نشریه بشریت شماره ۲۹۲

آرشیو نشریه بشریت

روی جلد پشت جلد

فهرست مطالب نشریه بشریت شماره ۲۹۲

لیست تازه‌های کتابخانه اینترنتی کانون
میلاد ترغیبی
4
گزارش آماری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی، مهرماه ۱۴۰۳
رضا شایگان
5
گزارش آماری قتل‌های قانونی، مهرماه ۱۴۰۳
فرشاد اعرابی، نسرین جهانی گلشیخ
5
گزارش آماری نقض حقوق کار و کارگر، مهر ماه ۱۴۰۳
بهنام شیرمحمدی، سعید بهشتی متین، 
احسان احمدی‌خواه، مهسا یاحق
5
گزارش آماری نقض حقوق هنر و هنرمندان، مهر ماه ۱۴۰۳
مجتبی درودی، امیررضا ولی زاده، 
زهرا باجلان، مرجان شعبان نژاد
6
گزارش آماری نقض حقوق زنان، مهرماه ۱۴۰۳
نغمه ظریف مقدم، الینا کرم بیگی ، 
شراره هادی‌زاده رئیسی، محمد گلستانجو
6
گزارش آماری نقض حقوق کودک و نوجوان، مهر ماه ۱۴۰۳
کوثر ولی‌زاده، محمودرضا صالحی،
 فهیمه تیموری، سونیا سوارکوب
6
گزارش آماری نقض حقوق محیط زیست، مهر ماه ۱۴۰۳
مینا آقابیگی، اصغر خدابنده سامانی
7
گزارش آماری نقض حقوق پیروان ادیان، مهرماه ۱۴۰۳
کریم ناصری، سعید بهشتی متین، صدرا مجیب یزدانی
7
گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه جنوب آلمان ، 31 آگوست 2024
مرضیه معظمی
۷
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از محیط زیست، ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴
سونیا سوارکوب
۹
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان، 20 سپتامبر 2024میلادی
امیر پالوانه
۱۰
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق دفاع از کودک و نوجوان، ۲۱سپتامبر ۲۰۲۴
امیررضا ولیزاده
۱۱
جلسه سخنرانی ‌کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، 22 سپتامبر 2024
کریم ناصری
۱۳
گزارش جلسه ویژه کمیته پژوهش ، 23 سپتامبر2024
مرضیه معظمی
۱۶
گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه شمال آلمان، ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۴
سپیده عشقی
۱۷
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق کار و کارگر، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴
سیاوش نوروزی
۱۸
گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه آسیا و شرق اروپا ، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴
محمدرضا باقری
۱۸
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق زنان، ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴
نسرین حهانی گلشیخ
۱۹
گزارش جلسه عمومی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، ۲۹ سپتامبر۲۰۲۴
معصومه کریمی
۲۱
گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه جنوب آلمان، ۳۰ سپتامبر 2024
کریم ناصری
۲۳
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی، 5 اکتبر ۲۰۲۴
عباس منفرد
۲۳
نتایج اولین مراسم شعرخوانی رادیو بشریت
بهاره مسگری
۲۴
خطر انقراض در کمین تنها پستاندار آبزی دریاچه کاسپین
بهاره مسگری
۲۵
رنگین‌کمانی‌ها در ایران با چه عناوینی در خطر اعدام قرار می‌گیرند؟
طیبه نحاتیان
۲۵
علی خامنه‌ای رهبر مظلومان یا ابرتروریست؟
نوید احمدی
۲۶
فساد در ورزش ایران (قسمت دوم)
فرشاد اعرابی
۲۶
اطلاعیه ۱۶۰۰
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
۲۷

مدیر مسئول: منوچهر شفائی

مسئول هیئت تحریریه: شبنم رضاوند

سردبیر: مینا  آقابیگی

صفحه آرا: سپیده عشقی, فرشاد اعرابی

طرح روی جلدوپشت جلد: مازیار پرویزی

امور فنی و اینترنت:حسین بیداروند

ویراستارها: رضا شایگان، پوریا طالب‌زاده، نادیا مشرف قهفرخی، نسرین جهانی گلشیخ

چاپ و توزیع: محمدرضا باقزی

chap@bashariyat. org

آدرس:

VVMIran e.V. Vereinigung zur Verteidigung der Menschenrechte im Iran e.V.

Postfach: 52 42

30052 Hannover – Germany

Tel.: +49163 2611257

Emailmahnameh@bashariyat.org

info@bashariyat.org

Website:www.bashariyat.org

توضیحات

1-ماهنامه بشریت ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشدکه زیر نظر مدیر مسئول و هیئت تحریریه که منتخب هیئت مدیره کانون می باشند، منتشر میشود.

2- هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.

3- با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.

4- با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیانگر دیدگاه کانون نمی‌باشد.

ماهنامه بشریت

منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

با توجه به نقض مستمر و برنامه‌ریزی شده حقوق بشر در ایران و فشارهای روزافزون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی‌ به مردم ایران توسط دولت جمهوری اسلامی ایران، کانون دفاع از حقوق بشر در ایران متشکل از فعالان حقوق بشر،

ایرانیان آزاده و مستقل که با پذیرش قاطع اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌های آن، با اعتقاد راسخ به:

۱- آزادی‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی

۲- برابری حقوق زنان و مردان

۳-جدایی دین از دولت

۴- حقوق پیروان ادیان، اقوام و ملل ایرانی

و اقدامات زیر را در دستور کار خود قرار داده است.

۱- آگاهی‌رسانی ‌با معرفی حق ذاتی و شهروندی و افشاگری موارد نقض حقوق بشر در ایران در همه زمینه‌ها

۲- برگزاری جلسات سخنرانی پرسش و پاسخ، گفتگو بصورت حضوری و فضای مجازی و برگزاری میز اعتراضی ‌به منظور آگاهی‌رسانی و افشاگری

۳-همکاری و همیاری ‌با دیگر نهادهای حقوق بشر

۴- مبارزه با انواع تبعیض ( راسیسم )

۵- دفاع از حقوق پناهجویان، پناهندگان و مبارزه علیه حذف سیستماتیک حق پناهندگی

ما دست شما آزادگان و فعالان حقوق بشر را به گرمی فشرده و از شما دعوت می‌نماییم که با پیوستن به این کانون، در افشای موارد نقض حقوق بشر در ایران که به طور مستمر و برنامه‌ریزی شده توسط جمهوری اسلامی ایران انجام می‌گردد، در کنار هم متمرکز و تا جاری شدن اعلامیه جهانی حقوق بشر همراه و همگام هم باشیم.

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

 

 

عکس جلد کتاب‌ها

در صفحه ۲ نشریه آمده ‌است.

لیست کتابهای منتشر شده ماه اکتبر ۲۰۲۴

۱- مقالات فروغی(جلد دوم)

محمدعلی فروغی دردشتی در ۱۲۵۴ هجری خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. پدر و نیاکانش بازرگان بودند و ارباب خوانده می شدند. فروغی ملقب به ذکاءالملک، ملی گرا، تجددخواه، روشن فکر، مترجم، ادیب و سخن شناس، فیلسوف، تاریخ دان، روزنامه نگار، سیاست مدار، دیپلمات، نماینده ی مجلس، وزیر و نخست وزیر ایران بود. نخستین کتاب درباره ی فلسفه غرب (سیر حکمت در اروپا) به دست او نوشته شد. فروغی آثار بسیاری از شعرای فارسی نظیر سعدی و حافظ و فردوسی را تصحیح کرد و فرهنگستان ایران را تأسیس نمود. وی در کنگره هزاره فردوسی نیز شرکت داشت. علاوه بر این ها، فروغی آثار متعددی درباره ی تاریخ (به ویژه تاریخ ایران باستان) به رشته تحریر درآورده است.

۲- سایه آسوریک

نویسنده: مریم رئیس دانا. دشوار است، هر صبح بر می خیزد، به پرنده گوش می دهد. سایه هایی که می آیند و می روند. و بعد هیچ. دشوار است ادامه دادن این هیچ.

۳- عبور

نویسنده: مریم رئیس دانا. آمدند و رفتند، آمدند و رفتند ولی هیچکس نماند. مردانی بودند بزرگ شده از قامت و نه بزرگ شده از وظیفه. آن هایی که توانستند زن بودنم را نبینند، دوستانم شدند و ماندند؛ ولی آن ها هم پشت من می آمدند و من آرزومند همراه و همقدمی بودم که نیامد. برای همین آن غروب وقتی یکی را با موهای سفید و شاید هم سن و سال خود بر بسترم دیدم که درست به عادت خودم ملافه را تا زیر چشم ها بالا کشیده بود، به شادی به سویش رفتم که همدم و مونس گمشده ام خودش آمده است. ملافه ی سفید را پس کشیدم، خودم را دیدم که آرمیده بودم، بسیار در آرامش، ولی بدنم سرد و یخ زده و ده سال پس از حالایم بود. این آخرین عبور من بود از زندگی…

۴- ماه شایعه می‌سازد

ماه شایعه می سازد عنوان مجموعه‌ای از شعر و طراحی دیجیتال علیرضا بهنام است که در سال ۲۰۰۶ در تیراژ محدود به شکل دوزبانه با برگردان آلمانی زنده‌یاد دکتر ایرج زهری در آلمان به صورت کاغذی چاپ شد. نسخه حاضر چاپ دوم این اثر است که توسط نشر الکترونیک مایا برای انتشار روی اینترنت آماده‌سازی و منتشر شد.  علیرضا بهنام شاعر ایرانی متولد ۱۳۵۲ در تهران است . از او تا کنون ۱۰ مجموعه شعر در داخل و خارج از ایران به چاپ رسیده و شعرهایش در آنتولوژی‌های معتبر بین المللی منتشر شده است.

۵- خواب و خواب نما

نویسنده: ف.الف. کتاب “خواب و خواب نما” یک اثر بی‌نظیر است که در قالب داستان‌های جذاب و پرپیچ و خم، نقدی عمیق بر دیکتاتوری و حکومت‌ مذهبی ارائه می‌دهد. داستان از جایی آغاز می‌شود که نویسنده، به ناگاه خواب‌هایی عجیب و واقع‌نما می‌بیند. این خواب‌ها او را به دنیایی می‌برند که در آن، حکومتی استبدادی و دینی به شکلی مستبدانه بر مردم حکومت می‌کند. هر شب، خواب‌های او تصویرگر داستانی تازه و هولناک از ظلم و ستم، مقاومت و مبارزه، امید و ناامیدی است. این خواب‌ها نه تنها زندگی او را دگرگون می‌کنند، بلکه او را به یک خواب‌نما تبدیل می‌کنند؛ فردی که خواب‌هایش پیامی برای جامعه دارد. در این میان، شخصیت اصلی به تدریج درمی‌یابد که این خواب‌ها تنها رویاهای بی‌معنی نیستند، بلکه حاوی حقیقت‌هایی تلخ و تکان‌دهنده درباره جامعه خود او هستند.

۶- ایران بین دو انقلاب

نویسنده : یرواند آبراهمیان، مترجم : احمد گل محمدی. با توجه به این که درس تحولات سیاسی ایران بین دو انقلاب از دوره‌ی قاجار شروع شده و اتفاقاتی که منجر به انقلاب مشروطه شده را بررسی کرده است. کتاب به این قسمت از تاریخ بسنده نکرده و رویدادهای پس از انقلاب مشروطه و روی کار آمدن دولت رضاشاه را تحلیل کرده است. آبراهامیان نویسنده‌ی کتاب عوامل تاثیرگذار بر سقوط حکومت رضا شاه و شکل‌گیری دولت پهلوی که در دهه چهل شمسی رخ ‌داده است را هم بررسی می‌کند و به تاثیر دین در مسیر انقلاب می‌پردازد و مجموعه عواملی که منجر به رخداد انقلاب ۵۷ شده را توضیح می‌دهد.همچنین در بخش آخر کتاب نقش اقدامات موثر خمینی در شکل‌گیری انقلاب اسلامی را روایت می‌کند.

۷- جنس ضعیف

نویسنده: اوریانا فلاچی، مترجم: ویدا مشفق. پاکستان – این تیکه‌ی کره‌ خاکی که توش ازدواج عاشقانه‌ یی صورت نمی‌گیره و دختری بی ‌شوهر نمی‌ مونه و حساب کتاب به احساسات می‌ چربه. به بخش از منطقه‌ی بزرگیِ که شش‌ صد میلیون آدم توش زندگی می‌کنن. نصف این جمعیت زنن و تو اغلبِ کشورای این منطقه زنا تو حجابِ بلندی که اسمش چادره زندگی می‌کنن. چادر به اونا این امکان رو می‌ده که از نوک پا تا فرقِ سرشون رو از هر مردِ نامحرمی که شوهر یا پسر خودشون نباشه پنهون کنن. زنا از پشتِ دریچه‌ یی که بالای این حجاب قرار داره به آسمون و خورشید و دیگرون نگاه می‌کنن. مثلِ کسی که از پنجره‌ی مشبکی بیرون رو بپاد! قلمروِ اسلام، خیلی بزرگه و کشورای زیادی رو تو خودش داره که پاکستان یه نقطه‌ی کوچیک تو اوناس. پس نمی‌شه در مورد وضعیت زنای مسلمون فقط با نگاه به اوضاع زنای کراچی قضاوت کرد.

۸- کتاب خرد بزرگسالی

نویسنده: سیده فاطمه معزی. در این کتاب «کلمات آشنا با معانی عمیق» ارائه شده تا عمق و ژرفای معنایشان را در ذهن خودم و شما خوانندگان گرامی یادآوری کنم. خود را به چالش بکشید تا هر روز صبح یا عصر یکی از جملات کتاب را انتخاب کنید و سپس به مدت دو دقیقه ساکت بنشینید و در حالی که آن را بی‌صدا در ذهن خود تکرار می‌کنید؛ ببینید چگونه انجام این کار به تدریج نحوه گذر از پیچ و خم‌ها و روزهای سخت زندگی را تغییر می‌دهد.

۹- ایران باستان از موله

نویسنده: موله، مترجم: دکتر ژاله آموزگار. مارین موله ایران‌شناس پرکار و فقید که با مرگی زودرس در ۳۸ سالگی، در پاریس درگذشت، بخش بیشتر تحصیلات ایران‌‌شناسی خود را در فرانسه و در محضر استادانی چون بنونیست و دومناش گذارند و رسالۀ دکتری او که بعداً با عنوان آیین، اسطوره و جهان‌شناسی در ایران باستان منتشر شد با تقریباً ۶۰۰صفحه مطلب، یکی از غنی‌ترین کارهایی است که در این زمینه صورت گرفته است. یکی دیگر از آثار پرارزش او که بعد از مرگش به لطف و همکاری مرحوم دومناش انتشار یافت کتاب افسانه زندگی زردشت بنابر متن‌های پهلوی است. کتاب ایران باستان را موله برای مجموعۀ ادیان جهان آماده ساخت و همان‌گونه که خود در مقدمه توضیح می‌دهد هدف او ترسیم یا طرحی کلی از آیین قبل از اسلام ایرانیان است. در این زمینه او فقط به دین زردشتی اکتفا می‌کند و در مورد آیین‌های دیگری که دورانی از تمدن این سرزمین را دربر گرفته‌اند چون آیین مانی و مزدک و …توضیحی نمی‌دهد. دربارۀ دین زردشتی نیز وارد جزئیات نمی‌گردد، ولی گفتنی‌ها را خوب بیان می‌کند، به‌طوری که خواننده د رپایان کتاب نقشی از موارد کلی دین زردشتی را در خاطر دارد.

۱۰- پا برهنه ها

نویسنده: زاهاریا استانکو، مترجم: احمد شاملو. به سال ۱۹۵۴ برگردان فوق العاده ثی از اشعار یسه نین منتشر کرد که انگیزهی آن انطباق دیدگاه او و شاعر روسی بود. نیز در همین سال دست به انتشار «جنگ شاعران جوان» زد: مجموعه نی که به روشنی موقعیت تاریخی شعر معاصر رومانی را مشخص می کرد.هنگامی که پابرهنه ها منتشر شد، درخشش تند آن چنان بود که چهرهی استانکورا به عنوان «شاعری تثبیت شده» یکسره در ظلمت فراموشی پنهان کرد؟پابرهنه ها یک صاعقه بود. چیزی غیر منتظر و غافلگیرکننده، که در پرتو آن همه چیز بی رنگ می نمود. کتابی که به فاصلهی دو سال به بیش از سی زبان برگردانده شد. با این همه این سرگذشت دستاوردی اتفاقی است که نویسنده خود از آن بدین گونه یاد کرده است….

۱۱- آخرین دفاع و مجموعۀ شعر

نویسنده: خسرو گلسرخی. آخرین باری که دیدمش، اتفاقی بود، اواسط اسفند ۵۱ حلوی آمفی – تاتر دانشکده هنرهای زیبا. رفته بودم برای دیدن نمایش ( چهره های سیمون ماشار ) از برتولد برشت ( که به همت سلطانپور و زحمات ستودنی گروهش به صحنه رفته بود ) استقبال بحدی بود که حتی جایی برای ایستادن هم نمانده بود. خسرو با عاطفه آمده بود و چند نفری هم که نمی شناختم. حال و احوالی کردیم. هر دو بشاش تر و سرحالتر از گذشته بودند بخصوص خسرو که استوار و چابک مثل همیشه و پر انرژی تر از همیشه دلاوری آمادهی رزم را می مانست. زیاد حرف نزده بودیم که خسرو با عذر خواهی از دیگران ، برای عنوان کردن موضوعی که نمی خواست جمع از آن مطلع شوند، مرا بکناری کشید و بی مقدمه گفت ( همین روزها منو میگیرن ) مرکه کنجکاو شده بودم د سده خاط، مطالبه نوشته ها ؟ گفت نه، بعدا” تقیف مرگ…..

۱۲- آشنایی با جمیز جویس

نویسنده: پل استراترن، مترجم: امیر احمدی آریان. نوشته های جیمز جویس نمایانگر یکی از والاترین جلوه های مدرنیسم است جنبش فرهنگی که اروپا و آمریکا را در نخستین دهههای قرن بیستم درنوردید. در پایان قرن نوزدهم، هنر غربی در تمام اشکال آن به حدی از پختگی و پیچیدگی رسید که توانست انعکاسی باشد از جامعه ای که این هنر از دل آن برآمده بود. اما برای دست یافتن به چنین ظاهر متمدنی، این جامعهی تحت سلطهی بورژواها، جامعه ای ساکن، خفقان آور و ریاکار نیز شده بود. عناصر غیرقابل قبول رفتار بشری، مثل شهوانیت بدوی، خشونت غریزی، و هرزگیهای تخیلات ما، از انظار پنهان شد. جامعه شروع کرد به خفه کردن و سرپوش نهادن بر همان انگیزه هایی که موجب خلاقیت پویای آن شده بود…..

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی، شهریور ماه ۱۴۰۳ 

رضا شایگان

شهریور مرداد عنوان ردیف
۱۱۵ ۱۱۶ اخبار عمومی شامل: اطلاعیه نهادهای بین‌المللی، بیانیه‌های بین‌المللی و موارد نقض حقوق و اخبار زندانیان ۱
۴۹ ۵۴ بازداشت‌ها ۲
۱۶ ۳۶ احضار ۳
۱۳ ۲۹ احکام صادره و تودیع یا صدور وثیقه ۴
۴۲ ۴۳ زندان و زندانی شامل: ضرب‌وشتم، اعتصاب غذا، جلوگیری از درمان و مرخصی، انتقال زندانی و اعتراف اجباری ۵
۱۲ ۲۱ کولبران و سوختبران شامل: کشته، زخمی، بازداشت ۶
۱۷ ۳۸ تیراندازی به مردم ۷
۱۴ ۱۹ موارد پنهان نقض حقوق بشر شامل: عدم بهداشت و درمان و خودکشی، خشونت خانگی، قتل‌های ناموسی و انفجار مین ۸
۲۶۱ ۳۶۶ جمع

 

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از ۲۲۲ خبر که در طول ماه شهریور ۱۴۰۳ تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند هرانا، کُردپا، هه‌نگاو، ایسنا، ایرنا، امتداد، مرکز صدا و سیما، مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، ایرنا، خبرگزاری صداوسیما، کردانه، دیده‌بان ایران، کمپین فعالین بلوچ، همشهری آنلاین، جوانه‌ها، ایران وایر، رسانک و جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی شهریور‌ماه همکاری کردند، خانم‌ها و آقایان: صادق فرخی قصرعاصمی، غزاله‌السادات ابطحی، حسن حمزه‌زاده، ساره استوار، فرشاد اعرابی، مرضیه علی‌کرمی، عباس منفرد، محمود گلستانی، پانیذ تراب‌نژاد، نسرین جهانی گلشیخ و رضا شایگان می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://aghvam.bashariyat.org

 

 

گزارش آماری قتل‌های قانونی، شهریور ماه ۱۴۰۳

فرشاد اعرابی ، نسرین جهانی گلشیخ

ردیف موضوع و نوع جرم کودک زنان مردان جمع
1 صدور حکم اعدام قتل 0 1 11 12
سیاسی ۰ 0 3 3
تجاوز ۰ ۰ ۲ ۲
بغی ۰ ۰ 1 1
2 اجرای حکم اعدام قتل ۰ ۰ 28 28
مواد مخدر 0 0 29 29
۳ مرگ بر اثر شکنجه 0 0 ۲ ۲
۴ رهایی از اعدام قتل ۰ ۰ ۲۳ ۲۳
جمع ۰ ۱ ۹۹ ۱۰۰

 

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از ۷۲ خبر که در طول شهریور ماه 140۳ تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند شبکه حقوق بشر کردستان، هرانا، سازمان حقوق بشر، جوانه‌ها، هه‌نگاو، روزنامه اعتماد، خبرگزاری صداوسیما، رکنا، ایسنا، ایرنا، رسانک، خبرگزاری میزان، خبرگزاری مهر، عصر ایران، آفتاب نیوز، رادیو زمانه، سازمان محیط زیست و جوان آنلاین جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی در شهریور ماه همکاری کردند، خانم‌ها و آقایان: صادق فرخی قصرعاصمی، فرشاد اعرابی، مرضیه علی‌کرمی، محمود گلستانی، پانیذ تراب‌نژاد، عباس منفرد، نسرین جهانی گلشیخ و رضا شایگان میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://aghvam.bashariyat.org

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق کار و کارگر، شهریور 1403

بهنام شیرمحمدی، سعید بهشتی متین،احسان احمدی خواه، مهسا یاحق

شهریور مرداد موضوع ردیف
21 25 اخبار عمومی ۱
42 49 تجمعات ۲
40 62 حوادث ۳
31 13 بازداشت و زندانیان ۴
5 10 کولبری و سوختبری 5
13 18 معوقات مزدی 6
7 4 اخراج و تعدیل نیرو 7
2 0 احضار و بازجویی 8
161 181 جمع

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از 161 خبر در طول شهریور ماه 1403 تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق کار و کارگر تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا، مشرق‌نیوز، رکنا، رادیو زمانه، هرانا، ایرنا، ایلنا، رادیو صدای آمریکا، رادیو بی‌بی‌سی، ایران، قطره، رادیو فردا، سازمان حقوق بشر ایران، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری مهر، خبرگزاری خراسان، روزنامه قانون، تسنیم، کمپین فعالان بلوچ جمع‌آوری گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملا نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ درصد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق کار و کارگر شهریور ماه همکاری کردند خانمها و آقایان: احسان احمدی‌خواه، عبدالمجید بازداران، بهنام شیرمحمدی، سعید بهشتی متین، سیاوش نوروزی، رضا حاتمی، عباس منفرد، محسن شاهسوند می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://kar-kargar.bashariyat.org

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق هنر و هنرمندان، شهریور ماه 1403

مجتبی درودی، امیررضا ولی زاده، زهرا باجلان، مرجان شعبان نژاد

شهریور مرداد موضوع ردیف
17 17 احضار، صدور و اجرای احکام 1
10 17 بازداشت 2
3 7 هنرمندان زندانی 3
7 5 رسانه و مطبوعات 4
2 1 لغو کنسرت، جشنواره و نمایش فیلم 5
39 26 انتقاد، تجمع اعتراضی، ممنوع الکاری 6
90 94 آثار باستانی و گردشگری ۷
168 167 جمع

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از 168 خبر در طول شهریور ماه 1403 تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا، هرانا، ایرنا، ایلنا، هنرآنلاین، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری فارس، کیهان، همشهری‌آنلاین و مهرنیوز جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق هنر و هنرمندان در شهریور ماه همکاری کردند، خانم‌ها : مونا احمدی‌پور، رزا جهان بین، زهرا باجلان، مرجان شعبان‌نژاد و آقایان محمدرضا باقری، امیررضا ولی زاده، رامین احمدزاده، پویا حسابی و مجتبی درودی می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://honar.bashariyat.org

 

 

 

 

 

گزارش نقض حقوق زنان، شهریور ماه ۱۴۰۳

نغمه ظریف مقدم، الینا کرم بیگی ، شراره هادی‌زاده رئیسی، محمد گلستانجو

ردیف موضوع مرداد شهریور
۱ اخبار عمومی ١۶ ٢٨
۲ احضار به دادگاه ٣ ١
۳ احکام صادره ١٢ ١٠
۴ بازداشت ٩ ۴
۵ اعدام ۶ ٠
۶ زندان و زندانی ٢٩ ١٢
۷ اعتصابات ١ ٣
۸ خشونت علیه زنان ٧ ٩
۹ قتل‌های ناموسی ١ ٢
۱۰ آسیب‌های اجتماعی ٣ ۵
جمع ٨٧ ٧۴

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از ٧۴ خبر که در طول شهریور ‌ماه ۱۴۰۳ تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق زنان تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند هه نگاو، هرانا، ایرنا، ایران وایر ، ایران وایر،رادیو زمانه ، اینترنشنال، کانون حقوق بشر ایران، کلمه، رادیو فردا، صدای آمریکا و کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق زنان در شهریور ماه همکاری کردند: شراره هادی‌زاده رئیسی، پروین محمدی افقا، مهرناز جلالوند، سونیا سوارکوب، سارا آسیابان، هاجر میاحی، کوثر ولی زاده ، مریم رمضان پور، پوراندخت اسلامی، فهیمه تیموری، آیلین علی ویردیلویی، مهناز ترابی، نسرین جهانی گل شیخ ، نغمه ظریفی مقدم، نیکی قنبری، معصومه کریمی، فروغ آزدی، علیرضا قربانی، امیر پالوانه، محمد گلستان‌جو، میلاد طاهر آبادی ،می‌باشند.جهت اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://zanan.bashariyat.org

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق کودک و نوجوان، شهریور ماه ۱۴۰۳

امیررضا ولی‌زاده ، کوثر ولی‌زاده، محمودرضا صالحی

شهریور

1403

مرداد 1403 موضوع ردیف
۱۲ ۲۱ اخبار عمومی: اطلاعیه نهادهای ‌بین‌المللی‌، بیانیه‌ها، نامه‌ها، حمایت ‌از کودکان ۱
۰ ۱ احکام صادر شده ۲
۱۵ ۲۱ خشونت‌ علیه ‌کودکان ‌و‌ نوجوانان: کودک‌آزاری،‌ کودک‌همسری ۳
۰ ۵ خدمات بهداشتی و درمانی ۴
۴۰ ۳۹ آسیب‌های اجتماعی: کودکان فقر، آموزش‌ و پرورش، ‌اعتیاد‌ کودکان،‌ کودکان بی‌هویت، سقط جنین و نوزادان ۵
۶ ۷ کودکان و نوجوانان بازداشت شده ۶
۰ ۱ اعدام ۷
۱۴ ۲۹ کودکان و نوجوانان کشته شده ۸
۶ ۲ خودکشی کودکان و نوجوانان ۹
۱ ۰ زندان و زندانی ۱۰
۹۴ ۱۲۶ جمع

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از204 خبر که در طول شهریور ماه  ۱۴۰۳ تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا، مشرق‌نیوز، رکنا، رادیوزمانه، هرانا، ایرنا، ایلنا، رادیو صدای آمریکا، رادیو بی‌بی‌سی، ایران، قطره، رادیو فردا، سازمان حقوق بشر ایران، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری مهر، خبرگزاری خراسان، روزنامه قانون، تسنیم و کمپین فعالان بلوچ جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق کودک و نوجوان درشهریور ماه همکاری کردند: کوثر ولی‌زاده، مهناز ترابی، پریا ترابی، پروین محمدی‌افقا، امیر پالوانه، ،سونیا سوارکوب ،محمودرضا صالحی، فهیمه تیموری ،آیلین علیوردیلوئی، نسرین جهانی گلشیخ، آرزو رمضانپور می‌باشند.. جهت اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://koodak.bashariyat.org

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق محیط زیست، شهریور ماه ۱۴۰۳

مینا آقابیگی، اصغر خدابنده سامانی

شهریور مرداد موضوع ردیف
۸ ۱۴ آلودگی هوا ۱
۱۱ ۷ آلاینده‌های زیست‌محیطی (ورود فاضلاب و پسماند به منابع آبی، دپو نامناسب و ریختن زباله به طبیعت، گازهای گلخانه‌ای) ۲
۱۱ ۱۱ جنگل و اراضی ملی (آتش‌سوزی و از بین رفتن مراتع) ۳
۹ ۲ بحران آب، آلودگی و خشکیدگی تالاب، دریا و رودخانه ۴
۱ ۱ طرح‌ها و پروژه‌های عمرانی مخرب محیط زیست (خرید و فروش‌های غیرقانونی، قطع غیرقانونی درختان، راه‌سازی و…) ۵
۰ ۲ ضرب‌وشتم، مصدومیت و به قتل رساندن محیط‌بانان، دستگیری و صدور حکم علیه فعالین محیط زیست ۶
۸ ۹ گونه‌های جانوری در معرض خطر انقراض (بیماری، مسمومیت و حوادث منجر به مصدومیت و تلف شدن حیوانات) ۷
۲۰ ۲۴ صید و شکار، حیوان‌آزاری (بازداشت و احکام صادره) ۸
۲ ۰ کمبود امکانات و تجهیزات محیط زیستی ۹
۱ ۴ قاچاق چوب، خاک و حیوانات ۱۰
۷۱ ۷۴ جمع  

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از۷۱ خبر که در طول شهریور ماه تهیه شده است.

این گزارشات ازسایت کمیته دفاع ازمحیط زیست تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند هرانا، ایلنا، ایرنا، دیده‌بان، ایسنا، مهر، خبربان، قطره، تسنیم، یورونیوز، انصاف و پایگاه خبری محیط زیست و حیات وحش جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حفاظت محیط زیست شهریورماه همکاری کردند، خانم‌ها و آقایان: مینا آقابیگی، ایرانداخت کیا، علیرضا جهان‌بین، علی برومند، ندا فروغی، صمد جعفری، سپهر رضائی شایان، اصغر خدابنده سامانی، ناصر خواجوی اورکی، مرضیه علی‌کرمی، بهاره مسگری، سونیا سوارکوب، محمدرضا باقری، رامین احمدزاده، علیرضا حبیبی کلهرودی، امید علی باقری می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است.

https://mohitzist.bashariyat.org

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق پیروان ادیان، مردادماه 1403

کریم ناصری، علی فروتن، سعید بهشتی متین، صدرا مجیب یزدانی

جدول گزارش آماری موارد نقض حقوق پیروان ادیان مردادماه 1403
موارد نقض حقوق ادیان اهل سنت بهاییان مسیحیان سایر ادیان
احضار و بازجویی 6 1 0 13
محرومیت از حقوق زندانیان و متهمان 27 29 1 9
آزار و محرومیت از حقوق شهروندی 37 38 1 21
جلوگیری از انجام مناسک مذهبی 0 1 0 0
حبس 11 15 1 4
آزادی و مرخصی زندانی 4 1 0 0
تفتیش و ضبط و مصادره 0 5 0 0
جمع کل 85 90 3 47

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از 74 خبر که در طول مردادماه 1403 تهیه شده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ درصد واقعیت‌های جامعه باشد.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق پیروان حقوق ادیان که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا، هرانا، ایسنا، ایرنا، ایلنا، هنر آنلاین، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری فارس، کیهان، همشهری آنلاین، آباننیوز، سازمان ماده 18، کردپرس، کردپا، کمپین فعالین بلوچ، هه‌نگاو، بی‌بی‌سی فارسی، جمع‌آوری گردیده، تهیه شده است.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق ادیان در مردادماه همکاری کردند خانم‌ها و آقایان: کریم ناصری، آرشا کچوئیان، علی فروتن، صدرا مجیب یزدانی، سینا اشجعی، امیر پالوانه، سعید بهشتی متین، اسفندیار سنگری، نغمه ظریفی‌مقدم ، عباس رهبری، مریم حبیبی، آیلین علی‌وردی‌لوییی، کوثر ولی‌زاده، پروین محمدی افقا، شراره هادی‌زاده رئیسی، می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://adian.bashariyat.org/

 

 

گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه جنوب آلمان ، 31 آگوست 2024

مرضیه معظمی

 

جلسه ویژه نمایندگی منطقه جنوب آلمان، روز شنبه 31 آگوست 2024 و برابر ۳۰ مردادماه ۱۴۰۳ و در ساعت ۱۹:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی با حضور مهمان، اعضای نمایندگی و جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر درفضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر ایران برگزار گردید. در ابتدای جلسه، آقای امیرپالوانه مسئول جلسه، ضمن خوش‌آمدگویی وخیرمقدم به  حاضرین، با معرفی مهمان، جلسه را آغاز کردند.

آقای علیرضا حبیبی کلهرودی در مورد تخریب کویرها در ایران صحبت‌های خود را این‌گونه آغاز کردند: به برخی از مشکلاتی که به‌دلیل فعالیت‌های انسانی به‌ویژه در زمینه گردشگری ناپایدار و ساخت‌ وسازهای غیراصولی ایجاد شده است اشاره می‌کنید.  به تفاوت میان کویر و بیابان اشاره می‌کنیم که این دو اغلب اشتباه گرفته می‌شوند. کویر به معنای نواحی نمکی و خشک با ساختارهای خاصی مانند دریاچه‌های نمکی و مناطق شوره‌‌زار است در حالی‌که بیابان به نواحی خشک و بی‌‌گیاه اشاره دارد. همچنین برخی از این مناطق که قبلاً منابع آبی بودند به تدریج خشک شده و به بیابان تبدیل شده‌اند. مشکل اصلی که اشاره کردیم به ساخت‌ وسازهای غیرمجاز و بی‌قاعده مثل ساخت جاده گردشگری ناپایدار و عدم رعایت اصول طبیعت ‌گردی برمی‌گردد که باعث تخریب محیط زیست این مناطق می‌شود. می‌توان به‌طور خاص به حجم زیاد زباله‌ها، تخریب پوشش طبیعی و استفاده نادرست از منابع طبیعی اشاره کرد.همچنین این نگرانی وجود دارد که بسیاری از گروه‌های گردشگری به جای رعایت اصول طبیعت‌‌گردی تنها به‌دنبال کسب درآمد هستند و به محیط زیست آسیب می‌زنند. کویربرخلاف تصور عمومی علی‌‌رغم ظاهری خشک و بی‌جان، بسیار حساس‌تر از جنگل‌ها هستند. پوشش گیاهی کویر و سازوکارهای طبیعی آن به‌‌طور خودکار و طی هزاران سال با شرایط خاص منطقه سازگار شده‌اند و اگر یک ‌بار این تعادل طبیعی از بین برود احیای آن تقریباً غیرممکن است. به‌عبارتی، کویرها خودکفا هستند و فرآیندهای اکولوژیکشان به مرور زمان و به ‌طور طبیعی به بازسازی خود ادامه می‌دهند اما اگر این چرخه مختل شود احیای آن غیرممکن خواهد بود. باید اقدامات مؤثرتری در این زمینه انجام داد تا از تخریب بیشتر این مناطق جلوگیری شود. ما در حال صحبت درباره مشکلاتی که در منطقه خور و بیابانک به‌خصوص در زمینه‌های نظامی و همچنین تخریب محیط زیست به‌دلیل فعالیت‌های انسانی اتفاق می‌افتد، هستیم. به‌عنوان مثال ما در کاشان جایی را داریم به‌عنوان نمک‌زارکاشانیه که دریاچه‌ای دارد که با ماشین‌های آفرود به آن‌جا وارد می‌شوند و در آن‌جا شنا می‌کنند. رفت‌وآمدهای متعدد باعث ترک خوردن سطح بیابان و دریاچه شده و از طرف ناسا اخطار جدی داده‌اند. دولت هم قول‌هایی از بابت بستن لوکیشن داد اما به آن عمل نکرد. موارد متعددی را می‌توان بیان کرد که باعث آسیب‌های جدی به کویر و منابع طبیعی آن می‌شود. تأثیرات تصدیعات نظامی: به نظر می‌رسد در این مناطق فعالیت‌های نظامی و امنیتی وجود دارد که اطلاع  دقیقی از آن‌ها در دسترس عموم نیست. ما اشاره می‌کنیم که این فعالیت‌ها باعث خشکی گیاهان منطقه شده و دسترسی به این مناطق بسیار محدود است. جاده‌سازی‌های بدون قاعده: یکی از مشکلات اصلی که به تخریب محیط زیست منجر شده است ساخت جاده‌های بی‌رویه است. این جاده‌ها نه تنها بر پوشش گیاهی و زیست‌‌بوم منطقه تأثیر منفی گذاشته‌اند بلکه باعث کاهش سطح آب‌های زیرزمینی و خشکی بیشتر این نواحی شده‌اند.گردشگری بی‌قاعده و آفرود:  اشاره می‌کنیم که گردشگری غیراصولی و آفرودهای بدون قاعده نیز به محیط زیست کویر آسیب رسانده‌اند به خصوص ورود گردشگران بدون رعایت اصول طبیعت ‌گردی باعث تخریب منابع طبیعی منطقه شده است. شرایطی ایجاد شده که  باعث از بین رفتن کویرها می‌شود و دیگر امکان بازسازی آن وجود ندارد و غیر قابل احیا است. استخراج غیرقانونی و بی‌رویه منابع طبیعی: استخراج بی‌رویه مواد معدنی مانند آمونیوم سولفات و نمک از کویر نیز به یکی از مشکلات بزرگ این مناطق تبدیل شده است. این فعالیت‌ها بدون رعایت قوانین و اصول زیست ‌محیطی انجام می‌شود و باعث کاهش آب‌های زیرزمینی و خشک شدن منابع طبیعی منطقه شده است. مثالی که در مورد کویر سمنان و گرمسار زدیم نشان‌دهنده از بین رفتن این مناطق به‌دلیل کاهش شدید سطح آب‌های زیرزمینی است. تلاش‌های محلی ناکافی: به نظر می‌رسد مردم محلی نیز با مشکلات کمبود اطلاعات مواجه‌اند و علی‌رغم تلاش‌های خود برای درخت‌کاری و حفظ منابع طبیعی به‌دلیل نبود آب و کاهش سطح آب‌های زیرزمینی این تلاش‌ها ناکام مانده است. مشکلاتی که این مناطق با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند را تشریح کردیم و به اهمیت مدیریت صحیح منابع طبیعی و جلوگیری از استخراج بی‌رویه مواد معدنی اشاره کردیم. پیشنهاد می‌کنم در این زمینه آگاهی‌بخشی به مردم محلی و درخواست از مسئولین برای اجرای قوانین زیست‌محیطی و نظارت دقیق‌تر بر فعالیت‌های اقتصادی و نظامی در این مناطق صورت گیرد تا از تخریب بیشتر جلوگیری شود. همچنین ما به رفتار برخی افراد اشاره کردیم که به‌دلیل داشتن امکانات مالی و ماشین‌های شاسی‌بلند تصور می‌کنند که می‌توانند هر کاری را در طبیعت انجام دهند و هیچ محدودیتی ندارند. این افراد نه تنها به محیط زیست آسیب می‌زنند بلکه حتی به سلامتی خودشان هم اهمیت نمی‌دهند و ممکن است درک درستی از اصول طبیعت‌گردی و حفاظت از منابع طبیعی نداشته باشند. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که تا زمانی‌که افراد نسبت به محیط زیست و حتی سلامتی خودشان بی‌توجه باشند نمی‌توان انتظار داشت که به حفظ و نگهداری طبیعت و میراث فرهنگی کشور اهمیت دهند. این نکته به خوبی نشان می‌دهد که نیاز به آگاهی‌ بخشی و تغییر نگرش در سطح فردی و اجتماعی داریم تا حفاظت از محیط زیست و میراث فرهنگی به یک مسئولیت عمومی تبدیل شود. نکته بسیار مهم در مورد وضعیت کویرها و باتلاق‌های ایران اشاره کردیم باتلاق‌ها به ‌ویژه باتلاق گاو‌خونی یکی از جاذبه‌های طبیعی و حیاتی محیط زیست کویری هستند که در گذشته نقش مهمی در تامین رطوبت و حفظ تعادل اکولوژیک این مناطق داشتند ما از کاهش و تخریب این منابع طبیعی در سال‌های اخیر صحبت کردیم و اشاره کردیم که این مناطق به شدت تحت تاثیر فعالیت‌های انسانی و تغییرات اقلیمی قرار گرفته‌اند. مسئله‌ای که مطرح شد، این است که برخی کشورها با استفاده از فناوری‌های مختلف مانند بارورسازی ابرها یا پاشیدن آب تلاش می‌کنند تا خشکی‌های طبیعی مانند باتلاق‌ها و دریاچه‌های خشک شده را احیا کنند. ما به این اشاره کردیم که اگر این نوع اقدامات در ایران انجام می‌شد شاید برخی از منابع طبیعی مانند باتلاق گاو‌خونی از وضعیت نابسامان کنونی نجات می‌یافتند اما متأسفانه به‌دلیل ناکارآمدی و سوءمدیریت‌های موجود این‌گونه اقدامات انجام نمی‌شود و محیط زیست همچنان در حال تخریب است. این موضوع نشان می‌دهد که برای حفاظت از منابع طبیعی به‌ویژه در مناطقی مانند کویر و باتلاق نیاز به اقدامات جدی و سریع وجود دارد تا بتوان از تخریب بیشتر جلوگیری کرد و در مواردی حتی به بازسازی این منابع پرداخت. ما به نقطه‌ای بسیار حیاتی در مورد وضعیت کویرها به‌ویژه کویر گرمسار و سمنان اشاره کردیم این مناطق با وجود ظاهر خشک و زبرشان بسیار حساس و شکننده هستند. کاهش شدید سطح آب‌های زیرزمینی به‌دلیل برداشت‌های بی‌رویه ساخت ‌وسازها و فعالیت‌های انسانی، موجب از بین رفتن پوشش گیاهی و غیرقابل احیا شدن این نواحی شده است استخراج‌های بی‌قانون و قاعده عامل تخریب کویرها شده است که مسلماً دیگر راه برگشتی برای آن نیست. بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی برخی افراد حتی افراد تحصیل‌کرده و شناخته‌ شده مانند کارگردان‌ها و تولیدکنندگان فیلم است که به محیط زیست و میراث فرهنگی کشور احترام نمی‌گذارند.  یک کارگردان برای ساخت فیلم مجوزهایی گرفته که شامل تخریب محیط زیست و میراث فرهنگی بوده است و شاهد تخریب یک نقطه حساس از کشور بودیم. این وضعیت به من و همه افراد احساس ناراحتی و ناامیدی داده است چون حتی فردی که باید آگاه‌تر و مسئول‌‌تر باشد در مقابل این تخریب‌ها از خود بی‌تفاوتی نشان داده است. در این‌جا به کسانی اشاره می‌کنم که در نمک‌زار ها چادر می‌زنند. این افراد بدون آگاهی از کاری که می‌کنند علاوه بر این‌که به طبیعت آسیب می‌زنند جان خود را هم به خطر می‌اندازند. تمامی این موارد از ناآگاهی است. آقای کردوانی که یکی از فعالین محیط است هستند، یک پیشنهادی هم دادند که مخالفت کردند به‌دلیل این‌که وقتی که آن شن و ماسه و نمک با باد به روستا انتقال پیدا می‌کند آن کویر دیگر مرده است و یک بیابان است در زمان‌های دور طوفان‌ها به این شکل نبود دلیل این همه ریزگرد و طوفان‌های شن، رفت و آمدن گردشگران بود که  تماما بوته‌ها را برای آتش زدن می‌کندند و اطلاعات درستی از نحوه برخورد درست با طبیعت نداشتند شده است برای مثال می‌توان به دشت لوت اشاره کرد که در زمان قبل وقتی کسی به آن منطقه می‌رفت نمی‌توانست مسیر را پیدا کند آن هم به‌دلیل فراوانی بوته‌ها اما در حال حاضر با وجود افرادی که مسیرها را برای سود دهی به آفرود سوارها نشان دادند که موضوع جور دیگری رقم خورده است. همچنین به اهمیت استفاده از هر نوع آبی حتی آب شور یا آب حاصل از بارش باران برای احیای این منابع اشاره کردید. این راهکارها اگرچه شاید ایده‌آل نباشند اما می‌توانستند در شرایط بحرانی کنونی راه حلی برای جلوگیری از خشکی کامل کویرها و باتلاق‌ها باشند. نکته آخر ما نیز به واقعیت تلخی اشاره داریم این‌که بسیاری از این منابع طبیعی دیگر امیدی به احیای کامل ندارند و تنها می‌توان نظاره‌گر تخریب آن‌ها بود. باتلاق گاو‌خونی و دیگر منابع مشابه ممکن است به‌طور طبیعی و بدون دخالت انسانی بهبود یابند و راه‌حل‌های مصنوعی نیز اغلب ناکارآمد یا غیرقابل اجرا هستند .اشاره کردیم که این نوع مالچ ‌پاشی با هزینه‌های اقتصادی سنگینی همراه است و در نهایت به ضرر محیط زیست و اقتصاد کشور تمام می‌شود حتی اگر هدف از این کار تثبیت شن‌های روان باشد استفاده از راه‌‌حل‌های جایگزین مانند خاک‌های روان طبیعی یا روش‌های زیست‌محیطی دیگر باید در اولویت قرار گیرد. متأسفانه به‌دلیل منافع مالی و سودهای کوتاه‌مدت این اقدامات مخرب همچنان ادامه دارد در حالی‌که نظرات و پیشنهادات متخصصان محیط زیست نادیده گرفته شوند. این نگرانی که ما مطرح کردیم به خوبی نشان می‌دهد که برای حفظ محیط زیست و جلوگیری از تخریب بیشتر کویرها نیاز به مدیریت هوشمندانه و استفاده از راه‌حل‌های سازگار با طبیعت داریم نه اقداماتی که تنها به منافع اقتصادی کوتاه ‌مدت دولت‌ها پاسخ می‌دهد. یکی از معایب بزرگ مالچ‌ پاشی با فرآورده‌های نفتی افزایش دمای سطح کویر است که به‌دلیل رنگ تیره و جذب بیشتر نور خورشید رخ می‌دهد. این کار باعث گرم شدن بیش از حد سطح زمین می‌شود که به نوبه خود تأثیرات منفی زیادی روی اکوسیستم طبیعی منطقه دارد علاوه بر این استفاده از مالچ نفتی باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و زیستگاه حیوانات می‌شود چرا که این مواد نه تنها گیاهان و جانوران را از بین می‌برند بلکه مانع از بازسازی طبیعی کویر نیز می‌شوند.آقای کردوانی در این رابطه می‌گویند که به‌جای استفاده از فرآورده‌های نفتی مثل مالچ پاشی که بسیار برای محیط زیست خطرناک است از خاک رس استفاده کنید نه ضرر دارد و نه احتیاج به واردات آن است زیرا در ایران نیز به فراوانی یافت می‌شود که متاسفانه باز با ایشان مخالفت کردند. این واقعیت که کویر گرمسار و دیگر مناطق کویری مشابه در ایران به این مرحله از تخریب رسیده‌اند زنگ خطری جدی است که نشان می‌دهد مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از کویرها باید با دقت بیشتری انجام شود. مالچ‌پاشی که به‌منظور کنترل فرسایش بادی و تثبیت خاک انجام می‌شود اگرچه در ظاهر راه‌‌حلی برای کنترل شن‌های روان به نظر می‌رسد اما در عمل اثرات منفی بسیاری دارد به‌ویژه زمانی‌که از فرآورده‌های نفتی برای این منظور استفاده می‌شود .شهر طبس با کویرهای شگفت‌‌انگیز و جاذبه‌های طبیعی خود یکی از زیباترین مناطق کویری ایران است. همان‌طور که اشاره کردیم زیبایی این مناطق به حدی است که قابل توصیف نیست. یکی از روستاهای دیدنی این منطقه روستای ازمیغان است که واقعاً جلوه‌ای متفاوت از یک کویر معمولی دارد. این روستا به خاطر باغ‌های نخل و درختان برنج که در کنار هم قرار دارند حالتی شبیه به جنگل پیدا کرده است که بسیار منحصر به فرد است. از دیگر جاذبه‌های طبیعی طبس می‌توان به پارک طبیعی گلستان طبس اشاره کرد که در نزدیکی این شهر قرار دارد. این پارک با تلفیقی از کوه، آبشار و پوشش گیاهی خاص منطقه یکی از مناطق دیدنی و آرامش‌بخش برای گردشگران است طبس با این تنوع طبیعی از یک سو دارای کویرهای خشک و پر از آرامش و از سوی دیگر روستاها و باغ‌های سرسبز است که باعث می‌شود هر گردشگری از دیدن آن شگفت‌زده شود. تغییرات آب‌های زیرزمینی: کاهش سطح آب زیرزمینی یکی از دلایل اصلی کم شدن آب در چشمه‌هاست در مناطق کویری، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی به‌ویژه برای کشاورزی و صنعت می‌تواند سطح آب‌های زیرزمینی را به‌طور قابل توجهی کاهش دهد این امر باعث می‌شود که چشمه‌هایی که از این منابع تغذیه می‌شوند خشک یا ضعیف شوند. تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی: کاهش میزان بارندگی و تغییرات اقلیمی می‌تواند تأثیر زیادی روی تغذیه چشمه‌ها و منابع آبی داشته باشد این پدیده به‌ویژه در مناطق خشک و کویری بیشتر مشهود است. تبخیر شدید: در مناطق گرم و خشک، تبخیر زیاد می‌تواند باعث کاهش سطح آب شود حتی اگر چشمه‌ها آب تازه به بیرون بیاورند تبخیر سریع می‌تواند باعث شود که سطح آب به‌سرعت کاهش یابد.  فرسایش و نفوذ آب: در برخی مناطق کویری ساختار زمین به گونه‌ای است که آب به سرعت در خاک نفوذ می‌کند و به منابع عمیق‌تری می‌رسد که از دسترس خارج است .اگرچه چشمه‌ها همچنان می‌جوشند و آب به سطح زمین می‌رسد اما به‌دلیل این عوامل ممکن است سطح آب در آن منطقه به‌طور تدریجی کاهش پیدا کند برای حل این مشکل، نیاز به مطالعه دقیق هیدرولوژیکی و مدیریت بهتر منابع آبی منطقه وجود دارد. دقیقا مشکلی که در طبیعت‌گردی است نبود دانش و آموزش کافی به عزیزان طبیعت‌گرد است. زمانی‌که افرادی نباشند که این آموزش‌ها را بدهند به این مشکلات برمی‌خوریم. در زمان‌های دور بسیاری از افراد در کویر با قانون و قاعده به زندگی خود ادامه می‌دادند، بدون ضربه زدن به محیط زیست، زیرا نحوه برخورد درست با آن را داشتند متاسفانه آموزش برای لیدرها داده نمی‌شود. برای مثال کمپ کردن در جنگل بسیار متفاوت است تا در کویر و همچنین آموزش برای مسافر نیز گذاشته نشده است و فقط می‌توان گفت که از صد نفر هشتاد نفر رعایت نمی‌کنند. در این قسمت می‌توان به برنامه‌ها ی تفریحی در کویرها اشاره کرد. برای مثال باندهای بزرگ موزیک که عواقبی هم برای خزندگان  و هم سایر جانداران کویری خواهد داشت و باعث صدمه به آن‌ها می‌شود. مهندس محمود شاهبداغی ساکن ایالت نیویورک پس از سال‌ها مطالعه بر روی نحوۀ آبرسانی به کویرهای ایران  یک مستند علمی در مورد ابعاد این طرح تهیه کرده است. این مستند بر اساس عکس‌های سه بُعدی ماهواره‌ای سازمان فضانوردی آمریکا، ناسا تهیه گردیده که ارتفاع پستی و بلندی‌های کشور از سطح دریا را به خوبی نشان می‌دهد. کویرهای ایران در گذشته‌های دور دریاچه بودند و طی چند هزار سال اخیر به مرور خشک شدند. برای رسیدن به این منظورقناتی با ارتفاعی پایین‌تر از دریای عمان در دهانۀ خلیج فارس حفر می‌شود تا با شیب حدودا ۱ متر آب را تا کوهپایه‌های تالاب جازموریان هدایت کند سپس مخزن بزرگ انتقال آب در زیر کوه ایجاد شده و آب به‌طور عمودی تا ارتفاع ۵۳۰ متر برای پر کردن تالاب جازموریان تلمبه می‌شود. جازموریان ذخیره‌‌گاه آب برای انتقال به کویر لوت خواهد بود که همان دو شیوۀ قنات و تلمبه مجددا به کار گرفته شده و آب تا ارتفاع ۲۸۰ متر برای پر کردن کویر لوت و سپس دشت کویر تلمبه خواهد شد. زمان انتقال آب بستگی به قدرت و تعداد تلمبه‌ها دارد. لازم به ذکر است که پروژه‌های این چنینی از قبل نیز وجود داشته است. در ضمن برای برطرف کردن این مشکل پیشنهادی دادند که برش‌های عمودی که نشان‌دهندۀ ارتفاع چهار چالۀ فلات مرکزی ایران هستند سه چالۀ فوق‌الذکر و چاله‌ای که شهر طبس در آن واقع شده است نشان می‌دهد که کوه‌های اطراف این چاله‌ها تا چه سطحی قابلیت ذخیرۀ آب را دارند. ابعاد انتقال آب نجومی است ولی غیرقابل انجام نیست و امکان این کار وجود دارد برای انتقال آب به کویرهای ایران  از دو یا سه مرحلۀ متفاوت و با تلفیق دو شیوۀ مرسوم استفاده شده است قنات و تلمبه‌‌زنی که برای رسیدن به آب به ارتفاع پایینتر از دریاچه عمان از خلیج فارس با شیب یک متر هدایت شود به سمت زمین و بعد سمت تالاب جازموریان که در آن‌جا به‌صورت مخزن ذخیره می‌شود و به‌صورت عمودی انتفال داده می‌شود به کویر لوط ولی این‌بار 280 متر دوباره آب تلمبه می‌شود تا به سطح برسد زمان انتقال هم به قدرت تلمبه‌زنی بستگی دارد. این صحبت‌هایی است که ایشان کردند اما باز از سوی دولت این پیشنهاد بدون هیچ دلیل و منطقی رد شد و متاسفانه دلسوز طبیعت و مردمان جامعه و آیندگان نیستند.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: خانم مرضیه معظمی و مسئولین ضبط صدا و تدوین: آقایان اسفندیار سنگری و سینا اشجعی و تشکر از همراهی عزیزانی که در این جلسه حضور داشتند، در ساعت ۲۰:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی پایان جلسه را اعلام کردند.

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از محیط زیست، ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴

سونیا سوارکوب

جلسه ویژه کمیته دفاع از محیط زیست روز چهارشنبه ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی، برابر ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ شمسی در ساعت ۱۸:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای نشست، خانم مرضیه علی‌کرمی مسئول جلسه ضمن خوش‌آمدگویی به حاضرین در جلسه، میهمان جلسه خانم بهاره مسگری  فعال حقوق بشر را معرفی کردند و در ادامه همراه با مهمان به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

خانم بهاره مسگری در رابطه با بحران مصرف پلاستیک در ایران گفتند: دنیای امروز ما پر شده است از مواد و زباله‌های پلاستیکی که سراسر کره زمین را فراگرفته‌اند. به‌طوری‌که تخمین می‌زنند چیزی حدود ۳/۸ میلیارد تن موارد پلاستیکی روی کره زمین وجود دارد که آسیب‌های زیادی به اکوسیستم محیط زیست ما انسآن‌ها، حیوانات و گیاهان وارد می‌کند. قصه پلاستیک از نفت و گاز شروع می‌شود. نفت و گاز را استخراج می‌کنند سپس با لوله یا تانکر به پالایشگاه منتقل کرده و توسط گرما، فشار و مواری که اضافه می‌کنند نفت و گاز را فراوری کرده تا پلاستیک تولید شود. شکل این پلاستیک‌ها در ابتدا دانه‌های خیلی کوچکی است که می‌تواند به هر شکلی درآید. ساختارپلاستیک‌ها بر پایه عناصر شیمیایی مانند کربن، هیدروژن، نیتروژن و گوگرد است و ۴۰ درصد از نفت تولیدی در جهان برای تولید پلاستیک مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ایران نیز مصرف پلاستیک تبدیل به یکی از بحرانی‌ترین مسائل محیط زیست تبدیل شده است. طبق آمارهای منتشر شده مصرف پلاستیک در ایران روزانه بیش از سه هزار تن و سالانه حدود یک میلیون تن عنوان شده و ایران بین ۱۰ کشور پرمصرف در زمینه مصرف مواد پلاستیکی است. برخی عقیده دارند که ارزان و در دسترس بودن این کالا موجب مصرف بیش از حد آن شده است. درحقیقت جشن یا عزا فرقی نمی‌کند. این ظروف جای خود را در تمام مراسم‌های ایرانی، پیک نیک و مسافرت‌ها باز کرده‌اند و به‌همین راحتی این ظروف و کیسه‌های پلاستیکی وارد محیط زیست شده و یک فاجعه انسانی را به بار آورده‌اند. طبق آمارهای منتشر شده تا سال ۲۰۵۰ پلاستیک‌های اقیانوس‌ها از ماهی‌ها بیشتر خواهند شد و اکوسیستم دریایی بیشترین آسیب را از آلودگی پلاستیکی دریافت خواهد کرد. اما این همه ماجرا نیست. ما فکر می‌کنیم تنها جایی که پلاستیک‌ها آن را آلوده کرده‌اند دریاها، سواحل و خشکی‌های زمین است. خانم مرضیه علی‌کرمی گفتند: در حقیقت جو کره زمین هم از آلودگی پلاستیک‌ها در امان نیست. محققان و دانشمندان وقتی روی عنصر نیتروژن در باران تحقیق می‌کردند متوجه وجود ذرات پلاستیک در باران شدند. ذرات خیلی ریز پلاستیک که میکروپلاستیک نام دارد. میکروپلاستیک‌هایی که یا همراه آب تبخیر شده و به شکل باران به محیط زیست برمی‌گردند و یا توسط باد و طوفان وارد جو می‌شوند و بدین صورت عملا هیچ محصول سالم واورگانیکی وجود ندارد. میکروپلاستیک‌ها حتی در مواد غذایی ای که انسان استفاده می‌کند هم وجود دارند. خانم مسگربی در ادامه گفتند: طبق تحقیقاتی که ایتالیایی‌ها انجام داده‌اند این ذرات در محصولات کشاورزی مانند سیب زمینی و کاهو و حتی میوه‌هایی مانند گلابی و سیب هم وجود دارد و می‌توان گفت دامی ‌که از این محصولات استفاده می‌کند هم آلوده به میکروپلاستیک شده و از طریق لبنیات و گوشتی که انسآن‌ها استفاده می‌کنند وارد سیستم غذایی ما می‌شود. یکی دیگر از عناصر شیمیایی دیگر فتالات است که متاسفانه در همه جا وجود دارد. از ظروف پلاستیک گرفته تا اسباب بازی‌های پلاستیکی، شوینده، مواد آرایشی، پاک کننده و یا حتی شامپویی که استفاده می‌کنیم دارای فتالات هستند. به عقیده عده‌ای رژیم غذایی دریایی به نسبت دیگر رژیم‌ها یک رژیم سالم است در حالی‌که لازم است بدانیم تاثیر پلاستیک‌ها بر غذاهای دریایی خیلی بیشتر از محصولات کشاورزی و گیاهان است. کسانی‌که عاشق غذاهای دریایی هستند در طول یک سال بیش از هزاران ذره میکروپلاستیک می‌توانند دریافت کنند. شایان ذکر است که تمامی‌آب‌های لوله کشی دنیا که مورد آزمایش قرار گرفته‌اند نیز آلوده به پلاستیک بوده‌اند. پلاستیک و میکروپلاستیک‌ها در درازمدت می‌توانند مشکلات جدی به لحاظ زیست‌محیطی، اقتصادی و بهداشتی ایجاد کنند. از جمله مشکلات زیست‌محیطی می‌توان به کیسه‌های پلاستیکی اشاره کرد که به‌عنوان زباله دور ریخته شده و باعث آلودگی محیط زیست، رودخانه‌ها و کانال‌های آب و در بسیاری موارد گرفتگی آب راهه‌ها و جمع شدن و راکد ماندن آب و زاد و ولد انواع حشرات می‌شوند. همچنین سالانه موارد پلاستیکی باعث خفگی و کشته شدن هزاران پستاندار و پرندگان دریایی و مانع حرکت آن‌ها می‌شوند. از آن‌جایی‌که پلاستیک‌ها نه اکسیده شده و نه با ازت ترکیب می‌شوند هیچ باکتری و ویروسی وجود ندارد که بر آن‌ها اثر بگذارند و بنابراین حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ سال زمان برای بازگشت به طبیعت لازم دارند. بیشترین خطرات ناشی از زائدات پلاستیکی به سبب موارد افزودنی آمیخته با آن‌هاست. تجزیه آرام و کند برخی از انواع پلاستیک‌ها در محل‌های دفن می‌تواند سبب تشکیل شیرابه و نفوذ آن به آب‌های زیرزمینی شود.سوزاندن ضایعات پلاستیکی نیز سبب آلودگی هوا و انتشار بخارات سمی ‌به هوا خواهد شد. از جمله مشکلات اقتصادی ناشی از تولید و مصرف پلاستیک می‌توان به هزینه‌های بالایی که برای استخراج و فناوری نفت و گاز می‌شود اشاره کرد تا هزینه‌هایی که صرف نیروی انسانی برای جداسازی کیسه‌ها و ظروف یکبار مصرف، هزینه پاکسازی محیط از مواد پلاستیکی و هزینه درمانی و بهداشتی که انجام می‌شود. در شرایطی که در تمام دنیا استفاده از پی وی سی صنعتی را برای مصارف غذایی و بسته بندی به‌طور کامل منسوخ کرده‌اند در ایران به رغم نظارت وزارت بهداشت به‌دلیل صرفه‌های اقتصادی، گروهی از تولیدکنندگان همچنان از موادی استفاده می‌کنند که تاثیر آن‌ها بر سلامت انسان در درازمدت آشکار می‌شود. از دیگر عوارض بهداشتی مصرف مواد پلاستیکی در ایران می‌توان به ظروف یکبار مصرفی که در آن از پلیمر استفاده شده اشاره کرد که در اثر حرارت مواد غذایی داغ، اسیدی و چرب، رادیکال آزاد تولید کرده و در درازمدت منجر به بروز انواع اختلالات گوارشی، ریوی، سرطان و دیگر بیماری‌ها می‌شود. همچنین در ساخت بعضی از این ظروف مانند لیوان‌های پلاستیکی به‌منظور جلوگیری از شکنندگی ظروف از مواد پلاستیکی لایزر که مونومرهای سمی‌هستند استفاده می‌شود که در صورت ریختن آب جوش در آن این مواد حل شده و وارد بدن می‌شوند. خانم علی‌کرمی اشاره به این کردند که مردم خود متقاضی این محصولات هستند بدون در نظر گرفتن عواقب مصرف این محصولات. خانم مسگری گفتند: افراد پس از خرید نان آن را داخل کیسه‌های پلاستیکی قرار می‌دهند در صورتی‌که گرمای نان باعث شکسته شدن شاخه‌های پلیمری کیسه و مهاجرت مونومرها به داخل مواد موجود در آن و در نتیجه وارد سیستم غذایی و بدن انسان و به مرور باعث ایجاد انواع سرطان‌ها خواهد شد. اروپا عزم جدی خود را برای مقابله با تولید و مصرف پلاستیک گرفته و از سال‌ها پیش ۲۷ کشور عضو این اتحادیه قانون مربوط به ممنوعیت استفاده از ظروف و لوازم یکبارمصرف پلاستیک را اجرا کرده‌اند. این قانون استفاده از ده نوع پلاستیک از جمله بشقاب، لیوان، فنجان، قاشق و چنگال، نی نوشیدنی و گوش پاک کن را ممنوع کرده و در نتیجه تولید و عرضه این محصولات در کشورهای عضو اتحادیه اروپا متوقف شده و کشورهایی که به تولید و عرضه مواد پلاستیکی یکبار مصرف ادامه دهند مشمول جریمه خواهند شد. از دیگر اقدامات صورت گرفته در جهان برای کنترل مصرف پلاستیک می‌توان به کشور بنگلادش اشاره کرد. این کشور به دنبال سیل ویرانگر سال ۱۹۸۸ به دلیل اینکه کیسه‌های پلاستیکی با بستن راه فاضلاب عامل اصلی شدت یافتن سیلاب شده بودند در سال ۲۰۰۲ نخستین کشوری بود که استفاده از کیسه‌های پلاستیکی را ممنوع کرد. همچنین استرالیا، کشورهای قاره آفریقا مانند اریتره، سومالی و رواندا استفاده از کیسه‌های پلاستیکی را ممنوع کرده‌اند. بلژیک و ایرلند کشورهایی هستند که قانون مالیات بر کیسه‌های پلاستیکی را وضع کرده‌اند که این قانون ۹۰ درصد مصرف کیسه‌های پلاستیکی را کاهش داده است. اما در ایران نه تنها هیچ برنامه خاصی در زمینه کاهش مصرف کیسه‌های پلاستیکی در کشور وجود ندارد بلکه شواهد نشان می‌دهد مصرف این محصول بیشتر هم شده است. اگرچه برخی تولیدکنندگان تلاش کرده‌اند استفاده از کیسه‌های قابل بازیافت و زیست تخریب ناپذیر را به‌وجود آورند اما این تلاش‌ها تاکنون چندان موفقیت‌آمیز نبوده است. اگرچه ایران در سال‌های اخیر با تولید ظروف یکبار مصرف گیاهی در جهت جایگزینی پلاستیک قدم برداشته و به جمع پنج کشوری پیوست که از فناوری ساخت این ظروف برخوردارند اما با توجه به تفاوت قیمتی که ظروف گیاهی به نسبت ظروف پلاستیکی دارند مسلما ترجیح عده زیادی بر خرید و مصرف ظروف پلاستیکی است. تغییر شرایط فعلی در ایران درواقع مستلزم تغییرات اساسی در عادت‌های روزمره زندگی، شیوه تولید و مصرف است. به کار گرفتن آموزش‌های عمومی‌که سبب تغییر در رفتار عمومی‌شود منجر به کاهش مصرف کیسه‌ها و مواد پلاستیکی خواهد شد. آموزش‌هایی که برای رده‌های سنی مختلف و به فراخور توانایی در درک این مساله انجام شود. همچنین ایجاد و تدوین برنامه منسجم و قابل اجرا جهت کنترل مصرف کیسه‌های پلاستیکی که هدف اولیه آن کنترل مصرف و عرضه کیسه‌های پلاستیکی در مراکز خرید عمده باشد در قدم اول منجر به کاهش مصرف پلاستیک و در گام بعدی منجر به جایگزینی و حذف مواد پلاستیکی خواهد شد. قرار دادن کانکس‌های بازیافت در میادین میوه و تره‌بار منجر به راحت‌تر شدن امکان بازیافت این کیسه‌ها شده و مقرون به صرفه‌تر خواهد بود.همچنین از دیگر اقدامات پیشنهادی جهت کاهش مصرف و مدیریت پسماندهای پلاستیکی می‌توان به این موارد اشاره کرد: پرهیز از بسته‌بندی‌های غیرضروری و تجملاتی، استفاده از لیوان‌ها و فنجان‌هایی که بادوام و ثابت هستند. استفاده مجدد از ظروف پلاستیکی نوشابه‌ها و قوطی‌های خالی، به حداقل رساندن مواد غذایی فریزی برای کاهش استفاده از مواد پلاستیکی برای بسته‌بندی، توجه به کدبندی محصولات پلاستیکی و انتخاب ترجیحا کد یک به‌دلیل قابل بازیافت‌ترین محصول پلاستیکی، پرداخت بخشی از هزینه‌های خرید محصول برای ایجاد انگیزه مشتری برای همکاری در بازیافت محصولات، در نظر گرفتن ساز و کاری شفاف برای بازدارندگی و رسیدگی به جرائم و تخلفات محیط زیستی. آلودگی پلاستیکی یک بحران جهانی است که هر انسانی می‌تواند به حل آن کمک کرده و بخشی از راه حل جمعی باشد و باید اعتراف کنیم که اقیانوس پر از پلاستیک یکبار مصرف آینده‌ای نیست که ما می‌خواستیم.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: خانم سونیا سوارکوب، ادمین جلسه: خانم نسرین جهانی گلشیخ و همچنین تشکر از تمامی شرکت‌کنندگان و مهمان برنامه، ختم جلسه را در ساعت ۱۸:۵۲ به وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

  

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان، 20 سپتامبر 2024میلادی

امیر پالوانه

جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان در تاریخ 20 سپتامبر2024 میلادی و برابر با 30 شهریورماه 1403 شمسی در ساعت 19:00 به‌وقت اروپای مرکزی در لایو اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای جلسه آقای کریم ناصری، مسئول جلسه ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین در جلسه، میهمان جلسه آقای سعید بهشتی‌متین، فعال حقوق بشر را معرفی کردند و در ادامه همراه با مهمان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

آقای سعید بهشتی‌متین دررابطه با پیروان سایر ادیان در ایران گفتند: اهل سنت در میان مدیران ارشد؛ از گذشته تا به امروز حضور اهل تسنن و قومیت‎ها در میان مدیران ارشد اجرایی کشور از جمله مواردی است که طی دهه‎های اخیر به‌ویژه پس از آن‌که سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهوری دوران اصلاحات از جامعه مدنی و الزامات آن سخن به میان آورد؛ به محافل بحث و گفت‎وگوی سیاسی، اجتماعی و آکادمیک وارد شد و کم‎کم به مطالبه‎ای نه‌ فقط در میان جماعت اهل سنت بلکه از سوی اجتماع بدل شد؛ تا جایی‌که در انتخابات سال ۱۳۸۴ کاندیداها از جمله مهدی کروبی و مصطفی معین بر ضرورت حضور و نقش‌آفرینی آن‌ها تاکید کردند واز پیروزی انقلاب تا پایان جنگ: نام ابراهیم یونسی به‌عنوان اولین استاندار کردستان که در دولت موقت مهدی بازرگان حضور داشت؛ شاید اولین حضور یک چهره اهل سنت در سطح مدیران میانی کشور بود و مدیریت مرتبط با امور اهل سنت هم معمولاً با حضور چهره‎های شیعه‌مذهب صورت می‎گرفت و البته با توجه به وضعیت جنگ و نقش‎آفرینی گسترده روحانیون در پیشبرد اهداف انقلاب، کمتر بحثی درباره حضور آن‌ها در محافل سیاسی و اجتماعی در سطح بالای مدیریتی مطرح می‎شد و دولت سازندگی با ایجاد ثبات پس از پایان جنگ رفته‌رفته خواسته‎های اجتماعی اقوام و مذاهب برجسته شد و احتمالاً همین هم موجب شد که در دوران ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی‌رفسنجانی، مقامی به‌عنوان مشاور رئیس‌جمهور در امور اهل سنت شکل گیرد و محمد اسحاق‌مدنی،که از روحانیون اهل سنت بود به‌عنوان مشاور او در این زمینه به فعالیت مشغول شود و دولت اصلاحات اگرچه شاید به اذعان برخی تحلیلگران، سیدمحمد خاتمی،رئیس‌جمهوری دوران اصلاحات چندان توفیقی در حوزه حضور اهل تسنن در رده مدیران طراز اول کشور نداشت اما بحث جامعه مدنی و حقوق شهروندی که از این دوران در کشور برجسته شد؛ عملاً مسیر فرهنگ‌سازی برای ورود این نیروها و پذیرش آن‌ها را در سطوح بالاتر هموار ساخت؛ چنان‌چه با وجود موانع موجود در فضای سیاسی و فرهنگی کشور که هاشمی‌رفسنجانی نیز در خاطراتش به آن اشاره کرده است، در پایان دو دوره حضور خاتمی در جایگاه ریاست‌جمهوری، به مرور شاهد پررنگ‌سازی نقش اهل سنت در دولت به‌عنوان شعار و وعده کاندیداهای انتخاباتی و پارامتری از تحقق حقوق شهروندی در جامعه بودیم و دولت محمود احمدی‌نژاد: دراین دوره با توجه به این‌که شاهد تضعیف جامعه مدنی، تحزب و…در کشور و مواجهه سخت با انواع دگراندیشی سیاسی واجتماعی بودیم؛ عملاً رویکرد نه‌چندان تعاملی و محدود‌کننده در سطوح مدیریتی با اهل تسنن نیز در این دوره رخ داد. برای بیان نوع برخورد و تعامل با اهل سنت در آن دوره همین یک مورد کافی است که در همان زمان شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوبه‎ای با نام اساسنامه شورای دولتی برنامه‌ریزی‎ ‎مدارس ‌علوم دینی اهل سنت داشت و موجب انتقادات بسیاری از سوی چهره‎های اهل تسنن در کشور شد و عملاً آموزش دینی آن‌ها را نیز تحت‌الشعاع قرار داد. البته آن تلاشی که در دولت قبل استارت خورده بود، همچنان ادامه پیدا کرد. چنانچه در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸، پس از آن‌که فراکسیون نمایندگان اهل سنت مجلس هشتم در نامه‌ای به نامزدهای این انتخابات، از آنان خواستند در صورت پیروزی حداقل یک یا دو وزیر اهل سنت به مجلس معرفی کنند، کاندیداها واکنش منفی نسبت به آن نداشتند البته پس از روی کار آمدن دوباره احمدی‌نژاد براساس این‌که فضای فعالیت سیاسی و اجتماعی در کشور محدودتر شد؛حضور و نقش‌آفرینی آن‌ها هم بیشتر به حاشیه رفت و دولت تدبیر و امید: در دولت حسن روحانی باردیگر مطالبه حضور اهل سنت در منصب‎های بالای اجرایی به میان آمد.اگرچه در سال ۱۳۹۲، مقام مشاور رئیس‌جمهور در امور اهل سنت از سوی روحانی حذف و مقام دستیار ویژه رئیس‌جمهور ایران در امور اقوام و پیروآن‌های دینی و مذهبی ایجاد شد و آن را به علی یونسی داد اما همان زمان او وعده داد که در آینده‌ای بسیار نزدیک، تعدادی از پست‌های کلیدی و ارشد مدیریتی کشور به پیروآن‌های قومی و مذهبی واگذار خواهد شد و البته در این دولت بالاترین مقام اجرایی به یک سنی‌مذهب تا به آن زمان داده شد و عماد حسینی به‌عنوان معاون بیژن زنگنه، وزیر نفت روی کار آمد و همچنین صالح ادیبی، از چهره‎های کرد اهل سنت به‌عنوان سفیر ایران در ویتنام و کامبوج معرفی شد. این مطالبه اما همزمان با موضوع تدوین منشور حقوق شهروندی باردیگر مطرح شد و بحث بر سر تابو بودن حضور اهل سنت در مقام استاندار و مسئولیت‎های بالای اجرایی ادامه پیدا کرد؛ تا جایی‌که نمایندگان مجلس اهل سنت از جمله عبدالکریم حسین‌زاده خواهان بازگشت مقام مشاور رئیس‌جمهور در امور اهل سنت و تبدیل دستیار ویژه به معاونت شد و دولت ابراهیم رئیسی: در دولت ابراهیم رئیسی، تقریباً رفتار با اهل سنت همانند دولت احمدی‌نژاد بود. اگرچه مولوی عبدالحمید از چهره‌های سرشناس اهل سنت از حامیان رئیسی در انتخابات بود اما آن‌ها همچنان بی‌بهره از سمت‎های بالای مدیریتی در این دولت بودند. در این بین سمت مشاور در امور اقوام و پیروان‎های دینی و مذهبی در این دولت دوباره احیا شد و عبدالسلام کریمی از چهره‎های اهل سنت بر کرسی آن تکیه زد. در شهریور ۱۴۰۲، رئیسی در نشستی با علما و نخبگان اهل سنت مدعی شد که ۱۷۰۰مدیر اهل سنت دردستگاه‌های اجرایی کشورفعالیت دارند. پزشکیان و اهل سنت: ادامه مطالبه‎گری برای حضور چهره‎های پیروان مذهبی و اقوام چنان بود که در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان، بیانیه‎ای با عنوان حقوق اقوام و اهل سنت منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: اگر این کاستی‌ها و بخشی‌نگری‌ها و فقدان نگاه ملی را در حوزه فرهنگی و مذهبی نیز تعمیم دهیم حساسیت‌ها و ضرورت‌ها بیشتر به چشم می‌آیند. از این‌که رهنمودهای امام خمینی ومقام معظم رهبری دروحدت کلمه و تلاش برای انسجام ملی و تقویت برادری بعضاً در نزاع‌های بی‌حاصل و دشمن‌پسند مذهبی و اعتقادی کم‌رنگ می‌شود، حسرت و تاسف می‌خورم و تأمل در فرصت‌هایی که این وضعیت ناخوشایند از این دیار می‌ستاند و نیز از درخشش و زیبایی و رنگین‌کمان زیبایش می‌کاهد همواره از دغدغه‌هایم بوده است و همچنین او در اولین مناظره انتخاباتی در دور دوم نیز به این موضوع به شکل مشخص اشاره کرد و در بحثی که میان او و سعید جلیلی رقیب انتخاباتی‌اش شکل گرفت، گفت: برخی جزء مذهب و قومیتی هستند و به آن‌ها پستی ندادیم. یکی از اتفاقاتی که رئیس‌جمهور باید نسبت به آن توجه لازم را داشته باشد. من اعتقادم این است که در دولت شهید رئیسی این موضوع رعایت شد. دو وزیر و برخی استاندارها از اقوام دیگر بودند و قبلاً این اتفاق افتاده است. آقای پزشکیان باید برای آینده پیش‌بینی درست و منطقی داشته باشد که مشکل ایجاد نشود و در حقیقت حواشی‌اش کمتر شود به نظر شما آثار این انتصاب چه خواهد بود؟ این انتصاب چقدر راهگشا برای فعالیت بیشتر پیروآن‌ها محسوب می‌شود؟ آینده این گشایش را چگونه می‌بینید؟ حسین نورانی‌نژاد: به نظرم به دو عامل بستگی دارد. اول، عملکرد شخص آقای حسین‌زاده؛ ایشان باید متوجه اهمیت تاریخی مسئولیت خود باشد و با همان رویکرد دولت، یعنی وفاق و اعتمادسازی با حاکمیت، منشأ خیر ملموس برای مردم مناطق تحت تبعیض و پیروآن‌های دینی شود و در این باره ضرورت دارد که از میان اهل سنت شرق و دیگر نقاط کشور هم افراد مؤثری را به کار گیرد و در گام‌هایی حساب‌شده و تدریجی، حضور اهل سنت و دیگر پیروآن‌ها را در مناصب بالای حکومتی عادی کند و از این طریق، سهم مناطق محروم این عزیزان را از سفره بودجه و توسعه، بیشتر کند و عامل دوم هم به حمایت دولت و شخص آقای دکتر پزشکیان و همچنین جناب آقای دکتر عارف، معاون اول محترم دولت برمی‌گردد که از منصوب خودشان در معاونت توسعه روستایی حمایت و صیانت ویژه کنند و دیگر دستگاه‌ها را موظف به همکاری حداکثری از وی کنند تا او بتواند موفق باشد و نعمت‌الله منوچهری: قطعاً این انتخاب در جهت هماهنگی و انسجام ملی تاثیرات بسزایی خواهدداشت و مطمئن هستم که این گام بزرگی در جهت ایجاد وحدت ملی در سطح جامعه خواهد بود. قطعاً نیروهای نخبه بسیاری در اهل سنت و قومیت‎های دیگر اقوام هستند که امیدوارم آقای دکتر پزشکیان این راهی که آغاز کردند را ادامه دهند و از دیگر ظرفیت‌های دیگر اقوام و مذاهب نیز استفاده کنند و ما با تمام وجود هم از ایشان و هم از انتخاب ایشان حمایت می‌کنیم و امیررضا واعظ ‌آشتیانی: به سوال اول برمی‌گردم، کارآمدی اولویت بیشتری دارد. بنده یک روزی در جایی مسئول بودم، فردی از قومیت‌ها بود که در مقایسه با بقیه کارآمدی بیشتری داشت و من او را منصوب کردم. مهم این است که ببینیم فرد مورد نظر چقدر کارآیی دارد. این‌که ما بیاییم خط‌کش بگذاریم مشکلی را حل نخواهد کرد. مهم این است که ما در همه جریان‌های سیاسی و قومیت‌ها استفاده درست و بهینه کنیم و خیلی اثرگذاری بهتر خواهد شد. این‌که بخواهیم پست بزرگ بدهیم به فردی که پیروان است چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مثلاً می‌خواهیم بگوییم ما منصوب کرده‌ایم قصد داریم کار پوپولیستی کنیم؟ می‌خواهیم کار ارزشی کنیم؟ دنبال کدام هستیم؟ چقدر این انتصاب را تاثیرگذار بر افزایش رضایتمندی مردم و وفاق ملی می‌دانید؟ آیا چنین تصمیمی را می‌توان در راستای بهبود وضعیت حقوق شهروندی تلقی کرد؟ واقعیت این است که ضمن پذیرش سطحی از تبعیض قومی در کشور، به‌خصوص در مناطق مرزی، اما اصل تبعیض‌ها و شاید نگرانی‌ها مربوط به مسائل عقیدتی و دینی است. یعنی بیش ازآن‌که مسئله مربوط به کرد و بلوچ و عرب بودن شهروندان و مناطق زیست آن‌ها بازگردد، به مسائل دینی و عقیدتی مربوط بوده است. ما پیش از این معاون اول رئیس‌جمهوری داشتیم که کُرد بود(محمدرضا رحیمی) از بین اعراب در بالاترین مقامات امنیتی کشور داشته‌ایم. اما اهل سنت و یا ارمنی و یهودی و زرتشتی تهرانی در مقامات بالای کشوری نداشته‌ایم. چون ایران و نظام جمهوری اسلامی، مسئله‌ای متعلق به یک قوم یا فارس‌زبان‌ها نیست و اما این‌که معتقدان به مذهب رسمی کشور آن هم با روایت و گرایشی خاص دارای حقوقی ویژه‌اند، مسئله‌ای است که گاه علنی و رسمی و قانونی شده‌اند و گاه جزو رویه‌ها هستند و انتخاب یک اهل سنت به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور، اقدامی مبارک و برخلاف این رویه غالب است که می‌تواند تا حدی نویدبخش کاهش این نابرابری‌ها باشد و نعمت‌الله منوچهری: از هر نظر این انتخاب در راستای احقاق حقوق شهروندی است و این انتخاب دلگرمی بسیار خوبی در بین مردم اهل سنت و دیگر اقوام ایجاد می‌کند و ایجاد کرده است و باعث می‌شود نخبگان و اساتید ما امیدوار شوند و بدانند که شایسته‌سالاری در این دوره که آقای دکتر پزشکیان رئیس‌جمهور شدند به معنای واقعی ملاک عمل قرار گرفته است و نخبگان ما باید تلاش بیشتری کنند تا به سطوح بالاتر برسند و از ظرفیت‌های آن‌ها به درستی برای کشور ایران استفاده شود. این اتفاق از نظر من بازتاب مثبتی در بین سایر اقشار جامعه دارد و چراکه ما همه از یک ملت هستیم و قومیت و مذهب عاملی نمی‌شود که منجر به تفرقه شود بلکه عاملی در جهت انسجام ملی است تا جایی که از نمایندگان مجلس شناخت دارم، قطعاً از این انتخاب استقبال می‌کنند و باز هم تاکید می‌کنم که گام بسیار مثبت و مؤثری از سوی رئیس‌جمهور برداشته شده است. فقط خواهش می‌کنم که نمایندگان و در مجموع قوای سه‌گانه همکاری لازم را با آقای دکتر پزشکیان داشته باشند که بتوانند مشکلات اصلی مملکت را نیز همین‌گونه حل کنند؛ مشکلاتی که الان در زمینه معیشت و اقتصاد داریم، مشکلات مربوط به حقوق شهروندان و آزادی‌های فردی مردم و به خواسته همه مردم ایران توجه شود تا کشور از بن‌بستی که به آن رسیده بودیم خارج شود و شاهد سربلندی ایرانی آباد و آزاد با حضور تمام اقوام و مذاهب کشورمان باشیم امیررضا واعظ آشتیانی: من به این اعتقاد ندارم که انتصاب مشکلی را حل می‌کند و یک انتصاب می‌تواند وفاق بیاورد. استفاده بهینه از افراد در حوزه‌های مختلف می‌تواند به ایران کمک کند و این درست نیست که بگوییم با پست و مقام می‌توان وفاق ایجاد کرد. همچنین اعتقادی به این ندارم که با این انتصاب حقوق شهروندی بهبود پیدا خواهد کرد و قومیت‌ها امیدوار می‌شوند و این مسائل اصلاً ربطی به هم ندارند. باز هم می‌گویم هر کسی کارآمدی بهتری دارد و به مملکت و نظامش وفاداری دارد باید مورد استفاده قرار بگیرد و نگاه نکنیم به این‌که فرد کُرد یا بلوچ یا عرب یا اهل سنت است و ما قبلاً هم در مناصب‌مان از قومیت‌ها کم نداشته‌ایم. همین آقای شمخانی عرب است و بالاترین پست‌ها را در این کشور داشته است و من این تحلیل را ندارم که انتصاباتی این‌چنینی می‌تواند تحلیلی که شما می‌گویید را رقم بزند. اعتقادم این است که شایسته‌سالاری، انتخاب درست و کارآمدی اولویت بر همه مسائل است و فرقی ندارد که فرد مورد نظر شیعه یا اهل سنت یا یکی از قومیت‌هاست و شاید به لحاظ ژورنالیستی و پوپولیستی این موضوع مد نظر قرار بگیرد اما تعریف وفاق ملی این چیزها نیست، وفاق ملی یک فضای منطقی‌تر و مناسب‌تری را می‌تواند به خود اختصاص دهد تا این‌که ما یک انتصاب کنیم و بگوییم وفاق ملی ایجاد شد و وفاق ملی به اعتقاد من اعتمادسازی در جامعه است و ما در جامعه اعتماد ایجاد کنیم، وقتی در حوزه‌های مختلف اعتمادسازی شود، وفاق ایجاد شده است. با پست دادن که نمی‌توان وفاق ایجاد کرد.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران: منشی جلسه، آقای امیر پالوانه و همچنین تمامی شرکت‌کنندگان و مهمان برنامه، ختم جلسه را در ساعت 20:00 به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق دفاع از کودک و نوجوان، ۲۱سپتامبر ۲۰۲۴

