ماهنامه بشریت – شماره 196

تصویر روی جلد: نگار کلایی

تصویر پشت جلد: نگار کلایی

آرشیو ماهنامه بشریت

هیئت تحریریه:

  • منوچهر شفائی
  • دکتر زهرا ارزجانی

چاپ و توزیع:

  • مهدی عطری
  ویرایش و صفحه بندی:

  • شیوا روزبه
  • محمد گلستان جو
  • نگار کلایی
  • این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
  • هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
  • با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
  • با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.

فهرست مطالب:

 

لیست جدید کتاب های منتشر شده در کتابخانه کانون  مهدی گلسفیدی
گزارش نقض حقوق زنان در خرداد 1397  بابک میری
گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ، خرداد ماه 1397  حمید تبریزی
فرمان و انجام حکم اعدام در خرداد ماه 1397  احسان حیاک
گزارش نقض حقوق آقوام وملل ایرانی در خرداد 97  احسان زندی لک
گزارش آماری نقض حقوق جوان و دانشجو  خرداد ماه 97  آرش ایرانی
گزارش آماری نقض حقوق هنرمندان در خرداد ماه 1397  نگار کلائی
نقض حقوق جامعه کارگران در ایران « خرداد ماه 1397»  محمد ابوطالبی
گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق زنان، 26 مای 2018  شایسته علی گلزار
گزارش جلسه ی مشترک کمیته دفاع از  حقوق هنر و هنرمندان، و نمایندگی های ترکیه و اتریش 25مای 2018  مرضیه بردبار
گزارش جلسه کمیته دفاع ازحقوق پیروان ادیان 10 ژوئن 2018  حمیدرضا  تبریزی
گزارش جلسه اولین جلسه نمایندگی هامبورگ 1 آپریل 2018  جلال پورصادقی
گزارش جلسه سخنرانی مشترک نمایندگی های مالزی، اسکاندیناوی و کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو  سعید حسینی
گزارش جلسه کمیته اقوام و ملل ایرانی « نهم ژوئن  ٢٠١٨ »  کاوه شیخ محمدی
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی هامبورگ 27 مای 2018 محمود نیسی
گزارش جلسه مشترک ماهیانه کمیته دفاع ازحقوق کودک و وجوان و نمایندگی های نوردراین-وستفالن و زاکسن انهالت  نیلوفر ایمانیان
جلسه ماهانه نمایندگی سوییس روز یکشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۳۹۷  نادر زندى
گزارش جلسه نمایندگی نیدازاگسن « دوم یونی ٢٠١٨ »  سارا شاهمیری
نه به کمیته امداد!  محمد حاجی امیدی
مسیحیت در ایران: جرم سیاسی ـ امنیتی  سپهر طباطبایی
کودکان در انتظار زنگ اخر مدرسه  نیلوفر ایمانیان
سند 2030 بنیادین آموزش و پرورش و چرایی مخالفت رهبر لیدا اشجعی
مسیحیان ایران در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده اما مورد جفا حمیدرضا تبریزی
آلودگی شیرابه زباله در ایران هومن بخشنده
ترنسها ومشکلات ترنسها درجامعه ایران مهدی هوری زاد
عدم تعهد در روابط و مرگ جامعه بردیا زرتشت
حضور زنان ایرانی درورزشگاه ها جهت تماشای مسابقات ورزشی امیرحسین هوری زاد
ممنوعیت یا حق قانونی زنان برای نامزدی ریاست جمهوری نگار کلائی
کودکان بدون آینده پریسا حبیبی
و اعدام در ایران همچنان ادامه دارد محمد رسول خانی
قربانی تجاوز را بفهمیم سپیده کرامت بروجنی
مجازاتی به نام شکنجه نادر زندی
مشکلات زنان بیوه لیدا شهابى
شعر (اسارت ایرانیان ) ابوالفضل پرویزی
شعر بنام  نیلوفرانه نیلوفر ایمانیان
حرفی با آقا… سپیده کرامت بروجنی

لیست تازه های کتابخانه کانون

مهدی گلسفیدی

 

ردیف توضیح
1 کتاب « شاه عباس صفوی»

شاه عباس اول صفوی، فرزند شاه محمد خدابنده در اول ماه رمضان سال ۹۷۸ قمری در هرات چشم به جهان گشود و به روز جمعه بیست و چهارم جمادی الاول سال ۱۰۳۸ هجری قمری در سن شصت سالگی در کاخ اشرف مازندران درگذشت. مزار او در کاشان است. شاه عباس در دو سالگی والی هرات شد. شاه اسماعیل دوم فرمان قتل او و پدرش را صادر کرد ولی دست تقدیر، سرنوشتی دیگر را رقم زده بود، شاه اسماعیل خود کشته شد. عباس میرزا به سال ۹۸۹ هجری قمری در شهر هرات تاج گذاری کرد و به سال ۹۹۶ هجری هنگامی که هجده ساله بود قزوین را به تصرف درآورد و خود را شاه ایران خواند. شاه عباس پنجمین شاه از دودمان صفوی و نامدارترین شهریار سلسله صفوی است که چهل و دو سال با اقتدار تمام بر ایران حکومت کرد، او سردمدار دوران طلایی و اوج قدرت سلسله صفویه بود.

2 کتاب «خشونت و تبعیض در اسلام»

«اسلام راستین» منادی خشونت است، آنهم در ابعاد وسیع آن؛ خشونت بر علیه دیگر ادیان، خشونت بر علیه جهان بینی های دیگر فلسفی، خشونت بر علیه نیمی از بشریت یعنی زنان، خشونت بر علیه دگراندیشان حتی درون دینی، خشونت بر علیه حتی اقلیت ها و شاخه های غیرحاکم درون خود اسلام چون اهل تسنن در دولتهای شیعه مذهب و اهل تشیع در حکومت های سنی مذهب.

 

3 کتاب آموزش طراحی و نقاشی چهره

این کتاب شما را با متدهای مختلف نقاشی چهره آشنا کرده و قدم به قدم برای به دست گرفتن شیوه های حرفه ای طراحی، شما را راهنمایی می کند. با مطالعه سری کتابهای لئوناردو داوینچی قادر خواهید بود طرز آموزش روشها و تکنیک های متفاوت طراحی و نقاشی را با مداد و زغال، آکریلیک، آبرنگ و…. بیاموزید. همچنین ضمن انجام تمرینهای مختلفی چون ،طراحی و نقاشی از گلها، پرندگان ، چهره ، مناظر شما میتوانید مهارت خود را افزایش دهید.

4 کتاب «پابرهنه‌ها»

نوشته‌ی «زاهاریا استانکو» را «احمد شاملو» به فارسی برگردانده است. داستان، پیش از قیام مردمی و بزرگ 1907،‌ در روستایی در اولتنین رخ می‌دهد و در آن “داریه”،‌ جوان کشاورز،‌ داستان زندگی والدین و پدربزرگ و مادربزرگش را از زبان عمه‌ی خود می‌شنود. ناشر درباره‌ی این اثر آورده است: «پیش از ترجمه و انتشار این کتاب در ایران، نام زاهاریا استانکو برای کتاب‌خوان‌های ایرانی چندان آشنا نبود. زاهاریا استانکو در سال 1902 در رومانی زاده شد، خیلی زود و در سیزده سالگی تحصیل را رها کرد. او از سال 1921 وارد دنیای روزنامه‌نگاری شد. شوق ادامه تحصیل از این پس در وجودش شعله‌ور شد و پی تحصیلات خود را گرفت. در 1933 در رشته ادبیات و فلسفه از دانشگاه بخارست فارغ‌التحصیل شد. در 1927 ابتدا اولین دفتر اشعارش را چاپ کرد که جایزه نویسندگان رومانی را برد. در دوران جنگ دوم جهانی به علت مخالفت با حکومت آنتونسکو زندانی شد اما در 1946 مدیر تئاتر ملی رومانی شد. با استقرار حکومت کمونیستی در کشورش او رئیس اتحادیه نویسندگان و عضو فرهنگستان شد.

5 کتاب «آئورا»

رفته رفته رگه هایی مدرن از دل وقایع سر بر می آورند که خواننده وشخصیت فلیپه مونترو را بیشتر درگیر ماجرا می کنند. نکته جالب توجه در رمان«آئورا»حضور مداوم خواننده در بطن اثر است،یعنی این که نویسنده با ایجاد ترفند هایی ذهن خواننده اش را درست مانند ذهن جوان جویای کاربه اعماق خانه قدیمی و مرموز می کشاند،جایی که از در و دیوارش حس انتظار می بارد و همین انتظار است که رغبت خواندن ایجاد می کند. کارلوس فوئنتس در«آئورا»هنگامه ای ازشخصیت پردازی بر پا کرده است،او با خلق شخصیتی ظاهرا محوری به نام «خانم کونسوئلو»به عنوان کسی که علاقه دارد خاطرات پراکنده همسر مرحومش را به کمک فلیپه مونترو جمع و جور کند، همواره از برادر زاده اش یعنی «آئورا»می گوید وآمدن قریب الوقوع او را نوید می دهد و جوان مهمان را در تب و تابی غریب فرو می برد که شبیه به عشق است.

6 کتاب رمزنگاری و امضای دیجیتال

در جهان امروز مدیریت اسناد الکترونیکی و ارسال ودریافت اطلاعات الکترونیکی بخش بزرگی از تبلیغات و فعالیت‌های اجرایی را شامل می‌شود. هنوز انتظار می‌رود که استفاده از اطلاعات مبتنی بر کامپیوتر در سطح جهان به طرز قابل توجهی در حال گسترش می‌باشد. یکی از تکنولوژیهایی که موجب افزایش اعتماد گردیده، امضای دیجیتالی می‌باشد. این تکنیک مبتنی بر رمزنگاری باعث به رسمیت شناسی اطلاعات الکترونیکی شده بطوریکه هویت پدیدآورنده سند و جامعیت اطلاعات آن، قابل بازیابی و کنترل میباشد. در کتاب حاضر شما بیشتر با تکنولوژی های رمزنگاری و امضای دیجیتال آشنا خواهید شد.

7 کتاب تحولات فرهنگی و سیاسی ایران معاصر

یکی از نوشته های علی اصغر حقدار می باشد . تاریخ معاصر ایران بر اساس برخورد با تمدن و فرهنگ مدرنیته ساخته شده است؛ نخستین برخوردها در یکصد سال پیش از استقرار مشروطیت و با جنگ های ایران و روسیه و تلاقی دیپلماتیک با بریتانیا به وجود آمد و تکانه های بعدی را رویدادهای مشروطیت پدیدار ساختند. یکصد سال گذشته- از بنیان اولین پارلمان و تدوین نخستین قانون اساسی- تاکنون مفاهیم، نهادها، رفتار، ایده ها و کنشهای آمیخته با اصول و لایه های مدرنیته در زمینه های اجتماعی- سیاسی و اقتصادی – فرهنگی کشورمان جریان داشته و با این حال نتوانسته اند به فرهنگی برآمده از واقعیات جامعه و نیازهای ایرانیان ارتقا یابند.

8 کتاب: من بادم و تو آتش ( درباره زندگی و آثار مولانا)

خداوندِ مولانا رحمت کناد روح بلند شیرزنی را که سال های عمرش را بر سر تحصیل و تدریس عرفان اسلامی- ایرانی نهاد. آنِماری شیمل، زمانی که نوزده سال داشت توانست اولین مدرک دکترایش را بگیرد و زمانی که از دنیا رفت به عبارتی هفده مدرک دکترا داشت و آثارش را به پنج زبان دنیا نوشته بود. کتاب های بسیارِ وی که حاصل مطالعات خستگی ناپذیر و سفرهای دور و درازش به نقاط مختلف جهان اسلام و کشور ایران و قلمرو زبان فارسی هستند، نشان از علاقه ژرفِ وی به فرهنگ عرفانیِ ایرانی-اسلامی دارند و ایمان خلل ناپذیرِ وی به ارزش و اهمیت کارش. وی هیچ گاه ازدواج نکرد و بچه دار نشد تا همه عمرش راصرف پدید آوردن آثاری کند که برای فرهنگ ما جاودان خواهند ماند. کتاب ها و مقالاتی که راهگشایِ مطالعه فرهنگ اصیل و ریشه دار عرفانی ما هستند.

9 کتاب «آواره و سایه اش»

برای اولین بار به عنوان پیوست و مکمل کتاب «انسانی، زیاده انسانی» منتشر شد اما بعدها به صورت مستقل انتشار یافت. در کتاب «آواره و سایه اش»، نیچه به شکلی هنرمندانه به بیان نظر و عقیده ی خود درباره ی موضوعات گوناگون می پردازد. این کتاب مجموعه ای از گزین گویه های منحصر بفرد و خلاقانه ی یک سایه با آواره است که بصورت پاراگراف های کوچک و شماره گذاری شده، در اختیار مخاطب قرار داده شده است. در این اثر شاهد کشمکش هایی نافرجام، کژ فهمی ها و تلاش برای اثبات نفهمی ها در گفتگوی آواره و سایه هستیم. در پایان مطالعه، برای خواننده این سوال پیش می آید که آیا ما آنگونه که می انگاریم، هستیم و یا اینکه در حال فریب دادن خویشتنیم؟

10 کتاب آشنایی با کشورهای دنیا-روسیه

تعداد مسافران، هر روزه افزایش می یابد و این امر در بررسی و بازدید از نمایشگاه های کتاب و یا با مراجعه به اطلاعات کتاب های منتشر شده معلوم می شود. سالانه، هزاران نفر فارسی زبان از ایران و دیگر کشورها به نقاط مختلف دنیا سفر می کنند و کمتر کتابی برای راهنمایی ایشان منتشر شده است، که اطلاعات کشورهای مقصد را در اختیار ایشان قرار دهد. شاید بهترین مرجع در این باره، کتاب های سبز وزارت امور خارجه باشد؛ ولی کتاب های فوق کاملاً تخصصی بوده و فاقد اطلاعات و جاذبه های عمومی می باشند. با توجه به این نیاز و خلاهای موجود، مدتی است تلاش شده است، اطلاعات مناسبی برای این امر از منابع مختلف تهیه گردد تا کمکی برای علاقه مندان و راهنمایی برای مسافران باشد. بدیهی است، جمع آوری و تنظیم این اطلاعات، کاری گروهی است. سفارتخانه ها و نمایندگی های برخی کشور های مربوط نیز برای تهیه منابع و تنظیم اطلاعات کمک هایی کرده اند.

11 کتاب سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار (جلد پنجم)

سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار مهم‌ترین و معروف‌ترین اثر پیرامون بحارالانوار است، که توسط شیخ عباس قمی گردآوری شده‌است. این کتاب فهرست موضوعی بحارالانوار علامه مجلسی است که در مدت ۲۰ سال به پایان رسیده‌است. شیخ عباس خود می‌نویسد این کتاب بهترین اثر بجا مانده از وی است. او آن را در دو جلد تنظیم نموده و در جهت آسان نمودن مراجعه به بحارالانوار که بیش از صد جلد می‌باشد نوشته شده است. شیخ عباس قمی در سال «۱۲۹۴ ه‍.ق» برابر با « ۱۲۵۴ ه‍.ش » در قم متولد شد. شیخ عباس تحصیلات دوران کودکی و نوجوانی را در قم گذراند. و پس از گذراندن مقدمات به نجف مسافرت کرد. در نجف به مدت شش سال در درس اساتیدی از جمله صاحب عروه شرکت نمود؛ ولی اصلی‌ترین استاد وی در علم حدیث علامه نوری است که تأثیر بسیاری بر شیخ عباس می‌گذارد. محدث قمی پس از درگذشت محدث نوری در سال ۱۳۲۲ هجری قمری نجف را ترک کرد و به ایران بازگشت.

12 کتاب هنری چهارم

کتاب زیبا و جذابی دیگر از نویسنده جاویدان شکسپیر که بار دیگر، اثر مشهوری از خود خلق کرده است. این کتاب نمایشنامه ای تاریخی است که همانطور که از عنوان آن پیداست، نویسنده در مورد دوران فرمانروایی هنری چهارم یکی از پادشاهان کشور انگلستان سخن می گوید. شکسپیر به خوبی رخدادهای تاریخی آن زمان را به تصویر کشیده است ولی به نظر عده ای از اهالی فن، سبک و لحن نویسنده با نمایشنامه های دیگر در این سبک متفاوت است.

 

 

گزارش آماری و نمودار نقض حقوق زنان در خرداد ماه 1397 به زبان نمودار

تهیه کننده: بابک میری

این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در خرداد 1397 را به اطلاع می‌رساند. علیرغم  سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.

موضوع تعداد خبر موضوع تعداد خبر
بازداشت و زندان 21 بهداشت و سلامتی 4
فرهنگی و اجتماعی 29 خانواده 3
ورزشی 4 قتل‌های ناموسی 1
جمع 62

 

بازداشت و زندان

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 نازنین زاغری؛ اظهارات متناقض درباره طرح اتهامات جدید علیه وی در حالی که ریچارد رتکلیف همسر نازنین زاغری در بیانیه‌ای از انتقال همسرش به دادگاه گفته است و افزوده است که در این دادگاه وی با اتهامات جدیدی روبرو شده است. رسانه خبری قوه قضاییه مدعی شد روز گذشته جلسه‌ی دادگاه نازنین زاغری، شهروند ایرانی-بریتانیایی در شعبه پانزده دادگاه عمومی و انقلاب تهران با حضور نماینده دادستان تهران برگزار شد که به درخواست خانم زاغری مبنی بر نیاز به وکیل، دادگاه به زمان دیگری موکول شد. هرانا 2 خرداد 97
2 نامه گلرخ ایرایی به مناسبت سالگرد اعدام فرزاد کمانگر گلرخ ابراهیمی ایرایی، کنشگر مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین در پی سالگرد اعدام فرزاد کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر نامه‌ای نوشته است. خانم ایرایی در بخشی از این نامه نوشته است “۱۹ اردیبهشت، در حالی که نیزارهای جاده‌ی ورامین را پشت سر گذاشته بودیم با چشمی دوخته به کوه‌های توچال یاد فرزاد عزیز را گرامی داشتیم. چرخ فلک گشت و پرگار روزگار هستی‌مان را ترسیم نمود در این تیره روزگار کوبه‌های پاشنه‌ی سخت پوتین ارتجاع بر پیکر خونین اما ایستاده‌ی مقاومت؛ در سرزمینی که قرنی است طلوع خورشید را به انتظار نشسته است و زاده است امیدوارانی از جنس آهن و فولاد را که درخشش کورسوی امید را به انگشت اشاره نشانه می‌روند تا خسته‌گان نومید را نوید روشنایی دهند”. هرانا 2 خرداد 97
3 رئیس دادگاه انقلاب؛ اتهام پرونده جدید زاغری امنیتی است رئیس دادگاه انقلاب تهران می‌گوید “اتهام نازنین زاغری در پرونده جدیدی که برای او تشکیل شده امنیتی است و قرار شده پس از معرفی وکیل از سوی خانم زاغری، جلسه دادگاه تشکیل شود”. وی در خصوص پرونده هشت متهم به عضویت در گروه داعش که چندی پیش به ساختمان مجلس شورای اسلامی و سپس مقبره آیت الله خمینی حمله کرده بودند، نیز گفت: تمام متهمان هرانا 6 خرداد 97
  این پرونده به احکام اعدام صادر شده توسط دادگاه اعتراض کرده‌اند.    
4 بازداشت ۱۰ دختر و پسر در یک مهمانی در رشت ۱۰ دختر و پسر جوان در یک مهمانی در بلوار گیلان رشت، دستگیر شدند. ورود به حریم خصوصی شهروندان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است. هرانا 8 خرداد 97
5 شهناز کیان اصل، درویش گنابادی از زندان قرچک آزاد شد “شهناز کیان اصل”، یکی از دراویش بازداشت شده در حوادث گلستان هفتم که به مدت ۳ ماه در زندان قرچک در بازداشت به سر می‌برد، روز چهارشنبه ۲ خردادماه از زندان آزاد شد. هرانا 8 خرداد 97
6 زینب طاهری، وکیل و حقوقدان به دادگاه احضار شد زینب طاهری، وکیل دادگستری با اتهام “تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب” به شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد. هرانا 8 خرداد 97
7 سازمان عفو بین‌الملل خواستار آزادی فوری زنان درویش زندانی در زندان قرچک شد سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه‌ای با اشاره به وضعیت اسفناک نگهداری زنان دراویش گنابادی در زندان قرچک اعلام کرد “این زندانیان صرفا به خاطر فعالیت‌های مسالمت‌آمیز در چارچوب استفاده از حق آزادی بیان و حق آزادی گردهمایی و تجمع مسالمت‌آمیز بازداشت شده‌اند”. عفو بین‌الملل در این بیانیه خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط این بازداشت شدگان شد. هرانا 8 خرداد 97
8 مراسم قسامه برای سرنوشت زن جوان مراسم قسامه سرنوشت زن جوان را که از سه‌سال قبل به اتهام قتل شوهرش در بازداشت به سر می‌برد مشخص خواهد کرد. بر اساس این تصمیم اگر اولیای‌دم نتوانند ۵٠ نفر از اقوام نسبی خود را به دادگاه معرفی کنند که حاضر باشند قسم یاد کنند متهم عامل قتل است، آن وقت متهم باید ۵٠ بار قسم بخورد که مرتکب قتل نشده‌ است و در این صورت تبرئه می‌شود. اما اگر ۵٠ فامیل نسبی مقتول قسم بخورند این متهم قاتل است، زن جوان به اعدام محکوم می‌شود. قسامه یکی از ضعیف‌ترین راه‌های اثبات قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) قابل اجرا است. هرانا 9 خرداد 97
9 خودکشی زن ٢٠ سالە ایلامی پس از تلاش نیروهای انتظامی برای بازداشت وی یک زن بیست سالە اهل ایلام پس از محاصرە منزل پدریش از سوی نیروهای نظامی حکومت ایران جهت بازداشتش اقدام بە خودکشی  و بە زندگی خود پایان داد. هنگاو 10 خرداد 97
10 زنانی که هیچ‌کس دوستشان ندارد چند روز پیش، رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کل کشور گفت: ۴۰ درصد از زندانیان زن در زندان‌ها هیچ ملاقات‌کننده‌ای ندارند که این باعث مشکلات روحی و روانی بسیاری در آنها می‌شود. ایسنا 11 خرداد 97
11 گزارش خانواده سحابی از پرونده درگذشت هاله سحابی خانواده هاله سحابی در هفتمین سالگرد وی گزارشی از شرح فوت و تدفین این فعال سیاسی منتشر کرده‌اند. خانواده سحابی در متن بیانیه خود گفته اند “در حالی هفتمین سالگرد هاله را گرامی می‌داریم که هنوز پاسخ روشنی از طرف دست‌اندرکاران قضایی و امنیتی درباره نحوه درگذشت او ارائه نشده است. از این فرصت استفاده می‌کنیم تا یک بار دیگر و به طور خلاصه شرح ماوقع را جهت ثبت در تاریخ به استحضار مردم عزیز رسانده و بار دیگر بر خواسته خود مبنی بر شناسایی عوامل درگذشت هاله پافشاری نماییم.” هرانا 14 خرداد 97
12 نامه مشترک عبدالفتاح سلطانی و نرگس محمدی؛ سلول انفرادی شکنجه و اعتراف تحت فشار فاقد اعتبار است عبدالفتاح سلطانی، عضو و نرگس محمدی، سخنگو و نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر که اینک دوران محکومیت خود را در زندان می‌گذرانند، در نامه ای مشترک با اشاره به وضعیت فعالان مدنی در حوزه محیط زیست و متهمان دراویش که در سلول انفرادی به‌سر برده یا می‌برند، آن را مصداق شکنجه روانی دانسته‌اند. هرانا 14 خرداد 97
13 شیما بابایی، به دو ماه حبس تعزیری و یک میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد شیما بابایی، فعال مدنی، از بابت پرونده مفتوحه از تابستان سال گذشته، به اتهام “نشر داده مبتذل در فضای مجازی و بی‌حجاب حاضر شدن در انظار عمومی” به دو ماه حبس تعزیری و یک میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد. هرانا 15 خرداد 97
14 سرنوشت دختران معترض به حجاب چه می‌شود؟ دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور شهروندی در رابطه با پرونده دختران معترض به حجاب تأکید کرد: هنوز پیگیری که منتج به نتیجه بشود را نداشتیم اما پیگیر هستیم اطلاع دقیق از بازداشتی نداریم الا آنچه در رسانه‌ها اعلام شد. ایلنا 18 خرداد 97
15 پرونده جدید نازنین زاغری تعیین وقت شد رئیس دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران از تعیین وقت در پرونده جدید نازنین زاغری خبر داد. تسنیم 20 خرداد 97
16 «دختران خیابان انقلاب» به عنوان چهره‌های برگزیده سال در جریان برگزاری بیست و نهمین کنفرانس بنیاد پژوهش‌های زنان در استکهلم، دختران خیابان انقلاب به عنوان چهره‌های برگزیده سال این بنیاد معرفی شدند. محبت نیزو 21 خرداد 97
17 تداوم اعتراض دراویش زندانی همزمان با حضور خانواده‌های زندانیان مقابل زندان قرچک در ادامه تحصن روز گذشته تعدادی از دراویش محبوس در زندان تهران بزرگ در اعتراض به ضرب و شتم زنان درویش زندانی محبوس در زندان قرچک ورامین و وخامت حال جسمی آنها، امروز نیز تعدادی از دراویش محبوس در تیپ ۲ این زندان در اعتراض به حمله‌ی مأموران گارد ویژه زندان قرچک به زنان درویش زندانی دست به تحصن زدند. همچنین خانواده‌های تعدادی از زنان درویش زندانی روز گذشته و امروز با حضور در مقابل زندان قرچک، ضمن اعتراض به ضرب و شتم زنان درویش زندانی خواستار ملاقات با آنها شدند. زنان درویش زندانی به مدت سه هفته است که از حق برقراری تماس تلفنی با خانواده‌هایشان محروم هستند. هرانا 26 خرداد 97
18 واکنش‌ها به بازداشت نسرین ستوده ادامه دارد سازمان دیده‌بان حقوق بشر، هیدی هاوتالا، نایب‌رییس پارلمان اروپا و پلر آنتونیو پانزری، مدیر کمیتهٔ حقوق بشر این پارلمان و همینطور وزارت خارجه آمریکا طی بیانیه هایی جداگانه خواستار آزادی نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر شدند. خانم نسرین ستوده روز چهارشنبه ۲۳ خردادماه، در منزل خود بازداشت شد، رضا خندان، همسر وی بیان داشته است که ماموران امنیتی به دلیل اجرای حکم ۵ سال حبسی که هیچ کس از آن خبر ندارد، همسرش را بازداشت کردند. هرانا 26 خرداد 97
19 ادعا‌های رسانه‌های معاند مبنی بر ضرب و شتم زنان با عنوان درویش در زندان قرچک دادستان عمومی و انقلاب شهرستان قرچک در واکنش به ادعا‌هایی که در رسانه‌های معاند مبنی بر ضرب و شتم زنان با عنوان درویش در زندان قرچک منتشر شده آن را کذب عنوان کرد و گفت: تعدادی از همین خانواده‌های زندانیان در روز عید فطر با زندانیان خود ملاقات داشتند. رکنا 27 خرداد 97
20 واکنش قوه‌قضاییه به انتقاد: بازداشت نسرین ستوده به بهانه اجرای حکم غیابی پنج سال زندان کمپین حقوق بشر در ایران از قوه‌قضاییه ایران خواست تا نسرین ستوده، وکیل مدافع حقوق بشر را به صورت غیرقانونی در منزل خود توسط مامورین دستگیرشده است را آزاد کند و به آزار واذیت و ارعاب وکلا به دلیل دفاع از حقوق شهروندی و انسانی خود و موکلانشان پایان دهد. کمپین حقوق بشر در ایران 29 خرداد 97
21 درخواست فراکسیون زنان برای بازدید از بند زنان دراویش یک نماینده تهران از درخواست فراکسیون زنان برای بازدید از بند زنان دراویش گنابادی خبرداد. اعتماد آنلاین 30 خرداد 97

فرهنگی و اجتماعی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 لایحه تامین امنیت زنان منتظر نظر آیت الله صادق آملی لاریجانی نماینده مردم تهران درباره وضعیت لایحه تامین امنیت زنان گفت: تمامی مراجعی که باید در مورد لایحه نظر می دادند نظر دادند و اصلاحات و ویرایش انجام شده و در حال حاضر تنها منتظر نظر آیت الله صادق آملی لاریجانی هستیم تا به مجلس ارائه شود. اقتصاد 3 خرداد 97
2 استادیوم آزادی و ورزشگاه‌های بزرگ امکانات لازم را برای حضور زنان دارند یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه «استادیوم آزادی و ورزشگاه‌های بزرگ امکانات لازم را برای حضور زنان دارند» گفت که روی آوردن جوانان به فعالیت‌های ورزشی و حضور در این فضاها باعث کاهش و از بین رفتن آسیب‌های اجتماعی خواهد شد. ایسنا 4 خرداد 97
3 آذربایجان‌شرقی رتبه دوم ازدواج کودکان مطابق آمار رسمی و اعلام‌شده، استان آذربایجان‌شرقی رتبه دوم ازدواج کودکان را در سطح کشور دارد. سال گذشته معاون فرهنگی و امور جوانان اداره کل ورزش‌وجوانان آذربایجان‌شرقی اعلام کرده بود: آذربایجان‌شرقی بعد از خراسان‌رضوی در موضوع ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۵ سال، رتبه دوم در کشور را دارد. امیر تقی‌زاده در نشست مطبوعاتی خود عنوان کرده بود: متأسفانه فرهنگ‌های غلط موجب ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۵ سال می‌شود که دلیل اصلی آن، اجبار والدین این کودکان است. ایسنا 4 خرداد 97
4 نباید چندان به فلسفه سازنده حضور زنان در ورزشگاه‌ها دل خوش کرد به نظر می‌رسد بخشی از موج عظیمی که این روزها در اصرار به حضور زنان در ورزشگاه‌ها ایجاد شده، تلاش برخی شهروندان و به ویژه مردان برای «روشنفکرنمایی» است و نباید چندان به فلسفه سازنده آن دل خوش کرد. ایسنا 4 خرداد 97
5 سالیانه ۹۵۰ زن ویژه در مراکز بهزیستی پذیرش می‌شوند معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: سالیانه ۹۵۰ زن ویژه در مراکز بهزیستی که تعداد آن ۲۴ مرکز است، پذیرش می‌شوند که عمدتا از طبقات فوق العاده پایین هستند و فقر و مشکلات شدید از جمله اعتیاد دارند. ایلنا 5 خرداد 97
6 بی‌توجهی به اجرای قانون افزایش مرخصی زایمان عضو فراکسیون زنان مجلس با انتقاد از بی‌توجهی به اجرای قانون افزایش مرخصی زایمان، اعلام کرد: اغلب شرکت‌های خصوصی این قانون را اجرا نمی‌کنند. مهر 6 خرداد 97
7 اهمیت ایجاد اشتغال برای زنان روستایی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار چهارمحال و بختیاری با اشاره به اهمیت ایجاد اشتغال برای زنان روستایی، گفت: باید همه مسئولان نگاه ویژه‌ای به این موضوع داشته باشند تا از آسیب‌های اجتماعی چون مهاجرت روستائیان به شهرها جلوگیری شود. ایسنا 8 خرداد 97
8 خشونت خانگی علیه زنان را بالاترین نوع خشونت در کشور عضو فراکسیون زنان مجلس خشونت خانگی علیه زنان را بالاترین نوع خشونت در کشور دانست. وی با اشاره به اینکه  لایحه منع خشونت علیه زنان در دستگاه قضا در حال بررسی است افزود “تمامی مراجعی که باید در مورد لایحه نظر می‌دادند نظر دادند و اصلاحات و ویرایش انجام شده و در حال حاضر تنها منتظر نظر صادق آملی لاریجانی هستیم تا به مجلس ارائه شود”. هرانا 8 خرداد 97
9 ستاد ملی زن و خانواده در طول این پنج سال دولت یازدهم و دوازدهم تنها یک جلسه تشکیل داد کارشناس حوزه زن و خانواده با بیان اینکه ستاد ملی زن و خانواده اعضای ثابت و مشخصی دارد که با حضور آنها این ستاد رسمیت پیدا می‌کند، گفت: در طول این پنج سال دولت یازدهم و دوازدهم تنها یک جلسه در اسفند ماه سال گذشته تشکیل داد که تمام اعضای اصلی ستاد در آن حضور نداشتند. فارس 11 خرداد 97
10 افرادی خودسر مانع اجرای گروه زنان ناشنوا مدیر اجرایی بیست‌وششمین دوره نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم گفت: ظاهرا افرادی خودسر، به گروه زنان ناشنوا تذکر دادند که این موضوع مانع از اجرای آنها شد. ایسنا 11 خرداد 97
11 ازدواج های تحمیل شده از مهمترین دلایل خودسوزی دختران محمد نوروزی‌نیا رییس آموزش و پرورش دیشموک در استان کهگیلویه و بویراحمد گفت که ازدواج های تحمیل شده از مهمترین دلایل خودسوزی دختران در این بخش است. نوروزی‌نیا اظهار کرد “نرخ خودسوزی بین زنان بخش دیشموک بالاست به گونه‌ای که هر سه ماه یک‌بار این خودسوزی‌ها رخ می‌دهد. از دلایل عمده این خودسوزی می‌توان به سطح پایین فرهنگی، اقتصادی و ازدواج‌های تحمیل شده اشاره کرد”. هرانا 12 خرداد 97
12 تنها مانع ورود زنان به استادیوم‌های ورزشی نیروی انتظامی است یک عضو فراکسیون زنان مجلس از موافقت بیشتر دستگاه‌های مربوط به حضور زنان در ورزشگاه‌ها می‌گوید و معتقد است حسن روحانی همانطور که چند روز پیش هم اعلام کرده با این موضوع موافق است؛ به گفته او تنها مانع ورود زنان به استادیوم‌های ورزشی نیروی انتظامی است. اعتماد آنلاین 12 خرداد 97
13 تفکیک جنسیتی کارمندان معاون حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست معاون حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست در حالی اقدام به تفکیک جنسیتی کارمندان در حوزه فعالیت خود کرده است که اولویت‌های محیط زیستی کشور، مدت‌هاست در بخش‌های بسیار معطل مانده و معلوم نیست، اولویت این کار بر چه اساسی بوده است؟ آنا 14 خرداد 97
14 تجاوز به دختر پنج ساله محمدرضا کریمی، عموی دختر پنج ساله‌ای است که هفته گذشته در خمینی‌شهر مورد تجاوز قرار گرفت. اداره بهزیستی شهرستان خمینی شهر به عموری این دختر گفته است که مشاور جهت رسیدگی به این موضوع می‌فرستند ولی تاکنون کسی را نفرستاده‌اند. آقای کریمی در این خصوص می‌گوید “حال بهاره خوب نیست، دختر برادرم ۵ سال بیشتر ندارد و بچه هفتم از ۹ فرزند خانواده است. از وقتی که این حادثه تلخ برایش پیش آمد مدام بی‌قراری می‌کند”. هرانا 14 خرداد 97
15 ۲ دختر نوجوان اهوازی در یکی از مناطق اهواز خودکشی کردند رئیس سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری اهواز گفت که امروز ۲ دختر نوجوان اهوازی در یکی از مناطق اهواز خودکشی کردند. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه بیش از ۷ درصد از سوی پزشکی قانونی اعلام شده است. هرانا 14 خرداد 97
16 تساوی زن و مرد، ظلم دوران معاصر در حق زنان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل مذهبی تاکید کرد: تساوی زن و مرد، ظلم دوران معاصر در حق زنان است و هر کس بخواهد در مسیر تساوی حرکت کند، به زن ظلم کرده و زن را به مبارزه با مردان دعوت کرده است. ایسنا 14 خرداد 97
17 آزار و اذیت دختر ۱۳ ساله پسر جوانی پس از ربون دختر ۱۳ ساله به شهرهای شمالی کشور رفت و کودک را به مدت یک هفته هدف آزار و اذیت خود قرار داد. هرانا 15 خرداد 97
18 نها ۱۱ درصد زنان کار می کنند پدر علم مددکاری اجتماعی، مصطفی اقلمیا، گفت:« در حال حاضر تنها ۱۱ درصد زنان کار می کنند و اگر همین ۱۱ درصد کار نکنند مملکت دچار مشکل شده و اقتصاد فلج می شود.» برنا 19 خرداد 97
19 تعرض جنسی به دختر ۱۷ ساله دختر ۱۷ ساله که برای رفتن به خانه سوار بر خودروی زرد رنگ شده بود در خیابانهای تهران توسط ۲ نفر، راننده و سرنشین خودرو مورد تعرض جنسی قرار گرفت. در روزهای اخیر تعداد گزارشات مربوط به تجاوز جنسی به خصوص به کودکان زیر ۱۸ سال روند صعودی داشته است. هرانا 21 خرداد 97
20 آمارهای نگران کننده‌ی آسیب‌های اجتماعی در حوزه زنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: در بخش آسیب‌های اجتماعی در حوزه زنان آمارهای نگران کننده‌ای وجود دارد که نباید از آن غافل ماند. مهر 22 خرداد 97
21 تجاوز نماینده مجلس به دختران سلمان خدادادی نماینده مردم ملکان که اکنون ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی را نیز بر عهده دارد دارای سوابقی از جمله تجاوز و آزار جنسی است، این نماینده پیش تر مدتی را از این بابت در بازداشت به سر برده بود و حتی دوبار صلاحیت او برای شرکت در انتخابات رد شده بود که با دخالت شورای نگهبان منتفی شد. علیرغم این موضوع و گذشت زمان هرانا اسنادی را دریافت کرده است که این نماینده مجلس به تازگی از سوی تعداد دیگری از دختران به تجاوز، آزار جنسی و سواستفاده از موقعیت متهم شده است. علیرغم سوابق سوء این نماینده مجلس و پیگیری قربانیان، بخش های ذیربط در مجلس شورای اسلامی ضمن دعوت قربانیان به سکوت مانع از پیگری حقوقی موثر قربانیان میشوند. هرانا 24 خرداد 97
22 انتقاد از نادیده گرفتن زنان در تابلوی حمایت از تیم ملی فوتبال نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس از نادیده گرفتن زنان در تابلوی حمایت از تیم ملی فوتبال در میدان ولیعصر انتقاد کرد و خواستار تعویض آن شد. رکنا 27 خرداد 97
23 لحاظ نکردن تصویر زنان در دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج امانی گفت: لحاظ نکردن تصویر زنان در دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج)، نادیده گرفتن ۵۰ درصد از اقشار جامعه است. افکارنیوز 28 خرداد 97
24 ناامنی اخلاقی در هفته های اخیر در ایرانشهر وزیر کشور در پی انتشار اخباری مبنی بر بروز مواردی از ناامنی اخلاقی در هفته های اخیر در ایرانشهر، پیگیری مضاعف موضوع را از رئیس شورای تأمین سیستان و بلوچستان خواستار شد. اعتماد آنلاین 28 خرداد 97
25 تسهیلات کافی در اختیار زنان قرار نمی‌گیرد عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت: من هم زمانی کودک بودم، مادر هستم و می‌دانم در متن جامعه ما عدم آگاهی علمی وجود دارد و بسیاری از خانواده‌ها به دلیل تابو بودن این مسائل دچار مشکل می‌شوند، زنان و مردان ما به دلیل محرمانه برخورد کردن با این مسائل حتی گاهی نمی‌توانند این مشکلات خود را با دکتر روانپزشک درمیان بگذارند و این باعث به وجود آمدن عقده و احساس حقارت در افراد می‌شود که در بلندمدت آسیب‌های بسیاری به آنها وارد می‌کند. ایلنا 29 خرداد 97
26 تلاش‌هایی در کشور وجود دارد تا برخی مسائل را جنسیتی کنند پروانه سلحشوری گفت: شاهد هستیم که دامنه اعمال نفوذ برخی از افراد و نهادها در حوزه زنان و محدود کردن زنان از فعالیت‌های مختلف گسترده می‌شود. اعتماد آنلاین 30 خرداد 97
27 راز سکوت قربانیان تجاوز و تعرض؛ از تهران تا ایرانشهر مدیرگروه‌ مطالعات‌زنان انجمن‌ جامعه‌شناسی: جامعه، فرهنگ‌غالب و شیوه‌ رسیدگی‌ قانونی موثر است. جامعه‌شناسان بسیاری معتقدند، جامعه هدف، فرهنگ غالب و شیوه رسیدگی قانونی و قضایی به موضوعاتی از این دست تعیین‌کننده تصمیم‌گیری فرد در خصوص افشای تبعات آزار جنسی یا سکوت در قبال آن است. خبرآنلاین 30 خرداد 97
28 برای اثبات تجاوز چه باید کرد؟ برای اثبات تجاوز چه باید کرد؟ فاطمه محمدی پزشک بخش معاینات زنان پزشکی قانونی موانعی را که بر سر راه شکایت زنان از متجاوز وجود دارد تأیید می‌کند و می‌گوید: «در مورد مقولاتی مانند تجاوز، تمام جامعه ما به آموزش نیاز دارند. از پزشکان گرفته تا مردم عادی و قربانیان. مردم باید بدانند که در قانون ما تجاوز به آسانی ثابت نمی‌شود بنابراین باید در اولین فرصت با مدارک کافی برای شکایت مراجعه کنند.» اعتماد آنلاین 30 خرداد 97
29 تسهیلات کافی در اختیار زنان قرار نمی‌گیرد عضو فراکسیون زنان در مجلس با اشاره به تولید ۷۵ درصد صنایع دستی توسط زنان، از اینکه تسهیلات لازم برای خرید دستگاه‌های موردنیاز به سختی در اختیار آنها قرار می‌گیرد، انتقاد کرد. ایلنا 30 خرداد 97

ورزشی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 عدم پخش مستقیم فوتسال زنان عضو هیأت رئیسه کمیسیون فرهنگی با اشاره به قول مساعد معاون صدای سازمان صداوسیما برای پخش زنده مسابقات بانوان، عدم پخش این مسابقات از سیما را به دلیل مصوبه شورای برنامه‌ریزی و پخش برنامه‌‌ها اعلام کرد. خانه ملت 11 خرداد 97
2 هجمه‌ درمورد حضور نمایندگان به‌ویژه یک نماینده زن در تیم اعزامی مجلس به مسابقات جام جهانی مسکو رییس فراکسیون زنان مجلس نسبت به هجمه‌های اخیر درمورد حضور نمایندگان به‌ویژه یک نماینده زن در تیم اعزامی مجلس به مسابقات جام جهانی مسکو واکنش نشان داد و با بیان این‌که با هزینه شخصی در این سفر همراه و حامی تیم ملی فوتبال ایران خواهد بود، تاکید کرد که حتماً از فرصت به‌دست آمده برای «نمایش قانونی بودن ورود زنان ایرانی به ورزشگاه‌ها» استفاده خواهد کرد. ایلنا 20 خرداد 97
3 انصراف عضو تیم شطرنج زنان هند از حضور در ایران به دلیل حجاب انصراف عضو تیم شطرنج زنان هند از حضور در ایران به دلیل حجاب، استاد بزرگ زنان شطرنج هند در صفحه فیس بوک خود نوشت: بازیکنان نمایندگان ملت‌های خود هستند و باید لباس ملی خودشان را بپوشند و اجبار به پوشیدن روسری یا برقع را نمی‌پذیرد. ایلنا 24 خرداد 97
4 یک برنامه ورزشی نباید مجری زن داشته باشد یک مقام مسئول در شبکه آیو اسپرت درباره حذف یک مجری از برنامه این شبکه گفت: ناظر پخش صدا و سیما در صحنه حاضر شد و درخواست داشت تا خانم صمدی آن مکان را ترک کند. نکته جالب این است که آزاده صمدی ممنوع تصویر نیست و در برنامه‌های تلویزیونی زیادی شرکت می‌کند. یعنی مشکل خانم صمدی نبود. دوستان اعتقاد داشتند که یک برنامه ورزشی نباید مجری زن داشته باشد. اعتماد آنلاین 24 خرداد 97

بهداشت و سلامتی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 آمار زنان مبتلا به ایدز در حال افزایش همایون هاشمی نماینده و عضو کمیسیون بهداشت مجلس، از ۳۷ هزار نفر مبتلا به عفونت HIV در کشور خبر داد و با انتقاد از اینکه آمار زنان مبتلا به ایدز در حال افزایش است، گفت “بر اساس آمارها طی دو سال گذشته آمار مبتلایان به ۱۰ برابر افزایش پیدا کرده است” هرانا 8 خرداد 97
2 بسیاری از دختران از اختلالات روانپزشکی و سلامت روان رنج می‌برند مشاور امور زنان و خانواده ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: بسیاری از دختران از اختلالات روانپزشکی و سلامت روان رنج می‌برند و افسردگی، وسواس، اختلالات جنسی، نمودی از مشکلات روانپزشکی شایع در جمعیت دختران کشور است. ایسنا 11 خرداد 97
3 آخرین آمار اعتیاد زنان سرپرست خانوار در کشور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به آخرین آمار زنان سرپرست خانوار در کشور گفت که در حال حاضر ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد که این تعداد ۲۰۰ هزار نفر تحت پوشش بهزیستی قرار دارند و علاوه بر این ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر نیز به نحوی با اعتیاد درگیر هستند. ایسنا 11 خرداد 97
4 ۵ هزار آرایشگاه غیر مجاز زنانه معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان از وجود ۵ هزار آرایشگاه غیر مجاز زنانه در کشور خبر داد و گفت: به جای تبلیغ واکسن HPV باید نظارت بر این مراکز که موجب انتقال بیماری می شوند افزایش یابد. مهر 22 خرداد 97

خانواده

1 رشد بیش از شش درصدی میزان طلاق معصومه آقاپور علیشاهی، عضو فراکسیون زنان مجلس در گفت‌وگویی با سایت “خانه ملت” اظهار داشته که در ایران ۲۴ هزار کودک‌بیوه زیر ۱۸ سال وجود دارند.‏ محبت نیوز 8 خرداد 97
2 کودک‌همسری بحث کودک‌همسری مدت‌هاست که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های اجتماعی در کشور مطرح است؛ دخترانی که به دلایل مختلفی به جای بازی‌های کودکانه درگیر سختی‌های زندگی بزرگسالی می‌شوند. ایرنا 14 خرداد 97
3 افزایش ۵٫۸ درصدی مراجعات نزاع همسرآزاری رئیس سازمان پزشکی قانونی با اعلام افزایش ۵٫۸ درصدی مراجعات نزاع همسرآزاری در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵، گفت: ۹۰ درصد مدعیان همسرآزاری را زنان و ۱۰ درصد باقیمانده را مردان تشکیل می دهند. ایرنا 21 خرداد 97

قتل‌های ناموسی

1 قتل خواهر به دلیل شک و بدبینی شدید مرد جوانی که به خواهرش شک و بدبینی شدیدی داشت او را به قتل رساند. در قوانین ایران مواردی در نظر گرفته شده که افرادی مرتکب قتل‌های ناموسی می‌شوند را از مجازات‌های سنگین معاف می‌کند. هرانا 15 خرداد 97

 

 

گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ، خرداد ماه 1397

تهیه و تنظیم  ,نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

گردآوری داده : حسین کفایت حقیقی ، محمدحسین ملایی برزی

ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می‌باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس می‌تواند از این حقوق یا مجتمعاً به‌طور خصوصی یا به‌طور عمومی برخوردار باشد.

ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر: هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است. گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایان اردیبهشت ماه 1397 شمسی است. این گزارش به‌صورت آماری-تحلیلی ارائه می‌شود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت به‌خصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همین‌طور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیت‌های مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیت‌های فراوان در ایران محسوب می‌شود.در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها می‌توانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیده‌بانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارش‌های سایر گروه‌ها و رسانه‌ها را بیابند.

 

 

موارد نقض حقوق ادیان اهل سنت بهاییان مسیحیان دراویش عرفان حلقه سایر ادیان
احضار و بازجویی 1
بازداشت و بیخبری 7
بلاتکلیفی اشخاص بازداشت شده 300
جلوگیری از برگزاری یا برهم زدن مراسم مذهبی 7
پلمب محل کسب، محرومیت از تحصیل یا کار 3
توقیف، مصادره اموال و تخریب اماکن
ممنوعیت خروج از کشور یا توقیف گذرنامه 15
خودسوزی و خودکشی
رفتار خشونت آمیز با شهروندان (آدم ربایی، ضرب و شتم، ارعاب و تهدید، قتل، تفتیش و …) 4 1 11
محرومیت از حقوق شهروندی 25 7 6 356
شلاق و جریمه نقدی 8
فرا فکنی و حاشیه سازی 1 2 15
محاکمه 15
آغاز دوره محکومیت زندانیان 1
محکومیت به اعدام
محکومیت به زندان 6 83
محرومیت از حق ملاقات، تماس تلفنی، استفاده از وکیل یا سایر حقوق زندانیان 1 109
مخالفت با مرخصی زندانیان
جلوگیری از آزادی زندانیان با وجود اتمام دوره محکومیت، صدور قرار وثیقه و یا حکم کمیسیون پزشکی
اعتصاب (غذا،ملاقات یا امتناع از درمان) 1 19
انفرادی‌ یا انتقال به بند زندانیان خطرناک یا مکان نامعلوم
عدم رسیدگی به بیماران زندانی 3 4
شکنجه، یورش، توهین، تهدید، آزار و اذیت زندانیان یا خانواده آنان 1 74
تفتیش بدنی با دست و به صورت نامتعارف و توهین آمیز
اجرای حکم اعدام
تبعید 2
مجموع موارد نقض حقوق 50 14 12 1,012
آزادی زندانیان اهل سنت بهاییان مسیحیان دارویش اهل حق سایر ادیان
6 1

 

فرمان و انجام حکم اعدام در خرداد 1397

تهیه و تنظیم گزارش و نمودار :احسان حیاک   Ehsan Hayak

 

با توجه به سانسور خبری حاکم بر رسانه های ایران، آنچه در پی می‌آید گزارشی است کوتاه و فشرده  ازنقض حقوق جامعه ایران در محدوده اعدام شهروندان، طی دوره زمانی یک ماه گذشته، که  نمی‌تواند بازتاب‌دهنده کامل این قتل دولتی باشد.

متاسفنه برغم تمام تلاش هائی که از جانب فعالین و نهاد های حقوق بشری صورت می گیرد، صدور و اجرای حکم اعدام که یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر ایرانیان بشمار میرود، کماکان پا برجاست و هیچگونه آمار دقیقی نیز از تعداد آنان وجود ندارد، لاجرم ما در این گزارش مواردی که خبرگزاری های مورد تائید دولت ایران منتشرکرده اند را به 2 گروه « صدور حکم اعدام و اجرای حکم اعدام » تقسیم بندی نموده ایم که نمیتواند در برگیرنده تمام اعدام های گسترده ای باشد که هر روزه و بصوت پیدا و پنهان در جمهوری اسلامی ایران اجرا میشود، گفتنی است بیش از۶٠ درصد اعدام ها بصورت مخفیانه اجرا شده و توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمیشوند و یا اعدام با اتهاماتی واهی و یا بدون وجود مدرک و یا دلایل کافی که بااستناد به حکم « قَسامه » در فقه اسلامی و حقوق کیفری ایران وجود دارد، ِیعنی نقض ماده 10 اعلامیه جهانی حقوق بشر.

نمونه: در اکتبر 2017حکم اعدام « مجتبی غیاثوند » براساس « قسامه» در کرج اجرا شد و در فوریه 2018 نیز با استناد به این بند از فقه اسلامی حکم مرگ دولتی برای صالح شریعتی 16 ساله  صادر شده است.

قَسامه: براساس عدم اطمینان قاضی نسبت به مجرم بودن متهم و فقط براساس حداکثر50 سوگند از جانب وابستگان شاکی انجام و صادر میگردد و برای تسهیل در قتل نوع بشر10 نفر نیز میتوانند هریک 5 بار سوگند یاد کنند و یا یک نفر50 مرتبه و….

صدور حکم اعدام:  مرد معتادی با هویت(م-ک) که در بیرجند با استفاده از گاز پیک نیکی، دختر و مادری را به قتل رسانده و بعد از آن هم دست به ارتکاب چندین فقره سرقت خودرو زده بود،  به قصاص محکوم شد. رکنا 2 خرداد

پسر جوانی بنام (مهدی)که با همدستی دوستش (مهرداد) خواستگار خواهر دوستش بنام (حامد) را به قتل رسانده بود به اعدام محکوم شد.هیئت قضایی با توجه به مدارک موجود در پرونده، همچنین بنا به نظریه پزشکی قانونی که اعلام کرده بود به دلیل کند بودن شمشیر احتمالاً قتل با ضربه چاقو صورت گرفته است، مهدی به اعدام محکوم و مهرداد تبرئه شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و حکم قصاص مهدی از سوی قضات شعبه‌32 دیوان عالی کشور تأیید شد، اما حکم تبرئه دیگر متهم نقض و پرونده برای رسیدگی دوباره به همان شعبه ارجاع داده شد. بنابراین دوست مقتول بار دیگر محاکمه خواهد شد.جوان آنلاین 4خرداد

پسر جوانی که دوستش را در بازار کفش تهران با ضربات چاقو کشته بود، در تاریخ ۱ خردادماه با حکم قضات دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد.رسیدگی به این پرونده از اواخر شهریور سال گذشته در دستور کار پلیس قرار گرفت و پلیس پس از  تحقیقات  دریافت فرید دوست وی را بعنوان متهم شناسائی کرد اما متهم با پای خود به کلانتری رفت و به قتل اعتراف کرد. جوان آنلاین 4خرداد

رئیس کل دادگستری گلستان از تایید حکم متهمان پرونده موسوم به “هزار پیچ گرگان” در دیوان عالی کشور خبر داد و گفت که حکم متهم ردیف اول این پرونده که چندین سابقه‌ی کیفری دیگر هم در کارنامه دارد، اعدام است.متهمان این پرونده سه پسر جوان هستند که آبان پارسال، سه دختر نوجوان را ربودند و مورد آزار و اذیت قرار دادند”.هویت این شخص نامشخص است.میزان۷خرداد

اردیبهشت ۱۳۹۵، مأموران پلیس تهران از قتل مرد میانسالی در طبقه‌ ۱۳ برج A3 سعادت آباد باخبر و راهی محل شده  و با جسد بابک ۵۶‌ ساله‌ روبرو شدند که با ضربات چاقوی باجناق سابقش که پسردایی او نیز بود کشته شده بود.به این ترتیب پسردایی مقتول به اتهام قتل عمد، سرقت و تهدید به قتل همسر مقتول روانه زندان شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در پایان هیئت قضایی متهم را به اتهام قتل عمد به اعدام محکوم کردند.میزان 9 خرداد

حکم خواهران دوقلو (در تهران)که با همدستی سه مرد سناریوی قتل پدر خود را اجرا کرده بودند از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شد.در این حکم ساسان که عامل اصلی قتل شناخته شده است به اعدام محکوم شد.خبرگزاری ایران 15خرداد

حکم اعدام ۸ نفر از عوامل حمله به ساختمان مجلس شورای اسلامی و سپس مقبره آیت الله خمینی از سوی دیوان عالی کشور تایید شد”.هویت این افراد احراز نشده است.میزان

دادگاه متهمان قتل صادق برمکی برگزار شد و دادگاه  بر اساس قانون مجازات اسلامی، برای متهمین ردیف اول تا سوم،  ۱: دانیال د ۲:  کمال الف ۳: سید دانیال ز،  دایر بر شرکت در قتل عمدی مرحوم صادق برمکی حکم اعدام از طریق روش حلق آویزی و  برای حسین ج  بجرم معاونت در قتل عمدی مرحوم صادق برمکی حکم تحمل ده سال و یک روز حبس تعزیری صادر و اعلام می نمود.رکنا 22 خرداد

یک مرد جوان به نام مازیار به اتهام قتل یک جوان دیگر به اعدام محکوم شد این حکم در حالی صادر شده است که مازیار در شرح ماجرا گفته است «اصلا نمی‌دانم چطور ضربه را وارد کردم، اما خودم فکر نمی‌کردم که این ضربه باعث مرگ نفر مقابل شود.» همزمان یک مرد جوان دیگر به نام فرید ۳۲ ساله به دنبال درگیری در خیابان دیلمان شمالی در تهران بازداشت و به اتهام قتل به زندان منتقل شده بود در جلسه دادگاهی که روز ۱۳ خرداد برگزار شد به اعدام محکوم شد.خبرگزاری مهر – 16 خرداد

پنج زندانی افغان به نام های شاه محمد میران زهی، سراج گاوخور، احمدشاه عیسی زهی، محمد میران زهی و برادر وی، عید محمد میران زهی، که شش سال پش  بهنگام ورود غیرقانونی به ایران، در مرز ایران و افغانستان، بازداشت شدند، طی ماه های اخیر به اتهام حمل مسلحانه و مواد مخدر نیز محاکمه و 4 نفر از آنان به اعدام محکوم شدند، طبق گزارش های منتشره، چند روز قبل از ورود غیرقانونی این شهروندان افغان به ایران، در منطقه ای که بازداشت شدند، درگیری مسلحانه با نیروهای امنیتی رخ داده بود که منجر به کشته شدن یکی از ماموران امنیتی ایران شد. این شهروندان که چند روز پس از این درگیری به صورت غیرقانونی از مرز بندان، وارد ایران شدند، به عنوان عاملان این درگیری بازداشت و سپس به اتهام حمل مسلحانه مواد مخدر محاکمه شدند، این زندانیان پیش‌تر طی نامه ای اتهامات وارده را در دادگاه رد کرده و مدعی شدند برای اخذ اقرارهای غیرواقعی شکنجه شده‌اند، حکم اعدام نفر پنجم این پرونده به ۲۵ سال حبس تعزیری تقلیل یافت. هرانا 24 خرداد

مرد جوانی به نام (سیاوش) که جاوید 34 ساله  رابه خاطر متلک‌پرانی به همسر دوستش با ضربات چاقو به  قتل رسانده بود  ، به اعدام محکوم شد.جوان آنلاین 29 خرداد

اجرای حکم اعدام:

توضیح: باتوجه به همزمانی خردادماه جاری با ماه رمضان میلادی، سرعت قتل با مجوز قانون در ایران کاهشی چشمگیر داشته است و این عملکرد نشانگر آنست که مسئولین این گونه کشتارها براین باورند که اعمالشان از نظر الهی نیز نکوهیده است.

متهم ردیف اول پرونده “قتل بنیتا کودک هشت ماهه”، اعدام شد. بنیتا دختر هشت ماهه‌ای بود که ۲۹ تیر سال گذشته، توسط دو سارق ربوده و پیکر بی‌جان این دختر بچه صبح روز چهارم مرداد داخل یک خودروی پراید در شهرستان پاکدشت کشف شد. گفتنی است که متهم ردیف دوم این پرونده نیز در ارتباط با عناوین اتهامی مختلف، جمعاً به ۱۳ سال حبس، ۱۱۱ ضربه شلاق و دو سال اقامت اجباری در شهرستان ایذه محکوم شده است.هرانا 28 خرداد  تهران

حکم قصاص محمد ثلاث، یکی از دراویش گنابادی نعمت‌اللهی که به اتهام قتل سه نفر به اعدام محکوم شده بود، صبح روز دوشنبه اجرا شده است.میزان 29خرداد

 

تهیه و تنظیم گزارش از:  احسان زندی لک Ehsan.zandilak 

اسامی محل ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
مولوی عبدالغفار نقشبندی امام جمعه اهل سنت راسک توسط وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت، وی در خطبه نماز جمعه ۲۸ اردیبهشت با انتقاد از مشکلات مردم در بلوچستان گفته بود:اگر ملت بلوچ صدای خود را بلند کند پایه های حکومت ریزش می‌کند. دادگاه انقلاب شهر سقز ٨ تن از فعالین مدنی این شهربنام های سید علی حسینی معلم زبان انگلیسی، سلیمان عبدی معلم هنرستان، محمد عابدی نویسندە و محقق ، لقمان قریشی، مظفر ابراهیم پور فعال محیط زیست، هژار شریفی، عطا رحمان زادە معروف بە عطا شمال و ماموستا ملا حسن محمودی امام جمعە روستای کانی نیاز. احضار کرد. 9 نفر احضار 2 مورد 1
حامد سپهری و جعفر ابراهیمی دو فعال محیط زیستی اهل بوکان از سوی دستگاه قضایی ایران بە اتهام تبلیغ علیە نظام هرکدام بەیک سال و ۶ ماه حبس محکوم شدەاند. یک جوان ١٨ سالە اهل سردشت  با هویت ”میلاد کاژی“ از دادگاه انقلاب این شهر بە تحمل ١٠ سال حبس محکوم گردید. بە اتهام ”همکاری با احزاب کوردستانی اپوزسیون ایران. تیمور خالدیان فعال مدنی اهل ملایر در شعبه اول دادگاه ملایر به اتهام شرکت در اعتراضات سراسری دی ماه ۹۶، به ۲۳ ماه حبس تعزیزی و تعلیقی محکوم شد. شعبه دو دادگاه انقلاب تبریز حکم چهار تن از شهروندان بازداشت شده در اعتراضات سراسری دی ماه در این شهر را به صورت گروهی صادر کرد. بر اساس احکام صادر شده، ۳ تن از این افراد هر یک به ۷ ماه حبس تعزیری و ۱ تن دیگر نیز به ۵ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. شعبه ۲۶ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی، حکم پرداخت جزای نقدی جایگزین حبس ۴ ماهه و تحمل ۴۰ ضربه شلاق تعزیری سه فعال ترک (آذری) به نام‌های مرتضی پروین، میلاد اکبری و اکبر جهانگیری را عینا تایید کرد. دادگاه انقلاب سقز یک شهر وند کرد را بە اتهام حمایت از استقلال حکومت اقلیم کوردستان بە تحمل ۵٠ ضربە شلاق در ملاء عام و پرداخت ۴٠٠ هزار تومان جریمە محکوم کرد. 12 نفر احکام صادره 6 مورد 2
حسین نصارى از اهالى (سربندر)،40 ساله،متاهل، چند سال پیش بدلیل سرقت کابل برق محکوم به زندان مى شود. این زندانى بدلیل اصابت تیر اسلحه ماموران به یکى از پاهاى او ، در بیمارستان بسترى و پلاتین براى او گذاشته بودند مخارج این جراحى توسط خانواده او پرداخته شده است.هم اکنون پاى او عفونت کرده است و از مسولین زندان درخواست کرده که او را به بیمارستان منتقل کنند اما بدلیل مشکلات معیشتى خانواده توانائى پرداخت مخارج بیمارستان را ندارد ومسؤلین زندان شیبان از انتقال او به بیمارستان ممانعت مى کنند. علی منبوهی زندانی سیاسی زندان شیبان اهواز نیاز به جراحی دارد اما از انتقال به بیمارستان ممانعت بعمل آمده است. زندانی سیاسی اهوازی، علی منبوهی که در حال سپری کردن ١٨ سال از محکومیت خویش به دلیل فعالیت های سیاسی است به دلیل مشکلات قلبی در وضعیت وخیمی است و نیاز فوری به عمل جراحی دارد ولی از درمان او ممانعت میکنند. مطلب احمدیان، زندانی محبوس در زندان سنندج میباشد که این زندانی به بیماری (عفونت بیضه)  دچار شده است. بیضه این زندانی بر اثر ضرب و شتمی که قبلاً در اداره اطلاعات صورت گرفته دچار این مشکل شده است.”علیرغم شرایط نامناسب و نیاز مبرم به عمل جراحی، گزارش شده است مسئولین زندان کماکان از اعزام مطلب احمدیان به بیمارستان ممانعت به عمل می آورند. بیش از 2450 نفر از فعالین سیاسی و مدنی خواهان لغو فوری حکم اعدام رامین حسین پناهی شده و تاکید نموده اند: «حکم اعدام رامین حسین‌پناهی، در حالی صادر و ابلاغ شد، که وی تمامی اتهام‌های انتسابی به خود را رد کرده بود. وکیل این زندانی سیاسی نیز این حکم را غیرمنتظره و ناعادلانه تلقی کرده است.وی  پیشتر گفته‌ بود، صدور حکم اعدام برای رامین حسین پناهی، با اعمال نفوذ اطلاعات و سپاه صورت گرفته است. محمدامین عبداللهی، زندانی سیاسی تبعیدی در بند ۱۰۳ زندان مرکزی بیرجند که به علت دردهای مزمن در نواحی گردن، کلیه، چشم و درد در ناحیه روده بزرگ (مشکوک به آپاندیس) در مرخصی استعلاجی به سر می‌برد، هفته گذشته در شهر بوکان بازداشت و مجدداً به زندان بیرجند بازگردانده شد.  

——-

اخبار زندانیان 5 مورد 3
نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی گفت: ۷۵ درصد مردم استان سیستان و بلوچستان فقر غذایی دارند و در شرایط نامطلوبی هستند. مردم روستاهای این استان آب سالم برای خوردن ندارند، نان ندارند و به لحاظ معیشت در شرایط نامطلوبی قرار دارند. یک سرباز کورد در یکی از مراکز نظامی شهر شنو با اسلحە اقدام بە خودکشی و بە زندگی خود پایان داد. هویت این سرباز جوان ”سامرا بیگ زادە“ اهل پیرانشهر است.این سرباز در حین نگهبانی با شلیکیک گلولە بە زندگی خود پایان دادە است، نامبره  با یکی از مسئولین نظامی خود در زندان شنو (محل خدمت اجباری) مشکل داشتە و بە دلیل فشارهای مداوم آنها از نظر روحی دچار مشکل بوده است. یک کولبر به نام صبور قادری در اثر سقوط از ارتفاع  به شدت مجروع، دچار ضربه معزی شد و در نهایت در بیمارستان طالقانی جان باخت،.این کولبر که در حین کولبری و به دلیل ترس از کمین نیروهای نظامی و سپاه پاسداران که در مناطق صعبوالعبور در حال تردد بود که از پرتگاهی سقوط کرد. سعید دهواری شاعر شناخته شده بلوچ که کلیپهای اشعار خود را در فضای مجازی منتشر می کرد، روز جمعه ۱۱ خرداد در منطقه زنگیان در جنوب شرقی شهر سراوان توسط عوامل ناشناخته ترور شد.وی پس از ۱۰ روز جدال با مرگ، در بیمارستان زاهدان از دنیا رفت. یک جوان ٢۵ سالە ساکن محلە شهناز سقز با هویت ”اشکان سلیمی“ فرزند زندانی سیاسی محکوم بە اعدام مصطفی سلیمی اقدام بە خودکشی کردە است. اشکان برای پیگیری پروندە پدرش بە دادگاه سقز مراجعە کرده اما از سوی مسئولین قضایی مورد بی احترامی و هتاکی قرار گرفت و پس از مراجعە بە منزل اقدام بە خودکشی کرد.اشکان هم اکنون بە کما رفتە و در بیمارستان ”خمینی“ شهر سقز تحت مراقبت های ویژە می باشد. یک فعال مذهبی به نام عبدالرحمن بارانی که دانشجوی دانشگاه زابل و امام جماعت نماز تراویح روستای چارک هرمزگان را به عهده داشت،  پس از خارج شدن از منزل ناپدید شد و جسدش در حالی که در منطقه ای کوهستانی حلق آویز شده بود یافته شد.شاهدان میگویند: آثار شکنجه و سوختگی بر بدن وی هویداست،  وی در حالتی حلق آویز بود که پاهایش از ناحیه زانو بر زمین قرار دارند. درارومیه پنج تن اعضای سپاه پاسداران کە مسلح بودەاند بە اعضای یک خانوادە یورش و مردها را بە درختی بستە و در مقابل دیدەگان آنها بە زنانشان کە شامل مادر، خواهر و نوعروس این خانوادە بودە تجاوز کردەاند. این جنایت در اطراف روستای محمود آباد ارومیە روی دادە است. این خانوادە کە از آذری های ارومیە می باشند جهت تفریح و زیارت مقبرە سید عباس بە این مکان رفتە و شب در آنجا اتراق کردە بودند.پس از پیگیری های مداوم  هویت ۴ تن از متجاوزین احراز شدە کەعضو رسمی بسج و سپاه پاسداران می باشند و معلوم شدە است کە اسلحەهای استفادە شدە نیز متعلق به سپاه پاسداران می باشد.  

