ماهنامه بشریت – شماره 191
تصویر روی جلد: سارا منظری |
تصویر پشت جلد: سارا منظری |
هیئت تحریریه:
چاپ و توزیع:
|
ویرایش و صفحه بندی:
|
توضیحات:
- این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
- هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
- با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
- با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.
فهرست مطالب:
لیست جدید کتاب های منتشر شده در کتابخانه کانون | بهروز خسروی |
گزارش نقض حقوق زنان در دی ۹۶ | بابک میری |
گزارش نقض حقوق کودک در دی ۹۶ | لیدا اشجعی |
گزارش نقض حقوق جوان و دانشجو در دی96 | بیتا اسدپور |
گزارش اعدام در ایران در دی 96 | احسان حیاک |
گزارش نقض حقوق اقوام وملل ایرانی در دی 96 | احسان حیاک |
گزارش نقض حقوق پیروان ادیان در دی ۹۶ | حمیدرضا تقی پور |
گزارش نقض حقوق هنرمندان در دی ۹۶ | دیانا بیگلری فرد |
گزارش نقض حقوق محیط زیست در دی 96 | کاوه شیخ محمدی |
گزارش گروه اینترنتی در دی 1396 | حسین بیداروند |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی های اندونزی ، هسن و پاکستان | محمد گلستان جو |
گزارش جلسه ی ماهانه دفاع از کمیته حقوق زنان | بابک میری |
گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق ادیان و نمایندگی مالزی | سید ابراهیم حسینی |
گزارش جلسه ماهانه ،نمایندگی اتریش و اسکاندیناوی | بابک میری |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس | احسان زندی لک |
گزارش جلسه ی ماهانه کمیته هنر وهنرمندان | مرضیه بردبار |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی نیدرزاکسن | سپیده کرامت بروجنی |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی اسکاندیناوی | معصومه توکلی |
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی ترکیه | مرضیه بردبار |
گزارش جلسه ماهانه کمیته کودک و نوجوان | لیدا اشجعی |
گزارش جلسه ماهانه حقوق جوان و دانشجو ،نمایندگی ترکیه | نگار کلایی |
دلنوشته | نگار کلایی |
اعتراضات مردمی در دی1396 | مریم مرادی |
دولت ناکارامد،ناتوان از پاسخگویی به مردم | تقی صیاد |
مسیحیان ایران | حسین کفایت حقیقی |
خشونت علیه زنان | رویا ایرانی |
دلایل ممنوعیت تدریس زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی | دکتر زهرا ارزجانی |
سرکوب ،زندان، اعدام ارمغان حکومت جمهوری اسلامی | محمد گلستان جو |
حرف هایی از جنس دانشجویی | سعید دلگرم |
بهروز خسروی
رمان ۱۹۸۴ را جورج اورول در سال ۱۹۴۹ نوشته، زمانی که جنگ جهانی دوم تازه به اتمام رسیده بود و جهان خطر تسلیم شدن در برابر حکومتی مستبد و دیکتاتوری را به خوبی فهمیده بود. در آن زمان جنگ سرد هنوز به معنای واقعی آغاز نشده بود و در دنیای غرب روشنفکرانی بودند که به دفاع از کمونیسم برخواسته بودند. اورول این کتاب را برای اخطار به غرب در مورد گسترش کمونیسم تالیف کرد. اما داستان این اثر را می توان تا حدود زیادی به شرایط حاکم بر تمام جوامع تحت سلطه ی حکومت های استبدادی تعمیم داد. داستان در سال ۱۹۸۴ در شهر لندن رخ می دهد. بعد از جنگ جهانی حاکمان کشورهای قدرتمند به این نتیجه رسیده اند که اگر جهان با همین وضع روند افزایش ثروت را ادامه دهد ارکان جامعه ی طبقاتی به خطر افتاده و حکومتشان سرنگون خواهد شد. آنها تنها راه جلوگیری از این امر را از بین بردن ثروت تولید شده در جنگی بی پایان می بینند و …
چهره مرد هنرمند در جوانی رمانی است از جیمز جویس که در سال ۱۹۱۶ منتشر شد.این داستان، که ماجراهای پسری را از ۲ سالگی تا ۲۰ سالگی بیان میکند، بسیار پیچیده است و در آن به مسایلی از قبیل ایرلند، انسان، کودک، ترس و خدا پرداخته میشود. منتقدان بر این باورند که این داستان مقدمهٔ داستان اولیس شاهکار جیمز جویس است. این اثر بهنوعی خودزندگینامه اوست. نویسنده روایت رمان را که توسط سوم شخص مفرد بیان شده با ذهنیات استیون ددالوس ادغام کرده و خواننده در بعضی قسمتهای رمان با این ادغام روایت و ذهنیت مواجه میشود. نویسنده به تلاش و نوسانات روحی ددالوس برای غلبهٔ روحی بر عوامل منفی اطرافش – از جمله رفتار نامناسب برخی از معلمین و خشونتی که بین پسرهای مدرسه رواج دارد – پرداختهاست.جویس در شخصیت اصلی رمان، یعنی استفان ددالوس، تردید و آشفتگی و پوچگرایی نسل جدید را نشان دادهاست. نویسنده از تلمیح استفاده کرده و با استفاده از متن کتاب مقدس صحنه مرگ و قیامت را در این رمان نوشته است.
.
کتاب حق برای رشد(چاپ دوم )
کتاب حاضر دنباله ی کوششها و نوشته های پیشین است و مجموعه ای از 5 بخش جداگانه از اسناد و شواهد نقض حقوق بشردر ایران است که بطور نمونه و تنها از خبرگزاری ھا و رسانه های داخلی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران انتخاب گردیده است .با وجود مدت زمان کوتاهی که از چاپ اثر گذشته، با حمایت و پشتیبانی تبلیغی بسیاری از فعالین حقوق بشر و علاقمندان در کمتر از چهار ماه برای چاپ دوم آماده کرده است کتدر چاپ دوم این کتاب، نسبت به چاپ اول، تغییراتی از لحاظ محتوا اعمال شده است.
کتاب تسخیر شدگان (جلد اول و دوم )
موضوع اصلی داستان: یک توطئه سیاسی در یکی از شهرهای ایالات و معرفی قهرمانان با تعصبی زایدالوصف همچون موجوداتی پست و بی خیال که از همه خصایص بشری بی بهره اند. مسایلی که در این کتاب مطرح می شود به فرد بستگی ندارد بلکه منظورش تمام ملت است. قهرمانان کتاب واقعاً جن زده و تسخیر شده اند، زیرا زندانی یک قدرت مرموزند که آن ها را به ارتکاب اعمالی وادار می کند که لیاقت و سزاواری انجام آن را ندارند. شیاطینی نامشخص اند که قهرمان واقعی می باشند و انسان ها به منزله عروسک های خیمه شب بازی اند که به فرمان آن ها به جنب و جوش در می آیند. هیچ یک از کتاب های داستایوفسکی پیچیده تر از این کتاب نیست، زیرا ابهام و آشفتگی، همه قهرمانان را در هم می فشرد و وقایع با تعقید بیان می شود. این داستان با یک رشته حوادث مرموز که در ظاهر با وقایع دیگر ارتباط ندارد پایان می یابد.موضوع اصلی داستان: یک توطئه سیاسی در یکی از شهرهای ایالات و معرفی قهرمانان با تعصبی زایدالوصف همچون موجوداتی پست و بی خیال که از همه خصایص بشری بی بهره اند. هیچ یک از کتاب های داستایوفسکی پیچیده تر از این کتاب نیست، زیرا ابهام و آشفتگی، همه قهرمانان را در هم می فشرد و وقایع با تعقید بیان می شود. این داستان با یک رشته حوادث مرموز که در ظاهر با وقایع دیگر ارتباط ندارد پایان می یابد.نویسنده : فئودور داستایوفسکی.
ظلمت در نیمروز بازنمایی دادگاههای نمایشی و تصفیههای استالینیستی است که یک سال پیش از جنگ جهانی دوم در شوروی اوج گرفت. روباشوف، شخصیت اصلی داستان، از رهبران انقلاب ۱۹۱۷ است که تحت بازجوییهای سخت به اعمالی اعتراف میکند که هرگز از او سر نزده است. روباشوف شخصیتی خیالی است، اما کوستلر او را بر اساس ویژگیهای رهبران فکری انقلاب بلشویکی و سیاستمداران برجستهی شوروی خلق کرده است و شرح زندان و اعترافات او بازتاب آرای سیاسی روز است. ظلمت در نیمروز از تأثیرگذارترین رمانهای سیاسی قرن است و در زمرهی مهمترین آثار روشنفکری علیه کمونیسم بهشمار میرود.بسیاری این کتاب را نقطهی عطفی در گذر از دههی ۱۹۳۰ به سالهای جنگ سرد شمردهاند.
کمدی الهی کتابیست اثر دانته شاعر و نویسنده ایتالیایی. این کتاب از زبان اول شخص است و دانته در این کتاب، سفر خیالی خود به برزخ را تعریف میکند. در این سفر دانته دو راهنما دارد. در دوزخ و برزخ راهنمای او «ویرژیل»، شاعر ایتالیاییست که چند قرن پیش از دانته زندگی میکرده، و در بهشت راهنمای او بئاتریس است که زنی رویاهای او بوده. بئاتریس زنی معمولی بوده که دانته به او عشق میورزیده ولی او را تنها چند بار ملاقات کرده. بئاتریس خیلی جوان از دنیا رفت و میگویند دانته همواره در خیابانهای فلورانس به دنبال او میگشته. دانته در این کتاب از مراحل مختلف دوزخ، برزخ و بهشت میگذرد و در این مراحل با شخصیتهای مختلف تاریخی برخورد میکند، تا عاقبت در آخرین مرحله بهشت به دیدار خدا میرسد.
کتاب شناخت سازهای ارکستر سمفونیک
کتاب حاضر با این هدف تدوین شده است که هنرجویان موسیقی را با سازهای ارکستر سمفونیک و قابلیت این سازها، با استفاده از مثالهای کتاب آشنا کند. بدیهی است این کتاب نه تنها در هنرستان های موسیقی، بلکه در دوره های عالی تحصیلی و موسیقی نیز قابل استفاده است. لازم به ذکر است که در تدریس مطالب کتاب بهتر است از نمونه های صوتی مناسب و در ارتباط با مثال های متن بهره جست. هر آینه جهت درک بهتر سازها استفاده از نوازندگان به صورت زنده و یا در صورت نبود از فیلم های اجراهای موسیقی جهت بحث و بررسی تکنیک های سازها نتیجهٔ خوبی خواهد داد. تجزیه و تحلیل مثال های موجود در کتاب و تعمیم آن در دیگر آثار موسیقی ادبیات جهان به منظور آموختن کاربرد سازها و تشویق هنرجو در جهت ایجاد خلاقیت های شخصی در به کارگیری مثال ها در آثار موسیقی ایران و جهان خود بهترین راه برای ایجاد انگیزه در هنرجو م یباشد. چرا که این امر سبب م یگردد تا هنرجو روش شناخت و ارتباط سازها را در آثار موسیقی پیگیری کند.
بودجه کل کشور در ایران برنامه مالی دولت این کشور است و برای یک سال مالی توسط توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی تدوین میشود. لایحه بودجه پس از تصویب در هیئت وزیران به مجلس ارائه و پس از تصویب و تأیید شورای نگهبان از مجلس به رئیس جمهور ابلاغ میشود. طبق قانون محاسبات عمومی «این بودجه حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها برای انجام عملیاتی که منجر به نیل سیاستها و هدفهای قانونی میشود» است. این بودجه سه قسمت دارد
گزارش آماری و نمودار نقض حقوق زنان در دی ماه 1396 به زبان نمودار
یادآوری- این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در دی ماه 1396 را به اطلاع میرساند. علیرغم سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.
تهیه و تنظیم: بابک میری
ردیف | بازداشت و زندان | شرح | منبع | تاریخ |
1 | پرونده اتهام جدید نازنین زاغری | ریاست کل دادگستری ایران میگوید، علیه نازنین زاغری که در ایران به پنج سال زندان محکوم شده پرونده اتهامی دیگری باز شده است. دادگستری همچنین اخبار رسانههای غرب مبنی بر آزادی زودهنگام زاغری را رد کرد. | دویچهوله فارسی | 3 دی 96 |
2 | نامه آزینتا رفیعزاده خطاب به فرزند هشت سالهاش | آزیتا رفیع زاده شهروند بهایی که به دلیل همکاری در موسسه آموزشی (بی ای اچ ای) به همراه همسر خود، پیمان کوشک باغی در زندان اوین تحمل حبس می کند، کودکی به نام “بشیر” دارد که خارج از زندان و محروم از کانون خانواده به سر می برد. خانم رفیع زاده که سالهاست در زندان به سر می برد به همین بهاانه نامهای سرگشاد خطاب به فرزند هشت ساله اش نوشته و از “صبر و بردباری” نوشته است. | هرانا | 7 دی 96 |
3 | بازداشت فائزه عبدیپور | پنج تن از فعالان حقوق دروایش گنابادی از سوی مأموران امنیتی سپاه پاسداران ایران بازداشت شدند. فائزه عبدیپور، از طراحان کارزار «دفاع از حق تحصیل دراویش گنابادی» یکی از بازداشتشدگان | رادیوزمانه | 10 دی 96 |
4 | ۹۹ ضربه شلاق بابت اتهام “زنا” | استاد دانشگاه و یک زن که پیش تر بابت اتهام “زنا” به اعدام محکوم شده بودند، با رد حکم در دیوان عالی کشور، به ۹۹ ضربه شلاق، تبعید و انفصال از خدمت محکوم شدند. کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا مجازاتهای تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی را ممنوع کرده است. | هرانا | 13 دی 96 |
5 | صدور اطلاعیه نرگس محمدی | نرگس محمدی، مدافع حقوق بشر و نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر با صدور اطلاعیهای از درون زندان اوین، با تأکید بر حق راهپیمایی مسالمت آمیز و داشتن نهادهای مدنی، اولین و ضروری ترین اقدام در رفع بیعدالتی و فساد را ممانعت از تصویب لایحه بودجه سال ۹۷ عنوان کرد. | هرانا | 14 دی 96 |
6 | نقض حکم اعدام مرجان داوری | حکم اعدام مرجان داوری محقق و مترجم ۵۰ ساله زندان زنان شهرری که در اوایل بهمن ماه سال گذشته به اتهام فساد فی الارض به اعدام محکوم شده بود توسط شعبه ۴۷ دیوان عالی کشور نقض شد. یکی از اتهامات خانم داوری عضویت در جنبش نوپدید عرفانی “اکنکار” است. گفته میشود حکم اعدام “کریم زرگر” دیگر متهم این پرونده به تایید مراجع قضایی رسیده است. | هرانا | 17 دی 96 |
7 | نامه سرگشاده آتنا دائمی | آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین در پی حوادث اخیر در ایران نامه ای سرگشاده نوشته است. | هرانا | 18 دی 96 |
8 | تشریح آخرین وضعیت پرونده قضایی نازنین زاغری | رئیس کل دادگستری استان تهران، آخرین وضعیت پرونده قضایی نازنین زاغری را تشریح کرد. غلامحسین اسماعیلی در خصوص آخرین وضعیت پرونده نازنین زاغری گفت: نازنین زاغری در حال حاضر درحال سپری کردن محکومیتی است که دادگاه برایش تعیین کرده و صحبتی برای آزادی نشده | مهر | 23 دی 96 |
9 | ابراز نگرانی گروهی از فعالان حقوق زنان به خانم عاصمه جهانگیر | گروهی از فعالان حقوق زنان با انتشار نامهای خطاب به خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، ضمن ابراز نگرانی بابت وضعیت بازداشتیهای حوادث اخیر ایران، خواستار تلاش او برای سفر به ایران برای دیدن وضعیت زندانیان و رسیدگی به بازداشتهای غیرقانونی و نقض گسترده حقوق بشر در ایران شدند. | رادیوزمانه | 23 دی 96 |
10 | کاهش حساسیت اجتماع با حضور پلیس زن یگان ویژه | پژوهش نشان داد که حضور پلیس زن یگان ویژه تأثیر معناداری بر کاهش حساسیت اجتماع مردمی نسبت به دستگیری زنان اغتشاشگر در اجتماعات غیرقانونی دارد. | فارس | 23 دی 96 |
ردیف | فرهنگی و اجتماعی | شرح | منبع | تاریخ |
1 | ۹۹ضربه شلاق به اتهام آزار یک دختر دبستانی به مدت ۲ سال | راننده سرویس مدرسه که متهم بود شش سال قبل یک دختر دبستانی را به مدت ۲ سال آزار داده است به دنبال اظهار نظر پزشکی قانونی از این اتهام تبرئه و به ۹۹ضربه شلاق محکوم شد. | سحبا | 4 دی 96 |
2 | استان تهران سرریز از آسیبهای اجتماعی | مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری تهران گفت: استان تهران سرریز از آسیبهای اجتماعی است که باید برای این مشکل راهحلهای تأثیر گزار و کارساز وجود داشته باشد. | مهر | 5 دی 96 |
3 | کسر بودجه حوزه زنان | نماینده مردم تهران در مجلس، گفت: تخصیص 15 میلیاردی در لایحه بودجه ۹۷به حوزه زنان نمیتواند نیازمندیهای این بخش را برطرف کند. | فارس | 5 دی 96 |
4 | یک سال کار اجباری در غسالخانه بهشت زهرا به اتهام رابطه نامشروع | زن میانسال متأهل که به اتهام رابطه نامشروع با مردی متأهل دستگیر شده بود، پس از محاکمه در دادگاه به یک سال کار اجباری در غسالخانه بهشت زهرا محکوم شد. مردی هم که با او رابطه داشت به خاطر احراز نشدن نوع رابطهاش به شلاق و تبعید محکوم شد. | ایسنا | 5 دی 96 |
5 | موضع یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی علیه لایحه منع خشونت علیه زنان | رئیس فراکسیون زنان مجلس در واکنش به اظهارات یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی علیه لایحه منع خشونت علیه زنان گفت: زمانی که صحبت های ایشان را می خوانیم، گویی یک مرد ضد زن خشونت طلب درباره لایحه منع خشونت علیه زنان موضع گرفته است. | عصرایران | 5 دی 96 |
6 | کلاسهای ارشاد برای بانوان بد حجاب | از این پس برای بانوان بد حجاب در ایران پرونده قضایی تشکیل نمی شود؛ درس اخلاق در کلاسهای ارشاد تبیین می شود. | تسنیم | 6 دی 96 |
7 | ایران رتبه اول خودسوزی زنان در خاورمیانه | کشور ایران رتبه اول خودسوزی زنان در خاورمیانه را به خود اختصاص داده اما باز هم بزرگی ابعاد این انتقام خشن و دردناک از سوی زنان ایرانی، باعث نشده تا بررسیهای دقیق، علمی شفافی در این زمینه ارائه شود. | رادیوزمانه | 6 دی 96 |
8 | حضور یک دختر در جمع هواداران پرسپولیس در استادیوم غدیر اهواز | انتشار عکسهایی از حضور یک دختر در جمع هواداران پرسپولیس در استادیوم غدیر اهواز با صحبتهای جالب او همراه شده است. شبنم- ذ؛ دختری است که توانست یک اتفاق ممنوعه را رقم بزند و در هفته گذشته با حضور در استادیوم غدیر اهواز تماشاگر دیدار تیم محبوبش باشد. | ایلنا | 9 دی 96 |
9 | زنی با بلوز و شلوار تیره، بر بالای یک بلندی در خیابان انقلاب شال سفیدی را که بر یک چوب آویخته | در حالی که شبکههای خبری و کانالهای تلگرامی پر بود از خبر تجمعات مردم در شهرهای مشهد و نیشابور در اعتراض به گراین و وضعیت اقتصادی، تصویر زنی در میان اخبار منتشر شد که با بلوز و شلوار تیره، بر بالای یک بلندی در خیابان انقلاب روبهروی قنادی مشهور فرانسه ایستاده بود و شال سفیدی را که بر یک چوب آویخته بود، بالا گرفته و تکان میداد. | رادیوزمانه | 10 دی 96 |
10 | ازدواج زیر 10 تا 15 سال | مدیرکل ثبت احوال خراسانشمالی از ازدواج 900 دختر زیر 10 تا 15 سال در استان خبرداد. | ایسنا | 10 دی 96 |
11 | مهمترین اشکال لایحه تأمین امنیت زنان | مهمترین اشکال لایحه تأمین امنیت زنان سوگیری و محتوایی است با این اشکال که در حوزه خانواده به جای خانواده محوری، زن محور است. | مهر | 10 دی 96 |
12 | فراهم بودن یا نبودن شرایط ورود بانوان به سالن ها و ورزشگاه ها | اتفاقی که در دیدارهای اخیر فوتبال لیگ برتر رخ داده مدتهاست به یکی از سوژهها و دغدغههای اهالی ورزش تبدیل شده اما هنوز راه حلی برای آن در نظر گرفته نشدهاست. سالهاست مسئولان مختلف در مورد فراهم بودن یا نبودن شرایط ورود بانوان به سالن ها و ورزشگاه ها برای رویدادهای ورزشی اظهار نظر می کنند و هرکدام تصمیم گیری را به نهاد و مسئول دیگری موکول می کنند. | مهر | 10 دی 96 |
13 | لایحه تامین امنیت زنان در پیچ و خم قوه قضاییه | بیش از ۹ سال است که لایحه تامین امنیت زنان در پیچ و خم قوه قضاییه بوده و هنوز به مجلس نرسیده است، مخالفان این لایحه نیز آن را بر اساس بحث برابری جنسیتی در سند ۲۰۳۰ و عامل افزایش طلاق میدانند. | مهر | 10 دی 96 |
14 | مخالفت با الگوبرداری لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت از نگرشهای فمینیستی | رئیس شورای فرهنگی- اجتماعی زنان گفت: مخالفت من بیشتر با الگوبرداری لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت از نگرشهای فمینیستی بود، که توسط هدف 5 سند 2030 پیگیری میشود و آثار زیانباری بر خانواده می گذارد. | فارس | 10 دی 96 |
15 | روحانی دستور داد 30 درصد از مدیران خود را از میان زنان منصوب کنند | گرچه وعده حسن روحانی در زمینه استفاده از زنان در هیات دولت به عنوان وزیر محقق نشد و برخی زنان از کابینه خارج شدند اما وضعیت این قشر از جامعه در سطح وزارتخانه در دولت دوازدهم بهتر از دولت اول تدبیر و امید شده است. روحانی زمانی که نتوانست از ظرفیت زنان در هیات دولت استفاده کند به وزیرانش دستور داد 30 درصد از مدیران خود را از میان زنان منصوب کنند. | اعتماد | 10 دی 96 |
16 | مشکلات زنان خیابانی صرفاً با انجام اقدامات قضایی – پلیسی حل نمیشود | دادستان تهران گفت: مشکلات زنان خیابانی صرفاً با انجام اقدامات قضایی – پلیسی حل نمیشود، بلکه در این بحث باید قائل به تفکیک شد؛ آنجا که فسق علنی رخ میدهد، به عنوان مجرم باید تحت تعقیب قرار گیرد ودر غیر این فرض، دستگاههای فرهنگی و اجرایی باید ورود کنند. | افکار | 10 دی 96 |
17 | دولت موظف به اجرای بیمهای خاص برای زنان بیوه، سالخورده و … | طبق اصل ۲۱ قانون اساسی دولت موظف به اجرای بیمهای خاص برای زنان بیوه، سالخورده و سرپرست خانوار است دولت به دلایل مختلف از جمله مشکل بودجه این اصل را اجرایی نکرده است. | افکار | 10 دی 96 |
18 | فضاهای شهری مطلوب تهدیدها و آسیبها علیه زنان | رییس کمیته زنان خانه احزاب با اشاره به اینکه برای بهتر شدن زندگی زنان تهران با تمام توان کار میکنیم، گفت: فضاهای شهری مطلوب تهدید ها و آسیب ها علیه زنان را از بین می برد. | برنا | 10 دی 96 |
19 | حضور بانوان در ورزشگاه ها نیازمند زمان | معاون توسعه ورزش بانوان وزارت ورزش تاکید کرد که برای حضور بانوان در ورزشگاه ها نیازمند زمان هستیم تا ضمن توسعه زیرساختها، شرایط فرهنگی نیز مهیا شود. | مهر | 17 دی 96 |
20 | در مدیران کل استانها هیچ مدیر کل زنی نداریم | مدیرکل امور زنان و خانواده آموزش پرورش با بیان اینکه در بین 32 عضو شورای معاونین، 4 زن حضور دارند، گفت: 9.3 درصد مدیران کل ستادی را زنان تشکیل میدهند ولی در مدیران کل استانها هیچ مدیر کل زنی نداریم. | فارس | 17 دی 96 |
21 | ۹۳ هزار نفر زنان بیسواد | از بیش از ۱۴۱ هزار بیسواد در آذربایجان شرقی افزون بر ۹۳ هزار نفر آنان را زنان تشکیل میدهند. معاون سوادآموزی استان گفت که “بیشتر بودن بیسوادی زنان یک امر کشوری است”. | کیهان | 17 دی 96 |
22 | موانع عرصه موسیقی برای زنان | موسیقی در جغرافیا و جنسیت خلاصه نشده و به همین دلیل زنان نیز در سرتاسر دنیا همپای مردان ساز به دست گرفته و آواز سر دادهاند. در سالهای اخیر با توجه به شرایط سیاسی جامعه ایران، زنان فعال در عرصه موسیقی با محدودیتهایی مواجه بودهاند. هر چند بانوان نوازنده با مشکلات کمتری روبرو بوده و توانستهاند در کنسرتها کنار مردان ساز بزنند اما عرصه برای خوانندگان زن تنگتر بوده و این عده ملزم به اجرا در محیطهایی مخصوص به بانوان بودهاند که البته در این راه نیز موانع بسیاری را پیش روی خود دیده و میبینند. | همدلی | 19 دی 96 |
23 | آمار فرار دختران افزایش یافته | حسین اسدبیگی، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران اعلام کرد که در نیمه نخست سال جاری، آمار فرار دختران افزایش یافته به طوری که در این زمان بالغ بر 3 هزار دختر از منزل فرار کردهاند. | تسنیم | 21 دی 96 |
24 | برخی درمانگاهها برای ورود این مراکز درمانی مجبور به پوشیدن چادر میکنند | برخی درمانگاهها و بیمارستانهای تهران بیماران زن را برای ورود این مراکز درمانی مجبور به پوشیدن چادر میکنند، این درحالی است که به گفته یک مقام مسئول در وزارت بهداشت، مجبورکردن بیماران به پوشیدن چادر قانونی نیست. | شرق | 22 دی 96 |
25 | کشته شدن۴ زن در آرامگاه کرمانشاه | صبح جمعه ۲۲ دی سرنشینان یک خودرو سواری به جمعیت حاضر در آرامگاه کرمانشاه شلیک کردند که بر اثر این حادثه ۴ زن کشته شدند. معاون اجتماعی نیروی انتظامی «اختلاف خانوادگی و طایفهای قبلی» را دلیل تیراندازی به چهار زن در باغ فردوس کرمانشاه اعلام کرد و گفت که «فرد ضارب شناسایی شده و به زودی دستگیر میشود». | ایسنا | 23 دی 96 |
26 | شرایط اجتماعی و مردسالاری حاکم در جامعه خودکشی را برای زنان ویژهتر و .. | رابعه موحد، پژوهشگر مسائل زنان و خانواده میگوید: فقدان رابطه عاطفی، میل به مردن را بیدار میکند و شرایط اجتماعی و مردسالاری حاکم در جامعه هم خودکشی را برای زنان ویژهتر و قابل بحثتر یکند. | خبرآنلاین | 23 دی 96 |
27 | الگو گرفتن از ائمه معصومین(ع) برای حجاب و عفاف | مدیرکل تبلیغات اسلامی استان قزوین گفت: با الگو گرفتن از ائمه معصومین(ع) و اصلاح سبک زندگی باید حجاب و عفاف در رفتار و گفتار مردم نهادینه شود. | مهر | 23 دی 96 |
28 | اجرای سلیقهای قوانین حمایتی از بانوان شاغل توسط برخی نهادها | به رغم تدوین قوانین حمایتی از بانوان شاغل، برخی نهادها، کارفرمایان با سوء استفاده از نبود نظارت بر اجرای قوانین، در قبال نیروی کار خود تعهد ندارند و این قوانین همچنان سلیقهای اجرا می شوند. | مهر | 23 دی 96 |
29 | لحاظ نشدن الگوی پسندیدهای برای نوع پوشش | نوع پوشش همواره موضوعی مورد چالش بوده چراکه هنوز الگوی پسندیدهای که حداقلها و تنوع و سلیقههای مختلف در آن لحاظ شده باشد، ارائه نشده که این امر بر بدحجابی دامن میزند. | مهر | 23 دی 96 |
30 | انتظار وجود نوزاد کارتنخواب | معاون رئیس جمهور در بازدید از مرکز نگهداری زنان و کودکان کارتنخواب جمعیت طلوع بی نشانها گفت: وقتی زن کارتنخواب وجود دارد، باید انتظار وجود نوزاد کارتنخواب را هم داشته باشیم. | مهر | 23 دی 96 |
31 | 24 هزار نفر زن بیسواد در کهگیلویه | معاون سوادآموزی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت: بیش از 24 هزار نفر از زنان در این استان بیسواد هستند. | فارس | 23 دی 96 |
32 | سیر کردن شکم فرزندان دغدغه هرروز بزرگ بانوانی در خراسان شمالی | سیر کردن شکم فرزندان، کار منزل، دغدغه قرض بقال محله، حکایت تکرار هرروز بزرگ بانوانی در خراسان شمالی است که تنها از راه یارانه و حقوق نهادهای حمایتی سپری میشود. | مهر | 28 دی 96 |
33 | اجرایی شدن الگوی حضرت فاطمه زهرا(س) برای زنان جامعه | مدیرکل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی بر اجرایی شدن الگوی حضرت فاطمه زهرا(س) برای زنان جامعه به خصوص در آذربایجان غربی تاکید کرد. | مهر | 28 دی 96 |
34 | جای گزارش در مورد حوزههای مربوط به زنان خالی بود | عضو شورای شهر تهران گفت: در سند تحویل و تحول شهرداری تهران، جای گزارش در مورد حوزههای مربوط به زنان خالی بود. | فارس | 28 دی 96 |
35 | سهم نامطلوب فعالیتهای فرهنگی زنان در دانشگاه آزاد | مدیر تشکلهای اسلامی سیاسی دانشگاه آزاد گفت: سهم فعالیتهای فرهنگی زنان در دانشگاه آزاد نامطلوب است. | دانشجو | 28 دی 96 |
36 | انتقاد از اشتغال زنان | محمد سرشار داستان نویس، پژوهشگر و مدیر شبکه کودک (پویا و نهال) سیما در توئیتی به انتقاد از اشتغال زنان پرداخت. | مشرق | 28 دی 96 |
37 | ایران ایران در زمینه برابری جنسیتی حقوق بشر را نقض میکنند | سازمان دیدبان حقوق بشر در گزارش سالانه خود نقض حقوق بشر در بیش از ۹۰ کشور جهان از جمله ایران را بررسی کرده است. در سال ۲۰۱۷ نیز ایران در زمینه «سرکوب و نقض آزادی بیان، محاکمات عادلانه، برابری جنسیتی و آزادیهای مذهبی» جزو کشورهایی قرار گرفته که حقوق بشر را نقض میکنند. بر اساس بیست و هشتمین گزارش جهان این سازمان حقوق بشری نیروی امنیتی و نهادهای امنیتی و انتصابی ایران در سرکوب حقوق بشر دخالت دارند. | رادیوزمانه | 30 دی 96 |
38 | فشار شغلی «وحشتناک» پرستاران | هفته پرستار فرارسیده و در آستانه سوم بهمن روز پرستار قرار داریم. در سال جاری رسانهای شدن خبر مرگ چند پرستار در حین کار و در اثر خستگی حساسیت وضعیت کاری پرستاران را آشکارتر کرده است. انتظار میرفت دولت و مجلس زمینه اجرای «قانون تعرفهگذاری پرستاری» را فراهم کنند. یک عضو شورای عالی نظام پرستاری فشار شغلی پرستاران را «وحشتناک» توصیف میکند. او بیتوجهی دولت و مجلس به وضع پرستاران را مورد انتقاد قرار داده و میگوید این بیتوجهیها سبب شده که «قانون تعرفهگذاری پرستاری» روی کاغذ بماند و جایگاه پرستاران هم تنزل یابد. | رادیوزمانه | 30 دی 96 |
ردیف | ورزشی | شرح | منبع | تاریخ |
1 | برخورد انضباطی با دختر بدون حجاب | فدراسیون ژیمناستیک ایران میگوید با دختری که بدون حجاب و هماهنگی در مسابقاتی در خارج از ایران شرکت کرده برخورد انضباطی خواهد کرد. | ایسنا | 5 دی 96 |
ردیف | بهداشت و سلامتی | شرح | منبع | تاریخ |
1 | افزایش تعداد زنان سیگاری | در سالهای اخیر با افزایش تعداد زنان سیگاری، انواع سرطان به ویژه سرطان سینه درجمعیت زنان سیگاری روند صعودی داشته که تداوم این روند نگران کننده است. | مهر | 10 دی 96 |
2 | میانگین سنی زنان معتاد | رئیس بهزیستی شهرستان همدان گفت: میانگین سنی زنان معتاد پذیرششده در سرپناه شبانه همدان 30 تا 40 سال است. | فارس | 10 دی 96 |
3 | جراحی زنان و زایمان دارای بیشترین قصور است | رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: در بین پرونده های قصور پزشکی ارجاعی به پزشکی قانونی، جراحی زنان و زایمان دارای بیشترین قصور است و در هفت ماهه امسال از پروندهای ارجاعی قصور پزشکی یکهزارو 503پرونده محکوم شدند. (ایرنا، 10 دی 1396) | ایرنا | 10 دی 96 |
4 | اعتیاد دیگر یک معضل مردانه نیست | مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری کهگیلویه و بویراحمد گفت: اعتیاد دیگر یک معضل مردانه نیست و به سمت زنانه شدن حرکت می کند. | مهر | 17 دی 96 |
5 | زنان ایرانی دو برابر مردان چاق هستند | مدیرکل دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت با اشاره به اینکه زنان ایرانی دو برابر مردان چاق هستند، گفت:دو سوم جمعیت کشور اضافه وزن و چاقی دارند. | فارس | 23 دی 96 |
6 | رشد اعتیاد زنان | رئیس سازمان بهزیستی کشور در زمینه رشد اعتیاد زنان هشدار داد و گفت: متاسفانه همزمان با شتاب اعتیاد در زنان شاهد گرفتار شدن کودکان نیز در دام اعتیاد هستیم. | فارس | 23 دی 96 |
7 | افزایش روبه رشد سرطان سینه | متخصص جراحی پلاستیکو زیبایی اعلام کرد: با توجه به افزایش روبه رشد سرطان سینه و افزوده شدن تعداد موارد جدید ابتلا در سال، متاسفانه شاهد افزایش 58 درصد موارد ابتلا به سرطان سینه تا چند سال آینده خواهیم بود. | افکار | 23 دی 96 |
8 | زنگ خطر برای سلامت استان یزد | رئیس مرکز بهداشت استان یزد با اشاره به اینکه زنگ خطر برای سلامت استان یزد به صدا درآمده، گفت: چاقی عامل اغلب بیماریها است و ۶۸ درصد زنان بالای ۲۰ سال یزد دچار چاقی و اضافه وزن | مهر | 28 دی 96 |
9 | افزایش خطاهای پزشکی به ویژه هنگام زایمان | رئیس جمعیت مامایی اصفهان گفت: اجرای طرح تشویقی افزایش زایمان طبیعی سبب افزایش خطاهای پزشکی به ویژه هنگام زایمان شد و به تعداد نوزادانی که در بخش NICU بستری شدند، اضافه شد. | مهر | 28 دی 96 |
ردیف | خانواده | شرح | منبع | تاریخ |
1 | شوهرکشی جرمی روبه افزایش به دلیل ناتوانی برای جدایی از همسر | شوهرکشی جرمی روبه افزایش است و زنانی که دست به این نوع جنایت میزنند، دربیشتر موارد در ناتوانی برای جدایی از همسر، با یکدیگر مشترک هستند. | قانون | 7 دی 96 |
2 | اسید پاشی به دختر 2 ساله | رعنا (دختر 2 ساله) که سال قبل توسط یکی از اقوامش قربانی اسید پاشی شده بود پس از ۵۰ بار عمل جراحی نیاز به ادامه درمان دارد. | مهر | 10 دی 96 |
3 | شیوع همسرآزاری در ایران | رئیس انجمن روانپزشکان ایران با اشاره به آمار شیوع همسرآزاری در ایران گفت: آمارهای همسرآزاری در ایران، متفاوت است اما تقریبا 20 درصد زنان در طول زندگی خود تجربه خشونت فیزیکی و حدود 50 تا 60 درصد نیز تجربه خشونت عاطفی دارند. | ایرنا | 30 دی 96 |
گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در دی ماه 1396
تنظیم نمودار: لیدا اشجعی
گزارشهای خبری داخلی همچنان نقض حقوق کودکان را در جمهوری اسلامی ایران هویدا میکند ؛که در ابتدایی ترین حقوق کودکان که حق سواد است؛ این بی توجه ای منجر به بیسوادی کودکان شده است که ریئس نهضت سواد اموزی کشور اقای علی باقرزاده اقرار میکند؛ آموزش در ایران اجباری نیست / مشکلات «اقتصادی» علت 53 درصد ترک تحصیلهای دوره ابتدایی است . این خبر در سانسورحاکم و فشار بر رسانه های داخلی خود را نشان میدهد ؛بنابراین اگر رسانه ها ازاد باشند عمق فاجعه چهره دیگری از معضلات اجتماعی را نشان خواهد داد که چگونه کودکانمان از حق زندگی و شادی محروم میشوند و به رقم ملیونی کودکان کارافزوده میشود.
گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در دیماه 1396
فرهاد نصیری
اسامی/ محل/ نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
نماینده مردم شهرستان ایذه هدایت الله خادمی در خصوص وضعیت حوزه انتخابیه خود گفت: افرادی که در تجمعات ایذه بازداشت شدهاند، غالبا نوجوان و جوان بین ۱۶ تا ۲۴ سال هستند، زمانی که در ایذه بودم با خانوادههای آنان گفتوگوهایی را انجام دادهام تا مشکلاتشان به زودی برطرف شود .(ایلنا )
ایران به برکت محبت اهلبیت (ع) و ولایت فقیه آرامش دارد. حجتالاسلام سید کاظم موسوی متقی درباره اغتشاشات اخیر عدهای معدود و هنجار شکن در برخی نقاط کشور اظهار کرد: ایران اسلامی به برکت ولایت فقیه و محبت اهلبیت (ع) آرامش دارد. وی گفت: در هر حکومتی یک عده مخالف حضور دارند که با رویکردهای حکومتها و دولتها مخالفت میکنند. (باشگاه خبرنگاران پویا) فرار ۳ هزار دختر از خانه در نیمه نخست سال. رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی با اشاره به آمار پذیرش فرار دختران از منزل در سال ۹۵، گفت که با مقایسه این آمار در نیمه نخست سال جاری مشخص میشود آمار فرار دختران افزایش یافته است به طوری که در این زمان بالغ بر ۳ هزار دختر از منزل فرار کردهاند. وی با اشاره به آمار تماسهای برقرار شده در خصوص آسیبهای اجتماعی،بیان کرد: “بخشی از این آسیبها به فرار دختران از منزل برمیگردد به طوری که در سال ۹۵ ، ۵ هزار و ۳۸ مورد در این زمینه به اورژانس اجتماعی اطلاع داده شده بود”.(خبرگزاری هرانا – )فقط ۶۴۴ دختر فراری در ۶ ماهه اول سال داشتیم/ آمار فرار پسران نسبت به دختران ناچیز است. جامعه > آسیبها – ایلنا نوشت: رییس اورژانس اجتماعی با تاکید براینکه فقط ۶۴۴ دختر فراری در ۶ ماهه اول سال داشتیم، گفت: آمار درست دختران فراری که در بهزیستی پذیرش شدهاند، آمار مداخله در بحرانها است و وقتی میگوییم، تعدادی دختر به خودروهای خدمات سیار مراجعه میکنند؛ به معنای فراری بودن آنها نیست.(خبرگزاری ایلنا )نماینده تهران: 25 تا 30 دانشجو و 4 دانشآموز همچنان در بازداشت هستند. عضو کمیته پیگیری وضعیت دانشجویان بازداشت شده در مجلس اظهارداشت: حدود 25 تا 30 دانشجو و 4 دانش آموز در سراسر کشور در بازداشت به سر می برند. فاطمه سعیدی نماینده تهران و عضو کمیته پیگیری وضعیت دانشجویان بازداشت شده در مجلس با اشاره به آخرین وضعیت دانشجویان بازداشتی در نا آرامی های اخیر کشور، گفت: خوشبختانه اکثریت دانشجویان آزاد شده اند و حدود 25 تا 30 دانشجو همچنان در بازداشت به سر می برند. ما پیگیر هستیم که ان شاءلله آنها هم برگردند و به امتحانهایشان برسند. (اعتماد آنلاین)اشکهای دختر ۷ ساله پای چوبه دار/ رضایت بدهید، بی بابا نشوم جامعه > حوادث – ایران نوشت: مرد جوان که درجریان نزاع خیابانی، ناخواسته دوست جوانش را به قتل رسانده بود، سحرگاه دیروز و پس از آخرین وداع با خانوادهاش پای چوبه دار رفت . مظاهر- 30 ساله- مرد متأهلی است که سوم شهریور 93 در جریان درگیری خیابانی در یکی از محلههای کرج پسر جوانی به نام سعید را با ضربه چاقو از پای درآورده بود. عامل قتل پس از دستگیری تحت بازجویی قرارگرفت و گفت که در دفاع از خود و ناخواسته مرتکب قتل شده است. اما با توجه بهحضور مأموران یگان گشت نیروی انتظامی در محل وقوع درگیری ادعای وی دفاع مشروع شناخته نشد و او به قصاص نفس محکوم شد. (خبر انلاین) 18 میلیون ایرانی در حاشیه شهرها سکونت دارند/ رشد 30 برابری حاشیه نشینی در 20 سال. محمد درویش روز سه شنبه در نشست تخصصی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری با جمعی از دهیاران زن سراسر کشور در محل باشگاه نهاد ریاست جمهوری افزود: به خاطر این تعداد حاشیه نشین در شهرها، سهم بزرگی از سکونتگاههی روستایی در کشور را نیز از دست داده ایم. وی تصریح کرد: متاسفانه این تعداد حاشیه نشین از روستاها به شهرها آمده اند و در حاشیه شهرها زندگی می کنند و همین امر تبعات و آسیب های اجتماعی جدی را در شهرها به وجود آورده است که باید برای آن تدابیر جدی اندیشید. ( ایرنا،) |
8 | اسیبهای اجتماعی | 1 |
معاون وزیر دادگستری: کودکان یک سوم جمعیت کشور را تشکیل می دهند. محمود عباسی شامگاه چهارشنبه در جلسه تبیین برنامه های حقوق کودک در تبریز با اشاره به اهتمام دولت در تحقق حقوق شهروندی، افزود: در دولت تدبیر و امید برای نخستین بار معاونت حقوق بشر در وزارت دادگستری تشکیل شد و شاهد ابلاغ منشور حقوق شهروندی بوده ایم که ابلاغ این منشور مورد استقبال در داخل و خارج قرار گرفت.وی ادامه داد: رئیس جمهوری در سالروز رونمایی از منشور حقوق شهروندی با به خط کردن وزرا و خواستن گزارش از آنان، درحقیقت خود را متعهد به پاسخگویی دانسته و این به معنای حرکت رو به جلو است.( ایرنا،) | 1 | اخبار | 2 |
سه دختر زیر ۱۰ سال در خراسان شمالی ازدواج کردند. مدیرکل ثبت احوال خراسان شمالی گفت که طی هشت ماه امسال سه واقعه ازدواج زیر ۱۰ سال در میان دختران ثبت شده است. وی همچنین اظهارکرد “طی هشت ماهه امسال ۶ هزار و ۴۱۸ واقعه ازدواج در خراسان شمالی ثبت شده که از این تعداد در میان خانم ها ۷۹۷ مورد در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ ساله بود”.( خبرگزاری هرانا –)ازدواج 900 دختر 10 تا 15 سال در خراسان شمالی طی سال جاری.علی زاهدی نیا اظهارکرد: طی 9 ماهه سال جاری، هفت هزار و 328 واقعه ازدواج در استان به ثبت رسیده که بیش 900 مورد آن مربوط به دختران زیر 15 سال است.وی ادامه داد: میانگین سن ازدواج در میان دختران در این استان، بین 19 تا 21 و در پسران نیز 23 تا 25 سال است.( ایسنا،) | 2 | ازدواج کودکان | 3 |
محمد صابر ملک رئیسی پس از ۲۹ روز؛ تداوم اعتصاب غذا در سایه محرومیت ها. محمد صابر ملک رئیسی زندانی سیاسی که پس از اعتراض به محدودیت ها و ممنوعیت های اعمال شده نسبت به وضعیتش با دست و پای بسته توسط مسئولین زندان پس از ضرب وشتم به قرنطینه این زندان منتقل شده بود، ۲۹امین روز اعتصاب غذای خود را در حالی می گذراند که کماکان از حق استفاده از تلفن و ملاقات محروم است. عدم ارتباط آقای رئیسی با خانواده اش- | |||
موجب نگرانی روزافزون این خانواده که هزاران کیلومتر از محل تبعید آقای ملک رئیسی فاصله دارند شده است.( خبرگزاری هرانا –)کودک-مجرم متهم به قتل ستایش چهارشنبه اعدام میشود. وکیل مدافع متهم به قتل ستایش قریشی، کودک خردسال از تعیین وقت اجرای حکم این پرونده خبرداد و گفت که به ما اعلام شده که حکم بزودی اجرا می شود. وکیل خانواده قریشی زمان اجرای حکم را چهارشنبه اعلام کرد. مجتبی فرحبخش از ملاقات حضوری خانواده امیرحسین با وی خبر داد و گفت: “طبق آن چیزی که به ما اعلام شده، امروز آخرین ملاقات امیرحسین با خانواده اش بوده است”..( خبرگزاری هرانا –)
عفو بینالملل: اعدام نوجوان ایرانی را متوقف کنید. سازمان عفو بینالملل با انتشار بیانیهای از مقامات ایران خواسته است تا روند اجرای حکم اعدام نوجوانی را که در ۱۴ سالگی بازداشت و محکوم به مرگ شده، متوقف کنند. در این بیانیه که روز سهشنبه ۱۶ ژانویه/ ۲۶ دی ماه منتشر شده، درباره خطر اعدام ابوالفضل چزانی شراهی هشدار داده شده است. این فرد که اکنون ۱۹ سال دارد، قرار است روز چهارشنبه (فردا) ۲۷ دی ماه در زندان قم اعدام شود. او متهم است که با وارد آوردن ضربات مهلک چاقو به یک مرد، در جریان یک نزاع و وقتی ۱۴ بیشتر نداشته، او را کشته است..( رادیوزمانه) |
3 | اعدام کودکان | 4 |
نامه سرگشاده انجمن حمایت از حقوق کودکان به مجلس / لزوم تخصیص بودجه مناسب به مسائل کودکان-«همانگونه که استحضار دارید بودجه کشور، دربرگیرنده برنامه یک ساله مالی دولت در جهت تحقق بسیاری از امور عمرانی، رفاهی و اجتماعی بوده که لزوم تصویب آن از سوی مجلس بیانگر اهمیت بسیار نظام بودجهنویسی است، چنانچه که نوع تقسیمبندی و تخصیص منابع نیز مبین رویکردهای دولت و در پی آن مجلس محترم در این عرصه است. از سوی دیگر از آنجاکه تامین بودجه از منابع عمومی و بیتالمال محقق میگردد، به فراخور نیز تمامی اقشار جامعه میبایست به نسبتی عادلانه از منافع آن برخوردار گردند. لیکن متاسفانه در لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ نوع تخصیص منابع نشان از چنین رویکردی در جهت تامین منافع عامه نمیدهد و در حالی که کودکان قریب به 30 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند کمترین سهم را در این میان دارند.»( خبر انلاین) | 1 | حمایت از کودکان | 6 |
مصرف «گل» توسط دانشآموزان ایران افزایش یافت.عارف وهاب زاده مدیرکل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر جمهوری اسلامی جمعه ۲۲ دی به خبرگزاری دانشجویان ایران،«ایسنا»، گفت: «مصرف گل و حشیش جایگزین شیشه شده است» به گفته او شیشه پیش از این دومین ماده مخدر مورد استفاده در ایران بوده اما طی سالهای گذشته «مصرف شیشه پائینتر آمده است».(خبرگزاری ایسنا) | 1 | اعتیاد کودکان | 8 |
محاکمه مجدد همسر چهارم یک مرد که دخترخوانده ۱۶ سالهاش را خفه کرد.حوادث – ایران نوشت: حکم قصاص نامادری که به اتهام قتل دخترخوانده نوجوانش به قصاص محکوم شده بود باتوجه به وجود ابهامات در پرونده ازسوی قضات دیوانعالی کشور نقض شد.به همین خاطر او و برادرش صبح دیروز بار دیگر در شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. این جنایت روز 15اردیبهشت سال 86 در شهر ری اتفاق افتاد و به پلیس خبر رسید دختر 16سالهای به نام «یلدا» در خانه پدرش به طرز مشکوکی جان باخته است. اما پزشک قانونی پساز بررسیهای مقدماتی در محل واقعه علت مرگ دختر نوجوان را خفگی تشخیص داد و اعلام کرد او به قتل رسیده است.(عصر ایران)-پنچاه قسم تا رهایی پدرخوانده از اتهام قتل کودک یکساله.
ناپدری که به اتهام خوراندن قرصهای مخدر به دخترخوانده یکسالهاش -سوگند- به قصاص محکوم شده بود، پس از نقض حکم قصاص در دیوانعالی کشور، صبح دیروز برای دومین بار در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد. درحالی که قضات دادگاه صدور رای نهایی را به اجرای مراسم سوگند موکول کرده بودند مادر دخترک نتوانست ۵۰ نفر را برای قسم خوردن به دادگاه بیاورد تا شوهردومش را گناهکار معرفی کند. به همین خاطراین مرد در برابر قضات دادگاه ایستاد و ۵۰ بار سوگند خورد که بیگناه است.( خبرگزاری هرانا –)برخورد انضباطی با دختر ژیمناست ‘ده ساله’ ایرانی به خاطر حجاب. فدراسیون ژیمناستیک ایران میگوید با دختری که بدون حجاب و هماهنگی در مسابقاتی در خارج از ایران شرکت کرده برخورد انضباطی خواهد کرد.زهرا اینچه درگاهی، رئیس فدراسیون ژیمناستیک ایران به خبرگزاری ایسنا گفته که فدراسیون در سفر این دختر نقشی نداشته و سفر او و خانوادهاش سفری توریستی بوده است. ایسنا در گزارش خود گفته بود که این دختر ژیمناست حدودا ده ساله بوده و مسابقات مورد نظر احتمالا در مالزی انجام شده است.(خبرگزاری ایسنا،)طومار توقف کودک آزاری تقدیم مجلس شد. در نشست اعضای مجموعه پویش و گردانندگان کمپین توقف کودک آزاری با فراکسیون خانواده مجلس، طومار توقف کودک آزاری تقدیم مجلس شد. به گزارش خبرگزاری مهر، در این نشست برخی نمایندگان از جمله مافی، جلودارزاده، ساعی، خاتمی و بادامچی حضور داشتند و طوماری را که در غرفه پویش اصلاحات در نمایشگاه مطبوعات به امضای ۴۴۰ تن از فعالین سیاسی و اجتماعی رسیده بود را تحویل گرفتند.(خبرگزاری مهر)-دستگیری زن هزار چهره رازهای مخوف یک پرونده سیاه در مشهد را برملا کرد. با اعلام یک مورد سرقت سرویس طلا توسط عروس یک خانواده، پیگیریهای قضایی آغاز شد. اما این تمام ماجرا نبود و پیگیریهای قضایی یک پرونده بهظاهر ساده ٩ ماهِ تمام زمان برد و در نهایت، دادسرا را با یک کلاف سردرگم و پیچیده مواجه کرد، پروندهای که با دستگیری یکی از مهرههای اصلی ترویج فساد و فحشا در مشهد پایان یافت. (خبرگزاری رکنا) |
5 | کودک ازاری | 10 |
روایت طیبه سیاووشی از فرزندان بیشناسنامه زنان ایرانی. ارائه شناسنامه یا کارت هویت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی دههها است که باوجود پیگیریهای گاه و بیگاه درنهایت به دلیل سیاستهای امنیتی مسکوت گذاشتهشده است. با آغاز مجلس دهم جمعی از نمایندگان بهویژه در کمیسیون فرهنگی مسئله این کودکان را دنبال کردند بااینحال و باوجود تصویب طرح در کمیسیون فرهنگی و تصویب فوریت این طرح پس از گذشت یک سال این مصوبه به صحن علنی مجلس نرسیده است. اما در حال حاضر امید میرود تصویب اصلاح قانون مدنی در کمیسیون لوایح دولت بتواند گره از مشکلات این کودکان باز کند. طیبه سیاووشی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، ازجمله افرادی است که با جدیت مسئله فرزندان مادران ایرانی با همسران خارجی را دنبال کرده است. ( خبر انلاین)افزایش آمار افراد بی شناسنامه دارای پدر و مادر ایرانی. ، شکور پورحسین در خصوص اصلاح قانون مدنی در دولت برای اختصاص شناسنامه برای افراد بدون هویت، گفت: اختصاص شناسنامه به افراد بدون هویت نیازمند اصلاح قانون مدنی نیست، باید قوانین جدیدی در این خصوص تصویب شود. قانون مدنی دچار مشکل نبوده و تنها باید مجلس شورای اسلامی قانون موردنظر برای این موضوع تصویب کند.( به گزارش خبرگزاری مهر،)
یاسمین، ۶ ساله از «تپهکنیز»، شناسنامه ندارد.«بیا تو خونه منو نگاه کن. دختر من از بقیه دخترا چی کم داره؟ چشه مگه؟ بیا تو. بیا قشنگ توی خونه رو نگاه کن. مگه فرق ما با بقیه چیه؟». «یاسمین»، دختر ۶ ساله شازده است که ماهها در انتظار پدرش مانده که برای خانواده پول بفرستد. یاسمین هیچ تفریح خاصی ندارد و کارش زلزدن به همین کاهگلهای خانه است. یاسمین هم هنوز نتوانسته شناسنامهدار شود و برای همین از بسیاری حق و حقوق محروم است. یکجورهایی هم بینام است، هم بی نان.( خبرگزاری هرانا |
3 | کودکان بی هویت | 11 |
در این روستا، معلولان را در کپر مخفی میکنند/ سهمی ناچیز از زندگی.، جمعیت روستای «اسلام آباد» از توابع بخش «چاه داد خدا» شهرستان «قلعه گنج» کرمان چندان زیاد نیست. روستائیان همه همدیگر را می شناسند، اما در این شرایط هم فرزندان معلول خود را از یکدیگر پنهان می کنند. در روستا، همه با هم فامیل هستند و ازدواج هایشان هم اغلب فامیلی است. این سبک ازدواج سبب شده، آمار معلولیت قابل توجه باشد. خانوادهها در یک روستا فرزندان معلول خود را در کپر مخفی میکنندتامباداکپرنشینان دیگربا آنها دیدار داشته باشند. در میان اهالی روستا، معلولیت جرم است،جرمی که تاوان آن را معلولان باید بپردازند. (خبرگزاری مهر)بهزیستی: سالانه ۵ تا ۷ هزار کودک دارای معلولیت شنوایی در ایران متولد میشوند. مینو رفیعی، معاون پیشگیری از معلولیت های سازمان بهزیستی گفت: “سالانه ۵ تا ۷ هزار کودک دارای معلولیت شنوایی در کشور متولد می شود که این مهم اجرای طرحهای غربالگری را بیش از پیش ضروری می سازد.” به گزارش ایرنا، معاون پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی همچنین گفت که مهمترین مشکلات و موانع گسترش و توسعه طرحهای غربالگری، عدم همکاری دستگاه های اجرایی و کمبود اعتبارات است.”(خبرگزاری ایرنا) | 2 | کودکان معلول | 13 |
آموزش در ایران اجباری نیست / مشکلات «اقتصادی» علت 53 درصد ترک تحصیلهای دوره ابتداییرئیس سازمان نهضت سوادآموزی به بررسی علل عدم ریشهکن شدن بیسوادی پرداخت و گفت: از عمدهترین علل، عدم پوشش کامل کودکان شش ساله است که یک ریشه قانونی دارد و آن این است که آموزش الزامی نیست. در واقع قوانین بالادستی ناظر بر رایگان بودن آموزش است ولی ناظر بر اجباری بودن آن نیست و ما اکنون قانونی برای اجبار افراد برای ثبت نام در دوره ابتدایی نداریم.