امیررضا ولی‌زاده

جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان‌ در تاریخ 21 سپتامبر  ۲۰۲۴ برابر با ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۳ و از ساعت 18.00 به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اپیس ایکس  کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا مسئول جلسه ، آقای امیر پالوانه  ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، مهمان جلسه را معرفی و در ادامه همراه با مهمانان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

بخش۱: خانم سونیا سوارکوب فعال حقوق بشر درمورد کودک و محیط زیست صحبت کردند: محیط زیست در یک تعریف کلی عبارت از مجموعه شرایط بیرونی که در طول زندگی یک موجود زنده مانند انسان بر او اثر می‌گذارد. دراین بین کودکان به‌عنوان واسطه دنیای امروز با آیندگان دارای ویژگی خاصی هستند. این ویژگی عبارتند از این‌که ۱: کودکان بزرگترین گروه انسانی را تشکیل می‌دهند در بعضی از کشورها حدود ۵۰ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند. ۲: کودکان نسل بعدی را تشکیل می‌دهند و نتیجه تصمیمات ما روی زندگی آن‌ها نیز موثر است در حالی‌که آن‌ها در این تصمیمات کمترین تاثیر را داشتند. ۳: کودکان در برابر انواع آلودگی‌های محیط زیستی آسیب‌پذیرتر هستند و ۴: این‌که کودکان بزرگترین مصرف کنندگان منابع غذایی، انرژی، آموزشی و بهداشتی و دیگر منابع مادی هستند. مرکز عدالت برای کودکان: کودکانی که در این کره خاکی زندگی می‌کنند نیازمند توجه فوری و عاجل به مساله محیط زیست و تغییرات آب و هوایی هستند. کودکان باید در این دنیا از حداکثر حقوق بشر برخوردار باشند و این مهم ممکن نیست مگر با اجرای تعهدات بین‌المللی دولت‌ها در حوزه محیط زیست. حوزه‌ای که آسیب‌های آن می‌تواند نسل‌های متعددی را تحت تاثیر قرار دهد و زندگی را برای آن‌ها دشوار سازد. تخریب محیط زیست، تهدید برخی از حقوق کودکان را به همراه دارد. لذا در هر برنامه و سیاست‌گذاری مرتبط با حوزه محیط زیست، باید حقوق کودکان به طور خاص مورد توجه قرار گیرد. چرا‌که تضمین حقوق کودکان، منوط به تلاش‌های سازنده، مفید و لازم ما برای حفاظت از محیط زیست است. ۱۳ حق کودکان که ارتباط تنگاتنگی با محیط زیست دارد به این شرح است:۱حق عدم تبعیض: آسیب‌های زیست محیطی تاثیر زیادی بر حقوق گروهی از کودکان شامل کودکان بومی، کودکان گروه‌های اقلیت، کودکان دارای معلولیت، کودکان ساکن در مناطق مستعد بلایای طبیعی و شرایط خاص آب و هوایی دارد. کشورها باید داده‌های تفکیک‌ شده را جمع‌آوری کنند تا بتوانند اثرات متمایز آسیب‌های مربوط به محیط زیست بر کودکان را شناسایی و با اجرای تدابیر و سیاست‌های ویژه، مانع از آن شوند که مسائل زیست محیطی به‌طور تبعیض‌آمیز بر کودکان آسیب وارد سازد. ۲- حق برخورداری از منافع عالیه: تامین و تضمین منافع عالیه کودکان در اتخاذ تصمیمات زیست‌محیطی باید هدف اصلی باشد. تعیین بهترین منافع کودکان باید شامل ارزیابی شرایط خاصی باشد که کودکان را منحصرا در معرض خطرات آسیب‌های محیطی قرار می‌دهد. داشتن محیط پاک، سالم و پایدار حق کودکان و پوشش دهنده منافع کودکان است. لذا دولت‌ها نه تنها باید از کودکان در برابر آسیب‌های زیست محیطی محافظت کنند، بلکه باید با در نظر گرفتن احتمال خطرات و آسیب‌های آینده، رفاه و رشد آن‌ها را تضمین کنند. ۳- حق حیات، بقا و رشد: حق زندگی با تخریب محیط زیست، از جمله تغییرات آب و هوا، آلودگی و از دست دادن تنوع زیستی، که ارتباط تنگاتنگی با سایر چالش‌های اساسی که مانع تحقق این حق می‌شوند، از جمله فقر، نابرابری و درگیری‌ها را تهدید می‌کند، در ارتباط است. دولت‌ها باید اقدامات مثبتی را انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند که کودکان در برابر مرگ‌های قابل پیش‌بینی و زودرس یا غیرطبیعی و تهدیدات جانی که ممکن است ناشی از اعمال و ترک فعل و همچنین فعالیت‌های فعالان تجاری باشد، محافظت شوند و از حق زندگی با عزت بهره‌مند شوند. تخریب محیط زیست توانایی کودکان برای دستیابی به پتانسیل رشد کامل‌شان را به خطر می‌اندازد. رشد کودکان با محیطی که در آن زندگی می‌کنند در‌هم تنیده است. قرار گرفتن در معرض آلاینده‌های سمی، حتی در سطوح پایین، در طول پنجره‌های رشد آسیب‌پذیری را افزایش‌داده و به راحتی فرآیندهای بلوغ مغز، اندام‌ها و سیستم ایمنی را مختل می‌کند و باعث بیماری و اختلالاتی در دوران کودکی و پس از آن می‌شود. اثرات آلاینده‌های محیطی حتی ممکن است در نسل‌های آینده نیز باقی بماند. کشورها باید به طور مداوم و صریح، تحت تأثیر قرار گرفتن در معرض مواد سمی و آلودگی را در دوره کودکی در نظر بگیرند. ۴:حق شنیده شدن: کودکان مسائل زیست محیطی را به مثابه مسایلی که روی زندگی آن‌ها تاثیر می‌گذارد، می‌شناسند. صدای کودکان یک نیروی جهانی قدرتمند برای حفاظت از محیط زیست است. کودکان دیدگاه‌ها و تجربیات مرتبط را در رابطه با تصمیم‌گیری در مورد مسائل زیست محیطی در همه سطوح مطرح می‌کنند، حتی از سنین پایین، کودکان می‌توانند کیفیت راه‌حل‌های زیست‌محیطی را افزایش دهند. کشورها باید اطمینان حاصل کنند که مکانیسم‌های، ایمن و قابل دسترس متناسب به سن کودکان برای شنیدن نظرات آن‌ها به‌طور منظم و در تمام مراحل فرآیندهای تصمیم‌گیری زیست‌‌محیطی برای قوانین، سیاست‌ها، مقررات، پروژه‌ها و فعالیت‌هایی که ممکن است بر آن‌ها در سطح محلی، ملی و یا بین‌المللی تأثیر بگذارد، وجود دارد. برای مشارکت رایگان، فعال، معنادار و مؤثر، کودکان باید از آموزش‌های محیطی و حقوق بشری، اطلاعات متناسب با سن و در دسترس بودن، زمان و منابع کافی و محیطی حمایت کننده برخوردار شوند. ۵: حق آزادی بیان و تشکیل تجمعات مسالمت‌آمیز: کشورها باید حقوق کودکان در مورد آزادی بیان و تشکل اجتماعات مسالمت‌آمیز را در رابطه با محیط زیست، از جمله با فراهم کردن یک محیط امن و توانمند و یک چارچوب قانونی و بنیادی که در آن کودکان بتوانند به‌طور موثر از حقوق خود استفاده کنند، احترام و از آن‌ها حمایت کنند. حقوق کودکان برای آزادی بیان، تشکل اجتماعات مسالمت‌آمیز نباید مشمول محدودیت‌هایی بجز محدودیت‌هایی باشد که مطابق با قانون وضع شده و در یک جامعه دموکراتیک ضروری است. دولت‌ها باید سهم مثبت کودکان را در پایداری محیط زیست و عدالت اقلیمی، به عنوان ابزار مهم مشارکت مدنی و سیاسی کودکان برای تحقق حقوق‌شان، از جمله حق داشتن یک زندگی سالم، تامین و توسعه حقوق‌شان به رسمیت شناخته و از آن دفاع کنند. ۶:حق دسترسی به اطلاعات: کودکان حق دسترسی به اطلاعات دقیق و قابل اعتماد در زمینه زیست محیطی، علل، اثرات و منابع بالقوه آسیب به آب و هوا و محیط زیست، پاسخ‌های عملی در ارتباط به قوانین و مقررات مربوط به اقلیم و محیط زیست، یافته‌های حاصل از ارزیابی‌های اقلیم و اثرات زیست‌محیطی، سیاست‌ها و برنامه‌ها و انتخاب سبک‌های زندگی پایدار را دارند. چنین اطلاعاتی کودکان را قادر می‌سازد تا یاد بگیرند که در رابطه با مدیریت زباله، بازیافت و رفتارهای مصرف چه کاری می‌توانند در محیط خود انجام دهند. کشورها موظفند اطلاعات زیست‌محیطی را در دسترس قرار دهند. روش‌های انتشار باید متناسب با سن و ظرفیت کودکان و با هدف غلبه بر موانعی مانند بی‌سوادی، ناتوانی، موانع زبانی، فاصله و دسترسی محدود به فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد. ۷:حق مصونیت از هرگونه خشونت: تخریب محیط زیست، از جمله بحران آب و هوا، نوعی خشونت ساختاری علیه کودکان است و می‌تواند باعث فروپاشی اجتماعی در جوامع و خانواده‌ها شود. فقر، نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی، ناامنی غذایی و آوارگی اجباری خطر خشونت، سوء‌استفاده و استثمار کودکان را تشدید می‌کند. تخریب محیط زیست آسیب‌پذیری کودکان را در برابر خشونت‌های جنسیتی، ازدواج کودکان، ختنه زنان، کار کودکان، به‌علاوه آدم‌ربایی، قاچاق، آوارگی، خشونت جنسی و استثمار و استخدام در گروه‌های افراطی جنایتکار و مسلح را افزایش می‌دهد. کودکان باید از هرگونه خشونت فیزیکی و روانی و قرار گرفتن در معرض خشونت، مانند خشونت خانگی یا خشونتی که بر حیوانات در برابر دید کودکان اعمال می‌شود، محافظت شوند. ۸: حق برخورداری از بالاترین استاندارد قابل دستیابی سلامت، حق سلامت شامل برخورداری از انواع امکانات، کالاها، خدمات و شرایطی است که برای تحقق بالاترین استانداردهای سلامت از جمله محیط زیست سالم ضروری استآلودگی محیط زیست، آلودگی مرتبط با فعالیت‌های صنعتی در گذشته و حال، تغییرات اقلیمی، از دست دادن تنوع زیستی و تخریب اکوسیستم‌ها موانعی بر سر راه تحقق حق سلامت کودکان است. دولت‌ها باید اقداماتی را برای رسیدگی به نگرانی‌های بهداشت محیطی مرتبط با کودکان در برنامه‌ها، سیاست‌ها و استراتژی‌های ملی خود در ارتباط با سلامت و محیط زیست ادغام کنند. چارچوب‌های قانونی، نظارتی و نهادی، از جمله مقررات مربوط به بخش کسب و کار، باید به طور موثر از سلامت محیط زیستی کودکان در محل زندگی، مطالعه، بازی و کار محافظت کند. ۹: حق برخورداری از امنیت اجتماعی و استانداردهای مناسب زندگی، کودکان حق دارند از سطح زندگی مناسب برای رشد جسمی، ذهنی، معنوی، اخلاقی و اجتماعی برخوردار شوند. یک محیط پاک، سالم و پایدار، از جمله مسکن مناسب، امنیت غذایی و آب آشامیدنی سالم و پاک و بهداشتی، پیش‌نیاز تحقق این حق است. دولت‌ها مکلف‌اند خط‌ مشی‌ خود در تامین اجتماعی را به‌گونه‌ای تدوین کنند که از کودکان و خانواده‌هایشان در برابر شوک‌های محیطی و آسیب‌های دراز مدت، از جمله آسیب‌های ناشی از تغییرات آب و هوا، محافظت ‌کند. دولت‌ها باید برنامه‌های کاهش فقر با محوریت کودکان را در مناطقی که بیشتر در معرض خطرات زیست‌محیطی هستند، تقویت کنند. کودکان، از جمله کودکان آواره، باید به مسکن مناسب مطابق با استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر دسترسی داشته باشند. کودکان نباید در معرض اخراج اجباری بدون امکان دسترسی به محل اسکان جایگزین مناسب، از جمله جابه‌جایی مرتبط با پروژه‌های توسعه و زیربنایی که به کاهش انرژی و یا اقلیم و اقدامات سازگاری می‌پردازند، قرار بگیرند. :۱۰حق آموزش: آموزش یکی از ارکان اساسی رویکرد مبتنی بر حقوق کودک در رابطه به محیط زیست است. حق آموزش به شدت در برابر آسیب‌های زیست‌محیطی، آسیب‌پذیر است، زیرا می‌تواند منجر به تعطیلی مدارس و اختلال در تدریس، ترک تحصیل و تخریب مدارس و مکان‌های بازی شود. آموزش مبتنی بر حفاظت از محیط زیست باید روش‌های دوستانه و با توجه به توانمندسازی کودک را با در نظر داشت رشد شخصیت، استعدادها و توانایی‌های کودک دنبال کند. برنامه‌های درسی مدرسه باید متناسب با زمینه‌های محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خاص کودکان باشد و درک بنیادی سایر کودکانی را که تحت تأثیر تخریب محیط‌ زیست قرار گرفته‌اند، ارتقا دهد. مواد آموزشی باید از نظر علمی دقیق، به روز و اطلاعات زیست‌محیطی متناسب با سن را ارائه دهند. همه کودکان باید به مهارت‌های لازم برای رویارویی با چالش‌های زیست‌محیطی مورد انتظار در زندگی، مانند خطرات، بلایا و اثرات بهداشتی مرتبط با محیط زیست، از جمله توانایی تفکر انتقادی در مورد چنین چالش‌ها، حل مشکلات، تصمیم‌گیری متعادل و پذیرفتن مسئولیت‌های زیست‌محیطی از جمله استفاده از شیوه‌های زندگی و مصرف پایدار، مطابق با ظرفیت‌های در حال تحول خود مجهز باشند. دولت‌ها باید زیرساخت ایمن، سالم و انعطاف‌پذیر، برای یادگیری موثر ایجاد کنند. :۱۱ حقوق کودکان بومی و کودکان مربوط به اقلیت‌ها: کودکان بومی به‌طور نامتناسبی تحت تاثیر از دست دادن تنوع زیستی، آلودگی و تغییرات آب و هوا قرار دارند. دولت‌ها باید تأثیر آسیب‌های زیست‌محیطی مانند جنگل‌زدایی بر زمین‌ها و فرهنگ سنتی و کیفیت محیط طبیعی و در عین حال تضمین حق زندگی، بقا و رشد کودکان بومی را در نظر بگیرند. کشورها باید اقداماتی را برای تعامل معنادار با کودکان بومی و خانواده‌های آن‌ها در واکنش به آسیب‌های زیست‌محیطی، از جمله آسیب‌های ناشی از تغییرات آب و هوا، با در نظر گرفتن ادغام مفاهیم فرهنگ‌های بومی و دانش سنتی در اقدامات کاهش و سازگاری انجام دهند. :۱۲ حق استراحت، بازی، اوقات فراغت و تفریح: بازی و تفریح برای سلامت و تندرستی کودکان ضروری است و باعث رشد خلاقیت، تخیل، اعتماد به نفس، خودکارآمدی و قدرت و مهارت‌های جسمی، اجتماعی، شناختی و عاطفی می‌شود. بازی و تفریح به همه جنبه‌های یادگیری کمک می‌کند، برای رشد همه‌جانبه کودکان بسیار مهم است. برعکس، محیط‌های ناامن و خطرناک از عوامل خطر برای سلامت، رشد و ایمنی کودکان است. لذا کشورها باید اقدامات قانونی، اداری و سایر موارد موثر را اتخاذ کنند تا اطمینان حاصل شود که همه کودکان بدون تبعیض قادر به بازی و فعالیت‌های تفریحی در محیط‌های امن، تمیز و سالم از جمله فضاهای طبیعی، پارک‌ها و زمین‌های بازی هستند. در برنامه‌ریزی عمومی، در محیط‌های روستایی و شهری، باید به دیدگاه‌های کودکان اهمیت داده و موارد زیر توجه شود: ایجاد دسترسی، از طریق حمل و نقل ایمن، مقرون به صرفه و در دسترس، به مناطق سبز، فضاهای باز بزرگ و طبیعت برای بازی و تفریح. ایجاد یک محیط محلی امن برای بازی آزاد، عاری از آلودگی، مواد شیمیایی خطرناک و زباله، انجام اقدامات ترافیکی جاده‌ای برای کاهش سطح آلودگی در نزدیکی خانه‌ها، مدارس و زمین‌های بازی، از جمله از طریق طراحی مناطقی که در آن بازی، پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری کودکان، اولویت دارد. ۱۳: حق داشتن محیطی پاک، سالم و پایدار: کودکان حق داشتن محیطی پاک، سالم و پایدار را دارند. عناصر اساسی این حق شامل هوای پاک، محیط زیست امن و پایدار، اکوسیستم‌ها و تنوع زیستی سالم، آب صحی و کافی، غذای سالم و کافی و محیط‌های غیرسمی، برای کودکان بسیار مهم است. در راستای تحقق این حق برای کودکان، کشورها باید: بهبود بخشی به کیفیت هوا، با کاهش آلودگی هوای بیرون و خانه، با هدف جلوگیری از مرگ و میر کودکان؛ اطمینان بخشی از دسترسی کودکان به آب سالم و کافی و بهداشت و اکوسیستم‌های آبی سالم با هدف جلوگیری از گسترش بیماری‌های ناشی از آب در بین کودکان، متحول ساختن کشاورزی صنعتی و ماهی‌گیری برای تولید غذای سالم و پایدار با هدف جلوگیری از سوء‌تغذیه و ارتقاء رشد و تکامل کودکان، حصول اطمینان از کنار گذاشتن استفاده از زغال‌سنگ، نفت و گاز طبیعی، انتقال عادلانه و مناسب به منابع انرژی جایگزین و سرمایه‌گذاری در قسمت انرژی‌های تجدیدپذیر، ذخیره انرژی و بهره‌وری انرژی برای مقابله با بحران آب و هوا. حفاظت و احیای تنوع زیستی، جلوگیری از آلودگی دریا با ممنوعیت ورود مستقیم یا غیرمستقیم موادی که برای سلامت کودکان و به محیط‌ زیست دریایی و اکوسیستم‌های دریایی خطرناک است، تنظیم و حذف تولید، فروش، استفاده و انتشار مواد سمی که اثرات نامطلوب و نامناسبی بر سلامتی کودکان دارند. دولت‌ها متعهد شده‌اند به حقوق کودکان احترام گذاشته، از آن حمایت و آن را به بهترین شکل اجرا کنند. کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد معتقد است الزام به احترام به حقوق کودکان، دولت‌ها را ملزم می‌کند که از نقض حقوق آن‌ها به وسیله ایجاد آسیب‌های زیست‌محیطی خودداری کنند. آن‌ها باید از کودکان در برابر آسیب‌های محیطی ناشی از منابع دیگر و اشخاص ثالث، از جمله با تنظیم فعالیت‌های شرکت‌های تجاری محافظت کنند. کشورهای عضو نیز موظف هستند از اثرات مخاطرات زیست‌محیطی بر حقوق کودکان حتی در مواردی که چنین تهدیدهایی خارج از کنترل انسان است، به‌عنوان مثال، با ایجاد سیستم‌های هشدار اولیه فراگیر جلوگیری و آن‌را اصلاح کنند. اجرای چنین تعهدی نیازمند به رسمیت شناختن حقوق محیط زیستی کودکان و در اولویت قرار دادن حقوق کودکان است تا آینده زمین که آینده کودکان است، قربانی سیاست‌های خصمانه قرار نگیرد. اقدامات پیشگیرانه مناسب برای محافظت از کودکان در برابر آسیب‌های زیست‌محیطی قابل پیش‌بینی معقول و ممانعت از نقض حقوق آن‌ها، با رعایت اصل احتیاط، تعهد دولت‌ها به حقوق کودکان و محیط زیست را نشان می‌دهد.

بخش2: خانم فاطمه شدید فعال حقوق بشر درمورد اعتیاد کودکان صحبت کردند: متأسفانه در جامعه امروزی شاهد کودکانه شدن اعتیاد به‌ویژه در سکونتگاه‎های فقیرنشین هستیم. این جمله به این معنی است که توضیح و مصرف مواد مخدر و محرک به ویژه در سکونتگاه‎های فقیرنشین از نابود کردن زنان و مردان این سرزمین عبور کرده  است و حالا قربانیان کوچکتری دارند. اولین قدم برای کاهش این آسیب اجتماعی بغرنج این ‎است که هرکدام از ما بدانیم که اعتیاد کودک چیست و چگونه اتفاق می‎افتد و جامعه عمومی در قبال این رنج دهشتناک چه مسئولیتی دارد و بعد یقیناً مهمترین قدم مطالبه‎گری از سازمان‎های مسئول است⸲ این مطالبات به سه محور تقسیم می‎شود.1. ایجاد فضاهای پیشگیری، 2. ایجاد فضاهای مناسب درمانی، 3. ساخت فضاهای مناسب کودکان که بعد از درمان نیاز به مراقبت دارند. امیدوارم روزی برسد که هیچ کودکی بی‎رویا نماند و هیچ کودکی چون رویا نوزاد شش ماهه که در خرداد سال ۹۵ بر اثر سوء تغذیه‎ی شدید و اعتیاد اوردوز کرد و جان باخت شاهد سوختن و مرگ کودکی خویش نگردد. مهمترین دلایل اعتیاد کودکان در ایران مشکلات اقتصادی⸲ زندگی نابسامان⸲ نبود اعتماد به نفس⸲ معاشرت با دوستان ناباب و از همه مهمتر والدین معتاد است. اعتیاد: واژه اعتیاد به معنی عادت‎کردن و خوی‎گرفتن است. در واقع به شرایطی گفته می‎شود که فرد در آن به یک ماده یا فعالیت خاصی عادت کرده آن را تکرار می‎نماید. کودک: بر اساس پیمان‎نامه حقوق کودک به تمامی انسان های زیر ۱۸ سال کودک گفته می‎شود. مصرف مواد شامل مصرف مستقیم یا غیرمستقیم به‌صورت بخوری است مصرف مستقیم می‎تواند حالت اجباری یا خودخواسته داشته باشد. مصرف بخوری بدین معنی‎است که کودک در محیط‌های آکنده از دود مواد تنفس دائم دارد که این شرایط می‎تواند او را به مصرف مواد سوق دهد یا مواد اعتیادآور را وارد بدن کند. رفتارهای پرخطر: به‌طور کلی آن دسته از رفتارهایی که به‌صورت مستقیم بر روی سلامت افراد و جامعه تاثیر منفی می‎گذارند رفتارهای پرخطر نامیده می‎شوند.با توجه به این تعاریف ساده می‎توان به این نتیجه رسید که این رفتارها گاه عواقب جبران‌ناپذیری را برای جامعه بر جای خواهند گذاشت و می‎توانند الگوهای ناسالم و خطرناکی را در جامعه ایجاد کنند. مواد اعتیادآور شامل موارد زیر می‎شوند:1محرک: موادی که سرعت عملکرد دستگاه عصبی را افزایش می‎دهند یا آن را تحریک می‌کنند و سبب احساس هوشیاری و داشتن انرژی بیشتر می‌شوند. این عملکرد باعث می‎شود فرد برای مدت طولانی بیدار بماند و این مواد اشتها را کاهش می‌دهند. به‌عنوان مثال: شیشه⸲ آمفتامین‎ها و کافئین.2مواد مخدر: این مواد عملکرد دستگاه عصبی مرکزی را کند می‎کند و سبب کاهش هوشیاری نسبت به وقایع پیرامون می‎شوند مثل: الکل و مخدرهایی مثل تریاک⸲ کراک⸲ مورفین⸲ هروئین⸲ کدئین و متادون.3مسکن‎ها و خواب‌آورها: داروهای خواب‎آور و آرامبخش‎ها والیوم و دیازپام.4استنشاق کننده‎ها مانند: تینر⸲ واکس کفش و چسب. 5توهم‌زاها: موادی که احساس و هوشیاری یا درک وقایع را مختل می‎کنند فرد ممکن است صداهایی را بشنود یا چیزهایی را ببیند که وجود خارجی ندارند. مانند: ال اس دی⸲ مسکالین و کتامین. مشخصه‎های پرخطر در کودکان چیست؟ کودکان که دارای این مشخصه‎های جسمی و روانی هستند می‌توانند مشکوک به مصرف مواد مخدر باشد: الف- مشخصه‎های جسمی: کبودی صورت و بدن⸲ رنگ‌پریدگی⸲ خس‌خس سینه⸲ سوءتغذیه⸲ گرفتگی صدا⸲ اسپاسم عضلانی مخصوصاً در نوزادان⸲ تغییر حالت چشم‎ها⸲ بدن‌درد و غیره. ب- مشخصه‎های روانی: عدم تمرکز⸲ توهم⸲ بی‌خوابی⸲ خواب زیاد⸲ بی‎قراری⸲ بی‎اشتهایی⸲ پرخاشگری⸲ بروز حالت‎های تغییر خلق در کودک از جمله پیش‎فعالی⸲ کناره‎گیری و انزوا و غیره. عوامل و ویژگی‎هایی که کودک به اعتیاد رو می‎آورد: 1- ویژگی‎های کودک، 2- ویژگی‎های والدین، ۳- ویژگی‎های محیط، 4- کار کودک: بعضی والدین برای نگهداشتن نوزادان و کودکانی را که به سر کار برده می‎شوند به آن‌ها مواد مخدر می‎دهند و یا محیط کار فضای برای تبادل مواد در اختیار کودک قرار می‎دهند بیشتر مواد احساس خوشایند کاذبی در فرد ایجاد می‎کند به‌دنبال سرخوشی بسته به نوع مواد تاثیرات دیگری در بدن فرد مصرف کننده ظاهر می‎شود از سویی کودک توانایی آینده‎نگری در مورد مضرات مواد را ندارد. افرادی که از فشار‎های اجتماعی⸲ استرس و افسردگی رنج می‎برند برای کاهش این رنج به مصرف مواد روی می‎آروند استرس می‎تواند نقش مهمی در مصرف⸲ ادامه دادن مصرف و مصرف دوباره در افرادی که ترک کرده‎اند باشد.اعتیاد والدین: اگر پدر یا مادر و یا هردوی آن‌ها مصرف کننده باشند احتمال الگو برداری کودک و یا استفاده اجباری در مصرف توسط والدین برای سوءاستفاده از کودک وجود دارد. اعتیاد مادر تاثیرگذاری زیادی در اعتیاد کودکان دارد. بیکاری والدین: اگر والدین بیکار باشند به‌دلیل نرخ بالای مصرف مواد در محلات حاشیه ممکن است از کودک برای جابه‌جایی مواد مخدر سوءاستفاده کنند. پائین بودن سطح تحصیلات و ناآگاهی والدین: ممکن است کودک یا نوجوان به سمت سوءمصرف مواد برود و والدین به‌دلیل عدم آگاهی نسبت به مواد و نشانه‌های آن نتوانند این موضوع را به موقع تشخیص داده و پیشگیری‎های لازم را به عمل بیاورند. ویژگی‎های محیط: فراگیری معضل اعتیاد در محله و حضور دائم افراد فروشنده یا مصرف کننده می‎تواند بر سوءاستفاده کودک از مواد مخدر تاثیر بگذارد در محلات حاشیه شهر وجود پاتوق اعتیاد که می‎تواند منجر به سوءاستفاده از کودک شود و یا پاتوق بودن خانه و محل سکونت کودک که می‎تواند سبب اعتیاد به بخور مواد مخدر شود. در محلات معضل‌خیز به‌علت محرومیت این مناطق و عدم رسیدگی کافی به شرایط آن‌ها مانند فضاهای ورزشی⸲ فرهنگی و هنری برای پیشگیری از اعتیاد کودکان وجود ندارد. در محلات معضل‌خیز کودکان در مواردی برای کنجکاوی و گاه برای پذیرفته شدن در گروه همسالان و یافتن هویت مورد تائید دوستان به سوءمصرف مواد و یا بزهکاری روی می‎آورند. در این محلات نبود محیطی امن که نیاز به شادی کودک را تامین کند و یا این واقعیت که محیطی برای برون‌ریزی احساسات کودکان وجود ندارد⸲ سبب سرخوردگی کودکان و آسیب ناشی از این سرکوب احساسات می‎شود که می‎تواند به سوءمصرف مواد توسط کودکان بی‌انجامد. در محلات حاشیه برخی از کودکان به‌دلیل نداشتن اوراق هویت و یا مسائل ناشی از فقر از تحصیل محروم می‎مانند و همین امر باعث می‎شود که از آموزش‌های ابتدائی نیز محرم شوند همچنین آموزش در این محلات متاسفانه در سطح معضل اعتیاد به کودکان آموزش کافی داده نمی‎شود. اما باید بدانیم که چطور با کودکان در مورد مواد مخدر صحبت کنیم: در حال حاضر فرزند شما می‎داند که چیز های زیادی وجود دارد که نباید بخورد یا بنوشد مانند: محلول‎های پاک کننده خانگی و یا داروهای دیگرند حالا می‎توانید به او بگوئید و بیاموزید که برخی از مواد دیگر مثل قرص‎ها و مخدرها اصلاً شبیه داروهای معمولی برای درمان نیستند بلکه آن‌قدر خطرناکند که استفاده از آن خلاف قانون است اگر او در مورد ماده مخدر خاصی سوال می‎کند می‎توانید جزئیات بیشتری ارائه دهید اما لازم نیست نام انواع مواد مخدر را به فرزند ۷ساله خود یاد بدهید. اکنون زمان آن است که به‌عنوان والدین در کنار فرزند خود باشید و به سوالات او پاسخ درست بدهید هرقدر که این سوال‎ها چالش برانگیز و نگران‌کننده باشند. فرزندان در دوران رهنمایی سوالات جدی در مورد مصرف مواد برای‎شان پیش می‎آید پس رک و راست و مفید صحبت کنید. در مورد سلامت بدن و مواد مضر و مفید برای بدن کودکان با فرزند خود صحبت کنید هرروز قانون سلامت را برای کودکان توضیح دهید حتی اگر چندین بار توضیح داده باشید این‌که فرزند شما بداند چه چیزی برای او مفید وچه چیز‎هایی برای بدن او مضر است ریسک مصرف مواد مخدر را و امتحان کردن آن را کم می‎کند. اگر بچه دبیرستانی شما بتواند نظرات خود را با اعتماد به نفس بیان کند بهتر می‎تواند در برابر فشار همسالان در دوران نوجوانی و جوانی یعنی زمانی‌که خطر امتحان کردن مواد مخدر وجود دارد مقاومت کند. وقتی نظرات خودش را بیان می‎کند به او گوش دهید و وقتی با او مخالفت می‎کنید این کار را مودبانه و محترامانه انجام دهید.ارزش‎های خود را به روشنی بیان کنید می‎توانید به فرزند خود بفمانید که شما برای کنترل نفس ارزش قائلید که به او کمک می‎کند تا در سن بالاتر در برابر خطرات مواد مخدر مقاومت کند. بچه‌ها اگر عزت نفس پائین داشته باشند یا اگر تشنه محبت و توجه باشند در برابر مواد مخدر آسیب‌پذیرتر اند پس سعی کنید بیشتر باهم وقت بگذرانید و حتما به فرزندان خود بگوئید که چقدر او را دوست دارید و هر زمان که سزاوار بود او را صادقانه تحسین کنید. اما برای رهایی جوان معتاد خودمان از اعتیاد باید چه رفتارهایی را داشته باشیم؟ اگر دنبال ترک اعتیاد فرد جوانی هستید حتما باید راه‎های رفتار و محبت با جوان معتاد را بدانید فرق نمی‎کند دوست او هستید یا پدر و یا مادرش در هرصورت باید از قاعده خاص تبعیت نمائید. 1- فرزند خود را بدون قید و شرط دوست داشته باشید: مهمترین اصل در شیوه رفتار و برخورد با جوان معتاد این است که پشت او را خالی نکنید زمانی‌که نوجوان شما با اعتیاد دست و پنجه نرم می‎کند شما را به شیوه‎هایی که هرگز تصورش را هم نمی‎کردید مورد آزمایش قرار می‎دهد. یک جوان مضطرب بیش از هر زمان دیگری به محبت شما نیاز دارد و نشان دادن این‌که او را دوست دارید حتی در بدترین موقع نیز باعث افزایش عزت نفس او می‎شود. 2- والدین باید به‌عنوان یک تیم متحد باشند: ضروری است که والدین اختلافات موجود در تربیت فرزندشان را حل کنند تعارف را کنار بگذارند و به‌خاطر او دور هم جمع شوند کار گروهی والدین در برخورد با جوان معتاد و رهایی فرزندان از مواد مخدر ضروری است.3- در رفتار با جوان معتاد از موضع‎گیری‎های تند و یا افراطی خودداری کنید: اگرچه ممکن است گاهی به‌دلیل ترس و نگرانی از نوجوان خود بسیار عصبانی شوید اما بسیار مهم است که برقراری ارتباط با نوجوان مواضع تند و افراطی نگیرید چون ممکن است بعد پشیمان شوید. گاهی اوقات متخصصان و یا دیگران ممکن است موضع‎گیری‎های خشن مانند: تغییر قفل در خانه و راه ندادن نوجوان یا جوان هنگام مستی به خانه شوند و تهدیدش به بیرون کردن آن را پیشنهاد دهد این اقدامات خشن عموما موثر نیستند بلکه ممکن است باعث شوند که جوان از خانواده خود دوتر شود در نتیجه نفوذ خانواده کاهش یابد. هیچ‌وقت شنیده‌ایم که جوانی بگوید:  پدر و مادرم مرا از خانه بیرون کردند و جایی برای رفتن نداشتم و در ایوان جلویی خانه خوابیدم و سپس درس گرفتم و مصرف مواد مخدر را متوقف خواهم کرد؟ در عوض این عوامل خشن باعث می‎شود که قلب جوان سخت شود و او را بیشتر عصبانی کرده و آسیب ببیند پس یاد بگیریم طرز برخورد با جوان معتاد راه و روش خاص خود را دارد. 4خود مراقبتی را تمرین کنید: در حالی‌که نوجوان شما در حال مبارزه است شما به احتمال زیاد تمایل دارید که کاملا خودتان را در موقعیت او قرار دهید و سعی کنید هرچیز را اصلاح کنید. به‌جای این که به اعتیاد فرزندتان معتاد شوید به زندگی خودتان ادامه دهید و کارهایی را انجام دهید که باعث می‎شود احساس بهتری داشته باشید انجام این کار به‌هیچ وجه خودخواهانه نیست. 5- در برخورد با جوان معتاد باید آرام باشید: وقتی متوجه می‎شوید که فرزند شما مشکل مصرف مواد مخدر را دارد عصبانی خواهید شد. این یک واکنش طبیعی است ولی باید فورا آن را کنترل کنید. کارهایی مانند: توهین کردن به فرزند تان⸲ فحش دادن⸲ انگ زدن یا اقدام فزیکی علیه آن‌ها به‌هیچ وجه کمکی به شما نمی‎کند. خشم فقط خشم را بیشتر می‎کند مهمترین اصل در نحوه برخورد با جوان معتاد این است که بر اعصاب خود مسلط باشید. شما والدین او هستید و باید اوضاع را کنترل و مدیریت کنید نه این‌که خودتان تبدیل به مشکل شوید ⸲ گوش کنید: یکی از مهمترین دلایل اختلاف والدین و فرزندان این است که والدین نمی‎خواهند به حرف فرزندان گوش کنند. صحبت کردن با فرزندان در مورد مشکلات کاملا ضروری است اما گوش کردن بسیار مهمتر. فرزند شما آسیب دیده است به صحبت کردن و راهنمایی شما احتیاج دارد به‌جای این‌که فقط شما صحبت کنید بگذارید او صحبت کند و شما گوش کنید به احساسات او احترام بگذارید و به او همدلی کنید. 7- در برخورد با جوان معتاد میدان‎ده یا وسیله‎ساز باشید: انجام کارهایی که به او اجازه می‎دهد به رفتار خود ادامه دهد میدان‎دهی است و انجام کارهایی که به آن‌ها کمک می‎کند با بهبود یابند حمایت قابل قبول است بنابر این دادن پول به نوجوان‌تان کار خوبی نیست در عوض باید او را به جلسات مشاوره ترک اعتیاد حضوری و یا غیرحضوری ببرید. 8- و اما در آخر بهترین توصیه این است که سعی کنید اعتیاد خود را کنار بگذارید. آینده فرزندان شما به احوال و سبک زندگی امروز شما بستگی دارد. سعی کنید اعتیاد خودرا از روش‎های صحیح ترک کنید و آن را برای همیشه کنار بگذارید. کودکان شما را الگوی زندگی خود قرار می‎دهند در غیر این‎ صورت در آینده برای شان قطعا مشکل‎ساز خواهد شد.

