تصویر روی جلد: نگار کلایی |
تصویر پشت جلد: نگار کلایی |
هیئت تحریریه:
چاپ و توزیع:
|
ویرایش و صفحه بندی:
|
- این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
- هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
- با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
- با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.
فهرست مطالب:
لیست جدید کتاب های منتشر شده در کتابخانه کانون | مهدی گلسفیدی |
گزارش نقض حقوق زنان در بهمن ۹۶ | بابک میری |
گزارش نقض حقوق کودک در بهمن ۹۶ | لیدا اشجعی |
گزارش نقض حقوق محیط زیست در بهمن 96 | کاوه شیخ محمدی |
گزارش نقض حقوق پیروان ادیان در بهمن ۹۶ | حمیدرضا تقی پور |
گزارش اعدام در ایران در بهمن 96 | احسان حیاک |
گزارش نقض حقوق اقوام وملل ایرانی در بهمن 96 | احسان زندی لک |
گزارش نقض حقوق هنرمندان در بهمن ۹۶ | نگار کلایی |
گزارش گروه اینترنتی در بهمن 1396 | حسین بیداروند |
گزارش نقض حقوق جوان و دانشجو در بهمن 96 | بیتا اسدپور |
گزارش جلسه ماهانه اقوام وملل ایرانی در بهمن 96 | کاوه شیخ محمدی |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس | هادی زارع |
گزارش جلسه ی ماهانه دفاع از کمیته حقوق زنان 27 ژانویه | بابک میری |
گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق ادیان و نمایندگی مالزی | سیدابراهیم حسینی |
گزارش جلسه مشترک نمایندگی مالزی و بادن | سید ابراهیم حسینی |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی های اندونزی ، هسن و پاکستان | محمد گلستان جو |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی ترکیه،هنر ،محیط زیست | مرضیه بردبار |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی نیدرزاکسن | سحر صمیمی |
کودک خیابان | لیدا اشجعی |
چرا درگیر تبعیضیم ؟ | رویا ایرانی |
بررسی دلایل مهاجرت جوانان و دانشجویان ایرانی | روناک ناهید |
تبعیض و نا عدالتی در نظام دینی | رسول پورآزاد |
به مناسبت 21 فوریه روزجهانی زبان مادری | مریم مرادی |
کودکى فراموش شده | پوریا نخبه زعیم |
فشارها ی اخیر حکومت بر فعالان محیط زیست | دکتر زهرا ارزجانی |
غوطه ور شدن حکومت در اختلاس و فساد ما لی | احمد کاظمی نژاد |
نگاهی به دستاوردهای 17 ساله کانون دفاع از حقوق بشر … | مریم مرادی |
لیست تازه های کتابخانه کانون
مهدی گلسفیدی
کتاب نگاهی به ابعاد نقض حقوق بشر در ایران
چشمهایش نام رمانی از بزرگ علوی است که برای نخستین بار در سال ۱۳۵۷ خورشیدی منتشر شد. بزرگ علوی در این رمان روش استعلام و استشهاد را به کار برده، بدینگونه که قطعات پراکندهٔ یک ماجرا را کنار هم گذاشته و از آن طرحی کلی آفریده است که برحدس و گمان تکیه دارد این شیوه بیشتر در ادبیات پلیسی معمول است. برخی معتقدند این رمان و شخصت استاد ماکان، با الهام از زندگانی کمالالملک نگاشته شده است و گروهی دیگر آن را شرح حالی از زندگی تقی ارانی میدانند.این کتاب از آثار معدود زبان فارسی است که در مرکز آن یک زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است. استاد ماکان نقاش بزرگ که یک مبارز سیاسی علیه دیکتاتوری رضا شاه است در تبعید درمی گذرد.
آنار رضا در 14 مارس 1938 در باکو، در خانوادهای ادبی به دنیا آمد. پدرش رسول رضا، و مادرش نگار رفیع بیلی هر دو از شاعران صاحبنام آذربایجان بودند. در حسرت عید، باران بند آمد، لیموی سفید، قوم و خویش، طبقه ششم آپارتمان پنج طبقه و شما را روایت کردهام از آثار داستانی اوست. از فیلمنامه های او میتوان به خاک، دریا، آتش، آسمان؛ زندگی اوزئییر و دده قورقود اشاره کرد.
سفید و سیاه ها چطور از هم جدا شدند؟ یک سلول چیزی به غیر از یک در بسته نیست ، باقی چیز هاش چندان اهمیتی ندارد . میله های بی فایده و تزئینی ؛ دریچه چسبیده به سقف ، با آن شیشه های تار عنکبوت بسته اش ؛ سطل مستراح که بی سرپوش یک گوشه افتاده…علتش این است که رمان نویس ها هم مثل خیلی از مردم دیگر به زندان نیفتاده اند و اینها را فقط با الهام گرفتن از یک احساس عمومی و کلی می نویسند : از بیرون – توی کوچه – یا از توی صندلی راحتش ، خیال می کند مهیب ترین چیز یک « سلول » باید دیوارهای آن باشد . یا – خیلی که بخواهد لفتش بدهد این از خودپسندی آدم هاست ….
کتاب «رساله تاریخ جستاری در هرمنوتیک تاریخ»
کتاب «رساله ی تاریخ جستاری در هرمنوتیک تاریخ» اثر بابک احمدی در عین مختصر بودن به بسیاری از مسائل و مفاهیم نظری تاریخ پرداخته است که در وجهی تا به امروز کمبود طرح این مسائل در محافل آکادمیک و غیر آکادمیک عیان بوده است به خصوص مطرح کردن این مسائل از رویکردی هرمنوتیکال, فتح بابی نوین در نگاه به رویدادهای تاریخی است .
آدم آدم است به زبان آلمانی: ( Mann ist Mann) نام نمایشنامهای اثر برتولت برشت، نویسنده آلمانی است که مضمون آن جنگ و هویت بشری است. نگارش این نمایشنامه در حدود سال ۱۹۲۶ به پایان رسیده است.برشت در این نمایشنامه به وضعیت موجود زندگی بشر و بلاهایی که بر سر او میآید میپردازد. او در این نمایشنامه زندگی فردی را به تصویر میکشد که در برابر نیروهای بیرونی قطعه قطعه میشود و حتی تا جایی پیش میرود که خودش نیز بر خود رحم نمیکند و خود او نیز بر خویشتن خویش ضربه میزند. او شاید هزاران بار میمیرد اما هیچ اتعراضی نمیکند. در پایان برتولت برشت پیشنهاد میکند که مردمان باید این وضعیت را تحمل یا به گونهای دیگر بینش خود را نسبت به زندگی متحول کنند تا در برابر سیل حوادث در هم نشکنند.
کتاب حق برای رشد(چاپ دوم )
کتاب حاضر دنباله ی کوششها و نوشته های پیشین است و مجموعه ای از 5 بخش جداگانه از اسناد و شواهد نقض حقوق بشردر ایران است که بطور نمونه و تنها از خبرگزاری ھا و رسانه های داخلی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران انتخاب گردیده است .با وجود مدت زمان کوتاهی که از چاپ اثر گذشته، با حمایت و پشتیبانی تبلیغی بسیاری از فعالین حقوق بشر و علاقمندان در کمتر از چهار ماه برای چاپ دوم آماده کرده است کتدر چاپ دوم این کتاب، نسبت به چاپ اول، تغییراتی از لحاظ محتوا اعمال شده است.
هولدن کالفیلد نوجوانی هفده سالهاست که در لحظهٔ آغاز رمان، در یک مرکز درمانی بستری است و ظاهراً قصد دارد آنچه که پیش از رسیدن به اینجا از سر گذرانده برای کسی تعریف کند و همینکار را هم میکند و رمان نیز بر همین پایه شکل میگیرد. در زمان اتفاقافتادن ماجراهای داستان، هولدن یک پسربچهٔ شانزدهسالهاست که در مدرسهٔ شبانهروزی «پنسی» تحصیل میکند و حالا در آستانهٔ کریسمس به علت ضعف تحصیلی (او چهار درس از پنج درساش را مردود شده و تنها در درس انگلیسی نمرهٔ قبولی آوردهاست) از دبیرستان اخراج شده و باید به خانهشان در نیویورک برگردد.
جهان از دیدگاه اسلام به دو بخش «خانه ی جنگ» و «بیت اسلام» تقسیم میشود و این لقب دومی باید روشن سازد که چه تعداد از مسلمانان باور دارند که تفاوت آنها با غیر هم دین ها، سرانجام گشوده و ذوب میشود. درحالیکه بدون شک برخی از مسلمانان میانه رو بوده و تصمیم به نادیده گرفتن جنگجویی غیرقابل فسخ دین خود دارند، اسلام دین کشورگشایی بوده و این موضوع غیرقابل انکاری است. تنها آینده ی قابل تصور برای مسلمانان بسیار مذهبی به عنوان مسلمان آینده ای است که همه ی کفار یا اسلام آورده، مقهور شده یا کشته شوند. آن ویژگی اسلام که بیشترین مشکل و دشواری را برای غیر مسلمانان به همراه داشته و روضه خوان های اسلام زحمت فراوانی برای پنهان ساختن آن میکشند، اصل جهاد است. جهاد، فراخوانی واضح برای تسخیر جهان است. آیات و احادیث بسیاری در اینباره میتوان یافت و اسلامگراها پیوسته به عنوان توجیه یورش به کفار و مرتدان به آنها استناد میکنند.
گزارش آماری و نمودار نقض حقوق زنان در دی ماه 1396 به زبان نمودار
تهیه کننده بابک میری
این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در بهمن 1396 را به اطلاع میرساند. علیرغم سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.
موضوع | تعداد خبر | موضوع | تعداد خبر |
بازداشت و زندان | 19 | بهداشت و سلامتی | 7 |
فرهنگی و اجتماعی | 34 | خانواده | 5 |
ورزشی | 3 | قتلهای ناموسی | 1 |
جمع | 69 |
گزارش نقض حقوق زنان در بهمنماه 1396 تهیه و تنظیم: بابک میری
ردیف | بازداشت و زندان | شرح | منبع | تاریخ | |
1 | وضعیت دختر خیابان انقلاب | چند روز قبل از شروع اعتراضها در خیابان انقلاب دختر جوانی بدون مانتو، روسری سفیدش را به چوب میزند و بالای چیزی شبیه صندوق برق میرود و روسری را مانند پرچم تکان میدهد. از کار دختر چنین برداشت میشود که او به حجاب اجباری زنان معترض است. فیلمهای زیادی از حرکت او در شبکههای اجتماعی منتشر شد اما فیلمی از دستگیری او نیست. | بیبیسی | 2 بهمن 96 | |
2 | بازداشت چهار نفر با پلاکارد رفراندوم | بازداشت چهار نفر، که روز نوزدهم دی ماه با پلاکاردهایی که روی آن شعار رفراندوم نوشته شده بود، برای ساعاتی در خیابانی در شهر أصفهان تجمع کردند. | فارس | 2 بهمن 96 | |
3 | آتنا دائمی و گلرخ ایرایی برای چهارمین بار به دادسرا فراخوانده شدند | آتنا دائمی و گلرخ ایرایی که در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان اوین هستند از بابت پرونده جدیدی که علیه آنها مفتوح شده است برای چهارمین بار به دادسرا فراخوانده شدند. | هرانا | 2 بهمن 96 | |
4 | احضار نجیبه صالحزاده | نجیبه صالحزاده همسر محمود صالحی از فعالین کارگری امروز طی تماس تلفنی به شعبه سوم دادگستری شهرستان سقز احضار شد. | هرانا | 2 بهمن 96 | |
5 | آزادی آفرین چیت ساز | مورخ ۱ بهمن ماه آفرین چیت ساز، روزنامه نگار زندانی با اتمام دوران محکومیت دو ساله اش از بند زنان زندان اوین آزاد شد. خانم چیت ساز در سناریوی دستگاه امنیتی با نام “پروژه نفوذ” دستگیر و به “اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت و ارتباط با دولتهای بیگانه” متهم شده بود. | هرانا | 5 بهمن 96 | |
6 | اعتصاب غذای همسر گلرخ ایرایی در پی ضرب و شتم او | آرش صادقی فعال حقوق بشر محبوس در زندان رجایی شهر کرج، در پی تبعید توام با ضرب و شتم همسرش گلرخ ایرایی به همراه آتنا دائمی، دیگر کنشگران مدنی، از امروز شنبه، دست به اعتصاب غذای اعتراضی زده است. این اعتصاب غذا در حالی است که خود آقای صادقی از بیماری و ضعف جسمانی شدید رنج می برد. | هرانا | 9 بهمن 96 | |
7 | تفهیم اتهام نجیبه صالحزاده | نجیبه صالحزاده همسر محمود صالحی از فعالین کارگری امروز یکشنبه ۸ بهمنماه در شعبه سوم دادگستری شهرستان سقز به اتهام “تبلیغ علیه نظام” تفهیم اتهام شد. وی پس از اتمام جلسه بازپرسی با قرار جواز کسب تا زمان برگزاری مراسم دادگاه بصورت موقت آزاد شد. | هرانا | 9 بهمن 96 | |
8 | اعدام یک زندانی زن | یک زندانی زن به اتهام “قتل همسرش” در زندان نوشهر اعدام شد. | هرانا | 11 بهمن 96 | |
9 | اظهار نظر عفو بین الملل در هزارمین روز حبس نرگس محمدی | عفو بین الملل در هزارمین روز حبس ناعادلانه نرگس محمدی، زندانی عقیدتی و نائب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، گفت که حبس نرگس محمدی بیعدالتی آشکار است و عظم مقامات را برای سرکوب کسانی که در حمایت از حقوق بشر فعالیت میکنند به نمایش میگذارد. | هرانا | 11 بهمن 96 | |
10 | اتهامات سنگین امنیتی خانم عیسوی | خانم عیسوی، همسر کشیش ویکتور بِت تًمرز است و در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده با اتهامات سنگین امنیتی روبرو شده است. | محبتنیوز | 11 بهمن 96 | |
11 | دادستانی به وظایف خود در زمینه ”دختران خیابان انقلاب” عمل خواهد کرد | دادستان تهران از بازداشت یک نفر درباره آنچه که به عنوان”دختران خیابان انقلاب”معروف شده خبر داد و با تاکید بر اینکه تجاهر به گناه جرم است، اعلام کرد که دادستانی به وظایف خود در این زمینه عمل خواهد کرد. | ایلنا | 12 بهمن 96 | |
12 | دادگاه نازنین زاغری تشکیل نشده است | رییس دادگاه انقلاب تهران به خبرگزاری فارس گفت دادگاه نازنین زاغری، زندانی دوتابعیتی که قرار بود روز ۱۹ آذر ماه یک روز پس از سفر بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا به ایران برگزار شود، تشکیل نشده است. | فارس | 16 بهمن 96 | |
13 | اعتراض و ابراز نگرانی شماری از زندانی سیاسی | شماری از زندانی سیاسی بند نسوان اوین در نامه ای نسبت به انتقال غیرقانونی گلرخ ایرایی و آتنا دائمی به زندان قرچک اعتراض و از وضعیت آنان ابراز نگرانی کرده اند. | تارنمایحقوقبشردرایران | 16 بهمن 96 | |
14 | پرونده یک نفر از معترضان به «حجاب اجباری» به دادگاه فرستاده شد | پرونده یک نفر از معترضان به «حجاب اجباری» به دادگاه فرستاده شد. غلامحسین اسماعیلی، روز جمعه، ۲۰ بهمن، بدون اشاره به نام این فرد و جزئیات اتهامهای وی به خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه گفت که پرونده یکی از موارد به گفته او «کشف حجابهای اخیر» به دادگاه ارسال شدهاست. | محبتنیوز | 21 بهمن 96 | |
15 | ضرب و شتم معصومه نعمتی مادر آتنا دائمی | معصومه نعمتی مادر آتنا دائمی، فعال مدنی که از روز ۴ بهمن ماه ۹۶ در زندان قرچک ورامین در اعتصاب غذا به سر می برد در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت روز سه شنبه ۲۴ بهمن ماه که برای پی گیری وضعیت فرزندش مقابل زندان اوین رفته بود از سوی ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. | هرانا | 25 بهمن 96 | |
16 | انتشار نامه ای سرگشاده از طرف جمعی از زنان مدافع حقوق بشر | جمعی از زنان مدافع حقوق بشر با انتشار نامه ای سرگشاده با عنوان “برای مردم سرکوبشده و به خاطر آرمانهایتان باید زنده بمانید” خطاب به آتنا دائمی و گلرخ ایرایی که سیزدهمین روز اعتصاب غذا و شش روز از اعتصاب خشک خود را سپری می کنند از آنها درخواست کردند تا به اعتصاب خود پایان دهند زیرا که “صدای اعتراض شما به گوش همگان رسیده است. حالا دیگر این ما، همه کسانی که خارج از زندان هستیم، باید بار مسئولیت طرح و پیگیری خواستههای به حق شما در پاسخگو کردن همه ماموران و مسئولان نقض حقوق شما و آزادیتان از این حبس ناعادلانه و غیرقانونی را برعهده بگیریم.” | هرانا | 25 بهمن 96 | |
17 | ادامه اعتصاب غذای خشک آتنا دائمی | در پی درخواست جمعی از مدافعان حقوق بشر، آتنا دائمی پس از ۱۳ روز به اعتصاب خود که از ۶ روز پیش به اعتصاب خشک تبدیل شده بود پایان داد، با این حال گلرخ ایرایی اعلام کرده است که به اعتصاب خشک (خودداری از نوشیدن مایعات) خود پایان می دهد اما همچنان به نشانه اعتراض به اعتصاب غذای خود ادامه خواهد داد. | هرانا | 26 بهمن 96 | |
18 | دستگیری ۴۰ نفر مرد و زن در یک مهمانی در شهرستان آمل | دادستان عمومی و انقلاب شهرستان آمل از دستگیری ۴۰ نفر مرد و زن در یک مهمانی در شهرستان آمل خبرداد و گفت که “مقادیری مشروبات الکلی از نوع دستساز و مشروبات خارجی کشف و ضبط شده است”. ورود به حریم خصوصی شهروندان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است. | هرانا | 28 بهمن 96 | |
19 | ضرب و شتم و بازداشت لیلا میرغفاری | لیلا میرغفاری روز گذشته در مقابل ستاد پیگیری سازمان اطلاعات استان تهران از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سپس بازداشت شده است. | تارنگارحقوق بشر درایران | 28 بهمن 96 | |
ردیف | فرهنگی و اجتماعی
|
شرح | منبع | تاریخ | |
1 | پیچیده تر شدن مشکلات و آسیب های حوزه زنان | تمرکز فعالیت نخبگان و فعالان حوزه زنان بر حذف نابرابری ها، آنها را از درک صحیح آسیب های این حوزه دور کرده است. بیشتر فعالیت آنها در رابطه با حقوق زن در خانواده و حمایت های قانونی از زن در برابر شوهر و… درحالیست که مشکلات و آسیب های حوزه زنان هر روز مشکل تر و پیچیده تر می شود و آنان توجه بسیار کمی به این موضوعات دارند. | فارس | 2 بهمن 96 | |
2 | اعمال تفکیک جنسیتی در حوزههایی فراتر از “زنان و زایمان” در بیمارستانها | یک نماینده مجلس خواستار اعمال تفکیک جنسیتی در حوزههایی فراتر از “زنان و زایمان” در بیمارستانها شده است. او از “عادیسازی گناه” در بیمارستانها سخن گفته است. وزیر بهداشت میگوید، در برخی رشتهها کمبود نیرو وجود دارد. | دویچهوله | 2 بهمن 96 | |
3 | مقاومتهایی در مسیر تصویب طرح امکان خروج زنان | عضو فراکسیون زنان مجلس از وجود مقاومتهایی در مسیر تصویب طرح امکان خروج زنان نخبه ورزشی و علمی از کشور بدون اذن همسر انتقاد کرد. | خانه ملت | 9 بهمن 96 | |
4 | آمار زنان بی سرپرست | رئیس سازمان بهزیستی کشور گفت: از حدود ۲ میلیون و 600 هزار خانواده زن سرپرستی که داریم، ۲۰۸ هزار نفر از این زنان، خدمات بیمهای دریافت میکنند. | فارس | 9 بهمن 96 | |
5 | زن بودن قبل از نویسنده بودن یا قبل از هر نوع کنش گریِ دیگر | حتی در جوامعی که ادعا می کنند تک صدایی نیستند؛ صورت مسئلهٔ رسانه ها با هنرمندهای زن شده همین: زن بودن قبل از نویسنده بودن یا قبل از هر نوع کنش گریِ دیگر. حال هرقدر تلاش کنی خودت را از این بازیِ رسانه ای جدا نگهداری، نمیشود. | ایلنا | 9 بهمن 96 | |
6 | افزایش دختران و پسران مجرد | افزایش دختران و پسران مجرد میانسال در کشور زنگ خطر افزایش آسیبهای اجتماعی را به صدا درآورده است و پیشروی با این روند باعث میشود در آینده با جمعیت بزرگ افراد تنها در کشور مواجه شویم. | فارس | 9 بهمن 96 | |
7 | طرح های مقطعی و ضربتی ناموفق در کاهش معضلات اجتماعی | مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری مرکزی گفت: تجربه نشان داده اقدامات فرهنگی در بلندمدت اثرگذاری خود را نشان می دهد و طرح های مقطعی و ضربتی در کاهش معضلات اجتماعی ناموفق است. | مهر | 9 بهمن 96 | |
8 | تشریح اقدامات فراکسیون زنان درباره طرح اصلاح گذرنامه و امکان خروج زنان | نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مجموعه توییتی اقدامات فراکسیون زنان درباره طرح اصلاح گذرنامه و امکان خروج زنان از کشور را تشریح کرد. | برنا | 9 بهمن 96 | |
9 | انتشار عکسی از یک دختر در استادیوم | روزنامه ایران با انتشار عکسی از حضور یک دختر طرفدار استقلال در استادیوم آزادی در بازی دیروز خبر داد. | ایران | 9 بهمن 96 | |
10 | انتشار بیانیهی فعالان جنبش زنان در حمایت از اعتراضات | بیش از دویست تن از فعالان جنبش زنان ایران با انتشار بیانیهای در تاریخ ۲۱ دی ماه از اعتراضات سراسری اخیر ایران دفاع کرده و با انتقاد از «جریانهایی» که حرکت خیابانی مردم معترض، فعالان مدنی، کارگری، زنان و دانشجویی را «زمینهساز خشونت» میدانند، نوشتهاند: «خشونت هیچگاه از طرف فعالان و مردم اعمال نشده و این حاکمیت بوده است که هر نقد و اعتراضی را با خشونت پاسخ داده است.» | کمپین حقوق بشر ایران | 10 بهمن 96 | |
11 | سیاست شکستخوردهی «حجاب اجباری» | جمیله کدیور، نمایندهی دورهی ششم مجلس شورای اسلامی و مشاور امور زنان مهدی کروبی در انتخابات دهم ریاست جمهوری، با اشاره به سیاست شکستخوردهی «حجاب اجباری» در چهار دههی گذشته، خواستار واگذاری «حق انتخاب نوع پوشش به خود زنان و دختران» ازسوی حکومت جمهوری اسلامی ایران شد. | سحام نیوز | 11 بهمن 96 | |
12 | بهبودی بینایی یکی ازقربانیان اسیدپاشی | بینایی سهیلا جورکش، یکی ازقربانیان اسیدپاشیهای اصفهان در حال بهبودی است اما با وجود بازگشت بخشی از بینایی چشم چپ، هنوز نمیتوان به طور قطعی تأیید کرد که این بینایی ثابت میماند. | هرانا | 11 بهمن 96 | |
13 | مددسراها و سامانسراها جوابگوی نیاز نیستند | مدیرکل دفتر امور بانوان و مشاور بانوان استانداری تهران با بیان اینکه مددسراها به تعداد کافی برای زنان آسیبدیده وجود ندارد، گفت: مددسراها و سامانسراها جوابگوی نیاز ما نیستند، چراکه فقط در ساعات شب این افراد را میپذیرند و روزها در مقابل نگهداری زنان آسیبدیده یا در معرض آسیب هیچ مسئولیتی ندارند. | ایلنا | 12 بهمن 96 | |
14 | نادانی و فریب خوردگی کسانی که روسری خود را برمیدارند | دادستان کل کشور گفت: کسانی که روسری خود را در خیابان برمیدارند، بیشتر از نادانی و فریب خوردگی است و از روی القائاتی است که از خارج کشور میشود. اینها حرکاتی را انجام میدهند که کاملا بچهگانه است. | ایلنا | 12 بهمن 96 | |
15 | کسی که روسریاش را برمیدارد مجرم است | دبیر ائتلاف اسلامی زنان گفت: کسی که روسریاش را برمیدارد مجرم و قانونشکن است و این موضوع با نگرش اسلامی کاملا در تضاد است. | ایلنا | 12 بهمن 96 | |
16 | ماساژ پای آقایان با شیر | یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس میگوید: این صداوسیما، صداوسیمای وقاحت است، وقتی مردم نان برای خوردن ندارند کارشناس سیما پیشنهاد ماساژ پای آقایان را با شیر میدهد. | اعتماد | 12 بهمن 96 | |
17 | طرح استتار مدارس دخترانه | مدیرکل امور زنان و خانواده آموزش و پرورش گفت: هرچه دیوار برخی مدارس بلندتر شود باز هم منازل مجاور بر آن مشرف است و سقف زدن هم دانشآموزان را از آفتاب محروم میکند؛ بنابراین امکان ادامه طرح استتار مدارس دخترانه وجود ندارد. | فارس | 13 بهمن 96 | |
18 | دختر خیابان انقلاب برخاسته از متن جامعه ایرانی نیست | هیچ حمایت اجتماعی واقعی از این پدیده وجود ندارد. دختر خیابان انقلاب برخاسته از متن جامعه ایرانی نیست بلکه نوعی از کنش است که تلاش می کنند به آن تحمیل کنند. | فارس | 13 بهمن 96 | |
19 | نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس دانشگاه آزاد از دراویش گنابادی محروم | زهرا قلندرینژاد، از دراویش گنابادی محروم از تحصیل ساکن بندرعباس طی نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس دانشگاه آزاد بندرعباس خواستار پاسخگویی رسمی این نهاد از جمله ارائه دلایل و مستنداتی که منجر به محرومیت تحصیلی وی شده است شد. | هرانا | 14 بهمن 96 | |
20 | مجازات بیحجابی در انظار عمومی | بهمن کشاورز، حقوقدان در گفتگو با اعتمادآنلاین درباره میزان مجازات بیحجابی در انظار عمومی در ارتباط با پرونده دختران خیابان انقلاب گفت: «تا آنجا که حافظه من یاری میکند مجازات خانمهایی که بدون حجاب قانونی در انظار عمومی ظاهر میشوند دو ماه حبس یا 500 هزار ریال جریمه است و واضح است که قرار صادره از طرف مقام قضایی در دادسرا باید متناسب با جرم یا اتهام انتسابی باشد.» | اعتماد | 14 بهمن 96 | |
21 | (دختران خیابان انقلاب) با صرف مواد صنعتی دست به اقدامات ناشایستی میزنند | بعضی از آنها (دختران خیابان انقلاب) جوان و مجرد هستند و می خواهند در آینده کار کنند و یا ازدواج کنند که سوءسابقه برایشان میشود و از این رو خانواده ها باید مراقب باشند. یک دسته هستند که متاسفانه با صرف مواد صنعتی دست به اقدامات ناشایستی میزنند که مشخص است. اما برخیها هستند که هدایت شده دست به این کارها می زنند. | ایلنا | 15 بهمن 96 | |
22 | در پی فروپاشی حجاب، سایر مرزهای شریعت نیز یکی پس از دیگری فرو خواهد پاشید. | آیا کسی می تواند بار سنگین پایه گذاری سنت های غلط و پر خبط و خطا را بر دوش گیرد؟ در پی فروپاشی حجاب، سایر مرزهای شریعت نیز یکی پس از دیگری فرو خواهد پاشید. | مهر | 17 بهمن 96 | |
23 | جای جوانان نخبه و زنان در اقتصاد استان یزد خالی است | معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار یزد با اشاره به اینکه تحقق اقتصاد مقاومتی در گرو همراهی همه اقشار جامعه است، گفت: جای جوانان نخبه و زنان در اقتصاد استان یزد خالی است. | مهر | 17 بهمن 96 | |
24 | خدشه دار شدن نام بانوان با بی حجابی | نماینده ولی فقیه در شهرستان ورامین گفت: بانوان محجبه ورامین اجازه نمی دهند، عده ای بیایند و با بی حجابی نام بانوان این شهرستان را خدشه دار کنند. | مهر | 17 بهمن 96 | |
25 | هویت اجتماعیِ زن مسلمان نباید به تحصیل و اشتغال در نظام سرمایه داری تعریف شود | حجت الاسلام حیدری تهرانی در مراسم ایام فاطمیه گفت: پیام فاطمیه برای امروز آن است که هویت اجتماعیِ زن مسلمان نباید به تحصیل و اشتغال در نظام سرمایه داری تعریف شود. | مهر | 17 بهمن 96 | |
26 | نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده دو برابر آقایان است | معاون رئیس جمهور در امور بانوان و خانواده با اشاره به اینکه در حوزه زنان دو نگاه ویژه وجود دارد، افزود: نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده دو برابر آقایان است، زنانی که سرپرست خانواده هستند یا مسؤولیت هزینه زندگی بر عهده آنهاست نیاز و ضرورت برای اشتغال آنها زیاد است در این دو زمینه دولت جهتگیری خوبی دارد. | دانشجو | 17 بهمن 96 | |
27 | انتشار برخی اطلاعات از “پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان” | حجاب و الزام به آن در قوانین کشور، در چند وقت اخیر به موضوعی داغ تبدیل شده است خاصه آن که برخی اطلاعات از “پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان” در برخی رسانه های اجتماعی منتشر شد. | عصر ایران | 18 بهمن 96 | |
28 | قانون خروج زنان از کشور با اجازه همسر، یک قانون عقبافتاده است | لیلی رشیدی در نشست نقد و بررسی فیلم «عرق سرد» گفت که قانون خروج زنان از کشور با اجازه همسر، یک قانون عقبافتاده است.وی در پاسخ به یکی از حضار که فیلم را فمینیستی دانست، گفت: به چه علت ما از یک قانونی که به شدت عقبافتاده است، دفاع میکنیم؟ بسیاری از قوانین ما ازجمله قصاص بچههای زیر ۱۸ سال در طول زمان عوض شده است. هر موضوعی در گذر زمان باید عوض شود. اصرار نکنیم روی قوانین تاریخ گذشته. این ظلم به نسلهای بعدی ماست. | ایلنا | 19 بهمن 96 | |
29 | برقراری عدالت کمی در خصوص بهرهمندی برابر دختران و پسران دانشآموز از فرصتهای موجود آموزشی و پرورشی | همانطور که طبیب نمیتواند درحالیکه از دیدن رنج بیمار سر و ریشش را میخاراند، بفرماید شما فلان بیماری را داری برو به امان خدا، از دست من کاری برنمیآید، مسئول محترمی هم که بیعدالتی در سطح جامعه را تشخیص میدهد باید راههای درمان آن را نیز بفرماید . به نظر میرسد آنچه در حیطه مسئولیت و قدرت مقام محترم وزیر آموزشوپرورش است برقراری عدالت کمی در خصوص بهرهمندی برابر دختران و پسران دانشآموز از فرصتهای موجود آموزشی و پرورشی و امکانات استفاده از اوقات فراغت جهت بالیدن و کسب مهارتهای اجتماعی برای ورود توانمند آنها به عرصه جامعه است. | اعتماد | 19 بهمن 96 | |
30 | آمار زنان بیسواد | معاون سوادآموزی ادارهکل آموزش و پرورش خوزستان با بیان اینکه تعداد بیسوادان استان بر حسب خوداظهاری حدود ۲۳۰ هزار نفر اعلام شده است، گفت که ۸۰ هزار نفر (۳۵ درصد) از این آمار به مردان و ۱۵۰ هزار نفر (۶۵ درصد) به زنان تعلق دارد. | هرانا | 24 بهمن 96 | |
31 | ساخت فضاهای زنانه شهری | در بودجه شهرداری تهران، 20 میلیارد تومان به ساخت فضاهای زنانه شهری اختصاص دارد و 6 میلیارد تومان به مبحث توانمندسازی زنان. نهتنها مبلغهای در نظر گرفته شده برای زنان اعتراضهایی به دنبال داشته بلکه عدم تناسب بین آنها، فعالان زنان را درباره نگاه مدیریت شهری به مقوله زنان نگران کرده است. | اعتماد | 26 بهمن 96 | |
32 | انتظار شقالقمر در امور حقوق شهروندی | دستیار ویژه رئیسجمهور در امور حقوق شهروندی گفت: نمیشود که تنها یک مشاور را برای زنان آن وزارتخانه به کار گیرد بدون هیچ بودجه و نیروی انسانی و انتظار شقالقمر هم داشته باشند! | فارس | 28 بهمن 96 | |
33 | تشبیه حجاب به نمای ساختمان | ججت الاسلام رسایی به توییت عضو شورای شهر تهران درباره حجاب واکنش نشان داد. رسایی حجاب را به نمای ساختمان تشبیه کرد. | شهرخبر | 28 بهمن 96 | |
34 | بانوان ما خودشان چادر سر میکنند! | مهدی میرباقری مدرس حوزه و رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در توئیتر خود نوشت: اگر غرب را تحقیر کنید بانوان ما خودشان چادر سر میکنند! نمیشود با تجلیل و تبلیغ فرهنگ غربی توقع داشته باشید جوان ایرانی به مدل پوشش غربی اقبال نکند. | مشرق | 28 بهمن 96 | |
ردیف | ورزشی
|
شرح | منبع | تاریخ | |
1 | ضرب و شتم قهرمان اسکیت سرعت زنان ایران در حال دوچرخه سواری | متین معززی قهرمان اسکیت سرعت زنان ایران در حال دوچرخه سواری بود که یک موتورسوار، خودش را به او رسانده و با لگد پرتش کرده است. اتفاق مشابهی نیز حدود ۱۰ روز پیش در قم رخ داده بود؛ حملاتی که احتمال میرود از سوی مخالفان دوچرخه سواری زنان انجام میشود. | هرانا | 2 بهمن 96 | |
2 | عدم صدور گواهی تحصیلی برای صدور ویزای ملیپوش تنیس روی میز بانوان | ملیپوش تنیس روی میز بانوان ایران گفت: «برای اعزام به پرتغال و صدور ویزا نیاز به گواهی محل تحصیلم داشتم اما همین را هم از من دریغ کردند. حتی خواهش کردم که برای یک دقیقه ثبت نامم کنند تا گواهی صادر شود، اما نکردند.» | محبتنیوز | 4 بهمن 96 | |
3 | محبوس شدن خبرنگاران زنى که براى پوشش خبرى فینال لیگ برتر بسکتبال رفته بود | خبرنگاران زنى که براى پوشش خبرى فینال لیگ برتر بسکتبال به تبریز رفته بودند، در یک اتاق محبوس شدند. به گزارش “ورزش سه”، عجیب ترین اتفاقى که امروز در حاشیه فینال لیگ برتر بسکتبال در تبریز بین ٢ تیم شهردارى تبریز و مهرام به گوش رسید، راه ندادن خبرنگاران خانم به سالن و محبوس شدن آنها در یک اتاق در بسته بود. | ورزش 3 | 18 بهمن 96 | |
ردیف | بهداشت و سلامتی
|
شرح | منبع | تاریخ |
1 | ازدواج در محدوده زیر ۲۰ سالگی به عنوان محدوده خطرناک | یک روانشناس با بیان اینکه طبق تعاریف جهانی ازدواج زیر ۲۰ سال، ازدواجی زودهنگام محسوب میشود گفت: ازدواج در محدوده زیر ۲۰ سالگی به عنوان محدوده خطرناک برای سلامت همسران از منظر خشونتهای خانگی به شمار میرود. | ایسنا | 2 بهمن 96 |
2 | سرطان پستان سالانه جان حدود سه هزار زن ایرانی را میگیرد | سرطان پستان سالانه جان حدود سه هزار زن ایرانی را میگیرد. این تعداد قربانی سی درصد ده هزار نفری هستند که در سال به این بیماری مبتلا میشوند. سرطان پستان به علل مخنلف و تفاوتهای اجتماعی با سایر سرطانها دارد و بررسی جنبههای اجتماعی و فرهنگی آن ضروری به نظر میرسد. | اعتماد | 20 بهمن 96 |
3 | اعتیاد به سمت زنانه شدن پیش می رود | رئیس سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه متاسفانه نسبت مصرف در بین زنان و مردان در حال کاهش و تغییر است، اضافه کرد: اعتیاد به سمت زنانه شدن پیش می رود و در رشد آسیب های دیگر نیز همافزایی دارد و می تواند طلاق، جرم و جنایت و سایر آسیب ها را افزایش دهد. | مهر | 25 بهمن 96 |
4 | اعتیاد میان زنان در جامعه به حد هشدار | رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران معتقد است که اعتیاد میان زنان در جامعه به حد هشدار رسیده و زنگ خطر اعتیاد برای زنان به صدا درآمده است. | فارس | 25 بهمن 96 |
5 | رشد دو برابر زنان معتاد | معاون ستاد مبارزه با مواد مخدرکشور گفت: در حالی که در سال ۸۰ تنها ۵ درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل میدادند، این آمار در سال ۹۰ با رشد فزایندهای به دو برابر افزایش یافته است. | پارس آنلاین | 25 بهمن 96 |
6 | افزایش مرگ و میر زودهنگام زنان در مازندران | مرگ و میر زودهنگام زنان در مازندران در سال های اخیر روند افزایشی داشته به گونه ای که بر اساس تازه ترین آمارهای رسمی از میانگین کشوری تا حدود 20 درصد بیشتر شده است. | ایرنا | 25 بهمن 96 |
7 | کاهش سن زنان مبتلا به آرتروز | رئیس انجمن جراحی زانو، آرتروسکوپی و آسیبهای ورزشی ایران، اضافه وزن و مد شدن ورزشهای خطرناک را دلیل افزایش آسیبهای زانو عنوان کرد و از کاهش سن زنان مبتلا به آرتروز زانو در کشور خبر داد. | فارس | 28 بهمن 96 |
ردیف | خانواده | شرح | منبع | تاریخ |
1 | دو هزار دختربچه مطلقه | طیبه سیاوشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، درباره آمارهای طلاق مربوط به ازدواج کودکان و آسیبهای آن گفت: در سال ۹۵ آماری که از طلاق کودکان منتشر شد، دو هزار مورد طلاق بود؛ یعنی ما دو هزار دختربچه مطلقه در جامعه داریم که تمامی طلاقها، هزینهای بر دوش خانوادهها، جامعه و از همه مهمتر، نظام جمهوری اسلامی است. | ایلنا | 12 بهمن 96 |
2 | ممنوعیت اخراج زنان پس از مرخصی زایمان الزامآور نیست | هیئت عمومی دیوان عدالت اداری بخشنامه علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی که اخراج زنان پس از مرخصی زایمان را ممنوع کرده بود، متضمن قاعده الزامآور ندانست و با اعلام ارشادی بودن این بخشنامه، آن را قابل رسیدگی در هیئت عمومی تشخیص نداد. | تسنیم | 17 بهمن 96 |
3 | ازدیاد زنان سرپرست خانوار | نماینده مردم میاندوآب، تکاب و شاهیندژ در مجلس با بیان اینکه تعداد زنان سرپرست خانوار در کشورمان رو به ازدیاد است، گفت: افزایش طلاق در جامعه مشکلات زیادی به همراه خواهد داشت. | فارس | 28 بهمن 96 |
4 | مشکلات عدیده زنان سرپرست خانوار | برخی از زنان سرپرست خانوار با مشکلات عدیدهای در سطح جامعه از جمله مشکلات اقتصادی در حوزه معیشتی و ورود به عرصه اقتصادی، دست به گریبان هستند. در همین خصوص با نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس گفتوگو کردیم. | برنا | 28 بهمن 96 |
5 | دردسرهای زیاد برای زنان ورزشکار برای خروج از کشور | نماینده و عضو کمیسیون فرهنگی و زنان مجلس بهتازگی خواستار اصلاح یکی از مادههای گذرنامه شده است. ماده ١٨گذرنامه که براساس آن زنها نمیتوانند بدون اجازه همسر یا پدر خود از کشور خارج شوند از آن دست مواردی است که برای زنان ورزشکار دردسرهای زیادی ایجاد کرده است. به خاطر میآوریم که برخی زنان ورزشکار به دلیل اختلافات خانوادگی نتوانستهاند اجازه خروج از کشور را از همسران خود بگیرند؛ ظاهرا در برخی موارد هم فدراسیونها برای اینکه بتوانند موافقت همسران بانوان ورزشکار را جلب کنند به آنها پول دادهاند؛ به همین دلیل طیبه سیاوشی که از نمایندگان فعال مجلس در حوزه بانوان است، تلاش میکند تا با اصلاح ماده ١٨ گذرنامه بانوان نخبه فرهنگی، علمی و ورزشی از وقوع چنین اتفاقاتی جلوگیری کند. | انصاف | 28 بهمن 96 |
ردیف | قتلهای ناموسی | شرح | منبع | تاریخ |
قتل خواهر پس از خودکشی ناموفق | دو دختر جوان پس از اقدام به خودسوزی جان باختند. دختر جوان خوزستانی در شهر “تشان” از توابع شهرستان “بهبهان” و یک دختر ۱۴ ساله در شهرستان آبدانان دست به خودسوزی زدند و جان باختند. یکی از دختران جان باخته از اقوام دختر دیگری است که تیرماه امسال در پی تلاش خانواده برای اجبار او به ازدواج پس از یک خودکشی ناموفق توسط برادرش به قتل رسیده بود. | هرانا | 28 بهمن 96 |
تنظیم نمودار: لیدا اشجعی
اعدام کودکان طبق ماده ۳۷ کنوانسیون حقوق کودک ممنوع است .جمهوری اسلامی این کنوانسیون را امضاء کرده ولی سوال این است برطبق چه اصول وبا چه مجوزی کودکان را اعدام میکند . میخواهند پوریا طبایی را اعدام کنند؛ نگذاریم قلب این کودک از حق حیات باز ایستد. دیدهبان حقوق بشر اعدام سه کودک مجرم در تنها یک ماه را در ایران محکوم کرده و از جمهوری اسلامی خواسته است به اعدام مجرمان صغیر بدون هیچگونه قید و شرطی پایان دهد و در جهت حذف مجارات اعدام بکوشد. دیدهبان حقوق بشر میپرسد قوه قضائیه چه زمانی به مهمترین ماموریتش که همانا تضمین عدالت است عمل میکند؟
گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در بهمن ماه 1396
فرهاد نصیری
اسامی/ محل/ نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
سارینا ، کودکی که به خاطر سرما و نبود کانکس در منطقه زلزله زده کرمانشاه جان داد. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، در پی وقوع زلزله شدید ۷.۳ ریشتری در کرمانشاه و روستاهای اطراف آن و در ادامه پس لرزههای آن در تاریخ ۲۱ آبان امسال، تعدادی از هموطنان در روستاهای کرمانشاه جان را خود را از دست دادند و تعدادی نیز در پی تخریب خانههایشان بی خانمان شدند. سارینا دو ساله در پی تب شدید و تشنج و نداشتن سر پناه در منطقه زلزله زده روستای ناوه فره از استان کرمانشاه جان خود را از دست داد. محمد” نوزاد ۴ ماه دومین قربانی سرمازدگی در منطقه زلزله زده کرمانشاه + عکس. به گزارش دولت بهار به نقل از تسنیم، داستان جان باختن کودکان در پی سرما و عفونت در مناطق زلزلهده کرمانشاه و روستاهای اطراف آن پایان ندارد؛ خانوادههای که با گذشت چند ماه از حادثه تلخ زلزله در کرمانشاه همچنان در کمبود امکانات هستند، خانوادههای که دستشان به مسئولان نمیرسد. خرین وضعیت اقدامات انجام شده در مناطق زلزله زده کرمانشاه. مدیر کل بهزیستی استان کرمانشاه با ارائه آماری از تعداد کودکانی که در مهدهای کودک حاضر در مناطق زلزله زده حاضر میشوند تصریح کرد: در حال حاضر هزار و ۴۳۰ کودک در ۳۹ مهد کودک سازمان بهزیستی حضور دارند و این آمار پیش از زمین لرزه کرمانشاه بسیار کمتر بود.(گزارش فرتاک نیوز،) کودکی به دلیل سرما در مناطق زلزله زده واگذار نشده است/ کلنگ زنی خانههای مددجویان مناطق زلزله زد .ساعت 24-مدیر کل بهزیستی استان کرمانشاه از آغاز کلنگ زنی به منظور احداث خانههای جدید مددجویان تحت پوشش این نهاد حمایتی از روز دوشنبه در منطقه سرپل ذهاب خبرداد.زمین لرزه ۷.۳ ریشتری روز ۲۱ آبان در کرمانشاه سبب شد خانههای زیادی تخریب شوند. عدهای دچار قطع عضو و یا قطع نخاع شده و کودکانی والدین خود را از دست دادند.بی سرپناهی زلزلهزدگان؛ مرگ در سرما. روزنامه شرق: زلزلهزدگان کرمانشاهی از مرگ پنج کودک خردسال بر اثر سرما و سرماخوردگی خبر دادهاند. یک دختر ۱۷ ساله معلول نیز در پی عفونت ریوی درگذشته است. مسئول هلال احمر میگوید ساخت و نصب کانکس زمان و مدیریت میطلبد.سرما و کمبود امکانات در مناطق زلزلهزده کرمانشاه بیداد میکند. آنها که از زمینلرزه ۷ ریشتری جان سالم به در بردهاند، از سرماخوردگی ساده یا آنفولانزا و عفونت میمیرند. شایعترین علت مرگ کودکان ایرانی/ سوانح جادهای، عامل اتلاف عمر.ایسنا نوشت: عضو هیئت برد سلامت در بلایای وزارت بهداشت با بیان اینکه حوادث ترافیکی شایعترین علل مرگومیر در کودکان محسوب میشود، گفت: میزان مرگومیر کودکان در کشور از ۱۴۰ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد زنده در اوایل انقلاب، اکنون به کمتر از ۱۶ مورد رسیده است.
غلامرضا معصومی با بیان اینکه میزان مرگومیر کودکان در کشور از ۱۴۰ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد زنده در اوایل انقلاب به کمتر از ۱۶ مورد رسیده است، گفت: باید توجه کرد که ۶۰ درصد مرگ کودکان یک تا پنج سال قبل از یک سالگی رخ میدهد. از طرفی مهمترین عوامل فوت کودکان بین یک تا پنج سال، بیماریهای سرشتی و تصادفات است.مرگ ۶ نوزاد در بیمارستانی در بم فقط در یک ماه؛ رییس بیمارستان: امکانات نبود. خبرگزاری هرانا – رئیس بیمارستان پاستور بم، از مرگ ۶ نوزاد تنها در یکماه خبر داده و علت را نبود بخش «NICU» یا مراقبتهای ویژه نوزادان اعلام کرده است. ٢ نوزاد از فوتشدهها، ٢٨ هفته سن داشتند و احتمال زندهماندنشان کم بود یکی دیگر یرقان شدید داشت و آن یکی، معتاد به دنیا آمده بود؛ مادر مصرفکننده شدید موادمخدر بود بخش مراقبتهای ویژه نوزادان در «بم» فروردین سال آینده راهاندازی میشود. پلیس در جست وجوی کودک ربوده شده تبریزی. تبریز – ایرنا – معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اعلام کرد: برابر اعلام والدین دختر سه ساله مفقود شده در منطقه ایده لو مبنی بر گم شدن فرزندشان بلافاصله تیم اداره مبارزه با جرائم جنایی آگاهی استان وارد عمل شد.مرگ عجیب دانشآموز ١۶ساله در شوش. این دختر ١۶ساله به نام غزل در مقطع دوم متوسطه در دبیرستان دخترانه شاهد ایثار این شهرستان تحصیل میکرد. او پس از خوردن موادغذایی که از جشنواره مدرسهشان خریده بود، دچار این سرنوشت مرگبار شد.تایید شد؛ فوت کودک ۲ ماهه سرپلذهابی در بیمارستان کرمانشاه .ایلنا نوشت: فوت کودک ۲ ماهه سرپلذهابی در بیمارستان کرمانشاه توسط روابط عمومی بیمارستان تایید شد.هانیه محمدی، روابط عمومی بیمارستان امام رضا کرمانشاه در رابطه با خبر فوت یک نوزاد دیگر سرپل ذهابی به نام کارن الیاسی ۲ ماهه در بیمارستان امام رضا کرمانشاه بیان داشت: طبق گفته پزشک معالج این نوزاد در ۱۸ بهمن ماه با علایم سرفه و تب به بیمارستان امام رضا (ع) مراجعه کرده و در این مرکز بستری شده و بلافاصله تحت درمان آنتی بیوتیکی و مراقبت های پرستاری قرار میگیرد و برنامه درمانی او به اجرا در میآید.مصائب زلزله تمام نشده است/ زنان حامله و شیرده را دریابید. خبرگزاری مهر- گروه جامعه: بیش از سه ماه از زمین لرزه ۷.۳ ریشتری کرمانشاه می گذرد، زلزله ای که خسارت های جانی و مالی بسیار سنگین و وسیعی داشته است و بر اساس آخرین آمار، تعداد کشته شدگان این زمین لرزه ۶۲۰نفر بوده و ۱۲ هزار و ۳۸۶ مصدوم داشته است. در این زلزله به ۱۰ شهرستان و هزار و ۹۳۰ روستای استان کرمانشاه خسارت وارد شده است.براساس ارزیابی صورت گرفته از ۸۴ هزار واحد مسکونی شهری و روستایی آسیب دیده، حدود ۱۸ هزار واحد مسکونی کاملا تخریب شده و ۵۰ هزار واحد نیز خسارت جدی دیده اند. بسیاری از زلزلهزدگان غرب کشور هنوز در کانکس و چادر زندگی میکنند. در زلزله ۷.۳ ریشتری ۲۱ آبان در استان کرمانشاه حدود ۶۰۰ تن جانشان را از دست دادند، ۹۳۸۸ تن نیز زخمی و حدود ۷۰۰۰۰ تن بیخانمان شدند. آهو دارابی دختر خردسال یکی از خانوادههای زلزلهزده است که در این ویدئو درباره شرایط زندگی آنها در چادرها توضیح میدهد و میگوید شبها را در خرابه خانهشان به سر میبرند. او میگوید: «ما گناه داریم » |
۱۲ | آسیبهای اجتماعی | 1 |
آمانج ویسی، کودک-مجرم محکوم به اعدام از زندان آزاد شد. خبرگزاری هرانا – آمانج ویسی کودک-مجرمی که در ۱۵ سالگی به اتهام قتل دستگیر و به اعدام محکوم شده بود پس از تغییر حکم توسط دیوان عالی کشور سرانجام پس از ۱۱ سال حضور در زندان، آزاد شد.آمانج متولد ۱۳۷۰ است که در سال ۸۵ به اتهام قتل پسرعمویش در حالی که فقط ۱۵ سال داشت دستگیر و اندکی بعد به اعدام محکوم شد.اجرای حکم اعدام علی کاظمی؛ کودک مجرم در بوشهر. خبرگزاری هرانا – علی کاظمی زندانی که در سن ۱۵ سالگی به اتهام “قتل” به مرگ محکوم شده بود، ظهر روز گذشته ۱۰ دیماه، در زندان بوشهر اعدام شد، گفته میشود این زندانی تا یک ساعت پس از اجرای حکم در قید حیات بوده و نهایتا در بیمارستان جان باخته است.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حکم اعدام علی کاظمی کوذک-مجرم، ظهر روز گذشته ۱۰ دیماه، در زندان بوشهر به اجرا رآمد.نوعروس ۱۷ساله را مخفیانه اعدام کردند. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در یک روز (سهشنبه دهم بهمن)، دو جوان را که به عنوان کودک و زیر سن ۱۸ سالگی مرتکب جرم شده بودند، اعدام کرد. موردی که تازه خبرساز شده، اعدام محبوبه مفیدی است که نامش در خبرها به عنوان «نوعروس ۱۷ ساله» آمده است. او در روزی که علی کاظمی ۲۲ ساله در زندان بوشهر اعدام شد، مخفیانه در زندان نوشهر به دار آویخته شد.دیدهبان حقوق بشر اعدام مجرمان صغیر در ایران را محکوم کرد. دیدهبان حقوق بشر اعدام سه کودک مجرم در تنها یک ماه را در ایران محکوم کرده و از جمهوری اسلامی خواسته است به اعدام مجرمان صغیر بدون هیچگونه قید و شرطی پایان دهد و در جهت حذف مجارات اعدام بکوشد. دیدهبان حقوق بشر میپرسد قوه قضائیه چه زمانی به مهمترین ماموریتش که همانا تضمین عدالت است عمل میکند؟ مراسم ختم محبوبه مفیدی در مسجدی در نوشهر: نوعروسی که اعدام شد. در ایران در یک ماه سه متهم زیر ۱۸ سال اعدام شدند. دیدهبان حقوق بشر اعلام کرد که در ماه ژانویه ۲۰۱۸ حداقل سه “مجرم کودک” در نقاط مختلف ایران اعدام شدهاند. این نهاد حقوق بشری از جمهوری اسلامی خواست به اعدام افرادی که در هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال بودهاند، پایان دهد. پوریا طبائی، نوجوان دیگر در خطر اعدام در ایران. پوریا طبائی که به اتهام قتل عمد ناپدری خود به اعدام محکوم شده است، در زندان رجایی شهر کرج در انتظار اعدام به سر میبرد. این نوجوان که دارای دو هویت است، در هنگام وقوع جرم تنها ۱۶ سال داشته است. با اینکه دادگاه هویت اصلی او را پذیرفته و ثبت احوال برای او شناسنامه جدیدی صادر کرده است، مسئولان قضایی از فرستادن او به پزشکی قانونی برای تعیین رشد عقلی خودداری میکنند.پوریا طبائی (ملقب به مهدی سلطانی)، متولد ۲۶ تیر ماه ۱۳۷۱، در زمان ارتکاب قتل ناپدری خود در تاریخ ۲۶ تیر ماه ۱۳۸۸ که مصادف با روز تولدش نیز بود، تنها ۱۶ سال داشته است. | ۳ | اعدام کودکان | 2 |
دلایل گرایش نوجوانان به مصرف «ترامادول» و کاهش سن مصرف موادمخدر. به گزارش ایسنا، دکتر منصور کیایی با اشاره به کاهش سن سوء مصرف مواد در کشور گفت: عوامل مخاطره آمیز روانی و بهداشت روان کودکان و نوجوانان از دلایل گرایش سنین پایین به مصرف مواد است. متاسفانه در گزارشهایی که منتشر شده است، «اضطراب» یکی از عمدهترین دلایل مخاطره آمیز گزارش شده است. شاید دلیل اینکه در بین نوجوانان مصرف داروهایی مانند ترامادول افزایش پیدا کرده است، مربوط به متغیرهای بهداشت روان است.سبک زندگی بر پایه اعتیاد، مصرف موادمخدر را به هنجار تبدیل میکند.