وضعیت دانش آموزان بازداشت شده اعتراضات سراسری اخیر. ذوالفقاری، معاون امنیتی وزارت کشور اعلام کرده بود که بیش از ۹۰ درصد بازداشت شدگان اعتراضات اخیر جوان و نوجوان بوده و میانگین سنی شان زیر ۲۵ سال است. در استان مرکزی نیز رییس دادگستری این استان خبر از شرکت دانش آموزان و افراد کم سن و سال در تجمعات در این استان داده بود. خبرگزاری فارس نیز به نقل از مصطفی محبی، مدیر کل زندانهای استان تهران نوشته: «تیمهایی در زندان مستقر شده اند و در حال پالایش افراد بازداشت شده در حوادث روزهای اخیر هستند تا افراد بیگناه هرچه زودتر آزاد شوند.»( خبر من و تو )یک گزارش تکان دهنده از مدارس مناطق محروم ایران/ این گزارش پس از کشته شدن یک دختر بچه دانش آموز زیر آوار مدرسه تهیه شده و محرومیت دانش آموزان را نشان میدهد در کشوری که آخوندها و مزدورانشان حقوق های نجومی میگیرند. اینجا نه آب دارند، نه برق و نه حتی دستشویی..(بلوچستان فوندیشن) تنبیه وحشتناک یک دانش آموز توسط معلم در اسلامشهر!در تنها روز غیر تعطیل هفته پیش، «امیرحسین جاهدشیران» با سیلی معلم دچار تشنج و راهی بیمارستان شد. در همین روزها اخباری از چوب و سیلی معلمان بر بدن دانشآموزان در دیگر مناطق ایران هم منتشر شد تا چارهجویی برای این موضوع تکراری، به یک دغدغه جدی تبدیل شود. (باشگاه خبرنگاران جوان،)عذرخواهی آموزشوپرورش لرستان بابت حذف «اشهد ان علیا ولیالله» از یک کتاب درسی. جامعه > آموزش – مهر نوشت: مدیر روابط عمومی آموزشوپرورش لرستان با اشاره به موضوع حذف «اشهد ان علیا ولیالله» در اذان و اقامه یک کتاب درسی، ضمن عذرخواهی گفت: این کتابها جمعآوری و اصلاح میشوند.(خبر انلاین)زندگی دانش آموزان را با شن و ماسه پر می کنیم/ جای خالی کتابخوانی. معاون پرورشی و فرهنگی وزیدی فیض معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش گفت: وقتی ما ذهن دانش آموزانمان را با فرمولهای فیزیک و شیمی پر کردهایم، دیگر جایی برای کتابخوانی باقی نمیگذاریم. وی اضافه کرد: قرار بوده است که دانش آموزان علاوه بر کسب دانش، خلاق، متفکر و کتابخوان باشند؛ مهارتهای زندگی را آموخته باشند و تعامل با دیگران و انجام کارگروهی را بلد باشند، در حالی که ما زندگی بچهها را با شن و ماسه پر کرده ایم و جایی برای چیزهای مهمتر باقی نگذاشتهایم.(خبرگزاری مهر)-خطر آتشسوزی در کمین مدارس فرسوده. خبرگزاری ایسنا به نقل از پزشکی که مسئول درمان کودکان سوخته شینآبادی است مینویسد: «در حال حاضر تعداد زیادی از مدارس در کشور به( خصوص در مناطق محروم مانند ایلام، کرمانشاه، کردستان ایمن نیستند. طبق اعلام آموزش و پرورش ۳۵۰۰۰ کلاس درس غیراستاندارد داریم؛ این یعنی ۳۵۰۰۰ شین آباد و درودزن بالقوه در کشور وجود دارد. هرکدام از این مدارس میتوانند با یک اتفاق کوچک تعدادی بیمار سوخته بر جای بگذارند.»(خبرگزاری ایسنا )۱۹۰ هزار دانشآموز به مدرسه نمیروند. علی باقرزاده در نشست خبری با رسانهها با اشاره محدودیت مالی که باعث کاهش عملکرد این سازمان شده است، گفت: در سال جاری و تاکنون 332 هزار نفر معادل 84 درصد در فعالیتهای مربوط به سواد آموزی شرکت کردهاند همچنین 6 درصد عملکرد ما در گروه سنی کودکان است و بیشترین افرادی را که تحت پوشش قرار می دهیم زیر 40 سال هستند.(خبرگزاری تسنیم) هزار کلاس درس تهران فاقد سیستم گرمایشی استاندارد. داریوش ورناصری در گفتوگو با ایسنا، به اعلام آخرین وضعیت نوسازی و تجهیز سیستم گرمایشی مدارس پرداخت و اظهار کرد: “در سال ۹۲ حدود ۵۰۰۰ کلاس درس داشتیم که گرمایش آنها از طریق بخاری گازی انجام میشد”. وی افزود: “سیاست دولت حذف بخاری گازی و شعله مستقیم است به نحوی که دانشآموز به آن دسترسی نداشته باشد. در واقع باید سیستم گرمایشی به نحوی مستقر شود که دانش آموزان غیرمستقیم گرم شوند که منظور همان موتورخانه است”.( خبرگزاری ایسنا،) فعالیت 750 دارالقرآن در مدارس کشور. محمدرضا مسیب زاده با بیان اینکه سه اصل مدرسه محوری، فراگیری در عین اثرگذاری و توسعه مشارکت ها در حوزه فعالیتهای قرآنی آموزش و پرورش دنبال میشود، گفت: باید فعالیتهای قرآنی مدرسه محور باشد، چرا که در صورت برگزاری برنامه ها با محوریت مدرسه تمامی 13 میلیون دانش آموز در حال تحصیل در کشور در این برنامهها حضور خواهند داشت.(خبرگزاری ایسنا،)زاهدی: لایحه بودجه ۹۷ آموزش و پرورش و آموزش عالی را با کسری جدی مواجه میکند. محمدمهدی زاهدی در ارزیابی لایحه بودجه سال ۹۷ دولت اظهار داشت: یکی از دلایل مهم ضعف این لایحه این است که امکان تحقق منابع درآمد بودجهای که در این لایحه پیشبینی شده بسیار ضعیف است.(خبرگزاری ایسنا،) تنبیه یک دانشآموز توسط مدیر مدرسه او را راهی درمانگاه کرد.رییس آموزش و پرورش جیرفت، ضرب و شتم توسط مدیر مدرسه شهید فاریابی جیرفت و ایجاد جراحاتی شدید از جمله شکستگی دندانها، شکستگی بینی، پارگی لب و جراحت روی صورت و بدن دانش آموز را تایید کرد.به گزارش خبرگزاری هرانا، مجید امیر تیموری در گفت و گو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: “بنده از همین جا از خانواده دانشآموز مورد نظر عذرخواهی کرده و اعلام میکنم که به شدت با مدیر متخلف برخورد خواهد شد”…(خبرگزاری هرانا)وضعیت اسفبار مدارس سیستان و بلوچستان و دلایل بازماندن دانش آموزان از تحصیل/ مسعود رئیسی. نقش آموزش و پرورش در توسعه و پیشرفت هر جامعه ای بسیار پررنگ و حیاتی است؛ بنابراین اگر چنانچه این ارگان به وظایفی که بدان محول گردیده عمل نکند، آن جامعه با ناهنجاری های متعدد اجتماعی مواجه خواهد شد که بسیاری از آن ها جبران ناپذیر است….( ماهنامه خط صلح) آماری از تعداد دانشآموزان بازداشتی در حوادث اخیر نداریم. سیدمحمد بطحایی درباره بازداشت تعدادی از نوجوانان و جوانان در جریان حوادث اخیر در سطح کشور، اظهار کرد: اینکه تعداد زیادی از دستگیرشدگان حوادث اخیر از افرادی بودند که در سنین جوانی قرار داشتند حرف درستی است اما هنوز درباره اینکه چه تعداد از این افراد دانش آموز بودند آمار دقیقی وجود ندارد. وی خاطرنشان کرد: بر اساس گزارشهای موجود، تعدادی از دانشآموزانی که دستگیر شدهاند در حال تردد در خیابان بودند و به همراه افرادی دیگر بازداشت شدهاند.(خبرگزاری ایسنا،)گزارشی از یک روستای محروم؛ آرزوها در “زردلان” به گور میروند. هرچه روستاها محرومتر میشوند، کودکان کمحرفترند و مردم خجالتیتر. زبان مردم زردلان لک است. نمیفهمیم پیرزنها و پیرمردها چه میگویند، اما مدام تکرار میکنند؛ «بدبختی… بدبختی…»استان ایلام هم مرز عراق است و جدا از آنکه از نظر اقتصادی از محرومترین استانهای کشور محسوب میشود به علت مرزی بودن زخمهای عمیقی از هشت سال جنگ تحمیلی خورده است. زخمهای که شاید مردمش از آن نگویند، اما بالاترین آمار خودکشی و رشد منفی جمعیت خود به اندازه کافی گویاست.( خبرگزاری هرانا –)ایجاد حاشیه امن تا ۵۰۰متری مدارس/نیمی از والدین۳ تا ۵ سال بعد، از اعتیاد فرزندشان آگاه میشوند. عارف وهابزاده در دوره آموزشی پیشگیری از اعتیاد مدیران عامل انجمن های حمایت از زندانیان مراکز استان های سراسر کشور در مشهد اذعان داشت: آموزش مهارتهای اساسی زندگی با تمرکز بر پیشگیری از مصرف مواد در خانواده زندانیان و توانمندسازی روحی روانی فرزندان زندانیان از اهداف مهم برنامه و سند جامع پیشگیری از اعتیاد برای خانوادههای زندانیان است.(خبرگزاری ایسنا،)تغییر نام وزارت آموزش و پرورش به «وزارت تربیت رسمی و عمومی». علیرضا کاظمی معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش با تأکید براینکه رویکرد اصلی و راهنمای ما در تمام اقدامات وزاتخانه و از جمله در معاونت پرورشی و فرهنگی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، گفت: مطابق این سند قرار است وزارت آموزش و پرورش از یک نهاد علمی و آموزشی صرف به یک نهاد فرهنگی و تربیتی تبدیل شود و به «وزارت تربیت رسمی و عمومی» تغییر نام دهد و بر اساس این تغییر نام، نگاه به رویکردهای آن، چه در آموزش و پرورش و چه در جامعه تغییر یابد.(خبرگزاری ایسنا،)مدیر یک مدرسه در جیرفت دماغ و دندان دانشآموزی را شکست. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از سرمشق نیوز مورخ ۱۸ دیماه ۱۳۹۶، مدیر مدرسه «شهید سعد الله فاریابی جیرفت»، در روز سهشنبه پنجم دیماه در اقدامی عجیب دانشآموز «دانیال رفیعی» را مورد ضرب و شتم قرار میدهد بهطوریکه لب پایین این دانشآموز چندین بخیه میخورد و دندان و دماغش نیز میشکند.( خبرگزاری هرانا –)«طرح تربیتی» بسیج برای یک میلیون دانشآموز ایرانی. رئیس سازمان بسیج مستضعفین غلامحسین غیب پرور با اعلام اجرای یک طرح هفت ساله تربیتی موسوم به «طرح شهید بهنام محمدی» در مدارس ایران گفت: «در این طرح، از هر مسجد، دو یا سه بسیجی به کمک اولیا و کادر آموزشی مدارس میروند تا آنان را در کارهای تربیتی یاری رسانند».(خبرگزاری ایسنا،) برکناری مدیر یک مدرسه در ایران به دلیل کتک زدن دانشآموز.مدیر یک مدرسه پسرانه در استان کرمان در جنوب ایران به خاطر کتک زدن یک دانشآموز برکنار شده است. این خبر را رسانههای ایران به نقل از روابط عمومی آموزش و پرورش کرمان اعلام کردند. اعضای خانواده به خبرنگاران گفته بودند که روز پنجم دی ماه، بعد از درگیری این دانشآموز با دو همکلاسی دیگر، مدیر مدرسه او را نگه داشته و بعد از تعطیل شدن مدرسه، کتک زده بود(خبرگزاری بی بی سی) یک سوم مدارس کشور نیاز به تخریب و نوسازی دارند.مهرالله رخشانیمهر رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس امروز در آئین کلنگ زنی ۱۲ طرح آموزشی غرب خراسان رضوی در شهر ششتمد سبزوار اظهار کرد: بر مبنای مصوبهای در برنامه ششم توسعه از محل صندوق ذخیره ارزی سه میلیارد دلار برای تخریب نوسازی، مدارس کشور پیش بینی شده است. در صورتی که این اعتبار تصویب شود در مدت کمی مشکل نیازهای آموزشی و کمبود فضا برطرف می شود..(خبرگزاری ایسنا،)آغاز اردوهای راهیان نور دانشآموزان تهرانی از هفته آینده/ اعزام دانشآموزان در 11 مرحله. عبدالرسول کریمی معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و پرورش تهران در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس اظهار داشت: اردوهای راهیان نور دانشآموزان تهرانی به مقصد مناطق عملیاتی دفاع مقدس جنوب کشور از هفته آینده آغاز میشود و دانشآموزان در 11 مرحله به این مناطق اعزام خواهند شد. وی افزود: همایش «تفکر و سبک زندگی» برای 500 معلم درس تفکر و سبک زنگی شهر تهران فردا در محل تالار فرهنگ برگزار میشود و آموزشهای لازم توسط اساتید به معلمان ارائه خواهد شد..(خبرگزاری فارس)تنبیه دانش آموزان با خط کش فلزی در نوشهر به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، تنبیه چند دانشآموز و سروصورت کبود و سرخشده آنان کافی بود تا اولیای آنان را به مدرسه و آموزشوپرورش منطقه کشاند که از دست مدیر خاطی مدرسه فرزندانشان شاکی بودند. به گفته برخی از اولیا، مدرسه فرزندانمان دعوتنامهای را مبنی برای تشکیل جلسه اولیا و مربیان که قرار است ساعت ۱۰ روز یکشنبه برگزار شود، برایمان ارسال کرده است و ظاهراً فرزندانمان این دعوتنامه یا مفقود یا پاره کردهاند اما زمان جلسه را به خانوادهها اعلام کردهاند.( خبرگزاری هرانا –)پایان عبور پرخطر از رودخانه و معلمی که مدرسه ساخت. وحشت عبور از رودخانه خروشان برای رسیدن به مدرسه، با تلاش معلم جوان روستای “نسه کوه” به پایان رسید و با هزینه شخصی او، دانشآموزان این روستا صاحب مدرسه شدند. «علی تیرگیر» معلم جوان این دانشآموزان که از مهر سال ۹۵معلمی را آغاز کرد تا به امروز تنها فردی بوده که برای تأمین امنیت دانشآموزانش تلاش کرده است، او برای تأمین امنیت جانی دانشآموزانش با همراهی اهالی روستای نسه کوه، با صرف هزینه شخصی خود اقدام به ساخت مدرسه یککلاسه برای دانشآموزان کرده است؛ هماکنون با تلاشهای این معلم جوان مدرسه “شهدای مدافع حرم” روستای نسه کوه آماده شده است و سه دانشآموز ساکن این روستا دیگر نیازی به عبور خطرساز از رودخانه خروشان ندارند بلکه در مدرسهای که توسط معلمشان ساخته شده است مشغول به تحصیل هستند.( خبرگزاری هرانا –) آماری از اشتباهات در کتب درسی / نگرانی از بیاعتمادسازی افکار عمومی نسبت به کتب. به گزارش ایسنا، امانی طهرانی در این نشست بیان کرد: کتاب های درسی همواره به عنوان یک دغدغه ملی برای ما مطرح بوده است. وی درباره روند توسعه فناوری ها گفت: در 1.5 سال گذشته توسعه چشمگیری در فضای مجازی بوجود آمده و این امکان فراهم آمده تا افراد نقطه نظرات خود را در حیطههای مختلف از جمله کتابهای درسی بیان کنند. این امکان جدیدی است که کشور و همه فعالیتها در کشور آن را تجربه میکنند و کتابهای درسی از انتقادهای اینگونه مستثنی نیست، بطوریکه این انتقادها و نظرات با کل انتقاداتی که در طول چهل یا پنجاه ساله گذشته شده برابری میکند.(خبرگزاری ایسنا،)نگاهی به مدارس تخریبی زلزله کرمانشاه؛ در گفتگو با جواد لعل محمدی/ سیمین روزگرد. جواد لعل محمدی، از اعضای کانون صنفی معلمان ایران، ماه های آخر تبعید ۵ ساله خود را در منطقه بینالود خراسان رضوی می گذارند. این فعال مدنی در سال ۷۴ دبیر تحریریه روزنامه توس بود که به محاق توقیف رفت و تا قبل از انتخابات سال ۸۸ به عنوان سردبیر هفته نامه اترک کار قلمی خود را ادامه داد.(ماهنامه ی خط صلح –)دخل و خرج مدارس با هم نمیخواند/ شگردهای برخی مدیران برای پُرکردن جیب خالی مدرسه. به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، مدارس به عنوان کانون علمی آموزش و رسمیترین محیط فراگیر دانش در مراحل ابتدایی آن، همواره مورد توجه متولیان و صاحبنظران تعلیم و تربیت قرار دارند و فراهم کردن امکانات و تجهیزات لازم برای تسهیل در روند آموزش و پرورش دانشآموزان، از مهمترین دغدغههای مدیران ارشد وزارتخانه و مدیران مدارس است.داستان تأمین هزینههای مدارس و عدم پرداخت مطلوب سرانه، روایت تکراری و همه ساله واحدهای آموزشی است و مدیران تلاش میکنند با ترفندهای مختلف، جیب خالی مدارس را پُرکرده و از عهده دخل و خرج آن برآیند.( خبرگزاری فارس،) |
27 | اموزش و پرورش | 15 |
56 | جمع کل |
گزارش نقض حقوق جوان و دانشجو در دیماه 1396
تهیه و تنظیم: بیتا اسدپور
اسامی / محل / نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
روز ۵ دیماه همزمان با آزادی معین نامجویان، جوان بهایی ساکن اصفهان که از ۲۲آذرماه در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می برد یکی از دوستان وی به نام “وفا راستی” توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.مورخ ۱۲ دیماه، وفا راستی با تودیع وثیقه از محل زندان دستگرد اصفهان در میان استقبال دوستان و اعضای خانواده بصورت موقت آزاد شد. | 1 | وفا راستی از زندان اصفهان آزاد شد | 1 |
معین نامجویان، شهروند بهایی ساکن اصفهان، پس از دو هفته بازداشت روز گذشته پنج دیماه با تودیع وثیقه از زندان اصفهان آزاد گشت.این شهروند بهایی در ۲۲ آذرماه سال جاری در منزل شخصی خود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و وسایل شخصی وی ثبت و ضبط شده بود. | 1 | آزادی معین نامجویان با قرار وثیقه | 2 |
گلرخ ایرایی و آتنا دائمی، زندانیان سیاسی بند نسوان اوین، روز جاری به دادسرای اوین احضار شدهاند.مسئولان زندان اوین امروز ۲۶ دیماه اعلام کردند که گلرخ ایرایی به شعبه ۴ و ۵ دادسرای اوین و آتنا دائمی به شعبه ۴ دادسرای اوین احضار گشتهاند؛ این زندانیان سیاسی اعلام داشتند که به دلیل عدم دریافت احضاریه کتبی و مشخص نبودن دلیل این احضار، از حضور در دادگاه خودداری میکنند | 2 | احضار گلرخ ایرایی و آتنا دائمی به دادسرای اوین | 3 |
توئیت سید فرید موسوی؛ نماینده تهران در مجلس درباره پیگری وضعیت دانشجویان موضوعی را با واکنش و اعتراض کاربران این شبکه اجتماعی مواجه شد. او نوشت در پیگری برای آزادی دانشجویان متوجه شده که عموم بازداشتها برای پیشگیری بوده و عده زیادی فردا آزاد میشوند. کاربران توئیتر با هشتگ #بازداشت_پیشگیرانه به غیر قانونی بودن این موضوع اشاره کردند.واکنش نسرین ستوده:بازداشت پیشگیرانه با هیچ قانونی مطابقت ندارد | — | نسرین ستوده: بازداشت پیشگیرانه با هیچ قانونی مطابقت ندارد | 4 |
رئیس کلانتری ۱۱۰ شهدا مدعی دستگیری ۲ جوان ۲۲ ساله شد که به گفته او “در حال ترسیم اشکال و علائم شیطان پرستی” بر روی دیوار در خیابان پیروزی بودند. علیرغم اظهارات این مقام قضایی، لازم به ذکر است تعریف مشخصی از شیطان پرستی در بین قوای انتظامی و قضایی وجود ندارد، در موارد زیادی یش تر موسیقی و علائم هیپ هاپ یا موسیقی هارد راک نیز به عنوان نمادهای شیطان پرستی در رسانه ها معرفی شده بودند. | 2 | دستگیری دو جوان به ظن “تبلیغ شیطان پرستی” در تهران | 5 |
پلیس تهران اعلام کرد ماموران با حمله به دو مهمانی شب یلدا در استان تهران، ۲۳۰ نفر را بازداشت کردهاند. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، سرهنگ ذوالفقار برفر رئیس پلیس امنیت اخلاقی تهران بزرگ گفت: “در شب گذشته در دو عملیات جداگانه ماموران این پلیس این نفرات را دستگیر کردند”.وی توضیح داد که ابتدا در باغی در لواسان تعداد ۱۴۰ نفر دستگیر شدند، محل مذکور پلمب شد. |
230 | دستگیری ۲۳۰ نفر در دو مهمانی یلدا در تهران | 6 |
امیر مهدی طبسی زندانی محبوس در زندان اوین که پیش تر به همراه همسرش معصومه (مینو) قاسم زاده ملک شاه در سال ۹۰ توسط ماموران وزارت اطلاعات به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر و هر یک به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند پس از یازده روز اعتصاب غذا بدلیل آنچه وضعیت روانی زندانی عنوان شده به بیمارستان روانپزشکی امین آباد منتقل شد. | 1 | انتقال متهم امنیتی در اعتصاب غذا به بیمارستان روانپزشکی | 7 |
محمد صابر ملک رئیسی زندانی سیاسی که پس از اعتراض به محدودیت ها و ممنوعیت های اعمال شده نسبت به وضعیتش با دست و پای بسته توسط مسئولین زندان پس از ضرب وشتم به قرنطینه این زندان منتقل شده بود، ۲۹امین روز اعتصاب غذای خود را در حالی می گذراند که کماکان از حق استفاده از تلفن و ملاقات محروم است. عدم ارتباط آقای رئیسی با خانواده اش موجب نگرانی روزافزون این خانواده که هزاران کیلومتر از محل تبعید آقای ملک رئیسی فاصله دارند شده است. | 1 | محمد صابر ملک رئیسی پس از ۲۹ روز؛ تداوم اعتصاب غذا در سایه محرومیت ها | 8 |
رﺋﻳﺱ پلیس امنیت عمومی استان هرمزگان، گفته است که ﻣﺄموران پلیس امنیت عمومی این استان با زیر نظر گرفتن فضای مجازی و شبکه های اجتماعی توانسته اند ۲۱ خوانندﮤ زیرزمینی را شناسایی و دستگیر و ۶ استودیو غیر مجاز را در بندرعباس تعطیل و پلمب | 21 | بازداشت ۲۱ خواننده زیرزمینی در هرمزگان | 9 |
پروانه سلحشوری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی آمار دانشجویان بازداشتشده تا روز جمعه ۱۵ دی را حدود ۹۰ نفر اعلام کرد.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، پروانه سلحشوری در مصاحبه با روزنامه جامعه نو گفته است: «این رقم ممکن است بیشتر هم باشد و یا با آزاد شدن برخی کمتر شود، اما در حال حاضر از بازداشت ۹۰نفر مطمئن هستیم. | 90 | نماینده تهران در مجلس: «بازداشت دستکم ۹۰ دانشجو از سوی وزارت اطلاعات تأیید شده است» | 10 |
چهار تن از اعضای شوراهای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران در پی پیگیری وضعیت دانشجویان دستگیرشده در جریان اعتراضات روزهای اخیر بازداشت شدندبه گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۱۱ دیماه لیلا حسینزاده و سه تن دیگر از اعضای شوراهای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران پس از جلسه با ریاست دانشگاه در خصوص پی پیگیری وضعیت دانشجویان دستگیرشده در جریان تظاهرات اخیر، بازداشت شدند. | 4 | بازداشت چهار تن از اعضای شوراهای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران به دلیل پیگیری وضعیت معترضان دستگیرشده | 11 |
احسان محمدی، لیلا حسین زاده، سهیل آقازاده و سینا عمران، چهار تن از فعالان دانشجویی که در جریان تظاهرات سراسری بازداشت شدند، همچنان در زندان اوین نگهداری میشوند.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، احسان محمدی، لیلا حسین زاده، سهیل آقازاده و سینا عمران، از اعضای شوراهای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران، در یازدهم دیماه سال جاری بازداشت شدند و علیرغم وعده مسئولان تا کنون اقدامی برای آزادی این دانشجویان صورت نگرفته است. | 4 | تداوم بازداشت دستکم چهار تن از فعالان دانشجویی در زندان اوین | 12 |
۳۵شورای صنفی دانشجویی از سراسر کشور در محکومیت وقایع اخیر علیه شوراهای صنفی و بازداشت گسترده دانشجویان و فعالان صنفی با انتشار بیانیه ای واکنش نشان داده اند.در قسمتی از این بیانیه ضمن محکوم کردن بازداشت دانشجویان و فعالین صنفی تاکید شده است “آزادی بیقید و شرط یکایک دانشجویان و فعالان صنفی را مطالبه میکنیم. این بدین معناست که قرار کفالت و قید وثیقه نیز که در واقع حاکی از تشکیل پروندههایی مبنی بر اتهامات واهی برای دانشجویان در بند است، برای ما پذیرفتنی نیست”. | — | بیانیهی شوراهای صنفی سراسر کشور در محکومیت “سناریو سازیهای اخیر و بازداشت گسترده دانشجویان و فعالان صنفی” | 13 |
علی نوری، فعال مدنی که در جریان تظاهرات سراسری بازداشت شده است، روز گذشته به از زندان اوین به رجایی شهر انتقال یافت.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، روز گذشته ۲۵ دی ماه علی نوری از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شده؛ این انتقال درحالی صورت گرفته است که این فعال مدنی در زندان اوین دچار حمله قلبی گشته و به مراقبت پزشکی نیازمند است. | 1 | انتقال علی نوری از زندان اوین به رجایی شهر | 14 |
علیرضا گلیپور، زندانی سیاسی بند هشت زندان اوین، روز جاری به دادسرای شهید مقدس اوین منتقل شد.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، امروز ۲۴ دی ماه علیرضا گلیپور جهت بررسی مجدد پرونده از بند هشت زندان اوین به دادسرای اوین اعزام گشت.این زندانی سیاسی علیرغم وخامت حال و ابتلا به بیماری های حاد جسمی از حق مرخصی و آزادی مشروط محروم است. | 1 | اعزام علیرضا گلیپور به دادسرای اوین | 15 |
رامین حسین پناهی زندانی سیاسی که پس از تحمل بیش از ۲۰۰ روز بازداشت در بازداشتگاههای امنیتی اخیرا به زندان سنندج منتقل شده، در وضعیت پزشکی نامناسبی قرار دارد. وی که اساسا در زمان بازداشت مورد تیراندازی و اصابت گلوله قرار گرفته بود از عفونت کلیه و فراموشی رنج میبرد. این زندانی سیاسی دوشنبه هفته جاری در دادگاه انقلاب سنندج محاکمه خواهد شد. | 1 | گزارشی از آخرین وضعیت رامین حسین پناهی؛ وضعیت نامناسب پزشکی در آستانه برگزاری دادگاه | 16 |
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، محسن عادلی و وحید حیدری که پیشتر در جریان تظاهرات سراسری بازداشت شده بود، طی روزهای اخیر در بازداشتگاههای دزفول و اراک جان باختند.وحید حیدری، یکی از بازداشت شدگان اعتراضات شهر اراک است که روز دهم دی ماه در جریان اعتراضات مردم این شهر بازداشت شد. او در بازداشتگاه کلانتری۱۲ رضوی اراک در بازداشت بوده و به گفته خانوادهاش دستفروش بود. عموی او می گوید که جنازه برادرزاده اش را روز شنبه به خاک سپرده اند و او جنازه را ندیده است. | 5 | مرگ دستکم پنج تن از بازداشتشدگان تظاهرات سراسری در زندانهای کشور | 17 |
سینا قنبری) زاده: تهران، ۱۳۷۳ یا ۱۳۷۴، درگذشته: ۱۷ دی ۱۳۹۶) یک جوان معترض ایرانی بود که ابتدا در جریان تظاهرات ۱۳۹۶ ایران بازداشت و پس از انتقال به زندان اوین در روز ۱۷ دیماه در بند قرنطینه این زندان درگذشت.روز 16 دی 1396در زندان اوین در اثر شدت فشار ها و درد شدید به ایشان متادون با دوز بالاتزریق شده که براثر تزریق بالای متادون و حالت تهوع شدید جان میسپارد. | 1 | سینا قنبری یکی از جوانان معترض، در زندان اوین «خودکشی» کرد | 18 |
مأموران امنیتی ۱۴ دیماهبه زندانیان سیاسی زندان اوین اعلام کردند که در صورت شرکت در یکمصاحبه تلویزیونی و اعلام حمایت از رهبر و مسئولین آزاد خواهند شد اما زندانیان سیاسی از پذیرش این شرط خودداری کردند | — | درخواست از زندانیان سیاسی اوین برای شرکت در مصاحبه تلویزیونی | 19 |
مادر مجید اسدی به کمپین گفت مسوولان دادستانی پس از مراجعه به او گفتهاند زندان باید نامه بفرستد و بهداری زندان رجاییشهر نیز موافقت دادستانی را شرط اعزام این زندانی سیاسی به بیمارستان عنوان کرده است. فاطمه وکیلی روز هفتم دی ماه ۱۳۹۶ به کمپین گفت: «یک ماه از زمانی که دکتر برایش آزمایش سونوگرافی نوشته گذشته، ما به دادستانی رفتیم، گفتند باید از زندان نامه بیاید و به بهداری زندان هم که زنگ میزنیم میگویند چنین اعزامی وارد سیستم کامپیوتری ما نشده و باید دادستان نامه بدهد، بیماریاش روز به روز بدتر میشود و دکترها هم گفتند برای نوشتن داروی جدید باید این آزمایشها انجام شود.» | 1 | مادر مجید اسدی: دادستانی با اعزام پسرم به بیمارستان مخالفت میکند | 20 |
ریچارد راتکلیف روز یکشنبه در گفتوگو با رادیو چهار بیبیسی گفت: « نازنین زاغری امروز همچنان در زندان است، اما آزادی او در بهترین حالت فردا خواهد بود.»بهگفته ریچارد راتکلیف فردای کریسمس (دوشنبه ۲۵ دسامبر / ۴ دی) روز تولد نازنین زاغری است و «ما امیدواریم که [در این زمان] او از زندان خارج شده باشد.» | 1 | اظهار امیدواری همسر نازنین زاغری به آزادی هر چه سریعتر او | 21 |
آرش صادقی و گلرخ ایرایی، زوج زندانی، پس از دو ماه محرومیت از حق ملاقات، روز جاری با یکدیگر دیدار کردند.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، آرش صادقی و گلرخ ایرایی که در زندانهای رجایی شهر و اوین محبوس هستند، پیشتر به دستور دادستانی و ضابطین سپاه از حق ملاقات با یکدیگر محروم شده بودند و امروز چهارم دیماه پس از دو ماه با یکدیگر ملاقات داشتند. | 2 | زوج زندانی پس از دوماه با یکدیگر ملاقات کردند | 22 |
یک شهروند چالوسی به نام علی پولادی، شب گذشته توسط ماموران انتظامی این شهر بازداشت و به بازداشتگاه اداره آگاهی منتقل شد. صبح امروز به خانواده این بازداشت شده اعلام شد که برای تحویل گرفتن پیکر “علی پولادی” مراجعه کنند. این موجب بروز درگیری هایی بین اقوام متوفی و تنی از ماموران اداره آگاهی شد. مقامات انتظامی توضیح مشخصی در مورد فوت علی پولادی ارائه نکرده اند. | 1 | مرگ یک بازداشتی در بازداشتگاه پلیس چالوس | 23 |
زندانیان زندان رجایی شهر پنج ماه است که در فضایی امنیتی و نامناسب نگهداری میشوند و تا کنون هیچگونه اقدامی از مسئولین برای بهبود وضعیت زندانیان صورت نگرفته است.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سالن ۱۰ اندرزگاه چهار زندان رجایی شهر به سیستم گرمایشی و آبگرمکن دسترسی ندارد و این وضعیت در فصل سرما سلامت زندانیان را به مخاطره انداخته است | — | شرایط زندانیان سیاسی رجایی شهر علیرغم اعتراض آنان بهبود نیافته است | 24 |
صدف وجدانی، دانشجوی بهایی، به دلیل اعتقادات دینی در هنگامه امتحانات پایانترم از تحصیل محروم شده است.به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، صدف وجدانی، شهروند بهایی که در رشته مهندسی معماری تحصیل میکرد، قبل از شروع امتحانات پایانترم از اخراج و محرومیت خود از تحصیل مطلع شده است.این دانشجو ورودی سال ۹۶ دانشگاه رازی کرمانشاه است. | 1 | اخراج دانشجوی بهایی از دانشگاه پس از یک ترم تحصیل | 25 |
گلرخایرایی، زندانی سیاسی محبوس دربند نسوان زندان اوین، در پی تظاهرات سراسری مردم ایران در نامه ای با اشاره به وضعیت بحرانی اقتصاد و جامعه نوشته است: «پایان راه یقیناً دستیافتنی خواهد بود وقتیکه بخواهیم و باور کنیم. باید ترفندهای حریف را بشناسیم و در فرازوفرودهای راه مبارزه به دور از احساسات و سرخوردگی و نومیدی به نقطه پایان که همانا آزادی از بند استبداد و ارتجاع است | 1 | گلرخ ایرایی: «باور کنیم که هر دیوار ظلم و جوری در هم شکستنی است» | 26 |
گزارش آماری و نمودار نقض اقوام و ملل ایرانی دردی ماه 1396
تهیه و تنظیم گزارش و نمودار: احسان حیاک
اسامی/ محل/ نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
بیست روز بعد از آزادی ارژنگ زرگوش از بازداشتگاه ادارهی اطلاعات، وی ۲۹ آذر دوباره توسط اطلاعات سپاه بجرم انتقاد از «کُندبودن کمکرسانی به قربانیان زلزلهی استان کرمانشاه» احضار و مورد بازجویی قرار گرفت، با اتهاماتی چون «تشویش اذهان عمومی» و «تبلیغ علیه نظام» حقوق بشر کردستان 2 دی/دوم دیماه، ماموستا “مراد اکرام”، امام و خطیب روستای “سهولان” به اداره اطلاعات مهاباد احضار و مورد بازجویی قرار گرفت.ینیروهای اطلاعاتی این روحانی کُرد را به اتهام “ارتباط با جریانات اسلامی” احضار و به مدت سه ساعت مورد بازجویی قرار دادهاند.کردپا 3 دی/ادارهی اطلاعات ایلام،یک روحانی به نام «امیرعلی روحی» را احضار و مورد بازجویی قرار داده است.اتهام مطروحه از سوی ادارهی اطلاعات علیه این روحانی ایلامی، «تبلیغ به نفع احزاب کرد مخالف نظام» بوده است..دموکراسی وحقوق بشر کردستان 7 دی
ابراهیم نوری، فعال سیاسی بدلیل اعتراض به رای صادره توسط دادگستری شهرستان اهر، جهت رسیدگی مجدد به پرونده این فعال سیاسی به شعبه ۲۶ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی احضار شد. هرانا 22 دی/سعید صادقیفر و مصطفی پروین به شعبه دهم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اردبیل احضار شدند. “در این ابلاغیه تنها علت حضور این افراد دفاع از اتهام انتسابی نامعلوم عنوان شده است، “طی روزهای اخیر روند ابلاغ احکام و احضار فعالین سیاسی و مدنی ترک (آذری) از طرف دستگاه قضایی تشدید شده است”.هرانا 25 دی |
6 نفر | احضار5 مورد | 1 |
٢٠ آبان ماه یک شهروند بوکانی به نام “هیمن مام قادری” ٢٣ ساله، توسط دادگاه انقلاب اسلامی سقز به اتهام همکاری با احزاب مخالف نظام به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.این شهروند خرداد ماه ٩۶، در بانه بازداشت و به اداره اطلاعات سنندج منتقل شد و هم اکنون در زندان مرکزی سقز به سر می برد. موکریان 3 دی/دکتر امیر سلیمی اقدم زندانی امنیتی متهم به جاسوسی که سال ۹۵ توسط وزارت اطلاعات در مهاباد بازداشت، پس از انتقال به زندان اوین و اتمام مراحل بازجویی در دادگاه انقلاب تهران به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.وی دارای دکترای حقوق و از شهروندان کرد اهل سنت ساکن شهر مهاباد است. او در مراسمات با سخنرانی های عمومی و گسترده بر ضد افراط گری در منطقه تاکید می کرد”.هرانا 4 دی.۶ دی ، نجمالدین فرجی از اهالی روستای لنجآباد مریوان جهت اجرای حکم یک سال و سه ماه حبس تعزیری به زندان مریوان منتقل شد.حکم وی در سال ۱۳۹۵ توسط دادگاه انقلاب مریوان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» صادر شده بود و در هفتهی اول دی ماه جاری در دادگاه تجدیدنظر سنندج مجددا تایید شد.تارنگارحقوق بشر 6 دی/.شعبه ۱۵ دادگاه شهید نوری زاهدان ۴ دیماه داوود عزیزی زندان سیاسی محبوس در زندان مرکزی زاهدان را به اتهام خروج غیرقانونی از کشور به تحمل ۸ ماه حبس تعزیری محکوم کرد.وی هم اکنون برای3 ساله قبلی خود در زندان است هرانا 7 دی/طی حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر٬ متهمان پرونده موسوم به “کتاب سرای مادر” به حبس و تبعید محکوم شدند. “علی محمد جهانگیری” به یک سال حبس و تبعید “علی نجاتی” به شش ماه حبس، “عبدالرضا شاکری روشن” به یک سال حبس، “عزت الله جعفری” به یک سال حبس و تبعید به زندان کرمان، “شاپور رشنوبه” یک سال حبس و تبعید به زندان شیراز و “اشرف رحیم خانی” به یک سال حبس و زینب کشوری، فعال حقوق زنان و از مدیران کتابسرای مادر،به سه ماه حبس قابل تبدیل به جریمه محکوم گردید. آقای عزت الله جعفری برای گذراندن حکم یکساله تبعیدی خود، راهی زندان کرمان شد.هرانا 14 دی
پیمان میرزازاده از سوی شعبهی سوم دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام تبلیغ علیه نظام بدون حق انتخاب وکیل به شش ماه حبس محکوم شد.وی ۲۷ آذر از سوی نیروهای امنیتی در این شهرستان به اتهام ارتباط با یکی از احزاب کُرد بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد. وزارت اطلاعات شاکی پرونده بوده و اتهام مطروحه فعلی او «تبلیغ علیه نظام از طریق سرودن ترانههایی در حمایت از احزاب کُردی» عنوان شده است. مرکز دمکراسی وحقوق بشر 24 دی یک وکیل کُرد به نام “طاهر توحیدی” توسط دادگاه سنندج به ١٧ ماه حبس محکوم شد.این وکیل دادگستری و استاد دانشگاه سنندج توسط شعبه ١٠۶ دادگاه کیفری به اتهام “توهین به مامور دولت و نشر اکاذیب” به ١٧ ماه زندان محکوم شده است.حکم این وکیل 28دی ماه اجرا شد و او به زندان مرکزی سنندج انتقال یافت.کردپا 29 دی |
13 نفر | احکام صادره 7 مورد | 2 |
درخواست مرخصی و آزادی مشروط مسعود سیفی زاده زندانی سیاسی که به اتهامات متعددی از جمله توهین به مقدسات، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود به دلایل نامعلومی توسط مسئولان قضایی و امنیتی رد شد. هرانا 2 دی
«فرامرز مامدی» فرزند اسعد از اهالی روستای دیرک سلماس علیرغم تقلیل مدت زمان محکومیتش به حبس تعلیقی، مجددا به دستور دستگاه قضایی به زندان سلماس منتقل شد.وی هم اکنون با دو پرونده روبرو است و به او اعلام شده بود در صورتی که خود را جهت سپریکردن سه سال حبس به زندان سلماس معرفی نکند، وثیقهی ۱۰۰ میلیون تومانی وی مصادره خواهد شد..هرانا 4 دی عبدالستار شیخ زندانی امنیتی که به اتهام همکاری با دولت پاکستان از سال ۹۱ با حکم ۱۰ سال حبس در زندان اوین به سر میبرد، روز گذشته به دلایل نامعلومی با چشم بند به بازداشتگاه ۲۰۹ این زندان که تحت نظر وزارت اطلاعات است منتقل شد. هرانا 5 دی محمد علی آذر زندانی سیاسی که تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی در زندان زاهدان نگهداری میشود، علیرغم بیماری عفونی در ناحیه فک و دهان که امکان تغذیه و نوشیدن مناسب را از او سلب کرده است از دریافت خدمات درمانی محروم مانده است.این زندانی علاوه بر محرومیت از خدمات درمانی در روزهای اخیر به اداره اطلاعات این شهر جهت بازجویی مجدد منتقل و درست از ناحیه ای که با عفونت روبرو است مورد ضرب و شتم قرار گرفت که موجب بدتر شدن وضعیت وی شد.هرانا 5 دی محمد صابر ملک رئیسی که پیشتر به دلیل اعتراض به محدودیت های اعمال شده توسط مسئولین زندان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفته و به قرنتطینه منتقل شده بود، در بیست و نهمین روز اعتصاب غذای خود به سر می برد.این زندانی که مهمترین خواسته اش اجازه استفاده از تلفن بود در زمانی که در نگرانی از وضعیت پدر بیمارش به سر می برد، پس از ضرب و شتم مامورین زندان به قرنطینه منتقل شده و کماکان از حق تماس و ملاقات با خانواده محروم است. هرانا 5 دی هادی قائمی از بازداشت شدگان عاشورای ۸۸ است که با ۱۵ سال محکومیت حبس به زندان گنبد تبعید و پس از ۵ سال به دلیل کهولت سن و جهت درمان بیماری های مختلف در اردیبهشت ماه ۹۴ به زندان اوین بازگردانده شد. خانواده آقای قائمی درخواست اعاده دادرسی نیز داده اند اما این درخواست در دادسرای تهران تاکنون به نتیجه مشخصی نرسیده است.هرانا 5 دی./حدود ۵۴ تن از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج پیشتر در مردادماه سال جاری به بند امنیتی ۱۰ واقع در اندرزگاه ۴ این زندان منتقل شدند، علیرغم کاهش جمعیت به حدود ۳۰ نفر کماکان با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند و۶ دیماه زندانیان به نشانه ی اعتراض به وضعیت نابسامان این محل از تحویل گرفتن ظرف غذای جیره زندان خودداری کردند.نبودهوای تازه به دلیل عدم وجود سیستم تهویه و کوچک بودن پنجره هایی که از هر دو طرف فنس کشی شده است،تنها یکی از مشکلاتی است که این زندانیان با آن روبرو هستند و بابت حل آن ماههاست نامه نگاری و پیگیری می کنند، هرانا6دی امیر مهدی طبسی زندانی امنیتی بند ۷ زندان اوین که در اعتراض به رای دادگاه و با درخواست محاکمه علنی از یازده روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده بود، به بیمارستان روانپزشکی امین آباد منتقل شد.آقای طبسی مدعی است “در هشتم شهرویور ماه سال ۹۰ به همراه همسرش معصومه(مینو) قاسم زاده ملک شاه به سفارت کشور اسرائیل برای اخذ پناهندگی مراجعه کرده، ولی درخواستشان توسط مسئولین سفارت رد شده و در تاریخ ۱۲ شهریورماه همان سال به ایران برمیگردند، در ۲۰ شهریورماه همان سال در منزل شخصی شان واقع در بلوار ابوذر خیابان وحدت توسط ماموران وزارت اطلاعات به اتهام جاسوسی دستگیر میشوند.” هرانا 7 دی رامین حسین پناهی به زندان سنندج منتقل شد.این زندانی سیاسی که بیش از دویست روز در بازداشت ارگان های امنیتی چون اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات بسر میبرد، به زندان سنندج منتقل شد.این زندانی سیاسی پیشتر بە مدت نە روز در اعتراض بە بلاتکلیفی خود در ادارە اطلاعات سنندج دست بە اعتصاب زدە بود.هرانا 19 دی همسر رضا شهابی که متولد آذربایجان شرقی است ۱۹ دیماه پس ازمراجعه به دادستانی، به وی اعلام شد که رضا شهابی به بند عمومی۲۰۹ اوین منتقل شده است.همانطور که در بیانیه های پیشین نیز ذکر شد، وضعیت جسمانی رضا شهابی به گونه ای است که باید تحت مراقبت ویژه و دائم باشد زیرا در روزهای اخیر دچار سکته ی مغزی شده است، اما مسئولان امنیتی و قضایی به جای بیمارستان، او را از زندان گوهردشت به زندان اوین منتقل کرده اند!۱۹ دیماه/زندانیان سالن ۱۰ اندرزگاه چهار زندان رجایی شهر به سیستم گرمایشی و آبگرمکن دسترسی ندارند و این وضعیت در فصل سرما سلامت زندانیان را به مخاطره انداخته در حالیکه مسئولان زندان نیز واکنشی نسبت به این اعتراضها نداشته و تا کنون اقدامی از سوی مسئولین برای رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی بیمار ازجمله آرش صادقی، رضا شهابی، سعید شیرزاد و مجید اسدی که وضعیت سلامت آنها خطرناک گزارش شده است. انجام نشده است. تارنگارحقوق بشر 20 دی جمعی از زندانیان سیاسی و امنیتی زندان اوین با نگارش بیانیه ای به حوادث اخیر ایران واکنش نشان دادند نوشتند “مطابق ماده ۲۷ قانون اساسی کشور و ماده ۲۰ منشور حقوق بشر هر گونه تجمعات و تظاهرات مسالمت آمیز آزاد شناخته شده است .همه انسانها در تشکیل اجتماعات و تظاهرات برای بیان خواسته ها، مطالبات، اعتراضات و ابراز نارضایتی ها و انتقاداتشان آزاد می باشد .و این مسئله جز حقوق مسلم و مصرح شهروندان محسوب می شود”. هرانا 20 دی/۲۴ دی ماه علیرضا گلیپور جهت بررسی مجدد پرونده از بند هشت زندان اوین به دادسرای اوین اعزام گشت.این زندانی سیاسی علیرغم وخامت حال و ابتلا به بیماری های حاد جسمی از حق مرخصی و آزادی مشروط محروم است.کمیسیون پزشکی تا کنون چندین بار نظریه عدم تحمل کیفر او را تایید کرده اما ضابطین پرونده و قاضی صلواتی از اجرایی کردن آن خودداری میکنند.تارنگار حقوق بشر 24 دی/مرتضی پروین، میلاد اکبری و اکبر جهانگیری با شکایت وزارت اطلاعات و به اتهام اخلال در نظم عمومی در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری شهرستان کلیبر محاکمه خواهند شد.این سه فعال پیشتر در تیرماه سال جاری بدلیل شرکت در سالگرد تولد بابک خرمدین با برگزاری سخنرانی، در دست داشتن بنر و پلاکارد هایی با محتوای آزادی “سیامک میرزایی” و دفاع از حق آموزش به زبان مادری به برنامه ای اعتراضی برای طرح مطالبات خود تبدیل بازداشت و پس از چند روز تحمل با تودیع قرار ۱۵ میلیون تومانی تا زمان دادگاه آزاد شدند. هرانا 24 دی/علی نوری ۲۴ دیماه در زندان اوین دچار حمله قلبی شده و به بهداری زندان اوین انتقال یافت که علیرغم وخامت حال وی، مسئولان زندان تا کنون برای آزادی اواقدامی نکردهاند.علی نوری نهم دی در تهران بازداشت و به قرنطینه زندان اوین منتقل شده؛ وی طی این مدت در بند ۲۰۹ زندان اوین مورد بازجویی قرار گرفته است و در حال حاضر در بند شش زندان اوین به سر میبرد. تا زمان انتشار این خبر بازداشت ۳۷۰۰ هزار تن از سوی مقامات جمهوری اسلامی تأیید شده است.تارنگار حقوق بشر 25 دی اولین جلسه دادرسی به اتهامات رامین حسین پناهی، فعال سیاسی ۲۵ دیماه در محل دادگاه انقلاب سنندج برگزار شد. وکیل رامین حسین پناهی در گفتگوئی گفت “اتهامی که برای رامین در نظر گرفته بودند “بغی” هست واین عنوان مجازات در قانون جدید مجازات اسلامی پیش بینی و تعریف شده که یک عنوان جدیدمجرمانه است و بین بغی، محاربه و مفسد فی الارض یا افساد فی االارض تفاوت وجود دارد.هرانا 26 دی آتنا دائمی و گلرخ ایرایی که در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان اوین هستند از بابت پرونده جدیدی که علیه آنها مفتوح شده است برای چهارمین بار امروز به دادسرا فراخوانده شدند.آنها پیش تر در شهریور ماه سال جاری و سپس ۲۰ و ۲۴ دیماه همین سال به شعبه ۱۴ دادسرای شهید مقدس فراخوانده شده بودند که در تمام موراد از حضور در دادسرا خودداری کردند.هرانا 27 دی |
71 نفر | اخبارزندانیان 66
مورد |
3 |
طبق آمار منتشر شده در سایت شرکت آب منطقهای استان در ۲۴ آذر ماه، حجم آب موجود در دریاچه ارومیه برابر با یک میلیارد و ۶۶ میلیون متر مکعب بوده و این در حالی است که طبق میانگین دراز مدت ۳۰ ساله، میزان آب موجود در دریاچه باید برابر با ۱۶ میلیارد متر مکعب باشد!”مدیر گروه آب و هواشناسی و استاد اقلیمشناسی دانشگاه تبریز گفت: “دریاچه ارومیه از فرم دریاچه خارج و تبدیل به بستر نمکییا پلایا شده است. همه تلاشها نیز برای جلوگیری از خیزش نمک است وی با بیان اینکه ۱۵ سال پیش برخی هشدار محققان و دانشگاهیان مبنی بر خشکی دریاچهی ارومیه را سیاهنمایی خواندند وبیتوجهی به هشدارها، نبود منشور محیطزیست، جای خالی کرسیهای آزاداندیشی در مسائل زیست محیطی، نبود حمایت ملی از محیط زیست و اجرایی نشدن قوانین و حمایت از برخی کارخانجات آلاینده به بهانهی حمایت از تولید و اشتغال نتیجهای جز تخریب محیط زیست ندارد”.یسنا 3 دی
۷ دی ماه یک کارگر پیمانکاری شاغل در نیروگاه شهید منتظر قائم در کیلومتر ۷ جاده کرج به ملارد،با بستن طناب به گردن خودکشی کرد.فرد متوفی که «رحیم پرویزی» نام دارد، دارای ۱۲ سال سابقه کار در نیروگاه شهید منتظر قائم به صورت پیمانکاری است.به نقل از همکاران وی گفته میشود طی چند ماه گذشته «پرویزی» بسیار نگران وضعیت شغلی خود بوده و اخیرا از واحد حراست نیروگاه به بخش نقلیه منتقل شده بود.ایلنا 8 دی/در حادثه ای سرباز وظیفه “محسن زارعی” در هنگ مرزی بانه واقع در استان کردستان در حین پایش نوار مرزی بر اثر انفجار مین کشته شد. تسنیم 13 دی/محمدجواد ابطحی، نماینده خمینیشهر، روز دوشنبه ۱۸ دی، گفت که چهار تن در اعتراضهای روزهای گذشته در این شهر کشته شدهاند.مقاماتو رسانههای داخلی پیش از این کشته شدن ۲۳ تن از تظاهراتکنندگان را در شهرهای دورود، ایذه، تویسرکان، شاهینشهر و قهدریجان تأیید کرده بودند.گفتنی است که دستکم ۶۰ تن از شهروندان طی هفته گذشته و در جریان تظاهرات سراسری بر اثر شلیک مستقیم گلوله نیروهای امنیتییا جراحت شدید جان باختند در حالی که مقامات جمهوری اسلامی تا این لحظه فقط کشتهشدن ۲۷ تن از تظاهراتکنندگان را در شهرهای خمینی شهر، دورود، ایذه، تویسرکان، شاهینشهر و قهدریجان تأیید کردهاند.تارنگار حقوق بشر 19 دی/حسین اسدبیگی، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی می گوید در مقایسه با سال ۱۳۹۵، آمار فرار دختران در شش ماه اول امسال افزایش داشته است.او گفته است که در سال ۱۳۹۵ در مجموع حدود پنج هزار مورد فرار دختران به سازمان بهزیستی اطلاع داده شد.این آمار دخترانی است که بعد از فرار از خانه به مراکز زیر نظر بهزیستی ایران مراجعه کرده وگزارش داده شدهاند و احتمالا آمار واقعی بیشتر از این است. 20 دی/شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با نگارش بیانیه ای نسبت به اعتراضات سراسری مردم و حوادث اخیر ایران واکنش نشان داده اند.در این بیانیه با اشاره بر اینکه برگزاری تجمع حق قانونی ملت ایران است نوشته شده “ما خواهان رفع محدودیت های ایجاد شده در فضای مجازی و رسانه ای و آزادی هر چه سریعتر بازداشت شدگان روزهای اخیر هستیم. دانش آموزان و دانشجویان در فصل امتحانات خویش بوده و بایستی سریعا زمینه های آزادی آنان فراهم گردد و فضای امنی برای فعالیت شوراهای صنفی دانشجویان فراهم شود”. هرانا 20 دی/اداره اطلاعات سنندج خانواده سارو قهرمانی را تهدید کرده که از ثبت شکوائیه درباره قتل فرزندشان خودداری کنند و والدین سارو درپی فشار نیروهای اطلاعاتی مجبور به پذیرفتن خواسته آنان شدهاند. نیروهای اطلاعاتی در حین برگزاری مراسم ختم سارو قهرمانی با پدر وی تماس گرفته و او را تهدید کرده بودند که تنها یک روز اجازه برگزاری مراسم ختم را دارند. اداره اطلاعات سنندج خانواده سارو قهرمانی را تحت نظر قرار داده و رفت و آمد شهروندان با این خانواده را کنترل میکنند.کردپا 30 دی |
—- | اخبارعموم 6 مورد | 4 |
۲۳ آذر ، نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در روستای «آلیکند» بوکان بعد از اقدام به تفتیش چندین منزل مسکونی بدون ارائهی مجوز قانونی و ضرب و شتم ساکنین این روستا، یک تن را بازداشت کردهاند. هویت فرد بازداشتشده «صلاح حاجیرسولی» است و از دلیل اصلی بازداشتش اطلاعی در دست نیست.مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 30آذر
۲۲ آذر، در شهرستان اسلامآباد غرب در استان کرمانشاه یک تن به نام «نظیر آبادی» به اتهام «همکاری با یکی از احزاب کُردی» در حال فیلمبرداری از مراکز دولتی بازداشت شده است.او از کارکنان یکی از فرهنگسراهای استان میباشد و در حال تهیهی فیلم کوتاهی در رابطه با «برخورد مسئولین با ارباب رجوع» بازداشت شده است. اما اُرگان بازداشتکننده او را به فیلمبرداری از مراکز امنیتی و همکاری با احزاب کُردی متهم کرده است. مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 30آذر علیرضا نیکزاده که مجالس درویشی شهرستان گرمسار در منزل وی برگزار میشود، پس از یک هفته بازداشت به دلیل عارضه قلبی به بیمارستان کوثر سمنان منتقل شد.این درویش بازداشتی، تحت تدابیر امنیتی و با دستبند و پابند در بیمارستان نگهداری میشود.مجذوبان نور17 دی ۱۱ نفر از بازداشت شدگان حوادث اخیر به زندان سقز منتقل شدند.این افراد که توسط نیروی انتظامی دستگیر شده بودند اولین سری از بازداشت شدگان هستند که بازجویی آنها به پایان رسیده و به زندان تحویل داده می شوند.گزارشات دریافتی حاکی از آن است که همچنان تعداد نامعلومی از بازداشت شدگان در بازداشتگاه های دیگر مانند بازداشتگاه اداره اطلاعات و سپاه در حال طی مراحل بازجویی هستند.شاهدین از حضور حداقل ۷ زن در میان بازداشت شدگان این شهر خبر می دهند.هرانا 17 دی/دستکم ۳۰۰ تن از شهروندان اهل تبریز و مناطق اطراف آن پس از بازداشت در هفتههای گذشته، به بند قرنطینه زندان مرکزی تبریز انتقال یافتند؛ بند قرنطینه زندان تبریز تنها از سه اتاق تشکیل شده که حداکثر ۵۰ نفر ظرفیت دارد.بسیاری از این بازداشتشدگان زخمی و کتکخورده اند و وضعیت حداقل پنج نفرشان بسیار بد است.تارنگارحقوق بشر 19 دی/شمار کثیری از شهروندان معترض در هفتههای گذشته در ایذه، مسجدسلیمان، شادگان، شوشتر و روستاهای کوچک بازداشت شدند و اکنون در شهر اهواز نگهداری میشوند.تعدادی از این بازداشت شدگان در کمپهای ترک اعتیاد به سر می برند؛ یکی از این بازداشت شدگان در آخرین تماسی که با خانواده خود داشته گفته چهار روز است که غیر از آب به آنها هیچ چیزی داده نشده است.گفته می شود که در ایذه فقط ۴۰۰ نفربازداشت شدهاند که ۴٠ نفر آنها زن هستند؛ ماموران در برخی موارد کل خانواده یک نفر را بازداشت کردهاند.تارنگار حقوق بشر19 دی/۱۰ نفر از بازداشت شدگان نصیرآباد باوجود قول های متعدد مسئولان در مورد آزادی با قرار وثیقه، و برگزاری دادگاه و آزادی زود هنگام، همچنان در بلاتکلیفی بسر می برند.جوانان نصیرآباد بامداد ۱۴ دی ماه ۹۳ با یورش مامورا سپاه در خانه های خود در حالی که “خواب بودند” بازداشت شدند، با گذشت ۳۵ ماه اما دادگاهی غیر علنی و بدون اجازه حضور خانواده زندانیان؛ تنها سه نفر از آنها به نام های نجیب رئیسی، عبدالستار بهرامزهی و امین رئیسی به طور مجزا به ترتیب در روزهای ۱۹، ۲۲ و ۲۳ اسفند سال گذشته در زاهدان برگزار شد.کمپین فعالین بلوچ 20 دی/سه زندانی سیاسی به نامهای نعمت الله نصرت زهی ۲۴ ساله، عمران دهواری ۲۳ ساله، و عبدالرزاق امراء روز چهارشنبه ۲۰ دی ، از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به زندان مرکزی زاهدان منتقل شدند.این سه نفر سه ماه قبل در سراوان توسط ماموران سپاه بازداشت شدند..اتهام این افراد “اقدام علیه امنیت ملی کشور” عنوان شده است.کمپین فعالین بلوچ 22 دی سرنوشت یک شهروند کُرد به نام جبار حسینی اهل شهرستان دالاهو که که چهار ماه پیش از سوی نیروهای اطلاعاتی بازداشت شده در هالهای از ابهام قرار دارد.یکی از نزدیکان خانواده حسینی اعلام کرد: نیروهای اطلاعاتی جبار حسینی را به جای فرزندش بازداشت کردهاند. پیشتر،یکی از فرزندان این شهروند کُرد به نام نجات به اتهام “تبلیغ علیه نظام” بازداشت و سپس با تودیع وثیقه ٣٠٠ میلیونی آزاد شده بود.کردپا24 دی ۲۲ تن از بازداشتشدگان تظاهرات سراسری که پیشتر با آزادیشان مخالفت شده بود، ۲۵ دیماه از بند ۳۵۰ اوین به مکانی نامعلوم شدهاند. وضعیت جسمی این بازداشتشدگان نامشخص است و بسیاری از آنها از حق دسترسی به وکیل محروم و تحت فشار برای اعترافات تلویزیونی هستند.گفتنی است، نیروهای امنیتی از دیدار زندانیان با خانوادههایشان جلوگیری میکنند.تارنگار حقوق بشر 25 دی/طی روزهای گذشته دستکم ۳۹ تن از بازداشت شدگان اعتراضات روزهای گذشته مربوط به اعتراضات مردمی در شهرستانهای اسدآباد و تویسرکان به زندان مرکزی همدان منتقل شدند.این افراد پس از پایان مراحل بازجویی در بازداشتگاههای امنیتی اطلاعات و اطلاعات سپاه به بند قرنطینه زندان همدان منتقل شده اند.در بین منتقل شدگان ۳۵ تن مربوط به اعتراضات شهرستان اسدآباد هستند که به “فساد فی الارض” متهم شده اند.همچنین ۴ زندانی دیگر مربوط به اعتراضات شهر تویسرکان هستند که به آنان اتهام “محاربه” تفهیم شده است.هرانا 30 دی توضیح: اخبار بازداشتی ها بر11 مورد و دستکم789 نفر دلالت داشت که متاسفانه به سبب عدم گنجایش، تعداد نفرات در نمودار فوق منعکس نگردیده است |
— | اخبار بازداشتی ها
11 مورد |
5 |
دوشنبه (۴ دی ماه) تعدادی از مجموع ۱۲۰۰ کارگر شرکت حمل و نقل خلیج فارس با تجمع مقابل ساختمان وزارت اقتصاد و دارایی، خواستار رسیدگی به مشکلات صنفی خود شدند4 .دی ماه / صد نفر از رانندگان تاکسی در شهر یاسوج در اعتراض به فعالیت تاکسیهای اینترنتی روبروی شورای شهر تجمع کردند.به گفته این رانندگان، برخی تاکسیهایاینترنتی که بدون گذراندن مراحل قانونی و کسب مجوز از دستگاههای ذی ربط به جابجایی مسافر با قیمت ارزانتر اقدام کردند.مورخ 3 دیماه/ روز سوم دیماه کارگران تراورس لرستان و خوزستان همزمان در اعتراض به پرداخت نشدن دستکم سه ماه معوقات مزدی در این دو استان تجمع کردند.3 دی/ کارکنان شرکت راهآهن نیشابور در اعتراض به دریافت نکردن ۳ ماه حقوق، مقابل فرمانداری این شهرستان تجمع کردند. 3 دیماه/ جمعی از شهروندان اهوازی جمعه یک دی ماه در اعتراض به انتقال آب کارون به دیگر استانها تجمع کردند.عصر ایران / صدا وسیما /فارس / ایلنا 5 دی
جمع کثیری از اهالی روستای خورخوره به دلیل بی اعتنایی مسئولین اداره آموزش و پرورش شهر مهاباد در تامین نیروی خدماتی مورد نیاز مدارس این روستا و عدم توجە به درخواستهای مکرر مردم و انجمن اولیای مدارس خورخوره مقابل آموزش و پرورش این شهر تجمع کردند.این تجمع که از ساعت ١٠تا ١٢ ظهر به طول انجامید با وعده مسئولین آموزش و پروش مبنی بر برگزاری جلسه فوق العاده با مقامات استان جهت پیگیری مطالبات مردم پایانیافت.تین نیوز7 دی/ششم دیماه حدود ۳۵ نفر از رانندگان بخش ماشین آلات فاز ۱۲ کنگان دیروز و امروز (۵ و ۶ دیماه)بابت پرداخت نشدن معوقات مزدی خود اعتراض کردند.به گفته یکی از کارگران، آنان در خرداد ماه ۸۰ درصد، و مرداد ماه ۷۰ درصد دستمزد خود را دریافت کردهاند و بابت ماههای شهریور، مهر، آبان و آذر نیز طلبکارند.ایلنا 7 دی تجمع صدها نفر شهروند در مشهد که علیه مسئولان و وضعیت نابسامان کشور شعار میدادند،هفتم دیماه به خشونت کشیده شده و چند نفر نیز بازداشتشدهاند.مأموران امنیتی علیه معترضان از ماشین آبپاش و گاز اشکآور استفاده کردند.بر اساس ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، چندین نفر از معترضان در جریان تجمع زخمی شدهاند. گفته میشود که تجمعهای مشابهی در شهرهاییزد، نیشابور شاهرود، بندر گناوه و کاشمر نیز رخ دادهاست.مردم شاهرود از مردم خواستند در اعتراض نسبت به بی کفایتی مسئولان به آنها بپیوندند.بازار طلافروشان بندر گناوه در استان بوشهر، همراه با کسبه این شهر نسبت به گرانی معترض شدندد. تارنگارحقوق بشر 7 دی حدود صد نفر از کارگران پیمانکاری پارس جنوبی در اعتراض به تأخیر طولانی در پرداخت دستمزدها دست از کار کشیدند و در ورودی مجتمع تجمع کردند.این کارگران که در فازهای ۲۲، ۲۳ و ۲۴ پارس جنوبی مشغول به کار هستند، در ماههای گذشته مطالبات مزدی خود را دریافت نکردهاند.این کارگران میگویند؛ دستمزد ما از ابتدای پاییز پرداخت نشده و هرچه به کارفرما که همان شرکت پیمانکاری است، مراجعه کردهایم، نتیجه نداشتهاست. ایلنا 24 دی/جمعی از کارگران «کیش چوب»، (۲۴ دی ماه) در اعتراض به بلاتکلیفی ۲۰۰ نفر از همکارانشان به دلیل تعطیلی این واحد تولیدی، مقابل ساختمان منطقه آزاد کیش در جزیره کیش تجمع کردند.یکی از کارگران معترض گفت: از مهر ماه سال جاری (۹۶) این واحد تولیدی برای مدت حدود یک ماه تعطیل و تمامی ۲۰۰ کارگر این واحد صنعتی بلاتکلیف شدند”.ایلنا 25 دی گروهی از کارگران تعمیرات خطوط راهآهن شمال شرق در انتقاد به پرداخت نشدن حقوق معوقه خود دست به اعتراض صنفی زدند.نزدیک به ۶۰۰ کارگر پیمانی راهآهن شمال شرق از (شنبه ۲۳ دی ماه) تاکنون در اعتراض به تاخیر افتادن سه مزد و ۵ ماه حق بیمه از سوی پیمانکار دست به اعتراض صنفی زدهاند.ایلنا 25 دی |
—- | اعتراض و تجمع 11
مورد |
6 |
محمد صابر ملک رئیسی که پیشتر به دلیل اعتراض به محدودیت های اعمال شده توسط مسئولین زندان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفته و به قرنتطینه منتقل شده بود، در بیست و نهمین روز اعتصاب غذای خود به سر می برد. هرانا 5 دی/امیر مهدی طبسی زندانی امنیتی بند ۷ زندان اوین که در اعتراض به رای دادگاه و با درخواست محاکمه علنی از یازده روز گذشته دست به اعتصاب غذا زده بود، به بیمارستان روانپزشکی امین آباد منتقل شد. هرانا 7 دی | 2 نفر | اعتصابات 2مورد | 7 |
سازمان دیدهبان حقوق بشر امروز با صدور بیانیه ای گفت که مقامات ایرانی از استفاده از زور بیش از حد علیه معترضین را متوقف کند و باید اعتیادشان به سرکوب را تغییر دهند و به مردم اجازهی سخن گفتن و تظاهرات بدهد.هرانا 13 دی
کمیسر حقوق بشر سازمان ملل از ایران خواست نیروهای امنیتی را مهار کند.ید رعد الحسین در بیانیهای با اشاره به کشته شدن بیش از ۲۰ نفر و بازداشت صدها تن در جریان اعتراضهای اخیر ایران، خواستار انجام تحقیقات جامع، مستقل و بیطرفانه درباره اقدامات خشونتبار صورت گرفته شد.رادیو فردا 14 دی/وزیر امور خارجۀ بلژیک در پایان دیدار خود با جواد ظریف، که در کاخ «اِگمون» در بروکسل انجام گرفت، با اشاره به حکم صادر شده در بارۀ احمد رضا جلالی، پزشک ایرانی ساکن سوئد، به رسانهها گفت کشور او «با مجازات اعدام مخالف است و بنابراین برای لغو آن تلاش میکند».رادیو فرانسه 22 دی |
—- | بین المللی 3
مورد |
7 |
در ادامه بازداشت دامنه دار شهروندان عرب اهل اهواز ۵ تن دیگر از آنان توسط نهاد های امنیتی بازداشت شدند. این افراد که تعداد محرز شده آنان به بیش از ۱۳ نفر رسیده است همگی متهم هستند در روزهای اخیر در مجموع اعتراضاتی در خصوص مسایل مختلف از جمله تبعیض در استخدام، درگیری های روستای جلیزی، انتقال آب کارون و خشک شدن تالاب ها و رودخانه ها شرکت داشتند.هرانا 2 دی
عزت نصری توسط مامورین لباس شخصی ادارهی اطلاعات شهرستان سقز در میدان مادر این شهر بازداشت شده است.او که سابقهی بازداشت و بازجویی را دارد، آخرین بار در روز یکشنبه۱۷ اسفند ۱۳۹۳ از سوی ادارهی اطلاعات سقز بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت.عزت نصری آن زمان به صورت موقت بعد از اتمام بازجویی ها آزاد شده بود..مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 4 دی «رضا مریمی» از سوی نیروهای وزارت اطلاعات در شهرستان بانه بازداشت و به زندان سقز منتقل گردید.اتهام مطروحه از سوی این نیروها در هنگام بازداشت ارتباط او با یکی از احزاب کُردی عنوان شده است اما از مستندات و مصادیق اتهام مطرحه اطلاعی در دست نیست.مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 4 دی/در هفتهی آخر آذرماه هم در سنندج سه تن از اهالی روستای «توریور» به نامهای «آرام علیرضایی» و «بهنام علیرضایی» فرزند عباس و «فاتح حاجی احمدی» فرزند محمدصالح به اتهام مشابهی توسط نیروهای ادارهی اطلاعات بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شدند.مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 4 دی «پیمان میرزازاده» فرزند نورالدین از اهالی روستای گنگچین ارومیه از سوی نیروهای امنیتی در این شهرستان بازداشت و به محل نامعلومی منتقل گردید.خانوادهی میرزازاده به مراجع قضایی و امنیتی شهرستان ارومیه مراجعه کردهاند اما تاکنون اطلاع دقیقی از محل نگهداری وی کسب نشده است.نیروهای امنیتی به هنگام بازداشت پیمان میرزازاده، اتهام وی را ارتباط با یکی از احزاب کُردی عنوان داشتهاند.مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 4 دی/آقای علیرضا نیکزاده، از دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی که مجالس lمذهبی در شبهای جمعه در شهرستان گرمسار در منزل وی برگزار میشود، عصر دیروز در شهرستان سمنان توسط مأمورین امنیتی دستگیر شداتهام وی تحریک مردم به تجمعات اعتراضی عنوان شده است..مجذوبان نور 11 دی/عبدالحمید آریامنش (قلندرزهی) فرزند کریم،۳۳ ساله ۱۵ دی در روستای لاسجرد شهرستان سرخه سمنان بازداشت شد.ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به منزل شخصی وی بازداشتش کرده و وی را به مکان “نا معلومی” منتقل کردند. “عبدالحمید فعال مدنی و مذهبی است و از سال ۸۸ بخاطر فعالیتهایش در لیست سیاه اطلاعات بوده است .کمپین فعالین بلوچ 16 دی شجاع حسینزاده، مدیر کانال تلگرامی “بانه نیوز” در نتیجه دو مورد شکایت شهردار بانه به اتهام “نشر اکاذیب” بازداشت شد.مدیر کانال تلگرامی“بانه نیوز به دو موضوع “تخریب ایستگاه چای پیرمراد و برخورد شدید با میوه فروشان توسط شهرداری” پرداخته که خشم شهردار بانه را برانگیخته است.14دی/شهریار گلوانی، نویسنده، مترجم و منتقد ادبی،۱۴دیماه در منزل شخصی خود در شهرستان خوی بازداشت شده و تا زمان انتشار این خبر اطلاعی از وضعیت او به دست نیامده است.محمد بم، شاعر ساکن آبادان نیز۱۲ دیماه در پی شرکت در تظاهرات سراسری از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است و از محل نگهداری وی خبری در دست نیست.همچنین نیروهای امنیتی مهرزاد اصفهان پور هنرمند و خواننده را در روز دهم دی ماه در اصفهان بازداشت کردهاند.تارنگارحقوق بشر 17 دی عباس کوچری خوشنویس سرشناس به دلایل نامعلومی بازداشت شد.این فعال اهل خوی مورخ دوشنبه یازدهم دیماه سال جاری پس از یورش ماموران امنیتی و تفتیش کامل منزل توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. هرانا 18 دی شاپور رشنو و دو فعال سیاسی در اندیشمک بازداشت شدند. هویت دو بازداشت شده دیگر نامشخص است.شاپور رشنو، پیشتر به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» به تحمل یکسال حبس تعزیری و تبعید به شهرستان شیراز محکوم شده بود. هرانا 18 دی روز چهارشنبه مورخ ۶ دیماه سال جاری سید احمد پوازی فرزند محمد، امام جمعه اهل سنت روستای لافت از توابع شهرستان قشم توسط نیروهای اطلاعاتی بندر عباس دستگیر شد.هرانا 18 دی/دادخدا سالاری با اشاره به اینکه در حوادث اخیر فضای مجازی مهمترین بستر آشوبهای به وجود آمده محسوب میشود، اعلام کرد: “طی اقدامات فنی و رصد انجام گرفته توسط نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی،8 نفر از مدیران کانالهای شبکههای اجتماعی که دعوت به شورش میکردند در همان ساعات اولیه در چند شهرستان استان کرمان دستگیر شدهاند وی صبح امروز در جلسه شورای معاونین دادگستری اظهار کرد: در حال حاضر 27 نفر از عوامل اصلی و محوری اغتشاشات اخیر در بازداشت بسر می برند. فارس 19 دی/ناصر عتباتی دادستان اردبیل از دستگیری چندین نفر از لیدرهای اصلی در اردبیل که با فراخوان مردم را به زعم او به “آشوب” دعوت و تحریک میکردند خبر داده گفت به جز دستگیری 3 نفر از عوامل اصلی آتش زدن دو مسجد، همچنین کسانی که با گروهک نفاق ارتباط داشتند، بازداشت گردیند”.ایرنا 20 دی/دو نفر از اهالى روستاى “دریک” از توابع سلماس به نامهاى «محکوم اسماعیلشیدان» و «فریدون عبدى» توسط اطلاعات سپاه سلماس بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفتند.بنا بر گزارشی دیگر از این نهاد مدافع حقوق بشری، روز ۱۴ دی، «ماکوان حسنی» از اهالی نوسود در محل کارش در نوسود توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد.همچنین روز ۱۳ دی، «آکو یاری» توسط نیروهای امنیتی در جوانرود بازداشت و به بازداشتگاه ادارهی اطلاعات کرمانشاه منتقل شد.از شهر مریوان نیز گزارش می رسد یک تن دیگر به نام « تحسین دادرس» از اهالی روستای سردوش روز نهم آذر توسط نیروهای ادارهی اطلاعات بدون اخطار قبلی مورد شلیک مستقیم قرار گرفته و پس از زخمیشدن بازداشت شده است.همگی این افراد با اتهاماتی مانند همکاری با گروههای مخالف نظام روبرو هستند اما از جزئیات پروندههایشان و مصادیق اتهامی مطروحه اطلاع دقیقی در دست نیست. مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 20 دی .مأموران امنیتی و لباسشخصی، محمود هاشمی از دراویش کوار را بازداشت کرده و به مکان نامعلومی انتقال دادند.آقای محمدعلی روشن از دیگر دراویش گنابادی نیز در همین روز در شیراز بازداشت شد. مجذوبان نور 22 دی نیروهای امنیتی حکومت ایران در شهر ایلام، بە منزل یک شهروند کورد یورش و اقدام بە بازداشت وی کردەاند.خبرنگار ”هەنگاو“ در ایلام هویت شهروند بازداشت شدە را ”غلام رضا قنبرپور“ اعلام کردە است کە پس از بازداشت بە مکان نامعلومی منتقل شدە است.بە گفتەیک منبع موثق، این جوان کورد بە اتهام ”همکاری با احزاب کورد اپوزسیون ایران“ بازداشت شدە است.ها نگاو 24 دی چنگیز رئوفی شهروند ایلامی روز ۹ دیماه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.یک منبع نزدیک به خانواده وی با تایید این خبر توضیح داد: “چنگیز صبح روز شنبه مورخ ۹ دیماه در شهرستان آبدانان توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد”.لازم به ذکر است که آقای رئوفی در تجمعات اخیر حضور نداشته است. هرانا 24 دی/آقای مهدویفر روز یکشنبه ۲۴ دیماه، در هنگام سفر به شهرستان مشهد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده بود که نهایتا طی تماسی با خانواده ی خود خبر از انتقالش به زندان مرکزی اصفهان داده است”.هرانا 27 دی/٢٠ دی ادارە اطلاعات مهاباد یک شهروند اهل این شهر با هویت ”رمضان عزیزی“ را احضار و بازداشت کردەاند.فرزند رمضان نیز با هویت هیمن عزیزی به اتهام همکاری با یکی از احزاب کوردی تحت تعقیب است.رمضان عزیزی پیشتر نیز در مردادماه ٩۴ به مدت ٨ ماه بدون دادگاهی در بازداشت بە سر بردە بود. هه نگاو 25 دی/یک شهروند اهوازی به نام سید سجاد موسوی در که در اعتراضات شهر اهواز مشارکت داشت پس از اینکه برای شکافتن محاصره نیروهای امنیتی و انتظامی از اسلحه شکاری استفاده کرده بود بازداشت شد، از سرنوشت او پس از بازداشت اطلاعی در دست نیست. گفته میشود نیروهای امنیتی برای دستگیری او پدر سالخورده این شهروند را به مدت ۴ روز گروگان گرفته و پس از اینکه آقای موسوی خود را به دستگاه امنیتی معرفی کرد آزاد شد.هرانا 25 دی/فرشید تاجمیری دانشجوی دانشکده فنی همدان در تاریخ ۹ دیماه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است فرشید از زمان بازداشت اش تاکنون با خانواده خود تماسی نداشته است .اما ۲۵ دیماه فردی (با هویت محفوظ) با خانواده فرشید تماس گرفته و از وخامت جسمی فرشید در روز های گذشته در بازداشتگاه اداره اطلاعات خبر داده است..هرانا 26 دی.در جریان تجمع امروز دراویش گنابادی مقابل فرمانداری کوار که با دخالت مأمورین انتظامی و امنیتی و استفاده از گاز اشکآور و باتوم و شوکر به خشونت کشیده شد ذبیحالله گُردپور، عبدالله رضاییان و محسن آزادیفر از دراویش گنابادی ساکن این شهرستان بازداشت و عدهای نیز زخمی شدند.برخی اسامی زخمیها که تاکنون به دست خبرنگار مجذوبان نور رسیده از این قرار است:خانم راحله مریخ نورالله گلشن نصرالله گلشن خیرالله کرمی غلام آزادی احمد دهقان امین ندومی ایمان ندومی سجاد پورفرجام مهدی نوری ذبیحالله گُردپور. مجذوبان نور 25 دی/محمد نجفی فعال حقوق بشر و وکیل دادگستری در شازند اراک ۲۵ دیماه در مقابل منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد..هرانا 25 دی/جواد و امین اشرفی دو مهندس شاغل در نیروگاه همدان توسط نیرو های امنیتی بازداشت شدند.علیرغم پیگیری های خانواده این دو مهندس نیروگاه، تلاش آنان به نتیجه نرسیده و تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و سرنوشت این دو شهروند اطلاعی حاصل نشده است. هرانا 26 دی/۲۳ دی، «امجد یوسفی» فرزند حسین توسط ماموران وزارت اطلاعات در پیرانشهر بازداشت شدە و تاکنون اطلاع دقیقی از سرنوشتش کسب نشده است، ماموران به هنگام بازداشت، هیچگونه برگهی قضایی ارائه ندادهاند و خانوادهاش علیرغم مراجعه به مراجع قضایی و امنیتی موفق نشده اند اطلاع دقیقی از علت بازداشت و یا محل نگهداریاش کسب نمایند.مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 27 دی/مجید محمد آبادی دانشجوی دانشکده فنی همدان، در تاریخ ۱۱ دیماه بدون اینکه نقشی در موضوع اعتراضات سراسری داشته باشد توسط نیرو های امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده و علیرغم پیگیری های خانواده ، تلاش آنان به نتیجه ای نرسیده، از دلایل بازداشت، نهاد بازداشت کننده و سرنوشت او هم اطلاعی در دست نیست.هرانا 28 دی |
80 نفر | بازداشت 21 مورد | 8 |
جمعی از کولبران در منطقهی صومای و برادوست ارومیه هدف شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی قرار گرفتند که در نتیجهیک تن به نام «مظهر سلحشوری» از ناحیهی زانو دچار جراحت شد.این کولبر ۲۲ ساله که به تازگی تشکیل خانواده داده است، وضعیت جسمی وی وخیم گزارش میشود.حقوق بشر کردستان 2 دی/در مناطق مرزی بانه، دو کولبر دیگر به نامهای «مهدی احمدپور» ٢٧ ساله از اهالی روستای برویشکانی و «کارساز عزیزی» ٣٠ ساله فرزند محمود از اهالی روستای کیله درپی شلیک مستقیم هنگ مرزی این شهرستان دچار جراحت گردیدند که وضعیت عمومی این دو کولبر در بیمارستان وخیم گزارش شده است.در حادثهای مشابهە در منطقه مرزی «زلی» بانه، «عادل محمدپور» از اهالی روستای سیاومه هدف شلیک نیروهای مرزبانی قرار گرفته و به شدت دچار جراحت شده است. حقوق بشر کردستان 2 دی
گروهی از کولبران کُرد در مرز “میشیاب” بانه در کمین نیروهای نظامی حکومت ایران افتادند و درپی شلیک مستقیم این نیروها،یک کولبر کُرد به نام “هادی امینی” ٢۶ ساله اهل روستای “بیاندره” جان باخته است.گفته میشود، دو کولبر دیگر در این حادثه زخمی شدهاند که تا لحظه انتشار این خبر، هویت آنان برای آژانس کُردپا مشخص نشده است.در همین رابطه نیز، شامگاه سهشنبه پنجم دیماه، گروهی از کولبران کُرد در مناطق مرزی سردشت در کمین نظامیان حکومتی افتادند و درپی شلیک مستقیم نظامیان حکومتی،یک کولبر کُرد به نام “قادر آزاده” به شدت زخمی شده است.کردپا 10 دی/نیروهای مرزی در اشنویه در دهستان دشتبیل بر روی جمعی از کولبران آتش گشودند.در نتیجهی دو کولبر به نامهای «عبدالطیف شعبانی» و «شوان محمودی» از اهالی بخش مرکزی اشنویه به شدت دچار جراحت شده و به بیمارستانی در تبریز منتقل شدند.همان روز یک کاسبکار سقزی به نام «سیروان پسندی» ٣۴ ساله در اثر تیراندازی نیروهای انتظامی بعد از جراحت از ناحیهی سر، جان خود را از دست داد.همزمان نیروهای مرزبانی مستقر در پاسگاه بیتوش سردشت، شماری از کولبران را هدف مستقیم قرار دادند که در نتیجه یکی از کولبران به نام «مجید محمدیان» به شدت مجروح شده و به سردشت انتقال یافت.مرکز حقوق بشر کردستان 21 دی/در روزهای گذشته دستهای از کولبران مورد هجوم نیروهای هنگ مرزی قرار گرفته و در نتیجه از معبر اصلی خود خارج شدند.در پی آن یک کولبر به نام «سعید پیری» ۲۸ ساله از ارتفاع سقوط کرده و از ناحیهی گردن و پشت دچار جراحت شد. او اکنون در بیمارستانی در سنندج تحت مراقبت میباشد.در خبری دیگر در همین شهرستان ۲۴ دییک کولبر دیگر به نام «فرهاد دستور» ٣١ ساله براثر سقوط از گردنهی «تته» به شدت مجروح شده و به مراکز درمانی منتقل شد.مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 27 دی/نیمه شب 28دیماه،یک کولبر کُرد به نام “شورش عمری” اهل مهاباد در کوهستانهای سردشت درپی تعقیب و گریز نظامیان حکومتی دچار حادثه سقوط از ارتفاع شده و جان خود را از دست داد.به گفته یک منبع آگاه، این کولبر کُرد بههمراه گروهی از کولبران در کمین نظامیان حکومتی افتاده و درپی تعقیب این نیروها دچار این حادثه شده است.کردپا29 دی/یک شهروند ایرانشهری به نام “نعیم سایگانی” که به همراه دو نفر دیگر از بستگانش سوار موتور سیکلت بود، توسط کلانتری ۱۱ شهرستان ایرانشهر با خودرو مورد ضرب واقع شد و در اثر واژگونی موتور و اصابت سر نامبرده به جدول کشته شد.کمپین فعالین بلوچ 22 دی |
9 نفر | تیراندازی نیروهای امنیتی به مردم 10 مورد
|
10 |
مأموران وزارت اطلاعات هفتم آبان ماه محمد کاهکش، ورزشکار زندانیاهل و ساکن خوزستان را احضار و از وی خواستهاند تکذیب نامه ای بنویسد و اعلام کند که او در زندان نیست و بازداشت او به خاطر مسائل ورزشی دروغ است اما محمد کاهکش درخواست آنها را رد و اعلام کرده است تا زمان آزادی به اعتراض خود ادامه خواهد داد./ در جلسه تفهیم اتهام در دادیاری شعبه ۱۰ دادسرای عمومی و انقلاب دادگاه اردبیل مهدی دوستدار فعال ترک (آذری) ساکن شهرستان اردبیل از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق دیوار نویسی و پخش اعلامیه تفهیم اتهام شده است، با توجه به صدور ۲۰ میلیون تومان قرار وثیقه برای نامبرده، به رغم مراجعه خانواده به وقت اداری برای تودیع قرار، مسئولین قضایی از قبول وثیقه امتناع و آزادی وی را مشروط بر افشای اسامی (به گفته آنان) “همدستان” خود اعلام نموده اند. / مجید اسدی، زندانی سیاسی، طی هفتههای اخیر با مشکلات حاد گوارشی مواجه بوده و نیاز فوری به رسیدگی درمانی در خارج از زندان دارد با این حال مسئولان زندان رجایی شهر از اعزام وی به مراکز درمانی خودداری کردهاند./ آرش صادقی، سعید شیرزاد و سعید ماسوری در نامه خود عنوان داشتهاند که مجید اسدی مشکوک به سرطان روده است و از نهادهای حقوق بشری خواستهاند برای رسیدگی به وی اقدام کنند. / محمود صالحی از ۱۲ آبان ماه در پی وضعیت نامساعد جسمانی به بیمارستان منتقل شده بود و پزشکان تاکید کرده بودند که وی برای انجام جراحی قلب باید به بیمارستانی مجهز منتقل شود با این حال این فعال کارگری۲۰ آبان ماه به دستور دادستانی و مقامات امنیتی به زندان سقز بازگردانده شد./ یک زندانی در زندان زاهدان بنام “گل محمد نارویی”۳۴ ساله، متهم به “قتل”، محکوم به “اعدام”، که حدود یک ماه است به عفونت ناشی از عمل آپاندیس دچار شده است پس از اینکه به محرومیت خود از دریافت خدمات درمانی اعتراض کرد مورد ضرب و شتم پرسنل زندان زاهدان قرار گرفت و به بند قرنطینه این زندان که شرایط بهداشتی نامناسبی دارد تبعید شد.وی مدت ۵ سال است که در بند ۳ زندان مرکزی زاهدان نحمل حبس میکند./ نادر علی زهی”زندانی۲۲ ساله که از بابت اتهامات “جرائم مواد مخدر” بصورت بلاتکلیف در بند یک زندان مرکزی زاهدان زندانی بود فوت کرد.او دو سال و شش ماه بود که در زندان مرکزی زاهدان بصورت بلاتکلیف تحمل حبس می کرد. حال او از ۵ روز پیش رو به وخامت گرایید با اینحال بهداری زندان توجهی نسبت به او نداشت. | 16نفر | شکنجه زندانیان 7 مورد | 11 |
نعیم محمود پور زندانی سیاسی اهل سنندج پنج شنبه هفته گذشته با تودیع وثیقه یکصد و پنجاه میلیون تومانی از زندان مرکزی سنندج آزاد شد.نعیم محمودپور از ساکنین روستای حسین آباد سنندج در یکماه گذشته پس از بازداشت توسط نهاد های امنیتی و اتمام مراحل بازجویی به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.هرانا 3 دی.همزمان «امیر واحدی» و «عبدالرزاق محمودی» با تودیع وثیقههاییکصدو بیست میلیون تومانی آزاد شدند. آنها روز شنبه ۱۱ آذر از سوی نیروهای ادارهی اطلاعات این شهر بدون ارائهی برگهی قضایی بازداشت شده بودند.در گزارشی دیگر «آرام نیکپی» از اهالی روستای «نی» مریوان که شامگاه پنجشنبه ۹ آذر بازداشت شده بود، با تودیع وثیقه آزاد شده است.در نهایت نیز «ادریس شریفی» از اهالی شهرستان مریوان که پیش تر توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شده بود با تودیع وثیقه آزاد شد. بازداشت او بدون ارائهی مجوز قانونی در محل کارش صورت گرفته بود. مرکز دموکراسی وحقوق بشر کردستان 20 دی
توران مهربان از دانشجویان دانشگاه نازلوی ارومیە پس از دو هفتە بازداشت و با تودیع وثیقە بە طور موقت از زندان آزاد.این دختر دانشجو دوشنبە ١١ دی از سوی نیروهای امنیتی ارومیە بە اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی این شهر در اعتراض بە فساد اقتصادی و حکومت ایران بازداشت شدە بود.توران مهربان در بازداشتگاه ادارە ارومیە مورد ضرب و شتم قرار گرفتە بود و یکی از نزدیکان طی مصاحبەای با ”هەنگاو“ این خبر را تایید کردە بود. هه نگاو 25 دی/شهرام فرهادی پس از تحمل دوماه بلاتکلیفی با گذاشتن وقثیقه آزاد شد.این فعال کرد، ۲۴ آبانماه سال جاری، مقابل دفتر حزب وحدت ملی در حالی که به بارگیری کمک های مردمی به زلزله زدگان کرمانشاه مشغول بود، توسط ماموران بازداشت شد.این شهروند سنندجی همچنین حضور فعالی در کمپین جمع آوری کمک های مردمی برای آوارگان شنگال و کوبانی و زلزله زدگان استان کرمانشاه داشت. موکریان 26 دی |
7 نفر | صدور و درخواست وثیقه 4 مورد | 12 |
منابع:اتحادیه آزاد کارگران ایران / ایجاد تشکل های کارگری کردستان/ میزان/ روزنامه ابتکار/ یاس نیوز/ عصر ایران/ مرصاد/ عصر اترک/ جوان آنلاین/ صدا وسیما/خبرگزاری فارس/ حقوق بشر و دمکراسی کردستان/ باشگاه خبرنگاران جوان/ رادیو زمانه/ هنگاو نیوز/ کمپین حقوق بشر ایران/ خبرگزاری ایرنا/ رکنا/ خبرگزاری مهر / موکریاننیوز/ سبلان ما/ حقوق بشر کردستان/هرانا/ ایلنا/ تسنیم/ تارنگار حقوق بشر/کمپین فعالین بلوچ/ آژانس کردپا/ ایسنا/ دویچه وله/ رادیو فردا/ انصاف نیوز/ موکریان/ سایت خبری پیام | تعداد 204 نفر | جمع 153 مورد |
گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ،دیماه ۱۳۹۶
ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس میتواند از این حقوق یا مجتمعاً بهطور خصوصی یا بهطور عمومی برخوردار باشد.
ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر: هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است. گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایان دی ماه۱۳۹۶ شمسی است. این گزارش بهصورت آماری-تحلیلی ارائه میشود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت بهخصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همینطور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیتهای مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیتهای فراوان در ایران محسوب میشود.
در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها میتوانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیدهبانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارشهای سایر گروهها و رسانهها را بیابند
تهیه و تنظیم نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی
گردآوری دادهای آماری : مصطفی خداکرمی ، محمدحسین مولایی برزی
موارد نقض حقوق ادیان | اهل سنت | بهاییان | مسیحیان | دراویش | عرفان | سایر ادیان |
احضار و بازجویی | – | 3 | – | – | – | – |
بازداشت و بیخبری | 3 | 2 | – | 35 | – | – |
بلاتکلیفی اشخاص بازداشت شده | – | – | – | – | – | – |
جلوگیری از برگزاری یا برهم زدن مراسم مذهبی | — | 2 | – | 1 | – | – |
پلمب محل کسب، محرومیت از تحصیل یا کار | – | 23 | – | 3 | – | – |
توقیف، مصادره اموال و تخریب اماکن | – | 1 | – | 3 | – | 1 |
رفتار خشونت آمیز با شهروندان (آدم ربایی، ضرب و شتم، ارعاب و تهدید، قتل، تفتیش و …) | – | – | – | 17 | – | 1 |
محرومیت از حقوق شهروندی | 4 | 71 | – | 77 | 2 | 3 |
فرا فکنی و حاشیه سازی | 1 | 34 | – | 6 | 1 | 1 |
محکومیت به زندان | – | – | – | 1 | – | – |
محاکمه | – | – | – | 4 | – | – |
اعتصاب (غذا،ملاقات یا امتناع از درمان) | – | – | – | 4 | – | – |
شکنجه، یورش، توهین، تهدید، آزار و اذیت زندانیان یا خانواده آنان | – | – | – | 1 | – | – |
محرومیت از حق ملاقات، حق تلفن ، استفاده از وکیل یا سایر حقوق زندانیان | – | – | – | – | 1 | – |
آغاز دوره محکومیت زندانیان | – | 1 | – | – | – | – |
مخالفت با مرخص زندانیان | 1 | |||||
عدم رسیدگی به زندانیان بیمار | – | – | – | 1 | – | – |
مجموع موارد نقض حقوق | 8 | 138 | – | 153 | 4 | 6 |
گزارش آماری نقض حقوق هنر منـــــدان در دی ماه 1396 تهیه و تنظیم : درسا دره شوری
تاریخ و منبع | دلیل و محل | نام و فامیل | تعداد | موضوع | ردیف |
8 ژانویه/ هرانا
8 ژانویه/ هرانا
11 ژانویه/ هرانا
15 ژانویه/ هرانا |
مورخ ۱۴ دی ۱۳۹۶ در منزل شخصی خود در شهرستان خوی
پس از حضور در اعتراضات مردمی در شهر آبادان دستگیر شده است.
در بندرعباس
در شهر مشهد توسط نیروهای امنیتی این |
شهریار گلوانی نویسنده، مترجم و منتقد ادبی
محمد بم، شاعر آبادانی نیز
دستگیری ۱۲ خواننده مرد و ۹ خواننده زن “زیر زمینی” محمد مهدویفر فعال مدنی اهل آران و بیدگل
|
23
|
بازداشت |
1 |
14 ژانویه/ هرانا
|
خواننده در ارومیه از سوی دستگاه قضایی به شش ماه حبس محکوم شد. اتهام «تبلیغ علیه نظام از طریق سرودن ترانههایی در حمایت از احزاب کرد مخالف نظام»
|
پیمان میرزازاده |
1 |
اخبار
هنرمندان زندانی |
2 |
20 ژانویه/ هران | مراسم شعر خوانی شبی با کیومرث امیری کله جوبی “لک امیر” در شهرستان هرسین از توابع کرمانشاه که قرار بود روز گذشته برگزار شود، به دلایل نامعلومی لغو و از اجرای این مراسم جلوگیری شد | لک امیر در هرسین کرمانشاه |
1 |
لغو مراسم و کنسرت و مجوز | 3 |
23 دسامبر/ ایسنا
25 دسامبر/ ایسنا 29 دسامبر/ هرانا
|
چهارشنبه شب ۳۰ آذر، زمینلرزهای به بزرگی ۵.۲ ریشتر حوالی کوهبنان کرمان را لرزاند، بناهای تاریخی کوهبنان کرمان بین ۲۰ تا ۷۰ درصد آسیب دیدهاند
تلویزیون جمهوری اسلامی ایران آسیب به سنگ قبر در قطعه ۲۵۵ ردیف ۴۲ قبر ۱۷ بهشت زهرا |
آسیب ۷۰ درصدی به آثار تاریخی کوهبنان کرمان در زلزله
پخش نشدن مصاحبههای ملکمطیعی مدیا کاشیگر شاعر و نویسنده و مترجم |
3 |
اجتماعی |
4 |
23 دسامبر/ هرانا
29 دسامبر/ هرانا
11 ژانویه/ هرانا |
برخی از آنها به موضع گیریهای سیاسی
و برخی هم ناشی از توهمات شکل گرفته پیرامون اظهاراتش طبق اظهارات وی :حذفی به شدت ناعادلانه. بر خلاف اصطلاح «همه در برابر قانون یکسان هستند» آن روزگار همه در برابر قانون یکسان نبودند در بندرعباس |
فاطمه معتمدآریا
مریم حیدرزاده پلمب ۶ استودیوی موسیقی
|
3
|
ممنوعیت فعالیت | 5 |
2ژانویه/ هرانا
|
فرودگاه امام خمینی | محمد رحمانیان نمایشنامه نویس و کارگردان
|
1 |
ممنوعیت خروج از کشور | 6 |
اعدام | بازداشت ها | جمع کل | |||
– | 23 | 32 |
با توجه به حجم بالای سانسور و عدم درج کلیه خبرهای مربوط به نقض حقوق هنرمندان این گزارش تنها ۲۰٪ خبرهای موجود در کشور را بازتاب خواهد داد در این ماه سازمان ها و نهادهای زیر مسئول نقض حقوق هنرمندان بودند .1- صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران 2- وزارت فرهنگ و ارشاد 3- میراث فرهنگی کشور 4-جشنواره موسیقی فجر 5- شهردار تهران 6- سازمان نیروی انتظامی و امنیت 5- جشنواره فیلم فجر 6- کعاون صنایع دستی 7- جشنواره تاتر فجر
گزارش نقض حقوق محیط زیست در دیماه 1396 تهیه کننده : کاوه شیخ محمدی
شرح | موضوع | ردیف |
برخی صیادان با هدف استفاده از دم و باله کوسه ماهی ها که به تعبیر آنها تقویت کننده است، اقدام به صید این آبزی کرده و لاشه آنها را به دلیل ترس از جریمه شدن در آب دریا رها می کنند که این لاشه ها با امواج دریا به ساحل می آیند.هم اکنون قیمت فروش هر کیلوگرم دم و باله کوسه ماهی 80 هزار ریال است.سازمان حفاظت محیط زیست در مصوبه سال ٩٣ صید کوسه های خلیج فارس و دریای عمان را که در سال های اخیر به دلیل کاهش چشمگیر جمعیت و صید بی رویه در خطر انقراض قرار گرفته اند ممنوع اعلام کرده است.مفاد این مصوبه که شامل جریمه ٣٠٠ میلیون ریالی برای هر قطعه از انواع کوسه ماهی است را به سازمان شیلات و بهره برداران اعلام کرده است.برابر قانون، صید، حمل، خرید و فروش انواع کوسه ماهیان چه با هدف صید اصلی و ضمنی ممنوع است .آموزش جوامع صیادان عمده ترین روش تاثیرگذار برای جلوگیری از صید کوسه ماهیان در آب های خلیج فارس است.در این ارتباط هم اکنون آموزش برای صیادان مناطق جنوبی استان بوشهر آغاز شده است که همکاری سازمان هایی از جمله شیلات در این زمینه اجتناب ناپذیر است. در صورتی که جوامع صیادی آگاهی لازم را کسب کنند به جای صید کوسه ماهی ها از آنها حفاظت می کنند.بتازگی تصاویری از لاشه های کوسه ماهی های تلف شده در ساحل جزیره شیف و بندر بوشهر در فضای مجازی استان بوشهر انتشار یافته ست. | خطر انقراض نسل کوسه ماهی در خلیج فارس | 1 |
استفاده بی رویه از خاک و تلاش برای تامین مواد غذایی بیشتر در یک سده گذشته، موجب شده تا فرسایش خاک به یکی از مسایل زیست محیطی در فرایند کشاورزی تبدیل و سازمان ملل روز پنجم دسامبر(14 آذرماه) را روز جهانی خاک اعلام کند.براساس برخی آمارها نرخ فرسایش خاک در ایران 20 برابر بیشتر از متوسط جهانی است.اگر نرخ تخمینی فرسایش هر تن خاک 28 دلار در نظر گرفته شود، هزینههای فرسایش خاک بین 56 میلیارد تا 112 میلیارد دلار است؛ این رقم بیشتر از درآمد نفتی ایران در سال 2014 (53.6) می باشد .95 درصد از مواد مهم غذایی مورد نیاز بشر ز در بستر خاک تولید می شود.در شرایط کنونی شاید مساله کم آبی و بحران آب مورد توجه بسیاری از کارشناسان قرار گرفته باشد اما باید گفت نگرانی از فرسایش خاک مهمتر از بحران آبی است. زیرا آب در چرخه حیات زیستی می تواند تجدید پذیر باشد اما تجدید پذیری خاک نسبت به آب سخت تر است. دانشمندان مدعی اند برای ترمیم یک سانتیمتر خاک نیاز به 800 سال زمان است.برای سالم نگه داشتن خاک لازم است به عنوان یک موجود زنده در نظر گرفته شود . اگر شیوه برخورد با خاک با رویه کنونی ادامه پیدا کند به یقین آسیب های فراوانی پیش رو خواهیم داشت که یکی از این آسیب ها کاهش ماده آلی خاک است که در 63 درصد از خاک های ایران از حد مجاز پایین تر رفته است. از دیگر راهکارهای حفظ خاک، بالا رفتن میزان آگاهی کشاورزان در زمینه اهمیت خاک در بخش تامین مواد غدایی است. در این زمینه کشاورز باید متوجه باشد که تحت هر شرایطی نمی شود از زمین برداشت کرد. کشاورزان باید در عمل به این باور برسد که خاک بستر حیات است. | نرخ 20 برابری فرسایش خاک در ایران | 2 |
طبق آمار منتشر شده در سایت شرکت آب منطقهای استان در ۲۴ آذر ماه، حجم آب موجود در دریاچه برابر با یک میلیارد و ۶۶ میلیون متر مکعب بوده و این در حالی است که طبق میانگین دراز مدت ۳۰ ساله، میزان آب موجود در دریاچه باید برابر با ۱۶ میلیارد متر مکعب باشد.دریاچه ارومیه از فرم دریاچه خارج و تبدیل به بستر نمکی یا پلایا شده است. همه تلاشها نیز برای جلوگیری از خیزش نمک است. ثابت نگه داشتن تراز دریاچه آن هم زیر حد نرمال افتخار بزرگی نیست.بیتوجهی به هشدارها، نبود منشور محیطزیست، جای خالی کرسیهای آزاداندیشی در مسائل زیست محیطی، نبود حمایت ملی از محیط زیست و اجرایی نشدن قوانین و حمایت از برخی کارخانجات آلاینده به بهانهی حمایت از تولید و اشتغال نتیجهای جز تخریب محیط زیست ندارد.سیاستگذاریهای نادرست حوزهی کشاورزی در برنامهی ششم توسعه ،تولید سالانهی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن چغندر و تبدیل ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی شیبدار به باغ از جمله سیاستهای مدون در برنامهی توسعهی ششم است که بدون توجه به میزان آب مورد نیاز به احداث باغ و کشت چغندر تدوین شده و با توجه به اینکه اراضی موجود در حاشیهی دریاچهی ارومیه یکی از کانونهای اصلی کشت چغندر با نیاز آبی فراوان است، اجرای این طرح، بحران خشکی را تشدید خواهد کرد. منابع آبی ما قانونی به هدر میروند. | خشک شدن ۹۰ درصد دریاچه ارومیه | 3 |
آتش سوزی گسترده ای در ماه گذشته نیزارهای تالاب میقان اراک را در برگرفت. به علت کم عمق و باتلاقی بودن عرصه هایی که آتش گرفته بود حرکت خودروهای آتش نشانی یا قایق امکان پذیر نبوده و عملیات اطفا حریق را با مشکل مواجه کرده بود که با اعزام یک فروند هواپیمای سبک از تهران آتش سوزی مهار شد.علت آتش سوزی هنوز مشخص نشده اما طبق برآوردهای اولیه تاکنون حدود پنجاه هکتار از نیزارهای تالاب در آتش سوخته است. | پنجاه هکتار از نیزارهای تالاب میقان اراک در آتش سوخت | 4 |
شایان ذکر است، سال ۸۹ طرح جامع مدیریت پسماند اجرا و از همه دستگاه های اجرایی از جمله وزارت نیرو، نفت، کشور، بهداشت، صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی و سازمان ملی استاندار خواسته شد برنامه های خود را در قالب یک طرح جامع ارائه دهند.بعد از مدتی این طرح تصویب و اجرا اما با تغییر و تحول مدیریتی همه چیز منحل شد و به راحتی سلامت مردم موردهدف قرار گرفته است.ماده ۱۱۰ قانون مدیریت پسماند می گوید باید برای پسماند در همه بخش ها شیوه نامه مدیریتی تدوین شود. در بیش از ۷۰ درصد از این موارد چنین اتفاقی رخ نداده است. قانون و آیین نامه هست اما ضوابط نیست. به دلیل سوء مدیریت استانداردها در حوزه مدیریتی و فرآیندی تدوین نشده است.مسئولان محلی باید بر اساس منطقه، امکانات، اقلیم برای پسماندهای خود طرح ارائه کنند اما همه طرح ها کپی است و چند تکه کاغذ بیشتر نیست. طرح جایگزینی پلاستیک های زیست تخریب پذیر در سال ۹۲ تهیه شده است که آن هم عملی نشد. | سالانه ۸ میلیون تن پسماند خطرناک تولید می شود | 5 |
متاسفانه برخی مسئولان محلی استان خراسان شمالی در شهرستان های اطراف پناهگاه حیات وحش میاندشت بخصوص مسئولان محلی بخش سنخواست در طرحی طبیعت ستیزانه، عملیات عمرانی احداث جاده ای ویرانگر را جهت دسترسی سنخواست به ایستگاه راه آهن سنخواست (راه چمن) آغاز کرده اند. این جاده که برابر تصمیم مقامات محلی قرار است بصورت آسفالته احداث شود، طبق نقشه های طراحی شده از شهر سنخواست آغاز و پس از طی حدود ده کیلومتر وارد محدوده پناهگاه حیات وحش میاندشت شده و سپس در امتداد مرز شرقی پناهگاه ادامه می یابد تا به ایستگاه راه آهن راه چمن برسد. با اطمینان کامل و بدون تردید می توان گفت در صورت احداث این جاده، پناهگاه حیات وحش میاندشت بعنوان یکی از دو زیستگاه اصلی یوزپلنگ آسیایی در جهان بصورت کامل از بین خواهد رفت.مسیر در نظر گرفته شده برای احداث جاده در حال حاضر یکی از بهترین زیستگاه های آهو و کریدور اصلی جابجایی یوزپلنگ مابین میاندشت و دشت های اطراف به شمار می رود.در طول این مسیر که هم اکنون بعنوان یک جاده خاکی توسط نیروهای محیط زیست استفاده می شود همواره گله های بزرگ آهو قابل مشاهده بوده و تردد یوزپلنگ ها نیز در این محدوده بارها روئیت شده است.احداث جاده مورد نظر ارتباط مابین پناهگاه حیات وحش میاندشت با دشت ها و عرصه های طبیعی شرق منطقه را قطع و تردد خوردوها در این مسیر، امنیت این بخش از بین خواهد برد. | تلاش برای احداث جاده ای ویرانگر در مهمترین زیستگاه یوزپلنگ آسیایی | 6 |
آمار نشان میدهد صد هزار کارخانه و کارگاه در حواشی تهران مستقر هستند و فعالیت می کنند. علاوه بر آن نیروگاهها، ریخته گریها ومراکز بازیافت غیر مجاز نیز وجود دارد.هر ایرانی به طورمتوسط ۷۲ درصد بیشتر از سهمش دنیا را آلوده میکند.این آلودگی از ایران به تمام نقاط جهان منتقل میشود و دنیا در آینده دست به روی دست نگذاشته و ایران را مجبور به کاهش این آلودگی خواهد کرد.آلودگی محیط زیست در ایران معضل جدیدی نیست و سالهاست که چه مسئولان و چه مردم به آن اشاره کرده و از آن آسیب میبینند اما نکته حیرت انگیز این است که هیچ کدام به طور جدی برای رفع آن اقدام نکرده اند.آلودگی هوا در سواحل دریا و جنگلها که در شهرهای مختلف و محل سکونت افراد به شکل آزار دهندهای نه تنها از لحاظ زیبایی شناسی که بر سلامت افراد و شهروندان چه در آینده و حال تاثیر گذشته و عوارض جدی به همراه دارد.کارشناسان از زبالهسوزی به عنوان یکی از علل اصلی آلودگی هوای تهران یاد میکنند. | آلودگی محیط زیست؛ فاجعهای که ایران را تهدید میکند | 7 |
مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار سازمان حفاظت محیط زیست از شکار بی رویه و غیرقانونی۹۰ درصد پرندگان مهاجر در استانهای شمالی ایران خبر داده است.در شهرستان های فریدون کنار و بابلسر ده محیط بان وجود دارند که به صورت شیفتی عمل میکنند و با این تعداد کم نمیتوان با افراد زیادی که برای شکار به این منطقه میآیند مقابله کرد.همچنین از حمایت عدهای از مسئولان از جمله برخی از نمایندگان مجلس از شکارچیان خبر داده و گفته: «سازمان محیط زیست استان مازندران نامههای متعددی به نمایندگان استان در مجلس و امام جمعه برخی شهرستانها در زمینه تخلفاتی که در این منطقه در حال انجام است ارسال کرده اما هیچ کمکی از سوی این مسئولان به سازمان حفاظت از محیط زیست نشده و در مقابل نیز نمایندگان استان و امام جمعه شهرستان از این افراد متخلف حمایت کردهاند. | بیش از ۹۰ درصد پرندگان مهاجر در ایران شکار میشوند | 8 |
منابع.هرانا.سایت سازمان حفاظت محیط زیست.دیده بان محیط زیست.تارنگار تخصصی حقوق بشر ایران
گزارش گروه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در دی 1396 حسین بیداروند
نمایندگی های آلمان | |||||
# | نام نمایندگی | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | |
1 | نمایندگی نیدرزاگسن | خانم رحیله جهاندیده | http://hannover.bashariyat.org | به روز | |
2 | نمایندگی نوردراین-وست فالن | خانم دکتر زهرا ارزجانی | http://koln.bashariyat.org | به روز | |
3 | نمایندگی هسن | آقای فرهاد نصیری | http://giessen.bashariyat.org | با تاخیر | |
4 | نمایندگی بادن – وورتنبرگ | خانم مونیکا قریشی | http://stuttgart.bashariyat.org | به روز | |
5 | نمایندگی زاکسن آنهالت | آقای مصطفی خداکرمی | http://sachsen-anhalt.bashariyat.org | به روز | |
نمایندگی های خارج از آلمان | |||||
# | نام نمایندگی | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | |
1 | نمایندگی سوئیس | آقای جعفر فرد کریمی | http://switzerland.bashariyat.org | به روز | |
2 | نمایندگی اسکاندیناوی | آقای سعید حسینی | http://scandinavia.bashariyat.org | به روز | |
3 | نمایندگی مالزی | آقای جمشید غلامی سیاوزان | http//malaysia.bashariyat.org | به روز | |
4 | نمایندگی ترکیه | آقای مهدی گلسفیدی | http://turkey.bashariyat.org | به روز | |
5 | نمایندگی پاکستان | مسئول به روز رسانی خانم لیدا اشجعی | http://pakistan.bashariyat.org | به روز | |
6 | نمایندگی اتریش | خانم زرین تاج الیاسی | http://austria.bashariyat.org | به روز | |
7 | نمایندگی اندونزی | آقای محمد گلستان جو | http://indonesia.bashariyat.org | به روز | |
کمیته ها | |||||
# | نام کمیته | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | |
1 | کمیته دفاع از کودک و نوجوان | خانم لیدا اشجعی | http://koodak.bashariyat.org | به روز | |
2 | کمیته دفاع از جوان و دانشجو | دل آرام دره شوری و احمد هاشمی نژاد | http://daneshjoo.bashariyat.org | به روز | |
3 | کمیته دفاع از پیروان ادیان | آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی | http://adian.bashariyat.org | به روز | |
4 | کمیته دفاع از زنان | خانم زرین تاج الیاسی | http://zanan.bashariyat.org | به روز | |
5 | کمیته دفاع از اقوام و ملل ایرانی | خانم صدیقه جعفری | http://aghvam.bashariyat.org | به روز | |
6 | کمیته روابط عمومی | خانم فاطمه قریشی | http://ravabet.bashariyat.org | به روز | |
7 | کمیته دفاع از محیط زیست | خانم سمیه علیمرادی | http://mohitzist.bashariyat.org | به روز | |
8 | دفاع از حقوق هنر و هنرمند | خانم دیانا بیگلری | http://honar.bashariyat.org | به روز | |
9 | کمیته آموزش و پژوهش | خانم مریم مرادی | http://pajohesh.bashariyat.org/ | به روز | |
گزارش جلسه مشترک نمایندگی های اندونزی ، پاکستان و هسن ،
7 ژانویه 2018
محمد گلستان جو
این جلسه، در تاریخ 7 ژانویه 2018 ، ساعت 16 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای نمایندگی ها و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک کمیته برگزار گردید.
در ابتدای جلسه تحلیل گزیدهای از اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط آقای ابوالفضل پرویزی ارائه گردید در ادامه آقای محمدگلستان جو با شرح ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با مفاد قانون اساسی سخنرانی خود را ایراد فرمودند:این ماده ، حق رای و انتخابات منصفانه شهروندان را جزیی از حقوق اساسی آنها به شمار می آورد و می گوید:
۱. هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نماینده ایی ازطرف خود مشارکت داشته باشد .
۲. هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.
۳. اراده ی مردم میبایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین اراده ای می بایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال بشود که مطابق حق رأی عمومی باشد. این حق یک حق جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد می بایست به صورت مخفی یا به طریقه ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.حق شهروندان برای دخالت در اداره امور کشور از حقوقی است که تنها با تکیه بر مفهوم عدالت و آزادی ،آن هم با وجود یک حکومت مردمی یا به اصطلاح دومکراسی، معنا پیدا میکند .تمامی مفاهیم مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر،متکی بر آزادی و عدالت پایه ریزی شده است ولی از آنجایی که دولت جمهوری اسلامی ایران خود را یک حکومت الهی میداند و مدعیست که در حکومت الهی اندیشه و ایدولوژی رهبر شرط اول و کافی هست و درست ترین عملکرد ،عملکردیست که او تعیین و انجام میدهد و رای او ارجح به قانون است ، در نتیجه میبینیم با توجه به اینکه کشور ایران این اعلامیه را امضا و تصویب نموده ولی در تمامی موارد ناقض تعهدات خود است و همیشه سعی در انکار موارد نقض حقوق انسانی که توسط دولت انجام میشود را داشته و دارد .با پیروزی انقلاب در سال ۵۷ نظام سلطنتی جای خودش را به نظام جمهوری اسلامی داد که به اعتقاد من این دونظام تفاوتی با هم ندارند چرا که در نظام های سلطنتی , با توجه به فردگرایی که در آن وجود دارد اصول این نظام در تضاد با اصول و مبانی دموکراسی است ودر نظام حکومت اسلامی هم وجود علمای دینی با احکام به ظاهر الهی باز هم سد راه برقراری یک حکومت مردمی است و در هر دو نظام برقراری دموکراسی بدلیل اینکه منافع صاحبان آن را بخطر می آندازد غیر قابل اجراست . بگذریم که در حرف، رهبران هردو نظام معتقد به مردمی بودن حکومت هستند . همانطور که تاریخ گواهی میدهد بعد از انقلاب ۵۷ و استقرار حکومت جمهوری اسلامی موانع آزادی کمتر که نشد هیچ بیشتر هم شد . تعطیلی احزاب، بسته شدن روزنامه ها و توقیف مطبوعات، فرار مغز ها، تفسیرات سنتی ایدئولوژیک از دین، طرح انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها، نوع ساختار سیاسی و قانون اساسی، پدیده ولایت فقیه که کلا باعث شد تا آرمان دموکراسی بیش از پیش به فراموشی سپرده شود . ناشناخته ماندن مرز تفکیک بین دینداری مردم و حکومت دینی و تقابل واژه ها مانند دین داری و مردم سالاری و نگرش افراطی به سیاست و فرهنگ غربی ونبودن واحد های سنجش دموکراسی مانند شفاف سازی مالی، ازادی مدنی زنان، مشارکت سیاسی مردم و آزادی ادیان و پیروان دینی راه آزادی عمل را حتی برای روشنفکران مسلمان و سکولار که وظیفه آنان در سیاست نقد مستقل و ازاد و منطقی قدرت با علم و عقل بود را فراهم نکرد. ساختار حقوقی جمهوری اسلامی به ترتیبی بیان شد که میبایست همه مقامهای حکومتی به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با رای مردم انتخاب شوند . در یک برنامه تلویزیونی خمینی خطاب به مردمی که در آنجا حضور داشتند اعلام کرد این انقلاب مال شماست ، شما بودید که مبارزه کردید ، شما خون دادید ، من که اینجا نشسته ام ما هیچ حقی نداریم ما باید برای شما خدمت کنیم خودمان حق هیچ استفاده ایی را نداریم حتی استفاده عنوانی و حتی اعلام کرد خاک بر سر من اگر که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم ، خاک بر سر من که بخواهم خون شما ها ریخته شود و من استفاده آن را ببرم و در سخنرانی خود در بهشت زهرا در سال 57 به مردم گفت : گذشته گان ما شاید خواستند که به یکی از سلاطین رای بدهند تا مملکت را اداره کند خوب قرار نیست که تا ابد این حکومت ادامه داشته باشد و در ادامه شروع به شمردن نقایص مملکت داری توسط پهلوی کرد تا بدین ترتیب جایگاه حکومت اسلامی را در بین مردم بالا ببرد . در سخنرانی دیگری علنا به مردم گفت که ما فرض کنیم که شاه مرد خیلی سالم ، صحیح و خدمتگزاری برای مردم است ولی وقتی مردم نمیخواهند که این مرد خدمتگزاری کند باید کنار برود ، همچنین گفت ما فرض میکنیم که ایشون مصالح مملکت را بخوبی میداند ، ایشون میخواهد ازادی باشد، ایشون میخواهد مملکت را مستقل کند ، ایشون میخواهد مملکت را به تمدن نو برساند فرض کنیم همه این موارد صحیح ولی مردم میگویند ما این خدمتگزار را نمی خواهیم . سرنوشت اهالی مملکت با خودشان است ، با فرض اینکه ایشون همه این موارد را بخواهد انجام دهد و چنانچه انسانیت داشت باز هم اهالی مملکت حق دارند بگویند که ما این مرد خوب و صالح و خدمتگزار را که میخواهد مملکت ما را بهشت برین کند را نمیخواهیم آیا حقوق بشر این نیست که هر سخصی سرنوشت خودش را خودش تعیین کند ؟ و بسیاری مطالب دیگر که قطعا شما از من بهتر میدانید اما نمیدانم چه شده حالا دیگر این مردم آن مردم نیستند که میخواهند خودشان سرنوشت خودشان را تعیین کنند . بعد از انقلاب یک بار مردم به جمهوری اسلامی رای دادند ودیگر ادامه حکومت هیچ ربطی به مردم ندارد .جایگاهی را مشخص کرده اند به نام مجلس خبرگان ، که خود اعضای آن توسط رهبر تعیین و تایید میشود و خوب آنها هم رهبر را تعیین و منصوب میکنند پس دیگر احتیاجی به رای مردم وجود ندارد ، البته این دو مورد از موارد اساسی بود بقیه موارد را هم که باید با رای مردم اجرا بشود و شما بخوبی از اجرا نشدن آن آگاه هستید را دیگر من عنوان نکردم ، خلاصه یکبار مردم گفته اند بله و تا آخر عمر دیگر حق گفتن خیر را ندارند ، اگر نه بگویند باید بمیرند ، چرا که دارند با ولایت فقیه مخالفت میکنند و دیگر این مردم ، انسان نیستند بلکه یا بزغاله و گوساله هستند البته به تعبیر شخص علم الهدا که در نماز جمعه خطاب به مردمی که حقوق خودشان را مطالبه میکردند زده شد و یا به تعبیر احمدی نژاد در سال 88 این مردم معترض به نقض حقوق خود , چهار تا خس و خاشاک هستند . این افرادی که عملا خودشان مخل و ناقض حق و تعیین سرنوشت شهروندان هستند به معترضین خود انگ مخل امنیت میزنند و آنها را زندان ، شکنجه و در آخر هم میکشند . دوستان قطعا توجه دارید در کشوری که حکومت، در اختیار گروهی خاص و اندک اداره شود ، در اولین قدم این عدالت است که لگد مال می شود ، تحمل نکردن حضور انسان های معترض در کشورو یا هر جامعه ایی خود بیانگر وجود یک حکومت دیکتاتوری به جای حکومت مردمی است . یک حکومت استبدادی ناچار به لگدمال کردن آزادی بیان و اندیشه است چرا که در غیر این صورت دیگر جایگاهی در بین مردم نخواهد داشت شکی نیست ، برای رسیدن به عدالت و آزادی، باید در یک جامعه، دمکراسی برقرار شود، چرا که منصفانه ترین روش تقسیم قدرت و اداره جامعه، صندوق آرای مردم است. الان بیش از 38 سال است که ما ناگزیر به بله قربان گویی به حکومت شدیم و هر وقت خواستیم اعتراض و انتقادی بکنیم به شدت با عناوین مختلفی همچون دشمنی با ولایت فقیه ، ضد انقلاب ، جاسوس، اختشاش گر و مخل امنیت کشور و….. سرکوب شدیم و حالا هم که قشر عظیمی از مردم از بی کفایتی رهبر و عوامل آن که طی این سالها که بر همگان آشکار شده دست به اعتراض زده اند بدون توجه به حق آنها که هم در مادهٔ ۲۰اعلامیه جهانی به آن اشاره شده که هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است و هم در اصل 27 قانون –اساسی که آمده : تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها، بدون حمل سلاح ، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است . با محق بودن خود ، دست بکار سرکوب اعتراضات مردمی شده اند و اصلا در ذهن خود این موضوع را نمیخواهند بگنجانند که بیاییم حق را به مردم بدهیم و یا اعلام کنند که مجددا یک همه پرسی برگزار میکنیم تا مشخص شود کشور به دست چه کسی و به چه طریقی باید اداره شود . خیلی واضح است که این دولت هرگز یک دولت مردمی نیست هر چند که نشانه های بسیار برای اثبات غیر مردمی بودن دولت تا به حال دیده و شنیده ایم ولی میتونم یادآور بشم برخورد مسئولین و رهبر با مردم مصیبت دیده در واقعه زلزله در چند هفته گذشته ودر ادامه برخوردشان با مردم در وقایع چند روز گذشته که همچنان ادامه دارد اما قابل توجه آن دسته از کسانیکه شاید عمدا به خود تلقین میکنند که این حکومت یک حکومت مردمی است باید بگویم که دولتی را میتوان یک دولت مردمی قلمداد کرد که قدرت و قانون از اراده مردم نشات گرفته باشد ؛ آزادی بیان افکار عمومی در آن وجود داشته باشد ؛ حقوق و آزادی های فردی و گروهی در آن رعایت شود ؛ امکان بحث عمومی و مبادله آزاد افکار درباره مسائل سیاسی و قدرتمندی جامعه مدنیوجود داشته باشد ؛ اصل نسبیت اخلاق و ارزش ها ؛ تساهل در برابر عقاید مختلف و مخالف ؛ برابری سیاسی گروه های اجتماعی از لحاظ دسترسی به قدرت ؛ امکان تبدیل اقلیت های فکری به اکثریت از طریق تبلیغ نظرهای گروهی ؛ استقلال قوه قضاییه در جهت تضمین آزادی های مدنی افراد و گروه ها ؛ تفکیک قوا یا استقلال حداقل سه قوه از یکدیگر ؛ امکان ابراز مخالفت سازمان یافته و وجود گروه مخالف قانونی در آن حکومت وجود داشته باشد . حال از خود بپرسیم آیا حتی یکی از این موارد در حکومت جمهوری اسلامی ایران وجود دارد ؟ البته که خیر.و اما در این قسمت میخواهم بررسی کنیم مفاد قانونی جمهوری اسلامی را با ماده ۲۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر.در اصل ششم قانون اساسی آمده که : در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد. همچنین در اصل هفتم گفته شده : طبق دستور قرآن کریم: «و امرهم شوری بینهم» و «شاورهم فی الامر»، شوراها، مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها از ارکان تصمیمگیری و اداره امور کشورند. موارد، طرز تشکیل و حدود اختیارات و وظایف شوراها را این قانون و قوانین ناشی از آن معین میکند.
در بند هشتم اصل سوم آمده که : دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف ذکر شده در اصل دوم ، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار بندد که یکی از امور ذکر شده مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش است. خوب حالا من میخواهم سوالی را مطرح کنم و یک جواب منصفانه میخواهم آیا طی این سی و نه سال موردی را میتوانیم ذکر کنیم که دولت اقدامی در جهت برقراری عدالت در هر زمینه ایی و رفاهیات که از جمله حقوق شهروندی محسوب میشود برای مردمی که خودشان این حکومت را انتخاب کردند کرده اند برداشته و آیا مشارکت مردمی در این حکومت اصلا جایگاهی داشته است قطعا اگر منصف باشیم جوابمان خیر است .
بحث اعلامیه جهانی حقوق بشر : کشور ایران پیش از تشکیل انقلاب اسلامی به منشور حقوق بشر سازمان ملل ملحق شده بود و پس از انقلاب هم نماینده رسمی دولت جمهوری اسلامی به شورای حقوق بشر سازمان ملل معرفی شد و در همه جلسات این شورا هم حضور داشته و دارد , ایران علاوه بر اعلامیه جهانی حقوق بشر به دو میثاق بسیار مهم و کامل منظورم میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق فرهنگی اقتصادی و اجتماعی مصوب سازمان ملل نیز ملحق شده است. البته بجز سایر موارد منظورم سایر کنوانسیون ها و میثاقها است . الحاق دولت ایران به اعلامیه حقوق بشر و این دو میثاق، از طریق تصویب کنوانسیون پیمانهای بینالمللی در قوه مقننه صورت گرفته است. براساس مفاد این کنوانسیونهای بینالمللی، تمام دولتهایی که به این میثاقها پیوستهاند، باید قوانین حقوق شهروندی داخلی خود را مطابق با مقررات این پیمانهای بینالمللی وضع کنند و نمیتوانند از طریق تصویب قوانین داخلی، حقوق سلب نشدنی شهروندان را از آنها سلب کنند. علاوه بر این میثاقها، ما قوانین متنوع دیگری را هم ازجمله آیین دادرسی کیفری داریم که خوشبختانه در این قانون به حقوق شهروندی مردم توجه و عنایت خاصی شده است. اگر دولت و بهویژه شخص رئیسجمهوری ، عزم و اراده قاطع در اجرای حقوق بشر و حقوق شهروندی ایرانیان می داشته ، نیازی به تدوین و تصویب مقررات دیگری تحت عنوان منشور حقوق شهروندی یا عناوین دیگر نبود. در پایان تمام ماده های قانون اساسی با ذکر عبارت رعایت این ماده چنانچه مقایر با موازین اسلام نباشد و یا حدود و کیفیت رعایت مفاد را قانون تعیین میکند از اجرایی شدن درست و صحیح قانون طفره میرود و در رابطه با تعهدات بین المللی هم با مخالفت های خود از جمله قرار دادن اعلامیه حقوق بشر اسلامی در برابر اعلامیه جهانی حقوق بشر و مواردی مشابه نا سازگاری های خود را نشان داده است و در حال حاضر هم که شاهد نقض علنی حقوق مردم هستیم . از آنجا که معترضان زیادی به دلیل تنها استفاده از حقوق قانونی شان دستگیر شده اند، خواهان آزادی بی قید و شرط آن ها هستم و از آنجا که اظهارات برخی مسئولان در ایجاد التهاب و به خشونت کشاندن اجتماعات قانونی و مسالمت آمیز شهروندان موثر بوده است، خواهان عزل فوری و محاکمه ی آن ها با حضور قضاتی مستقل هستم و تاکید میکنم خواسته ی قانونی مردم که از طرق مسالمت آمیز ابراز می شود، باید به رسمیت شناخته شود و نه آنکه ماموران و عاملان حکومتی با سوء استفاده از موقعیت نظامی و انتظامی شان، باعث کشته شدن هموطنانی بشوند که از حقوق مسلم قانونی شان استفاده می کنند که این رفتارهای غیر قانونی از مصادیق سوء استفاده از مقام دولتی طبق مفاد ۵٧٠ قانون مجازات اسلامی محسوب می شود. در پایان ضمن تاکید بر خواسته ی قانونی هموطنانم، بر مسالمت آمیز بودن تجمعات و هشیاری عمومی مردم جهت حفظ آرامش و پیگیری مطالبات با استفاده از روش های بدور از خشونت بر رعایت حقوق انسانی، مندرج در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و به رسمیت شناختن این حقوق در همه ی عرصه ها تاکید دارم.
در ادامه بانو لیدا اشجعی .با موضوع نگاهی به اعتراضات گسترده در طول حکومت جمهوری اسلامی سخنرانی نمودند :گذری بر تاریخ اعتراضات در طول تشکیل حکومت جمهوری اسلامی . با گذری کوتاه به پدیده ای به نام حکومت جمهوری اسلامی در ایران و نقش این حکومت درایجاد خفقان و گرسنگی و بیکاری و در ماندگی مردم ؛بهتر خواهیم دانست که تلفیق دین با دولت به تجربه تلخ سیاسی و فرهنگی انجامیده و به نابودی حقوق مردم و ویرانی کشورمنتهی شده است .
پس از ورود خمینی در روز دوازده بهمن پنجاه و هفت به ایران، او طی سخنانی در بهشت زهرا وعده تشکیل دولتی انقلابی را میدهد ودر شامگاه چهارده بهمن مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت تعیین میکند؛ که دولت او به مدت نه ماه نخست وزیری کشور را عهده دارمیشودکه پس از اشغال سفارت آمریکا در سیزده آبان پنجاه و هشت دولت بازرگان استعفا میکند بعد از بازرگان بنیصدر یک سال پس از انقلاب سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت، به پست ریاست جمهوری میرسد ومانند نخست وزیر پیشین مهدی بازرگان، در رویارویی و مصاف با روحانیون حزب جمهوری اسلامی چون علی خامنهای و علیاکبر هاشمی رفسنجانی قرار میگیرد که میکوشیدند از او عاملی تشریفاتی و بینفوذ بسازند و در پی این منازعات، که بر فضای سیاسی کشور در دوران ریاست جمهوری او سایه افکنده بود تاثیر عمیقی بر جامعه ایران داشته است و در نتیجه بنیصدر در انحلال دادگاههای انقلاب، سپاه پاسداران و کمیتهها و همچنین تحت کنترل درآوردن قوه قضائیه و رادیو و تلویزیون شکست می خورد. و خمینی شخصاً، مقام ریاست دیوان عالی کشور را به محمد بهشتی و دادستانی کل را به موسوی اردبیلی که از اعضای بلندپایه حزب جمهوری اسلامی بودند، محول میکند؛ در اواخر فروردین ماه سال هزارو سیصد و پنجاه و نه شورای انقلاب – با تأیید خمینی و با هدف تصفیه دانشگاهها از اساتید و دانشجویان دگراندیش – به گروههای سیاسی منتقد مهلتی سه روزه میدهد تا دفاتر خود را تخلیه کنند. در طی این روزها درگیری و خشونت در دانشگاههای ایران به اوج خود میرسد و این سرآغاز رویدادی میشود که ازآن به عنوان «انقلاب فرهنگی ایران» یاد میشود.که اولین برخورد سیاسی و شورش را عاملین حکومتی در ایران تولید میکنند. بنیصدر که آن هنگام از حامیان اصلی انقلاب فرهنگی بود و نیروهای چپ، ازاصلیترین منتقدان او محسوب میشدند، صبح روز دوم اردیبهشت همراه با انبوهی از مردم تهران به دانشگاه تهران میرود و با سخنرانی خود مصوبه شورای انقلاب را ابلاغ میکند و بر ضرورت انقلاب فرهنگی تأکید میورزد. بنیصدر گمان میکرد توانایی کنترل و هدایت کردن انقلاب فرهنگی را دارد، لیکن هدایت آن به دست حامیان خمینی میافتاد. مجلس شورای اسلامی که اکثریت آنرا اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل میداد، کاندیداهای بنیصدر را برای احراز پست نخستوزیری نمیپذیرد. وبنیصدر سرانجام از روی اکراه و تحت فشارها، رجایی را که مورد تأیید او نبود در مرداد هزارو سیصد و پنجاه و نه به سمت نخست وزیری دولت خویش انتخاب میکند ودر اواخر شهریور ماه همان سال، عراق به خاک ایران یورش میبرد و آتش جنگی هشت ساله بین این دو کشور افروخته میشود .در نهم آبان ماه، بنیصدر طی نامهای رسمی به خمینی، وزیران کابینه نخست وزیرمحمد علی رجایی را بی کفایت خطاب کرده و، تهدیدی بزرگتر از تجاوز عراق به خاک کشورمیخواند.همچنین در این نامه از نادیده گرفتن هشدارهایش در مورد وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی و همچنین نیاز به سازماندهی مجدد نیروهای مسلح، گله میکند. این نامه و مخالفتهای او در گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران، خشم مجلس ان دوره که اکثریت آن را اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل میداد را برمیانگیزد.بنی صدر در چهارده اسفند هزارو سیصد و پنجاه و نه در دانشگاه تهران سخنرانی میکند و از وجود شکنجه در زندانهای ایران خبر میدهد. این سخنرانی باعث جنجالهای زیادی در فضای سیاسی ایران میشود. در اوایل خردادماه، خمینی بدون نام بردن از بنی صدر، او را تقبیح کرده و شخصی میخواند که خویش را بالاتر از قانون میبیند و به تصویبات مجلس بی اعتنا ی میکند. چند روز بعد روزنامه انقلاب اسلامی که توسط او منتشر میشد توقیف میشود و خمینی بنیصدر را از سمت فرماندهی کل قوا برکنارمیکند وهمزمان نیروهای حزباللهی به خیابانها آمده و خواستار اعدام بنی صدرمیشوند . بنی صدر با اعتلاف با سازمان مجاهدین خلق که سازمانی منتقد حکومت وقت و دارای تشکیلاتی سازمان یافته و مسلح بود، مردم را به قیام فرامیخوانند واین سازمان در تاریخ بیست و نه خرداد هزار و سیصد و شصت از هوادارانشان میخواهد تا علیه حکومت در خیابانها حضور یابند. یک روز پس از آن در سی خرداد هزار و سیصد و شصت، تظاهرات بزرگی در شهرهای مختلف کشور به راه افتاده و حکومت نیز با اعلام خمینی و دیگر روحانیون حامی او به سرعت عکسالعمل نشان داد و به سرکوب معترضان میپردازند .ریاست جمهوری رجایی با ترور او در انفجار تروریستی دفتر نخستوزیری در هشت شهریور هزار و سیصد و شصت به پایان میرسد .در پی مرگ محمدعلی رجایی رئیسجمهور، شورای موقت ریاستجمهوری به عضویت هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس و عبدالکریم موسوی اردبیلی رئیس دیوان عالی تشکیل، و محمدرضا مهدوی کنی را که عهدهدار سمت وزارت کشور در کابینهٔ باهنر بود به نخستوزیری انتخاب میکند. دولت موقت مهدوی کنی پس از دو ماه و انتخاب علی خامنهای به ریاست جمهوری، در هفت آبان شصت به فعالیت خود خاتمه میدهد. البته این انتخاب درحالی اتفاق افتاد که از چهل و دونفر از چهل و شش نامزد رقیب خامنه ای رد صلاحیت میشوند .در انتخابات سال هزارو سیصد و شصت و چهار نهضت آزادی یعنی مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی وو حاج سید جوادی از رقیبان خامنه ای رد صلاحیت میشوند و خامنه ای به ریاست جمهوری اسلامی میرسد ؛ در دوران ریاست جمهوری علی خامنهای میرحسین موسوی به مجلس شورای اسلامی معرفی و با رای مجلس، چهارسال نخستوزیر میشود. ازاینکه حکومت اسلامی تصرف سیاسی و فرهنگی خود را با ریختن خون های بسیاری به تسبیط رسانده ثبت امار اعدامها در سطح گسترده ؛ان را به خوبی به اثباط میرساند .که در روزبیست و هفت بهمن هزارو سیصد و پنجاه و هفت اولین گروه از سران نظام سابق که شامل چهار امیر نیروهای مسلح ارتش با حکم دادگاه انقلاب به ریاست صادق خلخالی به اعدام محکوم میشوند و بنا بر گزارش سازمان عفو بینالملل از پیروزی انقلاب تا اسفند پنجاه و هشت تعداد چهارو صد و سی و هشت نفر توسط دادگاه انقلاب اعدام میشوند و هم چنین بهائیان به اعدام سپرده میشوند و اعدام زندانیان سیاسی از هر نوع عقیده و تفکری از سال شصت شروع شده و به فرمان خمینی در سال شصت و هفت به اوج خود میرسد .که در این دوران میر حسین موسوی نخست وزیر وقت و در دوران نخست وزیری او این قتلها به فرمان خمینی با تشکیل دادگاه انقلاب به وقوع میپیوندد بنابراین مردم ایران شاهد این بیعدالتی و بروز خشونت در جامعه را به عینه متحمل میشوند و مسئولین اعدام ها حسینعلی نیری، حاکم شرع مرتضی اشراقی (دادستان)، دادستان تهران ابراهیم رئیسی، معاون دادستان تهران مصطفی پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات در کمیسیون مرگ حسینعلی منتظری در اعتراض به این اعدامها دو بار به تاریخ نه و سیزده مرداد به خمینی نامه مینویسد و اعدام ها را نتیجه انتقام و بروز خشنونت در جامعه بیان میکند .وخمینی هم در نامه ای عزل منتظری را از جانشینی رهبری مینویسد ومیرحسین موسوی در تاریخ پانزده شهریور استعفا میدهد که با مخالفت شدید علی خامنهای و خمینی مواجه میگردد. مجلس خبرگان رهبری درچهارده خرداد هزار و سیصد و شصت و هشت سید علی خامنهای را به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب میکندکه مجلس خبرگان رهبری بر اساس اصل صد و هفت قانون اساسی وظیفه تعیین رهبر را بر عهده دارد. و نابرابریها در توزیع ثروت و فساد اقتصادی دولتمردان از سوی رقیبان هاشمی رفسنجانی به گوش میرسد؛ پس ازپایان ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی در سال هزار و سیصد و هفتادو شش هفتمین دوره ریاست جمهوری با محمد خاتمی که به دولت اصلاح طلبان معرف میشود وارد عرصه حاکمیت میشودکه هشت سال کنترل دولت و چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت که واقعه مهم این دوران کنفرانس برلین بود. در جریان این کنفرانس، نهاد هاینریش بل در آلمان از هفده نفر از اصلاح طلبان، روزنامه نگاران و ملی-مذهبیها از جمله اکبر گنجی، عزتالله سحابی، مهرانگیز کار، یوسفی اشکوری، علی افشاری و محمود دولتآبادی دعوت بعمل آورد.که مورد مخالفت تندروهای حکومتی قرار میگیرد وشرکت کنندگان در کنفرانس پس از بازگشت بازداشت شدند ودو هفته بعد توقیف گسترده روزنامههای اصلاح طلب توسط دادستانی و بازداشت برخی از روزنامه نگاران سرشناس آغاز میشود. یکی از مهمترین وقایع دوران ریاست جمهوری خاتمی، اعتراضات هجده تیر ماه هزار و سیصد و هفتادوهشت بود که به واقعه «حمله به کوی دانشگاه تهران» شهرت می یابدو شروع ماجرا از اعتراض عدهای از دانشجویان دانشگاه تهران درمورد توقیف روزنامه سلام اغاز؛ که با واکنش شدید نیروهای امنیتی روبرو شده و در روز دوم، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به خوابگاه دانشجویان حملهور میشوند و تعداد زیادی از دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرارمیدهند که در ادامه به یک اعتراض همهجانبه از طرف قشرها مختلف و بخصوص دانشگاهیان تبدیل میشودو از طرف دیگر مهمترین قضیه دوران دولت خاتمی افشا و اعلام رسمی وجود «عوامل خودسر» در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که عامل «قتلهای زنجیرهای»بودند میشود . این افشاگری به دستگیری یکی از سرشناسان وزارت اطلاعات به نام «سعید امامی» منجر میشود. که او طی یک واقعه مشکوک در زندان خودکشی میکند. در این واقعه نویسندگانی به طور سیستماتیک به قتل میرسند .ریئس جمهوری که در دوران ریاست جمهوریش بار قتلهای زنجیره ای را بر دوش میکشید در صحنه جهانی با مطرح کردن طرح «گفتگوی تمدنها» در سازمان ملل متحد،خود را به جهانیان میشناساند و بعد از او دوران اصولگرایان با نماینده اش احمدینژاد از راه میرسد که اصول گرایی او با اختیار تعیین نوع پوشش مردم در طرح ابلاغی به پلیس خود را نشان میدهد و دیگر وجنات این رئیس دولت در چهارآبان هزار و سیصد و هشتاد و چهار در کنفرانسی با نام کنفرانس حمایت از فلسطینیها که در تهران برگزار میشود، موجودیت کشور اسرائیل و مسئله هولوکاست بهتر مشخص میشود . وی در سخنانش از تغییر رژیم اسرائیل سخن میگوید که: «جهان بدون اسرائیل امنتر خواهد بود. او در پی انتخابات ریاستجمهوری ایران درسال هزار و سیصد و هشتاد و هشت برای بار دوم به ریاست جمهوری میرسد که بااعتراضات گسترده موسوم به جنبش سبز همراه میشود اوبا مطرح کردن «آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم»و اجرای طرحهای طرح تحول اقتصادی، احداث بنگاههای زود بازده، طرح مسکن مهر، طرح هدفمندسازی یارانهها و صندوق مهر امام رضا را در اولویت کاری در این هشت سال قرار میدهد. اما بر خلاف شعارها و عملکرد دولتهایش در مدت هشت سال زمامداری محمود احمدینژاد، اکثر شاخصهای کلان اقتصادی ایران تنزل پیدا میکنند؛ سیاستهای اقتصادی نادرست بنابر اظهارات علی طیبنیا، تورم فزاینده ای رابه ارث میگذارد که اجرای نادرست طرح مسکن مهر یکی از این موارد بود. استقراض سنگین دولت از بانک مرکزی و پرداخت تسهیلات بیرویه به شرکای دولتیش با اولین خبر فساد مالی در دوران این ریئس جمهورکه با وعده اوردن پول نفت بر سفره خالی مردم گرسنه هشت سال به چپاول ثروت و منابع و بوجه ملی مشغول بود نظر جامعه را به خود جلب میکند که چرا انها گرسنه میمانند وسردمداران دولتی روز به روز فربه میشود که یک نمونه ان تخلف سههزارمیلیاردی مهآفرید امیرخسروی با نام مستعار امیرمنصور آریا مدیرعامل «شرکت توسعه سرمایهگذاری امیرمنصور آریابود؛ مهآفرید چهل و سه ساله با اقدام به دریافت وامهای هنگفت بانکی، خرید شرکتهای دولتی با پیشقسط حاصل از وجوه سیستم بانکی و گشایش اعتبارهای مکرر سرمایه خود را افزایش میدهد.
یکی دیگر از شاهکارهای این رئیس دولت نخبه انحلال شوراهای مختلف از جمله شورای پول و اعتبار بود که به گفته منتقدینش موجب تنش اقتصادی در کشور میشود وموجودی حساب ذخیره ارزی در دوره دولت محمود احمدی نژاد با وجود افزایش در آمدهای نفتی کاهش می یابد بطوریکه سازمان بازرسی کشور گزارشی را درباره برداشتهای غیر قانونی از این حساب را به بالاترین مقامات ایران گزارش میکند با وجود گزارش بانک مرکزی مبنی برکاهش حساب ذخیره ارزی، احمدی نژاد موجودی حساب ذخیره ارزی ایران را در تاریخ بیسابقه میداند ولی اعلاممیکند میزان موجودی این حساب محرمانه است و نمیتوان آن را اعلام کرد و احمد توکلی، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی، چند هفته پس از روی کار آمدن ذولت یازدهم اعلام میکندکه از صد و هفتاد و شش میلیارد دلار حساب ذخیره ارزی، صد و شصت و یک میلیارد دلار را دولت استفاده کرده است. توکلی در توصیف وضعیت این صندوق در پایان دولت دهم از عبارت «حساب ذخیره ارزی جارو شد» استفاده میکند.و دیگر محسنات این دولت حضور گسترده نظامیان در فعالیتهای اقتصادی بود تا برای برقراری امنیت و حفظ نظام اسلامی؛ سپاهیان ثروتمند بهتر بتوانند مردم گرسنه را بکشند تا عدالت اسلامی در خیابانها دراذهام مردم به جان امده از بی عدالتی توسط فرزندان راستین انقلاب اسلامی اجرا شود. بر اساس اطلاعات مؤسسه شفافیت بینالمللی، فساد مالی در ایران در دوره دولت احمدی نژاد نسبت به سایر کشورها افزایش پیدا میکند بطوریکه رتبه ایران از لحاظ شفایت مالی از رتبه هشتاد و هشت در سال دو هزار و پنج به رتبه صد و سی و سی در میان فاسدترین کشورهای جهان در سال دو هزار و دوازده می رسد که در این میان که در بیست و دو فروردین هزار و سیصد و نود و دو ، حسن روحانی با نام «دولت تدبیر و امید»، شعار اعتدالگرایی، هفتمین دوره ریاست جمهوری اسلامی خود را اغاز میکند و با گفتن دروغ و دادن وعدهای پوچ و دزدیدن پولهایی که مردم با هزاران ارزو و امید به بانکهای دولتی سپرده بودند وبی اعتنایی و نداشتن پاسخی صریح و روشن در این باره ؛ این موضوع کاملا عیان میشود که این دولت هم برای دزدیدن باقی منابع و دسترنج مردم به صحنه سیاسی پا گذاشته است و روند وعمیق این بی عدالتی در جامعه و فقرگسترده در هر بعد ان و بی توجه ای و فساد دولتی مردم را با یک حرکت ناباورانه از سوی حاکمیت به خیابان میکشد که اینبار فریاد حق خواهی و نابرابری و ستم و زور و گرسنکی بلند است و رهایی از این وضعیت و دستیابی به حقوق انسانی تلاشی است که این مردم به جان امده در پی ان هستند.
فصل سوم: حقوق ملّت-حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
اصل بیست و سوم-تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
اصل بیست و هفتم-تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است. اصل بیست و ششم-احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
و ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر-همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند. تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
ماده نوزده: حق آزادی بیان-هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.
ماده بیست: حق آزادی تجمع و تظاهرات-الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد.ب) هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.سپس در ادامه جناب محمد ابوطالبی با موضوع انقلاب موبایلی سخنان خود را ایراد فرمودند :با درود به تمامی آزادگان جهان و همه مبارزین آزادی در سراسر گیتی .نگاهی کوتاه به موادی از منشور جهانی حقوق بشر.
ماده بیست و یک- هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.اراده مردم میبایست اساس حاکمیت دولت باشد.
بررسی نقش اینترنت و موبایل در جنبش های اجتماعی-شهروندخبرنگار شهروندانِ معمولیِ یک جامعه هستند که در فرآیندِ جمعآوری، گزارش، تحلیل و انتشارِ اخبار و اطلاعات در جامعه، نقشِ فعالی بازی میکنند. در سالهای اخیر پس از گسترش فرهنگ دیجیتال، اینترنت، تلفنهای همراه دوربیندار و دوربینهای دیجیتال همچنین شبکههای اجتماعی بسیاری از شهروندان عادی با تصویر برداری و عکاسی از وقایع پیرامونشان و انتشار آن در سطح اینترنت و شبکههای اجتماعی فرهنگ جدیدی به عنوان شهروند خبرنگار را پدیدآوردند. این واژه به هنگام وقایع پس از اعتراضات وال استریت و در جریان حرکتهایجنبش اشغال وال استریت پدیدار شد و پس از آن در جریان جنبش سبز سال 88 و89 ونهایتا در جریان وقایع بیداری کشورهای عربی نهادینه شد.-در سالهای اخیر، فناوریهای جدید ارتباطی بهویژه رسانه¬های اجتماعی اینترنتی به منابعی مهم برای بسیج اقدام جمعی و سازماندهی جنبشهای اجتماعی در سراسر جهان تبدیلشده¬اند. جنبشهای اخیر در ایران( سال 88) ، خاورمیانه عربی و شمال آفریقا با بهرهگیری از فناوری¬های جدید ارتباطی، شکلی جدید از انقلاب، جنبش و بسیج مردمی را در بهنمایشگذاشتند و مردم در این کشورها خواستار احیای حقوق خود شدند. شبکههای اجتماعی از بدو شروع اعتراضها نقش مهمی را در این جنبشها ایفا کردند و از یک سو موجب آگاهیبخشی به مردم و ازسویدیگر با داشتن قابلیتهای مختلف، سبب سرعتبخشی به اعتراضها و گسترش آن شدند. امروزه این یک واقعیت غیر قابل انکار است که شبکه¬های بزرگ اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر ،تلگرام ، واتساپ و….. بهعنوان کانال¬هایی قدرتمند برای بسیج و سازماندهی شهروندان به حساب می آیند.همه ما به یاد داریم که وقتی در 30 خرداد 88 با فرمان آتش رهبر حکومت تهران ، مردم به گلوله بسته شدند تصویر جان دادن ندا سمبل وپرچم جنبش اعتراضی مردم شد که از طریق فیس بوک به تمامی دنیا ارسال گردید و کمی دیرتر مقامات کشورهای مختلف را وا داشت تا نسبت به اون عکس العمل نشان دهند و در همان زمان بود که به واسطه موبایل و اس ام اس های ساده کارزار مردم برعلیه دجاله های آدم کش رژیم شکل گرفت و گروه های کوچک مردمی درفردای شکست راهپیمایی سکوت توانستند خود را سازماندهی کنند.نفوذ و سرعت عمل مردم با بهره گیری از شبکه های موبایل منجر به خاموش کردن و شبکه های موبایل توسط حکومت شد این در حالی بودکه در سال 88 و89 هنوز هیچ کدام از آپ های واتساپ و تلگرام و غیره وارد بازار مصرف نشده بودند.انقلابهای تکنولوژیک و ارتباطی ازجمله عواملی هستند که اقتدار دولتها را روزبهروز ضعیفتر میکنند. انسانهای دوران جدید بهطور صرف، گیرنده و واردکننده پیامها نیستند بلکه نوعی ارتباط و کنش متقابل در جریان انتقال اطلاعات و داده¬ها میان آنها وجوددارد.کلیه کشورها را درمینوردند، ازدستداده اند. یک مثال ساده قابل لمس : براساس اعلام مرکز پژوهش های مجلس ایران درسال 94 ، 75درصد مردم کشور از گیرنده ماهواره استفاده می نمایند.
ویژگی ها و تمایز جنبشهای جدید و جنبشهای کلاسیک:جنبشهای کلاسیک وابستگی به طبقه یا گروه خاص مانند طبقه کارگر، بهرهمند بودند، درحالیکه جنبش های قرن 21، هویتمحور، جمعی و غیروابسته به گروه است.جنبشهای قدیم برخلاف خصلت فناوریهای پیشرفته امروزی روزها طولمیکشید که از پایتخت به شهرستانها برسند.جنبشهای جدید بهشدت به رسانه، بهویژه فناوریهای نوین ارتباطی وابسته اند و از آن طریق به بسیج اعتراضها و مشارکت در سطح جهانی رویمیآورند درحالیکه جنبشهای کلاسیک به رسانه های جمعی و ارتباطات چهرهبهچهره احزاب و سازمان ها وابسته بودند.جنبشهای جدید، فراخوان برای اعتراضها از طریق شبکه های اجتماعی اینترنت و انتشار سریع اخبار در سطح وسیع است و درنهایت، افزایش گردش اطلاعات موجب گستردگی بیشتر جنبشها میشود .شبکههای اجتماعی در چند ساله اخیر نقش بسزایی در جنبشهای مدنی و اجتماعی داشتهاند. در دوران گذشته، خط دهیها و هماهنگیهای بسیاری از حرکتهای اجتماعی در ملاقاتها و جمعهای خاص حزبی یا سازمانی به صورت حضوری انجام میگرفت، اما امروزه بسیاری از این جریانسازیها بیش از همه چیز در بستر شبکههای اجتماعی شکل میگیرد. از آنجا که مردم به خصوص قشر جوان که در تحولات اجتماعی نقش برجسته ای دارند و فعالیتهای گستردهای در این شبکهها انجام می دهند، هنگامی که تحرکات مدنی و اجتماعی جنبهی نارضایتی به خود میگیرد، تبدیل به اعتراضاتی میشود که امروزه معمولا پیش از آنکه در خیابانها بروز و ظهور پیدا کند، در شبکههای اجتماعی مقدمات آن چیده میشود.
