تصویر روی جلد: سارا منظری |
تصویر پشت جلد: سارا منظری |
هیئت تحریریه:
چاپ و توزیع:
|
ویرایش و صفحه بندی:
|
توضیحات:
- این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
- هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
- با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
- با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.
فهرست مطالب:
لیست تازه های کتابخانه کانون
بهروز خسروی
کتاب بالکن
نمایشنامه بالکن ژان ژنه نخستین بار سال ۱۹۵۷ یعنی یک سال پس از تألیف در مرکز تئاتر لندن به روی صحنه رفت و بعد آن بارها دچار سانسور و توقیف اجرا شد. این اثر راوی یک شکاف است، و به قول گلدمن اگر نمایش «سقوط امیدهای بی نظیر انقلاب» باشد، اما تحولات اجتماعی را چنان واقع گرایانه و آشکار نشان میدهد که امید این تغییر را به سطوح ادبیات میکشاند. از این رو این اثر خود امیدی برای انقلاب است.
کتاب خصوصیات اخلاقی و فضیلت های انسانی دکتر محمّد مصدّق
در این مجموعه، دیدگاه ها و خاطرات دکترغلامحسین مصدق و برخی از یاران ونزدیکان مصدق دربارۀ منش و فضیلت های انسانی دکترمصدق مظهرو نماد آزادی، استقلال و دمکراسی ایران را می خوانید. پیشگفتار را با علامه علی اکبر دهخدا آغاز می کنم که علاقه و ارادتش به مصدق بیانگر داوری وجدان تاریخی و اجتماعی یکی از برجسته ترین بزرگان ادب ایرانزمین است ودکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، ازاستادان و پژوهشگران نامدار ادب فارسی، دربارۀ علامه دهخدا که چنین بیان کرده است.
کتاب چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟
قتل بسیار فجیعی اتفاق افتاده است. دو مامور پلیس مسئول رسیدگی به آن هستند مقتول یکی از سربازان نیروی هوایی است. رئیس پایگاه نیروی هوایی به افسران پلیس اجازه تحقیق و بررسی اسناد و مدارک را نمیدهد.
رمان دربرگیرنده مناسبات و روابطی است که تمامی انسانها در زندگی روزمره با آن مواجه هستند و مشغلهٔ شخصیتهای داستان نیز از نوع مشغلههای ذهنی تمامی انسانها است. دغدغههایی همچون عشق، ثروت، شهرت و… بدین ترتیب ما با یک روایت کاملاً رئال مواجه هستیم. زندگی در نظر داستایوفسکی همچون یک بازی قمار است که انسان در آن هست تا فقط انتخاب کنی و گردانه را بچرخانی، و اینکه «این انتخاب آیا موفقیت و پیروزی دربردارد یا خیر؟» چیزی فرای دستان قدرت بشریت است. نکته جالب و ظریفی که در قمارباز داستایوفسکی به چشم میخورد همزمانی اتفاقات و رویدادهای غافلگیر کننده داستان با خارج شدن از قمارخانه است یعنی تمام اتفاقات که داستان را میبافند زمانی رخ میدهد که یکی از شخصیتها ی داستان از بازی قمار فارغ شده و در حال بازگشت از قمار خانه به مسافرخانه هستند. بطوریکه گویی آنان به هنگام وارد شدن به قمارخانه گردونهٔ زندگی را به حرکت در میآورند و هر بار بر روی عددی – شرایطی- خاص نشانهٔ گردونه میایستد و چگونگی ادامه زندگی شان را رقم میزند
کتاب بهاگاواد – گیتا
بهَگَوَد گیتا یا بهاگاواد گیتا مهمترین و اسرارآمیزترین بخش حماسه هندی موسوم به ماهابهاراتا است که از دو کلمهٔ بهَگَوان به معنی خداوند و گیتا به معنی سرود و نغمه تشکیل شده و شامل ۱۸ فصل و دربرگیرنده حدود ۷۰۰ بیت میباشد.این کتاب گفتوگوی کریشنا (هبوط خدا در زمین) و سربازی به نام آرجونا را لحظاتی پیش از نبرد تاریخی و عظیم کوروشـِترا بر سر حکومت بر هند نقل میکند. آرجونا به عنوان بزرگترین کمانگیر زمان خود هنگامی که خویشاوندان خود را در ردیف سربازان ارتش مقابل نظاره میکند، از تصور کشتن آنها دچار انزجار و تردید شده، در حالت غم و افسردگی فرو میرود و از کریشنا میخواهد او را راهنمایی کند. در این هنگام کریشنا همدم وی میشود و پس از نفی یکی یکی دلایل غصه آرجونا، وی را در باب مسائلی بنیادی همچون شناخت خداوند، آفرینش جهان، روح، عمل و عکس العمل، راههای رسیدن به خدا، گونههای مختلف یوگا ور نهایت تسلیم و فعالیت برای رضایت خداوند آموزش میدهد.
کتاب سه رفیق
در هر جماعت یکی هست که خود را در محل و موقع مناسب خویش احساس نمیکند، و این لزوماً به این معنا نیست که او بهتر یا بدتر از دیگران است. لازم نیست که شخص فکر درخشان و یا شعور ناقص داشته باشد تا موجب تمسخر دیگران گردد؛ جماعت در اینکه یکی را برگزیند و وسیله تمسخر و مزاح خویش سازد صرفاً از خواهش و میلی که به تفریح و سرگرمی دارد، پیروی میکند.در پریشانی و تنهایی باز به کتاب پناه برد. اکنون نیز مانند دوران کودکی به کتابهایی علاقهمند بود که زندگی را به شیوهای متفاوتتر از آنچه میدید وصف میکرد. داستانهای واقعی را، یعنی داستانهایی که با زندگی روزمرۀ مردم معمولی سروکار داشت خسته کننده و نادرست مییافت. بدیهی است که این داستانها گاهی اوقات او را سرگرم میداشتند اما بیشتر اوقات احساس میکرد که اینها را نویسندگان عیار و روباه صفتی نوشتهاند که میخواستهاند زندگی شاق و زشتی را که او این همه با آن آشنا بود، رنگ و روغن بزنند و بزک کنند.
کتاب روانشناسی اجتماعی استبداد زدگی
چرا استبداد تا این حد در تاریخ ایران ریشه دارد ؟ چرا استبداد منشی در میان ایرانیان رواج دارد ؟ برای پاسخ گویی به این پرسش بنیادین کار تحقیقاتی موجود استبداد را از دریچهِ روان شناسی اجتماعی بررسی کرده و به تشریح چیستی ، چرایی و چگونگی انسان مستبد میپردازد . ما ضمن توضیح ریشههای فردی استبداد منشی به این خواهیم پرداخت که تفاوت ذهنی یک انسان استبداد منش با یک انسان غیر استبداد منش در چیست.
وقتی به سنّ بلوغ رسیده بودم ایمان راسخی به مذهب داشتم . در آن وقت مذهب بیش از هر چیز دیگری شاید به استثنای ریاضیات برایم اهمیت داشت . علاقهٔ مفرط به مذهب مرا وادار کرد دربارهٔ مسالهای بیاندیشم و این مساله عبارت از آن بود که ، ایمان و علاقهٔ من به مذهب متکی بر چه دلایلی است ؟ سه مساله برای من جنبه بنیادی و اساسی داشتند و به آنها بستگی و علاقهٔ زیادی احساس میکردم . این سه مساله به ترتیب عبارت بودند از :خدا ، بقای روح ، آزادی اراده (اختیار).مسائل فوق را از طریق معکوس مورد بررسی و آزمایش قرار دادم : یعنی تحقیق خود را از قوه اختیار شروع کردم .
کتاب درآمدی بر انسان شناسی تبار انسان و فرهنگ انسانی
اولیویا ، ولاهوس، مختصات تمدن را بدین شرح می داند : ۱- وجود قوانین و مقررات مکتوب ۲- وجود دولت ۳- وجود خط و الفبایی برای ثبت و ضبط وقایع و امور ۴- وجود اشکال مختلف هنر و فعالیتهای هنری ۵- وجود زبانی برای انتقال دادن و آموزش دستاوردهای خود به نسل بعد ۶- وجود معتقدات دینی ۸- تکامل بخشیدن به علوم. با توجه به تعاریف بالا می توان گفت تمدن به وضعیتی گفته می شود که شهرنشینی به وجود آمده است . علوم و فنون پیشرفت کرده ، منجر به ابداعات و اختراعات می شود .حکومت و دولت به وجود می آید . همچنین تمدن نسبت به فرهنگ قدمت کمتری دارد و به عبارتی تمدن به فرهنگ پیشرفته و تکامل یافته گفته می شود.
با مطالعه این کتاب میتوان به این پرسش پاسخ داد که چگونه یک کشور شکستخورده، تجزیهشده و فروپاشیده در طی مدتی کوتاه توانسته است بر موانع و مشکلات فائق آید و به چنان سطحی از زیربنای اقتصادی و اجتماعی و درجهای از رشد، شکوفایی و پیشرفت برسد که امروز یکی از مهمترین قطبهای اقتصادی جهان محسوب شود. قهرمانی جام جهانی فوتبال (۱۹۵۴) در برن، اولین رویدادی بود که آلمان توانست به کمک آن، پس از جنگ جهانی دوم دوباره در جامعه بینالمللی با نقشی مثبت ظاهر شود. در حالیکه این قهرمانی از نظر دیگران آغاز شکوفایی مجدد و معجزهوار آلمان بود، آلمانیها به کلی منکر معجزه بودند و ادعا کرده و میکنند که این موفقیت و موفقیتهای بعدی حاصل پشتکار، برنامهریزی و هماهنگی میان نهادهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این کشور بوده است.
گزارش اعدام در مهر ماه 96
تهیه و تنظیم گزارش از: احسان حیاک نمودار از:محمد ابوطالبی
گزارش نقض حقوق اقوام ایرانی مهر 1396
تهیه و تنظیم گزارش از: احسان زندی لک نمودار از:محمد ابوطالبی
اسامی/ محل و نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
یک فعال دانشجویی و مدنی بنام “سرکوت دستور” و به اتهام “سازماندهی تجمع در حمایت از همهپرسی استقلال کردستان” به اداره اطلاعات مریوان احضار و مورد تهدید نیروهای اطلاعاتی قرار گرفت./غالب حسینی و خالد حسینی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری؛ شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا از اعضای اتحادیه آزاد کارگران طی احضاریه هایی کتبی از سوی اطلاعات نیروی انتظامی شهر سنندج در تاریخ 15 مهر به این نهاد احضار شدند./بر اساس ابلاغیه صادره در 18 مهر از دادگاه عمومی و انقلاب اردبیل، عباس لسانی فعال ترک (آذری) باید در محل شعبه سوم این دادگاه برای “ارائه توضیحات” حاضر شود./ ۱۹ مهر ۱۳۹۶، دو فعال کارگری شهر سنندج به نامهای “سهراب جلالی” و “شریف ساعدپناه” احضار شده و از آنان خواسته شده خود را به ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج معرفی نمایند. | 8نفر | احضار
4 مورد |
1 |
ماموستا عبدی با حکم دادگاه ویژه روحانیت تبریز به 6 ماه حبس و 2 سال سکونت در خارج از ارومیه محکوم شد، پس از اتمام مدت زندان، روز 28 شهریور ماه حکم تبعیدش اجرا شد و وی به شهر اشنویه انتقال داده شد./ دادگاه تجدیدنظر حکم پنج سال زندان برای محمود بهشتی لنگرودی، را تأیید کرده است./ روزبه گیلاسیان، نیما صفار و الهه سروشنیا، سه نویسنده و فعال مدنی به ترتیب به یک سال زندان، ۸۰ روز حبس و ۸ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند./دادسرای انقلاب شیراز مجازات تبعید و نفی بلد مادامالعمر محمدعلی شمشیرزن را به حبس ابد تبدیل کرده است./دادستانی پاوه برای سه کولبر به نامهای «رحمان رحیمی»، «امید مرادی» و «بختیار خندانی» حکم جلب و بازداشت را صادر کرد./ «وحید پورطهماسب»، از هواداران محمدعلی طاهری به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده است./على مزرعه فعال سیاسى شهر اهواز به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شده بود، پس از اعتراض دادستان و محاکمه مجدد به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد./شعبه ۲٨ دادگاه انقلاب استان تهران به ریاست قاضی مقیسه برای سروش فرهادیان به اتهام «تبلیغ علیه نظام» حکم یک سال حبس تعزیری صادر کرده است./دستگاه قضایی برای دو شهروند اهل اشنویه که جمعاً حکم ۱۰ سال حبس صادر کرده است.کامران موسیزاده و فخرالدین اسریس، ۲۲ مهرماه در دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام «همکاری با یکی از احزاب کُردی» هر یک به پنج سال حبس محکوم شدهاند./ابراهیم نوری و اکبر جهانگیری دو فعال ترک (آذری) ساکن شهرستان اهر به حکم شعبه ۱ کیفری دادگستری شهرستان اهر بر اساس اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ترتیب به تحمل ۶ و ۴ ماه حبس تعزیری محکوم شدند./ | 16نفر | احکام صادره 11 مورد | 2 |
دو شهروند قصرقندی به نام های “یاسر عزیزی”۱۷ ساله و “بنیامین عزیزی”۲۰ ساله به زندان مرکزی زاهدان منتقل شدند.روز قبل از این دستگیری ها “محمد جان عزیزی”۲۰ ساله به زندان مرکزی زاهدان منتقل شده ./ زندانی سیاسی ابوبکر رستمی در زندان زاهدان به دلیل مطالبه حقوق زندانیان و پرسش از مسئولانی که برای بازدید به این زندان سر می زدند، به تصمیم مسئول زندان بصورت تنبیهی به قرنطینه زندان تبعید شد و زندانی دیگری که در حمایت از آقای رستمی به مسئولین اعتراض کرده بود نیز به همین وضعیت دچار شد. مسئولان زندان زاهدان از زندانیان میخواهند با مسئولین مختلفی که به زندان سر می زنند صحبت نکنند./ مجید عابدین زاده مقدم فعال مدنی و از شاهدین بازداشتگاه کهریزک، جهت تحمل باقی مانده محکومیت ۳ ساله خود به زندان اوین بازگشت. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام کرد که دادستانی و نیروهای امنیتی برای انتقال رضا شهابی به بیمارستان و رسیدگی به وضعیت جسمانی وی اقدام نمیکنند.خانواده رضا شهابی پس از ملاقات حضوری روز چهارشنبه ۱۲ مهر اعلام کردند که او «از درد و سوزش معده، بیحسی سمت چپ بدن و پاها رنج میبرد./هفت کارگر نیشکر هفت تپه در دادگاه تهدید شده اند که در صورت فعالیت صنفی محکوم به تحمل زندان خواهند شد./ زندانیان سیاسی در اندرزگاه چهار زندان رجایی شهر به دلیل کمبود جا، نامناسب بودن هوای سلولها و عدم وجود امکانات در راهرو بند اسکان یافتهاند و مدیریت جدید زندان تا کنون اقدامی برای بهبود وضعیت موجود انجام نداده است.از سوی دیگر مسئولان همچنان از تحویل وسایل زندانیان سیاسی که در حین تغییر بند ضبط شده بود، سر باز می زنند و قوه قضاییه نیز پاسخگوی شکایت زندانیان نیست./ تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله حمید بابایی و رضا شهابی از انتقال به بیمارستان و رسیدگی درمانی محروم ماندهاند؛ مسئولان به بهانه امتناع این زندانیان از پوشیدن لباس زندان از اعزام آنان جلوگیری میکنند و امکانات درمانی زندان نیز پاسخگوی وضعیت زندانیان نیست.همچنین، امکان خرید از فروشگاه زندان از زندانیان سلب شده؛ این در حالی است که کیفت غذای زندان نامرغوب گزارش شده است./خانواده رامین حسینپناهی طی نامه ای سرگشاده به عاصمه جهانگیرنوشتند : از سرنوشت فرزند خود بیخبریم. /محمد نظری که در اوایل مردادماه با درخواست اعمال ماده ۱۰ آیین دادرسی در پروندهاش دست به اعتصاب غذا زده است ، پس از گذشت ۷۴ روز مسئولان و مقامات دادستانی از رسیدگی به درخواست وی همچنان خودداری میکنند.در حال حاضر وی به دلیل وخامت حال و ضعف شدید جسمانی قادر به حرکت و تکلم نیست و در روزهای گذشته چندین بار به بهداری زندان رجایی شهر منتقل و تاکنون در چند نوبت به آقای نظری سرم تزریق کرده اند اما او حاضر به شکستن اعتصاب خود نشده است./ مهدی معربی، زندانی سیاسی محکوم به سی سال حبس، از زمان بازداشت تا کنون تنها یک بار با خانواده خود امکان ملاقات داشته و به صورت ممنوعالملاقات در زندان تربتجام نگهداری میشود.مهدی معربی (شاخی) فرزند جبار، متولد ۱۳۷۱ و فارغالتحصیل از دانشگاه فرهنگیان شهید رجایی دزفول، در سال ۱۳۹۴ از سوی اداره اطلاعات بازداشت شد./ میثم چندانی زندانی که متهم به اقدام علیه امنیت ملی از طریق قتل سه مامور نیروی انتظامی است به دلیل تحمل شکنجه های روحی و جسمی و زندگی در یک وضعیت دشوار شش ساله به جنون مبتلا شده است. وضعیت روانی این زندانی مانع از محاکمه او شده و تصمیم گیری در مورد او که هنوز صرفا متهم است را به چالش کشیده است.میثم چندانی زندانی ۲۶ ساله در بند هشت زندان مرکزی زاهدان به سر می برد./سعید شیرزاد در پی اعتصاب غذای طولانیمدت نسبت به وضعیت زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر، از ماه گذشته به دستور مسئولین به صورت ممنوعالملاقات در اندرزگاه سه زندان نگهداری میشود از ملاقات وی با خانوادهاش ممانعت به عمل آمده است./ماهر کعبی، زندانی سیاسی عرب ساکن شوش که ایام محکومیت خود را بصورت تبعیدی در زندان اردبیل سپری می کند با نگارش نامه ای خطاب به گزارشگر ویژه سازمان ملل از افزایش فشار بر خانواده خود خبر داده است. این زندانی می گوید تماس های تهدیدآمیز نیروهای امنیتی باعث سکته قلبی مادرش شده است./۲۵ مهر ۹۶ پنج نفر از زندانیانی که ۴ ماه پیش پس از درگیری ماموران امنیتی با اعضای گروه انصار الفرقان در چابهار، بازداشت شده بودند به زندان مرکزی زاهدان منتقل شدند.بهزاد بارکزهی، علی اصغر امیری، عبدالقدوس امیری، و دو نفر دیگر که یکی از آنها از بلوچ های پاکستان است از جمله منتقل شدگان هستند. /محمد نظری در پی کاهش شدید دمای بدن به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شده اما بهداری به دلیل وخامت حال این زندانی عقیدتی از پذیرش او خودداری کرده و مسئولان زندان وی را به بیمارستان انتقال دادهاند.پیش از این نیز بهداری زندان خواستار انتقال آقای نظری به بیمارستان شده بود اما مسئولان اعزام وی را ملزم به استفاده از دستبند و پابند کرده بودند؛ این زندانی عقیدتی در پاسخ عنوان کرده بود: «من اصلاً نمیخواهم به بیمارستان بروم برای اینکه من الان حتی توانایی تحمل وزن بدن خودم را ندارم و شما میخواهید دستبند و پابند هم به من بزنید؟/ضمن سپری شدن بیش از ۱/۵ ماە از دستگیری ۳ تن از بازداشت شدگان کامیاران بەنامهای “اقبال قبادی”، ” کیومرث ندیمی” و “هیوا ندیمی”، تاکنون از سرنوشت ایشان اطلاعی در دسترس نیست.نامبردگان در چهارشنبە ۱۵ شهریورماە ۱۳۹۶ شمسی، بە اتهام ارتباط با یکی از احزاب اپوزیسیون کوردی توسط نیروهای امنیتی ، بازداشت شدند. | 25 نفر | اخبارزندانیان
15مورد |
3 |
رییس آموزش و پرورش ناحیه یک یزد با تایید مهلت ۴۰ روزه برای جابجایی مدرسهی دانش آموزان افغانستانی شهر شاهدیهیزد گفت که در صدد هستند تا جایی در شان این دانش آموزان را در این مهلت پیدا کنند. پیش از این اعلام شده بود اهالی محل در شاهدیهیزد مانع بازگشایی مدرسه مهاجران افغانستانی شده اند./ بر اثر انفجار یک مین در منطقه ثلاث باباجانی،یک مین روب کشته و یکی از کارکنان مرکز مین زدایی از ناحیه پای راست مجروح گردید. همچنین یک شهروند نیز در حوالی سقز پای خود را بر اثر انفجار مین از دست داد./ مازهلیر روستایی در نزدیکی شهرستان مارگون در استان کهگیلویه وبویراحمد است، روستایی محروم که با گذشت نزدیک به چهار دهه مازهلیر همچنان آب ندارد، برق ندارد، بهداشت کافی ندارد و اهالی از نبود گاز و خطوط ارتباطی رنج زندگی را بطور مضاعف تحمل میکنند، نبود امکانات اولیه تحصیل و دریافت امکانات فرهنگی برای کودکان به رویایی بزرگ و دور از دسترس است./ در استان سیستان و بلوچستان شهری به نام «سیرکان» وجود دارد که با وجود اینکه لوله کشی آب هم دارد اما همیشه بی آب است و سال ها است که مردم آن با مشکل کمبود آب آشامیدنی مواجه هستند. این شهر دارای جمعیتی ۳ هزار نفره است که از سال ۸۰ تبدیل به شهر شده است./ میزان دسترسی ایرانیان به اینترنت طبق آمارهای دفتر توسعه انسانی سازمان ملل متحد بیش از ۴۴ درصد است؛ ودراین میان زنان همچنان سهم کمتری را دارند و به همین ترتیب زنان سیستان و بلوچستان در قعر جدول قرار می گیرند.جمعه بیست و یکم مهرماه، یک جوان بانهای درپی انفجار مین بهجا مانده از جنگ هشت ساله میان ایران و عراق در مرز “سارداب دچار نقص عضو شد. هویت این جوان کُرد را “نجمالدین قادری” فرزند مجید اهل روستای “دشته” اعلام کرد./ انفجار مین بازمانده از زمان جنگ در منطقه دهلران استان ایلام یک مجروح برجای گذاشت. ایران در زمره آلوده ترین کشورها به مین در جهان است.هویت این شخص نامشخص است./ مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب روستایی کهگیلویه وبویراحمد گفت که ۲۰۰ روستا در این استان با تانکر سیار آبرسانی می شود./ 27 مهرعلی ملاشاهی کارشناس هواشناسی سیستان و بلوچستان گفت که سرعت وزش باد همراه با گرد و خاک در منطقه سیستان و بلوچستان به حدود ۸۰ کیلومتر بر ساعت رسید.او همچنین افزود: سرعت وزش باد همراه با گرد و خاک در منطقه سیستان به بیش از ۷۶ کیلومتر بر ساعت رسید که موجب شد غلظت ذرات معلق در هوای منطقه سیستان به یک هزار و ۷۴۹ میکروگرم بر متر مکعب برسد ./مولوی محمدحسین گرگیج امام جمعه شهرستان آزادشهر تعامل با دولت را منوط بر استفاده از نیروهای بومی و نخبه دانستند و بر ضرورت بکارگیری بدون تبعیض شایستگان اقوام و مذاهب مختلف کشور در دولت دوازدهم تاکید کرد. /«سونیا عطایی»، ساکن شهرک پردیس سنندج، روز چهارشنبه ۲۶ مهرماه با حلقآویز کردن خویش در پارک آبیدر به زندگی خویش پایان داد./ از سویی دیگریک زن که طی روزهای گذشته، اقدام به خودسوزی کرده بود، در اثر سوختگی شدید در بیمارستان امام رضا کرمانشاه جان سپرد.هویت این زن «فانوس عزیزی» احراز شده است./ یک جوان سنندجی به نام «آرزو قبادی» نیز در روزهای اخیر به دلایل نامعلوم با خوردن قرص به زندگی خویش پایان داده بود./ جواد رمضانی، رئیس مرکز حوادث و فوریتهای پزشکی ۱۱۵ آمل، گفت:دو کارگر در دو حادثه جداگانه در آمل، از ساختمان نیمهتمام سقوط کردند.متاسفانه یکی از این کارگرها جان سپرده است و دیگری نیز وضعیت وخیمی دارد./ | —— | اخبارعمومی
15مورد |
4 |
گروهی از کارگران معترض کارخانه هپکو اراک، با تجمع در مقابل ساختمان استانداری مرکزی در شهر اراک خواستههای صنفی خود را مطرح کردند./ دوم مهر ماه حدود ۲۰۰ نفر از کارگران فصلی نیبر مجتمع کشت و صنعت هفت تپه در اعتراض مطالبات بیمهای خود با سفر به اهواز مقابل ساختمان استانداری خوزستان تجمع کردند./جمعی از کارگران «جلگه»که در منطقه معدنی اسفندوقه کرمان اشتغال دارند در اعتراض به بیکار شدن سه نفر از همکاران خود و پرداخت نشدن بخشی از مطالبات مزدیشان مقابل ساختمان استانداری و اداره کل کار استان کرمان تجمع کردند./جمعی از معترضان به سازمان سنجش مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. معترضین همچنین در واکنش به برخی اعتراضات به سهمیه ایثارگران در کنکور عنوان میکردند که سازمان سنجش نباید داوطلبان کنکور را علیه رزمندگان و ایثارگران تحریک کند./ شماری از بازنشستگان فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان، جمعی از سپرده گذاران موسسه مالی و اعتباری آرمان و عدهای از داوطلبان آزمون دستیاری دندانپزشکی در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند./تعدادی از کارگران جایگاه های سوخت در اهواز، جمعیتی نزدیک به ۶۰ نفر از مالباختگان نمایندگی ایران خودرو و جمعی از نیروهای شرکتی بانک صادرات در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند./ تعدادی از کارگران کارخانه بلبرینگ سازی از اعتراض به عدم پرداخت مطالبات معوقه، دور جدید اعتراضات صنفی خود را آغاز کردهاند. همچنین تعدادی از سهامداران موسسه مالی و اعتباری آرمان وحدت، روز چهارشنبه ۱۲ مهرماه نیز در مقابل شعبه موسسه مالی و اعتباری ملل اهواز دست به تجمع اعتراضی زدند./تعدادی از کارگران کارخانه روغن نباتی نرگس شیراز در اعتراض به معوقات مزدی خود مقابل این واحد صنعتی تجمع کردند.کارخانه روغن نباتی نرگس شیراز ۲۷۰ نفر کارگر دارد که بین سه تا شش ماه مزد معوقه طلبکارند./در پی مرگ دانشجوی شهرکردی بر اثر گاز گرفتگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی این شهرستان به نشانه اعتراض مقابل دانشگاه شهرکرد تجمع کردند./جمعی از پزشکان متخصص بیهوشی در اعتراض به کاهش تعرفه بیهوشی مقابل مجلس تجمع کردند.تجمع کنندگان خواستار بازنگری در اصلاح تعرفهها شدند.متخصصان بیهوشی همچنین در نامهای به رئیس مجلس خواستار توجه به مشکلات متخصصین این رشته شدند./شماری از کمک پرستاران دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور از جمله لرستان، سنندج، همدان، کرمانشاه و … در اعتراض به عدم به کاری گیری کمک پرستاران در بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی و خصوصی در مقابل این دانشگاهها تجمع کردند./جمعی از بازنشستگان کشوری در تهران و برخی شهرستان ها دست به تجمع زدند.در تهران این تجمع مقابل ساختمان نهاد ریاست جمهوری در خیابان پاستور صورت گرفت./ تجمع شهروندان اصفهان در اعتراض به خشک شدن زایندهرود در پی فراخوان در فضای مجازی به مناسبت ۱۸ مهر روز نکوداشت زایندهرود برگزار شد./شماری از کارگران کارخانه «بلبرینگ سازی تبریز» در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود در مقابل ساختمان استانداری آذربایجان شرقی دست به تجمع زدند.علت برپایی این اعتراض صنفی ۷ ماه معوقات مزدی اعلام شده است./جمعی از آموزشدهندگان نهضت سوادآموزی در استان یزد تجمع کردند.تجمعکنندگان که مقابل اداره آموزش و پرورش استان یزد جمع شدهاند، نسبت به بلاتکلیفی شغلی خود اعتراض دارند./گروهی از کارگران شاغل در کارخانه «گسترش توسعه صنعت آذربایجان» در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود در محوطه کارخانه تجمع کردند.آنها میگویند شمار معترض نزدیک به ۴۰ نفر میشود و در بیست ماه گذشته با مشکل پرداخت معوقات مزدی مواجه بودهاند./ (بیست و چهارم مهر)، جمعی از آموزشدهندگان نهضت سوادآموزی آذربایجان غربی مقابل استانداری این استان تجمع کردند.تجمع کنندگان خواستار پایان بلاتکلیفی و جذب در آموزش و پرورش هستند.معترضان خواستار اجرای ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی شدند./ کارخانه کیان تایر در سه شیفت کاری مجموعا ۱۱۰۰ کارگر دارد که روز گذشته و روز قبل از آن تعداد زیادی از آنها در محوطه کارخانه تجمع کرده بودند تا تکلیف پرداخت مطالبتشان مشخص شود اما اصلیترین نگرانی آنها، کاهش سطح تولید و تاثیر آن روی امنیت شغلیشان است./ کارگران پروژه مرمت و بازسازی ارگ بم بازهم در اعتراض به پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود، صبح امروز مقابل محل کار خود تجمع کرده اند./جمعی از کارگران طرح انتقال آب به مزارع دشت سیستان و بلوچستان با تجمع در مقابل کارگاه شماره ۲ زابل به پرداخت نشدن دستمزد و حقوق معوقه خود اعتراض کردند.کارگران معترض می گویند: “حقوق ما ۶ ماه است که پرداخت نشده است./جمعی از جوانان شهرستان آبادان با در دست داشتن نوشتههایی مبنی بر استخدام نیروهای بومی و مشکلات بیکاری جوانان مقابل فرمانداری این شهر تجمع کردند.این تجمعکنندگان عدهای از جوانان جویای کار ساکن آبادان بودند که اعتراض آنها به عدم استفاده از مردم آبادان در فرصتهای شغلی این شهر و عدم پاسخگویی مسئولان بود. | —— | تجمعات اعتراضی
21 مورد |
5 |
انور خضری، کامران شیخه و خسرو بشارت سه زندانی سنی مذهب برای برگزاری دادگاه از زندان رجایی شهر کرج به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدند. علیرغم انتظار برای انتقال به بند زندانیان عقیدتی این زندان، با تصمیم مسئولان در بی توجهی به اصل تفکیک جرایم، به بند “روان درمانی” که عمدتا زندانیان با مشکلات روحی و اعصاب هستند منتقل شدند. این مسئله مایه اعتراض زندانیان و اعتصاب غذای آنان شد./ پنجم مهر ماه، پنجاه و یکمین روز از اعتصاب غذای رضا شهابی است و وخامت حال جسمانی او باعث نگرانی فعالان کارگری و کنشگران اجتماعی شده است؛ تا جایی که تعداد زیادی از این کنشگران با امضای متنی خواستار رسیدگی به اوضاع شهابی و آزادی او شدهاند./ حمزه درویش زندانی سنی مذهب که در ۱۶ شهریورماه با وعده مسئولین مبنی بر رسیدگی به مشکلات حقوقی و شرایطش به ۲۸ روز اعتصاب غذا پایان داده بود تنها پس از چهار روز با مشاهده خلف وعده مسئولین دست به اعتصاب غذا زد./ سهیل عربی، از دوم شهریورماه، اعتصاب غذای اعتراضی خود را آغاز کرده است و تا امروز به این اعتصاب ادامه داده است آقای عربی در اعتراض به آزار و اذیت خانواده خود توسط سپاه پاسداران و با خواست توقف این روند و تبرئه خود و همسرش دست به اعتصاب غذا زده است./ ارژنگ داوودی، زندانی عقیدتی که ایام محکومیت در تبعید خود را در زندان زابل سپری می کند از سوم شهریورماه در حمایت از زندانیان اعتصابی زندان رجایی شهر کرج دست به اعتصاب زده است.او با گذشت سی و چهار روز از آغاز اعتصاب غذا در عین اینکه زندانیان رجایی شهر کرج به اعتصاب جمعی خود به تازگی پایان داده اند این زندانی در تبعید احتمالا به دلیل عدم اطلاع از موضوع در حالی که در بیمارستان بستری است به اعتصاب خود ادامه می دهد./ ابوبکر رستمی، زندانی امنینی محکوم به اعدام، در پی انتقال به قرنطینه زندان زاهدان دست به اعتصاب غذا زده است.او به دلیل مطالبه حقوق زندانیان و شکایت از وضعیت زندان به مسئولان بازدید کننده، به دستور مسئولان به انفرادی زندان زاهدان منتقل شده است و در حال حاضر در اعتصاب غذا به سر میبرد. یک زندانی دیگر نیز که در دفاع از آقای رستمی با بازدیدکنندگان صحبت کرده بود، به دستور مسئولین و همزمان با این زندانی امنیتی به قرنطینه زندان منتقل شدهاست./ حسین تاج وکیل احسان مازندرانی روزنامه نگار زندانی، از اعتصاب غذای اعتراضی موکل خود خبر داد. وکیل مدافع مازندرانی علت این اقدام اعتراضی را “اشتباه اجرای احکام، دادستانی و اوین و مخالفت بدون دلیل دادستان تهران با مرخصی موکلش اعلام داشته است./ محمد نظری، از ۸ مردادماه با مشارکت در اعتصاب غذای جمعی زندانیان سیاسی اعتراض خود را آغاز کرد و علیرغم پایانیافتن اعتصاب جمعی کماکان به اعتصاب خود بصورت فردی ادامه می دهد. او که در بیستو چهارمین سال حبس خود به سر می برد و وضعیت سلامتی نامناسبی دارد خواستار اعمال ماده ۱۳۴ (تجمیع احکام) در پرونده خود است که منجر به رهایی او از زندان می شود./ رسول حردانی، زندانی سیاسی که بر خلاف اصل تفکیک جرائم دربند زندانیان جرائم خطرناک نگهداری میشده، در روزهای گذشته از سوی زندانیان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به شدت مجروح شده است. وی به دستور مسئولین از چهار روز پیش به قرنطینه زندان منتقل شده و اعلام اعتصاب غذا کرده است./ وریا دلانگیز، فعال مریوانی پس از ١٨ روز بازداشت در اداره اطلاعات مریوان به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل گردید.و دست به اعتصاب زده است./ سهیل عربی بار دیگر در پی انتقال اش به بند هشت اوین اقدام به اعتصاب غذای خشک کرده و خواستار «محاکمه علنی»، «ملاقات با لباس شخصی» و «رعایت اصل تفکیک جرائم» شده است. | 14نفر | اعتصابات10 مورد | 6 |
گزارشگران بدون مرز بار دیگر نگرانی خود را از وضعیت نگه داری در بازداشت روزنامهنگاران و شهروند خبرنگاران زندانی اعلام میکند. شماری از آنها بیمار و یا در اعتصاب غذا بسر میبرند، از این میان سهیل عربی، احسان مازندرانی در وضعیت نگران کنندهای بسر میبرند./ سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه ای خواستار اقدام فوری برای نجات جان محمد نظری، زندانی اعتصابی که بیش از ۸۰ روز است در اعتصاب غذا به سر می برد شد. این سازمان محمد نظری را زندانی توصیف کرد که به خاطر فعالیت سیاسی به صورت غیرعادلانه ای از ۲۴ سال پیش در زندان به سر می برد.ه گفته این نهاد سلامت زندانی عقیدتی، محمد نظری۴۶ ساله که نیمی از عمر خود را در زندان سپری کرده است به علت اعتصاب غذای طولانی مدت به طور جدی به وخامت گذاشته است ./ خوزه آنتونیو گوئوارا برمودز و عاصمه جهانگیر، کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل، روز جمعه ۲۸ مهرماه در بیانیه خود گفتهاند نازنین زاغری- رتکلیف که هم اکنون دوران حبس پنج سالهاش را در زندان اوین میگذارند، اگر به خاطر اتهامهای جدید محکوم شود میتواند۱۶ سال زندان به محکومیت او بیفزاید.این کارشناسان خواستار آزادی فوری نازنین زاغری، شهروند ایرانی- بریتانیایی، شدند. | 4 نفر | بین المللی
3 مورد |
7 |
نیروهای امنیتی در شهر مهاباد دستکم سه شهروند به نامهای «روناک آقایی»، دخترش «سروه موسیزاده» و «کاویس آقایی» را که در حال رقص و پایکوبی بودند بازداشت و به محل نامعلومی منتقل کردند. این رقص و پایکوبی در جهت حمایت از رفراندوم اقلیم کردستان عراق در شهرهای مختلف صورت گرفت./ دو معلم بوکانی به نامهای «مولود خوانچهزرد» و سید «سلمان امامزنبیلی» به ادارهی اطلاعات این شهرستان احضار و سپس بازداشت شدند. آنها از امضاءکنندگان نامهای بودهاند که هفتهی گذشته در حمایت از همهپرسی اقلیم کردستان عراق از سوی جمعی از فعالین مدنی نوشته شد./ بازداشت فلهای شهروندان کُرد شرکتکننده در تجمعات حمایت از همهپرسی استقلال کردستان توسط نهادهای امنیتی ادامه داشته است. هویت یکی از بازداشتشدگان “زانیار بخشی.بوده که به نقل از یک منبع آگاه فرمانداری سقز اعلام کرد: اداره اطلاعات، سازمان بسیج و سپاه پاسداران ستادی مشترک را برای شناسایی و بازداشت شهروندان کُرد در تجمعات حمایت از همهپرسی استقلال کردستان تشکیل دادهاند./نیروهای امنیتی در شهر سنندج روز گذشته سه شهروند این شهر را در محل کار خود بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.مسلم (موسلم) سعیدپور، پیمان منبری و محمد منبری هویت سه شهروند سنندجی است که توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شدند./اداره اطلاعات مریوان یک شهروند کُرد را احضار و مورد بازجویی قرار داد. هویت این شهروند کُرد “وریا دلانگیز” است نیروهای اطلاعاتی پس از احضار این شهروند کُرد، او را بازداشت کردهاند./ دو شهروند سنی مذهب در شهرهای اهواز به نام( على خنفرى)و شوش به نام(حسن صلاح)توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شدند على خنفرى (بترانى)، متأهل، داراى دو فرزند، ۶ مهرماه ۱۳۹۶، توسط نیروهاى اداره اطلاعات اهواز در منزل خود بازداشت شد./فواد زندی از فعالین کارگری شهر سنندج که پیش تر نیز سابقه بازداشت داشت مجددا توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل شد./نیروهای امنیتی در شهرهای سنندج، بوکان، دیواندره، مهاباد، مریوان، سقز، ماکو، ایلام، کامیاران و قوچان تعداد پرشماری از شهروندان را در فضای پس از برگزاری رفراندوم اقلیم کردستان عراق، شهروندان را که در حال رقص و پایکوبی بودند بازداشت و به محل نامعلومی منتقل کردهاند،تعداد بازداشت شدگان حداقل ۸۰ نفر گزارش می شود، شماری از بازداشتشدگان، آزاد شدهاند اما برخی دیگر همچنان در بازداشت به سر میبرند که اسامی ۳۶ تن از افراد بازداشت شده عبارت است از: «ادریس قادری»، «سلیمان بیپوش»، «آوات سلطانی»، «دیاکو پورمصطفی»، «رحمان خسروی» «غفور نصیری»، «رحمان قادری» و «رحیم افشاری» عمر مرادی»، «سلام سلیمانی»، «کاکه مظفر»، «فواد زندی»، «ارسلان علیمرادی»، «عبدالباسط امینی»، «محمود قبادی»، «مظفر صالحنیا»، «سینا زندسلیمی» «مسلم سعیدپور»، «پیمان منبری»، «محمد منبری» و «علی فاتحی»«فهیم رفیقپور»«روناک آقایی»«وریا دلانگیز»«بختیار خوشنام»«حمید ادوای» «محمد ادوای»«ادیب شیخکانلو» و «علی تهیدست»«فرامرز ملکشاهی»«لایق رحمانی»، «علی ویسی»، «یاسر فرجالهی»«فریدون کریمی» «منصور فرجزاده» هستند./یک مغازه دار بنام شهداد شهدادزاده ۲۴ ساله فرزند حسین، کارگر مغازه کیف و کفش فروشی ۲۴ ساله بلوچ اهل سیریک از توابع استان هرمزگان توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد. به گفته شاهدان عینی “هنگام بازداشت ماموران وی را در صندوق عقب ماشین گذاشته اند، وی در تاریخ۵ مهر بدون حکم قضایی توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد./میر علی مرادی ، فعال مدنی، پانزدهم مردادماه از سوی نیروهای امنیتی در کرج بازداشتشده است.همزمان با بازداشت این فعال مدنی، منزل وی نیز از سوی نیروهای امنیتی تفتیش شده است.از اتهام و محل نگهداری امیر علی مرادی تا کنون اطلاعی به دست نیامده است./نیروهای امنیتی۱۷ مهرماه محمد حزباوی، شهروند ۲۵ساله را بازداشت کردهاند.این مأموران ضمن بازداشت این شهروند اهوازی منزل وی را نیز تفتیش کردهاند.از دلایل بازداشت محمد حزباوی تا کنون اطلاعی به دست نیامده است./آقای خوشنام از همکاران آژانس خبری موکریان روز چهارم مهرماه توسط ماموران اداره اطلاعات سقز در محل کارش بازداشت شده است و هم اکنون در زندان مرکزی سقز نگهداری می شود.اقای خوشنام در تیرماه گذشته در دادگاه انقلاب سقز به فعالیت تبلیغی علیه نظام متهم شد./مورخ ۱۸ مهر ۱۳۹۶، “کاوان محمودیان” در شهر کامیاران توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت شد. تا کنون علت این دستگیری مشخص نشده است./ «مصطفی زاهدنیا» در خوابگاه یکی از دانشگاههای شهر سنندج از سوی نیروهای امنیتی وابسته به سپاه پاسداران بازداشت شد.یک منبع مطلع در این رابطه گفت که آقای زاهدنیا در روزهای اخیر در محیط دانشگاه انتقاد از سیاست های منطقه ایران در قبال وقایع اخیر اقلیم کردستان عراق سخن گفته بود./ یک جوان اهوازی با هویت «حمزه حاجیزاده» در شهریورماه پس از بازگشت از سوئد از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شده و علیرغم گذشت بیش از یک ماه از زمان بازداشت تا کنون از وضعیت و محل نگهداری او اطلاعی به دست نیامده است.همچنین یک شهروند در مریوان با هویت «محمد روبینا» در شهریورماه سال جاری از سوی مأمورین اداره اطلاعات دستگیر شده است./ یک دختر ۱۵ ساله توسط نیروهای اطلاعات در دبیرستان محل تحصیل خود بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز منتقل شد.هویت این دختر بنام “مائده شعبانى نژاد (عمورى)”، متولد ۱۳۸۱ احراز شده است./شش شهروند بهایی به نامهای خلیل ملاکی، بهمن صالحی، سهراب ملاکی، ساغر محمدی، آرمین مختاری و شیدا عابدی ساکن شهر بیرجند در خراسان جنوبی در ساعت ۷ صبح روز شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۶ توسط مأمورین وزارت اطلاعات در منازل شان بازداشت شدند.همچنین خبر از تفتیش منزل دستکم ده شهروند بهایی داده است که مأمورین وسایل شخصی آنان من جمله تلفنهای همراه را توقیف کردهاند. | —— | بازداشت 17 مورد | 8 |
روز پنجشنبه سیام شهریورماه،یک کولبر کُرد در منطقه اورامان مورد تیراندازی نیروهای نظامی حکومت ایران قرار گرفته و از ناحیه پا به شدت زخمی شده است. هویت این کولبر کُرد “فرزاد قادری” اهل روستای “نیسانه” از توابع نوسود است./ یک تاجر مرزی اهل سقز به نام(دانا عراقی) در اثر شلیک نیروهای انتظامی جان خود را از دست داد. یک کولبر هم در سردشت به نام(خضر اسپندار)در پی شلیک نیروهای مرزبانی دچار جراحت شد. در نوسود کرمانشاه هم احتمال قطع پای یک کولبر به نام(فرزاد قادری)وجود دارد که در پی شلیک نیروهای مرزبانی مجروح شده بود./ شامگاه ۱۰ مهر یک کولبر سردشتی به نام «امیر خضری» از ناحیهی پا دچار جراحت شد./ روز شنبه ۸ مهرماه هم یک کولبر به نام «سیامند راستگو» فرزند لقمان در اثر شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی در «دشتوزنی» زخمی شده و برای رسیدگی پزشکی به یکی از مراکز درمانی ارومیه منتقل شد./ در جریان تلاش ماموران نیروی انتظامی ایرانشهر برای بازداشت یک متهم به قاچاق سوخت، یک کودک سه ساله به نام مرتضی روستا به همراه پدر خود به ضرب گلوله ماموران کشته شد. قتل این افراد به خصوص این کودک موجب جریحه دار شدن افکار عمومی و واکنش اهالی نسبت به رفتار ماموران شد./ ماموران انتظامی پاسگاه ابتر پس ازتعقیب و گریز خودرو حامل سوخت در منطقه آزمن آباد ایرانشهر به سمت خود رو آتش گشودند که با اصابت گلوله، خودرو به طور کامل آتش گرفت.ماموران پس از آتش گرفتن خودرو محل را ترک کردند.راننده خودرو توانست به موقع از خودرو پیاده شوددر جریان این تیراندازی آسیب جسمی به کسی وارد نشد./ شلیک مستقیم نیروهای نظامی حکومت ایران در پیرانشهر جان یک کاسبکار کُرد را گرفت هویت این کاسبکار کُرد “کامل محمودی” ٣٠ ساله.بوده./ روز ۱۹ مهر ۱۳۹۶یک تاجر خرده پای مرزی (کاسبکار) به نام «دانا کریمی» از اهالی کریم آباد سقز، بر اثر تیراندازی نیروهای انتظامی در جاده سقز- دیواندره جان خود را از دست داد./ ساعت ١٠ شب ٢٩ مهرماه سال ١٣٩۶ شمسی در منطقه سرشیو ( مرز سردشت – قلعه دزه ) یک کولبر کورد به نام ” پشتیوان معین ” فرزند رحمان با شلیک مستقیم نیروهاى هنگ مرزى کشته شد. | 11نفر | تیراندازی نیروهای امنیتی به مردم
7مورد |
9 |
زندان اردبیل از جمله زندانهای کشور است که تنبیه های سلیقه ای و به دور از کرامت انسانی برای زندانیان در نظر می گیرد. برای چندمین بار طی یک سال اخیر مسئولین این زندان یک زندانی را برای مدت یک شبانه روز به میله زنجیر کردند./ محمدعلی شمشیرزن از دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی که در زندان بندرعباس نگهداری میشود در پی عارضه قلبی به بهداری زندان منتقل و علیرغم توصیه پزشک و اعلام ضرورت انجام آنژیوگرافی قلبی، مسئولان زندان از اعزام وی به مراکز درمانی خودداری کردند./ یک زندانی که از سه ماه قبل در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر زاهدان نگهداری می شد در حالی که آثار شکنجه بر بدن او مشهود بود روز گذشته به زندان مرکزی این شهر منتقل شد. شکنجه های اعمال شده علیه این زندانی در حدی است که توان راه رفتن را از او سلب کرده است.هویت این زندانی منصور قلندرزهی احراز شده است./ سهیل عربی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین جهت اخذ آخرین دفاعیات از بابت پرونده مفتوحه به شعبه ۳ بازپرسی دادسرای مقدسی زندان اوین فراخوانده شد.علیرغم احضار این زندانی، مسئولین زندان اوین از اعزام سهیل عربی به محل دادسرا خودداری کردند./مسئولین زندان اردبیل یک زندانی را که به نداشتن جای خواب اعتراض کرده بود مضروب کردند و سپس او را برای ساعتها در هوای سرد به میله پرچم در حیاط زندان زنجیر کردند. این رویه غیرانسانی در زندان اردبیل مسبوق به سابقه است.هویت این شخص بهنام امیری احراز شده است. | 4 نفر | شکنجه زندانیان
4 مورد |
10 |
تجمع مردم منطقهی پاسداران در مقابل بوستان تخریب شدهی پنجم، و حضور پلیس، این تجمع به تنش و برخوردهایی کشیده شد و سه نفر برای ساعاتی بازداشت شدند.آن طور که اهالی پاسداران خبر میدهند، تجمعی که تا ساعت ۱۲ شب و یک بامداد آرام و همراه با تنشی مختصر بود، در ساعت دو به برخوردی کشید و سه نفر از تجمع کنندگان بازداشت شدند که نهایتا حدود ساعت یک بعدازظهر پنجشنبه و پس از انتقال به دادسرای اوین، با قرار وثیقه آزاد شدند. | 3 نفر | درخواست و صدور وثیقه
1مورد |
11 |
اطلاعیه شمارۀ 911 بمناسبت دهم اکتبر روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام | اطلاعیه | 12 | |
منابع خبری: تارنگارحقوق بشر/ هرانا/ کردپا/ / ایلنا/ ایسنا / حقوق بشر کردستان/ کمپین فعالین بلوچ/ خبرگزاری تسنیم/ ایرنا / .رادیو فردا/ حقوق بشر کردستان/ صدا و سیمای ایلنا/ تسنیم مجذوبان نور/صلاح وب/رادیو فردا/انصاف نیوز/ خبرگذاری مهر | جمع 211 نفر | جمع موارد 108 مورد | 13 |
گزارش نقض حقوق محیط زیست در مهر1396
نادر زندی
شرح | موضوع | ردیف |
در این ماه عاملین شکارهای : 2 شوکا در زیارت گرگان ، یک قوچ در بازرجان ،یک پلنگ در فیروز آباد ،یک بز وحشی در تفت ، یک قوچ وحشی در پارک ملی سرخه حصار ،یک قوچ وحشی در فاروج ،.2 خوک وحشی در مازندران ،یک کل وحشی در چالوس همگی دستگیر شدند.همچنین در این ماه 2 شکارچی در طارم قزوین ،یک شکارچی در هفتادقله ، یک شکارچی در تفرش ، یک شکارچی در زنجان ، یک شکارچی در کردکوی و تعداد شکارچی دیگر در بوئین میاندشت قبل از شروع به شکار در مناطق ممنوعه دستگیر شدند.به علاوه موارد فوق 4 صیاد غیر مجاز در پارک ملی کرخه و یک صیاد غیرمجاز به همراه 25 قطعه ماهی در اردبیل همگی دستگیر شدند و عامل تصرف و تخریب اراضی پارک ملی بمو به حکم دادگاه به یکسال حبس محکوم شد. | دستگیری شکارچیان متخلف | 1 |
متاسفانه در روز جمعه 20 مرداد در جریان درگیری شکارچیان غیر مجاز با نیرو های محیط زیست شهرستان امیدیه یکی از محیط بانان به نام منصور احمدی هدف گلوله قرار گرفت و به شدت مجروح شد.در موردی دیگر محیط بان منطقه حفاظت شده کویر آقای حسین حسام در جریان درگیری با شکارچیان جبیر بوسیله چاقو از ناحیه سر مجروح شد.همچنین یک جنگلبان در جریان اطفا حریق در جنگل های کوه حاتم در استان خوزستان مورد تیراندازی افراد ناشناس قرار گرفت. | محیط بانان | 2 |
کوههای زباله استان های شمالی را تسخیر کرده و شیرابه های که از این کوه بیرون میزند به زمین های برنج.رودخانه ها و دریا میریزد.بر طبق آمار یک چهارم پسماند های کشور در شمال ایران تولید میشود ومیزان پسماند های استان های شمالی کشور هنگام حضور گردشگران به 5تا 6 برابر میرسد.به عنوان مثال محل دفن پسماند های شهرستان بابلسر آن قدر به دریا نزدیک است که شیرابه های آن به راحتی و بدون کنترل وارد دریا میشود و به دلیل نبود مدیریت پسماند و دفع بهداشتی پسماند ها تنها 3 در صد آنها به صورت اصولی دفن میشوند و همین امر باعث خطرات جدی برای محیط زیست منطقه به همراه خواهد داشت. | معضل پسماند ها در استان های شمالی | 3 |
در این ماه افزایش غلظت ریزگرد ها در سیستان در روز 12 مرداد 172 نفر را راهی بیمارستان کرد .همچنین به علت طوفانی که از 19 مرداد تا 22 مرداد در منطقه سیستان و بلوچستان روی داد غلظت ذرات معلق هوا به 14 بربر حد مجاز و 5 برابر حد بحرانی رسید که 250 نفر را روانه مراکز بهداشتی این استان کرد. | معضل ریزگرد ها | 4 |
به علت جانمایی اشتباه و بی توجهی مشاور پرو ژ ه احداث خط دو قطار شهری شیراز باعث شد که 6 هزار اصله درخت در شیراز قطع شود و تاکنون هم هیچ کس پاسخگوی نیست. | قطع شش هزار اصله درخت | 5 |
متاسفانه ورود فاضلاب به کارون سابقه ای بیست و چند ساله دارد که سلامت مردم خوزستان و محیط زیست را مورد هدف گلوله قرار داده و سالیانه میلیون ها متر مکعب فاضلاب را به جان محیط زیست میاندازد.این فاضلاب ها از بیمارستان ها ،کشتارکاه ها و غسالخانه ها است که هریک آسیب و خطرات بسیاری را به همراه خواهد داشت.طبق آمار هر ساله 270 میلیون متر مکعب فاضلاب خام از شهر اهواز و 16 شهر اصلی خوزستان به کارون میریزد که شوربختانه 70 در صد آب شرب و مصرفی شهروندان خوزستان از طریق همین رود تامین میشود. | معضل فاضلاب | 6 |
در این ماه 8 هکتار از مراتع قره ناز خوی ،.8 هکتار از جنگل های منطقه برندق خلخال ، .500 هکتار از اراضی میانکاله ،.100 هکتار از اراضی جنگلی شمیرانات ، .10 هکتاراز مراتع چلم کوه مازندران ،.50 هکتار از پارک جنگلی لتیان ،.8 هکتار از مراتع و جنگل های تنگ صیاد در اسلام اباد غرب و ده ها هکتار از مراتع و جنگل های بخش بانیگان شهرستان پاوه طعمه حریق شدند.همچنین آتش سوزی گسترده ای در مناطق کوهستانی شاهو در پی مانور نظامی سپاه پاسداران روی داد. | آتش سوزی ها | 7 |
بر طبق امار از 609 دشت کشور در حدود 350 دشت در شرایط بحرانی قرار دارند.به عنوان مثال هم اکنون از 7 دشت استان زنجان .5 دشت آن در شرایط بحرانی است و میزان سطح آب های زیر زمینی در استان زنجان 77 سانتی متر پایین رفته است که با تداوم این روند در 15 سال آینده شاهد فرونشست این دشت ها خواهیم بود.از خبر های دیگر دراین حوزه میتوان به تنش آبی در 22 روستای شهرستان رودبار ، جیره بندی شدن آب در ایذه ، آبرسانی به 330 روستای یزد با تانکر و تبدیل شدن چهل هزار هکتار از اراضی کهکیلویه و بویر احمد به بیابان اشاره کرد. | خشکسالی و کمبود آب | 8 |
بر طبق آمار در گذشته کشور ایران دارای 25 میلیون هکتار سطح جنگل بود که هم اکنون به 14 میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است .به عبارتی دیگر 11 میلیون هکتار از سطح جنگل های کشور کاسته شده است.عوامل مختلفی در کاهش سطح جنگل های کشور نقش دارند که از اصلی ترین آنها میتوان به قطع بی رویه درختان.چرای بی رویه دام.خشکسالی های متوالی. آفت ها و بیماری ها و آتش سوزی ها اشاره کرد. | جنگل ها | 9 |
دیگر خبر های که در این ماه به گوش رسید میتوان به : بحران مدیریت پسماند در 40 بیمارستان تهران ، تلف شدن آبزیان در تالاب هورالعظیم به دلیل کم آبی ، قرار گرفتن تالاب انزلی در لیست سیاه مونترو ، خشک شدن تالاب بین المللی گمیشان ، قتل 50 قلاده سگ در ملارد با ماده سمی ، کشته شدن یک خرس قهوه ای در گیلانغرب ، کشف یک لاشه پلنگ در ارتفاعات کوه بیرمی بوشهر ،.11 هزار هکتاراز جنگل های شمال زیر تیغ معدنکاران ، کشف 52 قطعه طوطی قاچاق در شاهرود ، کشف 18 قطعه پرنده زینتی در کاشان ، کشف 5 قطعه سهره طلایی و یک سر تشی در سر پل ذهاب و کشف 5 قطعه کبک ،.8 قطعه سهره طلایی و 12 قطعه ماهی از شکارچیان در دالاهو اشاره کرد. | خبرهای دیگر زیست محیطی | 10 |
منابع.هرانا.سایت سازمان حفاظت محیط زیست.دیده بان محیط زیست.تارنگار تخصصی حقوق بشر ایران
با توجه به سانسور خبری حاکم بر رسانه های ایران، این گزارشی است کوتاه و فشرده ازنقض حقوق کودکان و نوجوانان در جمهوری اسلامی ایران. نمیتواند بازگو کننده همه زاویای نقض حقوقی باشد که در رابطه با کودکان و نوجوانان روزانه اتفاق میافتاد
تنطیم نمودار: لیدا اشجعی
گزارش نقض حقوق کودک در مهر ۹۶
فرهاد نصیری
اسامی/ محل/ نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
دختران شینآباد و ۱۱۳ هزار کلاس درسی که همچنان ایمن نیستند. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) روز دوشنبه سوم مهر ماه در گزارشی به بررسی دلایل یه سرانجام نرسیدن روند درمان این دانش آموزان پرداخته است. دختران شینآباد عبارتی است که ۱۳ دختر اهل روستای شینآباد از توابع شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی را توصیف میکند. دخترانی که در سال ۹۱ وقتی در کلاس درس نشسته بودند آتش به جانشان افتاد و سوزاندشان. از سال ۹۱ تا امروز پنج سال میگذرد اما درمان این دختران هنوز به سرانجام نرسیده است. این در حالی است که حادثه آتشسوزی مدرسه دخترانه انقلاب اسلامی شینآباد ۲۴ دانش آموز دچار سوختگی شدند اما ۱۳ نفر از آنها جراحات جدیتر و شدیدتری داشتند..فعالیت 7000 هیأت مدرسهای در محرم/ اجرای طرح «رادیو محرم» در مدارس. به گزارش ایسنا، حامد علامتی دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان امروز در نشست خبری پیرامون ویژهبرنامههای ماه محرم، اظهار کرد: طرح عملیاتی محرم در دو فاز اجرا میشود که فاز اول از ابتدای مهر تا 12 مهر ماه است و فاز دوم این طرح از 15 مهر ماه آغاز شده و تا 18 آبان ماه ادامه دارد.قتل همکلاسی در سراوان به خاطر مشاجره. ه گزارش اعتماد، جانشین فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان گفت: ماموران پس از بررسی صحنه جرم دریافتند مقتول با یکی از همکلاسیهای خود در مدرسه مشاجره پیدا کرده و در این درگیری قاتل که یک دانشآموز ۱۵ ساله بوده با ضربه چاقو وی را به قتل رسانده و بلافاصله از محل متواری شده است.کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان در پایشهای اطلاعاتی و اقدامات پلیسی، هویت قاتل را شناسایی و او را در یک عملیات ضربتی در کمتر از ۲ ساعت در مخفیگاهش دستگیر کردند. متهم پس از تشکیل پرونده مقدماتی برای سیر مراحل قانونی تحویل مقام قضایی شد.علت وقوع سانحه اتوبوس دانشآموزان هرمزگانی اعلام شد. کمیسیون ایمنی راههای کشور در اطلاعیه شماره دو خود، علت وقوع سانحه اتوبوس حامل دانشآموزان محور بندرعباس- داراب را خروج از محور و واژگونی اتوبوس ناشی از خستگی و خوابآلودگی راننده و علت تشدیدکننده پیامدهای حادثه را عدم استفاده از کمربند ایمنی توسط اکثر سرنشینان اعلام کرد. ایسنامرگ مرموز یک زن باردار و فرزندش در بیمارستان. زن جوان پس از تحمل حدود 9 ماه بارداری، چشم انتظار تولد دومین پسرش بود. آخرین بار که به پزشک متخصص مراجعه کرده بود زمان زایمان با روش سزارین هم تعیین شد اما یک هفته قبل از موعد مقرر و در نیمههای شب، سرفههای شدید امانش را برید. به همین خاطر شوهرش او را به بیمارستانی درکرج انتقال داد ولی سه شب بعد زن باردار در اوج بهت و اندوه خانوادهاش، ناباورانه روی تخت بیمارستان جان سپرد و برای همیشه شوهر و پسر سه سالهاش – محمدامین – را تنها گذاشت. گزارش ایسنا.بر اساس این گزارش، سپاه پاسداران کودکان مهاجر افغان به جوانی ۱۴ سال را در تیپ فاطمیون جذب کرده است. تیپ فاطمیون(لواء فاطمیون) سپاه پاسداران واحدی نظامی برای سازماندهی سربازان افغان است. این سربازان عموماً به خطوط مقدم جنگ در سوریه اعزام میشوند. بر اساس گزارش منابع داخلی بیشتر تلفات و کشتهشدگان سپاه در سوریه از اعضای این تیپ بودهاند. علی خامنهای، رهبر ایران موافقت کرده بود که به اعضای تیپ فاطمیون تابعیت ایرانی داده شود. اعضای تیپ فاطمیون سپاه پاسداران ماهانه ۲.۵ میلیون تومان حقوق میگیرند.سیستم گرمایشی 83 هزار کلاس درس «غیراستاندارد» هستند. رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور با بیان اینکه مدارس نوساز به وسایل و تجهیزات ایمنی مجهز هستند گفت: تامین وسایل و تجهیزات ایمنی مدارس قدیمیتر نیازمند تامین اعتبار است و اگر بودجه لازم برای آن تامین شود می توانیم نسبت به این مهم اقدام کنیم. محمدتقی نظرپور در گفتوگو با ایسنا، درباره تمهیدات ایمنی مدارس با توجه به فرارسیدن روز ایمنی و آتش نشانی اظهار کرد: تمهیداتی را در این زمینه بخصوص در بحث سیستمهای سرمایشی و گرمایشی فراهم کردهایم.
جمعآوری نزدیک به 1000 کودک متکدی در پایتخت. فرماندار تهران از جمعآوری نزدیک به 1000 کودک متکدی در سطح شهر تهران خبر داد و افزود: به هیچ عنوان با کودکان کار کاری نداریم چرا که این کودکان در کارخانهها و مغازهها حضور دارند و به هیچ عنوان با آنها کاری نداریم.بحران کودکان تنها/ عدم احساس امنیت و ارتباطات اجتماعی ضعیف کودکان. آذردخت داوری روانشناس کودک در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: کودکانی که ساعت های طولانی در خانه تنها می مانند آسیب های زیادی می بینید. به طور کلی تنهایی و تنها بودن برای افراد بزرگسال هم آسیب های فراوانی به دنبال دارد. تحقیقات و پژوهش های بسیاری در این زمینه انجام شده که نشان می دهد این افراد از نظر جسمی و روانشناختی آسیب های فراوانی دیده اند. 14 میلیون ایرانی با معضلات مواد مخدر دست و پنجه نرم میکنند. به گزارش ایسنا، سردار مرتضی میرزایی در همایشی که امروز دوشنبه (17 مهرماه) با موضوع پیامدهای سوء مصرف مواد مخدر در مراکز آموزش عالی کشور در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، گفت: مواد مخدر از جرائم سازمان یافتهای است که امروز گریبان تمام جوامع بشری در دنیا را گرفته است. شناسایی ۹۰ هزار کودک دچار سوءتغذیه. به گزارش خبرگزاری مهر، سید پرویز فتاح صبح سه شنبه با حضور در کمیسیون فرهنگی مجلس با تشریح اقدامات این نهاد انقلابی با بیان اینکه همکاری و تعامل بسیار خوبی با دولت داریم، گفت: ۹۷ تا ۱۰۰ درصد اعتبارات به کمیته امداد اختصاص یافته و توانسته ایم ۱۰۰ درصد وام های بانکی را نیز جذب کنیم. فرار هزار دختر از خانه/ ۸۰ درصد فراری ها به خانواده باز می گردند. حبیبالله مسعودی فرید در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد مراکز نگهداری دختران فراری افزود: در حال حاضر ۳۱ خانه سلامت ویژه دختران در معرض آسیب و خشونت دیده در استانهای مختلف کشور فعالیت دارد که دختران فراری در این مراکز نگهداری می شوند. وی گفت: مدت زمان نگهداری دختران و زنان آسیب دیده و فراری ۳ تا ۴ ماه است که کارشناسان مرکز در طول این مدت برای بازگشت این افراد به خانواده ها تلاش و رایزنی می کنند و در ۸۰ درصد موارد خانواده این دختران پذیرای آنها هستند.پاره شدن پرده گوش دانشآموز پس از تنبیه ناظم مدرسه. خبرگزاری هرانا – نواختن سیلی بر گونه دانش آموز یکی از مدارس شوش منجر به پاره شدن پرده گوش دانش آموز شد. تنبیه فیزیکی دانش آموزان علاوه بر پیامدهای منفی روحی و جسمی حسب قوانین مدون کشور غیرقانونی محسوب می شود. شناسایی ۲۹۵ کودک کار در استان/ وجود ۳۳۴کودک بد سرپرست و بی سرپرست. به گزارش خبرنگار مهر، سید علیرضا موسوی امجد ظهر چهارشنبه در نشست کارگروه بانوان و خانواده استان افزود: حمایت های مختلف، انجام مشاوره، آگاه سازی خانواده ها، بازدید از منازل، بررسی وضعیت آموزشی و توانمند سازی در حوزه کودکان کار انجام می شود.بازداشت یک دختر ۱۵ ساله در آبادان از سوی وزارت اطلاعات. به گزارش سایت هرانا، روز چهارشنبه ۲۶ مهرماه، اداره اطلاعات شهر آبادان یک دانش آموز دختر به نام مائده شعبانى نژاد (عمورى)، متولد ۱۳۸۱ را بازداشت کرد.ماموران اداره اطلاعات با محاصره منزل شعبانى نژاد و بعد از بازرسى منزل واقع در ایستگاه ۷ (سلیچ) شهر آبادان، این دانش آموز دختر را در دبیرستان دخترانه ایستگاه ۷ بازداشت کردند و به نقطه نامعلومی منتقل کردند. مائده شعبانى نژاد در کلاس اول دبیرستان مشغول به تحصیل است. |
29
|
آسیبهای اجتماعی |
1 |
مرگ کودک سه ساله طی عملیات نیروی انتظامی در ایرانشهر. خبرگزاری هرانا – در جریان تلاش ماموران نیروی انتظامی ایرانشهر برای بازداشت یک متهم به قاچاق سوخت، یک کودک سه ساله به نام مرتضی روستا به همراه پدر خود به ضرب گلوله ماموران کشته شد. قتل این افراد به خصوص این کودک موجب جریحه دار شدن افکار عمومی که ماموران را به نقض قوانین به کار گیری سلاح و نادیده گرفتن موقعیت این کودک در صحنه درگیری متهم میکردند شد. نماینده مجلس و فرماندار ایرانشهر نیز ضمن محکوم کردن قتل این کودک از پیگیرد عوامل آن خبر دادند.
سرقت مجسمه کودک میدان ونک در روز جهانی کودک. سید مجتبی موسوی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم با اشاره به اینکه مجسمه کودک که در حوالی میدان ونک نصب شده بود همزمان با روز جهانی کودک به سرقت رفته است، اظهار کرد: بعد از انتشار این خبر در کانالها، کارشناسان سازمان زیباسازی شهرداری تهران در محل حاضر و این موضوع تایید شد. این مجسمه اسفند ۹۵ رونمایی و در ادامه در محل اشاره شد نصب و همزمان با روز جهانی کودک به سرقت رفت.مرگ کودک خردسال به ضرب گلوله نیروهای انتظامی. خبرگزاری هرانا – گلوله شلیک شده ماموران انتظامی در حین تعقیب و گریز چند متهم در یکی از مناطق دزفول به مرگ کودکی خردسال منجر شد. |
4 | اخبار | 2 |
دخترکان نوعروس میراث قوانین ناقص. به گزارش گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، در نقاطی ازجهان، شاخص های ازدواج بنا به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رنگ و بوی متفاوتی دارد و سن وسال ازدواج بنا به اذن پدر، پا را فراتر از قانون مدون گذاشته و به عرصه کودکی پا نهاده است.مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران میگوید ۹۰ درصد کودکان کار مورد آزار جنسی قرار میگیرند.کودکی فراموش شده در «لباس سفید عروسیHYPERLINK “http://koodak.bashariyat.org/?p=15537″»به گزارش ایسنا، براساس آمارهای منتشر شده توسط معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، پیش رسی ازدواج ـ نسبت مردان و زنانی که در سن کمتر از ۱۵ سالگی ازدواج می کنند ـ در سال ۱۳۹۲ به ترتیب برای مردان ۰.۴ درصد و برای زنان ۵.۴ درصد است. این رقم با افزایش برای دختران در سال ۹۳ به ۵.۶ درصد رسیده و در سالهای ۹۴ و ۹۵ نیز به ترتیب رقمی معادل ۵.۴ و ۵.۵ را نشان می دهد. این رقم در ۹ ماهه نخست سال ۹۵، ۰.۰۵ درصد برای پسران و ۵.۵ درصد برای دختران است.روند رو به رشد؛ در ۶ سال گذشته هر سال بیش از چهل هزار کودک ازدواج کرده اند. خبرگزاری هرانا – در سال ۹۰ ، ۳۹ هزار و ۶۰۹ نفر ( ۴.۵ درصد) از کودکانی که ازدواج کرده اند ۱۰ تا ۱۴ سال سن داشته اند. این ارقام با روندی رو به رشد در سال ۹۱ به ۴.۹ درصد رسیده و ۴۰۴۶۴ نفر را شامل شده است. ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله در سال ۹۲ نیز با افزایش رو به رو بوده است. این میزان با رسیدن به ۵.۳ درصد نشان داد که قرار نیست از میزان روند ازدواج کودکان کاسته شود. این درحالیست که بر اساس اعلام سازمان ثبت احوال کشور، سال ۹۳، در ۵ سال اخیر بالاترین میزان ازدواج کودکان را نشان می دهد. تعداد کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله ای که ازدواج کرده اند در این سال به ۴۰ هزار و ۲۲۸ نفر ( ۵.۶ درصد) رسیده است. سال ۹۴ نیز رقم ۵.۴ درصد (۳۶ هزار و ۹۳۸) کودکانی است که در سنین یاد شده و پیش از پایان دوران کودکیشان وارد زندگی زناشویی شده اند. | 5 | ازدواج کودکان | 3 |
رهایی سه زندانی از جمله دو کودک-مجرم از اعدام. برگزاری هرانا – دو نوجوان محکوم به قصاص در استان کرمان امروز با گذشت اولیای دم در دفتر استاندار کرمان آزاد شدند. همچنین مادر مأمور پلیس که پسرش با شلیک سارق سابقهدار به قتل رسیدهبود، وقتی قصد اجرای حکم قصاص را داشت ناگهان حالش بد شد و طنابدار را از گردن قاتل برداشت. دبیرکل سازمان ملل: ۸۷ درصد اعدامهای جهان در چهار کشور از جمله در ایران. دبیر کل سازمان ملل در سخنانی که به مناسبت روز جهانی مبارزه در راه لغو اعدام ایراد کرد، از کشورهایی که هنوز مجازات اعدام را اعمال میکنند خواست که به ۱۷۰ کشوری که مجازات اعدام را متوقف کردهاند بپوندند. او گفت در قرن بیست و یکم مجازات اعدام جایی ندارد. | 2 | اعدام کودکان | 4 |
تحصیل حدود ۱۲ هزار فاقد شناسنامه در مدارس سیستان و بلوچستان. خبرگزاری هرانا – مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان گفت که همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید حدود ۱۲ هزار فاقد شناسنامه در مدارس این استان مشغول به تحصیل شدند. وی با اشاره به اینکه آمار دانش آموزان فاقد شناسنامه استان امسال نسبت به ۹ هزار نفر سال گذشته رشد قابل توجهی داشته است، اظهار داشت “پیش بینی می شود این آمار تا ۱۵ هزار دانش آموز نیز افزایش یابد”.صدو پنجاه مدرسه در قم نیاز به تخریب کامل دارد. خبرگزاری هرانا – مدیرکل نوسازی توسعه و تجهیز مدارس قم گفت که از مجموع ۶۳۶ مدرسه دولتی در قم ۱۵۰ مدرسه نیاز به تخریب کامل و بازسازی دارد. به گزارش خبرنگار ایسنا، محسن پورگلیان، امروز در نشست خبری با اشاره به وضعیت فضاهای آموزشی در قم افزود: “در حال حاضر در استان قم ۶۳۶ مدرسه دولتی دارای ۶ هزار کلاس درس و ۹۰۰ هزار متر مربع زیربناست که میزبان ۲۲۰ هزار دانش آموز هستند”.بیش از۲ هزار کلاس درس البرز نیاز به مقاوم سازی دارد. خبرگزاری هرانا – مدیر کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس البرز گفت که ۲ هزار و ۳۰۱ کلاس درس در این استان نیاز به مقاوم سازی دارد تا دانش آموزان در فضایی ایمن و استاندارد درس بخوانند.