به گزارش ایسنا، رقیه نیابتی افزود: با توجه به جایگاه و نقش ویژه خانوادهها در ابتلا یا مصونیت از اعتیاد به مصرف مواد مخدر صنعتی و شیمیایی، لازم است تا آموزشها و اقدامات لازم برای پیشگیری از اعتیاد بین دانشآموزان و دانشجویان، علاوهبر تمرکز بر محیط آموزشی به نوع و سبک زندگی فرزندان نیز متمرکز و متوجه باشد.آمار رسمی وزارت بهداشت: سن مصرف قلیان در دختران به ۱۴ سال رسید. ایسنا نوشت: معاون بهداشت وزیر بهداشت با اشاره به برخی لابیگریها برای پایین نگه داشتن مالیات بر سیگار، گفت: به دلیل افزایش نیافتن مالیات سیگار، سالانه ۳ تا ۴ هزار میلیارد تومان به جیب دلالان میرود.علی رضا رییسی در نشستی خبری با اشاره به آمار بالای مصرف دخانیات اظهار کرد: سالیانه حدود ۵۰ تا ۵۵ میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف میشود و حدود ۵۰ تا ۵۷ هزار مرگ منتسب به آن گزارش شده است. این میزان مصرف دخانیات سالیانه ۲۰ تا ۳۰ هزارمیلیارد تومان برای نظام سلامت هزینه دارد.حاشیهنشینهایی که بقایشان وابسته به اقتصاد موادمخدر است/عمق کودکآزاری در این مناطق. به گزارش ایسنا، زهرا رحیمی در نشست تحلیل «بزهدیده شناسی کودکآزاری»، با بیان اینکه اولین اقدام مددکاران جمعیت امام علی در مواجهه با موارد کودکآزاری تماس با اورژانس اجتماعی است توضیح داد: با این وجود مددکاران اورژانس اجتماعی بعد از اطلاع از موارد کودک آزاری و حضور در محل برای دسترسی به کودک و خارج کردن او از خانه نیاز به حکم قاضی دارند. |
۴ | اعتیاد کودکان | 3 |
خیرین به کمک مدرسه سازی البرز بشتابند. کرج-ایرنا- مدیرعامل مجمع خیرین مدرسه ساز البرز با اشاره به کمبود مضاعف فضای آموزشی گفت: از خیرین مدرسه ساز انتظار می رود به کمک بخش آموزشی استان بشتابند. حسن مهرانی روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: وضعیت سرانه آموزشی البرز با سایر استان ها قابل قیاس نیست زیرا جمعیت دانش آموزی این استان سالانه حدود 4 درصد رشد دارد.گزارشی از آخرین وضعیت بازسازی مدارس در مناطق زلزله زده کرمانشاه.به گزارش ایلنا، ساعت ۲۱ و ۴۸ دقیقه روز یکشنبه ۲۱ آبان سال جاری زلزلهای به بزرگی ۳/ ۷ریشتر مناطقی از استان کرمانشاه را لرزاند. این زمین لرزه در ۵ شهرستان سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی، قصرشیرین، دالاهو و گهواره و گیلانغرب بیشترین خسارات را به ساختمانها و فضاهای آموزشی وارد کرد. آمارهای منتشر شده از سوی اداره کل نوسازی مدارس، که متولی اصلی ساخت و تجهیز فضاهای آموزشی در استان محسوب میشود، نشان داد، از مجموع ۷۵۷ باب فضای آموزشی واقع در این ۵ شهرستان که مشتمل بر ۲ هزار و ۸۵۴ کلاس درس میباشد، ۷۸ مدرسه با ۴۱۵ کلاس درس که در لیست تخریب و بازسازی مدارس استان در شناسنامه فنی بوده است آسیب جدی دیده و غیرقابل استفاده است و این رقم حدود ۱۱ درصد فضاهای آموزشی موجود در مناطق زلزله زده را شامل میشود.دردِ تحصیل کودکان و نوجوانان سیستان و بلوچستان. خبرگزاری هرانا – محرومیت و دشواری تحصیل کودکان و نوجوانان به مفهوم آسیبی عاطفی، ذهنی و اجتماعی است که علاوه بر اینکه فرد را از قابلیتهای زندگی آیندهاش محروم میکند، در بلندمدت نیز باعث افزایش آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی می شود. در مناطق محروم و مرزنشین کشور برخی دانش آموزان برای تحصیل مسیر دشواری را پیش رو دارند. ترس از ریزش ساختمان مدرسهای در اسلامشهر را تعطیل کرد. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از جوان آنلاین، در آخرین روز دی ماه سال جاری دانشآموزان دخترانه دبستان شهید زینالدین شهرستان اسلامشهر وقتی در مدرسه حاضر شدند گمان نمیکردند که آخرین ساعات حضور خود در این مدرسه را سپری میکنند تا اینکه صدای فرونشست ساختمان قدیمی مدرسه و ایجاد شکافهایی در بدنه ساختمان، مدیر مدرسه را واداشت تا با هماهنگی مقامات بالادستی خود دانشآموزان را تعطیل و روانه خانه کند.دانش آموزان سرپل ذهاب در مدارس کانکسی. خبرگزاری هرانا – تصاویر حضور دانش آموزان شهرستان زلزله زده سرپل ذهاب در کانکس های کلاس درس را نشان می دهد. به گفته رئیس اداره آموزشو پرورش شهرستان سرپل ذهاب برخی مدارس این شهرستان به صورت سه شیفته فعالیت دارند.عدم استحکام نیمی از مدارس دولتی تهران. مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران گفت: 2500 مدرسه دولتی در شهر تهران وجود دارد که حدود 700 مدرسه نیازمند توجه جدی و حدود 1000 مدرسه نیازمند تخریب و بازسازی هستند و این یعنی 1700 مدرسه تهران نیازمند توجه است.خبرگزاری فارس:عدم استحکام نیمی از مدارس دولتی تهران عباسعلی باقری مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران در نخستین جلسه ستاد مرکزی برگزاری بیستمین جشنواره خیرین مدرسه ساز استان تهران، گفت: زمانی در تهران، مدرسه چهار شیفته وجود داشت که در هر شیفت 1200 دانشآموز تحصیل میکرد.اتاق خبر 24:توضیحات آموزش و پرورش درباره تنبیه دانشآموز مشهدی.
به گزارش ایسنا، روز گذشته دانشآموز پسری در یکی از دبیرستانهای غیرانتفاعی مشهد، از سوی معلم زبان ضربهای به پشت سرش وارد شده و با برخورد به زمین بیهوش شد.رئیس اداره آموزش و پرورش ناحیه سه مشهد در این خصوص ضمن ابراز تاسف از وقوع چنین حادثهای در یکی از مدارس دوره دوم متوسطه ناحیه سه مشهد، روز دوشنبه ۱۶ بهمن، گفت: اینگونه اتفاقات در مدارس روالی مستمر نیست و بهندرت شاهد وقوع چنین حوادثی هستیم. دختران روستایی بروجرد برای ادامه تحصیل با مشکل مواجهند. خبرگزاری هرانا – مدیر آموزش و پرورش بروجرد گفت که دختران روستایی برای ادامه تحصیل با مشکل روبرو هستند. دلایلی از جمله دوری راه، مخالفت برخی خانوادهها برای حضور در مدارس مختلط روستایی و عدم توانایی پرداخت هزینه رفت و آمد و … موجب شده برخی دانش آموزان دختر از ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر بازمانند.از بیزنس چند ده میلیاردی تغییر کتب درسی تا رد وجود مافیا. به گزارش ایسنا، احمد میدری، معاون وزیر رفاه با استناد به بررسیهای کارشناسانه صورت گرفته در خصوص تغییرات کتب درسی در ایران اظهار کرد: پشت سر این امر منابع عظیمی خوابیده و بیزنس چند ده هزار میلیاردی در بخش خصوصی ایجاد کرده است. درحالی که معاون وزیر رفاه با استناد به بررسیهای کارشناسی صورت گرفته در خصوص تغییرات کتب درسی در ایران معتقد است «پشت سر این امر منافع عظیمی خوابیده و بیزنس چند ده هزار میلیاردی در بخش خصوصی ایجاد کرده است»؛ معاون وزیر آموزش و پرورش در مقام پاسخگویی برآمده و این اظهارات را غیرکارشناسی دانسته و رد میکند.میزان بالای پرتی در آموزش و پرورش و کسری بودجه وزارتخانه. به گزارش ایسنا، علی الهیار ترکمن ظهر امروز در گردهمایی روسای امور اداری بازنشستگان کشور اظهار داشت: وزارت آموزش و پرورش با مشکلات عدیده ای مواجه است که بر نحوه عملکرد این وزارت خانه بسیار تاثیرگذار است. وی ادامه داد: در تئوری فعلی توسعه با توجه به این که اصلی ترین عامل توسعه، نیروی انسانی است ، آموزش و نظام تعلیم و تربیت اهمیت بسیار بالایی دارد. عقب بودن استان تهران در زمینه ساخت مدرسه و فضاهای آموزشی. به گزارش ایسنا، محمدحسین مقیمی در حاشیه مراسم کلنگزنی مدرسه دریادلان در منطقه ۲۲ تهران، اظهار کرد: ساخت فضاهای آموزشی در تهران و شهرهای آن به نسبت سایر نقاط کشور کمی عقبتر است. یکی از دلایل آن نیز رشد سریع شهرهای استان و ساختمان سازیهای زیادی است که در تهران انجام شدهاست.بطحائی: برنامههای فوق درسی کودکانمان را افسرده کرده است. به گزارش ایسنا، در پیام توییتری وزیر آموزش و پرورش آمده است: «از همه همکارانم، از همه خانوادهها و از تمامی صاحبنظران درخواست میکنم؛ برای حذف موانع ایجاد نشاط در مدرسه تلاش کنند.آزمونهای مکرر و بیثمر، جزوههای فراوان کمک آموزشی و کلاسهای متعدد فوق برنامه درسی کودکانمان را خسته و افسرده کرده است».دولت پول نداد، توزیع شیر در مدارس متوقف شد. خبرگزاری فارس : رضا باکری دبیر انجمن صنایع لبنی ایران میگوید: به دلیل عدم تامین مالی، توزیع شیر رایگان در مدارس منتفی شده است.او جمعه ۲۷ بهمن به خبرگزاری فارس گفت که ۲۰۰ میلیارد تومان بودجه برای توزیع شیر در مدارس در نظر گرفته شده اما «تامین نشده است و به همین دلیل خبری از توزیع شیر رایگان در مدارس نیست».وزارت آموزش و پرورش ایران توزیع شیر رایگان در مدارس را از سال ۱۳۷۹ به صورت آزمایشی آغاز کرد. این طرح اما در سالهای گذشته به دلیل عدم تامین اعتبار و پرداخت مطالبات تولید کنندگان شیر بارها متوقف شده است. |
۱۴ | آموزش و پرورش | 4 |
بررسی سیر تا پیاز فرزند خواندگی.شهرزاد همتی در روزنامه شرق نوشت: روزهای گذشته خبری تلخ اما تأییدنشده در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد که حکایت از آن داشت خانوادهای که سرپرستی کودک چهارسالهای را از طرف بهزیستی گرفته بودند فهمیدند به کودک در سالهای قبل از طرف پدرش تجاوز شده است، حالا او را نمیخواهند و بهزیستی نیز چون پدر دارد، او را نمیپذیرد و بچه در کلانتری سرگردان است. | ۱ | بی هویتی کودکان | 5 |
آمانج ویسی، کودک-مجرم محکوم به اعدام از زندان آزاد شد. خبرگزاری هرانا – آمانج ویسی کودک-مجرمی که در ۱۵ سالگی به اتهام قتل دستگیر و به اعدام محکوم شده بود پس از تغییر حکم توسط دیوان عالی کشور سرانجام پس از ۱۱ سال حضور در زندان، آزاد شد.آمانج متولد ۱۳۷۰ است که در سال ۸۵ به اتهام قتل پسرعمویش در حالی که فقط ۱۵ سال داشت دستگیر و اندکی بعد به اعدام محکوم شد.خبرگزاری هرانا – پسر نوجوانی که رقیب عشقی اش را در درگیری کشته بود طبق رای قضات شعبه نوزدهم دیوانعالی کشور با اعمال ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی و اثبات عدم درک او از ماهیت جرم در زمان وقوع جرم به پرداخت دیه و حبس محکوم شد و از مجازات اعدام فاصله گرفت.دلیل تاخیر در تصویب لایحه حمایت از حقوق کوکان و نوجوانان.
به گزارش ایسنا، محمد جواد فتحی در سمینار «کودکآزاری و در سکونتگاه های فقیرنشین» با تاکید بر اینکه حمایت از سازمانهای مردم نهاد مساله مهمی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی است، افزود: اگرچه از لحاظ دینی و فقهی، برای حمایت از اطفال و نوجوانان، فقه قوی داریم، اما باید پرسید پس چرا وضعیت امروز این چنین است؟وی با بیان اینکه در سال ۹۰، لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان به مجلس رفته و تا سال جاری مسکوت باقی مانده است، اظهار کرد: در حال حاضر کار تهیه و تنظیم این لایحه در مجلس به اتمام رسیده است. این لایحه دارای ۵۱ ماده است و مجلس باید به نظر تخصصی کمیسیون اعتماد کند و به آن رای بدهد تا در نهایت قانون خوبی داشته باشیم. |
۳ | حمایت از کودکان | 6 |
کودکانی که «فقر» کودکیشان را به تاراج میبرد. به گزارش ایسنا، زهرا رحیمی در سمینار «کودک آزاری در سکونتگاههای فقیرنشین» با بیان اینکه کودکان مناطق حاشیهنشین به دلیل فقر با تاراج کودکیشان رو به رو هستند گفت: این کودکان توقع بهرهمندی از غذا، تحصیل ، خانه و…را ندارند بلکه تنها توقعشان این است که کمتر مورد توهین، آسیب بدنی و آزار قرار بگیرند.وی با اشاره به اینکه رونمایی از ١١٧۵ مورد تحقیق میدانی از کودک آزاری به مثابه شنیده شدن صدای فریاد این کودکان از پس نمودارها و آمارهای بدست آمده است افزود: باید ذینفعان استمرار وضعیت حاشیه نشینی شناسایی شوند. افرادی وجود دارند که از این وضعیت، تغییر قیمت مسکن این مناطق و بازار مواد مخدر آن سود میبرند. | ۱ | فقر کودکان | 7 |
حاشیهنشینهایی که بقایشان وابسته به اقتصاد موادمخدر است/عمق کودکآزاری در این مناطق. به گزارش ایسنا، زهرا رحیمی در نشست تحلیل «بزهدیده شناسی کودکآزاری»، با بیان اینکه اولین اقدام مددکاران جمعیت امام علی در مواجهه با موارد کودکآزاری تماس با اورژانس اجتماعی است توضیح داد: با این وجود مددکاران اورژانس اجتماعی بعد از اطلاع از موارد کودک آزاری و حضور در محل برای دسترسی به کودک و خارج کردن او از خانه نیاز به حکم قاضی دارند. 70درصد تماسها درباره مشکلات کودکان زیر 12 سال/ 40 درصد کودکان «تنبیه» را تجربه کردهاند. شیرین صدرنوری در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه میانگین زمانی بیشتر مشاورهها بین 20 تا 30 دقیقه بوده است، افزود: 97 درصد از تماسها از طرف مادران بین 30 تا 40 ساله بوده است. همچنین 1 درصد از تماس ها از جانب پدران و 1 درصد از طرف کودکان برقرار شده است.رها کوچولو؛ قربانی کودک آزاری مرگبار. خبرگزاری هرانا – زن جوان در ارتباط با کودک آزاری مرگبار دختر سه ساله همسرش بازداشت شد. متهم درحالی منکر کودک آزاری است که شاهد ده ساله ماجرا او را به عنوان قاتل خواهرش معرفی کرده است.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از جام جم، اوایل دی امسال یکی از مسئولان درمانگاهی در شهریار با پلیس تماس گرفت و از مرگ مشکوک دختری سه ساله به نام رها خبر داد.محمد صابر ملک رئیسی؛ خودداری مسئولان زندان از رسیدگی پزشکی به زندانی بیمار.
خبرگزاری هرانا – محمد صابر ملک رئیسی زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اردبیل از مشکلات پزشکی از جمله مشکلات دستگاه گوارشی بدلیل اعتصاب غذای طولانی مدت رنج میبرد، علیرغم مشکلات پزشکی، مسئولین زندان از رسیدگی پزشکی به این زندانی خودداری می کنند. پزشک بهداری زندان به آقای ملک رئیسی گفته است “تو را ویزیت نمیکنم، میخواستی اعتصاب غذا نکنی. باید قبل از اعتصاب به عواقب این کار فکر میکردی”. والدین معتاد ، خشن ترین شکل کودک آزاری را انجام می دهند. تهران – ایرنا – رئیس انجمن روانشناسی ایران گفت: با بررسی علل کودک آزاری می توان گفت در درجه اول پدر و مادرهایی که از سلامت روان برخوردار نیستند خشن ترین شکل کودک آزاری را بروز می دهند بطورمثال پدر و مادرهای معتاد، کنترل رفتار درستی ندارند .والدین معتاد ، خشن ترین شکل کودک آزاری را انجام می دهند. تنبیه بدنی دانشآموز قهرمان تکواندو در مدرسه. خبرگزاری هرانا – دانش آموز سیزده ساله که دارای عناوین برتر آسیایی و کشوری در رشته تکواندو است در مدرسه مورد تنبیه بدنی معلمش قرار گرفت و از ناحیه صورت مجروح شد. این در حالی است که بارها مسئولین آموزش و پرورش بر غیرقانونی بودن برخورد فیزیکی با دانش آموزان تاکید کرده اند. تراژدی تلخ تنبیه دانشآموز با مشت و لگد، این بار در ایجرود. به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، روزگاری مکتبخانهها به فلکهایش معروف بود، روزگاری که معلم مکتبخانهها حق داشت کودکان خاطی را تنبیه بدنی کند تا بچهها را سر به راه کنند به حدی که مثل معروف “چوب معلم گله هر کی نخوره خله” نیز به این کار آنها رسمیت میداد اما با برپایی مدارس امروزی فلک کردن و کتک زدن کودکان روز به روز رنگ باخت و جای خود را به تنبیههای دیگری داد. اما همچنان اولیا اعتقاد داشتند معلمان برای تربیت کودکان آنان تام الاختیار هستند به طوری که مادران به هنگام سپردن فرزندان خود به مدرسه به معلمان میگفتند “گوشتش برای شما، استخوانش برای من” تا معلمان به حسب تشخیص خود برای تربیت کودکان همت و تلاش کنند، اما در عصر حاضر تنبیه بدنی دانشآموز کاملا طرد و منفور و غیر اخلاقی است |
۶ | کودک ازاری | 8 |
کودکان کار بروجردی به بهزیستی سپرده نشدند/کدام نهاد پاسخگو است؟به گزارش فانوس، انتشار تصویر دستگیری کودکان دستفروشی که برای امرار معاش خود و به ناچار اقدام به فروش تنقلات میکردند، در کمتر از یک ساعت واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت که شهرداری بروجرد را وادار به عذرخواهی کرد و در نهایت منجر به ورود سازمان بهزیستی کشور به این موضوع شد، اما مساله اصلی نحوه جمعآوری و همچنین تحویل آنها به یکی از آشنایان این کودکان است که هنوز اطلاعات دقیقی در این رابطه وجود ندارد، علیرغم اینکه طبق قانون در ابتدا باید عملیات جذب (نه دستگیری) توسط بهزیستی انجام شود و اگر هم این کار توسط بهزیستی انجام نشد؛ این کودکان باید پس از جمعآوری به بهزیستی سپرده شوند تا در نهایت این سازمان با بررسی وضعیت این کودکان تشخیص دهد باید تحویل خانواده داده شوند یاخیر، اما شاهد بودیم که هیچ یک از این اتفاقات رخ نداده است.کودکان کارِ دستگیرشده بروجردی؛ تحویل کودکان دستفروشِ به فردی که فقط مدارک گرو گذاشت. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، روز ۲۹ دیماه، تصاویری در شبکههای مجازی منتشر شد که نشان میداد برخورد با کودکان کار ادامه دارد. ماموران شهرداری بروجرد در قالب طرح برخورد با متکدیان، پس از بازداشت و دستگیری کودکان کار، تصاویر آنها را در کانال روابط عمومی شهرداری منتشر کردند. انتشار این تصاویر موجی از انتقادات برانگیخت.اعتراض شبکه یاری کودکان کار؛ دستگیری کودکان کار دوباره آغاز شده است. خبرگزاری هرانا – ادامه طرح ساماندهی کودکان کار با جمعآوری آنها در خیابانها و دستگیری کودکان آبنباتفروش بروجرد «شبکه یاری کودکان کار» را به اعتراض واداشت. خبرگزاری هرانا – مظفر الوندی فعال حقوق کودک گفت که فاصله بین جمع آوری تا بازیافت زباله عمدتا توسط کودکان بین سنین ۱۰ الی ۱۵ سال پر می شود، آنها برای این کار حقوق دریافت می کنند، تحت نظر یک سیستم فعالیت می کنند، حتی کارت دارند و منطقه بندی شده اند یعنی به طور مثال تیم منطقه ۵ حق ورود به منطقه ۶ را ندارند؛ یعنی یک سازماندهی غیررسمی بین این کودکان وجود دارد که کسی نمی تواند منکر آن شود.افزایش تعداد زنان بیخانمان و بیتفاوتی مسئولان نسبت به کودکان زبالهگرد. حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفته زنان بیخانمان چند گروه هستند: گروهی که درگیر مواد مخدرند میتوانند به مراکزی که برای درمان کاهش آسیب است مراجعه کنند که برخی از این مراکز شبانهروزی است. برخی زنان بیخانماناند و شهرداری یک مرکز را در لویزان برای این گروه راهاندازی کرده است، البته مراکز مادر و کودک نیز به صورت شبانهروزی در حال فعالیت است.معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران: وجود ۶۰۰ تا ۹۰۰ هزار معتاد در پایتخت/ نزدیک به ۱۵ هزار کودک کار در تهران وجود دارد
به گزارش ایلنا، ولیالله شجاع پوریان در نشست «گروههای آسیبپذیر و عدالت اجتماعی» با بیان اینکه در اصل سوم قانون اساسی دولت موظف به از بین بردن تبعیضهای اجتماعی و فراهم کردن شرایط برابر اقتصادی شده است، گفت: با این وجود با گذشت ۴۰ سال در زمینه عدالت اجتماعی کارنامه قابل دفاعی ارائه نکردهایم. بعداز انقلاب تلاشهای زیادی برای توسعه شهری و روستایی صورت گرفته اما با این وجود مجموعه نظاممندی برای مقابله با بیعدالتی بخشی، منطقهای و شکافهای اجتماعی به وجود نیامده است. |
۶ | کودکان کار | 9 |
1برده داری سیاه 11 کودک در دخمه مخوف یک قهوه خانه در غرب تهران + فیلم و عکس | رکنا. حوادث رکنا: گزارشگر گروه حوادث رکنا با تیمی از ماموران پلیس امنیت پس از دستور رئیس پلیس پایتخت مبنی بر آغاز طرح شبانه امنیت و آرامش در تهران همراه شد و طی این طرح با نوع جدیدی از برده داری در یک قهوه خانه در محله جنت آباد برخورد کرد. | ۱ | کودکان افغان | 10 |
گزارش نقض حقوق طبیعی محیط زیست ایران در بهمن ماه 1396
تهیه و تنظیم: کاوه شیخ محمدی
این گزارش بصورت خلاصه به ذکر موارد معدودی از نقض و پایمالی حقوق حیات طبیعی در بهمن 1396 پرداخته و ابعاد تخریب فرشایشی محیط زیست در ایران کم کم بصورت جدی پدیدار می شود که خشک شدن تالابها انهم در فصول بارش پاییز و زمستان امری بی سابقه محسوب می شود. از سویی دیگر مدیریت ناکارامد قادر به کنترل و کاستن الودگی هوا نبوده و ریزگردها بخصوص در استانهای خوزستان و ایلام بیشتر از پیش حیات عادی را تهدید کرده است.
ردیف | موضوع | شرح |
1 | هوای تهران در شرایط ناسالم قرار گرفت ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ | بر اساس گزارش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، هوای شهر تهران شرایط ناسالم با شاخص ۱۸۸ قرار گرفت.بر اساس این گزارش، شاخص در زمان اعلام ان در واقع میانگین شاخص کیفیت هوا در ۱۲ ساعت بوده است (با تاکید بیشتر بر روی سه ساعت آخر در شرایط جوی متغیر) برای میانگین کل ایستگاه های شهر تهران است.شاخص کیفیت هوا مابین ۱۵۱ و ۲۰۰ شرایط بسیار ناسالم (وضعیت قرمز) محسوب می شود. |
2 | وزارت نیرو طبق قانون مکلف است حقابه مورد نیاز تالاب ها را اختصاص دهد | 3 میلیون هکتار از مساحت کشور به تالاب ها اختصاص دارد که ۵۰ درصد آن در حال حاضر خشک شده و یا در معرض خشکی هستند، علت اصلی خشکی تالاب ها عدم تخصیص حقابه های قانونی از سوی وزارت نیرو و ادامه خشکسالی و کمبود شدید بارندگی، همچنین بهره برداری بی رویه از سفره های آب زیر زمینی است. تالاب ها نقش بسیار مهمی در تعادل بخشی حیات و زندگی موجودات زنده به ویژه انسان ها داشته و ایران هم در حفظ و احیاء تالاب ها باید با اولویت های لازم برنامه ریزی کند، یعنی منابع لازم برای احیاء مجدد تالاب های خشک شده را اختصاص دهد، مهم ترین تالاب های در معرض تهدید کشور در طی سال های اخیر ارومیه، هورالعظیم، هامون، میغان، شادگان و میانکاله است که دولت باید در اختصاص منابع برای احیاء آنها توجه ویژه کند. |
3 | وقتی خود سازمان محیط زیست جداسازی زباله ندارد، نمیتوانیم برای کشور حکم صادر کنیم | در عمل می بینیم که حفاظت از محیط زیست یک مقوله آموزشی برای دولتیها و مدیران کشور در ایران به شمار نمیآید، از این نکته بطور حتم اگاهند که برای تحقق هر امر مثبت، ابتدا باید از خودشان شروع کنند. جداسازی زبالهها یک اصل است و نمیتوانند بدون جداسازی زبالهها در سازمان محیط زیست برای مملکت حکم صادر کنند. از طرفی دیگرنقش مردم در بهبود وضعیت محیط زیست غیر قابل کتمان است، حتی اگر تخریب محیط زیست توسط دولت انجام شود، بهبود و احیای آن بدون مشارکت مردم ممکن نیست. |
4 | خشکی تالاب های مهاباد میراث پروژه ستاد احیای دریاچه ارومیه | پروژه های ستاد احیای دریاچه رومیه سه تالاب مهاباد را خشک کرده است.یک کارشناس محیط زیست از خشک شدن ۳ تلاب مهاباد بر اثر اجرای پروژه ستاد احیا دریاچه ارومیه خبر داد. متاسفانه پروژه انتقال آب و پیوند رودخانه های زرینه، سیمینه، گادر و مهاباد موجب خشک شدن تالاب های گروس، داشخانه و قوپی قازان ودر این شهرستان شده است. این پروژه که به منظور احیای دریاچه رو به موت ارومیه اجرا شده است نه تنها تاثیری در بهبود وضعیت دریاچه ارومیه نداشته بلکه بسیاری از زیستگاههای جانوری منطقه را با بحران روبه رو کرده است. تالاب بین المللی کانی برازان به عنوان اولین سایت پرنده نگری کشور در تابستان سال جاری با بحران جدی رو به رو بوده است.شهرستان مهاباد با داشتن تالاب های کانی برازان، قوپی باباعلی، حسن خان، گروس، داشخانه و قره قشلاق همه ساله در فصل بهار پذیرای شمار زیادی از پرندگان مهاجر بوده است که از بین این تالابها، کانی برازان و قوپی باباعلی جزو تالابهای بین المللی به شمار می روند. |
5 | تالاب انزلی رو به نابودی پیش میرود | عواملی از قبیل ورود رسوبات، فاضلابهای کشاورزی و خانگی، تغییرات اقلیمی، گسترش شهرنشینی و البته دفع پسماند در حاشیه رودخانهها باعث شده که تالاب انزلی رو به نابودی پیش رود. تالاب انزلی با وسعتی تقریبی ۲۵ هزار هکتار یکی از تالابهای با اهمیت بینالمللی است. اگرچه عواملی از قبیل ورود رسوبات، فاضلابهای کشاورزی و خانگی، تغییرات اقلیمی، گسترش شهرنشینی و البته دفع پسماند در حاشیه رودخانهها باعث شده که این تالاب عظیم رو به نابودی پیش رود،اما همیشه عدهای دلسوزانه به دنبال راه حل هایی جهت نجات این اکوسیستم طبیعی هستند. همچنین تالاب انزلی از جالبترین و بزرگترین زیستگاههای طبیعی جانواران ایران محسوب میشود. |
6 | تالاب چهل هزار ساله ایران کاملا خشک شد | تالاب “آق گل” در استان همدان “بهطور کامل” خشک شده است. پیش از خشک شدن وسعت این تالاب بیش از ۸۳۰ هکتار و زیستگاه ۴۶ گونه پرنده آبزی و کنارآبزی بوده است. که متاسفانه خشک شدن این تالاب که قدمتی 40 هزار ساله داشت باعث تغییر اکو سیستم اب و زمین و همچنین چرخه حیات وحش خواهد شد و اثار غیر قابل جبران بر زندگی ساکنان این منطقه نیر خواهد داشت. از سویی هم اکنون استان همدان در اثر سوئ مدیریت، بیشترین میزان فرونشست خاک و بیابان زایی را در ایران دارد که با کمبود یا نبود بوجه برای پیشگیری مواجه است. |
7 | بودجه پیشنهادی برای مقابله با گرد و غبار خوزستان در سال ۱۳۹۷ حذف شد | در حالیکه طی روزهای ماه گذشته گرد و غبار در خوزستان و ایلام و تعدادی از شهرهای جنوبی کشور، کاهش کیفیت هوا، تعطیلی مدارس و تهدید سلامت مردم را به همراه داشت، به گفته معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست، بودجه مقابله با گرد و غبار خوزستان در سال ۹۷ در مجلس حذف شده است. این معاونت با بیان اینکه سازمان حفاظت محیط زیست، امسال پیشنهاد جدیدی در لایحه بودجه دولت گنجانده بود گفته است: ابتکار جدید اختصاص دو میلیارد دلار برای «ساماندهی پسماندهای خانگی، آبخیزداری و بهسازی محیط زیست» گنجانده شده بود که این موضوع، ذیل جدول بند «و» تبصره ۴ لایحه بودجه دیده شده که متاسفانه کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی این پیشنهاد را حذف کرد. |
منابع.هرانا.سایت سازمان حفاظت محیط زیست.دیده بان محیط زیست.تارنگار تخصصی حقوق بشر ایران
گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ،بهمن ماه ۱۳۹۶
تهیه و تنظیم ,نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی،
گردآوری داده : حسین کفایت حقیقی، محمدحسین مولایی برزی
ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر : هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس میتواند از این حقوق یا مجتمعاً بهطور خصوصی یا بهطور عمومی برخوردار باشد.
ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر : هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است. گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایان بهمن ماه 1396 شمسی است. این گزارش بهصورت آماری-تحلیلی ارائه میشود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت بهخصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همینطور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیتهای مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیتهای فراوان در ایران محسوب میشود. در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها میتوانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیدهبانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارشهای سایر گروهها و رسانهها را بیابند.
تنظیم نمودار:احسان حیاک فرمان و انجام اعدام دربهمن1396 م
گزارش و نمودار اماری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی در بهمن 1396
استخراج امار و تنظیم گزارش: احسان زندی لک ، تهیه گزارش و ترسیم نمودار امار: احسان حیاک
شرح | تعداد | موضوع | ردیف |
شعبه سوم دادیاری دادگستری شهرستان سقز نجیبه صالحزاده همسر محمود صالحی را احضار کرده است.گزارش اداره اطلاعات شهرستان سقز علیه وی، دلیل این احضار عنوان شده است.عثمان اسماعیلی فعال کارگری که به دلیل “شرکت در مراسم روز جهانی کارگراز طریق ارسال ابلاغیه به وثیقه گذار و مهلتی ۳۰ روزه جهت اجرای حکم فراخوانده شد.عثمان اسماعیلی در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۹۴، در شهر سقز توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شد.اداره اطلاعات مهاباد، ماموستا “مراد اکرام”، امام و خطیب روستای “سهولان” را احضار کرد.این روحانی کُرد، پس از مراجعه به اطلاعات مهاباد از سوی نیروهای اطلاعاتی درباره “تبلیغ برای مذهب امام شافعی” مورد بازجویی قرار گرفته است. علی کارونی فرزند حمید، طی احضاریه ای به اتهام “نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومى” به شعبه ۲۱ دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب اهواز احضار شد. | 4 نفر | احضار4 مورد | 1 |
کاوان محمودیان زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی سنندج در شعبه دوم دادگاه انقلاب سنندج به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم شد.حکم هفت سال و نیم زندان منصوره بهکیش تایید شد. این حکم در مورخ ۱۳ دی ماه ۱۳۹۶ از سوی قاضی بابایی ریاست شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شده است. عماد الدین ملازهی و یعقوب جهانی دو فعال سیاسی ساکن شهرستان سراوان مجددا به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. شعبه ۲۶ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی حکم ۶ ماه حبس تعزیری دو فعال ترک اذری به نام های ابراهیم نوری و اکبر جهانگیری را عینا تایید کرد. نام بردگان در شعبه ۱ کیفری دادگستری شهرستان اهر به ترتیب به ۶ و ۴ ماه حبس تعزیری محکوم شده بودند، پس از اعتراض به رای صادره در شعبه ۲۶ دادگاه تجدید نظردادگاه ضمن رد اعتراض و تجدید نظرخواهی این دو فعال مدنی حکم انان را عینا تایید کرد.حکم ۵٣ سال و ٧ ماه حبس تعزیری و اعدام را برای ١۶ شهروند کُرد صادر شد.۱۴ تن با اتهامات سیاسی- امنیتی به ۵٣ سال و٧ ماه زندان محکوم شدند.رامین حسینپناهی و هدایت عبداللهپور در این میان به اعدام محکوم شدند. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در ایلام، «فرامرز ملکشاهی» را به شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد.وی متهم است که روز سوم مهرماه در این شهر اقدام به تحریک شهروندان جهت ابراز شادی نسبت به برگزاری رفراندوم در اقلیم کردستان عراق نموده است. دادگاه انقلاب سنندج «شهرام فرهادی» فعال مدنی را به اتهام «همکاری با یکی از احزاب کُردی» به چهار سال حبس تعزیری محکوم کرد. شهرام فرهادی و محمد نعیم محمدپور دو شهرند کرد اهل سنندج توسط شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج مجموعا به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شدند. اتهامات وارده به این شهروندان بنا بر گزارش اداره اطلاعات سنندج حمایت از گروه های “معاند نظام” از طریق تهیه آذوقه و کمک مالی عنوان شده است. پرستو فروهر به اتهاماتی از جمله توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام مجموعا به ۶ سال حبس تعلیقی محکوم شد. نوجوان ۱۵ سالهای که در حوادث اخیر اقدام به پایین آوردن پرچم جمهوری اسلامی دریکی از میدانهای ملایر کرده بود،در حال حاضر دادگاه بدوی مجازاتی معادل پنج سال حبس تعزیری برای نامبرده معین کرده. صدیق عینی اهل شنو از سوی شعبە یکم دادسرای نظامی ارومیە ا بە اتهام حمایت و همکاری با یکی از احزاب کورد اپوزسیون ایران بە ١٠ سال حبس و تبعید بە زندان اردبیل محکوم شدە بود.حکم صادرە در غیاب وی و حتی بدون حضور وکیل تعینی ایشان صادر شدە بود و طی روزهای گذشتە دیوان عالی کشور آن را تایید کرد. کبری خالندی، از فعالین مدنی مهاباد کە آذر ماه امسال بە اتهام شرکت در تجمع اعتراضی بە کشتار کولبران کورد از سوی دادگاه انقلاب این شهر بە تحمل دو ماه و ١۵ روز حبس محکوم شدە بود، جهت سپری نمودن مدت محکومیت خود را بە زندان مهاباد تحویل داد.فرامرز شعبانزاده لمان مدیر کانال تلگرامی “سحر نزدیک” به سه ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شد. | 31 نفر | احکام صادره 24 مورد | 2 |
محمدعلی آذر و علی اصغر امیری جهت بازجویی از زندان مرکزی زاهدان به بازداشتگاه وزارت اطلاعات این شهر منتقل شدند. هر دو در پروندهای در حال بررسی به اتهامات اقدام علیه امنیت ملی و محاربه بصورت بازداشت موقت در زندان مرکزی زاهدان نگهداری میشدند.این دو زندانی سیاسی مدعی اند “اتهام اقدام علیه امنیت و قیام مسلحانه” اتهامی نارواست. مسئولان زندان اوین از اعزام سهیل عربی به مرکز درمانی به دلیل امتناع این زندانی عقیدتی از پوشیدن لباس زندان خودداری کردند؛ این در حالی است که سهیل عربی میبایست در فوراً تحت معاینه چشم قرار گیرد و نیازمند درمان در مراکز تخصصی است. آزاد پاویزازاهالی روستاى حقویران از توابع سلماس که در اعتراضات اخیر ارومیه دستگیر شده بود، به بند زندانیان مربوط به جرایم مواد مخدر منتقل شد. یک دانشجوی سردشتی به نام «ابراهیم محمدپور» که اخیرا در همین رابطه توسط نیروهای امنیتی در ارومیه بازداشت شده بود، بعد از اتمام بازجوییها به بند جوانان زندان مرکزی ارومیه منتقل شده است. مسئولان زندان اردبیل شایگان زندانی ۵۶ ساله را از بند خود بیرون کرده و برای تحقیر این زندانی گفته اند “اگر میخواهی به بند بازگردی باید مثل خر عر عر کنی”. تنها بعد از اینکه این زندانی “عرعر” کرده است به او اجازه داده شده از فضای سرد هواخوری به بند خود بازگردد.این زندان از دیرباز شاهد اعمال بدرفتاری مسئولین زندان بوده است. محمد صابر ملک رئیسی در نامهای سرگشاده به حسن روحانی اشاره کرد که به مدت ۱۴ ساعت در هوای سرد اردبیل با دستبند و پابند در حیاط این زندان به میله بسته شده است. نظمین حیدری زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، هم اکنون پنجمین سال از دوران محکومیتش را زندان سلماس سپری میکند. درخواست تجدیدنظر وی اخیرا به دادگاه استان ارسال شده است. جمعی از زندانیان سراوان طی نامه ای از مسئولان اداره کل بازرسی کشور خواسته اند به وضعیت زندانیان این زندان “بلاتکلیفی های طولانی مدت رسیدگی کنند. نیما صفار جهت تحمل حبس ۸۰ روزه راهی زندان امیرآباد گرگان شد.نیما صفار هم پرونده ای روزبه گیلاسیان نویسنده گرگانی است جهت تحمل حبس راهی زندان گرگان دستکم هشت زندانی از جمله جلال ایرانپناه، عبدالرشید قنبرزهی و شش تن از متهمین پرونده قتل یک جوان بسیجی به بند سوم امنیتی زندان مرکزی زاهدان منتقل شدند.اسامی ۶ تن از دیگر بازداشت شدگان عبارتند از:۱ – ادریس جمشیدزهی، ۴۰ ساله۲ – هاشم زردکوهی، ۲۹ ساله، کارمند بانک در شهرستان ایرانشهر۳ – محمدصالح شهدادزهی، مدرس۴ – فاروق انوری، ۲۸ ساله۵ – عبدالعزیز ستوان، ۳۰ ساله۶ – محمود ستوان، ۲۸ ساله. محمد مهدویفر در شهر مشهد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در ۲۷ دیماه طی تماسی با خانواده خود خبر از انتقالش به زندان مرکزی اصفهان داده بود، از زمان انتقال هیچ تماس دیگری با نزدیکان خود نداشته است این بی خبری موجب نگرانی خانواده این فعال مدنی شده است. مریم کلنگری که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به پنج ماه حبس محکوم است، ۲۳ دیماه جهت اجرای حکم به زندان اراک منتقل شده است.این شهروند ۶۵ ساله به بیماریهای مختلف از جمله بیماریهای قلبی و ریوی، آرتروز و پوکی استخوان شدید مبتلا است و شرایط زندان میتواند وضعیت وی را حادتر سازد. در ارومیه هم یک شهروند پیرانشهری به نام «رسول سلطانیآذر» جهت تحمل سه ماه حبس تعزیری به زندان ارومیه انتقال یافت.عثمان مصطفی پور زندانی سیاسی زندان مرکزی ارومیه بیست و شش سال پیش از حبس ۳۵ ساله خود در زندان است هر چند بر اساس تقویم زندان او عملا ۲۸ سال تحمل حبس کرده است. وی که در سال ۱۳۷۰ طی دو پروندهای جداگانه توسط دادگاه انقلاب و دادسرای عمومی مجموعا به ۳۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود، علیرغم درخواست مرخصی، از اعطای مرخصی و آزادی مشروط در تمام این سالها محروم مانده است. چنگیز قدمخیری زندانی سیاسی تبعیدی به زندان مسجد سلیمان در استان خوزستان، باتوجه به عفونت شدید پا و تاکید پزشکان برای درمان و انجام عمل جراحی در بیمارستان با مخالفت حفاظت اطلاعات زندان روبرو شده است. | 15 نفر | اخبار زندانیان 10 مورد | 3 |
متین معززی قهرمان اسکیت سرعت زنان ایران در حال دوچرخه سواری بود که یک موتورسوار، خودش را به او رسانده و با لگد پرتش کرده است. اتفاق مشابهی نیز حدود ۱۰ روز پیش در قم رخ داده بود؛ حملاتی که احتمال میرود از سوی مخالفان دوچرخه سواری زنان انجام میشود. شماری از فعالان مدنی کُرد ارومیه از فرمانداری این شهرستان درخواست مجوز برای برگزاری تجمعی علیه حمله ترکیه به عفرین در مقابل کنسولگری ترکیه در ارومیه کردند که فرمانداری ارومیه این درخواست آنان را رد کرده است. از برگزاری تجمع اعتراضی ساکنین سنندج به دعوت جمعی از فعالان مدنی در واکنش به تحولات اخیر و جنگ در مناطق کردنشین سوریه که قرار بود روز جمعه در محل امامزاده پیرمحمد این شهر برگزار شود توسط ماموران انتظامی و امنیتی ممانعت بعمل آمد. بیش از ۵۵ تن از کارگران شرکت آب و خاک پیرانشهر که در منطقه بادین آباد این شهرستان، پروژه لولهکشی زمینهای کشاورزی این مناطق برای آبیاری بارانی اجرا میکردند، از کار اخراج گردیدند. بیش از دو ماه از فاجعه زلزله کرمانشاه میگذرد. این روزها برای مردم کرمانشاه لبریز از غم و رنج از دست دادن عزیزان و داراییشان وامید و تلاش برای بازگشت مجدد به زندگی است. زلزله یا هر بلای طبیعی دیگر تأثیر متفاوتی بر زنان و مردان می گذارد. زنان به دلیل مسائل بیولوژیکی و تفاوت های روانی و اجتماعی و هنجارهای فرهنگی رایج، نسبت به مردان آسیب پذیرترند. احساس ناامنی، ترس، نداشتن سرپناه امن و تمیز، وضعیت ناسالم بهداشتی، تجربه زندگی در چادر، پرستاری و مراقبت از همسر و فرزندان و والدین مصدوم، از دست دادن دارایی یا پس انداز و بسیاری تجارب دیگر در بیشتر زنان زلزله زدهی کرمانشاه وجو دارد که اثرات ناشی از آن تا مدت ها در روحیه و رفتارشان باقی خواهد ماند. با این حال به دلیل خصلت از خودگذشتگی مادرانه، در این شرایط بحرانی نیز اولویت را به همسر و فرزندان خود می دهند. بیش از ۲ هزار دانشگاهی و کنشگر مدنی در نامهای خطاب به روحانی خواستار ابهامزدایی درباره مرگ سیدامامی شدند. امضاکنندگان این نامه از روحانی پرسیدهاند که مسئولیت حفظ جان زندانیان برعهده چه فرد و ارگانی است و پاسخگو کیست؟ | 1 نفر | اخبار عمومی5 مورد | 4 |
«جمیل دودکانلوپ» و «محمد اباذری» در خوی،« نبی تردست» در کرمانشاه و «سیوان کلامی» و «محمد جواد امیرصادقی» که در ارومیه بازداشت شده بودند با تودیع وثیقه آزاد شدهاند. در کرمانشاه،« شمسالدین کاکهای»« نسترن عکاشه»،« ولی امیری»،« اشرف اکبرزاده»، «یاسر حبیبی» و« حمزه رهنما» در ایلام، «نازدار امیرمحمدی» «سارا جمشیدی» و «علی حقی»، در سنندج «حمید بازانی» و در ارومیه «قادر دالان» و «شهلا وحدتپور» که بازداشت شده بودند با تودیع وثیقه آزاد شدهاند.قوه قضاییه جمهوری اسلامی برخی از بازداشت شدگان اعتراضهای دی ماه ۱۳۹۶ را به “محاربه و افساد فیالأرض” متهم کرده است تعداد زیادی” از معترضان استان برخی از دستگیرشدگان اعتراضهای شهر ایذه در استان خوزستان، تعدادی از آنها به “محاربه” متهم شدهاند و خطر اعدام آنها را تهدید میکند. جاسم بلوچ زهی پس از شلیک ماموران به صورت زخمی بازداشت شد. فرشید تاجمیری و مجید رحمت آبادی دو دانشجوی همدانی که در اعتراضات اخیر بازداشت شدند، علیرغم صدور و تامین وثیقه کماکان در بازداشت بسر میبرند. یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران شمار بازداشتیهای اعتراضات سراسری دی ماه در ایران را نزدیک به ۵ هزار نفر اعلام کرد که از این میان حدود ۵۰۰ نفر هنوز در بازداشت بهسرمیبرند. ازاد پاویز در اعتراضات دیماه در ارومیه دستگیر شده بود. «وی در بازداشتگاه امنیتى ادارهی اطلاعات شهرستان ارومیه مورد شکنجه قرار گرفته و پس از اتمام مراحل بازجویی، به بند معروف به معتادین زندان مرکزی این شهر منتقل شده بود.»
