آرشیو نشریه بشریت
روی جلد | پشت جلد |
مدیر مسئول: منوچهر شفائی
هیئت تحریریه:
سردبیر: شبنم رضاوند
صفحه آرا: نرگس مباشریفر
طرح روی جلدوپشت جلد: مازیار پرویزی
امور فنی و اینترنت:حسین بیداروند
ویراستارها: مینا آقابیگی، نرگس مباشریفر، رضا شایگان، پوریا طالبزاده، ندا غفاری، نادیا مشرف، لیلا ابوطالبی آدرگانی، پریسا حبیبی
چاپ و توزیع: مصطفی حاجی قادر مرحومی
آدرس:
VVMIran e.V. Vereinigung zur Verteidigung der Menschenrechte im Iran e.V. Postfach: 52 42 30052 Hannover – Germany Tel.: +49163 2611257 Email: mahnameh@bashariyat.org Website:www.bashariyat.org توضیحات 1-ماهنامه بشریت ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشدکه زیر نظر مدیر مسئول و هیئت تحریریه که منتخب هیئت مدیره کانون می باشند، منتشر میشود. 2- هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد. 3- با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد. 4- با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیانگر دیدگاه کانون نمیباشد. ماهنامه بشریت |
منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
با توجه به نقض مستمر و برنامهریزی شده حقوق بشر در ایران و فشارهای روزافزون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به مردم ایران توسط دولت جمهوری اسلامی ایران، کانون دفاع از حقوق بشر در ایران متشکل از فعالان حقوق بشر،
ایرانیان آزاده و مستقل که با پذیرش قاطع اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای آن، با اعتقاد راسخ به:
۱- آزادیهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
۲- برابری حقوق زنان و مردان
۳-جدایی دین از دولت
۴- حقوق پیروان ادیان، اقوام و ملل ایرانی
و اقدامات زیر را در دستور کار خود قرار داده است.
۱- آگاهیرسانی با معرفی حق ذاتی و شهروندی و افشاگری موارد نقض حقوق بشر در ایران در همه زمینهها
۲- برگزاری جلسات سخنرانی پرسش و پاسخ، گفتگو بصورت حضوری و فضای مجازی و برگزاری میز اعتراضی به منظور آگاهیرسانی و افشاگری
۳-همکاری و همیاری با دیگر نهادهای حقوق بشر
۴- مبارزه با انواع تبعیض ( راسیسم )
۵- دفاع از حقوق پناهجویان، پناهندگان و مبارزه علیه حذف سیستماتیک حق پناهندگی
ما دست شما آزادگان و فعالان حقوق بشر را به گرمی فشرده و از شما دعوت مینماییم که با پیوستن به این کانون، در افشای موارد نقض حقوق بشر در ایران که به طور مستمر و برنامهریزی شده توسط جمهوری اسلامی ایران انجام میگردد، در کنار هم متمرکز و تا جاری شدن اعلامیه جهانی حقوق بشر همراه و همگام هم باشیم.
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
عکس جلد کتابها
در صفحه ۲ نشریه آمده است.
۱. اعترافات شکنجه شدگان
نوشته یرواند آبراهامیان، ترجمه رضا شریفها، کتاب حاضر پژوهشی در تاریخچه کسب اعترافات واهی و تلاشی برای بررسی همه جانبه آن است. فصلهای کتاب: – پیشگفتار- فصل اول: دوران رضاشاه – فصل دوم: دوران محمدرضاشاه – فصل سوم: دوران جمهوری اسلامی – فصل چهارم: ندامت تودهایها – فصل پنجم: کشتار بزرگ ۱۳۶۷
۲. چرا ملتها شکست میخورند (ریشههای قدرت،ثروت و فقر)
نویسنده: دارون عجم اوغلو و جیمز ای. رابینسون ترجمه: محسن میردامادی، محمدحسین نعیمیپور، تا زمانی که امنیت یک جامعه را گروهی محدود میتوانند برهم بزنند یا تأمین کنند آنها اجازه نخواهند داد رقابت در اقتصاد و سیاست شکل بگیرد. دسترسی به فرصتها و منابع قدرت (طبیعت، تجارت، آموزش، فرهنگ، و…) به گونهای تعیین خواهد شد که انحصار فرادستان پایدار بماند.
۳. نفرین زمین
نویسنده: جلال آل احمد، این داستانی از جلال آل احمد (۱۳۴۸- ۱۳۰۲) است. قصهای است که از زبان معلمی به روستا رفته نقل میشود؛ ماجرای آنچه در مدت نُه ماه اقامت در ده و آنچه دیده و شنیده و آزموده و به صورت یادداشتهای روزانه ثبت کرده است. یادداشتهای او هنگامی که وی به روستای دیگری منتقل میشود پایان مییابد. طرح کلی داستان روایتگونه و شیوه آن واقعگرایانه با صحنهسازیهای مؤثر و گاه تصویری پراکنده است. با اینکه زبان داستان تا حدی قدیمی است، الگوی داستانهای جدید اروپایی دارد: درست روز اول عقرب بود. که آمدند برای سوارکردن موتور آسیاب. همان روزی که بیبی، همهی مردهای کاری ده را به ناهار دعوت کرده بود و قرار بود برای دیمکاری پشک بیندازد. جمعهای بود و فردایش به ساعتی که میرزا عمو دیده بود، روز ولادت حضرت هابیل بود. و میدانچهی آبادی را آذین بسته بودند و دورتادورش تخت گذاشته و فرش کرده. و یک دستهی زرنا دف از دم صبح، توی کوچهها بکوب بکوب داشت و بچهها لب جوی ده گردوبازی میکردند و زندها دم درها و لب بامها به تماشا نشسته و سه تا ژاندارم، تفنگهاشان را وارونه به کول لای جماعت میپلکیدند.
۴. در دامگه حادثه – گفتگویی با پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی ساواک
نوشته و گفتگو از عرفان قانعیفرد، فاش میگویم و از گفته خود دلشادم/ بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم/ طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق/ که در این دامگه حادثه چون افتادم حافظ در دامگه حادثه، کتابی است که در آن عرفان قانعی فرد (محقق تاریخ معاصر) با پرویز ثابتی (مقام امنیتی مهم دوران محمدرضا پهلوی) به گفتگویی نشسته است و در این گفتگو به بررسی حوادث سالهای ۱۳۳۷ الی ۱۳۵۷ پرداختهاند. ساواک (سازمان امنیت و اطلاعات کشور)، از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷، سازمان اصلی پلیس امنیتی و اطلاعاتی ایران که افرادی مانند تیمور بختیار، حسن پاکروان، نعمتالله نصیری و ناصر مقدم، به ترتیب ریاست آن را بر عهده داشتند. اداره سوم یا امنیت داخلی، یکی از مهمترین ادارات این سازمان امنیتی بود که شاید با پرحادثهترین دوران تاریخ معاصر ایران، همگام بوده. یکی از مشهورترین مقامها و عاقبت، رؤسای مطرح این اداره، پرویز ثابتی است. افرادی نام او را مخزنالاسرار ناگفته حکومت گذشته مینامند، که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ فروپاشید.
۵. پنجاه و سه نفر
نوشته بزرگ علوی، نام کتاب به شمار کسانی اشاره دارد که در دوران پهلوی اول به مدت چهار سال (۱۳۱۶-۱۳۲۰) به جرم عضویت و فعالیت در یک گروه کمونیستی زندانی شدهاند. کتاب گزارشی داستانوار از وقایع زندان است و بزرگ علوی راوی آن. صبح یک روز بهاری سال ۱۳۱۶ خورشیدی، مطابق معمول، آموزگاران در اتاق استراحت گرد هم آمده بودند و در حالی که چای مینوشیدند، پیرامون اوضاع مملکت صحبت میکردند. ناگهان یکی از معلمها وارد اتاق شد و با رنگ پریده گفت: دکتر ارانی را گرفتهاند راوی داستان را از این مجمل آغاز میکند و با شرح نحوه دستگیری خود در مدرسه، استنطاق بدوی و تفتیش منزل ادامه میدهد. مادامی که در کنج و کنار جغرافیای ذهن، به خاطره شب اول زندان از سرگذرانده میرسد، ناگهان تصویر سیاه و غبارگرفتهای در ذهن و ضمیرش جان و جولان میگیرد. شب اول زندان برای راوی آبستن درد است. از تاریکی سلول، سکوت و صدای یکنواخت چکمه آژان بر روی زمین، دیوارهای منقش به خطوط و دست نوشتههای پوشیده در پرده ابهام، زیلوهای آلوده به شپش و سرمای جانسوز گرفته تا ستیز و آویز با این افکار که به غیر از او چه کسانی را گرفتهاند و چه اتفاقاتی در پیش است، جملگی زخمهایی عمیق و فراموش ناشدنی بر پیکره راوی داستان است.
۶. تاریخ جنبش کمونیستی در ایران
نویسنده: سپهر ذبیح، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، یکی از آثار معروف مربوط به تاریخ جریان چپ در ایران که ویژگیهای ممتازی نیز دارد، کتاب تاریخ جنبش کمونیستی در ایران، اثر پروفسور سپهر ذبیح، ایرانی مقیم امریکا و عضو هیئت علمی دانشگاه برکلی است که به زبان انگلیسی نگاشته شده و آقای محمد رفیعی مهرآبادی آن را به فارسی ترجمه کرده است. موضوع کتاب تاریخ جنبش کمونیستی در ایران از زمان قیام مشروطه تا اواخر سلطنت محمدرضا پهلوی است، به همین جهت دوران وسیعی از تاریخ جریان چپ در ایران را در برمیگیرد. استفاده و بهرهگیری نویسنده از آثار نویسندگان روسی بر غنای آن افزوده است.♦️فهرست مطالب کتاب:✔️ایران و انقلاب بلشویکی✔️جنبش کمونیستی در سالهای ۱۹۲۱-۱۹۴۱✔️احیای جنبش کمونیستی و تشکیل حزب توده✔️افول کمونیسم در دوران پس از جنگ✔️جنبش کمونیستی در دوران نخست وزیری دکتر مصدق✔️کمونیسم در مقطع زمانی پس از سقوط مصدق
۷. بالا بلندتر از هر بلند بالایی
نوشته جی. دی. سلینجر ترجمه شیرین تعاونی، این کتاب، روایت روز عروسی سیمور و موریل و ماجرای غیبت داماد در این مراسم از زبان بادی گلس است. سلینجر در این کتاب به شخصیت سیمور پسر ارشد خانواده گلس میپردازد. برادر بزرگ زویی و فرانی. روایت از زبان بادی برادر کوچکتر سیمور است. تنهایی و انزوا طلبی سیمور یادآور تنهایی سلینجر است و در پیشگفتار به وضوح سالینجر صحبت میکند.
۸. ازدواج؛ رنج مقدس
نوشته داریل شارپ ترجمه سیمین موحد، در این کتاب (ازدواج رنج مقدس)، داریل شارپ ضمن معرفی مفاهیم یونگی مانند سایه، پرسونا، عقدهها، انیما و انیموس به تشریح چگونگی ارتباط انسانها بر اساس این مفاهیم طبق نظریه یونگ میپردازد. اگرچه ترجمه عنوان فارسی کتاب تأکید بر ارتباط در ازدواج دارد؛ ولکن در عنوان اصلی و مفاهیم کتاب، چنین تأکیدی جز در قسمتهایی کوتاه دیده نمیشود. در قسمتی از کتاب بیان میشود که هر چقدر انسان آگاهی بیشتری از خود داشته باشد، عوامل ناخودآگاه کمتری او را بسوی فردی خاص میرانند. فردی که از خویشتن شناختی ندارد، بر اساس اجبارهای درونی بسوی دیگری کشیده میشود و قدرت انتخاب ندارد. مثلاً دختری را تصور کنید که همواره مجذوب افراد مشکلدار میشود و برای همه آنها نقش ناجی و ایثارگر دارد. در رابطه اولش همه هزینههای زندگی را برعهده میگیرد، در رابطه دوم فرد مقابل معتاد است و او در تلاش برای بهبودی اوست. و در نهایت با فردی افسرده که همسرش او را ترک کرده ازدواج میکند و جالب آنکه نمیداند چرا پس از آنکه آن مرد از افسردگی رها شد، رابطه آنها نیز دچار مشکل شد.
۹. پنج گفتار
نوشته هربرت مارکوزه ترجمه محمود جزایری، از میان نظریهپردازان اصلی مکتب فرانکفورت فقط هربرت مارکوزه بود که نسبت به اهمیت و مرکزیت فرهنگ تودهای برای زندگی روزمره در جامعه سرمایهداری اخیر تا حدی خوشبینی نشان میداد. مارکوزه که در ابتدا همان دیدگاههای انتقادی آدورنو و هورکهایمر را داشت، بعدها شاهد پیدایش پادفرهنگ هیپیها در اواخر دهه ۱۹۶۰ بود و تفسیر خویش را از فرهنگ تودهای مورد بازبینی قرار داد. مارکوزه، خصوصاً تحت تأثیر شیوه استفاده پادفرهنگ از همان فرآوردههای صنایع فراغتی و مصرفی سرمایهداری اخیر، به خصوص موسیقی و مد تودهای، برای شورش مستقیم علیه نهادهای مسلط سرمایهداری، مانند کار، آموزش و پروش، خانواده و سیاست مرسوم، قرار گرفت. با این حال دوره نسبتاً کوتاه پادفرهنگ، و همچنین نهضتهای فرهنگی بعدی جوانان که بر محور موسیقی و سبک زندگی میگشت، مانند پانک راک، از نظر خیلیها تأییدی بود بر درستی بنیادین نقد مکتب فرانکفورت از فرهنگ تودهای؛ بنابراین، به گفته باتومور، دامنه محدود و سرعت زوال، یا همانندگردی پادفرهنگ، در واقع، میتوانست نیروی صنعت فرهنگ را عیان سازد. او در کتاب انسان تکساحتی توضیح میدهد که جامعه صنعتی میتواند با سهیم کردن کارگران در مصرفگرایی کاری کند که آنان اسارت خود را آزادی بدانند…
۱۰. روانشناسی و دین
نوشته کارل گوستاو یونگ، ترجمه فواد روحانی، روانشناسی و روانکاوی رابطه مستقیمی با دین دارد. به همین سبب بنیانگذاران این دانش و ادامه دهندگان آن همواره به بررسی مسئله دین و تأثیر آن در روان انسان پرداختهاند. دو تن از بنیان گذاران اولیه رشته روانشناسی تحلیلی (روانکاوی)، زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ، تحقیقات گستردهای درحوزه اسطوره و دین دارند و دو مکتب فکری متفاوت در روانکاوی و دین شناسی به وجود آوردهاند. ناگفته پیداست که دانش روانشناسی به عنوان دانش، چون فیزیک، کیمیا، بیولوژی و سایر علوم دانشی سکولار است. اما این علم سکولار که بدون ایمان به خدا و با پیش فرض قرار دادن آن روح و روان انسان را مورد کاوش قرار میدهد، خواص ایمان به خدا و اثر آن را در روان انسان مورد بررسی قرار می دهد؛
۱۱. تاریخ و آگاهی طبقاتی – پژوهشی در دیالکتیک مارکسیستی
نوشته جورج لوکاچ ترجمه محمدجعفر پوینده، تاریخ و آگاهی طبقاتی، شاید قویترین بیان فلسفی در میان شورش عامی که علیه شکل غالب مارکسیسم در انترناسیونال دوم (۱۸۸۹-۱۹۱۴) صورت گرفته بود، باشد. آنتونیو گرامشی، انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ را انقلابی علیه سرمایه نامید. پیروزی انقلاب سوسیالیست در یک کشور عقب مانده، درستآیینی مارکسیسمی را که توسط نظریهپردازانی چون کارل کائوتوسکی و جورج پلخانوف طراحی شده بود، واژگون ساخت. بر اساس نظر این تئوریسینها، تاریخ مبتنی بر ضرورت طبیعی خود طبق قوانین اقتصادی جبری پیشرفت میکند. لوکاچ و گرامشی هر دو تحت تأثیر جورج سورل قرار داشتند که معتقد بود انقلاب، عملی بر اساس اراده جمعی است. لوکاچ تلاش کرد مارکسیسم بیقید سورل را بر حسب اصطلاحات سازگار با آن مفهوم از انقلاب مجدداً طراحی کند. این امر در اولین گام شامل معرفی درستآیینی در روش بود.
۱۲. حاجیهای انباردار چه دینی دارند؟
نوشته احمد کسروی، حاجیهای انباردار چه دینی دارند؟ نام کتابی است از احمد کسروی که در مهر ماه ۱۳۲۴ توسط انتشارات پیمان به چاپ رسیده است. این داستان گفتگویی است میان چهار دوست که حول اندیشههای کسروی میگذرد. در این کتاب کسروی به انحرافات شیعه میپردازد و سعی در خرافهزدایی از میان اندیشههای شیعه دارد. گرچه مطالبی که او میگوید به گفته جعفر در اسلام و احادیث و قرآن آمده است، اما قشر روحانیون با مطرح کردن پارهای از خرافات، به گفته احمد، اثر این نکات را خنثی میکنند. همچنین او به انتقادهایی که از خودش توسط روحانیون انجام شده اشاره میکند. روی سخن او بیشتر با جماعت بازاری است که ظاهراً به دین متدین هستند و اعمال شرعی روزانه همانند نماز و روزه و گذاشتن ریش و غیره را به جا میآورند اما از طریق ایجاد بازار سیاه سعی در کسب پول بیشتر دارند و مالاندوزی میکنند و از درآمد به دست آمده به مکانهای زیارتی سفر میکنند. حال آنکه جماعتی از مردم در فقر و گرسنگی بوده و آسیبهای زیادی را از این طریق تجربه میکنند.
گزارش آماری نقض حقوق محیط زیست، دی ماه ۱۴۰۱
میناآقابیگی، ندا فروغی
دی | آذر | موضوع | ردیف | |
۴۹ | ۴۰ | آلودگی هوا | ۱ | |
۶ | ۵ | آلایندههای زیستمحیطی | ۲ | |
۳ | ۹ | آتشسوزی و از بین رفتن مراتع، جنگل و اراضی ملی | ۳ | |
۱۸ | ۱۱ | بحران آب، آلودگی و خشکیدگی تالاب، دریا و رودخانه | ۴ | |
۱۰ | ۱۱ | ورود فاضلاب و پسماند به منابع آبی، دپو نامناسب و ریختن زباله به طبیعت | ۵ | |
۲۸ | ۱۲ | صید و شکار غیرمجاز | ۶ | |
۱۹ | ۲۲ | طرحها و پروژههای عمرانی مخرب محیط زیست | ۷ | |
۱ | ۴ | ضربوشتم، مصدومیت و به قتل رساندن محیطبانان، دستگیری و صدور حکم علیه فعالین محیط زیست | ۸ | |
۱۵ | ۲۸ | گونههای جانوری در معرض خطر انقراض | ۹ | |
۱۲ | ۱۳ | بازداشت و احکام صادره شکارچیان | ۱۰ | |
۱ | ۱ | حیوانآزاری و احکام صادره | ۱۱ | |
۰ | ۳ | آبزیان | بیماری، مسمومیت و حوادث منجر به مصدومیت و تلف شدن حیوانات | ۱۲ |
۲ | ۰ | پرندگان | ||
۴ | ۱ | پستانداران، دوزیستان | ||
۳ | ۱ | کمبود امکانات و تجهیزات محیط زیستی | ۱۳ | |
۳ | ۳ | قاچاق چوب، خاک و حیوانات | ۱۴ | |
۱۷۴ | ۱۶۳ | جمع |
آگاهی بیشتر:
این گزارشات آماری از میان بیش از ۱۶۰خبر که در طول ماه دی تهیه شده است.
این گزارشات از سایت کمیته دفاع ازمحیط زیست تهیه شده است که از رسانههای داخلی و خارجی مانند هرانا، ایلنا، ایرنا، دیدهبان، ایسنا، مهر، خبربان، قطره، تسنیم، یورونیوز، انصاف و پایگاه خبری محیط زیست و حیات وحش جمعآوری گردیده است.
آمار فوق از گزارشات رسانههای داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شده و عملاً نمیتواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیتهای جامعه باشد.
همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حفاظت محیط زیست دردی ماه همکاری کردند، خانمها و آقایان: سلمان یزدانپناه، مینا آقابیگی، ایرانداخت کیا، علیرضا جهانبین، رزا جهانبین، ساناز تنهایی، حمیدرضا امینی، علی برومند، نادیا مشرف، کاوه قزلباش، ندا فروغی، مجید رئوفی، فرشته خیام الحسینی، فاطمه غلام حسینی، سپهر رضائی شایان، سعید طائف، محمودرضا صالحی، اصغر خدابنده سامانی میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است.
https://mohitzist.bashariyat.org
گزارش آماری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی، دی ۱۴۰۱
رضا شایگان
دی | آذر | عنوان | ردیف |
۹۱ | ۱۰۰ | اخبار عمومی شامل: اطلاعیه نهادهای بینالمللی، بیانیههای بینالمللی و موارد نقض حقوق و اخبار زندانیان | ۱ |
۵۲۶ | ۵۹۲ | بازداشتها | ۲ |
۷ | ۸ | احضار | ۳ |
۲۲۹ | ۱۲۴۸ | احکام صادره و تودیع یا صدور وثیقه | ۴ |
۹۰ | ۴۶ | زندان و زندانی شامل: ضربوشتم، اعتصاب غذا، جلوگیری از درمان و مرخصی، انتقال زندانی و اعتراف اجباری | ۵ |
۱۰ | ۷ | کولبران و سوختبران شامل: کشته، زخمی، بازداشت | ۶ |
۲۵ | ۷۵ | تیراندازی به مردم | ۷ |
۶ | ۰ | موارد پنهان نقض حقوق بشر شامل: عدم بهداشت و درمان و خودکشی، خشونت خانگی، قتلهای ناموسی و انفجار مین | ۸ |
۹۸۳ | ۲۰۷۶ | جمع |
آگاهی بیشتر:
این گزارشات آماری از میان بیش از ۲۷۸خبر که در طول ماه دی ۱۴۰۱ تهیه شده است.
این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی تهیه شده است که از رسانههای داخلی و خارجی مانند هرانا، کُردپا، ههنگاو، ایسنا، ایرنا، امتداد، مرکز صدا و سیما، مرکز دموکراسی و حقوق بشر کردستان، ایرنا، خبرگزاری صداوسیما، کردانه، دیدهبان ایران، کمپین فعالین بلوچ، همشهری آنلاین، جوانهها، ایران وایر، رسانک و جمعآوری گردیده است.
آمار فوق از گزارشات رسانههای داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شده و عملاً نمیتواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیتهای جامعه باشد.
همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی در دی ماه همکاری کردند، خانمها و آقایان: کریم ناصری، فرشاد اعرابی، لیلا ابوطالبی، مهدی محمدپور، رضا شایگان، زهرا رهایی، قندیل دادخواه، ایرج دانای طوس، نرگس مباشریفر، آراس کرمی، ابراهیم یوسفی، صادق فرخی قصرعاصمی، پریسا نیکونام نظامی، حسن حمزهزاده، نوید احمدی، میلاد ترغیبی، غزالهالسادات ابطحی، مصطفی مصطفینیا میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:
گزارش آماری نقض حقوق هنر و هنرمندان، دی ماه ۱۴۰۱
زهرا باجلان، سعید پورمند
دی | آذر | موضوع | ردیف |
۱۲ | ۱۲ | بازداشتها | ۱ |
۶ | ۱۰ | صدور اجرای حکم | ۲ |
۰ | ۶ | علمی فرهنگی | ۳ |
۰ | ۴۸۵ | کمبودها و محرومیتها | ۴ |
۱ | ۰ | لغو کنسرتها و نمایش فیلمها | ۵ |
۱ | ۱ | مطبوعات | ۶ |
۲ | ۲ | اعتراضات، انتقادات و تجمعات | ۷ |
۲۰ | ۱۷ | اجتماعی | ۸ |
۷ | ۲ | هنرمندان زندانی | ۹ |
۴۹ | ۵۳۵ | جمع |
آگاهی بیشتر:
این گزارشات آماری از میان بیش از ۵۷ خبر که در طول دی ماه ۱۴۰۱ تهیه شده است.
این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمندان تهیه شده است که از رسانههای داخلی و خارجی مانند ایسنا، هرانا، ایرنا، ایلنا، هنرآنلاین، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری فارس، کیهان، همشهریآنلاین و مهرنیوز جمعآوری گردیده است.
آمار فوق از گزارشات رسانههای داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شده و عملاً نمیتواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیتهای جامعه باشد.
همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق هنر و هنرمندان در دی ماه همکاری کردند، خانمها و آقایان: رزا جهانبین، سمانه بیرجندی، مرضیه مهدیه، زهرا باجلان، مهین ایدر، کوثرولیزاده، مهدی افشارزاده، منا احمدی، مرجان شعباننژاد، پدرام معادی، سعید پورمند، امیررضا ولیزاده، میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:
گزارش آماری نقض حقوق پیروان ادیان، دی ماه ۱۴۰۱
کریم ناصری، آرشا کچوئیان، سعید پورمند، علی فروتن، صدرا مجیب یزدانی
جدول گزارش آماری موارد نقض حقوق پیروان ادیان دی ماه ۱۴۰۱ | ||||
موارد نقض حقوق ادیان | اهل سنت | بهاییان | مسیحیان | سایر ادیان |
احضار و بازجویی | ۲ | ۲ | ۰ | ۰ |
محرومیت از حقوق زندانیان و متهمان | ۳ | ۲۴ | ۰ | ۸ |
آزار و محرومیت از حقوق شهروندی | ۷ | ۲ | ۱ | ۰ |
جلوگیری از انجام مناسک مذهبی | ۶ | ۰ | ۰ | ۰ |
حبس | ۸ | ۱۸ | ۳ | ۱۴ |
آزادی و مرخصی زندانی | ۰ | ۹ | ۱ | ۵ |
تفتیش و ضبط و مصادره | ۰ | ۲ | ۰ | ۰ |
جمع کل | ۲۶ | ۵۶ | ۵ | ۲۷ |
آگاهی بیشتر:
این گزارشات آماری از میان بیش از ۸۷ خبر که در طول دی ماه ۱۴۰۱ تهیه شده است.
این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق پیروان حقوق ادیان که از رسانههای داخلی و خارجی مانند ایسنا، هرانا، ایسنا، ایرنا، ایلنا، هنرآنلاین، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری فارس، کیهان، همشهری آنلاین، مهرنیوز، سازمان ماده ۱۸، کردپرس، کردپا، کمپین فعالین بلوچ، ههنگاو ، بیبیسی فارسی، جمعآوری گردیده، تهیه شده است.
آمار فوق از گزارشات رسانه های داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شده و عملاً نمیتواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ درصد واقعیتهای جامعه باشد.
همکارانی که درگردآوری این موارد خبری نقض حقوق ادیان در دی ماه همکاری کردند خانمها و آقایان: کریم ناصری، آرشا کچوئیان، علی فروتن، سعید پورمند، وحید چرخانداز یگانه، صدرا مجیب یزدانی، سمانه بیرجندی، مریم افتخار، اسفندیار سنگری، رضا شایگان، پوریا فرجی، قندیل دادخواه، سعید طائف، داود لطفی، محمدمهدی خسروپناه، عباس رهبری، مریم حبیبی، لیلا ابوطالبی، کوثر ولیزاده، شراره هادیزاده رئیسی، مهرنوش ایمانی چگنی می باشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:
گزارش آماری نقض حقوق جوان و دانشجو، دی ماه ۱۴۰۱
پوریا طالبزاده، مجید قادرینژاد، احسان احمدیخواه
ردیف | موضوع | عنوان خبر | آذر | دی |
۱ | اخبار عمومی دانشگاه | اخبار عمومی ( اطلاعیه نهادهای بینالمللی، بیانیهها، نامهها،….) | ۱ | ۲ |
۲ | اخبار دانشگاهها (کمبود امکانات و تجهیزات دانشگاه و …) | ۰ | ۸ | |
۳ | اخبار دانشگاهیان | بازداشت دانشگاهیان | ۱۲ | ۸ |
۴ | احکام صادره دانشگاهیان | ۱ | ۲ | |
۵ | تجمعات و اعتراضات | ۰ | ۱ | |
۶ | زندان و زندانی (شکنجه، ضربوشتم، بهداشت زندان، درمان و…..) | ۰ | ۱ | |
۷ | محرومیت از تحصیل | ۱۱۸۳ | ۰ | |
۸ | اخبار جوانان | اخبار جوانان (عدم تفکیک جرایم؛ قتلهای ناموسی، انفجار مین، خودسوزی، خودکشی و …) | ۱ | ۱ |
۹ | احضار و بازجویی | ۰ | ۱ | |
۱۰ | احکام صادره جوانان | ۴۵ | ۲۳ | |
۱۱ | زندان و زندانی (شکنجه، ضربوشتم، بهداشت زندان، درمان و بیخبری از بازداشتی یا زندانی و …) | ۲۰ | ۱۰ | |
۱۲ | بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ | ۱۱۷ | ۳۹ | |
۱۳ | کشتهشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ | ۳ | ۳ | |
جمع | ۱۳۷۲ | ۹۹ |
آگاهی بیشتر:
این گزارشات آماری از میان بیش از ۱۰۴ خبر که در طول ماه دی ۱۴۰۱ تهیه شده است.
این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو تهیه شده است که از رسانههای داخلی و خارجی مانند هرانا، فارس، ایلنا، ایرنا، ههنگاو، کمپین فعالان بلوچ، جوانآنلاین و دانشجوآنلاین جمعآوری گردیده است.
آمار فوق از گزارشات رسانههای داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شده و عملاً نمیتواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ درصد واقعیتهای جامعه باشد.
همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق جوان و دانشجو در دی ماه همکاری کردند، خانمها و آقایان: احسان احمدیخواه، مهدی افشارزاده، عباس منفرد، سمانه بیرجندی، پریسا سخایی، رسول بلغار، مهناز ترابی، داوود واحدیپور، علی صالحی، سیاوش نوروزی، رضا حاتمی، کوثر ولیزاده، میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:https://daneshjoo.bashariyat.org
گزارش آماری قتلهای قانونی، دی ماه ۱۴۰۱
فرشاد اعرابی
ردیف | موضوع و نوع جرم | کودک | زنان | مردان | جمع | |
۱ | اخبار اعدامیان | ۰ | ۰ | ۱۵ | ۱۵ | |
۲ | صدور حکم اعدام | قتل | ۰ | ۱ | ۱۶ | ۱۷ |
محاربه | ۰ | ۰ | ۱ | ۱ | ||
تجاوز | ۰ | ۰ | ۷ | ۷ | ||
مواد مخدر | ۰ | ۱ | ۰ | ۱ | ||
جاسوسی | ۰ | ۰ | ۱ | ۱ | ||
۳ | اجرای حکم اعدام | قتل | ۰ | ۰ | ۲۴ | ۲۴ |
مواد مخدر | ۰ | ۰ | ۴۰ | ۴۰ | ||
محاربه | ۰ | ۰ | ۴ | ۴ | ||
تجاوز | ۰ | ۰ | ۳ | ۳ | ||
جاسوسی | ۰ | ۰ | ۱ | ۱ | ||
۴ | رهایی از اعدام | قتل | ۰ | ۰ | ۳۵ | ۳۵ |
۵ | مرگ در زندان شامل خودکشی، بیماری، شکنجه | ۰ | ۰ | ۲ | ۲ | |
۶ | معترضین بازداشتی در انتظار حکم | ۰ | ۴ | ۶۸ | ۷۲ | |
۷ | معترضین در خطر اعدام | ۰ | ۰ | ۱۲ | ۱۲ | |
جمع | ۰ | ۶ | ۲۲۹ | ۲۳۵ |
آگاهی بیشتر:
این گزارشات آماری از میان بیش از ۱۰۳ خبر که در طول دی ماه ۱۴۰۱ تهیه شده است.
این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی تهیه شده است که از رسانههای داخلی و خارجی مانند شبکه حقوق بشر کردستان، هرانا، سازمان حقوق بشر، جوانهها، ههنگاو، روزنامه اعتماد، خبرگزاری صداوسیما، رکنا، ایسنا، ایرنا، رسانک، خبرگزاری میزان، خبرگزاری مهر، عصر ایران، آفتاب نیوز، رادیو زمانه، سازمان محیط زیست و جوان آنلاین جمعآوری گردیده است.
آمار فوق از گزارشات رسانههای داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شده و عملاً نمیتواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیتهای جامعه باشد.
همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی در آبان ماه همکاری کردند، خانمها و آقایان: کریم ناصری، فرشاد اعرابی، مهدی محمدپور، رضا شایگان، قندیل دادخواه، ایرج دانای طوس، آراس کرمی، ابراهیم یوسفی، حسن حمزهزاده، میلاد ترغیبی، مصطفی مصطفینیا، صادق فرخی قصر عاصمی، نوید احمدی، لیلا ابوطالبی، نرگس مباشریفر، پریسا نیکونام نظامی، زهرا رهایی، غزالهالسادات ابطحی میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:
گزارش آماری نقض حقوق کار و کارگر، دی ماه ۱۴۰۱
بهنام شیرمحمدی، رضا شایگان، عبدالمجید بازداران
دی | آذر | موضوع | ردیف |
۷ | ۹ | اخبار عمومی | ۱ |
۰ | ۱ | تعدیل نیرو | ۲ |
۱۴ | ۲۲ | تجمعات | ۳ |
۹ | ۱ | حوادث | ۴ |
۲۲ | ۲۴ | بازداشت و زندانیان | ۵ |
۵ | ۰ | کولبری و سوختبری | ۶ |
۱۰ | ۴ | معوقات مزدی | ۷ |
۱ | ۰ | بیانیه و نامهها | ۸ |
۶۸ | ۶۱ | جمع |
آگاهی بیشتر:
این گزارشات آماری از میان بیش از ۶۰ خبر در طول ماه دی ۱۴۰۱ تهیه شده است.
این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق کار و کارگر تهیه شده است که از رسانههای داخلی و خارجی مانند ایسنا، مشرقنیوز، رکنا، رادیو زمانه، هرانا، ایرنا، ایلنا، رادیو صدای آمریکا، رادیو بیبیسی، ایران، قطره، رادیو فردا، سازمان حقوق بشر ایران، باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری مهر، خبرگزاری خراسان، روزنامه قانون، تسنیم، کمپین فعالان بلوچ جمعآوری گردیده است.
آمار فوق از گزارشات رسانههای داخلی و خارجی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شده و عملا نمیتواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ درصد واقعیتهای جامعه باشد.
همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق کار و کارگر در دی ماه همکاری کردند خانمها و آقایان: صادقنوری، احسان احمدیخواه، رضا شایگان، عبدالمجید بازداران، بهنام شیرمحمدی، غزالهالسادات ابطحی، فرشیده پورآذران، مهدی افشارزاده، سیاوش نوروزی، رضا حاتمی، محمد گلستانجو، اسد اکبری میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:
https://kar-kargar.bashariyat.org
گزارش آماری نقض حقوق ورزش و ورزشکاران، دی ماه ۱۴۰۱
احسان احمدیخواه، داوود لطفی، امیررضا ولیزاده، سپهر رضایی شایان
ردیف | موضوع | آذر | دی |
۱ | اخبار عمومی | ۷۱ | ۳۳ |
۲ | اعتراضات ورزشکاران | ۴۹ | ۲۲ |
۳ | تخلفات ورزشی | ۰ | ۴ |
۴ | سوءمدیریت مسئولین | ۲۱ | ۱۲ |
۵ | آسیبهای اجتماعی | ۳۲ | ۱۰ |
۶ | پناهندگی ورزشکاران | ۲ | ۱ |
۷ | تبعیض جنسیتی و منطقهای و … | ۷ | ۶ |
۸ | نامههای بینالمللی | ۹ | ۲ |
جمع | ۱۹۱ | ۹۰ |
آگاهی بیشتر:
این گزارشات آماری از میان بیش از ۹۰ خبر که در طول دی ماه ۱۴۰۱ تهیه شده است.
این گزارشات از سایت کمیته دفاع از حقوق ورزش و ورزشکاران تهیه شده است که از رسانههای داخلی و خارجی مانند همشهریآنلاین، خبرگزاری فارس، خبرگزاری تسنیم، ورزش سه، ایلنا، ایرنا، ایسنا، گروه ورزش خبرنگاران جوان، شبکه اطلاعرسانی هرمز، شبکه اطلاعرسانی دنا، خبرگزاری دی، پایگاه خبری تحلیلی انتخاب و خبر ورزشی، ایران وایر، ایران اینترنشنال جمعآوری گردیده است.
آمار فوق از گزارشات رسانههای داخلی و خارجی مورد تأیید دولت جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شده و عملاً نمیتواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیتهای جامعه باشد.
همکارانی که در گردآوری این موارد خبری نقض حقوق ورزش و ورزشکاران در دی ماه همکاری کردند، خانمها و آقایان: رضا شایگان، امیررضا ولیزاده، مهدی کریمی، احسان احمدیخواه، سینا اشجعی، زهرا رهایی، طیبه نجاتیان، فرشاد اعرابی، محمدحسن حسنزاده مهرآبادی، نگار سنمار میباشند. اطلاعات بیشتر در لینک زیر قابل مشاهده است:
https://varzesh.bashariyat.org
گزارش جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق کار و کارگر ۷ ژانویه ۲۰۲۳
غزالهالسادات ابطحی
جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق کار و کارگر در تاریخ ۷ ژانویه ساعت ۱۶: ۰۰ به وقت اروپای مرکزی با حضور مسئول و اعضای کمیته، سخنرانان، جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر دیگر در فضای مجازی زووم، یوتیوب، اپلیکیشن کانون و تلویزیون کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای نشست، مسئول جلسه آقای رضا شایگان ضمن خوشامدگویی و خیرمقدم به تمامی حاضرین، جلسه را به صورت رسمی آغاز و سخنرانان و موضوع سخنرانی آنان را معرفی نمودند.
بخش۱: آقای عبدالمجید بازداران گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق کار و کارگر را در آذر ماه ۱۴۰۱ ایراد کردند: خبر: بازداشت و سرکوب معلمان در ابعاد گستردهتری و در جریان اعتراضات سراسری سه ماهه اخیر در ایران ادامه یافته است. در تازهترین اطلاعات دریافتی «ایرانوایر»، دو تن از معلمان و فرهنگیان بازداشت شده از جمله شاغلین در مدارس غیرانتفاعی بودهاند. این بازداشتها درحالی صورت گرفته که تا این لحظه، تشکل صنفی مرتبط با فرهنگیان شاغل در مدارس غیرانتفاعی ایران وجود نداشته و اطلاعات مرتبط با فعالیت این دسته از فرهنگیان، کمتر به رسانهها راه پیدا کرده است. براساس اطلاعات «ایرانوایر» تا این لحظه، دو فرهنگی شاغل در مدارس غیرانتفاعی تهران در ماههای اخیر توسط مأموران امنیتی بازداشت شده و هماکنون در زندان قرچک نگهداری میشوند. خبر: . کارگران شاغل در شهرداری نیکشهر، شهرداری گراب سفلی، شهرداری بندرعباس، شهرداری بندرگز، شهرداری رودبار، شهرداری سیسخت، شهرداری زاهدان، شهرداری کوت عبدالله، خطوط ریلی در منطقه یزد و آذربایجان، کارخانه داروگر رشت و کارگران بخش حراست و نگهبان قطار شهری اهواز از معوقات مزدی خود خبر دادند. همچنین نمایندگان جامعه کارگزاران مخابرات روستایی کشور، از تاخیر در پرداخت حقوق انتقاد کردند و شماری از کارگران یک جایگاه عرضه سوخت گاز در شوش به دلیل تعطیلی موقت کار، در بلاتکلیفی بسر میبرند. از سوی دیگر کارگران دو کارخانه فولاد قزوین و آرمان شفق تاکنون مطالبات قدیمی سالهای ۹۴ و ۹۵ خود را دریافت نکردهاند. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، در یکی از موارد ذکر شده کارگران مجموعه شهرداری نیکشهر خواستار پرداخت مطالبات و معوقات حقوقیشان شدند. خبر: در آذر ماه، در سایه فقدان ایمنی و شرایط کار، ۳۸ کارگر در شهرهای عسلویه، اشتهارد، مشهد، زنجان، بروجن، نظرآباد، گلسار، تهران و تربت جام دچار حادثه شدند. طی این حوادث ۱۵ کارگر جان خود را از دست داده و ۲۳ کارگر دیگر دچار مصدومیت شدند. همچنین مدیرکل پزشکی قانونی کرمانشاه از مرگ و مصدومیت ۴۸۵ کارگر طی ۸ ماه ابتدایی سال جاری خبر داد. ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده که رتبه بسیار پایینی است.
بخش۲: آقای رضا حاتمی سخنرانی خود را با موضوع بررسی هدف ۸ از اهدف ۲۰۳۰ یونسکو و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بیان کردند: مطابق با دستور کار هدف هشتم از اهداف ۱۷ گانهی توسعهی پایدار هدف هشتم عبارت است از: توسعه و رشد اقتصادی پایدار جامعه، استخدام کامل و بهرهور و ایجاد فرصتهای شغلی برای همگان. مهمترین اقداماتی که دولتها باید برای تحقق این هدف انجام دهند به این شرح است: ۱- حفظ و تداوم رشد سرانه اقتصادی بر مبنای شرایط ملی؛ به ویژه ارتقای رشد تولید ناخالص ملی به حداقل ۷ درصد در سال، در کشورهای دارای پایینترین سطح توسعهیافتگی؛ ۲- دستیابی به سطوح بالاتر بهرهوری اقتصادی از طریق ایجاد تنوع (تولید محصولات جدید و یا ایجاد فعالیتهای تجاری نوین) و استفاده از فناوریهای بهروز شده و نوآوری، از جمله از طریق تمرکز بر بخشهای دارای ارزش افزوده بالا که از نظر کاری و یا اشتغال نیروی انسانی پرفشار هستند؛ ۳- ترویج سیاستهای توسعهمحور که در حمایت از فعالیتهای سودآور، تولید اشتغال شرافتمندانه، کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری تدوین شدهاند و به ویژه از طریق دسترسی به خدمات مالی، موجب شکلگیری و رشد فعالیتهای تجاری خرد، کوچک و متوسط میشوند؛ ۴- بهبود تدریجی کارایی منابع جهانی در حوزههای تولید و مصرف و تلاش برای جداسازی رشد اقتصادی از تخریب زیستمحیطی، در راستای چارچوب برنامههای دهساله مصرف و تولید پایدار، در سایه رهبری کشورهای توسعه یافته، تا سال ۲۰۳۰؛ ۵- دستیابی به اشتغال شرافتمندانه، کامل و سودآور برای همه زنان و مردان، از جمله برای جوانان و معلولان و همچنین تحقق پرداختهای مساوی برای فعالیتهای کاری دارای ارزش یکسان تا سال ۲۰۳۰؛ ۶- کاهش قابل ملاحظه تعداد جوانان بیکار، دور مانده از تحصیل و یا هر گونه آموزش تا سال ۲۰۳۰؛ ۸- اقدام فوری و مؤثر برای ریشهکنی کار اجباری، پایان دادن به بردهداری نوین و قاچاق انسان و ریشهکنی و ممانعت از به کار گرفتن کودکان به بدترین اشکال، از جمله استخدام و استفاده از کودکان به عنوان سرباز و در نهایت پایان دادن به همه اشکال کار کودکان تا سال ۲۰۳۰؛ ۸- حمایت از حقوق کار و ترویج فضای کار امن و سالم برای همه کارگران، از جمله کارگران مهاجر، به ویژه زنان مهاجر و افرادی که به مشاغل خطرناک اشتغال دارند. رشد اقتصادی به بیانی ساده عبارت از افزایش ظرفیتهای اقتصاد کشور برای تولید کالا و خدمت طی یک دوره زمانی معین است. اهمیت هدف هشتم از آنجایی است که تحقق سایر اهداف توسعه پایدار به طور مستقیم در گرو تحقق این هدف میباشد. کاهش رشد اقتصادی، عوارض مختلفی در پی خواهد داشت که مهمترین آنها، افزایش نرخ بیکاری، کاهش درآمد سرانه، کاهش درآمدهای دولت و افزایش فاصله با سایر کشورها است. از طرفی دیگر رشد اقتصادی پایدار نباید به زیان محیط زیست باشد، به همین دلیل است که هدف ۸ جدا شدن رشد اقتصادی از تخریب محیط زیست را مورد تأکید قرار میدهد. رشد اقتصادی و بیکاری رابطهای مستقیم دارند طبق آمار موجود، بیش از ۲۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان به ویژه جوانان بیکار هستند. اشتغال و رشد اقتصادی نقش مهمی در مبارزه با فقر دارند. در اسناد بینالمللی حقوق بشر نیز توجه ویژهای به این موضوع شده است: ماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر حق بر برخورداری از شرایط کاری مناسب و مطلوب را مورد تأکید قرار میدهد. طبق این ماده: هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است. هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید. هر کسی که کار میکند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانواده خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز میبایست در صورت نیاز از پشتیبانیهای اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد. هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد یا به اتحادیههای صنفی بپیوندد. ممنوعیت کار کودک نیز در ماده ۳۲ کنوانسیون حقوق کودک و همین طور مقاولهنامه شماره ۱۸۲ سازمان بینالمللی کار مورد تصریح قرار گرفته است. اما مقایسه و بررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با هدف هشتم: اصل بیست و هشتم قانون اساسی ایران نیز میگوید: هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید. همچنین طبق اصل بیست و نهم، برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بیسرپرستی، در راهماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتیدرمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یکیک افراد کشور تأمین کند. اصل بیست و ششم نیز به آزادی سندیکاها اشاره میکند و میگوید که احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت. ماده ۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده ۳۴ تا ۳۶ کنوانسیون حقوق کودک و ماده ۶ کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان نیز به صراحت بر ممنوعیت برده داری، کار اجباری و قاچاق افراد تأکید میکنند اصل بیستم قانون اساسی ایران بیان میدارد که همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. اصل بیست و یکم نیز حقوق زن را مورد تأکید قرار داده و میگوید که دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او را ایجاد نماید. اینها نوشتههایی هست که مسئولین محترم ما به قدری ناآگاه هستند که انگار یا قانون اساسی را نخوندند. یا به عنوان یک مسئول، اهمیتی به قانون اساسی نمیدهند. چون عمل به قانون اساسی جمهوری اسلامی به اهداف این دوستان ضرر زیادی وارد میکند. چندین سال است که زنان به اندازهی مردان کار میکنند ولی با بیشترین درصد تبعیض، با مشکلاتی مثل: ناامنی شغلی، سوء استفاده، دستمزد کمتر، امتیازاتی که شاملشان نمیشود، جو فاسدی که در کار روی ذهن و روان آنها تأثیر میگذارد و با خیلی از این موارد مواجه میشوند. این خشونتها باعث میشود که زنان مایل نباشند در محیطهای جدید مشغول به کار شوند یا به دستمزد پابین رضایت بدهند اما در جایی که احساس امنیت بیشتری دارند، کار کنند. مجموعه این عوامل باعث میشوند: که زنان یا به اندرونیها رانده شوند و به ایفای نقش سنتی خانهداری و مادری بسنده کنند، یا جذب مشاغل اقتصاد غیررسمی شوند و یا در نهایت در صورت داشتن شغل مناسب، به دستمزد و مزایای نابرابر تن دهند. تمامی این پیامدها که برآیند یک بستر تبعیضآمیز جنسیتی است خود میتواند به بازتولید نابرابریهای جنسیتی و ایجاد نابرابریهای جدیدی منجر شود. بسیاری از این زنان، زنان سرپرست خانواده هستند و متأسفانه باید با درصد قابل توجهی دستمزد کمتر یک تنه خانواده را بچرخانند و در کنار آن به وظایف مادری خود نیز برسند. زنان بیش از نیمی از جمعیت کشورمان را تشکیل میدهد و اگر از ظرفیت عظیم آنها استفاده نشود، بودن شک در مسیر توسعه و رشد اقتصادی با مشکل مواجه میشویم چرا که از از تمامی پتانسیل مردم کشور بهره مند نشده ایم. دلیل مشکلات اقتصادی در جامعه امروز: آموزش نابرابر در میان دو جنس به کسب دانش، تخصص و مهارتهای غیرهمسطح میانجامد. متأسفانه امروزه ناامنی شغلی و بیکاری برای تمام افراد در جامعه از جمله قشر جوان، صدق میکند و این بیثباتی اقتصادی در نهایت زمینهساز فروپاشی این رژیم، از ریشه میشود. جامعهی ما متأسفانه به دو بخش با فاصله طبقاتی بسیار تشکیل شده و این فاصله نتیجهی بیثباتی اقتصادی، ناامنی شغلی، رعایت نکردن قوانین کار و بسیاری مواد میشود. الان متأسفانه، قشر حکومتی که قشری اکثرا بیسواد و به اصطلاح مفتخور هستند در رأس، و قشر زحمتکش جامعه، مردم شریف با فاصلهی بسیار زیاد با این گروه، و با مشکلات ناگفتنی و غیرقابل تصور، زندگی خودشان را میگذرانند. جوانان راهی برای شروع و ساختن یک زندگی ندارند. کوچکترین آرزوهای خودشان را فراموش کردند و به علت بیکاری و فقری که گریبانگیر اکثر آنها شده، انگیزهای برای ادامه دادن ندارند.