اینجا مدارس با هیزم گرم میشوند؛ دانشآموزانی که در کلاسهای سنگی و چادری درس میخوانند. خبرگزاری هرانا – اینجا مدارس با سوزاندن هیزم گرم میشود و معلمان با روشن کردن آتش در کلاسهای درس با سرما مبارزه میکنند؛ کاری که به خطرات آن آگاهند اما چارهای جز این برای فرار از سرما ندارند.فساد مالی صندوق ذخیره فرهنگیان: ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان. رئیس کمیته تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان میگوید رقم دقیق اختلاس و تخلف مالی در این پرونده نزدیک به ۱۵ هزار میلیارد تومان است.جبار کوچکی نژاد رئیس کمیته تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان عصر سهشنبه ۱۸ مهر گفت که گزارش نهایی تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان ۴۰۰۰ صفحه است.مناطق عشایری فارس؛ ۱۱۰ مدرسه کانکسی جایگزین مدارس چادری. خبرگزاری هرانا – رئیس آموزش و پرورش عشایر فارس با اشاره به اینکه هم اینک ۲۸۶ مدرسه عشایری به صورت چادری اداره می شود، گفت که با اجرای طرح جایگزینی کانکس های مجهز به کلاس درس به جای چادر عشایری، ۱۱۰ مدرسه کانکسی با ظرفیت پذیرش حدود ۹۰۰ دانش آموز جایگزین مدارس چادری در مناطق عشایر نشین می شود. دانش آموزان روستاهای پز الیگودرز همچنان چشم بهراه معلم. خبرگزاری هرانا – ۲۰ روز از سال تحصیلی جدید گذشته است اما دانشآموزان روستاهای پز شهرستان الیگودرز به دلیل نداشتن معلم از کلاس درس محروم ماندهاند، دانشآموزانی که نبود مدرسه و محرومیت آنها را وادار میکند تا درس چوپانی را مشق کنند.وجود ۸۰۰ مدرسه تخریبی در تهران که حضور دانش آموز در آن خطر جانی دارد. خبرگزاری هرانا – مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران با بیان اینکه ۲۵ درصد مدارس تهران قدمت بالای ۴۰ و ۵۰ سال دارند و فرسوده شدهاند گفت که اداره کل آموزش و پرورش تهران و سازمان نوسازی مدارس دیگر تایید نمیکنند دانش آموز وارد برخی از این مدارس شود زیرا امنیت ندارند و مدارس خالی میمانند |
25 | آموزش و پرورش | 5 |
راهاندازی اولین مدرسه دانشآموزان اوتیسمی در یزد. به گزارش ایسنا،«مصطفی پایدار» با اشاره به آغاز سال تحصیلی جدید، اظهار کرد: یک هزار و 360 دانشآموز با نیازهای ویژه در هفت گروه معلولیتی سال تحصیلی جدید را در 31 مدرسه استثنائی استان آغاز کردند.افزایش بیماری روانی مزمن در افراد زیر 15 سال /زنان بیشتر از مردان دچار این بیماری میشوند. به گزارش ایسنا، رامین رضایی در همایش مدیران و فعالان حوزه درمان و توانبخشی بیماران اعصاب و روان که در هتل میثاق برگزار شد، با بیان اینکه سن بیماری روانی برای ارائه خدمات بهزیستی 15 تا 64 سال تعیین شده است، اظهار کرد: افراد 15 تا 64 سال، جزو گروه نانآوران خانواده یعنی پدر و مادر هستند و با تمام مشکلات اقتصادی که در جامعه وجود دارد و اگر نانآور خانواده هم دچار بیماری اختلال روانی شود، خانواده هم دچار آسیب خواهند شد و آسیب اقتصادی میتواند به آسیب اجتماعی منجر شود. | 3 | بیماریهای کودکان | 6 |
این خانواده جزو آمارها نیست. در این خانه هیچ کس سنش را نمیداند؛ کوچک و بزرگ هم ندارد. پسران خانواده از ترس «رد مرز» اصطلاحی که برای اخراج غیرایرانیها به کار میرود و اتهام غیرایرانی بودن، خانهنشین شدهاند. دخترها هم یک روز خیالی برای خودشان تولد میگیرند. چندسال پیش هم برای رئیس جمهور نامه نوشتند اما حدس میزنند که به دستش نرسیده و هیچ وقت نخوانده باشد. ایسنا،کودکان بدون شناسنامه ایرانی «کد انحصاری» ندارند. معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با اشاره به چگونگی پوشش تحصیلی کودکان و بازماندگان از تحصیل بدون شناسنامه ایرانی گفت: متاسفانه «کد انحصاری» برای اینها نداریم؛ در این زمینه نیازمند نظام آماری دقیق هستیم که وزارت کشور مسئول آن است. | 3 | بی هویتی کودکان | 7 |
نامه فعالان حقوقکودک در اعتراض به «جمعآوری کودکان کار و خیابانی». به گزارش ایسنا، در این نامه که رونوشتی از آن نیز در اختیار ایسنا قرار گرفته، آمده است: «بیش از 300 نفر از اساتید دانشگاه ها، پژوهشگران، مددکاران اجتماعی، وکلا و حقوق دانان، روزنامه نگاران فعالان حقوق کودکان، و فعالان مدنی طی نامه سرگشادهای به مشاور رئیس جمهور در امور حقوق شهروندی، ریاست سازمان بهزیستی کل کشور، ریاست شورای شهر و شهردار تهران توقف “طرح جمع آوری کودکان کار و خیابان” را برای همیشه خواستار شدهاند. برگزاری دورههای پیش دبستانی یکساله برای 170 هزار کودک دوزبانه. مدیرکل دفتر پیش دبستانی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به برگزاری دورههای یکساله پیش دبستانی برای 170 هزار کودک در مناطق دوزبانه گفت: پیش بینی میکنیم به جایی برسیم که کودکان در مناطق دو زبانه از آموزشهای پیش دبستانی یک ساله برخوردار شوند. ایسنا
متقاضیان فرزندخوانده معلول حمایت مالی و بیمهای میشوند. خبرگزاری هرانا – مدیر امور کودکان و شبهخانواده بهزیستی با اشاره به واگذاری سالانه ١۵٠٠ کودک به خانوادهها گفت «خانوادههایی که کودکان معلول و دارای بیماریهای خاص را به فرزندخواندگی قبول میکنند، از سوی سازمان بهزیستی حمایت بیمهای و مالی میشوند.»اصلاح سنازدواج کودکان، مخالفانی بیرون از مجلس دارد. جامعه > خانواده – طیبه سیاووشی نماینده تهران و عضو فراکسیون زنان مجلس میگوید: گره کار مسئله زنان است، مسائل مربوط به زنان در کشور ما خیلی راحت پیش نمیرود، چون هم بخش سنتی مورد بحث است و هم حساسیتهای سیاسی که ایجاد میکنند، یک عده هستند که بحث را سیاسی میکنند در صورتی که بحث ما اصلا سیاسی نیست. |
9 | حمایت از کودکان | 8 |
مدرسهای در کرمان از ثبتنام دانشآموزان اتباع خارجه خودداری کرد. خبرگزاری هرانا – پس از اتفاقات مدرسهی «جهاد» شهر شاهدیه یزد که مشکلاتی برای دانشآموزان افغانستانی محصل بوجود آمد، این بار گزارشها از جلوگیری مسوولان مدرسهای در کرمان نسبت به ورود دانشآموزان اتباع خارجه و ادامهی تحصیل آنها در این دبستان حکایت دارد.اعتراض نماینده مجلس به ادامه طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان. یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت که بهرغم اعتراضها هنوز هم فرمانداری تهران به کمک شهرداری، طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان را در سطح شهر تهران اجرا میکند. اما برخی از مسئولان از توقف این طرح خبر میدهند. طرح موسوم به “جذب و ساماندهی کودکان کار و خیابان” از مردادماه سال جاری آغاز شد. | 2 | کودکان افغان | 9 |
ناگفتههایی از تجارت کودکان در یک تئاتر. «پرنیا قناتی» در گفتوگویی با ایسنا درباره قصه نمایش «کمپراچیکو» توضیح داد: قصه این نمایش درباره افرادی به نام «کمپراچیکوها» است که در واقع کودکانی هستند که در بچگی دزدیده میشوند و توسط افراد سودجو آنها را شستشوی مغزی میدهند و به موجود دیگری مثل حیوانات تبدیل میکنند و سپس آنها را به کسانی که طالبشان هستند، میفروشند.تهران مقصد ترانزیت و قاچاق کودکان اتباع بیگانه غیرمجاز. | 2 | فروش کودکان | 10 |
گردهمایی شیرخوارگان حسینی پیام آور آزادگی در برابر جنایات دشمنان است. تهران – ایرنا- خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت: گردهماییشیرخوارگان حسینی علاوه بر اینکه نشانه ادامه راه نهضت امام حسین (ع) و یارانش بوده، پیام آور ایستادگی و آزادگی ملت در برابر جنایات آمریکایی ها و اسرائیلی ها نیز است .۹۰ درصد کودکان کار ایران مورد آزار جنسی قرار میگیرند. مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران میگوید ۹۰ درصد کودکان کار مورد آزار جنسی قرار میگیرند.رضا قدیمی در دفاع از طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان گفت: «نباید احساسی در این مورد صحبت و عمل کنیم، چرا که نود درصد این کودکان مورد آزار جنسی قرار میگیرند.» به گفته این مسئول ارشد شهرداری تهران، تاکنون ۴۱۶ کودک در جریان این طرح جمعآوری شدهاند که ۳۵۵ نفر از آنها ایرانی نیستند. رضا قدیمی ادامه داد که «این طرح نیست بلکه اجرای قانون است و اسم آن حمایت از کودکان آسیبپذیر و بدسرپرست است و نه دستگیری، جمعآوری و بازداشت.»انتقاد از نبود بانک اطلاعاتی کودکآزاری سلامت نیوز: انتقاد از نبود بانک اطلاعاتی کودکآزاری. سلامت نیوز:یک فعال حقوق کودک با انتقاد از نبود بانک اطلاعاتی از موارد کودک آزاری در کشور گفت: اکثر موارد کودک آزاری که در سطح جامعه معنکس می شود آزارهای جسمی و جنسی هستند در حالی که ما از کودک آزاری های روحی و روانی غافل هستیم.
فیلم: پدر اهورا | پدر اهورا در برابر دوربین صدا و سیما قرار گرفت و درباره ماجرای دردناک تجاوز و قتل پسر 2 ساله اش توضیحاتی داد. او با اشاره به فریادهای اهورا در روز حادثه، گفت: همسایه ها با شکستن در وارد خانه شدند و بچه را در حالت بدی دیدند… فیلم پدر اهورا را ببینید و توضیحات اورا درباره قتل کودک بی گناه دو ساله بشنوید…آزار و اذیت زوری دختر15 ساله توسط شوهرعمه. به گزارش ایسنا، در تاریخ 26 مهرماه امسال فردی با مراجعه به دادگاه کیفری یک تهران و طرح شکایتی عنوان کرد که دختر 15 ساله اش توسط یکی از بستگان نزدیکشان مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است که با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع آزار و اذیت جنسی و به دستور رئیس شعبه سوم دادگاه کیفری یک تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.پانته آ تاجیک، پزشک معالج سارینا گفته که این دختر پنج ساله در حال خفگی به کارکنان بیمارستان تحویل داده شده و علاوه بر جراحت و خونریزیهای سطحی، دچار خونریزی مغزی در ناحیه چشم بوده که با تلاش پزشکان، سطح هوشیاری این کودک افزایش یافته و حالش رو به بهبود است.تکذیب آزار و اذیت دختر ۹ ساله در شهرری. جامعه > پلیس – ایسنا نوشت: پلیس آگاهی پایتخت خبرهای منتشر شده درخصوص آزار و اذیت دختری ۹ ساله در تهران را تکذیب کرد. مرکز اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد: بر خلاف برخی از خبرهای منتشر شده در برخی از خبرگزاری ها و کانال های خبری مبنی بر آزار و اذیت دختری ۹ ساله توسط فردی که سلاح سرد همراه خود داشته، این خبر به هیچ عنوان تایید نمیشود. |
10 | کودک ازاری | 11 |
5 درصد کودکان کار با باندها همکاری دارند/برخی دلال آسیبهای اجتماعی هستن . بنابر اظهارات معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، بیش از ۷۰ درصد کودکان کار و خیابان تهران غیرایرانی هستند این در حالیست که 4 تا 5 درصد کودکان کار با باندها همکاری دارند.حبیبالله مسعودی فرید در گفتوگو با ایسنا، در خصوص کودکان کار و خیابان گفت: بیش از ۷۰ درصد کودکان کار و خیابان تهران غیرایرانی هستند لذا با توجه به این امر، سوال من آن است که در کجای دنیا میبینیم اتباع اینچنین آزادانه به کار غیرقانونی در سطح معابر اقدام کنند؟. جمع آوری کودکان کار و خیابان تاکنون ۳۰ بار اجرا شده است. جامعه > آسیبها – ایلنا نوشت: به گفته ریس هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان طرح جمعآوری کودکان کار و خیابان تا امروز موفق نبوده است، چرا که با وجود 30 بار اجرای این طرح طی 35 سال گذشته، کودکان بارها و بارها به خیابانها بازگشتهاند و هیچ گزارشی در خصوص اثربخشی این طرح در جایی منتشر نشده است.ایستگاه آخر؛ کودکان کار. خبرگزاری هرانا – مدت کوتاهی است که طرح جمع آوری کودکان کار از معابر عمومی اجرا شده است و تا کنون ۳۸۰ کودک به مراکز بهزیستی تحویل داده شده اند. | 10 | کودکان کار | 12 |
106 | جمع |
گزارش آماری و نمودار نقض حقوق جوان و دانشجو درمهر ماه 1396
تهیه و تنظیم:بیتا اسدپور
اسامی/محل/نهاد ناقض حقوق بشر | تعداد | موضوع | ردیف |
راحله راحمی پور که به دستور شعبه ۶ دادسرای اوین مورخ ۲۰ شهریورماه سال جاری در منزل شخصی خود بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود با تغییر قرار بازداشت به کفالت و تودیع آن امروز از این زندان آزاد شد. | 2 | راحله راحمی پور و سیاوش حاتم آزاد شدند | 1 |
۱۸ مهر ۱۳۹۶، «فرهاد هادی» سردبیر هفتهنامهی «دهنگی کوردستان» که روز ۱۷ مهر بازداشت شده بود، آزاد شد | 3 | سه بازداشتی در سنندج، ارومیه و کرمانشاه آزاد شدند | 2 |
به نقل از حقوق معلم و کارگر، این فعال صنفی که در تاریخ ۱۵ شهریور ۹۴ در منزلشان توسط سپاه ثارالله بازداشت شده بودند ،در دادگاه انقلاب با ریاست قاضی مقیسه به پنج سال حبس تعزیری در دادگاه بدوی محکوم شده بودند که این حکم در دادگاه تجدیدنظر مورد تایید قرار گرفت | 1 | تایید حکم پنج سال زندان دیگر برای محمود بهشتی لنگرودی | 3 |
دادگاه تجدید نظر استان گلستان در شهریور ۱۳۹۶، دو نویسنده و یک فعال معترض به نامهای روزبه گیلاسیان، الهه سروشنیا و نیما صفار را به اتهام نشر اکاذیب در فضای مجازی و اقدام علیه امنیت کشور به زندان و جریمه نقدی محکوم کرد. منبع یاد شده به کمپین گفت روزبه گیلاسیان به یک سال زندان، نیما صفار به تحمل هشتاد روز حبس و الهه سروشنیا به پرداخت هشت میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است. | 3 | دو نویسنده و یک فعال فضای مجازی در گرگان به زندان و جریمه نقدی محکوم شدند | 4 |
دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۶، «مصطفی زاهدنیا» در خوابگاه یکی از دانشگاههای شهر سنندج از سوی نیروهای امنیتی وابسته به سپاه پاسداران بازداشت شد. | 1 | بازداشت یک دانشجو در خوابگاه دانشجویی در سنندج | 5 |
جمعی از افراد شرکتکننده در آزمون دستیاری پزشکی و پاتولوژیک و تعدادی از نیروهای آموزشدیده کمک پرستاری نسبت به برخی سیاستهای وزارت علوم پزشکی اعتراض کردند. | _ | علوم پزشکی: تعهدی برای جذب کمک پرستاران نداریم | 6 |
سایت پیام نیوز که اخبار جامعه بهاییان در ایران را پوشش میدهد، گزارش داده در هفتههای گذشته حداقل ۱۰۰ شهروند بهایی که در کنکور سراسری سال ۹۶ شرکت کردهاند به دلیل دیانتشان از ورود به دانشگاه و تحصیلات عالیه محروم شدند. برخی از آنها برای چندمین سال شرکت و مجددا مانند سالهای قبل از تحصیل محروم شدهاند. | بیش از 100 نفر | محرومیت از تحصیل بیش از ۱۰۰ بهایی در سال ۹۶ | 7 |
درسا درخشانی، شطرنج باز ایرانی الاصل و استاد بزرگ و استاد بینالمللی شطرنج که به دلیل حضور بدون حجاب در رقابتهای بینالمللی از تیم ایران اخراج شد، از این پس در تیم ملی آمریکا در مسابقات شرکت میکند. | 1 | دختر شطرنجباز ایرانی که به خاطر حجاب از تیم ملی اخراج شد به تیم ملی آمریکا پیوست | 8 |
به نقل از صدا و سیما، محمد جواد آذری جهرمی اظهار داشت: “این سایت فیلم و سریال از سوی وزارت ارتباطات فیلتر نشده است بلکه تعطیل و عوامل آن توسط قوه قضائیه دستگیر شده اند. | _ | آذری جهرمی در واکنش به بسته شدن تاینی موویز؛ فیلترینگ در کار نیست، سایت تعطیل و عوامل آن دستگیر شده اند | 9 |
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت از کشف ۴۰۰ جلد کتاب مربوط به گروه عرفان حلقه و بهاییان در محدوده سرکلانتری یکم پایتخت خبر داد. | _ | توقیف بیش از ۴۰۰ کتاب عرفان حلقه و بهاییان در تهران | 10 |
دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶، جمعی از دانشجویان شبانه دانشگاه تهران به دلیل عدم اختصاص خوابگاه مقابل کوی دانشگاه تهران تجمع کردند. | _ | تجمع دانشجویان دانشگاه تهران و داوطلبان آزمون دستیاری دندانپزشکی | 11 |
دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد در اعتراض به فوت یکی از دانشجویان این دانشگاه تجمع کرده و خواستار استعفای رییس دانشگاه شدند. | _ | تجمع دانشجویان شهرکرد در اعتراض به فوت یکی از دانشجویان دختر | 12 |
دهم مهرماه شماری از فعالین مدنی در پی فراخوان مادر سهیل عربی و در حمایت از این زندانی عقیدتی و سایر زندانیان سیاسی و امنیتی در نزدیکی مجلس دست به تجمع زدند و با در دست داشتن پوسترهایی خواستار رسیدگی به وضعیت فعالان صنفی و مدنی شدند که در حال حاضر به دلیل ابراز عقیده در بند به سر می برند. | _ | تجمع فعالین مدنی در مقابل مجلس در حمایت از سهیل عربی و سایر زندانیان سیاسی | 13 |
کارگران توسعه صنعت آذربایجان، کارگران اتوبوسرانی وعمران شهرداری آبادان، کارگران پیمانکاری شاغل در کنگان و تعدادی از سپرده گذاران موسسه مالی و اعتباری آرمان در تجمعاتی اعتراضی خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند. | _ | چهار تجمع اعتراضی برگزار شد | 14 |
احسان مازندرانی در اعتراض به رفتار اشتباه صورت گرفته در تاریخ آزادیاش از سوی اجرای احکام و تداوم حبس دست به اعتصاب غذا زده است. | 1 | احسان مازندرانی در اعتصاب غذا به سر میبرد | 15 |
ابوبکر رستمی دانشجوی زندانی ابوبکر که محکوم به اعدام است در اعتراض به شکنجه های وحشیانه و انتقال به سلول انفرادی در زندان مرکزی زاهدان دست به اعتصاب غذا زد. | 1 | ایران -تداوم اعتصاب غذای دانشجوی زندانی در زاهدان | 16 |
سهیل عربی شامگاه چهارشنبه ۱۲ مهرماه در بندهفت زندان اوین پس از ۱۲ روز اعتصاب غذای خشک به تشنج دچار شده و امروز پس از دیدار با مقامات امنیتی سپاه به صورت مشروط اعتصاب غذای خشک خود را متوقف کرده است. | 1 | تشنج سهیل عربی در بند هفت اوین/ توقف اعتصاب غذای خشک | 17 |
حمزه درویش زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج که در ۱۶ شهریورماه با وعده مسئولین مبنی بر رسیدگی به مشکلات حقوقی و شرایطش به ۲۸ روز اعتصاب غذا پایان داده بود تنها پس از چهار روز با مشاهده خلف وعده مسئولین دست به اعتصاب غذا زد. وی بیست و یکمین روز اعتصاب غذای خود را با ضعف جسمانی و افت فشار خون سپری می کند. | 1 | اعزام اورژانسی به بیمارستان؛ گزارشی از وضعیت حمزه درویش در بیست و یکمین روز از اعتصاب غذا | 18 |
صبح روز شنبه ۲۲ مهر ماه یک زندانی در زندان مرکزی رشت اعدام شد. این زندانی که با اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده بود “حمیدرضا خوشبخت” نام داشته است. | 1 | یک زندانی در رشت اعدام شد | 19 |
معاون دادستان عمومی و انقلاب کرمان از اجرای حکم اعدام “فردی که اقدام به گروگانگیری افاغنه و اخاذی از آنان می کرد خبر داد” و افزود: “مجازات های سنگین در انتظار مرتکبین جرائم خشن از جمله گروگانگیران افاغنه است. | 1 | یک زندانی در کرمان اعدام شد | 20 |
نیروهای امنیتی با حکم دادستانی شهر رشت به منزل خانواده هروی مراجعه و اقدام به بازداشت نازیلا خانی پور (هروی) کردند. | 1 | یک شهروند بهایی در رشت بازداشت شد | 21 |
چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۶ هنا کوشک باغی جهت اجرای حکم خود را به زندان معرفی کرد. | 1 | هنا کوشکباغی به زندان امیرآباد گرگان منتقل شد | 22 |
نیروهای امنیتی ۱۷ مهرماه محمد حزباوی، شهروند ۲۵ساله را بازداشت کردهاند. | 1 | بازداشت یک جوان اهوازی از سوی نیرو های امنیتی | 23 |
کامران شهیدی، شهروند بهایی، روز دوشنبه ۳ مهر۱۳۹۶ توسط مأمورین امنیتی بازداشت و محل کسب وی نیز پلمب گشته است. | 1 | بازداشت یک شهروند بهایی در تهران | 24 |
رئیس پلیس فتا فرماندهی انتظامی استان زنجان از دستگیری گرداننده کانال تلگرامی نذرییاب خبر داد. پلیس زنجان از دستگیری وی در “محل اختفا” خبر داد. این دستگیری در حالی است که در سالهای اخیر فعالیت کانالها، سایتها و حتی اپلیکیشن های تخصصی پیدا کردن غذای نذری در ایام محرم رونق فراوانی یافته است | 1 | دستگیری گرداننده کانال نذرییاب | 25 |
برخی از افرادی که از فاصلهی زمانی ۳ مهر ۱۳۹۶، تاکنون بازداشت شدهاند، با اتهامات سیاسی دیگری مورد پیگرد قرار گرفتهاند که تفکیک آنها در حال حاضر میسر نیست. شماری از بازداشتشدگان با اخذ تعهد و برخی با تودیع وثیقه آزاد شدهاند | 36 | احراز هویت ۳۶ تن از بازداشت شدگان روزهای اخیر در مناطق کردنشین | 26 |
به نقل از محبت نیوز، این زوج نوکیش مسیحی به دفتر پیگیری اطلاعات سپاه احضار شده بودند، اما پس از چند ساعت که توسط ماموران امنیتی مورد بازجویی قرار گرفتند، ماموران در همان مکان اقدام به بازداشت آنان نموده و احتمالن به زندان اوین منتقل شدهاند. | 2 | وضعیت زوج “نوکیش مسیحی” بازداشتی در تهران همچنان نامشخص است | 27 |
۱۸ مهرماه سهیل عربی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین جهت اخذ آخرین دفاعیات از بابت پرونده مفتوحه به شعبه ۳ بازپرسی دادسرای مقدسی زندان اوین فراخوانده شد. | 1 | جلوگیری از حضور سهیل عربی در دادسرا | 28 |
صبح روز ۱۱ مهرماه ۹۶، مجید عابدین زاده مقدم جهت تحمل باقی مانده محکومیت ۳ سال حبس، خود را به زندان اوین معرفی کرد. | 1 | مجید مقدم برای ادامه حبس به زندان اوین بازگشت | 29 |
ابوبکر رستمی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام که در زندان زاهدان به سر می برد امروز صبح به تصمیم مسئولین زندان جهت تنبیه به قرنطینه زندان تبعید شد. | 1 | برخورد فراقانونی مسئولین با زندانی سیاسی معترض در زندان زاهدان | 30 |
وکیل اسماعیل عبدی، دبیر ریاضی چهل و سه ساله که به دلیل فعالیت سندیکایی در قالب کانون صنفی معلمان بازداشت و زندانی شده، از رد درخواست اعاده دادرسی (بررسی مجدد پرونده) از سوی دستگاه قضایی خبر داد. | 1 | درخواست بررسی مجدد پرونده اسماعیل عبدی از سوی دستگاه قضایی رد شد | 31 |
مدیر روابط عمومی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری کاشان گفت: “این حادثه عصر روز (چهار شنبه ۱۹ مهرماه) در شرکت جهان ترمز واقع در شهرک صنعتی راوند کاشان رخ داد و حجم گسترده آتش باعث کشته شدن یک کارگر و جراحت ۲ کارگر دیگر این واحد صنعتی شد. | 3 | آتشسوزی در کارخانه جهان ترمز ۲ مصدوم و ۱ کشته برجای گذاشت | 32 |
۵۳ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط کار دچار مصدومیت شده اند. ایران در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار به خود اختصاص داده که رتبه بسیار پایینی است. | 53 | مصدومیت ۵۳ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط کار | 33 |
سهیل عربی، زندانی عقیدتی محبوس در زندان اوین اخیرا به حدود دو ماه اعتصاب غذای اعتراضی خود پایان داده است. او در روزهای گذشته به بند ۳۵۰ زندان اوین که محل شناخته شده نگهداری زندانی سیاسی است منتقل شد. آقای عربی به مناسب این جابجایی و پایان اعتصاب غذای خود نامه ای نوشته است که در ادامه میخوانید | 1 | نامه سرگشاده سهیل عربی به مناسبت پایان اعتصاب غذا | 34 |
آقای نظری با تاکید بر اینکه اعتصاب غذایش برای اجرای قانون است، نوشته است: “خواستهام نه آزادی و نه مرخصی بلکه اجرای قانون است. قانونی که با اجرای آن ۴ سال و نیم پیش باید آزاد میشدم ولی دستهای نامریی قدرت و امنیت از اجرای این قانون (مواد ۱۰ و ۹۹ و ۱۲۰ و ۷۲۸ از قانون مجازات اسلامی جدید) درباره من جلوگیری میکنند. حال پس از ۲۴ سال زندان و در عین تنهایی و بیکسی هیچ راه دیگری جز اعتصاب برایم نمانده است.” | 1 | محمد نظری: من بیکسترین زندانی این شهرم | 35 |
شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران یک متهم را به تحمل ۹۹ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید محکوم کرد. میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازاتهای غیرانسانی و موهن از جمله اعدام و شلاق را ممنوع کرده است. | 1 | صدور حکم ۹۹ ضربه شلاق برای یک متهم | 36 |
هوش ثابت، از رهبران جامعه بهایی ایران و عضو سابق گروه یاران که روز دوشنبه، ۲۷ شهریور ماه بعد از ۱۰ سال از زندان آزاد شد در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت که هرگز اتهاماتی که طی ده سال به او منتسب کردهاند را نپذیرفته و هرگز کوچکترین سند و مدرک و دلیلی دال بر این اتهامات ارائه نشده است. | 1 | گفت وگو با مهوش ثابت، شهروند بهایی بعد از تحمل ده سال زندان برای اتهاماتی که هیچگاه ثابت نشد | 37 |
حسین دائمی، پدر آتنا دائمی، فعال مدنی زندانی در توییتر خود نوشت: پرنده منو بردن تو قفس، آتنای من امروز از بیمارستان مرخص شد و به زندان بازگشت.
آتنا دائمی فعال مدنی زندانی برای انجام عمل جراحی مدتی از زندان به بیمارستان انتقال داده شده بود. |
1 | آتنا دائمی پس از پایان دوران نقاهت از بیمارستان به زندان بازگشت | 38 |
پس از مدتها کارشکنی بهداری زندان اوین خانم دائمی امکان اعزام به بیمارستان و انجام عمل جراحی برداشتن کیسه صفرا را پیدا کرد. برنامه قبلی عمل جراحی وی در ۳ مهرماه به دلیل خودداری خانم دائمی از بستن دستبند و پابند از سوی زندان لغو شده بود. | 1 | با تاخیری طولانی سرانجام آتنا دائمی مورد عمل جراحی قرار گرفت | 39 |
به گزارش هرانا، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از وخامت حال رضا شهابی خبر می دهد. | 1 | تشدید بیماری رضا شهابی و خلف وعده مجدد مسئولین | 40 |
کارشناسان حقوق بشری سازمان ملل روز جمعه ۲۸ مهرماه از ایران خواستند تا فورا نازنین زاغری، شهروند ایرانی- بریتانیایی را از زندان آزاد کند. | 1 | کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل: اتهامهای جدید به نازنین زاغری عمیقاً نگرانکننده است | 41 |
ین گزارش تنها بیانگر گوشه هائی از نقض حقوق جوانان و دانشجویان ایرانی است که توسط خبرگزاری های مورد تائید دولت ایران بازتاب داشته است و لذا نمیتواند بیانگر نقض گسترده و سامانمند این قشر بزرگ ازجامعه ما باشد.همچنین از آنجا که دولت جمهوری اسلامی اجازه فعالیت به مدافعان حقوق بشر نمیدهد، بویژه فعالیت درمحدوده گزارشگری و تهیه آمار نقض حقوق بشر بازهم گزارش زیر تنها میتواند بازتاب حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر و بویژه حقوق پایمال شده جوانان ودانش پژوهان کشورمان باشد.
منابع:کانون دفاع از حقوق بشر در ایران،کمیته ی دفاع از حقوق جوان و دانشجو،هرانا،تارنگار حقوق بشر در ایران، کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، دانشجو انلاین خبرگزاری بهایی نیوز، کمپین فعالین بلوچ، موکریان نیوز،ایرنا،اژانس ایران خبر، کمپین دفاع از زندانیان سیاسی، خبرگزاری دانشجو
گزارش آماری و نمودار نقض حقوق زنان درمهر ماه 1396 به زبان نمودار
تهیه و تنظیم:بابک میری
ردیف | بازداشت و زندان | شرح | منبع | تاریخ |
1 | دستگیری در یک مهمانی در مشهد | نهاد قضایی در مشهد از دستگیری ۵۳ دختر و پسر و ۳ ترنس در یک مهمانی در ملک خصوصی در حومه شهر مشهد خبر دادند. علاوه بر شرکت کنندگان در مهمانی ادمین های کانال تلگرامی که به هماهنگی این مهمانی مبادرت کرده بودند نیز بازداشت شدند. | هرانا | 3 مهر 96 |
2 | انتقال ملیکا کاوندی و زهرا شفیعی دهاقانی به زندان زنان قرچک | شب گذشته ملیکا کاوندی و زهرا شفیعی دهاقانی از شاگردان بازداشت شده محمدعلی طاهری که در اعتصاب غذا بودند از بازداشتگاه دو الف زندان اوین به زندان زنان قرچک منتقل شدند. خانواده های این زندانیان به دلیل بازداشت غیر قانونی این بانوان به دادگستری و دادگاه انتظامی قضات شکایت کرده اند اما شکایتهای آنها پذیرفته نشده و گفته اند که خانواده زندانیان اجازه شکایت ندارند. | ایران خبر | 4 مهر 96 |
3 | لغو عمل جراحی آتنا دائمی | آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین بر اساس قرار قبلی برای عمل جراحی صفرا به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل شد. علیرغم توافقات قبلی مسئولان زندان قصد بستن دستبند و پابند به این زندانی بیمار را داشتند که با ممانعت او روبرو شدند. خودداری خانم دائمی که روی تخت جراحی بود از بستن دستبند و پابند باعث لغو عمل جراحی و باگرداندن او به زندان شد. | سحبا | 4 مهر 96 |
4 | محکومیت الهه سروشنیا | روزبه گیلاسیان، نیما صفار و الهه سروشنیا، سه نویسنده و فعال مدنی شهر گرگان در دادگاه تجدیدنظر استان گلستان، به ترتیب به یک سال زندان، ۸۰ روز حبس و ۸ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند. | هرانا | 6 مهر 96 |
5 | آزادی راحله راحمی پور | راحله راحمی پور، فعال حقوق بشر که اواخر شهریورماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود امروز با قید ضمنانت آزاد شد. همزمان «سیاوش حاتم» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد که یک هفته پیش بازداشت شده بود نیز آزاد شد. | هرانا | 6 مهر 96 |
6 | بازداشت لیلا میرغفاری | طی روزهای گذشته لیلا میرغفاری، فعال مدنی، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است. (تارنگار حقوق بشر، 6 مهر 1396) | تارنگار حقوق بشر | 6 مهر 96 |
7 | تعیین زمان دادگاه شهناز اکملی | زمان دادگاه شهناز اکملی، مادر مصطفی کریم بیگی (جانباخته عاشورای ۸۸)، ۲۳ مهرماه ۹۶ تعیین شده است. | تارنگار حقوق بشر | 9 مهر 96 |
8 | رشد دو برابری ورود زنان به زندان | مدیر عامل ستاد دیه کشور میگوید ورود زنان به زندان به خاطر جرایم غیرعمد در سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته، رشد دو برابری داشته است. او گفته که استان فارس بیشترین مددجوی زن در جرایم غیرعمد را دارد. بسیاری از این افراد “زنان سرپرست خانوار” هستند که به دلیل بدهی مالی غیر عمد راهی زندان شدهاند؛ افرادی که جرم عمدی مرتکب نشدهاند اما به دلیل نواسات بازار رقابتی یا کم تجربگی در رجوع به شغلی جدید، بدهکار شده و با شکایت طلبکاران زندانی شده اند. | تسنیم | 16 مهر 96 |
9 | ارسال نامه نرگس محمدی به کمیسیون اصل نود با موضوع “سلول انفرادی” | نرگس محمدی در نامهای به کمیسیون اصل نود مجلس خواستار بررسی موضوع “سلول انفرادی” شده است. به گفته خانم محمدی، نگهداری فعالان مدنی و متهمان سیاسی در سلولهای انفرادی، پیامدهای نگرانکننده جسمی و روحی برای آنها دارد. | دویچه وله فارسی | 18 مهر 96 |
10 | احتمال صدور حکم ۱۶ سال زندان برای نازنین زاغری | یکی از مسئولان سفارت ایران در لندن گفته است احتمال صدور حکم ۱۶ سال زندان برای نازنین زاغری “صرفا حدس و گمان” است و این حکم با اتهامات تازه علیه او “منطبق نیست.” | ایرنا | 19 مهر 96 |
11 | اظهارات ریچارد راتکلیف در مورد باجگیری از دولت بریتانیا | سپاه پاسداران از همسرم برای باجگیری از دولت بریتانیا استفاده میکنند. ریچارد راتکلیف، همسر نازنین زاغری، با اشاره به مطرح شدن اتهامات جدید برای این شهروند دوتابعیتی زندانی در اوین عنوان کرد که مقامات باید به شکنجه همسرش پایان دهند. | تارنگار حقوق بشر | 19 مهر 96 |
12 | لیلا بیات به کشور نروژ بازگشت | «لیلا بیات»، پناهجوی ایرانی که پس از بازگردانده شدن به ایران حکم شلاق بر رویش اجرا شده بود به نروژ بازگشت. صبح روز جمعه ۲۱ مهر ۱۳۹۶، لیلا بیات به کشور نروژ بازگشت. این پناهجوی ایرانی سال ۱۳۸۶ به دلیل شرب خمر به همراه سه تن از دوستانش بازداشت و به ۸۰ ضربه شلاق محکوم شده بود. | سازمان حقوق بشر ایران | 22 مهر 96 |
13 | بازداشت صدیقه وسمقی | صدیقه وسمقی، شاعر، نویسنده، اسلام پژوه و عضو دوره اول شورای شهر تهران در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد. (هرانا، 24 مهر 1396) | هرانا | 24 مهر 96 |
14 | بازداشت یک دختر ۱۵ ساله | یک دختر ۱۵ ساله ساکن آبادان از سوی نیروهای وزارت اطلاعات در دبیرستان محل تحصیل خود بازداشت شده و به بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز منتقل شده است. | هرانا | 27 مهر 96 |
15 | سازمان ملل خواستار آزادی فوری نازنین زاغری شد | در پی طرح اتهامات جدید علیه نازنین زاغری رتکلیف، کارشناسان مسائل حقوق بشر سازمان ملل خواستار آزادی فوری او شدند. اخیرا سپاه پاسداران سه اتهام جدید علیه این شهروند ایرانی-بریتانیایی مطرح کرده است. | دویچه وله فارسی | 30 مهر 96 |
ردیف | فرهنگی و اجتماعی | شرح | منبع | تاریخ |
1 | بدپوششی و بدحجابی بیداد میکند | بدپوششی و بدحجابی بیداد میکند؛ دیگر کسی نیست که ارشاد یا حتی برخورد کند؛ شاید «پلیس» هم از این همه تنها کارکردن خسته شده و منتظر است متولیان دیگر انجام وظیفه کنند. | فارس | 2 مهر 96 |
2 | حضور زنان در ورزشگاه نیازمند تصمیم گیری کلان | «مهدی تاج» رییس فدراسیون فوتبال گفت: شخصا هیچ مخالفتی با حضور زنان در ورزشگاه ها ندارد، ولی این موضوع نیازمند تصمیم گیری کلان است. به گزارش فدراسیون فوتبال، تاج در عین حال تاکید کرد که حضور بانوان در ورزشگاه ها نیازمند تصمیم گیری کلان و تدبیری ویژه است. | جنوب | 2 مهر 96 |
3 | اسید پاشی مردی پس از شنیدن پاسخ منفی از دختر موردعلاقهاش | مردی که پس از شنیدن پاسخ منفی از دختر موردعلاقهاش، روی او اسید پاشیده بود، بازداشت شد. اوایل آبان امسال دختر جوانی با حضور در شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از خواستگارش به اتهام اسیدپاشی شکایت کرد. | جام جم | 2 مهر 96 |
4 | از بین هر چهار دختر تنها یک دختر موفق به رسیدن به دیپلم میشود. | استاندار خوزستان گفت که بیشترین آمار زنان بازمانده از تحصیل در این استان است. اخیراً نیز «فاضل خمیسی» رئیس اداره آموزشوپرورش ناحیه چهار طی نشستی در دفتر یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرد که در بخشی از مناطق و بخشهای کم برخوردار، از بین هر چهار دختر تنها یک دختر موفق به رسیدن به دیپلم میشود. | مهر | 2 مهر 96 |
5 | مشکل بدحجابی در دستگاههای خصوصی زیرمجموعه دولت | جانشین قائم مقام وزیر کشور در ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی گفت که یکی از برنامههایی که در این ستاد به دنبال آن هستیم، «مشکل بدحجابی در دستگاههای خصوصی زیرمجموعه دولت مانند مهدهای کودک و کارمندان بانک های خصوصی » است که پیگیر آن بوده و جلسات مختلفی را تا به امروز برگزار کرده ایم. | فارس | 2 مهر 96 |
6 | سن ازدواج دختران باید معقول شود | فاطمه ذوالقدر نایب رییس فراکسیون زنان مجلس گفت که سن ازدواج دختران باید معقول شود. وی افزود “با توجه به ازدواج هایی که زیر سن ۱۳ سال در کشور شاهد بودیم تصمیم به تدوین طرحی گرفتیم که بر اساس آن سن ازدواج دختران افزایش و محدودیت هایی برای جلوگیری از ازدواج آنان در سنین پایین ایجاد شود”. | خانه ملت | 3 مهر 96 |
7 | بانوان مطلقه بیکار | بررسی ها نشان می دهد افزایش طلاق در گلستان باعث ایجاد معضلی به نام بانوان مطلقه بیکار شده که به دلیل مشکلات مالی، نیازمند حمایت دستگاه های بهزیستی و کمیته امداد هستند. | مهر | 4 مهر 96 |
8 | زنانگی فیزیولوژیک نیست | نعمت الله فاضلی گفت: زنانگی فیزیولوژیک نیست و یک شیوۀ زندگی و یک فرهنگ است. یک معناست؛ بودن است و شکلی از سازمان دادن زندگی است. | مهر | 4 مهر 96 |
9 | زنانی که بچهدار میشوند، نباید اضطراب اخراج شدن از محل کار خود را داشته باشند. | وحدتی هلان، نماینده مردم بستان آباد در مجلس شورای اسلامی در رابطه با مرخصی زایمان و دوران شیردهی اظهار کرد: زنانی که بچهدار میشوند، نباید اضطراب اخراج شدن از محل کار خود را داشته باشند. | افکار | 4 مهر 96 |
10 | دخترها هم یک روز خیالی برای خودشان تولد میگیرند | در این خانه هیچ کس سنش را نمیداند؛ کوچک و بزرگ هم ندارد. پسران خانواده از ترس «رد مرز» اصطلاحی که برای اخراج غیرایرانیها به کار میرود و اتهام غیرایرانی بودن، خانهنشین شدهاند. دخترها هم یک روز خیالی برای خودشان تولد میگیرند. چندسال پیش هم برای رئیس جمهور نامه نوشتند اما حدس میزنند که به دستش نرسیده و هیچ وقت نخوانده باشد. | ایسنا | 5 مهر 96 |
11 | اقدام به خودکشی یکی از کارمندان زن در دانشگاه علم و صنعت | حوالی ساعت ۱۴روز دوشنبه سوم مهر ماه ۹۶ یکی از کارمندان زن در دانشگاه علم و صنعت تهران با پرتاب خود از یکی از ساختمانهای این دانشگاه اقدام به خودکشی نمود. | ایران خبر | 5 مهر 96 |
12 | اعلام ممنوعیت آرایش محرم | نایب رئیس اتحادیه آرایشگران زنان تهران با اعلام ممنوعیت انجام هرگونه خدمات تحت عنوان آرایش محرم در کلیه سالنهای آرایشی از تعطیلی آرایشگاههای زنانه در ایام تاسوعا و عاشورا خبر داد. | ایسنا | 6 مهر 96 |
13 | خیرین از کمک به زنان آسیب دیده اجتماعی گریزان هستند | مدیر کل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری مرکزی گفت: متأسفانه خیرین اعتماد یا تمایل چندانی برای کمک به آسیبدیدگان اجتماعی ندارند اگر زن آسیب دیده اجتماعی نیاز به کمک داشته باشد تقریباً هیچ خیری مایل به کمک نیست و او را گناهکار میدانند در واقع خیرین از کمک به آسیب دیدگان اجتماعی گریزان هستند. | برنا | 6 مهر 96 |
14 | لزوم رفع موانع قانونی انتقال تابعیت مادر به فرزند در کشور | یک فعال حقوق زنان با اشاره به لزوم رفع موانع قانونی انتقال تابعیت مادر به فرزند در کشور گفت: با موانع قانونی که درحال حاضر وجود دارد اجازه می دهیم بخشی از ساکنان کشور که متولد سرزمین مادریشان هستند، با ما همزبانند و فرهنگ و شیوه زندگی ایرانی دارند، تبدیل به «ناشهروند» شوند. آنها از کلیه حقوق انسانی محروم می شوند. به این ترتیب آنها هیچ حقی به این سرزمین ندارند و در نهایت از حق تحصیل، هویت، اشتغال و مالکیت نیز محروم میشوند. | ایسنا | 10 مهر 96 |
15 | استفاده ابزاری از زنان برای افزایش درآمد | معاون تهذیب حوزه علمیه قم با بیان اینکه جامعه غربی بهدنبال استفاده ابزاری از زنان برای افزایش درآمد است، گفت: متأسفانه در کشور ایران هم عدهای با بهکارگیری بانوان در بعضی مشاغل بهدنبال این مسئله هستند. | فارس | 10 مهر 96 |
16 | مسیر سخت و طولانی پیش روی اشتغال زنان | اشتغال زنان و ایجاد فرصتهای برابر شغلی برای آنان همواره یکی از دغدغههای فعالان اجتماعی و جامعه زنان بوده است، اما شاخص سنجش برای عمل به وعدههایی که در این خصوص داده شده است، تنها آمار و ارقامی است که هرازگاهی مسئولان مرتبط با این حوزه اعلام میکنند؛ آماری که گرچه در برخی شاخصها افزایش داشته اما وقتی با آمار اشتغال مردان مقایسه شود بیشتر مسیر سخت و طولانی پیش روی زنان را نشان میدهد. | ایسنا | 10 مهر 96 |
17 | موافقت کمیسیون فرهنگی مجلس با کلیات طرح خروج بانوان از کشور در شرایط خاص بدون اذن همسر | عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از موافقت کمیسیون متبوعش با کلیات طرح خروج بانوان از کشور در شرایط خاص بدون اذن همسر خبر داد و گفت که برای رفع ابهام از تبصرههای طرح مذکور ستادی ویژه تشکیل میشود. این طرح به خروج بانوان در شرایط خاص و اضطرار میپردازد و به بانوان متأهل اجازه میدهد برای سفرهای زیارتی، المپیادها و مسابقات بینالمللی ورزشی یا شرکت در سمینارها و همایشها بدون اجازه همسر و با استعلام دستگاه مربوطه از کشور خارج شوند. | فارس | 12 مهر 96 |
18 | مردودی علمی مهدیه گلرو به دستور اطلاعات | مهدیه گلرو، دانشجویی که در دولت محمود احمدینژاد به دلیل فعالیتهای دانشجویی و مدنی از تحصیل محروم و در شمار “دانشجویان ستارهدار” قرار گرفت، گفت که در کنکور کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا قبول شده اما وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی به سازمان سنجش دستور داده که او را مردود علمی اعلام کنند. | هرانا | 12 مهر 96 |
19 | زنان جوان بیشترین قربانیان خودکشی | رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران گفت: در اکثر کشورهای دنیا خودکشی در افراد مسن و میان مردان به وقوع میپیوندد، ولی در جامعه ما زنان جوان بیشترین آمار قربانیان خودکشی را به خود اختصاص میدهد. | فارس | 12 مهر 96 |
20 | برای دبیرستان دخترانه دوره اول روستای اهلم معلم فرستاده نشد | دبیرستان دخترانه دوره اول روستای اهلم بخش مرکزی محمودآباد با توجه به داشتن حدود 12 دانشآموز از نظر اداره آموزش و پرورش این شهرستان استاندارد یک مدرسه را نداشته و برای آنها معلم فرستاده نشد که همین امر سرگردانی دانشآموزان و والدین آنها را در پی داشت. | فارس | 12 مهر 96 |
21 | برکناری از کار بعد از مرخصی زایمان | بهرام نیا گفت: اینکه زنی بعد از مرخصی زایمان از کار برکنار شود، خلاف سیاستهای کلی دولت و مجلس مبنی بر افزایش جمعیت است، لذا باید در دولت و مجلس طرح و لایحهای حمایتی تهیه شود و بر اساس آن فرصتی در اختیار بانوان شاغل قرار گیرد. | افکار | 12 مهر 96 |
22 | شیطنتهایی به عمد در مسیر حضور زنان در ورزشگاهها | شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رئیسجمهور در امور حقوق شهروندی، در دیدار با اعضای انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز با اشاره به برنامههایش در دولت دوازدهم وعده داد برنامه ملی اقدام را در سالروز رونمایی از حقوق شهروندی ارائه دهد. او با اشاره به چالشها و مشکلاتش در دولت یازدهم از شیطنتهایی گفت که به عمد موانعی را در مسیر حضور زنان در ورزشگاهها بهوجود آورده است. | شرق | 13 مهر 96 |
23 | هنوز هم زنان به جایگاهی که شایستهشان باشد، نرسیدهاند. | آیتالله مصباح یزدی گفت: تردیدی نیست که در مسیر عزتبخشی به زنان در جمهوری اسلامی قدمهای بلندی برداشته شده است، هر چند معتقدیم هنوز هم زنان به جایگاهی که شایستهشان باشد، نرسیدهاند. | فارس | 14 مهر 96 |
24 | پاتوقهای اعتیاد، ازدواج زودرس دختران، بیکاری و فقر از معضلات جدی روستاهای محروم | پاتوقهای اعتیاد، ازدواج زودرس دختران، بیکاری و فقر از معضلات جدی روستاهای محروم سیستانوبلوچستان است. فاطمه دانشور، فعال حوزه آسیبهای اجتماعی و مدیرعامل موسسه خیریه مهرآفرین میگوید: رفتوآمد معتادان در منزل امنیت کودکان را تحتتاثیر قرار میدهد. | شهروند | 16 مهر 96 |
25 | خودسوزی یک زن جوان اهل سقز | روز شنبه پانزدهم مهرماه، یک زن جوان اهل سقز به دلایل نامعلومی دست به خودسوزی زد. | کردپا | 17 مهر 96 |
26 | ضرورت بررسی دقیق تمام ابعاد لایحه تامین امنیت زنان | عضو فراکسیون زنان با بیان اینکه لایحه تامین امنیت زنان مرز میان تهدید و فرصت برای زنان جامعه قرار گرفته، بر ضرورت بررسی دقیق تمام ابعاد آن قبل از تبدیل لایحه فوق به قانون تاکید کرد. | برنا | 17 مهر 96 |
27 | از ابتدای مجلس دهم تاکنون در انتظار دریافت “تامین امنیت زنان” هستیم | «طیبه سیاووشی» عضو هیات رییسه فراکسیون زنان پیرامون روند بررسی لایحه “تامین امنیت زنان” گفت: از ابتدای مجلس دهم تاکنون در انتظار دریافت این لایحه هستیم، این در حالی است که دولت به دلیل اعمال اصلاحیه های متعدد توسط کارشناسان هنوز آن را به مجلس ارسال نکرده است. | برنا | 17 مهر 96 |
28 | مخالفت برخی نمایندگان با طرح خروج زنان | طیبه سیاوشی: طرح خروج زنان این هفته در کمیسیون فرهنگی مجلس مورد بررسی قرار گرفت و البته با مخالفت برخی نمایندگان مواجه شد. | شرق | 18 مهر 96 |
29 | آتش زدن زنی توسط یک مرد | فرمانده انتظامی شهرستان بجنورد از آتش زدن زنی توسط یک مرد در این شهرستان خبر داد. از علت و انگیزه این اقدام کماکان اطلاعی در دست نیست. | هرانا | 18 مهر 96 |
30 | ازدواج در سنین پایین به دلیل فقر، مسائل فرهنگی و نداشتن تحصیلات | «یک عکاس میگوید تعداد زیادی از دختران در روستاهای کهکیلویهوبویراحمد به دلیل فقر، مسائل فرهنگی و نداشتن تحصیلات در سنین پایین ازدواج میکنند. او جدای از روایت زندگی «زیادی پورامیر» که در ۴۵سالگی بیوه شوهر ٨۵ساله خود است، از زندگی دختر دیگری یاد میکند که متولد ١٣٧٢ است اما همسر پنجم مردی ٨۵ساله است!» | شرق | 22 مهر 96 |
31 | اجرا نکردن قوانینی برای حمایت از زنان باردار و دارای شرایط خاص | قوانینی برای حمایت از زنان باردار و دارای شرایط خاص در حالی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است که کارفرمایان با اجرا نکردن آن وضعیت بانوان شاغل را سخت کردهاند. | فارس | 24 مهر 96 |
32 | زنان ۶۷.۷ درصد از بیسوادان | معاون سوادآموزی آموزشوپرورش استان اردبیل گفت: ۶۷.۷ درصد از بیسوادان جمعیت ۱۰ الی ۴۹ ساله این استان را زنان تشکیل میدهند. | مهر | 24 مهر 96 |
33 | لغو ممنوعیت اخراج زنان کارگر | دبیر کانون عالی انجمن های صنفی کارگران با اشاره به لغو ممنوعیت اخراج زنان کارگر گفت: بسیاری از زنان کارگر از خانواده های کم بضاعت هستند و برای تأمین هزینه های زندگی در کنار همسران خود فعالیت میکنند. | مشرق | 24 مهر 96 |
34 | جلسهی کمیته خروج زنان از کشور بدون اذن همسر برگزار نشده | رییس فراکسیون زنان گفت: کمیته خروج زنان از کشور بدون اذن همسر از طرف نهادهای قوه مجریه شکل میگیرد اما هنوز جلسهای برگزار نشده و ساز و کار آن مشخص نیست. | برنا | 24 مهر 96 |
35 | ۲۲ هزار نفر در موضوع بدحجابی در تنکابن تذکر لسانی دریافت کرده اند | فرمانده انتظامی شهرستان تنکابن گفت که در موضوع بدحجابی بیش از ۲۲ هزار نفر امسال از نیروی انتظامی شهرستان تنکابن تذکر لسانی دریافت کردند و ۴۱۰ خودرو نیز در این رابطه توقیف شد. | هرانا | 26 مهر 96 |
36 | باند بزرگ قاچاق دختران | شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، متهمان یک باند بزرگ قاچاق دختران که متهم به قاچاق بیش از ۸۰۰ دختر بودند را مجموعاً به تحمل ۱۰۰ سال حبس محکوم کرد. | تسنیم | 26 مهر 96 |
37 | بیتأثیری طرح ممنوعیت ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال | رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده طرح ممنوعیت ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال را بیتأثیر خواند و پرداختن به مسئله دختران مجرد بالای 30 سال را مهمتر عنوان کرد. | فارس | 26 مهر 96 |
38 | خودکشی با قرص | یک زن ۳۵ ساله روز پنجشنبه ۲۶ مهرماه با خوردن قرص یه زندگی خود پایان داد. | تارنگار حقوق بشر | 29 مهر 96 |
39 | کشته شدن به دلیل خودسوزی | یک زن که طی روزهای گذشته، اقدام به خودسوزی کرده بود، شب گذشته در اثر سوختگی شدید در بیمارستان امام رضا کرمانشاه جان سپرد. خودسوزی بعنوان نوعی اعلام اعتراض، یکی از خشنترین و دردناکترین روشهای خودکشی است که بیشتر در میان زنان نواحی غرب کشور شیوع دارد. | هرانا | 30 مهر 96 |
40 | پیش شرط های حضور زنان به عنوان تماشاگر | رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده با اشاره به جلساتی که در این شورا برای تصمیم گیری در خصوص حضور زنان در ورزشگاهها در حال برگزاری است، گفت: رویکردهای مثبتی نسبت به حضور زنان و خانوادهها در ورزشگاهها وجود دارد اما حضور زنان به عنوان تماشاگر با پیش شرط هایی برای مناسبسازی ورزشگاهها و فراهم کردن شرایط سالم و امن برای آنها همراه خواهد بود. | ایسنا | 30 مهر 96 |
41 | تعیین تکلیف نشدن سند امنیت زنان و کودکان در روابط اجتماعی | مشاور وزیر کشور در امور زنان گفت که سند امنیت زنان و کودکان در روابط اجتماعی را بر اساس ماده ۲۲۷ برنامه پنجم توسعه تدوین کردهایم اما از پایان سال ۹۴ تا کنون در سازمان مدیریت و برنامهریزی این سند تعیین تکلیف نشده است. | ایسنا | 30 مهر 96 |
42 | تذکرات قانونی برای حجاب نامتعارفی در فرودگاه | رئیس پلیس فرودگاههای کشور گفت “همکاران ما در پلیس فرودگاههای کشور، در حین گشتزنیهای خود در برخورد با افرادی که خدای ناکرده نسبت به رعایت شئونات اسلامی توجه لازم را نداشته و در اصطلاح حجاب نامتعارفی دارند، تذکرات قانونی را میدهند”. | تسنیم | 30 مهر 96 |
1 | بازیکنان ملی پوش هدف پویان بدون دستمزد | رئیس هیئت هندبال استان قم با بیان این که هدف پویان به حمایت نیاز دارد گفت: نمیتوان بازیکنان ملی پوش هدف پویان را بدون دستمزد حفظ کرد. | مهر | 2 مهر 96 |
2 | برکناری خانم گلنار وکیل گیلانی بر خلاف آییننامه انتخاباتی و بدون تشکیل مجمع | وزارت ورزش و جوانان ایران ضمن برکناری رئیس فدراسیون چوگان، ابتدا احمد گواری و سپس به فاصله چند ساعت، حمیرا اسدی را به عنوان سرپرست این فدراسیون منصوب کرد. برکناری خانم گلنار وکیل گیلانی بر خلاف آییننامه انتخاباتی و بدون تشکیل مجمع صورت گرفته است. خود خانم وکیل گیلانی میگوید هنوز حکم برکناریاش را دریافت نکرده. | ایسنا | 4 مهر 96 |
3 | درسا درخشانی، دختر شطرنج باز ایرانی در تیم ملی آمریکا | درسا درخشانی، دختر شطرنج باز ایرانی که به دلیل حضور بدون حجاب در رقابتهای بینالمللی از تیم ملی ایران اخراج شده بود، به تیم ملی آمریکا پیوست. | ایسنا | 11 مهر 96 |
4 | حذف تیم بسکتبال دختران ایران از بازی های قهرمانی آسیا به علت بدهی فدراسیون | تیم بسکتبال دختران ایران از بازی های قهرمانی آسیا ۲۰۱۷ حذف شد. تیم بسکتبال دختران ایران که برای نخستین بار پس از ۳۷ سال قرار بود در یک رویداد رسمی حضور داشته باشد به علت بدهی فدراسیون به فیبا، از برنامه بازی های زیر ۱۶ سال آسیا کنار گذاشته شد. | ایسنا | 30 مهر 96 |
ردیف | بهداشت و سلامتی | شرح | منبع | تاریخ |
1 | افزایش نگران کننده مصرف سیگار و قلیان در بین دختران | سخنگوی وزارت بهداشت از افزایش مصرف سیگار و قلیان در نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ خبر داد و گفت: این افزایش مصرف در بین دختران نگران کننده است. | مهر | 4 مهر 96 |
2 | زنانی که سیگار میکشند | زنانی که سیگار میکشند؛ تصویر آشنای خیابانهای این روزهای شهرمان است. معضلی که میتواند نشانه تغییر سبک زندگی باشد. | فارس | 10 مهر 96 |
3 | آسیبهای اعتیاد در زنان خیلی پیشرفتهتر از مردان | یک پژوهشگر حوزه اعتیاد گفت: آسیبهای اعتیاد در زنان خیلی پیشرفتهتر از مردان است و مداخلاتی که برایشان انجام میشود باید به صورت مداوم و پیگیرانه باشد. | مهر | 12 مهر 96 |
4 | فرزندان زنان معتاد آسیبپذیرتر از مردان معتاد | رئیس اداره بهزیستی شهرستان کرمانشاه، زنانه شدن اعتیاد را زنگ خطری برای جامعه دانست و گفت: فرزندان زنان معتاد آسیبپذیرتر از مردان معتاد هستند. | مهر | 14 مهر 96 |
5 | بررسی آسیبها و وضعیت ازدواج در سنین پایین | فراکسیون زنان مجلس جلسهای را با موضوع بررسی آسیبها و وضعیت ازدواج در سنین پایین با حضور مدیران و کارشناسان متعددی برگزار کرد. | مهر | 16 مهر 96 |
6 | وجود تنها یک مرکز در استان مرکزی برای درمان معتادان زن | دبیر شورای هماهنگی مبارزه باموادمخدر استان مرکزی معتقد است وجود تنها یک مرکز در استان برای درمان معتادان زن به هیچ وجه کافی نیست و این قشر درمعرض آسیب ناشی ازدرمان خودسرانه قرار دارد. | مهر | 17 مهر 96 |
7 | ۳۰درصد دختران و ۲۲درصد پسران دانشجو فعالیت ورزشی در طول هفته نداشتهاند. | معاون وزیر علوم در مراسم بزرگداشت روز جهانی ورزش دانشگاهی گفت: طبق آمار ۳۰ درصد دختران دانشجو و ۲۲ درصد پسران دانشجو هیچ فعالیت ورزشی در طول هفته نداشتهاند. | مهر | 19 مهر 96 |
8 | مراکز زنانه کافی برای ساماندهی معتادان متجاهر زن در کشور وجود ندارد | پرویز افشار، سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر در نشست خبری خود گفته که مراکز زنانه کافی برای ساماندهی معتادان متجاهر زن در کشور وجود ندارد. | زمانه | 20 مهر 96 |
9 | افزایش بیماری روانی مزمن در افراد زیر 15 سال | مدیرکل دفتر مراقبتی و توانبخشی بهزیستی کشور گفت: علیرغم اینکه سن بیماری روانی را برای ارائه خدمات، 15 تا 64 سال تعیین کردهاند، اما اخیراً دچار افزایش بیماری روانی مزمن در افراد زیر 15 سال هستیم. | ایسنا | 21 مهر 96 |
10 | 60 درصد زندانیان زن به نحوی درگیر اعتیاد هستند | مدیرکل بهداشت و درمان سازمان زندان ها گفت: 60 درصد زندانیان زن به نحوی درگیر اعتیاد هستند، به طوری که وقتی وارد زندان می شوند، با بیماری های مختلفی همچون کم خونی، سوءتغذیه و بیماری های عفونی دست و پنجه نرم می کنند. | ایرنا | 22 مهر 96 |
11 | زنگ خطر فقر حرکتی در زنان ایرانی | متخصص طب فیزیکی و توانبخشی با بیان اینکه زنگ خطر فقر حرکتی در زنان ایرانی به صدا درآمده است، گفت: این موضوع سبب بروز بیماریهایی همچون پوکی استخوان، دیابت و مشکلات قلبی عروقی در میان زنان میشود. | فارس | 24 مهر 96 |
12 | اختلالات روانی در زنان بیشتر از مردان در تهران | رئیس سازمان بهزیستی کشور با تشریح آماری، اختلالات روانی در زنان را بیشتر از مردان در کلان شهر تهران دانست. | تسنیم | 24 مهر 96 |
13 | حدود ۱۰/۲۹ درصد افراد در کشور علائم افسردگی | مشاور وزیر بهداشت در حوزه سلامت روان گفت: زنان بیشتر از مردان دچار اضطراب هستند و حدود ۱۰/۲۹ درصد افراد در کشور علائم افسردگی را به صورت بارز دارند. | مهر | 26 مهر 96 |
14 | سلامت زنان به عنوان یک زنگ خطر | معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت: آمار موجود درباره سلامت زنان به عنوان یک زنگ خطر است و باید در حوزه برنامه ریزی این روند را اصلاح کرد. | ایرنا | 26 مهر 96 |
15 | سرعت اعتیاد و گرایش زنان به مواد مخدر در کشور ۲ برابر شده | مشاور دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور گفت که سرعت اعتیاد و گرایش زنان به مواد مخدر در کشور ۲ برابر شده است و همه باید در قبال این زنگ خطر حساس باشیم. | ایرنا | 30 مهر 96 |
ردیف | خانواده | شرح | منبع | تاریخ |
1 | ناکامی تلاش مادر برای خودکشی خود و فرزندش در کانال آب | معاون عملیات سازمان آتش نشانی قزوین گفت: تلاش مادر برای خودکشی خود و فرزندش در کانال آب قزوین ناکام ماند. | مهر | 10 مهر 96 |
2 | مادری سر دختر بچه خود را برید | معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس گفت: مادری در شهرستان فسا، سر دختر بچه خود را برید و خانه را به آتش کشید. | مهر | 14 مهر 96 |
3 | افزایش آمار طلاق در ورامین | رییس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران ضمن هشدار نسبت به افزایش آمار طلاق در ورامین، بر سامان دهی فضای مجازی، مبارزه با اعتیاد و بیکاری تاکید کرد. | مهر | 16 مهر 96 |
4 | تبرئه از شکنجه و تجاوز به دختر ۱۲ساله با قسم خوردن به قرآن | مرد افغانستانی که با شکایت همسرش به شکنجه و تجاوز به دختر ۱۲ساله اش متهم شده بود دیروز پس از قسم خوردن به قرآن با حکم قضایی از این اتهام تبرئه شد. مراسم قسامه از غیرحقوقی ترین بخش های دادرسی در ایران محسوب میشود. | هرانا | 20 مهر 96 |
5 | خودسوزی به دلیل مشاجره خانوادگی | رئیس بیمارستان سوانح و سوختگی طالقانی اهواز گفت که شب گذشته زن ۲۹ ساله ای ظاهرا به دلیل مشاجره خانوادگی با همسر خود اقدام به خودسوزی زیر پل کابلی اهواز کرد که در پی آن دچار ۸۲ درصد سوختگی شد و با توجه به شدت و عمق سوختگی حال بیمار بسیار وخیم است. خودسوزی بعنوان یک روش اعتراضی بخصوص از سوی زنان خاصه در مناطق غربی کشور رواج دارد. | هرانا | 22 مهر 96 |
6 | اقدام به قتل بهخاطر اختلاف با همسر و مادرزنش | مردی که بهخاطر اختلاف با همسر و مادرزنش اقدام به قتل آنها کرده است، پس از مرگ همسرش مدعی شد دخالتهای مکرر مادرزنش علت این درگیری بوده است. | شرق | 22 مهر 96 |
7 | پذیرش یک هزار دختر فراری | معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی از پذیرش یک هزار دختر فراری به مراکز بهزیستی در سال گذشته خبرداد. | مهر | 24 مهر 96 |
ردیف | قتلهای ناموسی | شرح | منبع | تاریخ |
1 | قتل خواهر و داماد را در خواب با ضربات چوب و چاقو | جوان ٢۵ سالهای که با ضربات چوب و چاقو خواهر و دامادشان را در خواب کشته بود، روز گذشته، در جلسۀ بازجویی حاضر شد و به سؤالات قاضی میرزایی برای روشن شدن جزئیات مبهم این پرونده پاسخ داد. وی مدعی است چون خواهرش چند بار ازدواج کرده بود احساس می کرد آبروی آنها رفته است و به همین دلیل او و همسرش را به قتل رساند. قتل های ناموسی و خشونت های خانگی در ایران سهم بالایی در آسیب های اجتماعی و فرهنگی در ایران دارند. | هرانا | 6 مهر 96 |
ردیف | متفرقه | شرح | منبع | تاریخ |
1 | درمان دختران شینآباد هنوز به سرانجام نرسیده است | دختران شینآباد عبارتی است که ۱۳ دختر اهل روستای شینآباد از توابع شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی را توصیف میکند. دخترانی که در سال ۹۱ وقتی در کلاس درس نشسته بودند آتش به جانشان افتاد و سوزاندشان. از سال ۹۱ تا امروز پنج سال میگذرد اما درمان این دختران هنوز به سرانجام نرسیده است. این در حالی است که حادثه آتشسوزی مدرسه دخترانه انقلاب اسلامی شینآباد ۲۴ دانش آموز دچار سوختگی شدند اما ۱۳ نفر از آنها جراحات جدیتر و شدیدتری داشتند. | ایسنا | 3 مهر 96 |
2 | لایحه تامین امنیت زنان پس از بررسی اولیه در دولت و کمیسیون لوایح به قوه قضاییه برای تکمیل احکام قضایی ارجاع شده | معصومه ابتکار معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده با بیان اینکه پیگیر لایحه تامین امنیت زنان هستیم، گفت که لایحه تامین امنیت زنان پس از بررسی اولیه در دولت و کمیسیون لوایح به قوه قضاییه برای تکمیل احکام قضایی ارجاع شده و اکنون مدتی است که زیر نظر معاونت قوه قضاییه در حال بررسی است. | مهر | 7 مهر 96 |
این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در مهر 1396 را به اطلاع میرساند. علیرغم سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.