شاپور رشنو از فعالین ملی مذهبی شهرستان اندیمشک از ۱۷ دیماه در بازداشت نیروهای اداره اطلاعات شهر اهواز به اتهام تبلیغ علیه نطام به سر می برد. کمیته پیگیری بازداشتهای۹۶، متشکل از جمعی از روزنامه نگاران و فعالان مدنی که در در خصوص بازداشت شدگان و کشته شدگان اعتراضات سراسری دیماه تحقیق می کند. بازداشت شدگان حوادث اخیر از جمله “سینا قنبری” در بازداشتگاهها مضروب شده اند همینطور به آنان بدون تجویز پزشک داروی متادون داده شده است. کمیته پیگیری بازداشتهای۹۶ علاوه بر مستند کردن بدرفتاری های صورت گرفته با بازداشت شدگان اشاره می کند سینا قنبری از بازداشت شدگان اخیر که در زندان اوین بصورت پر ابهامی جان باخت و توسط مسئولین انتظامی و قضایی به داشتن اعتیاد و خودکشی متهم شده است . دادسرای انقلاب تهران ۲۰ بهمن ماه مریم ممبینی، همسر کاووس سید امامی را احضار و به طور ناگهانی خبر مرگ همسرش را به او اعلام کردهاند. مسئولان دادسرا مدعی شدند که « او در زندان خودکشی کرده است.»از سویی دیگر روز جاری عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران از دستگیری هفت «متهم به جاسوسی» خبر داده و اعلام کرده «این افراد در قالب اجرای پروژههای علمی و محیط زیستی نسبت به جمعآوری اطلاعات طبقهبندی کشور در حوزههای استراتژیک اقدام میکردند.«غلامرضا قنبرپورپس از اتمام مراحل بازجویی از بازداشتگاه ادارهی اطلاعات به زندان ایلام منتقل شد.اتهام غلامرضا قنبرپور «همکاری با یکی از احزاب کُردی» عنوان شده و بدون محاکمه به زندان منتقل شده است. در شهرستان اشنویه یک تن به نام «مجید دریایی» همچنین در شهرستان خوی یک شهروند دیگر به نام «سردار جداری» و نیز یک شهروند کرمانشاهی به نام «عبدالرحیم نظری» در ورودی شهر جوانرود با اتهام «همکاری با یکی از احزاب کُردی» بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شده اند. نیروهای امنیتی ایران در شهر اشنویه هم زمان بە سە روستای ”نزریوی، بیمضرتی و خورشت“ یورش و دست کم ١٠ شهروند کورد را بازداشت کردەاند.هویت احراز شدە شهروندان بازداشت شدە بە شرح زیر می باشد؛١ـ فتاح علی کورد ٢ـ مامند علی کورد ٣ـ عمر نوبخت ۴ـ کمال نوبخت ۵ـ جمال نوبخت ۶ عثمان نوبخت ٧ـ ابوبکر نوبخت ۸-محمد امین فضلی ۹-محمد محمودتاش ۱۰-حامد ظریفە. موجی از دستگیرى فعالین مدنى در ١٢ بهمن آغاز شد.” سعید اقبالى، بهنام موسیوند، محمود معصومى، داریوش زندى ،شیما بابایى و لیلا فرجى از جمله بازداشت شدگان هستند. مرکزاطلاع رسانی پلیس تهران بزرگ اعلام کرد: ۲۹ نفر از برهم زنندگان امنیت اجتماعی شهروندان را دستگیر و به مراجع قضایی تحویل دادند. نیروهای امنیتی حکومت ایران در شهر کرمانشاه بە منزل پدری ”سعید اقبالی“ یورش و اقدام بە بازداشت وی کردەاند. داوود خسرجی ساکن شهر اهواز توسط اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.از دلایل بازداشت و سرنوشت داوود خسرجی اطلاعی در دست یک شهروند زاهدانی به نام برکت شه بخش ، توسط پرسنل اداره اطلاعات شهرستان زاهدان بازداشت شد. بهمن سهیل دئیری فعال ملی و مدنی ترک آذربایجانی ساکن اورمیه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکانی نامعلومی منتقل شده است.علت بازداشت و اتهام انتصابی علیه وی نامشخص بوده و احتمالا در ارتباط با فعالیت ملی و مدنی این فعال ترک بوده است. مهیار احمدی از اهالی سنندج از سوی نیروهای وزارت اطلاعات در این شهر بازداشت شد. صادقینیارکی دادستان عمومی و انقلاب قزوین از دستگیری فردی خبر داد که او را “سرشبکه آشوبهای اخیر و رابط رسانههای ضدانقلاب” معرفی کرد. مصطفی ریگی اهل جالق ۱۹ بهمن توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.نامبرده در مسیر اعزام به “خدمت سربازی” و عازم شهر زاهدان بود.از علت بازداشت وی اطلاعی در دست نیست. روز چهارشنبه ۱۸ بهمن، یک شهروند سردشتی به نام «هلمت فروغی» از اهالی روستای بیوران سفلی از توابع این شهرستان از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه این اداره در ارومیه منتقل شده است. در شهرستان مریوان چند روز پیش یک تن به نام “مظفر لطفی” از اهالی روستای بیله به اتهام “تلاش برای براندازی نظام” با جزئیات مبهم بازداشت شده و تاکنون اطلاع دقیقی از محل بازداشت وی کسب نشده است. دو فعال کارگری به نام امین سیبر و قدرتالله جلالوند از سوی ماموران امنیتی در کرماشان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. “اختر نعمتی “نعیم نعمتی” ، “عمران جماعت” بلوچ “رشید بلوچ ,محمد حسن بهمن توسط ماموران امنیتی، بازداشت شدند. نیروهای امنیتی لیلا میرغفاری را در حالی که در مقابل ستاد پیگیری سازمان اطلاعات استان تهران نوشته ای با محتوای «خشونت علیه زنان را متوقف کنید» در دست داشته، بازداشت و موردضرب و شتم قرار دادند که منجر به شکستگی پای وی گردیده است. «بهمن خوشادول» از اهالی شهرستان مهران در استان ایلام توسط نیروهای وزارت اطلاعات در ایلام بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد. نیروهای وزارت اطلاعات در روستای تنگیسر «آرش احمدی» ١٩ ساله را به بازداشتگاه ادارهی اطلاعات این شهرستان منتقل کردهاند.بنا بر خبری دیگر از شهرستان بوکان، نیروهای امنیتی همان روز در منطقەی جادەی حصار، یک تن دیگر با هویت «کمال زیرکی» را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردەاند. دو روحانی اهل سنت ترکمن توسط پرسنل وزارت اطلاعات استان گلستان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.جمال الدین آدیزاده ساکن روستای قوجمز از توابع شهرستان کلاله است.عبدالغفار بندی دیگر روحانی بازداشت شده روز گذشته ساکن روستای اورجنلی از توابع شهرستان کلاله است. یک مقام قضایی اظهار داشت: “در حال حاضر تعداد ۹ نفر به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی کشور در جریان اعتراضات دیماه در کرمان بازداشت هستند. |
—-
|
اخبار بازداشتی ها 23 مورد | 5 |
یک کولبر به نام «جاوید قرباننژاد» از اهالی ترگور ارومیه در پی سقوط از ارتفاع دچار جراحت شد.همزمان جسد دو کولبر به نامهای «جدیح ولینژاد» و «صبری ولینژاد» از اهالی روستای آوک از توابع منطقهی ترگور ارومیه یافت شد. یک کولبر به نام «محمد کریمی» از اهالی روستای «دزلی» از توابع شهرستان سروآباد درپی سقوط از ارتفاعات «ته ته» دچار شکستگی پا شد. یک کولبر به نام «طاهر چاشنی دل» ٣۵ ساله از اهالی روستای حلج از توابع منطقهی مرزی مرگور ارومیه درپی سقوط از ارتفاعات کوهستانی چیمن جان باخت. در بانه یک کولبر به نام «رحمان رمضانی» از اهالی روستای «کیلی» به هنگام کولبری به دلیل فشار ناشی از تحمل بار سنگین، از ناحیهی کمر آسیب دیده و نهایتا پس از بستریشدن در بیمارستان دچار قطعی نخاع گردید. نیروهای امنیتی حکومت ایران در شهر مریوان بە سوی سە کولبر بوکانی شلیک و آنها را بازداشت کردەاند. هویت این سە کولبر را کە برادر می باشند ”احمد، حمزە و اسعد محمدی“ فرزند سید محمد و اهل بوکان اعلام کردە است. «شورش عمری» کولبر ۳۲ ساله مهابادی در حین عبور از کوههای «قاسم رش» سردشت دچار سانحه شد و از ارتفاع سقوط کرد.مردم محلی او را به بیمارستان منتقل کردند؛ ولی او در مسیر انتقال به بیمارستان جان باخت.این اولین بار نیست که خانواده مرحوم شورش عمری در سال جاری عزادار میشود. گروهی از کولبران در منطقهی ترگور ارومیه مورد هجوم نیروهای مرزبانی قرار گرفتند و در نتیجهی گشودن آتش این نیروها یک کولبر به نام «نجمالدین حسنی» از ناحیهی کمر دچار جراحت گردید. در منطقهی اورامان، گروهی از کولبران مورد هجوم نیروهای مرزبانی قرار گرفتند که در نتیجه یک تن به نام «فرهاد رحیمزاده» به شدت دچار جراحت گردید. | 12 نفر | اخبار کولبران 9 مورد | 6 |
کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی که از استانهای مختلف به تهران آمدهاند، پس از برگزاری تجمع مقابل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، مقابل مجلس شورای اسلامی و پس از آن نیز مقابل ساختمان امور استخدامی تجمع کردند. تجمع کارگران «تراورس»یکی از کارگران راهآهن ناحیه درود با اعلام خبر تجمع دوباره کارگران گفت: ما حدود ۱۵۰ کارگر راهآهن ناحیه درود هستیم که تحت مسئولیت شرکت «تراورس» با سوابق بالای کاری در بخش امور نگهداری خط و ابنیه فنی خط آهن مشغول کاریم. بیش از صد نفر از اپراتورهای پستهای فشار قوی برق از سراسر کشور به تهران آمدند و در اعتراض به تاخیر طولانی در تغییر وضعیت، مقابل وزارت نیرو تجمع کردند.دانشجویان رشتههای مهندسی مقطع کارشناسی ناپیوسته دانشگاههای کشور در اعتراض به تبصره ماده ۷ قانون نظام مهندسی امروز مقابل وزرات علوم تجمع کردند.حدود چهل نفر از کارگران کارخانه رنگین نخ سمنان مقابل استانداری تجمع کردند.این کارگران میگویند: “کارگران شاغل و بازنشسته رنگین نخ، مقدار زیادی مطالبات پرداخت نشده؛ دارند.جمعی از سپرده گذاران خوزستانی و چند استان دیگرِ موسسه آرمان روبروی مجلس شورای اسلامی دست به تجمع زدند. بیش از ۲۰۰ نفر از کارگران کارخانه کیانتایر مقابل وزارت صنعت، معدن و تجارت، تجمع کردهاند.جمعی از کارگران شرکت واحد شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، امروز صبح در اعتراض به تحویل نگرفتن مسکن تعاونی خود مقابل ساختمان شهرداری تهران تجمع کردند. بیش از ۱۰۰ کارگر کارخانه «فولاد شفق» در تاکستان، برای چهارمین روز اعتصاب کردند. تعدادی از فارغالتحصیلان مدارس استعدادهای درخشان، اولیای دانشآموزان سمپادی و دغدغهمندان امر تعلیم و تربیت مقابل ضلع شمال شرقی مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. جمعی از رانندگان بخش خصوصی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، صبح امروز در اعتراض به مشکلات صنفی خود مقابل ساختمان وزارت کشور تجمع کردند. کارگران پیمانکاری شاغل در واحدهای پتروشیمی مستقر در منطقه ویژه اقتصادی بندر امام در اعتراض به شرایط نامناسب مزدی مقابل فرمانداری این شهر دست به تجمع زدند. گروهی از پزشکان متخصص که در بیمارستان امام رضا شهر لار در استان فارس مشغول به کار هستند، در اعتراض به عدم دریافت معوقات مزدی خود دست به اعتراض صنفی زدند. صبح روز گذشته برای بار چندم در اعتراض به در دسترس نبودن داروی مورد نیاز این بیماری نادر مقابل وزارت بهداشت تجمع کردند. کارکنان پیمانکاری پتروشیمیهای شهرستان بندر ماهشهر مقابل فرمانداری این شهرستان به علت تبعیض بین نیروهای رسمی و پیمانکار تجمع کردند. کسبهی ساختمان پلاسکو چهارشنبه بیست و پنجم بهمن، جلوی مجلس و شهرداری منطقه۱۲ بابت بازگشایی قسمت سالم و ساخت برج تجمع کردند. جمعی از رانندگان تاکسی بی سیم و تلفنی قم روز سه شنبه با تجمع درمقابل شهرداری ،اعتراض خود را به فعالیت اسنپ ( تاکسی اینترنتی) اعلام کردند.کارگران شرکت نیشکر هفت تپه بابت اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقهشان بار دیگر دست از کار کشیدند. درحالی که فعالیت تاکسی های اینترنتی در کشور و در شهر یزد، به دلیل هزینه پایین استقبال شهروندان را به دنبال داشته، رانندگان تاکسی و آژانس ها با تجمع در مقابل استانداری یزد خواهان برچیده شدن تاکسی های اینترنتی شده اند.این رانندگان ضمن تجمع در مقابل ساختمان استانداری اقدام به بستن خیابان های اطراف استانداری کردند که موجب ترافیک سنگین در معابر شد. پس از آنکه حبیب الله دهمرده استاندار پیشین و نماینده زابل و حسینعلی شهریاری نماینده سیستانی اقدام به طرح چندباره تقسیم استان سیستان و بلوچستان نمودند تجمعات اعتراضی در چابهار شکل گرفت و در چند شهر دیگر ائمه جمعه مخالفت مجدد خود را اعلام کردند.گروهی از کارگران پیمانکاری شاغل در منطقه آزاد اروند صبح امروز با تجمع مقابل دفتر اشتغال این منطقه آزاد اقتصادی خواهان رسیدگی به مطالبات برآورده نشده خود شدند. |
——- |
اعتراض وتجمعات 14 مورد | 7 |
افشین و رامین حسین پناهی با نگارش نامهای به مسئولین زندان در واکنش به صدور حکم اعدام برای رامین حسین پناهی و به نشانه اعتراض اعلام اعتصاب غذا کردند. چهارشنبه مورخ ۴ بهمنماه آتنا دائمی و گلرخ ایرایی در زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و سپس به زندان قرچک ورامین تبعید شدند. آرش صادقی همسر خانم ایرایی که بصورت تبعیدی ایام محکومیت خود را در زندان رجایی شهر کرج سپری می کند در پی آگاهی از این واقعه و به نشانه اعتراض از مورخ ۷ بهمن ماه اعتصاب غذای خود را آغاز کرد. محمود معصومى “فعال مدنى از ١٣ بهمن ١٣٩۶ دراعتراض به بازداشت غیر قانونى خود در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است. محمدعلی طاهری، زندانی عقیدتی در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است.زینب طاهری وکیل آقای طاهری در این باره گفتند آقای طاهری به عدم تائید وکلای خود از سوی دادگاه و ادامهی حبس غیرقانونیاش پس از طی دورهی پنجساله معترض است. | 6 نفر | اعتصابات 5 مورد | 8 |
سازمان عفو بینالملل در بیانیهای محاکمه و صدور حکم اعدام برای رامین حسینپناهی، زندانی سیاسی کُرد را “ناعادلانه” توصیف کرد. عفو بینالملل که مقر آن در لندن است در بیانیه ایی گفت؛ مقامات ایران باید فورا و بدون قید و شرط مدافعان حقوق بشر، آتنا دائمی، گلرخ ابراهیمی و همسرش آرش صادقی را آزاد کنند. عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران، اگنس کالامارد، کارشناس اعدامهای سریع، خوزه آنتونیو گوارا برمودز، رئیس کارگروه سازمان ملل در مورد بازداشتهای خودسرانه و نیلز ملتزر، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد شکنجه، بیانیه مشترکی در پشتیبانی از احمدرضا جلالی منتشر کردند.۴ کارشناس ارشد حقوق بشر سازمان ملل ضمن بیان اینکه “استانداردهای بینالمللی برای برگزاری یک دادگاه عادلانه” در مورد جلالی در نظر گرفته نشده و متهم “اجازه استفاده از حق تجدیدنظر را نداشته است”، از مقامات جمهوری اسلامی درخواست کردهاند، حکم اعدام او را لغو کند. زید رعد الحسین، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، گفت: “اعدام افرادی که در خردسالی مرتکب جرم شدهاند، فارغ از نوع جرم و شرایطی که جرم در آن اتفاق افتاده، مغایر با حقوق بینالملل است.”وی با اشاره به اعدام این افراد در ایران گفت که این امر نقض دو معاهده بین المللی است که این کشور امضا کرده است؛ یعنی کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک. | 5 نفر | بین الملل 4 مورد | 9 |
رشید آذری که روز شنبه ۱۴ بهمن بازداشت و به ادارهی اطلاعات ارومیه منتقل شده بود، با تودیع وثیقهی ٢٠٠ میلیون تومانی تا زمان برگزاری جلسهی دادگاه آزاد شده است. شهرام فرهادی که در ۲۵ آبان ماه در حین بارگیری کمکهای مردمی به زلزلهزدگان کرمانشاه بازداشت شده و در این مدت از تماس با خانواده، ملاقات و حق داشتن وکیل محروم بود، پس از سپریکردن دو ماه در بازداشتگاههای امنیتی در سنندج با تودیع وثیقه آزاد شده بود.همزمان یک شهروند جوانرودی به نام «آکو یاری» پس از ۴٠ روز بازداشت با تودیع وثیقهی یکصد میلیون تومانی تا هنگام برگزاری جلسهی دادگاه از بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران در کرمانشاه آزاد شد.سه تن از فعالان مدنی بازداشت شده در زندانهای اوین و قرچک ورامین با تودیع وثیقه آزاد شدند.گزارش شده است سپیده فرهان با تودیع وثیقه ۲۵۰ میلیون تومانی از زندان اوین ، نرگس حسینی با تودیع وثیقه ۶۰ میلیون تومانی از زندان قرچک ورامین به همراه اعظم جنگرودی که او هم مبلغ نامعلومی وثیقه را تودیع کرده است تا زمان برگزاری دادگاه از زندان آزاد شدند. | 6 نفر | تودیع وثیقه 4 مورد | 10 |
منابع خبری: هرانا، کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، کرد پا، حقوق بشر کردستان، اعتماد ان لاین، هه نگاو، کمپین فعالین بلوچ، تارنگار حقوق بشر، انصاف نیوز، ایسنا، دویچه وله، ایلنا، دانشجو، رادیو فرهنگ، رادیوبین المللی فرانسه، انا، گوناز تی وی، خبرگذاری فارس | 80 نفر | 102 مورد | جمع کل |
گزارش آماری نقض حقوق هنرمندان در بهمن ماه 1396
تهیه وتنظیم:نگار کلایی
با توجه به حجم بالای سانسور و عدم درج کلیه خبرهای مربوط به نقض حقوق هنرمندان این گزارش تنها ۲۰٪ خبرهای موجود در کشور را بازتاب خواهد داد.
تاریخ و منبع | دلیل و محل | نام و فامیل | تعداد | موضوع | ردیف |
11 فوریه/ هرانا
20 فوریه/ هرانا |
در بروجرد
اهواز
|
دستگیری دو تن از خواننده های زیرزمینی مطرح لرستان -/.
پیمان روشن ضمیر، روزنامهنگار و وبلاگنویس اهوازی |
3 |
بازداشت |
1 |
12فوریه/ هرانا
5 فوریه/ هرانا 29 ژانویه/ هرانا |
زندان رجایی شهر کرج
اتهام استفاده از تصاویر زن مجرم نشر مطالب خلاف واقع” |
کریم زرگر، مسئول موسسه «راه معرفت» اعدام شد
مجید اخشابی مجرم شناخته شد |
3 |
محاکمات |
2 |
24 ژانویه/ هرانا
2فوریه/ هرانا |
نویسنده ی گرگانی برای تحمل حبس راهی زندان شد
نویسنده ی محبوس در زندان گرگان |
روزبه گیلاسیان
نیما صفار
|
2
|
اخبارهنرمندان زندانی |
3 |
25 ژانویه/ هرانا
|
در اعتراض به جلوگیری از روی صحنه رفتن نوازندگان زن “نگین پارسا و مژگان ابوالفتحی کنسرت را خود لغو کرد |
بنیامین بهادری |
1 |
لغو مراسم و کنسرت |
4 |
21ژانویه/ خبرگزاری مهر
21 ژانویه/ خبرگزاری مهر 25 دسامبر/ ایسنا 30 ژانویه/ ایرنا 1 فوریه/ ایسنا 5 فوریه/ ایلنا
17 فوریه/ هرانا 16 فوریه/ ایسنا |
دولت جمهوری اسلامی
درخواست مالکان، دیوان عدالت اداری و سازمان میراث فرهنگی
داخل بلوار مقابل ترمینال مرکزی شهر تبریز جهت درمان بیماری خود به خارج از کشور سفر کرده بستری در بیمارستان پس ازاکران
تابلو های یک هنرمند سرقت شد |
کاهش ۱۰۰۰ میلیارد تومانی بودجه صدا و سیما
میراث فرهنگی خانه نیما یوشیج از آثار ثبتی خود خارج نمود تبدیل مزار مشروطه خواه تبریزی به زباله دان درگذشت صادق تبریزی در سکوت هنرمند نقاش و خوشنویس نصرالله ناصحپور ردیفدان و عضو هیئت مدیره خانه موسیقی .بخشی از عواید فروش فیلم سینمایی «اسرافیل» برای آزادی چند زندانی زن
پسر استاد هاشم فنیپور از سرقت پنج تابلو معرق و منبت پدرش به ارزش ۵۰۰ میلیون تومان خبر داد. |
7 |
اجتماعی |
5 |
30 ژانویه/ ایسنا |
ممنوعیت اجرا در تئاتر ایران |
لیلی رشیدی و حمید پورآذری
|
1
|
ممنوعیت فعالیت |
6 |
اعدام | بازداشت ها | جمع کل | |||
1 | 3 |
در این ماه سازمان ها و نهادهای زیر مسئول نقض حقوق هنرمندان بودند : 1- صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران 2- میراث فرهنگی کشور 3- جشنواره تاتر فجر 4-جشنواره موسیقی فجر 5- جشنواره فیلم فجر
گزارش گروه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران ماه فوریه سال 2018 تهیه وتنظیم:حسین بیداروند
نمایندگی های آلمان | |||||
# | نام نمایندگی | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | |
1 | نمایندگی نیدرزاگسن | آقای آیدین شفیع زاده | http://hannover.bashariyat.org | به روز | |
2 | نمایندگی نوردراین-وست فالن | خانم دکتر زهرا ارزجانی | http://koln.bashariyat.org | به روز | |
3 | نمایندگگی هسن | فرهاد نصیری | http://giessen.bashariyat.org | به روز نیست | |
4 | نمایندگی بادن – وورتنبرگ | خانم مونیکا قریشی | http://stuttgart.bashariyat.org | به روز | |
5 | نمایندگی زاکسن آنهالت | آقای مصطفی خداکرمی | http://sachsen-anhalt.bashariyat.org | به روز | |
6 | نمایندگی هامبورگ | خانم دیانا بیگلری فر | http://hamburg.bashariyat.org/ | به روز | |
نمایندگی های خارج از آلمان | |||||
# | نام نمایندگی | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | |
1 | نمایندگی سوئیس | آقای رضا امیری | http://switzerland.bashariyat.org | به روز | |
2 | نمایندگی اسکاندیناوی | خانم معصومه توکلی | http://scandinavia.bashariyat.org | به روز | |
3 | نمایندگی مالزی | آقای جمشید غلامی سیاوزان | http//malaysia.bashariyat.org | به روز | |
4 | نمایندگی ترکیه | آقای مهدی گلسفیدی | http://turkey.bashariyat.org | به روز | |
5 | نمایندگی پاکستان | خانم لیدا اشجعی | http://pakistan.bashariyat.org | به روز | |
6 | نمایندگی اتریش | آقای فرداد عسکری | http://austria.bashariyat.org | با تاخیر | |
7 | نمایندگی اندونزی | آقای محمد گلستان جو | http://indonesia.bashariyat.org | به روز | |
کمیته ها | |||||
# | نام کمیته | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | |
1 | کمیته دفاع از کودک و نوجوان | خانم لیدا اشجعی | http://koodak.bashariyat.org | به روز | |
2 | کمیته دفاع از جوان و دانشجو | دل آرام دره شوری و احمد هاشمی نژاد | http://daneshjoo.bashariyat.org | به روز | |
3 | کمیته دفاع از پیروان ادیان | آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی | http://adian.bashariyat.org | به روز | |
4 | کمیته دفاع از زنان | خانم زرین تاج الیاسی | http://zanan.bashariyat.org | به روز | |
5 | کمیته دفاع از اقوام و ملل ایرانی | آقای کاوه شیخ محمدی | http://aghvam.bashariyat.org | به روز | |
6 | کمیته روابط عمومی | آقای معصومه توکلی | http://ravabet.bashariyat.org | به روز | |
7 | کمیته دفاع از محیط زیست | آقای سامان راکی | http://mohitzist.bashariyat.org | به روز | |
8 | دفاع از حقوق هنر و هنرمند | خانم دیانا بیگلری فرد | http://honar.bashariyat.org | به روز | |
9 | کمیته آموزش و پژوهش | خانم مریم مرادی | http://pajohesh.bashariyat.org/ | به روز | |
گزارش آماری و نمودار نقض حقوق جوان و دانشجو در بهمن ماه 1396
تهیه گزارش و ترسیم نمودار امار: بیتا اسدپور
اسامی / محل / نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
علی نوری، فعال مدنی که در تاریخ نهم دیماه سال جاری توسط نیرو های امنیتی بازداشت شده بود، امروز یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، با تودیع وثیقه از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد گفتنی است که علی نوری فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق که پبشتر به دلیل فعالیت های مدنی بازداشت و پس از گذراندن یکسوم از دوران محکومیت اش بصورت مشروط آزاد شده بود، در تاریخ ۹ دیماه ۱۳۹۶، هنگامیکه در حال خدمت سربازیاش بود در میدان ولیعصر تهران توسط نیرو های امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. | 1 | علی نوری آزاد شد | 1 |
ایمان رشیدی که از سال ۹۳ در زندان به سر میبرد، امروز ۱۳ بهمنماه با پایان دوران حبس از زندان یزد آزاد گشت ایمان رشیدی و همسرش، شبنم متحد، نخستین بار به همراه تعداد دیگری از شهروندان بهایی مردادماه سال ۹۱ بازداشت و پس از سه هفته به قید وثیقه آزاد شدند | 1 | ایمان رشیدی، شهروند بهایی، از زندان یزد آزاد شد | 2 |
مجید رحمت آبادی و فرشید تاجمیری دو تن از دانشجویان بازداشت شده در اعتراضات دیماه اخیر ظهر دیروز با تودیع وثیقه از زندان همدان آزاد شدند. علی شریعتی زندانی سیاسی نیز پس از تحمل سه سال از حبس ۵ ساله خود بصورت مشروط از زندان آزاد شد. از سوی دیگر گزارش شده است عبدالکریم شهبخش، زندانی سیاسی ۵۶ ساله سنی مذهب بلوچ در نهمین سال از حبس ۱۵ ساله خود به مدت بیست روز از زندان اردبیل به مرخصی اعزام شد | 4 | آزادی و مرخصی ۴ زندانی از جمله ۲ دانشجوی همدانی | 3 |
علی کارونی، خواننده سرشناس عرب به اتهام “نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومى” به شعبه ۲۱ دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب اهواز احضار شد.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علی کارونی فرزند حمید، طی احضاریه ای به اتهام “نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومى” به شعبه ۲۱ دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب اهواز احضار شد. | 1 | احضار علی کارونی، خواننده عرب به دادسرا / سند | 4 |
آتنا دائمی به همراه دیگر کنشگر مدنی گلرخ ایرایی در تاریخ ۱۴ بهمنماه در اعتراض به تبعید غیر قانونی خود از زندان اوین به زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب غذا زده است، تداوم این اعتصاب آتنا دائمی را با مشکلات عدیده ای از جمله مشکلات پزشکی روبه رو کرده و خودداری وی از دریافت سرم نمکی وضعیت سلامتی این کنشگر مدنی را خطرات جدی مواجه ساخته است. | 2 | آتنا دائمی و گلرخ ایرایی در هشتمین روز اعتصاب؛ افزایش نگرانی ها، بی توجهی مسئولین | 5 |
آرش صادقی فعال حقوق بشر محبوس در زندان رجایی شهر کرج که خود از وضعیت نامساعد پزشکی در رنج است، در پی تبعید توام با ضرب و شتم همسرش گلرخ ایرایی به همراه آتنا دائمی، دیگر کنشگران مدنی، از روز ۷ بهمن ماه، دست به اعتصاب غذای اعتراضی زد. این زندانی بیمار پس از حدود دو هفته اعتصاب غذا به خواست هم بندیان اش به این اعتصاب پایان داد و با نگارش نامه ای که در پی امد خود پرداخت. | 1 | نامه آرش صادقی و اعلام پایان اعتصاب غذا؛ دیگر اعتصاب و اعتراض از مرزهای فردی و گروهی گذر کرده | 6 |
آرش صادقی، زندانی سیاسی در رجایی شهر، روز گذشته ششم بهمنماه در اعتراض به ضرب و شتم و انتقال گلرخ ایرایی به زندان قرچک اعلام اعتصاب غذا و دارو کرده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، آرش صادقی، زندانی سیاسی، روز گذشته ششم بهمنماه دست به اعتصاب غذا و دارو زده؛ این اعتصاب در اعتراض به ضرب و شتم همسرش، گلرخ ایرایی، در بند دو-الف اوین و انتقال غیرقانونی وی به زندان قرچک صورت گرفته است. |
1 | آرش صادقی در اعتراض به ضرب و شتم و انتقال گلرخ ایرایی در اعتصاب غذا و دارو به سر میبرد | 7 |
گلرخ ایرایی و آتنا دائمی پس از ۱۳ روز اعتصاب غذا که از ۶ روز پیش تبدیل به اعتصاب خشک شده بود به درخواست جمعی از مدافعان حقوق بشر به ترتیب به اعتصاب خشک و اعتصاب خود پایان دادند | 2 | پایان اعتصاب آتنا دائمی و تبدیل اعتصاب گلرخ ایرایی به اعتصاب تر / صدای زندانی | 8 |
وزارت اطلاعات روز گذشته شماری از فعالان مدنی را در شهرهای مختلف بازداشت کرده و هویت شش تن از آنان تا این لحظه احراز شده استبه گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، ۱۲ بهمنماه شیما بابایی، داریوش زند، سعید اقبالی، بهنام موسیوند، محمود معصومی، و لیلا فرجی از سوی نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات بازداشت شدند. | 6 | اعمال فشار وزارت اطلاعات دولت روحانی بر فعالان مدنی؛ بازداشت دستکم شش تن طی یک روز | 9 |
بر خلاف ادعای مسئولان وزارت علوم مبنی بر آزادی همه دانشجویان بازداشت شده پس از اعتراضات دی ماه، یک فعال دانشجویی به کمپین گفت دست کم چهار دانشجو از دانشگاههای تهران و همدان در حال حاضر بدون دسترسی به وکیل در بازداشت به سر میبرند | — | ادامه بازداشت دانشجویان و تایید و تکذیبهای متناقض مسوولان | 10 |
در اعتراضات اخیر دهها دانشجو توسط نیرو های امنیتی بازداشت شدند که اغلب آنان در دیماه گذشته با تودیع وثیقه آزاد امکان آزادی موقت یافتند. علیرغم ادعای وزیر علوم مبنی بر عدم وجود دانشجوی زندانی و حتی رد دانشجو بودن مجید رحمت آبادی، اسناد دانشجو بودن او در گزارش پیش رو می آید. فرشید تاجمیری و پوریا رمضانیان باجگیران نیز از جمله دانشجویانی هستند که علیرغم گذشت بیش از یکماه، کماکان در بازداشت بسر مییرند. از سوی دیگر وحید لنجان زاده و زهرا رحیمی دو دانشجوی بازداشتی دیروز و امروز با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شدند. | — | اعتراضات دیماه؛ گزارشی از وضعیت دانشجویان بازداشتی | 11 |
۱۲ بهمنماه سال جاری دستکم ۷ تن از فعالین مدنی طی یک عملیات سراسری در سایر نقاط ایران توسط نیرو های امنیتی بازداشت شدند، علیرغم گذشت ۹ روز برخی از بازداشتشدگان کماکان از حق تماس تلفنی، ملاقات و دسترسی به وکیل محروماند و در بازداشت موقت بسر میبرند. | 7 | پرونده فعالان مدنی بازداشت شده در ۱۲ بهمن؛ اعتصاب غذای نادر افشاری | 12 |
نسرین ستوده وکیل نرگس حسینی به کمپین حقوق بشر در ایران گفت موکلش با علم و آگاهی کامل نسبت به عواقب عملش و برای به چالش کشیدن حجاب اجباری زنان اعتراض کرده و علیرغم تفهیم اتهامت نامعقول در دادسرا نیز گفته از عملش به هیچ عنوان پشیمان نیست. | 1 | اتهام سنگین تشویق به فساد برای نرگس حسینی: «به حجاب اجباری اعتراض دارم و پشیمان نیستم» | 13 |
حسین احمدی نیاز وکیل رامین حسین پناهی از پایان اعتصاب غذای دو برادر حسین پناهی خود خبر داد. رامین و افشین حسین پناهی روز شنبە ۷ بهمن ماە، اعتصاب غذای اعتراضی خود را در پی صدور حکم اعدام “رامین حسین پناهی” آغاز کرده بودند که با ثبت فرجام خواهی روز گذشته به این اعتراض پایان دادند. | 2 | با آغاز فرجام خواهی؛ رامین و افشین حسین پناهی به اعتصاب غذای اعتراضی خود پایان دادند | 14 |
سپیده فرحآبادی از دوازدهم دیماه در زندان اوین به سر میبرد و مقامات امنیتی و قضایی با آزادی وی مخالفت میکنند.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مسئولان قضایی به خانواده سپیده فرحآبادی (فرهان) که در جریان تظاهرات سراسری بازداشت شده، اعلام کردند که «او فعلاً آزاد نخواهد شد زیرا تحقیقات تکمیل نشده است». | 1 | تداوم بازداشت سپیده فرحآبادی در زندان اوین و مخالفت با آزادی | 15 |
مسئولان زندان اوین و مقامات امنیتی به تعدادی از این فعالین مدنی اجازه تماس با خانوادههایشان را نمیدهند و این مسأله موجب نگرانی خانوادهها شده است؛ از سویی دیگر کلیه این فعالین از حق ملاقات محروماند و از وضعیت جسمیشان اطلاعی در دست نیست. | 7 | تداوم بازداشت هفت فعال مدنی پس از گذشت دو هفته؛ محرومیت از حق ملاقات و دسترسی به وکیل | 16 |
در تاریخ ۱۲ بهمنماه سال جاری دستکم ۷ تن از فعالین مدنی طی یک عملیات سراسری در سایر نقاط ایران توسط نیرو های امنیتی بازداشت شدند، علیرغم گذشت ۸ روز برخی از بازداشتشدگان کماکان از حق تماس تلفنی، ملاقات و دسترسی به وکیل محروماند و در بازداشت موقت بسر میبرند / سعید اقبالی و سعید سیفی جهان به ترتیب ۲ و ۱ ماه تا زمان پایان قرار بازداشت از امکان ملاقات با خانواده و وکیل محروم شدهاند.نادر افشاری دیگر فعال مدنی بازداشت شده در ۱۲ بهمن ماه نیز تا لحظه تنظیم این گزارش از حق ملاقات و دسترسی به وکیل محروم مانده است | 7 | گزارشی از آخرین وضعیت ۷ فعال مدنی بازداشت شده روز “۱۲ بهمنماه” | 17 |
محمد نجفی و علی باقری دو تن از بازداشت شدگان اعتراضات دیماه روز گذشته با تکمیل مراحل بازجویی به زندان مرکزی اراک منتقل شدند. همچنین بهزاد علی بخشی دیگر فعال مدنی اهل اراک نیز روز یکشنبه به بند ۸ سلامت این زندان منتقل شد.به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد نجفی وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر به همراه علی باقری از فعالین مدنی روز گذشته به بند عمومی زندان مرکزی اراک منتقل شدند. | 3 | گزارشی از وضعیت سه فعال مدنی بازداشت شده در اراک | 18 |
شش نفر از فعالان محیط زیست که از ۴ و ۵ بهمن ۱۳۹۶ در شرایطی نامعلوم در بازداشت به سر میبرند سه شنبه شب با خانوادههای خود تماس کوتاه گرفتهاند. لیلی هوشمند افشار، مادر سام رجبی به کمپین گفت که این فعال محیط زیست برای اولین از زمان بازداشت، تماس گرفته و تنها گفته است “حال من خوب است، نگران نباش”. از مراد طاهباز، عضو هیات مدیره میراث پارسیان و تبعه ایرانی امریکایی اما همچنان خبری در دست نیست. | 6 | تماس کوتاه بازداشت شدگان پرونده محیط زیست؛ بیخبری از اتهامات و وضعیت نگهداری در زندان | 19 |
دو تن از مهندسان نیروگاه همدان به نامهای “جواد اشرفی” و “امین اشرفی” که در تاریخ ۲۱ دیماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند، دیروز مورخ ۲۹ بهمنماه با تودیع وثیقه بهصورت موقت تا زمان برگزاری دادگاه از زندان همدان آزاد شدند. | 2 | جواد و امین اشرفی با تودیع وثیقه آزاد شدند | 20 |
دستکم ۷ تن از فعالین مدنی بازداشت شده در تاریخ ۱۲ بهمنماه سال جاری کماکان در وضعیت بازداشت موقت در زندان نگهداری میشوند.سعید اقبالی و سعید سیفی جهان به ترتیب ۲ و ۱ ماه تا زمان پایان قرار بازداشت از امکان ملاقات با خانواده و وکیل محروم شدهاند.نادر افشاری دیگر فعال مدنی بازداشت شده در ۱۲ بهمن ماه نیز تا لحظه تنظیم این گزارش از حق ملاقات و دسترسی به وکیل محروم مانده است. | 7 | گزارش اول از آخرین وضعیت ۷ فعال مدنی بازداشت شده روز “۱۲ بهمنماه” | 21 |
در تاریخ ۱۲ بهمنماه سال جاری نیرو های امنیتی طی عملیاتی هماهنگ تعدادی از فعالان مدنی را در سراسر کشور بازداشت کردند، برخی از بازداشت شدگان از جمله سعید اقبالی و سعید سیفی در زندان اوین محروم از ملاقات هستند. گزارش پیشرو به آخرین وضعیت فعالین مدنی بازداشت شده در روز های اخیر میپردازد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، پنج شنبه گذشته مورخ ۱۲ بهمن ۱۳۹۶، طی اقدام هماهنگ نیروهای امنیتی در اقصی نقاط کشور تعدادی از فعالان مدنی که عمدتا افرادی شناخته شده و دارای سوابق پیشین بازداشت بودند دستگیر شدند. |
— | گزارش دوم از آخرین وضعیت فعالان مدنی بازداشت شده روز “۱۲ بهمن ماه” | 22 |
کیانوش زندی، ۲۴ ساله، دومین جانباخته وقایع اخیر در شهر سنندج است که روز شنبه، ۲۳ دی ماه ۱۳۹۶ جسد او تحویل خانواده و همزمان دفن شده است خانواده کیانوش زندی به کمپین حقوق بشر در ایران گفتهاند که ماموران وزارت اطلاعات، با مراجعه به خانه کیانوش زندی، مادر او را برای دفن جسد در قبری که از پیش آماده کرده بودند برده و او را دفن کردهاند | 1 | کیانوش زندی، ۲۴ ساله، دومین قربانی وقایع اخیر در شهر سنندج | 23 |
سهیل عربی، زندانی عقیدتی، روز گذشته از زندان اوین به زندان تهران بزرگ در فشافویهمنتقل شده و پس از انتقال از سوی مأموران بازرسی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سهیل عربی که از هفته گذشته در اعتراض به انتقال غیرقانونی گلرخایرایی و آتنا دائمی دست به اعتصاب غذا زده است، دهمبهمنماه از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل شد. | 1 | سهیل عربی در «زندان بزرگ تهران» نگهداری میشود/ ضرب و شتم شدید از سوی مأموران و تداوم اعتصاب غذا | 24 |
حسن(شاهین) ترکاشوند، ۲۴ ساله از قربانیان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در ایران است که روز سه شنبه، ۲۶ دی ماه جنازه او تحویل خانواده و دفن شده است. یکی از اعضای خانواده حسن ترکاشوند به کمپین حقوق بشر در ایران گفت که او از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته و در بیمارستان جان باخته است. | 1 | شاهین ترکاشوند، قربانی دیگر اعتراضات دی ماه ۹۶ در کرج: «گلوله به شکمش خورده بود» | 25 |
مهدیه گلرو، فعال حقوق زنان که علیرغم پذیرفته شدن در دانشگاه الزهرا در مقطع کارشناسی با مخالفتهای نهادهای امنیتی «سپاه و وزارت اطلاعات» همچنان ستارهدار باقی مانده و قادر به بازگشت به دانشگاه نیست، در تاریخ ۲۳ ژانویه در توییتر خود از احضار مجددش و تهدید برای عدم پیگیری مساله ستارهدارها نوشته است. این دانشجو در سال ۱۳۸۶ در دورهای محمود احمدینژاد ستارهدار شد و علیرغم قولهای وزیر علوم دولت حسن روحانی برای بازگشت دانشجویان ستارهدار به دانشگاه و علیرغم قبول شدن در کنکور هنوز ستارهدار باقی مانده و قادر به ادامه تحصیل نیست. | 1 | احضار و تهدید مجدد مهدیه گلرو برای پیگیری حق تحصیل در دانشگاه | 26 |
منبع مطلع به کمپین گفت حراست دانشگاه کاشان، اواخر آذرماه ۱۳۹۶ پس از احضار ندا اشراقی و احراز اعتقاد او به آیین بهاییت، بدون توضیح مشخص یا حکم کتبی، کارت دانشجویی او را ضبط کرده است. این منبع روز بیست و هشت دی ماه به کمپین گفت: «در تاریخ ۲۸ آذر حراست دانشگاه با خانم اشراقی تماس گرفته و نهایتا در تاریخ ۲ دیماه با حضور در دفتر حراست دانشگاه٬ از او خواسته شده تا در فرمهای تهیه شده بنویسد که به دین بهاییت اعتقاد دارد و آنرا امضا کند. پس از آن کارت دانشجویی خانم اشراقی بدون توضیح مشخصی از سمت حراست ضبط شد.» | 1 | ندا اشراقی، دانشجوی علوم کامپیوتری، به دلیل بهایی بودن از دانشگاه کاشان اخراج شد | 27 |
بیش از ۲۵ استاد دانشگاه و وکیل در نامهای خطاب به رییس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه خواستار اجرای عدالت و به رسمیت شناختن حقوق بهاییان به عنوان شهروندان ایران شدهاند. آنها در نامه خود آوردهاند که اسناد بیشماری نشان از موارد گوناگون نقض حقوق انسانی بهاییان در ایران دارد از جمله زندان و اعدام، توقیف و تخریب قبرستانهای بهایی و نبش قبور بهاییان، اخراج هنرمندان و ورزشکاران بهایی از کار، غارت و آتش زدن خانهها و بستن مغازههای بهاییان. | 25 | نامه بیش از ۲۵ استاد دانشگاه و وکیل به محمدجواد لاریجانی برای پایان دادن به آزار بهاییان | 28 |
آرش صادقی، زندانی سیاسی که در اعتراض به انتقال غیرقانونی همسرش، گلرخ ایرایی، در اعتصاب غذا به سر میبرد، در نامهای از زندان رجایی شهر خطاب به کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل متحد و گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران اعلام کرده که مسئولیت جان او و همسرش بر عهده قوه قضائیه، اطلاعات سپاه و سازمان زندانهای تهران است؛ این زندانی سیاسی همچنین از همگان خواسته است که پیگیر وضعیت گلرخ ایرایی و آتنا دائمی باشند. | 1 | آرش صادقی از رجایی شهر: «مسئولیت جان من و همسرم بر عهده قوه قضائیه، سپاه و سازمان زندانها است؛ علیه شان اعلام جرم » | 29 |
مجید اسدی، فعال دانشجویی سابق و زندانی سیاسی محبوس در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر، در نامهای از اعتصاب غذای آرش صادقی ابراز نگرانی کرده و ضمن اشاره به محرومیت همبندیاش از حق درمان گفته است: «پیشتر هر روز کیسهای از دارو قوت غالب او بود، ولی حالا اعتصاب غذا را شروع کرده و نشان آن لبخندهای همیشه و بیهوا کمکم و زیر فوران درد دارد رنگ میبازد.» | 1 | ابراز نگرانی مجید اسدی از اعتصاب غذای آرش صاقی؛ «لحظهبهلحظه گویی چیزی از جسمش کنده و ذوب میشود: | 30 |
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، علیرغم گذشت ۱۰ روز از اعتصاب غذای آتنا دائمی و گلرخ ایرایی دو فعال حقوق بشر محبوس که از ۳ روز گذشته به خودداری از نوشیدن آب نیز تغییر یافته، بی توجهی مسئولین قضایی و سازمان زندانها کماکان ادامه دارد. | 2 | اعتصاب آتنا دائمی و گلرخ ایرایی؛ بازداشت خانواده، تشنج زندانیان و بی توجهی مسئولین | 31 |
آرش صادقی که از ششم بهمنماه در اعتراض به انتقال همسرش گلرخ ایرایی دست به اعتصاب زده، طی روزهای اخیر به خونریزی روده و تنگی نفس دچار شده است اما مسئولان اقدامی برای بهبود وضعیت وی نکردهاند. | 1 | آرش صادقی؛ خونریزی روده و تنگی نفس پس از شش روز اعتصاب غذا و عدم واکنش مسئولین | 32 |
ممانعت مسئولان زندان رجایی شهر و دادستانی از اعزام زندانیان سیاسی به مراکز درمانی موجب وخامت حال و پیشرفت بیماری زندانیان سیاسی این زندان گشته استبه گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مجید اسدی از بیماری تومور کبد رنج میبرد و محرومیت این زندانی سیاسی از رسیدگی درمانی موجب بحرانی گشتن وضعیت وی شده است. | 1 | خودداری مسئولان زندان رجایی شهر و دادستانی از اعزام زندانیان سیاسی به مراکز درمانی/ | 33 |
دوم بهمنماه مسئولان زندان اوین از اعزام سهیل عربی به مرکز درمانی به دلیل امتناع این زندانی عقیدتی از پوشیدن لباس زندان خودداری کردند؛ این در حالی است که سهیل عربی میبایست در فوراً تحت معاینه چشم قرار گیرد و نیازمند درمان در مراکز تخصصی است. | 1 | جلوگیری از اعزام سهیل عربی به مراکز درمانی/ تعویق جلسه دادگاه به دلیل عدم حضور قاضی | 34 |
گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی ،10 فوریه
کاوه شیخ محمدی
جلسه ماهیانه اعضای کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی١٠ فوریه، ساعت ١۵ بوقت اروپای مرکزی توسط اعضا و دو سخنران میهمان به همراه جمع کثیری از علاقمندان و مدافعان حقوق بشر برگزار شد ، 4 ساعت بطول انجامید که منتج به یک نشست با کیفیت و پرمحتوا گردید. یکی از شاخص های این جلسه طرح پرسش و پاسخ و همچنین اظهار نظر آزاد شرکت کنندگان بود که دانش و تجارب خود را در زمینه حقوق اقوام و ملل ایران به اشتراک گذاشتند.
در ابتدای جلسه خانم صدیقه جعفری، با تحلیل اخبار نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی در ماه گذشته و با یاداوری به هنگام روز 6 فوریه، روزبین المللی منع نافص سازی جنس زنان اخبار و همچنین12 فوریه، روز جهانی منع سوءاستفاده نظامی از کودکان، سنخنان خود را بشرح زیر که بصورت کوتاه شده در این گزارش ذکر می شود شروع کردند.6 فوریه، روزی برای منع نافص سازی زنان در نظر گرفته شده است یعنی قطع عضو جنسی، مثلهسازی، ناقصسازی یا همان ختنه زنان که شاید کمتر شنیده باشید و ممکن است به نظر برسد که در دنیای جدید، دیگر خبری از آن نیست، اما واقعیت این است که هنوز هم در کشورهای زیادی این کار انجام میشود؛ با باورهای عرفی و مذهبی.ایران هم از این باورها مستثنی نیست و با وجود این که عده زیادی در مناطق جنوب و غرب کشورمان، برای بازدارندگی از این عمل علیه زنان مبارزه و آگاهیرسانی میکنند، اما هنوز هم تا رسیدن به عدد صفر، راه درازی در پیش است. به نظر من نیز با تمام تلاشهای فعالان مدنی، به قانونی برای مبارزه با سنت و یارسم و رسوم مشمئز کننده احتیاج داریم، لازم است ناقصسازی جنسی زنان از نظر قانونی ممنوع شود، چون حتی یک قربانی هم زیاد است.12 فوریه، روز جهانی منع سوءاستفاده نظامی از کودکان است و دولتمردان ما برخلاف معاهدات حقوق بشری و بین المللی که کودکان را از قرار گرفتن در محیط های نظامی و آموزش های جنگی منع می کند، علاوه برهشت سال جنگ بین ایران و عراق که هزاران کودک را در جنگ بکار گرفتند، در یکی دوسال اخیر به آموزش نظامی کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال رو آورده اند و اغلب آنان را از جمع خانواده های نیازمند انتخاب، و بهتر بگویم در ازای پرداخت مبلغی برای فرستادن بکام مرگ خریداری میکنند، در پوشش و اسامی و القاب مختلف مثل دفاع از حرمین شریفین، دفاع از حرم آل الله مدافعین حرم در کربلای معلی و ….. خلاصه ای از موارد نقض حقوق بشر در ایران، برای اگاهی از تحلیل کامل در زیر لینک فایل صوتی به صمع و نظر علاقمندان می رسد: https://bashariyat.org/?p=12209
در بخش دوم این برنامه اقای منوچهر شفایی که سخنران مهمان در این جلسه بودند، مطالب بسیارمهم و زیر بنایی در بارۀ کنوانسیون زبان مادری و مقایسه ان با قانون اساسی ایران ابراد کردند که با پرسش و پاسخ در میانه و انتهای سخنرانی همراه بود و منجر به گشودن بحث به شیوه گسترده تری گردید. متن این سخنرانی به در ادامه این گزارش به خوانندگان تقدیم می شود:1 بیان اندیشه و صحبت کردن از اولین حقوق انسان است که از بدو تولد همراهش است..2 اولین شکل بیان اندیشه عملا از طریق زبان مادری می باشد .در این جا متوجه ارزش زبان مادری میشویم پس اولیت گفتار با زبانیست که خانواده با ان تکلم می کند علاوه بر این بررسی کنیم می بینیم که در ماده 1 برابری و ماده 2 عدم تبعیض گویای عدم برتری و تبعیض زبان دیگر بر زبان مادری نمیباشد .و متاسفانه بر اساس تصمیم صاحبان قدرت بدون توجه به ارزش ها و حقوق انسانی قوانینی وضع می کنند این و بسیاری از حقوق اولیه انسان همچون حق حیات،حق رشد ،حق حرکت ،حق انتخاب شدن و انتخاب کردن حق تحصیل و … گرفته و براساس منافع و امیال خود قوانینی ایجاد می کنند.بحث امروز من فقط راجع به زبان مادری است که سازمان ملل روز 21 فوریه را روز جهانی زبان مادری اعلام نموده می باشد. اهمیت زبان مادری – یعنی نخستین زبانی که شخص توسط آن با جهان اطراف خود آشنا میشود – بر هیچکسی پوشیده نیست،بر اساس هشدار جدی زبانشناسان مبنی بر احتمال نابودی ۴۰ درصد زبانها ، سازمان ملل و یونسکو اقدام به تدوین طرحی برای حفظ زبانهای موجود کرده اند که از موارد آن میتوان به نامگذاری روز ۲۱ فوریه به نام روز جهانی زبان مادری اشاره کرد.بنگلادش اولین کشوری بود که در نوامبر سال ۱۹۹۹ پیشنهاد رسمی خود را مبنی بر نامگذاری روز ۲۱فوریه به نام روز جهانی زبان مادری به سازمان یونسکو ارائه کرد. طرح ارائه شده از سوی دولت بنگلادش و انجمن جهانی طرفداران زبان مادری در سیامین نشست عمومی سازمان یونسکو به تصویب نمایندگان کشورهای عضو رسید.یکی از مهمترین نمود هایی که در زمینه ی مسئله ی زبان مادری رخ می نماید حق آموزش دیدن و آموزش دادن به زبان مادری هر فرد است. امروزه اهمیت آموزش به زبان مادری با استناد به نتایج تحقیقات و پژوهشهای متخصصان امور تربیتی و روانشناسی بر کسی پوشیده نیست . به طوری که در اسناد حقوق بشری از آن به عنوان یک حق بشری یاد می شود بررسی اسناد حقوق بشر-به طوری که گفتیم جامعه بین المللی اهمیت و ضرورت آموزش زبان مادری را به درستی پذیرفته و آن را به عنوان یک حق اساسی بشری به رسمیت شناخته است به طوری که در چندین معاهده و اعلامیه تهیه شده از سوی مراجع بین المللی ضمن تصریح به حقوق اشخاص در آموزش زبان مادری خود ، تعهدات مثبت و منفی دولتها نیز در شناسایی این حق مورد تصریح و تاکید قرار گرفته است .منظور از تعهدات مثبت تعهداتی است که دولتها بر اساس این معاهدات و اعلامیه ها مکلف شده اند تا با به وجود آوردن شرایط و امکانات لازم و حمایتهای مورد نیاز، دسترسی افراد را به این حق تسهیل نمایند و منظور از تعهدات منفی نیز تعهداتی است که دولتها را از تجاوز و تعدی به آن منع می نماید .در هر حال برای آشنایی با اسناد و معاهدات موجود در این زمینه ذیلا به تعدادی از مهمترین آنها اشاره می کنیم .
۱ – میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی” ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۹۶مجمع عمومی سازمان ملل متحد مقرر می دارد : در کشورهائی که پیروان نژادی، مذهبی و یا زبانی وجود دارد، افرادی که متعلق به این پیروها هستند را نباید از حق تشکیل اجتماعات با اعضای گروه خود و (نیز) بهره مندی از فرهنگ و اظهار و انجام فرایض مذهبی و یا کاربرد زبان خودشان، محروم نمود.
۲ – کنوانسیون حقوق کودک-مواد مختلف از جمله ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۲۰نوامبر ۱۹۸۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در این خصوص بیان می دارد : در کشورهایی که پیروان بومی، مذهبی یا زبانی یا افرادی با منشاء بومی وجود دارند ، کودک متعلق به این گونه پیروان یا کودکی که بومی است نباید از حق برخورداری از فرهنگ خود، برخورداری از مذهب خود و اعمال آن یا استفاده از زبان خود به همراه سایر اعضای گروهش محروم شود.
۳ – اعلامیه حقوق افراد متعلق به پیروان قومی ملی مذهبی و زبانی-مواد مختلف از جمله بندهای ۳ و ۴ ماده ۴ این اعلامیه مصوب ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مقرر می دارند :
4- ملل متبوع در صورت امکان باید اقدامات لازم را در اینکه افراد متعلق به پیروها فرصتهای مناسبی برای یادگیری زبان مادری ویا دریافت قوانین و مقررات به زبان مادری خود داشته باشند ایجاد نماید.
5- ملل متبوع در صورت امکان تمهیدات لازم را در زمینه تحصیل به زبان مادری و تشویق در کسب معلومات تاریخی سنتها زبان و فرهنگی که در درون مرزهای آن پیروان وجود دارد اعمال خواهند نمود.
6 – اعلامیه جهانی حقوق زبانی-اعلامیه جهانی حقوق زبانی مصوب سال ۱۹۹۶ در ۵۲ ماده مبسوط تهیه و تدوین شده است که در آن تمامی جزئیات مربوط به حمایت از زبان پیروان و تکالیف دولتها در این خصوص قید گردیده است .
7- منشور زبان مادری–بندهای سه گانه منشور زبان مادری مصوب سال ۱۹۹۶ یونسکو
یک: همه شاگردان مدارس باید تحصیلات رسمی خود را به زبان مادری اغاز کنند. دو: همه دولتها موظف هستند که برای تولید و اموزش زبان مادری کلیه منابع /موارد وسایل لازم را تولید و توزیع نمایند. سه: برای تدریس زبان مادری باید معلم به اندازه کافی تربیت و اماده شود زیرا، تدریس به زبان مادری وسیله ای برای برابری اجتماعی شمرده میشود.آنهایی که وقتی از زبان مادری مان حرف می زنیم، می گویند ساکت باشید! آنهایی که وقتی از حقوق ملت مان حرف می زنیم، می گویند چیزهای مهم تری وجود دارد! آنهایی که به نام اتحاد و همبستگی ملی مانع طرح مسائل ملی و زبان مادری برای مردم میشوند،خود تیشه بر ریشه همبستگی واقعی ،انسانی میزنند. مگر بدون قبول ارزش برابر برای زبانهای مادری میشود از آزادی اندیشه،بیان و همبستگی انسانی و ملی صحبت کرد.بررسی حقوق ایران: احترام به زبان مادری و حق بر آموزش آن در قوانین و مقررات ایران جز ء بدیهیات ومسلمات حقوق ایران به شمار می آید ، به طوری که قسمت اخیر اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کاملا شفاف و صریح در این خصوص مقرر می دارد : ….. استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.“ همچنین اصول ۱۹ ، ۲۲ و ۲۳ این قانون با اشاره به برابری و هرگونه عدم تبعیض اجتماعی و فرهنگی و غیره به نوعی دیگر این حق مسلم بشری را مورد شناسایی قرار داده است .از طرف دیگر دولت ایران با الحاق به چندین معاهده بین المللی از جمله -میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و نیز کنوانسیون حقوق کودک که طبق ماده ۹ قانون مدنی در حکم قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی به شمار می آیند ، حق آموزش زبان مادری را بدون هیچ قید و شرطی به رسمیت شناخته است بنابراین در پذیرش حق آموزش زبان مادری در حقوق ایران هیچ تردیدی وجود ندارد.بررسی زبان مادری در قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران –اصل سوم دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد:بند 2. بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینههای با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر.
بند 3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.بند 4 . تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینههای علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.
بند 8 . مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
بند 9 . رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی.
اصل دهم: از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
اصل پانزدهم: زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
اصل شانزدهم: از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملاً با آن آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدایی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاسها و در همه رشتهها تدریس شود.