——-

اخبار عمومی 7 مورد 4
علی رغم گذشت سە ماه از بازداشت ”محمد پتایشی“ از سوی نیروهای امنیتی ایران، سرنوشت وی نامعلوم بودە و تلاش های خانوادەاش برای مطلع شدن از وضعیت ایشان بی نتیجە ماندە است. میترا_علیزاده 8 دی ماه 1396 در میدان آزادی کرمانشاه در جریان تظاهرات اعتراضی دستگیر و تا کنون خبری از وی در دست نیست.  گلالە مرادی از فعالین مدنی و فرهنگی اهل شنو ناپدید شدە و خانوادەاش بر این باور هستند کە ازسوی نیروهای امنیتی ایران بازداشت شدە است.گلالە مرادی چندی پیش از سوی ادارە اطلاعات این شهر با تلفن مورد تهدید قرار گرفتە بود و بە وی گفتە بودند کە اگر بە فعالیت های خود ادامە دهد دستگیر خواهد شد.گلالە مرادی علاوە بر فعالیت مدنی و فرهنگی دربارە حقوق کودکان نیز فعالیت داشتە است. حمد (امین)مطورى از اهالى شهر محمره(خرمشهر) توسط اداره اطلاعات بازداشت و خانواده او هیچگونه خبرى از سرنوشت فرزندشان دریافت نکردند. ؛ در هنگام بازداشت احمد مطورى، ماموران اداره اطلاعات در مقابل چشمان خانواده اش او را مورد ضرب وشتم قرار داده اند.حاتم مرمضى،20 ساله، فعال سیاسى و فرهنگى عرب از اهالى شهر خفاجیه، در 22 خرداد 1396 توسط اداره اطلاعات ربوده شده است. مراجعه هاى مکرر خانواده به دادگاه انقلاب و ستاد خبرى و دیگر نهادهاى امنیتى بى نتیجه بوده است و این نهادها از بازداشت حاتم مرمضى اظهار بى اطلاعى کرده اند.اما بعد از یکسال طى تماسى با خانواده حاتم مرمضى، به آنها گفتند که جهت دریافت جسد فرزندشان به این اداره اطلاعات مراجعه نمایند. مسعود قنبرزهی زندانی سیاسی پس از تحمل ۳ هفته بازداشت همراه با شکنجه و بدرفتاری در بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان، به زندان مرکزی زاهدان این شهر منتقل شد.وی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری با گروه های مخالف نظام بازداشت و به مدت ۳ هفته در سلول انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان تحت بازجویی و شکنجه قرار داشت. سه تن از بازداشت شدگان تظاهرات سراسری دی ماه ۹۶، طی روزهای گذشته به بهانه اعزام به دادگاه مشهد به مکان نامعلومی منتقل شدند. تاکنون اطلاعی از سرنوشت آنان به دست نیامده است.عرفان قنبری، ستار و امیرحسین عرب خوانی سه شهروند کاشمری هستند که در جریان تظاهرات سراسری دی ماه  در محل سکونت خود بازداشت و به اداره اطلاعات کاشمر منتقل شدند و پس از یک ماه بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر به زندان کاشمر منتقل شدند. به خانواده این زندانی تحویل داده شد. خانوادەی رحمان قربانی؛ پس از 11 نفر اخبار بازداشتی ها 9 مورد 5
تحویل گرفتن جسد برای تعین علت فوت، جسد وی را به پزشک قانونی انتقال دادەاند.ادارەی آگاهی شهر خوی، این شهروند اهل پیرانشهر را به تازگی بازداشت کرده بود و پس از مدت کوتاهی که در بازداشت این اداره به سر برد، خبر فوت او را به خانواده‌اش ابلاغ کرده اند. به گفته منبع مطلع؛ رحمان قربانی به دلیل ضربات پیاپی باتوم برقی دچار ایست قلبی شده و حین شکنجه جان خود را از دست داد. عبدالله بزرگ‌زاده، شهروندی که در تجمع روز یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ مقابل فرمانداری شهر ایرانشهر بازداشت شده بود، به اداره اطلاعات سپاه منتقل شد.      
از روز سه‌شنبه ۱ خرداد، کامیون داران بسیاری از شهرهای ایران در اعتراض به عملی نشدن برخی مطالبات صنفی خود دست به اعتصاب  و تجمع زدند.ثابت بودن کرایه‌ها، افزایش قیمت بیمه‌ها، عوارض اتوبان‌ها، کمیسیون بالای باربری‌ها، هزینه بالای تعمیرات و قیمت بالای لوازم یدکی از جمله مطالبات کامیون‌داران بود. رانندگان کامیون در استان‌های مختلف از افزایش هزینه‌های سربار در شرایطی که کرایه بار ثابت مانده‌است، گله‌مندند و می‌گویند: “دیگر برایمان صرف نمی‌کند که بار جابجا کنیم. در آبادان از اعتراض هر روزه کارگران شهرداری آبادان و سازمان‌های وابسته برای مشخص شدن وضعیت مطالبات معوقه خود خبر می‌دهند. “از حدود یک ماه پیش حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ کارگر بخش خدماتی و فضای سبز مناطق دو و سه شهرداری آبادان با همراهی کارگران آتش نشانی مقابل ساختمان شهرداری مرکزی برای وصول مطالبات معوقه خود دست به اعتراض صنفی می‌زنند. جمعی از مالکین زمین های شهرک کوثر مقابل استانداری البرز، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند. کارگران “نی بر” برای تعین تکلیف کاری خود در محل شرکت نی شکر هفت تپه تجمع کردند.لازم به یاد اوریست که با پایان اردیبهشت کارگران نیشکر هفت تپه سه ماه دستمزده عقب افتاده  دارند. اعتصاب کامیون داران ایران که از روز سه‌شنبه اول خردادماه در اعتراض به عدم رسیدگی مسئولان به مطالبات صنفیشان آغاز شده، یکشنبه برای ششمین روز متوالی همچنان ادامه داشت. معترضان به توقف طرح تقسیم کازرون روز یکشنبه شش خرداد در میدان اصلی شهر قائمیه در استان فارس را بستند و محورهای ارتباطی فارس به استان های بوشهر و خوزستان را در منطقه چنار شاهیجان مسدود کردند. در ویدئوهایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده یکی از میادین قائمیه دیده می‌شود که از لاستیک‌های شعله‌ور دود بر می‌خیزد و زمین پوشیده از سنگ است. جمعی از مالباختگان موسسه کاسپین در شهر رشت، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند. کارکنان پتروشیمی  فاز ١٢ پارس جنوبی در اعتراض بە کسری ٣٠ درصدی و نپرداختن حقوق توسط کارفرما دست به اعتصاب زدند. کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، برای دستیابی به مطالبات خود مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند. حدود ۲ هزار نفر از کارگران سه معدن همکار و حشونی و پایدانا متعلق به شرکت ذغال‌سنگ دست از کار کشیدند.آنها به پرداخت نشدن بخشی از مطالبات سال ۹۵ و بخشی از عیدی سال ۹۶ خود معترض هستند. با ادامه مشکلات کشاورزان خوزستان، تجمعی ازسوی کشاورزان در مقابل سازمان آب و برق و سپس استانداری خوزستان برگزار شد.محمد سواری (رئیس انجمن برنج استان خوزستان) که دراین  تجمع بود گفت امروز کشاورزان –عمدتا از اهالی شوش و دزفول- در مقابل سازمان آب و برق استان خوزستان تجمعی در اعتراض به ممنوعیت‌های اعلام‌شده برای استفاده از آب برای کشت‌شان تجمعی برگزار کردند”.تعدادی از ورزشکاران پاراالمپیکی لرستان خواستار حمایت مسئولان و رسیدگی به وضعیت نامناسب محل تمرین خود هستند. کارگران گروه ملی فولاد اهواز در خیابان کیانپارس اهواز اقدام به راهپیمایی اعتراضی کردند.بدنبال دستگیریهای گسترده کارگران این مجتمع بزرگ صنعتی که در فلکه کیانپارس و حوالی آن رخ داد، شمار زیادی از کارگران خشمگین و به جان آمده گروه ملی صنعتی فولاد اهواز به سمت ساختمان استانداری خوزستان راهپیمایی کردند.کارگران معترض ٬علیرغم حضور بسیار سنگین نیروهای سرکوب، موفق به تجمع در مقابل این استانداری شده و با سر دادن شعارهایی خواهان آزادی فوری همکاران بازداشتی خود شدند. اهالی منطقه سیاهمکان در شهرستان دیلم راه ورودی اتوبوس کارکنان شرکت بهره بهرداری نفت و گاز گچساران به تلمبه خانه نفت گوره را مسدود و از ورود کارکنان به محل کار خود جلوگیری کردند.تجمع اهالی سیاهمکان دیلم در اعتراض به آنچه بی‌عدالتی در جذب نیرو توسط شرکت نفت گچساران عنوان می کنند برگزارشد.جمعی از کارگران گروه ملی فولاد اهواز نسبت به معوقات مزدی خود، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند. بیش از ۵۰ کارگر شاغل در بخش های فضای سبز و سازمان آتش نشانی آبادان با تجمع در مقابل ساختمان شهرداری این شهر، خواستار پرداخت حقوق و مزایای عقب افتاده سه ماه خود شدند.  در پی تجمع مسالمت آمیز مردم ایرانشهر در مقابل فرمانداری این شهر در خصوص تجاوز به عنف یک گروه بزهکار به زنان تعدادی از تجمع کنندگان بازداشت شدند.   اعتراض و تجمع 18 مورد 6
رسول حردانی، زندانی امنیتی محبوس در زندان رجایی شهر، از روز 8 خرداد، در اعتراض به مخالفت مسئولین زندان با اعزام او به مرخصی دست به اعتصاب غذا زد.وی اعلام نمود در صورتی که مسئولین با درخواست مرخصی درمانی‌اش موافقت نکنند وارد اعتصاب غذایخشک خواهد شد. این زندانی که هم‌اکنون هفدهمین سال حبس را در زندان رجایی سپری می‌کند، در هنگام بازداشت کمتر از ۱۸ سال سن داشته است.  قادر محمدزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه است که از سال ۸۴ تاکنون در بند ۴ این زندان نگهداری می‌شود. این زندانی در پی مخالفت با انتقال به بندی دیگر با دستور مسئولان زندان به سلول انفرادی منتقل شده است و از روز جمعه ۲۵ خردادماه در اعتراض به این امر دست به اعتصاب غذا زده است. 2 نفر اعتصابات غذا 2 مورد 7
سه کارشناس حقوق بشر سازمان ملل متحد طی فراخوان تازه ای از مقامات ایران خواستند حکم اعدام رامین حسین پناهی را فورا لغو کنند.آگنس کالامار گزارشگر ویژه اعدام‌های غیرقانونی، داینوس پورس گزارشگر ویژه حق قابل قبول سلامت جسمی و روانی زندانیان و نیلز ملزر، گزارشگر ویژه شکنجه و مجازات های بی رحمانه، غیرانسانییا تحقیر آمیز علیه زندانیان سه کارشناس حقوق بشر سازمان ملل هستند که با انتشار بیانیه‌ای نسبت به اعدام قریب الوقوع رامین حسین پناهی واکنش نشان داده‌اند و خواستار توقف حکم اعدام این زندانی سیاسی شدند. سازمان دیده‌بان حقوق بشر با صدور بیانیه‌ای با اشاره به سرکوب گروه‌های اقلیت در ایران خواستار توقف فوری اعدام محمد ثلاث و محاکمه مجدد عادلانه برای وی شد. 2 نفر بین المللی 2 مورد 8
ادارە اطلاعات جوانرود یک شهروند ساکن این شهر با هویت ”عثمان جلالی“ بازداشت کردەاند. این شهروند سابقە عضویت در یکی از احزاب کوردستانی اپوزسیون ایران را داشتە نام “مهدی امام عباسی” از سوی نیروهای لباس شخصی وابسته به اداره اطلاعات این شهرستان بازداشت شدە است.این شهروند کورد به اتهام “همکاری با یکی از احزاب کوردستانی اپوزیسیون حکومت ایران” بازداشت شده است. چند تن از فعالان آذربایجان غربی که برای برگزاری دوازدهمین سالگرد کشته شدگان اعتراضات خونین خرداد ۸۵ در گلزار شهدای شهرستان نقده جمع شده بودند، پس از اتمام مراسم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی منتقل شدند.“اولدوز قاسمی، محمد محمودی، ناصر احمدی، مرتضی محمدی، واحد بسطامی، محمد قنبرزاده، مرتضی صفری، امیر ستاری، 71 نفر بازداشتها 15 مورد 9
نیروهای سپاه پاسداران در نقطە مرزی کانی خدا واقع در پیرانشهر دستەای از کولبران و کاسبکاران کورد را بە رگبار دوشکا بستند کە در نتیجە این تیراندازی، دو کولبر در حین فرار بە شدت مجروح شدەاند، هویت یکی از آنها ”مراد“ احراز شدە است. نیروهای مسلح ایران در کوهستان کیلەشین و در محلی بە نام ”سپی ریز” حدفاصل مرز شنو اشنویه و سیدکان دستەای از کولبران را بە گلولە بستەاند کە در نتیجە آن یک کولبر جانش را از دست دادە است و یک کولبر دیگر نیز بە شدت زخمی شدە است. هویت کولبر جانباختە را ”ریبوار مرادی“ ٢٨ سالە اعلام شده است . بامداد دهم خردادماه، یک کولبر کُرد به نام “کمال محمدی” فرزند مجید اهل روستای “سوارو” از توابع بانه در پی شلیک مستقیم نیروهای انتظامی پاسگاه مرزی “سرداب” جان خود را از دست داد. نیروهای مسلح ایران در مرز چالدران دستەای از کولبران کورد را بە آتش بستند کە در نتیجە آن دو کولبر بنام های ”محمد حیدرانلو“ فرزند حیدر  ساکن روستای ”عیسی کولیک“ چالدران و ”  و ” محمد خلیلی“ بە شدت زخمی شده اند  از سوی دیگر روز پنجشنبە نیزیک کولبر سردشتی با هویت ”سیروان قادر پور“ با شلیک مستقیم نیروهای مسلح ایران از ناحیە پا زخمی شد وچهارشنبە ٢٣ خرداد نیز نیروهای مسلح ایران در مرز چومان بانەیک کولبر ٣۵ سالە را با هویت ”خالد سماقانی“را زخمی کردند 9 نفر شلیک مستقیم به کولبران5 مورد 10
ماموران نیروی انتظامی سراوان به سمت یک خودرو حامل ۴ کارتن انبه آتش گشودند.در اثر تیراندازی مستقیم ماموران نیروی انتظامی خودرو واژگون و یکی از سرنشینان زخمی شده و به بخش فوریت‌های پزشکی منتقل شد. ماموران پاسگاه کَرتی از توابع لیردف، به سمت خودرو سوخت بر سنگ پراکنی کردند که در اثر اصابت سنگ به سر راننده، خودرو واژگون شده، راننده رامین گرگیج فرزند غلام محمد ۲۶ ساله و شاگرد خودرو راشد بلوچ ۲۵ ساله کشته شدند. تیراندازی بی ضابطه و در منطقه شلوغ جمعه بازار ایرانشهریک زن بلوچ را از ناحیه پا مجروح کرد. چهارشنبه ۹ خرداد ماموران نیروی انتظامی در محور مهرستان_سراوان به سمت یک خودرو آتش گشودند که در اثر آن دو راکب خودرو مورد اصابت گلوله قرار گرفتند.گفته شده یک نفر در اثر شدت جراحات کشته شده است. 6 نفر کشته و زخمی توسط نیروهای دولتی 4 مورد 11
لیل هوایی (ساعدی) و فرزند نوجوانش حیدر هوایی از اهالی کوت عبدالله اهواز که در جریان تجمعات شهروندان عرب در استان خوزستان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند، روز سه‌شنبه ۱ خردادماه با تودیع وثیقه۲۰۰ میلیون تومانی برای هر یک به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شدند. خدیجه نیسى و عائشه نیسى از اهالی محله شعیبیه اهواز که در جریان تجمعات شهروندان عرب در استان خوزستان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند، روز یکشنبه۶ خردادماه با تودیع وثیقه۲۰۰ میلیون تومانی برای هر یک به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شدند. عارف و محمد زارع، دو تن از فعالان محیط‌زیست شهر گناوه و بستک که اواخر بهمن ۱۳۹۶ بازداشت شده بودند، ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ با قید وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شدند.  ابوبکر (صدیق) بهرامزهی و ادریس بلیده ای از مجموعه ده نفر از بازداشتگان نصیر آباد با قرار وثیقه۵ میلیارد تومانی آزاد شدند!  مائده شعبانی نژاد (عموری)، دانش‌آموز ۱۵ ساله دبیرستان دخترانه ریحانه آبادان که در تاریخ۵ بهمن‌ماه سال گذشته برای دومین بار به دلیل فعالیت در فضای مجازی توسط مأموران اداره اطلاعات اهواز بازداشت شده بود، ۲۲ خرداد ۱ پس از گذشت حدود ۴ ماه و نیم از زمان بازداشت، با تودیع قرار وثیقه۱۵۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی از زندان سپیدار آزاد شد. 9 نفر تودیع قرار وثیقه 5 مورد 12
منابع خبری: کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، خبرگذاری فارس، رادیو زمانه، کمیته اقوام کانون دفاع ازبشر در ایران، هنگاو نیوز، خبرگذاری ایرنا، حقوق بشر کردستان، هرانا، ایلنا، کمپین فعالین بلوچ، کانون حقوق بشری نه به اعدام،اژانس کرد پا، ایسنا، رادیو زمانه، مانیتور حقوق بشر در ایران 131 نفر 80 مورد جمع کل

 

گزارش آماری نقض حقوق جوان و دانشجو در خرداد ماه 1397

تهیه و تنظیم : آرش ایرانی

 

ردیف موضوع تعداد اسامی / محل / نهاد ناقض حقوق بشر
1 آزادی یکی از بازداشت شدگان پرونده نصیراباد 1 روزیکشنبه۲۷خرداد ماه یک زندانی از مجموع ده نفر از بازداشت شدگان پرونده “جوانان نصیر آباد”بهنام “عبدالستار باران ‌زهی”با تودیع قرار وثیقه از زندان مرکزی زاهدان آزاد شد.
2 آزادی دو فعال محیط زیست اهل گناوه 2 عارف زارع و محمد زارع ، فعالان محیط زیست اهل گناوه که بهمن ماه سال گذشته در رابطه با پرونده فعالان محیط زیستی متهم به جاسوسی بازداشت شده بودند ،روزشنبه۱۲خرداد۱۳۹۷آزادشدند.
3 آزادی سه شهروند بهایی با تودیع وثیقه 3 نداثابتی (آزادی)،فروغ فرزانه ونوشین افشار ،سه شهروند بهایی اهل آبادان و اهواز روز چهارشنبه۹خرداد۱۳۹۷با تودیع قرار وثیقه از زندان سپیدار اهواز آزاد شدند.
4 آزادی شهروند بهایی در مشهد 1 کاویز نوزدهی،شهروند بهایی که پیشتر توسط نیروهای امنیتی درمشهد بازداشت شده بود،امروزیکشنبه۶خرداد ماه با تودیع قرار وثیقه به صورت موقتتا زمان پایان دادرسی آزاد شد.
5 آزادی دوشهروند عرب اهواز 2 دوتن از شهروندان عرب ساکن شهر اهواز که در فروردین ‌ماه سال جاری در اعتراض به سیاست نادیده گرفتن شهروندان عرب ایرانی توسط رسانه‌های دولتی بهعنوان قسمتی از سیاست‌های  “تبعیض آمیز و حذفی ” حکومت ایران بازداشت شده بودند طی روزهای گذشته با تودیع وثیقه به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شدند.
6 یکی از بانوان درویش گنابادی در جریان گلستان هفتم که محبوس بود ازاد گشت 1 شهناز کیان اصل ”،یکی از دراویش بازاشت شد هدرحوادث گلستان هفتم که به مدت ۳ماه در زندان قرچک در بازداشت به سر می‌برد ، روز چهارشنبه ۲خرداد ماه از زندان آزاد شد.
7 چند تن از معترضان اهوازی درپی سیاست تبعیض امیز وحذفی بازداشت شده ازاد شدند

 

3 سه تن از شهروندان عرب ساکن شهر اهواز که در فروردین‌ماه سالجاری دراعتراض به سیاست نادیده گرفتن شهروندان عرب ایران یتوسط رسانه‌ های دولتی به عنوان قسمتی ازسیاست ‌های“تبعیض آمیز و حذفی”حکومت ایران بازداشت شده بودند. طی روز گذشته و امروز باتودیع وثیقه به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شد. هم‌زمان با آزادی این شهروندان ،معترضی دیگر که از زمان اعتراضات تحت تعقیب نیروهای امنیتی بود نیز در روز یکشنبه بازداشت شده بازداشت شد.
8 روزنامه نگار اهل استان مرکزی بجرمتبلیغ علیه نظام احضار شد 1 ابراهیم اسماعیلی، روزنامه نگار اهل استان مرکزی به اتهام “تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، توهین به رهبری و سپاه پاسداران و نشر مطالب به نفع معاندان نظام” به شعبه یک دادیاری دادسرای شازند احضار شد.
9 جریمه نقدی کولبر پیرانشهری به جرم عبورغیرقانونی ازمرز وانفجار مین 1 دادگاه شهر پیرانشهر، لقمان وحید، کولبر حدودا سی ساله  به پرداخت ۱۱ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم کرد.
10 محکومیت به جریمه نقدی وکار اجباری عضوکانون نویسندگان به اتهام تبلیغ علیه نظام 1 بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو سابق هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب کرج به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به پنج میلیون تومان جریمه نقدی و سه ماه کار اجباری در سازمان بهزیستی (بدل از یک سال حبس) محکوم شد.
11 صدور حکم چهارتن از معترضان وقایع دیماه در تبریز بصورت گروهی

 

4 شعبه دو دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی احرار، حکم چهار تن از شهروندان بازداشت شده در اعتراضات سراسری دی ماه در این شهر را به صورت گروهی صادر کرد.
12 تبرعه روزنامه نگار وفعال سیاسی به اتهام تبلیغ علیه نظام 1 ریحانه طباطبایی، روزنامه نگار و فعال سیاسی که چندی پیش به اتهام “تبلیغ علیه نظام” از بابت پرونده‌ای مفتوحه از سال ۹۱ در دادگاه حاضر شده بود، از اتهامات مطروحه تبرئه شد.
13 حبس وجزای نقد بانوی فعال مدنی به اتهام نشر داده مبتزل وبی حجابی در انظار عمومی 1 شیما بابایی، فعال مدنی، از بابت پرونده مفتوحه از تابستان سال گذشته، به اتهام “نشر داده مبتذل در فضای مجازی و بی‌حجاب حاضر شدن در انظار عمومی” به دو ماه حبس تعزیری و یک میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.
14 بازداشت وپرداخت جزای نقدی یک مدیر تلگرامی به اتهام تشویش اذهان عمومی 1 حمیدرضا امینی، مدیر یک کانال‌ تلگرامی که از تاریخ ۱۱ آذرماه سال گذشته در بازداشت به سر می‌برد توسط شعبه ۵۷ دادسرای فرهنگ و رسانه به اتهام “نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی” به پرداخت چهار میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.
15 صدور حکم شلاق وتبعید به اتهام رابطه نامشروع 1 شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران یک مرد را به اتهام “رابطه نامشروع” به شلاق و تبعید محکوم کرد. کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات‌های تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.
16 صدور حکم حبس تعزیری برای یک فعال مدنی و زندانی سیاسی 1 علی نوری فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق که در دی ماه سال گذشته بازداشت و پس از ۳۶ روز با تودیع قرار وثیقه از زندان رجایی شهر کرج آزاد شده بود، به۷ سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
17 اعتراض وتجمع دراویش گنابادی 1 در ادامه تحصن تعدادی از دراویش در اعتراض به حمله‌ی مأموران گارد ویژه زندان قرچک به زنان درویش زندانی دست به تحصن زدند. همچنین خانواده‌های تعدادی از زنان درویش زندانی روز گذشته و امروز با حضور در مقابل زندان قرچک، ضمن اعتراضبهضربوشتمزناندرویشزندانیخواستارملاقاتباآنها شدند. زنان درویش زندانی به مدت سه هفته است که از حق برقراری تماس تلفنی با خانواده‌هایشان محروم هستند.
18 تجمع کارگران/پرسنل/کارکنان/پیمانکاران مقابل مراکز دولتی به نشان اعتراض 1 جمعی از کارگران گروه ملی فولاد اهواز مقابل استانداری، جمعی از پرسنل امام خمینی کرج، جمعی از کارکنان شرکت کالای پتروشیمی در ماهشهر مقابل ساختمان فرمانداری این شهر، شماری از پیمانکاران شهرداری تهران مقابل ساختمان اصلی شورای اسلامی شهر تجمع کردند.
19 ادامه اعتصاب و تحصن در واکنش به وضعیت زنان درویش محبوس / لیست هویت ضاربین 1 همزمان با گسترش تحصن دراویش زندانی معترض به ضرب و شتم زنان و ادامه تنش در بند زنان زندان قرچک ورامین، گزارش شده علیرغم‌ وعده‌های “محمدی” رئیس زندان قرچک.
20 شکستن اعتصاب معلم و زندانی دانشجو 1 روح الله مردانی، معلم و دانشجوی زندانی در زندان اوین که از تاریخ ۴ اردیبهشت ماه سال جاری در اعتراض به بازداشت و بلاتکلیفی خود دست به اعتصاب غذا زده بود،به ان پایان داد.
21 تایید حکم اعدام چهار تبعه خاجی در دیوان عالی کشور 4 حکم اعدام چهار تبعه خارجی محبوس در زندان بیرجند که در بهمن‌ماه سال ۹۵ به اتهام حمل مسلحانه مواد مخدر توسط دادگاه انقلاب بیرجند به اعدام محکوم شده بودند در دیوان عالی کشور تائید شد.
22 انتقال کارگران بازداشت شده گروه ملی فولاد از بازداشتگاه مرکز جرایم موادمخدر به زندان شیبان اهواز   کارگران بازداشت شده گروه ملی فولاد اهواز که به دلیل برگزاری تجمعات اعتراضی بازداشت شده بودند،کماکان در بازداشت به سر می‌برند و گزارش شده که افراد بازداشت شده طی روز گذشته از بازداشتگاه مرکز جرایم مواد مخدر اهواز به زندان شیبان اهواز منتقل شده‌اند.
23 بازداشت نسرین ستودن کنشگر وفعال حقوق بشر و انتقال او به دادسرای اوین 1 به گزارش خبرگزاری هرانا،ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۷, نسرین ستوده وکیل

دادگستری وفعالحقوقبشر،درخانهخودبازداشتوبهدادسرایاوینمنتقلشد.

 

24 دستگیری دختر وپسر درمهمانی در گیلان 10 10 دختر و پسر جوان در یک مهمانی در بلوار گیلان رشت، دستگیر شدند. ورود به حریم خصوصی شهروندان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.
25 خودکشی فرزند یکی از زندانیان سیاسی بدلیل توهین وتحقیر از سوی قضات ومسوولان شعبه قضایی مستقر در سقز 1 فرزند ۲۰ ساله مصطفی سلیمی، زندانی سیاسی زندان سقز که روز دوشنبه ۲۲ خردادماه جهت انجام کار اداری در رابطه با پیگیری وضعیت پدرش به شعبه ۶ دادیاری سقز مراجعه کرده بود،مورد تحقیر و توهین از سوی قاضی دادگاه و دیگر مسئولان شعبه قرار گرفت.این جوان در نهایت پس از بازگشت به منزل در اثر فشارهای وارده اقدام به خودکشی کرده است و هم اکنون در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان در کما به سر می برد.
26 به گفته پزشکی قانونی سهم نوجوانان از خودکشی 7درصد میباشد 1 رئیس سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری اهواز گفت که ۲ دختر نوجوان اهوازی در یکی از مناطق اهواز خودکشی کردند.سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه بیش از ۷ درصد از سوی پزشکی قانونی اعلام شده است.
27 انتقال فعال سیاسی زندانی از قرنطینه به بندعمومی 1 محمد مظفری، فعال سیاسی که برای اجرای حکم حبس و شلاق خودراهیزنداناوینشدهبود.از قرنطینه زندان اوین به بند عمومی این زندان منتقل شد.
28 انتقال کنشگر مدنی به بیمارستان وتشخیص تومور استخوانی 1 آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج روز چهارشنبه به بیمارستان مدنی کرج اعزام شد. پسازعکسبرداری از

شانه و بازوی‌ او در این محل مشخص شد که کتف‌ این زندانی دچار تومور استخوانی شده است.

29 تعویق جلسه مدیرتلگرامی توسط قاضی صلواتی بدلیل عدم حضور وکیل 1 جلسه دادرسی حمیدرضا امینی مدیر یک کانال تلگرامی به ریاست قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به دلیل اعمال “تبصرهماده۴۸” و گزینشی کردن حضور وکیل، به تعویق افتاد.
30 محرومیت از تماس زندانی سنی مذهب در رجایی شهر 1 حمزه درویش” زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج که از مشکلات جدی روحی روانی در رنج است، با وجود اینکه چندی پیش در اعتراض به انتقال غیرقانونی خود به بندی دیگر دست به اعتصاب غذا زده بود، محروم از تماس میباشد.
31 پایان مرخصی و بازگشت به زندان یک فعال ملی مذهبی 1 رضا آقاخانی، فعال ملی مذهبی زندانی که از تاریخ ۸ خردادماه به مرخصی اعزام شده بود،جمعه ۱۸ خرداد با پایان مدت مرخصی به زندان اوین بازگشت.

 

32 رد درخواست ازادی مشرو ط تعدادی از مدیران تلگرامی با دخالت وزارت اطلاعات 1 با درخواست آزادی مشروط علیرضا توکلی، محمد مهاجر و محمدمهدی زمان صالح، سه فعال تلگرامی که از سال ۹۵ در زندان اوین محبوس هستند با دخالت وزارت اطلاعات از سوی مراجع قضایی مخالفت شد. این افراد به عنوان زندانیان عقیدتی به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم هستند.
33 انتقال یک جامعه شناس وفعال سیاسی پس ازپنجاه روز از بند امنیتی سپاه به بندعمومی زندان اوین 1 محمدرضا جلایی پور جامعه شناس و فعال سیاسی اصلاح طلب که از ۲۹ فروردین‌ماه سال جاری در بازداشت به سر می‌برد پس از حدود ۵۰ روز بازداشت در بند امنیتی ۲ الف تحت نظر سپاه پاسداران، به بند عمومی ۴ زندان اوین منتقل شد.
34 انتقال یک مدیر تلگرامی زندان فشافویه به زندان اوین 1 حمیدرضا امینی، مدیر یک کانال تلگرامی که از تاریخ ۱۱ آذرماه سال گذشته در بازداشت به سر می‌برد، روز یکشنبه از زندان فشافویه به قرنطینه زندان اوین منتقل شده است.
35 گزارشی از فعال صنفی معلم معلم محبوس محمد حبیبی 1 محمد حبیبی، فعال صنفی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران که در جریان تجمع معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه در تهران همراه با ضرب و شتم بازداشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود
36 لغو جلسه دادرسی وکیل دادگستری محمدنجفی بدلیل عدم حضور قاضی 1 جلسه رسیدگی به اتهامات محمد نجفی وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر، که پیشتر از سوی دادگاه کیفری اراک برای رسیدگی به اتهام اخلالدرنظمو نشر اکاذیب فراخوانده شده بود به علت عدم حضور قاضی برگزار نشد.
37 پرونده نازنین زاغری به اتهام امنیتی پس از معرفی وکیل پیگیری خواهد شد 1 رئیس دادگاه انقلاب تهران می‌گوید “اتهام نازنین زاغری در پرونده جدیدی که برای او تشکیل شده امنیتی است و قرار شده پس از معرفی وکیل از سوی خانم زاغری، جلسه دادگاه تشکیل شود.
38 درخواست درمان محمدحبیبی عضو صنفی کانون معلمان بدلیل ضرب وشتم نیروهای امنیتی 1 محمد حبیبی فعال صنفی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران به قرنطینه دو زندان تهران بزرگ منتقل شد. آقایحبیبیبه دلیل جراحات وارده بر اثر ضرب و شتم ماموران در زمان بازداشت درخواست رسمی برای درمان داده است.
39 ریچارد رتکلیف میگوید همسرش نازنین زاغری با اتهاماتی جدید روبرو شده 1 در حالی که ریچارد رتکلیف همسر نازنین زاغری در بیانیه‌ای از انتقال همسرش به دادگاه گفته است و افزوده است که در این دادگاه وی با اتهامات جدیدی روبرو شده است.
40 انفرادی به علت استعمال دخانیات 3 طی روزهای اخیر سه تن از زندانیان محبوس در زندان سقز بهعلت“کشیدنسیگار”،توسطمسئولانزندانموردضربوشتموتوهینقرار گرفته و به سلول انفرادی منتقل شدند.
41 تایید حکم حبس/شلاق وجریمه فعال مدنی ازسوی دادگاه بدوی 1 محمد مظفری، فعال مدنی و سیاسی به کمپین گفت دادگاه تجدید نظر استان تهران، حکم حبس، شلاق و جریمه صادر شده از سوی دادگاه بدوی را تایید کرده است.
42 شکنجه وانتقال شهروند ماهشهری به اطلاعات سپاه 1 عبدالله بزرگ‌زاده، شهروندی که در تجمع روز یکشنبه مقابل فرمانداری شهر ایرانشهر بازداشت شده بود، پس از شکنجه در بازداشتگاه اداره اطلاعات روز گذشته به اطلاعات سپاه منتقل شد.
43 ضرب وشتم گروهی تعدادی از زندانیان رجایی شهر وانتقال انان به اندرزگاه3 ملقب به رینگ خونین 30 گروهی متشکل از ۳۰ تن از زندانیان زندان رجایی شهر کرج بصورت دسته جمعی توسط ماموران زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و سپس به سالن ۹ در اندرزگاه ۳ که به “رینگ خونین” شهرت دارد، تبعید شدند.
44 انتقال مسعود قنبرزهیبه زندان مرکزی زاهدان 1 مسعود قنبرزهی زندانی سیاسی، پس از تحمل ۳ هفته بازداشت همراه باشکنجه و بدرفتاری در بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان،به زندان مرکزی شهر منتقل شد
45 از دست دادن جان یک زندانی در زاهدان بدلیل عدم رسیدگی 1 رامین دوکله، زندانی محبوس در بند ۱ زندان مرکزی زاهدان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد.
46 تعطیلی نوشابه کولا در ایرانشهر وبیکاری200 کارگر پس از آن 200 شرکت تولیدی نوشابه ایران کولا واقع در شهرک صنعتی ایرانشهر پس از ۱۷ سال فعالیت و با داشتن بیش از ۲۰۰ کارگر به دلیل نبود مواد اولیه و سرمایه در گردش تعطیل شد.
47 نامه سرگشاده زندانیان تبعیدی بلوچ در اردبیل درپی تجاوز به زنان بلوچ   جمعی از زندانیان سیاسی بلوچ که به صورت تبعیدی در زندان مرکزی اردبیل دوران محکومیت خود را سپری می‌کنند، در اعتراض به تبعیض و قتل شهروندان بلوچ و با اشاره به محرومت‌های فراوان این قشر از جامعه، طی نامه‌ای سرگشاده خواستار حمایت نهادهای حقوقبشری از شهروندان بلوچ شده‌اند.
48 نامه تعدادی از زندانیان رجایی شهر باموضوع نه به اعدام وقتل عمد دولتی   جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج در اعتراض به افزایش آمار اعدام در ایران و تایید حکم اعدام رامین حسین پناهی، زندانی سیاسی محبوس در زندان سنندج، طی نامه‌ای با ذکر اینکه اعدام تحت هر شرایطی نوعی قتل دولتی است، از تمامی جوامع بین‌المللی، حقوق بشری و از همه وجدان‌های بیدار خواستار تلاش در جهت لغو این مجازات ضد انسانی شده‌اند.
49 نامه گلرخ ایرای زندانی محبوس در اوین بمناسبت سالگرد اعدام معلم راه ازادی فرزاد کمانگر   گلرخ ابراهیمی ایرایی، کنشگر مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین در پی سالگرد اعدام فرزاد کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر نامه‌ای نوشته است. خانم ایرایی در بخشی از این نامه نوشته است “۱۹ اردیبهشت، در حالی که نیزارهای جاده‌ی ورامین را پشت سر گذاشته بودیم با چشمی دوخته به کوه‌های توچال یاد فرزاد عزیز را گرامی داشتیم. چرخ فلک گشت و پرگار روزگار هستی‌مان را ترسیم نمود در این تیره روزگار کوبه‌های پاشنه‌ی سخت پوتین ارتجاع بر پیکر خونین اما ایستاده‌ی مقاومت؛ در سرزمینی که قرنی است طلوع خورشید را به انتظار نشسته است و زاده است امیدوارانی از جنس آهن و فولاد را که درخشش کورسوی امید را به انگشت اشاره نشانه می‌روند تا خسته‌گان نومید را نوید روشنایی دهند.

 

 

 

 

گزارش آماری نقض حقوق هنرمندان در خرداد ماه 1397

تهیه و تنظیم : نگار کلائی

 

تاریخ و منبع دلیل و محل نام و فامیل تعداد موضوع ردیف
هرانا/ 27 می به اتهام “تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، توهین به رهبری و سپاه پاسداران و نشر مطالب به نفع معاندان نظام” ابراهیم اسماعیلی، روزنامه نگار به دادگاه 1 احضار 1
هرانا/ 11 ژوئن

هرانا/ 8 ژوئن

 

هرانا/31 می

در منزل شخصی خود

مصاحبه با یکی از رسانه های فارسی خارج کشور

اعتراضات امت حزب‌الله”حدود ۲۰ هزار جلد کتاب غیرمجاز که بعضاً کتبی خاص سیاسی علیه حاکمیت

فرهاد جعفری، نویسنده و روزنامه‌نگار در مشهد

حسن فتحی، روزنامه نگار ساکن تهرانه

 

پلیس تهران گزارش ۱۰ وانت کتاب را که به شکل غیر قانونی منتشر و تکثیر شده بودند توقیف و در همین رابطه ۳ نفر را بازداشت کرده

3 بازداشت 2
8 ژوئن/ هرانا

 

هرانا/ 11 ژوئن

 

تبلیغ علیه نظام

 

“توهین، افترا و نشر اکاذیب

بکتاش آبتین، شاعر، فیلمساز و عضو سابق هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران

مدیرمسئول روزنامه شرق و نویسنده یک مطلب با ۳ اتهام” با اکثریت آرا مجرم شناخته شدند. مدیر مسئول روزنامه مستحق تخفیف دانسته شد اما نویسنده مطلب مستحق تخفیف دانسته نشد.

2 محاکمات 3
هرانا/ 8 ژوئن

 

هرانا/ 16 ژوئن/هرانا/ 21 ژوئن

تبلیغ علیه نظام

 

محبوس در زندان رجایی شهر کرج

ریحانه طباطبایی روزنامه نگار و فعال سیاسی در دادگاه انقلاب تبرئه شد

آرش صادقی، کنشگر مدنی روز چهارشنبه به بیمارستان مدنی کرج اعزام شد. پس از عکسبرداری از شانه و بازوی‌ او در این محل مشخص شد که کتف‌ این زندانی دچار تومور استخوانی شده است.

2 اخبارهنرمندان زندانی 4
ایرنا/ 22 می

 

 

 

خبرگزاری تسنیم/ 23 می

 

 

خط صلح/ 27 می

 

 

هرانا/ 31 می

 

 

ایسنا/ 31 می

 

 

 

 

 

خبرگزاری مهر/ 31 می

 

تسنیم/31 می

 

تسنیم/31 می

به مناسبت سالروز وفات حضرت خدیجه (س) اجرا نشدن تمامی نمایش های به صحنه رفته در تالارهای مختلف مجموعه تئاتر شهر روز جمعه چهارم خرداد ماه

خبرگزاری تسنیم با مجید گیاهچی، از منتقدان خانه تئاتر گفتگویی در رابطه با مشکلات خانه تئاتر ترتیب داد

حمیدرضا نعیمی با بیان اینکه تئاتر کودک در این ایران قربانی نادیده گرفته شدنها شده است

 

رها بحرینی و شادی صدر در گفت و گویی با خط صلح راجع به اعدام های جمعی تابستان 1367 و دست بردن در وقایع و تغییر آن بحث کردند.

 

فضای امنیتی و برخورد با شهروندان در مراسم تشییع پیکر ناصر ملک مطیعی

 

مسعود معمار، سرپرست دفتر طرح های عمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پاسخ به این پرسش که چرا انتخاب پیمانکار این طرح به مناقصه گذاشته نشده است؟ می‌گوید: کار اینچنینی، کاری نیست که ما برای آن مناقصه برگزار کنیم

وسوسه‌هایی که تئاتر را نابود می‌کند/ همه چیز سلبریتی و پول نیست

 

بلایی به نام دایره بسته مدیریت

 

اولتیماتوم کره و اندونزی به ایران برای فروش کاغذ
جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده فیلم «خرس» : پولتان را پس بگیرد اما «خرس» را اکران کنید بودجه تئاتر کم شده است حدود پنج میلیارد تومان کاهش یافته

22 اجتماعی 5
 

تسنیم/31 می

 

تسنیم/ 2 ژوئن

 

ایسنا/ 8 ژوئن

 

ایسنا/ 8 ژوئن

 

ایسنا/ 8 ژوئن

 

سینماروزان/ 8 ژوئن

 

تسنیم/ 8 ژوئن

 

تسنیم/ 11 ژوئن

 

خبرگزاری مهر/ 11 ژوئن

شهروند/ 16 ژوئن

 

سینما سینما/ 16 ژوئن

ایسنا/ 21 ژوئن

 

تسنیم/ 21 ژوئن

 

ایسنا/ 21 ژوئن

ایرنا/ 21 ژوئن

  از حمایت ۸۵۳میلیونی فیلم توقیفی حاتمی‌کیا تا رکورد شکنی قلاده های طلا/ حمایت چندصدمیلیونی از علی انصاریان، شراره رخام و دیگران/ حمایتهای مکرر از همسر مدیرعامل ابوالمشاغل خانه سینما

 

واکنش شدید اللحن سردار بهمن کارگر رئیس بنیاد آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به درخواست بازگشت بهروز وثوقی

 

منوچهر اکبرلو در گفتگو با تسنیم: براساس چه آمار علمی برنامه‌های ماه رمضان صدا وسیما ۸۳ درصد بیننده داشته است

 

مهدی ضیاءچمنی نویسنده و کارگردان مشهدی

به دلیل مشکل مالی تصمیم گرفت تندیسی را که از جشنواره تئاتر فجر دریافت کرده است را به حراج بگذارد

مصاحبه ملک مطیعی را خود «دورهمی»ها به خارج فرستادند/ پای ۵۰۰ میلیون تومان در میان است

نامه دوم هنرمندان برای بازگشت بهروز وثوقی که شمار امضا کنندگان این نامه به ۱۷۱ نفر رسید.

تندیس‌های 300 میلیون تومانی مشاهیر روبروی پارک تنیس به سرقت رفت

 

گلایه‌های سیاوش طهمورث در گفت‌وگو با تسنیم: یک عده بی‌هنر با لابی به تلویزیون و سینما، سنجاق می‌شوند

 

انتقاد محمود عزیزی از «پُزهای سیاسی» در تئاتر «نصر»

با تاکید بر لزوم تبدیل لاله‌زار به منطقه‌ای فرهنگی

 

گلایه‌های رضا رویگری از بی‌مهری‌ها در دوران بیماری/سینما بی‌رحم است و خاصیتش فراموشی

     
اعدام بازداشت ها جمع کل30
3  

 

تهیه، تنظیم و نمودار از:  محمد ابوطالبی  Mohammad Aboutalebi

اخبار

_یکی از کارگران هپکو امروز در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلات معیشتی و عدم پاسخگویی مسئولان اقدام به خودکشی کرد2 خرداد بی بی سی.

_در پی اعتراضات مستمر کارگران و به چالش کشیدن روند خصوصی سازی، کارگروه ملی تسهیل و رفع موانع تولید، اداره هپکو را به وزارت صنعت سپرد. مسئولان امیدوارند با کمک آنها بتوانند موقتا مشکلات کارخانه هپکو را کنترل یا در محدوده همین شرکت نگه دارند و از تجمع دوباره کارگران این شرکت در مسیر راه‌آهن شمال- جنوب جلوگیری کنند.روزنامه شرق2 خرداد

بیش از هزار و ۴۰۰ کارگر شاغل و بازنشسته کارخانه ایران پوپلین رشت در نامه‌ای خطاب به مسئولان استانی خواستار پیگیری فروش ۴۸ دستگاه ابزار کار کارگران این واحد نساجی به یک تاجر پاکستانی شدند.ایلنا 2 خرداد

_ علی آشتاب مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی لرستان گفت کارخانه صدر فولاد استان لرستان یکی از کارخانه‌های بحرانی است که از سال پیش به‌ دلیل مشکلاتی که داشت تعطیل شده است؛ و طی این مدت مطالبات مزدی کارگران پرداخت نشده است. ایسنا ۶ خرداد

_زامل آذربایجانی” کارگری که عصر روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت‌ماه سال جاری در یک اقدام اعتراضی مقابل ساختمان شهرداری آبادان اقدام به خودسوزی کرده بود، یکشنبه ۶ خرداد جان خود را از داست داد.ایلنا 7 خرداد

_ محمدکاظم نظری معاون سیاسی و امنیتی استاندار کهگیلویه و بویراحمد از معوقات مزدی بیش از ۷۰۰ کارگر پروژه سد چم شیر گچساران خبرداد، همچنین مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی لرستان گفت که از سال قبل به‌علت مشکلات مالی کارخانه صدر فولاد استان لرستان تعطیل شد و طی این مدت مطالبات مزدی کارگران پرداخت نشده است.7خردادایسنا

_ فدراسیون جهانی حمل و نقل که نماینده بیش از ۱۹ میلیون کارگر صنعت حمل و نقل از ۱۴۰ کشور جهان است، با انتشار بیانیه ای از اعتصاب رانندگان کامیون حمایت کرده و اعلام کرد با رانندگان کامیون در ایران همبستگی کامل دارد.14خرداد سحبا نیوز

_شرکت تولیدی نوشابه ایران کولا واقع در شهرک صنعتی ایرانشهر پس از ۱۷ سال فعالیت و با داشتن بیش از ۲۰۰ کارگر به دلیل نبود مواد اولیه و سرمایه در گردش تعطیل شد.29 خرداد هرانا

احضار وبازداشت

_به‌دنبال تجمعات اخیر  کارگران هپکو در اعتراض به معوقات مزدی و نامشخص بودن وضعیت شرکت حدود ۱۰ کارگر معترض به شعبه‌ی دوم معاونت دادستان اراک احضارو تفهیم اتهام «اخلال در نظم جامعه» و «شرکت در تجمعات غیرقانونی» صورت گرفته و پرونده تشکیل شده است. .6 خرداد اتحادیه آزاد کارگران

در تجمع روزهای دوشنبه و سه‌شنبه  کارگران گروه ملی فولاد اهواز در اعتراض به نبود مواد اولیه و معوقات مالی سه ماهه خود حدود ۶۰ تن از تجمع کنندگان بازداشت و به زندان شیبان اهواز منتقل شدند و تعدادی از آنها طی روزهای گذشته و امروز با تودیع وثیقه آزاد شدند اما از این بین ۵ تن دیگر همچنان در بازداشت به سر می‌برند. هرانا 27 خرداد

اخراج و تعدیل کارگران

محمد رضا پیرالوند مدیر کارخانجات تراورس بتونی اندیمشک، 23 نفر از کارگران را به خاطر اعتراض به ۴ ماه نپرداختن دستمزد از کار مازاد اعلام نموده و اخراج کرده است وی در نامه ای خطاب به مدیرعامل شرکت خدمات مهندسی خط و ابنیه نفر از کارگران را «مازاد» اعلام کرده و از این شرکت خواسته با کمک نیروی انتظامی از تاریخ امروز ۱ خرداد از ورود این کارگران به محل کار جلوگیری کند. اتحادیه آزاد کارگران ایران ۱ خرداد

دو کارخانه «فولاد قزوین» و «آرمان شفق» که دست‌کم ۱۲سال از آغاز فعالیتشان می‌گذرد؛ از امروز پنجشنبه (دهم خرداد ماه) موقتا متوقف شدند و در نتیجه دست‌کم ۳۰۰ کارگر بیکار شدند. در مورد علت توقف فعالیت این دو واحد صنعتی گفته می‌شود که مسئولیت اداره دو کارخانه «فولاد قزوین» و «آرمان شفق» از مرداد ماه سال قبل توسط اداره تصفیه و امور ورشکستگی دادگستری شهرستان تاکستان به یک سرمایه‌گذار اجاره داده شده بود که صبح امروز قبل از اتمام قرارداد؛ فعالیت این دو مجموعه به دلیل متعهد نبودن بخش خصوصی به تعهداتش متوقف می‌شود. ایلنا 10 خرداد

حدود ۲۰۰ کارگر شاغل در معدن طلای زرشوران تکاب در استان آذربایجان غربی و ۵۰ کارگر شاغل در کارخانه گچ دهلران در استان ایلام به علت تعطیلی کارخانه بیکار شدند. ایلنا 12 خرداد

اعتراض وتجمع

جمعی از مالکین زمین های شهرک کوثر مقابل استانداری البرز، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند. هرانا 1 خرداد

یمانکاران طلبکار شهرداری که بارها اعتراض خود را به اعضای شورا و مسئولان شهری اعلام کرده بودند، این هفته نیز برای چندمین هفته پیاپی در مقابل شورا دست به تجمع زدند.معترضان شعار می دادند «تسویه مطالبات حق مسلم ماست/ آبادگران دیروز، بدهکاران امروز/ شورای بی تفاوت نمی خواهیم/ وعده وعید نمی خواهیم ما حقمون رو می خواهیم/ شورای بی تفاوت توجه توجه/ تا پول ندید همینه همینه» اما  هیچ کدام از اعضای شورا برای رسیدگی و پاسخگوئی به خواسته آنان حضور پیدا نکردند  خبرگزاری مهر 1 خرداد

شماری از کارگران سهام‌دار معدن کرمیت اسفندقه، صبح امروز (۱ خرداد ماه) در نقاط جداگانه شهر کرمان تجمع کردند.شماری از کارگران سهامدار معدن کرمیت اسفندقه در نقاط جداگانه شهر کرمان تجمع کردند. گروهی در مقابل ساختمان استانداری و دفتر شرکت معادن اسفندوقه واقع در جاده کرمان به تهران تجمع کردند. این کارگران که در عین حال مالک ۳۲ درصد از سهام این واحد معدنی هستند و نسبت به  نشست روز ۲۶ اردیبهشت ماه مجمع عمومی سهامداران معترضند و می‌گویند: “صندوق بازنشستگی فولاد که صاحب ۵۱ درصد سهام معدن کرومیت اسفندوقه را دارد؛ بدون اطلاع سایر سهام‌داران قصد افزایش ۱۶۸ میلیارد سهام معدن را دارد”. معترضان می‌گویند: “سالهاست ما کارگران سهام‌دار خواهان شفاف‌سازی از روند توزیع سود سهام و گزارش‌های سالانه سهام‌های خود هستیم که تا امروز عملی نشده و سهام‌داران اصلی توجهی به ما کارگران ندارند”…… ایلنا ۱ خرداد

جمعی از کامیون‌داران شهرضا از توابع استان اصفهان و برخی شهرهای دیگر در اعتراض به شرایط بد اقتصادی و گران شدن غیر متعارف تمامی لوازم و عدم افزایش کرایه‌ها، اعتصاب کردند، همچنین  جمعی از مالباختگان موسسه کاسپین در تهران، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند. هرانا ۱ خرداد

رانندگان کامیون در استان‌های مختلف از افزایش هزینه‌های سربار در شرایطی که کرایه بار ثابت مانده‌است، گله‌مندند و می‌گویند: “دیگر برایمان صرف نمی‌کند که بار جابجا کنیم”. این رانندگان روز گذشته در برخی شهرها دست از کار کشیدند و در میدان بار تجمع کردند.از جمله: رانندگانِ قزوین، لرستان، آذربایجان شرقی، مازندران و چند استان دیگر، با خودداری از حمل بار، سعی کردند مطالبات خود را به گوش مسئولان برسانند. ایلنا، ۲ خرداد

اعتصاب کارگران راه‌آهن سراسری در اعتراض به تعویق مزدها و حق بیمه و عدم امنیت شغلی چهارشنبه ۲ خرداد نیز ادامه یافت.هرانا 3 خرداد

کارگران پرسنل نگهداری خط راه‌آهن خوشاب چهارشنبه ۲ خرداد مقابل فرمانداری خوشاب واقع در خراسان رضوی تجمع کردند. کارگران ۴ ماه است حقوق نگرفته‌اند و گفته‌اند دکان‌داران دیگر نان هم به آن‌ها نسیه نمی‌دهند.، کارگران نگهداری خط  راه‌آهن سرخس نیز که ۴ ماه مطالبات معوقه دارند، مقابل فرمانداری سرخس تجمع کردند.   به گزارش رادیو زمانه3 خرداد

 

_از ۱ خرداد، کامیون داران بسیاری از شهرهای ایران در اعتراض به عملی نشدن برخی مطالبات صنفی خود دست به اعتصاب زدند که این اعتصاب‌ها کماکان ادامه دارد. ثابت بودن کرایه‌ها، افزایش قیمت بیمه‌ها، عوارض اتوبان‌ها، کمیسیون بالای باربری‌ها، هزینه بالای تعمیرات و قیمت بالای لوازم یدکی از جمله مطالبات کامیون‌داران است.این اعتصاب در بسیاری از شهرها از جمله مهریز، قلعه ناظر اصفهان، میامی شاهرود، فرخ‌شهر، شهرکرد، کوهدشت، آشخانه، نقده، بجنورد، گرمه ایوردرق ایلام، مشهد، یزد، سعادت شهر، ارومیه، تبریز، مرند، شوردق، نایین، تاکستان، تایباد، خمینی شهر، ، نی‌ریز، هرمزگان، خورزوق، تربت جام، سمنان، بیرجند، سفید دشت، بهبهان، زرین شهر، اراک، کوار، جاجرم، سیرجان، شهرضا، نیشابور، سبزوار، بجستان، مرندیز، شهربابک، خورسند، بندر امام، نوشهر، اردکان یزد، همدان و قزوین شکل گرفت. بر اساس آمار دولتی بیش از ۸۰ درصد کامیون‌ها در مالکیت رانندگانشان است و این امر موجب شده تا نهادهای حکومتی نتوانند کنترل قاطعانه بر این ناوگان داشته باشند. هرانا 3خرداد

بیش از ۲۰۰ کارگر شاغل در کارخانه لبنیات وارنا بعد از پایان تعطیلات نوروزی وضعیت هنوز مشخصی ندارند و از کار بیکار شده‌اند. این کارگران روز پنجشنبه (سوم خرداد ماه) مقابل فرمانداری ورامین تجمع کردند. هرانا 5 خرداد

_حدود ۲۰ کارگر پیمانی شهرداری طبس با خرید یک دستگاه ماشین جاروی خیابان از سوی پیمانکار، از کار بیکار شده‌اند. کارگران بیکار شده به همراه خانوادهایشان امروز مقابل ساختمان شهرداری طبس تجمع کردند. ایلنا 5 خرداد

جمعی از مستمری‌بگیران استان لرستان حوالی ظهر امروز مقابل ساختمان اداره کل سازمان تامین اجتماعی در شهرستان خرم آباد تجمع کردند. ایلنا 5 خرداد

گروهی از کارگران فصلی واحد بهره‌برداری مجتمع نیشکر هفت تپه، صبح امروز مقابل ساختمان دفتر مدیریت مجتمع تجمع کردند.ایلنا 5 خرداد

_تجمع اعتراضی نانوایان قم بدلیل گران شدن تمام اقلام و ثابت ماندن نرخ نان مقابل اتحادیه نانوایی قم.درضمن نانوایان اراک هم برای اعتصاب اعلام آمادگی کردەاند. دیدگاه تی وی 25 خرداد

برای دومین روز متوالی جمعی از کارگران گروه ملی فولاد به همراه خانواده های ۱۰ کارگر زندانی جهت پیگیری آزادی همکارانشان در مقابل دادگستری سمت فلکه ساعت اهواز دست به تجمع زدند. اسامی ده کارگر زندانی گروه ملی صنعتی فولاد اهواز که از بین ۶۲ کارگر بازداشتی این مجتمع صنعتی همچنان در بازداشت بسر می برند به شرح زیر است: ۱. کریم سیاحی – ۲. سعید شابثی – ۳. امیر حریزاوی – ۴. محمد فلاحی – ۵. عبدالرحمن ساکی – ۶. جواد اسکندری – ۷. محمد علی جماعتی – ۸. محمود خسرو شاهی – ۹. علی طاهری – ۱۰. سجاد حسین پور  25/ خرداد اتحادیه آزاد کارگران

_ تجمع بزرگ صنف کفاشان در باغ سپهسالار تهران با شعارهای: دولت بی‌لیاقت، مسئول بی‌کفایت، تولید بی‌حمایت.  دیدگاه تی وی 29 خرداد

طی روزگذشته و امروز، حدود ۵۰ نفر از کارگران خریدار آپارتمان در پروژه‌های سپیدار ۲ و ۳ (متعلق به شرکت تعاونی مسکن شرکت واحد اتوبوسرانی) مقابل ساختمان‌های شهرداری و شورای اسلامی شهر تهران، جمعی از کارگران اخراجی کشت و صنعت شمال مقابل استانداری مازندران  در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند. هرانا 29 خرداد

مطالبات مزدی

جبار نظامیوند سخنگوی شورای شهر لوشان از ۵ ماه معوقات مزدی حدود ۸۰ کارگر شاغل در شهرداری و سازمانهای وابسته به آن خبر داد.  ایلنا، ۱ خرداد

کارگران پیمانکاری شهرداری اصفهان از پرداخت نشدن چندین ماه معوقات مزدی خود خبر دادند. این کارگران که در بخش‌های مختلف فضای سبز و پاکبانی کار می‌کنند، می‌گویند: “از سال گذشته، بخشی از معوقات مزدی ما پرداخت نشده‌است”. ایلنا، ۱ خرداد

دست‌کم دو هزار نفر از مهمانداران شاغل در شرکت راه‌آهن رجا که تحت مسئولیت چندین شرکت پیمانکاری به کارهای خدمات‌دهی به مسافران یا همان شغل مهمانداری مشغول‌اند، از اسفند ماه سال گذشته مطالبات مزدی‌شان به تاخیر افتاده است. این شرکت‌های پیمانکاری هنوز بابت دستمزد اسفند ۹۶ به همراه دو ماه دستمزد فروردین و اردیبهشت ماه سال به کارگران بدهکارند  و در حال حاضر که در اولین روزهای خرداد ماه هستیم، نگرانی بابت پرداخت نشدن دستمزدهای ماه جاری نیز وجود دارد.این کارگران خواستار دریافت مطالبات معوقه خود هستند اما مسئولان ذیربط و کارفرما پاسخ قانع‌کنده‌ای به کارگران نمی‌دهند. ایلنا 2 خرداد

_ بیش از ۵۰ نفر از کارگران کارخانه شیر وارنا، در اعتراض به عدم دریافت ۴ ماه حقوق و مزایا در مقابل فرمانداری ورامین تجمع کرده و خواستار رسیدگی مسئولان شدند.ایرنا3 خرداد

_از حدود یک ماه پیش حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ کارگر بخش خدماتی و فضای سبز مناطق دو و سه شهرداری آبادان با همراهی کارگران آتش نشانی مقابل ساختمان شهرداری مرکزی برای وصول مطالبات معوقه خود دست به اعتراض صنفی می‌زنند. امروز نیز اعتراض کارگران ادامه داشت”.ایلنا 3 خرداد

_امروز این کارگران “نی بر” شرکت نیشکر هفت تپه برای تعین تکلیف کاری خودو معوقات سه ماهه تا اردی بهشت 97 در محل شرکت تجمع کردند. ایلنا 3 خرداد

_کارگران پرسنل نگهداری خط راه‌آهن خوشاب چهارشنبه ۲ خرداد به علت معوقات 4ماهه ، مقابل فرمانداری خوشاب واقع در خراسان رضوی تجمع کردند. رادیو زمانه 3 خرداد

_کارگران نگهداری خط  راه‌آهن سرخس نیز که ۴ ماه مطالبات معوقه دارند، مقابل فرمانداری سرخس تجمع کردند. هرانا 3 خرداد

_گروهی از کارگران تراورس مشهد در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات مزدی، مقابل ساختمان استانداری خراسان رضوی تجمع کردند. ایلنا 3 خرداد

_صبح امروز، حدود ۳۰ نفر از از کارگران کارخانه صدر فولاد خرم آباد امروز پنجشنبه با حضور در مقابل استانداری لرستان خواستار بازگشایی کارخانه و پرداخت حقوق معوقه خود شدند.صدا وسیمای استان 3 خرداد

کارگران قراردادی و پیمانی کارخانه نورد لوله‌ اهواز در استان خوزستان، سه تا شش ماه مزد معوقه از کارفرمای خود طلبکارند. گفته میشود از مجموع ۷۰۰ کارگری که در این واحد صنعتی مشغول کارند حدود  ۴۰۰ نفر قراردادی و مابقی به واسطه پیمانکار مشغول کارند”. برپایه این اطلاعات، معوقات مزدی کارگران قراردادی تا حدود ۳ ماه و در مقابل مطالبات مزدی کارگران پیمانکاری نزدیک به ۶ ماه برآورد می‌شود. هرانا 4 خرداد

با گذشت ۲ ماه از وضعیت نامعلوم حدود ۲۰۰ نفر از کارگران کارخانه «وارنا » در شهرستان ورامین، هنوز کارفرما مطالبه‌های حقوقی کارگران اخراجی را پرداخت نکرده است. ایلنا 5 خرداد

_تجمع بازنشستگان فولاد خوزستان در مقابل درب صندوق بازنشستگان در اعتراض به مشکلات معیشتی و معوق ماندن حقوق‌ها  6 خردادصدای مردم

منابع کارگری در معادن زغال سنگ زمستان یورت، از تعویق زمانی در پرداخت حقوق حدود ۳۰۰ کارگر این واحد معدنی به دلیل کمبود منابع مالی خبر می‌دهند. کارگران معدن یورت می‌گویند: “کارفرمای معادن زمستان یورت از خرداد ماه سال گذشته به دلیل کمبود نقدینگی ناش از عدم فروش زغال‌سنگ، توان پرداخت به موقع حقوق کارگران را ندارد و آنها دستمزد ماه‌های تیر، مرداد، شهریور و اسفند سال ۹۶ به همراه دو ماه دستمزد فروردین و اردیبهشت سالجاری را از کارفرما طلبکارند”. ایلنا 7 خرداد

_کارگران معترض کاشی و سرامیک میبد در یک تجمع؛ خواستار دریافت معوقات مزدی، تامین امنیت شغلی و بازگشت به‌کار تعدادی از همکاران خود که پیش از این در دوره‌های مختلف از کار بیکار شده‌اند، شدند. 8خرداد

-_حدود ۲ هزار نفر از کارگران سه معدن همکار و حشونی و پایدانا متعلق به شرکت ذغال‌سنگدست از کار کشیدند. کارگران به پرداخت نشدن بخشی از مطالبات سال ۹۵ و بخشی از عیدی سال ۹۶ خود معترض هستند. برخورداری از قرارداد ۱ ساله (موقت) از دیگر موارد است که موجب عصبانیت آنها شده است. 9 خردادایلنا

_روز گذشته شماری از کارگران کارخانه «آذر آب اراک» در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود در مقابل ساختمان استانداری مرکزی تجمع کردند.سحبا نیوز 9 خرداد

 

_ اهوازحدود بیش از 200 نفر از کارکنان گروه ملی فولاد ایران روز یکشنبه با تجمع در مقابل استاندای خوزستان خواستار پرداخت مطالباتشان شدند.ایرنا 13 خرداد

_کارگران کارخانه «کیش چوب» می‌گویند که دست‌کم ۱۴ ماه دستمزد و عیدی سال ‌۹۵ از طرف کارفرما به آنها پرداخت نشده است. این کارگران، سال گذشته نیز چندین بار در مقابل ساختمان اشتغال منطقه آزاد کیش، به اعتراض صنفی اقدام کرده بودند. سایت ایران کارگر21 خرداد

مصدومیت و مرگ

بر اثر سقوط از ارتفاع یکی از کارگران شاغل در احداث کارخانه فولاد زرند ایرانیان در دم جان باخت.این کارگر ۴۸ ساله که در یک شرکت پیمانکاری در کارخانه فولاد این شهرستان مشغول به کار بود عصر امروز با سقوط ار ارتفاع حدود هشت متری از ناحیه سر دچار آسیب جدی شد و متاسفانه قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد. صدا سیما،  ۱ خرداد

رئیس آتش‌نشانی شهرک صنعتی طوس از فوت یک آتش‌نشان در مشهد  و در یکی از کارخانه‌های تولید چینی خبر دا که منجر به سقوط  آقای حسن پوراکبر یکی از آتش‌نشانان در حوضچه آب جوشو مرگ وی شد. خبرگزاری فارس : 1 خرداد

انفجار کوره صنعتی در شهرک صنعتی کاوه شهرستان نجف‌آباد دو کارگر را راهی بیمارستان کرد، در این حادثه که بعد از ظهر روز دوشنبه رخ داد، دو کارگر جوان ۲۵ و ۳۱ ساله دچار سوختگی شدند”.و مصدومان را برای درمان به بیمارستان شهید منتظری منتقل کردند.ایلنا، ۱ خرداد.

کارگر جوان ۲۶ ساله‌ای در ناغانِ چهارمحال و بختیاری حین کار در شیلات پرورش ماهی به داخل یکی از استخرها سقوط کرده و بر اثر غرق شدگی جان خود را از دست داده است .هرانا 2 خرداد

دو کارگر لوکوموتیوران امروز با خارج شدن 3 واگن از خط ریل در محدوده روستای «حبش قطور» در نزدیکی پایانه مرز رازی خوی،  و ریزش کوه مجروح شدند. همچنین بر اثر ریزش آوار ساختمانی در حال ساخت در گلبهار واقع در استان خراسان رضوی، یک کارگر ساختمانی دردم  جان باخت. ایلنا، ۲ خرداد

مدیرکل پزشکی قانونی مازندران گفت: یک کارگر 41 ساله براثر سقوط از ساختمان چهار طبقه در قائم‌شهر جان باخت. آزادی بیان 2 خرداد

سیدمصطفی جعفری (افسر آماده منطقه پنج عملیات سازمان آتش‌نشانی تهران) اعلام کرد: کارگر بیست ساله‌ای در خیابان سعدی جنوبی هنگام حرکت آسانسور، بین چرخ دستی و دیواره آسانسور حبس شد و جان باخت.ایلنا 12 خردا

یک کارگر ۳۰ ساله در حال بتون‌ریزی در کانال فاضلاب دچار حادثه با برق فشار قوی شده و دراثر برق گرفتی حین کار جان خود را از دست داد.و در گزارشی دیگرمبنی بر برق‌گرفتگی  ۲ جوان ۲۷ و ۳۰ ساله  که در حال ساخت مصالح ساختمانی با دستگاه میکسر بودند، متأسفانه در اثر اتصال دچار برق‌گرفتگی می‌شوند و جان خود را از دست می‌دهند. ایلنا 15 خرداد

مدیر مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی استان کرمان از مسمومیت غذایی ۲۲ کارگر مجتمع سنگ آهن گل گهر این استان در سیرجان خبر داده گفت “۲ نفر از این تعداد کارگر مسموم شده شب گذشته پس از مصرف تن ماهی در بیمارستان غرضی سیرجان بستری و صبح امروز با مشاوره پزشکی از این بیمارستان ترخیص شدند، غذای مصرفی از جمله غذاهای سهمیه‌ای سرو شده در این محل کار است که با بی‌دقتی کارفرما جان ۲۲ کارگر را به خطر انداخته است.ایرنا 22 خرداد

یک کارگر ۳۶ساله کارخانه تولید میلگرد واقع در شهرک صنعتی آستارا بر اثر برخورد با میلگرد مذاب جانش را از دست داد.ایلنا 26 خرداد

دو کارگر بر اثر آتش‌سوزی و انفجار سیلندرهای گاز مایع در گاراژ نگهداری سیلندر در خیابان آیت‌الله سعیدی تهران دچار حادثه سوختگی شدند و به بیمارستان انتقال یافتند. این دو کارگر از یک دستگاه خاور در حال تخلیه سیلندرهای گاز مایع بودند که یکی از سیلندرها که در کف گاراژ در دستگاه شارژ قرار داشت دچار اتصال می‌شود و در نهایت دچار آتش‌سوزی و انفجار می‌شود”. ایلنا 27 خرداد

 

گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق زنان، 26 مای 2018

تهیه و تنظیم : شایسته علی گلزار

این جلسه در تاریخ 26 مای 2018، ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته دفاع از حقوق زنان و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک کمیته برگزار گردید  . در ابتدای جلسه تحلیل گزیده ای از اخبار نقض حقوق زنان در ماه گذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط آقای مهران فاضل زاده ارائه شد که شرح اخبار در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته میباشد .  سپس بانو لیدا اشجعی مقایسه ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را ارائه فرمودند که همچنین در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته قابل مطالعه میباشد .

در ادامه بانو فاطمه ورمزیار با موضوع بررسی اطلاعیه 992 ( انتظار زنان کارگر برای تحقق وعده ها ) سخنرانی خود را آغاز نمودند :یکی از مسائلی که بسیار حائض اهمیت است حمایت دولت از زنان سرپرست خانوار می باشد که با وجود شرایط سخت اقتصادی و آمار نگران کننده تصادفات و همچنین آمار وحشتناک طلاق و مرگ و میر ناشی از سرطان در ایران همه روزه شاهد افزایش آمار زنان سرپرست خانوار هستیم . اما متاسفانه حمایت دولت آنچنان که باید نیست.

چرا که به اندازه کافی بار مسولیت اجتماعی و اقتصادی, فشار روحی و جسمی زیادی را بر زنان روا داشته است و نیازمند یک پشتوانه مالی هستند تا دست نیاز به سوی هرکس دراز نکنند.

بیمه ی تامین اجتماعی یکی از مهمترین نیازهای زنان سرپست خانوار یا بی سرپرست می باشد که بعد از سالها تنها زنان با بیش از سه فرزند میتوانند از بیمه استفاده کنند که آن هم عملی نشد و دولت هنوز نتوانسته است زنان بیش از سه فرزند را هم  تحت پوشش خود  قراردهد . .

از طرفی دیگر زنان کارگر که بیشترین مسئولیت ها را بر دوش دارند, زیر سایه ی سنگین تبعیض ها, به ناحق نادیده گرفته میشوند. برای مثال حق بیمه

هرماه از حقوق کارگر کم میشود, چه زن و چه مرد. ولی آن شرط امنیتی و حمایتهایی که تامین اجتماعی دارد میان زنها و مردها متفاوت است به عنوان مثال زنان تحت پوشش بیمه بعد از فوتشان به فرزندانشان حقوقی داده نمیشود. چنین تناقضهایی در قوانین موجود هست. / یا اینکه حدود 60 درصد کشاورزی استان گیلان بر دوش کارگران زن است, اما زنان کشاورز از هیچ حمایت اجتماعی برخوردار نیستند.