گزارش آماری نقض حقوق هنرمندان در مردادماه 1396
بهروز خسروی
تاریخ و منبع | دلیل و محل | نام و فامیل | تعداد | موضوع |
دویچه وله/ 10 اکتبر
|
یکی از هفت فعال سیاسی اصلاحطلب که به تازگی در دادگاه انقلاب به “حبس و محرومیت” محکوم شدند میگوید که این هفت نفر از صدا و سیما شکایت میکنند. صدا و سیما در یکی از برنامههای خبریاش اتهام این عده را “جاسوسی” اعلام کرد. | محمد نعیمی پور | 1 | احضار و شکایت |
هرانا/ 12 اکتبر
|
همکار آژانس خبری موکریان در شهر سقز بازداشت شده است. | بختیار خوشنام | 1 | بازداشت |
رادیو زمانه/ 27 سپتامبر
هرانا/ 12 اکتبر هرانا/ 17 اکتبر |
سه نویسنده و فعال مدنی شهر گرگان در دادگاه تجدیدنظر استان گلستان، به ترتیب به یک سال زندان، ۸۰ روز حبس و ۸ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند.
فیلمساز ایرانی، به «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی» متهم شده است. روزنامهنگار اصلاح طلب، به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به حکم قاضی مقیسه به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. |
روزبه گیلاسیان، نیما صفار و الهه سروشنیا
محمد رسولاف سروش فرهادیان |
3 | محاکمات |
11 اکتبر/ رادیو زمانه
|
حسین تاج، وکیل احسان مازندرانی روزنامه نگار زندانی، از اعتصاب غذای اعتراضی موکل خود خبر داده است. او علت این اقدام اعتراضی را اشتباه اجرای احکام، دادستانی و اوین و مخالفت بدون دلیل دادستان تهران با مرخصی موکلش اعلام کرده است. | احسان مازندرانی | 1 | اخبارهنرمندان زندانی |
ایسنا/ 24 سپتامبر
رادیو زمانه/ 25 سپتامبر رادیو زمانه/26 سپتامبر
هرانا/ 15 اکتبر |
با انتقاد از نبود سالن تخصصی تئاتر و موسیقی در استان البرز گفت: این موضوع باعث از دست رفتن استعدادهای استان شده است.
وزیر ارشاد اسلامی در نخستین نشست رسانهای خود پیشبرد «هویت اسلامی» را اولین بسته برنامهای خود عنوان کرد. او بدون آنکه بگوید با لغو کنسرتها چه خواهد کرد همه را به قانونگرایی دعوت کرد و در مورد اکران فیلمهای توقیفی هم گفت اگر ایرادها رفع شوند، مشکلی نیست. خانواده مشهدی که ۵۶ روز پیش راهپیمایی اعتراضی خود به لغو کنسرتها را آغاز کرده بودند، با ارسال نامهای به حسن روحانی راهپیمایی خود را به پایان رساندند. الیاس حضرتی مدیر مسوول روزنامهی اعتماد و نمایندهی مردم تهران در مجلس، دربارهی وضعیت «ساسان آقایی»، یکی از خبرنگاران بازداشت شده در دفتر روزنامهی اعتماد، گفت که برای آزادی او تلاش کردهایم، اما نشده است |
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز
عباس صالحی احمد مهرچیان
ساسان آقایی |
4 | اجتماعی |
8 اکتبر/رادیو زمانه
رادیو زمانه/ 17 اکتبر
|
روزنامه ضمن تأیید این خبر گفت: «به دلیل انتشار عکس میرحسین موسوی در شماره ۲۴۰ این روزنامه به اتهام انتشار عکس “سران فتنه”، از چاپ شمارههای دیگر روزنامه جلوگیری شد».
روزنامهنگار اصلاحطلب که قصد سفر حرفهای و فرهنگی به آلمان و سوئد را داشت در فرودگاه نتوانست از کشور خارج شود.
|
علی نظری، سردبیر «مستقل»
عیسی سحرخیز |
2 | توقیف
|
ایسنا/22 سپتامبر
ایسنا/ 2 اکتبر
خانه موسیقی/ 19 اکتبر
|
خواننده پرسابقه موسیقی ایرانی در سن ۸۱ سالگی در تهران داشت. پس از انقلاب سالها از فعالیت هنری این خواننده صاحب سبک جلوگیری شد.
نوازنده برجسته موسیقی خرمآباد ـ بعد از مدتها بستری شدن در بیمارستان، صبح امروز در اثر بیماری ریوی از دنیا رفت. در سال ۱۳۱۱ در تهران متولد شد و از هنرستان موسیقی این هنر را دنبال کرد. در آنجا ضمن آشنایی با تئوری موسیقی، ردیف موسیقی ایران را نزد احمد فروتن آموخت و ردیفهای ابوالحسن صبا را نزد محمود ذوالفنون فراگرفت. |
نادر گلچین
فیروز گودرزی
محمدحسن رادمان |
3 | فوت |
اعدام | بازداشت ها | جمع کل | ||
– | 1 | 15 |
با توجه به حجم بالای سانسور و عدم درج کلیه خبرهای مربوط به نقض حقوق هنرمندان این گزارش تنها ۲۰٪ خبرهای موجود در کشور را بازتاب خواهد داد. در این ماه سازمان ها و نهادهای زیر مسئول نقض حقوق هنرمندان بودند .1/ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران2/ قوه قضائیه3/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی4/ شورای شهر5/ سازمان امور زندان ها6- مجلس شورای اسلامی
گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ،مهر ۱۳۹۶
تهیه و تنظیم ,نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تربیزی،
گردآوری داده : مصطفی خداکرمی ، محمدحسین ملائی برزی
ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس میتواند از این حقوق یا مجتمعاً بهطور خصوصی یا بهطور عمومی برخوردار باشد.
ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر: هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است. گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایان مهر۱۳۹۶ شمسی است. این گزارش بهصورت آماری-تحلیلی ارائه میشود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت بهخصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همینطور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیتهای مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیتهای فراوان در ایران محسوب میشود.
در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها میتوانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیدهبانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارشهای سایر گروهها و رسانهها را بیابند
در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها میتوانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیدهبانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارشهای سایر گروهها و رسانهها را بیابند.فشار بر پیروان سایر ادیان همچنان ادامه دارد.
گزارش گروه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در مهر 1396
محمد حسین بیداروند
نمایندگی های آلمان | ||||||
# | نام نمایندگی | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | ||
1 | نمایندگی نیدرزاگسن | آقای علی میرزایی | http://hannover.bashariyat.org | به روز | ||
2 | نمایندگی نوردراین-وست فالن | خانم دکتر زهرا ارزجانی | http://koln.bashariyat.org | به روز | ||
3 | نمایندگی هسن | خانم فاطمه قنبری | http://giessen.bashariyat.org | به روز | ||
4 | نمایندگی بادن – وورتنبرگ | خانم مونیکا قریشی | http://stuttgart.bashariyat.org | به روز | ||
5 | نمایندگی زاکسن آنهالت | آقای مصطفی خداکرمی | http://sachsen-anhalt.bashariyat.org | به روز | ||
نمایندگی های خارج از آلمان | ||||||
# | نام نمایندگی | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | ||
1 | نمایندگی سوئیس | آقای محمد جاوید گوانی | http://switzerland.bashariyat.org | به روز | ||
2 | نمایندگی اسکاندیناوی | آقای محمد حاجی امیدی | http://scandinavia.bashariyat.org | به روز | ||
3 | نمایندگی مالزی | آقای جمشید غلامی سیاوزان | http//malaysia.bashariyat.org | به روز | ||
4 | نمایندگی ترکیه | آقای مهدی گلسفیدی | http://turkey.bashariyat.org | به روز | ||
5 | نمایندگی پاکستان | خانم لیدا اشجعی | http://pakistan.bashariyat.org | به روز | ||
6 | نمایندگی اتریش | خانم زرین تاج الیاسی | http://austria.bashariyat.org | با تاخیر | ||
7 | نمایندگی اندونزی | آقای محمد گلستان جو | http://indonesia.bashariyat.org | به روز | ||
کمیته ها | ||||||
# | نام کمیته | مسئول امور اینترنتی | آدرس وبلاگ | عملکرد وبلاگ | ||
1 | کمیته دفاع از کودک و نوجوان | خانم لیدا اشجعی | http://koodak.bashariyat.org | به روز | ||
2 | کمیته دفاع از جوان و دانشجو | خانم دلارام دره شوری/ آقای احمد هاشمی نژاد | http://daneshjoo.bashariyat.org | به روز | ||
3 | کمیته دفاع از پیروان ادیان | آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی | http://adian.bashariyat.org | به روز | ||
4 | کمیته دفاع از زنان | خانم رزا خلیلی | http://zanan.bashariyat.org | به روز | ||
5 | کمیته دفاع از اقوام و ملل ایرانی | خانم صدیقه جعفری | http://aghvam.bashariyat.org | به روز | ||
6 | کمیته روابط عمومی | خانم مونیکا قریشی | http://ravabet.bashariyat.org | به روز | ||
7 | کمیته دفاع از محیط زیست | خانم سمیه علیمرادی | http://mohitzist.bashariyat.org | به روز | ||
8 | دفاع از حقوق هنر و هنرمند | آقای بهروز خسروی | http://honar.bashariyat.org | به روز | ||
9 | کمیته آموزش و پژوهش | خانم مریم مرادی | http://pajohesh.bashariyat.org | به روز | ||
علاوه بر گزارشی که به صورت جدول بالا ارائه گردید، موارد زیر نیز انجام شده است:
- پشتیبانی و نگهداری از وب سایت ها
گزارش ماهانه کمیته اقوام وملل ایرانی در16 اکتبر 2017
امید رمضانی
جلسه سخنرانی ماهیانه اعضای کمیته اقوام وملل ایرانی در 16اکتبر2017 ساعت 15 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای فعال کمیته وهمراهی سایر دوستان و فعالان حقوق بشربه صورت عمومی دراتاق پالتاک برگزار گردید که طی این برنامه همکاران ما بیاناتی را با موضوعات مختلف و پیرامون نقض حقوق ایرانیان ایراد فرمودند.
در ابتدای این نشست خانم مهناز احمدی ضمن درود و خیر مقدم همراه با با پوزش از اینکه به دلیل امری ضروری پس از اندک زمانی جلسه را ترک خواهند کرد، خانم جعفری را بعنوان جایگزین مسئولیت جلسه معرفی و بمنظور گزارش و تحلیل اخبار نقض حقوق اقوام، از طریق تلفن با اقای نیما کاظمی نژاد ارتباط برقرار نمودند و ایشان پس از درود و ابراز تاسف از فرصت اندک و انبوه خبرهای نقض حقوق بشر، گزارش مفصلی پیرامون رویداد های ماه گذشته ارائه کردند که چیکده ای از آن را در ادامه میخوانید: برخلاف مادهٔ 6 اعلامیه حقوق بشر، یک سرباز کُرد بنام “طاهر خورشیدی” ٢١ ساله اهل محله “سیدآباد” توسط نیروهای وابسته به اداره اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به اتهام جاسوسی در اشنویه دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده است .همچنین روز ۱۷ مهرماه دستکم سه شهروند به نامهای محمد حزباوی، رسول سواری،۳۰ ساله، و محمد سواری، ۲۴ ساله از سوی اداره اطلاعات اهواز بازداشت شدند.
آقای کاظمی نژاد با ارائه مفصل گزارش خبری خود که ضمن آن به مواد نقض شده در اعلامیه جهانی حقوق بشراستناد کرده بودند از جلسه دادگاه ۳۵ تن از فعالان مدنی آذربایجان در دادگاه انقلاب اهر نیز خبر دادند که از شما خوانندگان گرامی تقاضا میشود برای دریافت مشروح این بخش از برنامه به آدرس زیر مراجعه و از فایل صوتی آن استفاده نمائید:https://bashariyat.org/?p=10553
با پایان بخش خبر و تحلیل آن و در غیاب خانم مهناز احمدی، خانم جعفری از آقای محسن سیاحی که مسئولیت تطبیق اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی ایران و چگونگی اجرای آن در ایران امروز را داشتند دعوت نمودند تا میکروفون را دراختیار بگیرند و ایشن نیز پس از گفتگوی کوتاه با حاضرین از ماده 15 قانون اساسی که در ارتباط با حق آموزش به زبان مادری است یاد کرده گفتند: زبان فراتر از یک وسیله ارتباطی بوده و درکل عنصر اصلی هویت انسانها و جوامع بشری است، حق آموزش و تحصیل به زبان مادری به عنوان یکی از ابتداییترین و بنیادیترین اصول حقوق بشری در جهان شناخته میشود، اما هنوز در برخی کشورها این حقوق اساسی انسانها نقض شده و سیاستهای تبعیض آمیزی از طرف دولتهای آنان بطور سیستماتیک برای محو زبان مادری ملل و اقلیتهای تحت ستم، درحال اعمال شدن است. کشور ایران هم جز کشورهایی است که در آن از زمان تشکیل حکومت سلطنتی پهلوی تا بحال بطور سیستماتیک سیاستها و برنامههایی برای نسل کشی زبانی و فرهنگی سایر اقوام ایرانی یا غیرفارس، تدوین شده و به اجرا گذاشته میشود.
حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی ایران با تدوین دستور العملها، سیاستها و برنامههایی در جهت آسمیلاسیون منفی اقوام ساکن در ایران و نابودی زبان مادری آنان اقدام کرده و با توسل به قدرت نیروهای نظامی و امنیتی و با استفاده از بودجه و امکانات کشور، زبان فارسی را به جای زبان مادری به آنان تحمیل کرده و در کشور توسعه دادهاند که در نتیجه این سیاستهای تبعیض آمیز در حال حاضر اکثریت مردم ایران یعنی میلیونها شهروند ایرانی غیر فارس اعم از ترک، کرد، عرب، بلوچ، لر، گیلک و تالش از داشتن حق تحصیل به زبان مادری خود محروم هستند و از تبعیض و ستم مضاعف ملی رنج میبرند.بر طبق اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خط و زبان رسمی کشور زبان فارسی است و تاکید کرده نموده که اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد. با اینکه در این اصل از قانون اساسی از آزادی استفاده زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس سخن رفته است ولی هیچ تضمینی در این باره برای دولت ایران ایجاد نکرده است که از تحصیل به زبان مادری قومیتها حمایتهای لازم را به عمل آورد و حتی بر اساس این اصل کلیه مکاتبات رسمی، کتب درسی مدارس و دانشگاهها به اجبار بایستی به زبان فارسی تدوین و نوشته شوند. هیچ شخصی، نهادی و موسسات خصوصی و غیر دولتی تاکنون حق ایجاد مدارسی برای تدریس زبان مادری شهروندان منسوب به اقوام ایرانی و تشکیل موسسات آموزشی برای ارتقا و توسعه زبان غیر از زبان رسمی را نداشته و دولت ایران با ایجاد موانعی از تشکیل چنین نهادها و موسسات جلوگیری کرده است. در دید حاکمیت ایران دفاع از حق تحصیل به زبان مادری جرم تلقی شده و مجازات سنگینی را در پی دارد.
حکومت ایران نه تنها از حق تحصیل و خواندن نوشتن به زبان مادری را حمایت نمیکند بلکه تنوع قومی و زبانی در کشور را تهدیدی برای موجودیت حکومت، امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور قلمداد میکند. مدافعان حقوق زبانی و فعالین مدنی منسوب به اقوام ایرانی هم با اتهامات واهی نظیر تجزیه طلبی، اقدام علیه امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام از طرف ارگانهای امنیتی و قضایی حکومت جمهوری اسلامی روبرو شده، مجازات میشوند.
امروزه صحبت کردن کردن از زبان مادری اقوام ایرانی تجزیه طلبی تلقی میشود که در قوانین ایران اشد مجازات برای آن در نظر گرفته شده است. در حال حاضر بخش اعظم زندانیان سیاسی مربوط به قومیتهای مختلف در ایران را مدافعان حقوق اقوام که یکی از آن حق تحصیل به زبان مادری میباشد، تشکیل میدهند.جامعه بین المللی اهمیت و ضرورت آموزش زبان مادری را پذیرفته و آن را به عنوان یک حق اساسی بشری به رسمیت شناخته است. به طوری که در چندین معاهده و اعلامیه تهیه شده از سوی سازمانهای بین المللی بویژه سازمان ملل متحد ضمن تصریح به حقوق اشخاص در آموزش زبان مادری خود، تعهدات مثبت و منفی دولتها نیز در شناسایی این حق مورد تصریح و تاکید قرار گرفته است. منظور از تعهدات مثبت تعهداتی است که دولتها بر اساس این معاهدات و اعلامیهها مکلف شدهاند تا با به وجود آوردن شرایط و امکانات لازم و حمایتهای مورد نیاز، دسترسی افراد را به این حق تسهیل نمایند و منظور از تعهدات منفی نیز تعهداتی است که دولتها را از تجاوز و تعدی به آن منع مینماید.
ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مواد مختلف از جمله بندهای ۳ و ۴ ماده ۴ اعلامیه حقوق افراد متعلق به اقلیتهای قومی، ملی، مذهبی و زبانی اعلامیه مصوب ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق زبانی مصوب سال ۱۹۹۶ در ۵۲ ماده مبسوط تهیه و تدوین شده است که در آن تمامی جزئیات مربوط به حمایت از زبان قومیتها و تکالیف دولتها در این خصوص قید گردیده است، بندهای سه گانه منشور زبان مادری مصوب سال ۱۹۹۶ یونسکو در مورد حق تحصیل به زبان مادری و تکلیف دولتها در قبال آن میباشند. تا کنون به مفاد هیچ کدام از این معاهدات بین المللی در مورد زبان مادری عمل نشده بلکه سیاستها و برنامههای حکومت ایران بر ضد این معاهدات و تفاهم نامهها بوده است.از بدو تشکیل حکومت پهلوی تاکنون معاهدات و قوانین بین المللی در زمینه حق آموزش به زبان مادری توسط دولتهای وقت بکلی نقض شده و سیاستها و برنامههای کلانی در جهت نابودی زبانهای مادری و فرهنگ اقوام درایران از طرف این دولتها به اجرا گذاشته شده است. در مقابل آن ارتقا و توسعه زبان فارسی از طرف سیستم حاکم به منظور الیناسیون و آسمیلاسیون فرهنگی و زبانی اقوام و استحاله کردن آنان در زبان و فرهنگ حاکم از دیگر سیاستهای تبعیض نژادی و قومی این حکومتهای مرکزی در ایران تابحال بوده است.
با توجه به سیاستهای تبعیض آمیز و غیرانسانی دولتهای حاکم در ایران در طول یک قرن اخیر علیه زبان، هویت و فرهنگ قومیتها میتوان نتیجه گرفت اقدامات حکومتهای وقت در این باره هیچ گونه توجیه حقوقی و اخلاقی نداشته و نقض آشکار حقوق بشر میباشد. همچنین این توجیهات مورد پذیرش نیست که با طرح مسائل امنیتی و به بهانه حفظ تمامیت ارضی میلیونها نفر از شهروندان غیرفارس را که اکثریت جمعیت ایران را تشکیل میدهند، از حق تحصیل و آموزش به زبان مادری خود محروم کرد. تنوع فرهنگی و تکثر زبانها نه تنها عامل تهدید بلکه به عنوان یک ارزش معنوی و گوهر گرانبهاست که زبانشناسان و جامعهشناسان ارج نهادن و احترام به آنها را از طرف دولتها و شهروندان برای پیشرفت همه جانبه و پایداری جوامع با اقوام و اقلیتهای متفاوت مانند ایران ضروری میدانند. بنابراین بدون توجه و احترام به خواستهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و زبانی اقوام ساکن در ایران رسیدن به یک صلح پایدار، توسعه، پیشرفت و وحدت در داخل کشور امکان پذیر به نظر نمیرسد.
به رسمیت شناخته شدن زبان، فرهنگ و هویت ملل در ایران و ارج نهادن به آن باعث افزایش مشارکت آنها در سرنوشت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود و کشور میشود و این مسئله به نوبه خود میتواند وحدت و همدلی را در بین اقوام ساکن در ایران تقویت کند و مانع واگرایی بین آنها و حکومت مرکزی شود. تحقق چنین امری در چهارچوب یک حکومت دموکراتیک مطابق با استانداردهای امروزی امکان پذیر بوده، در غیر این صورت با وضعیت کنونی ایران با حکومت غیر دموکراتیک و استبدادی جمهوری اسلامی غیر ممکن بوده و بعید بنظر میرسد. به دلیل اینکه حکومت کنونی ایران به همه مسائل و مشکلات جامعه اعم از شهروندان فارس و غیر فارس به عنوان تهدید امنیتی و توطئه مینگرد. همچنین سیستم حاکم به جای حل مشکلات جامعه با ارائه و اجرای راهکارهای منطقی و علمی، با توسل به قوه قهریه ارگانهایی نظامی و امنیتی تحت امر رهبری حکومت نظیر وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و نیروی انتظامی بشدت به سرکوب خواستههای بنیادین شهروندان خود که یکی از آنها هم حق تحصیل به زبان مادری است، اقدام میکند.
در بخش دوم این برنامه تریبون در اختیار آقای قاسم ساکی قرار گرفت که مجموعه سخنان ایشان در رابطه با کار و مشکلات کارگران ایران بود، موضوعی که کمتر بدان پرداخته شده است، آقای قاسم ساکی ضمن ابراز تاسف از این عدم توجه رسانه ها و فعالان حقوق بشر، ابتدا به معرفی واژه « کارگر» پرداخته گفتند: کارگر کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حق السعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار می کند اما متاسفانه به دلیل عدم اطلاع رسانی درست و واقعی درباره مسایل ومشکلات کارگران در مطبوعات ایران، امکان یک بررسی دقیق و همه جانبه از شرایطی که زندگی کارگران را رقم میزند، وجود ندارد و مراجع مرتبط با نیروی کار نیز نیازی به ارایه اخبار و اطلاعاتِ درست به جامعه را احساس نمی کنند، با بررسی گزارشات وضعیت عمومی وکلی کارگران ایران به دست می آید که می تواند پایه ای برای شناخت واقعی تر از زندگی کارگران باشد:
اخراج و تعدیل نیروی کار و نبود امنیت شغلی/ عدم پرداخت به موقع دستمزدها تا شش ماه تاخیر/ شدت کار در واحد های فعال با استفاده ازحداقل نیروی کار/ فراتر رفتن دامنه بیکاری از نیروهای شاغل و آماده کار/ عدم توازن و تعادل در بازار نیروی کار به سود کارفرمایان در انتخاب و گزینش نیروی کار ماهر و در عین حال ارزان به دلیل افزایش دامنه بیکاری/ تعطیل کارخانه ها و واحدهای کار و تولید به دلایل گوناگون از جمله ناتوانی در رقابت با محصولات وارداتی / کاهش تولید درکارخانه ها و واحدهای تولیدی در اختیار دولت به رغم برخورداری از تسهیلات و اعتبارات ویژه / ناکارآمدی و به انجام نرسیدن طرح های به ظاهر اشتغال زا علیرغم اختصاص میلیاردی تسهیلات / واردات بی رویه کالا و محصولات و حذف تعرفه ها و درمقابل ورشکستگی کارخانه هایی با تولیدات مشابه / فزونی حوادث ناشی از کار در کارگاههای صنعتی و ساختمانی / اخراج کارگران خواهان ایجاد سازمانهای سندیکایی از محیطهای کار و صدور احکام زندان از یک تا چهارسال برای فعالین کارگری احضار، تهدید، پیگرد، اخراج، صدور حکم شلاق و زندانی کردن فعالان کارگری و سندیکایی معترض در ایران به اتهامهایی نظیر اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام از جمله روشهای مداوم و هدفمندی است که به شدت از سوی مسوولان امنیتی و قضایی حکومت جمهوری اسلامی دنبال میشود که یکی از این موارد، اجرای احکام شلاق برای ۱۷ کارگر اخراجی معدن طلای آقدره در استان آذربایجان غربی بود .با وجوداین برخوردهای امنیتی و قضایی، رژیم جمهوری اسلامی ایران، نتوانسته است ازاعتراضهای گسترده و تجمعهای چشمگیر کارگرانی که از سال های گذشته تاکنون نتوانستهاند در روز جهانی کارگر در دفاع از مطالبات خود، مانند دیگر همتایان خود در سراسر جهان، گردهم بیایند جلوگیری کند .
پایین بودن سطح معیشت و کاهش مداوم قدرت خرید کارگران در سبد هزینه خانوارهای کارگری درشرایطی که بانک مرکزی ایران درآخرین گزارش خود نرخ تورم افسارگسیخته در ایران را در ۱۲ ماه منتهی به خرداد ۱۳۹۶ بالای ۱۰ درصد اعلام کرده است که گزارشهای مرکز آمار ایران نشان میدهد از سال ۱۳۹۳ افزایش سالانه حداقل دستمزد، بالاتر از خط تورم بوده است. درحالی که بر اساس دو تبصره ماده۴۱ قانون کار، حداقل دستمزد ماهانه کارگران باید بر اساس نرخ تورم و نیز هزینه زندگی ماهانه خانوار کارگری تعیین شود درحال حاضر، حداقل دستمزد کارگران برای سال ۹۶ با افزایش ۱۴/ ۵ درصدی به رقم ۹۳۰ هزار تومان رسیده است، دستمزدی بسیار نازل که با تمام دریافتیهای جانبی آن با حداقل نیازیک خانواده چهار نفره فاصله زیادی دارد و این در حالی است که سبد معیشت ماهانه یک خانواده سه و نیم نفره کارگری، دو میلیون و ۴۸۰ هزار تومان اعلام شده است.
براساس گزارشهای منتشر شده از سوی نهادهای دولتی دستکم پنج دهک خانوارهای کارگری ایران زیر خط فقر هستند و کانون ۸۰ درصد خانوارهای کارگری زیر خط فقر قرار دارند.در ۱۲ ماه اخیر، دست کم ۱۹۰۰ کارگران ایران در این مدت دچار مرگ حین انجام کار شدند، شاخص عدم دریافت حقوق نیز در مقایسه با سال ۹۴، بیش از ۹ برابر افزایش داشته است.
یازدهم اردیبهشت ماه بعنوان روز جهانی کارگر، فرصتی دوباره برای توجه به وضعیت جامعه کارگری کشور و معضلات پرشمار آنان بخصوص در بحث حقوق و دستمزد، مشکلات صنفی، معوقات مزدی، امنیت محیط کار و همچنین حق تشکیل اتحادیه های کارگری است.در مدت ۱۲ ماه گذشته (۱۱ اردیبهشت ۹۵ تا ۱۱ اردیبهشت ۹۶) حداقل ۱۹۰۰ کارگر در پی حوادث کار ناشی از فقدان ایمنی محیط یا شرایط کار، جان خود را از دست داده اند، با توجه به آمار رسمی منتشر شده از مرگ کارگران در سال گذشته، رشد مشخصی را شاهد هستیم و بر اساس اطلاعات گردآوری شده در مجموع ۲۳۹۷ کارگر نیز در مدت ۱۲ ماه اخیر دچار مصدومیت شده اند۰
در قیاس سالهای ۹۴ با ۹۵، مقایسه تعداد ماه هایی که در آن کارگران حقوق دریافت نکرده اند، چندین برابر شده است، گفتنی است بر اساس آمارهای گردآوری شده در مجموع ۸۷۱۶۹ کارگر بیش از ۱۲۰۰ ماه معوقات مزدی طلب دارند که این شاخص در مقایسه با سال قبل که ۱۳۱ ماه بوده، بیش از ۹ برابر افزایش داشته است.در مدت یک سال، در مجموع ۴۰۸ تجمع کارگری در کشور انجام شده است، بعضی از تجمعات کارگری مانند اعتراضات کارگران مجتمع کشت و صنعت مهاباد (۳۸ روز) ادامه یافته است.
حقوق کار نیز از دو ویژگی بسیار مهم برخوردار است، نخست آنکه این حقوق بخشی از حقوق مدنی و به طریق اول بخشی از اصول پذیرفته شده و جهانشمول اعلامیه جهانی حقوق بشر است، و دوم به لحاظ قدمت مبارزه برای کسب این حقوق از آغاز پیدایش سرمایه داری در جهان، از سوی کارگران پیگیرانه دنبال شده و از طریق اتحادیه های کارگری در دنیا در صحن کنگره های سازمان بین المللی کار مطرح و به تصویب رسیده و از سوی بیشتر کشورهای جهان رسمیت یافته، به عنوان یک رشته ای از علم حقوق مرجعیت و وجاهت پیدا کرده است و در بیشتر دانشگاه های جهان از سوی اساتید حقوق تدریس میشود تا دانشجویان به عنوان نیروهای ذخیره و آماده کار از حقوق خود در هنگام اشتغال آگاه باشند. یکی از جلوههای برقراری و رعایت این حقوق در جوامع مختلف، برقراری دموکراسی فراگیر درآن جوامع است. کشورهایی که حقوق کار به ویژه در اساسیترین وجوه آن را رعایت نمیکنند. بی شک در رعایت حقوق عموم مردم هم خدشه وارد کرده و دموکراسی و آزادی را به بند میکشند و درنتیجۀ نبودِ آزادی و دموکراسی، سطح مشارکت ها و همزیستی در بین خود مردم نیز به مخاطره میافتد. هنجارشکنی در اجتماع تا پایینترین واحد اجتماعی رایج می شود و نمونه آن تلاش خانواده ها و از میان رفتن کرامت انسانی است.
بدین ترتیب، بدیهی است که طبقه کارگر هر کشور برای دستیابی به این حقوق نیازمند اراده همگانی برای مبارزه در راه دموکراسی وآزادی است تا از طریق آن بتواند به این حقوق دست یابد. هرگاه کارگران بتوانند با اعمال قدرت سیاسی خود سیستم قانونگذاری را به تدوین و تصویب قوانین ومقررات کارِ کارآمد و مترقی به سود خود سوق دهند، آنگاه این امکان فراهم میشود تا با تکیه برهمان قدرت، اجرای آن قوانین را نیز بخواهند .
اساسی ترین اصول در حقوق کار آنجا تبلور مییابد که کارگران با شناخت این قواعد و مقررات ناشی از این حقوق، خواهان اجرای آن شوند و درستی اجرا این حقوق مادامی امکان پذیر است که مهمترین آنها و در اصل ضامن اجرای آن حقوق، یعنی حق آزادی تشکل رعایت شود و کارگران بخواهند و بتوانند با ایجاد سازمانهای سندیکایی و اتحادیهای بر اجرای درست و کامل آن قواعد و مقررات در مناسبات و روابط کار نظارت داشته باشند تا از طریق آن نظارت امکان تخطی از حقوق کار توسط کارفرمایان و دولت را منتفی کنند. این حقوق هم در اعلامیه جهانی حقوق بشر و هم در مقاوله نامه های بنیادین سازمان بین المللی کار و هم تا حدود زیادی در قوانین اساسی، مدنی و کار در ایران به رسمیت شناخته شده¬است. متاسفانه این حقوق درمقاطع مختلف تاریخی به بهانه ها و به شکلهای مختلف از جانب دولت ها نقض و سلب شده و از اجرای آن جلوگیری به عمل آمده است.
واقعیت این که قوانین و عملکرد کنونی در ایران ناقض موازین بینالمللی کارگری و حقوق اقتصادی و اجتماعی وحقوق کارگری و اقتصادی در ایران و بهویژه وضعیت فعالان سندیکایی و حقوق کارگری بسیار نگران کننده است.
حبس خودسرانهی فعالان کارگری: در سنندج، مرکز استان کردستان، فعالان مستقل سندیکایی تلاش کردند با شعارهای خود در گردهمایی رسمی روز کارگر در جلوی خانهی کارگر شرکت کنند، اما مورد حملهی نیروهای امنیتی قرار گرفتند. در نتیجه، دستکم پنج فعال کارگری به نامهای لطفالله احمدی، نادر رضا قلی، حسین حسنآبادی،یدالله صمدی و زاهد مرادی بازداشت شدند.در شهر سقز در استان کردستان، به نامهای پدرام عبدی پور، آزاد احمدی، احمد عبدی پور، صدیق محمدی و محمد عبدی پور دستگیر کردند.آقای سعید شیرزاد، فعال کارگری و حقوق کودک، در شهریور ۱۳۹۴، به اتهام «گردهمایی و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی» به ۵ سال زندان محکوم شد. او از تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۹۳ پس از بازداشت در شهرتبریز در حبس خودسرانه به سر میبرد.آقای عثمان اسماعیلی، سخنگوی کمیته دفاع از فعالان کارگری به اتهامهای تبلیغ علیه نظام و وابستگی به احزاب سیاسی اطلاع یافت و به این حکم اعتراض کرد.
آقای داود رضوی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد، روز ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ در تهران دستگیر و پس از ۲۲ روز با قرار وثیقه آزاد شد. او در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ محاکمه و به اتهامهای «گردهمایی و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «اخلال در نظم عمومی» به ۵ سال زندان محکوم شد و به این حکم اعتراض کرد.
آقای ابراهیم مددی، نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۹۵ محاکمه و به اتهامهای «گردهمایی و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «اخلال در نظم عمومی» محاکمه شد و در انتظار حکم به سر میبرد.آقای علی نجاتی، عضو بنیانگذار سندیکای کارگران نیشکر هفته تپه، روز ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ دستگیر و پس از ۲۹ روز آزاد شد. او روز ۲۲ آذر ۱۳۹۴ در شهر اندیمشک در دادگاه انقلاب اسلامی به اتهامهای تبلیغ علیه نظام و ارتباط با گروههای مخالف محاکمه شد و در انتظار صدور حکم است.بیشک نمیتوان درد بزرگ اجتماعی کارگران یعنی عدم مشارکت در زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و تاثیر آن در سایر امورات و زندگی کارگری در ایران را نادیده گرفت، نمی توان وجود بیکاری بیش از42 درصدی و به عبارت روشنتر، بیکاری بیش از 10 میلیونی کارگران را نادیده انگاشت، ممکن نیست بتوان نبود وکمبود مراکز تولید را در چرخه اقتصاد به هیچ گرفت چرا که اگر کار نباشد کارگر هستی نمی یابد، نمی توان بسته شدن، تعطیلی و ورشکستگی کارخانه ها و اخراج دسته جمعی و فردی نیروی کار و بالا رفتن شدتِ کار و عقد قراردادهای اسارت بار برکارگران شاغل را تحمل کرد، نمیتوان برای اصلاح امور در واحدهای کار و تولید بی تفاوت بود و اجازه داد این ثروث ملی به ثمن بخس چپاول گردد، نمیتوان پذیرفت درحالیکه طراوت نیروی کار جوان با گذشت زمان دراردوی بیکاران تلف شود، سرمایه های این ملت به زیاده خواهی مشتی سوداگر روانه بازارهای جهانی شود و به جای ایجاد امکانات و تجهیزصنایع بنیادی و مادر، ثروت ملی در بازرگانی خارجی و واردات بی رویه کالا هزینه شود و نادیده گرفتن امکان تولیدات داخلی ادامه یابد، شایسته نیست که در برابرنابودی مزارع و تولیدات کشاورزی بی تفاوت بود و شاهد خرید مایحتاج مردم از خارج به جای سرمایه گذاری برای رشد وارتقای تولیدات کشاورزی بود، در عین حال نمیتوان با این بضاعت اندک در طبقه کارگر برای این همه دشواری انتظارات بالا و غیر واقعی داشت، وقتی تلاش کارگران برای دستیابی به خواسته های صنفی محدود تحمل نمی شود و با پیگرد و بازجویی و اتهام اقدام علیه امنیت ملی حکم زندانشان صادر میشود، زمانی که تشکیل سندیکای کارگری جعل عنوان قلمداد میشود وکارکران فعال سندیکایی با همان احکام از حقوق اجتماعی محروم می گردند، در شرایطی که بارها اعتراض مجامع بین المللی و در راس آنها سازمان بین المللیکار ایران را به نقض حقوق کار متهم می کند، اما رویهی معمول درباره کارگران تغییر نمی یابد. باید پذیرفت که ظرفیت های لازم برای واداشتن دولت ها در ایران به تن دادن به حقوق کار، حقوق مدنی، حقوق شهروندی و حقوق ملت ناشی از اصول همان قانون اساسی که قاعدتاً باید سند دولتمردان باشد، بسیار اندک است و قبل از هرچیز این ظرفیت ها را باید افزایش داد.نسل امروزین طبقه کارگر ایران جوان است و پیشینۀ مبارزاتی گذشته بدلیل انقطاع دوران جنگ، سرکوب وسایر دلایل، در پیشرفت و رشد ذهنی اش راه پیدا نکرده است.
روحیات کنونی حاکم بر طبقه کارگر در ناباوری و گم گشتگی ناشی از تسلط فرهنگ غیرکارگری غوطه ور است و باید از طریق بازتولید فرهنگ مبارزاتی به تقویت روحیه کارگری پرداخت.شرایط سخت زندگی و کار امکان رشد فکری از طریق مطالعه و شرکت در گفتگو های سودمند و ضروری را از وی سلب کرده است.لایه بندی ها و دسته بندی ها مانع جدی در راه همبستگی طبقاتی کارگران است.پس می پذیریم که در راه رسیدن به شرایط نسبی مطلوب برای هرگام به پیش، برای کسب هر خواست ولو بسیار اندک به موارد بالا به عنوان واقعیتی موجود توجه داشته و در تغییرآنها متناسب با سطح مبارزه بکوشیم و این میسر نمیگردد مگر با آموزش.واقعیت آن است که حیات و بقای کارگران با کار معنا مییابد، سرمایه داران و اقشار مرفه از بابت فشارهای اقتصادی ناشی از بحران تنها سود کمتری میبرند و تمامی زیان حاصل از این شرایط بر گرده کارگران و مزد وحقوق بگیران هموارخواهد شد. کارگران تنها به اتکای تلاش همبسته و پیوسته شان برای داشتن کار قادرند این مسیر سنگلاخ و تاریک وسیاه را طی کنند، ازسوی دیگر تکیه بر این خواست برحق، انسانی و قانونی و تلاش برای تحقق آن از مهمترین اهرمهای فشار برای اصلاح ساختار اقتصادی بیمار ایران است و به همین اعتبار هم، مورد موافقت عمومی قراگرفته و ازآن پشتیبانی خواهد شد. درعین حال اصلاح تمامی مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، طی سال های اخیر به عنوان مطالبات جدی مطرح بوده است.
بر اساس ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر،هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی، در مقابل کار مساوی، اجرت مساوی دریافت دارند.هر کس که کار میکند بمزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق میشود که زندگی او و خانوادهاش را موافق شئون انسانی تأمین کند و آنرا در صورت لزوم با هر نوع وسائل دیگر حمایت اجتماعی تکمیل نماید
هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیهها نیز شرکت کند.و درماده 24 آمده است: هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و بخصوص بمحدودیت معقول ساعات کار و مرخصیهای ادواری با اخذ حقوق ذی حق میباشد.
همچنین طبق ماده25: هر کس حق دارد که سطح زندگانی و سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص اعضاء، بیوگی، پیرییا در تمام موارد دیگری که بعلل خارج از اردهٔ انسان وسائل امرار معاش از دست رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
با تشکر از وقتی که در اختیار من قرار دادید و با آرزوی تحقق کلیه آرمان ها،جبران تمامی خسارت ها و برقراری نظامی برپایه تمامی اصول حقوق بشری در مورد همه هموطنان به سخنان خودم خاتمه میدم.
گفتنی است در پایان هر بخش از این نشست ماهانه فرصتی بمنظور پرسش و پاسخ بین حضار و سخنران تعیین شده بود که هر بار توسط مسئول جلسه مطرح شده و متاسفانه مشارکتی در اینمورد و از طرف حاضرین مشاهده نمی شد، در پایان سخنان آقای قاسم ساکی بار دیگر مسئول جلسه با تشکر ازایشان، از آقای احسان حیاک بعنوان یکی دیگر از فعالین کمیته دفاع از حقوق اقوام ایرانی نام برده و اعلام داشتند که بحران و یا همان فاجعه کاهش میزان آب در کشورمان ایران مطلب مورد نظر آقای حیاک است که بدان خواهند پرداخت .
متن کامل سخنان جناب آقای حیاک که بسیار مورد توجه حاضرین قرار گرفت را در ادامه میخوانیم:سلام، من قبل از اینکه مطلب اصلی خود را شروع کنم به عنوان شخصی که مشکلات جامعه را لمس کرده و انها را درک میکند میخوام بگویم که اگر در یک فرض خیالی اجازه رای دادن به اولویت مشکلات را داشته باشم من به « آب » اولویت اول را میدهم تا در صورت امکان بیشترین تمرکز و هزینه را روی آن قرار دهیم هر چند که این یک فرض است و منظور از اولویت دادن نادیده گرفتن یا مقایسه کردن این بحران با مشکلاتی مثله کودکان خیابانی یا عدم پرداخت دستمزد کارگران نیست و هر چند که اولویت دادن به هرکدام از اینها نه سبب تولید باران بیشتر میشود و نه کودکی رو از خیابان نجات میدهد، اما آنچه که در مسئله آب ایران تعجب آور و تاسف بر انگیز است بی کفایتی و بی توجهی مسئولان جمهوری اسلامی است، چرا که مشکلت ناشی از کمبود آب میتواند گریبانگیر شخص آنان نیز بشود، و فقط محدود به طیف عادی جامعه نیست، خوشبختانه یا متاسفانه عموم ملت ایران حتی اگر به هیچ چیز عادت نکرده باشند،به دسترسی سهل و آسان و دریافت آب عادت دارند از این رو گمان نمی رود که فوران این بحران مورد پذیرش مردم عادی قرار گیرد و لاجرم دست به اعتراض خواهند زد و در مقابل رژیم سرکوبگری نظیر جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که حتی آرام ترین و ساده ترین اعتراض را هم بر نمی تابد و پیوسته بیشترین، سخت ترین، خوشونت بار ترین و بدترین واکنش ها را نسبت به معترضین انجام داده ومیدهد، شاید هم مردم ایران در برابر بحران آب نیز همانند سایر تنگ ناها و محدودیت های فعلی سکوت و یا عادت کنند همچنان که به تورم ایجاد شده، حجاب اجباری، عدم آزادی بیان و…. عادت کرده اند.اما با بروز و بحران بی آبی، تغییرات اقلیمی (از بین رفتن خاکهای سالم و به وجود آمدن بیابان ) و دیگر تغییرات اقلیمی ایران، جایی برای سکونت مردم نخواهد ماند و همین امر موجب تعجب است، چرا که در صورت بروز اینگونه رویداد ها جمهوری اسلامی حاکم بر چه چیزی خواهد بود، به زبان ساده تر اینکه نیروهای سرکوبگر و جنایت پیشه جمهوری اسلامی نه محلی برای حوزه فعالیت های خود خواهند داشت و نه افرادی را برای تعدی و ظلم بیشتر. خوب میدانیم که آب از جمله با ارزشمند ترین و با اهمیت ترین منابع زیست محیطی و طبیعی کره ی زمین به شمار میرود یعنی آب یکی از مواد مایع و فراوانترین مادهٔ مرکب بر روی سطح کره زمین و بستر اولیه حیات به شکلی که امروزه میشناسیم، است. بیش از ۷۱٫۱٪ وزن یک انسان از آب تشکیل شدهاست و نیز بیش از ۷۰٪ سطح کره زمین را آب پوشاندهاست (نزدیک به ۳۶۰ میلیون از ۵۱۰ میلیون کیلومتر مربع) با وجود این حجم عظیم آب تنها ۳ درصد از آبهای کره زمین شیرین و قابل شرب است و باقی آن به علت محلول بودن انواع نمکها خصوصاً نمک خوراکی غیرقابل استفاده است، از همین دو درصد آب شیرین بیش از ۹۰ درصد به صورت منجمد در دو قطب زمین و دور از دسترس بشر واقع شدهاست.
در علوم حاضر آب به چند دسته تقسیم میشود،از لحاظ علم فیزیک آب شامل سه حالت مایع،جامد و گاز است، در حالت مایع به میتوان به آب دریاها، رودخانه ها و یا مردابها اشاره کرد در حالت جامد برف، تگرک و یخ، در حالت گاز نیز میتوان به ابرها یا بخارات معلق در هوا که به صورت توده های ابری ریزش میکنند اشاره کرد.
تحقیقات زیستی ثابت کرده است که حیات از یک محیط آبی شروع شده است و هر چند که بسیاری از فرضیه سعی در به چالش کشیدن این قطعه علمی داشته اند اما منطق علمی حکم تایید به این مسئله را داشته است.
به جز مسائل روزمره مثل نوشیدن، بهداشت و موارد دیگر، در موردسایر کاربردهای آب در زندگی انسان میتوان از مصارف صنعتی، پزشکی،شهرسازی، راه سازی، کشاورزی، تولید مواد غذایی وبسیاری موارد دیگر نام برد که هریک جنبۀ حیاتی دارد، و این بدان معناست که آب محرک بسیار قوی و نیرومندی است که کمتر فرآیندی را میتوان بدون آب تصور کرد، حتی اگر به صورت مستقیم موئثر نباشد حتما بطورغیر مستقیم دخالت دارد.از اینرو پیش بینی میشود جنگهای آینده بر سر منابع آب باشد و جنگ انرژی شکل تازه به خود بگیرد.چرا که برگ برنده برای طرفهایی ست که تسلط بر منابع ابیٕ را دارند یا توانایی اصلاح آب شور دریاها را، از این رو خیلی از سیاستگزاریها دولتهای قدرتمند از هم اکنون و به شیوه ایی کاملا بیصدا در جهت در دست داشتن منابع آبی است.
و اما در رابطه با حیطه جغرافیایی محدود به ایران ،همانگونه که میدانید ایران ما دارای شرایط جغرافیایی گوناگونی است، قسمت شمال سرسبز، بارانی و مرطوب است که این روال به نیمه غربی با تغییراتی جزئی در آب و هوا ادامه ادارد.
مناطق مرکزی، شرق، جنوب وجنوب شرقی، کم آب، بی آب و کویرند و جزو مناطق کم بارش یا فاقد بارش به حساب می آیند، حال با تغییرات زیست محیطی ایران وکم شدن و آلودگی آبها، خشکیدن رودخانه ها و بیابان زایی به یک معضل برای ایران تبدیل شده است.منابع آبی ایران از سال ۱۳۰۰ به نصف رسیده است حال آنکه در آن زمان ایران دارای ۱۳۰ میلیارد متر مکعب ذخایر آبی با وجود هشت میلیون نفر بود.اما امروز سقف ذخایر آبی آن به ۷۵ میلیارد مترمکعب تا ٨۵ میلیون مترمکعب با وجود ٨۰ میلیون جمعیت میرسد.متاسفانه دلایل بسیار زیادی در این امر دخیل هستند از جمله افزایش بی رویه جمعیت، آب مصرفی در طول یک سال در زمان یاد شده 13الی 14هزار متر مکعب قابل تجدید بود و امروز هزاروسیصد متر مکعب آببه چرخه مصرف برمیگردد و این پیشاهنگ یک فاجعه عظیم در فرهنگ مصرف آب توسط ملت و دولت ایران است.بعد از انقلاب ۵۷ اتلاف منابع آبی چند برابر شده است که اگر بخوایم تعریفی در جهت آسیب گذاری آن داشته باشیم به این نتیجه میرسیم که بسیاری شهرهای بزرگ از هم اکنون به صورت تدریجی در موارد مصرف صنعتی و شهری با مشکل مواجه و دراوج گرما و تشدید این بحران اولتیماتوم های دولت نیز اوج می گیرد.
به دلیل سیاست گذاری های غلط دولتمردان در جهت تشویق مردم به رشد جمعیت،عدم نظارت یا نظارت غلط بر برداشت کشاورزان از سفره های زیرزمینی و عدم به روز رسانی صنعت کشاورزی و صنعتی با استانداردهای جهانی ،سدسازیهای بی رویه، نداشتن تعرفه مناسب برای آب شهری، مجاز بودن صادرات محصولات کشاورزی، عدم توانایی در مهار مهاجرت روستاییان، ناتوانی در جهت جلوگیری از قطع درختان به منظور ایجاد واحدهای تجاری و مسکونی غیر استاندارد، عدم آموزش صحیح و رفتار مناسب اجتماعی در مردم و بسیار موارد دیگر، سیستم حاکم بر جامعه نتوانسته است که در عملکرد مستقیم، الگوی ارزشمندی در برخورد با آب ارائه دهد .
با نگاهی دقیق تر به دلایل بی کفایتی جمهوری اسلامی در مسائل ذکر شده، متوجهه فاجعه هایی میشویم که کمتر کشورهایی در مدیریت آب به آن دچارهستند.مثلا کود های شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی، صادرات محصولات کشاورزی مثل هندوانه یا هر محصول دیگر، گفته میشود تولیدیک کیلو هندوانه سیصد لیتر آب لازم دارد، با توجه به این معضل چرا باید ایران صادر کننده این محصول باشد؟. صادرات این محصول یعنی صادرات پنجا میلیارد متر مکعب بدون در نظر گرفتن ارزش آن، زیرا سرانه مصرف آب در بخش کشاورزی از همه بخشها بیشتر است.با وجود عوامل ذکر شده مشکل آب در ایران و در سالهای آتی به مرز بحران خواهد رسید ونجات از این بحران با روند در پیش گرفته شده غیر ممکن خواهد بود .
در پایان اجازه میخواهم مطلی را از ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﭘﺪﺭ ﮐﻮﯾﺮ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ به اطلاع شما برسانم ایشان می گویند: ” ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺏ ﻧﯿﺴﺖ ؟! ” ﻣﺮﺗﺐ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺮﻭﻡ ! ﭼﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﺳﻤﯿﻨﺎﺭ ﻭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ !ﺩﺷﺘﻬﺎﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻧِﺸَﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ، ﺑﻄﻮﺭ ﻣﺜﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺟَﻬﺮﻡ ۵٧٠ ﻣﺘﺮ، ﺩﺭ ﺭﻓﺴﻨﺠﺎﻥ ۴۵٠ ﻣﺘﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ٣٠٠ ﻣﺘﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ!
ﺗﺎ 5 ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ” ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺁﺏ ” ﻋﻠﻨﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ، ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻠﻌﯿﺪ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ” ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺟﻨﮓ ” ﺩﺭ ” ﺣﻮﺯﻩ ﺁﺏ ” ﺍﺳﺖ.
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻭﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﯾﻤﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﺴﺖ،ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎً ” ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ” ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ !ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺼﺮﻑ ﺩﺭﺳﺖ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ، ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ ” ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ” ﺑﺎ “ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺧﺸﮏ ﻭ ﮐﻢ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ” ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ.ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ “ﺧﺰﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ “ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ ﻭﻓﻘﻂ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. ! ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ” ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ” ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺎ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ.ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ: “ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ” !ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ، .ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﯿﻢ ﺗﺎ ﺭﻭﺯﯼ 17000000 ﻟﯿﺘﺮ آﺏ ، ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ.
در پایان بیانات آقای حیاک بحث آزاد جلسه آغاز گردید که به «معرفی و بررسی وضعیت فعالین حقوق بشر در ایران امروز » اختصاص داشت و مسئول جلسه از آقای محمد ابوطالبی دیگر عضو بسیار فعال کمیته برای آغاز این بخش دعوت نموده و میکروفن را در اختیار ایشان گذاشتند.
آقای ابوطالبی با ابراز خرسندی از فرصت به دست امده و سپاس از حضور سایر میهمانان و همکاران در جلسه گفتند: در ابتدا خدمت حضار گرامی اعلام میدارم که از طریق این تریبون هر یک از ما میتوانیم بازتابی باشیم از فریاد های در گلو ماندۀ زندانیانی که روزها، ماه ها و شاید هم سال های عمرشان را در زندان های جمهوری اسلامی ایران سپری میسازند بدون آنکه نامی از آن ها برده شود و شاید هم بصورت محدود یک زمانی… در یک رسانه ای و آنهم بصورتی بسیار خلاصه و کوتاه خبری را خوانده و فراموش کرده ایم افرادی نظیر فرزاد کمانگر، معلمی با 12 سال سابقه تدریس، کارگر ساختمانی آقای محمد جراحی، زندانی دردمندی که هفته گذشته بیماری سرطان وجود او را از کشور وخانواده ستم کشیده اش محروم کرد، رسول بداقی، دارای تحصیلات کارشناسی در رشته مدیریت آموزشی، یک معلم سندیکالیست… و چه طولانی است لیست نام عزیزان در بند ، عزیزانی که در زندان های پیدا و پنهان جمهوری اسلامی ایران اسیرند و نه نامی از آنان می شنویم و نه یادی از ایشان. ددر این فرصت اندک میخواهم بسیار کوتاه از افراد یاد شده سخن بگویم و فرصت را دراختیار شما قرار دهم تا به معرفی و شرح وضعیت سایر زندانیان کارگری، سیاسی، عقدیتی و اجتماعی بپردازید.فرزاد کمانگر با دغدغه های آگاهی بخشی به فرزندان و دانش آموزان ، احداث کتابخانه های متعدد در مدارس و مساجد شهرها وروستاهای محل زندگی وحتی پس از دستگیری تاسیس کتابخانه ای در زندان بوجود آورد که هنوز پابرجاست. دستگیری مردم و نیازمندان و…او که در زمینه حقوق قومی و مسائل زنان فعال بود، در مرداد ۱۳۸۵ در تهران دستگیر و در اوین و بازداشتگاه اطلاعات سنندج و کرمانشاه شکنجه و پس از 33 ماه اسارت ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، فرزاد بههمراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به اعدام شد اما جنازه اعدامشدگان به خانوادههای آنها تحویل داده نشد و با گذشت 7 سال هنوز محل مدفن این عزیزان بر خانواده های آنها آشکار نشده است.
محمد جراحی، او که تنها حقوق اولیه خود و دوستانش را طلب می کرد ….درمظلومیت محمد جراحی، این انسان زحمتکش همان بس که درهیچ کجا مطلبی از او، سال تولد، چگونگی زندگی قبل از زندانش نیست، چرا ؟ چون کارگر بود، لذا نیاز به نام و آوازه ایاز وی نیست.خلاصه: محمد جراحی بار اول در سال ۸۶ به دلیل فعالیت کارگری بازداشت شد و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۱۴ ماه زندان حکوم شد ولی بعد با قرار وثیقه آزاد شدبار دوم سال ۸۷ به حکم دادگاه دستگیر شد و مدت یک ماه زندان بود. دادگاه اورا به حبس تعلیقی محکوم کرد ولی با این حال مدتی را در زندان گذراند.
و خرداد 1390 برای بار آخر همراه با شاهرخ زمانی و تعدادی از فعالین دانشجویی تبریز توسط اداره اطلاعات تبریز بازداشت وبعد از گذشت دوماه به ۵ سال زندان تعزیری محکوم شد، او یکی از زندانیانی بود که توسط ماموران باسوء استفاده از زندانیان عادی، بمنظور اذیت و آزار انتخاب و موردشکنجه های رایج بر جسم و جانش قرار می گرفت.
محمد جراحی در زندان به بیماری سرطان تیروئید مبتلا شد. و از زندان به بیمارستان انتقال یافت و تحت عمل جراحی قرار گرفت. اما مسئولین قضایی با مرخصی درمانی او موافقت نکردند و پس از عمل او را به زندان بازگرداندندکه در نهایت هفته گذشته جان باخت، مرگ محمد داغ ننگی است بر پیشانی آنانی که تاب تحمل فریاد عدالتخواهی این کارگر مبارز را نداشتند وبه مدت 5 سال تحت ضد انسانی ترین شرایط به زندان انداختند، مراقبتهای پزشکی را از او دریغ کردند و برغم جسم بیمارش تا آخرین دقایق پایان محکومیت او را در زندان نگه داشتند .
رسول بداقی معلم سندیکالیست، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان، از برندگان جایزه حقوق بشری رها و دارای سی سال سابقه دبیری به وِیژه دراسلام شهر، یعنی جنوبی ترین نقطه شهر تهران.آقای بداقی ابتدا در تجمع های ده هزار نفره فرهنگیان بازداشت شد و بار دیگر دراعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات 1388، مجددا بازداشت ومحاکمه وسپس خراج، از حقوق معلمی محروم و در دادگاه انقلاب به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” و “تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت ملی” به ۶ سال زندان و پنج سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی محکوم شد.اما در حالی که دوران محکومیت شش ساله اش به پایان میرسید پروندهی دیگری در شهریور1394برای او تشکیل، و باردیگربه اتهام اقدام علیه امنیت ملی به سه سال حبس محکوم گردید،آقای بداقی مدتی در انفرادی بود و بارها دراعتصاب غذای اعتراضی، اعتراض نسبت به وضعیت خود و دیگر زندانیان سیاسی که بدین منظور اقدام به نامه نگاری وارسال آن به سازمان ها و نهاد های حقوق بشری نموده خواستار رسیدگی مجامع بینالمللی گردید وهمین امر نیز بهانه ای شد برای تشکیل دادگاه مجدد و صدور رای جدید سه سال حبس.
و در ادامه نیز خانم جعفری ضمن بیان خاطراتی از دوران محکومیت 5 ساله خود در زندان های مختلف اوین، قزلحصار و گوهردشت به شرح وضعیت محمد نظری زندانی سیاسی کُردی که 24 سال از عمر و جوانی او در پشت میله ها و سلول های تنگ و نمور سپری میشود پرداخته گفتند:فقط تصور کنیم: 24 سال زندان، شکنجه، تهمت، بازجوئی، چشم بند، اعترافات دروغین اخذ شده تحت شکنجه، حکم اعدام، بیماری قلبی، آرتروز گردن، محرومیت از درمان و رسیدگی پزشکی، محرومیت از ملاقات، محرومیت از مرخصی، 24 سال عدم پاسخگوئی و…. فقط تصور کنید، محمد نظری، یکی از قدیمی ترین زندانیان سیاسی، در اعتراض به عدم رسیدگی مسئولان قضایی به خواست های خود، از ۱۸ مرداد در اعتصاب غذای تر به سر میبرد. مسئولان زندان، تاکنون در چند نوبت به وی سرم تزریق کرده اند اما او حاضر به شکستن اعتصاب خود نیست، او که از ۲۴ سال پیش بدون مرخصی در حبس است خواستار اعاده داردرسی بر مبنای قانون مجازات اسلامی جدید است که از سال ۱۳۹۲ به مرحله اجرا درآمده. در متن قانون جدید تصریح شده است که این قانون برای محکومانی که احکام آنها قبلا صادر شده نیز قابل اجراست و در صورت اجرای آن، حکم زندان ابد محمد نظری به ۱۵ سال زندان تبدیل خواهد شد بی گمان و با توجه به ۲۴ سالی که آقای نظری در زندان است، رسیدگی مجدد به پرونده او بر مبنای قانون سال ۱۳۹۲ منجر به آزادی او از زندان خواهد شد اما کو گوش شنوا؟ گفتنی است چند تن از میهمانان و اعضای کانون از جمله آقایان تبریزی، غلامی، ساکی، و تنی چند از میهمانان در بحث آراد جلسه مشارکت داشتنه و نکاتی را عنوان نمودنند که مورد توجه و ادامه این بخش از برنامه گردیده و تا ساعت 19 و 30 ادامه یافت.
کمیته دفاع از حقوق اقوام . ملل ایرانی بدینوسیله مراتب سپاس خود را خدمت کلیه همکاران و شرکت کنندگان در این نشست از جمله خانم ها و آقایان شیوا سوئد، تنها ستاره، سپیده صفری، مهناز احمدی، دلارام دره شوری، شیدا10، صدیقه جعفری، محمد ابوطالبی، کانون مالزی، احسان زندی، خیام، امید میم ، سعید حسینی، نیما کاظمی نژاد، قاسم ساکی، پویان، بابک کیانی ، سمندر 123، احسان حیاک، امید رمضانی، محسن توکلی، محسن سیاحی، حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی، و منوچهر شفائی اعلام داشته قدر دانی می نماید.
گزارش جلسه ماهیانه مشترک نمایندگی های اندونزی ، هسن و پاکستان 8 اکتبر 2017
محمد گلستان جو
جلسه ماهیانه مشترک نمایندگی های اندونزی ، هسن و پاکستان مورخه 8 اکتبر 2017 که با حضور اعضای فعال نمایندگی ها و با همراهی سایر دوستان و همراهان فعال حقوق بشربصورت عمومی در اطاق پالتاک برگزار گردید .همکاران محترم با موضوعات متفاوت سخنرانی خود را ایراد فرمودند که بدین قرار است : بانو سمیه مهربانی با بررسی و تحلیل موارد نقض حقوق بشر در ایران در ماه گذشته در ادامه جناب فرهاد نصیری با موضوع آغاز سال تحصیلی و کودکان بازمانده از تحصیلی مطالب خود را بدین شرح ارائه نمودند : بازهم با پایان یافتن فصل تابستان بوی مهر در شهرها و کوچه های کشورمان پیچیده است. و باز هم مدارس چشم به در دوخته اند و به انتظار نشسته اند تا سال تحصیلی جدید را همراه با دانش آموزان آغاز کنند. با آغاز سال تحصیلی در اول مهر، میلیون ها دانش آموز به شوق آموختن، روانه مدرسه می شوند. کودکان بازمانده از تحصیل افرادی در سنین 6 تا 11سال را در برمی گیرند که به دلایل مختلف فرهنگی و اقتصادی در ماه های سال تحصیلی وارد چرخه آموزشی نشده و تعلیم و تربیت در مدرسه را تجربه نمی کنند. بازماندن از تحصیل امروزه و در قرن جدید یک آسیب اجتماعی مهم محسوب می شود که به بازتولید آسیب های اجتماعی منجر می شود. در واکاوی این مساله مهم اجتماعی و فرهنگی دلایل مختلفی ذکر می شود که مشکلات اقتصادی،فقدان آگاهی والدین،بی توجهی و نادرست دانستن تحصیل دختران،مشکلات جسمی و ذهنی کودکان،بیکاری والدین و مهاجرت از جمله آنها است. کودکان بازمانده از تحصیل به 2 دسته کودکانی که از ابتدا به مدرسه نرفته اند و کودکانی که قبلا در مدرسه بوده و به دلیل مشکلات مختلف ترک تحصیل کرده اند، تقسیم می شوند. چند سالی است که وزارت آموزش و پرورش در راستای انسداد مبادی بی سوادی برای شناسایی و جذب این کودکان به طور جدی ورود پیدا کرده تا بتواند حداقل بخشی از این کودکان را به مدرسه برگرداند اما متاسفانه با وجود تلاش های انجام شده همچنان مساله کودکان بازمانده از تحصیل یک معضل جدی در جامعه ما است و هنوز حتی آمار دقیقی از تعداد این کودکان وجود ندارد و یا حتی نشانی آنها نیز مشخص نیست. به گزارش ایسنا، با این حال با وجود آنکه نرخ پوشش تحصیلی کودکان، یکی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع به شمار میرود اما اهمیت این شاخص در دورههای مختلف تحصیلی یکسان نیست به طوریکه در ایران تحصیلات در دوره ابتدایی و دوره سه ساله متوسطه اول اجباری است، اما آیا این قانون ضمانت اجرایی لازم را دارد؟ چنانچه والدینی از فرستادن فرزند خود به مدرسه خودداری کنند، آموزش و پرورش از چه مکانیسمی برای بازگشت کودک به مدرسه استفاده میکند؟. هرچند در ایران پوشش تحصیلی کودکان واجبالتعلیم ۶ ساله در حد بسیار خوبی است، اما خروج کودکان از چرخه تحصیل به آسانی صورت میگیرد و سیستمی برای پیگیری آن وجود ندارد؛ این در حالیست که در گذر از مقطع ابتدایی به متوسطه، خروج از چرخه تحصیل چشمگیر است. آموزش و پرورش نه تنها باید هرکودک ایرانی و غیرایرانی را که به مدرسه دولتی مراجعه میکند، ثبتنام کند، بلکه باید کودکانی که به دلیل فقر خانوادهها یا زندگی در روستاهای کمجمعیت و دورافتاده یا تعصبات والدین و به هر دلیل دیگری از تحصیل بازماندهاند، را شناسایی کرده و روی نیمکت مدرسه بنشاند، اما معیوب بودن این چرخه باعث شده تعدادی از کودکان که همچنان آمار دقیق آنها در دست نیست، از حضور در مدارس و فرآیند آموزش محروم شوند. در چنین شرایطی تحلیل هر مسئلهای از جمله کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل، بدون دسترسی به آمار قابل اعتماد، مانند راه رفتن در تاریکی است؛ بدتر از آن تحلیل بر اساس آمارهای مخدوش و تبلیغاتی، گمراهکننده بوده و به نتایج تحلیلی اشتباه منجر میشود. در شرایطی که هر روز بر تعداد کارخانههای تعطیل شده افزوده میشود و پدر و مادرها از محیط کار رانده میشوند، طبیعی است که فرزندان آنها به سمت بازار کار کشیده شوند زیرا در چنین شرایط نابسامان اقتصادی تنها راه حل خانوادهها روانه کردن فرزندانشان به بازار کار است. در این میان فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی در وضعیت دشواری قرار دارند زیرا در قوانین جاری ایران امکانی برای صدور شناسنامه برای این افراد پیشبینی نشده است. وزارت رفاه برای حل این معضل لایحهای برای ارائه به مجلس شورای اسلامی آماده کرده اما سازمان ثبت احوال معتقد است این اقدام مبنای قانونی ندارد و متولی این امر وزارت کشور است. در کشور ما کودکان افغانستانی هم مشکلات بزرگی دارند و انها دو دسته اند . کودکانی که برگه شناسایی ندارند و کودکانی که دارند . انها که بدون مدرک هستند اصلا امکان ثبت نام ندارند. انهایی هم که مدرک دارند در موقع ثبت نام باید حتما به همراه پدر و مادر باشند و سن انها دقیقا مشخص شود و شهریه سنگین پرداخت کند. متاسفانه در مدارس هم با این بچه ها هم رفتار درستی انجام نمیشود . و به دلیل فقر فرهنگی بین مسئولین مدرسه و رفتار اشتباه با این بچه ها باعث میشه که انها از مدرسه دوری بگیرند.امید که روزی این مشکلات از جامعه ایران دور شود. در ادامه بانو لیدا اشجعی با موضوع کودکان چوپان در ایران سخنرانی نمودند : سرنوشت کودکان چوپان . تاریخ انسان تصویریست از دینای نابرابری و بیعدالتی که انسانها را تقسیم کرده و موهبت طبیعی و حق زندگی را ا انها میگیرد تا مزرها شناخته شوند؛ چه در حیطه خاکی ان که از قدرت و حاکمیت دولتی در پشت حصار مزری خبر میدهد ؛و چه در بین انسانها که محیط زیست و برخورداری از نعمات زندگی ترجیحا یکی بر دیگری را غالب می سازد تا دیگرانی در گرسنگی بمانند در ازای سیری و بی نیازی اندکی کم .
