نشریه بشریت شماره ۲۹۱

آرشیو نشریه بشریت

روی جلد پشت جلد

فهرست مطالب نشریه بشریت شماره ۲۹۱

لیست تازه‌های کتابخانه اینترنتی کانون
میلاد ترغیبی
4
گزارش آماری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی، شهریورماه ۱۴۰۳
رضا شایگان
5
گزارش آماری قتل‌های قانونی، شهریور ماه ۱۴۰۳
فرشاد اعرابی، نسرین جهانی گلشیخ
5
گزارش آماری نقض حقوق کار و کارگر، شهریور ماه ۱۴۰۳
بهنام شیرمحمدی، سعید بهشتی متین، 
احسان احمدی‌خواه، مهسا یاحق
5
گزارش آماری نقض حقوق هنر و هنرمندان، شهریور ماه ۱۴۰۳
مجتبی درودی، امیررضا ولی زاده،
 زهرا باجلان، مرجان شعبان نژاد
6
گزارش آماری نقض حقوق زنان، شهریورماه ۱۴۰۳
نغمه ظریف مقدم، الینا کرم بیگی ،
 شراره هادی‌زاده رئیسی، محمد گلستانجو
6
گزارش آماری نقض حقوق کودک و نوجوان، شهریور ماه ۱۴۰۳
کوثر ولی‌زاده، محمودرضا صالحی،
 فهیمه تیموری، سونیا سوارکوب
6
گزارش آماری نقض حقوق محیط زیست، شهریور ماه ۱۴۰۳
مینا آقابیگی، اصغر خدابنده سامانی
7
گزارش آماری نقض حقوق پیروان ادیان، شهریور ماه ۱۴۰۳
کریم ناصری، سعید بهشتی متین، صدرا مجیب یزدانی
7
گزارش جلسه ویژه کمیته پژوهش ، 10 جولای 2024
مرضیه معظمی
۷
   گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از محیط زیست، ۱۵ آگوست ۲۰۲۴
محمدرضا باقری
۹
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان، 16 آگوست ۲۰۲۴
کریم ناصری
۱۰
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق دفاع از کودک و نوجوان، 24 آگوست2024
کوثر ولیزاده
۱۱
گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه شمال آلمان، ۲۶ آگوست ۲۰۲۴
محمدرضا باقری
۱۳
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان ، ۲ سپتامبر ۲۰۲۴
محمدرضا باقری
۱۴
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق زنان، ۶ سپتامبر ۲۰۲۴
سونیا سوارکوب
۱۴
گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی، 7 سپتامبر 2024
کریم ناصری
۱۵
فساد در ورزش ایران
فرشاد اعرابی
۱۶
کودکان کار
فاطمه شدید
۱۷
ترس
علی مسیبی
۱۷
بحران آب یا بحران مدیریت آب در ایران
بهاره مسگری
۱۷
۶ جنایتی که خامنه‌ای نمی‌تواند از آن‌ها فرار کند
امیر پالوانه
۱۷
ضعف جایگاه دیکتاتوری علی خامنه‌ای  پس از فقدان رئیسی،
 اسماعیل هنیه و شکست‌های سپاه پاسداران
صادق فرخی قصر عاصمی
۱۸
اطلاعیه ۱۵۹۹
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
۱۹

مدیر مسئول: منوچهر شفائی

مسئول هیئت تحریریه: شبنم رضاوند

سردبیر: مینا  آقابیگی

صفحه آرا: سپیده عشقی, فرشاد اعرابی

طرح روی جلدوپشت جلد: مازیار پرویزی

امور فنی و اینترنت:حسین بیداروند

ویراستارها: رضا شایگان، پوریا طالب‌زاده، نادیا مشرف قهفرخی، نرگس مباشری‌فر، نسرین جهانی گلشیخ

چاپ و توزیع: محمدرضا باقزی

chap@bashariyat. org

آدرس:

VVMIran e.V. Vereinigung zur Verteidigung der Menschenrechte im Iran e.V.

Postfach: 52 42

30052 Hannover – Germany

Tel.: +49163 2611257

Emailmahnameh@bashariyat.org

info@bashariyat.org

Website:www.bashariyat.org

توضیحات

1-ماهنامه بشریت ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشدکه زیر نظر مدیر مسئول و هیئت تحریریه که منتخب هیئت مدیره کانون می باشند، منتشر میشود.

2- هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.

3- با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.

4- با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیانگر دیدگاه کانون نمی‌باشد.

ماهنامه بشریت

منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

با توجه به نقض مستمر و برنامه‌ریزی شده حقوق بشر در ایران و فشارهای روزافزون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی‌ به مردم ایران توسط دولت جمهوری اسلامی ایران، کانون دفاع از حقوق بشر در ایران متشکل از فعالان حقوق بشر،

ایرانیان آزاده و مستقل که با پذیرش قاطع اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌های آن، با اعتقاد راسخ به:

۱- آزادی‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی

۲- برابری حقوق زنان و مردان

۳-جدایی دین از دولت

۴- حقوق پیروان ادیان، اقوام و ملل ایرانی

و اقدامات زیر را در دستور کار خود قرار داده است.

۱- آگاهی‌رسانی ‌با معرفی حق ذاتی و شهروندی و افشاگری موارد نقض حقوق بشر در ایران در همه زمینه‌ها

۲- برگزاری جلسات سخنرانی پرسش و پاسخ، گفتگو بصورت حضوری و فضای مجازی و برگزاری میز اعتراضی ‌به منظور آگاهی‌رسانی و افشاگری

۳-همکاری و همیاری ‌با دیگر نهادهای حقوق بشر

۴- مبارزه با انواع تبعیض ( راسیسم )

۵- دفاع از حقوق پناهجویان، پناهندگان و مبارزه علیه حذف سیستماتیک حق پناهندگی

ما دست شما آزادگان و فعالان حقوق بشر را به گرمی فشرده و از شما دعوت می‌نماییم که با پیوستن به این کانون، در افشای موارد نقض حقوق بشر در ایران که به طور مستمر و برنامه‌ریزی شده توسط جمهوری اسلامی ایران انجام می‌گردد، در کنار هم متمرکز و تا جاری شدن اعلامیه جهانی حقوق بشر همراه و همگام هم باشیم.

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

 

عکس جلد کتاب‌ها

در صفحه ۲ نشریه آمده ‌است.

لیست کتابهای منتشر شده ماه سپتامبر ۲۰۲۴

۱- سعادت زناشویی

نویسنده: لئو تولستوی، مترجم: سروش حبیبی. این کتاب، رمانی با عنوانی طعنه آمیز از لئو تولستوی  است. سعادت زناشویی داستان دختر جوان هفده ساله ای است که با مردی بسیار مسن ازدواج میکند. ماشا و سونیا دو خواهر هستند که مادر خود را از دست داده اند بنابراین یکی از دوستان پدرانشان به نام سرگی برای سامان دهی به اوضاع این دو خواهر به خانه آنها میاید. ماشا و سرگی با آنکه تفاوت سنی بسیار زیادی دارند به هم علاقمند میشوند و با هم ازدواج میکنند. در ابتدا همه چیز بین آنها خوب است و زندگی زناشویی آنها سرشار از عشق و علاقه است اما دختر جوان-ماشا- وقتی پی می برد که درک ساده و بی تکلفش از ازدواج به اندازه کافی او را برای پیچیدگیهای زندگی جدیدش آماده نکرده است مضطرب میشود و در بیهودگی های تظاهرآمیز جامعه سن پترزبورگ به تدریج غرق می شود. سعادت زناشویی پرتره روانشناختی کاملا واقع گرایانه ای ست از تحول عاطفی یک زن جوان.

۲- تاریخ شیعه و فرقه های اسلام تا قرن چهارم

نویسنده: محمد جواد مشکور. این نوشته شامل فرق نخست اسلام و سنت و اجتماع و مذهب های فقهی و کلامی و فرق شیعه اعم از شیعه امامیه و غلاه و اسماعیلیه است. نویسنده ی معروف محمدجواد مشکور در سال هزار و دویست و نود و هفت در تهران به دنیا آمده است. او درس های ابتدایی خود را در مدرسه ی دارالفنون سپری کرده است. نویسنده اگرچه سعى بر نگارش تحقیقى اثر و رعایت انصاف داشته، اما در برخى موارد دچار لغزش شده که ناشر در مقدمه‌اش بر کتاب، به شش مورد از آنها اشاره کرده است. همچنین على‌اکبر عباسى در انتهاى مقاله «نقد و نظرى بر کتاب…» ارزیابى کوتاهى بر این کتاب نوشته که مطالعه آن پیش از ورود به کتاب مفید خواهد بود. کتاب با حوادثى از تاریخ صدر اسلام که به‌نوعى در شکل‌گیرى فرق نقش داشته‌اند، آغاز شده است. تکیه این بحث‌ها بر روند شکل‌گیرى تشیع است. شروع بحث در ارتباط با اختلاف دو طایفه قریشى بنى عبدمناف (بنى هاشم) و بنى عبدشمس (بنى امیه) و پایان این قسمت در مورد شهادت حسین بن على و واقعه کربلاست.

۳- چکیده تاریخ کیش زرتشت

نویسنده: مری بویس. مترجم: همایون صنعتی زاده. اثر حاضر، خلاصه‌ای است از پنج خطابه که در سال ۱۹۸۵م در دانشگاه کلمبیا تحت عنوان سه هزار سال ایمان به کیش زرتشت ایراد شده است. در این خطابه‌ها، مباحثی چون: راز طول عمر کیش زرتشت، ریشه‌های باستانی، انواع تعالیم اعتقادی و شیوه نشر و تحول آن بررسی شده است. بخش پایانی کتاب به مقایسه دیدگاه‌های دین اسلام و آیین زرتشت اختصاص دارد.مری بویس از بزرگترین پژوهشگران تاریخ و اساطیر ایرانی و از استادان مهرداد بهار بوده است.

۴- خانواده خوشبخت

نویسنده: ژان پل سارتر، مترجم: بیژن فروغانی. این کتاب ازدواج دختر سرمایه دار مارگریت با یک کنت را شرح می دهد. خانواده مارگریت با اشتیاق این ازدواج را می پذیرند. اما به زودی مشخص می شود که کنت صاحب رازی است که زندگی برای دختر را غیرممکن می کند. مانند بسیاری از داستان های عاشقانه کلاسیک یک عاشق فقیر به نام ژوزف هم وجود دارد که با تمام وجود حاضر است جان خود را به دختر مورد علاقه اش که همان مارگریت است تسلیم کند. در صدد بر می آید که سند آزادی دختر و رهایی از زندگی با کنت را برایش فراهم کند. این داستان بیشتر به دنبال نشان دادن عذاب انسانی عاشق از قراردادهای اجتماعی است که عاشق را از معشوق خود دور می کند. سارتر در جای جای داستان از عقیده خود در مورد جامعه به صراحت صحبت می کند.

۵- ترس‌هایت را بترسان

نویسنده:مهندس امیر احمدی.ترسها ما را محدود کرده‌اند. ترسها کنترل زندگی ما را در دست گرفته‌اند. هر جا ترس داریم زندگیمان را در همان زمینه کوچکتر کرده ایم و برای جلوتر رفتن باید بر ترسها پا گذاشت چاره ی دیگری نیست. برای کنترل و غلبه ی همیشگی بر ترس باید ابتدا آنرا به درستی شناخت و سپس آنرا از بین برد. آگاهی کامل و تمرینات مناسبی که در این کتاب الکترونیکی وجود دارد شما را قادر خواهد کرد که در زندگیتان یک بازیگر خوش نقش باشید.

۶- مهندسی معکوس بدافزار

نویسنده: مرکز همکاری دفاع سایبری سازمان ناتو، مترجم: بهادر اکرمی. مهندسی معکوس بدافزار فرآیند تجزیه و تحلیل بدافزار برای درک عملکرد و هدف آن است. این فرآیند می‌تواند نحوه حذف بدافزار از سیستم یا ایجاد سد دفاعی در برابر آن را تعیین کند. مبحث مهندسی معکوس بدافزار چالش برانگیز است، زیرا بدافزارها اغلب به گونه‌ای طراحی می‌شوند که تجزیه و تحلیل آنها دشوار باشد. عوامل تهدید ممکن است از تکنیک‌های مبهم‌سازی، رمزگذاری، و ترفندهای دیگر برای پیچیده‌تر کردن برنامه‌ها استفاده کنند. علاوه بر این، نویسندگان بدافزار ممکن است به طور مکرر کد را تغییر دهند تا مهندسی معکوس آن دشوارتر شود. مهندسی معکوس بخش مهمی از درک و مبارزه با بدافزارها است. هنگامی که بدافزار کشف می‌شود، اولین چیزی که محققان امنیتی می‌خواهند بدانند این است که چگونه کار می‌کند. با این حال، درک ساده نحوه عملکرد بدافزار برای محافظت در برابر آن کافی نیست. برای اینکه این موضوع واقعاً مؤثر واقع شود، محققان امنیتی باید بتوانند نه تنها نحوه عملکرد بدافزار را درک کنند، بلکه چگونگی تکامل آن را نیز پیش‌بینی کنند.

۷-  تاملی بر نظریه تکامل

به فرایند تغییر گونه‌های حیات طی زمان و در طول نسل‌ها فرگشت یا تکامل گفته می‌شود. واژهٔ فرگشت ترکیبی است از پیشوند فر- به معنای افزایش, بهتری و بن ماضی گشت از مصدر گشتن به معنای تغییر کردن تبدیل شدن. رشته زیست ‌شناسی تکاملی به بررسی اینکه چگونه و چرا این تکامل اتفاق می‌افتد می‌پردازد. یک اندامگان یا ارگانیزم از والدینش خصوصیات و ویژگی‌هایی از طریق ژن‌هایش به ارث می‌برد. تغییرات در این ژن‌ها (که جهش خوانده می‌شود) می‌تواند ویژگی‌های جدید در فرزندهای سیستم حیاتی تولید کند. اگر این ویژگی‌های جدید باعث بشود که فرزندها بهتر بتوانند با محیط خارجی وفق پیدا کنند، در زنده ماندن و تولید مثل موفق‌تر خواهند بود. به این فرایند انتخاب طبیعی گفته شده، و باعث می‌شود که ویژگی‌هایی که مفید هستند عمومی‌تر شوند. در طول نسل‌های فراون، یک جمعیت می‌تواند آنقدر ویژگی‌های جدید کسب کند که به یک گونه جدید از موجودات تبدیل شود.

۸- از خودمان شروع کنیم

نویسنده: سعید سلیمانی. اگر هر کدوم از ما تصمیم بگیریم این افکار را در ذهنمان اصلاح کنیم به بزرگ شدن زنجیره عشق و امیدواری کمک کردیم، اگه زندگی آدم‌های بزرگ را مطالعه کنیم متوجه می‌شیم که اون‌ها تصمیم گرفتند به جای تغییر دادن شرایط اطراف‌، تنها روی باور خودشون کار کردند، اون‌ها خودشون را محدود به شرایط زمانی نمی‌دانستند بنابراین تصمیم گرفتند و نتیجه این کار هم به خوبی دیدند.

۹- تاریخ فلسفه

نویسنده: ویل دورانت، مترجم: انی کاظمی. این کتاب با نثر روان و بیان گویا و زیبای خویش دوران های مختلف و فیلسوفان نامی تاریخ را بیان می کند. درباره ی تاریخ فلسفه ی غرب کتاب های بسیاری نوشته شده است از جمله: تاریخ فلسفه غرب، برتراند راسل، تاریخ فلسفه کاپلستون، تاریخ فلسفه امیل بریه و . . .. اما یکی از بهترین کتاب ها که در عین سادگی و جذابیت، از عمق و محتوای بسیار خوبی برخوردار است. غوطه خوردن مداوم در جریان اندیشه ى دیگران، موجب محدودیت و ضعف اندیشه ى شخص مى شود و زیاده روى در این کار ذهن را فلج مى سازد. مطالعه ى بیشتر اهل فضل شبیه به تلمبه اى است که ذهن را خالى مى کند تا از فکر دیگران پر سازد. مطالعه درباره ى موضوعى،پیش از اندیشه درباره ى آن خطرناک است ولی در حال مطالعه شخص دیگرى به جاى ما فکر مى کند

۱۰- کتاب مقالات فروغی (جلد اول)

محمدعلی فروغی دردشتی در ۱۲۵۴ هجری خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. پدر و نیاکانش بازرگان بودند و ارباب خوانده می شدند. فروغی ملقب به ذکاءالملک، ملی گرا، تجددخواه، روشن فکر، مترجم، ادیب و سخن شناس، فیلسوف، تاریخ دان، روزنامه نگار، سیاست مدار، دیپلمات، نماینده ی مجلس، وزیر و نخست وزیر ایران بود. نخستین کتاب درباره ی فلسفه غرب (سیر حکمت در اروپا) به دست او نوشته شد. فروغی آثار بسیاری از شعرای فارسی نظیر سعدی و حافظ و فردوسی را تصحیح کرد و فرهنگستان ایران را تأسیس نمود. وی در کنگره هزاره فردوسی نیز شرکت داشت. علاوه بر این ها، فروغی آثار متعددی درباره ی تاریخ (به ویژه تاریخ ایران باستان) به رشته تحریر درآورده است.

۱۱- ماموریت برای وطنم

کتاب ماموریت برای وطنم اثر محمدرضا شاه پهلوی است. او در بخشی از این کتاب به تاریخ کهن ایران افتخار می کند، ایران را به عنوان کشوری غنی از فرهنگ و هنر به جهان بشریت معرفی می نماید و به برپایی نخستین پادشاهی ایران زمین در ۲۵۰۰ سال پیش توسط کوروش بزرگ افتخار می کند. محمدرضا شاه همچنین در این کتاب از گفتمان و هم ذات پنداری میان ایرانیان و کشورها و مردم جهان از آسیای شرقی تا آمریکای شمالی را خصوصاً در باب جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران و جشن هنر شیراز ارائه کرده است.

۱۲- استقرار دیکتاتوری رضاخان در ایران

نویسنده: ا.س. ملیکف، مترجم: سیروس ایزدی. این کتابی است درباره یکی از مهمترین دوره های تاریخ ایران و روزگاری که ستیز قشرهای گوناگون طبقات استثمارگر کشور به استقرار دیکتاتوری رضاخان پهلوی انجامید. رویدادهایی که می آید، آنچنان که بسیاری از مؤلفان کنونی ایران آگاهانه و ناآگاهانه مدعی هستند، پی آمد «تلاش های قهرمانانه» یک فرد (رضاخان) نبوده است؛ این رویدادها زاییده شرایطی است چندین ساله، که در زمینه های اجتماعی و اقتصادی در ایران پدید آمده بود. شکست سیاسی داخلی و خارجی رضاشاه در سال ۱۹۴۱ (سوم شهریور ۱۳۲۰)، آبروی، شاه و نظامی را که در ایران بود برباد داد. هنگام جنگ دوم جهانی، و بویژه دوران پس از آن، ناخرسندی از فشار سنگین اقتصادی و سیاست تجاوزکارانه خارجی ایران که از شرکت در پیمان های جنگی و دریافت «باری» نظامی آمریکا سرچشمه می گرفت، در کشور اوج بافت.

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی، شهریور ماه ۱۴۰۳

رضا شایگان

شهریور مرداد عنوان ردیف
۱۱۵ ۱۱۶ اخبار عمومی شامل: اطلاعیه نهادهای بین‌المللی، بیانیه‌های بین‌المللی و موارد نقض حقوق و اخبار زندانیان ۱
۴۹ ۵۴ بازداشت‌ها ۲
۱۶ ۳۶ احضار ۳
۱۳ ۲۹ احکام صادره و تودیع یا صدور وثیقه ۴
۴۲ ۴۳ زندان و زندانی شامل: ضرب‌وشتم، اعتصاب غذا، جلوگیری از درمان و مرخصی، انتقال زندانی و اعتراف اجباری ۵
۱۲ ۲۱ کولبران و سوختبران شامل: کشته، زخمی، بازداشت ۶
۱۷ ۳۸ تیراندازی به مردم ۷
۱۴ ۱۹ موارد پنهان نقض حقوق بشر شامل: عدم بهداشت و درمان و خودکشی، خشونت خانگی، قتل‌های ناموسی و انفجار مین ۸
۲۶۱ ۳۶۶ جمع

 

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از ۲۲۲ خبر که در طول ماه شهریور ۱۴۰۳ تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند هرانا، کُردپا، هه‌نگاو، ایسنا، ایرنا، امتداد، مرکز صدا و سیما، مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، ایرنا، خبرگزاری صداوسیما، کردانه، دیده‌بان ایران، کمپین فعالین بلوچ، همشهری آنلاین، جوانه‌ها، ایران وایر، رسانک و جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی شهریور‌ماه همکاری کردند، خانم‌ها و آقایان: صادق فرخی قصرعاصمی، غزاله‌السادات ابطحی، حسن حمزه‌زاده، ساره استوار، فرشاد اعرابی، مرضیه علی‌کرمی، عباس منفرد، محمود گلستانی، پانیذ تراب‌نژاد، نسرین جهانی گلشیخ و رضا شایگان می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://aghvam.bashariyat.org

گزارش آماری قتل‌های قانونی، شهریور ماه ۱۴۰۳

فرشاد اعرابی ، نسرین جهانی گلشیخ

ردیف موضوع و نوع جرم کودک زنان مردان جمع
1 صدور حکم اعدام قتل 0 1 11 12
سیاسی ۰ 0 3 3
تجاوز ۰ ۰ ۲ ۲
بغی ۰ ۰ 1 1
2 اجرای حکم اعدام قتل ۰ ۰ 28 28
مواد مخدر 0 0 29 29
۳ مرگ بر اثر شکنجه 0 0 ۲ ۲
۴ رهایی از اعدام قتل ۰ ۰ ۲۳ ۲۳
جمع ۰ ۱ ۹۹ ۱۰۰

 

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از ۷۲ خبر که در طول شهریور ماه 140۳ تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند شبکه حقوق بشر کردستان، هرانا، سازمان حقوق بشر، جوانه‌ها، هه‌نگاو، روزنامه اعتماد، خبرگزاری صداوسیما، رکنا، ایسنا، ایرنا، رسانک، خبرگزاری میزان، خبرگزاری مهر، عصر ایران، آفتاب نیوز، رادیو زمانه، سازمان محیط زیست و جوان آنلاین جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی در شهریور ماه همکاری کردند، خانم‌ها و آقایان: صادق فرخی قصرعاصمی، فرشاد اعرابی، مرضیه علی‌کرمی، محمود گلستانی، پانیذ تراب‌نژاد، عباس منفرد، نسرین جهانی گلشیخ و رضا شایگان میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://aghvam.bashariyat.org

گزارش آماری نقض حقوق کار و کارگر، شهریور 1403

بهنام شیرمحمدی، سعید بهشتی متین،احسان احمدی خواه، مهسا یاحق

شهریور مرداد موضوع ردیف
21 25 اخبار عمومی ۱
42 49 تجمعات ۲
40 62 حوادث ۳
31 13 بازداشت و زندانیان ۴
5 10 کولبری و سوختبری 5
13 18 معوقات مزدی 6
7 4 اخراج و تعدیل نیرو 7
2 0 احضار و بازجویی 8
161 181 جمع

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از 161 خبر در طول شهریور ماه 1403 تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق کار و کارگر تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا، مشرق‌نیوز، رکنا، رادیو زمانه، هرانا، ایرنا، ایلنا، رادیو صدای آمریکا، رادیو بی‌بی‌سی، ایران، قطره، رادیو فردا، سازمان حقوق بشر ایران، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری مهر، خبرگزاری خراسان، روزنامه قانون، تسنیم، کمپین فعالان بلوچ جمع‌آوری گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملا نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ درصد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق کار و کارگر شهریور ماه همکاری کردند خانمها و آقایان: احسان احمدی‌خواه، عبدالمجید بازداران، بهنام شیرمحمدی، سعید بهشتی متین، سیاوش نوروزی، رضا حاتمی، عباس منفرد، محسن شاهسوند می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://kar-kargar.bashariyat.org

گزارش آماری نقض حقوق هنر و هنرمندان، شهریور ماه 1403

مجتبی درودی، امیررضا ولی زاده، زهرا باجلان، مرجان شعبان نژاد

شهریور مرداد موضوع ردیف
17 17 احضار، صدور و اجرای احکام 1
10 17 بازداشت 2
3 7 هنرمندان زندانی 3
7 5 رسانه و مطبوعات 4
2 1 لغو کنسرت، جشنواره و نمایش فیلم 5
39 26 انتقاد، تجمع اعتراضی، ممنوع الکاری 6
90 94 آثار باستانی و گردشگری ۷
168 167 جمع

