اطلاعیه شماره 950 نمایندگی اندونزی در خصوص زور ، خشونت و بی رحمی
واقعیتی است که : بیدرایتی ۴۰ ساله مسئولان دولت جمهوری اسلامی ایران در اداره امور کشور و سرکوب معترضین به عدم پرداخت مطالباتشان، دستگیری و بازداشت تمامی مخالفان، جلوگیری از تشکیل سندیکا و هر گونه سازمان غیردولتی و غیر وابسته، بستن مطبوعات آزاد، دستکاری در حقوق شهروندی، محدود کردن حق انتخاب به «بد» و «بدتر»، نابرابری و تبعیض در کلیه امورات مردمی، عدم پرداخت دستمزدها و … بصورت «خشمی بزرگ » خود نمائی کرد.
و اینبار نیز همانند گذشته : تریبون های مختلف و رسانه های گوناگون که فقط صدای دولت را بازتاب میدهند حضور گسترده مردم را نمایشی خواندند که تحت رهبری بیگانگان هدایت شده و آن را به عوامل موساد، سازمان سیا، مجاهدین خلق، خواهر زن صدام و … نسبت دادند و در خوشبینانه ترین تعبیر،هویت سیاسی-اجتماعی معترضان را قشر«فقیر» جامعه خواندند که: کار نمیکنند، تنبلاند و خرد پول در آوردن را ندارند(ژن خوب ندارند!؟) !، فقیران جامعه، هویتی تحمیل شده توسط دولت به افرد خذف شده و نادیده انگاشته، نابرخورداران از رانت ها و ارزشها، فقیران یعنی مبرا از هرگونه فساد اقتصادی مثل اختلاس و رشوه، فقر یعنی قرار دادن امکانات و فرصتها در اختیارسرسپردگان دولت، آقازادهها، و چاپلوسان و در نهایت، فقر یعنی وضعیت بوجود آمده توسط مسئولان بیکفایت.
و اینبار نیزمثل بارها : حق گردهمایی و اعتراض که در زمرۀ حقوق اساسی آنان است را با یورش ماموران نطامی- امنیتی، بسیج و لباس شخصی ها نقض کردند و برای خاموش کردن آتش اعتراض ملتی جان به لب آمده از بیعدالتی، فقر، بیکاری، گرسنگی، گرانی، تورم، اختلاس، دزدی و… اقدام به دستیگری و زندانی کردن آنها نمودند، نوجوانان و جوانان را در خیابانها هدف گلوله قرار داده، برخی را کشته، تعدادی را زخمی و بسیاری را مورد ضرب و شتم قرار دادند و این همه، در حالییست که هنوز دستگیریهای برنامه ریزی شده ادامه دارد، هر روز در زندانها تعدادی از معترضین را زیر شکنجه می کشتند و مرگشان راخودکشی یا سکته اعلام کرده، در پاسخ هر اعتراض به چون چرای مرگ این جوانان، برچسب اعتیاد و یا حمل مواد مخدر به آنان می زنند. واینست تنها منطق حاکم درایران:
زور، خشونت و بی رحمی.هر روز یک جوان را زیر شکنجه میکشند و قبر او را به خانوادهاش نشان میدهند:
«خودکشی شدگان» تا تاریخ ۲۹ دی برابر با 19 ژانویه 2018:
۱- سینا قنبری تهران، ۲- محسن عادلی دزفول ۳- وحید حیدری اراک، ۴- سارو فهرمانی سنندج، ۵- کیانوش زندی سنندج، ۶- علی پولادی چالوس، ۷- محمد نصیری زنجان، ۸- حسین قادری سنندج، ۹- حسن ترکاشوندی کرج، ۱۰- سید شهاب ابطحی،اراک.
و کشته شدگان در اعتراضات خیابانی دیماه : ۱- احمد حیدری، دانش آموز در قهدریجان، ۲- غلام حسین شهاب، فروشنده در قهدریجان، ۳- آرمین صادقی، دانش آموز در خمینی شهر، ۴- حسین شفیعی زاده، کشاورز در اصفهان، ۵- حمزه لشنی زند در درود، ۶- حسین رشنو در درود، ۷- محمد چوباک در درود، ۸- احسان خیری در درود، ۹- محسن ویرایشی در درود، ۱۰- محمد کهزادی، ۱۱- نعمت الله شفیعی در قهدریجان، ۱۲- آریا روزبهی بابادی، که پیکرش را در رود کارون یافتند، ۱۳- امین رمضانی در مسجد سلیمان، ۱4- مسعود کیانی، دانش آموز در ایذه، ۱۵- نعمت الله صالحی در همایون شهر، ۱۶- عبدالرسول کریمی در اصفهان، ۱۷- آرش خدری در مسجد سلیمان، ۱۸- محمد ابراهیمی در اصفهان، ۱۹- بهزاد شهسواری در کرمانشاه، ۲۰- علی مومنی، ۲۱- سیروان پسندی در همدان، ۲۲- عباس کریمی، ۲۳- شهریار حداوند در درود، ۲۴- غلامرضا حداوند در درود.
ما به استناد مفاد ۵، 9، 19و20 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 21میثاق بینالمللی حقوق سیاسی و مدنی که ایران آن را امضا کرده و نسبت به اجرای مفاد آن متعهد است،اعتراض های عمومی مردم، در شهرهای مختلف ایران را مخل امنیت ملی یا ایمنی و نظم عمومی نمیدانیم، بلکه بار دیگر اعلام میداریم که بر اساس اصل 27 قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران این یک حق مسلم آن هاست و کلیه دولتمردان، مسئولین و مامورین ایران بر اساس اصل 27 و این میثاق های بینالمللی که آن را امضا کرده اند، متعهد باشند.
ما ضمن جلب توجه کلیه سازمان های حقوق بشری و مراجع بینالمللی نسبت به این فاجعه انسانی، خواهان آزادی بدون قید و شرط کلیه بازداشت شدگان و تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی میباشیم .
950
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
نمایندگی اندونزی