دولت موظف به اجرای بیمهای خاص برای زنان بیوه ، سالخورده و سرپرست خانوار است طبق اصل 21 قانون اساسی جمهوری اسلامی

اما تا کنون دولت به دلایل مختلف از جمله مشکل بودجه این اصل را اجرایی نکرده است .

زنان کارگری که حداقل حقوق را دریافت میکنند : در قانون کار ایران در بند 68 به کارگران فصلی اشاره شده است. بر این اساس, حقوق کارگران یادشده, تنها در صورت انعقاد قرارداد کار و در فصولی که مشغول به کارند و در حدود قانون کار و قرارداد منعقده میان کارفرما و کارگر تامین میشود. زنان در ایران برای کاریابی هم با مشکلات بسیاری روبه رو هستند که همه از تبعیض علیه زنان نشأت میگیرد و این تبعیض شامل بیمه آنان نیز میباشد. طبق قانون اساسی و قانون کار, تبعیض قائل شدن میان زن و مرد ممنوع شده و کارفرما مجاز نیست در ازای کاری یکسان, به زنان حقوق و مزایایی کمتر از مردان پرداخت کند ولی عدم تدوین قانون خاص و فقدان و ضعف قوانین فعلی بابت پوشش بیمهای زنان شاغل در مشاغل غیر رسمی, از عوامل تأثیرگذاری است که به درستی مورد توجه قرار نگرفته است .

ما فعالین حقوق زنان بر آنیم که قوانین .حمایت از کار زنان در ایران همانند بند دوم و سوم ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر باید اجرا شود و هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر, مزد برابر دریافت کند. »هر کسی که کار میکند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه ومطلوب برای تأمین خویش و خانوادهی خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز میبایست در صورت نیاز از پشتیبانیهای اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد. سپس بانو معصومه توکلی  با موضوع : زنان شاغل در محیط کار ایران سخنرانی کردند . ماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر حق امنیت کار

الف) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.

ب) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمایند .

پ) هر کس که کار میکند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید .

ت) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند.اعلامیه جهانی حقوق بشر در حقیقت از ابتدایی ترین و بدیهی ترین حقوق انسانی سخن می گوید با مقایسه ماده ۲۳ همین اعلامیه یعنی حق امنیت کار و مقایسه اجمالی وضعیت زنان کارگر در ایران ، بیشتر به عمق فاجعه پی می بریم .

میزان اشتغال زنان

تبعیض جنسیتی که در طی ۳۹ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بر جامعه ایران سایه افکنده ، به فجیع ترین شکل در وضعیت زنان از نظر اقتصادی-اجتماعی در بازار کار تاثیر گذاشته است.آنچه امروز قابل مشاهده است تنها درصد بسیار کمی از زنان کارگر ایران به کار اشتغال دارند. در موقع بیکارسازیها زنان اولین قربانیان صف مقدم این بیکارسازیها هستند.

بیکاری یکی از دلائل اصلی افزایش اعتیاد، خودکشی، بیماری‌های روحی و تن فروشی در میان زنان است. برای نمونه میزان شیوع بیماری و اختلالات روانی از جمله افسردگی در میان زنان از مردان بیشتر است . فقر و عدم ثبات اقتصادی که به نابرابریهای جنسیتی و طبقاتی در بین زنان منجر شده است علت اصلی افزایش بیماری‌های روانی می‌باشند.

اعتیاد به مواد مخدر در میان زنان، بویژه زنان طبقات فرودست رو به افزایش است. طبق آمار رسمی نزدیک به ۱۰ درصد زنان در شهرهای مختلف کشور معتاد هستند. افزایش خودکشی در میان زنان نیز یکی دیگر از نتایج اجتماعی تبعیض جنسیتی و طبقاتی و تاثیرات وضعیت اسفبار اقتصادی آنها است.

معضل اجتماعی افزایش تعداد زنان تن‌ فروش و بویژه تن‌ فروشی در سنین پائین بین زنان و دختران جوان نیزریشه در فقر و نیاز مالی دارد که به علت شرایط بد اقتصادی و بیکاری گسترده ایی که در سطح جامعه موجود است، بسیاری از زنان سرپرست خانواده و بدون حمایت مالی را ناگریز به تن فروشی می نماید. مسئله صیغه (فحشاء موقت) که زنان از این طریق مورد تحقیر و بی حرمتی قرار گرفته در ضمن اینکه در این روابط کالایی زنان مورد سوء استفاده های جنسی قرار می گیرند، با مشروعیت دادن شرعی و قانونی به آن به عنوان یک شغل که زنان بتوانند بخشی از درآمد خود را از این راه جبران نمایند رسمیت داده شده است. برخی از زنان هم علیرغم خواست خود ناچاراند به آن تن دهند تا بدین وسیله یک بخش از نیازهای مالی خود را تامین نمایند.براساس اعلام مرکز آمار ایران، هم اکنون زنان ، سرپرستی ۱۵ درصد از خانوارها را برعهده دارند. نکته تاسف‌بار در این است که از مجموع زنان سرپرست خانوار کمتر از ۲۰ درصد شاغل بوده و حدود ۸۰ درصد آن‌ها بیکار می‌باشند.

دستمزد نابرابر در حال حاضر زنان به علت عدم حمایتهای اجتماعی و مالی اولین قربانیان و آسیب پذیرترین اقشار جامعه می باشند.

زنان کارگر در ایران در اغلب موارد دستمزدی به‌ مراتب کمتر از دستمزدهای قانونی دریافت می‌کنند و در ضمن از ایجاد تشکل‌های مستقل خود محروم هستند. در ایران تنها تشکل‌های ارتجاعی و ضد کارگری از جمله: شورای اسلامی کار، انجمنهای صنفی و …..که با دخالت دولت بوجود آمده‌اند، امکان فعالیت قانونی دارند و هرگونه تلاش زنان برای ایجاد تشکل‌های مستقل در طول این سال‌ها با سرکوب، زندان و شکنجه رژیم همراه بوده است، این در حالی‌ست که ایجاد تشکلهای مستقل از اولیه ترین حقوق انسانی بشمار می آید.

دستمزد نابرابر در ازای کار برابر در مورد زنان و مردان شاغل تنها مختص به زنان شاغل ایران بویژه زنان کارگر نیست. بلکه این مشکلی و اجحافی است که در سراسر دنیا و همه کشورها موجود است اما در ایران فاصله فاحشی بین دستمزدهای کارگران زن با کارگران مرد وجود دارد. طبق تحقیقات بعمل آمده: » نسبت دستمزد زنان کارگر نسبت به مردان یک سوم و در بهترین حالت دو سوم است «. مزایای کاری، بیمه درمانی و حق بیمه بیکاری و بازنشستگی از دیگر حقوق نادیده گرفته شده‌ی بخش بزرگی از زنان کارگر در ایران است که وضعیت بمراتب بدتر آنان را نسبت به مردان کارگر نشان میدهد.

موانع ورود زنان به بازار کار در این رابطه می‌توان از موانع متعددی نام برد: -۱ ساختار اقتصاد سرمایه‌داری ایران که متکی بر درآمد حاصل از صادرات نفت اقتصاد تک محصولی می‌باشد، یکی از عواملی است که مانع از گسترش دیگر صنایع تولیدی شده و از این جهت در کل بر میزان تقاضا در بازار کار تاثیر گذاشته است. لذا محدودیت بیشتری برای تقاضا برای کار زنان ایجاد نموده که از علتهای آن هم نابرابری جنسیتی ات است که بر بازار کار حاکم است.

۲- تبعیض جنسیتی در بازار کار نیز باید به عنوان یکی دیگر از موانع مهم ورود زنان به عرصه های کاری نام برد. برای نمونه پایین بودن دستمزد زنان نسبت به مردان، برای مادرانی که با این دستمزدها قادر به پرداخت هزینه‌های مهد کودک نیستند، در عمل معنای دیگری جز فراموش کردن کار ندارد و اتفاقا همین گروه از مادران هستند که حاضرند در برابر پایین‌ترین دستمزدها به کار در خانه بپردازند.

-۳ عدم وجود قوانین و یا تشکل‌هایی که از آن‌ها حمایت کنند. در شرایط فعلی و بویژه در شهرستانهای کوچک دختران جوانی که بسیاری از آن‌ها تحصیل کرده هستند و مجبورند بامبالغی ناچیز۶ روز در هفته کار کنند.

-۴ نادیده گرفتن حقوق ویژه زنان یکی دیگر از اشکال تبعیض جنسیتی در محیط کار است. در همین رابطه می‌توان به مشکل مادران کارگر در رابطه با مهدکودک و مرخصی زایمان اشاره نمود. برای نمونه و براساس تحقیقی که صورت گرفته و معاون فنی درآمد سازمان تامین اجتماعی بر آن صحه گذاشته است، در طی مدت ۱۸ ماه و از میان ۱۴۵ هزار زنی که از مرخصی زایمان استفاده کرده‌اند، ۴۷ هزار نفر از کار اخراج شده‌اند. هم‌چنین برخی از زنان شاغل از ترس اخراج و نیاز به کار، از ازدواج خودداری می‌کنند.

-۵ یکی دیگر از موانع مهم زنان برای ورود به بازار کار، گذاشتن وظایف کار خانگی برعهده‌ی زنان است. فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه که به شدت از سوی حکومت تقویت می‌شود، باعث شده که حتا زنان تحصیل‌کرده‌ای که از موقعیت شغلی و درآمد خوبی نیز برخوردار هستند، با تحمیل کار خانگی از سوی مردان روبرو شوند. براساس تحقیقی که درباره‌ی اشتغال زنان صورت گرفته است، ۹۸ درصد زنان، از کار خانگی به‌عنوان مهم‌ترین مانع اشتغال خود نام برده‌اند.

-۶ تفکرات و قوانین ارتجاعی اسلامی، که در قوانین جاری کشور نهادینه شده به مانعی برای ورود زنان به بازار کار تبدیل شده است. برای مثال، شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه خود در رابطه با «سیاست‌های اشتغال زنان در جمهوری اسلامی» از نقش زنان در خانواده به عنوان شغل اصلی آن‌ها نام برده است. یا در ماده‌ی ۱۱۱۷ قانون مدنی آمده است: » شوهر می‌تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که با مصالح خانوادگی یا حیثیت مرد منافات داشته باشد زن را از انجام آن کار منع کند.» هم‌چنین باید از حجاب اجباری و قوانین مربوط به آن، به‌عنوان یک مانع جدی دیگر برای ورود زنان به بازار کار نام برد….

 

گزارش جلسه ی مشترک کمیته دفاع از  حقوق هنر و هنرمندان، و نمایندگی های ترکیه و اتریش روزجمعه / 25مای 2018

تهیه گزارش :مرضیه بردبار

زنگ جلسه ی مشترک اعضایکمیته های دفاع از حقوق هنر و هنرمندان و  نمایندگی های  ترکیه  و اتریش درتاریخ 25 مای ۲۰۱۸ درساعت 20 به وقت اروپای مرکزی با محوریت  بر موضوع خانواده پیوندی است، به گذشته و پلی است، به آینده که با مسئولیت خانم دیانا بیگلری فر و منشی گری خانم مرضیه بردبار و باحضوراعضای کمیته و نمایندگی های مورد نظر و جمعی ازفعالان کانون دراتاق پالتاک کانون دفاع ازحقوق بشردرایران باسخنرانی  آیدین شفیع نژاد فعال حقوق بشر به صدادرآمد. ایشان به گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق هنر و هنرمندان در ماه گذشته  پرداختند.

در ادامه جناب آقای مهدی گلسفیدی فعال حقوق بشر به شرح و بررسی بخش دیگری از کنوانسیون برن(حمایت از آثار ادبی و هنری)سخنرانی کردند.

در این بخش  جناب آقای مهدی بیدلی فعال حقوق بشر به بررسی اطلاعیه 997(حق زندگی، امنیت شخصی و سرنوشت ارزش ارز) ‍‍‍پرداختند.

سخنران بعدی این جلسه سرکار خانم  زرین تاج الیاسی  با موضوع روز جهانی خانواده با شعار “خانواده‌ها و جوامع فراگیر”  بودند که شرح آن به این گونه ست:

مجمع جهانی سازمان ملل بر اساس قطعنامه شماره 47/237 که در تاریخ 20 سپتامبر 1993 به تصویب رسیده است، پانزدهم ماه می را که مصادف با 25 اردیبهشت میباشد بنام روز جهانی خانواده اعلام کرده است. هدف از گرامیداشت این روز اهمیت جوامع جهانی به خانواده بعنوان اصلی ترین رکن جامعه و برطرف نمودن مواردی است که در دنیای امروز این کانون گرم زندگی تهدید می کند. علاوه بر آن روز جهانی خانواده فرصت مناسبی است برای ارتقا سطح آگاهی عمومی در مورد مسائل مربوط به خانواده و بسط آن در جوامع مختلف. جامعه فراگیر جامعه‌ای برای همه است که هیچ فردی را نادیده نمی‌گیرد و برای تمام افراد و گروه‌ها امکان مشارکت در زندگی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در آن جامعه وجود دارد.

برنامه سازمان ملل در روز خانواده، نقطه مرکزی در طرح سازمان ملل در مسائل مربوط به خانواده است. به عنوان یک نقطه بسیار مهم، اقدامات و فعالیتهای اصلی این روز عبارتند از :

  •  فراهم آوردن خدمات اساسی در حوزه خانواده و سیاست خانواده در سازمان ملل متحد، نهادهای بین دولتی، مجمع عمومی سازمان ملل، کمیسیون توسعه اجتماعی و شورای اقتصادی و اجتماعی؛
  •  ارتقاء درک از هدف روز جهانی خانواده ؛
  •  ارتقاء توجه به خانواده در سیاست گذاری در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی؛
    •    تبادل دانش و مهارت، گردش اطلاعات و حفظ شبکه سازی در مورد مسائل خانواده؛
  •  حفظ پژوهش خانواده و مطالعات تشخیصی؛
  •  پشتیبانی و ارتقاء سیاست ها و برنامه های خانواده در قوانین سراسر کشورها و سیستم سازمان ملل؛
  •  ارائه کمک های فنی و پشتیبانی از ظرفیت سازی برای دولتهای کشورهای درحال توسعه در حوزه خانواده؛
  •  برقراری ارتباط و گفتگو با دولتها، نهادهای مدنی و بخش خصوصی در زمینه امور مرتبط با خانواده؛

اگرچه خانواده‌ها در سراسر جهان در طول دهه‌های گذشته به لحاظ ساختار و تغییرات جهانی جمعیتی تغییر یافته‌اند اما سازمان ملل همچنان خانواده را به عنوان واحد اساسی جامعه می‌شناسد. در این روز که هر ساله در ۱۵ ماه مه میلادی (۲۵ اردیبهشت) گرامی داشته می‌شود، فعالیت‌هایی نظیر برگزاری کارگاه‌ها و کنفرانس‌ها، برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی، مقالات روزنامه‌ای و برنامه‌های فرهنگی به منظور برجسته سازی موضوعات مربوطه صورت می‌گیرد.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان ملل متحد (UN)، بحث‌های هیئت‌های بین‌المللی در این روز بر اهمیت تضمین عدالت برابر برای همه اعضای خانواده بخصوص زنان تمرکز خواهد داشت. همچنین تلاش برای ثبت جهانی تولد و هویت قانونی برای همه را به ویژه با هدف قرار دادن خانواده‌های آسیب پذیر مورد توجه قرار خواهد داد. علاوه بر آن بر اهمیت حمایت اجتماعی برای انسجام اجتماعی و دیگر جنبه‌های سیاست‌های اجتماعی فراگیر و خانواده محور نیز تمرکز خواهد شد.خانواده، نهادی است که با وجود تحولات اساسی جامعه، در اهداف و کارکردهای خود ثابت مانده و هنوز در همه جوامع اهمیت اساسی دارد. خانواده، مناسب ترین نظام برای تأمین نیازهای روحی و معنوی بشر است و بهترین بستر را برای تأمین امنیت و آرامش روانی اعضا، پرورش نسل جدید، اجتماعی کردن فرزندان و برآورده ساختن نیازهای عاطفی افراد فراهم می آورد. در حال حاضر، با اثرپذیری از تحولات اجتماعی، صنعتی و علمی،  در ایران، مشکلات متعددی برای خانواده پدید آمده است. اختلاف های خانوادگی، طلاق، فرزندان بی سرپرست و بزه کاری نوجوانان و جوانان، نوزاد فروشی  خودکشی کودکان و…..نشان دهنده مشکلات اساسی در خانواده های ایرانی است. خانواده، کوچک ترین واحد اجتماعی و در عین حال، بزرگ ترین و اثرگذارترین واحد تربیتی در جوامع به شمار می آید، به گونه ای که می تواند منشأ تحول فردی و اجتماعی و رشد ارزش های انسانی در میان اعضای آن باشد. خانواده، مهم ترین نهادی است که فرد در آن پرورش می یابدابه همین دلیل گیرد  دولت ها به رشد و توسعه کیفی خانواده توجه می کنند و می کوشند با در اختیار قرار دادن امتیازها و تسهیلات رفاهی، آموزشی و مشاوره ای، به ارتقای سطح بهداشت و سلامت روانی خانواده کمک کنند؛ زیرا این کار، بر تربیت نسل آینده اثر مستقیم خواهد داشت .

ماده شانزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر

  1. مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده‌ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.
  2. عقد ازدواج نمی‌بایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
  3. خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیلهٔ جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.

اصل‏دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی

از آنجا که خانواده واحد بنیادی‏ جامعه‏اسلامی‏ است ، همه قوانین و مقررات و برنامه‏ریزی‏‏های‏ مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده ، پاسداری‏ از قداست آن واستواری‏ روابط خانوادگی‏ برپایه حقوق واخلاق اسلامی‏ باشد.

طبق قوانین اسلامی که در آن حقوق و تکالیف متفاوتی به زن و مرد داده می شود.با امضای سند ازدواج زن بسیاری از حقوق مدنی و معنوی خود را همچون حق سفر،داشتن شغل،انتخاب محل زندگی و مسکن ،سرپرستی فرزندان و (طلاق) را از دست میدهد و در عوض حقوق مادی همچون مهریه و نفقه را که در بیشتر موارد چاره ای جز بخشیدن آن ندارد را بدست می آورد.

بااصلاحات قانون حمایت خانواده در سال 1353 سن ازدواج دختران به 18 و پسران به 20 سال افزایش یافت وبا گواهی دادگاه در صورت وجود مصلحت فقط برای دختران میتوانست 15 سال باشد.

متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی و اصلاحات سال 1361 قانون مدنی ماده 1041 که ازدواج کودکان را ممنوع میکرد مغایر با شرع تشخیص داده شد و ازدواج قبل از بلوغ به شرط اجازه پدر یا جد پدری جایز شناخته شد و جالب اینکه در قانون جدید به اجازه از دادگاه نیازی نبود.

شریعت اسلام ازدواج دختران را در سن 9 سالگی تجویز کرده است.سالها در قانون ایران سن ازدواج برای دختران همان 9 سال بود که به تازگی به 13 سالگی تغییر پیدا کرده است.

ازدواج در این سنین پایین بعضا باعث آسیبهای جدی فیزیکی برای دختران میشود.اندام جنسی اکثر دختران در این سنین رشد پیدا نکرده یا دوره رشد تکمیلی را طی میکندکه قطعا آماده ارتباط جنسی نیست وازدواج کودکان در این سن خارج از توان جنسی آنان میباشد.

طبق کنوانسیون حقوق کودک ماده 1 هر انسان زیر 18سال کودک محسوب میشود و ازدواج آنان ممنوع است .وایران این کنوانسیون بین المللی را امضا نموده است.

ازدواج کودکان

زهرا ساعی، نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس شورای اسلامی درباره ازدواج کودکان در تبریز می‌گوید: طرح اصلاح سن ازدواج دختران در فراکسیون زنان مجلس در حال بررسی و پیگیری است. در طرح مذکور دنبال جلوگیری از ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال هستیم تا دختران بتوانند درک درستی از مقوله ازدواج داشته باشند و تبعات و آسیب‌های بعد از آن کاهش یابد. ازدواج زودهنگام مشکلات زیادی را برای کودکان به وجود می‌آورد که عمده آن محروم بودن از تحصیل و طلاق در سنین پایین است.دو هفته پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران آیت الله خمینی از وزارت دادگستری خواست تجدید نظر در قانون حمایت خانواده را در دستور کار قرار دهد و مواد خلاف شرع را از آن حذف کند.

همچنین یکی از موارد معدود انتقاد علنی از لغو این قانون را می‌توان در سرمقاله‌ای دید که ثریا صدر دانش با عنوان «زنان را فراموش نکنیم» در روزنامه کیهان ۱۳ اسفند ۱۳۵۷ نوشت. او ضمن انتقاد از لغو این قانون، پرسید «آیا در میان تمام این قوانین نادرست و غیر عادلانه و در حالی که هنوز مسائل و مشکلات بسیاری مطرح است تنها می‌بایست قانون حمایت خانواده لغو شود؟»

و اما پسر و دختر ازدواج می کنند که زندگی جدیدی را شروع کنند، از زندگی لذت ببرند،اما وقتی در خانواده این همه مشکل وجود دارد، دختر و پسر ترجیح می دهند که ازدواج نکنند. خانواده محل ارامش نیست چون   دولت مسئولیت پذیر نیستند و همه مسایل از جمله تولد، بزرگ کردن، تربیت کردن، مدرسه فرستادن و دانشگاه فرستادن و ازدواج کردن، پیری، بیماری را برای خانواده واگذاشتند.نوزاد، نخستین تعامل خود با محیط را در خانواده آغاز می کند. در این کانون اولیه، نخستین اثرگذاری و اثرپذیری آغاز می شود و کودک اندک اندک در فرآیند رشد اجتماعی قرار می گیرد. به نظر روان شناسان، سال های اولیه کودکی، در رشد شخصیت و آینده او نقشی بسزا دارد. بیشتر شناخت های کودک از خود، اطرافیان و محیط نیز در این دوران شکل می گیرد. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک، بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و اینکه تا چه حد تلاش می کند نیازهای او را برآورده سازد. مدام به خانواده می گویند فرزند آوری،  مگر می شود فرزند را زیاد کرد، وقتی موقعیت اقتصادی فراهم نشود، زنی که می خواهد فرزند آوری کند این زن ابتدا باید مادری را قبول کند، در شرایطی که دختری که از خانه بیرون آمده و تحصیل کرده، توانایی کسب کرده و آگاهی دارد و شرایط برگشت به خانواده را ندارد و مادری دچار بحران شده، شما از فرزند آوری حرف می زنید؟ آنجایی جامعه می تواند در فرزند آوری مداخله کند به خاطر اینکه مادری مهم شود. مادر می تواند کسی باشد که اگر زایمان کرد بتواند به مرخصی برود، بچه دار شد  سیستم او را حمایت کند، مهد کودک رایگان باشد، سرکار که می رود کسی فرزندش را نگه دارد، اما امروز شرایط جامعه ما به این گونه است که هر زمان که زن تحصیل کرده بچه دار شد، مصیبت هایش آغاز می شود، نمی داند باید چگونه از فرزندش مراقبت کند و به محل کارش هم برسد. در نتیجه مجبور است شغل خود را رها کند، در چنین شرایطی زن به این نتیجه می رسد که اگر بناست با فرزند، شغل خود را از دست بدهم، مادر نمی شوم و فرزندی نمی آورم، اصلا ازدواج نمی کنم، ماده 1117 قانون مدنی در زمینه اشتغال زنان میگوید :
شوهر میتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی با حیثیات خود یا زن باشد منع کند.

قضات دادگاههای خانواده هر چیزی را به عنوان مصلحت خانواده برای محدود کردن زنان به اشتغال مورد استناد قرار می دهند برای مثال عدم رسیدگی شایسته به فرزندان یا عدم انجام وظایف خانگی به نحو شایسته به دلیل اشتغال و بسیاری دلایل دیگر برای توجیه این ماده قانونی.در چنین قانونی مرد به عنوان رییس خانواده و نان آور پذیرفته شده و اشتغال زنان ضروری نمی باشد .

حال زنی که به خواست قانون ریاست مرد بر او تحمیل میشود و اجازه اشتغال او در دست مرد میباشد مطمئنا استقلال اقتصادی نداشته و باید چشم به رافت و عطوفت مرد داشته و با فرمانبرداری مستحق نفقه گردد .به بیان ساده تر زنان ایران برای محروم نشدن از ابتدایی ترین حقوق از قبیل خوراک،پوشاک،مسکن و درمان باید بردگانی مطیع وفرمان بر باشند و هر زمان که مرد اراده داشت جسم خود را حتی بدون رضایت خود در اختیار همسران قرار دهند.

در جامعه کم نیستند مردانی که هنگام ازدواج رضایت خود را از ادامه تحصیل یا اشتغال زن اعلام میکنند ولی پس ازازدواج بدون آنکه الزامی به توجیه کار خود داشته باشند از ادامه اشتغال یا تحصیل زن ممانعت به عمل می آورند و خسارتی غیر قابل انکار به زن وارد میکنند چرا که این مردان حامی بزرگی چون قانون دارند.بجز عوامل شخصی و سنتی وروانی ،قوانین هم باعث ناامنی میشوند. ماده 1105 قانون مدنی مرد را رییس خانواده معرفی می کند.

این ماده قانونی مغایر با ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر است که میگوید تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند .عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برابرانه رفتار کنند.
ماده 1105 قانون مدنی باعث واژگونی روابط خانوادگی شده و نوعی نگرش خود برتر بینی را در مردان تقویت میکند و روابط عاشقانه به رابطه ای تبدیل میشود که در آن مرد این ریاست را بشکل لجام گسیخته ای به آزمون میگذارد. ماده 1108 قانون مدنی یادآور این است که اگر زن از وظایف خود سرپیچی کند مستحق نفقه نخواهد بود .وظایف زن در برابر مرد تمکین نامیده میشود که به دو دسته تمکین خاص و تمکین عام تقسیم میشود.

تمکین خاص به برآوردن درخواستهای جنسی مرد وتمکین عام به انجام وظایف خانوادگی ،اطاعت از شوهر و پذیرفتن ریاست مرد بر خانواده است  وظیفه تمکین عام ایجاب میکند که زن نظرات مرد در مورد تربیت فرزندان، امور خانوادگی ،کارها و روابط اجتماعی خود را بپذیرد و از آن اطاعت کند. عوامل امنیت و ثبات خانواده اعتماد اعضای خانواده به یکدیگر و شریک زندگی احساس امنیت را بوجود میاورد.ماده 1075 قانون مدنی ازدواج موقت را برای مردان به رسمیت شناخته است.

هرچند ازدواج دایم به صورت صریح در قوانین ما همانند ازدواج موقت به رسمیت شناخته نشده است اما در عمل قضیه ازدیدگاه روانشناسی برای زن فرقی میان ازدواج موقت یا دایم وجود ندارد یعنی صورت مسئله هیچ تغییری نکرده است و زن در هر صورت به همان اندازه که از ازدواج دایم همسرش آسیب میبیند از ازدواج موقت او نیز اسیب می بیند.

طبق این ماده قانونی مرد برای ازدواج موقت نیازی به اجازه همسر اول ندارد و اسفناکتر آنکه تعداد این ازدواج نا محدود می باشد چه بسا آسیب های جدی تری به ثبات زندگی خانوادگی وارد آورده و سلامت روانی خانواده را به مخاطره می اندازد. بر اساس شریعت اسلام زن بدون اجازه همسرش نباید خانه را ترک کند.طبق ماده 18 گذرنامه تبصره چهارم بند سوم زن تنها با رضایتنامه محضری مرد میتواند گذرنامه بگیرد و حق سفر پیدا کند .در غیر این اینصورت زن هرگز نمیتواند از کشور خارج شود.

طلاق 
امار طلاق در سال 96 175000 مورد بوده .نبود عشق در زندگی زناشویی در کنار دیگر عوامل، زمینه ساز پدیده طلاق است. آثار ویران گر طلاق، برای زوجین و فرزندان بسیار چشم گیر است. بالا بودن گرایش به طلاق و دعواهای دامنه داری که روزگاری همراه با تلخ کامی را برای تمامی اعضای خانواده رقم می زند، در این زمینه تأمل برانگیز است. نکته مهم این است که به دلایل گوناگون، شمار اندکی از زندگی های مشترک در جامعه ما به طلاق می انجامد، ولی نبود عشق که به نسبت ها و شدت های گوناگون نمود پیدا می کند، جلوه های بسیار متفاوتی می تواند بیابد که دل زدگی در روابط زناشویی و نارضایتی از زندگی مشترک، نمونه آن است. به هر حال، برآورده نشدن نیازهای عاطفی افراد، ساختار زندگی مشترک را بسیار سست می سازد و زمینه را برای از هم گسستن پیوند آماده می کند.فقر، اعتیاد ،مسائل اجتماعی ،نبود امکانات رفاهی ،هر کدام میتواند سبب کشمکش و بی ثباتی  شده و طلاق را رقم بزند.ماذه 1133 قانون مدنی در باب پایان دادن به رابطه زوجیت میگوید مرد هر وقت بخواهد میتواند زن خود را طلاق دهد.
اما زن تنها در شرایط خاص میتواند تقاضای طلاق کند که این شرایط به شرح ذیل است :

1- ترک زندگی خانوادگی توسط مرد حداقل به مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در یک سال بدون عذر موجه

2- اعتیاد مرد به یکی از انواع مواد مخدر یا مشروبات الکلی (البته زن سه مرتبه باید همسرش را ترک دهد و اگر بعد از سه مرحله موفق نبود میتواند تقاضای طلاق دهد.)

3- محکومیت قطعی مرد و حبس بیش از 5 سال

4- ضرب یا شتم یا سوء رفتار مرد که برای زن غیر قابل تحمل است (البته زن باید سه بار از پزشکی قانونی برگه طول درمان بگیرد تا بتواند تقاضای طلاق دهد)

5- مبتلا بودن مرد به یکی از بیماری های صعب العلاج روانی و جسمانی
6- مرد حق طلاق را هنگام عقد به زن داده باشد.

در این باره ماده 16 اعلامیه جهانی حقوق بشر در بند 1 می گوید هر زن و یا مرد بالغی حق دارند بدون هیچ گونه محدودیت از نظر نژاد،ملیت وتابعیت یا مذهب با همدیگر زناشویی کنند و تشکیل خانواده دهند در تمام مدت زناشویی و هنگام طلاق در کلیه امور دارای حقوق مساوی میباشند.

عدم حمایت قانونی از زنان به دلیل اختلافات زناشویی علاوه بر آسیبهای اساسی اجتماعی و خانوادگی پیامدهای ناگوار و غیر قابل جبرانی از جمله خود سوزی،همسرکشی و فرار را را بدنبا ل داشته است.

البته زنان بعد از طلاق هم به دلیل نداشتن جایگاه مناسب در اجتماع بسیار آسیب پذیر بوده وبا مشکلاتی چون تعصبات خانوادگی،قومی وشرایط نابسامان اقتصادی و از همه مهمتر دیدگاه بدی که جامعه به آنان دارد دست و پنجه نرم میکنند.در بررسی عواملِ مشکلات خانوادگی که گاه خانواده را به فروپاشی کامل می کشاند، به مواردی متعدد برمی خوریم که در گستره ای از مسائل روانی، اجتماعی، فرهنگی، ، اقتصادی و جسمانی جای می گیرد. کم سن و سالی زن و مرد، تفاوت زیاد در بهره هوشی، چگونگی روابط کلامی و غیرکلامی، اختلاف بسیار در تحصیلات، توقع مادی زیاد در خانواده، بیماری های جسمانی که سازگاری های جدی تری را می طلبد، اعتیاد، نازایی زن یا مرد، پایبند نبودن به قانون خانواده و خانواده نمایش اجتماعی و زندگی شخصی از هم جدا هستنداز جمله عوامل پیدایش اختلاف های خانوادگی است.اولیای دین همواره در زندگی خویش به دو اصلِ اهمیت پیروی از الگوی شخصیتی و رفتاری و اعتبار آن توجه داشته و بر همین اساس، مردم را به پیروی از الگوهای مناسب دعوت کرده اند. یکی از این الگوهای مناسب رفتاری از دیدگاه قرآن، حضرت ابراهیم علیه السلام است. افزون بر وی، خداوند در قرآن کریم، به افراد اعلام می کند که پیامبر اعظم علیه السلام ، الگویی نیکو برای پیروی است. امام علی علیه السلام که از نزدیک، شاهد همه رفتارها و شیوه های زندگی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، ایشان را بهترین سرمشق می داند که همگان را برای همانندسازی کافی است. بر اساس آیات قرآن، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و خانواده او، ویژگی های شخصیتی و رفتاری بسیار مناسب و به دور از هرگونه نابهنجاری رفتاری، شخصیتی و اخلاقی دارند.حل تمام مشکلات خانوادگی به همین سادگی و راحتی،دنیای پیشرفته امروز و انقلاب در زمینه ارتباطات و مشکلات دنیای مدرن امروزی و بستر مناسب برای ارتباط با جهان را رها کرده و داستان زندگی اشخاص چند قرن پیش را با جزئیات برای الگو سازی بیان میکند.سند 2018 را با قاطعیت رد میکند و به سند تحول بنیادین که سراسر ان را میتوان در یک جمله کوتاه جمع کرد قوانین اسلام الگوی اسلامی.. این همه مردمان باسواد ایرانی وجود دارد، در سیستم تصمیم گیری ایران چقدر از افراد باسواد وجود دارد؟ تحصیلکرده های دانشگاه های عالی، کسانی که زحمت کشیدند نه آنهایی که مدرک دارند، اینها کجا هستند؟در کشور فقدان و عدم حضور ، عقل و برنامه ریزی را متوجه میشویم.ولی غربی عقل خودش را برای حل مسائل بکار میگیرد.لذا در ایران یا سرکوب می کنند یا اعلام فروپاشی ارزشها را می کنند، برای رفع گذر از مشکل تصمیم سازی نمی شود. روانشناسان و علما نیروهای نیستند در مساله خانواده به صحنه بیایند، باید کسانی به این مساله وارد شوند که اصول این مساله را می شناسند و دانش آن را دارند، اما متاسفانه فقدان عقل و دانش بر این کشور حاکم است.کشور ایران باید از انزوا در امده و با جهان رو به رشد هماهنگ شود .نگه داشتن سطح فرهنگ در سطح پایین و عقب ماندن از دنیای توسعه فرهنگی پیامدی جز ناامیدی و افسردگی و طغیان و خشونت و نا بسامانی نخواهد داشت.

در پایان  جلسه بحث آزاد :توسعه فرهنگی ادامه پیدا  کرد.

این جلسه مشترک ساعت۲۲ به وقت اروپای مرکزی بعد از پرسش و پاسخ و هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان حقوق بشر، به پایان رسید.

 

گزارش جلسه سخنرانی کمیته دفاع ازحقوق پیروان ادیان 10 ژوئن 2018

تهیه و تنظیم : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن در روز یکشنبه مورخ 10 ژوئن 2018 راس ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن و سخنرانان و تنی چند از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با موضوع روز جهانی حافظان صلح و ملل متحد و به مناسبت روز بین المللی حمایت از قربانیان شکنجه در اتاق پالتالک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان برگزار گردید در این جلسه سخنرانان به زیبائی به مسایل مطروحه در جلسه پرداختند که علاقمندان میتوانند از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند

آقای داوود لاهوری  با موضوع : تحلیل و گزارش اخبار نقض حقوق پیروان ادیان در ماه گذشته را به اطلاع حاضرین رساندند .

به گزارش هرانا ، حمزه درویش زندانی سنی مذهب به شدت توسط مسئولان زندان مورد بدرفتاری قرار گرفته و در خصوص احتمال بیان اظهاراتی که مسئولان زندان را در مظان اتهام قرار بدهد تهدید شده است.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، مسئولان زندان زاهدان در یک هفته اخیر اقدام به ایجاد برخی از ممانعت های مذهبی برای زندانیان سنی مذهب نمودند که در نهایت اعتراض زندانیان را در بر داشت. ابتدا از زندانیان خواسته شده بود که ریش خود را کوتاه کنند، و این درخواست عملی شده بود، سپس زندانیان را وادار کردند که کلاه بر سر نکنند جز وقت نماز و این موضوع نیز انجام شده بود.در ادامه فشار بر زندانیان اهل سنت ، به زندانیان گفتند که لباس های بلوچیشان دراز نباشد، که این موضوع با واکنش زندانیان رو به رو شده است .

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، روز جمعه ۱۴ اردیبهشت ماموران امنیتی کرمان از برگزاری نماز جمعه در نمازخانه محله جمال‌الدین اسدآبادی کرمان جلوگیری کرده و اجازه ورود به نمازگزاران نیز ندادند.

به گزارش هرانا ، نعمت الله بنگاله و نازنین بنگاله به ده سال زندان محکوم شدند. این دو شهروند بهایی پدر و دختر ساکن شیراز در شهریور ماه ۱۳۹۵ بازداشت وپس از مدتی باقرار وثیقه آزاد شده بودند. ماموران در زمان بازداشت منزل این دو شهروند بهایی با به طور کامل مورد تفتیش قرار دادند که رفتار آنان در آن زمان مناسب نبوده است. این احکام در شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز صادر شده است. هر کدام از این دو شهروند بهایی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده اند.

به گزارش هرانا ، شهرام اشراقی، شهروند بهایی ساکن اصفهان، روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۷، پس از تحمل دو سال و نیم حبس از زندان اصفهان آزاد شد. آقای اشراقی در تاریخ ۱۰ مردادماه ۱۳۹۱ همراه با چهار شهروند بهایی دیگر توسط ماموران اداره اطلاعات اصفهان بازداشت شده بود. شهرام اشراقی، شهروند بهایی ساکن اصفهان، پیش از این در اردیبهشت‌ماه سال ۹۳، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب یزد به ۳ سال حبس تعزیری و ۱ سال حبس تعلیقی محکوم شد و حکم صادره در دادگاه تجدیدنظر استان یزد عینا تایید شد.  آقای اشراقی در تاریخ ۱۰ مردادماه ۱۳۹۱ همراه با تعدادی دیگر از شهروندان بهائی طی یک اقدام هماهنگ و با یورش ماموران وزارت اطلاعات به منازلشان در شهر اصفهان بازداشت شد و در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ در دادگاهی در یزد، همراه با ۱۹ شهروند بهایی دیگر مجموعا به ۵۸ سال حبس محکوم شدند .

آقای رسول خانیموضوع : تفسیر مفاده 5 و 10 اعلامیه جهانی حقوق بشر در قیاس با قانون اساسی و شرایط اجرایی آن

همانطور که همگی ما میدانیم اعلامیه جهانی حقوق بشر دارای ۳۰ ماده میباشد که در ۱۰سپتامبر 1948در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید . این اعلامیه در نتیجه نقض گسترده حقوق انسانی  افراد در در جنگ جهانی  دوم به منظور دفاع از انسانها به تصویب رسید . در این قسمت به تفسیر  ماده  5و10 از اعلامیه جهانی حقوق بشر  و قیاس آن با قانون اساسی اصل 38 و در مجموع  دارای ۱۷۵ اصل میباشد و در سال ۱۳۵۸ توسط   اسلامی به تصویب رسید و نحوه اجرای وکنو نی  آن میپردازیم .هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود آیا این اصول در حکومت جمهوری اسلامی ایران رعایت میشود ؟شکنجه های جسمی و روانی که در بازداشتگاه های جمهوری اسلامی انجام میشود و یا شکنجه هائی که بر خانواده‌ زندانیان اعمال می شود, مصداق چیستشکنجه‌ در دوران بازجوئی: شایعترین انواع شکنجه هائی را که در دوران بازجوئی در زندان های رژیم اعمال می شوند می توان به دو دسته جسمی و روحی تقسیم کرد:تمامی رژیم های سرکوبگر استفاده گسترده از شکنجه را به عنوان اصلی ترین و کارسازترین ابزار برای دستیابی به اطلاعات به منظور دستگیری، سرکوب، فروپاشی و نابودی نیروهای سازمان های مترقی و مبارز و مخالف خود می شناسند. آن چه که رژیم جمهوری اسلامی را از دیگر رژیم های سرکوبگر دنیا متمایز می کند تداوم شکنجه، آزار و اذیت و اقدام های خودسرانه و غیر انسانی بعد از دوران بازجوئی و در دوران تحمل کیفر و حتی بعد از آزادی از زندان است! دامنه اقدام های سرکوبگرانه تا آنجا است که خانواده و کودکان زندانیان را نیز در بر می گیرد .

آقای رسول عباسی زمان آبادیبا موضوع تفسیر روز جهانی حافظان صلح ملل متحد سخرانی نمودند

صلح در لغت بمعنی آشتی ، سازش ودست کشیدن از جنگ است ، همانطور که میدانید جنگ موارد کینه ،دشمنی،توطیه ،انتقام جویی،سرخوردگی،بی ثباتی،ونظایر آنهارا بوجود میآورد صلح به معنای ضد جنگ با تمام موارد گفته شده مقابله میکند چرا که هریک ازموارد مزبور به تنهایی میتواند صلح را از انسانها بگیرد. صلح به مفهوم جامع رابطه ای است که به شکل همآهنگ وعاری ازبرخورد درجامعه عمل نموده واز روابط سالم وبهبود یافتۀ فردی وجمعی دررابطه با امنیت اجتماعی،اقتصادی،تساوی حقوق،روابط سیاسی عادلانه ، نهایتاً عدم خصومت ودشمنی تشکیل شده و دفاع میکند ودرنقطه مقابل پدیده های مخالف خود که همان عدم امنیت ، کمبود عدالت اجتماعی  ،فقراقتصادی، تندروی سیاسی ،مذهبی، نژادی ،قومی، وملیت گرای قراردارد ازجایی که فعالین حقوق بشر نیز اقدامات تاثیر گذاری در راستای برقراری وحفظ صلح در جامعه جهانی انجام داده اند و میدهند جا داره که اشاره ای به فعالین حقوق بشر به عنوان حافظ صلح داشته باشیم  . پس از جنگ جهانی دوم سازمانی به اسم سازمان ملل متحد با هدف تثبیت و ارائه صلح در جهان تشکیل شد.. این سازمان قطعنامه های  زیادی را برای برقراری صلح کرده‌ تصویب کرده است که یکی از انها که در تاریخ 10 ماه دسامبر سال 1948 میلادی توسط سازمان ملل تصویب شده  اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد و همه کشورها متعهد به اجرا و پایبندی به اصول و قوانین آن می باشند.و زمانی ما معنی واقعی صلح را در جهان میچشیم که تمامی این حقوق توسط دولت ها و مردم  کاملا رعایت بشود .

آقای رسول پور آزادبا موضوع کودکان قربانی تجاوز و تعرض سخنرانی نمودند.

درروز ۱۹ اگوست سال ۱۹۸۲ مجمع عمومی سازمان ملل متحد به جهت اسیب کودکان فلسطینی ولبنانی درجنگ بااسراییل چهارم ژوئن هرسال را بعنوان روز بین المللی کودکان معصوم وقربانی تجاوز نامگذاری کرد.این روز تنها منحصر به سواستفاده های صورت گرفته درجنگ نیست وهرگونه بدرفتاری باکودکان درخانواده ها را شامل میگردد.دردوره معاصرکودکان قربانی عمده بسیاری ازجنگها ونزاع های داخلی وبین المللی بوده وبارها درمعرض نسل کشی های گسترده قرارگرفته اند.تاکیدبر واژه کودک بیگناه بیانگر این مطلب است کودک هیچ نقشی درمشکلات ایجادشده توسط افرادبالغ ندارد وناخواسته واردصحنه جنگ ونزاع آنها میشودوخوداین قرارگیری دربحرانی که نقشی در بوجودآمدن،جلوگیرییا متوقف کردن آن نداشته وندارد ناعادلانه است.علاوه براسیب دیدن ازجبهه مخالف کودکان گاهی قربانی سیاست بازیهای جبهه خودی نیزمیشوند ودرجنگها ازآنها بعنوان سپرانسانی استفاده میشود تاباایجادتلفاتعمدی درکودکان بتوانند حساسیت وحمایت بین المللی رابه سمت خود معطوف کنند وازطریق اسیب وارده به کودکان مظلوم نمایی کنند.انجام چنین اعمالی در کشورهایی باروحیه شهادت طلبی بیشتر به چشم میخورد زیرا پدر ومادر بنابراعتقادات خود براحتی میتوانند کودکان خود را درراه اسلام قربانی کنند واین کار برای انها افتخار بهمراه می اورد.درمناقشات موجود درکرانه باختری موارد بسیاری از استفاده مدارس وبیمارستانها برای کاربری نظامی وانبارکردن تسلیحات گزارش گردید.دراین میان تنها کودکانی که کشته میشوند قربانی نیستند بلکه کودکانی که مورد مغزشویی ایدئولوژیک قرارمیگیرند وبعنوان ابزار کشتار درجنگها موردسواستفاده قرارمیگیرند نیز به همان اندازه قربانی هستند.دربرخی کشورهایی که فرهنگ انسانی درانها توسعه نیافته ازکودکان بعنوان سربازان وادمکشان ارزان استفاده میشود.دربرخی کشورهای افریقایی کودکان توسط گروههای شبه نظامی عقیدتی ازخانواده ها ربوده میشوند و پسازمغزشویی عقیدتی به آنها نحوه کشتارباجنگ افزاراموزش داده میشود وازانهابرای جنایت علیه مردم وکودکان بیگناه دیگر استفاده میشود. حتی درصورت بازگرداندن دوباره این کودکان به جامعه واصلاح آنها حس گناه ونفرت ازخود تاپایان عمربهمراه انها خواهد بود.کودکان سرباز توسط فرقه های تندرو اسلامی درخاورمیانه نیز درمعرض سواستفاده قراردارند وبارها انها را درحال سربریدنیا کشتاربااسلحه درمحیط مجازی دیده ایم.درشرایطی که ماامروز درجامعه خود با سونامی تجاوز جنسی کودکان مواجه هستیم اما باید درنظرداشت که تجاوز ذهنی هم به اندازه تجاوز جنسی ویرانگر ومصیبت بار است.کودک از بدو تولد برحسب نظام عقیدتی وباوردینی خانواده وجامعه بطور مستمر تحت تحمیل عقاید واصول مذهبی قرارمیگیرد واین درشرایطی است که ذهن کودک هنوز امادگی عقلی برای استدلال ودرک وانتخاب را دارا نیست واعمال دین وعقیده برکودک به معنای مصادره کردن ذهن او میباشد.ایجادترس در کودک وبیان مفاهیم پیچیده مانند خدا وایجادحس عذاب وجدان در کودک آسیبی به مراتب بیشتر ازآزار وسواستفاده جنسی بر کودک تحمیل میکند.بسیاری ازخانواده ها وحتی مدارس در جوامع عقیدتی کودک را وادار به انجام فرائض دینی میکنند و انواع تهدید های کلامییاجسمی و یا وعده های غیرواقعی را برای نیل به مقصد خود بکارمیبرند.اما دین هم مانند سکس مستلزم وجود درک وتشخیصوقدرت انتخاب درفرد است وتحمیل عقیده بر کودک غیرانسانی وغیراخلاقیست.

آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزیبا موضوع سیستم قضائی ایران و حقوق بشر ایراد سخنرانی نمودند .

حاکمیت قانون در روند دادرسی از پیش شرط های حمایت از حقوق بشر و ترویج آن است. در جامعه ای که قانون در آن نقش محوری را در قوه قضاییه ایفا می کند دولت می تواند شرایطی فراهم کند که همه مردم صرفنظر از جنسیت، قومیت وعقیده شان افراد از حقوق یکسان برخوردار شوند. برابری در مقابل قانون ، دادگاه های مستقل و بی طرف شامل قضات ، دادستانها و وکلایی که قادرند از حقوق شهروندی دفاع کنند بدون آنکه نگران باشند مورد آزار و اذیت قرار می گیرند؛ همه این ها از عناصر ضروری دادرسی عادلانه و حاکمیت قانون است. احترام به قوانین دادرسی از بسیاری جهات ، معیار خوبی برای محک زدن میزان تعهد یک کشور به حقوق بشر است. ماهیت دادرسی عادلانه ، حقی بنیادی و اساسی است که متضمن رعایت انصاف در دادگاه ها و اجرای صحیح عدالت و سنگ بنای جامعه ای قانون مدار است. این حق پذیرفته شده تا ابزاری باشد برای اصلاح و محافظت از حقوق و به این وسیله اطمینان حاصل شود که کسی از قوانین تخطی نمی کند. دولت ها برای ایفای تعهد خود درمورد تضمین حق دادرسی باید دو نیاز به پاسخگو باشند: یک نهاد صالحه به عنوان محکمه مستقل و بی طرف ، و نهاد نظارتی بر رویه قضایی که اطمینان دهد فرآیند دستگیری و بازداشت و محاکم به طور قانونی و عادلانه صورت پذیرفته است. از نظر من محوری ترین مسائلی که سالهاست تبدیل به بحران حقوق بشر در ایران شده اند؛ نقض سیستماتیک دادرسی عادلانه و ناکارآمدی این نظام در رسیدگی و نظارت بر آن است. در واقع نیازی فوری به اصلاحات بنیادین در نظام قضایی ایران وجود دارد که می تواند تاثیر چشمگیری در بهبود وضعیت حقوق بشر این کشور –که از نظر شدت وخامت در موقعیت بحرانی است – داشته باشد . اجرای عدالت، بخصوص عدالت کیفری در ایران از دو جنبه با مشکل روبرو است : توسط قوانینی که واضحا تعهدات حقوقی بین المللی ایران را نقض می کنند و هم به خاطر قصور مداوم در پایبندی به قوانین و اجرای کامل آنها که قوانین داخلی ایران را نقض می نماید. به علاوه استقلال و بی طرفی و صلاحیت دادگاه های ایران و قضاتی که بر مسند قضاوت می نشینند، در معرض این خطرجدی هستند که توسط قوه قضاییه ای که رابطه نزدیکی با منافع قدرتمند ترین فرد سیاسی کشور دارد دعوت به سازش شوند. در سیستم دادگاه های ایران نیز مشکلات جدی وجود دارد. دادگاه های انقلاب در ایران که بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 به منظور رسیدگی به پرونده های سران رژیم پیشین تشکیل شدند، امروزه طیف وسیعی از جرائم مربوط به امنیت ملی رسیدگی می کند ، که این امر فراتر از قانون اساسی است. سازمان های حقوق بشری بارها و بارها اشاره کرده اند که قضات دادگاه های انقلاب اغلب فراقانونی عمل می کنند و یا در رسیدگی به موارد معترضین سیاسی همکاری نزدیکی با سازمان های امنیتی و سرویس اطلاعات دارند. این مشاهدات توسط کمیته حقوق بشرهم تایید می شود. دادگاه انقلاب همچنین صلاحیت رسیدگی به جرایم مربوط به مواد مخدر را دارد که اکثریت قریب به اتفاقِ پرونده های اعدام کشور را تشکیل می دهند و بیشتر اوقات بی عدالتی و سوء استفاده از قانون را مجری می دارند.  به جز عدم استقلال و بی طرفی متهمان تحت پیگرد در دادگاه های انقلاب و بعضی دادگاه های کیفری عمومی، از حقوق اساسی متهمان محروم بوده اند. در حالی که اصلاحات اخیر در قانون آیین دادرسی کیفری تلاش می کند تا خلاءهای قانونی را برای متهمانی پر کند که درگیر پرونده های جرایم امنیت ملی، فساد مالی و جرایم سیاسی یا مطبوعات هستند (و همه متهمانی که مجازاتشان حبس ابد است) و نمی توانند خودشان وکیل اختیار کنند یا وکیلشان نمیتواند دسترسی کامل به همه مدارکی که علیه متهم است داشته باشد.

یکی دیگر از موارد که اخیرا هم مور توجه بسیاری از وکلاء قرار گرفته و در نوع خود فرمایشی بودن سیستم قضایی حاکم بر ایران را مهر تائید میزند تبصره 48 میباشد . تبصره ماده 48 که کاملا مغایر با قانون اساسی و حقوق بشر است، ایجاد محدودیت برای افرادی است که در معرض اتهام امنیتی قرار می‌گیرند. این مسئله از دو سو قابل بررسی است.

در انتهای جلسه نیز بحث آزادبا موضوع نافرمانی مدنی در بین حاضرین مورد بررسی و تبادل نظر قرار گرفت که حاضرین و فعالین حقوق بشر به موارد و نکات آموزنده و مفیدی مرتبط با موضوع مورد بحث اشاره نمودند .

 

گزارش جلسه اولین جلسه نمایندگی هامبورگ 1 آپریل 2018

جلال پورصادقی

این جلسه در تاریخ 01.04.2018 مصادف با 12.01.97 ساعت 11 به وقت اروپای مرکزی در شهر هامبورگ تشکیل گردید. حاضرین در جلسه شامل خانم ها. دیانا بیگلری فرد، فائزه رضایی، سپیده کرامت بروجنی، کبری اکبریان و آقایان منوچهر شفایی، جهانگیر گلزار، جلال پورصادقی، محمود نیسی، کاوه شیخ محمدی،آرش خانی، جمال سجادی و مابقی دوستان در اتاق پالتاک می باشد.

مسئول جلسه سرکار خانم بیگلری فرد ضمن عرض خوش آمد گویی به حضار از خانم سپیده کرامت بروجنی جهت خواندن اخبار دعوت به آوردند.

:

متن خبر ایشان به شرح زیر می باشد؛

به گزارش هرانا ، هفت زندانی سنی مذهب به نام های داوود عبداللهی، کامران شیخه، فرهاد سلیمی، انور خضری، خسرو بشارت، قاسم آبسته و ایوب کریمی که از تاریخ ۱۶ آذر ۸۸ در زندان بسر میبرند، در اسفندماه ۹۴ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اعدام محکوم شدند، این حکم در دیوان عالی کشور توسط قاضی رازینی نقض شد با این حال پس از گذشت ۸ سال از حبس این زندانیان همچنان در وضعیت بلاتکلیفی بسر می برند

و همچنین خبری راجع به دراویش گنابادی که این روزها خیلی حرفش رو شنیده بودیم.،در ادامه درگیری نیروهای انتظامی با دراویش گنابادی معترض نسبت به بازداشت “نعمت الله ریاحی” ماموران نهادهای امنیتی اقدام به بازداشت تعداد دیگری از دراویش کرده‌اند، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس ایران نیز از بازداشت بیش از ۳۰۰ نفر، کشته شدن ۵ نفر و از زخمی شدن ۳۵ پلیس خبر داده و از سوی دیگر جمعی از زنان دراویش بازداشت شده پس از تفهیم اتهام به زندان قرچک ورامین منتقل شده‌اند. از میان بازداشت شدگان زن، فعالان حقوق دراویش از وضعیت لیلی نائب زاده به دلیل باردار بودن وی ابراز نگرانی می کنند. رسانه های نزدیک به دراویش گنابادی از جان باختن تعدادی از دراویش خبر داده و سایت مجذوبان نور نیز امروز به نقل از کمیته پیگیری دراویش بازداشتی، از هجوم نیروهای امنیتی به منزل تعدادی از دراویش و بازداشت آنها خبر داده است. در خبر دیگری نیز این سایت به نقل از کمیته پیگیری دراویش زندانی، از سرنوشت نامعلوم سعید سلطانپور که توسط دکتر رسول هویدا به بیمارستان رسالت منتقل شده بود خبر داده است و گفته‌اند که دکتر رسول هویدا نیز در همان بدو ورود به بیمارستان، دستگیر و بعد از آن به مرکز امنیتی شاهپور منتقل شده است. کمیته پیگیری دراویش بازداشتی می‌گوید: “آقایان “ولی‌الله میراسماعیلی”، “سید جعفر آهوقلندری”، “مهدی نیک‌پی” و “قاسم سپهوند” نیز به طرز وحشیانه‌ای و با توسل به خشونت و شکستن شیشه و استفاده از اسپری علیه خانواده‌ی آنها توسط نیروهای لباس‌شخصی و امنیتی در خرم آباد دستگیر شده‌اند و تاکنون اطلاعی از محل نگهداری و وضعیت سلامت آنها در دسترس نیست. صفحه‌ی توییتر مجذوبان نور نیز خبر از درگذشت تعدادی از دروایش گنابادی در بیمارستان لبافی‌نژاد داده و گفته است که تعدادی از دراویش گنابادی به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده‌اند،سخنگوی هیات رئیسه مجلس ایران نیز در حوادث مربوط به تجمع دراویش گنابادی در تهران گفت که ۳۰۰ تن از دراویش دستگیر، ۵ نیروی پلیس و بسیج کشته و ۳۵ پلیس نیز زخمی شده‌اند. از سوی دیگر زنان دراویش بازداشت شده از جمله “سپیده مرادی”، “شکوفه یداللهی”، “نازیلا نوری”، “شیما انتصاری”، “سیما انتصاری”، “آویشا جلال‌الدین”، “مریم فریسانی”، “معصومه باراکوهی” و “الهام احمدی” عمدتا با اتهاماتی چون “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور”، “تبلیغ علیه نظام”، “شرکت در تجمعات غیرقانونی” و “اخلال در نظم و آسایش عمومی” پس از تفهیم اتهام به زندان قرچک ورامین منتقل شدند. همچنین سه تن از دراویش گنابادی ساکن شیراز از جمله “مختار روحانی”، “علی شاکری”، “ناصر نعمت اللهی” نیز بازداشت شدند. گفته شده این سه درویش معترض در بازداشتگاه سروش متعلق به پلیس امنیت شیراز نگهداری می‌شوند. بر همین اساس بازداشت شدگان مرد عمدتا به اندرزگاه ۴ زندان اوین منتقل شده‌اند ولی کماکان از حق استفاده از تلفن محروم هستند. از سرنوشت تعداد زیادی از بازداشت‌شدگان همچنان اطلاعی در دست نیست. دراین دومورد خبر اشاره میکنم به اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که به صراحت نقض شده است.بند 14 عنوان میکند که: تامین حقوق همه جانبه افراد از زن ومرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم دربرابر قانون

ازخبرهای نقض حقوق کودک ونوجوان که بسیار زیاد هست چندمورد رو اشاره میکنم.یک میلیون کودک‌همسر در ایران و پدیده‌ صیغه کودکان

به گزارش خبرآنلاین : کامیل احمدی، مردم‌شناس، پژوهشگر و نویسنده درباره اثر تحقیقی جدیدش به نام «خانه‌ای روی آب» گفت: «لغت صیغه بزرگسال اولین چیزی هست که با شنیدن کلمه صیغه به یاد می‌آوریم ولی صیغه نوع و انواع متفاوتی دارد که ما به صیغه بزرگسال و صیغه محرمیت می‌پردازیم و از آنجایی که بحث کلی ما درباره ازدواج کودکان است، محوریت را با صیغه محرمیت شروع می‌کنیم. یکی از کهن‌ترین رابطه‌هایی که در رفتار جنسی داریم، مذهب‌هایی است که همیشه رابطه‌های جنسی را قانونمند کرده‌اند و در قالب ازدواج آن را مشروع می‌کنند. ازدواج سنتی است که در مدنیت‌ها و مذهب‌های مختلف، برای جلوگیری از گناه و روابط خارج از عرف توجیه می‌کنند.پرونده ی دانش آموز محمد کلهر :سحبانیوز سایت حقوق بشر ایران حسن آقاخانی، وکیل محمد کلهر، دانش آموز ۱۵ ساله‌ای که آذرماه ۱۳۹۳ معلمش را به قتل رساند، در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران، از اعمال نفوذ وزارت آموزش و پرورش و رییس کمیسیون امنیت ملی در پرونده موکلش خبر داد و گفت که موکلش هنگام وقوع قتل رشد عقلی نداشته است.ولی درآخرین وضعیت این کودک-مجرم؛الان محمد به اتهام قتل معلم خود در خطر اعدام است.

اتفاقی که در آن، وضعیت نامناسب روحی و روانی محمد ثابت و رای به سه سال حبس و پرداخت دیه صادر شد، اما این رای اعتراض بازماندگان مقتول را به همراه داشت و با شکایت خانواده مقتول و ورود برخی نمایندگان مجلس، رای به اعدام محمد صادر شد و همین روزها اجرا می‌شود.

اعتراض در دانشگاه امیرکبیر نسبت به صدور احکام حبس برای دانشجویان و حمله بسیجیان به تجمع

رازگشایی از اعتراضات دانشجویی و قول‌های مسئولان دانشگاه هنر

از دو ماه مانده به پایان سال ۹۶، اقشار مختلف دانشجویی در دانشکده‌های مختلف دانشگاه هنر، طی چند تجمع اعتراضی نسبت به برخی شرایط و کاستی‌های حاکم بر این دانشگاه، خواستار رسیدگی به مشکلات و رفع نواقص پیش رو شدند.به گزارش ایسنا، گروه‌های دانشجویی این دانشگاه در چند ماه اخیر سعی کرده‌اند با استفاده از فضای مجازی، نامه‌های سرگشاده به مسئولین، حرکات نمادین و تجمعات دانشجویی، مسیر بیان این مطالبات را برای دانشجویان هموار کنند و نظراتشان را به گوش مدیران برسانند….

شکنجه در زندان: مرگ یک دانشجو در دوران بازجویی در زندان ایلام

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، اداره اطلاعات ایلام روز یکشنبه ششم اسفند به خانواده طالب بساطی اطلاع داد که فرزندشان در زندان جان باخته و از آنها خواست برای تحویل جنازه مراجعه کنند.طالب بساطی در اواخر بهمن ماه به اتهام «ارتباط با گروه‌های مخالف کرد» بازداشت شده بود.در گواهی فوت وی ذکر شده که وی به دلیل «ترومای مغزی» فوت کرده است.ترومای مغز ضربه‌ای است که بر اثر آن جمجمه و مغز آسیب جدی می‌بیند.خانواده این شهروند ایلامی از سوی نیروهای امنیتی تحت فشارند تا با رسانه‌ها مصاحبه نکنند.

دراین مورد هم اشاره میکنم به نقض اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:تشکیل اجتماعات و راهپیماییها،بدون حمل سلاح ،به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.

و اما راجع به محیط زیست کشورمون که بسیار همه رو ناراحت کرده:

متوسط عمق سفره های آب زیر زمینی منفی ۱۸ متر است  

طبق اعلام وزارت نیرو بیش از ۹۲ درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود هر چند بخش کشاورزی ادعا می کند بیشتر از ۷۰ تا ۷۵ درصد نیست ، به هر حال باید توجه خاصی به این منبع شود.

بحث مدیریت یکپارچه منابع در حوزه آبخیزداری یکی از مسائل عمده و مهم است لذا در بخش مدیریت منابع در ایران باید تلاش شود، می بینم که تنوع زیستی در حال نابودی است ، در بخش کشاورزی چهار میلیون هکتار به صورت آیش و چهار میلیون هکتار به صورت دیم کشت می شود که بیشترین فرسایش خاک در همین دو منبع است.از دوره های مختلف حجم این آب به سمت افول پیش می رود و عمق منابع آبهای زیر زمینی کاهش یافته است. به علت برداشت های بی رویه از منابع آبی شاهد بروز پدیده فرونشست و تخریب آبخوان ها در دشت های کشور هستیم.

بحران اب در ایران و اختلاف نهادهای ذینفع   : در موضوع بحران آب در کشور هنوز دعوای جناحی و اداری وجود دارد، بخش کشاورزی می خواهد این بخش مشکلی نداشته باشد، محیط زیست درپی حق آبه تالاب هاست و وزارت نیرو نیز سهم خود را می خواهد، درحالی که برای برون رفت از این وضع، نباید به موضوع آب بخشی نگاه شود. کم آبی در کشور، یک معضل ملی است، بخش، قوم و قبیله نمی شناسد، برای این بحران دانش و عمل مهم است، حل آن نیازمند این است که مسولان کشور از خواب طولانی بیدار شوند و خودشان و طرح هایشان را اصلاح کنند و به تبع آن کاهش مصرف در تمام بخش ها اعمال شود.

کاهش مصرف آب فقط در بخش کشاورزی نیست و باید عدالت در کاهش مصرف را در تمام بخش ها داشته باشیم.برخی تصور می کنند، کاهش مصرف در بخش کشاورزی معادل کاهش تولید غذا و به خطر افتادن امنیت غذایی است، این باور اشتباه است چرا که ۱۰۰ درصد با آب کمتر می توانیم تولیدات بیشتر و بهتری داشته باشیم.

و اما خبری دیگر از اعدام ها:

نانوای ۷۲ ساله که از بابت پرونده مفتوحه مرگ همسر دومش از سال ۹۴ متهم به قتل بود، با وجود اصرار بر بی‌گناهی‌اش سرانجام در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.

هم اینک در زندان مرکزی زاهدان ‍۱۲۱ زندانی با اتهاماتی نظیر محاربه، مواد مخدر و قتل و تجاوز به عنف، محکوم به اعدام و در انتظار اجرا حکم به سر می برند، یاد آور می شویم که ۱۴نفر از زندانیان یاد شده با اتهام به عضویت در گروههای مخالف نظام به اعدام محکوم شده اند. این زندانیان همراه با ۹۶ زندانی محکوم به اعدام با اتهام قتل در بند سه زندان مرکزی زاهدان محبوس هستند و۱۱تن نیز با اتهامات مربوط به مواد مخدر در بند یک زندان مرکزی زاهدان به سر می برند.

درآخر ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر رو که بنظر من همه ی قوانین رو میتونه دربرداشته باشه یکبار دیگه میخونم.

تمام افراد بشر آزاد بدنیا می آیند وازلحاظ حیثیت و حقوق باهم برابرند.همه دارای عقل و وجدان میباشند وباید نسبت به یکدیگر باروح برابری رفتار کنند.

در بخش دوم برنامه از سرکار خانم فائزه رضایی در خصوص انطباق ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دعوت به عمل آمد، که متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد:

بررسی ماده ۲۱ (حق دموکراسی) اعلامیه جهانی حقوق بشرو مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر حق انتخاب شدن فرد و یا انتخاب آزادانه نمایندگان را در زمره حقوق شهروندی میداند، که اراده مردم میبایست اساس برقراری و تشکیل دولت باشد.

افزون براین تاکید می کند که چنین اراده ای باید در انتخاباتی متناوب و منظم صورت گرفته، آزاد و عاری از هرگونه تقلب باشد، این حق یکی از حقوق شهروندی افراد است و احترام به آرای مردم، نیز از ارکان حقوق بشر می باشد.

بر اساس ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر هر شهروندی حق دارد که بدون تبعیض های نژادی، دینی و جنسی و … دسترسی برابر به مشاغلی که به طور مستقیم به اداره امور کشورمربوط می شود،داشته باشد.

و دولت ها موظفند شرایطی فراهم سازند تا افراد بتوانند به طور فعال در امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی  نظارت ومشارکت کنند

که استفاده از این حق همان دموکراسی استو به نوعی تضمینکننده حقوق اولیه افراد که بر مبنای آن منافع همگان بر منافع شخصی ترجیح داده شده است، یعنی مفهوم واقعی ازمردم سالاری، آزادی، مسئولیت پذیری و انتخاب نمایندگان. در بند 8 از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیزبه مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتکاعی و فرهنگی خیش تاکید شده است.و در اصل 6 قانون اساسی هم نحوه اداره امور کشور را متکی به آرا عمومی دانسته،انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی،اعضای شورا و نظایر آنرا از طریق همه پرسی می داند اماا تحت نظارت شورای نگهباننن!!!

با توجه به عدم فعالیت احزاب، سندیکا و همچنین وجود نهادی به اسم شورای نگهبان، پروژه دموکراسی خواهی درایران غیر عملی و در حقیقت رویایی بیش نیست زیرادرسیستم دولت جمهوری اسلامی ایران، شورای نگهبان نهادی است که بر انتخابات نظارت استصوابی دارد و صلاحیت نامزدها بایستی به تایید اعضای این شورای 12 نفره برسد، شش عضو فقیه این شورا مستقیما از سوی رهبر تعیین و شش عضو خقوق دان نیز با پشینهاد رئیس قوه قضائیه که او هم منصوب رهبر است به این مقام می رسند. و برای تایید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی تنها اعضای این شورا حق رای دارند.

اعضای شورای نگهبان که توسط رهبر انتخاب و ناظر بر کلیه انتخاباتند، در عمل افراد مورد نظر رهبر را به عنوان کاندیدهای تایید شده معرفی خواهند کردو این یعنی نقض حقوق اساسی یک ملت، یعنی عدم اجرای عدالت،  یعنی یک سناریو برای یک نمایش به نام انتخابات  در ایران.

بنابر آنچه گفته شد در کشوری که قدرت و تصمیم گیری در اختیار فرد و یا گروهی خاص باشد،درابتدا عدالت و حقوق اولیه افراد است که نادیده و نقض می شود.

در ادامه برنامه سرکار خانم بیگلری فرد از جناب آقای گلزار برای ارائه  گزارشی با موضوع  ” چگونه خود را از بند خشونت آزاد کنیم؟” دعوت به عمل آوردند.

اقای جهانگیر گلزار : چگونه خود را از بند خشونت آزاد کنیم؟

http://azadegy.de/jalesehamburg1april2018/golzar.mp3

در نهایت سرکار خانم بیگلری فرد از جناب آقای شفائی با موضوع سخنرانی ” حق ذاتی و حق شهروندی ” دعوت به عمل آوردند که متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد:

لفظ حقوق در معانی مختلف بکار میرود از جمله:

1ـ حقوق جمع حق و حق در اصطلاح عبارتست از ”امتیازی که شخص در جامعه معین دارد”. حقوق در این معنی به حقوق فردی تعبیر میشود.

2ـ حقوق اصطلاحاً ”عبارتست از” مجموعه قواعدی که تنظیم کننده و حاکم بر روابط اشخاص در جامعه معین میباشد.