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از 168 خبر در طول شهریور ماه 1403 تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا، هرانا، ایرنا، ایلنا، هنرآنلاین، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری فارس، کیهان، همشهری‌آنلاین و مهرنیوز جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق هنر و هنرمندان در شهریور ماه همکاری کردند، خانم‌ها : مونا احمدی‌پور، رزا جهان بین، زهرا باجلان، مرجان شعبان‌نژاد و آقایان محمدرضا باقری، امیررضا ولی زاده، رامین احمدزاده، پویا حسابی و مجتبی درودی می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://honar.bashariyat.org

گزارش نقض حقوق زنان، شهریور ماه ۱۴۰۳

نغمه ظریف مقدم، الینا کرم بیگی ، شراره هادی‌زاده رئیسی، محمد گلستانجو

ردیف موضوع مرداد شهریور
۱ اخبار عمومی ١۶ ٢٨
۲ احضار به دادگاه ٣ ١
۳ احکام صادره ١٢ ١٠
۴ بازداشت ٩ ۴
۵ اعدام ۶ ٠
۶ زندان و زندانی ٢٩ ١٢
۷ اعتصابات ١ ٣
۸ خشونت علیه زنان ٧ ٩
۹ قتل‌های ناموسی ١ ٢
۱۰ آسیب‌های اجتماعی ٣ ۵
جمع ٨٧ ٧۴

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از ٧۴ خبر که در طول شهریور ‌ماه ۱۴۰۳ تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق زنان تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند هه نگاو، هرانا، ایرنا، ایران وایر ، ایران وایر،رادیو زمانه ، اینترنشنال، کانون حقوق بشر ایران، کلمه، رادیو فردا، صدای آمریکا و کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق زنان در شهریور ماه همکاری کردند: شراره هادی‌زاده رئیسی، پروین محمدی افقا، مهرناز جلالوند، سونیا سوارکوب، سارا آسیابان، هاجر میاحی، کوثر ولی زاده ، مریم رمضان پور، پوراندخت اسلامی، فهیمه تیموری، آیلین علی ویردیلویی، مهناز ترابی، نسرین جهانی گل شیخ ، نغمه ظریفی مقدم، نیکی قنبری، معصومه کریمی، فروغ آزدی، علیرضا قربانی، امیر پالوانه، محمد گلستان‌جو، میلاد طاهر آبادی ،می‌باشند.جهت اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://zanan.bashariyat.org

گزارش آماری نقض حقوق کودک و نوجوان، شهریور ماه ۱۴۰۳

امیررضا ولی‌زاده ، کوثر ولی‌زاده، محمودرضا صالحی

شهریور

1403

مرداد 1403 موضوع ردیف
۱۲ ۲۱ اخبار عمومی: اطلاعیه نهادهای ‌بین‌المللی‌، بیانیه‌ها، نامه‌ها، حمایت ‌از کودکان ۱
۰ ۱ احکام صادر شده ۲
۱۵ ۲۱ خشونت‌ علیه ‌کودکان ‌و‌ نوجوانان: کودک‌آزاری،‌ کودک‌همسری ۳
۰ ۵ خدمات بهداشتی و درمانی ۴
۴۰ ۳۹ آسیب‌های اجتماعی: کودکان فقر، آموزش‌ و پرورش، ‌اعتیاد‌ کودکان،‌ کودکان بی‌هویت، سقط جنین و نوزادان ۵
۶ ۷ کودکان و نوجوانان بازداشت شده ۶
۰ ۱ اعدام ۷
۱۴ ۲۹ کودکان و نوجوانان کشته شده ۸
۶ ۲ خودکشی کودکان و نوجوانان ۹
۱ ۰ زندان و زندانی ۱۰
۹۴ ۱۲۶ جمع

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از204 خبر که در طول شهریور ماه  ۱۴۰۳ تهیه شده است.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا، مشرق‌نیوز، رکنا، رادیوزمانه، هرانا، ایرنا، ایلنا، رادیو صدای آمریکا، رادیو بی‌بی‌سی، ایران، قطره، رادیو فردا، سازمان حقوق بشر ایران، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری مهر، خبرگزاری خراسان، روزنامه قانون، تسنیم و کمپین فعالان بلوچ جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق کودک و نوجوان درشهریور ماه همکاری کردند: کوثر ولی‌زاده، مهناز ترابی، پریا ترابی، پروین محمدی‌افقا، امیر پالوانه، ،سونیا سوارکوب ،محمودرضا صالحی، فهیمه تیموری ،آیلین علیوردیلوئی، نسرین جهانی گلشیخ، آرزو رمضانپور می‌باشند.. جهت اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://koodak.bashariyat.org

گزارش آماری نقض حقوق محیط زیست، شهریور ماه ۱۴۰۳

مینا آقابیگی، اصغر خدابنده سامانی

شهریور مرداد موضوع ردیف
۸ ۱۴ آلودگی هوا ۱
۱۱ ۷ آلاینده‌های زیست‌محیطی (ورود فاضلاب و پسماند به منابع آبی، دپو نامناسب و ریختن زباله به طبیعت، گازهای گلخانه‌ای) ۲
۱۱ ۱۱ جنگل و اراضی ملی (آتش‌سوزی و از بین رفتن مراتع) ۳
۹ ۲ بحران آب، آلودگی و خشکیدگی تالاب، دریا و رودخانه ۴
۱ ۱ طرح‌ها و پروژه‌های عمرانی مخرب محیط زیست (خرید و فروش‌های غیرقانونی، قطع غیرقانونی درختان، راه‌سازی و…) ۵
۰ ۲ ضرب‌وشتم، مصدومیت و به قتل رساندن محیط‌بانان، دستگیری و صدور حکم علیه فعالین محیط زیست ۶
۸ ۹ گونه‌های جانوری در معرض خطر انقراض (بیماری، مسمومیت و حوادث منجر به مصدومیت و تلف شدن حیوانات) ۷
۲۰ ۲۴ صید و شکار، حیوان‌آزاری (بازداشت و احکام صادره) ۸
۲ ۰ کمبود امکانات و تجهیزات محیط زیستی ۹
۱ ۴ قاچاق چوب، خاک و حیوانات ۱۰
۷۱ ۷۴ جمع  

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از۷۱ خبر که در طول شهریور ماه تهیه شده است.

این گزارشات ازسایت کمیته دفاع ازمحیط زیست تهیه شده است که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند هرانا، ایلنا، ایرنا، دیده‌بان، ایسنا، مهر، خبربان، قطره، تسنیم، یورونیوز، انصاف و پایگاه خبری محیط زیست و حیات وحش جمع‌آوری ‌گردیده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت‌های جامعه باشد.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حفاظت محیط زیست شهریورماه همکاری کردند، خانم‌ها و آقایان: مینا آقابیگی، ایرانداخت کیا، علیرضا جهان‌بین، علی برومند، ندا فروغی، صمد جعفری، سپهر رضائی شایان، اصغر خدابنده سامانی، ناصر خواجوی اورکی، مرضیه علی‌کرمی، بهاره مسگری، سونیا سوارکوب، محمدرضا باقری، رامین احمدزاده، علیرضا حبیبی کلهرودی، امید علی باقری می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است.

https://mohitzist.bashariyat.org

گزارش آماری نقض حقوق پیروان ادیان، مردادماه 1403

کریم ناصری، علی فروتن، سعید بهشتی متین، صدرا مجیب یزدانی

جدول گزارش آماری موارد نقض حقوق پیروان ادیان مردادماه 1403
موارد نقض حقوق ادیان اهل سنت بهاییان مسیحیان سایر ادیان
احضار و بازجویی 6 1 0 13
محرومیت از حقوق زندانیان و متهمان 27 29 1 9
آزار و محرومیت از حقوق شهروندی 37 38 1 21
جلوگیری از انجام مناسک مذهبی 0 1 0 0
حبس 11 15 1 4
آزادی و مرخصی زندانی 4 1 0 0
تفتیش و ضبط و مصادره 0 5 0 0
جمع کل 85 90 3 47

آگاهی بیشتر:

این گزارشات آماری از میان بیش از 74 خبر که در طول مردادماه 1403 تهیه شده است.

آمار فوق از گزارشات رسانه‌های داخلی و خارجی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع‌آوری شده و عملاً نمی‌تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ درصد واقعیت‌های جامعه باشد.

این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق پیروان حقوق ادیان که از رسانه‌های داخلی و خارجی مانند ایسنا، هرانا، ایسنا، ایرنا، ایلنا، هنر آنلاین، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری فارس، کیهان، همشهری آنلاین، آباننیوز، سازمان ماده 18، کردپرس، کردپا، کمپین فعالین بلوچ، هه‌نگاو، بی‌بی‌سی فارسی، جمع‌آوری گردیده، تهیه شده است.

همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق ادیان در مردادماه همکاری کردند خانم‌ها و آقایان: کریم ناصری، آرشا کچوئیان، علی فروتن، صدرا مجیب یزدانی، سینا اشجعی، امیر پالوانه، سعید بهشتی متین، اسفندیار سنگری، نغمه ظریفی‌مقدم ، عباس رهبری، مریم حبیبی، آیلین علی‌وردی‌لوییی، کوثر ولی‌زاده، پروین محمدی افقا، شراره هادی‌زاده رئیسی، می‌باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://adian.bashariyat.org/

گزارش جلسه ویژه کمیته پژوهش ، 10 جولای 2024

مرضیه معظمی

جلسه ویژه کمیته پژوهش در تاریخ 10 جولای 2024 برابر با ۲۰ تیرماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۸:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی با حضور مهمان، اعضای کمیته و جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر درفضای اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر ایران برگزار گردید. در ابتدای جلسه، آقای اصغر خدابنده سامانی مسئول جلسه، ضمن خوش آمد گویی وخیر مقدم به  حاضرین، با معرفی مهمان جلسه را آغاز کردند.

آقای خدابنده سامانی جلسه را اینگونه شروع کردند: که این واقعه در اصل از تاریخ 17 تیر سال 1378 شروع و تا تاریخ 23 تیر سال 1378 ادامه داشت . این اتفاق از حدود10 شب شروع شده ودلیل این موضوع را بیشتر وجود مطبوعات دانستند که فردای آن روز دیرتر به اطلاعات درست و دقیق در مورد شب گذشته در دست داشته باشند و افرادی که آگاه تر و دست به قلم بودند را میخواستند محدود کنند و حکمی که در آن زمان داده بودند در ابتدا روزنامه سلام را توقیف کردند که در این قسمت برای تکمیل اطلاعات و اتفاقات آن زمان از جناب آقای شفایی خواستند در مورد موضوع  جلسه شروع به صحبت کنند.