بخش۲: آقای اسد اکبری سخنرانی خود را با موضوع اعتصابات کسبه و بازاریان در جنبش سراسری ۱۴۰۱ایراد کردند: از روز سهشنبه ۲۴ آبان و در شصتودومین روز خیزش سراسری مردم، شمار زیادی از کسبه و اصناف به رغم تهدیدهای امنیتی، در سالگرد آبان خونین و همراه با خیزش انقلابی مردم به فراخوانهای اعتصاب و اعتراض پاسخ مثبت داده و مغازههای خود را تعطیل کردهاند و از این روز بود که بازاریان به طور گستردهتری در این همبستگی شرکت کردند. این اعتراضات از قبل از جانباختن خانم امینی برای بازاریان و اصناف شروع شده بوده، با ادامه اعتراضات و اعتصابات سراسری معلمان ایران شروع و با اعتراضات به گرانی مواد خوراکی، در پی حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و اعتراضات خرداد پس از فروریختن ساختمان متروپل گسترش یافت. در شهریور ۱۴۰۱ نیز با به قتل رسیدن خانم مهسا امینی این اعتصابات با هدفی محکمتر و متحدانهتر پیش رفت. به طوری که در روز ۱۴ تا ۱۶ آذر امسال در بسیاری از شهرها تمام مغازهها بسته بودند و همه یک صدا، پاسخ مثبت خودشان را در مقابل فراخوانهای سراسری، اعلام کردند. این اتفاقات و این همبستگی صد در صد بازاریان با مردم، در هیچ کدام از خیزشهای دیگر در این سالها دیده نشده و این یکی از مواردیست که واقعا تأثیرگذار هست. در این صد و چند روز استانها و بازارهای مهمی در کشور، با تعطیل کردن مغازههای خود دست به اعتصاب زدند جدا از بازار و کسبه بسیاری از کارکنان شرکتها و اصناف هم در این فراخوانها همراهی کردند. همچنین وقایع ۲۴ آبان ماه که در پی فراخوان ۳ روزه شکل گرفت، نشان داد جمهوری اسلامی از یک چیز، بیش از خیابان و جمعیت گستردهی مردم معترض میترسد و آن، خاموشی و سکوت مراکز خرید و کرکره پایین مغازههاست. چنین سکوتی برای حکومت، سکوتی مرگبار است. اگر چه دعوت به اعتصابات، سراسری و عمومی است اما از ابتدای خیزش انقلابی، نقش اعتصاب بازاریان و کارگران بسیار پررنگ بوده و اخبار دست از کار کشیدنشان، هر بار، خون تازهای به رگهای خیزش مردمی سرازیر کرده است. بازاریان در تجمعات این اعتصابات، علاوه بر شعارهای اصلی خیزش، به فقری که گریبانگیرشان شده هم اشاره میکنند. در اعتصابات ۲۴ آبان ماه، شاهد بودیم که بازاریان با شعار «وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه»، دست از کار کشیدند. همچنین شرکت کارگران نیز، در اعتصابات گسترده از جهت دیگری هم اهمیت دارد: به نظر اکثریت مردم، در کشوری که کارگر، با شرایط وخیم مالی دست از کار میکشد، بازاریان و دیگر اقشار و اصناف که دست بازتری دارند، بهانهای برای دست نکشیدن از کار ندارند. اعتراضات گسترده آبان خونین ۹۸ با به قتل رساندن دستکم هزار و ۵۰۰ نفر که برای اعتراض به گرانی و وضعیت نابهسامان اقتصادی به خیابان آمده بودند، اکنون و در کمتر از سه سال به خیزشی انقلابی و مدنی، برای دادخواهی تبدیل شده است که ایرانیان را از گوشه و کنار کشوری پهناور به میدان مبارزه آورده است. اعتراض بازاریان جدا از همراهی با مردم هزار و یک دلیل دارد مهمترین آنها افزایش سنگین مالیات و عوارض، افزایش هر روزه قیمت دلار، و روی دست ماندن کالاهایشان، بخاطر پایین آمدن قدرت خرید مردم است. با فلج اقتصادی حکومت، بازار، که نبض اقتصاد حکومت است، به رکود کامل کشیده شده است. حکومتیان و باندهای مافیایی حکومتی خزانه کشور را خالی کردهاند و به چپاول معیشت شدت دادهاند. مالیاتهای سنگین بخش مهمی از منابع مالی حکومت است که از بازاریان گرفته میشود. الان با این وضعیت بازاریانی که حداقلترین درآمد را دارند در این اعتصابات همراهی میکنند و از بیپولی به صفر رسیدهاند. اما اقلیت کم بازاریان، به اصطلاح گردن کلفت و مفتخور مرتبط با باندهای حکومتی، پولهای کلان نصیبشان میشود. اعتصاب بازاریان در کنار اعتراضات گسترده مردمی نشان دیگری از حرکت جامعه به سمت اعتصابی عمومی است. حالا این اعتصابات چه تأثیری بر این قیام دارد؟ در ابتدا با مثالی شروع میکنم در سال ۵۷ بازار و بخصوص بازار تهران نقش بزرگی را در پیروزی انقلاب به عهده داشت، بازاریان مبالغ هنگفتی را در جهت حمایت از انقلاب به عنوان وجوه شرعیه (خمس و زکات) و کمک به انقلاب به منتظری و مطهری و طالقانی و… که نمایندگان خمینی در ایران محسوب میشدند میرسانند که در راه پیروزی انقلاب به مصرف برسد. بازار و مغازهها بعنوان قلب و سمبل اقتصاد ایران نقش بسیار مهمی در سیر تحولات انقلابی داشته و دارد و بازاریان بعنوان نماد و بزرگترین مالیات دهندگان بخش خصوصی به حکومت میتوانند با به تعطیلی کشاندن جریان اصلی اقتصادی، از دو منظر حاکمیت را با چالش جدی مواجهه کنند: ۱- مالیات: مالیات در سالهای اخیر بخصوص بعد از تحریمهای سنگین بر بخش نفت، پتروشیمی و انرژی که توسط دولت ترامپ و سیاست فشار حداکثری صورت گرفت، توسط آخوندها بعنوان ابزار جایگزین درآمد نفتی و کسری بودجه حکومتی در نظر گرفته شده، بطوری که در بودجه ۱۴۰۱ مقرر شده از مجموع ۶۴۱ هزار میلیارد تومان درآمد دولت سیزدهم ۵۲۶ هزار میلیارد تومان آن از محل درآمدهای مالیاتی تأمین شود! یعنی از گرفتن مالیات از بازاریان و مغازهداران به دست میآید به هر جهت، عدم حضور فعالین و بنگاههای اقتصادی و اعتصابات بازاریان و کارخانهداران، بطور چشمگیری فشار بر حکومت را که توان سرکوب و بودجه نیروهای مسلح خود و جاهطلبیهای آخوندها، از لبنان تا سوریه و از یمن تا فلسطین را، از محل فروش نفت و مالیاتهای اخذ شده در کشور تأمین میکند، با دشواری مواجهه خواهد کرد. ۲- افزایش روحیه میدان و افزایش همبستگی جمعی: بازاریان که همیشه بعنوان عنصر قوی اقتصادی و طبقه متوسط و بالای اقتصادی جامعه قرار گرفتهاند، با حضور پررنگ در امر انقلاب میتوانند بعنوان عنصری مؤثر در بالا بردن روحیه همبستگی و انسجام بین اقشار متفاوت جامعه که بطور مستمر و روزانه، برای نیازهای زندگی با بازار در ارتباطند نقش خود را ایفا کنند، وقتی بازار بعنوان ویترین جامعه چراغش خاموش شود عملاً تمام اقشار آن جامعه به ویژه قشر خاکستری و بیتفاوت جامعه، خیلی آشکارتر متوجه شرایط غیرعادی و وضعیت انقلابی در جامعه میشود. بنظر میرسد در این مقطع از روند انقلابی جامعه ایران و کشیده شدن انقلاب آزادیخواهانه مردم ایران به ادامه داشتن، نیاز دارد، تمام آحاد جامعه و شهروندان وظیفهشناس از بازاریان، کارخانهدارها و صاحبان مشاغل و بنگاههای اقتصادی به جدیت و فوریت میتوانند برای سرعت بخشیدن به روند انقلاب، هر چه سریعتر وارد اعتصابات شوند، این اتفاقات میتواند رخ بدهد، اما وضعیت اقتصادی الان به طوری هست که فروشنده اگر شب کاسبی نکند، پولی برای شام خانوادش ندارد و شب گرسنه میخوابد و واقعاً وضعیت معیشتی بازاریان، کارگران و خیلی از مردم در این قشر، اصلاً قابل بیان نیست. اما از طرفی هم با بسته نشدن بازار و تأثیری که دارد بر سرنگونی این نظام، به ثمر رسیدن این انقلاب دشوارتر میشود. در صورتی نتیجهی این سرنگونی زودتر به سرانجام میرسد، که همهی اقشار به این اعتصابات بپیوندند. با هر مشکلی که باشد دست و پنجه نرم کنند تا دوران طلایی برسد به طور مثال در این میان بازار تهران و بازاریانش بعنوان شاهراه اقتصاد ایران میتواند، در این مرحله نقش تاریخی و درخشان خود را بازی و گام بزرگی را به سوی از پا در آوردن جمهوری اسلامی بازی کنند بازاریان باید بدونید که پس از این دوران سخت و نقش پررنگی که در انقلاب بازی میکنند. زمانی که سرنگونی به نتیجه رسید، با پیوستن به اقتصاد جهانی، رفع تحریمها، پیوستن به نظام بانکی جهانی، و ورود سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی خارجی و ظرفیتهای بکر ایران در بخش نفت و انرژی و جهانگردی دوران طلایی کسب و کار آنها نیز باز خواهد گشت. چندین مورد از اعتصاب بازاریان: بنا بر گزارشها بازاریان و کسبه در مناطق کردنشین شهرهای سنندج، مریوان، سقز، بانه، دیواندره، مهاباد، بوکان، اشنویه، پیرانشهر، کامیاران و سردشت اعتصاب گستردهای داشتند. در هفتههای پیش نیز بازاریان و کسبه کردستان به دفعات دست به اعتصاب زده و از باز کردن مغازههایشان خودداری کرده بودند. شمار زیادی از کسبه و اصناف در تهران نیز در این روز مغازههایشان را بستند. بنا بر ویدئوهای منتشر شده فروشندگان در بازار بزرگ، بازار چراغ برق، بازار منوچهری، باغ سپهسالار، پاساژ علاءالدین، کسبه ستارخان، صنف پارچه مبلی دروازه شمیران، کسبه تهرانپارس و کسبه پل چوبی، دست به اعتصاب زدند. در بازار بزرگ تهران شماری از کسبه فریاد مرگ بر دیکتاتور، بازاری باغیرت، حمایت حمایت و شعارهای زیادی، سر دادند. ویدئوهای دیگری نیز از شهرهای شیراز، مشهد، رشت، مرودشت، اصفهان، یزد، اراک، کرمان، گرمسار، گناوه و کرمانشاه منتشر شدهاند که نشان پیوستن اصناف و کسبه به اعتصابات سراسری هستند. در همین حال هشتگ اعتصابات-سراسری و هشتک «بازاری باغیرت» نیز به طور قابل توجهی در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است تا روز ۲۵ آبان این هشتگ نزدیک به یک میلیون بار توییت شده است. در آخر به امید شنیدن آن خبر خوش که ایرانیان عزیز در همه جای این کرهی خاکی، منتظر شنیدنش هستند.
بخش۳: بحث آزاد با موضوع حق امنیت و رفاه اجتماعی ( علل خیزش انقلابی مردم ایران) آغاز گردید: آقای رضا شایگان فرمودند: این انقلاب با جرقهای آغاز شد و مردم مانند آتشی بر زیر خاکستر به پا خواستند. آنها با هدف خونخواهی جوانان از دست رفته در راه آزادی به پا خواستند اما خواستار رفاه و امنیت اجتماعی به طور کل در همهی زوایای جامعه هستند. آقای محمد گلستانجو بیان داشتند: بر اساس اصل ۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران داشتن مسکن مناسب کمترین حق هر فرد است و اهمیت دادن به زندگی افراد در اولویت است. اما متأسفانه مردم از کمترین حق خود برخوردار نیستند. مسئولین کشور ایران که ادعای مسلمانی دارند چطور به قانون اساسی اهمیتی نمیدهند. آقای مجید بازداران فرمودند: کارهایی انجام شده در این سالها که در راستای قوانین اساسی ایران بوده مانند مسکن مهر، وام برای اشتغال. اما این کارها پس از مدت کوتاهی باعث ضرر و زیان شدیدی در جامعه شد. چون زیربنای درستی را دارا نبود. با وام اشتغال و تورم و خرابی بازار شخص وام گیرنده تنها با شکست مواجه میشد. این وام باید با سود چندین برابر پس داده شود؛ در صورتیکه شغلی در این بازار وخیم قابل اجرا نیست، یا مسکن مهر که زیرساخت ضعیف آن باعث به خطر افتادن جان خانوادههایی میشود که آنجا زندگی میکنند. آقای احد قربانی دهناری گفتند: تنها چیزی که الان مردم را از بیامنیتی رفاه و اجتماع نجات میدهد بالا بردن سطح آگاهی مردم است. وقتی دولت نمیتواند رو به بهبودی برود مردم باید آگاه شوند و حق خود را بگیرند. پرداخت اسکناس به عنوان دستمزد به کارگران نقدینگی زندگی آنها را به طور نامحسوس کم میکند. آقای احسان احمدیخواه گفتند: بیبرنامگی این دولت و زیرساخت فاسدی که مسئولین برای کشور ساختهاند ریشههای این کشور را ضعیف میکند. این کشور در صورتی بهبود پیدا میکند که ضعف از زیر ساختها برطرف شود و در همهی زمینهها جریان پیدا کند. آزادیهای فردی و اجتماعی تأثیر بسزایی در بهبود امنیت و رفاه اجتماعی دارد.
در پایان مسئول جلسه ضمن تشکر از دستاندرکاران منشی جلسه: خانم غزالهالسادات ابطحی، مسئولین ضبط صدا و تصویر: آقایان محمد گلستانجو، احسان احمدیخواه، ادمینها: احسان احمدیخواه، فرشیده پورآذران و دیگر همکاران خانمها و آقایان صادق نوری، سیاوش نوروزی و دیگر دوستانی که در جلسه حضور داشتند، ختم جلسه را در ساعت ۱۷:۴۰ اعلام نمودند.
گزارش جلسه سخنرانی کمیته دفاع از محیط زیست ۱۳ ژانویه ۲۰۲۳
نادیا مشرف قهفرخی
جلسه سخنرانی کمیته دفاع از محیط زیست در تاریخ ۱۳ ژانویه ۲۰۲۳ در ساعت ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی با حضور مسئول و اعضاء کمیته محیط زیست، سخنرانان، جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر در فضای مجازی زووم، یوتیوب، اپلیکشن و تلوزیون کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای نشست، مسئول جلسه خانم مینا آقابیگی ضمن خوش آمدگویی و خیرمقدم به تمامی حاضرین، جلسه را به صورت رسمی آغاز و سخنرانان و موضوع سخنرانی آنان را معرفی نمودند.
بخش١: آقای سپهر رضایی شایان گزارش و تحلیل موارد نقض محیط زیست در آذر ماه ۱۴۰۱ ایران را ایراد کردند: خبر: یک شرکت در جزیره خارگ به دلیل آلودگی نفتی جریمه شد مدیرکل حفاظت محیط زیست استان بوشهر گفت: یک شرکت در جزیره خارگ به دلیل آلودگی خاک براثر آلاینده بودن گودالهای نفتی جریمه شد. به گزارش خبرنگار مهر، فرهاد قلینژاد در جمع خبرنگاران اظهار داشت: حفاظت از محیط زیست و مقابله با آلودگیهای خاک، آب، هوا را به صورت جدی در دستور کار داریم و در این راستا برخورد قانونی صورت میگیرد. وی با اشاره به اینکه یک شرکت در جزیره خارک به دلیل آلودگی خاک بر اثر آلاینده بودن گودالهای نفتی محکوم شد افزود: محکومیت قطعی یکی از شرکتهای موجود در جزیره خارک به دلیل آلوده کردن خاک بر اثر آلاینده بودن گودالهای نفتی انجام شد، این خبر مغایر است با هدف ۱۴ سند ۲۰۳۰ یونسکو حفظ و استفاده پایدار از اقیانوسها و دریاها و منابع دریایی برای توسعه ناپایدار. خبر: آتشسوزی جنگلهای منطقه سنگده ساری با سوختن حدود ۲ هکتار مهار شد. فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی مازندران: ساری گفت: آتشسوزی در منطقه جنگلی پاجی میانا روستای کوهستانی سنگده بخش دودانگه شهرستان ساری دقایقی قبل مهار شد. سرهنگ مجید ذکریایی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا ضمن سپاسگذاری از اطلاع رسانی به موقع اهالی منطقه و کمک و مشارکت دوست داران طبیعت، بخشدار،ماموران یگان حفاظت محیط زیست، منابع طبیعی، دهیاران و شورای اسلامی در مهار این آتش سوزی، افزود: بررسی اولیه نشان میدهد که حدود ۲هکتار از جنگلها به صورت سطحی سوخته است که به نظر میرسد درختان بتوانند دوباره تجدید حیات کنند. وی با توضیح این که ۹۰ درصد درختان این منطقه به دلیل کوهستانی بودن خزان کردند شاهد انباشت ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتری لاشبرگها هستیم، تصریح کرد: از آن جایی که طبق اخطار هواشناسی، ماموران یگان حفاطت محیط زیست و منابع طبیعی در آماده باش هستند، حریق به موقع مهار شد، این خبر مغایر است با هدف ۱۵ سند ۲۰۳۰ یونسکو حفاظت، بازیابی و ترویج استفاده پایدار از اکوسیستمهای زمینی، مدیریت پایدار جنگلها، مبارزه با بیابانزایی، متوقف و معکوس نمودن فرسایش زمین و توقف از بین بردن تنوع زیستی و اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی.
