آنان که با روند صدور و اجرای حکم اعدام در ایران آشنا هستند میدانند اکثر موارد اعدامهای صورت گرفته بر اساس احتمال و یا به زبان فقهی بر اساس « ظن و امارات»، ( یقین نه، حدس و گمان) انجام میشود، تعداد زیادی از اعدامها هم بدون اعتراف صریح و بدون مدارک یقین آور صورت میگیرند. متاسفانه آمار رسمی وجود ندارد اما افرادی که به نوعی با سیستم قوهی قضائیه ایران آشنایند میدانند بسیاری از اعدامها بر اساس تشخیص قاضی و قضات دیوان عالی اما بدون مدارک صد در صد الزام آور، انجام میشود. این روندی است که سالهاست تکرار می شود.دولت جمهوری اسلامی ایران نه تنها در چنین مواردی هم حاضر نیست از اجرای حکم اعدام چشم پوشی کند بلکه با تعاریف مبهم از جرایم و اتهامات فقهی مثل «سب النبی»، «محاربه»، «افساد فی الرض» و «قسامه» دست به آدم کُشی می زند و حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی افراد را می رباید.
از سوی دیگر بر اساس پیماننامه حقوق کودک که ایران نیز نسبت بدان متعهد است، اعمال مجازات اعدام و محکومیت های طولانی در مورد کودکان ممنوع است، اما طی سال گذشته میلادی دولت جمهوری اسلامی ایران دستکم ۷ کودک مجرم در زندانهای ایران را اعدام کرد ه، هرچند که با توجه به فضای بسته و سرکوب فعالان مدنی و محدودیت ارتباط با زندانها، احتمال اینکه تعداد احکام اعدام اجرا شده در باره کودکان مجرم بسیار بیشتر از آمار ثبت شده باشد وجود دارد.
بی توجه به فشارهای جهانی، برخلاف نظرات و دیدگاه های مدافعان حقوق بشر و در تضاد با کلیه قوانین و موازین حقوق بشری و بین المللی، لودر مرگ و اعدام آمران و عاملان قتل های قانونی بی وقفه در زندان های مختلف ایران همچنان در حرکت است و برای جمع آوری و انتقال جوانان به جوخه های مرگ، بند به بند و سلول به سلول کندوکاو می کند، گزارش ها حاکی از آنست که از ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی یعنی کمتر از سه هفته برای چندین نفر فرمان اعدام صادر گردیده و تعدادی نیز توسظ ماموران دولت و با مجوز قانونی کشته شده اند .
۱۱ دی، ۸ زندانی با مجوز رسمی دولت (با حکم اعدام) و به دست ماموران جمهوری اسلامی در زندان رجایی شهر کرج کشته می شوند اما فقط نام دوتن از آنان اعلام می گردد: حسین غلامی ۲۸ ساله از بند ۱ و سامان دوستی ۳۰ ساله؛ که باز هم جرم و یا اتهام و دلیل این قتل دولتی را انجام «قصاص نفس» عنوان می کنند.
۱۸ دی، سامان، ۲۵ ساله نیز با همین اتهام و حکم «قتل عمد و قصاص» در زندان مرکزی کرج به بالای چوبه دار کشیده شد.
۲۲ دی، در زندان آمل یک زندانی بنام (م. پ) از اهالی بهشهر را نیز به طناب دار سپردند و دلیل این قتل عمد را هم «حکم قصاص» عنوان کردند.
۲۲ دی، بازهم به اتهام «قتل عمد»، قتل عمد دیگری صورت می گیرد و یک زندانی ۲۲ ساله بنام (امید. د)، در زندان مرکزی مشهد وکیل آباد اعدام می شود.
۲۴ دی، یک بانوی جوان بنام ملیحه حاجیحسنی، ۲۹ ساله، فرزند شهاب در زندان مرکزی شیراز اعدام می شود ودلیل ان قتل عمد را «حکم قصاص» عنوان می کنند.
۲۴ دی بانوی ۳۵ ساله دیگری با نام سارا- م، در زندان مرکزی مشهد به جوخۀ مرگ سپرده شد که اتهام منتصب به وی نیز قصاص نفس اعلام شده است. در این گزارش به تاریخ دقیق اجرای حکم اشارهای نشده است.
۲۵ دی، نیز دو برادر بنام های داریوش درویشپور 3۵ ساله و دانش درویشپور 27 ساله را با طناب دار در زندان مرکزی ارومیه به قتل میرسانند و نامش را اجرای حکم قصاص می گذارند.
۲۶ دی در محوطه زندان بروجرد دو زندانی جوان دیگر را با همین دلیل به جوخه اعدام می سپارند بدون ذکر نام و یا مشخصاتی از آنان که پس از چندی با تلاش و پی گیری خبرنگاران یکی از افراد اعدام شده بنام حشمت شیخانی، ۳۱ ساله اعلام می شود. براین مجموعه بیفزائیم اعدام های پنهانی اجرا شده توسط دولت یا نهاد قضایی را که اطلاع رسانی نمیشوند.
ما ضمن یادآوری مجدد مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر از جمله حق زندگی،ازادی وامنیت فردی ، حق به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک فرد در برابر قانون، حق دسترسی به دادرسی در برابر نقض قوانین کشوری، حق دسترسی برابر و کامل به دادگاه عادل و بیطرف و علنی و….. از جامعه جهانی، نهاد های حقوق بشری و همه انسان های آزادیخواه درخواست می کنیم که مبارزه با این حکم ضد بشری را در اولویت مبارزات خویش قرار دهند.
1214
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی