وقتی زندگی زنده نیست …
گرانی، تورم، فقر، وضعیت بد اقتصادی و بسیاری از مشکلات جاری در زندگی روزمره باری است که سال هاست بر دوش خسته ایرانیان سنگینی می کند و این زمان سنگینی آن غیر قابل تحمل شده است و تن رنجور جامعه توان به دوش کشیدن آن را ندارد،جامعه ای که بیش از نیمی از جمعیت آن سایه سنگین خط فقر را درجای جای زندگی خود به روشنی می بینند و گروهی تا آستانه خودکشی این رنج را متحمل شده و گروهی دیگر به آن روی می آورند چرا که در تأمین نیازهای اولیه زندگی خود نیز ناتوان شده اند.
آقای ایرج حریرچی معاون وزیر بهداشت می گوید: مصرف لبنیات علیرغم اهمیت آن در سلامت افراد،۲۰ درصد کاهش یافته است و طبق آمار مصرف گوشت قرمز نیز به علت گرانی، کاهشی چشمگیر دارد.
شرایط موجود نه تنها سفره های شهروندان را کوچک و کوچکتر ساخته بلکه، از جنبه های دیگر نیز زندگی و آینده هوطنان را تحت تاثیر قرار داده است از جمله رشد روزافزون تعداد کودکانی که در اثر فقرخانواده، گرانی لوازم التحریر و شهریه های مدارس ترک تحصیل میکنند و وارد بازار کار می شوند و این در حالی است که بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت موظف است:
وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
دولت موظف است اما: با اجرای اعدام در ملاء عام و در برابر دیده گان کودکان طریقه و چگونگی حلق آویز کردن را آموزش می دهد.
دولت موظف است اما: از طریق داستان و ها قصه های کودکانه، فرزندان را به این امر هدایت می کند .
دولت موظف است اما: در یک کتاب داستان کودکان؛ چوپان، سگ گله را به دلیل خیانت و همدستی با گرگ به دار می آویزد! و در داستان دیگری تعدادی موش، گربهای را با دستانِ بسته ،از چوبه دار آویزان کردهاند.
ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز حق تحصیل رایگان را برای همه قائل شده است.
اما سید محمد موسوی زاده دانشآموز۱۱ساله بوشهری به علت فقر و عدم توانانی پدربرای خرید موبایل جهت شرکت در کلاسهای آنلاین خود را حلق آویز می کند، و در خبری دیگرحیدر احمدی جوانی از اهالی شهرستان شوش نیز در اثر فقر، بیکاری و تحمل انواع و فشارهای زندگی و اجتماعی، به زندگی خود پایان داده است، زیرا یاس، ناامیدی و هزاران بایدها و نبایدهای تحمیل شده توسط جمهوری اسلامی ایران جوانان را تا مرز خودکشی هدایت میکند وهر روز چندین مورد آن در لابلای اخبار می بینیم، روندی که بگفته مسعود قادی پاشا، درسازمان پزشکی قانونی کشور نسبت به سال های قبل افزایشی چشمگیر دارد و اکثرابه دلیل مشکلات اقتصادی و فقدان امید به زندگی رخ می دهد.
کارشناسان می گویند: خط فقر به ۱۰ میلیون تومان رسیده است و فاصله زیادی با متوسط درآمد اکثریت مردم دارد و این فاصله روز به روز بیشتر می شود و در نتیجه آسیب های اجتماعی ناشی از آن نیز مانند اعتیاد، فحشا، دزدی، تجاوز و… هم بیشتر می شود.
فاصله طبقاتی یکی دیگر از پیامد های ناشی از تورم و گرانی است که موجب نزدیک شدن طبقه متوسط جامعه به قشر کم درآمد شده است، در حالیکه بازار فروش اعضای خانواده و اعضای بدن از جمله قرنیه چشم، کلیه ها، فرزندان، نوزادان و ازدواج کودکان پر مشتری است، در فروشگاه های شمال شهر تهران کنسرو خوراک مخصوص سگ با قیمت۵۰۰ هزار تومان معامله می شود و دستکم ۱میلون خانواده در همان شهر با حقوقی کمتراز یک میلیون تومان در ماه زندگی می کنند، برابر بودن بهای دو وعده غذا برای سگ یک خانواده با درآمد ماهانه یک خانواده چهار نفره، می تواند معرفی باشد برای شناخت واقعی شکاف طبقاتی، فساد اقتصادی نظام دولتی، میزان عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی در ایران امروز، بدین سبب دولت جمهوری اسلامی ایران با تائید وامضای اهداف۱۷ گانه سند ۲۰۳۰ سند یونسکو مخالفت می کند زیرا موارد زیر را بر نمی تابد و پیوسته اختلاس ها و غارتگری های دولتمردانش تامین اینگونه مواردرا از هموطنان دریغ کرده است:
هدف اول–زندگی بدون فقر: به تمام انواع فقر در هر کجا باشد پایان دهیم.
هدف دوم –زندگی بدون گرسنگی: به تمام گرسنگی پایان دهیم، به امنیت غذایی و تغذیه سالم برسیم، و کشاورزی پایا را ارتقاء دهیم.
هدف سوم –سلامتی مطلوب: زندگی سالم را تضمین کنیم و برای همه د ر همه سنین سطح سلامتی را بهبود بخشیم.
1351
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
نمایندگی ایالت نوردراین وستفالن