بخش٢: آقای اصغر خدابنده سامانی سخنرانی خود را با موضوع بررسی و تحلیل کنوانسیون منطقهای کویت برای همکاری درباره حمایت و توسعه محیط زیست دریایی و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ایراد کردند: با درک این حقیقت که آلودکی محیط زیست دریایی منطقه مشترک بین ۸ کشور بحرین، ایران، عراق، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات عربی متحده به نفت و سایر مواد مضره یا سمی ناشی از فعالیتهای انسان در خشکی یا در دریا به خصوص از طریق تخلیه بیرویه و بدون نظارت این مواد و ایجاد خطر روزافزون برای حیات دریایی و شیلات و سلامت انسان واستفادههای تفریحی از سواحل و سایر تسهیلات رفاهی مینماید. خلیج فارس، این اکوسیستم آبی را با داشتن ذخایر نفت و گاز، سومین خلیج بزرگ جهان با مساحتی در حدود ۲۴۰ هزار کیلومتر مربع و عمق متوسط ۳۶ متر و حداکثر ۹۴ متر برشمرد که توسط هشت کشور احاطه شده است با توجه به خصوصیات ویژه هیدروگرافیک و اکولوژیک محیط زیست دریایی منطقه و آسیب پذیری خاص آن نسبت به آلودگی. با آگاهی از ضرورت حصول اطمینان از اینکه فعالیتهای مربوط به توسعه شهر و روستاها و در نتیجه استفاه از زمین باید به نحوی صورت پذیرد که حتی الامکان منابع دریایی و تاسیسات و وسایل رفاهی سواحل حفظ شود و این توسعه به محیط زیست دریایی لطمه وارد نسازد. با توجه به اینکه دولتهای منطقه مسئولیت خاصی برای حفظ محیط زیست دریایی آن به عهده دارند. با آگاهی از اهمیتی که همکاری و هماهنگی اقدامات بر اساس منطقهای با هدف حمایت از محیط زیست دریایی منطقه به سود کلیه طرفهای ذینفع من جمله نسلهای آینده دارد. با در نظر گرفتن کنوانسیونهای بینالمللی موجودی که با کمیسیون حاضر ارتباط دارند. به شرح زیر موافقت مینمایند: ماده ۱: تعریفات از لحاظ کنوانسیون حاضرمقصود از آلودگی دریایی داخل کردن مواد یا انرژی در محیط زیست دریایی به وسیله انسان به طور مستقیم یا غیرمستقیم میباشد که اثرات زیان بخش مانند آسیب منابع زنده و خطر برای سلامت انسان ومانع در فعالیتهای دریایی از جمله ماهیگیری و لطمه به کیفیت از لحاظ استفاه از آب دریا وکاهش وسایل رفاهی به بار آورد یا احتمال ایجاد اینگونه خطرات را در برداشته باشد. ماده ۲: شمول جغرافیائی که مهمترین بند این ماده: محدوده دریایی شامل آبهای داخلی دولتهای متعاهد نخواهد بود مگر در مواردی که به نحوی دیگر در کنوانسیون حاضر و یا در هر یک از پروتکلهای مربوطه تعیین شده باشد. ماده۳: تعهدات عمده عمومی: ۱: علاوه بر پروتکل همکاری منطقهای برای مبارزه با آلودگی ناشی از نفت و سایر مواد مضره در موارد اضطراری که همزمان با این کنوانسیون برای امضاء مفتوح گردیده است، دولتهای متعاهد در تنظیم و تصویب پروتکلهای دیگری که متضمن اقدامات و خط مشیها و ضوابط مورد توافق برای اجرای این کنوانسیون باشد همکاری خواهند کرد. ۲: دولتهای متعاهد ضوابط و قوانین ومقررات ملی مورد لزوم برای انجام مؤثر تعهد مقرر در بند الف این ماده را وضع و کوشش خواهند کرد که سیاستهای ملی خود را از این حیث هماهنگ سازند و برای این منظور یک مرجع ملی تعیین نمایند.۳: دولتهای متعاهد منتهای کوشش خود را به عمل خواهند آورد تا اطمینان حاصل کنند که اجرای این کنوانسیون موجب تبدیل یک نوع آلودگی به نوعی دیگر که ممکن است برای محیط زیست زیان بخش باشد نخواهد شد. پنج منبع اصلی آلودگی مورد بحث این کنوانسیون: از ماده ۴ تا ماده ۸: ماده ۴: آلودگی از کشتیها دولتهای متعاهد کلیه اقدامات مناسب را که طبق کنوانسیون و با رعایت مقررات قابل اجرای قوانین بینالمللی برای جلوگیری از آلودگی وکاهش آن ومبارزه با آلودگی در منطقه دریایی که از تخلیه عمدی یا تصادفی موادی از کشتیها ناشی میشود معمول خواهند داشت ومراقبت خواهند کرد که مقررات قابل اجرای بینالمللی مربوط به کنترل این نوع آلودگی منجمله سربار کردن و آب توازن مجزا و مخازن و روشهای شستشوی مخازن با نفت خام رعایت گردد. مهمترین چالش و نگرانی جدید درباره محیط زیست خلیج فارس حضور کشتیهای جنگی و ناوهای اتمی است. تاکنون شاهد تصادف سه فروند ناو جنگی اتمی که حاوی سوخت رادیواکتیو است در منطقه بودهایم که خوشبختانه نشت نداشته است و اگر این اتفاق بیافتد بیش از۶۰ کارخانه آب شیرین خلیج فارس که آنها نیز برای سلامت محیط زیست مضر هستند غیرقابل استفاده و موجب پیدایش بحران کمبود آب در منطقه میشود. ماده ۵آلودگی ناشی از تخلیه مواد زاید از کشتی وسایل نقلیه هوایی. دولتهای متعاهد کلیه اقدامات مناسب را جهت جلوگیری از آلودگی و کاهش آن و مبارزه با آلودگی در منطقه دریایی که از تخلیه مواد زائد و سایر مواد از کشتیها و وسایل نقلیه هوایی ناشی میشود معمول خواهند داشت و مراقبت به عمل خواهند آورد که مقررات قابل اجرای بینالمللی مربوط به کنترل این نوع آلودگی طبق آنچه در کنوانسیونهای بینالمللی مربوطه پیشبینی شده است به نحو مؤثری در منطقه دریایی رعایت گردد. تخلیه فاضلاب هواپیما در دریا اتفاق میافتد و قابل پیگیری نمیباشد. ماده۶: آلودگی ناشی از منابع واقع در خشکی. دولتهای متعاهد کلیه اقدامات لازم را برای جلوگیری و کاستن از آلودگی ناشی از موادی که از خشکی، از راه هوا یا مستقیما از ساحل به منطقه دریایی داخل میشود. از جمله مواد زاید و فاضلابها معمول خواهند داشت. تخلیه فاضلاب و زباله سکونتگاههای شهری و روستایی و پسماندههای کشاورزی به همراه سایر آلودگیها از جمله آب گرم خروجی از صنایع، مقادیر زیادی فوم، روغنهای سوخته، لاستیکهای فرسوده و آهنآلات اسقاطی به عنوان دیگر عواملی نام برد که ورودشان به فاضلابها باعث ایجاد بار میکروبی بالا، تجمع فلزات سنگین وافزایش سموم کشاورزی در محیطهای ساحلی میشوند که موجب تغییر شاخصهای فیزیکی و شیمیایی آب شده و میتواند باعث به خطر افتادن سلامت و کیفیت محیط زیست دریایی و تلفات موجودات آبزی شود. به علاوه کشورهای منطقه از جمله عربستان وایران در تلاش دسترسی به انرژی هستهای هستند که باید تدابیری برای جلوگیری از آلودگی زیست محیطی خلیج فارس و دریای عمان اندیشیده شود. ماده۷: آلودگی ناشی از اکتشاف و بهرهبرداری در بستر دریای سرزمینی و زیربستر آن و فلات قاره. دولتهای متعاهد کلیه اقدامات لازم را برای جلوگیری و کاستن از آلودگی و مبارزه با آن در منطقه دریایی که از عملیات اکتشافی وبهرهبرداری در بستر دریای سرزمینی و زیر بستر آن و فلات قاره ناشی میشود از جمله جلوگیری از حوادث و مقابله با موارد اضطراری آلودگی که موجب صدمه به محیط زیست دریایی میگردد به عمل خواهند آورد. مهمترین منابعی که به عنوان منابع آلاینده خلیج فارس به حساب میآیند، آلودگیهای نفتی هستند که به روشهای مختلف در خلیج فارس به وجود میآیند و محیط زیست خلیج فارس و دریای عمان را تهدید میکند. یکی از اینها تصادفاتی است که میان کشتیهای نفتکش اتفاق میافتد و دیگر عوامل نیز برخورد لنگر کشتیها با خطوط لوله دریایی؛ بهرهبرداری از چاههای نفت و نشتی که از آنها رخ میدهد و همینطور نشت مواد نفتی از اتصالات و خطوط لوله انتقال نفت است که اینها از موارد مهم و عوامل ایجاد آلودگی در خلیج فارس هستند. ۶۰ درصد ذخایر نفتی دنیا در خلیج فارس و در حال حاضر حدود ۹۰ درصد صادرات نفت و فرآوردههای نفتی توسط نفت کشهای دنیا از تنگه هرمز انجام میشود که بر اساس آمار سازمان بنادر و دریانوردی سالیانه ۴۰ هزار کشتی از این آبها تردد میکنند. فراوان است به شکلی که از ۱۶۰ سکوی نفتی حدود ۷۰ سکوی نفتی و ۲۵ پایانه صادرات نفتی در خلیج فارس فعال است و آمارها نشان میدهد که خلیج فارس یکی از آلودهترین خلیجهای دنیا است که بزرگترین آلودگی ایجاد شده در خلیج فارس به زمان جنگ ایران و عراق باز میگردد که ۸/۵ میلیون بشکه نفت در آن رها شد و بعد از آن آتشسوزی چاههای نفتی که باعث ورود حجم زیادی از نفت خام به دریا شد و علاوه بر آن آلودگی هوا در اثر سوختگی نفت که دامنه پراکندگی آن تا هیمالیا رصد شد و تحقیقاتی که در ایران برای طرح دعوی به دادگاه لایحه انجام شد نشان داد که حدود ۲۸ میلیارد دلار خسارت به اکوسیستم خلیج فارس وارد شده است ولی با این وجود باز هم تأثیرات این آلودگیها را هنوز شاهدیم. بهرهبرداری از منابع نامتعارف نفت و گاز در خلیج فارس در زمینه حفاری چاه از روش قدیمی و تزریق ماده آلاینده به آب. ماده ۸: آلودگی ناشی از سایر فعالیتهای انسان دولتهای متعاهد، کلیه اقدامات لازم را جهت جلوگیری و کاستن از آلودگی ناشی از احیای اراضی ولایروبیهای مربوط و لایروبی ساحلی به عمل خواهند آورد و اینگونه آلودگی مبارزه خواهند نمود. شناورهای صیادی را به خاطر نداشتن جای مشخص برای تردد یکی از عوامل آلوده کننده در خلیج فارس هستند لنجها و شناورهای موتوری از آلودهکنندگان به حساب میآیند که در حال حاضر ۵ هزار قایق موتوری که روغن موتور و مواد نفتی را در دریا رها میکنند در اسکله حقانی وجود دارند. کشور امارات بزرگترین جزیره مصنوعی جهان را در سواحل خود ایجاد کرده که مرزهای خشکی را تغییر داده و باعث ایجاد استرس بالایی به اکوسیستم منطقه شده است. تلاش صیادی را در حال حاضر بالاتر از ظرفیت قابل استحصال دانست که به دلیل مسائل سیاسی و معضلات اجتماعی تحت شعاع قرار گرفته است. همچنین ایشان، حفظ سلامت زیست محیطی اکوسیستم حرا و جزایر مرجانی را از ضروریات برشمردند و این در حالیست که در بخش توسعه آبزی پروری بخصوص پرورش ماهی در قفس، به ازای تولید هر تن ماهی پرورشی از قفسهای دریایی ۴۴ کیلوگرم ازت تولید میگردد و قابل توجه است که میزان ۲۰ میکروگرم در لیتر ازت برای درختان حرا و جوامع مرجانی زیان آور میباشد. فضولات ماهی پرورشی، مواد شیمیایی دارویی مورد استفاده در قفسها، تجمع مواد آلی از موارد قابل توجه در صنعت پرورش ماهی در قفس است که میتواند باعث بلوم جلبکی در منطقه شود. علاوه بر ورود مستقیم پسابهای صنعتی، خانگی و واحدهای شیرینسازی آب، در برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عراق و ایران، آلایندههای شیمیایی از طریق رودخانههای دائمی و فصلی نیز به اکوسیستم خلیج فارس وارد میگردند. ماده ۹: همکاری برای مقابله با موارد اضطراری آلودگی دولتهای متعاهد منفردا و یا مشترکا کلیه اقدامات لازم منجمله اقداماتی را که برای حصول اطمینان از آمادگی تجهیزات و وسایل کافی و پرسنل واجد شرایط به منظور مقابله با موارد اضطراری آلودگی در منطقفه دریایی بدون توجه به علت آن و برای کاهش یا رفع خسارت ناشی از آن ضروری است، معمول خواهند داشت. ماده ۱۰: همکاریهای علمی دولتهای متعاهد مستقیما یا در صورت لزوم از طریق سازمانهای ذیصلاح بینالمللی در زمینه تحقیقات علمی، کنترل و ارزیابی مربوط به آلودگی در منطقه دریایی همکاری خواهند نمود و اطلاعات حاصله و دانستنیهای علمی را جهت اجرای این کنوانسیون و هر یک از پروتکلهای آن مبادله خواهند کرد. ب: دولتهای متعاهد که با همکاری سازمانهای صلاحیتدار منطقهای یا بینالمللی به منظور تدوین وایجاد هماهنگی برنامههای ملی تحقیقاتی ومراقبت وارزیابی مربوط به هر گونه آلودگی در منطقه دریایی و همچنین ایجاد شبکه منطقهای به منظور حصول اطمینان از هماهنگی این برنامهها یا یکدیگر همکاریهای بیشتری خواهند کرد. بدین منظور هر دولت متعاهد مرجع ملی مسئول تحقیقات وکنترل آلودگی در قلمرو ملی خود تعیین خواهد نمود و در برنامههای بینالمللی برای تحقیقات وکنترل آلودگی در خارج از قلمرو خود دکتر مرتضوی اشاره نمودند که سهم مطالعات انجام شده بر روی فلزات سنگین در ایران را ۷۱ درصد، کویت عربستان و امارات جمعاً ۱۲ درصد، بحرین و قطر را هریک هشت درصد گزارش نمودهاند و از تعداد ۲۲ فلز و عنصر مطالعه شده، بیشترین مطالعات مربوط به سرب، کادمیوم، ارسنیک و جیوه بوده و ماهیان مورد مطالعه هامور معمولی، شعری، صافی و شیر بودهاند. اشاره کردند که مطالعات در خصوص میکروپلاستیکها در خلیج فارس نسبت به سایر مناطق جهان عقب بوده و کارهای مطالعاتی کمتری انجام شده است. بیشترین مطالعات میکروپلاستیکها در آب و رسوبات دریایی ۴۴ درصد، آبزیان ۲۸ درصد، محیط زیست خشکی ۱۲ درصد، آبهای شیرین ۹ درصد و در فاضلابها ۷ درصد میباشد، شرکت خواهند نمود. ماده ۱۱: ارزیابی محیط زیست الف: هر یک از دولتهای متعاهد کوشش خواهد کرد در کلیه فعالیتهای برنامه ریزی که متضمن اجرای پروژههایی در داخل سرزمین خود و به خصوص در مناطق ساحلی که ممکن است خطر ایجاد آلودگی در منطقه دریایی نماید، ارزیابی اثرات بالقوه این فعالیتها را بر محیط زیست منظور نماید. ماده ۱۳: مسئولیت و جبران خسارت دولتهای متعاهد، متقبل میشوند که در تدوین و قبول مقررات وروشهای مربوط به تعیین موارد زیر با یکدیگر همکاری کنند: الف: مسئولیت مدنی و جبران خسارت ناشی از آلودگی محیط زیست دریا، با درنظر گرفتن مقرارت بینالمللی مربوطه ب: مسئولیت و جبران سخارت از نقض تعهدات این کنوانسیون و پروتکلهای آن. ماده ۱۴: مصونیت ناشی از حاکمیت دولت کشتیهای جنگی یا سایر کشتیهایی که در خدمت یا مالکیت دولت بوده و برای خدمات غیربازرگانی مورد استفاده قرار میگیرند مشمول مقررات این کنوانسیون نخواهند بود. هر یک از دولتهای متعاهد تا حدالامکان کوشش خواهد کرد که کشتیهای جنگی خود وکشتیهای دیگر که متلعق به آن دولت بوده یا به وسیله آن اداره و فقط برای خدمات بازرگانی دولتی بکار برده میشوند مقررات این کنوانسیون را در جلوگیری از آلودگی محیط زیست دریایی رعایت کنند. ماده۱۶: سازمان منطقهای برای حمایت از محیط زیست دریایی دولتهای متعاهد بدینوسیله یک سازمان منطقهای برای حمایت از محیط زیست دریایی تاسیس میکنند که مقر دائمی آن در کویت قرار خواهد داشت. ماده ۲۶: امضاء کنوانسیون حاضر و پروتکل همکاری منطقهای برای مبارزه با آلودگی ناشی از نفت و سایر مواد مضره در موارد اضطراری از تاریخ ۲۴ آوریل تا ۲۳ ژوئیه ۱۹۷۸ در کویت برای امضاء هر یک از دولتهای شرکت کننده در کنفرانس نمایندگان تامالاختیار منطقهای کویت درباره حمایت از محیط زیست دریایی و نواحی ساحلی که از ۱۵ تا ۲۳ آوریل ۱۹۷۸ به منظور تصویب کنوانسیون و پروتکل تشکیل گردی مفتوح خواهد بود. ۳۰ ماده تاریخ انعقاد،۲: آوریل ۱۹۷۸تاریخ لازمالاجرا شدند، یکم ژوئیه ۱۹۷۹تاریخ عضویت ایران، یکم ژوئن ۱۹۸۰محل انعقاد، کویت محل دبیرخانه، به صورت سازمان منطقهای حمایت محیط زیست دریایی، کویت مرجع نگهدارنده اسناد، دولت کویت زبانهای رسمی پروتکل، فارسی، عربی، انگلیسی مرجع ملی پروتکل در ایران، سازمان حفاظت محیط زیست الحاقیههای ایران به این کنوانسیون قانون پروتکل راجع به حمایت محیط زیست دریایی در برابر منابع آلودگی مستقر در خشکی در ۱۶ ماده و ۳ ضمیمه مصوب ۰۹/۱۲/۱۳۷۱ پروتکل حفاظت از تنوع زیستی و ایجاد مناطق حفاظت شده الحاقی به کنوانسیون منطقه ای کویت جهت همکاری درباره حفاظت از محیط زیست دریایی در برابر آلودگی مصوب ۲۸/۰۱/۱۳۹۱ پروتکل همکاری منطقهای برای مبارزه با آلودگی ناشی از نفت و سایر مواد مضر در موارد اضطراری کویت ۱۳۵۷ شمشی با هزینه ۶.۳ میلیون دلار در ۲.۵ سال اول که سهم ایران ۲۸.۴ درصد بود. کنوانسیون حقوق دریاها ۱۹۸۲ در سطح ملی مهمترین کنوانسیون و قانونی که در خصوص بحث آلودگی نفتی داریم قانون حفاظت از دریاها و رودخانههای قابل کشتیرانی در مقابل آلودگی مواد نفتی است که در سال ۱۳۸۹ در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. اصل پنجاهم قانون اساسی. قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست. مصوبه ۲۸/ ۳ / ۱۳۵۳ و اصلاحیه ۲۴/ ۸ / ۱۳۷۱. آثار و پیامدهای زیست محیطی آلودگی آبهای دریای خلیج فارس الف: مرگ مرجانها در دنیا دو اکوسیستم وجود دارد که از لحاظ تنوع زیستی منحصر به فرد است. در خشکی جنگلهای حارهایی و در دریا آب سنگهای مرجانی که گفته میشود مرجان دریای نقش بسزایی در اکوسیستم دریایی دارد. مرجانها منبع غذایی بسیار مهمی برای آبزیان محسوب میشوند. خلیج فارس به عنوان یکی از زیستگاههای مرجانهای دریایی است اما طی چند سال اخیر به دلیل صید بیرویه توسط غواصان و افراد سودجو و فروش آنها، مورد تهدید جدی واقع شده است. ب: مرگ دلفینها ۵ تا ۷ گونه دلفین در خلیج فارس وجود دارد و به طور کلی بیش از ۱۰۰ هزار دلفین در خلیج فارس و دریای عمان زندگی میکند. ج: از بین بردن لاک پشتهای دریایی: عمده سواحل ایران که لاک پشتها را در خود پرورش میدهد عبارتند از: جزایر لاوان، قشم، شیدور و لارک و کیش در چند دهه گذشته عوامل مختلف از جمله صید و شکار، تخریب زیستگاهها و مناطق تخم گذاری و این اواخر با ایجاد انواع آلودگیها قدرت بقای کمتری دارند به طور کلی در حال حاضر تنها جمعیت انگشت شماری از آنها از سیل خطرات متعدد در امان ماندهاند که این جمعیت هم به شدت در معرض کاهش هستند زیستگاههای موجود در خشکی که لاک پشتها، به خصوص هنگام تخم ریزی به آنها مراجعه میکردند مورد تهدید قرار گرفته است. این تهدیدات شامل: ساخت اسکله و بنادر، شهرکهای ساحلی همراه با حضور انسانها، برداشت شن و ماسه، افزایش زباله، تخلیه فاضلاب، احداث جاده در سواحل، تردد افراد و وسایل نقلیه در سواحل، نور مصنوعی سواحل و فرسایش هستند. راه کارها و پیشنهادات: باید به نظام مسئولیت کیفری توجه و تمرکز شود بنابراین هم، نظام مسئولیت مدنی و هم مسئولیت کیفری باید توامان با هم مورد توجه قرار گیرد. زیرا وقتی آلودگی اتفاق افتاد خسارتی که به محیط زیست دریایی وارد میشود غیرقابل جبران است، بنابراین باید تمرکز ما بر پیشگیری باشد. در بین کنوانسیونهای گفته شده کنوانسیون مارپل تنها کنوانسیون بینالمللی است که به نظام مسئولیت کیفری با هدف مقابله با آلودگی نفتی دریایی و پیشگیری از آن اشاره کرده است. اما یکی از ایرادات همین کنوانسیون هم اینکه فقط موارد آلودگی دریایی با منشا کشتی را جرم تلقی کرده و بخش مهمی از منابع آلاینده یعنی سکوها و سازههای فراساحلی را نادیده گرفته است، بنابراین نیاز است که توجه بیشتری به پیشگیری از وقوع آلودگیهای نفتی شود و یکی از این بحثهایی که میتواند در این زمینه کمک کند اینکه علاوه بر در نظر گرفتن مجازاتهای سنگین؛ وزارت نفت ملزم به نوسازی خطوط لولههای انتقال نفت شود تا از نشت و بروز آلودگی جلوگیری شود. شناسایی مخاطرات زیست محیطی خلیج فارس. آلودهزدایی و پاکسازی به موقع بندرها و آبراهها به روش مناسب پس از شیوع و انتشار آلودگی. تدوین برنامه مدیریت زیست محیطی مناطق ساحلی.