آقای منوچهر شفایی در مورد واقعه کوی دانشگاه شروع به صحبت کردند: در رابطه با مسئله جنبش دانشجویی که در سال 1378 و در ماه 18 تیر رخ داد، این جنبش دانشجویی فقط  در رابطه با یک اعتراض دانشجویی نبوده، بلکه یک حق‌طلبی بوده، این حق‌طلبی به‌دنبال بحث آزادی بیان و اندیشه بود به این دلیل که روزنامه سلام را در 15 تیر سال 1378 در ساعت 6 صبح بستند، به‌دلیل یک نامه اعتراضی محرمانه نوشته شده بود، توقیف شد و به همین دلیل دانشجویان شروع به اعتراض کردند در این میان مجلس پنجم در پایان کاردولت بسیار مصمم بودند قوانینی را به تصویب برسانند زیرا قوانینی که در مطبوعات وجود داشت، قوانینی بود که در زمان پهلوی بود و همچنان با آن بودند که بعد انقلاب با کمی تعغییر دوباره‌نویسی شده بود اما به تصویب نرسیده بود. تاریخ رسمی شروع جنبش‌های دانشجویی در ایران در سال ۱۳۳۲ در 16 آذر اتفاق افتاد که در آن تاریخ 3 نفر از جوانان دانشجو براساس حمله‌ایی که به دانشگاه شد کشته شدند. سه مهندس  به نام‌های احمد قندچی، آذرشریعت رضوی، مصطفی بزرگ‌نیا و بعد از آن در بهمن سال 1340 شمسی بود که حمله به دانشگاه حقوق صورت گرفت که مجددا چند نفر در آن‌جا کشته شدند و تعدادی را نیز دستگیر کردند. جنبش بعدی در اسفند ماه سال 1348 بود که به‌دلیل گران کردن بلیط اتوبوس‌ها صورت گرفت که خود من هم  در آن زمان دانشجو بودم و فعالیت می‌کردم، شهر شلوغ شد و مصادف با تقریبا 4 روز تعطیلی دانشگاه‌ها بود اما با هماهنگی بین دانشجویان و حضور در محوطه دانشگاه شروع به اعتراض کردند که بعد از چند ساعتی پلیس و نیروهای امنیتی وارد دانشگاه شدند برای سرکوب  و به دستگیری منجر شد ، از سال 1350 تا نزدیک‌های انقلاب، دولت 16  آذر را روز دانشجو نامیدند و تمامی دانشجوها بعد از کلاس کنار هم گرد می‌آمدند برنامه‌ریزی می‌کردند برای اعتراض و تضاهرات و خواهان آزادی زندانیان سیاسی و آزاد شدن دانشجویانی که در زندان بودند می‌شدند که بعد از انقلاب هم این روز به‌عنوان روز دانشجو تلقی شد . آقای شفایی جهت یادآوری مطلب بسیار مهمی را در مورد آزادی بیان و آزادی اندیشه گفتند که دانستن آن  جزو حق ذاتی و حق شهروندی ماست . در مورد حق ذاتی که ما چون زبان داریم، صحبت می‌کنیم، اندیشه داریم فکر می‌کنیم، پس حق بهره‌برداری از این موارد را داریم ولی وقتی حقوق شهروندی رعایت شود، معنا پیدا خواهد کرد به همین دلیل یکی از دلایلی که حق شهروندی را از بین می‌برد، مسئله سانسور است . در واقع در جوامعی که دولت‌ها منافع و تثبیت خود را در ناآگاهی مردم آن سرزمین می‌دانند به همین دلیل جلوی هرگونه حرکت و یا آگاهی که بخواهد موضوعی را افشا و یا مطرح کند را می‌گیرد و به شدت سرکوب می‌کند حتی آگاهی‌های ساده در مورد مطرح کردن اعلامیه حقوق بشر نه اجرای آن که به این موضوع هم اجازه داده نمی‌شود.  این جلوگیری کردن‌ها از اطلاع‌رسانی و بست‌ های متعدد روزنامه‌ها ، رادیوها  و تمامی امکانات ارتباطی که در دراز مدت جامعه تبدیل می‌شود به خودسانسوری یعنی تا قبل از این‌که کسی بخواهد حرفی و یا سخنی را سانسور کند، خود جامعه یک فرهنگ خودسانسوری را اجرا می‌کند. برای مثال: شاعر، سخنگو، نویسنده وغیره. در طول تاریخ داشتیم افرادی که اجازه مطرح کردن و آگاهی‌رسانی به مردم را نداشتند و جلوی آن‌ها توسط دولت زمان خودشان گرفته شد و سرکوب شد و یا به نوعی کشته، زندانی، مسوم و شکنجه شدند از جمله: فرخی ، عشقی، فاطمی، یزدی، خطیبی و کسروی و غیره که بعد از انقلاب هم می‌توانیم به محمد مختاری، محمدجعفر پوینده اشاره کرد و نیز قتل‌های زنجیره‌ای را مطرح کردند که تعدادی از روشنفکران را به بهانه صحبت کردن، سلاخی کردند و کشتند. قتل‌های زنجیره‌ای خود یک حرکت ویژه‌ای بود که در واقع بسیاری از مردمی که معترض بودند، کشته شدند که ما وقتی به موضوع و یا مطلبی می‌پردازیم فقط در مورد آن نگوییم بلکه به موارد اطراف آن هم بپردازیم و به موضوعاتی که اثر گذار بوده  و مرتبط هستند باید نگاه کنیم و بپردازیم . بعد از انقلاب با ترفندهای مختلف جلوی رویکرد و نظرات و اندیشه دانشجویان را گرفتند که ابتدا با انقلاب فرهنگی شروع شد و بعد با تشکیل انجمن‌های اسلامی و بعد تشکیل گروه حراست دانشگاه، دفتر ولایت فقیه در دانشگاه، بسیج دانشجویی و وجود یکسری لباس شخصی و خیلی موارد دیگر که عملا سیستم دانشگاه تبدیل شده بود به این‌که وجود دفاتر مختلف فقط برای کنترل دانشجویی که دارد وارد دانشگاه می‌شود که می‌خواهد اندیشه و نظر خود را اعلام کند، حرف بزند و تبادل اطلاعات کند که جلوی آن شخص گرفته می‌شد و با توجه به این جو و این‌چنین شرایطی که در دانشگاه به‌وجود آمده عدم امکان صحبت کردن و فشاری که به جامعه آمده بود به‌دلیل باز نبودن جامعه برای آزادی بیان و آزادی اندیشه مجلس پنجم تصمیم می‌گیرد که قانونی را برای مطبوعات وضع کنند که بسیاری از مواردی که در قانون سال ۱۳۳۴ بود عملا در همین دوره پنجم دولت هم اجرا شد، در آن دوره، در وزارت اطلاعات شخصی بود به نام سعید امامی یا سعید اسلامی که هنوز مشخص نکردند کدام نام صحیح است که در زندان به وسیله مواد بهداشتی مسموم و کشته شد، قبل‌تر که در زندان بود آن شخص طرحی را به دولت که در زمینه مطبوعات بود را ارائه داده بود، مجلس طرح را مورد بررسی قرار می‌دهد، مطلبی که در روزنامه سلام انتشار پیدا می‌کند در مورد همین موضوع محرمانه طرح تصویب قانون مطبوعات بوده است، که روزنامه سلام در این‌جا اعتراض می‌کند که می‌گوید که قانونی که در حال حاضر شما می‌خواهید اعمال کنید همان قانونی مطبوعات سال 1334 پهلوی با نویسندگی آقای سعید امامی است که در حال حاضر دستگیر شده که همین نامه  و مطلب است که روزنامه سلام انتشار می‌دهد که باعث بسته شدن روزنامه در تاریخ 15 تیر ماه می‌شود که در آن محدوده زمانی دانشگاه‌ها تعطیل هستند و دانشجویان در استراحت بین ترمی قرار دارند و یا کسانی که درس‌های تابستانه دارند در خوابگاه حضور دارند که تعداد کمی بودند. در هر صورت در یکشنبه 17تیر بعدازظهر شروع به اعتراض می‌کنند و فردای آن روز دوباره تکرار می‌کنند که همزمان وقتی مجلس می‌بیند که زمزمه آن پیچیده که این متنی که آقای امامی داده باعث آن بوده، سکوت می‌کنند اما پنجشبه بعدازظهر بعد از استراحت دانشجویان شروع به حرکت می‌کنند و می‌آیند به سمت خیابان گارگر وبعد به سمت بیت رهبری می‌روند تا حدودساعت ۸ شب تظاهرات می‌کنند و بعد نیروهای پلیس و ارتش و بسیج و لباس شخصی‌ها موصوم به انصار حزب‌الله می‌آیند، دانشجویان عقب‌نشینی می‌کنند و می‌آیند داخل خوابگاه، در خوابگاه لباس شخصی‌ها و نیروهای پلیس با هم بحث و به هم توهین می‌کنند و دچار درگیری می‌شوند که در آخر شب دستور حمله به خوابگاه داده می‌شود و دانشجویان را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند و همچنین در تاریخ 20 تیر ماه به خوابگاه دانشجویی تبریز حمله می‌کنند و دانشجویان را سرکوب، ضرب‌وشتم و بازداشت می‌کنند.  در این‌جا سئوال مطرح می‌شود که دستور هجوم به خوابگاه را چه کسی صادر کرده است؟ و مورد دیگر این‌که فقط گفته شده دستور از بالا بوده یعنی رئیس‌جمهور، رهبر و یا فرمانده ارتش ویا فرمانده نیروی انتظامی بودند و در این‌جا اصلا معلوم نیست که چه شخصی این دستور را داده است و تاکنون هم هنوز روشن نشده است، در آن زمان آقای طلایی رئیس پلیس بودند که با داشتن حکم، دستور حمله را دادند که تا ساعت 4 صبح خیلی از دانشجویان را دستگیر، کشته و محوطه خوابگاه را تخریب می‌کنند و این باعث می‌شود که جامعه روشن و آگاه شود که چه اتفاقی در خوابگاه افتاده است و این موضوع منتشر می‌شود که بسیاری از افراد نیز دچار آسیب‌های جبران‌ناپذیری از سوی دولت پنجم می‌شوند . آقای خاتمی، رئیس‌جمهور آن زمان با تعداد دیگر از اصلاح‌طلبان می‌آیند حالت میانجی‌گری می‌کنند که یک عده می‌خواهند گروهی از دانشجویان را دستگیر کنند و یک عده‌ای می‌خواهند جلوی این کار گرفته شود تا ظهر فردای آن روز با رایزنی نیروهای سرکوب از خوابگاه بیرون می‌روند در این حال عده‌ای زخمی و کشته و دچار آسیب‌های جدی شده بودند. هفت نفر از دانشجویان کشته شدند به نام‌های عزت‌الله ابراهیم‌نژاد، فرشته علیزاده، تامی حامی‌فر، اینانلو، محمد فاضلی در این میان دانشجویی به نام سعید زینالی است که در همان زمان ایشان در منزل مسکونی خود دستگیر می‌شود و از آن زمان تا به الان که حدود 25 سال می‌شود غیب شده است با این‌که خانواده ایشان بسیار پیگیر فرزندشان بودند حتی تا به ژنو هم سفر کردند و اعتراض کردند اصلا پاسخی داده نشده است. همچنین بعد از اتقاقات کوی دانشگاه بسیاری از دانشجویان دانشگاه تهران در مسجد دانشگاه شروع به تحسن کردند که دیگر از طرف دولت دیگر برخوردی صورت گرفته نمی‌شود و فقط حضور دارند ایستادند و نظاره‌گر هستند. چند روز بعد از واقعه کوی دانشگاه تهران یک جوی در شهر تهران و همین‌طور در شهر تبریز ایجاد می‌شود و که فقط در تاریخ 20 تیردر تبریز به‌خاطر تحسنی که کرده بودند، چندین‌بار پلیس به دانشجویان حمله کردند که این موضوع بحث جداگانه‌ای دارد. این اتفاقات و موضوعات به نوعی باعث شد که دانشجویان تهران برای اعتراض به وضعیت موجود عملا تا خیابان وزارت کشور پیش رفتند که در آن دوره آقای تاج‌زاده و چند نفر دیگر در گروه اصلاح‌طلب بودند که با سخنرانی و رفتن پیش دانشجویان می‌خواهند جوی که پیش آمده را آرام کنند در حالی‌که بخش بزرگی از تهران عملا تحت کنترل  جوانان کشور بود. با این حال دولت نیز دنبال راهکاری برای سرکوب و کنترل بیشتر مردم شهر و جوانان دانشجو بودند و در این میان افرادی که فعال بودند و در رابطه با این موضوع حرفی برای گفتن داشتند را دستگیر می‌کردند و می‌بردند. سردارانی که در آن زمان وظیفه‌ای را به عهده داشتند ۲۴ نفر بودند، آن‌ها یک نامه به آقای خاتمی می‌نویسند در نامه ذکر می‌کنند که یا دستور سرکوب را دهید یا حمله می‌کنیم و خود شما را نیز بازداشت می‌کنیم که در واقع کودتا خواهیم کرد و از همین نامه  یک کپی به رهبری می‌دهند که در تاریخ 23 تیر ماه سه‌شنبه شب رهبری در برنامه تلوزیونی شروع به صحبت می‌کند و می‌گوید مردم من صدای شما را شنیدم حق با شماست لازم به ذکر است که در صبح همان روز چند تعداد بانک آتش می‌زنند و رهبر در آن نشست تلوزیونی نیز می‌گوید  من حق را پیدا می‌کنم و همه چیز را مرتب می‌کنم و از فردا اگر کسی به خیابان بیاید جزو افرادی هستند که علیه جمهوری اسلامی هستند و در کار آشوب و ضربه زدن به اموال عمومی نقش دارند. با این سخن دیگر باعث شد از فردای آن روز دانشجویان نتوانند بیایند و هر کسی هم برای اعتراض آمد به‌عنوان شورشگر دستگیر کردند و از دانشگاه بردند . آقای شفایی در این قسمت از جلسه نام چند نفر از دانشجویانی که دستگیر شدند را نیز بردند که بعد از دستگیری به مدت‌های مختلف در زندان به سر بردند و بعد از زندان‌ها هم اتفاقات و سرنوشت‌های مختلفی برایشان پیش آمده بود. در این‌جا آقای شفایی گفتند که به نظر من اتفاق 18 تیر سال 1378 کوی دانشگاه یک نقطه عطفی بود که جامعه آگاه شد و علاقمند شد که حق آزادی بیان را داشته باشد . سئوالی که مطرح شد در مورد مقام آقای پزشکیان رئیس‌جمهور حال حاضر جمهوری اسلامی در زمان واقعه کوی دانشگاه بود که در جواب آقای شفایی گفتند: که در مورد ایشان اطلاعاتی ندارم برای این‌که در آن زمان اسم آقای پزشکیان به آن صورت که شناخته شده باشد، نبود و طبق صحبت‌هایی که اخیرا افشا شده ایشان در دانشگاه تبریز جزو اولین کسانی بودند که دستور داده حتی در مراکز پزشکی بانوان باید با حجاب کامل حضور داشته باشند. در این قسمت از جلسه آقای خدابنده سامانی در مورد موضوع جلسه گفتند: که در آن زمان هم رهبر و هم آقای خاتمی در صحبت‌های خود با مردم و دانشجویان قول دادند که عاملان این واقعه را محاکمه کنند که یک عده را هم گرفتند، دادگاهی کردند ولی در نهایت هیچ‌کس محاکه نشد و می‌توان گفت تبرئه شدند و جالب‌تر این‌که پست هم گرفتند و در واقع چیزی از دست ندادند بلکه به درجاتشان هم افزوده شد و آقای خدابنده خواستار توضیح بیشتر از آقای شفایی در این مورد شدند.آقای شفایی در پاسخ و تکمیل سخنان آقای خدابنده گفتند: تمام موارد بر این بنا بوده که تمام عاملان حمله به کوی داشگاه دستگیر بشوند و محاکمه بشوند که در این قضیه 19 نفر قرار شد محاکمه شوند از جمله آقای طلایی و یکسری افراد دیگر که جزو فرماندهان و نیروهای انتظامی  بودند و در حین این محاکمه ۲ تن از وکلا به نام‌های خانم شیرین عبادی و آقای محسن رهامی وکالت دانشجویان دانشگاه را به عهده گرفته بودند، این دو نفر جزو کسانی بودند که وکالت دانشجویان را گرفته بودند و هم‌زمان فردی به نام امیرفرشاد ابراهیمی جزو گروه انصار حزب‌الله بود که با سردار طلایی همکاری می‌کرد، به دلایلی با گروه مخالفت می‌کند و در همین حال با آقای رهامی و خانم عبادی قرار می‌گذارند که اعتراف کند به اتفاقات و اقداماتی که در آن چند روز انجام دادند و یک فیلم ویدیویی از این اعترافات ضبط می‌کنند و 5 نسخه که هر کدام را به رهبر، رئیس‌جمهور، اداره اطلاعات، رئیس مجلس ارسال می‌کنند و اعلام می‌کنند که متوجه شوید طبق اعترافات آقای امیرفرشاد ابراهیمی چه خرابکاری‌ها و رفتارهای غیرانسانی از طرف فرماندهان، سرداران و گروه حزب‌الله انجام شده است و خواهان محاکمه آن‌ها شدند. به‌جای این‌که با در نظر گرفتن اعترافات کسانی که در واقعه کوی دانشگاه نقش داشتند را محاکمه کنند و خواستار توضیح از آن‌ها شوند، شروع به دستگیری خانم شیرین عبادی، آقای محسن رهامی و امیرفرشاد ابراهیمی می‌کنند و درست این دستگیری‌ها هم‌زمان می‌شود با زمان محاکمه سرکوبگران کوی دانشگاه که با این وجود نمی‌توانند وکلا در دادگاه شرکت کنند که خود وکلا بعد از دادگاه سند می‌گذارند که بتوانند بیایند بیرون و محاکمه تمام می‌شو ، هیچ‌کس محکوم نمی‌شود و فقط ۲ نفر محکوم می‌شوند اولی شخصی بوده به نام برج‌علی که گویا ریش‌تراش دزدیده بوده و شخصی دیگر بوده که بیشترین ضربات را به دانشجویان زده بود که آن‌ها هم توبیخ و محاکمه می‌شود به‌همین سادگی جوانان و دانشجویانی که کشته و ناپدید شده بودند فراموش می‌شوند و تنها برای کسانی که دچار نقص و صدمات جدی شده‌اند یک بودجه‌ای از خود دولت پول پرداخت می‌کنند در واقع آن محاکمه به صورت سوری بود و فقط تعدادی خسارت جزیی دریافت کردند. که ریاست جمهوری 100 میلیون تومان بابت درمان و دارو به دانشجویان داده بود، 125 میلیون تومان برای خرید لوازم خوابگاه اختصاص داده بودند و 320 میلیون تومان برای تعمیر خوابگاه در نظرگرفتند. آقای شفایی در ادامه می افزاید که تمام این اتفاقاتی که افتاد دانشجویان کشته، زخمی، ناپدید و سکوب کردند یک پروسه سنگینی ایجاد شد که کلی دانشجو در زندان‌ها ماندند و کلی نیز ستاره‌دار شدند، خیلی از دانشجویان و مردم متواری شدند اما بعد از این اتفاقات عملا موضوع قانون مطبوعات متوقف شد تا یک پروسه‌ای که برای مجلس ششم که به مجلس اصلاحات معروف بود که کل اصلاح‌طلبان در آن حضور داشتند به تاریخ  خرداد ماه 1379 برده شد که در ابتدای شروع کارشان، شروع به بررسی قوانینی که در مورد مطبوعات بود پرداختند که حدود 20 روز بحث کردند وبعد با تعطیلات تابستانه مصادف شد که به تعویق افتاد تا به تاریخ مرداد ماه 1379 مجلس دوباره باز شد و شروع دوباره به بررسی کردند که در این‌جا آقای کروبی رئیس مجلس بودند اعلام کردند که ما یک حکم حکومتی داریم که به معنی این است دستوری که ولایت فقیه صادر می‌کند و هیچ‌کس حق اظهار نظر و سخنی ندارد و فقط ملزم به اجرای آن هستند . که این حکم در مجلس خوانده می‌شود و همان قوانینی که در دوره مجلس پنجم صحبت می‌شد کافیست و بحث در این مورد نکنید، پس در این‌جا هیچ قانونی تعغیر نکرد و هر آن‌چه که از قبل بود باقی ماند. برای تکمیل اتفاقات گفتند صحبت بسیار است که در آن برهه از زمان بسیاری از رونامه‌ها بسته شدند، مسئولین حتی برای پاره‌ای از توضیحات در جوامع بین‌المللی حتی در آلمان حضور پیدا کردند اما پاسخ درست و قانع‌کننده‌ای ندادند و خیلی مطالب و اتفاقات دیگر که وقت جلسه برای توضیحات بیشتر یاری نمی‌کند. آقای خدابنده سامانی سئوالی را از طرف دوستان حاضر در جلسه ایراد می‌کنند، که دلیل اصلی توقیف روزنامه سلام چه بود؟ آقای شفایی در پاسخ گفتند که روزنامه سلام یک نامه‌ای را نوشته و با توجه به محرمانه بودن آن که از سمت وزارت اطلاعات آقای خویینی‌ها که در نظام مشغول به کار بودند توانسته بود روزنامه سلام را ایجاد کند که یک مطلبی را پیدا می‌کنند که چه کسی نویسنده قانون مطبوعات است، قانونی که قرار است در مجلس پنجم بررسی شود و خوانده شود و بعد تصویب شود. این قانون مطبوعاتی که در مورد آن بسیار حرف بود نویسنده آن از آقای سعید امامی بود، ایشان کسی بودند که قتل‌های زنجیره‌ای را مدیریت و سازماندهی می‌کرد و عده‌ای را به‌عنوان قاتل دور خود جمع کرده بوده و نزدیک به 180 نفر را می‌خواستند به قتل برسانند که چیزی حدود 70 الی 80 نفر نیز اتفاق افتاد . در این‌جا روزنامه سلام اعتراض کرده است که این قانون مطبوعاتی که شما در مورد آن صحبت می‌کنید، نویسنده آن کسی است که مجرم بوده و خودمان آن شخص را دستگیر کردیم و ایشان هزار صفحه اعتراف کرده است . این چه قانونی است که با وجود دانستن این موارد شما می‌خواهید آن را تصویب کنید و به غیر از آن این قانون را بررسی می‌کنند می‌بینند که شبیه همان قانون دوره پهلوی است یعنی در سال 1334 هم آن قانون مطبوعاتی وجود داشت برای مثال در فصل سوم قانون مطبوعات ذکر شده بود که اگر کسی به خانواده پهلوی و یا سران نظام توهین و یا انتقادی کند آن روزنامه و نشریه بسته می‌شود و گاها زندانی  نیز دارند و عین همین قانون را فقط نام‌ها را جابه‌جا کردند که نام‌های روحانیت و رهبری و ریاست جمهوری گذاشتند و بستن روزنامه خود یک جنایت است، بلکه اگر تخلفی صورت گرفته است باید نویسنده آن مطلب پاسخگو باشد و توضیح دهد و فقط برای این‌که دولت بتواند نشان دهد که زور بیشتری دارد در مملکت نه تنها دبیر مجموعه بلکه کل روزنامه ویا نشریه را می‌بندد و تعطیل می‌کنند که خود یک جنایت محسوب می‌شود و ایجاد رعب و هراس در بین افراد نویسنده و تمامی افراد کوچک و بزرگ از لحاظ پست و سمت که در آن‌جا مشغول به کار هستند در نتیجه با این قانون اکثر افراد حاضر در محل کار نظر منفی خود را اعلام می‌کند که اصلا ننویسید تا این مکان بسته نشود که همان بحث خودسانسوری که در اول جلسه به آن پرداخته شد  به‌همین دلیل روزنامه سلام در چاپی عنوان کرد که اصلا تصویب این قانون منطقی نیست و دانشجویان نیز با آگاه شدن از موضوع شروع به اعتراض کردند و خود اعتراض عملا در مورد آزادی بیان بود . بعد از گذشت زمانی در شهریور ماه سال 1379 در شهر خرم‌آباد طبق روال دوره‌همی‌های دانشجویان که جمع می‌شدند و جلسه برگذار می‌کردند که در آن‌جا باز دولتیان یک عده‌ای را آماده می‌کنند و باز حمله می‌کنند به دانشجویان حاضر در سمیناری که برگذار کرده بودند و 3 روز در خرم‌آباد درگیری پیش می‌آید و یک استوار در آن‌جا کشته می‌شود که این جلسات و سمینارها برای 1هفته بود اما مردم برای کمتر صدمه دیدن افراد و تمام شدن این اتفاقات سریع‌تر در عرض 3 روز برای دانشجویان وسیله نقلیه فراهم می‌کنند و دانشجویان را از آن‌جا دور می‌کنند و طبعا کسانی مثل آقای تا‌ زاده که در آن زمان مجوز صادر کردند، محاکمه شدند، دستگیر شدند و برای توضیحات به مراجع قضایی مراجعه می‌کردند. در جمع‌بندی جلسه جناب آقای شفایی مگفتند: در رابطه با هرگونه جنبشی که اتفاق می‌افتد در سال‌های مختلف، اهمیت و ارزش آن فقط آگاهی است یعنی بر اساس موضوعی که ارتباط به آگاهی از حقوق ذاتی و آگاهی از حقوق شهروندی داشته باشند رشد می‌کند و همین جنبش دانشجویی عملا یک بخش از آگاهی در آن بود و همگی دنبال حق‌طلبی بودند، حق آزادی بیان اندیشه بود. درست است دولت سرکوبگر است، دولت دستگیر می‌کند، دولت می‌زند، دولت شکنجه می‌کند تا قدرت خودش را نشان دهد اما آن اندیشه حرکت می‌کند، اندیشه رشد می‌کند و این مورد خیلی با ارزش است که ما بتوانیم در هر حرکتی رشد آن قضیه را ببینیم برای مثال در سال 1388 با وجود آگاهی، شعار جمعیت این بود که رأی من کجا است؟ در آن زمان میلیون‌ها نفر آمدند در خیابان و اعتراض کردند و فقط دنبال رأی خود بودند که در پاسخ گفتند بعدا نگاه می‌کنیم و بررسی می‌کنیم که در نهایت بی‌پاسخ ماند و فقط تعداد زیادی از مردم را گرفتند، زندانی کردند و یا کشتند . آگاهی زمانی باید پیدا شود که برای مثال دولت می‌گوید شما فقط حق انتخاب از بین 6 نفر کاندید را دارید آن زمان است که باید آگاه بود و حق‌طلبی کرد و مهم آگاه شدن است و هرقدر آگاهی در جامعه بیشتر باشد نتایج هرگونه اعتراضی بهتر خواهد بود . سرکوب همیشه در هر جامعه و دولتی است حتی در سالم‌ترین جامعه به چشم می‌خورد چون هنوز رشد فرهنگی نشده است این سرکوب به صورت کم و زیاد وجود دارد ، توجه داشته باشیم که حرکتی اگر انجام می‌شود بر اساس حقوق ذاتی و حقوق شهروندی ما باشد، یعنی حقوق ذاتی را حس کنیم و براساس آن مطالبه‌گر شویم و ما باید واقف باشیم که جامعه ما اصلاح‌پذیر و تصحیح نخواهد شد چون یک رکنی دارد که به صورت مادام‌العمر ریاست می‌کند و یک مجلس خبرگان وجود دارد که به هیچ‌وجه حق اظهار نظر و نظارت به عملکرد نسبت به رهبری را ندارد و خود آن رهبر یک شورای نگهبان 12 نفره انتخاب می‌کند که همین 12 نفر واجدین شرایط خبرگان را انتخاب می‌کنند که کاملا از لحاظ عقلانی غیرمنطقی است که کاملا این روابط و انتخاب شدن‌ها سوری بود ، اصلا رأی و نظری وجود ندارد، در این‌جا رهبر نیز هیچ‌گونه پاسخ به هیچ‌یک از اعضای انتخابی ندارد در واقع یک دوره باطل هستند که گرد هم آمده‌اند و تماما همگی تسلیم و فرمانبردار رهبر هستند.

در پایان، مسئول جلسه با تشکر از دست اندرکاران، منشی و ادمین جلسه: خانم مرضیه معظمی و همچنین تشکر از مهمان و حضار در جلسه، در ساعت 18:56 به‌وقت اروپای مرکزی ختم جلسه را اعلام کردند.

 

 

 

 

   گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از محیط زیست، ۱۵ آگوست ۲۰۲۴

محمدرضا باقری

جلسه ویژه کمیته دفاع از محیط زیست روز پنجشنبه ۱۵ آگوست ۲۰۲۴ میلادی، برابر ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ شمسی در ساعت ۱۸:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای نشست، خانم بهاره مسگری مسئول جلسه، ضمن خوش‌آمدگویی به حاضرین در جلسه، میهمان جلسه را معرفی کردند و در ادامه همراه با مهمان به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

خانم مرضیه علی‌کرمی در مورد معادن و محیط زیبت گفتند: بهره‌‌برداری از معادن در ایران یکی از ستون‌های اصلی اقتصاد ملی است. اما این فعالیت، همزمان با فرصت‌های اقتصادی، چالش‌های جدی زیست‌محیطی را نیز به همراه دارد. ایران به‌عنوان یکی از کشورهایی که دارای منابع غنی معدنی است، در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری‌های چشم‌گیری در این بخش انجام داده است. براساس آمارهای رسمی، ایران حدود ۷ درصد از ذخایر معدنی جهان را در اختیار دارد و در تولید برخی مواد معدنی مانند سنگ آهن، مس و روی، جزو تولید کنندگان بزرگ دنیا به شمار می‌رود. با این حال، بهره‌برداری از معادن نیازمند برداشت حجم عظیمی از منابع طبیعی است که می‌تواند تأثیرات مخربی بر محیط زیست بگذارد. معادن در جهان به‌دلیل نیاز روز افزون به منابع معدنی برای تأمین مواد اولیه صنایع مختلف، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این زمینه، کشورهای مختلف بسته به میزان ذخایر معدن، فناوری‌های مورد استفاده و سیاست‌های زیست‌‌محیطی تجربیات متفاوتی دارند. به بررسی وضعیت معادن در جهان و تأثیرات آن‌ها بر محیط زیست می‌پردازیم: در کشورهای توسعه یافته: کشورهای توسعه‌ یافته مانند کانادا استرالیا و ایالات متحده آمریکا به‌دلیل داشتن منابع معدنی غنی و فناوری‌های پیشرفته، از بزرگ‌ترین مواد معدنی در جهان هستند. این کشورها معمولاً قوانین و مقررات سختگیرانه‌تری برای حفاظت از محیط زیست دارند. کانادا: این کشور یکی از بزرگ‌ترین تولید کنندگان طلا، نیکل، اورانیوم و دیگر مواد معدنی است. کانادا به‌دلیل قوانین زیست‌محیطی سختگیرانه و استفاده از فناوری‌های پیشرفته در معدن‌کاری، توانسته است تا حد زیادی تأثیرات منفی زیست‌محیطی را کاهش دهد. با این حال همچنان برخی از معادن در مناطق حساس مانند مناطق قطبی و جنگل‌های بکر نگرانی‌های زیست‌محیطی را به‌دنبال دارند. استرالیا: استرالیا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان زغال سنگ، سنگ آهن و بوکسیت در جهان است. در این کشور نیز قوانین زیست‌محیطی بسیار پیشرفته‌ای وجود دارد، اما استخراج گسترده منابع معدنی، به‌ویژه زغال‌ سنگ، منجر به تخریب زیستگاه‌های طبیعی و آلودگی هوا و آب شده است. معادن در کشورهای در حال توسعه. کشورهای در حال توسعه، به‌دلیل نیاز به توسعه اقتصادی و اشتغال‌زایی، معمولا تمرکز بیشتری بر بهره‌برداری از منابع معدنی دارند. این کشورها اغلب با چالش‌هایی نظیر ضعف در اجرای قوانین زیست‌محیطی، فساد و استفاده از فناوری‌های قدیمی مواجه اند. چین: چین بزرگترین تولیدکننده زغال‌ سنگ و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فلزات کمیاب است. این کشور به‌دلیل حجم بالای تولیدات معدنی با مشکلات جدی زیست‌محیطی مانند آلودگی شدید هوا، آب و خاک مواجه است‌ دولت چین در سال‌های اخیر اقداماتی برای کاهش آلودگی‌های زیست‌محیطی و بهبود بهره‌وری معادن انجام داده است اما مشکلات زیست‌محیطی همچنان پا برجاست. آفریقا: بسیاری از کشورهای آفریقایی مانند جمهوری دموکراتیک کنگو، آفریقای جنوبی و زامبیا دارای ذخایر غنی معدنی هستند. با این حال، ضعف در زیرساخت‌ها و اجرای قوانین زیست‌محیطی منجر به آلودگی شدید منابع آب و تخریب زیستگاه‌های طبیعی شده است. به‌عنوان مثال، استخراج کبالت در کنگو به‌دلیل عدم رعایت اصول زیست‌محیطی و انسانی با مشکلات زیادی مواجه شده است. چالش‌های زیست‌محیطی جهانی: فعالیت‌های معدنی در سراسر جهان بسته به نوع معدن و روش‌های استخراج تأثیرات مختلفی بر محیط زیست دارند. این تأثیرات می‌تواند شامل تخریب زیستگاه‌های طبیعی، آلودگی منابع آب، آلودگی هوا و کاهش تنوع زیستی باشد. تخریب جنگل‌ها و زیستگاه‌های طبیعی: استخراج مواد معدنی مانند طلا، الماس و زغال سنگ نیازمند تخریب وسیع جنگل‌ها و زیستگاه‌های طبیعی است. این موضوع به‌ویژه در مناطق بکر و جنگل‌های بارانی مانند آمازون به چشم می‌خورد. آلودگی آب‌ها: معادن اغلب با استفاده از مواد شیمیایی مانند سیانور و جیوه کار می‌کنند که می‌تواند منابع آب زیرزمینی و سطحی را آلوده کند. این آلودگی‌ها تأثیرات مخربی بر سلامت جوامع محلی و اکوسیستم‌ها دارد. آلودگی هوا: گرد و غبار و گازهای سمی ناشی از فعالیت‌های معدنی به‌ویژه در معادن زغال سنگ و فلزات به آلودگی هوا و افزایش بیماری‌های تنفسی منجر می‌شود. تلاش‌های بین‌المللی برای کاهش تأثیرات زیست‌محیطی: در سطح جهانی تلاش‌هایی برای کاهش تأثیرات زیست‌محیطی معادن صورت گرفته است. این تلاش‌ها شامل توسعه و بکارگیری فناوری‌های نوین، ایجاد استانداردهای زیست‌محیطی و تقویت نظارت‌های بین‌المللی می‌شود. استانداردهای زیست‌محیطی: سازمان‌های بین‌المللی مانند بانک جهانی و سازمان ملل متحد در حال تلاش برای ارتقاء استانداردهای زیست‌محیطی در صنعت معدن هستند. این استانداردها به‌منظور کاهش تخریب محیط زیست و تضمین بازسازی مناطق معدنی پس از پایان فعالیت‌ها تدوین شده‌اند. توسعه فناوری‌های پایدار: برخی کشورها و شرکت‌های معدنی به سمت استفاده از فناوری‌های سبز و پایدار برای کاهش اثرات زیست‌محیطی می‌روند. این شامل استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر کاهش مصرف آب و کاهش تولید زباله‌های معدنی است وضعیت معادن در جهان پیچیده و متنوع است در حالی که معادن نقش حیاتی در تأمین مواد اولیه برای صنایع مختلف ایفا می‌کنند اما تأثیرات مخرب زیست‌محیطی آن‌ها نمی‌تواند نادیده گرفته شود. برای کاهش این تأثیرات همکاری بین‌المللی، توسعه فناوری‌های نوین و تقویت قوانین و مقررات زیست‌محیطی ضروری است. تاثیرات زیست‌محیطی معادن.۱- آلودگی آب: یکی از جدی‌ترین مشکلات زیست‌محیطی معادن، آلودگی منابع آب است. استفاده از مواد شیمیایی در فرآیند استخراج و شست‌ وشوی مواد معدنی می‌تواند منجر به ورود فلزات سنگین و سایر آلاینده‌ها به منابع آب‌های زیرزمینی و سطحی شود. این مورد به خصوص در معادنی که در نزدیکی مناطق مسکونی و کشاورزی قرار دارند، می‌تواند مشکلات فراوانی ایجاد کند. ۲- تخریب پوشش گیاهی و فرسایش خاک: استخراج معادن غالبا با تخریب وسیع پوشش گیاهی و فرسایش خاک همراه است. این فرایند می‌تواند منجر به کاهش باروری خاک، افزایش روان آب‌ها و حتی فرسایش شدید زمین شود. در نتیجه، بسیاری از مناطق که قبلا حاصل خیز بوده‌اند، به تدریج تبدیل به مناطق بیابانی می‌شوند. ۳- آلودگی هوا: گرد و غبار و گازهای آلاینده‌ای که از فعالیت‌های معدنی به‌وجود می‌آید تأثیرات مخربی بر کیفیت هوا و سلامت انسان‌ها دارد مخصوصا در مناطق نزدیک به معادن، افراد ممکن است در معرض بیماری‌های تنفسی قرار گیرند. ۴ـ تأثیرات بر حیات وحش: تخریب زیستگاه‌های طبیعی و ایجاد سر و صدای زیاد می‌تواند حیات وحش منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. بسیاری از گونه‌های جانوری ممکن است زیستگاه خود را از دست داده و جمعیت آن‌ها کاهش یابد. وضعیت کنونی معادن و محیط زیست در ایران :با توجه به اهمیت موضوع در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای کاهش تأثیرات منفی فعالیت‌های معدنی بر محیط زیست صورت گرفته است. اما واقعیت این است که بسیاری از این اقدامات کافی نبوده و نیازمند برنامه ‌ریزی و نظارت دقیق‌تری هستیم. بر اساس گزارشی از سازمان حفاظت محیط زیست ایران، تنها ۱۵ درصد از معادن کشور دارای ارزیابی زیست‌محیطی کامل هستند این در حالی است که بسیاری از معادن کوچکتر بدون رعایت استانداردهای زیست‌محیطی به فعالیت خود ادامه می‌دهند. همچنین در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شده است که در بیش از ۷۰ درصد از معادن هیچ‌گونه برنامه‌ای برای بازسازی و احیای زمین پس از پایان فعالیت معدنی وجود ندارد. این امر به معنای باقی ماندن آثار منفی زیست‌محیطی برای دهه‌ها یا حتی قرن‌ها پس از پایان فعالیت‌های معدنی است. در ایران چندین معدن بزرگ وجود دارد که فعالیت‌های آن‌ها تأثیرات مخربی بر محیط زیست داشته‌اند. ۱.معدن مس سرچشمه: معدن مس سرچشمه در استان کرمان یکی از بزرگ‌ترین معادن مس جهان است. فعالیت‌های این معدن باعث آلودگی آب و هوا در منطقه شده است. استخراج مس نیازمند استفاده از مواد شیمیایی مانند سیانور و اسید سولفوریک است که باعث آلودگی آب‌های زیرزمینی و سطحی می‌شود. همچنین تخریب گسترده پوشش گیاهی و فرسایش خاک از دیگر مشکلات زیست‌محیطی این معدن است. معدن طلای آق‌دره: این معدن در استان آذربایجان غربی به‌دلیل استفاده از روش‌های سنتی و ناکارآمد در استخراج طلا مشکلات جدی زیست‌محیطی ایجاد کرده است. ورود مواد سمی و شیمیایی به منابع آب منطقه باعث بروز مشکلات بهداشتی برای ساکنان محلی شده و تخریب پوشش گیاهی نیز فرسایش خاک را به همراه داشته است. معدن سنگ‌آهن چادرملو: معدن سنگ‌ آهن چادرملو در استان یزد یکی از معادن بزرگ کشور است که به‌دلیل استخراج گسترده، آلودگی‌های زیست‌محیطی زیادی ایجاد کرده است. گرد و غبار حاصل از فعالیت‌های معدنی این منطقه به شدت کیفیت هوا را تحت تأثیر قرار داده و علاوه بر آن تخریب زیستگاه‌های طبیعی و کاهش منابع آب زیرزمینی از دیگر مشکلاتی است که این معدن به منطقه تحمیل کرده است. معدن طلای موته :معدن طلای موته در استان اصفهان نیز یکی از معادن بزرگ طلا در ایران است. استخراج طلا در این معدن با استفاده از روش‌های شیمیایی صورت می‌گیرد که منجر به آلودگی منابع آب و خاک منطقه شده ااین آلودگی‌ها تأثیرات مخربی بر کشاورزی و سلامت مردم محلی داشته است. معدن سرب و روی انگوران :معدن سرب و روی انگوران در استان زنجان یکی از بزرگترین معادن سرب و روی کشور است. استخراج این فلزات به‌دلیل استفاده از روش‌های سنتی و عدم رعایت استانداردهای زیست‌محیطی باعث آلودگی شدید آب‌های زیرزمینی و سطحی شده است. همچنین تخریب زیستگاه‌های طبیعی و از بین رفتن حیات وحش از دیگر مشکلات ناشی از فعالیت‌های این معدن است. در مجموع می‌توان گفت نمونه‌ها نشان‌ دهنده این است که فعالیت‌های معدنی می‌توانند تأثیرات بسیار مخربی بر محیط زیست داشته باشند. بدون اقدامات پیشگیرانه و بازسازی‌های مناسب پس از استخراج، محیط زیست دچار آسیب‌های جبران ‌ناپذیری خواهد شد. به‌همین دلیل نیاز است تا در آینده تمرکز بیشتری بر استفاده از فناوری‌های نوین و رعایت دقیق‌تر استانداردهای زیست‌محیطی در بهره‌برداری از معادن صورت گیرد. راهکارها و توصیه‌ها: تقویت قوانین و نظارت‌ها: یکی از مهمترین اقدامات، تقویت قوانین و مقررات زیست‌محیطی مرتبط با معادن و همچنین نظارت مستمر بر اجرای این قوانین است. باید مطمئن شویم که هرگونه فعالیت معدنی با رعایت کامل استانداردهای زیست‌محیطی صورت می‌گیرد. استفاده از فناوری‌های نوین: فناوری‌های جدید می‌توانند به کاهش تأثیرات زیست‌محیطی معادن کمک کنند. به‌عنوان مثال، استفاده از روش‌های کم‌ آب یا بدون آب برای استخراج معادن می‌تواند به کاهش آلودگی منابع آبی کمک کند. بازسازی و احیای زمین: هر معدن پس از پایان فعالیت خود باید ملزم به اجرای برنامه‌های بازسازی و احیای زمین باشد. این برنامه‌ها می‌توانند شامل کاشت درختان، بازسازی خاک و ایجاد شرایط لازم برای بازگشت حیات وحش به منطقه باشند. آموزش و آگاهی‌افزایی: افزایش آگاهی عمومی درباره‌ی تأثیرات زیست‌محیطی معادن و ضرورت حفظ محیط زیست می‌تواند به تقویت فشارهای اجتماعی بر دولت‌ها و شرکت‌های معدنی برای رعایت استانداردها منجر شود. نتیجه‌گیری: فعالیت‌های معدنی نقش بسیار مهمی در اقتصاد کشور دارند اما نباید از تأثیرات مخرب آن‌ها بر محیط زیست غافل شویم. تعادل بین توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست یک ضرورت است. برای دستیابی به این هدف نیازمند برنامه ‌ریزی دقیق اجرای مؤثر قوانین و استفاده از فناوری‌های نوین هستیم. حفاظت از محیط زیست وظیفه‌ی همه ماست و باید آن را به‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی خود قرار دهیم.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: آقای محمدرضا باقری و همچنین تشکر از تمامی شرکت‌کنندگان و مهمان برنامه، ختم جلسه را در ساعت 18:46 به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان، 16 آگوست ۲۰۲۴