اثرات عینی شبکه های اجتماعی آن لاین (چند نمونه ) :از جمله این اعتراضات، اعتراضات و آشوبهای انگلستان در سال 2011 بود. این اعتراضات به دنبال قتل یک جوان سیاهپوست به نام مارک دوگان توسط پلیس لندن آغاز شد و گسترش یافت. در این اتفاقات پلیس بریتانیا اعتقاد داشت که توییتر و فیسبوک و کاربرانی که در این شبکهها فعال بودند در تحریک مردم موثر بودهاند. در پی این اتفاقات پلیس انگلیس دو مرد جوان را به جرم تحریک به شورش از طریق شبکههای اجتماعی به چهار سال زندان محکوم کرد. همچنین آنها تصمیم گرفتند به نظارت دقیقتر مانع نقشآفرینی شبکههای اجتماعی در اوقات ناآرامیها بشوند.جنبش وال استریت در امریکا نیز با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی توانست اعتراضات خود را گستردهتر کند. کاربران با پیگیری صفحه توییتر @OccupyWallStNYC در آن روزها، آخرین اتفاقات را پیگیری میکردند و همچنین با انتشار ویدئوبلاگها، مطالب و هشتگهای مخصوص نقش به سزایی در این اعتراضات ایفا کردند. آنها شعار «وال استریت را اشغال کنید» را به یکی از اصلیترین هشتگهای خود در فضای مجازی تبدیل کردهبودند و تا حدود زیادی از ظرفیت این شبکهها استفاده کردند.شبکههای آنلاین اجتماعی، نقش اصلی را در تظاهرات مصر در ماه ژانویه سال 2011 ایفاکردند. در جریان جنبش فراگیر مصر، پیامهای کتبی (sms) و تصاویر در گردش در فیس¬بوک، توییتر و وبلاگ¬ها در تقویت هویت جمعی مردم مصر، بسیار مؤثر بودند. ابزار رسانه¬های اجتماعی به مصریان در تمام دنیا امکانداد تا از جنبش داخل کشور حمایتکنند. دولت ترکیه نیز مدتی پیش سایت توئیتر را مسدود کرد و علت آن را جلوگیری از پخش عکسهای مربوط به بمبگذاری داعش عنوان کرد که البته با اعتراض شهروندان آن روبرو شده بود. همچنین سابقه مسدود کردن شبکههای اجتماعی در ترکیه در مواقع خاص پیش از این هم وجود دارد.
توسعه و رشد شبکه ها:گروه های موفق آنلاین از ارتباطات اینترنتی و شبکه ها برای تدریس هواداران از مهارت های سیاسی جدید استفاده می کنند و آنها را در “دنیای واقعی” درگیر می کنند. مدل ها برای اقدام می توانند به سرعت منتشر شوند و افراد می توانند ابزارهایی برای برقراری ارتباط با سایر حامیان بالقوه جامعه خود . طرفداران می توانند آموزش دهند که چگونه می توانند برگزاری نشست های سیاسی، سازماندهی تظاهرات و همسایگان خود را به صورت آنلاین انجام دهند.گروه های موثر از تکنولوژی استفاده می کنند تا طرفداران در روند تصمیم گیری دخیل باشند برای مثال، با میزبانی انجمن ها برای بحث و یا از طریق پرسیدن مردم به نظرات خود در مورد موضوعات برجسته. این حمایت از یک علت حمایت می کند، زیرا افراد سازمان را به عنوان دموکراتیک و واکنش نشان می دهند. تاکتیک های اینترنتی به جنبش ها کمک می کند تا ایده های بزرگ و دشواری را از بین ببرند. توانایی جنبش های اجتماعی برای استفاده از فناوری های ارتباطات اینترنتی با اثرگذاری بسیار زیاد، موجب تغییر پویایی بین جنبش ها و احزاب سیاسی در قرن 21 می شود. جنبش های هوشمندانه اینترنت می توانند به شکاف در سازه های حزب کمک کنند. اینک در هفته دوم خیزش مردمی برعلیه فساد و اختناق حاکم بر ایران ، هشتک های فراوانی در شبکه های اجتماعی نیم بند (فیلتر و کاهش سرعت اینترنت توسط حاکمیت ) دست به دست می گردد تا جهان را برای کمک به آزادی ایران ، کمک به داشتن اینترنت آزاد و داشتن دموکراسی دعوت نمایند. در حال حاضر هر صبح و شام وظیفه انقلابی انسانی و اخلاقی تک تک ایرانیان مقید به حقوق اولیه بشری و آزادی ابتدا چک کردن گوشی موبایل خود و بررسی کلیه گروه ها و شبکه های موجود است.اگر در کوه های سربه فلک کشیده سویس یا جلگه سرسبز استوایی آمازون ، یک گوشی و اتصالی به اینترنت شما در قلب تهران یا نیویورک یا دمشق قرار می دهد.
گزارش جلسه اعضای کمیته دفاع از حقوق زنان،30دسامبر 2017
بابک میری
این جلسه، در تاریخ 30 دسامبر 2017، ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای کمیته و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک کمیته برگزار گردید.مسئول جلسه: سرکار خانم دیانا بیگلریفرددر ابتدای جلسه تحلیل گزیدهای از اخبار نقض حقوق زنان در ماه گذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط جناب آقای فرداد عسکری ارائه شد که شرح اخبار در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته قابل مطالعه میباشد.سپس بانو مهناز احمدی با موضوع روز جهانی حقوق بشر (10 دسامبر)سخنرانی کردند اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر یک پیمان [1] بینالمللی [2] است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد [3] در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسیده است. این اعلامیه نتیجهٔ مستقیم جنگ جهانی دوم بوده و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسانها [4] مستحق آن هستند، بصورت جهانی بیان میدارد. اعلامیهٔ مذکور شامل ۳۰ ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد [3] در مورد حقوق بشر [5] میپردازد. مفاد این اعلامیه [6] حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعیای را که تمامی ابنای بشر [7] در هر کشوری [8] باید از آن برخوردار باشند، مشخص کردهاست.این «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را به عنوان یک استاندارد مشترک و دستاورد تمامی ملل و ممالک اعلان میکند تا هر
انسان و هر عضو جامعه با به خاطرسپاری این «اعلامیه»، به جِد در راه یادگیری و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیشبرنده در سطح ملی و بینالمللی تلاش کند تا [همواره] بازشناسی مؤثر و دیده بانی جهانی [این حقوق ] را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای زیر فرمان آنها [تحصیل و] تأمین نماید.در اعلامیه جهانی سی ماده وجود دارد که همه ما تقریبا با آن آشنایی داریم بنابراین من فقط چند مورد را میخواهم تحلیل کنم.
ماده 2-همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، (یعنی باید فقط إنسان بودنش را در نظر بگیریم نه عنوان دیگری را)، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیدهٔ دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمرو قضایی و وضعیت بینالمللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.به عنوان مثال – من یک زن هستم و کورد هستم و از جامعه یارسان.چرا من در ایران به عنوان یک زن از هیچ حقی برخوردار نیستم؟؟ همه ما مشکلات جامعه امروزی زنها را میدانیم و هرروز بحالش صدها بار افسوس میخوریم.چرا من به عنوان یک زن کورد در قرن بیست و یکم باید اجازه یک مسافرت تنهایی را نداشته باشم؟؟من در دبیرستان عاشق شغل معلمی بودم رفتم دفترچه راهنمایی شغلها رو پیدا کردم و شرایطشان را خواندم. یکی از آن شرایط این بود که مذهبت باید شیعه باشد.این یک شوخی خیلی تلخی هست.
تقریبا نوزدهم ژانویه ٢٠١٧ بود که اتش سوزی پلاسکو اتفاق افتاد. همه ما خوب بخاطر داریم که مسئولین چیکار کردند. هر چند کار زیادی نکردند ولی بالاخره خیلی برای آنها ارزش داشت که به چشم مردم بیان و بگن که ما هم ناراحتیم و یه کارهایی کردیم، ولی واسه کرمانشاه چیکار کردند؟؟
اگر کمکهای مردمی نبود کرمانشاهیها از سرما و گرسنگی مرده بودند، چرا؟به چه جرمی؟ فقط به جرم اینکه کورد بودند و کسی صداش در نمیاد محل نذاشتند؟ چرا یک پیرمرد واسه داشتن یک چادر باید التماس میکرد؟؟ چرا از آلمان میخوان نیروی کمکی بفرستند میگویند نیاز نداریم خودمان هستیم؟ این حقوق ابنای بشری و حس إنساندوستی که آنها با مردمهای کشورهای دیگر دارند کجاست؟؟ اینکه میگویند مردم غیور کورد، مردم باغیرت کورد، فقط واسه اینکه پیشمرگ آنها باشند. الان این مردم کورد به کمک احتیاج دارند. مگر نه اینکه میگویند همه ایران با هم برابر و برادرند؟ آدم با برادرش اینطوری رفتار میکند؟؟ الان بچهها و خانمها در شرایط خیلی سختتری هستند. سرویسهای بهداشتی نیست. زنها خیلی حساس هستند نسبت به این شرایط، و احتمال وقوع بیماریهای زیادی هست.
ماده۲۵-هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در زمانهای بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهرهمند گردد.در ایران هیچکس از شرایط زندگیش راضی نیست نمونه را در بین کسانی که کولبری میکنند داریم یا همین الان میتوان کرمانشاهیها را یاد کنیم که الان در فصل سرما در چه شرایطی دارند زندگی میکنند.
ماده ۲۶-آموزش و پرورش [9] حق همگان است. آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دورههای ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی [10] میبایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفهای [11] نیز میبایست قابل دسترس برای همه مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی [12] به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر پایه شایستگیهای فردی صورت پذیرد.- آموزش و پرورش میبایست در جهت رشد همه جانبهٔ شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروههای نژادی یا دینی و نیز به برنامههای «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.- پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.بانو رویا ایرانی با موضوع سالروز زلزله بم و مچنین زلزله اخیر و پیامدهای ناشی از آن سخنرانی ایراد نمودنداز آنجا که فلات ایران چون ببری خفته به روی گسلهای متعددی قرار دارد، ایران کشوری لرزه خیز بوده و هیچ کجای آن مصون نخواهد بود. زلزله در اثر خروج انرژیهای متراکم زمین به وجود میآید.در طول 40 سال گذشته، 24 زلزله شدید بالای 5.5 ریشتری در ایران داده است که از میان آنها، زلزلههای منجیل و رودبار و بم هر کدام با بیش از 25 هزار کشته، یشترین میزان تلفات انسانی را داشتهاند. همچنین در سال 2002، از 170 میلیون نفری که بر اثر سوانح در جهان آسیب دیده اند، زلزله مسئول مرگ 19میلیون نفر آن بوده است. در این میان، 18درصد از زمین لرزههای مخرب، کوبنده و هراس آور سهم ایران بوده است و 80 درصد از میراث ویرانی و مرگ با زلزله، به شش کشور در جهان تعلق دارد که ایران یکی از آسیب پذیرترین آنهاست.در این مقاله ابتدا به مناسبت سالگرد زلزله بم مختصری به این مورد پرداخته و سپس در مورد زمین لرزههای اخیر کرمانشاه ودر نهایت تهران و پیامدهای آنان در مجموع صحبت خواهیم کرد.زمین لرزه بم به شدت 6.6 ریشترو عمق 10 کیلومتری زمین در ساعت 5:26 بامداد روز 5 دی سال 1382 شهر بم و مناطق اطراف آن در استان کرمان را لرزاند.این زلزله حدود 26.271 نفر کشته و 30 هزار زخمی به جای گذاشت که البته منابع غیررسمی تعداد کشتهها را تا بیش از50 هزار نفر هم اعلام کردهاند. به دلیل اینکه در ساعات اولیه پس از زلزله گورهای دسته جمعی حفر شده و امکان آمارگیری دقیق وجود نداشته است.همچنین در این زلزله حدود 90 درصد بناها ازجمله ارگ تاریخی بم، تخریب شدند.ارگ بم بزرگترین سازه خشتی در جهان مربوط به سده پنجم قبل میلاد بوده و در مسیر جاده ابریشم قرار گرفته است که متاسفانه 80 درصد آن در زمین لرزه تخریب شد. البته بازسازی این بنا از سال 1380 به کمک سازمان ملل و تعدادی از کشورها از جمله ژاپن، ایتالیا و فرانسه … شروع شده و تا به حال ادامه دارد.
ارگ بم قبل زلزله
ارگ بم بعد زلزله
پیامدهای ناگوار زمین لرزه بم:علاوه بر اینکه بخش مهمی از جمعیت جوان این شهر جان خود را از دست دادند، بخش مهمی از زمینهای کشاورزی، نخلستانها، قناتها، جادهها، کارخانهها و مراکز صنعتی و اقتصادی بم نیز با مشکلات جدی مواجه شدند و بدون شک، زلزله بم نقش مهم و مخربی در مختل کردن روند توسعه این شهر داشته و چه بسا همچنان در آینده خواهد داشت.در جریان این زمین لرزه هزاران نفر زخمی شدند که همچنان با مشکلات خود دست به گریبان هستند اما بیشترین فشار در این میان بر دوش معلولان ناشی از زمین لرزه به جای مانده است.طبق آمار زمین لرزه بم سه هزار معلول بر جای گذاشت که متاسفانه تعدادی از این افراد برای همیشه زمینگیر و دچار قطع نخاع و سکون تا آخرین روز عمرشان شدند. معلولان بم قشری هستند که فراموش شدهاند.این افراد همچنان مهمترین عوارض جسمانی زمین لرزه را بر بدن خود به یادگار دارند و ادامه زندگی این قشر نیازمند حمایتهای خاص دولتی است.هر چند سازمانهای مردم نهاد در روزهای ابتدایی زمین لرزه سعی در خدمات رسانی به این قشر کردند اما رفته رفته این افراد به فراموشی سپرده شدهاند.
زمین لرزه کرمانشاه:زمین لرزهای به بزرگی 7.3 ریشتر یکشنبه 21 آبان ماه سال 1396 استان کرمانشاه را لرزاند.این زلزله، بیش از پانصد کشته به جای گذاشته است. به گفته رئیس انجمن فیزیوتراپی ایران در حادثه زلزله غرب کشور ۱۲۰ نفر دچار معلولیت و آسیبدیدگی شدهاند. آمارها نشان میدهد که بیشترین تلفات این زلزله در ایران به منطقه سرپل ذهاب و قصر شیرین مربوط میشود و علت آمار بالای کشتهها در این مناطق، نزدیکی به کانون زلزله بوده است. این در حالی است که میزان تلفات انسانی این زلزله در عراق به مراتب کمتر از ایران بوده است و تعداد کشتهشدگان به زحمت به 10 نفر میرسد.در اثر زلزله اخیر کرمانشاه، برخی از روستاها کاملاً ویران شدهاند و بنا به گفته مرکز لرزه نگاری استان کرمانشاه، بیش از یکصد پس لرزه از زمان وقوع آن تاکنون به ثبت رسیده است.
پیامدهای انسانی زلزله:میدانیم که زخم مردم عزیزی که نزدیکان خود را از دست دادند، هرگز ترمیم نخواهد شد؛ و نیز آنها که خانه و زندگی خود را از دست دادند احتمالاً تا چند سال به شرایط عادی بازنخواهند گشت. جدا از لطمههای عاطفی و احساسی، برای بسیاری از این عزیزان، حتی اثر لطمههای مالی هم تا آخر عمر به شکلهای مختلف در زندگیشان باقی خواهد ماند.زلزلهها در کنار آثار مخرب روحی و انسانی، اثرات مخرب اقتصادی بسیاری برجای میگذارند که بعد از پایان دوره امدادرسانی تازه ابعاد بزرگ و دردناک آن پدیدار میشود. در حقیقت، زلزله ازجمله سوانح طبیعی است که آثار مخرب و خانمانسوز آن تا سالها بر روح و روان بازماندگان باقی میماند و این انسانها در اثر وقوع زمینلرزه، خانه، خانواده، دارایی، دوستان و به معنی تمام کلمه، همه منابع مالی و عاطفی خود را از دست میدهند.
پیامدهای اقتصادی:جدا از ابعاد عاطفی و انسانی زلزله، پدیده مخرب زلزله در نواحی شهری و روستایی، آثار زیانباری به اقتصاد وارد کرده و زیرساختهای اقتصادی را کاملاً نابود میکند. به تعبیر فریبرز رئیس دانا، «همانند یک کوه یخ فقط قسمت مختصری از هزینههای اقتصادی و اجتماعی زلزله نمایان است و بخشهای ناپیدای آن مخاطرات و تأثیرات پیشبینینشده و زیانبار است.این هزینهها شامل ازکارافتادن موتور فعالیتهای محوری اقتصاد، خسارتهای انسانی و اجتماعی وارد آمده، بیکاری و جزو آن است که به خسارتها و آسیبهای اجتماعی و انسانی بعدی منجر میشود. طبق آمار استاندار و سایر مسئولان ذیربط تا روز(چهارشنبه 2 آذر) 1800 میلیارد تومان به دستگاههای دولتی خسارت وارد شده است که امکان افزایش آن در طی روزهای آینده وجود دارد.رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه برآورد اولیه خسارت بخش کشاورزی استان را در مناطق زلزلهزده بیش از ٨ هزار میلیارد ریال اعلام کرد. ۵٠٠ روستای استان، تلفات دام داشتیم که بر اساس برآورد اولیه تلفات شامل ١٩٧ هزار رأس دام سبک و ٣٨٠٠ رأس دام سنگین است.تفاوت دو زلزله بم و کرمانشاه در ساعت وقوع زلزله، عمق کمتر زلزله بم و میزان ریشتر بالاتر زلزله در کرمانشاه بوده است. کانون این زلزله در نواحی مرزی کوهستانی ایران و عراق بوده در حالیکه شهر بم، مرکز اصلی زمین لرزه بوده است.
دلایل خسارات اقتصادی زلزله در ایران:از آنجا که ایران یکی از منطقههای زلزلهخیز است و در این رابطه امتحانهای رنجآوری را آزموده است، و روشی برای پیش بینی قطعی زلزله وجود ندارد، تنها راهکار فعلی توجه به مقاومسازی سازهها میباشد. در این راستا، همراهی حوزههایی مانند زلزلهشناسی و مهندسی سازه با هدف ارتقاء عملکرد سازهها و در نتیجه افزایش پایداری و امنیت آنها، در برابر زلزله الزامی است.اجرای ساختمان به روشهای غیر اصولی و عدم کنترل مناسب بر فرآیند ساخت و ساز، کیفیت نامطلوب مصالح ساختمانی، وجود قوانین نادرست و گمراه کننده در زمینه طراحی، عدم آگاهی و تسلط کافی مهندسان معمار به مسائل زلزله و در نتیجه طراحی و ساخت بناهایی با مقاومت بسیار ضعیف، عامل اصلی خسارات جانی و اقتصادی بسیاری در ایران بوده است. به طوریکه طبق گفته قائم مقام خانه عمران به دلیل وقوع زلزله طی 50 سال اخیر 114 هزار نفر جان خود را از دست داده اند. و این سهم 20 درصدی ایران از تلفات جانی در جهان نشان دهنده فقدان تسلط و بهرهمندی در گستره ساخت و سازبوده وعدم توجه کافی به این مقوله حیاتی، تکرار ناگواریهای یکسان در دورههای مختلف را در پی داشته است.در عکسها و تصویرهایی که از مناطق زلزلهزده سرپل ذهاب و گیلان غرب منتشرشده، تصویر خانههای به ظاهر تازهسازی است که در اثر زلزله از بین رفتهاند؛ فروپاشی خانههایی که مقاوم نبوده و از ساختوساز اصولی برخوردار نبودهاند و به نظر میرسد که شدت ابعاد این فاجعه نه براثر قهر طبیعت بلکه بیشتر براثر فقر مصالح ساختمانی و عدم ساخت وساز اصولی در خانههای مسکونی بوده است.حتی زیر ساختهای شرکت برق چندان مناسب نبوده و بر اثر وقوع زلزله ترانسهای برق از بین رفتهاند که این اتفاق سبب شده تا برق مناطق زلزلهزده قطع شود.بنابراین شایسته است که با توجه به جغرافیای زلزلهخیز ایران برای مقابله با آن، با سازوکارهای اقتصادی و تدوین برنامهها و راهبردهای بلندمدت چاره اساسی اندیشید، چه آنکه متأسفانه تدبیرها در رابطه با زلزله در ایران هنوز مقطعی، ناسنجیده و ناکارآمد هستند.
مدیریت بحران پس از زلزله:آنچه در کرمانشاه رخ داد تنها یک زلزله نبود، بلکه چالشی در نظام مدیریتی کشور بود. مردم با فرستادن کمکهای خود به کرمانشاه و حرکات خودجوش در فضای مجازی یک سره به این مسئله تاکید میکردند که مدیریت بحران خود بحرانزده است. سالهای پیش سازمانهای سنتی مانند مساجد، هیئتها و خیریهها نقش پررنگتری در این امور ایفاء میکردند اما در زلزله اخیر کمتر کسی به آنها مراجعه میکرد. صادق زیباکلام در چهار روز دو میلیارد کمک جمع کرد و موارد دیگر.مردم در فضای مجازی خود زیرساختی قوی تشکیل داده بودند و توانستند ضعف مدیریتی را تا حدودی پوشش دهند. گرچه تضعیف نهادی مانند هلالاحمر که متولی این امور است کار درستی نیست، اما در اینجا صحبت درباره نظام مدیریتی و عدم اعتماد مردم به آن است. آنچه این مسئله را پررنگتر میکرد بیاعتمادی مردم، چه آسیب دیدگان چه کمکرسانان، به صحت و سرعت عمل نهادهایی بود که عموماً در این بلایا بازیگران اصلی هستند. پای صحبت هرکس که مینشستی تا او را قانع کنی کمکها را به سازمانهای مربوط تحویل دهید قاطعانه از ترسشان میگفتند که نکند به دست زلزلهزدگان نرسد. اینها همه ریشه در مسائلی همچون فساد، سوء مدیریت، عدم شفافیت، قانونگریزی، قولهای بدون عمل، اخبار نادرست و خیلی مسائل دیگر دارد که باعث شد مردم خود میداندار این موضوع باشند. در سالهای اخیر متوجه هستیم که در هر مسئلهای بخش خصوصی به مدد فضای مجازی از دولتیها پیشی گرفته است. آنها خود هریک رسانهای قوی تشکیل دادهاند و به همدیگر اعتماد دارند. در حالی که در میان بخشی از جامعه، بی اعتمادی به نهادهای رسمی موج میزند و مردم نگران سرنوشت کمکهای خود به این نهادها هستند، بازیگران، ورزشکاران و سلبریتیها و بسیاری از افراد دیگر به لطف دنبالکنندگان انبوه خود در شبکههای اجتماعی پا به میدان میگذارند و شروع به جمع کردن کمکهای مردمی میکنند. فراخوان پشت فراخوان و سیل کمکهای مردمی که به این افراد سرازیر میشود. تا حدی که موجب غافلگیری برخی از آنان شده و با افزایش حجم کمکها، جمعآوری و ارسال آنها به مناطق زلزله زده و چگونگی توزیع آن خود تبدیل به چالش بزرگ مدیریتی میشود. بله مدیریت بحران کاری است تخصصی و بسیار سخت. باید بدانیم این گستردگی بحران از نظر زمانی و مکانی، باعث میشود مدیریت آن بسیار سختتر از توان اشخاص یا انجمنهای کوچک مردمی باشد.بنابر این بی اعتمادی موجود، باعث هدر رفتن منابع میشود و شاهد هستیم که برخی از افراد مشهور حالا اصرار میکنند که خواهشا دیگر فلان اقلام را نفرستید یا حضوری به محل موسسه مراجعه نکنید و باعث ازدحام نشوید.یکی از مشکلات دیگری که مشاهده میکنیم این است که افراد با خودروهای شخصی خود، بدون توجه به اینکه شرایط منطقه چگونه است و ظرفیت جادهها چقدر است و اصلا به چه کمکهای انسانی و مالی نیاز است، عازم مناطق زلزله زده میشوند و حالا مدیریت این همه خودرو و افراد غیر متخصص، خود نیاز به صرف منابع بسیار دارد. اگر افراد به نهادها اعتماد داشتند و نهادها هم اثبات میکردند که به خوبی از پس مدیریت بحران بر میآیند، احتمالا این اتفاقات کمتر میافتاد و فرآیند امدادرسانی بسیار بهتر اتفاق میافتاد. برای مدیریت درست چنین بحرانی باید بتوانیم کاملا از بالا به کل این اتفاق نگاه کنیم و در نظر داشته باشیم که هر اقداممان در مقیاس فردی، باعث چه پیامدهایی در مقیاس بزرگ میشود؟اینجا با یک سیستم پیچیده طرف هستیم که حالا مغز و مرکز فرماندهی مشخصی ندارد و با اینکه نیت انسان دوستانه در آن وجود دارد خود می تواند بحران آفرین شود.
زلزله تهران:هنوز تب و تاب یاری رسانی به مردم زلزله زده استان کرمانشاه به پایان نرسیده بود که زلزلهای به بزرگی ۵.۲ ریشتر شامگاه چهارشنبه ۲۹ آذرماه، تهران را لرزاند و در استانهای، البرز، قم، مرکزی و گیلان احساس شد. در پی این زلزله برخی از مردم تهران در بیشتر مناطق شهر به کوچه ها،خیابانها و پارکها پناه آوردهاند و شب را در خودروهایشان به صبح رساندند.مرتضی سلیمی رئیس سازمان امداد و نجات کشور درباره آخرین وضعیت زلزله 5.2 ریشتری گفت: این زلزله در ساعت 23:27 و در عمق 7 کیلومتری زمین بود که 13 پس لرزه تاکنون داشته است که یکی از پس لرزه ها 4.2 ریشتر 6 دی ماه 56 دقیقه بامداد باعث وحشت مجدد مردم کرج و به خصوص غرب تهران شد. آخرین آمار تلفات زلزله تهران: ۹۷ مصدوم، یک کشته بوده است.عمق خسارتی که زلزله تهران در عمق وسیع ترمیتواند داشته باشد قابل وصف نیست. انباشت جمعیت در تهران طوری است که حوادث اینچنینی میتواند فاجعه انسانی به بار بیاورد. سالهاست که با هر زلزلهای در هر گوشهای از کشور، هم زمان بحث زلزله تهران نیز مطرح میشود. گسلهایی که تهران را محاصره کردهاند مانند بمب ساعتی عمل میکنند. ما با هر زلزلهای به یاد این بمب میافتیم. در این میان، تمهیداتی میتوان برای به حداقل رساندنِ خسارت زلزله احتمالی دید. پارهای از آن مربوط به کم کردن اسیبها در هنگام زلزله است و پارهای مربوط به پس از زمینلرزه است. مقاومسازی ساختمانها و آموزش شهروندان بخشی از تمهیداتی است که آسیبهای احتمالی در هنگام زلزله را میکاهد. اما آمادهسازی برای اقدامات پس از زلزله بسیار پیچیدهتر و حیاتیتر است. ابعاد خسارتی که پس از زلزله میتواند در اثر سهلانگاری وارد شود قابل قیاس با سایر خسارتها نیست.زلزله اخیرتهران نشان داد که ما به هیچ عنوان آمادگی مدیریت بحران پس از زلزله را نداریم. این آسیب بزرگی است که کشور پُربحرانی مانند ایران مدیریت بحران ندارد. هرج و مرج و آشفتگی پس از زلزله تهران نشان داد که عمقِ این آسیب تا کجاست. به خیابان ریختن، پمپ بنزینها را خالی کردن و از تهران گریختنِ مردم تهران نیز میتواند به همین معنا باشد. عدم مدیریت میتواند بحرانها را تبدیل به فاجعه کند.اولین مشکل در این زمانها این است که مشخص نیست متولی مدیریت بحران کیست. بحرانها نیازمند مدیریت واحد و یکپارچه هستند.زمان رخ دادن بحران، زمان فکر کردن و هماهنگی نیست. پیش از بحران باید فکرکردنها و هماهنگیکردنها انجام شود. در زمان بحران، تنها باید یک نفر تصمیم بگیرد و بقیه عمل کنند. به نظر میرسد جهت آمادگی برای زلزله تهران و یا هر بحران دیگر، مهمترین اقدامی که به سرعت باید انجام داد اصلاح نظام مدیریتی در زمان بحران است.آقای هاشمیزایی عضو کمیسیون کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس گفت: آمارهایی که به ما میدهند حاکی از آن است که نزدیک به پنج میلیون نفر در تهران در بافتهای فرسوده و قدیمی زندگی میکنند. این موارد اقداماتی نیست که امروز بتوان به سرعت آنها را انجام داد و جلوی ضایعات و مشکلات را گرفت ولی به هر حال برای اجرایی شدن آنها باید گام برداشت.کارشناسان حوزه زلزله میگویند بیشتر زیرساختهای شهر تهران در برابر زلزله مقاوم نیستند اما انگار دوست نداریم باور کنیم. اگر یک زلزله قوی در تهران اتفاق بیفتد امداد در تهران فلج خواهد شد و کاری نمیتواند انجام دهد.زلزله خطری طبیعی است که اختیار کنترل آن در دست کسی نیست اما میتوانیم با شناخت نسبی و پیشگیری و مقاومسازی، از خسارات احتمالی جلوگیری کنیم. اینکه زلزله تهران بر شریانهای حیاتی مانند لولههای آب، گاز، پلها، بزرگراهها و مترو چقدر تأثیر گذاشته و آنها را تخریب میکند، بستگی به میزان و بزرگای زلزله احتمالی دارد.میتوان این سناریو را فرض کرد که گسلی از گسلهای تهران فعال شوند و زلزلهای به بزرگای زلزله کرمانشاه رخ دهد، حتماً در این زلزله، پلها، خطوط گاز و آب آسیب خواهند دید. د.رییس کمیسیون عمران شورای دوم و سوم شهر تهران ادامه میدهد: در شورای دوم، برنامه کاهش خطرپذیری پایتخت دنبال میشد که در شورای سوم تصویب شد تا طرح جامع کاهش خطرپذیری پایتخت تدوین شود.متأسفانه این طرح عملاً متوقف شد و کاری در زمینه کاهش خطرپذیری انجام نشد. بر اساس این طرح، قرار بود ساختمانهایی که جدید ساخته میشوند، در برابر زلزله مقاوم باشند تا ریسک اضافهای به شهر تحمیل نشود. همچنین یکی دیگر از محورهای این طرح، مقاومسازی المانهای موجود در شهر بود که قرار بود تا افق ۱۴۰۴ مقاومسازی آنها به اتمام برسد. بخش دیگر، مقاومسازی مدارس بود که وزارت آموزش و پرورش مسئولیت آن را بر عهده گرفت.بیمارستانها و کلینیکها از دیگر محورهای این طرح بود؛ به خصوص خانههای مسکونی که به کلینیک تبدیل شده بودند..وقتی بیمارستانها هم در زلزله به دادمان نمی رسند-تصور این که بعد از زلزله بیمارستان های شهر هم قابل استفاده نباشند و نشود زخمیها و نجات یافتگان را هم به مکانی برای درمان برد سخت است اما حقیقت این است که بسیاری از بیمارستان های پایتخت فرسوده است و در برابر زلزله آسیب پذیر .به اعتقاد فعالان حوزه سلامت دریک دهه گذشته برای نوسازی، بازسازی و افزایش تعداد بیمارستانهای تازه ساخت در کشور به ویژه درشهرهای کوچک اقدامات قابل قبولی انجام شده، اما در تهران متناسب و متناظر با شهرستانها توجه به نوسازی بافت فرسوده دردستور کارنبوده است.به اعتقاد آنها در صورت وقوع بحران درتهران مراکز درمانی و بیمارستان های فرسوده درمعرض خطر جدی هستند و بسیاری از بیمارستان های دولتی در تهران قدمت ۴۰ ساله دارند.این موضوع را هادی ایازی، معاون اجتماعی وزیر بهداشت هم تایید میکند و میگوید: شهر تهران بر روی گسلهای متفاوت زلزله قرار دارد و حوادث طبیعی و غیرطبیعی زیادی آن را تهدید میکند؛ این درحالیست که بیمارستانهای ما از نظر وضعیت ساختوساز، شرایط خوبی ندارد و بیمارستانهای فرسوده تهران روی گسل زلزله است.از تمامی موارد یاد شده در این مقاله میتوان به این نتیجه رسید که تنها راه برای جلوگیری از تکرار فاجعه در کشور به خصوص کلان شهر تهران مواردی از قبیل مقاوم سازی ساختمانها، نوسازی بافت فرسوده، نظارت بر ساخت سازههای جدید و در حال ساخت، دقت و بررسی کارشناسی روی زمین و خاک قبل از احداث ساخت منازل و ساختمانها و عدم متراکم سازی و ساکن کردن افراد زیادی در یک محدوده و مهم تر از همه اندیشیدن تدابیر احتمالی برای مدیریت بحران بعد از وقوع زلزله میباشد تا دیگر شاهد تحمیل هزینههای بالای انسانی و اقتصادی نباشیم.
بانو فاطمه ورمزیار با موضوع روز جهانی ایدز (۱ دسامبر) سخنرانی کردند.ایران بیش از ۳۶ هزار مبتلا دارد.سازمان ملل متحد اول دسامبر را به عنوان روز جهانی مبارزه با ایدز نامگذاری کرده است. نگرانی از شیوع بیماری ایدز در میان زنان و تغییر الگوی انتقال آن از تزریق مشترک و روابط پرخطر جنسی، مدت زیادی است که در ایران مطرح شده و دستگاههای مسئول ضمن هشدار نسبت به آن، راهکارهای مختلفی را نیز پیشنهاد میدهند. این در حالی است که آموزش نقش اصلی را در تغییر الگوی انتقال این بیماری دارد ایران متعهد شده است تا سال ۲۰۲۰، ۹۰ درصد موارد مبتلا به این بیماری را شناسایی کند، ۹۰ درصد افراد شناسایی شده تحت درمان داروهای ضد رتروویروس (داروهای ضد رتروویروسی، به انگلیسی: antiretroviral، داروهایی هستند که برای درمان عفونت با گروه رتروویروسها retroviruses به کار میروند: عمدتا برای درمان عفونت ویروس نقص ایمنی اکتسابی یا ویروس ایدز) قرار گیرند و بار ویروس در بدن ۹۰ درصد افراد تحت درمان به قدری کاهش یابد که قدرت انتقال به سایرین به حداقل ممکن برسد.بنابر اعلام پروین افسر کازرونی، رئیس اداره کنترل ایدز و بیماریهای آمیزشی وزارت بهداشت، آخرین آمار ابتلا به این بیماری مزمن در ایران، تا پایان خرداد ماه سال ۹۶، ۳۶ هزار و ۳۹ نفر است: آماری که طبق اظهارات مسئولان وزارت بهداشت تنها ۳۰ درصد موارد ابتلا را شامل میشودو ۷۰ درصد موارد شناسایی نشده و افراد از ابتلای خود آگاهی ندارند.کازرونی درباره آخرین آمار ابتلا به این بیماری عفونی در کشور نیز گفته است بر اساس نظام جامع مدیریت دادههای الکترونیک اچ آی وی (HIV) کشور، از مجموع افراد مبتلا به ایدز شناسایی شده تا پایان خرداد ۱۳۹۶ (۳۶ هزار و ۳۹ نفر)، ۸۴ درصد را مردان و ۱۶ درصد را زنان تشکیل میدهند: «۵۲ درصد موارد ثبت شده در گروه سنی ۲۱ تا ۳۵ سال هستند. راه احتمالی انتقال ۳۲.۷ درصد اعتیاد تزریقی و ۴۷.۹ درصد روابط جنسی بوده است.»در حالی که در سالهای گذشته دولت ایران در کنترل ایدز موفق بود (فعالیتهای دولت و سازمانهای مردمنهاد در دهه ۸۰ به کنترل بیماری ایدز و جلوگیری از شیوع آن انجامید و جایزه «روبان قرمز» سازمان ملل – مربوط به پیشگیری از ایدز- نصیب ایران شد)، کارشناسان میگویند در سالهای اخیر حساسیت نهادهای دولتی نسبت به گسترش شیوع ویروس اچ آی وی کم شده است.در چند سال اخیر، بودجه مراکز «کاهش آسیب معتادان تزریقی» کم و حتی قطع شده و به دلیل اجرای طرح موسوم به ماده ۱۶ مبنی بر جمعآوری معتادان تزریقی از سطح شهرها، مراجعه آنها به این مراکز هم کمتر شده است.همچنین در سال ۹۳ دفتر ایدز سازمان ملل به دلایل نامعلوم بودجه سازمان بهزیستی ایران را قطع کرده که همین امر باعث تأمین نشدن منابع مالی مراکز کاهش آسیب شده است.علاوه بر اینها کمیته ایدز سازمان بهزیستی هم در دفتر اعتیاد این سازمان ادغام و در واقع منحل شده است.از سوی دیگر با وجود آنکه آگاهیبخشی و اطلاعرسانی مهمترین اقدام در راه مبارزه با بیماری ایدز است، فعالیتها در این زمینه در ایران محدود است. این در حالیست که برای جلوگیری از گسترش اپیدمی ایدز، چارهای جز آموزش صحیح و صریح بهداشت جنسی به کودکان و نوجوانان وجود ندارد، چون اطلاعات کلی و سربسته نمیتواند موجب تغییر رفتار جنسی شود.افزون بر این، تغییر سیاستهای جمعیتی جمهوری اسلامی از کنترل جمعیت به افزایش جمعیت با وجود انتقادهای جدی، دسترسی به خدمات بهداشت باروری و جنسی را با محدودیتهایی روبهرو کرده و حذف توزیع رایگان وسایل پیشگیری از بارداری، اعمال محدودیتهای شدید بر جراحیهای پیشگیری از بارداری (وازکتومی و توبکتومی)، در نظر گرفتن بستههای تشویقی برای فرزندآوری و اجرای طرح «پیشگیری از تکفرزندی»، در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفته است که این شرایط میتواند بر گسترش ایدز در ایران تأثیرگذار باشد.ایدز در جهان به روایت آمار-تا پایان سال ۲۰۱۵ حدود ۳۶.۷ میلیون نفر به ایدز مبتلا بودند که حدود ۲.۱ میلیون در این سال به ایدز مبتلا شدند. در همین سال به طور میانگین حدود ۱.۱ میلیون نفر بر اثر یکی از دلایل مرتبط با ایدز جان خود را از دست دادهاند.در بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ میلادی اما آمار ابتلا به ایدز حدود ۳۵ درصد کاهش یافته و مرگ و میر مرتبط با ایدز هم حدود ۲۸ درصد کاهش نشان میدهد که این آمارها به معنای نجات هشت میلیون زندگیست.به گزارش سازمان ملل متحد، از زمان اولین تشخیص ایدز تاکنون حدود ۷۸ میلیون نفر به آن مبتلا شدهاند و ۳۵ میلیون نفر بر اثر آن و دیگر بیماریهای مرتبط با آنجان خود را از دست دادهاند.بر اساس آمار ارائه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، کشورهای جنوب آفریقا با بیش از ۲۵.۶ میلیون (بین ۲۳.۱ تا ۲۸.۵) بیمار مبتلا به ایدز، از نقطه نظر شیوع این بیماری پرخطرترین نقاط جهان هستند. این مناطق همچنین دو سوم مبتلایان جدید را در خود جای دادهاند.همچنین بر اساس برآورد این سازمان، حدود ۶۰ درصد از مبتلایان به ایدز به شرایط خود واقف هستند و ۴۰ درصد (بیش از ۱۴ میلیون نفر)، باید به خدمات تشخیص ایدز دسترسی پیدا کنند. این در حالیست که تا اواسط سال ۲۰۱۶، بهطور میانگین، ۱۸.۲ میلیون بیمار مبتلا به ایدز در سراسر جهان، درمانهای ضد ویروسی دریافت کردهاند.بر این اساس گسترش استفاده از داروهای ضد ویروسی مانع از ۲۱ میلیون مرگ ناشی از ایدز و ۲۸ میلیون ابتلای به ایدز تا سال ۲۰۳۰ میلادی خواهد شد.علاوه بر این صنعت پزشکی در زمینه ممانعت از انتقال ویروس ایدز از مادر به فرزند پیشرفت چشمگیری داشته،.پایان دادن به ایدز تا سال ۲۰۳۰ میلادی بخش مهمی از اهداف توسعه پایدار است.بانو مینا ایرانی دلنوشته در باب کودکان کار را ایراد نمودند-پسرک کوچک ایلیا -، بوی نم نم باران توی کوچه ها پیچیده، سرما کم کمک، رخت برچیده؛سکوت مرگبار، شهر پر هیاهو را فرا گرفته؛ فضا برای نفس کشیدن نیز بس دشوار است؛همه شب قماربازها تا صبح بیدار میمانند و دود میکنند و ورقها را دست به دست میدهند و تو هر شب در را بهم میکوبیدی و با وحشت بسوی من که در همسایگی تو بودم میآمدی و با صدای بغض آلود میگفتی بیا برویم به آنسوی پارک جایی که ماهیهای زیبا در حوضچه کوچک آن زندگی میکنند و ما دست دردست هم میرفتیم. پسرک کوچک شهرم !! اما دیگر آرام بخواب چرا که دیگر دیر است برای خواندن تصنیفهای کودکانه
دیر است برای بوئیدن گلهای اطلسی دیر است برای خندیدن .
دیر است برای رقصیدن با شور و شعف و دیر است برای بازگشتن
افسوس و صد افسوس که تو دیگر در بین ما نیستی!!
اکنون دیگر شبهای اندوهبار تو از من و تصویر پروانهها خالیست!!
بخواب ایلیا دیگر دود چشمان زیبایت را نمیآزارد- دیگر نگاه هیچکس بخار پنجره ات را پاک نمیکند- دیگر از هیچ چیز و هیچکس بخود ترسی راه نده!
دیگر لازم نیست از لابلای اتومبیلها خطر کنی و در جستجوی ترحمی باشی که شاید شاخه گلی به او بفروشی!!ایلیا امشب گلهای سرخ و میخک، میهمان رومیزی طلایی اطاقت هستند. اما باز هم پروانههای قشنگ دور سبد گلها میچرخند و میرقصند و عشقبازی میکنند!!
باز هم سگهای خانگی مرز میان آشنایی و بیگانگی بیدار مینشینند و بیدار مینشینند و دود میکنند و دود!! آنان ستایشگران بیداری نیستند!!
اما تو راحت بخواب که آرامش سهم امشب توست -چشمان خسته تو چه دارد که به شب بگوید. نترس و آرام بگیر -دیگر لازم نیست با دستهای سرد و ترک خورده ات مشق های فردا را با عجله تمام کنی-دیگر نگران گلهای بفروش نرفته و پلاسیده باقیمانده در سبدت نباش!!!
پسرک کوچکم راحت بخواب و بدان که دیگر من بسوی تو نخواهم آمد!!!
اکنون چهره ی غمگین و بی رنگت جرعه ای نشاط و آسایش را خواهد چشید!!!
اما افسوس و صد افسوس که تو بی اینکه زندگی را حتی یک روز زندگی کنی از پیش ما رفتی و جایگاه سرد خاک را برای همیشه برگزیدی!!!
نفرین بر من و نفرین بر ما و نفرین بر مسئولین کشور ما!!!
که از تو و امثال تو غافل شدیدیم وهرگز ندیدیم تا شاید گرهای از مشکلاتتان بگشاییم و مسلما هرگز نخواهیم توانست از بار این مسئولیت سنگین شانه خالی کنیم!! نفرین بر همه ی ما که نفرین مهمترین پیام آور درماندگی و بی سرو سامانی است. باشد اکنون با رفتن توهمه بیدار شویم تا دیگر شاهد اینچنین تراژدیهای دردناکی در شبهای سرد میهنمان نباشیم!! بخواب کودک سرزمینم و آرام بگیر که از همه سختیها برای ابد رهیدهای!!!رهیده!
گزارش جلسه سخنرانی مشترک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی 10 ژانویه 2018
سید ابراهیم حسینی
جلسه مشترک سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی در تاریخ 10 ژانویه 2018 ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی با موضوع در استانه روز جهانی مذهب و بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر و تحلیل اوضاع ایران در ماه اخیر با حضور اعضای کمیته ادیان و نمایندگی مالزی و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک نمایندگی برگزار گردید که علاقه مندان میتوانند از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند.
خانم غزال معین با تحلیل خبرهای نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته سخنرانی کردند.
اقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع روز جهانی مذهب سخنرانی نمودند.
روز جهانی مذهب مراسمی است که هر ساله در سومین یکشنبه ماه ژانویه با تشکیل کنفرانسهای مختلف در برخی از کشورها با حضور مردمی از ادیان گوناگون برگزار می شود. این روز برای اولین بار در سال ۱۹۵۰ میلادی توسط جامعه بهائیان در آمریکا جشن گرفته و به رسمیت شناخته شد و هدف از آن جلب توجه ملت و دنیا به یگانگی و وحدت اساس تمام ادیان بود. هدفی که بیانگر تنها قدرت فعال دیانت و مذهب در راه وحدت بشر و دینا میباشد. در روز ۳۱ ژانویه ۲۰۰۷ جمهوری کنگو دومین کشوری شد که به مناسبت روز جهانی مذهب را با چاپ یک تمبر برگزار کرد . آن تمبر در روز ۲۰ ژانویه ۲۰۰۷ در روز جهانی مذهب در حالی که در مراسم آن ۲۵۰ نماینده از ۸ گروه مذهبی حضور داشتند ارائه شد. در بالای این تمبر جدید به زبان فرانسوی نوشته شده ((خداوند مرجع و اساس تمام ادیان است.)) همچنین سمبولهائی از ۱۱ مذهب مختلف که دنیا را احاطه کرده ترسیم شده است. در همین راستا و به همین مناسبت کشورهای دیگری نیز اقدامی مشابه یا به نوع دیگری این روز را یاداوری میکردند که در این بین میتوان به کشورهایی مثل سنگاپور ، سریلانکا ، اوگاندا ، کانادا ، ایالات متحده امریکا و همچنین شهر هائی در هنگ کنگ. استرالیا. بلغارستان. فرانسه. لوگزامبورگ. نیوزیلند. سوئد. انگلستان و در چند کشور دیگر برای بزرگداشت روز جهانی مذهب اقداماتی برای بزرگداشت این روز انجام دادند. در توضیح کلمه مذهب میتوانیم به اسم مکان از ریشه ذهب که یک کلمه عربی است اشاره کنیم . و چون ذهب به معنی رفتن است پس مذهب یعنی) محل رفتن) و محل رفتن همان راه است. لذا مذهب یعنی راه. بر این اساس به هر کدام از مسیرهایی که افراد در یک دین پیش می گیرند مذهب گفته می شود در توضیح این روز از آنجائی که انسان علاوه بر مسایل روز مره در زندگی خود نیاز به یک سری ارتباطات قلبی و درونی و یا میتوانم بگویم ماورائی دارد که به وسیله آنها بتواند در مقابل چالشهای زندگی خود مقاومت داشته باشد به نوع این ارتباط و باور و آن چیزی که فرد برای خود قبول دارد میتوان به عنوان مذهبد یاد کرد . مذهب را می توان اینطور تعریف کرد ایمان به خدا یا خدایان و پرستش آنها که معمولا بصورت اعمال و تشریفاتی صورت می گیرد. و یا هر سیستم مخصوص ایمانی و پرستش و غیره که شامل اصول اخلاقی می شود. بیش از نود درصد از جمعیت دنیا نوعی مذهب دارند. اشکال اینجاست که مذاهب زیاد و گوناگونی هستند. دو مطلب معمول در همه مذاهب قوانین و تشریفات هستند. بعضی مذاهب اصلا چیزی بیشتر از یک لیست قوانین و بکن و نکن نیستند که انسان باید آنها را انجام دهد تا بعنوان شخصی متعهد به آن مذهب و بنابراین در رابطه صحیح با خدای آن مذهب شناخته شود. دو نمونه از چنین مذاهبی اسلام و یهودیت هستند. اسلام پنج اصل دارد که باید انجام شود و یهودیت صدها دستور و سنت دارد که باید نگه داشته شوند. هر دو مذهب تا اندازه ای ادعا می کنند که با اطاعت از قوانین مذهب انسان در رابطه صحیح با خدا قرار می گیرد. مذاهب دیگر بیشتر تمرکز بر روی انجام تشریفات دارند تا اطاعت از یک سری قوانین. با تقدیم قربانی عمل خاصی انجام دادن و یا خدمتی کردن غذای خاصی خوردن و غیره شخص می تواند با خدا در رابطه صحیح قرار گیرد. بارزترین نمونه مذهب تشریفاتی کاتولیکها در مسیحیت هستند. کاتولیکها می گویند با تعمید آب نوزاد با شرکت در تجمع کاتولیکها با اعتراف گناه به یک کشیش با دعا به مقدسین در بهشت با مسح شدن بوسیله یک کشیش قبل از مرگ و غیره خدا شخص را بعد از مرگ به بهشت راه می دهد. بودایی ها و هندوها هم از مذاهب تشریفاتی می باشند و با درجه کمتر مذهبی بر اساس قانون هم هستند. مذهب حقیقی نه بر اساس قانون است و نه تشریفات. مذهب حقیقی رابطه با خداست. دو چیز که همه مذاهب دارند این است که انسان بنوعی از خدا جدا شده است و اینکه نیاز دارد به او بپیوندد. حال در توضیح و فرق بین دین و مذهب در چیست اینجا توضیح میدهم که ؛ با توجه به معنای لغوی دو کلمه «فرقه» و «مذهب» معلوم می شود که کلمه فرقه در لغت به عده ای خاص از مردم اطلاق می شود و مذهب به اعتقاد و عقیده و روش خاص گفته می شود. کلمه فرقه در اصطلاح معنایی نزدیک به معنی لغوی دارد و به گروهی از مردم که اعتقاد واحدی غیر از اعتقاد دیگران را انتخاب و دنبال کنند فرقه گفته می شود. مثلاً اگر عده ای از پیروان یک دین اعتقاد خاصی غیر از اعتقاد عموم پیروان آن دین داشته باشند به آن عده فرقه گفته می شود. مذهب به یکی از تیره ها و شعب یک دین گفته می شود می خواهد تیره های اعتقادی مانند اسماعیلیه و معتزله در اسلام باشد.این توضیح لازم است که در مغرب زمین واژه ((Religion)) به معنای مکتب های درونی یک دین و به معنای خود دین به کار می رود و حدود نیم قرن است در کشورها تحت تأثیر این موضوع کلمه ((مذهب)) را در هر دو معنا یعنی ((دین)) و ((فرقه های درونی یک دین)) به کار میبرند . با توجه به معنای اصطلاحی فرقه و مذهب می توان گفت که فرقه به افرادی که از یک دین جدا شده که عقیده خاصی دارند گفته می شود و به اعتقاد و روش خاص آن مذهب گفته می شود بنابراین این دو کلمه به یک تعبیر معنای مترادفی دارند با این تفاوت که کلمه فرقه به افراد خاص بودن آنها نظر دارد و کلمه مذهب روش خاص آنان را مورد توجه قرار می دهد. پس این دو کلمه می توانند به جای همدیگر به کار گرفته شوند. ولی باید توجه داشت که فرقه اسم سخت افزاری و مذهب اسم نرم افزاری یک گروه با عقیده خاص می باشد. تفاوت دیگری که از استعمال دو کلمه فرقه و مذهب می توان به دست آورد این است که فرقه بیشتر به تقسیم های یک دین از لحاظ کلامی و اعتقادی اطلاق می شود؛ اما مذهب در تقسیم های یک دین از لحاظ فقهی، اعتقادی، اخلاقی وغیره کاربرد دارد و حتی یک فرقه دینی احتمالا چندین مذهب می تواند داشته باشد.به عنوان مثال در مسیحیت پروتستانها چهار مذهب دارند مثل لوتری ، اصلاحی یا کانون گرا ، انگیلیکنها و تجدید گرایی ، را شامل میشود و یا انگیلیکنها به کلیسای انگلیس و اسقفی تقسیم میشوند یا تجددگراها به پنجاهه باوری تقسیم میشوند . این نوع از تقسیم بندی در همه مذهب وجود دارد چه در اسلام و چه در مسیحیت و چه در دین یهود وجود دارد مثلا در دین یهود به ۱۶ فرقه از قبیل : فریسیان : به معناى جدا شوندگان، در عصر مکابیان پیدا شدند. این فرقه که بخش بزرگى از کاهنان یهود آن را پدید آوردند، در برابر یونانى زدگى ایستادگى کردند و نسبت به اجراى بى چون و چراى شریعت موسى اصرار ورزیدند. این فرقه به معاد و روز قیامت اعتقاد داشتند و راه نجات مردم جهان را عمل به تورات و کلیه دستورات دین یهود مى دانستند. آنان گروه یا فرقه سنت گراى یهود بودند که به اصول و فروع مکتوب و منقول موسى و پیامبران بنى اسرائیل سخت اعتقاد داشتند.
صدوقیان : منسوب به یکى از روحانیون یهود به نام صدوق. این فرقه را روشنفکران و یونانى گرایان تشکیل مى دادند. آنان منکر معاد و مخالف احکام و اصول و فروع غیر علمى – عقلى دین یهود بودند. این فرقه تنها به نبوت مویس باور داشت و انبیاء و کتب دیگر غیر از تورات را قبول نداشت. از تورات فقط اسفار پنجگانه را قبول داشتند.این گروه در سال هفتاد میلادى وپس از ویرانى اورشلیم، بکلى از میان رفت.
اینسیان : فرقه یهودى با گرایش عرفانى که محصول دوران فقر و فلاکت و اسارت یهود است. این فرقه علیه مالکیت خصوصى شوریدند و اندوختن زر و سیم را حرام کردند. افراد این فرقه هیچگونه مالکیت خصوصى نداشتند و به صورت جمعى زندگى مى کردند. براى آنان دوست و بیگانه یکى بود و با همه برادر و برابر بودند. آنان در اغذیه و امتعه شریک بودند. آنان هر گونه سیستم اقتصادى – تجارى را که منجر به تکاثر و اشرافیت و زراندوزى مى شد، ممنوع ساخته بودند. آنان به نظام برده دارى عاصى بودند، و خود برده نداشتند و برده فروشى را حرام کرده بودند. آنان همچنین ساختن اسلحه و آلات جنگى را حرام کرده بودند. در حقیقت این فرقه در تحقق عدالت اهتمام فراوان داشته اند.
هرویان : این فرقه بیشتر رنگ سیاسى داشت که در فلسطین پیدا شدند. این گروه پیرو و هواخواه سلسله سلطنتى ((هرود)) بودند که در حدود شش سال ق.م. در زمان ((اگستوس )) قیصر روم به ظهور رسیدند و با این که با فرهنگ روم و یونان دشمنى نداشتند، ولى مى خواستند که سلطنت در ملت یهود براى همیشه باقى بماند.
زیلوتها : این فرقه رنگ مذهبى داشت و در عین حال داراى گرایشهاى سیاسى نیز بود. آنان با رومیان مخالف مطلق بودند و لذا همیشه با آنان در حال جنگ بودند. این فرقه با یونانیان اشغالگر نیز در ستیز بودند. این گروه غالبا از ساکنان نواحى شمالى شهر جلیل بودند
قرائون : این فرقه در سال 767 میلادى به وسیله مردى به نام ((عانان بن داود)) ساخته شد. ((قرائون )) طایفه اى از ((یهود)) هستند که جز به ((عهد عتیق )) اقرار ندارند و روایات شفاهى و ((تلمود)) را معتبر نمى دانند و تنها به ((تورات )) باور دارند. این فرقه را عبرى ((قرائم )) گویند.
عنابیه : منسوب به ((عنان بن دود)) ملقب به ((راس الجات )). بر خلاف فرقه هاى دیگر یهودى، این فرقه در روز شنبه و دیگر اعیاد از خوردن مرغ و ماهى و آهو و ملخ خوددارى مى کردند. این فرقه نبوت عیسى را تصدیق مى نمودند و گفته هاى او را مخالف تورات نمى دانستند. آنان عیسى را از پیروان موسى مى دانستند و معتقد بودند که او مردم را به تورات دعوت مى کند. آنان صریحا اعتراف به نبوت عیسى نمى کردند.
کاتبان : این فرقه جنبه مذهبى ندارند. کاتبان کارشان نسخه بردارى از کتاب مقدس بوده است. آنان با این کار تجارت مى کردند. برخى از این گروه را ((رابى )) و اب مى خواندند
عیسویه : منسوب به عیسى بن یعقوب اصفهانى. برخى گویند او عوقید الوهیم یعنى عبدالله بود که در زمان منصور عباسى مى زیسته و در آن عصر دعوت خود را آغاز کرده است. گویا در عصر مروان حمار گروه فراوانى از یهود به پیروى از او قیام کردند. ابو عیسى یاران خود را در دایره اى قرار مى داد و مى گفت : تا زمانى که در داخل این دایره باشید، سلاح دشمن در شما کارگر نیست. ابوعیسى در شهر رى کشته شد و یاران او به هلاکت رسیدند. ابو عیسى بر این باور بود که پیامبر است و فرستاده مسیح است.
ربانیون : این فرقه را روحانیون یهود تشکیل دادند که کارشان ترجمه و تفسیر تورات و دیگر کتب مقدس یهود بود. آنان وظیفه داشتند در کنیسه مردم را موعظه کنند لذا به آنان معلم نیز مى گفتند. تناسخیه : این فرقه قائل به تناسخ بودند. به گمان آنان در کتاب دانیال نبى آمده است که خداوند بخت نصر را مسخ کرده و به صورت هفت حیوان درنده درآورده تا او را بدین وسیله عذاب داده باشد.
راعیه : منسوب به یکى از یهودیان که دعاوى بزرگى داشت. سامره : این فرقه از دیگر فرقه ها به آداب و احکام دین یهود متعبدتر است. اینان رسالت موسى و هارون و یوشع را قبول دارند و به دیگر رسولان ایمان ندارند. آنان در انتظار پیامبرى هستند که تورات بشار ظهور او را داده است.
دوستانیه : شاخه اى از فرقه سامره : این فرقه از دیگر فرقه ها به آداب و احکام دین یهود متعبدتر است. اینان رسالت موسى و هارون و یوشع را قبول دارند و به دیگر رسولان ایمان ندارند. آنان در انتظار پیامبرى هستند که تورات بشار ظهور او را داده است. فردى سامرى ادعاى نبوت کرد و مدعى بود که وى همان موعود تورات است. این فرد صد سال قبل از عیسى ظاهر شد. معتقد به عذاب و عقاب در دنیا، که گناهکار در همین دنیا مجازات مى شود .
کوستانیه : منشعب از فرقه سامره. این فرقه نیز عقایدى مشابه با فرقه دوستانیه داشت. بین این دو فرقه اختلاف در احکام است. فرقه سامره کوهى در بیت المقدس (جبل نابلس ) را قبله خود قرار داد: ((خداوند به داود دستور داده بود که بیت المقدس را در جبل نابلس بنا کند ولى داود در ((ایلنا)) بنا کرد و این بر خلاف امر پروردگار است. پس حضرت داود ظلم کرد.)) این فرقه مدعى است که تورات اصلى به زبان آنان است. لغت این فرقه نزدیک به زبان عبرى است. گویا از این فرقه ۷۲ فرقه پیدا شده است. مورخان مى گویند این فرقه از یهودیان سامره هستند .مقاربه : به گمان آنان خداوند با رسولان خود توسط فرشته سخن مى گفت.
یورغانیه : منسوب به یورغان از همدان که برخى نام او را یهودا گفته اند. این مرد پیروان خود را به زهد و نماز فراوان دعوت کرد و از خوردن گوشت کلیه حیوانات بازداشت. او فشره میوه ها را ممنوع کرد. وى معتقد بود که تورات داراى ظاهر و باطن است و تاءویل و تنزیل دارد. او از نظر تاءویل با یهودیان دیگر اختلاف داشت. به تقدیر ثواب و عقاب قائل بود و در این عقیده مبالغه بسیار نشان مى داد. موشکاتیه : منشعب از فرقه مقاربه. گروهى از این فرقه به نبوت پیامبر اسلام اعتراف نموده اند. الکسائیه : فرقه اى از یهود که در حدود سال صد میلادى در ماوراء اردن ظاهر شدند. عقاید این فرقه تحت تاءثیر ثنویت و تقدیس کواکب و فلسفه یونان بود.. قوم یهود بر این اعتقاد هستند که یهودیان معتقدند که صانع جهان یکى است و نبوت موسى و هارون و پیامبران سلف را ایمان داند و به نبوت پیامبران بعد از موسى نیز اعتقاد دارند. به نبوت عیسى و پیامبر اسلام ایمان ندارند. تقسیم میشوند که تمام این فرقه ها زیر مجموعه دین یهود میباشد . در سخن پایانی میتوانم بگویم مذهب یک باور درونی و شخصی برای هر انسانی می باشد که ورود به آن برای افراد دیگر منظور مداخله در عقاید دیگر افراد میتواند یک درگیری و نا آرامی در سطح جهانی ایجاد کند و با استناد به مفاد ۱۸ و ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر هر انسانی باید بتواند در باور قلبی و مذهبی و تغییر دین و باور عقیدتی خود در هر زمان تغیر ایجاد کند . با استناد به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر دگر اندیشی حق هر انسانی است و هستند افرادی که به هیچ دین و مذهبی اعتقاد ندارند و آنها هم در نوع خود قابل احترام میباشند . با امید به صلح و آگاهی بیش از پیش همه انسانها .اقای احسان حیاک با موصوع بررسی ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر مطالب خود را ارائه نمودند.و در بخش پایانی جلسه دو میهمان از ایران اقایان دکتر سید محمد سیف زاده و محمد نوری زاد و جناب اقای منوچهر شفایی در بحث ازاد مطالب بسیار جامعی را در ارتباط با حوادث دیماه 96 در ایران برای حاضرین ارائه نمودند.
گزارش جلسه مشترک اعضای نمایندگی اتریش و نمایندگی اسکاندیناوی ،
29 دسامبر 2017
بابک میری
این جلسه، در تاریخ 29 دسامبر 2017، ساعت 19 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای نمایندگیها و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک نمایندگی اسکاندیناوی برگزار گردید.مسئول جلسه: سرکار خانم معصومه توکلی-در ابتدای جلسه تحلیل گزیدهای از اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط سرکار خانم درسا درهشوری ارائه شد.سپس خانم زرینتاج الیاسی سخنرانی با موضوع بررسی اجمالی بودجه بندی دولت برای سال 1397ایراد نمودند. حسن روحانی 19 آذرماه لایحه بودجه را برای سال 1397 به مجلس داد تا نمایندگان مجلس آن را مورد بررسی قرار دهند.کاهش بودجه اختصاصی برای هدفمندی یارانهها، کاهش اعتبارات حوزه زنان، بودجه عمرانی، بودجه مرزبانی و مواردی از این دست که در مقایسه با افزایش بودجه چند صد میلیاردی نهادهای مذهبی قرار گرفت باعث شد انتقادات زیادی را بدنبال داشته باشد. یکی از بخشهای مهمی که به طور گسترده مورد توجه منتقدین قرار گرفت، بودجه بالای نهادهای مذهبی و زیرمجموعههای آنان و همچنین افزایش بودجه این نهادها علیرغم کاهش پول اختصاصی به بخشهای دیگر بود. بودجه ۶۰۰میلیارد تومانی مرکز خدمات حوزههای علمیه، ٣٠۵میلیارد تومانی جامعهالمصطفی، ۲۵۸میلیارد تومانی شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه زنان و ۵۵میلیارد تومانی موسسه نشر آثار آیتالله خمینی تنها بخشی از ارقام اختصاصی به این نهادهای مذهبی با عناوین متعدد است.رئیس سازمان برنامه و بودجه، نوبخت، با بیان اینکه دولت در نظر دارد از سال آینده با استفاده از مدل نوین PPP که در اقتصاد جهانی به کار گرفته میشود پروژههای عمرانی را در قالب مشارکت با بخش خصوصی به اتمام برساند گفت: دولت در نظر دارد در همکاری با بخش خصوصی 66 هزار پروژه استانی، 6 هزار پروژه ملی و مجموعا 72 هزار پروژه را به اتمام برساند که برای این موضوع 3 دسته پروژههای قابل واگذاری به بخش خصوصی، مشارکت دولت با بخش خصوصی و پروژههایی که کاملا باید توسط دولت اجرا شود در نظر گرفته شده است.
وی افزود: پیشبینی ما این است که میتوانیم در سال آینده با همکاری مجلس مالیات بیشتری را وصول کنیم. چرا که رقم معافیتهای مالیاتی در نظر گرفته شده برای دستگاههایی که درآمد خود را اعلام میکنند اما معاف از مالیات هستند 39 هزار و 500 میلیارد تومان میباشد. همچنین به دنبال افزایش درآمد مالیاتی از افرادی هستیم که فرار مالیاتی دارند و بخش خاکستری اقتصاد را تشکیل میدهند.
شفاف سازی “نوبخت” از بودجه 97 –رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: تغییر روش بودجهریزی، شفاف سازی بودجه و عدم تمرکز آن از ویژگیهای لایحه بودجه سال ۹۷ است.وی گفت: در بودجه سال ۹۷ تصمیمی برای افزایش ضرایب مالیاتی وجود ندارد و با توجه به تورم ۹ درصد، مالیات به قیمت واقعی محاسبه شده و هیچ افزایشی نیافته است.وی با بیان اینکه کل بودجه سال آینده حدود ۱۰ درصد رشد دارد گفت: حقوق کارکنان اعم از شاغلان و بازنشستگان در سال ۹۷ ده درصد افزایش مییابد.معاون رئیس جمهور افزود: دولت در سند برنامه ششم توسعه برای متناسب سازی و همسان سازی حقوق بازنشستگان اقدام کرد و با وجود تصویب مجلس، پیشنهاد دولت در شورای نگهبان رد شد.وی افزود: مجلس پارسال دولت را موظف کرد ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر از مشمولان قانون هدفمند کردن یارانهها را کم کند و با حذف این تعداد تا ۱۵ هزار میلیارد تومان از منابع این قانون، آزاد میشود.رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: هیچ نیازمندی از پرداخت یارانهها حذف نمیشود و همه نیازمندان چه افرادی که شناسایی شدهاند و چه کسانی که خود اعلام میکنند مشمول پرداخت یارانهها خواهند بود.نوبخت با بیان اینکه امسال مستمری افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی سه و چهار دهم برابر افزایش یافته است افزود: تا ۷۰۰ هزار تومان به خانوادههای ۵ نفر به بالا پرداخت میشود.وی گفت: مجلس به دولت اجازه داده است تا هر سال در قانون بودجه منابع حاصل از اصلاح قیمت حاملهای انرژی را تا ۴۸ هزار میلیارد تومان افزایش دهد در حالی که دولت تا ۳۴ هزار میلیارد تومان از این ظرفیت استفاده میکند.نوبخت افزود: طرح تحول سلامت با قدرت ادامه مییابد هر چند برای بقا، نیازمند بازنگری و اصلاح است.
وی گفت: در سال گذشته پنج هزار میلیارد تومان به طرح تحول سلامت اختصاص یافت که امسال این اعتبار به ۱۰ هزار میلیارد تومان رسید و در صددیم این اعتبار را تا پایان سال به ۱۱ هزار میلیارد تومان برسانیم.معاون رئیس جمهور تصریح کرد: برنامه ایجاد اشتغال گسترده از محل اصلاح قیمتها و صندوق توسعه در سال آینده به اجرا در میآید.وی افزود: هزینههای جاری دولت در سال آینده ۲۷۶ هزار میلیارد تومان است.نوبخت با بیان اینکه فروش دو میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت به قیمت حدود ۵۵ دلار برای بودجه سال آینده پیشبینی شده است گفت: مجموع درآمدهای نفتی؛ ۵۰ میلیارد دلار معادل حدود ۱۰۱ هزار میلیارد تومان است.وی همچنین محاسبه نرخ دلار را برای سال آینده ۳۵۰۰ تومان، تورم را ۹ درصد و رشد اقتصادی سال ۹۷ را شش و نیم تا ۷ درصد اعلام کرد.رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: سال آینده مبلغ ۳۲ هزار میلیارد تومان باید بابت پول اوراقی که سررسیدش آمده پرداخت شود.نوبخت گفت: هم اکنون ۷۲ هزار طرح عمرانی نیمه تمام در کشور وجود دارد که شش هزار طرح آن ملی و مابقی استانی است.وی افزود: مجموع درآمدهای دولت در سال ۹۷؛ ۲۴۷ هزار میلیارد تومان است که ۱۹۴ هزار میلیارد آن درآمدهای عمومی، ۱۰۶ هزار میلیارد درآمدهای فروش نفت و ۴۷ هزار میلیارد تومان اوراق ملی است.نوبخت افزود: ۳۲ درصد از منابع فروش نفت به صندوق توسعه واریز میشود و معادل ۱۲ هزار میلیارد تومان از این صندوق برای اجرای طرحهای اولویت دار برنامه ششم توسعه اختصاص خواهد یافت.وی مجموع اعتبارات طرحهای عمرانی کشور در سال آینده را ۱۲۸ هزار میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: ۵۳ هزار میلیارد تومان از این مبلغ به روش مشارکتی خصوصی- عمومی جذب خواهد شد.بر اساس برنامه ششم توسعه، هر سال باید ۹۵۵ هزار فرصت شغلی جدید در کشور ایجاد شود که نیازمند ۷۷۰ هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری است. پیش بینی ما این است که علاوه بر بیکاران موجود، هر سال ۷۵۰ تا ۸۰۰ هزار نیروی کار جدید و متقاضیان شغل در کشور اضافه شود.
نگاه منتقدین به این لایحه-عباسی عضو هیئت رئیسه مجلس در گفتوگو با خبرنگار مجلس گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با اشاره به کاهش بودجه عمرانی در لایحه بودجه سال 97 گفت: بخش زیادی از پروژههای عمرانی که تقریبا پیشرفت خوبی داشتهاند به دلیل کاهش بودجه در سال آینده نیمه تمام رها میشوند یا کند پیش میروند که این به ضرر ماست. وی تصریح کرد: با توجه به کاهش بودجه عمرانی هیچ حرکتی به سوی توسعه نخواهیم داشت در حالی که تکمیل پروژههای عمرانی میتواند تحول بزرگی در بخشهای اقتصادی، اشتغال و تولید ایجاد کند.عباسی تأکید کرد: کاهش پیشرفت پروژههای سدسازی، حمل و نقل، تربیت بدنی و … موجب میشود نتوانیم به اهدافی که مدنظر دولت و مجلس است، برسیم.عضو هیئت رئیسه مجلس با اشاره به اینکه کاهش بودجه عمرانی ضعف لایحه بودجه سال 97 است، بیان کرد: باید راهی پیدا شود تا حداقل پروژههایی که بالای 50 درصد پیشرفت داشتهاند، هرچه سریعتر تکمیل و اجرا شوند.معاون وزیر اقتصاد پیشین مستخدمین حسینی هم گفت که بودجه سال ۱۳۹۷ برخلاف آنچه در مورد اشتغال وعده داده شده تنظیم شده است به این ترتیب که با کاهش بودجه عمرانی از ظرفیت اشتغالی که میتواند در این بخش وجود داشته باشد محروم میشویم.نکته قابل توجه دیگر این است که دولت در حالی در هزینههای جاری خود تجدیدنظر نکرده است که بودجه خود را از محل افزایش هزینه برای مردم تامین خواهد کرد در حالی که باید سناریو را به گونهای میچید که مردم افزایش درآمد داشته باشند و بتوانند کالاهای موجود در بازار را بخرند و به این ترتیب برنامههای خروج از رکود را پیگیری میکرد.این اقتصاددان با بیان اینکه دولت درآمد محدودی دارد، اظهار کرد: دو منبع اصلی درآمد در ایران نفت و مالیات است که طبق سقفی که اوپک برای ایران تعیین کرده روزانه سه میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه تولید نفت داریم که از این میزان باید هم برای صادرات و هم مصرف داخلی بهره برد. در کنار این موضوع مالیات را داریم که اگر وضعیت سال ۱۳۹۶ را بررسی کنیم میبینیم که در این سال هم برنامههای مالیاتی دولت تحقق نیافته است. دولت پایههای مالیاتی جدید تعریف نکرده و همچنان در بخشهایی که آنها را شناسایی کرده و بخشهایی که میتواند مالیات بگیرد فشار بیاورد.این کارشناس امور پولی و بانکی، اظهار کرد: دولت یک راه دیگر برای کسب درآمد هم دارد که به نظر میرسد در بودجه سال ۱۳۹۷ روی آن حساب ویژهای باز کرده است. مثلا درباره قیمت آب دست خود را باز گذاشته تا بتواند آن را افزایش دهد همچنین دربارهی قیمت حاملهای انرژی نیز این ظرفیت وجود دارد و اخبار حاکی از آن است که به سمت افزایش حاملهای انرژی خواهد رفت. البته قانونی وجود دارد که دولت را محدود میکند که باید بخشی از درآمد حاصل از افزایش قیمت حاملهای انرژی را به مردم و تولید کنندهها یارانه بدهد و ۲۰ درصد آن را در اختیار دولت قرار دهد ولی به هر حال در این بخش ظرفیت افزایش درآمد برای دولت وجود دارد.مستخدمین حسینی سخناناش را چنین ادامه داد: به نظر میرسد که دلار بحث افزایش عوارض خروج از کشور را هم به منظور افزایش درآمدهای خود در نظر گرفته است و بدین ترتیب هزینههای مردم صعودی بالا میرود. دولت مطرح کرده که این ظرفیت برای ایجاد اشتغال به کار خواهد رفت ولی منطق آن در بودجه یافت نشده است.وی به موضوع انتشار اوراق اشاره کرد و گفت: به نظر من در چنین وضعیتی انتشار اوراق ایجاد تعهد برای دولت میکند که ممکن است نتواند تعهدات خود را به موقع پرداخت کند و همین مساله برای دولت مسالهساز خواهد شد و امکان این وجود دارد که کسری بودجه مجدد و ایجاد هزینه تورم جدید شکل بگیرد. نحوه خرید سربازی-در لایحه بودجه سال 1397 مشمولانی که 8 سال غیبت داشتهاند میتواند با پرداخت جریمه آن هم به صورت قسطی با نقدی از خدمت سربازی معاف شوند!این طرح برای افزایش بودجه نیروهای مسلح صورت خواهد گرفت.
معافیت سربازی در سال 97-این لایحه به سرعت مورد بررسی قرار گرفت و مشمولانی که سربازی نرفته اند و غیبت داشته اند با پرداخت جریمه معاف خواهند شد.
بودجه نیروی انتظامی، در لایحه بودجه پیشنهادی دولت، بودجه نیروی انتظامی با احتساب بودجه هزینهای و تملک داراییهای سرمایهای، به رقم ۱۲ هزار ۷۳۰ میلیارد تومان میرسد. این افزایش بودجه نیروی انتظامی نشان میدهد که بودجه این سازمان در سال جاری به نسبت بودجه مصوب سال قبلی رشدی در حدود ۴۰ درصد داشته است.افزایش بودجه نیروی انتظامی در حالی از سوی دولت در نظر گرفته شده که بودجه فرماندهی مرزبانی ناجا نزدیک به ۹۳ درصد کاهش داشته است. البته در این زمینه توضیح داده شد که قرار بر این است که بودجه مرزبانان از دنیا دفاعی داده شود اما این کاهش بودجه در زیر مجموعههای نیروی انتظامی تنها مختص به فرماندهی مرزبانی نیست و در بخش خرید سلاح، تجهیزات و تقویت بنیه نیروی زمینی نیز شاهد کاهش چشمگیر بودجه در سال ۹۷ هستیم به عنوان مثال بودجه مصوب سال جاری برای خرید سلاح حدود ۸۳ درصد کاهش داشته است.
افزایش قیمت حاملهای انرژی-با گران شدن بنزین اکثر کالاهای اساسی خصوصا مواردی که مستقیم با حمل و نقل در ارتباط است گران خواهد شد و هرکس هم هرچقدر دلش بخواهد بسته به انصافی که دارد قیمت کالای خود را بالا میبرد.عضو مجمع نمایندگان کرمانشاه درباره اقشاری که زندگی آنها مستقیم با بنزین سر و کار دارند مانند رانندگان و تاکسیداران نیز گفت: تعیین یارانه سوخت برای این افراد مانند آنچه که در گذشته وجود داشت کار منطقی نیست و دو نرخی بودن بنزین باعث ایجاد فساد میشود.به گفته این نماینده مجلس، در کشور ایران هیچ چیز از جمله حقوق مردم بر اساس دلار و مشابه دیگر کشورها نیست که بخواهیم قیمت سوخت را نیز مانند آنها تعیین کنیم.صفری با اشاره به ثابت ماندن قیمت بنزین در ایران طی سه تا چهار سال اخیر ادامه داد: مشخص نیست این قیمت تا کی تغییر نکند و ممکن است سال بعد و یا نیمه دوم سال ۹۷ افزایش قیمت بنزین را داشته باشیم.
بودجه فرهنگی سال آینده کمتر شده است- نایب رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: بودجه فرهنگی نسبت به سالهای قبل کمتر شده و ۰.۶ درصد کل بودجه عمومی در نظر گرفت شده البته کارهای فرهنگی خیلی به بودجه بستگی ندارد.به گزارش ایسنا، علی مطهری در حاشیه جلسه علنی امروز مجلس در جمع خبرنگاران در خصوص موضوعات مربوط به جدول ۱۷ لایحه بودجه ۹۷ گفت: معتقدم اعتبارات جدول ۱۷ هرچه کمتر شود بهتر است چون معمولا نظارتی روی بودجه این موسسات فرهنگی نمیشود.وی همچنین در مورد اعتبارات مربوط به بودجه فرهنگی کشور هم گفت: نسبت به سالهای قبل که بودجه فرهنگی سه یا چهار درصد کل بودجه عمومی بوده امسال ظاهرا کمتر شده و ۰.۶ درصد شده است.
نایب رئیس مجلس خاطر نشان کرد: کارهای فرهنگی خیلی به بودجه بستگی ندارد در واقع کارهای فرهنگی یعنی اینکه روحانیت کار خود را درست انجام دهد، صداوسیما کار خود را درست انجام دهد، آموزش و پرورش، وزارت علوم و دانشگاهها هم کار خود را درست انجام دهند و الا این موسسات تاثیر زیادی ندارند.
نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: موسسات باید روی پای خود بایستند و از محل فروش محصولاتشان اداره شوند مگر بعضی موارد مانند جامعه المصطفی، که طلبه برای خارج از کشور تربیت میکند نیاز به بودجه دارد در غیر این صورت در بعضی جاها واقعا هدر میرود.
وی درباره اینکه گفته شده فشارهایی برای دریافت بودجه وجود داشته است گفت: به هر حال برای گرفتن بودجه از ناحیههای مختلف و از خود این سازمانها هم فشارهایی بوده است.
بودجهی ۹۷ اشکالات و عیوب زیادی دارد اما بخشی از بودجه – که شاید در قیاس با ابعاد دیگرش حاشیهای باشد – بازتاب وسیعی در فضای مجازی پیدا کرد: عوارض خروج از کشور و افزایش تصاعدی آن تحت عناوین مبهم و متغیر.
توضیح محمد باقر نوبخت این بوده که این مبلغ از شهروندانی که تمکن سفر به خارج از کشور دارند اخذ میشود تا گردشگری داخلی رونق پیدا کند. استدلال البته استدلال سستی است و پریشانگوییهای آقای نوبخت در جایجای سخناناش هویداست. استدلال دیگری حاکی از این است که (و این استدلال نزدیک است به توجیه آقای نوبخت): عدهای مرفه در جامعه زندگی میکنند و نشان مرفه بودنشان سفر خارجی رفتن است و جامعه اقشاری کم درآمد و فقیر دارد. عوارض خروج از کشور مالیات گرفتن از این عده از مرفهان (و طبقهی متوسط) است برای بهبود وضع فقرا.این طرح اشکالی قانونی دارد از همان جنسی است که در نامهی ۴۰۴۱ شورای نگهبان آمده است: « حق مسافرت و آزادی سفر از اعمال عادی و حقوق مسلم فردی و اجتماعی هر شخص است که طبق اصل ۲۰ قانون اساسی همگان از آن برخوردارند و برحسب بند ۷ اصل سوم قانون اساسی بر حسب قانون باید تأمین شود. سلب این حق در شرایط عادی با موازین شرعی و قانون اساسی مغایرت دارد، ولی نظر به وضع فوقالعاده فعلی و جنگ تحمیلی با اکثریت آرا تأیید شد». تا جایی که میدانیم نه اصل ۲۰ قانون اساسی تغییر کرده است و نه وضع فوقالعادهی جنگ تحمیلی داریم. تنها چیزی که ممکن است مبنایی قانونی و شرعی برای آن فراهم کند این است که شورای نگهبان نظر بدهد و بگوید دولت کسر بودجه دارد و از هیچ راه دیگری جز افزایش تصاعدی عوارض خروج نمیتواند کسر بودجهاش را تأمین کند فلذا به مصلحت و به طور موقت میتواند این مالیات را اخذ کند. این جنبهی قانونی و شرعی قصهی عوارض است. شورای نگهبان به درستی بر «حق» مسلم و فردی شهروندان تکیه میکند و استدلالاش را از قانون اساسی بیرون میکشد. در وضع فعلی نوع استدلال در دفاع از این لایحه یکسره اقتصادی است با بنمایهی دفاع از محرومان و در لباس بهبود کیفیت زندگی آنها.در همین مورد مشخص عوارض خروج از کشور، هیچ توجیهی برای تخفیف ۵۰ درصدی برای زائران عتبات و حج وجود ندارد. حتی در آداب شریعت در سفر حج هم تنها کسانی به این زیارت میروند که استطاعت مالی دارند (به زبان مدافعان لایحهی مزبور «مرفه»اند و اهل طبقهی متوسط به بالا). اینها امتیازهایی است که حکومت دینی برای شهروند دیندار قایل میشود و البته با این شیوهی اخذ بودجه ناسازگار است.از جملهی مواردی که در توجه به عوارض خروج از کشور میشد (و باید) به آن توجه شود، اینهاست: تمایز قایل شدن میان: ۱.دانشجو؛ ۲.تاجران اهل کسب و کار؛ ۳.مسافرانی که به علل پزشکی سفر میکنند؛ ۴.ایرانیان مقیم خارج؛ ۴.مسافران تفریحی. پاسخ دولت ممکن است این باشد که چون بررسی این تمایزها هزینه میبرد قانونی کلی وضع میکنیم که شامل همه شود. اما مثال نقض این قانون کلی همان تخفیفی است که به مسافران زیارتی داده میشود.
افزایش «تنها» ۱۰درصدی بودجه جامعه المصطفی-درباره واکنشها در این مراکز مذهبی به تخصیص بودجه میگوید:«من اطلاع دارم که بعضی از فضلا، مدرسین و طلاب اخیرا از حوزه قم به نجف هجرت میکنند که یکی از دلایل مهاجرتها به خاطر بحث وابستگی حوزه به دولت است.»
این صدا اما لااقل در میان مذهبیون حکومتی صدای غالب نیست و کسانی مانند محمد یزدی، عضو شورای نگهبان و رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که هم حوزوی محسوب میشود و هم حکومتی، تاکید دارد که دریافت بودجه از دولت مانع استقلال حوزه نیست و خطاب به «جوانان حوزه» میگوید: «آینده برای شماست، سالهای آینده مرجعیت حوزه برای شماست،
حسن روحانی و فهرست هفده-حسن روحانی صبح در روز ۲۸ آذر در اولین اجلاس حقوق شهروندی با اشاره به نقدهای فراوانی که به لایحه بودجه دولتش شده بود گفت: «از همه مردم میخواهم که بودجه ۹۷ را رها نکنند… این نورافکنها را باید برد بر روی همه ردیف بودجهها»
وقتی حسن روحانی از «همه» ردیف بودجهها حرف میزند به طور ضمنی این نهادهای غیر پاسخگو به دولت را مدنظر دارد و در ادامه رییس جمهوری ایران شکایت خود از این نهادهای به نزد مردم میبرد و تاکید میکند:«تا قبل این؛ یک فهرست هفده بود، پول مردم را میگرفتند و پاسخ نمیدادند، میگفتند به شما چه ربطی دارد.»فهرست هفده جدول بودجه به «اشخاص حقوقی غیر دولتی» است که بودجه بحث برانگیز نهادهای مذهبی را هم شامل میشود. نهادهایی که به گفته پروانه سلحشوری رییس فراکسیون زنان، «بعید» است که بودجه آنان حذف یا کم شود و از این رو از آنان میخواهد که «از این بودجهها صرف نظر کنند.» اولین بار نیست که بودجه نهادهای مذهبی وابسته به حکومت سروصدای خیلیها را درآوردهاست. این داستان از دولت خاتمی تا به امروز ادامه داشته و هیچکدام از دولتها در نهایت نتوانستهاند جلوی این بودجهها را بگیرند. امسال هم ردیف بودجه بسیاری از این نهادها (که بسیاریشان هم نه شفافیت مالی دارند و نه مالیات میدهند) خبرساز شدهاست. به نظر میرسد دولت روحانی هم در نهایت این بودجهها را پرداخت خواهد کرد و وارد مناقشه جدیدی نخواهد شد. شاید تنها قدم مثبت در این رابطه تجمیع ردیف بودجه برخى سازمانهاى حکومتی موازی با وزارت فرهنگ باشد. به اضافه اینکه برای اولین بار دولت، با ذکر جزئیات، لیستی از شرکتهای سودده و زیانده دولتی و بودجه اختصاص یافته به آنها را منتشر کردهاست (در صدر لیست زیاندهترینها، صداوسیما و خبرگزاری ایرنا هستند.
افزایش قیمتها-در حال حاضر گرانی در سال آینده در نظر مردم امری قطعی شده است که با غافلگیری شتاب قیمت تخممرغ اطمینان به گرانتر شدن زندگی در سال پیشرو تقویت نیز شده است.موارد متعدد دیگری همچون بهای آب، برق، تلفن و گاز و … نیز اداره یک زندگی متوسط را دشوارتر از گذشته کرده است.
توجیه دولت برای افزایش مالیات-از سوی دیگر، پایین نگه داشتن نرخ تورم دولت را به این صرافت انداخته که کنترل قیمتها را بر نرخ ارز هم اعمال کند. نتیجه آنکه قیمت دلار در بودجه دولت ٣۵٠٠ تومان در نظر گرفته شده که فاصله معنیداری با قیمت (واقعی؟) بازار دارد. و همه اینها در حالی است که قیمت ارز برای سالیان متمادی پایین نگه داشته شده است. هرچند پایین بودن نرخ ارز باعث ارزان بودن کالاهای وارداتی میشود، اما در عین حال عاملی است برای تضعیف صنایع داخلی، کاهش چشمگیر صادرات غیر نفتی، و رکود در بخش تولید. تا به امروز هیچ دولتی نخواسته بدنامی افزایش نرخ ارز را به جان بخرد. نوبخت هم دیروز در مصاحبهای تاکید کرد: «مصلحت کشور در تضعیف پول ملی نیست» که البته به نظر نمیرسد همه اقتصاددانها موافق چنین «مصلحتی» باشند.بودجه پرداخت یارانه نقدى از ۴۲ هزار میلیارد تومان به ٢٣ هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. این یعنى حذف یارانه نقدی نزدیک به ٣۰ میلیون نفر در سال آینده. البته دولت روحانی از ابتدا هم این قصد را داشت اما تا به امروز نتوانسته در شناسایی این ۳۰ میلیون نفر قدم موثری بردارد. با توجه به ثابتماندن میزان پرداخت نقدی یارانهها (حدود ۴۵ هزار تومان)، و کمشدن قدرت خرید مردم در اثر افزایش تورم، به نظر میرسد این میزان یارانه عملا تاثیر خود را برای دهکهای بالایی جامعه از دست داده است؛ بنابراین اقدام دولت برای حذف آنها از لیست دریافتیها میتواند اقدامی درست در راستای کاهش هزینههای دولت باشد. برخی هم بر این عقیده هستند که با حذف حدود ۳۰ میلیون نفر از یارانهبگیرها میتوان یارانه دهکهای پایینتر جامعه و آنهایی که زیر خط فقر هستند را افزایش داد.دولت پیشبینی کرده که درآمدهای نفتیاش نسبت به سال گذشته حدود ۱۷ هزار میلیارد تومان کاهش یابد. شاید به همین علت، برای سال آینده حساب ویژهای روی درآمدهای مالیاتی بازکردهاست (پیشبینی دولت از سهم مالیات از درآمدهایش حدود ۳۰درصد است). هرچند این سهم هنوز از مشابهش در کشورهای پیشرفته کمتر است، اما نشان دهنده عزم دولت برای افزایش سهم مالیات از درآمدهایش است. درآمدهاى مالیاتى دولت از ١١۶ هزار میلیارد تومان در سال گذشته، با ١٢ هزار میلیارد تومان افزایش، به ١٢٨ هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
اصل بیست و دوم (22) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
ماده ۲۵ اعلامیه ی جهانی حقوق بشر:
- هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در زمانهای بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهرهمند گردد.
آقای مهراب امیدی اسلامی با موضوع نگاهی به بردهداری مدرن قرن 21 سخنرانی کردند.از زمانهای دور تا کنون بردهها همواره به عنوان اشیا در نظر گرفته میشدند، به طوری که آنها را خرید و فروش، تعویض و یا هدیه کرده و یا حتی به عنوان وثیقهای برای پرداخت بدهیهایشان مورد استفاده قرار میدادند.در تمام جوامع عهد باستان بردهداری یک سنت پذیرفته شده از سوی عموم به شمار میرفت و از حیث سیاسی و اجتماعی نیز امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسید.در مصر باستان بردهها به طور انبوه برای ساخت قصرهای پادشاهی و نیز گورستانهای فراعنه به کار گرفته میشدند. «هومر» حماسه سرای بزرگ مغرب زمین بردگی را سرنوشتی تهدید آمیز برای اسرای جنگی توصیف کرده است. در روم باستان بردهداری گونهای متفاوت تر از دیگر نقاط جهان داشت به طوری که برده داران رومی از اختیارات بسیاری در خصوص بردههایشان برخوردار بودند، برای مثال تصمیم درباره مرگ یا زندگی بردهها در اختیار صاحبانشان قرار داشت.با کشف سواحل آفریقا و تصرف جنوب و شمال آمریکا توسط اروپاییها در قرن 15 و نیز استعمار آمریکای شمالی در چند قرن پس از آن زمینهای مناسب برای برده فروشی در عصر جدید فراهم شد. پرتغال که فاقد نیروی کار لازم برای کشاورزی بود نخستین کشور اروپایی عصر جدید است که نیاز خود را به نیروی کار از راه وارد کردن برده برطرف کرد.پرتغالیها فعالیت در بازارهای برده فروشی سواحل غربی آفریقا را از سال 1444 آغاز نمودند و تا بیش از یک قرن به طور عملی بر همه ی بازارهای برده فروشی آفریقا حاکمیت میکردند. از نیمه ی دوم قرن هفدهم با ایجاد سیستم کشتزار در مستعمرات جنوبی آمریکای شمالی، تعداد بردههای آفریقایی که برای کار در زمین به آمریکا آورده میشدند، به طور ناگهانی افزایش یافت، به طوری که برخی از شهرهای ساحلی شمال عملاً به مرکز برده فروشی تبدیل شد.کشور دانمارک در سال 1792 به عنوان نخستین کشور اروپایی، برده فروشی را به طور کلی منسوخ اعلام کرد. به دنبال آن در سال 1807 کشورهای انگلیس و سپس آمریکا نیز بردهداری را لغو کردند. در کنفرانس وین که در سال 1814 برگزار شد، کشور انگلیس از نفوذ خود استفاده کرده و دیگر کشورها را نیز به پایان بردهداری وادار کرد. سرانجام تقریباً همه کشورهای اروپایی قوانینی را به تصویب رساندند که برده فروشی را ممنوع اعلام کرد. در سال 1842 یگانی از کشتیهای جنگی دو کشور آمریکا و انگلیس برای کنترل قانون ممنوعیت بردهداری موظف به گشت زنی در دریاها شدند و سرانجام در حالی که بردههای فرانسوی در سال 1848 و بردههای هلندی در سال 1863 از حق آزادی برخوردار شدند، در برزیل بردهداری تازه در سال 1888 لغو گردید. پذیرش قانون عدم بردهداری از سوی سازمان بین المللی حفظ صلح جهانی(1946-1920) در سال 1926 موفقیتی بزرگ در این زمینه به شمار میرفت به ویژه که بنابر این کنوانسیون همه ی اشکال بردهداری در آن زمان ممنوع اعلام شد.
بردهداری مدرن قرن 21 –شاید تنها تعداد کمیاز ما بتوانند حتی تصور آن را نیز داشته باشند که با وجود قوانین ذکر شده هنوز هم در برخی از نقاط جهان کسانی هستند که قربانی بردهداری به شیوهای متفاوت از گذشته میشوند. البته عدم آگاهی عمومیاز وجود بردهداری در دنیای کنونی چندان هم جای شگفتی ندارد، چرا که امروزه بردهداری یک تجارت است تجارتی که مخفیانه، آرام و پنهانی انجام میگیرد، بی آنکه کسی متوجه شود.امروزه بردهداری صورتی متفاوت از گذشته به خود گرفته است، برای مثال بردههای امروزی به ویژه در مناطق فقیر جهان بسیار ارزان تر از گذشته بلکه امروزه از طریق اعمال خشونت و تهدید آنها را ربوده و به کار وا میدارند. امروزه قربانیان بردهداری مدرن در زمینههای مختلفی نظیر خرید و فروش اعضای بدن، استخراج معدن، کار در معادن زغال سنگ، اشتغال در صنایع تولید لباس، فولاد، قهوه و شکر، کار در خانه و به ویژه در کشاورزی به کار گرفته میشوند.محصولاتی که به این طریق در جهان تولید میشود، معمولاً با قیمتی ارزان در بازار کشورهای صنعتی ثروتمند عرضه میشوند که در این میان بیشترین سود عاید کمپانیهای بزرگ میشود.
27 میلیون برده-مقامهای سازمان ملل در آستانه روز جهانی لغو بردگی گفتند: با وجود گذشت بیش از 200 سال از زمان لغو رسمی بردگی، هنوز این شیوه استثمار و بهره کشی از انسانها به تاریخ نپیوسته و یک واقعیت جاری است.به گفته آنها، بردگی اکنون در نقاط مختلف دنیا به شکلهای گوناگون و وحشیانه، در حال ظهور و گسترش است.از نکات تلخ و شگفت آور گزارش سازمان ملل و سازمان بین المللی کار این است که بردگی یک پدیده جهانی است که به همان اندازه که بر کشورهای فقیر تاثیر میگذارد، در کشورهای ثروتمند نیز جریان دارد.بنا بر این گزارش، در حال حاضر بیش از 27 میلیون نفر اعم از مرد، زن و کودک هر روز در نظام بردگی و در شرایط بردگی بسر میبرند و بردگی آنها به همه ی شیوهها اعم از اشکال سنتی یا مدرن با توجه به تقاضای بازار رو به افزایش است. کار اجباری، یکی از مهم ترین اشکال بردگی در عصر کنونی است که به گفته ی سازمان بین المللی کار، در حال حاضر حدود 12 میلیون و 300 هزار نفر در جهان گرفتار آن هستند. قربانیان این شیوه ی بردگی، همواره افراد بسیار ضعیف و فقیر جامعه هستند و از کارگران مهاجر که برای پرداخت بدهیهای خود به باندهای قاچاق به آن تن داده اند تا زنان و دختران مجبور شده به فحشا را در برمیگیرد.گزارش سازمان ملل تاکید دارد که بردگی در عصر جدید ناشی از فقر، طرد اجتماعی، به حاشیه راندن افراد، فقدان دسترسی به آموزش و وجود فساد در جامعه است.بنا براین گزارش، در میان اشکال مدرن بردگی به صورت کار اجباری، موارد متعددی در میان خدمتکاران خانگی و نیز، بخشهای ساخت و ساز مسکن، صنایع غذایی و صنایع تکمیلی به چشم میخورد.در همین راستا، «ناوی پیلاوی» کمیسر بلندپایه سازمان ملل برای حقوق بشر، بردگی را «یک جنایت علیه بشریت» خواند که «زندگی انسانها و جوامع را ویران میکند و با وجود به رسمیت شناختن جهانی لغو آن، عامل رنج 27 میلیون نفر در عصر کنونی است.این مقام حقوق بشر هشدار داد که بحران کنونی اقتصادی جهان میتواند بر شمار افراد برده در جهان بیفزاید.طبق آمار اتحادیه اروپا، امروزه تنها در آلمان 20 هزار برده وجود دارد که به اجبار مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند. هر چند بردهداری در سراسر جهان به طور رسمی لغو شده است اما این ممنوعیت تنها منحصر به روی کاغذ است زیرا امروزه اشکال دیگری از بردهداری، با عنوان بردهداری مدرن، قربانیان بسیاری را اعم از زندانیان سیاسی، کودکان، کارگران و مهم تر از همه قربانیان سوء استفاده جنسی اجباری را در کام خود فرو میبرد.
خانم دلارام درهشوری با موضوع نامه 100 فعال و مدافع حقوق زنان سخنرانی کردند.بعد از انقلاب جنبشهایی علیه زن ستیزی و نقض حقوق زنان اتفاق افتاده که اکثر اونها رو سرکوب کردند .پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، وضعیت زنان تعییر کرد و برخی از حقوقی که زنان در دوره شاه به دست آورده بودند لغو شد، مانند قانون خانواده و حق سقط جنین، و اختیار در حجاب.مدت کوتاهی پس از انقلاب شایعه اجباری شدن حجاب شنیده شد ولی این شایعه از سوی حکومت تکذیب شد تا اینکه بالاخره در اسفند ۱۳۵۷ رسماً ابلاغ شد. گروههای مختلف زنان در تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ علیه اجباری شدن حجاب تجمعی چند روزه داشتند..در دهههای بعد، جنبش زنان ایران شکل منظمتری به خود گرفت. از کارزارهای فعال این دوره میتوان تشکیل هماندیشی زنان، کمپین یک میلیون امضاء، کمپین قانون بیسنگسار را نام برد.کمپین میلیون امضا نام یک پویش مستقل و اجتماعی است که یک سری از فعالان حقوق زنان در داخل ایران از ۵ شهریور سال ۱۳۸۵ راهاندازی کردهاند. هدف این طرح جمعآوری دستکم یک میلیون امضا در حمایت از رفع تبعیضهای غیر تبعیض قانونی علیه زنان است.. این پویش در واقع تلاش وسیعی برای «جمعآوری یک میلیون امضاء» به منظور درخواست تغییر قوانین تبعیضآمیز در ایران است. زمان این پیکار بلندمدت است یعنی مقید به زمان محدود و مشخصی نیست و تا رسیدن به حد نصاب (جمعآوری یک میلیون امضاء) ادامه خواهد داشت. این حرکت با توجه به مدت زمان و تعداد مشارکتکنندگان در آن ادامه خواهد داشت. حداقل سنی که برای امضاء کنندگان در نظر گرفته شدهاست ۱۸ سال است.و سند 2030 هم که یک اقدام برای بهبود شرایط زنان و کلاً جامعه بود هم از طرف رهبری و حکومت اجرا نشدنی اعلام شد هر چند این سند اقدام مردم ایران نبوده و از طرف سازمان ملل بود.یه سری جنبشها و اعتراضها هم انجام شده در رابطه با نقض حقوق زنان ولی متأسفانه از طرف دولت سرکوب شده مثل تجمعاتی که در جاهای مختلف ایران جهت اعتراض به اسیدپاشی در اصفهان انجام شد. که در همین تجمعها هم تعدادی از تجمع کنندگان مثل علی شریعتی هم دستگیر شد دست به اعتصاب غذا زد و خیلیهای دیگه که هنوز هم در زندان به سر میبرند.
متن نامه سرگشاده صد فعال و مدافع حقوق زن علیه تبعیض و خشونت به زن در ایران:«تحریک به اسید پاشی بر صورت زنان و پیچیدن دستورالعمل نحوه اجرای آن از سوی وابستگان و عاملین و عامرین رژیم جمهوری اسلامی، دستگیری، جریمه و توهین به زنانی که دست رد به حجاب اسلامی میزنند و روزمره زیر قوانین حاکمیت نمیروند، ممنوعیت ورود زنان به استادیومهای ورزشی، جداسازیهای مکرر و دلبخواهی، توهین و هتک حرمت روزمره، شان زن در جامعه ایران از سکوی مساجد و آخوندهای رژیم اسلامی بطور مکرر و علنی کردن عمدی آنها در شبکههای اجتماعی فقط و تنها یک گوشه از موقعیت تبعیض آلود زنان در ایران است. این اما فقط یک طرف حقیقت است. طرف دیگر آن این است که زنان و مردان جامعه ایران روزمره علیه این زن ستیزی سیستماتیک مبارزه میکنند. ۱۶ آذر امسال، دانشگاههای کشور، صدای این اعتراض را بلندتر کرد. نه فقط در دانشگاهها، همه جا میدان مبارزه علیه بیحقوقی زن در ایران است. روزی نیست که در ایران علیه خشونت و تبعیض به زن صدای اعتراض بلند نشود، نافرمانی صورت نگیرد، مقاومتی شکل نگیرد. مبارزه علیه این بیحقوقی، به قدمت عمر این حکومت است. اوضاع این حکومت اما بسیار خراب و درهم ریخته است. نظام اکنون هم در محاصره خشم مردم است، هم از درون شکاف بسیار عمیق برداشته، جناحهای مختلف به جان هم افتادهاند. لذا بجا میبینیم درچنین اوضاع بحرانی بار دیگر به اهم خواستهای زنان در ایران تاکید کنیم، ما جنبش حقوق زن را یک ضمانت مهم سیاسی برای التزام به مدنیت در دل اوضا ع حاضر میدانیم. آزادی زن، معیار آزادی و مدنیت یک جامعه است. هم از این رو اعلام میکنیم:١- حجاب اجباری نقض آشکار حقوق زن در ایران است. پروژه حجاب به خاطر نه بزرگ مردم ایران، محکوم به شکست است. مبارزه علیه حجاب، به قدمت عمر این نظام است. حجاب اجباری بایست برچیده شود.
٢– علت اسیدپاشی، تبلیغ و ترویج آن، مقاومت در مقابل، نه بزرگ جامعه ایران به حجاب و زن ستیزی است. هر نیرویی علیه خواستهای بحق مردم ایران مقاومت خشونتطلبانه میکند، جامعه را بیشتر جری میکند. اسیدپاشی و تبلیغ و ترویج آن از نظر ما اقدامی تروریستی و جنایتکارانه است. این یک عمل صرفا فردی و شخصی نیست. بستر اصلی آن قوانین خشونت آمیز حاکم علیه زن است. عاملین و عامرین آن بایست علنن محاکمه شوند.
٣– جداسازی جنسی، تبعیضی آشکار علیه زنان در جامعه ایران میباشد. بساط آپارتاید جنسی در ایران بایست برچیده شود. زنان حق دارند همپای مردان همه جا حضور یابند. حصار استادیومها برای عدم ورود زنان بایست برچیده شود.ما از همه مردم میخواهیم التزام به حقوق زن را شاخص شناخت دوست از دشمن در اوضاع حاضر قرار دهند. از مبارزات زنان و مردان علیه حجاب اجباری، جداسازیهای جنسی، علیه توهین به زنان و تبعیض به آنها حمایت کنند.
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس ، 14ژانویه 2018
احسان زندی لک
این جلسه در تاریخ یکشنبه 14 ژانویه 2018 مصادف با 24 دیماه 1396 ساعت 14:00 در شهر زوریخ در مکانی به نام کازاما برگزار گردید. در ابتدا اقای نادر زندی منشی جلسه با عرض سلام وخیر مقدم جلسه را با خواندن ماده های 4 و 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر اغاز کرد.ماده 4: احدی را نمیتوان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است. ماده 5: هیچکس را نباید مورد ظلمـ و شکنجه و رفتار یا کیفری تحقیرآمیز، موهن، یا خلـاف انسانیت و شان بشر قرار داد. در ادامه اقای نادر زندی از اولین سخنران جلسه محمدهادی زارع دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر در آذر ماه 96بود که در سایت نمایندگی موجود است.
سپس سخنران دوم جلسه خانم لیدا شهابی سخنرانی خود را در مورد رابطه تورم و گرانى با جنبش اخیر مردم ایران ارائه دادند. در ابتدا گفتند هر چند وقت یک بار خبر افزایش قیمت محصولات و فرآوردههای لبنی اطلاعرسانی میشود و این افزایش قیمت تنها مختص مردمی است که امروز در تهیه بسیاری از ارزاق و کالاهای موردنیاز خانوادهشان درماندهاند.هر جا که حرف رکود، تعطیلی کارخانهها و عدم سرانه مصرف محصولات ضروری مردم به میان میآید و تولیدکنندگان مجالی برای حرف زدن پیدا میکنند، سفره دلشان با نام عدم حمایت دولت از آنها باز میشود!
وعدههای اقتصادی دولت چون حمایت از تولید، رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال آنچنانکه دولت مدعی آن بوده، سرابی بیش نبوده است. آنچنانکه تیم اقتصادی دولت مدعی است نهتنها «چندان رونقی ایجاد نکرده»، بلکه کمکم به جایی میرسیم که محصولات غذایی ضروری چون لبنیات و تخممرغ که در تامین سلامتی جامعه نقش موثری دارند، از سبد خرید خانوارها پر میکشد و میرود، تا جایی که به گفته یکی از اعضای وی افزودند هیاتمدیره اتحادیه فرآوردههای لبنی بعید نیست این روزها مردم با یک لیوان شیر عکس بگیرند و به لاکچری بودن و ثروتمند بودن خود در خرید شیر و ماست به سایر مردم آسیبپذیر و اقشار ضعیف جامعه فخر بفروشند.تورم اعلام شده از سوی دولت، با چیزی در سر سفره مردم وجود دارد به هیچ عنوان همخوانی ندارد. مردم چیزهایی را که دولت و بانک مرکزی اعلام می کنند، حس نمی کنند. همه چیز در حال گران شدن است و همه اقلام به ساعت در حال تغییر قیمت هستند، این موضوع باعث فشار بسیار بر مردم شده و مردم دیگر تاب و تحمل این میزان از فشارها را ندارند.تورم عملیاتی که بانک ها اعلام می کنند با تورمی که امروز مردم در جامعه با آن دست و پنجه نرم می کنند، متفاوت است و اساسا هیچ نوع همخوانی بین آن وجود ندارد.تورم موجود جامعه با آن چه ما بر سفره مردم می بینیم همخوانی ندارد. متأسفانه بودجه امسال هم در شعار زیباست، ولی در ماهیت عکس شعارهایی است که گفته و نوشته شده است.راهکارهایی که در بودجه برای کسب درآمد در نظر گرفته شده، هیچ یک مناسب شرایط مردم نیست و همه آنها یک نوع برداشت از جیب مردم است. اگر دولت می خواهد کشور را اداره کند، باید راهی برای کسب درآمد مناسب پیدا کند، با افزایش تعرفه واردات و افزایش عوارض خروج و مواردی مانند این نمی شود کشور را اداره کرد.افزایش حامل های انرژی تورم موجود را قطعا دو برابر خواهد کرد و این تورمی که دولت ادعا دارد، تک رقمی شده، به یک عدد درشت دو رقمی تبدیل خواهد شد و کمر مردم را خواهد شکست؛ بنابراین، اگر این رویه ادامه داشته باشد، ما در آینده شاهد اعتراضات مردمی بیشتری خواهیم بود. ایشان اظهار کردند متأسفانه دولت ما روی تورم زوم کرده و می خواهد آنقدر این کار را انجام دهد که قشر متوسط و فقیر جامعه را چند برابر کند. قطعا با این روش ها، نه تنها اشتغال فراگیر نخواهیم داشت و فقر ریشه کن نمی شود، بلکه عدالت هم محقق نخواهد شد و سه شعار اصلی دولت ـ که این موارد بود ـ همه بر باد خواهد رفت.تورم موجود در جامعه، هیچ سنخیتی با تورم موجود در سفره ها و جیب های مردم ندارد. واقعیت های جامعه و آنچه در بازار در حال رخ دادن است، با آمارهایی که بانک مرکزی اعلام می کند، در بسیاری موارد 180 درجه متفاوت است. افزایش ناگهانی و یک شبه قیمت ها، یا از دید و رصد بانک مرکزی خارج است و یا افرادی که قیمت ها را از بازار و بنگاه های مختلف استخراج می کنند، آمارها را دستکاری کرده اند.چیزی که در واقعیت وجود دارد، این است که سطح جامعه از افزایش بی رویه قیمت ها به شدت گلایه مند است و تصور من این است که تورم کنونی در جامعه، چیزی حدود 25 تا 35 درصد است و این چیزی نیست که کسی نداند. خود مسئولان هم بالاخره خرید دارند و بازار می روند و با این موضوع سروکار دارند. مسئولان اگر خودشان هم خرید نمی کنند، دست کم از خانم خودشان و یا کسی که برایشان خرید می کند، بپرسند تا حداقل کمی اوضاع دستشان بیاید و زمانی که می خواهند تصمیمی بگیرند این موارد را در نظر داشته باشند.سلسله تظاهرات چند روز اخیر در شهرهای گوناگون ایران، به شکل ناگهانی به وجود نیامد و نشانه نارضایتی از وضعیت موجود و بخصوص وضعیت نامناسب اقتصادی است. چرا که بخش قابل توجهی از شعارهای معطوف به مشکلات اقتصادی –بخصوص گرانی یا به زبان دیگر افزایش هزینه زندگی است- که اکثریت مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند خانوم لیدا شهابی گفتند که توافق وجود دارد که در سالهای اخیر با کاهش رشد اقتصادی، افزایش بیکاری، توزیع غیر متعادل ثروت و درآمد، تورم، فقر و فلاکت گسترده شده است. بنا به گزارش بانک مرکزی، در سال ۱۳۸۴ کمی بیش از ۲۵ درصد از میانگین هزینه خانواده شهری به مواد غذائی اختصاص یافته است. در سال ۱۳۹۲ سهم هزینه مواد غذائی در بودجه خانوار حدود یک درصد افزایش داشته اما بررسی اقلام مصرفی غذائی نشان از آن دارد که سهم اقلام عمده به کیلو گرم بسیار کمتر شده و این معنی کاهش مصرف کالری، ویتامین و پروتئین است. بنابراین با کاهش قدرت خرید خانوار مصرف مواد غذائی کاهش یافته است. همزمان برخی از اقلام گران غذائی همچون میوه و سبزجات و مواد پروتینی از سبد مصرف خانوار حذف و مواد غذائی با کیفیت پایینتر جایگزین آن شده است. این نشانه آن است که نه تنها بر هزینه زندگی افزوده شده است بلکه از کیفیت آن نیز کاسته شده است. از نشانههای دیگر فقیر شدن خانوار در ایران وضعیت مسکن آن است. بنابر آخرین گزارش مرکز آمار ایران در سال ۹۲ نزدیک به ۶۴ درصد خانوارهای ایرانی مالک مسکن بودهاند که البته نسبت به سال پیش از آن ۴ درصد کاهش داشته به زبان دیگر، از شمار مالکین مسکن کاسته و بر شمار مستاجرین افزوده شده است این بدان معناست که خانوار توان تملک مسکن را به علت کاهش قدرت خرید از دست داده است. و به نظر میرسد این روند در سالهای بعد نیز ادامه داشته باشد، چه علیرغم کاهش میانگین نرخ تورم، قیمت کالاهای مصرفی روزمره مانند اقلام خوارکی بالاتر از میانگین نرخ تورم باقی ماند. اما مسئله به اینجا ختم نمیشود. با افزایش کسری بودجه خانوار و کاهش قدرت خرید آن، سرمایه گذاری خانوار بروی مسکن و یا حتی آموزش و بهداشت کاهش مییابد. و این به معنای فروافتادن خانوار به محاق فقر پایدار است. البته توزیع این کاهش سطح و کیفیت زندگی در میان خانوارهای گروههای درآمدی پایین و بالا یکسان نیست. بنابراین آسیب پذیری خانوارهای کم درآمد نسبت به نوسان قیمت خواروبار بالاتر است. از این رو میتوان نتیجه گیری کرد که احساس افزایش فقر و شکاف طبقاتی و همچنین کاهش مداوم سطح زندگی بخشی از انگیزههای مشترک تظاهرات یاد شده را شکل میدهد. اما این همه ماجرا نیست. تصادم واقعیاتی که احساس میشود با آنچه از سوی حسن روحانی وعده داده شده است، نیز زمینه ساز این جوشش خروش تظاهرکنندگان است. از یاد نرود که حسن روحانی در هنگام فعالیتهای انتخاباتی دور دوم ریاست خود بر قوه مجریه وعدههای بسیاری را مبنی بر رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال، کاهش فقر نابرابری را مطرح نمود. توضیح اینکه شهروندان خواسته یا ناخواسته دارای درک خاص خود از واقعیت اقتصادی هستند که در فرایند زندگی اجتماعی و در موقعیتهای گوناگونی به شکل گروهی در زندگی اجتماعی تجربه میشود. به یک معنا میتوان گفت که ریشه تظاهراتی که اینجا و آنجا رخ میدهد میتوان در چالش انتظارات اجتماعی- انتظار زندگی شایسته- در تصادم با تجربه روزمره- فقر و فلاکت روزافزون- واقعیت جستجو کرد. چنین روندی در کنار تسلط با بدبینی، نومیدی نسبت به آینده، متمایز میشود، میتواند زمینهساز تظاهرات غیرقابل پیشبینی فراهم کند و زمینه ساز جنبش اعتراضی باشد. هر چند بخشی عمده شعارهای تظاهر کنندگان معطوف به مشکلات اقتصادی است، اما این مشکلاتاما محصول تصمیم گیری نهادهای سیاسی و حاکمیتی است. چه در چارچوب اقتصاد ایران، حاکمیت بخش اساسی اقتصاد را در اختیار دارد و سیاستهای اقتصادی دولت نیز کم یا زیاد تحت تاثیر خواستههای رهبر حکومت است. به همین دلیل شعارهای اقتصادی تظاهر کنندگان از محدوده مسائل اقتصادی عبور کرد و سیاست داخلی و خارجی حاکمیت را هدف قرار داد. شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «اسلامو پله کردید، مردم رو ذله کردید» نشانههای همین امر است. تظاهراتی که جامعه ایران در این روزها شاهد آن است به سرعت به شهرهای گوناگون کشیده شد. بنابراین به نظر میرسد که نوعی احساس مشترک در پس این تظاهرات باشد. در صورتی که عوامل عمومی و پایداری مشوق این تظاهرات باشد در این صورت میتوان انتظار داشت که نوعی جنبش اعتراضی مجددا سراسری از میان احساس نارضایتی عمومی پدیدار شوددر روزهای اخیردر مشهد و برخی از شهرهای ایران، عدهای از مردم در اعتراض به شرایط اقتصادی کشور و گرانی به خیابان آمدند و اعتراض کردند. اعتراضی که در بخشی از شهرها به حاشیه هم کشیده شد حال فارغ از این که چه جریانی و با چه هدفی اعتراضات اخیر را شکل داده است، آنچه مسلم است این است که بستر اجتماعی این نارضایتی ها بدین دلیل است مردم پس از فهمیدن تخصیص بودجه های سرسام آور به نهادها و ارگانهای مختلف به شدت از وضع موجود ناراضی شدند و بیش از نارضایتی از وضع امروز، نگران فردایشان هستند.خانوم لیدا شهابی در پایان گفتند انچه مهم است این است که که همه کسانی که در تظاهرات چند روز گذشته حضور داشته اند، بخش هایی از مردم ایران بوده اند که مطالبات خود را فریاد می زدند، برخی بدلیل گرانی و بیکاری، برخی بدلیل اصلاح فساد در بخش سیاسی و مدیریتی، برخی بدلیل بحران در نظام بانکی و موسسات غیر مجاز و برخی بدلیل موضوع حصر! که متاسفانه در نهایت مردم به این نتیجه رسیدند که صدایشان به گوش دولتمردان نمی رسد بجز فریاد. سخنران دیگر اقای نیما حسابیان سخنرانی خود را با عنوان اثر قطعنامه های سازمان ملل بر حقوق شهروندی در ایران قرائت کردند.
اقای نیما حسابیان در اغاز گفت برای زندانی که بدترین و وحشیانه ترین شکلهای نقض حقوق بشر را تجربه میکند، پژواک ناله هایش در مجامع بین المللی و آگاهی جهانیان از رنجی که میبرد، التیام بخش دردهایی است که گاه توصیف اش نیز ناممکن است. در کنار همه معاملاتی که در سطح بین المللی برای پایمال کردن حقوق بشر صورت میگرید، ایده حقوق بشر نیرویى اخلاقی و قدرتى محرک را در دنیاى معاصر به وجود آورده که به سختى میتوان در مقابل آن مقاومت کرد. مبارزه مردم و فعالان حقوق بشر برای استیفای این حقوق، باعث سقوط دولتهای متعدد و گریز دیکتاتورها در گوشه و کنار جهان شده است.وی افزود انقلاب ۵۷ و حاکمیت یافتن جمهوری اسلامی در ایران، رشد و توسعه بنیادگرایی در منطقه و در میان کشورهای اسلامی باعث تشدید فعالیتهای گسترده ای برای ایجاد ابهام در جهان شمول بودن اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر شده است. اساسی ترین تلاش کشورهای اسلامی برای مقابله با اعلامیه جهانی حقوق بشر و جهان شمول بودن آن، تصویب اعلامیه اسلامی حقوق بشر به سردمداری ایران, سودان و عربستان سعودی در سال ۱۹۹۰ میلادی است. دولت جمهوریاسلامی و قوه قضاییه آن که دارای یکی از سیاهترین کارنامه های نقض حقوق بشر در تاریخ معاصر هستند نیز برای مقابله با اعلامیه جهانی حقوق بشر، میزبانی کنفرانس های متعددی را با عنوان حقوق بشر اسلامی بر عهده داشته اند. این شصت و چهارمین محکومیت رفتار حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد است. این قطعنامه به پیشنهاد کانادا و در کمیته امور اجتماعی، انسانی و فرهنگی سازمان ملل موسوم به کمیته سوم مجمع عمومی تنظیم شده بود, پس از تصویب در این کمیته ، سرانجام در دسامبر ۲۰۱۷ در مجمع عمومی سازمان ملل با ۸۱ رأی مثبت, ۳۰ رای مخالف و ۷۰ رای ممتنع تصویب شد. موج فزاینده اعدامها، آزادی بیان و اجتماعات، حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و حقوق زنان درایران از موارد متعددی هستند که جمهوری اسلامی به نقض آنها متهم شده است. این قطعنامه در پی گزارش ۲۳ صفحه ای عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر درباره ایران که در اکتبر همان سال منتشر شد تصویب می شود.در پیشنویس این قطعنامه، بندهایی نیز درباره اعلام نگرانی از وضعیت حقوق بشر در کره شمالی، سوریه و شبهجزیره کریمه آمده بود که همگی تصویب شدند. دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل در نیویورک در واکنش به این قطعنامه با اعلام اینکه ایران طی سالها و در همه سخنرانیهای خود کمیته سوم را سیاست زده و برای طرح وضعیتهای کشوری نامناسب برشمرده است. وی همچنان گفتند اما آنچه این قعطنامه را تا اندازه ای از قطعنامه های گذشته (که تقریبا همگی آنها به ابتکار کانادا مطرح و تصویب شده اند) متفاوت می کند، دو موضوع است: اول تعداد کشورهایی که به این قطعنامه رای مثبت داده اند بیشتر شده و بعد هم تعداد کشورهایی که غالبا در این گونه رای گیرها، معمولا رای ممتنع می دادند با جهت گیری مشخص در قبال این قطعنامه، اینبار رای مثبت به صندوق ریختند. از مهمترین این کشورها می توان به کشورهای عربی خلیج فارس همچون بحرین، امارات متحده عربی و این بار یمن به سرکردگی عربستان اشاره کرد که برای چندمین بار متوالی با رای مثبت خود به اینگونه قطعنامه ها، بنظر می رسد می خواهند نقش پررنگ تری همچون مخالفی منطقه ای و عمل گرای در برابر جمهوری اسلامی در سازمان ملل ایفا کنند. دوم آنکه متن این قطعنامه و زبان نگارشی آن با دفعات قبل کمی متفاوتر است و نوع عملیاتی که نقض آشکار حقوق بشر در ایران را شناسایی می کند، در این قعطنامه بیشتر شده است و به خصوص کسانی که این قعطنامه را تصویب کرده اند تنها مانند قطعنامه های قبلی به ابراز نگرانی درباره نقض حقوق بشر در ایران بسنده نکرده و در چندین مورد عمیقا ابراز نگرانی و تاسف خود را مکتوب کرده اند. این عبارات به لحاظ سیاسی، بار روانی بیشتری به حکومت وارد می کنند به خصوص در فضای سیاسی-اجتماعی کنونی جامعه ایران که مردم آشکارا از بیان افکار و عقاید خود درباره ماهیت و چهره واقعی جمهوری اسلامی ابایی ندارند. هر چند که نگاهی اجمالی به قطعنامه های تصویب شده از سوی ارگانهای حقوق بشری ملل متحد و مقایسه ی آنها نشان میدهد که کلیه ی قطعنامه های نقض حقوق بشر در ایران که توسط ارگانهای ذیربط به تصویب رسیده اند در مقایسه با قطعنامه های دیگر کشورهای ناقض حقوق بشر و به ویژه عراق در دوران صدام حسین از نرمش خاصی در شکل و محتوا برخورداردند.در ادامه وی گفتند هجومهای بی پایان بر پیکر حقوق بشربرای بسیاری جای سؤال است که این قبیل قطعنامهها و بیانیهها چه تاثیر عملی بر وضعیت حقوق بشر در ایران دارند؟ حسن نایب هاشم، فعال حقوق بشر در مصاحبه با رادیو فردا در جواب به این سوال با اشاره به این نکته که این قطعنامه ها لازم اجرا نیستند ولی تاثیرگذارند، می گوید: ” واقعیت این است که جمهوری اسلامی جز معدود کشورهایی است که قطعنامه ویژه در مورد آن در مجمع عمومی سازمان ملل صادر می شود، مسلم است که تصویب اینگونه قطعنامه ها تاثیر دارند که جمهوری اسلامی در انزوا بیشتر بماند یا از آن فاصله بگیرد. این قطعنامه ها به خصوص با استمرار خودشان تا حد معینی حکومت در ایران را مجبور خواهد کرد به ملاحظه فشار جامعه بین الملل عقب نشینی ها را داشته باشند و مواردی را رعایت کنند، هر چند که این موارد با حد انتظار بین المللی هیچ گونه مطابقتی ندارد.” به طور کلی هر گونه توجه به مسایل نقض حقوق بشری، مخصوصا توجه پایدار و مستمر, تاثیرگزار است هر چند که فشار بر شخص یا حکومت مورد نظر در آن برهه زمانی مملوس نباشد. به طور مثال ده سال پیش در ایران، به اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در ایران که بخش بزرگی از اعدام شدگان در این کشور هیچ گونه توجهی نمیشد و همگی با یک حکم مشابه مجازات می شدند. ولی در طی دو سال گذشته مساله متهمین مواد مخدر حتی به صحن علنی مجلس جمهوری اسلامی هم رسیده است و برای اولین بار قانونی تصویب شد که سعی بر کاهش آمار اعدام در ایران دارد و همین چند روز پیش بود که رییس قوه قضاییه ایران مطابق قانون جدید مبارزه با مواد مخدر دستور داد که اجرای حکم اعدام محکومان جرایم مواد مخدر متوقف و به پرونده آنها مجددا رسیدگی شود. طبق تحلیل های صورت گرفته انتظار می رود با اجرای قانون جدید، ایران از راس فهرست کشورهایی که بیشترین اعدام در آن صورت می گیرد، خارج شود. حداقل تاثیر فشارهای بین اللملی در تصویب دیرهنگام این قانون را می توان تکرار پایدار در بیان موارد نقض حقوق بشر در ایران و کمک به بدتر نشدن وضعیت بد فعلی (حداقل در مورد مجازات اعدام متهمین مواد مخدر) دانست. حکومت ایران به خوبی می داند که نمی تواند با ایجاد رعب و وحشت برای همیشه به خفه کردن صدای مردم ادامه دهد. با کمک رسانه های اجتماعی و فناوری، مردم ایران به نیرو های توانمندی برای تعیین سرنوشت حقوق بشری خود تبدیل شده اند. چه انهایی که با گذار از اصولگرا و اصلاح طلب جمهوری اسلامی خواسته های خود را مطالبه میکنند و چه انهایی که با فریادها و خشم شان می خواهند بدانند چرا فانوس زندگی شان در سرزمین نفت و گاز خاموش شده است؟
اقای نادر زندی مسئول جلسه از خانم فیروزه ده بزرگی دیگر سخنران جلسه دعوت کرد تا سخنرانی خود را با موضوع مفهوم حجاب زن در ایران را ارائه دهند .
خانم فیروزه ده بزرگی بدین صورت شروع کردند که یا روسری یا توسری !از اولین شعارهای بعد از انقلاب بود ، در پاسخ معترضان به فرمان آیت الله خمینی که زنان بدون حجاب را به ادارات دولتی تنها ۲۴ روز بعد از انقلاب منع کرد .وی افزودند هشتم مارس ۱۹۷۹ میلادی ، اولین تظاهرات آحاد مردم ایران ،زنان و مردان در کنار هم ،در پایتخت ایران، بر علیه حجاب اجباری زنان برگزار شد؛ اما این فرمان رهبر انقلاب تا به امروز(سال ۱۳۹۶)یکی از قوانین واجب الاجرای جمهوری اسلامی ایران شد که سرپیچی از قانون جرم شناخته شد و درسال ۱۳۷۵ قانون جزای آن در مجلس شورای اسلامی تصویب شد . پنجاه تا پانصد هزار تومان ایران و یا دو ماه تا شش ماه حبس و هفتادو دو ضربه شلاق برای زنان ایرانی که در منظر عمومی بد حجاب یا بدون حجاب ظاهر شوند واز قانون داشتن حجابی که حکومت آنگونه از آنها می خواهد سرپیچی کنند مجرم شناخته می شوند ! همگی ما تا کنون از صفحه های مجازی شاهد مبارزه با بدحجابی توسط گشت ارشاد در خیابانها ی ایران، از تبلیغ برای حجاب برتر یا پوشش چادر بر روی دیوارهای ساختمانها وبیلبوردهای بزرگ در سطح شهر بوده ایم. یکی از حقایق خشونت آمیز که در این روزها یعنی در قرن ۲۱ تبدیل به مسئله مهم و قابل بحث حتی برای رسانه های خارجی وبین المللی هم شده ، حجاب اجباری زنان ایران است . نزدیک به چهار دهه است که همه ساله میلیاردها ریال هزینه برخورد با زنانی می شود که حکومت معتقد است حجابشان مناسب نیست.ایشان گفتند مقاومت و اعتراض به حجاب اجباری در سالهای گذشته بیشتر از آنکه از سوی فعالان حقوق زنان در داخل ایران پیگیری شود توسط شهروندان عادی پیگیری شده و نمونه هایش را در فضای مجازی با ارسال عکسها و ویدئوهایی از جانب خود مردم عادی در داخل ایران شاهد هستیم . یا باید از ایران برای ادامه رقابتها در سطح بین الملل که عمری برای آن زحمت کشیده اند خارج شوند که آن هم باعث محرومیت آنها از برگشت دوباره به ایران و دیدار فامیل و بستگانشان میشود که سالهای اخیر شاهد خروج بسیاری از ورزشکاران و افتخار آفرینان از ایران اسلامی بوده ایم که یکی از دلایل خروج آنها حجاب اجباری بوده است؛ نمونه اش دختر قهرمان شطرنج باز که در ابتدای سال ۲۰۱۷ در مسابقه قهرمانی جبل الطارق بدون حجاب شرکت کرد در حالی که ساکن اسپانیا است از طرف مسوولین فدراسیون شطرنج ایران از ورود به مسابقات داخل ایران محروم و مورد تهدید قرارگرفت (درسا درخشانی) و قبل از آن( سارا خادم الشریعه) به همین دلیل از مسابقات محروم شد و (نازی پاکیدزه ) شطرنج باز ایرانی ساکن آمریکا به حمایت از زنان ایران در مقابل اجبار حجاب گشت ارشاد از ورود به ایران برای حضور در مسابقات بین المللی پرهیز کرده و بیان کرده این مشکل تمام زنان دنیاست که انتخاب حق آنان است..بازیگر زن فیلم و سریال و تلویزیون در ایران اسلامی به دلیل منتشر شدن عکس عروسی اش ۸سال از طرف مسوولین دولتی ممنوع التصویر و ممنوع الکار شد و بسیاری دیگر از هنرمندان ..پس این تکه پارچه تحمیلی مهم است برای دولتمردان ایران که زنان با نداشتن آن و دیده شدن گیسوانشان حکومت اسلامی را به وحشت می اندازند و حکومت هر ساله میلیاردها ریال خرج آن میکند تا آنگونه که خودشان میخواهند برای نیمی از جامعه خود تصمیم گیرند و این کجای انسانیت وحقوق بشر است ؟ می گویید داشتن حجاب یک قانون است و ما نمیتوانیم قانون شکنی کنیم.بله درست است ، اما زمانی هم برده داری قانون بود؛ حتی زمانی پوشیدن دامن بلند و حجاب نیمه داشتن برای زنان در آمریکا هم قانون بود، اما اگر کسی مقابل برده داری قرار نگرفته بود هنوز برده داری با ما بود ، حتی زنان در مقابل دولت آمریکا با اعتراض و تظاهرات خود حق مساوات و برابری با مردان را از آن خود کردند ؛ و در جهان ، تاریخ شاهد این گونه حقایق ها کم نیست .در تمام کشورها قوانین بد وجود دارد و اگر اساسا به آنها اعتراض نشود هیچ تغییری رخ نخواهد داد، مثلا در فرانسه ممنوعیت بورکینی (لباس شنای اسلامی ) قانون شد که زنان مسلمان حق ندارند در کنار دریا لباس پوشیده اسلامی شنا بپوشند که در آن زمان بسیاری از زنان فعال در سراسر جهان ونه فقط فرانسه به این قانون اعتراض کردند بنابراین این نشان دهنده این است که تا زمانی که ما اعتراض نکنیم و این قوانین را به چالش نکشیم یا در مورد آن گفت وگو نکنیم و از کنار آن به آسانی بگذریم هیچ گونه تغییری رخ نخواهد داد. خانم فیروزه ده بزرگی گفت تنها کشوری که اگر زن باشی و بخواهی بدون حجاب وارد آن شوی و از فرودگاه به کشورتان برگردانده خواهید شد ایران است .در سوریه ، لبنان ،ترکیه ،مالزی، جمهوری اسلامی آذربایجان و برخی دیگر کشورهای اسلامی زنان با حجاب و بی حجاب در کنار هم و در کنار مردان می جنگند ، می رقصند، زندگی میکنند ، منظورم حق انتخاب است که هر گاه سخن از حجاب اجباری با دولتمردان به میان می آید .ما در مقابل هم نیستیم بلکه در کنار هم هستیم ؛ در کنار مادرانمان ،خواهرانمان ، دخترانمان و حتی پدران وبرادران ومردان سرزمینمان ایران و دولتمردان بدانند که گرفتن حق انتخاب زنان در جامعه و هتک حرمت انسانی به آنها بی حرمتی به شعور وحقوق مردان نیز هست ، با متهم کردن مردانمان به اینکه با دیدن گیسوان زنان اختیار از کف می دهند و بدانند ما با حجاب مخالف نیستیم بلکه با زور و اجبار مخالفیم . از زنان شجاع سرزمینم سپاس گزارم. از مردان و حامیان آنها هم که با به خطر انداختن خود به اجبار و زور با گشتهای ارشاد و ماموران حکومتی نه می گویند و از کانون دفاع از حقوق بشر مرکز سوئیس سپاسگزارم که صدای ما زنان ایرانی را به گوش سیاستمداران جهانی و سیاستمداران ایرانی می رسانند و از سیاستمداران زن دنیا می خواهم تا حجاب اجباری را در ایران به چالش بکشند و در مورد حقوق اولیه انسانی و حرمت زنان با دولتمردان ایران به گفت وگو بنشینند و به آنها بگویند اگر زنان دنیا اینگونه که شما به آنها زور و اجبار تحمیل میکنید ، زور و اجبار تحمیل می کردند ، شما چه حالی داشتید و چه می کردید ؟ما زنان ایران می خواهیم که صدایمان شنیده شود و یکی از حقوق مساوات و برابری با مردان که انتخاب حجاب و پوشش است به ما بر گردانده شود ، چرا که مرد و زن هر دو انسان و آزاد آفریده شده اند و هر دو عزت و کرامت انسانی دارند .ماده یکم سازمان حقوق بشر :تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند واز لحاظ حیثیت وحقوق با هم برابرند .همه دارای عقل و وجدان هستند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند .دیگر سخنران جلسه اقای جعفر فرد کریمی سخنرانی خود را با موضوع بحث ازاد جوانان در جمهوری اسلامی اغاز کرد در ابتدا گفتند دوران جوانی، ارزندهترین دوران زندگی است. این هنگام، دوران درخشندگی و بالندگی است. جوانان، سرمایه های عظیم هر کشورند و رشد و تعالی هر جامعه، به نیروی جوان آن بستگی دارد..ایشان گفتند نامگذاری روز جهانی جواناندر ۱۷ دسامبر ۱۹۹۹، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۲ آگوست (21 مردادماه) را به عنوان روز جهانی جوانان اعلام کرد. روز جهانی جوانان با اندیشهی «ساختن یک دنیای بهتر؛ به همراه جوانان» ایجاد گردید. به این بهانه، سازمان ملل از تمام کشورهای دنیا میخواهد تا عملاً در راستای توسعه امکانات و منابع به کمک جوانان و برای جوانان تلاش نمایند.مسائل بیکاری، ازدواج و تفریحات سالم که عمدهترین مشکلات جوانان ایرانی را شکل داده، تا کنون با بی توجهی دولت روبرو بوده است و دولتیها میگویند احیای سازمان ملی جوانان در راستای حل این مشکلات است.وی اضافه کردند عمدهترین مشکلات جوانان ایرانی به گزارش افکارنیوز، کشور جمهوری اسلامی ایران به لحاظ جمعیتی جوانترین کشور دنیاست و نزدیک به ۷۰درصد جمعیت ایران را جوانان تشکیل می دهند. جوانان سرمایههای طلایی کشور، آینده سازان و پیشتازان توسعه این مرز و بوم هستند که اگر به حال خود رها شوند این سرمایههای عظیم را از دست میدهیم، از این رو واقعیت ایجاب میکند به مطالبات و نیازهای جوانان در حوزههای مختلف توجهی ویژه شود.بدیهی است که ایجاد فضایی مناسب برای فراهم آوردن فرصتها و تحقق نیازها و خواستههای جوانان، نیازمند مدیریت و برنامه ریزی از سوی تشکیلاتی کاراست که اکنون صِرف وجود معاونتی با نام جوانان در وزارت ورزش کافی نیست.توجه به امور جوانان به دلیل فرابخشی بودن آن، وظیفهای ملی است و جوان محوری در اندیشه، پندار، کردار و رفتار همه دستگاههای مسئول در کشور میتواند تضمین کنندهی تحقق رشد و اعتلای نسل جوان و بستری مناسب برای استفاده بهینه از استعداد و تواناییهای آنها باشد، لذا امور جوانان در زمره امور صرفا توصیهای نیست و نیازمند سازوکار لازم برای اهتمام همه جانبه به آن، اولویت بخشی در برنامه ریزی و اجرا و ایجاد یک عزم واراده فرابخشی در تحقق اهداف و مأموریتهای اساسی امور جوانان است. سازمانهای دولتی جوانان در ایران پس از انقلاب در سازمان ملی جوانان ادغام و دبیرخانه شورای عالی جوانان تأسیس شد. پس از گذشت پنج سال از فعالیتهای دبیرخانه شورای عالی جوانان، از آن جا که دستگاههایی که به نوعی در امور جوانان دخیل بودند در انجام دادن اقدامات مؤثر و کارساز ناتوان بودند در سال ۷۷ مرکز ملی جوانان تاسیس و فعالیت خود را با توجه به لزوم ساماندهی امور جوانان و پاسخگویی به نیازها و انتظارات آنها آغاز کرد.برنامه ریزی، نظارت، هماهنگی و برقراری ارتباط با دستگاههای دولتی ذیربط در امور جوانان،اهتمام در جهت ایجاد فرصتهای شغلی، حرفه آموزی، امکانات و فضاهای سالم فرهنگی و تربیتی، فراهم کردن موجبات تأمین مسکن و تشکیل خانواده از طریق دستگاههای مربوط،نظارت بر نحوه عملکرد دستگاههای مرتبط و ارزیابی نتایج فعالیتهای آنها از جمله اهداف مرکز ملی جوانان بود.سرانجام در سال ۷۹، بر اساس قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، مرکز ملی جوانان برای ساماندهی اساسی امور جوانان کشور به صورت ساختار و ساز وکار متناسب با این مأموریت به سازمان ملی جوانان تبدیل شد که حل مسائل جوانان، اعتلا و رشد نسل جوان کشور و استفاده بهینه از استعدادها و تواناییهای نسل جوان از جمله اهداف آنها بود اماسازمان ملی جوانان در نهایت با حکم محمود احمدی نژاد در سال ۹۰ منحل و در وزارت ورزش و جوانان ادغام شد.حال این روزها زمزمههایی از احیای مجدد سازمان ملی جوانان به گوش میرسد و دولت نیز لایحه آن را به مجلس تحویل داده است و در صورت تصویب مجلس، سازمان ملی جوانان احیا خواهد شد. حقیقت این است که جوانان در دولت روحانی جایی نداشتند و این موضوع حتی در کابینه دولت او نیز مشهود بود هرچند در کابینه دوم خود وزیری جوان را انتخاب کرد ، تا کنون با بی توجهی دولت روبرو بوده است و دولتیها میگویند احیای سازمان ملی جوانان در راستای حل این مشکلات است.محمد مهدی تندگویان، معاون امور ساماندهی جوانان وزارت ورزش و جوانان با اشاره به ارائه لایحه تفکیک سازمان جوانان از وزارت ورزش، گفت: یک دوره سازمان ملی جوانان داشتیم، اما چون مدیریت درستی نداشته به وزارت ورزش و جوانان برگشت.وی افزود: این لایحه در مجلس مطرح شده و منتظر تصویب مجلس هستیم که در این صورت سازمان ملی جوانان شکل خواهد گرفت.تندگویان با تاکید بر اینکه درخواست دولت این است که سازمان ملی جوانان تشکیل شود،اظهار کرد: معاونت جوانان در وزارت ورزش اعتبارات مشخص دارد، ولی الان در «دل وزارت ورزش» میرود و در صورت تشکیل سازمان جوانان این اعتبارات مختص موضوع جوانان میشود.معاون امور ساماندهی جوانان وزارت ورزش و جوانان با بیان اینکه موضوعات جوانان بین بخشی است و باید با سایر بخشها هماهنگی صورت بگیرد تا موفق باشیم، گفت: در جایگاه معاونت نمیتوانیم مطالبات جوانان را پیگیری کنیم و اگر زیرمجموعه ریاست جمهوری قرار بگیریم، اختیاراتی مختص سازمان خواهیم داشت.وی در خصوص چگونگی ساختار سازمان جوانان بیان کرد: همان سازمان جوانان سابق باید اصلاح شود و به وضعیت معقول برسد و مدیر کلها در موضوع سازماندهی جوانان، ازدواج و طرحهای ملی زیر مجموعه سازمان ملی جوانان عمل خواهند کرد. اما چون به انتخابات رسیدیم الان این لایحه را تقدیم مجلس کرده ایم.معاون امور ساماندهی جوانان وزارت ورزش و جوانان در خصوص نفعی که شکل گیری سازمان جوانان به جوانان میرساند، گفت: اگر سازمان ملی جوانان شکل بگیرد جوانان عضوی را پیدا میکنند که در هیئت دولت مینشیند و مطالباتشان را پیگیری می کند و همه ساختارهای دولت هم ملزم به اجرای آنها میشوند.وی افزود: الان اقدامات ما زیر مجموعه یک وزارت است و هم رده با سایر وزراتها هستیم و برای وزارتهای دیگر که با امور جوانان مرتبط هستند، نمیتوانیم تصمیم بگیریم.در پایان ایشان اظهار کردند باید گفت که جای سوال است که دولت چرا پیش از این و در فرصت چهارساله قبلی خود، به فکر ساماندهی امور جوانان نیفتاده بود و تازه این لایحه را تقدیم مجلس کرده است، لایحهای که تصویب شدنش جای سوال است.