بخش۳: آقای قندیل دادخواه سخنرانی خود با موضوع اثر سدسازی بر محیط زیست ایران ایراد کردند: جهان در آینده نزدیک دچار بحران کمآبی خواهد شد. کل موجودی آب در سیاره ما که تحت نام هیدروسفر میشناسیم حدود ۱۳۶۰۰۰۰ کیلومتر مکعب است. نزدیک به ۲/۹۷ درصد از این مقدار آب شور و تنها ۷/۲درصد باقیمانده آب شیرین. است به همین دلیل دانشمندان سعی داشتند با ارائه روشهایی به ذخیره آب بپردازند و از هدر رفتن آن جلوگیری کنند. این امر و در کنار آن تولید انرژی از آب موجب پیدایش علم مهندسی سد به عنوان بهترین روش در مهار آب شیرین شده است. که البته در کنار فواید این روش، متأسفانه سدسازی اثرات زیان بار زیست محیطی زیادی به همراه دارند که مخصوصا در ایران با توجه ناکارآمدی اکثریت پروژهها به دلیل عدم نظارت و عدم مدیریت صحیح اجرا این پروژهها بیشترین اثرات زیست محیطی رو به همراه دارند که سعی خواهیم کرد به تعدادی از این زیانهای زیست محیطی بپردازیم: تعریف ارزیابی زیست محیطی ارزیابی اثرات زیست محیطیEIA عبارت است از فرایند و جریان بررسی و مطالعات رسمی جهت پیش بینی اثرات فعالیتها و عملکردهای یک پروژه بر محیط زیست، سلامت انسانها و رفاه اجتماعی. این فرایند شامل شناسایی و ارزیابی سیستماتیک پیامدهای پروژهها، برنامهها و طرحها بر اجزای فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی محیط زیست است. این نظارت شامل مراحل طراحی، مراحل اجرای پروژه، پس از آغاز بهرهبرداری از آن میباشد. بطور کلی تأثیرگذاری محیط بر دریاچه سد و سد و همچنین اثر متقابل این سازه و دریاچه آن را در محیط میتوان در قالب اثرات زیست محیطی سدها مورد بررسی و تحقیق قرار داد. این اثرات ممکن است به چند صورت ظاهر شوند: اثرات فیزیکی و شیمیایی یک سد را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: اثر احداث سد بعنوان مانعی در حرکت و عبور اجسام شناور در مسیل رودخانه نظیر درختان، ماهیان و مانند اینها. در این مورد همه سدها اهمیت دارند و بیشترین اثر را درقبال ممانعت از عبور اجسام شناور برجای میگذارند. وقوع سیلابهای زیاد ناشی از رهاسازی آب سرریزها و تخلیه کنندهها موجب تغییرات عمده فیزیکی و شیمیایی و بیولوژیکی در پایین دست سدها میگردد. تراوش آب ازسرریزهای سد میتواند باعث فوق اشباع شدن آب از گازهای موجود در هوا شود این حبابهای گاز در داخل بافتهای ماهی جذب شده و میتواند باعث بیماری و در نهایت مرگ ماهی شود. فوق اشباع شدن آب از گاز، مشکل مهمی در رودخانهها است. کارشناسان دریافتند که وجود فشار زیاد ناشی از سقوط آب از سر ریزهای سد به درون مخزن باعث میشود که گازهای اتمسفری در آب، محلول شده و مخزن به صورت فوق اشباع در آید. اثر خروج آب گل آلود حاوی مواد رسوبی به روی مناطق پایین دست سد و محیط زیست منطقه نیز بسیار مهم است. اثر یک سد بر تغییرات سطح آب زیرزمینی جز مهمترین اثرات سدها میباشد. سدهای مخزنی و برق آبی بدلیل دارا بودن حجم زیادی از آب بیشترین تأثیر را در این مورد دارند. دریاچههای بزرگ سد با تشکیل مه و بالا بردن نم نسبی در محدوده دریاچه موجب تغییرات آب و هوایی در مقیاس خرد اقلیم میشوند. تأثیر سدهای توریستی بر آب و هوا به علت گسترش وسیع باغها و ویلاها و جنگلهای مصنوعی ساخت دست بشر بیشتر از بقیه است. اثرات احداث سد بر رسوبات و بستر رودخانه اثر احداث سد به عنوان کاهش نسبی یا کلی مواد جامد و رسوبات رودخانهای که در مخزن و یا دریاچه سد رسوب میکنند. این امر توازن طبیعی پتانسیل رسوبگذاری را در پایین دست سد بهم زده و موجب فرسایش شدید مسیر رودخانه پایین دست میگردد.در این مورد سدهای کنترلی بیشترین اثر را برجای میگذارند که به دلیل تخلیه مکرر آب پشت سد درمواقع سیلابی میباشد. در این مورد میتوان به اثر سد در تغییرات بستر رودخانه اشاره کرد: معموًلاً آبی که در پشت سدها ذخیره میشود حاوی مقادیر زیادی لای و سیلت است که این لای و سیلت در پشت سدها انباشته میشوند و آبی که از سد سرزیر میشود فاقد لای و سیلت بوده و سرعت تند این آب در هنگام برخورد به رودخانه باعث تشدید فرسایش رودخانه میشود. سطح اساس پایینترین نقطهای است که یک رودخانه میتواند تا آنجا بستر خود را فرسوده کند. هر تغییری در سطح اساس سبب میشود تا رودخانه فعالیتهای خود را با آن تنظیم نماید. وقتی در مسیر رودخانه سدی ساخته میشود، مخزن سد سطح اساس رودخانه را بالا میبرد. در بالا دست سد، شیب رودخانه کاهش مییابد و سبب کاهش سرعت و قدرت حمل آن میشود. در نتیجه رودخانه با رسوبگذاری مواد، به سازندگی و بالا بردن مسیر خود ادامه میدهد. این فرآیند تا آنجا ادامه پیدا میکند که شیب رودخانه برای حمل بار خود مناسب شود بنابراین در پایین دست سد باعث پایین بردن سطح اساس رودخانه میشود به نحوی که باعث فرسایش مجدد کف رودخانه شده واین روند تا زمانی که رود خانه به حالت تعادل برسد ادامه مییابد. وقتی رودخانه به تعادل رسید این سیستم خود تنظیم شده میشود و هرگونه تغییر در خصوصیات رودخانه باعث میشود که رودخانه روندی را طی کند تا به نحوی اثر این تغییرات را خنثی کند. تغییر سطح اساس، تا زمانی است که رودخانه متعادل میشود. که این متعادل شدن، هزینههای زیادی بر دوش محیط زیست منطقه میگذارد. اثرات بیولوژیکی سدها: سدها باعث کاهش غلظت مواد غذایی در پایین دست سد میشود و اثرات نامطلوبی بر جامعه نباتی و حیوانی آن ناحیه میگذارند.کاهش غلظت مواد غذایی در پایین دست سدها در هر چهار نوع سد مورد بحث برق آبی، مخزنی، کنترل سیلاب و توریستی به یک میزان میباشد. دریاچه سد در بالا دست سد موجب نابودی و زیر آب رفتن پوشش گیاهی و جنگلی میگردد. وهمچنین باعث از بین رفتن گونههای جانوری و جایگزینی با گونههای سازگارتر میشود. در دریاچه کم عمق، رشد و نمو گیاهان آبی موجب وارد آمدن خسارت به ماهیها گشته و محیط مناسبی برای تخم ریزی حشرات فراهم میکند. لایه بندی حرارتی: چون جریان طبیعی رودخانهها درتابستان کم است بنابراین چند لایه در آب به وجود میآید یعنی آب گرمتر در بالا و آب سردتر در پایین قرار میگیرد. چون امکان رساندن هوا به لایههای زیرین وجود ندارد،در این لایهها اکسیژن، کاهش مییابد. ازآنجا که این لایهها بسیار سرد بوده و اکسیژن محلول آن نیز کم است، ماهیان نمیتوانند درآنجا زندگی کنند. زمانی که آب لایههای زیرین، از توربین نیروگاه عبور میکند چون دارای اکسیژن محلول کمی است میتواند باعث غیرقابل سکونت شدن رودخانه پایین دست سد میشود. به علاوه نبود اکسیژن در آب لایههای زیرین باعث میشود. که بعضی از فلزات موجود در سنگهای اطراف، راحتتر در آب حل شوند و این فلزات در رودخانه پایین دست سد آزاد شده و مشکل آفرین شوند. اثر سدهای توریستی بر حیات وحش و پوشش گیاهی بیشتر از دیگر سدها میباشد و این به دلیل حضور بشر در مناطق اطراف سد و نیز گسترش وسیع باغات، ویلاها و جنگلهای مصنوعی میباشد. لیکن سدهای کنترل سیلابی به علت کوچکتر بودن دریاچه کمترین اثر را بر پوشش گیاهی خواهند داشت زیرا مساحت کمتری از زمین به زیر آب میرود و نیز اثر کمتری برآب و هوا میگذارند. اثرات بیولوژیکی سدها بر رودخانهها. رودخانهها بر حسب اینکه دارای آبهای جاری تند یا آرام میباشند دارای ویژگیهای زیستی متفاوتی هستند. هنگام بهرهبرداری از یک سد، سرعت جریان آب رودخانه در آن قسمت دچار دگرگونی میشود و این تغییرات تا کیلومترها در پایین دست و بالا دست سد تأثیر خود را میگذارد. به عنوان نمونه جلبکها از گیاهان مهم آبهای روان به شمار میآیند. معمولا در بخشهایی که سرعت جریان آب زیاد است، این جلبکها از نوع چسبنده هستند و بر عکس در پایین دست رودخانه که سرعت جریان آب کاهش مییابد، زمینه برای شکلگیری جلبکهای فیتوپلانکتونی مساعدتر میشود.در بالا دست سد، که دریاچه سد تشکیل می شود سرعت جریان آب تا حد زیادی کم میشود و این خود باعث انباشته شدن لای و سیلت در آن میشود که این مساله میتواند در حیات جلبک چسبنده تأثیر سوء گذاشته و آنها را نابود کند و با نابود شدن یک حلقه از اکوسیستم، نابودی حلقههای دیگر را که زنجیره اکوسیستم را تشکیل میدادند، تسریع بخشد. تأثیر در خود پالایی رودخانهها یکی دیگر از مسائلی که در رابطه با رودخانههایی که به سد وارد میشوند قابل بررسی میباشد، تخلیه زباله و فاضلابهای خانگی و صنعتی و هرز آب کشاورزی میباشد. چون در حالت عادی رودخانه خاصیت خود پالایی دارد و میتواند به مرور زمان در طول حرکت بار آلودگی خود را از طریق گرفتن اکسیژن کم کند. سدها باعث میشوند که سرعت رودخانه کاهش یابد تا به حالت سکون در پشت سدها برسد و این موجب میشود که تأثیر خود پالایی رودخانهها کاهش یابد و به مرور زمان با تجمع مواد آلوده کنند در پشت سدها باعث آلودگی جانداران ساکن در دریاچه سدها و نیز آلودگی خاکهای اطراف سدها گردد و علاوه بر این چون از آب پشت سدها برای مصارف گوناگون استفاده میگردد میتواند باعث انتقال این آلودگیها به انسان و سایر موجوداتی که در اکوسیستم اطراف سدها زندگی میکنند گردد. اثرات مضر بر کشاورزی. سدها مانع رسیدن رسوب به پایان دست و باعث عدم حاصلخیزی زمینهای کشاورزی آن منطقه میشوند. آب پشت سدها باعث تغییر در سطح آبهای زیر زمینی و به دنبال آن شور شدن زمین میشود. زمینهای کشاورزی و باغهای حاصلخیز اطراف رودخانه در اثر احداث سد به زیر آب میروند. در ادامه میخواهم اشارهای به سد سیوند و گتوند داشته باشم و اثرات مخرب این ۲ سد رو خلاصهوار خدمتتان عرض کنم. در مورد اثرات مخرب سد سیوند بر محیط زیست اطرافش نیز میتوان بیان کرد که این سد باعث کم شدن حجم آب دریاچه بختگان در نی ریز میشود. با خشک شدن دریاچه نی ریز، پرندگان مهاجر و کوچ کننده هم دیگر به سوی نیریز نیامده، در نتیجه اکوسیستم بهم خورده و کویر به معنای حقیقی آن به وجود میآید و سطحی در حدود 125 هزار هکتار بیش از دو برابر مساحت کشور سنگاپور بر سطح کویرهای ایران افزوده میگردد. در حال حاضر این خشک شدن باعث مرگ دستههای زیادی از فلامینگوها در زبان فارسی مرغ آتشین یا مرغ حسینی شده است. همچنین چاههای پیرامون دریاچه، نخست شور همانگونه که برخی از آنها هم اکنون شدهاند و پس از آن تلخ خواهند شد یعنی زه دریاچه را خواهند کشید که دیگر نه تنها کوچکترین سودی برای کشاورزی نخواهد داشت بلکه باعث ناباروری زمینهای کشاورزی نیز خواهد شد. با وزش هر نسیمی، نمکهای زمینهای شورهزار کف دریاچه همچون پردهای بر روی زمینهای کشاورزی کشیده خواهند شد. نمکهای بادآورده برای تندرستی انسانهای ساکن و جانوران اهلی و وحشی هم زیانآور خواهد بود و بیماریهای پوستی، ریوی و چشمی افزایش خواهند یافت. باتوجه به مقایسه اثرات زیست محیطی سدهای موردنظر مشاهده میشود که در شرایط درنظر گرفته شده و با لحاظ نمودن تنها اثرات مخرب زیست محیطی این سدها، سد کنترل سیلاب کمترین و سد مخزنی بیشترین اثر مخرب را بر محیط زیست منطقه خواهند گذاشت. در ضمن هرچه اندازه سد بزرگتر باشد تأثیرات آن نیز بر محیط زیست بیشتر است. البته پروژههای کوچک سدسازی که از نظر بعد زمانی و مکانی باهم فاصله دارند نیز میتوانند دارای اثرات تجمعی باشند و به عنوان نمونه کیفیت آب رودخانه و به خصوص اکسیژن محلول در آن را شدیدا کاهش دهند. و اما سد گتوند، لکه سیاه برجای مانده از دولت دهم بر پیشانی محیط زیست ایران است. سدی که هم اکنون نیز سازندگانش آن را نعمتی برای جلگه خوزستان میدانند. تنها دستاورد این سد برای خوزستان، از بین رفتن زمینهای کشاورزی منطقه و افزایش ۲۵ درصدی شورآب کارون است. نزدیک به چند سال از اعلام نظر تیم تحقیقاتی دانشگاه تهران درخصوص طرحهای علاج بخشی سد گتوند میگذرد اما خبری از علاج بخشی موزه عبرت محیط زیست ایران نیست و سد گتوند هر روز قربانی بیشتری از محیط زیست ایران میگیرد. مهمترین مشکل سدهای ایران پدیده فرسایش وتجمع رسوبات در مخازن سدها میباشد که عمر سدها را کاهش میدهد وسرمایه ملی را نابود میکند. در کشور ما بسیاری از بندها و سدهای کوتاه با معماری غیرمهندسی ساخته شدهاند. در برخی سدها به دلایل سرریزی سد، تجمع رسوب، استفاده از مصالح نامناسب و طراحی غلط مولفههای جنبی، این بند وسدها از بین رفته و غیرقابل استفاده ماندهاند. گاهی اوقات در تعریف اهداف سد نیز مغایرتهایی با طبیعت مشاهده میشود از جمله سد کرج که برای تامین آب تهران اختصاص دارد، آب حوضه آبریز کرج را به محل دیگری انتقال میدهد. لذا اثرات ناگوار آن به صورت افت سطح آب زیرزمینی، کاهش کیفیت آب زیرزمینی و هجوم آب شور به دشت پایین دست کرج خطر نابودی سفره آبی را در پیش دارد و ناحیه سر سبز شهریار و کرج را به بیابان تبدیل میکند. در مناطق شمالی کشور ایران شرایطی مانند کشور سریلانکا وجود داردو همواره مشکلاتی بر راه ساخت سدها وجود دارد، از جمله این مشکلات میتوان نابودی جنگلها، خسارت به اراضی کشاورزی، غرقاب شدن روستاها و اجبار در جابجایی مردم، لغزش شبیها، تجمع رسوب در پشت سدها و آلودگی آب را نام برد. در سدهای جنوب کشور به دلیل ارتفاع کم منطقه از سطح دریا و مقدار تبخیر نسبتا زیاد از سطح دریاچه، همچنین ورود مواد آلی، فاضلابهای روستایی، کودهای شیمیایی وجریانهای سطحی با مقدار هدایت الکتریکی EC زیاد و نمک بالا به دریاچه، احتمال لایه بندی در دریاچه سد وجود دارد که این امر موجب کاهش کیفیت آب دریاچه خواهد شد. از جمله میتوان به سد میناب به عنوان نمونه بارز از گندیدن آب اشاره نمود. ارائه راهکارهای زیست محیطی. میتوان با انجام برخی اقدامات آثار منفی سدها را کاهش داد به عنوان نمونه: ارائه راهکارها برای منابع فیزیکی: کاهش هیدروپیک مولدهای برق آبی در جهت حفظ محیط زیست از جمله در دسترسترین روشها برای کاهش اثرات زیانبار سدها میباشد. هیدروپیکهای ناشی از قطع و وصل متناوب توربینهای مولد برق آبی از یک سو باعث فرسایش بستر رودخانه میشود و از سوی دیگر نظم و فرکانس حرارتی بالای این هیدروپیکها اثرات خطرناک و فاجعه باری بر محیط زیست رودخانهها میگذارد. چنانچه جریان طبیعی رودخانه تغییرات کمی داشته باشد محیط زیست متحمل آسیب چندانی نشده و شاید بتوان گفت این حالت برای محیط زیست بهترین حالت است. لذا بازسازی زیستگاه و تلاش برای تضعیف هیدروپیک مولدهای برق آبی که به رودخانه میرسند اقدامی مؤثر درجهت حفظ زیستگاه خواهد بود. با ترکیب تکنیکهای مختلف و اقدامات عملی مانند حفظ مخازن یا کاهش نوسانات توربین این کار امکانپذیر خواهد بود. در مواردی هک از انرژی برق آبی برای زمانهای اوج مصرف استفاده میکنند، اثرات مخرب شدیدتر از دیگر شرایط است. در این سدها مقدار زیادی آب ذخیره میشود تا هنگام اوج مصرف، سریعا توربینها را به جریان اندازد. ایجاد نوسانات سطح آب رودخانه هنگام این عملیات، اثرات نامطلوب زیست محیطی و اجتماعی درپی دارد. باتوجه به حساسیت کنونی نسبت به مسائل زیست محیطی، چنین پروژههایی مجاز به ادامه این عملیات نیستند. برای رفع مشکلات در دورههای اوج مصرف، میتوان ازنیروگاه توربین گازی، نیروگاه زغال سنگی یا برنامههای ذخیرهسازی و تشویق به منظورمصرف کمتر انرژی استفاده کرد. کاربران نیروگاهها هنگام تغییر توان موردنیاز برای ژنراتور، ترجیح میدهند که به جای توقف، وضعیت تیغهها را تغییر دهند. چنین اعمالی باعث بروز اغتشاش شدید و مرگ بیشتر ماهیان عبور کرده، خواهد شد. این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد که اگر توربین با کارایی نزدیک به ماکزیمم حد ممکنه کار کند نه تنها بازده تولید برق بیشتر خواهد بود بلکه باعث خواهد شد که ماهیان سالم بیشتری از توربین عبور کنند. امروزه در سدهای بزرگی که مثلا بر روی رودخانه کلمبیا زده شده است، بیش از ۱۰ توربین و ژنراتور در خط قرار دارند که مؤثرترین روش راهبری آنها این است که درصورت عدم نیاز، تعدادی در تولید بوده و بقیه متوقف شوند. باید از تخلیه کنندههای تحتانی که در معبر و مسیر جریانهای اصلی رسوب قرارمیگیرند استفاده نمود. برخی مزایای احداث سدها: با وجود ذکر مضرات بسیار سدها دارای فوایدی میباشند که در بعضی موارد با رعایت نکات ضروری حفظ محیط زیست و باستانی و بقیه ی نکات احداث آنها مقروم به صرفه میباشد. در زیر به برخی از این فواید اشاره میکنیم: حفظ آب ناشی از ذوب برف و آب باران و استفاده از آن درمواقع مورد نیاز و به حداقل رساندن تلفات آب. تامین آب جهت مصارف شرب، کشاورزی و صنعتی. کنترل سیلابها و حفاظت مناطق پایین دست و کاهش خسارات به محصولات کشاورزی. تغذیه سفرههای آب زیرزمینی. امکان کشترانی و حمل و نقل در دریاچه سد به منظور انتقال کالا و جابجایی مردم. تولید و ذخیرهسازی انرژی الکتریکی استفاده از دریاچه جهت مقاصد ورزشی، تفریحی و توریستی. همچنین در جهت پرورش ماهی ماهیگیری. تبدیل دریاچه سد به سیستگاه طبیعی و نقش آن در حفظ و حمایت گیاهان و جانوران آبزی و کنار آبزی منطقه. بهبود آب وهوا در مقیاس محلی و سبز کردن بیابانها، کنترل و افزایش دبیهای کم رودخانهها. نتیجهگیری: همانطور که در اینجا بحث شد، سدها اثرات مخرب و همچنین مفید زیادی دارند. سدها در هنگام ساخت و بهرهبرداری تغییرات نامناسب فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی، بهداشتی و نهایتا تغییرات شدید اکولوژیکی را در اقصی نقاط جهان پدید آوردهاند. سدهای چند منظوره دارای بزرگترین نقاط قوت و ضعف هستند. در کل باید کوشش کرد که اثرات مضر و مفید زیست محیطی و همچنین اجتماعی ارزیابی شوند تا این هزینهها به عنوان بخشی از ارزیابی اقتصادی یک پروژه سد، ملحوظ گردند. ملاحظه مسائل زیست محیطی در تمام مراحل اجرایی یک پروژه مهمترین وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست در کشورهای مختلف جهان است. استفاده از تجربیات ارزشمند سایر ملل که به بهای گزافی حاصل شده است، میتواند برای دیگر کشورهای در حال توسعه آموزنده و مفید واقع شده و از تکرار همان اشتباهات در دیگر نقاط جهان، جلوگیری نماید.