اصل نوزدهم: مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.اصل سی ام: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.اعلامیه جهانى حقوق زبانى در 52 ماده تنظیم شده که در این جلسه قرائت و بررسی همگی ان مقدور نیست وفقط به چند ماده اولیه بسنده می کنم شاید در جلسات آتی بتوانم بقیه را مطرح کنم.موسسات و تشکیلات غیردولتى٬ امضاء کنندگان “بیانیه جهانى حقوق زبانى” حاضر٬ گردهم آمده از ۶ تا ٩ ژوئن ١٩٩۶ در بارسلونا؛ با در نظر گرفتن “اعلامیه جهانى حقوق بشر” مورخ ١٩۴٨ ٬ که در مقدمه اش اعتقاد خود را به “برابرى حقوق پایه اى بشر٬ کرامت و ارزش افراد انسانى و حقوق برابر مرد و زن” بیان مىنماید؛ و نیز در ماده دوم خود که اعلام مىکند “همه افراد٬ بدون در نظر گرفتن “نژاد٬ رنگ٬ جنسیت٬ زبان٬ دین٬ باورهاى سیاسى و یا دیگر باورها٬ منشاء ملى و یا اجتماعى٬ مالکیت٬ محل تولد و یا خصوصیات دیگر”٬ داراى همه حقوق و آزادىها مىباشند”؛ با در نظر گرفتن “عهدنامه بین المللى حقوق سیاسى و مدنى” ١۶ دسامبر ١٩۶۶ (ماده ٢٧) ٬ و “عهدنامه بین المللى حقوق فرهنگى٬ اجتماعى و اقتصادى” به همان تاریخ٬ که در مقدمه هاى خود بیان مىنمایند آحاد نوع بشر نمىتوانند آزاد شمرده شوند مگر آنکه شرایطى فراهم گردد که آنها را قادر به اعمال و بهره بردارى از هر دوى حقوق مدنى و سیاسى و حقوق فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى خود نماید؛ با در نظر گرفتن “قطعنامه ١٣۵-۴٧”٬ ١٨ دسامبر ١٩٩٢مجمع عمومى سازمان ملل متحد که “بیانیه در حقوق افراد متعلق به اقوام ملى٬ ائتنیکى٬ دینى و زبانى” را تصویب نمود؛ با در نظر گرفتن اعلامیه ها و توافقنامه هاى (کنوانسیونهاى) مجمع اروپا –مانند “کنوانسیون اروپائى براى حفظ حقوق بشر و آزادیهاى اساسى”٬ به تاریخ ۴ نوامبر ١٩۵٠ (ماده ١۴)؛ “کنوانسیون شوراى وزیران مجمع اروپا” به تاریخ ٢٩ ژوئن ١٩٩٢ ٬ که “مقاوله نامه (چارتر) اروپائى براى زبانهاى منطقه اى و یا اقلیتى” را تصویب نمود؛ “اعلامیه در باره اقلیتهاى ملى” تهیه شده توسط نشست سران مجمع اروپا در تاریخ ٩ اکتبر ١٩٩٣ ؛ و”کنوانسیون چهارچوب براى محافظت از اقلیتهاى ملى” نوامبر ١٩٩۴ ؛ با در نظر گرفتن “بیانیه انجمن بین المللى قلم در سانتیاگو د کومپوستلا” .”بیانیه ١۵ دسامبر ١٩٩٣ کمیته حقوق زبانى و ترجمه اى انجمن جهانى قلم٬ در رابطه با پیشنهادى براى برگزارى کنفرانسى جهانى در موضوع حقوق زبانى”؛ با در نظر گرفتن این امر که در شهر رسیف برزیل٬ “اعلامیه ٩ اکتبر ١٩٨٧ دوازدهمین سمینار انجمن بین المللى براى توسعه تفاهم و ارتباط بین فرهنگها”٬ به سازمان ملل متحد توصیه نمود که گامهاى لازم را براى تصویب و اجراى اعلامیه جهانى حقوق زبانى بردارد؛ با در نظر گرفتن “کنوانسیون ١۶٩ سازمان جهانى کار” مورخه ٢۶ ژوئن ١٩٨٩ در باره مردمان بومى و طائفه اى در کشورهاى مستقل؛ با توجه به “اعلامیه جهانى حقوق جمعى خلقها”٬ بارسلونا ٬ مى ١٩٩٠ ٬ که اعلام نمود همه خلقها ٬ در درون چهارچوبهاى سیاسى متفاوت از حق افاده و توسعه فرهنگ٬ زبان و قواعد سازمانیابى خویش و در نهایت از حق پذیرش و دارا بودن نهادهاى حکومتى٬ ارتباطاتى٬ تحصیلى و سیاسى خود برخوردار مىباشند؛ با در نظر گرفتن “بیانیه نهائى پذیرفته شده در همایش عمومى فدراسیون جهانى معلمان زبان مدرن” در شهر پچ (مجارستان) به تاریخ ١۶ آگوست ١٩٩١ ٬ که به شناخته شدن رسمى حقوق زبانى به عنوان حقوق پایه اى انسانى توصیه نموده بود؛ با در نظر گرفتن “گزارش کمیسیون شوراى اقتصادى و اجتماعى سازمان ملل متحد٬ ٢٠ آوریل ١٩٩۴ ” در ارتباط با طرح “اعلامیه در حقوق خلقهاى بومى” که به حقوق فردى در پرتو حقوق جمعى نظر مىکند؛با در نظر گرفتن طرح “بیانیه کمیسیون حقوق بشر بین آمریکائى در باره مردمان بومى” ٬ مصوب نشست ١٩٧٨ به تاریخ ١٨ سپتامبر ١٩٩۵؛با در نظر گرفتن اینکه اکثریت زبانهاى در خطر نابودى٬ متعلق به گروههاى مردمانى مىباشند که از حق حاکمیت ملى خود برخوردار نیستند متعاقبا و در نتیجه سیاستى که زبان قبلى قدرتهاى استعمارى و یا امپریالیستى را مقدم مىشمارد٬ در روند جانشینى زبانى در مىغلطند؛ با در نظر گرفتن اینکه جهانى شدن مىبایست بر اساس تلقىاى از تنوع زبانى و فرهنگى٬ غالب آمده که بر روندهاى یکسانسازى و تجرید حذفى زبانها و فرهنگها٬ بنیاد گذارده شود؛ با در نظر گرفتن این نکته که به منظور تامین نمودن همزیستى صلح آمیز بین جمعیتهاى زبانى٬ مىبایست اصولى عمومى یافت شوند که تشویق و ارتقاء موقعیت و احترام به همه زبانها و کاربرد اجتماعى آنها در محیطهاى عمومى و خصوصى را تضمین نمایند ؛ با اعتقاد به اینکه “اعلامیه جهانى حقوق زبانى”٬ به منظور تصحیح عدم توازنهاى زبانى در پرتو تضمین احترام و توسعه کامل همه زبانها٬ و پایه گذارى اصولى براى صلح و برابرى عادلانه زبانى در سراسر جهان به عنوان عاملى کلیدى در حفظ روابط اجتماعى موزون٬ مورد نیاز مىباشد؛بدینوسیله اعلام میدارد که : موقعیت هر زبان٬ در پرتو ملاحظاتى که در زیر آمده اند٬ محصول تقارب و اندرکنش دامنه وسیعى از عوامل با ماهیتهاى سیاسى و قانونى٬ ایدئولوژیک و تاریخى٬ جمعیت شناختى و قلمرو-سرزمینى٬ اقتصادى و اجتماعى٬ فرهنگى٬ زبانشناختى و زبانى-اجتماعى٬ بین زبانى و ذهنى استּ.در حال حاضر٬ این فاکتورها بدینگونه تعریف مىشوند:- تمایل دیرینه یکسانسازى اکثریت دولتها به کاهش تنوع و تشویق رفتارهائى که بر ضد چندگانگى فرهنگى و تکثر زبانى مىباشندּ – سیر به سوى اقتصاد جهانى و بدنبال آن بازار جهانى اطلاعات٬ ارتباطات و فرهنگ که باعث مختل گردیدن محیطهاى مناسبات مشترک و گونه هاى تاثیر متقابلى که انسجام درونى جمعیتهاى زبانى را تضمین نمایند٬مىشودּ.- مدل رشد اکونومیسیستى پیشنهاد شده توسط گروههاى اقتصادى ماوراءملى٬ که خواهان یکى نشان دادن کاهش کنترلهاى دولتى با پیشرفت و فردیت گرائى رقابتى بوده و باعث ایجاد نابرابریهاى جدى و فزاینده زبانى٬ فرهنگى٬ اجتماعى و اقتصادى مىگرددּ.- جمعیتهاى زبانى در عصر حاضر از سوى عواملى مانند نداشتن حکومتهاى ملى (خودگردان) خود٬ نفوس محدود٬ و یا جمعیتى که به لحاظ جغرافیائى قسما و یا کاملا پراکنده شده است٬ اقتصادى شکننده٬ زبانى استانداردیزه نشده٬ و یا مدلى فرهنگى در ضدیت با مدل فرهنگى مسلط٬ در معرض تهدید قرار دارندּ این عوامل٬ ادامه حیات و گسترش بسیارى از زبانها را عملا غیرممکن مىسازد مگر آنکه اهداف اساسى زیرین ملحوظ شوند:1.از دیدگاه سیاسى٬ هدف طراحى روشى براى سازماندهى تکثر و تنوع زبانى به گونه اى که به مشارکت موثر جمعیتهاى زبانى در این مدل توسعه جدید اجازه دهدּ 2.از دیدگاه فرهنگى٬ هدف تامین و ایجاد محیط ارتباطات جهانىاى سازگار با مشارکت برابر همه خلقها٬ جمعیتهاى زبانى و افراد در روند توسعهּ 3.از دیدگاه اقتصادى٬ هدف تشویق پایدار توسعه بر پایه مشارکت همه و بر اساس احترام به تعادل محیط زیست جوامع و در روابط برابر بین همه زبانها و فرهنگهاּ .بنا به همه دلایل فوق الذکر٬ این اعلامیه مبداء حرکت خود را “جمعیتهاى زبانى” و نه “دولتها” قرار مىدهد و مىبایست به این اعلامیه در متن تقویت موسسات بین المللى قادر به تضمین نمودن توسعه برابر و پایدار همه جامعه بشرى نگریستּ به همین دلایل٬ همچنین از اهداف این اعلامیه٬ تشویق ایجاد چهارچوبى سیاسى براى تنوع زبانى مبتنى بر احترام٬ همزیستى هماهنگ و منافع متقابل مىباشدּ. عنوان مقدماتى: مفاهیم
ماده ١این بیانیه “جمعیت زبانى” را بدین گونه تعریف مىنماید:هر جامعه انسانى که به لحاظ تاریخى در “محیط سرزمینى” معینى٬ فارغ از به رسمیت شناخته شدن و یا نشدن آن٬ سکنى گزیده و خود را به عنوان یک توده با هویت واحد دانسته و زبان مشترکى را به عنوان وسیله اى طبیعى براى ارتباط و هم بندى فرهنگى بین اعضاى آن توسعه داده استּ تعبیر “زبان خاص یک سرزمین” (زبان نیاخاکى) به زبان جمعیتى که به شرح فوق در همچو محیطى سکنى گزیده باشد اطلاق مىشودּ ּ تنها بر این اساس امکان دارد که حقوق زبانى گروههاى ذکر شده در نقطه ۵ ام این اعلامیه و حقوق افرادى که در خارج سرزمین زبانى خویش مىزیند را٬ برحسب پیوستگى و درجه بندى تعریف نمودּ.به منظور کاربرد در این بیانیه٬ گروههایى که داراى یکى از موقعیتهاى زیر باشند نیز متعلق به یک جمعیت زبانى و ساکن در سرزمین خود شمرده مىشوند:
الف- هنگامى که آنها از بدنه اصلى جمعیت خود توسط مرزهاى ادارى و یا سیاسى جدا شده باشندּ
ب – هنگامى که در طول تاریخ٬ در منطقه کوچک جغرافیائىاى محصور شده توسط اعضاء جوامع زبانى دیگر٬ تثبیت شده باشندּ
ج- هنگامى که در منطقه جغرافیایىاى که در آن با اعضاء جمعیتهاى زبانى دیگرى با سوابق تاریخى مشابه٬ سهیم و شریکند تثبیت شده باشندּ. این بیانیه همچنین مردمان عشایرى کوچرو در مناطق قشلاق-ییلاق خودشان و همچنین مردمان تثبیت شده در نواحى به لحاظ جغرافیایى پراکنده را به عنوان جمعیتهاى زبانى در سرزمینهاى تاریخى خود مىپذیردּ .این اعلامیه “گروه زبانى” را بدین شکل تعریف مىنماید:
ּ نمونه هاى این چنین گروههائى مهاجرین٬ پناهندگان٬ اشخاص دیپورت شده و اعضاى دیاسپورا مىباشندּ ٢- در جستجو براى وصول به تعادل اجتماعى-زبانى رضایت بخش٬ به عبارت دیگر به منظور ایجاد هماهنگى مناسب بین حقوق مربوطه چنین جمعیتها و گروههاى زبانى و افراد متعلق بدانها٬ عوامل مختلفى – علاوه بر سوابق تاریخى مربوطه آنها در سرزمینها و مطالبات آنها که به روشهاى دمکراتیک بیان شده اند- مىباید در نظر گرفته شوندּ اینچنین عواملى شامل ماهیت اجبارى مهاجرتها٬ که منجر به همزیستى جمعیتها و گروههاى مختلف مىشود و همچنین درجه آسیب پذیرى فرهنگى٬ اجتماعى-اقتصادى و سیاسى آنها میگردد
ماده سوم-١- این اعلامیه حقوق زیر را به عنوان حقوق شخصى غیرقابل سلبى که در هر گونه شرایط٬ امکان برخوردارى از آنها وجود دارد٬ قبول مىنماید:
– حق به رسمیت شناخته شدن شخص به عنوان عضوى از یک جمعیت زبانى؛
– حق شخص براى استفاده از زبان خود در مکانهاى خصوصى و عمومى؛
– حق شخص براى استفاده از نام خود؛
– حق شخص براى ایجاد مناسبات و پیوند با دیگر اعضاى جمعیت زبانى مبداء خود؛
– حق شخص براى حفظ و گسترش فرهنگ خود؛- و همه حقوق دیگر مربوط به زبان که در “عهدنامه بین المللى حقوق سیاسى و مدنى ١۶ دسامبر ١٩۶۶ ” و “عهدنامه بین المللى در باره حقوق اقتصادى٬ اجتماعى و فرهنگى” به همان تاریخ به رسمیت شناخته شده اندּ ٢- این بیانیه اعلام مىدارد که حقوق جمعى گروههاى زبانى٬ علاوه بر حقوق فوق الذکر که تک تک افراد عضو گروههاى زبانى از آنها برخوردار مىباشند٬ در تطابق با شرایط تشریح شده در بند ٢ּ٢ شامل موارد زیر مىباشد:حق گروههاى زبانى براى آموخته شدن زبان و فرهنگشان؛ – حق گروههاى زبانى براى دستیابى به خدمات فرهنگى؛- حق گروههاى زبانى براى حضور برابر زبان و فرهنگهایشان در رسانه هاى ارتباطى؛ – حق گروههاى زبانى در دریافت توجه و اعتناء نهادهاى حکومتى و در روابط اجتماعى-اقتصادى تهیه شده به زبان خودּامید که بتوانم ادامه را در جلسات آتی بررسی کنم.
در ادامه جلسه، خانم دکتر زهرا ارزجانی از مهمانان محترم جلسه اقوام و ملل بودند و نگاهی داشتند به جغرافیای سیاسی اقوام، امنیت ملی و تاثیر ناگوار مردان سیاسی ایران بر تقسیمات آن، موضوعی که تا کنون کمتر بصورت کارشناسی بدان پرداخته شده است. علاقمندان به این موضوع را دعوت میکنم به خواندن این مطلب : قومیت با زیر عنوانهایی چون انفکاک قومی، علایق قومی، گرایشات واگرایانه، استقلال خواهی یا تجزیه طلبی، ، عناوینی است که نیازمند مطالعه از منظر امنیت ملی می باشد.از آنجا که قومیت یکی از شاخص های عمده در شناخت ظرفیت طبیعی کشورها برای نیل به ثبات و دوری از خشونت به حساب می آید. امنیت کشورها در دهه آینده بدون توجه به این مسئله رقم نخواهد خورد.امنیت در نگاه نخست به عنوان مفهومی ساده، به اطمینان ازحفظ، دوام و بقای داشته ها، و تضمین منافع و تامین علایق اطلاق می شود. برخی امنیت را به صورت «ایجابی» و «سلبی» تقسم می کنند. در معنای ایجابی امنیت، وجود احساس رضایت و اطمینان نزد دولتمردان و شهروندان، و درمعنای سلبی امنیت، نبود ترس، اجبار و تهدید را به عنوان یک شاخص در نظر می گیرند. .امنیت یکی از نیازهای اساسی انسان و از شاخص های توسعه مدرن است و تامین نظم و امنیت فی نفسه از اهمیت فراوانی برای حیات جوامع بشری برخوردار می باشد. از مهمترین لازمه های دستیابی به امنیت ملی پایدار، ایجاد انسجام ملی است. ایران اسلامی از جمله کشورهایی است که از تنوعات فرهنگـی، اجتمـاعی، مـذهبی و قـومیدر جغرافیای سیاسی خود برخوردار است؛ با این تفاوت که در اغلب کشورهای چندقومی نظیـرکانادا، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، تنـوع قـومی نتیجـه مهـاجرت اقـوام مختلـف بـه ایـنکشورها بوده است، ولی ایران جزء کشورهایی است که اقوام مختلف ساکن در آن، بـومی ایـنسـرزمین بـوده و در ادوار مختلـف تـاریخی بـه ایـران دلبسـتگی و تعلـق خـاطر نشـان داده انـد. تنوع قومی هم فرصت است و هم تهدید. آذری –عمدتاً در بخش شمال غربی ایران، در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان و قزوین استقرار دارد و ادامۀ آن به استان همدان و غرب گیلان گسترش یافته است. مهمترین اقدام سیاسی آذریها را باید تأسیس دولت صفویه دانست که پس از دورهای طولانی هرج و مرج در کشور توانستند دولتی فراگیر و یکپارچه و به تعبیر امروزی «دولت ملّی» در ایران بهوجود آورند. همچنین در دورۀ قاجار، تبریز مقر ولیعهد ایران بود و شاه جدید از تبریز رهسپار پایتخت میشد از نظر تاریخی با توجه به اینکه بعد ازمدرنیزاسیون زبان فارسی، زبان رسمی کشور شد و تنها عامل واگرا در بین آذریها میتوانست
عامل زبان باشد.بنابراین عامل واگرایی در بین ها آذری تقویت نشده،حضور فعال آنها در ترکیب ملی ایران، حاکی ازمشارکت همه جانبه آنها در امور کشور و احساس تعلق به دولت و ملت ایران است. علاوه برآن آذریها به صورت سلسله اعصاب در تمام نقاط ایران و عمدتاً در تهران متمرکزند و درها زمینه ی مختلف اجتماعی به عنوان منبع قدرت ایفای نقش مینمایند.
کردها، پس از فارسها و آذریها، سومین گروه از ملّت ایران بهشمار میآیند. کردها از اقوام ایرانی و نژاد هندواروپایی هستند که از حدود چهارهزار سال پیش در منطقۀ کردستان استقرار یافتهاند. این قوم دستهای از قوم آریایی هستند که ابتدا در اطراف دریاچۀ وان، منطقۀ قفقاز و رود دجله پراکنده بودند و بهتدریج که انسجام قومی و فضایی پیدا کردند، در منطقۀ کردستان کنونی مستقر شدند.
این قوم درحالحاضر در غرب کشور در استانهای کردستان، جنوب آذربایجان غربی و بخشهایی از استانهای کرمانشاهان و ایلام مستقر هستند. این ناحیه بخشی از منطقۀ کردنشین، مشتمل بر نواحی شمالی عراق، جنوب شرقی ترکیه و شمال شرقی سوریه است. دستجاتی از این قوم در شمال خراسان و گروهی نیز در کشور ارمنستان به صورت اقلیت قومی بهسر میبرند
گرایشهای سیاسی عمدهای از خود نشان دادهاند از جمله آنها میتوان به شورش سیمکو، تأ یس س دولت خودمختار مهاباد به رهبری قاضی محمد، ایجادجنبش چریکی کرد در دهه اشاره کرد.به عنوان نمونه دولت مرکزی ایران در دوره پهلوی دوم برای جلوگیری ازاتحاد کردها و جدا کردن آنها از هم، کردستان شمالی را تقسیم کرد و از قسمت مهمی از آن شامل مهاباد و شهرهای اطراف آن، استان جدیدی به نام آذربایجان غربی را به وجود آوردند وتشکیل استان جدید عاملی بود تا از توسعه استان کردستان جلوگیری شود. بلوچ شرق ایران به دلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی و مرکزیت تمدن آسیا در اکثر مقاطع تاریخی چهارراه حوادث و ناامنی بوده است و همچنین شهرهای شرق ایران با نزدیکی به مرزهای ملی و قومی، هرگز در امنیت کامل نبوده و ناامنی و تهدید به طور آشکار و پنهان ازعوارض و ها ویژگی ی ثابت آنها بوده است .قوم بلوچ در ناحیهای جغرافیایی مشتمل بر جنوب شرقی ایران، جنوب غربی افغانستان و شرق پاکستان مستقر است.
بلوچستان ایران، منطقهای از کشور است که با ایالت بلوچستان در جمهوری فدرال پاکستان و ناحیۀ بلوچنشین افغانستان پیوند فضایی و جغرافیایی دارد. وضعیت امنیتی استان سیستان و بلوچستان مناطق شرق کشور به دلیل همسایگی با دو کشور ناامن و بی ثباتی چون افغانستان و پاکستان و دارا بودن مرزهای طولانی و مشترک با این دو کشور و استقرار باندهای بزرگ مافیای مواد مخدر در کشور مجاور و حضورشان در مناطق شرق کشور بعنوان فروش مواد یا ترانزیت آن به کشورهای اروپایی و کشورهای حوزه خلیج فارس ، همواره منطقه ای ناامن و بی ثبات بوده است. ترکمنها در قلمروهای متعددی پراکندهاند. آنها غیر از کشور ترکمنستان، که زیستگاه اصلیشان به شمار میآید، در کشورهای ایران، چین، افغانستان، ترکیه و عراق ساکناند. مطالعه تاریخ سیاسی ترکمنها معلوم میشود که در طول تاریخ، یکی از مهمترین دلایل ناآرامی در بین آنها که موجب واگرائیشان شده مسائل اقتصادی بوده است فشار مالیاتی در زمانهای مختلف و .. . موجب ناآرامی و رابطه تیره آنها باحکومت مرکزی شده بود. ر ها فتار سیاسی قوم ترکمن در واکنش به رفتاراقوام و حکومت ی مختلف شکل میگیرد. عربهای ایران در بخش مرکزی و جنوب غربی استان خوزستان استقرار دارند. خوزستان به لحاظ توپوگرافی و ساختار قومی و فرهنگی به دو بخش خوزستان مرتفع و خوزستان کمارتفاع تقسیم میشوددردوره پهلوی اول شیخ خزئل جهت تجزیه خوزستان قیام کرد و دولت مرکزی باسرکوب نیروهای قیام کننده و دستگیری شیخ خزئل ضمن اضمحلال
تشکیلات آنها، به سرکوب نخبگان محلی و مبارزه با قومگرایی و تقویت ارتش پرداخت اما با کشف نفت و توسعه صنعتی اسـتان،اختلاف طبقاتی در زمینه مسائل اجتماعی و پیدایش نابسامانی شد . پس از پایان جنگ و ناهماهنگی و نابسامانی های موجود در روند بازسازی مناطق جنگ زده، جو روانـی ناخوشـایندی در منطقه به وجود آمد و احساس تبعیض قومی وعدم توزیع یکسان و عادلانه از نظر مـشارکت سیاسـی، مـسائل عمرانـی،امکانات و مانند آن بین اعراب و سایر اقوام ساکن خوزستان احساس شد. به نظر میرسد که این اقوام میتوانند هم منبع چالش باشند و هم فرصتهایی را جهت رشد و توسعه کشورفراهم آورده و منبع قدرت محسوب شوند و برای ایجاد امنیت مرز ها نقش قومیتهای ساکن حاشیه مرزها بسیار اهمیت دارد. سیاست دولتها در برخورد با گروههای قومی در کشورهای چند قومی و یا چند ملیتی که انصاف و عدالت اجتماعی نسبت به اقوام رعایت
نمیشود معمولاً فرایند واگرایی و ناآرامی قومی رخ میدهد که این مسائل موجب عکس العمل
حاکمان به شکل سرکوب بحران و ارائه استراتژیهای گوناگون میشود تاکنون چند استراتژی
در این زمینه در بین کشورهای جهان مطرح بوده است که عبارتند از: 1.سرکوب مستقیم: از طریق بکارگیری زور در مقیاس گسترده عملی میشود. این استراتژی امروزه مطرود بوده و واکنش بین المللی را به همراه دارد. اتخاذ این سیاست میتواند همبستگی قومی را تهدید کند یا همانند یوگسلاوی سابق، روآندا
2.سرکوب غیرمستقیم. : این استراتژی در پی آن است که به تدریج، اما به صورت مستمر
زمینه ی زوال و فرسایش هویت فرهنگی اقوام واگرا را فراهم آورد. مثل پدیده مدرنیزاسیون
و در شکل نمادهایی نظیر لباس متحدالشکل، زبان رسمی
- تطابق– ابزارهای مناسب، جهت هویت فرهنگی- مذهبی را در اختیار آنان قرار میدهدمثل اروپا بعد از جریان مدرنیزه بنابراین به همزیستی مبتنی بر صیانت وحفظ حقوق اقلیت و نه استحاله فرهنگی در فرهنگ اکثریت معنا میدهد. ـ برخورداری از حقوق مساوی در اصل نوزدهم که با صراحت می گوید مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود یکی از رایج ترین و متعارف ترین تبیین ها برای وجـود شـکاف هـای قـومی توزیـع نابرابر منابع ملی و بی توجهی حکومت های مرکزی به نیازهای معیشتی و توسعه ای مناطق سکونت گروه های قومی است. بنابراین رویکرد اقتصادی، از اصلی ترین علـت نارضایتی قومی و بروز تنش در مناطق قومیت نشین، انطباق یافتن مرزهای محـروم منطقه ای با مرزهای قومی است بحث توزیع ناعادلانه منـابع در میـان عـرب هـای خوزستان است. آنان اعتقاد دارند که بخش اعظم منابع ثروت ایران به صورت ذخـایرنفتی در خوزستان وجود دارد، اما فقط بخش اندکی از آن منابع صـرف خـود مـردم خوزستان می شود. در ضمن، مقایسه خود با مردم کشورهای ثروتمند عربی حاشـیهخلیج فارس، عاملی در احساس محرومیت نـسبی آنـان تلقـی مـی شـود رویکرد سیاسی دیگری که برای مسائل قومی در ایران مطرح میشود.به موجب این دیدگاه، یکـی از عوامـل اصلی در بروز نارضایتی های قومی حضور ناکـافی اعـضای گـروه قـومی در سـاختارقدرت کشور یا در تشکیلات اداری – سیاسی منطقه سکونت گروه مذکور است. ایـن رویکرد را در مورد برخی استان ها یا منـاطق قـومی کـشور تـا حـدودی مـی تـوان
مشاهده کرد. یا دست کم مناصب کلیدی و مهم نظیر استاندار و فرماندار و ..به
افرادی داده شود که با مسائل محلـی آشـنایی و نـسبت بـه آنهـا حـساسیت لازم راسیاستگذاریها باید به گونه ای باشد که تمام اقوام ایران در تمام نقاط کـشورمان این احساس را داشته باشند که می توانند مانند دیگر اقـوام از تمـام امکانـات کـشوراستفاده کنند و در قبال انجام وظایفی که جامعه برای او تعیین کرده است متقابلاً ازحقوق شهروندی برابر نیز بهره مند گردنداحترام به همه فرهنگ ها و گره زدن آنها بـا فرهنـگ عمـومی کـشور بایـد دراولویت در برنامه ریزی های فرهنگی کشور قـرار گیـرد، بـه نحـوی کـه قومیـتهـا هویتهای فرهنگی خویش را در آن برنامه ریزی کنند و احساس کنند که به فرهنگبومی و قومی بها داده شده و مورد احترام است.
موضوع سخنران بعدی، رنج و آلام پایان ناپذیر کولبران بود که در حوزه اقوام ملل، نشان از محرومیت و زندگی طاقت فرسای انان در ایران است و این مهم را نیز آقای شهریار ایازی از مهمانان گرامی دعوت شده به جلسه برعهده داشتند که با ذکر مشاهدات خود از نزدیک و اطلاعا ت وسیع خویش در اختیار حاضران قرار دادند.کولبر یا کولبران اصطلاحی است که توسط مردم محلی مناطق کردنشین به افرادی گفته میشوند که برای کسب درآمد زندگی خود, به حمل اجناسی بین دو طرف خط مرزی مبادرت می ورزند. کولبران بیشتر در استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان مشغول به کار هستند. بعضی از آنها به خاطر بیکاری و از روی ناچاری و در قبال دستمزد ناچیز اقدام به حمل و ورود کالای خارجی میکنند.در کردستان اگر کولبران کشته نشوند، زود پیر میشوند.متاسفانه طبق گزارش نماینده مجلس شهرستان مریوان و سروآباد در استان کوردستان آمار بیکاری در استان کردستان بیش از ۴۸ درصد است.دید کلی از قاچاق یا کالاهای خارجی و روی آوردن به آنمقایسهٔ شاخصهای توسعه اقتصادی استانهای مرزی با دیگر مناطق کشور، بدلیل فراهم نبود زیر ساخت ها و توسعه صنعتی این مناطق باعث روی اوردن مردم به این شغل پر مخاطره است. یکی از عوامل اصلی گسترش این عمل خطرناک، نبودن فرصتهای شغلی، همچنین نبود کارخانجات، سیستم سرمایهگذاری در شهرهای مرزی بخصوص استان کردستان و سیستان و بلوچستان میباشد به دلیل قرار نداشتن در طرح های عمرانی که باعث سیل عظیم هجوم کارگران به سوی قاچاق شدهاست. نماینده مردم شهرستانهای مرزی کالای مورد نظر که طبق تعریف قانون دولتی قاچاق محسوب میشود بر روی پشت کولبران یا از طریق حمل با حیوان بارکش از مناطق صعب العبور مرزی به داخل شهرها و روستاهای مرزی انتقال داده میشود. بیشتر این اجناس تلویزیون، کولر، بخاری، سیگار، لاستیک خوردرو، پوشاک و منسوجات میباشد. کولبری در استانهای مرزی بیشتر رواج دارد و جزو یکی از خطرناکترین کارها در ایران محسوب میشود. بیشتر افراد کولبر را جوانان و افراد میانسال و حتی زنان تشکیل میدهند که فقط برای امرار معاش روزانه خود روی به این شغل خطرناک آوردهاند. بازه سنی این کارگران بین ۱۳ الی ۶۰ سال میباشد. هرساله بیش از صدها نفر از کارگران کولبر جان خودرا در مرزهای کشور ایران از دست میدهند. بیشتر آنها در حین گذر غیرقانونی از مرز بدون اخطار قبلی مورد تیراندازی نیروهای مرزی قرار میگیرند. که به دلیل شلیک به ناحیه کمر به بالا و گاها شیلک به سر این اشخاص باعث مرگ انها میشود. بیشترین آمار کشته شدگان کولبر به شهرهای مریوان، سردشت، اشنویه، بانه، نوسود و کرمانشاه تعلق دارد نماینده سروآباد در مجلس گفت: آمار بیکاری در استان کردستان بیش از ۴۸ درصد است و با وامهای چند میلیونی که اعطا میشود امکان ندارد کار ایجاد شود.
دیدگاههای مختلف در مورد کولبران-اولین نکته های که در تحلیل قاچاق کولبران بایستی بدان پرداخته شود جنبهٔ فرهنگی این مسئله است، بدین معنی که درک و تعریف بسیاری از مردم مناطق مرزی که کولبران نیز بخشی از آنها هستند از قاچاق تا حد زیادی با تعریف قانونی آن متفاوت است و درک و ذهنیت مشترکی در این زمینه موجود نیست؛ کولبران در شهرهای مرزی به عنوان افرادی شریف و زحمت کش که در پی کسب روزی و معیشت حلال هستند مورد تقدیر مردم قرار میگیرند. فقدان ذهنیت و تعریف مشترک میان مردم و قانون ناشی از سلطهٔ نگرش اقتصادی بر نگرش قانونی از سوی مردم منطقه و سلطهٔ نگرش امنیتی بر نگرش اقتصادی از سوی دولت در شهرهای مرزی است.با این اوصاف اگر حتی رفتار کولبران را مجرمانه تلقی کنیم و عدم توافق بین الاذهانی، توسعه نیافتگی شهرهای مرزی و رفتار دوگانه نسبت به قاچاق را در نظر نگیریم؛ باز به هیچ وجه این نکته پذیرفتنی و قابل قبول نیست که بین جرم و مجازات تناسب وجود دارد. مجازات وارد کردن غیرقانونی کالایی مانند تلویزیون یا کالایی مشابه آن نه بر اساس قوانین کشور و نه بر اساس مفاد حقوق بشر، مرگ نیست لذا عدم تناسب میان جرم و مجازات در این زمینه کاملاً مشهود استد.افزایش پنج برابری اعتبارات بخش کشاورزی کردستان از سال 94 تا 96البته با افزایش پنج برابری اعتبارات بخش کشاورزی به استان کردستان تا به حال هیچ رونقی در بخش کشاورزی استان مشاهده نشده است و مسئولین استان و حتی در وزارتخانه ها فقط با ارقام و اعداد گزارشات را انتشار می دهند و اگر هم چنین باشد باید در بخش کشاورزی تفاوتی دیده شود ولی متاسفانه روز به روز بدتر از گذشته میباشد.در چندین سال گذشته موتورهای پومپاژ آب جهت کشاورزان که از خارج خریداری شده بود به جای اینکه در بین کشاورزان تقسیم شود چند دستگاه از این پمپمها در هر شهرستانی به کشاورزان داده شد ولی بقیه آن که حدود صدها دستگاه بود در بین سایر اقشار کسبه تقسیم گردید و با قیمتهای چندین برابری در بازار آزاد فروخته شد . مهندس که موضوع را فهمیده بود دنبال پمپهای که دربازار آزاد فروخشته شده بود و اطلاعاتهای بدست اورده بود و در این مورد گزارش مفصلی تهیه کرده بود که مدیرکل جهاد کشاورزی استان و چندین نفر از مسئولین در بین فروش پمپها بود و به قوه قضائیه و سایر نهادها ی ذیربط گزارش داد متاسفانه مهندس باشرف جهاد کشاورزی از کار تعلیق شد و تا به امروز که چنین سال است پرونده نامبرده در جهاد کشاورزی میباشد و هیچ جوابی ندارد و از کار برکنار شده است و جالب است که همان کسانی که پمپها را فروخته اند نسبت به شکایت در دادگستری استان نسبت به مهندس ……. پرونده ای ارائه کرده اند .این است اوضاع بخش کشاورزی استان کردستان است با نمونه ای کوچک ان . رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان کردستان گفت: اعتبارات بخش کشاورزی استان در سال 94 حدود 21 میلیارد تومان بوده که در سال 95 به 37 میلیارد و در سال 96 به حدود 108 میلیارد تومان رسیده است.نگاه بسیار امنیتی جمهوری اسلامی به کردستان عدم توسعه نیافتگی اقتصادی ،افزایش نرخ بیکاری و رشد فاجعه باردر این مناطق بخش زیادی از مردم کارگر و زحمتکش بخصوص مناطق مرزی کردستان همجون شهرهای بانه ، مریوان و سردشت و دهات های اطراف را به شغل بسیار سخت و طاقت فرسا و خطرناک کول بری سوق داده است.شغلی که مردم این شهرها ازسرناچاری به دلیل بیکاری و تامین معیشت به ان تن می دهند. شغلی که مخاطرات جدی دربر دارد و هرلحظه مرگ، انها را تهدید میکند. شغلی که هیچگونه قانونی از جمله قوانین اندک تامین اجتماعی نیز شامل حال انها نمی شود.این کارگران برای کسب درآمد و تامین معیشت در ازای دستمزد ناچیزاقدام به حمل و وارد کردن کالا از جمله وسایل خانگی ،پوشاک و خوراکی و غیره به بازارهای مرزی می کنند . کارگران کولبر از کودک 10 ساله تا پیر مرد 80 ساله را شامل می شود و خیلی از جوانان تحصیل کرده با مدارک دانشگاهی نیز به دلیل بیکاری و تامین معیشت خود و خانواده ناچارند به این شغل بسیار سخت و طاقت فرسا تن بدهند.کولبران در مناطق مرزی کردستان توسط ماموران مرزی جمهوری اسلامی از جمله سپاه پاسداران جدا از اخاذی و کسب رشوه نیزکشته وزخمی و دستگیر و کالاهای آنان به سرقت برده می شوند . مرگ هر لحظه کابوسی است که زندگی آنها را تهدید می کند. روزی نیست که اخبارخبر مرگ و زخمی شدن این کارگران توسط ماموران مرزی رژیم جمهوری اسلامی به گوش مردم نرسد و خانواده ای را داغدار و از نان اور خانواده شان محروم نکند. در چند ماه گذشته با اجرای یکی از مصوبات دولت جمهوری اسلامی مرزها بسته شد و زندگی اکثر مردم این مناظق را با خطرات جدی روبرو کرد. بستن مرزها از طرف جمهوری اسلامی به بهانه مبارزه با ورود غیر قانونی کالای قاچاق به ایران و یا تردد غیر مجاز از مرز، اساسا با هدف کنترل بیشتر بر مرزها ،اخاذی و کسب درامد بالای گمرکی ، ضمن اینکه به طور مسقیم برزندگی و معیشت مردم این مناطق تاثیر مستقیم و ویرانگر دارد علاوه بر این یک تهدید امنیتی نیز به شمار می آید. بعدازپایان جنگ ایران و عراق واعلام خودگردانی اقلیم کردستان وقبل از شروع عادی سازی روابط این احزاب با دولت مرکزی عراق و کشور همسایه آنان ترکیه ، کردستان عراق به دلیل نیاز به بازارهای اقتصادی ایران و تامین بخشی از نیازهای اقتصادی خود از طریق وارد کردن کالا به داخل اقلیم در رفت و آمد و توافق با جمهوری اسلامی امکان تردد و حمل و نقل کالا بطورمتقابل صورت گرفت ومبنای بخش زیادی از درامد و کسب و کارمردم این مناطق شد. مبنای شرایط این توافق ابتدا انتقال مقرهای اپوزسیون جمهوری اسلامی ازمناطق مرزی به داخل اقلیم ، ممانعت از حضورو فعالیت نظامی نیروهای اپوزیسیون به داخل خاک ایران وتوافق بر سر حضورفعال اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی در شهرهای کردستان عراق بود.. طی سال گذشته نیز در مواردی نیروهای سپاه پاسداران به بهانه حضور نیروهای مسلح اپوزیسیون بعضی از جنگلهای مناطق مرزی کردستان بخصوص در بخش اورامانات را به آتش کشیدند.نگاه امنیتی و سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی به مناطق کرد نشین به دلایل سیاسی و تاریخی طی بیشتر از سه دهه علاوه بر توسعه نیافتگی اقتصادی و گسترش فقر و نرخ بالای بیکاری ، خود کشی و خودسوزی در میان جوانان ، عامل محروم نگه داشتن مردم ، کارگران و زحمتکشان این مناطق از ابتدای ترین حقوق سیاسی ، اجتماعی،اقتصادی و مدنی خودشده است. تهدید و احضار و زندانی فعالین عرصه های دفاع ازحقوق کارگران ، معلمان وفعالین مدنی و حقوق بشری و امنیتی کردن هر چه بیشتر فضای سیاسی جامعه کردستان شگردی است که جمهوری اسلامی در مقابله با اعتراضات به حق مردم در مقابل بی عدالتی و سرکوبگری جمهوری اسلامی برای ساکت کردن مردم بکار می گیرد. نحوه کشته و زخمی شدن کُولبران: – کشته یا زخمی شدن کولبران در اثر ضرب و شتم مامورین و یا شلیک مستقیم نیروی انتظامی – انفجار مین، تصادف رانندگی، سرمازدگی، سقوط بهمن در کوهها، غرق شدن در رودخانه ها، سکته در حین کولبری – سقوط به داخل رودخانه، پرت شدن از کوه و قاطر در پی تعقیب وگریز از نیروهای انتظامی – خودکشی کولبر بر اثر ضبط کالای سپرده شده به وی. در سال ۱۳۹۴ مجموعاً ١٢۶ کولبر کشته و زخمی شدهاند. این تعداد شمل۵۵ کشته است.آمار و ارقام کشتار کولبران در ١٢ماه سال 13٩۵: ٧۶ کشته، ۶۴ زخمی با استناد به آمار ثبت شده در مراکز حقوق بشری آژانس خبررسانی کُردپا، از ابتدای به قدرت رسیدن دولت تدبیر و امید تاکنون
(دوازدهم مردادماه ۹۲ تا پایان اسفند ٩۵)، 343 کولبر کُرد در استان کُردستان بر اثر شلیک نیروهای نظامی حکومت اسلامی ایران کشته و زخمی شدهاند. آمارتعداد کولبران تا اسفند ۱۳۹۵ و ریشه کولبری-آمار اعلام شدهٔ کولبران کردستان و آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان تا اسفند ۱۳۹۵ توسط پایگاههای خبری جمهوری اسلامی ایران همچون سلامت نیوز و روزنامهٔ وقایع اتفاقیه، عبارت است از ۴۰ هزار نفر که سالهاست جان خود را در کف دست میگذارند تا نانی برای معیشت خود به دست آورند.
طرح در مجلس-بسیاری از کولبران در مسیر حمل کالا از مرز، علاوه بر این که گرفتار بهمن میشوند یا در اثر پرتاب از صخره ها و غرق شدن در رودخانه کشته میشوند توسط نیروهای انتظامی مورد اصابت گلوله قرار میگیرند و کشته میشوند. این موضوع در مجلس شورای اسلامی نیز توسط نمایندهٔ سردشت وپیرانشهر بنام رسول خضری در ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ بیان شد که کولبران در مرزها به علت شلیک گلوله توسط هنگ مرزی و نیروی انتظامی جان می بازند و بدنبال آن خانوادههای داغدارشان سرپرست و نان آور خود را از دست میدهند و همچنین این امر باعث نارضایتی عمومی در سطح استان میگردد. این موضوع نیز در مجلس مطرح شد که نباید به کولبران شلیک کرد بلکه چنانچه کولبری جرم محسوب میشود باید حداکثر بازداشت شوند و در دادگاه به اتهام آنان پرداخته شود. کارگران کولبر مردم شریف و زحمتکشی هستند که شایسته بیشترین حمایت و پشتیبانی هستند . امروزکه در سایه حاکمیت و نگبت رژِیم اسلامی سرمایه این کارگران از سر ناچاری و برای تامین معاش خود و خانواده شان و برای زنده ماندن تن به این شغل سخت و پر مخاطره می دهند باید از طرف نهادهای دولتی به عنوان کارگر و یک شغل به رسمیت شناخته شوند و حداقل قوانین تامین اجتماعی از جمله بیمه بیکاری و بیمه درمانی که در جامعه ایران جاری است در مورد آنان به اجرا در اید. باز بودن مرزها،امنیت شغلی وامنیت جانی کارگران کولبر از خواستهای مبرم و پایه ای این بخش از کارگران می باشد.تشکیل نهاد وتشکل صنفی کارگران کولبر برای تحمیل این مطالبات به رژیم جمهوری اسلامی و تحقق آنان،حمایت و پشتیبانی بخش های دیگر کارگری در کردستان از این مطالبات ازمبرمیت مبارزه این بخش از کارگران و مردم مبارز و حق طلب کردستان است.
در پایان، موضوع راه ها و روشهای نظام حاکم ایران در استانهای اقوام و ملل برای بهره برداری یکجانبه این حوزه به نفع مقاصد نظام، توسط آقای کاوه شیخ محمدی مورد موشکافی قرار گرفت که متن ان به حضور خوانندگان تقدیم می گردد:قومیتها و ملل گوناگونی ایرانی بر اساس زبان از جمله زبانهای فارسی (۶۱ درصد)، تُرکی(۱۶ درصد)، کُردی (۱۰ درصد)، گیلکی و مازنی (۷ درصد)، بلوچی (۲ درصد)، عربی(۲ درصد)، ترکمنی و قشقایی(۲ درصد) و دیگران (۲ درصد) تشکیل یافتهاست.براساس نتایج سرشماری سال ۱۳۷۵ درباره ترکیب قومی ایران که نفسِ امار اشکارا فرافکنی غیر واقعی را نشان می دهد، جمعیت فارسها حدود ۷۳ تا ۷۵ درصد جمعیت ایران است. آمار سرشماری سال ۱۳۷۵ نشان میدهد که ۸۲ تا ۸۳ درصد مردم فارسی صحبت میکنند و ۸۶/۲ درصد از آنها فقط فارسی را میفهمند.بنابر برآورد دیگری از کنگره آمریکا، ۶۵ درصد از ساکنان ایران به زبان فارسی، ۱۶ درصد به زبان ترکی آذربایجانی، ۷ درصد به زبان کردی، ۶ درصد به زبان لری، ۲ درصد به زبان عربی، ۲ درصد به زبان بلوچی، ۱ درصد به زبان ترکمنی، ۱ درصد به زبان قشقایی و سایر زبانهای ترکی و کمتر از ۱ درصد نیز به زبانهای ارمنی، آشوری، گرجی و دیگر زبانهای غیرفارسی و غیرترکی سخن میگویند.در ایران در حدود ۷۵ زبان و گویش وجود دارد. بنابر تخمین کتابچه اطلاعات سیا، بزرگترین گروههای زبانی ایران را به ترتیب فارسی با گویشهای مختلف (۵۸ درصد)، ترکی آذربایجانی با گویشهای مختلف (۲۶ درصد)، کردی (۹ درصد)، لری (۲ درصد)، بلوچی (۱ درصد)، عربی (۱ درصد)، ترکمنی (۱ درصد) و دیگر زبانها (۲ درصد) تشکیل میدهند.مهرداد ایزدی پژوهشگر کرد-بلژیکی-آمریکایی که کار وی را میتوان در دانشکده امور بینالملل و عمومی دانشگاه کلمبیا آمریکا در وبسایت پروژه ۲۰۰۰ خلیج فارس مشاهده کرد میگوید در سرشماری ایران در سال ۲۰۰۱ نشان میدهد که فارسی زبان نخست ۶۳٪ از ایرانیان میباشد.در حالی که وی درصدهای زیر را نیز ارائه میدهد:۶۳٫۳ ٪ فارسی و لری-۱۳٪ ترکی و گویشهای ترکی-۷٪ کُردی و لکی-۳٫۶٪ گیلکی-۳٪ مازندرانی-۲٫۵٪ بلوچ-۱٫۸٪ عرب دیگر زبانها مانند ترکمن، پشتو، ارمنی، سریانی، گرجی، قشقایی، براهویی، راجی، مینابی و دیگر زبانهای ایرانی غربی مانند (لاری، تالشی، تاتی، راجی، غیره)بر پایهگذارش صندوق جمعیت ملل متحد نیز زبان جمعیت ایران متشکل از ۵۱٪ فارسی، ۲۴٪ آذری، ۸٪ گیلک و مازندرانی، ۷٪ کردی، ۳٪ عربی، ۲٪ بلوچی، ۲٪ لری، ۲٪ ترکمنی و ۱٪ دیگر زبانها مانند لکی، قشقایی، قزاقی، هزارگی، گرجی، ارمنی، تاتی، تالشی.تاکنون در هیچیک از سرشماریهای ایران پرسشهای مربوط به وابستگیهای قومی و زبانی پرسیده نشده است. اگرچه این پرسش در پرسشنامههای سرشماری سال ۱۳۶۵ مطرح شده بود ولی به دلیل ملاحظات سیاسی و امنیتی از جمعآوری اطلاعات مربوط به آن خودداری شد. با این حال پژوهشها و برآوردهایی در مورد ترکیب قومی و زبانی کشور انجام شدهاست. یکی از این پژوهشها به نمونهگیری سازمان ثبت احوال کشور در مرداد ۱۳۷۰ بازمیگردد که زبان مادری زنانی را که برای دریافت شناسنامه فرزندان خود به دفترهای ثبت احوال مراجعه کرده بودند، مورد پرسش قرار میداد. در این نظرسنجی از مجموع ۴۹٬۵۵۸ مادر، ۴۶٫۲٪ به فارسی، ۲۰٫۶٪ به آذری، ۱۰٪ به کُردی، ۸٫۹٪ به لری و لکی، ۷٫۲٪ به زبان شمالی، ۳٫۵٪ به عربی، ۲٫۷٪ به بلوچی، ۰٫۶٪ به ترکمنی، ۰٫۱٪ به ارمنی و ۰٫۲٪ به دیگر زبانها تکلم میکردند. مشابه این نظرسنجی در سال ۱۳۷۳ هم انجام شد و به نتایج مشابهی رسید. در این نظرسنجیها روشن شد که سطح باروری و ویژگیهای جمعیتی بر حسب جامعه زبانی مادران بسیار متفاوت است و شمار فرزندان زنده زاده شده در گروههای گوناگون زبانی میان ۲٫۹ تا ۵ قرار داشت اما مطالعهای دیگر نشان داد که این اختلاف بیشتر از تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی و دسترسی به امکانات رفاهی این گروهها ناشی میشود. که در ذیل با اتکا به برابری همه انسانها طبق ماده 7 اعلامیه جهانی حقوق بشر به ان می پردازیم در اعلامیه جهانی حقوق بشر و در ماده ٧ ذکر شده است “همه در برابر قانون برابر هستند و بدون تبعیض باید از حمایت قانون برخوردار باشند” دولت ایران نیز اعلامیه جهانی حقوق بشر را به رسمیت شناخته است. اما متن اعلامیه تا اجرای ان در ایران با تضادهایی روبرو است و در عمل می بینیم نه تنها جمهوری اسلامی ایران انرا اجرا نمی کند بلکه برخلاف ان نیز عمل می کند و در این زمینه دیپلماسی جمهوری اسلامی، بصورت تعمدی و از لحاظ رعایت حقوق بشر در ایران تحت فشار جدی نیست. به همین دلیل این نظام خود را ازاد و فارغ از کنترل قانونی مصوبات و کنوانسیونهای بین المللی در مورد حقوق بشر می بیند.از طرفی قانون اساسی نظام اسلامی ایرانی بصورت کژدار و مریض به حقوق اقوام در ایران اشاره کرده است که تا این زمان حاضرمردم ایران شاهد اجرای ان نبوده اند و اصولا اگر بخواهیم واقعیت امر را ببینیم قانون اساسی ایران بر مبنای دین و مذهب نوشته و تصویب شده است که در ان انسان مذهبی به شیوه ایدئولوژی دینی خاص نظام محوریت دارد نه حقوق انسان برپایه حقوق اولیه. در ابتدا اشاره کردیم که در اطلاعیه جهانی حقوق بشر ذکر شده است که همه در برابر قانون یکسان هستند. حال چگونه می شود انسان غیر دینی در برابر قانون دینی به یکسانی قضاوت شود و وقتی به حکم های صادره حوزه اقوام و ملل ایران از قوه قضائیه نگاه می کنیم عناوین اثبات جرم انها اغلب محاربه با خدا، مفسد فی لارض، تبلیغ علیه نظام اسلامی و… هستند. که واضح است کسی یا گروهی که خواهان احقاق حقوق قومی و ملی خود در ایران است برای احقاق حقوق دینی تلاش نمی کند ولی با اتکا به عناوین دینی مختلف محکوم و مجازات می شود. در اینجا کاملا مشهود است که جمهوری اسلامی ایران افراد را در برابر قانون یکسان نمی بیند و انها را تنها از زاویه شرع و قوانین دینی می سنجد.حال به شیوه رفتاری حکومت اسلامی ایران با اقوام ملل ایرانی بپردازیم که محور اصلی گفتمان ما در این زمینه است . .اقلیم جغرافیایی اقوام و ملل ایران – نظام اسلامی ایران کاملا به حوزه اقوام و ملل ایرانی با دید امنیتی نگاه می کند که هم از لحاظ جغرافیایی و هم از لحاظ منابع و ثروتهای ملی بقای خود را وابسته به ان می بیند، به این صورت که بخش فراوانی از منابع ابی و خصوصا ابهای جاری از سلسه جبال زاگرس، اذربایجان و شمال ایران سر چشمه می گیرد و بسوی مسیرهای شمال غرب ، جنوب و نواحی جنوب البرز جاری می شود که ضامن بقای انسان و تکثر جمعیتی، تولید محصولات دامی و کشاورزی در مناطق یاد شده است که مربوط به جغرافیای اقوام و ملل است. حال متاسفانه در اثر مدیریت ناکارامد مدیران نظام با مشکل خشکسالی و کم ابی روبرو هستیم و می بینیم که دولت اقدام به انتقال اب علی الخوص از حوزه زاگرس به مناطق مرکزی را دارد که بیشتر گرفتار خشکسالی و سوئ مدیریت شده اند که البته با این طرح ها مناطق مرکزی دوباره به حالت اولیه بر نمی گردند بلکه باعث تغییر اکو سیستم طبیعی اب و خاک در حوزه زاگرس هم خواهد شد. نظام ایران کاملا به این مسایل واقف است و در صدد است با ممانعت از هویت خواهی اقوام و ملل ایرانی برای حقوق تعریف شده خود، هرگز نگذارد این منابع در جهت منافع ملی ایران بکار گرفته شود بلکه فقط برای بقای کیان حکومتی و اهداف تامین مقاصد مالی خود بهربرداری می کند. از طرفی منابع نفتی و گازی ایران نیز در استانهای اقوام و ملل واقع شده اند که بهره برداری از این منابع باعث بیشتر عقب نگاهداشته شدن انها از حقوق انسانی خود است و دولت ایران از ابتدای انقلاب با تبلیغ مفاهیم مذهبی خود سعی در همراهی انها با ایدئولوژی دینی داشته است.
هویت خواهی و تاکید بر لحاظ شدن حقوق اقوام و ملل در ایران– در سالهای اخیر بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ ایران شاهد هویت خواهی اقوام و ملل بوده ایم. در گذشته بیشتر احزاب سیاسیِ این حوزه بر این مساله در مقابل جمهوری اسلامی تاکید داشتند ولی هم اکنون می بینیم مردم از احزاب پیشی گرفته اند و برای بدست اوردن حقوق خود تلاش می کنند که نظام جمهوری اسلامی انرا بر خلاف موازین خود تشخیص داده و با اعمال مجازات، شکنجه، اعدام و زندان از یکطرف سعی در سرکوب و نقض اشکار حقوق اقوام و ملل دارد و از طرفی دیگر با ایجاد جو رعب و وحشت و نا امنیِ اجتماعی و اقتصادی در صدد جلوگیری از ان است که در این زمینه به وضعیت امنیتی و تکثر زندانیان و مجازات اعدام در حوزه اقوام و ملل، وضعیت معیشتی دشوار مردم بلوچستان، کردستان، خوزستان و استانهای لرستان، گهگیلویه و بویر احمد و چهار محال و بختیاری نسبت به استانهای فارغ از جو امنیتی اقوام و ملل، می بینیم. همچنین اذربایجان که در گذشته جزو من مناطق پر رونق تولیدات اقتصادی بوده در حال حاضر با رکود بیشتری از سایر استانهای تولیدی در ایران مواجه است و از زمان بروز هویت خواهی بر جو امنیتی اذربایجان افزوده شده و اقتصاد، رکود معنا داری را تجربه می کند. ایجاد تفرقه در بین اقوام و ملل ایران –ایران در روی پرده، وحدت و برادری اسلامی را در بین مردم ایران تبلیغ می کند اما در پشت پرده فضای لازم را برای تفرقه افکنی ایجاد و مقاصد خود را به اجرا در می اورد. در این زمینه با ایجاد فضای نفرت پراکنی بین فارس، عرب ، تُرک، لُر، بلوچ و کُرد سعی در نشان دادن ان را دارد که اگر نظام اسلامی حاکم نباشد این ملتها نمی توانند با یکدیگر مدارا کنند. در صورتی که عامل اختلاف فرهنگی، اقتصادی و دور نگاهداشتن از امکانات رفاهی تنها و تنها دولت جمهوری اسلامی ایران است نه این اقوام و ملل و اگر عدم درک متقابل از یکدیگر از سوی نظام ایران بیشتر از این ترویج داده شود مقصر خود ان نظام است که ممکن است در اینده هزینه های ناگواری را بر جامعه و حقوق انسانی ایران وارد کند.
