتی تلاقی پیدا کرد و درگیریهای در روز ۱۵ بهمن ماه رخ داد. ساعاتی پس از درگیریهای رئیس پلیس منطقه و مقامات امنیتی در محل حاضر شده اند و با دراویش تجمع کرده گفت وگو کرده اند.  اما دراویش به رئیس پلیس منطقه گفتند: تا بازگرداندن کامل آرامش به منطقه و تعهد متقن نسبت به جلوگیری از اقدام افراد خودسر بر حضور پرشمار خود در این محل ادامه خواهند داد.

اما با بازداشت نعمت الله ریاحی یکی از دراویش مسن در تهران و در محدوده پاسداران جائی که منزل قطب دراویش هم در آنجا واقع شده است موج جدیدی از التهاب و تجمّعات اعتراضی دراویش در مقابل کلانتری ۱۰۲ پاسداران در شمال تهران در تاریخ ۲۰ بهمن ماه با خواسته آزدای بی قید و شرط نعمت الله ریاحی وارد فاز جدیدی شد و همین تجمع اعتراضی دراویش منجر به ایجاد درگیری فیزیکی و زد و خورد بسیار شدید بین نیروهای امنیتی و دراویش شد . شدت این درگیری به حدی بود که بسیاری از شهروندان عادی هم در این درگیریها توسط نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم و اسیب قرار گرفتند .

این روند ادامه یافت تا اینکه یک  دستگاه اتوبوس که در خیابان پارک بود به سمت نیرو‌های پلیس حرکت کرد و منجر به کشته شدن سه تن از نیروهای پلیس شد. تعدادی زیادی از نیرو‌های امنیتی و دراویش نیز زخمی شدند. حدود ۳۰۰ نفر از دراویش از جمله محمد ثلاث که از ایشان با عنوان راننده اتوبوس حمله کننده به نیرو‌های امنیتی یاد میشود نیز بازداشت شدند. محمدرضا ثلاث فرزند اسدالله متولد  است.

او در دادگاه درباره خودش گفت: «بنده محمد ثلاث ۵۰ ساله اهل بروجرد ساکن تهران دارای دو فرزند یک دختر و یک پسر میباشد .این حادثه واکنش‌های فراوانی را در افکار عمومی در پی داشت و بسیاری این اقدام را محکوم کردند. البته این نوع کارها از هر جهت و با هر نوع نگرش مردود و غیر قابل قبول است چرا که از منظر حقوق بشر کشتن و آسیب زدن انسانها به یکدیگر صد در صد مردود میباشد و هیچ جایگاهی در حقوق شهروندی و اعلامیه جهانی حقوق بشر ندارد . با توجه به اخباری که در رسانه و شبکه های اجتماعی منتشر شد همه گفتند که راننده اتوبوس یکی از دراویش بنام محمدیاور ثلاث بوده است . البته خود آقای محمد ثلاث بعد از دستگیری اعتراف به این که با اتوبوس سه مامور را زیر گرفته است نمود .

اما بعدها حسب گفته های خود آقای محمد ثلاث و وکیل ایشان خانم زینب طاهری ایشان اعترافات را به دلیل ضرب و شتم شدید و در زیر شکنجه بازجویان بیان کرده بود و تقسیر را گردن گرفته بود و دوم اینکه به گفته اقای محمد ثلاث و برخی از افراد حاضر در محل درگیری ایشان حدود سه ساعت قبل از حادثه زیر گرفتن سه مامور نیروی انتظامی توسط اتوبوس بازداشت شده بود .

 

گزارش جلسه ماهیانه نمایندگی نیدرزاکسن

مهران فاضل زاده حبیب آبادی

جلسه مذکور در تاریخ 07/07/2018راس ساعت 13:00در محل دفتر این نمایندگی در هانوفر و با حضور

آقایان : منوچهر شفایی ٬ مهدی عطری ٬ آیدین شفیع زاده٬ قاسم ساکی ٬ مهران فاضل زاده حبیب آبادی ٬محمدعلی قدیمی ٬سعید دلگرم ٬مهرداد سامی٬ کیوان احمدی٬ محمدرضا دهقانی٬ دیان دادی و محمد رسولیان  وخانمها : شایسته علیگلزار ٬سحر صمیمی٬ راحیل ساسانی ٬شبنم رضاوند و سایر همکاران از طریق ارتباط با اتقاق پالتاک کانون  برگزار گردید.

جلسه توسط مسئول جلسه جناب آقای آیدین شفیع نژاد و منشی جلسه مهران فاضل زاده حبیب آبادی آغاز گردید.

تحلیل و بررسی گزیده ای از موارد نقض حقوق بشر در ماه گذشته توسط آقای مهران فاضل زاده حبیب آبادی ارایه گردید که پس از ان با حضار مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

جناب آقای قاسم ساکی با موضوع بررسی مواد ۳ و ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشرو مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و وضعیت اجرائی ان سخنرانی نمودند

 وی در پایان با درخواست تلاش برادرانه و برابرانه همه همکاران خارج از ایران با توجه به دارا بودن آزادی عمل برای داشتن ایرانی آباد سخنرانی خود را به پایان رساندند تا نوبت به سخنرانی جناب آقای منوچهر شفاعی با موضوع نگاهی به ۱۸ تیر 13۷۸برسد :

قانون مطبوعات جمهوری اسلامی ایران که از قانون مطبوعات 1334 پهلوی اقتباس شده و سعید امامی طق گزارشی ان را برای دری نجف آبادی وزیر مطبوعات ارسال کرده بود و پس از مرگش قرار شد در مجلس تصویب و اجرائی شود که در مجلس ششم (مجلس اطلاحات) به دستور حکم حکومتی که آقای کروبی قرائت کردند تصویب و اجرائی شد فصل ششم / جرایم ماده 23 ـ هرگاه درمطبوعات مطالبی مشتمل بر توهین یا افترا، یاخالف واقع ویا انتقاد نسبت به شخص )اعم از حقیقی یاحقوقی( مشاهده شود،ذی نفع حق دارد پاسخ آن را ظرف یک ماه، کتبا برای همان نشریه بفرستدو نشریه مزبور موظف است اینگونه توضیحات و پاسخها را در یکی از دو شماره ای که پس از وصول پاسخ منتشر می شود، درهمان صفحه وستون، وبا همان حروف که اصل مطلب منتشر شده است، مجانی به چاپ برساند، به شرط آنکه جواب از دوبرابر اصل تجاوز نکند و متضمن توهین و افترا به کسی نباشد. تبصره 1 ـ اگر نشریه عالوه بر پاسخ مذکور، مطالب یا توضیحات مجددی چاپ کند، حق پاسخگویی مجدد برای معترض باقی است. درح قسمتی از پاسخ به صورتی که آن را ناقص یا نامفهوم سازد و همچنین افزودن مطالبی به آن در حکم عدم درج است و متن پاسخ باید دریک شماره درج شود. تبصره 2 ـ پاسخ نامزدهای انتخاباتی درجریان انتخابات باید در اولین شماره نشریه درج گردد. به شرط آنکه حداقل شش ساعت پیش از زیر چاپ رفتن نشریه پاسخ به دفتر نشریه تسلیم و رسید دریافت شده باشد

. تبصره 3 ـ درصورتی که نشریه ازدرج پاسخ امتناع ورزد یا پاسخ را منتشر نسازد، شاکی می تواند به دادگستری شکایت کند و رییس دادگستری درصورت احراز صحت شکایت،جهت نشر پاسخ به نشریه اخطار می کند و هرگاه این اخطار مؤثر واقع نشود، پرونده را پس از دستور توقیف موقت نشریه، که مدت آن حداکثر از ده روز تجاوز نخواهد کرد، به دادگاه ارسال می کند. تبصره 4 ـ اقدامات موضوع این ماده و تبصره های آن نافی اختیارات شاکی درجهت شکایت به مراجع قضایی نمی باشد.

ماده 24 ـ اشخاصی که اسناد ودستورهای محرمانه نظامی و اسرار ارتش و سپاه و یا نقشه های قالع و استحکامات نظامی را درزمان جنگ یا صلح بوسیله یکی از مطبوعات فاش و منتشر کنند به دادگاه تحویل تا برابرمقررات رسیدگی شود. ماده 25 ـ هرکس بوسیله مطبوعات مردم را صریحا به ارتکاب جرم یا جنایتی برضد امنیت داخلی یا سیاست خارجی کشور که درقانون مجازات عمومی پیش بینی شده است، تحریص و تشویق نماید درصورتی که اثری برآن مترتب شود، به مجازات معاونت همان جرم محکوم، و در صورتی که اثری بر آن مترتب نشود، طبق نظر حاکم شرع ، براساس قانون تعزیرات با وی رفتار خواهد شد.

ماده 26 ـ هرکس بوسیله مطبوعات به دین مبین اسالم ومقدسات آن اهانت کند، درصورتی که به ارتداد منجر شود، حکم ارتداد درحق وی صادرواجرا و اگر به ارتداد نینجامد، طبق نظر حاکم شرع بر اساس قانون تعزیرات با وی رفتار خواهد شد.

ماده 27 ـ هرگاه در نشریه ای به رهبر جمهوری اسالمی ایران ویا مراجع مسلم تقلید اهانت شود،پروانه آن نشریه لغو و مدیر مسئول و نویسنده مطلب به محاکم صالحه معرفی ومجازات خواهند شد. تبصره ـ رسیدگی به جرایم موضوع مواد 24، 25 ، 26 و 27 تابع شکایت مدعی خصوصی نیست.

ماده 28 ـ انتشار عکسها و تصاویر و مطالب خالف عفت عمومی ممنوع و موجب تغزیر شرعی است و اصرار برآن موجب تشدید تعزیر و لغو پروانه خواهد بود.

ماده 29 ـ انتشار مذاکرات غیرعلنی مجلس شورای اسالمی ومذاکرات غیرعلنی محاکم دادگستری یا تحقیقات مراجع اطالعاتی و قضایی که طبق قانون، افشای آن مجاز نیست، ممنوع است و درصورت تخلف طبق نظر حاکم شرع و قانون تعزیرات با وی رفتار خواهد شد.

ماده 30 ـ انتشار هر نوع مطلب مشتمل بر تهمت یا افترا یا فحش و الفاظ رکیک یا نسبتهای توهین آمیز و نظایر آن نسبت به اشخاص ممنوع است و مدیر مسئول جهت مجازات به محاکم قضایی معرفی می گردد و تعقیب جرایم مزبور موکول به شکایت شاکی خصوصی است و درصورت استرداد شکایت تعقیب درهر مرحله ای که باشد متوقف خواهد شد.

تبصره 1 ـ درمواردفوق، شاکی) اعم ازحقیقی یا حقوقی( می تواند برای مطالبه خسارتی که از نشر مطالب مزبور بر او وارد آمده، به دادگاه صالحه شکایت نموده و دادگاه نیز مکلف است نسبت به آن رسیدگی و حکم متناسب صادر نماید. تبصره 2 ـ هرگاه انتشار مطالب مذکور درماده فوق راجع به شخص متوفی بوده ولی عرفا هتاکی به بازماندگان وی به حساب آید، هریک ازورثه قانونی می تواند از نظر جزایی یا حقوقی طبق ماده و تبصره فوق اقامه دعوی نماید.

ماده 31 ـ انتشار مطالبی که مشتمل برتهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است و مدیر مسئول به محاکم قضایی معرفی و با وی طبق قانون تعزیرات رفتار خواهد شد. تبصره ـ درمورد مواد 30، 31 تا زمانی که پرونده درمرحله تحقیق و رسیدگی است، نشریه مورد شکایت حق ندارد نسبت به مورد رسیدگی مطلبی نشر دهد،درصورت تخلف رییس دادگاه باید قبل از ختم تحقیقات حکم توقیف نشریه را صادر کند. این توقیف شامل اولین شماره بعد از ابالغ می شود ودرصورت تکرار تاموقع صدوررای دادگاه از انتشار نشریه جلوگیری می شود.

ماده 32 ـ هرکس درنشریه ای خود را برخالف واقع صاحب پروانه انتشار یامدیر مسئول معرفی کند، یا بدون داشتن پروانه به انتشار نشریه مبادرت نماید، طبق نظر حاکم شرع با وی رفتار خواهد شد. مقررات این ماده شامل دارندگان پروانه و مدیران مسئولی که سمتهای مزبوررا طبق قانون از دست داده اند نیز می شود. ماده 33 ـ الف . هرگاه درانتشار نشریه، نام یا عالمت نشریه دیگری ولو با تغییرات جزئی تقلید شود به طوری که برای خواننده امکان اشتباه باشد، از انتشار آن جلوگیری و مرتکب به حبس تعزیری شصت ویک روز تا سه ماه و جزای نقدی از یک میلیون )000/000/1 ) ریال تا ده میلیون )000/000/10 )ریال محکوم می شود. تعقیب جرم ومجازات منوط به شکایت شاکی خصوصی است

. ب ـ پس از توقیف یک نشریه، انتشار هرنوع نشریه دیگر به جای نشریه توقیف شده، به نحوی که با نشریه مذکور از نام،عالمت و شکل مشتبه شود، ممنوع است و نشریه جدید بالفاصله توقیف می گردد، مرتکب به مجازات حبس تعزیری از سه ماه تا شش ماه و جزای نقدی ازدومیلیون )000/000/2 ) ریال تا بیست میلیون )000/000/20 )ریال محکوم می شود.

ماده 34 ـ رسیدگی به جرایم مطبوعاتی با توجه به قوانین مربوط به صالحیت ذاتی می تواند درمحاکم عمومی یا انقالبی یا سایر مراجع قضایی باشد. درهرصورت علنی بودن و حضور هیئت منصفه الزامی است. تبصره ـ به جرایم مطبوعاتی درمحاکم صالح مراکزاستانها رسیدگی می شود.

ماده 35 ـ تخلف از مقررات این قانون جرم است و چنانچه درقانون مجازات اسالمی و این قانون برای آن مجازات تعیین نشده باشدمتخلف به یکی از مجازاتهای ذیل محکوم می شود:

الف ـ جزای نقدی از یک میلیون)000/000/1 )تا بیست میلیون )000/000/20 )ریال

. ب ـ تعطیل نشریه حداکثر تا شش ماه درمورد روزنامه های و حد اکثر تا یک سال درمورد سایر نشریات.

تبصره ـ دادگاه می تواند درجرایم مطبوعاتی، مجازات حبس و شالق را به یکی از مجازاتهای ذیل تبدیل نماید

: الف ـ جزای نقدی از دو میلیون )000/000/2 ) ریال تا پنجاه میلیون )000/000/50 ) ریال

. ب ـ تعطیل نشریه حداکثر تا شش ماه در مورد روزنامه ها و تا یک سال در مورد سایر نشریات.

ج ـ محرومیت از مسئولیتهای مطبوعاتی حداکثر تا پنج سال.

سیر واقعه 18 تیر 1378

3 شنبه 15 تیر سلام و مقاله

4 شنبه  تیر16  و 5 شنبه 17 تیر مجلس برای قانون مطبوعات

آغاز تظاهرات کوچک 15 نفره در امیر اباد برای بستن سلام و قانون دمطبوعات در حال رسیدگی مجلس

جمعه نیمه شب 18 تیر حمله به کوی دانشگاه تا سحر و تخریب و سرکوب انان

آغاز حرکت اعتراضی مردم در کنار دانشجویان و دانشگاه تهران و تحصن در مسجد دانشگاه

شنبه 19 و یکشنبه 20 دو شنبه 21 و مردم بسیاری در تهران در اگثر خیابان های مرکزی مثل فاطمی ولیعصر گشاورز شاهرضا و …

سه شنبه 22 عده ای از مامورین دست به تخریب زدند و

3 شنبه شب خامنه ای با گریه و التماس اعلام کرد که کسانی که هوادار من هستند به خیابان بیایند

روزنامه سلام براساس شکایت اولیه نهاد ارشد امنیتی کشور (وزارت اطلاعات) به حکم دادگاه ویژه روحانیت و به اتهام انتشار نامه‌ای منسوب به سعید امامی (مقام پیشین وزارت اطلاعات و متهم ردیف اول پرونده قتل‌های زنجیره‌ای) مبنی بر لزوم ساماندهی اوضاع فرهنگی به محاق توقیف رفت.

در بخشی از نامه این مقام امنیتی ‌آمده بود:

“این نظام فرهنگی می‌تواند حوزه‌های کتاب، مطبوعات، تئاتر، سینما، موسیقی و…راتحتپوششخودبگیرد.”

 

 

 

 

 

 

نویسنده نامه هدف از ایجاد این نوع نظام فرهنگی را به‌نوعی “تقویت تشکل‌های خودی و خارج‌کردن عناصر معاند از صحنه” دانسته بود.

مسئولین سلام که روزنامه خویش را به پشتوانه مدیرمسئولی حجت‌الاسلام موسوی خویینی‌ها (دادستان پیشین کل انقلاب و عضو بلندپایه مجمع روحانیون مبارز)، در فضای سفید و حاشیه امن حاکمیت می‌دیدند هرگز نمی‌پنداشتند که انتشار نامه این مقام سابق وزارت اطلاعات که ظاهراً با مهر طبقه‌بندی “خیلی محرمانه” در نهادهای امنیتی ثبت شده، به رقم زدن جدی‌ترین چالش سیاسی دو دهه پس از انقلاب میان نیروهای سیاسی ـ اجتماعی هر دوطیف اصلاح‌طلب و محافظه‌کار منجر شود.

علیرغم بازپس‌گیری شکایت توسط وزارت اطلاعات، سلام اما همچنان در حلقه توقیف گرفتار ماند و این نهاد امنیتی اگرچه در ساعات میانی روز پنجشنبه هفدهم تیر رسماً اعلام کرد از حق شکایت خود صرف‌نظر کرده، اما نتوانست مانع آغاز و پیشروی بحرانی شود که به مدت یک هفته ـ از اعتراض و تجمع ساده دانشجویی در خوابگاه کوی دانشگاه نسبت به توقیف سلام تا آشوب‌های بعدی خیابانی ـ سراسر ایران را تحت‌الشعاع قرار داد.

وزارت اطلاعات که پیش از این حادثه و به دلیل درگیر بودن برخی اعضایش در جریان پرونده قتل‌های زنجیره‌ای و نیز تغییر منصب عالی سازمانی آن [استعفای حجت‌الاسلام دری‌نجف‌آبادی از مقام وزارت و انتصاب حجت‌الاسلام یونسی به جای وی توسط رئیس‌جمهوری]

اما شبکه دوم سیما به عنوان نخستین منبع خبری پخش اطلاعیه یادشده، در ساعت ۳۰/۲۲ اقدام به انعکاس خبر آن می‌نماید. بی‌تردید اگر این خبر زودتر از ساعت یادشده به اطلاع مردم ـ بویژه دانشجویان ـ می‌رسید، روند حوادث تابعه آن ـ که جرقه آغازینش، اعتراضات ساده دانشجویان کوی در شامگاه هفدهم تیرماه بود ـ و نیز حواشی خیابانی آن به سمت دیگری سوق می‌یافت و فضای سیاسی و نیز جامعه دانشگاهی ایران با التهابی این چنین عظیم روبه‌رو نمی‌شد.