حقوق در این مفهوم به حقوق ذاتی به ..

قدمت حقوق بشر برابر با عمر انسان است

حقوق بشر امری ذاتی و مادر زادی است نه اکتسابی

و باید بدانیم که پیش از آنکه انسانها متاًثر از نقش جامعه، مذهب، اقتصاد و دولت در حقوق طبیعی خود محدود شوند، حقوق بشر تولد انسان ها وجود داشته است.

دوستان، الهیون و مادی گرایان بر این باورند که:

0 . انسان در بدو تولد آزاد و رها و بدور از هر دیدگاهی و یا باوری در زمان و مکانی بدنیا وارد میشود

1 . وی میتواند به بیند، پس حق دیدن واقعیت های زندگی را دارد

2 . وی میتواند بشنود، پس حق شنیدن واقعیت های زندگی را دارد

3 . وی میتواند، صحبت کند، پس حق آزادی بیان دارد

4 . وی میتواند، رشد کند، پس حق رشد دارد

5 . وی میتواند، بیاندیشد، پس حق آزادی عقیده دارد

6 . وی میتواند، فریاد بزند پس حق اعتراض دارد

7 . وی میتواند، میتواند انواع احساس را داشته باشد پس حق عکس العمل و برخورد با احساسات خودش را دارد

8 . وی میتواتد، راه برود حق حرکت دارد

9 . وی میتواند، نفس بکشد پس حق حیات و زندگی در امنیت را دارد

10 . وی میتواند، ….           پس حق …..  دارد

حقوق بشر حقوق طبیعی همه نوع بشر هستند بدون در نظر گرفتن ملیت, محل سکونت, جنسیت, بومیان و یا ساکنان محلی یک منطقه, رنگ, مذهب, زبان, و یا حالت‌های دیگر. تمامی ما مستحق دارا بودن حقوق بشر یکسان بدون انواع تبعیض هستیم. این حقوق ها تماماً به هم مرتبط وابسته ناپذیر و غیر قابل تفکیک یا تقسیم هستند.

فرق حقوق و  دستمزد:  صاحبان قدرت در ایران برای گمراهی ذهن مردم به جای دستمزد و یا حق الزحمه از کلمه حقوق استفاده شده که در واقع حق انسانی چه زاتی و یا چه شهروندی را به فراموشی بسپارند.

از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال نا پذیر آنان اساس آزادی ، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد.

از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال  وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد واز ترس و فقر فارغ باشد به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده  است ،  از آنجا که اساسا حقوق انسانی را باید با اجرای  قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد.

از آنجا که لازم است توسعه روابط دوستانه بین الملل را مورد تشویق قرار داد ،

از آنجا که مردم ملل متحد ، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقوق زن و مرد مجددا در منشور اعلام کرده اندو تصمیم  راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتماعی  کمک کنند و در محیطی آزاد، وضع زندگی بهتری  به وجود آ ورند،

 

 

از آنجا که دول عضو ، متحد شده اند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر و آزادی های اساسی را باهمکاری سازمان ملل متحد تامین کند ،

از آنجا که حسن تفاهم مشترکی نسبت به این حقوق وآزادی هابرای اجرای کامل این تعهد ، کمال اهمیت را دارد ، مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای  تمام مردم و کلیه ملل ، اعلام می کند تا جمعی و همه ارکان اجتماع ، این اعلامیه را دائما در مد نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که بوسیله تعلیم و تربیت ، احترام این حقوق و آزادی ها توصیه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی ، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها، چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم کشور هایی که در قلمرو آنها می باشند تامین گردد .

البته برای تنظیم اعلامیه فقط نیاز به شناخت حقوق ذاتی نبوده بلکه ضرورت داشت برای میسر شدن و نحوه برشد رساندن این حقوق ذاتی همانند .

1 . امکان زندگی سالم در امنیت

2 . امکان آموزش و تحصیل

3 . امکان  شنیدن و حق بیان

4 . امکان رشد اندیشه

5 . امنکان داشته حق انواع آزادی (حق بیان، حق شنیدن واقعیت ها، عدم سانسور، حق تشکیل احزاب و سندکا، حق اعتراض، حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن…)

6 . امکان داشتن مسکن و رفاه

7 . امکان داشتن امنیت بهداشتی

8 . حق داشتن محیط زیست سالم

9 ………….

این موارد هم ضرورت تکمیل حق زاتی است که میتوان انرا حق شهروندی گفت و در اعلامیه جهانی حقوق بشر در ان مطرح شده

البته من اعلام میدارم که این 30 ماده اعلامیه تا کنون بهترین تصمیمی است که بشر برای خود گرفته است و این جا اعلام میدارم که که در آینده با رشدی که داریم در امر شناخت حقوق بشر و حقوق شهروندی می بینیم حتما میتواند موارد دیگری به این ها اضافه شود .

من مخالف این نگاه هستم

یک شهروند یک عضو رسمی یک شهر، ایالت یا کشور است.

این دیدگاه، حقوق و مسئولیت‌هایی را به شهروند یادآور می‌شود که در قانون پیش بینی و تدوین شده‌است.

از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. ازاین رو از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر و اصول و هدف‌ها و وظایف و روش انجام آن است. همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که می‌توان بعنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است.[۱]

در واقع حقوق شهروندی آمیخته‌ای است از وظایف و مسئولیت‌های شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تأمین آن حقوق بر عهدهٔ مدیران شهری (شهرداری)، دولت یا به‌طور کلی قوای حاکم می‌باشد. به مجموعه این حقوق و مسئولیت‌ها، «حقوق شهروندی» اطلاق می‌شود.

به امید آشنائی تک تک انسان ها به حقوق فردی و جمعی خود .

در انتها بحث آزاد با موضوع “نوروز و سال 1397 “ مطرح شد. این جلسه راس ساعت 15.00 به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید.

 

گزارش جلسه سخنرانی مشترک نمایندگی های مالزی، اسکاندیناوی و کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو

تهیه گزارش: سعید حسینی

جلسه سخنرانی مشترک نمایندگی های مالزی، اسکاندیناوی و کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو روز یکشنبه ۲۰مای ۲۰۱۸ میلادی ساعت ۱۷ بوقت اروپای مرکزی با حضورمسئولان و اعضای کمیته ونمایندگی ها ، سخنرانان ، جمعی از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران و مهمانان دیگر با موضوع توسعه فرهنگی ، در اتاق پالتاک نمایندگی مالزی برگزارگردید .

در ابتدا مسئول جلسه خانم معصومه توکلی با عرض خیر مقدم به تمامی حاضرین و معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی ها جلسه را آغاز نمودند.

اولین سخنران این جلسه بعد از گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق جوان و دانشجو در ایران درماه گذشته که توسط آقای احمد هاشمی نژادارائه شد، آقای پوریا نخبه زعیم با موضوع بررسی هدف چهارم سند ۲۰۳۰ یونسکوو مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرانبودند :

سند آموزش 2030 با قانون اساسی ایران مغایرت دارد: خزعلی در پاسخ به این پرسش که “آیا سند آموزش توسعه 2030 با قوانین بالادستی کشور، مغایرت دارد؟” بیان کرد: در تصویب‌نامه هیئت وزیران ذکر شده است که این سند مستند به اصل 138 قانون اساسی است حال آن که در سه بخش با این اصل منافات دارد: سطح این سند بسیار وسیع-تر از موارد مذکور در اصل 138 قانون اساسی است. اصل 138 قانون اساسی جمهوری اسلامی اعلام می-‌کند که مصوبات هیئت وزیران نباید با متن و روح قوانین مخالف باشد. اصل 138 قانون اساسی اعلام می-‌کند تصویب‌نامه‌-های هیئت وزیران باید به اطلاع رئیس مجلس برسد، حال آنکه این مسئله به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی نرسیده است.نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی در شورای فرهنگی و اجتماعی زنان ادامه داد: لازم به ذکر است تهیه سند ملی آموزش 2030 و دادن تعهد به یونسکو با اصول 153، 77 و 125 قانون اساسی نیز در تعارض است. اصل 153 قانون اساسی می‌گوید: هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور شود، ممنوع است. اصل 77 قانون اساسی می‌گوید: عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قراردادها و موافقت‌نامه‌‌های بین‌المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. اصل 125 قانون اساسی می‌گوید: امضای عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، موافقت‌نامه‌ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت‌ها و همچنین امضای پیمان‌های مربوط به اتحادیه‌های بین‌المللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رییس جمهور یا نماینده قانونی او است.

وی افزود:‌ تهیه سند ملی 2030 جمهوری اسلامی ایران براساس سند آموزش سازمان ملل و با هدایت و نظارت دفتر یونسکو با فرموده مقام معظم رهبری که «شورای عالی انقلاب فرهنگی باید اتاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاه-‌های کشور» باشد منافات دارد. لازم به ذکر است ساختاری که برای چارچوب عمل ملی سند آموزش 2030 در تصویب‌نامه هیئت وزیران در نظر گرفته شده شبیه ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی است و اعتبار آن در حدی است که به‌محض تصویب سند همه دستگاه‌-های دولتی موظف به اجرا می-‌شوند.

رئیس سابق شورای فرهنگی و اجتماعی زنان گفت: بیانیه نهایی نشست عالی‌رتبه مشورتی در زمینه آموزش 2030 در 4 دی ماه 1395 نیز بر گستردگی و تسریع در اجرایی شدن این سند تأکید می-‌کند.

سند 2030 دگرگونی اساسی در کشور ایجاد خواهد کرد”مهم-ترین اشکالات محتوایی سند ملی آموزش 2030 چیست؟” گفت: این سند بسیار مهم بوده و دگرگونی اساسی در کشور ایجاد خواهد کرد. کمیسیون ملی یونسکو در ایران در ابتدای سند «چارچوب عمل ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران» اعلام کرده که هدف 4 برنامه توسعه پایدار اصلی‌ترین هدف از اهداف 17گانه سند توسعه پایدار ساز

سند 2030 در شرایطی که اسناد بالادستی بومی داریم، به‌صلاح نیست

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در شورای فرهنگی و اجتماعی زنان بیان کرد: آماده‌سازی این سند در وضعیتی است که جمهوری اسلامی ایران اسناد بالادستی بسیار باارزشی منطبق با دیدگاه اسلامی و با عنایت به مسائل و مصالح ملی (مجموعه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند نقشه جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی کشور و سند دانشگاه اسلامی) را دارد و دستگاه-‌های مربوطه اقدامی برای تحقق این اسناد انجام نداده‌-اند و در عوض مشغول تهیه چارچوب عمل ملی آموزش 2030 بوده‌-اند، این در وضعیتی است که بند ب بخش اول سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (مصوب 1390) اظهار دارد: «وزارت آموزش و پرورش مسئولیت نهادینه سازی و اجرای سند ملی آموزش و پرورش و طراحی و تدوین برنامه‌-های اجرایی سند تحول راهبردی را برعهده دارد و حداکثر ظرف مدت یک سال پس از تصویب این سند، برنامه‌-های خود را به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش می-‌رساند». 2030 ایران را موظف به حذف کلیشه‌های جنسی می‌کندوی اظهار کرد: مطابق هدف 4 در بندهای 4-1، 4-2، 4-3 و 4-5 «سند آموزش 2030» جمهوری اسلامی ایران موظف به آموزش برابری زنان با مردان، در محتواهای آموزش رسمی (مدارس، دانشگاه-‌ها و…) و غیررسمی می-‌شود، کلیشه-‌های جنسی را باید حذف کند. آموزش‌های جنسی و حذف مفاهیم قرآن به‌بهانه حذف خشونت در کتاب‌های درسی خزعلی در پاسخ به این پرسش که سند آموزش 2030 در رابطه با محتوای کتاب‌های درسی نیز برنامه‌‌ای دارد، گفت: مطابق بند 4-5 سند آموزش 2030 باید حتماً مفاد حقوق بشر سازمان ملل در کتاب‌های درسی مدارس و دانشگاه-‌ها به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود و مطابق بند 4-7 «ملاک‌های توسعه سازمان ملل»، «آموزش-‌های جنسی»، «ترویج فرهنگ صلح و به‌عنوان نبود خشونت» (سازمان ملل آیات جهاد در کتب درسی را مصداق خشونت می-‌داند).رئیس سابق شورای فرهنگی و اجتماعی زنان تصریح کرد: مطابق سند آموزش 2030 باید قوانین و مقرراتی وضع شود تا دختران و زنان 15 تا 49 سال به اطلاعات، آموزش و مراقبت‌های جنسی و تناسلی دسترسی یابند. مطابق سند ملی آموزش 2030 شاخص‌‌های ارزیابی آموزش‌-های رسمی و غیررسمی در کشور باید محتوای سند آموزش سازمان ملل باشد و حتماً باید جمهوری اسلامی ایران این گزارش سالانه در مورد عملکرد خود براساس این شاخص‌-ها را به سازمان ملل ارائه کند به‌عنوان مثال «ارائه اطلاعات در مورد میزان خشونت و تجاوز در مدارس جمهوری اسلامی ایران»، «میزان آموزش شهروندی»، «میزان آموزش برای توسعه پایدار» و «میزان آموزش مهارت-های پیرامون ایدز.»

وی در پاسخ به این پرسش که “سند آموزش 2030 درخصوص تربیت شهروند جهانی به چه مواردی اشاره دارد و این مسئله چه تضادی را با فرهنگ ایرانی و اسلامی دارد؟” بیان کرد: در بند 13 آموزش شهروندی جهانی ذکر شده است که آموزش‌-هایی که باید انجام پذیرد عبارتند از: آموزش و کسب مهارت-‌های اجتماعی مانند توان شبکه-‌سازی با افراد دارای پیشینه-‌ها، اصالت-‌ها، فرهنگ-‌ها و دیدگاه-‌های مختلف (که بهائیان، داعش و طالبان، ضدانقلاب، افراد فاسد و مفسد اخلاقی، مروجین انحرافات اعتقادی را نیز شامل می‌‌‌شود).

خزعلی افزود: با اجرای این سند عزم جدی در تمامی دستگاه-‌های آموزشی برای عملکرد براساس مدل توسعه غربی به‌جای مدل پیشرفت اسلامی ــ ایرانی ایجاد خواهد شد. همان‌گونه که در صفحه 24 چارچوب عمل ملی آموزش 2030» ذکر شده است این برنامه در سطح جهانی تدوین و تصویب شده در سطح منطقه-‌ای مورد تقسیم کار قرار گرفته در سطح ملی تدوین و اجرا می-‌شود و در سطح جهانی ــ منطقه‌-ای ــ ملی مورد نظارت و ارزیابی قرار می‌-گیرد. لازم به ذکر است اهداف توسعه پایدار با شعار «دگرگون ساختن جهان ما» مطرح شده و ما در وضعیتی که مطابق فرموده امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری باید در صدد تمدن سازی اسلامی باشیم عملکرد ملی را براساس رهنمودهای سازمان ملل قرار می-‌دهیم. البته در وظایف یونسکو نیز آمده: «همفکری و همکاری با دانشگاه-‌ها و سایر نهادهای علمی و تحقیقاتی به‌منظور تربیت نیروی انسانی مطابق با اولویت‌-های جهانی».

ارائه اطلاعات آموزشی کشور به سازمان ملل با اجرای سند 2030

وی در پاسخ به این پرسش که “آیا سند آموزش 2030 زمینه ارائه اطلاعات حیاتی کشور را به نهادهای بین المللی فراهم می‌کند؟” ادامه داد:‌ در صفحه 60 «چارچوب عمل ملی آموزش 2030» به‌صراحت ذکر شده که شاخص‌-های ملی باید براساس داده-‌های یونسکو، یونیسف، بانک جهانی تعیین شود. مطابق سند ملی آموزش 2030 جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف است به‌طور مستمر و با فاصله-‌های کوتاه، تمامی اطلاعات آموزشی از حیث منابع، محتواها. خزعلی با اشاره به اینکه مطابق بند 17 «راهبرد پاسخ-گویی و اقدام» دولت جمهوری اسلامی ایران متعهد می‌-شود به کنوانسیون-‌ها، میثاق‌نامه‌-ها، توافق‌نامه-‌ها و پروتکل-‌های سازمان ملل که به آموزش مرتبط هستند عمل کند، افزود: حال آنکه جمهوری اسلامی ایران به برخی از این کنوانسیون-‌ها به‌دلیل مغایرت متعدد مواد آن با شرع مقدس اسلام ملحق نشده است (مانند کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان) ولی در این سند متعهد به اجرای بخش‌-هایی از آن بدون بررسی کارشناسی می‌-شود (سازمان ملل این اسناد را مرتبط با آموزش می‌-داند همان‌گونه که در بند 10 «اصول کلی و اهداف سند آموزش 2030» ذکر کرده است: «اصول مندرج در این سند برگرفته از اسناد و موافقت‌‌نامه‌-های بین‌-المللی از جمله: اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون محو تمامه اشکال تبعیض علیه زنان  است».

** ایران با تبدیل 2030 به سند ملی آن را الزام‌آور کرد رئیس سابق شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده ادامه داد: نکته مهم آنکه جمهوری اسلامی ایران شتابزده و عجولانه به‌صورت داوطلبانه سند ملی آموزش 2030 را تهیه کرده و به یونسکو ارائه داده و طرح عملیاتی شدن آن را شروع کرده است تا به آنجا که آقای سعدالله نصیری قیداری، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در آذر 95 اعلام می‌-کند: «جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یکی از کشورهای پیشگام در منطقه آسیا و اقیانوسیه در زمینه آمادگی و تمهید تدارکات لازم برای اجرای آموزش 2030 مورد تقدیر قرار گرفت». لازم به ذکر است در مجمع عمومی سازمان ملل و با حضور سران کشورها بیانیه-‌های فراوانی صادر شده و بیانیه نهایی نشست اعلام می-‌شود. هیچ یک از این بیانیه-‌ها برای هیچ کشوری الزام‌آور نیست. در سازمان ملل فقط قطع‌نامه-‌های شورای امنیت ضمانت اجرایی دارد. حال اگر سند آموزش تا سال 2030 سازمان ملل و نیز بیانیه اینچئون الزام ‌آور نبوده جمهوری اسلامی ایران با تبدیل آن به سند ملی آن را برای کشور الزام ‌آور کرده است.

خزعلی مطرح کرد: در مقابل این اقدام، برخی مسئولان فرهنگی اصولگرا درصدد هستند سند ملی آموزش 2030 را در مرکزی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی یا کمیسیون فرهنگی و آموزش مجلس به بحث گذارده و موارد حق تحفظ جمهوری اسلامی ایران را بر این سند مشخص سازند.

وی بیان کرد:‌ در برخی مواد سند ممکن است متوجه مقصود اصلی سند نشویم و حق تحفظ قائل نشویم در این موارد مجبور می‌شویم مطابق پیگیری-‌های یونسکو عمل و به موارد خلاف هم اقدام کنیم (تجربه قبلی در مورد کنوانسیون حقوق کودک اتفاق افتاد که وقتی موارد خلاف شرع و خلاف قانون کنوانسیون حقوق کودک احصاء می‌-شد هیچ صاحب نظری متوجه نشد، وقتی کنوانسیون حقوق کودک از نقش والدین در مراقبت از کودک نام می‌-برد مقصود «والدین دارای فرزند خارج از چارچوب ازدواج» و «والدین همجنس» نیز است و پس از تحقیق دقیقی که در عبارات «کمیته حقوق کودک سازمان ملل» انجام و مشخص شد این کمیته به همه کشورهای عضو تأکید کرده که والدین همجنس‌باز (که کودکی را به فرزندی تقبل کردند) و والدین صاحب فرزند از روابط نامشروع، باید از جایگاه و حقوقی مساوی با والدینی که بر اثر ازدواج دارای فرزند شده-‌اند برخوردار باشند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در شورای فرهنگی و اجتماعی زنان گفت:‌ چون مبانی حاکم بر سند آموزش 2030 سکولار است به مصالح ملی کشور توجهی ندارد. آنچه در اسناد بالادستی نظام با توجه به دیدگاه‌-های اسلامی و مصالح ملی تدوین شده است مغفول می-‌ماند، نمونه‌-های اندکی از این موارد عبارت است از اموری که بارها و بارها در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند نقشه جامع علمی کشور بر آنها تأکید شده و در سند «چارچوب عمل ملی آموزش 2030» هیچ اثری از آنها یافت نمی-‌شود از جمله مفاهیمی چون اعتقاد به خدا، وحی، معاد، نبوت و امامت، رهبری نظام اسلامی و ولایت فقیه، آزادی توأم با مسئولیت در برابر خدا، ارزش-‌های انقلاب، حمایت از مستضعفان جهان، مبارزه با استکبار، مصادیق تقوای الهی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری، عفت، شجاعت، همه مباحثی که به حفظ عزت و اقتدار نظام اسلامی مربوط است، انسجام ملی، بیان تکالیف دینی، توجه به تمدن اسلامی ــ ایرانی، آرمانی بودن جامعه عدل مهدوی، خدامحوری نه انسان‌محوری، اهمیت پاکدامنی و ازدواج، استحکام خانواده، ارزش‌-ها، نقش‌-ها و مسئولیت-‌های جنسیتی (دختران ــ پسران)، عدالت، قناعت و انضباط مالی و پرهیز از اسراف…

آقای فرداد عسکری به بررسی چرائی صدور اطلاعیه ۹۸۱ در خصوص فعالان فضای مجازی  پرداختند :فعالان فضای مجازی، یا مجرمین غیر قابل بخشش!یکی از جرایم سنگین در جمهوری اسلامی ایران، ابراز عقیده و بیان بوسیله فعالیت در فضای مجازی (وبلاگ، فیسبوک، تلگرام و …) است که پیوسته با بدترین و شدیدترین مجازات ها روبرو بوده است.

پس از وقایع سال ۱۳۸۸ تعداد بازداشت‌های مربوط به فعالیت‌های اینترنتی گسترش یافت و قانون جرائم رایانه‌ای سال ۱۳۸۹ عجولانه و بدون بررسی کامل همراه با نواقص بسیار تصویب شد. و همچنین پس از اعتراض‌های اجتماعی و سیاسی ایران در سال گذشته، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی بار دیگر زیر ذره بین نیروهای اطلاعاتی  قرارگرفت زیرا:

اعتراض‌های مردمی دیماه ۹۶ مجددا نقش شبکه‌های اجتماعی در حوادث سیاسی و اجتماعی ایران را برجسته کردند.بر اساس آمار منتشر شده صد ها نفر از فعالان فضاهای مجازی و اینترنتی در ایران دستگیر شده اند که  اتهام همه توهین به رهبری و اقدام علیه امنیت ملی است .

در ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی برای اینگونه اتهامات شش ماه تا دو سال زندان پیش بینی شده است همراه با چند تبصره از جمله اتهام سب النبی که مجازات آن اعدام است. و در ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی، موضوع اهانت به مقدسات اسلامی را مشمول حکم سب النبی  میداند که طبق ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی حکم اعدام دارد و این در حالیست که مسئولین جمهوری اسلامی ایران از یک سو فریاد پایبندی به حقوق بشر را  سر می دهند و از سوی دیگر در قبال اظهار عقیده و بیان و گرفتن حق حیات شهروندان و اجرای حکم اعدام مجوز قانونی دارند.

بر اساس همین قوانین وبلاگ نویس ستار بهشتی به کام مرگ کشیده شد(زیر شنکجه و بهنگام بازجویی جان داد)، سهیل عربی بهترین سالهای زندگی خود را در زندان همراه با هزاران توهین،تهدید و شکنجه همراه با حکم اعدام و اعتصاب غذا سپری کرد، «حکم اعدام او در نتیجه تلاش فعالان حقوق بشر لغو شد»،سینا دهقان شهروند ۲۰ ساله ای که به اتهام سب النبی از طریق نوشتن مطالبی در شبکه اجتماعی لاین محکوم به اعدام است و این حکم برغم تلاش و پی گیری از سوی فعالان حقوق بشر، در دیوان عالی کشور تایید شده است،آرش شعاع‌شرق روزنامه‌نگار مستقل گیلانی و خبرنگار مخالف و منتقد جمهوری اسلامی در ترکیه ربوده شد، مأموران امنیتی اطلاعاتی پس از خروج اجباری آرش از ایران و به دنبال ادامه فعالیت رسانه‌ای وی در کانال خبری تلگرامیِ «گیلان نو»، خانواده اش  را تهدید کرده بودند؛ درصورت ادامه فعالیت‌های اوعلیه حکومت و دعوت مردم گیلان به تظاهرات، وی را در هرکجا که باشد «ترور» خواهند کرد،

علی احمدنیا، سیدمجتبی باقری، سبحان جعفری تاش، جواد جمشیدی، نیما کشوری و سعید نقدی،به همراه شش تن دیگر از مدیران کانال‌های تلگرامی حامی اصلاح طلبان نیز اخیرا بازداشت و کانال های آنان در از دسترس خارج گردیده است.

نگرانی مسئولان از آگاهی مردم به حقوق ذاتی خود با ایجاد محدودیت و اعمال پارازیت، فیلتیرینک، سانسور و … بر روی رسانه ها، امریست که بطور مستمردر ایران ادامه داشته و دارد تا آنجا که در روزهای اخیر رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران بطور علنی از فیلتر شدن دائمی اپلیکیشن تلگرام «تا پایان فروردین جاری» خبر می دهد.

ما با بیان نقض حقوق اولیه ی انسانی از جمله : مواد ۱، ۵، ۱۰، ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر، خواستار اجرای کامل منشور حقوق بشر  و کنوانسیون های آن، آزادی بدون قید و شرط تمامی دستگیر شدگان اخیر، زندانیان سیاسی عقیدتی شده و از وجدان های بیدار، انسان های آزاده، سازمان ها و نهاد های حقوق بشری میخواهیم تا نسبت به وضعیت کلیه بازداشت شده گان اخیر، زندانیان سیاسی، مدنی و عقیدتی که سالهاست در سکوت و بی عدالتی محبوس شده اند  توجه بیشتری داشته و تمامی سعی خود را در جهت آزادی آنان به کار گیرند.

در ادامه آقای سالار قربانی با موضوع آموزش همگانی سخنرانی کردند  :

با سلام و درود خدمت تمام دوستان عزیز ، مبحث امروز ما در مورد آموزش همگانى است اما قبلش از شما عزیزان اجازه میخوام که اشاره اى به اینکه اصلاً توسعه چیست و دلیل به وجود آمدن این واژه و تاریخچه جهانى اون داشته باشم.

.توسعه چیست؟

  • “توسعه” درلغت به معنای رشد در جهت پیشرفته ترشدن, قدرتمندترشدن و حتی

بزرگترشدن است ٬ ادبیات توسعه در جهان  بعد از جنگ

جهانی دوم مطرح وموردتکامل قرارگرفت. هدف, کشف چگونگی بهبود شرایط کشو رهای

عقبمانده یا جهان سوم تا شرایط مناسب همچون کشورهای پیشرفته وتوسعه یافته است.

ویژگی های مشترک کشورهای درحال توسعه

  • 1 .پایین بودن سطح وکیفیت زندگی مردم
  • 2 .بیکاری وکمی کار, و پایین بودن میزان بهره وری کار و نیروی کار
  • 3 .وابستگی زیاد به تولیدات کشاورزی ویاصادرات مواداولیه یا همان  منابع طبیعی
  • 4 .وابستگی اقتصادی و آسیب پذیری درروابط بین المللی
  • 5 .ساختار سیاسی و حکومتی نامناسب وناکارآمد

مشخصه های اجتماعی کشورهای در حال توسعه

  • الف. نابرابری اجتماعی
  • ب. ضعف طبقات متوسط
  • ج. بیسوادی
  • د. مشکلات بهداشتی ودرمانی

خوب این تعریف توسعه بود و اما، سوال مهم اینه که، توسعه چگونه امکان پذیر میشود ؟؟؟؟  مهمترین رکن توسعه در ابعاد فردی و اجتماعی، آموزش است; که در ابعاد اجتماعى به آن آموزش همگانى گفته میشود ، که سازندگى و بهبود وپیشرفت  انسانی را به همراه دارد. البته بد نیست که یک پرانتز اینجا باز کنم و اون اینه که در صورتى آموزش همگانى سازندگى و بهبود و پیشرفت انسانى را به همراه دارد که سیستم حاکم و یا بهتر بگم تمام ابزارهاى آموزش همگانى که شامل صداوسیما ، رادیو و مهمترین آن ، آموزش و پرورش است که کودکان را به هر شکلى که بخواهد میتواند پرورش دهد، در خدمت و انحصار حکومت حاکم و سیستمى ایدئولوژیک نبوده و کاملاً آزاد و همراه با علم روز پیش رفته و از هرگونه آموزش غیر استاندارد و غیر علمى جلوگیرى کند که متاسفانه در ایران دقیقاً برعکس این فکتها در سیستم آموزشى اجرا میشه و کاملا سیستم آموزشى زیر نظر و محقق هدفهاى یک ایدئولوژى است و به جرات میتوانم بگویم که با علم روز در اکثر موارد غریبه و یا دور از قسمت عظیمى از علم روز است که مبادا خدشه اى به داستانهاى افسانه اى همان ایدئولوژى حاکم که در تضاد کامل با حقایق و شواهد علمى که بارها مورد آزمایش قرار گرفته و از هرگونه آزمایشى پیروز بیرون آمده ، وارد شود و منجر به آگاهى و آزادى جامعه شود . فرآیند آموزش ٬ همسفر انسان و عمری به اندازه عمر انسان دارد ! سیستم آموزشى هرجامعه  باید با حرکت سریع علوم و فنون و انفجار اطلاعاتى حاکم بر دنیاى کنونى متناسب باشد ٬ علاوه بر این، آموزش یک وظیفه ى انسانى در جامعه ها و یک فرایند مداوم و همیشگى است ٬ به زبان دیگر آموزش، هر گونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرح ریزى شده با هدف آسان کردن یادگیرى در یاد گیرندگان است ٬ که متاسفانه  در کشور ما ایران و در طول ۴۰ سال حکومت جمهوری اسلامی نه تنها همسو با حرکت علوم و فنون و دنیای اطلاعاتی که اگر یک ثانیه از آن غافل شد ٬ اثرات جبران ناپذیر دارد ٬ نبوده است بلکه از آموزش زبان انگلیسى که زبان دنیاى مدرن امروز است و تقریباً تمام  تبادل اطلاعات علمى و غیر علمى با وجود این زبان در دنیا امکانپذیر و یا بهتره بگم آسانتر است در مقاطع پایین تدریسى خود ، امتناع کرده و علاقه اى به آسان بودن ارتباط جامعه ایران با دیگر جوامع پیشرفته نداشته و از هیچ تلاشى در این زمینه فروگذار نبوده و نیست و چه قبلا و چه الان تمام سعیش بر آن بوده است که آموزش همگانیش بر مبنای چهار چوب یک ایدئولوژی دینی که به قرنها پیش تعلق دارد باشد و هیچوقت با تمام علم روز همراه نبوده و همیشه تمام تلاشش را کرده است که چشم و گوش مردم از تمام پیشرفتها و دستاوردهای نوین علمی که منجر به ارتقای سطح فکری جامعه ، رفاه اجتماعى و تامل با دنیای اطراف است ٬ بسته بماند٬ که یکى از آنها نبود آموزش و یا حداقل بستر مناسبى براى آگاهى راحت و آسان مردم به همین اعلامیه جهانى حقوق بشریست که من و تمام دوستان را علاقه مند و البته موظف به آن کرده که در موردش که یکى از حقوق اولیه هر انسانیست ، اقدام به آگاهسازى کنیم ، و عدم آموزش این موارد و دیگر موارد این است که نظام در کمال آرامش بتواند همچنان به ظلم و زور و ندادن حقوق انسانی شهروندان و امکانات رفاهی که نتیجه پیشرفت علم چه از لحاظ رفاهی و چه از لحاظ کرامت انسانی ٬ با سرعتی سرسام آور است  ادامه داده وهمچنان مردم را عقبتر از جامعه جهانی کنونی نگهداشته و از وجود این عارضه سود ببرد ٬ اما خوشبختانه در سالهای اخیر با وجود اینترنت ٬ شبکه های اجتماعی و فضای مجازی ٬تا حدودی این فرصت از جمهوری اسلامی گرفته شد و چه از لحاظ سطح آگاهی مردم و چه از لحاظ منسجم شدن تمام اقشار جامعه نوید انقلابی جدید و  همراه با آگاهی را به ارمغان آورد و تمام سیاستها و آموزشهای  غلط رژیم را نقش بر آب کرد.البته در آخر سخنانم دوست دارم به موضوعى اشاره بکنم و آن این است که باز هم با وجود تمام نقص ها و غیر استاندارد بودن سیستم آموزشى که در ایران در طول چهل سال گذشته به اجرا گذاشته شده ، هستند کسانى که از این آموزش هم بى بهره اند و از کمترین امکانات آموزشى که یک اتاق و تخته سیاه میتواند باشد محرومند و معضل دیگرى که این سیستم غلط آموزشى منجر به پدید آمدن آن شده است مکانهاى آموزشى غیر انتفایى که شامل مهد ها و مدرسه ها و آموزشگاههاى زبان و غیره  است که خود فاصله طبقاتى در جامعه را به خوبى به نمایش گذاشته که منجر به شکوفا نشدن استعدادهاى پنهان در جامعه که هیچ پله اى براى رسیدن به جایگاهى که شایان آن هستند ندارند ، شده است و از طرف دیگر آقازاده ها با داشتن ژن خوب و سهمیه هایى که به آنها داده میشود به سرعت سیر سعودى را طى کرده و به جایگاهى که نه شایان آن هستند و نه به خوبى از عهده آن برمیایند و نه در تخصص آنهاست میرسند که این عمل خود منجر به ناکارامدى اکثر ادارات و موسسات و غیره میشود .

در پایان صحبتهام باید خدمتتون عرض کنم که در ایران طبق آمارهاى رسمى که منتشر شده است حدود نه میلیون بى سواد داریم که اکثریت این آمار را زنان جامعه  تشکیل میدهند و یکى از دلایل مهم بى اثر ماندن تلاشهاى معلمان نهضت سواد آموزى که با سواد کردن قشر بیسواد عقب مانده از تحصیل است ، و همچنین معلمان آموزش و پرورش این است کهدر شرایطی که آموزش دهندگان نهضت‌سوادآموزی در کشورمان همچنان با چند ماه حقوق معوقه و مطالبات و ناامنی شغلی مواجه‌اند و معلمان آموزش‌وپرورش با وضعیت معیشتی و شغلی خارج از شئون فرهنگی و معلمی در تقلای حفظ تعهدکاری و زندگی هستند کاهش درصد بیسوادی در کشورمان نیاز به برنامه ریزی عملیاتی نتیجه گرا و اراده و عزم جدی دارد.

در پایان از همتون سپاسگزارى میکنم که وقتتون را در اختیار بنده قرار دادین و به امید ایرانى بهتر ، بدرود

… و آقای محمد حاجی امیدی وضعیت رسانه ها در جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کردند ،که علاقه مندان میتوانند این سخنرانی را از طریق لینک فایل ضبط شده زیر شنوا باشند. https://bashariyat.org/?p=13334

این جلسه با بحث آزاد و تبادل نظر پیرامون توسعه فرهنگیبا مدیریت خانم زرین تاج الیاسی و توسط حاضرین در ساعت ۱۹:۳۰ به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید .

 

گزارش جلسه کمیته اقوام و ملل ایرانی « نهم ژوئن  ٢٠١٨ »

تهیه و تنظیم: کاوه شیخ محمدی

در تاریخ فوق جلسه کمیته اقوام و ملل ایرانی کانون دفاع از حقوق بشر ایرانساعت 15  به وقت اروپای مرکزی و ١٧:٣٠ به وقت ایران در پی فراخوانی که از قبل برای حامیان حقوق بشر ایران در این زمینه منتشر گردیده بود با حضور اعضای این کمیته از اقصی نقاط جهان و میهمانان از سایر کمیته های کانون و با حضور فعالان میهمان حقوق بشر بر گزار شد.

این نشست در حالی کار خود را آغاز کرد که در ایران بیش از پیش بصورت سیستماتیک شاهد نقض حقوق بنیادی اقوام و ملل ایرانی هستیم که با دستگیری ها و حکم های سنگین حبس در زندان و حکم اعدام از طرف نظام قضایی ایران در حوزه اقوام و ملل روبرو هستیم و کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با تبین مفهوم برابری حقوق انسانی و فرهنگی همه شهروندان ایران، در کنار هم به دور از ملاحظات سیاسی و امنیتی نظام حاکم خود را ملزم به صیانت از حقوق اقوام و ملل در ایران می داند و در همین راستا اعضای کانون در جلسه مذبور به تشریح مسایل و بازتاب نقض حقوق مربوط به این حوزه نمودند.

در ابتدای این گردهمایی آقای احسان زندی لک با برشمردن خبرهای موارد نقض حقوق بشر ماه گذشته جلسه را آغاز کردند که نظر خوانندگاه گرامی را به پاره ای از موارد اخبار جلب می کنم:

  • 15 نفر از بازداشت شده گان تجمع معلمان جلو سازمان برنامه و بودجه در تهران به زندان اوین منتقل شدند این تجمع که پیرو فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران بود بسیاری از معلمان بازنشسته و شاغل در شهرهای مختلف ایران اقدام به برگذاری تجمع اعتراضی کردند که بازداشت هفت نفر از 15 نفر بازداشت شده تا زمان انتشار این خبر تداوم داشته و از محل نگهداری محمد حبیبی فعال صنفی و عضو هیئت مدیره کانون معلمان استان تهران اطلاعی در دست نیست.
  • اعتصاب غذای اسماعیل عبدی در زندان اوین. اسماعیل عبدی معلم زندانی وفعال صنفی معلمان محبوس در زندان اوین در اعتراض به نقض گسترده حقوق شهروندی معلمان و کارگران دست به اعتصاب غذا زده و در سایه بی توجهی مسئولان با مشکلات بسیاری روبرو شده، حسین تاج وکیل اسماعیل عبدی چندی پیش در ارتباط با وضعیت جسمی موکل خود ابراز نگرانی کرده بود و خواستار ازادی مشروط او شده بود.
  • روح الله مردانی معلم و دانشجوی دانشگاه تهران به بهانه حضور در تجمعات اعتراضی دی ماه بازداشت شد ودر اعتراض به بازداشت و بلاتکلیفی خود اعتصاب غذا کرد.
  • یک زندانی به نام واحد بخش کوسه در زاهدان که از شش سال پیش در حبس بوده به جرم قتل اعدام شد. همچنین یک زندانی دیگر به نام محمد سرحدی در زندان زاهدان به جرم قتل اعدام شد.
  • متاسفانه دو زندانی دیگر به نامهای خلیل آگوش و سهیل میربخش به اتهام قتل در زندان مرکزی ارومیه اعدام شدند. لازم به ذکر است بنا به گزارش سالانه سازمان عفو بین الملل ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام رتبه نخست اعدام شهروندان خود را در دنیا دارد.

بنا بر امارهای به دست امده بیش از 60% اعدامهای صورت گرفته در ایران توسط حکومت ،دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمیشود اصطلاحا به این اعدامها اعدام مخفی گفته میشود.

دوستان گرامی به علت کثرت اخبار در همین جا به ذکر مواردی چند بسنده کرده ایم و از خوانندگان و علاقمندان که مایل به دریافت کل اخبار هستند تقاضا میکنم که ادامه آنرا از طریق لینک زیر پیگیری نمایند:

http://azadegy.de/jaleseaghvam9jun2018/zandi.mp3

در ادامه برنامه آقای محمد ابوطالبی با تشریح ماده ٢٣ اعلامیه جهانی حقوق بشر به مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پرداختند که در محتوای این سخنرانی موارد نقض ماده مذبور که به امضای دولت ایران نیز رسیده است گنجانده شده است،  متن کامل بیانات ایشان بشرح زیر می باشد:

به نام هستی بخش جهان و با سلام خدمت همکاران عزیز کمیته اقوام کانون و سایرمهمانان حاضر درجلسه

موضوع مطلب امروز براساس برنامه تنظیمی مقایسه ماده 23 منشور جهانی حقوق بشر و قوانین جاریه حکومت ایران میباشد. براین اساس ابتدا متن ماده 23 را خدمت شما تقدیم می دارم.

بخش اول شرح ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر

1.هر کس حق داردکه کارکند  کار خود را ازادانه انتخاب کند شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خود خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.

2.همه حق دارند بدون هیج تبعیضی در مقابل کار مساوی اجرت مساوی دریافت کنند.

3.هر کس که کار می کند به مزد منصفانه و رضایت بخشی صاحب حق  می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و انرا در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی تکمیل نماید.

4.هر کس حق دارد برای دفاع از منافع خود و دیگران اتحادیه تشکیل دهد یا در اتحادیه ها شرکت نماید.

-انتخاب شغل :هر کس حق دارد که شغل داشته باشد . به این معنی که نمی توان کسی را از داشتن شغل محروم کرد نه از شغل معین.در واقع این یک حقوق ذاتی برای هر انسان است.

هر کس حق دارد در شغل خود شرایط منصفانه و رضایت بخش داشته باشد که متاسفانه بسیار نادیده گرفته می شد و امروزه نیز در جوامع عقب مانده  زیر پا گذاشته می شود . افراد در شغلهای خود شرایط بد و سختی دارند مخصوصا زنها و افراد مهاجر و پناهنده .   در بسیاری از جوامع زنان شرایط سخت تری نسبت به مردان دارند.آیا می دانید چرا کارفرمایان همواره از استخدام زنان وکودکان استقبال می کنند؟ زیرا:

1_زنان در شرایط مساوی حقوق کمتری از مردان دریافت می کنند.

2_زنان وکودکان درمقابل تعدی و اجحاف در حقوق کاری و مالی خود قدرت مقابله با کارفرمایان را نداشته یا بسیار کم دارند.

3_متاسفانه هر دو قشر مورد سواستفاده های غیر انسانی و غیر عرفی واقع میشوند .

مهاجرین به خاطر نداشتن پایگاه اجتماعی حمایت کننده ، توسط کارفرمایان مورد تعدی واقع شده و همواره باید بین دو گزینه ترک محل کار بدون دریافت معوقات و یا ماندن در محل کار و تن دادن به حقوقی بسیار ناچیز یکی را انتخاب نمایند .

دقیقا این موارد و حتی بدتر از آن نیز برای پناهندگان ومهاجرین غیر قانونی روا میشود .به عنوان مثال در ایران : سال 75 کارگران غیرقانونی از کردستان عراق وارد شهر جدید هشتگرد شده و گروهی 10 نفره از آنها مشغول کار برای یک پیمانکار دست دوم شدند وقتی بعد از حدود یک ماه کاراجرای قرارداد پیمانکار به اتمام رسید . شخصا به پاسگاه ژاندارمری منطقه مراجعه و گزارش حضور کارگران غیر قانونی را داد و ژاندارمری بدون توجه به شرایط کاری و دستمزدها با شادی حاصل از رشوه و گزارش عملکردی خوب به مقامات بالا ، همه را تحویل اداره مرزبانی داد تا به عراق اخراج شوند.

این مثال شاید به اصل فعالیت کانون و کمیته اقوام بازنگردد (رصد نقض قوانین حقوق بشری و آگاهی رسانی ) اما فرصتی دیگر و جایی مناسب تر از این محل و گروه حاضرین ندیدم تا تنها یک قطره از ظلم روا شده به پناهندگان را ابراز ننمایم.

درمالزی : تعداد زیادی از پناهندگان بعد از ماه ها کار و تلاش روزانه 12 ساعت در رستوران ها ، محل های کسب برای کارفرمایان به بهانه های واهی اخراج شده و دستشان از دریافت طلب های خود کوتاه می ماند حتی در مواردی بوده که پلیس در مقابل شکایت کارگر ، او را دستگیر و به زندان منتقل کرده است. این ظلم توسط کارفرمایان ایرانی نسبت به پناهندگان هم وطن نیز به کرات تکرار شده و میشود.

_ داشتن حقوق مساوی با دیگران :هر کس حق دارد در شغل خود حقوق مساوی با دیگران داشته باشد  بسیاری از حقوقی که در کار وجود دارد برای بهتر کردن وضع کار و کارگر به وجود امده است که باید برای همگان مساوی باشد که باز هم برای جوامع کمتر توسعه یافته و زنان و مهاجران وضع تبعیض امیزی دیده می شود.

_ حفظ شان و جایگاه انسانی هر فرد: نباید از انسان بهره کشی شود و شان انسانی رعایت نشود که در بسیاری از مناطق جهان موارد ناگواری دیده می شود که در زنان و مهاجران بیشتر دیده می شود  در کشورهای روبه توسعه و کمتر توسعه یافته به میزان بسیاری دیده می شود.

در ایران به دفعات قطعا شاهد حق کشی و برخورددوگانه با کارگران کرد ، آذری وافغان شده اید این روند تبعیض و حق کشی از دوره ای به دوره بعد و از نسلی به نسل بعد منتقل میشود و در بسیاری از نقاط ریشه در دیدگاه های اجتماعی اقدام کنندگان دارد.

از دیگران نمی گویم که در شرایط برتر تحصیلی و تجارب کاری ، خود بنده درمقابل یک فرد کم سواد و ناکارآمد تنها به دلیل نداشتن ویزا و مستمسک قانونی برای کار ، همواره مورد عتاب و تعدی کارفرمای ایرانی خود واقع شده و حقوقی بسیار پایین تر از جایگاه اجرایی و تحصیلی خویش دریافت می دارم اما به علت نبود هیچ نهاد وقانون حمایتی ناچارا برای تامین معاش خانواده بعد از سالها تلاش در محیط دانشگاهی ، سکوت را و فرو دادن خشم را برای خود راهکاری مناسب می پندارم.

_حق داشتن سندیکا و اتحادیه : از موارد مهم که در این ماده وجود دارد این است که برای  کار خود بتوانید اتحادیه و سندیکا داشته باشید در کشورهای  توسعه یافته در تمامی شغلها اتحادیه  و  مجمع و سندیکا وجود دارد برای حفظ حقوق و بهتر کردن شرایط کار و همینطور دفاع از انان در مقابل کارفرمایان و تشکیلات حکومتی …

اما با اینکه دراین زمینه قوانین بسیاری در دنیا و حتی ایران تصویب شده  وحقوق قشرهای خاص مانند زنان ، معلولین و کودکان مجزا شده ، اما اصل و اساس کار که ایجاد اتحادیه و سندیکا است همواره دچار مشکلاتی بوده و هست .

براساس منابع تاریخی اولین بار هم زمان با انقلاب مشروطیت و متاثر از تحولات اجتماعی اروپا ، کارگران چاپخانه در تهران اقدام به تشکیل سندیکا نمودند و این موضع سریعا به تمامی شهرهای بزرگ و دارای کارگاه صنعتی توسعه پیدا کرد اما باسرکوب مشروطیت این اصل اساسی نیز تعطیل شد.

بخش دوم مقایسه ماده 23 و قوانین ایران :

دولت  ایران به اعلامیه جهانی حقوق بشر، رای موافق داده و به میثاق های بین المللی حقوق بشر ملحق گردیده است. بنابراین، مبانی حقوق بشر به نحوی که در اعلامیه و میثاق ها بیان شده مورد تایید دولت ایران قرار گرفته و پایبندی به آن را تعهد نموده است.اما ایران جزء کشورهایی است که بیش‌ترین قطعنامه ‌ها را در مورد نقض حقوق بشر از طرف مجمع عمومی سازمان ملل در ۳۹ سال اخیر دریافت کرده است.

در بند یک ماده ٢٣ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است: هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است.

– ضعف قوانین ایران در باره سوء استفاده جنسی در محل کار، امکان سوء استفاده جنسی از زنان در محل کار را بالا برده و در مواردی هم که اتفاق می افتاد آن ها از ترس آبروی خود کمتر حاضر به شکایت می شوند

.-تعریف کودک در سامانه حقوقی ایران کاملا منطبق با گزاره های شرعی است که با نظام حقوق بشر تفاوت  بنیادی دارد. قانون کار ایران گرچه کار برای کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است ولی هزاران کودک زیر ۱۵ سال به کارهای سخت مانند ساختمانی و قالیبافی اشتغال دارند.

در بند دوم و سوم ماده ٢٣ آمده است: “هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی کار برابر، مزد برابر دریافت کند.” هر کسی که کار می‌کند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین نیاز خویش و خانواده‌ی خود موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز می‌بایست در صورت نیاز از پشتیبانی‌های اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد. اما در زمانی که به حقوق پایمال شده خود اعتراض بکند به مانند 17کارگر معدن طلای آق دره آذربایجان یا 9 کارگر معدن سنگ آهن بافق یزد به دستمزد شلاق دچار میشوند….

-ماده۴١ قانون کار می‌گوید که حداقل دستمزد سالانه کارگران و مشمولان قانون کار باید بر اساس نرخ تورم اعلام شده از طرف بانک مرکزی و تامین حداقل معیشت خانوار باشد و اساسا شورای عالی کار باید در تعیین مزد سالانه این دو موضوع را بررسی و نسبت به افزایش دستمزدها اقدام کند . این ماده به نوعی از نظر قانونی با بند دوم ماده ٢٣ اعلامیه حقوق بشر همخوانی دارد.

داشتن حقوق مناسب یکی دیگر از دغدغه های جامعه کارگری ایران است که این مشکل نیز با اجرای صحیح قانون کار رفع خواهد شد. جامعه کارگری کشور امروز به شدت از حیث معیشت و تامین مایحتاج اصلی خود با مشکلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم می کنند.

فاصله حداقل دستمزد کارگران با نرخ رشد تورم در ۲۰ سال گذشته نشان می‌دهد که در این بازه زمانی برای هفت سال نرخ تورم و حداقل دستمزد اختلاف منفی داشته‌اند و در سال‌های دیگر هم دستمزد و تورم فاصله بسیار کمی را تجربه کرده‌اند. این در حالی است که حداقل دستمزد در 40 سال گذشته هیچ‌ وقت نتوانسته است با هزینه ‌های خانوار چهار نفره برابری کند و همیشه حداقل دستمزد اختلاف بسیاری با هزینه ‌های خانوار کارگری داشته است. دریافت نکردن دستمزد منصفانه دامن فعالان مدنی و سیاسی را که از مشاغل خود بازنشسته شده ‌اند نیز گرفته است.

طبق نظر دبیر کانون انجمن های صنفی کارگران  سهم مزد کارگران در هزینه تولید در دهه 80 بین 12الی 15 درصد بوده که اینک در دهه 90 متاسفانه به کمتر از نصف (6درصد) کاهش پیدا کرده ، که خود گواه بزرگی بر کاهش قدرت خرید کارگران و کاهش عملی دستمزدها می باشد.

اما همین مزدهای بشدت ظالمانه به علت شتاب روز افزون بحران های اقتصادی و کسری منابع اعتبارات دولتی به کارگران در پی ماه ها انتظار پرداخت نشده و بحران فسادهای مالی و عدم مدیریت کشور ، منجر به تعطیلی یا کاهش ظرفیت تولید کارخانجات ، کارگاه ها و موسسات مختلف شده و درنتیجه دسته دسته کارگران بدون هیچ حمایتی روانه بازار خالی از شغل و استخدام شوند. بزرگترین اتفاق بازار کارایران در ده ساله اخیر ، رشد فزانیده بیکاری بوده است.

درمورد تعیین حداقل دستمزد ظاهرا با توجه به رهنمود سه جانبه گرایی سازمان بین المللی کار عمل می شود و نمایندگان دولت، کارفرمایان و کارگران در آن شرکت دارند ولی نماینده کارگران را شورای اسلامی کار معرفی می کند که عمل جزو تشکیلات صنفی کارگران محسوب نمی شود و به این ترتیب نماینده کارگران در این گروه شرکت ندارد.

تبصره ۲ ماده ۷ قانون کار می گوید  که دولت بایستی کارهای دائم و غیر دائم را مشخص کندزیرا اثبات شغلی یکی از اولویت های اصلی جامعه کارگری کشور است  متاسفانه کارگران  زحمتکش این مرزو بوم امروز  از نبود ثبات شغلی دررنج و مشقت هستند.ثبات شغلی لازمه کیفیت بخشی به روند کار، تولید، رشد اقتصادی  و رفاه اجتماعی است.

حقوق: پرداخت حقوق به کارگر بابت کاری که برای کارفرما انجام می‌دهد یکی از عناصر اولیه و اصلی ایجاد رابطه کاری بین کارگر و کارفرماست و چنانچه در این ارتباط حقوقی به کارگر پرداخت نشود، اصولا مناسبات کاری به وجود نمی‌آید و مقررات کار بر آن حاکم نخواهد بود. از این رو در مواردی که شخصی برای دیگری بدون دریافت حقوق کاری را انجام دهد، از شمول قانون کار و مقررات مربوطه خارج است

بیمه کارگر: بیمه کردن کارگران از اولین روز اشتغال آنها در کارگاه به موجب ماده ۱۴۸ قانون کار یکی دیگر از وظایف زایل‌ناشدنی کارفرماست. این مسئولیت کارفرما به هیچ وجه حتی با توافق و درج در قرارداد کار از گردن وی ساقط نمی‌شود. باید توجه داشت که مسئولیت بیمه کردن کارکنان با کارفرماست و کارگر در این زمینه هیچ‌گونه مسئولیتی ندارد.

بن: مبلغ بن در سال جاری ۱۱۰ هزار تومان است و همه کارگران بدون استثنا از این امتیاز برخوردار می‌شوند. بن مشمول کسر حق‌بیمه است.

حق مسکن: فوق‌العاده حق مسکن ۴۰ هزار تومان است که به همه کارگران فارغ از داشتن مسکن شخصی، قابل‌پرداخت است. حق مسکن نیز مشمول بیمه است.

حق سنوات: به کلیه کارگران چه قرارداد موقت و چه دائمی به ازای هرسال کار یک ماه حقوق مبنا به‌عنوان حق سنوات پرداخت می‌شود. کسانی که کمتر از یک سال مشغول به کار بوده‌اند متناسب با مدت اشتغال مستحق دریافت حق سنوات هستند. مثلا کسی که سه ماه کار کرده سه دوازدهم آخرین حقوق مبنا حق سنوات دریافت می‌کند. حق سنوات مشمول کسر حق‌بیمه نیست.

عیدی: شامل دو ماه حقوق مبناست که از سه برابر حداقل حقوق سال مربوطه بیشتر نشود. پرداخت عیدی هم برای کلیه کارکنان الزامی است و به نسبت مدت اشتغال باید پرداخت شود. عیدی نیز مشمول بیمه نیست.

مقایسه بند چهارم منشو: هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه ‌های صنفی بپیوندد.

اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایجاد تشکل ها را آزاد دانسته ولی با افزودن جمله ” نقض نکردن موازین اسلامی….” عملا این آزادی تشکل ها را بی اثر ساخته است.

-فصل ششم قانون کار ایران نیز به تشکل های کارگری وصنفی اختصاص دارد، ولی آزادی کارگران را به سه نوع انجمن که عبارتند از: شورای اسلامی، صنفی و یا نماینده کارگران محدود ساخته و تازه اختیارات همین آزادی نیم بند را که شامل چگونگی تشکیل تنظیم اساسنامه و حتی نحوه عملکرد آن می شود به شورای عالی کار و هیات وزیران سپرده است.

-با آن که اعتصاب جزء حق مسلم کارگران است، جمهوری اسلامی با خشونت زیاد با آن برخورد کرده و آن را  سرکوب می نماید.

به موازات اعتراض های سراسری در کشور، اعتصاب های کارگری نیز رو به افزایش گذاشته اند. کارگران شرکت هپکوی اراک از ماه ها پیش در زمستان 96 ؛ شرکت ملی فولاد خوزستان ، نیشکر هفت تپه و صدها شرکت ریز و درشت با همراهی رانندگان کامیون های حمل کالا، رانندگان تاکسی در کرمانشاه و بوکان و تعداد زیادی از شهرهای کشور و صدها کارگاه تولید ی و خدماتی ریز ودرشت  درگیر تحصن ، اعتصاب و تجمعات مختلف در نقاط متفاوت کشور هستند. تمامی اینها نشان از پرشدن ظرفیت رنج پذیری مردم ایران است . اینک خیزش کارگران مستمرترین و بزرگترین خیزش اجتماعی حال کشور شده و میرود که راه گشای تحولات ریشه ای در مملکت شود.

بنابراین، می توان نتیجه گرفت که بخش بزرگی از نیروی کار، و شاید بیش از نیمی از آن، از بهره گیری از بخش مهمی از مقررات قانون کار محروم شده است. قانون اساسی و قوانین جمهوری اسلامی ایران در زمینه کار، بر پایه دین، قومیت و عقیده سیاسی به شدت تبعیض آمیز است. این قوانین تبعیض فراگیری را علیه زنان قایل می شوند. اتحادیه های مستقل کارگری ممنوع هستند و دولت کنترل شدیدی را بر تمام نهادهای قانونی ـ که ظاهرا باید نماینده کارگران باشند ـ اعمال می کند. اعتصاب ها با خشونت سرکوب می شوند. فعالان مستقل سندیکایی بیش از پیش می کوشند اتحادیه های کارگری خود را به دور از مداخله دولت تشکیل دهند. اما بسیاری از این فعالان سندیکایی بهای گزافی را با اخراج از کار، تحمل آزار و تعقیب و زندان، می پردازند.مرگ بی صدای شاهرخ زمانی فراموشمان نشده ، شکنجه منصور اسانلو وخانواده اش در مدت بازداشت و اینک رضا شهابی و صدها بازداشت و شکنجه و صدور احکام قرون وسطایی برای کسانی که تنها گناه شان دفاع از حقوق اولیه انسانی بود.

در ادامه مسئول جلسه آقای شهریار ایازی را که یکی از فعالان حقوق بشر و از پیش کسوتان کانون  بودند به حاضرین معرفی کرده و از ایشان دعوت نمودند تا میکروفون را دراختیار بگیرند، یاد آور میشوم که آقای ایازی بنا بر دعوت کمیته اقوام و بصورت میهمان در این شست حضور داشتند که پیرامون”فعالان مدنی در کردستان” سخن گفته و به تاثیرات مثبت این فعالان بر آگاه سازی جامعه از حقوق انسانی و پیشبرد اجتماعات مدنی خود، پرداختند که نظر شما را به متن کمل این سخنان جلب می کنم:

باید خدمت عزیزان و همکاران گرامی عرض نمایم که جامعه مدنی رابطۀ حکومت با مردم و روابط افراد با حکومت را تنظیم میکند. جامعه مدنی مستقل از جامعه سیاسی است و وجود آن وابسته به دولت نیست.اما بدون پشتیبانی حکومت جامعه مدنی کاریست دشوار. مشخصات جامعه مدنی را روحیه تفاهم، حس معاشرت، رفع تشنج و اختلافات از طریق مذاکره تشکیل میدهد.هر قدر روحیه گذشت و تفاهم در میان جامعه بیشتر باشد به همان اندازه اهداف جامعه مدنی زمینه کارآمد مثبت  بیشتری پیدا می کند. یقیناً کشور های که دارای جامعه مدنی پیشرفته اند به زندگی صلح آمیز و قانون مند همراه با دموکراسی دست یافته اند.

در جامعهء مدنی افراد آن تنها به فکر منافع شخصی خویش نمیباشند، بلکه پیرامون اهداف مشترک و رفاه اجتماعی فکر میکنند. جامعه مدنی نقش اصلاحی را در قبال نظام و سیاست ایفاء میکند.

عمدتاً جامعه مدنی پدیده اجتماعی است نه سیاسی. جامعه مدنی دارای نهاد های گوناگونی است که در کنار دولت و خارج از تسلط دولت فعالیت میکند.

اهداف جامعه مدنی به دست آوردن قدرت سیاسی نیست، اما برای دولت یک عامل فشار بوده میتواند که دولت نقطه نظرات این نهاد ها را در نظر بگیرد. سازمانهای غیر دولتی، موسسات اجتماعی، خدماتی، مذهبی، رفاهی، فرهنگی- علمی و تجاری همه و همه جزء این جامعه محسوب میگردند. حقوق افراد در یک جامعه مدنی فقط از طریق قانون اساسی تعین می شود.

در جامعه مدنی شهروندان آن بدونه تبعیض های نژادی،مذهبی،زبانی مختلفی که وجود دارد نسبت به همدیگر برابرند در جامعه آزاد و دموکراتیک مدنی خود شهروندان باید تصمیم بگیرند که در کجا کار کنند چه نوع کاری انتخاب کنند و حتی دین و مذهب خودشان را انتخاب کنند نه اینکه به ارث برده باشند و چه بپوشند و چه بخورند و آیا در احزاب سیاسی عضو میشوند و یا نه و همه این تصمیمات شخصی میباشند  و نه تصمیم  سیاسی و یا تصمیم حکومتی.

پاسخ به این پرسش‌ که فعال مدنی کیست؟

چه نقشی در جامعه ایفا می‌کند و یا باید ایفا کند؟ کار دشواری است. از شروع  جامعه دموکراسی تا کنون مقاله‌ها و نوشته‌های زیادی برای پاسخ به این پرسش‌ها نوشته و منتشر شده است. همچنین کارهای آموزشی، سیمینارها و کنفرانس‌های زیادی در سطح ملی و بین‌المللی در مورد اهمیت و نقش جامعه مدنی و فعال مدنی برگزار شده  هر یک از شهروندان تصور جداگانه‌یی از جامعه مدنی و فعال مدنی در ذهن دارند.

فعال مدنی کیست؟به جرات می‌توان گفت که فعال مدنی شهروند آگاه و مسئولی است که در مورد واقعیات زندگی اطرافش واکنش نشان می‌دهد، عملکردهایش بیشتر بر اساس منافع عمومی و استوار بر عدالت، حقوق بشر ارزش‌های انسانی   است.

به صورت بالقوه تمامی شهروندان فعال مدنی هستند و می‌توانند فعال مدنی باشند. هر شهروند که به خاطر منافع عمومی بدون درنظرداشت منافع شخصی و یا گروهی عمل نماید یک فعال مدنی است. این فعالیت مدنی می‌تواند شرکت در یک تظاهرات مسالمت‌آمیز، نوشتن مقاله در روزنامه، حضور در میزگرد رسانه‌ ای ، برگزاری نشست مطبوعاتی، پاکسازی خیابان‌های شهر، ترویج و گسترش فرهنگ حقوق بشر، مبارزه با فساد اداری، حفاظت از محیط زیست و خیلی کارهای دیگر که به نفع عموم جامعه است را شامل شود.

عملکرد فعال مدنی بر اساس ارزش‌های قابل قبول جهانی که استوار بر مدنیت و حقوق انسان‌ی است بنا شده. این ارزش‌ها شامل حقوق بشر، کرامت انسانی، عدالت، صلح، همدیگرپذیری، محیط زیست سالم و… می‌باشد. عملکرد قومی، نژادی، مذهبی، منطقه‌یی و گروهی شامل فعالیت مدنی نمی‌شود. فعال مدنی برای کسب قدرت و حمایت از گروه سیاسی خاص عمل نمی‌کند و عملکردش به خاطر منافع عمومی و داوطلبانه است.

فعال مدنی واقعی شهروندی است که بدون درنظرداشت منافع شخصی اقدام به فعالیت مدنی می‌نماید. فعال مدنی واقعی به هیچ وجه به مسایل قومی، زبانی، مذهبی، گروهی دامن نمی‌زند و از گروه سیاسی خاص حمایت نمی‌کند. فعال مدنی واقعی اجازه نمی‌دهد که باورهای مذهبی، قومی و زبانی در قضاوت و عملکردش دخالت کند و باورهایش جهان‌شمول و ارزش‌محور می‌باشد.نقش فعال مدنی در جامعه نقش اصلاحی و آگاهی‌دهنده است. فعال مدنی نقش‌های زیادی از قبیل معلم، کارمند اداره دولتی، کارمند موسسه غیردولتی، استاد دانشگاه، کارگر شهرداری، روزنامه‌نگار، نویسنده، شاعر، نقاش، دانشجو، بازیگر سینما، عکاس و… در جامعه به عهده دارد. فعال مدنی می‌تواند هریک از نقش‌های یاد شده باشد که در زمان و مکان مشخص برای منافع عمومی عمل نماید. به عبارت کلی، فعال مدنی یعنی فردی که در امور مربوط به منافع و مصالح عمومی جامعه دخالت می‌کند و از خود واکنش نشان می‌دهد. قطعا زورمندان جامعه، چنین دخالت و عملکردی را صد در صد تایید نخواهند کرد. به همین دلیل است که در حکومتهای دیکتاتوری   کشورهای جهان، فعالیت‌های مدنی سانسور می شود.

فعال مدنی نمایندگی از افکار عمومی می‌کند و نماینده غیر رسمی مردم می‌باشد. وقتی به خواسته‌های مردم از طریق وکلا و نماینده‌های‌شان توجه صورت نمی‌گیرد، فعال مدنی نقش نماینده و وکیل مردم را بازی می‌کند و صدای آن‌ها می‌شود. فعال مدنی نبض جامعه است و رابطه مستقیم و گسست‌ناپذیر با تمامی اقشار جامعه دارد. جامعه مدنی و فعالان مدنی پتانسیل‌های قوی برای تغییر در یک جامعه هستند. به هین خاطر از طرف صاحبان قدرت ودرحکومتهای استبدادی تا حد امکان به خواست‌های‌شان اهمیت داده نمی‌شودوحتی اغلب وقتها هم مورد خشونت قرار می گیرند.

فعالیت مدنی یک حرفه و شغل رسمی نیست و هر شهروند کشور جدای از وظیفه رسمی که دارد می‌تواند فعال مدنی هم باشد. هستند کسانی که به خاطر فعالیت‌های مدنی و از طریق پروژه‌ها حقوق و امتیازاتی نیز دارند که به این‌ها فعالان مدنی حرفه‌یی می‌گویند. در واقع فعال مدنی واقعی همان فعال آماتور است که به صورت داوطلبانه و بدون امتیاز مادی و با هدف منافع عمومی فعالیت مدنی انجام می‌دهد. به خاطر اهمیت و جایگاه فعالیت مدنی خیلی از احزاب، گروه‌های سیاسی و حتی دولت به نام جامعه مدنی فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند تا افکار عمومی را به نفع خودشان تغییر دهند.

هر شهروند که به ارزش‌های مدنی و انسانی باورمند باشد و در راستای منافع عمومی اقدام کند یک فعال مدنی است. فعال مدنی و فعالیت مدنی به هیچ وجه محدود به افراد و سازمان‌های خاص نمی‌باشد.

جامعه مدنی و فعالان مدنی به عنوان رکن چهارم قدرت در یک جامعه دموکراتیک به حساب می‌آیند و اکثر مردم اعتماد به فعالیت و کارکردهای مدنی دارند. گسترش فعالیت‌های مدنی به تقویت دموکراسی، حاکمیت قانون، مبارزه با فساد، تحقق حقوق بشر و آوردن صلح کمک می‌کند. فعالان مدنی پتانسیل قوی برای تغییر در یک جامعه محسوب می‌شوند و همیشه نقش آن‌ها در تمامی فرایندها جدی گرفته می‌شود.

بحث آزاد،بخش پایانی این نشست بود که اختصاصداشت به: چرائی توهین، تحقیر و مضحکه، نسبت به اقوام مختلف ایران

مدت زمان باقیمانده از جلسه ای که فراتر از سه ساعت بطول انجامید اختصاص به  بحث آزاد این نشست  داشت که ضمن آن شاهد مشارکت و اظهار نظرهای حاضرانی بودیم که طی آن، تعداد مخاطبان جلسه و نقطه نظرهای مطرح شده که بسیار هم قابل تامل و تعمق بود افزوده شد.

با توجه به متفاوت و طولانی بودن این بخش از برنامه بار دیگر توجه شما را به فایل صوتی تهیه شده توسط صدابرداران این گردهمائی جلب می کنیم: http://azadegy.de/jaleseaghvam9jun2018/zandi.mp3

توضیحی کوتاه در اینباره: مجموعه این دیدگاه ها اکثرا در انتقاد نسبت به جوک ها و طنز های مطرح در جامعه و بویژه در فضای مجازی بود و تعدادی نیز در مورد چگونگی برخورد با این فرهنگ غلط که حاصل آن تفرقه افکنی، توهین و تحقیر اقوام و ملل گوناگون ایران است سخن گفته و در نهایت ناپسند بودن این پدیده در تاریخ معاصر، که حکومتیان و ملت بصورت آگاهانه یا ناآگاهانه در بروز آن بی تقصیر نبوده و نیستند،  اتفاق نظر داشتند.، باشد که بمنظور همراهی و همکاری در مورد پاکسازی افکار و گفتار خود و اطرافیانمان گام های بلند تری برداریم.

گزارش جلسه ماهانه نمایندگی هامبورگ 27 مای 2018

تهیه و تنظیم: محمود نیسی

این جلسه در تاریخ  27.05.2018مصادف با 06.03.97  راس ساعت 12:00 به وقت اروپای مرکزی در شهر هامبورگ تشکیل گردید. حاضرین در جلسه شامل خانم ها. دیانا بیگلری فرد، فائزه رضایی، سپیده کرامت بروجنی و آقایان محمود نیسی، جلال پورصادقی،جمشید سلیمانی و سید جمال سجادی نیا و مابقی دوستان در اتاق پالتاک می باشد.

مسئول جلسه سرکار خانم دیانا بیگلری فرد ضمن عرض خوش آمد گویی به حضار از آقای سید جمال سجادی نیاجهت خواندن اخبار دعوت به آوردند.

در بخش دوم برنامه مسئول جلسه از آقای جلال پورصادقی با موضوع سخنرانی “انطباق ماده 5اعلامیه جهانی حقوق بشر(شکنجه ممنوع) با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران” دعوت به عمل آوردند.

ماده 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر( منع شکنجه)

کسی را نمی توان تحت شکنجه، مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.  اینک مواد پیش بینی شده در قانون جمهوری اسلامی ایران برای منع شکنجه: اصل 38 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران منع شکنجه> هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت ، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.

اصل 39 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هتک حرمت و حیثیت: هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت و زندانی و یا تبعید شده به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است. حال نگاهی به وضعیت اجرایی ماده 5 اعلامیه و مواد38 و 39 قانون اساسی: اعمال شکنجه و ضرب و جرم متهمان در بازداشتگاه ها  وزندان ها در طول این سی و چند سال اخیر آن چنان متداول و فراگیر بوده که شائبه هرگونه خود سری عاملان و مباشران این عمل غیر انساتی را رد می کند. علاوه بردهه سیاه 60 در سال های اخیر بارها شاهد شکنجه های غیر انسانی زندانیان خصوصا زندانی های سیاسی و عقیدتی بوده ایم . تلاش زیادی در جهت آشکار سازی وضعیت زندان های رژیم جمهوری اسلامی صورت پذیرفته است . از  جمله مواردی که این  شانس را یافته اند که به نحوی عملی شوند و در سطح افکار عمومی بازتاب پیدا کنند می توان به پرونده متهمان قتلهای زنجیره ای، دانشجویان در حادثه کوی دانشگاه، وبلاگ نویسان و فعالان حقوق بشر ، خیل بی شمار متهمان حوادث پس از انتخابات 88، بازداشتگاه کهریزک قرچک و اخیرا سوئدی در اهواز، ستار بهشتی در تهران و غیره اشاره کرد. اما زندانیان شجاع با وجود فشار زیاد شکنجه و تهدید اقدام به افشای اخبار و انواع شکنجه در زندان ها نسبت یه خود و سایرین نمودهوحتی درمواردی با ااعتصاب غذا افشاگری نموده اند.

روش های شکنجه در زندان های ایران:

وضعیت غیر بهداشتی و بد زندانیان در بازداشتگاه ها، قرار دادن 4 نفر در یک سلول انفرادی برای مدت چندین شبانه روز، آویزان کردن از پاها و شکنجه با برق، شکنجه با آب سرد، تجاوز مکرر به دختران، جنگ روانی به طرق مختلف، بی خوابی دادن به زندانی، گرفتن اعترافات دروغین جهت پرونده سازی برای خود متهم یا دیگران، تهدید و یا گاهی اعمال شکنجه جهت آسیب رساندن به دوستان بستگان و اعضای خانواده، اجبار به اعترافات دروغین در مقابل دوربین های تلویزیونی، شلاق به کف پا و کمر، توهین و تحقیر نمودن زندانیان و مواردی که تا کنون به صورت آشکارا توسط اسناد رسمی و اظهارت زندانیان مورد شکنجه به اثبات رسیده است. این در حالاست که این مساله از سوی مسئولان غذایی و دولتی ایران به شدت رد شده و افرادی که این سخنان را مطرح می کنند متهم به تخریب چهره نظام اسلامی می شوند.

احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر طی نقایسه زندانیان ایران با استانداردهای بین المللی خاطرنشان کرد که این بازداشتگاه ها فاقد حداقل استانداردهای اعلام شده از سوی سازمان ملل هستند. وی هم چنین نسبت به رسیدگی نکردن به تخلفات شماری از مقامات قضایی و امنیتی که متهم به دست داشتن در حوادث کهریزک هستند ابراز نگرانی کرده است. جمهوری اسلامی ایران تاکنون کنوانسیون شکنجه و رفتار یا مجازات غیر انسانی مصوبه دهم دسامبر 1984 را امضا نکرده و تمایلی هم نشان نداده است.

در بخش بعدی برنامه سرکار خانم بیگلری فرد از آقای جمشید سلیمانیبا موضوع سخنرانی ” حقوق انسان از نگاه نظام حاکم”دعوت به عمل آوردندکه متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد: برای سخن گفتن از نغض حقوق بشر در ایران متاسفانه میشه از موارد زیادی ساعت ها سخن گفت.من به عنوان عضو کوچکی از کانون، موضوع  نقض و مقایسه اون با قوانین خود جمهوری اسلامی رو انتخاب کردم ( درمیان قوانینی که خود در تناقض کامل با حقوق بشرند  قوانینی هست که صرفا جنبه زیبایی دارند).

ما ایرانی هستیم و همه از اینکه چی تو کشورمون میگذره و چه حکومتی حاکمه مطلعیم،  در ابتدا به تعدادی از موارد حمایت از حقوق بشر که در قانون اساسی جمهوری اسلامی مکتوبه اشاره میکنم.  که متاسفانه شاید شنیدش شبیه شوخی باشه و مسخره….

در قانون اساسیِ ج ا فصل سوم از اصل نوزدهم تا چهل و دوم به عنوان حقوق ملتِ عنوان شده  که به چند مورد اشاره میکنم.

اصل بیست وسوم، تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض  و مواخذه قرار داد.

اصلی که در بر خورد نظام با مسیحیان و نوکیشان، یهودیان مقیم ایران و به خصوص، بهاییان،زرتشتیان و دراویش گنابادی بارها شاهد جنبه تزئینی این اصل بودیم. در جمهوری اسلامی ظلم بسیاری به این قشر از جامعه علی الخصوص بهاییان اعمال شده. محرومیت از تحصیل،تفاوت قائل شدن و نجس خواندن پیروان این ادیان که خود نمونه ای از نزاد پرستی دینی و نقض فاحش حقوق بشره.  اصل بیست و چهارم، نشریات و مطبوعات به بیان مطالب آزادند مگر اینکه….. مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد

واین مگر اینکه….. حکم خود ساخته ای در پیش دارد به عنوان انتشار اکاذیب (اکاذیب بودن و نبودن هم بسته به نگاه نظام حاکم تعین میگردد)

حکم نشر اکاذیب طبق ماده ی 698 قانون مجازت اسلامی دوماه تا دو سال حبس و هفتادو چهار ضربه (توحش بدوی)در پی دارد.

ولو اینکه در زندان امکان خودکشی شدن نویسنده و گوینده ی مطلب ضد حکومت بسیار بالاست.ولو اینکه نظام حاکم با ایجاد تنش در جامعه و به نوعی ایجاد توطئه دینی احساسات عوام را در برخورد با ناشران منتقد جریهه دار کرده و بساط اعدام را فراهم میسازد. روزنامه نگاری با توییت طنز آمیزی شوخی نه چندان نا محترمانه ای با امام نهم شیعیان کرد و عوام بر آشفته خواهان اعدام این شخص شدند.هشت تگ روزنامه نگار هتاک.

اصل بیست و پنجم، بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط  مکالمات تلفنی، سانسور ،استراق سمع و …. ممنوع است مگر به حکم قانون.

واصلی که نکوست از نهانش پیداست و مگر هایی که به راحتی دور میزنند حق راااااااااااا. و آزادی بیانی که رویا شده. فیلترینگ ها و توقیف مجلات خود مهر تائیدی بر اهم ابن اصل است.

اصل بیست و هفتم، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها ، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.

مطمئنا از اعتراضات مسالمت آمیز و به خاک و خون کشیده شده مطلعید

سالهای 68،77،88،96، و هفته های گذشته در کازرون که در خون غلتید . هر گونه راهپیمایی که نظام را زیر سوال ببردیا حقی را مطالبه کند فتنه خوانده و طبق فریاد عوامل نظام فتنه گر محکوم به اعدام باید گردد.

اصل بیست و نهم، برخورداری از نظرتامین اجتماعی، بازنشستگی،

بیکاری،پیری از کار افتادگی،بی سرپرستی،درماندگی،نیاز به مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و .. حقی است همگانی، دولت‏ موظف‏ است‏ طبق‏ قوانین‏ از محل‏ درآمدهای‏ عمومی‏ ودرآمدهای‏ حاصل‏ از مشارکت‏ مردم‏، خدمات‏ و حمایتهای‏ مالی‏ فوق‏ را برای‏ یک‏ یک شهروندان تامین کند.

بر اساس اعلام دفترآمار و محاسبات اقتصادی و اجتماعی سازمان تأمین‌اجتماعی، تا پایان آذر سال گذشته، ١٣ میلیون و ٧٣٧ هزار و ۴١٣ نفر به عنوان بیمه شده اصلی تحت پوشش هستند. یعنی حدودا 65 میلیون نفر تحت پوشش نیستند.و حمایت هایی که لازم بود اما نشد  این دردهاییست که با اشک نوشتیم و تلخ خواندیم و خندیدیمممم.

اصل‏ سی ام: دولت‏ موظف‏ است‏ وسایل‏ آموزش‏ و پرورش‏ رایگان‏ را برای‏ همه‏ ملت تا پایان‏ دوره‏ متوسطه‏ فراهم‏ سازد و وسایل‏ تحصیلات‏ عالی‏ را تا سر حد خودکفایی‏ کشور به‏ طور رایگان‏ گسترش‏ دهد. خبر گزاری مهر

مدیران مدارس دولتی به دلیل اینکه وزارت آموزش و پرورش به آنان سرانه‌ای پرداخت نمی‌کند؛ از جیب خانواده‌ها این کمبود را جبران می‌کنند.

اصل‏ سی و هشتم: هر گونه‏ شکنجه‏ برای‏ گرفتن‏ اقرار و یا کسب‏ اطلاع‏ ممنوع است‏.‏اجبار شخص‏ به‏ شهادت‏، اقرار یا سوگند، مجاز نیست‏ و چنین‏ شهادت‏ و اقرار و سوگندی‏ فاقد ارزش‏ و اعتبار است.‏

متخلف‏ از این‏ اصل‏ طبق‏ قانون‏ مجازات‏ می شود.

‏|پا نوشت نه تلخ نوشت، و شکنجه گاهی که قتل گاه شدو شکنجه هایی که عادت و عادی و متهمِ بی اقرارِ جان باخته و شکنجه گر متهم به قتل و محکوم به آزادی.چه مرتضوی هایی که در پشت این قوانین پنهانند و در پیدا نه خفا شکنجه میکنندو میکشند و هیچ. و ایران  واین خاک اجدادیمممم.

با یک سرچ ساده خشونت نیروی انتظامی در گوگل چندین ویدئو دردناک از خشونت این یگان بر علیه شهروندان میبینید.

و جالبه بدونید که مسئولان این یگان به دنبال پیشگیری از اعمال خشونت علیه مامورین انتظامیِ . قصد داشتم مقاله مربوط  رو کامل ارائه کنم اما متاسفانه دسترسی امکان پذیر نبود.

http://ps.jrl.police.ir/content.php?pagename=show-

article&journal_id=5&request_id=1300

درد ها و گفتنی ها بسیار است و مهم تر ازهمه دروغ و تظاهر نظامم و مظلوم نمایی.حکومت از هر ابزاری جهت بقا استفاده میکنه و بی ارزش ترین مسائل حق و حقوق ملت و امنیت اجتماعیه شهروندانِ.

من فقط به چند مورد کوچک اشاره کردم به قوانین مکتوبی که خدعه ای بیش نیست.

شاید باور کردنی نباشه اما در میان این اصول، اصلی هست که حمایت میکنه از حق زن اماااااااااا حق زن در جمهوری اسلامی سه کلمست

حجاب،تحقیر،مهریه  ‏احترام به کرامت انسان یکی از مهمترین نیروی محرکه جنبش‌های اجتماعی معاصر است. هر حکومتی که با تقدم بخشیدن به پدیده دیگر چون عدالت اجتماعی، منافع میهن، احیای مذهب، بازار آزاد، مبارزه با تروریسم و … کرامت انسان را نادیده گرفت، کارنامه‌ای سیاه در تاریخ دارد. گرایش بنیادی حرکت به سوی انسان و شهروند آزاد و دارای حق فردی و اجتماعی است، نه آنگونه که پیش از این رهبران دینی و مذهبی برای انسان تکلیف دیکته می‌کردند. احترام به کرامت انسان همگام با شناخت بشر، تکامل می یابد. شریعت‌مداران و پیروان دین‌ها و مذهب‌ها با استفاده از مقدسات ، اگر راه را برای پذیرش اندیشه و دستآوردهای انسانی نبسته باشند، آن را بسیار سخت کرده‌اند.

فقه شیعه علیرغم ادعای اجتهاد پویا، با پیشرفت‌های انسان به حقوق بشر ناسازگاری مطلق نشان داده‌است. فقه شیعه برای اجتهاد و استنباطِ و تدوین احکام شرعی منطبق با دوران از متنِ قرآن،  سنت، عقل و اجماع نیازمند مجهز شدن با دانش‌های نوین چون زبان‌شناسی، تاریخ علمی، انسان‌شناسی، زبان شناسی تاریخی، هرمنوتیک، نقد ادبی،روانشناسی،تاریخ علمی، دانش محیط‌ زیست، اقتصاد، علوم اجتماعی و . . .  است، که هیچ نشانی از این تجهیز در فقه شیعه دیده نمی شود. روحانیت شیعه، شمشیر را از رو بسته و با نسبت دادن حقوق بشر به غرب به مبانی فلسفی و حقوقی نوین و انسانگرای آن ستیزی آشتی‌ناپذیر آغاز کرده است. این ستیز دان کیشوت‌وار یکی دیگر از تناقض‌های چاره‌ناپذیر جمهوری اسلامی استو ایران با چنین ستیز و تناقض هایی اداره میشود.

جان و رفاه یک انسان در جمهوری اسلامی کوچک ترین ارزشی نداشته و ندارد.

حتی قوانینی ناچیز که به عنوان حقوق ملت در قانون اساسی جمهوری اسلامی مکتوب است با وجود تمام تناقض ها و نقص ها هرگز به نفع شهروندان و ملت اعمال نشده است. احد قربانی دهناری

در انتها بحث آزاد و تبادل نظر باموضوع ” پناهجوئی و پناهندگی”مطرح شد. این جلسه راس ساعت 15.00 به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید.

 

گزارش جلسه مشترک ماهیانه کمیته دفاع ازحقوق کودک و وجوان و نمایندگی های نوردراین-وستفالن و زاکسن انهالت

تهیه و تنظیم : نیلوفر ایمانیان

این جلسه باحضوراعضاى کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان و با حضور جمعى از فعالان حقوق بشر در تاریخ  جمعه ۲۲ ژوین ۲۰۱۸ در ساعت ۱۷:۳۰ بوقت اروپاى مرکزى دراتاق پالتاک برگزارکردید.

مسئولیت این جلسه بعهده خانم لیدااشجعى اسالمى بوده وخانم زویا رزمجو بعنوان منشى جلسه  و اقایان ابوالفضل پرویزی و پوریا نخبه زعیم به عنوان ادمین ایشان راهمراهى کردند.

اولین سخنران جلسه آقاى احمدرضا بهجتى باموضوع :

چرایی خودکشی جوانان و کودکان درایران ، به سخنرانى پرداختندکه متن آن به شرح زیراست:

چرایی و دلایل خودکشی در کودکان و نوجوانان  مقاله از  احمد رضا بهجتی

احتمالا شما هم  فیلم دو دختر نوجوان قبل از خودکشی را در فضایه مجازی دنبال کرده اید

خودکشی برخلاف سایر مشکلات روانی ویژگی سرایت پذیری دارد به این معنی که تماشا و انتشار این قبیل تصاویر و فیلم ها در بین نوجوانان می تواند جنبه ترویجی داشته باشد . .

خودکشی به عنوان اقدامی اگاهانه برای پایان دادن به زندگی خود از دیرباز در جوامع بشری وجود داشته وهمواره مورد تحلیل و بررسی روانشناسان و جامعه شناسان قرارگرفته است .

خودکشی هشتمین عامل مرگ در بزرگسالان وسومین عامل مرگ بعد از تصادفات و قتل در نوجوانان وجوانان می باشد. درایران در چند دهه اخیر متاسفانه عامل خودکشی در نوجوانان و جوانان افزایش قابل ملاحظه ایی یافته و به همین علت از موضوعات مهم بهداشت روانی به ویژه در نوجوانان است.همه نوجوانان در دوره ایی از زندگی خود احساس ناامیدی و درماندگی را تجربه می کنند همه نوجوانان و بزرگسالان در زندگی دچار مشکل می شوند. اما چرا تنها عده ی خاصی از افراد تنها راه حل موجود را خودکشی می دانند ؟

خصوصیت مشترک مابین افرادی که اقدام به خودکشی می کنند داشتن این باور است که خودکشی تنها راه غلبه براحساسات غیر قابل تحمل است در تراژدی خودکشی اشفتگی ومشکلات عاطفی به حدی شدید می شودکه نوجوان را دریافتن راه حل های مختلف حل مشکل ناتوان میسازد خودکشی دربین نوجوانان اغلب دارایه دو علت می باشد؛ علت فردی و خانوادگی ؛اختلالات خلقی مانند افسردگی می تواند عامل مهمی در اقدام به خودکشی باشد؛ نوجوانانی که افسردگی دارند معمولا تفکرات منفی بسیار زیادی دارند ان ها فکر میکنند مشکلاتشان هیچ وقت حل نمی شود احساس تنهایی بسیار شدید میکنند و نمی توانند در هنگام بروز مشکل مساعل خود را به نحو درست حل و فصل کنند

همچنین مصرف مواد توهم زا و الکل می تواند برنحوه قضاوت فرد اثر بگذارد و نوجوانانی که از این مواداستفاده می کنند دچارتحریف های شناختی و رفتاری می شوند این افراد توانایی تصمیم گیری ندارند و در موقعیت های اسیب زای بیشتری درگیر خودکشی می شوند

همچنین عدم اعتماد به نفس نیز یکی دیگراز عوامل مهمی است که دربروز این مشکل نقش دارد. نوجوانانی که اعتماد به نفس ندارند بسیار بیشترازنوجوانان دیگردر معرض خطر قراردارند

همچنین شکست های فردی مانند تمام شدن یک رابطه عاطفی یا افت تحصیلی می توانداحساسی درنوجوان ایجاد کندکه پوچی و بی معنایی زندگیرادر نوجوان تقویت کند و اورا به سمت خودکشی سوق دهد؛وهمچنین علل خانوادگی در این زمینه می تواند نقش داشته باشد.عدم ارتباط عاطفی نوجوان با خانواده تحمیل ازدواج اجباری وجود سوابق خودکشی در خانواده تبعیض میان فرزندان ازسوی خانواده لذادراینجا می توان اشاره کرد پوچی و بی انگیزگی برای ادامه حیات تنها مربوط به قشرخاصی از جامعه نیست هر کسی در هر شرایطی ممکن است چنان به بحران شخصیتی برسدکه دیگر ادامه زندگی برایش غیرممکن شود از طرف دیگر این حقیقت تلخ نیز اشکار می شود که هرکسی درهرقشری ممکن است جنبه سیاه و تاریکی در زندگی خود داشته باشد که انها را تا مرز نابودی می کشاند

امااین مساعل واقعیت جامعه ما است درواقع باید گفت که یکسری واقعیت هادرجامعه وجود داردکه باعث سرخوردگی هاوافسردگی هاودرنهایت ممکن است باعث خودکشی شود .

درواقع نوجوانان ما در ایران ازلحاظ روحی در جایگاه خوبی قرار ندارند وبا کوچکترین مشکل دست به خودکشی می زنند ؛امابه طور کلی می توان گفت که افسردگی درکل جامعه وجوددارد واین قضیه از نوجوانان و جوانان ما مثتثنی نیست.

نوجوانان وقتی سردرگمی وبیکاریه تحصیلکردهارو در سطح جامعه میبینند دچار نامیدی می شوند و دیگر انگیزه ایی برای پیشرفت و تلاش در زندگیشان نمی بینند.همین می شود که بعضی انها در شرایط خاص دست به خودکشی می زنند.

مشکلات مالی اقتصادیه خانوادها به شکل باور نکردنی در روحیه نوجوان تاثیر مستقیم میگذارد و منجر به افسردگی های مفرط برایشان می شود.جامعه ما جامعه افسرده ایی است وبه سمت شادی نمی رودبه نظر بنده در بخش های فرهنگی برای شادی وبرنامه های شادمانه باید هزینه شود  دربخش اموزش نیز باید ازهمان دوران مهدکودک تا مدارس و دانشگاه ها بحث روانی بچه ها جدی گرفته شود .ولی متاسفانه نحوه اموزش ما به این شکل نیست ما دراین زمینه هیچ پیشرفتی نکرده ایم

بنابراین تا دغدغه اصلی خانواده ها که مساعل اقتصادی است بر طرف نشودومساعلی که به افسردگی دامن می زند حل نشود این معضل نیز از بین نمی رودوخروجی اش هم همین مساعل نگران کننده درکشور است. درواقع بخشی از ان به خودکشی وبخش دیگر به طلاق اعتیاد و بزهکاری درجامعه منجر می شود.بنابراین در جامعه ایی که فقر پرخاشگری یاس و دلمردگی فروان است احتمال خودکشی نیز افزایش پیدا می کند ؛بنابراین راه حل اساسی دو کار است یک اصلاح ساختار فردی انسان ها ودیگری اصلاح ساختار اجتماعی از طرف دیگر باید گفت ترغیب به خودکشی ارتباطی به خانوادهای روشنفکروتحصیلکرده ندارد خانوادهایی هستندکه خیلی مقیدند وتمام امکانات رابرای بچه ها فراهم میکنند که در رفاه کامل باشند اما اگر به اصول شناخت و تربیت روانی اگاه نباشند و یا همچنین بستر جامعه از نظرروانی مشکل دار باشد باز یک همچنین خانواده هایی فرزندانشان در معرض خطر قراردارند.از طرف دیگرتعلیم و تربیت در جامعه نیز یک فاجعه است ؛ درمدارس فقط به بحث اموزش می پردازند و از پرورش روانی تقریبا هیچ خبری نیست.حتی گاهی درهمین اموزش و پرورش براثرمقایسه دانش اموزان با همدیگر و تشویق سوگلی ها ودر نتیجه تحقیر بقیه به اختلال روانی کودک بیشتر کمک میکند.مسئولان فقط درس برایشان مهم است در صورتی که رشد روانی نیز از اهمیت زیادی درکودک و نوجوان برخوردار است اگر یک دیپلمه شاد داشته باشیم بهتر از یک پروفسر افسرده است .

سخنران بعدی اقای محمد رسول خانی بودند راجب موضوع کودکان بازمانده از تحصیل به سخنرانی پرداختند متن سخنرانی به این شرح است:

کودکان بازمانده از تحصیل، مقاله از رسول محمد خانی

بحث سهم جنسیتی  آنان به تفکیک دختران یا پسران است که آمارهای غیررسمیای تعداد کودکان دختر را بیش از پسران عنوان میکنند؛ مسئلهای که شاید بتوان علت اصلی آن دسترسى بیشتر پسران به آموزش نسبت به دختران دانست. در این رابطه میتوان دلیل اقتصادی را نیز اضافه کرد که به اذعان کارشناسان حساسیت خانوادههاى کم درآمد براى ادامه تحصیل دختران بسیار کمتر از پسران است؛ چراکه این مسئله در نوع خود یک ً واقعیت اجتماعی است که معمولاً خانوادههایی که از سطح تحصیلی و اقتصادی پایین تری برخوردارند، ورود به بازار کار را براى کودکان بر تحصیل و آموزش ترجیح میدهند و اگر در یک موقعیت انتخابی  برای تحصیل دختر یا پسرشان قرار بگیرند، ترجیح میدهند پسر به مدرسه برود تا در آینده شغل بهتری داشته و کمک خرجشان باشد، اما آینده دخترانشان را در ازدواج زودهنگام و خانه داری میبینند. آخرین آمار رسمی مربوط به سال 1385 است مرکز پژوهشهای مجلس )آذر 90 )رقم بازماندگان از تحصیل در گروه سنی    6 تا 18 سال را به استناد آمار سرشماری سال 85 ،بیش از سه میلیون نفر برآورد کرده است. همچنین چندی بعد همین مرکز باز هم براساس سرشماری سال85 اعلام کرد که بیش از3 میلیون و 200 هزار کودک بین 6 تا 17ساله بازمانده از تحصیل ً در کشور وجود دارد که یااصلا  به مدرسه نرفته اند و یا در طول سالهای تحصیل به دالیل مختلف از تحصیل بازمانده اند .

این آمار تا حدی قابل اعتنا اما قدیمی و البته آخرین آمار رسمی در این حوزه محسوب میشود. از سوی دیگر رئیس سازمان نهضت سوادآموزی نیز چندی پیش آمار بیسوادان درباره سنی10  تا 20 سال را 75 هزار نفر اعالم کرده است که البته این آمار و آمار مرکز پژوهشهای مجلس در جمعیت یکسان و با یک دیدگاه ارائه نشده است. آمار مرکز پژوهشهای ً مجلس، شامل بازماندگان از تحصیل است که لزوما به معنای بیسوادی مطلق نیست؛ یعنی  این آمار ضمن آنکه شامل کسانی  میشود که هرگز به مدرسه نرفتهاند، دانشآموزان دیگری را نیز که طی سالهای مختلف در مقاطعی تحصیلی مختلف در 12 سال، ترک تحصیل کرده و از ادامه تحصیل بازماندهاند، را نیز شامل میشود. همچنین برخی  منابع غیردولتی  با یک حساب سرانگشتی  و ساده تعداد بازماندگان از تحصیل را بین 6 تا 7 میلیون برآورد میکنند.

اینگونه منابع هم نگاهی ابزاری به آمار دارند و از آن در جهت سیاسی استفاده میکنند. در این روش تعداد دانش آموزان مشغول به تحصیل در سال جاری )3.12 میلیون( را از آمار دانشآ موزان در سال 78 که نقطه اوج جمعیت دانش آموزی بود )حدود 19 میلیون( کسر و رقم حاصل را به عنوان تعداد تقریبی  بازماندگان از تحصیلاعلام  میکنند. اشکال این روش این است که کاهش نرخ رشد جمعیت در دهه 1370 و 80 در محاسبات لحاظ نمیشود.

در مورد آمارهای بازماندگان از تحصیل، باید توجه کنیم که کودکان )و نوجوانان( بازمانده از تحصیل دو گروهاند: ً الف( کودکانی که اصال رنگ مدرسه ندیدهاند. ب( کودکانی که در مدرسه ثبت نام کرده اند، اما در طول 12 سال تحصیلی به دلایلی  مدرسه را ترک کردهاند. اتفاق مهمی که در سالهای اخیر رخ داده است این است که اولا آموزش و پرورش وجود موضوعی به نام کودکان ً بازمانده از تحصیل را پذیرفته و ثانیا مرکز آمار وزارت آموزش و پرورش نیز رقم دقیق بازماندگان از تحصیل در 6 سال ابتدایی رااعلام کرده است؛ اما متأسفانه آمار ترک تحصیل دانشآموزان دوره راهنمایی  و دبیرستان اعلام نشده است. در واقع بازماندگی از تحصیل مانند دیگر آسیبهای اجتماعی است؛ خود ناشی از علل و زنجیرهای از دالیل است و در نهایت نیز به بازتولید آسیبهای دیگری منجر میشود، اما  از جمله عللی که میتوان بازماندگان از تحصیل را ناشی  از آن دانست، شامل:

مشکالت اقتصادی و گرفتن پول از دانشآموزان در مدارس دولتی، ناآگاهی والدین، نگاههای جنسیتی  و عدم اهمیت به تحصیل دختران ،طلاق  و بیمسئولیتی  والدین در قبال فرزند، بیکاری، مهاجرت، اشتغال کودکان در سنین کم )کودکان کار( و … است.

لازم است مسئولین راهکارهای حذف بیسوادی و بازماندگان از تحصیل را در ارائه عادالنه و یکسان امکانات آموزشی  رایگان به نقاط شهری، روستایی  و عشایری جستجو کرده و در مراحل بعدی به لحاظ فرهنگی  اهمیت ادامه تحصیل را به ویژه برای دخترانشان تبلیغ و ترویج کنند.

ضمن آنکه به کاهش هزینه های آموزشی   پرداخته و مدارس دولتی  را به معنای واقعی کلمه رایگان در دسترس دانشآموزان قرار دهند. و در آخر صحبت هام باز هم اشاره میکنم به نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر

ماده ۲۹:حق مسئولیت نسبت به جامعه

الف) هرکس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد .

ب) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود ، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون، منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است.

پ) این حقوق و آزادی ها ، در هیچ موردی نمی تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.

اخرین سخنران اقای ابوالفضل پرویزی به تشریح اطلاعیه۹۹۸ )کودک ازاری ( پرداختند.متن سخنرانی به شرح زیر می باشد:

اطلاعیه شماره ۹۹۸ کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان در خصوص کودک آزاری

کودک و نوجوان، قربانی بی قانونی در جمهوری اسلامی ایران

حمایت از حقوق کودک!!!؟

واژه ای غریب، که در قوانین دولت جمهوری اسلامی ایران هرگز نگنجیده است. زیرا که اگر قاعده و نظمی وجود داشت، هیچگاه نامادری جرات نداشت با چکش دندان کودکی را بشکند، یا با چسب حرارتی لب دخترک را بچسباند یا اگر واقعا فرهنگ احترام به کودک وجود داشت پدر به خودش اجازه نمیداد که برای زورگویی به همسرش با قمه به دختر معلول خود آسیب برساند.

در قوانین ایران تعریفی از کودک آزاری وجود ندارد و همین امر باعث شده که والدین هر طور که مایل هستند با کودکان خود رفتار کنند.

در قانون مدنی به پدر اجازه می دهد که برای تربیت به کودکش کتک بزند و قانون هم از او حمایت میکند ،یا اگر کودکی توسط پدر خود به قتل برسد چون پدر او اولیای دم است میتواند به خودش رضایت دهد و از زندان بعد از محکومیت دولتی آزاد شود.

در ماده 1178 و1179قانون مدنی مقرر شده است که ((ابوین مکلف هستند در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند ونباید آنرا مهمل بگذارند .))برای نیل به این هدف،قانونگذار به ابوین اجازه داده است ،طفل را تنبیه کنند ولی این تنبیه باید در حدود تادیب وبرای تربیت اخلاقی ومذهبی وپیشرفت های معمولی طفل باشد.

متاسفانه قانونگذار در این مواد بصورت مجمل ومبهم به وظیفه والدین در این خصوص اشاره کرده است ومشخص نیست از دیدگاه قانون وفقه اسلامی والدین چگونه باید به تربیت کودک خود بپردازند.

کودک آزاری تداوم جریانی از آسیب اجتماعی ست که با قوانین و عرف شدت می یابد. زیرا که پدر و مادرها با همین فرهنگ خشونت، عرف، شرع و اینگونه قوانین بزرگ شده اند.

در طی دو سال گذشته، انواع کودک آزاری ها در ایران اتفاق افتاد:

تجاوز و قتل ستایش قریشی توسط پسر ۱۶ ساله، مرگ امیرطاها ۶ساله به دلیل ضرب و شتم پدر، قتل نگار دو و نیم ساله به دلیل آزار و اذیت پدر، قتل ستایش ۶ ساله در مهریز توسط مردی ۳۴ ساله، مرگ مغزی و فوت رقیه ۵ ساله در مشهد توسط ناپدری که دارای سابقه کودک آزاری بوده، قتل آتنا دختر بچه ۷ساله پارس آبادی، کیمیای ۷ ساله که توسط ناپدریش بیش از ۷۰ بار به او تجاوز شد، و اکنون شکنجه ۳ کودک توسط نامادری و با کمک پدر کودکان که به طرز جنون آوری شکنجه می شدند و از همه بدتر که نامادری او با قید وثیقه آزاد شده، و نگاری که ۱۷ ساله و معلول است و توسط پدر خودش با قمه شکنجه می شد و برادر نگار که آثار شکنجه روی بدنش مانده است و هزاران کودک آزاری دیگر که رسانه ای نشده اند

این آمار نشاندهنده ضعف فرهنگی و عدم شناخت حقوق انسانی کودکان است و عملا عدم قانون حمایتی کودکان و سپردن قیمومیت فرزند فقط به پدران در قوانین است.

آیا مجازات این پدران و مادران و قاتلین و متجاوزین پاک کردن صورت مسئله کودک ازاری نیست ؟

دولت جمهوری اسلامی ایران بیشتر از آنکه به کنوانسیون حقوق کودک (که از امضا کنندگان آن است) بها دهد، با آموزش قوانین شرعی و عرفی به شیوع این بیماری می پردازد تا عملا خشونت، کودک آزاری و جنایت، جواب پرورش و آموزش انسانی کودکان باشد.

هر گاه یک کودک آزاری در ایران رخ بدهد اگر منجر به قتل کودک شود سریعن اورا اعدام می کنند و پرونده را مختومه میکنند اما این گونه بستن پرونده ها سبب باز شدن پرونده کودک آزاری دیگر میشود چرا که مشکل سطحی دیده می شود و سطحی برخورد میشود.اما این در صورتیست که کودک به قتل برسد اگر کودک پس از کودک آزاری زنده بماند دادگاه تا مشخص شدن وضعیت والدین یعنی زندان و محکومیت کوتاه مدت کودک را به بهزیستی میسپارد و پس از آزادی والدین باز هم به همان کودک آزار سپرده میشود و در مواردی هم دیده شده که والدین به زندان آفتادند ولی هیچ ارگانی دنبال کودک های این متهمان نبوده و کودک را به همسایه معتاد سپرده  بودند که آنها هم کودکان رو به طرز فجیح کتک میزدند و آزار می دادند .همین میشه که آمار کودک آزاری و تجاوز در ایران به شدت افزایش پیدا کرده و نبودن قانون حمایتی خودش باعث و بانی این معضلات میشود.و همین قانون ضعیف و بر علیه کودکان باعث میشود که دست کودک آزار برای انجام کودک آزاری های مختلف باز باشد و هزار و یک بلا بر سر کودکی بیاورد که از حق خودش نمیتواند دفاع کند و لازم است که  پرورش و حمایت والدین و دولت به صورت دائم برای آنها فراهم باشد

عوامل جرم کیست؟ یا چیست؟

با نگاهی سطحی بدون کارشناسی متوجه میشویم که: منع آشنایی کودکان با قوانین ذاتی و شهروندی خودشان در کتاب های درسی (عدم آگاهی عمومی از منشور حقوق بشر) ، رواج ایدولوژی مذهبی که به مغز شویی کودکان منجر میشود (نگاه فقط سیاسی بدون توجه به شناخت روان و جامعه) ، فقدان تربیت انسانی به کودکان (عدم آشنائی به مهربانی و محبت) ، حاکمیت فقر که منجر به تباه شدن حق امنیت زندگی کودکان میشود (عدم عدالت اجتماعی و توجه فقط به ژن های برتر!!!؟) ، سانسور خبری از کودک آزاری (آمار واقعی را در اختیار مردم قرار نداده و با ادامه پنهان کاری میزان آگاهی را در جامعه پائین می آورند) و …

پس به صراحت می توان گفت  که کودک آزاری یک پدیده و جرم اجتماعی دولتی پنهان است .

اما نتیجه این اطلاعیه :

ما فعالین دفاع از حقوق کودک و نوجوان با اتکا به کنوانسیون حقوق کودک و به خصوص ماده ۱۹ این کنوانسیون(حمایت کودکان در برابر سوء استفاده وممنوعیت رفتار خشن با کودکان)از نهادهای بین المللی حمایت از حقوق کودکان و به ویژه سازمان یونیسف میخواهیم که در خصوص قانون حمایت از کودکان  در ایران اقدامات لازم را به عمل آورند و همچنین ما خواستار اجرای بدون قید و شرط کنوانسیون حقوق کودک در ایران هستیم.

درپایان این جلسه حاضرین به بحث وگفتگوپیرامون موضوع: ازادی بیان و اندیشه در مدارس ایران  پرداختند.

این جلسه درساعت ۱۹:۳۰   پایان یافت.

 

 

جلسه ماهانه نمایندگی سوییس روز یکشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۳۹۷

تهیه گزارش:نادر زندى

گزارش جلسه حضوری در ۲۰ خرداد نمایندگی سوئیس جلسه ماهانه نمایندگی سوییس روز یکشنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۳۹۷ مصادف با ۱۰ ژوئن ۲۰۱۸ میلادی ساعت ۱۴ بوقت اروپای مرکزی در شهر زوریخ این کشور با حضور مسوول نمایندگی آقای امیری بعنوان مسوول جلسه و دیگر اعضای نمایندگی برگزار شد.

 

در ابتدای جلسه آقای نادر زندی، منشی جلسه با عرض خیر مقدم به تمامی حاضرین در محل برگزاری جلسه و همچنین دیگر عزیزانی که از طریق پالتاک در جلسه حضور داشتند با خواندن ماده ۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر جلسه را آغاز نمودند. همه در برابر قانون مساوی هستند وحق دارند بدون تبعیض ازحمایت یکسان قانون بر خوردار شوند درمقابل هرتبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد وبرعلیه هرتحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید از حمایت یکسان قانون بهره مند شوند. در ادامه آقای نادر زندی  از اولین سخنران جلسه آقای جعفر فرد کریمی  دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد نگاه اجمالی به وضعیت حقوق بشر ایران در اردیبهشت ماه آغاز کنند.

در ابتدا آقای فرد کریمی سخنرانی خود را  اینچنین آغاز کردند:اخبار نقض حقوق بشر در اردیبهشت ماه ۹۷ با بیش از ۱۵ مورد اعدام, آزار های متعدد کودکان, بازداشت های گسترده, نقض حقوق زندانیان, اعتصاب غذا زندانیان سیاسی در زندان ها, نقض پایدار آزادی بیان, تجمعات کارگری و اصناف بخصوص در زمینه معوقات مزدی, اسید پاشی و قتل شهروندان توسط ارگان های نظامی و موارد دیگری که در استان‌های مختلف رخ داد همراه بود. اعدام: اردیبهشت ماه با بیش از ۱۵ اعدام که ۳ تن از آنها در  بندرعباس و  مشهد در ملاعام اعدام شده اند همچنان بازگو کننده نقض حق حیات در زندان های ایران بود.از جمله مهترین اخبار در زمینه اعدام میتوان به گفته جعفری دولت‌آبادی مبنی بر ارسال پرونده محمد ثلاث متهم به قتل مأموران ناجا در اعتراضات اسفند سال ۹۶ به اجرای احکام اشاره کرد. آزادی اندیشه و بیان: اما رویداد بسیار مهم این ماه تجمعات اعتراضی مردم شهرستان کازرون در اعتراض به طرح جدید تقسیمات کشوری بود که از مردادماه ۹۶ آغاز شده است. در این تجمعات دست کم ۱۵ تن از معترضان بازداشت شدند. رئیس کل دادگستری استان فارس اعلام کرد که در اعتراضات اخیر در شهر کازرون ۲ کشته و ۴۸ مصدوم شده‌اند. اردیبهشت ماه برای اصحاب مطبوعات و رسانه بسیار پر حادثه بود. در این ماه امیرحسین میراسماعیلی و مدیر مسئول روزنامه شرق بازداشت شدند. در ارتباط با پرونده امیرحسین میر اسماعیلی دادستان کل کشور اعلام کرد پرونده خبرنگار متهم به توهین به مقدسات از بعد امنیتی پیگیری می‌شود.همچنین نشریه دانشجویی بامداد توقیف شد و روزنامه آرمان و مدیران روزنامه‌های ایران و اعتماد و مدیرمسئول روزنامه قانون مجرم شناخته شدند. زندان : از نمونه های بارز رفتار های غیر انسانی با زندانیان در این ماه می توان به ضرب و شتم و شکستن دندانهای یک زندانی در زاهدان؛ قطع جیره غذایی برای منصرف کردن او از شکایت، ضرب و شتم یک زندانی در زندان مرکزی ارومیه، ضرب و شتم مجدد حمزه درویش، ضرب و شتم یک زندانی در زندان زاهدان، بدرفتاری و تحمیل کار اجباری به امیر مهدی جلایری، گزارشی از شکنجه و بدرفتاری با شکوفه یداللهی و سه فرزندش در زندان و نگهداری از محمد ثلاث در وضعیتی نامناسب در قرنطینه زندان رجایی شهر کرج اشاره کرد. عدم رسیدگی پزشکی همواره از مهمترین چالشهای پیش روی زندانیان در زندان های ایران است. در این ماه زهرا زارع، محمد مهاجر، آرش صادقی، علیرضا توکلی، احمدرضا جلالی و یک زندانی بیمار در زندان مرکزی زاهدان از دسترسی به خدمات پزشکی لازم محروم ماندند. آقای فرد کریمی در ادامه گفتند : شهروندان بهایی در ایران همواره مورد تهدید و تبعیض قرار گرفته اند. در ارتباط با نقض حقوق شهروندان بهایی میتوان به  صدور حکم ۱۰ سال حبس برای نعمت‌الله و نازنین بنگاله، تفتیش منزل و احضار انیسا مطهر، شهروند بهایی در اصفهان، بازداشت دو شهروند بهایی در تهران و مشهد و اخراج  دو دانشجوی بهایی از دانشگاه اشاره کرد.همچنین ارائه پرشمار کتابهایی علیه آیین  بهایی و دراویش گنابادی و عرفان‌ حلقه در نمایشگاه کتاب تهران نمونه ای از انواع نفرت پراکنی علیه اقلیت های دینی در کشور است. لازم به یاآوری است جلسه دادگاه تجدیدنظر یک کشیش و سه نوکیش مسیحی و مسیحی اشوری برگزار شد.حقوق کودک : موارد بسیاری از خودکشی کودکان و نوجوانان از جمله خودکشی همزمان سه دانش آموز دختر در نقده ، یک نوجوان ۱۶ ساله و یک دختر ۱۴ ساله در یاسوج، دو دختر نوجوان در تربت حیدریه و مینودشت، پسر ۱۱ ساله در آبادان، نوجوان ۱۷ ساله در تهران، نوجوان ۱۵ ساله در باشت و ۳ دختر و پسر نوجوان در بخش هلیلان را در این ماه شاهد بودیم.لازم به ذکر است مائده شعبانی نژاد دانش آموز ۱۵ ساله آبادانی همچنان در بازداشت به سر می برد و از خدمات درمانی کافی محروم است. زنان : مهم ترین اخبار زنان می توان به بازداشت پنج دختر که در لباس پسرانه  برای تماشای بازی فوتبال به ورزشگاه رفته بودند و یکی از بازیگران که قصد داشت همراه با همسرش که آرایش مردانه کرده بود برای تماشای بازی فوتبال وارد ورزشگاه آزادی شود توسط نیروی انتظامی بازداشت شد. لازم به یادآوری است افسانه و نازلی جهانگیری دو خواننده زن ایل قشقایی که قرار بود در جشنواره فرهنگی هنری ایل قشقایی در گچساران به روی صحنه بروند، اجرایشان با مخالف امام جمعه گچساران و نهادهای امنیتی در آخرین لحظات لغو شد.    کارگران و اصناف : در این ماه در مواجه با روز جهانی کارگر و روز معلم شاهد بازداشت ها و احضار گسترده فعالین کارگری و اصناف بودیم. از مهمترین این موارد میتوان به احضار ۸ کارگر نیشکر هفت تپه و ۵ فعال کارگری دیگر در شوش و سنندج، و سه فعال کارگری دیگر در سنندج، بازداشت تعدادی از تجمع کنندگان روز جهانی کارگر از جمله عثمان اسماعیلی و بازداشت تعدادی از شرکت کنندگان در تجمع اعتراضی معلمان اشاره کرد.بهداشت و محیط زیست : نماینده مردم بندرعباس ساخت جزایر مصنوعی، ساخت و ساز در حریم دریا، قاچاق مرجان و برداشت بی رویه از آبزیان را از آسیب های زیست محیطی خلیج فارس دانست و با انتقاد از ورود روزانه ۷۰۰ لیتر در ثانیه پساب فاضلاب های خانگی و صنعتی به خلیج فارس ، تصریح کرد “متاسفانه این شاهراه مهم اقتصادی ۸ سال درگیر این بحران است. خشونت نظامی و قضایی و امنیت شهروندان : در این ماه تیراندازی به سوی دو دانش آموز بلوچ در زابل و شهروندان دیگر در چرام، ایرانشهر، سراوان و مسیر خاش به سمت سراوان و مرکز شهر چابهار باعث کشته و زخمی شدن شهروندان این مناطق شده است .از سوی دیگر یک کولبر در مناطق مرزی پیرانشهر در اثر شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی، جان خود را از دست داد. همچنین در کرمانشاه، مناطق مرزی اشنویه، ارومیه و پیرانشهر، مرز ارومیه، مناطق مرزی کردستان کولبران کشته و زخمی شدند.همچنین در کرمانشاه، مناطق مرزی اشنویه، ارومیه و پیرانشهر، مرز ارومیه، مناطق مرزی کردستان کولبران کشته و زخمی شدند. آقای نادر زندی  با تشکر از آقای فردکریمی از سخنران بعدی آقای حمید ابراهیمی  تقاضا کردن که سخنرانی خود را آغاز کنند.

 

 

در ابتدا آقای ابراهیمی سخنرانی خود را  اینچنین آغاز کردند:  مطلب من درمورد ماده هفتم اعلامیه جهانی حقوق بشر ومیزان انطباق آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. ماده هفتم تمامی افرود را درمقابل قانون صرفنظر از رنگ ونژاد وباور وعقیده بعنوان انسان ویکسان با یکدیگر لحاظ میکند. وبه برابری دربرابر قانون،حمایت قانون ازافراد بطور یکسان و عدم  تبعیض اشاره دارد.بیشتر جنگها در طول تاریخ بر اثر اختلافات قومی ونژادی یا مذهبی رخ داده است که مهیب ترین آنها رادر عصر حاضر شاهد بوده ایم. باپیشرفت رشد فکری بشر لزوم احترام به انسان وتلاش برای احقاق حقوق آنها بطور یکسان مورد توجه قرار گرفت.ودر کشورهای تحت حاکمیت قانون همه افراد در پیشگاه قانون یکسان هستند.درمقابل کشورهای با حاکمیت نظام ارزشی ودینی خدامحور بوده ومیزان اعتقاد وباورمندی به عقاید وایدئولوژی دین مربوطه  مبنای ارزش گذاری وامتیاز دهی بین افراد تلقی میگردد.

حاکمیت دینی هرگز نمیتواند قانون وعدالت را درمورد تمام احاد جامعه بطور یکسان اعمال نماید چون در هر دینی اعتقاد وپذیرش باور مربوطه بعنوان امتیاز وارزش در برابر عقاید دیگر محسوب میشود ونوعی طبقه بندی بین افراد وگروهها دریک جامعه صورت میگیرد.ودین حاکم سلطه وقدرت خود را بر پیروان ادیان دیگر تحمیل میکند.اصل بیستم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان میکند که افراد از مرد وزن سزاوار دریافت حقوق اجنماعی،فرهنگی و سیاسی بارعایت موازین اسلامی هستند. تاکید بر رعایت موازین اسلامی در اینجا خود به معنای نقض حقوق پیروان ادیان دیگر وتحمیل اصول وعقاید اسلامی بر آنان است.

آقای نادر زندی با تشکر از آقای ابراهیمی از سخنران بعدی خانم ده بزرگی  تقاضا کردن که سخنرانی خود را آغاز کنند. در ابتدا خانم ده بزرگی سخنرانی خود را  اینچنین آغاز کردند:در کلیه قوانین مدنی ،جزایی وشرعی موارد زیادی به چشم می خورد که حقوق زنان به واسطه قانون تعیین می شود .قانون جمهوری اسلامی که یا برگرفته از مذهب اسلام یا فتوای روحانیون است یا هر جا که به اصطلاح به صلاح جامعه اسلامی و آقایون در راس قرار گرفته ، باشد نوشته می شود و یا حتی در جاهایی قانون نانوشته هایی وجود دارد که در جامعه اسلامی با شهروندان بخصوص زنان برخورد مستقیم شده و اجرا یا عدم اجرای آن تخلف محسوب شده و شخص متخلف قصاص هم می شود !!! روزه خواری در اماکن عمومی در  ماه رمضان و بسته ماندن مغازه های عرضه کننده مواد غذایی و رستورانها در طول روز و کاسبی نکردن آنها ، موتور سواری زنان و خوانندگی زنان به تنهایی که هیچ قانونی برای آنها نوشته نشده ،ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها و بسیاری دیگر. خانم ده بزرگی در ادامه گفتند که در ماده ۱۴ اصل سوم قانون اساسی بدین شیوه از برابری حقوق زن و مرد سخن به میان می آید 🙁 تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عمومی در برابر قانون ) تساوی عمومی در برابر قانون بدین مفهوم است که گویا زن و مرد در قوانین ایران از حقوق برابر برخوردارند ، اما واقعیت چیز دیگری است ، زیرا با نگاهی به قوانین مدون ایران درمیابیم که این قوانین مملو از نابرابری هستند ، به همین دلیل میتوان منظور و هدف قانونگذار را به شیوه دیگری تفسیر کنیم. هنگامی که قانون حاوی برابری و یکسانی میان افراد از هر جنسیتی که باشد نیست ، نمیتوان برابری ای که قانونگذار جمهوری اسلامی در قانون قید کرده است را امتیاز بشماریم ، به عبارتی دیگر ماده ۱۴ از اصل سوم قانون اساسی از برابری در دادخواهی و نه برابری در دادرسی سخن می گوید ، زیرا قوانین دیگر نظیر قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی به شیوه دیگری از دادرسی و تساوی حقوق سخن می گوید .قانون ازدواج در کتاب قوانین مدنی ایران 🙁 شرط ازدواج دختر با اجازه پدر ممکن است ، یعنی اگر پدر راضی به ازدواج نباشد میتواند رضایت ندهد و دختر راهی دادگاه شود ، اما از طرف دیگر اگر پدر اراده کند میتواند دختر ۱۳ ساله را وادار به ازدواج کند ) و بر اساس همین قانون آمار ازدواج دختران خردسال تبدیل به یک بحران شده است . ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی : (  نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ نرسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست . ) .قانون بعد از ازدواج : ( حق ادامه تحصیل برای زن به محض ازدواج در اختیار شوهر قرار میگیرد .  ماده ۱۳۳ : ( زوج میتواند زوجه را از هر عمل غیر ضروری و عملی که تکلیف شرعی او نیست و با استمتاعات متعارف او منافات دارد منع کند ، مانند خروج از خانه ،ادامه تحصیل ،حق کار کردن ،حق شاغل شدن و مرد میتواند زن را از کار کردن و بیرون رفتن از خانه منع کند ، اگر زنی در شهر دیگری شاغل باشد مرد میتواند با مراجعه به دادگاه و اعلام اینکه همسرم تمکین نمیکنداجازه ازدواج مجدد بگیرد و زنی که بدون اجازه مرد به هر دلیلی از حریم خانه بیرون می رود ناشزه محسوب میشود و بنابراین حق دریافت نفقه را از دست میدهد . )   برده داری مدرن!!!!  ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی : ( تمکین از زوج تکلیف قانونی زوجه است .ماده ۱۸ قانون گذرنامه : ( زنان بالای ۱۸ سال برای خروج از کشور باید اجازه ولی را داشته باشند .).حق گرفتن گذرنامه و سفر بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران،  صدور گذرنامه جداگانه و خروج از کشور برای بانوان در قید زوجیت و افراد زیر ۱۸ سال منوط به موافقت شوهر ،ولی یا قیم ایشان است . ماده ۱۱۳۳قانون مدنی : ( مرد را مختار ساخته که هر گاه بخواهد زن خود را طلاق دهد . ) بر اساس قوانین موجود در ایران مردان راحت تر میتوانند همسرانشان را طلاق بدهند و اگر طلاق از سوی زن مطرح شود باید حتما لیست عریض و طویلی را که ثابت کند همسرش کفایت لازم را برای زندگی مشترک ندارد تهیه شود .بر اساس قانون مدنی ایران یک مادر میتواند از کودکش نگهداری کند یعنی حضانت او  را عهده دار باشد ولی به هیچ وجه حق سرپرستی کودک را ندارد حتی در صورت فوت پدر و یا اینکه پدر در محل زندگی کودک نباشد ،باز هم حق سرپرستی به مادر تعلق نمی گیرد بلکه به پدر شوهر یا ولی تعلق می گیرد .ولی یا ولایت به معنای قدرت و اختیاری است که قانون برای اداره ی امور کودک به پدر و جد پدری میدهد . ماده۱۶۹ قانون اسلامی مصوب سال ۱۳۸۲ : ( حضانت فرزند بالای ۸ سال با پدر اوست . ) کودک بعد از طلاق فرزند زیر ۷ سال باشد مادر حق نگهداری او را دارد اما اگر در همین دوره ازدواج مجدد کند ،حق حضانت کودک زیر ۷ سال از مادر سلب می شود. خانم ده بزرگی  همچنین گفتند که ماده ۱۰۷۵ : ( ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته شده است .) بر اساس قانون مرد مرد میتواند ۴ زن عقدی و بی نهایت زن صیغه ای داشته باشد ، چند زنی و چند همسری اگر چه رایج نیست ولی در بسیاری مواقع مردان می توانند به صورت پنهان و دور از چشم همسر اول ازدواج مجدد کند، ولی اگر زنی دور از چشم همسر با مرد دیگری رابطه داشته باشد مفسد فی الارض محسوب میشود و حکمش سنگسار است که تازگی ها سنگسار جای خود را به اعدام داده است . سوره نساء کتاب قرآن آیه ۳ : پس آن کس که زنان را به نکاح در آورید که شما را نیکو و مناسب با عدالت است و یا ۳ ویا ۴ زن و اگر بترسید چون زنان متعدد بگیرید ، راه عدالت نپیموده اید و به آنها ستم کنید پس تنها یک زن اختیار کرده و یا چنانچه کنیزی دارید به آن اکتفا کنید که این نزدیکتر است به عدالت و ترک ستمکاری . بر اساس این آیه استنباط شده که ازدواج مجدد حق شرعی و قانونی است که مرد مجاز است تا ۴ همسر دائمی اختیار کند . حق شهادت : در دادگاه شهادت زن نصف مرد محسوب میشود یعنی دو تا زن باید شهادت بدهند تا نظر آنها اندازه ی یک مرد و به تایید قاضی برسد .حق قضاوت : بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران هیچ زنی نمیتواند قاضی شود یعنی حتی اگر تحصیلات آکادمیک قضایی داشته باشد ، فقط میتواند نقش یک مشاور را برای یک قاضی مرد ایفا کند . حق ارث : اگر پدر و مادری چشم بر جهان ببندند اموال آنها نمی تواند به صورت مساوی بین فرزندان تقسیم شود .دختر نصف پسر در خانواده ارث می برد ، اگر زن یا شوهری هم از دنیا بروند باز هم به صورت برابر از اموال هم ارث نمی برند . اینها برخی از حقوق مدنی جزایی کشور است که حقوق زنان را به طور کامل نقض میکند ولی در عوض به زن مهریه تعلق میگیرد و خیلی ها فکر می کنند مهریه جبران لیست عریض و طویل حقوق از دست رفته زن محسوب می شود ، یعنی این همه آزادی به قیمت چند سکه طلا …خانم ده بزرگی در پایان گفتند که آیا مردان حاضرند تک تک این حقوق را از دست بدهند در عوض مهریه  ؟

ماده ۹۴۹ از قانون مدنی : ( در صورت نبودن هیچ وارث دیگر به غیر از زوج یا زوجه ، شوهر تمام اموال زن متوفات خود را می برد ، لیکن زن فقط نصیب خود را یعنی در صورت داشتن فرزند متوفات خود  یک هشتم اعیانی یعنی نه ملک و زمین ، فقط یک هشتم ارزش مالی ساختمان ، و در صورت نداشتن فرزند یک چهارم از ارزش مالی ساختمانی شوهر خود به ارث می برد  و بقیه اموال شوهر در حکم مال اشخاص بلا وارث و تابع ماده ۸۶۶ خواهد بود . ماده ۸۶۶ : ( در صورت نبودن وارث ، امر ترکه متوفی راجع به حاکم است .موارد ذکر شده نمونه ای از ده ها مورد دیگر است که نشان دهنده ی این واقعیت هستند که قوانین جمهوری اسلامی ایران تا چه اندازه با موازین حقوق بشر به ویژه حقوق زنان مغایرت دارند . در این قوانین زنان نه تنها یک انسان مستقل نیستند ، بلکه تحت کنترل و مراقبت مردان و دولت قرار دارند .

به همین دلیل این قوانین نمی توانند معرف قوانینی که متضمن برابری و عدالت در همه ی جوانب زندگی هستند باشند .تازه  در کنار این همه قوانین لیست شده در  قوانین مدنی و جزایی حقوق دیگری هم از زنان در جامعه نقض ما می شود مثل حق انتخاب پوشش ،که دختران از سن ۷ سالگی باید حجاب اجباری را بپذیرند ، حق ورود به استادیوم های ورزشی که تا به حال درهای آن به روی زنان بسته است ، خوانندگان زن که هنوز اجازه ی خواندن روی استیج را به تنهایی و بدون حضور مردان ندارند و ….آقای نادر زندی با تشکر از خانم ده بزرگی از سخنران بعدی آقای  حمید فرخنده تقاضا کردن که سخنرانی خود را آغاز کنند.

در ابتدا آقای فرخنده سخنرانی خود را  اینچنین آغاز کردند:.پیمان حقوقی کودکان در یونیسف (ماده 28،بند 1-د)  آموزش حق همه کودکان است.دولت‌ها باید برای آموزش و پرورش کودکان تلاش کنند و امکانات آموزشی و حرفه‌ای را برای همه کودکان فراهم آورند .کودکان کار از پدیده‌ها و معضلات دردناک جامعه ایران است که به موازات وخیم‌تر شدن وضعیت اقتصادی، رشد آن دارای سیری صعودی بوده است. سالیان است که ایران به پیمان‌نامه حقوق کودکان ملحق شده با این وجود این پیمان‌نامه به اجرا گذاشته نشده است؛ به عبارت دیگر هر چند بر اساس قوانین داخلی حداقل سن اشتغال ۱۵ سال اعلام شده است که ۳ سال کمتر از معیار در نظر گرفته شده در پیمان نامه حقوق کودک است، اما در عمل همین حداقل سن برآمده از قوانین داخلی نیز جدی گرفته نمی‌شود. در سایه عدم جدیت و نظارت دستگاه‌های اجرایی، خیابان‌های شهرهای بزرگ بخصوص کلانشهر تهران شاهد حضور روزانه هزاران کودک کار است که به شغل‌های کاذبی اشتغال دارند.

فقدان امنیت و آینده این کودکان بارها خبرساز شده است؛ اما کماکان تدوین برنامه‌ای اجرایی از سوی دستگاه‌های متولی دیده نمی‌شود. بسیاری از کشورهای پیشرفته با بالا بردن سطح رفاه اجتماعی، تامین مایحتاج ضروری خانواده‌های آسیب‌پذیر، بیمه بیکاری و در نهایت ایجاد مکان‌های امن برای نگهداری کودکان بی‌سرپرست، مساله کودکان کار را حل کرده‌اند؛ اما این مساله در ایران، مخصوصا در شهر بزرگی چون تهران به صورت بحرانی اجتماعی خودنمایی می‌کند. پیمان نامه حقوق کودکان خاطر نشان می‌کند که “منظور از کودک،‌ افراد زیر سن‌ ۱۸ سال‌ است‌” و “کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌ متقبل‌ می‌شوند که‌ حمایت‌ها و مراقبت‌های‌ لازمه‌ را برای‌ رفاه‌ کودکان‌، با توجه‌ به‌ حقوق‌ و وظایف‌ والدین‌ آن‌ها، قیم‌ و یا سایر افرادی‌ که‌ قانوناً مسئول‌ آنان‌ هستند، تضمین‌ کنند و در این‌ راستا اقدامات‌ اجرائی‌ و قانونی‌ مناسب‌ معمول‌ خواهد گردید . برخی کارشناسان مسائل اقتصاد شهری، آمار کودکان کار ایران را بین ۳ تا ۷ میلیون عنوان می‌کنند. بر اساس گزارشات خبری و ثبت مشاهدات شهروندان در فضای خبری، می‌توان این گمانه را مطرح کرد که تعداد این کودکان در چند سال گذشته افزایش پیدا کرده است. آقای فرخنده در ادامه گفتند که مشکل اقتصادی ، عامل اصلی ظهور و رشد پدیده کودکان کار است و دلیل اصلی وجود پدیده کودکان کار را “مسائل و مشکلات اقتصادی میباشد با توجه به اینکه مسائل اقتصادی علت اصلی کار کودکان در ایران است و با توجه به این‌که در سال‌های اخیر ما شاهد بدتر شدن اوضاع اقتصادی، افزایش بیکاری، روند خصوصی‌سازی‌ها در حوزه آموزش و بهداشت و موارد این‌چنینی هستیم می‌توانیم استنتاج کنیم که با بدتر شدن وضع اقتصادی به آمار کودکان کار اضافه شده است و وضعیت آنها بدتر شده است.”

کودکان کار بخشی لاینفک از زندگی روزمره شهروندان تهرانی شده‌اند، کمتر چهارراه یا معبر پر رفت و آمدی را می‌توان یافت که در آن کودکان دستفروشی نکنند، شیشه‌های ماشین‌ها را پاک نکنند و یا تکدی‌گری نکنند. وخیم‌تر شدن وضعیت اقتصادی ایران خانواده این کودکان را در معرض خطر اقتصادی بیشتر قرار داده و همین مساله فشار اقتصادی را بر روی این کودکان بیشتر می‌کند. در حالی که این کودکان با حضور در خیابان‌های تهران نه تنها از تحصیل باز می‌مانند و نمی‌توانند مانند کودکان عادی به بازی و تفریح بپردازند، بلکه در معرض آسیب‌های جدی اجتماعی و خطرات زیادی روبرو می‌شوند. عدم حضور والدین یا سرپرست این کودکان یا هر فرد دیگری که بتواند از آن‌ها مراقبت کند باعث می‌شود که آن‌ها هدف مناسبی برای سو استفاده اقتصادی و جنسی باشند.

از سوی دیگر این کودکان از وضعیت بهداشتی مناسبی نیز برخوردار نیستند و همین وضعیت باعث ابتلای این کودکان به انواع بیماری‌های جسمی و روانی خواهد شد. با این وجود نه تنها وزارت کار و امور اجتماعی در زمینه کار شهروندان زیر ۱۸ سال حساسیتی نشان نمی‌دهد، بلکه مجلس نیز از تصویب قانون ممنوعیت کار کودکان و افراد زیر ۱۸ سال سر باز می‌زند. دولت هیچ عزم جدی برای مقابله با این مساله ندارد و سیاست‌های کلان حاکمیت در راستای ارزان سازی نیروی کار و ادامه روند خصوصی سازی‌ها، نتیجه‌ای جز بدتر شدن شرایط ندارد.پیمان حقوقی کودکان در یونیسف •(ماده ۳۱،بند۱)  استراحت، تفریح، بازی و فعالیت‌های خلاق حق هر کودک است.آقای فرخنده همچنین گفتند که کودکان خیابانی به مثابه کالای بنجل در طول تمام این سال‌ها و به خصوص در یک سال گذشته، دولت در مورد خاص کودکان دست‌فروش و خیابانی با برخورد با آن‌ها به عنوان مبلمان شهری (و نه سوژه های انسانی) سعی در پاک کردن صورت مساله دارد.  دید شهرداری تهران نسبت به این مساله دچار اشکالات جدی است و این کودکان تنها نوک کوه یخ هستند. طرح‌ جمع‌آوری که در تابستان امسال با سر و صدای فراوان و در کنار آن اعتراض‌های فراوان انجام شد از این جمله بود که سعی داشت با جمع آوری و به قول فعالان این حوزه دستگیری کودکان کار در سطح شهر، ایجاد ترس و وحشت از ورود آن‌ها به خیابان جلوگیری کند. ولی با توجه به این‌که هیچ اقدامی برای بهبود وضعیت این کودکان صورت نگرفته است، عملا آنها دوباره به خیابان‌ها باز می‌گردند و یا به کارگاه‌های زیرزمینی نقل مکان می‌کنند. کودکان کاری که در خیابان امرار معاش می‌کنند درصد کمی از کودکان کارگر را تشکیل می‌دهند و اکثر این کودکان در کارگاه‌ها مشغول به کارند. پیمان حقوقی کودکان در یونیسف •(ماده ۳۵)  هیچ کس حق آزار و اذیت کودکان را ندارد.کسانی که با کودکان بدرفتاری می‌کنند و یا آن‌ها را می‌دزدند، طبق قانون باید مجازات شوند •(ماده ۳۲،بند۱)  پیمان جهانی حقوق کودک از کودکان در برابر کارهای زیانباری که مانع آموزش آنان می‌شود و برای بهداشت و پیشرفت اجتماعی آنها مضر است حمایت می‌کند.کودکان زباله‌گرد، سیمای دیگر ۴۰ سال عدالت‌گستری در ایران. بسیاری از منتقدان بی‌نتیجه بودن و حتی آسیب‌رسان بودن طرح‌های مشابه قبلی را ایراد اصلی این طرح می‌دانستند و آن را تلاشی برای “پاک کردن صورت مساله” عنوان می‌کردند. آقای فرخنده در پایان گفتند که با وجود اصرار دولت و شهرداری تهران بر این طرح در تابستان گذشته، ناکارآمدی امروز بیش از پیش مشهود است و کودکان کار و خیابان دوباره به سطح شهر بازگشته‌اند. به نظر می‌رسد تا زمانی که دولت نخواهد به صورت ریشه‌ای برای حل مشکل کودکان خیابانی و کارگر آستین بالا بزند، در کماکان بر همان پاشنه خواهد چرخید و کودکان زیادی از دسترسی به آموزش، بهداشت و رفاه اجتماعی محروم خواهند بود. کودکانی که حکومت ایران با امضای پیمان نامه حقوق کودکان به جامعه جهانی تعهد داده تا حقوق مادی و معنوی آنان را تامین نماید. .آقای نادر زندی با تشکر از آقای فرخنده از سخنران بعدی آقای اکبر شعبانی تقاضا کردن که سخنرانی خود را آغاز کنند.

 

در ابتدا آقای شعبانی سخنرانی خود را  اینچنین آغاز کردند: یکی از عناوین مورد بحث برای مطرح کردن نقض حقوق بشر  در ایران مربوط به مسئله خشکسالی و کویرزایی و به بیان بهتر مسئله بحران آب می باشد . که هر چند از علل آن تغییرات جوی و عوامل جغرافیایى را می توان نام برد.  که در طی چند سال اخیر دامنگیر مناطقى از جهان شده است ، و برای عده ای از انسانها در زیست بوم هایشان مشکلات  و مسائل  زیادی را باعت شده است.  و این مشکلات در ایران نیز به شکل گسترده و حاد خود را به نمایش گذاشته است. ولی در کشور ایران علاوه بر عوامل جغرافیایى و تغییرات اقلیمی و جوی ، مسئله سؤمدیریت خود را به نحو چشمگیری نشان می دهد.  که سرچشمه از نقض حقوق بشر در ایران می گیرد.  طبق ماده هفت  دفاعیه حقوق بشر همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند . در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر  علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیض به عمل آید از حمایت یکسان قانون بهره مند شوند. از آنجا که عدم رعایت حقوق بشر باعت بوجود آمدن آسیب هایی هم در سطح اجتماعی و هم در سطح فردی می شود . در ایران نیز مسئله بحران آب و خشکسالی و کویرزایی و آسیب ها و خسارتهای آن قابل رویت است. که ناشی از عدم رعایت حقوق بشر  می باشد.

از اوایل انقلاب ایران و زمانی که عوامل و طرفداران جمهوری اسلامی و آیت اله خمینی حکومت را به دست گرفتند. بنا به دستور و بیان ایشان قرار بر این گردید تا کلیه استخدامات ودر هر حوزه و سازمان و نهاد و اداره ای باید بر اساس ( تخلص باشد نه تخصص )  و تخلص یا همان خوشنامی فرد به جهت ارادت و اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی باید بر تخصص و علم و دانش و آگاهى و  کارشناسی ارجح و مقدم باشد  و کلیه افرادی که استخدام میشوند  . آقای شعبانی در ادامه گفتند که باید از فیلتر تخلص رد شوند تا وارد نیروی کاری و اداری کشور گردند.  و به همین جهت حق و حقوق  افرادی که سالها به تحصیل  علم و دانش  و فن و حرفه پرداخته بودند.  ضایع شد.  و آنها بالقوه آماده بودند تا هنر و تخصص خود را در مملکت خویش و جهت پیشرفت و رسد مملکت خویش به مرحله عمل در آورند.  و به همین سبب غربالگری در استخدام  از حق و حقوق  ، برابری و مساوات در برابر قانون محروم شدند .این مسئله باعث شد تا افراد متظاهر و یا متقاعد به نظام که دانش و علم مربوط به کاری را نداشتند بر سر کار گمارده شوند.

و نتیجه آن این بود که همه طرح های زیربنایی و اساسی و حتی جزیی کشور به دست همین افراد ، ارائه و اجرا گردد.  که نتیجه آن در تمامی سطوح در کشور ایران قابل مشاهده است.  از مسکن مهرها گرفته تا سدهایی که با عجله و بدون کارشناسی ،  سریع و بدون در نظر گرفتن جنبه آسیب شناسی آن به مرحله اجرا و بهره بر داری رسیدند.  و اکنون پیامدهای آن در سطح  اجتماعى ، بهداشتى ، محیط زیستی و کشاورزی به وضوح قابل رویت است. آقای شعبانی همچنین گفتند که انها هر جا دره و رودخانه ای دیدند به فکر سد و سد سازی افتادند.

با سد سازی بی رویه و بدون کارشناسی باعث از بین رفتن اکوسیستم و محیط زیست پشت سدها شدند.  و همین سدها باعث شدند تا آب کمتری به سوی تالاب ها و سدها جاری شوند.

در حالیکه یک چهارم آب در پشت سدها ، سالانه تبخیر می شود. چه سرمایه های ملی و منابع طبیعی که به جهت عدم کارشناسی جامع و کامل ، از بین می روند.عدم مدیریت صحیح و بهره برداری منطقی از آبهای زیرزمینی هم ناشی از ناکارآمدی و ضعف مدیریت در ایران می باشد  . که در همین راستا باید گفت علاوه بر حفر ۴۰۰۰ حلقه چاه غیر مجاز در کشور در بعد از انقلاب ۱۳۵۷ در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم با تصویب اجرای قانونی مبنی بر سهولت و آزادی حفر چاه  ، باعث شد تا میزان استفاده از آبهای زیرزمینی به شدت افزایش یابد که نتیجه آن کاهش سطح ایست آبی در لایه های زیرزمینی می باشد.