بخش۳: بحث آزاد با موضوع هوای پاک در ایران آغاز گردید: خانم آقابیگی فرمودند: هوای پاک اولین نیاز انسانها برای ادامه حیات است. آقای برومند فرمودند: از کشوری که هیچگونه اطلاعاتی درباره اقتصاد و صنایع و رفع مشکلات محیط زیست ندارند باعث شدند که آلودگی رو به روز افزایش پیدا کند و چون درآمدزایی خوبی از این راه دارند نمیخواهند هوای پاک داشته باشیم و بزرگترین مراکزی که آلودگی ایجاد میکند صنایع بزرگ دولت و سپاه هستند و میلیاردها پول گرفتند که سازمان ایجاد هوای پاک را تاسیس کردند و میلیاردها پول میگیرند و هیچ اقدام مفیدی اجرا نکردند و شهرداری عوارض قطع درختان و موارد دیگر را زیاد کرده است و درآمد شهرداری بابت این جریمهها بسیار بالا رفته ولی عملا هیچ اقدامی برای جبران خسارت و هوای پاک انجام ندادند. آقای خدابنده سامانی فرموند: کشورهای پیشرفته از امکانات به روز برای صنایعشان و کارخانهها استفاده میکنند درحالیکه دولت ایران اکثر تجهیزات صنعتی از دهه پنجاه است و توان تولید گاز و برق را ندارند و به مازوت متوسل شدند. آقای کاوه قزلباش فرموند: متأسفانه در گزارشات اعلام شده از هواشناسی در سال ۱۴۰۱ در تهران فقط دو روز هوا پاک بوده است و متاسفانه به خاطر کمبود گاز کارخانهها به سوخت مازوت روی آوردهاند. آقای جعفری فرموند: دولت با پخش مواد بیولوژیکی و آلودگی هوا به نحوی سعی در سرکوب و ساکت نگه داشتن مردم دارند به عنوان مثال سوخت مازوت عواقب بسیار خطرناکی مثل سرطان خواهد داشت درحالیکه سران دولت به هیچ عنوان زیر بار این که سوخت ایران استاندارد نیست نمیروند.
در پایان مسئول جلسه از دستاندرکاران اجرایی منشی جلسه: خانم نادیا مشرف قهفرخی، مسئولین ضبط و تدوین صدا: آقای علی برومند، خانم نادیا مشرفقهفرخی، ادمینها: خانمها رزا جهانبین، ایراندختکیا و مهمانان خانمها و آقایان: علیرضا جهانبین، محمودرضا صالحی، ندا فروغی، فهیمه تیموری، سمانه بیرجندی تشکر و قدردانی کرده و ختم جلسه را در ساعت ۲۰:۰۲ به وقت اروپای مرکزی اعلام کردند. اروپای مرکزی اعلام کردند.
گزارش جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی ۱۴ ژانویه ۲۰۲۲
غزالهالسادات ابطحی
جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی در تاریخ ۱۴ ژانویه ۲۰۲۳ مصادف با ۲۴ دی ۱۴۰۱ در ساعت ۱۴:۰۰ بوقت اروپای مرکزی با حضور مسئول و اعضای کمیته، سخنرانان و جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر در فضای مجازی زووم و یوتیوب و اپلیکیشن و تلویزیون کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای نشست مسئول جلسه آقای رضا شایگان ضمن خوش آمدگویی و خیر مقدم به تمامی حاضرین و معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی آنان جلسه را آغاز کردند.
بخش۱: آقای ایرج دانای طوس گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق اقوام و ملل ایرانی آذر ماه ۱۴۰۱ را ایراد کردند: خبر: در آذرماه ۱۴۰۱ به دلیل ادامه خیزش انقلابی مردم ما شاهد نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت ایران بودیم. از کشتن معترضان گرفته تا ربودن کودکان و جوانان معترض و اجرای اعدام فرمایشی توسط رژیم بودیم طبق آماری که همکاران ما در کمیته اقوام و ملل ایرانی جمعآوری کردهاند. ما شاهد ۵۹۲ نفر بازداشتی بودیم. همچنین شاهد مجروح و نقص عضو کردن عامدانه معترضان توسط نیروهای انتظامی و لباس شخصی یا امنیتی بودیم. این عمل نیروهای امنیتی مصداق بارز نقض حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران هست. خبر: شکنجه شعیب میربلوچ زهی ریگی جهت عقد اعترافات اجباری به گزارشها وجه نیروهای امنیتی این نوجوان بلوچ محکوم به اعدام را با لخت کردن جلوی کولر در هوای سرد تحت شکنجه قرار دادند و عنوان کردند که اگر به لیدری اعتراضات و همکاری با گروههای مسلح بلوچ اعتراف کنید، در اعدام تو تخفیف قائل میشویم او در ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۱ در خیابان مدنی زاهدان بازداشت و تحت شکنجه به اتهام افساد فی الارض به اعدام محکوم شد. این خبر مغایر است با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر؛ ماده ۵: شکنجه ممنوع؛ ماده ۹: عدم توقیف حبس و یا تعبید غیرقانونی و ماده ۱۰: حق محاکمه قانونی برای همه. خبر: محمدمهدی کرمی و محمد حسینی از معترضان خیزش انقلابی مردم ایران اعدام شدند. به گزارش خبرگزاری هرانا شنبه ۱۷ دی حکم اعدام محمدمهدی کرمی و محمد حسینی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری در پرونده موسوم به قتل بسیجی روحالله عجمیان اجرا شد. چندی پیش حکم اعدام این دو معترض در دیوان عالی کشور نیز تأیید شده بود علی شریفزاده وکیل مدافع محمد حسینی در حساب توئیتری خود نوشت با سیدمحمد حسینی در زندان کرج ملاقات کردم. روایتش همه اشک بود، از شکنجه، ضربوشتم با چشمان و دست و پای بسته، تا لگد به سر و بیهوشی، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن؛ مردی که اعترافات او تحت شکنجه بود و هیچ وجاهت قانونی ندارد. این چنین جوانان معترض را برای ایجاد رعب و وحشت با اعترافات اجباری بود. دادگاههای فرمایشی به پای چوبه دار میفرستند پیش از این هم محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد از دیگر معترضان بازداشتی را اعدام کردند و همچنان با دادگاههای فرمایشی در حال صدور احکام اعدام برای جوانان بیگناه ایران هستند، به خیال خود با اعدام میتوانند مردم را از دامنه اعتراضات باز دارند. این خبر مغایر است با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر؛ ماده ۳: حق حیات برای همه؛ ماده ۸: رعایت حقوق انسانی توسط قانون و ماده ۱۰: حق محاکمه قانونی. خبر: شکسته شدن دندان دنده و انگشتان دست و پای هیمن مصطفایی زندانی محکوم به اعدام در بازداشتگاه اطلاعات سنندج هیمن مصطفایی زندانی محکوم به اعدام اهل کانیدینار مریوان در جریان اعتراضات نهم مهر ماه ۱۴۰۱ بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل شد. آقای مصطفایی در اطلاعات سنندج بر اثر شکنجه سه دنده دو دندان و انگشتان دست و پای وی شکسته شد و از لحاظ جسمی و روانی به شدت تحت فشار قرار دارد. او همچنین در جریان اعتراض زندانیان زندان سنندج مورد اصابت چندین ساچمه قرار گرفت و از ناحیه چپ سینه دچار جراحت شد که اجازه انتقال او را به بیمارستان ندادند. این خبر مغایر است با مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر؛ ماده ۵: شکنجه ممنوع؛ ماده ۶: ارزش انسانی در همه جا؛ ماده ۸: رعایت حقوق انسانی در توسط قانون؛ ماده ۹: عدم توقیف حبس و یا تبعید غیرقانونی و ماده ۱۱: حق و اصل برائت.
بخش۲: خانم نرگس مباشریفر کنوانسیون بینالمللی منع و مجازات کشتار دسته جمعی (قتل عام) ماده ۱ و ۲ و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را ایراد کردند: در یکصد و هفتاد و نهمین گردهمایی سازمان ملل متحد در تاریخ نهم دسامبر ۱۹۴۸ دولتهای عضو دور هم جمع شدند و کنوانسیون منع و مجازات کشتار دسته جمعی را که شامل ۱۹ ماده است را نوشتند. دولتهای طرف کنوانسیون، با توجه به اعلامیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در تاریخ ۱۱ دسامبر ۱۹۴۶ (که منظور همان نوشتن و ثبت اعلامیه جهانی حقوق بشر هست) و تصمیم خودشان مبنی بر اینکه قتل عام بنابر قوانین بینالمللی جرم محسوب میشود و مغایر با روح و اهداف ملل متحد و محکوم شده به وسیله ملل متمدن است. همچنین با شناخت به اینکه در تمام مراحل تاریخ، قتل عام تلفات بسیار سنگینی به جامعه انسانی وارد کرده است و نیز با اطمینان به لزوم همکاریهای بینالمللی جهت رها شدن انسان از این نوع مجازات و تنبیه نفرتانگیز. بدین وسیله به اتفاق، این مفاد را ارائه کردند: در اینجا جا دارد توضیح بدهم به دلیل پرمحتوی بودن این کنوانسیون امروز فقط دو ماده از آن را برایتان آماده کردهام که خدمتتان عرض میکنم. ماده اول: دولتهای عضو، تأیید میکنند، قتل عام چه در زمان صلح و یا چه در زمان جنگ یک جرم بینالمللی محسوب میشود و همچنین آنها تعهد میکنند که از آن جلوگیری نموده و مرتکبین را مجازات نمایند. ماده دوم: در کنوانسیون حاضر، تعریف قتل عام (ژنوسید)، بدین معنی میباشد: کشتار دستهجمعی به هر یک از اعمال زیر که به منظور از بین بردن تمام یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی صورت گیرد، اطلاق میشود: الف: کشتن اعضای یک گروه؛ ب: وارد کردن صدمات جدی جسمی یا روحی به اعضاء یک گروه؛ ج: قرار دادن یک گروه در معرض شرایط نامناسب زندگی که منجر به از بین رفتن قوای جسمی آن گروه، بطور کلی یا جزئی میگردد؛ د: اقدامات تحمیلی به منظور جلوگیری از توالد و تناسل یک گروه؛ ه: انتقال اجباری اطفال یک گروه به گروه دیگر. در اینجا من ابتدا استناد میکنم که آیا ایران این کنوانسیون را امضاء کرده یا خیر؟ بله امضا کرده است؛ قرارداد بینالمللی جلوگیری از کشتار جمعی، ۹ دسامبر ۱۹۴۸ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در ایران در تاریخ ۳۰ آذر ۱۳۳۴ در مجلس شورای ملی به تصویب رسیده است. در آن زمان آقای امانالله اردلان نایب رئیس مجلس شورای ملی بودند که این قراداد را امضاء کردند. خوب پس الان که میدانیم امضا کرده پس باید این کنوانسیون را اجرا کند؛ ماده اول چه گفته بود. دولتهای عضو، تأیید میکنند، قتل عام چه در زمان صلح و یا چه در زمان جنگ یک جرم بینالمللی محسوب میشود و همچنین آنها تعهد میکنند که از آن جلوگیری میکند و مرتکبین آن را هم مجازات میکنند. اما در ایران چه خبر است؟ چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است؟ چه به روز این مردم میآورند؟ بگذارید یک مقدار بیشتر در این مورد بحث و بررسی کنیم. ما یک کنوانسیون داریم که میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هست که ۶ تا بخش دارد و ۵۳ تا ماده که این هم توسط ایران در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۴ در مجلس شورای ملی به تصویب رسیده و امضا شده است؛ که در بخش سوم، ماده ۶ شش بند دارد که میگوید: ۱. حق زندگی از حقوق ذاتی شخص انسان است. این حق باید به موجب قانون حمایت بشود. هیچ فردی را نمیتوان خودسرانه (بدون مجوز) از زندگی محروم کرد. ۲. در کشورهایی که مجازات اعدام لغو نشده صدور حکم اعدام جایز نیست مگر در مورد مهمترین جنایات طبق قانون لازمالاجرا در زمان ارتکاب جنایت که آنهم نباید با مقررات این میثاق و کنوانسیونها راجع به جلوگیری و مجازات جرم کشتار دسته جمعی منافات داشته باشد. اجرای این مجازات جایز نیست مگر به موجب حکم قطعی صادر از دادگاه صالح. بعضی کلمات بسیار بامعنی هستند دادگاه صالحه متأسفانه در ایران وجود ندارد. ۳. در مواقعی که سلب حیات تشکیل دهنده جرم کشتار دسته جمعی باشد چنان گفته است که هیچ یک از مقررات این ماده دولتهای طرف این میثاق را مجاز نمیکند که به هیچ نحو از هیچ یک از الزاماتی که به موجب مقررات کنوانسیون جلوگیری و مجازات جرم کشتار دسته جمعی تقبل شده منحرف نشوند. ۴. هر محکوم به اعدامیحق خواهد داشت که در خواست عفو یا تخفیف مجازات کند عفو عمومی یا عفو فردی یا تخفیف مجازات اعدام در تمام موارد ممکن است اعطا شود. ۵. حکم اعدام در مورد جرائم ارتکابی اشخاص کمتر از هیجده سال صادر نمیشود و در مورد زنان باردار قابل اجرا نیست. ۶. هیچ یک از مقررات این ماده برای تأخیر یا منع الغاء مجازات اعدام از طرف دولتهای طرف این میثاق قابل استناد نیست. در اینجا جا دارد که این موضوع را به عرضتان برسانم که در تمام ۱۷۷ اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حتی کلمهای در مورد کشتار دسته جمعی وارد نشده و حتی اسمی از این موضوع در قانون نیست. به همین دلیل هست که ما میبینیم که چه بر سر مردم ایران میآید و ببینید دولتمردان جمهوری اسلامی چطور به روشهای مختلف دست به کشتار دستهجمعی زده است. ماده دوم این کنوانسیون را مورد بررسی قرار میدهم: ماده ۲ بند الف: گفته است که کشتن اعضای یک گروه؛ خوب همه در مورد جمعه سیاه سیستان و بلوچستان کموبیش شنیدیم بیش از ۶۰ نفر در این روز به دست دولتمردان جمهوری اسلامی به قتل رسیدند این یک نمونه فاحش قتل عام انسانی هست. در تاریخ ۲۸ آبان در مهاباد گلولهباران مردم با انواع و اقسام سلاحهای سبک و نیمهسنگین انجام شد. با کلاش، دوشکا، تیربار و بالای اکثر ساختمانهای بلند تکتیرانداز مستقر کرده بودند و با مسلسل مردم بدون سلاح را به رگبار بسته بودند. بند ب: وارد کردن صدمات جدی جسمی یا روحی به اعضاء یک گروه؛ ۱. با توجه به جدیدترین اخبار رسیده از ایران تا تاریخ ۱۹ دی ۱۴۰۱ تعداد ۱۰۹ نفر از هموطنان ما زیر تیغ اعدام هستند و لحظه شماری میکنند برای رسیدن زمان اجرای حکم اعدام و ۴ عزیزی که متأسفانه حکم اعدام آنها به اجرا درآمد. ۲. باز هم در خبرها شنیدهایم که در زندانهای ایران جوانان ما زیر شکنجه به دلیل گرفتن اعترافات اجباری جان خود را از دست میدهند و این مصداق راستین قتل عام است. ۳. طبق همین کنوانسیون کشتار دسته جمعی فقط مربوط به زندانیان در بند نیست بلکه خانوادههای آنها را هم دربرمیگیرد که وارد کردن صدمات روحی به اعضاء این خانوادهها حالا چه به صورت تهدید که حق صحبت ندارید و چه با ارعاب و ترس به عنوان اینکه عزیزانتان را اعدام میکنیم یک جنایت حقوق بشری است و جزو کشتار دسته جمعی است. ج: قرار دادن یک گروه در معرض شرایط نامناسب زندگی که منجر به از بین رفتن قوای جسمی آن گروه، بطور کلی یا جزئی میگردد؛ دیروز در اخبارها مشاهده کردم که شهر زابل به دلیل نداشتن هوای سالم و وجود گردوغبار بیش از حد مردم حتی نمیتوانند در خانههایشان هم تنفس کنند. خوب این چه میشود مرگ و جانباختن و این یک کشتار دسته جمعی است که در سیستان و بلوچستان جان مردم را میگیرد. د: اقدامات تحمیلی به منظور جلوگیری از توالد و تناسل یک گروه؛ تجاوز جنسی به معترضان در زندانها خصوصاً در زندانهای مهاباد و شهرهای کردنشین؛ که شاید تصور کنید این موضوع به کشتار دستهجمعی مربوط نباشد اما اگر به موضوع کمی دقیقتر نگاه کنیم متوجه میشویم که این افراد یا به دلیل تجاوزات بیش از حد آلت تناسلی آنها دچار آسیبهای جدی میشود و دیگر نمیتوانند بچهدار شوند و یا اینکه به دلیل فشارهای روحی و روانی خودکشی کرده و یا اینکه از ارتباط برقرار کردن با فرد دیگری خودداری می کند. ه: انتقال اجباری اطفال یک گروه به گروه دیگر؛ در مورد کودکانی که در این تجمعات حضور داشتند برای رسیدن به کمترین حقوق خودشان؛ که در این کنوانسیون به صراحت گفته شده که نباید آنها را به اجبار انتقال داد که باز هم هر روزه در اخبارها میشنویم که بیش از ۱۰۰ کودک به کانون اصلاح و تربیت منتقل شدند این فقط گوشهای از ظلموستم رواداشته شده به کودکان است و غیر از کودکانی است که در زندانهای ایران مورد آزار و اذیت و شکنجه و برخی از آنها به اعدام محکوم میشوند که این کودکان نسل آینده این کشور را تشکیل میدهند و زمانی که کودکی وجود نداشته باشد نسل آینده نیز وجود نخواهد داشت و این بزرگترین نشانه نقض فاحش حقوق بشر و همچنین کشتار دستهجمعی است.