رشد ادبیات و هنر در بین اقوام و ملل ایران– حکومت ایران از بدو انقلاب تا کنون تنها به ترویج فرهنگ و ادبیات و هنر مذهبی پرداخته و برای ان هزینه های فراوانی از خزانه مردم ایران صرف کرده است که در کمال خوشبختی می بینیم مردم در سالهای اخیر از دستگاههای تبلیغاتی نظام دور شده و به سمت سوی ادبیات و هنرهای ملی اعم از همه اقوام و ملل چه فارس و چه غیر فارس روی اورده اند. و این نشان از شکست عقیدتی این نظام در تقابل حقوق مذهبی و حقوق انسانی دارد. از جمله ما می بینیم تلاش برای یادگیری زبان مادری در حوزه اموزشی جدی شده است، شعر، ادبیات و موسیقی با زبانها و گویشهای اقوام و ملل در حال رشد است، کانال های رادیویی، تلویزیونی، اینترنتی، چاپِ کتاب و مجلات که همه موارد ذکر شده توسط مردم و خارج از محدوده دولت ایران رشد کرده و مردم به سمت و سوی ان جذب می شوند. در صورتی که در گذشته در چهارچون این نظام ما شاهد هیچ گونه محصول فرهنگی اقوام و ملل نبوده ایم و هم اکنون شیرازه ان از دست تبلیغات عقیدتی حکومت خارج شده است. البته این به معنی ان نیست که در حال حاضر ما در ایران ازادی بیان داریم. بلکه موارد فرهنگی که به ان اشاره شد توسط خودم مردم فرهنگ دوست ایران در خارج از مرزها تهیه می شود و اگر در داخل محصولاتی داریم انهم یا شامل مجوز ارشاد اسلامی نمی شود و یا بصورت هنرهای زیرزمینی تولید و تکثیر می شوند
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس ، ۱۰ فوریه
هادی زارع
این جلسه در تاریخ شنبه ۱۰ فوریه ۲۰۱۸ مصادف با ۲۱ بهمن ماه ۱۳۹۶ راس ساعت ۱۲ به وقت اروپأئی مرکزی در شهر زوریخ در مکانی به نام کازاما برگزار گردید. در ابتدا اقای هادی زارع منشی جلسه با عرض سلام وخیر مقدم جلسه را با خواندن مادهٔ ۲۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر اغاز کرد. ماده ۲۱هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.اراده مردم میبایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین ارادهای میبایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد میبایست به صورت مخفی یا به طریقهای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.
در ادامه اقای هادی زارع از اولین سخنران جلسه جعفر فرد کریمی دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر دردی ماه ۹۶ آغاز کنند .اخبار نقض حقوق بشر در دی ماه ۹۶ با اعتراضات گسترده در سراسر کشور، بیش از ۳۷۰۰ مورد بازداشت، بیش از ۱۰ مورد اعدام، تنبیه متعدد دانش آموزان، محکومیت ها، احضار ها، نقض گسترده حقوق زندانیان، نقض پایدار آزادی بیان, تجمعات کارگری و اصناف بخصوص در زمینه معوقات مزدی, آلودگی جدی هوا و موارد دیگری که در استانهای مختلف رخ داد همراه بود. این گزارشدر سایت نمایندگی نمایندکی موجود است.
سپس سخنران دوم جلسه آقای رضا امیری با موضوع بررسی ماده ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سخنرانی کردند.سخنران دیگرما اقای نادر زندی هستند که سخنرانی خود را با عنوان مقابله با ناقص سازی زنان در ایران قرائت کردند.نقش مذهب یا سنت در ناقص سازی زنان اقای نادر در اغاز گفت . ناقص سازی جنسی زنان ،عملی است که در آن بخشی از اندام تناسلی دختران بریده میشود. این عمل بر اساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی به 4 طریق صورت میپذیرد که سخت ترین و درد ناکترین آن در آفریقا و کم آسیب ترین آن در ایران اتفاق میافتد ,اما صرفنظر ار نوع و کیفیت ختنه زنان، باید آنرا به منزله ناقص سازی جنسی و مصداق بارز شکنجه اعلام کرد. بنا به اعلام سازمان جهانی بهداشت؛ در حال حاضر بین ۱۳۰ تا ۱۶۰ میلیون دختر و زن در قاره های آسیا و آفریقا ختنه شده اند و سالانه بیش از ۲ میلیون دختر و زن در این دو قاره تحت یکی از انواع ختنه های متعارف قرار گرفته و روزانه در حدود ۶ هزار دختر و زن در جهان قربانی آن می شوند. و ختنه دختران و زنان، از مصادیق خشونت علیه آنها و نقض آشکار حقوق بشر نسبت به آنان به شمار می رود.از سال 2003 میلادی , روز 6 فوریه هرسال توسط سازمان ملل روز جهانی پایان دادن به ناقص سازی جنسی زنان نام گرفته و 30 کشور در دنیا در لیست سازمان بهداشت جهانی و یونیسف بخاطر اجرای این عمل قرار دارند که هنوز ایران و بیش از 10 کشور دیگر در این لیست جایی ندارند.اما تاریخچه این عمل بر میگردد به مصر باستان و از آنجا به شمال و غرب آفریقا گسترش یافته و بعد از آن در بیش از 30 کشور جهان توسعه پیدا کرد که بیشتر انها کشور های افریقایی هستند .
متاسفانه این عمل در برخی از مناطق ایران نیز مثل کردستان ,ایلام ,کرمانشاه و هرمزگان رایج است.در مناطق جنوبی ایران بخصوص جزیره قشم , گنگ و میناب دارای بالاترین آمار ختنه دختران هستند .در جنوب ایران دایه های وجود دارند که عمل ختنه سازی را انجام میدهند.این دایه ها معتقد هستند که با اینکه در قرآن نامی از ختنه برده نشده ولی معتقدند که ختنه شدن دخترها باعث میشود که بتوانند مسلمان واقعی شوند و قرآن بخوانند و غذا و آبی که از دست آن ها گرفته میشود حلال باشد و جلوی هوس بازی دختران را میگیرد. از سوی دیگر بر خلاف مراسم ختنه مردان که با سور و شادی برگزار میشود ,ختنه دختران پنهانی و در خفا انجام میپذیرد و همین مسیله باعث شده است که دختران و زنان نسبت به آگاهی جامعه خود از این عمل بی اطلاع باشند و معمولا زنان و دختران نمیدانند که این عمل تلخ و سخت برای همه زنان نیست و به همین دلیل راضی به صحبت کردن در این رابطه با دیگران نمیشوند. اما دلایل اعتقادی و سنتی بسیاری در عمل ناقص سازی زنان دخیل هستند که به تعدادی از انها اشاره میکنم.به اعتقاد آنها این عمل باعث : تامین لذت جنسی بیشتر برای مردان در جامعه مرد سالار ایران ,ضامن خویشتنداری و وفاداری در زناشویی , کنترل میل جنسی دختران و جلوگیری از رابطه ی جنسی دختران قبل از ازدواج , پیدا کردن روح پاک و ضمانتی برای حفظ پاکدامنی دختران و موجه بودن این کار از نظر احادیث مذهبی میباشد.در اینجا به عوارض ختنه زنان و دختران اشاره میکنم :این عمل در بسیاری از موارد با وسایل آلوده و غیر بهداشتی و بدون استفاده از هیچ داروی بیهوشی صورت میپذیرد که منجر به وارد شدن شوک به فرد شده و در مواردی بر اثر خون ریزی های شدید و گاه غیر قابل کنترل فرد جان خود را از دست میدهد.از عوارض کوتاه مدت ختنه آسیب به مجرای ادراری یا مدفوع ،زخم ،بیماری کزاز،عفونتهای مثانه ای، عفونتهای خونی ،ایدز و یرقان و از عوارض بلند مدت و عمده ی ختنه ی زنان و دختران ،کیست و دمل در ناحیه ی مجرای ادرار، برآمدگی دردناک در مسیر اعصاب و تورم های بند آورنده ی جریان ادرار و یا دهانه ی مجرای تناسلی که باعث دشواری تخلیه ادرار می شود.قطع قاعدگی ،جمع شدن خون قاعدگی در شکم و یا به تاخیر افتادن آن و سختی در دوران قاعدگی و دردهای شدید در زمان زایمان .عفونتهای حاد و مزمن یا متناوب مجرای ادرار و لگن که در ختنه های سخت دوران کودکی دیده شده و دفع بی اراده ی ادرار و بر عکس نگه داشتن ادرار به دلیل درد و سوزش هنگام ادرار و در نتیجه مشکلات کلیوی تبدیل رابطه ی جنسی به شکنجه و در نتیجه بروز مشکلات و کشمش میان زوج ها و تجربه نکردن ارگاسم و مشکلات روحی و روانی از جمله :افسردگی، سرد مزاجی ،اضطراب شدید و کاهش میل جنسی. در این بخش به تعدادی از اعلامیه های جهانی در این مورد اشاره میکنم.البته شایان ذکر است در این اعلامیه ها اشاره مستقیمی به ختنه دختران نشده است ولی میتوان ارتباطی پیدا کرد. اعلامیه جهانی حقوق کودک، مصوب ۲۰ نوامبر ۱۹۵۹؛ مجمع عمومی سازمان مللمتحد :حق برخورداری کودک از کلیه حقوق مندرج در این اعلامیه، بدون هر گونه استثناء و تبعیض و بدون در نظر گرفتن نژاد، رنگ، زبان، دین، عقاید سیاسی یا سایر عقاید، منشأ اجتماعی یا ملی، ثروت، تولد و یا ویژگیهای فردی دیگر یا خانوادگی(اصل ۱)،حق برخورداری کودک از حمایت ویژه و برخورداری از امکانات و وسایل ضروری جهت پرورش بدنی، فکری، اخلاقی و اجتماعی وی، در محیط سالم و طبیعی، آزاد و محترم توسط قانون یا مراجع ذیربط و لزوم قرار گرفتن منافع کودکان در بالاترین اولویت در وضع قوانین مرتبط(اصل ۲)، لزوم برخورداری کودک از امنیت اجتماعی و پرورش در محیط سالم در قبل و بعد از تولد و بهره مندی از خدمات پزشکی مناسب(اصل ۴)، ممنوعیت هر گونه غفلت، ظلم، شقاوت و استثمار نسبت به کودک و لزوم حمایت
وی در برابر آنها(اصل ۹)، لزوم حمایت کودک در مقابل هر گونه اعمال و رفتاری که ترویج تبعیضات نژادی، مذهبی و غیره را ممکن سازد(اصل ۱۰)؛ از زمره اصول شناخته شده و مقرر در آن اعلامیه در این ارتباط می باشد.بدین ترتیب، در کنوانسیون حقوق کودک ،ماده ای که مستقیماً از ختنه ی دختران و زنان نام برده باشد، به چشم نمی خورد، اما مواد متعددی از آن وجود دارد که با این بحث به نوعی در ارتباط هستند که بدانها اشاره شده است. به ترتیبی که گذشت : در کنوانسیون حقوق کودک، اصول اساسی و بنیادین متعددی وجود دارد که از مهمترین آنها در این ارتباط، می توان از اصل عدم تبعیض(ماده ی ۲)- اصل رعایت منافع کودکان(ماده ۳)- اصل حق زیست و رشد مناسب (ماده ۶)- اصل بهاء دادن به دیدگاه های کودک(ماده ۱۲). بر این اساس، ختنه دختران خردسال با اصول فوق در تضاد آشکارمی باشد..کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض از زنان کنوانسیون ۳۰ ماده ای رفع هر گونه تبعیض از زنان که در تاریخ ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ برابر با ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد. در این کنوانسیون به مانند کنوانسیون حقوق کودک ،اشاره ای مستقیم به ختنه دختران و زنان و ناقص سازی جنسی آنها نمی کند، اما می توان به مواردی مرتبط با آن ، اشاره داشت :محکومیت هر شکل تبعیض علیه زنان و تعقیب سیاست رفع تبعیض علیه آنان و تعهد به گنجاندن اصل مساوات زن و مرد در قانون اساسی یا دیگر قوانین متناسب داخلی خود،: اتخاذ تدابیر قانونی و غیره از جمله وضع ضمانت اجراهای مناسب به منظور جلوگیری از اعمال تبعیض علیه زنان- حمایت قانون از حقوق زنان براساس تساوی با مردان و حصول تضمین و اطمینان از حمایت مؤثر زنان علیه هر نوع تبعیض، از طریق دادگاههای صالح ملی و دیگر مؤسسات عمومی و خودداری از انجام هر گونه اقدام و عمل تبعیضآمیز علیه زنان و تضمین اینکه مقامات و مؤسسات عمومی بر طبق این تعهد عمل نمایند(ماده۲).البته در قوانین داخلی موادی پیش بینی شده است که میتوان از آنها در مورد ناقص سازی زنان استفاده کرد به عنوان مثال در ماده 704 ,707 ,708,449و ماده 664 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 دیه ای برای ناقص سازی مقدر شده است ولی متاسفانه، ضمانت های حقوقی و قانونی برخورد با خشونت نسبت به کودکان و کودک آزاری والدین آنها یا دیگران نسبت به آنان در قوانین ایران بسیار ضعیف بوده و بازدارنده نمی باشد یا به مانند ختنه زنان و دختران نیز جرم انگاری نشده است.متاسفانه زنان در سکوت با این مصیبت کنار می آیند. زیرا از سهم طبیعی و انسانی خود آگاهی ندارند واین نااگاهی تا آنجا پیش می رود تا گروهی از زنان و دختران برای مطلوب واقع شدن و همسویی با جامعه خود داوطلب این امر شوند . بیشترین میزان ختنه در بین قشرهایی است که کمتر آموزش دیده اند و نسبت نزدیکی میان بالا بودن ختنه با سطح اقتصادی ، همسایگی با فرهنگهای متعصب، وابستگی افراطی مذهبی و تعصب قومی بیشتر وجود دارد. سکوت زنان قربانی که آموختنه اند بازگویی مشکلات جنسیشان بی شرمی تلقی میشود و همچنین احساس حقارت و عقب ماندگی آنان را از بازگویی این خشونت اعمال شده باز میدارد.در پایان هم اشارهای به راه کارهایی در جهت مبارزه با این عمل غیر انسانی میکنم.این عمل از اشکال بارز خشونت های ناموسی و باید به غیر قانونی بودن آن توجه و جرم انگاری شود و مجازات سنگینی را برای عاملان از خانواده گرفته تا ماماهای محلی (دایه ها) وپزشکان متخلف ومراکز پزشکی در نظر گرفت.ایجاد ساز و کارهای حمایتی قانونی ,عرفی,فرهنگی,اجتماعی و شناسایی ومعرفی قربانیان به مراکز درمانی ومشاورهایی جهت معالجه جسمی وروانی آنها ودر آخر آموزش گسترده و آگاهی همگانی بخصوص در مناطقی که این پدیده رواج دارد.
اخرین سخنران جلسه اقای حمید ابراهیمی سخنرانی خود را با موضوع نگاهی به نارضایتی و حق خواهی اخیر مردم اغاز کردناآرامی های دیماه گرچه باانگیزه اعتراض به دشواری وضعیت معیشتی وگرانی آغازشد ولی با گسترده ترشدن دامنه اعتراضات به شهرهای دیگر خشم ونارضایتی مردم متوجه بنیان نظام وشخص رهبری گردید.برکسی پوشیده نیست که ناکارامدی دولتها درحل مشکلات مردم درطول چنددهه پس از انقلاب اسلامی مشکلات بسیاری رابرای زندگی مردم پدیدآورده است وکشوررا به ورطه گرسنگی وورشکستگی کشانده است اما مردم مشکل اصلی خود را حکومت استبدادی دینی میدانند و همیشه نارضایتی خودرا ازاستبدادطبقه روحانیت فریادمیزنند.ایران ازمعدودکشورهای دنیاست که درآن یک نظام عقیدتی رسما برمردم حکومت میکند ودرواقع بعداز قیام 57سلطنت روحانیت جایگزین سیستم پادشاهی شده است.ودولت دراین نظام نقش چندانی را ایفا نمیکند وتنها ویترینی برای نشان دادن دموکراسی به جهانیان است وحاکمیت بابرگزاری رفراندوم نمایشی برای تعیین رئیس جمهور برای خود مشروعیت کسب میکند اماواقعیت این است که قدرت در دست روحانیون وشخص رهبر است .اشکالات حاکمیت دینی برکسی پوشیده نیست.اگرما به بررسی تک تک تمامی مشکلات جامعه بپردازیم به نوعی سرچشمه بروز وایجاد آن به استبداد وانحصار عقیدتی حاکم برمیگردد.دشواری در امورمعیشتی مردم ناشی از قدرت نمایی نظام درمنطقه برای دفاع از ایدئولوژی شیعی و گسترش آن درمنطقه وجهان است بطور روزانه حاکمیت در حال چنگ ودندان نشان دادن به دنیا وتهدید برخی کشورها به نابودی است ودراین راستا با خرج مبالغی بسیار گزاف سعی در دستیابی به جنگ افزارهای نامتعارف داشته است تا معادلات منطقه ای را بنفع خود تغییردهد.نتیجه این سیاستهای نابخردانه انزوای مطلق ایران ازجامعه جهانی و تحمیل تحریم ها ومجازاتهای سنگین بین المللی برکشور ماست.واین در حالیست که روحانیون د برج عاج خود نشسته اند وگزند این تحریم ها تنها متوجه مردم ایران است ومردم تاوان ماجراجوییها وخیال پردازیهای نظام عقیدتی حاکم رامیپردازند.درحالیکه مردم آواره از زلزله درسرمای زمستان در چادر زندگی میکنند و اکثریت جامعه در تنگنای معیشتی دست وپا میزنند رهبر آزاده درنقش ولی امر مسلمین شیعیان جهان ظاهرمیشود و به جانبداری مداخله جویانه در منازعات داخلی کشورها واعزام نیرو برای سرکوب مردم این کشورها مبادرت میکند که این اقدامات باعث نفرت دولتها ومردم منطقه ازایران شده وبه جنگ شیعی وسنی دامن زده است.همچنین به دلیل حاکمیت اعتقادی افراد درپست های مدیریتی تنها به صرف التزام محض به ایدئولوژی حاکم وعضوبودن درخانواده هزارفامیل برگزیده میشوند ونتیجه اینکه به جرات میتوان گفت هیچ مدیر لایقی در هیج پست سازمانی ومدیریتی کشور برسرکار نیست وافراد لایق ومتخصص یا خانه نشین یا مجبور به کوچ اجباری شده اند.مشکلات ناشی از حاکمیت دینی بسیار زیاد است ودر این مقاله نمیگنجد .گرچه دین بعنوان امری شخصی وخصوصی جزو حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است اما دخالت دادن آن در سیاست گذاری وسیستم اجرایی کشور بسیار مهلک است.ازاینرو در تمام ممالک پیشرفته دنیا دین بطور کلی ازسیستم اداره جامعه مجزا است .چون هیچگاه دین وباوری که براساس عقاید وعرف یک جامعه در هزاران سال پیش شکل یافته است نمیتواند در بدنه قانونگذاری و اجرایی جامعه امروزی مورداستفاده قرارگیرد ضمن اینکه ازدیدگاه هردینی افرادی به رسمیت شناخته میشوند که اصول وعقاید مربوط به آن دین را تمتم وکمال میپذیرند وهیچ دینی ضرورتی برای احقاق حق افراد ادیان دیگر نمیبیند پس طبیعی است که وقتی دینی در قدرت باشد تنها به بسط قدرت ایدئولوژیک خود فکر کند واصولا انتظار بیجایی است که ما ازیک حاکمیت دینی انتظارداشته باشیم با پیروان ادیان دیگر یا بیخدایان مانند پیروان خود رفتارکند.برای اداره جامعه دردنیای امروز ما نیازمند حاکم ساختن قانون وحقوق بشر درجامعه هستیم.ودین هرگز نمیتواند محور اتحاد و همدلی تمامی افراد یک جامعه باشد وحقوق همگان رابطور یکسان تضمین نماید.وبنابرنقل قولی حاکمیت دینی بزرگترین دشمن دین است.بنابراین باید دراین زمینه تلاش صورت گیرد که دین را به کارکرد اصلی خود بازگردانیم.تازمانیکه درایران طبقه روحانیت بطور فراقانونی عمل میکنند بهبودی در مشکلات مردم متصور نیست.ومشکل دراصل بنیان نظام است که طبقه روحانیت بعنوان ولی وصاحب امر برای مردم صغیرونابالغ تصمیم میگیردوهرطور که خودش صلاح بداند رفتارمیکند وبه کسی هم پاسخگو نیست.متاسفانه قانون اساسی کشور هم بر مبنای اصول شریعت پی ریزی شده است ونمیتواند حقوق افرادرابطوریکسان تضمین نماید وخود زمینه سار تفرقه وناعدالتی است.برای نمونه دراصل 27قانون اساسی برحق آزادی تظاهرات بدون حمل سلاح ودر صورت پایبندی به اسلام اشاره شده است.واین خود گویای این است که هموطنان غیرمسلمان حق هیچگونه اعتراضی ندارند.اما ازسوی دیگر چون اعتراض افراد پایبند به اسلام نیز سرکول میشود ازاینرو نظام توانسته عدالت را دراین زمینه محقق سازد.یا اینکه در قانون ارث باوجود وارث شیعه ارث به وراث پیرو ادیان دیگر نمیرسد.در این نوشتار سعی من برآن بود که به مشکل اساسی جامعه ایران یعنی حاکمیت دینی ولزوم کنارزدن دین ازسیاست وبرپایی یک نظام سکولار که تضمین کننده حقوق انسانی تمام افراد جامعه باشد اشاره ای داشته باشم.سپاس از توجه شما در این جلسه آقایان جعفر فرد کریمی , نادر زندی , احمد کاظمی زاده , رسول پورآزد , حمید ابراهیمی و همچنین آقای رضا امیری به عنوان مسئول جلسه و آقای هادی زارع به عنوان منشی جلسه حضور داشتند و دوستانی که از طریق پالتاک با ما همراه بودند آقایان علی اسلیمی , احسان زندی و نیما حسابیان بودند.
گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق زنان، 27 ژانویه 2018
بابک میری
این جلسه، در تاریخ 27 ژانویه 2018، ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای کمیته و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک کمیته برگزار گردید.
مسئول جلسه: سرکار خانم دیانا بیگلریفرد.در ابتدای جلسه تحلیل گزیدهای از اخبار نقض حقوق زنان در ماه گذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط سرکار خانم فریبا مرادیپور ارائه شد که شرح اخبار در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته قابل مطالعه میباشد. سپس بانو مریم مرادی با موضوع کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان و بررسی این موضوع در قوانین جمهوری اسلامی ایران سخنرانی خود را ایراد نمودند.سازمان ملل متحد، مهمترین سند بینالمللی منع تبعیض علیه زنان را تحت نام «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» در ۱۸ دسامبر سال ۱۹۷۹ طی قطعنامۀ ۱۸۰/۳۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رساند و پذیرش این سند را نیز از سوی کشورهای عضو این سازمان، الزامآور ساخت. این سند مهمترین سند بینالمللی حقوق بشر است که در راستای اشاعه و تحقق حقوق زنان تدوین شده است.برای اولین بار، موضوع تساوی حقوق زن و مرد در «اعلامیۀ جهانی حقوق بشر» مطرح شد و سپس، کنوانسیونهای دیگر حقوق بشر بر این تساوی یکی پی دیگر صحه گذاشتند. در ۷ نوامبر سال ۱۹۶۷، مجمع عمومی سازمان ملل «اعلامیۀ رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» را در یک مقدمه و ۱۱ ماده به تصویب رسانید و سپس، در دسامبر ۱۹۷۹، طرح مذکور با عنوان «کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» از تصویب مجمع عمومی سازمان ملل گذشت. این سند در تاریخ ۳ سپتامبر ۱۹۸۱ مطابق بند ۱ ماده ۲۷ این کنوانسیون لازمالاجرا گردید.
معرفی مختصر کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان-هدف این کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض بر اساس جنسیت است و تأکید کنوانسیون بر این است که با توجه به تفاوتهای طبیعی بین زن و مرد، این تفاوتها نباید منشاء تمایز در حقوق بین زن و مرد باشد.این کنوانسیون دارای یک مقدمۀ نسبتاً طولانی است. این مقدمه دارای ۱۵ بند یا محور میباشد. در انتهای این مقدمه آمده است که دول عضو بر مبنای این بندها به توافق رسیدهاند.
بند ۱ تا ۵: استنادات تساوی بین مرد و زن-از بند ۶ تا ۱۵: نگرانی از گسترش تبعیض علیه زنان؛ کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان مشتمل بر یک مقدمه، شش بخش و سی ماده میباشد. برخی مواد، جنبه توصیهیی دارد و برخی دیگر، رعایت حقوق مخصوص را الزامآور دانسته است.
بخش اول –ماده 1: عبارت «تبعیض علیه زنان» در این کنوانسیون به هر گونه تمایز، استثناء (محرومیت) یا محدودیت بر اساس جنسیت که نتیجه یا هدف آن خدشه دار کردن یا لغو شناسایی، بهره مندی، یا اعمال حقوق بشر و آزادیهای اساسی در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و یا هر زمینه دیگر توسط زنان صرف نظر از وضعیت زناشویی ایشان و بر اساس تساوی میان زنان و مردان، اطلاق میگردد.
کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض بین زنان و مردان را نمیپذیرد و تأکید دارد که زن به دلیل زن بودن نباید حقوق کمتر و محرومیت بیشتری داشته باشد و مرد به دلیل مرد بودن از حقوق و مزایای بیشتری بهرهمند باشد. جنسیت نباید ملاک تفاوت و تمایز بین زن و مرد به لحاظ حقوق و تکالیف باشد. زنان از آنجا که از استعداد و توانایی برابر با مردان برخوردارند، جایگاه اجتماعی کنونی آنان که محصول تبعیض و ظلم تاریخی است نباید ملاک قضاوت ما دربارۀ استعداد و توانمندی آنان باشد. از این رو، آنان باید از حقوق و تکالیفی مشابه و مساوی با مردان برخوردار باشند. زنان دارای حقوق انسانی مساوی در همه زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و عرصههای دیگر میباشند، کنوانسیون به دولتهای عضو توصیه میکند تا موانع قانونی رسیدن به این هدف را مرتفع سازند و اقدامات لازم را برای ایجاد تساوی بین زنان و مردان در همه ابعاد زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصاد اتخاذ کنند.
ماده 2: دول عضو، هر گونه تبعیض علیه زنان را محکوم کرده، موافقت مینمایند که بدون درنگ سیاست رفع تبعیض از زنان را با کلیه ابزارهای مناسب دنبال نموده و با این هدف موارد زیر را متعهد میشود: الف – گنجاندن اصل مساوات میان زنان و مردان در قانون اساسی یا سایر قوانین مربوطه هر کشور، چنانچه تاکنون منظور نشده باشد، و تضمین تحقق عملی این اصل به وسیله وضع قانون یا سایر طرق مناسب دیگر؛
ب – تصویب قوانین مناسب و یا اقدامات دیگر، از جمله مجازات در صورت اقتضا، به منظور رفع تبعیض از زنان؛
ج – برقراری حمایت قانون از حقوق زنان بر مبنای برابری با مردان و حصول اطمینان از حمایت مؤثر از زنان در مقابل هر گونه اقدام تبعیض آمیز از طریق مراجع قضایی ذی صلاح ملی و سایر مؤسسات دولتی؛
د – خودداری از انجام هر گونه عمل و حرکت تبعیض آمیز علیه زنان و تضمین رعایت این تعهدات توسط مراجع و مؤسسات دولتی؛
هـ – اتخاذ کلیه اقدامات مناسب جهت رفع تبعیض از زنان توسط هر شخص، سازمان و یا شرکتهای خصوصی؛
و – اتخاذ تدابیر لازم از جمله وضع قوانین به منظور اصلاح یا فسخ قوانین، مقررات، عرف یا روشهای موجود که نسبت به زنان تبعیض آمیزند؛
ز ـ فسخ کلیه مقررات کیفری ملی که موجب تبعض نسبت به زنان میشود.
چنانکه کمیت موضوعات و تعداد مواد و بندهای اختصاصدادهشده به هر موضوع کنوانسیون، شاخص تعیین میزان توجه باشد، میتوان چنین قضاوت کرد که وضعیت اجتماعی زنان جهان و ارتقای سطح اطلاعات و میزان فعالیتهای اجتماعی آنان، مهمترین مسألۀ مورد توجه در کنوانسیون است. چنانکه حتی وضعیت مادری، یک وظیفه اجتماعی تلقی شده و ارتقای سطح آموزش، صحت و اشتغال زنان در اولویت قرار دارد. نقش زنان در خانواده، اولویت دوم مواد و بندهای کنوانسیون میباشد و زنان، بی نیاز از حمایتهای خانوادهگی معرفی گردیدهاند. حقوق اولیۀ فردی، در موضوعات کنوانسیون، اولویت سوم را دارا میباشد. جهت ایفای این حقوق در کنوانسیون، قوانین مشابه برای زن و مرد وضع گردیده و حقوق فردی زنان، در تبعیت از حقوق اجتماعی و خانوادهگی ایشان، هیچ وجه تمایزی متناسب با شرایط ویژۀ جنسیتی زنان نسبت به مردان، دارا نمیباشد.حقوق سیاسی و اقتصادی زنان نیز که در اولویتهای بعدی قرار دارند، با فرض مشابهت نقشهای زنانه و مردانه در این مواضع مطرح شده است.
نگاهی به قوانین جمهوری اسلامی ایران خواهیم داشت:
- در بند چهارده از اصل سوم که اهداف جمهوری اسلامی را بیان میدارد، چنین آمده است:
تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
- اصل دهم چنین است:از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه ریزیهای مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق اسلامی باشد.
- اصل بیستم:همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
- اصل بیست و یکم:دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:1. ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او.2. حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند، و حمایت از کودکان بی سرپرست.3ـ ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده.
- ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست.5. اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی.6. اصل یکصد و پانزدهم:رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب گردد. که واژه «رجال» برای رییس جمهور به کار رفته، موهم نوعی نابرابری در پذیرش مدیریت اجرایی در کشور است.تفسیری بر کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض –با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر مقارن با پایان جنگ دوم جهانی و توسعه این حقوق در کنوانسیونهای منطقهای راجع به حقوق بشر, موضوع برابر حقوقی زنان ومردان و رفع تبعض از زنان از مرحله آرزوهای آرمان گرایانه خارج گردید و در مجلسهای قانون گذاری بسیاری از کشورها در زمره حقوق موضوعه درآمد. اما تا کنون یعنی سال 2016 میلادی برابر با 1394 خورشیدی به رغم موفقیتهای بزرگی که در راه کسب حقوق و رفع تبعیض از زنان بدست آمده، اما تا برابری واقعی راه درازی در پیش است. به ویژه در سالهای اخیر با تضعیف جنبشهای کارگری و سوسیالیستی که نقش مهمی در احقاق حقوق زنان داشته اند، نشانههایی از توقف، تعلل و در بعضی ازکشورها، سلب حقوق مکتسبه زنان روبرو هستیم. این برخوردهای واپس گرایانه علیه برابر حقوقی و رفع تبعیض از زنان به ویژه با رشد جنبشهای دینی –اسلامی و غیر اسلامی-در 4 دهه اخیر شدت بیشتری به خود گرفته است.رفع ستم چند گانه بر زنان که ریشههای کهن تاریخی دارد، بخشی مهم از پیامدهای روند سکولار شدن جوامع انسانی است. روندی که در آن خرد انسانی قادر میگردد، کنشهای آدمی را بنا بر سنجههای برامده از آزمون و تجربه این زمانی-این جهانی به سنجش درآورد. بر پایه همین منطق اثباتی است که داورِ خرد، تبعیض و ستم بر زنان-نیمی از جامعه بشری- را نمیپذیرد و تبعیض بر زنان را از عاملهای مهم نابسامانیهای جوامع انسانی به حساب میآورد. رفع تبعیض از زنان برخلاف تصور بسیاری، صرفا یک مطالبه زنانه نیست، بلکه یک مساله انسانی و همگانی است. در برطرف کردن این ضعف تاریخی و فرهنگی و زدودن آن از تاریخ بشری، مردان و زنان هر دو مکلف و مسئولاند.در پاسخ گویی به این وظیفه مشترک و همگانی بود که در دسامبر 1979 مجمع عمومی سازمان ملل متحد کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان را تصویب کرد. این کنوانسیون در 3 سپتامبر 1981 لازم الاجرا گردید. سال تصویب این کنوانسیون برابرست با سال انقلاب اسلامی در ایران، انقلابی که سر آغاز حرکتی معکوس در سرنوشت قانون گذاری در ایران و به ویژه فاجعهای برای زنان و حقوق آنان به شمار میآید..این کنوانسیون، حقوق زنان را در یک بستر تاریخی مورد توجه قرار میدهد. این شیوه نگرش صریح تاریخی به حقوق زن، در قوانین بین المللی و چه بسا ملی کم سابقه است. در این نگرش تاریخی، چالشهای رفع تبعیض از زنان، در قیاس با حقوق مردان به روشنی توضیح داده شده است. این کنوانسیون یک ابزار حقوقی جهان گستر را در اختیار میگذارد که با توسل به آن حل مشکل حقوق زنان با نگاه به موانع تاریخی ممکن میگردد، اما در عین حال عامل تاریخی و عرفهای باز ماند از گذشته نباید مانع رفع تبعیض از زنان گردند.کنوانسیون 30 ماده و یک مقدمه دارد. بخش اعظم این مواد به حقوق مادی زنان چون حقوق مدنی، سیاسی،اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته است. تقریبا تمامی مواد این کنوانسیون در تعارض با آن چیزی است که در جمهوری اسلامی در مورد زنان اعمال میشود. قانون گذاران دولت جمهوری اسلامی تبعیض علیه زنان را به دوصورت تدوین و به اجرا میگذارند: یکی سلبی و دیگری ایجابی. در بخش سلبی، حقوق مکتسب زنان ملغی گردیده اند، مانند حق طلاق یا حق ولایت قهری و یا حق آزادانه سفر. دیگری ایجابی است که به موجب آن قوانین مدون و یا اصول شرعی غیر مدون اما لازم الاجرا، تکلیفهای تحقیر کننده و تعهدات تبعیض آمیز را بر زنان تحمیل میکنند،مانند تحمیل حجاب، محدویت در ارتباطات اجتماعی, تحمیل تداوم رابطه زوجیت هنگام تجدید فراش شوهر در عقدهای موقت، کسب اجازه از شوهر برای سفر و تبعیض در ارث، اجبار در نوع پوشش و غیره.قانون گزاران دولت جمهوری اسلامی این تحمیلات را زیر پوشش و توجیهات شرعی و یا تاریخی و عرفی انجام میدهند. اما مواد کنوانسیون رفع تبعیض، جایی برای اینگونه توجیههای تاریخی و عرفی یا فرهنگی باقی نمیگذارد. در حالیکه نگاه قانون گذاران اسلامی به زن سرتا پا مبتنی بر تبعیض و تحقیر است، تدوین کنندگان کنوانسیونِ رفع تبعیض، مبنا را بر رفع تبعیض و برابر حقوقی و هم شان قرار دادن انسانها قطع نظر از جنسیت فرار داده اند. تدوین کنندگان کنوانسیون و قانون گذاران اسلامی از دو چشم انداز کاملا متفاوت به زن و حقوق او مینگرند. در یک چشم انداز فرهیختگی،انسان دوستی،برابرخواهی،انسان-مداری و دادگری قرار دارد، و در سوی دیگر تبعیض،فروکاستن شان انسان به اعتبار جنسیت،وبیدادگری.تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی در مقدمه آن قانون که توسط آرمان گرایان اسلامی و فقیهان بنیادگرا نوشته شده است، بخشی را نیز به زن در قانون اساسی جمهوری اسلامی اختصاص داده دادند. در همان جا در پوشش ادبیاتی گمراه کننده، سرنوشت زنان را به دوران بی حقوقی اش پیوند میزنند و میگویند: «..زن…در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار خارج شده، و ضمن باز یافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیشاهنگ و خود هم رزم مردان در میدانهای فعال حیات میباشد. و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر…. خواهد بود». در پس واژهها و جملههای همین عبارت کوتاه، طرز فکری واپس مانده نهفته بود که خود را در اصول همین قانون اساسی و قوانینی که در این سی و هفت سال به تصویب رسید، به نمایش میگذارد. نخست کلیه حقوق مکتسبه زنان در امور خانواده که در قانون حمایت خانواده آمده بود، ملغی گردید، و به این ترتیب زنان و کودکان از حمایت قانون محروم شدند. رواج شرعی تعدد زوجات بنیاد خانواده را که بر عشق و اعتماد باید استوار باشد؛ ملعبه هوس رانیهای مردانه کرد. حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی زنان به این بهانه سخیف که این حقوق طاغونی است از آنان سلب شد. فعالیتهای اجتماعی زنان به بهانههای شرعی و قانونی به شدت کاهش یافت. زندگی عمومی و حتی خصوصی زنان زیر کنترل و ممیزی شرعی قرار گرفت. جامعهای را که متوهمان اسلامی پس از سی و نه سال حکومت برای زنان ایران ساخته اند، راز سر به مهری نیست.
بانو شایسته علیگلزار با موضوع تجمعات اعتراضی، علت راهپیمایی در ایران و نقض حقوق بشر سخنرانی خود را ایراد نمودند.تظاهرات 1396 ایران، مجموعه اعتراضات رهبری نشده در سراسر ایران است که از 7 دی 1396 معادل با 28 دسامبر 2017 از مشهد و شهرهای بزرگ استان خراسان آغاز شد. فراخوان شرکت در این تظاهرات که در آغاز « نه به گرانی » و اعتراض به سیاستهای دولت حسن روحانی نامیده میشد، در شبکههای اجتماعی انجام گرفت. ابتدا برای وضعیت بد اقتصادی و میزان بالای بیکاری بود. اما با فراخوانهای بیشتر، دامنهی همگانی آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفتها با نظام سیاسی ایران به ویژه علیه ولایت فقیه و مقام دار آن، علی خامنهای را نیز در بر گرفت. دامنه اعتراضها از مشهد به شهرهای دیگر ایران هم کشیده شد. تنفر از جمهوری اسلامی در میان مردم یکی از عوامل اصلی این اعتراضات در نظر گرفته شده و شعارهای ساختارشکن و تخریبگر نشان از وجود تنفر در مردم را دارد.
معترضین، بر خلاف اعتراضات 88 بیشتر از قشر فقیر و طبقه متوسط جامعه و اقشاری بودند که احساس میکنند از طرف نخبگان فاسد، نادیده گرفته شده اند. فساد مالی و قضایی حکومت دزدسالار جمهوری اسلامی، باعث افزایش نجومی تورم، افزایش بیکاری، فرار سرمایهها، تعدد اختلاس و دزدیهای بانکی و دولتی در سطح حکومتی و دولتی، و سبب نابودی امنیت فردی، اجتماعی و به ویژه نابودی اخلاق در جامعه ایران شده است. فساد اقتصادی و فساد در دادگستری ایران، ریشههای برقراری عدالت را خشکانده است. در حالیکه سرمایههای ملی ایرانیان به کشورهای همسایه سرازیر شده است. حقوق بازنشستگان پرداخت نمیشود و هیچ مسئولی پاسخگوی مالباختگان نیست. چرا که خود مسئولین دچار سرطان اختلاس شدهاند. اعتراضاتی که به وجود آمد در طی یکسال گذشته هم قبلاً تکرار شده بود. از جمله در تهران که توسط سپرده گذاران و مال باختگان موسسههای مالی که تعدادشان هم کم نیست جریان داشته و شعارهای تندی هم دادند. همزمان با اعتراضات داخل، در خارج از کشور نیز ایرانیان تجمعهای اعتراضی برقرار کردند. در تجمعهای ایرانیان خارج از کشور، مهمترین درخواست، « آزادی » دستگیرشدگان تظاهرات اعتراضی در شهرهای ایران بوده است.علاوه بر شعار، دیوارنویسی هم خیلی زیاد شده. مردم نمیتوانند صدای خود را بالا ببرند بنابراین روی دیوارها مینویسند. به غیر از آن اعتراضات جلوی بانک، ایستادن کارگران دم استانداری و کارخانجات و….. از اعتراضات در شهرهای مختلف هست. بی اعتنایی رژیم به مردم و فرار از شفافیت و پاسخگویی در قبال تصمیماتی که گرفته میشود مشکل اصلی مردم هست. هزاران کودک از مهر مادری محروم، در خیابانها گدایی میکنند و شبها در کنار خیابان میخوابند. آیا این حاکمان بی خرد احساس مادر نگون بختی را که فرزندش در کنج خیابان میخوابد را هر گز احساس کرده اند؟
هزاران زن برای گذران زندگی خود و خانواده خویش مجبور به فروش جسم خویش شده اند؟ ملیونها زن به رغم داشتن صلاحیت تخصصی از امکان اشتغال محرومند. در اخراجهای گسترده زنان در صف مقدم اخراجیان قرار میگیرند. ملیونها زن به دلیل فقر اقتصادی و فشارهای فرهنگی دچار بیماریهای روانی شده اند. آمار خود کشی بین زنان آنچنان بالاست که آمار آن از اسرار حکومتی به حساب آمده است. خشونت علیه زنان در خانواده به بهانه مقبولیت شرعی و قانونی از مجازات معاف میگردد. شناسایی و محاکمه عاملین، به رسمیت شناختن حق اعتراض، تجمع و تحصن به عنوان ابتدایی ترین حقوق شهروندی، برچیده شدن تمام قوانین ضد زن و در یک کلام امنیت و رفاه برای همه شهروندان. عدم انتخاب پوشش و حجاب اجباری تحمیل شده، افزایش آمار اعدامها و سرکوب فعالان سیاسی و مدنی و اجتماعی و…. برای خواستههای به حقشان به خیابانها آمدهاند. 40 سال پیش مردم ایران تجربه انقلاب را نداشتند و به فردی اعتماد کردند که نهایتاً به اعتمادشان خیانت کرد اما الان اصلاً دنبال فرد یا رهبر خاصی نیستند. بلکه به جای آن به فکر یک سیستم برای انتخابات آزاد، رفع تبعیض، رفع ستم طبقاتی و کسب آزادیهای سیاسی و اجتماعی هستند و مردم آنچه را 40 سال پیش آغاز کردند و نصف و نیمه کنار گذاشته بودند، الان تا پایان راه مصمم به اتمام آن هستند. این شناخت به روشنی و با صدای بلند دیده میشود. چند نمونه را اشاره میکنم :
1 – سازمان ملل گزارش میدهد رژیم ایران دست کم سالانه 6 میلیارد دلار برای حمایت از رژیم جنایتکار اسد در سوریه خرج میکند. مردم ایران این را میدانند و به حکومت به صورت شعار میگویند : «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن»
2 – رژیم به افراد خاص و خودیها وامهای کم بهره میدهد. قراردادهای ساخت و ساز را به شرکتهای فاسد وابسته به سپاه پاسداران میدهد. آنها در ساختمانهایی که میسازند از ایمنی مضایقه میکنند. هزاران مورد از این ساختمانها در جریان یک زلزله از بین میرود. مردم ایران فریاد میزنند: « فکری به حال ما کن » بر اساس اطلاعاتی که از سوی زندانیان سیاسی اوین به دست آمده، دستگیرشدگان در اعتراضات اخیر در زندان شکنجه شدهاند و آمار بازداشت شدگان در کل کشور به بیش از 2 هزار نفر میرسد که اکثریت آنها جوانانی هستند که خواهان کار هستند و در اعتراض به بیکاری و گرانی به خیابان رفتهاند و از حق قانونی خودشان دفاع کردهاند. در دستگیری جوانان، تشریفات مربوط به بازداشت که در قانون آیین دادرسی کیفری پیش بینی شده، رعایت نشده است و خانوادهها از فرزندان خود بی اطلاع هستند و معلوم نیست آنها را به کجا برده اند. طبق اطلاعاتی که از طریق برخی زندانیان سیاسی زندان اوین بدست آمده، صدای ناله و شکنجه برخی از این افراد به گوش میرسد و به شدت تحت فشار و شکنجه هستند. متاسفانه رسانههای ملی و خبرگزاریهای وابسته به حکومت آمار دقیقی از تعداد بازداشت شدگان و وضعیت آنان در اختیار مردم و همچنین خانوادههای نگران قرار نداده است. و دستگاه قضایی در قبال خانوادههای قربانیان و بازداشت شدگان پاسخگو نیست و فقط سکوت کرده است. مهم این هست که بدانیم این قیام سراسری مردم ایران چه نتایجی داشته، که من چند تا را به صورت فهرست وار آوردهام : 1 – شکستن تابوی شعار مرگ بر خامنهای. قبلا نوشتن این شعار بر روی دیوارهای شهر یک اتفاق نادر بود. ولی امروز میبینیم که دانش آموزان مدارس بصورت جمعی با خنده و شادی این شعار را تکرار میکنند و فیلمش هم منتشر شده است2 – گستردگی قیام در بیش از 13 شهر ایران. علاوه بر شهرهای بزرگ، شهرهایی که اسمشون کمتر شنیده شده بود هم به شکل باورنکردنی به قیام سراسری تبدیل شدند. 3 – پاره کردن بنرهای خامنهای و خمینی. اتفاقی که از سال 88 تا امروز، 8 سال بود که اتفاق نیافتاده بود. ولی دیدیم که در مسیر قیام کنندگان بنری نبود که سالم بماند. 4 – آتش زدن خودرو و کیوسک نظامی و پایگاه بسیج. مردم نشان دادند که در مقابل سرکوب ماموران حکومت به هیچ عنوان ساکت نمینشینند.
5 – حمایت آمریکا از قیام مردم ایران. بر خلاف قیام 88 که با خیانت و بی اعتنایی اوباما مواجه شد، ولی اینبار تمام مقامات دولت آمریکا با قویترین بیان از اعتراضات مردم ایران و خواستههایشان حمایت کردند و همچنین حمایت فرانسه، کانادا، آلمان و انگلیس از قیام مردم ایران
6 – مطرح شدن نقض حقوق بشر توسط حکومت ایران در شورای امنیت: در فاصله یک هفته بحث نقض حقوق بشر و محدود کردن اینترنت و آزادی بیان مردم ایران، برای اولین بار در 40 سال گذشته روی میز شورای امنیت رفت و در بالاترین ارگان تصمیم گیری بین المللی مطرح شد.
طیق اصل 27 قانون اساسی ایران، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، آزاد میباشد. وحقی است که به هیچ مجوزی احتیاج ندارد و تا کنون مطلقا از ملت سلب شده است. و همچنین ماده 20 منشور حقوق بشر حق آزادی تجمع و تظاهرات را آزاد دانسته و هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیتهای مسالمت آمیز تشکیل دهد. و
همچنین ماده 21 میثاق حقوق مدنی و سیاسی حق شهروندان بر تجمعات مسالمت آمیز را مطلق دانسته است و ایران به هر دو آنها پیوسته است. که مطابق ماده 9 قانون مدنی این معاهدات پس از پیوستن کشور به آنها در حکم قوانین داخلی محسوب میشوند. ولی میبینیم که جمهوری اسلامی زیر همه آن تعهدات زده است.
گزارش جلسه سخنرانی مشترک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی ، 9فوریه 2018
سید ابراهیم حسینی
جلسه مشترک سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی در تاریخ 9 فوریه 2018 ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی با موضوع بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر و انقلاب 1357 ایران و گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته و چرائی عمل به قانون اساسی که ایرادات بنیادین دارد با حضور اعضای کمیته ونمایندگی یاد شده و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک نمایندگی مالزی برگزار گردید که بدین قرار است.اقای جعفر فرد کریمی با تحلیل خبرهای نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته سخنرانی کردند. اقای جمشید غلامی سیاوزان با عنوان بررسی ماده 28 اعلامی جهانی حقوق بشر و مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سخنرانی کردند.هر شخصی حق دارد خواستار برقراری نظم در عرصهی اجتماعی و بین المللی باشد که حقوق و آزادیهای ذکرشده در این اعلامیه را، به تمامی تأمین و عملی سازد.شرح این اعلامیه بطور خلاصه بیانگر این مطلب مهم است که داشتن دنیایی آزاد و عادلانه حق همه است.ابتدا لازم است تا مروری بر آزادی های ذکر شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر داشته باشیم.به استناد مفاد اول و دوم اعلامیه جهانی ، همه انسانها ازهرنژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده دیگری بیهیچ تمایزی سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در «اعلامیه» هستند.مفاد 3 تا 11 اعلامیه در خصوص احترام به حقوق و آزادیهای شخصی انسان است.مفاد 12 تا 17 اعلامیه، حقوق بنیادین فرد در رابطه با خانواده، سرزمین، اشیا و جهان خارج را تبیین کرده است. مفاد 18 تا 21 اعلامیه به داشتن حق و آزادی اندیشه، عقیده، مذهب، آزادی بیان، تشکیل اجتماعات، مشارکت در اداره عمومی کشور و اشتغال به مشاغل دولتی پرداخته شده است. مفاد 22 تا 27 اعلامیه که مربوط به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است به حقوقی همچون حق کار، آزادی سندیکایی، حق برخورداری از تأمین اجتماعی، حق تفریح، تعلیم و تربیت، حق شرکت در زندگی فرهنگی و پیشرفت علمی و حق حمایت از ابداعات علمی و ادبی اختصاص داده شده است. موضوعات بااهمیتی چون حق حیات، حق آزادی بیان و اندیشه، حق امنیت، منع شکنجه، منع بردگی و استبداد، حق برخورداری از بهداشت، آموزش و پرورش، خدمات اجتماعی، منع بازداشت غیرقانونی، آزادی انتخاب شغل و اقامتگاه، حق مالکیت معنوی، ممنوعیت بردگی، شناسایی حق مالکیت ادبی ، موضوعاتی هستند که از منظر حقوق ذاتی و کرامت انسانی در اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد توجه خاص قرار گرفته اند.بند چهارم از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بیان کننده ی تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینههای علمی، فنی، فرهنگی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان است که البته درسطح جامعه نیز بدرستی تحقق نیافته است..در اصل سوم آمده است دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم همه امکانات خود را برای امور زیر به کار گیرد. اصل دوم هم از اصول اعتقادی ما است و بعد از اصول اعتقادی هم بحث کرامت و ارزش های والای انسانی آزادی توام با مسوولیت در برابر خدا را مطرح می کند که از راه اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین و استفاده از علوم و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها و نفی هرگونه ستمگری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری و قسط و عدل و استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را تامین می کند. بر اساس این اصول قسط عدل استقلال سیاسی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی تامین می شود و این ها است که در حقیقت محور و ستون فقرات نظام جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می دهد که برای اهداف قسط و عدل و … است و بعد هم گفته می شود که دولت جمهوری اسلامی موظف است برای تحقق و نیل به اهداف نسل دوم این 16 محور را عملیاتی کند . 16 محوری هم که در اصل سوم قرار گرفته اند به گونهای است که حتی اگر از سایر اصول قانون اساسی هم چشم پوشی کنیم و فقط همین 16 محور را عملیاتی کنیم تمام اهداف جمهوری اسلامی ایران را عملیاتی کرده ایم در واقع عصاره تمام این اصول را در این 16 بند آورده ایم، به عنوان مثال بند 14 آن این است که تامین حقوق همه جانبه افراد اعم از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون که اگر فقط به همین بندها توجه شود می بینیم که سه اصل مهم در بند 14 اصل سوم مورد عنایت قرار گرفته است. در واقع یک کارنامه بسیار عظیم و درخشانی برای عملیاتی کردن همین یک بند از این 16 بند نیاز است سایر بندها هم هر یک به تنهایی ظرفیت های بالایی دارند . به عنوان نمونه بند 13 می گوید تامین خودکفایی در علوم و فنون و صنعت و کشاورزی و امور نظامی تامین خودکفایی در همه این امور به معنی رسیدن به یک خودکفایی همه جانبه است. بند 12 می گوید: پی ریزی اقتصاد صحیح و سالمانه بر اساس ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف سازی هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه مسکن بهداشت کار تعمیم بیمه، در واقع این هم بندی است که خودش دهها اصل دیگر را به دنبال دارد.وقتی از توسعه انسانی حرف میزنیم درواقع یکی از اصولش این است که همانگونه که در این بند آمده است در زمینه تغذیه و… محرومیت نداشته باشیم. هر بندی ازاین اصل شامل دهها محور مهم است که البته همه این موارد به تفصیل، مجددا در سایر اصول قانون اساسی مورد توجه قرار گرفته است. نکته دیگر اینکه برای بازنگری هم پیش بینی های لازم در این قانون شده است تا هرجا که لازم باشد بازنگری انجام شود.در قانون اساسی مشروطیت 50 اصل بیشتر تصویب نشد و مجلسی هم که تشکیل شد مجلس اعیان و اشراف و به عبارتی طبقاتی بود. البته بعد که متمم قانون اساسی به خون بهای شهدا و نهضت تصویب شد 101 اصل به 51 اصل اضافه شد که تا حدودی نواقص را جبران کرد. ولی متاسفانه بسیاری از آنها اجرایی نشد مثل اصل دوم متمم قانون اساسی که پیش بینی حضور 5 عالم برجسته در مجلس مشروطیت را داشت که اینها در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی با شورای نگهبان دیده شده که البته تفاوت بنیادین بین این دو وجود دارد. جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به 1- خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین-معاد و نقش سازنده آن در سیر تکامل انسان بسوی خدا.عدل خدا در خلقت و تشریع-امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلامکرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا که از راه الف – اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین.و در بند سیزدهم اصل سوم نیز اشاره به تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها دارد . که البته در جوامع باز، دولت مسئول پاسخگویی است و دارای مکانیسمهای سیاسی شفاف و قابل انعطاف است. دولت در یک جامعه باز و آزاد. اقای دکتر سید محمد سیف زاده با موضوع چرائی عمل به قانون اساسی که ایرادات بنیادین دارد سخنرانی نمودند.