در خصوص شیوه اطلاع‌رسانی و انعکاس اخبار مربوط به فاجعه هجدهم تیر و تهاجم گروه فشار به دانشجویان و آشوب‌های خیابانی پیرو آن، علیرغم گذشت چند سال از حادثه، هنوز انتقادهایی به نقش و شیوه عملکرد صدا و سیما نسبت به بازنمایی اخبار آن روزها مطرح است که توسط مسئولان اصلی‌ترین رسانه جمعی کشور پاسخی قانع‌کننده به آنها داده نشده است.

در بخش‌های دیگر این ویژه نامه به پاره‌ای از موضوعات مرتبط با عملکرد صداوسیما در جریان بحران یک هفته‌ای تیر ۷۸ اشاره خواهد شد.

در مورد مرحوم ابراهیم‌نژاد سوال این است که این تحقیقات و دادرسی در چه زمانی شروع شده که قاضی محترم ختم آن را اعلام کرده است؟

 قبل از فوت آن مرحوم بوده یا پس از فوت؟

 اگر قبل از فوت بوده، چه اتهامی پیش از ۱۸ تیر متوجه وی بوده و در چه تاریخی و توسط کدام مرجع قضایی این اتهام به وی تفهیم شده است؟

 و اگر این تعقیب و دادرسی پس از فوت وی بوده ـ که گردش کار و رأی صادره حاکی از این امر است ـ در این صورت تعقیب و پیگیری وی و انجام دادرسی خلاف موازین مسلم حقوقی و قضایی بوده است… .”

وکیل دانشجویان بدین‌شکل پیگیر امورحقوقی ایراد اتهام به متهم متوفی شد، درحالی‌که نزدیک به دوهفته تا اعلام نهایی حکم متهمان دادگاه کوی و اولین سالگرد این فاجعه، بنا به اطلاعیه دادگستری استان تهران اعلام شد “شعبه ۱۶ دادگاه عمومی تهران قرار بازداشت موقت محسن رهامی و شیرین عبادی را صادر کرد.” عبادی [وکیل خانواده ابراهیم‌نژاد] و رهامی به اتهام نوارسازی در مورد گروه انصار حزب‌الله براساس اعترافات امیرفرشاد ابراهیمی ـ یکی از اعضای سابق انصارـ بازداشت شدند.

درپی این دو، نعمت احمدی از وکلای دادگستری، وکالت خانواده ابراهیم‌نژاد را برای شناسایی قاتل وی عهده‌دار می‌شود.

در روزهای پس از شهادت عزت‌ ابراهیم‌نژاد، خواهر وی ـ که خود همسر شهید است ـ در مراسمی درخصوص وضعیت جسد برادرش به‌هنگام تحویل گفت: “وقتی که ما شنیدیم عزت به شهادت رسیده به تهران رفتیم، اما کسی دقیقاً به ما نگفت که او را چه‌طور کشته‌اند. وقتی که به پزشکی قانونی رفتیم و جسد را دیدیم معلوم شد ـ به نظر من که جسد را دیدم ـ او را شکنجه داده‌اند، چون تمام بدنش جای زخم و جراحات بود. روی گردنش جای چاقو بود، پشت کمرش جای زنجیر بود، قوزک پایش نمی‌دانم جای سنگ بود یا باتوم، هرچه بود مشخص نبود ولی خیلی ناجور بود، کشاله‌های رانش تمام چاقو خورده بود. البته دکترش می‌گفت که ما کالبدشکافی‌کرده‌ایم، ولی ما باور نمی‌کردیم، چون که حالت عجیبی داشت. یک گلوله هم به شقیقه‌اش خورده بود. با تحقیقاتی که کردیم، برداشت ما این بود که عزت با توجه به جای شکنجه‌هایی که روی بدنش دیدیم، در کوی دانشگاه به شهادت نرسیده است.” [ایران فردا، شماره ۵۵]

در تبریز چه گذشت؟ اگر روز یکشنبه برای دانشجویان تهرانی صرفا با برگزاری تجمع، تحصن، ایراد سخنرانی و مذاکره با مقامات و مسئولان بازدیدکننده از کوی و خیابان‌های اطراف آن سپری شد،

در تبریز اما، تحرکات دانشجویان در اعتراض به واقعه کوی دانشگاه تهران رنگ و بوی خشونت گرفت و دانشجویان آن شهر هم آماج درگیری و حملات گسترده‌ای قرار گرفتند. روز یکشنبه بیستم تیر دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور در حمایت از همتایان خود در تهران و در اعتراض به حمله گروه‌های فشار و نیروی انتظامی به کوی دانشگاه دست به تظاهرات و تحصن زدند.

روزنامه نشاط در تاریخ ۲۱ تیر در گزارشی از چگونگی وقوع حادثه تبریز چنین می‌نویسد: در تبریز حدود پنج هزار نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز از ساعت حدود هشت صبح تظاهرات آرامی را در محوطه دانشگاه در حمایت از دانشجویان کوی دانشگاه تهران آغاز کردند که به هنگام خروج از در ورودی دانشگاه با ممانعت نیروی انتظامی و اعضای گروه موسوم به انصار حزب‌الله روبه‌رو شدند. سپس دانشجویان با شعارهای درود بر خاتمی، مرگ بر دیکتاتور ، دانشجوی زندانی آزاد باید گردد ، نیروی انتظامی یادآور …است ، ب انیروهای یگا ویژه ونیروهای انصار که چو ب در دست داشتند درگیر و چند دانشجو نیز مجروح و دستگیر شدند.

 

نامه به “سید بزرگوار”

برخلاف سخنان و اعلام موضع مقام رهبری که تقریباً در تمام نشریات روزانه منتشر شد، نامه ۲۴ فرمانده سپاه پاسداران هم که در همان روزهای بحران خطاب به رئیس‌جمهوری ارسال شده بود صرفاً در معدودی از روزنامه‌ها (ازجمله کیهان و جمهوری اسلامی) منتشر شد.

متن کامل نامه و اسامی فرماندهان امضاکننده آن به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی در ادامه از نظر خوانندگان می‌گذرد:

ریاست محترم جمهوری حضرت حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای سیدمحمد خاتمی

با عرض سلام و خسته نباشید به استحضار می‌رساند:

به‌دنبال حوادث اخیر به عنوان مجموعه‌ای از خدمتگزاران دوران دفاع مقدس ملت شریف ایران وظیفه خود دانستیم مطالبی را خدمت حضرتعالی دانشمند ارزشمند عرضه بداریم. امیدواریم با سعه صدر و شعار ارزشمند توأم با سیره‌ای که تبلیغ می‌فرمایید (شنیدن هر سخن و ایده‌ ولو مخالف) به این موضوع که شاید درد هزاران زجر کشیده انقلاب باشد که امروزه بدور از هرگونه خط و خطوط با چشمی نگران، مسائل و حوادث انقلاب را می‌نگرند و سکوت، مسامحه و ساده‌انگاری مسئولین که از برکت خون هزاران شهید بر مسند نشسته‌اند متحیر و متعجبند.

جناب آقای خاتمی، قطعاً همه ما حضرتعالی را انسانی وارسته، انقلابی، متدین و دارای ریشه عمیق دینی در حوزه و دلسوز به انقلاب دانسته و می‌دانیم، اما نحوه برخورد با حوادثی که همه ما شاهد شادی و رقص دشمنان پیرامون آن هستیم و در اولویت قرار دادن پیگیری برخی اشتباهات و تخلفات و بزرگ کردن آنها در مقابل عدم توجه و یا کوچک جلوه دادن برخی دیگر از همین نمونه قانون‌شکنی و هتک حرمت و فشار، باعث شده است جریان‌های معاند با انقلاب گستاخ‌تر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظه‌کارانه و با دلزدگی توام با ناامیدی، هر روز تحقیر شده و به ثمره این همه خون نگریسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر می‌گزند.

جناب آقای رئیس‌جمهور، حمله به کوی دانشگاه همانطوری که رهبر بزرگوار و مظلوم این انقلاب فرمودند امری ناپسند، زشت و بد بود و علیرغم اینکه سخت‌ترین و تندترین برخوردها با آن انجام پذیرفت اما همه مردم به دلیل ناپسندی عمل انجام شده این برخوردها را پذیرفته و بر آن صحه گذاردند، اما سئوال مهم و پرابهام این است که آیا فاجعه فقط همین بود؟

صرفاً همین موضوع قابل پیگیری و توجه و اعتراض و تحصن است که چند وزیر به خاطر آن استعفا دهند، شورای امنیت تشکیل جلسه بدهد و گروه تحقیق تشکیل گردد، اما آیا حرمت‌شکنی و توهین به مبانی این نظام، تاسف و پیگیری ندارد؟ آیا حریم ولایت فقیه کمتر از کوی دانشگاه است؟ آیا حریم امام، آن انسان کم‌نظیر، کمتر از جسارت به یک دانشجو است؟ آیا چند روز امنیت کشور را دچار اخلال کردن و به هر مومن و متدین حمله کردن و آتش زدن فاجعه نیست؟ آیا زیر سئوال بردن جمهوری اسلامی، این یادگار ده‌ها هزار شهید و شعار علیه آن دادن فاجعه نیست؟

جناب آقای خاتمی، چند شب پیش وقتی گفته شد عده‌ای با شعار علیه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعه شهید مطهری در حرکتند، بچه‌های کوچک ما در چشم ما نگریستند، انگار از ما سئوال می‌کردند غیرت شما کجا رفته است!جناب آقای رئیس‌جمهور، امروز وقتی چهره رهبر معظم انقلاب را دیدیم مرگ خودمان را از خداوند طلب کردیم چونکه کتف‌هایمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو باید ناظر پژمرده شدن نهالی باشیم که حاصل ۱۴ قرن سیلی و زجر شیعه و اسلام است.

جناب آقای خاتمی، شما خوب می‌دانید، در عین توانمندی به‌خاطر مصلحت‌اندیشی دوستان ناتوانیم. چه کسی است که نداند امروز منافقین و معاندین دسته دسته به نام دانشجو به صف این معرکه می‌پیوندند و خودی‌های کینه‌جو و منفعت‌طلب کوته‌نظر آتش‌بیار آن شده‌اند و برای تهییج آن، از هر سخن و نوشته‌ای دریغ نمی‌کنند؟

جناب آقای خاتمی، تا کی با اشک بنگریم و خون دل بخوریم و با هرج و مرج و توهین، تمرین دموکراسی کنیم و به قیمت از دست رفتن نظام صبر انقلابی داشته باشیم؟جناب آقای رئیس‌جمهور، هزاران خانواده شهید و جانباز و رزمنده به شما رای دادند که رای آنها مدال سینه شماست. آنها از شما انتظار برخورد منصفانه با این مسائل را دارند و ما امروز رد پای دشمن را در این حوادث به خوبی می‌بینیم و قهقهه مستانه را می‌شنویم. امروز را دریابید که فردا خیلی دیر است و پشیمانی فردا غیرقابل جبران است.

سیدبزرگوار، به سخنرانی به ظاهر دوستان و خودی‌ها در جمع دانشجویان بنگرید، آیا همه آن گفته‌ها تشویق و ترغیب به هرج و مرج و قانون‌شکنی نیست؟آیا معنای سال امام (ره) همین بود؟ آیا به همین صورت می‌توان میراث گرانبهای او را حفظ کرد و آیا بی‌توجهی تعداد اندکی به نام حزب‌الله مجوزی است برای شکستن سر هر متدین و هتک حرمت آن؟

جناب آقای خاتمی، رسانه‌ها و رادیوهای دنیا را بنگرید، آیا صدای دف و دهل آنها به گوش نمی‌رسد؟

جناب آقای رئیس‌جمهور، اگر امروز تصمیم انقلابی نگیرید و رسالت اسلامی و ملی خودتان را عمل نکنید، فردا آنقدر دیر و غیرقابل جبران است که قابل تصور نیست.

در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرتعالی اعلام می‌داریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمی‌دانیم.

فرماندهان و خدمتگزاران ملت شریف ایران در دوران دفاع مقدس: غلامعلی رشید ـ عزیز جعفری ـ محمدباقر قالیباف ـ قاسم سلیمانی ـ جعفر اسدی ـ احمد کاظمی ـ محمد کوثری ـ اسدالله ناصح ـ محمد باقری ـ غلامرضا محرابی ـ عبدالحمید رئوفی‌نژاد ـ نورعلی شوشتری ـ دکترعلی احمدیان ـ احمد غلامپور ـ‌ یعقوب زهدی ـ نبی‌الله رودکی ـ علی فدوی ـ غلامرضا جلالی ـ امین شریعتی ـ‌ حسین همدانی ـ اسماعیل قاآنی ـ علی فضلی ـ‌ علی زاهدی ـ مرتضی قربانی.رئیس‌جمهوری درپی دریافت نامه، در پاسخ به فرماندهان سپاه ضمن تلخ‌خواندن وقایع پیش آمده اظهار امیدواری کرد “کمیته رسیدگی‌کننده به موضوع با درایت مسئله را به پیش ببرد؛ آن‌گونه که به یاری خداوند مسائل به نفع اسلام و کشور و مصلحت انقلاب حل شود و با رسیدگی دقیق به جریانات انشا‌ء‌الله به نتیجه مطلوبی خواهیم رسید.”

سه‌شنبه، روز دانشجویان نیستدر ادامه روزها و هفته‌های بعد، آثار و عواقب فاجعه دردآور کوی دانشگاه و حوادث و آشوب‌های بعدی خیابانی در ویترین دقیق‌تر تحلیل‌ها و ارزیابی‌های مسئولان و صاحبنظران قرار گرفت. شورای منتخب متحصنین بعد از مدت‌ها فعل و انفعالات سرانجام در تاریخ ۱۶ آذر ۷۸ انحلال رسمی خود را اعلام کرد؛

نهاد ریاست‌جمهوری مبلغ ۱۰۰۰ میلیون‌ریال بابت هزینه‌هایی ازقبیل دارو و درمان دانشجویان آسیب‌دیده و نیز مبلغ ۱۲۵۰ میلیون‌ریال برای تعمیر لوازم و تجهیزات خوابگاه‌ها هزینه کرد، همچنین شهرداری تهران با اختصاص ۳۲۰۰ میلیون‌ریال به تعمیر و مرمت ساختمان خوابگاه‌ها پرداخت؛ سردار طلایی فرمانده جدید انتظامی تهران در روز سوم شهریور به‌جای فرهاد نظری معرفی شد و آغاز به کار کرد و جلسات پانزده‌گانه محاکمات قضایی پرسنل متهم نیروی انتظامی و فرمانده آنان برگزار و با حکم تبرئه فرمانده و افراد تحت مسئول وی و صرفاً محکوم شدن دو سرباز خاتمه یافت.

سردار فرهاد نظری و هفده متهم دیگر ـ که جملگی پرسنل نیروی انتظامی بودند ـ همگی از اتهامات وارده تبرئه شدند و تنها فرهاد ارجمندی متهم ردیف سوم به اتهام لغو دستور به دوسال حبس و

عروجعلی ببرزاده متهم ردیف پنجم به اتهام سرقت ماشین ریش‌تراش به شش ماه حبس و پرداخت یک‌میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند.

حدود دوماه پس از فاجعه، حجت‌الاسلام رهبرپور رئیس وقت دادگاه انقلاب اسلامی استان تهران در گفت‌وگویی مفصل با روزنامه جمهوری اسلامی درخصوص وضعیت قضایی ماجرا و ابعاد حقوقی آن گفت که در حادثه کوی و حوادث بعدی حدود ۱۵۰۰ نفر توسط نیروهای انتظامی و امنیتی دستگیر شدند که پانصدنفر از آنها در بازجویی‌های اولیه آزاد و برای هزارنفر بقیه به‌عنوان عوامل اغتشاش، پرونده تشکیل و تحویل دادگاه انقلاب شده است.آنچه بر جای ‌ماند…جامعه ایران، واقعه کوی و پیامدهای بعدی آن را در حالی به حافظه تاریخی خود سپرد

که مسئولان قضایی، سیاسی و انتظامی کشور بعدها اطلاعات مستندی پیرامون وضعیت مقتولین آشوب‌های خیابانی آن یک هفته بحرانی در اختیار افکارعمومی قرار ندادند؛ هویت مسبب نقص عضو محسن جمالی دانشجوی ممتاز دانشگاه که در جریان حوادث بعدی کوی بر اثر تیراندازی شبه‌نظامیان بینایی یک چشم خود را از دست داد هرگز تعیین و اعلام نشد؛ ماهیت گروه‌های لباس‌شخصی‌ همچنان در پرده ابهام ماند؛ افکارعمومی صدور احکام قضایی علیه دانشجویان دستگیرشده را به‌هیچ‌وجه عادلانه ندانست؛ نقش و مسئولیت سردار میراحمدی (از فرماندهان نیروی انتظامی) در شکل‌گیری حادثه روشن نشد؛

هویت آمران نهایی تهاجم به کوی معلوم و مشخص نشد؛ رئیس‌جمهوری احتمال وقوع کودتا علیه دولت و یا اجبار به تقدیم استعفای خود را از سر گذراند درحالی‌که خود در یک سخنرانی،

فاجعه کوی را تاوان روشنگری‌هایش در جریان قتل‌های زنجیره‌ای دانست و…درنهایت، آنچه از پس آن همه درد، ناباوری و تأسف برجای ماند، انباشت پرسش‌های پاسخ نیافته و تصویری ویران و انکارناپذیر از رخداد فاجعه‌ای بود که به باور بسیاری از ایرانیان،

یادآور کودتای سیاه سال ۱۳۳۲ بود؛ کودتایی که با وقوع آن، تحقق آرمان‌های یک ملت برای دهه‌ها به قهقرا رانده شد.

در ادامه توسط مسئول جلسه از بانو شایسته علیگلزار جهت سخنرانی با موضوع :معضل تن فروشی زنان در ایران دعوت گردید که شرح سخنرانی نامبرده بشرح زیر است : بر اساس تحقیقات دو جامعه شناس ، خانمها ژاله شادی طلب و سلیمی وضعیت تن فروشی در ایران، به سمت آژیرخطر کشیده شده است . در دهه های اخیر با گسترش جوامع سرمایه داری، ظهور تبلیغات و تکنولوژیهای جدید، روحیه لذت طلبی، تنوع طلبی و در نتیجه انحرافات اخلاقی، تن فروشی در جهان افزایش پیدا کرده است و جامعه ایران هم درگیر این بحران شده است .

این پدیده در همه دوره های تاریخی و از گذشته وجود داشته و یک بخران و معضل جهانی است . بعد از انقلاب، به ویژه در سالهای اخیر، رشد این قضیه را در تهران و دیگر شهرها میبینیم که به صورت یک چالش و مسله فرهنگی و اجتماعی مطرح است . که در واقع یکی از عوامل عمده آن فقر است و مبارزه برای گسترش اشتغال زنان، یکی از جدی ترین ، راههای مقابله با این معضل است . در مجموع، سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، مشکلات، نابسامانیها، سطح فرهنگی و گرایشات مذهبی خانواده، عوامل فردی و خانوادگی هستند که بر این پدیده تاثیرگذارند .

امروزه، صنعت فرهنگی به واسطه گسترش تکنولوژیهای ارتباطی به این مسله دامن زده و علاوه بر بعد سودآور آن، تاثیرات زیادی بر فرهنگ جامعه داشته است . در جامعه کنونی فقر به قدری شدت پیدا کرده که برخی از زنان را میبینیم که با اجبار همسر و یا با اجبار والدین برای تامین مخارج زندگی، تن به این کار دادند . از شوهرانی میخواهم صحبت کنم که برای تامین مواد ، زنان خود را در اختیار مردانی قرار میدهند که خود انتخاب کرده اند . اکثر آنها معتاد هستند و یا سابقه اعتیاد دارند و درصد زیادی از آنها همسرشان زندانی هستند . بخشی از آنها ، افراد معتقدی هستند که صیغه میکنند و عده ای هم دختران طرد شده از خانواده ، در قالب خانواده های مذهبی و معتقدی هستند که پس از تن فروشی روی بازگشت به خانه را ندارند . متاسفانه خیلی لز متاهلهایی را میبینیم که بخاطر مشکلات اقتصادی و فقر، تن به این کار میدهند که کمک خرج خانه باشند .

بر اساس آمارهایی که در نشست معاونت زنان ریاست جمهوری ارایه شده، خانم ژاله شادی طلب و مینو محرز و تعدادی دیگر از کارشناسان امور اجتماعی آمارهایی دادند که مشخص کرده جامعه ایران رو به سمت فضایی وحشتناک در حرکت است .

و شرایط بد اقتصادی کشور و اجرای دقیق و کامل اسلام ناب محمدی در سالهای اخیر، یکی از دلایل مهم تن فروشی بوده است .

وقتی آمار درستی وجود ندارد پس مبارزه با آن بی نتیجه است و مهم ترین دلیل بی نتیجه بودن آن حکومت است که آنها به جای اینکه با این معضل مبارزه کنند، با زنان عادی که مشکلی ندارند و زندگی معمول خودشان را دارند و احتمالا فقط حجابشان ممکن است مشکل داشته باشد مبارزه میکنند و طبیعی است که وقتی با روشنفکران ،

با هنرمندان و مردمی که مشکل ندارند مبارزه میکنند، روز به روز تعداد مجرمان و دزدان بیشتر میشود . توحه به این موضوع در ایران از سوی نهادهای رسمی با نوعی سهل انگاری همراه بوده و جلوی تحقیقات علمی در این زمینه گرفته شده است .

و از سوی دیکر ، نتایح تحقیقات ارایه شده با آنچه تا کنون درباره واقعیتهای جامعه ایران تصور میشد تفاوتهایی دارد .

و با پاک کردن صورت مسله نه تنها آسیبها، کم نشد بلکه روز به روز بدتر هم میشود . چند سال قبل قانونی تصویب شد مبنی بر اینکه زنان مطلقه و بیوه میتوانند مستمری پدر فوت شده شان را دریافت کنند، به شرط آنکه ازدواج مجدد نکنند .

پیش از آن این قانون تنها شامل دختران ازدواج نکرده میشد، در بهمن ماه امسال بدون اطلاع قبلی حقوق 46 هزار زن مستمری بگیر سازمان بازنشستگی نیروهای مسلح قطع شده و اعلام شد که مشمولان باید ثابت کنند که بیمه جای دیگری نیستند و حقوقی دریافت نمیکنند .

اکثر زنان از مستمری سازمان تامین احتماعی محروم شدند . بر اساس تحقیقات حاضر، تاصیرگذاری عوامل زیادی مانند :

ضعف وضعیت اقتصادی و فقر که در ایران بیداد  میکند، تحصیلات پایین، فرار از خانه، اعتیاد به مواد مخدر، وضعیت نامناسب خانوادگی مثل: طلاق و جدایی و خشونت والدین، ازدواح توام با اجبار والدین در سنین پایین ، اختلاف سنی زیاد زوجین با یکدیگر در اقدام به تن فروشی نشان داده شده است که مهمترین آن فقر است .

خطهای قرمز کشور آنقدر ؛ در این حوزه زیاد است که متخصصان و کارشناسان نمیدانند چه کنند . در سال 1392 عنوان شد که این معضل، قابل رسیدگی نیست مگر اینکه شاکی خصوصی داشته باشد یا مشهود باشد .

به تفاوت رفتار قانون در مورد این پدیده نگاه میکنیم که بسیاری از زنان هستند که به دلیل داشتن روابط نامشروع، حتی اس ام اس یا بیرون رفتن با مردی دیگر در صورت شکایت همسر، محکوم شدند و دادگاه برای، آنها حد مشخص کرد و یا شلاق خوردند .

چرا تن فروشان در حاشیه امن قانون هستند ؟

چون به صورت پنخانی در کل حامعه پخش هستند و قابل شناسایی نیستند .

این معضل، بعنوان یک آسیب احتماعی از انحرافاتی است که تمامی ابعاد حامعه را تهدید میکند و علاوه بر آثار و پیامدهای منفی، در سطح فردی و خانوادگی، در ابعاد مختلف اقتصادی، احتماعی و فرهنکی معضلات زیادی را برای جامعه دارد .مهمترین آسیبهای این پدیده متوجه هویت زنان است . در جامعه ای که تن فروشی رواج دارد نگاه به زن، یک نگاه جنسی است .

این نگاه از یک طرف تحقیر کردن یک زن را به همراه دارد و از طرف دیگر هویت انسانی و اجتماعی و کرامت اخلاقی و انسانی را تهدید میکند و به نوعی نقض حقوق شهروندی است . اگر بخواهیم با این معضل مبارزه کنیم باید آگاهی دختران جوان را که قربانیان اصلی هستند در جامعه افزایش دهیم .بنابراین ممنوع کردن ازدواجهای زیر 18 سال و ممانعت از ازدواجهای احباری کمک میکند که تا حدی این معضل پایین بیاید . حکومتی که زن ستیزی بخشی از ایدئولوژی رسمی آن شناخته شده است بیشتر مورد حمله این قضایا است . در حالی که این امکان را برای مردان به صورت غیرعلنی میبینیم به شیوه هایی مثل: چند همسری و یا صیغه فراهم کرده و آزاد است . نظام جمهوری اسلامی متاسفانه فقط به دنبال پنهان کردن این قضایا است و چون آمار آشکاری در مورد این  معضل نداریم پس نمیتوانیم به درستی به دنبال راه حل باشیم که باعث کاهش آن شود . مهمترین راهکار بالا بردن سطح آگاهی جامعه علی الخصوص برای زنان ما است و حق حقوق شهروندی شان . امیدوارم راهی برای این معضل پیدا شود و راهکارهایی از طرف مسئولین ایجاد شود . مانند : طرح نطارت قانونی برای این معضل ، تامین مسائل اقتصادی افرادی که نمیتوانند زندگی را اداره کنند ، غفر زدایی ، کارآفرینی، سامان دادن به دختران فراری، تسهیل کردن ازدواح برای جوانان و راههای بسیار دیکر . و در آخر لپ کلام اینکه :

اخترام کذاشتن به حق و حقوق شهروندی و کرامت انسانی که میتواند راه برون رفت را ساده تر و آسان تر کند . پس از پایان سخنرانی خانم شایسته علیگلزار٬ بحث آزاد جلسه با عنوان حق اعتصاب و اعتراض  با دعوت مسئول جلسه از آقای منوچهر شفائی و سخنرانی ایشان آغاز شد.

ایشان یکی از حقوق ذاتی انسان را از طفولیت حق اعتراض دانسته که  در مواقعی که در جامعه حقوق شهروندی و اجتماعی از آنها سلب میگردد افراد جامعه اعتراض خود را به گونه ای متفاوت با خردسالی بیان میکنند .

وی به عنوان نمونه به اعتراضات اخیر مردم درخوزستان به کمبود اب و برق و بازاریان تهران در واکنش به افزایش نرخ ارز  اشاره نمودند که منجر بحث و تبادل نظر همکاران در جلسه گردید و به موارد مشابه نقض حقوق توسط حکومت ایران اشاره گردید.

جلسه مذکور در در ساعت 16 به پایان رسید .

 

اعدام آری یا نه

محمد علی قدیمی

در روز جهانی مبارزه با اعدام،سازمان های حقوق. بشری از افزایش گسترده اعدام در زندان های ایران گزارش می دهد.

مخالفان وموافقان اعدام چهمی گویند؟

براساس ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر هر کسی حق امنیت زندگی دارد یعنی عدم اعدام و حق حیات انسان

سازمان عفو بین المللی مجازات اعدام را سلب نقض نهایی و بازگشت نا پذیر حقوق بشر تعریف کرده است.

موافقان مجازات اعدام آن رااقدامی  در جهت عبرت خلق بازدارندگی از ارتکاب جرم می دانند اما مخالفان این مجازات می گویندمجازات اعدام چرخه خشونت را در جامعه قوی تر می کند و میزان جرم های خشن را در جامعه بالا می برد.

مجازات اعدام در جهان: مجازات اعدام در همه کشور های اروپایی به استثنای بلاروس،لغو شده است.

مجازات مرگ در ایران

مقام های رسمی جمهوری اسلامی تعداد اعدام هارا314مورد اعلام کرده اند اما منبع موثق غیر رسمی این تعدادرا دست کم230مورد می دانند.به نوشته خبر گذاری فعالان حقوق بشر ایران بیشترین تعداداعدام ها در این مدت در روز 31مرداد1392اجرا شد.

شیوه های مجازات در  ایران

خبر از مجازات با طناب دار به شکستن گردن محکوم پیش از مرگ می انجامد،مجازات سنگسار نیزجزو مجازات های قانونی وشرعی است.

افزایش تعداد اعدام

به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر ایران از تحلیف حسن روحانی تاکنون دست کم125مورد اعدام اجرا شده است.

اتهام های منجر به اعدام از مواد مخدر تاجرم عقیدتی—سیاسی اعمال می شودکه دو اتهام کلی محاربه با خداوافساد بز زمین نیز مستحق حکم اعدام به شمار می رود که تشخیص آن به نظرقاضی بستگی دارد.

نفس بکش . به مناسبت روز جهانی بدون دخانیات(10 خرداد)

 فایزه رضایی

در سال 1988 قطعنامه WHO41.19 به تصویب رسید و از همه دولت ها خواست که روز جهانی بدون دخانیات را همه ساله در 31 ماه می برگزار کنند.به گزارش سایت گزارشگر، ریه و شش های انسان همواره به هوای پاک و اکسیژن سالم نیاز دارد تا بقاء و سلامت وی را تضمین کند. انسانی که فاقد ریه ها و دستگاه تنفسی سالم باشد با ضعف های جسمی بسیاری چون بیحالی، رخوت و نقص در عملکرد سیستم مغزی و خونی خود مواجه می شود. از جمله علل تخریب دستگاه تنفسی انسان استفاده از مواد دخانی یا مصرف سیگار است که نه تنها خود مصرف کننده بلکه سایر افرادی که در اطراف وی عبور و مرور داشته یا زندگی می کنند را مصدوم می سازد.

نگرانی های فزاینده ای که از آسیب های ناشی از مصرف دخانیات، در دهه 1980 میلادی جهان را در بر گرفت، در نهایت کشورهای عضو سازمان بهداشت جهانی را به تصویب روز جهانی بدون دخانیات در سال 1987 رهنمون ساخت. در آن سال مجمع بهداشت جهانیِ (WHO) قطعنامه who40.38 را به تصویب رسانید و از همه دول عضو خواست تا روز 7 آوریل 1988 را به عنوان روز جهانی بدون استعمال دود به رسمیت بشناسند. هدف از نام گذاری این روز تشویق مصرف کنندگان به ترک 24 ساعته سیگار و سایر دخانیات بود.

در سال 1988 قطعنامه WHO41.19 به تصویب رسید و از همه دولت ها خواست که روز جهانی بدون دخانیات را همه ساله در 31 ماه می برگزار کنند. از آن زمان تاکنون، سازمان جهانی بهداشت با همکاری دول مختلف روز جهانی بدون دخانیات را برگزار می کند و هر سال عنوان و شعار خاصی را برای آن این روز در نظر می گیرد. شعار سازمان بهداشت جهانی برای روز جهانی بدون دخانیات از سال 2000 الی 2015 میلادی به شرح ذیل بوده است:نام گذاری این روز جهانی از یک سو سبب تشویق و اقبال دولت ها، ملت ها و سازمان های بهداشتی شده و از سوی دیگر اعتراض و مقاومت مصرف کنندگان دخانیات و صنایع تولدکننده آن را برانگیخته است.

آثار شومی که مصرف این مواد مضر بر پیکر جامعه انسانی بر جای می گذارد، سالیانه منجر به مرگ 6 میلیون مصرف کننده و ششصد هزار غیر مصرف کننده ی در معرضِ دود مواد دخانی می شود.

متاسفانه آمار اعتیاد به دخانیات در کشور ایران بسیار بالا است و همین امر لزوم و ضرورت مشارکت فرهنگی ملت و دولت را می طلبد. امید است در سایه ارتقای فرهنگ سلامت و آگاهی های عمومی مصرف این مواد آسیب زا به عنوان یکی از موارد ناقض حقوق بشر متوقف گردد.

آمارهای غیر رسمی و نه قطعی نشان از افزایش مصرف کنندگان سیگار در کشور دارد و تأسف بارتر اینکه بخش اعظمی از جامعه مصرف کننده، جوانان هستند و روز به روز نیز میاگین سنی مصرف پایین تر می آید.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مهرماه امسال محمدرضا مسجدی با استناد به آخرین آمارهای ارائه شده در زمینه مصرف سیگار، گفت: ۲۵ تا ۲۷ درصد مردان بالای ۱۵ سال و چهار درصد زنان در کشور مصرف کننده سیگار هستند. همراه با افزایش سطح سواد در میان قشر جوان، مصرف سیگار در آنها بویژه در زنان تحصیلکرده نیز افزایش یافته و پیدا کردن جایگزین به جای سیگار در باور زنان نسبت به مردان بسیار سخت تر است.

آمارهای غیررسمی نشان می دهد پنج میلیون و ٣٠٠‌هزار نفر در کشور سیگار و قلیان مصرف می‌کنند و بر اثر این مصرف سالانه ۵٠‌هزار نفر نیز به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم به علت استعمال سیگار یا قرار گرفتن در معرض دود آن، جانشان را از دست می‌دهند.به گفته علی‌اکبر سیاری معاون وزیر بهداشت؛ مصرف سیگار ٢٠تا ٣٠‌سال از عمر افراد را کم می‌کند، اتفاقی که سبب کاهش نیروی انسانی و ضربه زدن به اقتصاد کشور می‌شود. مصرف سیگار، همچنین احتمال ابتلا به سرطان ریه را ٣٠ برابر و احتمال ابتلا به سکته قلبی را ٢ تا ۴ برابر افزایش می‌دهد.

وی در ادامه با تأکید بر اینکه سن شروع مصرف دخانیات در دنیا بین ۱۲ تا ۱۴ سال کاهش یافته است، تصریح کرد: بر اساس گزارش سازمان C.D.C این آمار در ایران به سال آخر دوره راهنمایی و سال اول دوره دبیرستان رسیده است و متأسفانه مصرف سایر مواد به جز سیگار از ۲درصد به ۱۴ درصد رسیده است و آمارها بیانگر این است که روزانه ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفر از جوانان و نوجوانان در جهان شروع به کشیدن سیگار می کنند و در بسیاری از موارد مدت زمان بین نخستین تجربه سیگارکشیدن تا وابستگی شدید به آن در طول یک سال یا کمتر اتفاق می افتد. ایران از لحاظ داشتن جمعیت جوان نیازمند توجه خاص در حوزه کنترل دخانیات است.

هدف اصلی روز جهانی بدون دخانیات نه تنها محافظت نسل فعلی و آینده در برابر خطرات ناشی از مصرف دخانیات است، بلکه محافظت در برابر مشکلات اجتماعی، اقتصادی محیطی ناشی از مصرف و مواجهه با دود دخانیات است.

سال          شعار

2015       تجارت غیرقانونی فرآورده های دخانی را متوقف کنید

2014       افزایش مالیات بر دخانیات

2013       تبلیغ، ترویج و حمایت از دخانیات را ممنوع کنید

2012       ارعاب؛ دخالت صنایع دخانی را متوقف سازید

2010       سه راه برای نجات زندگی

2009       بدون سرطان حنجره، زیبا است؟

2008       حقیقت را نشان دهید، هشدارهای تصویری زندگی ها را نجات می دهند.