کشور ما ایران سرزمین موهبت های طبیعی ایست که مولد ثروت ملی به شمار میاید که وجود این ثروت طبیعی به تاخت و تاز و گوناکونی تغیرات سیاسی در کشور انجامیده .دولتها تشکیل شده و و ناپدید شده اند ولی در پس این گذارچه تحولات اساسی برای نسلی باقی مانده همان است که ما در حال حاضر ان را به دوش کشیده و میکشیم که نه تنها این تحولات مایه رشد فکری و تغیرات اساسی در منش سیاسی و حقوقی و فرهنگی و اجتماعی نبوده ؛بلکه در اثر کم فکری و بی توجهی ما ایرانیان؛ مارابه سمت قهقرایی کشانده است ؛به طوری که توده ای بیسواد و متحجر با نام دین ومنبر چنان بر ما احاطه کردند که همه سطوح فرهنگی و اصول انسانیمان را از یاد ببریم . در این میان این سوال پیش میاید ؛که تا چه اندازه ما ایرانیان میتوانیم در تغیرات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی سهیم باشیم و این تغیرات را چکونه در جهت حقوق خویش به کار بسته تابا تحولات سیاسی وبا روی کار امدن حاکمین و دولتی جدید؛ما را نتوانند نادیده بگیرند و خود همه کاره شوند و از خود قانون بسازند که سرنوشت ما را تعین وبه ما تکلیف کنند با قانون های ضد انسانی خود .به هر حال ما با داشتن ثروت فقیریم با داشتن تمدن به دنبال اش نذری روان میشویم و مهمترین اسیب در انجایی متوجه ما میشود که اگر صدایی بلند میشود بر علیه ستم بی صدا هستیم ؛ بنابراین این کارگاه ها منابع سودجویی از کودکان فقیر و حاشیه نشین های شهری هستند که به دلخواه کودکان را مورد ستم و ازار و ادیت و استثمار قرار میدهند البته این مسئله در جمهوری اسلامی موضوع پیش و پا افتاده ای است چراکه خود مامورین دولتی یعنی شهرداریها مولد استثمار کودکان کار (زباله گرد) با همدستی مامورین خیابان یعنی پلیس انتظامی هستند ودر این میان کودکان چوپان باید پرسید این نوع رفتار غیر انسانی را چگونه میتوان توجیه و یا مورد بی توجه ای قرارداد و چگونه این رفتاردر جامعه ما مورد انگیزش واعتراض واقع نمیشود ؟و حاکمین و دولت تابع دستور هم راحت از این مسئله میگذرد ؛ کودکان چوپان؛ کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست؛ که اکثرا از خانواده های مردمان حاشیه نشین های شهری که شامل خانواده های مهاجرین ومردمان رانده شده روستایی را شامل میشود تشکیل میشوند ؛ مردمانی که بااز دست دادن محصول کشاورزی بر اثر بی ابی ویا افات ویا ستم و جور زورمندان از زمین و خانه خود رانده میشوند وبه سوی شهرها روانه شده تا قوت وزندگی را به نحوی بگذراند و تبدیل به خانواده های زباله گرد شهری میشوند و کودکانشان به چوپانی در صحرهای اطراف شهرها و دامپروری ها و یا در کارگاهای بی نام ونشان به کار گرفته میشوند که این کودکان نه تنها قوتی به دست نمیاورند بلکه کودکان چوپان توسط صاحبان گله و کارفرمایان به مواد مخدری چون شیشه مبتلا میشوند تا نخوابند و شب تا صبح به گوسفندان چشم بدوزند تا سوی زندگی از چشمانشان به در رود و در واقع با به کار گرفتن مواد مخدرو معتاد کردن این کودکان توسط صاحبان گله؛ انها خاطر جمع میشوند که دیگر این کودکان راه فرار و گریز ازاین کار طاقت فرسا را نخواهند داشت و ماندگار شده وپاسدار گله خواهند بود که به مرور زمان تفاله این کودکان تحویل خانواده میشود که البته اگر خانواده ای باشد ؛به این کودکان ماهی سیصد هزار تومان حقوق میدهند ؛در دامپروری های سنتی هیچ نظارت دولتی وجود ندارد .ودر دامپروریهای حاشیههای شهریار، اغلب این کودکان چوپان معتاد میشوند و اصغر برائینژاد، مدیرکل دامپزشکی استان تهران میگوید که نظارت بر این دامداریها به عهده آنها نیست: «هر کجا که به این دامپروریها مجوز داده، وظیفه نظارت را هم باید برعهده بگیرد. بخشهای دولتی و غیردولتی به این دامپروریها مجوز میدهند: «فکر میکنم بخش بهداشت آن به عهده دامپزشکی است و وضع کار و کارگران، به عهده وزارت کار.» سعید سلطانی هم که کارشناس دامپروری است میگوید «قوه قضائیه و فرمانداری میتواند این موضوع را به صورت ویژه پیگیری کند.» هادی شریعتی یک فعال حقوق کودک کار در گفتگو با مهرمیگوید کارهای ناشناخته جدید توسط کودکان کار در حال بروز و پیدایش است به طوریکه در مناطقی از کشور این کودکان برای رودهپاک کنی دام به کار گرفته می شوند، بخشی در مشاغل خانگی و کارگاههای کوچک فعالیت میکنند، عده ای دیگر در برخی از استان ها کوله بری میکنند و و اما سخن های متناقض مسئولین را باز گو میکنم : به گزارش روز جمعه خبرنگار اجتماعی ایرنا، مظفر الوندی درباره احقاق حقوق کودکان با اشاره به اینکه این موضوع از گذشته وجود داشته اما اکنون اطلاع رسانی و انتشار آمار بیشتر شده است، افزود: براساس ماده 66 آئین دادرسی کیفری، به سازمان های مردم نهاد فعال حقوق کودک اجازه داده شده است که اگر در جایی تضییع حقوق کودک را دیدند، بتوانند شکایت کنند و دادگاه نیز مکلف است این مساله را بپذیرد. وی اضافه میکند : در اصلاح این ماده در قانون دائمی توسعه ششم نیازی به تشریفاتی که قوه قضائیه لیست سازمان های مردم نهاد را به دادگاه بدهد، حذف شد و هر مدافع حقوق کودکی اگر اساسنامه ای داشته باشد و در هر نقطه کشور موردی از نقض حقوق کودک ببیند، می تواند به دادگاه مراجعه کند. الوندی تصریح کرد:متاسفانه کسی جرات شکایت از این موضوع را به لحاظ فرهنگی ندارد و کسانی که مدافع حقوق کودک هم هستند، از ظرفیت قانونی که قانون در اختیارشان قرار داده است استفاده نمی کنند و یا اطلاع کافی ندارند. و اما سخنان خانم طراوت مظفریان که ازحال و روز خانواده های کودکان چوپان میگوید که از بچهها سوءاستفادههای زیادی میشود، خصوصا در کارگاههای مختلف، که چوپانی هم یکی از کارهایی است که کودکان در ان مشغول به کار میشوند «در خیلی از کارگاههای زیرزمینی مثل پرسکاری، شیشهگری و… اتفاقات عجیب و غریبی برای کودکان میافتد. یکی از دلایل آن هم نبود نظارت بر این کارگاههاست. براساس قانون کار، کارگاههایی که کمتر از ١٠ کارگر دارند، کارگاه به شمار نمیروند و نظارتی هم بر آنها نمیشود. سارا رضایی٬ عضو «جمعیت امام علی» به ایسنا میگوید که براساس آمارهای رسمی٬ دو میلیون کودک کار در ایران وجود دارد اما آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار را هفت میلیون تن اعلام کرده است. در رابطه با تصویب لایحه حمایت از کودکان انگونه که خبرگزاریها اعلام کرده و میکنند با توجه به صرف بودجه وتوجه اساسی به این مسئله حیاتی که مجلس از توان ان عاجز است پرداختن به این گونه لوایح از دستور کاربه کنار میرود چراکه بیشتر وقت مجلس صرف بحثهای مربوط به بودجه و امور سیاسی میشود ورسیدگی و پرداحتن به مسائل اجتماعی از قبیل مشکلات کودکان را باقی نمیگذارد البته در هر دورهای از مجلس عدهای از حقوقدانان و فعالان اجتماعی بحث این لایحه را به میان میکشند .چرا که با وجود 30 بار اجرای این طرح طی 35 سال گذشته، کودکان بارها و بارها به خیابانها بازگشتهاند و هیچ گزارشی در خصوص اثربخشی این طرح در جایی منتشر نشده است.واما دولت حمایت خود را با تصویب جزای نقدی و «شلاق» به اجرا میگذارد و درحمایت ازکودکان را میبندد و فراغ بال و اسوده از نگرانی در این مورد به دنبال ذغدغه های سیاسی اش بوجه ها را براورد میکند که لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان بنا به پیشنهاد قوه قضاییه در جلسه نهم مرداد ۱۳۹۰ هیات وزیران وقت تصویب و به مجلس شورای اسلامی ارائه شده. این لایحه برای کاهش خطرات و جبران آسیبهای ناشی از جرم برای کودک و نوجوان در معرض خطر یا بزه دیده در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در حال بررسی است که در صورت تصویب نهایی آن، دفتر حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان در قوه قضاییه تشکیل میشود. لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان که شش سال است معطل مانده، در ۴۹ ماده و چهار فصل تهیه شده است که در سرفصلهای آن به موضوعاتی همچون تعاریف، تشکیلات، جرائم و مجازاتها و تحقیق، رسیدگی و تدابیر حمایتی پرداخته شده است. باید پرسید ایا با تصویب لایحه مجازات جزای نقدی و شلاق که خود موضوع نقض حقوق انسانی را در بردارد وشکنجه به حساب میاید این دولت میتواند مسکل و معظل کودکان کار و کودک ازاری را درکشور خاتمه دهد ؟ و در انتها این واقعیت دردناک سرنوشت ملیونها کودک کار و بی سرپرست و بد سرپرستی است که بابذل و بخشش ثروت ملی به کشورهای دیگر برای رونق و رواج و تبلیغ ایده و تفکری که منشا یی جز وانمودکردن به قدرت نظامی و جنگ افزوزی در منطقه و تبعض و فساد دولتی نیست از حق داشتن زندگی سالم وسلامتی روح وجان بی بهره میمانند و ضرر و نقضان این بی همتی و ناتوانی با رعایت موازین قوانین اسلامی در حق کودکان خود را بهتر نمایان میسازد . ماده 26 پیمان نامه جهانی حقوق کودک:هر کودکی حق دارد از تامین اجتماعی از جمله بیمه اجتماعی برخوردار شود. ماده 27 کودکان باید از سطح زندگی که تامین کننده رشد جسمی، ذهنی و اجتماعی آنها است، برخوردار شوند، ماده 32 کنوانسیون حقوق کودک: کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت او را تهدید میکند حمایت شود و دولتها باید حداقل سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند. ماده 79 قانون کاردر ایران: اشتغال به کار کودکان زیر 15 سال ممنوع است. به امید دست یافتن کودکانمان به حقوق انسانی خویش . در ادامه جناب ابوالفضل پرویزی در رابطه با شرح ماده 20 اعلامیه جهانی حقوق بشرو مقایسه ان با قانون اساسی توضیحات خود را ارائه نمودند : شرح ماده 20 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی : در این ماده در بند اول گفته شده است که 1.هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیتهای مسالمت آمیز تشکیل دهد آزادی مجامع و جمعیتها آزادی شرکت در اجتماعات به معنای آزادی در هر اجتماع اعم از سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و..می باشد .انسان حق دارد که با دیگران ارتباط داشته باشد آزادی اجتماعات و تظاهرات یکی از نشانه های دموکراسی است که مردم میتوانند با مشارکت عملی و حضور مستقیم در صحنه حرف خود را بدون واسطه به گوش مسئولین و حاکمان برسانند . بعضی وقتها ممکن است در تحقق حقوق و آزادی های عمومی افراد جامعه اخلال یا کاستی ای ایجاد شود و مردم را در فشارهای شدید قرار میدهد و همدلی و اجتماعی بودن مردم است که میتواند این کاستی ها یا فشار ها را به قدرت اجتماعی به آنها میدهد تا هیئت حاکمه و افکار عمومی را متوجه خواسته های خویش سازند . این حق بعنوان یکی از حقوق مربوط به آزادی های عمومی در اسناد بین المللی و در شرع و قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده است . نهایتا این مقاومت زمانی پیش می آید که عده ای ذینفع از قدرت عمومی و فشارهای سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی و … بر خود احساس نارضایتی کنند. در قانون اساسی اصل ٢٧و ٢۶ وبند ١ماده ٢٠اعلامیه جهانی حقوق بشر تجمعات و راهپیمایی را به رسمیت شناخته شده است . البته راهپیمایی با اسلحه ممنوع است. اما در نظام حاکم بر ایران برای گرفتن مجوز راهپیمایی باید از هفت خان گذر کرد و شرایط را طوری قرار داده اند که برای راهپیمایی باید از کسانی مجوز گرفت که قرار است علیه همان ها تجمع شود طبیعییست که مجوزی برای اینگونه تجمعات صادر نمیشود وحتی با افراد شرکت کننده برخورد جدی هم خواهد شد. بنابراین کسانی که در تجمعات سازماندهی شده حکومتی شرکت کند بعضاً یک امتیاز هایی هم شامل حالشان میشود. به عنوان مثال هرساله روز ١٣آبان روز دانش آموزان و قشر های مختلف مردم راهپیمایی میکنند و به دانش آموزانی که در این تجمع شرکت میکنند نمراتی هم کمک میشود. در این تجمعات با توهین و شعارهای ضد انسانی ذهن و افکار مردم را به سمت و سویی میبرند که حاکمین برنامه ریزی کردند و یکی از اهداف نظام در این تجمعات سازماندهی شده محکم کردن پایه های نظام را محکم کنند و خط و نشانی برای مخالفان با حکومت اسلامی ایران بکشند. اما تجمعاتی که برخلاف این گزینه ها از نظر حاکمین کاملاً غیر قانونی و قابل پیگرد هستند. حتی اگر مسالمت آمیز و از سرحق خواهی باشد ، به عنوان مثال تجمع و اعتراض دانشجویان در سال٧٨و با برخورد ماموران حکومتی به فاجعه ی کوی دانشگاه تبدیل شد و عده ی زیادی دستگیر و کشته و مصدوم شدندو عده ای هم که ناپدید شدند و جمهوری اسلامی سرپوش بزرگی روی این اتفاقات گذاشت و قربانیان این فاجعه را ضد انقلاب و مرتد خواند. یا در اعتراضات بعد از انتخابات ٨٨ باز هم با برخورد شدید ماموران حکومتی مواجه شد که نتیجه اش زیر گرفتن مردم با ماشین پلیس و ضرب و شتم مردم و دستگیری و کشته شدن بسیاری از جوانان منجر شد.در این جریان در زندانها به افراد زیادی تجاوز شد و حکومت جمهوری اسلامی ایران مسئولیت هیچکدام از این اتفاقات را قبول نکرد .در این اعتراضات نقض فاحش حقوق انسانی از طرف جمهوری اسلامی ایران محرض بود و در راس اون نقض ماده ٢٠اعلامیه جهانی بود وحتی در قانون اساسی ایران آنرا به رسمیت شناخته هم عمل نکرد . اما بند دوم ماده ٢٠ گفته شده : هیچ کس را می توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد. متاسفانه در جمهوری اسلامی ایران در روز ١٣آبان دانش آموزان رو به اجبار وارد تظاهرات میکنندو اگر شرکت نکنند در نمره انضباط آنها تاثیر گذار هست و حتی موردهایی وجود دارد که بعد از شرکت نکردن دانش آموز در راهپیمایی تنبیه بدنی و جریمه در نظر گرفته شده است . در راهپیمایی های دیگر افرادی که شرکت نمیکنند امتیاز منفی میگیرند و ممکن است حتی در صورت تکرار منجر به اخراج کارکنان مواجه شود. در سوالات گزینش برای استخدام همیشه از شرکت در راهپیمایی و انتخابات پرسیده میشود و من خودم شاهد بودم که در گزینش شرکت پتروشیمی ایران تمام سوالات عقیدتی و مذهبی و شرکت در راهپیمایی ها پرسیده میشد اما دریغ از یک سوال تخصصی در مورد کار یا حرفه استخدام شوند که همین روش استخدامها و گزینش ها ثمره اش شده اینکه الان در کشورمان در بیشتر ارگانها با مشکلات عدیده ای مواجه هستند. اجتماعات معمولا همایش های موقتی است برای تبادل آزاد و نظرات افراد و هماهنگی برای دفاع از منافع مشترک ولی تظاهرات و راهپیماییها عبارت است از اینکه افراد با حضور در معابر عمومی و استفاده از یک فرصت نمایشی به بیان خواسته ی جمعی خود می پردازند .اصل ٢۶قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : احزاب ،جمعیتها ، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزاد هستند.مشروط بر اینکه اصول استقلال ،آزادی وحدت ملی و موازین اسلامی واساس محوری اسلامی رانقض نکنند. قانون اساسی ضمن به رسمیت شناختن آزادی اجتماعات ،معیار اعمال و اجرای این آزادی را اصول استقلال ،وحدت ملی و موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی ایران دانسته است . در این ارتباط تبصره ۲ ماده ۶ قانون احزاب می گوید که: برگزاری راهپیمائیها با اطلاع وزارت کشور ( نه با کسب مجوز ) بدون حمل سلاح در صورتی که به تشخیص کمیسیون ماده ۱۰ مخل به مبانی نظام اسلام نباشد و نیز تشکیل اجتماعات در میادین و پارکهای عمومی با کسب مجوز از وزارت کشور آزاد است . نکته مهم در این باره تبصره ۲ ماده ۶ قانون فعالیت احزاب است که تشخیص اخلال به مبانی اسلام را بر عهده کمیسیون ماده ۱۰ قرار داده و ماده ۱۶ در بند ( ح ) و ( ط ) قیدهایی را برای آن مشخص کرده است . بند ( ح ) : نقض موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی بند ( ط ) : تبلیغات ضد اسلامی و پخش کتب و نشریات گمراه کننده بطوریکه مشاهده میشود قانون اساسی ضمن به رسمیت شناختن آزادی اجتماع معیار عدم اعمال و اجرای این آزادی را اخلال به مبانی اسلام دانسته و در واقع اجرای این آزادی را مقید به این محدودیت کلی نموده است و همین محدودیت کلی در قانون احزاب هم تکرار شده است . اما میخواهم این نکته بهش اشاره کنم که در تجمع ٧آبان در شهر پاسارگاد عده زیادی دستگیر و زندانی کردند و حتی نوری همدانی از مراجع تقلیددر انتقاد به این تجمع گفته بود که جای تعجب دارد که با وجود بسیج و سپاه عده ای به پاسارگاد بروند و همان شعارهایی را بدهند که برای خمینی میدادیم و با این وجود باز ما زنده نشستیم و تماشگر هستیم ، یعنی به صراحت اعلام میکنه که بگیرید بزنید حتی بکشید ولی اجازه تجمع ندید چرا که اینگونه تجمعات خطر جدی برای نظام و حکومت دیکتاتوری هست. تجمعات دیگری که حکومت به آنها هجوم برده و مورد ضرب و شتم قرار داده و دستگیر کرده تجمع کارگران هپکو اراک بود که عده زیادی از کارگران را مصدوم و دستگیر کردند. تجمع مالباختگان موسسات از سر حق خواهی مدتهاست که مردم پولهایشان در موسسات قرار دادند و حالا که پولشان طلب میکنند با گاز اشک آور و باتوم جوابشان دادند و عده ای هم دستگیر کردند. تجمع رانندگان خط واحد که با بازداشت و ضرب و شتم شدید این افراد مواجه شد و رضا شهابی یکی از آن افرادی هستند که الان مدتهاست به خاطر حق خواهی زندانی شده اند و حتی به بیشتر دستگیر شده ها که مصدوم بودند اجازه درمان ندادند. در تجمع اعتراضی بانه که عده زیادی هم دستگیر شدند تنها خواستشان این بود که کولبران را نکشند اما جمهوری اسلامی در جوابشون با گاز اشک آور و ضرب و شتم و زندانی یک بار دیگر حقوق انسانی که هر شخصی باید داشته باشد را نقض کرد .
در پایان آقای محمد گلستان جو با موضوع روز جهانی مبارزه برای لغو اعدام سخنرانی نمودند : در واقع اِعدام نوعی مجازات یا بهتر بگویم اشد مجازات برای یک محکوم است. این مجازات که به حکم قانون و بر اساس حکم دادگاه های-عمومی، جنایی،یا نظامی به اجرا در می آید زندگی یک انسان را ازاو سلب میکند.البته اینکه گفتم قانون ,تنها به موارد قانونی ختم نمیشود و مواردی هم وجود داشته و دارد که این عمل بصورت خودسرانه یا به عنوان انتقام گیری انجام میشده و یا مشود. اما اگر از نظر قانونی به آن نگاه کنیم اعدام از نظر حقوق کیفری سنگینترین مجازات به شمار می آید و اززمانهای قدیم در جوامع و ملتها به جهت برخورد با ناقضان قانون ,اجرایی بوده البته به شکلهای متفاوتی که در این جلسه لزومی به شرح انواع آن نمیبینم, ولی این را بگویم که مجازات اعدام حتی با برسرکار آمدن ادیان آسمانی هم اجرامیشد . در بعضی ادیان کمرنگتر و در بعضی پررنگتر. این مجازاتها ادامه داشته تا بالاخره دولتها تصمیم به لغو آن گرفتند . اولین قدم برای لغو کامل آن، در سال ۲۰۰۷ و دومین بار سال ۲۰۰۸ صورت گرفت. در مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامههایی برای توقف مجازات اعدام مطرح و به تصویب رسید. دبیرکل سازمان ملل , در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ طی گزارشی آخرین تحولات مربوط به توقف و لغو اعدام در کشورهای مختلف را به مجمع عمومی ارائه کرد. در این قطعنامهها ضمن تاکید بر توقف مجازات اعدام، گفته شد که مجرم، به اعتبار انسان بودن، دارای حق حیات و بسیاری حقوق دیگر هست و قانونگذار و سیستم قانونگذاری، حق سلب این حقوق را از فرد به صرف مجرم بودن و ارتکاب جرم ندارد. دومین پروتکل الحاقی به میثاق بین المللی حقوق سیاسی اجتماعی هم درباره لغو مجازات اعدام , در سال ۱۹۸۹ به تصویب مجمع عمومی رسید.و بنابر همین اقدامات بشردوستانه روز دهم اکتبر برابر با 18 مهرماه، روز جهانی مبارزه با اعدام معرفی شد و به
همین مناسبت مردم سراسر جهان این روز را گرامی می دارند و در پیشبرد هدف لغو این مجازات که مغایر با حق حیات انسان،و به عنوان والاترین ودیعه ی آفرینش به انسان داده شده، می کوشند.حاصل این تلاش کنشگران لغو مجازات اعدام، محدود شدن یا لغو روزافزون این مجازات وحشیانه در قوانین جزای بسیاری از کشورها ی جهان بوده و هست و این روند همچنان ادامه دارد. البته این نکته را باید اضافه کنم که در اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 به تصویب رسید حق حیات برای انسان جزء حقوق لاینفک مطرح شده که لازم بوده تمام کشورهایی که این اعلامیهه را امضا کردند به مفاد آن متعهد باشند که خوب متاسفانه میبینیم که نیستند و از جمله این کشورها , ایران از سردمداران است. ولی خوب انسانهای آزاده هم بیکار ننشستند. سازمانهای فعالی که در زمینه مبارزه با مجازات اعدام فعالیت میکنند در باره جنبههای غیر انسانی اعدام میگویند وقتی متهمی محکوم به اعدام میشود، تمام لحظههای عمر او در انتظار اجرای حکم مرگ میگذرد. فرد نه تنها به مجازات جسمی ناعادلانه و رفتاری غیر انسانی محکوم میشود، بلکه با گذراندن دوران انتظار اجرای حکم، بزرگترین فرسایش و شکنجه روحی و روانی برای اون فرد بوجود می آید و اغلب این محکومان در شرایط به مراتب بدتر و ناگوارتر ازسایر زندانیان نگه داری میشوند. به نظرمن مبارزه برای لغو مجازات اعدام یک ضرورت اساسی و انسانی است . در کشورمان ایران بنا به گزارش خبرگزاریهای متعدد،و ارگانهای خبری مجموعه فعالان حقوق بشر هر روزه آمار قابل توجهی بدستمان میرسد از اعدام افرادی که در دادگاههای ناصالح و ناعادلانه دولت جمهوری اسلامی محکوم به اعدام شده اند که یا در زندانها و یا در مکانهایی عمومی و در ملاء عام اعدام میشوند . تردیدی نیست که دولت جمهوری اسلامی با هدف ایجاد رعب و وحشت درجامعه، هراز گاهی تعدادی از زندانیان را اعدام می کند. اگرچه طی بیش از صد سال گذشته در نتیجه مبارزات آزادیخواهانه، بسیاری از دولت ها ناچار شده اند که حکم مجازات اعدام را لغو و یا اجرای آن را عملا به تعلیق درآورند، با اینحال ایران به تناسب جمعیت خود بالاترین سرانه اعدام در دنیا را دارد و علیرغم انتقادات گسترده بین المللی و اعتراضات داخلی، کماکان از تغییر در احکام قضایی و توقف اجرای مجازات های ضد انسانی چون اعدام سرباز می زند. در حال حاضر هزاران زندانی در زندان های جمهوری اسلامی در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند.دولت , بسیاری از این زندانیان را به اتهام قاچاق و اشاعه مواد مخدر به پای چوبه دار می برد.هر دوره که انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود کاندیدهایی که منتخب خود حکومت هستند و بصورت نمایشی به مردم معرفی میشوند, با وقاهت تمام قول میدهند که با این عمل غیر انسانی مقابله خواهند کرد ولی دریغ از کوچکترین تغیری .البته خیلی کوته فکرانه است باور این وعده هایی که کاندیداهای ریاست جمهوری میدهند چرا که این افراد تنها مترسکی بیش نیستند و از خود هیچگونه اختیار عملی ندارند چون که در نظام حکومتهای دینی که فرقی هم ندارد چه دینی باشه حرف اول و اخر را فردی که رهبر هست میزند و در حال حاضر در ایران حرف اول و آخر را آقایی خامنه ایی میزند چرا که حتی پس از انتخاب نمایشی که برگزار میشود و مردم به خیال خود کاندید مورد نظر خود را انتخاب میکنند این رهبر است که باید آن را تایید کند و حکم ریاست جمهوری را به رییس جمهور تفییذ نماید . از این موضوع که بگذریم پر واضح است که اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی ابزاری برای بقای حکومت و حفظ مناسبات ظالمانه موجود و رویاروئی آشکار با اعتراضات مردم است. بنابراین مبارزه برای لغو مجازات اعدام در شرایط کنونی که دولت ایران بطور آشکار اهداف سیاسی مشخصی را از گسترش موج این اعدام ها در نظر گرفته، آن را به یک ضرورت سیاسی تبدیل میکند این توجیهات عوامفریبانه در حالی است که خود جمهوری اسلامی امنیت را از زندگی مردم ایران سلب کرده است، و در حالی است که ابعاد اعمال خشونت و کشتار انسانها توسط دولت جمهوری اسلامی به هیچ وجه با میزان خشونت ها و جنایات فردی قابل مقایسه نیست. ابعاد رواج مواد مخدر از کانال های مافیایی تحت کنترل سپاه پاسداران و دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی به هیچ وجه با حجم فعالیت های قاچاقچیان منفرد قابل مقایسه نیست. جمهوری اسلامی قربانیان نظام اجتماعی ظالمانه ای را که خودش به زندگی مردم حاکم کرده، اعدام می کند تا مسئولیت خودش را در ایجاد بستر و شرایطی که اینگونه جنایت ها مدام در آنها بازتولید می شوند، پوشش بدهد..کیست که نداند ،بعنوان مثال راه حل این معضل قاچاق مواد مخدر که حجم بالایی از اعدام ها را در بر دارد تنها با برقراری عدالت اجتماعی و کاهش فاصله ی فقر و ثروت و جلوگیری از رانت خواری ها و فسادهایی که در بدنه دولت وجود دارد تا حدود قابل توجهی کاهش پیدا میکند . همه میدانیم که کشتن انسانها از دردهای جامعه کم نمیکند ، بلکه بار سنگین تری را هم بردوش مردم تحمیل میکند .اگر قرار بر اجرای عدالت باشد متهم ردیف اول خود حکومت جمهوری اسلامی است که هزاران انسان را به خاطر عقایدشان و به خاطر مبارزه برای بهبود شرایط زندگی محکوم به مرگ کرده و ماشین جنایت و کشتارش یک لحظه هم از حرکت باز نمی ایستد. هدف از این اعدام ها نه اجرای عدالت بلکه وادار ساختن مردم به تمکین در برابر قدرت دولت است . دوستان یک نکته ایی را در اینجا اشاره کنم ،هر روز شاهد تجمعات اعتراضی مردم بابت بی کفایتی مسئولین و بی کفایتی رهبر در امر کشور دار هستیم که در مقابل بجای برطرف کردن مشکلاتی که خود دولت مسبب ان است این مردم هستند که با برخورد نیروهای نظامی مواجه میشوند . در کشور ایران هیچ قشری در امنیت نیست کارگر، دانشجو ، پیروان ادیان مختلف ، معلمان ، دراویش، اقوام همه و همه مورد آسیب و ظلم دولت هستند . هرکس هر عقیده ای داشته باشد فرقی هم نمیکند فقط کافیست هم جهت با ایدئولژی رهبری نباشد مورد بازخواست ,زندان و در نهایت مرگ میباشد. بی عدالتی تا چه حد , در نظر یگیرید چه توجیهی برای اعدام افرادی که با اصطلاح خلافکار معرفی میشوند قابل قبول است ,مگر انسان ها ذاتا بزهکار، قاتل، قاچاقچی و جنایتکار به دنیا می آیند البته که اینطور نیست انسان تنها موجودیست که قدرت تعقل دارد , تنها موجودیست که صاحب اراده و اختیاراست ولی در ایران حکومت اسلامی موجود ,این امتیاز انسانی را با عملکرد خود نفی میکند و من معتقد هستم کسانی , مستوجب مجازات هستند که زمینه های اجتماعی که منجر به اعمال جرم می شود را به وجود می آورند. تجربه همه جوامع ، آمارها و اطلاعات قابل استناد نشان می دهند که در هیچ جامعه ای امنیت مردم از طریق افزایش اعدام ها ارتقاء پیدا نکرده است بلکه بر عکس , نفس اعدام, حس انتقامجویی و خشونت را تقویت می کند. لغو مجازات اعدام به معنای آن است که جان انسان فی نفسه ارزشمند است و با لغو مجازات اعدام قطعا جان عده زیادی حفظ خواهد شد ،اما وقتی دولت ها قانونا اقدام به کشتن مردم ,تحت عنوان مجازات اعدام می کنند در واقع با زیرپا گذاشتن ارزش حفظ جان افراد, راه را برای تکرار آن در جامعه هموارتر می کنند. ولی خوب زیاد بدبین هم نباید باشیم چرا که تجربه ی مبارزات چند سال گذشته نشان داده است که با به راه انداختن اعتراضات داخلی و بین المللی می توان دولت جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی کرد. در مقاطعی فشار اعتراضات داخلی و بین المللی دولت را ناچار کرده که موقتا هم که شده ، اجرای برخی از احکام اعدام را متوقف کند و تحمیل عقب نشینی در این زمینه ها بستگی به میزان فعالیت فعالان در این عرصه دارد چه در قالب نهادهای حقوق بشری و یا هر تشکل دیگر. به امید روزی که انسانها به نقطه ایی از درک این واقعیت برسند که زندگی بزرگترین نعمتی هست که در اختیار دارند و باید برای بهتر زیستن , درست فکر کنند ودرست انتخاب کنند تا مورد سوء استفاده قشر خاص قرار نگیرند و به این نتیجه وقتی خواهیم رسید که همگان از حقوق انسانی خود آگاه باشند و همنوع خود را همچون خود دوست داشته و ارج بنهند .
گزارش سخنرانی جلسه مشترک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی 12 اکتبر 2017
حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی
جلسه مشترک سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی در تاریخ 12 اکتبر2017 ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی با موضوع بررسی اعدام و به مناسبت روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام و با حضور اعضای کمیته ادیان و نمایندگی مالزی و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک نمایندگی برگزار گردید که علاقه مندان میتوانند از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند.اقای حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی : با موضوع حکم ارتداد و دگراندیشان سخنرانی کردند.
مفهوم ارتداد و مفهوم تکفیر مستقیماً و مستقلاً از دل قرآن استخراج نشدهاند. از قرن دوم و سوم میلادی به بعد در فقه راه پیدا کرده و فقها اینها را مطرح کردند و احکام و جزییات فقهی آن را بیان کردند. اما در عین حال این دو مفهوم بیارتباط با خود قرآن در زمان پیامبر هم نیست. دوگانه مومن و کافر و یا مشرکین در خود قرآن هم هست. این دوگانه در آن زمان ساخته شده و مسلمان و غیرمسلمان، مومن و کافر و امثال اینها در خود قرآن هم هست. ارتداد عمدتاً به معنای اجتماعی سیاسی و نظامی بوده. یعنی گروههایی که با اسلام و یا پیامبر اسلام و یا مسلمانان درگیری سیاسی و مسلحانه داشتند و در قرآن مورد انکار و یا مورد توبیخ قرار گرفتهاند و گاهی هم حملات تندی به آنها شده . در آن زمان به معنای گروه صرفا مذهبی یا اعتقادی نبوده. دگر اندیشان در طول تاریخ بشر همیشه با فشار و محکومیتهای زیادی از طرف حکومتها مورد توبیخ و برخورد قرار گرفته اند . در نمونه ی دیگر میتوانیم به صدور حکم ارتداد برای محمد علی طاهری اشاره ای داشته باشیم حکم ارتداد محمدعلی طاهری رییس و موسس عرفان حلقه پس از ارسال جزوات ایشان آثار سمعی و بصری و سیدیها و مدارک موجود برای برخی از مراجع تقلید، صادر شد. مراجع تقلید با بررسی جزوات و سیدیهای موجود از با ارائه توضیحاتی او را مرتد اعلام کردند . با توجه به محتوای ارتداد که در تعریف ساده میتوان گفت که سلب حیات افراد را شامل میشود میتوان فهمید که این نوع از احکام ارتباط مستقیم با احکام اسلامی که شریعت است نیز میباشد . یک مورد دیگر احکام صادره برای ارتداد مربوط به شاهین نجفی میباشد حکم ارتداد و فتوای مستقیم و غیر مستقیم ایشان در آلمان که از سوی مراجع تقلید شیعه در ایران صادر شده و جایزه یکصد هزار دلاری تعیین شده است که این البته امر تازه ای نیست. تکرار روندی است که بارها و بارها علمای شیعه در طول قرنها برای حفظ و حراست از مقام و منزلتی که به دروغ به عنوان جانشینان امامان شیعه برای خود ساخته و پرداختهاند . هدف اینگونه برخوردهها مشخص است: ایجاد فضای رعب و وحشت و تشویق مردم به خود سانسوری برای حفظ منافع طبقاتی روحانییون شیعه است . در کتابهای فقهی بازگشت از اسلام به کفر و ارتداد تعبیر می شود و بر آن دو نوع قائل هستند. فطری و ملی. مرتد فطری کسی است که یکی از پدر یا مادرش درحال انعقاد نطفه او مسلمان باشد و این شخص بعد از بلوغش اظهار اسلام نماید و سپس از اسلام خارج شود. مرتد ملی کسی است که پدر و مادرش درحال انعقاد نطفه او کافر باشند.. یعنی در ایران دادگاهای مربوطه اقدام به صدور احکام ارتداد میکنند منتها این احکام در مراجع تجدید نظر خواهد شکست در اصل موضوع میتوان دید که جامعه و کشور محتمل ضرر و زیانهای زیادی از دید سازمانهای مدافع حقوق بشری میشوند . که نمونه بارز آن را میتوان به پرونده محمدعلی طاهری اشاره کرد که چگونه این حکومت با استناد به احکام شریعت اسلامی اقدام به سرکوب دگر اندیشان مذهبی میکند . البته همانطور که در اول مطالب گفتم در ایران به طور مستقیم یک فرد با حکم ارتداد مجازات نمیشود منتها حکومت جمهوری اسلامی با تغییر ظاهری در احکام متهمین به ارتداد آنها را با جرمهایی از قبیل اقدام علیه امنیت ملی و یا فعالیت تبلیغی بر علیه نظام شارژ میکند که در یک نمونه میتوانیم به محکومیت نوکیشان مسیحی در. نگاه حکومت جمهوری اسلامی به دگراندیشان در ایران یک نگاه رادیکال میباشد . با استناد به ماده ۱۸ و ماده ۱۹ از اعلامیه جهانی حقوق بشر که در آن به صراحت به آزادی در دگراندیشی و داشتن حق آزادی بیان و عقیده به طور اخص اشاره شده است . حکومت جمهوری اسلامی در ظاهر مطابق معمول وانمود به این میکند که اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول دارد ولی در اصل مطلب با استناد به حقوق بشر اسلامی که تدوین آن در اجلاس سران کشورهای اسلامی در قاهره مصر صورت گرفت نیز عمل میکند و سند گویای این مطلب هم صدور و اجرای احکام اعدام در ایران هست و یا ایجاد فشارهای شدید امنیتی است که بر دگراندیشان در ایران وارد میکند . در ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی که قانون بر مبنای شریعت تعیین می شود، مجازات ارتداد رسمیت دارد. گرچه در قانون مجازات اسلامی مصوب اسفند ١٣٧۵ هیچ تعریفی از جرم ارتداد نشده بود اما این بدان معنا نبود که دادگاههای ایران نمیتوانند شخص مرتد را مورد تعقیب کیفری قرار داده و آنها را مجازات کنند. در لایحه جدید قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱٣۹۲، نویسندگان و تصویب کنندگان آن با اختصاص ماده ای مستقل به مبحث ارتداد کوشیده اند تا مشکل کمبود قانون برای اعدام مرتدان را از پیش پای قاضیان بردارند و بر مجازات اعدام در مورد ارتداد تصریح کرده اند. در ماده ۲۲۴ لایحه مصوب مجلس شورای اسلامی آمده، “مجازات سب النبی، توهین و دشنام دادن به پیامبر اسلام و قذف، دشنام گویی به فاطمه زهرا و امامان شیعه” را اعدام تعیین کرده است و ماده ۲۲۵ این لایحه، که به گفته مقامات قضایی ایران بر اساس حدود شش آیه صریح قرآن در شش سوره مختلف، روایات، احادیث و کردار پیامبر اسلام و امامان شیعه و فتوای اکثر قریب به اتفاق مجتهدان شیعه تدوین شده ارتداد را به دو مقوله ارتداد فطری و ملی تقسیم کرده و برای مردان مرتد فطری مجازات مرگ و برای زنان مرتد مجازات حبس دایم تعیین کرده است. بعد از اعدامهای گسترده مخالفان و دگراندیشان به اتهام ارتداد و غیره در دهه ۶۰ حذف فیزیکی آنها عمدتا به روش قتل و ترور تغییر یافت. گرچه حقایق زیادی در ترور پیروز دوانی، داریوش و پروانه فروهر، محمدمختاری، محمدجعفر پوینده، مجید شریف و ده ها قتل سیاسی دیگر در پرده ابهام مانده اما واقعیتی که جای انکار ندارد این است که اعدام فراقانونی آنها به اتهام ارتداد و با حکم دینی به احتمال قریب به یقین با حکم سیدعلی خامنه ای- صورت گرفته است. چرا که طبق ماده ۱۲ لایحه مجازات اسلامی فتوا در وهله اول بر عهده ولی فقیه است و تنها در مواردی که رهبری فتوایی ندارد و قضات معمولا به رساله روح الله خمینی استناد می کنند. برگشت از اسلام و گرویدن به مذهبی دیگر هم با اتهام ارتداد مجازات میشود. چندین کشیش – نمونه کشیش دیباج- و نوکیشان مسیحی در ایران به قتل رسیده یا حکم اعدام برایشان صادر شده است البته کشیش یوسف ندرخانی هم با حکم ارتداد به اعدام محکوم گردید ولی در مراحل بعدی تجدید نظر حکم وی به زندان تغیر پیدا کرد . در انتهای صحبتها باید پرسید چرا به انسان به محض تولد برچسب مسلمان می زنند و با انواع فشارها او را وادار می کنند تا پایان عمر مسلمان باقی بماند؟ چرا پیروان مذاهب دیگر شهروند درجه دو محسوب می شوند و بهائی ها حتی از حقوق اندک شهروندی هم محروم هستند؟ چرا کسانی که به خدا باور ندارند نباید حق بیان داشته باشند؟ چرا دادگاه های تفتیش عقیده؟ انتخاب دین و نیز بی اعتقادی به دین یک امر خصوصی است و خارج از حوزه نهادهای حکومت . ایران جزو نادر کشورهائی است که قانون ارتداد دارد و برای سرکوب و قتل دگراندیشان حکم رسمی صادر میشود. مرتد خواندن انسانها همچنین نازا کردن هنر و اندیشه آزاد و خلاق است و به سانسور خشنی در جامعه دامن می زند که پیامدش خودسانسوری هنرمندان، نویسندگان و گزارشگران است
تقی صیاد مصطفی : با موضوع حقوق بشر و لغو صدور حکم اعدام سخنرانی کردند.
باور به لغو مجازات اعدام هر سال که میگذرد بیشتر میشود. تجربه در همهجا نشان میدهد که عمل اعدام، کسانی را که درگیر آن هستند بیرحمتر میکند. در هیچکجا نشان داده نشده است که اعدام توانسته میزان جنایات و یا درگیریهای سیاسی را کاهش دهد. در اکثر کشورها مجازات اعدام بیشتر قربانیان خود را از جمعیت فقیر و یا اقلیتهای قومی و ملی در آن کشورها گرفته است. همچنین مجازات اعدام به عنوان یک وسیله برای سرکوب سیاسی به کار رفته است.تعداد قابل توجهی از مردم در بسیاری از کشورها هنوز نمیدانند که مجازات اعدام بیشتر به خشونت و بیرحمی در جامعه منجر میگردد تا به حفاظت از آن. لغو مجازات اعدام روز به روز مقبولیت بیشتری پیدا میکند اما نه با سرعت لازم مجازات اعدام در حقیقت اقدامی است که تحت نام تمام یک ملت انجام گرفته و همه درگیر آن هستند. همه باید بدانند که اعدام چیست، چگونه استفاده میشود و چه تاثیری بر آنها دارد و چگونه حقوق اولیه و اساسی آنها را نقض میکند. اعدام در واقع تصمیم به قتل یک انسان است که با خونسردی و با تصمیم از پیش از طرف حکومت انجام میگیرد. حکومتها با عمل اعدام که فرد را از حق زندگی محروم میسازد، بیشترین قدرت ممکن را بر یک فرد اعمال میکنند. از این رو، این سوال اساسی مطرح است که آیا واقعا حکومتها دارای چنین حقی هستند .
ای کاش به این مساله زمانی که حکومتها برای شکلگیری سازمان ملل شش دهه پیش دور هم جمع شدند، توجه میشد که چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی حکومت برای خودش هیچ حد و مرزی در رابطه با زندگی انسان قائل نیست. زمانی که در دسامبر 1948 مجمع عمومی سازمان ملل بدون مخالفت «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را پذیرفت، هنوز میزان بیرحمی و خشونت و ترور و عواقب جنایاتی که در دوران جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده بود برای مردم سراسر جهان آشکار نشده بود. اعلامیه جهانی حقوق بشر پیمانی است این حقوق امتیاز محسوب نمیشود که دولتها برای رفتار خوب بعضی از شهروندان به آنها بدهند و یا برای رفتار بد برخی از شهروندان از آنها سلب نمایند. حقوق بنیادین بشری موازینی است که دولتها را به آنچه در رابطه با زن و مرد و کودک میتوانند انجام دهند محدود میکند . مهم نیست که دولتها به چه دلیل و به چه اشکالی اعدام را انجام میدهند. اعدام به هیچ عنوان نمیتواند از مساله حقوق بشر جدا شود. جنبش لغو اعدام نمیتواند از جنبش حقوق بشر جدا باشد . با توجه به اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر با به رسمیت شناختن حق زندگی و با بیان اینکه هیچکس نباید مورد شکنجه، یا رفتار یا مجازات بیرحمانه، غیرانسانی، یا تحقیرآمیز قرار گیرد، اعدام را نقض حقوق بشر میداند.در برخی موارد کشتن انسان توسط حکومت به بهانه دفاع از خود توجیه میشود. مثلا وقتی کشور در جنگ با دیگر کشورها یا درگیر جنگ داخلی است و یا زمانی که قوای انتظامی باید بطور فوری برای دفاع از جان خود یا دیگری اقدام نماید، حتی در چنین مواردی مقررات حقوقی مورد توافق جهانی برای همه جنبههای ایمنی و مقابله با زیادهروی در استفاده از نیروی مرگزا وجود دارد. چنین شکل برخوردی نیز فقط متوجه مواردی است که طرف مقابل از نیرویی استفاده میکند که خسارات فوری را ببار خواهد آورد. مجازات اعدام اما یک واکنش در دفاع از خود در مقابل یک تهدید آنی برای زندگی نیست. مجازات اعدام اجرای قتلی است از پیش تصمیم گرفته شده درحالیکه فرد زندانی را میتوان با شیوههایی که خشونت کمتری دارد مجازات کرد.هرگز هیچ توجیهی برای شکنجه و بیرحمی، تنبیهات و رفتارهای غیرانسانی و یا تحقیرکننده نمیتوان داشت. بیرحمی در مجازات اعدام کاملا آشکار است. همچون شکنجه، اعدام شدیدترین ضربات روحی و جسمی را بر متهم وارد میآورد، متهم بیدفاعی که قبلا توسط مقامات دستگیر شده است.رنج و درد جسمانی که در زمان عمل کشتن به شخصی وارد میشود قابل اندازهگیری نیست، همچنین رنج و درد روانی برای فردی که در انتظار مرگ است. این که حکم اعدام شش دقیقه پس از پایان دادگاه انجام شود و یا شش هفته پس از یک دادگاه طولانی و یا 16 سال پس از یک روند طولانیتر قانونی، شخص اعدامی در هر کدام از این موارد به درجات متفاوت تحت شکنجه و آزار روحی قرار گرفته است . طبق استانداردها و قوانین بینالمللی مورد توافق، مجازات اعدام فقط پس از یک روند محاکمه عادلانه میتواند انجام گیرد. زمانی که حکومتها زندانیان را بدون توجه به دادگاههای عادلانه محکوم به اعدام میکنند، این عمل انکار حقی است که برابری در مقابل قانون را محترم میشمارد. برگشت ناپذیر بودن مجازات مرگ نه تنها حق متهم را برای تعقیب اتهام نادرست از بین میبرد که حتی برای دستگاههای قضایی نیز امکان تصحیح اشتباه خود را نیز بجای نمیگذارد چرا که متهم دیگر امکان بازگشت به زندگی را ندارد . همانگونه که کمیته حقوق بشر تحت نظر میثاق بینالمللی حقوق سیاسی و مدنی تصریح کرده است، “حق زندگی بالاترین حقی است که در هیچ زمانی حتی در دورانی که وضعیت فوقالعادهای پیش آید که حیات یک ملت در خطر تهدید باشد، قابل برگشت نیست. آخرین آمار عفو بینالملل نشان میدهد که : 90کشور بطور کلی مجازات اعدام را در مورد هر نوع جنایتی لغو کردهاند؛11 کشور مجازات اعدام را به جز در مورد جنایات دوران جنگ در تمام موارد دیگر لغو کردهاند؛30 کشور در عمل در طی 10 سال گذشته و یا بیشتر در هیچ موردی مجازات اعدام نداشته و عملا اعدام را در کشورهای خود لغو نمودهاند. این کشورها به نظر میرسد که با تصویب قوانینی تلاش میکنند که از اجرای اعدام عملا جلوگیری کنند؛ در مجموع، 131 کشور یا بطور قانونی و یا در عمل . مجازات اعدام را لغو کردهاند؛66 کشور هنوز مجازات اعدام را نگه داشته و انجام میدهند، اما تعداد کشورهایی که واقعا زندانیان را اعدام میکنند هرساله رو به کاهش است. آمار عفو بینالملل بیانگر آن است که در سال 2006 در مجموع تعداد اعدامها کاهش داشته است. در سال 2006، 91 درصد از مجموع اعدامها در تعداد معینی از کشورها از جمله چین، ایران، عراق، پاکستان، سودان و ایالات متحده انجام شده است. بجز بلاروس، در سایر کشورهای اروپایی اعدام وجود ندارد. اروپا تقریبا منطقه بدون اعدام است. در قاره افریقا فقط 6 کشور هنوز مجازات اعدام را انجام میدهند. در قاره امریکا فقط ایالات متحده است که از سال 2003 تا کنون مجازات اعدام را انجام داده است.برخلاف شکنجه و ناپدید شدن افراد که پنهانی صورت میگیرد، و عموما دولتها منکر آن هستند، مجازات اعدام معمولا با اعلام قبلی و گاه در برخی از کشورها در ملاء عام انجام میشود. هیچ دولتی بطور علنی نمیپذیرد که اقدام به شکنجه و یا نقض آشکار حقوق بشر میکند. گرچه گاه بعضی از مقامات مسئول در محافل خصوصی اینگونه اعمال را به بهانه اقدامات بازدارنده برای ارزشهای والاتر توجیه میکنند. اما درکشورهایی که در آنها اعدام انجام میشود در بیشتر موارد مقامات آشکارا اعمال کردن این مجازات را میپذیرند: آنان بیشتر از آنکه بیرحمانه بودن اعدام را انکار کنند، به توجیه کردن آن میپردازند. منطق آنها در دفاع آشکار از اعدام و توجیه آن شبیه منطقی است که در محافل خصوصی برای توجیه دیگر موارد نقض حقوق بشر بکار میبرند.رایجترین توجیه برای اعدام، که خیلی هم هست، اینست که مجازات اعدام لازم است: شاید بطور موقت لازم باشد، اما سعی میکنند بگویند تنها مجازات اعدام است که میتواند به یک نیاز مشخص جامعه پاسخ دهد و این نیاز هر چه که باشد ادعا میشود که بقدری مهم است که مجازات بیرحمانهای همچون مرگ را توجیه میکند.این نیاز اجتماعی که پاسخ آن با مجازات مرگ همراه است، از زمانی به زمان دیگر و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در برخی کشورها اعدام وسیلهای است برای پیشگیری از مجازات جنایت، در جایی دیگر برای پیشگیری از قاچاق مواد مخدر بکار گرفته میشود، در مواردی به عنوان ترور سیاسی و یا مقابله با فساد اقتصادی و یا زنا. اما در برخی کشورها برای حذف مخالفان سیاسی که تهدیدی برای حکومت هستند بکار میرود.بکار گرفتن مجازات اعدام به عنوان نقض حقوق بنیادین بشر، حتی اگر در موارد معینی در جامعه پاسخ موردی هم بدهد، باز کار نادرستی محسوب می شود اما آنچه که مجازات اعدام را غیرقابل دفاع میکند و مجبوریم برای لغو آن اقدام کنیم اینست که اعدام هرگز نشان نداده است که قادر است به هیچ نیازی در جامعه بشری پاسخ گو باشد.تعداد زیادی زن و مرد صرفا به دلیل پیشگیری از انجام جنایت، اعدام شدهاند. با وجود این، هیچ دلیل و شاهد قانعکنندهای بدست نیامده است که مجازات مرگ به عنوان یک عامل موثر و بازدارنده در مورد افراد دیگری که به جرائم مشابه اقدام میکنند، موثر واقع شده باشد. براساس یک پژوهش که به منظور یافتن رابطه میان مجازات اعدام و میزان قتل و آدمکشی برای سازمان ملل در سال 1988 انجام گرفت و سپس در سال 2002 نیز تکمیل گردید، چنین نتیجهگیری شده است که: “این فرضیه که مجازات اعدام بیشتر از دیگر اشکال مجازات مانند حبس ابد، باعث کاهش میزان جنایت میشود، قابل قبول نیست.مسلما این را نمیشود انکار کرد که وقتی یک زندانی برای همیشه کشته میشود، دیگر امکان تکرار جرم مشابه را ندارد. اما به هیچ عنوان نمیتوان مطمئن بود که اگر همان فرد امکان زندگی داشت، حتما مرتکب جرم مشابه میشد و هیچ احتیاجی به نقض حق زندگی زندانی در این مورد نیست. در بسیاری از کشورهایی که مجازات اعدام لغو شده است، مجرمین بسیار خطرناک را بدور از جامعه نگه داشته و نمیتوانند به جامعه آسیبی وارد نمایند، و نیازی به اعدام آنها نیست.همچنین هیچگونه شواهدی نیست که تهدید به حکم اعدام میتواند در مورد جنایتهای با انگیزه سیاسی و عملیات تروریستی نقش بازدارنده داشته باشد. شهید سیاسی شناخته شدن پس از اعدام حتی میتواند انگیزهای برای تشویق نیز باشد.وقتی استدلال پیشگیری از جنایت دیگر کارگر نیست، تنها استدلالی که باقی میماند که جدیترین توجیه برای مجازات اعدام است، اینست که در برخی از موارد مجرم در برابر جنایت و عملکرد فجیع و شیطانی خود مستحق اعدام میباشد. بعضی از جنایتها بقدری فجیع هستند که تنها کشتن مجرم تنها واکنش عادلانه است.گرچه این استدلال از نظر احساسی بسیار قوی است، اما اگر چنین استدلالی دارای اعتبار باشد، اساس حقوق بشر را زیر پای میگذارد. اگر فردی به دلیل ارتکاب به جنایت وحشتناکی “مستحق” مجازات بیرحمانه مرگ است، چرا دیگران به دلیل مشابه “مستحق” شکنجه یا زندان بدون دادگاه و یا مرگ فوری در محل ارتکاب جرم نباشند؟ اساس حقوق بشر بر این است که این حقوق جداییناپذیر از فرد هستند. این حقوق را نمیتوان از کسی گرفت حتی اگر او مرتکب بیرحمانهترین جنایات شده باشد. چنین عملی توسط حکومت قرینهای است از تمایل یک جنایتکار برای اعمال خشونت فیزیکی برعلیه یک قربانی. در رابطه با استدلالی که معتقد است برخی از مردم “مستحق” مرگ هستند به این نتیجه میتوان رسید که حکومت قابلیت آن را دارد که تشخیص دهد که چه کسانی مستحق مرگ و چه کسانی مستحق زندگی هستند. مهم نیست که چه استدلالی برای اعمال مجازات قصاص داشته باشیم. بکار گرفتن مجازات اعدام آشکارا بیانگر آن است که هیچ سیستم قضایی قادر نیست و توان آن را ندارد که در مورد اینکه چه کسی زندگی کند و یا چه کسی را از زندگی محروم نماییم تصمیم بگیرد. هزاران نفر توسط حکومتی اعدام شده و سپس توسط حکومت بعدی بیگناه تشخیص داده شدهاند. فقط لغو اعدام است که میتواند تضمین کند که دیگر چنین سوءاستفادههای سیاسی رخ نخواهد داد.هنگامی که اعدام برای سرکوب مخالفین سیاسی بکار گرفته میشود، انزجارآور است و هنگامی که بنام محافظت از جامعه در مقابل جرم و جنایت اعمال میشود، گمراه کننده است. هر جایی که اعدام انجام شود، کسانی که درگیر اجرای آن هستند دچار وحشت میشوند و اعدام در عین حال این احساس را به جامعه میدهد که کشتن یک زندانی بیدفاع قابل قبول است. اعدام میتواند برای تحکیم پایههای حکومت یا نمایندگان قدرت اعمال شود. اما چنین قدرتی در حقیقت یک قدرت پوشالی است. اعدام سمبل ترور و وحشت است و به همین دلیل اقرار به ضعف حکومتهاست . اعدام همیشه نقض اساسیترین حقوق بشر شمرده شده است . اقای هادی زارع : با عنوان صدور حکم اعدام و جمهوری اسلامی ایران سخنرانی خود را ارائه دادند.خانم مریم مرادی : تحت عنوان گزارش و تحلیل اخبار نقض حقوق پیروان ادیان در ماه گذشته سخنرانی نمودند.
گزارش جلسه ماهانه کمیته دفاع از محیط زیست 16اکتبر2017
دکتر زهرا ارزجانی
جلسه سخنرانی ماهیانه اعضای کمیته محیط زیست درروز دو شنبه مورخ 16اکتبر 2017 ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای فعال کمیته وهمراهی سایر دوستان فعال حقوق بشربه صورت عمومی دراتاق پالتاک برگزار گردید . همکاران ما درکمیته با موضوعات مختلف سخنرانی هایشان را ایراد نمودند که بدین قرار است : اقای نادر زندی تحلیل اخبار نقض حقوق محیط زیست در ماه گذشته را به اطلاع حاضرین رساندند.
بانو سمیه علمرادی با موضوع روز جهانی کاهش اثرات بلایای طبیعی سخنرانی نمودند مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 22 دسامبر 1989 میلادی یا تصویب قطعنامه ای دومین چهارشنبه اکتبر هر سال را « روز جهانی کاهش اثرات بلایای طبیعی » نامگذاری نمود . لازم به یادآوری است این روز مصادف است با سالروز زلزله عظیم کانتو در سال 1923 که شهر توکیو را ویران ساخت . این زلزله موجب شد بیش از 140 هزار نفر کشته و بیش از نیمی از بناها ویران شده یا در آتش بسوزند. در کشور ما هر ساله هفته کاهش اثرات بلایای طبیعی از18-24 مهرماه، گرامی داشته می شود و در طی آن برنامه هایی که در طی سال برگزار می گردد از جمله برنامه های آموزشی ، اعتبارات حوادث و مانورها اطلاع رسانی می گردد یا بصورت پر رنگ تر برگزار می شوند.
در جهان برای کاهش اثرات بلایای طبیعی روزی را به این عنوان اختصاص دادند و در جهت رفع و کاهش هرگونه بلای طبیعی کوشش می کنند. بهترین راه در این امر آموزش به مردم مخصوصاً دانش آموزان است.لزوم آموزش کودکان به عنوان آسیب پذیرترین قشر به هنگام رخداد بلایای طبیعی، آشنایی، هشدار و رویارویی با خطرات آن امری ضروری به شمار می آید. آموزش به کودکان و نوجوانان به عنوان آینده سازان فردا بهترین و اصولی ترین روش برای کاهش اثرات رخداد های طبیعی است. در کنار آن مقاوم سازی مدارس و ساختمان های آموزشی نیز لازم است.نامگذاری این روز از وجوه گوناگونی دارای اهمیت بوده و ضروری است با گرامیداشت این مناسبت، بیش از پیش راهکارهای کاهش اثرات آسیبها و بلایای طبیعی مورد توجه جدی قرار گیرد.
بلایای طبیعی، به مجموعهای از حوادث زیانبار گفته میشود، که منشاء انسانی ندارند. این حوادث معمولاً غیرقابل پیشبینی بوده و یا حداقل از مدتهای طولانی قبل نمیتوان وقوع آنها را پیشبینی نمود. هر یک از عناصر جوی به تنهایی می تواند بلایای مهمی مانند افزایش دما و گرمازدگی، سرعتهای زیاد باد و وقوع توفان، بارشهای تندری و وقوع تگرگ، یخبندان و سرمازدگی و … را ایجاد کند. اما بیشترین خسارات جانی و مالی بر اثر پدیده های جوی ترکیبی و خطرات ثانویه ناشی از آنها می باشد، مانند توفان، رعد و برق، خشکسالیها، سیل، آتش سوزی. تأثیرگذاری بلایای جوی بر جوامع با توجه به وضعیت توسعه اقتصادی و آسیب پذیری آنها متفاوت است. به طوری که رویدادهای جوی بیشترین خسارات جانی را در کشورهای کمتر توسعه یافته و بیشترین خسارات مالی را در کشورهای بیشتر توسعه یافته ایجاد می کنند بررسی اطلاعات و آمار طی سالهای ۹۲-۱۹۶۳ نشان می دهد که مرگ و میر ناشی از سیل به علت مشکلات پیش بینی روبه افزایش بوده در حالی که مرگ و میر ناشی از توفانهای حاره ای به دلیل موفقیت نسبی در پیش بینی و هشدار طرحهای تخلیه مناطق در خطر کاهش یافته است.پدیده های ناهنجار عبارتند از:الف: پدیده های ناشی از عواملی تحمیلی بر طبیعت : آلودگی هوا، بارانهای اسیدی، افزایش گاز کربنیک و آلاینده ها در جو و اثرات گلخانه ای ناشی از آنها، نازک شدن لایه ازن و غیره.
ب: پدیده های ناشی از مکانیزم و ساختار عوامل طبیعی : زلزله، سیل، خشکسالی، بیابان زایی، پیشروی آب دریاها در خشکی و…هر چند که برخی از این پدیده ها می تواند به علت تداخل هر دو عامل فوق که در واقع تشدیدکننده پدیده ها محسوب می شود نیز رخ دهد. از دیدگاه دیگر پدیده های ناهنجار طبیعی را می توان به صورت زیر طبقه بندی نمود:حوادث طبیعی ناشی از عوامل زمین ساختی، بلایای تدریجی مثل آتشفشان، بلایای ناگهانی مثل زلزله، حوادث طبیعی ناشی از عوامل آب و هوایی مثل خشکسالی و سیل را میتوان نام برد. برخی از بلایای طبیعی با فشار آب و هوایی (بارشها، طوفان، خشکسالیها و…) و نیز با منشأ زمین ساختی (آتشفشان، بهمن و … ) با روشهای خاص و با درصد احتمال قابل پیش بینی اند که با توسعه علوم و فنون و ارتقای علمی بشر روزبه روز ضریب اطمینان چنین پیش بینی هایی بیشتر خواهد شد.ترس از ناشناخته ها در انسان فطری است، ترس از تاریکی نیز معلول همین علت است آنچه ناشناخته ها را به آگاهی تبدیل می کند دانش است. ارتقای روز افزون توان علمی و فناوری انسان در دنیای معاصر هر چند که معضلاتی را که ناشی از بعضی راهکارهای نادرست است در عرصه زندگی و محیط پیرامون او در پی داشته، اما موفقیتهای ناشی از این پیشرفت ها قابل کتمان نیست و این توانایی در پیکار با حوادث ناگوار و زیانبار طبیعی هر روز چشمگیر تر می شود.
بنابراین درک درست وقایع و پدیده های طبیعی منجربه پیش بینی، پیشگیری و تقابل منطقی و درست با آنها خواهد شد. به عبارت دیگر، به حداقل رسانیدن خطرات ناشی از رخدادهای طبیعی و غیرطبیعی که گاه خود ساخته انسان و تحمیل او بر طبیعت و محیط پیرامون خویش است با انتخاب راهکارهای مؤثر ممکن می باشد. در جهان معاصر دو گونه معضل طبیعی، صدمات جانی و مالی شدیدی را بر جوامع انسانی وارد می سازند که هر چند هر دو ناشی از طبیعت اند اما منشأ ایجاد یکی از آنها طبیعت و دیگری ناشی از تحمیل آگاهانه وناخودآگاه انسان بر طبیعت می باشد.
ساختارهای اساسی جهت کاهش بلایای طبیعی به صورت زیر قابل جمع بندی و تعریف می باشد.برقراری سیستم هشدار و اخطاریه های به موقع جوی، آماده سازی نیروهای انتظامی و راهداری، ایمن سازی نقاط وقوع بلایای طبیعی، تمهیدات علمی و مهندسی طراحی پروژه های عظیم مطالعاتی در فازهای شناسایی اجرا و نظارت و ارتقای سطح آموزش عمومی و تخصصی برای مقابله کاهش آثار بلایای طبیعی، تقویت نیروی انسانی متخصص و گروههای پژوهشی کارشناسی جهت مطالعه بلیه های طبیعی در مسیرهای اصولی و صحیح و با درک همه جانبه از کلیه روابط علت و معلولی.
خانم مریم مرادی با موضوع مشارکت مردم و جامعه برای حل معضلات محیط زیستی سخنرانی ایراد نمودند: لازم میدانم ابتدا درباره 10 معظل مهم محیط زیت اشاره ای داشته باشم .1- نبود آموزش صحیح در استفاده از منابع حیاتی، خالی بودن محتوا در برنامهریزی، بهرهوری از طبیعت در کنار تصمیمات غلط و بدون پشتوانه، سرانجام طبیعت ستیزی در ایران را رقم زده است.
2- گسترش بیابان و افزایش فرسایش خاک در ایران، خطر هولناکی است که سالهاست بسیار از متخصصان منابع طبیعی، آن را هشدار میدهند. اندازه چهار برابری فرسایش، روز به روز خاک ایران را فرسوده و از انتفاع خارج میکند؛
3-قانون شکار و کشتار حیاتوحش با افزایش پروانههای شکار از سوی سازمان محیط زیست، رابطه مستقیمی پیدا کرده است. گسترش شکارهای غیرمجاز و درگیری مسلحانه با محیطبانان، در نهایت منجر به شکست فیزیکی و روانی گارد محیط زیست شده، تا جایی که اکنون بیش از 114 محیطبان در درگیری با شکارچیان کشته شده و دو محیطبان هم محکوم به اعدام شدهاند. 4-خشک شدن تالابها به عنوان یکی از باارزشترین زیستبومهای ایران، مصیبت عظیمی است. دریاچهها و تالابها به دلیل اثرات تکنیکی بر تنوع زیستی، اهمیتشان از مرزهای جغرافیایی یک سرزمین فراتر میرود و به اندازهای جهانی میسد. اما زیستبومهای شکننده ایرانی این روزها به دلیل خلا در مدیریت منابع آبی با چالشهای مرگزا مواجهاند. ارومیه، بختگان، پریشان، هامون، گاوخونی و گندمان، همه و همه چون تاولی بر پوست ایران به آستانه دردناکی رسیدهاند. دریاچههایی که تنها به سبب مصرف بیرویه منابع آّبی یا جانمایی غلط یک سد و یا چند سد و همینطور بیتوجهی سازمانهای فرادستی به اهمیت حق آبه تالابها، اکنون محیط طبیعی ایران را به کانونی از مرگ اکوسیستمی بدل کرده است.
5-حذف نهادهای ناظر در ساخت مدیریتی سازمان محیط زیست، توانسته محیط زیست کشور را با چالشهای اساسی مواجه کند. برای مثال، براساس ماده 3 قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست، تعیین مناطق چهارگانه و تصویب حدود این مناطق، بر عهده شورای عالی حفاظت محیط زیست است.
6-تخریب جنگلها، به خصوص زاگرسی و مرگ اکوسیستمی در این منطقه، پیامد اتفاقاتی است که بسیاری از متخصصان منابع طبیعی ایران، سالهاست نسبت به آن هشدار میدهند؛ اتفاقی که ریشه در مدیریت ناپایدار بر مبنای قوانین و مصوبات حکومتی دارد و علل وقوع بخشی از آنها، به حدود 45 سال پیش بازمیگردد، ولی در کنال ناباوری در سال 91 نیز دستور تکرار آن از سوی ریاست جمهوری صادر شد برای نمونه، طرح جامع منابع طبیعی ایران، مصوب سال 1340، با بیتوجهی محض به جنگلهای زاگرسی و نگاه طمعآلود و تجاری به جنگلهای هیرکانی، زمینهساز تخریب جنگیهای شمال ایران و خشک شدن بخشی مهمی از از اکوسیستم زاگرس شده که بیم آن میرود برای همیشه اقتصاد و اعتبار اکولوژیک زاگرس از دست ایران خارج شده باشد.
7-دستاندازی به محیط برای رونق توسعه راهها و استقرار صنایع آلاینده، همیشه در ایران مساله بوده است. نهادها و سازمانهای حکومتی، اغلب خود را مجاز به رعایت الزامات زیست محیطی نمیدانند.
8-استفاده از انرژی فسیلی و بیتوجهی به سوختهای پاک، هرگز در دستور کار سرمایهگذارهای دولتی قرار نگرفته است. نفت به عنوان تک محصول صادراتی ایران، بیش از آنکه زمینهساز ارزی آوری و رونق تولید و شکوفایی اقتصاد ایران باشد، مایعی کثیف و آلوده است که اجازه رشد هیچ سوخت سازگاری را تاکنون به ایرانیها نداده است.
9- پایههای لرزان و دست سست سازمانهای غیردولتی و نهادهای مردم نهاد در حوزه محیط زیست و ضعف در برنامهریزی و همین طور که قدرتی در برابر نهادهای دولتی، همیشه معظل مهمی بوده که نتوانسته محیط زیست و منابع طبیعی ایران را در برابر تخریبها و تجاوزها، آنطور که این نهادها در غرب میتوانند، بیمه کند. سازمانهای غیر دولتی در ایران، کمعمق و ناتوان هستند، اما گاهی رگههایی از توانایی و پتانسیل قدرتمند خود را نشان دادهاند و توانستهاند با تکیه بر اعتبار مردم، گاهی جلوی برخی اقدامات ضدمحیط زیستی و تخریبی در حوزه منابع حیاتی را بگیرند.
10- ایران به دلیل محصور شدن در حاشیه دو حوزه آبی بزرگ، یکی دریاچهای به عظمت خزر و دیگری آبهای خلیج فارس و دریای عمان، به یکی از بااهمیتترین مناطق استراتژیک تبدیل شده است اما اهمیت ایران نه به خاطر این مساله، بلکه به خاطر تنوع زیستی بیمثال است که دریاهای شمالی و جنوبی کشور برای آن ایجاد کرده است. با این حال به نظر میرسد محیط زیست دریایی، در ایران بیآسیب از فعالیتهای صنعتی و توسعه خطوط گازی و نفت و دیگر اکتشافات دریایی نبوده است. حداقل میتوان در چارچوب وظیفه عمومی مذکور در اصل پنجاه قانون اساسی سه رویکرد تفسیری ـ تحلیلی را از همدیگر تفکیک نمود. رویکرد نخست مبتنی بر محوریت دولت در حفاظت از محیط زیست و تضمین حق بر محیط زیست سالم است (رویکرد دولتمحور)؛ رویکرد دوم از ضرورت عدم حضور دولت یا حضور حداقلی آن در امر حفاظت دفاع می نماید (رویکرد بدون دولت) و در نهایت رویکرد مشارکت که مبتنی بر نگاره همکاری میان بازیگران دولتی، غیردولتی و نیز شهروندان در امر حفاظت از محیط زیست و اجرای سیاستها است.
دیر زمانی است که دانشمندان علوم رفتاری بر اساس یافته های علمی و انجام پژوهش های میدانی نشان داده اند”مسائل اجتماعی به طور کامل و جامع حل نخواهد شد ،مگر آن که وجدان عمومی در گیر آن شود و اراده عمومی جامعه در نظر و عمل در گشودن گره از آن تلاش نماید”به بیان دیگر تا زمانی که مردم جامعه نقش خود را در حل مشکلات فراگیری چون تخریب طبیعت و مشکلات زیست محیطی ایفا نکنند،هر اقدامی دیگر ابتر خواهد ماند.برای اجتماعی کردن هر موضوعی باید ابتدا ارزش ها و هنجار های آن جامعه را از دو منظر کار کرد و ساختار مورد مطالعه قرار داد. از منظر ساختاری در یک جامعه برهمکنشهای افراد آن و فرآیندهایی که جوامع را در وضعیت جاریشان نگاه داشته یا تغییر میدهد، مهم تلقی می شود. هدف از طرح این موضوع تجزیه جامعه به بخشهای تشکیل دهندهاش مانند انجمنها، نهادها، گروههای همجنس، همنژاد، یا همسن، و بررسی نحوه برهمکنش فعال این اجزاء با همدیگر است. علاوه بر اینها، موضوعاتی مانند طبقه اجتماعی، قشربندی، جنبش اجتماعی، تغییرات اجتماعی از جمله معیار هایی ساختاری می باشند که در مردمی و اجتماعی نمودن هر موضوعی بسیار کارآمد هستند.از آنجایی که بخش زیادی از رفتارهای انسان توسط ساختارهای اجتماعی کنترل میشود. این موضوع ضرورت وجود سازمان های اجتماعی (از قبیل سازمان های اقتصادی، مذهبی، آموزشی و…) جهت مشخص کردن رفتارها و تصمیمات انسانها را نشان میدهد. لذا نحوهی تأثیر سازمان های اجتماعی بر رفتار انسانها، برهمکنش آنها با یکدیگراز منظر حفظ طبیعت مهم می باشند. رفتار ما به عنوان موجوداتی اجتماعی زمینه واکاوی تماسهای کوتاه میان افراد ناشناس در خیابان گرفته تا بررسی روندهای اجتماعی جهانی، همه را دربر میگیرد و از سوی دیگر ساختارها، روابط درونی، نهادهای آن واقعیتهایی اجتماعی است، پس نمی توان به ساختار و کارکرد های یک جامعه در فرآیند اجتماعی و مردمی نمودن حفاظت از طبیعت بی توجه بود.در یک جامعه از لحاظ ساختاری شبکهای متشکل از افراد، گروهها و ارتباطات بین آنها است. افراد و گروههای عضو آن وابستگیهای بین این افراد مانند دوستی، خویشاوندی، تجارب، علایق مشترک و غیره گرههای را تشکیل میدهند که توجه به مهمترین آنها از لحاظ نقش آفرینی در امر ترویج حفاظت از طبیعت نقش موثری را ایفا می نماید.دستیابی به مقوله پایداری،خصوصاً در زمینه حفظ طبیعت ، مستلزموجودزمینههای کارکردی ونهادینه شده میباشد.رسیدن به فهم مشترک از مقولههای طبیعت و پایداریآن و نیز درک و تفاهم متقابل میان تمام نقش آفرینان (همه آحاد جامعه) که هریک سهمی در مدیریت توسعه منابع طبیعی دارند ،میباشد.