کریم ناصری

جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان در تاریخ 16 آگوست سال 2024 میلادی و برابر با 26 مردادماه سال 1403 شمسی در ساعت 19:00 به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا خانم آیلین علی‌وردی‌لویی مسئول جلسه، ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمان برنامه را معرفی و در ادامه همراه با ایشان به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

آقای امیر پالوانه در مورد حکم قضایی با علم قاضی گفتند:علم قاضی در اصل به‌معنای صدور حکم بر اساس علم شخصی است که مستند به امارات قضایی باشد.لازم است قاضی با بی‌طرفی در جریان دعوای مطروحه قرار بگیرد و به‌نحوی از انحا به آن علم پیداکرده باشد،علم قاضی، به‌معنای دانستن و یقین داشتن حکم کننده است و قاضی، در جایگاهی قرار می‌گیرد که می‌تواند در مورد بحث‌های پیش آمده و امور روزانه قضاوت کند. تصمیم‌گیری در این موقعیت بسیار سخت و متفکرانه است. امروزه، برای اجرای حکم نیازمند امضای قاضی و حکم معتبر از سوی فرد حکم کننده است. این شاخه از علم مرتبط با علم حقوق تلقی می‌شود و به‌معنای دلایل اثبات کننده از اعتبار دانستن و شناخت کافی است که قاضی پیرامون موضوع دعوا به دانسته‌های خود می‌افزاید. ادله اعتبار دانش قاضی متفاوت است. در این مقاله اطلاعات بیشتری حیطه این موضوع در اختیار شما قرار می‌دهیم و صحت عمل قاضی بر اساس دلایل دیگری نیز برای اثبات صحت عمل قاضی بر اساس علم خود وجود دارد که شاید مهمترین آن‌ها دلیل عقلی باشد؛ به ‌طوری‌که در بیانات بسیاری از فقهای بزرگ از جمله شیخ طوسی و شهید ثانی، عمل کردن قاضی بر اساس علم خود، دارای ارزش قطع و یقین دانسته شده است و به‌طریق اولی ارجح از استناد قاضی به دلایلی چون شهادت که همراه با ظن است، ارزیابی شده است و علم قاضی چیست و چه جایگاهی دارد؟علم قاضی، یکی از مهمترین موضوعات در جامعه محسوب می‌شود. علم و قاضی هر کدام معنی متفاوتی دارند. علم به معنای یقین داشتن، دانستن، معرفت و دانش کافی است. قاضی، در فرهنگ لغت، معنای حکم کننده دارد. اگر از نظر اصطلاح فقهی معنی کنیم، می‌توان به شخص حکم فرما در میان مردم اشاره کرد. این شخص، در مورد اختلاف خصومت می‌نماید و مشکلات را به بهترین شکل ممکن حل می‌کند. در زمینه حقوقی، قاضی به معنای اشتغال در شغل قضاء و ترافع است. دادرس استعمال نیز شناخته می‌شود واین معانی، ما را به آگاهی قاضی نزدیک می‌کند. قضاوت، در میان مردم جایگاه ویژه‌ای دارد، جایگاه برتر علم و آگاهی قاضی نسبت به اقرار و شهادت در قانون مجازات اسلامی 1392 ثبت گردیده است و ارزش اثباتی حفظ شده‌ای دارد. آخرین حکمی که در میان مردم رواج دارد و همگان بر اثبات و صحت این حکم اطمینان دارند، دانش قاضی است فقط قاضی می‌تواند با استفاده از علم و دانش برتر خود این قوانین را در بین مردم اجرا کرده و عدالت را برقرار کند. قاضی بر اساس شواهد وقوع جرم حکم نهایی را صادر خواهد کرد. قاضی باید قوانین احکام را با صراحت و شفافیت بداند و آن‌ها را اجرا کند تا در مقابل خداوند شرمنده و مدیون نباشد و اعتبار قاضی تا کجاست؟ علم قاضی از راه‌های مختلفی به‌دست می‌آید و اعتبار بلند مرتبه‌ای دارد. دانسته قاضی، درجه‌ای از علم و آگاهی فرد است که علم در جایگاه این واژه‌ها وصف شده است. این علم و آگاهی برای قضاوت و تصمیم‌گیری بین حق و باطل ضرورت دارد و نمی‌توان بدون دانش بر این موضوعات تصمیم‌گیری کرد. این دانش خارج از پیرامون موضوعات پرونده‌ها است و آگاهی بیشتر، در پرونده‌های نظیر آن یافت می‌شود. اعتبار قاضی، باید با علم باشد و اعتبار ادله به گمان شک و تردید است هر چیزی که از ادله حاصل شود باید بتواند شک و تردید را رفع کند. اگر قاضی با توجه به علم و آگاهی خود، بررسی شواهد، مدارک موجود را انجام دهد و علی‌رغم علم خود بر خلاف آنچه که وجود دارد عمل کند، گناه است و این موضوع نیز بر خلاف قوانین و عدالت بیان می‌شود. اعتبار قاضی تا زمانی است که با توجه به دانش و علم خود بتواند تصمیم درست را بگیرد و عدالت را برقرار کند. قاضی جایگاه معتبری دارد و حرف آن اتمام حجت است. در این موارد حق به حق‌دار می‌رسد و باطل مشخص می‌شود. این اطمینان با استفاده از علم و آگاهی از حقوق تعیین می‌گردد و باید نسبت به آگاهی خود رفتار کند.علم قاضی در امور کیفری:علم قاضی، آگاهی کامل نسبت به امور پرونده است که با توجه به آن، قاضی حکم مربوطه را صادر می‌کند. فقها ارزش و اعتبار بالایی را برای دانسته‌های قاضی در نظر می‌گیرند که با توجه به آیات، روایات ، احادیث واستناد دارند. اعتبار قاضی نسبت به سایر ادله دعوی پیشی گرفته است. استناد به دانش قاضی محدودیت ندارد و می‌توان در تمامی موضوعات از آن بهره‌مند شد وامورات حدی، تعزیری واز موضوعات مربوط به حکم قاضی است و متن قانون با توجه به تدابیر مختلفی که از استدلال قاضی، بهره‌گیری از منابع موثق مانند پزشک، کارشناس، پلیس وسرچشمه می‌گیرد ارزش بالایی دارد. تکیه بر علم فقه و آیات و روایاتی که در این زمینه مطرح شده است حکم نهایی صادر می‌شود. این ادله از اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود؛ همچنین، این موارد می‌تواند از کج‌روی علم قاضی جلوگیری کند. قاضی باید همه شواهد و مدارک را به‌طور دقیق بررسی کرده و حکم را بر اساس معرفت و یقین خود دستور دهد، این حکم با توجه به پشتوانه علمی وی است. متن نص قانون، یکی از موارد مهمی تلقی می‌شود که باید آن را مورد توجه قرار دارد. قاضی متن کاملی از آن را به یاد دارد تا در قضاوت از آن استفاده کند.علم قاضی در جرایم حدی:علم قاضی، یکی از ادله اثبات جرم در امور مخصوص به کیفری شناخته می‌شود. اهمیت دانش قاضی، به‌دلیل عدم شفافیت قانون در برخی از مواد و با توجه به وجود اختلافات گسترده و گوناگون فقهی اهمیت ویژه‌ای دارد. مجازات حدی، یکی از اصلی‌ترین مجازات‌ها در نظام ایران در نظر گرفته می‌شود. جرائم خاصی برای حد بیان شده است که شامل، قطع عضو، شلاق، صلب، تبعید، رجم و اعدام است. میزان این مجازات‌ها با توجه به نوع تخلف مشخص می‌شود و مقدار و حدود این مجازات‌ها از طریق شرع و فقه به قانون راه یافته است. فقه و و شرع درباره موضوعات خاصی اظهار نظر کرده‌اند و مجازات معینی را برای آن در نظر گرفته‌اند و دانش قاضی باید علاوه بر تحصیلات نسبت به شرع و فقه نیز باشد تا بتواند حکمی قانونی و عادلانه را صادر کند. هنگامی‌که یقین قاضی بر این موارد باشد حکمی که برای خدا باشد را در نظر می‌گیرد. علم و آگاهی قاضی در جرایم حدی اهمیت فراوانی دارد که نسبت به آن اقدام می‌شود. جرایم حدی ریشه در فقه دارند و هر کدام از آن‌ها با توجه به نوع حد مشخص می‌گردد.علم قاضی در امور مدنی:علم قاضی در امور مدنی، یکی از موارد مورد توجه معرفی می‌شود. در گذشته، قوانینی برای تنظیم شدن روابط میان افراد در پیرامون حوزه‌های مختلف وضع شده است که آن‌ها را حقوق مدنی می‌دانند و رسیدگی به شکایات و اختلافات مربوط به آن را جزو قانون مدنی نام‌گذاری کرده اند. به‌طور کلی سند در قانون به‌عنوان دلیل مستقل و رسمی شناخته می‌شد؛ اما در ماده 1335 برای سند نمی‌توان عامل مستقل برای اجرای حکم دانست. حجیت این مدرک با محدودیت و مستند به علم قاضی بیان کرده است. اعتبار سندها در قانون باید با توجه به شرایط و شواهد موجود در نظر گرفت و نسبت به حکم باید تردید انجام شود. اگر سندی در دادگاه علیه یا برابر یک موضوعی ارائه شود باید با توجه به دانش قاضی درباره این موضوع و بررسی شواهدی دیگر صورت بپذیرد. این موضوع، حائز اهمیت است. قانون مدنی در روابط و ارتباطات میان افراد برقرار می‌شود و این رابطه را در جامعه بیان می‌کند. قانون مدنی به‌عنوان مهمترین و رایج‌ترین قوانین در کشور معرفی شده است. حقوق شهروندی را حقوق مدنی می‌نامند و دانش قاضی در رابطه با امور مدنی باید با بررسی و تعیین تکلیف باشد تا روابط موثر میان شهروندان و اشخاص برقرار شود. ازدواج، طلاق، معاملات، ارث، وصیت و … جزو امور مدنی به‌شمار می‌رود و روزانه بیشترین اختلافات مربوط به امور مدنی بیان شده است و قضات بیشتر به این علم، در جایی که دلایل محکمی همچون سند رسمی وجود ندارد، اتکا می‌کنند تا به ماده 3 قانون آیین دادرسی مدنی که قضات را موظف کرده است  تحت هر شرایطی در نهایت در خصوص دعوای مطروحه اقدام به صدور رأی کنند، عمل کرده باشند. کارشناس حقوقی در خصوص محدودیت‌های قانونی قضات در استفاده از این ادله توجه به ماده 1324 قانون مدنی مشخص می‌شود،علم قاضی که از امارات قضایی ایجاد شده باشد تنها در دعاویی‌ قابل پذیرش است که دعوا با شهادت قابل اثبات باشد یا ادله‌ی دیگر را تکمیل کند، ازاین ماده می‌توان برداشت کرد که دعاوی‌ای که در آن سند رسمی به‌عنوان دلیل وجود دارد، علم قاضی نمی‌تواند دخیل باشد مگر آن‌که تکمیل‌کننده سند رسمی باشد؛ زیرا در مقابل سند رسمی شهادت پذیرفته نیست. کلام پایانی:علم قاضی، یکی از بالاترین درجات ازآگاهی در نظرگرفته می‌شود و وصفی خاص برای بیان این دانش قابل تعریف است وسخت‌ترین شغل در رابطه با اجرای دستورات الهی و قانونی را قاضی دارد. قاضی فردی، قانونمند و آگاه نسبت به کل جرایم و قانون‌ها معرفی می‌شود وهمه انسان‌ها فقط قاضی را به‌عنوان برترین فرد و قانونمند برای قضاوت دردعاوی خود در نظرمی‌گیرند، زیرا بالاترین سطح علم را نسبت به موضوعات مختلف دارد.علم دادرسی بسیار گسترده و دشواراست و مسئولیت بزرگی را بردوش قاضی می‌گذارد که باید با در نظر داشتن قوانین نسبت به اجرا حکم با قطعیت پاسخ دهد و تخلفات و درگیری‌ها در یک زمینه نیست و ریشه درموضوعات مختلف دارد.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران: منشی جلسه: آقای کریم ناصری و تمامی شرکت‌کنندگان و میهمان برنامه، ختم جلسه را در ساعت 20:00 به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق دفاع از کودک و نوجوان، 24 آگوست2024

کوثر ولی‌زاده

جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان‌ در تاریخ 24 آگوست2024  ساعت 19:00 به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا، مسئول جلسه خانم نسرین جهانی گلشیخ، ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، مهمان جلسه را معرفی و در ادامه همراه با مهمانان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