بخش3:بحث ازاد با موضوع  رفاه اجتماعی آغاز گردید: تأمین اجتماعی در ایران به یکی از معضلات بزرگ و جدی برای مردم تبدیل شده است. در سال‌های اخیر، تنها تفریحی که برای مردم باقی مانده، دور هم جمع شدن و گفت‌وگو درباره مسائل روزمره بوده است. اما نبود رفاه اقتصادی، این امکان را نیز به شدت محدود کرده و در نتیجه، رفاه اجتماعی به یک غده سرطانی تبدیل شده که بدون تغییر ساختار نظام، درمانی برای آن متصور نیست. خانم مریم مضان‌پور در این زمینه اظهار داشتند که متأسفانه در ایران، مؤلفه‌های واقعی رفاه اجتماعی وجود ندارد. ایشان به طرح رفاه اجتماعی اشاره کردند که به‌منظور حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست توسط حکومت ایجاد شده بود. با این حال، این خانواده‌ها به رغم وعده‌های دولت، به درستی مورد حمایت قرار نگرفته‌اند و ناکارآمدی‌ها و فسادهای موجود در سیستم جمهوری اسلامی، عاملی مهم در تضعیف این طرح به شمار می‌آید. خانم سونیا سوارکوب نیز به چالش‌های اجتماعی، به‌ویژه در خصوص کودکان و نوجوانان، پرداختند. ایشان تأکید کردند که یکی از مسائل مهم، نقض قوانین موجود در جمهوری اسلامی ایران است. ازدواج کودکان یکی از موارد نگران‌کننده‌ای است که به‌وضوح در این زمینه مشاهده می‌شود. متأسفانه، هیچ قانون سخت‌گیرانه‌ای در این رابطه وجود ندارد و حکومت به نوعی مشوق ازدواج زودهنگام کودکان به شمار می‌رود. ایشان همچنین به مشکل ثبت‌نام نشدن کودکان متولد شده از ازدواج‌های زودهنگام اشاره کردند که این امر مانع از مشخص شدن تعداد مادران زیر سن قانونی می‌شود. این وضعیت، نگرانی‌های جدی را در جامعه به وجود آورده و نیازمند توجه و اقدام فوری است. در راستای سرپوش گذاشتن بر مشکل کودک‌همسری، خانم کوثر ولی‌زاده بیان کردند که متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران، رفاه اجتماعی وجود ندارد. این کمبود نه تنها شامل کودکان، بلکه تمامی اقشار جامعه می‌شود. ایشان به فقدان رفاه اجتماعی، امنیت اجتماعی و آزادی اشاره کردند و تأکید کردند که رفاه اجتماعی به معنای دسترسی تمامی افراد به امکاناتی است که موجب رشد و توسعه آن‌ها می‌شود. اگرچه در ایران برخی خدمات ارائه می‌شود، اما این خدمات عمدتاً در سطح ظاهری باقی مانده‌اند. خانم کوثر ولی‌زاده به صحبت‌های خانم رمضان‌پور در خصوص ناکارآمدی‌های مسئولین نیز اشاره کردند و افزودند که برای ایجاد زمینه‌ای مناسب برای رشد کودکان، باید یک رفاه اجتماعی کامل در جامعه وجود داشته باشد.ایشان بر لزوم حمایت از کودکان از تمامی جنبه‌ها تأکید کردند تا آن‌ها بتوانند ایران را به کشوری آبادتر تبدیل کنند. اما متأسفانه به‌نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران به نابودی آینده‌سازان کشور متعهد است. در حال حاضر نه تنها رفاه اقتصادی در ایران وجود ندارد، بلکه فرصت‌های برابر برای آموزش و نیز آموزش با کیفیت نیز فراهم نشده است. نیازهای اولیه‌ای مانند شیر خشک برای کودکان تأمین نمی‌شود و جالب توجه است که حتی در ایران، امکان تولید اسباب بازی برای کودکان نیز وجود ندارد.حمایت‌های لازم از خانواده‌ها به‌ویژه برای پدر و مادرها که شغل مناسبی برای تأمین نیازهای کودکان خود ندارند، به شدت کم‌رنگ است. ایشان همچنین به کشته شدن کودکان و نوجوانان در اعتراضات اشاره کردند و عدم وجود امنیت جانی برای آن‌ها را مورد انتقاد قرار دادند. این وضعیت نشان‌دهنده بحران جدی در تأمین رفاه و امنیت کودکان در جامعه ایرانی است. آقای خرجوکتیب تأکید کردند که تمامی مشکلات و معضلات موجود، به حکومت مربوط می‌شود. به نظر ایشان، افراد در رأس حکومت یک باند تبهکار هستند که تنها به‌دنبال منافع شخصی خود می‌باشند. ایشان به رهبرانی اشاره کردند که یکی از آن‌ها جام زهر نوشیده و دیگری در عرصه‌های ورزشی قهرمان شده است. به گفته آقای خرجوکتیب، هر زمان که منافع آن‌ها در خطر باشد، اعتقادات خود را زیر پا می‌گذارند، اما هرگز فرصت‌های کسب پول و ادامه حکومت را از دست نخواهند داد. خانم مریم رمضان‌پور نیز به مرگ خانم سارینا اسماعیلی اشاره کردند و بیان کردند که ایشان به‌دنبال ایجاد جامعه‌ای با رفاه اجتماعی بودند. متأسفانه، با وجود دولتی ناکارآمد، هیچ‌یک از مؤلفه‌های رفاه اجتماعی در کشور وجود ندارد.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: آقای امیررضا ولی‌زاده وهمچنین تشکر از تمامی شرکت‌کنندگان و مهمانان برنامه، ختم جلسه را در ساعت 19.30به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

جلسه سخنرانی ‌کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، 22 سپتامبر 2024

کریم ناصری

جلسه سخنرانی ‌کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در تاریخ 22 سپتامبر 2024 مصادف با 01 مهرماه 1403 در ساعت 15:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی ‌با حضور مسئول و اعضای کانون، سخنرانان و جمعی از فعالان حقوق‌بشر و مهمانان دیگر در فضای مجازی زووم و یوتیوب و اپلیکیشن و تلویزیون کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای نشست، مسئول جلسه خانم نسرین جهانی‌گلشیخ، ضمن خوش‌آمدگویی و خیرمقدم به تمامی حاضرین و معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی آنان، جلسه را آغاز کردند.

بخش1: خانم مرضیه علی‌کرمی سخنرانی خود را با موضوع بررسی کنوانسیون حقوق افراد دارای ناتوانی و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوراسلامی ایران ایراد کردند: کنوانسیون حقوق افراد دارای ناتوانی CRPD یکی از مهم‌ترین اسناد بین‌المللی است که توسط سازمان ملل متحد برای حمایت و ارتقای حقوق بشر افراد دارای ناتوانی تصویب شده است. این کنوانسیون در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۶ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید و از سال ۲۰۰۸ لازم‌الاجرا شد. این سند حقوقی، نخستین معاهده‌ای است که به‌طور خاص به افراد دارای ناتوانی پرداخته و جایگاه و حقوق آنان را در سطح بین‌المللی تضمین می‌کند. اهداف و اصول کلیدی کنوانسیون: کنوانسیون حقوق افراد دارای ناتوانی با هدف دستیابی به حقوق برابر و بهبود شرایط زندگی برای افرادی که به‌دلیل ناتوانی‌های جسمی، ذهنی، روانی یا حسی با موانع مختلفی در جامعه مواجه هستند، به تصویب رسید. از اهداف اصلی این کنوانسیون می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:۱- حمایت از حقوق انسانی افراد دارای ناتوانی: کنوانسیون تصریح می‌کند که افراد دارای ناتوانی باید مانند سایر افراد از حقوق انسانی و آزادی‌های بنیادین برخوردار باشند. ۲- ارتقای کرامت ذاتی و ارزش انسانی: این سند بر اهمیت حفظ و ارتقای کرامت ذاتی افراد دارای ناتوانی تأکید می‌کند و هرگونه تبعیض و کاهش ارزش این افراد در جوامع را محکوم می‌کند.۳- فراهم‌کردن فرصت‌های برابر: کشورهایی که به این کنوانسیون می‌پیوندند موظف‌اند محیطی برابر برای افراد دارای ناتوانی فراهم کنند و موانع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را از پیش‌روی آن‌ها بردارند.۴- پذیرش تفاوت‌ها: کنوانسیون به رسمیت می‌شناسد که ناتوانی یکی از جنبه‌های طبیعی تنوع انسانی است و افراد دارای ناتوانی باید به‌عنوان بخشی از تنوع انسانی در جامعه به رسمیت شناخته شوند.اصول بنیادین کنوانسیون: کنوانسیون بر چند اصل بنیادین استوار است که به حقوق و توانمندسازی افراد دارای ناتوانی تأکید دارد: احترام به کرامت ذاتی، استقلال فردی و آزادی انتخاب: افراد دارای ناتوانی باید از حق انتخاب آزادانه درباره زندگی خود و استقلال فردی برخوردار باشند.عدم تبعیض: هیچ‌گونه تبعیضی نباید علیه افراد دارای ناتوانی صورت گیرد. آن‌ها باید در همه ابعاد زندگی، از جمله کار، آموزش و بهداشت، حقوق برابر داشته باشند. مشارکت کامل و مؤثر در جامعه: افراد دارای ناتوانی باید بتوانند به‌طور کامل و مؤثر در جامعه مشارکت کنند و دولت‌ها موظف‌اند امکانات لازم را برای این مشارکت فراهم کنند. دسترسی: یکی از اصول محوری این کنوانسیون، دسترسی است. افراد دارای ناتوانی باید به همه امکانات عمومی، حمل‌ونقل، فناوری‌های اطلاعاتی، آموزش و خدمات بهداشتی دسترسی داشته باشند. برابری بین زن و مرد: این کنوانسیون به برابری جنسیتی نیز توجه دارد و تلاش می‌کند تا زنان و دختران دارای ناتوانی از حقوق برابر با مردان برخوردار شوند. احترام به توانایی‌ها و حقوق کودکان دارای ناتوانی: این کنوانسیون همچنین از حقوق کودکان دارای ناتوانی حمایت کرده و تأکید می‌کند که این کودکان نیز باید از فرصت‌های برابر برای رشد و توسعه برخوردار شوند. موارد کلیدی کنوانسیون: این کنوانسیون ۵۰ ماده دارد که حقوق و تعهدات دولت‌ها در قبال افراد دارای ناتوانی را مشخص می‌کند. برخی از موارد کلیدی عبارتند از:۱- حق برابری در برابر قانون: افراد دارای ناتوانی حق دارند که در برابر قانون برابر باشند و از حمایت قانونی برابر بهره‌مند شوند ماده ۵ .۲- حق زندگی مستقل و مشارکت در جامعه: افراد دارای ناتوانی باید بتوانند مستقل زندگی کنند و در جامعه مشارکت کامل داشته باشند. کشورها موظف‌اند خدمات پشتیبانی برای زندگی مستقل فراهم کنند ماده ۱۹. ۳- حق آموزش: افراد دارای ناتوانی حق دارند به آموزش باکیفیت و فراگیر دسترسی داشته باشند و نباید از نظام‌های آموزشی عمومی حذف شوند. مدارس و دانشگاه‌ها باید محیط‌های فراگیر و مناسب برای آن‌ها ایجاد کنند ماده ۲۴. ۴- حق اشتغال: این کنوانسیون بر حق افراد دارای ناتوانی برای دستیابی به کار مناسب و بدون تبعیض تأکید دارد. کشورها باید محیط‌های کار را به‌گونه‌ای طراحی کنند که افراد دارای ناتوانی نیز بتوانند از فرصت‌های شغلی بهره‌مند شوند ماده ۲۷. ۵ – حق برخورداری از بهداشت: افراد دارای ناتوانی باید به خدمات بهداشتی برابر و مناسب دسترسی داشته باشند و کشورها موظف‌اند موانع موجود در این زمینه را برطرف کنند ماده ۲۵. ۶- حمایت در برابر خشونت و سوءاستفاده: افراد دارای ناتوانی باید از هرگونه خشونت، سوءاستفاده و استثمار محافظت شوند و دولت‌ها باید اقدامات پیشگیرانه در این زمینه اتخاذ کنند. ماده ۱۶. تعهدات دولت‌ها:  کشورهایی که به این کنوانسیون می‌پیوندند، متعهد به رعایت و اجرای مفاد آن هستند. این تعهدات شامل موارد زیر است: تصویب قوانین و سیاست‌های ملی: کشورها باید قوانین سیاست‌های خود را برای تطبیق با اصول و حقوق مندرج در کنوانسیون اصلاح یا تصویب کنند. ایجاد آگاهی در جامعه: دولت‌ها باید تلاش کنند تا آگاهی عمومی را درباره حقوق افراد دارای ناتوانی افزایش دهند و تبعیض و استریوتایپ‌های منفی را کاهش دهند. گزارش‌دهی به کمیته حقوق افراد دارای ناتوانی: کشورها موظف‌اند به‌طور منظم به کمیته‌ای که توسط سازمان ملل برای نظارت بر اجرای کنوانسیون تشکیل شده است، گزارش دهند و اقدامات خود را در زمینه بهبود شرایط افراد دارای ناتوانی ارائه کنند. نظارت بین‌المللی: برای نظارت بر اجرای این کنوانسیون، کمیته‌ای به نام کمیته حقوق افراد دارای ناتوانی تشکیل شده است. این کمیته مسئول دریافت گزارش‌های دوره‌ای از کشورهای عضو درباره پیشرفت‌ها و چالش‌های آن‌ها در اجرای کنوانسیون است. همچنین افراد و سازمان‌ها می‌توانند شکایات خود را در صورتی‌که حقوقشان تحت این کنوانسیون نقض شده باشد، به این کمیته ارسال کنند.ایران در سال ۲۰۰۹ یعنی  ۱۳۸۷ شمسی کنوانسیون حقوق افراد دارای ناتوانی CRPD را تصویب کرد و به آن پیوست، به این معنی که متعهد به اجرای مفاد این کنوانسیون شده است. در نتیجه، ایران موظف است قوانینی را در راستای اصول و اهداف این کنوانسیون تدوین و اجرا کند. در این راستا، برخی قوانین و مقررات ملی که به حمایت از حقوق افراد دارای ناتوانی می‌پردازند، وجود دارد و در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای هماهنگ کردن این قوانین با کنوانسیون صورت گرفته است. قوانین و مقررات داخلی مرتبط با حقوق افراد دارای ناتوانی در ایران: ۱- قانون حمایت از حقوق معلولان مصوب ۱۳۸۳ و اصلاح‌شده در سال ۱۳۹۶ این قانون یکی از مهم‌ترین قوانین داخلی در حمایت از حقوق افراد دارای ناتوانی است، در سال ۱۳۸۳ به تصویب رسید و در سال ۱۳۹۶ اصلاحات عمده‌ای در آن صورت گرفت. این قانون شامل حقوقی همچون: دسترسی به آموزش رایگان: افراد دارای ناتوانی از حق دسترسی به آموزش رایگان در همه سطوح برخوردارند. دسترسی به اشتغال و حمایت‌های شغلی: مشوق‌ها و حمایت‌هایی برای کارفرمایانی که افراد دارای ناتوانی را استخدام کنند در نظر گرفته شده است. دسترسی به خدمات بهداشتی و توانبخشی: افراد دارای ناتوانی باید از خدمات بهداشتی و توانبخشی با کیفیت و رایگان یا با تخفیف بهره‌مند شوند. دسترسی به حمل‌ونقل و فضاهای عمومی: این قانون بر لزوم مناسب‌سازی فضاهای عمومی و وسایل حمل‌ونقل عمومی تأکید دارد تا افراد دارای ناتوانی بتوانند به‌راحتی از آن‌ها استفاده کنند. حمایت‌های اجتماعی و مالی: کمک‌های مالی و مزایای اجتماعی برای افراد دارای ناتوانی در نظر گرفته شده است۲- قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مصوب ۱۳۹۶ این قانون به تقویت حقوق افراد دارای ناتوانی و هم‌راستا کردن آن با کنوانسیون CRPD می‌پردازد. برخی از مواد این قانون عبارتند از: حق مسکن: دولت موظف است واحدهای مسکونی را با شرایط مناسب برای افراد دارای ناتوانی فراهم کند و وام‌های مسکن با بهره‌های پایین ارائه دهد. اشتغال: دولت موظف است سهمیه ۳ درصدی استخدامی را برای افراد دارای ناتوانی در نظر بگیرد. آموزش و مهارت‌آموزی: حق تحصیل و مهارت‌آموزی برای افراد دارای ناتوانی به رسمیت شناخته شده و مؤسسات آموزشی ملزم به ایجاد شرایط مناسب برای این افراد هستند. مناسب‌سازی محیط‌های عمومی و حمل‌ونقل: این قانون تأکید زیادی بر مناسب‌سازی فضاهای عمومی و وسایل حمل‌ونقل عمومی دارد تا امکان دسترسی آسان‌تر برای افراد دارای ناتوانی فراهم شود.۳- برنامه‌های حمایتی و توانبخشی توسط سازمان بهزیستی: سازمان بهزیستی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت اصلی حمایت و ارائه خدمات به افراد دارای ناتوانی را بر عهده دارد. این سازمان در زمینه‌های مختلفی مانند خدمات توانبخشی، آموزش، ارائه کمک‌هزینه‌ها و خدمات رفاهی فعالیت می‌کند. چالش‌ها و کاستی‌ها: با وجود تصویب قوانین حمایتی، اجرای این قوانین و انطباق کامل با مفاد کنوانسیون CRPD با چالش‌هایی روبه‌رو است: مناسب‌سازی محیط‌های عمومی: یکی از چالش‌های اصلی، عدم مناسب‌سازی کامل فضاهای شهری، حمل‌ونقل عمومی و ساختمان‌های دولتی برای افراد دارای ناتوانی است. بسیاری از زیرساخت‌ها هنوز برای افراد دارای ناتوانی قابل دسترسی نیستند. آموزش و آگاهی عمومی: میزان آگاهی عمومی درباره حقوق افراد دارای ناتوانی در جامعه پایین است و گاه تبعیض و نگرش‌های منفی نسبت به این افراد مشاهده می‌شود. اجرای کامل قوانین: گرچه قوانین حمایتی وجود دارد، اما اجرای کامل و نظارت بر آن‌ها همچنان ناقص است. به‌ویژه در زمینه اشتغال و دسترسی به خدمات عمومی، هنوز پیشرفت‌های بیشتری نیاز است.کمبود منابع مالی و انسانی: یکی از دلایل اصلی عدم اجرای کامل این قوانین، کمبود منابع مالی و نیروی انسانی برای ارائه خدمات لازم به افراد دارای ناتوانی است. نتیجه‌گیری: در مجموع، ایران گام‌های مهمی در زمینه حمایت از حقوق افراد دارای ناتوانی برداشته و قوانین متعددی را برای بهبود وضعیت این افراد تصویب کرده است. با این حال، برای انطباق کامل با کنوانسیون CRPD و تحقق حقوق و فرصت‌های برابر برای افراد دارای ناتوانی، به اقدامات بیشتری در زمینه مناسب‌سازی، آگاهی‌بخشی و اجرای مؤثر قوانین نیاز است. افراد دارای ناتوانی با چالش‌های متعددی در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی، و حقوقی مواجه هستند که بسیاری از آن‌ها به‌دلیل نبود زیرساخت‌های مناسب، قوانین ناکافی یا تبعیض‌های اجتماعی است.۱-عدم دسترسی به امکانات شهری و عمومی: مناسب‌سازی ناکافی فضاهای عمومی: بسیاری از فضاهای عمومی مانند پارک‌ها، ادارات دولتی، بانک‌ها و مراکز خرید، برای استفاده افراد دارای ناتوانی جسمی مناسب‌سازی نشده‌اند. نبود رمپ‌های استاندارد، آسانسورهای مناسب و دسترسی آسان به ورودی‌ها و خروجی‌ها باعث می‌شود که این افراد نتوانند به‌راحتی از این فضاها استفاده کنند. مشکلات در حمل‌ونقل عمومی: سیستم حمل‌ونقل عمومی در بسیاری از شهرهای ایران برای استفاده افراد دارای ناتوانی جسمی طراحی نشده است. اتوبوس‌ها، تاکسی‌ها و حتی ایستگاه‌های مترو اغلب فاقد امکانات مناسب برای افراد با مشکلات حرکتی هستند. این موضوع می‌تواند موجب محدودیت شدید در جابجایی و انزوای اجتماعی این افراد شود. تبعیض در بازار کار و اشتغال: نرخ بالای بیکاری: افراد دارای ناتوانی جسمی اغلب با مشکلات زیادی در یافتن شغل روبه‌رو هستند. با وجود قانون سهمیه ۳ درصدی استخدام افراد دارای ناتوانی در دستگاه‌های دولتی، این قانون به‌خوبی اجرا نمی‌شود. بسیاری از کارفرمایان به‌دلیل نگرانی‌های بی‌پایه در مورد توانایی‌های این افراد، تمایلی به استخدام آن‌ها ندارند. عدم حمایت مناسب شغلی: حتی در مواردی که افراد دارای ناتوانی جسمی موفق به یافتن شغل می‌شوند، اغلب با کمبود حمایت‌های مناسب در محیط کار مواجه‌اند. نبود فضای مناسب برای انجام وظایف، ساعات کاری نامتناسب، یا حتی نبود امکانات توانبخشی در محل کار می‌تواند مانع از کارآیی کامل این افراد شود. چالش‌های آموزشی: نبود زیرساخت‌های مناسب در مدارس و دانشگاه‌ها: بسیاری از مراکز آموزشی فاقد تجهیزات و زیرساخت‌های لازم برای پذیرش افراد دارای ناتوانی جسمی هستند. نبود دسترسی به ساختمآن‌ها، امکانات آموزشی دیجیتال، یا حمایت‌های ویژه از این افراد، باعث می‌شود که آن‌ها نتوانند به‌طور کامل از آموزش‌های موجود بهره‌مند شوند. کمبود برنامه‌های تحصیلی متناسب: محتوای درسی و روش‌های آموزشی در بسیاری از مدارس و دانشگاه‌ها به‌گونه‌ای طراحی نشده که نیازهای خاص افراد دارای ناتوانی جسمی را برطرف کند. این موضوع به محدودیت‌های این افراد در کسب آموزش‌های با کیفیت منجر می‌شود.۴- کمبود دسترسی به خدمات بهداشتی و توانبخشی . نبود خدمات درمانی مناسب: افراد دارای ناتوانی جسمی اغلب با مشکلات زیادی در دسترسی به خدمات پزشکی و توانبخشی مواجه هستند. مراکز درمانی در بسیاری از موارد برای ارائه خدمات به این افراد مناسب‌سازی نشده‌اند و همچنین برخی از خدمات بهداشتی خاص برای افراد دارای ناتوانی جسمی به‌دلیل کمبود تجهیزات تخصصی یا نیروی کار حرفه‌ای در دسترس نیست. مشکلات در تأمین تجهیزات توانبخشی: ابزارها و تجهیزات مورد نیاز افراد دارای ناتوانی جسمی مانند ویلچر، پروتز، و دیگر ابزارهای کمک‌کننده، به‌دلیل هزینه‌های بالا یا کمبود در بازار، برای بسیاری از این افراد قابل دسترسی نیست. نبود پشتیبانی کافی از سوی دولت یا سازمان‌های بیمه نیز این مشکل را تشدید می‌کند. مشکلات قانونی و حمایت‌های ناکافی. اجرای ضعیف قوانین حمایتی: ایران قوانینی مانند قانون حمایت از حقوق معلولان دارد که به حمایت از افراد دارای ناتوانی جسمی می‌پردازد، اما اجرای این قوانین در عمل با مشکلات جدی مواجه است. ۵- نظارت ناکافی، کمبود منابع مالی و عدم تعهد برخی از سازمان‌ها به اجرای این قوانین باعث می‌شود که حقوق این افراد در بسیاری از موارد نقض شود. نبود تسهیلات و کمک‌های کافی: افراد دارای ناتوانی جسمی به کمک‌های مالی، خدمات حمایتی و اجتماعی نیاز دارند، اما تسهیلات کافی در این زمینه وجود ندارد. مستمری‌های دریافتی از سازمان بهزیستی اغلب بسیار کم است و توانایی پوشش هزینه‌های زندگی، درمان و توانبخشی این افراد را ندارد. ۶ – مشکلات اجتماعی و انزوای فرهنگی: نگرش‌های منفی و تبعیض‌آمیز: افراد دارای ناتوانی جسمی اغلب با نگرش‌های منفی و تبعیض‌آمیز جامعه مواجه‌اند. در بسیاری از موارد، جامعه به این افراد با ترحم یا ناتوانی نگاه می‌کند و از ظرفیت‌ها و توانایی‌های آن‌ها غافل است. این نگرش‌ها می‌تواند موجب کاهش اعتمادبه‌نفس و انزوای اجتماعی این افراد شود. محدودیت در مشارکت اجتماعی: نبود فضاهای مناسب برای فعالیت‌های اجتماعی، ورزشی و فرهنگی باعث می‌شود که افراد دارای ناتوانی جسمی کمتر بتوانند در این زمینه‌ها مشارکت کنند. این امر به انزوای بیشتر و کاهش فرصت‌های اجتماعی منجر می‌شود. ۷- مشکلات روانی و فشارهای روحی: افزایش استرس و افسردگی: فشارهای اجتماعی، مالی و فیزیکی که افراد دارای ناتوانی جسمی با آن مواجه‌اند، می‌تواند منجر به مشکلات روانی مانند استرس، اضطراب و افسردگی شود. نبود دسترسی به خدمات مشاوره‌ای مناسب و حمایت‌های روانی نیز باعث می‌شود که این مشکلات روانی تشدید شوند. احساس عدم ارزشمندی: بسیاری از افراد دارای ناتوانی جسمی به‌دلیل نگرش‌های منفی و محدودیت‌های اجتماعی، ممکن است احساس کنند که ارزش یا جایگاه اجتماعی مناسبی ندارند. این احساس می‌تواند به کاهش کیفیت زندگی و افزایش نارضایتی از زندگی منجر شود. نتیجه‌گیری این‌که، در مجموع، افراد دارای ناتوانی جسمی در ایران با مجموعه‌ای از مشکلات اساسی و چالش‌های متعدد مواجه‌اند که به‌دلیل کمبود زیرساخت‌های مناسب، نگرش‌های منفی اجتماعی و اجرای ناکافی قوانین حمایتی به‌وجود آمده است. برای بهبود وضعیت این افراد، لازم است که جامعه به‌طور جامع‌تری به این مسائل پرداخته و زیرساخت‌های لازم را برای حضور فعال و مشارکت اجتماعی آن‌ها فراهم کند.

بخش2: آقای امیر پالوانه سخنرانی خود را با موضوع دموکراسی در ایران ایراد کردند: مردم‌سالاری، یا دِموکراسی حکومتی است که در آن مردم، اختیار برای انتخاب قانون و قانون‌گذار دارند و موضوعات اصلی مردمسالاری عبارتند از: آزادی اجتماع،  آزادی بیان، شهروندی، رضایت حکومت‌شوندگان، حق زندگی وحقوق پیروان سایر ادیان است. انواع مختلفی ازدموکراسی وجود دارند وجامعه بین‌الملل نیزشاهد درصدها وشاخص مردم‌سالاری است و میان انواع گوناگون دموکراسی موجود، تفاوت‌های بنیادین هستند.بعضی از آن‌ها نمایندگی و قدرت بیشتری در اختیار شهروندان می‌گذارند و در هر صورت اگر در یک دموکراسی، قانون‌گذاری دقیق برای جلوگیری از تقسیم نامتعادل قدرت جامعه سیاسی (برای مثال تفکیک قوا) صورت نگیرد، یک شاخهٔ نظام حاکم ممکن است بتواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار گرفته و به آن نظام دموکراتیک لطمه وارد کنند. نظام غالب حکومتی در ایران پیش از اسلام، از نوع سلطنت موروثی بوده‎‌ است و این نوع ازحکومت، تفاوت‌های عمده‌ای با سیستم حکومت دموکراتیک دارد و بر خلاف نقش مؤثر مردم در نظام‌های سیاسی دموکراتیک، در نظام‌های مونارشی، حاکم تصمیم‌گیرنده نهایی است و با این وجود، در ایران باستان، نشانه‌هایی از وجود برخی از عناصر دموکراسی در ساختارهای حکومتی مشاهده می‌شود و قابل توجه است که در این دوران، هیچ‌یک از سیستم‌های حاکمیتی موجود، شرایط لازم برای ایجاد یک دموکراسی کامل را نداشته‌اند و به‌عبارت بهتر دموکراسی درایران باستان، به معنی امروزی و مدرن خود هرگز شکل نگرفته و تنها در مقاطعی از تاریخ، برخی از ویژگی‌های جزئی دموکراسی را به عاریه گرفته است. هنگامی که انقلاب اسلامی ایران از دوره‌های جنگ و بحران و آسیب گذشت و درساحل ثبات پهلو گرفت، زمان محاکات و محاجات تئوریک بر فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی ‎آغاز گردید و ماهیت نظام اسلامی و دموکراتیک ایران به موضوعی کاملا آکادمیک در حوزه های مختلف پژوهشی تبدیل شد و فلسفه، سیاست، تاریخ و جامعه شناسی دست به دست هم دادند تا با طرح مباحث تئوریک درخصوص انقلاب و نظام اسلامی ایران، گفتمان انقلاب اسلامی پدید آمد که دراین خصوص، به‌نظر می‌رسد بررسی پیوند سنت ومدرنیسم، اسلامیت وجمهوریت، برای تحلیلگران وصاحبنظران انقلاب اسلامی مهم‌ترین محور را در پژوهش‌های علمی آنان تشکیل داده و دراین میان، یکی از مهم‌ترین حوزه‌های مطالعات مربوط به دموکراسی و اسلام در ایران را حوزه پژوهش‌های تاریخی شکل می‌دهد، اما نه صرفا تاریخ‌نگاری‌ها و تاریخ‌شناسی‌هایی که به‌دنبال فهم رویدادهای گذشته برای رسیدن به درک کلی تاریخ هستند، بلکه گرایش‌های نوگرایانه‌ای را نیز شامل می‌شود که دیرینه‌شناسی پدیده‌ها را نه الزاما برای درک هماهنگی‌ها و پیوستگی‌ها، بلکه برای توجه به تضادها و گسیختگی‌های تاریخ یک اندیشه یا نظریه‌ پی می‌گیرند. دموکراسی در ایران، به‌مانند دیگر جوامع، تا قرن بیستم مفهومی مذموم و نامطلوب شمرده می‌شد و به‌طورمثال دریونان باستان ــکه مهد دموکراسی شناخته می‌شودــ به‌طورمعمول، معنایِ حکومت عوام به دموکراسی اطلاق می‌شد. دموکراسی یونان باستان، فاقد انتخابات، یعنی فاقد گزینش مقامات از سوی عموم بود و حق رای مردم ــیعنی انتخابات پارلمان‌ها از سوی جملگی مردها (و نه زنان)ــ فقط در اواخر قرن نوزدهم بود که به‌‌گونه‌ای نهادینه معمول و رایج شد و حتی بریتانیا، فرانسه و امریکا نیز پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که به حق رای عمومی دست یافتند، ازاین‌رو، بحث دموکراسی در ایران، از فضای مذکور جدا نیست و درعین‌حال در شعاع تاثیرات ناشی از تاریخ ایران‌زمین نیز قرار می‌گیرد. اگرچه در تاریخ ایران، از دوره باستان تا قرن حاضر، برخی نشانه‌های مردم‌باوری را می‌توان سراغ گرفت، اما در کل نظام سیاسی‌ـاجتماعی در جامعه ایرانی غالبا بر بنیان مناسبات و روابط قبیله‌ای و طایفگی استوار بوده و غالب حاکمیت‌های تعریف‌شده در تاریخ ایران، فاقد مقبولیت و اقتدار دموکراتیک بوده‌اند؛ ضمن ‌آنزکه باید گفت حکومت، حکومتگران ایران در چارچوب حاکمیت‌های قبیله‌ای،عشیره‌ای و فامیل‌سالارانه، چندپارگی و تسلط، ارمغان دیگری برای جامعه به‌همراه نداشته است و آن‌چه در طول سالیان دراز این مرزوبوم ثابت ماند، ساختار استبدادی حکومت و فرهنگ استبدادزده مردم بوده است؛ به‌گونه‌ای‌که پادشاهان و رهبران حال حاضر این مرزوبوم براین باور بودند که از نسل ایزدان یا به‌عبارتی خداگونه هستند. در سراسر ایران پس ازاسلام ــ با وجود پیامدهای تاثیرگذار، گزاره‌های دینی بر فرهنگ سیاسی ــ ودرتمام قرن‌هایی که به متحدشدن دوباره ایران در دوره صفوی انجامید، همین سنت برقرار بود و اگرچه با آغاز دوران صفویه،  گفتمانی متفاوت نسبت به دوران‌های گذشته شکل گرفت، اما حاصل این سالیان چیزی جز نهادینه‌شدن فرهنگ سیاسی تک‌‌گفتار و اقتدارگرا نبود.عصر پهلوی هم با وجود تلاش در بازآفرینی گفتمان مدرنِ معطوف به تشکیل دولت مدرن و منطبق با تغییر و تحولات بین‌المللی، تنها در حد تغییرات سطحی باقی ماند و مردم ایران در جنبش مشروطه تلاش کردند از ظل (قبله عالم و سایه خداوند بر روی زمین) خارج شوند و در سایه قانون‌اساسی مشروطه که مطابق آن مقرر بود پادشاه در جایگاه قانونی خود بر مردم حکم براند و خود نیز مانند دیگر فرمانبران، از فرمانِ قانون پذیرفته‌شده توسط همگان پیروی نماید و زندگی سیاسی را تجربه کنند و در سایه حمایت قانون، از گزند استبداد مصون بمانند؛ اما سرانجام دریافتند که استقرار دموکراسی حمایتی در قالب نظام پادشاهی، به‌تنهایی نمی‌تواند جوابگوی نیاز آن‌ها باشد؛ چراکه پادشاهی مبتنی بر وراثت و حق الهی حکومت، شاکله مناسبی برای حلول روح دموکراسی نیست و فقدان تناسب میان روح و جسم، فقدان تعادل سیاسی را به‌بار می‌آورد و این فقدان تناسب، خود موجب نبود تعادل سیاسی و خروج نهایی جامعه از حالت طبیعی می‌شود. اگرچه احکام و قواعد و مقررات، معمولا زیاد بودند، ولی قانون عبارت از رای دولت بود که می‌توانست هر لحظه تغییر کند، چون همه حقوق اساسا در انحصار دولت بودند و ازاین‌رو همه وظایف نیز اساسا برعهده دولت قرار می‌گرفت و برعکس ازآن‌جاکه مردم نیز اصولا حقی نداشتند، لذا وظیفه‌ای هم در برابر دولت برای خود قائل نبودند؛ بنابراین طبقات اجتماعی صرف‌نظراز تضادها و اختلاف منافع در میان خود به هیات اجتماع از دولت بیگانه بودند و یا به‌زبان‌دیگر دولت را از خود نمی‌دانستند و به‌ این‌ جهت نیز همه آن‌ها در هنگام ضعف و تزلزل دولت، یا آن را می‌کوبیدند یا از آن دفاعی نمی‌کردند. در چنین اتمسفر سیاسی بود که نارضایتی عمومی در یک هیبت گسترده و به‌هم‌فشرده بروز کرد و بار دیگر طغیان مردمی بر ضد استبداد رخ داد؛ ولی این‌بار در صورت انقلاب و با محتوای جمهوریت‌خواهی و اسلام‌طلبی، بروز نمود، رهبری و سازماندهی شد و به‌دلیل‌ همین فقدان پشتوانه مردمی و شکاف ملت و دولت، رژیم پهلوی به‌زودی تزلزل درونی خود را به نمایش نهاد و مولفه‌هایی نظیر نارضایتی عمومی، رهبری، سازماندهی نارضایتی‌ها در بستر شاخصه تکمیل‌کننده ضعف سرکوب و نیز فقدان اراده موثر و عمیق در بطن نظام حاکم برای دفاع از رژیمی که هیچ پیوند مردمی را برنتافته بود،در کمتر از چهارده ماه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را به جهانیان نمایاند و انقلاب اسلامی با هویتی ضداستبدادی و ضداستعماری بروز کرد و در لایه‌های درونی این هویت خود، به نفی نظام پادشاهی و تاکید بر تاسیس نظامی مبتنی بر خواست و اراده ملی اقشار و طبقات گوناگون مردم روی آورد و البته پیش از این، مردم ایران یک‌بار در جنبش مشروطه تاحدودزیادی تجربه تلخ شکست در دستیابی به دموکراسی حمایتی را تجربه کرده بودند. انقلاب اسلامی با تاکید بر جمهوریت نظام اسلامی، بر ضرورت کتمان‌ناپذیر اولیت اراده عمومی در پیاده‌شدن احکام اسلامی در چارچوب جامعه ملی پافشاری نمود و مسیر اراده معطوف به دموکراسی در ایران‌ را از دموکراسی حمایتی و نیز انحراف حاصل از دست‌کاری در آن در بستر تاریخی پس از نهضت مشروطه، اصلاح کرد و آن را در فضای گفتمانی ناشی از تشکیل دولت اسلامی تحت اراده عمومی قرار داد و در جمهوری، هیچ هدفی مقدس‌تر از آن نیست که فرد بر خود حکومت کند؛ به ‌بیان ‌دیگر در جمهوری اندیشه حکومت بر خود فی‌نفسه هدف به‌شمار می‌رود و مطابق جمهوریت، یک نظام سیاسی که فرصت مشارکت درامورعمومی را دراختیارمردم می‌گذارد، نباید صرفا یک دولت باشد، بلکه بیشترازهرچیز یک نوع جامعه است.در این‌جا است که شکاف دولت و ملت به حداقل می‌رسد و یک ارتباط (این‌همانی) در میان آن‌ها پیدا می‌گردد و ایران بعد از انقلاب در یک دوگانگی جمهوریت بر پایه دین اجباری و دموکراسی مانده است در چنین فرایندی، تضعیف این تصورازطریق تخریب اصول و ارزش‌های حاکم بر برداشت مردم از کارآمدی دین درعرصه حیات عمومی، بزرگ‌ترین تهدید متوجه آن خواهد بود و بر اساس آخرین گزارش آماری منتشرشده از سوی هفته‌نامه اکونومیست، در حال حاضر نزدیک به نیمی از کشورهای جهان در نوعی از دموکراسی به سر می‌برند. این در حالی است که بر اساس این گزارش، جوامعِ انسانی در بیش از یک سومِ کشورهای جهان، از جمله ایران، تحت حکومت‌های استبدادی اداره می‌شوند و از سوی دیگر، عملکرد حکومت جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه اخیر نشانگرِ ناکارآمدیِ کلیت این حکومت در برابر حل مشکلات و بحران‌هاست و از این‌روست که در مقابل مطالبات شهروندان و اعتراضات مردمی، پاسخی جز سرکوب ندارد و همچنین،بحران مشروعیت،از دست رفتنِ وسیعِ پایگاه اجتماعی،بحران فساد ساختاری،در کنار بحران‌های فزاینده اقتصادی و همچنین بحران محیط زیستی، همگی نشان‌دهنده سقوط و انحلال رژیم سیاسیِ حاکم بر ایران به‌دلیل ناکارآمدی در آینده‌ای نزدیک است. بنابراین، گذار به دموکراسی در ایران نه تنها امری ممکن، بلکه قطعی است. براساس یک گزارش سالانه دربارۀ وضعیت دموکراسی در سال ۲۰۲۳ در جهان، حکومت ایران در ردۀ ۱۵۳ جهان و پایین‌تر از کشورهایی چون اریتره، بلاروس و ازبکستان قرار دارد و همچنین در شاخص‌های پنج‌گانۀ دموکراسی که به کشورها از صفر تا ۱۰ امتیاز داده شده، حکومت ایران در شاخص فرآیند انتخابات و کثرت‌گرایی صفر گرفته است و در این پژوهش که بیش از ۱۵ سال است انجام می‌شود و هر سال وضعیت کشورهای گوناگون را بررسی می‌کند، نظام‌های سیاسی در سراسر جهان بنا به این پنج شاخص تحلیل و ارزیابی می‌شوند: فرآیند انتخابات و کثرت‌گرایی؛عملکرد دولت؛ مشارکت سیاسی؛ فرهنگ سیاسی؛ آزادی‌های مدنی و براساس امتیازهای به‌دست‌آمده، کشورها در یکی از چهار دستۀ دموکراسی کامل،دموکراسی شکننده، شرایط بینابینی یا حکومت‌های دوگانه و در نهایت حکومت‌های اقتدارگرا طبقه‌بندی می‌شوند. در میان کشورهای منطقۀ خاورمیانه و شمال آفریقا، تنها سه کشور سوریه، یمن و لیبی وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند و جمهوری اسلامی با الگوی حکمرانی خود در ردۀ ۱۵۳ قرار گرفته است.