2007       محیط زیست بدون دخانیات

2006       دخانیات در هر لباسی کشنده است

2005       متخصصان بهداشت علیه دخانیات

2004       دخانیات و فقر، یک چرخه معیوب

 

حجاب زنان و خشونت

سپیده کرامت بروجنی

با فیلم منتشر شده از برخورد زشت پلیس با دختران لازم است به چند اصل قانون اساسی و مواد قانونی در مورد حجاب اشاره کنم ازجمله این که برابر قانون و اصولمقرر در اصل 19 و 20 قانون اساسی، همه مردم صرف نظر از نژاد و قبیله یا ملیتخاص تحت حمایت قانون قرار دارند، این شمول قانون متوجه همه است. ماده دیگر ایناست که در قانون مجازات اسلامی پیش‌بینی شده است که هیچ فعل یا ترک فعلی جرمنیست مگر این که قانونگذار برای آن عنوان مجرمانه مقرر و مجازات برای آنپیش‌بینی کند. بنابراین ما زمانی می‌توانیم صحبت از ارتکاب جرم یا بزه در یک جامعهبکنیم که تعریف قانونمند و جزایی داشته باشد و به موجب ماده 2 قانون مجازاتاسلامی مقرر شده باشد. در غیر این صورت ما نمی‌توانیم هر کاری که در جامعه ولواین که حتی در تعارض با عرف جاری کشور صورت می‌گیرد را حمل بر این کنیم کهیک فعل مجرمانه یا یک بزه در حال وقوع است. نکته بعدی اصل 71 قانون اساسیاست که می‌گوید مجلس در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی می‌تواند قانونوضع کند یعنی صلاحیت ذاتی تقنینی و قانونگذاری در ایران با مجلس است. البتهنهادهای موازی وجود دارد مانند شورای نگهبان که صلاحیت نظارتی دارد یا مجمعتشخیص مصلحت نظام که صلاحیت حل اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان را داردولی صلاحیت ذاتی این موضوع با مجلس است. با توجه به این مسائل، مراجعی مانندنیروی انتظامی فاقد هرگونه صلاحیت تقنینی برای وضع قانون هستند و هرگونه قانونیکه مرتبط با حجاب و موارد مشابه است و از سوی آنها گذاشته شده و رسانه‌ای هممی‌شود، فاقد وجاهت قانونی است و حتی مستوجب مسئولیت آن سازمان و افرادی از آنسازمان است که آن را مطرح می‌کند. در اصل 22 قانون اساسی هم مطرح می‌شود کهحیثیت، جان، حقوق، مسکن و شغل اشخاص مصون از تعرض است مگر به موجبقانون. در واقع نمی‌شود متعرض کسی در خیابان شد مگر این که قانون برای آنمشخص شده باشد یا دستور قضایی مشخص وجود داشته باشد .در قانون مجازاتاسلامی، دو ماده به حجاب اختصاص داده شده است ولی تفسیری که از این دو ماده درجامعه می‌شود، تفسیر موسعی است در حالی که اجازه نداریم تفسیر موسع کنیم بلکه بایدتفسیر مضیق یا همان محدود کنیم که به نفع متهم باشد. در ماده 638 قانون مجازاتاسلامی آمده است: هرگاه کسی علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عملحرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74 ضربه شلاقمحکوم خواهد شد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفرنباشد؛ اما عفت عمومی را جریحه‌دار نماید، تنها به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74ضربه شلاق محکوم خواهد شد. قانونگذار در تبصره ذیل این ماده توضیح تکمیلیمی‌دهد که زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبساز 10 روز تا 2 ماه یا از 50 هزار تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم می‌شوند.این ماده و این تبصره صریحترین موردی است که قانونگذار اختصاصا به این مسالهپرداخته و بیشتر از این تعمیم نداده است. در این ماده‌ای که به آن اشاره شد  از برخوردبا افراد بدون حجاب صحبت نشده و از بدحجابی حرفی به میان نیامده

بد حجابی عنوانی نیست که وصف مجرمانه داشته باشد و در قانون مقرر شده باشد. مادر هیچ ماده‌ای از قانون مجازات برخورد با بدپوششی را نداریم اما نظر به این که اینموضوع تعریف و تدقیق نشده، عوامل مجری قانون در مقام تفسیر برآمده‌اند. اما حتیاگر کسی کاری بر خلاف این ماده انجام داد قانونگذار مجازات او را صرفا به همینشکل مشخص کرده و نمی‌توان مجازات‌های دیگری برای او تعیین کرد. بنابراین آنچهما گاهی در سطح جامعه می‌بینیم انطباقی با قانون و اعلامیه حقوق بشر و منشورسازمان ملل که بر حفظ شان و کرامت انسانی تاکید دارد، پیدا نمی‌کند. حجاب اجبارینه جز اصول دین اسلامِ است

(١:توحید ،٢:عدل،٣:نبوت،۴:امامت،۵:معاد) و نه جز فروع دین اسلام (١:نماز٢:روزه٣:خمس۴:زکات۵:حج۶:جهاد٧:امربه معروف ٨:نهی از منکر )

 

ناعدالتی که منجر به محروم شدن ورزشکاران شد

آرش ایرانی

موضوع مورد بحث ما ،۲ تن از نوابغ رشته بدنسازی است ،که فساد و رانت حاکم گریبانگیر آنان نیزشد ومنجر به محرومیت و به اصطلاح ستاره دار شدننام ، آنان شد.

این اتفاق تلخمربوط بهزمان نه چندان دوری است ،با ریاست شخصی که ، هم اکنون نیز،کرسی ریاست را در دست دارد . در کل از زمانی که بنده به یاد دارم ، هنگامیکهرشته پرورش اندام از فدراسیون وزنه برداری جدا شد و توانست به عنوان فدراسیون مجزا ، مختص به این رشته استقلال یابد ، ۲ نفر در مسند کار بودند که اولین مدیر شخصی کاملا ورزشی بودالبتهرشته تخصصی او دو و میدانی بود ، اما آشنایی کامل به محیط ورزشی را داشت که متاسفانه روابط لازم را در وزارت ورزش نداشت و نتوانست حتیدوران ریاست خود را به اتمام برساند و دومین مدیر، رییس فعلی است ، که هیچگونه سابقه ورزشی در هیچ یک از رشته ها نداردو به طور ثابت در مسند قدرت استاما روابط لازم را دارد و به علت سوابق جبهه ایی او مورد تایید مقامات است.(البته همین انحصاری شدن ، ریاست فدراسیون توسط ایشان را می توان یکی از دلایل اصلی فساد دانست با قدرت مطلقی که کسی جلودار آن نیست رای و نظر خود را تحمیل میکند. قدرت بدون نظارت ،فساد به همراه دارد.چرا که هربار، با به پایان رسیدن زمان مقرر شده ، دوره ریاستبر اساس قوانین اداری حاکم، این مسئول با برپایی انتخابات فرمایشی عده ایی را به عنوان کاندید معرفی و در آخر با ترفندی اداری ،برای چندمین بارانتخاب میشود؛ اصلا چه معنایی داردکه افراد واجد شرایط جهت رای دادن وشرکت در انتخابات فدراسیون، روسای هیئت استانهاییهستند که ،همگی براساس نظرو انتخاب رییس کنونی به این مقام نائل گردیده اند ؛ چگونه به کاندید دیگری رای میدهند؟؟چرا که رای دهندگان همگی منافع مشترکی با رییس پیشین دارند و حال یکی از کاندیدای ریاستنیز همان رییس پیشین است!! مسلما تا هرزمانی که بخواهدبا پشتیبانی رای دهندگان و مسئولین حاضر وزارت ورزش ،مسند قدرت را در دست دارد.)

ابتدا توضیحاتی پیرامون شرایط و قوانین حاکم بر این رشته خواهم داد ، تا آن دسته از عزیزانی که با این رشته  ورزشی آشنایی ندارند ، ضرورت بیان این مسئله بهتر متوجه شوند .

طبق قوانین برگزاری رویدادهایورزشی، در رشته مذکور ۲ بار در سال مسابقات کشوری، بر اساس اعلام آمادگی و انتخاب یک استان کشور برگزار خواهد شد ، یکی درفصل زمستان و دیگری درفصل تابستان است.از ابتداتاسیس این رشته ، مسابقات کشوریدروازه ورود به تیم ملی بوده و هست.در حین برگزاری ، علاوه بر پنج داور اصلی و یک سر داور که قضاوت را بر عهده دارند و کادر اجرایی مسابقات که مسئولیت کل برگزاری و نظم آنرا برعهده دارند ، کمیته ایی همحضور دارد که متشکل از، مربیان و کارشناسان حاذق این رشته که ، تحت عنوان کمیته فنیایفای نقش میکند.وظیفه کمیته مذکور،شناسایی وانتخاب ورزشکاران مستعدی است که، درمسابقات کشورینمی توانند به هر دلیلی مقام لازم و جواز ورود به تیم ملی را کسب نمایند.در روز مسابقه ، حداکثر بدون توجه به عنوان کسب شده تا مقام ششم رامورد ارزیابی  قرار می دهند تا اگر شرکت کننده ایی از دید کمیته فنیبا ۱۰۰ درصد آمادگی خود حضور پیدا نکرده باشدو به اصطلاح ورزشیجای رشد و امکان بازدهی بیشتررا داراستبه اردوی تیم ملی دعوتشده تا ، با فرصتی که به ورزشکار داده میشود، در اردوی تیم با کمک و راهنمایی مربیان تیم ملی از نهایت پتانسیل ورزشکار مستعد استفاده شودو در جلسه پایانی اردو معمولا دو هفته قبل از اعزام به مسابقات،رقابتی تحت عنوان بازبینی تیم ملیبرگزار میکنند، تا در شرایط یکسان نفرات منتخب و حاضر در اردو رابرای آخرین بار ، توسط اعضای کمیته فنی و مربیان ارزیابی نمایند .این مسئله در تمامی اوزان طبق صلاحدید کمیته فنیو براساس سهیمهتعیین شدهانجام می شود که حتی اجازه انتخاب ۲ نماینده در یک وزن را نیز دارند.

در پایان اسامی ورزشکارن منتخب را برای شرکت در تورنمنت تعیین شده ،به شورای برون مرزی معرفی تا مراحل اداری اعزام مسابقات انجام شود( این عملکرد در ظاهر بسیار درست وآرمانگراست ،برایاستفاده از ژنتیک های ناب و برقراری مساوات با سطح آمادگی یکسان ورزشکاران است اما درعمل زمانی محقق خواهد شد که با وضع قوانین نظارتی از استفاده ابزاری قدرت داده شده جلوگیری شود که متاسفانهدر حال حاضرمکررا باعث تفرقه و حتی حق خوریهای مشهودشده استوبا انتخاب شاگردان خوداعضای کمیتهفنی مواجه هستیم و هر بار که ورزشکار یا منتقدین علت را جویا میشوند با پاسخ همیشگی : دید فنی کمیته استکهبراساس صلاح تیم اعزامی وتحقققهرمانی تیمیبودهمواجه می شوند.)در مسابقات کشوری ، ورزشکاران از نقاط مختلف کشور ، طبق قوانین حاکم آن سال ،منوط بر داشتن کارنامه ورزشی بود . ورزشکار با داشتنیکی از موارد ذیل ،در قالب  تیم استانیو با پرداخت هزینه ورودی تعیین شده، اجازه شرکت در مسابقات را داشت :

الف )کسب مقام قهرمانی یک استان.

ب)یک مقام قهرمانی کشوریا برون مرزی .

(متاسفانه در حال حاضر، مدت ۳ سالی است که از حذف این قانون میگذرد و هر شخصیبا پرداخت هزینه ورودی ، اجازه شرکت در رقابت رادارد. یکی دیگر از ضعف های مدیریتی برای دریافت هزینه های ورودی بیشتر و افزایش درآمد زایی فدراسیون، که اصلا معلوم نیست این در آمد کجا صرف می شود ، این فیلتر صلاحیت حذف و قانونمضحک فعلیوضع شده است.)

با بیان مقدمات لازم به موضوع بحث خود میرسیم ؛ در آن سال طبق جدول زمان بندی فدراسیون که ،هرساله از چند ماه قبل اعلام می شود ، مسابقات برگزار شدو دردسته سنگین وزن ( به علت شرایط حاکم کشور که همگی از آن اطلاع داریم ؛ اطلاعات دقیق ازمحل برگزاری ، وزن ، مشخصات افراد و سال آن ذکر نمی شود.) در رقابتی سنگین شش نفر برتر انتخاب شدند که در بین این شش نفر چهره های برجسته و قهرمانان اسبق کشور و آسیا هم دیده می شد.( طبق قوانین داوری این رشته ، بعد از مشخص شدن شش نفر برتر،دردومرحله ورزشکاران ،ارزیابی و امتیاز دهی میشوند. درمرحله اول، هفت فیگور اصلی هم زمان و با اعلام مجری صحنه ، به صورت کاملا مقایسه ای شخص به شخصانجام می شودو در مرحله دوم ۱ دقیقه رقابت آزادانه که بر اساس تسلط هر ورزشکاردر اجرای فیگورهای منتخب خود بر روی سکو است ، قضاوت نهایی میشوند .در پایان وقت مقرر امتیاز دهی ، لیست آراءکه شامل اسامیورزشکاران ،مورد قضاوت استو براساس شماره های تعیین شده، درهنگام ثبت نامطبقه بندی شده است ، توسط داور وسط ،جمع آوریو به سر داور تحویل داده میشود ، تا نتایج مجموع آراءرقابت مذکور رابراساس کمترین امتیاز منفیهریک از ورزشکاران در هر فیگوربر اساس رقبای خود سنجیده شده است ، محاسبه نماید تااسامی نفرات را به ترتیب ، از نفر ششم با بیشترین امتیاز منفی به نفر اولبا کمترین امتیاز منفی به مجری صحنه تحویل دهند تا به همین ترتیب قرآئت شود .)

در مسابقه مذکور ،بعد از سپری شدن کلیه مراحل فوق ، در کمال ناباوری همگی ،قهرمانان برجستهبا کیفیت بدنیمتفاوت و اختلاف فاحش با دیگر رقبای خودکه ،دوتن از آنان مورد بحث ما هستند ، جایگاه ششم الیچهارم را به خود اختصاص دادند . در کمال حیرت از نتایج اعلام شده ،سکوت مطلقی بر سالن مسابقات حکم فرما شد .

در پی اعتراض ،ورزشکاران نسبت به نتایج اعلام شده ، با برخورد تند مجری صحنه در جایگاه سخنران برروی سکوی مسابقه و فریاد رییس فدراسیون در جایگاهاختصاصی خود پایین سکوی مسابقه ،همراه بود که متاسفانهطرز برخورد باعثمتشنج شدنجو حاکم در سالن شد و تماشاچیان اعتراض خود را با پرتاپ ظرف های آب معدنی یخ زده به سمت داوران نشان دادندو باعثبه هم خوردن نظم سالن انجامید .

در نهایت با گذشت چند دقیقهبه کمک انتظامات سالنو با همکاری ورزشکاران معترض بر روی سکو مسابقه ،پیرو رعایت نظم در سالن، تماشاچیان معترض را دعوت به آرامش کردند ؛ ( به هیچ عنوان حتی با مشاهدهناداوری ، دلیل برهم زدن نظم مسابقات و پرتاب اشیاء به سمت داوران نمیشود این کار به دور از اخلاق ورزشی است

با برگشت آرامش به مسابقات ،بلافاصله با اهدای جوایز این وزن جنجالی به همراه دلخوری و عدم توضیحبه سراغ اوزان بعدی رفتند و سریعتر از برنامه ، مسابقات را به اتمام رساندند.

فردای روز مسابقه ، بلافاصله طی نامه ایی محرومیت ۱ ساله ایی را برای ورزشکاران معترض صادر کردند. ( در فوقبه وظایف محول شدهبه کمیته فنیاشاره شد ،که اعضای این کمیته اجازه دارند حتی نفر ششم مسابقات را نیزبه اردوی تیم ملی دعوت نمایند ودر اردوی تیم ملی قضاوت شوندکه ، متاسفانه شاهد نهایت بی اعتنایی و حتی کوچکترین واکنش یا اظهار نظر در موردافراد معترض بودیم؛ حال درست یا نادرست ،قهرمانان اسبق تیم ملی که روزی با برتن کردن ،لباس تیم ملی افتخار آفریدند بدین صورت طبق آراء داوراناز ورود به تیم ملی بازداشتندو کمیتهای که طبق وظیفه محول شده به آنبا همان دید به اصطلاح فنی خوداقدامی نکرد در حالیکه همین کمیته دربازبینی گذشتههمین ورزشکاران برای اعزام قبلی ، را تایید کردندو در همان اعزام با کسب مدال های رنگارنگ توسط ورزشکاران خاطی ، اعضای همین کمیته به نظرات خود می بالیدند ؛ نه تنها میتوانستدبه ورزشکاران شانس دوباره اییبدهندچه بسا از صدور حکم محرومیت نیز جلوگیری میکردند.)این تصمیم عجولانه فدراسیون وصدور حکم محرومیت ورزشکاران ، باعث تعجب همه اعضای این خانواده ورزشی ، اعم از ورزشکاران ، مربیان ، علاقه مندان و حتی نشریات مرتبط شد. تنها پاسخی کهپس از چند روزسکوت رادیویی ، دریافت شد در قالب مصاحبه ایی بود ، که توسط یکی از نشریات مطرح آن زمان ، با دبیر وقت فدراسیون به صورت مکتوب به انتشار رسید.در این مصاحبهخبرنگار از مقام مسئولعلت صدور حکم را جویا شد و پاسخ مقام مسئول اینگونه بود :ورزشکاران در هر رده ایی که هستند ، باید به رای داوران احترام بگذارند و اگر اعتراضی داشتند طینامه ایی اعتراض خود را از طریق مراحل اداری پیگیری کنند و یا به صورت حضوریبه فدراسیون مراجعه نمایندتا رسیدگی شود، نه اینکه با اعتراض علنی خودبر روی سکو، باعث تشویش اذعان عمومی و بر هم زدن نظم مسابقه شوند، که در پایان با پشیمانی از عملکرد نادرست خود که دیگر فایده ایی هم ندارد ، از حضار وطرفداران خودتقاضای به خویشتن داری کنند . در ادامه بیان کردند ورزش ما ایرانیان ، براساس پهلوانی است نه قهرمانی ، که گذراست .بر همین اساس کمیته انضباطی فدراسیون پرورش اندام جمهوری اسلامی ایران ،به منظور پیشگیری از ادامه اینگونه حرکات ناشایست ،در محیط ورزشیو برای دیگر ورزشکارانمعترضی که به هرقیمتی دنبال کسب مقام هستند ، درس عبرتی باشد ، تصمیم به صدور حکم محرومیت ۱ ساله ورزشکاران خاطی در تمامی میادین داخلی گرفته است.

همه در شوک پاسخ به حکم صادر شده که ورزشکار را متهم و جریمه نمودند ، منتظر واکنش یا میانجی گری از جانب مربیان و داورانبودند ، که خود روزی در جایگاه ورزشکار ایفای نقش میکردند و به اصطلاح عامیانه خاک این رشته را خورده اند ،اما در کمال ناباوری هیچ یک از آنها اعتنایی نکردند و انگار اتفاقی رخ نداده بود.

پیرو حکم صادر شده و پاسخی که از مسئولین دریافت شد و بی اعتنایی افرادی که الگو و پیشکسوت این رشته محسوب میشوند،۲ تن از ورزشکارانمحکوم شده ، برای احقاق حقوق ضایع شده خود ،منتظر نماندند.(الحق می توانستند با برخوردی صحیح تر، ورزشکارانی کهدرگذشته برای کشورش افتخار آفریده اند ، حتی اگر داوری درست میبود توجیه کنند و یا از صدور حکمی با این عجله برای متوجه کردن ورزشکاران بابت کار اشتباهی که واقعا مقصر نبوده اندخودداری میکردند.)

این دو ورزشکاربه فکر راه چاره ایی افتادند ،که شایدهزینه چند ده میلیونی جهت آماده سازی خود را ، با کسب عنوان برون مرزی جبران کنند.

با تجربه ایی که از حضور در میادین ، برون مرزی داشتند ؛ مکاتباتی شخصی ، با فدراسیون و حتی مربیان کشورهای همسایه انجام دادندوخواستارشرکت در مسابقات پیش رو را ، از تیم آنان شدند. ( در آن زمان قانون حاکم بر، فدراسیون جهانیبه گونه ایی بود ، که تمامی ورزشکاران باید در قالب یک تیم واحد ، جدا از ملیت فردی حق شرکت در مسابقات را دارند و شرکت به صورت انفرادی یا آزاد کاملا ممنوع بود، که خوشبختانه در حال حاضر، به خاطراینگونه مسائل و جلوگیری از، سوء استفاده های کشورهای ثروتمند؛این قانون حذف شد تا ورزشکارانبتواند کاملا انفرادی ،فقط با ذکر ملیت شرکت کنند.)

به علت بی کفایتی و زورگویی مسئولین ، ورزشکاران ملی کشور، جهت حضور در رقابت مذکور بدون هیچ حمایت و با هزینه شخصی صرف شده ، جهت آماده سازی رقابتی که افتخار آن برای کشور است ،اینگونه دست به دامان کشورهای همسایه بشوند، که شاید کشوری بیگانه قدر، زحمات آنان را بداند.

با گذشت چند هفته از ایمیل های فرستاده شده و تقریبا دو ماه به رقابت مانده بود، بالاخره یکی از کشورهای همسایه و مورد مکاتبه در خواست ورزشکاران را قبول کردو جهت اعزامبا ثبتاسامی آنان در سایت خود به اتکای استعلامات لازم از فدراسیون جمهوری اسلامی ایران و عنوان برون مرزی قبلی که این ورزشکاران داشتند اعلام آمادگی کرد.