اخرین سخنران جلسه اقای رسول پور ازاد سخنرانی خود را با موضوع بحث ازاد جوانان در جمهوری اسلامی اغاز کرد قطعا دوره جوانی یکی از مهم ترین وحساس ترین دوره زندگی هر انسان است ، جوانان نیرو های مولد و سازنده حال واینده یک جامعه محسوب میشوند ، از این رو
پرداختن به سلامت جسمی و روانی قشر جوان و برآورد کردن نیاز های آنها سرمایه گزاری برای آینده یک جامعه وافزایش بهر وری کار تلقی میگردد.در کشورهای توسعه یافته با نظام سکولار به جوانان به عنوان سرمایه وفرصت نگاه میشود ولی در کشورهای با نظام استبدادی جوانان نوعی تحدید محسوب میشوند وهمواره تلاش در جهت سرکوب و محدود کردن آنها صورت میگیرد چون جوانان سر منشاء تغییر و تحول در جوامع هستند ولی نظامهای استبدادی از هر گونه تغییر و تحول هراسان بوده و با سرکوب واعمال فشار در صدد نگهداشتن وضع موجود بنفع خود هستند. دوی افزود در این مقاله من سعی کرده ام به زبانی ساده به پاره ای از مشکلات جوانان در جامعه ایران اشاره کنم . به میزان کافی تحقیق های مبتنی بر آمار و ارقام حراس انگیز در زمینه های مختلف موجود است به طوری که دیگر حساسیت نسبت به آمار و ارقام از بین رفته مشکل عمده در ایران نبودن افراد متخصص در سمت های مدیریتی و برنامه ریزی است مدیران بر مبنای وفاداری اعتقادی و ایدئولوژیک محض به نظام حاکم انتخاب میشوند و نه بر مبنای تخصص و توانایی علمی و عملی و این افت یک نظام استبدادیست که در آن اجازه انتقاد و پرسش به کسی داده نمیشود و طبعا تغییر و بهبودی هم صورت نمیگیرد ، اغراق نیست اگر بگویم جوان بودن در ایران به خودی خود یک جرم تلقی میشود و من شخصا در ایران گاهی چنین حسی را تجربه کرده ام چون جوان بودن مستلزم برآورده شدن نیاز هایی است که نظام حاکم در به رسمیت شناختن آنها با مشکل مواجعه است و به انکار آنها میپردازد در کنار نیازهای معیشتی چون اشتغال ، مسکن ، ازدواج ، سلامت و …که نظام از برآورده کردن آنها ناتوان است قشر جوان خواستار آزادی است و این تهدید بزرگی برای یک نظام استبدادی محسوب میشود و همان طور که قبلا اشاره کردم در ایران جوان به عنوان یک تحدید تلقی میشود و نه فرصت و دید گاه مسئولان به جوانان همواره همراه با شک , تردید و بی اعتمادیست در کشوری که جوانان به رسمیت شناخته نمیشوند طبیعتا خاصت و اراده ای نیز برای برآوردن مطالبات آنها وجود ندارد. در اینجا به برخی از مشکلات پیش روی جوانان میپردازیم همانطور که اشاره شد عدم اشتغال جوانان سبب بروز مشکلات فردی و اجتماعی زیادی در کشور میگردد ایران با دارا بودن 70 درصد جمعیت جوان یکی از جوان ترین کشور های دنیا است در حالی که بیش از 25 درصد جوانان جویای کار در یافتن شغل ناکام بوده اند در نتیجه با بیکاری به استقلال مالی دست نمییابند و امکان تشکیل خانواده را پیدا نمیکنند . بالا رفتن سن ازدواج نیز از دیگر مشکلات جوانان است که با عدم اشتغال رابطه مستقیم دارد و این ناتوانی در تشکیل خانواده سبب بروز نوعی بهران جنسی در جامعه گردیده است . اما با وجود عدم اشتغال امکان تشکیل خانواده و ازدواج برای جوانان فراهم نیست . در نتیجه سرکوب نیاز های جنسی , مشکلات روحی و روانی زیادی دامن گیر جوانان میگردد .در چنین شرایطی بسیاری از جوانان به خود ارضایی روی میاورند و محرومیت جنسی افراد را در این جامعه تبدیل به بیماران جنسی کرده است اما حتی ازدواج هم پایان خوش این ماجرا نیست بر طبق یک آمار بیش از 40 درصد افراد متأهل در پایتخت ایران به افسردگی شدید دچارند در کشوری که بنا بر اعتقادات اسلامی دختر و پسر از ابتدای خوردسالی جدا از هم پرورش و آموزش مییابند شکاف عمیقی بین این دو جنس ایجاد میشود و به طور کلی از هم بیگانه بوده و اعتمادی به یک دیگر ندارند وبه دلیل نداشتن شناخت و درک کافی از هم در ایجاد یک خانواده با ثبات ناتوان هستند و اکثر ازدواج ها به طلاق می انجامد و در این میان بیشترین آسیب متوجه کودکان میشود .تبعیض جنسیتی در جامعه ایران بسیار شایع است و این ریشه در ساختار اسلامی نظام دارد زن در این جامعه به عنوان جنس دوم شناخته میشود و طبعا مشکلات بیشتری را به دوش میکشد در چنین شرایطی بسیاری از جوانان تحصیل کرده اما نا امید از فضای موجود به فکر ترک وطن می افتند و فرار مغز ها آسیب بسیاری به کشور وارد میکند .اقای رسول پور ازاد گفتند در نظامی که بر مبنای باور و وفاداریه محض به ایدئولوژی شیعی بنا شده است بودن جز یکی از اقلیت های مذهبی دردسر های فراوانی برای فرد به همراه میاورد اغراق نیست اگر بگوییم این افراد به عنوان شهروند درجه دوم یا حتی ناخواسته به حساب می آیند و حتی سایر پیروان ادیان مانند بهایی در ایران به عنوان دشمن طلقی میشوند چون در باور اعتقادی نظام , بهائیان نوعی انحراف از مذهب شیعه محسوب میگردند و جوانان بهایی از تحصیل و استخدام محروم بوده و در بهترین حالت مجبور به گریز از وطن میشوند . همچنین در کشوری که قوانین قضایی آن بر مبنای فقه اسلامیست همجنسگرایان واجب القتل محسوب میشوند ویا مجبور به تغیر جنسیت اجباری میگردند .همجنسگرا بودن در چنین جامعه ای به عنوان بزرگترین انحراف اخلاقی شناخته میشود .در این جلسه خانمها : افسانه ملکی، لیدا شهابی، فیروزه ده بزرگی، فرانک لرستانی، نیما حسابیان، احسان زندی، رسول پورازاد، حمیدرضا ابراهیمی، نادر زندی به عنوان منشی جلسه و رضا امیری به عنوان مسئول جلسه به صورت حضوری و اقایان محمد هادی زارع، علی اسلیمی، احمد کاظمی زاده، جعفر فرد کریمی، اقای شفایی، اقای نیلو، افای غلامی، اقای قاسم ساکی و اقای رضا میکائیلی از طریق پالتاک در این جلسه حضور داشتند.
گزارش جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان ،
12 ژانویه 2018
مرضیه بردبار
هنر را امتحان کردی، هنرمند به خاکی آب و نان کردی، هنرمند
زنگ جلسه ی اعضای کمیته دفاع از حقوقو هنر و هنرمندان درتاریخ ۱۲ ژانویه ۲۰۱۸ درساعت ۱۹ به وقت اروپای مرکزی باحضوراعضای کمیته و جمعی ازفعالان کانون دراتاق پالتاک کانون دفاع ازحقوق بشردرایران باسخنرانی بانو دیانا بیگلری فرد مسئول جلسهو فعال حقوق بشر به صدادرآمد. ایشان به گزارش خبری نقض حقوق هنر و هنرمندان پرداختند.
در ادامه آقای علیرضا اسدبکی درباره ی بازتاب اعتراض های اخیر مردم در رسانه های جمهوری اسلامی ایران سخنرانی کردند. اول مروری می کنم بر احتمالاتی که در بعضی از رسانه ها، علت این اعتراضات باشد. 1 احتمال مرگ رهبر جمهوری اسلامی ایران و بازی های میدانی سیاسی از طرف بازیگردانان. 2 فضا سازی رقبای دولت به اصطلاح اصلاح طلب و زمینه سازی برای نشان دادن ناکارآمدی دولت برای انتخابات آینده. 3 فشار از طرف حوضه ی علمیه ی قم ( روحانیون ) جهت عدم کنترل در دهه ی اخیر در امور مردم.4 ایجاد اغتشاش و ناآرامی در داخل و ربط آن به ابرقدرت ها جهت برهم زدن برجام.5 تسریع هدف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر اصل 4 و اصل 154 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. برای اینکه علت اصلی
این اعتراضات رو پیدا کنم یا حداقل نزدیک بشم بهش، مروری داشتم بر بازتاب رسانه های جمهوری اسلامی ایران. در این سخنرانی رسانه ها شامل ” رادیو، تلوزیون، روزنامه و سایت های متصل به جمهوری اسلامی ایران ” می باشد. وقتی خواستم جایگاه رسانه رو در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیدا کنم با چند اصل در قانون اساسی مواجه شدم که برام جالب بود و با شما به اشتراک میگذارمشون، اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، 2 بالا بردن سطح آگاهی عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر، 7 تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حد قانون. اصل 24 نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد، تفصیل آن را قانون معین می کند. اصل 27 تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است. اصل 175 در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تامین گردد. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که عمومی ترین رسانه برای کشور است در سال 1390 بعد از اتفاقات سال 88 با رویکرد 30 وظیفه ای با تصویب مجلس به کارش ادامه داد که بعضی از این وظیفه ها عبارتند از : _ گسترش آگاهی و رشد جامعه در زمینه های گوناگون از جمله اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی به مثابه یک دانشگاه عمومی _ تامین آزادی بیان، نشر افکار و تضارب آرا در امر سیاست گذاری، برنامه ریز و برنامه سازی _ اطلاع رسانی بهنگام، صحیح، دقیق و موثر از رویدادهای داخلی و خارجی و پرهیز جدی از هر گونه حالت انفعالی در خبر رسانی _ تولید و کسب اخبار و اطلاعات صحیح، دقیق و بهنگام از منابع معتبر و مستقل خبری _ ترغیب مردم به حضور فعال در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور _ ایجاد زمینه های رشد فکری در مردم و به وجود آوردن امکان تحلیل، نقد، ریشه یابی و واقع بینی در مسائل اجتماعی، در راستای ترویج و تقویت روابط انسانی ساز اسلامی _ آشنا کردن مردم با حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی مندرج در قانون اساسی و قوانین موضوعه و تقویت زمینه های فکری و اخلاقی آنان جهت اجرا و حاکمیت هر چه بیشتر قانون _ ایجاد شرایط مناسب به منظور نقد اهداف و برنامه های دستگاه های اجرایی و ارزیابی عملکرد آنها در قالب شاخص های اختصاصی، عمومی، ملی و بین المللی _ پرهیز از هر گونه ارائه که متضمن بدآموزی در اندیشه و رفتار باشد. این رویکرد 30 وظیفه ای در ” اصل 175 “ در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران معنی پیدا می کند، وقتی احتمالات علت اعتراض های اخیر مردم رو در مستندات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دنبال کردم با توجه به داده های عمومی ترین رسانه یعنی تلوزیون به جایی نرسیدم، یعنی مردم اصلا اعتراض نکرده بودن ! تا اینکه با خبرهایی غیر از رسانه ی داخلی ایران اعتراضات و علت اونها سر باز کردند، جالب اینجاست که در تمامی اتفاقات و اعتراضات مردمی ایران با توجه به مکتوبات در قانون های زیر نظر قانون اساسی اکثر اصل ها و رویکردها در رسانه ای غیر از رسانه ی جمهوری اسلامی منتشر شده و این امر که نزدیکترین’ به اتفاقات عینی مردم ایران بود اعتمادی رو بوجود آورد که رسانه ی جمهوری اسلامی ایران با این همه اصل و رویکرد نتوانست این اعتماد رو جلب کنه، یکی از رویکردهای 30 وظیفه ای، اطلاع رسانی بهنگام، صحیح دقیق و موثر از رویدادهای داخلی و خارجی و پرهیز جدی از هرگونه انفعال در خبررسانی، که صدا و سیمای جمهوری اسلامی حرکتش برای انجام این رویکرد رو برعکس انجام داده تا جایی که خبر از رسانه ای غیر از رسانه جمهوری اسلامی منتشر می شد و کار رسانه داخلی جوابگویی به نشر خبر و حتی تکذیب خبر بود، مثلا جلوگیری و فیلترینگ تلگرام که بجای پوشش از اتفاقات اخیر اومدن اصل ماجرا رو غلط جلوه دهند. رسانه عمومی یعنی تلوزیون بدون نشان دادن از اعتراض های عمومی اکثر نقاط ایران به صورتی بسیار منفعلانه با اعلام به اصطلاح بی طرفی به برنامه های روتین خودش پرداخت کرده و منبع خبری این رسانه شد واکنش به خبرهایی که خارج از رسانه جمهوری اسلامی منتشر می شد، عدم اطلاع رسانی صحیح توسط رسانه ی داخلی حکومت نظامی خبری رو در ایران حکم فرما کرد تا با ورود موج های خبری خارج از رسانه داخلی، فضایی در کشور به وجود اومد که مردم رو بیشتر جریح کرد تا در ادامه ی اعتراضات شون این رسانه را هم زیر سوال ببرند. دیگر رسانه های زیر نظر جمهوری اسلامی یعنی روزنامه، رادیو و سایت های خبری متصل به نظام با تولید خبر های دروغین و اینکه تمامی اعتراضات داخلی در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته با ساخت فیلم هایی از مصاحبه با مردم که در ادیت نهایی آنچیزی که مردم در مصاحبه هاشان گفتند را نشان نداد و تمام سعی خود را کرد تا این اعتراضات را از مسیر اصلی خود خارج کند اما آیا موفق بود؟ آیا در این بخش رسانه کار خود را به نفع قانون اساسی پیش برد یا مردم؟ و آیا قانون اساسی، قانونی برای بهتر زندگی کردن مردم ایران نیست؟ بنابر اصل 27 قانون اساسی ایران تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، اگر خاصه مردم به حق بوده پس علت غیر قانونی نشان دادن این اعتراضات چیست ( مردم که اسلحه نداشتند ) و چرابعد از تاخیر ، رسانه های داخلی این حرکت را اقدام علیه نظام تلقی کردند؟ این سوال من رو به خیلی از جواب هام در مورد احتمالات اعتراضات مردم رسوند، اصل های قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یک زیر متن مشترک داره و اون کلمه هایی مثل ” قانون ” و ” مبانی یا موازین اسلام ” بوده که در اصل 5 بنابر اصل 175 همه ی اینها به رهبر ختم میشه ” ولایت امر و همه مسئولیت های ناشی از آن بر عهده رهبر است. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است “. شروع انقلاب اسلامی با شعار مرگ بر دیکتاتور بوده یعنی مردم هیچ حقی نداشتند و اکنون دارند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تمامی اختیارات در امور و هر چیزی رو به نماینده ی حضرت غایب سپرده و اون کسی نیست جز رهبر حق به جانب جمهوری اسلامی، صدا و سیما و رئیس این رسانه توسط شخص رهبر انتخاب میشه، یعنی بزرگترین رسانه، رسانه ی رهبری است و رسانه های دیگر نیز زیر نظر همین شخص با رجوع به اصل های قانون اساسی انتخاب می شوند، یعنی کلا رسانه در خدمت رهبری است، چرا رسانه پوشش خبری از اعتراضات مردمی را نشان نداد چون اعتراضات مردم مستقیم به شخص رهبری است، چرا مردم به شخص رهبری اعتراض می کنند ؟ آیا به خاطر چند ین احتمالی که در شروع خدمتتون عرض کردم بود؟ خیر، مردم با دیدن خودشان، اطرافیانشان، وضع زندگی شان متوجه اشتباه خودشان که گول خورده بودند شدند و دیگر نمیخواهند دوباره به دروغ گول بخورند، چه چیزی باعث برملا شدن رسالت اصلی رسانه در جمهوری اسلامی ایران شد؟ مردم آن چیزی که از رسانه می شنیدند و می دیدند را وقتی با زندگی خودشان مقایسه میکردند قابل به قیاس نبود زیرا رسانه ایران را بهشت نشان می داد اما در واقعیت مردم: شکم گرسنه، فقر، بیکاری، افول هر روزه ی عزت نفس، فحشا، عدم امنیت اقتصادی اجتماعی فرهنگی و سیاسی، تابو سازی دزدان در راس نظام، کودکان کار، شرم از زنده بودن و عدم آزادی را تجربه میکردند و فلاکت را بیش از پیش در زندگی شان دیدند و از همین رو دست به اعتراض زدند، دست به اعتراض کسی زدند که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باید شامل شرایط زیر باشد.
اصل 109 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران” شرایط و صفات رهبر” : 1 _ صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه. 2_ عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام. 3_ بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.وقتی مردم این صفات رو با توجه به اصل 109 که در قانون اساسی هم ذکر شده در رهبر ندیدند و هر روز پس از انقلاب رشد رو به افول خودشون رو در داخل و چه در خارج شاهد بودند برای همین قانون به اعتراض برخاستند، در ادامه ی اعتراضات ویدئویی در فضایی غیر از رسانه ی جمهوری اسلامی از انتخاب رهبری در ایران منتشر شده که آقای علی خامنه ای خودشون رو واجد شرایط برای رهبری ندونستن اما با اکثر آرا برای رهبری ایران انتخاب شدند و با اینکه خودشان را واجد شرایط ندونستن هنوز بر منسب رهبری نشسته اند و خب معلومه که رسانه ی ایشون هیچ وقت به ضررشون هیچ اعتراضی رو نشون نمیده و نخواهد داد مگر به همت و ادامه ی اعتراضات مردم در ایرانی جدید برای اجرای منشور حقوق بشر.با جمله ای از جرج اورول سخنرانی ام رو به پایان می رسانم: مردمی که سیاست مداران فاسد، حقه بازان، دزدان و خائنین را انتخاب می کنند قربانی نیستند بلکه شریک جرم هستند.در این قسمت از جلسه آقای علی شعبانزاده فعال حقوق بشر با موضوع نقش هنرمندان بعد از زلزله های اخیر سخنرانی خودشان رو به شرح زیر انجام دادند.اجازه میخوام قبل از اینکه به نقش هنرمندان در آسیبهای طبیعی رو دنبال کنم، ابتدا به این موضوع بپردازم که چرا این عدم اعتماد در مردم نسبت بهد نهادهای امدادرسان بوجود آمده است. چون در واقع این عدم اعتماد بوده که نقش هنرمندان را پر رنگ تر کرده. بظور طبیعی این کار مربوط به نهادهای امداد رسان در داخل هر کشور است و اینکه متاسفانه و شاید خوشبختانه مردم ایران، ملت مهربان و بعضا خرافاتی ایی هم هستند. و در تمام اتفاقات طبیعی در صحنه کمک به همنوعش حاضر میشه و در روزهای عادی هم پولی را به عنوان صدقه بصورت روزانه یا هفتگی به صندوقهای صدقات (گدای آهنی) میاندازند.اما دریغ از اینکه این صدقات یا به عبارتی کمکهای خیرخواهانه بجای اینکه صرف افراد نیازمند و آسیب دیده قرار یگیرد ، صرف ساخت خانه و ویلا برای مسئولینش میشود و بعضا هم صرف کمک به کشورهای که دولت هاشان مثل خود دولت ما به مردمش ظلم میکند و باعث جنگ و تخریب میشد و در نهایت هم کمکهای مردمی و دولتی ایران شامل حالشون میشود قرار میگیرد.شاید ترکی که بر اعتماد اجتماعی مردم به نهادهای امدادرسان افتاده و هر روز عمیقتر میشود، از آن روزی شروع شد که خبر فروش چادرهای امریکایی اهداشده به زلزلهزدگان بم در بازار منتشر شد و نامه همدردی شهروندان با مردم بم از کیسههای برنجی که در مغازهها به فروش میرسید، سر درآورد.بعد از بیاعتمادی تاریخی مردم به نهادهای حاکمیتی در جریان زلزله بویینزهرا، شاید بیاعتمادی این روزهای افکار عمومی به نهادهای متولی امدادرسانی، پررنگترین اتفاقی باشد که در جریان فاجعهای تلخ رخ مینماید.زمانی که قلب مردم از زلزله مهیب بویینزهرا به درد آمد و از قضا شدت آن هم نزدیک بهشدت زلزله کرمانشاه بود، پهلوانی به نام محمدرضا تختی به میدان آمد و محبوبیتش را پلی کرد برای رسیدن کمکهای مردم به زلزلهزدگان، امروز اما بیاعتمادی مردم ابعاد دیگری هم پیدا کرد.امروز در کنار چهرههای شناختهشدهای که همت کردند و نه فقط برای تبلیغ و بر سر زبان انداختن نامشان، بلکه با ردای انسان دوستی مردم را دعوت کردند برای همدردی با هموطنانشان؛ بودند کسانی که از این معبر راهی ساختند برای به شهرت رسیدن و جاهطلبیهای مجازی.دوستان من فردا عازم کرمانشاه هستم،اگر مایل هستید کمکهاتون رو به فلان شماره حساب واریز کنید یا یکی از دوستان مورد اعتماد من مقداری کمک جمع کرده تا خودش به دست زلزلهزدهها برسونه، اگر مایل به کمک هستید وجوه نقدیتون رو به شماره حساب…. واریز کنید تا اقلام مورد نیاز رو تهیه کند. این جملات آشنا در یک هفته اول زلزله ، همه مان به کرات در صفحات مجازی دیدیم.اینستاگرام پر از قابهایی شده بود، مرکب از یک ویرانه، یک داغدیده زلزلهزده و یک سلبریتی با لبخندی کشدار و خوشحال از یاری یک هموطن. در جریان شکلگیری این رفتار در دنیای مجازی مردم راه اعتمادشان را از نهادهای حاکمیتی و نهادهای مردمی که امکان نظارت بر عملکردشان باید وجود داشته باشد که صد البته در حال حاضر ندارد، به سوی چهرههای شناختهشده کج کردهاند.غالب کسانی که در شبکههای اجتماعی مخاطب داشتند و با چهرهای شناخته شده در عرصه فرهنگ و هنر و ورزش بودند، در نقش «سلبریتی-امدادگر» شروع به جمعآوری کمک در حسابها و ستادهای شخصی کردند. برخی هم تصاویرشان را در میان تل ویرانههای به جا مانده از زلزله در شبکههای اجتماعی منتشر کردند.برخی این حرکت را حرکت خودجوش مردمی میدانستند و برخی هم این عدم اعتماد مردم به ارگانهای زیربط، و این گسستگی و تشتت رو زمینه ای برای آشفتگی در روند امداد رسانی در مناطق زلزله زده میدانستند.اما به نظر من این کار خیلی نتوانست که به آسیب دیده ها کمک کند.البته که هنرمندان و ورزشکارانمان نهایت سعی خود را کردند و این قابل تقدیر. ولی همین قدر هم باید برای داشتن این دولت و حاکمیت هم تاسف خورد.چون ثابت کردند که حتی تو شرایط بحرانی هم نمیتوانند به فریاد مردم خود برسد. شایدم بهتره بگویم که نمیخواهند برسند. زیرا کمک به مردم غزه و لبنان و فلسطین را به بهترین شکل انجام میدهند.کشور ما روی گنج هست و هنوز هم برای امدادرسانی به مردم ، دولت دستش را به طرف مردم دراز میکند. که آقازاده ها بخورند و بدزدند و به بیگانه ها باج بدهند و د آخر هم همین مردم شریف رو مگس خطاب کنند و خس و خاشاک خطاب کنند و بگیرند و بزنند و حبس کنند و بکشند…..اینکه مردم از هنرمندان برای کمک به هموطنتنشون کمک گرفتند، نشان دهنده این است که این بی اعتمادی ریشه دار است و حتی مردم میترسند که به کمکهایشان هم دست درازی کنند. ( که البته همینطور هم ثابت شده)اما چه خوبتر میشد اگر هنرمندانمان با هم کمیته ای را سازماندهی میکردند و این کمکها بصورت متمرکز جمع میشد و به جای کار انفرادی ، یک کار گروهی انجام میشد و همگی به این سازمان سر میزدند و پیگیری میکردند و گزارش میگرفتند. چه بسا خیلی کمتر اتلاف و دور ریز میداشتیم و کارها با سرعت بیشتری هم انجام میشد.ولی همینکه یک سری سلبریتی هایمان اینقدر زیبا فکر میکنند که هر کاری که در لحظه فکر میکنند برای مردمشان مفید هست را انجام میدهند، خود جای خوشحالی دارد. امیدوارم که مردم عزیز ایران هم از دست این حکومت ظالم و فاسد هر چه زودتر رهایی بیابند و دولتی از جنس خود مردم و با رای مردم بیاید و به این نابسامانی ها پایان دهد، که لیاقت مردم ایران هم همین است.
بانو نگار کلائی فعال حقوق بشر نیز با موضوع عدم امنیت کاری هنرمندان برای شرکت در تظاهرات دی ماه96 سخنرانی داشتند.در جمهوری اسلامی ایران عدم آگاهی از حقوق خود افراد است و به حقوق خود قانع نبودن است و در باره هنرمندان هم این مورد صادق است کما اینکه هنرمندانی چند سال پیش قدم به اعتراض گذاشتن و ممنوع التصویر یا ممنوع کارشدن و مدتی نتوانستند فعالیت داشته باشند در نتیجه حالا که مردم به خاطر وضعیت خودشان مجبور شدن و پا به اعتراض گذاشتن خبری از سلبریتی ها نیست در حالی که در جاهای دیگه می خواستن خودشان را نشان دهند بودند مثل زلزله کرمانشاه چون می شد که خودنمایی باشد و بگویند که ما خیرخواهانه در کنار مردم هستیم و عدم امنیت نبود و در صفحات مجازی خودنمایی ها شد، در حالی که الان جاشون در کنار مردم خالی است.کما اینکه ایرانی های مقیم خارج از ایران اعتراض کردند وخودشان را به سفارت ها رساندند و من به نوبه خودم تشکر می کنم از بچه های کانون دفاع از حقوق بشر که شرکت کردند وهم بانی بودند و هم حامی هم وطن هاشون.در حالی که هم وطن ها ما در ایران اینکار را نکردند مخصوصا کسانی که با هنر و تاریخ2500 ساله کشورشان غریبه نبودند با این وضعیت کنار نیایند و مردم انتظار داشتند، بازیگران و کارگردان هایی که پول ها و دست مزدهای بالایی می گیرند حالا منتظر چی هستند؟آیا منتظر این هستند که زمان بگذره و ببینن تکلیف چی است ؟منتظر موقعیت هستند که ببینند چه کار کنند قاعدتا این افراد درست نیستند اینا مخاطب های بالایی دارند و وقتی پروژه ای را به اتمام می رسانند مردم هستند که روی فیلم های این ها هزینه می کنند و حالا انتظار می رود که حالا مردم و حمایت کنند.یک سری هم هستند که می خوان بیان ولی می دانند که ممنوع التصویر می شوند که این هم خطا است و این هم بده چون اگر قرار است تمام مردم ایران کنار همدیگه باشند در سرتاسردنیا دارند تلاش می کنند و فقط اعضاء حقوق بشر یا گروهک های دیگه نباید جلو بیایند همه مردم باید باشند و مستندات است که برای مدارس دولتی هم هزینه باید پرداخت شوددر حالی که ایران کشوری نیست که نیاز به پول مردم داشته باشد ایران کشور قوی است چون منابع طبیعی دارد میراث فرهنگی دارد که اگر فرض کنیم ما نفت هم نداشتیم می توانیم مثل کشوری یونان با پذیرش توریست کمک به چرخه مملکت و چرخاند در حالی که در ایران اینجور نیست درب مملکت بر روی نصف مردم دنیا بسته است وقتی صلاح درست می شود و با آن نصف دنیا و تهدید می شود .خوب مشخصا دولت های دیگر مخالف می شوند مشکل سران ایران این است که هیچ حقوقی برای مردمش و ممالک دیگر قائل نیستند و هنرمندان هم در کنار این ها نون را به نرخ روز می خورند و منتظر هستند پس از مشخص شدن تکلیف فیلم می سازند و شروع می کنند در حالی که مردم حالا نیاز دارند الان که هنر و هنرمند باید خودش و نشان بده و توی صفحات مجازی مطالب می گذاشتند اصلا کار قشنگی نیست .آنهایی که حامی حیوانات بودند و در پارک قیطریه خیلی کارها کردند حالا کجا هستند؟الان انسان ها هستند که جانشان در خطر است؟ انسانها هستند که در این جنگ آسیب می بینند و حالا هنرمندان باید بیایند جلو، افرادی که فیلم ساختید و فروش میلیاردی داشتید الان کجا هستید؟ هرگز! توی یک روزنامه مصاحبه نمی کنند. هنرمندانی هم که میان پروژه ای ندارند و این مساله است چون فقر شاید او را هم از پا در اورده و دولت نمی پذیرد که ایران در فقر بسر می برند، چرا ما باید کودکان کار داشته باشیم کجای دنیا حقوق کودک اینجوری معنا می شود که در ایران معنی شده و شواهد دار نشان می دهد و همه در صفحات مجازی و یا گاها در ایران دیدیم که کودکان کار هستند و گل فروشی می کنند و این وظعیت دار بیشتر می شود و از هنرمندان توقع می رفت که یک انجمن برای این ها درست شود و هنرمندان کمی در این اعتراض ها شرکت کردند بسیار اندک.شخصا نظر بنده این است که ما با رسانه می توانیم تاثیر بسزایی بر روی افراد گسترده ای بگذاریم چرا که بیشترین وقت و خیلی ها با تلویزیون می گذرانند چرا که مخاطب ها همه جوان و همه آشنا به صفحات مجازی و موبایل نیستند.در نهایت به عنوان عضو کوچکی از کانون درخواست حمایت و تشکیل کمپینگ برای مردم و آزادی افراد در زنداد را دارم و امیدوارم که قضایای دی ماه96به نفع مردم باشد و اعتبار ایرانی بهش برگردد چرا که تا 4دهه گذشته ایرانی در تمام دنیا اعتبار داشت و به پشتوانه اعتباری که انسان ها داشته باشند و امیدوارم که این مصیبت که بر ایران و ایرانی سایه انداخته کنار رود.جلسه کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان در ساعت۲۱ به وقت اروپای مرکزی بعد از پرسش و پاسخ و هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان حقوق بشر، به پایان رسید.
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی نیدرزاکسن ، 7 ژانویه 2018
سپیده کرامت بروجنی
در جلسه ای که درشهر هانوفر با حضور جمعی از فعالان حقوق بشر در تاریخ یکشنبه هفتم ژانویه 2018 ازساعت 12 الی 16 برگزار شد،بحث و گفتگو پیرامون مباحث صورت پذیرفت.درابتدا آقای سعید دلگرم گزارش و تحلیل اخبار نقض حقوق بشردرماه گذشته را عنوان کردند.سپس
بانو سحرصمیمی شرح ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را ارائه دادند که متن قرائت شده توسط ایشان بشرح زیر میباشد:چندین بار باید در خبرها و پای صحبت مسئولین شعارهایی در خصوص اصلاح اوضاع کاری
ودرامدی در کشور رو شاهد باشیم و باز هم خواننده و بیننده خبرهایی باشیم از فقر،خودکشی،طلاق،بازداشت و موارد زیادی که ریشه در مسایل اقتصادی کشور دارد سالهاست بازار کار ایران با جمعیت انبوهی از فارغ التحصیلان دانشگاهی مواجه شده و صف طولانی از تقاضا برای کار شکل گرفته است. جوانانی که ویژگی مشترک همه آنها تحصیل دانشگاهی در رده های مختلف کاردانی تا دکترا بوده و تقریبا همگان از طرز فکر یکسانی نسبت به شغل و آینده کاری هم برخوردارند.تا دهه ۶۰ تقریبا مشکل خاصی با عنوان اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشور وجود نداشت و حتی افراد دیپلمه نیز می توانستند به آسانی در مشاغل مختلف وارد شده و فعالیت کنند، اما امروز شرایط کاملا تغییر یافته و افراد با مدارک کارشناسی تا دکترا نیز با چالش های فراوانی برای ورود به بازار کار مواجه اند.کارشناسان می گویند اینکه چرا اقتصاد ایران به چنین وضعیتی دچار شده که توان جذب تقاضاهای شغلی موجود را ندارد و در نتیجه چند میلیون تقاضا برای کار شکل می گیرد به چند عامل بستگی دارد. اولا جهش یکباره میزان تولدها در دهه ۶۰ و رسیدن آنها به سن کار در دهه های ۸۰ و ۹۰، رشد نامناسب و ضعیف بنگاه های شغل ساز، ورشکستگی، تعدیل نیرو، در برخی موارد ورود تکنولوژی های نوین در کار، افزایش چشمگیر تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی و تغییر ذائقه آنها نسبت به کار؛ می توانند در ایجاد شرایط فعلی بازار کار ایران تاثیر مستقیم داشته باشند.برخی معتقدند حتی در شرایط فعلی اقتصاد ایران نیز برای افرادی که صاحب مهارت، تخصص و دانش قابل عرضه ای در حرفه ای باشند کار وجود دارد و افراد می توانند به سرعت پله های ترقی را نیز طی کنند. اما مشکل از وقتی ایجاد شده که صدها هزار مدرک دانشگاهی صادر و افراد چیزی جز دانش تئوریک و در برخی موارد بدون کاربرد برای ارائه ندارند.به بیان ساده تر، در حالی که سیاست گذاران باید برای فراهم کردن امکان ورود افراد به مشاغل و حرفه های گوناگون (در ایران بیش از ۶۰۰ رشته شغلی شناخته شده وجود دارد) برنامه ریزی می کردند، به دنبال ایجاد دانشگاه و کلاس های فراوان درسی رفتند که امروز اتفاقا دانشگاه مانعی برای اشتغال جوانان شده است.جوانی که سال ها در پشت
میزهای دانشگاه سپری کرده و با افزایش سن، امروز چیزی برای عرضه ندارد و با وجود مدارک دانشگاهی مختلف، بسیاری امکان دریافت یک پذیرش شغلی را هم ندارند. سال ها اصرار سیستم آموزشی به جذب جوانان در رشته های کم کاربرد و بعضا بدون کاربرد در اقتصاد ایران و اشباع شدن بسیاری از رشته ها، وجود هزاران مهندس و دکتر در رشته های گوناگون، باعث شده تا کشور با انبوهی از تقاضاهای کار یک شکل و خاص مواجه باشد.در حالی که اگر از دهه های قبل دسته بندی جوانان برای ورود به بیش از ۶۰۰ رشته شغلی شناخته شده انجام می شد، اگر امروز همه به دنبال چند شغل خاص، پشت میزنشینی، دکتر و مهندس شدن و مانند آن نبودند اساسا لازم نبود تا همه افراد به دانشگاه بروند. چگونه می توان پذیرفت کشور سیستم آموزشی داشته باشد اما در دوره های مدرسه و دانشگاه، مسئولیتی در قبال استعدادیابی، کارآفرین پروری، بررسی و دسته بندی افراد بر اساس توانمندی ها، ایجاد مراکز متعدد مهارتی و حرفه آموزی و مانند آن نداشته باشد؟جالب است بدانیم بحران بیکاری امروز کشور تنها برای فارغ التحصیلان دانشگاهی است و این نوع از بازار کار، ۳ قفله شده و دولت نمی تواند برای رونق آن کاری بکند، وگرنه بازار مشاغل ساده بحرانی ندارد و در بسیاری از موارد رونق هم دارد و مشاغل نیازمند مهارت و تخصص نیز تقریبا خوب بوده و ممکن است در دوره ای دچار شدت و ضعف شود، ولی مشکل خاصی نیست و مسئله تنها بیکار ماندن میلیونی فارغ التحصیلان بیکار است.برخی فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز برای جلوگیری از زیان بیشتر به کسب و کارهایی غیر از تحصیلات خود دست زده اند و با وجود اینکه سال ها عمر و هزینه خود را صرف تحصیلات دانشگاهی کرده اند، امروز به دلیل نبود زمینه اشتغال در رشته های تخصصی، وارد مشاغل و حرفه های دیگری شده اند. اگر نظام آموزشی کشور این قابلیت و رسالت را داشت که از ابتدا استعداد و توانمندی های افراد را شناسایی و آنها را به سمت همان مشاغل هدایت می کرد، امروز با جوانانی مواجه نمی شدیم که با درجه تحصیلی کارشناسی تا دکترا مجبور شوند برای فرار از بیکاری به مشاغلی فرسنگ ها دورتر از تحصیلاتشان رو بیاورند و در واقع خانواده هایی که سالهای گذشته فرزندان خود را تشویق به ادامه تحصیل در رشته ها و دانشگاههای خاص کشور میکردند، هیچوقت فکر نمیکردند که فرزندشان پس از اتمام تحصیل موفق به ورود به بازار کار نشود. اگر نظام آموزشی کشور این قابلیت و رسالت را داشت که از ابتدا استعداد و توانمندی های افراد را شناسایی و آنها را به سمت همان مشاغل هدایت می کرد، امروز با جوانانی مواجه نمی شدیم که با درجه تحصیلی کارشناسی تا دکترا مجبور شوند برای فرار از بیکاری به مشاغلی فرسنگ ها دورتر از تحصیلاتشان رو بیاورند و در واقع خانواده هایی که سالهای گذشته فرزندان خود را تشویق به ادامه تحصیل در رشته ها و دانشگاههای خاص کشور میکردند، هیچوقت فکر نمیکردند که فرزندشان پس از اتمام تحصیل موفق به ورود به بازار کار نشود.گزارشگری در گزارشهای خود ذکر کرد جوانی که مقابل یکی از روزنامه فروشی های شهرستان اهر ایستاده و به آگهیهای استخدام روزنامهها خیره شده است، ناامیدانه یکی از روزنامه ها را برداشته و صفحاتش را ورق می زند، از او سوال میکنم به مطالعه این روزنامه علاقه داری ؟ عصبانی میشود و میگوید: آقا ، زندگیام را باخته ام ، مطالعه را می خواهم چکار.او را به آرامش دعوت می کنم، پس از مدتی ادامه میدهد: بیکاری باعث اختلاف من و اعضای خانوادهام شده، مسئولان فقط شعار میدهند که جوانان مهارت ندارند و گرنه مشغول کار میشدند یا می گویند جوانان به مراکز کاریابی مراجعه کنند.این در حالی است که من یک سال است در چند کاریابی ثبت نام کردم و مهارتهای لازم را متناسب با واحدهای تولیدی دیدهام، اما هر بار که برای کار مراجعه میکنم بی فایده است.جوانی دیگر که در گوشه ای از خیابان با گوشی موبایلش در حال طرح سوال هایی از جمله شرایط استخدام شما چطور است ؟ حقوق و بیمه تون طبق قانون کار است ؟ و … توجهم را جلب می کند، نزدیک رفته و از او سوال کردم به دنبال کار هستید؟ مدرک شما چیست؟ چند وقته بیکارید؟هنوز سوالاتم تمام نشده بود که با ناراحتی و چهره ای گرفته گفت: کارشناسی ارشد جغرافیا دارم و 3سال است بیکارم.وی ادامه داد: خیلی سخت است همه عمرت را صرف دانش و علم کنی و مدرک فوق لیسانس بگیری و در نهایت بیکار باشی و مجبور به مسافرکشی شوی.این جوان با چهره ای بر افروخته که نمی خواهد هویتش را فاش کند ادامه می دهد: آدمهایی چون من با کدام کار؛ با کدام پول؟ با کدام خانه باید تشکیل خانواده بدهند؟ وی گفت: این مدرک فول لیسانسی که از بهترین دانشگاههای کشور گرفته ام چه ارزشی دارد.با این قبیل موارد متاسفانه بسیار زیاد در ایران روبرو هستیم .به هر حال موضوع اشتغال فارغ التحصیلان در سال های اخیر یکی از چالش های بزرگ کشور است .متاسفانه شاهد هستیم مقامات دولتی فقط این مسایل را دستاویزی برای خالی نبودن عریضه قرار داده اند وگرنه ما هیچ حرکتی مبنی بر تحقق بخشیدن به این شعارها مشاهده نمیکنیم. نمونه ان صحبت معاون اول رییس جمهوری در ایران است که با اشاره به معضل بیکاری در این کشور و با بیان اینکه تعداد بیکاران در ایران سه میلیون نفر است، گفته: «امروز بیکاران ما دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترا هستند.»وی 25 اذر در همایشی، با اعلام اینکه امروز معضل بیکاری تبدیل به یک ابر چالش شده گفت: «چالشهایی که امروز پیش روی اقتصاد ایران است که به عنوان ابر چالش نیز شناسایی می شود، در اندازه ملی و جهانی ابعاد وسیعی به خود گرفته و به هم تنیده شدهاند؛ .»او تورم و محدودیتهای نظام مالی کشور را مشکلات دیگر اقتصاد در ایران دانسته و گفته: «در این رابطه مشکلات نظم بانکی به صورت خیلی پیچیده شده و البته نمیتوانیم برخی مسائل و مشکلات بانکی کشور را باز کنیم.» و یا وزیر کشور ایران میگوید با وجود اعلام رقم بیکاری ۱۲ درصدی در کل کشور، در بعضی از شهرها بیکاری به ۶۰ درصد رسیده است. او گفته در مناطقی که بیکاری بیشتر است، آمار آسیبهای اجتماعی، مانند “اعتیاد، حاشیه نشینی و طلاق” هم بالاتر است.رییسجمهوری ایران در یک سخنرانی اعلام کرد که «۱۰ دولت بعد نیز نخواهند توانست همه مشکلات را حل کنند» اما دولت مسیر «درستی» را انتخاب کرده که به سمت کاهش مشکلات است.و من واقعا متاسفم برای دولتی که به جای برنامه ریزی و حذف مسایل زائد جوری صحبت میکنند که مصداق این جمله است که (همین که مردم از گرسنگی نمیمیرند و سقفی بالای سر دارند باید خدا را هم شاکر باشند) فقر و گرسنگی ،فحشا،اسیب های اجتماعی،کودکان کار،زنان ستمکش، و موارد کثیر دیگر که ریشه در اقتصاد غلط دارد باید نادیده گرفته شود و مردم هم اعتراضی نکنند تا دولت جوری که دوست دارد از مردم استفاده کرده و مسئولین دارایی های خود را اضافه کنند. بند اول از ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید ؛ هر کس حق داردکه کارکند کار خود را ازادانه انتخاب کند شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خود خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.پس از آن آقای کاوه شیخ محمدی فعال حقوق بشر با موضوع سخنرانی پیرامون :تاریخ،حکومت،مردم وبازتولید استبداد صحبت کردند که متن سخنرانی ایشان بشرح زیر است:تاریخ، حکومت، مردم و بازتولید استبداد
- هدف از این نوشته نگاهی اجمالی و گذرا هست به تاریخ ایران در گذر زمان، که بیشتر مردم ناچار به اطاعت از حاکمیت بودند و با گذشت بیشتر از دو هزاره، تغییری از لحاظ ساختاری در ان نمی ببینیم و ان استبداد حاکمان و قهرمان پروری ملتهای ماست.در دوره رنسانس شاهد تغییر این سیستم در بعضی از ممالک اروپا بوده ایم که تا حدی خودسری حاکمان محدود، و نهاد تصمیم گیری، اشتراک مصالح با مردم پیدا کرده است که در نهایت حاکمان مطلقه کاملا از صحنه تصمیم گیری کنار زده و تنها به صورت تشریفاتی بر مسند مانده اند یا نمانده اند.در تاریخ ایران ما همیشه شاهد دست بدست شدن قدرت از یک سلسله به سلسله دیگر و یا از حاکمی به حاکمی دیگر بوده ایم. نکته جالب و قابل توجه این است که مردم نقشی در جابجایی یا بهبود طریقه حکومت مداری نداشته اند و در کل یا باید در رکاب حاکم می مانند یا در جابجایی قدرت قربانی یا ضررمند می شدند. حکام هرگونه که متناسب با ثبات قدرتشان بوده است بر اجتماع و فرهنگ قلمرو خود تاثیرگذار بوده اند و مردم نیر با جبر، مجبور به انطباق با دوران معاصر خود بوده اند. در برهه هایی از زمان، سلاطین و پادشاهان قلمرو ایران از لحاظ حکومتی قدرتمند بوده و حتی در قسمتهایی از جهان تاثیرگذار بوده اند که با فتح سرزمینهای دیگر توانسته اند بر تعداد باج و خراج گذاران خود بیفزایتد و به رونق مالی برسند که به گواهی تاریخ تا حکام از لحاظ اقتصادی قدرتمندتر بوده اند بیشتر به فتح سرزمینهای جدید اندیشده اند. در این میان و تا اخر دوره ساسانی ما اطلاعات کافی در جوامع تحت سلطه سلاطین در دست نداریم و بعلت اتش زدن کتابخانه ساسانی توسط سپاه مسلمانان همه دیتاها از بین رفته و تنها می توانیم به تاریخ نگاری ملل دیگر در مورد گذشته خود اکتفا کنیم. حال در دوره ساسانی بعلت طبقه بندی کردن جامعه به ارباب و رعیت و دارا شدن خانواده هایدرباری از امتیازات ویژه و در دست گرفتن قدرت توسط مغان زرتشتی بُعد اجتماعی مردم، به بندگی در مقابل حاکمان و مذهبیون قرار گرفته است و هنگامیکه یک نیرویی از خارج سعی در جابجایی قدرت و ترویج یک ائین جدید را دارد براحتی موفق به براندازی حاکم وقت و البته تجاوز به حق و حقوق مردم و بخصوص فرهنگشان می شود. در اینجا ما می بینیم در اثر فساد اداری موجود در ان زمان، نه تنها حکومت از بین رفته بلکه تاوان و مشکلات ان متوجه مردم شده است که در این روزها سناریوی فساد حکومتی و قبضه قدرت در دست حاکمان مذهبی تکرار می شود و امیدواریم مرحله بعدی یعنی مداخله نظامی از خارج تکرار نشود!! حال سوال اینست که چرا در ایران همیشه قدرت باید دست به دست شود و مردم در انتخاب دولت ازاد نباشند؟ کم کم فکر می کنم این نظریه نیوتن در مورد نیرو، که می گوید نیرو از بین نمی رود بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود در مورد ایران صدق می کند. به این معنی که در ایران استبداد از بین نمی رود بلکه از یک استبداد به استبداد دیگر تبدیل می شود.ما صاحب فرهنگ شناخته شده هستیم ولی چرا اتفاقی به مانند تحولات بعد از قرون وسطی در سرزمین ما رخ نداده است؟ حال می بینیم اگر سعی بر تحول ان بوده یا توسط بخش اقلیتی در بدنه حکومت ها و یا از طریق مداخله خارجی خنثی شده است. سیر دست بدست شدن حکومت در میان خوانین را پی میگیریم تا میرسیم به حمله مغلول که در ان دوباره مردم بوده اند که مورد ظلم و جور قرار گرفته اند تا می رسیم به دوران صفویه و تغییر مذهب در ایران که در ان خانواده سنی عثمانی و خانواده شیعه صفوی در رقابت بودند و بحق ملتهای ایران قربانی ان شدند، در ابتدا خانواده صفوی برای اینکه بتواند به رقیبی با خانواده عثمانی تبدیل شود از خود ملت ایران اغاز کرد و شروع به تغییر مذهب مردم از تسنن به تشیع کرد و مانند سپاه صدر اسلام با مردم ایران رفتار کرد که بیشترین قلتها و کشتار جمعی را در اصفهان و تبریز در جهت تغییر مذهب انجام دادند، از طرفی شروع به نابود کردن فرهنگی ایران کردند و تمام ادیبان، شاعران و نویسندگان را مجبور کردند که یا در مدح امامان اهل تشیع بنویسند یا در مدح حاکمان صفوی و غیر از ان هر نوشته و متن ادبی ممنوع و در صورت نشر با قتل جواب داده می شددر زمان حمله مسلمانان اندسته از مردم ایران که دین تازه را قبول نکردند و زرتشتی باقی ماندند به هندوستان فرار کردند و در ترویج همان دین به سبک جدید توسط صفویان، ادیبان مجبور به ادامه کار خود در هندوستان شدند، مثل ما که در این برهه زمانی جهت ادامه فعالیت برای برقراری دمکراسی و حقوق بشرمجبور به ادامه کار خود در غرب هستیم و در وطن خو جایی نداریم و در امان نیستیم.حال موضوع را ادامه می دهیم تا برسیم به دوران پسا قاجار که در ان دوره نیز با توجه به ظهور روشنفکران تجددخواه مردم ایران نتوانستند با موج مدرنیته اجتماعی همراه شوند و باز باید ممنون خدمات ارباب از بالا می شدند. یک سوال که همیشه ذهن را مشغول می کند اینست که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ما در کجای تاریخ تحول و نواوری دنیا ایستاده بودیم؟ و دوباره از یک سلسله به سلسه بعدی پرتاب شدیم که بهتر است بگوئیم از یک خانواده به خانواده دیگر تحویل داده شدیم!وقتی به تاریخ امپراتوری جهان مانند، چین،یونان،ایران،روم و مصر نگاه می کنیم می بینیم امپراتوریهای شرقی فقط اسمی از انها باقی مانده با انبوهی از مشکلات ناخواسته. حتی اگر چین ظاهرا موفق بنظر می رسد این موفقیت وابسته به سرمایه گذاری خارجی است، کشور به دو قشر حزب حاکم و کارگر تبدیل شده است. بدتر از ان وضعیت زیست محیطی این کشور است الاینده های صنعتی بدون وضع مالیات حفاظت از محیط زیست ابهای جاری، هوا و خاک چین را به الوده ترین کشور جهان تبدیل کرده است که این نه برای انها نه برای حیات کره زمین مناسب نیست.حال در کشمکش قدرت در ایران در نیمه دوم قرن بیستم، سخن از بازگشت به تمدن گذشته، القا و تفویض شد که نه تنها موفق نبود بلکه به یک حکومت اسلامی ختم شده که هر دوی این مقوله چه تمدن بزرگ و چه تمدن اسلامی در ذات خود به ازادی و حقوق بشر اعتقاد ندارند و هدف غایی از هر دو مقوله خدمت به ارمانهای حاکم است. روی اوردن مردم ایران به فرهنگ مذهبی که از دوران صفویه با دستکاری فرهنگی اغاز شده و سپس در گذشت زمان به یک واقعیت احساسی تبدیل شده، تا زمان حال نیز مانع شکل گیری جامعه ایران بر مبنای حقوق انسانی است . یعنی نه تنها نتوانستیم حکومت بر مبنای اصول حقوق بشر برپا کنیم بلکه صدها سال به عقب رانده شده ایم و باید در جهت احساسات و اهداف مذهب سیاسی، سرمایه های ملت صرف شود و چه بسا دوباره باید ممنون و سپاسگذار حاکم هم باشیم.هم اکنون می بینیم بارقه هایی از امید و تحول اجتماعی و سیاسی نه ار طرف حاکم بلکه از طرف مردم به وجود امده است. ایا مردم تنها به دلیل ظلم و ستم حاکم خواهان تحول هستند و می خواهند حاکم جدید یا استبداد تاریخی نو به قدرت برسد؟ یا اینکه تحول ریشه ای خواهد بود و مردم از سنت دست به دست شدن توسط حاکمان با ایدئولوژیهای مختلف خسته شده اند؟جمهوری اسلامی مهمترن و اصلیترن مانع بر سر راه دمکراسی و آزادسازی ایران است. اما تنها مانع نیست!ذهنیت رشد نیافته و تمامیت خواه احساسی، اساسیترین عامل تولید و بازتولید استبداد است.به قول یکی از فرهیخته گان: بعد از جمهوری اسلامی باید کاری کنیم که کسی یا دیکتاتوری بدتر یا بهتر از جمهوری اسلامی بر سر کار نیاید.ودرآخر هم بحث آزاد پیرامون اعتراض سراسری مردم ودولت وهمچنین پرسش وپاسخ فعالان حقوق بشر حاضر درجلسه وهمچنین حاضرین دراتاق پالتاک صورت گرفت.اسامی حاضرین در جلسه هانوفر: منوچهر شفایی،قاسم ساکی،دیانا بیگلری فرد،مهدی عطری،سپیده کرامت بروجنی،سحرصمیمی،سعید دلگرم،کاوه شیخ محمدی،محمود نیسی. وهمچنین شرکت کنندگان دراتاق پالتاک:جمشید غلامی،ابوالفضل پرویزی،احمدرضا بهجتی،امیر نیلو،معصومه توکلی،محمد حسین ملابرزی،طناز بروفر.
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی اسکاندیناوی، 20 ژانویه 2018
معصومه توکلی
گزارش نشست جلسه ماهانه نمایندگی اسکاندیناوی در 20 ژانویه 2018 در ساعت 17 بوقت اروپا مرکزی ودر فضا مجازی پالتاک برگزار شد که با توجه به استقبال موضوعات متفاوت اجتماعی بود که متاسفانه نقض حقوق جامعه ایرانی را در بر می گرفت . از جمله بررسی دین در دولت ودستگیری افراد دو تابعیتی به بهانه های مختلف در جمهوری اسلامی و دلایل اعتصاب غذا زندانیان در ایران و درخواست مدافعان حقوق بشر از اسما جهانگیر ودر ادامه با توجه به استقبال و درخواست حاضرین جلسه و سایر سخنرانان این ماه پیرامون نقض حقوق بشر در سرکوب اعتراض ها اخیر در ایران سخنرانی داشتند.در ابتدایی گرد همایی خانم معصومه توکلی ضمن درود و خیر مقدم و حاضرین جلسه از خانم مهناز احمدی خواست که گزیده ای از مجموعه رویدادهای در مورد نقض حقوق شهروندی در ایرانی همرا با برسی و تحلیل ان به عرض حاضرین در جلسه برساند.سپس عباس قهرمانی سخنرانی خود را که با موضوع بررسی دین در دولت ارائه داد.موضوع بحث ما تداخل دین در حکومت است. در ابتدا در مورد دو مقوله ای صحبت می کنم که باید آنها را از هم تفکیک کنیم .مقوله اول حقوق بشر جهانی یا همان اعلامیه جهانی حقوق بشر است. اما مقوله دوم حقوق بشر اسلامی است که این دو با هم تفاوت های بسیاری دارند .سازمان جهانی حقوق بشر سال 1948 با حضور 48 کشور اعلامیه ای را به تصویب رساند. در سال 1981 یکی از نماینده های ایران بیان کرد که این اعلامیه برداشت نسبی گرایانه از فرهنگ های یهودیت و مسیحیت دارد و اسلام در آن هیچ نقشی ندارد و به این ترتیب در سال 1990 دولت های اسلامی اعلامیه اسلامی حقوق بشر را ایحاد کردند.ماده 18 اعلامیه حقوق بشر می گوید «هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، باور و عقیده است.» که این شامل دین هم می شود ولی به این معنی نیست که شناخت خدا می تواند و باید به عنوان دلیلی برای زندگی باشد . در حکومت های اسلامی اعتقاد دارند که وحی به یک نفر نازل شده است. آن شخص صلاحیت تام دارد و همه باید بدون چون و چرا از او پیروی کنند.همانطور که می دانیم به طور کلی در آموزش های کتاب های ما دو چیز مد نظر بود:اول هدف آفرینش و دوم ارتباط با خدا در کتاب های سال های ابتدایی به ما القا می شد که فقط این دو چیز را باید مد نظر داشته باشیم و به این ترتیب ما را از هدفمان دور می کردند تا نتوانیم حق خودمان را مطالبه کنیم. یعنی فهم ما را در سطح پایین و ما را در جهل و نادانی نگاه می داشتند.کاملا مشخص است که این نگرش، افکار افراد را محدود می کند. همانطور که افکار بسیاری از پدران و مادران ما به همین ترتیب شکل گرفته است و به ما هم تلقین شده است. این باعث شده که ما در جهل بمانیم و نتوانیم حق خود را مطالبه کنیم .سازمان حقوق بشر می گوید شما از زمان تولد تا زمان مرگ یعنی زمانی که واقعا وجود دارد و ملموس است؛ حق زندگی دارید. حقوقی مانند ازدواج کردن، آزادی بیان و هر حق واضح دیگری ولی حقوق بشر اسلامی می گوید: شما باید به زندگی پس از مرگ فکر کنید. به این ترتیب افکار ما را محدود به زندگی پس از مرگ می کند و هدف اصلی آن، همانطور که گفتیم در جهل نگاه داشتن مردم است که نتوانند حق خود را بیان کنند. البته این موضوع و حکومت کردن دین بر مردم، مختص به زمان حال نیست. ما در تاریخ خودمان سواستفاده از دین زیاد داشتیم. گلایه ای که دارم این است که دوستان تاریخ خودمان را مطالعه نمی کنند و در واقع درصد کمی از هشتاد میلیون جمعیت ایرانی، اطلاعات درستی از تاریخ ندارند و از حمله ای که از طرف حکومت های دینی به مردم شده است، باخبر نیستند.اگر دقت کنیم می بینیم از زمان ساسانیان تا به امروز این خطرات و این اهداف دینی و استفاده ابزاری از دین با ما بوده است . پادشاه ساسانی، زردشت را دین رسمی کشور اعلام کرد. در بین اعراب شخصی با نام محمد قوم جاهل عرب را رهبری کرد . سپس حمله اعراب به ایران و به دنبال آن سرنگونی یزدگرد سوم اتفاق افتاد که از همان جا استارت حکومت اسلامی خورده شد و باعث شد از اسلام استفاده ابزاری شود.عد حکومت بنی امیه به شکل موروثی و با چهارده حاکم با استفاده از دین بر مردم حکمرانی کردند. پس از آن عباسیان نیز با همین روش ادامه دادند. حکومت های اسلامی همگی به همین روش بر مردم حکمرانی کردند. شاه عباس نیز همین روش را پی گرفت و صفویان رسما تشیع را دین رسمی کشور اعلام کردند . در سال 1357 و با شکل گیری انقلابی به نام انقلاب اسلامی 1357 روحانیتی که وظیفه ای جز نماز خواندن نداشتند؛ با تقدیس خودشان و قدیس نمایی بر مسند حکومت نشستند. این امر باعث شد که قداست دین از بین برود. ریاکاری و ظاهرسازی ترویج شود. فساد همه گیر شده و در کل حقق بشر زیرپا گذاشته شود و حقوق بشر اسلامی جایگزین شود . اینها علم و ایمان را به هم پیوند دادند و نقش تاریخی اسلام را ملکه ذهن ها کردند. این را القا کردند که مرجع یا رهبر یا به زعم خودشان باتقواترین ها به همه انسانها ارحجیت دارند و بقیه هیچ حقی ندارند. در صورتی که حقوق جهانی بشر می گوید انسان ها با هم برابرند و رنگ پوست و نژاد هیچ تاثیری در این حقوق ندارد .مشخص است که در چنین جوی قانون ها توسط خود این اشخاص که خود را برتر می دانند وضع می شود. و قوانین خشنی مانند قصاص یا قطع عضو درمقابل سرپیچی از خواسته های آنها وضع می شود. همان طور که باعث تاسف است ولی چند روز پیش دست یکی از هموطنان ما را به جرم دزدی قطع کردند .این قانون ها در طول سال ها بدون تغییر می ماند و این توقع می رود که سطح فکری ما نیز تغییر نکند و حتی پایین تر بیاید. این در حالیست که سازمان حقوق بشر جهانی در طی سال ها در پی گسترش این قوانین و بهتر کردنش است و از بالا مردم را نگاه نمی کند و همیشه به دنبال حل مسائل برای برابری و راحتی مردم است .ما اگر بخواهیم حقمان را در این فضا مطالبه کنیم، با ما برخورد می شود چراکه به نفعشان نیست مردم به دنبال حق خود بروند و اجازه مطالبه حقوقمان را نمی دهند. اگر شخصی اعتراض کند به او حکم محاربه می دهند. محاربه یک واژه عربی است به معنی دشمنی با خدا و جرم آن اعدام است. به این ترتیب برای هر شخصی که در مقابلشان بایستد به راحتی حکم اعدام صادر میکنند. بعد از اتمام سخنرانی اقای مهراب امیدی اسلامی سخنرانیش را با موضوع درخواست مدافعان حقوق بشر به گزراشگر ویژه سازمان ملل ارئه داد .با شروع اعتراضات سراسری در ایران در روزهای گذشته و نقض فاحش حقوق بشر در مورد تجمعات مردمی و کشتن و مجروح کردن و بازداشت گسترده معترضان ، فعالان حقوق بشر طی اطلاعیه ها و بیانیه های بسیار ، نقض حقوق بشر در برخورد با معترضین را محکوم و از مجامع بین المللی خواستار اقدامات لازم در مورد مقامات مسئول جمهوری اسلامی ایران شدند .در اطلاعیه شماره ۹۴۳ کانون دفاع از حقوق بشر در ایران آمده استبر اساس ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر -هر کس حق دارد که سطح زندگانی او، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص اعضاء ، بیوگی، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش از بین رفته باشد، از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود .اما برغم ادعای دلتمردان جمهوری اسلامی ایران بر پایبندی به حقوق شهروندی و حقوق بشر و حتی قانون اساسی کشورمان، ایرانیان برای احقاق حقوق ذاتی و طبیعی خود یعنی حق نفس کشیدن در محیطی سالم، حق حیات، آزادی، امنیت، حق برابری و عدم تبعیض، حق اشتغال و رفع بیکاری، حق عدم توهین، تحقیر، شکنجه و رفتارهای ظالمانه، و کلیه حقوق مندرج در منشور جهانی حقوق بشر در اعتراض بسر می برند و حقوق پایمال شدۀ خود را فریاد میزنند .دولت جمهوری اسلامی ایران معترضین به نقض حقوق شهروندی را با اتهام های واهی نظیر: تشویش اذهان عمومی و تخریب اموال ; بازداشت، زندان و شکنجه میکند اما حمله نیروهای خود به سفارتخانه های مختلف، اختلاس های میلیاردی، یورش های شبانه، تجاوز به زندانیان، بازداشت های خودسرانه، سلب آزادی وعدم امنیت ملت را نادیده گرفته، علیرغم مشکلات اقتصادی موجود و نیازهای مبرم شهر و روستاهای ایران، سرمایه و درآمدهای میلیاردی ایران را برای آبادی و عمران سایر کشورها مثل سوریه، عراق، پاکستان، یمن، لبنان، و… هزینه می کند .ما با استناد به ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر و کلیات مندرج در منشور یاد شده و طبق اصل ٢٧ قانون اساسی که تجمعات صلح آمیز را حق مردم می داند، ضمن حمایت از معترضین در ایران ، آزادی بدون قید و شرط تمام زندانیان سیاسی، عقیدتی و کلیه بازداشت شدگان اخیر را خواهانیم
همچنین ، کانون مدافعان حقوق بشر با ارسال نامهای به اسماء جهانگیر، گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران، با اشاره به تجمعات واعتراضهای مردم ایران در روزهای گذشته، از این مقام سازمان ملل متحد خواست تا به هر شیوه ممکن، توجه مقامات مسئول جمهوری اسلامی را به اجرای قوانین داخلی و همچنین ضوابط حقوق بشر جلب کرده تا نسبت به تأمین امنیت جانی بازداشتشدگان همانطور که اطلاع دارید در ماه جاری مردم ایران در سراسر کشور از جمله تهران و بیش از پنجاه شهر دیگر در اعتراض به شرایط بد اقتصادی و فساد حاکم بر کشور، با استفاده از حق قانونی خود مبنی بر تجمع مسالمتآمیز، به خیابانها آمدند .با وجود آنکه شرکت در تجمعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح، طبق اصل ۲۷ قانون اساسی مجاز شناخته شده و نیازمند کسب مجوز از مقام و مرجعی نیست، حاکمیت حضور مردم در خیابانها را برنتابید و با بهکار بردن خشونت، تعداد زیادی از شرکتکنندگان را دستگیر و سبب کشته و مجروح شدن تعداد دیگری از شهروندان ایرانی شد. طبق اطلاعات واصله سه هزار و هفتصد نفر از شرکت کنندگان در تظاهرات اخیر، دستگیر شدهاند که سه نفر از آنها زیر شکنجه به قتل رسیدهاند. علت دستگیریها طبق اعلام مقامات مسئول قضایی، شرکت در تجمعات غیر قانونی بوده است. از سرنوشت اکثر بازداشتشدگان و محل نگهداری آنها اطلاعی در دست نیست. این امر باعث نگرانی خانوادههای بازداشتشدگان و مدافعان حقوق بشر است. هر روز تعدادی از خانوادههای افراد بازداشت شده در مقابل زندانها از جمله زندان اوین تجمع کرده و خواهان آزادی عزیزان خود هستند. اما نه تنها جوابی به آنها داده نمیشود بلکه مأمورین با خشونت سعی در متفرق کردن مردم نیز میکنند .طبق قوانین جمهموری اسلامی ایران از جمله قانون آیین دادرسی کیفری، حقوق متهمین در زمان بازداشت بایستی رعایت شود و حکومت و نهادهای مربوطه از جمله سازمان زندانها مسئول حفاظت از جان بازداشتشدگان هستند .کانون مدافعان حقوق بشر نگرانی عمیق خود را از تعداد زیاد بازداشتهای غیر قانونی صورت گرفته در طی اعتراضات خیابانی اخیر اعلام میکند و از شما خواستار آن است که ضمن درج مراتب در پرونده ایران، به هر شیوه ممکن توجه مقامات مسئول جمهوری اسلامی را به اجرای قوانین داخلی و همچنین ضوابط حقوق بشر جلب کرده تا نسبت به تأمین امنیت جانی بازداشتشدگان و آزادی فوری و بدون قید و شرط آنها اقدام کنند .جلسه در ساعت هفت به اتمام رسید برنامه گذاران این نشست بدین وسیله سپاسگذاری خود را از حضور خانم ها معصومه توکلی ، فاطمه ورمزیار ، صدیقه جعفری ،مهناز احمدی ، دکتر زهرا ارزجانی ، و اقایان جمشید غلامی ، محمد گلستان جو ، حمید تبریزی ، محسن سیاحی ، مهراب امید اسلامی ، عباس قهرمانی ، سعید حسینی ،احسان زندی ، احسان حیاک ، پوریا ، احسان سرگزی ،محمد ابو طالبی ومهمانان گرامی میتوانید برای اطلاعات بیشتر به فایل صوتی در سایت کانون مراجع بنماید.
گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی ترکیه ، 19ژانویه 2018
مرضیه بردبار
ماده 20 اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق آزادی تجمع و تظاهرات الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد. ب) هیچ کس را تمی توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.