بخش 3: بحث آزاد با موضوع حقمان را فراموش نکنیم (حق اعتراض) آغاز گردید: خانم جهانی در ابتدا گفتند: حق اعتراض عبارت است از عمل به‌صورت فردی یا جمعی در به کارگیری حقوق بشر موجود و شناخته شده‌ی جهانی، از جمله حق آزادی بیان، آزادی تجمع و تشکل مسالمت‌آمیز، حق شرکت در اداره امور عمومی، حق آزادی اندیشه، وجدان و مذهب، حق مشارکت در زندگی فرهنگی، حقوق زندگی، حریم خصوصی، آزادی و امنیت فرد و حق عدم تبعیض. حق اعتراض همچنین برای تامین همه حقوق بشر، از جمله حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضروری است. آقای امیر پالوانه گفتند حق اعتراض شامل خیلی از حقوق دیگر مثل حق آزادی بیان، حق آزادی اندیشه، و آزادی مذهب می‌باشد. در رابطه با اعتراض ابتدا ما باید بفهمیم که به‌دنبال چه هستیم و بدون هدف و بدون برنامه دست به اعتراض نبریم. با توجه به وجود خفقان در جامعه زیر سلطه جمهوری اسلامی ایران متاسفانه اگر ندانیم که بعد از اعتراض به چه چیزی می‌خواهیم برسیم آن تجمع و اعتراض فایده‌ای ندارد. در گذشته تجمع‌های مسالمت‌آمیز زیادی برگزار کردیم مثل کشاورزان اصفهان یا معلمان یا کارگران هفت تپه ولی سرانجام همه آن‌ها با سرکوب شدید حکومت همراه بود در حال حاضر هم در کشورمان اعتراض به شکل‌های مختلفی اتفاق می‌افتد که اخیراً شاهد اعتراض‌های مدنی از سوی خانم‌ها هستیم. آقای کریم ناصری گفتند: امروز به‌طور مفصل در مورد حق دموکراسی در جلسه صحبت شد و حق اعتراض هم رابطه بسیار نزدیکی با حق دموکراسی دارد، یعنی در کشوری که در آن دموکراسی نباشد بالطبع حق اعتراضی هم وجود ندارد متاسفانه وقتی ما اعتراضی می‌کنیم و آن‌را به سرانجام نمی‌رسانیم و بعد از مدتی تمامی آن تجمع‌ها اعتراض‌ها فراموش می‌شوند، در حال حاضر ما در سالگرد انقلاب مهسا امینی هستیم ولی آیا الان و در حال حاضر در خیابان‌ها اعتراضی شکل گرفته، آیا اپوزیسیون‌ها که در سال‌های گذشته بسیار فعال بودند و حزب تشکیل دادند، طومار نوشتند و برای خودشان قوانینی وضع کردند آیا الان و در سالگرد آن انقلاب حرکتی از آن‌ها شاهد بودیم و یکی از ضعف‌هایی که در جامعه ما وجود دارد این است که ما هیچ‌وجه حق اعتراض را آموزش ندیدیم چون همیشه در سایه دیکتاتوری زندگی کردیم و این حق را فراموش کردیم. آقای علیرضا حبیبی گفتند در جمهوری اسلامی ایران اعتراض به هیچ چیزی معنی ندارد حتی به محیط زیست، در سال‌های گذشته شاهد آن بودیم که فعالان محیط زیست که برای دفاع از محیط زیست دست به اعتراض و تجمع زدند همگی آن‌ها زندانی شده‌اند و یا به‌طور مرموزی کشته شدند، در رابطه با هنرمندان هم به همین صورت است یعنی خیلی از بازیگران که دست به اعتراض زدند همگی مجبور به ترک وطن شدند. آقای محمود گلستانی گفتند در کشوری که دموکراسی نباشد هیچ‌کس نمی‌تواند به‌راحتی به وضعیت موجود اعتراض کند، یعنی وقتی ببیند که یک مسئول و یا یک مدیری وظیفه خود را به درستی انجام نمی‌دهد حق این‌که از او سوال بپرسد را ندارد این در حالی است که در خیلی از کشورهای جهان شاهد آن هستیم که وقتی مردم از دولت خود ناراضی باشند به راحتی به خیابان می‌آیند و به وضعیت اعتراض می‌کنند و پلیس آن کشور هم برای حفظ امنیت، آن‌ها را همراهی می‌کند این در حالی است که در کشور ما وظیفه پلیس در چنین شرایطی فقط سرکوب معترضین است. آقای میلاد ترغیبی گفتند از حق اعتراض در جامعه اگر بگذریم باید ابتدا نگاهی به حق اعتراض در خانواده بی‌اندازیم، آیا ما به راحتی حق اعتراض به پدر یا مادر یا یکی از خویشاوندان خودمان را داریم آیا در خانواده این را ما آموزش دیده‌ایم که هر وقت به شرایط معترض باشیم خیلی راحت و بدون این‌که ترسی داشته باشیم آن را بیان کنیم. متاسفانه در خانواده‌های ما فرهنگ بزرگسالاری و پدرسالاری در خیلی از جاها هنوز به وضوح دیده می‌شود و فرزندان آن خانواده خود را در جایگاهی نمی‌بینند که بتوانند اعتراض کنند. آقای جهانگیرگلزار گفتند در جامعه دموکراسی چیزی که جامعه‌شناسان آن‌را پیشنهاد می‌کنند فرهنگ یادآوری است، این به این معنی است که ما همیشه به خودمان و اطرافیانمان یادآوری کنیم که حقی به نام حق اعتراض داریم با توجه به این‌که سالیان سال جامعه ما در حکومتی استبدادی زندگی کرده است این فرهنگ یادآوری به خوبی می‌تواند به مردم برای رسیدن به حقشان کمک کند، در خیلی از جوامع دموکراسی چنان ریشه دوانده که امکان بازگشت به عقب و به دوران استبدادی وجود ندارد و با پیگیری و تمدد در اعتراض به دیکتاتوری ما هم می‌توانیم به آن جایگاه دست پیدا کنیم. خانم مقدم گفتند در سالیان اخیر ما بسیار شاهد اعتراض‌های مدنی بودیم که توسط آحاد مردم اجرا می‌شد در خیلی از مواقع حتی توانستند که به حقی که برای آن اعتراض می‌کردند دست پیدا کنند، پس ما نمی‌توانیم در این مورد، این اعتراضات را کم اهمیت بشماریم و به آن نپردازیم.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران: منشی جلسه: آقای کریم ناصری، مسئولین ضبط صدا و تصویر: خانم فهمیه تیموری، آقای محمودرضا صالحی، ادمین‌ها: آقای محمود گلستانی، خانم ایراندخت کیا و میهمانان حاضر در جلسه: خانم‌ها و آقایان، منوچهر شفایی، سینا اشجعی، صدرا مجیب‌یزدانی، علیرضا جهان‌بین، فرشاد اعرابی، مازیار پرویزی، رامین احمد‌زاده، علیرضا حبیبی، محمد‌مهدی خسرو‌پناه، علیرضا قربانی، بهاره مسگری، شراره هادی‌زاده‌رییسی، پروین محمدی، سمانه بیرجندی، سونیا سوارکوب، ختم جلسه را در ساعت ۱۷:۱۰ به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته پژوهش ، 23 سپتامبر2024

مرضیه معظمی

جلسه ویژه کمیته پژوهش در تاریخ 23 سپتامبر 2024 برابر با ۲ مهر ماه ۱۴۰۳ و از ساعت 19:30 به‌وقت اروپای مرکزی با حضور میهمان، اعضای کمیته و جمعی از فعالان حقوق بشر و میهمانان دیگر درفضای اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر ایران برگزار گردید. در ابتدای جلسه، آقای اصغر خدابنده سامانی مسئول جلسه ، ضمن خوش‌آمدگویی وخیرمقدم به حاضرین، با معرفی میهمان و موضوع نشست، جلسه را آغاز کردند.

آقای محمدرضا راعی در رابطه با خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی این‌گونه صحبت‌های خود را آغاز کردند: به‌نظر من هر جنبشی که شکل می‌گیرد یک خواسته‌هایی دارد که به‌صورت یک وجدان اجتماعی درمی‌آید که هیچ‌گاه کاملا خنثی نخواهد شد. همان‌طور که ما جنبش‌های دیگری هم داشتیم که زمان آن به قبل از جنبش زن، زندگی، آزادی برمی‌گردد و حتی به قبل از انقلاب، زمان مشروطه و بنابراین زمان جنبش زمان پیوسته است و هیچ‌یک از جنبش‌ها جدا از هم نیستند نه جنبش مهسا و نه جنبش سبز جدا از بقیه بوده است و به یکدیگر مرتبط هستند در خلاصه می‌توان گفت که توانایی پیگیری می‌توانست داشته باشد اما به‌دلیل رعایت نشدن وجدان اجتماعی و خواسته‌ها و نیازهای اساسی که من به‌صورت جهان‌شمول مطالب را توضیح می‌دهم. از خواسته‌های این جنبش استقلال است به معنی این است که انسان موجودی است که توانا وصاحب تشخیص به دنیا می‌آید، می‌تواند راه‌حل‌ها را پیدا کند و همه گفته‌ها و همه نظرات از جمله نظراتی که به خدا نسبت داده شده است را بپذیرد یا رد کند. چرا؟ به این علت که انسان موجودی است که هوشمند با سخت‌افزار به دنیا می‌آید و با معیار به دنیا می‌آید براساس این معیار است که می‌تواند تمامی موارد را بسنجد تمامی معیارهایی که به همراه انسان خلق می‌شود یک معیار کامل حقوقی است و انسان حقوق را از ابتدای خلقت به همراه دارد با انسان‌های دیگر هم می‌توانند عقل جمعی تشکیل دهند و همچنین انسان می‌تواند با تشخیص خود متعهد و محترم به توانایی خود باقی بماند. در جایی دیگر می‌توان برتری‌جویی کرد. می‌توان بازی منافع کرد. طردستی کرد، بازی کرد. فرض براین می‌گذاریم که می‌توان کلاه گذاشت، می‌توان در جاهایی برتری‌جویی فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کرد و انسان باید به درستی تشخیص دهد که در چه جا و موقعیتی با او برخورد سالم و ناسالم می‌شود و در کجا به فکر و وجدان جمعی توجه می‌کنند به این علت که نیازهای طبیعی انسان نیازهای حقوقی هستند و به هم مرتبط هستند و نمی‌توان تنها مطالبه‌محور وبه زمانی دیگر محول کرد. در مورد فضای قدرت به محض این‌که شما بخواهید وارد بشوید همه حقوق شما پایمال می‌شود. به اصطلاح می‌توان گفت که قدرت دشمن آزادی و استقلال همه انسان‌ها است. جامعه مدنی مخصوصا نسل جدید آمادگی جنبش را دارد جامعه ایرانی به‌علت استبداد همیشه دو فضا درست کرده: فضای خصوصی داخل خانه و دیگری بیرون از خانه. گفت‌وگوهایی که در داخل خانه رخ دده است موجب شده است که جوانان با مشکلات آشنا شده‌اند و تایید شده است که مشکلات سیاسی، اقتصادی و مشکلاتی که با رژیم به وجود آمده است با فضای جهانی آشنا شده‌اند و می‌بینند که مردم و جوانان در ممالک دیگر به چه شکلی زندگی می‌کنند و می‌دانند که در کجا مشکل دارند به این شکل به‌راحتی جامعه متوجه است که مشکل از چه بابت و از کجا است. جامعه مدنی آماده جنبش و آماده نگاه کردن به خود و انتقاد کردن به خود است جامعه سیاسی و وجدان علمی است که مشکل دارد. جامعه علمی ویا جامعه سیاسی باید بتواند وجدان علمی را درست کند و درجامعه سیاسی لازم است که بتواند یک جامعه‌ای را محیا کنند که در آن مسایل اجتماعی فهمیده شود و امکان همکاری‌هایی نه همه با هم فراهم شود در این فضا خشونت موجب می‌شود که شما حس می‌کنید در فضای قدرت هستید و بنابراین یک عده زیادی از جنبش فاصله می‌گیرند.  در این رابطه می‌توان گفت که یکسری راه‌حل‌ها در جامعه جواب می‌دهد اما گاهی هم نه. از نظر من ایران در چهارراه منطقه قرار دارد و وجدان ایرانیان راه‌حل‌ها را دیده است اما منتظر است که به‌صورت یک وجدان جمعی تبدیل شود و تجربه تاریخی هم این را نشان داده است که با کمترین خشونت رژیم وقت را کنار بگذارد. این رژیم وقت سرکوب وخشونت می‌کند اما سرکوب به معنای توانایی نیست به معنی ضعف اوست. رژیم جمهوری اسلامی هم این مشکل را دارد در این‌جا حقوق مردم پایمال می‌شود، چرا؟ به این علت که آن قربانی که رژیم است فکر می‌کند با سرکوب می‌تواند اتجام دهد راه‌حل چیست؟ ایرانیان با توجه به تجربه تاریخی که دارند در زمان‌های متفاوت می‌دانند که خشونت چیست و راه‌حل را در خشونت و جنگ داخلی نمی‌بینند و راه‌حل را در این می‌بینند که با همکاری هم این کار را انجام دهند و با جنبش همگانی می‌توان رژیم را به پایین کشاند همین‌طور که در طول تاریخ دیدم که هر بار فقط با همکاری هم می‌توان به موفقیت دست پیدا کرد و به دنبال آن فراوانی نعمت و فضای باز ایجاد شده است و هیچ راهی جز جنبش همگانی نیست البته باید آن فضای جهانی قدرت‌ها و منطقه‌ای فراهم شود و این مورد را فراموش نکنیم که از جنگ جهانی دوم آمریکا به هیچ وجه دموکراسی را در خاورمیانه نپذیرفته است و هر دفعه کودتایی صورت گرفته است و اجازه این کار را نداده است و هیچ قدرت بزرگی نباید در منطقه باشد و این‌که خشونت باعث سقوط جنبش شده است. به‌نظر من حتما این‌گونه است به این علت که کشمکش ایجاد شده است. یک مورد است که کسی یا کسانی جنبش و مردم را از بالا هدایت کنند و مورد دیگر این است که خود مردم جنبش را ایجاد و خودشان کشور را آزاد می‌کنند و این راه‌حل آزادی است راه‌حل اول گویی مردم ضعیف هستند و برای دوره‌ای باید مردم را اداره کرد تا رشد کنند و به امور خود برسند و تا به ثمر بشیند. یک جنبش مثل یک بدن می‌ماند که نه تنها تن لازم دارد، سر هم لازم دارد. نظر من این است که قدرت را قبول ندارم رهبر را هم قبول ندارم در واقع در فضای آزادی یعنی یک سیستم غیرقابل انشعاب از حقوق. در واقع من و شما فارغ از جنسیت دارای فضیلت‌ها و توانایی‌هایی هستیم و بر اساس این رابطه برقرار می‌کنیم نه براساس ضعف‌های یکدیگر. انسان‌ها همکار هم هستند و همه توانا هستند و به‌صورت طبیعی راه‌حل‌یاب هستند. رهبری هم در رابطه با همین مسئله معنی پیدا می‌کند در واقعه جامعه به عقل جمعی احتیاج دارد توانایی و نیازهای خود را می‌شناسد، می‌داند که زن و مرد همکار هم هستند، رقابت علمی و اخلاقی دارند، با یکدیگر می‌توانند بسازند، توانایی دارند، ضعیف نیستند، محترم هستند و برمبنای حقوق می‌توانند نیازهای خود را برآورده کنند. من به‌عنوان یک انسان اگر به این خواسته‌ها آگاه باشم در این‌جا متوجه می‌شوم که من به رهبر احتیاج ندارم، به یک سخنگو احتیاج دارم. در انقلاب 57 هم این اتفاق شکل گرفت اما خمینی به اصطلاح به مردم نارو زد. در این‌جا مقصر دانستن مردم اشتباه است در هر صورت در آن زمان هم مشکلاتی بوده که مردم انقلاب کردند مگرمی‌شود از خوشی و دل‌خوش انقلاب کرد در آن زمان اقتصاد جامعه دچار سندروم هلندی شده بود. رهبری به منزله این است که سرنوشت خودم را به دست کس دیگری دهم و به محض گفتن من رهبر می‌خواهم شما ضعیف هستید و بر طبق آن با شما رفتار می‌شود و دموکراسی ساخته می‌شود در واقع دموکراسی بر اساس توانایی مردم بنا شده است نه بر اساس ناتوانی مردم. در راه اول که من خودم را اداره می‌‌کنم نیازمند سخنگو است و در راه‌حل دوم که می‌گویی من ضعیف هستم و نیازمند کسی و یا شخصی هستم که من را اداره کند موضوع رهبر به میان می‌آید و ناخودآگاه خارجیان دخالت می‌کنند پس بنابراین دو راه‌حل می‌شود یک بر اساس موازنه ادبی و راه‌حل دیگر بر اساس موازنه مثبت می‌شود موازنه ادبی یعنی این‌که من می‌توانم من توانایی دارم امکانات دارم احتیاج به سرمایه گذار خارجی ندارم و خودم میتوانم تشخیص دهم و بهترین راه‌حل ها را بپذیرم و حقوقی را هم زیر پا نگذارم . یکی از خواسته های حقوق این است که اندازه برای آن بگذارم اندازه‌سنج است اما یکی از خصوصیت‌های قدرت این است که اندازه‌سنج نیست و بر عهد نمی‌تواند بایستد و قولی نمی‌تواند بدهد خط قرمز تعیین می‌کند محدوده درست می‌.کند همه دیکتاتورها با قول وقرارهایی که می‌دهند و بعد از آن بلاهایی را بر سر مردم می‌آورند. عدالت میزانی است برای تشخیص از بر حق از ناحق و حال مهم است که مردم دلیل شکست‌ها در سال 57 را بدانند چه شد که جنبش دانشجویی سال 76 شکست خورد؟ چه شد که جنبش سبز و جنبش مهسا شکست خورد؟ این‌ها همه راه‌حل‌ها پیدا و دیده شده است و معلوم است. پس در این‌جا لازم است بپذیریم که آیا می‌توان استقلال را زیر پا گذاشت یا نمی‌شود. اگر نمی‌شود در هیچ جایی اصل استقلال را نمی‌شود زیر پا گذاشت و زمانی‌که شما به استقلال اعتقاد دارید سرنوشت خودتان را به هیچ کسی نمی‌سپارید. همه سازمان ها و همه گروه ها و همه جمع های انسانی درآن انسان خوب انسان بد فکر خوب فکر بد وجود دارد بنابراین این تصور که بگوییم این گروه سیاسی بد است فکر غلطی است در این گروه سیاسی افکار خوب و افکار بد وجود دارد در این نهاد اجتماعی و سیاسی خوب و بد وجود دارد به خود باید ابتدا نگاه کنیم  خوشونت‌زدایی که لازم است انجام دهیم، خود و ایرادات خودمان را ببینیم خانواده و جمع سیاسی خودمان را ببینیم نهاد اجتماعی سیاسی و فرهنگی خودمان را ببینیم چه مشکلاتی داریم. هوش عاطفی یعنی هوش استراتژیک به این معنی است که ما شش هیجان داریم ترس، خشم، حیرت‌زده شدن، افسردگی،  شعف و خوشحالی است این استعدادها و هیجان‌ها را نمی‌توان حذف کرد و این موارد را لازم است که به آن‌ها جهت بدهیم و اگر جهت ندهیم خود ما را به هر سو می‌برد و بی‌حساب و کتاب عمل می‌کند پس بهتر است به هیجانات احترام بگذاریم و به رسمیت بشناسیم و جهت مناسب به آن بدهیم. تمام این موارد ذکر شده را می‌توان بر اساس حقوق با یکدیگر به گفت‌وگو پرداخت چرا؟ به این دلیل است که حقوق معیارهای جهان‌شمول است که همه می‌توانند آن را تجربه کنند و به جنسیت، مذهبی غیرمذهبی مربوط نمی‌شود به خداباور خداناباور مربوط نمی‌شود مال همه است زمانی‌که من می‌گویم می‌توانم خودم را اداره کنم پس شما هم می‌توانید ولی اگر در جایی از خود ضعف نشان دادی به این علت است که خود شما نخواستید به آن عمل کنید پس بنابراین هوش مصنوعی هوشی است که انسان کرامت خود را زیر پا نمی‌گذارد به خود احترام می‌گذارد راه‌حل‌ها را یا با فکر خود پیدا می‌کند یا از طریق مشورت با دیگران پیدا می‌کند و یا از طریق تحقیق به آن دست پیدا می‌کند و همواره بر می‌توانم و می‌توانیم عمل می‌کند و بنابراین این هیجان‌ها را همواره در خدمت برنامه خود اجرا می‌کند در خدمت پروژه که به‌صورت جمعی می‌خواهد اجرا شود می‌ریزد و حال در جمع‌بندی این جلسه می‌توان گفت که جنبش مهسا در حال حاضر جنبش زیر خاکستر است و این موضوع کاملا روشن است و ادامه‌دار خواهد بود و برای آن لازم است که جامعه سیاسی اگر خود را آماده نکند جامعه مدنی خواسته‌های خود را به‌صورت شفاف مطرح کند و تا جامعه مدنی در سیاسی آن‌هایی که می‌توانند پیدا بشوند می‌توانند خود را تطبیق بدهند با نیازهای جامعه پیدا بشوند این سخنگویی وجود دارد اما جامعه ابتدا لازم است بداند که چه می‌خواهد و کدام راه را انتخاب می‌کند و لازم است بپذیرد آن راه‌حل‌هایی را که در ارتباط هستند با راه‌حل‌های دیگر و ضعف‌هایی را که پیدا شده است را به‌صورت مدنی و سیاسی  روی آن کار کند تا در دفعات و مراحل بعد اشتباهات تکرار نشوند بداند که جنبش را می‌توان در فضای جامعه اداره کرد نه در فضای رژیم از خواسته‌ها نمی‌توان صرف‌نظر کرد یک تقابلی بین خارج و داخل کشور وجود ندارد همه ایرانی هستیم همه با هم می‌توانیم کار کنیم. این فضا هم در داخل و هم در خارج وجود دارد می‌توانیم آزاد باشیم به معنی پذیرش همه حقوق می‌توانیم بر سر استقلال بمانیم مبنای حقوق حق اشتراک است گفت‌وگو با یکدیگر را رعایت کنیم. حق اختلاف هم به این‌گونه است که درک های مختلف داریم نظرات مختلف داریم این نظرات مختلف را با سنجش با همین معیارهای مشترکی که گفته شد از هم تشخیص دهیم که کدام غلط و کدام درست است بنابراین جنبش بر روی حقوق لازم است که بماند و بداند که بار حقوقی لازم است عده‌ای که می‌دانند و حقوق را قبول دارند بر دوش بکشند تا آهسته آهسته در جامعه گسترش پیدا کند. پس لازم است تشخیص دهیم که هر فکر جمعی فکر همه جامعه نیست متعلق به اکثریت نیست در اکثریت، اقلیت همیشه فدا می‌شود.

در پایان، مسئول جلسه، با تشکر از دست اندرکاران، منشی جلسه: خانم مرضیه معظمی و ادمین جلسه: خانم نسرین جهانی گلشیخ و همچنین تشکر از میهمان و حضار در جلسه، در ساعت 20:41 به‌وقت اروپای مرکزی ختم جلسه را اعلام کردند.

 

 

گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه شمال آلمان، ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۴

سپیده عشقی

جلسه ویژه نمایندگی منطقه شمال آلمان  در تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۴ و برابر با ۴ مهر ماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۸:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا مسئول جلسه، خانم نسرین جهانی گل شیخ، ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمانان جلسه را معرفی و در ادامه همراه با مهمانان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

خانم نسرین جهانی گلشیخ جلسه را اینگونه شروع کردند: حق اعتراض عبارت است از عمل به‌صورت فردی یا جمعی در به کارگیری حقوق بشر موجود و شناخته شده‌ی جهانی، از جمله حق آزادی بیان، آزادی تجمع و تشکل مسالمت‌آمیز، حق شرکت در اداره امور عمومی، حق آزادی اندیشه، وجدان و مذهب، حق مشارکت در زندگی فرهنگی، حقوق زندگی، حریم خصوصی، آزادی و امنیت فرد و حق عدم تبعیض. حق اعتراض هم‌چنین برای تامین همه حقوق بشر، از جمله حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضروری است.

خانم مرضیه علی‌کرمی در رابطه با گزارش و تحلیل نقض حقوق بشر در شهریور ماه ۱۴۰۳ گفتند: خبر: انفجار در معدن زغال‌سنگ طبس، حوالی ساعت ۹ شب روز شنبه ۳۱ شهریورماه، به‌دنبال نشت گاز در یکی از کارگاه‌های شرکت زغال‌‌سنگ معدنجو در طبس که ده‌ها کارگر مشغول به کار بودند، انفجار در دو بلوک B و C  به وقوع پیوست. پس از این رویداد، بیش از ۱۳۰ نیروی عملیاتی، ۱۳ دستگاه آمبولانس، دو دستگاه اتوبوس و دو بالگرد اورژانس هوایی برای امداد در این محل حضور یافتند و ۱۰ تیم تخصصی جست‌وجو و نجات در آوار هلال‌احمر و معدن پروده طبس در قسمت‌های مختلف معدن، عملیات امدادی را آغاز کردند. در این واقعه که یکی از مرگ‌بارترین حوادث معدنی در ایران ارزیابی می‌شود، عدم رعایت استانداردهای ایمنی و وجود نقص‌های فنی در سیستم تهویه معدن، از دلایل اصلی وقوع این فاجعه بوده است. تاکنون هویت ۳۵ تن از کارگران جانباخته در این حادثه احراز شده است. دست‌کم ۵۱ نفر از کارگران جان خود را از دست داده و ۲۰ معدنچی نیز مصدوم شده‌اند. محمد علی رحیمی، فرماندار شهرستان طبس عنوان کرد که تعداد اجسادی که به پزشکی قانونی تحویل شده تا عصر یکشنبه، ۳۱ مورد بوده است. موارد نقض با قانون اساسی: اصل۱۹- برابری قومی اصل، ۲۲- رعایت حقوق ذاتی و شهروندی، اصل۲۸- حق امنیت کار. نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده۸-رعایت حقوق انسانی توسط قانون، ماده۲۳- حق امنیت کار. خبر: تداوم بازداشت و شکنجه مادر دادخواه در ارومیه، دایه مینا سلطانی، مادر شهریار محمدی از جانباختگان جنبش اعتراضی زن، زندگی، آزادی، در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت شده است. با گذشت ۱۱ روز از زمان بازداشت، همچنان از وضعیت وی و محل نگهداری‌اش هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست. گزارش‌ها حاکی از آن است که دایه مینا سلطانی به جرم دادخواهی برای فرزند کشته شده‌اش بازداشت شده است. بازداشت وی در آستانه دومین سالگرد قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی و در جریان موج جدید بازداشت فعالان مدنی و خانواده‌های جانباختگان صورت گرفته است. این بازداشت غیرقانونی و بدون ارائه حکم قضایی، نشان از ادامه سرکوبگری‌های گسترده علیه خانواده‌های جانباختگان و فعالان مدنی دارد. شکنجه و بازجویی‌های طولانی‌مدت در بازداشتگاه‌های اطلاعاتی، از جمله روش‌های معمول برای خاموش کردن صدای منتقدان و خانواده‌های قربانیان است. تداوم بازداشت دایه مینا سلطانی و عدم دسترسی به وکیل و خانواده، نگرانی‌ها درباره سلامت جسمانی و روانی وی را افزایش داده است. مواردنقض قانون اساسی: اصل۲۱- حقوق زنان، اصل۲۲- رعایت حقوق ذاتی وشهروندی اصل۳۴- رعایت حقوق انسانی توسط قانون،موارد نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده۳- حق حیات برای همه، ماده۵-شکنجه ممنوع، ماده۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون، ماده۹-عدم توقیف، حبس وتبعید غیرقانونی، ماده۲۲- حق امنیت اجتماعی، فرهنگی ومالی. خبر: خشک شدن ۹ تالاب مهم ایران، اخیراً مطلبی در فضای مجازی و برخی سایت‌های خبری با استناد به تصاویر ماهواره‌ای منتشر شد مبنی بر این‌که ۹ تالاب مهم ایران از جمله انزلی، هامون، جازموریان، بختگان، حوض سلطان، دریاچه نمک، بامدژ، شیمبا در همین تابستان به‌دلیل کمبود بارندگی، افزایش دما و برداشت بی‌رویه از منابع آبی به‌طور کامل خشک شده‌اند! در رابطه با این مسئله آرزو اشرفی ‌زاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست گفت: به جز تالاب انزلی که با دریا در ارتباط است، دیگر تالاب‌هایی که در این مطلب به آن‌ها اشاره شده است، جز تالاب‌های داخلی بوده که بیشتر تحت تأثیر اقلیم قرار می‌گیرند. در مردادماه اوج گرما و بیشترین شدت تبخیر از سطح تالاب‌های داخلی‌مان را داشتیم، اما برخی از تالاب‌هایی که در این‌جا به آن‌ها اشاره شده است مانند حوض سلطان و دریاچه نمک، تالاب‌های فصلی هستند که خشک شدن آن‌ها در مردادماه و فصل تابستان دور از انتظار نیست. تالاب جازموریان وبختگان هم متأسفانه در سال‌های اخیر سیلاب بزرگ وبارندگی زیادی وارد تالاب نشده و آبگیری نشده است.  در این حوزه کشاورزی ناپایدار گسترده و همچنین چاه‌های غیرمجاز زیادی وجود دارد که منجر به خشکی این تالاب‌ها و تبدیل آن به یکی از کانون‌های برداشت گرد و غبار مهم کشور با شدت بالا شده است. متأسفانه تالاب مهارلو هم به‌علت گرمای شدید، خشک شده است. مورد نقض اصل ۵۰ قانون اساسی-حفاظت از محیط زیست. خبر: دادسرای اصفهان ۱۰ زن بهائی را احضار کرد، دادسرای عمومی و انقلاب اصفهان با ارسال ابلاغیه‌ای در روز ۱۹ شهریور ۱۰ زن بهائی ساکن اصفهان به نام‌های ندا بدخش، آرزو سبحانیان، یگانه روح‌بخش، مژگان شاه‌رضایی، پرستو حکیم، یگانه آگاهی، بهاره لطفی، شانا شوقی‌فر، نگین خادمی و ندا عمادی را احضار کرد. دادسرای اصفهان از این زنان خواسته است که دوم مهرماه سال جاری جهت رسیدگی به اتهامات انتسابی دراین دادسراحاضر شوند. اتهام ذکرشده در این ابلاغیه چنین عنوان شده است: انجام فعالیت آموزشی انحرافی مغایر با موازین و عقاید دین مبین اسلام از طریق ترویج و آموزش عقاید فرقه ضاله بهائیت بین مسلمانان و همکاری با گروه‌های متخاصم بیت‌العدل علیه نظام جمهوری اسلامی ایران. شعبه ۱۸ بازپرسی دادسرای اصفهان ۱۴ مردادماه کیفرخواست پرونده این شهروندان را صادر کرده بود. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی این ۱۰ زن بهائی را یکم آبان ۱۴۰۲ بازداشت کردند. آن‌ها دو ماه در تاریخ‌های متفاوت با سپردن وثیقه از زندان دولت‌آباد اصفهان آزاد شدند. ایجاد محرومیت‌ها و فشارهای سیستماتیک بر شهروندان بهائی در ایران سابقه‌ای طولانی دارد. موارد نقض قانون اساسی: اصل۲۲- رعایت حقوق ذاتی و شهروندی، اصل ۲۳- منع تفتیش عقاید، اصل۳۲- عدم توقیف، حبس وتبعید غیرقانونی، اصل۳۴- رعایت حقوق انسانی توسط قانون، موارد نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون، ماده۹-عدم توقیف، حبس وتبعید غیرقانونی، ماده۱۸- حق آزادی عقیده، ماده۲۲- حق امنیت اجتماعی، فرهنگی و مالی.

آقای علی کشتکار در رابطه با تامین اجتماعی و بازنشستگان گفتند: سازمان تامین اجتماعی به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین نهادهای اقتصادی کشور، نقش حیاتی در ارائه خدمات رفاهی به کارگران، بیمه‌شدگان و بازنشستگان ایفا می‌کند. اما یکی از مسائلی که همواره مورد نقد قرار گرفته، عدم بهره‌مندی مستقیم بازنشستگان و بیمه‌شدگان از ثروت عظیم این سازمان است. بخش عمده‌ای از این ثروت از طریق شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی، معروف به شستا، مدیریت می‌شود. شستا با داشتن ده‌ها شرکت زیرمجموعه در حوزه‌های مختلف اقتصادی، یکی از بزرگ‌ترین هلدینگ‌های اقتصادی کشور به شمار می‌رود. ثروت عظیم شستا: شستا به‌عنوان بازوی اقتصادی سازمان تامین اجتماعی، در بخش‌های مختلفی مانند صنایع پتروشیمی، نفت و گاز، داروسازی، سیمان، فلزات و معادن، بانکداری، بیمه و حمل‌ونقل سرمایه‌گذاری کرده است. این هلدینگ دارای شرکت‌های بزرگی همچون پتروشیمی خراسان، نفت ایرانول، داروسازی فارابی، سیمان فارس و خوزستان، ذوب‌آهن اصفهان و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران است. همچنین، شرکت رایتل که به‌عنوان اپراتور سوم تلفن همراه کشور فعالیت می‌کند، یکی از زیرمجموعه‌های شستا است. با وجود این حجم عظیم سرمایه‌گذاری و سودآوری گسترده، این سؤال مطرح می‌شود که چرا بازنشستگان و بیمه‌شدگان به‌صورت مستقیم از این ثروت بهره‌مند نمی‌شوند؟ بسیاری از شرکت‌های زیرمجموعه شستا در بازار سرمایه فعال هستند و سودهای قابل توجهی به دست می‌آورند، اما این سودها به‌جای این‌که به بهبود وضعیت معیشتی بازنشستگان و بیمه‌شدگان منجر شود، بیشتر در توسعه و سودآوری بیشتر خود این شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. عدم توزیع عادلانه سود یکی از مشکلات اصلی در این میان، نبود شفافیت کافی در نحوه مدیریت و توزیع سود حاصل از سرمایه‌گذاری‌هاست. بسیاری از بازنشستگان با حقوق‌های پایین و ناکافی مواجه هستند و از دریافت خدمات مناسب از سوی سازمان تامین اجتماعی محرومند. در حالی‌که انتظار می‌رود با توجه به حجم عظیم سرمایه‌گذاری‌ها و دارایی‌های سازمان، حقوق و مزایای بازنشستگان به شکل عادلانه‌ای افزایش یابد و خدمات بهتری به آن‌ها ارائه شود. مدیریت ناصحیح منابع و تمرکز بیش از حد بر سودآوری شرکت‌های زیرمجموعه شستا، بدون توجه کافی به منافع بازنشستگان و بیمه‌شدگان، یکی از اصلی‌ترین دلایل این مشکل است. به‌جای تمرکز بر بهبود وضعیت معیشتی بازنشستگان، بخش بزرگی از سود حاصل از این سرمایه‌گذاری‌ها به توسعه بیشتر خود شرکت‌ها اختصاص می‌یابد. راهکارها برای حل این مشکل، سازمان تامین اجتماعی نیازمند بازنگری در نحوه مدیریت منابع خود و شفافیت بیشتر در توزیع سود است. اولین گام در این راستا، شفاف‌سازی نحوه بهره‌برداری از سود شرکت‌های زیرمجموعه و اختصاص بخشی از آن به بهبود حقوق و مزایای بازنشستگان است. همچنین، نیاز است تا مدیریت شستا به‌گونه‌ای اصلاح شود که منافع ذی‌نفعان اصلی، یعنی بازنشستگان و بیمه‌شدگان، در اولویت قرار گیرد. در نهایت، سازمان تامین اجتماعی باید به‌جای تمرکز صرف بر سودآوری و توسعه اقتصادی، به فکر توزیع عادلانه‌تر منابع خود باشد تا بازنشستگان و سایر بیمه‌شدگان نیز از این ثروت عظیم بهره‌مند شوند. این امر نه تنها به بهبود وضعیت معیشتی آن‌ها کمک می‌کند، بلکه می‌تواند اعتماد عمومی به این نهاد را افزایش دهد و نقش آن را در تأمین رفاه اجتماعی تقویت کند.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران: منشی جلسه: خانم سپیده عشقی، مسئول ضبط و تدوین: خانم فهیمه تیموری و همچنین تشکر از تمامی شرکت‌کنندگان و مهمانان برنامه ختم جلسه را در ساعت ۱۹:۱۸ به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق کار و کارگر، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴

سیاوش نوروزی

جلسه ویژه کمیته  دفاع از حقوق کار و کارگر در تاریخ ۲۶ آگوست ۲۰۲۴ و برابر با ۵ مهر ماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۹:۰۰  به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا، مسئول جلسه آقای کریم ناصری ، ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمان جلسه آقای سعید بهشتی متین، فعال حقوق بشر را معرفی و در ادامه همراه با مهمان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

آقای سعید بهشتی متین در رابطه با حق امنیت شغل (حادثه معدن طبس) گفتند: امروز می‌خواهیم درباره حادثه تلخی صحبت کنیم که در مهرماه ۱۴۰۳ در معدن معدنجوی طبس رخ داد. این حادثه دلخراش نه تنها جان چندین نفر از هم‌وطنان عزیز ما را گرفت، بلکه بار دیگر اهمیت ایمنی و نظارت دقیق در محیط‌های کاری به‌ویژه در معادن را یادآور شد. شرح حادثه از این قرار است: در روزهای ابتدایی مهرماه ۱۴۰۳، معدن معدنجوی طبس به‌علت نشت گاز متان دچار حادثه شد. این حادثه به‌دلیل تمرکز بالای گاز متان در یکی از تونل‌های معدن اتفاق افتاد که به انفجار و ریزش بخشی از معدن منجر شد. متان یکی از گازهای پرخطر در معادن زغال‌سنگ است و در صورت تهویه نامناسب یا نقص در تجهیزات، ممکن است به غلظت خطرناکی برسد که منجر به انفجار شود. در این حادثه، چندین نفر جان خود را از دست دادند و تعدادی دیگر نیز مجروح شدند. بررسی علل حادثه نیز به این شرح است: یکی از مهم‌ترین دلایل این حادثه، نشت گاز متان و عدم مدیریت مناسب تهویه هوا در تونل‌های معدن بود. این موضوع نشان‌دهنده ضعف‌های جدی در نظارت بر استانداردهای ایمنی و رعایت پروتکل‌های مربوط به گازهای خطرناک است. همچنین برخی شواهد حاکی از آن است که تجهیزات سنجش گاز در آن بخش از معدن به درستی کار نمی‌کرده‌اند یا به موقع تعویض نشده‌اند. این تجهیزات که به‌طور مداوم میزان گاز متان را اندازه‌گیری می‌کنند، نقش مهمی در جلوگیری از وقوع چنین حوادثی دارند.  این حادثه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی زیادی به دنبال داشت. از یک سو، خانواده‌های قربانیان و مجروحان با درد و رنج‌های بسیاری روبرو شدند. از سوی دیگر، منطقه طبس که یکی از قطب‌های تولید زغال‌سنگ کشور است، دچار شوک اقتصادی و رکود موقت شد. صنعت معدن به‌دلیل ماهیت پرخطر آن نیاز به توجه ویژه از سوی دولت و نهادهای نظارتی دارد، چرا که هر حادثه می‌تواند پیامدهای سنگینی برای جامعه و اقتصاد داشته باشد. راهکارها برای پیشگیری از حوادث مشابه می‌تواند به این صورت باشد: راهکار اول، بهبود سیستم‌های تهویه و کنترل گاز: تهویه هوای مناسب و استفاده از تجهیزات مدرن برای سنجش و کنترل گازهای خطرناک باید به اولویت اصلی معادن تبدیل شود. راهکار دوم ، آموزش و آگاهی‌بخشی به کارگران: افزایش آگاهی کارگران از خطرات گاز متان و آموزش روش‌های صحیح ایمنی در مواجهه با چنین شرایطی می‌تواند نقش مهمی در کاهش خطرات ایفا کند. نظارت و بازرسی‌های منظم: نهادهای دولتی و خصوصی باید بازرسی‌های منظم و دقیق‌تری از معادن انجام دهند و استانداردهای ایمنی را به دقت رعایت کنند. استفاده از تکنولوژی‌های نوین: استفاده از سیستم‌های خودکار و هوشمند برای تشخیص نشت گاز و جلوگیری از وقوع انفجارها می‌تواند به بهبود وضعیت ایمنی کمک کند. حادثه معدن معدنجوی طبس یک بار دیگر ما را به فکر فرو برد که چرا هنوز در قرن ۲۱، شاهد چنین فجایعی هستیم. جان انسان‌ها بی‌قیمت است و مسئولیت ما در قبال آن‌ها بسیار بزرگ. امیدوارم با بهبود زیرساخت‌های ایمنی، افزایش آگاهی و استفاده از فناوری‌های پیشرفته، بتوانیم جلوی تکرار چنین حوادثی را بگیریم و از جان کارگران عزیز کشورمان محافظت کنیم.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران٬ منشی جلسه: آقای سیاوش نوروزی و تمامی شرکت‌کنندگان و مهمانان برنام،٬ ختم جلسه را در ساعت ۱۹:۵۱ به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه آسیا و شرق اروپا ، ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۴