در دشتهای مجاور تالاب ها و دریاچه ها آب این تالابها به صورت معکوس به طرف همین دشتها و جلگه ها مکیده شود و شور شدن آب چاهها در اکثر نقاط ایران ، گواه بر این مسئله است.و در سایه همین ضعف مدیریت سرمایه ی ملی و منابع مردم ایران تباه و از بین می رود. تالابها و رودخانه ها و دریاچه ها در حال خشک شدن هستند.  دریاچه ارومیه ، تالابهای انزلی ، گاو خونی و هامون رو به موت هستند ، شاهد فرونشست زمین  به علت  برداشت بیش از اندازه ، و افراطی آبهای زیر زمینی هستیم.  شاهد کویر زایی رشد سریع آن حتی در مناطق  کوهستانی و غیر کویری ایران هستیم. در کمتر از یک دهه پیش اقتصاد اسرائیل به خاطر خشکسالی بر لبه پرتگاه قرار گرفت.  اما اسراییل توانست از وضعیت خشکسالی و تبعات آن جان سالم به در ببرد و حتی منابع آبی خود را هم بهبود داده است.  و با استفاده از احداث کارخانه آب شیرین و بازیافت آب و آبیاری قطره ای توانست نقش کلیدی در بهره وری بالای بخش کشاورزی اسرائیل در مقایسه با سایر نقاط جهان ایفا کند. آقای شعبانی در پایان گفتند که  در ایران نیز بر اثر عدم  کفایت و ضعف و سؤمدیریت در حل مشکل و بحران آب باعث شده که مهاجرت ، فقر شورشها درگیریهای قومی  روز به روز بیشتر می شود .

در این میان متأسفانه جمهوری اسلامی به جای پرداختن به حل مشکل از سویی فعالان محیط زیست را با چه بهانه ها و تهمت هایی بازداشت می نماید و باعث می شود تا کارشناسان و نخبگان  رخت بربندند و دست به مهاجرت و فرار از ایران بزنند.  تا به جای آنها افراد دارای تخلص را استخدام نمایند تا بهتر تیشه به ریشه سرمایه ها منابع و ثروت مردم ایران  بزنند.باچنین اوصاف واقعا بحرانی  آب و خشکسالی در ایران ، دولتمردان جمهوری اسلامی  ایران به جای پرداختن به حل مشکل و بررسی و رفع مشکلات  داخلی ایران ، سرمایه گزاریهای کلان در بخش نظامی و رقابتی و سرمایه گزاریهای کلان و بی حد و حساب در سوریه یمن و عراق و فلسطین می نماید . و الویت  بحران آب و مبارزه با کویرزایی و خشکسالی را به بوته فراموشی سپرده است.

در پایان جلسه آقای نادر زندی  ازآقای امیری وحضاری که به صورت حضوری و پالتاکی در جلسه حضور داشتند تشکر کردند، در این جلسه سرکار خانم فیروزه ده بزرگی وآقایان نادر زندى،رضا امیری،احمد کاظمی زاده , رسول پور آزاد ،حمید رضا ابراهیمی،جعفر فردکریمی،علی امامقلی،اکبر شعبانی،امیر برفی دریایی به صورت حضورى و آقایان هادی زارع ،احسان زندی ، شفاهی,ایرج رضایی ،حمید فرخنده ،گلزار و کمیته ادیان  ازطریق پالتاک در این جلسه حضور داشتند.

 

گزارش جلسه نمایندگی نیدازاگسن « دوم یونی ٢٠١٨ »

تهیه و تنظیم: سارا شاهمیری

اینبار نیز همانند ماه های گذشته گردهمائی اعضای نمایندگی نیدازاگسن در شهر هانوفر و در دفتر مرکزی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، رأس ساعت 13 با مسئولیت آقای آیدین شفیعی نژاد بصورت حضوری برگذار گردید که جمعی از دیگر همکاران کانون و میهمانانی نیز از سایر نقاط چهان و از طریق اطاق پالتاک در آن حضور داشتند، گفتنی است این برنامه بطور همزمان از رادیوی صدای کانون پخش گردید.

در آغاز مسئول جلسه آقای شفیعی نژاد ضمن سلام و خوش آمد به حضار، درگذشت خواهر آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی مسئول محترم کمیته دفاع از حقوق ادیان را تسلیت گفته و سپس از خانم رحیله جهاندیده که مسئولیت ارائه بخش خبری و تحلیل و بررسی آن را بعهده داشتند دعوت نمودند تا تریبون را دراختیار گرفته و اخبار انتخابی خود را به سمع و نظر حاضرین برسانند.

خانم جهاندیده با ابراز شادمانی از دیدار مجدد همکاران و با پوزش از تاخیر کوتاهی که داشتند خبر های یکماهه اخیر نقض حقوق ایرانیان را بطور مشروح و مبسوط بررسی و تحلیل نمودند که بسیار مورد توجه و با مفهومی دیگر بسیار ناراحت کننده  بود و ابراز تاسف و تأثر شدید حاضرین را در پی داشت.

با  توجه به طولانی بودن این بخش، گزیده ای از مهمترین خبرها در ادامه می آید با این توضیح که علاقمندان  بوسیله فایل های صوتی تهیه شده، می توانند در جریان مشروح اخبار و کل برنامه های ارائه شده در جلسه دوم یونی قرار گیرند اینجا: http://seda-tasvir.bashariyat.org/?p=8979

تحلیل و بررسی گزیده ای از خبرهای نقض حقوق هموطنانمان توسط خانم رحیله جهاندیده:

۲۳ تن از دراویش گنابادی از سوی قاضی صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به حبس، شلاق و تبعید محکوم شده اند؛ احکام حبس صادره برای این دراویش که اکنون در زندان بزرگ تهران نگهداری می‌شوند، بین شش ماه تا هفت سال است.شایان ذکر است که این دروایش در زمان بازجویی و محاکمه از حق دسترسی به وکیل محروم بوده  و اتهامات آنان «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در فرقه ضدامنیتی دراویش»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «تمرد از دستور ماموران» و «اخلال در نظم و آسایش عمومی» عنوان شده است. هشت تن دیگر از دروایشی که اکنون در بازداشت به سر می‌برند، نیز روز گذشته محاکمه شده‌اند.

مأموران نیروی انتظامی با تجمع کامیونداران اسلام آباد غرب در کرمانشاه که در اعتصاب به سر می‌برند، برخورد کردند و با باتوم آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند!

گفته‌های محمدثلاث درباره بیگناهی اش: متادون  به من می‌دادند، خورده بودیم، اصلاًهوش نبودم، من میترسیدم بگم، دادگاه اول اگه من ازخودم  دفاع می‌کردم منو می کشتند،  در پاسگاه دوساعت منومیزدند.

وضعیت آرش صادقی، زندانی سیاسی که در زندان به بیماری «کولیت زخمی» یا «کولیت اولسروز» مبتلا شده، وخیم است و مسئولان تا کنون برای درمان او اقدامی نکرده‌اند. آرش صادقی به دلیل ابتلا به بیماری های «کولیت زخمی»، زخم معده و اثنی عشر نمی‌تواند غذا را هضم و دفع کند و وضعیت او در زندان رو به روز بحرانی‌تر می‌گردد؛ پزشکان نیز هشدار داده‌اند که خطر ابتلا به سرطان او را تهدید می‌کند اما ضابطین سپاه همچنان از انتقال او به مراکز درمانی ممانعت می‌کنند. مشکلات گوارشی وی نیز به دنبال اعتصاب غذای طولانی مدت در سال ۹۵ پیش آمده و به دلیل مخالفت مسئولان با درمان وی پیشرفته و وخیم تر گشته است.

سکس گروهی دانش آموزان مدرسه‌ای درتهران که  متجاوز آن «نوه آیت‌الله حائری شیرازی»است ومی‌خواهندپرونده رامختومه اعلام کنند. معاون انضباطی درنمازخانه، بامشروبات الکلى دانش آموزان را مست و وادار به رابطه با یکدگر کرده است نوه آیت ا..حائری، امام جمعه سابق شیراز و از مخالفین سند ۲۰۳۰یونسکو می باشد که بخشی از آن  دربارۀ حفاظت کودکان  ازخود در برابر تجاوز است، وی  دانش آموزان را به  نمازخانه مدرسه برده، و  آنان را تشویق و مجبور به استفاده از مشروبات الکلی  و تماشای Porno Film نموده و سپس وادرشان ساخته است تا با یکدگر به تمرین فیلم ها بپردازند.

گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی که اخیرا پس از ۷۲ روز اعتصاب غذا از زندان قرچک ورامین  به اوین بازگشته در نامه‌ای ضمن تشکر از حامیانش در دوران اعتصاب غذا، از فرزاد کمانگر یاد کرده و همچنین عنوان کرده است که «تا آزادی زینب، تا رهایی رامین … تا رسیدن به جامعه‌ای که در آن نه بیداد فقر باشد و نه واهمه‌ی شکستن قلم، قطره‌ای از دریای حضورتان خواهم بود، وی در ادامه نامه طولانی ولی شجاعانه خود می افزاید : روزگار پر آشوبی است، هر حنجره‌ای را که فریاد می‌شود به سرب داغ آغشته می‌کنند، در خود ناله می‌کنیم. در خود فریاد می‌شویم و دست‌هامان هر چه فردایی که بیش از یک قرن است برایش سر به دار و تن به گلوله داریم، می‌جویند به چنگ‌اش نمی‌آورند…..

در ادامه ی این نشست مسئول جلسه آفای شفیعی نژاد  ضمن تشکر از خانم جهاندیه، عضو جدید نمایندگی خانم مرجان سلیمی شریف را که مسئولیت بخش دوم برنامه «« بررسی مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران »» به عهده داشتند به سایر همکاران معرفی و ضمن خوش آمدگویی از ایشان درخواست کردند تا ضمن ارائه برنامه محوله و معرفی بیشتر خود و آشنائی با سایر همکاران میکروفون را دراختیار بگیرند:   متاسفانه تا لحظه تنظیم این گزارش بعلت عدم دسترسی به متن کامل سخنان ایشان از انتشار آن معذوریم  که در صورت تمایل میتوانید به بخش صدا و تصویر کانون و و فایل صوتی سخنان نامبرده گوش فرا دهید:   http://seda-tasvir.bashariyat.org/?p=8979

درپایان سخنان خانوم مرجان سلیمی شریف در خصوص ماده 20 اعلامیه جهتنی حقوق بشر بشرح زیر صحبت کردند،

ماده 20 هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است و هیچ کس نمی بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود

اضل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

تشکیل اجتماعات و راهپیمایی بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.

ماده 21 کنوانسیون حقوق سیاسی و مدنی حق تشکیل مجامع مسالمت آمیز به رسمیت شناخته می شود اعمال این حق تابع هیچ گونه محدودیتی نمی تواند باشد جز آنچه بر طبق قانون مقرر شده باشد ودریک جامعه دمکراتیک به مصلحت امنیتی  ملی یا ایمنی عمومی یا برای حمایت از سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادیهای دیگران ضرورت داشته باشد

درمتن کامل منشور حقوق شهروندی نیز حق تشکل  و تجمع و راهپیمایی نیز ذکر شده است

به گزارش ایسنا جمهوری اسلامی ایران  حق تشکیل اجتماعات وراهپیمایی ها را برای مردم به رسمیت شمرده اما معمولا از این ظرفیت قانون اساسی فقط برای برخی ایام که مد نظر حکومت میباشد استفاده می شود این روزها که اجتماعات مردم برای پیگیری مطالبات خود به آشوبهای خیابانی تعبیر میشود این سوال مطرح میشود که چرا ساز وکار قانونی برای برگزاری تجمعات مردم وجود ندارد واگر هم دارد چرا فقط در ایامی از سال و فقط در برخی از مناسبتها این سازوکار استفاده میشود

تجمعات در ایران به چند دسته می توان تقسیم کرد

اول تجمعاتی که توسط نهاد هایی مثل شورای تبلیغات اسلامی سازماندهی میشود مانند روز قدس 22 بهمن و 9 دی  ویا راهپیمایی های مناسبتی بعد ازنماز جمعه انجام میشود که از آن بخوبی حراست میشود

یکسری تجمعات دیگری  هم وجود دارد که معمولا در ایام نزدیک و یا روز دانشجو در دانشگاهها تشکیل میشود

درکنا این تجمعات ما شاهد گرد آمدن اقشار یا صنف خاصی در میدان بهارستان یا پاستور هستیم  مانند باز نشستگان  کارگران معلمان وپرستاران و یا مال باخته های موسسات مالی هستیم این تجمعات در مقابل مجلس و دولت ادامه میابد

یکسری اعتراضات و تجمعات خودسر هم وجود دارد که نظام با آن سلیقه ای برخورد می کند

اکنون با توجه به اخیر بودن اعتراضات دی ماه 96 به شناساییی عوامل موثر بر آن بارویکرد جامعه شناسی می پردازیم

تاکنون تحلیل های متعددی درباره اعتراضات دی ماه 96 ارائه شده است طبیعی است که در تحلیل های اولیه  امکان دسترسی به لایه های گوناگون واقعیت وجود نداشته باشد و در نتیجه تحلیل ها بیشتر از آنکه براساس شواهد باشد مبتنی بر حدس و گمان و یا شواهد مستند نشده می باشد

اعتراضات دی ماه دراستان خراسان رضوی آغاز شد و درفاصله یک روز در 10 استان دیگر ادامه یافت و تاروز 11 دی درتمام استان ها این اعتراض ها بروز خیابانی پیدا کرد که استان اصفهان شاهد طولانی ترین اعتراضات بوده است و یزد کمترین

با توجه به فیلم های موجود در این اعتراضات با تمرکز شعار روبرو نبودیم مثل سال88 تمرکز شعار رو رای من کو بود

تنها 3 درصد از شهرستان های کشور شعار رضا شاه روحت شاد سرداده شده است در حالیکه سلطنت طلبها ادعا می کنند این شعار اصلی ترین شعار اعتراضات بوده است

درصورتیکه فراوانی هر شعار نسبت به کل شعارهای مطرح شده این گونه است

24 درصد بر علیه رهبری 17 درصد برای افزیش اتحاد بین معترضان 10 درصد علیه نظام  8 درصد درباره وضعیت اقتصادی کشور  7 درصد بر علیه روحانیون 7 درصد بر علیه حمایت ایران از سوریه وفلسطین و لبنان 6 درصد درحمایت از پهلوی های 6 درصد بر علیه دولت روحانی 4 درصد بر علیه اختلاس و فساد اقتصادی 4 درصد دربازه آزادیهای سیاسی 5 درصد ایان گرایانه و بر علیه استفاده ابزاری ازدین 3 درصد هم علیه  سپاه و بسیج و رئیس قوه قضائیه و اصلاح طلبان و اصول گرایان

طبق شعاری اعتراضی بیشترین اعتراض به سمت آقای خامنه ای بوده است و ایشون مسئول شرایط موجود تلقی شدند و با توجه به بیکاری و اختلاص و فساد اقتصاد و گرانی فقط 5 درصد شعارها بر علیه دولت آقای روحانی بود بنظر میرسد مردم تصور می کنند دولت از قدرت زیادی در اقتصاد کشور برخوردار نیست

شدت اعتراضات با توجه به چهار متغییر مدت اعتراضات وسعت اعتراضات  و میزان خشنون آمیز بودن اعتراضات و میزان تند بودن محتوای شعار های دراستان های اصفهان و خوزستان ولرستان بالاترین میزان را داشته است

فیلم های اعتراضات نشان میدهد که در بسیاری از شهرها مردم در ابتدای اعتراضات تلاش میکردند که به طور مسالمت آمیز اعتراضاتشان را بیان کنند و تنها درمواردی معدود شروع خشونت  از جانب  معترضان بوده است

با توجه به نتایج این بررسی ها اعتراضات دی ماه 96 در شهرهای بزرگتر و توسط افرادی که به تازگی به جمعیت فعال اقتصادی کشور اضافه شده و جویای کار هستند و نیز افرادی که در انتخابات ناامید هستند ویا توسط افرادی که درسال 96 به دولت روحانی بیشتر از سال92 رای داد ه اند رخ داده است و همچنین عوامل منطقه ای ازجمله ریزگردها تضاد بر سر دسترسی به منابع طبیعی نگرش های سیاسی مردم و نیز بالا و پایین بودن دشت اعتراضات در استان های مختلف  تاثیر گذارد بوده اند .

اما از طرفی این نتایج نشان می دهد که علاوه بر ناراضیان آشکار در شهرهای بزرگ و پر جمعیت که در دی ماه 96 به خیابان ها آمدند نباید از ناراضیان پنهان در شهرهای کم جمعیت تر نیز غافل شد که  سال های اخیر از رای دادن به دولت روحانی به طور نسبی ناامید شده اند

توجه به بخش پنهان نارضایتی درجامعه ایران مهم است شواهد نشان مید هد که ناراضیان قومیتی در اعتراضات دی ماه شرکت چندانی نداشته اند  استان ها کردستان آذربایجان شرقی و سیستان وبلوچستان جز استان های نسبتا آرام بوده اند.

اگر دو بخش ناراضی فوق شامیل ناراضیان معیشتی در شهراهی کوچک وناراضیان قومیتی به معترضان دی ماه 96 می پیوستند شدت اعتراضات به مراتب بیشتر بوده است

نارضایتی های سیاسی معترضان باری پیگیری مطالبات بخش بی صدا و بی نماینده جامعه است وقتی گزینه های پیش روی مردم درهر انتخابات محدود به گزینه های عبور کرده از فیلترهای سخت گیرانه و مبهم شورای نگهبان باشند و نیز وقتی به تشکیل اتحادیه های کارگری  واقعی  نگاه امنیتی وجود داشته باشد یا دگر اندیشان امکان حضور سامان یافته نداشته باشند مردم احسال می کنند ابزارهای قانونی برای پیگیری مطالبات وجود ندارد

و آخر مطلب رسانه های داخلی و خارجی هرکدام به دلایل متفاوت و البته قابل حدس وجه مسالمت آمیز اعتراضات را پوشش ندادند با صرفنظر از چند مورد استثنایی شواهد موجود حاکی از رویکرد مسالمت آمیز معترضان بوده است

به امید نزدیکی به یک جامعه دموکراتیک

فاش میگویم و از گفته خود دلشادم  بنده عشقم و از هردو جهان آزادم.

مسئول جلسه پس از عرض خسته نباشید خدمت خانوم سلیمی  شریف جلسه را به استراحت کوتاهی به مدت 15 دقیقه دعوت کردند.

پس از پایان وقت استراحت مسئول جلسه درخواست کردند که در بخش دوم جلسه آقای قاسم ساکی پشت تریبون حضور به عمل آورند تا با موضوع  ایران و کودکان اعدامی در جمع ما سخنرانی کنند قای قاسم ساکی بعد از عرض سلام و خسته نباشید خدمت همکاران حاظر در جلسه و دوستان عزیز در اتاق پالتالک شروع به سخنرانی کردند که سخنان ایشان به این شکل است:

باسلام خدمت شماعزیزان حاضر در جلسه و سایر عزیزانی که از طریق اتاق پالتالک  با ماهستد همچنین باپوزش از تاخیرحضورم در این نشست، اجازه میخواهم سخنان  خود را در مورد جمهوری اسلامی ایران و کودکان اعدامی خدمت شما ارائه کرده  صیمانه از شما و کلیه فعالین حقوق بشری که صدای مرا میشنوند تقاضا کنم تا در این رابطه بیش از پیش تلاش و کوشش نمایند شاید بتوانیم با یاری یکدیگر به این معضل بزرگ خاتمه دهیم.

ابتدا توضیحی  دارم  درباره اینکه چرا حقوق بشر قوانینی برای کودکان در نظر گرفته است.

در صده 19میلادی این ایده به خاطر فشاری که بر روی کودکان جهان به خصوص فرانسه قرار داشت شکل گرفت که یک حمایتی را از کودکان زیر سن قانونی به عمل اورد. از سال 1841 اولین قوانین حمایتی از کودکان در محیط کار شکل گرفت و از سال 1881 فرانسه قوانینی برای اموزش کودکان که جزو اقشاری از جامعه هستند که به دلیل شرایط ویژه جسمانی و روحی همیشه مورد سواستفاده قرار گرفته اند در نظر گرفت. از سال 1919 جامعه بین الملل به دنبال یک سازمان متشکل از دولت ها به دنبال رسیدگی به این منظور طرح ریزی کرد.این سازمان در تاریخ 16 سپتامبر 1924 اعلامیه حقوق کودک را که اولین معاهده بین المللی در زمینه کودکان بود مورد پذیرش قرار داد. این معاهده در پنج بخش برای کودکان و مسئولیت هایی برای بزرگسالان در نظر گرفت. اما به واسطه جنگ جهانی دوم و عواقب وخیم بعد از ان برای کودکان در سال 1947 صندوقی در سازمان ملل به منظور اقدام فوری جهت احقاق حق کودکان تاسیس شد که بعدها تحت عنوان سازمان یونیسف ادامه به کار داد. در سال 1979 روزی به عنوان روز جهانی کودک توسط سازمان ملل تعیین شد. پیمان نامه حقوق کودک به اتفاق ارا در 20 نوامبر 1979 در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید که دارای 54 ماده میباشد که تمام حقوق کودک از قبیل اجتماعی و فرهنگی و … را در بر میگیرد.

که در راستای ماده 43 کنوانسیون حقوق کودک جهت حصول اطمینان از اجرای این قوانین کمیته ای متشکل از 10 نفر از متخصصین از 5 قاره دنیا در سازمان ملل تشکیل شد. کنوانسیون 1989 اصلی ترین منبع حمایت از کودکان هست که تاکنون تاسیس شده و در عرصه بین المللی این قوانین را لازم الاجرا اعلام کرده اند. تمام کشورها به جز امریکا و سومالی در سازمان ملل متحد به این کنوانسیون ملحق شده اند.

کشور ما ایران در سال 1372 به این کنوانسیونپیوست که انرا مشروط به مفادی کرده که در تعارض به قوانین داخلی و موازین اسلامی باشند و در غیر اینصورت از سمت جمهوری اسلامی لازم الاجرا نخواهد بود. در سال 1392 قوانینی را اعلام کردند که از لحاظ قوانین مدنی کاملا بی اساس بود. با روی کار امدن جناب اقای خمینی که اعلام کردند تمام قوانین باید براساس موازین اسلامی باشد به نام اصل 4 در ایران پایه ریزی کردند و با توجه به اینکه در ایران قومها و دین ها و باورهای مختلفی وجود دارد اصل 4 تبعیض را در کشور پایه ریزی کرد و عملا حق دیگر ادیان را زیر پا گذاشت. و ماه عسل این قوانین 14 هزار کودک بیوه و 30 هزار کودک ازاری میباشد. از نظر اسلام دختران در سن 9 سالگی و پسران در سن 15 سالگی به بلوغ میرسند. مورد بعدی اعدام است که به هیچ وجه عامل کاهش دهنده جرم و بهتر شدن جامعه نیست.

ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید که هر فردی سزاوار و محق به زندگی و ازادی و امنیت فردی است که کاملا با عملکرد جمهوری اسلامی ایران در تضاد است. البته این مشکل فقط مختص به ایران نیست و در کشورهایی نظیر عربستان و عمان، پاکستان و سودان هم نظیر این نقایض وجود دارد. در ایران بسیاری از کودکانی که در معرض اعدام قرار میگیرند حکم انها زیر سن قانونی تایید شده است و این کودکان تحت شکنجه و ازار روحی مجبور به اقرار به دروغ میشوند و به علت نا اگاهی و سن کم اطلاعی ندارند که این اقرار باعث اعدام میشود

به چند اعدام اشاره میکنم : اعدام های سال 1396 نظیر اعدام علی کاظمی که در درگیری در سن 15 سالگی حکم اعدام او صادر شد و به صورتی این اقدام انجام شد که حتی وکیل او خبردار نشد و نماینده حقوق بشر المان تلاش کردند که از این اعدام جلوگیری کنند ولی متاسفانه امکان پذیر نشد. اقای امیرحسین پورجعفر اهل افغانستان مقیم ایران که اتهام قتل ستاره قریشی دختر 7 ساله داشت در سن 16 سالگی در کرج اعدام شد. در سال 2005 میلادی دختر 16 ساله به جرم رابطه نامشروع در ملاعام اعدام شد که اگر دقیق شویم خانواده او هم در کنار او اعدام شدند.

محبوبه مفیدی محکوم به قتل همسر در سن 17 سالگی در سال 2014 اعدام شد. از سال 60 تا 68 مبارزه جمهوری اسلامی با مجاهدین خلق فقط 1500 کودک اعدامی طبق امار تقریبی اعلام شد که از بین انها میتوان به خطیبه شهیدی دختر 15 ساله اشاره کرد و بسیاری از کسانی که اعدام شدند زنان باردار زیر 18 سال بودند. در کشور ما بسیاری از اعضای حقوق بشر در زندان  و زیر شکنجه هستند. میتوانم به خانم انتا دائمی اشاره کنم که فعال حقوق کودک هستند که به 7 سال زندان محکوم شده فقط به دلیل اینکه صدای کودکان مظلوم در ایران شده است.

اتنا در سال 93 دستگیر و زندانی شده و هنوز هم در زندان به سر میبرد. اقای سعید شیرزاد که به دلیل اقدامات داوطلبانه برای کودکان کار به 8 سال زندان محکوم شده است.

خانم نرگس محمدی که فعالیت هایی در گروهی به عنوان لگام  در مسیر برداشتن گام به گام اعدام و فرهنگ سازی برداشتند متاسفانه با داشتن 3 فرزند به 16 سال زندان محکوم شدند. نظیر این عزیزان بسیار است مانند نسرین ستوده ، مهتاب کرامتی ، مهدخت صنعتی، شیرین عبادی و … .  در انتها نظر بنده بر این است که اتاق فکری در کانون داشته باشیم تا بتوانیم به راه کارهایی برسیم برای کمک به کودکان در سراسر دنیا. به امید روزهای خوب ..

و در پایان سخنان آقای قاسم ساکی تعدادی از دوستان سوالاتی در مورد سخنان ایشان پرسیدند و همکار گرامی آقای ساکی به تمام سوالات به نحو احسنت پاسخ دادند. در صورت تمایل به دانستن سوالات و پاسخ آن میتوانید فایل صوتی گوش فرا دهید که لینک آن را در اتمام گزارش در اختیارتان میگذارم.

در پایان سخنان آقای ساکی و سوالو جواب ها مسئول جلسه از آقای جهانگیر گلزار دعوت به عمل آوردند تا با موضوع جنبشهای اجتماعی و کدام راه حل ما را همراهی کنند .

در ابتدا آقای  جهانگیر گلزار  با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همکاران حاضر در جلسه و سلام  به دوستان حاضر در اتاق  پالتالک   شروع به سخنرانی کردند که سخنان ایشان را به استحضار میرسانیم:

بدیل جنبشهای اعتراضی مردم

کودک  زمان تولد فریاد می کشد . به درد وارد آمده به خود در زمان زایمان و تغییر محیط  و نور زیاد اعتراض می کند .این تغییرات به او احساس عدم امنیت می دهد و به صورت طبیعی اعتراض می کند . با نزدیک شدن به قلب مادر و حس ضربان قلب آشنای وی وحس گرمای مادر و بوی آشنای وی،  احساس اطمینان و امنیت می کند و آرام می گیرد . در هر جامعه‌ای نیز انسانها به آنچه تجاوز به حق حیاتشان است بنا بر حق اعتراض که با تولد همراه انسان است ، بایستی اعتراض کنند و امروز در ایران شاهد آنیم .

در ایران اعتراضها هر روز شکل جدیدی بخود می گیرند .

در جنبش دی ماه 96  بیش از 80 شهر در ایران فعال بودند و اعتراض مال باختگان در بانکهای بی پشتوانه و اعتراض کارگران به پرداخت نشدن حقوق  آن‌ها ، اعتراض کارمندان در شغلهای مختلف به مشکلات معیشتی که دارند و بازنشستگان به کمبود حقوق ، اعتراض دانشجویان به دلایل مختلف سیاسی و صنفی و اعتصاب کامیونداران و رانندگان کامیون و پیوستن تاکسی رانان و مینی بوس رانان در شهرهای مختلف به صف اعتراضی کامیون داران ،  اعتراض کسبه ، اعتراض  زنان به خشونت این نظام و قوانین ضد حقوق زنان و نیزمجبور کردن آنها به پوشش غیر دلخواه  آنها که هنوز ادامه دارد و …

این اعتراضها علیه نبود امنیت زندگی است . نبود درآمد کافی برای ممکن کردن حق حیات است . این اعتراضات برای نبود آینده روشن است . اعتراض به  فشارهای استبداد در اشکال مختلف است . اعتراض به دزدی ها و اختلاسهاست .

مردم  در وهله اول امنیت می خواهند و درآمدی که کفاف مخارج زندگی آنها را بدهد .  مردم آزادی می خواهند . کشوری مستقل  و عدالتی که از حق مردم دفاع کند .

در حال حاضر در آمد ماهیانه  نیمی از خانوراهای ایران  ، کفاف خرج 10 روز آنها را می دهد . 20 روز دیگر را مردم با فقر سر می کنند . این فقر از روز اول ماه تا آخر ماه همراه این خانوارها است .

انسان ایرانی  روزانه  فقر  را حس می کند و ترس از غوطه ور شدن هر بیشتر زندگیش در فقر  را دارد . انسان ایرانی دزدیها و چپاول عده ای را روزمره شاهد است  و در دل مردم این تبعیضها و فسادها  به زخمی عمیق تبدیل شده است  .

نظام ولایت فقیه  خود مدام بکار ساختن  بحران و مساله است .چون بدانها نیاز دارد تا مردم را سرگرم آنها نماید و با مشغول سازی آن‌ها به معیشت روزمره خود ، فرصت خواهان حق مشارکت در امورد خود را از آن‌ها بگیردو  ادعا  نیزمی کند که آن بحرانها را حل خواهد کرد.در صورتی  که هیچ‌گاه نظام بحران ساز ، بحران حل کن نبوده است وگرنه آن بحرانها را نمی ساخت. بعنوان نمونه نظام ولایت فقیه  برای  خروج از بحران  اتمی  که خود ساخته و پرداخته است ، در قرارداد وین نا چار شد 105 تعهد به کشورهای 5+1  بسپارد و  حتی 1 تعهد از طرف مقابل نگیرد همانگونه که  در آن قرار داد نیز قید نشده است. از اینرو است که آمریکا براحتی میتواند بزیر آن قرارداد بزند و تعهدی گریبان وی را نگیرد. نتیجه آن اینکه آمریکا مجددا ایران را زیر فشار تحریم برده است .

راه حل این نظام آقای روحانی است که بسیاری تصور می کردند که او شاه کلید حل مشکلات کشور را در اختیار دارد . دیدیم که در عمل او همان راهی را می رود که رئیسی هم  اگر رئیس جمهور می شد ناگزیر بود برود . در این استبداد تفاوت نمی کند که چه کسی  رئیس جمهوری بشود . هر کس باشد ، باید از فرمانهای  بیت رهبری و سپاه اطاعت کند .

امروز مردم ایران باز شاهد آنند که تحریمها به صورت گسترده تر باز گشته است . عواقب آن را تا آینده نزدیک ، متاسفانه شاهد خواهیم بود . این بار آمریکا هم از تجربه درس گرفته و تمام درها را بروی دور زدن مافیای حاکم بسته است .

تحریمها باعث ماندگاری این نظام از یک طرف و فقیر تر کردن مردم و به زانو درآوردن مردم در مقابل استبداد فقیه  خواهد بود . تحریمها نه در عراق دوران صدام و نه در لیبی دوران قذافی تاثیری در دگرگون کردن استبداد آنها به دمکراسی نگذاشت . بلکه بعنوان نمونه در عراق موجب کشته شدن 160 هزار کودک بر اثر سوء تغذیه ناشی از تحریم شد.پس فشار اصلی حاصل از بی کفایتی نظام و اعمال قدرت قدرتهای خارجی تنها بر مردم است که وارد می گردد.

در عمل کشورهای 5+1 خواهان رژیم مطیع در منطقه و مخصوصا در ایران هستند .اما دفاع از حقوق مردم ایران و مخالفت با تحریمها ، مخالف برخوردار شدن آنها از کسب منافع  در کشورهای ما بوده و هست .

راه حل تحول در ایران در چیست ؟

این نظام  همانگونه که متذکر شدم راه حل برای خروج از بحران ندارد و بحران ساز ، بحران حل کن نخواهد بود .

عده ای تصور می کنند که اگر آمریکا به ایران حمله کند، مشکل مردم ما حل خواهد شد . فراموش می‌کنند که آمریکا برای کسب منافع حمله می کند وبدون جبران چند برابر هزینه‌هایی که برای حمله متقبل می‌شود ،آنهم از منابع کشور اشغال شده ، بدین کار دست نخواهد زد. سه  تجربه ، افغانستان و عراق و لیبی ، پیش چشمان ماست .

اگر آمریکا به ایران حمله کند وضعیت مردم ما از آنها بدترنیز خواهد شد .در عراق قراردادهای نفتی را برای 50 سال آینده با کارتلهای نفتی آمریکایی بسته اند. در لیبی بعد از حمله به آن کشور بانک مرکزی آنرا غارت کردند.

در افغانستان  وعراق تعداد کشته شدگان مردم عادی توسط نیروهای نظامی بیگانه سرسام آور است.

افراد وابسته و بدیلهای وابسته ، برنامه ای برای اداره کشور در حقوقمندی ندارند. زیرا اگر به مردم و حقوق آن‌ها باور داشتند به توانایی مردم ایران تکیه می کردند و به قدرتهای خارجی متوسل نمی شدند ! آن‌ها در وابستگی بدنبال بوجود آوردن امکانات جهت رسیدن به قدرت هستند و باور دارند که باید به قدرت خارجی مثل آمریکا از جیب مردم باج داد تا آنها به  قدرت برسند. این گروهها و افراد برنامه ای برای حقوقمدار کردن جامعه ایران ندارند .

از دی ماه سال گذشته جنبش مردم خَاموش نشده است .

چرا این جنبشها همه گیر نمی‌شوند ؟

زیرا تا جنبش همگانی نشود و در محدوده شهر بماند و یا تنها شعارهای منطقه ای درآن‌ها بیان شوند ، همه گیر نمی شوند.

جنبش کنندگان اگر منطقه ای عمل کنند ، رژیم جنبشها را می تواند سرکوب کند . شعارها و خواستها باید در دفاع از حقوق باشد تا همگانی بگردند .

نظام حاکم از همه روشها استفاده می کند تا بتواند جنبشهای مردمی  را سرکوب و یا عقیم و بی دنباله کند. اما وقتی جنبش کنندگان شعار دفاع از حقوق دهند و کسی نگران این نباشد که هر کس چگونه و به چه شکلی فریاد حق طلبی سر میدهد واین امر را برسمیت بشناسد که احقاق حقوق دیگری نه تنها به ضرر منافع من نیست بلکه هم جهت با حقوق من است ، اعتراضات همسو و هم هدف می شوند و تحول ممکن می گردد .

تحول را در هر کشور مردم آن کشور ممکن می کنند. از دل این جامعه نیاز به بدیلی است که مدافع حق همه مردم از هر طرز فکر و عقیده ای و مرامی باشد .

این بدیل بایستی مشخصات خاصی داشته باشد :

بدیل باید نماد جامعه فردایی باشد که مردم خواهان آن هستند .

بدیلی که تنها هدف رسیدن به قدرت را در سر دارد ، سیاست را بدست گرفتن قدرت و نگاه داشتن قدرت و بکار بردن قدرت می داند . و چون قدرت قابل توزیع نیست و همه باید آنرا نداشته باشند تا یکی یا عده بسیار معدودی بتواند  قدرت در نزد خود متمرکز کنند، باز همان تسلسل بقدرت رسیدن یک فرد در راس و قبضه قدرت  و ایجاد مزاحمت برای مشارکت واقعی مردم در امور خود بوجود خواهد آمد.

بدیلی که در اهداف و منش و رفتار حقوقمند است  ،  هدف را استقلال و آزادی و حقوقمداری قرار می دهد . و روش این بدیل زیست در استقلال و آزادی است با منش خود و زندگی روزمره خود نشان می دهند که انسانهای آزاده و طرفدار حقوق و مستقلی هستند. به قدرتهای خارجی مراجعه نمی کنند و به توانایی‌های مردم وخود  باور دارند و سرشار از اعتماد به نفسی  بر این مبنا هستند که مردم ایران همانند همه مردم جهان بدون نیاز به مداخله قدرتهای خارجی ،خود شعور و توانایی تصمیم گیری در اداره امور داخلی خود را دارا می باشند.

از مشروطه تا امروز استقلال و آزادی هدفهای جنبش مردم بوده است .

استقلال  حد اقل در بعد سیاسی آن بدین معنی است که  هیچ قدرت خارجی شریک ملت  در حاکمیت نیست .

آزادی به این معنی است که هر انسانی با هر مرام و هر عقیده آزادی انتخاب دارد و هیچ بنیاد و شخص و مقام و حزب و گروهی شریک حاکمیت جمهور مردم نیست .

ساده ترین تعریف برای استقلال و آزادی در سطح فرد این است . انسان استقلال دارد در انتخاب و آزاد است در نوع انتخاب خود . هر کس از خود باید بپرسد که چه اندازه استقلال و آزادی در زندگی روزانه را از دست می‌دهد و یا به آن عمل می‌کند .

در حال حاضر  ما کشوری داریم که دارد بیابان می شود و اقتصادی داریم که از هم پاشیده است و جامعه ای داریم غمگین و افسرده ، نیروی جانشین باید  وفادار به ملت و  الگوی عملی رشد و آزادی و استقلال و دارای برنامه عملی مشخص منطبق بر حقوق انسان و حقوق ملی باشد برای حل مشکلات جامعه ، تا مردم بتوانند به او اعتماد کنند .

در ایران گرایشهای مختلف مردم مخالف استبداد و استثمارو موافق حقوق بوده‌اند ،که در اصول استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی بعنوان میزان رشد نماد می‌یابد که تفکیک ناپذیرند.

بدیل هایی که بر اساس روابط قوا و یا تقویم اصلی بر اصول دیگر تشکیل می شوند ناپایدارند . به مجرد اینکه یکی زورش بر دیگری برتری کند  ، تعادل به هم خورده  و پایداریش را از دست می دهد و با حذف اصلی حتماً اصل دیگر نیز خدشه پذیر می شوند.

بدیلی موفق به استقرار دموکراسی واقعی در ایران می‌شود که بر پایه حقوق تشکیل بشود و از حقوق دفاع کند.

بدیل دموکرات و مستقل باید مدافع 5 دسته از حقوق باشد . حقوق انسان ، حقوق  شهروندی  ، حقوق ملی  ، حقوق ملی به عنوان عضو جامعه جهانی وحقوق طبیعت .

و هدف چنین بدیلی لاجرم حقوقمدار شدن جامعه و اداره جامعه براساس این 5 دسته حقوق  می شود.   باچنین بدیلی چنانچه جانشین رژیم فعلی شود، امکان اینکه ستون پایه های قدرت جدیدی را ساخته شود، بسیار کم است و این بدیل می تواند ستون پایه های قدرت ساخته شده را تغییر ساختار داده و  مردم سالار کند .بعنوان نمونه ادغام سپاه پاسداران در ارتش بعد از اینکه ساختارها را مردم سالار نموده است و اختیارات  مسئولیتهای آن‌ها را به حیطه نظامی در دفاع از مرزهای کشور محدود نماید و نیز حذف دادگاههای ویژه روحانیت و ممنوع کردن ایجاد دادگاههای ویژه.

جمع ما همواره از حقوق شما مردم در این پنج دسته حقوق ، دفاع کرده است و طرح برای تحول بسوی مردم سالاری را ارائه داده است .

مهم این است که ما مردم در جنبش عمومی شرکت کنیم و پشتیبان بدیل آزاد و مستقل باشیم  .

استبداد زودتر از آنکه ما فکر کنیم از این وطن خواهد رفت .

و در پایان سخنان آقای جهانگیر گلزار مسئول جلسه ضمن خسته نباشید خدمت آقای گلزار

 

در ادامه از آقای  منوچهر شفائی درخواست کردند تا بحث آزاد را شروع کنند وبا موضوع  حق آگاهی وهمراهی  شروع به سخنرانی کردند و در سخنان خود به همراه نبودن اعضا در کار گروهی کانون اشاره کردند

بحث آزاد با توجه قابل توجهی روبرو شد که بیشتر اعضا از جمله خانوم صدیقه جعفری،آقای مهدی عطری،آقای قاسم ساکی،خانوم پریسا سامانی،آقای آیدین شفیع نژاد و خانوم شاهمیری  و تعدادی از دوستان در اتاق پالتالک در بحث آزاد شرکت کردند،و جلسه در ساعت 18:30 جلسه به پایان رسید .

 

 

نه به کمیته امداد!

محمد حاجی امیدی

کمتر انسانی در جهان پیدا میشود که از کمک کردن به  دیگران احساس رضایت از خود را بدست نیاورد. کمک کردن جدا از ایجاد احساس خوب در هر شخصی این فرصت را به آنهایی که نیازمند کمک هستند میدهد تا زندگی شرافتمندانه ای داشته باشند.

این حرکت انسانی جدا از تاثییرات روحی بر کمک کننده و کمک گیرنده بسیار در شکل گیری یک جامعه سالم و پیشرفته ، نقش خواهد داشت. بطوری که در تمام کشورهای رو به پیشرفت موسسه های خصوصی وجود دارند که با کمک های مالی گردآوری شده از طرف مردم عادی جامعه ، هزینه پژوهشها و تحقیقات، ساخت و تولید داروها، روشهای درمان و غیره را تامیین میکنند و بدین ترتیب بصورت غیر مستقیم کمک های مالی به نیازمندانی میرسد که بدین شکل درمان خواهند شد.

این تنها یک نمونه از صدها و هزاران نمونه از کمک های مالی است که برای ادامه این بحث نیاز دیده شد توضیح مختصری داده شود.

کاملا مشخص هست برای رسیدن کمک های مالی به نیازمندان، تمام افراد یک جامعه نمیتوانند خود به تنهایی اقدام کنند. دلایلی متعددی وجود دارد که در این مقاله به دو نکته اشاره میکنم.

نکته اول این است که هر شخص نمیتواند بطور کامل و صحیح به شخص دیگری کمک مالی برساند چرا که میزان نیاز هر فرد با دیگری متفاوت است بطور مثال کمتری کسی میتواند به تنهایی برای خانواده ای خانه ای اجاره کند و یا برای یک زوج جوان شرایط ازدواج را فراهم کند. لذا  کمک کردن یک فرد به فرد دیگر عملا کمی سخت و گاهی غیر ممکن خواهد شد.

نکته دوم، کمک های مالی نباید تنها در راستای سیر کردن افراد باشد یا به عبارتی دادن ماهی به آنها باشد، این کمک های مالی میتواند به اصطلاح آموزش ماهیگیری باشد. در مثالی کوتاه این موضوع را به این شکل میتوان توضیح داد که کمک های مالی میتواند برای راه اندازی یک شغل و کسب و کار برای شخص بکار رود بدین ترتیب آن شخص برای همیشه نیازمند نخواهد بود و روزی خود به دیگران کمک خواهد کرد.

دو نکته فوق روشن میکند که جمع آوری کمک های مالی و در اخیارقرار دادن آن به نیازمند واقعی نیاز به یک واسطه ای دارد که در برخی کشورها ارگانهای دولتی و گاهی موسسات خصوصی این امر را بعهده میگیرند.

در کشور ما پس از روی کار آمدن ج.ا.ایران بدستور خمینی در 14 اسفند 1357 در راستای اهداف نظام اسلامی، کمیته امام خمینی که اعضای موسس آن حبیب الله عسگراولادی، مهدی کروبی و حبیب الله شفیق بودند، تشکیل شد.در ابتدا، هدف از تشکیل این کمیته پشتیبانی از محرومان و مستضعفان و خودکفا کردن آنها بوده است و این کمیته با جمع آوری وجوهات مردمی که در دین اسلام به اصلاح ” صدقه ” میگویند، کار خود را آغاز کرد.

ظاهر امر بسیار ساده نیکوست اما با بررسی موشکافانه تر میتوان مسائلی را مطرح کرد که روشن کننده اهداف شوم پشت پرده است.

هر کودکی که دوران دبستان را گذرانده باشد میداند قطره باران کوچکترین قسمت تشکیل دهنده یک نهراست و این نهرها، رودها و سپس دریا را تشکیل میدهد. لذا مثالی از این ساده تر وجود ندارد تا بتوان حجم عظیمی از پول را تصور کرد که مردم عادی با جمع کردن اندکی مبلغ در قلک های صدقه آن را دو دستی تقدیم این موسسه میکنند.

بر اساس سایت معتبر ویکی پدیا، در سال 1396 مطابق اعلام کمیته امداد امام خمینی فقط در نیمه نخست سال 96 بیش از 153 میلیارد تومان به این نهاد توسط مردم کمک شده است که صداقت در مورد اعلام درست مبلغ خود نیز جای شک دارد!

این حجم انبوه از پول میتواند به هر شخص با موسسه ای این  اجازه را دهد تا فعالیت های اقتصادی و سیاسی در راستای آرمانها و اعتقادات خود را انجام دهد و امپراطوری خود را بر پا کند.

هدف از طرح این موضوع و نوشتن این مقاله، ایجاد سوال در ذهن مخاطب است که:

این پول در کجا و به چه شکلی هزینه میشود؟!

چه کسی و یا چه کسانی سیاست های این موسسه را طراحی میکنند و چه اهدافی دارند؟!

و سوال هایی از این شکل که میتواند، حدود 40 سال فعالیت این موسسه را مورد ارزیابی قرار دهد.کمیته امداد امام خمینی در حال حاضر تحت نظارت به اصطلاح ولایت فقیه میباشد، که سیاستهای خمینی رهبر پیشین و خامنه ای، رهبر فعلی بر همگان کاملا آشکار است،” صادرات انقلاب اسلامی”.

بدین شکل که رهبر ج.ا.ا به هر طریقی و از هر شیوه ای استفاده خواهد کرد تا جدا از در راس قدرت ماندن، به تعداد طرفداران خود بخصوص در منطقه خاورمیانه بافزاید که میتواند گاه با سرکوب اعتراضات مردم ایران باشد و یا گاه با بذل و بخششهایی تابخردانه.

خوشبختانه در زمانی به سر میبریم که شبکه های مجازی انعکاس دهنده خیلی از اتفاقاتی هستند که به شدت از طرف وارثین قدرت سانسور میشوند. در چند روز گذشته خبری مبنی بر افطاری دادن به 300 هزار نفر در غزه تلنگری بود بر افکار خاموش و موضوعی مهم و قابل تامل برای آنهایی که خود در ایران نیازمند هستند و هیچ توجهی از سوی این موسسه به آنها نمیشود.

زلزله ای در دنیای مجازی به پا شد و مردم بصورت خود جوش کمپینی به نام “نه به کمیته امداد” تشکیل دادند و بصورت نمادین صندوق های صدقه کمیته امداد امام خمینی را به سطل زباله ها انداختند که پس لرزه های آن قطعا به تضعیف این موسسه خواهد انجامید. صدها و هزاران ایرانی کمک کردن به این نهاد را متوقف کردند تا سرسچمه این دریا را خشک کرده باشند.این اتفاق چراغی در ذهن مردم بود تا بیندیشند که:

آیا بهتر نبود این هزینه ها برای مردم سرزمینمان خرج میشد؟

فرصت های شغلی برای جوانان این کشور ایجاد میشد؟

زیبربناهای موسسات آموزشی یا تفریحی برای نسل آینده ساخته میشد؟

شرایط زندگی کم دغدغه تری برای از کارافتادگان و زن های سرپرست خانواده فراهم میشد؟!

و…

آری ثروتی که کمیته امداد امام خمینی از کمکهای مالی مردمی بدست می آورد نه تنها برای مردم این سرزمین استفاده نمیشود بلکه در راستای سیاست های حکومت اسلامی ایران در کشورهای دیگر با انگیزه های شوم این حکومت خرج میشود.این مقاله و این سوالات تنها مقدمه ای هستند تا اهل رسانه، اهل قلم، و سیاسیون دست به دست هم دهند و پرده از چره این زالوصفتان که به جان این سرزمین افتاده اند بر دارند.

 

مسیحیت در ایران: جرم سیاسی ـ امنیتی

سپهر طباطبایی

امام جمعه قم از گسترش کلیساهای خانگی هشدار داد. به گزارش خبرگزاری فارس، محمد سعیدی در دیدار با رئیس و مسئولان اداره تبلیغات اسلامی قم، از آنان خواست که «در زمینه ترویج آموزه های دینی و اعتقادی پیشرو باشند» زیرا به گفته او «دشمنان برای ایجاد کلیساهای خانگی تلاش می کنند.

کلیسای خانگی در واقع همان خانه های پیروان مسیحیت است که به سبب ناامنی هایی که برای نوکیشان مسیحی در کلیساها پدید آمد، این افراد مراسم نیایش و عبادت خود را به خانه ها انتقال دادند. در واقع نوعی کلیسای زیرزمینی برای گردآمدن مسیحیان ایران برای عبادت و خواندن و آموزش انجیل است.سخن امام جمعه قم حرف تازه ای نیست. از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون دگراندیشان دینی با فشار و تعرض و آزار حکومت اسلامی روبرو بوده اند. نه تنها ایرانیان بهایی و یهودی و مسیحی و زرتشتی که حتی اهل تسنن و دیگر فرقه های اسلامی چون اهل حق و درویشان گنابادی و حتی شیعیانی که به نام های ملی ـ مذهبی یا روشنفکر دینی شناخته می شوند، از آزارها و سرکوب ها درامان نبوده اند. تا آنجا که عده زیادی از آنان، به ویژه یهودیان و مسیحیان و بهاییان، چاره را در جلای وطن یافته، راه مهاجرت درپیش گرفته اند.

جمهوری اسلامی می گوید که تنها اقوام ارمنی و آشوری ایران می توانند «مسیحی» باشند و فارس ها به صورت فطری مسلمان به حساب می آیند. از این رو نوکیشان یا ایرانیان مسیحی که از لحاظ قومی فارس محسوب می شوند، مرتد فطری هستند. همین امر سبب شده که تقریباً همه فعالیت های مسیحیان، از بشارت تا تعلیم کتاب مقدس و انتشار آن و کتاب های مسیحی به فارسی زبان غیرقانونی اعلام شوند

قتل کشیشان مسلمانان ایرانی با گرویدن به مسیحیت، بهایی گزاف و گران پرداخته و چه بسا جان خود را در این راه ازدست داده اند. با شروع انقلاب، در کنار هجوم و حمله به بهائیان، قتل کشیشان نیز آغاز شد.

  • نخستین کشیش قربانی پس از انقلاب ارسطو سیاح بود که در سال ۱۳۵۷ پس از انقلاب در شیراز به قتل رسید.
  • اسقف حسن دهقانی در اصفهان در خواب هدف پنج گلوله قرار گرفت اما از این ترور جان به در برد.
  • سال ۱۳۵۹ پسر اسقف، بهرام دهقانی، در تهران ربوده و به ضرب گلوله کشته شد.
  • منوچهر افغانی سال ۱۳۶۷ در اصفهان از شورای کشیشان پروتستان به قتل رسید.
  • کشیش حسین سودمند در ۱۹۹۲(۱۳۷۱) در مشهد از کلیساهای جماعت ربانی به اتهام ارتداد به اعدام محکوم و حلق آویز شد. این اولین بار بود که کشیشی با محاکمه در دادگاه به مرگ محکوم میشد و قتل به صورت پنهانی و ترور صورت نمی گرفت
  • در سال ۱۹۹۳ کشیش مهدی دیباج در ساری به اتهام ارتداد فطری به اعدام محکوم شد. مهدی دیباج در سال ۱۹۹۳ (۱۳۷۲) در دادگاهی در ساری محکوم به مرگ شد. جامعه مسیحیان ایران بویژه کشیش هایک هوسپیان مهر برای نجات او تلاش بسیار کرد و کشیش هوسپیان، رهبر کلیساهای جماعت ربانی با راه اندازی کمپین های بین المللی و جلب نظرمسیحیان و افکار عمومی جهان نقش مؤثری در آزادی کشیش دیباج برعهده گرفت. سرانجام کشیش دیباج پس از ده سال حبس در ۲۴ دی ماه ۱۳۷۳ آزاد شد، سه روز پس از آزادی دیباج، کشیش هایک هوسپیان در راه فرودگاه مهرآباد ناپدید شد. خانواده او پس از ۱۱ روز تلاش بی امان برای یافتن کشیش، سرانجام جسد مثله شده او را که با ۲۶ ضربه چاقو پاره شده بود، از سردخانه پزشکی قانونی تحویل گرفتند. قاتلان روی سینه او و درست بر قلبش حفره ای عمیق با آلتی برنده سوراخ کرده بودند.
  • شش ماه پس از قتل کشیش هایک، کشیش طاطائوس میکائیلیان، رئیس شورای کشیشان پروتستان، پس از ترک خانه در تهران ناپدید شد و چند روز بعد پسرش برای شناسایی جسد او که با شلیک چند گلوله به سرش به قتل رسیده بود، احضار شد. قاتلان روی جنازه کشیش میکائیلیان بر تکه کاغذی نشانی جسد کشیش مهدی دیباج را قرار داده بودند
  • جسد مهدی دیباج، کشیش کلیساهای جماعت ربانی، که بر اثرضربه های چاقو از پا درآمده بود، در جنگل های اطراف کرج پیداشد.

مقام های امنیتی در آن زمان با ترتیب دادن نمایش امنیتی اعترافات، سه دختر جوان را به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق مسئول این قتل‌ها اعلام کردند.• کمتر از دو سال بعد در سال ۱۳۷۵ کشیش محمد باقر یوسفی اهل کلیساهای جماعت ربانی ملقب به روانبخش در جنگل حلق آویز شد.

  • قربان دردی تورانی، از گروه کلیساهای خانگی در آذر ۱۳۸۴ به قتل رسید. خانواده او جسد غرق در خونش را در حالی که گلویش بریده بود، در برابر خانه شان یافتند.
  • محمد جابری از گروه کلیساهای خانگی در خرداد ۱۳۸۶ به قتل رسید.
  • محمدعلی جعفرزاده از گروه کلیساهای خانگی خرداد ۱۳۸۶ به قتل رسید.
  • عباس امیری در سال ۱۳۸۷ در ملک شهر اصفهان به دست نیروهای امنیتی به قتل رسید.
  • سه روز پس از مرگ او همسرش بر اثر جراحت های ناشی از شکنجه ماموران امنیتی درگذشت. عباس امیری پیش از گرویدن به مسیحیت مدت ها در جنگ ایران و عراق به عنوان بسیجی شرکت کرده و مجروح شده بود.
  • و هم اکنون یوسف ندرخانی کشیش مسیحی کلیسای تبشیری به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شده و در زندان لاکان رشت در انتظار مرگ است

یوسف ندرخانی در انتظار اعدام کشیش یوسف ندرخانی از سال ۱۳۸۸ دربازداشت است و درخواست مسئولان برای توبه و نفی اعتقادش به مسیحیت را رد کرده است. طبق قانون مجازات اسلامی در صورت ابراز پشیمانی متهم به ارتداد از تغییر دین اسلام، حکم اعدام لغو می‌شود. در تاریخ سوم تا ششم مهرماه سال ۱۳۹۰ دادگاه رشت سه بار از آقای ندرخانی خواست توبه کند تا حکم ارتداد او لغو شود.

اما کشیش ندرخانی که از ۱۹ سالگی آیین کلیسای تبشیری مسیحیت را برگزیده، از عقیده اش بازنگشت و به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در اسفند ۱۳۹۰، به دایره اجرای احکام زندان لاکان رشت ابلاغ شد و نزدیکان او همراه با جامعه مسیحیان و مدافعان حقوق بشر و جامعه بین المللی نگرانند که حکم هر لحظه به اجرا درآید. در همان زمان، مجلس نمایندگان آمریکا در ۱۲ اسفند۱۳۹۰ با صدور قطعنامه ای «تداوم اعدام های» اقلیت های مذهبی و حکم اعدام کشیشی را که با اتهام ارتداد در انتظار اعدام با دار به سر می برد، محکوم کرد. قطعنامه مجلس نمایندگان آمریکا که به ابتکار جوزف پیتس نماینده کنگره ارائه شد، تاکید کرد که ایران از امضا کنندگان قطعنامه حقوق بشر است که در آن برآزادی مذهب و آزادی تغییر دین تاکید شده است.

اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح کرده است که: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد».سیاستمداران و فعالان مدنی آلمان نیز از ابلاغ حکم کشیش ۳۵ ساله ایرانی به اجرای احکام زندان رشت ابراز نگرانی کردند. مارکوس لونینگ نماینده ویژه دولت آلمان در امور حقوق بشر، هرمان گروهه دبیر کل حزب دمکرات مسیحی آلمان، و نمایندگان مجلس آلمان از دولت ایران خواستار آزادی کشیش ندرخانی شدند.همچنین اتحادیه اروپا و وزارت خارجه آمریکا در کنار سازمان های مدافع حقوق بشر بارها خواستار توقف حکم اعدام و آزادی کشیش ندرخانی شده اند.محمدعلی دادخواه وکیل آقای ندرخانی، که خود اکنون به ۹ سال زندان محکوم شده، گفته بود دادسرای گیلان صدور حکم نهایی برای این کشیش کلیسای خانگی را به دلیل جنبه تخصصی و مذهبی آن به نظر آیت‌الله خامنه‌ای موکول کرده است.

مرکز آمریکایی «قانون و عدالت» با ایجاد صفحه «توییتر برای یوسف»، کمپینی بین المللی برای آزادی ندرخانی به راه انداخته است.

 

کودکان در انتظار زنگ اخر مدرسه

نیلوفر ایمانیان

چند وقتی است که دیگر کودکان با شوق به مدرسه نمیروند و تعطیلی مدارس برای همیشه ارزوی کودکانمان است.

نظام آموزشی ایران از 7 سالگی کودکان رسماً پذیرای آنهاست. این سن، اوج دوران کودکی است. کودک در این دوره به شدت نیازمند تفریح، بازی، دوست یابی بین گروه همسالان، کشف و شهود و … است.کودک 7 ساله، باید نظم پادگانی مدرسه را رعایت کند، ساعت های متمادی در کلاس بنشیند و ساکت باشد، دقایق معدودی را به هواخوری برود ، مدام با استرس امتحان دهد و با همکلاسی هایش رقابت درسی کند چرا که هر لحظه در معرض مقایسه است و ممکن است تحقیر و حتی تنبیه شود.

کودکی،از فشار درس و دیگری به دلیل تهدید همکلاسی یا ازار و اذیت در مدرسه از رفتن به مدرسه اجتناب می کند و هر روز و شب با ترس و اضطراب از جامعه بیشتر فاصله میگیرد.غافل از این که اضطراب و ترس در دوران کودکی در شخصیت کودکان به جد تاثیر گزار است. بی امنیتی و عدم ارتباط در جامعه و هم چنین خانواده ها را به دنبال دارد.

متاسفانه در ایران توقعات از کودکان بسیار بالا رفته و معلمان و خانواده ها برای بالا بردن جایگاه فرهنگی و اجتماعی خود کودکان خود را قربانی میکنند در صورتی که افتخار و موفقیت تنها در دکتر شدن و نمرات بیست نیست.

از کودکان می خواهند فقط بیست یا توصیف خیلی عالی را در کارنامه داشته باشند تا جایزه بزرگ برایش بگیرند در صورتی که با این کار او را از چرخه ی کودکی و بازی هایش دور میکنند و تنها سرگرم کتاب یا عذابی از درس درونشان درست میکنند انقدر که تا وقتی پیر هم میشوند کابوس امتحان دارند.

متاسفانه در ایران همه ی ما بر اساس هم چشمی و مقایسه و رقابت ناسالم بزرگ میشویم و حسادت را در درون ما پرورش میدهند. وقتی سر صف به شاگردان زرنگ جایزه و تنبلان را تنبیه می کنند تا شاید شعله ی حسادت را در انها روشن کنند و انها را مجبور به درس خواندن کنند.متاسفانه این یک معضل است که کودکان را از مسیر اصلی و استعداد انها دور میکند.استعدادیابی در ایران به شدت نیاز است و اموزش خانواده ها و  ساخت برنامه های فرهنگی تا این ملکه ذهن شود که تمام کودکان افتخار افرینند اگر در مسیر درست علایق و استعدادشان رشد کنند.

اما چه حیف که سیستم اموزشی ایران به شدت ناقص است و بسیار رشته ها را ندارد یا پر از تبعیض است و زنیت در رشته ها و شغلها به جد در خطر است.

سیستم اموزشی باید به گونه ای باشد که تمام کودکان در یک سطح و بدون ترس و فشار مطالب را یاد بگیرند نه تنها فقط برای انان که یادگیری بهتر دارند.متاسفانه در این سیستم جایی برای کودکان بازی گوش قرار نداده اند و این است که در اینده قشرهای جامعه به شدت از هم فاصله میگیرند چرا که مدرسه این شکاف بین شاگرد خوب و بد،قوی و ضعیف پولدار و فقیر را بوجود اورده است.

ماده ۲۶: حق تحصیل رایگان برای همه

الف) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.

ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید.

پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.همچنین دولت ها موظف هستند محیط و شرایط لازم را برای اجبار تحصیل کودکان تا سن ۱۸ سالگی فراهم کنند.

اما وقتی کودکانمان در محیطی با قوانین نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر تعلیم می بینند و بی حق بودن را یاد می گیرند و از حقوق اساسی خود  فاصله میگیرند و اموزش و مدرسه را عذاب می دانند و در کودکی ارزوهایشان به بزرگ شدن و رهایی از مدرسه خلاصه میشود و کودکان هیچ حمایتی ندارند.

۷ مورد از اساسی‌ترین مشکلات نظام و آموزش کشور که مستقیما بر دانش آموزان تاثیر می‌گذارد و آن‌ها را از مدرسه فراری می‌کند عبارت است از

۱. حجم بالای کتابهای درسی

بسیاری از کارشناسان آموزشی اعتقاد دارند حجم زیاد مطالب و سنگین بودن محتوای کتاب‌ها علاوه بر اینکه موجب خسته‌گی و دلزدگی دانش آموزان می‌شود عملا فرصتی برای آموزش عمیق مطالب باقی نمی‌گذارد.

در بعضی از دروس و پایه‌ها حجم کتاب‌ها آن‌قدر زیاد است که فرصت هرگونه عملکرد اضافی را از معلم می‌گیرد و بسیار می‌بینیم که بدون توجه به خلاقیت دانش‌آموزان و فعالیت‌های رفتاری آن‌ها، معلم تنها فرصت دارد درس بدهد تا بتواند در پایان سال به هر صورت کتاب را تمام کند!

دانش آموزان ایرانی در مقایسه با بسیاری از کشور‌های توسعه یافته مطالب بیشتر و پیچیده تری را در سن پایین آموزش می‌بینند.

۲. عدم جذابیت محیط مدرسه و کلاس

یکی دیگر از عواملی که موجب دلزدگی دانش آموزان از مدرسه می‌شود محیط خشک و بدون جذابیت آن است.

بسیاری از مدارس محیطی فرسوده و با معماری خشک دارند و از نظر فضای سبز، تزئینات و رنگ آمیزی و نورگیر بودن کلاس‌ها در وضعیت نامطلوبی به سر می برند.

اما مهم‌تر از این‌ها فضای خشک و یکسویه کلاس هاست، تدریس به شیوه‌ای سنتی، تک گویی معلم، الزام پذیرش بی‌چون و چرای دانش آموز و برگزاری کلاس بدون گفتگو و نشاط جمعی از بزرگترین ضعف‌های سیستم آموزشی کشور است. به اعتقاد کارشناسان آموزشی عدم تعامل دو جانبه معلم و دانش‌آموز در این روش باعث می‌شود دانش‌آموز زود خسته و بی حوصله شود و دیگر درس و مدرسه برایش جذاب نباشد.

۳. برخورد نامناسب معلمان

رابطه غیر صمیمی و خشک بین معلم و دانش آموز، الزام به انجام تکالیف سنگین، بی توجهی به نظرات و احساسات دانش آموزان و … از جمله مسائلی است که در مدارس بسیار به چشم می‌آید.

اما متاسفانه مساله تنبیه بدنی هم هنوز در مدارس وجود دارد و هرزگاهی اخباری از برخورد خشن معلم با دانش آموزان شنیده می‌شود.

رابطه غیر صمیمی و خشک بین معلم و دانش آموز، الزام به انجام تکالیف سنگین، بی توجهی به نظرات و احساسات دانش آموزان و … از جمله مسائلی است که در مدارس بسیار به چشم می‌آید.

اما متاسفانه مساله تنبیه بدنی هم هنوز در مدارس وجود دارد و هرزگاهی اخباری از برخورد خشن معلم با دانش آموزان شنیده می‌شود.در رابطه با اثرات رفتار خشن معلم با دانش آموزش می‌گوید: تنبیه خشونتی درونش داردکه سبب می‌شود فردی که تنبیه شده به‌شکلِ خشنی تربیت شود و در یک چرخه تولید خشونت بیافتد. همچنین فرد نسبت به تکرار رفتاری که نابه‌هنجار بوده علاقه بیش‌تری پیدا می‌کند. فردی که تنبیه شده پس از تنبیه احساسِ خشن و کینه‌اش را به هرکس در جایگاه مشابهِ تنبیه‌گر تعمیم خواهد داد؛ مثلا همه مرد‌ها یا همه معلم‌ها. و این امر دانش‌آموز را هرچه بیشتر از فضای مدرسه فراری می‌کند.

۴. شروع کلاسها در صبح زود

در کشور ما ساعت شروع کار مدرسه ۷.۳۰ صبح است که  گاهی به دلیل مسافت طولانی مدرسه تا خانه، دانش آموز باید صبح بسیار زود در تاریکی از خواب بیدار شود و به مدرسه برود.

بر اساس یک مطالعه دانش‌آموزان به خاطر اجبار به شرکت در کلاس‌های ابتدای صبح به طور متوسط حدود ۱۰ ساعت در هفته کمبود خواب دارند.

یک محقق در این زمینه پیشنهاد داده است که ساعت شروع کلاس‌ها با توجه به سن دانش‌آموزان طبقه‌بندی گردد.

همچنین یافته‌های علمی نشان می‌دهد، ساعت‌های آموزشی بیشتر نه تنها لزوما به توانایی و یادگیری بیشتر ختم نمی‌شود بلکه ممکن است نتایج بدی به ویژه در بین کودکان مقطع ابتدایی به همراه داشته باشد.(2)

با توجه به هماهنگی ساعات اداری و ساعات شروع کار مدارس در زمینه اصلاح زمان شروع آموزش در ایران هیچ برنامه خاصی مشاهده نمی‌شود که مطمئنا اثرات جبران ناپذیری بر یادگیری و خلق و خوی دانش آموزان خواهد گذاشت.

۵. آموزش در فضایی پر  از استرس

یکی دیگر از دلایلی که موجب بی انگیزه‌گی دانش آموزان برای حضور در مدرسه می‌شود ایجاد استرس و اضطراب توسط روش‌های نادرست آموزشی و محیط مدرسه است.

بر اساس تحقیقاتِ کارشناسان آموزشی انتظارات غیر واقعی آموزگاران از دانش آموز، ایجاد رقابت‌های ناسالم بین دانش آموزان، محیط نامناسب مدرسه، مقررات خشک مدارس و عواملی که پیشتر هم بیان شد در ایجاد استرس بین دانش آموزان موثر است.هم چنین الزام به انجام تکالیف سنگین و سیستم امتحان محور که در دوره دبیرستان در غالب امتحانات نهایی و غول کنکور بیش از پیش خود را نشان می‌دهد یک تهدید اجتماعی است.

دانش آموز به جای  یادگیری علم و مهارت، وظیفه  انجام تکالیف سنگین و خواندن حجم بالایی از مطالب برای امتحانات را بر دوش دارد و استرس اجرای درست آنها همواره همراه او است.

بحث تکراریِ حذف کنکور که همچنان در گیرودار تصویب و اجرا است، اما به منظور کاهش استرس ناشی از سیستم نمره‌دهی در مدارس  اقداماتی برای تغییر سبک ارزشیابی در قالب “ارزیابی توصیفی” انجام گرفت، اما به اعتقاد معلمان و خانواده‌ها این طرح هم موفق نبوده است.

۶. نبود آموزش برای مهارتهای زندگی

بی تردید یکی از مهم‌ترین ایرادات سیستم جاری آموزش و پرورش کشورمان عدم آموزش مهارت‌های زندگی به دانش آموزان است.

به اعتقاد مصطفی ملکیان در کتاب‌های درسی ما، از مهدکودک تا دکترا چیزی به عنوان هنر زندگی وجود ندارد.«چه سودی دارد که ما بدانیم صادرات پنبه آرژانتین بیشتر است یا پرو؟ وقتی که در زندگی عملی خودمان و در برابر آسان‌ترین مسائل و مشکلات دچار درماندگی می‌شویم.»

وجود حجم بالایی از درس‌های غیر کاربردی و نبود هیچ درسی برای آموزش مهرات‌های ارتباطی با همسالان و خانواده، کنترل خشم، تصمیم گیری، مقابله با مشکلات و … علاوه بر تاثیرات بلند مدت روانشناسی و اجتماعی بر روی دانش آموزان آن‌ها را با مدرسه بیگانه می‌کند.