زنگ جلسه ی اعضای نمایندگی ترکیه درتاریخ ۱۹ ژانویه ۲۰۱۸ درساعت ۱۹ به وقت اروپای مرکزی باحضوراعضای نمایندیگی و جمعی ازفعالان کانون دراتاق پالتاک کانون دفاع ازحقوق بشردرایران باسخنرانی آقای علیرضا اسدبکی فعال حقوق بشر به صدادرآمد. ایشان به گزارش و تحلیل اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته پرداختند.در ادامه آقای مهدی گلسفیدی فعال حقوق شرح ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سخنرانی کردند.آدمی ذاتن و فطری از مقید و در بند بودن فراریست. به همین دلیل،« حق آزادی» از آبشخور بسیار قوی و نیرومندی برخوردار است. با اینکه مستقیمن یا غیر مستقیم سالهاست که از حق آزادی بیان، عقیده و اندیشه محروم بوده است..به نظر آقای سروش، آزادی بیان در این روزگار یک حق شمرده می شود، هر چند بیان یاوه باشد . در مورد آرای علمی روشن است که باید آزادی بیان وجود داشته باشد، اما در مورد آرای سیاسی و نقد حکومت، مرزهای آزادی بیان متفاوت است و هیچ حکومتی اجازه نمی دهد که مخالفانش تا مرز براندازی پیش بروند . عموم متفکران و نظریه پردازان همیشه حقی را به قدرت مستقر و فعلیت یافته می دهند تا از خود دفاع کند . در اینجا منطق حق و باطل کار نمی کند، بلکه منطق قدرت کار می کند .ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ اﯾﻦ ﺣﻖ، ﻓﺮاز و ﻧﺸﯿﺐ ﻫﺎ و ﺳﺎﺑﻘﻪ ﭘﺮﺟﻨﺠﺎﻟﯽ را ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ. ﭼﻪ ﺑﺴﺎ اﻧﺴﺎن ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺎور و ﻋﻘﯿﺪه ﺷﺎن ﺑﻪ دﯾﻦ ﯾﺎ ﻣﺬﻫﺐ ﯾﺎ ﻃﺮز ﺗﻔﮑﺮ ﺧﺎص ﻣﻮرد ﻗﺘﻞ، ﺷﮑﻨﺠﻪ و ﻣﺤﺮوم ﺷﺪن از ﺣﻘﻮق اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧد. اما درقدیم انسانها هیچ وقت دلیلی روو نمی کردند که آزادی بیان برای ما محدود شده و حکما حق آزادی بیان را رعایت نمی کنند، بلکه می گفتند چرا با حرف حقمون مخالفت می شود؟ اما امروزه اینگونه ست که آدمی حق سخن و اظهار نظر دارد; خواه حق، خواه باطل; خواه سخن یاوه بگوید، خواه سخن پرمایه.در حال حاضر در برخی از جوامع افراد از آزادی بیان به حد کافی برخوردار نیستند. باید گفت که مبنا و مدار بر آزادی بیان است و کسی حق ندارد افراد را از فکر کردن و ابراز فکر خودشان باز دارد، ﺑه همین دلیل ﭘﺲ از رﻧﺴﺎﻧﺲ و ﺗﻮﺟﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺣﻘﻮق اﻧﺴﺎن ، ﺣﻖ آزادی ﻋﻘﯿﺪه و ﻋﺪم سرﮐوب اندیشه دﯾﮕﺮان از ﺟﻤﻠﻪ ﺣﻘﻮق ﭘایه ای شد ﮐﻪ در ﻫﻤﻪ اﺳﻨﺎد ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮی به آن اشاره شده. اﻋﻼﻣﯿﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ و ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﻓﺮاﻧﺴﻪ ﮐﻪ در 26 اوت 1789 ﺗﺪوﯾﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻣﻮاد 9 و 8 ﺣﻖ آزادی ﻋﻘﯿﺪه و ﺑﯿﺎن را ﺑﺮای ﻫﻤﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ. ، ﭘﺲ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم و ﺗﻮﺟﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﺣﻖ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ وﯾ ﮋه ﻗﺮارﮔﺮﻓﺖ واعلامیه حقوق بشر آن را در مواد 18 و 19 بیان داشته.از دیگر اسناد بین المللی که به این مسئله اشاره ﮐردن ؛ ماده ی ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب دسامبر ۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل بند دوم ماده ۱۹ این میثاق مقرر می دارد:
«آزادی بیان شامل آزادی تفحّص، تحصیل و اشاعه اطلاعات و عقاید بدون توجه به سرحدات خواه شفاهاً، به صورت نوشته، یا چاپ، یا به صورت هنری و یا به هر وسیله ی دیگری به انتخاب خود فرد می باشد.کنوانسیون بین المللی حق تصحیح مصوب سال ۱۹۵۲-«اﻋﻼﻣﯿﻪ ﻣﺤﻮ اﻧﻮاع ﻧﺎﺑﺮدﺑﺎری و ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻣﺬﻫﺒﯽ» ﮐه در 25 نوامبر 1981 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید در ماده 1 به این مهم می پردازد.اصول ژوهانسبورگ در مورد امنیت ملی، آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات مصوب ۱۹۹۶-اﺳﻨﺎد ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮی ﻣﻨﻄﻘﻪ ای ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن اروﭘﺎﯾﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ وﻣﻨﺸﻮر آﻓﺮﯾﻘﺎﯾﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮمعمولا مردم یک کشوردوست دارن جولانگاهی باز و ازادی برای نقد سیاسی داشته باشند و دلشان می خواهد تا آنجا که ممکن است به آنها اجازه دهند روزنامه و بلندگو و جلسات و انجمن داشته باشند و تا حداکثر امکان از این امکانات برای بیان نظریات خود استفاده کنند واگر حکومتی با آن برخورد کند، آن حکومت را اهل سرکوبگر می خوانند . از طرف دیگر، حکومت از چشم و با منطق خودش به قضیه نگاه می کند; یعنی می بیند که بر جایی نشسته و با اهرم هایی در دست ،خودش رو محق در نشستن در اونجا می بینه و حاضر نیست به راحتی از این حق بگذرند .در اینجا اجازه بدید برای شما خیلی تیتر وار واژه های کلیدی بحث مون رو تعریف کنم.حق؛ « ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻗﻮاﻋﺪی ﮐﻪ ﺑﺮ اﻧﺴﺎن از آن ﺟﻬﺖ ﮐﻪ در اﺟﺘﻤﺎع اﺳﺖ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺑﺮﺧﯽ از ﺣﻘﻮﻗﺪاﻧﺎن واژه ﺣﻖ را در اﺻﻄﻼح ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی» ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺷﺨﺺ ﺑﺮ ﭼﯿﺰی ﯾﺎ ﺑﺮ ﮐﺴﯽ» ﻣﯽداﻧﻨﺪ.آزادی ؛در زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ، در ﻣﻌﺎﻧﯽ مﺘﻌﺪدی، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﺮﯾﺖ، اﺧﺘﯿﺎر، ﻗﺪرت ﺑﺮ ﻋﻤﻞ و ﺗﺮک ﻋﻤﻞ، ﻗﺪرت اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ، رﻫﺎﯾﯽ و …ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ.. ﻋﻘﯿﺪه؛ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﺑﺪان اﻋﺘﻘﺎد و ﯾﻘﯿﻦ و ﺑﺎور دارد، آﻣﺪه اﺳﺖ. ﻋﻘﺎﯾﺪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ اﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﻔﺲ اﻋﺘﻘﺎد در آن، ﺑﺪون ﻋﻤﻞ، ﻗﺼﺪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷد.بیان؛ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺳﺨﻦ آﺷﮑﺎر و ﻓﺼﯿﺢ، ﺷﺮح و ﺗﻌﺒﯿﺮ و …اﺳﺖ.آزادی ﻋﻘﯿﺪه؛ﻋﺒﺎرت از اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻓﺮاد ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺧﻮد در ﻫﺮ زﻣﯿﻨﻪ ای اﺷﺘﻐﺎل ذﻫﻨﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺧﻮاه اﯾﻦ اﺷﺘﻐﺎل اﻣﺮی ﺑﺎﻃﻨﯽ و دروﻧﯽ و ﺧﻮاه ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻮﺿﻊ ﮔﯿﺮی ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﯾﻌﻨﯽ آﻧﮑﻪ ﻫﺮﮐﺲ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ دور از ﻫﺮ ﺗﺤﻤﯿﻞ و ﻓﺸﺎری، ﺑﯿﻨﺪﯾﺸﺪ و ﺑﺪون ﺗﺮس، ﺑﺎور ﺧﻮد را ﺑﯿﺎن ﻧﻤﺎﯾﺪ .آزادی بیان؛آزادی افراد ، در بیان عقیده و ایراد نطق و خطابه، بدون ترس از دخالت دولت. آزادی بیان در برگیرنده ارتباط نوشتاری و گفتاری هم هست و در بیشتر تعریفها شامل جلوه های غیر زبانی مث لباس، رقص و موسیقی هم می شود.آزادی بیان را نمی توان از آزادی عقیده و آزادی مذهب و دین تفکیک نمود زیرا فکر و اندیشه بدون سخن و بدون ابراز آن ارزشی نداردآزادی بیان فقط به معنی آزادی کلام و سخن نیست بلکه ابعاد دیگری مثل حق دسترسی به اطلاعات، حق دسترسی به تکنولوژی ها جدید اطلاع رسانی از جمله اینترنت، حق دسترسی به ماهواره، حق آزادی بیان در قالب آثار ادبی و هنری، حق آزادی مطبوعات و تبلیغات تجاری، را نیز شامل می گردد.اما وظیفه ی دولت ها در این بین چیست و چه باید بکنند؟ تنها شناسایی این حق و ایجاد بستر هایی برای ضمانت اجرایی این حق است، بدین معنی که تعهد دولت ها در این باب، تنها کند و کاو در این قضیه نیست، بلکه ﭘذیرفتن آن نیز هست.
آنچه باید اشاره بکنم ، بیان یک تعریف ثابت و معین در باب حق و آزادی است از نظر توماس هابز حق به معنای آزادی انجام و یا عدم انجام یک عمل است آزادی نیز دارای دو جنبه منفی و مثبت است:جنبه ی منفی آن به نبود مانع و امکان بهره برداری از حقوق شخصی اشاره دارد و جنبه ی مثبت آن توانایی انسان در بهره مندی از آنچه عدالت طرح می کند را مورد نظر قرار می دهد.اگر بتوانیم سلاحی را در مقابل آزادی فکر معرفی کنیم؛ آن سلاح همچنان فکر است;. همانطور که تمامی اعلامیه های حقوق بشر عنوان کرده اند که آزادی بیان بِسانِ سایر آزادی های فردی، حق طبیعی انسان است. انسان « به صِرف انسان بودن از این حق بهره مند است. اگرچه تضمین این حق وظیفه ی قانون اساسی است لیکن قانون، اعطاء حق نمی کند بلکه حقی را که به صورت طبیعی وجود داشته را تضمین می نماید. بنابراین شهروند هر جامعه، حتی اگر از اتباع آن کشور هم نباشد، از این حق برخوردار است. همچنین برای برخورداری از این حق شرط سن خاصی مطرح نیست و هیچ کس را نمی توان از این حق را از خود سلب نماید. زیرا سلب آن با از دست دادن گوهر وجودی آدمی ملازمه دارد. در قانون اساسی ایران نیز از جنبه ای مختلف آزادی اندیشه و بیان به صورت مختلف، حمایت به عمل آمده است از جمله:جنبه های مختلف آزادی عقیده و بیان در قانون اساسی -در قانون اساسی ایران اصلِ آزادی بیان به روشنی تضمین شده است که ما در اینجا به ذکر مواردی از آن می پردازیم:۱. آزادی بیان به صورت کلی ـ بند ۲ اصل ۲۳: در قانون اساسی ایران، اصلی که آزادی بیان را به طور کلی و به صراحت شناخته باشد وجود ندارد؛ اما آزادی بیان عقیده را می توان به طور ضمنی از اصل ۲۳استنباط کرد. علاوه بر این وجود اصل ۲۴ (در مورد آزادی بیان از طریق مطبوعات) در ذیل اصل ۲۳ این نتیجه را تأیید می کند که قانون اساسی در اصل ۲۳، از اصل آزادی بیان حمایت کرده است که در اصل ۲۴ یکی از مصادیق برجسته این اصل را که همانا آزادی بیان از طریق مطبوعات است متذکر شده است.
حتی از خود اصل ۲۴ هم می توان آزادی بیان به طور کلی را استنباط کرد چرا که زمانی که مطبوعات در بیان مطالب آزاد باشند، به طریق اولی یکایک شهروندان هم باید در بیان شفاهی یا کتبی خود آزاد باشند.۲. آزادی مطبوعات ـ اصل ۲۴: بزرگترین تجلّی حق آزادی بیان در جهان امروز، آزادی مطبوعات است.این اصل بیان می دارد: «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزاد هستند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. تفصیل آنرا قانون معین می کند.
۳. آزادی ابراز جمعی عقاید، اصول ۲۶ و ۲۷: نه تنها آزادی بیان به طور فردی، بلکه همچنین آزادی بیان به طور جمعی و سازمان یافته نیز مورد حمایت قانون اساسی است.
۴. آزادی عدم انتخاب عقیده ـ اصول ۲۳ و ۲۶: هیچ کس نمی تواند، هر اندازه به دست بودن و مطلق بودن اندیشه ی خود و به اینکه این اندیشه موجبات سعادت و خوشبختی دیگران را فراهم می آورد و عدم اعتقاد به آن سبب گمراهی می شود، دیگران را مجبور می کند که از عقیده ی او پیروی کنند و همانند او بیندیشند. ۵. آزادی عدم ابراز عقیده اصول ۲۳ و ۲۸: چهره ی منفی آزادی بیان بویژه متضمن آزادی عدم اظهار عقاید و اخبار است.۶. آزادی و دریافت اطلاعات ـ اصل ۲۵: آزادی بیان مستلزم وجود دو طرف است: گوینده و شنونده بنابراین طرف دریافت کننده اطلاعات نیز باید در وصول و دریافت این اطلاعات آزاد باشد تا این اصل مهم تحقق پیدا کند.این حق در قانون اساسی در قالب یک نظام تنبیهی اعمال گردیده است بدین معنا که افراد تنها در یک چارچوب خاص، در بیان عقاید و اندیشه های خود آزاد هستند بر خلاف نظام بازدارنده که در آن گرفتن مجوز از مقامات اداری قبل از بیان، لازم و ضروری می نماید در قانون مطبوعات بر خلاف قانون اساسی از نظام بازدارنده استفاده گردیده و گرفتن مجوز قبل از انتشار ضروری قلمداد گردیده است.تجلّی آزادی بیان در حقوق مطبوعات -لازمه ی دموکراسی این است که در مطبوعات ستونی وجود داشته باشد تا افراد نظراتشان را در آن درج کنند.الف: دیدگاه حقوق ایران: اصل ۲۴ قانون اساسی در این زمینه مطرح می شود که در واقع هر فردی حق دارد عقاید خود را به صورت مکتوب نوشته به اعضای جامعه ی بشری عرضه نماید و هیچ فرد یا مقامی حق ندارد که این حق را، جز در محدوده ی خاص و روشنی که قانون مشخص کرده، محدود یا سلب نماید.قسمت دوم این اصل در واقع بحث محدودیت بر این قاعده را بیان می دارد که این مهم را بر عهده قانون عادی گذاشته است لیکن این بدان معنا است که قوانین عادی نباید و نمی توانند قاعده مندرج در صدر اصل را زیر سؤال ببرند. ب: دیدگاه حقوق بین المللی بشر: امروزه اهمیت آزادی بیان در مطبوعات بر همگان روشن است. ماده ی ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی از آزادی مطبوعات ذکری نیاورده اما در ملاحظات کلی کمیته ی حقوق بشر در این خصوص اظهارنظر شده است که برای مثال اظهارنظر کمیته در قضیه یوگسلاوی.از جمله ی دیگر آراء مهمی که کمیته در خصوص آزادی بیان در مطبوعات صادر کرده است، قضیه ‘گودیرGauthier علیه کانادا به سال ۱۹۹۵ است.کمیته اعلام می دارد که مطبوعات باید وسیله ای باشند تا افراد از طریق آن، دیدگاه هایشان را در خصوص دموکراسی بیان کنند.
تجلّی آزادی بیان در رادیو و تلویزیون-رادیو و تلویزیون، ابزارهایی هستند که در وضعیت تمدن های جدید ایجاد شده اند و مورد استفاده قرار می گیرند و مهم ترین ویژگی آنها، گستردگی نفوذ یا حوزه عمل آنها می باشد. بنابراین بررسی شناسایی حق آزادی بیان در رادیو وتلویزیون در حقوق ایران و حقوق بین المللی بشر، امری لازم و ضروری می نماید.الف: دیدگاه حقوق ایران:قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در فصل ۱۲ تنها به صدا و سیما پرداخته و عنوان فصل را نیز صدا و سیما قرار داده است.اصل ۱۷۵ قانون اساسی که در سال ۱۳۶۸ هم مورد اصلاح قرار گرفت نشان می دهد که نظارت بر صدا و سیما یک نظارت مضاعف است. یعنی از یک طرف رهبری، رئیس سازمان را معین می کند و از طرف دیگر شورائی مرکب از نمایندگان سه قوه بر آن نظارت می کنند. در واقع هدف این بوده است که آزادی بیان آنطور که مقصود دولت است اجرا شود.
رادیو و تلویزیون در ایران، دولتی است و تأسیس شبکه های خصوصی مغایر با اصل ۴۴ است.
ب: دیدگاه حقوق بین الملل بشر:در اکثر کشورهای جهان سوم رادیو و تلویزیون در یدِ اختیارِ دولت است. اما در کشورهای جهان اول و پیشرفته عمدتاً این وسایل در اختیار همگان است و بخش خصوصی نیز می تواند مبادرت به تأسیس یک شبکه خاص نماید و با آزادی بیانِ کامل به ارائه اطلاعات بپردازد.بند دوم ماده ی ۱۹ میثاق به روشنی بیان می کند که حمایت از آزادی بیان نه تنها شامل انتقال اطلاعات و عقاید از همه نوع می باشد بلکه آنرا شامل آزادی جستجو و دریافت اطلاعات و عقاید، صرف نظر از مرزها و به هر وسیله می داند. کمیته حقوق بشر در خصوص تکثرگرایی و آزادی بیان در رادیو و تلویزیون در ملاحظات کلی که راجع به دول مختلف صادر نموده است، تأکید فراوان نموده است.بسیاری از دولت ها با استناد به اعلامیه بودن اعلامیه جهانی حقوق بشر، از رعایت قواعد آن سر باز زده اند، بی توجه به اینکه اکنون این اعلامیه جنبه ی قاعده عرفی پیدا کرده و رعایت آن بر همگان واجب است.در قلمرو اجرا، همواره برای این حق محدودیت هایی در نظر گرفته شده و هیچگاه در هیچ مکتبی این حق بطور مطلق در نظر گرفته نشده است. چراکه در بسیاری از موارد تضمین یک حق متضمن از بین بردن حق مهم تری از دیگران می شود و در چنین مواردی رعایت آن ضروری نیست از جمله این محدودیت ها می توان به : مطابقت با قانون یا اصل قانونی بودن محدودیت های آزادی بیان، رعایت نظم و اخلاق عمومی، رعایت حقوق و حیثیت دیگران، رعایت امنیت ملی، اشاره کرد.سوالی ﮐه در اینجا قابل طرح هست این ؛ با توجه به قانون اساسی ﮐه ﭘﺴﻮﻧﺪ اﺳﻼﻣﯽ را با خود به همراه دارد در منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران در بخش ج به صراحت از حق آزادی اندیشه و بیان صحبت ﮐرده است.
ماده ۲۵– شهروندان از حق آزادی اندیشه برخوردارند. تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان بهصرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرارداد.
ماده ۲۶– هر شهروندی از حق آزادی بیان برخوردار است. این حق باید در چارچوب حدود مقرر در قانون اعمال شود. شهروندان حق دارند نظرات و اطلاعات راجع به موضوعات مختلف را با استفاده از وسایل ارتباطی، آزادانه جستجو، دریافت و منتشر کنند. دولت باید آزادی بیان را بهطور خاص در عرصههای ارتباطات گروهی و اجتماعی و فضای مجازی ازجمله روزنامه، مجله، کتاب، سینما، رادیو، تلویزیون و شبکههای اجتماعی و مانند اینها طبق قوانین تضمین کند.
ماده ۲۷– شهروندان حق دارند اندیشه، خلاقیت و احساسِ خود را از طرق مختلف آفرینش فکری، ادبی و هنری با رعایت قوانین و حقوق دیگران بیان کنند.
ماده ۲۸– شهروندان از حق نقد، ابراز نارضایتی، دعوت به خیر، نصیحت در مورد عملکرد حکومت و نهادهای عمومی برخوردارند. دولت موظف به ترویج و گسترش فرهنگ انتقادپذیری، تحمل و مداراست.
ماده ۲۹– دولت از آزادی، استقلال، تکثر و تنوع رسانهها در چارچوب قانون حمایت میکند. هیچ مقامی حق ندارد برخلاف موازین قانونی برای انتشار یا عدم انتشار اطلاعات یا مطالب درصدد اعمال فشار بر مطبوعات و سایر رسانهها برآید یا به سانسور یا کنترل نشریات و سایر رسانهها مبادرت نماید.سوال دیگری ﮐه مطرح می شود آیا همین امکان آزادی بیان در مورد قانون اساسی هم وجود دارد؟آنچه که در این قسمت محل بحث و اختلاف نظر است این است که ما تا چه اندازه در مورد قانون اساسی حق سخن گفتن داریم؟ در واقع ما تا چه میزان در موردِ خودِ قانون اساسی، آزادی بیان داریم؟مجلس شورای اسلامی، در «طرح دادگاه عالی صیانت از قانون اساسی مقرر می دارد که: «هر کس مبادرت به تفسیر قانون اساسی که از وظایف شورای نگهبان است کند و بر مبنای آن عملی را انجام و یا ترک فعلی کند به تحمل شش ماه تا دو سال حبس محکوم می شود. بنابراین مصوبه آزادی بیان در مورد قانون اساسی محلِّ ابهام قرار می گیرداصل ۹۸ قانون اساسی عنوان می دارد که: «تفسیر قانون اساسی به عهده ی شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام می شود. گروهی را اعتقاد بر این است که این حق انحصاراً در اختیار شورای نگهبان است پس در این صورت تدریس حقوق اساسی و نوشتن کتب در این زمینه مجاز نیست. اما این اعتقاد در واقع متضمن یک مصادره به مطلوب است چرا که این افراد برای اثبات نظر خود باز هم از همان اصل ۹۸ استفاده می کنند.بنابراین حتی اگر شورای نگهبان حق تفسیر نوعی و مستقل قانون اساسی را داشته باشند، این امر مطلقاً با امکان تفسیر قانون اساسی از سوی دیگران منافاتی ندارد. سپس خانم سمیه علیمرادی فعال حقوق بشربه مناسبت ۴ ژانویه روز جهانی بریل سخنرانی خودشان رو به شرح زیر انجام دادند.به مناسبت تولد «لویی بریل» مخترع خط بریل (خط ویژه نابینایان)، چهار ژانویه برابر با چهاردهم دی ماه، روز جهانی بریل نامگذاری شده که همه ساله فعالیتهای صنفی و اجتماعی مختلفی در این روز جهت آشنایی آحاد جامعه با این خط و نحوه فعالیتهای نابینایان در زمینه های مختلف در سراسر جهان برگزار میگردد.۱۵۰ سال پیش به نظر غیر ممکن می رسید که روزی نابینایان نیز همانند سایرین قادر به خواندن و نوشتن باشند ، اما لویی بریل که در زمان حیات خود از نعمت بینایی محروم شد دست به ابتکاری زد که بعدها به نام خود وی به ثبت رسید . ابتکار او نه تنها نابینایان را قادر به خواندن و نوشتن کرد بلکه حتی عده ای از آنان را به کسب مدارج عالی تحصیلی ، علمی و نیز به موقعیتهای شغلی بالا رساند ، شاهکاری که زندگی آنان را دگرگون و میل به حیات را در آنان دو چندان کرد .
علی رغم آسان بودن فراگیری الفبای خط بریل ، اکثر نابینایان در انتقال حس بینایی به حس لامسه دچار مشکل اند و به راحتی قادر نیستند آن چیزی را که لمس می کنند درک کنند . با این همه ، کارشناسان معتقدند الفبای بریل بهترین امکانی است که در دسترس نابینایان قرار گرفته تا بتوانند حداقل نیازهای خواندن و نوشتن خود را رفع کنند .نخستین ابتکار در به کارگیری نوشته های برجسته نابینایان در قرن چهاردهم میلادی در ایران آغاز شد و چهارصد سال پس از آن ” والنین هوی ” فرانسوی ، اولین مدرسه نابینایان را در پاریس تاسیس کرد که در آن کلماتی بسیار ساده و ابتدایی با حروف برجسته روی کاغذ چاپ و به نابینایان آموزش داده می شد . آنان با این روش تنها قادر به خواندن بودند ، بدون آنکه بتوانند بنویسند در نهایت ” لویی بریل ” موفق به ابداع روشی شد که بر اساس آن شش نقطه در دو ستون موازی روی سه خط افقی بیانگر ۶۳ حرف ، عدد و علامت بودند و به گفته انجمن نابینایان هیچ زبان شناخته شده ای در دنیا نیست که مدعی شود قادر به اجرای این روش در زبان خود نیست.” لویی ” در روز چهارم ژانویه ی سال ۱۸۰۹ در فرانسه متولد شد .
وی در سن سه سالگی در اثر برخورد شی ء تیز به چشمانش در کارگاه پدرش ، نابینا گشت . وی دوران دبستان را در مدارس عادی روستای خود به اتمام رسانید و با حمایت پدر و مادر در شناخت استعدادهای بالقوه اش ، موفق به فراگیری چندین آلت موسیقی نیز شد .بریل در طول تحصیلات خود به این نتیجه رسید که خواندن و نوشتن به خط عادی برای نابینایان مشکل است. این بود که در تلاشی شبانهروزى، توانست در شانزده سالگی خطی اختراع کند که هم اکنون پایهی سواد صدها هزار نابینا در سراسر جهان است.بنابر آمار یونسکو، ۱۲ میلیون انسان در سراسر جهان نابینا هستند که متاسفانه تنها حدود ۵ درصد آنها با خط بریل آشنایی دارند. بیش از ۱۸۰ سال از اختراع خط بریل میگذرد، ولی هنوز عدهی زیادی هستند که خط نابینایان را بینالمللی تصور مىکنند.آنها در مقایسه با ناشنوایان، که چیزی نظیر یک زبان بینالمللی دارند، خط نابینایی را هم بینالمللی مىپندارند. بریل خط خود را بر پایهی اشکال مختلفی بنا کرده که از ترکیب ۱ تا ۶ نقطه تشکیل مىشود.” بریل ” در سن ۱۱ سالگی در پی آشنایی با یک افسر ارتش به نام ” نیکلاس ماری ” اولین گام را در جهت ابداع روش خود برداشت . و در سن ۱۶ سالگی موفق به ابداع زبان شش نقطه ای خود شد اما بدون این که اوج موفقیت خود را لمس کند در سن ۴۳ سالگی بر اثر بیماری سل ، دیده از دنیا فرو بست .پس از مرگ ” بریل ” چهار مرد نابینا به رهبری دکتر ” توماس آرمیتاژ ” بر اهمیت این اختراع وقوف یافتند و انجمنی ایجاد کردند که سرانجام به موسسه ملی سلطنتی نابینایان مبدل گردید .در نهایت ،۵۰ سال قبل خدمات ” لویی بریل ” در فرانسه مورد شناسایی رسمی قرار گرفت و سال ۱۹۲۵ پیکر او را به پاریس انتقال دادند و در پانتئون ،گورستان قهرمانان ملی فرانسه به خاک سپردند خط بریل روشی است که به طور گستردهای در دنیا توسط نابینایان برای خواندن و نوشتن استفاده میشود. خط بریل در زبانهای راست به چپ از راست به چپ نوشته شده و از چپ به راست خوانده میشود و در زبانهای چپ به راست برعکس.هر کاراکتر یا سلول بریل از شش نقطه تشکیل شده که در یک مستطیل به صورت ۲ ستون سه نقطهای کنار هم قرار میگیرند. هر سلول میتواند دو حالت برجسته یا غیر برجسته داشته باشد که جایگشت این دو حالت در شش نقطه در مجموع ۶۴ حالت مختلف را ایجاد میکند. بدین ترتیب امکان نوشتن کلیه حروف الفبا، اعداد و علایم ریاضی، همچنین علایم نگارشی چون ویرگول، نقطه و … فراهم میآید.جهت ارجاع و نامگذاری، این نقطهها را به ترتیب شمارهگذاری میکنند. در زبانهای راست به چپ، به طور استاندارد نقطههای سمت راست از بالا به پایین شماره ۱ تا ۳ و نقطههای سمت چپ، از بالا به پایین شماره ۴ تا ۶ را دارند. مثلاً برجسته بودن خانههای ۱-۳-۴ یعنی خانه بالا سمت راست، پایین سمت راست و بالا سمت چپ نماد حرف “م” یا در انگلیسی حرف m میباشد.در ادامه جلسه بحث آزاد: با مدیریت جهانگیر گلزار پیرامون تحلیل و بررسی اعتراضات اخیر مردم ایران سخنرانی نمودند.جلسه نمایندگی ترکیه در ساعت۲۲ به وقت اروپای مرکزی بعد از پرسش و پاسخ و هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان حقوق بشر، به پایان رسید.
گزارش جلسه ماهانه کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان،
21 ژانویه 2018
لیدا اشجعی
جلسه ماهیانه کمیته دفاع ازحقوق کودک و نوجوان با حضور اعضای کمیته وجمعی از فعالین حقوق بشر روز یکشنبه 21 ژانویه ساعت 17 به وقت اروپا ی مرکزی در اتاق پالتاک برگزار گردید .مسئولیت جلسه بر عهده ی خانم لیدااشجعی اسالمی بود و خانم رحیله جهاندیده به عنوان منشی جلسه ایشان را همراهی کردند.اولین سخنران جلسه آقای پوریا نخبه زعیم بودند که گزارش وتحلیل نقض حقوق کودکان و نوجوانان در ماه گذشته را ارائه دادند سپس خانم دیانا بیگلری فرد باموضوع اعتراضات مردمی درشرایط فعلی ایران به سخنرانی پرداختند.متن سخنرانی ایشان به شرح زیر است:امیدوارم درهرجایی که هستید شاد و سلامت باشید.همانطور که اعلام شد درجلسه موضوع سخنرانی من اعتراضات مردمی درشرایط فعلی ایران هست.همانطوریکه همگی درجریان هستید،بسیاری از استانها و شهرهای ایران طی چند روز گذشته بدون اعلام قبلی از سوی شخصیتها و گروههای مطرح سیاسی، شاهد تظاهرات گسترده مردم و شعارهای تند آنان در اعتراض به اوضاع اقتصادی، سیاسی داخلی و خارجی و مسائل اجتماعی مانند فقر، بیکاری وگرانی غیره بوده است.این تظاهرات روز پنجشنبه در مشهد که تقریباً دومین شهر پرجمعیت ایران و مرکز بزرگ و مذهبی استان خراسان رضوی است آغاز شد. در همان روز و روزهای بعد مردم شهرهای نیشابور، شاهرود، کرمانشاه، قم، رشت، یزد، قزوین، زاهدان، اهواز و غیره هم به این تظاهرات پیوستند.وپس از آن دانشجویان در داخل دانشگاه تهران اقدام به تجمع و شعاردادن کردند. چنین اعتراضاتی طی یک سال گذشته کم و بیش در بسیاری از شهرها، از جمله تهران توسط سپرده گذاران و مالباختگان موسسههای مالی که تعداد آنها به 6 هزار مورد میرسد، جریان داشته و شعارهای تندی هم سرداده شده است. تعداد این مالباختگان چند میلیون نفر تخمین زده میشود. ولی متآسفانه نهادهای دولتی و حکومتی نیز با تجمعات آنها برخوردی نداشتهاند.
بنابراین بسیاری از شرکت کنندگان در تظاهرات اخیر، هم این افراد بوده و طبقات فقیر جامعه و همچنین معترضان سیاسی به آنها پیوستهاند. هدف اصلی تظاهرکنندگان، اعتراض به وضعیت معیشتی، فقر و بیکاری بوده است، اما چون اقتصاد سیاست و سیاست خارجی ایران در هم تنیده است، این سه مقوله را به هم ربط دادهاندتردیدی نیست که مسئولین هر دو جناح ایران با توجه به شاخکهای اطلاعاتی و امنیتی بسیار قوی خود از احتمال چنین تظاهراتی مطلع بودهاند، اما برای تخلیه خشم این طیف از ناراضیان اقتصادی، از انجام آن ممانعت نکرده اند. موسسههای مالی مذکور که اکثر قریب به اتفاق آنها متعلق به نهادها یا فعالان اقتصادی جناح محافظه کار هستند اعلام ورشکستگی کرده و سرنوشت پول سپرده گذاران مشخص نیست.دولت تنها برای پرداخت دیون دو موسسه «کاسپین» و «البرز» که تحت نظارت بانک مرکزی هستند قبول مسئولیت کرده است. حال اگر دیون بقیه موسسهها را پرداخت نکند اعتراض مالباختگان گسترش می یابد. و اگر از بودجه عمومی کشور پرداخت کند، با اعتراض بقیه مردم مواجه خواهد شد. دولت هم با کمبود شدید منابع مالی هم مواجه است و توان پرداخت بدهی این موسسهها را ندارد.گمانهزنیها درباره طراحان این رویداد ادامه دارد. هرگونه تجمع خیابانی در ایران باید با مجوز و هماهنگی وزارت کشور وابسته به دولت و نیروی انتظامی وابسته به رهبر ایران انجام شود. دولت رسما اعلام کرده که این تظاهرات بدون مجوز بوده است. نهادهای امنیتی مانند پلیس و سپاه پاسداران خیابانها را نبسته و مانع برگزاری تظاهرات نشدهاند.درصورتیکه طبق اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هرگونه تجمع مسالمت آمیز نیاز به مجوز ندارد. احتمال غافلگیری نیز وارد نیست، چون تظاهرات چند روز ادامه داشته است.تا پیش از این،هرتجمع اعتراضی درکشورمان جنبه جناحی داشته وحتی از جمله سال 1388 اعتراضات مردم ایران در دفاع از برنامههای اصلاحطلبان بود، اما برای نخستین بار شعارها شامل حال هر دو جناح حاضر در حاکمیت شد. که حتی در تهران که یک روز بعد از گسترش تظاهرات در مشهد و شهرستانها به اعتراضات پیوسته بود برای نخستین بار شعار : “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگر تمام است ماجرا” را سردادند.ولی درهمان چندروزه ی اول این اعتراضها وتظاهراتها خبرگزاری فارس تظاهرات دانشجویان در تهران را سیاسی دانست. این خبرگزاری مینویسد: «در این تجمع به هیچ عنوان شعاری در اعتراض به گرانی سر داده نشد و شعارها بیشتر با مضامین سیاسی و ساختارشکنانه از جمله “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران”، “مرگ بر روسیه”، “دانشجو میمیرد ذلت نمی پذیرد” و شعارهایی تند علیه مسئولان نظام است.
در اکثر شهرها از جمله، قم، کرمانشاه، گرگان، یزد، ایذه، اراک، ساری، شهسوار، نیشابور، شاهرود، قزوین، زاهدان، اهواز اعتراضات رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و نوک حملات متوجه رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنهای بود. “سید علی حیا کن، مملکنت را رهاکن!” یکی از شعارهایی بوده است که در اکثر شهرهای ایران از طرف تظاهرکنندگان داده شده است. وحتی در ویدیوهایی که از تظاهرات در شهرهای تهران و زنجان منتشر شده عکس رهبر جمهوری اسلامی ایران پاره شد. وکم کم در برخی از شهرهای ایران شعارهایی در مخالفت با سیاست خارجی ایران در این روزها تکرار شد. مردم شعارهایی مانند “سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن”، “نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران” ، “مرگ بر حزب الله” و “مرگ بر روسیه” سردادهاند..در همین موقع حتی جناب امید نوریپور نماینده ایرانیتبار پارلمان آلمان نسبت به اتحادیه اروپا اعتراض کرد که توافق هستهای نباید منجر شود که “اتحادیه اروپا دربرابر پایمال شدن حقوق بشر در ایران سکوت اختیار کند.شما باید به تهران این پیام را بدهید که سرکوب خونین ۸۸ نباید تکرار شود.” در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ بسیاری از اعتراض کنندگان کشته شدند.
از ویژگیهای این اعتراضات بنطر میرسد افرادی از طبقه فرودست و بخشی از طبقه متوسط که نحیفتر و ضعیفتر شدهبودند. بویژه جوانانی که از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آینده ی روشنی پیش روی خود نمیدیدند، خسته و ناامید از صورتبندیهای رایج و غالب، مسیر این اعتراضات را در پیش گرفتهباشند.این معترضین، بر خلاف اعتراضات 88 بیشتر از قشر فقیر جامعه و اقشاری بودند که احساس می کنند از طرف نخبگان فاسد نادیده گرفته شدهاند.در این اعتراضات نظام حاکمه ایران بر خلاف سال ۱۳۸۸ با روشنفکران و قشر متوسط شهرنشین طرف نبود، بلکه این اعتراضات از لایههای عمیقتر و گستردهتری نشئت میگرفت..«تنفر» از جمهوری اسلامی در میان مردم یکی از عوامل اصلی این اعتراضات در نظر گرفته شده و اقدامات و شعارهای ساختارشکن و تخریبگر نشان از وجود «تنفر» دارد.نداشتن مطالبه مشخص»، «شروع حرکت از پیرامون به مرکز» از دیگر خصلتهای این اعتراضات است. از دیگر ویژگیهای مهم این اعتراضات این است که برخلاف سالهای 1378 و1388 اصلاح طلبان پشت آن نیستند.با آغاز تظاهرات سراسری از ۷ دی برخی از خبرگزاریها از تجمعات ایرانیان خارج از کشور مقابل سفارتخانههای ایران خبر دادند. برخی از این خبرها حاکی از تجمع معترضان ایرانی ساکن کشورهای اروپایی بود که در روز ۸ دیماه در حمایت از معترضین داخل کشور در جلوی سفارت حکومت ایران در آن کشورها دست به برپایی تظاهرات زدند.در ادامه اعتراضات ایرانیان ساکن اروپا در تاریخ ۸ دی ۱۳۹۶، هم چنین در روزهای ۹ و ۱۰ دیماه در ایالتهای مختلف ایالات متحده آمریکا، ایرانیان برای آنچه که «حمایت از هموطنانشان در داخل کشور» خوانده شد، دست به برپایی تظاهرات در داخل آن کشور زدند.خبرگزاریها گزارش کردهاند که ایرانیان مقیم هامبورگ درآلمان از تظاهرات سراسری مردم ایران، با شعار «مرگ بر دیکتاتور» حمایت کردهاند. این تجمع در مقابل کنسولگری ایران صورت پذیرفتهاست. این اخبار حاکی از برگزاری تظاهرات ایرانیان مقیم خارج در چند کشور دیگر از جمله در سوئد، آمریکا، بریتانیا، ترکیه، آلمان و فرانسه بودهاست. که مسلماً هدف از برگزاری این اعتراضات خارج از ایران ،پیزی جز حمایت از حوادث روزهای جاری در داخل ایران نبوده است.در روز ۱۲ دی ۱۳۹۶ گروهی از ایرانیان مقیم هامبورگ در حمایت از تجمعات اعتراضی در ایران، دست به تجمع زدند. مجوز تجمع اعتراضی در مقابل سفارت ایران در آلمان صادر شدهاست.مردم همچنین در مقابل سفارتها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از نقاط دیگر چون پاریس، لندن، رم، برلین، آمستردام و واشینگتن تجمع و از تظاهرات حمایت کردند.در13 و14 دی ایالات متحده آمریکا خواستار تشکیل جلسه فوری شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با تظاهرات مردم ایران شد. نیکی هیلی، سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد،گفت که جامعه بینالملل باید دربارهٔ اتفاقهای ایران واکنش نشان دهد. وی خواستار تشکیل جلسه فوری شورای امنیت سازمان ملل برای «واکنش» به این تحولات شد. همچنین سخنگوی کاخ سفید با صدور بیانیهای از رهبران ایران خواست «به حقوق اساسی شهروندان خود برای بیان مسالمت آمیز خواست خود برای تغییر احترام بگذارند. سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا که با محکوم کردن بازداشت تظاهرات کنندگان اعلام کرده بود که از اعتراضات مردم در ایران حمایت میکند، در این روز بود که خواستار رفع فیلتر شبکههای اجتماعی در ایران شدهاست.
در ۱۳ دی حامیان حکومت جمهوری اسلامی ایران با دعوت نهادهای دولتی، در شهرهای مشهد، ارومیه، اردبیل، دهها هزار نفر برای محکوم کردن معترضان، تظاهرات برگزار کردند.در تظاهرات حامیان حکومت، گزارشهایی مبنی بر وادار کردن دانش آموزان و کارکنان دولتی برای حضور در تظاهرات مخابره شدهاست.در15 دیماه در خطبههای نمازجمعه ، او با اشاره به «تجمعات» و «راهپیماییهای اعتراضآمیز» گفت «مسئولین امر باید به تجمعات و راهپیماییهای اعتراضآمیزی که اینروزها در کشور در جریان است توجه کنند و حرف معترضین را بشنوند. باید تا جایی که دین اسلام و قانون اساسی آزادی دادهاست به مردم آزادی داده شود و فشارها برداشته شوند.» او تأکید کرد «باید یکسری تغییرات در سیاستها و قوانین کشور ایجاد شود تا مشکلات مردم حل شوند و رضایت ملت حاصل شود.در این روز جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد دربارهٔ ایران، که توسط آمریکا درخواست شده بود، برگزار شد.با اینکه سه عضو دائم این شورا یعنی چین، روسیه و فرانسه در این جلسه از آمریکا به دلیل طرح این موضوع در شورای امنیت انتقاد کردند، اکثر نمایندگان شرکتکننده در جلسه بر اهمیت رعایت حقوق بشر توسط ایران تأکید کردند. نماینده ایران نیز در این جلسه سخنرانی کرد و از عملکرد ایران دفاع کرد. محمدجواد ظریف در واکنش به این جلسه در توییتر نوشت: «شورای امنیت به تلاش آشکار آمریکا برای دستکاری و ربودن مأموریت این شورا نه گفت. اکثریت بر لزوم پایبندی به برجام تأکید کردند و بر پرهیز از دخالت در امور داخلی دیگر کشورها سخن گفتند. و آنرا یک اشتباه بزرگ دیگر از سوی دولت ترامپ در صحنه سیاست خارجی،عنوان کرد.روز ۶ ژانویه/ ۱۶ دی گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی با تجمع در برابر مرکز علوم اعصاب هانوفر آلمان، نسبت به مداوای هاشمی شاهرودی،اعتراض کردند. منتقدان گفتهاند وی بهعنوان یک ایرانی، نباید از امکاناتی بیش از سایر شهروندان برخوردار باشد. مجید سمیعی رئیس این مرکز پاسخ داد که «هر پزشکی که در معالجهٔ بیمارش جنس، نژاد، گرایش جنسی، سیاسی یا هر مؤلفهٔ دیگری را لحاظ کند، میباید کار طبابت را کنار بگذارد.در17 و18 دیماه زندانیان سیاسی رجاییشهر در بیانیهای در این روز از ادامهٔ اعتصاب غذایی خود سخن گفتند که ۱۰ روز است «در قبال رفتارهای غیرانسانی و عدم توجه مسوولین زندان به خواستههای به حق» جاری است و «از پذیرش جیرهٔ غذای زندان (صبحانه، نهار، شام)» خودداری مینمایند؛ «همچنان به روشهای اعتراض خود تا برآورده شدن خواستههای قانونی خویش ادامه خواهیم داد. آتنا دائمی نیز طی نامه ای سرگشاده بیان کرد که «ما مردم ایران طلبکار حقوقی هستیم که آگاهانه از ما سلب شدهاست و معترض به شرایطی هستیم که هوشیارانه بر ما تحمیل شدهاست.سخنگوی وزارت کشور ایران در ۱۸ دی گفت که نمیتواند آمار دقیقی از بازداشتشدگان این اعتراضات ارائه کند و افزود بسیاری از تجمعکنندگان انگیزه ضدامنیتی نداشتند و تأکید کرد که بازداشتها توسط دادستانی و با حکم آن و بر اساس ضابط قضایی انجام میشود و در این مورد وزارت کشور مرجع نیست.در ۱۹ دی/۹ ژانویه قطعنامه حمایت مجلس نمایندگان آمریکا از شرکتکنندگان در این اعتراضات با ۴۱۲ رأی موافق تصویب شد. در این قطعنامه، کنگره با محکومیت «نقض فاحش حقوق بشر، فساد و اقدامات مخرب و برهمزننده ثبات در خارج از کشور توسط رژیم ایران» از «مردم ایران که به صورت متعهدانه در تظاهرات مشروع و مسالمتآمیز بر ضد رژیم فاسد و سرکوبگر شرکت کردند» حمایت کردهاست ولی درهمان روز علی خامنهای در یک دیدار عمومی با متهم کردن آمریکا، بریتانیا و اسرائیل، گفت از چند ماه پیش برای اعتراض در شهرهای کوچک ایران نقشه کشیدهاند، «نقشه مال آمریکاییها و عوامل رژیم صهیونیستی است. پول مال یکی از این دولتهای خرپول اطراف خلیج فارس است… این دو ضلع. ضلع سوّم برای پادویی نیاز دارد؛ پادوییاش هم مربوط به سازمان منافقین بود، سازمان آدمکش منافقین؛ پادو، آنها بودند. گمانزده شده که مقصود او از «دولت خرپول» عربستان سعودی باشد.همچنین او بیان کرد که باید «بین مطالبات صادقانه و بحق مردم و حرکات وحشیانه و تخریبگرانه یک گروه» تفکیک قائل شد و به دولت آمریکا هشدار داد که این حرکت را بیجواب نخواهد گذاشت. اعتراضاتی در برابر زندان اوین تهران در در ۱۹ دی برپا شد، حاضران در شعارهای خود خواستار آزادی دانشجویان و دراویش زندانی شدهاند. وزارت اطلاعات در بیانیهٔ ۲۰ دی خود از شناسایی و بازداشت شمار دیگری از معترضان خبر داد.در ۲۰ دی بیانیه ای با امضای ۱۴۶ چهرهٔ فرهنگی ایرانی در همبستگی با معترضان منتشر شد، امضاکنندگان خواستار تغییرات ساختاری در کشور شدهاند تا موجب رفع مشکلات معیشتی، بیعدالتی اجتماعی، تبعیض قومی-مذهبی، تبعیض جنسیتی و اعمال خشونت بر مردم شود.کاظم صدیقی در نماز جمعهٔ ۲۲ دی تهران درباره این اعتراضات و راهپیمایی طرفداران حکومت برای پایان دادن به آن گفت: «اجتماع ملت، دریایی را ایجاد کرد و آشغالها را شست و تمیز کرد.» سپس ناصر قوامی، محمد کیانوشراد و مصطفی تاجزاد به خطبههای او واکنش نشان دادند.حسن روحانی در ۲۴ دی به «آشغال» نامیدن معترضان از تریبون نماز جمعه تهران واکنش نشان داد، او گفت «هر کسی میآید خیابان یا خس و خاشاک است یا گوساله و آشغال؟ چرا به مردم بیاحترامی میکنیم؟ همه را به یک چوپ نرانیم. دقیق حرف بزنیم. دررابطه با کشته شدگان و بازداشتیها: در ۲۴ دی، در پی ابهام دربارهٔ مرگ شماری از بازداشتشدگان، دهها نماینده مجلس ایران با امضای نامهای خواستار تشکیل هیاتی مستقل برای رسیدگی به این موضوع شدند. که درهمین روز غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه در ۲۴ دی اعلام کرد که ۲۵ تن در این اعتراضات در خیابان کشته شدهاند.که همگی اطلاع داریم که دوتن ازکشته شدگان دانش آموز بودند.آرمین وشایان که آرمین ساکن خمینی شهر اصفهان بود.آمار بازداشت شدگان 3700 تا گزارش شده بود.که تعدادی از آنها ازجمله اسامی که اسم میبرم جنازه ی آنها به خانواده هایشان تحویل داده شد که البته بعد ازچند روز که هیچ خبری از آنها نداشتند بطرز مرموزانه جنازه را تحویل خانواده هایشان دادند.سینا قنبری،وحید ترابی23ساله ازاراک،آریا روزبهی بابادی از طایفه ی ایل بختیاری،ساروقهرمانی اهل سنندج،کیانوش زندی اهل سنندج،علی پولادی اهل روستایی ازتوابع بخش مرزن آباد چالوس،سید شهاب الدین ابطحی،و مهندس مریم جعفرپور(فروزان)(برق).یک نکته را خطاب به کسانیکه فکر میکنند تظاهرات واعتراضات مردمی به پایان رسیده عرض میکنم:مال باختگان موسسه کاسپین دربلوار خیام شهرتوس مشهد،کارگران شرکت هفت تپه که مانع ورود تراکتورهای حامل شکر به کارخانه شدند،درزاهدان مال بختگان کیشکور خودرو درمقابل فرمانداری و دادگستری،کارگران شیفت شب هفت تپه هم دست به اعتصاب زدند که ازآنجمله اسماعیل بخشی بود که بخاطر اعتراض به کلمه ی آشغال بودن معترضان فردای همانروز اشخاص ناشناسی با ماشین بدون پلاک با قمه به او حمله کردند که توسظ عده ای از عابرین نجات یافت، ودرتاریخ 23 دیماه که کارخانه راپلمپ کردند،مجدداً درقزوین در27 دی ماه کارگران درمقابل استانداری،در27 دی درتهران.دراستان خوزستان کارخانه ی کاغذسازی پارس دراعتراض به شیوه ی قانون اجرای قانون طرح طبقه بندی مشاغل دراین واحد صنفی اعتراض کردند،درشهرستان ملایر جمعی از کارگران کارخانه کیان کرد دراعتراض به تعویق حقوق وسایر مطالبات صنفی خود درمقابل کارخانه،در کنگان بوشهر کارگران فاز4 شرکت احداث دراعتراض به عدم پرداخت 6ماه حقوق دست ازکار کشیدند و درمحوطه شرکت تجمع کردند. «۱) آزادی، ۲) استقلال (نه فقط از آمریکا بلکه از روسیه و چین نیز)، ۳) نفی حکومت آخوندی، که منظور دخالت روحانیون در همه جا و همه چیز، درحقیقت قیم بودن روحانیون و محجور بودن ملت که لازمه آن نفی اصل ولایت فقیه از بنیاد است، ۴) نفی جمهوری اسلامی و حکومت دینی و دفاع از جمهوری دموکراتیک سکولار و برگزاری رفراندم، ۵) دفاع از هویت و فرهنگ ایرانی، و مقابله با غربزدگی و نادیده گرفتن مفاخر ملی ایران قبل از اسلام، ۶) دفاع از حقوق اساسی و حقوق پایه و حقوق شهروندی، ۷) انتقاد شدید از سوء تدبیر و بیکفایتی مقامات ارشد کشور خصوصاً مقام رهبری و در درجات بعدی رؤسای قوای سهگانه.و درآخر صحبتهام شعری را از ایرج میرزا تقدیم میکنم که دقیقاً حال و روز مردم ماست نه فقط دراین 40 سال حکومت آخوندی بلکه سالیان سال هست.
وآخرین سخنران خانم لیدااشجعی اسالمی با موضوع هویت یابی کودکان کاروخیابان به سخنرانی پرداختند.متن سخنرانی ایشان بدین شرح است:یاسمین، شش ساله از «تپهکنیز»، شناسنامه ندارد. بیست دو دی هزارو سیصد و نود ششخبرگزاری هرانا – «بیا تو خونه منو نگاه کن. دختر من از بقیه دخترا چی کم داره؟ چشه مگه؟ بیا تو. بیا قشنگ توی خونه رو نگاه کن. مگه فرق ما با بقیه چیه؟». «یاسمین»، دختر ۶ ساله است که ماهها در انتظار پدرش مانده که برای خانواده پول بفرستد. یاسمین هیچ تفریح خاصی ندارد و کارش زلزدن به همین کاهگلهای خانه است. یاسمین هم هنوز نتوانسته شناسنامهدار شود و برای همین از بسیاری حق و حقوق محروم است. یکجورهایی هم بینام است، هم بی نان.افزایش آمار افراد بی شناسنامه دارای پدر و مادر ایرانی شنبه بیست دی هزار و سیصد و نود وشش- انتشاراین دو خبر به تازگی که تکراری است ازبی توجه ای مسئولین جمهوری اسلامی به بی هویتی کودکان درطول چهل سال ؛این سوال را مطرح میکند که ایا گره این مشکل حل خواهد شد و یا به قرنی نیازمند خواهد بود ؟ در کشور ما کودکان به دنیا می ایند و این حق ذاتی انان است که شاد باشند سلامت باشندو بازی کنند که تا رشد بیابند و برای فردای خود و جامعه خود نقشی بیافریند ودران نقش اثری بر جای بگذارند . و اینکه این حق چگونه ضایع میشود و تخریب ان چه سو اثری بر جامعه دارد ؛ با نگاهی به اخبار داخلی و چهره معضلات و اسیب های اجتماعی و افت های ان که مولد بیماری هایی چون کودکان کارو بی هویت و زباله گرد وحاشیه نشین است؛ حیطه و رشد این پدیده های شوم خود رابه خوبی اشکار میکنند .وهشداربه این مسئله مهم که پرداختن به نقش کودکان درهر کشوری چه اندازه مهم ؛ واحیا هویت و پرورش انان به سلامت یک جامعه بستگی تام دارد .البته در این میان مراعات قوانین غیر انسانی ومتابعت ازانها درجمهوری اسلامی که بی عدالتی محض رادر مورد کودکان به اجرا
میگذارداجتناب ناپذیر است ؛و باید به چالش کشیده شوند و مورد بحث وتجدید نظرقرار بگیرند ؛که چگونه این قوانین غیر انسانی با هویت وزندگی کودکان کشورمان بازی میکند و انها را ازدید دهکده جهانی پنهان نگاه میدارد؛ تا براین حیث تحولی برای اینده نسلی که پدیدار میشوند حاصل شود. در کنوانسیون حقوق کودک درماده هفت ان که مربوط به تولد کودکان است .
در بند اول اشاره میشود به اینکه کودکان باید یک نام داشته باشند که ان نام باید در دفاتر رسمی کشورثبت بشود و هم چنین داشتن تابعیت راحق ذاتی کودکان میداندکه باید ازان برخوردار باشند و در صورت امکان والدینشان را بشناسند وبا انها زندگی کنند. و در مرحله بعدی به علت بی هویتی کودکان با قانون تابیعت در ایران میپردازم .تابیعت یک رابطه سیاسی وحقوقی بین یک فرد ومردم و دولت است که تعلق خاطر افراد یک جامعه را نسبت به یکدیگر فراهم میکند و وابستگی شخصی فرد را به ملتش استوار میکند و از طرف دیگر این رابطه با دولت معین به هویت سیاسی ان شخص منجر میشود که در روابط بین المللی این هویت به وسیله حقوق بین الملل به رسمیت شناخته میشود . در اصل چهل ویکم قانون اساسی جمهوری اسلامی تابعیت کلیه ساکنین ایران محرز میشود بنابراین هرایرانی در وحله اول با وابستگی به خاک خود هویت ایرانی مییابد و قانون هم از ان حمایت میکند .و امابر طبق ماده نهصد و هفتاد وشش قانون مدنی علاوه بر به رسمیت شناختن تابعیت هر ایرانی ازوابستگی فرد به خاک خویش حمایت میکند؛ در صورتی که در اصل چهل ویکم قانون اساسی صحبت از ساکنین خاک ایران است که شامل زنان ایرانی هم میشود در واقع ماده نهصدو هفتاد وشش قانون مدنی به بیراهه رفته است و توجه لازم را میطلبد که ساکنین یک خاک را زنان و مردان و کودکان ان خاک تشکیل میدهند و مرز جنسیتی را خاک کشورشان بر نتابیده است و همه ساکنینش را چون فرزند در دل خود جای داده است .این بند از ماده نهصدو هفتاد و شش که ساخته تفکر غیر انسانی افراد است کودکان را مورد ستم و بی عدالتی قرار میدهد و بامُهربیهویتی انان را به داغ میکشد؛وبه خاکی که به همه فرزندانشان تابیعت یک سان بخشیده است را به دیده اغماض مینگرد ؛و با کشیدن مرزبین زنان و مردان تحفه بی هویتی را برای کودکان دامن میزند؛ و کودکانی که از مادران ایرانی به دینا میایند ولی پدرانشان ایرانی نیستند را با قانون غیر انسانی در بند دو ماده نهصد و هفتاد وشش قانون مدنی با داغ بیهویتی بر پیشانی از حق زندگی و تحصیل و شادی و مدرسه محروم می کند که عمده این کودکان حاصل ازدواج های فقر و مهاجرینی هستند که برای به دست اوردن نان و کار و اسایش به کشورمان وارد شده اند که امار این کودکان قابل توجه هم است ؛ که نماینده رباط کریم و بهارستان در تابستان هزار وسیصد و نود وشش از افزایش جمعیت پنج میلیونی درپی اعطای تابعیت به کودکان فاقد شناسنامه در یک دهه را خبر داده بود که حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی هستند . باید قوانین جدیدی در این خصوص تصویب شود. قانون مدنی دچار مشکل نبوده و تنها باید مجلس شورای اسلامی قانون موردنظر برای این موضوع تصویب کند.و به این ترتیب سرنوشت ماده نهصدو هفتادو شش قانون مدنی همچنان در ابهام باقی میماند که ایا کودکانی که در خاک ایران از مادران ایرانی به دینا میایند جزو ساکنین این خاک به حساب اورده میشوند ؟یا نه همچنان با بیهویتی عمر را به پایان خو.اهند برد . ودر بند دو کنوانسیون حقوق کودک ماده هفت خطاب به دولتها ی عضو پیمان انها راموظف میکند که درحقوق و قوانین داخلی خودو در رابطه با وظایف بین المللی حقوق عنوان شده در این پیمان نامه را تضمین کرده و به اجرا بگذارند ؛ با انکه این پیمان نامه را امضا کرده ولی از اجرای ان سرباز میزند و با نقض اشکاراین پیمان نامه کودکان را به سراشیبی عمر و زندگی فرا میخواند؛ ایا این بیعدالتی وعدول از مراعات حقوق و قانون حمایت ازکودکان را به کدام دادگاه در ایرانی که فاقد دادگاهی مستقل است باید کشاند ؟در بخش پایانی حاضرین جلسه پیرامون موضوع حقوق شهروندی در ایران به بحث وگفتگو وتبادل نظر پرداختند.جلسه راس ساعت 19:30 به وقت اروپای مرکزی پایان یافت.
گزارش جلسه مشترک اعضای کمیته جوان و دانشجو و نمایندگی ترکیه، 20 ژانویه 2018
نگار کلایی
این جلسه، در تاریخ 20 ژانویه2018، ساعت 20 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای کمیته جوان و دانشجو با نمایندگی ترکیه و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با موضوع گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق جوان و دانشجو در ماه گذشته و مطابقت ان با اعلامیه ی جهانی حقوق بشر در اتاق پالتاک کمیته جوان و دانشجو با مسئول جلسه: سرکار خانم معصومه توکلیبرگزار گردید. در ابتدای جلسه تحلیل گزیدهای از اخبار نقض حقوق بشر در ماه گذشته و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط سرکار خانم دلارام درهشوری ارائه گردید..مطلبی کوتاه در ارتباط با حادثه تاسف بار و غم انگیز نفتکش سانچی توسط بانو سحر صمیمی ارایه شدسپس جناب آقای محسن مهری با موضوع:تظاهرات اخیر در ایران سخنرانی کردند.تظاهرات گذشته که در دی ماه ١٣٩۶ اتفاق افتاد ، تظاهراتی مردمی و بدون وابستگی به احزاب داخلی و خارجی بود . این تظاهرات با جرقه اعتراض به سیاستهای دولت روحانی رئیس جمهوره وقت ایران شروع شد و مواردی همچون گرانی ، بیکاری و فساد حکومتی بر آن دامن زد . اما با فراخوان های بیشتر ، دامنه همگانی آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفت ها با نظام سیاسی ایران به ویژه علیه ولایت فقیه و مقام دار آن ، علی خامنه ای را نیز در بر گرفت .شعارهای ساختار شکن و تخریبگر نشان از تنفر مردم نسبت به این حکومت بود .بر خلاف سالهای ١٣٧٨ و ١٣٨٨ اصلاح طلبان پشت آن نبودند.بر اساس گزارشهای بدست امده تا ١۵ دی ماه دست کم ١٧٠٠ نفر در این اعتراضها در ٩ استان و در حدود ١٠٠ شهر ایران بازداشت شده اند . طبق گزارشات جدیدتر تا ١٩ دی ماه بیش از ٣٧٠٠ نفر در جریان این عتراضات بازداشت شدند . بسیاری از بازداشت شدگان در شهرهای مختلف کشور افراد گمنامی هستند که اطلاع دقیقی از آنها در دست نیست .حاج رضا شاه کرمی ، دادستان عمومی و انقلاب اسلامی مرکز استان البرز از بازداشت ٣ نفر از عوامل آتش زننده بانک کوثر گوهردشت و همچنین ١٢ نفر از لیدرهای تجمع ها در کرج خبر داد.وهمچنین عباس قاسمی دادستان عمومی و انقلاب اراک بدون ارائه آمار دقیقی از بازداشت شدگان گفت : بر اساس اقدامات انجام شده از سوی دستگاهای متولی استان ، تعدادی از کسانی که رهبری اغتشاشات اخیر را بر عهده داشتند دستگیر شدند .از طرفی دیگر دادستان مشهد از بازداشت نزدیک نزدیک به ٢٠٠ نفر در این شهر خبر داد و در این رابطه فرماندار تهران اعلام داشت ، ۴۵٠ نفر از معترضان بازداشت و به مقامات قضایی تحویل شده اند . در عین حال گزارشها از شهرهای کوچک در سراسر ایران حاکی است که بازداشت ها در برخی شهرها مانند شادگان در استان خوزستان گسترده بوده است .پروانه سلحشوری نماینده مجلس ایران در گفتگو با جامعه نو اعلام کرد که ، وزارت اطلاعات متولی بازداشت دانشجویان است ، در چند روز گذشته حدود ٩٠ دانشجو بازداشت شده اند . بیشتر این بازداشت شدگان از دانشجویان طیف چپ در شهرهای مختلف ایران هستند که بیشترشان در خانه بازداشت شده اند .اما در جواب ، شورای صنفی دانشجویان کشور نیز در بیانیه ای با بر شمردن مشکلات و مصائب تشکل های دانشجویی ، با انتشار اسامی برخی از دانشجویان بازداشتی خواستار آزادی بلاقید و شرط و بدون وثیقه و تعهد آنها شده اند .علاوه بر دانشجویان گزارشهایی هم از دستگیری نوجوانان و دانش اموزان در اعتراضات اخیر منتشر شد . در پی این اعتراضات شیرین عبادی خواستار تحریم های سیاسی امریکا علیه جمهوری اسلامی شد و از اعتراضات گسترده مردم ایران حمایت کرده و خواستار در خیابان ماندن مردم و تظاهرات مسالمت امیز شد . وی افزود مردم باید دست از حمایت های ناخواسته خود ، همچون پرداخت قبوض برق ، آب و گاز بکشند و پولهای خود را از بانکها خارج کنند و خواهان همایت نیروی انتظامی و سپاه شد ، و از انها خواست تا صلاح های خود را زمین بگذارند و خواهران و برادرانشان را نکشند .و حالا لطیفیه ای نه چندان شیرین از محسنی اژه ای : وی بیان داشت که کشته شده های اعتراضات دی ماه معتاد بوده و یک نفر در دستشوئی اوین خودکشی کرده است . او در این باره گفت : یک نفر در کلانتری و یک نفر در دستشوئی اوین خودکشی کرده است . هردو معتاده بودند . تیرهای شلیک شده از اسلحه نیروی انتظامی نبوده .در جواب به این طنز پرداز سیاسی ، بسیاری این پرسش را مطرح کردند که ، معتاد بودن یک فرد چه ربطی به حفظ جان او در زندان دارد؟اظهارات محسنی البته جدید نیست ، نگاه مسئولان قوه قضائیه و نهادهای امنیتی همیشه نسبت به معترضین و کشته شدگان اعتراضات مردمی همین بوده است. هشت سال پیش ، هنگامی که ندا اقا سلطان به ضرب گلوله کشته شد ، سناریویی نبود که نچیده باشند و حرف های عجیب و غریبی نبود که نزده باشند . از موساد گرفته تا مترجم کتاب را دخیل در پرونده کردند و هر روز یک نمایشنامه از صدا و سیما پخش کردند.هشت سال پیش همین سناریو برای سیدعلی موسوی خواهرزاده میر حسین موسوسی نیز تکرار شد. او ظهر عاشورا هدف گلوله ای ناشناس قرار گرفت وکشته شد . هیچگاه نگفتند و مشخص نشد ضارب که بوده و از کجا حمایت می شده و اصل داستان چه بوده است ، و حالا باز هم داستان گلوله ای مشکوک و دیگرانی که شلیک می کنند.نمونه های بسیاری در زندان های قوه قضائیه وجود دارد که دیگر فرافکنی و معتاد خواندن جوانان مردم چاره کار این دستگاه نیست .هدی صابر نمونه دیگریست که اعتصاب غذا کرد و در زندان مرد، اما نه بخاطر اعتصاب غذا ، که به شهادت زندانیان ، به دلیل رفتار صورت گرفته در بهداری زندان قلبش از حرکت ایستاد و دیگر نفس نکشید .قوه قضائیه باید به جای معتاد خواندن جوانان بازداشتی و داستان بافی ، به خانواده های کشته شدگان حوادث اخیر تسلیت میگفت ، بابت تقصیر قوه قضائیه ، عذر خواهی می کرد و از پیگیری های این دستگاه برای چگونه کشته شدن جوانان مردم در زندان ها خبر می داد . این جوانان اگر خودکشی هم کرده باشند ، در زندان تحت مدیریت شدید این آقایان است ، چطور توانسته اند پس از بازداشت که حتی بند کفش زندانی نیز از او گرفته می شود در توالت زندان خودکشی کنند؟سخنگوی قوه قضائیه باید به این پرسش و صدها پرسش دیگر پاسخ دهد نه اینکه از گلوله های مشکوک بگوید و جوانان بازداشتی را معتاد بخواند .هرچند که چنین انتظاراتی از دستگاه قضا تبدیل به یک آرزوی محال و دست نیافتنی شده است و کار این قوه روز به روز بدتر می شود.سپس آقای فرداد عسگری با موضوع درددل دانشجویان ومطالبات صنفی سخنرانی کردند.دانشجوهای ایران مطالبات صنفی و رفاهی متعددی از مسئولان دارن که گستره اون از اعتراض به افزایش هزینه های ارائه خدمات دانشجویی تا راه اندازی اتحادیه شوراهای صنفی کشیده شده. بیشتر جمعیت دانشگاه های دولتی رو دانشجوهای غیر بومی تشکیل می دن که این دانشجوها طبیعتا نیازمند امکانات خوابگاهی، تغذیه ای و رفاهی هستن و مطمئنا تحقق درست و به موقع این امکانات می تونه نقش بسزایی در روند توسعه علمی و آموزشی ایران داشته باشه ،در حالیکه الان میبینیم این افراد در دانشگاه ها با مشکلات زیاد صنفی مواجه هستند. تنها دانشجوهای غیر بومی مشکلات صنفی دارن ،بلکه دانشجوهای شاغل به تحصیل در محل زندگی خودشون هم با بسیاری از مشکلات در این ارتباط روبرو هستن. درحال حاظردانشجوهای بعضی دانشگاه ها در حسرت داشتن شورای صنفی هستند.تشکیل شورای صنفی در دانشگاه ها یکی از مهم ترین مطالبات صنفی و رفاهی دانشجوها در سال های اخیر بشمار میره برای اینکه با تشکیل این شورا دانشجوها می تونن دغدغه ها، پیشنهادات و درخواست های خودشون رو از مسئولان مطالبه کنند.این درحالیه که بعضی از دانشگاه های ایران هنوز هیچ تلاشی برای راه اندازی شورای صنفی نکردند. یکی از دانشجوها تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهیدبهشتی در گفتگو با خبرنگار مهر گفته بود: دغدغه دانشجوها در دانشگاه های مختلف تشکیل شورای صنفی با حضور افرادیه که به دنبال مسائل صنفی باشند.دانشگاه شهیدبهشتی از جمله دانشگاه های بزرگ کشوره که طی ۱۰ سال گذشته شورای صنفی نداشته و مسئولان این دانشگاه هم علاقه ای برای راه اندازی این شورا در دانشگاه ندارند.این دانشجو تاکید کرده که: تاالان وعده هایی برای برگزاری انتخابات شورای صنفی این دانشگاه به دانشجوها دادند ولی متاسفانه هنوز این وعده ها وقولهایی که دادند رنگ عملیاتی به خودش نگرفته است .همینطور این دانشجو گفته خیلی از دانشجوهای این دانشگاه با نهادی با عنوان شورای صنفی آشنا نیستن، برای اینکه این دانشگاه سال ها است از وجود این شورا محروم بودهاست . شورای صنفی باید از افرادی تشکیل بشود که کارآیی لازم رو داشته و در محیط دانشگاه مطالبات دانشجویان رو پیگیری کند.