گزارش جلسه سخنرانی مشترک اعضای نمایندگیهای مالزی و بادن وورتمبرگ 27 ژانویه 2018
سید ابراهیم حسینی
جلسه مشترک سخنرانی اعضای نمایندگیهای مالزی و بادن وورتمبرگ در تاریخ 27 ژانویه 2018 ساعت 14 به وقت اروپای مرکزی با موضوع بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر و ناقص سازی زنان و گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته با حضور اعضای نمایندگیهای یاد شده و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک نمایندگی مالزی برگزار گردید که بدین قرار است.اقای وحید ترابی با تحلیل خبرهای نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته سخنرانی کردند .اقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع بررسی ماده 2 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سخنرانی کردند. همانطور که می دانیم میثاقهای بین المللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان یک سند که ارزشی بین المللی دارد میتواند به عنوان یک نقشه راه برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد مورد نظر قرار گیرد در این مرتبه میخواهم بحث و صحبتی و قیاسی داشته باشیم از ماده ۲ میثاق بین المللی در قیاس با قانون اساسی در ایران . در ماده ۲ از میثاق بین المللی اشاره بر این نکته دارد که 1.دولتهای طرف این میثاق متعهد میشوند که حقوق شناخته شده در این میثاق را درباره کلیه افراد مقیم در قلمرو تابع حاکمیتشان بدون هیچگونه تمایزی از قبیل نژادـ رنگ ـ جنس ـ زبان ـ مذهب ـ عقیده سیاسی یا عقیده دیگر ـ اصل و منشأ ملی یا اجتماعی ـ ثروت ـ نسب یا سایر وضعیتها محترم شمرده و تضمین بکنند.
2.هر دولت طرف این میثاق متعهد میشود که بر طبق اصول قانون اساسی خود و مقررات این میثاق اقداماتی در زمینه اتخاذ تدابیر قانونگذاری و غیرآن به منظور تنفیذ حقوق شناخته شده در این میثاق که قبلاً به موجب قوانین موجود یا تدابیر دیگر لازمالاجراء نشده است بعمل آورد. 3. هر دولت طرف این میثاق متعهد میشود که: الف ـ تضمین کند که برای هر شخصی که حقوق و آزادیهای شناخته شده در این میثاق درباره او نقض شده باشد وسیله مطمئن احقاق حق فراهم بشود هر چند که نقض حقوق به وسیله اشخاصی ارتکاب شده باشد که در اجرای مشاغل رسمی خود عمل کرده باشند. ب. تضمین کند که مقامات صالح قضائی ـ اداری یا مقننه یا هر مقام دیگری که به موجب مقررات قانونی آن کشور صلاحیت دارد درباره شخص دادخواست دهنده احقاق حق بکنند و همچنین امکانات تظلم به مقامات قضائی را توسعه بدهند. ج.تضمین کند که مقامات صالح «نسبت به تظلماتی که حقانیت آن محرز بشود ترتیب اثر صحیح بدهند.
در تفسیر قسمت اول از ماده دوم اشاره بر واژه برابری همه افراد و انسانها در یک کشور میکند و میگوید که هر فردی با هر نوع بینش چه سیاسی و چه مذهبی و بدون در نظر گرفتن جنسیت آنها و بدون در نظر گرفتن نژاد و یا رنگ پوست ایشان باید حقوقی را داشته باشد که این حقوق به طور مساوی با دیگر شهروندان و دیگر افراد تحت حاکمیت یک دولت باشد منظور و اشاره بر قوه مجریه و دستگاه قضائی آن کشور میباشد و همه را در برابر بندها و مفاد این میثاق یکسان مورد قضاوت قرار میدهد . اگر ما بخواهیم شرایط اجرایی این قسمت را مورد قیاس قرار بدهم با شرایط شهروندان در ایران به جنس قاطع میگویم که در ایران شهروندان حقوقی برابر و یک دست در مقابل قانون ندارند به عنوان مثال در اختلاسهایی با مبلغ بسیار سنگین که در طی این چند سال اخیر به خصوص از سال ۱۳۹۰ تا به امروز که یک سیر صعودی داشته دیده میشود که متهمین به مفقود شدن دکل نفتی ، اختلاسگرانی مثل احمدرضا خاوری ، و یا اخیرا هم که مسول مالی و اداری شرکت حفاری و اکتشافات وزارت نفت بسیار ساده از پست و مقام خود سوء استفاده نموده و اقدام به دست درازی و بالا کشیدن ثروت ملی کشور میکنند و بعد هم ساده تر از قبل از کشور قانونی خارج میشوند در کنار ایشان فردی که اخیرا در مشهد به اتهام سرقت چند گوسفند محکوم و قصاص قطع انگشتان دست شد که این مورد در نوع خود یکی از هزاران نمونه از نقض ماده دو قسمت اول میثاق بین المللی را شامل میشود حتی در قانون اساسی هم در اصل ۲۰ اشاره بر همین نکته که برابری هست میکند و میگوید : برخورداری ازحمایت یکسان قانونی . در اصل ۲۹ از قانون اساسی اشاره بر این نکته میکند که ؛ برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره . در تفسیر اصل ۲۹ و رابطه مستقیم آن با عدم برابری افراد در ایران با وجود یک حکومت ایدولوژیک مذهبی میتوانم بگویم که به عنوان مثال فردی که چند گوسفند را به سرفقت برده کاری صددر صد اشتباه مرتکب شده و باید تنبیهی برای ایشان در نظر گرفته بشود ولی قبل از این کار باید دید این فرد این کار را در جریان چه شرایطی که از قبل داشته انجام داده و نکته دوم و مهمتر از همه این که آیا این فرد در صورت داشتن شغلی مناسب با درآمد مکفی که همان تامین اجتماعی میباشد آیا باز هم اقدام به زیاده خواهی میکرده ؟ اکثر غریب ب اتفاق افرادی که این چنین مشکلاتی دارند در اثر نبود تامین اجتماعی و وجود تبعیض اقدام به انجام این جرمها میکنند . در قسمت دوم اشاره بر اجرای بندهای میثاق بین المللی میکند که این اجراء باید با استناد به قانون اساسی هر کشوری باشد منظور این است که هر کشور باید دارای قانون اساسی کامل و جامعی باشد که بتواند مفاد این میثاق را به ورته اجراء در بیاورد . این بدان منظور است که باید ارگانهای قانونگذار در یک کشور از منظر شهروندان دارای مشروعیت باشند و بتوان به صداقت و درستی و شفافیت قانونگذاری آنها اکتفاء کرد این همان چیزی است که در ایران متاسفانه وجود ندارد که برای نمونه میتوانیم به کاندیداتوری افراد در انتخابات شوراها ، مجلس و یا ریاست جمهوری اشاره کنیم و روند تایید صلاحیت افراد واجد شرایط نیز در یک روند کاملا غیر منصفانه مورد بررسی قرار میگیرد و در آخر افرادی که نه به لحاظ نظر شهروندان بلکه به لحاظ نظر یک حزب و یک ایدولوژی خواص هستند باید دیگران را از فیلتر خود بگذرانند برای نمونه میتوانیم به رد صلاحیت آقای سپنتا نیکنام که نامبرده علی رغم دارا بودن شرایط انتخاب و کاندیداتوری به صرف این که ایشان از نظر مذهبی یک مسلمان نیست باید از حقوق شهروندی خودش که حق کاندیداتوری و انتخاب در کشوری که خود شهروند آن است محروم گردد . که این مورد میتواند ناقض اصل ۲۶ از قانون اساسی باشد که اشاره بر این نکته دارد که آزادی احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده . در قسمت سوم اشاره بر حق خواهی دارد نکته ای که در ایران و با وجود حکومت جمهوری اسلامی اگر هر شهروندی جویای آن باشد در آخر راهی جز بازداشتگاه یا سلول انفرادی و یا مرگ در بازداشتگاه و یا شکنجه نصیبش میشود که برای نمونه میتوانیم به تجمعات مسالمت آمیز شهروندان در دی ماه سال جاری ۱۳۹۶ اشاره کنیم که در این تجمعات اکثر غریب به اتفاق این شهروندان مطالبه ای جز تغییر در ساختار اقتصادی کشور را نمیخواستند که حکومت جمهوری اسلامی در دفاع از خود اقدام به بازداشتهای گسترده و ضرب و شتم و شکنجه و کشتار شهروندان نمود که به عنوان نمونه میتوانیم به آقای سینا دهقا اشاره کنیم که ایشان یکی از هزاران هزار شهروندی بود که مطالبه حق خود را میکرد حقی که در اصل ۲۷ قانون اساسی به آن اشاره شده است و میگوید که آزادی تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح و مسالمت آمیز باشد بلا مانع میباشد . در جملات پایانی صحبتهایم این نکته را میگویم که نقض حقوق بشر در ایران از هر طریق ناقض مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای بین المللی میباشد . حکومت جمهوری اسلامی در تجمعات دی سال جاری ۱۳۹۶ به به دنیا ثابت کرد که فشار های بین المللی بر این حکومت غیر سکولار درست بوده و این حکومت با محوریت عده ای نا آگاه و بی خرد با محوریت ولایت فقیه دکانی باز کرده برای افرادی که نان زندگی خود را از سرکوب ۹۰% از جمعیت کشور میخورند که از آنها میتوان با عنوان ولایت معاش نام برد . تغییر در ساختار این حکومت و ایجاد یک رفراندوم با حضور مجامع بین المللی میتواند ثابت کند که شهروندان در ایران از نابرابری و استبداد حکومت جمهوری اسلامی به ستوه آمده اند .
خانم شراره تقی پور تحت عنوان مقابله با ناقص سازی زنان مطالب خود را ارائه دادند.دلیل نزدیک شدن به سالروز جهانی مقابله با ناقص سازی زنان مطلبی را آماده کردم تا درباره این پدیده شوم سخنی چند عرض نمایم.در پی چند دهه تلاش مجامع بینالمللی در جهت احقاق حقوق زنان و کودکان و مبارزه با خشونت علیه آنان روز ششم فوریه به پیشنهاد سازمان جهانی یونیسف به نام روز جهانی کارزار علیه ناقص سازی زنان نامگذاری شد.
در بیشتر نقاط جهان کارزار وسیعی علیه این پروسه خونین شروع کرده اند تا جاییکه این عمل در چندین کشور آفریقایی ممنوع شده است.ما این روز را سرآغازی علیه بریدن و ناقص سازی اعلام میکنیم و از همگان میخواهیم تا با دستانی پر دانش و آگاهی لازم خواستار ممنوعیت این عمل غیر قانونی و ضد بشری شوند.عمل ناقص سازی یک پدیده کثیف برای اعمال مالکیت مردان بر زنان و کنترل تمایلات جنسی آنان است. ناقص کردن زنان و کودکان با این شیوه ددمنشانهبا تاثیر مخرب جسمی،جنسی،روانی و اجتماعی فرق چندانی با کشتن آنها ندارد.سرکوب میل جنسی زنان و کودکان به بهانه پاکی و تطهیر بازمانده جوامع طبقاتی عقب افتاده و فرهنگ مردسالار است.
در ایران بر اساس مدارک و شواهد تا قبل از حمله اعراب به ایران و عراق ور این دو کشور وجود نداشته و بعد از آن طبق گزارشات رسیده و مستند در کردستان ایران نسبت به عراق از گسترش کمتری برخوردار است ولی آمار این قسمت هم نگران کننده استدر چهار روستای اورامان با ۵۰ زن مصاحبه شده که دو سوم آنها ختنه شده اند.سایتها و منابع خبری معتبر از آمار بالای آن در بوکان،کامیاران، پیرانشهر،خبر میدهند و بنا بر گزارش اعضای کمیته علیه خشونتهای ناموسی این سنت در کردستان،آدربایجان غربیو کرمانشاه رواج دارد.همینطور در سیستان و بلوچستان،خوزستان و لرستان نیز این رسم هنوز پابرجاست و می توان گفت تنها خاص کردستان نیست.از جمله آسیب های روانی که این عمل به دنبال دارد بی اعتمادی به اطرافیان نزدیکی که کودکانشان را به دست خو قصابی می کنند مثل پدر و مادر ،عمه،خاله…استرس و اضطراب از فرا رسیدن لحظه موعود با توجه به توصیف کسانی که قبلن عمل ناقص سازی بر روی آنان انجام شده است و احساس حقارت در مقابل چیزی که از دست دا ه اند که تمام این ها باعث انزوا ترس وحشت شب ادراری کابوس در کودکان می شود و در آینده باعث ازدواجهای ناموفق،چند همسری شریک زندگی،طلاق و رابطه های خارج از عرف زناشویی در زنان می شود.در آخر به امید تلاش برای دست به دست دادن و از بین بردن این عمل شوم و در آرامش قرار گرفتن همه ی زنان و دختران جهان و ایران و احقاق حقوق کامل آن ها روایتی را عرض می نمایم از روایات اسلامی:در روایات اسلامی آمده است که جعفر بن محمد صادق امام ششم شیعیان گفته چون زنان با پیامبر به مدینه هجرت کردند در میانشان زنی بود به نام ام حبیب که زنان را ختنه می کرد. حضرت وقتی ایشان را دیدند به او عرمودند: ام حبیب امروز هم همان شغلی را داری که در مکه داشتی؟او گفت آری ای رسول خدا!!! اگر حرام است و نهی کنید ترک می کنم.پیامبر فرمود :نه حلال است نزدیک بیا تا چیزی یادت بدهم.ام حبیب نزدیک شد. حضرت فرمودند:زمانی که ختنه می کنی افراط مکن،کم انجام ده تا صورتشان شاداب و شوهرانشان نیز بیشتر لذت ببرند
اقای جمشید غلامی سیاوزان با عنوان بزرگداشت چارلی چاپلین هنرمند جوادانه سخنرانی کردند. سِر چارلز اسپنسر چاپلین متولد 16 آوریل 1889 – درگذشتهٔ ۲۵ دسامبر 1977)، معروف به چارلی چاپلین و چارلی، یکی از مشهورترین بازیگران و کارگردانان و همچنین آهنگساز برجستهٔ هالیوود و برندهٔ جایزه اسکار است. بیشتر فیلمهای او کمدی و صامت هستند او در ۲۵ دسامبر 1977 درگذشت.متاسفم، من نمیخواهم بیش از این رهبر باشم، این کار من نیست.من دوست دارم اگر امکانی باشد به هر کسی که میتوانم کمک کنم.یهودی، بیدین، سیاه یا سفید.ما خواستار کمک به یکدیگر هستیم، انسانیت چنین است.ما همه خواهان آنیم که در شادی یکدیگر شریک باشیم و با هم زندگی کنیم، زندگیایی فارغ از رنج و نکبتما میخواهیم از یکدیگر متنفر باشیم و یکدیگر را تحقیر کنیم.در این دنیا برای همه ما مکانی برای زندگی هست، این کره خاکی بقدر کافی غنی هست تا توشه و غذایی برای همه ما فراهم آورد شیوه و مسیر زندگی میتواند آزاد و زیبا باشد، اما ما راه را گم کردهایم.حرص و طمع روح بشریت را مسموم کرده و نفرت مانعی بزرگ است که ما را در بدبختی، نکبت و خونریزی غوطهور کرده!ـما سرعت را بالا بردهایم اما خودمان اسیر این سرعت شده ایم-زندگی صنعتی به ما فراوانی و وفور داده، ولی ما را در نیازهای بیشتری فرو بردهاست-دانشمان، ما را بدبین و خودخواه ساخته است و هوشمندیمان، ما را سختگیر و نامهربان-ما بسیار فکر میکنیم اما احساس را گم کردایم، نیاز ما به انسانیت بیشتر از نیاز ما به ماشینآلات است-پیش از هوشمندی ما نیازمند مهربانی و محبتیم بدون این کیفیتها، زندگی خشن و وحشیانه میشود و ما همه سرمایه انسانی خود را از دست خواهیم داد-حرکت هواپیماها و امواج رادیوها ما را بههم نزدیکتر کردهاند-همین حالا که صدای من به گوش میلیونها نفر در سراسر جهان میرسد، هستند افراد بی گناهی که زندانی شده و شکنجه میشوند و میلیون مرد و زن و کودکی که از این سیستم و وضعیت به ستوه آمده و نا امید شدهاند.ـ به کسانی که قادر به شنیدن صدای من هستند میگویم ناامید نباشید، نکبت و بدبختی که ما را فرا گرفته حاصل حرص و طمع کسانی است که از پیشرفت انسان و جریان یافتن انسانیت وحشت دارند اما بدانید که این وضعیت گذراست و این نفرت بزودی به تاریخ خواهد پیوست،
دیکتاتورها خواهند مرد و قدرتی که از مردم گرفته بودند به مردم باز خواهد گشت،
آنها میمیرند اما آزادی هرگز نخواهد مرد
ای سربازان! خود را به دست دمنشانی که شما را تحقیر میکنند و رفتارهایی حیوانی با شما دارند
نسپاریدآنها میخواهند شما را به بردگی ببرند،
آنها به شما میگویند چه کار کنید و چگونه فکر کنید و چه احساسی داشته باشید و چه چیزی و به چه مقدار بخورید! آنها شما را قربانی اهداف خود می کنند
ای سربازان! خود را به این اانساننماها، به کسانی که ذهن و قلبی ماشینی دارند نسپاریدشما ماشین نیستید، شما حیوان نیستید،
شماها انسانید و در قلب و سینه خود عشق به مردم و انسانیت را داریدشما نفرت نمی ورزید،
ای سربازان!در راه اسیر کردن و رنج و عذاب دادن دیگران قدمی بر ندارید
تنها برای آزادی انسانها مبارزه کنید و به پیش بروید
در کتاب مقدس آمده است که قلمرو پادشاهی خداوند تنها در درون سینه آدمیان است
قلمرو پادشاهی خداوند متعلق به یک نفر و یا یک گروه خاص از مردم نیست!ـ
این قلمرو در درون ماست و متعلق به همه ماست، تو و من!ـ
شما قدرت دارید، قدرتی که میتواند ماشینآلات تولید کند
قدرتی که میتواند شادی و خوشبختی ایجاد کند
شما انسانها قدرتش را دارید تا زندگیایی آزاد و زیبا بسازید
شجاع باشید و این زندگی را به یک زندگی متهورانه و شگفتانگیز بدل کنید
پس به نام دموکراسی و برابری همه باهم متحد شوید و از قدرت خود استفاده کنید
بیایید همه با هم برای یک دنیای جدید مبارزه کنیم
دنیایی که در آن همه امکان کار و تلاش برای ساختن آینده را دارند
آیندهایی مطمئن با دوران سالخوردگی امن و راحت برای بهره بردن از زندگی تا آخرین لحظه
هرچند عدهایی با این وعدهها به قدرت میرسند
اما آنها دروغ میگویند، آنها به وعدههای خود عمل نمیکنند، هرگز عمل نمیکنند
اما مردم خود را به بند اسارت و بردگی میکشند
پس بیایید از همین حالا برای تحقق آن وعدههای راستین مبارزه کنیم
برای دنیایی آزاد، برای از بین بردن مرزهای دروغین بین کشورها و ملتها
برای از بین بردن موانعایی مثل-حرص و طمع-نفرت و تعصب-و ناشکیبایی نسبت به یکدیگر
بیایید برای برپایی یک دنیای منطقی مبارزه کنیم
دنیایی که علم و پیشرفت آن موجب شادی وخوشبختی تمامی انسانها خواهد شد
ای سربازان! به نام دموکراسی بیایید همه با هم متحد شویم
گزارش جلسه مشترک نمایندگی های اندونزی ، پاکستان و هسن ،
12 ژانویه 2018
محمد گلستان جو
این جلسه، در تاریخ 11 فوریه 2018 ، ساعت 15 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای نمایندگی ها و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک نمایندگی اندونزی برگزار گردید. در ابتدای جلسه تحلیل گزیدهای از اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط آقای محمد گلستان جو ارائه گردید در ادامه بانو لیدا اشجعی در رابطه با موضوع نگاهی به کودکان زلزله زده در دولت جمهوری اسلامی سخنرانی نمودند : زلزلهزدگان کرمانشاهی از مرگ پنج کودک خردسال بر اثر سرما و سرماخوردگی خبر دادهاند. یک دختر هفده ساله معلول نیز در پی عفونت ریوی درگذشته است. مسئول هلال احمر میگوید ساخت و نصب کانکس زمان و مدیریت میطلبد. سرما و کمبود امکانات در مناطق زلزلهزده کرمانشاه بیداد میکند. آنها که از زمینلرزه هفت ریشتری جان سالم به در بردهاند، از سرماخوردگی ساده یا آنفولانزا و عفونت میمیرند. کنوانسیون حقوق کودک در ماده شش از ( حق زندگی) میگوید. بند یک : که هر کودکی حق زندگی دارد و این حق مادرزادی اوهست که از طرف همه حکومت های عضو پیمان هم به رسمیت شناخته میشود. بند دو :ادامه حیات و رشد کودک از طرف حکومتهای امضاکننده این پیمان نامه بطور کامل تضمین میشود.باید از جمهوری اسلامی پرسید این حق را شما مسئولین به کودکان زلزله زده چگونه پرداختید ؟ سازندگان مسکن مهر که بی مهری و بی پناهی را به کودکان کرمانشاهی هدیه داد در این باره چه میگویند وحق زندگیی که از این کودکان گرفته شد ؛ به مادران و پدران داغ دیده پاسخشان چیست ؟مردمی که از یک طرف پول هزاران زحمت و دست رنج خود را از دست داده اند واز طرف دیگرعزیزانشان را با همان دستان به گور کرده اند؛ چه واقیعت تلخ و و حشتناکی در جمهوری اسلامی اتفاق میافتد و کسی هم زیر سوال نمیرود ؟ ایا این اتفاق را باید یک پدیده طبیعی انگاشت و پرونده ان را بست ؟ اقای عکاشه پدر زلزله شناسی ایران: میگوید روی گسل نشستهایم بر اساس آمار هر ماه یک زلزله بیش از چهار ریشتر، هر سه سال یک زلزله بیش از شش ریشتر و هر ده سال یک زلزله بالای هفت ریشتر در کشور اتفاق میافتد. این نظر کارشناسی مانند برف روی اب میماند که در بحبوحه فساد ادرای و کشوری مجا ل اندیشیدن برای رفع این مشکل را نمیدهد. پزشکی قانونی استان کرمانشاه آخرین آمار جانباختگان زلزله این استان را چهارو صد و سی نفر اعلام میکند که در این میان از تعداد کودکان کشته شده امار دقیقی وجود ندارد . فرماندار سرپل ذهاب با انتقاد از کندی روند اسکان موقت، میگوید: مردم با سختی فراوان زیر چادرهای ده متری زندگی میکنند.و یاداوری میکند از سرعت توزیع کانکسها بسیار گله داریم، زیرا مردم در شرایط بسیار سختی در سرما زندگی میکنند. فرماندار سرپل ذهاب، از کیفیت برخی از کانکسهایی که به منطقه میآید نیز گلایه میکندو ادامه میدهد متاسفانه کیفیت فدای سرعت کار میشود و کانکسهایی به مناطق زلزله زده میآید که کیفیت چندانی ندارد و خوب چفت و بست نشده است. سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بیان میکند که اختلاسگر صد میلیاردی وزارت نفت از سال هزار و سیصد و هشتاد و شش به تدریج اقدام به اختلاس کرده و رقم این اختلاس سالانه ده میلیارد تومان بوده و این فرد تنها سه ساعت پس از مطلع شدن دستگاههای نظارتی توانسته از کشور فرار کند.البته استبداد حاکم ودستگاه سانسورو سازمان اطلاعات و سپاه فقط در جهت بستن دهان مردم و بگیر و بند هر معترضی در خدمت ولایت فقیه بیست و چهار ساعت جان فشانی میکند ولی در رساندن امکان رفاهی برای مردم اسیر سرما دچار سردرگمی و مشکلات و بی امکانی میشوند؛ سارینا ها را سرما میرباید و بیکفایتی دولت مندان را دزدان دولتی جواب میدهند . و حق کودکان در میان گم میشود .این دزد حرفه ای وزارت نفت که از سال هزار و سیصد و هشتاد و شش مشغول خالی کردن خزانه ملی کشور بوده و با یک حساب ساده اگردولت تدبیر حسن روحانی ده میلیارد تومان را در طی این سالها صرف ساخت خانه های ضد زلزله میکرد چند درصد ازکودکان این مناطق میتوانستند زنده و به شادی و بازی کودکانه خودبپردازند که اکنون در خاک سرد ارامیده اند؛ البته دولت اعتدال گرای احمدی نژاد هم سهم خود را دارد .این اقای دزد فعال وزارت نفت بنا بر گفته اسدالله قره خانی سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، : حدود سی و یک سال در این مجموعه مشغول به فعالیت بوده و عمدتا در بخش مالی کار می کرده و به طریقی اعتماد مجموعه را جلب کرده بود، عجبا چه اعتمادی این ؛دزدان حرفه ای در خالی کردن بوجه ای که حق کودکان است مهارت خود را در فرار و دور شدن از بلابه خرج میدهند و بلای طبیعی دست این دزدان را قطع نمیکند و فقط متوجه دزدانی میکندکه برای رفع بیکاری در جمهوری اسلامی برای سیر کردن شکم خود قطعی دست را به جان میخرند و قضاوت جمهوری اسلامی برای تادیب افراد خطاکار از چشم پنهان نمیماند .عجبا از این مروت و اجرای عدالت اسلامی. زمینلرزه هفت؛سه ریشتری کرمانشاه که در بیست آبانماه هزار و سیصد و نود وشش رخ میدهد، بیش از ششصد کشته برجا ی میگذارد و خانههای دهها هزار نفر را ویران میکند.و با این که در بیش از سه ماه از وقوع این زمینلرزه میگذرد ؛گزارشهای زیادی در رسانهها و شبکههای اجتماعی از کمبودها و انتقادات مردم منطقه منتشرمیشود که هر کدام ازفریاد انسان نیازمند به کمکی سخن میگوید که خانم فاطمه دانشور به شرق عنوان میکند «هنوز پنجاه درصد مردم سرپل ذهاب در چادر زندگی میکنند». پنجاه درصد مردم چند درصد کودکان را شامل میشود و این کودکان در چه وصعیتی از لحاظ سلامتی و تغذیه قرار دارند جای سوال است و این خبر هفت بهمن است .کودکان در جمهوری اسلامی فقط توسط زلزله به اماج مرگ و بلا نمیروند بلایای طبیعی در جمهوری اسلامی بسیار است که این دولت منتخب ولایت فقیه را مورد فشار قرار میدهد امار میلونی از کودکان کار و خیابان اماری از ازدواج کودکان و کودکانی که در انتظار هویت همچنان با بی هویتی در این کشور در لابه لای زباله ها به دنبال چرایی این ستم هستند . هر پدیده ای در جمهوری اسلامی فورا از طریق وحی الهی جواب میگیرد ؛ ولی لایحه حمایت از حقوق کودکان خیر. لایحه حمایت از حقوق کودکان در انتظار ورود به صحن علنی مجلس خبری تازه و اما کی این لایحه ورود پیدا میکند بعد از چهل سال که بعدبتواند با پای قانونی خود طی طریق کند ایا کسی میتواند به طول و عرض سالهای ان فکر کند و تکلیف کودکان در این میان چه میشود مثل همه سوال های بی جوابی است که در جمهوری اسلامی بی جواب است .کمیسیون تلفیق، بودجه سال نود وشش را یک میلیون و صد و چهل و شش هزار میلیارد تومان تعیین کرده که سهم بودجه عمومی دولت سیصد و نود و شش هزار میلیارد است چند در صد از این بوجه شامل دانش اموزان میشود که علی اللهیار ترکمن معاون توسعه، مدیریت و پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش میکوید بین ده تا سی هزار تومان بوجه سرانه هر دانش اموز است که اضافه میکند همین میزان، برای بسیاری از مدارس حتی در استان تهران هم بسیار ناچیز است، مدارسی که در طول سال باید میلیونها تومان بابت قبض برق، گاز و آب پرداخت کنند و برای تهیه گچ مدرسه هم دستشان جلوی خانوادهها دراز است. خبرو امار در مورد کودکان زلزله زده بسیار اندک است و نمیشود از واقیعت ان صحبت کرد و انچه که اشکار میشود هم بسیار دردناک و اسفبار است که در یک سو فساد علنی است وجلوداری از ان امکان پذیر نیست و از طرف دیگر سرما و بی امکانی مردمانی که هنوز هم مجبور به زندگی در زیر چادر هستند یعنی ااینان اوارگانی هستند که در کشور خود مجبورا به زندگی در زیر چادرها چون پناهندگان و مهاجرین جنگی هستند راستی درامد پول های نفتی که مستقیم زیر نظر ولایت فقیه شمرده میشود در کجا صرف میشود و چه مقدار برای رفاه کودکان کشور خرج میشود . کنوانسیون حقوق کودک در سال هزارو سیصد و هفتاد و دو در کمیسیون قضایی و حقوق مجلس جمهوری اسلامی مطرح و تصویب میشود .که باید پرسید به کدام یک از ماده های این کنوانسیون جمهوری اسلامی عمل کرده اگردر موردماده یک که تعریف کودکی است اشاره ای داشته باشیم که دیده میشود جمهوری اسلامی تعریف شرعی را جایگزین تعریف این ماده کرده است در ماده دوکنوانسیون که رفع تبعیض است که باید گفت کدام تبعیض در مورد کودکان اعمال نمیشود کودکان با تبعیض جنسی و مذهبی درمدارسی که محوریت ان بر اساس تعلیم قران و فقه نهاده شده روبرو هستند و در ماده سه که نفع کودک است کودکان زلزله زده چه نفعی ازثروت ملی در تامین سلامت و و سرپناه متوجه بوده اند و در ماده شش که صحبت از حق زندگی است که میبینیم به راحتی این حق از کودکان بر سر فساد ادرای در ساخت مساکن مهراز کودکان گرفته میشود ایا کسی تا فعل پاسخ گو این مصیبت بوده ؟و با اینکه دست و چهره های مسئول و مقصر این رویداد فجیع اشکارهستند ولی در پناه قدرت مافیای دولتی همچنان با گردنی برافراشته به دنبال موج افرینی ازطوفان حوادث هستند .عجبا از این جمهوری اسلامی ماشین های مواد غذایی و سوخت به سمت سوریه روان میشود تا قدرت حکومت اسلامی در منطقه محفوظ شود ولی کودکان درمناطق زلزله زده بی امان و بی پناه در لابه لای فریاد و نگاه حسرت مادران و پدران خاک سرد و برفی را به اغوش میکشند
در ادامه جناب محمد ابوطالبی با شرح ماده ۲۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی ایران مطلبشان را ازائه نمودند : با درود بر تمامی آزادیخواهان جهان و بالخصوص مبارزین راه آزادی و آگاهی بخشی خلق های ایران ،هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.افزون بر این تاکید میکند که چنین اراده ای باید در انتخاباتی متناوب و منظم صورت گرفته، آزاد و عاری از هرگونه تقلب باشد، این حق، یکی از حقوق شهروندی افراد است و احترام به آرای مردم، نیز از ارکان حقوق بشر می باشد . بر اساس ماده ۲۱ اعلامیه جهانی حقوق بشرهر شهروندی حق دارد که بدون تبعیضهای نژادی، دینی و جنسی … دسترسی برابر به مشاغلی که به طور مستقیم به ادارهی امور کشور مربوط میشود ، داشته باشد.و دولتها موظفند که شرایطی فراهم سازند تا افراد بتوانند به طور فعال در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نظارت و مشارکت کنند که استفاده از این حق همان دموکراسی است و به نوعی تضمین کننده حقوق اولیه افراد که بر مبنای آن منافع همگان بر منافع شخصی ترجیح داده شده است، یعنی مفهوم واقعی از مردم سالاری, آزادی، مسئولیت پذیری و انتخاب نمایندگان مواد مشابه مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی : اصل سوم ماده 8 _مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
اصل ششم-در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.
در بند ۸ از اصل سوم قانون اساسی ج.ا ایران نیز به مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش تاکید شده است .و در اصل ۶ قانون اساسی هم نحوه اداره امور کشور را متکی به آراء عمومی دانسته، انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر آن را ، از طریق همه پرسی میداند اما تحت نظارت شورای نگهبان!!با توجه به عدم فعالیت احزاب، سندیکا و همچنین وجود نهادی به اسم شورای نگهبان، پروژهی دموکراسیخواهی در ایران غیر عملی و در حقیقت رویائی بیش نیست زیرا: در سیستم دولت جمهوری اسلامی ایران، شورای نگهبان نهادی است که بر انتخابات نظارت “استصوابی” دارد، و صلاحیت نامزدها بایستی به تأیید اعضای این شورا ی ۱۲ نفره برسد، شش عضو فقیه این شورا مستقیماً از سوی رهبر تعیین و شش عضو حقوقدان نیز با پیشنهاد رئیس قوه قضائیه که او هم منصوب رهبر است به این مقام میرسند. برای تایید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی تنها اعضای این شورا حق رأی دارند،اعضای شورای نگهبان که توسط رهبر انتخاب و ناظر بر کلیه انتخاباتند، در عمل افراد مورد نظر رهبر را بعنوان کاندیدهای تائید شده معرفی خواهند کرد و این یعنی نقض حقوق اساسی یک ملت، یعنی عدم وجود مردم سالاری، یعنی ناقض اصول و مبانی دموکراسی ، یعنی عدم اجرای عدالت بعنی یک سناریو برای یک نمایش بنام انتخابات در ایران. بنابرانچه گفته شد در کشوری که قدرت و تصمیم گیری در اختیار فرد و یا گروهی خاص باشد،نتیجه آن پایمال شدن حقوق اولیه تک تک افراد این کشور است .با نگاهی کوچک تنها به اخبار برهه کوتاهی از زمان ، اختلاس های بسیار وحشتناک و عظیم ، دستگیری های متعدد از روزنامه نگاران و آزادیخواهان وفعالین صنفی ، سرکوب صدای حق طلب کارگران و معلمین ، چپاول هستی سپرده گزاران موسسات مالی و اعتباری و………. اینها تنها گوشه ای از ثمرات عدم اعمال اراده مردم در انتخاب متولیان حکومتی و نمایندگان پارلمان و شوراهای شهر و روستا است . عدم رعایت منشور جهانی حقوق بشر و سلطه دیکتاتوری با بزک انتخاباتی هدایت شده و بدون آزادی بیان و آزادی انتخاب افراد مورد نظر ملت از هر قشر و گروه و دیدگاه سیاسی ، نیتجه ای جز روزهای سیاه و اسفناک برای میهن عزیزمان وملت زجر دیده آن نبوده است. حضور مردمان گرسنه و به تنگا رسیده از ظلم وتعدی ، لشگربیکاران ، بازی خوردگان فساد وتباهی ،مال باختگان بنگاه های قارچ گونه سوددهی و…. که در دی ماه سال جاری بدون هرگونه وابستگی سیاسی و گروهی وارد عرصه شده و خواستار حق ، نان و عدالت بودند به خوبی نشانگر وضعیت پوسیده نظام غیرمردمی و دشمن دموکراسی در ایران بود .فقر وبیکاری در ایران امروز نتیجه مستقیم افزون بر30 سال سیاست های مداخله جویانه رژیم در کشورهای منطقه (بلاخص سوریه ، یمن و لبنان و فلسطین ) است . در زمانی که زلزله زدگان کرمانشاه در فصل سرما هنوز در چادر می خوابند و کودکان مظلوم دسته دسته از سرما یخ می زنند، زنان ومردان بابغض در گلو مانده خود ،دست به خودکشی می زنند …..سرمایههای کشور در جایی دیگر صرف می شود؛ بسیاری از شهروندان ایرانی در برابر فساد حساسیتشان را از دست داده اند (از بس شایع است) اما بعید است مرگ کودکان از سرما را به راحتی هضم کنند.جنگ جمهوری اسلامی در عراق و سوریه یک جنگ ملی گرایانه و مبتنی بر منافع ملی نبوده و به همین علت عمدتا نیروهای افغانی و پاکستانی و عراقی و لبنانی در این جنگها استخدام شدهاند. اگر داعش به ایران حمله کرده بود چرا مسئولیت جنگ با آن به سپاه قدس که مداخلههای نظامی برون مرزی جمهوری اسلامی را انجام می دهد واگذار شده است؟ هزینه مالی و انسانی جنگ را باید به حساب جاه طلبی مقامات سیاسی و نظامی و دیوانسالاری دینی جمهوری اسلامی گذاشت. گرسنگی و فقر میلیون ها ایرانی ، همواره تهدید نظام تلقی نمیشده و می توانست حربه ای باشد که نهادهای امنیتی و نظامی بتوانند برای سرکوب جنبش های مدنی و حضور مداخله ویانه در کشورهای منطقه از میان این اقشار محتاج نان شب ،نیرو جذب نمایند. درراستای تحلیل صحیح از فساد و سوء استفاده از قدرت که بدون استثنا مقامات را در بر گرفته نیزباید گفت خطایی در کار نبوده ، بلکه بدین وسیله نیروهای خودی را پروار و با انگیزه برای سرکوب و تداوم قدرت نگاه داشته است. بدون رانت و امتیاز بخش قابل توجهی از مدیران جمهوری اسلامی از حول و حوش کاست حکومتی گریزان می شده و خواهند شد. حکومت و دستگاههای حکومتی و دولتی و شبه دولتی با اعطای منابع به نهادهای مدنی قلابی، دیوانسالاری مذهبی، نهادهای تبلیغاتی و شرکتهای خصولتی وفاداری آنها به نظام را تداوم می بخشند. در نتیجه گیری باید عرض کنم .تمامی مشکلات یک جامعه ازآنجا سرچشمه می گیرد که حضور مردم حذف و متولیان به قدرت رسیده ، دست به تصمیم سازی و چیدمان اهرم های نیرنگ و فشار اقدام نموده ، آن زمان درنبود نظارت های مردمی و رسانه های روشنگر، جامعه هر روز بیشتر به سمت دیکتاتوری وسقوط اقتصادی و انحطاط اجتماعی پیش می رود.نظارت های مردمی با حضور مردم میسر خواهد بود. در ادامه بانو مریم مرادی بودیم با موضوع عدالت اجتماعی :حقوق بشر، مجموعه ای از امتیازات دارای مضمون و مفهوم والای انسانی است که هر انسانی، صرف نظر از هرگونه وابستگی دینی، نژادی، جنس و مانند آن و حتی با صرف نظر کردن از میزان قابلیت ها و صلاحیت های فردی و بدون توجه به اوضاع و احوال متغیر اجتماعی، از آن برخوردار است . این حقوق عبارتند از: حق حیات، حق داشتن شخصیت حقوقی، حق آزادی بیان، دین، مصونیت از شکنجه و مجازات یا رفتار ظالمانه، حق آزادگی، حق دادخواهی و حق مصون بودن از عقاب بلابیان و … عدالت، ناظر به حفظ و صیانت از این حقوق فردی است و هر عمل عامدانه ای که ناقض این حقوق باشد، ظالمانه است و از مصادیق نقض حقوق بشر به شمار می رود . آزادی نیز یکی از والاترین ارزش های انسانی است که از دید تدوین کنندگان منشور حقوق بشر مخفی نمانده است .
هیچ کس و هیچ چیزی نمی تواند آزادی کسی را سلب کند . تنها چیزی که شایستگی تحدید آزادی را دارد، عدالت است . عدالت و تساوی و برابری از مفاهیم بنیادی در فلسفه حقوق بوده و محل چالش ها و بحث های فراوانی در حوزه علوم انسانی هستند. زندگی بشر در کره خاکی از اول در جهت تحقق آرمان هایی چون عدالت و مساوات بوده است. اما انسان هم چون کودکی که از مسایل مختلف برداشت های متفاوتی دارد، در این رابطه نیز دارای دیدگاه های متنوعی بوده است. چرا که گذر زمان طفل عقل و درایت و رشد اندیشه های او را سبب گردیده و درک انسان امروزی از اندیشه های پیشین او بسیار متفاوت میباشد و چه بسا در فلسفه وجودی گذشته حتی دچار شک و تردید گردد. یکی از مسایل مهم در فلسفه علوم اجتماعی این است که عدالت صفتی نیست که همیشه موصوف واحد داشته باشد. گاهی عدالت صفت رفتار انسان است، گاهی صفت فعل و عمل انسان می شود، گاهی عدالت به عنوان صفت شخص مطرح می شود و گاه در مقام صفت نظام و ساختار یک جامعه قرار می گیرد. گاهی عدالت صفت نه شخص و نه عقل که صفت یک نهاد اجتماعی است و می گوییم فلان نهاد عادلانه است. گاهی عدالت، حقیقت برای قانون و گاهی حقی است برای وضع اجتماعی که در این حالت از شکاف میان طبقات اجتماعی فقیر و غنی سخن به میان می آید. گاهی هم عدالت صفتی برای کل جامعه می شود و جامعه عادلانه و ناعادلانه مورد قضاوت از جنبه عدالت قرار می گیرد. در همه این موارد یافتن موصوف ساده است، اما این واقعیت که موضوعات متفاوتند در نتیجه گیری ها تاثیرگذار است. در مورد بحث عدالت معانی و تفاسیر گوناگونی صورت گرفته است که لزوم نگرش به آنها می تواند انسان را به رویکردی جامع گرایانه در باب مساوات رهنمون گردد. عدالت مفاهیم گوناگونی دارد که در زیر به بخشی از آنها پرداخته می شود:مفهوم لغوی عدالت همان ادب و نظم است . البته عدالت در فلسفه بار معنایی دیگری دارد و آن عبارت است از قرار گرفتن هر چیزی در جای خود. مفهوم عدالت در زمانهی ما در بافتهای گوناگون حیات اجتماعی کاربرد دارد. بسته به آنکه مخاطب موضوع عدالت چه کسی یا چه نهادی باشد و چه پیششرطهای اجتماعی برای تحقق آن در نظر گرفته شود، واژهی عدالت در ترکیب با واژگان دیگر، مفاهیم مرکب گوناگونی میسازد. برای نمونه هنگامی که از «عدالت سیاسی» سخن گفته میشود، منظور رعایت آزادیهای سیاسی و ایجاد شانس برابر برای دستیابی به پستها و مقامهای سیاسی چه در محدودهی ملی و چه در گسترهی بینالمللی است. یا مفهوم «عدالت قضایی» بیانگر مناسباتی بر پایهی قوانین و قانونگذاری عادلانه و اعمال مجازاتهای متناسب با جرم و نیز قانونمداری دستگاههای حقوقی و قضایی است. از «عدالت جنسیتی»، وظیفهای مستفاد میشود برای برقراری شانس برابر میان زن و مرد در اشتغال و زندگی خصوصی و همچنین در سیاست و گسترهی عمومی. امروزه حتا از «عدالت زیستمحیطی» و «عدالت میان نسلها» نیز سخن رانده میشود. اولی به معنای پذیرش عادلانهی هزینههای مقابله با آلودگیهای زیستمحیطی و دستزدن به اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از آلودگیهای بیشتر به زیان آیندگان است و دومی به معنای سرمایهگذاری بیشتر در حوزهی آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان که آیندهی هر کشور را میسازند و نیز ایجاد بدهیهای کمتر که نسلهای بعدی باید بار آن را بر دوش بکشند. سرانجام در همین راستا میتوان به «عدالت اجتماعی» اشاره کرد که به معنای تقسیم عادلانهی نعمات، فرصتهای شغلی و منابع مادی است. برقراری شانس برابر میان انسانها برای دستیابی به وسایلی که نیازهای اولیهی آنان مانند خوراک، پوشاک، سرپناه، بهداشت، درمان و آموزش را ممکن میسازد نیز در زیر همین مفهوم جای میگیرد.. ایدهی اصلی عدالت اجتماعی-خواست عدالت اجتماعی همواره این پرسش را طرح میکند که حقوق، موقعیتها و نعمات مادی و غیرمادی در یک جامعه چگونه تقسیم میشوند. این خواست ناظر بر منازعاتی است که تعیین میکند هر کس چه چیز و تا چه اندازه باید در اختیار داشته باشد. از آنجا که در هر جامعهای در کنار داراییها طبعا هزینههایی هم وجود دارد، همواره این منازعه نیز وجود دارد که بار این هزینهها را چگونه میتوان عادلانه و به گونهای متناسب و با توجه به میزان درآمدها بر شانههای همگان تقسیم کرد.اگر بخواهیم عدالت اجتماعی را با انتظارات هنجاری برای تقسیم نعمات و هزینههای اجتماعی پیوند بزنیم، به مفهومی از عدالت اجتماعی دست مییابیم که عمری نسبتا کوتاه دارد و به نیمهی دوم سدهی بیستم بازمیگردد. با پیدایش دولتهای رفاه در دههای پس از جنگ دوم جهانی، کشمکشهای سیاسی بر سر موضوع عدالت اجتماعی، به گونهای مشخص در برنامههای احزاب سیاسی بازتاب یافت. تا پیش از پیدایش دولت رفاه، اگر کسی به سنین سالخوردگی میرسید و از کار میافتاد یا دچار بیماری میشد، افراد نزدیک خانواده پرستاری او را برعهده میگرفتند. ولی در روند تکامل دولت رفاه، این وظیفهی پرستاری و غمخواری برعهده نهاد دولت افتاد و این نهاد جانشین نهاد سنتی خانواده شد. که تحقق برنامهی زندگی فرد را ممکن میسازند. به دیگر سخن، امروزه عدالت اجتماعی تنها دربرگیرندهی تضمینهای مادی و برخورداری از رفاه اجتماعی نیست، بلکه پیش از هر چیز امکان دستیابی به آموزش، فرهنگ و نیز مشارکت سیاسی را نیز دربرمیگیرد. با استناد به تعریف مشهور ارسطویی از عدالت می توان آن را چنین بیان نمود که عدالت رفتار برابر با برابرها و رفتار نابرابر با نابرابرها در ارتباط با میزان تفاوت های نسبی آنها می باشد. در حقیقت با چنین نگرشی باید عدالت را در مفهوم شکلی چنین مستند دانست که به هرکس سهم مناسب و مقتضی اش را باید داد. به نابراین در ادبیات اجمالی عدالت می توان به ملاک های زیر برخورد نمود: نیازها، حق ها و شایستگی ها.به این ترتیب نظریه های عدالت به تئوری های نیاز محور، حق محور و شایستگی مدار کشیده خواهند شد. پس باید به هرکس به اندازه نیازش اعطا کرد، به هرکس باید حقش را داد، و به هرکس باید به میزان شایستگی اش اعطا نمود. آنچه که امروزه مفهوم فلسفوی عدالت در آنها بیان می شود، دامنه وسیع و کاربردی زیادی دارد. عدالت در این گستره در حوزه عدالت توزیعی، عدالت اجتماعی، عدالت طبیعی، عدالت مکافاتی و عدالت حقوقی مورد توجه قرار می گیرد. در حقیقت دغدغه اصلی در عدالت اجتماعی رعایت برابری شهروندان در هر دو حوزه آزادی ها و باز توزیع امکانات اقتصادی و اجتماعی است. سراسر تاریخ بشر مشحون از تناقضات رفتاری در خصوص تساوی یا تبعیض بین انسان ها بوده است. حقوق بشر در یک نوع تقسیم بندی به حقوق ذاتی و طبیعی و حقوق اکتسابی تقسیم می گردد. باید در نظر داشت تمامی انسان ها از نظر خصوصیات بشری یکسان قرار دارند . مقصود از مساوات، آن نیست که همه انسان ها با یکدیگر تماثل و تشابه تام وکامل دارند. هم چنین، منظور آن نیست که انسان ها عین یکدیگرند، زیرا این یک تخیل محض است وحتی دو موجود بسیار ناچیز از جمادات نیز از تساوی و تشابه کامل برخوردار نیستند،. خلاصه، با توجه به این که حتی یک انسان نمی تواند در دوحال از همه جهات یکی باشد، اختلاف انسان با یکدیگر کاملا روشن می شود. عدالت اجتماعی عبارت است از تخصیص منصفانه منابع، چه مالی ، چه غیرمالی، بین افراد جامعه. در جامعه ای که عدالت اجتماعی در آن حاکم باشد، تک تک افراد از سهم یکسانی برای رسیدن به فرصت های موجود برخودارند. تأملات نظری درباره مفاهیمی چون عدالت، آزادی، برابری، جامعه مدنی و … هنگامی مورد قبول و مؤثر واقع می شود که با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه، زمینه های اجرا و عملی شدن بیشتری برای آنها فراهم شود. بی تردید، هدف از تولید علم و نظریه پردازی در جامعه کنونی ایران، رفع مشکلات نظری برای شفاف شدن مسیر عمل است . وقتی تصویر ذهنی کارگزاران از عدالت اجتماعی شفاف تر گردد، می توان به تحقق عدالت در جامعه امیدوار شد.مفهوم و ابعاد عدالت اجتماعی برابری و مساوات برابری از مهم ترین ابعاد و بلکه اصلی ترین معنای عدالت است. معنای برابری این است که همه افراد صرف نظر از ملیت، جنس، نژاد و مذهب، در إزای کار انجام شده از حق برابر به منظور استفاده از نعمت های مادی و معنوی موجود در جامعه برخوردار باشند . مبنای برابری این است که: «انسان ها به حسب گوهر و ذات برابرند و آیا تفاوت استعدادها و شایستگی های افراد باعث نابرابری آنها با سایرین نمی شود؟ ارسطو برابری را در لحاظ نمودن افراد در برخورداری از ثروت، قدرت و احترام می داند و معتقد است باید با هر کس مطابق با ویژگی هایش برخورد کرد. از طرف دیگر، عده ای برپایی مساوات عادلانه را در دادن میزان آزادی، معقول می دانند تا میدان برای فعالیت کلیه افراد فراهم گردد: به موجب این که مقدار فعالیت ها و کوشش ها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به میان می آید: یکی جلو می افتد و یکی عقب می ماند؛ یکی جلوتر می رود و یکی عقب تر… به عبارتی، معنای مساوات این است که هیچ ملاحظه شخصی در کار نباشد. برابری اجتماعی در سه عرصه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نمود می یابد. بسط و توضیح هر یک از این موارد در قسمت های مربوط به عدالت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بیان خواهد شد. قانون مندی قانون مجموعه مقرراتی است که برای استقرار نظم در جامعه وضع می گردد. کارویژه اصلی قانون، تعیین شیوه های صحیح رفتار اجتماعی است و به اجبار از افراد می خواهد مطابق قانون رفتار کنند. طبق اصول جامعه شناختی، فردی بهنجار تلقی می شود که طبق قوانین جامعه رفتار نماید. اما آیا متابعت از هر قانونی سبب متصف شدن افراد به صفت عدالت می گردد؟ این شئون را محترم بشمارند و آثار تصرف او را بپذیرند. طبق تعریف مذکور، عدالت زمانی تحقق می یابد که به حقوق دیگران احترام گذاشته شود و اجازه و اختیار و یا تصرفی که حق فرد است، به او داده شود و از تجاوز به حقوق فرد پرهیز گردد. حق در معنای ذکر شده به معنای آن چیزی است که باید باشد چه تا به حال رعایت شده باشد و چه نشده باشد. هر چیزی در جامعه دارای حق است و تعادل اجتماع هنگامی میسر می گردد که این حقوق مراعات شود؛ سعادت و کمال هر انسانی در گرو شناخت و مراعات حقوقی است که بر گردن اوست. توازن با توزیع عادلانه ارتباط بسیاری دارد. البته نه تنها به این معنا که امکانات به طور شایسته و صحیح به افراد مستحق برسد، بلکه علاوه بر آن، امکانات به حد لازم و مورد نیاز وجود داشته باشد. هر چیزی که اجتماع لازم دارد، باید به اندازه کافی موجود باشد. نکته دیگر در بحث توازن، این است که امکانات به نحو صحیح در جامعه تقسیم گردد؛ برای مثال، در جامعه کارهای فراوانی در بخش های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، قضایی و … وجود دارد. اولاً: این کارها باید میان افراد تقسیم شود و ثانیاً: تقسیم کار باید به اندازه کافی و ضروری باشد و طبق نیازهای هر بخش، بودجه و نیرو مصرف گردد. عدل به این معنا، سبب دوام و بقا و تأمین عدالت در کل مجموعه می شود، هم چنین از پیدایش شکاف طبقاتی و ایجاد طبقه مرفه و ثروتمند در سویی، و طبقات فقیر و نیازمند در سوی دیگر جلوگیری می کند. توازن، مصلحت کل جامعه را تأمین می کند و به این مسئله توجه دارد که توزیع نقش ها و امکاناتْ بخشی، مقطعی و محدود نباشد، بلکه همه جانبه بوده و کلیه بخش ها و افراد را در بر گیرد. ابعاد مذکور تصویر روشن تری از عدالت را به ذهن متبادر می سازد و در تعیین سازوکارهای تحقق آن یاری می رساند. در نتیجه گیری از آنچه آمد می توانیم برقراری مساوات، توازن و روحیه اطاعت از قانون در اجتماع، به نحوی که با مراعات حقوقِ تمامی شهروندان همراه باشد، را به عنوان تعریف عدالت اجتماعی پیشنهاد کنیم. بیستم فوریه بعنوان روز جهانی عدالت اجتماعی ، قرار است انگیزهای باشد تا دولتهای جهان فعالیتهای خود را برای پیشبرد امر عدالت اجتماعی فزونی بخشند. به تشخیص اجلاس عمومی سازمان ملل، تکامل و توسعهی کشورهای گوناگون، به عدالت اجتماعی، همبستگی، هماهنگی و برابری میان آنها وابسته است و ارزشهایی چون عدالت اجتماعی و برابری حقوق، ارزشهایی بنیادین به شمار میروند.دولتهای جهان برای اینکه بتوانند در کشورهای خود به «جامعهای برای همگان» دستیابند، متعهد شدند سازوکارهایی ایجاد کنند که عدالت اجتماعی را چه در محدودهی ملی و چه در پهنهی جهانی ژرفش بخشد. آنها وعده دادند که ثروت را در کشورهای خود عادلانهتر تقسیم و امکان دسترسی همگان به نعمتهای مادی را فراهم کنند. از سوی اجلاس عمومی اعلام شد که رشد و توسعهی بیشتر، میبایست برابری و عدالت اجتماعی بیشتر را ممکن سازد و یک جامعهی عادلانه، «جامعهای برای همگان» است. چنین جامعهای پیش از هر چیز میتواند بر شالودهی حقوق بشر و آزادیهای بنیادین سیاسی استوار باشد. روز جهانی عدالت اجتماعی میبایست انگیزهای باشد برای افزایش تلاشهای جامعهی بینالمللی، در راستای از بین بردن فقر، ایجاد فرصت شغلی برای همگان، شرایط کار انسانی و دستمزد عادلانه، برقراری عدالت جنسیتی، دستیابی به رفاه اجتماعی و نهایتا آنچه در قاموس سیاسی «عدالت اجتماعی» خوانده میشود.در پایان جلسه بحث آزاد با موضوع ارزش زبان مادری مطرح شد که جناب جهانگیر گلزار و آقای ابوالفضل پرویزی نقطه نظرات خود را ارائه نمودند.