آقای امیر پالوانه در مورد کانون اصلاح و تربیت کودکان صحبت  کردند: کانون اصلاح و تربیت جایی است که نوجوانان به‌خاطر ارتکاب به جرم نگهداری می‌شوند.کانون اصلاح و تربیت مرکزی است جهت نگهداری، اصلاح و تربیت وتهذیب کودکان غیربالغ وبزهکار یا بزهکارانی که کمتر از۲۰سال تمام سن داشته باشند. طبق ماده86 قانون مجازات جدید نوجوانان بین15 تا18سال که مترکب جرم تعزیری شوند که مجازات آن بین 3 تا 5 سال حبس باشد درکانون نگهداری می‌شنود. اگرسن این نوجوانان هنگام محکومیت مثلا17سال باشد دراین صورت بعدازاین‌که سنش از18سال گذشت به زندان منتقل می‌شود یا همچنان درکانون نگهداری می‌شود؟ که باید گفت متاسفانه به زندان منتقل می‌شوند. قسمت‌های کانون اصلاح و تربیت: کانون اصلاح و تربیت دارای سه قسمت است: قسمت نگهداری موقت، قسمت اصلاح و تربیت، زندان که هر یک از قسمت‌های مذکور از یکدیگر جدا بوده و در هر قسمت اطفال بر حسب سن با رعایت تبصره ذیل ماده ۱۳ قانون دادگاه اطفال، سابقه ارتکاب جرم و حتی‌الامکان از نظر نوع جرم و درجه تربیت‌پذیری طبقه‌بندی می‌شود. به‌علاوه قسمتی که دختران در آن نگهداری می‌شوند از پسران مجزا می‌باشند. بدین ترتیب اطفال و نوجوان کانون در سه گروه دختران، گروه ویژه (پسران کمتر از۱۴ سال) گروه سایر، پسران ۱۸–۱۴ سال، جای می‌گیرند. متهمان و مجرمانی که به این کانون‌ها معرفی می‌شوند، براساس سن، نوع جرم، سابقه ارتکاب جرم به یکی از این ۳ واحد تحویل می‌شوند. مهمترین جرایم ارتکابی کودکانی که به این کانون‌ها اعزام می‌شوند عبارتند از:سرقت، دعوا و چاقوکشی، جرایم مواد مخدر، جرایم جنسی، و سایر جرایم هستند که گفته می‌شود ۷۰ درصد کودکان اعزامی به این مراکز، به‌دلیل سرقت دستگیر شده‌اند. تعداد مراکز کانون‌های اصلاح و تربیت کودکان در کل کشور: تاریخچه تاسیس مراکز کانون اصلاح و تربیت کودکان و نوجوانان در ایران، اگرچه به سال ۱۳۴۷ و نظام پهلوی باز می‌گردد ولی بسیاری از استآن‌های کشور، در سال‌های اخیر صاحب مرکز کانون‌ اصلاح و تربیت شده‌اند و ۱ استان (استان سمنان) هنوز مرکزی برای نگهداری کودکان و نوجوانان بزهکار ندارد و کودکانی که در این استان، مرتکب جرمی شوند به مراکز کانون، در استآن‌های همجوار اعزام می‌شوند و طی سال‌های گذشته در استآن‌هایی که کانون، مرکزی نداشته، در یکی از زندآن‌های استان، بندی مخصوص نگهداری کودکان وجود داشته است. قسمت نگهداری موقت: بعد از تشخیص وضعیت زندانیان و مورد پذیرش قرار گرفتن آن‌ها اگر اطفال بزهکار از آن دسته‌ای باشند که هنوز تصمیمی درباره آنان اتخاذ نشده باشد و یا نتیجه قطعی دادگاه مشخص نشده باشد به قسمت نگهداری موقت (انتظامات) اعزام می‌شوند. افرادی که به این قسمت اعزام می‌شوند یا به سبب سنگین بودن جرم ارتکابی مستقیما از سوی دادگاه قرار بازداشت موقت برایشان صادر می‌شود یا این‌که قرار کفالت و یا وثیقه برایشان صادر شده است ولی به سبب نداشتن کفیل و یا وثیقه مناسب قرارشان به قرار بازداشت موقت تبدیل می‌شود. قسمت اصلاح و تربیت:تمامی افرادی که به‌طور قطعی پذیرش می‌شوند و وضعیت آنان کاملاً اعم از طبقه، درجه و گروه در خوابگاه و بندها مشخص شد؛ مورد توجه این قسمت قرار می‌گیرند.در این قسمت واحدی به نام اندرزگاه وجود دارد که حدودا هفته‌ای یک مرتبه شخصی که اندرزگو نامیده می‌شود بچه‌های شرور و سابقه‌دار را مورد موعظه و پند و نصیحت قرار می‌دهد و مشکلات اخلاقی‌شان را به آنان گوشزد می‌کند و آن‌ها را در حل این مشکلات کمک می‌کند. با آن‌ها رابطه عاطفی برقرار می‌کند با تقویت قوه ایمان آنان را از ارتکاب مجدد جرم باز می‌دارد. در این قسمت فعالیت‌های فرهنگی، آموزشی، حرفه‌ای توسط مددجویان صورت می‌گیرد. مددجویان در نشریه‌ای که توسط خودشان و به کمک مسؤول فرهنگی زندان منتشر می‌شود به بیان احساسات و آرزوها و شکوفایی استعدادهایشان می‌پردازند. در مورد اطفالی که دادگاه برای جلوگیری از تبانی و یا سایر جهات قانونی نگهداری انفرادی آنان را ضروری بداند و یا اطفالی که هنوز توسط واحد پذیرش و تشخیص فرا خوانده نشده‌اند، تحت نظر واحد انتظامات به‌طور انفرادی در قسمت زندان مجرد کانون نگهداری خواهند شد. قسمت زندان کانون: سومین قسمت کانون اصلاح و تربیت زندان است. این قسمت محل نگهداری آن دسته از مجرمینی است که سن آنان بین 15 سال تمام به بالا بوده و مرتکب جنایتی شده باشد همچنین قاضی اطفال به موجب قانون اجازه دارد که اطفالی که موجبات فساد اخلاقی اطفال دیگر را فراهم می‌کنند در زندان نگهداری کند. تمامی برنامه‌های تربیتی و اصلاحی، آموزشی و حرفه‌ای نیز در قسمت زندان کانون هم اجرا می‌شود با این تفاوت که از امکانات رفاهی و آموزشی محدودتری برخوردار هستند. مثلاً تعداد ملاقات‌هایشان محدودتر است و یا این‌که هفته‌ای یک بار ملزم هستند که در اندرزگاه شرکت کنند. کمبود امکانات رفاهی، آموزشی و به خصوص فقدان مربیان کافی و آموزش دیده از مهمترین مشکلات چنین کانون‌هایی می‌باشد و به‌عنوان مثال در حال حاضر کانون اصلاح و تربیت تهران حدودا 300 نفر مددجو و 40 نفر پرسنل می‌باشد که تعداد پرسنل با توجه به تعداد مددجویان بسیار کم می‌باشد و این خود باعث می‌شود که مسؤولین فرصت و وقت کافی جهت شناخت نوجوانان بزهکار نداشته باشند و نتیجه مطلوب حاصل نشود. مهمترین مشکل بچه‌های کانون به گفته مسؤولین آن‌ها بی‌سرپرستی بچه‌ها، تنها بودن آن‌ها، نداشتن خانواده و احساس یأس و ناامیدی است، که با توجهات بیشتر مردم و مسؤولین شاید بتوان تا حدی به حل آن کمک کرد. اطفال در کانون نباید به دست فراموشی سپرده شوند چرا که بزهکاری آن‌ها تنها ناشی از عوامل فردی نبوده بلکه جامعه و تک تک افراد در قبال آن‌ها مسؤولیت دارند ومؤید این مطلب گفته یکی از دانشمندان تا جامعه هست جرم هم هست می‌باشد. بر اساس اظهارات مدیرکانون اصلاح وتربیت تهران، سال۱۳۹۷درگفت‌وگویی با ایرنا گفته: بازگشت به چرخه جرم در سطح جهان را ۳۵ تا ۴۵ درصد واین موارد در کشورهای درحال توسعه، بیش از ۳۵ درصد است. بررسی آماری در ۱۰ سال گذشته نشان می‌دهد که بازگشت کودکان کانون به چرخه جرم، پس از آزادی ۷ تا ۱۲ درصد بود. درعین حال اگر بخواهیم شاهد بازگشت کودکان به کانون نباشیم، فعالیت‌های کانون باید در سطح جامعه تسری یابد، یعنی جامعه آنان را بپذیرد و از مهارت‌های ارتباطی‌شان استفاده کند. مدیرکل زندآن‌های استان تهران، مرکز امور خدمات اجتماعی مراقبت بعد از خروج موسسه‌ای حمایتی است که تحت نظراین اداره کل، با هدف بازتوانی اجتماعی، پیشگیری از وقوع مجدد جرایم وبازگشت سعاتمندانه مددجویان به زندگی سالم اجتماعی، نظارت برعملکرد واحدهای مددکاری زندآن‌ها وانجمن‌های استان به‌عنوان پلی میان زندان و جامعه ایفای نقش می‌نماید. گفتنی است حضور کودکان در کانون‌های اصلاح و تربیت، مطابق قانون به‌عنوان سوءپیشینه کیفری ثبت نمی‌شود و آن‌ها مثل افراد عادی به جامعه بازمی‌گردند. ولی این‌که بتوانند به زندگی عادی بازگردند یا مجدد راه‌شان به کانون ختم شود، به محیط پیرامونی، اطرافیان و … بازمی‌گردد. معرفی آزادشدگان به مراکز اشتغال‌یابی،پرداخت تسهیلات شغلی، معرفی به مراکز ترک اعتیاد، تهیه سرپناه، آموزش‌های مهارتی و حمایت روانی، از جمله اقداماتی است که گفته می‌شود برای پیشگیری از بازگشت مجدد این کودکان به کانون اصلاح و تربیت انجام می‌شود. به گفته مدیرکل اقدامات تامینی و تربیتی سازمان زندآن‌ها ۲۵ هزار زندانی آزاد شده، تحت پوشش مرکز مراقبت بعد از خروج زندآن‌ها هستند.اعدام کودکان: شدیدترین مجازات کودکان که هنوز در ایران اجرا می‌شود، اجرای حکم اعدام است و مدیران کانون اصلاح و تربیت مدعی هستند که تلاش خود را برای پیشگیری از اجرای حکم اعدام با جلب رضایت اولیای دم انجام می‌دهند. مدیرکل کانون اصلاح و تربیت استان تهران در مصاحبه‌ای در سال ۱۳۹۷ مدعی است از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۷ تنها یک کودک در تهران اعدام شد.او می‌گوید:پس از سال ۹۲ با توجه به ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی مبنی بر درک حرمت کار از سوی کودکی که مرتکب قتل می‌شود، حکم قصاصی برای کودکان کانون اصلاح و تربیت تهران صادر نشده است. اظهاراتی که البته چندان با واقعیت تطابق ندارد وگزارش‌های سازمآن‌های مدافع حقوق بشر، از تداوم اجرای حکم اعدام کودکان در ایران حکایت دارد.ایرادات وارده به کانون اصلاح و تربیت: 1- آموزش اجباری: در قلمرو بزهکاری نوجوانان، سیاست جنایی از سه الگوی رفاه، تنبیهی و ترمیمی برای پیشگیری از وقوع جرایم اطفال و تکرار بزهکاری استفاده می‌کند. الگوی تنبیهی،به مجازات طفل تمرکز و طرفدار سیاست مبارزه با بزهکاری اطفال از طریق مداخلۀ کیفری است که در حقیقت طفل بزهکار به‌جهت تعدی به قوانین، باید پاسخ‌گوی اَعمال مجرمانه خود باشد.در الگوی رفاه، ارتکاب جرایم اطفال حاصل عوامل گوناگون است که در اثر تأثیرپذیری از این عوامل کودک به سمت بزهکاری سوق داده می‌شود. طبق این الگو مرتکب سزاوار نکوهش دستگاه عدالت کیفری نبوده و این دولت است که باید برای بهبود و حل معضل کودک ناسازگار تلاش کرده و نسبت به درمان وی اقدام کند.درالگوی ترمیمی، بزهکاری بیش ازهرچیزی تعدی به حقوق اشخاص و روابط بین آن‌هاست که بر اساس این دیدگاه، بزهکاری اطفال باعث ایراد صدمه به روح، جسم و یا آسیب به رابطۀ انسان‌ها می‌شود که باید با ترمیم این رابطه به مقابله با آن برخاست که بازگرداندن طفل بزهکار به جامعه از طریق پاسخ‌های ترمیمی و جبران آسیب‌های وارد شده، غایت الگوی ترمیمی است.2- فضای پادگانی:یکی از موارد مهمی که نقش تعیین‌کننده در بازسازی شخصیت و بازاجتماعی شدن اطفال دارد، توجه به نیازهای روان‌شناختی آن‌ها و ارائۀ راهکار برای افزایش مهارت‌های زندگی است. محیط زندگی کوتاه‌مدت در کانون به‌نحوی است که انگیزه و اشتیاق لازم در آن وجود ندارد.همچنین یکی از عوامل مهم روانی در رشد اخلاقی کودکان عزت نفس است که عبارت است از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خود. فضای نامناسب موجود در کانون به‌طوری که تنبیهات اجرا شده در مورد کودکان نقض‌کننده مقررات، به شیوه‌ای انتخاب شده است که سبب کاهش عزت نفس آن‌ها می‌شود. به‌عنوان مثال: یک صندلی که وسط سالن قرار گرفته وهر کسی که کار بدی انجام دهد باید یک ساعت جلوی همه روی صندلی تفکر بشیند و در این مدت همه به او می‌خندند و البته دور از چشم مسئولین ونوع تنبیه اتخاذی نشان‌دهنده بی‌توجهی به عزت‌نفس کودکان است به‌طوری که دیگران حاضردرمحیط، کودک را مورد خشونت روانی قرارداده و درنتیجه اعتماد به نفس کاهش خواهد یافت و بدون شک سبب ناسازگاری‌های اجتماعی بیشتر خواهد شد.انجام اقدامات مورد نظر مسئولان بدون اعتقاد به آن علاوه بر آن‌که نمی‌تواند منجر به نتیجه مطلوب شود بلکه سبب ایجاد احساس حقارت و انجام رفتارهای مقابله‌ای خودتخریب‌گر در طفل می‌شود و همچنین ترس از مسئولان کانون و اطاعت اوامر بدون اعتقاد قلبی که باعث می‌شود که همه اطفال از ترس چشم می‌گویند و در دلشان فحش می‌دهند و لج می‌کنند. مراقبت هم زیاد است.3- فراق خانواده: به‌موجب مواد 88 و 89 قانون مجازات اسلامی، بازه پذیرش سنی کانون از 12 سال تا 18 سال تمام خواهد بود. آن‌چه در کانون وجود دارد این است که در مکانی که تحدید آزادی طفل صورت گرفته است، جمعی از اطفال بزهکار در کنار یکدیگر فارغ از نوع جرم، میزان مجازات و سوابق احتمالی نگهداری می‌شوند و همگی نوجوانانی هستند که در سنین حساس بلوغ قرار گرفته و دوران طلایی تشکیل هویت را طی می‌کنند.4- ادراک تبعیض و نابرابری: نوعی ادراک تبعیض در میان برخی از مددجویان وجود داشته که می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد مشکلات روحی و روانی دیگر نظیر ایجاد عقده حقارت و یا احساس افسردگی شده و در نتیجه کارکرد تربیتی این تصمیم قضایی را مخدوش نماید.5- بازتولید خشونت: هرچند هدف نگهداری طفل در مکانی بسته به دور از خانواده و جامعه، بازسازی شخصیت و بازاجتماعی شدن او است اما آن‌چه در واقع صورت می‌گیرد صرف نگهداری طفل برای مدت زمان مشخص است که این ایام نیز با توجه به وجود شرایط نامساعد روحی و فراهم شدن بسترهای زمینه‌ساز مجرمیت، می‌تواند به تولید مکرر خشونت علیه دیگران یا خود منجر شود.6- فقدان نظارت بعد از خروج: به‌موجب ماده 311 آیین‌نامه اجرایی سازمان زندآن‌ها، واحد امور قضایی کانون هر هفته فهرست مددجویان در معرض ترخیص را استخراج و به مرکز مراقبت ارسال می‌کند این مرکز موظف است که ضمن همکاری با نهادهای دولتی و غیردولتی، جهت رفع مشکلات مددجو و ادامه خدمات درمانی و بازپروری اقدام کند. اما موضوع مهمی که وجود دارد این است که این مقرره در عمل اجرا نمی‌شود چراکه زیرساخت‌های حمایتی از این اطفال فراهم نمی‌باشد.7- یادگیری مجرمیت: حضور تعداد قابل ‌توجهی کودک بزهکار در یک محیط با جرایم و ساختار اجتماعی متفاوت در حالی‌که از تفریحات زندگی عادی نیز به دور هستند، سبب می‌شود تا تجربیات مجرمیت و حتی شیوه ارتکاب جرایم به راحتی منتقل و اقدام تأمینی و تربیتی نگهداری در کانون به‌عنوان منبع تولیدکننده مجرمیت تبدیل شود. نتیجه: معاشرت اطفال با یکدیگر، کانون را به‌سان مدرسه‌ای نموده که در آن مجرمیت مورد آموزش جدی قرار گرفته و هرچند که مقنن در متون قانونی سخن از اقدام تأمینی وتصمیم قضایی ونه کیفر می‌نماید و به‌صراحت از عدم درج سابقه محکومیت کیفری اطفال می‌گوید اما با اتمام دوره نگهداری وخروج طفل ازمؤسسه فرد نه‌تنها با استقبال مناسب جامعه و خانواده مواجه نمی‌شود بلکه به‌جهت درمان نشدن حالت خطرناک و ناعادلانه پنداشتن واکنش کمان‌های جامعه به کیفر مذکور درصدد انتقام‌جویی‌های آتی بر خواهد آمد. آموزش‌های اجباری در این نهاد بدون توجه به نیاز‌های کودکان و علایق آن‌ها، دوری از خانواده و محرومیت از محبت و فضای پادگانی حاکم بر محیط نگهداری و از همه مهمتر فقدان نظارت بعد از خروج، کانون را به‌مثابه معمایی نموده است که هدف اصلی آن که همانا اصلاح و تربیت طفل دارای حالت خطرناک است در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد. نتیجه آن‌که برای دستیابی به اهداف عینی لازم است رویکرد سزادهی از مخیلۀ مسئولان کانون محو و به این مکان به‌عنوان مدرسه‌ای جهت بازپروری توجه شود وگرنه تا زمانی‌که بینش قضایی این باشد که کانون صرفاً مکانی جهت نگهداری موقت و کوتاه مدت اطفال معارض قانون است و مدل آموزش و شیوه نگهداری تغییر نکند، این نهاد کیفری ره به‌جایی نخواهد برد. پیشنهاد می‌گردد منطبق بر اهداف مطرح شده در زمینه این تصمیم قضایی، برنامه‌ریزی پیرامون ترسیم نقشه راه جدید خصوصا توجه به رویکردهای نوین علوم جنایی و عدالت ترمیمی، الزامی شدن حضور و مداخلۀ وکیل در کلیۀ فرایندهای دادرسی اطفال به‌ویژه در مرحلۀ اجرای اقدام تأمینی و تربیتی حضور در کانون، اصلاح مواد قانونی مرتبط با میانجی‌گری، امکان ارجاع به میانجی‌گر در تمام جرایم اطفال و نوجوانان و در طول مدت فرایند دادرسی و اجرا، استفاده از سایر برنامه‌های مبتنی بر عدالت ترمیمی نظیر ایجاد حلقه‌های اجتماعی اصلاح و درمان، تأمین هزینه‌های رفت‌و‌آمد و ملاقات طفل و خانواده توسط دولت، مشارکت طفل در تصمیم‌گیری با توجه به اصل رعایت مصالح و منافع عالی کودک اقدام شود و فضای حاکم بر کانون که در حقیقت می‌توان آن‌را زندان مینیاتوری نامید، به‌صورت کامل تغییر و به سمت‌و‌سوی محل‌های نگهداری باز توأم با حرفه‌آموزی، آموزش و نهادینه کردن مهارت‌های زندگی سالم گام برداشت.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: خانم کوثر ولی‌زاده وهمچنین تشکر از تمامی شرکت‌کنندگان و مهمان برنامه، ختم جلسه را در ساعت 19:30 به وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

گزارش جلسه ویژه نمایندگی منطقه شمال آلمان، ۲۶ آگوست ۲۰۲۴

محمدرضا باقری

جلسه ویژه نمایندگی منطقه شمال آلمان ۲۶ آگوست ۲۰۲۴ و برابر با ۵ شهریور ماه ۱۴۰۳ در ساعت 18:00 به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا مسئول جلسه، خانم نسرین جهانی گل شیخ، ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمانان جلسه را معرفی و در ادامه همراه با مهمانان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

خانم مرضیه علی‌کرمی در رابطه با گزارش و تحلیل نقض حقوق بشر در مرداد ماه 1403 گفتند: خبر: جلسه رسیدگی به اتهامات حسین شنبه‌زاده شهروند ساکن تهران، ۱۶ مردادماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. امیررئیسیان وکیل دادگستری با انتشار مطلبی اعلام کرد که این جلسه در شعبه۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شده است. به گفته آقای رئیسیان، حسین شنبه‌زاده در این جلسه از بابت اتهاماتی از جمله توهین به مقدسات، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب، فعالیت تبلیغی علیه نظام، فعالیت تبلیغی به نفع رژیم صهیونیستی، به دفاع از خود پرداخته است. آقای شنبه‌زاده، فعال رسانه‌ای در تاریخ ۱۵خردادماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. حسین شنبه‌زاده به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت شده است. قانون اساسی: اصل ۲۲- رعایت حقوق ذاتی و شهروندی. اصل ۲۴- حق آزادی قلم و بیان. اصل ۳۲- عدم توقیف، حبس، تبعید غیر قانونی .اصل۳۴- رعایت حقوق انسانی توسط قانون. اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون. ماده ۹- عدم توقیف، حبس یا تبعید غیرقانونی. ماده ۱۹- حق آزادی بیان. ماده ۲۲- حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی. خبر: مهرداد بختیاری، عموی پویا بختیاری، از جان‌باختگان اعتراضات سراسری آبان خونین ۹۸، صبح امروز ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ در دادگاه انقلاب مورد ضرب و جرح قرار گرفت. مهرداد برای پیگیری پرونده این خانواده دادخواه به آن‌جا رفته بود که از سوی ماموران دادگاه با مشت و لگد و باتوم مورد حمله قرار گرفت. قانون اساسی: اصل ۲۲- رعایت حقوق ذاتی و شهروندی. اصل ۳۲- عدم توقیف، حبس، تبعید غیرقانونی. اصل۳۴-رعایت حقوق انسانی توسط قانون. اصل۳۸- منع شکنجه. اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده۵- شکنجه ممنوع. ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون. ماده ۹- عدم توقیف، حبس یا تبعید غیرقانونی. ماده ۲۲- حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی. خبر: درخواست اعاده دادرسی محسن برهانی، حقوقدان و استاد دانشگاه تهران توسط دادگاه ویژه روحانیت رد شد. مرکز رسانه قوه قضاییه بدون اشاره به جزییاتی اعم از اتهامات انتسابی و میزان حکم حبس صادره علیه این حقوقدان، عنوان کرده که پرونده آقای برهانی در دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت مورد بررسی و رسیدگی قرار گرفته و مراحل تجدیدنظر را هم در شعبه اول دادگاه تجدیدنظر ویژه روحانیت طی کرده است. در گزارشی معتبر آمده است که آقای برهانی در خصوص برخی از عناوین اتهامی تبرئه شده و نسبت به برخی دیگر مجرم شناخته است. قانون اساسی :اصل ۲۲- رعایت حقوق ذاتی و شهروندی. اصل ۳۲-عدم توقیف، حبس، تبعید غیرقانونی. اصل۳۴-رعایت حقوق انسانی توسط قانون. اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون. ماده ۹- عدم توقیف، حبس یا تبعید غیرقانونی. ماده ۱۰- حق محاکمه قانونی برای همه. ماده ۲۲- حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی. خبر: حمله و ضرب و شتم زندانیان سیاسی در اندرزگاه ۶ زندان اوین: روز سه‌شنبه، ۱۶ مرداد  تعدادی از زندانیان سابقه‌دار با تحریک و سرکردگی وکیل‌بند به زندانیان سیاسی از جمله ‌طاهرنقوی وعلیرضا بهشتی و قربان بهزادیان‌نژاد حمله‌ور شده و آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند. سینا یوسفی وکیل آذربایجانی با اعلام این خبر نوشت: حمله به زندانیان سیاسی با همراهی رئیس اندرزگاه ۶ گودرز انجام گرفته و زندانیان سیاسی از جمله طاهر نقوی به‌خاطر عدم تامین امنیت جانی در فضای عمومی سالن تحصن کرده‌اند. آن‌ها تهدید به قتل شده‌اند و جانشان به شدت در خطر است. قانون اساسی :اصل ۲۲- رعایت حقوق ذاتی و شهروندی. اصل ۳۲-عدم توقیف،حبس،تبعید غیرقانونی. اصل۳۴- رعایت حقوق انسانی توسط قانون.اصل ۳۸- منع شکنجه. اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده ۵- شکنجه ممنوع. ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون. ماده ۹- عدم توقیف، حبس یا تبعید غیرقانونی. ماده ۲۲-حق امنیت اجتماعی فرهنگی.

آقای امیر پالوانه در رابطه با اعدام‌های سیاسی سال 67 گفتند: اعدام زندانیان عقیدتی-سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ یا کشتار ۶۷ یک رخداد بود که در آن، به فرمان سید روح‌الله خمینی، چند هزار نفر از زندانیان سیاسی وعقیدتی درزندان‌های نظام جمهوری اسلامی ایران و در ماه‌های مرداد وشهریور۱۳۶۷به گونه مخفیانه، اعدام شده و درگورهای دسته‌جمعی دفن شدند. بیشتر کسانی که اعدام شدند، از اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند و گرچه اعضای دیگر گروه‌های چپگرا مانند سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وحزب توده نیزدرمیان آن‌ها وجود داشت. نهادها و سازمان‌های مدافع حقوق بش، جرم زندانیان را همکاری با سازمان‌های مخالف نظام به‌ویژه سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیف‌های گوناگونی ازگروه‌های چپ، کمونیست ومارکسیست ذکرکرده‌اند. اما مقامات جمهوری اسلامی، اعدام آن‌ها را به دلایلی همچون کشف تشکیلات مرتبط با سازمان مجاهدین خلق در زندان، نتیجه ادامه محاکمه به‌علت ترور مقامات جمهوری اسلامی توسط آن‌ها ذکر کرده‌اند. تعداد قربانیان این واقعه نزد مراجع گوناگون، متفاوت و بین۱٬۸۷۹نفر، گزارشگر ویژه حقوق بشرسازمان ملل متحد تا۳٬۰۰۰ یا ۴٬۴۸۲ نفر تخمین زده شده‌است و به گفته خانواده برخی از اعدام شدگان و افرادی که از اعدام‌ها جان سالم به در برده‌اند، بسیاری از بازداشت‌شدگان در دهه ۶۰ جوانانی در دهه ۲۰ زندگی خود بودند که به گفته خود زندانیان عمدتاً به دلیل داشتن اعلامیه و نه فعالیت مسلحانه بازداشت شده بودند و در تابستان ۶۷ در حال گذراندن محکومیت خود بودند یا حتی محکومیتشان تمام شده بود و فرآیند اعدام‌ها در بی‌خبری مطلق زندانیان صورت می‌گرفت و هیئت اعدام در تهران به زندانیان اطمینان می‌دادند که چند سؤال برای اعطای عفو عمومی می‌پرسند. در صورت عدم رضایت از پاسخ‌ها، هیئت اعدام فوراً دستور انتقال به اتاقی برای نوشتن وصیت‌نامه می‌دادند و سپس زندانیان در دسته‌های شش نفری و با چشمان بسته به دار آویخته می‌شدند. در نهایت، اعدام شدگان بدون اطلاع به خانواده‌ها، در گورهای دسته‌جمعی به خاک سپرده می‌شدند و بیشتر خانواده‌ها نیز پس از چند ماه خبردار شدند که فرزندانشان اعدام شده‌اند. حسینعلی منتظری، بلندپایه‌ترین مخالف اعدام‌ها بود که پس از اعتراض‌های کتبی، در یک جلسه حضوری به تاریخ مرداد ۱۳۶۷ با حضورهیئت اعدام‌ها، یعنی حسینعلی نیری حاکم شرع وقت، مرتضی اشراقی دادستان وقت، ابراهیم رئیسی معاون وقت دادستان ومصطفی پورمحمدی نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین به آن‌ها می‌گوید که شما را در آینده جزء جنایتکاران درتاریخ می‌نویسند. این موضع و اعتراض‌های منتظری به قیمت برکناری‌اش از جانشینی سید روح‌الله خمینی برای رهبری ایران و به حبس خانگی طولانی مدت وی انجامید و بر پایه برخی ازمنابع، مسئله کشتار زندانیان عقیدتی وسیاسی چه آنانی که  حکمشان پایان یافته بود یا نیافته بود، چند ماه پیش ازعملیات فروغ جاویدان مرصاد، ازسوی سران نظام جمهوری اسلامی ایران برنامه‌ریزی شده بود افزون بر این‌که زندانیانِ قتل‌عام شده، فقط جزو سازمان مجاهدین خلق ایران نبودند؛ بلکه از گروه‌های چپ و غیرمسلمان هم بودند به دنبال حمله نیروهای سازمان مجاهدین با حمایت ارتش عراق در غرب ایران در تاریخ ۴ مرداد ماه ۱۳۶۷ و به فاصله شش روز بعد از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که به نام عملیات مرصاد نام‌گذاری شد. روح‌الله خمینی رهبر انقلاب طی حکمی افرادی را مأمور کرد تا با بررسی مجدد پرونده زندانیان سیاسی افرادی را که همچنان بر سر موضع خود مشخص و دربارهٔ آنان با توجه به این‌که ظن شورش در زندان برایشان متصور بود صادر کنند، که متن نامه‌ها در خاطرات حسینعلی منتظری که در آن زمان از مقامات رده بالای جمهوری اسلامی و قائم‌مقام رهبری بوده ‌است، و با اعدام‌ها مخالف بوده ‌است، وجود دارند و خمینی آن‌ها را محارب اعلام می‌کند و چنین حکم می‌دهد :از آن‌جا که منافقین خائن، به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آن‌هاست و به اقرار سران آن‌ها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آن‌ها و جنگ کلاسیک آن‌ها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آن‌ها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبارجهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که درزندان‌های سراسرکشور برسر موضع نفاق خود پافشاری کرده ومی‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند وتشخیص موضوع نیز در تهران با رأی اکثریت آقایان حجت‌الاسلام نیری دامت افاضاته قاضی شرع وجناب آقای اشراقی دادستان تهران ونماینده‌ای از وزارت اطلاعات می‌باشد، اگر چه احتیاط دراجماع است، وهمین‌طوردرزندان‌های مراکزاستان کشور رأی اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم‌الاتباع می‌باشد، رحم بر محاربان ساده‌اندیشی است، قاطعیت اسلام دربرابردشمنان خدا ازاصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی‌الکفار باشند و تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد. والسلام. سید احمد خمینی که در آن زمان رئیس وقت دفتر خمینی بود در نامه‌ای در مورد جزئیات این اعدام‌ها می‌پرسد و تأکید می‌کند آیا این حکم شامل کسانی که محاکمه شده‌اند و دوران زندان‌شان به زودی تمام می‌شود هم هست یا نه؟ و در مورد محکومان از شهرستان‌هایی که استقلال قضایی هم دارند چطور؟ پاسخ سید روح‌الله خمینی بدین‌گونه است که: بسمه تعالی در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سرنفاق باشد حکمش اعدام است و سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید در صورت رسیدگی به وضع پرونده‌ها در هر صورت که حکم سریع‌تر اجرا گردد همان مورد نظر است. جای دفن گروهی کشته‌شدگان: نام‌های برخی از گورستان‌هایی که پیکرهای زندانیان قتل عام‌شده در سال ۱۳۶۷ در آن‌ها به‌طور دسته‌جمعی و بی‌نشان دفن شده‌اند: خاوران تهران؛ خاوران سمنان؛ خاوران گلستان، گورستان دزفول، گورستان زنجان، گورستان ارومیه، گورستان مسجد سلیمان…