طبق اعلام مسئولان وزارت علوم درحال حاضر تعداد کمی از دانشگاه ها شورای صنفی ندارند که راه اندازی این شوراها درحال پیگیریه تا تمامی دانشگاه ها بتونن از مزیت این شورا استفاده کنند.از طرف دیگه دانشجوها معتقدند واگذاری خدمات دانشجویی به بخش خصوصی به ویژه در زمینه تغذیه باعث شده تا قیمت غذای دانشجویی هرساله زیاد بشه ولی کیفیت همچنان آب میره. این کاهش کیفیت رو میشود تویه اعتراضات ماه های اخیر دانشجوها در دانشگاه های مختلف مثل صنعتی ارومیه، صنعتی سهند، نوشیروانی بابل و دانشگاه تهران هم دید.خصوصی سازی خدمات دانشجویی باعث شده تا قیمت این نوع خدمات مثل تغذیه هرسال زیاد بشود اما کیفیت متناسب با افزایش هزینه ها تغییر نمی کند. در سال های اخیر دیده ایم که قیمت سلف های آزاد تو دانشگاه ها زیاد میشود که این روند باعث نگرانی تعطیل شدن سلف های دانشجویی دربین دانشجوها شده است. زیاد شدن هزینه ها باعث می شود دانشجوها دنبال شغل باشن که این کار روی سطح آموزشی و پژوهشی دانشجوها مطمئنا لطمه وارد می کند و مشکل سنوات و پرداخت شهریه برای انها ایجاد میکند..اجاره خوابگاه ها دغدغه دانشجوهای غیر بومی هم یکی دیگراز نگرانیهای دانشجوها که طی سال های اخیر هم بسیار پررنگ شده میشه به موضوع زیاد شدن قیمت اجاره خوابگاه ها اشاره کرد.دانشجوها اعتقاد دارند که ملزم به پرداخت اجاره بهای خوابگاه هایی هستند که خیلی از زیرساخت های اولیه رو متاسفانه ندارند.یعنی درواقع هرگوشه ای از برنامه های دانشگاهها رو که نگاه میکنیم یه مشکلی دارد.یک دانشجوی دانشگاه هنر تهران هم به خبرنگار مهر در این رابطه گفته بود: هرسال اجاره های خوابگاه ها گرون تر شده اما عملا تغییری تویه کیفیت و زیرساخت های خوابگاهی دیده نمیشه. ارائه خدمات دانشجویی مناسب می تواند بستر توسعه علمی و آموزشی کشوررو مطمئنا رشد بده،درحال حاضر امکانات خوابگاهی مناسب نیست و دانشجوها با کمترین امکانات تویه خوابگاه ها زندگی می کنند.زیادشدن قیمت های خدمات دانشجویی مثل تغذیه وقیمت اجاره خوابگاه ها دغدغه خیلی از دانشجوهاهستش که باید مسئولان فکری برای اون بکنند.اجرای قانون سنوات تحصیلی و رفاهی تویه دانشگاه ها که براساس اون دانشجوها در صورت ورود به ترم ۹ کارشناسی، ترم ۵ کارشناسی ارشد و ترم ۹ دکتری ملزم به پرداخت شهریه و هزینه های خوابگاهی و تغذیه می کند،در همین ارتباط هم خبری را خوندم که یه دانشجو صنعتی ارومیه به خبرنگار مهر گفته بود ،اجرای این قانون باعث شده تا دانشجوها فقط به فکر گذروندن واحدهای درسی خود باشند.این دانشجو گفته بود اگر دانشجویی تو مدت زمان تعیین شده نتواند تحصیل خودش رو تمام بکنه باید شهریه رو پرداخت کنه که این روند شرایطی رو ایجاد کرده که تا دانشجوها از فعالیت در زمینه های پژوهشی غافل بشن و فقط به دنبال گذروندن واحدهای درسی تو مدت معین باشند. با توجه به این مسئله اجرای این قانون تو روند پژوهشی و فناوری دانشگاه ها در آینده هم تاثیر منفی دارد.درآخر با همه این مسائل مطمئناراه اندازی اتحادیه شوراهای صنفی راه حل برون رفت از مشکلات دانشجویی می شود.همینطور یه فعال صنفی دانشگاه صنعتی اصفهان به خبرنگار مهر گفته بود راه اندازی اتحادیه شوراهای صنفی بستری رو فراهم می کند تا دانشجوها بتونن مطالبات خودشان رو در سطح ملی و گسترده مطرح کنند.متاسفانه درحال حاضر هیچ مکان خاصی به عنوان مرجع برای شوراهای صنفی تو کشور نداریم، پس نتیجه میگیریم تشکیل این اتحادیه ،مهم ترین مطالبه ونگرانیهای دانشجوها به حساب می آید.دانشجوها اعتقاد دارن مطالبات صنفی و رفاهی دانشجویان با پیگیری شوراهای صنفی تا حدودی تو دانشگاه ها به صورت داخلی برطرف میشود اما تا زمانی که این شوراها نتوانند در قالب یک اتحادیه و مجمع کشوری فعالیت کنن نمیشه انتظار داشت که این شوراها بتوانند زبان گویای دانشجوها باشند. اما در آخر ببینیم مهمترین مطالبات مشترک دانشجوها چیه؛زیاد شدن هزینه های تغذیه دانشجویی، زیاد شدن اجاره بهای خوابگاه ها، اجرای قانون سنوات، واگذاری خدمات دانشجویی به بخش خصوصی، عدم کیفیت امکانات خوابگاهی و تغذیه ای، پولی سازی آموزش عالی و تشکیل اتحادیه های شورای صنفی و راه اندازی شورای صنفی در تمامی دانشگاه ها از مهم ترین مطالبات دانشجوها در سال های اخیر بوده.است.دانشجویان معتقدند مسئولان آموزش عالی و دانشگاه ها با شنیدن این مطالبات و برنامه ریزی برای تحقق بخشی از اون می تونن زمینه تحصیل موفق و موثر دانشجویان در کشور روفراهم کنند.
دلنوشته
نگار کلایی
بلبل زیبا صدا پر بزن، هوا بارونیه
هر صدایی که بخونه تو قفس زندونیه
عاقبت هنرمند ویرونیه
پر بزن اگر پر پروازت و شکستن
عاشقی کن جایی که دلت و نشکستن
بلبل زیبا صدا جای تو توی وطن
اگرچه وطن قفس عالم
پر بزن ما همه از یک دردیم
توی جنگ نرم، بیصدا پر مرگیم
پرنده هرجا باشی قلبت پر از درد
تو دلت از سکوت پر حرف
اعتراضات مردمی در دی 1396
مریم مرادی
مدتی پیش از شروع تظاهرات مردمی ، سپرده گذاران موسسات مالی اعتباری غیرمجاز اکثرا ، بازنشستههایی بودند که با پساندازهای خود برای دریافت سود در این موسسات که فکر میکردند از طرف بانک مرکزی تایید شدهاند سپردهگذاری کرده و حالا اموال خود را بر باد رفته میدیدند. با رسیدگی نشدن به مطالبات آنها صدای اعتراضشان بلند شد و ابتدا ماهی یک بار و سپس هفتهای یکبار و این اواخر تقریبا هر روز در مقابل بانک مرکزی، مجلس شورای اسلامی، نهاد ریاستجمهوری و قوه قضاییه دست به تجمعی مسالمتآمیز زده و خواهان احقاق حق خود بودند.
موضوع آنچنان پیچیده شد که سران سه قوه برای حل مشکل جلساتی را ترتیب دادند. به گفته مسئولان مشکل تقریبا ۹۸ درصد این سپردهگذاران که البته مبالغ پایینی بود حل شد اما آن دو درصد باقیمانده مبالغ هنگفتی است که باید راهکار مناسبی برای احقاق حقشان پیدا شود.هنوز مشکل سپردهگذاران و اعتراضات آنها حل نشده بود که لایحه بودجه ۹۷ جنجال تازهای در میان مردم و به خصوص در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به راه انداخت. عدهای از مردم به نحوه تخصیص بودجه انتقاد داشتند بهخصوص که گفته شد قرار است یارانه برخی افراد قطع شود و یا قیمت بنزین به ۱۵۰۰ تومان برسد. انتقادات به بودجه و با وجود اینکه گفته میشود دولت کسری بودجه دارد و برای جبران مجبور به گران کردن برخی تعرفهها است، چرا به برخی نهادها که نحوه عملکردشان هم شفاف نیست بودجههای میلیاردی اختصاص یافته است آتش انتقادات را تندتر کرد.این بحثها همچنان در میان مردم و شبکههای اجتماعی داغ بود که گرانی ناگهانی قیمت تخممرغ طاقت مردم را طاق کرد. این درست نقطه عطف ماجرا بود. مخالفان دولت در مشهد فرصت را غنیمت شمردند تا تجمعاتی را علیه سیاستهای اقتصادی دولت و شخص رییسجمهور ترتیب دهند. این تجمعات که هم سپردهگذاران بلاتکلیف و هم مردم ناراضی از وضع معیشتی در آن حضور داشتند کم کم به آشوبی مبدل و شعارها از ضد دولتی به ضد حکومتی تبدیل شدند. نکته ای که ترتیبدهندگان از آن غافل بودند این است که ممکن است شروع کننده یک اتفاق باشند اما لزوما پایان دادن به آن دست آنها نخواهد بود.خبر تجمعات مشهد در سکوت رسانه ملی از طریق فضای مجازی به سرعت در تمام کشور پخش شد و دامنه این اعتراض در روز جمعه از خراسان به سایر استانها از جمله اصفهان، کرمانشاه، قم، قزوین، خوزستان و … کشیده شد. دیگر بحث سپردهگذاران مطرح نبود. تجمع کنندگان را افرادی خشمگین تشکیل می دادند که اعتراض از وضع معیشتی را به مسائل دیگری از جمله آزادیهای اجتماعی و سیاسی هم بسط دادند و با حضور نیروهای انتظامی و تلاش برای حفظ امنیت هم شعارها تندتر و هم برخوردها بیشتر شد.این اعتراضات در سکوت صداوسیما شنبه هم ادامه پیدا کرد و در این روز جدای از مساله سپردهگذاران و ناراضیان از وضع معیشت، برخی اهالی تهران هم به خیابان آمدند. این اتفاق در چند شهر دیگر هم تکرار شد. اما از نظر گستردگی در مناطق مختلف کشور تاملبرانگیز است.به طور قطع هیچ کس با نبود امنیت و ایجاد اغتشاش و التهاب در جامعه موافق نیست. آن هم در کشوری که با وجود بمباران تبلیغاتی از خارج و البته داخل، تلاش میشود فاصلههای قومیتی و مذهبی بین مردم ایجاد شده و در منطقه آشوبزده خاورمیانه، ایران هم به سوریهای دیگر تبدیل شود. اما سوال اینجاست که چه ساز و کاری برای اعتراضات مدنی مردم در نظر گرفته شده است؟ طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی “تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است”.بر اساس همین اصل ابتدا سپردهگذاران در چند ماه گذشته دست به تحصن و اعتراض زدند اما در آن مدت کدام یک از مسئولان به میان آن ها رفت و نشان داد که صدای آنها را شنیده است.از سوی دیگر اگر مردم ایران به مشکل و معضلی اعتراض داشته باشند چه راهی برای بیان آن خواهند داشت؟ آیا مکان معینی برای اعتراضات مسالمتآمیز مردم در نظر گرفته شده و یا رسانهها میتوانند تمام و کمال به انعکاس اعتراضات بپردازند؟ برخی مسئولین که انگار در برج عاج نشستهاند از آنچه در زیر پوست جامعه میگذرد خبر ندارند و هر ندای مخالف و منتقدی را اغتشاش و آشوب و سازماندهیشده از سوی بیگانگان می پندارند!!!اعتراض حق هر شهروند ایرانی است و اعتراض کردن نشانه زنده و پویا بودن این جامعه است؛ اما در فقدان نهادهای مدنی پرقدرت، بروز خواستههای مردم بعضا به صورت غیرقانونی مطرح میشود و به عنوان بستری برای سوءاستفاده قرار میگیرد.تجمعاتی که انجام میشود به دلیل مسائل اقتصادی است اما چون ساماندهی ندارد از کنترل خارج میشود. با بها دادن به تشکلهای صنفی، کارگری یا سیاسی اعتراضهای مردم میتواند کنترل شود تا هم مردم اعتراض خود را بیان کنند و هم تجمعات آنها موجب سوء استفاده قرار نگیرد. از طرفی باید دانست که اعتراضات مردمی به مسائل اقتصادی و معیشتی و نگرانی از گرانیها مربوط میشود و افرادی که به خیابانها آمدهاند دلایل و انگیزهشان همین مسائل اقتصادی و معیشتی است. البته نباید این نکته را فراموش کرد که در میان این مردم طیفهای مختلفی حضور دارند که همه آنها از مردم ایران هستند و از قاره دیگری نیامدهاند. در میان معترضان هم سالخوردگانی که اغلب از سپردهگذاران موسسات مالی بودند حضور داشتند، هم جوانانی که از بیکاری به ستوه آمدهاند، هم کارگرانی که از فقر و گرانی خشمگینند، هم دانشجویانی که آرمان خود را حمایت از مظلومین میدانند، هم معترضانی که هنوز مشکلشان از سال ۸۸ حل نشده و زنان و کودکانی که حق اساسی خود را میخواهند و تاکنون هیچکس صدای آنان را نشنیده است .
دولت ناکارامد،ناتوان از پاسخگویی به مردم
تقی صیاد مصطفی
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در جلسه هیات دولت به نارآمی های اخیر ایران واکنش نشان داد.در حالی که انتظارها برای گفتگوی روحانی از شبکه یک بالا گرفته بود و برخی کاربران با هشتگ «روحانی چه بگه» در حال طرح مطالبات خود بودند، شبکه خبر سخنرانی روحانی در هیات دولت را که قبلا توسط رسانه ها منتشر شده بود، پخش کرد. هر دو اتفاق نشان داد که رئیس جمهور ایران در پیشبرد یک خواست حداقلی و واکنشی که طبیعی است، قدرتی ندارد و زور صداوسیما بیشتر از اوست. فاقد اقتدار بودن روحانی در این زمینه به راحتی سبب می شود مخاطب او را جدی نگیرد. این ضرر صرفا کوتاه مدت نیست، تصویر کلی یک رئیس جمهور در خلال همین اتفاقات شکل می گیرد.اشتباه دوم اما محتوای سخنرانی روحانی بود که در مقام یک آخوند، به نصیحت کردن طیف های مختلف پرداخت.مهم ترین تاکتیک او در این سخنرانی، فرافکنی بود. او گفت مردم علاوه بر اعتراض اقتصادی، به فساد و شفافیت هم اعتراض دارند و می خواهند در بخش های دیگر هم شفافیت باشد تا بتوانند قضاوت دقیقی داشته باشند. در واقع، او توضیح داد که قضاوت فعلی مردم دقیق نیست و اینکه «همه نقدهای مردم را به دستگاه اجرایی برگردانیم، بی دقتی است.» به نظر می رسد مشاوران روحانی شعارهای روزهای اخیر را به اطلاع او نرسانده اند. مردم در روزهای اخیر علیه کلیت حاکمیت، روسای قوه قضاییه و مقننه و رهبر جمهوری اسلامی شعار داده اند. در هیچ تجمعی همه شعارها علیه دولت نبوده است.فرافکنی دوم او توام با جعل بود. او از مقام های امنیتی و نیروی انتظامی تشکر کرد، چون به تعبیر روحانی شکیبایی خود را حفظ کرده اند. تا لحظه ای که روحانی حرف می زد، خبر مرگ ۳نفر، مجروح شدن ده ها نفر و بازداشت صدها نفر تایید شده بود. رئیس جمهور نه تنها هیچ همدردی با خانواده جان باختگان که ممکن است حتی در تظاهرات شرکت نکرده و یا به جایی حمله نکرده باشند، نکرد، بلکه با قاطی کردن نقد و خشونت، به نصیحت کردن مردم پرداخت. مردمی که در ده ها شهر ایران به خیابان آمده بودند، قبلا نصیحت ها را گوش کرده بودند. طرح سوال هایی چون «آیا اگر در جامعه ناآرامی داشته باشیم، اشتغال ما بیشتر شده و وضعیت اقتصادی مردم بهتر می شود؟»، به انشاهای دوران ابتدایی شبیه بود تا نطق یک رئیس جمهور. معترضان عذرخواهی می خواستند و مسئولیت پذیری و پیشنهاد، چیزی که در نطق حسن روحانی وجود نداشت.فرافکنی سوم اما طبق سنت رایج جمهوری اسلامی به ایما و اشاره به ترامپ و عربستان باز می گشت، اینکه خودشان مشکل دارند و دلسوز مردم ایران نیستند. احتمالا هر اصولگرایی هم جای روحانی سخن می گفتهمین رویه را تکرار کرد. اگر هر کدام از معترضان می خواست حرف بزند، بهتر و صریح تر از روحانی همین حرف ها را می زد.روحانی بدون توجه به موقعیت و مسئولیت خود سخنرانی کرد. او البته در این سخنرانی بر خلاف اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور، اشاره مستقیم یا غیرمستقیم به دولت و یا مخالفان دولت قبل نکرد ولی به شیوه های مختلف توضیح داد که وضع در بسیاری از حوزه ها بهتر شده و مسئولان دولت نتوانسته اند دستاوردها را به صورت دقیق برای مردم تبیین کنند. روحانی از این منظر یک دوگانه مدام را در سخنرانی اش ترسیم کرد، مردم حق اعتراض دارند ولی معترضین اطلاعات دقیقی ندارند. این دوگانه بدترین انتخاب ممکن در مواجهه با معترضان است. کسی که معترض است، از وضعیت اقتصادی خود، برباد رفتن پول هایش در صندوق قرض الحسنه، بیکاری فرزندانش، فساد مسئولین، ناتوانی در تامین هزینه های زندگی و … اطلاع دقیق دارد. معترضی که در خیابان است، موظف نیست دستاورد و وضعیت دولت را گزارش دهد، وضعیت خودش را گزارش می دهد.حسن روحانی منبری خوب و باسابقه ای است، از سال۵۷ تاکنون نیز به قدرت منبری بودن خود نازیده است ولی بحران اخیر نشان داد که او حداقل هنگامی که خودش از بازیگران اصلی است و درگیر ماجرا شده، از قدرت اقناع گری برخوردار نیست.سخنرانی اخیر همچنان نشان داد که کماکان تاکتیک اصلی او خشمگین نکردن لایه های دیگر حاکمیت است. حداقل می توان گفت فعلا او به عنوان رئیس جمهور حق دارد در محدوده ای سخن بگوید که لایه های دیگر حاکمیت خشمگین نشود. وضعیتی که روحانی برای خود رقم زده، محصول یک بده بستان سیاسی با لایه های دیگر حاکمیت است که ماه ها درباره آن گفتگو می شود. در چنین فضایی بود که او ناتوان از گفتگوی صریح شد.گفتگوی صریح و مسئولانه و وعده مشخص توسط یک رئیس جمهور نیازمند بازوان قدرتمند و اراده ای جدی برای جلو رفتن بود، چیزی که روحانی دقیقا در انتخابات به آن اشاره کرد و از مردم خواست به همین دلیل به او رای بدهند، ولی دیروز به خوبی نشان داد که فاقد آن است، با وجود ۲۴میلیون رای. حتی اگر صندوق رای را کماکان یک مسیر و بستر مفید برای تغییر در ایران بدانیم، سخنرانی روحانی نشان داد او کسی نیست که بتواند چنین ایده ای را عملی کند.این روزها اگر صفحات روزنامه ها و بویژه خبرنامه های اینترنتی را مشاهده کنیم، متوجه خواهیم شد که بدون اغراق داغ ترین خبرهارا خود کشی یا خودسوزی، کشتن و یا فرار و خودفروشی دختران، آنهم دختران کم سن و سال تشکیل میدهند.دلایل این فجایع و بویژه فرار این جمعیت میلیونی را بسیاری ازصاحبنظران، جنگ، فقر و دیگر نابسامانی ها میدانند اما قبل از همه، بی حقوقی، اختناق سیاسی، ستم جنسی و بی عدالتی عامل اصلی این فجایع هستند.از آغازبه قدرت رسیدن روحانیون شیعه درایران و تحمیل حاکمیت اسلام، قبل ازهمه زنان و حقوق آنان با معضل و مشکل جدی تبدیل گردید، که با نبود بند برابر زن و مرد در دولت براین ناحقی حکومتی مهر تائید زده است.پس از انقلاب، شیوه لباس پوشیدن زنان، مشاغل، تحصیل، ورزش، رابطه دختران و پسران، حضور آنان در بیرون از خانه مسائل حادی بودند که نه جمهوری اسلامی راه حل منطقی و انسانی برای آنها ارائه داد و نه زنان مترقی و مبارز زیربار قوانین قرون وسطائی رفتند.کدام یک از کشورهای مترقی جهان هنوز بی خبر اند و نمی دانند که قوانین سنگسار و قصاص، حجاب اجباری، محرومیت از حق طلاق و حق داشتن گذرنامه بدون اجازه شوهر و غیره در سرزمین های اسلامی و بویژه در ایران، جزئی لاینفک از قوانین مملکتی است و همچنان پا بر جا است؟!چه کسی هنوز نمیداند، هزاران زن همه روزه در جهنمی که در ایران بوجود آورده اند، رنج می برند و برای نجات جان خویش و فرزندانشان چاره جوئی می کنند و برای فرار از مملکت انواع خطرات را به جان می خرند؟من فکر میکنم، برای آن دسته از انسانهای آزادیخواه که مسلمان نیستند و یا در کشور اسلامی زندگی نکرده اند، مشکل است درک نمایند که یک مرد مسلمان با تربیت اسلامی چه تصوراتی از زن دارد و چگونه به یک زن می اندیشد؟ در هر حال، شما اگر از یک مرد مسلمان سنتی بپرسید که یک زن چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ در مرحله نخست، خواهید شنید: که معتقد به اصول اخلاقی باشد! معتقد به اصول اخلاقی از دید این مرد مسلمان در آن خلاصه نمی شود که یک زن پایبند به اصول انسانی باشد، بلکه منظور او چیز دیگری است. یعنی یک زن پایبند به اصول اخلاقی از نظر ایشان، باید در بست تابع و خادم شوهرش باشد. اگر مثلا در خارج از خانه شغلی دارد و یا کارمند است، باز هم باید کلید دار آشپزخانه باشد! و اگر زنی هم خانه دار باشد که وظیفه آشپزی و غیره بر دوش اوست، این وظایف از نظر یک مرد در ایران کار به حساب نمی آید و اگر زنی به این نوع اندیشیدن اعتراض کند، از آقای خانه اش خواهد شنید: پختن غذا و گذاشتن چهار تا پیراهن توی ماشین لباس شوئی و شستن چند تکه ظرف و بچه داری هم کار شد و نیاز به بحث و قانون دارد؟! اگر در ادامه کوچکترین اعتراضی به آن بشود، دیوار قانونی مردسالاری که جمهوری اسلامی در ایران بوجود آورده، در مقابل زنان قرار دارد که یا باید به آن تن داده شود و یا باید برده وار پذیرفت و سکوت نمود. بعلاوه همه این تضییقات اگر زنی وابسته به گروه اقلیت مذهبی و غیر اسلامی باشد و یا به دلیل همین تضییقات دین اسلام را رها کرده باشد، مرتکب جرم چند برابر است و از برده بد تر با او رفتار خواهد شد. تصورش را بکنید چنین زنی اگر بخواهد به این حق کشی ها و نا برابریها اعتراض نماید، باچه جرم نابخشودنی مواجه خواهد شد؟زنان و دختران ایران وقتی با تمام وجود از حقوقی گریزان هستند که از تار و پودش بوی نفرت از بشریت و آزادی و حقوق انسانی می آید! از احادیث و آیات، از نماز و روزه اجباری، از صیغه و کنترل باکرگی دختران ! از مرگ و گریه و غم و عزا، از مسجد و دعای کمیل، از حجاب و مقنعه، از اذان و اقامه، از دست نماز و تیمم، از سحر و افطار، از طاهر و نجس، از افسانه بافی و اعتقاد به آن گریزان هستند،ازتحمیل اجباری اینها نه از مبارزه با آنها! زنان ایران گریزان از جمهوری إسلامی ایران هستند.
مسیحیان ایران
حسین کفایت حقیقی
با وجود آن که اقلیتهای مسیحی، یهودی و زرتشتی در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته شدهاند، اما این گروهها هنوز مورد تبعیض قرار میگیرند. پس از استقرار جمهوری اسلامی، وضعیت اجتماعی مسیحیان ایران نسبت به گذشته محدودتر شده و گزارشهای متعددی از بازداشت و آزار مسیحیان به دلیل تلاش برای انجام علنی فرایض دینیشان منتشر شده است. تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی در سیستم حقوقی، در زمینه مسائل آموزشی و فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی، مخصوصا آشکار است.مسئلهی اقلیتها و حقوق آنان یکی از مهمترین مباحث حقوق بشری در دنیای امروز است. رعایت حقوق اقلیتهای قومی، مذهبی، زبانی و…، از وظایف کلیدی و از مشخصههای اساسی حکومتهای دموکراتیک است. مهمترین آزادیهایی که در اعلامیهی حقوق بشر بر آن تاکید شده، آزادی عقیده و مذهب، آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی اجتماعات و آزادی مسافرت است. این آزادیها در اصول عقاید همهی احزاب سیاسی و برنامهها و هدفهای مورد ادعای اکثریت قریب به اتفاق حکومتها نیز گنجانده شده و کشورهای عضو سازمان ملل متحد نیز با تصویب اعلامیهی حقوق بشر آن را پذیرفتهاند. ولی بر اساس آخرین بررسیهای سازمانهای بینالمللی، جمهوری اسلامی ناقض حقوق اقلیتهای ساکن ایران بوده وهمچنان هست. ایران با مساحتی در حدود 631.660مایل مربع جمعیتی در حدود هفتاد میلیون نفر دارد. حدود 97 درصد از این جمعیتمسلمان است که از این تعداد 89 درصد شیعه و 8 درصد سنی هستند. جمعیت اهل سنت ایرانرا اغلب ترکمنها، اعراب، بلوچها و کردهای ساکن جنوب غربی، جنوب شرقی و شمال غربیکشور تشکیل میدهند؛ و بدین ترتیب، اقلیتهای قومی و منطقهای نیز به شمار میروند. پیروان اخوتهای صوفی نیز در نقاط مختلف حضور دارند؛ اما آمار قابل اطمینانی از تعداد آنان در دست نیست. طبق آخرین سرشماری ملی رسمی در سال 1996، 59.8 میلیون مسلمان، 30.000 زرتشتی، 79.000 مسیحی، 13.000 یهودی، 28.000 «سایر»و 47.000 «اظهار نشده» ساکن ایران بودهاند. بزرگ تریناقلیت غیر مسلمان را با میانگین 300.000 تا 350.000 پیرو در سراسر ایران، جامعهی بهاییتشکیل میدهد. برآوردها دربارهی جامعهی یهودی بین 20.000 تا 30.000 نفر متغیراست. این آمار نشان دهندهی کاهش قابل توجه جمعیت 75.000 تا 80.000 نفرییهودیانی است که تا پیش از انقلاب 1979 در این کشور ساکن بودند. طبق آمارهای سازمان ملل متحد، در حدود صد تا سیصد هزار مسیحی که اکثریت آنها را ارامنهتشکیل میدهند در ایران زندگی میکنند. گذشته از باورهای مذهبی، مسیحیان ایران را اقلیتهای قومی ارامنه، آشوریها و کلدانیها تشکیل میدهند. تا قبل از انقلاب 1357 حدود 250 هزار نفر ارمنی در ایران ساکن بودند. از 1979 به بعد حدود نیمی از آنها به اروپای غربی و آمریکا مهاجرت کردهاند. طبق برآوردهای غیر رسمی، جمعیت مسیحیان آسوری یا آشوریایران حدود 100.000 نفر است. ایران همچنین دارای جمعیتهای پروتستان، از جملهمسیحیان بشارتی است. به گزارش نمایندهی ویژهی سازمان ملل متحد، مسیحیان با نرخیمعادل 15.000 تا 20.000 نفر در سال در حال مهاجرت از ایران هستند. ماندانیان، کهاساس مذهب آنها عقاید عرفانی ما قبل دوران مسیحیت است، با جمعیتی در حدود پنج تا ده هزار نفر عمدتا ساکن استان خوزستان در جنوب غربی این کشور هستند. با وجود آن که اقلیتهای مسیحی، یهودی و زرتشتی در قانون اساسی کنونی ایران به رسمیت شناخته شدهاند، اما این گروهها نیز مورد تبعیض قرار میگیرند. وضعیت اجتماعی مسیحیان ایران، پس از استقرار جمهوری اسلامی، نسبت به گذشته محدودتر شده و گزارشهای متعددی از بازداشت و آزار مسیحیان به دلیل تلاش برای انجام علنی فرایض دینیشان منتشر شده است. به گزارش ماریو گالگانو، یکی از نمایندگان کنفرانس اسقفهای سویس در سفری که چند سال پیش به ایران داشت، مسیحیان این کشور از آزادی مذهبی کامل برخوردار نیستند و تنها در محدودهی بستهی جامعهی خود میتوانند مراسم مذهبی خود را انجام دهند. به گفتهی وی، “مسیحیان ایران میتوانند عبادت کنند و آیین عشاء ربانی خود را انجام دهند؛ ولی نمیتوانند فراتر از آن روند و اجازه ندارند عقاید و اعتقادات خود را در خارج از جامعهشان بیان کنند.” دولت جمهوری اسلامی با دقت تمام ممنوعیتهای خود را بر فعالیتهایتبلیغی مسیحیان بشارتی با تعطیلی کلیساها و دستگیری نو مسیحیان اعمال میکند. اعضای «اجتماعات بشارتی» باید کارتهای عضویت حمل کرده و کپی آنها را نیز تسلیممسئولین نمایند. هویت عبادت کنندگان توسط مامورانی در بیرون کلیساهای آنها کنترل میشود. دولت گردهمایی برای مراسم بشارتی را به یکشنبهها محدود نموده و به مسئولینکلیسا دستور داده شده تا وزارت اطلاعات و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پیش ازپذیرش اعضای جدید به کلیساهای خود مطلع سازند. رهبرانکلیسای بشارتی تحت فشار مسئولان قرار میگیرند تا با امضای تعهدنامه متعهد شوند کهمسلمانان را مسیحی نکنند و از حضور آنها در مراسم کلیساها نیز جلوگیری به عملآورند. اخیرا یکى از مسئولان «انجمن کلیساى دربند» – نهاد نزدیک به واتیکان که به امور مسیحیان در کشورهایى که آزادى کامل مذهبى رعایت نمىشود رسیدگى مىکند، در مصاحبهای با «رادیو فردا» گفت: “ما متن سخنرانى محمود احمدى نژاد در جمع استانداران جمهورى اسلامى را به دست آوردهایم. در این اجتماع گویا رییس جمهورى اسلامى از استانداران خواسته است به هر صورتى از فعالیت گروههاى مسیحى، و به ویژه مسلمانانى که به مسیحیت روى آوردهاند، جلوگیرى به عمل آورند.” بنا به گفتهی وی، صاحبان مغازههای خوار وبار فروشی غیرمسلمان باید تابلویی برای اعلام دین خود در جلوی مغازه نصب کردهباشند. دولت ایران همچنین گروههای مسیحی بشارتی را تحتفشار قرارداده تا فهرستی از اعضای کلیسای خود تنظیم کرده و به مسئولین ارایه دهند، امابشارتیها در برابر این خواست از خود مقاومت نشان دادهاند. با این حال، به این نکته هم باید توجه داشت که فشار بر اقلیت مسیحی در ایران با حکومت جمهوری اسلامی آغاز نشده، اما در طول سه دههی اخیر ابعاد گستردهای یافته و «قانونی» شده است. انقلاب مشروطیت در حدود صد سال پیش، بر این تفکر که “غیرمسلمان نمیتواند بر مسلمان ریاست کند” خط بطلان کشید. سپردن ریاست دستگاه انتظامی کشور به «یپرم خان» ارمنی نمونهی این دیدگاه است. اما انقلاب مشروطه نتوانست دست روحانیان مسلمان را از قوانین و امور اجتماعی و سیاسی کوتاه کند. در همان دوران، شیخ فضل الله نوری، روحانی مخالف «مشروطه» در این زمینه گفته بود: “…قانون اساسی چه معنی دارد؟ قانون اساسی ما مسلمانان همان اسلام است و اعتبار به اکثریت آرا، حرام تشریعی و بدعت در دین است سرکوب، پیگرد و کشتار رهبران و فعالان اقلیتهای مذهبی عدم تحمل دگراندیشان سیاسی و عقیدتی که به اشکال مختلف در طول تاریخ ایران وجود داشت، با استقرار جمهوری اسلامی، جنبهی رسمی و قانونی نیز یافت. پس از انقلاب 1357(1979)، امام جمعهها، به ویژه در شهرهای کوچک، مانع از کسب و کار آزاد مسیحیان شدند و بخش بزرگی از این اقلیت را یا به انزوا در محدودهی جامعهی خود مجبور ساختند، یا باعث مهاجرت آنان به خارج از کشور شدند. اما محدودیتها و آزار اجتماعی و فرهنگی مسیحیان در همین محدوده باقی نمیماند. تاکنون نیز نام تعدادی از کشیشان و مسیحیان فعالی که گروههای فشار وابسته به رژیم آنان را به قتل رساندهاند در اسناد گوناگون اعلام و افشا شده است. از آن جمله، میتوان به دو کشیش به نامهای «ارسطو سیاح» و «بهرام دهقانی تفتی» اشاره کرد که در اوایل انقلاب در شیراز به قتل رسیدند. در سال ١٩٩٠ کشیش حسین سودمند در مشهد به دار آویخته شد. پس از آن جهان شاهد جنایات هولناک سال ١٣٧٣ (١٩٩٧) به دست گروههای فشار و کشتار حکومت اسلامی بود: کشتار فجیع سه کشیش مسیحی،هایک هوسپیان مهر، تاتاووس میخاییلیان و مهدی دیباج. رژیم جمهوری اسلامی قتل کشیشان مزبور را به سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت داد. حتی در این رابطه سه زن را نیز بهاصطلاح دستگیر کرد که بهادعای رژیم، بلافاصله بهقتل کشیشان و نیز داشتن ارتباط با سازمان مجاهدین اعتراف کردند. پس از افشای عاملان «قتلهای سیاسی زنجیرهای» مشخص شد که قتل این کشیشان نیز به وسیلهی ماموران وزارت اطلاعات انجام شده است. به گزارش سازمان عفو بینالملل، پس از قتل رهبران مسیحی مذکور، سایر رهبران کلیساها از طرف مقامات رژیم تحت فشار قرارگرفتند تا در رادیو و تلویزیون، سازمان مجاهدین خلق را مسئول قتل سه کشیش معرفی نمایند. ولی تعدادی از آنان از انجام این عمل خودداری کرده و برای آنکه دچار انتقام رژیم نشوند، مخفیانه کشور را ترک کردند. دو سال پس از آن، در هفتم مهرماه ١٣٧۵ محمدباقر یوسفی بر درختی در جنگلهای مازندران دار زده شد. شبیخون به جشنهای سال نو میلادی در ایران و جلسات مذهبی مسیحیان، دستگیری، زندان شلاق و شکنجهی آنان نیز در حکومت اسلامی امری عادی شده است. در شهریورماه ١٣٨٣ نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با هجوم به گردهمایی پیروان یکی ازشاخههای دین مسیحیت – جماعت ربانی – دست کم ٨٠ نفر را دستگیر کردند. یکی از بازداشت شدگان حمید پورمند بود که بنابر گزارشها ٢۵ سال پیش از آن تاریخ از اسلام به مسیحیت گرایش یافته بود و خطر اعدام او را تهدید میکرد؛ چرا که مطابق قانون مجازات اسلامی، کیفر بازگشت از اسلام اعدام است. در اواخر ژانویه 2005، او به اتهام جاسوسی در یک دادگاه نظامی محاکمه شد. در 16 فوریه، او به اتهام جاسوسی گناهکار شناخته شده و به3 سال حبس در زندان اوین محکومشد. رای و حکم او متعاقبا توسط یک دادگاه تجدید نظر نظامی مورد تایید قرار گرفت. درپی این رای، پورمند از ارتش اخراج شد و درآمد، بیمهی بازنشستگی و مسکن خانوادهی خودرا از دست داد. در سال 2000، 10 نفر از 13 یهودیای که درسال 1999 به اتهام تماس غیر قانونی با اسراییل، توطئه برای تشکیل سازمان غیر قانونیو به خدمت گرفتن عمال دستگیر شده بودند؛ به چهار تا 13 سال زندان محکوم شدند. یک دادگاه تجدید نظر متعاقبا محکومیتبرای تشکیل سازمان غیرقانونی و به خدمت گرفتن جاسوسان را لغو، اما اتهام تماس غیرقانونی با اسراییل را با محکومیتهای کوتاهتر تایید نمود. در طول این محاکمه و پس از آن، کسب و کارهای تحت مالکیت یهودیاندر تهران و شیراز هدف تخریب و تحریم قرار گرفتند. سیاستهای ضد اسراییلی دولت جدید و وجود این دیدگاه در میان مسلمانانتندرو که تمامی اتباع یهودی کشور حامی صهیونیسم و دولت اسراییل هستند، جو خصومتآمیزی بر ضد این جامعهی کوچک ایجاد کردهاست. رهبران یهودی از بیم اقدامات تلافی جویانه دولت میلی به جلبتوجه نسبت به بدفتاریها از خود نشان نمی دهند. با این حال، تعداد یهودیان ایران به کمتر از نصف آن در پیش از انقلاب کاهش یافته است. تبعیض در سیستم حقوقی اقلیتهای مذهبی از سوی سیستم حقوقی نیز مورد تبعیض قرار دارند. آنهادر شکایتهای حقوقی مربوط به آسیبهای جسمی و مرگ مبالغ کمتری دریافت میکنند ومجازاتهای سنگینتری نیز متحمل میشوند. در ژانویهی 2005، شورای تشخیص مصلحت نظام،الحاق تبصرهای به مادهی 297 قانون مجازات اسلامی مصوبه 1991 را به تصویب رساند کهبه موجب آن «دیه» فوت مسلمانان و غیر مسلمانان برابر شد. اما این برابری شامل مردان وزنان بهایی نمیشود و قتل آنان مجازاتی در پی ندارد. طبق قانون، اقلیتهای مذهبی حق انتخاب شدن برای عضویت در بدنههای نمایندگی یا داشتن مناصب ارشد دولتی یانظامی را ندارند. با این وجود، پنج کرسی از 270 کرسی مجلس شورای اسلامی ایران به اقلیتهای مذهبی اختصاص دارد. از این پنج کرسی، سه کرسی به پیروان دین مسیحیت اختصاصدارد؛ شامل دو کرسی برای مسیحیان ارمنی و یک کرسی برای آسوریان و کلدانیان. همچنین یک کرسیبه یهودیان و یک کرسی نیز به زرتشتیان اختصاص دارد. در حالی که اقلیت مسلمانان اهل سنتکرسی خاصی در مجلس ندارند، اما برای خدمت در این بدنه مجاز هستند.اعضای اقلیتهای مذهبی، از جمله مسلمانان اهل سنت، صاحب حق رای هستند. اما تمامی مذاهباقلیت ایران، از جمله مسلمانان اهل سنت، از حق انتخاب شدن به عنوان رییس جمهورمحرومند. تمامی اقلیتهای مذهبی به درجات مختلف از تبعیضهای رسمی رنج میبرند؛بهخصوص در زمینهی اشتغال، تحصیل و مسکن. حکومت جمهوری اسلامی حق شهروندان مسلمان را برای تغییر یا دست کشیدناز اعتقادات مذهبی خود به رسمیت نمیشناسد؛ و مجازات برگشت از اسلام میتواند مرگ باشد. اعضای اقلیتهای مذهبی، به استثنایمسلمانان اهل سنت، از حق خدمت در قوهی قضاییه و نیروهای امنیتی و مدیریت مدارس دولتیمحروم هستند. متقاضیان اشتغال در بخش دولتی از لحاظ پایبندی به اسلام و داشتن دانشدینی امتحان میشوند. کارمندان دولت که اصول و مقررات اسلامی را رعایت نمیکنند درمعرض مجازات قرار دارند. قانون اساسی مقرر میدارد که ارتش کشور باید اسلامی باشدو تنها آن دسته از افرادی را به خدمت در آورد که به اهداف انقلاب اسلامی پایبندهستند؛ با این وجود، هیچ اقلیت مذهبیای در عمل از انجام خدمت سربازی معاف نیست. داوطلبان تحصیل در دانشگاهها باید در یک آزمون الهیات اسلامی قبول شوند که اینآزمون دسترسی اغلب اقلیتهای مذهبی به آموزش عالی را محدود ساخته است. جز چند مورد استثنایی، تمامیمدیران این مدارس باید مسلمان باشند و کلیهی کتب درسی و متون دینیشان باید به تایید وزارت آموزش و پرورشرسیده باشد. لزوماخذ تاییدیه در برخی از موارد هزینههای ترجمه هنگفتی را به جوامع اقلیت تحمیل میکند. مدارس ارامنه در تهران تنها داراى یک مدیر و هشت معاون ارمنى هستند؛ و دیگر مدارس ارامنه در کشور را مدیران مسلمان سرپرستى مىکننددر سال ۸۲ تبصرهی ذیل بند ۱ شرایط عمومى به این بند اضافه شد: «در مورد مدیر مدارس اقلیتهاى دینى التزام به قانون اساسى کافى است.» مطابق این بخشنامه، ظاهرا اکنون مانع قانونى در انتخاب مدیران اقلیت براى پست مدیریت مدارس خودشان وجود ندارد و آنان نیز مىتوانند در صورت احراز شرایط، مدیریت مدرسه را به عهده بگیرند. به گفتهی گئورگ وارطان، نمایندهی ارامنه تهران و شمال در مجلس هفتم ، تمام مدارس اقلیت ارمنى در اوایل انقلاب تعطیل شد و ارامنه با آموزش و پرورش وقت بر سر نحوهی تدریس زبان ارمنى اختلاف داشتند. آموزش و پرورش وقت توقع داشت که کلاسهاى دینى ارامنه هم به زبان فارسى برگزار شود؛ و به همین علت مدارس تعطیل شد. اما با توافقاتى که سالها بعد صورت گرفت، ما هم در طول این سالها ترجیح مى دادیم که مدیرانمان مسلمان باشند و علت آن هم ارتباطات مدیرمسلمان با بیرون و دولت بوده است. » دو مجتمع آموزشی آشوریان در تهران، مجتمع حضرت مریم (دخترانه) و بهنام (پسرانه) نیز از ابتداى انقلاب تاکنون مدیران مسلمان داشتهاند. جمعبندی اجمالی مشکلات اقلیتهای مذهبی گذشته از فشارهای سیاسی، در حال حاضر، مشکلات اقلیتهای مذهبی ساکن ایران را میتوان به شرح زیر برشمرد: الف- آموزش و پرورش: تدریس زبان مادری و امور دینی بعد از طی مراحلی اکنون مطابق قانون اساسی در مدارس ویژهی آنان صورت میگیرد؛ اما با نظارت و کنترل کامل و در محدودهای بسته. ب- مسایل فرهنگی و مذهبی: انجام آزادانهی شعائر دینی در جامعه ممکن نیست و تحت کنترل و نظارت است. تبلیغ دینهای اقلیت ممکن نیست و پیروان آنها به عناوین مختلف تحت آزار قرار دارند. به آنها به چشم جاسوسان غرب و اسراییل نگاه میشود ؛ و نیروهای فعالشان به بهانههای مختلف تحت پیگرد قرار میگیرند. برگشت از دین اسلام و پیوستن به دین دیگر جایز نیست و عواقب دشوار و خطرناکی برای مسلمانی که به دین دیگری بپیوندد دارد. زنان ارمنی باید مانند اکثریت مسلمانان حجاب اسلامی به تن داشته باشند و در مورد حقوق خانواده پیرو مقررات اسلامی باشند. ج- اجتماعی و سیاسی: اخیراً قانون منع استخدام اقلیتها در دوایر دولتی و قانون دیه اقلیتهای مذهبی با تصویب مجلس و شورای مصلحت نظام و حکم رهبر لغو شد. اما اقلیتهای مذهبی حق انتخاب و انتصاب شدن به مقامهایی چون ریاست جمهوری، نخست وزیری، وزارت و غیره ندارند. از آنجا که اکثر اقوام و ملیتهای ساکن ایران از نظر مذهبی نیز در اقلیت قرار میگیرند، این تبعیض و محدودیت از این طریق به آنها هم منتقل میشود. جمهوری اسلامی تبعیض را وجههی قانونی بخشیده و با حربهی قانون، قوهی قضاییه و نیروی انتظامی، آن را به مردم تحمیل کرده است. تنها راه استقرار حاکمیتی ملی و دمکراتیک در ایران، تغییر قوانین تبعیضآمیز، پذیرش حقانیت هویت ملی و زبانی متفاوتساکنان این سرزمین کهن و تشکیل کشوری فدرال و با حقوق برابر برای تمام اقوام یا پیروان مذاهبساکن آن است. پذیرش دموکراسی و حق حاکمیت انسانها بر سرنوشت خویش که از اساسی ترین بندهایحقوق بشر است، مستلزم پذیرش حق حاکمیت اقوام و ملیتهای ساکن ایران – از جمله ترکها، کردها، بلوچها- بر سرنوشت خویش و امکان آموزش، رشد و گسترش زبان، فرهنگ و باورهای آنان است؛ و تضمین آزادی عقیده، وجدان و مذهب برای همهی ساکنان این سرزمین پهناور.
خشونت علیه زنان
رویا ایرانی
خشونت علیه زنان،خشونت علیه انسان است.برای منع جهانی خشونت علیه زنان باید به منافع کل بشریت اندیشید.در جهان ما بیشتر افردی که به قدرت می رسند به اعتبار آن ،اعمال خشونت به دیگران را روا می دانند.خشونت علیه زنان ،شاید از نخستین خشونت های تاریخ انسانی باشد،داستانهایی چون ، زن زائده ای ازدنده چپ مرد است و…زنان را فرودست روایت می کنند و خشونت های روایی در داستان های تاریخی نشان از میل بی پایان مردان زمین برای غلبه جنسیتی است.به گفته خانم هیلاری کلینتون ، حقوق بشر همان حقوق زنان،و حقوق زنان دقیقا همان حقوق بشر است.البته در مساله رواج پدیده خشونت علیه زنان،خود زنان هم گاهی مجرم هستند چرا که در خیلی موارد، خشونت را پذیرفته و حتی سهوا یا عمدا، بر علیه دیگر زنان به کار می برند.ضرب و شتم ازمظاهرآشکار خشونت است، هرچند که ،خشونت فقط آزار فیزیکی نیست ،خشونت یعنی در معرض رفتارهای ناعادلانه قرار بگیریم.خشونت یعنی محرومیت و محدودیت،محدودیت نسبت به تمام آزادی های انسانی…بیشترین قربانیان خشونت خانگی ،زنان هستند که در اغلب اوقات شاید ندانند بر علیه آنان خشونتی در حال انجام است.از نمونه های خشونت خانگی این است که فردی از اعضای خانواده به قصد آسیب رساندن به شما،دسترسی تان رابه منابعی مانند غذا ،پوشاک ،مسکن و دارو محدود سازد.اگر فردی مانع بیرون رفتن شما از خانه شود،یا شما را از دوستان و اقوام دور نگه دارد،مانع دسترسی تان به اینترنت ،تلفن ،کسب تحصیل یا شغل مناسب شود ،شما قربانی خشونت خانگی هستید.اگر آن فرد به قصد آسیب ،شما را تحقیر کند،برسرتان فریاد بزند و شما را بترساند،دشنام و ناسزا بگوید ،شما را تعقیب کرده یا تماس های تلفنی تان را ردیابی کند ،بر علیه تان خشونت انجام داده است.قهرهای طولانی ،نادیده گرفتن زن،محبت نکردن به وی ، نمونه دیگر خشونت خانگی است،این تفکر که زن مجبور به زندگی است، چون جایگاهی و جایی برای بازگشت ندارد،چون بله را گفته است وگل جوانیش طی شده است، خواهانی ندارد، در اجتماع پایگاه و درآمد چندانی ندارد و هزاران دلیل دیگر که عشق های روزهای اول را تبدیل به نادیده گرفتن های امروز می کند ،همگی خشونت هستند. زنی که او را چون خدمتکاری در خانه می بینند وآزادی روزهای پیشین را از وی گرفته اند ایا خشونتی علیه او صورت نگرفته است؟ حتی برای رفتن به خارج از کشور باید مجوز محضری از شوهرش بگیرد،حق سکونت ،اشتغال و در برخی موارد تصمیم برای زمان و تعداد فرزند آوری به اختیار مرد او می باشد .آیا این حس بی هویتی و زیر دست بودن خشونت نیست؟خشونت به معنی تحقیر،آزار،حتی یک نگاه است.خشونت بی کلام ،بی تماس بدنی اینگونه است :مرد در را باز می کند و زن ناگهان مضطرب می شود، غمگین می شود.شاید نداند چرا!!.او در حضور مرد خود کلافه است ،انگار حواسش به خود است، انگار باید کاری برای او انجام دهد ، انگار که خودش نباشد یا بترسد که خوب نیست،که کم است ،که دینی دارد.که باید لاغرتر باشد،چاق تر باشد ، زیبا تر باشد،سنگین تر باش،خانه دارتر باشد،عاقل تر باشد.خشونت آن چیزی است که، زن نیست و فکر می کند باید باشد.آن نقابی است که زن می زند به صورتش تا خودش نباشد تا برای مردش کافی باشد،تا مرد هوس نکند، زن دیگری را به او ترجیح دهد.نقاب می زند تا دوست داشته شود تا دیده شود و گاهی تا آخر عمر با این ماسک دروغین زندگی می کند و خود واقعی اش را فراموش می کند.مرد حتی می تواند بدون لمس زن ، لهش کند.شاید بدون اینکه بخواهد. این میراث جای مانده از پدرانش است که به شوخی و جدی توهین های جنسی یا به قول خودش ناموسی را در هر موقعیت نثار دیگران میکند و جنس زن را نابود می کند.خشونت، آزار وتحقیر،پله های بعدی نردبانی هستند که پله اولش ،فلان لباس را نپوش ،با فلانی معاشرت نکن،فلان جا نرو است . سوءاستفاده از عشق زن به زندگی اش ،ابزار کنترلی به دست مردان داده است تا جایی که حتی از عشق خدادادی نسبت به فرزندش هم استفاده کرده و تهدید به گرفتن فرزند در صورت ادامه ندادن زندگی با او میکنند.خشونت باعث می شود زن احساس کند برای همیشه گیر افتاده است. گیر فردی که او را در همه موارد کنترل خواهد کرد.این ابزار کنترل منتهی می شود به زنان بی اعتماد به نفس، بی قدرت ،غمگین ،تحقیرشده ، ترسان ،وابسته ، تهدید به ترد شدن و شاید کتک خورده…خشونت علیه زنان کوه یخی است که فقط کمی از آن را می شود بالای آب دید ،آنچه زیر آب است خیلی ترسنا ک تر از ظاهری کتک خورده و صورتی کبود است.کبودی و زخم و شکستگی خوب می شوند، اما احساسات و عواطف ،میل جنسی ، صمیمیت وشادابی و مهم تر از همه ،قدرت و اعتماد به نفس از دست رفته زن که طول سالها و ماهها گرفته می شود گاهی هیچ وقت ،هیچ وقت و هرگز ترمیم نمی شود.خشونت علیه زنان تنها نابودی روان یک زن نیست !!بلکه مروج خشونت ولطمه زدن به نسل ها است.تک تک اعضای جامعه و خانواده که جامعه کوچک است بایستی از انواع خشونت علیه زنان آگاه شوند و فرد فرد آنان چه زن و چه مرد، نه تنها در این موج حرکت نکنند بلکه تلاش برای از بین بردن آن انجام دهند ، چرا که تمامی افراد بشری از عوارض التیام ناپذیر خشونت علیه زنان بی بهره نخواهند ماند.زن آفریننده و تربیت کننده نسل فردای جامعه جهانی است و در صورت تامین آرامش ،امنیت و احترام به هویت او ،انسان محترم شمرده شده وحقوق بشر به معنای واقعی حفظ خواهد شد.
دلایل ممنوعیت تدریس زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی و پیامد آن
دکتر زهرا ارزجانی
با گذشت زمان و پیشرفت فناوری به ویژه در یک دهه اخیر اهمیت یادگیری زبان دوم به ویژه انگلیسی در میان خانواده های ایرانی به عنوان یک ضرورت اصلی مورد توجه قرار گرفته است به طوری که والدین از همان سنین کودکی با ثبت نام فرزندان خود در مهدکودک های دو زبانه تلاش می کنند تا کودک پیش از یادگیری در مقطع راهنمایی و دبیرستان در مدرسه، با این زبان آشنا شود.بسیاری از خانواده ها نیز از ابزار کمک آموزشی برای آشنا ساختن کودکان با حروف و کلمات انگلیسی یاری می گیرند.با وجود این، نظام آموزش و پرورش کشور نیز زبان انگلیسی را به عنوان یکی از متون اصلی در میان دروس قرار داده است. این درس به شکلی جدی از مقطع راهنمایی به بعد آموزش داده می شود.اما براساس تصمیم جدید شورای عالی آموزش و پرورش آموزش زبان انگلیسی چه در مدارس دولتی و چه در مدارس غیردولتی در ساعات فوق برنامه از مقطع دبستان حذف شود شماری این تصمیم را مطابق سند درسی ملی عنوان و برخی نیز آن را مانع توسعه و پیشرفت آموزشی ارزیابی می کنند با این حال رییسجمهور رویکرد متفاوتی نسبت به مساله آموزش زبان انگلیسی دارد. در حالی که برخی مسوولان وزارت آموزش و پرورش، به صراحت آموزش زبان انگلیسی حتی در فوق برنامه مدارس ابتدایی را غیرقانونی و ممنوع اعلام کردهاند، دلیل رسمی که دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش برای توجیه این تصمیم به میان کشیده مسئله تقویت زبان فارسی و فرهنگ ایرانی اسلامی دانش آموزان است. دلیل دیگر مخالفان آموزش زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی ورود فرهنگ غربی به کشور و تحت تاثیر قرار گرفتن کودکان، نوجوان و جوانان است. به عبارت دیگر یادگیری زبان انگلیسی مبدا ورود تمدن و فرهنگ غرب به کشور است. فرهنگی که نشانه های حمله و رسوخ آن را میان کلام و رفتار نسل جدید می توان یافت. استفاده از واژه های غیرفارسی میان نوجوانان و جوانان در حال حاضر به نوعی نشان از سطح فرهنگ و به اصطلاح نوعی پرستیژ است. بر پایه این دیدگاه، تقویت آموزش زبان فارسی موجب حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی کشور خواهد شد و به طور حتم در بلندمدت آن را قوت خواهد بخشید. یادگیری زبان انگلیسی با هویت و ملیت ایران در تضاد بوده و آموزش درست زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در سنین کودکی به نوعی ایمن سازی کودکان در برابر هجمه های فرهنگی و سیاسی خواهد بود. باید گفت دلیل مطرح شده برای ممنوع شدن زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی بیشتر یک بهانه باشد. چرا که هم اکنون نه تنها زبان عربی از همان سال اول ابتدایی تدریس می شود که حدود یک سوم مطالب درسی دوره ابتدایی به گونهای به آموزش دینی ارتباط دارند.بنابراین اگر قرار بود بطور واقعی به زبان فارسی و یادگیری آن در وجه کمی و کیفی اهمیت بیشتری داده شود می بایست بیشتر از حجم این همه مطالب دینی که جذابیت کمی برای بچهها دارند و حتی فهم آنها هم برای سنین پائین مشکل است کم کرد. زیرادولت نگاه انحصاری به آموزش دارد و به آن بصورت ابزاری برای شستشوی مغزی و تربیت نسل جوان با نظام ارزشی و ایدئولوژی خود نگاه می کند. شاید مهمترین بیماری آموزش ایران هم دخالتهای بیحد و مرز دولت و تحمیل یک سیاست دینی و ایدئولوژیک از بالا به نظام آموزشی است. همین ممنوع شدن تدریس زبان انگلیسی نمونه آسیب شناسانه برخورد آمرانه و سیاسی با آموزش است. از نظر نمادین شاید این ممنوع شدن نوعی مبارزه با “تهاجم فرهنگی” و غرب به شمار رود و این نوع برخورد به آموزش به کیفیت، اعتبار، مشروعیت و جذابیت آن لطمه فراوان زده است.در حالیکه هم اکنون بیش از ۶۰ درصد مطالب علمی در دنیا به انگلیسی منتشر می شود و این زبان به اصلیترین وسیله ارتباطی گویشی و نوشتاری بین المللی تبدیل شده است. محدود کردن یادگیری زبان انگلیسی به پویایی ارتباط ما با دنیای کنونی و حضور ایران در جهان امروز لطمه می زند. و حتی کارشناسان آموزشی و مربیان تربیتی بهترین سن برای یادگیری زبان دوم و سوم را دوره کودکی عنوان می کنند و حتی شماری نیز بر آموزش در دوره پیش از دبستان اصرار می ورزند. از طرف دیگرزبان انگلیسی در مقاطع بعدی آموزش عالی مانند کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری نیز نقش برجسته ای ایفا می کند به گونه ای که در مصاحبه آزمون دکتری تسلط به این زبان خارجی یکی از معیارهای قبولی در مصاحبه دکتری به شمار می رود. پس چگونه می توان یادگیری پایه ای و عمیق درسی را که در مقاطع بعدی جزو اصلی ترین معیارهای پذیرش در مقاطع بعدی تحصیلی است، کم اهمیت شمارد؟ زبان انگلیسی، زبان رسمی دنیا است و قطعا اگر قرار باشد که با سایر کشورها ارتباط برقرار کنیم یادگیری این زبان یکی از الزاماتش است و حتما باید در مدارس به دانش آموزان آموخته شود. بنابراین اگر مشکلی در یادگیری زبان فارسی وجود دارد باید بیشتر به سراغ شیوه و کیفیت آموزش و نیز نوع آموزش معلمان و یا محتوای کتابهای درسی رفت. مطابق اهداف ۲۰ ساله و سند چشم انداز افق ۱۴۰۴ که در سند تحول نظام آموزش و پرورش نیز به آن اشاره شده است باید در همه امور، کشور برتر در منطقه باشد از جمله در زمینه علم و فناوری و پژوهش های نو. به عبارت دیگر وظیفه نهاد آموزش و پرورش این است که کودکان را برای ورود به چنین فضایی آماده کند. در این شرایط و بر اساس چنین سندی، حالا مدیران و تصمیم گیران
آموزش و پرورش تصمیم گرفته اند آموزش زبان انگلیسی را تا دوره دبیرستان به تاخیر بیندازند..دولتها وظیفه تامین مالی آموزش از بودجه عمومی را دارند و دخالت آنها باید حداقلی باشد چرا که شیوهها و گفتمان آموزشی مسائلی هستند که با تربیت و زندگی نسلهای آینده و فرهنگ و تواناییهای علمی یک کشور ارتباط دارند و جامعه باید بر سر آنها به یک تفاهم ملی برسد. نظام آموزش و پرورش کشور می تواند با اتخاذ راهکارهایی در راستای تقویت ریشه ای زبان و ادبیات فارسی و همچنین فرهنگ ایرانی، روحیه ملی گرایی و فرهنگ دوستی را میان کودکان تقویت کند. ما در جهانی پر از تیرگی و اغتشاش زندگی می کنیم. این مخصوص ایران نیست. در جای جای جهان، آشفتگی های بسیاری وجود دارد اما امروز بیش از هر زمانی ما به ابزارهایی مجهز هستیم که می تواند راهمان را در میانه این جنگل تاریک به سوی چشم اندازی باز و روشن باز کند. خواندن، شناخت، شنیدن، گوش دادن، فهمیدن و سخن گفتن ابزارهای ما برای روشن کردن این راه هستند و هر گامی که برای افروختن شمعی در راه و مسیر افراد به خصوص کودکان و نوجوانان برداریم، جامعه ما را روشن تر می کند. آموزش روش ها و راه ها – چه زبان باشد و چه توان تفکر – یکی از مهم ترین این شمع ها است.
سرکوب ،زندان، اعدام ارمغان حکومت جمهوری اسلامی
محمد گلستانجو
بر هیچکس پوشیده نیست که هر عملی با خود عکس العملی به همراه دارد اما اینکه چه عواملی باعث به وقوع پیوستن یک عمل میشوند جای تامل و بررسی دارد . در این هفته های اخیر شاهد خواسته های مردم از دولتی که خود را یک دولت مردم سالار اعلام میکند بودیم ،خواسته هایی که نشان از بی توجهی و بی کفایتی مسئولان حکومتی نسبت به تمامی اقشار جامعه دارد و البته شاهد برخورد غیر انسانی دولت هم بودیم که تازگی نداشت چرا که سالهاست دولت جمهوری اسلامی ایران همین برخورد را با مردم ایران داشته و دارد در این مقاله قصد دارم توجه شما را به هویت دولت جمهوری اسلامی که در سایه حاکمیت اسلام پنهان شده را جلب کنم . آیا توجه کرده اید که در این چند هفته گذشته معترضان چه کسانی بودند ؟ معترضان برخلاف آنچه بازنمود میشود از یک طبقه یا قشر یا سن خاص نبودند. معترضان تمام کسانی بودند که باور دارند حق انتخاب سرنوشت خود را ندارند. معترضان افراد متخصصی بودند که احساس میکنند نمیتوانند دانش و مهارت خود را در جامعه به کار انداخته و حاصل نتیجه یک عمر تلاش و کوششان را در عمل دیده و از کار خود لذت برده و در مسیر حرفهایشان پیشرفت کنند، در حالی که میبینند افراد بدون تخصص و مهارت لازم موقعیتهای شغلی حساس را اشغال میکنند. معترضان کارگرانی بودند که در تولید خود سهم نداشته و از حداقل دستمزد، امتیازات و مزایای کاری برخوردار نیستند و وقتی که برای احقاق حقوق معوقه خود به شکل قانونی جمع میشوند جوابشان قانونی داده نمیشود و در حالی که هر روز اخبار اختلاسهای بزرگتری را از رسانهها میشنوند. معترضان زنانی بودند که احساس میکنند تمایلات، علایق و سلایق آنها نه تنها در اداره و مدیریت جامعه نقشی ندارد بلکه در زندگی شخصی خودشان نیز اختیار ندارند و خلاصه آنکه این افراد کسانی بودند که در زندگی روزمره و شخصی خود و در انجام امور ابتدایی با سیستم دچار استهلاک و اصطکاک شدهاند. کافی است که یک بار به هر دلیلی گذارتان به قوه قضاییه افتاده باشد. کافی است برای انجام یک کار عمرانی به شهرداری مراجعه کرده باشید. کافی است معلم باشید یا برعکس بچه مدرسهای داشته باشید تا تن تان به تنهی سازمانها و نهادهای کور و کری خورده باشد که بر دیوارهایشان شعارهای زیبا و دینی تزیین شدهاند. کافی است شهروند باشید و بخواهید یک زندگی ساده و بی دردسر داشته باشید تا در هر لحظه و هر نقطه از زندگی مورد ناشنوایی و بی توجهی سیستماتیک مدیران قرار بگیرید. هر گاه صدای واقعی یک شهروند را از صدا و سیمای ملی شنیدیم میتوانیم امیدوار باشیم که دیگر دستگاه های دولت هم به نفعِ فرد فردِ مردم اصلاح شوند و مثلا یک فرد در مواجهه با شهرداری یا قوه قضاییه (در صورت حق داشتن) به حقاش خواهد رسید. اما فاجعه فقط به همینجا ختم نمیشود. اوج بی توجهی و ناکارآمدی در امر عمومی است، جایی که حکومت مسئول مستقیم و مهمترین بازیگر آن است. فضاهای عمومی، مسایل و مشکلات عمومی : از حمایت از آزادیهای عمومی و بسترسازی برای تشکلات سیاسی یا صنفی گرفته تا سامانبخشی بحرانهای طبیعی، مساله محیط زیست و آلودگی هوا ، حوزه مستقیم مدیریت حاکمیت است . نقض حقوق انسانی یکی از بزرگترین مسائلیست که مردم ایران همواره امید آنرا داشته و دارندکه
روزی فرارسد که این امر پایان پذیرد . پس از گذشت ۳۹ سال که از انقلاب میگذرد بار دیگر مردم برای دستیابی به آزادی که یکی از اساسی ترین حقوق انسانی است دست به اعتراض زدند و خواستار محقق شدن حقوق خود در جامعه شدند حقی که طبق ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر که دولت ایران در سال ۱۳۲۷ آنرا را امضا و تصویب کرده اعلام نموده که تمام ابنای بشر آزاد بدنیا آمده اند و در حرمت و حقوق با هم برابرند ، عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است با یکدیگر بصورت برابر و عادلانه رفتار نمایند و دولت ایران موظف به رعایت تمامی مفاد این اعلامیه است . بنا بر ماده 9 این اعلامیه احدی نباید مورد توقیف ، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد ، طبق ماده ۵ هیچکس نمیبایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد. در بند یک ماده ۲۵ این اعلامیه نوشته شده که هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است از تأمین اجتماعی بهرهمند گردد. اما در نهایت تاسف نه تنها دولت اقدامی در جهت بهبود وضعیت و بحرانها نکرده و نمیکند بلکه هر روز شاهد فجایعی دردناکتر از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران که خود را به ظاهر یک دولت مردم سالار و حامی مردم معرفی میکند هستیم . بجای پاسخگویی به خواسته های به حق مردم آنها را به گلوله میبندد ، بازداشت و شکنجه میکند که چرا درخواست حق خود را میکنید ؟ چرا به عملکرد غلط دولت اعتراض میکنید و آنرا زیر سوال میبرید ؟ برای دولت اصلا مهم نیست که این مردم همان افرادی هستند که میبایست طبق قانون اداره آنها اساس حاکمیت دولت باشد و مهمتر اینکه با سیاسیت و برنامه ریزی های سیستماتیک سعی در پنهان کاری و سرگرم کردن اذهان عمومی از عمق فجایعی که خود باعث آن است . استفاده ابزاری یا به عبارت دقیقتر سوء استفاده از ارزشها و آرمانهایی نظیر عدالت، آزادی و دین موجب شده است تا نوعی دلزدگی و مقاومت در برابر آنها در اقشار مختلف جامعه به وجود آید، امروز بخشی بزرگی از جامعه نسبت به دین و آزادیخواهی حساسیت منفی پیدا کردهاند و اینها نتیجه نگاه ابزاری به ارزشها و انحصار طلبی قدرت و منافع برای مسوولان و سیاستمداران بی سواد، حریص رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی است.امروز رژیم سرکوبگر، دیکتاتور جمهوری اسلامی بیش از ۳۰ سال از عمر خود را سپری کرده، زمانی که دقیقاً معادل یک نسل است. پس آیا اکنون زمان آن فرا نرسیده که از خود بپرسیم ارمغان این رژیم در طول دوران حکومت نکبت بار خود چه بودهاست ؟ سرکوب ،بازداشت ، کشتار بی رحمانه مردمی که تنها خواهان حقوق ابتدایی خود بودند هنوز به پایان نرسیده که فاجعه مرگ هموطنانی را شاهد شدیم که مشخص نیست بنابه چه توطئه ایی در دریا مدفون شدند و.. همه این موارد ارمغان حکومت جمهوری اسلامی ایران هستند برای مردم ایران و در وسعت بیشتر برای مردم دنیا . بیاییم با آگاهی از حقوق خود جلو سوء استفاده ها را بگیریم و از بوجود آمدن چنین فجایعی جلوگیری کنیم من باور دارم تنها راه نجات بشریت آگاهی و دانش است .
حرف هایی از جنس دانشجویی
سعید دلگرم
یک دانشجو باید دغدغه اصلی و مهمش کسب دانش و مهارت در رشته تحصیلی اش و در کنار آن بهره گیری از سایر استعدادهایش باشد و پرورش ایمان، تعهد به مردم و جامعه ای که از امکاناتش بهره برده است، شعور سیاسی و فهم روابط اجتماعی همگی باید از اولویت ها و دغدغه های یک دانشجوی مسلمان و آزاد اندیش باشد. در عمل برخی دانشگاه های ما به تنها چیزی که توجه نمی کنند دانشجو است. متاسفانه برخی عوامل اقتصادی و فرهنگی موجب شده است تا حدی اصولی مانند پرورش ایمان، تعهد به مردم برای برخی دانشجویان کم رنگ شود و تا حدی جای خود را به مسائل دیگری بدهد. دغدغه های شغلی و نیازهای اقتصادی برای اکثریت دانشجویان ما که دانشگاه را به چشم محلی نگاه می کنند که باید بعد از آن وارد بازار کار شوند از مهم ترین دغدغه های نسل امروز دانشگاهیان ماست و در واقع بین دغدغه های اصلی یک دانشجو و دغدغه های فعلی او تا حدی فاصله ایجاد شده است. ایجاد فضای صمیمی و گوش شنوا برای شنیدن و توجه به
مشکلاتی مانندخوابگاه، تردد و تغذیه از مهم ترین درخواست های دانشجویان است. از بس این دغدغه ها زیادند، نمی توان آن ها را به خوبی اولویت بندی کرد اما اولین دغدغه، دغدغه اقتصادی دوران دانشجویی و بعد از آن پایان تحصیلات است و این واقعا برای دانشجویان سخت است که با تحمل مشقت های فراوان درس بخوانند و بعد بیکار باشند. دغدغه دیگر دانشجویان مشکل بی اطلاعی از حقوق دانشجویان است که برخی دانشجویان از حقوق خود در دانشگاه ها بی خبرند و این یک مشکل اجتماعی است . مهمترین آن ها ایجاد محیطی امن برای تحصیل و ارائه خدمات صنفی مناسب است. نبود منابع موثق و قابل اعتماد برای مشاوره و هدایت دانشجو به سمت شغلی که متناسب با رشته و استعدادش باشد، نداشتن اطلاعات و منابع کافی در زمینه چگونگی کاریابی و نبود تعهد و استخدام رسمی برای دانشجویانی که از مراکز آموزش عالی فارغ التحصیل می شوند از مهمترین دغدغه های دانشجویان است. به نقل از بعضی دانشجویان اطرافیان فکر می کنند که یک عده آدم بی خیال که فقط دغدغه آن ها وارد شدن به دانشگاه است، اما اصلا این طور نیست و دغدغه های فکری دانشجوها زیاد است که مهم ترین آن برای پسرها این است که اگر درس شان به پایان برسد و کار پیدا نکنند، باید با سال هایی که جوانی شان را پشت سر گذاشته اند، چگونه برخورد کنند و از طرفی مهم ترین دغدغه دختر خانم ها این است که با اتمام درسشان دیگر هیچ بهانه ای برای ازدواج نکردن ندارند و باید به اصرار خانواده تن به ازدواج دهند. دغدغه همه مردم، به خصوص دانشجویان مسئله بیکاری است و این باعث می شود که یک دانشجو بیشتر از آن که به تحصیل بپردازد، به مشکلاتی که بر سر راه خود می بیند، بیندیشد و هر مشکل دیگری برای دانشجو با توجه به شرایط زمانی و خصوصیات خود دانشجو حاد است با افسردگی می گویند آن هایی که رفته اند، چکار کرده اند.اضطراب در موقع انتخاب واحد، دادن شهریه، پاس نکردن واحد پیش نیاز و به دنبال آن برداشتن تعداد واحدهای مورد نظر همه با هم تبدیل به یک دردسر بزرگ می شوند و بالاخره آخرین دغدغه هر دانشجو این است که چگونه می توان این بار مسئولیت را به دوش کشید. برخی مسئولان فقط شعار می دهند و هیچ اقدامی در رفع مشکلات دانشجویی انجام نمی دهند به طوری که دیگر انعکاس مشکلات هم فایده ای ندارد .جالب این است چند تن از ائمه جماعات شهرستان خدابنده درباره جوانان و دانشجویان اظهار کردند: بیشترین علت مشکلات جوانان در مشغولیات کاذب و مواردی چون تلویزیون، موبایل و دروغگویی و دورویی کسانی که داعیه دین دارند، کم شدن اعتقادات مذهبی خانواده، درآمد شبهه دار، تبلیغ دشمن، جذابیت گناه، بیان سخنان تکراری و ناکارامد در مساجد، ارتباط کم و گاها نادرست روحانیت با جوانان و خیلی دلایل دیگر.متاسفانه دغدغه های جوانان مانع از رشد و پیشرفت فکری انها میشود و امیدوارم برای جوانان که در بند زور و نابسامانی هستند به زودی زود تحولات عمیقی رخ دهد.