بخش۳: خانم زهرا رهایی سخنرانی با موضوع خط تولید حبس و اعدام در دادگاههای آنلاین جمهوری اسلامی را ایراد کردند: «کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان» در گزارشی از موارد رو به رشدی از برگزاری آنلاین جلسات دادگاه، برای معترضان خیزش سراسری کنونی خبر داده است. یکی از افراد بازداشت شده که از طریق خانواده خود با کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان تماس گرفته، اعلام کرده که در زمان برگزاری دادگاه، روی مانیتور کامپیوتری که از طریق آن با قاضی در حال صحبت بوده، جملاتی تایپشده نمایش داده میشده، و بازجوها او را وادار کردهاند که از روی آن جملات بخواند. اگرچه تهدید، شکنجه و اخذ اعترافات اجباری در دادگاههای جمهوری اسلامی امری تازه نیست، اما ادامه دادگاههای آنلاین، میراث روزهای پاندمی ویروس کرونا، نگرانیهایی از نقض گستردهتر حقوق بازداشتشدگان در دادگاههای انقلاب ایجاد کرده است؛ دادگاههایی که ظرف چند دقیقه، زنان و مردان جوان و کودکان معترض در آن، به «محاربه»، «افساد فیالارض»، «اشاعه فساد و فحشا» و سایر اتهامهای امنیتی محکوم میشوند. بر کسی پوشیده نیست که در دادگاههای آنلاین، حقوق بیشتری از متهمان نقض میشود. دادگاههای آنلاین، ویدیو کنفرانس، یا «ویدیو کال» در ایران، همزمان با شیوع ویروس کرونا در آذر ماه ۱۳۹۹، با رونمایی از سامانه «عدالت همراه» کلید خورد. علاوه بر جرائم عادی، تاکنون بسیاری از شهروندان معترض، از جمله فعالان مدنی و سیاسی نیز، از طریق همین سامانه محاکمه شده، و از طریق سامانه دیگری به نام «ثنا» احکام ناعادلانه زندان را دریافت کردهاند. در این دادگاهها، قاضی از دفتر کار خود در دادگاه، زندانی از اتاقی در زندان و وکیل ازدفتر کار خود یا شعبه دادگاه، در جلسات شرکت میکنند. این سازوکاری بوده که تاکنون متهمانی که به وکیل تعیینی دسترسی داشتهاند، در جلسات آنلاین دادگاه شاهد آن بودهاند. در حالی که قبلاً قوه قضائیه مدعی بود که دادگاههای آنلاین بیشتر برای رسیدگی به پروندههایی با اتهامات سبک برگزار میشود، دادگاه «علی (ماکان) داوری»، معترض ۱۹ ساله بازداشت شده در لنگرود، که در دو پرونده جداگانه با اتهامات «عضویت در گروه یا جمعیت به قصد برهم زدن امنیت ملی» و «محاربه» مواجه شده، نشان داد که نقض حقوق متهمان برای قوه قضائیه حد و مرزی ندارد. دادگاه ماکان در ۳ دی، به صورت آنلاین در شعبه سه دادگاه انقلاب لنگرود برگزار و این نوجوان به اعدام محکوم شد. همچنین بنا به گزارش کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان، دادگاه «امیرمحمد جلالی»، شهروند ساکن کرج که در روزهای ابتدایی اعتراضات در گوهردشت بازداشت شد، روز ۱۹ آبان برگزار شد؛ دادگاهی که بنا به گزارش سازمانهای حقوق بشری، فقط سه دقیقه طول کشید و او ۳۰ ثانیه بیشتر فرصت دفاع از خود را نداشت. امیرمحمد در ۲ آذر، توسط دادگاه انقلاب کرج، به ریاست قاضی «آصفالحسینی»، به سه سال حبس و دو سال تبعید به کرمان محکوم شد. رویا برومند، فعال حقوق بشر و از بنیانگذران بنیاد «عبدالرحمن برومند» درباره اثرات بالقوه برگزاری جلسات آنلاین دادگاه بر حقوق متهمان میگوید : «وجود چنین دادگاههایی در زمان پاندمی ویروس کرونا به دلیل نبودن شرایط لازم برای جلوگیری از شیوع ویروس در زندانها، از جمله نگهداری تعداد زیاد زندانی، نبودن مواد ضدعفونیکننده، صابون و آب گرم در بندهای بسیاری اززندانها، و بیتوجهی به لزوم قرنطینه برای زندانیان که به دادگاه برده میشدند، توجیه بیشتری داشت؛ ولی امروز به خصوص با بازداشت هزاران معترض و امکان مجازاتهای جدی، چنین دادگاههایی نگرانکننده است. «او با تأکید بر اینکه با تعداد کثیر پروندههای قضایی، نقض مستمر حقوق متهمان در دادگاههای جمهوری اسلامی، مشکلاتی از قبیل سرعت کم و قطع شدن اینترنت در ایران، هیچ تضمینی نیست که متهمان از حق دفاع کامل برخوردارشوند، میگوید:«با وضع اینترنت ایران که مدام قطع و وصل میشود، برگزاری جلسه آنلاین دادگاه، حتماً به ضرر کسانی است که باید از خودشان دفاع کنند. به هر حال کسی که درجایگاه متهم نشسته، وکیلش در کنارش نیست و ارتباط آنها از طریق مجازی به اندازه کافی کارآمد نیست. قاضی هم در قوه قضائیه جمهوری اسلامی، همیشه تعداد زیادی پرونده دارد و حتی وقتی که متهم جلوی او نشسته، بسیاری از مواقع صحبت متهم را قطع می کند و وقت زیادی برای دفاع به او نمیدهد.» ملاقات با قاضی و ایجاد ارتباط حضوری با او میتواند به متهم در دفاع از خود کمک کند: «از راه دور و از دریچه یک تلویزیون، اجازه دفاع مؤثر از متهم گرفته میشود. فرد باید بتواند با قاضی ارتباط ایجاد کند. تصور کنید خیلی وقتها وقتی یک نفر را نمیشناسید و او را حضوری میبینید نظرتان در موردش با کسی که از راه دور با قطع و وصل جلسه ببینید فرق میکند.» تعداد زیاد دادگاههای آنلاین باعث میشود که متهمین با سرعت بیشتری محاکمه شوند؛ این روند برای قوه قضائیه صرفهجویی در بودجه و وقت است، اما امکان دفاع حداقلی را حتی از وضعیت عادی و حضوری کمترمیکند. خصوصاً حالا که افراد بازداشتشده در اعتراضات، در خطر صدور احکام سنگین واعدام هستند.» تأکید بر کمهزینه و سریعتر برگزار شدن دادگاهها در کنار اخبار مربوط به دستور رئیس قوه قضائیه مبنی بر محاکمه سریع و فوری متهمان، معنادارترمیشود. پیشتر، «غلامحسین محسنی اژهای»، گفته بود که محاکمه برخی معترضان بازداشتی که به صدور حکم اعدام و زندانهای طولانی مدت منجر شده، «در زمان کوتاه، واقعاًواقعاً کوتاه» انجام شده و احکام آنها به زودی اجرا میشود. اما برای اینکه درباره نحوه تأثیرگذاری برگزاری دادگاههای آنلاین بر نقض بیشتر حقوق معترضان صحبت شود، باید اطلاعات و مستندات بیشتری جمعآوری شود، ولی «طبیعتاً با شناختی که ازقوه قضائیه جمهوری اسلامی داریم، نگران نقض گستردهتر حق دسترسی به وکیل و دفاع متهمان در دادگاههای آنلاین هستیم.» از زمان شروع اعتراضات، دستکم ۲۰ هزار نفر بازداشت شدهاند. قوه قضائیه در ماه اول اعتراضات اعلام کرده بود که برای بیش از هزار نفر، کیفرخواست تنظیم شده است. از زمان شروع اعتراضات، گزارشهای بسیاری از عدم اجازه ورود وکیل تعیینی به پرونده مخابره شده است. همچنین سازمانهای حقوق بشری، ازتغییر رویهای در قوه قضائیه سخن به میان آورده و میگویند که اگر تا قبل ازشروع اعتراضات، قوه قضائیه برای وکلای تسخیری به سراغ کانون وکلا می رفت، حالاازوکلای مورد تایید قوه قضائیه، از جمله بسیجیها برای پروندههای معترضان استفاده میکند. در این مدت، بسیاری از خانوادهها از عدم پاسخگویی وکلای تسخیری یا عدم دفاع آنها در دادگاه گفتهاند؛ از جمله پدر «محمدمهدی کرمی» معترض جوانی که ناعادلانه اعدام شد پیشتر گفته بود که وکیل تسخیری فرزندش حتی جواب تلفن آنها را هم نمیدهد. حسین رئیسی، وکیل حقوق بشری با تأکید بر اینکه آنچه حائز اهمیت است حق دسترسی متهمان به دادرسی عادلانه است که در هر دو صورت آنلاین و حضوری نقض میشود، میگوید: «برگزاری آنلاین دادگاه به خودی خود بد نیست ولی خوب هم نیست. آن چه حائز اهمیت است، آن سازوکار و اصولی است که این جلسات بر اساس آن برگزار میشوند، که متأسفانه در هر دو صورت به گونهای است که متهم از حق دادرسی عادلانه محروم شود.» به نظر میرسد تداوم برگزاری جلسات آنلاین دادگاه، به خاطر تراکم بالای پروندههاست. تعداد زیادی پرونده برای معترضان باز شده که رسیدگی به آنها خودش نیاز به یک قوه قضائیه جداگانه دارد و بنابراین همان طور که خود اژهای هم گفته، در زمانی واقعاًواقعاً کوتاه به آنها رسیدگی میشود.» به باور وکلای حقوق بشری که سالها در ایران وکالت پروندههای فعالان مدنی را برعهده داشته و هم اکنون نیز به خانوادههای معترضان بازداشتشده مشاوره حقوقی میدهند، «در حالت کلی، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در جایگاهی قرار گرفته که نمیخواهد استانداردهای دادرسی عادلانه را رعایت کند. جلسات آنلاین سرعت رسیدگی را بالاتر میبرد و چون میخواهند هر چه سریعتر سرکوب را اعمال کنند، رو به این رویه آوردهاند. «دادگاههای معترضان خیزش سراسری «نمایشی» و شبیه دادگاههایی است که «صادق خلخالی» در دهه ۶۰ برگزار میکرد» به این دادگاهها نمیتوان اسم دادگاه را داد، سیستم پیشاپیش تصمیمش را گرفته، این دادگاهها قرار نیست بین مردم وحکومت داوری کنند. این دادگاهها مثل خاطرات خلخالی هستند که خودش گفته بود مردم راردیف میکرده و به ترتیب یکی در میان میگفته اعدام، ابد، اعدام ابد! یک بار نفر آخر میخندد و او عصبانی میشود و میگوید خب برعکس، از ته صف اعدام، ابد، اعدام، ابد. حالا هم همان کار را میکنند. این دستگاه قضایی همان ماهیت دهه۶۰رادارد. صادق خلخالی، حاکم شرع دادگاههای انقلاب بود که به دستور «روحالله خمینی»، رهبر پیشین جمهوری اسلامی، به این سمت منصوب شد. خلخالی در بازه چند ماههای که به عنوان حاکم شرع کار قضاوت میکرد، صدها نفر را به اعدام محکوم کرد. قوه قضائیه، با اینکه از تکنولوژیهای روز استفاده میکند، ولی همان احکام قرون وسطایی را علیه معترضان و شهروندان صادر و اجرا میکند: «قوه قضائیه فقط کمی شیکتر شده ودستگاه الکترونیکی دارد، ویدیو کنفرانس میکند و از طریق تله ویدیو دادگاه برگزارمیکند. قبلاً حکمها تایپ شده یا دستنویس بود، امروز حکمها کامپیوتری است و یک سامانه ثنا هم دارند که احکام اعدام و قطع دست و پا که احکام پیشاتمدنی است، از طریق آن ابلاغ میشود.» آزار، تهدید، بلاتکلیفی و وثیقههای سنگین تجربه مشترک معترضان در زندانها و محکمههای نظام ولایی است. مصائب زندانیان خانوادههای آنها را هم درگیر میکند. حکایت تکراری این روزهای خانواده بازداشتیها در ایران تهدید، سرگردانی، جواب سربالا، بلاتکلیفی، وثیقههای سنگین و استرس از دادگاههای ناعادلانه تجربه تلخ معترضان درزندانهای جمهوری اسلامی ایران است. مسئولان حکومت اسلامی نیر از ارائه آمار دقیق بازداشتیها سرباز میزنند. به گفته فعالان حقوق بشر، مصائب زندان در ایران تنها شامل فرد زندانی نمیشود بلکه فشار، تهدید و ارعاب آن افراد خانواده زندانی را نیز در برمیگیرد. با اینکه حق اطلاع از زندانی و روند دادرسی و نیز حق ملاقات و ارتباط بازندانی از جمله این قوانین حمایتی از زندانیان و خانواده آنان محسوب میشوند. اما آنچه درمورد بازداشتیهای اخیر و زندانیهای امنیتی سالهای گذشته گزارش شده است نقض آشکار قانون حمایت از خانواده زندانیان در جمهوری اسلامی به طور آشکار مشهود است. خانواده بازداشتیهای خیزش اخیر ایران به طور مداوم از سوی نهادهای امنیتی تهدید میشوند و در مواردی افرادی از آنها نیز دستگیر شدهاند و همچنین طبق اظهارات خانوادهها از روز اول تهدید به عدم رسانهای شدن بازداشت یا حتی کشته شدن عزیزانشان میشوند. در صورتی که بر اساس اصل ۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی «در همه دادگاههای منصفانه و عادلانه طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی وکیل را نداشته باشند، باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم شود.» اما گویی جمهوری اسلامی توجهی به توانایی انتخاب وکیل از سوی متهمین ندارد و با انتخاب وکلای تسخیری و نیز عدم رعایت اصل بیطرفی در قضاوت، راه را بر هر گونه محاکمه عادلانه بسته است. تصاویری از حضور خانواده بازداشتیها در خصوص پیگری عزیزانشان در مقابل زندان اوین در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. خبرها حاکی از سرگردانی و بلاتکلیفی این خانوادهها است. فعالان حقوق بشر میگویند جمهوری اسلامی با سرگردانی و جوابهای سربالا در صدد آزار و اذیت اعضای خانواده بازداشتیها است. بسیاری ازبازداشتیها نه از وضعیت مناسب معیشتی برخوردارند و نه حتی کسی را برای پیگیری فرد بازداشتی دارند و حتی تعدادی از بازداشتیها، تنها فرزند و نانآور خانواده خودهستند. بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی در روزهای گذشته برای ارعاب بیشتر معترضان با برگذاری دادگاههای ناعادلانه و اکثراً آنلاین از احکام سنگین حبس و اعدام استفاده کرده است. به نقل از خبرگزاری حکومتی ایرنا، سپاه پاسداران در بیانیهای ضمن تقدیر از قوه قضائیه برای اعدام چهار نفر از بازداشتیهای خردادماه سال جاری که به اتهام جاسوسی برای دستگاه اطلاعاتی اسرائیل بازداشت شده بودند، آورده است: ادامه رسیدگی قاطع و سریع پروندههای متهمین مربوط به اقدامات تخریبی، تروریستی و تجزیهطلبانه اخیر که علیه امنیت کشور و جان، مال و ناموس مردم مرتکب جرم شده و خسارتهای سنگین و جبرانناپذیری به ملت و مملکت اسلامی تحمیل کردهاند، انتظاری است که به مطالبه عمومی تبدیل و به فضل الهی مورد اهتمام قوه قضائیه قرار خواهد گرفت.» آنچه در چهار دهه حکومتداری جمهوری اسلامی نظاره میشود این است که احکام صادره برای بازداشتیها تنها فرد زندانی را شامل نمیشود بلکه به شکل غیرقانونی و غیرعلنی اعضای خانواده فرد متهم را نیز مشمول آزار و اذیت قرار میدهد. وخامت خانواده بازداشتیها در ایران، کمتر از وضعیت اسفناک زندانیها نیست.
بخش۴: بحث آزاد با موضوع حق تجمع و اعتراض (رعایت حقوق انسانی توسط قانون) آغاز گردید: آقای رضا شایگان گفتند: حکومت در عمر ۴۴ ساله خود هرگز اجازه تجمع و راهپیمایی را به مردم نداده است مگر برای خودش. آقای ایرج دانای طوس فرمودند: تجمع و اعتراض حق مسلم همه شهروندان است ،و اعتراضات الان دیگه اعتراض نامیده نمیشود و هدف اصلی نظام است. آقای کریم ناصری در ادامه گفتند: اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل ۲۷ حق تجمع و اعتراض آمده صرفاً برای مشروعیت بخشیدن به خود حکومت بوده است. آقای حسن حمزهزاده گفتند: زمانی حکومت جمهوری اسلامی حق تجمع را میدهد که تجمع به نفع خودش باشد. آقای میلاد ترغیبی با مثال مادر زنده یاد کیان پیر فلک گفتند: مردم در این انقلاب ریشه اساسی که مربوط به اسلام و کهنهپرستی هست را نشانه گرفتهاند. خانم مباشریفر گفتند: جرمی با اسم محاربه وجود دارد و در قرآن هم نوشته شده اما شخص محارب در قبال خداوند محارب است نه قانون و تاوان آن را با جانش نباید بدهد. آقای قربانی ادامه دادند: مخالفت جمهوری اسلامی با تظاهرات مخالفت با حقوق بشر است. آقای آراس کرمی گفتند: این اعتراضات با اعتراضات قبل از حیث مدت زمان متفاوت است و امید به فردای بهتر.
در پایان مسئول جلسه از همه دستاندرکاران جلسه منشی جلسه: خانم غزالهالسادات ابطحی؛ مسئول ضبط صدا و تصویر: آقای محمدرسول پورتندرست؛ ادمینها: آقای کریم ناصری، خانم لیلا ابوطالبی و مهمانانی که شرکت کردند تشکر و قدردانی کردند و در ساعت ۱۶:۰۰ جلسه به پایان رسید. عزیزانی که در این جلسه ما را همراهی کردند عبارتند از: خانمها و آقایان فرشاد اعرابی، حسینی، پریسا نیکونام نظامی، نوید احمدی، ملیحه مبینی، شبنم رضاوند.
گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی منطقه اروپا ۱۵ ژانویه ۲۰۲۳
نادیا مشرف قهفرخی
جلسه سخنرانی نمایندگی اروپا در تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۲۳ مصادف با ۲۵ دی ۱۴۰۱ در ساعت ۱۳:۰۰ به وقت اروپای مرکزی با حضور مسئولین و اعضای نمایندگی، سخنرانان و جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر در فضای مجازی زووم، یوتیوب، اپلیکیشن کانون و تلویزیون کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدا مسئول جلسه آقای ناصر نوروزی ضمن خوشآمدگویی و خیر مقدم به تمامی حاضرین در جلسه، با معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی آنان جلسه را آغاز کردند.
بخش۱: خانم فیروزه دهبزرگی سخنرانی خود را با موضوع بررسی هدف ۱۷ سند ۲۰۳۰ یونسکو و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ایراد کردند: هدف ۱۷ یونسکو ۲۰۳۰ همکاریها در توسعه پایا و تقویت ابزارهای پیادهسازی و احیای همکاریهای جهانی برای توسعه پایا تحت نظارت سازمان ملل. در سال ۲۰۱۵ با تعهد ۱۹۳ کشور که روسای دولتها و نمایندگان بلندپایه نهادهای تخصصی سازمان ملل متحد و جامعه مدنی بودن در مجمع عمومی سازمان ملل متحد دستو کار این سند را به تصویب رساندند. سند ۲۰۳۰ شامل ۱۷ هدف اصلی و ۱۶۹ هدف ویژه است که نقشه راه جامعه بینالمللی را در زمینه توسعه پایا برای تحقق حکومت یک پارچه در سازمان ملل به مدت ۱۵ سال ترسیم میکند. دو سال پس از آن یعنی در سال ۱۳۹۶با مخالفت صریح و سرسختانه علی خامنهای بر پذیرش و اجرای اهداف یونسکو۲۰۳۰ برای ورود به قانون اساسی در ایران، عملاً اجرای اهداف برای توسعه پایا در تمام ابعاد و بخشهای مختلف اقتصادی، آموزشی، سلامت و بهداشت، محیط زیست و سایر هدفهای یونسکو۲۰۳۰ شروع نشد و همان قوانین شرعی ضد بشریت و حقوق انسانی شهروندان ایران در قالب قانون اساسی تا امروز که بیش از ۴ ماه از کشته شدن مهسا ژینا امینی و بیش از ۶۰۰ نفر و نیز اعدامهای بیرحمانه و بازداشت نزدیک به دو هزار نفر از معترضان توسط حکومت دیکتاتور اسلامی اجرا میشود. چون در اهداف یونسکو تأکید بر برابری جنسیتی و گسترش آموزشهای دوزبانه و چند زبانه مطرح شده بود، علی خامنهای با آن به شدت مخالفت کرد، چرا که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ وآمدن حجاب اجباری بر سر زنان و گرفته شدن سایر حق و حقوق برابر کتبی و عملی به واسطه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سطح بزرگ جامعه از نیمی از جمعیت ایران که همان زنان بودند، دلیل اصلی مخالفت با اهداف یونسکو۲۰۳۰ در سالهای ۱۳۹۶ بود. حق طلاق، حق حضانت فرزند، حق گرفتن پاسپورت و خروج از کشور، اجازه ازدواج برای دختران و زنان و بسیاری دیگر طبق قانون اساسی و شرعی جمهوری اسلامی ایران همه در دست و باید با اجازه شوهر یا پدر یا هر مرد دیگر فامیل شوهر و پدر انجام شود و در حکومت اسلامی ایران هیچ حق انسانی و برابری برای هیچ زن و دختری وجود ندارد. در حالی که تمام ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر و ۱۷ اهداف یونسکو۲۰۳۰ برای رسیدن تکتک انسانها در هر جامعه و جای جای کره زمین به حقوق برابر و عدالت وصلح با حفظ و توسعه پایا ی آن تلاش میکند و راه را تعریف و هموار میکند. قطعاً در این ۴۴ سال حکومت جنایتکار و فاسد اسلامی و در رأس آن علی خامنهای بایستی با پذیرش و اجرای قوانین انسانی مخالفت کند. چرا که این قوانین برای ادامه و بقای حکومت فاسد اسلامی سم هستند و این همه فساد اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و اداری در بطن حکومت و نابودی محیط ریست و دریاها وخاکها و هدر رفت انرژی، فقر، بیعدالتی، عدم امنیت شغلی، تحصیلی، عدم خدمات سلامت و بهداشت وبسیاری دیگر همه از دستاوردهای ظالمانه جمهوری اسلامی ایران در این سالهاست برای مردم ایران. در مورد هدف ۱۷ یونسکو ۲۰۳۰ با توضیحاتی که ذکر شد حکومت ایران هیچ جایگاهی در آن ندارد و چون از ابتدا از تعهد آن سر باز زد، حتی خود نیز هیچ تلاشی برای تحقق توسعه پایا طبق آن اهداف نکرد و تنها و تنها برای حفظ و بقای حکومت دیکتاتور اسلامی خود تلاش کرده و با اعدام و سرکوب و زندانی کردن انسانهای بیدار و مطالبهگر به اعمال وحشیانه خود ادامه میدهد. این روزها که انقلاب زنان با حمایت مردان در کف خیابانهای ایران به جریان است، عمر از حکومت وحشی جمهوری اسلامی ایران باقی نمانده و مردم ایران به زودی به حقوق انسانی خود دست پیدا خواهند کرد و ایران را از این حکومت غارتگر پس خواهند گرفت. پیروزی نزدیک است. زن-زندگی-آزادی