از این مقدمه می توان چنین استنباط کردکه مسأله حفظ طبیعت و محیط زیست در جامعه ما هنوز به یک مسأله عمومی تبدیل نشده است به گونه ای که همگان از کوچک و بزرگ و از هر قشر و صنفی احساس کنند که خطر تخریب طبیعت و محیط زیست متوجه آنان هم خواهد شد . بنابراین صحبت کردن از حفظ طبیعت و محیط زیست اطرافمان قبل از تبدیل شدن آن به یک “مشکل عمومی”چندان منطقی به نظر نمی رسد.چالشهای پیش روی توسعه و حفاظت از منابع طبیعی ایرانالف- چالش های مربوط به ساختار ،قوانین و ناهماهنگی بین دستگاه های دولتی –عمده این چالش ها عبارتند از: ملی شدن جنگلها و مراتع و حذف ساختارهای مالکیت و بهره برداری عرفی مردم بر عرصه های منابع طبیعی بدون جایگزینی و قانونمندی مناسب ،عدم تفسیر به هنگام قانون جنگل و مراتع در رابطه با مالکیت منابع طبیعی و بهره برداری از آن،رقابت ناسالم و غیر قابل کنترل در امر بهره برداری از عرصه های منابع طبیعی،عدم انطباق قوانین موجود با عرف، آداب و رسوم و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی مردم،عدم شفافیت در قوانین موجود و تفسیر به رای قانون بر اساس دیدگاههای کارشناسی مختلف،عدم هماهنگی دستگاههای اجرایی در رابطه با اجرای منظم و دقیق قوانین منابع طبیعی، پائین بودن میزان ارتباط روستائیان با کارشناسان و مروجان منابع طبیعی،عدم آموزشهای لازم برای روستائیان در خصوص حفاظت از منابع طبیعی،اختلاف بین روستائیان،تبدیل اراضی مرتعی به اراضی کشاورزی،قطع سر شاخه ها یا شاخه های جوان جهت خوراک دام،به مشارکت نگرفتن روستائان در حفاظت از منابع طبیعی توسط پیمانکاران و شرکتهای دولتی ،حضور بیش از حد دام در جنگلها و مراتع،حوادث غیر مترقبه نظیر سیل ، آنش سوزی،آفات و بیماریهای درختان جنگلی و گیاهان مرتعی،استفاده بی رویه روستائیان از جنگلها و مراتع،فعالیتهای عمرانی نظیر جاده سازی ، شبکه برق و…،کمبود نیروهای محافظ جنگل و قرقبانان ،کمبود نیروهای مروج منابع طبیعی نبز از دیگر مشکلات پیش روی حفاظت از منابع طبیعی کشور می باشد. ب– چالش های مربوط به مشارکت مردم– درصورت عدم مشارکت مناسب و کافی بهره برداران و عموم مردم و کلیه مسئولین در رده های مختلف در امر حفظ، احیاء و توسعه و بهره برداری صحیح و پایدار منابع طبیعی، امکان اجرای پایدار طرحهای آبخیزداری، جنگلداری، مرتعداری میسر نخواهد شد.. شناسایی و تحلیل دلائل و مصادیق چرایی عدم مشارکت شایسته بهره برداران در امور مدیریت عرصه های منابع طبیعی می تواند به حل موضوع کمک شایانی نماید. در این راستا برخی معضلات و موارد مرتبط با موضوع بشرح ذیل اشاره می گردد. 1- موانع مربوط به بهره برداران شامل بی سوادی یا کم سوادی بهره برداران، پراکندگی بهره برداران، مشکلات فرهنگی،2- موانع مربوط به کارشناسان و برنامه ریزان شامل عدم توانایی در برقراری ارتباط سازنده با مردم، بی اعتقادی به اهمیت مشارکت مردمی در برخی از کارشناسان، بسته بودن تشکیلات اجرایی برای مشارکت مردم، فقدان ارتباط مؤثر بین مراکز تحقیقاتی و کارشناسان منابع طبیعی،3- موانع مربوط به سیاستها و قوانین حاکم بر جامعه شامل ضعف باور عمومی به مشارکت عمومی، ضعف مؤسسات مشارکتی، ناکافی بودن قوانین کشور برای تضمین سرمایه گذاری در منابع طبیعی.ج: چالش های مربوط به محدودیت ها و تنوع اقلیمی در سطح کشور -بدون تردید خصوصیات اقلیمی هر ناحیه تاثیر مستقیم و غیر مستقیم زیادی بر جنبه های مختلف زندگی مردم دارد از قبیل نوع معیشت، آداب و سنن، میزان کمّی جمعیت، نوع کشت محصولات زراعی و باغی، سبک های زندگی از نوع عشایری، روستایی یا شهری، میزان آب در دسترس و شکل نزولات و توزیع زمانی و مکانی آن، وقوع حوادث غیر مترقبه نظیر سیل.
اهم چالشها در بخش ترویج منابع طبیعی :
1- عدم وجود مدیریت یکپارچه و هماهنگ در عرصه های منابع طبیعی
2- پائین بودن سطح تحصیلات بهرهبرداران روستایی و عشایری
3- بالابودن هرم سنی بهره برداران
4- عدم توجه به مسائل اجتماعی، اقتصادی بهرهبرداران در تهیه طرحها و پروژهها
5- عدم تناسب برنامه ها با نیازهای بهره برداران
6- کمبود مروج تخصصی
7- کمبود ایستگاه های شاهد تحقیقی و ترویجی در عرصه های منابع طبیعی
8- عدم ثبات و پایداری نیروهای ترویجی در سطح استان ها و شهرستان ها
9-کاهش و یا متوقف شدن روند صعودی حمایت های دستگاههای دولتی از تعاونیها و تشکلهای اقتصادی
10- ارتباط ضعیف بین تحقیق ، ترویج و اجرا با بهره برداران و جوامع محلی. راهکار های اجتماعی و مردمی نمودن حفاظت ازطبیعت ومحیط زیست –چگونه می توان معضل تخریب طبیعت و محیط زیست را در ابعاد مختلف به یک مسأله عمومی تبدیل کرد؟در ادامه به مهمترین مواردی که می توانند در این زمینه کمک نموده و گام هایی مؤثربه شمار آیند، بیان می شود :1-شناسایی و دخالت دادن نخبگان و رهبران فکری جامعه2-استفاده از ابزار هیجان و درگیر کردن افکار عمومی3- سازماندهی سازمان های مردمی 4-شناسایی راهکارها با نظر سنجی از شهروندان 5-تشکیل اتاق های فکر
6-ایجاد و تقویت ایستگاه های آموزشی 7- تدوین سند ملی جامع حفاظت از طبیعت
8-شناسایی افراد و سازمان های موفق 9- بهره گیری از آموزه های دینی
11- ایجاد صندوق های خرد اعتباری
آقای کاوه شیخ محمدی با موضوع تاثیر سیاست بر منابع اب ایران در چهل گذشتهسخنرانی ایراد نمودند اب و هوا از دیدگاه ایدئولوژی دینی در ایران-همانطور که می بینیم در چهل سال اخیر و سرکار امدن یک نظام مبتنی بر ایدئولوژی خاص دینی از بدو انقلاب اسلامی بصورت عملی برنامه ای در سطح کشور برنامه ای برای حفظ محیط زیست متزلزل کشور وجود نداشت و در واقع سیستم حاکم در ابتداهیچ درک علمی و منطقی از این مقوله نداشت و من فکر میکنم حفاظت از محیط زیست برای حکومت نو پای جمهوری اسلامی یک پروژه غیر ضروری و بی اهمیت بوده، است.
مدیریت برامده از ایدئولوژی دینی و سطح اگاهی از نگهداری محیط زیست-همانطور که همه ما می دانیم مدیرانی که در سازمان حفظ محیط زیست بعد از انقلاب ایران شروع به کار کردند ابتدا انقلابی و محفلی و سپس مدیر بوده اند و در واقع هیچ کدام در امور مدیریتی کشور سواد اکادمیک و تجربه نداشتند فقط به واسطه انکه پیرو نظام اسلامی بودند و در جنگ ایران و عراق شرکت داشتند مدیر شدند، نه بدلیل توان مدیریتی، بلکه بواسطه میزان وفاداری به حکومت به پست های مدیریتی گماشته شدند.. نکته ای که میخواهم به ان اشاره کنم و مربوط به منابع ابی کشور می شود اینست که روشی که این مدیران بی تجربه ترویج کردن و برای اجرای ان وام بانکی به کشاورزان اختصاص دادند حفر چاه اب در زمینهای کشاورزی و باغها بود. بدون انکه براوردی از میزان منابع ابهای زیر زمینی داشته باشند که در اکثر موارد با روش غرق ابی پروژه ها را ابیاری میکردند و هم اکنون هم با توجه به کمبود منابع ابی برای حفظ میزان تولیدات کشاورزی از این شیوه استفاده می کنند، اینجانب فکر میکنم این یک فاجعه است،یعنی در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم که دانش ، تکنیک و مدیریت به اوج رسیده است مدیریت دولتی ایران ساده ترین روشی که احتیاج به تفکر و برنامه ریزی ندارد را ابلاغ و ترویج کرده است. اگر دقت کنیم روش غرقابی یک روش باستانی و اساطیری است .از طرفی دیگر می بینیم که در مقطعی زمانی ابیاری به روش های بارانی و قطره ای مطرح شده و در بعضی از پروژه های کشاورزی بکار گرفته شد ولی در سطح کلان کشوری کماکان از روش ابیاری سنتی استفاده می شد و تسهیلات بانکی مناسب به علت هزینه بر بودن روشهای مدرن بصورت کلی بکار گرفته نشد.از بدو انقلاب تا پایان جنگ در سال ١٣۶٧ دولت هیچ برنامه ای برای حفظ محیط زیست و منابع ابی نداشت. بعد از جنگ دولت برای بازسازی اقتصادی،توسعه کشاورزی را در دستور کار قرار داد و به این ترتیب شروع به بهره برداری بی رویه و بدون محاسبه از ابهای زیر زمینی شد که طی هزاران سال به وجود امده بود و در یک بازه زمانی چهل ساله با روند کاهشی به سمت کاهش و اتمام می رود. تا کنون به صورت مختصر از سیاست بکار گرفته شده در مورد ابهای زیر زمینی صحبت کردیم. در باره ابهای رو زمینی یا جاری نیز مدیریت دولتی ایران با نگرش بر کنترل اب جاری و بکارگیری ان در جهت ذخیره اب و بهره برداری ان بوده است که با احداث سدهای متعدد بدون انکه در نظر بگیرند که ایا اکو سیستم ان مناطق جوابگوی تکثر سدها و ذخیره اب خواهد بود یا خیر؟همانطور که می بینیم نتیجه ان خشک شدن تالابها و دریاچه ها است، سیاست گذاری دولت بخاطر تولید چند تن محصول اضافه با عدم درک و اگاهی از واقعیت محیط زیست، منابع اب و خاک کشور را در معرض خطر و نابودی فرار دادند. تاثیری دیگری که سدسازی و ذخیره اب بر خاک کشور گذاشت خشک شدن خاک سطح و پیدایش پدیده ریزگردها است که سلامت انسانی را تهدید میکندسیاست سدسازی متعدد، خارج از توان اقلیمی و ذخیره اب از یک طرف باعث به وجود امدن یک رابطه منفی میان سه عنصر اب – خاک – هوا، به صورت زیر شد:( خشک شدن حوزه های اب – باعث عدم رطوبت و خشکی بیش از اندازه خاک شده – در نتیجه خشک شدن خاک هم باعث ورود ریزگردهای خاکی به هوا شده است ).یعنی با دقت میتوانیم ببینیم سدسازی افسار گسیخته چگونه چرخه اب،خاک و هوا را در جهت منفی و به ضرر زیست طبیعی انسان تغییر داده است و در اینجا تاثیر سیاست مدیران از دیدگاه مذهبی را به وضوح استنباط می کنیم که بر پایه شایستگی های مذهبی و میزان وفاداری به نظام دینی بدون انکه در زمینه حیات و اکو سیستم زمین علم و اگاهی داشته باشند یک کشور را مدیریت کرده اند.این رابطه ناخواسته بین اب و خاک و هوا ، عمق فاجعه زیست محیطی کشور ایران را نشان میدهد که در اینده بیشتر شاهد تاثیرات منفی ان خواهیم بود.
وضعیت حوزه ابی دریاچه ارومیه –کاملا بدیهی است که تغییرات جوی در وضعیت موجود تاثیرگذار بوده ولی اگر از لحاظ مدیریتی به دو دریاچه نزدیک به هم که یکی دریاچه ارومیه در ایران و دیگری دریاچه وان در ترکیه است نگاه کنیم، هم اکنون دریاچه وان مانند همیشه سرزنده و پر اب است ودارای چرخه اکو سیستم طبیعی عادی است ولی دریاچه ارومیه متاسفانه در معرض نابودی کامل قرار گرفته است.میخواهم نظرتان را به این نکته جلب کنم که دو دریاچه مذبور که نزدیک بهم هستند، نمیتواند مرزهای سیاسی ساخته دست انسانها را درک کنند و تغییرات جوی هم برای انها یکسان بوده اما دارای دو مدیریت متفاوت هستند که عدم رفتار نامناسب با ابهای رو زمینی و زیر زمینی باعث وارد امدن اسیب جدی به دریاچه ارومیه شده است.حال مدیرانی که با روحیه انقلابی محیط زیست ایران را اداره کردند، همان مدیرانی بودند که از بخشهای نظامی و جنگی و انقلابی در همه وزارت خانه ها، مدیریت را در دست گرفتند و بدون انکه تجربه علمی داشته باشند با تکرار تجربه انقلابی در سیاست، مدیریت اقتصادی و تولیدات کشاورزی را در دست گرفتند. در سی سال اخیر سطح زیر کشت دریاچه ارومیه، یعنی حوزه دریاچه، از ١۵٠ هزار هکتار به ۴١۵ هزار هکتار افزایش یافته و مصرف اب در این منطقه از١.٨ میلیارد متر مکعب به ۵٠۵میلیارد متر مکعب رسیده است.در اثر این وضعیت اب های زیر زمینی که یکی از منابع تغذیه این دریاچه بوده تقریبا به صفر رسیده است که با تأسی از سیاست غلط بهره برداری اب برای مقاصد کشاورزی، خارج از توان اقلیمی از ان برداشت شده است چاههای حفر شده مانع نشر اب زیر زمینی به دریاچه میشوند ، حتی اب زیر زمینی جریان عکس پیداه کرده و در نتیجه ایی که الان برای کشاورزی استفاده می شود کیفیت مطلوب ندارد. . علاوه بر سطح زیر کشت، الگوی کشت و سوداوری اقتصادی در جهت تولید محصولات اب بر بیشتر شده است. .یعنی از ابتدای دهه هفتاد خورشیدی تا کنون احداث باغ در حوزه ابریز دریاچه افزایشبی رویه داشته است. از طرفی کشت علوفه، که یک محصول اب بر است بسیار زیاد شد.الان ۴٣ درصد سطح کشت این حوزه را باغ ها و زمینهای زیر کشت یونجه که اب بر هستند تشکیل می دهند. این عامل هم در خشک شدن ابهای زیر زمینی و هم دریاچه ارومیه تاثیر جدی و مشخص داشته است.رسیدن به خودکفایی در تولید شیر و مواد لبنی و تاثیر ان بر منابع اب کشور.یکی از اهداف بلند مدت دولت خودکفایی در تولید شیر و مواد لبنی بود که در ظاهر کار مثبتی است. ولی برای تولید شیر در یک گاوداری کوچک با ١٠ الی ١۵ راس گاو نیاز به تولید یونجه داریم که یک محصول اب بر است، برای هر گاوداری کوچک نیاز به ۶ هکتار زمین کشاورزی مجهز به کانال ابرسانی یا چاه اب هست که در سال بین سه الی پنج بار محصول یونجه از ان با روش غرق ابی برداشت می شود.حال بدون توجه به اینکه منابع ابی ایران و همچنین مراتع، توان و ظرفیت تولید شیر بصورت صنعتی و انبوه را ندارند شروع به احداث کارخانجات تولید لبنیات در اکثر استانها کردند که لازم به ذکر است این طرح برای حفظ سلامتی جامعه نبوده بلکه فقط توجیه اقتصادی و سوداوری داشته است. از طرفی دیگر باعث اشتغال زایی می شد و بدون پیش بینی اینکه ضرری که این طرح به منابع ابی کشور می رساند بسیار گسترده تر از سود مقطعی ان است. حال به وضوح می بینیم به علت کمبود اب و سیاست های اماتور اقتصادی قیمت شیر و مواد لبنی سه برابر گذشته شده است.اگر توجه کنیم به عنوان مثال کشوری که منابع نقتی ندارد نیازهای نفتی خودش را با واردات تامین میکند، حال کشور ایران که از لحاظ اقلیمی یک کشور خشک و نیمه خشک به حساب می اید، بجای اینکه الگوی مصرف مواد غذایی را اصلاح کند و یا بخشی از نیاز کشور به شیر و مواد لبنی را از خارج وارد کند برای تولید ان حاضر به تخریب منابع ابی و خاکی کشور است که هم اکنون هم بعلت کمبود اب و علوفه مورد نیاز دام، شاهد تعطیلی بسیاری از مراکز تولید شیر و کارخانجات تولید لبنیات هستیم.
گزارش جلسه ی ماهانه دفاع از کمیته حقوق زنان 30 سپتامبر 2017
بابک میری
این جلسه، در تاریخ 30 سپتامبر 2017، ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای کمیته و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با مسئول جلسه: سرکار خانم رزا خلیلی ، در اتاق پالتاک کمیته برگزار گردید.در ابتدای جلسه تحلیل گزیدهای از اخبار نقض حقوق زنان در شهریور ماه و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط سرکار خانم فریبا مرادیپور ارائه شد که شرح اخبار در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته قابل مطالعه میباشد.در ادامه بانو شایسته گلزار با موضوع چه شد که حجاب در ایران اجباری شد؟ سخنرانی خود را آغاز نمودند :برای پاسخ به این سوال مروری میکنیم بر تاریخچه صد سال گذشته ایران. چون ایران در قرن گذشته، 3 تجربه متفاوت در زمینه حکومتی درباره حجاب داشته است.
اولین تجربه مربوط به دوران حکومت رضا شاه پهلویست. او که در پی ایجاد ایرانی مدرن و متجدد بود، نوع پوشش زنان و مردان را سنتی میدانست. برای همین ابتدا کارمندان دولت مجبور به پوشیدن لباسهای یک شکل شدند. پوشیدن لباس همشکل به طور قانونی برای تمام مردان اجباری شد. روحانیون در این مقطع از این قانون استثناء شدند که باعث شد، بیش از گذشته از بقیه جامعه متمایز شوند. چند سال بعد وقتی که کلاه شاپکو، به اجبار جایگزین کلاه پهلوی شد، محدودیت برای روحانیون نیز بیشتر شد، به نحوی که روحانیون فقط در مکانهای فعالیت خودشان امکان پوشیدن لباس روحانیت داشتند و باعث اعتراض آنها شد. چند وقت بعد مقرراتی به نحوه پوشیدن زنان درآمد که به کشف حجاب مشهور شد، گرچه از آن زمان پوشیدن چادر ممنوع شد ولی زنان برای پوشاندن سر و بدن خود امکان استفاده از کلاههای بزرگ و جورابهای ضخیم را داشتند. او این امکان را به زنان ایرانی داد تا از بند سنتها رها شوند و آزادانه در جامعه حضور یابند.
دومین تجربه ایرانیان در زمینه حجاب، به دوره محمدرضا شاه پهلوی مربوط میشود. در این دوره آزادی کامل وجود داشت بر عکس دوره قبل، زنان با حجاب این اختیار را داشتند که با چادر یا پوششهای دیگر در جامعه ظاهر شوند و زنانی بودند که با پوشش آزادتر در عرصه عمومی دیده میشدند. و بی حجاب و باحجاب با هم و کنار هم بودند. این خود زنان بودند که نوع پوشش خودشان را انتخاب میکردند. در دانشگاهها و مدارس دختران با حجاب و بیحجاب در کنار یکدیگر درس میخواندند و آزادانه کنار هم بودند. آزادی انتخاب پوشش زنان با پایان یافتن حکومت محمدرضا شاه پهلوی تمام شد.
سومین تجربه ایرانیها در خصوص حجاب مربوط به دوره حاکمیت جمهوری اسلامی است. مدتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از تسلط کامل روحانیون بر قدرت، حجاب اسلامی اجباری شد. امام خمینی در اول بهمن ماه سال 1357 در مصاحبه با روزنامه السفیر گفته بود: که زنان مسلمان به دلیل تربیت اسلامی خودشان، پوشیدن چادر را انتخاب کردند اما در آینده زنان آزاد خواهند بود که در این باره خودشان تصمیم بگیرند و قاطعانه گفته بود که زنان در حکومت اسلامی آزادند. اما یک ماه پس از پیروزی انقلاب، موضع ایشان عوض شد و گفتند: در وزارتخانههای اسلامی نباید زنان بیحجاب بیایند و باید حجاب داشته باشند. مانعی ندارد کار کنند، اما با حجاب شرعی باشند. پیرو این سخنرانی دولت شروع به اجرای فرمان حجاب اجباری در ادارات دولتی کرد. فردای آن روز که مصادف با 8 مارس و روز جهانی زن بود، هزاران زن در خیابانهای تهران در اعتراض به این دستور راهپیمایی کردند. این دستور و تظاهرات زنان، سرآغاز تحمیل حجاب بر زنان از یک سو و مقاومت آنان در برابر حجاب اجباری از سوی دیگر بود. تظاهرات و اعتراض به حجاب اجباری در آخر به خشونت کشیده شد، و اینگونه بود که زنان شاغل محجبه شدند. حجاب اجباری یکی از بارزترین تبعیض جنسیتی در کشور ایران است. زنان به دلیل جنسیتشان از انتخاب نوع پوشش دلخواه خود در تمامی اماکن عمومی محروم هستند و مجبورند در قالب چارچوبهای اسلامی لباس بپوشند. لباسی که رنگ و مدل آن از سوی حکومت کنترل میشود. و اگر از دیدگاه پلیس جلب توجه کند با آن برخورد میشود. این شیوه برخورد با پوشش زنان، حق آنها را برای آزادی ابراز عقیده شان درباره انتخاب نوع پوشش خود، زیر سوال میبرد. برخورد پلیس با پوشش زنان، محدود به زنان مسلمان نیست و حتی تمامی زنان ساکن ایران، پیروان مذاهب مسیحی، یهودی و زرتشتی، بی دین، همگی بر اساس موازینی یکسان موظف به رعایت کامل حجاب اسلامی هستند و در صورت سرپیچی از آن مجازات میشوند. چرا باید در ایران پیشرفت یک زن در تحصیلش، در شغلش ، بستگی به نوع پوشش آن زن داشته باشد؟ چرا وقتی سن تکلیف در اسلام برای دختران 9 سالگی هست، دختران باید از 7 سالگی و از ابتدای مدرسه پوشش حجاب را داشته باشند؟
مجلس شورای اسلامی ایران در سال 1363 قانون مجازات اسلامی را به تصویب رساند. به موجب این قانون هر کس در معابر عمومی حجاب را رعایت نکند به 72 ضربه شلاق، حبس و جزای نقدی محکوم خواهد شد. در حالی قانون مجازات اسلامی به تصویب رسید، که از سال 1359، یعنی چهار سال قبل از تصویب قانون حجاب اجباری در مجلس، به دستور آیت الله خمینی از ورود زنان بدون حجاب، به ادارات دولتی جلوگیری میشد. آنچه از سالهای نخست پس از انقلاب تا اواخر دهه 60 گزارش شده، حضور پررنگ گشتهای ثارالله و نیروهای کمیته در سطح شهرهای مختلف ایران و برخوردهای خشن آنها با نوع پوشش زنان است.
چندین سال در حجاب اجباری بودن زنان ایرانی، گزارش حقوق بشری است که به روشنی نشان میدهد زنان در ایران بیشترین آزار و اذیتها را بخاطر مقاومت در برابر حجاب اجباری تجربه کردهاند و طیف گستردهای از بدیهیترین حقوق شهروندیشان تنها به دلیل تبعیت نکردن از قوانینی که آنها را مجبور به پوشاندن سر و بدن خود میکند، به شکلی سازمان یافته نقض شده است. جمهوری اسلامی برای سالها، تعهدات بین المللی خود در زمینه اصل عدم تبعیض و اصل منع شکنجه را با اجبار حجاب، بعنوان یک مصداق بارز تبعیض جنسیتی و آزار و اذیت زنان برای اعمال این اجبار، زیر پا گذاشته است. آمارهای پراکنده بدست آمده نشان میدهد علاوه بر بازداشت بیش از 30 هزار زن در 10 سال گذشته تعداد بسیاری از زنان بخاطر نوع پوشششان مورد توبیخ قرار گرفتهاند که در اغلب موارد این توبیخها با رفتاری توهینآمیز و آزار و اذیت همراه بوده. بر اساس این آمارها، تعداد بیشماری از زنان مجبور به دادن تعهد برای رعایت حجاب اسلامی شدهاند و پرونده بسیاری از زنان به دادسراهای قضایی ارجاع شده است. این گزارش نشان میدهد چگونه حق اشتغال، حق تحصیل، حق امنیت، حق برخورداری از خدمات عمومی، حق دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی، حق تردد و حق شرکت در زندگی فرهنگی صدها هزار زن در چندین سال اخیر بعد از انقلاب نقض شده است. همچنین هزاران کودک دختر، بر خلاف تعهدات بین المللی جمهوری اسلامی مجبور به پوشیدن حجاب شده اند و میبینیم موارد شدیدی از خشونت دولتی برای اعمال قوانین مربوط به حجاب، وجود دارد که منجر به بازداشت، شکنجه و حتی تجاوز، در بازداشتگاه به زنان شده و آثار آن، زندگی تعداد زیادی از زنان ایرانی را برای همیشه تغییر داد و منجر به ترک وطن، افسردگی و یا حتی خودکشی برخی از آنان شده است.
ابتدایی ترین حقوق هر فرد، حق انتخاب پوشش و تعیین نحوه زندگی شخصی اوست که حتی در دیکتاتورترین کشورها حداقل مردم آن جامعه این نوع آزادی بسیار پیش پا افتاده را دارند. ما به وضوح در کشورهای دیگر که همه در پوشش لباس خود کاملاً آزادند میبینیم که آمار فساد، تجاوز و مزاحمت ناموسی بسیار بسیار پایین تر از ایران اسلامی است که حجاب اجباری است. حساس کردن مردم و اعمال زور فقط نتایج منفی به بار خواهد آورد. آزادی حجاب و پوشش، حق فردی هر انسان است. دامن کوتاه یا لباس باز یک زن، یا شلوارک و آستین حلقه ای یک مرد، یا لباسهای خاصی که افراد با سلیقه ها و جنسیتهای مختلف برای خود انتخاب میکنند هرگز حقی را به طرف مقابل برای تعرض، تحقیر و … نمیدهد. شما حق دارید هر چه دوست دارید بپوشید و این افراد مقابل شما هستند که باید آموزش ببینند که چه رفتاری مناسب است.
سالانه طرحهای مختلفی در راستای تحمیل حجاب به زنان اجرا میشود و پلیس ایران در اجرای این طرحها ، بسیاری از پوششها را ممنوع اعلام کرده و اقدام به تذکر، بازداشت و پرونده سازی میکند و این در حالی است که بر اساس قانون، پلیس تنها ضابط قضایی و اجرا کننده قوانین است و نمیتواند راسا قانونگذاری کند. طرح صیانت از حریم عفاف و حجاب که در مهرماه سال 93 در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، یک نمونه از میان صدها طرح در برخورد حکومت با بدحجابی طی این سالهاست. طبق این طرح نیروی انتظامی با بانوانی که حجاب خود را در اماکن عمومی رعایت نکرده برخورد و مجازاتی بسته به تشخیص قاضی برای بدحجاب ها مثل: شلاق – جزای نقدی – حبس و محدودیتهای اجتماعی در نظر گرفته است. گشتهای غیرمحسوس با لباس شخصی در سطح شهر و بزرگراهها مستقر هستند و خودروهایی که در آن افراد بدحجاب نشسته باشند توقیف و به مدت دو ماه در پارکینگ نگهداشته میشوند و این موضوع تجاوز به حریم خصوصی محسوب نمیشود. امروزه توقیف خودروی زنان بی حجاب یا تذکرهای گشتهای ارشاد، توان کنترل وضعیت حجاب زنان را ندارند و انتشار اخباری نظیر 7000 پلیس نامحسوس حجاب نیز برای تکرار و گوشزد مداوم این نکته است که حجاب قانونی و اجباری است. هر چند که کسی آن را جدی نمیگیرد. دلیل این همه سال سکوت در برابر حجاب اجباری و جریمه و تعهد و تحقیر چیست؟ این سکوت خیانت به خودمان است. در بیلبوردهای شهرمان، میبینیم که برای تمام توریستها نوشته که حجاب زن، امنیت است برای زن. این یعنی توهین به تک تک مردان ایرانی. یعنی زنان توریست در تمام دنیا احساس امنیت میکنند ولی وقتی وارد ایران میشوند، احساس امنیت ندارند و اگر خودت را نپوشانی در خطری و امنیت نداری. وظیفه تک تک ماست که به جامعه جهانی، نشان دهیم مردم ایران باور و تصور حکومت ایران را ندارند و مثل همه مردم دنیا، حق انتخاب و آزادی دارند. کمپین چهارشنبه های سفید را میبینیم که باعث شده تا بحث در مورد قانون حجاب اجباری در فضای مجازی شدت بگیرد. دو صنعت مد و تکنولوژی بیشترین اثر را بر تغییر این هنجار در سالهای اخیر داشته است . طراحان لباس از کوچکترین فرصتها برای به چالش کشیدن این قانون استفاده کردهاند. اگرچه هنگام قدم زدن در خیابانها با زنان پوشیده مواجه هستیم، اما این پوشش، خود بزرگترین طعنه برای این قانون است. به گونه ای که هر لباس و مانتو زن ایرانی، فریاد میزند این قانون حجاب اجباری به ما تحمیل شده است. از سوی دیگر صنعت تکنولوژی با فراهم کردن فضای مجازی، فضایی برای ابراز آزادانه تر شخصیت و باورهای افراد فراهم کرده است. مثل : صفحه کمپین چهارشنبه های بدون حجاب و صفحه خانم مسیح علینژاد. چهارشنبه های سفید قصد دارد تا پس از سالها انتخاب دیگری را تجربه کند. مبارزه ای که هدفش ایجاد فرهنگ خواهی و مطالبه گری است و تنها سلاحش صدای بلند حق طلبی ماست و همراهان کمپین مصمم هستند که از این پس در مقابل ناهنجاریهای اجتماعی سکوت نکنند. حق انتخاب پوشش اولین قدم ماست تا یکدیگر را پیدا کنیم. وقتی صدای حق طلبمان هر روز بلندتر میشود، آنکه باید بشنود، صدای ما را خواهد شنید.حجاب اجباری یعنی نقض حقوق بشر و اعتراض ما برای این است که میخواهیم خود واقعی مان را زندگی کنیم. زنان حق دارند آزادانه انتخاب کنند. آزادانه زندگی کنند و آزادانه بپوشند. فرهنگ اعتراض را باید تشویق کنیم و از رسانه ها، سازمانهای حقوق بشری و جامعه بین المللی بخواهیم دولت ایران را وادار به اجرای تعهدات بین المللی خود و پایان دادن به تبعیض جنسیتی و خشونت دولتی گسترده علیه زنان به دلیل حجاب کنند. .سپس آقای سعید حسینی دلنوشتهای در باب زنان بی شناسنامه ایراد نمودند.یکی از پاهایش را در آورده و پاشنه پر از ترک و سیاهش را روی نیمکت گذاشته است. آرنجش را روی زانوی گذاشته و با کف دست سرش را گرفته است. دستش لاغر و استخوانی است و پوستش چروک خورده و لا به لای چروکها سیاه شده است.نمیدانم چند وقت است حمام نکرده، بوی بدی میدهد. پیر نیست. نهایتا 45-50 ساله است، با این وجود فک پایینش تو رفته و صورتش جمع شده است.. وقتی حرف میزند چند دندان کوتاه و زرد نمایان میشود. کلمهها از بین همین چند دندان باقیمانده بیرون میآید. چشمان خمار و درشتش را به دستم میدوزد و گاهی مینویسد میخندد و میگوید: مدتی بود که دوست داشتم نویسنده بشوم. بعدش گفتم دوست دارم معلم بشوم. رفتم دکتر گفتم باید دکتر بشوم اما بعد شدم آرایشگر. آنجا هم دوام نیاوردم. یعنی اصلا آرایشگر نشدم، وردست آرایشگر بودم و بیشتر زمین را جارو میکردم.»انگار در این دنیا نیست. به قول خودش سرخوش سرخوش است. شالی که روی سرش انداخته را جلو میکشد و گاه و بیگاه گوشه آن را میجود و میگوید: «استعداد هیچ چیزی را نداشتم.»میپرسم: «چرا؟» میگوید: «مادرم این را میگفت. راست میگفت. همیشه میگفت تو هیچی نمیشوی. آخرش کلفتی چیزی میشوی.»
میگویم: «چرا ترک نمیکنی؟» جواب میدهد: «فکر کن ترک کردم، بعدش چه کار کنم؟ الان میگویم معتادم و خیلی کارها را میکنم اما اگه ترک کنم چی بگم؟»
میپرسم: «مثلا چه کار میکنی؟» میگوید: «مثلا اگر پول کم بیاورم هر کاری میکنم. اما بیشتر آشغال جمع میکنم که پول موادم را در بیاورم. این مغازهها را میبینید؟ میروم و از آنها خوراکی کش میروم و میخورم. آدمهای عادی هم این کارها را میکنند؟» سرش را زیربغلش میگیرد و بو میکشد و میگوید: «زنهای دیگر هم اینطوری بو میدهند؟» دستهایش را جلو میآورد و میگوید: «اینقدر سیاه و کثیف هستند؟ دو کلام سواد درست و حسابی هم ندارم که بگویم میروم سرکار.»
میگویم: «خانهات کجاست؟» نگاهی از سر خشم به من میکند و گوشهای از پارک را نشانم میدهد و میگوید: «همینجا. همین گوشه میخوابم. اگر پلیس یا کسی گیر بدهد هم میروم دو سه تا کوچه بالاتر یک تورفتگی دارد، آنجا میخوابم. چه فرقی میکند کجا بخوابم؟»میپرسم: «واقعا فرقی نمیکند؟ نمیترسی حشرهای، جانوری، چیزی به تنت بنشیند؟» جواب میدهد: «نه. فرقی نمیکند چون عادت کردم. اوایل میترسیدم اما حالا نه.» میگویم: «چرا نمیروی خانه خودتان؟ خانه مادرت؟» میگوید: «اوایل که مواد میزدم اینقدر آبروریزی کردم که دیگر نمیخواهند ریختم را ببینند چه برسد بگذارند آنجا زندگی کنم.» میگویم: «خب ترک کن و برو خانه.» جواب میدهد: «دیگر کسی من را نمیخواهد. نمیدانم مادرم زنده هست یا نه. چه فایده؟ الان با چه رویی بروم خانه؟ اصلا چی بگویم؟ بگویم ترک کردم؟ حتما آنها هم میگویند بفرمایید بالای اتاق بنشینید پرنسس. با این بیآبرویی و انگشتنما شدن توی محل و ارتباطی که برای پول مواد داشتم دیگر من را قبول نمیکنند. حتی اگر خودم را بکشم هم نمیگذارند از نزدیک درب خانهمان رد بشوم.»
میگویم: «اگر کاری باشد میروی سرکار و ترک کنی؟» میپرسد: «برای من بیهنر، کاری سراغ داری که بتوانم با آن یک خانه آبرومند و دوتا تکه خرت و پرت بگیرم و زندگی کنم؟» میگویم: «اگر پیدا کردم میروی سرکار؟» میگوید: «میروم. اما اول باید بروم شناسنامهام را آزاد کنم.» میپرسم: «شناسنامه کجاست؟» جواب میدهد: «گرو گذاشتم و 80هزار تومان گرفتم. خیلی خمار بودم. نمیتوانستم تحمل کنم. حالا مردی که شناسنامهام را به او فروختم میگوید پولم را با سودش بیاور شناسنامهات را ببر.»
میپرسم: «سودش چقدر است؟» میگوید: «100هزار تومان.» میگویم: «میدانی با شناسنامهات چه کار میکند؟» میپرسد: «وقتی خودم نیستم چه کاری میتواند بکند؟ اصلا به من چه، برایم مهم نیست.» آرام میپرسم: «چطور برای 80هزار تومان هویت و نامت را فروختی؟» عصبانی میشود. پایش را میچرخاند و پشتش را به سمت من میکند و میگوید: «حال ندارم حرف بزنم. داری اعصابم را بهم میریزی. بلندشو برو.» دیگر حاضر به حرف زدن نمیشود و میگوید: «تو باعث میشوی به بدبختیهایم فکر کنم. بعدازظهر سرگرم آشغال جمع کردن هستم . نمیخواهم به چیزی فکر کنم همین که نمیدانم تا ظهر چه کار کنم و ناهار چی بخورم برایم کافی است. دیگر لام تا کام حرف نمیزنم. بلندشو برو.» پایش را در کفش مندرس و پارهاش میکند و میرود آنطرف پارک کنار وسایلش مینشیند.
محروم از خدمات اجتماعی-از پایین میدان محمدیه یا همان اعدام سابق راه میافتم و با گذر از یک کوچه به خیابان خیام جنوبی میرسم. در این فکرم که دیگر چه دلایلی است که میتواند هویت یک زن را از او بگیرد؟ زنان بیشناسنامه با چه آسیبی دست به گریبانند که حاضر شدند از هویت خود بگذرند؟
فاطمه دانشور، رئیس کمیته اجتماعی شورای چهارم شهر تهران در پاسخ به این سوال به آفتاب یزد میگوید: «بیشناسنامه بودن در بین زنان در چند سطح است. مادرانی را داریم که خودشان وقتی متولد شدند هویت سجلی برایشان ثبت و از اول برایشان شناسنامه صادر نشده است. به دلیل نداشتن شناسنامه هم این زنان از خدمات اجتماعی بسیاری محرومند. این زنان بزرگ شدند و به سن باروری رسیدهاند و در حال حاضر ما با فرزندانشان مواجه هستیم که آنها هم شناسنامه و هویت ندارند. این زنان در مسیر زندگی با هیچ کدام از نهادهای حمایتگر (NGOها و…) برخورد نکردهاند.»
ازدواجهایی که ثبت نشده-مدیرعامل موسسه خیریه مهرآفرین با اشاره به این که من متعجبم که چرا این نسل را ندیدیم؟ میافزاید: «چرا این زنان مورد غفلت قرار گرفتند؟ دوران کودکی را با همین شرایط گذراندهاند و حالا که 16 ساله و مادر شده است. یعنی دولتهای ما در دوران مختلف (اصلاحطلب و اصولگرا) به این موضوعات توجه نکردهاند و این علامتی برای غفلتزدگی است. پروندههای این زنان زیاد است.»
وی در پاسخ به این که ازدواج این زنان چگونه ثبت شده است ، تاکید میکند: «عمدهترین افراد بیشناسنامه حاصل ازدواجهای ثبتنشدهاند و تولدهای خارج از نکاح. در واقع این افراد ازدواجهای ثبت سجلی ندارند و در بین این افراد زندگیهای گروهی خیلی متداول است. این زنان به نوعی زندگی بیخانمانی را تجربه میکنند که الزاما به معنای در خیابان خوابیدن نیست. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم فقط کسانی که در خیابان میخوابند بیخانمانند.» فاطمه دانشور با بیان این که هرندی پر است از خانههایی که زندگیهای گروهی در آن جریان دارد، میگوید: «در این زندگیهای گروهی که نمیتوان رابطه زنان و مردان را تشخیص داد، زاد و ولد اتفاق میافتد و این همان چیزی است که من به آنها ازدواجهای ثبتنشده میگویم. نتیجه این ازدواجها بچههایی هستند که در همان محل بزرگ میشوند و بزهکاران آینده را تشکیل میدهند. بچههایی که از 3-4سالگی خردهفروشان موادمخدر هستند تا بزرگ شوند هم این مسیر را طی میکنند.» . در ادامه بانو سمیه مهربانی با موضوع دلایل خودکشی و راههای پیشگیری از آن سخنرانی نمودند :
زندگی جنبه های مثبت و منفی بسیاری دارد؛ رضایت خاطر، آرامش، موفقیت، خلاقیت، شادی؛ بخشی از آن نیز بی روح، تکراری، کسل کننده، یکنواخت و در حادترین و دشوارترین شرایط مملو از تجارب دردآور، تاسف بار، اندوهناک، اضطراب آور و ناراحت کننده است. در اغلب موارد تمایل به خودکشی زمانی به اوج خود میرسد که هیجانات و عواطف منفی زندگی فرد شدت مییابند و مرتب او را آزرده و ناامید میکنند. خودکشی در تمام موارد ناشی از نوعی درد و رنج روانی است که شدیداً فرد را تحت تاثیر قرار میدهد و مانع از ارضای نیازهای روانی او میشوند. بدیهی است هیچ کس از سر شادی و خوشبختی اقدام به خودکشی نمیکند. تنها نکته یی که این گروه از افراد از آن غافلند آن است که همین درد و رنج است که انسان و هویتش را میسازد. خودکشی در بین جوانان به سومین عامل مرگ و میر (بعد از تصادفات و انواع سرطان ها) در بین آنان تبدیل شده است. آمارها نشان میدهند که دختران جوان بیش از پسران جوان دست به خودکشی میزنند. اما پسران بیشتر از دختران قصد خود را عملی میسازند. رفتارها و اقداماتی که منجر به خودکشی جوانان میشود حاصل مشکلات عمیق روانی، خانوادگی و اجتماعی هستند. مطالعات نشان میدهند که دو نوع رفتار منجر به خودکشی در جوانان وجود دارد:
۱) گروه اول؛ کناره گیری های طولانی مدت از اجتماع است که معمولاً با بی اشتهایی های عصبی نیز همراه میشود. این عده عمدتاً با برنامه و قصد قبلی اقدام به خودکشی میکنند.
۲) گروه دوم؛ جوانانی هستند که تحت فشارهای عصبی شدید قرار میگیرند. این گروه ممکن است الزاماً علائمی از افسردگی و انزواطلبی نداشته باشند اما اختلالات رفتاری گوناگونی مثل رفتارهای ضد اجتماعی، پرخاشگرانه و خودآزارگرانه از خود نشان میدهند. معمولاً علائم هشداردهنده خودکشی به دو گونه اند؛ علائم کلامی و علائم رفتاری. صحبت ها، اظهارات و بیانات ناامیدانه، خداحافظیهای مستقیم (و حتی غیرمستقیم)، جملات مرگبار، گفت وگوهای عجیب و سوال برانگیز از جمله علائم کلامی؛ و سر و سامان دادن به کارهای نیمه کاره، بخشیدن وسایل شخصی خود به دیگران، مرتب کردن امور شخصی و دادن وکالت های مستقیم از جمله علائم هشداردهنده رفتاری برای خودکشی هستند.
عوامل و زمینه هایی که منجر به اقدام برای خودکشی میشوند عبارتند از:
▪ داشتن سابقه افسردگی مزمن
▪ سابقه مشکلات روانی در خانواده، به ویژه داشتن سابقه افسردگی و رفتارهای مخرب
▪ مشکلات روانی یا بیماری های جسمانی مزمن و پیشرفته
▪ اعتیاد به الکل و مواد مخدر
▪ سابقه تجاوزات جنسی
▪ داشتن سابقه اقدام به خودکشی در گذشته
▪ داشتن سابقه خودکشی در خانواده و اطرافیان
▪ دوری گزینی از جمع و انزوا طلبی
▪ داشتن رفتارهای پرخاشگرانه شدید در خانه، مدرسه، اجتماع و بین دوستان
▪ سست شدن پیوندهای عاطفی در خانواده ها
▪ افزایش فشارهای اجتماعی برای کسب استقلال و موقعیتهای بالای تحصیلی ـ شغلی
▪ ایجاد استرس های ناشی از ازدواج و تشکیل زندگی
اگر چه میزان خودکشی در ایران از کشورهای اروپایی کمتر است، ولی این کشور در میان کشورهای اسلامی در جایگاه سوم از نظر رواج خودکشی قرار دارد. بر پایه آمارها، روزانه بیش از ۱۳ نفر در ایران خودکشی میکنند. بیشتر خودکشی ها در میان افراد ۱۵ تا ۳۵ سال روی میدهد. یعنی به طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار تن ایرانی، بیش از ۶ تن در سال جان خود را با خودکشی از دست میدهند. مشکلات اقتصادی، بیماریهای روانی، جبر فرهنگی، مسائل سیاسی و فشارهای اجتماعی برخی از سبب های اصلی در کشور ایران به شمار میآیند. در هر سال حدود ۱ میلیون انسان خودکشی میکنند. در همین زمینه گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۱ پیش بینی کرد که در سال ۲۰۲۰ این تعداد به ۱،۵ میلیون نفر در سال برسد. خودکشی ظرف ۵۰ سال گذشته به میزان ۶۰ % در سطح جهان افزایش داشته است.
هدف از خودکشی –اکثر جوانانی که اقدام به خودکشی میکنند به دنبال هدفی مشترک هستند که مهمترین آنها عبارتند از:
الف) حل بحران:خودکشی عملی است که به منظور رها شدن از مشکل و بن بستی که برای جوان به صورت بحران غیرقابل تحملی درآمده است، جلوه گر میشود. به عبارت دیگر، فرد خودکشی را تنها راه حل ممکن برای نجات از سردرگمی و پریشانی خود میبیند. ب) فشارهای روانی:در بعضی موارد نیازها، خواسته ها و آرزوهای برآورده نشده چنان تاثیری عمیق بر افکار و اذهان افراد ناامید و مستاصل میگذارد که او را به سمت و سوی خودکشی میکشاند. تمام اقدامات منجر به خودکشی حاصل و انعکاسی از یک نیاز روان شناختی ناکام مانده است.
ج) احساس ناامیدی و درماندگی:اغلب جوانانی که شدیداً خودشان را در برابر ناملایمات و هیجانات منفی زندگی شان ناتوان و درمانده احساس میکنند و تصور میکنند مشکلات شان هیچ گاه حل نمیشود، دچار افکار آشفته و پریشانی میشوند که گاه آنها را به سوی آسیب رساندن به خودشان برمیانگیزد.
گاهی نیز شناخت جوانان از اجتماع آینده شان نادرست و غیرواقعی درمیآید و خود را در مقابل سختی ها ناتوان حس میکنند. در این میان، دخترهای جوان تنش و فشار بیشتری را نسبت به پسرها باید تحمل کنند زیرا مراحل رشد و بلوغ آنها زودتر آغاز میشود و آنها در سن پایین تری مجبورند با تغییرات جسمی ـ شناختی ـ روانی خود کنار آیند. علاوه بر آن، دخترها و پسرها هر یک شیوه های مختلفی برای سازگاری با استرس و فشارهای زندگی شان دارند. دخترها در مقابله با بحران ها، احساسات شان را درونی میکنند ولی پسرها سعی میکنند با برون ریزی های تند و هیجانی، احساسات خود را بارز کنند.
د) عدم توانایی در تحمل درد و رنج:معمولاً افرادی که درصدد خودکشی هستند، تحمل درد و رنج بیشتر را در خود حس نمیکنند. آنها سعی میکنند با خودکشی کردن از شرایط غیرقابل تحمل زندگی شان فرار کنند. خودکشی برای آنها یعنی فرار از هیجانات غیرقابل تحمل و شرایط دردناک زندگی. برای آنها پذیرش درد و ناملایمات زندگی دیگر جایی در ذهن و فکر و توان شان ندارد.
نقش کمک ها و مداخلات خانواده ها در پیشگیری از خودکشی جوانان-جوانان در دوره یی پرتلاطم زندگی میکنند که با تغییرات چشمگیر روحی ـ روانی ـ جسمانی ـ شناختی همراه است. متاسفانه گروهی از خانواده ها به علت بی توجهی یا عدم آشنایی با روش های ارتباط برقرار کردن با نوجوان و جوانان، نمیتوانند رابطه یی گرم و صمیمانه با آنها برقرار کنند و همین امر به تدریج موجب دوری آنان از خانواده میشود. در حالی که نوجوان در این زمان بیش از هر موقع دیگری نیاز به توجه، حمایت، دلگرمی و راهنمایی والدین خود دارد.صحبت کردن و حرف زدن با جوان به او اطمینان، اعتماد، دلگرمی و قوت قلب میدهد تا با تکیه به ارزش های خانوادگی، حمایت های والدین و راهنمایی های آنان از اضطراب ورود به اجتماع شان بکاهد. جوان زمانی که با والدینش مشورت میکند، در حقیقت از آنها احساس امنیت و توان مقابله با مشکلات را میگیرد.
این بیماری را در مراحل نخست باید درمان کرد تا به خودکشی ختم نشود رسانه ها بخصوص رسانه های تصویری میتوانند نقش مثبتی در پیشگیری از آن داشته باشند. وظیفه همه برنامه ریزی برای پیشگیری از بروز ناهنجاریهای جامعه است. در کل پیشگیری از این آسیب نیازمند یک طرح ملی است که اجرای آن با همکاری نهادهای مختلفی همچون آموزش و پرورش، صدا و سیما، بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان امکان پذیر است.
گزارش جلسه ی ماهیانه ی کمیته دفاع از حقوق هنر وهنرمندان ، 13اکتبر 2017
درسا دره شوری
ماده 2 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی :همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، وضعیت دارایی، محل تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بین المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.جلسه کمیته ی دفاع از حقوق هنر و هنرمند در تاریخ 13 اکتبر 2017 در ساعت 19 به وقت اروپای مرکزی با حضور جمعی از دوستداران و فعالین حقوق بشر و اعضای کمیته در اتاق پالتاک کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار شد.این جلسه موضوعات مورد بحث مختلفی داشت که به سمع شما عزیزان میرسانیم.ابتدا آقای علیرضا اسدبکی با موضوع: مقایسه نظرات آزادی فلسفه در هنر ( به مناسبت روز فلسفه) سخنرانی ایراد نمودند.پیش از شروع سخنرانی عرض کنم این سخنرانی بر پایه ی نظرات کانت و مقایسه ی نسبی آن با دیگر فلاسفه بوده تا با یک پایه ی واحد، نظرات رو رو شناسایی و مقایسه کنیم.
به نظر های دیگر فراروی و استعلای آدمی اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود بینی آزاد سازد. به نظر های دیگر ، کانت به این حقیقت که ذات آدمی در استعلایی بودن و فراروی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن گردیده و آن را اساس نقد خویش در هر سه ساحت نظر، عمل و مواجهه با زیبایی قرار داده است. در نقد اول آزادی در ساحت شناخت بدین نحو آشکار می شود که شناخت مستلزم یافت پیش مفهومی از موجودات است. در اخلاق، آزادی در تبعیت از قانون و خود انگیختگی اراده ظهور می کند. ولی در ساحت مواجهه با امر زیبا، آزادی محدود به هیچ قید و شرطی نیست و به عبارت دیگر از قید، مفاهیم، غایت، تملک و قوانین از پیش تعیین شده رهاست. بنابراین، آزادی در ساحت هنر، آزادی اصیل است، پس آنتولوژی ( هستی شناسی ) تقدیر و مواجهه با زیبایی برای نقد اول و دوم و سوم، اساسی است چرا که هنر و مواجهه با این امر زیبا به طور کامل، به واسطه ی مشارکت لذت بخش در هماهنگی، اساس عقل و عملی و قوه حکم را آشکار می کند. دکتر محمدرضا ابولقاسمی، کانت و نسبت میان هنر و شناخت را اینگونه تفسیر میکند: پیامدهای این زیبایی شناسی را می توان در دو بحث و حوزه اصلی: نسبت زیبایی و اخلاق و نسبت زیبایی و ذوق پیگیری نمود. که در بحث نخست زیبایی نماد اخلاق و اختیار شمرده می شود و در بحث نسبت زیبایی و ذوق، مفاهیم استقلال زیبایی و التذاذ [ناشی از] زیبایی تبیین می شود. کانت اوج خلوص زیبایی را در زیبایی آزادی می بیند که تناظری با مفهوم کمال ندارد.
دومین چهره مهم این سنت فلسفی، شیلر بود. او وظیفه خویش می داند که تفکر کانت را بسط دهد و نکات مغقول مانده آن را گسترش دهد. نامه هایی در باب تربیت زیبایی شناختی انسان شیلر برآن است که هم کانت و هم فیشته انسانیت را به عقلانیت صرف تقلیل میدادند. از نظر وی عقلانیت صرف، هرگز انسان را انسان نمی کند و کامل نمی سازد بلکه وجهی به نام حس داریم که اگر نادیده اش بگیریم، انسانیت انسان را زیر سوال برده ایم. زیباشناسی شیلر را «زیباشناسی نانوشته فیشته» نامیدهاند، فیشته گفته است : «ما از طبیعت مستقل نمیشویم مگر آن که تمایلات حس را به کلی منکوب و منهدم کنیم، شیلر بر آن بود تا عقلانیت و حسّانیت را به توازن و تعادل برساند و معتقد بود آنچه عقل و احساس را آشتی میدهد زیباشناسی است. وی احیای حسّانیت را راهی برای وصول به یکپارچگی انسان می انگارد. وی از این نقطه عزیمت است که حس را مهمترین عامل ثبات و وحدت و انسجام در انسان معرفی می کند. تقارن مفاهیم زیبایی و آزادی را به این قوت و وضوح که در شیلر می بینیم نزد هیچ متفکری نمی بینیم. او صراحتا می گوید اگر آزادی بخواهد درجایی تمثّل یابد قطعا در زیبایی است. این در حالی است که کانت زیبایی را جلوه اخلاق میدانست اما شیلر زیبایی را تبلور آزادی اخلاقی تعریف میکند. کانت آزادی را عبارت میداند از «خودآیینی اخلاقی»، یعنی استقلال از طبیعت و تمایلات مادی و پیروی صرف از قانون (عقلانی) اخلاق. اما شیلر آزادی را «هماهنگی زیباشناختی» میداند یعنی اتّکا به هماهنگی حسّانیت و عقلانیت و پیروی از طبیعت انسان. در واقع از نظر شیلر «زیبایی یگانه بیانِ ممکنِ آزادی در [قالب] نمود است» به بیان دیگر، زیبایی یگانه جلوه آزادی است.
واپسین نماینده و چهره شاخص این سنت فلسفی که آراء وی در حوزه زیبایی شناسی ایدئالیستی تبیین گردید، هگل بود. فلسفه هگل هم نقطه کمال ایدئالیسم آلمانی است و هم اوج دستاوردهای آن. هگل را بنیانگذار «تاریخ فلسفی هنر» میدانند، او نشان داد که تحولات هنر یک سیر تاریخی منطقی دارد. چرا که اثر آفریده انسان را مستخرج از روح و ذهن آدمی می داند و بر طبیعت ترجیح می دهد. هگل معتقد است همینکه چیزی آفریده انسان باشد کفایت می کند که بر هر آنچه در طبیعت و از طبیعت است رجحان و تقدم یابد. و در آخر در فلسفه هگل، هنر به عنوان تز (برنهاد)، دین به عنوان (برابر نهاد) و فلسفه به عنوان سنتز (هم نهاد) شناخته می شود. هنر در زیباشناسی هگل دعوی حقیقت دارد، اما حقیقت هنر در قیاس با حقیقت فلسفی ناقص و ناکامل جلوه میکند.
سپس خانم مرضیه بردبار با موضوع: نه به تبعیض سنی (به مناسبت روز جهانی سالمند) سخنرانی کردند. وقتی کودکیم پر از انرژی و مشتاق یادگیری و عاشق بازی کردن، وقتی جوانیم پر از انگیزه و آرزو ، شور و نشاط و آموزش، وقتی میانسالیم به فکر آینده و روزمرگی و تلاش برای زندگی بهتر و تجربه های جدید . اما اگر روزی سالمند شویم…می گویند سالمندان 50 درصد سلول های قشر مخ شان تحلیل می شود . مخصوصن نورون های عصبی که ارتباط مستقیمی با بینایی وو شنوایی و اعصاب حرکتی دارند. می گویند سالمندان قلب شان با نیروی کمتری پمپاژ می کنند و دستگاه ایمنی شان ضعیف تر است و بخاطر همین ، زودتر بیمار می شوند و دیرتر بهبود می یابند. سالمندان مشکلات زیاد دیری هم دارند که گاهی بعضی از آنها غیر مستقیم بهشان آسیب می رسد.اصلن سالمند کیست ؟ تو چه سنی سالمند محسوب می شوند.معمولا از سن 60 تا 65 سالگی شروع سالمند ی ست، اما تعریف دقیق تر سالمندی به زمان خاض بر نمی گردد، بلکه بخاطر ویژگی های خاصی که در یک فرد ایجاد می شود، نام سالمند را با خودش همراه می آورد.
معمولا سالمندی با کاهش یا افت توانایی های جسمی، فکریک اجتماعی و … شناخته می شود. و گاهی اتفاقاتی در زندگی روی می دهد که انسان احساس می کند دیگر سالمند شده است، مثلن بازنشستگی ، یائسگی و گذاشتن فرد در خانه سالمندان به وسیله ی فرزندان، فوت همسر و ه اینها برای سالمند احساس تنهایی و گاهی هم حس بی ارزشی در روابط با دیگران را تداعی می کند.
سه نوع سالمند وجود دارد 1_ سالمندی که به طور طبیعی سالم است و با تغییرات فکری و جسمی ، در حدی که از این دوره سنی انتظار می رود، مواجه می شود.2_ دومین نوع سالمندی آرمانی ست که سالمند با اینکه سنش به سن سالمندی رسیده ولی همچنان شغل و استقلال و پیگیری اهداف خودش را محفوظ نگه داشته ست. 3_ سالمندی آسیب گونه، که در آن بیماری های شدید و کاهش محسوس در عملکرد های سالمند مشاهده می شود و توانایی های سالمند را از حد طبیعی در این سن کاهش می دهد.سالمندان معمولا بخاطر نوع زیستی که دارند و بیماریهایی که ممکن است در آن سن بگیرند نیاز به رژیم غذایی خاص خودشان هستند . گاهی به دلیل ضعف مالی ،یک سالمند قادر به خرید مواد مورد نیازش نیست. یا حتی داروهایی که اونقدر گران هست که اگر سالمند فقط منبع درآمدش ، حقوق بازنشستگی را داشته باشد، قادر به تهیه آنها نیست.
همه ی ما سالمند در خانواده هامون داریم . چقدر خوبه به آنها احترام بگذاریم، بهشان کمک کنیم، حتی مثلن در درست کردن غذا یا خرید کردن برای آنها و یا حداقل کاری که می توانیم برای آنها بکنیم این هست که با آنها حرف بزنیم.و به نوعی به آنها بفهمانیم هنوز برامان ارزشمند هستند و به عنوان یک شخصیت اجتماعی قبولشان داریم.تغذیه مناسب، تحرک جسمانی مناسب در هر سنی لازم است، لذا بهتر است از الان قبل از اینکه به آخرین موهای رنگین مان با حسرت خیره بشویم ، یه سلامت تغذیه و تحرک و ورزش خودمان دقت کنیم. و سالمندان را عزیز بشماریم . چون بی شک ما هم روزی سالمند خواهیم شد.
سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ شورای جهانی سالمندی را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا اول اکتبر را روز جهانی سالمندان تعیین کرد.این روز برای این تعیین شده است تا به ما یاد اور شود که سالمندان هستند و باید گرامی داشته شوند و هم به آن سالمند عزیز بگوییم که ما همه ی شما را با تمام کم توانی و حتی ناتوانی هایتان دوست داریم و درک تان می کنیم و خودمان را برای این دوره ی از زندگی با علم به تمام محدودیتها آماده می کنیم و می دانیم که سالمندی هم دوره ای شاید نه چندان با شوه ولی از زندگی ماست.روز سالمند بر تمام سالمندان عزیز مبارک
آقای علیرضا شعبان زاده باموضوع: حاکمانی که حکم به اعدام می دهند( به مناسبت روز جهانی مبارزه با حکم اعدام) سخنرانی کردند.اعدام در لغت به معنی ” نابود کردن” و “نیست کردن” است.از طریق اعدام حق زندگی و حیات یک انسان از او گرفته میشود. به عبارت دیگر اعدام یعنی قتل و جنایت! اجرا در آورندگان اعدام در اساس به دو دسته اساسی تقسیم میشوند: الف) رژیم و دولت حاکم؛ شامل: ارگانها و نیروهای رسمی وابسته به آن دولت و یا نیروهای شبه نظامی ای که اگر چه ممکن است اسما وابسته به حکومت نباشند، اما رسما از سوی حاکمیت دستشان برای به قتل رساندن دیگران باز میباشد.ب) نیروهای غیر دولتی که رسما مسئولیتی متوجه آنها نیست. شامل: قبایل و عشیره ها، گروههای مذهبی، باندهای مافیائی و یا سازمانهای سیاسی
این تقسیم بندی از این نظر اهمیت دارد که در قوانین بین المللی یا منطقه ای، این دولت و قدرت حاکم است که به عنوان طرف رسمی به رسمیت شناحته شده و یا در مقابل قرار دادهای بین المللی طرف حساب و پاسخگو شناخته میشود. بدلیل همین مسئولیت رسمی و پاسخگوئی مرتبط با آن است که برخی از کشورها مایل به امضاء “کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیر انسانی یا تحقیر کننده” نمی باشند، تا بتوانند با دست بازتر و بدون پاسخگوئی به نهادها یا افکار عمومی جهانی، شکنجه و قتل انسانها در حاکمیت خود را به اجرا بگذارند. این گونه کشورها برای توجیه سیاست خود در این مورد، “ویژه گی های فرهنگی” ، “وضعیت خاص امنیتی” یا “شرایط خاص کشور” خود را بهانه ای برای فرار از پایبندی خود به این قرار دادها عنوان میکنند. برای مثال جمهوری اسلامی حاکم بر ایران از امضاء “کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان” خودداری میکند و در توجیه رفتار ضد انسانی خود با زنان و مردم ایران پیوسته بر “ویژگی های فرهنگی جامعه ایران” انگشت میگذارد. بدین ترتیب این رژیم منکر جهان شمول بودن حقوق بشر بوده و همانگونه که انسانها را با انواع شیوه های مرگبار شقه شقه میکند، درتلاش است تا حقوق بشر را نیز با پسوندهائی چون ” حقوق بشر اسلامی” و … پاره پاره نماید. به این نمونه توجه کنید:محمد جواد لاریجانی دبیر حقوق بشر قوه قضائیه ایران: خجالت نمی کشیم حکم سنگسار را اجرا کنیم.در سال های اخیر انتقاداتی نسبت به نقض حقوق بشر مطرح شده اما آنطور که لاریجانی می گوید “ستاد حقوق بشر” به این خاطر درست نشده بلکه به دنبال آن است که مسائل حقوق بشر را از دیدگاه اسلامی پیگیری کند.وی گفت: “برخی فکر می کنند چون غربی ها راجع به سنگسار به ما فحش می دهند ما خجالت می کشیم که احکام را اجرا کنیم در صورتی که چنین چیزی نیست اصل فقه شیعه و فقه اهل بیت، فقه خجالت نیست.” به گفته وی، غربی ها به برخی قوانین اسلامی در ایران انتقاد دارند و معتقدند که باید اجرای آن متوقف شود که نمونه آن مسئله سنگسار است. دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در باره انتقادات غربی ها می گوید: غربی ها سنگسار را تنبیه نمی دانند بلکه می گویند این کار شکنجه است و حکم سنگسار با جرم تناسب ندارد، در حالی که “آنها این عمل شنیع را آن قدر بد نمی دانند و می خواهند این تفکر خود را به ما تحمیل کنند.”یکی از احکام جایگزین سنگسار، حکم اعدام است و لاریجانی می گوید که رجم پائین تر از اعدام است چون این امکان وجود دارد که فرد بتواند نجات پیدا کند. [ به عبارت دیگر فرد باید سپاسگزار هم باشد که حکم سنگسار به او داده اند و نه اعدام!] ولی اگر اعدام را جایگزین کنیم باز غربی ها می گویند که مجازات متناسب با جرم نیست در حالی که میزان “شنیع بودن زنای محصنه” را با معیارهای خودمان می سنجیم.
رژیم حاکم بر ایران، رابطه جنسی آزاد دو انسان با یکدیگر را عملی ” شنیع” میداند، اما گرفتن جان آنها و کشتن آنها به شیوه ماقبل قرون وسطی ای را حتی باعث شرم و خجالت خود هم نمی داند. همین یک جمله به خوبی نشان میدهد که تا کجا جان و ارزش انسان در تفکر و ایدئولوژی حاکمان بر ایران، ضد انسانی بوده و اینکه چگونه قدرت حاکم تلاش میکند تا با ارزش گذاری های منفی بر اعمال انسانها، صدور جواز حکم مرگ برای آنها را توجیه پذیر نماید.چه کسانی اعدام میشوند؟چهار دسته از انسانها اساسی ترین قربانیان اعدام را تشکیل میدهند:الف) مخالفان سیاسی، مخالفان فکری و ایدئولوژیک وعقیدتی، ناراضیان، دگراندیشان ب) جاسوسان، خائنین به کشور، خبرچینان و همدستان با دشمن، متعرضین به امنیت ملیج) مجرمین و محکومین در امور مرتبط با جنایت، آدمکشی، سرقت، تجاوز، آدم فروشی و متعرضین به امنیت عمومی د) متخلفین و پشت کنندگان و خائنین به ارزشهای قومی و قبلیگی و عشیره ای و گروهی و خانوادگی هر یک از مفاهیم فوق در هر کشور و نظام و سیستمی میتواند معانی و تفاسیر کاملا متفاوتی داشته باشد. اینکه یک مبارز آزادی خواه از سوی یک رژیم دیکتاتور، تروریست نامیده میشود. اینکه در ایران جوانان مخالف ارزشهای اسلامی، اراذل و اوباش خوانده میشوند. اینکه رفتار مختارانه زنی که مایل به زندگی آزاد و فارغ از بند و بستهای قبیلگی است، تحمل نمیگردد ضمن آنکه درستی خود این برچسب ها زیر علامت سوال است.در اغلب موارد فوق این مفاهیم، مفاهیمی بسیار عمومی و قابل تعبیر و تفسیر می باشند و عمدا در جهت تأمین خواسته های رژیم یا قدرت حاکم به نحوی تنظیم میشوند که بتوان با استاد به آن، هدف مورد نظر، یعنی گرفتن جان انسانها را توجیه نمود.چرا اعدام میکنند؟ اهداف و انگیزه هادر اساس از سوی رژیم های حاکم دلایل زیر در توجیه صدور حکم اعدام مطرح میشود: – مجازات متخلف (به عنوان درس عبرتی برای دیگران)– تأمین امنیت (برای جلوگیری از تکرار جرایم مشابه)– اجرای عدالت ( چشم در مقابل چشم) فراتر از دلایل رسمی گفته شده اما، اهداف و انگیزه های مشخص دیگری در پشت دور و اجرای حکم اعدام وجود دارد از جمله:حفظ نظام و سیستم حاکم با ایجاد ترس و رعب و وحشت در انسانهای دیگر و بازداشتن آنها از اقدامات اعتراضی و تأمین نظم و کنترل اجتماعی مورد نظر خود از طریق تضمین موارد زیر: – ترویج روحیه تسلیم طلبی و سازش و اطاعت و فرمانبرداری یا سکوت و بی عملی، – وادار نمودن انسانهای دیگر به همکاری با قدرت حاکم، – ترویج و تحکیم ایدئولوژی و دستگاه فکری و سیاسی قدرت حاکمه،
– ارضاء حس کینه و انتقام جوئی و خود خواهی های فردی، گروهی، مذهبی، قومی، نژادی و ایدئولوژیک. در چنین مواردی فرد یا گروه خاصی میتواند با تصاحب قدرت و تحت نفوذ قرار دادن مردم عادی، آنها را در جهت اهداف خود به بازی بگیرد. نمونه آن: هیتلر، خمینی، لاجوردی و … چگونه اعدام میکنند؟ روش های مختلف اجرای حکم اعدام -کشتن و نابود کردن انسان در طول تاریخ اشکال گوناگون زجر آوری را شامل میگردد. مهمترین و عمومی ترین اشکال شناخته شده کشتن و اعدام در سطح جهان عبارتند از:- دار زدن ( حلق آویز کردن)- خفه کردن– زنده به گور کردن– سنگسار- سوزاندن در آتش– شمع آجین کردن0- سر بریدن/ سر زدن– گیوتین – تیر باران– صندلی الکتریکی– اتاق گاز– تزریق سم
بسیاری از روش های فوق در جمهوری اسلامی حاکم بر ایران بطور رسمی و در قالب روش هائی مشروع و قانونی اجرا میگردد. در عین حال در “قانون مجازات اسلامی” رژیم، میتوان برخی از شیوه های کشتن را یافت که در نوع خود بی نظیر هستند: ماده ۱۹۰ – حد محاربه و افساد فی الارض یکی از چهار چیز است:۱ – قتل ۲ – آویختن به دار ۳ – اول قطع دست راست و سپس پای چپ ۴ – نفی بلد . ماده ۱۹۵ – مصلوب کردن مفسد و محارب بصورت زیر انجام می گردد : الف – نحوه بستن موجب مرگ او نگردد .ب – بیش از سه روز بر صلیب نماند ولی اگر در اثنای سه روز بمیرد میتوان او را پائین آورد.راستی چرا باید فرد به صلیب کشیده شده ای که دیگر جانی در بدن ندارد، سه روز هم بالای صلیب بماند؟ بخاطر رعب و وحشت دیگران؟ آیا چنین قوانینی نماد عریانی از وحشیگری نمی باشند؟ که در حال حاضر، دست کم ۷۱ کودک در زندان های ایران در انتظار اجرای حکم اعدام هستند. بر پایه این گزارش، از سال ۱۹۹۰، ایران بالاترین آمار را در اعدام کودکان در جهان به خود اختصاص داده است.با افزایش اعدام های دسته جمعی در تابستان 1386/ 2007 ، سازمان عفو بین الملل اعتراض خود به «افزایش» اعدام در ایران را در اطلاعیه ای اینگونه اعلام کرد:به رغم انتقادهای گسترده از افزایش اعدام ها در ایران، روز چهارشنبه چهادهم شهریور ماه، تلویزیون دولتی از اعدام ۲۱ نفر از محکومین به قاچاق مواد مخدر در استان های خراسان رضوی و فارس خبر دادبراساس این گزارش، ۱۷ نفر از افراد اعدام شده در استان خراسان رضوی و چهار نفر دیگر دراستان فارس به دار آویخته شدند.ار مجازات اعدام در ایران با آغاز فصل تابستان و اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی و مبارزه با [ به اصطلاح] اراذل و اوباش به طور فزاینده ای افزایش یافته است.مقامات ایران انتقاد کشورهای غربی و سازمان های حقوق بشری دایر بر نقض حقوق بشر را رد کرده و می گویند که اجرای مجازات اعدام، ریشه در مذهب و شریعت اسلام دارد.در بیانیه سازمان عفو بین الملل با اشاره به تعداد ۱۷۷ مورد اعدام در سال ۲۰۰۶ در ایران، گفته شده که در میان اعدام شدگان دو کودک زیر ۱۸ سال نیز وجود داشته است. مطابق کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر که ایران نیز آنها را امضا کرده، مجازات کودکان زیر ۱۸ سال غیر قانونی است. براساس این بیانیه، در قوانین ایران متهمان در مراحل اولیه تحقیق امکان دسترسی به وکیل و حقوق قانونی متهم را ندارند، در حالی که “گزارشگر مخصوص سازمان ملل در خصوص نحوه دادرسی” اعلام کرده است که متهمان به اعدام می بایست در تمامی مراحل دادرسی، از ابتدا تا انتها، از امکانات و حقوق قانونی از جمله حق در اختیار داشتن وکیل، برخوردار باشند.این بیانیه می افزاید: اتهاماتی که مجازات اعدام را در پی دارد دامنه بسار وسیعی دارد و اغلب با کلماتی مبهم و غیرشفاف بیان می شود، از جمله “محاربه با خدا” و “مفسد فی الارض”. آمار اعدام در جهان براساس گزارش سالانه ای که از سوی یک گروه مخالف مجازات اعدام در روز پنج شنبه منتشر شده است، تعداد افرادی که با مجازات اعدام کشته شده اند، در مقایسه با دو سال قبل بیشتر بوده است.براساس این گزارش، ایران ردیف دوم کشورهای اجرا کننده مجازات اعدام را دارد و شمار اعدامی ها در ایران دو برابر شده و از ۱۱۳ نفر به ۲۱۵ نفر رسیده است. نتایج گزارشها نشان می دهد که شمار اعدام ها در جهان رو به افزایش است. در سال گذشته میلادی حداقل پنج هزار و ۶۲۸ نفر اعدام شدند. در سال ۲۰1۵ شمار اعدامی ها درسراسر جهان پنج هزارو ۴۹۴ نفر بود و در سال ۲۰1۴حدود پنج هزارو ۵۳۰ نفر با این شیوه کشته شدند. بیشترین تعداد اعدام ها در جهان مانند سال های گذشته درچین صورت گرفته است، به طوری که بر اساس گزارش های تایید شده از سوی مقامات رسمی تنها در سال ۲۰1۶ حدود ۵۰۰۰ نفر در این کشور اعدام شده اند. این در حالی است که در گزارش های غیر رسمی تعداد اعدام ها در چین را سالانه ۸۰۰۰ نفر تخمین زده می شود. تعداد اعدام ها در پاکستان نیز نسبت به سال گذشته تقریبا دو برابر شده و از ۴۲ به ۸۲ نفر رسیده است. این گزارشها می گوید که هر دو کشور ایران و پاکستان بر خلاف میثاق های حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال گذشته اقدام به اعدام کودکان زیر ۱۸ سال کردند.ایالات متحده آمریکا تنها کشور قاره آمریکا است که همچنان مجازات اعدام را اجرا می کند. اعلامیه جهانی حقوق بشر که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد بعنوان واکنشی در برابر ابعاد ویرانگر بربریت دولتی و ترور دولتی در حین جنگ جهانی دوم، در دسامبر 1948 به تصویب رسید، حق هر انسانی را برای زندگی به رسمیت شناخته و شکنجه یا رفتارها و مجازاتهای بیرحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز را ممنوع اعلام نموده است. به عقیده سازمانهای حقوق بشر و عفو بینالملل مجازات اعدام این حقوق را پایمال میکند.. برای نمونه »پروتکل اختیاری دوم مربوط به پیمان بینالمللی در باره حقوق شهروندی و سیاسی« که سال 1989 از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید، پیشنهاد الغای کامل مجازات اعدام را مطرح میسازد، اما به طرفهای قراردادی که هنگام تصویب و یا پیوستن به پروتکل ملاحظاتی داشتند، اجازه میدهد، مجازات مرگ را برای زمان جنگ پابرجا نگهدارند. »پروتکل شماره 13 مربوط به کنوانسیون اروپایی حقوق بشر« که در اول ژولای 2003 اعتبار قانونی و اجرایی یافت، اولین قرارداد بینالمللی است که مجازات مرگ را تحت هر شرایطی، حتی برای مقابله با جنایات در زمان جنگ و یا جهت مقابله با تهدید خطر بلاواسطه جنگ، برای کشورهای عضو ممنوع اعلام نمود. علاوه بر این مجازات اعدام بر طبق »اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی« که در سال 1998 به تصویب رسید، از سوی این مرجع جهانی از فهرست مجازاتهای مجاز آن برداشته شد. آنچه که در صدور و اجرای حکم اعدام بیش از هر چیز برجسته می نماید، نفی و پایمال شدن ” شأن و مقام وارزش انسان” است. در ایران و در صحنه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، ترس یا فرار از اعدام، یکی از دلایل ترک کشور یا سکون و بی حرکتی سیاسی- اجتماعی میباشدرژیم یا نیروهائی که برای حق حیات آدمی ارزش قائل نیستند، نمی توانند خود منادیان عشق و دوستی و صلح و آرامش و امنیت و رفاه باشند. مطمئنا در صورت لغو حکم اعدام در ایران، مردم عادی و مدافعین آزادی و دمکراسی میتوانند با جرعت بیشتری برای تغییر رژیم و تغییر شرایط سیاسی وارد کارزار شوند. با این وجود اگر بدلیل فرار از اعدام و مجازات های غیر انسانی دیگر، افرادی به ناگزیر خاک کشور خود را ترک کرده و در کشورهای غربی پناه و امنیت جستجو میکنند، باید که از حمایت های لازم برخوردار گردند. جلسه با حضور اعضای کمیته و برخی اعضای کانون و مسئول جلسه آقای بهروز خسروی و ادمین های گرامی آقایان شعبانزاده، گلسفیدی و خسروی در ساعت 20:30 به وقت اروپا به پایان رسید.