ورزشکاران آسوده خاطر با انگیزه بیشتر به تمرینات خود ادامه دادند. تا صلاحیت خود را بار دیگر به مسئولین کشور اثبات نمایند.

این مسئله جنجالی را به پا کرد و در نشریات موثق آن زمان مطرح شد و حتی مسئولین نیز با ابراز تاسف از تصمیم اشتباه ورزشکاران بابت بر تن کردن لباس تیم ملی کشوری دیگر ، صراحتا ازعدم ممنوعیت خارجی ورزشکاران ایرانی با نام کشوری دیگر گفتند.

ورزشکاران مذکور برای حضور در اردوی تیم ملی آن کشور با بلیط رزرو شده از جانب کشور ذینفع عازم آن کشور شدندتاچیدمان تیم طبق صلاحدید کادر اجرایی تیم انجام شود ودر آخر یک هفته به زمان برگزاری با تیم اعزام شوند.(هزینه ها تمام و کمال به عهده فدراسیون آن کشور بود مسئله ایی که در کشور ما کاملا برعکس می باشد.)

در این بین با انتشارعکس هایورزشکاران ما، بیانگر آمادگی بالای آنان بود کهحدودا ده روز به برگزاری مسابقات ، چند تن از مربیان تیم ملی و حتی داوران بالاخره ، سکوت خود را شکستند و از حکم صادر شده و برخوردی که شد ،ناراحتی خود را در قالب نامه اییاعتراضی اعلام کردند و خواهان بازنگری در محرومیت ورزشکاران و بخشش آنها شدند که در پایان بی پاسخ ماند. بالاخره ، در روز وزن کشی مسابقات که معمولا به فاصله یک روز از رقابت اصلی است ، تمامی کشورها به همراه ورزشکاران خود ، در محل تعیین شده حضور پیدا کردند.

درست زمانی که نوبت به ۲ ورزشکارمخاطب رسید ؛برای مشخص نمودن وزن خود ، از کشیدن وزن آنها سر باز زدند و مانع وزن کشی و ثبت نام آنها شدند. با پیگیری کادر اجرایی تیم ،مشخص شد ، طی گزارشی کهاز جانب فدراسیون پرورش اندام جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده بودمسئولین خواستار اجرای حکم انضباطی خود پیرو محرومیت ۱ ساله ورزشکاران مذکوربه صورت بین المللی و از جانب فدراسیون جهانی شدند.( چیزی که کاملا مخالف با عرف بوده البته این دلیلی بود که کادر تیم آن کشور به ورزشکاران گفته بودو تا الان فدراسیون نه آنرا تایید و نه تکذیب نموده فقط از آن به عنوان پاسداری از نام ایران و ایرانی یاد میکند ،پس نمی توان قاطع به دلیل گفته شده استناد کرد ، فقط مسئله ایی که کاملا مشهود است : توافق یا همان گزارشی است که منجر به ممنوعیت شرکت ورزشکاران ، به عنوان نماینده کشوری دیگر،در آن رویداد ورزشی است.) به طبع با وجود روابط و ضوابط  فدراسیون هر کشور با فدراسیون مرجع در هر رشته ورزشی وبا اتکا به دست های پشت پرده ایی که درتمامی رشته های ورزشیاستکه مسئولین ما در این زمینه تبحر خاصی دارندبا درخواست فدراسیون ایران موافقت شده بود و دقیقا در لحظه آخر به ورزشکاران و کادر تیم آن کشور ابلاغ می شود که همین مسئله جدا از بحث ورزشکاران ، حق تیم نسبت به دو نماینده وزنی خود پایمال شده بود که نقض قانون است .( جالب اینجاست در مصاحبه ایی که انجام شد و هنوز هم در آرشیو نشریه مذکور وجود دارد ،حضرات فقط از تصمیم ورزشکاران منوط بر، مدال آوری برای کشوری دیگر ابراز تاسف کردند و هیچ گونه منع یا محرومیت در قالب بین المللی که بدین صورت از ثبت نام آنان جلوگیری به عمل آید ، اعلام نکرده بودند.) مسئولین تیماعزامی آن کشور با منع قانونیصادر شدهدو نماینده خودکه با تمام بودجه و برنامه ریزی که انجام شده بود ،بااطمینان از کسب مدالدر آن اوزانداشتند ، به جای تقاضای خسارت از ورزشکاران بابت هزینه های اعزام و حمایت های انجام شده ، طی شکایتی نسبت به تصمیم ناگهان یفدراسیون جهانی و ابلاغ آن در لحظه آخر، مبنی بر محرومیت بین المللی ورزشکاران، از فدراسیون ایران شکایت کردند که چگونه در ابتدای کار ، نسبت به اعلام این محرومیت داخلی و ارجاع آن برای محرومیت بین المللی اطلاع رسانی نکردند ؛حتی زمانی که از فدراسیون ایرانمعرفی نامه ایی دال بر عناوین کسب شده آنها دریافت میکندو آنان را نیز تایید می نماید ، که این مسئله جای تاسف دارد.مربیان و کادر تیم آن کشور برای دلجویی از ورزشکاران ، پیشنهاد همکاری و عقد قرار دادی تا اتمام محرومیت تحمیل شدهرا می دهد و ورزشکاران به هر دلیلی که داشتند وتا به کنون اعلام نکردند ، پیشنهاد را رد می کنند و با سرخوردگی و شکستی دوباره ، بدون مبارزه ، فقط به علت تحمیل نظر روسای کشور خود ،با هزینه شخصی به کشور باز میگردند.

اینگونه مقامات مسئول حرف خود را به کرسی نشاندند که با هر ترفند یا اجباری که است ؛ورزشکاران مطلع باشند ، که همانند سرباز باید اجابت امر کنند و در غیر اینصورت به زبان عامیانه ، با پنبه سرشان بریده می شود ؛

شاید هم برای عبرتبقیه ورزشکاران بوده که از عواقب اطاعت نکردن دستور باخبر شوند.

این ورزشکاران نه تنها در ایام محرومیت بلکه به مدت ۲ سالاز تجربه تلخی که داشتند هیچگونه خبر یا بازتاب رسانه ایی از وجود یا صحت و سلامت بودن آناناز طرف اصحاب رسانه یا نشریات دیده نشدو حتیآن دسته از مربیان و داورانی که به صورت نمادین اعتراض کردندباز سکوت اختیار نموده و به طور کل ورزشکاران را فراموش کردند.

این مسئله تا زمانی ادامه داشت که بالاخره قانون الزامی شرکت ورزشکار ،فقط به صورت تیمی بود ، حذف شد و ورزشکاران توانستند به جایگاهی که از اول مستحق آن بودند ،برسند فقط باتاخیری که مسبب آنمسئولینی بودند که شرح

وظایف خود را به اشتباه متوجه شدند. در یک سال مفتخر به کسب کارت حرفه ایی این رشته شدندو جایگاه اجتماعی و ورزشیبالاتری نسبت به زمانی که تخریب شدند ،پیدا کردند تا همچون خاری در چشمان تنگ نظران باشند.

در پایان سوالی که مطرح می شود این است که واقعا چرا ، اینگونه برخورد ها و حرکات به دور از اخلاق و شخصیت باید در بین مسئولین باشد که ورزشکار علاوه بر عدم حمایت مالی و هزاران مشکل دیگری که در کشور است با برخورد سلیقه ایی و بی منطق مسئولین نیز دست و پنجه نرم کند که شاید در آخر با تحمیل سلیقه شخصی مسئول ذیربط بهای سنگین  لباس تیم ملی را با سرخوردگی از طرف جامعه به تنهایی متحمل شود.

به امید روزی که به جای سرکوب نوابغ کشور در هر زمینه ایی که فعالیت دارند، شاهد حمایت و ارزش گذاری لازم در کشور خود باشیم نه به ناچار مجبور به ترک وطن خود شویم ما هیچ چیزی جز حاکمین دلسوز ، اصیل و باسواد نسبت به جوامع دیگر کم نداریم.

حکومت‌های ایدئولوژیک

تقی صیاد مصطفی

حکومت‌های ایدئولوژیک در تمام امور یک کشور دخالت می‌کنند و همه چیز را بر اساس ایده خود به پیش می‌برند تا به قول خودشان دنیا را به مدینه فاضله تبدیل کنند و حتی ایدئولوژی‌های دینی همچون حکومت اسلامی ایران پا را فراتر گذاشته و برای زندگی پس از مرگ افراد هم برنامه دارند و به قول آقای خمینی ما آمده ایم که دنیا و قیامت شما را آباد کنیم!. حالا با نگاهی به کارنامه اقتصادی جمهوری اسلامی می خواهیم بدانیم که تا چه حد دنیای مردم را آباد کرده اند!

طبق سخنان و آمار رسمی نهادها و مقامات جمهوری اسلامی، اقتصاد ایران در شرایط بسیار بدی قرار دارد بگونه‌ای که اقتصاد ایران با خطر رکود مجدد یا رشد بسیار پایین مواجه است چون بیشتر رشد تولید ناخالص داخلی ایران در چند سال گذشته به خاطر صادرات نفت بوده و با رسیدن ایران به حدود سقف تولید تعیین شده امکان رشد صادرات نفت بسیار کم است و همچنین در صورت بهم خوردن توافق هسته‌ای یا تصویب تحریم‌های جدید اقتصادی از سوی آمریکا اقتصاد ایران با بحران شدید مواجه خواهد شد چرا که علاوه بر گرانی و مشکلات اقتصادی، حکومت سالانه نیازمند ایجاد حدود یک میلیون شغل است تا به تعداد بیکاران اضافه نشود. با توجه به اینکه مرکز آمار ایران هر فردی را که هفته‌ای حداقل یک ساعت کار کند شاغل محسوب می‌کند، تعداد بیکاران را سه میلیون و دویست هزار نفر اعلام کرده و اما از سوی دیگر مرکز پژوهش‌های مجلس تعداد بیکاران را حدود ٧ میلیون نفر اعلام کرده است!.

البته وضعیت شاغلین هم به هیچ وجه خوب نیست بطوری که امسال حداقل حقوق کارگر ٩٣٠ هزار تومان اعلام شده در حالیکه مرکز پژوهش‌های مجلس بر اساس تورم در ١٠ سال گذشته و هزینه‌های کنونی خط فقر را در سال ١٣٩۵ حدود یک میلیون و هشتصد هزار تومان اعلام کرده بود و حتی بعضی کارشناسان وابسته به جناح های رژیم این رقم را تا حدود ٣ میلیون تومان اعلام کرده اند و این عمق فقر در ایران حتی برای شاغلان را به روشنی مشخص می کند!( حدود ١٠ سال است که دولت به طور رسمی خط فقر را اعلام نکرده است).

همچنین در حالی بانک جهانی و موسسات اقتصادی دیگری نسبت به ورشکستگی بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری ایران که اکثرا بدون موجوز هستد، هشداره داده‌اند که سرمایه‌گذاران خارجی از ترس تحریم‌های آمریکا و یا بروز جنگ با ایران از سرمایه‌گذاری گسترده در ایران خوداری می‌کنند در حالیکه اقتصاد ایران به خصوص صنعت نفت و گاز آن به شدت نیازمند سرمایه گذاری خارجی است!. در کنار تمام این مشکلات و فشارها بحث فساد هم به معضل بزرگی تبدیل شده به طوری که سازمان شفافیت بین المللی در رتبه‌بندی سال ٢٠١۶ در میان ١٧۶ کشور رتبه ایران از نظر فساد را ١٣١ اعلام کرد! طبق آمار و سخنان خود مقامات حکومتی چیزی بین ٢٠ تا ٣٠ درصد از مباحث اقتصادی سند چشم‌انداز بیست ساله که بیشتر از نصف عمر خود را طی کرده محقق شده و با توجه به آمار منابع معتبر جهانی ایران به هیچ وجه قادر نخواهد بود حتی به نزدیکی اهداف اقتصادی سند چشم انداز هم برسد . برای درک بهتر از کارنامه اقتصادی جمهوری اسلامی بهتر است اقتصاد ایران را با رقبای قبل از انقلاب ۵٧ و اکنون مقایسه کنیم . معمولا حکومت‌های ایدئولوژیک و حکومت‌های دیکتاتوری برای فریب افکار عمومی همیشه در تبلیغات اقتصادی خود زمان حال را با قبل از روی کار آمدن حکومت‌شان مقایسه می‌کنند و این بسیار اشتباه و کاری فریبکارانه است چون تمام دنیا در حال پیشرفت است و برای بررسی کارنامه اقتصادی کشوری بهتر است مدت زمان مد نظر را با رقبای آن کشور و اقتصاد جهانی مقایسه کرد.
بنابر جدول فوق به خوبی روشن و نمایان است که جمهوری اسلامی ایران نه تنها نتوانسته باعث پیشرفت اقتصاد ایران ىشود بلکه حتی باعث عقب‌ ماندگی ایران نسبت به دوران قبل از انقلاب شده است. در جدول بالا تنها کشور عربستان است که به نسبت، رشد کمی داشته و دلیل آن این است که قبلا اقتصاد عربستان بسیار وابسته به نفت بود و به مرور با افزایش تولیدات صنعتی و حتی کشاورزی توانسته است هم اکنون تولید ناخالص داخلی بیشتری از ایران داشته باشد! ایرا ن منابع و نیروی کار جوان و ارزان بسیار خوبی در اختیار داشت و همچنین کشوری جذاب برای توریست‌ها است و تنها دلیل عقب ماندگی اقتصاد ایران از جامعه جهانی شکست طرح‌های اقتصادی جمهوری اسلامی و فساد و مدیریت ناکارآمد است، کره جنوبی که هیچکدام از امتیازهای اقتصادی ایران را نداشته هم اکنون تولید ناخالص داخلی‌اش ٣ برابر بیشتر از کشور ایران است! کشور چین نیز در مدت ٣۵ سال توانسته اقتصاد خود را ۵٧ برابر کند و این موجب حیرت همه جهان شده ااست اما اگر جمهوری اسلامی به همان نسبت کشور ترکیه پیشرفت می کرد هم اکنون تولید ناخالص داخلی‌اش بیشتر از ٢ برابر کنونی می‌بود یعنی درآمد مردم ایران به طور متوسط ٢ برابر امروز بود! حال آنکه ایران امکانات و وضعیت بسیار بهتری نسبت به ترکیه و کره جنوبی داشت.

تنها راه استفاده کامل مردم ایران از امکانات طبیعی و نیروی انسانی و فکری کشور تغییر رژیم حاکم بر ایران است چون برای ریشه‌کنی فساد نیاز به آزادی بیان است که آزادی بیان جزء خطوط قرمز حکومت‌های دیکتاتوری از جمله ایران است و با وجود جمهوری اسلامی هرگز فساد ریشه کن نخواهد شد چونکه خود رهبران رژیم سرچشمه فساد هستند! برای سرمایه‌گذاری گسترده خارجی نیاز به امنیت و ثبات سیاسی و روابط دوستانه و حداقل غیرخصمانه با جهان غرب است که با وجود جمهوری اسلامی امکان چنین روابطی غیرممکن است!.

رشد اقتصادی نیازمند امنیت و عدالت در جامعه است که با وجود جمهوری اسلامی هرگز ملیت‌ها و مذاهب مختلف درون ایران احساس عدالت و آزادی و آسایش نخواهند کرد! اگر از خطر جنگ هم بگذریم و اوضاع به همین شیوه به پیش برود روزبه‌روز اقتصاد ایران به نسبت دیگر کشورها عقب خواهد افتاد اما در صورت سرنگونی رژیم و ایجاد یک کشور دمکرات می‌توان با استفاده از همه امکانات به رشد سریع اقتصادی دست یافت. آقای خمینی حکومت ایران را حکومت مستضعفین جهان می‌نامید اما هم اکنون قبری بسیار گران قیمت و با مساحت ۶٠٠هزار متر مربع را اشغال کرده است و فقرا حتی یک متر برای خواب شبانه ندارند و مجبورند در گورستان‌ها بخوابند! اگر این آباد کردن دنیای مردم ایران بود وای بر آخرتی که آقای خمینی وعده‌اش را می‌دارد

 

 

ایران نیازمند دموکراسی و حقوق بشر

نیلوفر ایمانیان

اعلامیه جهانی حقوق بشر

مواد ۱ تا ۲۱ شامل حقوق مدنی و سیاسی و ازادی های فردی و امنیت شخصی است.

مواد ۲۲ تا ۲۹ شامل حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است که به براوردن نیازهای مادی و غیرمادی انسان می پردازد تا شکوفایی کامل استعدادهای بشر تضمین یابد.

یکی از این حقوق شامل حق تایین سرنوشت می باشد.

تحقق مجموعه حقوق بشر برای تمام افراد لازمه ی چند شرط است

۱.کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت او به رسمیت شناخته شود.

۲.نظام حقوقی که حقوق بشر در ان جایگاه مناسب داشته باشد ایجاد شود.

۳.ساز و کارهای لازم برای تضمین حقوق بشر.

امروزه حقوق بشر به جایگاه عرف بین المللی ارتقا یافته است و اعمال هر گونه محدودیت بر حقوق بشر و ازادی های اساسی او فقط در صورتی قابل توجیه است که برای حمایت از حقوق مساوی و استقلال برابر دیگران اتخاذ شده باشد.

نقض حقوق بشر منجر به مسولیت بین المللی می شود که ایران مرتکب مکرر  نقض حقوق بشر می باشد.

دموکراسی از باورها بوجود می اید و مبنای دموکراسی ازادی عامه مردم در تایین سرنوشت خودشان می باشد که پیشنیاز ان تحمل و رعایت حقوق انسانی همدیگر می باشد و مستلزم باور قلبی،فلسفی و درونی می باشد که در طول زمان و با اموزش بوجود می اید.

اما در ایران شاهد عدم احترام کافی به حقوق انسانی هستیم همچنین نهادینه کردن دموکراسی نیازمند اجرای نهضت حقوق بشر می باشد که متاسفانه نهادهای مدنی در ایران وجود ندارد یا خیلی ضعیف است و برنامه ریزی و اموزش هم به عهده دولت می باشد.

دموکراسی وابسته به مراعات حقوق بشر و مراعات حقوق بشر وابسته به دموکراسی است در نتیجه متقابلا همدیگر را تقویت می کنند.

پس می توان به وضوح بیان کرد که مبنای حفظ حقوق بشر به بهترین وجه، دموکراسی است چراکه دموکراسی سامانه سیاسی است که به بهترین وجه به اعمال ازادانه حقوق فردی اجازه می دهد در نتیجه توسعه واقعی در یک دولت زمانی است که دموکراسی در تمام سطح ها و حوزه ها پیاده شود.

وجدان جمعی در حقوق بشر جایگاه والایی دارد.

حقوق بشر مجموعه ای از ارزش ها و قواعدی است که وجدان جمعی جامعه،انها را لازمه ی شان انسان تلقی می کند که در وحله ی اول، دولت ملزم به رعایت ان ها و در نتیجه تمام مردم می باشند.