محمدرضا باقری

جلسه ویژه نمایندگی منطقه آسیا و شرق اروپا در تاریخ ۲۶ آگوست ۲۰۲۴ و برابر با ۵ مهر ماه ۱۴۰۳ در ساعت 16:00 به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اسپیس ایکس کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا مسئول جلسه آقای امیررضا ولی‌زاده ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمان جلسه را معرفی و در ادامه همراه با مهمانان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

آقای مجتبی درودی در رابطه با جایگاه زن در جمهوری اسلامی گفتند: دامنۀ حقوق اجتماعی زنان درایران بسیارگسترده است. وسیع‌ترین شکل آن را می‌توان در منشورحقوق ومسئولیت‌های زنان درنظام جمهوری اسلامی ایران مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی درسال ۱۳۸۳ شمسی مشاهده نمود که طیف وسیعی ازموضوعات از جمله سلامت، حقوق فرهنگی، حقوق اقتصادی، حقوق سیاسی وحقوق قضایی زنان را دربرمی‌گیرد. در پایان دوران پسا اصلاحات، شاهد موج جدیدی بودیم که با موج دموکراتیک‌سازی همراهی و همزمانی چشمگیری داشت. ما دراین دوره شاهد بودیم که در برنامۀ توسعه، تخصیص ۳۰ درصد از پست‌های مدیریتی کشور برای زنان تصویب ‌شد و سازمان امور اداری و استخدامی دستگاه‌های اداری کشور را ملزم کرد تا سهم زنان در پست‌های مدیریتی را تا ۳۰ درصد افزایش دهند. ازآن مهم‌تر در دو دوره دولت قبلی، چه در مجلس وچه درانتخابات شوراها، سهم ۳۰ درصدی زنان مورد پذیرش اصلاح‌طلبان قرار گرفت. درنظام جمهوری اسلامی ایران، زن همان حقوقی را دارد که مرد از آن حقوق بهره‌مند است: حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن و حق رأی گرفتن. در تمام جهاتی که مرد حق دارد زن هم حق دارد تشویق زنان محقق و متفکر داخلی به حضور درهمایش‌های بین‌المللی به‌منظور تعیین مواضع جمهوری اسلامی ایران اولویت دادن به اعتلای مقام زنان درسطح کشور حق برخورداری از حیات شایسته حق تأسیس احزاب و دیگر تشکل‌های سیاسی حق شرکت در انتخابات و انتخاب شدن در مجلس و شوراهای مختلف، مشارکت در برنامه‌‌ریزی‌های دولتی وتصدی مدیریت‌های عالی همگی این حقوق به یاری زن می‌شتابند تا با جمع منابع بالقوه و بالفعل خود روابط بادوامی را در ساختاراجتماعی شکل دهد و روی پای خود بایستد. تأمین آزادی وامنیت لازم برای رشد تشکل‌های اجتماعی درزمینه صیانت از زنان راهکاری است که آنان را برای ورود به فضای مشارکت‌جویانه همراه با آمادگی برای مسابقه برای کسب جایگاه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی تربیت می‌کند. حق و مسئولیت کسب آگاهی و مشارکت و نقش‌آفرینی درتعیین مقدرات اساسی کشور جهت حفظ و تحکیم نظام اسلامی حق مشارکت درسیاست‌گذاری، قانون‌گذار یا نظارت حق ومسئولیت مشارکت درامور جامعه و نظارت برآن جهت هدایت جامعه به سوی معنویت وفضایل اخلاقی نیز تأکیدی است بر نگاه متعالی نظام جمهوری اسلامی ایران به جایگاه اجتماعی وسیاسی زنان. مشارکت زنان دربازنگری واصلاح قوانین ومقررات موجود برای حل مشکلات بانوان همواره دغدغه سیاستگذاران نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. سال ۱۳۹۶مقرر شد که ۳۰ درصد پست‌های مدیریتی کشور تا پایان برنامه ششم توسعه در اختیار زنان قرارگیرد. براساس داده‌های موجود از نیمه نخست سال ۱۳۹۸ تا پایان شهریور ۱۴۰۱ نرخ مدیریت زنان به حدود ۲۶ درصد رسید. با توجه به تمدید برنامه ششم توسعه تا پایان سال ۱۴۰۲، طبیعتا باید انتظارداشت درحال حاضر، زنان به جایگاه ۳۰ درصدی مدیریتی در کشور رسیده باشند اما طبق اعلام معاون امورزنان وخانواده رئیس‌جمهور درحال حاضر ۲۵ درصد ازمدیران کشور زن هستند. زنان درجمهوری اسلامی ایران ازحقوق برابر با مردان برخوردار نیستند ازجمله این نابرابری‌ها می‌توان به موارد زیراشاره کرد پوشش اجباری سر و بدن، برابری دو زن با یک مرد در موارد نیاز به شاهد در دادگاه‌ها، نداشتن اجازه خروج ازکشور بدون اجازه شوهر، نصف بودن دیه زن نسبت به مرد، نصف بودن سهم‌الارث زن نسبت به مرد، اجازه نداشتن ورود به ورزشگاه‌ها، ممنوعیت سقط جنین و توبکتومی وهیسترکتومی، ممنوع بودن وسایل جلوگیری از بارداری بجز قرص وکاندوم و آیودی، ممنوع بودن آوازخواندن زنان، تبعیض جنسیتی درتحصیل و اشتغال وگذاشتن سهمیه کنکور و اشتغال برای مردان، درآمدکاری کمتر و نابرابر با مردان، ممنوع بودن موتورسواری برای زنان. جنبش زن زندگی آزادی یا جنبش  مهسا، جنبشی اعتراضی-انقلابی است که با وقوع خیزش ۱۴۰۱ ایران آغاز شد. این جنبش درتداوم حرکت انقلابی‌اش زمینه‌های یک انقلاب را پی‌می‌گیرد. خصلت اساسی این جنبش دموکراتیک بودن آن است ودرآن خواسته برابری و آزادی بامحوریتِ مقابله با حجاب اجباری برجسته است. شعارشاخص این جنبش، زن، زندگی، آزادی است که بیشترشهرهای ایران را فرا گرفت و لایه‌های جمعیتی مختلفی به آن پیوستند. با توجه به این‌که مهم‌ترین مانع دربرابرتغییر وضعیت زنان درایران رامی‌توان نهاد رسمی دین دانست، لذا لغو قانون حجاب اجباری در حکومت دینی، می‌تواند به تدریج به اصلاحات حقوقی نسبتا پایداری به نفع زنان منجرشود. باید توجه داشت که حجاب اجباری مانع اول وشاید سخت‌ترین موانع است که زنان با استقامتی ستودنی باهمراهی مردان می‌کوشند آن‌ را از پیش پای خویش بردارند. اختیاری شدن پوشش زنان راه را برای به رسمیت شناختن آزادی‌های فردی و اجتماعی همه ایرانیان ورفع تبعیض ازاقلیت‌های دینی که از زیرساخت‌های حکومت دموکراتیک و مردمی است، هموار می‌سازد. با توجه به آن‌چه بیان شد فکرمی‌کنم اگر تنها دستاورد جنبش بزرگ مردمی که پس ازقتل مهسا امینی به وقوع پیوسته، لغو قانون حجاب اجباری و آزاد شدن پوشش زنان بدون قید و شرط باشد، گام بلندی به سوی آزادی و دموکراسی برداشته شده است. امید است با استقامت آگاهانه وبی‌وقفه مردم و خویشتنداری حکومت، این تغییراجتناب‌ناپذیربه دورازخشونت درایران ایجاد شود.

بحث آزاد با موضوع جایگاه زن در جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید: آقای ولی‌زاده این‌گونه را آغاز کردند: اگر بخواهیم یک ساختمان را در نظر بگیریم زنان ستون این ساختمان هستند و اساس جامعه بدون در نظر گرفتن جایگاه بالا برای زنان شکل نخواهد گرفت. همان‌طور که هر فردی از بدو تولد در کنار مادری قرار می‌گیرد و رشد اولیه و رشد تکاملی پیدا می‌کند این شکل گرفتن در کنار مادر است که اگر به مادر احترام گذاشته شود و اگر یک مادر در جامعه جایگاه خاصی داشته باشد می‌تواند این دید باز و ارزش‌ها را به فرزند خود انتقال بدهد. اگر یک زن در یک محیط بسته باشد آن زن به آگاهی نمی‌رسد و هرگز نمی‌تواند این اصل را به فرزندان خود منتقل کند پس اساس زنان در جامعه نقش بسیار مهمی دارد. باید دید زنان در جمهوری اسلامی چه نقشی دارند زنان در جامعه‌ای که بر طبق اسلام و شریعت اداره می‌شود جایگاهی دارد. از ابتدای سال 1357  با روی کار آمدن جمهوری اسلامی نقش زنان کم رنگ‌تر شد و در بعضی شرایط جامعه زنان نادیده گرفته شد چه در بحث ورزش و چه در تمام مقوله‌ها. این دیدگاه ریشه در دین اسلام دارد که زن را تحت هر شرایطی نصف یک مرد می‌داند و به زنان نگاه جنس دسته دوم دارد. در ایران زنان حتی اجازه استفاده از موتور را ندارند و در بعضی از شهرها مانند مشهد حتی دوچرخه سواری برای زنان ممنوع شده بود و زنان حق ورود به ورزشگاه را ندارند و یا حتی در مورد خروج یک زن از کشور بدون اجازه همسر امکان‌پذیر نیست و همین امر باعث شده خیلی از ورزشکاران حرفه‌ای و نخبگان نتوانند در میادین بین‌المللی ورزشی و المپیادهای درسی شرکت کنند در صورتی‌که در کشورهای توسعه‌یافته، زنان همواره از ارکان اصلی یک جامعه هستند مانند آنگلا مرکل در کشور آلمان که این کشور را اداره می‌کرد.علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی خود گفته که وظیفه اصلی زنان بچه‌داری و خانه‌داری است و این نشان‌دهنده دیدگاه بد جمهوری اسلامی نسبت به زنان است. در ادامه خانم  فروغ آزادی گفتند: یکی دیگر از دلایلی که باعث می‌شود جمهوری اسلامی دیدگاه بدی نسبت به زنان داشته باشد ترس از قدم گذاشتن زنان در عرصه‌های مختلف است و اگر به زنان فرصت ارائه توانایی‌هایشان داده شود می‌توانند در بعضی جایگاه‌ها خیلی قدرتمند از مردان عمل کنند و با ایجاد حجاب اجباری برای زنان از فعالیت‌های زنان در خیلی از مشاغل و جایگاه‌ها جلوگیری می‌شود. در مشاغل مختلف با کار یکسان وقتی به حقوق یک خانم و آقا نگاه و مقایسه شود در خیلی از موارد باهم فرق دارند مانند حق فرزند که برای مردان محاسبه می‌شود اما برای زنان ابن حق از آن‌ها گرفته می‌شود. این دیدگاه جمهوری اسلامی باعث شده تا کشور نتواند از هنر و قابلیت‌های فرهنگی و اجتماعی  زنان در بخش‌های مختلف استفاده کند و کمتر به نقش پررنگ زنان در جامعه پرداخته شده است و جمهوری اسلامی با سرکوب زنان  دیدگاه خود را نسبت به زنان جامعه نشان دادن است. حتی اگر یک زوج بخواهد تمام حق و شرایط ازدواج را با توافق طرفین انجام بدهند، دفترخانه‌های ثبت ازدواج حاضر به ثبت آن نیستند. در ادامه آقای شفایی گفتند: در بحث حقوق زنان در جامعه و دیده نشدن زنان به قبل از جمهوری اسلامی برمی‌گردد به‌ویژه قوانین شرعی ما نند تمکین از سوی زن که در واقع زن هر آن وقتی که مرد اراده کند باید زن انجام دهد. اگر زن و مرد با هم اختلاف پیدا کنند و زن از خانه خارج شود و به منزل پدر برود مرد می‌تواند به دادگاه برود و حکم بازداشت خانم را بگیرد که به این معنی است این قانون اشتباه است که در جمهوری اسلامی و حتی در زمان پهلوی هم همین‌طور یوده است. حتی اگر یک خانم بخواهد ازدواج کند بایستی حتما پدر و یا خانواده پدری به آن خانم اجازه ازدواج بدهند حتی اگر آن خانم در سن سی سالگی و یا در مدارج عالی علمی باشد. با آگاهی‌رسانی زنان می‌توانند حق خود را مطالبه کنند و طبق ماده 1 و ماده 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر که نه تبعیض باید باشد و همه بتوانند برابر در کنار یکدیگر زندگی کنند. اسلام برای زنان جایگاهی انسانی قائل نیست و از این منظر زن دارای حقوق اجتماعی کم است و در جمهوری اسلامی صدای آواز ممنوع است. تا سال 1954 در کشورهای اروپایی زنان حتی حق رأی را نداشتند و جامعه جهانی چون مردسالار بوده و تمام اتفاقات برای مردان نوشته می‎‌شد اما با گذشت زمان نقش زنان در جامعه جهانی پررنگ‌تر شد. در ادامه آقای مازیار پرویزی گفتند: در اعتراضات زن زندگی آزادی و جنبش مهسا امینی زنان و مردان در کنار هم توانستند در کنار هم باشند و اعتراض و اتحاد را نشان دهند اما نیروهای امنیتی به سرکوب تظاهرات پرداخته و تعداد زیادی از زنان و مردان معترض دستگیر و کشته شدند و بررسی جنبش‌هایی که آغاز مبارزات جدی در برابر حاکمیت مستبد اسلامی بودند. از لحاظ فرهنگی و حتی در بحث تقسیم ارث بین مردان و زنان سهم زنان کمتر بوده که یکی دیگر از دیدگاه‌های منفی جمهوری اسلامی نسبت به زنان است و این تابوشکنی باید اتفاق افتد. زنان کشور از قوانین جمهوری اسلامی ضربه خورده‌اند اما هنوز واکنش درستی به این دیدگاه نشده است.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران: منشی جلسه: آقای محمدرضا باقری، مسئول ضبط و تدوین: خانم فروغ آزادی و سایر حضار ومهمانان: خانم‌ها مهرناز جلال‌وند، فروغ آزادی و آقایان منوچهر شفایی و مازیار پرویزی، ختم جلسه را در ساعت 17:12 به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق زنان، ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴

نسرین جهانی گلشیخ

جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق زنان در تاریخ ۲۷ سپتامبر۲۰۲۴ و از ساعت ۱۷:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی با حضور مسئول و اعضاء کمیته، سخنرانان، جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر در فضای مجازی کلاب‌هاوس کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، برگزار گردید. در ابتدای جلسه، خانم نسرین جهانی گلشیخ، مسئول جلسه، ضمن خوش‌آمدگویی و خیرمقدم به تمامی حاضرین با معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی آنان جلسه را آغاز کردند.

بخش ۱: خانم آیلین علی‌وردیلویی سخنرانی خود را با  موضوع گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق زنان در شهریور ماه ۱۴۰۳ را آغاز کردند: خبر: خشونت علیه زنان: ادامه سرکوب دانشجویان؛ محرومیت از تحصیل دو دانشجوی دختر در تهران در ادامه صدور احکام انظباطی سنگین و سرکوب دانشجویان، دو تن از دانشجویان دختر در دانشگاه الزهرا و تهران به محرومیت تحصیلی محکوم شدند. ریحانه ابراهیم‌وندی، دانشجوی دانشگاه الزهرا و یکتا میرزائی، دانشجوی دانشگاه تهران، دو دانشجویی هستند که از تحصیل محروم شده‌اند. این دانشجویان با حکم کمیته انضباطی این دانشگاه‌ها، به‌دلیل عدم رعایت حجاب، عدم‌ رعایت شئونات دانشجویی و توهین به مقدسات ملی یا اسلامی به محرومیت از تحصیل محکوم شده است. خبر: تشکیل پرونده قضایی علیه دو بانوی هنرمند به‌دلیل عدم رعایت حجاب: باران کوثری، بازیگر سینما و تلویزیون ایران و رخشان بنی‌اعتماد، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و مستندساز، با تشکیل پرونده قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب تهران مواجه شده‌اند. مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد که این افراد به‌دلیل عدم رعایت حجاب اجباری در نشست نقد و بررسی یک فیلم، با اعلام جرم داستان تهران و تشکیل پرونده قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب تهران مواجه شده‌اند. خبر:  قتل یک دختر ۱۷ ساله با انگیزه ناموسی توسط پدرش در استان ایلام مبینا زینی‌وند۱۷ ساله از بخش ماژین شهرستان دره شهر از طریق اسلحه گرم توسط پدر خود با انگیزه ناموسی به قتل رسید. متهم رحیم‌خان، پدر ۵۶ ساله مبینا زینی‌وند، با شلیک اسلحه ساچمه‌زن دختر خود را در منزلش به‌دلیل رابطه با یک پسر نوجوان به قتل رسانده است. پدر مبینا به‌دلیل اختلافات خانوادگی مابین آن‌ها و خانواده، فرد مورد علاقه دخترش، خواهان پایان رابطه آن‌ها بوده است و سر انجام به‌همین دلیل دخترش را به قتل رساند خبر: قتل نازنین بلوچی، از قربانیان کودک‌همسری با انگیزه ناموسی: نازنین بلوچی، ۱۷ ساله از قربانیان کودک‌همسری که در سن ۱۴ سالگی ناچار به ازدواج اجباری شده بود، سه هفته پس از جدایی از همسرش که به گفته‌ی منابع آگاه بارها اقدام به ضرب‌وشتم وی کرده بود، توسط پسرعموی خود از طریق شلیک دو گلوله‌ی اسلحه‌ی کلت کمری به ناحیه‌ی سر کشته شد.

بخش :۲ آقای محمد گلستانجو سخنرانی خود را با موضوع اعدام در ایران ارائه نمودند: ابتدا لازم می‌دانم توجه شما را به ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر جلب کنم: حق حیات برای همه: هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد. همچنین ماده پنجم: شکنجه ممنوع: احدی را نمی‌توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری باشد. ماده ششم: ارزش انسانی در همه جا: هرکس حق دارد که شخصیت حقوق او در همه جا به‌عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود. ماده دهم: حق محاکمه قانونی برای همه: هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به‌وسیله دادگاه مساوی و بی‌طرفی، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید. این موارد را گفتم تا قبل از این‌که وارد بحث اعدام بشویم بدانیم که اجرای اعدام از پایه ضد حقوق هر انسانی است. و اما اعدام: اعدام یکی از سنگین‌ترین و نهایی‌ترین مجازات‌های کیفری است که به معنی گرفتن جان فرد مجرم توسط دولت یا نهاد قضایی است. این مجازات در مواردی به کار می‌رود که جرم ارتکابی بسیار سنگین تلقی شده و طبق قوانین آن کشور یا بر اساس شریعت اسلام، فرد مستحق مرگ شناخته می‌شود. انواع جرایم مستوجب اعدام در کشورهای مختلف: قتل عمد: بسیاری از نظام‌های حقوقی اعدام را برای قتل عمد در نظر می‌گیرند. محاربه و تروریسم: در برخی کشورها، شرکت در اقدامات تروریستی یا جنگ مسلحانه علیه حکومت ممکن است به اعدام منجر شود. تجاوز و زنا: در برخی از جوامع اسلامی، زنا و تجاوز به‌عنف نیز ممکن است مستوجب اعدام باشد. قاچاق مواد مخدر: کشورهایی مانند ایران و چین برای قاچاق مقادیر زیاد مواد مخدر، حکم اعدام صادر می‌کنند. ارتداد: در برخی از جوامع اسلامی، تغییر دین (ارتداد) ممکن است مجازات اعدام داشته باشد. اعدام و پیامدهای آن یکی از مسائل حساس و مهم اجتماعی است و باید توجه داشته باشیم که اعدام نه ‌تنها فرد محکوم را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه تأثیرات عمیق و گاه غیرقابل جبرانی بر خانواده‌ی وی و جامعه نیز برجای می‌گذارد. پس اجازه می‌خواهم ابتدا به بررسی این پیامدها و تأثیرات مختلف آن بر جنبه‌های فردی و اجتماعی بپردازم. و در ادامه اعدام را در ایران بررسی کنیم. در ابتدا: پیامدهای اعدام بر خانواده‌ی فرد محکوم: اعدام فرد محکوم، در درجه‌ی اول، خانواده‌ی او را به‌طور مستقیم تحت تأثیر قرار می‌دهد. این پیامدها می‌توانند شامل موارد زیر باشند: تأثیرات روانی و عاطفی: خانواده فرد اعدام‌شده، به‌ویژه همسر، فرزندان، و والدین، با احساسات شدید افسردگی، غم، و تنهایی روبه‌رو می‌شوند. این افراد معمولاً دچار فشارهای روانی بسیاری می‌شوند که به‌دلیل استیصال و تجربه‌ی ناگهانی از دست دادن عزیزانشان ایجاد می‌شود. انگ اجتماعی: یکی از پیامدهای مهم اعدام، برچسب و انگ اجتماعی است که بر خانواده‌ی محکوم تحمیل می‌شود. در بسیاری از موارد، خانواده‌های افراد اعدام‌شده با تحقیر و تمسخر از سوی جامعه مواجه می‌شوند که این امر بر روابط اجتماعی آنان تأثیر منفی می‌گذارد. این انگ می‌تواند تا نسل‌ها باقی بماند و فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی را برای این خانواده‌ها محدود کند. مشکلات اقتصادی: با اعدام یکی از اعضای خانواده، به‌ویژه اگر آن فرد نان‌آور خانه باشد، مشکلات اقتصادی نیز به وجود می‌آید. همسر و فرزندان فرد محکوم با مشکلات مالی شدید مواجه می شوند که به‌دلیل از دست دادن منبع درآمد اصلی خانواده است. این امر می‌تواند منجر به فقر، بی‌خانمانی، و حتی ارتکاب جرایم دیگر توسط اعضای خانواده شود. بخش دوم: پیامدهای اعدام بر جامعه: این تأثیرات در زمینه‌های مختلف اجتماعی به چشم می‌خورد به‌طور مثال افزایش خشونت و عدم اعتماد به سیستم قضایی: مجازات اعدام می‌تواند به افزایش خشونت در جامعه منجر شود. این پدیده به‌دلیل این است که مجازات‌های شدید همچون اعدام می‌توانند فرهنگ خشونت را در جامعه ترویج کنند. از طرفی، اگر جامعه به این نتیجه برسد که مجازات اعدام ناعادلانه یا سیاسی است، اعتماد به سیستم قضایی کاهش می‌یابد که این موضوع موجب بی‌ثباتی و نارضایتی اجتماعی می‌شود. تأثیرات اخلاقی و انسانی: فعالین حقوق بشر و نهادهای حقوق بشری مجازات اعدام را به‌دلیل ضدیت با حقوق اولیه انسانی، غیر اخلاقی می‌دانند و آن را محکوم میکنند. با توجه کنیم که اجرای اعدام می‌تواند ارزش‌های انسانی و احترام به حق حیات را در جامعه تضعیف کند. همچنین، احتمال اشتباه قضایی در صدور حکم اعدام نیز یکی از دلایل مهمی است که این مجازات را غیراخلاقی می‌داند. تأثیرات روانی بر مجریان قانون و مردم: کسانی که مسئول اجرای اعدام هستند، از جمله نیروهای پلیس، قضات، و حتی شاهدان اعدام، بعضا  دچار آسیب‌های روانی می‌شوند. مواجهه با مرگ و مشاهده‌ی خشونت، به‌خصوص در مواردی که فرد متهم احتمالاً بی‌گناه بوده یا به دلایل سیاسی اعدام شده، می‌تواند به بحران‌های اخلاقی و روحی در میان مجریان قانون منجر شود. بخش سوم: آیا اعدام مؤثر است؟ یکی از سؤالات مهم در بحث مجازات اعدام این است که آیا این مجازات واقعاً به کاهش جرایم منجر می‌شود یا خیر؟ بسیاری از پژوهش‌ها نشان می‌دهند که ارتباط مستقیمی بین اعدام و کاهش نرخ جرایم وجود ندارد. در حقیقت، کشورهایی که مجازات اعدام را لغو کرده‌اند، شاهد کاهش معنادار جرایم نبوده‌اند. این موضوع سؤالاتی جدی در مورد اثربخشی اعدام به‌عنوان یک ابزار تنبیهی و بازدارنده ایجاد می‌کند. بخش چهارم: جایگزین‌های مجازات اعدام: با توجه به پیامدهای منفی اعدام، بسیاری از کشورها و نهادهای حقوق بشری به دنبال جایگزین‌های انسانی‌تری برای مجازات‌های سنگین هستند. یکی از این جایگزین‌ها، حبس ابد است که امکان بازپروری و اصلاح مجرمان را فراهم می‌کند. همچنین، تمرکز بر برنامه‌های بازپروری و اصلاح مجرمان می‌تواند به کاهش نرخ جرایم و بهبود وضعیت اجتماعی منجر شود. و اما از آن‌جایی‌که حکومت ایران یک حکومت اسلامی هست می‌خواهم در رابطه با مشروعیت اعدام  در اسلام هم اشاره ایی بکنم تا ببینیم رهبر دولتی که خود را ولی مسلمین جهان می‌داند چگونه رهبری می‌کند. مجازات اعدام در اسلام یکی از مسائلی است که به‌طور مفصل در قرآن، سنت پیامبر، و فقه اسلامی مورد بحث قرار گرفته است. در اسلام، اعدام به‌عنوان یکی از مجازات‌های شدید تنها در موارد خاص و تحت شرایط بسیار دقیق و محدود مجاز شمرده شده است. مشروعیت اعدام در اسلام ریشه در آیات قرآن و سنت پیامبر اسلام دارد. مهم‌ترین آیه‌ای که به مجازات اعدام اشاره دارد، آیه ۱۷۸ سوره بقره است که به موضوع قصاص در قتل عمد اشاره می‌کند: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، بر شما قصاص در مورد قتل مقرر شده است. این آیه به صراحت به مشروعیت قصاص در برابر قتل اشاره می‌کند و اعدام قاتل را به‌عنوان یک حق برای خانواده مقتول قرار می‌دهد. با این حال، در آیه بعدی (بقره: ۱۷۹) تشویق به بخشش و عفو نیز بیان شده است، که نشان‌دهنده تأکید اسلام بر رحمت و بخشش است: (هر که از طرف برادر دینی‌اش عفو شود، پس به نیکویی باید آن را دنبال کند). بنابراین، اسلام قصاص را حق خانواده مقتول می‌داند، اما عفو و بخشش را به‌عنوان یک گزینه اخلاقی و تشویق‌شده در نظر می‌گیرد. و اما همین عمل در اسلام با شرایط  بسیار سخت‌گیرانه‌ای محدود شده است. این شرایط برای جلوگیری از اشتباهات قضایی و تضمین عدالت کامل وضع شده‌اند. من این‌جا به مهم‌ترین شرایط اجرای حکم اعدام اشاره می‌کنم: جرم‌های مستوجب اعدام: قتل عمد: بر اساس اصل قصاص، فردی که به‌طور عمدی شخصی را به قتل برساند، ممکن است تحت شرایطی با حکم اعدام روبه‌رو شود. زنا محصن (زنا در حالت ازدواج): در مواردی که فرد متأهل مرتکب زنا شود، مجازات اعدام برای او در نظر گرفته شده است. البته، برای اثبات این جرم باید چهار شاهد عادل که به‌طور مستقیم شاهد این عمل بوده‌اند، شهادت دهند، که این شرایط بسیار دشوار است. محاربه و فساد فی‌الارض: کسانی که علیه نظام اسلامی و امنیت جامعه دست به اقدامات مسلحانه بزنند یا امنیت جامعه را به خطر بی‌اندازند، ممکن است به‌عنوان مفسد فی‌الارض به اعدام محکوم شوند البته در قرآن، آیه ۳۳ سوره مائده به موضوع محاربه و مجازات آن اشاره می‌کند. این آیه درباره کسانی است که به جنگ با خدا و پیامبر می‌پردازند یا در زمین فساد می‌کنند که در تفسیر کلمه فساد فی‌الارض گفته شده: این عبارت به معنای هرگونه اقداماتی است که نظم و امنیت جامعه را مختل کند و موجب بی‌نظمی و خرابی در زمین شود. محاربه می‌تواند شامل تروریسم، ایجاد ناامنی یا هر نوع اقدامی باشد که به ضرر جامعه تمام شود.. ارتداد (خروج از دین): در برخی فتاوای فقهی، خروج از اسلام یا ارتداد نیز مستوجب اعدام است، هرچند این مسئله در دوران معاصر مورد اختلاف‌نظر قرار گرفته و برخی علما خواستار بازنگری در این حکم شده‌اند. و اما نکته قابل اهمیت این‌که اثبات کامل جرم: در اسلام، برای اجرای حکم اعدام، باید جرم به‌صورت قطعی و بدون شک اثبات شود. برای مثال، در مورد قتل عمد، باید شواهد کافی و شاهدان موثق وجود داشته باشند. در مورد زنا محصن نیز، همان‌طور که ذکر شد، حضور چهار شاهد عادل الزامی است، که همین امر باعث می‌شود امکان اجرای این حکم بسیار محدود شود. قرآن به‌صراحت تأکید می‌کند که بخشش بهتر از انتقام است و می‌تواند آثار اجتماعی مثبت‌تری داشته باشد. عدالت و جلوگیری از اشتباه قضایی: یکی از اصول اساسی در اسلام این است که در صدور حکم اعدام باید عدالت کامل رعایت شود. امام علی در حدیثی معروف گفته است که ترک حدود با تردید بهتر از اجرای آن‌ها با شک است. این بیان نشان می‌دهد که در صورت کوچک‌ترین تردید یا احتمال اشتباه، نباید حکم اعدام اجرا شود. در دنیای امروز، موضوع اعدام در جوامع اسلامی به یکی از مباحث پرچالش تبدیل شده است. برخی از اندیشمندان اسلامی معتقدند که احکام مربوط به اعدام باید در پرتو مفاهیم مدرن حقوق بشر و عدالت اجتماعی بازنگری شوند. نتیجه‌گیری: اعدام نه‌تنها فرد محکوم، بلکه خانواده و جامعه را نیز تحت تأثیرات عمیق و طولانی‌مدت قرار می‌دهد. این پیامدها نشان می‌دهند که اعدام نمی‌تواند به‌عنوان یک راه‌حل مؤثر برای کاهش جرایم و افزایش عدالت اجتماعی باشد. در عوض، نیاز به تمرکز بر روی اصلاحات اجتماعی و قضایی و ارائه جایگزین‌های انسانی‌تر احساس می‌شود تا جامعه بتواند به سمت عدالت و اصلاح پیش رود.

بخش ۳: بحث آزاد با موضوع حق حیات (خودکشی در ایران) آغاز شد: در ابتدا خانم نسرین جهانی گلشیخ این‌طور مطرح کردند که: آمارهای منتشرشده از خودکشی در ایران نشان می‌دهد که این مشکل به شدت در حال افزایش است. به‌طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار نفر در ایران ۱۲۵ نفر برای پایان دادن به زندگی خود، اقدام به خودکشی می‌کنند. آمار خودکشی در ایران طی سال‌های اخیر افزایشی بود. در سال ۱۴۰۱ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، ۷.۴ نفر اقدام به خودکشی کرده و فوت کردند. به‌عبارتی بیش از ۶۰۰۰ نفر اقدام به خودکشی منجر به فوت داشتند. آمار خودکشی در ایران در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۵ حدود ۵۱ درصد افزایش داشته است؛ یعنی طی هفت سال. در ادامه خانم فروغ آزادی در رابطه با همین‌طور خودکشی در بین جوانان و نوجوانان اشاره کردند و گفتند: عوامل موثر در رابطه با خودکشی وجود دارد از جمله وضعیت اقتصادی و اجتماعی فرهنگی و روانی هست و متاسفانه خودکشی با آمار بالایی در بین جوانان و زنان انجام می‌شود. سپس آقای محمد گلستاجو ادامه دادند: هر علتی که ایجاد می‌شود باید بررسی شود که دلیل آن چیست تا بتوانیم آن مسئله را حل کنیم. در یک جامعه کوچک مثل خانواده وقتی عملکرد مسئول خانواده درست باشد خانواده سلامت خواهد بود و همچنین در یک کشور وقتی مسئولین کارآمد باشند امور کشور به درستی انجام می‌شود و دلیلی برای رفتارهای ناهنجار همچون خودکشی به‌وجود نمی‌آید آقای فرجود در ادامه گفتند: از نظر من باوجود تمام مواردی که گفته شد ناامیدی بیشترین تاثیر را دربحث خودکشی دارد. در چند سال اخیر بیشترین آمار خودکشی و مهاجرت در بین کادر درمانی از جمله پرستاران بوده است و عامل آن فقط ناامیدی از آینده‌ای نا مشخص است.

در پایان، مسئول و منشی جلسه، خانم نسرین جهانی گلشیخ از دست‌اندرکاران: ادمین جلسه: خانم نازی جلالی و مسئول ضبط صدا: خانم فروغ آزادی و همچنین از میهمانان و حاضرین در جلسه تشکر کردند و ختم جلسه را در ساعت ۱۸:۴۷ به‌وقت اروپای مرکزی اعلام نمودند.

 

 

گزارش جلسه عمومی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، ۲۹ سپتامبر۲۰۲۴

معصومه کریمی

جلسه عمومی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در تاریخ ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴ مصادف با ۸ مهر ۱۴۰۳ در ساعت ۱۵:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی با حضور اعضاء کانون و جمعی فعالان حقوق بشر و میهمانان دیگر در فضای مجازی زووم، اپلیکیشن، یوتوب و تلوزیون کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا مسئول جلسه آقای امیر پالوانه، ضمن خوش‌آمدگویی و خیرمقدم به حاضرین، مهمانان را معرفی و در ادامه همراه با مهمانان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

بخش ۱: خانم شراره هادی‌زاده رئیسی گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر در شهریورماه ۱۴۰۳ را ارائه کردند: خبر: سلمان پورمریدی، قاضی دادگستری و رئیس شعبه ۸۳ حقوقی تهران، توسط دادسرای انتظامی قضات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. این قاضی دادگستری اخیراً به‌دلیل انتشار مطالب انتقادی علیه کاظم صدیقی، امام جمعه تهران و شرکت در مصاحبه با روزنامه‌نگاران از جمله حسن عباسی و هادی کسایی‌زاده در خصوص پرونده فساد مالی چای دبش توسط دادسرای انتظامی قضات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. خبر: دادستان تهران علیه باران کوثری، بازیگر سینما و تلویزیون ایران و رخشان بنی‌اعتماد، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و مستندساز، به‌دلیل عدم رعایت حجاب در یک نشست هنری، اعلام جرم کرد. این افراد با تشکیل پرونده قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب تهران مواجه شده‌اند. مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد که این افراد به‌دلیل عدم رعایت حجاب اجباری در نشست نقد و بررسی یک فیلم، با اعلام جرم داستان تهران و تشکیل پرونده قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب تهران مواجه شده‌اند. اخیرا انتشار تصاویری از حضور بدون روسری رخشان بنی‌اعتماد و فرزندش باران کوثری، در نشست نقد و بررسی فیلم همیشه کسی گم می‌شود، مورد استقبال بسیاری از کاربران صفحات مجازی قرار گرفته بود. خبر: روند درمان هستی حسین‌پناهی، از قربانیان خشونت ماموران در خیزش ۱۴۰۱، دختر ۱۶ ساله‌ای که شش ماه در کما بود. هستی حسین‌پناهی، دانش‌آموز معترضی که شش ماه در کما بود بعد از یک سال تحمل فشار و تهدید نهایتا به همراه خانواده‌اش مجبور به ترک ایران شد. هستی حسین‌پناهی که اهل دهگلان استان کردستان است، در سال ۱۴۰۱ بعد از این‌که ماموران او را در مدرسه‌اش بازجویی کردند، هنگام برگشت از مدرسه خودش را از سرویس مدرسه به بیرون پرت کرد و به کما رفت. وضعیت او در کما هم‌زمان با اعتراضات اخیر ایران، مدت‌ها تیتر رسانه‌ها بود. خبر: معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش از وجود ۱۶۴۰۰۰ دانش‌آموز بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی در کشور خبر داد. معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش گفت: از میان این کودکان برخی به بیماری‌های صعب‌العلاج مبتلا هستند. رضوان حکیم‌زاده در رابطه با نحوه شناسایی این کودکان افزود: ما براساس شماره ملی، کودکانی را که به سن ۶ سالگی می‌رسند با آمار ثبت‌نام تطبیق می‌دهیم و تعدادی که خارج از سیستم ثبت‌نام هستند را جزو بازماندگان می‌دانیم. قانون اساسی: اصل۱۹- برابری قومی اصل ۲۱- حقوق زنان اصل ۲۲- رعایت حقوق ذاتی و شهروندی اصل۲۴- حق آزادی قلم و بیان اصل ۲۵-عدم دخالت در احوال شخصی اصل۲۶حق آزادی عقیده اصل۲۷- حق آزادی تجمع و تظاهرات اصل۲۸حق امنیت کار اصل۲۹- حق خوراک و مسکن و مراقبت‌های طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه اصل۳۰- حق تحصیل رایگان اصل۳۲- عدم توقیف حبس و تبعید غیرقانونی اصل۳۴- رعایت حقوق انسانی توسط قانون اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون ماده۹-عدم توقیف حبس یا تبعید غیرقانونی ماده۱۰- حق محاکمه قانونی برای همه ماده ۱۲- عدم دخالت در احوال شخصی ماده۱۷- حق مالکیت شخصی ماده۱۸- حق آزادی عقیده ماده۱۹- حق آزادی بیان ماده۲۰- حق آزادی تجمع و تظاهرات ماده ۲۲- حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی ماده۲۳- حق امنیت کار ماده۲۵- حق خوراک و مسکن و مراقبت‌های طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه ماده۲۶- حق تحصیل رایگان برای همه.