گزارش جلسه ی سخنرانی مشترک کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان، کمیته دفاع از محیط زیست و نمایندگی ترکیه 23 فوریه
مرضیه بردبار
جلسه ی مشترک اعضایکمیته های دفاع از حقوق هنر و هنرمندان و کمیته دفاع از محیط زیست و نمایندگی ترکیه درتاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۱۸ درساعت ۱۹ به وقت اروپای مرکزی با مسئول جلسه: سامان راکی و با حضوراعضای کمیته ها و نمایندگی و جمعی ازفعالان کانون دراتاق پالتاک کانون دفاع ازحقوق بشردرایران باسخنرانی خانم درسا دره شوری فعال حقوق بشر به صدادرآمد. ایشان به گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق هنر و هنرمندان در ماه گذشته پرداختند.در ادامه آقای مهدی گلسفیدی فعال حقوق بشر به شرح و بررسی کنوانسیون برن(حمایت از آثار ادبی و هنری)سخنرانی کردند. و از دیگر برنامه سازان جلسه که با موضوع گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق در محیط زیست در ماه قبل سخنرانی داشتند جناب آقای کاوه شیخ محمدی از فعالان حقوق بشر بودند.در این قسمت از جلسه آقای علی شعبانزاده با موضوع بررسی هولوکاست سخنرانی خودشان رو به شرح زیر انجام دادند.هیتلر .نازیسم . کشتار .جنگ جهانی . اتاق گاز . 6 میلیون انسان . یهودی . هلوکاست
میشه باهاشان یک جمله ای ساخت.در طول جنگ جهانی دوم 6 ملیون یهودی در کوره های آدم سوزی و اتاق های گاز به دستور هیتلر ، رهبر حزب نازیسم آلمان به قتل رسیدند و این واقعه هلوکاست” نام دارد”.هلوکاست یعنی «سوزاندن با آتش که به طور کامل از میان برود در سال ۱۹۴۱، در نزدیکی شهر آوشویتس لهستان، بزرگترین اردوگاه کار اجباری نازیها ساخته شد؛ جایی که در فاصله دو سال، بیش از ۵/ ۱ میلیون یهودی و صدها هزار لهستانی، سینتی و روما، قربانی تفکرات نژادپرستانه نازیهای آلمان شدند. نازیها تا سال ۱۹۴۵ در سراسر اروپا جان حدود ۶ میلیون انسان را گرفتند. رومان هرتسوگ، رئیس جمهور آلمان در سال ۱۹۹۶، ۲۷ ژانویه – روز آزادسازی آشو یتس توسط ارتش شوروی- را روز ملی بزرگداشت قربانیان نازیها نامید. واژهی هولوکاست از ریشهی یونانی است. «هولوکاوتوما» در زبان یونانی به معنی سوختگی کامل به کار میرفته است. این واژه امروزه به معنی قربانی ناشی از سوختگی مورد استفاده قرار میگیرد و به کشتار چند میلیون یهودی در دوره تسلط رژیم ناسیونال سوسیالیسم بر آلمان و به ویژه در جریان جنگ جهانی دوم اشاره دارد. در زبان عبری، برای هولوکاست از واژهی «شوآ» استفاده میکنند که معنی آن فاجعه یا بدبختی بزرگ است. طی دوره هولوکاست، مقامات نازی به غیر از یهودیان گروه هایی از جمله کولی ها، معلولان و برخی از اقوام اسلاو (لهستانی ها، روس ها،) را نیز به دلیل آنچه که “پستی نژادی” قلمداد می کردند، هدف حملات خود قرار دادند. علاوه براین، کمونیست ها، سوسیالیست ها، اعضای فرقه مذهبی شاهدان یهوه نیز به دلایل سیاسی، ایدئولوژیک و رفتاری مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. در سال ١٩٣٣، جمعیت یهودیان در اروپا بیش از نه میلیون نفر بود. بیشتر یهودیان اروپایی در کشورهایی زندگی می کردند که در طول جنگ جهانی دوم به اشغال آلمان نازی درآمد یا تحت نفوذ آن قرار گرفت. تا سال 1945، نازی ها تقریبأ از هر سه یهودی اروپایی، دو نفر را به قتل رساندند. این بخشی از سیاست نازی ها در خصوص قتل عام یهودیان اروپا یا راه حل نهایی بود. اگرچه یهودیان که از نظر نازی ها خطری مهم علیه آلمان تلقی می شدند قربانیان اصلی نژادپرستی نازی ها بودند؛ اما 200 هزار نفر کولی نیز به دست نازی ها از میان رفتند. دست کم، 200 هزار معلول ذهنی یا جسمی که عمدتأ آلمانی بودند و در آسایشگاه ها می زیستند طی برنامه به اصطلاح کشتن از سر ترحم به قتل رسیدند. در سال های نخست حکومت رژیم نازی، دولت ناسیونال سوسیالیست اردوگاه های کار اجباری را به منظور بازداشت مخالفان سیاسی و ایدئولوژیکی فرضی و واقعی دایر کرد. مقامات اس اس و پلیس بطور فزاینده ای در سال های پیش از آغاز جنگ، یهودیان، کولی ها و دیگر قربانیان نفرت قومی و نژادی را دراین اردوگاه ها حبس می کردند. طی سال های جنگ، آلمانی ها و همدستانشان به منظور متمرکز کردن جمعیت یهودیان در یک مکان و نظارت بر آنها و همچنین تسهیل تبعید یهودیان درآینده محله های یهودی نشین، اردوگاه های موقت و اردوگاه های بیگاری ایجاد کردند. علاوه بر این، مقامات آلمانی اردوگاه های کار اجباری متعددی – هم در به اصطلاح رایش آلمان بزرگ و هم در سرزمین های تحت اشغال آلمان– برای غیر یهودیانی که آلمانی ها در صدد بیگاری کشیدن از آنها بودند، دایر کردند.
در پی تهاجم به اتحاد جماهیر شوروی در ژوئن 1941، واحدهای سیار کشتار متعلق به پلیس امنیتی آلمان و سازمان امنیت وهمچنین گردان های نظامی مأموران پلیس ویژه برقراری نظم، در پشت مرزهای آلمان عملیات قتل عام یهودیان، کولی ها و مقامات حکومت شوروی و حزب کمونیست را اجرا می کردند. واحدهای آلمانی نیروهای اس اس و پلیس با برخورداری از حمایت واحدهای “ورماخت” و نیروهای مسلح اس اس بیش از یک میلیون زن، مرد و کودک یهودی و همچنین صدها هزار نفر دیگر را به قتل رساندند. بین سال های1941 و 1944، مقامات آلمان نازی میلیون ها یهودی را از آلمان، سرزمین های اشغالی و بسیاری از کشورهای دول محور به مراکز کشتار معروف به اردوگاه های مرگ تبعید کردند و آنها را در آنجا در تأسیسات ویژه کشتار با گاز به قتل رساندند. در ماه های واپسین جنگ، گاردهای اس اس کوشیدند تا با جابجا کردن زندانیان اردوگاه ها با قطار یا پیاده روی های اجباری معروف به «پیاده روی مرگ» از آزاد سازی تعداد زیادی از زندانیان توسط متفقین جلوگیری کنند. نیروهای متفقین در حین پیشروی در سرتاسر اروپا و حمله به آلمانی ها، با زندانیان اردوگاه های کار اجباری و همچنین زندانیانی که در پیاده روی اجباری از یک اردوگاه به اردوگاه دیگر شرکت داشتند، مواجه شده و آنان را آزاد می کردند. این پیاده روی ها تاهفتم ماه می 1945– روزی که نیروهای مسلح آلمان بدون قید و شرط در برابر متفقین تسلیم شدند– ادامه یافت. برای متفقین غربی، جنگ جهانی دوم در اروپا رسماً یک روز بعد یعنی هشتم ماه مه (روز پیروزی در اروپا)- پایان یافت، در حالی که نیروهای شوروی روز پیروزی خود را نهم ماه مه 1945 اعلام کردند. پس از هولوکاست، بسیاری از بازماندگان در اردوگاه های آوارگان که توسط نیروهای متفقین اداره می شد، اسکان یافتند. بین سال های 1948 و 1951، حدود 700 هزار یهودی – از جمله 136هزار یهودی آواره اروپایی – به اسرائیل مهاجرت کردند. دیگر آوارگان یهودی به ایالات متحده و سایر کشورها مهاجرت کردند. آخرین اردوگاه آوارگان در سال 1957 بسته شد. جنایاتی که طی هولوکاست صورت پذیرفت، بیشتر جوامع یهودی اروپا را ویران کرد و صدها جامعه یهودی در اروپای شرقی اشغالی را کاملأ از میان برداشت. 27 ژانویه روز گرامیداشت قربانیان هولوکاست نام گرفته است، فاجعهای که در دوران حکومت نازیها در آلمان موجب مرگ میلیونها انسان شد. مروری بر ریشه، سیر تاریخی و ابعاد فاجعهای که هنوز هم برخی مثل احمدی نژاد آن را انکار میکنند.هر ساله در روز ۲۷ ژانویه به یاد قربانیان هولوکاست مراسم گوناگونی در سراسر جهان بر پا میشود. هولوکاست فاجعهای تاریخی در دوران حکومت ناسیونال سوسیالیسم (نازی) در آلمان و جنگ جهانی دوم بود و نام آن تداعیکننده کشتار جمعی میلیونها نفر از کشورهای مختلف است. همانطور که گفتم انتخاب ۲۷ ژانویه به عنوان روز جهانی هولوکاست به این خاطر است که در روز ۲۷ ژانویه سال ۱۹۴۵ میلادی ارتش سرخ روسیه موفق به آزادسازی اردوگاه مرگ آشویتس شد. در آن زمان ارتش سرخ موفق شد تنها شمار کمی از اسیران و قربانیان را نجات دهد.رژیم نازی سیاست نابودی کامل یهودیان را دنبال میکرد. البته همهی قربانیان این رژیم یهودی نبودند. این رژیم در کنار یهودیان، چند میلیون انسان از نژاد اسلاو را که بیشترشان روس و لهستانی بودند، در شرق اروپا از بین برد. همچنین دهها هزار نفر از مخالفان سیاسی به ویژه کمونیستها و سوسیال دمکراتها و هزاران تن از اقلیتهای مذهبی و قومی و دیگر گروههای اجتماعی، قربانی این رژیم شدند. اما مفهوم هولوکاست از آن جهت به کشتار یهودیان اطلاق میشود، چون رژیم نازی سیاست نابودی کامل آنان رادر ذهن داشت و بدون کوچکترین گذشتی این هدف را دنبال میکرد. یهودیان صرفا به خاطر یهودی بودنشان تحت پیگرد قرار میگرفتند و اگر به چنگ رژیم نازی میافتادند، زنده نمیماندند.رژیم نازی در سال ۱۹۳۳ در آلمان به قدرت رسید، ولی سیاست پیگرد یهودیان در این کشور گام به گام عملی شد و هر چه زمان بیشتری گذشت، بر شدت این پیگرد افزوده شد. در واقع رژیم نازی با پیگرد داخلی یهودیان آلمان آغاز کرد و با آغاز جنگ جهانی دوم، این پدیده را به بیرون از مرزهای آلمان گسترش داد. نازیها در گامهای نخست با محدود کردن یا سلب حقوق یهودیان آلمان آغاز کردند. برای نمونه آنان را از پستهای کلیدی دولتی و قضایی بیرون راندند. چیزی که امروز ما در مورد بهاییان و دراویش و به کل دگر اندیشان در داخل ایران شاهد هستیم.فرجام هولناک این روند، نابودی چند میلیون یهودی در اردوگاههای مرگ بود.
پژوهشگران، روی هم چهار مرحله را در روند تکامل هولوکاست از هم متمایز میکنند:
۱ـ مرحلهی محدود کردن حقوق یهودیان آلمان و بیرون راندن آنان از پستهای دولتی، شغلهای آزاد و گسترهی عمومی.۲ـ مرحلهی سلب مالکیت از یهودیان از طریق اقدامات دولتی و مصادرهی داراییهای آنان در سراسر آلمان که رژیم نازی آن را با بهانهی «آریایی کردن داراییها در آلمان» انجام میداد. ۳ـ مرحلهی تشکیل اردوگاهها برای یهودیان اروپا پس از آغاز جنگ، سپس انتقال آنان به اردوگاههای کار اجباری برای بهرهکشی بیرحمانه تا مرز زجرکش کردنشان و نیز کشتن آنان در پشت جبههها.۴ـ و سرانجام مرحلهی کشتار منظم، برنامهریزی شده و پیگیر آنان در اردوگاههای مرگ، از طریق گاز سمی و سوزاندن اجساد قربانیان در کورههای آدمسوزی متاسفانه مراحل اولیه بسیار شباهت داره با اعمالی که جمهوری ننگین اسلامی، در ایران انجام میدهد پلمب مغازه ها و کارخانجات مربوط به بهایی ها و طرد کردن اقلیتهای دینی از مدارس و به طور کل اجتماع و اخراج بی دلیل دراویش و بهاییان و اخراج یک زرتشتی که از مسئولان شورای شهر یزد بودندو نمونه های بسیار زیادی که فکر کنم احتیاجی به بازگو کردن نداشته باشند و هر روز در اخبار میشنویمبپژوهشهای گسترده و زیادی در این زمینه صورت گرفته و علل و انگیزههای گوناگونی برای هولوکاست مطرح شده است. طبعا پرداختن به همهی آنها در یک فرصت کوتاه ممکن نیست. یکی از انگیزهها، ریشههای ایدئولوژیک و نژادپرستانه این مساله است. نازیها ایدئولوژی خودشان را بر یک سنت یهودی ستیزی حدودا ۱۲۰ ساله در آلمان استوار کردند. البته یهودی ستیزی پدیدهای ویژهی آلمان نبود و در همهی اروپا رواج داشت. این پدیده در آلمان و اتریش سدهی نوزدهم در پیوند با برآمد ملیگرایی بود و بعدها به صورت ملیگرایی افراطی و پرخاشجو بروز کرد. با نظریات شبهعلمی در مورد مسائل نژادی هم به این پدیده رنگ و لعاب به اصطلاح علمی زده میشد. یهودیان را جزو “نژاد پست ها” میشمردند. در اواخر سدهی نوزدهم، در آلمان احزاب و سازمانهایی تشکیل شدند که یهودیستیزی را در برنامهی خودشان وارد کرده بودند. برای نمونه، حزب «سوسیال مسیحی» به رهبری “آدولف اشتوکر” بود که با دربار آلمان نزدیکیهایی داشت. به این ترتیب، راه برای جنبش ناسیونال سوسیالیسم تا حدودی هموار شده بود.رژیم نازی دنبال منافع اقتصادی هم بود. این رژیم و هوادارانش، با سلب مالکیت از یهودیان آلمان که در میانشان بازرگانان موفق و ثروتمند کم نبودند، به پول و ثروت میرسیدند. بعدها که یهودیان را از آلمان به خارج منتقل کردند، خانههای آنان در اختیار نازیها قرار گرفت، یا آلمانیهای بازگشته از کشورهای دیگر را در آنها اسکان دادند. انگیزههای روانی، تاریخی، دینی هم در این زمینه نقش بازی کردهانددر زمینه آمار دقیق قربانیان هم پژوهشهای دامنهدار و گوناگونی صورت گرفته است. نازیها در اواخر جنگ، شروع به نابودی آثار جنایتهای خود کردند، تا ابعاد کامل آن برای جهانیان روشن نشود. ولی پس از پایان جنگ، گردآوری اسناد و مدارک در این رابطه آغاز شد. “هاینریش هیملر”، رییس سازمان مخوف “اس.اس.” و سازمانده اصلی اردوگاههای کار اجباری و مرگ که در دو سال آخر جنگ وزیر کشور آلمان بود، پیش از حمله به شوروی گفته بود: «باید یهودیان را تا پایان جنگ تا آخرین نفر نابود کرد. این آرزو و دستور پیشوای ماست». و “آدولف آیشمن” یکی از سازماندهندگان اصلی انتقال و نابودی یهودیان، در سال ۱۹۴۵ در گزارشی به یک مقام بلندپایهی نازی نوشته بود: «در اردوگاههای مرگ حدود چهار میلیون یهودی کشته شدهاند. حدود دو میلیون هم به دلایل دیگری از بین رفتهاند. بخش بزرگی از آنان توسط کماندوهای ویژهی پلیس امنیتی، در جریان حمله به روسیه اعدام شدهاند.در آغاز، دربارهی شمار قربانیان هولوکاست گمانهزنی میشد. در جریان دادگاه نورنبرگ در سال ۱۹۴۶، شمار قربانیان حدود ۶ میلیون نفر تخمین زده شد. پژوهشهای بعدی در مورد شمار قربانیان هولوکاست، بین ۴ تا ۵ میلیون نفر نوسان میکرد.پس از سال ۱۹۹۰ درهای آرشیوهای اتحاد شوروی سابق بر روی پژوهشگران گشوده شد و آنها توانستند با آمار و ارقام تازهای که در اختیارشان قرار گرفته بود، شمار قربانیان را تدقیق کنند. در حال حاضر، سه منبع معتبر تحقیقی مستقل از هم، شمار قربانیان هولوکاست را با اختلافاتی چندصدهزار نفری، بین ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تا ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر نفر برآورد میکنندیاد و خاطراتشون رو گرامی میداریم. و درسی میگیریم از این واقعه تلخ تا اجازه ندهیم که حاکمان ظالم ما رو دسته بندی نکنند و این دسته های ایجاد شده رو با دلایل فرضی از بین نبرند. یادمان باشد که ما هم در یکی از این دسته ها قرار داریم و دیر یا زود به سراغ ما هم میاینددر آخر حالا که از دراویش گنابادی صحبت کردیم. فاجعه پاسداران رو محکوم میکنیم و خواهان آزادی تعداد تقریبا 400 نفری این افراد همانند همه زندانیان سیاسی و عقیدتی محبوس در زندانهای رژیم هستیم و در این قسمت از برنامه جناب آقای نادر زندی فعال حقوق بشر با موضوع بحران آب در ایران برای اعضاء حاضر در جلسه سخنرانی فرمودند. در پایان جلسه بحث آزاد: با تاثیر هنر اول تا هفتم در محیط زیست و بالعکس ادامه پیدا کرد.
این جلسه مشترک ساعت۲۲ به وقت اروپای مرکزی بعد از پرسش و پاسخ و هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان حقوق بشر، به پایان رسید.
گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی نیدرزاکسن ، 3 فوریه 2018
سحر صمیمی
نشست ماهیانه اعضای نمایندگی هانوفر در تاریخ 3 فوریه 2018 ساعت 12:30 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضاى نمایندگی نیدرزاگسن در دفتر کانون و تنی چند از اعضا در اتاق پالتاک نمایندگی هانوفر برگزار گردید.
حاضرین در جلسه : خانمها : سحر صمیمی ، صدیقه جعفری ، زویا رزمجو ، شایسته علیگلزار ، پریسا سامانی منفرد ، نینا سبز و دیانا بیگلری و آقایان : منوچهر شفایی ، جهانگیر گلزار ، قاسم ساکی ، سعید دلگرم ، آیدین شفیع زاده ، جلال پورصادقی ، احمدرضا بهجتی ، امیرارسلان آشفته یزدی ، محمود نیسی و مهدی عطری و شرکت کنندگان در اتاق پالتاک خانمها : طناز بروفر و معصومه توکلی و آقایان : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی ، جمشید غلامی سیاوزان ، محمدحسین ملایی برزی ، حسین کفایت حقیقی و مهدی گلسفیدی بودند .
برنامه سازان این جلسه به ترتیب عبارت بودند از: اقای سعید دلگرم: اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته ” اقای منوچهر شفاعی: مقایسه مفهوم انسان و ازادی ” اقای محمود نیسی: تفاوتها و شباهتهای انقلاب 57 با رویدادهای دی ماه 96 ” اقای جهانگیر گلزار: بن بست نظام – مشخصه جنبش راهگشای دموکراسی ، برگذار گردیدکه حاضران در جلسه، همکاران و مهمانان در مورد موضوع مطرح شده به بحث و تبادل نظر پرداخته و نقطه نظر ها و دیدگاه های خویش را در جلسه به اشتراک گذاشتند.
در ابتدای جلسه اقای سعید دلگرم از فعالان حقوق بشر اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته را تشریح کردند که در زیر بصورت کوتاه به ذکر چند مورد از انها می پردازیم:
خودداری مسئولان زندان از رسیدگی پزشکی به زندانی سیاسی محمد صابر ملک رئیسی زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی اردبیل که به خاطر فعالیتهای یکی از برادرانش و در حالی که دستگاه امنیتی دسترسی به برادرش نداشت به عنوان گروگان دستگیر شد و در هشتمین سال حبس در تبعید خود نامه ای سرگشاده به حسن روحانی رئیس جمهور نوشت. آقای رئیسی در این نامه با تاکید بر اینکه روز هشتم دی ماه به مدت ۱۴ ساعت در هوای سرد اردبیل با دستبند و پابند در حیاط این زندان به میله بسته شده است، از وضعیت بحرانی خود ضمن تحمل حبس در تبعید شکایت و از اعتصاب غذای اعتراضی خود خبر داده بود. . وی پیشتر به دلیل اعتراض به محدودیت ها و اعمال فشار های مسئولین زندان و ضرب و شتم شدنش پس از یک دوره اعتصاب غذای طولانی مدت ۳۹ روزه در زندان حدود ۲۴ کیلو کاهش وزن پیدا کرد. او از مشکلات دستگاه گوارشی بدلیل اعتصاب غذای طولانی مدت رنج میبرد، علیرغم مشکلات پزشکی، مسئولین زندان از رسیدگی پزشکی به این زندانی خودداری می کنند تا جاییکه پزشک بهداری زندان به او گفته است “تو را ویزیت نمیکنم، میخواستی اعتصاب غذا نکنی. باید قبل از اعتصاب به عواقب این کار فکر میکردی.سهیل عربی به زندان فشافویه منتقل شد
پلمب پنجمین محل کسب شهروندان بهایی ساکن تبریز -علیرغم وعده های معاون رئیس جمهور در مورد پیگیری برای حل مشکل پلمب گسترده اماکن کسب بهاییان، باز هم محل کسب یک شهروند بهایی ساکن تبریز به نام تورج میثاقی پلمب شد. مغازه آقای میثاقی پنجمین محل کسب شهروندان بهایی این شهر است که اخیرا پلمب شده است. هر چند از جزییات بازجویی و دلایل پلمب محل کسب ایشان اطلاع خاصی در دست نیست اما بر اساس رویه شکل گرفته بخصوص در سالهای اخیر جلوگیری از فعالیت اقتصادی بهاییان بعنوان یک اهرم فشار بر پیروان این اقلیت دینی مورد استفاده سازمان یافته نهادهای انتظامی و امنیتی قرار می گیرد. شهروندان بهایی بر اساس باور دینی خود اماکن کسب خود را به هدف اجرای مناسک مذهبی تعطیل می کنند. اما دستگاههای انتظامی و امنیتی علیرغم حقوق مشخص قانونی و شهروندی افراد در عمل به باورهای دینی خود و نحوه مدیریت اماکن تجاری خود، به پلمپ اماکن کسب آنان اقدام می کنند. اقدام به پلمب مراکز صنفی شهروندان بهایی در حالی انجام میشود که براساس بند ب ماده ۲۸ قانون نظام صنفی، صاحبین واحد صنفی میتوانند تا سقف ۱۵ روز در سال واحد صنفی خود را بدون اطلاع اتحادیه تعطیل نمایند.
ضرب و شتم و تبعید آتنا دائمی و گلرخ ایرایی؛ آغاز اعتصاب غذای اعتراضی آرش صادقی روز چهارشنبه مورخ ۴ بهمنماه آتنا دائمی و گلرخ ایرایی دو تن از فعالان حقوق بشر در زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. دوستان گرامی بعلت تعدد و کثرت اخبار موارد نقض حقئق بشر یکماه گذشته در ایران از نشر کامل خبر در این گزارش خوداری کرده ایم اما برای علاقمندان فایل صوتی کامل این نشست از طریق لینک زیر قابل دریافت می باشد. https://bashariyat.org/?p=12139
بعد از آن ، آقای منوچهر شفائی در بخش مقایسه اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با موضوع مقایسه مفهوم انسان و آزادی سخنرانی کردند که در نوع خود شامل نکات قابل توجه جدیدی بود که مقایسه ای از مفهوم انسان و ازادی طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی دربر داشت. متن سخنرانی ایشان اینگونه بود:
01 . مفهوم انسان1) اعلامیهء جهانی حقوق بشر: در مقدمه اعلامیهء حقوق بشر این چنین آمده است: “ از آن جا که شناسایی حیثیت و کرامت ذاتی تمام اعضای خانوادهء بشری و حقوق برابر و سلب ناپذیر است؛ از آن جا که نادیده گرفتن و تحقیر حقوق بشر به اقدامات وحشیانه ای انجامیده که وجدان بشر را برآشفتهاند و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد، و از ترس و فقر فارغ باشند، عالی ترین آرزوی بشر اعلام شده است؛ از آن جا که ضروری است که از حقوق بشر با حاکمیت قانون حمایت شود، تا انسان به عنوان آخرین چاره به طغیان بر ضد بیداد و ستم مجبور نگردد؛از آن جا که گسترش روابط دوستانه میان ملتها باید تشویق شود؛ از آن جا که مردمان ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و حیثیت و کرامت و ارزش فرد انسان و برابری حقوق مردان و زنان ، دوباره در منشور ملل متحد اعلام و عزم خود را جزم کردهاند که به پیشرفت اجتماعی یاری رسانند و بهترین اوضاع زندگی را در پرتو آزادی فزاینده به وجود آورند؛ از آن جا که دولتهای عضو ء متحد شدهاند که رعایت جهانی و موثر حقوق بشر و آزادیهای اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تضمین کنند؛ از آن جا که برداشت مشترک در مورد این حقوق و آزادیها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد؛ مجمع عمومی این اعلامیهء جهانی حقوق بشر را آرمان مشترک تمام مردمان و ملتها اعلا م میکند تا همهء افراد و تمام نهادهای جامعه این اعلامیه را همواره در نظر داشته باشند و بکوشند که به یاری آموزش و پرورش ، رعایت این حقوق و آزادیها را گسترش دهند و با تدابیر فزایندهء ملی و بین المللی، شناسایی و اجرای جهانی و موثر آنهارا چه در میان مردمان کشورهای عضو و چه در میان مردم سرزمینهایی که در قلمرو آنها هستند، تامین کنند. قانون اساسی ایران:در اصل 1 و2 قانون اساسی ایران به ترتیب چنین آمده است:اصل ۱ دولت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینهاش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیتاللهالعظمی امام خمینی، در همهپرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادیالاولی سال یکهزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت ۹۸٫۲٪ کلیه کسانی که حق رأی داشتند، به آن رأی مثبت داد.
اصل ۲–جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:
- خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
- وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.
- معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا.
- عدل خدا در خلقت و تشریع.
- امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام.
- کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسیولیت او در برابر خدا، که از راه:
– اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین،
– استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها،
– نفی هر گونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری،
قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین میکند.(4) مقایسه مفهوم انسان-انسان در اعلامیه جهانی حقوق بشر و بر مبنای آنچه که در بالا آمده است می توان تفاوتهای بسیاری را در بنیادی ترین مفاهیم بر شمرد. “انسان” در اعلامیهء جهانی حقوق بشر فردی است که عضو “خانوادهء بشری” محسوب می گردد، لذا بین انسان غربی و شرقی، سیاه و سفید، بی دین و دیندار و… هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت. همچنین این اعلامیه نه به جهت ادارهء قانونی اجتماعی خاص که به جهت اعلان حقوق عمومی افراد لحاظ می گردد. انسان در قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران:از طرفی همانگونه که در 2 اصل ابتدایی قانون اساسی ایران آمده است، انسان به عنوان موجودی تعریف می گردد که “دیندار” می باشد. این انسان دیندار، ضمناً ” مسلمان” می باشد.این انسان دیندار مسلمان، نه در طی یک فرایند آرام و منطقی، که بر مبنای یک عمل “انقلابی” به انسانیت خود پی می برد. از این حیث، ما بین تعریف انسان مسلمان نیز تعارضاتی ایجاد می گردد. از یک سو در قانون اساسی هر انسانی که مسلمان نمی شود، از سوی دیگر هرمسلمانی که انسان نمی گردد.به هر حال انسان یعنی کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسیولیت او در برابر خدا، که از راه:لذا “انسان” در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انسان مسلمانیست که در جریان انقلاب اسلامی شرکت نموده، تغییرات حکومتی را ایجاد کرده و به پای صندوق های رای رفته تا به حاکمیت “عدل پرور الهی” رسمیت بخشد. و چون عدل خدا تنها پس از انقلاب اسلامی رعایت گردید، لذا “انسان” مسلمان پیش از انقلاب، نمود حقیقی یک انسان نمی باشد. بنابراین انسان بودن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از سال 1358 شمسی به بعد تعریف می گردد. لذا “انسان” محدودهء سنّی خاصی نیز دارد! با تمام این شروط، می توان ادّعا نمود که انسان در قانون اساسی، یک موجود زندهء کاملاً مشروط است که می تواند روزی “انسان” باشد و روز دیگر خیر!
بعد از سخنرانی جامع اقای منوچهر شفایی اقای محمود نیسی سخنرانی کوتاهی در رابطه با تفاوتها و شباهتهای انقلاب 57 با رویدادهای دی ماه 96 ارائه دادند که متاسفانه متن سخنرانی ایشان به دست بنده نرسید ولی برای علاقمندان فایل صوتی کامل این نشست از طریق لینک زیر قابل دریافت می باشد””: https://bashariyat.org/?p=12139
و در اخر جناب اقای جهانگیر گلزار از فعالان حقوق بشر سخنرانی بسیار جالب و قابل تعمقی را در مورد بن بست نظام – مشخصه جنبش راهگشای دموکراسی ارائه دادند که برای علاقمندان فایل صوتی کامل این نشست از طریق لینک زیر قابل دریافت می باشد””: https://bashariyat.org/?p=12139 بعد از پایان سخنرانی اعضا، بحث ازاد بر گذار شد و در ابتدا خانم صدیقه جعفری که بعنوان یکی از پیشکسوتان فعال حقوق بشر، حامی مقوله بحث ازاد و تبادل نظر اعضا جهت هر چه مفید تر شدن و رفع اشکالات از منظر حقوق بشری هستند که جنبه اموزشی نیز دارد مطالبی را پیرامون بحث آزاد مورد نظر بیان نمودند و در ادامه جلسه مطالب بسیار قابل توجهی از طرف حاضرین مطرح شد که در ان نهایت ازادی اظهار بیان، عقیده و دیدگاه افراد شرکت کننده در بحث مشهود بود. در ارتباط با موضوع اعترضات اخیر در ایران، چندتن از حاضرین در جلسه نیز خواستار مطرح کردن موضوعات دیگری بودند که ناظر جلسه با عرض پوزش از دوستان خواستار مطرح شدن موضوع انها در یک جلسه دیگر شد. در خلال بحث ازاد اقای منوچهرشفائی نیز به نکات مهمی در جنبش جدید مردم ایران پرداختند و در بیاناتشان تاکید بر رهبری مردم توسط خود مردم را داشتند.
کودک خیابان
لیدا اشجعی اسالمی
من از روییدن خار سر دیوار دانستم که ناکس؛کس نمیگردد بدین بالا نشینی ها
(صاحب تبریزی )-
نابرابری دیوار ستم را میکارد و اماچه کسانی نابرابری را میکارند و چرا میکارند؟
راستی ما ایرانیان میتوانیم در کشور خود راحت و ایمن زندگی کنیم ؟خیابان دراین باره با شما سخن میگوید اگر به نوای ان گوش کنید تو را اگاه میسازد؛ اگر درست به او بنگری به تو یاد میدهد که چرا اینگونه ای ؛و تو را میبرد به انجایی که اولین فریاد حق حیات و زندگی را سر داده ای به کودکیت ؛و به امروزی که هستی و نمیدانی از کجا امده ای !واما چرا خیابان اینگونه با تو رفتار میکند را تو میاموزی به شرطی که اگربخواهی که بدانی ؛او دوست تو خواهد شد و برای تو سخن ها ی بسیار خواهد گفت از رد پاهایی که سنگفرشهایش را سابیدند و رفتند و هم چنان در گذرند و فریاد کودکانی که در خیابان شب را به روز کرده بودند و میکنند؛ باید گفت که خیابان تصویر زندگی ما ست ما انسانها .در خیابانها کودکان میاموزند که دست در دست والدین خود راه بروند و چشم نگران والدین انها را پوشش میدهد ؛ و اماچرا اینطور است ؟در خیابان چه موجودات خطرناکی در کمین است که والدین را میترساند و اگر کودکی راه گم کند چه میشود؟ و از کجا سر در خواهد اورد ؟ولی ما انسانها هر زور کودکانی را میبینیم که درخیا بانها زندگی میکنند نان میخورند و مورد سو استفاده جنسی واقع میشوند و مواد مخدر را درهزار توی پیچش ترس و گریز پنهان میکنند تا دیگر به مجازات سر گروه خود محکوم نشوند ؛مرگ را و ترس را و گرسنگی را هر روز و هر روز درخیابان تجربه میکنند تا به تجربیات بزهکاریشان افزوده شود و بدین سان خیابان هیولای خود را میسازد که پدران و مادران از وحشت دست کودکانشان را هر چه بیشتر میفشارند تا راه را به درستی طی طریق کنند . ولی نمیدانند و نمیدانند . که این هیولاها را زباله ها میزایند که در حین ورود به این دینا درفریاد حق زندگی و حیات با انها یک سان عمل کرده اند و در ان لحظه هم کسی نمیتوانست انان را از این فریاد منع کند و امروز اینگونه وحشت را میافریند .ولی ایا ما انسانها میتوانیم اینقدر بیرحم باشیم که بی تفاوت نسبت به کودکانمان از کنارشان بگذریم و
با گذاشتن پول در کفی وجدان خود را در لالایی مسئولیت شهروندی به خواب کنیم . بهر روی روزها میگذرد و بر عمر کودکان کار و خیابان اضافه میشود کودکان کاری که دیروز در میان زباله ها فریاد حیات را سر داده بودند و امروز چهل سالگی خود را به اتش زباله میسپارند تا سوز سردی را از تن خسته بگیرند. این هیولاها را چه کسانی میسازند ؟ مگر انها مثل ما انسان به دینا نیامده اند ؟پس چرا وحشت را تولید میکنند ؟ این هیولاها را چه کسانی میسازند ؟
نابرابری و چشم حریص نابکاران کودکان را قربانی میکند که حتی در ورای این ستم که خیابان به شکل هیولا انها را تف میکند ولی این تشکل نحس و وحشت به داد حفظ وحراست سازنندگان نابرابری در هجوم مردم به جان امده در خیابان به کارمیرود که دهانها خونین واسیران معترض در دست این هیولا ها با مرگ و زندگی داستان دیگری را در خیابان به نقش میکشند و بدین سان خیابان به دانشگاه اجتماعی بدل میشود که به تومیاموزد اگر چشم بینا برای دیدن و گوش شنوا برای شنیدن و اگاهی داشته باشی به نابرابری خط بطلان کشیده و سازندگانش را افشا خواهی کرد
این داستان خیابان است که کودک خیابان ان را برای تو مینویسد .
چرا درگیر تبعیضیم ؟
رویا ایرانی
متاسفانه ازسالهای خیلی دور ما دختران و زنان ایران زمین شاهد تبعیض های طاقت فرسای جنسیتی بوده ایم.گاهی این بی عدالتی ها غمی جانکاه را به جانمان می افکند که آخر چرا ؟؟ تبعیض تا کی؟اکنون عصر جاهلیت پایان گرفته در زمانه تکنولوژی وپیشرفت علم هستیم !!! به راستی چرا هنوز هم سطح آگاهی جامعه مان این مقدار پایین است ؟؟؟ مگر مردان چه برتریهای قابل توجهی نسبت به زنان دارند که اینچنین حکمشان مطاع است واز بچگی تا بزرگی همیشه حق به آنان داده می شود؟گاه از دختر و زن بودنمان شاکی میشویم . و حتی گاهی با خود زیر لب غرغر میکنیم که ای کاش پسر آفریده میشدیم !!!درحالی که میدانیم خدا در آفرینش روح زن چه امتیارات غیرقابل انکار و شگفتی انگیزی نهاده است .برتری هایی چون عواطف سرشار انسانی که مرد وزن از زمان تولد و در رهگذر زمان برای رشد وتعالی روحی وروانی از تولد تا ابد به آن محتاج هستند و بدون وجود آن جامعه بشری به سامان نرسیده و نخواهد رسید.در این مقاله بر آن شدیم تا ببینیم راهگشای این معضل اجتماعی دیرین در سرزمین ایران چیست؟
تبعیض جنسیتی در ایران-طبق ماده 2 اعلامیه جهانی حقوق بشرهیچ تبعیض جنسیتی بین زن و مرد نباید باشد و اما تبعیض علیه زنان دردی جهانی که در ایران بیشتر مشهود است و البته این مساله نیز مانند دیگرمشکلات قابل پیشگیری می باشد مشروط به اینکه دولتها نیز در این زمینه با سازمانهای بین المللی همکاری لازم را داشته وملت ها هم از آگاهی بیشتری برخوردار گردند.علاوه بر این چند عامل دیگر نیز نقش مهمی را در رفع این مشکل ایفا می کنند:
– نهادهای مدنی حضور چشمگیرتری در زمینه رفع تبعیض از خود نشان دهند ، به صورتی که نقش آگاهی بخشی را در جامعه بالاتر ببرند. مثلا با انتشار نشریات و بروشورهای آگاهی بخش و یا ارائه کلیپ های های کوتاه و تاثیرگذار و یا ساخت سریال وفیلهای آموزنده و کوتاه و سخنرانی در مدارس و دانشگاهها و یا از طریق شبکه های اجتماعی و مجازی …..دراین زمینه به روشنگری بپردازند افسوس که چنین نیست !!!
-بالا بردن سطح مطالعات مردان و زنان جامعه وشناخت حقوق یکدیگر و احترام به حقوق هم و بخصوص رعایت حقوق خانمها که شاهد تضییع بسیارآن توسط مردان جامعه هستیم.
-با کفایتی ودرایت دولتمردان و قلم به دستان در آموزش وپرورش وآموزش عالی، که متاسفانه همواره متشکل از اکثریت مردان میباشند و بیشتر آنها آگاهی زنان را به نفع مطامع ومصالح خود نمی بینند و ازآن چشم پوشی کرده ودر جهت آموزشهای اساسی و سیستماتیک به زنان غفلت میورزند.ودرنهایت اغلب مردان وزنان جامعه که تربیت کننده دختران هستند به جای فراهم کردن شرایط مساوی رشد وتعالی فرزندانشان به صورت خواسته یا ناخواسته بهای بیشتری به فرزندان پسر خویش میدهند و رفتارهای تبعیض آمیز در همینجا از خانواده شکل میگیرد.گاهی اوقات انواع هزینه ها برای پسران در جهت پرورش استعدادها انجام میشود اما با ندانم کاری وتلقین های بازدارنده وتحقیرهای روزمره و حتی تمسخر توانمندی های دختران درمواردی مانند رانندگی و… استعدادهای آنها نشکفته پرپر میگردد.و دردناک تر از همه اینکه گاهی خود ما زنان ودختران هم این بی عدالتی ها را پذیرفته و به آنان عادت میکنیم و این دردناکتر است که ما هم خودمان را شایسته تبعیض و جنس دوم بودن، میدانیم لکن در برخی موارد حتی نه تنها آزرده خاطر نمیشویم بلکه به آن تن میدهیم چرا که خود را لایق جایگاهی بالاتر از این نمیدانیم !!!این عزت نفس از دست رفته نتیجه سالها دست دوم انگاشته شدن و تربیت جنسیتی در خانواده و بعد نگاه این چنینی در اجتماع به زنان در ایران میباشد . تا جایی که اغلب برای مطرح کردن خود درجامعه ویا نیاز مالی حاضر به انجام کاربرابربا مردان ولی دریافت دستمزدهای بسیار پایین تر میشویم.
واز این بدتر اینکه خود را در اموری سطح پایین غرق میکنیم که نه تنها در بالا بردن رشد شخصیتی و تعالی روحی خود و خانواده کمکی به ما نمیکند بلکه جایگاه و ارزش زن را ازاین هم پایین تر میکشاند. اموری از قبیل مدگرایی های افراطی، آرایش غیر متعارف ،غیبت ،و سخن چینی دیگران ،کنجکاوی آزاردهنده و دخالت در زندگی نزدیکان مانند دعواهای مرسوم مادر شوهر وعروس و… همچنین مشغول شدن بیش از حد به فیلمهای پوچ و جهت دار یا وقت گذراندن افراطی درشبکه های مجازی و…در این رهگذر چون زنان تربیت کننده نسلها هستند متاسفانه با این نوع نگرش نسبت به خود نسل های بعد ی هم در این بیراهه حرکت خواهند کرد و مشکلات جامعه زنان روز به روز پیچیده تر خواهد شد. و همگی به کمک خدا با تلاش پیگیر و روشنگری روزافزون بتوانیم ارزشمندی زن را به خود او وجامعه مردان بنماییم .
بررسی دلایل مهاجرت جوانان و دانشجویان ایرانی
روناک ناهید
جوانان یک کشور سرمایه های آن کشور به حساب می آیند و کشوری که دارای نیروی جوان بیشتری باشد ، سرمایه دار تر از بقیه ی کشورهاست و می تواند به آینده ی رو به رشد خود امیدوار باشد . به عنوان مثال سالهاست شاهد آن هستیم که کشورهای اروپایی که به دلیل رشد منفی جمعیت ، این سرمایه شان ( نیروی جوان ) رو به کاهش است از کشورهای دیگر جذب نیروی جوان کرده و مرزها را به روی جوانان نخبه کشورهای دیگر باز کردند همانند آلمان ، هلند ، سوئد و دیگر کشورهای اروپایی .اما پس از انقلاب 57 تا کنون در ایران ما شاهد از دست رفتن سرمایه هایمان در همه ی زمینه ها هستیم حتی نیروی جوان و این در حالیست که نرخ رشد جمعیت در ایران نه تنها همانند کشورهای اروپایی منفی نیست بلکه در برهه ای از زمان این نرخ با وجود 8 سال جنگ افزایش صعودی بسیار قابل توجهی هم داشته است .اما نبود مدیریت صحیح در اداره ی کشور ( در همه ی زمینه ها ) عرصه را بر جوانان ایرانی روز به روز تنگ تر کرده و همین امر باعث شده مهاجرت آنان به کشورهای دیگر رو به فزونی باشد . چنانچه طبق آخرین آمارهای موجود بر اساس گزارش سازمان ملل و صندوق بین المللی پول تعداد مهاجر کنندگان در سالهای اخیر بین 150تا 180 هزار نفر می باشد که 70تا80 درصد آنها قشر تحصیل کرده و متخصص هستند
همچنین بنابر آمارهای مجلس ، وزارت آموزش و پرورش و غیره در ایران 70 درصد از رتبه های برتر کنکور ، المپیادی ها و مدال آوران علمی از کشور خارج شده اند . اما دلیل این افزایش گذشته ای نه چندان دور (دوران پهلوی) دانش آموزان روزافزون جوانان که از کشور مهاجرت می کنند چیست ؟در و دانشجویان نخبه کشور توسط دولت وقت به صورت بورسیه به کشورهای اروپایی همانند آلمان ، فرانسه و آمریکا اعزام می شدند و در بیشتر موارد پس از پایان دوره تحصیلی در بهترین دانشگاهها به کشور باز گشته تا به کشور خدمت کنند و باعث پیشرفت کشورشان شوند . ولی پس از انقلاب 57 خط مشی جمهوری اسلامی چنین نیست و حاکمان و صاحبان قدرت در ایران برای جوانان کشور ارزش چندانی قائل نبوده و حتی با توجه به اینکه به
ظاهر بارها و بارها موضوع فرار مغزها را مطرح کرده اند اما در عمل هیچ چیز تغییر نکرده است . چرا که به خوبی می داند به واسطه سیاستهای غلط و دیکتاتوری جمهوری اسلامی در دانشگاههای ایران همانند دیگر ارگانها قانون شایسته سالاری کاملا منسوخ شده و فقط کسانی بر کرسی استادی می نشینند که بارها و بارها وفاداری خود را به نظام جمهوری اسلامی ثابت کرده اند !! پس با توجه به این موضوع امیدی نیست که حتما اساتید در دانشگاهها دارای سواد آکادمیک ویژه ای باشند و توانایی پرورش نیروی خبره و کارآمد را داشته باشند از این رو دانش آموزان نخبه و فعال می دانند که تنها در صورتی پیشرفت می کنند و می توانند در رشته ی تحصیلی مورد علاقه شان تحصیل کنند که از کشور خارج شوند و به همین دلیل پس از قبولی در یکی از دانشگاههای دولتی و گرفتن مدرک کارشناسی اقدام به گرفتن پذیرش از دانشگاههای دیگر کشورها کرده و از ایران مهاجرت می کنند ..در بالا آماری را درباره تعداد مهاجران از ایران به کشورهای دیگر را بیان کردیم که آمار رسمی مهاجران هستند و مربوط به تعداد دانشجویان و آن دسته از کسانی که برای تحصیل به صورت قانونی از کشور خارج می شوند. ولی تعداد زیادی از جوانان ایرانی نیز هستند که به امید رسیدن به آرامش و شرایطی بهتر حاضر هستند هزاران خطر را به جان بخرند و در مسیری بی بازگشت قدم گذارند . آنها با خروج از کشور و رفتن به کشورهای همسایه به خصوص ترکیه و پس از آن با کمک قاچاقچیان انسان از مسیرهای پر خطر خود را به کشورهای اروپایی می رسانند که این روند ممکن است ماها به طول انجامد . آری جوان ایرانی که به خوبی می داند با توجه به سیاست گذاریهای غلط مسئولین کشور نه آینده تحصیلی مناسبی دارد و همچنین با توجه به اینکه در ایران مکان و موقعیتی مناسب حتی برای یک تفریح مناسب سن و روحیات جوانان نیست همه این مسائل در کنار هم باعث می شود که آن دسته که به دام اعتیاد نیفتاده اند از ایران خارج شوند و به امید رسیدن به آرامش، موقعیت مناسب شغلی و تحصیلی و آینده ای روشن پای در مسیری پر مخاطره گذارند, جوانا ن در ایران به جند دسته ی عمده تقسیم می شوند :این دسته آن بخشی از جوانان هستند که متاسفانه در دام اعتیاد افتاده و با توجه به بی توجهی مسئولین در این زمینه که حتی گاهی تعمدی به نظر می رسد دیگر نمی توانند خود را از منجلاب اعتیاد نجات دهند .دسته ای که به دلایل مختلف ، شرایط موجود در ایران را پذیرفته ، تا پایان عمر با مشکلات موجود در زندگی دست و پنجه نرم می کنند اما به خاطر وابستگی هایشان و یا نداشتن جسارت در ایران می مانند .آن بخش از جوانان هستند که به دنبال احقاق حقوق هموطنانشان هستند و روحیه ای مبارزدارند و با تلاش بی وقفه سعی می کنند شرایط موجود را تغییر دهند که اصولا عاقبتشان به زندان می رسد و اگر زیر شکنجه های ماموران امنیتی جان سالم به در برند ، یا به حبسهای طولانی محکوم می شوند . یا به اعدام ، و عاقبتشان بسیار تیره و تار می شود . که این جمعیت همانطور که همگی واقف هستید روزبه روز در حال فزونیست .دسته ای که به امید فردایی روشن وحتی به این امید که روزی شرایط تغییر می کند برای تحصیل از کشور خارج می شوند .دسته ای که دیگر امیدی به آینده خود در ایران ندارند و تحت فشارهای امنیتی و اقتصادی از کشور خارج می شوند و با گذر غیر قانونی از مرزها خود را به اروپا و یا استرالیا می رسانند .آری اینگونه است که کشورمان روزبه روز فقیرتر و کشورهای اروپایی روزبه روز غنی تر می شوند .در گوشه و کنار دنیا ایرانی نام آور وجود دارد که در زمینه های مختلف علمی ، هنری و … نام ایران را زنده نگه داشته است . از دیگر مضرات مهاجرت جوانان به خصوص نخبگان به کشورهای دیگر پایین آمدن ضریب هوشی ایرانیان داخل کشور است. روزگاری ایرانیان از ضریب هوشی بالایی در سطح جهان برخوردار بودند اما امروزه ضریب هوشی آنها درصد قابل توجهی کاهش یافته که بر اساس بررسی دانشمندان یکی از دلایل آن مهاجرت نخبگان از کشور است چرا که ژن آنها دیگر به نسل بعدی در ایران منتقل نمی شود و در اداره کشور نیز این کاملا مشخص است ، دیگر نیروی کارآمدی با بهره هوشی بالا وجود ندارد ، نه مسئولی وجود دارد که توان اداره کشور را داشته باشد و نه نیرویی حتی در بخشهای خصوصی که دلسوزانه و عالمانه بتواند برای اداره کشور گامی بردارد .پس نتیجه چیزی می شود که می بنیم . چندماه پیش در بخش غربی کشور زلزله ای پر قدرت آمد ، همه ی مردم ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور بسیج شدند و به هر شکل که می توانستند به کمک زلزله زدگان شتافتند ، اما حالا پس از گذشت این زمان طولانی هنوز تعداد بسیار زیادی از آنها حتی صاحب یه کانکس هم نیستند و در این شرایط جوی در چادرهایی که آنها هم اصولی و استاندارد نیستند زندگی می کنند و متاسفانه باید گفت آنها که توانستند از زلزله جان سالم به در برند به علت نبود مدیریت صحیح در کشور حالا به دلیل سرما ونبود امکانات کافی جان خود را ازدست می دهند.و هر آنچه در ایران در حال رخ دادست نتیجه بی درایتی و قدرت طلبی مسئولان نظام حاکم بر ایران می باشد .