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران٬ منشی جلسه: آقای محمدرضا باقری، مسئول ضبط و تدوین: آقای پویا حسابی و همچنین تشکر از تمامی شرکت‌کنندگان و مهمانان برنامه٬ ختم جلسه را در ساعت 19:33 به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان ، ۲ سپتامبر ۲۰۲۴

محمدرضا باقری

جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان در تاریخ ۲ سپتامبر ۲۰۲۴ و برابر با ۱۲ شهریور ماه ۱۴۰۳ در ساعت 19:00 به‌وقت اروپای مرکزی در فضای مجازی اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا، مسئول جلسه آقای امیر پالوانه، ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمان جلسه را معرفی و در ادامه همراه با مهمان جلسه به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

خانم الینا کرم‌بیگی در رابطه با صنعت چاپ در ایران گفتند: صنعت چاپ در ایران یکی از صنایع قدیمی و با اهمیت است که نقش مهمی در توسعه فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی کشور ایفا کرده است. این صنعت به‌ویژه در تولید کتاب، روزنامه، مجله، بسته‌بندی، تبلیغات، و چاپ‌های تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. تاریخچه صنعت چاپ در ایران: ۱. ورود صنعت چاپ به ایران: صنعت چاپ در ایران به دوران صفوی بازمی‌گردد. اولین دستگاه چاپ (چاپ سربی) در سال ۱۶۳۹ میلادی (۱۰۱۸ هجری شمسی) به فرمان شاه عباس دوم توسط ارامنه در جلفا (اصفهان) تأسیس شد. در این چاپخانه، کتاب‌های مذهبی ارمنی چاپ می‌شد. در زمان فتحعلی شاه قاجار، نخستین دستگاه چاپ به روش چاپ سنگی (لیتوگرافی) وارد ایران شد. این دستگاه چاپ توسط میرزا صالح شیرازی از روسیه به ایران آورده شد و اولین چاپخانه در تهران تأسیس شد. ۲. چاپ سنگی: چاپ سنگی در ایران از زمان قاجاریه تا دوران پهلوی اول رواج داشت. این روش چاپ که با استفاده از سنگ‌های خاص و مرکب انجام می‌شد، یکی از روش‌های محبوب چاپ کتاب‌های مذهبی، دیوان اشعار، و متون ادبی بود. ۳. چاپ مدرن: از دوره پهلوی دوم، ورود ماشین‌آلات چاپ مدرن و استفاده از تکنولوژی‌های جدید مانند چاپ افست و دیجیتال رونق بیشتری گرفت. این امر باعث شد تا صنعت چاپ در ایران متحول شود و به شکل امروزی خود نزدیک‌تر گردد. وضعیت کنونی صنعت چاپ در ایران: چاپ افست: چاپ افست همچنان رایج‌ترین روش چاپ در ایران است و برای چاپ روزنامه، کتاب، مجله، بروشور، و بسته‌بندی‌های کاغذی و مقوایی استفاده می‌شود. این روش به‌دلیل کیفیت بالا و هزینه پایین در تیراژ بالا، انتخاب محبوبی است. چاپ دیجیتال: چاپ دیجیتال در سال‌های اخیر به‌دلیل پیشرفت تکنولوژی و نیاز به چاپ سریع و تیراژ پایین، رشد قابل توجهی داشته  است. این روش بیشتر برای چاپ تبلیغات، پوستر، کارت ویزیت و چاپ‌های شخصی‌سازی شده مورد استفاده قرار می‌گیرد. چاپ بسته‌بندی: صنعت چاپ بسته‌بندی یکی از بخش‌های مهم و رو به رشد در ایران است. این بخش شامل تولید انواع جعبه‌ها، لفاف‌ها، و لیبل‌های محصولات است که در صنایع مختلف از جمله غذایی، دارویی، بهداشتی و آرایشی کاربرد دارد. چالش‌ها و فرصت‌ها: صنعت چاپ در ایران با چالش‌هایی نظیر نوسانات قیمت کاغذ و مواد اولیه، تحریم‌ها، محدودیت‌های ارزی، و قدیمی بودن تکنولوژی‌های چاپ مواجه است. اما در عین حال، فرصت‌هایی نیز در حوزه صادرات، چاپ دیجیتال و توسعه چاپ‌های سبز و دوستدار محیط زیست وجود دارد. آینده صنعت چاپ در ایران: با رشد فناوری‌های جدید مانند چاپ سه‌بعدی و دیجیتال، و توجه بیشتر به چاپ‌های دوستدار محیط زیست، صنعت چاپ در ایران پتانسیل رشد و توسعه بیشتری دارد. همچنین، توسعه فرهنگ کتاب‌خوانی و نیاز به بسته‌بندی‌های متنوع در بازار داخلی و صادراتی، به رشد و پویایی این صنعت کمک خواهد کرد. نتیجه‌گیری: صنعت چاپ در ایران دارای سابقه‌ای طولانی و تاریخی است و نقش مهمی در فرهنگ و اقتصاد کشور ایفا کرده است. با توجه به تغییرات و تحولات جهانی، این صنعت همچنان فرصت‌های زیادی برای رشد و توسعه دارد و می‌تواند با سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های نوین و افزایش کیفیت تولیدات خود، جایگاه خود را در بازارهای داخلی و بین‌المللی بهبود بخشد. نامگذاری روز ۱۱ شهریورماه به‌‌عنوان روز ملی صنعت چاپ در تقویم ایران در سال ۱۳۸۲ و با تلاش‌ اسدالله جامی (مدیر کل وقت دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) انجام شد. این صنعت با توجه به وابستگی بالا از نظر تکنولوژی و مواد اولیه به واردات خارجی با شرایط موجود نیازمند توجه ویژه مسئولان است. از جمله مشکلات فعالان و سرمایه گذران صنعت چاپ، فرسودگی ماشین‌آلات، گرانی مواد اولیه به‌ویژه کاغذ و زینک و مرکب و مشکلات امور مالیات و مالیات بر ارزش افزوده است. فعالان این صنف برای به‌روز نگه داشتن صنعت چاپ در کشور ناچار باید یا ماشین آلات پیشرفته و یا قطعات آن را وارد و در کشور به ساخت ماشین آلات چاپ بپردازند و درحال حاضر بیش از ۸۰ درصد دستگاه‌های چاپ فرسوده است. کمبود کاغذ به‌عنوان یکی از مهمترین مواد اولیه مصرفی برای چاپخانه‌ها ملزومات دیگر برای ماشین‌آلات و گرانی بی‌سامان این محصولات باعث تعطیلی یا کسادی بسیاری از واحدهای صنفی شده است. این در حالی است که وزارت ارشاد به‌عنوان متولی حوزه فرهنگ با تشکیل کارگروه کاغذ و زینک، خود را ملزم به تامین مواد اولیه مورد نیاز ناشران می‌داند. این انحصار و در پی آن اختلاف قیمت‌ مواد اولیه آزاد و دولتی سبب تلاطم بازار شده است این در حالی است که به گفته مقامات دولتی بیش از ۲۶۰ هزار تن کاغذ به کشور وارد شده است که تنها ۲۶ هزار تن توسط کارگروه وزارت ارشاد تعیین تکلیف شده و بقیه این حجم عمده که با ارز دولتی به کشور وارد شده‌اند، بدون توزیع در انبارها مانده‌ و یا با قیمت‌های آزاد عرضه شده‌اند. این امر باعث شده است تا انواع کاغذهای صنعتی از گلاسه، انواع مقوا و کاغذهای خاص با افزایش قیمت‌های سرسام‌آور، شاهد رشد بیش از ۴ برابری باشند. اتفاقی که منجر به ورشکستگی بسیاری از واحدهای صنفی شده است.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: آقای محمدرضا باقری، مسئول ضبط و تدوین جلسه: آقای پویا حسابی و همچنین تشکر از تمامی شرکت‌کنندگان و مهمان برنامه، ختم جلسه را در ساعت 19:45 به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند. 

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق زنان، ۶ سپتامبر ۲۰۲۴

سونیا سوارکوب

جلسه کمیته دفاع از حقوق زنان در۶ جولای ۲۰۲۴ برابر ۱۶ شهریور ماه ۱۴۰۲در ساعت ۱۷:۰۰ به‌وقت اروپای مرکزی ‌با حضور اعضای ‌کمیته، سخنرانان و جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر در فضای مجازی کلاب‌هاوس کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای نشست، مسئول جلسه بانو نسرین جهانی گلشیخ ضمن خوش‌آمدگویی و خیرمقدم به تمامی حاضرین و معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی آنان جلسه را آغاز کردند.

بخش ۱: خانم مهرناز جلالوند سخنرانی خود را با موضوع گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق زنان در مرداد ‌ماه ایراد کردند: خبر: شلیک مأموران جمهوری اسلامی به یک زن در مازندران برای حجاب اجباری: ماموران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در شهرستان نور استان مازندران به یک زن جوان به نام آرزو بدری که خودروی او در رابطه با مقررات حجاب اجباری در فهرست توقیف بود، شلیک کردند و او اکنون با حال وخیم در کما است. روز، سه‌شنبه دوم مرداد، آرزو بدری با هلی‌کوپتر به اورژانس بیمارستان خمینی ساری منتقل شد و پس از عکس‌برداری متوجه شدند گلوله به نخاع کمری برخورد کرده و بیمار از کمر به پایین قطع نخاع شده و در حال حاضر در بخش آی‌سی‌یو تحت نظر است. خبر: قتل حمیده عبدلی از قربانیان کودک‌ همسری توسط پسرش: روز جمعه ۱۹ مردادماه ۱۴۰۳ (۹ آگوست ۲۰۲۴)، حمیده عبدلی، ۴۳ ساله قربانی ازدواج اجباری و کودک همسری در سن ۱۳ سالگی و مادر سه فرزند، در یکی از بخش‌های شهرستان فسا از طریق اسلحه توسط پسر ۲۷ ساله خود به قتل رسید. حمیده عبدلی در سن ۱۳ سالگی ناچار به ازدواج اجباری شده و در سن ۱۶سالگی نیز مادر شده است. خبر: زن‌کشی‌‌، قتل همسر و مادر همسر توسط یک فرد در شهرستان سیب و سوران: یک مرد در شهرستان سیب و سوران از توابع استان سیستان و بلوچستان، با به کارگیری سلاح گرم همسر خود به نام شرفناز خاکی‌زهی و مادر همسرش را به نام زلیخا پورمحمدی‌نسب به قتل رساند. انگیزه قاتل از ارتکاب جرم تحت عنوان اختلافات خانوادگی اعلام شده است. خبر: زن‌کشی در یاسوج، زنی پنجاه ساله به دست همسرش کشته شد: زن پنجاه ساله‌ای به نام صدیقه رازیانی‌پور، با شلیک گلوله توسط همسرش کشته شد. خانم رازیانی‌پور متاهل و دارای چهار فرزند بود. سال‌ها توسط همسرش که معلم بازنشسته بود مورد خشونت قرار می‌گرفت. بارها کتکش می‌زد، یک بار دستش را با تبر شکانده  بود. یک‌بار هم طوری موهایش را کشید که بخشی از موها از ریشه کنده شده و حتی پوست سر هم آسیب دیده بود. علت این اتفاق نیز اختلاف خانوادگی اعلام شد. اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده۳-حق حیات برای همه. ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون. ماده۱۶-حق آزادی انتخاب همسر. ماده ۲۲- حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی.

بخش ۲: آقای محد گلستانجو سخنرانی خود را با موضوع هدف چهارم سند ۲۰۳۰ (آموزش باکیفیت) و مقایسه آن با قانون اساسی ایران آغاز کردند: هدف چهارم، آموزش باکیفیت، فراگیر و عادلانه برای همگان. این هدف یکی از کلیدی‌ترین عناصر در دستیابی به توسعه پایدار در جوامع جهانی به‌شمار می‌آید. با این حال، لازم است در کنار بررسی این سند بین‌المللی، نگاهی به وضعیت موجود در کشور خودمان، ایران، داشته باشیم و به چالش‌هایی که در این مسیر وجود دارد بپردازیم. همان‌طور که مستحضر هستید سند ۲۰۳۰ سازمان ملل متحد به‌عنوان یک نقشه راه جهانی برای توسعه پایدار، از هفده هدف تشکیل شده است که همگی در جهت ایجاد جهانی پایدار، عادلانه، و صلح‌آمیز طراحی شده‌اند. و از آن‌جایی‌که آموزش یکی از ارکان اساسی توسعه هر جامعه‌ای است، بدون دسترسی به آموزش باکیفیت، افراد نمی‌توانند به‌طور کامل توانمندی‌های خود را به‌کار بگیرند و جوامع نمی‌توانند به توسعه پایدار دست یابند. بنابراین هدف چهارم سند ۲۰۳۰، با تمرکز بر ارائه آموزش فراگیر، عادلانه و باکیفیت برای همگان، سعی دارد تا این هدف جهانی را محقق سازد. در این هدف آمده است که آموزش باید رایگان، عادلانه و باکیفیت باشد و این امکان برای همه افراد، صرف نظر از جنسیت، قومیت، مذهب، یا وضعیت اقتصادی، فراهم شود. این هدف شامل چندین بخش کلیدی است که لازم می‌دانم آن را به تفکیک بیان کنم: دسترسی به آموزش ابتدایی و متوسطه رایگان و باکیفیت برای همه. گسترش دسترسی به آموزش فنی و حرفه‌ای برای ارتقای مهارت‌های شغلی و افزایش فرصت‌های کاری برای جوانان. تضمین برابری جنسیتی در آموزش و حذف تبعیض‌های موجود. ارتقای کیفیت آموزش از طریق بهبود برنامه‌های درسی، آموزش معلمان، و استفاده از تکنولوژی‌های نوین در سیستم‌های آموزشی. تضمین محیط‌های یادگیری امن و مؤثر که از تبعیض و خشونت خالی باشند. ترویج آموزش مادام‌العمر برای همه افراد. این عناصر به‌روشنی نشان می‌دهند که این هدف به دنبال تضمین آموزش برای همه و افزایش کیفیت آن است تا نسل‌های آینده بتوانند در دنیای پیچیده و پرچالش امروزی به نحو مؤثری عمل کنند. در بررسی این هدف با اصول قانون اساسی ایران، مشاهده می‌شود که اصولی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر اهمیت آموزش رایگان، عمومی و عادلانه تأکید دارند. اصل سی‌ام قانون اساسی به ‌صراحت بیان می‌کند: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالیه را تا سرحد خودکفایی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد. این اصل شباهت‌های زیادی با هدف چهارم سند ۲۰۳۰ در خصوص آموزش دارد، چرا که به‌صراحت به رایگان بودن آموزش عمومی و گسترش دسترسی به آموزش عالی اشاره می‌کند. همچنین در اصل سوم قانون اساسی نیز آمده است که یکی از وظایف دولت جمهوری اسلامی رفع تبعیض‌های ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمامی زمینه‌ها، از جمله آموزش، است. اصل نوزدهم نیز بر برابری همه افراد کشور در برابر قانون بدون در نظر گرفتن جنسیت، نژاد، قومیت و مذهب تأکید دارد. این اصل با هدف برابری جنسیتی در آموزش که در سند ۲۰۳۰ مطرح شده است، همخوانی دارد. این مواد نشان‌دهنده تعهد قانون اساسی ایران به فراهم آوردن آموزش باکیفیت و دسترسی برابر برای همه شهروندان است. با این حال، هدف چهارم سند ۲۰۳۰ سازمان ملل متحد علاوه بر این تعهدات، به روی بهبود مستمر کیفیت آموزش، ترویج آموزش مادام‌العمر و استفاده از فناوری‌های نوین در آموزش تاکید بیشتری دارد. اما چه چالش‌های را جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقق آموزش باکیفیت پیش رو دارد: اگرچه قانون اساسی ایران اصول تقریبا کاملی را در زمینه آموزش دارد ولی در عمل، دولت ایران با چالش‌های متعددی در زمینه اجرای این اصول و ایجاد یک سیستم آموزشی باکیفیت و فراگیر روبه‌رو است. بخشی از این چالش‌ها به‌دلیل عدم پذیرش رسمی سند ۲۰۳۰ توسط دولت ایران تشدید شده است. یکی از مهمترین چالش‌ها، مسئله کمبود بودجه و منابع مالی است. در حالی‌که اصل سی‌ام قانون اساسی بر رایگان بودن آموزش تأکید دارد، در بسیاری از نقاط کشور شاهد مشکلات زیرساختی، کمبود مدارس مناسب، و حتی در برخی مناطق، نبود معلمان کافی هستیم. همچنین، در مدارس دولتی، کیفیت آموزش به دلیل کمبود امکانات، منابع آموزشی و ضعف در تربیت معلمان در برخی نقاط کشور پایین‌تر از استانداردهای جهانی است. یکی دیگر از چالش‌های اساسی، نابرابری‌های منطقه‌ای است. استان‌های محروم و دورافتاده، به‌ویژه مناطق مرزی، با کمبود جدی امکانات آموزشی مواجه هستند. این مسئله باعث می‌شود کودکان و نوجوانان این مناطق از دستیابی به آموزش باکیفیت و فرصت‌های برابر باز بمانند. اگرچه قانون اساسی ایران بر برابری جنسیتی تأکید دارد، در عمل هنوز برخی چالش‌ها در زمینه دسترسی دختران به آموزش در مناطق روستایی و محروم وجود دارد. مسائل فرهنگی و اجتماعی از جمله ازدواج‌های زودهنگام، مانع از ادامه تحصیل دختران در این مناطق می‌شود. این موارد باعث شده که دختران در برخی نقاط ایران همچنان از فرصت‌های برابر آموزشی برخوردار نباشند. در دنیای امروز، فناوری و دیجیتالی شدن نقش حیاتی در ارتقای کیفیت آموزش ایفا می‌کند. اما در ایران هنوز استفاده از فناوری‌های نوین در بسیاری از مدارس به اندازه کافی توسعه نیافته است. عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت در مناطق محروم و ضعف در زیرساخت‌های فناوری، باعث کاهش کیفیت آموزش در این مناطق شده است. دولت ایران به‌دلایل مختلف از جمله ملاحظات فرهنگی و مذهبی، سند ۲۰۳۰ را به‌طور رسمی نپذیرفته است. این تصمیم باعث شده که ایران از برخی حمایت‌ها و فرصت‌های بین‌المللی برای بهبود سیستم آموزشی خود محروم شود. علاوه بر این، برخی نهادهای محافظه‌کار داخلی نیز این سند را تهدیدی برای ارزش‌های فرهنگی و اسلامی کشور می‌دانند. حالا با وجود عدم پذیرش سند ۲۰۳۰ دولت چه اقداماتی را باید انجام بدهد تا بتوانیم از آموزش با کیفیت و پایداری برخوردار بشویم: دولت باید بودجه بیشتری را به بخش آموزش اختصاص دهد و منابع مالی را به سمت بهبود زیرساخت‌ها و ارتقای کیفیت آموزش هدایت کند. باید سیاست‌ها و برنامه‌هایی جهت حذف تبعیض جنسیتی در آموزش اجرا شود. ایجاد محیط‌های آموزشی امن و حمایت از دختران در ادامه تحصیل از جمله اقدامات موثر است. ارتقای مهارت‌های معلمان، به‌روزرسانی برنامه‌های درسی و استفاده از فناوری‌های نوین در آموزش می‌تواند به بهبود کیفیت آموزش کمک کند.  ایجاد و گسترش مؤسسات آموزش فنی و حرفه‌ای می‌تواند فارغ‌التحصیلان را برای ورود به بازار کار آماده‌تر کند و به کاهش بیکاری کمک نماید. فراهم کردن بسترهای آموزشی برای افراد در تمامی مراحل زندگی، از تحصیل در سنین پایین تا آموزش‌های تخصصی برای بزرگسالان، می‌تواند به توسعه مهارت‌های پایدار و انعطاف‌پذیری در بازار کار کمک کند. تقویت همکاری‌های بین‌المللی و جذب تجربیات موفق کشورهای دیگر می‌تواند به بهبود نظام آموزشی ایران کمک کند. همچنین مشارکت نهادهای محلی و جامعه مدنی در اجرای برنامه‌های آموزشی اهمیت ویژه‌ای دارد. برای دستیابی به این دستاوردها نقش جامعه مدنی و نهادهای غیردولتی بسیار حیاتی است. این نهادها می‌توانند با ارائه حمایت‌های مالی، آموزشی و فنی به مدارس و مؤسسات آموزشی، نقشی اساسی در ارتقای کیفیت آموزش ایفا کنند. همچنین آن‌ها می‌توانند به ترویج فرهنگ آموزش و پرورش در میان جامعه کمک کرده و از طریق برنامه‌های آموزشی و فرهنگی، به افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت آموزش با کیفیت بپردازند. در پایان، باید تاکید کنیم که آموزش باکیفیت نه تنها حق هر فرد، بلکه اساس توسعه پایدار هر جامعه‌ای است. تحقق هدف چهارم مستلزم تلاش‌های هماهنگ دولت، نهادهای آموزشی، جامعه مدنی و تمامی اقشار جامعه است. با پشتکار و همکاری می‌توانیم چالش‌های موجود را پشت سر گذاشته و به آموزش باکیفیتی دست یابیم که پایه‌ای مستحکم برای آینده‌ای روشن و پایدار باشد.