بخش ۲: خانم سونیا سوارکوب به بررسی ماده ۷ اعلامیه حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پرداختند: ماده ۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر(همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقص اعلامیه حاضر باشد و علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره‌مند شوند) در ماده ۶ نیز به شخصیت حقوقی انسان پرداخته و تاکید شده که باید در مقابل قانون شناخته شود حال در ماده ۷ می‌گوید همه که دارای شخصیت حقوقی هستند در برابر این قانون یکسان باشند و عواملی که در ماده ۲ از جمله مذهب نژاد جنس و غیره نباید عامل برتری کسی در برابر قانون باشد. همچنین در برابر قانون حمایت شوند و عامل‌های تبعیض نباید آن‌ها را از حمایت‌های قانونی بی‌نصیب کند و اشاره نیز دارد به این‌که هر نوع تبعیضی اگر در جامعه باشد قانون باید فرد را در حمایت خود به‌طور تساوی قرار دهد. رعایت نشدن اصل برابری افراد در برابر قانون علاوه بر این‌که موجب یأس و سرخوردگی ملت می‌شود و می‌تواند پیامدی همچون تجری (شروع به جرم عبور از مرحله قصد عمل مجرمانه و وارد فاز عملیات مقدماتی شدن و مرحله اجرایی شدن) متخلفان را درپی داشته باشد. یکی از اصول مهم منعکس در فصل سوم قانون اساسی که ناظر به حقوق ملت است اصل بیستم آن است مبنی بر این‌که همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. کلمه اسلام خود نشاندن دادن محدودیت است. در واقع این اصل به بیان ساده ناظر به این است که هیچ تبعیض و تفاوتی در تلقی دستگاه حاکمه یک کشور نسبت به شهروندان و اتباعش نباید وجود داشته باشد و تمام ارکان و اجزاء حاکمیت یا قوای سه‌گانه در جمهوری اسلامی ایران ‌باید این اصل را نسبت به شهروندان به‌صورت کاملا یکسان و بدون تبعیض اعمال کنند. البته مگر در مواردی که قانون خودش آن‌ها را خط قرمز قرار داده است که ۱ـ دین اسلام ۲ـ ولایت فقیه مطلق و ۳ـ حفظ نظام که گاها برتر از دو مورد دیگر است و اوجب واجبات است. صرف نظر از اصل بیست اصل سه قانون اساسی که ناظر به وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با اهداف نظام که در اصل دو بیان شده در اصل سه همه وظایف دولت احصاء شده و اگر در این اصل دقت کنیم بندهایی مشاهده می‌شود که دقیقا ناظر به‌همین اصل ۲۰ قانون اساسی است. مثلا در بند ۶ این اصل عنوان می‌شود که (محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی) که اگر استبداد و خودکامگی را کنار بگذاریم انحصارطلبی عاملی است که با اصل ۲۰ ارتباط پیدا می‌کند و انحصارات، رانت‌ها و امتیازاتی که افراد دارند ممکن است آن‌ها را در حاشیه امنیتی قرار بدهد و قوای سه‌گانه و به خصوص دستگاه قضا آن‌طور که شایسته است امکان برخورد با این انحصارات را نداشته باشند و یا اگر برخورد هم به‌عمل آورند برخورد موثری نبوده و یا امکان اجرای تصمیمات قضایی به اعتبار آن امتیازات و رانت‌ها وجود نداشته باشد، در بند ۹ اصل ۳ قانون اساسی عبارت (رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه‌های مادی و معنوی) آمده است که بر مبنای آن اساسا دولت وظیفه دارد تبعیضات ناروا را رفع و برطرف کند و امکانات عادلانه را برای همه در تمام زمینه‌های مادی و معنوی فراهم کند. از سوی دیگر بند ۱۴ همین اصل که می‌گوید تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی برای همه و تساوی عموم در برابر قانون و امنیت قضایی عادلانه که باز هم به اصل ۲۰ قانون اساسی برمی‌گردد و خود قوه قضاییه هم بنا به بند ۲ اصل ۱۵۶ قانون اساسی وظیفه احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی‌های مشروع را بر عهده دارد. اما نقض‌های قانون اما ۱- مسله مذهب: آزادی مذهب را می‌توان یکی از اصول پذیرفته‌شده حقوق بشر در مفهوم جهان‌شمول آن دانست. بدون آزادی مذهب و آزادی تمرین و اجرای اعتقادات مذهبی در سطح جامعه، شهروندان از بخش بزرگی از حقوق خود محروم می‌شوند و این مسئله موجب بروز نارضایتی عمومی و شکاف‌های اجتماعی در هر کشوری می‌شود. متاسفانه علی‌رغم حمایت کامل نظام حقوقی بین‌المللی، نظم حقوق کنونی ایران به‌هیچ وجه از آزادی مذاهب در ایران حمایت نمی‌کند بلکه بشدت با آن مبارزه می‌کند. برای نمونه، اصل اول قانون اساسی کنونی ایران را که اشعار می‌دارد: (حکومت ایران جمهوری (اسلامی) است)، می‌توان سنگ بنای تمام تبعیض‌های دینی در ایران دانست. پر واضح است که وقتی حکومتی دین رسمی حکومتی را اسلام می‌داند و تمام امکانات خود را در راستای ترویج آن بسیج می‌کند، بزرگ‌ترین تبعیض قانونی و سیستماتیک را در قبال سایر ادیان در کشور بنا نهاده است. همین‌طور، اصل پنجم قانون اساسی نیز منعکس‌کننده چنین تبعیض گسترده‌ای است. بر اساس اصل پنجم، ملت ایران توسط یک ولی یا امام اداره و راهبری‌ می‌شوند که این شخص ولی فقیه نام دارد. ولایت فقیه یک مفهوم وام گرفته از فقه شیعه است که در آن تمام ارکان مدیریتی جامعه باید زیر نظر این مقام دینی فقه شیعه باشد. بنابراین، اساسا پیروان سایر ادیان نه تنها مورد تبعیض واقع می‌شوند که در اداره امور کشور هم عملا از چرخه قدرت خارج می‌شوند. اما اصلی‌ترین منبع تبعیض دینی و نیز محدودیت دینی در نظام جمهوری اسلامی نشات گرفته از اصل‏ دوازدهم قانون اساسی است، آن‌جا که اعلام می‌دارد‎‎‎‎‎: (دین‏ رسمی‏ ایران‏، اسلام‏ و مذهب‏ جعفری‏ اثنی‏‌عشری‏ است‏ و این‏ اصل‏ الی‏‌الابد غیر قابل‏ تغییر است‏ و مذاهب‏ دیگر اسلامی‏ اعم‏ از حنفی‏، شافعی‏، مالکی‏، حنبلی‏ و زیدی‏ دارای‏ احترام‏ کامل‏ می‏ باشند…) هرچند که در اصل سیزده و چهارده قانون‌گذار در قبال ادیان مسیحیت، یهود و زرتشت انعطاف به خرج داده و آن‌ها را جزو ادیان رسمی و مورد حمایت قانون جمهوری اسلامی می‌داند اما این انعطاف در عمل اجرا نمی‌شود و پیروان این ادیان رسمی عملا از محدودیت‌های پرشماری رنج می‌برند. علاوه بر آن، پیروان سایر ادیانی که از نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی رسمیت ندارند، مثل بهاییان، عملا نه تنها محدود، که در حکم شهروند عادی ایران هم تلقی نمی‌شوند و دامنه اجحاف در حق آن‌ها بسیار فراتر از حد تصور است. مصادق اشاره به رانت و اتفاقاتی که در راستای خصوصی‌سازی افتاد عدم وجود قوه قضاییه مستقل دولت در سایه یا حیات خلوت دولت. ۲ـ اسلام و تبعیض‌های آن: تبعیضاتی که در این اسلام است فقط بین زن و مرد از نظر جنسی نیستند و گروهی از تبعیضات هم در اسلام هست در حیطه حقوقی که بین مسلمانان و نامسلمانان و حتی تجارت با غیرمسلمان‌ها است، تبغیض بین زن و مرد در بحث شهادت دیه قیومیت حضانت و اجازه گرفتن از برادر و پدر یا همسر برای سفر، کار … که مکررا در مورد آن بحث شده است. قوه قضاییه: قرار بود پشتیبان حقوق فرد و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت در ایران باشه اما عدم وجود قوه قضاییه مستقل و نفوذ باندهای سیاسی و اقتصادی باعث عدم شفافیت در این قوه شده است. به‌طور کلی فساد در تمام لایه‌های نظام موجود وجود دارد بر اساس گزارش سالانه سازمان شفافیت بین‌المللی در سال ۲۰۲۲ نظام جمهوری اسلامی ایران از لحاظ فساد مالی، در میان ۱۸۰ کشور، رتبه ۱۴۹ را به خود اختصاص داده که نسبت به سال گذشته ۸ پله سقوط کرده‌است. علی خان‌محمدی، از مدیران ستاد امر به معروف، در گفت‌وگو با دیده‌بان ایران گفت: (فساد در دستگاه‌های اداری ریشه دوانده و برخی مدیران کشور را درگیر کرده‌است. از قراردادها تا انتصابات و موارد اخلاقی با فساد روبه‌رو هستیم که بیشترین پرونده‌ها مربوط به مسائل اقتصادی است.) حشمت‌الله فلاحت‌پیشه که استاد دانشگاه، روزنامه‌نگار و سیاستمدار است، می‌گوید که (مجموع دزدی‌ها در پرونده‌های بزرگ اختلاس در ایران بیش از ۵۷ میلیارد دلار ارزیابی شده است. این رقم برابر با کل وامی است که کره جنوبی از صندوق بین‌المللی پول گرفت و ضمن نجات اقتصاد ورشکسته خود، در جمع ده اقتصاد برتر دنیا قرار گرفت). او مافیا‌های نفت، تحریم، قاچاق کالا، قاچاق انسان و اخیرا فیلترینگ،) را به مرغ‌های کنه‌خوار اقتصاد ایران تشبیه کرد. جمشید برزگر، (روزنامه‌نگار ایرانی) می‌گوید که در جمهوری‌اسلامی برخوردهای قضایی در زمینه فساد انجام نمی‌شود و اگر انجام شود در راستای معادلات سیاسی و جناحی حکومت است. نزدیکان آقایان و نقششان در دزدی‌ها! پرونده فساد بستگان مقامات جمهوری اسلامی؛ از سران سه قوه تا فرماندهان نظامی و دادستان: اگر بخواهیم مصادیقی را از این مورد مثال بزنیم در واقع می‌شود به بحث مفاسد اقتصادی اشاره کرد که امروزه خیلی هم پیرامونش صحبت و تحلیل ارائه می‌شود و این سوال مطرح می‌شود که (مفاسد اقتصادی قرار است نسبت به عده‌ای مورد توجه و اعتنا بوده و با عده‌ای برخورد شود یا این‌که این منحصر به شهروندان عادی نیست؟) یعنی اگر برگزیدگان و کسانی که امکانات کشور به مثابه یک امانت در اختیار آن‌هاست اگر آن‌ها هم تخلفی در این خصوص بکنند با آن‌ها برخورد خواهد شد. مصادیق مربوط به قوه قضاییه: ۱ـ در ادامه صدور حکم برای متهمان پرونده فساد در بانک سرمایه، ذبیح‌الله خدائیان، سخنگوی قوه قضاییه ایران، از صدور حکم ده سال زندان برای احمد هاشمی شاهرودی، برادرزاده محمود هاشمی شاهرودی، رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام، خبر داد. در این پرونده همچنین محمد امامی، شریک آقای شاهرودی، به ۲۰ سال زندان و شهاب‌الدین قندالی، مدیرعامل سابق صندوق ذخیره فرهنگیان، به ۱۲ سال و ۶ ماه زندان محکوم شده‌اند. احمد هاشمی شاهرودی در جلسات دادگاه حاضر نشد. در حاشیه این پرونده به نام باقر هاشمی‌ شاهرودی، فرزند محمود هاشمی شاهرودی، نیز اشاره شد و بر اساس گزارش رسانه‌های داخلی، هر دو نفر در عراق به سر می‌برند و مشخص نیست که حکم آقای هاشمی‌ شاهرودی چگونه اجرا شود. ۲ـ پرونده فساد دو برادر (صادق لاریجانی) بستگان روسای پیش و پس از محمود هاشمی شاهرودی نیز به فساد متهم بوده‌اند. پرونده فساد (فاضل لاریجانی) و (محمدجواد لاریجانی) در زمان ریاست او بر قوه قضاییه مطرح شد و این پرونده‌ها مختومه شدند. (محمود احمدی‎نژاد) در سال ۱۳۹۱ نوار گفت‌وگوی فاضل با (سعید مرتضوی)، سرپرست وقت سازمان تامین اجتماعی و درخواست رشوه او را از مرتضوی مطرح کرد. هم‌زمان گزارش تصرف بیش از ۳۴۲ هکتار اراضی ملی در حاشیه (ورامین) و نگهداری بیش از ۹۰۰ رأس گوسفند و ۲۰۰ نفر شتر به‌صورت غیرقانونی در اراضی تصرفی توسط محمدجواد لاریجانی منتشر شده بود. پس از پایان ریاست صادق لاریجانی بر قوه قضاییه نیز پرونده (اکبر طبری) معاون اجرایی او به جریان افتاده است. این‌ها تنها دو نمونه از میان ده‌ها پرونده‌ای بودند که نشان از عدم عدالت در لایه‌های حکومت فعلی و قوه قضاییه آن دارد. در انتها اگر بخواهیم راه‌کاری ارائه دهیم اولین کار جدایی دین از حکومت است و بعد از آن با بررسی‌های بیشتر و کمک گرفتن از زنان و مردان کارشناس بازنویسی و دوباره‌نویسی قانون اساسی و دیگر قوانین حاکم بر جامعه است. از آن‌جایی‌که حکومت فعلی نشان داده قابل اصلاح و تغییر نیست، تغییر حکومت می‌تواند به‌طور ریشه‌ای، دست این غارتگران بی‌عدالت را از ملت و مملکت ایران کوتاه کنند.

بخش ۳: آقای محمد گلستانجو در مورد روز جهانی صلح صحبت کردند: اعدام در ایران: تسلیت عمیق خود را خدمت خانواده‌های داغدار معدن‌کاران عزیز کشورمان این قهرمانان بی‌نام و نشان را که در راه معاش و تأمین زندگی برای خانواده‌هایشان تلاش کردند، به ملت ایران و همکاران این عزیزان ابراز می‌کنم. این حادثه تلخ و دردناک قلب همه ما را به درد آورده و نشانگر سختی‌ها و دشواری‌هایی است که کارگران در این حرفه‌ی طاقت‌فرسا متحمل می‌شوند. از خداوند متعال برای درگذشتگان طلب مغفرت و برای بازماندگان صبر و شکیبایی خواستارم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد. ابتدا لازم می‌دانم توجه شما را به ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر جلب کنم: حق حیات برای همه: هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد. همچنین ماده پنجم: شکنجه ممنوع: احدی را نمی‌توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری باشد. ماده ششم: ارزش انسانی در همه جا: هر کس حق دارد که شخصیت حقوق او در همه جا به‌عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود. ماده دهم: حق محاکمه قانونی برای همه: هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به‌وسیله دادگاه مساوی و بی‌طرفی، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید. این موارد را گفتم تا قبل از اینکه وارد بحث اعدام بشویم بدانیم که اجرای اعدام از پایه ضد حقوق هر انسانی است و اما اعدام: اعدام یکی از سنگین‌ترین و نهایی‌ترین مجازات‌های کیفری است که به معنی گرفتن جان فرد مجرم توسط دولت یا نهاد قضایی است. این مجازات در مواردی به کار می‌رود که جرم ارتکابی بسیار سنگین تلقی شده و طبق قوانین آن کشور یا بر اساس شریعت اسلام، فرد مستحق مرگ شناخته می‌شود. انواع جرایم مستوجب اعدام در کشورهای مختلف: قتل عمد: بسیاری از نظام‌های حقوقی اعدام را برای قتل عمد در نظر می‌گیرند. محاربه و تروریست: در برخی کشورها، شرکت در اقدامات تروریستی یا جنگ مسلحانه علیه حکومت ممکن است به اعدام منجر شود. تجاوز و زنا: در برخی از جوامع اسلامی، زنا و تجاوز به‌عنف نیز ممکن است مستوجب اعدام باشد. قاچاق مواد مخدر: کشورهایی مانند ایران و چین برای قاچاق مقادیر زیاد مواد مخدر، حکم اعدام صادر می‌کنند. ارتداد: در برخی از جوامع اسلامی، تغییر دین (ارتداد) ممکن است مجازات اعدام داشته باشد. اعدام و پیامدهای آن یکی از مسائل حساس و مهم اجتماعی است و باید توجه داشته باشیم که اعدام نه‌تنها فرد محکوم را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه تأثیرات عمیق و گاه غیرقابل جبرانی بر خانواده‌ی وی و جامعه نیز برجای می‌گذارد. پس اجازه می‌خواهم ابتدا به بررسی این پیامدها و تأثیرات مختلف آن بر جنبه‌های فردی و اجتماعی بپردازم. در ادامه اعدام را در ایران بررسی کنیم. در ابتدا: پیامدهای اعدام بر خانواده‌ی فرد محکوم: اعدام فرد محکوم، در درجه‌ی اول، خانواده‌ی او را به‌طور مستقیم تحت تأثیر قرار می‌دهد. این پیامدها می‌توانند شامل موارد زیر باشند: تأثیرات روانی و عاطفی: خانواده فرد اعدام‌شده، به‌ویژه همسر، فرزندان، و والدین، با احساسات شدید افسردگی، غم، و تنهایی روبه‌رو می‌شوند. این افراد معمولاً دچار فشارهای روانی بسیاری می‌شوند که به‌دلیل استیصال و تجربه‌ی ناگهانی از دست دادن عزیزانشان ایجاد می‌شود. انگ اجتماعی: یکی از پیامدهای مهم اعدام، برچسب و انگ اجتماعی است که بر خانواده‌ی محکوم تحمیل می‌شود. در بسیاری از موارد، خانواده‌های افراد اعدام‌شده با تحقیر و تمسخر از سوی جامعه مواجه می‌شوند که این امر بر روابط اجتماعی آنان تأثیر منفی می‌گذارد. این انگ می‌تواند تا نسل‌ها باقی بماند و فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی را برای این خانواده‌ها محدود کند. مشکلات اقتصادی: با اعدام یکی از اعضای خانواده، به‌ویژه اگر آن فرد نان‌آور خانه باشد، مشکلات اقتصادی نیز به‌وجود می‌آید. همسر و فرزندان فرد محکوم با مشکلات مالی شدید مواجه می‌شوند که به‌دلیل از دست دادن منبع درآمد اصلی خانواده است. این امر می‌تواند منجر به فقر، بی‌خانمانی، و حتی ارتکاب جرایم دیگر توسط اعضای خانواده شود. بخش دوم: پیامدهای اعدام بر جامعه: این تأثیرات در زمینه‌های مختلف اجتماعی به چشم می‌خورد به‌طور مثال افزایش خشونت و عدم اعتماد به سیستم قضایی: مجازات اعدام می‌تواند به افزایش خشونت در جامعه منجر شود. این پدیده به‌دلیل این است که مجازات‌های شدید همچون اعدام می‌توانند فرهنگ خشونت را در جامعه ترویج کنند. از طرفی، اگر جامعه به این نتیجه برسد که مجازات اعدام ناعادلانه یا سیاسی است، اعتماد به سیستم قضایی کاهش می‌یابد که این موضوع موجب بی‌ثباتی و نارضایتی اجتماعی می‌شود. تأثیرات اخلاقی و انسانی: فعالین حقوق بشر و نهادهای حقوق بشری مجازات اعدام را به‌دلیل ضدیت با حقوق اولیه انسانی، غیراخلاقی می‌دانند و آن را محکوم می‌کنند. با توجه کنیم که اجرای اعدام می‌تواند ارزش‌های انسانی و احترام به حق حیات را در جامعه تضعیف کند. همچنین، احتمال اشتباه قضایی در صدور حکم اعدام نیز یکی از دلایل مهمی است که این مجازات را غیراخلاقی می‌داند. تأثیرات روانی بر مجریان قانون و مردم: کسانی که مسئول اجرای اعدام هستند، از جمله نیروهای پلیس، قضات، و حتی شاهدان اعدام، بعضا دچار آسیب‌های روانی می‌شوند. مواجهه با مرگ و مشاهده‌ی خشونت، به‌خصوص در مواردی که فرد متهم احتمالاً بی‌گناه بوده یا به دلایل سیاسی اعدام شده، می‌تواند به بحران‌های اخلاقی و روحی در میان مجریان قانون منجر شود. بخش سوم: آیا اعدام مؤثر است؟ یکی از سؤالات مهم در بحث مجازات اعدام این است که آیا این مجازات واقعاً به کاهش جرایم منجر می‌شود یا خیر؟ بسیاری از پژوهش‌ها نشان می‌دهند که ارتباط مستقیمی بین اعدام و کاهش نرخ جرایم وجود ندارد. در حقیقت، کشورهایی که مجازات اعدام را لغو کرده‌اند، شاهد کاهش معنادار جرایم نبوده‌اند. این موضوع سؤالاتی جدی در مورد اثربخشی اعدام به‌عنوان یک ابزار تنبیهی و بازدارنده ایجاد می‌کند. بخش چهارم: جایگزین‌های مجازات اعدام: با توجه به پیامدهای منفی اعدام، بسیاری از کشورها و نهادهای حقوق بشری به دنبال جایگزین‌های انسانی‌تری برای مجازات‌های سنگین هستند. یکی از این جایگزین‌ها، حبس ابد است که امکان بازپروری و اصلاح مجرمان را فراهم می‌کند. همچنین، تمرکز بر برنامه‌های بازپروری و اصلاح مجرمان می‌تواند به کاهش نرخ جرایم و بهبود وضعیت اجتماعی منجر شود. و اما از آن‌جایی‌که حکومت ایران یک حکومت اسلامی است، می‌خواهم در رابطه با مشروعیت اعدام در اسلام هم اشاره‌ای بکنم تا ببینیم رهبر دولتی که خود را ولی مسلمین جهان می‌داند چگونه رهبری می‌کند. مجازات اعدام در اسلام یکی از مسائلی است که به‌طور مفصل در قرآن، سنت پیامبر، و فقه اسلامی مورد بحث قرار گرفته است. در اسلام، اعدام به‌عنوان یکی از مجازات‌های شدید تنها در موارد خاص و تحت شرایط بسیار دقیق و محدود مجاز شمرده شده است. مشروعیت اعدام در اسلام ریشه در آیات قرآن و سنت پیامبر اسلام دارد. مهم‌ترین آیه‌ای که به مجازات اعدام اشاره دارد، آیه ۱۷۸ سوره بقره است که به موضوع قصاص در قتل عمد اشاره می‌کند: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، بر شما قصاص در مورد قتل مقرر شده است. این آیه به صراحت به مشروعیت قصاص در برابر قتل اشاره می‌کند و اعدام قاتل را به‌عنوان یک حق برای خانواده مقتول قرار می‌دهد. با این حال، در آیه بعدی (بقره: ۱۷۹) تشویق به بخشش و عفو نیز بیان شده است، که نشان‌دهنده تأکید اسلام بر رحمت و بخشش است: (هر که از طرف برادر دینی‌اش عفو شود، پس به نیکویی باید آن را دنبال کند). بنابراین، اسلام قصاص را حق خانواده مقتول می‌داند، اما عفو و بخشش را به‌عنوان یک گزینه اخلاقی و تشویق‌شده در نظر می‌گیرد. و اما همین عمل در اسلام با شرایط بسیار سخت‌گیرانه‌ای محدود شده است. این شرایط برای جلوگیری از اشتباهات قضایی و تضمین عدالت کامل وضع شده‌اند. من این‌جا به مهم‌ترین شرایط اجرای حکم اعدام اشاره می‌کنم: جرم‌های مستوجب اعدام: قتل عمد: بر اساس اصل قصاص، فردی که به‌طور عمدی شخصی را به قتل برساند، ممکن است تحت شرایطی با حکم اعدام روبه‌رو شود. زنا محصنه (زنا در حالت ازدواج): در مواردی که فرد متأهل مرتکب زنا شود، مجازات اعدام برای او در نظر گرفته شده است. البته، برای اثبات این جرم باید چهار شاهد عادل که به‌طور مستقیم شاهد این عمل بوده‌اند، شهادت دهند، که این شرایط بسیار دشوار است. محاربه و فساد فی‌الارض: کسانی که علیه نظام اسلامی و امنیت جامعه دست به اقدامات مسلحانه بزنند یا امنیت جامعه را به خطر بیندازند، ممکن است به‌عنوان مفسد فی‌الارض به اعدام محکوم شوند البته در قرآن، آیه ۳۳ سوره مائده به موضوع محاربه و مجازات آن اشاره می‌کند. این آیه درباره کسانی است که به جنگ با خدا و پیامبر می‌پردازند یا در زمین فساد می‌کنند که در تفسیر کلمه فساد فی‌الارض گفته شده: این عبارت به معنای هرگونه اقداماتی است که نظم و امنیت جامعه را مختل کند و موجب بی‌نظمی و خرابی در زمین شود. محاربه می‌تواند شامل تروریسم، ایجاد ناامنی یا هر نوع اقدامی باشد که به ضرر جامعه تمام شود. ارتداد (خروج از دین): در برخی فتاوای فقهی، خروج از اسلام یا ارتداد نیز مستوجب اعدام است، هرچند این مسئله در دوران معاصر مورد اختلاف‌نظر قرار گرفته و برخی علما خواستار بازنگری در این حکم شده‌اند. و اما نکته قابل اهمیت این‌که اثبات کامل جرم: در اسلام، برای اجرای حکم اعدام، باید جرم به‌صورت قطعی و بدون شک اثبات شود. برای مثال، در مورد قتل عمد، باید شواهد کافی و شاهدان موثق وجود داشته باشند. در مورد زنا محصنه نیز، همان‌طور که ذکر شد، حضور چهار شاهد عادل الزامی است، که همین امر باعث می‌شود امکان اجرای این حکم بسیار محدود شود. قرآن به‌ صراحت تأکید می‌کند که بخشش بهتر از انتقام است و می‌تواند آثار اجتماعی مثبت‌تری داشته باشد. عدالت و جلوگیری از اشتباه قضایی: یکی از اصول اساسی در اسلام این است که در صدور حکم اعدام باید عدالت کامل رعایت شود. امام علی در حدیثی معروف گفته است که ترک حدود با تردید بهتر از اجرای آن‌ها با شک است. این بیان نشان می‌دهد که در صورت کوچک‌ترین تردید یا احتمال اشتباه، نباید حکم اعدام اجرا شود. در دنیای امروز، موضوع اعدام در جوامع اسلامی به یکی از مباحث پرچالش تبدیل شده است. برخی از اندیشمندان اسلامی معتقدند که احکام مربوط به اعدام باید در پرتو مفاهیم مدرن حقوق بشر و عدالت اجتماعی بازنگری شوند. نتیجه‌گیری: اعدام نه‌تنها فرد محکوم، بلکه خانواده و جامعه را نیز تحت تأثیرات عمیق و طولانی‌مدت قرار می‌دهد. این پیامدها نشان می‌دهند که اعدام نمی‌تواند به‌عنوان یک راه‌حل مؤثر برای کاهش جرایم و افزایش عدالت اجتماعی باشد. در عوض، نیاز به تمرکز بر روی اصلاحات اجتماعی و قضایی و ارائه جایگزین‌های انسانی‌تر احساس می‌شود تا جامعه بتواند به سمت عدالت و اصلاح پیش رود.

بخش ۴: بحث آزاد با موضوع حق برابری (تاثیر جنبش زن، زندگی، آزادی بر جامعه امروز) آغاز گردید: آقای امیر پالوانه بحث را این‌گونه آغاز کردند: جنبش زن، زندگی، آزادی یکی از گسترده‌ترین جنبش‌های است که بعد از انقلاب ۵۷ در ران شکل گرفت و یک جنبش نوین اجتماعی در دنیا بود و علاوه بر این‌که ریشه اقتصادی، طبقاتی داشت یک جنبش کاملا مردمی بود و توانست بدون حضور رهبر هدفمند پیش برود و به برخی مسائل مانند آزادی حجاب، رفع تبعیضات و نفی کامل نظام جمهوری اسلامی ایران بپردازد. در ادامه آقای محمد گلستانجو به دیگر تاثیرات این جنبش اشاره کردند: ۱. افزایش آگاهی عمومی ۲. تقویت اتحاد بین دیگر اقشار مانند گروه کارگران، دانشجویان و اقلیت‌های قومی و مذهبی ۳. تحول در گفتمان فرهنگی و اجتماعی (مانند حق انتخاب لباس و خشونت علیه زنان و…) ۴. تاثیر در سیاست‌های داخلی و بین‌المللی. خانم مرضیه معظمی در ادامه معتقد بودند که جنبش زن، زندگی، آزادی توهمی را در میان مردم ایجاد کرد که این نظام به‌ زودی برانداخته خواهد شد، اما این اتفاق نیفتاد و برعکس، خشونت و فشار حکومت بر مردم افزایش یافت. با این حال، این جنبش موجب آگاهی بیشتر مردم شد و چهره واقعی اصلاح‌طلبان را آشکار کرد؛ این‌که این حکومت هیچ‌گونه دلسوزی برای مردم ندارد. خانم نسرین جهانی گلشیخ در ادامه معتقد بودند که تأثیر این جنبش، تغییر دیدگاه مردم جهان نسبت به مردم ایران بود و باعث شد که افکار عمومی جهانی بیشتر با مردم ایران آشنا شوند. آقای فرجود در ادامه این بحث گفتند: علاوه بر اتحاد مردم در داخل ایران، نیاز به حمایت بین‌المللی از خارج از کشور نیز وجود دارد. خانم سونیا سوارکوب در ادامه اشاره کردند که:۱. جسارت نسل امروز نتیجه پرورش نسل‌های دهه ۵۰ و ۶۰ است و به‌همین دلیل آگاه‌تر و جسورتر شده‌اند. آگاهی و مطالبه‌گری آن‌ها به مرور زمان رشد کرد و نتیجه آن جنبش ۱۴۰۱ بود که مردم شاهد آن بودند. امید است که در آینده این جنبش پخته‌تر و بزرگ‌تر به نتیجه برسد۲.این جنبش باعث اتحاد احزاب مختلف در خارج از ایران شد و یک تلاش کوچک شکل گرفت و موجب شد که اختلافات گذشته کنار گذاشته شود.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: خانم معصومه کریمی و مسئولین ضبط و تدوین: آقایان احسان احمدی خواه و پوریا حسابی و ادمین‌ها: آقایان محمود گلستانی و امین حسینی‌آزاد و از تمامی شرکت کنندگان و مهمانان برنامه، ختم جلسه را در ساعت ۱۶:۵۲ به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه جنوب آلمان، ۳۰ سپتامبر 2024

کریم ناصری

جلسه ویژه نمایندگی منطقه جنوب آلمان در تاریخ 30 سپتامبر سال2024 میلادی و برابر با 09 مهرماه سال ۱۴۰۳ شمسی در ساعت 19:00 به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا خانم آیلین علیوردیلویی مسئول جلسه، ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمان جلسه را معرفی کردند و در ادامه همراه با ایشان به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

آقای امین حسینی‌آزاد در مورد کودک و کودکی در ایران، سخنان خود را به این‌گونه آغاز کردند: یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین مسائل جامعه‌ چالش‌ها و نقض حقوق کودکان در ایران است، کودکان به‌عنوان آین‌هسازان هر کشوری نیاز به حمایت ویژه‌ای دارند. این دوره از زندگی، دوره‌ای از رشد و یادگیری است که هر انسانی باید در محیطی امن، سالم و شاد زندگی کند. این تنها با رعایت و حمایت از حقوقشون امکان ‌پذیراست. ایران از سال 1372 به پیمان‌نامه حقوق کودک پیوسته، که یکی از جامع‌ترین اسناد بین‌المللی در حوزه حقوق کودکان محسوب می‌گردد. اما متأسفانه، واقعیت این است که با وجود این تعهدات، همچنان شاهد نقض گسترده حقوق کودکان در جامعه هستیم. آمارها نشان می‌دهد که نزدیک به 3 میلیون کودک در ایران به کارهای غیرقانونی مشغولند و بسیاری از آن‌ها از تحصیل محرومند. امروز قرار است به این چالش‌ها بپردازیم و راهکارهایی را بررسی کنیم که می‌توانند شرایط زندگی کودکان در ایران رو بهبود ببخشند. برای این‌که موضوع را بهتر درک کنیم، لازم است نگاهی به وضعیت حقوق کودکان در ایران داشته باشیم. ایران به پیمان‌نامه حقوق کودک پیوسته و این پیمان‌نامه اصولی مثل حق حیات، حق آموزش، حق برخورداری از محیط امن و محافظت در برابر استثمار و سوءاستفاده رو تضمین می‌کند. بر اساس این پیمان‌نامه، کشورهای عضو باید اقداماتی برای حمایت از حقوق کودکان انجام دهند، در قوانین داخلی ایران هم تلاش‌هایی برای حمایت از کودکان انجام شده، مثل قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که در سال 1381 تصویب شده. این قانون، حقوق کودکان را در زمینه‌هایی مثل تحصیل، بهداشت و حمایت اجتماعی به رسمیت می‌شناسد اما مشکل این‌جاست که اکثر این قوانین به‌درستی اجرا نمی‌گردند. طبق آمارهای سازمان‌های غیردولتی، بیش از 70% از کودکان کار در ایران، به‌‌دلیل فقر اقتصادی و عدم دسترسی به تحصیل، مجبور به ترک مدرسه و کار در شرایط سخت می‌شوند. با این‌که دولت اقداماتی در این زمینه انجام داده، اما هنوز هم از استانداردهای بین‌المللی فاصله زیادی داریم. به‌عنوان مثال، طبق استانداردهای بین‌المللی، حداقل سن کار باید 1۵ سال باشد، در حالی که در ایران، این سن به‌‌طور مؤثری رعایت نمی‌شود. کودکان کار یکی از بزرگ‌ترین مشکلات حقوق کودکان در ایران است. طبق آمارها، نزدیک به 2.۵ میلیون کودک در ایران به‌طور مستقیم در مشاغل خطرناک و غیررسمی مشغول به کار هستند. این بچه‌ها معمولاً به‌خاطر فقر و مشکلات اقتصادی خانواده‌های خود مجبور به کار کردن هستند. در تهران، حدود 10% از کودکان زیر 1۵ سال مشغول به کارند. این بچه‌ها معمولاً در شرایط بسیار سخت و خطرناک کار می‌کنند، مثل کار در کارگاه‌ها و یا خیابان‌ها، تحقیقات نشان می‌دهد که کار کردن در سنین پایین، تأثیرات منفی بر رشد جسمی و روانی این کودکان دارد و اغلب با آسیب‌های جسمی و روانی مواجه می‌شوند. طبق آمار حدود 30% از کودکان کار، دچار مشکلات جدی سلامتی، مانند بیماری‌های تنفسی و آسیب‌های جسمی هستند. مشکل بعدی، ازدواج کودکان در سنین پایین‌ است، طبق آمار مرکز آمار ایران، در سال 1400، حدود 30,000 دختر زیر 1۵ سال در ایران ازدواج کردند، این آمار نشان می‌دهد که هنوز هم ازدواج در سنین پایین، به‌خصوص در مناطق محروم و روستایی، یک معضل جدی محسوب می‌شود. دسترسی نابرابر به آموزش هم یکی دیگه از مشکلات جدی‌ است. بر اساس گزارش‌های وزارت آموزش و پرورش، حدود 1.۵ میلیون کودک در ایران از تحصیل محروم هستند که بیشتر این کودکان متعلق به مناطق محروم و حاشیه‌ نشین هستند همچنین کودکان مهاجر و اتباع بیگانه هم با مشکلات جدی در دسترسی به آموزش روبه‌رو هستند، این بچه‌ها اغلب به‌دلیل مشکلات مالی یا تبعیض‌های نژادی، از حق تحصیل محروم می‌شوند به‌علاوه تحقیقات نشان می‌دهد که کیفیت آموزش در مناطق محروم به‌طور قابل توجهی پایین‌تر از دیگر مناطق برخوردار است. حالا باید این سؤال را مطرح کنیم که چه کسی باید از این کودکان حمایت کند و مسئولیتش بر عهده کیست؟ دولت باید قوانین لازم رو تصویب و اجرا کند و نظارت کافی داشته باشد و مطمئن گردد که همه بچه‌ها، فارغ از وضعیت اقتصادی یا محل زندگی‌شان، از حقوقشان بهره‌مند گردند. در کنار دولت، نهادهای غیردولتی و اجتماعی هم می‌توانند نقش خیلی مهمی داشته باشند. این نهادها می‌توانند با فرهنگ‌سازی، اطلاع‌‌رسانی و آگاهی‌بخشی به خانواده‌ها و جامعه، وضعیت حقوق کودکان رو بهبود ببخشند. همچنین حمایت مالی و آموزشی از خانواده‌های محروم و بچه‌هایی که در شرایط دشوار زندگی می‌کنند، می‌تواند یک قدم مؤثر برای حل این مشکلات باشد.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: آقای کریم ناصری، مسئولین ضبط و تدوین: آقایان سینا اشجعی و اسفندیار سنگری و همچنین تمامی حاضرین ومیهمانان، ختم جلسه را در ساعت 20:00 به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی، 5 اکتبر ۲۰۲۴

عباس منفرد

جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی در تاریخ 5 اکتبر ۲۰۲۴ و برابر با 14 مهر ماه 1403 در ساعت ۱۹:۰۰  به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اسپیس ایکس کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا، مسئول جلسه خانم مرضیه علی‌کرمی، ضمن خوش‌‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمان جلسه را معرفی و در ادامه همراه با مهمان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