وجدان جمعی فقط در جوامع دموکراتیک که در ان رسانه ها{ مطبوعات،رادیو،تلویزیون و …} ازاد هستند امکان وجود دارد.

در جوامع غیر دموکراتیک گروه حاکم ایده و نظر خود را به عنوان وجدان جمعی در قالب قوانین و مقررات به جامعه تحمیل می کنند و هرگونه انتقاد از سیاست های حاکم را تشویش اذهان عمومی، تهدید علیه امنیت ملی و نقض قوانین سرکوب می کند.

در نظام های دموکراتیک شهروندان در حوزه ی سیاسی و حقوقی برابرند.

دموکراسی از نظر اخلاقی بر اصل نسبیت ارزش ها استوار است.

مهم ترین ویژگی های دموکراسی

۱.مبتنی بر ارا و افکار عمومی است بنابراین دولت را موظف به مسولیت در مقابل مردم کند و حکومت باید دایما منشا دموکراتیک خود را تجدید کند.

۲.اشکار افکار عمومی به شیوه ی ازاد از طریق روزنامه ها و رسانه ها،وجود انتخابات،تحزب و مراجعه به ارا عمومی

۳.برای رفع اختلاف در نزد افکار عمومی باید افکار اکثریت عددی که از طریق رای مشارکت سیاسی را در نظر گرفت و تمامی اقلیت را مورد توجه قرار داد.۴.وجود انجمن ها و نهادهای خودجوش و مستقل برای پشتیبانی از حقوق و ازادی های افراد در مقابل خودکامگی حاکم

۵.در نظر گرفتن علایق و منافع و ارزش های گوناگون هر جامعه

۶.هیچ گروهی حق ندارد،هیچ فلسفه یا ایدویولوژی خاصی را به دیگران تحمیل کند.

۷.رعایت ازادی های اساسی از جمله ازادی های بیان،انجمن و قلم شرط عمل رضایت نهادهای دموکراتیک است.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از مشروعیت سیاسی کاریزمایی و مشروعیت سیاسی سنتی و مشروعیت سیاسی قانونی تشکیل شده است.حاکمیت ملی به صورت غیر مستقیم اعمال می شود بنابراین موانع زیاد و جدی برای شیوع حاکمیت دموکراتیک در ایران وجود دارد.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به مطالبات تاریخی طبقه ی روحانیت از طریق اختصاص مناسب و امتیازات عمده به روحانیت در ساختار قدرت پاسخ داده است.که این قدرت برای طبقه روحانیت به عنوان پاداش ها تایین شده است.

ولایت فقیه قدرت طبقه روحانیت را ساماندهی تئوریک کرده است و قانون اساسی یه ان شکل رسمی و حقوقی داده است و در نتیجه ان گذر از دولت ایدئولوژیک اوایل انقلاب به دموکراسی صوری و دوباره بازگشت به دولت ایدئولوژیک است.

جمهوری اسلامی ایران نقض سیسماتیک و مداوم حقوق بشر را با اصل و قید،مغایرت حقوق بشر با شرع توجیح می کند.

اما بخوانیم از قانون  اساسی ایران در پاراگراف اول مقدمه قانون اساسی و هم چنین اصل چهارم قانون اساسی تاکید بر ان است که کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی باید باشد.

❊شورای نگهبان مرجع تشخیص عدم مغایرت قوانین و مقررات با موازین اسلامی است در صورتی که این موازین اسلامی تعریف و مصادیق ان مشخص نشده است.

❊در فصل سوم قانون اساسی تحت عنوان < حقوق ملت > که اعمال برخی از حقوق بشری و شهروندی ان هم به صورت تبعیض امیز نام برده شده است و بیشترین حقوق هم مخالف موازین اسلامی و شرعی دانسته اند. بنابراین برخورداری شهروندان از حقوق انسانی در گرو تایید چهار تن از شش تن فقیه های انتصابی از طرف مقام رهبری می باشد.

❊شورای نگهبان هم چنین بر اساس اصل ۹۸ عهده دار تفسیر قانون است.

تفسیر موسع و غیر حقوقی از وظایف خود در اصل نود و نهم و اعمال نظارت استصوابی بر انتخابات صلاحیت نامزدهای اصلاح طلب و دارای قرائت دموکراتیک تر از قانون اساسی را به بهانه هایی نظیر:عدم التزام به اسلام وعدم اعتقاد قلبی به ولایت مطلقه ی فقیه رد می کند.پس محرومیت از حق انتخاب شدن و نقض حقوق بشر را بدنبال دارد.

❊این در حالی است که علیرغم قانون اساسی {اصل هفتاد و دوم} و اصل تفکیک قوا صلاحیت قانونگذاری نیز به قوه ی مقننه منحصر نمی باشد و نهادهایی نظیر مجمع تشخیص مصلحت نظام {اعضای آن منصوب مقام رهبری می باشند}و شورای عالی انقلاب فرهنگی {این نهاد در قانون اساسی پیش بینی نشده است و اعضای آن توسط مقام رهبری منصوب می شوند} نیز مبادرت به امر قانونگذاری می کنند و شورای نگهبان نیز هیچ گونه نظارتی بر این گونه قوانین ندارد. لذا هیچ مرجعی وجود ندارد تا مطابقت یا عدم مطابقت این قوانین را با قانون اساسی بررسی نماید. نظام جمهوری اسلامی اساساً الیگارشیک {مبتنی بر فقیه سالاری} و فاقد ویژگی های دموکراسی می باشد زیرا:

۱.منشا حاکمیت دموکراسی نیست.

۲.عدم امکان ابراز افکار عمومی به صورت ازاد و اشکار

۳.عدم امکان مشارکت های سیاسی برای همه ی گروه ها و اقلیت ها

۴.عدم وجود انجمن ها و نهادها برای پشتیبانی از حقوق و ازادی های افراد

۵.مطلق بودن ارزش ها و اخلاقیات و حاکم بودن ایدءولوژی خاص بر جامعه

۶.عدم رعایت ازاری بیان،انجمن ها و قلم

۷.نادیده گرفتن بسیاری از ارزش ها و علایق و منافع

در جمهوری اسلامی ایران حقوق بشر دارای جایگاه مناسب نیست.برخی از موارد نقض حقوق بشر در قانون اساسی عبارت است از :

۱.تبعیض جنسی و مذهبی

اصل نوزده قانون اساسی حقوق مساوی افراد را فقط را از نظر رنگ، نژاد و زبان به رسمیت شناخته است اما برابری جنسی و مذهبی را تایید نکرده است.

مطابق قانون اساسی شرط احراز برخی مشاغل مانند رهبری و ریاست جمهوری،مسلمان شیعه و مرد بودن است.

۲.مشروط کردن برخورداری افراد از حقوق انسانی،سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به رعایت موازین اسلام

شورای نگهبان {۴نفر از ۶ فقیه} با برداشت خاص از اسلام افراد ملت را از حقوق انسانی مثل ازادی بیان محروم می نماید.

بیان مطالب در نشریات {اصل بیست و چهارم}،تاسیس و شرکت در احزاب و انجمن ها {اصل بیست و شش}،تشکیل اجتماعات و راهپیمایی {اصل بیست و هفت}، در صورتی ازاد است که مخل به مبانی اسلامی نباشد.

اما این تنها مشکلات جمهوری اسلامی ایران با حقوق بشر نیست.جدا از عدم ازادی جنسیت و مذهب و عدم برابری حقوقی و سیاسی افراد بخش دیگری از نقض حقوق بشر در ایران ناشی از :

۱.تفسیر خاص شورای نگهبان از قانون اساسی و شرع

برای مثال تایید شکنجه که مخالف اصل سی و هشتم قانون اساسی مبنی بر ممنوعیت هرگونه شکنجه است.

۲.قوانین عادی مانند قانون انتخابات و قانون مطبوعات

۳.عدم اجرای برخی از اصول قانون اساسی

اصل ۳۷ مبنی بر اصل بر برائت بودن یا اصل ۳۹ مبنی بر ممنوع و موجب مجازات بودن هتک و حرمت و حیثیت افراد به دلیل عدم استقلال واقعی قوه قضاییه.

قانون اساسی و قوانین عادی و نهادهای ناشی از قانون اساسی ظرفیت رعایت و تضمین حقوق بشر را ندارند.

موارد نقض حقوق بشر بسیارند که در این نوشته کوتاه نمی گنجد.جمهوری اسلامی ایران پر است از نقض حقوق بشرها در پشت میله های زندان و چه در ازادی های که محبوس جمهوری اسلامی هستند.

ماده ۲۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر به برقراری نظم اجتماعی پرداخته است و  باید حقوق و ازادی های بشری همه ی افراد،قومیت ها و گروه ها تامین شود پس همه با هم باید حقوق بشر را فریاد بزنیم.

این روزها اوضاع امنیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور کاملاً نگران گننده است. برخی از رئوس این نگرانی ها عبارت است از: افزایش اعمال تحریم های شدید اقتصادی و سیاسی. بحران های متعدد در روابط ایران با کشورها و سازمان های بین المللی {کشورهای مهم عضو اتحادیه ی اروپا، آژانس بین المللی انرژی اتمی، شورای امنیت سازمان ملل و …} تداوم نقض حقوق بشر و آزادی بیان در ایران و محکومیت آن از سوی نهادها و سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی و اثرات مخرب آن بر روابط سایر کشورها با ایران؛ کاهش سرمایه ی اجتماعی کشور {عدم اعتماد به نفس مردم، بی اعتمادی مردم به همدیگر، و بی اعتمادی مردم بویژه اقلیت های قومی و مذهبی به حکومت به دلیل نقض حقوق بشری آنان}؛ گسترش نارضایتی عمومی

بویژه در میان تهیدستان و طبقات متوسط به پایین جامعه به دلیل وضعیت اسفبار معیشتی علیرغم وعده ها و شعارهای فقیر نوازانه ی رئیس جمهور؛ خروج سرمایه های انسانی و مالی از کشور و عدم جذب سرمایه های خارجی؛ نرخ بالای تورم و بیکاری؛ رکود اقتصادی و افزایش بی سابقه ی واردات بویژه کالاهای مصرفی و ورشکستگی تشدید وابستگی اقتصادکشور به نفت {بر خلاف الزامات برنامه ی چهارم توسعه} و پیش بینی آغاز روند نزولی قیمت نفت از یک سو و کاهش صادرات نفت ایران } افزایش مصرف داخلی از سوی دیگر؛ افزایش سرسام آور بهای املاک و مستغلات و کالاهای اساسی،حضور افراد نظامی و امنیتی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و افزایش سختگیری و تهدید علیه فعالان سیاسی، نهادهای مدنی، روزنامه نگاران، دانشجویان؛ قطع اطلاع رسانی آزاد از طریق تهدید و توقیف روزنامه های آزاد و مستقل، فیلترینگ اینترنت، جمع آوری آنتن های ماهواره؛ تداوم و گسترش ناهنجاری های اجتماعی نظیر: فحشاء، تکدی گری، خودکشی، فساد اداری و اعتیاد و یکی از بحران های مهم دیگر بی ابی. این بحران ها تنها بخشی از واقعیات نگران کننده ی کشور است. شدت این بحران ها به اندازه ای است که امنیت و حقوق اساسی مردم و روند رشد و توسعه ی کشور را دچار اختلالات شدید کرده و در صورت عدم چاره اندیشی فوری و رفع اساسی، اثرات زیانبار این بحران ها بر کشور به نحو فزاینده ای افزایش خواهد یافت.

جامعه ی نیمه ی سنتی و نیمه مدرن ایران به دلیل حل نشدن بحران های هویت، مشروعیت، نفوذ،مشارکت، ادغام و توزیع دارای شمار پیچیده ای از شکاف های اجتماعی بوده و شکاف های قومی، فرهنگی و طبقاتی در آن همچنان فعال می باشد. از طرفی همه دولت های ایدئولوژیک از جمله ایران ذاتاً متضمن درجاتی از بحران مشروعیت، مشارکت و کارایی هستند. این بحران ها وقتی که با بحران سلطه و استیلا {که ممکن است دولت ایران در اثر تحریم های شدید و حملات نظامی خارجی به آن مبتلا شود}ترکیب شوند، امنیت و آزادی های اساسی جامعه را با خطرات جدی مواجه خواهد کرد.

دولتی که از تأمین حداقل نیازهای شهروندان بویژه جوانان {اشتغال مناسب، مسکن مناسب، تغذیه و بهداشت جسمی و روانی مناسب و…}عاجز بوده و باعث سرخوردگی شهروندان اش شده در شرایطی که سرمایه های کشور {سرمایه های انسانی، مالی و…}بویژه ی سرمایه ی اجتماعی دچار آسیب های جدی شده است چگونه قادر خواهد بود با بحران های متعدد و پیچیده ی داخلی و تهدیدات بین المللی{تحریم اقتصادی و تهاجم نظامی خارجی} بطور همزمان به نحوی مقابله نماید که دست کم بتواند حداقل نیازهای مردم {امنیت، معیشت و…} را تأمین نماید؟

دولتی که سرمست از درآمدهای بادآورده ی نفتی و سوار بر امواج احساسات مردم بی چیز به تمامی برنامه های بلند مدت سند چشم انداز 20ساله( و میان مدت )برنامه ی چهارم توسعه( بی اعتنا بوده و همچنان به قیمت فقیر تر شدن مردم به فقیرنوازی و افزایش انتظارات خیل عظیم تهی دستان مشغول است هیچ نشانی از یک دولت مدرن

به تمامی برنامه های بلندگرا ندارد. جامعه ای که نخبگانش تصادفی هستند و تجربه ی انباشته شده برای برنامه ریزی و انجام کارهای اقتصادی،سیاسی، فرهنگی و اصولاً کشورداری ندارند و صرفاً به صورت آزمون و خطا کسب تجربه می کنند حقیقتاً بیمار است. کم تدبیری،خودشیفتگی و عدم تعادل، کتمان کردن مسائل اساسی، پر حرفی و کم فکر کردن،عدم پذیرش نقد، سرزنش دیگرانی که جور دیگر فکر می کنند بخشی از خصلت های عمومی افرادی است که صدها سال در این جامعه ی استبداد زده زیست کرده اند. وقت آن رسیده که شجاعانه به وجود بحران در شخصیت، روحیات و خلقیات مان اعتراف کنیم. باید به اصلاح ساختارهای استبدادی ای که از ما چنین انسان هایی ساخته کمر همت ببندیم.

در تحلیل نهایی، دلیل عمده ی بروز زمینه ها و بحران های متعدد هم در دولت و ساختار دولتی و هم در جامعه و نظام اجتماعی، فقدان دموکراسی و عدم رعایت و تضمین حقوق بشر در کشور است.یکی از دلایل توجیه دموکراسی و حقوق بشر، تأمین صلح و رفاه در سطوح ملی و بین المللی است. وجود بحران های متعدد و دائمی از مشخصه

های نظام های غیردموکراتیک می باشد. این بحران ها تنها یک راه حل قطعی دارند: تن دادن به دموکراسی و حقوق بشر و پایبندی به همه ی ملزومات و پیامد های ذاتی آن.

همه ی تغییراتی که در تعادل نیروهای درون حکومت رخ می دهد در چارچوب حفظ امتیازات ویژه ی روحانیون می باشد. لذا، هرگونه تلاش های اصلاح طلبانه درون حاکمیتی صرفاً منجر به استتار قدرت الیگارشی طبقه روحانیون شده و در بهترین حالت نیز به استقرار فرایندها و نهادهای اساسی نظام دموکراسی کامل منتهی نخواهد شد. حل مشکلات جامعه ی ایران و جلوگیری از نابودی و تجزیه ی کشور جز با دگرگونی بنیادین مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر در ساختارهای چندگانه قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناممکن است.

تنها راه نجات کشور و مردم ایران را پیوستن همه ی افراد، اقوام و گروه های مذهبی و سیاسی و نهادهای مدنی به نهضت حقوق بشری می داند. نهضتی که غیر خشونت آمیز و مبتنی بر مفاد اعلامیه ی جهانی حقوق بشر بوده و آرمان آن صلح، آزادی، برابری و عدالت برای همه است.

جمع اوری و نوشته شده توسط نیلوفر ایمانیان

www.zanoazadegy.blogspot.com 

منبع:کتاب حقوق بشر نه کلامی بیش نه کلامی کم به قلم جواد علیزاده.

 

ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر

  سید جمال الدین سجادی نیا

بررسی ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آیا میدانید : ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود دارد ؟ و از اساسی ترین حقوق انسانی شما هستند و متعلق به شماست. و نیازی نیست برای داشتن این حقوق از کسی اجازه بگیرید. مهم نیست مرد هستید یا زن , اهل کجا هستید و چه باور و اعتقادی دارید , این حقوق مال شما ست.

اعتقاد ما بر اینست که باید بدانیم , برای کسب چه حقوقی گام بر می داریم تا در آینده نسبت به قوانینی که باید تضمین کننده آزادی ما باشند ، آگاهی و شناخت لازم را داشته باشیم .

تاکید بر مفاد این اعلامیه از سوی ما ، تنها به جهت آگاهی افراد ، نسبت به شناخت حقوق انسانی خود در جامعه ایست که حاکمان آن ، با اتکا به نا آگاهی مردم ، قوانین اساسی کشور را خالی از تناقض و بی عیب و نقص معرفی می کنند

ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر در نظر دارد که :

هر انسانی به محض تولد، با حقوقی مساوی با دیگر انسان ها زاده می شود، او «آزاد و برابر» به دنیا می آید و باید آزاد زندگی کند. حقوق برابر جزء جداناشدنی حقوق انسانی است و هر کسی مسول است که رفتاری انسانی با دیگران داشته باشد.

اما آیا میدانید : با وجود اینکه در اصل ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی ایران, به برخورداری از حقوق مساوی و حمایت یکسان زن و مرد در برابر قانون و برخورداری از همه حقوق با رعایت موازین اسلامی اشاره شده است.

اما در عمل این قوانین تساوی مورد نظر در بند یک اعلامیه جهانی را تامین نکرده

میدانید چرا ؟

چون همانگونه که در اصل ۴ قانون اساسی ایران اشاره شده است , کلیه قوانین و مقررات موجود در حکومت جمهوری اسلامی ایران بر اساس موازین اسلامی تنظیم شده‌اند و این اصل به طور غیر مستقیم بر تبعیض علیه زنان صحه می‌گذارد. در قوانین اسلام , زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نبوده بلکه زنان به عنوان برده و ملک مرد محسوب می‌شوند. در حقیقت احکام و فرامین مذهبی پایه و اساس تبعیض علیه زنان در جامعه کنونی ایران می‌باشد.

اصل تقلید که در قوانین اسلامی وجود دارد به عدم پذیرش عقلانیت و وجدان برای همه اشاره دارد , بدان معنی که تفهیم اجباری عدم استقلال فکری مردم والزام تقلید از یک مرجع تقلید ایجاد میشود.