بخش ۳: بحث آزاد با موضوع حقمان را فراموش نکنیم (اجباری شدن حجاب  در اوایل انقلاب ۵۷) آغاز گردید: خانم  نسرین جهانی گلشیخ گفتند: گواه اسناد و مدارک و مقالات منتشرشده در روزنامه‌های سال ۱۳۵۷ اولین جرقه‌های حجاب اجباری در اسفند سال ۱۳۵۷ یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب زده ‌شد. یک روز پیش از هشتم مارس، روز جهانی زن، در حالی‌که گروه‌های مختلف سیاسی در تدارک برگزاری اولین مراسم روز جهانی زن در ایران بودند، روزنامه کیهان با این تیتر منتشر شد: زنان باید با حجاب به ادارات بروند. در صفحه اول این روزنامه به نقل از آیت‌الله خمینی نوشه‌شده‌ بود: در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زن‌های لخت بیایند. زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند. (کیهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱) البته شب پیش از آن نیز شبکه‌ی تلویزیون که ریاست آن را صادق قطب‌زاده بر عهده داشت اعلام کرده ‌بود که روز هشت مارس یک سنت غربی است و به زودی روز زن اسلامی اعلام می‌شود.این‌گونه بود که تظاهرات روز جهانی زن به یک تظاهرات ضدحجاب اجباری بدل شد. گروه‌های مختلف زنان از دانش‌آموز و دانشجو گرفته تا کارمند و فعال سیاسی و اجتماعی در این تظاهرات شرکت کردند. روزنامه کیهان در بخشی از گزارش مفصل خود درباره تظاهرات زنان می‌نویسد: ۱۵هزار زن که در دانشکده فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به‌دنبال یک رأی‌گیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آن‌ها در حالی‌که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست‌وزیری حرکت کردند. زن‌ها شعار می دادند: ما با استبداد مخالفیم، چادر اجباری نمی‌خواهیم. پیش از ظهر امروز خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار مرگ بر ارثیه رضا کچل وارد دانشگاه تهران شدند و به نفع چادر و حجاب دست به تظاهرات زدند. (کیهان ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶، صفحه‌ی دوم) آقای محمد گلستانجو گفتند: در اویل جنبش زن زندگی آزادی مسله‌ای طرح می‌شد از سوی مخالفان پوشش اختیاری که می‌گفتند زنان معترض می‌خواهند لخت شوند، حال آن‌که خیلی‌ها برداشت اشتباه از، برداشتن حجاب داشتند و گفتند باید جامعه را آگاه کرد. خانم محمدی گفتند جامعه ما تجربه کشف حجاب را در زمان پهلوی داشته‌‌ایم و حجاب اجباری در زمان کنونی که هر دو فعل با اجبار همراه بوده است هرچند که در زمان پهلوی به‌نظر بنده هدف کاملا درست بوده اما مسیر اشتباه بوده است. و گفتند مفاهیمی مثل غیرت و ناموس در عرف ما وجود دارد که در گذشت معنای متفاوت‌تری داشته و البته ارزشمندتر هم بود غیرت برای دفاع از خاک و جان به‌کار برده می‌شده و تغییر این مفاهیم نیاز به آگاه‌سازی و گذر زمان دارد. خانم سوارکوب گفتند: مبارزات زنان فقط به‌خاطر برداشتن حجاب اجباری نیست و نمادی برای مبارزات زنان ایرانی است زنان مشکلات زیادی در مسائل حقوقی و اجتماعی دارند که سعی در اصلاح آن دارند مثلا زنان در پس لفظ ناموس مظلومانه و به ناحق کشته می‌شوند و یا در قانون ایران بخش حقوق خانواده به زنان کم‌لطفی شدید شده و… مبارزات امروز زنان بر سر حجاب یکی از حقوق مسلم ما در خصوص آزادی عقیده است که تبدیل به یک جنبش شده است. خانم مریم رمضان‌پور گفتند: بعد انقلاب، هشت مارس را نماد غربی خواندند و روز تولد فاطمه‌الزهرا را به‌عنوان سمبل زن مسلمان روز زن اعلام کردند و همچنین اشاره کردند که اواسط دهه شصت حجاب اجباری به‌عنوان قانون کاملا رعایت می‌شد و در دوران مدرسه دختران متولد دهه شصت حجاب اجباری را در مدارس به‌عنوان  قانونی سخت و اجتناب‌ناپذیر تجربه کردند و همچنین اشاره کردند به اسیدپاشی‌هایی که با بهانه مبارزه با بی‌حجابی در ایران و به‌خصوص در اصفهان وجود داشت و ترس و دلهره‌ای که خانواده‌ها و زنان جامعه سال‌ها تجربه کردند.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه: سونیا سوارکوب و همکاران دیگری که در جلسه حضور داشتند: آقایان علی کشتکار، اسفندیار سنگری، علیرضا قربانی، میلاد طاهرآبادی، سعید بهنام و خانم‌ها فاطمه فیلی، شراره هادی‌زاده رئیسی، پروین محمدی افقا، مریم رمضان‌پور، مهرناز جلالوند جلسه در ساعت ۱۸:۵۵ دقیقه به‌وقت اروپایی مرکزی به پایان رسید.

 

 

 

گزارش جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی، 7 سپتامبر 2024

کریم ناصری

جلسه ویژه کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی در تاریخ 7 سپتامبر سال2024 میلادی و برابر با 17 شهریور ماه ۱۴۰۳ شمسی در ساعت 19:00 به‌وقت اروپای مرکزی در لایو اینستاگرام کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا، خانم نسرین جهانی‌گلشیخ مسئول جلسه، ضمن خوش‌‌آمدگویی به حاضرین، میهمان جلسه را معرفی کردند و در ادامه همراه با ایشان به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

آقای میلاد ترغیبی در مورد سنت‌گرایی و حیات جمهوری اسلامی‌ایران صحبت‌های خود را آغاز کردند: ایشان در ابتدا در رابطه با ماهیت انسانی صحبت کردند: هر انسانی یک فردیت و یک شخصیت دارد. ما زمانی‌که از شخصی سخن می‌گوییم، فرد خاصی با ویژگی‌های جسمانی همچون قد بلند و کوتاه مدنظرمان می‌باشد. از این نظر به تعداد انسان‌های روی زمین، افراد و اشخاص مختلفی وجود دارند. ما انسان‌ها علاوه بر زندگی فردی، دارای زندگی اجتماعی نیز هستیم که به ما شخصیتی اکتسابی می‌دهد. از این نظر، افراد متعددی را می‌بینیم که دارای یک شخصیت اجتماعی مشابه و مشترکی می‌باشند. این شباهت بدان سبب است که آن‌ها در وهله‌ی نخست دارای منظومه فکری مشابهی هستند و در درون یک جریان فکری زندگی می‌کنند. انسان‌ها، هرچقدر هم اندیشمند و خلاق باشند، در جریان‌ها زندگی می‌کنند و به پیش می‌روند. این جریان‌ها هستند که همچون رودخانه‌ها، زمین تاریخ و واقعیت‌های یک جامعه را تغییر می‌دهند. یک جریان، یک جمعیت مدیریت شده تأثیرگذار بر جامعه است. بسته به نوع تأثیرگذاری این جمعیت بر جامعه، می‌توان از انواع جریان‌های فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی سخن گفت. آن جمعیتی که بتواند تأثیر غالب فکری بر یک جامعه داشته باشد، یک جریان فکری است. جریان فرهنگی، به یک جمعیت مدیریت شده از افراد گفته می‌شود که دارای تأثیری فرهنگی بر توده مردم می‌باشد. جریان‌های فکری و فرهنگی، به تدریج عینیت می‌یابند و در جریان‌های سیاسی و اقتصادی نمود پیدا می‌کنند. آن زمانی‌که دو نفر، حتی اگر از جهت زمانی و مکانی فاصله بسیاری مابین‌شان باشد، یک فکر مشترک پیدا می‌کنند، آن‌جا در واقع هسته یک حزب نیز شکل گرفته است. جریان‌های فکری و فرهنگی، خواه ناخواه، زمانی به‌صورت حزب سیاسی خود را نشان می‌دهند. این جریان‌شناسی فکری در واقع به نوعی خودشناسی و دیگرشناسی منتهی می‌شود که سبب می‌گردد تا ما بصیرت لازم برای عمل و رفتار درست اجتماعی و سیاسی را به دست آوریم. این گفت‌وگویی رایج مابین انسان‌های خواص و عوام است که یکدیگر و دیگران را با صفت سنتی یا مدرن بودن توصیف می‌کنند.انواع سنت‌گرایی و تعریف آن‌ها: سنت‌گرایی متعارف یا فرهنگی نوعی نوستالژی بازگشت به گذشته در ابعاد فرهنگی و اجتماعی است که مناسبات سنتی را بر مناسبات مدرن ترجیح می‌دهد و کمابیش در اکثر انسان‌ها حضور، ظهور و بروز دارد. سنت‌گرایی فلسفی-دینی در پی احیایِ سنن الهی و سبک زندگی مومنانه است که بعضا هم با سنت‌گرایی متعارف وجوه مشترکی پیدا می‌کند. مشخصه‌های اصلی ‌سنت‌گرایی فلسفی-دینی، باور به وحدت متعالی ادیان و همچنین نقد مدرنیته است. مدرنیته چیست؟ دوران تجدد و مدرنیته از دوره رنسانس و با اختراعات مهمی‌همچون دستگاه چاپ گوتنبرگ، تلسکوپ و… آغاز شد. مدرنیته را در بهترین وجه می‌توان عصری توصیف کرد که ویژگی شاخص آن تحولات دایمی‌است. در مدرنیته جریاناتی به وجود می‌آیند که نه تنها مقدس و دائمی‌نیستند بلکه نهایتا ارزش و اعتبار خود را از دست داده و جای خود را به جریاناتی جدید و بهتر می‌سپارد. به‌عبارت دیگر، مدرنیته عصر یا دوره‌ای است که نسبت به تاریخ مندی خود آگاهی دارد. نهادهای انسانی جریاناتی خودساخته، خود آفریده و تابع پیشرفت و بهبود تلقی می‌شوند؛ تنها در صورتی می‌توان آن‌ها را حفظ کرد که خود را در مواجهه با خواسته‌های دقیق و سخت‌گیرانه عقل وفق داده و توجیه نمایند – و اگر از عهده این آزمون برنیایند، می‌توان آن‌ها را کنار گذاشت. جایگزینی طرح‌های جدید به جای طرح‌های قدیمی‌و کهنه را می‌توان حرکتی مترقی و پیشروانه دانست، گامی‌تازه به سمت گسترش و افزایش روند توسعه و تکامل انسان. در گذر از سنت به مدرنیته یک گسست معرفتی رخ می‏دهد؛ به‏‌طوری‌که همه واژه‏ها معنای جدیدی پیدا می‏کنند. در این میان، دین- فلسفه و فرهنگ  سنتی برای گذر از سنت به مدرنیته سه راه بیشتر پیش رو نخواهد داشت؛ یا این‌که به ستیز با این مدرنیته بپردازند و از دنیا مدرنیته عقب بمانند و یا این‌که با مدرنیته کنار آمده و همگام با تحولات سریع جهانی خود را همگام کنند و یا این‌که در مدت دهه‌ها و سده‌های آتی اساسا جای در جامعه انسانی نخواهند داشت. کما این‌که شاهد هستیم در دوران سنت، دین را جامع و کامل می‏دانستند تا به همه سؤالات بشر پاسخ می‏گوید، ولی دین در دوران مدرن، تنها عهده‏‌دار عبودیت و بندگی است و به حوزه خصوصی رانده می‏شود. پروژه روشن‏فکری دینی در سال‏های اخیر رنگ تازه‌ای در همگامی ‌با مدرنیته داشته به مانند مسیحیت در اروپا ولی این روند در کشورهای تحت نظر اسلام به دلایل متعدد از جمله جنگ و در پی آن بی‌سواد و کم‌سوادی مردم و رهبری حکومت‌های دینی به مانند جمهوری اسلامی ‌و طالبان به کندی پیش می‌رود هر چند در این زمینه ‌سنت‌گرایی فرهنگی و دینی مردم نقش بازوی قدرتمند در مقابل امر مدرنیته در کمک به حاکمیت دینی را ایفا می‌کند. ایران و مدرنیته: اما انگاره‌ای از زمان که در ذهن بخش بزرگی از نخبگان ایرانی وجود داشت، زمان پیشرفت نبود بلکه زمان مستدیر، زمان دوری، زمان هبوط و بازگشت بود و آن به این نکته اشاره دارد که ما از جایی هبوط کرده‌ایم و بدان مأوای غایی بازخواهیم گشت. به‌عنوان مثال چنین دیدگاهی را در این بیت مولانا می‌بینیم:هرکسی دور ماند از اصل خویش، بازجوید روزگار وصل خویش.  در قرن نوزدهم با تاثیر پذیری عباس میرزا از  عصر روشنگری اروپا این شخص شروع به اعزام دانشجو به اروپا کرد که نقطه عطفی در تاریخ ایران و رفتن به سوی مدرنیته بود. در تاریخ معاصر با انقلاب مشروطه و براشتن حاکم مطلقه پادشاهی روشنفکران ایرانی به این نتیجه رسیدند که در ایران راهی ندارند جز این‌که به مدرنیته وارد شوند. ولی تعلق خاطر مردم به سنت و سنت‌گرایی مانعی محکم در برابر اجرای شدن طرح‌های مترقی آن زمان بود. ملک‌الشعرای بهار در باب مدرنیته: فرتوت گشت کشور و او را بایسته‌تر زه گور و کفن نیست یا مرگ یا تجدد و اصلاح راهی جز این دو پیش وطن نیست ایران کهن شد سرا پای درمانش جز به تازه شدن نیست. با آغاز حکومت پهلوی و رضا خان و نظم دادن به اوضاع کشور و ساخت راه‌آهن و ایجاد ارتش منظم و در کنار آن داشتن قدرت و وجود روشنفکرانی مانند محمدعلی فروغی، راه ورود به مدرنیته هموار شد که از مهمترین کارهایی که در کشور توسط رضا خان انجام شد می‌توان به برداشتن حجاب سنتی از سر زنان و ورود آن‌ها به جامعه اشاره کرد. با انقلاب اسلامی‌توسط مردم که ‌سنت‌گرایی دینی نقش بسیار پررنگی داشت، لودر حکومت سنت‌گرا در زمانی بسیار کوتاه به بهانه‌ی طاغوتی بودن دستاوردهای تاریخی و فرهنگی و امور زنان را با همراهی همین مردم زیر گرفت تا فضای مورد نظر خود را در ادارات و آموزش و پرورش بر عهده بگیرد. چرا تجربه مدرنیته ایرانی به مدرنیزاسیون ناموفق تقلیل یافت؟ ادراک ما از زمان، زمان بازگشت  به جای زمان پیشرفت و وضع ذهنی انسان ایرانی؛ تقدیرگرایی و بازتاب‌های مختلف آن. تجربه مدرنیته در اروپا حاصل یک وضع ذهنی نوپدیدی در بشر بود. به انسان جدید اروپایی فعال در آن دوره حالتی دست داد  که خود را فاعل شناسا و کارگزار جهان دانست. با این وضع ذهنی بود که نخبگان جدید در غرب، مدرنیته را تجربه  وعمل  و زندگی کردند. در این وضعیت، آدمی‌ می‌خواهد جهان را  به تصرف ذهنی و فنی خویش درآورد،  تغییر بدهد و موقعیت بهتری عقلانی  ایجاد بکند.  اکنون باید دید وضع ذهنی نخبگان ایرانی چگونه بود؟ در میان نخبگان ایرانی چنین وضعیت ذهنی که  اندکی پیش دربارۀ انسان جدید اروپایی گفته شد، شکل نگرفت. به جای آن  انواع وضع‌های ذهنی را می‌توان بین بخش‌های مختلف نخبگان ایرانی سراغ گرفت. یکی از شایع‌ترین آن‌ها وضع ذهنی تقدیرگرایانه بود. این بسیار متفاوت از وضع ذهنی آن کسی است که خود را فاعل شناسا و کارگزار جهان می‌داند. تقدیرگرایی در میان ما یک وضع ذهنی بسیار شایع بود. به‌نظر می‌رسد این نوع ذهنیت در انسان ایرانی با گذشت نزیک به نیم قرن از حیات جمهوری اسلامی‌ همچنان ادامه دارد و تنها شکل و فرم آن از حالت و فرم جمهوری اسلامی‌خارج شده و در شکل فرم دیگری ظهور کرده است اما همچنان همان همسویی با جمهوری اسلامی‌را دارست و برای تغییر شرایط و گذر از حکومت‌های استبدادی و دیکتاتوری به مانند جمهوری اسلامی ‌لازم است که این همسویی و راه مشترک قطع و راهی جدید همسو با ارزش‌های انسانی انتخاب شود که در این راه نیاز به گذر از سنت‌ها هست و دشواری‌های زیادی در پیش وجود دارد. اگر به‌عنوان مثال یک مورد را عنوان کنم  می‌توانم به شعار زن زندگی آزادی انقلاب مهسا اشاره کنم که جای خود را به شعارهای رکیک جنسی، ملی گرایی و قوم‌گرایی و منجی‌گرایی ختم شد و نهایتا حیات جمهوری اسلامی‌ را که به خطر انداخته بود، جانی تازه بخشید. به‌دنبال سرکوب انقلاب مهسا و نا امیدی مردم از تغییر اساسی در آینده کشور حتی بعد از جمهوری اسلامی، دوباره شاهد زن‌کشی در گوشه گوشه‌ی ایران بودیم که تا به امروز نیز ادامه دارد و با این روند سنتگ‌رایی نه تنها این آمار کاهش نمی‌یابد بلکه بیشتر و بیشتر خواهد شد.

در پایان، مسئول جلسه ضمن تشکر از دست‌اندرکاران، منشی جلسه« آقای کریم ناصری، مسئول ضبط و تدوین: آقای سینا اشجعی و تمامی‌ شرکت‌کنندگان و میهمان برنامه، ختم جلسه را در ساعت 20:15 به‌وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.

 

 

فساد در ورزش ایران:

فرشاد اعرابی

ورزش در تمام دنیا مفهومی مردمی دارد. این در حالی است که ورزش جمهوری اسلامی در دهه‌های اخیر به دلیل گردش مالی بسیار بالا به حیات خلوت سیاسی‌ها، سرداران سپاه، مدیران، مربیان و دلالان در کنار ورزشکاران تبدیل شده است.دلالان و واسطه‌گران به راحتی در این جولانگاه، پول‌های هنگفتی به جیب میزنند، آب از آب تکان نمی‌خورد و حتی کسی هم سراغی از آن‌ها و پول‌های ناپدید شده نمی‌گیرد. با واسطه‌گری، دوستان و آشنایان نالایق خود را بر منصب ریاست می‌نشانند تا آنها نیز از این سفره بی‌صاحب بی‌نصیب نمانند.رد پای مسئولانی که در ایران شعار می‌دادند ورزش باید از سیاست جدا شود و دست دلالان و واسطه‌گری باید در ورزش حذف شود، همواره به وضوح دیده می‌شود.در این مورد می‌توان به مسعود سلطانی‌فر در وزارت ورزش و جوانان اشاره کرد. وزیری که در دوره ریاست خود، بیشتر از هر زمانی، افراد سیاسی به جای اهالی ورزش در کنارش حضور داشتند. سلطانی‌فر در دیدار با اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس، بادی در غبغب انداخته و با چهره‌ای حق به جانب اعلام کرد که یکی از مشکلات ورزش، فساد، دلالی، واسطه‌گری و زد و بندهای پشت پرده است. اما او اظهار نکرد که خودش هم دستی در این سفره سیاسی فساد دارد. به‌طوری‌که هر 6 معاون وزیر ورزش و بسیاری از مدیران ستادی وزارت ورزش، سابقه سیاسی دارند و به‌طور قطع حضورشان در عرصه ورزش بی‌تأثیر از این موضوع نیست.به صراحت می‌توان گفت که زد و بندها امروزه در تمامی بخش‌های ورزشی از فوتبال گرفته تا کشتی و وزنه‌برداری رخنه کرده و ورزش ایران روزهای سیاهی را از نظر فساد پشت سر می‌گذارد.همین انتصابات بی‌پایه و اساس موجب بروز پدیده فساد در تمامی رشته‌های ورزشی می‌شود. برخی کارشناسان بر این باورند که مقصر اصلی ورود غیرورزشی‌ها ست. آنها معتقدند که صف مدیران غیرورزشی و نظامی و سپاهی به اندازه‌ای است که نوبت به ورزشی‌ها نمی‌رسد و اگر کاربلدهای ورزشی به این بخش راه پیدا کنند، فساد در ورزش از بین خواهد رفت. اما مسئولانی که خود را کاربلد و ورزشکار نیز می‌نامند دست کمی از بقیه ندارند. آنها با شعار مبارزه با دلالی، واسطه‌گری و فساد به ورزش وارد میدان می‌شوند و در نهایت هیچکدام موفق به انجام کاری نخواهند شد و خود نیز دستی در فساد دارند. در این زمینه می‌توان از قراردادهای اسپانسرها مشکوک با باشگاه‌های بزرگ، روابط پیچیده و سواستفاده‌های غیرقانونی از قدرت، ناپدید شدن ارقام نجومی در باشگاه‌ها و حتی به ساخت و ساز قرارگاه‌های سازندگی سپاه در کشورهای همسایه به‌ویژه عراق اشاره کرد.البته مسئولان ورزش در ایران هم کاملا در جریان این موضوع هستند و همواره وعده جلوگیری از فساد در ورزش می‌دهند. به عنوان نمونه معاون وزیر ورزش و جوانان در گفت‌وگوی تلویزیونی مرداد ماه امسال (1399) اعلام کرده بود که عزمی جدی در وزارت ورزش برای مبارزه با فساد وجود دارد. وزیر ورزش نیز در این مورد با وزارت اطلاعات نامه‌نگاری و از آن‌ها درخواست کمک کرد. اما از حرف تا عمل فاصله بسیار است.علی کفاشیان رئیس سابق فدراسیون فوتبال درگیر بودن و نبودن در فدراسیون فوتبال بود که کمیته اخلاق محرومیتی پنج‌ساله برای او برید! در واقع او به دلیل گم‌شدن 316 هزار دلار حق پخش بازی‌های تیم ملی به مدت پنج سال از هرگونه فعالیت در حوزه فوتبال منع شد.کفاشیان اما می‌گفت ایمیل‌ها هک شده و این پول هرگز به دست او نرسیده که بخواهد گم شود! در نهایت کمیته استیناف محرومیت پنج‌ساله او را به یک سال کاهش داد. اردیبهشت سال 88 علی کفاشیان رئیس سابق فدراسیون فوتبال که خود نیز محکوم به فساد است، در مصاحبه‌ای عجیب اعلام کرده بود: اعتقادی به فساد در ورزش ایران ندارد.از دیگر کسانی که می‌توان اشاره کرد محمدرضا داورزنی است. وی که کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دارد، از سال 1385 تا سال 1395 رئیس فدراسیون والیبال ایران بود. داورزنی بهمن سال 1395 به معاونت ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان رسید. از آن پس ردپای داورزنی تا کنون تقریبا در تمامی مفاسد اقتصادی ورزش ایران دیده می‌شود.

کودکان کار:

فاطمه شدید

کودکان کار: به کودکی اطلاق می‌شود که به‌وسیله فقر و مشکلات اقتصادی و فرهنگی یا توسط باند و مافیا به‌مدت طولانی و مستمر به‌کار گرفته می‌شوند. کودکان کار معمولا در معرض آسیب‌های جسمی⸲ روحی⸲ روانی و اجتماعی قرار دارند⸲ از تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آن‌ها توجهی نمی‌شود. خطرات  زیادی آن‌ها را تهدید می‌کند دنیای که می‌توانست تنها به کمک‌های ساده کودکانه و کودکان کار در محیط امن خانواده محدود شود از کودک کار⸲ کارهای سختی طلب می‌کنند که هرگز در تاب و توان دست‌های کودکانه‌شان نیست کارهایی دشوار با پرداخت‌هایی ناچیز که در مقابل کودکی‌شان را از آن‌ها می‌دزدد و به رشد جسمی و ذهنی آن‌ها آسیب می‌رساند. تعداد کودکان کار در سراسر جهان به ۱۶۰ میلیون نفر رسیده که این اولین افزایش در ۲۰ سال گذشته است همچنین با افزایش قابل توجهی در تعداد کودکان کار ۵ تا ۱۱ سال مواجه هستیم که مجبور به کار هستند. کشورهای در حال توسعه مانند هند بیشترین سهم را در معضل کودکان کار داشته است. عددی میان ۵۰۰ هزار تا ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر برای تعداد کودکان کار ایرانی تخمین زده شده است. این کودکان در باربری‌ها⸲ خیاطی‌ها⸲ آجرپزی‌ها⸲ خانه‌ها و کارهای زیرزمینی مجبور به کار هستند. حدود ۹۰ درصد این کودکان کار دارای خانواده‌اند و با آن‌ها زندگی می‌کنند. یکی از مشکلات جدی کودکان کار سوءتغذیه است که عامل مخرب رشد ذهنی و جسمی این کودکان است. آرتروز⸲ دیسک کمر و اختلالات رشد آسیب‌هایی است که از همان کودکی گریبان‌گیر کودکان است این مشکلات جدی کودکان کار‌اند.