آقای صادق فرخی  قصرعاصمی در خصوص معیشت مردم  و جمهوری اسلامی سخنرانی خود را آغار کردند: زندگی مردم در حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران از زمان تأسیس حکومت اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، زندگی مردم تحت تأثیر سیاست‌ها و تصمیمات این حکومت قرار گرفته است. حکومت جمهوری اسلامی ایران با ساختاری تئوکراتیک و دیکتاتوری، کنترل‌های گسترده‌ای بر جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مردم اعمال کرده است. به بررسی جامع زندگی مردم ایران تحت حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی می‌پردازیم و جوانب مختلفی از جمله وضعیت کارگران، کودکان، پرستاران، سرکوب آزادی‌های فردی و اجتماعی، وضعیت حقوق بشر، اقتصاد غیرشفاف، ساخت موشک از جیب مردم و دیگر مسائل مهم را مورد بررسی قرار می‌دهیم. سرکوب آزادی فردی: آزادی‌های فردی یکی از ارکان اساسی دموکراسی‌های مدرن هستند، اما در جمهوری اسلامی ایران به شدت محدود شده‌اند. قوانین سخت‌گیرانه‌ای در خصوص پوشش، روابط شخصی و حتی تفریحات مردم وضع شده است. زنان ملزم به رعایت حجاب اسلامی هستند و هرگونه عدم رعایت این قانون می‌تواند به بازداشت، جریمه و برخوردهای شدید امنیتی منجر شود. نهادهایی مانند گشت ارشاد به‌طور مرتب برای کنترل رفتارهای اجتماعی و شخصی مردم به کار گرفته می‌شوند. علاوه بر این، افراد با عقاید مذهبی و فرهنگی مخالف با تفسیر رسمی حکومت، بدون هیچ‌گونه آزادی‌ای از بیان عقاید خود محروم هستند و هرگونه اظهار نظر منتقدانه می‌تواند با مجازات‌های سنگین از جمله حبس و اعدام مواجه شود. سرکوب آزادی بیان: آزادی بیان یکی از حقوق اساسی بشر است که در حکومت دیکتاتوری ایران به شدت محدود شده است. حکومت از طریق سانسور رسانه‌ها، ممنوعیت فعالیت روزنامه‌نگاران مستقل و محدودیت‌های شدید بر روی اینترنت، اطلاعات و اخبار را کاملاً کنترل می‌کند. بسیاری از روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای به‌دلیل بیان نظرات خود یا افشای فسادهای دولتی بازداشت و زندانی می‌شوند. حتی در فضای مجازی نیز نظارت شدیدی برقرار است و فعالیت کاربران شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌نویسان که مطالب منتقدانه‌ای منتشر می‌کنند، به دقت رصد می‌شود. شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک به‌طور رسمی در ایران فیلتر شده‌اند و مردم مجبورند از ابزارهای دور زدن فیلترینگ استفاده کنند که این امر خطر بازداشت آنها را افزایش می‌دهد. سرکوب آزادی‌های اجتماعی و اعتراضات مردمی: سرکوب اعتراضات مردمی یکی از ویژگی‌های بارز حکومت دیکتاتوری ایران است. در طول دهه‌های اخیر، مردم ایران بارها در اعتراض به مشکلات اقتصادی، فساد دولتی و محدودیت‌های اجتماعی به خیابان‌ها آمده‌اند، اما هر بار با سرکوب شدید نیروهای امنیتی مواجه شده‌اند. اعتراضات سال‌های اخیر مانند اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و جنبش زن، زندگی، آزادی (مهسا امینی) نمونه‌هایی از این سرکوب‌ها هستند که در آن‌ها صدها نفر کشته، هزاران نفر بازداشت و شکنجه شده‌اند. نیروهای امنیتی از جمله سپاه پاسداران و نیروی انتظامی، با استفاده از گلوله‌های جنگی، گاز اشک‌آور و باتوم برای متفرق کردن معترضان اقدام کرده‌اند. دستگیری‌های گسترده و محاکمه‌های سریع و غیرعادلانه باعث شده است که بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی برای سال‌ها در زندان به سر ببرند. وضعیت حقوق بشر: وضعیت حقوق بشر در حکومت دیکتاتوری ایران یکی از بحرانی‌ترین مسائل داخلی و بین‌المللی است. گزارش‌های متعددی از سازمان‌های حقوق بشری مانند عفو بین‌الملل و سازمان ملل متحد نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی به‌طور گسترده‌ای حقوق اساسی شهروندان خود را نقض می‌کند. اعدام‌های گسترده، حتی برای جرایم غیرخشونت‌آمیز یا سیاسی، یکی از مسائل جدی حقوق بشری است. ایران یکی از بالاترین نرخ‌های اعدام در جهان را دارد و بسیاری از این اعدام‌ها بدون محاکمه عادلانه صورت می‌گیرد. زندانیان سیاسی و عقیدتی، شامل فعالان حقوق بشر، زنان، اقلیت‌های مذهبی و کارگران، اغلب در شرایط بسیار بد زندان‌ها نگهداری می‌شوند. شکنجه، عدم دسترسی به وکیل و فشارهای روانی و جسمی بر روی این زندانیان اعمال می‌شود. اقتصاد غیرشفاف و بحران اقتصادی: اقتصاد ایران تحت حکومت دیکتاتوری با مشکلات شدیدی مواجه است که ناشی از سوءمدیریت، فساد گسترده و تحریم‌های بین‌المللی است. یکی از ویژگی‌های بارز این اقتصاد، عدم شفافیت در عملکرد نهادهای دولتی و شبه‌دولتی است. بسیاری از منابع مالی کشور، به‌ویژه درآمدهای نفتی، در کنترل نهادهایی مانند سپاه پاسداران و بنیادهای مذهبی قرار دارد که به‌طور مستقیم به حکومت پاسخگو نیستند. فقر و نابرابری در ایران در حال افزایش است و بخش بزرگی از مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند. بیکاری به‌ویژه در میان جوانان بسیار بالاست و بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی نمی‌توانند شغل مناسبی پیدا کنند. در کنار این، تورم فزاینده و کاهش قدرت خرید مردم باعث شده که بسیاری از خانواده‌ها برای تأمین نیازهای اساسی خود با مشکل مواجه شوند. یکی از نمونه‌های بارز از دست‌درازی حکومت به منابع مالی مردم، هزینه‌های سنگین ساخت و توسعه موشک‌ها و تجهیزات نظامی است. در حالی‌که مردم ایران از مشکلات اقتصادی رنج می‌برند، حکومت میلیاردها دلار از بودجه کشور را صرف توسعه تسلیحات نظامی و موشکی می‌کند، به‌ویژه برای تقویت نفوذ خود در منطقه و حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی در کشورهای دیگر. کارگران و شرایط کار: کارگران ایرانی یکی از اقشاری هستند که بیشترین آسیب را از سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی حکومت می‌بینند. بسیاری از کارگران در شرایط ناامن و با حقوق پایین مشغول به کار هستند و از حداقل حقوق و مزایای کارگری برخوردار نیستند. فعالیت‌های سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری به شدت محدود شده و هرگونه تلاش برای اعتراض به وضعیت کاری با سرکوب و دستگیری مواجه می‌شود. تحریم‌های اقتصادی و سوءمدیریت دولتی باعث شده‌اند که بسیاری از کارخانه‌ها و شرکت‌ها تعطیل شوند یا با ظرفیت بسیار پایین کار کنند. بسیاری از کارگران حقوق خود را به موقع دریافت نمی‌کنند و امنیت شغلی ندارند. وضعیت کودکان: کودکان در ایران نیز از شرایط زندگی دشواری رنج می‌برند. بسیاری از کودکان به‌دلیل فقر خانواده‌ها مجبور به کار کردن در شرایط سخت و غیرانسانی هستند. کار کودکان، به‌ویژه در مناطق محروم، به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. همچنین، آموزش و پرورش در ایران به‌دلیل کمبود بودجه و امکانات با چالش‌های جدی مواجه است. بسیاری از کودکان از دسترسی به آموزش باکیفیت محروم هستند و نظام آموزشی نتوانسته است زمینه رشد و توسعه مناسب برای آن‌ها فراهم کند. علاوه بر این، کودکان در خانواده‌هایی که تحت تأثیر ایدئولوژی حکومتی و یا افراط‌گرایی دینی قرار دارند، از لحاظ روانی و اجتماعی آسیب می‌بینند. محدودیت‌های دینی و اجتماعی، به‌ویژه برای دختران، بر روی رشد شخصیتی و آینده آنها تأثیر منفی می‌گذارد. پرستاران و کادر درمان: کادر درمانی ایران، به‌ویژه پرستاران، از فشارهای کاری شدید و کمبود منابع رنج می‌برند. بحران اقتصادی و کمبود بودجه‌های دولتی باعث شده است که امکانات بهداشتی و درمانی در بسیاری از مناطق کشور در وضعیت بسیار بدی قرار بگیرد. در دوره همه‌گیری کرونا، مشکلات پرستاران و پزشکان به اوج رسید و بسیاری از آن‌ها بدون تجهیزات کافی و حمایت‌های لازم به مقابله با این بحران پرداختند. همچنین، سیستم سلامت ایران با کمبود تجهیزات و داروهای اساسی مواجه است و بسیاری از بیماران به‌دلیل ناتوانی مالی قادر به دسترسی به خدمات درمانی مناسب نیستند. این وضعیت نه تنها برای بیماران بلکه برای پرستاران و پزشکان نیز استرس و فشار زیادی ایجاد می‌کند. ساخت موشک از جیب مردم یکی از ویژگی‌های حکومت دیکتاتوری اسلامی ایران، تمرکز شدید بر توسعه برنامه‌های نظامی و موشکی است. این در حالی است که بخش عمده‌ای از مردم در فقر و نیاز زندگی می‌کنند. منابع مالی عظیمی که می‌توانست برای بهبود زیرساخت‌های کشور، آموزش و بهداشت صرف شود، به برنامه‌های نظامی اختصاص یافته است. حکومت دیکتاتوری این اقدام را به‌عنوان یک ضرورت دفاعی در برابر تهدیدات خارجی معرفی می‌کند، اما بسیاری از مردم این سیاست‌ها را موجب فقر بیشتر و مشکلات اقتصادی می‌دانند. توسعه موشک‌ها و تجهیزات نظامی بدون توجه به نیازهای اساسی مردم، نشان‌دهنده اولویت‌های اشتباه حکومتی است که به‌جای حمایت از رفاه عمومی، منابع را به سمت تقویت قدرت نظامی هدایت می‌کند. فشارهای اجتماعی و فرهنگی: حکومت دیکتاتوری اسلامی ایران با اعمال کنترل‌های گسترده در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی، تلاش دارد تا ایدئولوژی و ارزش‌های خود را بر جامعه تحمیل کند. سانسور گسترده بر روی مطبوعات، کتاب‌ها، فیلم‌ها و موسیقی‌ها اعمال می‌شود و هنرمندان مستقل و منتقدان فرهنگی اغلب با ممنوعیت‌ها و حتی زندان مواجه می‌شوند. آزادی بیان در هنر به شدت محدود شده و حکومت به‌طور مداوم تلاش می‌کند تا ارزش‌ها و ایدئولوژی‌های مذهبی خود را از طریق فرهنگ و هنر تحمیل کند. این کنترل‌ها بر فضای فرهنگی کشور تأثیر منفی گذاشته و هنرمندان را مجبور به مهاجرت یا خودسانسوری کرده است. تبعیض‌های جنسیتی و مذهبی در حکومت دیکتاتوری اسلامی ایران، تبعیض‌های جنسیتی و مذهبی به شکلی سیستماتیک اعمال می‌شود. زنان در زمینه‌هایی مانند حقوق خانواده، طلاق و حضانت با قوانین نابرابر مواجه‌اند. همچنین، اقلیت‌های مذهبی مانند بهاییان، مسیحیان و یهودیان با محدودیت‌های شدیدی در زمینه دسترسی به حقوق اجتماعی و سیاسی خود روبه‌رو هستند. این تبعیض‌ها باعث شده‌اند که اقشار مختلف جامعه از حقوق اساسی خود محروم شوند و وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن‌ها به شدت کاهش یابد. جمع‌بندی: زندگی مردم ایران تحت حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی به شدت تحت فشار و محدودیت‌های گسترده‌ای قرار دارد. از سرکوب آزادی‌های فردی و اجتماعی گرفته تا مشکلات اقتصادی و نقض حقوق بشر، مردم ایران با چالش‌های فراوانی مواجه‌اند. فساد گسترده، سوءمدیریت اقتصادی و تمرکز بیش از حد بر توسعه تسلیحات نظامی به قیمت رفاه مردم، شرایط زندگی را برای بسیاری از اقشار جامعه دشوار کرده است. در نهایت، اعتراضات مردمی در سال‌های اخیر نشان‌دهنده نارضایتی عمیق مردم از سیاست‌های حکومتی و تمایل آن‌ها به تغییر و دستیابی به آزادی‌های بیشتر است. مقاومت مردم ایران و تلاش‌های فعالان مدنی و حقوق بشر همچنان ادامه دارد و امید به بهبود شرایط زندگی و ایجاد جامعه‌ای آزادتر در دل مردم زنده است.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌ اندرکاران، منشی جلسه: آقای عباس منفرد، مسئول ضبط و تدوین: آقای سینا اشجعی و تمامی شرکت‌ کنند گان و مهمانان برنامه، ختم جلسه را در ساعت  ۱۹:۴۵ به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

نتایج اولین مراسم شعرخوانی رادیو بشریت

بهاره مسگری

اولین برنامه شعرخوانی رادیو بشریت توسط بخش ادبی رادیو در کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴ در فضای مجازی زوم کانون دفاع از حقوق بشر در ایران و  از ساعت ۱۷:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی تا ساعت ۲۱:۰۰ برگزار گردید. این برنامه از جمله برنامه‌هایی است که علاقمندان به حوزه شعر و ادب می‌توانند از طریق آن، میزان توانمندی و استعداد خویش را در این حوزه به اجرا بگذارند. بدین دلیل بخش ادبی رادیو بشریت با هدف ارزیابی و ارتقای مهارت‌های اجرای شعر، این برنامه را برگزار نموده و سپس اجراهای مختلف توسط مشاوران حاضر در برنامه؛ خانمها سهیلا میرزایی، سمانه بیرجندی، مریم رئیس‌دانا و آقایان علیرضا بهنام و امیر پالوانه مورد بررسی قرار گرفته و اجراهای برتر را معرفی نموده است. در این میان 7 اجراکننده شعر در حضور 21 نفر بیننده و 5 مشاور به رقابت پرداخته‌اند.به‌طوری‌که آقای تورج تفکری اردبیلی از اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، عضو نمایندگی شمال آلمان و همچنین از اعضای بخش ادبی رادیو، به‌عنوان نفر اول برگزیده شدند.همچنین خانم مرضیه علی‌کرمی از اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، عضو نمایندگی شمال آلمان و از اعضای بخش ادبی رادیو به‌عنوان نفر دوم برگزیده شدند.از دیگر شرکت‌کنندگان در برنامه خانم طاهره خطی دیزآبادی از اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، عضو نمایندگی اروپا و بخش ادبی رادیو به اجرای شعر پرداختند. همچنین خانم پوراندخت اسلامی از اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، عضو نمایندگی اروپا و همچنین بخش ادبی رادیو، شعر انتخابی خود را اجرا نمودند.آقای رامین احمدزاده از اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، عضو نمایندگی شمال آلمان و بخش ادبی رادیو به اجرای شعر خود پرداختند.همچنین خانم پروین محمدی افقا از اعضای کانون حقوق بشر در ایران؛ عضو نمایندگی شمال آلمان و بخش ادبی رادیو و خانم شراره هادی‌زاده رئیسی از اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، عضو نمایندگی جنوب آلمان و بخش ادبی رادیو نیز به‌عنوان اجراکنندگان شعر در برنامه حضور داشته‌اند.در ابتدا به تمامی اجراکنندگان، لوح تقدیر و به دو اجرای برگزیده نیزهدایایی اهدا شده است. همچنین برخی از آثار شعر و دلنوشته‌های متعلق به مشاوران حاضر در برنامه نیز در کتابخانه و اپلیکیشن کانون قرار گرفته است. علاقمندان به حوزه شعر و ادب می‌توانند از طریق سایت و یوتیوپ کانون حقوق بشر در ایران برنامه شعرخوانی را ملاحظه نمایند.

 

 

 

خطر انقراض در کمین تنها پستاندار آبزی دریاچه کاسپین

بهاره مسگری

فک خزری یاPusa caspica  کوچک‌ترین فک دنیا و تنها پستاندار آبزی دریای خزر است. طول بدن آن 140 تا 150 سانتی متر و وزن آن 50 تا 70 کیلوگرم می‌باشد. این پستاندار در حوزه دریای خزر و رودخانه‌های منتهی به آن با تراکم نه چندان بالا زندگی کرده و مهاجرت سالانه منظمی بر اساس دمای آب دارند. بدین‌گونه که تابستان را در جنوب دریای خزر در سواحل ایران گذرانده و طی فصل پاییز به آب‌های شمالی در سواحل روسیه مهاجرت می‌کنند. رژیم غذایی فک خزری عمدتا ماهی‌های کوچک شامل کلیکا، گاوماهیان، شیشه‌ماهی، میگو، آمفی پودا، خرچنگ و… می‌باشد. در یک سال اخیر جمعیت فک‌های خزری تا 90 درصد کاهش داشته و از یک میلیون تا حدود صد هزار فرد رسیده است. این تلفات وسیع مسبوق به سابقه بوده و در سال‌های گذشته نیز مرگ‌و‌میر دسته‌جمعی فک‌ها در دریای خزر قابل مشاهده بوده است. به‌گونه ای که 35 قلاده ‌ در سواحل جنوبی دریای خزر و 170 لاشه  فک خزری در سواحل روسیه کشف شد. با توجه به پایین بودن زاد و ولد، این میزان کاهش در جمعیت قابل توجه می‌باشد و در نتیجه فک دریای خزر را به تنها پستاندار گوشتخوار دریای کاسپین که  یکی از مهم‌ترین گونه‌های جانوری در جهان محسوب می‌شود به‌گونه‌های در معرض خطر انقراض تبدیل کرده است. فک‌ها ارزش تجاری دارند و گوشت و پوست آن‌ها از ارزش صنعتی و تجاری برخوردار است. به‌گونه‌ای که در اتحاد جماهیر شوروی سابق عموما فک‌های بالغ را برای استفاده از پوست، گوشت و روغن آن‌ها شکار می‌کردند که بعدها به سبب برداشت بی‌رویه از جنس بالغ این جانور و برهم خوردن ساختار جمعیتی این‌گونه، توجه روس‌ها به شکار کوتوله‌های دو هفته‌ای برای دوخت پالتوهای زنانه معطوف شد. متاسفانه شیلات روسیه امسال بدون توجه به کمپین حمایتی، برای زمستان سال ۲۰۱۹ مجوز شکار دو هزار قلاده فک خزری را به شرکت‌های صیادی داده است که تجربه نشان می‌دهد حداقل دو تا سه برابر آن از سوی قاچاقچیان و صیادان غیرمجاز شکار می‌شود. صیادان با صید طعمه‌های این جانور رقیبانی برای فک‌ها محسوب می‌شوند و ماهیگیران با صید ماهیان موجب کم شدن مواد غذایی فک‌ها در دریای خزر شده‌اند. کیلکا که غذای اصلی فک دریایی را تشکیل می‌دهد، گونه اندمیک دریای خزر است اما یک دهه است که این‌گونه تقریباً از بین رفته و جمعیت کمی از آن باقی مانده است. همچنین نباید فراموش کرد که بسته بودن دریای خزر یکی دیگر از دلایلی است که موجب می‌شود فک‌ها نتوانند در مقیاس وسیع‌تری پراکنده شوند. تخلیه فاضلاب‌های صنعتی، خانگی و پساب‌های کشاورزی یکی از تهدیدات مهم برای نابودی فک‌ها به شمار می‌آید. دانشمندان در سال‌های اخیراز انتشار ویروس سگ‌سانان واقع در منطقه‌ شمال شرقی یخ‌زده دریای خزرهم خبر دادند. به گفته‌ی پژوهشگران، انتشار این ویروس در میان جمعیت فک‌های خزر سبب ایجاد مشکل عصبی و در نهایت کاهش شمار آن‌ها گردیده است. از بین رفتن فک خزری دلایل گسترده‌ای دارد که بخشی از آن به عملکرد کشورهای حاشیه دریای خزر و بخشی از آن به ضعف مدیریت دولت ایران بر می‌گردد. در استان گیلان هنوز کشتار فک‌ها صورت می‌گیرد وماهیگیران این استان با چوب دستی و نیزه این حیوانات را می‌کشند. پیش‌بینی می‌شود به‌رغم آگاهی‌ها به خاطرهای محیط ‌زیستی، پروژه‌های استخراج سوخت‌های فسیلی در دریای خزر گسترش پیدا کنند. استخراج نفت به‌شکلی مشخص، آب این دریا را با آلودگی بیشتری مواجه خواهد کرد. این در حالی است که زباله‌های پلاستیکی و انواع مواد شیمیایی از شهرها و روستاهای اطراف دریای خزر، همچنان راهی آب‌های آن هستند. از آن‌جایی‌که فک خزری در اکوسیستم دریایی خزر از اهمیت زیستی خاصی برخوردار است و حضور آن نمایانگر وضعیت مطلوب ماهی‌ها و همچنین شرایط پایدار دریای خزر است؛ لذا انجام اقدامات حفاظتی مانند ارائه برنامه‌های بین‌المللی، وضع قوانینی برای حفاظت از منابع زیستی دریایی جهت کنترل تولیدات نفتی و حمل و نقل دریایی، به کارگیری اقدامات یکپارچه تمام کشورهای حاشیه دریای خزر و همچنین اجرای برنامه‌های آموزشی برای آشنایی بیشتر با فک خزری و جلب مشارکت جوامع محلی و دانش‌آموزان ساکن در حاشیه دریای خزر ضروری است.

 

 

 

رنگین‌کمانی‌ها در ایران با چه عناوینی در خطر اعدام قرار می‌گیرند؟

طیبه نجاتیان

در حالی‌که جهان در حال مبارزه با مجازات اعدام است، ایران یکی از کشورهایی است که همچنان در آن احکام اعدام صادر و اجرا می‌شود. ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی یکی از معدود کشورهایی در جهان است که بیشترین تعداد اعدام‌ها در آن انجام می‌شود. اعدام که در تاریخ حقوق کیفری، سنگین‌ترین مجازات بشری به شمار می‌رود از دیرباز در جوامع و ملت‌ها، جهت برخورد با ناقضان قانون وجود داشته است. با این حال قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای توقف مجازات اعدام به‌عنوان اولین قدم برای لغو کامل آن، اولین‌بار در سال ۲۰۰۷ و دومین‌بار سال ۲۰۰۸ در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید. در این قطعنامه تاکید شده است که مجرم، به اعتبار انسان بودن، دارای حق حیات است و قانون‌گذار و سیستم قانون‌گذاری، حق سلب این حقوق را از فرد، به‌صرف مجرم بودن و ارتکاب جرم ندارد. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی اما این مجازات نه‌تنها برای جرم‌هایی مانند قتل و موارد مشابه که جان فردی دیگر در میان است صادر می‌شود، بلکه در بیش از چهار دهه حاکمیت اسلامی، مجازات اعدام برای موارد بسیاری از جمله جرایم سیاسی و علیه مخالفان سیاسی نیز صادر و اجرا می‌شود. یکی از گروه‌هایی که پس از روی کار آمدن حکومت اسلامی در معرض  حکم غیر‌انسانی اعدام بوده‌اند، جامعه رنگین‌کمانی هستند، انسان‌هایی که به‌واسطه گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی خود، بر اساس قانون مجازات اسلامی مجرم شناخته شده و ممکن است جان خود را از دست دهند. هرچند آمار دقیقی از تعداد اعدام‌شدگان رنگین‌کمانی در جمهوری اسلامی وجود ندارد، اما روایت‌ها و اخبار نشان می‌دهد که بسیاری از اعضای این جامعه، معمولا به جرم ارتباط جنسی با همجنس خود مجرم شناخته شده و اعدام شده‌اند. یکی از روایت‌های تکان‌دهنده از اعدام اعضای جامعه رنگین‌کمانی مربوط به یک جوان ۲۰ ساله اهل کرمانشاه به نام ماکوان مولود‌زاده است که با گذشت بیش از دو دهه از آن، همچنان در حافظه تاریخی جامعه رنگین‌کمانی، فعالان حقوق بشر و کنش‌گران مبارزه با مجازات اعدام باقی مانده است. ماکوان مولودزاده در سال ۱۳۸۶، اتهام لواط به عنف در کرمانشاه اعدام شد. این پرونده براساس شکایت سه نفر به جریان افتاد که ادعا کرده بودند ماکوان هنگامی که سیزده سال سن داشت به آنان تجاوز جنسی کرده بود. ادعا‌هایی که در دادگاه کیفری پس گرفته شد و شاکیان اظهار کردند که ادعایشان دروغ بوده است. ماکوان در مراحل باز‌جویی اعتراف کرده بود که در سن ۱۳ سالگی با پسر نوجوانی رابطه جنسی برقرار کرده است، اما اتهامی که به وی نسبت داده شد، انجام عمل لواط با توسل به زور بود، اتهامی که به گفته وکیل وی هیچ‌گاه ثابت نشد، با این وجود سحرگاه روز ۱۴ آذر سال ۱۳۸۶، بدون حضور خانواده و وکیلش و حتی شاکیان پرونده، در زندان کرمانشاه اعدام شد. قانون مجازات اسلامی، سن شرعی برای مردها را ۱۵ سال اعلام کرده است و اعدام ماکوان طبق همین مورد یکی از اعدام‌های غیرقانونی بوده است، زیرا که او در سن کودکی متهم به ارتکاب جرم جنسی شده بود. به گفته سعید اقبالی، وکیل ماکوان، لواط انتسابی به ماکوان از نوع غیر‌ایقابی بوده و طبق قوانین ایران، مجازات این‌گونه لواط، اعدام نیست.علاوه بر این رای بر اساس علم قاضی صادر شده بود و طبق قانون، قاضی باید مستندات علم‌‌اش را ذکر می‌کرد که در این پرونده این‌کار صورت نگرفته نبود. حتی شاکی‌ها به پزشکی قانونی فرستاده نشده بودند، که چه بسا اگر فرستاده می‌شدند، پزشکی قانونی صراحتا عنوان می‌کرد که هیچ سابقه‌ای از دخول و انجام عمل لواط ایقابی در آن‌ها وجود ندارد.از نظر فقها لواط یا ایقابی است یا غیر‌ایقابی، لواط غیر‌ایقابی در قوانین اسلامی همان تفخیذ است، یعنی هرگاه، کسب لذت شهوانی از طریق مالیدن و تماس آلت تناسلی مرد به ران‌ها و کفل فرد ذکور دیگری ‌حاصل شده باشد، آن‌ را تفخیذ گویند. در تفخیذ دخول شرط نیست ولی در ایقاب، رابطه جنسی انسان مذکر با همجنس خود لزوما با دخول تحقق پیدا می‌کند و کیفر آن‌ها از نظر نوع حد متفاوت است. در قانون مجازات اسلامی، رابطه جنسی رضایت‌مندانه بین دو فرد بالغ و‌ همجنس، با عناوین لواط برای مردان و مساحقه برای زنان جرم‌انگاری شده و مجازات‌هایی از شلاق تا اعدام برای آن در‌نظر گرفته شده است. هرچند جمهوری اسلامی در تمام این سال‌ها تلاش کرده است تا با عنوان‌ها و اتهامات مختلف به جهت کاهش تبعات بین‌المللی، این مجازات‌ها را اعمال کند، اما در گزارشی که توسط سازمان ملل متحد در پایان سال ۲۰۲۰ منتشر شده است، تخمین زده می‌شود از سال ۱۳۵۷، با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، بیش از چهار هزار تن به جرم همجنس‌گرایی اعدام شده‌اند. همیشه اتهاماتی‌ مانند لواط و‌ یا لواط به عنف که معمولا برای همجنس‌گرایان عنوان می‌شود، در کنار بزهکاری‌های دیگری از جمله آدم‌ربایی، سرقت، اراذل و اوباش و غیره به‌کار می‌رود. در آن زمان، اعتراضات فراوانی نسبت به حکم ماکوان در داخل و خارج از کشور صورت گرفت. عمده این اعتراضات هم به این سبب بود که ماکوان در زمان وقوع جرم انتسابی، کمتر از ۱۸ سال و حتی کمتر از ۱۵ سال، که سن مسوولیت کیفری در ایران است، داشته است.این اعتراضات سبب شد تا محمود هاشمی شاهرودی، رییس قوه قضاییه در آن زمان، طی نامه‌ای به شورای ویژه نظارت قوه قضاییه، خواستار توقف اجرای حکم و رسیدگی مجدد به آن شود. با این وجود پرونده بدون رسیدگی مجدد تایید و حکم اعدام اجرا شد. در آخرین نسخه قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ هم همچون قانون مجازات اسلامی پیشین، رابطه جنسی دو مرد یا دو زن با یکدیگر، در زمره حدود قرار داده شده است. این قوانین با درنظر داشتن جنسیت متهمان و کیفیت و تکرار رابطه جنسی، کیفر صد ضربه شلاق یا اعدام را برای آنان تعیین کرده است.در ماده ۱۰۹ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰ حکم لواط (رابطه جنسی دو مرد با یکدیگر) اعدام بود، در‌صورتی‌که در قانون فعلی، شرایط اندکی تغییر کرده و بر‌اساس ماده ۲۳۴، فرد مفعول در هر صورت اعدام می‌شود و فاعل فقط در صورت عنف، اکراه و دارا بودن شرایط احصان، اعدام خواهد شد و در غیر این صورت، حکم آن صد ضربه شلاق است. احصان عبارت است از آن‌که مرد همسر دائمی و بالغ داشته باشد و در‌حالی‌که بالغ و عاقل بوده، از طریق قبل با همان همسر در حال بلوغ وی جماع کرده باشد و هر‌وقت بخواهد امکان جماع از همان طریق را با وی داشته باشد. قوانین کیفری در‌نظر گرفته شده برای زنان همجنس‌گرا کمی متفاوت است. با‌وجود این‌که سایه خطر صدور حکم اعدام همچنان بر سر زنان همجنس‌گرا نیز وجود دارد، حکم اولیه در‌نظر گرفته شده برای رابطه جنسی دو زن با یکدیگر در ماده ۲۳۹ قانون مجازات اسلامی، یک‌صد ضربه شلاق است، اما با استناد به ماده ۱۳۶ قانون مجازات اسلامی: هرگاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است. در قانون مجازات اسلامی پیشین، چنان‌که ماده ۱۲۷ آن شرح داده بود، مساحقه عبارت است از همجنس‌بازی زنان با اندام تناسلی؛ اما در قانون جدید مصوبه سال ۱۳۹۲، ماده ۲۳۸، مساحقه را قرار دادن اندام تناسلی انسان مونث، بر اندام تناسلی همجنس خود، تعریف کرده است. تعریفی که شاید بتواند موارد شمول رابطه همجنس‌گرایی زنان را کمتر کند و به‌نوعی زنان کمتری را در معرض خطر محکومیت قرار دهد.

 

 

 

علی خامنه‌ای رهبر مظلومان یا ابرتروریست؟

نوید احمدی

کارنامه چند ده ساله رهبری علی خامنه‌ای حتی از رنگ عمامه او سیاه‌تر است اما اگر به این کارنامه کمی‌ دقیق‌تر نگاه کنیم به اتفاقاتی برخواهیم خورد که رهبر جمهوری اسلامی به‌هیچ عنوان نمی‌تواند از آن‌ها سلب مسئولیت کند. در این مطلب، فجیح‌ترین و مرگبارترین جنایاتی که علی خامنه‌ای مسئول آن‌ها است و به‌هیچ عنوان نمی‌تواند از آن‌ها فرار کند را بر خواهیم شمارد. می‌توان اولین جنایت او را از اعدام‌های گروهی دهه ۶۰ شروع کرد، یکی از جنایات بزرگی که علی خامنه‌ای هرگز نمی‌تواند از آن فرار کند و در صورت دادگاهی شدن باید نسبت به آن پاسخگو باشد البته این اعدام‌ها پیش از دوره رهبری او صورت گرفته است. حد فاصل سال‌های ۶۰ تا ۶۷ حدود ۲۰ هزار زندانی سیاسی در زندان‌های ایران بدون محاکمه یا با محاکمه‌های چند دقیقه‌ای اعدام شده و یا زیر شکنجه کشته شدند. این اعدام‌ها به دستور مستقیم روح‌الله خمینی و توسط یک هیئت ۵ نفره انجام شد که بعد‌ها به هیئت مرگ معروف شدند. بر اساس گزارش عفو بین‌الملل، سید ابراهیم رئیسی، معاون دادستان کل تهران، حسینعلی نیری، حاکم شرع، سید علیرضا آوایی، وزیر دادگستری، مصطفی پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات و محمدحسین احمدی از اعضای اصلی هیئت مرگ بودند. با این‌که نام علی خامنه‌ای در این هیئت به چشم نمی‌خورد اما این اعدام‌ها دقیقا در دوره ریاست جمهوری او انجام شدند و به‌همین دلیل اولین جنایت بزرگی که می‌توان آن را به حساب علی خامنه‌ای نوشت. اعدام‌های دهه ۶۰ هستند واما سرکوب کوی دانشگاه و اعتراضات ۸۸: سرکوب اعتراضات کوی دانشگاه در سال ۷۸ و ۱۰ سال پس از آن سرکوب اعتراضات ۱۳۸۸ در مجموع بیش از ۱۰۰ کشته بر جای گذاشتند. اعتراضات کوی دانشگاه تهران که بین ۱۸ تا ۲۳ تیر با توقیف روزنامه اصلاح‌طلب سلام جرقه خورد، یکی دیگر از فکت‌ها برای تروریستی بودن سپاه پاسداران است. در جریان این اعتراضات که نیروهای نظامی و لباس شخصی به خوابگاه دانشجویان حمله کرده و به دستگیری، ضرب‌و‌شتم و قتل دانشجویان پرداختند. برخی از نقش مستقیم محمد نقدی و محمدباقر قالیباف در سرکوب دانشجویان خبر می‌دهند و بنابر تایید محمدعلی عزیزجعفری، قاسم سلیمانی نقش مستقیم را در این جنایات برعهده داشته است. همچنین چند روز پس از ناآرامی‌های کوی دانشگاه تهران، روزنامه کیهان نامه محرمانه جمعی از فرماندهان سپاه به محمد خاتمی رئیس وقت دولت جمهوری اسلامی را منتشر کرد که فرماندهان امضاکننده نامه به خاتمی نوشته بودند که کاسه صبر ایشان لبریز شده واگر دولت ناآرامی‌ها را کنترل نکند، وارد عمل خواهند شد و نام محمدباقر قالیباف، فرمانده وقت نیروی هوایی سپاه پاسداران نیز در میان امضاءکنندگان دیده می‌شود و این نامه نشان می‌دهد که شخص علی خامنه‌ای دستور حمله به کوی دانشگاه را صادر کرده است و در صورت دادگاهی شدن باید در خصوص این جنایت نیز پاسخ‌گو باشد. در جریان اعتراضات ضد دولتی سال ۸۸ نیز نیروهای گوش به فرمان علی خامنه‌ای بعد از خطبه های نماز جمعه او چه با لباس سپاه و چه با لباس شخصی به سمت معترضین گلوله شلیک می‌کردند. صحبت‌های فرمانده ارشد سپاه پاسداران، سردار حسین همدانی به خوبی بیانگر این مسئله است. وی پس از اعتراضات ۸۸ اعلام کرده بود که ۵ هزار اراذل و اوباش را با بسیجیان ادغام کرده است و در قالب دسته‌های عزاداری از آن‌ها برای سرکوب و کشتار اعتراضات ۸۸ استفاده کرده است. هر دو سرکوب خونین در سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ توسط مقامات عالی رتبه نظامی انجام شدند و عدم اطلاع خامنه‌ای از آنها به عنوان فرمانده کل قوا به‌هیچ عنوان مورد قبول نخواهد بود این دو جنایت خونین بر کارنامه رهبر جمهوری اسلامی نوشته خواهند شد. جنایت دیگر این به اصطلاح رهبر مظلومان سرکوب خونین آبان ۹۸ بود. در آبان ماه ۹۸ خیابان‌های ایران به مدت دو هفته بعد از دو برابر شدن یک شبه قیمت بنزین سراسری‌ترین اعتراضات تا آن زمان را به خود دیدند. در این اعتراضات دیگر تکلیف مردم با فریبکاران اصلاح‌طلب یا اصولگرا مشخص شده بود و همه شعارها اصل نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار می‌داد و معترضین خواستار سرنگونی بودند. در این زمان، نیروهای گوش به فرمان علی خامنه‌ای با دستور مستقیم او به سرکوب مردم معترض پرداختند. سرکوبی که به گزارش رویترز ۱۵۰۰ کشته بر جای گذاشت که ۱۸ تن از آن‌ها کودک بودند. در جنایتی دیگر سرنگونی هواپیمای PS752 بود. بعد از کشتن قاسم سلیمانی که به نوعی اقتدار پوشالی نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال برد، سایه جنگ میان ایران و آمریکا سنگین شد. در این میان، سران نظام جمهوری اسلامی که می‌دانستند از کوچک‌ترین مشروعیتی در میان مردم برخوردار نیستند و به‌هیچ عنوان توانایی مقابله با ارتش ایالات متحده را ندارند مثل همیشه تصمیم گرفتند مردم ایران را قربانی سیاست‌های جنگ‌طلبانه خود بکنند. هجدهم دی ماه ۱۳۹۸زمانی‌که هواپیما PS752  تهران را به مقصد کیف اکراین ترک می‌کرد با شلیک دو موشک پدافندی سپاه پاسداران ساقط شد و تمام ۱۷۶ مسافر و خدمه آن جان باختند. پدافندی که این هواپیما را ساقط کرد از نوع سیار بوده و تنها در زمان شلیک در منطقه شلیک حضور داشت و با پایان ماموریت خود از محل شلیک دور شد. مقامات جمهوری اسلامی تا ۳ روز عمدی بودن سرنگونی هواپیما اوکراینی را تکذیب می‌کردند اما سر انجام بعد از فاش شدن تصاویر ماهواره‌ای توسط ایالات متحده، شلیک موشک به هواپیما را قبول کردند. اظهارات ضد و نقیض مقامات جمهوری اسلامی از جمله علی‌اکبر حاجی‌زاده، فرمانده هوا و فضا سپاه پاسداران، از دیگر دلایلی بود که نشان‌دهنده عمدی بودن شلیک به PS752 و استفاده از مسافران آن به‌عنوان سپر انسانی بود. امکان به وقوع پیوستن این جنایت نیز بدون اطلاع علی خامنه‌ای به عنوان فرمانده کل قوا امکان‌پذیر نیست و شخص او باید به‌عنوان متهم ردیف اول ساقط‌‌سازی هواپیما اوکراینی در دادگاه پاسخگو باشد. در جنایتی دیگر که جان تمام مردم ایران را به خطر جدی انداخت ممنوعیت واکسن کرونا بود: دی ماه ۱۳۹۹ زمانی‌که کشورهای غربی برای ارسال واکسن‌های معتبر کرونا نظیر فایز، مدرنا و جانسون‌اند، جانسون به ایران اعلام آمادگی کرده بودند، علی خامنه‌ای در اقدامی غرب‌ستیزانه ورود واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی را به کشور ممنوع اعلام کرد و مدعی شد که واکسن آمریکایی‌ها کار نمی‌کند و آن‌ها قصد دارند تا واکسن‌های خود را بر روی مردم ایران آزمایش کنند. این سخنان در حالی مطرح شد که علی خامنه‌ای در ابتدای همه‌گیری کرونا، انتشار خبر آن را توطئه دشمنان برای اخلال در انتخابات مجلس بیان کرده بود و همچنین این ویروس را به اجنه ربط داده بود. بر اساس آمارهای حکومتی، ۱۵۰ هزار نفر جان خود را در ایران بر اثر کرونا از دست داده‌اند. صرف نظر از این‌که آمارهای حکومتی حتی تا ۵ برابر نیز کوچک شده‌اند، بخش عمده تلفات کرونا ایرانیان به بعد از ممنوع کردن ورود واکسن‌های معتبر توسط علی خامنه‌ای مربوط بود و در صورتی‌که رهبر جمهوری اسلامی واردات واکسن را ممنوع اعلام نمی‌کرد ایرانیان زیادی جان خود را از دست نمی‌دادند. و در سرکوب خونین خیزش ۱۴۰۱این جنایات را به آخرین جنایت علی خامنه‌ای باید نسبت داد که هنوز که هنوز است ترکش‌های آن وجود دارد. سرکوب خونین خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی از دیگر جنایات ثبت شده در کارنامه سیاه علی خامنه‌ای  به حساب می‌آید که هم‌اکنون نیز در جریان است. سرکوبی که تاکنون دستکم ۳۰۰ کشته بر جای گذاشته و همچنین احکام سنگین اعدام بنا بر دستور مستقیم علی خامنه‌ای برای ایرانیان آزادی‌خواه صادر می‌شود. این جنایات را می‌توان تنها به یک ابرتروریست نسبت داد چراکه در طی این سال‌ها رهبر جمهوری اسلامی ایران نه تنها بر مردم کشور خود ظلم و ستم روا داشته و دستش به خون مردم ایران آغشته است بلکه با درست کردن گروه‌های نیابتی در کشورهای دور و نزدیک مردم کشورهای دیگر را هم به خاک و خون کشیده است. همچنین با ترور آزادی‌خواهان در جایه‌جای این پیکر هستی آرامش و آسایش را از تمام مردم جهان گرفته است. به امید روزی که مردم عزیز کشورم در هر گوشه و کنار این جهان بدون ترس از جنایات علی خامنه‌ای در آرام و آسایش زندگی کنند.

 

 

 

فساد در ورزش ایران(قسمت دوم)

فرشاد اعرابی

گزارش‌ها نشان می‌دهد که در ریاست محمدرضا داورزنی، حداقل 53 مورد تخلف و ابهام مالی دور از تصور گزارش شده است.مسئولان همواره در ایران شعار می‌دهند که ورزش باید از سیاست جدا و دست دلالان و واسطه‌گری در ورزش حذف شود، تا بتوان جلوی فساد را گرفت اما حضور سرداران سپاه، این مافیای همیشه حاضر در صحنه از اواسط دهه 1370 نه تنها فساد، دلالی و واسطه‌گری را کم نکرد بلکه ورزش ایران را دچار نابودی کرده‌است. از قرار، همان‌طور که خود بدون تحصیل و بدون گذراندن دوره‌های تخصصی به درجه سرداری، سرتیپی و سرلشکری رسیدند، به ورزش هم بدون هیچ تخصصی و تنها با اتکا به قدرت و رانت، ورود کردند.سال‌هاست که سپاه اختاپوس‌وار بر ورزش ایران چنبره زده است، به طوری که در هر گوشه از ورزش ردپایی از سردار، سرگرد و فرماندهان سپاه به چشم می‌خورد، افرادی که با کم‌ترین سطح سواد و تجربه فقط با رابطه و لابی‌گری بر سر کار آمده‌اند.شروع رخنه روحانیون و فرماندهان سپاه از اواسط دهه هفتاد بود. اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، سپاه پاسداران نه فقط طرح‌های عظیم اقتصادی، کرسی‌های مجلس، مناقصه‌های نفتی، مالکیت‌ واحدهای بزرگ صنعتی و تجاری، مافیای قاچاق مواد مخدر و کالا را تصاحب کرد، بلکه ریاست و هدایت باشگاه‌های ورزشی، به‌ویژه فوتبال را نیز در دست گرفت. امروزه تقریبا تمامی باشگاه‌ها و تیم‌های ورزشی زیر نظر فرماندهان سپاه پاسدارن فعالیت می‌کنند و ریاست این تیم‌ها، همواره به دست سرداران سپاه جا‌به‌جا می‌شود. هر رشته‌ای از ورزش که پول بیشتری داشته باشد، نام افراد سپاهی در آنجا بیشتر به چشم می‌خورد. این افراد پست‌های متفاوت می‌گیرند و به دنبال منفعت سیاسی و شخصی هستند، به‌طوری‌که سالانه مدیریت میلیاردها تومان پول در ورزش زیر نظر فرماندهان سپاه مدیریت و جا به جا می‌شود. گفته می‌شود که عرصه پرسود ورزش ایران در سال‌های اخیر به عنوان یک ابزار سیاسی موثر در دست گروه‌های قدرت و سیاستمداران افتاده است. در این میان برخی از چهره‌های سرشناس ورزشی بارها انتقادات خود را نسبت به ورود این مهمانان ناخوانده و فساد آنها اعلام کرده‌اند که البته این اظهارات و عبور از خط قرمزها برای آنها تبعاتی به همراه داشت. به‌عنوان نمونه می‌توان به علی دایی در این زمینه اشاره کرد. در بهار سال 1398 بود که علی دایی فساد سپاه در فوتبال ایران را افشا کرد. داستان از اختلاف بر سر مربیگری تیم سایپا شروع شد و علی دایی اعلام کرد که “مصطفی مدبر” مدیرعامل سایپا همان “غفور درجزی دولق” رئیس پیشین حراست صدا و سیمای جمهوری اسلامی بوده است. همین افشاگری دایی، تبعاتی به همراه داشت و باعث شد که اطلاعات سپاه او را از تیم سایپا اخراج کند. سردار اکبر غمخوار بی‌شک یکی از افراد نظامی جمهوری اسلامی است که با رابطه وارد فوتبال شد. از مسئولیت‌های غمخوار می‌توان به عضویت در سپاه پاسداران، مسئول لجستیک قرارگاه «نوح» سپاه، معاون هتل‌داری و گردش‌گری بنیاد مستضعفان، مدیرعامل «انصار‌المجاهدین» سپاه، رییس کانون‌هاى مسافرتى و جهانگردى اشاره کرد. او سال 1381 مدیرعامل تیم فوتبال پرسپولیس شد. مصطفی آجرلو که عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در کارنامه خود دارد، اواخر دهه 1370 به عنوان مدیرعامل باشگاه فوتبال پاس تهران انتخاب شد. سردارى که از بنیاد تعاون سپاه و بنیاد مستضعفان به فوتبال آمد، در یک دوره، مدیریت باشگاه استیل آذین بود و سپس رئیس سازمان ورزش سپاه پاسداران و مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی تبریز شد.سال‌های پایانی دهه 70 مهدی تاج که یکی از سرداران سپاه پاسداران بود، در دوره‌ای رئیس هیات مدیره باشگاه ذوب‌آهن و سپس عضو هیات مدیره باشگاه استقلال شد. تاج در فدراسیون فوتبال، نایب رئیسی و ریاست کمیته داوران و ریاست سازمان لیگ را بر عهده گرفت و در اردیبهشت ماه 1395 به جای علی کفاشیان به ریاست فدراسیون فوتبال انتخاب شد.سردار محمد رویانیان بهمن سال 1357 وارد کمیته انقلاب اسلامی تهران شد و پس از مدتی به رده‌های فرماندهی در کمیته انقلاب اسلامی رسید. او یکی از فرماندهان دوران جنگ بود، دارای سمت‌های مختلفی در جمهوری اسلامی است. از جمله می‌توان تاسیس پلیس 110، فرریاست ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت و مدیرعامل شرکت تخصصی حمل و نقل ریلی اشاره کرد.

 

 

RSS
Follow by Email
YouTube
Instagram
Telegram