تبعیض و نا عدالتی در نظام دینی
رسول پور آزاد
تاریخ ایران زمین همانند سایر نقاط جهان از دیر باز با نامدارایی عقیدتی درامیخته است.اختلاف در باور وعقیده دینی زمینه سازبسیاری از نزاع ها و کشمکش های خونباردر طول تاریخ بوده قربانیان بیشماری رابه جا گزاشته است . ازاینرو جامعه بین الملل به لزوم تهیه و تدوین چهار چوب قوانین که تضمین کننده حقوق تمامی افراد بطور یکسان باشد پی برد. در اعلامیه حقوق بشر به افراد صرفه نظر از عقیده،دین،نژاد ،سطح طبقاتی و صرفا بعنوان یک انسان نگاه میشود . بسیاری از تراژدی های انسانی در طول تاریخ تنها به دلیل توجه برتری عقیدتی و یا نژادی روی داده است و از اینرو الزام به قوانین حقوق بشر که تمام افراد رابه طور برابر و یکسان لحاظ میکند می تواند تضمین کننده صلح و امنیت جهان باشد .در برسی میزان تعهد اجرایی به قوانین حقوق بشر میتوان گفت کشور ما و همچنین منطقه خاور میانه همواره بسیار عقب تر از کشور های غربی بوده است . گر چه در کشور های غربی نیز حقوق بشر به طور کامل رعایت نمیشود اما دست کم کشور های انها صحنه جنگ های عقیدتی و تبعیض ها و ناعدالتی های قومی و مذهبی نیست و کسی به لحاظ داشتن باور و عقیده زندانی یا محکوم به مرگ نمیشود از این رو پیروان ادیان ومذاهب مختلف میتوانند با صلح و ارامش در این کشور ها در کنار هم زندگی کنند . چون جامعه تحت قوانین حقوق بشری و دولتی سکولار اداره میشود که هیچگونه برتری قومی یا عقیدتی را به رسمیت نمیشناسد و همه انسان ها بطور یکسان در پیشگاه قانون قرار میگیرند.در کشور ما که نظام دینی حاکم است نا عدالتی و تبعیض بسیاری علیه پیروان سایر ادیان از سوی حکومت اعمال میگردد حکومت ایران با سختگیری مذهبی خاصی همواره سعی بر ان داشته است تا نظام عقیدتی شیعی را مبنای هویت افراد جامعه ایران قرار دهد . از اینرو حقوق افراد با باور هایی غیر از نظام عقیدتی حاکم همواره نادیده گرفته میشود و در حق انها بی عدالتی روا داشته میشود . در اصل هجدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر امده است . هرکس حق دارد از ازادی اندیشه ،وجدان و مذهب بهره مند گردد . این حق شامل ازادی تغییر مذهب یا باور ونیز ازادی اظهار مذهب یا باور بشکل اموزش ،عمل به شفاهی ،نیایش و بجایی اوردن ایین ها چه به تنهایی و چه بصورت جمعی نیز میگردد.هم چنین اصل دوازده قانون اساسی ایران ذکر شده که دین رسمی ایران الی الابد مذهب شیعه جعفری اثنی عشری است و مذاهب دیگر اسلامی از قبیل حنفی،مالکی ،شافعی و زیدی دارای احترام بوده و پیروان ان در انجام مراسم مذهبی و تعلیم و تربیت دینی ازادند .اما رفتار حکومت با پیروان ادیان ناقض مفاد حقوق بشری بوده و موارد ذکر شده در قانون اساسی همه پیروان ادیان و مذهب موجود در کشور را به رسمیت نمیشناسد و از حقوق انها حمایت نمیکند . ضمن اینکه حتی قرائتی از مذهب شیعه که متفاوت با قرائت نظام حاکم باشد محکوم و در حکم الحاد تلقی میگردد. یا به طور مثال در تهران با وجود تعداد قابل توجه سنی مذهبان انها اجازه دایر کردن مسجدی را ندارند . همینطور هرگونه خروج از دین شیعه و گرویدن به باور دیگری با مجازات مرگ از طرف نظام حاکم روبه رو میگردد و پیروان ایین بهایی حتی از اجازه کار وتحصیل هم محروم هستند و اصلا از طرف نظام شهروند جامعه ایرانی به حساب نمیایند . برخورد رژیم همواره نسبت به پیروان طریقت صوفیگری و دراویش نیز سرکوبگرانه بوده و اخبار دستگیری های دراویش گنابادی و سرکوب طرف داران انها در این روز به گوش میرسد.اما از این میان افرادی که بیشترین اسیب را از نظر دین حاکم در جامعه ایران دیده اند بیخدایان و خرد گرایان هستند بزرگان خرد مند و روشنفکر ایرانی مانند ذکریای رازی ،ابن راوندی ،ابن سینا و خیام و … همواره در اثار خود مردم را به خرد گرایی و پیروی از اخلاق و دوری از تعصبات و خرافات فراخوانده اند در طول تاریخ ایران همواره افرادی که دین و مسئله وجود خدارا به نقد کشیده اند برایشان توسط طبقه حاکم که پشتیبان طبقه روحانیت بوده اند با مجازات روبه رو گردیده اند و دین به عنوان امری بدیهی و ارثی همواره از نسلی به نسل دیگر تحمیل شده است . در جامعه امروز ایران نیز که طبقه روحانیت حاکم مطلق است بیش از نیمی از بودجه کشور صرفه تقویت سازمان های دینی حاکم میگردد و روحانیت شیعی تبدیل به شغلی بسیار پر در امد شده است . نظام حاکم امار ایرانیان شیعه مذهب را بیش از 95 درصد ذکر میکند ضمن این که در این امار گیری ها تعداد دقیق پیروان سایر ادیان نامشخص و مخدوش است به جمعیت کثیری از جامعه که خود را از تعلقات مذهبی عاری میدانند اشاره ای نمیگردد چون اصولا در ایران بی دینی مطابق با الحاد است و حتی بیان بی اعتقادی به خدا مجازات مرگ را در پی دارد از این رو در جامعه ی ایرانی افرادی که اعتقاد به خدا ندارند اصولا به رسمیت شناخته نمیشوند و امکانی برای بیان اندیشه های خود ندارند .در یک جامعه با حاکمیت دینی مانند ایران کودکان بزرگترین قربانی نگاه دین محور نظام حاکم هستند . در کشور های پیشرفته دنیا از تحمیل هر دین و عقیده به کودک تا رسیدن به سن بلوغ خود داری میشود اما در ایران کودکان از سنین خورد سالی تحت اموزش های سلیقه ای و هدف دار نظام اموزش و پرورش عقیدتی قرار میگیرند ضمن این که تجاوز و سو استفاده جنسی از کودکان در کلاس های درس دینی در جامعه امروز ایران مطرح هست اما نکته حائز اهمیت این است که القا عقیده و دین به یک کودک که هنوز به رشد عقلی و فکری و قدرت انتخاب دست نیافته است در حکم تجاوز ذهنی به ان کودک است و دست کمی از تجاوز جنسی ندارد در ایران سیستم اموزش و پرورش که در خدمت ولایت است تمام سعی و همت خود را بر مغز شویی کودکان و القا حس ترس و عذاب وجدان و نهادینه کردن روحیه سر سپردگی و اطاعت بی چون و چرا نهاده است . دراین مقاله سعی براین داشتم تا به گوشه ای از بی عدالتی های ناشی از حاکمیت دینی اشاره ای داشته باشم به امیدروزیکه تمام اقوام باهر باوروعقیده بطور یکسان وبعنوان یک انسان ازجانب یک نظام سکولار موردحمایت قرارگیرند.
به مناسبت 21 فوریه – روز حمایت از زبان مادری
مریم مرادی
حدود نیمی از زبانهای دنیا در حال از میان رفتن هستند. فراموش شدن هر زبان به از دست رفتن مجموعهای از فرهنگ، تاریخ و آداب جمعی از ساکنان زمین میانجامد. بنابراین امر مهم روز ۲۱فوریه برابر دوم اسفند روز حمایت از زبان مادری است. این نامگذاری توسط یونسکو انجام شده و هدف از آن تلاش برای حفظ تنوع فرهنگی و زبانی در جهان است.شعار سال ۲۰۱۸ یونسکو این است : “تنوع زبانی و چندزبانی برای توسعه پایدار”.زبان مادری زبانیست که از مادر، پدر و نزدیکانمان آموخته ایم.( زبان آبا و اجدای ) بنا به نطر پژوهشگران کودک در رحم مادرش با زبان مادریش آشنا میشود و هنگام بدنیا آمدن که گریستن آغاز میکند اگر به زبان مادریش با وی سخن گفته شود، گریه اش را قطع کرده گوش میدهد.کودک با گذشت زمان و شنیدن مکرر، زبان مادریش را آموخته آغاز به ادای آن میکند. کم کم با ساختن جملات کوتاه آغاز به سخن گفتن به زبان مادریش میکند. در طول زمان کوتاهی می آموزد تا به زبان مادریش احساسات و خواسته هایش را به اطرافیان خود تفهیم نماید. با زبان مادریش با دیگران رابطه برقرار کند. با همین زبان بازی میکند، می خندد، می گرید و وارد مشاجره و بگو مگو می شود. تنها و تنها با زبان مادریش است که قادر می شود دنیای پیرامون خود را بشناسد و بیان نماید. با سخن گفتن به زبان مادری از فردیت و تنهایی خویش خارج گشته از تعلق خود به گروه ویژه ای آگاه میشود. او با مهر و محبت، اعتماد و امنیتی که این تعلق به وی ارزانی داشته است زندگی میکند.اگر بخواهیم یک توضیح علمی بدهیم، میتوان گفت که سخن گفتن خود تفکری آهنگین (مصوّت) است. ما هنگام تفکر خاموشانه با خود سخن می گوئیم. و آنگاه که لب به سخن می گشائیم، در حقیقت با صدا می اندیشیم.کودک در پنجسال اول زندگیش 80درصد کل معلوماتی را که در تمام طول زندگیش باید بیآموزد، در خانواده اش کسب میکند و در 7-6 سالگی نیز سن مدرسه رفتنش فرا می رسد. اکنون ببینیم اگر تحصیل به زبان مادری نباشد چه پیش خواهد آمد؟ اولاً چرا نباید تحصیل بزبان مادری باشد؟ در هر جامعه ایکه انسانها از تعلیم و تربیت به زبان مادری خود محرومند، معنی اش
نوعی ظلم و ستم اجتماعی در آنجا میباشد. بی عدالتی وجود دارد زیرا در آنجا زبانی بر دیگر زبانها و یک گروه انسانی بر دیگر گروههای انسانی در موضعی برتر و حاکم قرار دارد.
برای نابودی انسانها سه راه عمده وجود دارد:
- نابود کردن فیزیکی نسل دیگران توسط یک بمب اتمی-
2-عنوان کردن فرضیه خون پاک و ژن خالص
3 -از طریق نابود کردن ژن های مدنی و فرهنگ
ژن های فرهنگی چیست؟
ژن مدنی، فرهنگ و مجموعه تمدّنی است که از نسلهای گذشته به عنوان میراثی گرانبها بما رسیده، و این آن چیزیست که می تواند آماج حملات قرار داده شود . کودک نخستین روز پا به مدرسه می گذارد. معلم وارد شده سر سخن را باز میکند. کودک چیزی از گفتار معلم نمی فهمد زیرا زبان اورا نمی داند. کودک گرفتار شرائط و فضای تلخ و ناگواری می باشد!.
زبانی که از مادر و پدرش آموخته و بدان افتخار می کرد، در اینجا بکار نمی آید و ارزشی ندارد. به او گفته بودند برای آدم درست و حسابی شدن به مدرسه برو! اما برای آدم شدن زبان او بدرد نمی خورد و بزبان بیگانه ای باید سخن گفت. بدین ترتیب کلیه کسانیکه بزبان مادریش با او صحبت می کنند، در ذهن او از اعتبار و اعتماد می افتند. اینگونه تفکّرات تلخ هر روز و هر ساعت بر روح و روانش ضربه وارد میکند و بدین وسیله نیز هر روز و هر ساعت اعتمادی که به خانواده، زبان و فرهنگش داشت در وجودش می میمرد. کودک هر روز تحقیر می شود و پس از زمانی نه چندان دراز هویتی که از خانواده گرفته بود نابود می شود و بتدریج اعتماد و پیوندی نیز که به جامعه و ملتش داشت گسسته از بین می رود.
کودک چون زبان معلمش را نمی داند، بخش عمده آموزشهای اورا نیز نمی تواند بفهمد. گفته های معلم را نه میتواند بررسی کند، نه میتواند سئوالی طرح کند و نه میتواند درک کند. اگر هم چیزی بفهمد نمیتواند به زبان بیآورد و برای دیگران توضیخ دهد. زیرا زبان فهم و بیانش جدا شده است. در زبان مادریش می فهمد اما نمی تواند فهمیده هایش را بیان کند. یعنی رابطه بین ذهن، قلب و دهان (زبان) تماماً قطع میگردد. و این زیان جبران ناپذیری برای رشد انسان بوده، تأثیر منفی بسیار بزرگی بر روح و روان و شخصیت آدمی میگذارد. با جمعبندی همه این واقعیت ها می توانیم آنچه راکه بعلّت محرومیت از تحصیل بزبان مادریش بر سر کودک می آید، چنین خلاصه کنیم: بسیاری از کودکان بعلت محرومیت از تحصیل بزبان مادری، اعتماد بنفس خودرا از دست داده از همان ابتداء از رفتن به مدرسه امتناع می ورزند. بهمین جهت نیز درصد بیسوادی در اینگونه جوامع بسیار بالاتر از جوامعی است که در آن کودکان بزبان مادری خود تحصیل می کنند.
از آنجائیکه کودکان زبان معلم را نمی دانند، قادرند فقط بخش اندکی از دروس را بفهمند. و این باعث میشود که اینگونه کودکان بتدریج اعتماد بنفس خودرا از دست بدهند. از آنجائیکه اینگونه کودکان اعتماد خودشان را به خود، خانواده و جامعه و ملتی که بدان منسوبند از دست می دهند، ناگزیر در پی کسب هویّت دیگری خواهند بود. از آنجائیکه زبان فهم کودکان با زبان بیان آنان بیگانه است، قادر نخواهند بود شنیده ها و آموخته های خودرا مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند، زیر سئوال ببرند، تحقیق و بررسی کنند. در نتیجه صرفاً به یک مقلّد و تکرار کننده طوطی وار محفوظات تبدیل خواهند شد. اگر خلاصه و روشن بگوئیم: فرزندان چنین خلقی نسبت به فرهنگ، اندیشمندان، زبان، تاریخ و تمامی گذشته خود بیگانه می گردد همانند نسلی که از زبان مادریش محروم گشته است، خود این زبان نیز قربانی بزرگی بود. زیرا این زبان نتوانست رشد و انکشاف پیدا کند و به زبان علمی تبدیل گردد در ایران قومها و ملتهای گوناگونی زندگی میکنند که هر یک زبان و فرهنگ خاص خود را دارند. حق آموزش زبان مادری برای آتئنیک های مختلف این کشور ظاهرا به رسمیت شناخته شده، اما این کار از حمایت کافی و موثر دولت برخوردار نیست.
به این بهانه می توان به نکات زیر اشاره داشت:۱– حسن روحانی در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ در بیانیه ای وعده هایی را مطرح کرد که از جمله آنها اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی بود.این اصل می گوید: ” زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.”با وجود وعده صریح روحانی اما این وعده تاکنون رنگ عمل به خود ندیده است و شاید گفت فراموش شده. این در حالی است که براساس تاکید قانون اساسی و مقررات بین المللی، آموزش زبان مادری، یک حق است و دولت موظف به اجرای آن است.می توان آموزش زبان مادری (کردی، ترکی، بلوچی، ترکمن، لری، عربی و …) را در مدرسه و همزمان با آموزش سایر درس ها آغاز کرد.
البته بعضاً رشته های درسی به زبان های مادری در مناطق غیرفارسی در سطح دانشگاه ها ارائه و این موضوع به عنوان مصداق اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی معرفی می شود اما باید گفت گرچه این اقدام، یک اتفاق خوب و گامی روبه جلوست اما به معنای اجرای این اصل قانون اساسی نیست.
۲ – در نتیجه شیوه آموزش فعلی در مدارس، اکثریت قاطع دانش آموزان، نه نوشتن به زبان مادری را می آموزند (پس تسلط آنها به زبان مادری شان کامل نیست) و نه زبان فارسی را به طور کامل یاد می گیرند و دراستفاده از این زبان هم با مشکلات جدی روبه رو می شوند.در نتیجه این افراد در هیچ زبانی به طور کامل (نوشتن و مکالمه) تسلط نمی یابند و این موضوع در همه مراحل زندگی شان آنها را در کنار دیگر هموطنانشان با آسیب پذیری و چالش جدی روبه رو می کند.۳– دولت ایران و وزارت آموزش و پرورش می توانند با استفاده از کارشناسان مسائل آموزشی و استفاده از تجربیات دیگر کشورهای همسایه و منطقه (عراق، پاکستان، هند، روسیه و افغانستان) و جهان ( الجزایر، مراکش، چین، بلژیک و سوئیس)، آموزش زبان مادری و آموزش به زبان مادری را در مدارس ایران اجرایی کنند و ضمن اجرای قانون اساسی، بخش مهمی از مطالبات بخش هایی از مردم ایران را محقق کرده و ارتقای آموزش و دانش بخش مهمی از دانش آموزان و آینده سازان کشور را رقم بزنند.
۴– زبان مادری حدود نیمی از مردم ایران زبان فارسی نیست و فارسی آموزی به آنها در دبستان به ویژه کلاس اول ابتدایی باید به روش متفاوتی از سایر دانش آموزانی صورت بگیرد که زبان مادری آنها فارسی است.عدم توجه به این نکته بنیادین، روندهای آموزشی دانش آموزان را با مشکلات جدی همراه می کند.
۵– زبان های موجود در ایران بخشی از دارایی های ناملموس کشورمان هستند که قطعا از دارایی های ملموس ( جاده ها، پل ها، ساختمان ها و …) با ارزش تر هستند پس حفاظت از این دارایی ها نیز نیازمند تلاش و فعالیت دولت در کنار فعالان فرهنگی اجتماعی است.
۶– زبان مادری تنها زبان نیست بلکه مهمترین نمود یک فرهنگ است. زبان مادری فقط زبان نیست بلکه هویت، فرهنگ، حس و …انسانی است. احترام به زبان مادری، احترام به هویت و فرهنگ افراد است..اگر ایران را دوست داریم اگر به هم میهنان عشق می ورزیم اجازه دهیم همه ایرانیان همزمان با فارسی، زبان مادری خود را هم آموزش ببینند.
کودکى فراموش شده
پوریا نخبه زعیم
قبل ازبررسى علل بوجودآمدن پدیده اى بنام کودک کارلازم مى دانم که توضیحاتى درباره اینکه کودک کاریعنى چه؟
بدهم واینکه مصداق این تعریف چه طیفى ازکودکان رادربرمى گیردبدهم.در برخی محلههای تهران بزرگ، همچون دروازه غار،حاشیه هاى شهر،محله هاى فقیرنشین والبته دیگرشهرهاى ایران ثروتمندما کودکانی هستند که دستهای کوچکشان، پینه بسته است، زیبایی صورتهایشان زیر لایههای چرک و سیاهی پنهان شده و پاهای خسته آنان به کفشهای پاره و نامناسب عادت کرده است، اینها کودکان کار هستند. کودکانی که وظیفه دارند بخشی از زندگی پر مصیبت خانواده را بچرخانند، کودکانی که شناسنامه ندارند، گاهی اوقات در ازای مقداری پول معامله میشوند و دیگر مهم نیست، زیردست سرپرستان سنگدل و خشن، بر سر جسم و روح این کارگران معصوم چه میآید. بهرهکشی از نیروی کار کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد به نحوی که فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار در یک جامعه به شمار میرود، خانواده فقیری که اکثر درآمد خود را برای خرید غذا صرف میکند، به درآمد کودک خود برای بقا نیاز اساسی دارد البته فقر تنها دلیل کار کودکان نیست و نمیتواند به تنهایی عاملی برای بردگی و دیگر انواع اشتغال باشد. بخصوص درکشورى همانندایران که داراى ذخایرعظیم نفتى است و معادن بسیارى دارد و از سویى دیگر نظامى که مدعى است که کودکان وزنان درمرکزاهمیت قرارداشته وخانواده جایگاه بالایى دارد آمار بالاى کودکان کار و وضعیت اسفبار آنان بسیارجاى سوال است.
این درحالیست که دولت جمهورى اسلامى ایران درسال 1373، پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده و تعهدات مربوط به کودکان کاررا به صراحت پذیرفته است، اما با گذشت 17سال، هنوز این قشر به رسمیت شناخته نشدهاند، دلیل این ادعا نیز نبود آمار دقیق از این کودکان در کشور است.
مهمترین وظیفه دولت در این خصوص ایجاد حق هویت برای کودکان، صدور کارت شناسایی و اجازه تحصیل در مدارس است، اما در عمل جز سیاستهای نافرجام ضربتی و سرکوبی گام دیگری برداشته نشده است.
ایران که ازامضاکنندگان کنوانسیون حقوق کودک مى باشدمتعهدشده ازکارکودکان ممانعت بعمل آورده وشرایط یکسان وبرابرى براى رشدوتعالى کودکان بوجودآورد.البته ایران سال 1370 پیمان جهانی حقوق کودک را امضا کرد و در اسفند سال ۱۳۷۳ مفاد پیمان نامه به تصویب مجلس رسید. همین طور ایران مقاوله نامه شماره 182 حقوق بنیادین کار را در سال 80 قبول کرد.
علاوه بر این طبق ماده ۷۹ قانون کار، «به کارگماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام (پسر و دختر) ممنوع است. کارفرمایانی که افراد کمتر از ۱۵ سال را به کار بگمارند، مستوجب مجازات خواهند بود. ضمنا باید کودکان را به کاری گماشت که برای او زیان آور نباشد. کودکان کارکه درمقاوله نامه۱۳۸ مربوط به حداقل سن – مصوب١٩٧٣ ماده ١بیان مى دارد که دولت عضوی، که این مقاوله نامه را قو ّت قانونی بخشیده است، متعهد میشود سیاستی را اتخاذ کند که متضمن لغو کامل کارکودکان باشد و نیز به تدریج حّداقل سن برای ورود کودکان به بازار کار را به سطحی افزایش دهد که با رشد جسمی و فکری کامل خردسالان سازگار باشد.ولى امروزه جامعه شاهدکودکانى است که از٧سالگى وارد بازار کار مى شوند و اکثر این کودکان از تحصیل باز مى مانند. بخش بزرگى ازاین کودکان نیز به جامعه مهاجر افغان تعلق دارندکه مورد بهره کشى قرار گرفته و حتى از کمترین حق خود نیز یعنى داشتن شناسنامه محروم هستند و از تحصیل باز مانده و جذب بازار کارشده اند. دراین میان البته ازهمه بدتروضعیت کودکان زباله گرداست که اینروزها بازار داغى دارد بازارى که خود دولت بطور غیرمستقیم دربوجودآمدن آن نقش داشته وبدین گونه عمل مى کندکه نه خودمستقیم وآشکاربلکه ازطریق بنگاههایى این کودکان رابه کارمى گماردوازهمه بدتراینکه آمار دقیقى ازاین کودکان وجودنداردچراکه بیشترآنان به فعالیت زیرزمینى مشغولند و علاوه براین در فضاهاى دور از چشم این کودکان مورد تجاوز و انواع شکنجه و آزار قرار مى گیرند. تعداد این بچه ها اصلا کم و ناچیز نیست. حداقل در پایتخت، بیش از ۲۰هزار کودک کار تایید شده است. موضوعی هم که به روشنی قابل فهمیدن است، این است که تعداد کودکان کار در کشور، به دلایل گوناگون رو به افزایش است اما آمار دقیقی در مورد آن ها وجود ندارد. شاید فقدان آمار دقیق به دلیل نبود متولی اصلی در مورد کودکان کار است. آن متولیانی هم که از سازمان بهزیستی و وزارت کار وجود دارند، بیشتر در حال موازی کاری هستند. به همین دلیل جدا از راه حل، حتی آمار دقیقی هم وجود ندارد.ا این حال، یکسری آمار دیگر وجود دارد که اعلام می کند، تعداد کودکان کار در ایران را حدود دو میلیون نفر اعلام کرده است. اما آمار های غیررسمی چیز دیگری می گویند. این آمار های غیر رسمی حکایت از وجود هفت میلیون کودک کار در ایران دارند که البته نیمی از این کودکان، اتباع کشورهای همسایه هستند.
ا کودکان خیابانی فقط بخشی از کودکان کار هستند. تعداد زیادی از کودکان کار در کارگاههای زیرزمینی و دور از چشم جامعه به کارهایی سخت و طاقتفرسا مشغولند. این کودکان ناچارند که در ساعات طولانی در محیطهای غیربهداشتی با دستمزدهای اندک کار کنند تا بخشی از هزینههای خانوادههایشان را بپردازند.بسیاریازگزارشات غیررسمى در مورد کودکان خیابانی نشان داده که آسیبهای روانی در آنها شیوع زیادی دارد. بیشتر این آسیبها مربوط به کودک آزاری، محیط آشفته و مسامحه کاری است که این کودکان از آنها میآیند. این امر با سبک زندگی که در خیابانها در پیش می گیرند، تشدید میشود.
کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر می برند. این کودکان می توانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه ای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانه های فساد و… قرار گیرند. همچنین عدم بهره گیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر جه بیشتر از این کودکان سلب می کند.
کودکان کار در ایران در معرض آزارهای جسمی، روحی و جنسی، ابتلا به بیمایهای خطرناک، نظیر ایدز هستند. کودکانى که درخردسالى بارزندگى بزرگسالى رابدوش مى کشندوکودکیى که بدست فراموشى سپرده شده است .
مسئله کودکان کار و خیابان فقط چیزی از جنس دلسوزیهای انسانی برای گروهی حاشیهای نیست، بلکه مستقیماً با اقتصاد سیاسی کشور و عملکرد دولت ارتباط دارد. مسئله این کودکان را نباید در سطح سودجویی و رفتار غیرانسانی شماری از افراد برای بهرهکشی از کودکان دانست و به این سطح تقلیل داد. کودکان کار و کودکان خیابانی، محصول رویههای موجود در ساختار اقتصاد سیاسی کشورها هستند.
فشارها ی اخیر حکومت بر فعالان محیط زیست
دکتر زهرا ارزجانی
ایران از سالها پیش با بحران زیست محیطی متعددی دست به گریبانگیر است که از نگاه متخصصان عمدتا با سوءمدیریت و فساد مرتبط است .در حالیکه .حکومت ایران در اقدامی کمسابقه دست به بازداشت گسترده فعالان محیط زیست به اتهام «جاسوسی» و دیگر اتهامات امنیتی زده است.این افراد درقالب اجرای پروژههای علمی و محیطزیستی نسبت به جمعآوری اطلاعات طبقه بندی کشور در حوزههای استراتژیک اقدام میکردند که با رصد اطلاعاتی یکی از نهادهای امنیتی کشور، دستگیر و توسط دادستانی تهران بازداشت شدهاند». دادستان تهران گفته چنین اقداماتی «جاسوسی» بهشمار میرود و مجازات آن بسیار سنگین و در مواردی در حد اعدام است.
بازداشت شش تن از فعالان حوزه محیط زیست و دکتر کاووس سیدامامی، مدیر بنیاد زیست محیطی حیات وحش پارسیان است که اوایل بهمن ماه امسال به اتهام جاسوسی صورت گرفت .کاووس سید امامی، فعال محیط زیست واستاد دانشگاه امام صادق بود. او سالها در حوزه محیط زیست فعالیت داشت و عضو هیات مدیره موسسه حیات وحش میراث پارسیان بود. حیات وحش پارسیان موسسه غیر دولتی است که در سال ۱۳۸۷ به ثبت رسید. این موسسه در حوزههای زیستشناختی و حفاظت از محیط زیست و جانوران فعالیت دارد. از جمله فعالیتهای این موسسه تمرکز بر گونههای در معرض خطر مانند پلنگ آسیایی، یوزپلنگ ایرانی، خرس سیاه آسیایی و قوچ لارستان است.یکی از کسانی که همراه سیدامامی دستگیر شده، «مراد طاهباز» است؛ شهروند ایرانی- امریکایی و همکار سیدامامی در هیات مدیره «میراث پارسیان». «هومن جوکار»، خزانهدار و مدیر پروژه یوز آسیایی، همسر او به نام «سپیده کاشان» که مشاور سابق سازمان ملل در زمینه محیط زیست بود و دو نفر دیگر از همکارانش در میراث پارسیان جزو سایر بازداشتشدگان بودند.
کاووس سیدامامی ٬ دو هفته پس از بازداشت در زندان درگذشت ، وعلت مرگ را خودکشی اعلام کردند دادستان تهران درباره مسئولیت قوه قضائیه در حفظ جان متهمان، جزئیات و شیوه خودکشی ادعایی این استاد ۶۴ ساله و این که وسایل خودکشی چگونه در یک بازداشتگاه امنیتی در اختیار متهم بوده است، توضیح بیشتری نداده است. به علاوه قطعیت اظهار نظر دادستان درباره نیت و دلیل مرحوم سیدامامی برای آنچه مقامات قضایی تلاش دارند «خودکشی» جلوه دهند، بدون اینکه شاهدی برای ادعای خود مطرح کند سوال برانگیز است. احتمالا فعالان محیط زیست دچار یک بحران سیاسی شده اند .بحرانی که مقام های قضایی آن را همکاری با بیگانان نام نهاده اند.مسئولیت بازداشتهای اخیر فعالان محیط زیست در ایران بر عهده اطلاعات سپاه پاسداران بوده و این نهاد اقدام به دستگیری و بازجویی از این افراد کرده است.در واکنش به روند بازداشت فعالان محیط زیست٬ سه تن گزارشگران ویژه سازمان ملل در امور محیط زیست و حقوق بشر روز جمعه در بیانیهای خواستار آزادی «فوری» فعالان بازداشتی محیط زیست و رفع اتهام از آنها شدند.مایکل فورست، دیوید کی و جان ناکس، کارشناسان حقوق بشر ملل متحد در ژنو، اعلام کردند که ایران باید فورا به هدف قرار دادن فعالان محیط زیست پایان دهد و همه فعالان موسسه حیات وحش پارسیان را که در زندان به سر میبرند آزاد کند این سه گزارشگر در بیانیه خود به «روندی جدید و نگرانکننده» از فشار بر فعالان محیط زیست در ایران انتقاد کردهاند.
غوطه ور شدن حکومت جمهوری اسلامی در اختلاس و فساد ما لی
احمد کاظمی زاده
بطور کلی در تمام جوامع در صورتی اقتصاد و نظام اقتصادی آن جامعه رو به پیشرفت خواهد بود ، که رهبر و مدیران و مسؤلین آن جامعه افرادی دلسوز و متعهد بوده و نسبت به مسؤلیتی که به آنها محول شده است ، در قبال مردم آن جامعه خود را مسؤل بدانند . در واقع این موضوع شامل جامعه کنونی ایران نمیشود و کسانی در کشور ایران به پست و مقام میرسند که وابستگی به حکوم دارند و هرگز با توجه به میزان سواد و تخصص آنها انتخاب نمی شوند .این چنین افرادی با علم و آگاهی به اینکه میدانند که هرگز در ارتباط با مسؤلیتی که به ایشان محول شده از طریق هیچ دستگاه قضایی بازخواست نخواهند شد ،هر طور که میخواهند از موقعیت شغلی خود سوء استفاده کرده و نه تنها در راه موفقیت جامعه و تامین اجتماعی و رفاه عمومی مردم قدم برنداشته بلکه به این فکر میکنند که در این مدتی که شرایط برایشان فراهم شده تا آنجا که میتوانند دست به چپاول و تاراج منابع ملی و سرمایه های ملی کشور زده و در این راه ازهیچ اقدامی دریغ ننمایند ، که در این خصوص میتوان به اختلاسهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی اشاره کرد . در این خصوص میتوان از پرونده اختلاس123 میلیارد تومانی در بانک صادرات ایران توسط مرتضی رفیق دوست در دولت باصطلاح سازندگی رفسنجانی گرفته تا پرونده اختلاس بظاهر ۸۰ هشتاد میلیارد تومانی شهرام جزایری در دولت خاتمی که علی رغم همه جنجالهایی که بر سر این پرونده به راه افتاد در نهایت ، نه رقم اصلی این فساد بانکی مشخص شد و نه اسامی مجموعه آقازاده هایی که در ارتباط با این پرونده بودند . و اما نوبت به دولت احمدی نژاد که رسید ابعاد دزدی ها ، اختلاسهای بانکی و فساد مالی در مجموعه ارگانهای جمهوری اسلامی سر از ارقام نجومی در آورد . انگار هر چه افراد و نهادهای جمهوری اسلامی به رهبری و بیت او نزدیکتر باشند ، شرایط و زمینه اختلاس و فساد و دزدیهای کلان نیز برایشان فراهم تر میگردد .برملا شدن ابعاد فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی در دولت احمدی نژاد که البته دولت نور چشمی و برگزیده خامنه ای بود ، تمام گندیدگی پنهان و
آشکار جمهوری-اسلامی را به یکباره به کف جامعه ریخت . در فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی نیز مه آفرید خسروی ، قربانی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی شد تا شاید این بار نیز متهم اصلی این پرونده که کسی جز مجموعه نظام جمهوری اسلامی نبود ،راهی برای تبرئه و رهایی خود از فساد و گندابی که در آن غوطه ور است ، پیدا کند . همچنین با روی کار آمدن دولت روحانی ، بر بستر دعواهای جناحی و سهم بری بیشتر از امکانات اقتصادی کشور ، علاوه بر دزدی و اختلاسهای صورت گرفته در بیمه ایران و تامین اجتماعی ، پرونده جنجالی بابک زنجانی نیز علنی و به عرصه مطبوعات داخلی و خارجی کشیده شد . پرونده ای که همچنان در پستوهای دستگاه قضایی رژیم این دست و آن دست میشود تا راهی برای سرپوش گذاشتن بر همدستی عناصر کلیدی رژیم با بابک زنجانی پیدا کنند.در جمهوری اسلامی وضعیت مدیریت و نظارت بر امور بانکها و موسسات مالی و اعتباری آنقدر ضعیف و نابسامان است که هر مدیر موسسه مالی و اعتباری به خود اجازه می دهد که براحتی سپرده های بانکی افراد را که با هزاران آرزو و امید در مؤسسات مالی جهت بهبود وضعیت اقتصادیشان و گرفتن سود ناچیز بابت سپرده هایشان ، که بسیاری از این سپرده گزاران را قشر متوسط جامعه تشکیل میدهند ، بدون هیچ دلیلی پرداخت سود سپرده های آنان را به تعویق انداخته ، و نه تنها سودشان را پرداخت نکرده بلکه اصل مبلغ سپرده گزاران را نیز به آنها پرداخت نمیکنند ، و تمامی این نابسامانی ها و بی عدالتیها ، نشان از حاکمیتی است که بطور زنجیروار از بیت رهبری گرفته تا مدیران زیردست ، چنان در این منجلاب و دزدیها از یکدیگر نقطه ضعف دارند که هیچ کس نمیتواند دیگری را مورد محاکمه قرار دهد . حال در چنین وضعیتی که دزدی ، اختلاس و فساد مالی در تمام تار و پود نظام رخنه کرده ، و فراتر از آن در مجموعه ساختار آن نهادینه شده است ، ادعای روحانی مبنی بر اینکه مبارزه با دزدی و فساد را تا محو کامل و صد درصدی آن ادامه خواهد داد ، به یک شوخی بی مزه بیشتر شبیه است تا شعار مبارزه با دزدی و اختلاس .پوشیده نیست که فساد مالی و اداری ریشه در ماهیت نظام های سرمایه داری دارد و لذا کم و بیش در همه کشورهای سرمایه داری میتوان ردپایی از اختلاس و دزدی را یافت .آنچه متفاوت است صرفٱ در اندازه ابعاد دزدی و اختلاسهاست .آنچه مسلم است میزان فساد و گستردگی اختلاس و دزدی در هر یک از این کشورها رابطه تنگاتنگی با دیکتاتوری و عدم وجود نهادهای پر قدرتی که پیگیر این تخلفات باشد ، را دارد . هر چه یک نظام بسته تر ، دیکتاتوری در آن عریان ،آزادبی معنا ، رسانه ها سرکوب شده و جامعه از وجود نهادهای مدنی و احزاب سیاسی مستقل محروم باشد ، به همان نسبت زمینه برای دزدی ، اختلاس و گسترش فساد مالی و اداری فراهم تر خواهد بود . بالعکس هر چه یک نظام از مناسبات حاکم بردولتها فاصله داشته باشد ، توسط نهادهای مدنی ، مطبوعات ، اتحادیه های کارگری ، و حتی مجلس و دستگاه قضایی مستقل از هیئت حاکمه قابل کنترل و مورد بازخواست قرار گیرد ، به همان نسبت زمینه برای غلطیدن در دزدی و فساد کاهش می یابد . با چنین اوصافی اگر کسی در حاکمیت جمهوری اسلامی مدعی مبارزه با فساد باشد ، مناسبات حاکم بر این نظام را زیر و رو کند . این امر با بودن جمهوری اسلامی که بر بستر یک نظام سرمایه داری همراه با دیکتاتوری مذهبی و همه جانبه شکل گرفته است نه تنها ممکن نیست ،بلکه هر روز هم که بگذرد تعفن فساد و گندیدگی آن ابعاد وسیعتری نیز خواهد یافت . لذا ، نظامی را که در منجلاب دزدی و فساد غوطه ور است ، با شمشیرچوبی نمیتوان مدعی مبارزه با فساد حاکم بر آن نظام شد و چنین نظامی را باید از ریشه قطع کرد .
نگاهی به دستاوردهای 17 ساله کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
مریم مرادی
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران انجمنی مردم نهاد و ناسودبر است که توسط فعالان و مدافعان حقوق بشر ایرانی در 6 فوریه سال ۲۰۰۰ میلادی (۱۳۷۸ شمسی) در آلمان در شهر برمن به ثبت رسید و مخاطب کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، نهادهای حقوق بشری، مدنی و افکار عمومی ایران و جهان هستند.
این برنامه روز چهارشنبه 7 فوریه 2018 به مناسبت هیجدهمین سالگرد تاسیس کانون دفاع از حقوق بشر در ایران ، با حضور جناب منوچهر شفایی ( موسس و بنیانگذار کانون ) در بخش میز گرد ( دریچه ای رو به آگاهی ) – کمیته آموزش و پژوهش بصورت اسکایپ برگزار گردید . این برنامه بصورت کلیپ صوتی نیز تهیه گردیده است که علاقمندان میتوانند از طریق لینک ذیل به محتوای برنامه دسترسی داشته باشند . http://pajohesh.bashariyat.org/?p=5376
1- انگیزه شما از تاسیس کانون چه بوده و چگونه فعالیت خود را آغاز نموده اید ؟
هر انسان آگاهی مایل است که از حقوق انسانی خود آگاه شود و با کسب آگاهی از حقوق خود و دیگران ، نگاه او به مسائل اجتماعی تغییر خواهد کرد که بسیار مهم است .
در سال 96 تعدادی از دوستان که نگاهی چپ و کمونیستی داشتند به این نتیجه رسیدند که با آگاهی از اعلامیه جهانی حقوق بشر میتوانند به یک سری اهداف انسانی و حقوقی خود برسند .
از سال 2000 که وارد آلمان شده و با این مجموعه اشنا شدم با یک جمع 8 نفره این مجموعه را به ثبت رساندیم . به مرور زمان بر اساس اساسنامه ای که بر طبق منشور اعلامیه جهانی حقوق بشر تنظیم شد 4 هدف عمده برای عملکرد کانون در نظر گرفته شد .
آزادی های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی-
برابری حقوق زنان و مردان –
جدایی دین از دولت –
دفاع از حقوق پیروان ادیان، اقوام و ملل ایرانی
با این 4 انگیزه این مجموعه را به ثبت رساندیم و بر این اساس اقدامات خود را پیش بینی نمودیم که با ارگانها یی که فعالیتهای حقوق بشری انجام میدهند همراه باشیم و همچنین برای ایرانیهایی که در خارج از ایران هستند و در مورد مسائل پناهجویی دچار مشکل هستند فعالیتهای خود را آغاز نمودیم. البته در بین راه دوستانی که انگیزه غیر حقوق بشری داشتند از ما جدا شدند اما اکنون ما وارد هیجدهمین سال تاسیس کانون شدیم و انگیزه ما رسیدن به حقوق ذاتی است .
2-برای رسیدن به اهداف اصلی کانون آیا چارت یا ساختار سازمانی خاصی برای فعالیتهای خود طراحی نموده اید ؟ طبیعی است که هر ارگانی که تبدیل به NGO میشود دارای یکسری نوشته است . ما نیز منشور و اساسنامه ای مشخص داریم که در آدرس سایت کانون و همچنین در صفحه ویکی پدیا کانون موجود و قابل دسترسی برای عموم هست . مهمترین اعتقادات ما در 2 کلمه است : آگاهی رسانی و افشاگری وآگاهی رسانی یعنی فعالیتهای ما برای آشنایی انسانها با حقوق ذاتی و حقوق شهروندی آنهاست که در جریان عملکرد کانون انجام میگردد . و کلمه دیگر افشاگری است ، یعنی از طریق سخنرانی ها ، گزارشات ماهیانه و سالیانه ، برنامه های رادیویی دریچه ای رو به آکاهی ، اطلاعیه ها ، سایت های کانون منتشر میکنیم . که تمام فعالیتهای ما در اینترنت موجود هست . https://bashariyat.org/?page_id=10013 )
3-افراد علاقمند چکوته میتوانند عضو شده و فعالیت خود را با کانون اغاز نمایند ؟
برای افراد علاقمند درخواست عضویت و چگونگی همکاری با این سیستم بر روی سایت کانون
موجود هست و افراد میتوانند به آن مراجعه نمایند (https://bashariyat.org/?page_id=76) . افراد با هر نوع عقیده و طرز تفکری میتوانند وارد کانون شوند و کانون کسی را مورد تفتیش عقاید قرار نمیدهد . افراد حتی میتوانند با یک اسم مستعار و یک ایمیل همکاری خود را آغاز نمایند . در روند فعالیتهای خود با منشور اعلامیه جهانی حقوق بشر و همچنین با نوع عملکرد کانون آشنا خواهند شد و بر اساس علاقمندی خود میتوانند زمینه فعالیت خود را آغاز کنند .
یک نکته قابل تامل این است که ما از لحاظ مالی به هیچ سازمان یا ارگانی وابستگی نداریم و مستقل هستیم . و تنها منبع در آمد ما حق عضویتی است که دوستان پرداخت میکنند که در حال حاضر به ازای هر ماه 10 یورو میباشد . ( برای افراد ساکن اروپا ) . برای سایر اعضایی که در خارج از اروپا زندگی میکنند پرداخت عضویت ضرورت ندارد . نیاز ما بیش از حق عضویت نیست . حتی وقتی سخنران دعوت میکنیم پولی پرداخت نمیکنیم . برای اطلاعیه ها و نشریاتی که چاپ میکنیم از سوی اعضا پوشش مالی میگردد . چون اعتقاد داریم که باید از لحاظ مالی استقلال داشته باشیم .
4-در خصوص پناهجویان چه اقدامی انجام میدهید و چه زمینه های برای فعالیت ایشان در کانون فراهم میباشد ؟ یکی از معضلاتی که در جامعه جهانی وجود دارد اندیشه راسیسم ( تبعیض ) هست .این اندیشه هست چون عده ای نسبت به پول – مذهب – عقیده – طرز تفکر خود احساس برتری دارند . کانون بر اساس منشور اعلامیه جهانی حقوق بشر ( بر اساس مفاد 1 – 2 – 3 ) اعلام میدارد که ما همه از هرنوع نژاد و جنسیت و مذهب و رنگ و طبقه ای که باشیم برابریم و هیچ تبعیضی وجود ندارد . اولین مشکلاتی که یک پناهجو با آن مواجه میگردد مساله تبعیض است . بنابر این وظیفه ی ماست که به آنها عزت نفس و اعتماد به نفس بدهیم و اعلام کنیم که در کنار آنها هستیم و خدمات اولیه را به انها ارائه میدهیم و آنها میتوانند فعالیت خود را با کانون آغاز کنند و زمینه برای توسعه و کسب آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی برای آنها فراهم خواهد بود . و ما وظیفه ی خود میدانیم تا آنها را با حقوق ذاتی و انسانی آگاه کنیم و چنانچه مایل به ادامه فعالیت یا غیر از آن باشد دیگر به انسانهایی آگاه تبدیل شده اند .
5-برای ایجاد شعبات در کشورهای دیگر چه شرایطی لازم است ؟ طبق اساسنامه ، این کانون بدون مرز است اگر چه در آلمان به ثبت رسیده است اما در هر کجای دنیا که ایرانی باشد میتوانیم نمایندگی داشته باشیم و شعبه ای در آنجا داشته باشیم و عملا دست مان در این خصوص باز هست . در حال حاضر در 6 ایالت آلمان نمایندگی داریم و 7 نمایندگی در خارج از کشور داریم . یکی از نمایندگی های ما اسکاندیناوی است که خود شامل 3 کشور سوئد – نروژ – دانمارک میباشد . ما هم اکنون ما افرادی در کشورهای عراق – هند – اذربایجان – انگلیس – نیوزیلند داریم که با نمایندگی های دیگر مشغول فعالیت میباشند . در ایران نیز کسانی هستند که با ما همکاری میکنند البته با شرایط خاص ( به جهت حفظ امنیت ) . شرایط ایجاد نمایندگی این است که باید حداقل 5 نفر در یک منطقه باشند . و سپس از طرف هیئت رئیسه به آنها اجازه فعالت داده میشود که برای آن نمایندگی وبلاگ و ایمیل مخصوص برای فعالیت ایجاد میشود . و اعضای آن با عناوین مسئول – قائم مقام – روابط عمومی و دیگر اعضا معرفی خواهند شد . اعضا به منظور فعالیت بیشتر میتوانند با کمیته های تخصصی کانون فعالیت خود را اغاز کنند . ما 9 کمیته داریم که 7 کمیته بصورت تخصصی فعالیت میکنند از جمله : کمیته دفاع از حقوق زنان – کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان – کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو – کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان – کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان – کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی – کمیته دفاع از محیط زیست . یعنی سعی کردیم در هر جایی که آسیب های اجتماعی هست برای آن مساله کمیته ای ایجاد کنیم و فعالیت در آن زمینه را بصورت تخصصی انجام دهیم . ما 2 کمیته خاص داریم یکی کمیته روابط عمومی و دیگری کمیته بسیار باارزشی به نام آموزش و پژوهش داریم . یکی از کارهای مهم این کمیته ان است که 30 ماده ی اعلامیه جهانی حقوق بشر را بصورت کلیپ تهیه کرده و در عین حال با قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز مقایسه انجام داده است . و دیگر آن که تمام کنوانسیونهای مربوط به هر کمیته را بصورت جداگانه بصورت نوشتاری و صوتی تهیه کرده و در بخشهای خود قرار داده است . کنوانسیونهایی که همگی به امضای جهانی رسیده اند و قابل دسترسی هستند . و شما میتوانید با مراجعه به هر کمیته ای به لیست کنوانسیونهای آن دسترسی داشته باشید . این کار نشانه رشد ماست و بعنوان کسی که سالهاست با این کانون کار میکند بسیار لذت میبرم . کار دیگر ما چاپ و انتشار ماهنامه است که تاکنون 191 شماره آن به چاپ رسیده است . و بعنوان ماهنامه بشریت در هر ماه به چاپ میرسد و به نمایندگی ها ارسال میگردد و در فورشگاهها و کتابخانه ها نیز موجود میباشد . البته تمام این فعالیتها بر روی سایت کانون نیز قابل روئت میباشند . بخش دیگر ما صدا و تصویر است که کلیه فعالیتهای دوستانمان که بصورت سخنرانی ها و کلیپ هاست از طریق این بخش منتشر میشود . ما همچنین کتابخانه اینترنتی داریم و کلیه کتابهایی که در جامعه ایران ممنوع شده در اینجا جمع آوری کرده و قابل دسترسی برای عموم هست . رادیو اینترنتی داریم که معمولا هفته ای 2 بار برنامه داریم : اخبار حقوق بشری – کودکان – جوانان – و همچنین برنامه دریچه ای رو به آگاهی که تاکنون بسیار مفید بوده است . و همچنین تقویم کانون داریم که اتفاقات ویژه و اینکه کانون چه کارها و فعالیتهایی انجام داده در سایت کانون موجود هست .
6-با توجه به فعالیتهای متعددی که در کانون انجام میگردد بازتاب این عملکرد از سوی مردم چگونه بوده است ؟
و عملکرد افراد در کانون چه تاثیری در رشد و آگاهی خودشان داشته است ؟ کانون دفاع از حقوق بشر در ایران یک مشی خاص دارد و آن این است که به دنبال این نیستیم که بدانیم چند نفر شنونده یا بیننده داریم . ما سایت داریم ، رسانه داریم و حدود 40 وبلاگ برای کانون درحال انجام فعالیت میباشد . تمام کمیته ها و گروههای ما در فیس بوک صفحه دارند . ما صفحات تلگرام – اینستاگرام – توئیتر داریم و به دنبال این نیستیم که چند نفر مار ار میبینند .
اما یک افتخار داریم و آن این است که کسی که وارد کانون میشود با حقوق ذاتی و انسانی خود آگاه میشود و همچنین با اعلامیه جهانی حقوق بشر آشنا میگردد . و تمام خواسته ما همین است که افراد آگاه و مطلع میشوند . ما فعالان حقوق بشر اساسا کار سیاسی نمیکنیم و به دنبال حزب یا ایدئولوژی خاصی نیستیم و مطلقا نگرش رو به قدرت رسیدن یا براندازی را نداریم . ما همیشه خود را در کنار مردم میبینیم برای اطلاع رسانی و آگاهی رسانی . وظیفه ی ما دیده بانی و آگاهی رسانی و افشا گری است و مهم نیست چه کسی در راس قدرت قرار خواهد گرفت . چون معتقدیم جامعه باید آگاه باشد چون در یک جامعه آگاه هست که امکان سو استفاده برای دولتمردان وجود ندارد . نکاتی که دوستان باید بدانند این است که ما بطور میانگین 20 جلسه ( بصورت پالتاک ) ماهیانه داریم که در این جلسات ابتدا راجع به اخبار نقض حقوق بشر در ایران میپردازیم . این اخبار باید تحلیل شود و موارد نقض آن مطابق مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر عنوان شود . و همچنین بررسی یکی از مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را خواهیم داشت که با مفاد قانون اساسی مرتبط با موضوع آن بررسی و مقایسه میگردد و اینکه چرا در جمهوری اسلامی اجرا نمیشود .
و معمولا 2 یا 3 نفر سخنران خواهیم داشت و در انتهای جلسه بحث آزاد مربوط به مسائل و مشکلات روز جامعه که همه اعضا میتوانند مشارکت داشته باشند .
7-ایا فراخوان عمومی برای شرکت در جلسات قابل دسترس هست و همگان میتوانند مشارکت داشته باشند ؟ فراخوان شرکت در جلسات معمولا بر روی سایت کانون در دسترس عموم قرار دارد و شرکت برای عموم مردم ازاد هست و هر انسانی با هر نوع اندیشه و تفکری میتواند در بحث های آزاد ما مشارکت و گفتگو داشته باشد .
8-همانگونه که اشاره داشته اید یکی از اهداف مهم شما دیده بانی و افشا گری است لطفا بفرمائید بر اساس چه مستندات و شواهدی گزارشات نقض حقوق بشری خود را تهیه میکنید ؟ ما نسبت به این قضیه یک تجربه ی 17 ساله داریم . ما برای تهیه گزارشات خود به رسانه ها یی رجوع میکنیم که در ایران نمایندگی داشته باشند و از منابع داخلی ایران بعنوان مرجع استفاده خواهیم کرد .
به همین دلیل کلیه ارگانهای دولتی میتوانند به گزارشات ما استناد کنند و دیگر آنکه دیده بانی ما نگاه مستمر دارد . البته ما سازمان خبری نیستیم بلکه ما میتوانیم با دلایل و تحلیل اخبار را منتشر کنیم و با نگاه حقوق بشری بررسی میکنیم که مثلا این موضوع چرا اتفاق افتاده است .
9- ایا با دیگر نهادهای مدنی یا سازمان ملل در تعامل هستید یا خیر ؟ هدف ما این است که کارمان را بدرستی انجام دهیم و بدنبال این قضیه نیستیم که سازمان ملل یا دیگر نهادها به ما نگاه کنند . انرژی خود را برای قدمهای رو به جلو برمیداریم و دنبال این وابستگی ها نیستیم و بطور مستقل کارمان را انجام میدهیم . نکته ی قابل توجه در کانون این است که تمرین دموکراسی را انجام میدهیم . در جامعه ما فرهنگ دموکراسی وجود ندارد و کار تیمی بلد نیستیم و همیشه شنونده هستیم بدون آنکه اعتراض و یا صحبتی داشته باشیم . اینها حرکتهایی است که در کانون رو به رشد هست و در حال انجام شدن میباشد و روی این مساله داریم کار میکنیم .
کار دیگری که در ارگانهای ما انجام میشود انتخابات است .
هر نمایندگی از ماه سپتامبر تا نوامبر میتواند انتخابات خود را انجام دهد . که اگر بالای 60% رای بیاورد میتواند برای یکسال دیگر به فعالیت خود ادامه دهد .
ما یک جلسه مجمع عمومی سالانه داریم که در ماه دسامبر برگزار میگردد که در آن انتخابات مسئولین کمیته ها و همچنین اعضای هیات رئیسه انجام میشود .
البته در اولین یکشنبه هر ماه نیز این جلسه مجمع عمومی با ان توانائی و قدرت تصمیم گیری برگزار میگردد و اعضا میتوانند هر کدام از مسئولین را عزل و نصب نمایند و هر گونه نظر و پیشنهادی داشته باشند در این جلسات مطرح نمایند .
10-با ورود به هیجدهمین سالگرد تاسیس کانون روند رشد را چگونه ارزیابی میکنید و چه عواملی در این رشد نقش تعیین کننده ای داشته است ؟
ابندا به دوستانی که در ابتدا با کانون بوده اند سلام میکنم . چون تک تک این دوستان با سخنرانیها و فعالیتهایی که داشته اند اثر گذار بوده اند . در رابطه با روند رشد کانون نیز باید اعلام کنم ما در ابتدا صفر بودیم و اکنون 50 شدیم . نقطه صفر ما یعنی در ابتدا 8 نفر بودیم بعد 4 نفر شدیم و کم کم تغییرات جدید را اغاز کردیم . ابتدا روابط عمومی شکل گرفت و بعد کمیته های تخصصی کانون با توجه به نیاز و فعالیتهایمان اغاز شدند . با ورود نیروهای جدید ایده های جدید راه اندازی شد و ما شروع به رشد و پیشرفت کردیم . و این نشان میدهد که در کانون آزادی بیان و اندیشه وجود دارد . ما در صدد راه اندازی کمیته ای جدید به نام کارگران هستیم . ما در حال حاضر نزدیک به 300 کلیپ ساخته ایم که در یوتیوب موجود هست .
منشور کانون نیز بصورت پاور پوینت آموزشی درآمده که در دسترس عموم قرار دارد .
کلیپهای دریچه ای رو به آگاهی و کنوانسیونها در کلیه سایتها موجود هست .
همگی این اتفاقات باعث رشد کانون شده است و این ناشی از همراهی و همفکری دوستان ماست . در کانون فضا برای رشد و اندیشیدن فراهم هست و هر کسی ایده ای داشته باشد که در راستای اهداف کانون باشد ، میتواند آن را طرح و پیاده سازی کند . اهداف نانوشته ی ما : استقلال – آزادی – آگاهی رسانی و افشا گری است .
11-بعنوان آخرین سوال برای جوانان چه پیشنهادی دارید ؟ پیشنهادم برای همه مردم این است که با حقوق ذاتی خود آشنا شوند زیرا که این حقوق با ما بدنیا آمده است . در درون ماست و خارج از هر نوع تفکر مذهبی و غیر مذهبی . من میبینم پس حق دیدن دارم . من نفس میکشم پس حق حیات دارم . من فکر میکنم پس حق اندیشیدن دارم .
من حرف میزنم پس حق آزادی بیان دارم و…. این حقوق را به بهانه های مذهبی – دینی – ایدذولوژی و عقیدتی و … از ما گرفته اند .
چون قدرتمندان اینگونه میخواهند . باید حقوق خود را بشناسیم و وظیفه دولتمردان این است که زمینه های رشد و توسعه از لحاظ اقتصادی – فرهنگی – آموزشی و … را در جامعه فراهم کنند تا حقوق شهروندی افراد به احترام حقوق ذاتی انان شکل بگیرد .
ما این حق را داریم که در یک فضای مناسب به آموزش بپردازیم و همینطور شرایط دیگر . پیشنهادم این است که همه از حقوق ذاتی و شهروندی خود آگاهی کسب کنند حتی لازم هست که قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز مطالعه کنیم .
فقط با آگاهی است که میتوانیم از آنها اطلاع داشته باشیم و از آنها دفاع کنیم .
و معتقدم که بهترین تصمیم بشر این بود که 30 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر را نوشته است که ما باید از آنها آگاه باشیم و حتی کنوانسیونهای مربوطه را نیز باید مطالعه کرد .
در انتهای جلسه بانو مریم مرادی ضمن سپاس از حضور و پاسخ جناب منوچهر شفایی ، برای همه دست اندرکاران کانون دفاع از حقوق بشر در ایران آرزوی توفیق و سعادت نموده و جلسه پس از یکساعت و 15 دقیقه خاتمه یافت .