  

 

ترس

علی مسیبی

ترس واژه‌ی لحظه است. اسرائیل از حق قانونی خود برای دفاع استفاده کرد. جمهوری اسلامی ایران از طریق رئیس‌جمهور سابق خود، احمدی‌نژاد، حق موجودیت دولت اسرائیل را انکار کرده و اعلام کرده بود که اسرائیل باید نابود شود. رهبر دینی، خامنه‌ای، در تهران مجرمان و تروریست‌هایی را پناه داده است که به‌طور مستند مسئولیت حمله به اسرائیل و گرفتن تعداد زیادی از گروگان‌ها را بر عهده داشتند. پس از این‌که یکی از این تروریست‌ها در تهران در یک مهمان‌خانه کشته شد، احتمالاً توسط اسرائیل، رهبر دینی ارشد اسرائیل را تهدید کرد و از انتقام صحبت کرد. ترس از تشدید تنش‌ها به‌وجود آمده و بسیاری نگران یک آتش‌سوزی گسترده هستند. انتظار می‌رود هزاران نفر از مردم که هیچ ارتباطی با این ماجرا ندارند، جان خود را از دست بدهند، تنها به این دلیل که یک تروریست به سزای اعمال خود رسیده است. تحریک‌کنندگان این جهان باید حمایت‌های خود را از دست بدهند. مردم از همه ادیان می‌توانند به‌خوبی با هم زندگی کنند. باید به این موضوع خاتمه داده شود. مسئله این نیست که عاقل‌تر باید تسلیم شود، بلکه مسئله این است که بی‌گناهان فارغ از این‌که چه کسی مقصر است، باید رنج بکشند زیرا دیکتاتورهای قدرت‌طلب که خود را در مکان‌های امن قرار داده‌اند، می‌خواهند جنگ را بازی کنند و دشمنان نامطلوب خود را از طریق سربازان و مزدوران خود نابود کنند. برای این کار حتی از یک دین سوءاستفاده می‌شود تا اقدامات خود را توجیه کنند. من از همه افراد منطقی که دیگر نمی‌خواهند رنج بکشند می‌خواهم که به خیابان‌ها بیایند، علیه جنگ تظاهرات کنند و برای صلح تلاش کنند.

 

 

 

بحران آب یا بحران مدیریت آب در ایران

بهاره مسگری

آب، فراوان‌ترین مایع و به‌جرات مهمترین مایعی است که روی زمین وجود دارد و از منابع مهم محیط زیست به‌شمار می رود. از این‌رو، آب به‌عنوان یک منبع تامین نیازهای انسانی، در صورت کمبود و بحران، امنیت ملی را دچار چالش می‌کند. بر اساس شاخص سازمان ملل در تعیین وضعیت و شرایط آبی، ایران در بحران شدید آبی قرار دارد و فلات مرکزی ایران کم آبی مطلق را تجربه می‌کند که سوءمدیریت، نقش مهمی در این وضعیت داشته است. در حقیقت ایران از عدم وجود آب نه بلکه ازعدم مدیریت صحیح آب رنج می‌برد. به‌عبارت دیگر، این سوءمدیریت و عدم برنامه‌ریزی در بخش آب است که در بحران آب در ایران دخیل است. بحران می‌گوید که دولت ایران نتوانسته‌ کار خود را به خوبی انجام دهد. بحران‌های کم آبی با ایرانیان باستان هم همراه بوده و طی بررسی‌ها و آثار به جامانده از گذشته، ایران باستان عملکرد بسیار خوبی را برای مدیریت بحران آب داشته است. به‌طوری که در تمام سازه‌ها، اهمیت به کاهش مصرف و هدر رفت آب در نظر گرفته شده است. ایرانیان باستان بعد از مواجه با کم آبی در فلات ایران دست به مهاجرت برای یافتن سرزمین مملو از منابع آب نزدند، با این حال از روش‌های مختلفی برای کنترل و مدیریت منابع آب در ایران استفاده کردند. به‌طور مثال قنات‌ها یکی از مهمترین سازه‌های آبی در ایران باستان برای مدیریت مصرف آب محسوب می‌شوند. همچنین سیستم‌های تقسیم آب ایران باستان، در شهر باستانی شوشتر است که در آن آب را برای آبیاری و مواردی از این قبیل تقسیم می‌کردند. در اصل باید تحولی در شناخت از این موضوع ایجاد شود و تا شناخت ضعیف باشد و سیاست اجرایی درستی اتخاذ نشود به نتیجه‌ای درست منجر نخواهد شد. به‌عنوان مثال برای مدیریت آب، ساخت سد مورد توجه قرار می‌گیرد ولی نکته مهم این است که ساخت سد اگرچه اهمیت دارد ولی ساخت آن در جغرافیا و محیط اشتباه، باعث ایجاد چالش می‌شود، سدسازی در ذات خود مشکلی ندارد ولی وقتی بدون نگرش سد ساخته می‌شود چالش‌زا خواهد بود زیرا مطالعات ضعیف گذشته اکنون باعث مشکلاتی در این موضوع شده است. همچنین گزارش‌ها نشان می‌دهد که در بین حوضه‌های درجه یک کشور، فلات مرکزی و حوضه آبریز قره‌قوم دارای بدترین وضعیت کم‌آبی مطلق هستند. از طرفی با توجه به مصرف بالای آب در بخش کشاورزی و فقدان برنامه برای مهار سیلاب‌ها در دشت‌ها، بخش قابل ملاحظه‌ای از بارش‌های پیش‌بینی شده در ماه‌های آینده به هدر خواهد رفت. ایران یکی از ده تولیدکننده برتر سبزی و میوه در جهان است. پارادوکسی که در این رده‌بندی دیده می شود، نشان از فلاکت سیستم آبخیزداری و مدیریت منابع آب در این کشور دارد. نود و سه درصد منابع آبی ایران جهت مصارف کشاورزی استفاده می‌شود. یعنی ایران با صادرات یک کیلوگرم هندوانه 286 لیتر آب صادر می‌کند. فشار برای ایجاد خودکفایی در زمینه گندم نیز پس از انقلاب اسلامی سبب ایجاد بار سنگینی بر منابع آبی ایران شد. استفاده بی‌حد از منابع آبی به‌ویژه در مناطق پرآب مثل خوزستان و آذربایجان موجب خشکیدگی 297 دشت شده و چهل درصد از شبکه آبی ایران فرسوده است. همچنین با سیاست افزایش جمعیت، میزان مصرف در شهرها نیز بسیار بالا رفته است بیش از 770 میلیون مترمکعب آب از طریق تونل‌های کوهرنگ و بهشت آباد به مناطق مرکزی ایران منتقل می‌شود. در این مناطق نیز به جای تنظیم منابع آبی، آب مورد انتقال جهت مصارف صنعتی و کارخانه‌های گندله‌سازی و فولاد استفاده می‌شود. کار به جایی رسید که در اصفهان شروع به کاشت برنج و استفاده نامعقول از آب سرشاخه‌های کارون کردند.اجرای طرح کشت و صنعت نیشکر نیز که یکی از عظیم‌ترین طرح‌های کشاورزی و آبخورترین آن‌هاست، در استان خوزستان نیز با انتقاد کارشناسان مواجه شده است. بدین‌گونه که نیشکری که در فصل گرما نیاز به آبیاری داشت و بیشترین آب رودخانه را می‌بلعید، را کاشتند و به جای آن از طرح‌های معقول کاشت چغندر قند استفاده نکردند. چند سالی است که شعار مدیریت آب در ایران مطرح شده است ولی حتی از ظرفیت تعامل بین‌المللی برای یافتن راه های نوین مدیریت آن استفاده نشده است زیرا تا تعاملات بیشتر نشود نمی‌توان متوجه شد دانش چیست تا بتوان از آن استفاده کرد. در حقیقت جریان توسعه دانش در ایران خوب پیش نرفته است و دولت‌ها نتوانسته‌اند از ظرفیت دانشگاه‌ها به‌عنوان اتاق فکر استفاده کنند و به‌نظر می‌رسد اگر موضوع آب را به دانشگاه‌ها بسپارند می‌توان، بهترین تصمیم‌گیری را از سوی دانشگاه برای اجرا توسط دولت به دست‌آورد. بحران آب در ایران تنها ناشی از تغییرات اقلیمی نیست. مهمترین عوامل بحرانی شدن آب در ایران، فقدان حکمرانی منطقی و به‌علاوه آن، مدیریت نامناسب است. نبود طرح جامع برای مدیریت آب و نداشتن نگاهی متناسب با توسعه پایدار، در آینده‌ای نزدیک می‌تواند ایران را به موقعیت خطرناک‌تری ببرد. بحران آب مسئله‌ای است که در ایران به‌دلیل اقلیم و منطقه‌ای که در آن قرار دارد، طی سال‌های متوالی افراد زیادی را درگیر کرده است. با نگاه به آینده تنها موضوعی که در این رابطه می‌توان دریافت، عدم توجه به مدیریت بحران آب و راه‌های موثر برای کاهش مصرف آب است.

 

 

 

۶ جنایتی که خامنه‌ای نمی‌تواند از آن‌ها فرار کند

امیر پالوانه

کارنامه سی و چند ساله رهبری علی خامنه‌ای حتی از رنگ عمامه او سیاه‌تر است اما اگر به این کارنامه کمی‌ دقیق‌تر نگاه کنیم به اتفاقاتی برخواهیم خورد که رهبر جمهوری اسلامی به‌هیچ عنوان نمی‌تواند از آن‌ها سلب مسئولیت کند.در این مطلب، فجیح‌ترین و مرگبارترین جنایاتی که علی خامنه‌ای مسئول آن‌ها است و به‌هیچ عنوان نمی‌تواند از آن‌ها فرار کند را بر خواهیم شمارد.اعدام‌های گروهی دهه ۶۰: یکی از جنایات بزرگی که علی خامنه‌ای هرگز نمی‌تواند از آن فرار کند و در صورت دادگاهی شدن باید نسبت به آن پاسخ‌گو باشد پیش از دوره رهبری او صورت گرفته است. حد فاصل سال‌های ۶۰ تا ۶۷ حدود ۲۰ هزار زندانی سیاسی در زندان‌های ایران بدون محاکمه یا با محاکمه‌های چند دقیقه‌ای اعدام شده و یا زیر شکنجه کشته شدند. این اعدام‌ها به دستور مستقیم روح الله خمینی و توسط یک هیئت ۵ نفره به عضویت انجام شد که بعد‌ها به هیئت مرگ معروف شدند. بر اساس گزارش عفو بین‌الملل، سید ابراهیم رئیسی، معاون دادستان کل تهران، حسینعلی نیری، حاکم شرع، سید علیرضا آوایی، وزیر دادگستری، مصطفی پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات و محمدحسین احمدی از اعضای اصلی هیئت مرگ بودند. با این‌که نام علی خامنه‌ای در این هیئت به چشم نمی‌خورد اما این اعدام‌ها دقیقا در دوره ریاست جمهوری او انجام شدند و به‌همین دلیل اولین جنایت بزرگی که می‌توان آن را به حساب علی خامنه‌ای نوشت اعدام‌های دهه ۶۰ هستند. سرکوب کوی دانشگاه و اعتراضات ۸۸: سرکوب اعتراضات کوی دانشگاه در سال ۷۸ و ۱۰ سال پس از آن سرکوب اعتراضات ۱۳۸۸ در مجموع بیش از ۱۰۰ کشته بر جای گذاشتند. اعتراضات کوی دانشگاه تهران که بین ۱۸ تا ۲۳ تیر با توقیف روزنامه اصلاح‌طلب سلام جرقه خورد، یکی دیگر از فکت‌ها برای تروریستی بودن سپاه پاسداران است. در جریان این اعتراضات که نیروهای نظامی و لباس شخصی به خوابگاه دانشجویان حمله کرده و به دستگیری، ضرب و شتم و قتل دانشجویان پرداختند برخی از نقش مستقیم محمد نقدی و محمد باقر قالیباف در سرکوب دانشجویان خبر می‌دهند و بنابر تایید محمدعلی عزیزجعفری، قاسم سلیمانی نقش مستقیم را در این جنایات برعهده داشته است. همچنین چند روز پس از ناآرامی‌های کوی دانشگاه تهران، روزنامه کیهان نامه محرمانه جمعی از فرماندهان سپاه به محمد خاتمی رئیس وقت دولت جمهوری اسلامی را منتشرکرد که فرماندهان امضاکننده نامه به خاتمی نوشته بودند که کاسه صبر ایشان لبریز شده واگر دولت ناآرامی‌ها را کنترل نکند، وارد عمل خواهند شد و نام محمد باقر قالیباف، فرمانده وقت نیروی هوایی سپاه پاسداران نیز در میان امضاءکنندگان دیده می‌شود و این نامه نشان می‌دهد که شخص علی خامنه‌ای دستور حمله به کوی دانشگاه را صادر کرده است و در صورت دادگاهی شدن باید در خصوص این جنایت نیز پاسخ‌گو باشد. در جریان اعتراضات ضد دولتی سال ۸۸ نیز نیروهای گوش به فرمان علی خامنه‌ای بعد از خطبه‌های نماز جمعه او چه با لباس سپاه و چه با لباس شخصی به سمت معترضین گلوله شلیک می‌کردند. صحبت‌های فرمانده ارشد سپاه پاسداران، سردار حسین همدانی به خوبی بیانگر این مسئله است. وی پس از اعتراضات ۸۸ اعلام کرده بود که ۵ هزار اراذل و اوباش را با بسیجیان ادغام کرده است و در قالب دسته‌های عزاداری از آن‌ها برای سرکوب و کشتار اعتراضات ۸۸ استفاده کرده است.هردو سرکوب خونین در سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ توسط مقامات عالی‌رتبه نظامی انجام شدند و عدم اطلاع خامنه‌ای از آن‌ها به‌عنوان فرمانده کل قوا به‌هیچ عنوان مورد قبول نخواهد بود این دو جنایت خونین بر کارنامه رهبر جمهوری اسلامی نوشته خواهند شد. سرکوب خونین آبان ۹۸:در آبان ماه ۹۸ خیابان‌های ایران به مدت دو هفته بعد از دو برابر شدن یک شبه قیمت بنزین سراسری‌ترین اعتراضات تا آن زمان را به خود دیدند. در این اعتراضات دیگر تکلیف مردم با فریبکاران اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا مشخص شده بود و همه شعارها اصل نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار می‌داد و معترضین خواستار سرنگونی بودند. در این زمان، نیروهای گوش به فرمان علی خامنه‌ای با دستور مستقیم او به سرکوب مردم معترض پرداختند. سرکوبی که به گزارش رویترز۱۵۰۰ کشته بر جای گذاشت که ۱۸ تن از آن‌ها کودک بودند.سرنگونی هواپیما PS752: بعد از کشتن قاسم سلیمانی که به نوعی اقتدار پوشالی نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال برد، سایه جنگ میان ایران و آمریکا سنگین شد. در این میان، سران نظام جمهوری اسلامی که می‌دانستند از کوچک‌ترین مشروعیتی در میان مردم برخوردار نیستند و به‌هیچ عنوان توانایی مقابله با ارتش ایالات متحده را ندارند مثل همیشه تصمیم گرفتند مردم ایران را قربانی سیاست‌های جنگ‌طلبانه خود بکنند. هجدهم دی ماه ۱۳۹۸زمانی که هواپیما PS752 تهران را به مقصد کیف اکراین ترک می‌کرد با شلیک دو موشک پدافندی سپاه پاسداران ساقط شد و تمام ۱۷۶ مسافر و خدمه آن جان باختند. پدافندی که این هواپیما را ساقط کرد از نوع سیار بوده و تنها در زمان شلیک در منطقه شلیک حضور داشت و با پایان ماموریت خود از محل شلیک دور شد. مقامات جمهوری اسلامی تا ۳ روز عمدی بودن سرنگونی هواپیما اوکراینی را تکذیب می‌کردند اما سر انجام بعد از فاش شدن تصاویر ماهواره‌ای توسط ایالات متحده، شلیک موشک به هواپیما را قبول کردند. اظهارات ضد و نقیض مقامات جمهوری اسلامی از جمعه علی‌اکبر حاجی‌زاده، فرمانده هوا و فضا سپاه پاسداران، از دیگر دلایلی بود که نشان دهنده عمدی بودن شلیک به PS752 و استفاده از مسافران آن به‌عنوان سپر انسانی بود. امکان به وقوع پیوستن این جنایت نیز بدون اطلاع علی خامنه‌ای به‌عنوان فرمانده کل قوا امکان‌پذیر نیست و شخص او باید به‌عنوان متهم ردیف اول ساقط‌سازی هواپیما اوکراینی در دادگاه پاسخ‌گو باشد.ممنوعیت واکسن کرونا: دی ماه ۱۳۹۹ زمانی که کشورهای غربی برای ارسال واکسن‌های معتبر کرونا نظیر فایز، مدرنا و جانسون اند جانسون به ایران اعلام آمادگی کرده بودند، علی خامنه‌ای در اقدامی غرب‌ستیزانه ورود واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی را به کشور ممنوع اعلام کرد و مدعی شد که واکسن آمریکایی‌ها کار نمی‌کند و آن‌ها قصد دارند تا واکسن‌های خود را بر روی مردم ایران آزمایش کنند. این سخنان در حالی مطرح شد که علی خامنه‌ای در ابتدای همه‌گیری کرونا، انتشار خبر آن را توطئه دشمنان برای اخلال در انتخابات مجلس بیان کرده بود و همچنین این ویروس را به اجنه ربط داده بود. براساس آمارهای حکومتی، ۱۵۰ هزار نفر جان خود را در ایران بر اثر کرونا از دست داده‌اند. صرف نظر از اینکه آمارهای حکومتی حتی تا ۵ برابر نیز کوچک شده‌اند، بخش عمده تلفات کرونا ایرانیان به بعد از ممنوع کردن ورود واکسن‌های معتبر توسط علی خامنه‌ای مربوط بود و در صورتی‌که رهبر جمهوری اسلامی واردات واکسن را ممنوع اعلام نمی‌کرد ایرانیان زیادی جان خود را از دست نمی‌دادند. سرکوب خونین خیزش ۱۴۰۱: سرکوب خونین خیزش سراسری ایرایان علیه جمهوری اسلامی از دیگر جنایات ثبت شده در کارنامه سیاه علی خامنه‌ای  به حساب می‌آید که هم‌اکنون نیز در جریان است. سرکوبی که تاکنون دست‌کم ۳۰۰ کشته بر جای گذاشته و همچنین احکام سنگین اعدام بنا بر دستور مستقیم علی خامنه‌ای برای ایرانیان آزادیخواه صادر می‌شود.

 

 

 

ضعف جایگاه دیکتاتوری علی خامنه‌ای  پس از فقدان رئیسی، اسماعیل هنیه و شکست‌های سپاه پاسداران

صادق فرخی قصرعاصمی

سال ۱۴۰۳، سالی سرشار از تحولات پیچیده برعلیه رژیم دیکتاتوری اسلامی ایران بود. با حذف چندین چهره کلیدی از صحنه سیاسی و نظامی، از جمله ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور جلاد جوانان ایران، اسماعیل هنیه رهبرتروریستی حماس تحت حمایت خامنه‌ای، و تعداد زیادی از فرماندهان سپاه پاسداران در سوریه، ساختار قدرت در رژیم دیکتاتوری اسلامی ایران به شدت تضعیف شده است. این تحولات نه تنها موقعیت بین‌المللی ایران را تحت تأثیر قرار داده، بلکه نفوذ و اقتداراین دیکتاتور یعنی علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، را نیز به چالش کشیده است. در این مقاله، به بررسی این رویدادها و تأثیر آن‌ها بر وضعیت سیاسی و امنیتی ایران می‌پردازیم. فقدان ابراهیم رئیسی جلاد و همدست علی خامنه‌ای و تزلزل در ساختار قدرت داخلی: ابراهیم رئیسی، که به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران و یکی از چهره‌های اصلی جریان محافظه‌کار شناخته می‌شد، نقش مهمی در حمایت از سیاست‌های داخلی و خارجی علی خامنه‌ای ایفا می‌کرد. با نبود این قاتل، خلأ بزرگی در ساختار قدرت ایران ایجاد شده است. رئیسی که به‌دلیل نقش مؤثرش در سرکوب مخالفان و مدیریت بحران‌های اقتصادی و سیاسی شناخته می‌شد، فقدانش به نوعی اختلال در سیستم اجرایی و تصمیم‌گیری‌های کلان کشور منجر شده است. این وضعیت باعث افزایش تنش‌های داخلی و به حاشیه رفتن بسیاری از برنامه‌های توسعه‌ای دولت شده است. کشته شدن اسماعیل هنیه رهبر تروریستی حماس و ضعف محور مقاومت: اسماعیل هنیه رهبر تروریستی حماس، یکی از مهمترین متحدان خامنه‌ای دیکتاتور در جبهه مقاومت فلسطین، با کشته شدنش در یک عملیات نظامی، ضربه سنگینی به شخص خامنه‌ای و سپاه پاسداران  وارد کرد. این واقعه نه تنها تأثیرات عمیقی بر حرکت‌های مقاومت در فلسطین داشت، بلکه بر روابط ایران با گروه‌های شبه‌نظامی و متحدان منطقه‌ای‌اش نیز تأثیر گذاشت. حذف رهبر تروریستی حماس توسط اسراییل در پایتخت ایران از معادلات منطقه‌ای، استراتژی ایران در استفاده از گروه‌های نیابتی برای فشار بر اسرائیل و کشورهای غربی را به شدت تضعیف کرده است. این مسئله باعث کاهش قدرت رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات بین‌المللی و همچنین کاهش حمایت‌های مردمی در داخل و خارج از کشور شده است. شکست‌های سپاه پاسداران در سوریه و تضعیف نفوذ منطقه‌ای ایران: در ماه‌های اخیر، حملات هوایی متعدد علیه مواضع سپاه پاسداران در سوریه، به‌ویژه در دمشق، منجر به کشته شدن تعدادی از فرماندهان ارشد این نیرو شده است. این شکست‌ها نشان‌دهنده کاهش قدرت نظامی و اطلاعاتی ایران در منطقه و افزایش فشارهای نظامی و سیاسی بر رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی است. این حملات که عمدتاً به اسرائیل نسبت داده می‌شود، موقعیت ایران را در سوریه و دیگر کشورهای منطقه به شدت تضعیف کرده است. سپاه پاسداران که همواره به‌عنوان یکی از ابزارهای اصلی قدرت و نفوذ ایران در خاورمیانه عمل می‌کرد، اکنون با این شکست‌ها، دچار کاهش اعتبار و توانایی‌های عملیاتی شده است. این وضعیت نه تنها تأثیرات منفی بر نفوذ منطقه‌ای ایران دارد، بلکه باعث افزایش نارضایتی در داخل کشور نیز شده است. تضعیف قدرت دیکتاتوری علی خامنه‌ای و افزایش نارضایتی‌های داخلی: علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، که همواره با تکیه بر نیروهای نظامی و امنیتی از جمله سپاه پاسداران و چهره‌های کلیدی مانند رئیسی، توانسته بود کنترل خود را بر کشور حفظ کند، اکنون با مشکلات بزرگی مواجه است. از دست دادن این نیروها و افراد مؤثر، به معنای کاهش توانایی او در مدیریت بحران‌های داخلی و مقابله با فشارهای خارجی است. افزایش نارضایتی‌های مردمی به‌دلیل مشکلات اقتصادی، سرکوب سیاسی و کاهش آزادی‌های مدنی، باعث افزایش مخالفت‌ها با این رژیم  دیکتاتوری شده است. در عین حال، کاهش نفوذ منطقه‌ای و شکست‌های نظامی، موقعیت خامنه‌ای دیکتاتور را به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی به چالش کشیده و آینده سیاسی ایران را در ابهام فرو برده است. نتیجه‌گیری: سال ۱۴۰۳ با تحولات عمیقی که در صحنه سیاسی و نظامی ایران و منطقه رخ داده، به‌عنوان یکی از سال‌های مهم و پرچالش در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت خواهد شد. حذف چهره‌هایی چون ابراهیم رئیسی و اسماعیل هنیه، و شکست‌های سپاه پاسداران در سوریه، همگی عواملی هستند که به تضعیف قدرت دیکتاتوری علی خامنه‌ای و کاهش نفوذ ایران در منطقه منجر شده‌اند. این تحولات می‌توانند پیامدهای جدی برای آینده سیاسی ایران و ثبات منطقه‌ای داشته باشند، و نشان از دورانی پرتنش و ناپایدار در پیش‌روی جمهوری اسلامی است.

 

RSS
Follow by Email
YouTube
Instagram
Telegram