وقتی دانش آموز حس می‌کند مطالبی که در کتاب درسی وجود دارد هیچ کاربردی در زندگی او ندارد و به درد مشکلات روزمره اش نمی‌خورد با محیط مدرسه و کتاب‌ها بیگانه می‌شود و دنیای بیرون را کلا متفاوت با داخل مدرسه می‌داند و به مدرسه به عنوان یک تکلیف نگاه می‌کند و از آن متنفر است.

برخی از مدارس غیر دولتی یا برخی مدارس تازه تاسیس مثل مدرسه طبیعت و … گام‌هایی برای آموزش مهارت‌های زندگی به دانش آموزان برداشته اند، اما تقریبا می‌توان گفت: در سیستم آموزش و پرورش رسمی هیچ اقدامی انجام نگرفته است به جز برگزاری چند ساعت کلاس‌های پرورشی و مشاوره؛ که به گفته بسیاری از معلمان و دانش آموزان این جلسات کاملا حالت صوری داشته و افرادی که این کلاس‌ها را برگزار می‌کنند تخصص مرتبط ندارند.

۷. برخورد یکسان با دانش آموزان بدون در نظر گرفتن تفاوتهای ذاتی

آخرین ضعفی که از آموزش و پرورش کشور در اینجا بیان می‌شود بی توجهی به تفاوت‌ها و استعداد‌های گوناگون دانش آموزان است.

بچه‌هایی که وارد مدرسه می‌شوند از طبقات اجتماعی متفاوت و با استعداد‌های گوناگون هستند، اما در مدارس کشور امکان پرورش بسیاری از توانایی‌های هنری، ورزشی و … دانش آموزان وجود ندارد.همین امر سبب می‌شود دانش آموز با درس‌های مشترکی که همه دانش‌آموزان وادار به یادگیری آن هستند، با بی میلی برخورد کند و در صورت توانایی مالی و … علاقه خود را در موسسات خصوصی دنبال کند.آنچه که در نظام آموزشی ما به آن توجهی نمی‌شود، تفاوت افراد با یکدیگر است.

قالب کتاب‌های آموزشی ما این تفاوت را در نظر نگرفته است. مثلا این تفاوت را خیلی خوب در میان کودکان اول دبستان می‌توانید ببینید، آن‌ها هرکدام در یک یا چندچیز مهارت بیشتری دارند، که خیلی ایده‌آل می‌شد اگر معلم بر روی آن مهارت تاکید می‌کرد تا کودک در آن زمینه شکوفا شود. اما عملا این اتفاق نمی‌افتد و ما می‌بینیم که بعد از گذشت یکی دوسال در نظام آموزشی، بچه‌ها شبیه به یکدیگر می‌شوند.

خیلی از آن‌ها اگر شناخته شوند، زمینه مساعدی برای تقویت داستان نویسی، نقاشی، ورزش و… دارند. اما چون توجهی نمی‌شود به مرور آن مهارت را از دست می‌دهند و شبیه بقیه می‌شوند. اگر خانواده‌ها به مهارت فرزندشان توجه کنند، ممکن است آن مهارت حفظ شود، اما اگر توجه نکنند (که اکثرا این‌گونه است) آن مهارت از میان می‌رود.

 با توجه به ماده ۱۹ کنوانسیون حقوق کودک

  • کشورهای‌طرف‌کنوانسیون‌تمام‌اقدامات‌قانونی‌،اجرایی‌، اجتماعی‌و آموزشی ‌را در جهت‌حمایت‌از کودک‌در برابر تمام‌اشکال‌خشونت‌های‌جسمی‌و روحی‌، آسیب ‌رسانی ‌یا سوءاستفاده‌، بی‌توجهی‌یا سهل‌انگاری‌، بدرفتاری‌یا استثمار منجمله‌ سوءاستفاده‌ جنسی ‌در حینی ‌که‌ کودک ‌تحت‌ مراقبت ‌والدین ‌یا قیم‌قانونی‌ یا هر شخص ‌دیگری‌قرار دارد، به‌عمل‌خواهند آورد.
  • این‌گونه‌اقدامات‌حمایتی‌در موارد مقتضی‌باید شامل‌اقدامات‌مؤثر برای‌ایجاد برنامه‌های ‌اجتماعی‌در جهت‌فراهم‌آوردن‌حمایتهای‌لازمه‌از کودک‌و کسانی‌که‌مسئول‌مراقبت‌از وی‌می‌باشند و نیز حمایت‌در برابر سایر اشکال‌محدودیتها و نیز برای‌پیشگیری‌، شناسایی‌، گزارش‌دهی‌، ارجاع‌، تحقیق‌، درمان‌و پی‌گیری‌موارد بدرفتاریهایی‌که‌قبلاً ذکر شد و نیز بر حسب‌مورد پشتیبانی‌از پیگرد قضائی‌باشد.

اما متاسفانه عدم رعایت این ماده و عدم حمایت از کودکان ، موجب گریز انان از مدرسه و اموزش شده است و سیلی از کودکان در فرار از مدرسه و اجبار خانواده ها به تحصیل مواجه هستند و نگران کننده تر زمانی است  که این بی حمایتی و عدم امنیت، خانواده ها را وادار به منع کودکان از تحصیل کند.

از موارد دیگر فرار کودکان و خانواده ها از مدرسه عدم اعتماد به محیط مدرسه ها به علت فقدان مدیریت و بازرسی درست از مدرسه هاست و پیش امد تنبیه های بدنی و بالاتر از ان مشکلات تعرض به کودکان از طرف معلمان یا دانش اموزان دیگر.که این مستلزم رسیدگی و مدیریت و قوانین و فرهنگ سازی از سوی دولت است چرا که کودکان نباید در این محیط قربانیان باشند.این بسیار ترسناک و دردناک است که دانش اموزان و به خصوص پسران از تعرض معلمان به دانش اموزان در محیط مدرسه خاطره دارند و تنها راه فرارشان خشونت و قلدری در مدرسه بوده است و بدتر اینکه وقتی از این موضوع یاد می کنند که دیگر مردهای بالغ شده اند و خوب کودکان با جسه ضعیف یا اسبی پذیر قربانی میشوند و به دلیل تربیت و اموزش نادرست خانواده ها را در بی خبری و سکوت و خاموشی می گذارند.و تنها تنها بخشی از آزار و اذیت دانش‌آموزان رسانه‌ای می شود.کودک آزاری تداوم جریانی از آسیب اجتماعی ست که با قوانین و عرف شدت می یابد. زیرا که پدر و مادرها با همین فرهنگ خشونت، عرف، شرع و اینگونه قوانین بزرگ شده اند.

متاسفانه جامعه مسئولین و رسانه ملی تنهاکاری که می کند سکوت است! گویا جامعه ما هنوز به‌ویژه کسانی که متصدی امور هستند خجالت می کشند که درباره ی برخی از امور واقع، به‌راحتی در جامعه صحبت کنند. گویا این موضوع باید همانند موضوع ایدز است که سونامی آن بیماری غیرقابل درمان، جامعه را تا آنجا تحت تاثیر خود قرار داد که برخی از مسئولین خواب‌زده هم نگرانی آن را در نزدیکی نزدیکان خود حس کرده اند.

زمانی این موضوع باعث ناراحتی بیشتر میشود که تمام ظواهر جامعه ما را نمادهای مذهبی و عقلانی پر کرده است. اگر این موضوع در کشورهای غربی و لیبرال رخ میداد، در بوق و کرنا می کردیم که در آن جوامع غیردینی رخداد این امر کاملاً طبیعی است و درمان آن هم تنها در اختیار ماست.

 

درمان آن هم در اختیار ما است اما آیا خود به آن عمل کرده ایم؟ به‌صورت قاطع می توان اعلام کرد خیر. نه مسئولین آموزش و پرورش، نه شورای عالی انقلاب فرهنگی، نه وزارت بهداشت، نه صدا و سیما، نه عالمان دینی ما، و از همه مهم‌تر نه پدران و مادران. بله! هر یک از ما و مسئولین در این فاجعه سهیم هستم و باید در پیشگاه خداوند منان و عصمت کودکانه فرزندانمان پاسخگو باشیم که جهلمان بر عقلمان چیره گشت و سکوت بی‌جا را با حیاء و شرم اشتباه گرفته ‌ایم.

باید انقلابی در رفتار خود داشته باشیم. خود یعنی همه ما. تک‌تک افراد جامعه. شاید بیشتر از همه این نیاز برای مدیران و به‌ویژه نمایندگان مجلس خودنمایی میکند و در کلاس درس کارشناسان نشسته و تلمذ کنند تا دیگر به‌صورت سلبی و تهدیدی با این امور برخورد نکنند. آموزش و پرورش هم میتواند به‌اندازه هزینه ی توپ پلاستیکی مدارس، برای این دانش آموزان هزینه آموزش سلامت جنسی کند. اولیاء به‌واقع غافل تر از مسئولین هم باید به این دید برسند که هیچ کسی دلسوزتر از خود آن‌ها به فرزندانشان نیستند و فرزندانشان در این معرکه خطرناک زندگی تنها و تنها هستند و به نام مدارس و آموزشگاه ها اعتماد نکنند.باید خاطر نشان شد که چاره ای از آموزش از این دست موضوعات نیست و باید در چارچوب اخلاق و عقلانیت، جامعه را از سکوت پر صدا به‌سوی گفتگو و آموزش آرام سوق داد.ترس کودکان از تعرض و تهدید در مدرسه نیازمند فرهنگسازی به منظور پیشگیری از کودک ازاری می باشد چرا که در جامعه ما و هر جامعه دیگری بیمار روانی وجود دارد و نمی توان همه را زیر ذره بین قرار داد اما می توان با آموزش‌های صحیح با توجه به سن و مقطع تحصیلی عوارض این موارد را به حداقل رساند.

نکته مورد مغفول تنها مورد مذکور نیست بلکه بسیاری از ناتوانی های جنسی منشأش از دوران بلوغ شروع می شود اما اولیاء و مدارس به خود اجازه نمی دهند که در این موضوع به‌راحتی با نوجوان سخن بگویند.

این مشکل از عدم شناخت درست معنا و مفهوم کودک ازاری شکل میگیرد چرا که اکثرا در این فکر هستند که کودک ازاری وقتی است که کودک صدمه جسمی به صورت جدی ببینند یا موارد جنسی داسته باشد.

کودک آزاری (child abuse) عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک کودک شود.

به گفته سازمان بهداشت جهانی آسیب یا تهدید جسم و روان یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افراد که نسبت به او مسئول هستند کودک آزادی می باشد.

خانواده و شناسایی کودک آزاری

اصولا کودکان هیچ اطلاعی از مسائل جنسی و این قبیل رفتار ها ندارند و نیازی هم به آموزش این موارد به آنها نیست اما شما می توانید با برخی از آموزش ها بدون نیاز به بازکردن مسائل آنها را از خطراتی که او را تهدید می کند آگاه سازید.

۱ـ آگاهی از خطراتی که از نظر جنسی کودک را تهدید می‌کند:

ـ باید بدانند که تعداد زیادی از کودکان مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند.

ـ کودکان چه آزار جنسی خود را بازگو کنند، چه به صورت راز این موضوع را نزد خود نگه دارند، نسبت به جمعیت عمومی بیشتر در معرض خطر مشکلات روانی، عاطفی، اجتماعی و جسمانی که تا بزرگسالی ممکن است ادامه یابد، هستند.

ـ تعداد قابل توجهی از کودکان توسط خانواده خود مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند. گروه زیادی از افراد آزارگر یکی از والدین، خواهر، برادر، یکی از بستگان مانند عمو، یک دوست خانوادگی، شاگرد مطمئن مغازه پدر یا همسایه است.

۲ـ شناسایی و پیشگیری از موقعیت­‌هایی که در آن احتمال سوء رفتار جنسی با کودکان وجود دارد.

۳ـ صحبت با کودک در مورد سوء استفاده­ جنسی و پیشگیری از آن جهت آگاه‌سازی وی و کاستن احتمال پدید آمدن ترس­‌های بی‌مورد در کودک

۴ـ ایجاد محیط امن و صمیمی در منزل و آموزش به کودکان در مورد اینکه محل صحبت کردن درباره­ مسائل خصوصی منزل است.

۵ـ تقویت این مفهوم که بدن کودکان به خودشان تعلق دارد و آموزش حریم خصوصی به آنها بهترین زمان آموزش حریم خصوصی به کودکان هنگام حمام کردن کودک است.

می­‌توانید برای ملایم­‌تر کردن موضوعی خشن مثل آزار جنسی ابتدا در مورد رشد مناسب بدن فرزند خود صحبت کنید و سلامت جسمی او را تا هر حدی که هست، تحسین نمایید. سپس بگویید: “به‌به! چه تمیز شدی! چه بدن سالمی داری! حالا یادت باشد که بدن تو خصوصی است و کسی نباید از تو بخواهد که به قسمت­‌های خصوصی بدن تو نگاه کند یا به آنها دست بزند (مناطق خصوصی را به او گوشزد کنید).”

اگر ما یعنی مادر و پدرت (در مورد کودکانی که پرستار دارند نیز حدود و مرزهای لازم را مشخص کنید) به تو کمک کنیم که خودت را بشویی یا بخواهیم با دیدن بدنت از سلامت آن مطمئن بشویم، اشکالی ندارد. قسمت­‌های خصوصی بدن تو (شامل آلت تناسلی، بیضه­‌ها و باسن پسران و واژن، باسن و پستان دختران) یعنی همان قسمت­‌هایی که با مایو می­‌پوشانی.

البته گاهی هم وقتی ما حضور داریم، پزشک برای درمان و اطمینان از سلامتی تو ممکن است به این بخش‌­های خصوصی تو دست بزند یا بخواهد آن را معاینه کند که این مورد اشکالی ندارد. می­‌توانید این جملات را تغییر دهید یا بخش­‌هایی از آن را حذف و اضافه کنید. وقتی می­‌خواهید در مورد سوء استفاده جنسی به کودک خود اطلاعاتی دهید، می­‌توانید بگویید در مواردی که:

ـ کسی می‌­خواهد بی‌دلیل به بدن او نگاه کند یا دست بزند،

ـ فرد بزرگ‌تر یا قوی‌تری (چه کودک و چه بزرگسال) از او می­‌خواهد کاری انجام دهد که مایل نیست،

ـ در موقعیتی خاص قرار می‌گیرد و احساس ناراحتی می­‌کند یا درون خود احساس عجیبی دارد،

ـ کسی از او می‌خواهد که رفتار خاصی را به صورت راز نگه دارد،

ـ او با کسی کاری انجام می­‌دهد یا کسی با او کاری می­‌کند که بعداً نسبت به آن احساسی ناخوشایند و بد پیدا می­‌کند،

از فرمول «نه/ برو/ بگو» استفاده کند. این بدین معنا است که باید بگوید: «نه». سپس، «برود» و از فرد آزارگر دور شود و به مادر و پدر خود یا فرد بزرگسال معتمد دیگری اتفاق را «بگوید». این فرمول را از طریق بازی با کودکان کم­‌سن نیز می­‌توانید تمرین کنید. بنابراین جهت پیشگیری از سوء رفتار جنسی کودکان باید هوشیار بود و دیگران را نیز آگاه کرد. با رعایت موارد فوق­‌الذکر می‌توان به کاهش این معضل کمک کرد.

این نکات را به کودکان خود بیاموزید

1) به کودکان بگویید بدون حضور شما سوار ماشین هیچ کس حتی آشنایاننشوند.

2)  تلاش کنید دوستان کودکان تان و خانواده آنها را به خوبی بشناسید.

3) رابطه مناسب عاطفی با کودکان برقرار کنید و از آنان بخواهید درباره سوالاتی که در ذهن خود دارند صحبت کنند و بگویید که مسایل آنان برای شما بااهمیت است.

4) به کودکان خود آموزش های ابتدایی جنسی را بدهید و بگویید هیچ کس حق ندارد قسمت های خصوصی بدن آنها را لمس کند.

5)  اگر درباره شیوه بازگو کردن این مسایل با کودک راحت نیستید, این نقش را به یک مشاور واگذار کنید

6)  ذکر این نکته ضروری است که کودک بداند گاهی پزشکان برای معاینه ممکن است نقاط خصوصی بدن آنها را لمس کنند.

7) به بچه ها بگویید رابطه جنسی میان کودکان و افراد بزرگ تر برخلاف قانون محسوب می‌شود.

8) به آنها یاد بدهید در صورتی که هرگونه رفتار مشکوک را مشاهده کردند به شما اطلاع بدهند.

9) حواستان باشد درلحن گفتار این آموزش ها دقت و مهارت کافی را کسب کنید.

 

سند 2030 بنیادین آموزش و پرورش و چرایی مخالفت رهبر

 لیدا اشجعی

جمهوری اسلامی ازاینکه از نظر حقوقی و قانونی یک حکومت دینی است که سیاست داخلی و خارجیش  بر اصول فقه و شرع  اجراییات می پذیرد و درروابط بین اللمل با این هویت اشکار میشود بر کسی پوشیده نیست ؛ همانطوریکه در مقدمه قانون اساسی ان اشاره میشود ؛

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی میباشد .

قانون اساسی با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم می‌کند؛ به ویژه در گسترش روابط بین‌الملی، با دیگر جنبش‌های اسلامی و مردمی می‌کوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی راهموار کند.

اصل‏ دوم دو  – وحی‏ الهی‏ و نقش‏ بنیادی‏ آن‏ در بیان‏ قوانین‏.

سه – معاد و نقش‏ سازنده‏ آن‏ در سیر تکاملی‏ انسان‏ به‏ سوی‏ خدا.

چهار – عدل‏ خدا در خلقت‏ و تشریع.

با این مقدمه و بعضی از مفاد اصل دوم کاملا محرز میشود که خواستگاه  قانونی و حقوقی این حکومت بر چه اصولی استوار است . بنابراین حق زندگی نه  تنها مبنای حقوق بشری  که در اعلامیه جهانی حقوق بشر به ان اشاره شده است نمیگیرد ؛ بلکه مبنای حرکت انسانها  بر اصول شرع و فقه و رضایت الهی سنجیده میشود ؛ بطوریکه در طول این چهل سا ل از تنیده شدن دین و سیاست در روند مسایل فرهنگی و اجتماعی مردم که به بروز ناهنجاری ها و کشمکش برای تحمیل فرهنگ اسلامی به مردم اثاری دیگری دیده نشده است ؛که بتوان دران از رشد و توسعه یافتگی و رفاه اجتماعی نامی برده شود

.واز انجاییکه کودکان سازنندگان اینده هر کشوری هستند اگر به بررسی و تغیرات حاصله در کمیت و کیفیت رشد حقوق انسانی کودکان در طی چهل سال از حاکمیت جمهوری اسلامی نظری داشته باشیم  به واقعیت تلخی خواهیم رسید که حکومت و دولت جمهوری اسلامی کمترین حرمتی برای حق زندگی و نفع کودکان قایل نبوده و نخواهد بود؛و اگرهم در مقطعی از زمان قانونا توجه ای شده بود بعد از تغیرات سیاسی و تشکیل جمهوری اسلامی کلا نه تنها توجه  و حمایت از کودکان از بین میرود بلکه کودکان تبدیل به عروسکانی میشوند که یا در اثر فقر و یا به حکم شرع ؛لباس دریدگی دوران کودکی را در کمال بیرحمی در ذهن کودکی خود  میبافتند که خواب ارام و روح شاد از یادشان برود ؛واین اسیب روانی با اصول شرعی چهره قانونی به خود میگیرد که شما دوستان هم از ان مطلع هستید که

کودکان بعد از بلوغ از دیدگاه فقهی تبدیل به انسان بالغی میشوند که میتوانند در جریان روند سیاسی و اجتماعی جامعه خود مانند برزگسالان سهیم باشند که این سن برای انان از سیزده سال در دختران و پانزده سال ادر پسران شروع میشود .که تنها به یک مورد ازخبری  که به تازگی درج شده اشاره میکنم ؛نماینده مجلس: وجود بیست و چهار هزار کودک‌بیوه زیر هجده سال / آذربایجان‌شرقی رتبه دوم کودک همسری  ؛ایا همین خبر گویای چند و چون زندگی کودکانمان نیست ؟ اگر قانون فقه ای که به اسیب روانی و عصبی کودکان منجر شود مسلما جبر الهی را به سوال خواهد خواند که کودکان بیمار و علیل و عصبی برای کشور جز هزینه گران بار درمان هیچ سازندگی وبار مثبتی نخواهند داشت .

 

از انجاییکه  خسارات سنگین از جنبه نقض حقوق انسانی ؛ در مورد زنان و کودکان و مردان بقدری سنگین بوده که مجالی برای عوام فریبی حکومت باقی نگذاشته که بتواندباز تاب سیاسی خود را از این جو متشنج و طوفانی بگیرد بنابراین با هر دست اویزی بیشتر با قهر مردم به سراشیبی اجتناب ناپذیر خود مینگرد و باز دستی میافکند که شاید قایق نجاتی ؛این کشتی شکسته مغلوب را از غرق شدن ابدی برهاند که یکی از ان دست اویزان که در این روزها بعد از فضاحت تجاوز جنسی به کودکان در مدرسه ای در منطقه دو تهران چهره نشان میدهد تبلیغ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش  در مقابل سند ۲۰۳۰ است تا از این طریق بر اجبار قطع ارتباط این سند بر روح جامعه ایران که میتواند مرحمی باشد فشار لازم اورده شود ؛ و اما این سوال مطرح میشود که مگر در سند ۲۰۳۰ چه مطا لب حقوقی در باب مسایل انسانی اورده میشود که رهبر ایران را پریشان خاطر میکند و به چه نکاتی توجه میشود که اصول اسلامی و شرع را نشانه میرود .

در سند ۲۰۳۰ به هفده اصل توجه میشود

یک- پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا

دو- پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار

سه- تضمین زندگی سالم و ترویج رفاه برای همه در تمام سنین

چهار- تضمین کیفیت آموزش فراگیر و عادلانه و ایجاد فرصت های یادگیری مادام العمر برای همه

پنج- دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی تمام زنان و دختران

شش- تضمین در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه

هفت- تضمین دسترسی به انرژی ارزان قیمت، قابل اعتماد، پایدار و مدرن برای همه

 

هشت- ترویج رشد فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال کامل و مولد و شغل مناسب برای همه

نه- ایجاد زیرساخت انعطاف پذیر، ترویج صنعتی سازی فراگیر و پایدار و تقویت نوآوری

ده- کاهش نابرابری در درون و میان کشورها

یازده- تبدیل شهرها و سکونت گاه های انسانی به مکان های همه شمول، مقاوم و پایدار

دوازده- تضمین الگوی تولید و مصرف پایدار

سیزده- اقدام فوری برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و اثرات آن

چهارده- حفظ و استفاده پایدار از اقیانوسها، دریاها و منابع دریایی برای توسعه پایدار

پانزده- حفاظت، بازیابی و ترویج استفاده پایدار از اکوسیستم های زمینی، مدیریت پایدار جنگل ها، مبارزه با بیابان زایی، متوقف و معکوس نمودن فرسایش زمین و توقف از بین بردن تنوع زیستی

شانزده- ترویج جوامع صلح طلب و فراگیر برای توسعه پایدار، دسترسی به عدالت برای همه و ایجاد نهادهای موثر، پاسخگو و فراگیر در تمام سطوح

هفده- تقویت ابزارهای اجرایی و احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار

بنابراین با توجه ماده های یک ودو  سه و چهارو پنج ان که من ماده های یک وپنج را و من دوباره میخوانم که در کنوانسیون حقوق کودک هم به ان توجه میشود .

یک- پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در همه جا

پنج- دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی تمام زنان و دختران

دستیابی به تساوی جنسییتی در مقابل جدایی جنسییتی و پرورش لواط در اموزش و پرورش ؛ هیهات از این افکار بیمارگونه و غیر انسانی ؛ چیزی که جمهوری اسلامی را میازارد ارتباط دختران با پسران از دوران کودکی تا بزرگ سالی انان است و اینکه اگر کودکان با امنیت بدن و جنسیت و پیدایش خود اشنا شوند مسلما منزلت نظام را با خطر روبرو میسازند و اصول فقه را به چالش خواهند کشاند چرا که کودک اگاه حافظ بدن خود است و تساوی جنسیتی با اموزه های در خور کودکانه ؛به کودکان هویت انسانی دو موجود را میشناساند نه هراس و دوری از ان را .

و مقایسه ای میکنم این سند را با  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده است تا با الهام‌گیری از اسناد بالادستی و بهره‌گیری از ارزش‌های بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشم‌انداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق هزارو چهارو صد و چهارهجری شمسی تبیین شود.که این سند در هفت فصل تهیه گردیده است.

که در فصل اول بیانیه ارزشها در بند دو ان اشاره میشود

دوـ آموزه‌های بنیا؛دین مهدویت و انتظار که رمز هویت اسلام ناب و عامل حیات و بقای آن در عصر غیبت است، به عنوان مهمترین رسالت منتظران در عصر غیبت.

سه ـ میراث نظری و عملی حضرت امام خمینی (ره)، تعمیق علاقه و پیوند با انقلاب اسلامی، قانون اساسی و ولایت فقیه

چهارـ فرآیند تعلیم و تربیت در تمام ساحت‌ها شامل تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی، تعلیم و تربیت زیستی و بدنی، تعلیم و تربیت زیباشناختی و هنری، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفه‌ای، تعلیم و تربیت علمی و فناورانه منطبق بر نظام معیار اسلامی که تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی در آن محوریت دارد.

نه ـ کرامت ذاتی و اکتسابی انسان و کسب فضایل اخلاقی از جمله: ایمان، تقوا، تولی و تبری، عمل صالح، خودباوری، روحیه مجاهدت، ظلم‌ستیزی، علم، حکمت، عفت، شجاعت، عدالت، صداقت، ایثار و فداکاری. و

فصل دوم ؛ بیانیه ماموریت

وزارت آموزش و پرورش مهمترین نهاد تعلیم و تربیت رسمی عمومی، متولی فرآیند تعلیم و تربیت در همه ساحت‌های تعلیم و تربیت، قوام بخش فرهنگ عمومی و تعالی‌بخش جامعه اسلامی براساس نظام معیار اسلامی، با مشارکت خانواده، نهادها و سازمان‌های دولتی و غیردولتی است

شما از این سند تحول ایا  دستیابی به تساوی جنسیتی چیزی دریافت کرده اید  ؟یا اموزه ها بر مبنای نظام اسلامی که همانا دختران را در سیزده سالگی بر پای سفره عقد میشاند صحبت میشود بنابراین کاملا دلهره رهبر منطقی به نظر خواهد امد  که در جامعه ایران تا زمانی که اصول فقهی رایج و قانونی است دختران از پسران باید فاصله بگیرند دو عنصر حیاتی جامعه نباید همدیگر بشناسند و با هم ارتباط دوستی و اخلاقی داشته باشند و نیاز این دو عنصر حیانی از نظرارتباط دو جنس مخالف به دیده گناه و کفر و اعمال شاقه به حساب امده و  میهمانیها و گردشگاه ها به محل بند وبست این جوانان منتهی خواهد شد و در این شکی نخواهد ماند .

ولی انسوی قضیه اقای سعید طوسی رفیق حمام و عمامه رهبر بعد از تجاوز به کودکان تحت اموزش فقهی اش مورد لطف و عنایت رهبرو ارباب جمعی واقع میشود  که عجبا از رهبر دست و دلبازی که با تزریق سند تحول بنیادبن به جامعه فلک زده  دست حمایت خود را از شانه سعید طوسی بر نمیدارد .

 

مسیحیان ایران در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده اما مورد جفا

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی 

مسیحیان ایرانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‌اند، متعلق به کلیساهای قومی از جمله کلیسای ارامنه یا آشوری هستند.مراسم در این کلیساها مانند کلیسای کاتولیک آشوری و کلیسای گریگوری ارامنه، به زبان غیر فارسی و برای غیرمسلمانان برگزار می‌شود و مسلمانان در صورت درخواست و علاقه نیز نمی‌توانند دروس الهیات مسیحی یاد بگیرند و به مسیحیت بپیوندند. در حالی که این مسیحیان «بی آزار و خوب» به شمار می‌روند کلیساهایی نیز در ایران وجود دارند که مراسم خود را به زبان فارسی برگزار می‌کنند و مسلمانان در صورت علاقه می‌توانند از اصول مسیحیت بیاموزند و تحت شرایطی و پس از طی مراحلی مسیحی شوند. این مسیحیان نوکیش و مسیحیانی که به زبان فارسی موعظه می‌کنند  از منظر حکومت  جمهوری اسلامی به دلیل اصل تبشیر که در ایدولوژی اسلامی و حکومت حاکم سنخیتی ندارد ، مسیحیانی هستند که حاکمان در ایران دید خوبی ندارد و جمهوری اسلامی از آنها به عنوان تبشیری یاد می‌کند.

در واقع کلیساهای تبشیری که جمهوری اسلامی آنها را «دندان تیز کرده و منحرف» می‌خواند، کلیساهای پروتستانی هستند مانند کلیساهای انجیلی و جماعت ربانی که صدها میلیون عضو در سراسر جهان دارند و محدود به کشور و یا گروه خاصی نمی‌شوند.در این کلیساها در ایران اقوام مختلف مانند ارمنی‌ها، آشوری‌ها و همچنین نوکیشان مسیحی مراسم عبادتی خود را به جا می‌آورند

.آمار دقیقی از نوکیشان مسیحی در ایران در دست نیست ولی سازمان بین المللی «اوپن دورز» که در مورد مسیحیان تحت فشار در جهان اطلاع رسانی می کند، می گوید حدود نیمی از مسیحیان ایران، یعنی ۱۲۵ هزار نفر فارس‌زبان یا نوکیش هستند .بزرگترین کلیسای جهان با یک میلیون عضو در کره جنوبی می‌تواند در لیست کلیساهای تبشیری و منحرف جمهوری اسلامی قرار بگیرد و همچنین صدها میلیون عضو این کلیساها از آفریقا تا آمریکا.هوگو چاوز رئیس‌جمهور قبلی (( درگذشته )) ونزوئلا و از حامیان جمهوری اسلامی تا سال ۲۰۰۵ رابطه بسیار نزدیکی با کلیساهای انجیلی در ونزوئلا داشت و از آنها حمایت می‌کرد.در ایران فعالیت مسیونرهای خارجی، سه دهه است متوقف شده و می‌توان این کلیساها را بومی دانست.فشار بر مراکز مسیحی و تعطیلی برخی از کلیساها موجب رشد کلیساهای خانگی در کشور شده است.اما فشار بر نوکیشان از چه زمانی آغاز شد؟

۳۹سال فشار و سرکوب مسیحیان در ایران

حمله به کشیشان فارسی‌زبان و نوکیشان مسیحی از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. اولین خونی که ریخته شد، خون ارسطو سیاح، کشیش کلیسای انگلیکن بود که توسط عده‌ای ناشناس کشته شد. پس از آن اموال کلیسای انگلیکن توسط جمهوری اسلامی توقیف شد.کشیش حسین سودمند، رهبر کلیسای جماعت ربانی در مشهد زندانی و به دار آویخته شد.از انقلاب تاکنون دستکم پنج رهبر کلیسا در ایران کشته شده‌اند و صدها مسیحی نیز تحت بازجویی بوده و زندانی شده‌اند. چاپ کتاب مقدس به زبان فارسی ممنوع شده و برخی از کلیساها تعطیل و از مراسم کلیسایی جلوگیری به عمل آمده است.از بدو پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ فشار بر مسیحیان افزایش یافت شدت این فشارها در بیشتر مواقع سیر سعودی داشته .

بازداشت شدگان مسیحی که در داخل ایران هستند همیشه با اتهام هائی مثل : اقدام علیه امنیت ملی، توهین به مقدسات و یا جاسوسی مورد محاکمه قرار میگیرند  که میتوانیم به  شامیرم عیسویاشاره ای داشته باشیم و یا همسر ایشان  ویکتوربت تمرز ،  کشیش کلیسای پنتیکاستی شهر آرا تهران اشاره ای داشته باشیم که ایشان به صرف فعالیتهای مذهبی خود در حکمی نا عادلانه به همراه چهار شهروند دیگر به حبس طولانی محکوم گردیدند . با توجه به ماده ۱۸ از اعلامیه جهانی حقوق بشر که اشاره بر آزادی افراد در انجام تعالیم مذهبی دارد و یا با استناد به اصل ۲۳ از قانون اساسی تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس رانمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد میتوان اشاره کرد . به دفعات  شهروندان و دگر اندیشان مذهبی و حتی آنهایی هم که پیشینه مذهبی از سایر پیروان ادیان را دارند نیز مورد تفتیش عقیده و سرکوبهای شدید قرار گرفته اند . که ایشان به صرف فعالیتهای مذهبی که ایشان به چه صورت در حکمی نا عادلانه محکوم به حبس گردیدند . متاسفانه حکومت جمهوری اسلامی مسیحیان تبشیری را با یکعینک بد بینی مورد قضاوت قرار میدهد و همیشه از دید نهادی امنیتی ایران ، از آنها با عنوان «مسیحی صهیونیست» یاد شده است.با استناد به بررسیهای انجام گردفته با توجه به جو رعب و سرکوبی که حکومت در  کشور ایجاد کرده خانواده‌های بازداشت شدگان مسیحی (( نوکیشان مسیحی )) به منظور حفظ امنیت بازداشت شدگان ترجیح می دهند اسامی مسیحیان بازداشت شده فاش نشود. این مسئله کمک بزرگی به حکومت در جهت فرافکنی و پنهانکاری در سرکوب و همچنین عدم  دستیابی به آمار دقیق از افراد بازداشت شده و تحت جفای حکومتی در ایران میکند .با امید به روزی که منطبق با اعلامیه جهانی حقوق بشر اصل برابری برای هر انسانی بهاجرائی بشود .

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، روز سه شنبه ۴ اردیبهشت در نشستی در شورای روابط خارجی آمریکا شرکت کرد و علاوه بر سخنرانی به پرسش هایی درباره مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی ایران پاسخ داد. آقای ظریف در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت پیروان سایر ادیان در ایران به ویژه بهایی‌ها که در این پرسش به سرکوب و پیگرد آن‌ها اشاره شده بود با عنوان این که قانون اساسی ایرانسه اقلیت دینی مسیحی، یهودی و زرتشتی را به رسمیت می شناسد گفت که این اقلیت‌های دینی امتیازاتی دارند که به گفته آقای ظریف نمی توان به هر اقلیت دینی دیگری نیز داد. از جمله این امتیازات به گفته او آن است که حدود بیست هزار یهودی در ایران هستند و آن‌ها یک نماینده در مجلس دارند. آقای ظریف در ادامه سخنان گفت که پیروان این ادیان در ایران بر اساس قوانین دینی خود زندگی می کنند و قوانین اسلامی به آن‌ها تحمیل نمی شود. این سخنان وزیر امورخارجه ایران در حالی است که بر اساس گزارش ها، از جمله پس از انقلاب سال ۵۷ تاکنون دست کم پنج رهبر کلیسا در ایران کشته شده اند و صدهد مسیحی تحت پیگرد و بازجویی قرار گرفته و به زندان روانه شده اند. چاپ کتاب مقدس آن‌ها به زبان فارسی ممنوع شده و برخی از کلیساها تعطیل و از مراسم کلیسایی جلوگیری به عمل آمده است. آنچه که حکومت جمهوری اسلامی در دستور کار خود قرار داده است حذف تدریجی پیروان سایر ادیان در ایران از جمله مسیحیان و به ویژه مسیحیان نوکیش و دگراندیشان مذهبی در ایران است و دلیل آن این است که ایدولوژی حاکم در ایران تبدیل به یک دکان برای آخوندهای حکومتی شده است تا بدین وسیله بتواند بر ۷۰میلیون شهروند در ایران حکومت کنند وبر استبداد و سرکوب و شکنجه خود هر روز بیش از روز قبل بیفزایند . آن چه جامعه ایرانی  به آن نیاز دارد  باید  در بین شهروندان نهادینه بشود آگاهی از حقوق شهروندی خود است و در این بین نقش آگاهی شهروندان تاثیر به سزایی در مقابله کردن با این نوع ازسرکوبها در ایران و بویژه دگراندیشان مذهبی و نوکیشان مسیحی دارد . زیرا حاکمان قدرت درایران با همین ناآگاهی است که از حقوق شهروندان به نفع خود سوء استفاه میکنند .شاید برزی از دگراندیشان مذهبی و به خصوص نوکیشان مسیحی  مقوله آگاهی از حقوق شهروندی با استناد به ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر را با داخل شدن به مسائل سیاسی اشتباه بگیرند و بگویند هیچ کاری به مسائل سیاسی ندارند و یا انها صرفا به دنبال مسائل عقیدتی خود با توجه به تعالیم کتاب مقدس هستند  . این نکته را لازم و قابل تاکید میدانم که در کتاب مقدس ؛ عبرانیان باب ۱۳ آیات ۱ تا ۴ بهصراحت اشاره بر این نکته دارد که : باشد که محبت برادرانه در میانتان برقرار بماند.‏ مهمان‌نوازی را فراموش نکنید‏ زیرا اینچنین برخی ندانسته از فرشتگان پذیرایی کردند.‏ کسانی را که در زندانند به یاد داشته باشیدچنان که گویی خود با آنان در بندید.‏ همچنین کسانی را که آزار می‌بینند‏ از یاد مبرید؛‏ زیرا شما نیز اعضای همان بدنید. یا  در زمانی که در انجیل مرقس اشاره بربازداشت و دادگاهی پلوس از رسولان عیسی مسیح دارد خود پلوس تاکید بر حقوق شهروندی خود میکند و میگوید من یک یونانی هستم و باید بر طبق قوانین شهروندی حاکم بر یونان مورد محاکمه قرار بگیرم . پس دگراندیشان مذهبی به ویژه نوکیشان مسیحی باید از حقوق  شهروندی خود منطبق با ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر آگاهی کامل پیدا کنند . چرا که این حرکت یعنی آگاهی از حقوق انسانی خود هم راستا با تعالیم  کتاب مقدس مسیحیان می باشد

.اگر بر مرکز تفکرات وتعالیم عیسی مسیح بنگریم متوجه میشویم که شخصیت مسیح هم جویای حقوق شهروندی برای انسانها بوده است و این را میتوان از تعالیم خود مسیح در کتاب مقدس به طور واضح درک کرد . با امید به روزی که هر انسان دین و مذهب را به صرف یک نگاه خواص در جهت مسائل روحانی فقط نگاه نکند و به جهات آگاهی رسانی از حقوق فردی که در کتاب مقدس به آن هم تاکید و اشاره شده است نیز توجه داشته باشد .

 

آلودگی شیرابه زباله در ایران

هومن بخشنده

همواره و در همه دوره ها یکی از مشغله های فکری انسان پاکیزه نگاه داشتن محل زندگی ورهایی از زباله های روزانه اش بوده است . با پیشرفت جوامع بشری وافزایش جمیعت توجه به این مساله از اهمیت خاصی برخوردار شد .به نحوی که امروزه یکی از معیارهای مقایسه پیشرفتگی یا عقب ماندگی کشورها نحوه مدیریت زباله های تولیدی آنها می باشد و البته این شامل میزان بازیافت و تفکیک زباله میشود. متاسفانه در شهری مثل تهران اصلا هیچ بازیافتی در مبدا تولید زباله صورت نمی گیرد اما در کشوری مثل آلمان فرایند تفکیک زباله به دقت و از مبدا انجام می شود.

مهندسان ¸دانشمندان و برنامه ریزان شهری درصدد استفاده از به روزترین متد کنترل  ¸کاهش و مدیریت زباله ها هستند.منابع این زباله ها شامل زباله های خانگی ¸صنعتی¸بیمارستانی¸شیمیایی و اتمی …می باشد که البته متد ها بکارگیری در پاکسازی محیط از هر کدام ویژه می باشد .اما آنچه در همه این متد ها مدنظراست کاهش خطرات محیط زیستی این آلاینده ها می باشد.

ایران یکی از بزرگترین تولید کننده های زباله در جهان است. طبق آمار تولید سالیانه زباله های شهری ایران بیش از ۱۰ میلیون تن است. متوسط سرانه تولید زباله های شهری در ایران ۲۴۰ کیلوگرم می باشد . بیشترین تولید سرانه زباله مربوط به پایتخت کشور تهران میشود؛ در این شهر به ازای هر نفر تا450 کیلوگرمدر سال زباله شهری در سال تولید میشود و از این مقدار  زباله های آلی با حجمی نزدیک به %۷۰ بزرگترین گروه زباله های شهری ایران را تشکیل میدهند، رتبه های بعدی به پلاستیک %۱۰ ،مقوا/کاغذ %۸ و فلز %۳ . در کشور ما تنها 8 درصد پسماندهای شهری بازیافت ،کمپوست و استفاده مجدد میشوند در حالیکه92 درصد مواد زائد دفن میشوند که از این روش مدیریتی مواد زائـد جامـد، حـدود 25 درصـد دفـن اصـولی و تقریبـا بهداشـتی اسـت و مـابقی بـشکل غیربهداشتی دفن و تلنبار می باشند 1. شیرابه مایعی است که توسط موادآلییا معدنی محلول یا معلق موجود در فاز جامد محل دفن غنی شده و از داخل زباله به بیرون نشت نماید زمانی که رطوبت زباله از حدی بیشتر شود این رطوبتا به صورت شیرابه از ان خارح می شود

بررسی ها حاکی از آن است که پسماندهای شهری ایران دارای مقادیر زیادی از مواد آلی است و در نتیجه موجب تولید حجم زیادی از شیرابه می شوند . حقیقات بسیار زیادی بر روی تاثیر شیرابه های مراکز دفن زباله بر کیفیت سفره های آب زیرزمینی انجام شده است، اگرچه فاکتورهای زمین شناسی بسیاری بر میزان و نحوه نشت شیرابه ها از مراکز دفن زباله و راه یابی آن به آبهای زیرزمینی وجود دارد، اما تحقیقات بسیاری نشان می دهد که معمولا در صورت عدم رعایت موازین مهندسی و در نظر گرفتن فاکتورهای مهم در دفن زباله ها، نهایتا نفوذ شیرابه ها از لندفیل ها سبب به هم خوردن تعادل فیزیکی و شیمیایی و بعضا بیولوژیکی منابع آب زیرزمینی خواهند شد.

اگرچه بهترین سیاست مبتنی بر کاهش و بازیافت زباله است اما لندفیل یک تکنیک و روش مدیریت ارزان برای سازماندهی زباله ها در جهان شناخته شده است . در حال حاضر از ساده ترین و شایعترین راه دفع زباله در کشور های مناطق مرطوب ، رها کردن آن در فضای آزاد است . این موضوع باعث نگرانی های بی شماری شده است زیرا موج بروز مشکلاتی به محیط زیست ، که از دغدغه های اصلی جامعه و سازمان حفاظت محیط زیست در ارتباط با عملیات دفن زباله است ، می شود . مشکلات حاصله عبارتند از :

آلودگی آب بوسیله تخلیه آلاینده ها به زمین و آبهای سطحی و شیرابه زباله ها .آلودگی هوا با تولید گازهای گلخانه ای به جو .

از دست دادن سازگاری طبیعی محیط زیست و خطرات مرتیط با آن

متاسفانه در ایران مدیریت زباله بیسیار کارامد نیست و این امر باعث آلودگی آبهای سطحی و زیر زمینی شده است .در زیر به تعدادی از موارد مشاهده شده پرداخته میگردد.به طور متوسط روزانه 145 تن زباله در شهر بجنورد تولید می شود که در محلی واقع در شمال ‎ شرق شهرستان به وسعت حدود 20 هکتار بدون بسترسازی و ایجاد پوشش اولیه و نهایی مناسب، انباشته می گردد.2 شهرستان بجنورد بعنوان مرکز استان خراسان شمالی تولیدکننده روزانه 150 تن زباله می باشد که عمده این زباله تولیدی در تنها مکان دفن زباله شهر بجنورد، واقع در شمال شرق شهرستان دفن می گردد. نمونه برداری آب زیرزمینی آبخوان بجنورد از چندین حلقه چاه در سرتاسر آبخوان طی سال های 92-1376 انجام و سپس تغییرات آبخوان و مناطق تحت تاثیر لندفیل مورد بررسی قرار گرفت. در تمامی این نقشه هابه خوبی تاثیر لندفیل بر آبخوان با مشاهده میزان زیادبر کیفیت آب زیرزمینی بویژه در مناطق پایین دست می باشد. بر تاثیر منفی لندفیل زباله(2)

مقایسه ی ویژگیهای کیفی عمومی شیرابه ی مشهد با سایر کشورها (3)

لهستان اتریش سوئد آمریکا سالن تخمیر کارخانهی کمپوست مشهد سالن دریافت کارخانهی کمپوست مشهد محل دفن زبالهی پارامتر شهر مشهد پارامتر
8/5 7/1 7/28 6/1 5/517-5/851 6/683-10/04 8/424-8/694 PH
2680 390 177/2 15000 69280-73920 36960-49280 12320-18480 COD
1630 105 102 10500 31200-47000 17000-44500 3500-10000 BOD5
376 40/5 2100 4198/7-9597/02 3998-9996/9 4498/61-6098/11 Chloride
0/5 1/3 3 80-150 60-180 6-14 Nitrate
402 15/5 750 645-985 645-985 505-855 620-1780 Ammonia
3/2 0/54 30 275-870 75-211 0/2-14/7 Phosphate

شهر رشت با مساحت 136 کیلومتر مربع و تولید روزانه حدود 500 تن زباله یکی از شهرهای مهم شمال کشور است که باید بصورت جدی نسبت به ساماندهی زباله های آن چاره اندیشی کرد درحال حاضر زباله ها در منطقه جنگلی سراوان بطور غیراصولی دفن می شود نظر به اهمیت موضوع دراین تحقیق به بررسی و ارزیابی مکان دفن و خسارات ناشی از دفن زباله های شهر رشت در منطقه جنگلی سراوان پرداخت شده است بررسی ها نشان میدهد که محل انتخابی برای دفن زباله از لحاظ زیست محیطی نامناسب بوده همچنین بعلت عدم جمع اوری شیرابه ها و با توجه به توپوگرافی محل انتخابی و مجاورت با ابراهه های منطقه این شیرابه ها د رجهت شیب زمین به سمت رودخانه سیاهرود زرجوب انتقال می یابد. با استفاده از عکسهای هوایی و بازدید های میدانی برررسی روند افزایش مساحت لندفیل طی سالهای گذشته GIS صورت گرفت که نتایج حاکی از نابودی حدود 16 هکتار ا ز اراضی جنگلی این منطقه تاکنون می باشد. (4)

در تحقیقی دیگر به بررسی آلودگی شیمیایی منابع آب زیر زمینی مناطق پایین دست محل دفن زباله شهر سنندج پرداخته شد. در این مطالعه ۵ حلقه چاه در مجاورت لندفیل انتخاب گردید، و پس از ۶ مرحله نمونهبرداری ماهیانه طی دو فصل – بهار و تابستان پارامترهای مختلف از جمله سختی، قلیائیت، کدورت، فسفات، Cl ,COD روش به EC و , NO3,TDS ,pH استاندارد مورد سنجش قرار گرفت. آب چاههای منطقه مورد مطالعه به دلیل بالا بودن مقادیر اکثر پارامترهای شیمیایی اندازه گیری شده، قابل شرب نمی باشند، ولی از لحاظ استفاده در کشاورزی و آبیاری محدودیتی ندارند. (5)

براساس آمار و گزارشات اشاره شده در بالا وضعیت مدیریت زباله و شیرابه در ایران اصلا وضعیت مناسبی نداشته و نه تنها باید فرهنگ سازی مناسبی در جهت کاهش تولید زباله و بازیافت آن انجام گیرد , همچنین باید با مدیریت بخردانه و به کارگیری علم روز در طراحی و تعیین محل های مناسب لندفیل ها گام برداشت در غیر اینصورت شاهد آلودگی منابع محدود آب های سطحی و زیرزمینی خواهیم بود.که نه تنها صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می کند بلکه باعث ایجاد بیمارهای خطرناک در جامعه می شود.

منابع

  1. 1. تکدستان, افشین؛ نعمت الله جعفرزاده و طیبه رئیسی، ۱۳۸۵، بررسی روشهای مختلف مدیریت شیرابه ( جمع آوری،کمینه سازی ،کنترل و تصفیه ) در محل های دفن مواد زائد شهری و صنعتی

2.دادستان, عادل؛ احمد خورسندی آقایی؛ معصومه یعقوبی بایعکلایی و مصطفی موسوی، ۱۳۹۶، تاثیر شیرابه محل دفن زباله بجنورد بر آب های زیرزمینی با تاکید بر غلظت فلزات سنگین، چهارمین کنفرانس بین المللی برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست، تهران، دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران

.3بررسی روشهای تصفیه شیرابهی محلهای دفن زباله در مشهد.زهرا صادقی  حسین یزدانداد عضو هیأت علمی دانشکدهی منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه فردوسی مشهد دانشجوی کارشناسیارشد مهندسی کشاورزی-گرایش اگرواکولوژی، دانشگاه آزاد مشهد

4.پیروز, بهروز؛ بابک رازدار؛ اسان باقرزاده و محمدرضا کاویانپور، ۱۳۸۹، ارزیابی خسارات وارده براثر دفن زباله های شهر رشت در منطقه جنگلی سراوان واقع در استان گیلان، همایش ملی انسان، محیط زیست و توسعه پایدار، همدان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان،

5.رضا رضایی ، مهدی صفری ٢ ، عبدا… قوامی ٣ ۴ ١ -مربی گروه بهداشت محیط، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران

 

ترنسها ومشکلات ترنسها درجامعه ایران

مهدی هوری زاد

در ابتدا لازم میدانم که تعریف کوتاهی درباره واژه فرد دوجنسه داشته باشم و سپس به ابعادگسترده مشکلات این افراد در خانواده های آنها وجامعه ایران بپردازم درحالی که این قبیل افراد درتمام جوامع کشورهای دیگر نیز دارای مشکلات فراوانی هستند.فرد ترنسشکوال از نظر ظاهر و بدنی به جنسیتی خاص (مردیا زن) تعلق دارد اما از لحاظ هویتی دارای تعلق خاطر و علاقه شدید به جنسیت مخالف خود می باشد . به صورتی که تمایل دارد اغلب مانند جنسیت مخالف و دلخواه خود رفتارکند .چنانچه این حالت روانی در فردی موجود باشد ،این فرد ،ترنسشکوال یا به عبارت عرفی و در معنای عام دوجنسه نامیده می شود.با اینکه روح‌الله خمینی در سال ۱۳۴۳ در «تحریرالوسیله» به روا بودن اصل تغییر جنسیت فتوا داد.از میانهٔ دهه ۱۳۶۰ فتوای سید روح‌الله خمینی که عمل جراحی تغییر جنسیت برای مریم خاتون ملک‌آرا را مجاز دانست، تأثیر پایداری بر جا گذاشت و اکنون ایران به صورت کشوری پیشگام درعمل جراحی برای تغییر جنسیت درآمده‌است ولی همچنان این افراد با مشکلات فراوانی به جهت فقر فرهنگی حاکم درخانواده ها و جامعه ومشکلات مالی هزینه های درمان و جراحی دست وپنجه نرم میکنند وبرای داشتن و رسیدن به یک زندگی آرام فشارها واسترس و تحقیرهای فراوانی را تحمل میکنند و حسرت یک زندگی نرمال را مثل یک رویای دست نیافتنی به دل دارند.یکی از مشکلات اساسی جامعه تراجنسی در ایران تشخیص اولیه آن است. در ایران هیچ مرکز یا گروه تخصصی برای تشخیص تراجنسی وجود ندارد و فرد مشکوک به آشفتگی جنسیتی باید به یک روانپزشک مراجعه کند. بسیار دیده شده که روانپزشکی به علت کمبود اطلاعات و عدم آشنایی با موضوع به جای بررسی های بالینی فرد را به سمت درمان هورمونی سوق داده اند و یا با تکنیک های دیگر سعی کرده اند فرد را در جنسیت حاضر نگاه دارند. این مساله مشکلاتی را برای فرد به وجود آورده و حتی باعث افسردگی او می شود. بهترین زمان تشخیص تراجنسی در افراد خردسالی است. از این رو تخصیص کلینیک مخصوص تراجنسی ها در ایران به شدت حس می شود.

تغییر جنسیت در ایران، بر خلاف دیگر کشورهای اسلامی، برای افرادی که در مصاحبه‌های روان‌شناسی قبول شوند و بتوانند هزینهٔ عمل را پرداخت کنند مجاز است. برخی حقوق‌دانان و فقیهان اصطلاح «خنثای روانی» را برای افراد تراجنسی، که علایم جنس بدنی آنها با گرایش‌های روحی آنها مطابق نیست، به کار می‌برند؛ و برخی به جای «تغییر جنسیت»، «اصلاح جنسیت» یا «تعیین جنسیت» را پیشنهاد می‌دهند. در ماده ۹۳۹ قانون مدنی ایران، اگر در شخص خنثی (هرمافرودیت) علائم جنسیتی بر علائم جنسیت دیگر غالب باشد، شخص تابع احکام جنسیتی است که علائم آن در او غالب است. در قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ در فصل اول، ماده ۴ بند ۱۸ تأکید شده است که برای درخواست تغییر جنسیت فرد باید به دادگاه خانواده مراجعه کند.

تعداد موارد جراحی تغییر جنسیت در ایران نسبت به کشورهای اروپایی بسیار بالاتر است. در برخی رسانه‌های خارجی اینطور بیان شده است که این آمار بالا به خاطر ممنوعیت همجنس‌گرایی و اجبار این گروه به تغییر جنسیت در ایران است اما در مقابل منابع داخلی این استدلال را نمی‌پذیرد و این را یک ابزار سیاسی برای احقاق حقوق همجنسگرایان ایرانی می‌دانند و هیچ اجباری برای تغییر جنسیت در ایران را نمی‌پذیرند.

بحث هویت جنسیتی در ایران همیشه یک تابوی بزرگ بوده که نمیشود به راحتی درباره آن صحبت کرد. همین مساله باعث ایجاد مشکلات زیادی برای ترنس ها در خانواده، مدرسه و اجتماع شده است. تصور کنید یک ترنس مرد به زن با احساسات درونی خود چگونه میتواند در میان صدها پسر در یک دبیرستان ادامه تحصیل دهد. عبور از مرزهای جنسی و جنسیتی در نگاه فرهنگ ایران نوعی هنجار شکنی است. از این رو تراجنسی ها که در پناه شرع و قانون هستند، در نگاه مردم عده ای هنجار شکن و متخلف هستند، نبود آموزش و زیرساخت های فرهنگی باعث ایجاد این تفکر در مردم شده است. تراجنسی و تشخیص آن  مساله ای نیست که پزشکان عمومی و با آزمایش های کلاسیک قابل تشخیص باشد. بلکه نیاز به تجربه و تخصص کافی در برخورد با تراجنسی ها دارد. علاوه بر جراحی تغییر جنسیت یک جراحی تخصصی و تا حدودی مشکل است. اما در ایران هیچ مرکز تخصصی برای شناخت، درمان و ارایه راهنمایی های لازم برای طی کردن مراحل تغییر در تراجنسی ها وجود ندارد. بهزیستی، انستیتو روانپزشکی، پزشکی قانونی و روانپزشکان عمومی مکان های هستند که یک تراجنسی باید در طول مراحل تغییر به آن ها مراجعه کند اما هیچ کدام به صورت تخصصی روی این مساله تمرکز ندارند. شاید یک کلینیک تخصصی برای تراجنسی ها بتواند کمک بزرگی به این قشر باشد، کلینیکی که تا به امروز حتی درباره آن صحبتی هم انجام نشده است.

دکتر مهدی صابری، روانپزشک، تعریف می‌کند که مراجعان شهرستانی او می‌گویند در شهر خودمان متخصصی برای این کار نداریم یا اینکه اگر باشد، به مسائل ما آشنایی ندارد. ما مشکلات خودمان را نمی‌توانیم بیان کنیم و خانواده و جامعه هم نمی‌دانند بر ما چه می‌گذرد. صابری معتقد است که مساله درمان بیماران ترنس تبدیل به یک موضوع بسیار پرمناقشه شده است؛ چون عده‌ای بر این باورند که آنها نیازی به جراحی ندارند و می‌توان از روش‌هایی مانند روان درمانی و شناخت درمانی استفاده کرد. به این ترتیب می‌توانند با شرایط خودشان وفق پیدا کنند و زندگی راحت‌تری داشته باشند. به گفته او این روش‌ها چندان موفق نبوده است و تا امروز گزارش‌های موثر درمانی از این موارد نداشته‌ایم. اما در زمینه جراحی، متخصصانی که به طور علمی و آکادمیک در این زمینه کار کنند هم نداریم. این جراحی‌ها توسط افرادی که به صورت تجربی روی این قضیه کار کرده‌اند و دوره‌های کوتاهی را در خارج از کشور به صورت غیرآکادمیک دیده‌اند انجام می‌شود. او نتیجه این کار را نارضایتی بیماران می‌داند و می‌گوید: اگر عمل جراحی برای این بیماران ناموفق باشد، در افزایش ناتوانی‌ها و مشکلات‌شان بسیار موثر است. کسی که از لحاظ هویتی دچار مشکل است و گرفتاری‌هایی با خانواده و اطرافیان دارد، با بدنی که دچار نقص جسمی و عضوی شده، روبرو  می‌شود که پیامدهای آزار دهنده‌ای نیز دارد. ضمن اینکه ترمیم دوباره نیاز به جراحی دارد که هزینه‌بر است و باعث آسیب‌هایی به بدن می‌شود. این روانپزشک همچنین می‌گوید: تا جایی که ممکن است موردهایی که نیاز به جراحی ندارند را تفکیک می‌کنیم. بعضی از آنها شرایط عمل جراحی را می‌پذیرند یا با انجام روان درمانی و … تا حدودی نسبت به شرایط وفق پیدا می‌کنند یا حداقل برای مدتی عده‌ای هم ممکن است به خاطر شرایطی که دارند از عمل جراحی منصرف شوند و به شکلی زندگی کنند که برایشان تبعات اجتماعی زیادی نداشته باشد. نکته اینجاست که ترنس‌سکچوال‌ها بعد از عمل و تغییر هویت نمی‌توانند بچه‌دار شوند: «عمل جراحی هم، دشواری‌ها و شرایط خاص خودش را دارد اما آنچه مهم است، این‌که در بیشتر مواقع از انجام عمل جراحی پشیمان نیستند. به‌ هرحال آموزش و اطلاع‌رسانی در جامعه باید به گونه‌ای باشد که جامعه با مشکلات این افراد آشنا بشود و آنها را درک کند.»

اما درباره تغییر جنسیت با دکتر شهریار کهن‌زاد، متخصص درمان اختلالات و ناتوانی های جنسی از دانشگاه کالیفرنیا ـ سانفرانسیسکو گفتگو انجام گرفته است که من شرح مختصری از این گفتگو رادرذیل آورده ام. دکتر کهن‌زاد یکی از پزشکان معروف تغییر جنسیت در دنیاست در سال ۱۰ تا ۱۲ بیمار اختلال هویت جنسی را در بیمارستان پارس تهران جراحی می کند.لطفا نظرتان را در رابطه با لایحه حمایتی که از طرف سازمان بهزیستی به وزارت رفاه برای بیماران اختلال هویت جنسی که قرار است به مجلس ارسال شود بفرمایید؟

این افراد حق زندگی دارند و آن نگاه‌های منفی که سال‌های گذشته به این اشخاص می‌شد باید کمتر شود. برای همین همه به این باور رسیده‌اند که این اختلال جنسی می‌تواند برای هر شخصی رخ دهد مانند اینکه شخصی دچار بیماری تالاسمی باشد. باید جامعه هماهنگی خوب و مسئولانه‌ای نسبت به این قضیه از خود نشان دهد بدین معنا که من به عنوان جراحی که سال‌ها، افراد مبتلا به تراجنسی را انجام می‌دهم، جامعه با رفتار و قانون‌گذار هم با تصویب قوانینی که می‌تواند در زندگی افراد به خصوص کسانی که مبتلا به اختلال جنسی هستند اثرگذار باشند و به نظر من چنین اقداماتی از سوی سازمان بهزیستی و وزارت رفاه شایسته و قابل تحسین است.

آیا نسبت به تصویب این لایحه در مجلس که قرار است مورد بررسی قرار گیرد، امیدوار هستید یا خیر؟ این موضوع در حیطه آکادمیکی که من فعالیت می‌کنم جایی ندارد اما همین اقدام که قرار است به مجلس برود قطعا حس مسئولانه نسبت به این موضوع به وجود آمده و این قضیه فی نفسه مهم است. بنابراین من امیدوارم که دوستان قانون‌گذار در مجلس شورای اسلامی حس مسئولانه‌ای در رابطه با این موضوع داشته باشند تا زندگی این افراد را به سمت و سوی مثبت سوق دهند. آیا تعداد و آمار دقیقی از اشخاصی که در ایران مورد تغییر جنسیت قرار می‌گیرند دارید؟ واقعیت امر این است که ما در دهه‌های گذشته این کار را به صورت علمی شروع نکردیم و قطعا آماری که ما به مردم دادیم چندان آمار درست و دقیقی نیست. اما واقعیت این است که بین 120 تا 150 هزار نفر در جامعه دچار اختلال هویت جنسی هستند یعنی زمانیکه متولد می‌شوند جسمی کاملا مردانه دارند اما هویتی زنانه درون این افراد پنهان شده‌ و برعکس یعنی افرادی که کاملا جسمی زنانه دارند اما هویت مردانه درون این افراد نهفته شده‌است. این مواردی که گفتم واقعیت است و نمی‌توان این اعداد و ارقام را تغییر داد. بنابراین تفاوتی میان ایران، اسکاندیناوی، آفریقای جنوبی و … هم وجود ندارد و تمام توضیحاتی که داده شد برای رسیدن به این نتیجه بود که همه افراد جامعه در معرض این اتفاق قرار دارند. من به عنوان جراح در سال حداکثر 10 تا 12 نفر را در خصوص تغییر جنسیت جراحی می‌کنم.

چرا برخی خانواده‌ها از اینکه فرزندشان به پسر شدن تغییر جنسیت بدهند راحت تر کنار می‌آیند تا اینکه فرزندشان به دختر تغییر جنسیت دهند؟در جامعه‌ای که به مدت طولانی کاملا مرد سالار بوده‌است قطعا تمایل بیشتری وجود دارد تا افراد جامعه و به خصوص فرزندان یک خانواده‌ ، پسر باشند و این موضوع فقط در خصوص تغییر جنسیت نیست بلکه در مقوله گزینشی جنسیتی فرزند هم اگر دست مردم و اجتماع باشد فکر می‌کنید فرزند پسر قبول می‌کنند یا دختر؟! اما نباید فراموش کرد همین که این موضوع قرار است به شکل قانون حمایتی از این اشخاص به وجود آید خودش جای خوشحالی دارد زیرا این نشان دهنده آن است که تا حدودی جامعه ما به این فرهنگ و باور رسیده‌که این اشخاص حق زندگی و فعالیت در اجتماع را دارند اما باز هم این موضوع به فرهنگ‌سازی بیشتر و مدون نیاز دارد.

چرا برخی از افراد جامعه، این موضوع را خلاف شرع می‌دانند و می‌گویند این رفتارها نوعی غرب زدگی است؟ روزگاری، اشخاصی که دچار اسکیزوفرنی بودند را در آتش می‌سوزاندند و جالب اینجاست امثال من و شما نسبت به این اقدام کف می‌زدیم و خوشحالی می‌کردیم. زیرا بر این باور بودیم که از بین بردن این افراد دنیا را تبدیل به بهشت می‌کند. بنابراین ما نباید مانند قرون وسطی نسبت به این اشخاص رفتار کنیم.

هزینه های تغییر جنسیت در ایران تقریبا بالا است. البته مقایسه هزینه های جراحی در ایران با کشورهای خارجی نشان می دهد که هزینه انجام این کار در ایران کمتر از کشورهای خارجی تمام می شود اما باید در این میان به تفاوت نرخ ارز و همچنین تفاوت کیفیت ارایه شده نیز توجه کرد. آن زمان است که با این نتیجه میرسیم که هزینه ها در ایران  تقریبا بالا است.
این مشکل مخصوص در ترنس های زن به مرد بیشتر ملموس است. ترنس های زن به مرد باید در چندین مرحله اقدام به جراحی کنند که برای یک جراحی در حد متوسط باید چیزی حدود ۲۰ الی ۲۵ میلیون تومان (در سال ۹۲) هزینه کرد. تامین این هزینه برای بسیاری از افراد ممکن نیست و از توان بسیاری از افراد خارج است. این مشکل زمانی حادتر میشود که درنظر بگیریم که معمولا ترنس ها از خانواده طرد میشوند و مجبور هستند هزینه های درمانی را خودشان پرداخت کنند. در ترنس های مرد به زن نیز پس از جراحی اصلی معمولا اقدامات دیگری برای زنانه سازی صورت باید انجام بشود. در ایران بیمه های درمانی هزینه جراحی در بیمارستان های خصوصی (که کیفیت مناسب ترین دارند)  و یا هزینه اقدامات زنانه سازی چهره را پوشش نمیدهند و این مساله فشار زیادی را به جامعه تراجنسی وارد میکند. تنها سازمان دولتی که به تامین هزینه‌های این جراحی کمک می‌کند، بهزیستی و گاهی کمیته امداد-به صورت موردی- است که برای بیماران در “مجتمع‌های مداخله در بحران” پرونده تشکیل می‌دهد. این مبلغ زمانی به عنوان کمک هزینه جراحی، کمک هزینه‌های موردی برای خرید خانه یا … پرداخت می‌شد، اما آن طور که طاهر خانی می‌گوید در دور جدید ریاست سازمان بهزیستی، اعلام شد که حمایت ازجراحی ترنس سکشوال به این سازمان ارتباطی پیدا نمی‌کند و وزارت بهداشت باید در این زمینه از آنها حمایت کند ولی بهزیستی حمایت‌های روانی و اجتماعی خود را ادامه خواهد داد. البته به گفته وی، کمک هزینه ثابتی با این عنوان تعریف نشده است و سقف این مبلغ  پنج میلیون تومان است ولی ارقام متفاوتی به بچه ها داده می‌شود و بیشتر از این سقف به کسی کمک نشده‌ است. اگر هم بیشتر باشد، بسیار نادر است.به گزارش ایسکانیوز. مهدی صابری، رئیس هیأت‌مدیره انجمن حمایت از بیماران اختلال هویت جنسی بارها تاکید کرده که «چرا پلیس به محض برخورد با این افراد در خیابان، آنها را بازداشت می‌کند و تا زمانی که آنها بتوانند از طریق مجاری قانونی و پزشکی قانونی، بیماری‌شان را ثابت کنند در بازداشت می‌مانند؟!»او می گوید: خوشبختانه قانون از این افراد حمایت می‌کند و در حال حاضر پزشکی قانونی هم با توجه به سوابق بیماری این افراد برای آنها مجوزهایی صادر می‌کند تا برای رفت‌وآمد در شهر، مشکلی نداشته باشند. این روانپزشک معتقد است که جراحی برای این بیماران ۱۰۰‌درصد جواب نمی‌دهد: بعضی‌ها از جراحی رضایت دارند و بعضی هم رضایت نسبی و بعضی هم ناراضی هستند که بستگی به چند عامل دارد. این موضوع در ایران بیشتر وجود دارد و شاهدیم که تعداد زیادی از این افراد بعد از عمل جراحی، راضی نیستند، به همین دلیل ضرورت زیادی برای به‌روزکردن فن پزشکی و جراحی در این حوزه وجود دارد.تصور اینکه با جراحی، مشکلات تراجنسی ها تمام می شود یک تصور اشتباه است. پس از جراحی نیز مشکلات زیادی دست به گریبان این جامعه است. یافتن شغل مناسب، پذیرش از سمت جامعه، تمرین برای زندگی در جنس مورد نظر و … تنها بخش کوچکی از این مشکلات است. یک تراجنسی پس از جراحی احتیاج به مراقبت و طی کردن دوران نقاهت دارد اما ترنسی که از سمت خانواده طرد شده باشد نمیتواند این دوران را طی کند و به طبع دچار مشکلات و عوارض در ناحیه تناسلی خواهد شد. تراجنسی‌های مرد پس از تغییر مدارک شناسایی خود می‌توانند طبق ماده ۳۳ بنده ۸ آیین‌نامه سازمان نظام وطیفه درخواست معافیت دائم از خدمت سربازی را داشته باشند. در این ماده تراجنسی به عنوان یک انحراف جنسی و در کنار کژخویی‌های روانی قرار گرفته است. ترنس های زن به مرد پس از تغییر از خدمت سربازی معاف می شوند اما معافیت پزشکی، این به آن معنی است که مشغول شدن در شغل های دولتی برای یک ترنس فقط یک رویا است.البته این افراد حتی در کشورها وجوامع پیشرفته هم در محل کار خود دارای مشکلاتی هستند وتلاشهای زیادی در تمام دنیا برای کمک به این افراد انجام میشود تاجایی که روز ۳۱ مارچ و روز بین المللی پدیداری ترنس ها نام نهاده اند. در این روز رسانه ها و سازمان ها تلاش میکنند تا درباره ترنس ها اطلاع رسانی کنند و سعی کنند تا شرایطی را فراهم کنند که تبعیض بر علیه ترنس ها را کم و کم تر کنند. در این روز یک نظر سنجی گسترده از ترنس های شاغل در بریتانیا انجام شده است تا وضعیت ترنس های شاغل در محیط کار بررسی شود. این مطالعه تحقیقاتی که در فوریه ۲۰۱۶ انجام شده نشان می دهد حدود ۶۰% از ترنس ها در محیط کار مورد آزار و اذیت و تبعیض قرار گفته اند.صابری می‌افزاید: هیچ بایدی وجود ندارد که همه ترنس‌ها جراحی کنند. راه حل جراحی برای افرادی استفاده می‌شود که هیچ گونه راهی برای تطابق و سازگاری آنها با شرایط پیدا نمی‌شود. وضعیت زندگی‌شان هم طوری است که جز با تغییر زندگی نمی‌توانند زندگی آرامی داشته باشند. به جز شرایط دیگر،  باید از لحاظ فیزیکی نیز جراحی روی آنها جواب دهد و حتما باید وضعیت فیزیکی، خانوادگی و اجتماعی آنها را نیز در نظر گرفت.صابری همچنین توانایی آنها در تطبیق خود با شرایط و هویت دلخواه‌شان را در این مورد بسیار مهم می‌داند و در بخش پایانی صحبت‌هایش می‌گوید: این کار با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی کمی مشکل است ولی روش‌هایی وجود دارد که در طول جلسات مشاوره به آنها آموخته می‌شود تا لطمه اجتماعی نبینند و بتوانند خود را محک زنند. اگر کسی دچار این مشکل است یا آنها را می‌شناسد، قبل از اینکه با افراد غیرمتخصص مشاوره کند یا برخوردهای خشنی با آنها انجام شود باید به متخصص معرفی شوند. این متخصص روانپزشکی است که می‌تواند اختلال را تشخیص دهد یا اینکه فرد را  به مراکز دارای صلاحیت معرفی کند. فرآیند تغییر جنسیت اگرچه خودش فی نفسه بسیار مشکل است اما به دنبال خود مشکلات حقوقی بسیاری را نیز خواهد آورد.به عبارت دیگر از آنجا که بسیاری از حقوق و تکالیف قانونی افراد با تکیه بر جنسیت آنها وضع شده است،تغییر این جنسیت می تواند با تغییر بسیاری از حقوق قانونی همراه باشد.در این قسمت سعی می کنیم مهمترین مسائلی که بعد از این عمل پیش روی این افراد قرار میگیرد را بررسی کنیم.