گزارش جلسه ی سخنرانی مشترک کمیته دفاع از حقوق پیروان وادیان و نمایندگی مالزی ، 22 اکتبر 2017
حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی
جلسه مشترک سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی در تاریخ 22 اکتبر2017 ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی با موضوع سالگرد دستگیری سید حسین کاظمینی بروجردی روحانی منتقد جمهوری اسلامی و به مناسبت روز جهانی ملل متحد و روز جهانی اطلاعات توسعه و با حضور اعضای کمیته ادیان و نمایندگی مالزی و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک نمایندگی برگزار گردید که علاقه مندان میتوانند از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند.
اقای جمشید غلامی سیاوزان با موضوع روز جهانی ملل متحد سخنرانی کردند.
تاریخ تاسیس جامعه ملل را ۲۵ ژانویه سال ۱۹۱۹ و روزی نوشته اند که در مذاکرات ورسای با پیشنهاد تاسیس آن موافقت شد ، ولی نخستین مجمع عمومی ان یک سال بعد کار خود را آغاز کرد . مقر این جامعه که ایران ازاعضای اولیه آن بود شهر ژنو در کشور بی طرف سویس بود. این جامعه که در آن امتیازی میان کشورهای عضو نبود و حق رد (وتو) وجود نداشت بر پایه اصول ۱۴ گانه «وودرو ویلسون» رئیس جمهور وقت امریکا که یک دانشگاهی بود تاسیس شده بود تا حافظ صلح و حقوق اعضاء باشد. سنای امریکا در آن زمان با عضویت این کشور در جامعه ملل موافقت نمی کرد، زیرا نمی خواست که از انزوا بیرون آید و درگیر مسائل سایر کشورها شود.نخستین اجلاس این جامعه دهم ژانویه ۱۹۲۰ تشکیل شد.خروج بعضی از کشورها از این جامعه آن را بیش از پیش تضعیف کرد . این کشورها هرکدام به دلیلی مورد اعتراض جامعه قرار گرفته بودند. از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۰ این کشورها از عضویت جامعه خارج شدند:
ژاپن ، المان ، پاراگوئه ، شیلی ، ونزوئلا ، اسپانیا ، پرو ، مجارستان و رومانی . جامعه ملل در ۱۹۳۹ شوروی را به دلیل حمله نظامی به فنلاند از عضویت خود برکنار کرد. دارایی های این جامعه در سال ۱۹۴۶ به سازمان ملل انتقال یافت که به ابتکار سران آمریکا و انگلستان برپایه اتحاد کشورهای در حال جنگ با آلمان و ژاپن تشکیل شده است و پنج کشور فاتح جنگ جهانی دوم در آن نسبت به سایر اعضاء دارای امتیار و برتری هستند و مجمع عمومی سازمان که نماینده همه کشورهای عضو است نقش اجرایی ، جز انتخاب دبیرکل و پذیرش عضو جدید ندارد.به دنبال ناکامی و انحلال جامعه ملل در سال 1939، از اواسط جنگ جهانی دوم، دولت های بزرگ به فکر تشکیل سازمانی بین المللی افتادند. ازاین رو، سران دولت های امریکا و انگلیس، در ماه اوت سال 1941، منشوری مشتمل بر هشت ماده را امضا کردند. دولت های دیگر مثل چین، شوروی سابق و فرانسه نیز با پذیرفتن متن منشور، به صف امضاکنندگان آن پیوستند. منشور ملل متحد در تاریخ 5 تیر 1324، برابر با 26 ژوئن 1945 امضا شد و پس از تصویب این پنج دولت و بسیاری دیگر از کشورها، رسما به وجود آمد. مقر سازمان ملل متحد در نیویورک و دارای شش رکن اصلی است که عبارتند از: مجمع عمومی، شورای امنیت، شورای اقتصادی و اجتماعی، شورای قیمومت، دیوان بین المللی دادگستری و دبیرخانه. 24 اکتبر روز تأسیس سازمان ملل در سراسر جهان «روز ملل متحد» نامیده شده است.
اصطلاح «ملل متحد» را نخستین بار فرانکلین روزولت، رئیسجمهور آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم برای اشاره به متفقین بکار برد. اولین کاربرد رسمی این اصطلاح در بیانیه اول ژانویه ۱۹۴۲ ملل متحد بود که در آن متفقین از مفاد منشور آتلانتیک پشتیبانی و اعلام کردهبودند که از صلح جداگانه با نیروهای محور خودداری خواهند کرد.اندیشه ایجاد سازمان ملل متحد در کنفرانسهای مسکو، قاهره و تهران در سال ۱۹۴۳ دقیقتر شد. از اوت تا اکتبر ۱۹۴۴ نمایندگان آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و جمهوری چین در کنفرانس دامبارتن اوکس در واشینگتن دی. سی، بر روی برنامههای تشکیل سازمان ملل کار کردند. بیشتر بحثهای این کنفرانس در مورد نقش اعضای سازمان و شرایط دعوت از آنها بود. سپس در آوریل ۱۹۴۵ در کنفرانس سان فرانسیسکو تکلیف حق وتو برای پنج عضو شورای امنیت تعیین شد. در نهایت در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ منشور ملل متحد به امضای ۵۰ کشور رسید و سازمان ملل متحد رسماً تشکیل شد (لهستان در کنفرانس شرکت نداشت ولی جایی برای آن در نظر گرفته شد و بعداً منشور را امضا کرد).ناکامی جامعه انسانی در پیش گیری از آغاز جنگ جهانی دوم، این باور را تقویت کرد که ایجاد یک نظام همکاری بین المللی کارآمد، می تواند در حفظ جهان در برابر جنگ مؤثر باشد. سرانجام در کنفرانسی که در سال 1945 در سانفرانسیسکو برگزار شد، 151 کشور پیش نویس منشور ملل متحد را تدوین کردند و سازمان ملل متحد کار خود را به صورت رسمی از اکتبر 1945 آغاز کرد. سازمان ملل متحد، نهادی است که در میان نظام های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی در ساختار کنونی روابط بین الملل، هماهنگی برقرار می سازد. این سازمان، کانون اصلی گردهم آیی ها و انجام مذاکره درباره صلح و امنیت بین المللی است. نقشی که این سازمان برای حفظ صلح به عهده دارد، به شکل ممانعت یا محدود کردن درگیری ها و در نهایت، استقرار صلح نمودار گشته است. هم اکنون سازمان ملل متحد، سازمانی جهانی است که بر اثر تجربه ها، ابتکارها و گسترش فعالیت هایش، به صورت سازمانی متفاوت با آنچه در کنفرانس سانفرانسیسکو پیش بینی و طراحی شده بود، درآمده است.
اهداف سازمان ملل–ماده 1 منشور سازمان ملل متحد، اهداف این سازمان را این گونه بیان می دارد: 1. حفظ صلح و امنیت بین المللی، انجام اقدامات دسته جمعی مؤثر برای جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات بر ضد صلح به صورت مسالمت آمیز و بر اساس اصول عدالت و حقوق بین الملل؛ 2. توسعه روابط دوستانه میان ملت ها بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل و انجام دیگر اقدامات مقتضی برای تحکیم صلح جهانی؛ 3. ایجاد شرایط همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستی، در بر انگیختن همگان به رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی.هدف سازمان ملل متحد در این معاهده، حفظ صلح و امنیت بین المللی تعریف شده است. پس می توان چنین استنباط کرد که منشور به طور کلی به حفظ صلح و به عبارتی، پیش گیری از تجاوز و رفع آن نیز توجه داشته است. البته پرسش مهم اینجاست که آیا این سازمان بین المللی، توانسته است بدون جانب داری، به مسئولیت خود عمل کند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد که شاخص ترین و پیچیده ترین سازمان بین المللی است،سازمان ملل متحد که شاخص ترین و پیچیده ترین سازمان بین المللی است، از ارکان اصلی و فرعی بسیاری تشکیل یافته است. شورای امنیت، یکی از شش رکن اصلی سازمان ملل متحد به شمار می آید. درماده 1 منشور ملل متحد، یکی از چهار وظیفه اصلی این سازمان، حفظ صلح و امنیت بین المللی بیان و بر اساس ماده 24 منشور، این وظیفه بر عهده شورای امنیت گذاشته شده است. شورا بر اساس ماده 23 منشور، پانزده عضو دارد که پنج عضو آن دایم و ده عضو آن غیردایم هستند. جمهوری خلق چین، فرانسه، روسیه، انگلستان و ایالات متحده امریکا اعضای دایم شورای امنیت هستند که افزون بر امتیاز عضویت دایم در این شورا، از امتیاز ویژه ای به نام «حق وتو» نیز برخوردارند.منشور ملل متحد، وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بین المللی را به شورای امنیت محول کرده و بر اساس آن، شورا باید مراقب هر گونه اقدامی باشد که به حفظ صلح جهانی آسیب می زند. البته شورای امنیت در عمل، با برخی محدودیت ها چون: منشور ملل متحد و عمل در قالب آن، محدودیت های خاص در مداخله بشردوستانه، نظارت های موجود برتصمیم های شورا و محدودیت سیاسی روبه روست. جدای از آن، حفظ منافع کشورهای قدرتمند و سلطه گر را نیز در این راستا نباید نادیده گرفت.
مجمع عمومی-مجمع عمومی، اُرگان مرکزی سازمان ملل متحد به شمار می آید و آن را می توان مهم ترین رکن تبادل نظر و مشورتی این سازمان دانست. مجمع عمومی، از همه کشورهای عضو تشکیل می شود و هر یک از اعضا، یک رأی دارند. بر این اساس، این مجمع را «مجلس جهانی» نامیده اند که بیان گر جایگاهی مؤثر برای ایجاد ابراز عقاید جامعه جهانی است. وظایف و اختیارات مجمع را می توان به پنج بخش تقسیم کرد:
وظیفه بحث و مذاکره-وظیفه سرپرستی یا نظارت-وظیفه اساس نامه ای-وظیفه مالی
وظیفه اصلاحاتی.در مجمع، برخلاف شورای امنیت، «وتو» وجود ندارد و عضویت وسیع تر آن، به کشورهای بزرگ امکان داده است از مجمع به عنوان سکوی تبلیغاتی خود، سوء استفاده کنند. بنابراین، در مواردی که شورای امنیت به دلیل «وتو» با بن بست روبه رو می شود، مسئله مورد بحث، در مجمع عمومی مطرح می گردد. مجمع عمومی تاکنون چهارده رکن فرعی را ایجاد کرده است که هریک وظایف خاص خود را در راستای اهداف و وظایف مجمع پی گیری می کنند. کمیسیون حقوق بین الملل – برنامه عمران ملل متحد – صندوق جمعیت ملل متحد و کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان در شمار این ارکان هستند.
اقای مصطفی خداکرمی تحت عنوان بررسی وضعیت آیت اله بروجردی در زندان جمهوری اسلامی سخنرانی نمودند.سید حسین کاظمینی بروجردی فرزند ارشد سید محمد علی کاظمینی بروجردی از روحانیون تهران است. سید حسین در سال ۱۳۵۷ به عنوان امام جماعت مسجد همت تهران انتخاب شد. برطبق مطالب سایت شخصی او، ایشان در قم نزد روحانیونی نظیر سید صادق روحانی، میرزا خلیل کمرهای و سید شهاب الدین مرعشی نجفی به تحصیل علوم دینی پرداخت. البته اکنون او خود را خلع لباس کرده و دیگر لباس روحانیت را به تن نمیکند. اما ماموران جمهوری اسلامی ، سلیمی، دادستان ویژه روحانیت، مدعی است او هیچگونه تحصیلات حوزوی ندارد و حتی از خواندن آسانترین آیات و روایات هم عاجز است .ادعا میشود پدر او، سید محمد علی کاظمینی بروجردی در سال ۱۳۸۱ توسط مأموران امنیتی به قتل رسیدهاست، پس از قتل پدرش فعالیتهای سیاسی او علیه جمهوری اسلامی ایران شدت گرفت.کاظمینی بروجردی در سال ۱۳۸۵ به حکم دادگاه ویژه روحانیت و به اتهام ادعای رابطه با امام دوازدهم شیعیان دستگیر شد. هواداران وی دستگیری را چنین شرح دادهاند.با شروع دستگیری هواداران سید حسین کاظمینی بروجردی، توسط نیروی انتظامی و انتقال آنان به بازداشتگاه، شایعه حمله قریبالوقوع نیروهای امنیتی به خانه وی در خیابان آزادی تهران بالاگرفت، به طوری که بسیاری از هواداران و همفکران وی با تجمع و حفاظت از خانه وی به طور خودجوش مانع از ادامه حملات نیروی انتظامی به خانه وی شدند.
هواداران بروجردی که برای جلوگیری از حمله عوامل نیروی انتظامی به وی، بصورت شبانهروزی از منزل او حفاظت مینمودند. در پی بستن خیابانهای اطراف، نیروهای انتظامی و اطلاعاتی با هزاران تن از محافظان خانه وی درگیر شده و نهایتاً در روز شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۵ با بالا گرفتن درگیریها تعداد بسیار زیادی از محافظان وی دستگیر شدند.نهایتاً در نیمه شب یک شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵ نیروهای اطلاعاتی و تیم کماندوهای نیروهای ویژه به خانه بروجردی حملهای چند جانبه را آغاز کردند و محافظان خانه بروجردی را به همراه خود وی دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل کردند. بر پایهگذارش خبرنگاران مستقل در تهران ماشینهای آتشنشانی تا ساعت هفت صبح مشغول شستن خونهای ریخته شده در خیابانها بودند.عده ای دستگیری را چنین توصیف کرده اند .حادثه از آن جا آغاز شد که نیروهای پلیس برای دستگیری وی به محل سکونت او مراجعه کردند و با مقاومت بیش از هزار نفر از هواداران وی مواجه شدند تا جایی که این مواجهه به درگیریهای خشونت بار همانند پرتاب کوکتل مولوتف و گاز اشک آور کشیده شد. حدود دو ماه قبل دادگاه ویژه روحانیت با ارسال احضاریهای سید محمد کاظمینی بروجردی را به اتهام ادعای رابطه با امام زمان (عج) جهت ادای پارهای از توضیحات فراخواند اما وی از حضور در دادگاه سر باز زد و تلاشهای پیشین پلیس برای دستگیری وی نیز بینتیجه ماند.کاظمینی بروجردی در سالهای ۱۳۷۴، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۴ دستگیر و زندانی شده بود. وی بار دیگر در سال ۱۳۸۵ بازداشت و به ۱۱ سال زندان، به انضمام مصادره اموال محکوم شد. به گزارش رسانهها، او در زندان اوین در شرایط بد جسمی و روحی به سر میبرد و از حق استفاده از مرخصی و ملاقات محروم بود. وی در زندان، بارها مورد شکنجه قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شدهاست.او، خانواده و حامیانش، بارها با نوشتن بیانیه و نامههایی به دبیرکل سازمان ملل متحد، گزارشگر ویژه حقوق بشر احمد شهید و فعالان حقوق بشر خواستار حمایت از او و آزادیش از زندان شدند.از او فیلمی منتشر شدهاست که در آن اعترافاتی وجود دارد و از بعضی کارهای قبلی خود اظهار پشیمانی میکند.که عده ای این اعترافات را در اثر شکنجه ها می دانند .در کل می توان گفت که آیتالله حسین کاظمینی بروجردی، روحانی ایرانی مخالف حکومت دینی حاکم بر کشور و طرفدار جدایی دین از سیاست است. بروجردی، به عنوان طرفدار تشیع سنتی، معتقد به پرهیز دینی از سیاست است و با مفهوم «ولایت فقیه» آیتالله روحالله خمینی، یعنی ایدئولوژی بنیادی جمهوری اسلامی، به صراحت مخالفت میکند. بروجردی از حکومت دینی ایران که موجب « تضعیف » تعصب دینی جامعه ایرانی و ضدیت بخش عظیمی از مردم ایران با روحانیت شیعه و در کل مخالفت با اعتقادات دینی شده، انتقاد کرده است. در نتیجه انتقاد صریح بروجردی از نظام حاکم بر ایران، که آن را « دیکتاتوری تمامیتخواه فاسد و جانشین عمامه به جای تاج » نامیده است، او و صدها نفر از طرفدارانش توسط نیروهای امنیتی دستگیر و مورد اذیت و آزار قرار گرفتهاند. بروجردی به اتهام « تبلیغ علیه نظام » و «محاربه» به ۱۱ سال حبس در زندان اوین محکوم شده است.پس از بازداشت آیتالله بروجردی در مهرماه ۱۳۸۵، عفو بینالملل اعلام کرد که در هوایی نیمه زمستانی وی در سلولی بدون وسیله گرمایی نگهداری میشود و طی بازجویی ها شکنجه شده است. بهمن ماه همان سال و زمانی که مادر آیتالله حال مساعدی نداشت، مقامات ایرانی از اعطای مرخصی به وی برای ملاقات با مادرش خودداری کردند. زمانی که مادر آیتالله فوت شد او اعتصاب غذا کرد. محاکمه بروجردی در شعبه سه دادگاه ویژه روحانیت و پشت درهای بسته برگزار شد و خردادماه حکمش اعلام شد. آیتالله در جریان دعوای حقوقی به وکیل قانونیاش دسترسی نداشت و وثیقهای معادل پانصد میلیون تومان برای وی صادر شد. دادگاه ویژه روحانیت ابتدا او را به خاطر مجموعهای از اتهامات، مثل محاربه ( جنگ با خدا )، مخالفت با رهبری سیاسی کشور و ارتباط با عناصر ضدانقلاب و جاسوسان، گناهکار تشخیص داد. محاربه، اتهامی است که پس از درگیریهای انتخابات سال ۸۸ ایران بیشتر از پیش علیه مخالفان و معترضان نیز به کار گرفته شدو مجازات این حکم میتواند مرگ باشد. به هر صورت، دادگاه تجدید نظر این حکم را به ۱۱ سال زندان تقلیل داد. شش نفر از طرفداران بروجردی همراه وی به مرگ محکوم شدند، ولی احکام آنان نیز بعدا تغییریافت.
آیت الله بروجردی اوایل مهر سال جاری، توسط محمد موحدی دادستان ویژه روحانیت، به طور شفاهی به اتهام “بدعت و تفاسیر دینی مخالف با نظرات رهبری”، ازطریق “تدوین کتاب و تدریس آن در زندان”، به اعدام تهدید شده بود.نماینده آیت الله بروجردی در باره محتوای کتابی که بخاطر آن حکم اعدام صادر شده گفت: “این کتاب از مجموعه صحبت های آقای بروجردی در داخل زندان، توسط هواداران ایشان درخارج از زندان گردآوری و تهیه شده است. این کتاب داخل ایران منتشر شده و هنوز درخارج ازکشور برای انتشار آن، اقدامی نشده است. در داخل ایران از طریق همکاران و هواداران آقای بروجردی منتشرشده است. کتاب شامل نظرات ایشان در زمینه توحید می باشد که دیدگاهی غیر سیاسی نسبت به این موضوع دارد که کاملا متفاوت است نسبت به آن چیزی که آنها(روحانیون) می گویند.”درحال حاضرایشان در وضعیت بحرانی از لحاظ جسمانی قرار دارد و به بستری شدن در بیمارستان مجهز نیاز دارد. اما درطول این هشت سال، او حتی از یک دقیقه مرخصی برخوردار نبود و از هرگونه دارو و درمان محروم بوده و این خود به معنای قتل خاموش یک آزاد اندیش است. بنابراین این مسئله جدیدی نیست، آنها از هر فرصتی برای حذف وی استفاده می کنند و البته با توجه به مسائل بین المللی و اعدام های اخیر، نگرانی ها از اجرای حکم اعدام وی، بیشتر شده است.یکی از آشنایان آیت اله درباره وضعیت کنونی آیت الله بروجردی گفت:” از آیت الله بروجردی هیچ اطلاعی در دست نیست. تجمع با حضور اعضای خانواده و چند نفراز بستگان انجام شده که درحال حاضر از تعداد آنها اطلاعی دقیقی ندارم. هیچ پاسخی درخصوص وضعیت آقای بروجردی به آنها داده نشد و خانواده همچنان از وضعیت ایشان بی خبر هستند. همسرآقای بروجردی دچار مشکلاتی شد که برای ساعاتی به بیمارستان منتقل شد، اما پس از بهبود نسبی، به منزل منتقل شد و در کل خانواده در وضعیت خوبی به سر نمی برند.برای پیشگیری از اجرای حکم آقای بروجردی انجام گرفته، گفت: “درخارج از کشور با همه فعالان حقوق بشر و سازمان ها و رسانه ها، در تماس هستیم و پیام هایی ارسال کردیم. اطلاع رسانی وسیع دراین مورد انجام خواهد شد. در داخل کشورهم برنامه هایی داریم و منتظر عکس العمل حکومت هستیم، حتما برای آنها هم فکرهایی داریم که به اطلاع هم وطنان خواهیم رساند.پیشتر نیز دادگاه ویژه روحانیت درسال ۲۰۰۷، برای آقای کاظمینی بروجردی حکم اعدام درخواست کرده بود که با فشار مجامع حقوقی و تلاش نهادهای حقوق بشری، حکم اولیه لغو و به ۱۱ سال حبس تغییر یافته بود.عزیزان در انتها می توان گفت که سیدحسین کاظمینی بروجردی متولد یکم اوت ۱۹۵۸ در بروجرد، روحانی ایرانی، زندانی سیاسی و از مخالفان تئوری ولایت فقیه است. وی مخالف دخالت دین در سیاست و طرفدار جدایی دین از دولت و بازگشت به اصل دین سنتی است. او سپتامبر ۲۰۰۶ به همراه جمعی از هوادارانش بازداشت شد و تا به امروز از مرخصی و امکانات پزشکی در زندان اوین محروم بوده است.در حقیقت می توان گفت که جمهوری اسلامی و مقامات امنیتی واقعا روشی قرون وستایی در مورد آقای بروجردی را در پیش پرفته اند ،کلکسیونی از نقض نه تنها یک قانون بلکه ماده 3: حق حیات برای همه0ماده 5:شکنجه ممنوع-ماده 6: ارزش انسانی در همه جا-ماده 7: همه در برابر قانون مساوی هستندو.. بایدگفت بیشتر قوانین حقوق بشر در مورد نقض حقوق بشر اتفاق افتاده است و وضعیت آقای بروجردی بسیار وخیم و نگران کننده و لازمه واکنش شدید جامعه بین الملل و جوامع حقوق بشر را می طلبد .در انتها امیدوارم که واقعا در مورد نقض حقوق پیاپی در مورد شهروندان ایرانی که هر روزه شاهد اخبار آن هستیم راه حلی و نقطه روشنی که تنها به نظر این جانب بالا رفتن و روشن شدن سطح آگاهی هر شخص در جامعه می باشد رخ دهد که تنها با افشاگری و آگاهی رسانی که تمام ما و افرادی که فعالیت در مورد روشن سازی حقوق بشر و نشان دادن حق و حقوق اشخاص به فرد، فعالیت می کنند تنها راه این امید می باشد .
اقای حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع محدودیتهای شهروندی پیروان سایر ادیان در ایران سخنرانی کردندکشور ایران با وسعتی بالغ بر ۶۳۶۴۰۰ مایل و در مقیاس کیلومتر ۱۰۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارای جمعیتی علاوه بر اقوام گوناگون از شهروندانی با عقاید گوناگون تشکیل شده است . در ایران از پیروان سایر ادیان میتوان به : مسیحیان که همان ارامنه و آشوری ، اهل تسنن ، زرتشتیان ، اهل حق (( یارسان )) دراویش گنابادی نعمت اللهی ، یهودیان ((کلیمیان)) هستند که در قانون اساسی هم حقوقی برای آنها در نظر گرفته شده است . البته دسته دیگری از پیروان سایر ادیان هستند که هیچ حق و حقوقی برای آنها در نظر گرفته نشده است که میتوان به شهروندان بهائی ، مسیحیان تبشیری و یا مندائیان و شهروندان پیرو عرفانهای نو ظهور مثل عرفان حلقه میتوان اشاره کرد که در اصول قانون اساسی هیچ حقی برای آنها به عنوان حقوق شهروندی در نظر گرفته نشده است و این دسته از شهروندان از منظر حکومت جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشدند ، که این مورد نقض صریح مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد .در واقعیت آنچه در کارنامهی ۳۸ سالهی حقوق بشری ایران با محوریت حکومت جمهوری اسلامی به وفور یافت میشود موارد حمله، بازجویی، حبس و حتی اعدام شهروندانی است که عقایدی غیر از آنچه در اصل ۱۲قانون اساسی تعیین شده است دارند. حکومت جمهوری اسلامی در همه موارد اقدام به نقض حقوق پیروان سایر ادیان میکند و با ایجاد محدودیتهای اجتماعی پیروان سایر ادیان را به حاشیه جامعه ایران میکشاند
ایران نه تنها اعضای پیروان سایر ادیان اعم از آنان که برسمیت میشناسد و آنان که عقایدشان برسمیت شناخته نمیشود را با حبس و یا حتی آنها را در برخی موارد به کام مرگ فرستاده است بلکه هزاران تن از مسلمانی که عقایدشان با مذهب جعفری اثنیعشری مغایرت دارد نیز با مجازاتهای سنگینی مثل حبسهای طولانی مدت و در مواردی هم با مرگ مواجه شده اند. شهادت بازماندگان بازجوییها در زندانیان جمهوری اسلامی حاکی از این واقعیت است که در موارد بیشماری افراد به منظور برخورداری از حقوق شهروندیشان از جمله حق زندگی، حق آموزش یا کار، ناگزیر به انکار عقایدشان شدهاند و یا به زور به اعتراف اجباری یا شهادت دروغ علیه خود تن در دادهاند. اقداماتی اینچنین از سوی حاکمیت همزمان ناقض حقوق آزادی بیان و عقیدهی شهروندان محسوب میگردد. به عبارت دیگر پیوند بنیادینی که که میان حق آزادی بیان و عقیده برقرار است از سوی حاکمیت به عنوان سازوکاری واحد در جهت منکوب کردن گفتار و کردارِ افراد و جوامع، و نقض حقوق سلبناشدنی مختلف آنها به کار گرفته میشود. آنچه گفته شد ناظر بر نقشِ محوریِ دسترسی به اطلاعات و حق آزادی بیان در توانمندسازی شهروندان در جهت بهرهمندی از حق آزادی عقیده و سایر حقوق بود. یکی از شیوههای فراهم آوردن شرایط دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان پیگیری اطلاعات از طریق جراید و رسانهها است. با این وجود، در خصوص مورد ایران اصول ۲۴ و ۱۷۵ قانون اساسی آزادی بیان و اطلاعات در نشریات را در چارچوب شریعت اسلامی مقید میسازد. علاوه بر آن قانون مطبوعات ایران نیز شاخصهای آزادی بیان و اطلاعات را بر اساس فرامین صاحبمنصبان و سیاستهایی تعیین میکند که منحصراً و مطلقاً مذهب رسمی دولت را مد نظر قرار داده و در ملحوظ داشتن تنوع عقاید ناکام ماندهاند. از همین روی، آزادیِ فرد در وارسی، فهم، پذیرش و یا تغییر عقیدهی خود و یا اجرای مناسک مربوط به آن محدود میگردد. از جمله مظاهر تجلی حق آزادی عقیده میتوان به آزادی اظهار علنی عقیده و اجرای مناسک آن چه به صورت فردی، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران به طور خصوصی یا به طور عمومی اشاره کرد. این امر شامل برگزاری مراسم ویژه و تاسیس سازمانهای خیریه، و در موارد مربوط به جهانبینیهای مذهبی، برگزاری مناسک آیینی از جمله زیارت یا اجرای مراسم عبادی میشود. این موارد از جمله حقوقی به شمار میروند که هر فرد میبایستی امکان بیابد تا بر اساس اصول اعتقادی خود و نه اصول دولت متبوعش از آنها بهرهمند گردد. در واقع، برسمیت شناختن نظامهای اعتقادی در حاکمیت باالاخص در کشورهایی که هویت خود را بر مبنای یک مذهب واحد تعیین میکنند (همچون ایران) بدون ترویج و محافظت از امکان دسترسیِ کامل و آزاد به هر آنچه حق آزادیِ عقیده متضمنِ آن است، ممکن است به اعمال محدودیت یا ممنوعیتهایی از سوی دولت بیانجامد. بنا بر قانون بینالمللی حقوق بشر دولتها حق استفاده از مذهب به عنوان توجیه اعمال محدودیت بر حقوق بنیادین شهروندان را ندارند. در حقیقت دولتها موظفاند تا در راستای حمایت از تنوع عقاید و جهانبینیها کوشا باشند.اغلب بر این نکته تاکید شده است که عدمِ برسمیت شناختن برخی پیروان سایر ادیان از سوی دولت و برخورد با افرادی که از مذهب رسمی پیروی نمیکنند اجحاف در حق اقلیتها تلقی میشود. اما بررسی دقیقتر سیاستهای دولتی مربوط به قوانین و دستورالعملهای ناظر بر حق آزادی بیان و عقیده حاکی از این واقعیت است که جمهوری اسلامی حقوق اکثریت شهروندانش را نقض میکند. هنگامی که یک دولت حق آزادی بیان را محدود میسازد، هنگامی که سانسور گسترده و تبلیغات سیاسی که از آن با عنوان (پروپاگاند) را بر جای دسترسی به اطلاعات مینشاند در حقیقت چنین دولتی قابلیت شهروندانش را در وارسی اختیار گزیدن و اتخاذ جهانبینیِ خود محدود میسازد. در زمانی که تعداد قابل ملاحظهای از مسلمانان یا به دین زرتشت، مسیحیت، خداناباوری و یا سایر جهانبینیها گرایش پیدا میکنند و یا هویت خویش را بر مبنای هر یک از این جهانبینیها تعریف میکنند اتخاذ سیاستهایی که از لحاظ کردن این دگرگونیها باز میماند به منزلهی نقض حقوق اکثریت جامعه از سوی یک دولت برآمده از اقلیت تلقی میشود. بر این اساس نمیتوان جمهوری اسلامی را نمونهای از یک حاکمیتِ دینی محض دانست بلکه میتوان آن را به عنوان گونهای از نظامهای آپارتاید دید به شاخهای خاص از یک مذهب جنبهی سیاسی بخشیده و از آن به عنوان ابزاری برای سرکوب کسانی استفاده میکند که کورکورانه از دولت پیروی نمیکنند. بر اساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی ایران کاندیداها باید به مذهب رسمی کشور یعنی شیعه اثنی عشری معتقد باشد و اصل دوازدهم قانون اساسی تاکید دارد که (( این اصل الی الابد غیر قابل تغییر))است. محدودیت قانونی دیگر برای پیروان سایر ادیان در ایران این است که رئیس جمهور طبق اصل ۱۲۱ قانون اساسی کشور باید با حضور در مجلس شورای اسلامی در جلسهای که با حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان تشکیل میشود سوگندنامهای را در تعهد نسبت به پاسداری از مذهب رسمی کشور امضا کند. اعتقاد به مذهب شیعه اثنی عشری و پاسداری از این مذهب برای زرتشتیها، مسیحیها، کلیمیها و همچنین سنیهای ایران که بعد از شیعیان، به عنوان بزرگترین اقلیت مذهبی کشور به حساب میآیند، مشکلاتی شرعی و قانونی ایجاد میکند. طوریکه در ۱۲ دوره از انتخابات در چهار دهه پس از انقلاب حتی یک سنی به صورت رسمی کاندیداتوری خود را اعلام نکرده است . نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران از جمله مواردی است که گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد بارها و بارها بر آن تاکید کرده اند و حکومت جمهوری اسلامی را محکوم کرده اند .
اقای محمد ابوطالبی با عنوان چرائی تشکیل روز توسعه اطلاعات و مفهوم ان مطالب خود را ارائه دادند.در 17 مه 1972، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد (UNCTAD) اقداماتی را برای انتشار اطلاعات و بسیج افکار عمومی نسبت به مشکلات تجارت و توسعه پیشنهاد کرد. این قطعنامه به نام قطعنامه 3038 (XXVII) شناخته شد، که مجمع عمومی سازمان ملل متحد آن را در 19 دسمبر 1972 تصویب کرد. این قطعنامه خواستار معرفی روز جهانی توسعه اطلاعات برای کمک به جلب توجه مردم در سراسر جهان به مشکلات توسعه شد. هدف دیگری از این رویداد این است که به عموم مردم توضیح دهیم چرا ضرورت تقویت همکاری بین المللی برای پیدا کردن راه حل برای حل این مشکلات است. مجلس همچنین تصمیم گرفت که روز با روز سازمان ملل متحد هماهنگ شود تا نقش مرکزی توسعه در کار سازمان ملل را تأیید کند. روز جهانی توسعه اطلاعات برای اولین بار در 24 اکتبر سال 1973 برگزار شد و از آن به بعد هر ساله برگزار می شود.ارتباطات چه نسبتی با توسعه دارد؟ فرقی نمیکند از کدام ابزار ارتباطی استفاده کنیم .و جربه جامعه های مختلف بشری نشان داده ، مطبوعات آزاد ، تا کشاورزان بی سواد ومحروم هندی که از رادیو ترانزیستوری بدون برق خود استفاده می کنند ، از پیامک ساده مبایل در روستاهای دورافتاده آفریقا تا توئیتر و فیسبوک در قلب بهار عربی، همگی به ابعادی از توسعه پایدار و همهجانبه کمک کردهاند.از 60 سال پیش که نخستین نظریات ارتباطات پایه توسعه، بر نقش رسانهها در جلب مشارکت مردم در فرآیندهای توسعه تاکید کرد تا امروز، ارتباطات درهای بسیاری را به روی جوامع بشری گشوده و فرصتهای بسیاری برای رشد و بهبود آن به وجود آورده است. با فناوریهای نوین ارتباطاتی و اطلاعاتی، گوشیهای هوشمند، و شبکههای اجتماعی و با افزایش ضریب نفوذ اینترنت در جهان، امکان دسترسی اقشار مختلف جامعه، به ویژه آنها که همواره از ابتداییترین اطلاعات و خدمات محروم بودهاند، به اطلاعات ذیقیمت برای توسعه میسر شده است. نگاهی ساده به همین نزدیکی خودمان بهترین گواه این مدعاست ، تلگرام در فضای سیاسی واجتماعی ایران امروز فریاد رس بسیاری از فعالین سیاسی و دادگاه آزاد دولت مردان شده و چه جنایات ها و چه معضلاتی که به فاصله اندکی از زمان رخداد توسط مردم در تمامی سطوح همگانی می شود .رسانه تلگرام دارای حدود 45 میلیون کاربرایرانی است که حدود 85 درصد آنها در داخل کشور فعال هستند .امروز شهروندان با ابزارهایی که در جیب و کیفشان حمل میکنند توانمندتر شده انددر یک جامعه دموکراتیک، برای بهرهمندی شهروندان از حقوق اولیه مانند بهداشت و آموزش، حق مشارکت سیاسی و اجتماعی میتوان با توسعه ارتباطات و سیاستگذاری صحیح ، دسترسی آنان را تسهیل نمود.
روزنامهنگاری در خدمت توسعه-همه بر این دیدگاه توافق دارند که رسانهها و جریان آزاد اطلاعات پیششرط توسعه انسانی و حکمرانی دموکراتیک هستند. این رسانههای آزاد و متکثرند که میتوانند تضمین کنند طیف کاملی از صداها و عقاید در جامعه انعکاس پیدا کردهاند. بیتردید رسانهها برای آنکه آزادانه حرف بزنند و عمل کنند نیاز به مقررات حمایتی و محیط کارآمدی دارند که استانداردهای بالای روزنامهنگاری در آن از سوی جزءجزء سیستم، به ویژه کادر حرفهای روزنامهنگاری رعایت شود.
روزنامهنگاران حرفهای باید قادر باشند مجموعه گستردهای از فعالیتهایی را که بخش عمومی یا خصوصی در آن درگیرند تحلیل انتقادی کنند؛ از فرآیندهای صلح گرفته تا انتخابات یا از تغییرات زیستمحیطی تا مقررات مربوط به مصرفکنندگان یا قوانین مالی. بسیاری از کشورهای در حال توسعه از دسترسی به منابعی که با آن بتوانند روزنامهنگاری یا محیط رسانهای خود را تقویت کنند بیبهرهاند. در حالی که به ویژه در عصر رسانههای جدید این منابع برای توسعه روزنامهنگاری شبکهای ضروری است. اما این تنها مشکل جهان در حال توسعه نیست. یکی از بزرگترین موانع توسعهبخشی رسانهها در این جوامع نظارتهای سخت، قوانین دست و پاگیر و نبود آزادی بیان و آزادی مطبوعات است. روزنامهنگاران در این جوامع اغلب تحتفشار سانسور، از نقد عملکرد دولتمردان میپرهیزند و شیوههای کمهزینه اطلاعرسانی و خبرنگاری را به روشهای وقتگیر و پرخطر مانند روزنامهنگاری تحقیقی یا پیگیرانه که لازمه توسعهبخشی رسانههاست ترجیح میدهند. کشف و پرده برداشتن از ابعاد مختلف رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، رسانه و البته خبرنگاران را در معرض دشواریها و خطرات بسیاری قرار میدهد. میتوان گفت روزنامهنگاری توسعه اساساً پرهزینه است. در هر حال باید به خاطر داشت هر سیاستی که میخواهد ارتباطات را در خدمت توسعه قرار دهد میبایست حامی محیط رسانهای، تسهیل و تامینکننده دسترسی به اطلاعات چه برای خبرنگاران و چه شهروندان باشد و نقش حیاتی و پویای رسانهها در دیدهبانی و آموزش را تقویت کند.رکن پنجم دموکراسی و توسعه-برخی اندیشمندان، از رسانههای اجتماعی -که پلتفورمی برای تولید و توزیع اطلاعات هستند– به عنوان رکن پنجم دموکراسی یاد میکنند؛ مجرای جدیدی که در آن افراد میتوانند اخبار و اطلاعات خود را به جریان بیندازند و محتوایی را تولید یا مصرف کنند که کاملاً مستقل از هر رسانه سنتی خبری است. رسانههای اجتماعی به عموم مردم اجازه دادهاند که عقاید و افکار خود را به صورت تمرکززداییشده ابراز کنند. آنها امکان دسترسی به اطلاعات را برای تمام کسانی که میتوانند این رسانهها را ببینند فراهم میکنند. در کشورهای در حال توسعه این قابلیت بدان معناست که مردم مناطق روستایی یا دورافتاده که دسترسی کمی به خدمات دارند اکنون میتوانند خدمات بهداشتی، آموزشی و مالی دریافت کنند. سازمان بهداشت جهانی در این باره میگوید پیامهای اضطراری ما در مورد شیوع بیماریها از طرق توئیتر میتواند سریعتر از هر نوع ویروس آنفلوآنزا منتشر شود. به حفظ جان انسانها کمک میکنند. این رسانهها میتوانند تصویری آنی و به موقع از وضعیت زندگی افراد در سراسر جهان به دست دهند. فرقی نمیکند این تصویر از شیوع یک بیماری در کشورهای آفریقایی باشد یا بروز جنگ داخلی در کشور دیگر. پایش هوشمندانه این رسانهها میتواند در شرایط بحران، سبب اقدامات مداخلهای ملی و در صورت نیاز مداخله بینالمللی شود. بسیاری معتقدند توئیتر سریعتر از هر رسانه و سازمانی در جهان کمبودها، بحرانها، بیماریها، نقض حقوق بشر یا فساد اداری را در جهان گزارش میدهد. سبب توانمندسازی اقتصادی میشوند. فرقی نمیکند برای ارائه وامهای خرد باشد یا اعلام قیمت محصولات کشاورزی؛ رسانههای اجتماعی قادرند حتی کسانی را که در پایینترین پلههای نردبان اقتصاد ایستادهاند منتفع کنند. کشاورزان در کشورهای در حال توسعه از بسیاری اطلاعات در مورد تسهیلات کشاورزی یا قیمت محصول خود بیخبرند. موسسه مالی بینالمللی در همین راستا پروژهای راهاندازی کرده تا از طریق پیامک به کشاورزان مناطق روستایی اطلاعرسانی کند. موجب تحرک افکار عمومی میشوند. تجربه کشورهای مختلف نشان داده است که با بهرهگیری از رسانههای اجتماعی میتوان افکار عمومی را آگاه، تحریک یا هدایت کرد؛ حال در جهت اعتراض، مشارکت سیاسی یا مطالبه حقوق و عدالتخواهی. در کشورهایی که بهار عربی را تجربه کردند رسانههای اجتماعی به ابزاری برای اعتراض علیه فساد و دیکتاتوری تبدیل شد. به ویژه توئیتر برای سازماندهی حرکتها و مقابله با نیروهای امنیتی نقش موثری داشت. اما فراتر از انقلاب و اعتراض، این رسانهها میتوانند سبب شکلگیری گفتمانهای مختلفی در فضای شبکهای شوند که به اصلاح و تغییر رفتارهای اجتماعی در راستای توسعه کمک خواهد کرد. مقابله با فساد، حمایت از حقوق زنان و کودکان، حفاظت از محیطزیست و تشویق به مشارکت سیاسی تنها برخی از این گفتمانها هستند. میتوانند نقض حقوق و وجود فساد را برملا کنند. پیش از گوشیهای هوشمند به تصویرکشیدن زندگی روزمره در قالب ویدئو، مهارت و ابزارهای پیچیدهای میخواست. تا پیش از یوتیوب، فیسبوک و شبکههای اجتماعی موبایلی هم، به اشتراک گذاشتن این ویدئوها -هر قدر مهم و منحصربهفرد- کار دشواری بود. اما امروز همه شهروندان در هر لحظه در کیف و جیب خود دوربین کوچکی را حمل میکنند که میتواند تصویر فساد و نقض حقوق را در لحظه با جهان به اشتراک بگذارد. این تصاویر از قاهره تا مصر و از ونزوئلا تا روسیه توجه و تمرکز جهان را به مسائل داخلی کشورها جلب میکند و دولتمردان را وامیدارد برای اصلاح رویههای موجود چارهای بیندیشند. در انتخابات نیز نمایندگان توسعهیافتهای را برمیگزینند و خود و کشورشان را در مسیر توسعه قرار میدهند.توسعه بیتردید از ارتباطات تاثیر میپذیرد و بر آن تاثیر میگذارد. آنچه مهم است شناخت ظرفیتهای ارتباطات توسعهبخش و تقویت این ظرفیتهاست. رسانههای سنتی و مدرن با دستها و چشمهای بسته نمیتوانند مسیر پیش رو را ببینند و شهروندان را در طی این مسیر یاری دهند. برای توسعهبخشی حداکثری رسانهها، بیتردید باید زمینههای دیدن، شنیدن و گفتن آنها را فراهم کرد.
گزارش جلسه ی سخنرانی نمایندگی ترکیه ، 20 اکتبر 2017
علی شعبانزاده
ماده 26اعلامیه جهانی حقوق بشر :هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح، تسهیل نماید.پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.زنگ جلسه ی اعضای نمایندگی ترکیه درتاریخ 20 اکتبر 2017 درساعت 20 به وقت اروپای مرکزی باحضوراعضای نمایندگی و مسئول جلسه: مهدی گلسفیدی-منشی جلسه: علی شعبانزاده جمعی ازفعالان کانون دراتاق پالتاک کانون دفاع ازحقوق بشردرایران باسخنرانی بانو مرضیه بردبار فعال حقوق بشر به صدادرآمد.
نه به اعدام-وقتی به پشت سرم نگاه می کنم می بینم که چه ناگهانی زندگی من از این رو به ان رو شد. حتی فکرش رو هم نمی کنم یه روز بجای نشستن توی اتاق هولم دادندروی تخت راحت و نوشتن نامه ای عاشقانه یا حتی کاری و یا حتی تصحیح کردن ورقه ی املای کودک مدرسه ای و یا شاید… یا شاید…. آه – مهم نیست ، بجای نوشتن هر کدام از انها دارم آخرین نامه زندگی می نویسم حتی نمی دانم چرا دارم می نویسم. برای کی دارم می نویسم. و خنده دارد که حتی نمی دانم باید چی بنویسم. شاید باید از داخل زندان بنویسم از ان همه فحش و ناسزایی که تا قبل از ورود به زندان نشنیده بودم و یا ان همه درد و زخم و آه و ناله. شاید بهتره اسم تک تک بازپرسهایی که مثل تمساح جسم و جانم رو خراشیدند با دندان توهین و تحقیر رو بنویسم و شرح بدهم که با من چه کردند اما… بذار از چیزای خوب بنویسم از قبل از ورود به اینجا زمانی که دختر جوان و بی خیالی بودم و در رویای پوشیدن لباس سفید و دسته گلی قرمز و عاشق کسی که مدتهاست حتی تصویرش در ذهنم کمرنگ شده ، خودم رو در خواب در لباس عروس می دیدم که دارم می رقصم اما الان مدتهاست فقط کابوس می بینم ، یک طناب آویزان که با باد می رقصد. از روزهای بی خیالی تا زمانی که خودم رو در قامت یک طراح زبر دست تصور می کردم که قراراست افتخار آفرین باشد.
اما ای کاش… هیچ وقت به ان ساختمان نمی رفتم، ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدم، ای کاش هیچ وقت مقابل قاضی خودمان نمی دیدم و هزاران ای کاش دیگر.ای کاش فرصتی دوباره به من داده می شد برای زندگی….من از هر چی طنابِ دیگر می ترسم در این هفت سال بیشتر از بیست بار خودم رو آویزان به طناب دیدم و بیشتر از بیست بار مردم.ای کاش کسی برای دیدن رقص من با باد نیاد. ای کاش پدر و مادرم فراموش کنند مرگم رو و چه مرگ درد آوری- باید خودم تا پای طناب بکشم و حتما کسی طناب رو دور گردنم می اندازد، کاش به قدر کافی خورشید رو نگاه می کردم کاش اتاق، خانه مان رو می توانستم دوباره ببینم. و کاش پدر و مادرم رو خوب می توانستم بغل کنم و ببوسم.
حتما طناب سفت سفت تر خواهد شد تا جایی که نتوانم نفس بکشم و بعد تاریکی . این نامه هم آخرش با همین جمله تمام شد. مجبورم تو رو هم پاره کنم و پیش بقیه بندازم. باید کاغذ بعدی رو بردارم. خدا کند دیگه آخر ان با طناب و سفت شدن و بسته شدن راه تنفس و تاریکی تمام نشود.از سال 2002 میلادی روز 10 اکتبر توسط ده ها نهاد حقوق بشر به عنوان روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام نامگذاری شده است.در حال حاضر در 104 کشور جهان مجازات اعدام لغو شده که در بعضی از این کشورها این اقدام از طریق همه پرسی صورت گرفته است . همچنین در 50 کشور از قانون مجازات اعدام استفاده نمی شود و یا اجرای آن متوقف شده و در 6 کشور نیز این مجازات به جز در موارد خاص مثل جنگ منسوخ شده است. و تنها در 36 کشور به طور فعال اجرا می شود. در ایران هر ساله شاهد اعدامهای زیادی هستیم در ابتدای سال 2017 میلادی تاکنون 435 زندانی از جمله 5 کودک در ایران اعدام شده اند.
ظلم و استبداد در جامعه ای است که در آن جامعه خشونت و آدم کشی رسم و قانون شده باشد. مثل جمهوری اسلامی ایران. ظلمها و خشونت و جنایتهای این رژیم بر کسی پوشیده نیست. رژیمی که سرکوب و انسان کشرو وسیله ای برای بقای خودش قرار داده و با تحمیل فرهنگ تنفر و خشونت توانسته از یک طرف اختناق و از طرف دیگر جرم رو بر جامعه حاکم کند.یکی از نمادهای تنفر و خشونت در فرهنگ جمهوری اسلامی حکم ضدبشری اعدام می باشد. این رژیم با اعدام متولد شده و با اعدام بزرگ. و هنوز هم تا زنده است اعدام خواهد کرد.در حکم اعدام دو نکته لگد مال می شوند1- حفظ شئون انسانی است.( در سنگسار ، قطع دست و پا و مخصوصن حکم اعدام حیثیت فرد پایمال می شود. 2- مجازات مجرم باید مدنظر باشد نه مجازات دیگران مثل خانواده ی مجرم.
در جامعه ای که حکم اعدام وجود دارد عمل آدم کشی نه تنها لوس و بی اهمیت جلوه داده می شود بلکه برای اجرای به اصطلاح قانون دولت و حکومت مجبور است مجرم تربیت کند. دولتی که می خواهد آدم کش را مجازات کند چطور خودش می تواند آدم کش باشد، مخصوصن در ملاء عام.امیدوارم قوانین و احکام ضدبشری قصاص ، اعدام، سنگسار و قطع دست و پا در ایران و جهان منحل بشود چه مجرم سیاسی چه اجتماعی و حتی قاتلان. نباید به این طرز غیر انسانی تنبیه بشوند.
در ادامه آقای علی شعبانزاده فعال حقوق بشر به مناسبت روز جهانی زنان روستایی و با موضوع زنان روستایی در ایران سخنرانی کردند.
23 مهرماه (15 اکتبر)به عنوان روز جهانی زنان روستایی در سال 2008 توسط مجمع عمومی سازمان ملل، به دنبال بحث هایی که در چهارمین کنفرانس جهانی زنان در بیجینگِ چین در سال 1955 انجام گرفت و نیز به دنبال قعطنامه 62/136 سازمان ملل در دسامبر 2007، لقب گرفت.روز جهانی زنان روستایی یک روز قبل از روز جهانی غذا در ۱۶ اکتبر تعیین شده است تا به این ترتیب بر جایگاه مهم زنان روستایی در تأمین غذای جمعیت کثیری از مردم کره زمین تأکید کند. طبق اعلام سازمان ملل، هدف از این روز پرداختن به «نقش و تأثیر زنان روستایی، خصوصاً زنان بومی، در بهبود وضع کشاورزی و توسعه روستایی، افزایش امنیت غذایی، و مبارزه با فقر روستاها» است.زنان روستایی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه نقش و جایگاه مهمی دارند که در شکل تولید محصولات، مراقبت از دام، تأمین غذا، آب و سوخت برای خانواده، و همکاری در فعالیتهای بیرون از زمین و زراعت به منظور تنوع بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی خانواده نمود مییابد. به علاوه، زنان روستایی بخش عمده مسئولیت مراقبت از کودکان، سالمندان و اعضای بیمار خانواده را نیز به عهده دارند.زنان روستایی یکچهارم جمعیت جهان را تشکیل میدهند. در کشورهای در حال توسعه، زنان ۴۲ درصد نیروی کار کشاورزی را تشکیل میدهند زنان و دختران روستایی به طرق مختلف نقشی فعال در اقتصاد ملی و محلی دارند؛
از سوی دیگر، افزایش قیمت غذا بیشتر از همه به افراد فقیر در نواحی روستایی لطمه می زند؛ زیرا آنها کمتر از سایرین به منابعی همچون اعتبار بانکی، وام، پس انداز، تکنولوژی و تأسیسات زیربنایی دسترسی دارند. در چنین شرایطی، زنان بیشتر مستعد از دست دادن دارایی های خود هستند؛ زیرا انتظار می رود فروش جواهرات یا دام های کوچک، آسان تر از دارایی های معمول مردانه همچون زمین یا دام های کلانِ قابل جایگزین باشد. سایر روش های متداولی که زنان برای مقابله با قیمت های بالا اتخاذ می کنند، از نوعی هستند که زنان و کودکان را بیشتر از مردان تحت تأثیر قرار می دهد؛ آنها سعی می کنند کمتر بخورند تا مردان و کودکان بتوانند تغذیه بهتری داشته باشند؛ آنها مسئولیت مراقبت از بیماران در خانه را برعهده می گیرند؛ هزینه های مربوط به موارد غیرغذایی همچون تحصیلات و مراقبت های بهداشتی را کاهش می دهند؛ برای غذای کمتر با ارزش تغذیه ای پایین تر، پول خرج می کنند؛ برای تغذیه خانواده بر قرض گرفتن تکیه می کنند؛ و برای به دست آوردن پول بیشتر، کار بیشتری انجام می دهند.بر همین اساس لازم است حتی به مناسبت چنین روزهایی، به زنان روستایی بیشتر توجه شود، تا هم هر روز شاهد کاهش تعداد آنان و ترک بدون بازگشت روستا توسط دختران جوان به بهانه کار و تحصیل نباشیم و هم سهم عظیم و مؤثر این زنان در گردش چرخ اقتصاد کشور و تولیدات بومی نادیده گرفته نشده و کاهش نیابد. جمعیت روستا نشین ایران، همواره نقشهای گوناگونی را در امر تولید و توزیع عهده دار بودهاند. بخش کشاورزی، تامین کننده حدود یک سوم اشتغال، بیش از چهارپنجم نیازهای غذایی کشور، نیمی از صادرات غیرنفتی، نه دهم نیاز صنایع به محصولات کشاورزی و یک پنجم تولید ناخالص داخلی کشور است.در تمامی جوامع، زنان روستایی به عنوان یک عامل مهم در نیل به اهداف توسعه روستایی مطرح بوده و در واقع نیمی از نیروی انسانی مورد نیاز توسعه روستایی می باشند، با این حال، در جامعه روستایی ایران، میان طبقه حاکم(صاحبان سرمایه) و روستاییان، میان شهری و روستایی، میان باسواد و بی سواد و میان مرد و زن، شکاف عمیقی وجود دارد.زنان به ویژه در روستاها از امکانات کمتری از لحاظ میزان سرمایه، اعتبار و قدرت برخوردارند. میزان نقش آفرینی زنان روستایی، بیش از مردان، تحت تاثیر شرایط و عوامل گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اکولوژیکی قرار دارد. زنان روستایی، چه به صورت مستقیم (تولید محصولات زراعی، دامی، صنایع دستی و روستایی) و چه از لحاظ کمک به بخش کشاورزی (به عنوان نیروی کار) پتانسیل قابل توجهی در جامعه محسوب می شوند.حدود 5/6 میلیون زن در تولیدات بخش کشاورزی ایران نقش دارند. فعالیتهای مربوط به کاشت، داشت و برداشت محصول، فرآوری و تهیه خوراک دام، نگهداری و مراقبت از دام و طیور و برخی فعالیتهای مربوط به بازاریابی و فروش محصولات از جمله زمینه های نقش و مشارکت زنان روستایی به شمار می رود.براساس آمارهای موجود، زنان روستایی در صنایع تبدیلی 50%، تولید محصولات زراعی و دامی 22%، صنایع دستی 75% و در امور مربوط به کاشت، داشت و برداشت به ترتیب 25، 24، 4/26 درصد مشارکت دارند.همچنین در امور دامداری، 23 درصد چرای دامی، 42 درصد مراقبت دام و 100 درصد کل پرورش طیور را در روستا انجام می دهند. بنابراین نقش آنان در دستیابی به امنیت غذایی، نقشی غیر قابل انکار است.اما این نقش تعیین کننده در جامعه و در فرایند توسعه روستایی کشور ما مانند اغلب کشورهای در حال توسعه، چندان آشکار نیست. در جامعه روستایی ایران، حدود 80 درصد زنان کار می کنند، ولی در ردیف زنان خانه دار و جزء گروههای شاغل بدون دستمزد، کارگر خانگی، کارگر فامیلی و یا کارفرمای مستقل به حساب آمدهاند.در این آمارها، اغلب اشتغال فصلی، پاره وقت، بدون مزد و فعالیت های خانه داری منظور نمیشود و تنها آن بخش از فعالیتهای زنان در علوم اقتصادی و اجتماعی مورد توجه و دقت قرار گرفته که در اقتصاد ملی و خارج از منزل ظهور داشته است.در اغلب تحقیقات و آمارها، مردان به عنوان سرپرست خانوار شناخته می شوند و مالکان زمین و اراضی کشاورزی نیز آنها هستند. البته این موضوع که تنها یک درصد مالکیت های روستایی کشور، متعلق به زنان است، چنین امری را تایید می کند.اما براساس آمارهم اکنون 830 هزار و 473 نفر(483 هزار و 897 خانوار) تحت سرپرستی زنان سرپرست خانوار روستایی قرار دارند که 62 درصد این افراد بالای 60 سال سن دارند.
به طور کلی، توسعه فرآیندی است چند بعدی و دارای ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی… مشارکت زنان روستایی در این فرآیند، مشارکتی فعالانه و تاثیرگذار نبوده است.زیرا مهمترین جنبه این مشارکت تاکنون، بعد اقتصادی آن برای زنان روستایی بوده است. با این حال ارزش کار آنها در تولید کشاورزی کمتر به عنوان درآمد محسوب می شود و از استقلال برخوردار نیست. این در حالی است که در فرآیند توسعه و تغییر نظام اقتصاد کشاورزی پیشرفته، ارزش کار زن که قبلاً به صورت نیروی کار بدون مزد در خانواده بود، باید به پول تبدیل شده و در اختیار او قرار گیرد. جز بخش کشاورزی که حوزه اصلی کار زنان روستایی است، در دو بخش دیگر اقتصاد، یعنی صنعت و خدمات نیز حضور زنان روستانشین بسیار ناچیز بوده است.در بحث مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان، مهمترین موضوع، شرکت در برنامه ریزی، تصمیم گیری، اجرای تصمیمات و ارزشیابی نتایج حاصله است.زنان به طور کل، سهم اندکی در چنین فرآیندی داشتهاند. با وجود آنکه زنان روستایی در سال های اخیر حضور چشمگیرتری در مدیریت روستاها، حضور در تشکل های فرهنگی و اجتماعی، مدیریت تعاونی ها و… داشتهاند، اما میزان پایین تر سواد و تحصیلات، درآمد شغلی و پایگاه اجتماعی نسبت به زنان شهری، باعث شده که آنان سهم به مراتب کمتری در کسب مقامات و مدیریت های دولتی، کسب نمایندگی مجلس و شوراهای اسلامی و به طور کلی حضور در ساختار قدرت داشته باشند. هم چنین نسبت به زنان شهری، فعالیت زنان روستایی در سازمان و جنبش های اجتماعی زنان که البته شاید به دلیل آشنایی و آگاهی کمتر آنان با آرمان های این جنبش ها و فاصله داشتن خواستهای چنین جنبش هایی با مسائل خاص آنها بسیار ناچیز بوده است.موانع متعددی، در مسیر مشارکت و نقش آفرینی زنان وجود دارد که می توان آنرا به عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی تقسیم بندی نمود.
با توجه به آنکه زنان روستایی از محروم ترین اقشار جامعه هستند و نیز به دلیل آنکه در امور اقتصادی، سرمایه داری و بهره گیری از نیروی انسانی از ضرورت خاصی برخوردار است، بهترین طریق تجمع سرمایه، جستن راهی برای جمع شدن سرمایه های کوچک و بهرهوری آنها در مسیر اقتصادی سازنده است.در این راستا حمایت از تشکیل تعاونی های خاص زنان روستایی، می تواند کمک مؤثری در این زمینه باشد. با این وجود دفتر امور زنان روستایی و عشایری به عنوان تنها متولی شناخته شده رسیدگی به امور چنین زنانی، نتوانسته کمک چندان موثری در رفع نیازها و مسائل روستایی در اعطای وامها و اعتبارات مناسب انجام دهد.دور از دسترس بودن خدمات ترویجی، جهت گیری فعالیت های اجتماعی و برنامه های مشارکتی به سمت مردان کمبود متخصصان زن در جهت آموزش زنان روستایی مشکلات دسترسی به خدمات و تسهیلات اجتماعی و بهداشتی پایین بودن دستمزد زنان روستایی در مقایسه با مردانحضور بسیاراندک سازمان های غیر دولتی زنان برای پیگیری مسائل و مشکلات زنان روستایی حضور کم زنان در مدیریت روستا و نهاد ده یاری محدودیت در رفت و آمدها و مسافرتهای برون روستایی، اشکال در ارتباط گیری مسئولان، دیدگاه های سنتی برخی از اعضای شوراها و عدم حمایت ایشان و انتظار اطاعت بی چون و چرا از تصمیمات مردان، باعث کمرنگ شدن نقش زنان در مدیریتهای محلی شده است.باید اظهار داشت که در مشارکت فعال و کارآمد زنان در توسعه، ابتدا باید نقش آنان در جریان توسعه به درستی مشخص شود و سپس موانع مربوط به ایفای نقش آنان شناسایی شود. مشارکت به معنای حضور زنان در تمام مراحل توسعه، بررسی نیازها، شناسایی مشکلات، برنامه ریزی، مدیریت، اجرا و ارزشیابی است. برابری مشارکت در یک جامعه مردسالار به آسانی به دست نخواهد آمد، چنین امری نیازمند مشارکت دادن زنان، به ویژه زنان روستایی در پروژه هایی است که آنان در آن به نحوی ذی نفع هستند.هر چند ظاهراً هیچ تفاوتی از بابت جنسیت در برنامه های توسعه مشارکت وجود نداشته، ولی واقعیت این است که زنان کمتر از مردان مورد توجه برنامههای مشارکتی قرار گرفتهاند و اغلب این برنامهها برای مردان برنامهریزی شدهاند.
نحوه نگرش سازمانها به مشارکت زنان، ماهیت پروژهها، آداب و رسوم و سنتهای حاکم بر زندگی اجتماعی، عدم دسترسی مناسب به کانال های دستیابی به اطلاعات، تفکیک جنسیتی کار و نداشتن قدرت اقتصادی از جمله عوامل به وجود آورنده چنین شرایطی است.باید توجه داشت که منابع انسانی، عامل کلیدی و پیش شرط ضروری دستیابی به توسعه پایدار هستند. در جهان امروز نیل به اهداف توسعه بدون استفاده از توانایی های نیمی از افراد جامعه، یعنی زنان، غیرممکن است..مشارکت و دخالت زنان، به خصوص زنان ساکن در روستاها در این فرآیند، نقش بسیار مهمی در ارتقای منزلت خانوار روستایی ایفا می کند. افزایش مشارکت اقتصادی زنان روستایی و فعالیت های تولیدی آنان، علاوه بر آنکه بر چگونگی مصرف خانواده و امنیت غذایی آن اثر می گذارد، موجب افزایش سطح رفاه و آسایش خانواده و پیامد آن بهبود وضعیت تغذیه، بهداشت و جلوگیری از مهاجرت بیرویه به شهرها نیز خواهد شد.همچنین افزایش سواد و آگاهی زنان و دختران روستایی ، به توانمندسازی آنان، احیای روحیه آفرینش و نوآوری، افزایش کیفیت و بهرهوری بیشتر فعالیتها و تنوع در مشاغل آنان منجر خواهد شد.و در پایان آرزو میکنیم که هر چه زودتر به وضعیت معیشتی بانوان ایرانی سرزمینمان ایران مخصوصا روستانشینان عزیزمون رسیدگی کنن و این قشر دردمند و زحمت کش هم بتوانند از امکانات اولیه برخوردار شوند.
در این قسمت از جلسه آقای علیرضا اسدبکی فعال حقوق بشر به مناسبت روز جهانی معلم، سخنرانی خودشان رو به شرح زیر انجام دادند.از سال 1994 به بعد، پنجم اکتبر ( 13 مهر ماه )هر سال از سوی یونسکو ” روز جهانی معلم “اعلام شده است. هدف از اعلام چنین روزی بها دادن به معلمان، قدردانی از آنها و بررسی مشکلاتشان در سراسر دنیا اعلام شده است، کشورهایی که ” روز معلم “را در تقویم تاریخ خود ثبت کرده اند، هریک دلیل و بهانه ی خاصی برای ثبت چنین روزی دارند و هر یک به گونه ای مراسم بزرگداشت روز معلم را جشن می گیرند.
