برخورداری از یک زندگی آبرومندانه توأم با آرامش همراه با سلامتی و رفاه افراد خانواده خصوصا در مورد نیروی کار ، تامین خوراک و مسکن، مراقبتهای طبی و خدمات لازم، حمایت های اجتماعی، تامین شرایط و حمایت های لازم در مواقع بیکاری، بیماری، نقص اعضاء، پیری ، بی سرپرستی و یا درهر مورد دیگری که خارج از توان و ارادهٔ فرد بوده و دچار قطع امرار معاش شده باشد… باید از اولویت های برنامه ریزی شده در یک دولت مسئول باشد، باید تامین و ارتقاء عالی ترین سطح سلامت جسمی، روانی واجتماعی برای کارگران همهٔ مشاغل تضمین شده باشد، باید برای پیشگیری از بیماری ها و حوادث ناشی از کار دستورالعمل های دقیق وجود داشته باشد، باید برای بکار گماردن نیروی کار در محیط و شغلی که از لحاظ جسمی و روانی قدرت انجام آنرا داشته و بطور خلاصه منطبق با کار انسان و میزان توانمندی های او باشد، پیش بینی های قبلی انجام شده باشد و صد ها بایدها و می بایست های دیگر که حتی یک مورد آن در جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد چون، رسیدگی به امور شاغلین و یا بررسی، ارزیابی، اندازه گیری و کنترل عوامل زیان آور محیط کار از دغدغه های ذهنی مسئولان و کارفرمایان درایران نیست، با مفهومی روشن تر و در آستانه بزرگداشت روز جهانی کارگر:
گرامی داشت و یاد آوری چنین روزی در « مصلحت » دولت جمهوری اسلامی ایران نیست
چون نباید: افکارعمومی را بیش از پیش متوجه بهداشت و ایمنی محیط کار ساخت، مبادا در مطالبات کارگران افزایشی بوجود آید.
چون نباید: از میزان اندوخته های سرمایه داران، پیمانکاران و کارفرمایان کاسته گردد و « خودی » ها رنجیده شوند.
چون نباید: به هیچ وجه زمینههای علمی، پژوهشی و کاربردی برای شناسایی مخاطرات شغلی، اجرای روشهای صحیح کنترل و ارتقای سطح سلامت کارگران فراهم گردد.
چه کسی پاسخگوست؟ و چگونه است که نهادهایی مثل بنیاد مستضعفان و کمیته امداد که فلسفه تأسیس و ایجادشان کمک به اقشار محروم در شرایط بحرانی است و اینک به فعالیتهای اقتصادی روی آوردهاند هم معاف از مالیات اند و هم هرساله بودجه های کلان دولتی دریافت می کنند، اما کارگران ایران که در گروه محرومین کشور قرار دارند و اکثرشان جزو طبقات فرودست جامعه هستند علاوه بر پرداخت مالیات با معوقات حقوقی چندین و چند ماهه روبرو می شوند و به رغم اینکه سبد معیشتی یک خانواده بیش از ۴ میلیون ۹۴۰ هزار تومان است، نهایت افزایش دستمزدشان تا سقف ۲۱ درصد تصویب میشود، بدون موافقت از سوی نمایندگان آنها؟
استناد ما هدف سوم از سند ۲۰۳۰ یونسکو است مبنی بر: تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین و هدف هشتم از سند یاد شده که: ترویج رشد فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال کامل و مولد و شغل مناسب برای همه را پی گیری می کند و تاکید ما نیز برماده های 23/۲۴/۲۵ از اعلامیه جهانی حقوق بشر است که بر حق امنیت کار، حق استراحت و فراغت و حق خوراک، مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه استوار گردیده است و درمقابل، این دولت جمهوری اسلامی ایران است که به سبب فقدان ایمنی در محیط کار، عدم توجه نسبت به بهبود ایمنی و بهداشت کارگران (زنان، مردان)، خاتمه دادن به کار کودکان، کاهش اضطراب ها و فشارهای ذهنی کارگران، معوقات مزدی و همچنین فقدان برنامه بمنظور فرهنگ سازی ایمنی و بهداشت کار و تامین تجهیزات لازم، صد درصد محکوم است وباید پاسخگو باشد.
1273
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق کار و کارگر