اول- تاهل وتغییر جنسیت؟در فوانین فعلی ایران ازدواج نهادی است که تنها می تواند میان دو جنس مخالف تاسیس شود. و به عبارت دیگر “اختلاف جنس”از جمله ارکان آن است.و بنابراین پس از تغییر جنسیت از آنجا که این رکن اصلی از بین می رود، ازدواج نیزخود به خود باطل می گردد و دیگر نیازی به طلاق یا فسخ نکاح نیست.

دوم- مهریه و تغییر جنسیت در قانون مدنی تعریف از مهریه ارائه نشده است و تنها در ماده 1082 گفته شده”به مجرد عقد زن مالک مهر می شود و می تواند هر دخل و تصرفی که بخواهد در آن بنماید” ولی از بررسی مواد قانونی مربوط به مهریه معلوم می شود مهر عبارت است از مالی که مرد برای عقد نکاح به همسر خود تملیک می نماید.حال چنانچه، زن تغییر جنسیّت دهد، آیا مستحق مهریه مى باشد یا این که با انحلال ازدواج سابق، مهریه منتفى بوده و مرد ملزم به پرداخت آن نخواهد بود؟ در این خصوص اختلاف نطر زیادی بین فقها وجود دارد اما امام خمینى(رحمه الله) معتقد است «اگر زنى با مردى ازدواج کند و بعد از ازدواج جنسیّت زن تغییر کند، ازدواج از زمان تغییر جنسیت باطل مى شود، و بر مرد، در صورت دخول، پرداخت مهریه لازم است و همچنین بنابر قول اقوى در صورت عدم دخول، پرداخت مهریه لازم است».اما با این وجود نظرات دیگری هم وجود دارد که یا قائل به عدم پرداخت مهریه به شکل مطلق است و یا بر این اعتقاد است که در صورت دخول، پرداخت کل مهریه و اِلّا نصف مهریه لازم است.و نظریه ای که بیشتر مبتنی بر مجموع قواعد قانون مدنی است این است که زن به مجرد عقد، مالک جمیع مهریه مى گرددو در هیچ حالتی این حق ساقط نمی شود.

سوم-ارث و تغییر جنسیت

فردى که تغییر جنسیت داده، از والدین خود به چه سهمى ارث مى برد آیا جنسیّتِ فعلى او ملاک است یا جنسیّتِ قبل از تغییر؟آنچه از مجموع قوانین به نظر می رسد این است که ملاک حال افراد در زمان تعلق ارث یعنی فوت مورث است و هر جنسیتی که در آن زمان داشته است برای تقسیم ارث مورد توجه قرار می گیرد.

چهارم – ولایت بر فرزندان و تغییر جنسیت

در خصوص حضانت اطفال ماده 1169 اصلاحی هشتم آذر 1382 مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان می دارد: ‘برای حضانت و نگهداری طفل که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی‌ می‌کنند، مادر تا هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است” و از سوی دیگر ماده 1181 قانون مدنی نیز می گوید” هر یک از پدر و جدّ پدرى نسبت به اولاد خود ولایت دارند” .و از آنجا که عناوین حقوقی پدر و مادری به محض تغییر جنسیت عوض نخواهند شد زیرا پدر و مادر کسی هستند که فرزند از لقاح میان اسپرم و تخمک آنها به وجود آمده است و با تغییر جنسیت در این موضوع تغییری رخ نمی دهد،در نتیجه حضانت به همان شیه قبل ادامه خواهد یافت.

در خصوص ولایت بر فرزندان هر گاه مادر تغییر جنسیت داده و به مرد تبدیل شود، آیت الله خمینى مى گوید:

“اگر جنس مادر (به مرد) تغییر کند، براى او ولایت بر کودکان ثابت نمى شود. بلکه ولایت کودکان براى جدِّ پدرى است و اگر جدّ پدرى نداشت به عهده حاکم شرع است.”

و در صورت تغییر جنسیت پدر نیز معتقد است”هر گاه جنس مرد به زن تغییر کند، ظاهر آن است که ولایت وی بر کودکانش ساقط می شود.”

مسلما اثر تغییر جنسیت به موارد دیگری مانند عدّه،عناوین خانوداگی،نفقه نیز بر میگردد که از حوصله این مقال خارج است.

اما در این میان جای خالی مجموعه قوانین مدونی که تمامی جنبه های حقوقی افراد ترانس سکشوال قبل و بعد از عمل تغییر جنسیت را در بربگیرد به وضوح حس می شود.

محمدعلی طاهرخانی، رییس انجمن حمایت از بیماران ملال جنسیتی در گفت‌وگو با ایسنا، توضیح می‌دهد که چطور هنوز هم خانواده‌ها با این موضوع کنار نمی‌آیند و فکر می‌کنند کسی فرزندشان را به انحراف کشانده است. او می‌گوید: گاهی فرهنگ خانواده اجازه جراحی را به فرزندان‌شان نمی‌دهد. آنها بیماری را  نمی‌شناسند و آن را با دید انحراف و مسائل غیراخلاقی نگاه می‌کنند.

در صورتی که از لحاظ فیزیکی و روانی مثل سایر بیماری‌ها است. بیمار درگیر شده است، ولی فرهنگ خانواده این اجازه را نمی‌دهد. وقتی گفته می‌شود بیماری جنسی است، سریع روی آن خط می‌کشند و سرپوش می‌گذارند، بدون آنکه بدانند بیماری و راه درمانش چیست؟

از چه راهی به حق انسانیت خودش، قبل از حقوق شهروندی می‌رسد؟

به آن هم اجازه نمی‌دهند برسند، آن قدر که انگشت اتهام سمت آنها است و می‌ترسند.

بعد از خانواده، توجیه مدرسه شروع می‌شود، درست چند سال بعد از اینکه هویت جنسی شکل گرفت و فرد به آهستگی متوجه می‌شود که با دیگران فرق دارد، طاهرخانی در این باره می‌گوید

در آموزش و پرورش بسیاری از بچه‌ها را به دلیل ترنس بودن از مدرسه اخراج می‌کنند. تعداد زیادی را هم به انجمن معرفی می‌کنند. به دانش آموز می‌گویند فعلا از تحصیل محروم هستی. اما روند تشخیص و درمان حدود دو سال زمان می‌برد، آیا دانش آموز هم باید به همین اندازه از ادامه تحصیل محروم شود؟ پاسخ عمر رفته او را چه کسی می‌دهد؟

کدام قانون؟

البته ما از قوه قضاییه به خاطر ایجاد دادگاه ویژه‌ای برای رسیدگی به پرونده ترنس‌ها تشکر می‌کنیم.

اما همین دادگاه نیز نواقصی دارد که بهتر است ترمیم شود، چون موانعی را  در سیر درمان بچه‌ها ایجاد می‌کند. 

بعد از مدرسه، نوبت به خوان سربازی می‌رسد. رییس این انجمن می‌گوید: گاهی این اختلال در مورد مردانی با هویت زنانه (M to F ) تشخیص داده نمی‌شود و آنها مجبور می‌شوند دوره سربازی را بگذرانند.

در حالی که معمول این است که آنها نباید دوران خدمت سربازی را بگذرانند. چون اگر تا قبل از رسیدن به دوره خدمت، حکم تغییر جنسیت توسط قاضی صادر شود، برای جراحی معرفی می‌شوند، در غیر این صورت فرد مجبور می‌شود دوره سربازی  را بگذراند؛ دلیل این اتفاق این است که قانونی برای ترنس‌ سکشوال‌ها تعریف نشده‌است. یعنی ما از هرجایی که دور بزنیم بازهم ریشه آن بازمی‌گردد به اینکه قانون مشخصی برایش وجود ندارد.

چون در نظام وظیفه، معاینات جسمی است و در افراد مبتلا به ملال جنسیتی هم هیچ نقصی وجود ندارد و نارضایتی یا کسالت و آزردگی در کالبد روانی آنها است.

در قانون اساسی و مصوبات هیئت وزیران هم چنین قوانینی نداریم، حتی در راهنمایی و رانندگی، آموزش و پرورش و وزارت بهداشت و…. هم وجود ندارد. این اتفاق در راهنمایی و رانندگی هم تکرار می‌شود و ممکن است راهنمایی و رانندگی به یک نفر مثل همه گواهینامه پنج ساله  بدهد ولی به یک بیمار دیگر بگوید چون  ترنس‌ هستی گواهینامه یکساله  می‌دهیم. کجای دنیا نوشته شده‌است که اگر می‌خواهی گواهینامه رانندگی بگیری، یک سال یک بار باید امتحان بدهی؟

حتی به بعضی‌ها هم می‌گویند گواهینامه نمی‌دهیم. چرا؟

چون برای آن هیچ قانونی تعریف نشده‌ است.وی ادامه می‌دهد: اما مشکل اینجاست که متاسفانه برخی از پزشکان  این داستان را مانند کیسه پول می‌بینند؛ یعنی از هشت تا 50 میلیون تومان از بچه‌ها پول می‌گیرند و در مطب‌ها و کلینیک‌های خصوصی خود این جراحی را انجام می‌دهند. متاسفانه وزارت بهداشت هم نظارتی در این زمینه ندارد که آن را ساماندهی و قوانینی برایش تعریف کند.

باید یک آیین نامه کلی برای ترنس‌سکشوال نوشته شود که در ایران آن را نداریم. ما حتی درباره ابتدایی‌ترین قوانین نیز با مجلس و مرکز تحقیقات آن درگیر هستیم که فقط بپذیرند باید قوانینی برای ترنس‌ها تعریف شود. در این صورت افراد مبتلا می‌توانند از این قوانین برای دستیابی به حقوق اولیه شهروندی خود استفاده کنند.

برای تغییر جنسیت مرد به زن ، دو جراحی و زن به مرد سه جراحی باید انجام شود که هر کدام هزینه‌بر است، اما این هزینه بعد از عمل نیز ادامه دارد. طاهرخانی در این باره می‌گوید: برای هزینه‌ انواع تزریق چربی به نقاط مختلف بدن، لیزرها و جراحی‌های فک و صورت که برای بچه‌های ما درمانی حساب می‌شود هیچ قانونی تعریف نشده است. در حالی که جراحی فک، صورت و سینه و … برای خانم‌های معمولی، زیبایی محسوب می‌شود، اما برای این افراد درمانی است و باید آن را انجام دهند. بخش بیمه هیچکدام از این جراحی‌ها را به عنوان درمان حساب نمی‌کند و بیمه تکمیلی برای بچه‌ها وجود ندارد.

متاسفانه مشکلات این افراد بسیار دایره وسیع وگسترده ای دارند که برای مورد بررسی قراردادن تمام ابعاد آن نیاز به تحقیقات مفصل علمی و تجربی میباشد که امیدوارم درتمام دنیا و مخصوصا کشورایران درخانواده ها و جامعه آگاه سازی و فرهنگ سازی دربرخورد با این افراد و کم کردن حداقل مشکلات آنها همدلی و همکاری کنند تا آنها هم بعنوان یک انسان بتوانند از تمام حقوق شهروندی برخوردار باشند به دور از هرگونه تحقیرو توهین و انواع سواستفاده ها وآسیب های اجتماعی چراکه ممکن است فرزندان خودشان دچار همچین حالتی بشوند آیا آمادگی رویارویی با این اتفاق را دارند؟

پس نباید خودخواهانه وناآگاهانه درمورد این افراد و خانواده های آنها انتقاد و اظهار نظر وناعادلانه قضاوت کنند بلکه با یک حس خوب و همدلی درراستای فراهم کردن شرایط اجتماعی مطلوب در جامعه قدم سازنده بردارند که موجب دلگرمی این افراد بشوند تا با اعتماد به نفس بالا بتوانند به زندگی خودشان ادامه دهند.

««به امید آگاه سازی و آگاهی اجتماعی بیشتر در ایران و زندگی بدون استرس و مطلوب وبدون تنش ترنسها در ایران با رعایت تمام حقوق انسانی و اجتماعی آنها»»

 

عدم تعهد در روابط و مرگ جامعه

بردیا زرتشت

این متن فقط در قبال مرگ انسانیت و بوی تعفن شدید در جامعه انسانی خدایی ایران نوشته شده است. این روزها بر طبق آمار رسمی و غیر رسمی جامعه این دیار کهن به سمتی حرکت می‌کند که آثار آن به صورت کاملا مشهود قابل احساس است.

امروزه در ایران کهن، بزرگترین خاستگاه یک جامعه که امور فرهنگی آن می‌باشد مورد هجوم قرار گرفته است. بحث‌های مربوط به فرهنگ در عین سادگی به حدی پیچیده هستند که سایر بخش‌های یک جامعه از قبیل صنعت، کشاورزی، آموزش، پرورش و …. را در بر می‌گیرند.

این قبیل رفتارهای نامتعارف برای کشوری با غنای فرهنگی و تاریخی نه تنها امری شرم‌آور هستند، حتی سقوط انسانیت و آینده‌ای تاریک را در بر دارند. واقعا جامعه به اسم خدایی و انسانی ما به کدامین طرف در حال حرکت است؟ در جامعه‌ای که هر لحظه به سمت سقوط و مرگ انسانیت حرکت می‌کند، این قبیل رفتارها به نوعی بسیار عجیب پیشرفت و حرکت به سوی دنیای متمدن نامیده می‌شوند، در صورتی که حتی کوچکترین مطالعه و شناختی در مورد جوامع پیشرفته وجود ندارد.

متاسفانه اکثر افراد جامعه درگیر این موضوعات هستند و در این جریان متلاطم رودخانه که چیزی به جز غرق شدن و نابودی در دل خود ندارد، دست و پا می‌زنند، زیرا هنگامی که یک شخص در جامعه قرار می‌گیرد جامعه تاثیرات خود را بر روی او خواهد گذاشت، حتی اگر خود را در گوشه‌ای حبس کند.

آیا اِلمان‌ها برای یک زندگی انسانی، مواردی است که ما در جامعه به اصطلاح انسانی به سمت آنها در حرکت هستیم؟

بعد حقیقی وجود انسان‌ها خواستار چه چیزهایی است؟

چرا بدون اندکی تامل خود را در سرازیر زندگی رها می‌کنیم؟

در جامعه امروز ایران، روابط انسانی به حدی به سمت دره‌های وحشتناک تاریکی و حیوانی در حال حرکت هستند که متاسفانه درصد بسیار بالایی از افراد جامعه را درگیر خود کرده است و حتی می‌توان گفت تمام افراد جامعه به صورت غیر مستقیم مبتلا به این درد شده‌اند، زیرا هنگام سوختن جنگل، آتش همه چیز را به نابودی می‌کشد، مهم نیست که درختی کهن یا نونهالی تازه به بار نشسته در سر راهش باشند.

عدم تعهد در روابط که باعث به وجود آمدن چند رابطه متوالی و از آن مهمتر چندین رابطه بصورت همزمان می‌شود، این روزها به طرز وحشتناکی در جامعه گسترش پیدا کرده است و در بین آحاد جامعه به عنوان روابط روشنفکرانه معروف گشته‌اند و افراد معتقد هستند که انسان باید جوابگوی نیازهای خود باشد. اما به چه قیمتی؟

متاسفانه جامعه به حدی درگیر این امر شده که امروزه نوجوانانی که در ابتدای نوجوانی (12 و 13سال) هستند و حتی بسیاری از زنان و مردان متاهل ( بیش از نیمی از افراد متاهل) گرفتار اینگونه روابط هستند.

موضوع بسیار قابل تامل‌تر این است که، نمی‌توان افرادی که باعث ترویج این اعمال در اعماق جامعه و نفوذ این افکار در داخل خانواده می‌شوند را به عنوان یک شخص سالم از لحاظ هویتی در جامعه دانست. کسانی که بصورت آگاهانه و یا ناآگاهانه در این دریای نابودی جامعه دست و پا می‌زنند و خود را انسانی متمدن و روشنفکر می‌دانند و افکارشان را با جوامع مدرن و پیشرفته مقایسه می‌کنند نه تنها هیچ شناختی از دنیای مدرن ندارند حتی از لحاظ بعد انسانی و شخصیتی زیر سوال هستند. روشنفکری این قبیل افراد فراتر از کشورهای محدود که جامعه‌های آنها خود با فقدان انسانیت در رنج به سر می‌برند نیست.

در صورتی که ایران کهن به دلیل داشتن پشتوانه فرهنگی کافی، ارزش داشتن یک فرهنگ غنی را دارد.از علل به وجود آمدن روابط نامتعارف و بدون تعریف (روابط متوالی و مهمتر از آن موازی) می‌توان به عدم وجود احساس و عشق در طرفین، ارضای عقده‌های جنسی و از همه مهمتر نگاه تجاری به روابط و وجود داشتن منافع شخصی اشاره کرد. این روابط بصورت کاملا مستقیم تاثیرات بسیار نامطلوبی را بر روی جامعه دارند که متاسفانه کاملا شاهد آن هستیم. آمار بسیار بالای طلاق، عدم تعهد در روابط، عدم اطمینان دو جنس مختلف نسبت به یکدیگر، تاثیرات نامطلوب بر روی نسل آینده، افسردگی بیش از اندازه در بین افراد و به وجود آمدن جامعه‌ای مریض و از همه مهمتر مرگ انسانیت تنها بخشی از تاثیرات مستقیم این امر بر روی جامعه است. حال آنکه بسیاری موارد دیگر بطور غیر مستقیم تحت پوشش این امر قرار می‌گیرند.

متاسفانه هیچگونه تلاشی از سمت مسئولان، منتقدان جامعه شناسی و فعالان در عرصه روانشناختی که بصورت مستقیم با این مقوله در ارتباط هستند صورت نمی‌گیرد و حتی شاید بتوان برداشت کرد که خود به افزایش اینگونه روابط دامن می‌زنند تا جامعه را بیش ار پیش درگیر این موارد کرده و باعث افزایش مشکلات در بین افراد جامعه شوند. در حال حاضر جامعه در دریایی که درگیر طوفانی بسیار عظیم است دست و پا می‌زند که این باعث مرگ تدریجی چندین دهه شده است. کاش در عوض فعالیت بسیار در زمینه‌های پوچ و تهی که هیچ منفعتی برای افراد جامعه ندارد، اندکی فعالیت در زمینه انسانیت توسط بسیاری از بزرگان جامعه صورت می‌گرفت.

به امید ایرانی آباد و آزاد

 

مشکل حضور زنان ایرانی درورزشگاه ها جهت تماشای مسابقات ورزشی

امیرحسین هوری زاد

چندین سال است که بحث داغ حضور زنان در ورزشگاه های ایران مطرح است و علی رغم تلاشهای فراوان حامیان حقوق زنان تاکنون نتیجه مطلوبی حاصل نگردیده و فقط برخی مسولین در مقاطعی موقتی نظر مساعد دارند ولی اصلا تلاش و همکاری و حمایت جدی دراین رابطه انجام نداده اند وباز مثل خیلی از موضوعات دیگر اجتماعی در مورد حقوق اجتماعی بانوان اجحاف میشود ومتاسفانه برخی از مسولین با مطرح کردن مسائل کلیشه ایی از قبیل فحاشی وبی نزاکتی توسط تماشاگران  مرد در حضور زنان و خیلی مطالب مشابه سعی در توجیح  کردن تضییع حق حضور بانوان در ورزشگاهها میکنند در صورتی که در همین مسابقات جام جهانی فوتبال در روسیه شاهد بودیم که زنان ایرانی بدون هیچ بی حرمتی و بی احترامی ازطرف تماشاگران مرد موفق شدند بعد از چندین سال حسرت به نمایندگی از طرف زنان ایران زمین به آرزوی دیرین یا درحقیقت به حق قانونی و انسانی و اجتماعی ـفرهنگی خود رسیدند.چرانباید هموطنان ایرانی که تاریخ و تمدن قدیمی وفرهنگ پرافتخار قدیم خود را در تمام عرصه های تاریخ با اقتدار به نمایش گذاشته و همه جهانیان با فرهنگ غنی و تمدن ایران باستان آشنا هستند بانوانش در موضوع ساده و پیش پا افتاده ایی که در تمام دنیا به راحتی زنان پا به پای مردان در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و ورزشی شرکت میکنند را نمیتوانند انجام دهند و از این قبیل حقوق اجتماعی محروم میمانند و جدیدا با کمک گرفتن از شبکه های مجازی جدی به دنبال احقاق حق خود هستند،

ولی متاسفانه این مدل قانون گذاری ها و سخت گیری ها در مورد عدم حضور بانوان در ورزشگاه ها کار را به جایی میرساند تا برخی از این زنان مجبور میشوند برای ورود به ورزشگاهها اقدام به گریم و تغییر قیافه کنند تا بتوانند باظاهری مردانه وارد ورزشگاه بشوند و لحظاتی از هیجان و تماشای تیم مورد علاقه یا تیم ملی کشورشان لذت ببرند که متاسفانه بعضی از این زنان توسط مامورین انتظامی شناسایی و حتی بازداشت میشوند ودر مواردی هم مورد بی احترامی و تحقیر قرار میگیرند.چرا با فرق گذاشتن در اجرای قانون به خاطر بازی سیاسی مجددا واضح و آشکار این حق زنان برای ورود به ورزشگاه از آنها گرفته میشود و با اجازه وزود زنان تماشاگر سوری به ورزشگاه آزادی واجازه دادن به زنانی که حامل پرچم کشور سوریه بودند غرور این زنان را خدشه دار و شخصیت آنهارالگدمال کردندبا حمل پرچم کشور تیم حرف یعنی سوریه که بعنوان مجوزورود ازآناستفاده کردند.آیا ماازتمام پتانسیل ها و منابع مالی و انسانی درحمایت از حقوق زنان استفاده کردیم و فقط مشکل ورود زنان به ورزشگاه ها میباشد؟آیا باسرکوب و بگیر وببند ویا بایکوت کردن این موضوع و ازاین قبیل مشکلات میتوان سرپوشی بر این حق قانونی گذاشت و صورت مساله راپاک کرد و یا موضوع را بی اهمیت جلوه داد وبه دست فراموشی سپرد؟حتی برخی مربی ها خود گفته اند که حضور بانوان در تمرین ها باعث معذوریت و جوی بسیار مودبانه بوده است(علیرضا منصوریان: تا زنان در تمرین بودند کسی فحش نمی‌داد) حتی در این باره برخی پسشکسوتان و مجریان معروف برنامه ورزشی فوتبال اقدام به مطرح کردن این موضوع در حضور رییس جمهور کرده اند. به نقل از محمد پنجعلی:«عادل از رئیس‌جمهور پرسید قصد ندارند بحث ورود زنان به ورزشگاه را حل کنند؟

بعد از او بقیه افرادی که حاضر بودیم هم درباره این موضوع مهم بحث کردیم. همه حضار پیگیر این موضوع بودند و متفق‌القول می‌گفتند حضور زنان در ورزشگاه فوتبال می‌تواند کمک زیادی به زیرساخت‌های فرهنگی در این رشته بکند. در آنجا و در حضور آقای روحانی، مطرح شد که حضور زنان برای تماشای مسابقه والیبال، تجربه مثبتی بوده و اقدام فرهنگی خوبی صورت گرفته است؛ به‌ویژه در میان تماشاگران که دیگر نه شاهد بداخلاقی بوده‌ایم نه فحاشی». محمد پنجعلی که سال‌ها سابقه کاپیتانی در باشگاه پرسپولیس را در کارنامه دارد، به پاسخ آقای روحانی نسبت به ورود زنان به ورزشگاه هم اشاره کرد و گفت: «آقای روحانی کاملا موافق حضور زنان در ورزشگاه هستند و گفتند حتما این موضوع پیگیری می‌شود. آقای روحانی گفتند ورود زنان به ورزشگاه، گام‌به‌گام محقق می‌شود».

با اینکه بحث ورود زنان به ایران سابقه ای طولانی دارد و در دولتهای مختلف این بحث مطرح شده است، اما همچنان مطالبه ورود زنان به ورزشگاه ها بی پاسخ مانده است. این در حالی است که حتی خود نمایندگان مجلس و تعدادی از مسئولان دولتی هم به نبودن منع قانونی ورود زنان به ورزشگاه اذعان کرده اند. به دلیل استمرار فعالان زنان طرح این مطالبه و تلاش برای توسعه آن در فضای مجازی در طول سالهای گذشته به نظر می رسد که جامعه هم پذیرای حضور زنان شده است، و این مطالبه اکنون به صورت گسترده تری در سطح جامعه و در میان اقشار مختلف مطرح شده است. اما سوال اینجاست چرا خواست زنان برای ورود به استادیوم ها سالهاست که بی پاسخ مانده است؟ چرا خواستی که صرفا یک مطالبه اجتماعی و حق مسلم زنان در جامعه ایران است، همچنان با چالش و سنگ اندازی مواجه می شود. در تحلیل این مساله به نظر می رسد چند نکته کلیدی نقشی اساسی دارند که به معضل ورود زنان به ورزشگاه ها دامن زده اند. در این جا به چند نکته اشاره می کنیم:

اول: وارد کردن اشکال شرعی در خصوص ورود زنان به ورزشگاه است. با اینکه برخی از نمایندگان مجلس و برخی از سیاستمداران در این باره بحث هایی مطرح کرده اند که ورود زنان منع قانونی ندارد، اما به نظر می رسد در خصوص حضور زنان در ورزشگاه، صیانت از شرع بر قانون اساسی کشور می چربد. زمانی که از مراجع تقلید در خصوص حضور زنان در ورزشگاه ها پرسیده شده است، چند مورد مطرح شده است: اول اینکه حضور بانوان در مسابقات ورزشی مردان، خلاف شرع و تنازل ظاهر از مواضع اسلامی است.و یا در مورد دیگر اختلاط زن و مرد به خصوص اختلاط جوانان که به نظر مجتهدین سرچشمه فساد می شود. این در حالی است که فضای ورزشگاه عموما فضایی بسیار بزرگ بوده و از سوی دیگر زنان غیر ایرانی همچنان می توانند در ورزشگاه حاضر شوند. از مساله بالا می توان این نتیجه را گرفت که مساله حضور زنان و فشارهای وارده بر آن یک مساله قانونی نیست، بلکه وضعیتی است که از سوی نهادهای بالاتر قدرت و مراجع مذهبی بر دستگاههای اجرایی اعمال می شود و قدرت نهادهای مذهبی در تصمیم گیری به خصوص بر مسائل زنان قانون را هم تحت تاثیر قرار می دهد.

عموما در تمامی تصمیم گیری های دولتی به خصوص زمانی که پای مسائل حساس امنیتی در میان باشد رهبر در تصمیم گیری ها حرف آخر را می زند، اما تجربه چند مورد گذشته در خصوص مسائل زنان نشان داده است که نهادهای بالایی قدرت به خصوص آیت الله خامنه ای و طرفدارانش حساسیت عجیبی به مساله زنان دارند، این حساسیت موجب میشود جایی که زنان بتوانند به صورت مشخص تری مطالبه خودشان را مطرح کنند و وارد فضای برابر با مردان شوند، محافظه کاران مذهبی قدرت خود را با نفوذ بیشتری اعمال کنند. مسأله زنان به خصوص زمانی به صورت وسیع تری در سطح جامعه مطرح شود، از لحاظ شرعی مشکل ایجاد می کند و برای آن دسته از افراطیان مذهبی حساسیت برانگیز است.

دوم : که تا حدی مربوط به نکته اول هم هست، حساسیت به زنان به دلیل قدرت کلیشه های مذهبی و در نظر گرفتن زنان به عنوان ناموس جامعه است. در اشکالات شرعی که به حضور زنان در استادیوم ها گرفته شده است هم این مسأله را به وضوح می توان دید. برای مثال در یکی از مثال های فقهی مطرح شده است که فعل- «اگر فرض شود که کار حرامى چون اختلاط پسر و دختر نباشد و یا سخن محرک شهوت نباشد، صرف تشویق اشکالى ندارد؛ لیکن مى‌دانیم که این فقط یک فرض است و اینگونه اجتماعات، مضر به اخلاق جوان‌ها است؛ اگرچه گاهى از قبیل رفع افسد به فاسد بوده و از کارهاى بدتر جلوگیرى مى‌کند».

در واقع جلوگیری از حضور زنان، به نوعی تقصیر به گردن انداختن زنان و محدود کردن آنها برای حفظ اخلاقیات جامعه است، بنابراین اگر زنان در ورزشگاه حضور نیابند، اقتدار اخلاقیات اسلامی هم در ورزشگاه حفظ می شود و امنیت ورزشگاه از این دیدگاه قابل کنترل تر است.

سوم: مساله زنان و مطالبه حضور آنان در استادیوم است که به سیاسی کردن این خواست اجتماعی باز می گردد. اصولا این مشکل در مورد خواست های مدنی دیگر زنان وجود دارد که زمانی که زنان مطالبات شان را در یک بافت اجتماعی ایران گسترش می دهند و فضا کاملا یک فضای اجتماعی است به دلیل حضور زنان این مطالبه مشخصا به یک مطالبه سیاسی تبدیل می شود.

تبدیل این مطالبه به مطالبه ای سیاسی قدرت نهادهای امنیتی را در برخورد با آن بیشتر می کند و سطح قدرت مطالبه زنان را تنزل می دهد. از سوی دیگر تبدیل مطالبات اجتماعی به یک کنش سیاسی، قدرت تخریب، برخورد و حذف بهتری را به دستگاه قضایی ایران می دهد. بنابراین هر حرکت اجتماعی که قدرت نفوذ به اقشار مختلف زنان در لایه های مختلف اجتماعی را بدهد به سرعت به یک کنش سیاسی برای برخورد شدید تبدیل می شود. مثال این را در برخورد با مطالبه حضور زنان در استادیوم ها در سالهای گذشته می توان دید که حتی به بازداشت زنان و دادن احکام قضایی هم منجر شده است.

چهارم: ترس از حضور زنان در ورزشگاه ترس از برابر بخشیدن جایگاه زنان در بدنه اجتماع است. نهادهای مذهبی این واهمه را از حضور عظیم زنان در محیط های بزرگ دارند . نهادهای قدرت در ایران مدام در تلاشند تا از طرق مختلف، چه از طریق رسانه، چه از طریق حذف و برخورد فیزیکی و چه از طریق آموزش جایگاه زنان را نسبت به مردان همچنان در سطح پایین تری نگاه دارند که این با واقعیت حضور زنان در جامعه یکی نیست. حضور زنان در استادیوم، مطالبه برابر زنان با مردان را در ورزش در سطح وسیعی میان جوانان توسعه می دهد و در واقع باعث توسعه نگاهی در میان افراد می شود که زنان هم می توانند مانند مردان در فعالیت های اجتماعی- ورزشی شرکت کنند. در واقع استادیوم ورزشی دراین نگاه به نوعی خاستگاه اجتماعی هم دارد. این همان چیزی است که زنان به انواع مختلف از آن منع شده اند. مطالبه حضور زنان در استادیوم ها و حضور آنها در کنار مردان می تواند خلاء های مربوط به کلیشه ها را حتی اندک پر کند، چیزی که به مذاق تندروهای مذهبی خوش نمی آید.

با توجه به نکات مطرح شده به نظر می رسد که چالش حضور زنان در ورزشگاه ها به صورت جدی همچنان باقی بماند، مگر اینکه تغییر در ساختار و بدنه نظام مذهبی – سیاسی ایران ایجاد شود و یا اینکه دستگاه اجرایی و نیروهای مذهبی بتوانند در این خصوص به تفاهم برسند.

تا زمانی که این ارتباط و هماهنگی ایجاد نشود و محوریت اجرایی با قدرت مذهبی در خصوص زنان باشد نمی توان به حضور آزاد زنان در استادیوم ها امید داشت. در حال حاضر می توان امیدوار بود که در آینده با وارد شدن فشار بیشتری از بدنه اجتماعی و همچنین افراد بیشتری از ساختار سیاسی ایران در این حوزه حساس و مهم، بتوان شاهد تغییراتی در این مطالبه چند ساله نیمی از جامعه ایران بود.

باامید به اینکه در آینده نزدیک بانوان ایرانی بتوانند به تمام حقوق اجتماعی وشهروندی خود برسند و بدون استرس و درکمال آرامش از حق حضور خودشون در ورزشگاهها بهرهمند بشوند و شاداب وبا روحیه به تشویق و تماشای باز تیم های محبوبشان بپردازند.

 ممنوعیت یا حق قانونی زنان برای نامزدی ریاست جمهوری

نگار کلائی

یک نظریه فقهی است که زن نمی‌تواند به مفهوم شرعی ولایت داشته باشد و عده‌ای می‌گویند ریاست جمهوری و وزارت چون جزپی از آن ولایت است پس زن نمی‌تواند وزیر و رییس‌جمهور شود از منظر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران و به‌ ویژه متن قانونی الزام‌آور آن یعنی قانون اساسی، زنان هیچ‌ گونه منعی برای حضور در مشاغل عالی‌رتبه سیاسی ندارند، در ظاهر نیز در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در هیچ اصلی صراحتا ممنوعیتی برای تصدی سمت‌های سیاسی، قضایی، اجرایی، قانون‌گذاری برای زنان پیش‌بینی نمی‌کند

برخلاف نگرش فقهای عظام شورای نگهبان، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول ۶ و ۵۶ خود هنگامی که از شکل‌گیری مدیریت عمومی کشور بر مبنای آرای مردم سخن می‌گوید هیچ‌گاه آرای مردم را به زنانه یا مردانه تقسیم نمی‌کندو هیچ تفاوتی بین زن و مرد در عرصه امور عمومی قائل نمی‌شود.

شورای نگهبان به دلیل نبودن و نداشتن معیارهای روشن، واضح و صریح، در بررسی صلاحیت‌ها «سلیقه»‌ای عمل می‌کند. نظام سیاسی حاکم بر ایران متاسفانه یک حکومت مردم‌سالار است نه جمهوری!

روحانیان با کلمه دین توانسته اند چهار دهه بر سر مردم مظلوم ایران آوار باشند. بنابراین فقها از منظر فقهی و دینی به حکومت صرفا ولایی و دینی غیردموکراتیک اعتقاد ندارند، و تلاش می کنند تا دیدگاه‌های خود را بر قانون اساسی نیز تحمیل نمایند. نتیجه عملکرد چهل ساله شورای نگهبان به روشنی اعلام می‌کند که از دیدگاه این نهاد، تنها مردان مصداق «رجل سیاسی» هستند.  فارغ از مسکوت ماندن «جنسیت» رجل سیاسی، معیارهای ارائه شده دارای ابهامات زیادی است زنان از مجلس اول، در پارلمان حضور داشتند.

در همین بازه زمانی زنان از حضور در منصب قضاوت منع شده‌اند؛ آیا ممنوعیت زنان برای قضاوت را می‌توان به رئیس جمهور شدن زنان تعمیم داد یا نه؟

اگر زنان هم برای انتخابات ریاست جمهوری تأیید صلاحیت شوند، قطعاً فضای بازتری برای انتخابات ریاست جمهوری خواهیم داشت.

همان طورکه در اکثریت جوامع زنان در بسیاری از پست‌ها مدیر هستند و عملکرد بسیار موفقی نیز دارند در جمهوری اسلامی ایران چه در لفافه و چه آشکارا زنان را از حقوق خود محروم می کنند و این در حالی است که  زنان زیادی گوی سبقت را از مردان ربوده‌اند و با تکیه بر کرسی‌های قدرت عملا جامعه را متقاعد کرده‌اند که در سیاست توانمند هستند و خود را به عنوان رکنی برای توسعه سیاسی به جامعه معرفی کرده‌اند.ولی حکومت های خودکامه ودیکتاتوری همانند جمهوری اسلامی بخاطر بقای قدرت خود از هرنوع فشار دریغ نمی کنند، همین باعث می شود که مردم به سوی دین سیتزی ودین گریزی بروند.

به هرحال جدایی دین ازسیاست وحکومت درکشورهای غیراسلامی هم  با برخی مشکلات وتنش ها رو برو شد؛اما درکشورهای اسلامی این مشکلات وچالش ها زیاد تر وپررنگ تر بود. درکشورهای اسلامی بویژه افغانستان ،پاکستان،ترکیه وایران: بشترین رشد اندیشه های جدایی دین ومذهب از دولت وسیاست به اثری بیداد گری ها وخودکامه گیهای نظام های زیرنام اسلامی وعالیمان استفاده جوی از نام حکومت اسلامی بوده است مشکلات که امروز سر راه حکومت های اسلامی قرار دارد دوری از طرز حکومت داری است که باید دمکراتیک وآزاد پایه گذاری وتشکل می شد، اما متآسفانه جمهوری اسلامی  که خود را نایب شریعیت ودین می پندارد بسیار مشکلات وچالش ها را سر زنان جامعه بوجودآورده استو درعصر کنونی که عصر شایسته سالاری و فرصت های برابر است بسیار بی مهری با زنان می شود.

الگوهای فرهنگی باید به سمت ایجاد فرصت های برابر برای همه افراد جامعه حرکت کند. باید این نگرش در جامعه نهادینه شود که انسان بودن مهم است، زن بودن یا مردم بودن اهمیتی نداشته و تنها استعدادها و توانمندی ها هستند که جایگاه و میزان قدرت افراد جامعه را تعیین می کنند.

در ایران هم رجل سیاسی می‌تواند خانم باشد زیرا ناظر به جنسیت نیست و منظور شخصیت سیاسی باید باشد که آن هم به دانش، تخصص، تجربه و توانمندی برمی‌گردد و زن یا مردم بودن آن مطرح نباید باشد.

زنان ایرانی همچنان همان ممنوعیت های سال های نخست انقلاب را دارند و هیچ گاه راه برای زنان هموار نشده است و ناکامی ها زیادی را هم برای آنها رقم زده است. اگرچه در این زمینه آمار رسمی وجود ندارد اما با نگاهی به مطبوعات بین المللی خیلی راحت می توان نام های آشنای زنانی را یافت که در 20 سال گذشته برای ادامه حیات حرفه ای خود به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند.  اصلی ترین گزینه زنانی که در جامعه نخبه هستند، سراندن خود به سرزمینی است که در آن بتوانند آرزوهای دست نیافته خود را جستجو کنند اما این مسئله در میان افرادی که به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در مرتبه پایین تری قرار دارند خود را به شکل بروز افسردگی، گوشه گیری و روی آوردن به آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی نشان می دهد. خواست زنان برای حضور در بالاترین سطح فعالیت سیاسی ناشی از اراده آنان برای تحقق رویاهایشان و هم به معنای کم‌رنگ شدن باورهای مردسالارانه و زن ستیزی در جامعه است.

 

کودکان بدون آینده

پریسا حبیبی

اگر چه آمار دقیقی از کودکانی که در ایران والدین زندانی و مخصوصا مادر زندانی دارند در دسترس نیست، اما اندوخته پژوهش‌های روانشناختی، در حوزه آثار زندانی شدن والدین بر کودکان بیانگر آن است که زندانی شدن والدین می‌تواند به ناتوانی کودک در بخش‌های مختلف بیانجامد بدیهی است غیبت والدین به هر علت که باشد، به ویژه در صورتی که زندان مطرح می‌شود، آثار زیانباری دارد و کودک علاوه بر برخوردار نبودن از محبت و توجه‌های والدین، متحمل کنایه‌ها و حرفو سخن‌هایی می‌شود که به جرم والدین مرتبط است.

کودکی که هر دو یا حتی یکی از والدینش در زندان به سر می برند، همواره یک احساس حقارت، شکست، سرخوردگی،خودکم بینی را با خود حمل می‌کند که پذیرش اجتماعی، سازگاری و تمامی روابط انسانی‌اش را تحت تاثیر منفی قرار می‌دهد.

باتوجه به مطالعات صورت گرفته، کودکان دارای پدر و مادر زندانی نسبت به کودکانی که پدر و مادرشان را بدلیل مرگ یاطلاق از دست داده اند نرخ بالاتری از کمبود توجه، مشکلات رفتاری، و دیگر مشکلات مربوط به تاخیر در مراحل رشد راتجربه می کنند.

در حالی که در بسیاری از مطالعات، تمرکز بر آسیب های طولانی مدتی است که بدلیل زندانی شدن پدر و مادر بروز میکند٬ بخش کمی از مطالعات به تاثیر زندانی شدن دیگر اعضای خانواده نظیر خواهر و برادر بر دانش آموزان می پردازند.

اتفاقی که می تواند به درگیر شدن روان کودک با اندوه٬ استرس و ننگ اجتماعی برخواسته از این رویدادها منجر شود.

داشتن عضو زندانی در خانواده عامل بروز خطر است و به عنوان یکی از عوامل کلیدی “تجربه های نامطلوب دورانکودکی” شناخته می شود که “به میزان قابل توجهی بر سلامت٬ آموزش و مشکلات کودک در برقراری روابط اجتماعی اشحتی تا یک دهه بعد تاثیر گذار است.” در تحقیقات مختلف این نکته مطرح شده که عوامل زیربنایی زندانی شدن والدین وتاثیر مخرب آن بر روی کودکان هنوز هم ناشناخته است. آثار ناشی از زندانی شدن پدر یا مادر ممکن است از بروزمشکلات اقتصادی ناشی از زندانی شدن آن ها٬ احساس شرم در مدرسه و یا داشتن اضطراب و وحشت از اینکه در دراز مدت شبیه به پدر و مادر خود شوند ناشی شوند.

حمل حبس، به‌خودی خود سخت است اما همیشه خود زندان تنها دشواری زندانی نیست. بیماری، اعتیاد، نگرانی از ادارهخانواده، آسیب‌های درون زندان، نگرانی از حضور در جامعه و اشتغال بعد از آزادی، مشکلات روحی و… گاهی قوزبالایقوز می‌شوند. تحمل دوری از فرزند برای زندانی حتما دشوار است اما شاید سخت‌تر از آن، روزگار مادری باشد که مجبور است همراه با کودکش در زندان زندگی کند. واقعیت این است که کودکانی هستند که در زندان به دنیا می‌آیند و حتی در زندان بزرگ می‌شوند؛ کودکانی که بیرون از زندان کسی منتظرشان نیست و جایی جز زندان ندارند. این کودکان گاهی مجبورند درهمان سلولی کودکی کنند که مادرشان البته چند مجرم دیگر تحمل حبس می‌کنند.مطابق ماده ٢٧کنوانسیون حقوق کودک, حکومت حق کودک را برای داشتن سطحی از زندگی که متناسب با موقعیت ورشدروحی و جسمی و قومی و اجتماعی اوست، به رسمیت میشناسد اما در نظام جمهوری اسلامی ایران نقض این مادهرا به خوبی میتوان دید.

درپایان باید گفت فرد زندانی به هر علتی که حبس شود، چه جرم سبک داشته باشد یا سنگین، بی گناه باشد یا گناهکار، عمدباشد یا غیر عمد، در مکانی قرار می‌گیرد که آثار سوء آن نه فقط به خود او، بلکه به فرزندان، همسر، خانواده و حتی جامعه نیزبرمی‌گردد.

 

و اعدام در ایران همچنان ادامه دارد

محمد رسول خانی

امروزه احکام اعدام در بسیاری از کشور‌های دنیا لغو شده است و یا در مواردی بسیار خاص در برخی‌ از کشورها اجرا میشود در زمان‌های گذشته اجرای حکم اعدام در اکثر کشورها مرسوم بوده است . اعدام نوعی کیفر و مجازات و به عبارتی دیگر اشد مجازات برای محکوم است . این کیفر یکی‌ از موارد پیش بینی‌ شده در قوانین بعضی‌ کشورها است که در آن به حکم قانون و بر اساس حکم دادگاه عمومی ، جناحی ، نظامی و غیره زندگی‌ یک انسان سلب میشود .

پس از انقلاب ۵۷ ایران و روی کار آمدن یک نظام ایدولژیک مذهبی‌ مجازات اعدام در ایران به صورت چشمگیری افزایش یافت که به طور نمونه با توجه به فأیل صوتی و سند منتشر شده از طرف آیت الله منتظری بالغ بر ۴ هزار نفر متشکل از زنان , مردان و نوجوانان را به بهانه‌های واهی در زندانهای ایران تحت دادگاه‌های فرمایشی و چند دقیقه‌ای محکوم به اعدام و به چوبه‌های دار سپرده شدند . اما جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا به صورت سیستماتیک  تخریب قبرهای اعدام شدگان دهه ۶۰,  برای مثال محل دفن قربانیان اعدام‌ها  در سال ۶۷ در اهواز را تبدیل به محل زباله‌های ساختمانی کرده و همچنین قصد دارند که این محل را تبدیل به فضای سبز یا مجتمع تجاری کنند. و یا گورستان خاوران را , به دلیل پاک کردن اثر جرم و جنایت آغاز کردند.

متاسفانه جمهوری اسلامی ایران همچنان جز معدود کشورهایی است که مجازات اعدام را هنوز لغو نکرده است این در حالی است که کشور ایران از نخستین امضا کنندگان این بیانیه در سال ۱۳۲۷ بوده اما عملکردش در زمینه رعایت حقوق بشر در دهه‌های اخیر همسو با اعلامیه جهانی حقوق بشر نبوده و بار‌ها در مسایلی همچون اعدام‌ها ، عملکرد دستگاه های حکومتی در زمینه هایی چون عدم تامین حق آزادی بیان و عقیده ، همچنین اعدام زندانیان عقیدتی‌ سیاسی به نقض حقوق بشر متهم شده است.

وهنوز افرادی که در زمان وقوع جرم زیر ۱۸ سال بودند را اعدام می‌کند و این بیانگر این است که مفاد مربوط به محکومیت نوجوانان , مصوبه سال ۱۳۹۲ قانون مجازات اسلامی و با پذیرش کنوانسیون‌ حقوق‌ کودک‌ در متوقف کردن اعدام نوجوانان ناکام مانده است.

همچنین طبق ماده ۳ از اعلامیه جهانی حقوق بشرهر فردی سزاوار و محق به زندگی ، آزادی و امنیت فردی است.

جمهوری اسلامی ایران همانطور که اشاره شد در طی این سالها با اعدام های شتاب زده و در ملاعام اقدام به رعب و وحشت در جامعه کرده است. متاسفانه این اعدام ها در دولت دکتر حسن روحانی به شدت افزایش یافته است با توجه به این که عضو بین الملل خواستار لغو اعدام در ایران شده است و طبق بیانیه ای که به مناسبت روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام منتشر کرده اعلام کرد حکومت هایی که همچنان مجازات اعدام را حفظ  کرده و به کار میگیرند

بیش از هر زمان دیگر منزوی شده اند و می‌بایست برای پیوستن به روند جهانی در راستای لغو مجازات اعدام قدم بردارند همچنین دبیر کل سازمان ملل متحد برای پایان یافتن مجازات اعدام گفت:

این حکم هیچ جایگاهی در قرن ۲۱ ندارد همچنین وی از کشورهای عضوی که همچنان مجازات اعدام را اجراء میکنند خواست تا به ۱۷۰ کشوری که این عمل را متوقف کرده اند بپیوندند اما متاسفانه دولت ایران هیچ توجهی به قوانین بین المللی نکرده  و این عمل غیر انسانی همچنان ادامه دارد .

شایان ذکر است که به دلیل نبود شفافیت در سیستم قضایی ایران بیش از ۶۰ درصد اعدامها به صورت مخفیانه انجام پذیرفته و به همین دلیل نمیتوان آمار دقیقی از تعداد احکام صادر شده اعدام و اعدام شدگان در کشور را اعلام کرد ولی آنچه مشخص است خیلی از این محاکمه ها همانطور که در بالا هم اشاره کردم به صورت ناعادلانه و شتاب زده  بوده  و اعترافات به دست آمده تحت شکنجه و دیگر بد رفتاریها به دست آمده و هیچ گونه وجاهت قانونی ندارد .

درانتها هم  اشاره ای میکنم به اعدامهایی که توسط جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۶  به اجرا در آمده است بر اساس گزارشات به دست آمده  دست کم ۳۲۲ شهروند که از این تعداد ۴ کودک – مجرم و۲۳ نفر در ملاعام به چوبه‌های دار سپرده شدند که علی کاظمی کودک مجرمی که قبل از ۱۸ سالگی مرتکب قتل شده  بود.

اعدام یک زن در نوشهر که در ۱۷ سالگی مرتکب قتل همسرش شده بود , اعدام کریم زرگراز زندانیان عقیدتی‌ و مسئول موسسه راه معرفت و یا اجرای حکم اعدام یک کودک – مجرم متهم به قتل که در بین اعدام شدگان بوده ا‌ند , همچنین حکم اعدام ۲۳۶ نفر در این مدت صادر شد که اینها تنها نمونه هایی از نقض روزمره حقوق بشر در ایران هستند.

ما فعالان حقوق بشر خواهان لغو حکم اعدام و همچنین نسبت به اعدام های گسترده ، گروهی و مخفیانه که بدون برگزاری داد گاه های عادلانه برگزار میشود ابراز نگرانی کرده و از جامعه جهانی خواستاریم که با اقدامات عملی از این روند کنونی در جمهوری اسلامی ایران جلو گیری کنند.

 

قربانی تجاوز را بفهمیم

سپیده کرامت بروجنی

عده ای همیشه بر این باورند که باعث همه ی تعرض ها به زن، رفتار و حجاب خود اوست. و وقتی بشنوند به کسی تعرض شده ولو در حد کلامی سریع ذهنشان را میچرخانند روی زن داستان.

هیچوقت حجابش کامل نبود.

همیشه با همه بگو بخند میکرد.

رفتارش یه جوری بود که… ( و چقدر دردناک که این هارا از زبان یک زن بشنویم) میخواهم بگویم اصلا قبول. فقط کسانی که حجابشان کامل استو به قول شما رفتار سنگین و رنگینی دارند از تجاوز مصون می مانند.

اما شما هم برای یک لحظه از خود بپرسید تا کی؟

تا کی قرار است این زنجیره ادامه داشته باشد؟

یعنی تا ابد باید کسی به خاطر پوشش و رفتارش که از نظر خودش درست است و از نظر دیگران غلط منتظر تجاوز باشد؟

من پاسخ میدهم. تا وقتی که شما نگاهتان رااز روی زن برداشته و روی متجاوز منعطف کنید. سوالی دیگر. چرا تجاوز دختران ایران شهر ( که من مطمئنم پوشش و رفتارشان معقول بوده ) همچنان ادامه ندارد؟

چه اتفاقی افتاده؟

ایا مردی در شرایط حاضر بازهم فکر تجاوز در این شهر به سرش میزند؟

قطعا خیر زیرا نگاه ها روی این موضوع متمرگز است و او خود را در معرض خطر می بیند. خب چرا این رفتار را بسط ندهیم؟

چرا کاری نکنیم تا کسی که فکر پلیدی در سرش می افتد فکر عواقب کارش، فکر اینکه همه متوجه خواهند شد و ابروی خود و خانواده اش میرود و مجازاتی سخت در انتظارش است، او را از تصمیم شومش منصرف کند؟

 

 

قطعا اگر دولت و مردم حامی قربانی تجاوز بودند هیچگاه شاهد تجاوز های زنجیره ای نبودیم.

اگر اولین بار قربانی یک ملت را پشت خود میدید بدون نگاه سرزنش یا ترحم آمیز شکایت می کرد و موضوع رسانه ای و فرد متجاوز گناهکار صد در صد شناخته میشد قربانی دومی در کار نبود.

سوال بعدی ام این است که ایا فکر میکنید همه ی متجاوزین مشکل روانی دارند؟

خیر داستان هایی که میخوانیم به ما میفهماند اکثر متجاوزین از سلامت عقل و موقعیت خوبی هم برخوردار هستند و علت کارشان نه بیماری روانی که فقط و فقط ( سکوت ) قربانی های قبلیشان بوده بیاییم بار دیگر که شنیدیم خانمی مورد تعرض کلامی، رفتاری و یا جنسی قرار گرفته با حمایت از او و انزجار از فرد متجاوز شروع کننده های این فرهنگ باشم.

ما به جامعه ای نیاز داریم که انگشت اشاره اش را از قربانی بردارد و در متجاوز احساس عذاب وجدان و لکه ننگ بودن را ایجاد کند.

جامعه ای که باور کند تجاوز به لباس قربانی ربط ندارد و تجاوز درمورد میل جنسی نیست بلکه درمورد بیماری جنسی و اعمال قدرت مردانیست که مردانگیشان با دریدن پرده و فتح قلمرو بدن زن تعریف می شود.

اگرچه حرف زدن شروع پس گرفتن قدرت است اما قبل از ان ما به جامعه ای نیاز داریم که به جای متجاوز، حرف قربانی را بفهمد.

 

مجازاتی به نام شکنجه

نادر زندی

شکنجه  و اشکال مختلف آن سالیان درازی است که به عنوان ابزاری مشروع و پذیرفته شده در سیستم قضایی بسیاری از کشور ها برای کشف جرم و اعتراف گیری به کار برده میشد که با پیشرفت علم در زمینه های پلیسی و جنایی و از طرف دیگر آگاهی انسان ها نسبت به حقوق خود و اندیشه های حقوق بشری رفته رفته این روش در برخی از کشور ها مشروعیت خود را از دست داده تا جایی که امروز بسیاری از دولت ها و سازمان های حقوق بشری شکنجه را ممنوع و آن را جرم تلقی میکنند و قوانین بسیاری را در زمینه منع شکنجه و برچیدن این روش غیر انسانی به تصویب رسانده اند.شکنجه  یکی از بدترین جلوه های تعرض به کرامت انسانی است که موجب نابودی شان و منزلت فرد قربانی و از طرفی دیگر باعث مشکلات روحی و روانی در فرد میشود و متاسفانه این پدیده شوم و غیر انسانی با تمامی اقدامات صورت گرفته از سوی مجامع بین المللی هنوز هم در برخی  کنوانسیون منع شکنجه یا مجازات خشن  غیر ۱۹۸۴ دسامبر ۱۰ از نقاط دنیا به صورت سیستماتیک اعمال میگردد.در تاریخ  این کنوانسیون قدرت ۱۹۸۷ ژوئن ۲۶ انسانی  طی قطعنامه ای به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید و در تاریخ  . ژوئن را روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه اعلام کردند ۲۶ اجرایی پیدا کرد و در جهت حمایت از قربانیان شکنجه روز کنوانسیون منع شکنجه مشتمل بر سه سرفصل و سی و سه ماده است .در ماده اول این کنوانسیون، در مورد واژه شکنجه آمده است: هر فعل عمدی که توسط آن درد یا صدمه شدید، اعم از جسمی یا روحی، به منظور نیل به اهدافی از قبیل کسب اطلاعات یا اقرار از قربانی یا شخص ثالث وارد آید و یا مجازات قربانی برای عملی که وی یا شخص ثالثی مرتکب شده و یا مظنون به ارتکاب آن است، مرعوب نمودن یا اعمال فشار بر قربانی یا شخص ثالث، یا به هر علتی که (آن فعل عمدی )بر مبنای تبعیض، از هرگونه باشد، هنگامی که چنین درد یا صدمه ای توسط یک مأمور رسمی یا تحت نظارت وی یا با رضایت یا سکوت وی در ظرفیت رسمی اش صورت می پذیرد، بر شخص وارد گردد. کشور جهان مفاد آن را امضاء کرده اند ولی بر اساس گزارش سازمان عفو ۱۵۹ از تصویب این کنوانسیون سه دهه میگذرد و  شکنجه اعمال میگردد.در اینجا یاید اشاره کنم که ایران تاکنون ، بین الملل  در نیمی از این کشورهای امضاء کننده این کنوانسیون به این کنوانسیون ملحق نشده است وبا وجود این هرگونه شکنجه برای گرفتن « :

 

قانون اساسی ذکر شده است ۳۸  که در اصل اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است .اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است و متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می اما دیده شد که مسئولان قضایی بر پایه ،» شود ی همان اعتراف ها، حکم های طولانی مدت زندان و تبعید و منع فعالیت سیاسی و مدنی صادر کردند و در برخی موارد، آن اعتراف ها را در رسانه ها پخش کرده اند.

از سوی دیگر در قوانین قضایی کشور شکنجه به عنوان مجازات پیش بینی شده است و وجه قانونی به خود گرفته است.به عنوان نمونه حکم شلاق از جمله مجازاتی است که روزانه در ایران برای مجازات متهمان سیاسی و جزایی در نظر گرفته میشود و  جرم مجازات شلاق تعیین شده است. 148 حداقل برای متاسفانه روزی نیست که خبری از شکنجه زندانیان در داخل زندان های ایران به گوش نرسد.شکنجه هایی که در آنها از روش های مختلفی از شکنجه فیزیکی گرفته تا شکنجه های روانی که تا سال ها و یا تا آخر عمر اثراتشان با قربانی برجا میماند.

از شکنجه های فیزیکی میتوان به ضرب و شتم و شلاق واز شکنجه های روانی میتوان به بی خبر گذاشتن خانواده ها از وضعیت نداشتن امکان تماس با خانواده ، بازجویی با چشم بند و رو به دیوار ، نگاه داشتن طولانی مدت در سلول های انفرادی ،فرد زندانی تهدید به تجاوز و یا ایجاد ،تهدید به صدور احکام طولانی مدت ،تهدید به بازداشت اعضای خانواده ،محرومیت از خدمات پزشکی، صحنه اعدام به صورت نمایشی اشاره کرد.شایان ذکر است که جمهوری اسلامی ایران شکنجه را محدود به زندان ها نکرده است  و در بعضی موارد مثل شلاق زدن این عمل را در ملا عام انجام میدهد.با پیوستن ایران به کنوانسیون منع شکنجه نمیشود امید به تغییر ،علی ایحال با وجود این نوع قوانین و مجازات ها در کشور  رفتار ایران داشت.

 

مشکلات زنان بیوه

لیدا شهابى

بیست و سه یونی مقارن با دوم تیر ماه، روز جهانی زنان بیوه است .

یکی از گروه های خاص زنان که همواره حقوق بشر و آزادی های اساسی شان در جوامع مختلف؛ به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته در معرض تضییع قرار گرفته است، حقوق زنان بیوه است .

زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های آسیب پذیر جامعه هستند که گاه عواملی چون طلاق، فوت، اعتیاد همسر، از کارافتادگی همسر و رها شدن توسط مردان مهاجر یا بی مبالات، موجب آسیب پذیری این طیف وسیع از جامعه، می شود .

زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های آسیب پذیر جامعه هستند که گاه عواملی چون طلاق، فوت، اعتیاد همسر، از کارافتادگی همسر و رها شدن توسط مردان مهاجر یا بی مبالات، موجب آسیب پذیری این طیف وسیع از جامعه، می شود.

زنانی که به دلایل مختلف همسرانشان را از دست می دهند یا از همسرانشان جدا می شوند به یکباره با جهان دیگری روبه رو می شوند، دنیایی که بسیاری از مختصات آن ناآشناست .دشواری هایی که این زنان تاب می آورند عمدتا به دغدغه های معیشتی عاطفی، وسواس های فکری، حاشیه های ناخواسته از برخورد نامناسب اطرافیان و  …مربوط می شود .در هر حال این گروه از زنان که با عنوان زنان مطلق یا بیوه در جامعه شناخته می  درصد ٩٠  شوند، با مسائل، مشکلات و موانع زیادی در زندگی مواجهند .آمارها نشان می دهدکه  درصد زنان سرپرست خانوارعنوان کردند که ٣٣ . زنان مطلقه دارای فرزند نسبت به آینده فرزندان خود نگرانی زیادی دارند احساس حقارت می  بسیار زیاد  و زیاد فرزندانشان به خاطر جدایی از پدر به میزان کنند؛ این در حالیست که این مسأله می تواند این کودکان را به انسانهایی افسرده جامعه گریز و جامعه ستیز تبدیل کند  .متاسفانه وجود نگاه مردسالارانه و تبعیض و تنگ درصد از زنان در پیدا کردن مسکن و اجاره آن، اسکان و اقامت در هتل ٣٩  نظری علیه زنان موجب شده که ها و مهمانسراها با مشکل مواجه شوند.این در حالی است که اغلب اینگونه زنان در وهله اول با مشکلات اقتصادی تهیه مسکن دست  به گریبان هستند.برخی زنان مطلقه از مزاحمت ها و مداخلات همسر قبلی خود ابراز ناراحتی کرده و از این بابت احساس سلب حقوق فردی و اجتماعی می کنند.آنها معتقدند که در صورت تصمیم به ازدواج مجدد همسر قبلی آنها با تحت فشار قرار دادن آنها از طریق عدم   برای آنها مزاحمت ایجاد کرده و اینگونه مداخلات ، اجازه ملاقات با فرزندانشان و یا تهدید به باز پس گیری فرزندانشان از آنها درصد زنان مجرد وجود باورهای غلط و قضاوت ٧٠  .

در زندگی با همسر جدیدشان نیز ادامه پیدا می کند های تنگ نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان بیوه را باعث احساس بیگانگی، ناامنی و ناراحتی در روابط خود با دیگران دانسته که موجب می  درصد زنان ۵۵  شود از حضور در جمع فامیلی احساس معذب بودن کنند.در تحقیقی در همین زمینه تصریح می شود که سرپرست خانوار از طعنه ها و متلک درصد در معرض انواع سوء ۶۶  های اهالی محل معذب بوده و حدود نیت ها و آزارهای دیگران واقع شده و صدمه دیده اند که این موارد بازگوکننده میزان ناامنی عاطفی و تضییع حقوق فردی و اجتماعی زنان مجرد است، به گونه می »هیچ«  یا »کم«  درصد این زنان میزان امنیت اجتماعی خود را ٨٧  ای که   دانند.

به هر حال این یک واقعیت است که زنان بیوه در جامعه ما فشار های روحی   روانی زیادی تحمل می کنند، این فشارها طبیعتا بر کارکرد اجتماعی و اقتصادی آنها نیز تاثیر می گذارد، بنابراین با افت کیفیت زندگی و رضایت از آن مواجه می شوند .

به هر حال تجربه بیوگی اگر چه نقاط اشتراکی در بین زنان دارد اما برای هر کس می تواند تجربه ای متفاوت از دیگری باشد، به این معنا که پارامترهایی نظیر پایگاه اقتصادی و اجتماعی فرد، سن، دفعات تجربه، باورهای اعتقادی و …در کیفیت این تجربه تاثیر می   گذارد .به امید روزی که مشکلات همه انسانها از جمله زنان بیوه برطرف شود

 

شعر (اسارت ایرانیان )

ابوالفضل پرویزی

اسارت ایرانیان

سالهاست که ایرانیان در اسارت اند

این مردم به دام افتاده دچار محنت اند

میریزند خون جوانان همچو شیر

چرا  که داروغه و حاکم هر دو زالو صفت اند

آن کسانی که به عدالت  برخواستند

یا شکنجه یا که اعدام یا پناهنده غربت اند

قطع انگشت بود سزای تخم مرغ دزد

یاختلاس و زمین خواری از برکات این دولت اند

مستی و مستانگی آرد خسارت بر بدن

چون که حاکم نگران است سزاوار ضربت اند

حاصل یک عمر تلاش و کار شده بدبختی

زیرا که اقتصاددانان همه بی لیاقت اند

موسیقی،کنسرت، رقص حرام اندر حرام

از دید عالمان دین خطر برای ولایت اند

نفت در جیب سپاه و حق مردم برای ژن خوب

فقر سهم مردم و در صف سهام عدالت اند

شستشوی مغزی و تحریک جوانان برای جنگ

از هنرهای مداحان بی شرافت اند

دزدی ،اسیدپاشی، فتح دیوار سفارت

همه از افتخارات این حکومت بی کفایت اند

تجاوز امری الهی ست باخواندن یک صیغه

از دیدگاه جهانیان آنان نماد شهوت اند

حق حیات نیست عاید هر انسان

کین قاتلان بی رحم ناقضان حقوق بشریت اند

چند دهه ظلم وجنایت بس نیست؟

این همه آوارگی حاصل افکار غلط اند

ریش و پشم نیست هرگز،نماد برتری

گر چنین باشد بزها نشان آدمیت اند

این نصیحت بشنو از من هموطن

مشو رهرو این ولایت،که درگیر حماقت اند

 

شعر بنام  نیلوفرانه

از نیلوفر ایمانیان

نیلوفرانه

کودکی را کودکی لازم است

کودکی را بازی کودکی لازم است

کودکی را در زیر باران یا پریدن در گل و لای لازم است

کودکی را شیرین زبانی لازم است

کودکی را از عشق اموختن لازم است

کودکی را روزها محبت دیدن لازم است

کودکی را شب لالایی های مهرامیز لازم است

کودکی را کودک بودن لازم است

کودکی را حمایت لازم است

کودکی را مهر بایدش

کودکی مقدس است

کودکان قربانیان عالم اند

کاش انقدر دنیا زیبا بود تا می نوشتم کودکان خوش ترین عالم اند…

اما چه حیف که کودکی نکرده اییم و کودکی را می کشیم

هر کدام در حفره ای بی تفاوت از همه گشته اییم

کودک است زندگی را در ذهن و اندیشه ی پدر و مادر دیده است

اندیشه ات چه بوده است خوش یا حیف بر حال دلت

کودکی در تو مرده است، چرا موجود اسمانی را زمینی میکنی

پس چرا انقدر ظلم بر او روا داشته ای

خواسته های کودکان در کودکی بودن است و بس

عاشقش باشی کنارش باشی یا بازی های کاغذی

کودکان را عشق عکسی در کنار خانواده است

کودکان را اغوشت با کلام دوستت دارم لازم است

کودک است شاید بهانه گیری میکند شاید گله ها داردش

اما او کودک است یادت باشد که پر است از نیاز

تو پر نسازیش قلب و احساس پاکش به انی میشود

بازیچه ی عام و خاص

ای تو دولت دار و خموش،فکری بکن

کودکان دیگر کودکی نمی کنند

هیچ کودکی دیگر امیدی به خوابیدن ندارد، تا پلیسی مراقبش

هیچ کودکی دیگر توپ قلقلی را نمیخواند، چون توپی ندارد

دیگر کسی را اعتمادی نیست برای اب و نان دادن به کودکان

دیگر کودکان صبح ها مثل غنچه باز نمی شوند

توی ده، حسنی همچنان تنهاست، دیگر حمام هم نمیرود چون کثیفی مد شده، کسی پول حمام کردن ندارد، حسنی انقدر مشغول کار است که دیگر غاز و الاغ را فراموش کرده،

شاید هم با جوجه ی ریزه میزه مجبور به ازدواج است…

حسنی همچنان زمزمه میکند

یه توپ دارم قلقلیه

رنگای اون بی هویت .

می زنم زمین

تعرضه میره هوا خشونته.

من این توپ و نداشتم

مدرسه هم نرفتم بابام بهم یه کار داد یه عالمه مواد داد…

کودکان را در دنیای بزرگی خود غرق نکنیم تا شعرهایشان هم تصرف کنیم

 

دلنوشته ها و طرح

 سپیده کرامت بروجنی

حرفی با آقا….

کاخ کبریتی تو تا فلک سر می کشد باور کن

بهمنی برای ملت تو برف میریزد باور کن

اشارات به جفا های تو مشتی ز خروار است

سکوت مردم نشانی از دلی پرالتهاب است

ناله ی ضعیف ها نارسا به گوش می رسد

بشنو از پس دیوار ها  چه گفتار ها به گوش می رسد

تا تو در ساحل نشستی پی بی غمی خود

پدری طوفان کرده پی بدهکاری خود

ای بسا در پشت یک آرامشی بیدار شوی

ساده گویم سخنی در پی گرفتاری خود

  1. Mai. 2018

 

سوختن ها….

ندانم از کجای سرنوشت برگه ها رقم خوردند

کس نگفته بود چرایی سنگلاخه ها

چراغانی اطلسی ها باور همان بهانه ها

برای نخواستن تیتراژ تکرار ها

برای از بین رفتن پینه ی باغبانها

این تَرَک ها چون حکایتی احاطه کرده قلبم را

کدامین بهانه دستاورد این راه بود؟

راه به خطا کشید و انقلاب شد

غارت ویرانگی هی هات شد

فرزانگی سوخت  همه خرمن شد

مستی و بی هودگی برهم شد

تا زنم شکوه به مهری خوش

خنده ی سُخره به مُشتی خشک

حاصل عمرم شده دیوانگی

تا دهم جان به این پروانگی

آنکه جان من افسون کند

کفر گوید به این آوارگی

نگاه سپهر با کاریکاتور

سپهر طباطبایی

 

RSS
Follow by Email
YouTube
Instagram
Telegram