در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز 12 اردیبهشت ” روز معلم ” نامگذاری شده است اما دلیل نامگذاری این روز به نام معلم چیست؟ اگرچه مرتضی مطهری در شب 11 اردیبهشت 1358 به دست گروه فرقان ترور شد اما بازگشت به گذشته ای نه چندان دور نشان می دهد که روز 12 اردیبهشت پیش از آن به نام ” روز معلم ” شناخته می شده است. در روز 12 اردیبهشت سال 1340 و بدنبال اعتصاب سراسری معلمان به منظور بهبود شرایط معیشتی شان، ابوالحسن خانعلی در اثر تیراندازی نیروهای کلانتری در تظاهرات معلمان در میدان بهارستان کشته شد. چند روز پس از این واقعه، در اجتماع عظیم معلمان در باشگاه مهرگان، تاریخ ترور خانعلی ( 12 اردیبهشت ) روز معلم نامگذاری شد. معلمان در ایران از پوست و گوشت خود مایه میگذارند تا آنچه که می دانند را به دانش آموزان خود بیاموزند برای چند دلخوشی کوچک که شاید سالهای بعد، جوانی را ببیند تا به او بگوید سلام، شما معلم من بودید و می خوام ازتون بابت زحماتی که برام کشیدین تشکر کنم، الان شغل من اینه و به این شکل زندگی میکنم و این رو مدیون زحمات معلمانم میدونم و شما یکی از اونها هستین. اما در سالهای اخیر شرایط به گونه ای پیش رفته که این دلخوشی لابه لای ورقه های املایی که بعضا بعضی از معلمان به عنوان یادگاری از دانش آموزان خود، آن را در پستوی خانه شان پنهان کرده اند به فراموشی سپرده شده است. سازمان یونسکو شعار : آموزش در آزادی، توانمندسازی معلمان را شعار سال 2017 اعلام کرده است و در ایران رهبر جمهوری اسلامی ایران در همین سال راجع به مقام معلمان در ایران اینگونه گفته است: امروز همه باید تکریم به معلمان را، در فضای فرهنگی جامعه و در ذهن مردم بیش از پیش تشدید کنند و این در حالی ست که در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران سال 96، هزاران معلم بازنشسته و شاغل دست به تجمع اعتراضی با محوریت بودجه ی عادلانه زدند. رهبر جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند، شما معلمان و مربیان و نسل جوان هستید که فردا را می سازید و استکبار جهانی را مایوس می کنید و نقطه ی امید روشن را … در دل مستضعفان عالم زنده نگه می دارید و باز این در حالی است که در تجمع اعتراضی معلمان در سال 96 آنها خواستار رسیدگی به دل مستضعف خودشان شدند با این مضمون: ما خواهان بودجه عادلانه، برای افزایش سرانه دانش آموزی در راستای تامین آموزش رایگان، با کیفیت و عادلانه برای تمام کودکان بخصوص دانش آموزان مناطق محروم، بازمانده از تحصیل و مهاجر طبق اصل 30 قانون اساسی هستیم. ما خواهان بودجه عادلانه برای کیفیت بخشی به امکانات و محتوای آموزشی در کلیه ی سطوح آموزشی از پیش دبستانی تا متوسطه هستیم، بایستی امکانات و محتوای آموزش با توجه به نیازهای امروز کودکان به روز گردد، به نیازهای کودکان در مناطق مختلف با توجه به تنوع جغرافیایی فرهنگی و قومی توجه شود و طبق اصل 15 قانون اساسی زبان مادری در مناطق دو زبانه در مدارس تدریس گردد. رهبر جمهوری اسلامی گفت: معلم با آموختن به یک انسان کلید بهره برداری از گنجینه ایی تمام نشدنی را به او می دهد، نقش معلم و مربی در جامعه ی ما نقش ” تراز اول ” است. اما آیا در ایران سخنان رهبر خریداری ندارد؟ زمانی که قانونی به تصویب می رسد در ایران رهبر می گوید که بشود یا نشود، او نفر اول کشور شناخته می شود اما این بار این گفته ی رهبر در مورد اینکه نقش معلم نقش ” تراز اول ” است با خود تناقضی به همراه دارد و اینکه جایگاه و تکریم و محل زندگی این ” تراز اولی ” ها اکنون به چه شکل است، با هم مروری می کنیم به زندگی چند ” تراز اولی ” و جایگاه و…محمود بهشتی لنگرودی’ جایگاه و محل سکونت زندان، علت تغییر محل زندگی! تراز اولی بودن و فعال صنفی معلمان. مختار اسدی’ جایگاه و محل سکونت زندان، علت تغییر مکان زندگی! تراز اولی بودن و فعال صنفی معلمان. علی اکبر باغانی’ جایگاه و محل سکونت زندان، علت تغیر مکان زندگی! تراز اولی بودن و فعال صنفی معلمان و تبلیغ علیه نظام. رسول بداغی’ با سابقه ی 30 سال خدمت، جایگاه و محل زندگی! زندان، البته در سال 95 آزاد شدند’ علت تغیر مکان زندگی! تراز اولی بودن و فعال صنفی معلمان. علی پور سلیمان’ جایگاه و محل زندگی! زندان و زندان، ایشون به علت مسئولیت تشکیلات و برنامه ریزی سازمان معلمان با ضرب و شتم محل زندگی خود را به زندان تغییر دادند. سید محمود باقری و بهلولی و … افرادی که هر روزه و هر ماهه و هر ساله به جرم هایی بجز آن چیزی که حق شان است به زندان برده می شوند تا با انگ جرم : اقدام علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی بهانه ای برای رهایی یا اعتراض نداشته باشند چون آنها ” تراز اولی “هستند.
ماده 20 اعلامیه جهانی حقوق بشر، 1 : هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمن های مسالمت آمیز است.
ماده ی 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر 4 : هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه هایی بپیوندد.
دور زدن اثبات جرم امروزه در ایران توسط قضات با اتکا به دو گزینه ی، اقدام علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی در رو به روی بسیاری از سازمان های حقوق بشری راجع به پیگیری دستگیری معلمان بسته اما اعتصابات همین معلمان در زندان ها صحت اعتراضشان را آشکارا تا پای جان شفاف کرده است.امسال در ادامه ی تجمع اعتراضی به مناسبت ” روز معلم ” معترضین اعلام کردند:ما خواهان بودجه عادلانه در راستای پیشگیری از آسیب های اجتماعی دانش آموزان هستیم. بایستی بودجه لازم برای تأمین نیروی مشاور، مددکار اجتماعی و مربی بهداشت در راستای کاهش آسیب های اجتماعی ازجمله خشونت در مدارس تأمین گردد. ما خواهان بودجه عادلانه در راستای تحقق شعارِروزِجهانیِ معلم از طرف یونسکو یعنی «آموزش آزادانه، توانمندسازی معلمان» هستیم، در این راستا باید نظام آموزش تربیت معلم بر مبنای آزادی و به اتکای شیوه های مشارکتی برای تربیتِمعلمانِ توانمند و قدرتمند اصلاح گردد، بایستی دوره های ضمن خدمت معلمان به صورت رایگان و با توجه به نیازهای معلمان و دانش آموزان، کیفی سازی و بهروز گردد. ما خواهان بودجه عادلانه برای گسترش و تأمین فضاهای آموزشی استاندارد و ایمن هستیم. کلیه مدارس خشتی و گلی و کپری باید فوراً برچیده شود و بودجه به صورت عادلانه به مناطق محروم و مرزی اختصاص یابد. ما خواهان بودجه عادلانه برای تأمین معیشت و منزلت معلمان بازنشسته و شاغل هستیم به طوری که حقوق هیچ فرهنگی زیرخط فقر نباشد. توجه به وضعیت بازنشستگان و همسان سازی حقوق آنان با حقوق شاغلین مورد تأکید ماست. بیش از ۹ ماه است که حق الزحمه اضافه کاری معلمان پرداخت نشدهاست. در بودجه سال آینده بایستی دولت تمام بدهکاری های خود به معلمان و بازنشستگان را در کلیه سطوح تسویه نماید. ما خواهان بودجه عادلانه برای اجرای کامل قانون مدیریت خدمات کشوری هستیم قانونی که دولت ها از ۱۰ سال پیش تاکنون به صورت تعمدی و غیرقانونی از اجرای آن امتناع ورزیده اند. ما خواهان بودجه عادلانه برای تحقق یک بیمه درمانی و تکمیلی کارآمد و جامع هستیم. ازنظر ما بیمه ای جامع است که پوشش بیمه ای مناسبی داشته با مراکز درمانی متعدد و معتبر طرف قرارداد باشد. سقف درمان برداشته شود و برای بیمه تکمیلی بازنشستگان سقف سنی نداشته باشد.ما خواهان بودجه عادلانه برای گسترش چتر حمایتی دولت از کودکان پیش دبستانی هستیم، در حال حاضر حدود ۱۰۰ درصد آموزش پیش دبستانی به بخش خصوصی واگذارشده است و مربیان این دوره از امنیت شغلی و حمایت بیمه ای برخوردار نیستند. ما خواهان بودجه عادلانه برای تأمین امنیت شغلی و روانی تمام معلمان هستیم. تراکم دانش آموزان در کلاس ها باعث بروز ناهنجاری و خشونت در مدرسه است. از سوی دیگر بسیاری از معلمان شاغل در بخش خصوصی، نیروهای حق التدریس و آزاد از امنیت شغلی و روانی برخوردار نیستند و خدمات بیمه ای به آنان تعلق نمی گیرد.ماده ی 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر: آموزش و پرورش می بایست در جهت رشد همه جانبه شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش می بایست به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری ( تسامح )و دوستی میان تمامی ملت ها و گروه های نژادی یا دینی و نیز به برنامه های ” ملل متحد “در راه حفظ صلح، یاری رساند. با وجود این ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر که ایران نیز از امضا کنندگان اعلامیه است هنوز شرایط حتی برای استخدام بسیاری از دگراندیشان، گروه های مذهبی غیر اسلامی و غیره در آموزش و پرورش مهیا نیست و این راه صلح به صورت یکطرفه از طرف جمهوری اسلامی ایران بسته مانده است.
پس از 30 سال کار صادقانه سرانجام حکم بازنشستگی را دریافت کردم، لازم می دانم از زحمات مدیر کل آموزش و پرورش استان، بخاطر این نحوه بازنشسته شدن تشکر ویژه داشته باشم.امروز با کلی امید و آرزو بعد سی سال خدمت رفتم اداره شهرستان که حکم بازنشستگی بگیرم .پیش خودم فکر می کردم با این همه سال تدریس در مدارس مختلف و مخصوصا سالها تدریس در مدارس خاص حتما حکم بازنشستگی روی برگه های روغنی و چیزی شبیه تشویقی هست که باید برم از رییس اداره بگیرم.با این وجود برای اینکهاطمینان پیدا کنم سراغ کارگزینی رفتم و بادی به غبغب انداخته و گفتم ببخشید حکم بازنشستگی رو باید از کجا بگیرم؟خانمی که پشت میز نشسته بود گفت باید اونجا باشه و اشاره کرد به میزی که پر بود از برگه های در هم برهم و یک سری برگه که پانچ شده بودن به هم!با ناباوری پرسیدم ببخشید من نمیدونم کجا رو می فرمایید؟گفت همون برگه های پانچ شده رو نگاه کنید حکمتوناونجاس ….واقعانمی توانستم باور کنم به این زیبایی از معلمی که سی سال خدمت کرده تجلیل می شود!بغضی که در گلویم آمده بود را قورت دادم و بین برگه ها دنبال اسمم گشتم که از بدشانسی جزو برگه های آخر بودم!این وسط حکم دو تا از دوستان نزدیکم را هم دیدم و برداشتم که آن ها مثل من تو ذوقشاننخوره!همان طور که بین برگه ها می گشتم یادم آمد ازارزشیابی ماهانه و سالانه و ضمن خدمت هایی که با هزار سختی گذراندم مخصوصا کلاس هایی که با وجود داشتن بچه ی کوچک مجبور شدم برای دوره پیش دانشگاهی در مشهد بگذرانم ….طرح درس هایی که حتما باید همراه دفتر نمره داشتم و ارزیابی هایی که مجبور بودم با وجود وقت کم از دانش آموزان داشته باشم و چون ساعت در مدرسه کم بود همیشه باید برگه ها رو در وقت منزل تصحیح می کردم .یاد روزهایی افتادم که باید به دو تا مدرسه می رفتم و به خاطر همین مجبور بودم بعد از خوردن زنگ تفریح بدو بدو خودم را با آژانس به مدرسه ی دوم برسانم و به همین خاطر حتی فرصت نوشیدن چای هم پیدا نمی کردم ….به هر حال هر چه بود گذشت ….دوندگی ها و کار کردن ها و نکردن ها وهمه آن کاغذبازی های ارزشیابی آخر سال!ولی مساله ای که واقعا من را ناراحت کرد همین نحوه ی دریافت حکم بازنشستگی بود بعد از آن همه سال خدمت.برای همه ی همکاران آرزوی موفقیت دارم و نصیحت شان می کنم که زیاد این مسایل را جدی نگیرند!جا دارد که از زحمات مدیر کل محترم جناب حاتمی به خاطر این همه احترام به همکاران تازه بازنشست شده تشکر کنم !این دلنوشته از معلم عزیز بازنشسته شده دوباره من رو به سمت سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران راجع به “تکریم به معلمان را باید تشدید کرد ” سوق داد و سوالی برای من پیش آورد که بالاخره این معلمان از چه راه قانونی یا حتی غیر قانونی باید مطالباتشون رو دریافت کنند؟ سوالی که مثل بسیاری از سوال ها بی جواب مانده ، سوالی که هنوز بسیاری از معلمان برای جوابش اعتراض می کنند، دستگیر می شوند، به زندان میروند و مورد شکنجه واقع میشوندمعلمان در ایران حقوق بسیار ناچیزی دارند که در ادامه ی مطالباتی که از صنف معلمان به وزارت آموزش و پروش تسلیم شد، قرار بر این شده که حداقل در مورد حقوق و مزایا و بیمه، نظری حتی کوچک به آن بشه، زمانش مشخص نیست اما امیدوارم هرچه سریعتر این اتفاق خوب برای معلمان عزیز رخ بده، لازم میدونم از همینجا دست های معلمان عزیزی که برای ما زحمت کشیدند رو ببوسم چرا که به ما یاد دادند تا هرچیزی رو یاد نگیریم.. با شعری طنز راجع به ” معلم “سخنرانیم رو پایان می دهم.
ای معلم بهر نان و کفش و تنبان،غم مخورمسگر آباد است آخر جای انسان ، غم مخور- گر نداری مال دنیا و لباس و خورد و خوابمعنویات است قوت اهل ایمان، غم مخور -گر شداعصابت ضعیف و ناتوان، دل بدمکنگر شدی دائم علیل و زار و نالان، غم مخور -روی تو چون زرد شد مانند روی کهرباگر شدی رنجور و بیمار و پریشان، غم مخور-گر نداری همسر و دلدار، حرفش را مزنآن جهان بسیار بینی حور و غلمان، غم مخور -در کلاست گر به عشق علم خواهی داد درسسرزنشها گر کند شاگرد شیطان، غم مخور -چون چنین گردیده مفهوم جدید تربیتگر کتک خوردی ز شاگرد تن آسان، غم مخور 0تا توانی نمره عالی و قلّابی بدهچون چنین باشد صلاح کار رندان، غم مخور .
بانو سمیه علیمرادی فعال حقوق بشر نیز به مناسبت رور ملل متحد با این موضوع سخنرانی داشتند.به دنبال ناکامی و انحلال جامعه ملل در سال 1939، از اواسط جنگ جهانی دوم، دولت های بزرگ به فکر تشکیل سازمانی بین المللی افتادند. ازاین رو، سران دولت های امریکا و انگلیس، در ماه اوت سال 1941، منشوری مشتمل بر هشت ماده را امضا کردند. دولت های دیگر مثل چین، شوروی سابق و فرانسه نیز با پذیرفتن متن منشور، به صف امضاکنندگان آن پیوستند.
این سازمان در ابتدای تأسیسش، ۵۱ عضو داشت که امروزه این تعداد به ۱۹۳ عضو رسیده است. مقر این سازمان در منهتن، نیویورک سیتی قرار دارد. دفاتر اصلی دیگر آن در ژنو، نایروبی و وین، فعال هستند.بودجهی این سازمان از طریق پرداخت حق عضویت اعضا و کمکهای داوطلبانه تأمین میشود. از میان اهداف اصلی تشکیل این سازمان، حفظ صلح و امنیت بینالمللی، بهبود حقوق بشر، گسترش توسعهی اجتماعی و اقتصادی، حفظ محیط زیست و فراهم کردن کمکهای بشر دوستانه در هنگام بروز قحطی، بلایای طبیعی و جنگ را میتوان برشمرد.
منشور ملل متحد در تاریخ 5 تیر 1324، برابر با 26 ژوئن 1945 امضا شد و پس از تصویب این پنج دولت و بسیاری دیگر از کشورها، رسما به وجود آمد. مقر سازمان ملل متحد در نیویورک و دارای شش رکن اصلی است که عبارتند از: مجمع عمومی، شورای امنیت، شورای اقتصادی و اجتماعی، شورای قیمومت، دیوان بین المللی دادگستری و دبیرخانه. علاوه بر این شش رکن اصلی، سازمان ملل نهادهای دیگری نیز دارد از جمله گروه بانک جهانی، سازمان بهداشت جهانی، برنامهی جهانی غذا، یونسکو (UNESCO) و یونیسف (UNICEF).24 اکتبر برابر با دوم آبان هر سال، روز سال تأسیس سازمان ملل در سراسر جهان «روز ملل متحد» نامیده شده است.
ناکامی جامعه انسانی در پیش گیری از آغاز جنگ جهانی دوم، این باور را تقویت کرد که ایجاد یک نظام همکاری بین المللی کارآمد، می تواند در حفظ جهان در برابر جنگ مؤثر باشد. سرانجام در کنفرانسی که در سال 1945 در سانفرانسیسکو برگزار شد، 151 کشور پیش نویس منشور ملل متحد را تدوین کردند و سازمان ملل متحد کار خود را به صورت رسمی از اکتبر 1945 آغاز کرد. سازمان ملل متحد، نهادی است که در میان نظام های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی در ساختار کنونی روابط بین الملل، هماهنگی برقرار می سازد. این سازمان، کانون اصلی گردهم آیی ها و انجام مذاکره درباره صلح و امنیت بین المللی است. نقشی که این سازمان برای حفظ صلح به عهده دارد، به شکل ممانعت یا محدود کردن درگیری ها و در نهایت، استقرار صلح نمودار گشته است. هم اکنون سازمان ملل متحد، سازمانی جهانی است که بر اثر تجربه ها، ابتکارها و گسترش فعالیت هایش، به صورت سازمانی متفاوت با آنچه در کنفرانس سانفرانسیسکو پیش بینی و طراحی شده بود، درآمده است.
ماده 1 منشور سازمان ملل متحد، اهداف این سازمان را این گونه بیان می دارد: 1. حفظ صلح و امنیت بین المللی، انجام اقدامات دسته جمعی مؤثر برای جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات بر ضد صلح به صورت مسالمت آمیز و بر اساس اصول عدالت و حقوق بین الملل؛ 2. توسعه روابط دوستانه میان ملت ها بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل و انجام دیگر اقدامات مقتضی برای تحکیم صلح جهانی؛ 3. ایجاد شرایط همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستی، در بر انگیختن همگان به رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی.هدف سازمان ملل متحد در این معاهده، حفظ صلح و امنیت بین المللی تعریف شده است. پس می توان چنین استنباط کرد که منشور به طور کلی به حفظ صلح و به عبارتی، پیش گیری از تجاوز و رفع آن نیز توجه داشته است.
این سازمان در سال ۲۰۰۱ برندهی جایزهی صلح نوبل شده و سایر سازمانهای وابسته به آن نیز موفق به کسب جوایزی شدهاند. دربارهی موفقیت این سازمان در رسیدن به اهدافش و میزان تاثیرگذاری آن در برقراری صلح و امنیت جهانی، بحثهای متفاوتی وجود دارد. برخی از مفسران اعتقاد دارند که این سازمان، تأثیر زیادی در برقراری صلح و توسعهی انسانی داشته در حالی که برخی دیگر از مفسران معتقدند که این سازمان در دستیابی به اهدافش ناموفق بوده و گاهی مغرضانه رفتار کرده است.
تاریخچه-پیش از تأسیس سازمان ملل، کنفرانسها و سازمانهای بینالمللی متعددی برای سامان دادن به بحرانها و پیشگیری از جنگ بین ملتها تشکیل شده بود؛ از جمله کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ و کنوانسیونهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ لاهه.
به دنبال فجایع انسانی جنگ جهانی اول، کنفرانس صلح پاریس، جامعهی ملل را به منظور ایجاد ثبات میان کشورها پایهگذاری کرد. این سازمان، توانست برخی از اختلافات ارضی را رفع کند و ساختارهایی بینالمللی از جمله پست، هواپیمایی و کنترل مواد مخدر ایجاد کرد که برخی از آنها امروزه در سازمان ملل ادغام شدهاند.
با این حال، این سازمان، حضور ساکنان کشورهای مستعمره (یعنی نیمی از جمعیت دنیا) را کم داشت علاوه بر اینکه قدرتهای بزرگی نظیر ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، آلمان و ژاپن، حضور و نفوذ گستردهای در آن داشتند. این سازمان در برابر حملهی ژاپن به منچوری در سال ۱۹۳۱، جنگ دوم ایتالیا و اتیوپی در سال ۱۹۳۵، جنگ دوم چین و ژاپن در سال ۱۹۳۷ و پیشروی آلمان تحت سلطهی آدولف هیتلر که در جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید، نتوانست کاری انجام دهد.فرانکلین روزولت، رئیسجمهور آمریکا، اصطلاح «ملل متحد» را برای اولین بار در بیانیهی اول ژانویه ۱۹۴۲ ملل متحد استفاده کرد.در سال ۱۹۴۵، نمایندگان ۵۰ کشور در سان فرانسیسکو گرد هم آمدند تا منشور ملل متحد را تنظیم کنند. از اوت تا اکتبر ۱۹۴۴ نمایندگان آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه و جمهوری چین در کنفرانس دامبارتن اوکس در واشینگتن دی.سی، روی برنامههای تشکیل سازمان ملل کار کردند. بیشتر بحثهای این کنفرانس در مورد نقش اعضای سازمان و شرایط دعوت از آنها بود.
سپس در آوریل ۱۹۴۵ در کنفرانس سان فرانسیسکو تکلیف حق وتو برای پنج عضو شورای امنیت تعیین شد. در نهایت در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ منشور ملل متحد به امضای ۵۰ کشور رسید و سازمان ملل متحد رسما تشکیل شد. این روز هر سال به عنوان روز ملل متحد، گرامی داشته میشود.اولین جلسهی مجمع عمومی سازمان با حضور ۵۱ عضو برگزار شد و اولین جلسهی شورای امنیت در ۱۷ژانویه ۱۹۴۶ در کلیسای وست مینستر لندن برگزار شد. مجمع عمومی، نیویورک سیتی را به عنوان میزبان مقر سازمان ملل انتخاب کرد. اماکن مرتبط با سازمان ملل از جمله ساختمانهای مقر سازمان ملل در ژنو، وین و نایروبی به عنوان قلمروهای بینالمللی در نظر گرفته میشوند. تریگوه لی (Trygve Lie)، وزیر امور خارجه نروژ، به عنوان اولین دبیرکل سازمان ملل متحد انتخاب شد.
بودجه، برنامهها و سازمانهای تخصصی سازمان ملل-خانوادهی سازمان ملل متحد علاوه بر این سازمان، از بنیادها، صندوقها و برنامههای وابستهای تشکیل شده که هرکدام دارای اعضاء، مدیریت و بودجهی منحصر هستند. بودجهی این بنیادها و برنامهها بیشتر از طریق کمکهای داوطلبانه، تأمین میشود تا حق عضویت اعضا. سازمانهای تخصصی این مجموعه نیز، سازمانهای بینالمللی مستقلی هستند که بودجهی آنها هم از مشارکتهای ارزیابی شده و هم کمکهای داوطلبانه، تأمین میشود.
اهداف و فعالیتها-حفظ امنیت و صلح بینالمللی-این سازمان با هدف اصلی حفظ صلح و امنیت جهانی تاسیس شده است. شورای امنیت سازمان ملل مسئولیت اصلی حفظ صلح و امنیت جهانی را برعهده دارد. مجمع عمومی، دبیرکل و سایر اعضا و بخشهای سازمان ملل، نقش کاملکننده در این زمینه دارند.
ارتقاء توسعهی پایدار-از آغاز تاسیس این سازمان، یکی از اهداف اصلی، دستیابی به همکاری بینالمللی برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بشری در سطح بینالمللی است و همچنین احترام به حقوق بشر فارغ از رنگ و نژاد، جنسیت، زبان و… بهبود وضعیت سلامت انسانها نیز همواره یکی از دغدغههای اصلی سازمان بوده است.
دفاع از حقوق بشر0عبارت «حقوق بشر» هفت بار در منشور سازمان ملل تکرار شده است و یکی از اصول سازمان به شمار میرود. در سال ۱۹۴۸، اعلامیهی جهانی حقوق بشر، در پاریس به تصویب رسید. مفاد این اعلامیه، حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند مشخص کردهاست.حمایت از حقوق بینالملل-توسعه و احترام به حقوق بینالملل یکی از بخشهای کلیدی اهداف این سازمان است. این مأموریت توسط شورای امنیت در قالب دادگاهها و معاهدات چندجانبه از طریق مأموریتهای حفظ صلح، اعمال تحریمها، استفاده از اجبار زمانی که تهدیدی برای امنیت بینالملل وجود دارد و… انجام میشود. ارسال کمکهای بشردوستانه-یکی از اهداف تشکیل سازمان ملل متحد همان طور که در منشور این سازمان نیز ذکر شده، رسیدن به همکاریهای بینالمللی برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بشری در سراسر جهان است. این سازمان این ماموریت را اولین بار پس از جنگ جهانی دوم انجام داد و به بازسازی قارهی ویران اروپا کمک کرد. اکنون این سازمان مرجعی برای دریافت و انتقال کمکهای بشردوستانه در بلایای طبیعی و انسانی است که خسارات آن فراتر از توانایی مقامات ملی برای جبران است.
و در نهایت آقای مهدی گلسفیدی فعال حقوق بشر با موضوع: فقر، فقط فقر. سخنرانی خود را انجام دادند –فقر فقط فقر، چقد این واژه رو در روز می شنویم و چقد این واژه ما را درگیر خودش کرده، آیا تا به حال فقر رو تجربه کردید؟ فقر، توان سوز و جان فرساست؛ چونان سایه دهشتناکی که روز شادکامی را به شب سیاهی پیوند می زند؛ چونان رهزنی که بی رحمانه بر زن و مرد و پیر و جوان و بزرگ و کودک هجوم می آورد و آنان را چون دژخیمی شقاوت پیشه شکنجه می کند. فقر، دزد لبخندهاست، غارتگر شادی ها، و دشمن پر خشم عاطفه ها و مهرورزی ها. فقر، سلامت سوز است و اندوه زا. فقر، قصه بلند بسیاری از غصه هاست.فقر محصولی است که با ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ظاهر میشود و با همه جنبههای مختلف زندگی افراد در ارتباط است. این بر کسی پوشیده نیست که سیاستهای اقتصادی و برنامههای کشور باید در راستای این هدف صورت پذیرد و در این میان نقش دولت و سیاستهای آن بیشتر از سایر متغیرها تاثیرگذار است.
کشور ما همواره در دورههای مختلف با چالش فقر در ابعاد گوناگون به ویژه بعد اقتصادی مواجه بوده است، اما این چالش را با روند رو به افزایشی که از یک دهه گذشته به این سو داشته، باید مسالهای تهدیدآفرین برای امنیت انسانی، اجتماعی و ملی کشور قلمداد و برای کنترل آن به عنوان چالشی امنیتی برنامه ریزی کرد. از این رو، توجه به مساله فقر در کشور و علل آن یکی از اولویتهایی است که باید مورد توجه دولتها از نظر سیاستگذاری قرار گیرد. و چه افسوس که در این زمینه چقدر دولتهای ادوار مختلف دراین زمینه هیچ گونه حرکتی از خود نشان نمی دهند.
براساس آمارها از نظر شاخصهای اجتماعی و فرهنگی زمینه ساز فقر درآمدی و فقر قابلیتی (محرومیت از زیرساختهای اساسی از جنبههای مختلف آموزش، بهداشت، درمان و…)، دست کم بیش از 50 درصد خانوارهای مناطق کشور به ویژه در سیستان و بلوچستان، کردستان و شمال خراسان شامل گروههای کمدرآمد اول تا سوم هستند. از نظرتوزیع جغرافیایی فقر در کشور، استانهای مرزی گرفتار فقر بیشتری بوده و در نقاط حاشیهای کشور میزان فقر بیشتر و توزیع آن نا متوازن تراست. شهرهای کشور چیزی حدود 55هزار هکتار اسکان غیربومی با جمعیتی نزدیک به12میلیون نفر ساکن را در حاشیه خود جای داده اند.این مساله زمانی نگران کنندهتر است که بدانیم در حاشیه شهرهای بزرگی چون مشهد، شیراز، اهواز و زاهدان دسترسی به زیرساخت هایی چون خانه بهداشت و مدرسه به مراتب از روستاها پایینتر است. آمارهای رسمی از توزیع درآمد و بودجه خانوار بیانگر افزایش شکاف درآمدی و نابرابری اقتصادی در کشور است. بر پایه آمارهای رسمی، حداقل ۲۶ درصد خانوارهای شهری ایران فاقد شغل یا منبع درآمدی مشخص هستند. برآوردها همچنین نشان میدهد در سال 1383 خط فقر ماهانه برای هر نفر 91 هزار تومان بود، یعنی یک خانواده 4 نفره، ماهانه 364 هزار تومان درآمد نیاز داشت تا شامل افراد زیر خط فقر نشود، اما این رقم در سال 1392 به ازای هر نفر به 714هزار تومان رسید.یعنی همان خانواده چهار نفره ای که در سال 83 با 364 هزار تومان زندگی عادی داشت، در سال 92 به دو میلیون و هشتصد و پنجاه و شش هزار تومان نیاز داشت تا سطح زندگی عادی خود را حفظ کند. در نتیجه خط فقر از سال 83 تا 92 با رشدی 6/5 درصدی مواجه بوده است. به طور کلی بر اساس آمار موجود طی سالهای 74 تا 84 کشور با روند کاهشی فقر روبه رو بوده، اما از سال 84 به این سو، فقر روند افزایشی پیدا کرده است. در ایران همچنین با وارونه شدن فقر از روستاها به شهرها و شکل گیری پدیده هایی همچون «شهری شدن فقر»، «زنانه شدن فقر» و «سالمندی شدن فقر» رو به رو هستیم.
اصل ۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران-داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.
دلایل فقر در ایران-در یک دهه گذشته که بخش عمدهای از آن مصادف با روی کار بودن دولتهای نهم و دهم بود، با اینکه شعارها مبتنی بر استقرار عدالت اجتماعی و فقرزدایی داده میشد و کشور نیز با رشد بی سابقه درآمد سرانه به واسطه گران شدن نفت مواجه شد، ولی شاهد رشد فقر در کشور بوده ایم. در این دوره در مجموع 720 میلیارد دلار درآمد نفتی نصیب کشور شد که این رقم از مجموع درآمدهای نفتی همه دولتهای گذشته بیشتر بوده است. با این وجود، آمارهای رفاهی در این دولت تحول چندانی را نشان نمیدهد، طوری که اشتغال زایی مطلوبی شکل نگرفت و وضعیت فقر سیر صعودی را طی کرد. به نظر میرسد علل این روند معکوس را باید در سیاستهای نادرست توزیعی و بازتوزیعی، سیاست خارجی تهاجمی و در نتیجه وضع تحریم علیه کشور، شوک ارزی، نحوه اجرای هدفمندی یارانهها و تورم افسار گسیخته جستوجو کرد. علاوه بر این، در این سالها سلطه سرمایههای مالی و تجاری مثل درآمدهای بانکی و واردات کالاهای مصرفی و لوکس که در دولتهای نهم و دهم به شکل اسفباری به زیان هزینههای بخش عمومی افزایش پیدا کرد، شکاف طبقاتی را گسترش داد. مساله بعدی، بحث هدفمندی یارانهها و نحوه اجرای نادرست آن است. یارانه هایی که پیش از هدفمندی ارائه میشد، غیرعادلانه بود.
به عنوان مثال، استفاده گروههای پردرآمد از یارانه بنزین 60 برابر و مصرف این گروهها از یارانه دارو سه برابر بیشتر از گروههای کم درآمد بوده است. نحوه صحیح هدفمند کردن یارانهها به این صورت بود که یارانه گروههای درآمد متوسط و بالا حذف و به شکل پرداخت نقدی و ارائه کالاهای ضروری به افراد نیازمند در گروههای کم درآمد اختصاص یابد. توزیع یارانهها درآمد مردم را افزایش داد، اما پیامدهای تورمی آن و کم شدن قدرت خرید مردم منجر به افزایش فقر شد. بنابراین، در یک دولت قبل با اینکه کشور از لحاظ درآمدی یکی از بهترین دورههای خود را سپری کرد، اما دستاورد مطلوبی در زمینه فقرزدایی نداشتیم.
اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران–برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتیدرمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.
به گزارش وزارت راه و شهرسازی ایران نشان میدهد ۳۳درصد ایرانیان زیر خط فقر زندگی میکنند.همین گزارش تأکید دارد خانوادههای طبقه متوسط برای خرید خانه باید حداقل یکسوم درآمد ماهیانهشان را بهمدت 96 سال پسانداز کنند. در مقابل 6 میلیون نفر از مردم ایران در وضعیت مالیای قرار دارند که میتوانند ویلای شخصی در اختیار داشته باشند.به گزارش – ایرنا ، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام گفت: وضعیت فقر در کشور بسیار نامناسب است به گونه ای که 12 میلیون تن، زیر خط فقر مطلق قرار دارند و 25 تا 30 میلیون تن، زیر خط نسبی فقر بسر می برند.محمد مخبر دزفولی در ادامه می گوید شیب شتابی که فقر و فقرزدایی در کشور گرفته است ، بسیار تند است چرا که ظرف هفت ، هشت سال گذشته این شیب به سرعت پیش رفته است.وی ادامه داد: ایران، بورکینافاسو نیست، کشوری است که منابع دارد. چهارمین ذخائر نفتی دنیا را داریم یعنی 3 / 9 درصد ذخائر نفتی در اختیار ماست؛ در دنیا در قبال هر بشکه نفت که استخراج می شود ، هشت بشکه نفت معامله می شود اگر 100 میلیارد دلار نفت بفروشیم یعنی 800 میلیارد دلار می توانیم بازار داشته باشیم حالا در قبال هر بشکه نفت همان یک بشکه را برداشت می کنیم.مخبردزفولی اضافه کرد: اولین دارنده ذخائر گاز دنیا هستیم 2 / 18 درصد ذخائر گاز دنیا در اختیار ماست، او گفت: رتبه اول را در زعفران ،پسته، خاویار، زرشک و انار در دنیا داریم؛ 5 / 8 میلیارد دلار بازار زعفران دنیاست که 95 درصد زعفران دنیا مال ایران است در حالی که تنها 400 میلیون دلار از آن استفاده می کنیم. از سوی دیگر می رویم در قائنات خراسان شمالی ، فولاد ایجاد می کنیم، در حالی که قیمت هر لیتر آب برای فولاد در آن منطقه، قیمت سه لیتر بنزین است.وی ادامه داد: از سوی دیگر دو هزار و 700 کیلومتر به دریای بین المللی دسترسی داریم هر کشوری که 200 کیلومتر مرز دریایی داشته باشد200 میلیون نفر باید آن را اداره کند؛ در حالی که تمام شهرهای آباد دنیا در کنار دریاست اما فقیرترین و بیچاره ترین شهرهای ما در کنار دریا قرار دارند مردم را از کنار دریا بردیم در کویر و به آنها می گوییم، کشاورزی کنید.
این گفته های یک مسئول است که از قضا از آمارهای صادرات کشور آگاهی کامل دارد. ولی باز افسوس و صد افسوس چیزی که عاید مردم کشور می شود، فقر فقط فقر است.
ماده ۲۳اعلامیه جهانی حقوق بشر-حق امنیت کار
الف) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
ب) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمایند .
پ) هر کس که کار میکند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید .
رئیس کمیته امداد: ۱۱ میلیون نفر در ایران زیر خط فقر زندگی میکنند پرویز فتاح، رئیس “کمیته امداد امام خمینی” میگوید با احتساب ۸۱۲ هزار تومان برای خط فقر، حدود ۱۱ میلیون نفر در ایران زیر این خط زندگی میکنند.به گزارش خبرگزاری مهر، پرویز فتاح گفته است: “تعریف خط فقر به تعیین شاخص از سوی افراد مختلف بستگی دارد، به طور مثال با تعیین حداقل حقوق ٨١٢ هزار تومانی ، ١١ میلیون نفر فقیر را شامل می شود و با تغییر این مبلغ تعداد فقرا نیز تغییر میکند.”خط فقر حداقل درآمد برای زندگی در یک کشور است و افرادی که زیر این خط قرار می گیرند قادر به تامین حداقل نیازهای اساسی خود نیستند.
اصل ۲۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.
خط فقر در ایران کجاست؟پیشتر نیز فریده اولاد قباد، نماینده تهران در مجلس در گفتگو با خبرگزاری خانه ملت وابسته به مجلس ایران با اشاره به دستمزد فعلی کارگران در ایران گفته بود که ۸۰۰ هزار تومان باید به ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان تغییر کند.
اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران-بند ۲ : تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد. این اقدام باید با رعایت ضرورتهای حاکم بر برنامهریزی عمومی اقتصاد کشور در هر یک از مراحل رشد
بعضی از آمارهای غیر رسمی میگویند ۱۰ درصد از جمعیت ایران ماهانه بالای ۱۶ میلیون تومان درآمد دارند.این آمار و ارقام در حالی اعلام می شود که از سال ۱۳۸۶ به بعد آماری رسمی درباره تعداد افراد زیر خط فقر در ایران اعلام نشده است.به گفته کارشناسان آماری که نهادهای زیر مجموعه دولتی ارایه می دهند تنها مربوط به افرادی است که در کمیته امداد به دلیل شرایط ثبت شدهاند و بسیاری که از این امکان استفاده نکردهاند در برآوردها از قلم افتادهاند.کارشناسان اقتصادی در این سالها با توجه به نرخ تورم و آمار هزینه خانوارها خط فقر را تا ۳ میلیون تومان تخمین میزنند، اما مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی به استناد مراجع غیر رسمی در سال ۱۳۹۵ این رقم را یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان اعلام کرد.
ماده ۲۵اعلامیه جهانی حقوق بشر-حق خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی برای همه-الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.احمد امیرآبادی، عضو هیات ریسه مجلس ایران هم پیشتر با انتقاد از وضعیت معیشتی اقشار کم درآمد در این کشور، رقم خط فقر در ایران را دو میلیون تومان اعلام کرده بود.
اصل ۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران-بند ۱۲: پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.نماینده مجلس ایران: کارگران زیر خط فقر حقوق میگیرند.هشدارها در مورد بیکاری، فقر و کارتنخوابی زنان در ایران–هشدار یک مقام مجلس ایران نسبت به افزایش ‘زاغهنشینی’.اینها همه نمونه های اندکی ست از فقر در جامعه کشور مون که اگر می خواستم همه ی گزارش های فقر را در اینجا اشاره کنم فکر کنم به احتمال زیاد ساعتها وقت لازم بود.فقر فقط فقر در گوشه گوشه ی کشور دیده می شود و دریغ از گوشه چشمی نگاه مسئولان به این مقوله و چاره ی برای رفع مشکل حاد فقر.
اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران-بند۱ تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه.جلسه نمایندگی ترکیه در ساعت22 به وقت اروپای مرکزی بعد از هماهنگی برای برگزاری جلسه بعد با حضور فعالان حقوق بشر، به پایان رسید.
گزارش جلسه ی سخنرانی نمایندگی نیدرزاکسن ، 15 اکتبر 2017
سپیده کرامت بروجنی
جلسه ی ماهانه ی نمایندگی نیدرزاکسن درتاریخ 15 اکتبر روز یکشنبه درساعت 12 به وقت اروپای مرکزی در شهر هانوفر و دردفتر کانون دفاع ازحقوق بشر درایران برگزار شد.درابتدای جلسه خانم شیرین رضاخانی دررابطه باماده 10 اعلامیه جهانی حقوق بشر صحبت کردند که متن آن بشرح زیر است.حق محاکمه قانونی برای همه : هرکس با مساوات کامل، حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاهی مساوی و بی طرف، بطور منصفانه و علنا رسیدگی بشود.چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات شخص متشاکی یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.
اصل ۳۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.
اصل ۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:در همه دادگاهها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.
اصل ۳۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: حکم به مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.اصل ۱۵۶ – وظایف قوه قضاییه قوه قضاییه قوهای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسیول تحقق بخشیدن به عدالت و عهدهدار وظایف زیر است: ۱ – رسیدگی و صدور حکم در مورد ظلم و ستم ها، تجاوز به حقوق، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور مالی، که قانون معین میکند.
اصل ۱۵۹ مرجع رسمی ظلم و ستم ها و شکایات، دادگستری است. تشکیل دادگاهها و تعیین صلاحیت آنها بشرط قانون است.اما در جامعه به غیر از این قوانین به دلیل رانت خواری و … انجام نمیشود
1 . نام محمود رضا خاوری، ، نامی است که به این آسانیها از یاد مردم ایران نمیرود. نامی که با اختلاس ۳ هزارمیلیاردی عجین شده اما درخارج از ایران به سر میبرد و برای اتهام و جرم احتمالیاش محاکمه نشده است. 2 . فاضل خداداد، اولین مختلس تاریخ انقلاب0فاضل خداداد اولین مختلس اقتصاد ایران است که به پای چوبه دار رفت. وی در دهه ۷۰ به همراه مرتضی رفیق دوست متهم به اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی از بانک صادرات شد. اختلاسی که به گفته محسن رفیق دوست ۳میلیارد تومان بوده است نه ۱۲۳ میلیارد تومان. گفته میشد که فاضل خداداد توانسته بود با چک تضامنی به مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان از بانک صادرات وام کلان بگیرد و بعد از دوست شدن با مرتضی از بانک صادرات اختلاس کنند. خداداد کارمند ساده بانک صادرات بوده است اما به گفته
محسن رفیق دوست برادر مرتضی، خانواده خداداد در واردات و فروش میوه فعالیت داشتهاند و کل میدان ترهبار قدیم تهران متعلق به پدر خداداد بوده است. بعد از بازگشت خداداد پروندهای در دادگاه به ریاست غلامحسین محسنی اژهای تشکیل شد و بعد از بررسی اسناد اختلاس، فاضل خداداد به اعدام و مرتضی رفیق دوست به حبس ابد محکوم شد. 3 . شهرام جزایری، اختلاس گر دستفروش! 4 . اختلاسی بزرگ با ۱۳ صفر در سال مه آفرید امیرخسروی توانست مبلغ ۳ هزار میلیارد تومان (سه تریلیون تومان) را از شبکههای بانکی ایران به سرقت ببرد. این اختلاس در آن روزها بزرگترین اختلاس در تاریخ ایرانل لقب گرفت. 5 . اختلاس بیمه ایران و پرونده آقای معاون اول-محمد رضا رحیمی، معاون اول رئیس دولت دهم که سرانجام نیز در بهمن ماه سال ۹۳، محمدرضا رحیمی معاون اول دولت قبل به ۵ سال و ۹۱ روز حبس، دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شد و هم اکنون در زندان اوین به سر میبرد.6 . بابک زنجانی و تخلفات اقتصادی که هم میشناسید-در این میان، بابک زنجانی نام دیگری است که به تخلفات اقتصادی شهرت دارد. او که خود را بسیجی اقتصادی مینامید، از سال ۹۱ در محافل سیاسی، ورزشی، هنری و تجاری حضور پررنگی پیدا کرد، برای رسیدن به اهداف خود با افراد خاص در دولت دهم ارتباط برقرار کرد. در ۸ سال گذشته برخی از افراد که در مسند قدرت بودند تصمیم گرفتند با واسطه و یا بدون واسطه او را جذب کنند. بابک زنجانی در مهمانیهای آشکار و پنهان در کیش و کشورهای دیگر، شمال، جنوب کشور و یا باغها و ویلاهای اطراف تهران شرکت میکرد. هر از گاهی نیز در جلسات مدیران و معاونین برخی از وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهای دولتی از جمله (وزارت نفت، سازمان تأمین اجتماعی؛ شرکتهای شستا، دو باشگاه ورزشی، دفاتر هواپیمایی و سینمایی، انبوهسازی مجتمعهای مسکونی و تجاری و…) به عنوان سرمایهگذار یا پیمانکار طرحهای صنعتی، عمرانی، ورزشی و فرهنگی حضور پیدا میکرد و از این طریق سعی در کسب سود مالی داشت. سرانجام در پاییز سال گذشته شایعه بدهی چندین میلیاردی بابک زنجانی در جامعه مطرح شد و پس از مدتی این شایعه در گزارش کمیسیون اصل ۹۰ به حقیقت پیوست و وزیر نفت نیز بدهی دومیلیارد دلاری او را تأیید کرد. به این ترتیب بود که این میلیادر معروف درروز ۹ دی سال ۹۲ با حکم بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب بازداشت و به اوین انتقال یافت و حالا هم هرروز تخلفات اقتصادی تازهای از وی رونمایی میشود.
در مورد طوسی قاری قران و عمل …. توضیحات محسنی اژه ای در رابطه با پرونده «سعید طوسی»محسنی اژه ای در صدوسومین نشست خبری قوه قضائیه در رابطه با پرونده سعید طوسی، گفت:فردی شکایت کرد و روال قانونی بررسی شد، هنوز مرحله رسیدگی نهایی نشده است. به لحاظ پیگیری یکی از شکات در مساله خلاف عفت عمومی قرار منع تعقیب در دادسرا صادر و تایید شد. ادعای دیگری شد در رابطه با تشویق به فساد که قرار منع تعقیب صادر شد که دادگاه با قرائن و شرایط رسیدگی را ادامه داد و قرار منع تعقیب را نقض کرد.وی افزود:پرونده را برای مشورت به یک قاضی متدین و باتجربه سپردند. البته این مساله ثابت نیست، پرونده در حال رسیدگی است و پرونده با حساسیت بیشتر روالش ادامه می یابد.سخنگوی دستگاه قضا با تاکید بر اینکه سروصدایی که این پرونده ایجاد کرده کاملاً غیرطبیعی است، خاطرنشان کرد:فرض کنید اتهامی متوجه ما می شد آیا مایل هستیم تا قطعی و روشن شود این مقدار در دسترس مردم قرار گیرد؟ آیا اخلاق، شرع و قانون اجازه می دهد؟ آیا وجدان ما اجازه می دهد؟ مسائلی که هنوز روشن نشده، خواهشاً توجه کنید انتشار ندهیم؛ چرا که جرم و قابل تعقیب است.آخرین وضعیت پرونده شرکت تعاونی اعتباری ثامن-محسنی اژه ای در ادامه با اشاره به پرونده شرکت تعاونی اعتباری ثامن که از طرف بانک مرکزی و دادسرا مورد رسیدگی قرار می گیرد، گفت:24 هزار نفر دیگر در رابطه با این پرونده مطرح هستند (باقی مانده اند) که باید تعیین تکلیف شوند؛ در واقع این تعداد در مقام اجرا و تعیین تکلیف اند.وی بیان کرد:افرادی که تا سقف 200 میلیون در این زمینه سپرده گذاری داشته اند از 17 مهر ماه می توانند 35 میلیون را نقد و بقیه سپرده خود را در مدت 14 ماه دریافت کنند. کسانی که هم تا سقف 300 میلیون سپرده گذاری داشته اند باید از 27 مهرماه 35 میلیون را نقد و بقیه را طی مدت 17 ماه دریافت کنند و کسانی هم که تا سقف 300 میلیون و بالاتر از آن سپرده گذاری دارند می توانند با کسانی که تسهیلات گرفته بودند تهاتر کنند و این امر امکان پذیر است.بازداشت 8 نفر در ارتباط با پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه.گزارش دادستان کل درباره واگذاری املاک شهرداری که شاکی میشود . مدیر معماری نیوز یاشار سلطانی دستگیر میشود .دادگاه سرکوب خوابگاه دانشگاه تهران 18 تیرماه 1378-رای دادگاه برای استواری جهت دزدین ریش تراش 100 هزارتومان جریمه و 100 ضربه شلاق-دادگاه قاضی مرتضوی زهرا کاظمی، کهریزک، سرکوب و تجاوز به معترضین سال 88 / رشوه در تامین اجتماعی. با بیان ابلاغ حکم مدیرعامل پیشین سازمان تامین اجتماعی، اعمال مجرمانه متهم را در برداشت اموال سازمان تامین اجتماعی به خوبی تشریح و تبیین کرده اما به گمان من در تطبیق عمل او با عنوان مجرمانه می توانست «اختلاس» را نیز تلقی کند.همدانی تصریح کرد: با این اوصاف متهم لااقل محکوم به رد مال نیز می شد اما در حال حاضر به اتهامات تصرف غیرقانونی و اهمال در انجام وظیفه به تحمل ۷۰ و ۶۵ ضربه شلاق محکوم شده است
سپس خانم شایسته علی گلزار دررابطه با چرایی خودکشی درایران سخنرانی داشتند که متن سخنرانی به شرح زیر بود:
شرایط ایران از نظر خودکشی بحرانی است . طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی ، در هر 40 ثانیه یک نفر خودکشی میکند . به عبارتی 3 هزار خودکشی در هر روز . بر همین اساس در کنار هر یک خودکشی موفق، 20 خودکشی ناموفق هم صورت میگیرد. این یعنی در هر 3 ثانیه یک خودکشی ناموفق در جهان انجام میشود . در 50 سال گذشته خودکشی به میزان 60 درصد در سطح جهان افزایش یافته است .کسانی که قصد خودکشی را انجام داده اند و یا این عمل را انجام داده اند ، گفتند که علت اقدامشان به آن کار فرار از موقعیتی بوده که در آن قرار گرفته اند .بر اساس آمارها و گزارشها میزان خودکشی در زنان ایران بسیار بالاست . بطوری که ایران بعد از چین و هندوستان و روسیه چهارمین کشوری است که خودکشی زنان در آن به شدت در حال افزایش است و زنان سه برابر مردان اقدام به خودکشی میکنند. زنان از گروههای آسیب پذیر در برابر خودکشی هستند و رتبه اول خودسوزی در خاورمیانه به ایران تعلق دارد . زن ایرانی اکنون آگاهی بیشتری نسبت به حق و حقوق خود پیدا کرده و در بدست آوردن این حق تلاش میکند، اما باید توجه داشت که وجود موانع قانونی و قوانین سراسر تبعیض باعث میشوند که زنان نتوانند مشکلات خود را حداقل از راه قانون برطرف کنند و فرهنگ و خانواده نیز پذیرای آنان نیست . این یکی از عواملی است که زنان را با انواع بحرانهای روحی و روانی و جنون های مقطعی مواجه میکند که پاسخی جز خودکشی برایش نمیبینند . همانند دیگر آمارها در زمینه های مختلف، متاسفانه آمار دقیقی از میزان خودکشی زنان وجود ندارد ، چرا که دید دستگاههای حکومتی به این آمارها همواره امنیتی است . بر طبق آمارهای غیررسمی و تحقیقات میدانی، ایلام ، لرستان ، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد بیشترین موارد خودسوزی زنان را دارند .بنا به اعلام مشاور استاندار ایلام ، ایلام بیشترین آمار خودکشی زنان در ایران را دارد . خودکشی در بین زنان در ایلام به یک پدیده ای رایج تبدیل شده . در سال حدود 400 مورد خودکشی در این استان 580 هزارنفری اتفاق می افتد که سهم زنان از این تعداد 220 نفر است . اکثریت زنان هم راه خودسوزی را انتخاب میکنند . و خودکشی انقدر در ملا عام زیاد شده که دیگر نمیتوان شمرد .
خودسوزی در ایران اغلب توسط کسانی انجام میشود که دسترسی به سیستمهای حمایتی ندارند و در جهت رهایی از وضعیت آزاردهنده و خشونت خانگی دست به انجام این کار میزنند . به اعتقاد برخی روانشناسان خودسوزی در خود یک اعتراض نهفته دارد . قبل از آنکه خودکشی زنان در ایران به بحرانی جدی تبدیل شود باید برای حل آن چاره ای اندیشید . دستگاههای مسئول در درجه اول باید نسبت به افزایش آگاهی جامعه نسبت به حقوق طبیعی زن بعنوان یک انسان بکوشند . ارزشها و سنتهای غلط باید از جامعه برچیده شود. قوانین تبعیض آمیز باید جای خود را به قوانینی سالم و غیرجنسیتی بدهند . در غیر این صورت سلامت روانی نیمی از جامعه در خطر جدی قرار دارد . خودکشی در میان دختران دانش آموز و زنان متاهل و جوانان و همچنین افراد بیکار و کم سوادها بیشتر است .باید آموزگاران در مدارس دانش آموزان را با علایم خودکشی در دوران نوجوانی مثل افسردگی و انزوا و میل به تنهایی آشنا کنند و نسبت به آن حساسیت نشان دهند.. چون درصد زیادی از خودکشی را جوانان و نوجوانان تشکیل میدهند . آدمها گاهی به نقطه ای میرسند که تصمیم میگیرند به همه چیز پایان دهند .اما کلا توصیه های سازمان جهانی بهداشت برای همه کشورها از جمله کشورهای در حال توسعه مثل ما، تقریبا مشابه و از این قرار است : اول، داشتن برنامه پیشگیری از خودکشی که کشور ما در حال اجرای آن است . دوم، ارائه خدمات بعد از اقدام به خودکشی . یعنی خانواده و مریض را با پیگیری و ارائه خدمات به حال خودشان رها نکنیم . سوم ، کنترل روشهای اقدام به خودکشی است . خیلی از مریضها آن موقع که به فکر خودکشی اند ، بعد از چند ساعت و چند روز تمایلشان به مردن کم میشود . بعضیها بخاطر یک اتفاق ناگهانی، یک دعوا، یک درگیری، یک نمره بد در مدرسه ، به صورت ناگهانی تصمیم به خودکشی میگیرند . مثلا در مورد دانش آموزان مهارتهای روانی کم است . در بحث با پدر مادر و معلمها، ارتباط با جنس مخالف یا مشکلات درسی ممکن است دست به این کار بزنند یا در مورد خانمهای متاهل در 5،6 سال اول زندگی احتمال خودکشی به خاطر درگیریها و مشاجرات خانوادگی بیشتر است . چهارم، کنترل رسانه و ارتباط با رسانه است . باید در این رابطه ارتباط خوب با رسانه ها ایجاد شود و آموزش درست داده شود . پنجم، ثبت کردن آمار است ، آمارهای اقدام به خودکشی . در بعضی کشورهای در حال توسعه آمار دقیق ثبت نمیشود . بعضیها را پلیس ثبت میکند و بعضیها را وزارت بهداشت . اقدام به خودکشی را وزارت بهداشت ثبت میکند و فوتیها را پزشکی قانونی و وزارت بهداشت با هم . با وجود این موارد و بخاطر داشتن این استراتژی براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی ، خودکشی در هر فرهنگی قابل پیشگیری است . خودکشی معمولا در شب و در فصل بهار بیشتر است . یعنی بیشترین اقدام را در این محدوده زمانی داریم .آمار خودکشی در غرب کشور بالاتر از نرم جهانی است . آمار جهانی 15 درصد است و حتی اگر میزان اقدام به خودکشی در این مناطق کم شده باشد هنوز از نرم جهانی بالاتر است . کسی که یکبار اقدام به خودکشی میکند، 23 برابر مستعد است که دوباره اقدام کند . افسردگی 6 برابر ، بیکاری 2 برابر، مصرف سیگار 2/5 برابر و مصرف الکل 2 برابر احتمال اقدام به خودکشی را افزایش میدهد . یکی از مهمترین موارد برای افزایش احتمال خودکشی ، سابقه خانوادگی است . یعنی فرد در خانواده کسی را داشته باشد که سابقه اقدام به خودکشی یا فوت در اثر آن را داشته باشد .بیشترین آمار خودکشی در رده سنی 15 تا 30 سال است . خودکشی در سالمندان کمتر، اما خطر مرگش بیشتر است . کارشناسان می گویند بیشتر خودکشیها از فشارهای روانی ناشی میشود . فشارهایی که عوامل گوناگونی مثل: تنهایی، بی هدفی، احساس خلع در زنذگی، مشکلات اقتصادی، مشکلات زناشویی و خانوادگی، علل ناموسی، ناراحتیهای روانی، افسردگی، فقر و بیکاری دارد . در کنار مشکلات ناشی از افسردگی عواملی مثل استفاده بیش از حد از الکل و سوء استفاده های جنسی از عوامل اقدام به خودکشی هستند . زمانی که دارو و موادهایی که باعث خودکشی میشوند در دسترس افراد قرار گیرند انگیزه و اراده برای خودکشی ناخودآگاه افزایش پیدا میکند و فرد رغبت بیشتری برای اینکار پیدا میکند . خودکشی در میان دختران دانش آموز و زنان متاهل بیشتر است . همچنین افراد بیکار و کم سوادها . در زنان اقدام به خودکشی با اختلاف دو سه برابر بیشتر از مردان است و در مردان تعداد فوتی ها با اختلاف دو سه برابر بیشتر . . در کنار اینها ما شاهد خودکشی زنان و دختران هم هستیم که در حال رشد است . نگاه ناموسی به زنان از سوی مردان، باعث شده که زنانی که در جامعه از سنتهای قدیم عبور میکنند نهایتا از ترس مرد سالارانه که حاکم بر جامعه هست خودکشی کنند . حتما خبرها را شنیدید که برادری خواهرش را کشت – پدری فرزندش را کشت و نمونه هایی دیگر …خودکشی در کشورها ی فقیر بیشتر اتفاق می افتد . در ایران هم در شهرهایی که وضعیت معیشتی مناسب نیست ازدیاد این آمار را میبینیم . علل دیگر خودکشی فقر هست .فقر در جامعه ایران در حال حاضر بیداد میکند . و کسی که از عهده حداقل نیازهای خود بر نمیاد خودکشی را راه حل نهایی و فرار از این باتلاق میبیند . وضعیت بد معیشتی، نابرابریها، بی عدالتیها و بردن اکثریت جامعه به زیر خط فقر، شرایطی هست که به انسانها تحمیل کرده که راه حل را باید با مرگ سنجید . یعنی خودکشی . در ایران خودکشی بیشتر مربوط به نسل جوانان هست . نسلی که هیچ امیدی به آینده ندارند و بی افقی نسبت به آینده ، تکرار روزمرگی، فقروبیکاری و …. هر روز جلو چشمامون قرار میگیرد .. همچنین در بند یک ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است : هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تامین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تامین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است . و حق دارد که در زمانهای بیکاری، بیماری، نقص عضو، سالمندی و نبود منابع تامین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تامین اجتماعی بهره مند گردد . متاسفانه در جامعه کنونی ایران، رفتاری مغایر با اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دولت جمهوری اسلامی ایران که آنها را پذیرفته و امضاء کرده مشاهده میکنیم . فقر و عدم رفاه اجتماعی ناشی از عدم وجود تامین خدمات اجتماعی است و این مورد فقر و بیکاری خود یکی از دلایل خودکشی هست . کسانی که بیکار از کار میشوند تا بخوان حقوق بیکاری را بگیرند چند ماه طول میکشه تا مراحل قانونی را طی کنند و کلی دوندگی دارد . دستمزدهای چندبرابر زیر خط فقر به کارگران و طبقه مزدبگیر جامعه باعث شده که بسیاری از مردم توانایی حداقل نیازهای زندگی را نداشته باشند . امسال طبق مصوبه شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگری 930 هزار تومان در ماه تعیین شده در صورتی که خط فقر 3 میلیون تومان است . و واقعا با حقوق 930 هزار چطور میشه زندگی کرد ؟ همین قشر از مردم بعد از اینکه نتوانند تامین کننده حداقل زندگی خودشان باشند دست به خودکشی جمعی در خانواده میزنند . واقعا وقتی شغل و امید به زندگی نباشد چطور آدم میتونه به زندگی ادامه بده ؟ سپس آقای کاوه شیخ محمدی دررابطه باحقوق اقوام و ملیتهای ایران سخنرانی داشتند.
جلسه درساعت 14 با پذیرایی از حاضرین پایان یافت.درانتهای اسامی حاضرین دراین جلسه را اعلام میدارم:منوچهر شفایی-جهانگیر گلزار-پریسا حسین پور-محمدحسین بیداروند-صدیقه جعفری-دیانا بیگلریفرد-سپیده کرامت بروجنی-رحیله جهاندیده-بیتا اسدپور-علی اسدپور-نینا سبز-کاوه شیخ محمدی-شیرین رضاخانی-قاسم ساکی-شایسته علی گلزار-علیرضا نورمنش-احسان سرگزی-مهدی عطری-سُرور کرامت بروجنی وهمچنین حاضرین در اتاق پالتاک:محمد حسین ملائی برزی-سیمین رحمانی
وضعیت زندان زنان در ایران
شایسته علی گلزار
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران در تازهترین گزارش خود وضعیت زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین را غیرانسانی توصیف کرد. طبق این گزارش، زندانیان سیاسی زن در زندان اوین از بسیاری از امکاناتی که در اختیار زندانیان عادی قرار دارد، از جمله امکان تماس تلفنی، رفتن به مرخصی و ملاقاتهای منظم با اعضای خانواده نیز محروم هستند .
به گفتهی این گزارش، بهداری زندان اوین “کثیف و فاقد تجهیزات و متخصصان پزشکی” است و در آن “بعضا داروهای اشتباهی یا غیرموثر” به بیماران میدهد . اظهارات برخی زندانیان و اعضای خانواده آنها حاکی است که انتقال زنان بیمار به بیمارستان برای “مراقبتهای اضطراری مورد نیاز” معمولا با مخالفت روبرو میشود و در اغلب موارد با تاخیر صورت میگیرد. ملاقات زنان زندانی سیاسی در اوین با اعضای خانواده، حتی در مورد زنانی که کودکان خردسال دارند، با محدودیتهای شدیدی روبروست و در مواردی به عنوان یک اقدام تنبیهی ممنوع میشود . کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران با در نظر گرفتن همین قوانین و یافتههای خود به این نتیجه رسیده که مسئولان جمهوری اسلامی نه به قوانین داخلی پایبند هستند، نه قوانین ومیثاقهای بینالمللی را رعایت میکنند . “رعایت فوری تمام قوانین و مقررات” داخلی و تعهدات بینالمللی در مورد ارائه کامل و به موقع مراقبتهای پزشکی، تغذیه مناسب و حق ملاقات و ارتباط برای زندانیان سیاسی دیگر توصیه این کمپین به مسئولان جمهوری اسلامی است . کمپین از تعهدات بینالمللی به گزارشگر ویژه سازمان ملل و دیگر گزارشگران موضوعی این سازمان
اجازه دهد از زندان اوین، به ویژه بند زنان آن بازدید کنند . بنابر گزارش کمپین حقوق بشر در ایران، از سال ۱۳۸۴ تا کنون، هیچ نهاد سازمان ملل متحد یا سایر سازمانهای بینالمللی حقوق بشری اجازه بازدید از بند زنان زندان اوین و هیچ یک از بندهای دیگر این زندان را دریافت نکردهاند . بیش از ۶ سال است که زندانیان سیاسی زن در بند زنان زندان اوین از حق تلفن و بسیاری دیگر از حقوق قانونی خود محروم هستند. زندانیانی که برخی از آنها علیرغم گذشت سالهای طولانی از حبس و محکومیتشان از امکان استفاده از مرخصی هم محروم بودهاند .
بر اساس ماده ۱۱ آییننامه اجرایی سازمان زندانها مصوب سال ۸۵ “زندانیان مجاز به خرید و استفاده از نشریات، کتب، مجلات، روزنامهها و نیز استفاده از وسایل ارتباطجمعی بهطور تماموقت هستند. مگر اموری که شرعاً و قانوناً استفاده از آن ممنوع است”. در تبصره این ماده آمده است که “متهمان میتوانند از وسایل شخصی خود مانند تلفن همراه و رایانه استفاده کنند . » اما در حال حاضر زندانیان زیادی از طیفهای مختلف سیاسی و عقیدتی در بند زنان زندان اوین، به گفته خانوادههایشان از هر ملاقات تا ملاقات بعدی در ایزوله کامل و بیخبری مطلق از خارج از زندان قرار دارند .
ناتوانی مستمر در رعایت قانون آیین دادرسی، نقض حقوق افراد بازداشت شده، از جمله متهمانی که (بدون اتهام یا بدون تماس با دنیای خارج در زندان نگه داشته میشوند، استفاده گسترده نظام مند بازداشت خودسرانه و ناپدید شدن اجباری، عدم دسترسی متهم به وکیل منتخب خود، عدم صدور احکام وثیقه برای بازداشت شدگان، شرایط بد زندانها، ممانعت از دسترسی به درمان پزشکی کافی و خطر مرگ برای زندانیان ناشی از شکنجه، تجاوز و دیگر انواع خشونت جنسی بازداشت شدگان، تکنیکهای خشن بازجویی و استفاده از فشار روی خویشان و نزدیکان، شامل دستگیری آنها، به منظور اخذ اعترافات دروغین که در محاکمه آن افراد و انتشار در تلویزیون ملی از آن استفاده میشود؛ تداوم دخالتهای خودسرانه و یا غیرقانونی توسط مقامات دولتی درحریم خصوصی افراد و …. ) از جمله نقض حقوق بشر در ایران است . تجاوز ممکن است برای شکنجه و تخریب روحی و روانی زندانیان، یا دلایل دیگر صورت پذیرفته باشد. در زندانهای زنان تجاوز بعنوان شکنجه برای زنان استفاده میشود . با توجه به اینکه تجاوز جنسی آثار بسیار مخربی بر روحیه افراد مورد تجاوز قرار گرفته دارد و همچنین باعث شرمساری این افراد میشود، از اینرو تعداد کمی از زنده ماندگان این موارد حاضر شدهاند با رسانهها مصاحبه کنند . اکثر زندانیان سیاسی درزندان اوین نگهداری می شوند. یک بند عمومی برای زنان در زندان اوین وجود دارد که زندانیان را پس از پایان تحقیقات به آن بند منتقل می کنند . زندانیان این بند از امکان تماس تلفنی محرومند که شرایط را بطور خاص برای مادران سخت می کند . دور تا دور هر سالن توسط تختهای فلزی احاطه شده است. برای هر تخت با پتوهای سربازی تشک تهیه میشود و بیواسطه روی تخت قرار میگیرد. این تختها٬ علاوه بر ایجاد مشکل برای استخوان و عضلات زندانیان٬ در زمستان باعث نفوذ سرما به بدن آنها میشود . تمام منافذ و پنجرههای رو به محوطه زندان کور شده و تنها روزنه موجود٬ پنجرههای رو به تپههای ارتفاعات اوین است که آن هم نور کافی را برای زندانیان تامین نمیکند. اکثر زندانیان بیمار هستند و توان رفتن به هواخوری را هم ندارند. این گروه از زندانیان به دلیل زندگی در محیط فاقد نور کافی دچار آسیبهای بیشتری شدهاند . سرویس بهداشتی و آشپزخانه فاقد تهویه هستند که بخصوص در تابستان موجب مشکلات تنفسی برای زندانیان می شود
در چند مورد مار سمی، موش و سایر موجودات موذی در زندان مشاهده شده است . وضعیت بهداری زندان به شدت اسفبار است. هیچگونه امکانات پزشکی و اورژانسی برای زندانیان وجود ندارد. داروهای خاص زندانیان به موقع به آنان نمی رسد و گاها قرص ها به اشتباه در جعبه قرص های دیگر قرار می گیرد و در بعضی موارد موجب تشنج و بیهوش شدن زندانیان بیمار و یا تشدید علائم بیماری آنان گردیده است. این در حالی است که زندانیان زن برای تهیه داروی نسخه خود باید پس از اخذ تاییدیه رئیس درمانگاه تا روز ملاقات منتظر بمانند تا نسخه خود را برای خریداری از خارج زندان در اختیار خانواده خود قرار دهند و سپس منتظر بمانند تا خانواده دارو را تهیه کرده و در ملاقات بعدی به زندان بیاورد . اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان به سختی و با کارشکنی های بسیار انجام می شود. حتی اگر وضعیت بیمار اورژانس و خطرناک باشد، باید اول رئیس بهداری و پزشک قانونی تاییدیه بدهند. سپس نوبت می رسد به تایید دادستان که پیش برنده سیاستهای وزارت اطلاعات می باشد. بنابر این تنها اخذ اجازه نامه ها ماهها به طول می انجامد. بعد از اعزام هم زندانیان اغلب در مرحله وخیم بیماری خود و ۹تا۱۲ ماه بعد از تشخیص اولیه بیماری وارد پروسه درمانی نمیشوند. هر خروج و سپس ورود به زندان با بازرسی بدنی نامناسب و تحقیر کننده همراه است. زندانیان حین تردد و در داخل مراکز درمانی باید دستبند به دست داشته باشند . بند زنان با استفاده از دوربین های امنیتی مستمر مانیتور می شود ولی مامورین مرد گاه و بیگاه به بهانههای مختلف و بدون هماهنگی و در ساعات غیر اداری وارد این بند میشوند .زندانبانان و عناصر امنیتی در برابر هرگونه اعتراض و مقاومت زندانیان، آنان را تهدید می کنند که به زندان قرچک فرستاده خواهند شد. زندان قرچک مخوفترین بخش زندان اوین است که افراد زیر شکنجه در آنجا نگهداری میشوند . سلولها انفرادی طراحی شدهاند و در خودشان روشویی و توالت دارند. اما ماموران بهخاطر تراکم زندانی تا بیش از ۱۰نفر را در این سلولها نگهداری می کنند . اتاق شکنجه این بند در زیر زمین آن واقع شده و برای انواع شکنجههای قرونوسطایی مجهز شده است. ( تختهای مشبک برای زدن کابل، میلههای سقفی برای آویختن زندانیان از پا یا بهصورت آویزان شده از پشت و تجاوز جنسی برای شکنجه )هیچ شخصی غیر از پرسنل و متهمین، حتی عالی رتبهترین مقامات حق ورود به محدوده بازداشتگاه وزارت اطلاعات را ندارند . شرایط این زندان آنقدر ضد انسانی است که همواره مسئولان دادستانی تهران و زندان اوین انتقال به زندان قرچک را بعنوان یک تهدید و عامل فشار بر علیه زنان بند سیاسی زندان اوین به کار میبرند . در بند زنان اوین سالن همیشه دربستهای وجود دارد که زندانیها به آن، نام «بند متادون» را دادهاند. بند متادون، یک سلول جمعی دربسته مجهز به دوربین مدار بسته است و زندانی را از آزادی عمل در محدودهی کوچک زندان نیز محروم میکند . زندانیان از حق رفت و آمد در راهرو و هواخوری محرومند و ناچار هستند تمام ساعات خود را در همان سالن دربسته بگذراند. درب ورود و خروج سالن فقط هنگام توزیع غذا باز میشود . هر سلول ۱.۵*۳ متر مساحت دارد که ۴ نفر را در آن جای می دهند. یک عدد مسواک، یک صابون و یک حوله به اضافه سه تا پتو برای این 4 نفر موجود است. زندانیان باید در همان هوایی نفس بکشند که به سرویس می روند .
زندان قرچک ورامین –این زندان اصلی ترین محل نگهداری زنان زندانی است که در منطقه ای بسیار بد آب و هوا در بیابان های شرق تهران واقع است و حدود ۱۲۰۰ زندانی در آن جا داده شده است. در اطراف زندان قرچک ورامین، مرداب و نیزار وجود دارد که موجب افزایش موش و حشرات موذی در زندان می شود .