پایمال نمودن حقوق پیروان سایر ادیان وعدم برابری حقوق پیروان ادیان با شیعه ۱۲ امامی مانند مسلمانان پیرو اهل سنت، پیروان ادیان مسیحی، یهودی، زرتشتی و دراویش و … اعمال مجازاتهای سنگین برای سایر گرایشات دینی و مذهبی

پایمال نمودن حقوق اقوام ایرانی و اعمال مجازاتهای سنگین برای گرایش قومی                                                    منبع: ‌وبلاگ درخت صلح

سند ۲۰۳۰ یونسکو در برابر ” سند تحول بنیادین

شبنم رضاوند

سند آموزشی ۲۰۳۰ یونسکو بخشی از برنامه سازمان ملل متحد برای “توسعه پایدار” تا سال ۲۰۳۰ برای  کشورهای عضو سازمان ملل است. دولت ایران هم برای اعمال هدف‌های آموزشی این برنامه جهانی، سندی را تدوین کرده است که حالا محل اختلاف شده است.

برخی رسانه‌ها و محافظه‌کاران در ایران، این سند را “توطئه و نفوذ” خوانده‌اند. در حالی که حامیان این برنامه، آن را استفاده از تجربه‌های بین‌المللی برای توسعه و مدرن کردن آموزش کشور می‌دانند. در مقاله زیر تلاش شده تا ابعاد مختلف این سند و دلایل مخالفت‌ها روشن شود.

دستور کاری ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار سند ۲۰۳۰ یونسکو ، مجموعه‌ای از اهداف هستند که به آینده مربوط می‌شوند. رؤسای دولت‌ها، نمایندگان بلندپایه نهادهای تخصصی سازمان ملل متحد و جامعه مدنی در سپتامبر ۲۰۱۵ (شهریور ۱۳۹۴) گرد هم آمدند و در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، آنرا تصویب کردند. این قطعنامه که جایگزین اهداف توسعه هزاره شد، شامل ۱۷دستور کاری یا هدف اصلی و ۱۶۹ هدف ویژه است که نقشه راه جامعه بین‌المللی را در زمینه توسعه پایدار برای تحقق حکومت یکپارچه در سازمان ملل در پانزده سال آینده ترسیم می‌کند. ایران نیز از کشورهای شرکت‌کننده در این اجلاس بود که متعهد به اجرای این سند شد.

این اهداف به عنوان اهداف جهانی ترویج شده‌اند. و  از ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ اجرا می‌شوند و بر اصول کرامت و حقوق بشر، عدالت اجتماعی، صلح، شمول اجتماعی و حفاظت و تنوع قومی، فرهنگی و زبانی و نیز بر مسئولیت مشترک و پاسخگویی استوار است.

اهداف اصلی توسعه پایا مورد توافق ۱۹۳ کشور به شرح ذیل می باشند.

۱.بدون فقر: به تمام انواع فقر در هر کجا باشد پایان دهیم.

۲.بدون گرسنگی: به تمام گرسنگی پایان دهیم، به امنیت غذایی و تغذیه سالم برسیم، و کشاورزی پایا را ارتقاء دهیم.

۳.سلامتی مطلوب: زندگی سالم را تضمین کنیم و برای همه د ر همه سنین سطح سلامتی را بهبود بخشیم.

۴.کیفیت آموزش: آموزش با کیفیت برای همه میسر و مساوی باشد و فرصتهای یادگیری برای همه در تمام طول عمر فراهم شود.

۵.برابری جنسی: به برابری جنسی برسیم و تمامی دختران و زنان قدرتمندتر گردند.

۶.آب سالم و بهداشت: آب تصفیه شده و سالم در دسترس همه قرار گیرد و امکانات بهداشتی برای همه فراهم باشد.

۷.انرژی ارزان و تجدیدپذیر: دسترسی به منابع انرژی ارزان، مطمئن، پایا و مدرن برای همه فراهم شود.

۸.کار و اقتصاد خوب: رشد اقتصادی پایا، فراگیر و با ثبات

۹.زیرساخت خوب و نوآوری: ساخت زیر ساختار مقاوم، ارتقای صنعت پایا و عمومی، و ارائه نوآوری.

۱۰.کاهش نابرابری: کاهش نابرابری در کشورها و بین آنها.

۱۱.شهرها و جوامع پایا: شهرها و اقامتگاه‌های بشری را عمومی، امن، مقاوم و پایا سازیم.

۱۲.استفاده امن از منابع: تضمین مصرف پایا و الگوهای مصرف.

۱۳.اقدام درباره آب وهوا: اقدامات فوری برای مبارزه با تغییر آب و هوا و عوارض ناشی از آن.

۱۴.اقیانوسهای پایا: حفظ و استفاده پایا از اقیانوس‌ها، دریاها و منابع دریایی برای توسعه پایا.

۱۵.استفاده پایا از زمین: حفظ، بازیابی و بهبود استفاده پایا از اکوسیستم‌های خاکی، مدیریت پایا جنگلها، مبارزه با بیابان‌زایی، متوقف کردن یا معکوس کردن روند تخریب زمین و متوقف کردن روند از دست رفتن تنوع زیستی

۱۶.صلح و عدالت: ارتقای جوامع صلح‌آمیز و فراگیر برای توسعه پایا، فراهم کردن دسترسی به عدالت برای همه و ساخت موسسات کارآ، قابل اعتماد برای همه و در همه سطوح.

۱۷.همکاری‌ها در توسعه پایا: تقویت ابزارهای پیاده‌سازی و احیای همکاری‌های جهانی برای توسعه پایا.

هدف اول: پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا

– ریشه کنی فقر مطلق(فقر مطلق به درآمد روزانه کمتر از ۱٫۲۵ دلار اطلاق می شود)

– نصف کردن تعداد فقرا

– ایجاد نظام حمایتی از فقرا، سرمایه گذاری برای فقرزدایی و حق دسترسی فقرا به منابع

هدف دوم: پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار

– تضمین دسترسی همه به ویژه نوزادان به غذای سالم و کافی و رفع سوء تغذیه

– افزایش دوبرابری درآمد و بهره وری تولیدکنندگان کوچک کواد غذایی کوچک

– تضمین نظام های پایدار تولید مواد غذایی و افزایش سرمایه گذاری در این حوزه از جمله تربیت کشاورز

– حفظ تنوع ژنتیکی دانه ها و گیاهان و حیوانات

هدف سوم: تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین

– کاهش مرگ و میر مادران به میزان ۷۰درصد

– کاهش مرگ و میز نوزادان و کودکان

– پایان دادن به بیماری های واگیر مانند ایدز، سل، مالاریا

– کاهش مرگ و میرهای ناشی از بیماری های غیر واگیر و بیماری های ناشی از آلودگی آب و هوا و خاک

– کاهش مصرف مواد مخدر و کنترل تولید توتون و تنباکو

– به نصف رساندن مرگ و میرهای ناشی از تصادفات

– تضمین دسترسی جهانی به خدمات بهداشتی و درمانی در همه موارد مورد نیاز انسان ها از جمله مسائل جنسی و باروری بدون مواجه شدن با مشکلات مالی

– توسعه واکسیناسیون

هدف چهارم: تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه

– تضمین آموزش رایگان همگانی تا دیپلم به صورت رایگان و دسترسی به آموزش های پیش دبستانی

– توسعه آموزش های فنی و حرفه ای

– دسترسی عمومی به تحصیلات دانشگاهی

– ریشه کنی نابرابری های جنسیتی در آموزش و تضمین دسترسی برابر به همه مقاطع آموزش و تربیت فنی و حرفه ای برای اقشار آسیب پذیر از جمله معلولان ، افراد بومی وکودکانی که در شرایط آسیب پذیر زندگی می کنند و یا خود آسیب پذیر هستند

– آموزش سواد به بزرگسالان

– تضمین این که همه فراگیران به دانش و مهارتهای لازم برای ترویج توسعه پایدار دست یابند به وِیژه از طریق آموزش برای توسعه پایدار و آموزش و ترویج شیوه های زندگی پایدار، حقوق بشر، تساوی جنسیتی، ترویج فرهنگ صلح و نبود خشونت، شهروندی جهانی و احترام به تنوع فرهنگی و مشارکت فرهنگ در تحقق توسعه پایدار

– بروز رسانی امکانات آموزشی و تامین فضاهای دور از خشونت برای آموزش

– افزایش تعداد بورس های اعطایی در رشته های فنی و حرفه ای و فناوری اطلاعات و مهندسی و علمی

– افزایش قابل ملاحظه تأمین معلمان

هدف پنجم: دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی تمام زنان و دختران

(این بخش خلاصه نویسی نشده و عینا نقل شده است)

– پایان دادن به همه اشکال تبعیض علیه زنان و دختران در همه جا

-ریشه کنی همه انواع خشونت علیه زنان و دختران در حوزه های عمومی و خصوصی، از جمله: در زمینه قاچاق انسان و سوء استفاده جنسی و غیره…

– ریشه کنی همه اقدامات زیان بار مانند ازدواج کودکان، ازدواج در سنین بسیار پایین و ختنه زنان

– به رسمیت شناختن و ارج نهادن به مراقبت های داخل منزل و خانه داری (کار در منزل) بدون دستمزد از طریق : تامین خدمات عمومی، ایجاد زیر بناها و تنظیم سیاست های حفاظت اجتماعی و ترویج مسؤولیت مشترک در منزل و در محیط خانواده، تا حدی که مقررات ملی اجازه دهند.

– تضمین مشارکت کامل و موثر زنان و در اختیار قرار دادن فرصت های برابر (با مردان) برای انتصاب به مسولیت های بسیار بالا در همه سطوح تصمیم گیری در حوزه های سیاسی، اقتصادی و همچنین در زندگی عمومی

– ضمانت دسترسی جهانی به بهداشت باروری و جنسی و دسترسی به حقوق باروری در راستای توافق های انجام شده در جریان کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه و اعلامیه و برنامه اقدام پکن، بر مبنای اسناد نهایی به دست آمده از کنفرانس های بازنگری برگزار شده در این ارتباط

– انجام اصلاحاتی برای برقراری تساوی حقوق زنان و مردان به منظور دسترسی زنان به منابع اقتصادی و امکان مالکیت و کنترل دارایی ها از قبیل: زمین و سایر اشکال دارایی توسط آنان و همچنین برقراری حق دسترسی زنان به خدمات مالی، ارثیه، و منابع طبیعی، درراستای قوانین ملی(کشورها)

– ارتقای کاربرد فناوری توانمند کننده، به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور ترویج توانمد سازی زنان

– تقویت و اتخاذ سیاست های مطمئن و مناسب و همچنین وضع قوانین قابل اجرا برای ترویج تساوی جنسیتی و توانمندسازی همه زنان و دختران در کلیه سطوح

هدف ششم: تضمین در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه

– دسترسی همگانی به آب آشامیدنی

– دستیابی به بهداشت کافی و پایان دادن به انجام قضای حاجت در ملأ عام و بذل توجه خاص به نیازهای زنان و دختران و افراد آسیب پذیر

– ریشه کنی تخلیه زباله در منابع آبی

– احیای تالاب ها و رودخانه ها و منابع آبی

– همکاری های بین المللی در حوزه آب مانند تصفیه و شوری زدایی

هدف هفتم: تضمین دسترسی به انرژی ارزان قیمت، قابل اعتماد، پایدار و مدرن برای همه

– تضمین دسترسی به خدمات مقرون به صرفه انرژی

-افزایش انرژی های تجدید پذیر و بهره وری در حوزه انرژی

– گسترش زیر ساخت های انرژی

هدف هشتم: ترویج رشد فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال کامل و مولد و شغل مناسب برای همه

– افزایش رشد اقتصادی کشورها به حداقل ۷ درصد

– افزایش سطح بهره وری

– حمایت از اشتغال شرافتمندانه، کارآفرینی . خدمات کوچک و متوسط و کاهش بیکاری و ریشه کنی کار اجباری و برده داری نوین

– جداسازی رشد اقتصادی از تخریب محیط زیست

– دستیابی به اشتغال شرافتمندانه و سودآور برای همه و تحقق دستمزد مساوی برای همه فعالیت های دارای ارزش یکسان

– امن سازی فضاهای کار به ویژه برای زنان مهاجر

– ترویج گردشگری که بتواند به تولید کار و ترویج فرهنگ و تولیدات محلی کمک کند

– افزایش ظرفیت موسسات مالی داخلی

هدف نهم: ایجاد زیرساخت انعطاف پذیر، ترویج صنعتی سازی فراگیر و پایدار و تقویت نوآوری

– ایجاد زیرساخت های پایدار برای توسعه اقتصادی و رفاه ملی

– صنعتی شدن پایدار و افزایش سهم صنعت در اشتغال و تولید ناخالص داخلی

– افزایش دسترسی فعالیت های تجاری کوچک به خدمات مالی

– بروز رسانی صنایع و سازگاری آنها با محیط زیست

– گسترش پژوهش های علمی

– پشتیبانی از توسعه داخلی فناوری و نوآوری و دسترسی بیشتر به فناوری اطلاعات و ارتباطات

هدف دهم: کاهش نابرابری در درون و میان کشورها

– افزایش درآمد قشر فقیر به بالاتر از میانگین ملی

– توانمندی همه افراد برای حضور در عرصه های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و ایجاد فرصت های برابر برای همه

– سیاستگذاری به ویژه در حوزه های مالی، دستمزد و حمایت اجتماعی و دستیابی تدریجی به تساوی بیشتر

– تضمین حضور پر رنگ تر کشورهای در حال توسعه در تصمیم گیری های موسسات مالی و اقتصادی بین المللی

– تسهیل مهاجرت مسؤولانه

– کمک بیشتر مالی به کشورهای نیازمند

– کاهش هزینه های نقل و انتقال وجوه ارسالی کارگران مهاجر به کمتر از ۳ درصد

هدف یازدهم: تبدیل شهرها و سکونت گاه های انسانی به مکان های همه شمول، مقاوم و پایدار

– تضمین دسترسی عمومی بهمسکن ایمن و مقرون به صرفه و نوسازی محله های فقیر

– فراهم سازی دسترسی به حمل و نقل ایمن به ویژه برای زنان، دختران و معلولان

– حفظ میراث فرهنگی و طبیعی

– کاهش مرگ و میر ناشی از بلایای طبیعی

– توجه به کیفیت هوا و مدیریت زباله ها

– گسترش فضای سبز عمومی، ایمن و فراگیر به ویژه برای زنان و کودکان و سالمندان و معلولان

– برقراری پیوند بین مناطق شهری و حومه و روستایی

– حمایت از یاخت بناهای مقاوم با استفاده از مصالح محلی و ارائه کمک های مالی و فنی به آنها

هدف دوازدهم: تضمین الگوی تولید و مصرف پایدار

– اجرای برنامه ده ساله مرتبط با الگوی تولید و مصرف پایدار با توجه به توانمندی های کشورهای در حال توسعه

– مدیریت پایدار منابع طبیعی و حفظ محیط زیست در روند تولید و مصرف

– کاهش هدر رفت مواد غذایی

– کاهش تولید زباله و افزایش بازیافت

– دسترسی عمومی به اطلاعات مرتبط با توسعه پایدار

– حمایت از کشورهای در حال توسعه در جهت توسعه علمی و فنی

– پایش آثار توسعه پایدار بر گردشگری پایدار

– منطقی سازی یارانه های ناکارآمد سوخت های فسیلی

هدف سیزدهم: اقدام فوری برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و اثرات آن

– تقویت مقاومت در برابر بلایای طبیعی

– آموزش و هشدار به موقع در خصوص بلایای طبیعی

– تخصیص ۱۰۰ میلیارد دلار آمریکا برای تامین نیازهای کشورهای در حال توسعه در جهت کاهش تغییر اقیلم

هدف چهاردهم: حفظ و استفاده پایدار از اقیانوسها، دریاها و منابع دریایی برای توسعه پایدار

– کاهش آلودگی دریاها و اقیانوس ها

– حفاظت از بوم سازگان دریایی و ساحلی

– کاهش آثار اسیدی شدن محیط دریایی

– قانونمند شدن صیادی جمعی و پایان دادن به صید بی رویه

– ارتقاء دانش فناوری دریایی

– حذف یارانه های تعیین شده برای برخی اشکال ماهیگیری مخرب

– افزایش حفاظت و استفاده پایدار از اقیانوس ها و منابع آن

هدف پانزدهم: حفاظت، بازیابی و ترویج استفاده پایدار از اکوسیستم های زمینی، مدیریت پایدار جنگل ها، مبارزه با بیابان زایی، متوقف و معکوس نمودن فرسایش زمین و توقف از بین بردن تنوع زیستی

– حفاظت، احیاء و استفاده پایدار از جنگل ها ، تالاب ها ، کوه ها و نواحی خشک

– توقف جنگل زدایی

– مبارزه با بیابان زایی

– کاهش تخریب زیستگاه های طبیعی و جلوگیری از انقراض گونه های در معرض خطر

– اشتراک گذاری منصفانه مزایای ناشی از استفاده از منابع ژنتیک در راستای توافقات بین المللی

– پیشگیری از پدیدار شدن گونه های مهاجم و بیگانه در زیست بوم های خشکی و آبی

– مبارزه با صید غیرقانونیو و قاچاق گونه های حفاظت شده

هدف شانزدهم: ترویج جوامع صلح طلب و فراگیر برای توسعه پایدار، دسترسی به عدالت برای همه و ایجاد نهادهای موثر، پاسخگو و فراگیر در تمام سطوح

– کاهش همه اشکال خشونت و مرگ و میرهای ناشی از آن

– پایان دادن به سوء استفاده و استثمار کودکان

– گسترش عدالت برای همه

– مبارزه با جرایم سازمان یافته و کاهش جریان غیرقانونی پول و اسلحه

– کاهش قابل ملاحظه فساد و رسوه خواری

– پاسخگویی و شفافیت مؤسسات

– تضمین تصمیم گیری نتیجه بهش و مشارکتی و نمایان همه افراد جامعه

– تقویت حضور کشورهای در حال توسعه در نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل متحد

– تأمین هویت قانونی از جمله خدمات ثبت احوال برای همه

– تأمین دسترسی عمومی به اطلاعات و پاسداشت آزادی های بنیادین

– مبارزه با تروریسم

– ترویج و اجرای قوانین عاری از تبعیض برای توسعه پایدار

هدف هفدهم: تقویت ابزارهای اجرایی و احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار

– تقویت فعالیت های مرتبط با منابع مالی داخلی مانند جمع آوری مالیات

– اختصاص ۰٫۷ درصد از درآمد ناخالص ملی کشورهای توسعه یافته به کشورهای دارای پایین ترین سطح توسعه یافتگی

– کمک به کشورهای در حال توسعه برای پرداخت دیون

– سرمایه گذاری در کشورهای دارای پایین ترین سطح توسعه یافتگی

– افزایش امکان دسترسی به علم، فناوری و نوآوری و ارتقای همکاری های شمال-جنوب و جنوب-جنوب

– راه اندازی بانک فناوری

– حمایت بین المللی از طرح های ملی کشورهای در حال توسعه

– بهبود تجارت و افزایش سهم صادرات کشورهای در حال توسعه

– ارتقای ثبات اقتصادی کلان، ترویج مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد

– به اشتراک گذاری دانش،تخصص، فناوری و منابع مالی با هدف رشد کشورهای در حال توسعه

بعد از برشماری اهداف، مجدداً بر کمک به کشورهای در حال توسعه، کشورهای فقیر محصور در خشکی، کشورهای کوچک جزیره ای، اجرای مقررات و توافقنامه های بین المللی، تأکید می شود.