سوله خیلی بزرگ، کثیف و تاریک، ساختمان این زندان راتشکیل می دهد. محلی برای صرف غذا یا نشیمن در زندان وجود ندارد و زندانیان باید همه کار خود را روی تخت خود انجام دهند . زندان کتابخانه ندارد و روزنامه هم در اختیار زندانیان، به خصوص زندانیان سیاسی، گذاشته نمی شود . روزانه ۳ وعده غذا به زندانیان داده می شود که اگر زندانی به خود نجنبد آنرا از دست می دهد. اگر زندانی برای غذای بیشتر یا برای عدم دریافت سهم غذا اعتراض کند مورد ضرب وشتم زندانبانان قرار می گیرد. زندانیان آنقدر از گرسنگی تحت فشار هستند که بعضی اوقات حتی زندانیان مسن، بعد از دیدن غذای زندانبانان، ساعت ها در حسرت مقداری نان و کره گریه می کنند . وعده های غذایی یکنواخت است؛ سیب زمینی آب پز، ماکارونی و نان. زندانیان طی سالیان متمادی هیچ گوشتی در غذای خود نمی بینند. برنج با کیفیت بسیار بد و با کافور پخت می شود. بهترین شام زندان یک بار در هفته، سیب زمینی و تخم مرغ آب پز است. بقیه شب ها غذا از آبی محتوی حبوبات تشکیل شده است که همیشه حاوی حشرات و آلودگی های دیگر می باشد . وضعیت بهداشتی بسیاربد است و باعث انتشار بیماری های عفونی در بین زندانیان می شود. بیماری های عفونی، هپاتیت و ایدز نیز در بین زندانیان شایع است. مسئولین هیچگونه رسیدگی و حتی تفکیکی برای زندانیان بیمار این چنینی قائل نیستند و از آن جایی که معاینات ماهانه و آزمایش پزشکی وجود ندارد، آمار دقیقی از زندانیان ایدزی و هپاتیتی هم وجود نداردهر سوله با تقریبا 189 نفر جمعیت، تنها ۴ دستشویی و ۴حمام دارد که معمولا دست کم ۲ حمام و یک سرویس کاملاً خراب هستند . علاوه بر این آب حمام در روز فقط یک ساعت آب گرم دارد و اغلب زندانیان مجبورند با آب سرد حمام کنند . آب حمام در بسیاری از ساعات روز قطع است . کف سرویس را همیشه دست کم چند میلی متر آب فرا گرفته است که با دمپایی های پاره زندان، پای زندانیان در هر بار تردد خیس و آلوده می شود . در نبود توالت کافی مدفوع سرتاسر سالن زندان را پوشانده است . آب خوردن سالم، موجود نیست و زندانیان که استطاعت خرید آب معدنی را ندارند راهی جز آشامیدن آب شور نمی یابند.آبی که برای حمام یا دستشویی استفاده میشود شور است آنقدر که صابون را می ماساند و لباسهایی که زندانیان می شویند از شدت غلظت نمک بسرعت از بین می روند و پوست و موی زندانیان تماما پوسته می اندازد . عدم وجود کوچکترین سیستم برای تهویه هوا، وضعیت بد بهداشتی را بد تر کرده است. رسیدگی پزشکی در این زندان جایی ندارد. مسئولین زندان می گویند بودجه ای برای اینکار به ایشان تعلق نمی گیرد. آنها در عین حال از ورود دارو توسط خانواده ها نیز به بهانه ی کنترل ورود مواد مخدر جلوگیری می کنند . به همین خاطر بازار سیاه دارو در زندان رواج دارد. قیمت یک عدد قرص مسکن بروفن دو هزار تومان است. محلی به نام بهداری وجود دارد اما این محل حتی در زمان وجود بیمار اورژانسی هم، فعالیت نمی کند. چندی پیش یک زندانی به بهانه نبودن مامور اعزام، در حین زایمان فوت کرد .
تنبیهات روانیرفتار ناشایست زندانبانان با زندانیان که همراه با توهین و تحقیر و هتک حرمت و گاهی ضرب و شتم می باشد، آثار روانی مخربی را بر روی زندانیان گذاشته است. عدم انتقال بسیاری از زندانیان به مراکز روان درمانی که مشکلات بسیاری برای دیگران ایجاد می کنند و اکثرا به تجاوز و قتل و درگیری در زندان می انجامد. زندانبانان در شرایط درگیری هیچگونه مداخله ای انجام نمی دهند. هرگونه اعتراضی به شرایط زندان، انتقال به سلول انفرادی را به همراه دارد. سلول انفرادی وضعیت بدی دارد. یک دستشویی با شرایط غیر بهداشتی داخل سلولی با مساحت کم قرار دارد که چندین نفر در آن جا داده می شوند. این وضعیت مرتبا منجر به درگیری و تجاوز می شود. یک زندانی محکوم به اعدام که سالها است در زندان به سر می برد و دچار بیماری روانی شده، به جای انتقال به مراکز درمانی، به طور دائم در سلول انفرادی نگهداری می شود. وجود چنین زندانیانی شرایط را برای بقیه بسیار زجر آورتر می کند. او حتی یک نفر را از طریق تجاوز جنسی با لامپ مهتابی به قتل رساند. بالا رفتن همجنس گرایی در زندان که گاهی منجر به تجاوز شده است. نگهداری زندانیان با سن ۱۸ سال در کنار زندانیان ۵۰ ساله با جرائم مختلف هم، یکی از معضلات دیگر این زندان است و تجاوز به زندانیان کم سن و سال از سوی زندانیان تبهکار، کابوس شبانه ی دختران زندانی است . زندانیان بدلیل کمبود شدید ساده ترین امکانات، مرتبا با هم دعوا می کنند . رضا افشاری، تاریخنگار حقوق بشر، در مورد یک نوع از شکنجه میگوید: برخی از زندانیان سیاسی سابق که موفق به ورود به اروپا شدهاند صحبت از روشی از شکنجه کردهاند که در آن زندانیان را با مجرمان خشن معمولی هم سلول میکردند تا توسط آنها مورد تجاوز قرار بگیرند، رضا افشاری اینطور توضیح میدهد که به زنانی که نزدیک به اعدام بودند تجاوز میکردند و از آنجایی که آن زندانیان کشته میشدند امکان اینکه داستان خود را بنویسند را نداشتند. عزت مصلی نژاد درباره توجیه مذهبی تجاوز مینویسد که اگر چه قرآن مجازاتی برای زنا مشخص میکند ولی از جمله نمونههای آن میتوان از تجاوز به پسران نوجوان در زندان توسط توابین نام برد. بگفته مصلی نژاد قرآن بصورت روشنی اجازه مبدل کردن زنان اسیر به برده جنسی را میدهد و این توجیه مذهبی تجاوز در زندان را فراهم کردهاست: در ایران به زندانیان سیاسی به عنوان مفسد و افرادی که در حال جنگ با خدا هستند نگاه کرده، و استدلال میکنند که این افراد در این جنگ اسیر آنها شدهاند و بنابراین میتوان آنها را به برده جنسی خود تبدیل کرد و این نقض قانون بشر است .
حکم ارتداد و دگراندیشان
حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی
مفهوم ارتداد و مفهوم تکفیر مستقیماً و مستقلاً از دل قرآن استخراج نشدهاند. از قرن دوم و سوم میلادی به بعد در فقه راه پیدا کرده و فقها اینها را مطرح کردند و احکام و جزییات فقهی آن را بیان کردند. اما در عین حال این دو مفهوم بیارتباط با خود قرآن در زمان پیامبر هم نیست. دوگانه مومن و کافر و یا مشرکین در خود قرآن هم هست. این دوگانه در آن زمان ساخته شده و مسلمان و غیرمسلمان، مومن و کافر و امثال اینها در خود قرآن هم هست. ارتداد عمدتاً به معنای اجتماعی سیاسی و نظامی بوده. یعنی گروههایی که با اسلام و یا پیامبر اسلام و یا مسلمانان درگیری سیاسی و مسلحانه داشتند و در قرآن مورد انکار و یا مورد توبیخ قرار گرفتهاند و گاهی هم حملات تندی به آنها شده است . در آن زمان به معنای گروه صرفا مذهبی یا اعتقادی نبوده. دگر اندیشان در طول تاریخ بشر همیشه با فشار و محکومیتهای زیادی از طرف حکومتها مورد توبیخ و برخورد قرار گرفته اند. در ایران حکومت جمهوری اسلامی، با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ با اعدامهای گروهی سعی در تحکیم پایه های حکومت خود کرد و به اعدام بسیاری از بزرگان و درباریان حکومت پهلوی پرداخت و با سرکوب و در ادامه با اعدام تعداد بسیاری از شهروندان دیگر پیروان ادیان که میتوان به اعدامهای گسترده بهائیان و یا قتلهای زنجیره ای کشیشان را در زمره اجرای احکام ارتداد در ایران.
قرار داد . در نمونه ی دیگر میتوانیم به صدور حکم ارتداد برای محمد علی طاهری اشاره ای داشته باشیم حکم ارتداد محمدعلی طاهری رییس و موسس عرفان حلقه پس از ارسال جزوات ایشان آثار سمعی و بصری و سیدیها و مدارک موجود برای برخی از مراجع تقلید، صادر شد. مراجع تقلید با بررسی جزوات و سیدیهای موجود با ارائه توضیحاتی او را مرتد اعلام کردند .با توجه به محتوای ارتداد که در تعریف ساده میتوان گفت که سلب حیات افراد را شامل میشود ، میتوان فهمید که این نوع از احکام ارتباط مستقیم با احکام اسلامی که شریعت است نیز میباشد . یک مورد دیگر احکام صادره برای ارتداد مربوط به شاهین نجفی میباشد حکم ارتداد و فتوای مستقیم و غیر مستقیم ایشان در آلمان که از سوی مراجع تقلید شیعه در ایران صادر شده و جایزه یکصد هزار دلاری تعیین شده است که این البته امر تازه ای نیست. تکرار روندی است که بارها و بارها علمای شیعه در طول قرنها برای حفظ و حراست از مقام و منزلتی که به دروغ به عنوان جانشینان امامان شیعه برای خود ساخته و پرداختهاند . هدف اینگونه برخوردها مشخص است: ایجاد فضای رعب و وحشت و تشویق مردم به خود سانسوری برای حفظ منافع طبقاتی روحانیون شیعه است . در کتابهای فقهی بازگشت از اسلام به کفر و ارتداد تعبیر می شود و بر آن دو نوع قائل هستند. فطری و ملی. مرتد فطری کسی است که یکی از پدر یا مادرش درحال انعقاد نطفه او مسلمان باشد و این شخص بعد از بلوغش اظهار اسلام نماید و سپس از اسلام خارج شود. مرتد ملی کسی است که پدر و مادرش درحال انعقاد نطفه او کافر باشند. موضوع ارتداد و پیامدهای حقوقی اش در شریعت و فقه اسلام به اندازه ای روشن و بدیهی است که درباره اصل حکم کمترین تردیدی وجود ندارد و همه فقها کم و بیش آن را پذیرفته اند. البته درباره جزئیات و نحوه اثبات آن اختلاف نظرهایی دیده می شود. برای مثال بر اساس رأی مشهور اهل سنت، بین مرتد ملی و فطری یا زن و مرد تفاوتی وجود ندارد. حکومت جمهوری اسلامی با استناد به همین مطالب منتها با اشکال دیگر اقدام به صدور احکامی میکند که برای فرد بسیار سخت میباشد . یعنی در ایران دادگاههای مربوطه اقدام به صدور احکام ارتداد میکنند. البته همانطور که در اول مطالب گفتم در ایران به طور مستقیم یک فرد با حکم ارتداد مجازات نمیشود منتها حکومت جمهوری اسلامی با تغییر ظاهری در احکام متهمین به ارتداد ،آنها را با جرمهایی از قبیل اقدام علیه امنیت ملی و یا فعالیت تبلیغی بر علیه نظام شارژ میکند که در یک نمونه میتوانیم به محکومیت نوکیشان مسیحی در دادگاههای ایران اشاره کنیم افرادی همچون فرشید فتحی ، ابراهیم فیروزی و یا اخیرا هم کشیش یوسف ندرخانی از دگراندیشان مسیحی به همراه ۳ نفر دیگر به تبعید و زندان با همین احکام محکوم شده اند . نگاه حکومت جمهوری اسلامی به دگراندیشان در ایران یک نگاه رادیکال میباشد . با استناد به ماده ۱۸ و ماده ۱۹ از اعلامیه جهانی حقوق بشر که در آن به صراحت به آزادی در دگراندیشی و داشتن حق آزادی بیان و عقیده به طور اخص اشاره شده است. در ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی که قانون بر مبنای شریعت تعیین می شود، مجازات ارتداد رسمیت دارد. گرچه در قانون مجازات اسلامی مصوب اسفند ١٣٧۵ هیچ تعریفی از جرم ارتداد نشده بود اما این بدان معنا نبود که دادگاههای ایران نمیتوانند شخص مرتد را مورد تعقیب کیفری قرار داده و آنها را مجازات کنند. در لایحه جدید قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱٣۹۲، نویسندگان و تصویب کنندگان آن با اختصاص ماده ای مستقل به مبحث ارتداد کوشیده اند تا مشکل کمبود قانون برای اعدام مرتدان را از پیش پای قاضیان بردارند و بر مجازات اعدام در مورد ارتداد تصریح کرده اند. در ماده ۲۲۴ لایحه مصوب مجلس شورای اسلامی آمده، “مجازات سب النبی، توهین و دشنام دادن به پیامبر اسلام و قذف، دشنام گویی به فاطمه زهرا و امامان شیعه” را اعدام تعیین کرده است و ماده ۲۲۵ این لایحه، که به گفته مقامات قضایی ایران بر اساس حدود شش آیه صریح قرآن در شش سوره مختلف، روایات، احادیث و کردار پیامبر اسلام و امامان شیعه و فتوای اکثر قریب به اتفاق مجتهدان شیعه تدوین شده ارتداد را به دو مقوله ارتداد فطری و ملی تقسیم کرده و برای مردان مرتد فطری مجازات مرگ و برای زنان مرتد مجازات حبس دایم تعیین کرده است. بعد از اعدامهای گسترده مخالفان و دگراندیشان به اتهام ارتداد و غیره در دهه ۶۰ حذف فیزیکی آنها عمدتا به روش قتل و ترور تغییر یافت. گرچه حقایق زیادی در ترور پیروز دوانی، داریوش و پروانه فروهر، محمدمختاری، محمدجعفر پوینده، مجید شریف و دهها قتل سیاسی دیگر در پرده ابهام مانده اما واقعیتی که جای انکار ندارد این است که اعدام فراقانونی آنها به اتهام ارتداد و با حکم دینی به احتمال قریب به یقین با حکم سیدعلی خامنه ای- صورت گرفته است. چرا که طبق ماده ۱۲ لایحه مجازات اسلامی فتوا در وهله اول بر عهده ولی فقیه است و تنها در مواردی که رهبری فتوایی ندارد و قضات معمولا به رساله روح الله خمینی استناد می کنند. برگشت از اسلام و گرویدن به مذهبی دیگر هم با اتهام ارتداد مجازات میشود. چندین کشیش – نمونه کشیش دیباج- و نوکیشان مسیحی در ایران به قتل رسیده یا حکم اعدام برایشان صادر شده است البته کشیش یوسف ندرخانی هم با حکم ارتداد به اعدام محکوم گردید ولی در مراحل بعدی تجدید نظر حکم وی به زندان تغییر پیدا کرد . چرا کسانی که به خدا باور ندارند نباید حق بیان داشته باشند؟ چرا دادگاههای تفتیش عقیده؟ انتخاب دین و نیز بی اعتقادی به دین یک امر خصوصی است و خارج از حوزه نهادهای حکومت . ایران جزو نادر کشورهائی است که قانون ارتداد دارد و برای سرکوب و قتل دگراندیشان حکم رسمی صادر میشود. اتهام ارتداد و مشابه آن، کفر و الحاد، ابزار سرکوب سیاسی و مقابله خشن با هر نوع دگراندیشی و خاموش کردن صدای مخالفان، منتقدان، خبررسانان و روزنامهنگاران است. قتل دگراندیشان هشدار به دیگران، ارعاب آنها، دهشتافکنی و حامل پیام شومی است: نوبت شما هم میرسد. مرتد خواندن انسانها همچنین نازا کردن هنر و اندیشه آزاد و خلاق است و به سانسور خشنی در جامعه دامن می زند که پیامدش خودسانسوری هنرمندان، نویسندگان و گزارشگران است. با امید به آگاهی بیش از پیش شهروندان ایران و روزی که دین در سیاست و تفکرات اداری و ساختاری یک کشور داخل نشود .
تفاوتهای دین اسلام و دین یاری
امید رمضانی
اسلام : به معنی تسلیم کردن است ولی به اصطلاح قرآن به معنی تسلیم مطلق در برابر فرمان خدا و توحید کامل و خالص از هر گونه شرک و دو گانه پرستی است .در اینجا باید بگویم با توجه به فلسفه دونادون (تناسخ روح ) که ما یارسانی ها آن را قبول داریم در این باره اختلاف نظر جدی با اسلام داریم چراکه آنها به توحید و یگانه پرستی اعتقاد دارند ولی ما یارسانی ها به دونادون (از جامه به جامه دیگر رفتن ) اعتقاد داریم به عنوان مثال میتوان بگوییم شاه خوشین و سلطان خاوندکار بودند .وبه نظر اسلام شرک محسوب مشود .یارسان : کلمه کردی است و از دو واژه “یار ” و “سان”تشکیل شده یار در اینجا به معنی خدا و سان دارای معانی گوناگونی از قبیل ( سلطان، سنگ، سپاه ) و همچنین پسوند شباهت و همانندی می باشد .
تعریف اصول (ارکان ): به مجموعه ای از پایه ها ی اعمال گفته میشود که شرط پذیرش یک دین برای یک نفر است .ارکان : در تمام دینها دو دسته اصلی و فرعی است
اصلی : اصول بر مبنا عقیدتی است .فرعی(فروع) : اصول بر مبنا اعمال واجب است .
اصول دین اسلام توحید : به معنای یگانگی خداوند متعال است .
عدل : به معنای آن است که افعال خداوند متعال سر دادگری و شایستگی است و به هیچ کسی ستم نمی کند .نبوت : به معنا پیامبری محمد و قبول داشتن پیامبران الهی .
امامت : بدین معنا که بعد از پیامبری محمد دوازه امام معصوم خلافت امامت بر عهده دارند .معاد : اعتقاد به قیامت.اصول دین یاری یاری چوار چیون باوری و جا راستی پاکی نیستی ردا .یعنی دین یارسان چهار رکن بوده که عبارتند از : راستی ، پاکی ، نیستی و ریا .راستی: دوری از دروغ، نیرنگ و در مقابل صداقت و راستی پیشه نمودن است.پاکی: پاک بودن و دوری جستن از تمام آلایش های موجود .نیستی : نیست بودن و تهی شدن از غرور و تکبر و خودبینی .ردا (ریا ): به معنی سازگاری و نیز کمک به همنوعان می باشد .فروع دین یا واجبات دین اسلام –نماز ، روزه ، خمس ، زکات ، حج ، جهاد ، امربه معروف ، نهی از منکر، تولی ( دوست داشتن خدا امامان و دوستداران آنها) ، تبری ( بیزاری جستن از دشمنان خدا و پیامبر وامامان ).فروع دین یاری-سرسپردن : بر طبق کلام سرانجام هر فرد یارسانی مکلف است به پیر و دلیل سرسپرده شود وامامان ).فروع دین یاری-سرسپردن : بر طبق کلام سرانجام هر فرد یارسانی مکلف است به پیر و دلیل سرسپرده شود و در غیر این صورت یارسانی محسوب نمیشود .سبیل : طبق کلام سرانجام سبیل یکی از مقدسات آیین یاری است و بر مردان پیرو یارسان واجب است سبیل خود را نتراشند .و شرط ورود به جم نشستن در حلقه جم داشتن سبیل دست نخورده است .کلام سرانجام : کلام سرانجام عبارت از آداب و رسوم مسلکی و عبادات یارسانی که توسط سلطان اسحاق و یارانش بیان و نسل به نسل منتقل شده است .جم و جم خانه و زیارت اماکن زیارتی: محلی است که مردم یارسانی برای اجرای مراسم خاص خود در آنجا جمع میشوند .نذر و نیاز : آنچه در جم خانه به عنوان نذر و بر طبق یارسانی دعا داده شود را نذر گویند .روزه مرنو بجا آوردن روزه یاری در موعد مقرر : هر یارسانی موظف است سه روز در سال روزه دار باشند .دونادون (جامه به جامه ) : انسان با گردش جامه های مختلف نتایج اعمال زندگی قبلی خود را می بیند و در انتها با عوض کردن هزار یک قالب روحش به ابدیت ملحق میشود .حرام حلال در اسلام 0 مردار، خون ، گوشت خوک، گوشت خرگوش و آنچه به نام غیر از خدا کشته شده حرام است. حلال حرام در دین یاری -در دین یاری خوردن گوشت گراز و خرگوش را مجاز دانسته وآن را مغایر شرع نمیداند. بعلاوه از هیچ نوشیدنی حتی الکل منع نگردیده اند . اساس دین اسلام و دین یاری – اساس اسلام قرآن و پیامبر است . اساس دین یاری دفتر دیوان گورا(دفتر سرانجام )و حضرت سلطان است .
حقوق انسانی دراسلام و دین یاری –در اسلام اعتقادی به برابری زن و مرد نیست و زن نصف مرد شمرده میشود .در دین یاری زن و مرد را برابر به حساب می اورند اعیاد مرسوم در اسلام و دین یاری – ( روز عرفه، عید قربان، عید غدیر، عید فطر ) مناسبت ها و روز های خاص برای مسلمانان است . در دین یاری عید خاوندکار (روزه مرنویی) تنها عید آیینی یارسان است که در آنروز یک عدد خروس قربانی خواهد شد ..باتوجه به تفاصیل بالا هیج وجه مشترکی بین دین یاری و اسلام نیست.پس از طی دوران شریعت وطریقت ومعرفت در نهایت امر این آیین انسان سازی حقیقت بوده است که تمام ابهامات را برداشته واین پرده چون چرا برطرف نموده و حقیقت را مثل روز روشن آشکار ساخته .و دین یاری این پیام را دارد که در فرهنگ و ادبیات یاری هیچگونه جنگ وکشتاری وجود ندارد بلکه فرهنگ و آموزنده یاری بشریت را به صلح و آشتی و برادری و برابری دعوت مینماید و همچنین و این پیام را دارد که در برابر ظلم و ستم ظالمان زمان نباید سر تعظیم فرود آورد
دلنوشته های من
مریم مرادی
تو یک زنی،
یک انسان که آنچه میخواهی ، میتوانی باشی…
اجازه نده مهر ات را قیمت گذاری کنند… تو قربانی نیستی،
چون خودت انتخاب میکنی که نباشی…
اگر خواستی چیزی باشی که میخواهی، تلاش کن.
و اگر نخواستی یا به اندازه کافی تلاش نکردی، بگو نخواستم و تلاش کافی نکردم.
اما نگو زن بودم، نگو نگذاشتند.
هیچ کس قرار نیست دست ما را بگیرد و راهبرمان گردد.
باید آگاه باشیم که اگر کسی برای حقوق برابر تلاش میکند، باید برای تکلیف و مسئولیت برابر نیز تلاش کند.
اما جالب اینجاست که همه فقط از حقوق برابر حرف میزنیم و
حتی گاه “بی مسئولیت بودن قانونی زنان را تبعیض مثبت قلمداد میکنیم”
تبعیض های جنسیتی مختص و مشکل زنان نیست،
مشکل انسانهاست. تلاش برای از بین بردن این تبعیضها در بلندمدت به نفع فرد فرد افراد جامعه خواهد بود .
علل تعیین روز بینالمللی پیشگیری از سوءاستفاده از محیط زیست در جنگ و مخاصمه مسلحانه
تقی صیاد مصطفی
سازمان ملل متحد روز ششم نوامبر را به عنوان «روز جهانی مقابله با بهره برداری از محیط زیست به هنگام جنگ و درگیریهای مسلحانه» نامگذاری کرده است. این نامگذاری که از سال ۲۰۰۱ آغاز شده و هدف آن افزایش آگاهیهای عمومی نسبت به تأثیرات زیانبار جنگ بر محیط زیست و منابع طبیعی به هنگام جنگ است.فقدان مدیریت منابع طبیعی میتواند عاملی پیشران برای درگرفتن خشونت باشد و تصمیمات افراد را برای پیوستن به گروههای مسلح تحتتاثیر قرار دهد. «روز بینالمللی پیشگیری از سوءاستفاده از محیط زیست در جنگ و مخاصمه مسلحانه» که در ٢٠١١ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد نامگذاری شد، یادآور سالیانه تاثیر مخاصمات مسلحانه بر محیط زیست و فرصتی است برای تصدیق نقشهای مهمی که محیط زیست و منابع طبیعی میتواند در بازسازی پس از مخاصمه و نهادینهسازی صلح ایفا کند. بهعلاوه، برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد دریافته است که در بیش از ۶٠سال گذشته، حداقل ۴٠درصد مخاصمات داخلی با سوءاستفاده از منابع طبیعی، خواه منابع بسیار ارزشمند مانند الوار، الماس، طلا و نفت و خواه منابعی مانند زمین حاصلخیز و آب، پیوند داشته است. مخاصماتی که در آنها پای منابع طبیعی در میان است همچنین دو برابر امکان وقوع مجدد دارند. در سالجاری میلادی، مجمع محیط زیست سازمان ملل متحد
قطعنامهای را به منظور به رسمیت شناختن نقش زیستبومهای سالم و منابعی با مدیریت پایدار را در کاهش مخاطره مخاصمه مسلحانه به تصویب رساند و بر تعهد قوی خود بر اجرای کامل آرمانهای توسعه پایدار تأکید مجدد کرد. ارتباط جنگها با منابع طبیعی-جنگهای داخلی این فرصت را در اختیار طرفهای درگیر میگذارد تا با استفاده از خلاءهای موجود حفاظتی به بهرهبرداری بیرویه و تخریب گسترده منابع طبیعی بپردزاند. تخمین زده میشود در سومالی که از دهه نود میلادی درگیر جنگهای خونین داخلی بوده، تجارت غیرقانونی و قاچاق ذغال سالانه بیش از ۳۸۴ میلیون دلار درآمد برای گروههای مسلح تروریستی فراهم کرده است. از دهه نود میلادی تاکنون حداقل ۱۸ جنگ ویرانگر به دلیل رقابت برای تسلط بر منابع طبیعی به راه افتاده است. جنگهای داخلی در بسیاری از کشورهای آفریقایی مانند لیبریا، آنگولا و جمهوری دمکراتیک کنگو مستقیم به دلیل تصاحب منابع ارزشمند طبیعی بوده است. در دارفور و همچنین خاورمیانه نیز منازعات فراوانی برای تصاحب منابع آبی و خاک حاصلخیز در جریان بوده است.
برنامه تحقیقاتی بینالمللی در مورد جنگ و محیط زیست-از دهه نود میلادی تاکنون حداقل ۱۸ جنگ ویرانگر به دلیل رقابت برای تسلط بر منابع طبیعی به راه افتاده است. با افزایش روز افزون جمعیت جهان و نیاز به استفاده از منابع طبیعی برای تأمین غذا و انرژی، احتمال بروز درگیریها و جنگهای بیشتری در دهههای آینده بر سر استفاده از این منابع وجود خواهد داشت.از سال ۲۰۰۸ تاکنون برنامه زیست محیطی سازمان ملل متحد به همراه موسسه حقوق محیط زیست و همچنین دانشگاههای توکیو و مکگیل در کانادا برنامهای تحقیقاتی را برای بررسی نحوه مدیریت منابع طبیعی در مناطق جنگزده انجام دادهاند. در این پروژه بزرگ بیش از ۱۵۰ مورد مختلف در ۶۰ کشور و منطقه جنگزده جهان مطالعه شده است. این پروژه برای پاسخگویی به بحرانهایی که زاده جنگهای داخلی و یا منطقهای هستند، یک کارزار تبلیغاتی و آموزشی را نیز آغاز کرده است. این کارزار شامل افتتاح یک وبسایت جدید به همراه انتشار مواد آموزشی و همچنین مطالعات انجام شده در مناطق جنگزده است. بیش از ۲۲۵ محقق در این برنامههای پژوهشی مشارکت کردهاند .سازمان ملل متحد همچنین «صلح بانی محیط زیستی» را به عنوان راه حلی جهت حفاظت از منابع طبیعی در مناطق بحرانی معرفی کرده است.
پاک سازی سلاحهای جنگی–از دیگر موارد مهمی که در ارتباط با جنگ و محیط زیست وجود دارد، نابودی سلاحهای برجای مانده بدون وارد کردن خسارت به طبیعت است. این اتفاق هماکنون در مقیاس وسیع در سوریه در جریان است. سازمان منع تسلیحات شیمیایی که جایزه صلح نوبل سال ۲۰۱۳ را نیز به همین خاطر دریافت کرده، هماکنون مشغول نابودی کلیه سلاحهای شیمیایی و تأسیسات تولید آنها در این کشور است. اما به جز سلاحهای شیمیایی و هستهای که تأثیرات غیر قابل جبرانی بر انسان و محیط زیست برجای میگذارند، مینهای زمینی نیز به شدت باعث آلوده و خطرناککردن مناطق طبیعی میشوند. ایران و افغانستان جزو آلودهترین مناطق جهان به مینهای زمینی هستند. با گذشت بیش از بیست سال از پایان جنگ ایران و عراق، هنوز انفجار مین در نقاط غربی و جنوبی ایران قربانی میگیرد. در تازهترین مورد، انفجار یک مین در روز ۲۶ مهرماه امسال در شهر مریوان هفت کودک را زخمی کرد. با آنکه کار پاکسازی مناطق مرزی ایران از مینهای زمینی از سال ۱۳۶۶ آغاز شده، اما هنوز مناطق بسیاری در ایران آلوده هستند.افغانستان نیز به جز آن که به شدت با مینهای زمینی آلوده است، حدود نیمی از جنگلهای خود را در استانهای ننگرهار، کنار و نورستان در جریان جنگهای طولانی داخلی از دست داده است.افغانستان نیز به جز آن که به شدت با مینهای زمینی آلوده است، حدود نیمی از جنگلهای خود را در استانهای ننگرهار، کنار و نورستان در جریان جنگهای طولانی داخلی از دست داده است. زندگی حدود هشتاد درصد از مردم افغانستان به طور مستقیم به منابع طبیعی و زمین وابسته است. اما وجود سالها جنگ داخلی و ناامنی به علاوه ضعف مدیریت و همچنین از میان رفتن روشهای سنتی استفاده از منابع طبیعی، افغانستان را با بحران جدی در این زمینه مواجه کرده است.
جرایم زیست محیطی و باندهای تبهکار-تخمین زده میشود سالانه حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار از این راه عاید گروههای مسلح و تروریستی میشود که از شکار حیواناتی مانند فیل یا کرگدن به عنوان یک منبع درآمد استفاده میکنند. همچنین سالانه حدود ۱۱ تا ۲۶ میلیون تن ماهی و آبزیان دیگر به طور قاچاق صید میشود. در بسیاری از سواحل آفریقایی، این صیدها با حمایت گروههای مسلح که در حال نبرد با یکدیگر یا دولتهای مرکزی هستند صورت میگیرد. تحقیقات سازمان ملل متحد نشان میدهد در پشت پرده سوء استفاده از منابع طبیعی در بسیاری از مناطق بحران زده، باندهای تبهکار و گروههای مسلح قرار دارند.
تبعیض نژادی، مذهبی در ایران
کاوه شیخ محمدی
این موضوع بازخوانی کوتاه دارد بر تلفیقی از موضوع تبعیض بر اساس نژاد و تبعیض بر اساس مذهب، بعد از انقلاب اسلامی در ایران. توجه داشته باشیدکه کشور ایران عضو کنوانسیون ضد تبعیض نژادی است که بعداً در تفسیرهایی که کمیتهی ناظر بر اجرای این کنوانسیون در سالهای اخیر کرده، تبعیضهای مذهبی هم نوعی تبعیض نژادی شناخته شده است و عضویت ایران هم مربوط به سالهای پیش از انقلاب است و ایران ناگزیر است حداقل هر سه سال یکبار گزارشی به کمیتهی ناظر بر اجرای این کنوانسیون دهد.آخرین گزارش ایران مربوط به سال ۲۰۰۳ بود که منجر به محکومیت جمهوری اسلامی شد. جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران و فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر هم گزارش مبسوطی داده اند از وضعیت اقلیتهای قومی در ایران، مانند کردها، آذریها، بلوچها، عربها و اقلیتهای مذهبی از مسلمان سنی گرفته تا مسلمان شیعهی غیرمعتقد به جمهوری اسلامی، پیروان اهل حق ، دراویش و صوفیها و بالاخره اقلیتهای مذهبی غیرمسلمان و در صدر آنها جامعه بهاییها و نو کیشان مسیحی و محدود شدن یهودیان که میدانید حقوق رسمی انها با رسمی اعلام کردن یکی از مذاهب به عنوان مذهب رسمی کشور، حقوق جوامع غیر از مذهب مذبور مورد پذیرش جمهوری اسلامی ایران واقع نشده و بصورت قانونی نقض شده است و دست حکومت اسلامی ایران را بصورت قانونی در اعمال مجازات و خشونت علیه سایر ادیان و مذاهب باز گذاشته است. و در کل شاهد هستیم در حکومت ایران با دید امنیتی به فعالیت سایر مذاهب و ائین ها نگاه می کند. قبل از پرداختن به اصل موضوع میخواهم به یک نکته مهم اشاره کنم. همانطور که شاهد هستیم گروه ضد بشری داعش یا ISIS وقتی که در مناطق تحت اختیار خودسرکوب نژادی، مذهبی و جنایت علیه بشریت را انجام میدهد و جنایات و تروریسم خود را در کشورهای مختلف جهان رسما بر عهده می گیرد و برای ان تبلیغ می کند، اما جمهوری اسلامی ایران در اختفا و بصورت خاموش در ایران و خارج از مرزهای ایران با برنامه ریزی مشخص، اهداف ضد بشری خود را اجرا ولی اعمال مرتکب شده خود را انکار میکند، مسئولیت انرا به عهده نمی گیرد و مانند داعش پروژه سرکوبهای نژادی و مذهبی خود را به رخ نمی کشد و این رفتار دوگانه جمهوری اسلامی ایران بسیار زیرکانه تر و خطرناک تر از رفتار اماتور داعش است چون رژیم اسلامی ایران دارای مشروعیت سیاسی و روابط دیپلماتیک در جهان است و با پیگیری اهداف درون مرزی و برون مرزی خود و در راستای صدور انقلاب اسلامی که در قانون اساسی ایران ذکر شده است امنیت جوامع مختلف بشری را در ایران و خاورمیانه به خطر انداخته است.اولین قشرهای اجتماعی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 مورد تبعیض و تعرض واقع شدند از لحاظ قومی و ملیتی “کُردها “و از لحاظ دینی و مذهبی “یهودیان و بهائیان” بودند.
سرکوب مطالبات دمکراتیک کُردها در ایران با اتکا به ایه قران-از اقوام و ملل ایران که مورد تهاجم حکومت اسلامی در ایران قرار گرفته شدند کُردها بودند که با اصل ولایت فقیه مخالفت کردند و خواستار حکومت بر مبنای دمکراسی فراگیر و خودمختاری اداری در کردستان شدند که طی هفت ماده و با برگزاری جلسات مکرر در تهران انرا به عرض حاکمیت نظام اسلامی ایران رساندند که از طرف روح الله خمینی رهبر انقلاب مورد تایید واقع نشد و با مقاومت کُردها در برابر اصل حاکمیت ولایت فقیه کار به صدور فرمان جهاد و جنگ علیه ملت کُرد در سه استان اذربایجان غربی،کردستان و کرمانشاهان منجر شد.بخشی از فرمان جهاد ایت الله خمینی در تاریخ 28 مرداد 58 که با سخنرانی و ذکر ایه ٢٩ از سوره الفتح قران ایراد کرد. کُردها را کفار نامید، که فیلم ان موجود است. ایت خمینی طی یک سخنرای حماسی فرمان داد و گفت: ( أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ – این توطئه گرها در صف کفار واقع هستند، این توطئه گرها در کردستان در صف کفار هستند، با انها باید با شدت رفتار کرد، دولت با شدت رفتار کند، ژاندارمری با شدت رفتار کند، ارتش با شدت رفتار کند، مصالح مسلمین را نمی گذارم به این و اون از بین برود و… )به این ترتیب فرمان جهاد خمینی که یک رهبر مذهبی بود علیه یک ملت برای اولین بار در تاریخ انقلاب ایران صادر شد. این در حالی است که مطالبات کُردها مذهبی نبود بلکه خواهان لغو ولایت فقیه و برقراری سیستم دمکراسی در ایران بودند تا همه ملت ایران را در بر بگیرد نه فقط یک قشر و یک مذهب، چه بسا که بسیاری از ایرانیان شیعه مذهب نیز توسط نیروهای نظامی ایت الله خمینی در خیابانها کشتار شدند یا در زندانها زیر شکنجه جان دادند و هزارن نفر از شیعیان نیز اعدام شدند. بعد از این فرمان جهادی، حمله ارتش و سپاه پاسداران به سه استان کُرد ایران شروع شد که در سنندج و پاوه سپاهیان مذهبی حمام خون به پا کردند و حتی در شهریور 59 با هواپیماهای جنگنده فانتوم F-4 که از پایگاه شکاری تبریز به پرواز در می امدند شهر مهاباد را به کرات بمباران کردند، توپخانه ها از دور شهرها را مورد هدف قرار دادند، هلیکوپترهای جنگی “کبرا” مرتب بر روی شهرها گشت زنی می کردند و هر جنبده ای را مورد هدف قرار میدادند واین کشتار و تبعیض نژادی بر پایه دین و مذهب در ایران هرگز بصورت بیطرفانه رسانه ای نشد و مردم کردستان تا سال ١٣٧٢ در محاصره کامل نظامی بودند.ابوبکرالبغدای خلیفه داعش نیز در مهرماه سال ١٣٩۴ مانند روح الله خمینی در ایران، کُردها را در عراق و سوریه کفار خواند و خون انها را حلال اعلام کرد- و این وجه اشتراک بین ایت الله خمینی و ابوبکر البغدادی و نشان از وجود تبعیض بر اساس رادیکالیزم مذهبی است که بر مبنای مذهب، چه شیعه تندرو و چه سنی تندرو ملتی را کافر و جان و مال انان را طی یک فتوا یا فرمان حلال می کنند و این مصداق تبعیض نژادی مذهبی است.
تبعیض و سرکوب یهودیان در ایران- در مورد قتل و غارت یهودیان ما ندیدیم که فتوا صادر شود و انها را جزو کفار بنامند ولی همه شاهد هستند که انها مورد تعرض واقع شدند، خانه ها و کسب کارشان را مصادره و از اداره جات دولتی اخراج شدند، بسیاری از یهودیان را در خانه هایشان و خیابانها به قتل رساندند و اموالشان را به غارت بردند یا در زندانها اعدام کردند که هیچ دلیل موجه و قانونی برای این کشتار وجود نداشت و فقط ناشی از توجیهات مقامات مذهبی ایران در جهت پاکسازی قومی و مذهبی بود. با مراجعه به اسناد و مدارک یهودیان ایرانی خارج از کشور که مجبور به فرار از ایران شدند همه این موارد قابل اثبات است. هم اکنون یهودیان اندکی توانسته اند با همه محدودیتها در ایران خود را از تعرض حفظ کنند و در زیر سایه قانون اساسی تبعیض امیز جمهوری اسلامی ایران جان سالم بدر ببرند.تبعیض مذهبی گسترده علیه پیروان ائین بهائیت در ایران-بهائیان ایران مستقیما با فتوای مذهبی از ابتدای انقلاب تا کنون مورد تبعیض واقع می شوند، پیروان این ائین از جانب رهبران مذهبی ایران کافر و فرقه ضاله نامیده می شوند.در میان اقلیت های مذهبی ایران به جرأت می توان گفت که پس از انقلاب ۵۷ بهائیان ایران بیش از همه مورد آزار و اذیت حکومت اسلامی قرار گرفته اند و سران مذهبی تا کنون صد ها تن از آنان را با اتهامات واهی ارتداد به زندان و شکنجه گاه کشانده و یا تسلیم جوخه های اعدام کرده اند. حکومت ایران آیین بهاییت را به عنوان انحراف از اسلام و ارتداد میداند و آن را به رسمیت نمیشناسد.بهاییها در ایران
نمیتوانند آزادانه و بدون مزاحمت اعمال مذهبی خود را در محیطهای عمومی انجام دهند ایت الله ها پس از انقلاب ۵۷ همه از حجره های تنگ وتاریک قرون وسطائی خود بیرون آمدند و زمینه تبعیض نژادی و مذهبی را در برابر اقوام و ملل و مذاهب ایرانی را با اتکاء به ریشه های شرعی توجیه کردند.بهائیان ایران جزو نخستین اقلیت های مذهبی و اجتماعی ایران بودند که حتی پیش از تصرف قدرت بطور تام و تمام بوسیله نظام دینی و در جریان راه پیمائی ها و تظاهرات ها و به تحریک سرپرستان مذهبی مورد حمله و هجوم افسار گسیخه ی متعصب و خشک اندیش قرا ر گرفتند و زمانی هم که حکومت اسلامی ایران پا به عرصه وجود گذاشت بهائیان ایران جزو نخستین گروه اجتماعی بودند که چوبه های دار برای اعدامشان بر پا شد.هم اکنون هم می بینیم بهائیان با عناوین مختلف از ادامه تحصیل و کسب و کار محروم می شوند و این اعمال در برابر چشمان بشریت و خصوصا ایرانیان صورت می گیرد، ایا این نشانه بارز تبعیض در ایران کنونی نیست؟مسیحیان نوکیش در خطر ارتداد از دین- کشور ایران دارای جمعیت بومی مسیحی ارمنی و آشوری است که در اثر تبعیض مذهبی جمعیت انها با کاهش روبرو است. این مسحیان مجاز به پیروی از دین خود به زبان خود و انتخاب نمایندهای در مجلس هستند، اما استفادهی زبان فارسی در کلیساها و تبلیغ مسیحیت ممنوع است.با این حال در سالهای اخیر، بسیاری از ایرانیها به مسیحیت گرایش پیدا کردهاند.این افراد با مسیحیت و انجیل آشنا شدهاند، بخشش گناهان از طریق عیسی مسیح و زندگی جدید از طریق راهنمایی او را برای خود بر گزیده اند که اگر هویت مذهبی انها اشکار شوند با خطر مجازات مواجه می شوند.این در حالیست که از نظر قانونی نوکیشان مسیحی در ایران به رسمیت شناخته نمیشوند و امکان دارد که به عنوان مرتد از اسلام، شناخته شوند. در کشوری که مادهی ۱۸ اعلامیهی جهانی حقوق بشر “مربوط به آزادی مذهب و عقیده” که انرا امضا کرده است، مرتباً نقض میشود، این نوکیشان مسیحی در معرض آزار و اذیت توسط نظام دینی ایران هستند.برای مسیحیان، گرد هم آمدن برای دعا گفتن، انجیل خواندن، جزو اساس دینشان است. اما از آنجا که در سال91دولت ایران درب کلیساها را به روی فارسی زبانان بست، نوکیشان ناچارند که در گروههای غیر رسمی به نام “کلیساهای خانگی” گرد هم آیند. این گروهها به ویژه آسیب پذیر هستند و اغلب مورد هجوم نیروهای انتظامی قرار میگیرند. این در حالی است که بعد از انقلاب ۵٧ تعداد زیادی از کشیشان نوکیش مسیحی در ایران اعدام شده اند که اسامی انها موجود است. این نوع رفتار با پیروان نوکیش مسیحی بصورت واضح نقض اشکار حقوق انسان در انتخاب دین در ایران است که مورد تبعیض واقع می شوند.
پیروان اهل حق و دراویش –موارد دیگری که از سرکوب و تبعیض علیه حقوق مذاهب در ایران صورت میگیرد، جلوگیری از برگزاری مراسمات آئینی دراویش گنابادی و پیروان اهل حق در ایران است که نیروهای انتظامی با حکم قضائی و فرمان مراجع تقلید، خانقاه و اماکن مذهبی انها را تخریب می کند،از تجمعات ائینی انها جلوگیری بعمل می اید و عده بسیار از انها فقط بدلایل مذهبی در زندان بسر می برند که شواهد و مدارک ان نیز موجود می باشد.از طرفی دیگر هیچگاه به سنی مذهب های مقیم شهر تهران اجازه ساخت یا داشتن یک مسجد برای انجام مراسمات و فرایض دینی داده نشده است و حتی در خرداد ماه 94 نمازخانه انها که یک اپارتمان مسکونی بود و در انجا نماز جمعه را اقامه میکردند با دستور شهرداری تخریب و بعد از ان در هیچ مکانی دیگری اجازه تجمع و اقامه نماز جمعه به انها داده نشده است.در بحث فوق بصورت خلاصه به مواردی از نقض حقوق ادیان و مذاهب گوناگون اشاره کردم که کمیته رفع تبعیض نژادی سازمان ملل متحد،هرگونه تبعیض مذهبی را برابر باتبعیض نژادی قلمداد می کند، حال وظیفه ماست با تلاش و کوشش و فعالیت در جهت احقاق حقوق بشر، چهره پشت پرده نظام اسلامی ایران را نمایان کنیم و در جهت بهبود حقوق بشر در ایران گامهای موثر برداریم.
مشکلات و آزار اذیت قرار دادن بهاییان در حکومت جمهوری اسلامی ایران
احمد دوهنده
فرقه بهاییه، فرقه ای منتسب از فرقه بابیه است. بنیان گذار آیین بهاییت، میرزا حسین علی نوری ملقب به بهاالله در قرن ۱۹ میلادی در ایران بود. بهاالله این دین جدید را در سال ۱۸۶۳ بنا کرد. شمار پیروان این آیین بیش از ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر میتوان تخمین زد. مرکز بهاییان در حیفا(اسراییل) واقع شده است. از نخستین گروندگان به آیین بهاییت میتوان به سید علی محمد شیرازی اشاره کرد که از فعالترین افراد باب شد و به ترویج بابیگری، به ویژه در نور و مازندران پرداخت. نوشتهای سید علی محمد باب، میرزا حسینعلی بهاالله، عبدلبها تا حدی نیز شوقی افندی ربانی از نظر بهاییان مقدس است، و در مجالس ایشان قرائت میشود. دو کتابی که در نظر بهاییان از اهمیت خاصی برخوردار است، میتوان به کتاب اقدس و ایفان اشاره کرد که نوشته میرزا حسینعلی نوری است. تقویم شمسی بهایی از نوروز آغاز شده شده، به نوزده ماه، در هر ماه به نوزده روز، تقسیم میشود و مدت چهار روز(در سالهای کبیسه پنج روز ) باقیمانده که زمان ایام ها است به عنوان ایام شکرگذاری و مراسم جشن تعیین شده است. بر بهاییان نماز روزانه واجب است، و همچنین روزه به مدت ۱۹ روز، و همچنین بهاییان میبایست یکی از اماکن مقدسات مانند منزل سید علی محمد باب در شیراز و منزل حسینعلی نوری در بغداد زیارت کنند. بهاییان همچنین موظفند در <ضیافت > شرکت کنند که هر نوزده روز یک بار تشکیل میگردد. همچنین در آیین بهاییت نوشیدن مشروبات الکلی و مواد مضر که به سلامت انسان لطمه وارد میکند منع شده است. منبع اصلی احکام در میان بهاییان کتاب اقدس است.موضوع بهاییان ایران پس از انقلاب اسلامی یکی از مواردی بوده که همواره مورد توجه سازمانها و نهادهای حقوق بشری قرار داشته است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اختلاف ایده الوژ یک نظام جمهوری اسلامی ایران با آموزههای دینی و اعتقادی بهاییان و حراس از اسلام گریزی شهروندان ایرانی و گرایش آنها به بهاییت، اصلیترین عاملی است که حکومت ایران را به تحت فشار قرار دادن بهاییان ایران وادار میکند. از جمله اتهاماتی که به بهاییان دستگیر شده منتسب شده میتوان به ترویج آیین بهاییت، و یا جاسوسی برای اسرائیل اشاره کرد. دلیل انتساب عنوان جاسوسی عموما به این بهانه است که بهاییان سراسر دنیا با <بیت العدل اعظم> مرکز بهاییان مستقر در کشور اسرائیل مرتبط هستند. این در حالی است که این مرکز سالها پیش از مهاجرت یهودیان به آن منطقه و تاسیس کشور اسرائیل در آن محل وجود داشته است. هر چند محمد جواد لاریجانی(دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه) تحت فشار قرار داشتن بهاییان را به دلیل اعتقادشان به آیین بهاییت تکذیب کرده است، اما سرکوب بهاییان و یا اقداماتی نظیر اخراج دانشجویان بهایی از دانشگاه ها، تخریب منازل، پلمب کردن محل کسب و کار، شکنجه، آزار جسمی و تخریب قبرستان بهاییان ایرانی بدون هیچ توضیحی از سوی مقامات ایرانی انجام میشود. هر کس با مساوات کامل حق دارد که به دعوایش در دادگاهی مستقل و بی طرف، منصفانه و علنی رسیدگی شود. (اعلامیه جهانی حقوق بشر ماده ۱۰)با توجه به قوانین جاری در کشور ایران، هر شخص باید باید پاسخگوی رفتار خودش باشد، هر شخصی باید پاسخگوی جراحتی که به فرد دیگری وارد میکند، پاسخگوی تخریبی که ایجاد میکند، پاسخگوی رفتار غیر قانونی که میکند در ایران باید باشد، اما در عمل این چنین نیست و هیچ وقت شکایاتی علیه مقامات دولتی به نتیجه نرسیده مگر اینکه از ناحیه افرادی در داخل حکومت صورت گرفته باشد و قدرتی بالاتر از قدرت آن فرد حکومتی باشد که بر علیه آن شکایت شده.بهاییان در دوران پهلوی تا به قدرت نشستن حکومت ضد بشری جمهوری اسلامی در ایران از آزادی های دینی کامل حقوق مدنی در ایران برخوردار بودند، اما بعد از سر کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، تبعیض های اجتماعی و تبلیغات منفی از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن علیه بهاییان و همچنین آزار و اذیت پیروان این فرقه به شکل سازمان یافته شکل گرفت.هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. (اعلامیه جهانی حقوق بشر ماده ۱۸).علی خامنهای رهبر حکومت جمهوری اسلامی ایران گفته است: بهاییان نجس و دشمن ایمان شیعیان هستند. از همنشینی با پیروان این آیین اجتناب کنید و همچنین همه مومنین باید با حیله ها و مفاسد فرقه گمراه بهاییان مقابله نموده و از انحراف و پیوستن دیگران به آن جلوگیری کنند.در سایتها و روزنامه های حکومتی با نوشتن موضوعات و داستان پردازی هایی علیه بهاییان سعی میکنند که افکار عمومی را تحریک کرده و نفرت را علیه بهاییان گسترش بدهند.همچنین شهروندان بهایی در زندان های جمهوری اسلامی ایران از حقوق کمتری نسبت با سایر زندانیان دیگر برخوردار هستند به طوری که امکان ملاقات بین زوج های شهروندان بهایی محبوس در اوین و رجایی شهر سلب شده است و همینطور جامعه جهانی بهایی از وخیم شدن وضعیت زندانیان بهایی در زندان گوهردشت خبر داد.
بررسی مواد 1 و 3 اعلامیه جهانی حقوق بشرو عملکرد آن در ایران
سپیده کرامت بروجنی
ابتدا مقایسه ای اجمالی ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران-ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشر (همه آزاد و برابر بدنیا آمده اند).تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
اصل 3 – بند 9 : رفع تبعیضات و نابربری های ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی.
اصل 3 – بند 14 : تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
نگاهی به وضیعت اجرایی ماده 1 و اصل 3
1- تقسیم ناعادلانه جامعه به 2 بخش خودی و غیر خودی و بهره برداری از قوانین مغایر با اصل قانون براساس حکم حکومتی (دستور مستقیم رهبری)
2- عدم پذیرش برابری عقل و وجدان مردم به دلیل اصل تقلید (عدم آگاه شدن مردم و لزوم تقلید از یک آیت الله)
که با اعمال اجباری قوانین شریعت درقانون بمنظور برهم زدن تعادل عقل و وجدان به لحاظ وجود اصل تقلید یعنی تفهیم اجباری عدم استقلال فکری مردم والزام تقلید از یک مرجع تقلید
3- تشدید فشارهای روحی و روانی حاصل از قوانین شرع و عدم ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای مردم
4 – نابرابری بین زن و مرد در تمامی سطوح به عنوان مثال مردسالارانه بودن تمامی قوانین مهمتر از همه نیمه انسان تلقی شدن زنان در مقایسه با مردان
5 – عدم تامین حقوق اساسی انسان همچون عدم آزادی بیان، عدم انتخاب و ابراز اندیشه، عدم امکان تشکیل سندیکا و حزب و …
اصل نوزدهم :مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق برابر و مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد شد.
نگاهی وضیعت اجرایی اصل نوزدهم
1.آشفتگی وضیعت حقیقی و حقوقی اتباع خارجی و عدم برابری انسانها، چون پناهندگان و مهاجرین افغانی (اهم از مشکلات اجتماعی و وضعیت سلامت جسمی و روانی(
2.عدم برابری حقوق پیروان ادیان با شیعه 12 امامی اصولی : پایمال نمودن حقوق پیروان سایر ادیان مانند مسلمانان پیرو اهل سنت، پیروان ادیان مسیحی، یهودی، زرتشتی و دراویش و … اعمال مجازاتهای سنگین برای سایر گرایشات دینی و مذهبی
3.پایمال نمودن حقوق اقوام ایرانی و اعمال مجازاتهای سنگین برای گرایش قومی
4.عدم امکان آموزش و بهره وری از زبان مادری
5.عدم امکان پیشرفت و رسیدن به مقامهای دولتی برای دگر اندیشان و پیروان سایر ادیان 6.عدم برابری حقوق زن در خانواده (پدر تباری)
اصل بیستم :همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.
نگاهی به وضیعت اجرایی اصل بیستم–نقص آشکار حقوق برابری زن و مرد و عدم رعایت حقوق خانواده و اعمال خشونت وعناد به بهانه همسو نمودن قوانین با موازین اسلامی.عدم برابری حقوق زن در خانواده (پدر تباری)-عدم برابری ارزش و حقوق مرد و زن .اینک بررسی و مقایسه اجمالی ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و وضعیت اجرائی آن(حق حیات برای همه). ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر–هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد . نگاهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با آزادی، حق زندگی و امنیت شخصی .
اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: اصل برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.
اصل 32 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:هیچکس را نمیتوان دستگیر کرد مگر به حکم وترتیبی که قانون معین میکند.در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبا” به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثرظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجعصالحه قضائی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهمگردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات میشود.
اصل 156 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: وظایف قوه قضاییه : قوه قضاییه قوهای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشنده به عدالت و عهدهدار وظایف زیر است:
۱ – رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین میکند.
۲ – احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع.
۳ – نظارت بر حسن اجرای قوانین.
۴ – کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام.
۵ – اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین
نگاهی به وضعیت اجرائی ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر در ایران–حق حیات در جمهوری اسلامی ایران چگونه تعیین می گردد؟ حکم اعدام حکم قتل شخصی از طرف دولت و یا از لحاظ شرعی میباشد که از جانب ولی جامعه یا حکومت صادر میگردد. و به شیوههای مختلفی از جمله چوبه دار و یا سنگسار و غیره … اجرا میگردد. و در قوانین قضائی جمهوری اسلامی ایران این حکم بصورت واضح به چشم میخورد.
به طور مثال:مطابق ماده ٢٢۴ قانون مجازات اسلامی مجازات زنا در مواردی اعدام تعیین شده است (از جمله زنا با محارم نسبی، زنا با زن پدر و زنا مرد غیر مسلمان با زن مسلمان که موجب اعدام زانی است.ماده ٢٣۴ قانون مجازات اسلامی که مجازات لواط را برای مفعول در هر صورت و فاعل (در صورت عنف، اکراه یا دارا بودن شرایط احصان) اعدام تعیین می کند.ماده ٢۶٢ قانون مجازات اسلامی است که مجازات سب النبی (دشنام به پیامبر) را اعدام تعیین می کند.ماده ٢٨۶ است که عنوان می کند که هرکس به طور گسترده، مرتکب جرایمی از قبیل اقدام علیه امنیت ملی و نشراکاذیب شود، به گونه ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور شده، مفسد فی الارض محسوب و به اعدام محکوم می شود.که مطابق این ماده هر نوع نوشته ای (شامل گزارش، تحلیل و…) که مخالف تفکر رسمی حکومت و یا برداشت رسمی حکومت از دین باشد، می تواند در منظر دادگاه کذب محسوب شده و حکم اعدام را برای نویسنده آن در پی داشته باشد.از سوی دیگر اخیراً نیز قتلهای دولتی به قدری زیاد شده است که موجبات اعتراض و عکس العملهای جامعه جهانی را فراهم آورده است . لکن متاسفانه این قتلها ریشه در بدو تاسیس انقلاب اسلامی ایران داشته و حتی در سالهای اولیه انقلاب، . اعدام های سران رژیم پهلوی کشتار جمعی جوانان دهه 60 از خرداد 1360 به بعد . . کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 1367، آنقدر زیاد بود که بارها سازمانهای حقوق بشری جهان، دولت جمهوری اسلامی ایران را محکوم کرده بودند . . قتلهای زنجیره ایی که براساس فتوای روحانیان در قدرت انجام شده که حدس زده میشود بیش از 100 نفر باشند و در سال ۱۳۷۸ بصورت علنی توسط دولت اقرار و اعلام گردید .
در حال حاضر ١٣٣ کشور مجازات مرگ و اعدام را در قوانین خود و یا درعمل لغو کرده اند و اگر حکومتی آنرا اجرا کند از ناقضان حقوق بشر بشمار میاید ، لکن علیرغم اینکه حقوق بشر حق حیات را برای تمامی اعضائ جامعه حقی مسلّم دانسته و آنرا جزو حق اولیه جامعه میداند ، متاسفانه ایران جز معدود کشورهایی است که مجازات مرگ را هنوز لغو نکرده است .شکنجه نیز نوع قتل تدریجی محسوب میگردد و البته مجدداً از جانب حکومت لزوم اجرای پیدا میکند که در بسیاری از موارد مجازات مرگ از طریق همین شکنجه یا اعمال خشن، غیرانسانی و تحقیر کننده صورت می گیرد از جمله مجازات سنگسار که در مورد زنای محصنه صورت می گیرد و طی آن شخص مورد سنگسار توسط ضربات سنگ با تحمل درد فراوان، به تدریج از بین میرود.حکم اعدام در ایران تنها از جانب قوه قضاییه نبوده و رهبر جامعه نیز میتواند با اختیاراتی کسی را مخالف نظام خوانده و یا مخالف دین رسمی مملکت دانسته و حکم ارتداد را صادر کند که این خود حکم اعدامی این بار از جانب دین به شخص یا اشخاص نسبت داده میشود و وی را مستحق اعدام می شمارد.بر هر حال کودکی که در سراسر دنیا متولد می شود ،حق مسلمی به نام حق حیات دارد و جامعه نیز باید در رشد و نمو وی تمامی تلاش خود را بکار گیرد و اختلافات فرهنگی و یا عقیدتی نبایستی زمینه ساز احکامی چون اعدام یا شکنجه در خصوص شخص شمرده شده و یا مجوز سلب حیات وی گردد،ایران در گذشته نیز(قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷) این احکام را اجرا مینمود.امید به روزی که این حکم در هیچ جای این دنیا اجرا نگردد.
آشنایی با نسلهای حقوق بشر
مریم مرادی
نسل اول حقوق بشر-نخستین نسل حقوق بشر در واقع حقوق مدنی و سیاسی هستند که ریشه در ارزشهای مکتب لیبرالیسم کلاسیک دارند و قواعد مطروحه در این نسل از جمله حقوقی بودند که برای نخستین بار در نظام حقوق موضوعه به شکل حقوقی مورد شناسایی قرار گرفته و از جایگاه حقوقی برخوردار شدند. این حقوق منتج از نخستین شعار انقلاب فرانسه در سال 1789 تحت عنوان آزادی بود. هر چند این اصل در اعلامیه استقلال آمریکایی در سال 1776 و نیز منشور انگلیسی حقوق در سال 1689 مطرح شده بود. در واقع در ادبیات حقوق بشر، انواع آزادیهای بشری به حقوق مدنی و سیاسی ترجمه شدند و در عمل مورد شناسایی قرار گرفتند. نسل اول حقوق مدنی و سیاسی حقوق بنیادینی چون حق حیات، آزادی عقیده، آزادی بیان، اجتماع، امنیت و ضمانتهای قضایی را در بر میگیرد.
نسل دوم حقوق بشر- نسل دوم حقوق بشر، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است
پیدایش این حقوق به جنگ جهانی دوم به خصوص نطق مشهور رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، فرانکلین روزولت بر میگردد که یکی از آزادیهای چهارگانه را آزادی یا رهایی از احتیاج یا نیاز (Freedom of want) میدانست؛ این آزادی، از اصل دوم انقلاب فرانسه تحت عنوان برابری (egalite) یا (equality) در زبان انگلیسی میباشد. برخی از حقوق اقتصادی و اجتماعی مانند تأمین اجتماعی، کار، سطح مناسب زندگی و آموزش که در اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 بر شمرده است، در این گروه جای میگیرد. این حقوق پس از جنگ جهانی دوم با اعمال نفوذ کشورهای سوسیالیست در اعلامیه جهانی حقوق بشر گنجانده شده است. در عین حال در جریان بزرگ اقتصادی 1930 حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در ایدئولوژی سوسیال – دموکرات کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. با این وجود، جنگ سرد موجب جدایی حقوق مدنی و سیاسی از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گردید. قواد طبقهبندی شده در این نسل از جمله حقوقی هستند که از نظر قانونگذاری و کدگذاری، همزمان با قواعد نسل اول پدید آمدند. اما شناسایی آن به لحاظ فلسفی و نظری پس از حقوق مدنی و سیاسی است. برخی از این حقوق عبارتند از کار، تأمین اجتماع، سطح مناسب زندگی، رفاه، حق مشارکت در زندگی فرهنگی و … که در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است.
نسل سوم حقوق بشر-در دهههای اخیر از نسل سوم حقوق بشر سخن به میان آنده است. حقوقی که در برخی از قطعنامه های سازمان ملل متحد، برنامه ریزی اولیه تعدادی از معاهدات و در منشور آفریقایی حقوق بشر و ملتها از آن یاد شده است. در «حقوق جمعی» واژه ای است که به نسل سوم حقوق بشر اطلاق می شود. از میان حقوقی که در این نسل و در واژه مزبور کارایی دارند، می توان به حق توسعه، حق برخورداری از محیط زیست سالم و حق صلح اشاره کرد. استفن مارکز، نسل جدید حقوق بشر را شامل محیط زیست، توسعه، صلح، میراث مشترک بشریت، ارتباطات و کمکهای بشردوستانه می داند.مؤلفههای اصلی حقوق نسل سوم، به معنای برابری و تساوی ابناء بشر یعنی مشارکت همه ارکان جامعه مدنی است که منجر به افزایش سطح رفاه عمومی میگردد. در واقع در نسل سوم حقوق بشر، عناوین مسئولیت تا حدود زیادی تغییر کردهاند. مسئول اولیه در دو نسل اول و دوم در حمایت و تضمین حقوق بشر دولت است؛ اما در نسل سوم هر چند مسئولیت اولیه و اساسی با دولت خواهد بود ولی شاخص مشارکتی انواع حقوق نسل سوم، این مسئولیت را عملاً کمرنگ نموده است.
نسل چهارم حقوق بشر-برخی از افراد، حق ارتباطات را به نسل چهارم حقوق بشر تعبیر کردهاند که در کنار حقوقی مثل آزادی بیان و اطلاعات و رسانهها مطرح میشود. حق ارتباطات به عنوان نسل چهارم حقوق بشر برای نخستین بار توسط ژان دارسی فرانسوی در سال 1954 در مجله فرانسوی ارتباطات مطرح شد .کارشناسان اذعان دارند بر اینکه امروزه تحقق حقوق مهمی چون حق به حیات یا حق به تعیین سرنوشت بدون برخورداری از حق به ارتباطات به طور کامل میسر نیست. این حق در میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به طور ضمنی مدنظر قرار گرفته است. قطعنامه 1983،2/3 ،121/4،1974 مصوب یونسکو درباره این حق هستند.
زن؛ خیابان؛ دستفروشی
دکتر زهرا ارزجانی
دستفروشی پدیده ای است که اغلب جوامع شهری در دنیای امروز به نوعی با آن روبرو هستند و در برخی موارد از این پدیده با نام یک معضل اجتماعی یاد می شود.دستفروشی تا چند سال پیش یک شغل مردانه بود. حال اما اوضاع فرق کرده هر طرف که سر بچرخانی، زنان دستفروشی را میبینید که در گوشه وکنار شهر، نان شبشان را از دل همین کار پرمشقت درمیآورند. در گذشته تعداد انگشتشماری بانوی دستفروش در خیابانهای تهران دیده میشد و اگر هم بانویی به این کار مشغول بود، اغلب خانمهای مسن و سال خورده بودند، اما متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل افزایش روز افزون مشکلات اقتصادی، زنان جوان زیادی به قشر فروشندگان دستفروش پیوستهاند و برای گذران زندگی در زمستان و تابستان زیر برف و باران و آفتاب تابستان دست فروشی می کنند.افزایش روز افزون دستفروشان در مناطق مختلف شهر اعم از پیاده روها و میادین و مترو نه تنها نشانهای از اوضاع بد اقتصادی است، بلکه از آن جهت که بانوان زیادی به این کار گرایش یافتهاند، هم جای بسی تأمل دارد. معضلی که به عقیده برخی جامعه شناسان و مدیران مدیریت شهری، برای رفع آن باید راهکارهایی مناسب و کارآمد از سوی سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شود. فقر، بیکاری، گره های کور کارگاههای کارآفرینی که در نتیجه عدم حمایت از تولیدات داخلی به وجود آمده است، نبود نظارت مستمر بر اجرای برنامه های تدوین شده در حوزه اشتغال، فشارهای اقتصادی که بر قشر ضعیف و متوسط جامعه در تامین معاش وارد می شود،همه و همه از جمله عواملی هستند که موجب گسترش و توسعه معضل دستفروشی می شود.
اما هر روزه بر تعداد دستفروشان اضافه می شود. در چنین شرایطی سیاستگذازان رفاهی، اقتصادی و مدیران مدیریت شهری باید طی یک برنامه ریزی دقیق نسبت به شناسایی و ساماندهی به هنگام دستفروشان نیازمند اقدام کنند، زیرا دست به دست دادن دیگر آسیب ها و معضلات شهری با معضل دستفروشی هر روز بر وقوع اتفاقات تلخ و درگیریهای مداوم میان دستفروشان و ماموران سدمعبر و کسبه مغازه دار دامن خواهد زد.تصمیم گیری ها در خصوص ساماندهی دستفروشان باید طوری باشد که نان 40 درصد بساط گستران که جزء نیازمندان محسوب می شوند، آجر نشود و به عبارتی برنامه ریزی های حل این معضل به ضرر آن ها تمام نشود.درگیری دستفروش ها با یکدیگر بر سر جای بساط در برخی موارد قربانی می گیرد و در این زمینه می توان به درگیری دستفروشان شهرستانماهشهر اشاره کرد. در این حادثه که به دلیل اختلاف در محل بساط گستری میان دستفروشان رخ داد، یکی از رهگذران و همچنین یکی از طرفین درگیری بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست دادندزنان دستفروش همانند مردان، ناخواسته به مبارزهای یکتنه با مأموران در خیابانهای سطح تهران تن میدهند. گاهی نیز این پیکار فردی در میدانهای پررهگذر شهر حمایت همگانی عابران را برمیانگیزد و سرآخر به رویارویی خشونتبارِ گروهی با مأموران میانجامد. همچنان که مستندات انکار ناپذیر این درگیریها و خشونتهای خیابانی کم و بیش در شبکههای اجتماعی هم انعکاس مییابد.گروههایی از زنان هم هنر خود را در خیابانهای شهر برای عابران و رهگذران به نمایش میگذارند. خانمی در مترو با نواختن ویولون خویش خاطرهای را از آهنگی خوش در ذهن مردم زنده میکند. دخترکی دانشجو بر سنگفرش کتابفروشیهای رو به روی دانشگاه مینشیند و برای رهگذران سنتور مینوازد. دختر دیگری با ساز دهنی خود در بوستانی از شهر سرخوشی و شادمانگی را بر دل شنوندگان مینشاند. به هر حال هزینههای زندگی باید از جایی تأمین شود؛ چه شهریه دانشگاه باشد چه نان خشکیدهای بر سفره شام شبعدهای نواختن زنان در خیابان و معابر را امری سیاسی میبینند که گویا به طور مستقیم بیفرهنگی و بیهویتی حکومت اسلامی را نشانه میگیرد. به هر حال شکی نیست به همه آنانی که در خیابانهای تهران برای تأمین گذران خویش کار میکنند، خواسته و ناخواسته مبارزهای سیاسی نیز تحمیل میشود. زیرا آنها همواره روزگار خود را در رویارویی و چالش با مأموران شهرداری میگذرانند.گروههای پرشماری از مردم نیز هنوز نمیتوانند بین تکدیگری و ولگردی با کار دستفروشی آبرومندانهی زنان فرق و فاصلهای بگذارند. آنها هم با نگاهی سنتی و دولتی به قضاوت پدیدههای خیابانی مینشینند. دولت نیز چنین دیدگاهی را در رسانههای تصویری، صوتی و نوشتاری خویش تبلیغ میکند تا گناه بیکفایتی خود را در اداره جامعه به پای تودههای مردم بنویسد..باید دانست بیکاری گسترده و بحران اقتصادی و مدیریتی زمینهساز گسترش دستفروشی هستند.
دولت همسو با کارگزاران حکومتی به جای درافتادن با علت، با معلول درمیافتد. از این روست که حکومت فکر میکند با جمعآوری دستفروشان از سطح شهر خواهد توانست حضور آشکار و لجامگسیخته فقر و بیکاری را از سیمای زنگار گرفته تهران و دیگر شهرها محو کند. به یاد داشته باشیم که دستفروشی معلول است، نه علت. به دستفروشان میتوان به دید کسانی نگریست که برای خود درآمدی دارند و سعی میکنند، خرج خود و افراد کمبضاعت اطرافشان را در آورند. چه بهتر که این نوع فعالیت به رسمیت شناخته شود و چارچوبی برای ارزشآفرینی بیشتر آن صورت گیرد.