از لزوم راه اندازی پایگاه اینترنتی با هدف نشر اطلاعات سخن گفته می شود و سپس تصریح می شود که کشورهای جهان در ۱۵ سال آینده، اهداف فوق را پیگیری خواهند کرد.

همچنین در ادامه آمده است که پیگیری و بازبینی به شکل داوطلبانه و کشوری انجام خواهد شد و گزارش سالانه اقدامات کشورها توسط دبیرکل سازمان ملل تهیه خواهد شد.کشورها نیز در سه سطح ملی، منطقه ای و کشوری در این خصوص برنامه ریزی، اقدام و همکاری خواهند کرد تا سطر آخر سند محقق شود: تبدیل جهان به مکانی بهتر در سال ۲۰۳۰

واکنش نظام جمهوری اسلامی

ایران نیز یکی از کشورهای شرکت‌کننده در این اجلاس و متعهد به اجرای آن، در آذر ماه ۱۳۹۵ سند ملی آموزش ۲۰۳۰ را برای اعمال هدف‌های آموزشی این برنامه جهانی با حضور وزرای آموزش و پرورش و علوم ایران طی یک مراسم رونمایی کرد. این سند توسط کمیسیون علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل (یونسکو) در ایران در چارچوب عمل جهانی آموزش ۲۰۳۰ به عنوان سند ملی آموزش ملی ۲۰۳۰ ایران تهیه و تدوین شده‌است.

همچنین ایران متعد شده است که آمار و اطلاعات مورد نیاز یونسکو را به صورت منظم و دوره‌ای در اختیار آن سازمان قرار دهد. کارگروه ملی آموزش 2030 موظف است، گزارش پیشرفت کار و نحوه همکاری دستگاه‌‌های ذی‌ربط را سالانه به هیآت وزیران ارائه کند که با تأئید آنها گزارش نهایی برای کمیسیون ملی یونسکو جهت ارسال به مرجع بین‌المللی آن فرستاده خواهد شد.

اولین نفری که به این موضوع اعلام موضع کرد، رهبر ایران بود وی در دیدار با معلمان گفت:

«اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی  علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ مخالفت خود را با مفاد سند ۲۰۳۰ یونسکو؛ از قبیل برابری جنسیتی، گسترش آموزش‌های دو زبانه و چند زبانه در جوامع چند زبانه و نیز چگونگی آموزش و یادگیری مادام العمر اعلام کرد او آنرا مخالف تاریخ و فرهنگ برخی کشورها از جمله ایران دانست.

 اظهار داشت این غلط و معیوب است؛

ذکر منبع در منابع و ماخذ

یونسکو یکی از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است که در زمینه‌های علمی، فرهنگی و تربیتی فعالیت می‌کند؛ این سازمان به همراه چهار سازمان بین‌المللی دیگر در راستای شعار «آموزش برای همه»، اقدام به برنامه‌ریزی های آموزشی 15 ساله برای اجرا در کشورهای عضو می‌کند، نخستین برنامه آموزشی این سازمان بین المللی در سال  2000 به تصویب رسید که تا سال 2015 اجرای آن به طول انجامید،  لذا با توجه به اتمام برنامه اول، یونسکو به عنوان متولی امر، برنامه دوم را تحت عنوان «برنامه آموزش 2030» در اجلاسی که در اینچئون کره با حضور سران و وزرای آموزش و پرورش کشورهای عضو برگزار شد، مطرح کرد و کشور ما نیز بدان پیوست.

اینها چه حقی دارند که درباره سنت کشورها اظهارنظر کنند؛ همه اش هم «باید» است.».

پس از بیانات رهبر ایران، سخنگوی کمیسون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ایران نیز در ۱۷خرداد ۱۳۹۶ گفت سند ۲۰۳۰ غیرقانونی است و مجلس ایران آن را تصویب نکرده است.و بدین ترتیب اجرای  این برنامه یونسکو در ایران متوقف شد.

اما چه چیزی موجب این همه نارضایتی و توقف اجرای این سند شد؟

به نظر رهبری و مخالفان سند ۲۰۳۰،

این سند مبنای تفکر آن لیبرالیستی و در تضاد با تفکر اسلامی است،  در آن مصالح ملی و اسلامی از قبیل: ذکر نکردن مفاهیمی، چون اعتقاد به خدا، وحی، معاد، نبوت و امامت،

رهبری نظام اسلامی و ولایت فقیه، آزادی توأم با مسئولیت در برابر خدا، ارزش‌های انقلاب، حمایت از مستضعفان جهان، مبارزه با استکبار، مصادیق تقوای الهی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری، عفت، شجاعت، همه مباحثی که به حفظ عزت و اقتدار نظام اسلامی مربوط است، انسجام ملی، بیان تکالیف دینی، توجه به تمدن اسلامی ـ. ایرانی، آرمانی بودن جامعه عدل مهدوی، خدا‌محوری نه انسان‌محوری، اهمیت پاکدامنی و ازدواج، استحکام خانواده، ارزش‌ها، نقش‌ها و مسئولیت‌های جنسیتی (دختران – پسران)، عدالت، قناعت و انضباط مالی و پرهیز از اسراف، معاش حلال، توجه به طبیعت به عنوان امانت الهی، مرزهای حلال و حرام در رفتارها، بزرگداشت ایام‌الله، تعظیم مجالس و اماکن مذهبی، انس با دعا و توسل و آموزش قرآن که بسیار حایز اهمیت است آورده نشده است

موارد اشاره شده توسط مخالفین به طور خلاصه عبارتند از:

۱) تخریب فرهنگ اسلامی در پرتو معیارهای بین‌المللی غربی

۲) تساوی جنسیتی و حذف موانع جنسیتی

۳) آموزش حقوق بشر غربی

۴) آموزش شهروندی جهانی، بر اساس هنجارهای غربی

۵) حذف فرهنگ ایثار و شهادت به بهانه «دور نگه داشتن مدارس از خشونت»

۶) تغییر سبک زندگی اسلامی- ایرانی به سمت زندگی و مدل غربی، خلاف فرهنگ متداول کشور و در قالب جهانی سازی و حرکت به سمت توسعه و پیشرفت.

۷)قبح زدایی و عادی جلوه دادن روابط دختر و پسر و به تبع آن زن و مرد، بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی و دینی

۸) برابری زن و مرد در آموزش: علی‌رغم اینکه این مسئله در فرهنگ و اسناد و برنامه‌های آموزشی ایران وجود دارد، اما در سند ۲۰۳۰ به مواردی مانند تغییر کتب درسی با حذف نقش‌های مادری، همسری و مشابه نشان دادن زن و مرد در تمام عرصه‌ها اشاره شده است.

۹) نفوذ افکار و جریان‌های غیر دینی: از موارد دیگر مورد انتقاد در سند  غیر اسلامی و غیر دینی شدن آموزش در ایران است و صریحاً در کتابچه‌های راهنمایی یونسکو با عنوان «آموزش همگانی جهانی» بیان شده است و در واقع در چارچوب فرهنگ غربی مبانی مطلوب اسلامی و ارزشی در کتب و آموزه‌های آموزشی نباید بگنجد.

۱۰.نظارت و دخالت خارجی: منتقدان سند می‌گویند نظارت بر انجام سند را مستشاران خارجی بر آموزش و پرورش تعبیر می‌کنند.

همانگونه که ملاحظه میشود انتقادها ، پس از بررسی  حول چند محور مشخص است:

  • برابری زن و مرد در آموزش:

بیانیه‌ای از طرف گروهی که در آن، به برابری جنسیتی در آموزش که یکی از هدف‌های سازمان ملل و نسخه ایرانی آن است انتقاد شده است. در این بیانیه آمده: “از دستاوردهای این برنامه عدم تفکیک جنسیتی در محیط آموزشی، تغییر کتب درسی با حذف نقش‌های مادری و همسری و مشابه نشان دادن زن و مرد در تمام عرصه‌ها… است”

  • ورود تفکرات غیر دینی:

یکی دیگر از محورهای انتقاد “غیر اسلامی” شدن آموزش در ایران، ورود تفکرات غیر دینی (سکولار) و همچنین آموزه‌های انسان گرایانه غربی، در برابر آموزه‌های “خدا محور” اسلامی است.

این نگرانی پیشتر هم از طرف رهبر ایران مطرح شده بود که خواستار پایان آموزش علوم انسانی به روش غربی و انسان گرایانه در دانشگاه‌ها و مدرسه‌ها شده بود. در یک یادداشت روزنامه کیهان بعد از رونمایی از سند ۲۰۳۰ آمده است: “مهم‌ترین دستاورد آن نفوذ جریان‌ها و منابع روشنفکری و سکولار در فضای آموزشی و تربیتی کشور بر مبنای آموزه‌های غربی است.

  • نظارت خارجی:

یکی دیگر از محورهای انتقادها، آموزش‌های بین‌المللی است. در سند‌های اصلی سازمان ملل، مخصوصا بر آموزش معلمان از طریق انتقال تکنولوژی‌ها و تجربه‌های آموزشی و در مجموع علم آموزش میان کشورهای عضو سازمان ملل تاکید شده است. اما برای نمونه حسن رحیم‌پور عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، این پیشنهادات را “نظارت مستشاران خارجی بر آموزش و پرورش” ایران خوانده است.

اینگونه که از سخنان مخالفان بر می آید برنامه ملی آموزش بر اساس خدا محوری تدوین شده که با اجرای آن موافق ترند. در سخنان رهبر ایران، سند ۲۰۳۰ یونسکو در برابر  این” سند ملی آموزش۲۰۳۰ یا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران” قرار گرفته است.

بررسی سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش از سال 81 آغاز شد و مطالعه مقدماتی‌اش طی ده سال انجام گرفت که در نهایت به طرحی منجر شد که در اواخر سال 89 و شش ماهه سال 90 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و جنبه قانونی به خودش گرفت که به اصطلاح به آن سند تحول بنیادین در نظام آموزشی گفته می‌شود. محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری وقت از این برنامه رونمایی کرد. متن کامل آن در سایت وزارت آموزش و پرورش ایران وجود دارد. این سند بیشتر بر آموزه‌های اسلامی تاکید دارد و اولین هدف کلان این سند “تربیت انسانی موحد، مؤمن و معتقد به معاد” است. بنا به گفته وزیر آموزش و پرورش نیز از اهداف این سند، چرخشی اساسی در آموزش و پرورش است و این چرخش تبدیل نظام آموزشی به یک نهاد فرهنگی و تربیتی است تا بتواند زمینه تربیت پذیری کودکان و نوجوانان را بر اساس اقتضائات فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی و نیازهای امروز و فردای جامعه فراهم کند.

اهداف عملیاتی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش

1- پرورش وتربیت استعدادها ی دینی وعلمی

2- تعمیق تربیت وآداب اسلامی ، تقویت اعتقاد و التزام به ارزش های انقلاب اسلامی

3- ترویج وتعمیق فرهنگ حیا،عفاف وحجاب متناسب با قابلیت ها و ظرفیت های نظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی

4- تقویت بنیان خانواده و کمک به افزایش سطح توانایی ها ومهارت های خانواده درایفای نقش تربیتی متناسب با اقتضای جامعه اسلامی

5-تامین وبسط عدالت دربرخورداری از فرصت های تعلیم وتربیت با کیفیت مناسب باتوجه به تفاوت هاوویژگی های دختران وپسران ومناطق مختلف کشور

6-تنوع بخشی به محیط های یادگیری درفرایندتعلیم وتربیت رسمی عمومی

– افزایش نقش مدرسه به عنوان یکی ازکانون های پیشرفت محلی به ویژه درابعادفرهنگی – اجتماعی

8-افزایش مشارکت نظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی ومدرسه ومعلمان ودانش آموزان دررشدوتعالی کشوردر عرصه های دینی،فرهنگی واجتماعی درسطح محلی وملی به عنوان نهاد مولدسرمایه انسانی ،فرهنگی،اجتماعی ومعنوی

9- جلب مشارکت ارکان سهیم وموثروبخش عمومی وغیردولتی درتعلیم وتربیت رسمی عمومی

10-ارتقاءمنزلت اجتماعی وجایگاه حرفه ای منابع انسانی باتاکیدبرنقش الگویی وجایگاه معلم

11-بازمهندسی سیاست هاوبازتنظیم اصول حاکم بر برنامه ی درسی تربیت معلم با تاکید  برکارورزی و…

12- برقراری الگوی جبران خدمات

13- افزایش نقش شوراهای آموزش وپرورش استان ،مناطق ومدارس درتقویت فعالیت های تربیتی استان ومنطقه ومدرسه درچارچوب سیاست ها وبرنامه های ملی

14- ایجاد ومتناسب سازی فضاهای تربیتی باویژگی هاونیازهای دانش آموزان واقتضائات فرهنگ اسلامی – ایرانی وشرائط اقلیمی،فرهنگی وجغرافیایی

15- اصلاح محتوا،ارتقای جایگاه،افزایش کیفیت وکارآمدی علوم انسانی درنظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی مبتنی برمبانی دینی درچارچوب نظام معیار اسلامی

16- تنوع بخشی درارائه خدمات آموزشی وفرصت های تربیتی متناسب بامصالح جامعه ،نیازهاوعلایق دانش آموزان درراستای شکوفایی استعدادهای آن ها

17- ارتقای کیفیت فرایند تعلیم وتربیت با تکیه براستفاده هوشمندانه ازفناوری های نوین

18- تغییرونوآوری درنظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی بارویکردتعالی بخش،پویا وبالنده

19- استقرارنظام ارزشیابی وتضمین کیفیت درتعلیم وتربیت رسمی عمومی

20- تامین،تخصیص وتنوع بخشی به منابع مالی ،مدیریت مصارف متناسب با نیازهای کمی وکیفی نظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی

21- بازنگری وبازمهندسی ساختارها ورویه ها و روش ها

22- ارتقاء وبهبودمستمرکیفیت نظام کارشناسی ،مدیریت وراهبردی آموزشی وتربیتی درنظام تعلیم وتربیت رسمی عمومی

23-  توسعه ی ظرفیت پژوهش ونوآوری ،نظریه پردازی ومستندسازی تجربیات تربیتی بومی

 

تفاوت‌های عمده برنامه مورد نظر رهبر ایران، با برنامه ۲۰۳۰ یونسکو

منابع و مآخذ

 

۱ Agenda 2030

۲. Sustainable Development Goals

۳. Transforming our world: the 2030 Agenda for Sustainable Development

https://fa.wikipedia.org/wiki۴.

۵.http://www.bbc.com/persian/iran-features-39835884

شرح در پاورقی۶.

۷. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=36428

۸.https://www.fardanews.com/fa/news/665907/

۹. http://www.toloeazadi.loxblog.com/post/17

 

موضوع سند تحول بنیادین سند آموزشی ۲۰۳۰
 

آموزش زنان

۱. نامی از جنسیت و “زن” نیامده،

۲. در این سند فقط یکی از سرفصل‌ها”برابرسازی فرصتهای آموزشی برای زنان و دختران” است.

برابری فرصت تحصیل برای زنان تاکید شده است
 

برابری زن و مرد در آموزش

 

مخالف برابری جنسیتی در آموزش هستند

۱. ریشه کنی نابرابری های جنسیتی در آموزش
۲. تضمین دسترسی برابر به همه مقاطع آموزش و تربیت فنی و حرفه ای
 

 

 

 

همکاری‌های بین المللی

۱.همکاری‌های بین المللی

۲. درآن نشانه‌ای از آمورش سازمان یافته از غرب نیست.
۳. تاکید بر نفوذ ایران بر جهان

۴.هدف کلان دوم آمده که نظام آموزشی ایران باید “زمینه سازی برای اقتدار و ۵.مرجعیت علمی و تکوین تمدن اسلامی ایرانی در راستای تحقق جامعه جهانی عدل مهدوی” باشد.
۶. نهادینه سازی و تقویت همکاری مدرسه با مراکز فرهنگی و علمی محله به ویژه مسجد و کانونهای مذهبی و حوزههای علمیه و مشارکت فعال مدیران، معلمان و دانش آموزان در برنامه های مرتبط محله و نیز حضور نظام مند و اثربخش روحانیون توانمند و مبلغان مذهبی با تجربه در مدرسه

۱. فقط آموزه‌های “خدا محور” اسلامی
۲.توسعه همکاریهای علمی و بین المللی در آموزش عالی و همکاری‌های بین المللی برای آموزش معلمان۳.انتقال تکنولوژی‌ها و تجربه‌های آموزشی و  علم آموزش میان کشورهای عضو سازمان ملل۴.آموزش شهروندی
 

 

 

 

فرایند آموزش

 

 

فقط آموزه‌های “خدا محور” اسلامی

۱.دست یابی همه فراگیران به دانش و مهارتهای لازم برای توسعه پایدار و آموزش
۲.ترویج شیوه های زندگی پایدار، حقوق بشر، تساوی جنسیتی، ترویج فرهنگ صلح و نبود خشونت، شهروندی جهانی و احترام به تنوع فرهنگی و مشارکت فرهنگ در تحقق توسعه پایدار از طریق آموزش
 

نظارت خارجی

آموزش و پرورش در قانون اساسی، مسئله ای «حاکمیتی» ارایه گزارش سالانه پیشرفت کار و نحوه همکاری دستگاه‌‌های

همانطور که ملاحظه شد سند ۲۰۳۰مبنی بر این که رهبران و مردم جهان بر آن هستند که تا سال 2030، به فقر،گرسنگی ،خشونت، فساد، قاچاق و … پایان دهند و به سوی کرامت انسانی، صلح، عدالت، رعایت برابری، رفاه، مدیریت پایدار منابع طبیعی،گسترش بهداشت، تامین آب آشامیدنی برای همه، توانمندسازی زنان ، احترام به تنوع فرهنگی،حمایت از اقشار آسیب پذیر، مردمسالاری، بهبود محیط زیست، توسعه مناطق روستایی،توسعه و ترویج آموزش بدون مرز، اشتغالزایی، و …… حرکت کنند. که همسو با اعلامیه حقوق بشر می باشد. ولی اهتمام برنامه بنیادین آموزشی، ، فرهنگ ایثار و شهادت،  اسلام محوری،  زبان و خط فارسی و عدم توجه به زبا ن های بین المللی مانند زیان انگلیسی، ارتباط بین المللی ، عدم پذیرش هیچ تغییری وی غرب  ، عدم برابری جنسیتیِ می باشد.

منابع بیشتر برای مطالعه:

  • https://www.globalgoals.org/
  • “Technical report by the Bureau of the United Nations Statistical Commission (UNSC) on the process of the development of an indicator framework for the goals and targets of the post-2015 development agenda – working draft” (PDF). March 2015. Retrieved 1 May 2015.
  • http://www.asriran.com/fa/news/540909
  • http://scu.ac.ir/_DouranPortal/Documents/
  • http://www.mizanonline.com/fa/news/314802/
RSS
Follow by Email
YouTube
Instagram
Telegram