بخش۲: آقای سپهر رضایی شایان سخنرانی خود را با موضوع خانههای امن سپاه ایراد کردند: ما برای آگاهی از وجود چنین مکانهایی اول باید گریزی کوتاه بزنیم به ساختار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. در این ارگان بر خلاف ظاهر، بیشتر گزینشها و ورودیهها از بطن جامعه ایران صورت میگیرد. یعنی بسیج مستضعفان یعنی محلات، سیستمی کاملاً مویرگی و بسیار حساب شده و دقیق. این سیستم گزینش و بررسیهای روانی خودش را بر روی فرزندان این آب و خاک که در سنین بین ۷ تا ۱۰ سال هستند آغاز میکند. کودکان در این سنین عاشقبازی و دستزدن به اسلحه و لباس نظامی هستند که این سیستم مویرگی از همین نکته تا این لحظه سود سرشاری برده. حال کمی موشکافی میکنیم از طبقهبندی سیتماتیک سپاه پاسداران از خرد تا کلان. هر مسجد در محلات دارای یک پایگاه بسیج است. هر ۱۰ الی ۱۵ پایگاه بسیج مستضعفان تبدیل میشود به یک حوزه مقاومت بسیج در این حوزهها به کودکان و نوجوانان آموزشهایی داده میشود مثل روش کار با سلاح قناصه، دراگونوف، کلاشنیکف، مسلسل دوشگا، کلت کمری، نارنجک دستی و سلاح آرپیجی و چاشنیهای مختلف انفجاری. این آموزشها به طور مثال در پایتخت ایران، تهران، در اردوگاهی بنام اردوگاه قدس که در کوههای وردآورد شهر کرج هست انجام میشود. همچنین آموزش مقابله و کنترل جنگهای خیابانی و جنگها و مبارزات تن به تن به طور مبتدی و حرفهای و آموزش حرفهای دوره راپل و نام این کار نظام حاکم بر ایران و سپاه پاسداران چیزی نیست بجز کودک سربازی و نقض آشکار حقوق بشر و حقوق کودکان، نام حقوق کودکان آمد باید یادی کنیم از بانو آتنا دائمی فعال حقوق کودکان که هم اکنون در تبعید و در زندان لاکان شهررشت عمرگرانبهایشان را میگذرانند. یک حوزه بسیج شامل میشود از یک سیستم اداری کاملاً برنامه ریزی شده که همیشه چند کادر رسمی سپاه پاسداران هم در آن مشغول به فعالیت و خدمت هستند. هر ۱۰ حوزه مقاومت بسیج تبدیل میشود به یک ناحیه مثل ناحیه مقاومت بسیج غرب تهران(مقداد). هر شهر بزرگ، تقریبا تشکیل میشود از ۴ ناحیه که همه این نواحی زیرمجموعه سپاه اون شهر هستند به عنوان مثال میتوانیم از سپاه محمد رسول الله نام ببریم که برای شهر تهران است. لازم بذکر است که هر حوزه مقاومت تشکیل میشود از۱ گردان ویژه الزهرا که وابسته به لشکر ۱۰ سیدالشهدا هستند و ۲ گردان عاشورا و زینب که تفاوت این دوگردان به زنانه و مردانه بودن میباشد، بجز استفاده از این گردانهای عاشورا در موقع اعتراضات مردمی و خیابانی یک سیستم دیگر هم در بطن بسیج وجود دارد به نام سازمان اطلاعات بسیج مستضعفین که مستقیما زیر نظر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران کار میکند. این سیستم متشکل شده از تعداد زیادی مأمور اطلاعاتی کوچک و بزرگ و یا به زبان عامیانه(مخبر). کار این مخبرها فقط گوش دادن و مخابره کردن است. هر مخبر دارای یک کد اطلاعاتی هست که به وسیله آن گزارشات خودش را چه از طریق مکاتبه و چه تلفنی ارسال میکند. مزد این مخبرها چیست؟ سهمیه دانشگاه، سهمیه استخدام ادارههای دولتی، کسری خدمت سربازی از ۱ ماه تا ۶ ماه، پس سپاه مریدان خودش را از این سیستم انتخاب میکند و اگر از کودکی در این سیستم نباشید، هیچوقت نمیتوانید که وارد دانشکده امام حسین سپاه شوید خانههای امن سپاه پاسداران از همان اوایل شروع به کار جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران، وجود داشته و میتوانیم از اولین آدمربایی که به وسیله مأموران اطلاعات سپاه که در خانههای امن مشغول به فعالیت هستند، از پسر ایتالله طالقانی نام ببریم. جایگاه سازمانی خانههای امن سپاه پاسداران در زیر شاخههای سازمان اطلاعات موازی هست، این سازمان پس از سال ۱۳۷۸ و افشای ماجرای قتلهای زنجیرهای و لورفتن بخشی معروف به «گروههای خودسر» وزارت اطلاعات راهاندازی شد. هدف از طرح تشکیل سازمان اطلاعات موازی، جلوگیری از لورفتن برنامهها و عملیاتی نظیر قتلهای زنجیرهای، به صورت تشکیلاتی بیرون از نظارت مجلس و دولت و زیر نظر شخص رهبر یا سپاه است. این طرح با پیشنهاد سه تن از سرداران سپاه با نامهای عبدالله ضیغمی معروف به مشفق، مسعود صدرالاسلام فرمانده اطلاعات ناجا و حسن محقق، به علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران ارائه شد. اما خامنهای زیرکانه اداره این سازمان زیر نظر شخص رهبر را رد کرد، اما گفت: فکر خوبی است؛ ولی به صورت بخش- بخش اداره شود. بخش بخش یعنی همان مثال معروف انگلیسی که میگوید(تفرقه بنداز و حکومت کن). پس از این توصیه خامنهای بود که سازمان اطلاعات موازی به صورت «بخش-بخش» در آمد. هر بخش به صورت مستقل تحت نظر نیروی انتظامی، بسیج، سپاه، و بیت رهبری، قرار دارد و سازمان اطلاعاتی خاص خود را دارد. این سازمانها به طور مستقل عمل میکنند و به دلیل عدم اعتماد یا رقابت، با هم ارتباط ندارند. فعالیت سازمانهای اطلاعات موازی که خانههای امن را نیز در اختیار دارند، بر چهار بازو تمرکز دارد: سازمان اطلاعاتی، بازوی قضایی، پول، و رسانه. در بخش استفاده از رسانه هم میتوانیم اشاره کنیم به ساخت سریال گاندو ۱ و ۲ توسط سازمان اطلاعات سپاه که گوشههایی از آدم رباییها و خانههای امن سپاه پاسداران را برای ایجاد وحشت و قدرت نمایی نشان میدهد. سازمان اطلاعات موازی از ۵ معاونت تشکیل شده که عبارتند از: معاونت عملیات روانی سپاه، اداره کاربردی یا کارآمدی، اداره یا شبکه رصد مجازی، ستاد مردمی، و سازمان برنامه. علاوه بر معاونت عملیات روانی، مرکز دیگری به نام «شبکه عیون» تحت نظر و دستور مستقیم شخص رهبر به امور اطلاعاتی و امنیتی میپردازد. عیون بیش از آن که شبکهای امنیتی-نظامی باشد، به منظور کسب اطلاعات مستقیم و نزدیک به خود رهبری ایجاد شده است. در واقع همچنان که از نام آن بر میآید، چشم و گوش رهبری است. نیروهای این شبکه از کف، مانند کوچه و بازار و نیروهای بسیجی، تا افرادی به نام مخبر در ادارات و دولت، تا شبکههایی چون ستادهای بسیجی در نهادها را دربر میگیرد. گزارش این ستادها و مخبران در شبکه عیون جمع آوری میشود و به صورت جامع به رهبر ارائه میشود. این شبکه همه گونه اطلاعات، از اختلاس در دستگاهها تا نام کسانی که با ولایت فقیه مخالف هستند را گردآوری میکند. با شروع اعتراضات سال ۸۸ و ۸۹ بازداشتیهای بدون مجوز به اوج خودش رسید، مقصد این بازداشت شدگان جایی نبود بجزخانههای امن سپاه پاسداران کسانی که به این بازداشتگاهها وارد از اقشار گوناگون هستند، مانند فعالین حقوق بشر و مدنی ومنتقدین نظام ورهبری. رباییده شدهها مثل افراد دوتابعیتی که توسط نیروهای اطلاعاتی سپاه بمنظور اخاذی از دیگر کشورها ربوده میشوند. میتوانیم نام دومی برای این خانهها انتخاب کنیم و بنظر بنده، نام پایان زندگی بسیار برازنده این بازداشتگاهاست. ورودیهای این خانههای تماما بدون مجوز بازداشت شدهاند و در هیچ کجا نامی از آنها برده نشده و در دستگاه قضایی هم نام آنها ثبت نشدهاند. دلیل بینامی آنها این است که اگر شخص مورد نظر در زیر شکنجه کشته شد، هیچ کدام از دستگاههای مربوطه مجبور به پاسخگویی نباشند. بازداشتهای اینچنینی اغلب یا به صورت غافلگیری فرد انجام میشود ویا به صورت مسمومیت غذایی و بیهوشی. سلولهای تهویه شده در این خانهها معروف هستند به سلولهای ۵۰ در ۵۰ یا ۴۰ در ۵۰. سلولهای ۵۰ در ۵۰ به طوری ساخته شده که فرد فقط میتواند بایستد و سلولها ۴۰ در ۵۰ فرد میتواند مثل یک حیوان مچاله شده و تکان نخورد. هر دوی این سلولها مجهز به سیستم کنترل هوای سرد و گرم و برق فشار ضعیف به منظور شکنجه مداوم فرد هستند. باید اضافه کنم که علاوه بر این شکنجههای مداوم، شکنجههایی هم به طور روزانه صورت میگیرد، مانند قرق شدن مصنوعی و تجاوز. در شکنجه قرق شدن مصنوعی فرد را روی تخت و یا سکوی سنگی میخوابانند و دستها و پاهای او را محکم میبندند. یک کیسه پارچهای روی سرش میکشند و شلنگ آب رو روی صورت فرد مورد شکنجه باز میکنند و بارها تا مرز خفگی این کار را ادامه میدهند. برای شکنجه دادن به صورت روانی هم در مواردی به خاانواده شخص در مقابل چشمان فرد باز داشت شده تجاوز جنسی صورت میگیرد و برای مثال از سروان حسینزاده میتوانیم یاد کنیم که در سال ۸۸ بدلیل نافرمانی از شلیک مستقیم، بازداشت شد و در خانههای امن سپاه به خودش و خانوادهاش تجاوز شد و بعد هر سه کشته شدند و هیچ نشانی هم از آنها پیدا نشد و شایعهای پراکنده شد که عوامل خارجی او و خانواده اش را ربوده و سربه نیست کردهاند. بازداشت شدههایی که زیر شکنجه به قتل میرسند، یا سوزانده میشوند ویا جسد آنها در مخزن اسید نابود میشود. کسانی که نظام تشخیص میدهد که باید از بین بروند، بیشتر به دو روش خاص به قتل میرسند، یکی اتاق گازco2 دارد و دیگری روش کیسه وکیوم که هر دو روش باعث زجرکشیدن و خفگی در چندین دقیقه میشود و در آخرلازم میدانم خدمت همراهان عزیز و فهیم عرض کنم که از پروردگار یکتا تقاضا دارم که راه هیچ انسانی را به خانههای امن سپاه پاسداران ختم نکند.
بخش۳: بحث آزاد با موضوع حق مسکن، خوراک، مراقبتهای طبی رایگان آغاز گردید: آقای نوروزی با اشاره به سومین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر که حق حیات برای همه است فرمودند: همه ما ایرانیان در جریان هستیم که کل جمعیت ایران در خوراک مسکن و مراقبتهای طبی در مضیقه هستند و اینها شرایط آبرومندانه است. آقای رضایی شایان فرموند: هیچ اقدامی برای کاور کردن این بحث انجام نشده و رفع ناامیدی در حوزه تغذیه و کار و درمان افزایش پیدا میکند و باعث میشود افراد رفتند و ترک وطن را ترجیح بدهند. خانم دهبزرگی فرموند: یک مثلثی به اسم مازول هست که از پایین به بالا تقسیم شده که قسمت پایین خوراک پوشاک و مسکن و قسمت بالاتر ازدواج و احساسات و تحصیلات و قسمت بالای بالا رشد و نوآوری هست. وقتی در کشوری مثل ایران شهروندان هنوز در قسمت پایینی دست وپا میزنند و سفره خانوار هر ماه کوچک و کوچکتر میشود نمیتواند به مراحل بالاتر برسد و اقتصاد در هر جامعه و دولت اهمیت دارد چون وقتی خوراک و پوشاک و مسکن ایدهآل و نرمال نباشد شخص به سلامت روانی و جسمی مناسب برای رسیدن به مراحل بعدی و پیشرفت نمیرسد و اینگونه است که به یه معظل تبدیل میشود. اما خوشبختانه نسل جوان امروز به این آگاهی دست یافتند و به کمک سوشیال مدیا توانستهاند به مهم دست پیدا کنند که چرا کشور ما مانند سایر کشورهای پیشرفته هیچ اقدامی برای آزادی و امکانات رفاهی برای مردمانش انجام نمیدهد. درحالیکه کشور ایران غنی از معادن و ذخایر نفتی و منابع انرژی است چیزی که در هر کشوری وجود ندارد و واقعاً این نوع زندگی رواج یافته در ایران و فقر در شأن مردم ایران که پیشینه فرهنگ و تاریخ با شکوهی داشتند نیست. خانم مشرف فرمودند: انسانها وقتی غذای مناسب نداشنه باشند و گرسنه بمانند نمیتوانند تصمیم درستی در زندگی بگیرند چه برسد که فشار و تنش کرایه خانه و یا خرج درمان نیز داشته باشد و اینها باعث میشود برخی افراد از روی ناچاری به کارهای خلاف و دزدی دست بزنند و دولت به جای اینکه رفاه مردم را گسترش بدهد آنها را به ازدواج و فرزندآوری و افزایش جمعیت تشویق میکند و قشر ضعیف جامعه همچنان ضعیف خواهد ماند.
در پایان مسئول جلسه از همه دستاندرکاران اجرایی، منشی جلسه: خانم نادیا مشرفقهفرخی و مسئولین ضبط صدا و تصویر: خانمها نادیا مشرفقهفرخی، ساناز تنهایی ادمین: خانم سونیا سوارکوب، آقای سپهر رضایی شایان ومهمانان آقای اصغر خدابنده سامانی و آقای تقیزاده که در این نشست همراه بودند تشکر و قدردانی کردند و جلسه در ساعت ۱۴:۳۰ بهوقت اروپای مرکزی به پایان رسید.
جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان ۱۵ ژانویه ۲۰۲۳
علی فروتن
جلسه سخنرانی کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان در تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۲۳ مصادف با ۲۵ دی ۱۴۰۱ در ساعت ۱۷:۰۰ به وقت اروپای مرکزی با حضور مسئول و اعضای کمیته، سخنرانان و جمعی از فعالان حقوق بشر و مهمانان دیگر در فضای مجازی زووم و یوتیوب و اپلیکیشن و تلویزیون کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برگزار گردید. در ابتدای نشست مسئول جلسه آقای کریم ناصری ضمن خوش آمدگویی و خیر مقدم به تمامی حاضرین و معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی آنان جلسه را آغاز کردند.
بخش۱: خانم شراره هادیزاده رئیسی گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق پیروان ادیان در آذر ماه ۱۴۰۱ را ایراد کردند: خبر: یک روحانی اهل سنت بلوچ توسط اطلاعات ایرانشهر در سکوت خبری بازداشت شد. به گزارش شبکه کلمه، روز چهارشنبه ۲ آذر ماه ۱۴۰۱، مولوی فضلالرحمن ریگی روحانی اهل سنت، توسط نیروهای اطلاعات سپاه در شهرستان ایرانشهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. مأموران سپاه، بدون ارائه حکم قضایی این روحانی اهل سنت را بازداشت کردهاند. در ماه رمضان سال گذشته نیز در پلیس راه زاهدان به خاش توسط مأموران اطلاعات بازداشت که پس از سه روز بدون اثبات جرم، به جزای نقدی محکوم شده بود. از وضعیت و محل نگهداری این روحانی اهل سنت تا لحظه تنظیم گزارش هیچ اطلاعی در دست نیست. قانون اساسی: اصل ۱۳- رسمیت ادیان الهی، اصل ۱۹- مردم از هر قوم و قبیله از حقوق مساوی برخوردارند، اصل ۲۲- رعایت حقوق ذاتی و شهروندی، اصل ۲۶- حق آزادی عقیده، اصل ۳۲- عدم توقیف حبس و تبعید غیرقانونی اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۲- عدم تبعیض، ماده ۶- ارزش انسانی در همه جا، ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون، ماده ۹- عدم توقیف حبس یا تبعید غیرقانونی، ماده ۲۲- حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی، خبر: تهدید به برخورد با مولوی عبدالغفار نقشبندی توسط نهادهای امنیتی بر پایه گزارشهای رسیده به شبکه کلمه، همزمان با افزایش فعالیتهای حقجویانه مولوی عبدالغفار نقشبندی در بلوچستان، نیروهای وابسته به سپاه و نهادهای امنیتی باری دیگر تهدید به برخورد با وی کردهاند. این خبر در حالیست که در تاریخ چهارشنبه ۲ آذر مرتضی نبات زهی، راننده حافظ عبدالغفار نقشبندی، امام جمعه موقت راسک، از مغازه خود بازداشت شده بود، پس از پیگیریها، وی آزاد شد. این بازداشت بدون حکم قضایی صورت گرفته بود. گفتنی است که روز پنجشنبه، ۳ آذر ۱۴۰۱، بیش از صد تن از علما، روحانیون، مدیران مدارس و ائمه جمعه شهرستانهای راسک، آشار و سرباز از جمله: مولوی عبدالغفارنقشبندی در یک نشست، حمایت قاطع خود را از مطالبات مردم انقلابی ایران اعلام کردند. قانون اساسی اصل: ۱۳ رسمیت ادیان الهی اصل ۱۹ مردم از هر قوم وقبیله از حقوق مساوی برخوردارند اصل ۲۲- رعایت حقوق ذاتی وشهروندی، اصل ۲۳- منع تفتیش عقاید، اصل ۲۵- عدم دخالت در احوال شخصی، اصل ۳۲- عدم توقیف حبس و تبعید غیرقانونی اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۲- عدم تبعیض،ماده ۶- ارزش انسانی در همه جا، ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون، ماده ۹- عدم توقیف حبس یا تبعید غیرقانونی، ماده ۱۸- حق آزادی عقیده، خبر: به گزارش شبکه جهانی کلمه، روز پنج شنبه ۱۰ آذر ماه ۱۴۰۱، جمعی از شهروندان اهل سنت بلوچ در میدان کوثر زاهدان، پس از فاش شدن بولتن خبرگزاری فارس در حمایت از شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید تجمع اعتراضی برگزار کردند. بر اساس این گزارش، بولتن خبرگزاری فارس که چند روز پیش توسط گروه هکری بلک ریوارد هک شده بود، پرده از سخنانی برداشت که طی این دوره خیزش مردمی، علی خامنهای و سپاه پاسداران تصیمیمات محرمانه را را اتخاذ کرده و به ضعف و ناتوانی بسیج و سپاه در برخورد با معترضان معترف بودند. در این بولتن به دستور خامنهای به شورای عالی امنیتی ملی و ناجا در مورد چگونگی مواجهه با مولانا عبدالحمید اشاره شده است: «رهبر انقلاب به شورای عالی امنیتی ملی و نیروی انتظامی که جمعبندیشان دستگیری مولوی عبدالحمید بوده، دستور دادهاند که در جریان بررسی موضوع اغتشاشات در زاهدان، مولوی عبدالحمید نباید بازداشت شود، بلکه باید بیآبرو شود.» قانون اساسی: اصل ۱۳-رسمیت ادیان الهی اصل ۲۲-رعایت حقوق ذاتی و شهروندی، اصل ۲۳- منع تفتیش عقاید، اصل ۲۷- حق آزادی تجمع و تظاهرات، اصل ۳۴- رعایت حقوق انسانی توسط قانون، اصل ۳۹- ارزش انسانی در همه جا اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۲- عدم تبعیض، ماده ۵- شکنجه ممنوع، ماده ۶- ارزش انسانی در همه جا، ماده ۱۲- عدم دخالت در احوال شخصی، ماده ۱۸- حق آزادی عقیده، ماده ۱۹- حق آزادی بیان، ماده ۲۲- حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی.
بخش۲: خانم کوثر ولیزاده سخنرانی خود را با موضوع بررسی هدف اول سند ۲۰۳۰ یونسکو و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را ایراد کردند: اهداف ۲۰۳۰ به مجموعهای از اهداف هستند که به آینده مربوط میشوند. رؤسای دولتها، نمایندگان بلند پایه نهادهای تخصصی سازمان ملل متحد و جامعه مدنی در سپتامبر ۲۰۱۵ گرد هم آمدند و در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دستور کار توسعه پایا ۲۰۳۰ را تصویب کردند. این دستور کار که جایگزین اهداف توسعه هزاره شد، شامل ۱۷ هدف اصلی و ۱۶۹ هدف ویژه است که نقشه راه جامعه بینالمللی را در زمینه توسعه پایا برای پانزده سال آینده ترسیم میکند. که هدف اول این سند پایان دادن به فقر هست به گفته بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل متحد این سند: «این دستور کار وعدههایی است که توسط رهبران کشورها به مردم سراسر جهان داده شده است. این سند دستور کاری برای مردم، پایان بخشیدن به فقر در همه اشکال آن و برای کره زمین، خانه مشترک همه است. این اهداف توسط سازمان ملل تعریف شدهاند و به عنوان اهداف جهانی برای توسعه پایا ترویج شده است و قرار بر این بود است. اهداف توسعه پایا از ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ اجرا شوند. این دستور کار، بر اصول کرامت و حقوق بشر، عدالت اجتماعی، صلح، شمول اجتماعی و حفاظت و تنوع قومی، فرهنگی و زبانی و نیز بر مسئولیت مشترک و پاسخگویی استوار هستند مقدمهای دارد مبنی بر این که رهبران و مردم جهان بر آن هستند که تا سال ۲۰۳۰، به فقر، گرسنگی، خشونت، فساد، قاچاق و … پایان دهند و به سوی کرامت انسانی، صلح، عدالت، رعایت برابری، رفاه، مدیریت پایدار منابع طبیعی، گسترش بهداشت، تأمین آب آشامیدنی برای همه، توانمندسازی زنان و دختران، محترم شمردن تنوع فرهنگی، حمایت از اقشار آسیبپذیر، مردمسالاری، بهبود محیط زیست، توسعه مناطق روستایی، توسعه آموزشهای عمومی و فنی و حرفهای، ترویج تفاهم، اشتغالزایی، و نظایر اینها حرکت کنند. سپس بر لزوم تلاش همه دولتها برای رسیدن به اهداف توسعهای ۲۰۳۰ تأکید شده است. در ایران بیانیه و برنامه عملی کردن اهداف توسعه پایا با رهبری یونسکو و همکاری ارگانهای دیگر سازمان ملل شکل گرفت رهبر جمهوری اسلامی در آخرین مراحل جلوی پیوستن ایران به این سند را گرفت. در هدف اول سند ۲۰۳۰ یونسکو که، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران بهرام قاسمی در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ اظهار داشت که موضع اصولی و تغییرناپذیر ایران اجرا نکردن قسمتهایی از سند ۲۰۳۰ است که با قوانین و باورهای دینی و اولویتهای ملی و ارزشهای اخلاقی جامعه ایران در تناقض است. در ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران بیانیهای بشرح زیر انتشار داد: «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» صرفاً یک بیانیه است و در زمره پیماننامهها نمیگنجد و الزامآور نیست و کشورها مطابق با ساختار ملی خود میتوانند آن را اجرا کنند. ضمناً این بیانیه توسط هیچ کشوری امضاء نشده است. علیرغم الزامآور نبودن سند «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰»، جمهوری اسلامی ایران باز هم نسبت به آن اعلام تحفظ رسمی و مکتوب کرده و دامنه شمول مفاد پذیرفته شده را محدود و مشروط کرده است. سخنگوی کمیسون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ایران در ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ گفت سند ۲۰۳۰ غیرقانونی است و مجلس ایران آن را تصویب نکرده است. در نخستین ماههای شروع به کار سید ابراهیم رئیسی، او این سند را لغو کرد و از ادامه اجرایان جلوگیری کرداین در حالی است که سند ۲۰۳۰ یکی از اهداف آن پایان بخشیدن به فقر در همه اشکال آن و برای کره زمین، خانه مشترک ماست به دوبخش – ریشه کنی فقر مطلق (فقر مطلق به درآمد روزانه کمتر از ۱.۲۵ دلار اطلاق میشود) وضعیتی که در آن افراد از منابع ضروری برای ادامه زندگی به کلی محروم هستند و در تداوم زندگی دچار مشکل میشوند. آنان از تأمین نیازهای اساسی از قبیل خوراک، پوشاک و سرپناه ناتوانند ریشه کن کردن فقر مطلق و نسبی بنا بر تعریف بانک جهانی، کمتر از ۱/۹۰ دلار درآمد در روز به عنوان خط جهانی فقر مطلق شناخته میشود و فقر نسبی به فقر یا تهیدستی یا تنگدستی، وضعیتی است که فرد دارایی مادی یا درآمد کافی برای رفع نیازهای اولیه خود را ندارد فقر میتواند علل و آثار گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را داشته زمانی اندازه گیری میشود که یک فرد نتواند حداقل سطح استانداردهای زندگی را در مقایسه با دیگران و در همان زمان و مکان خود فرد برآورده کند. تعریف فقر نسبی از کشوری به کشور دیگر یا از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است، باشد. هدف دیگر این سند، نصف کردن تعداد فقرا، ایجاد نظام حمایتی از فقرا، سرمایهگذاری برای فقرزدایی و حق دسترسی فقرا به منابع استاز آنجایی که در ایران حکومت ناکارامد روی کا است که به فکر دزدی و غارت ایران است وجود رفاه و عدالت ممکن نیست در قانون اساسی کشور نیز درباره رفاه آمده است ودر انتهای آن نوشته شده در چهارچوب اسلامی این قوانین مورد اجراست که با وجود امثال آقای خامنهای به اجرا درآمدن این قوانین و اصول امکانپذیر نیست برای مثال: در اصل ۳ قانون اساسی آمده، اصل ۳: دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد، دربند ۱۲- پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه، در این بند آمده است رفاه در چارچوب اسلامی. عدالت اسلامی که زن نصف مرد هست و زنان نصف درآمد نسبت به مردان را دریافت میکنند، رفاه در جامعهای که مردم آن بیکار هستند، اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشهکن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان درجریان رشد، با حفظ آزادی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بر اساس ضوابط زیر استوار میشود: تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه. تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار دراختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص منتهی شود و نه دولت را به صورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد. این اقدام باید با رعایت، ضرورتهای حاکم بر برنامهریزی عمومی اقتصاد کشور در هر یک از مراحل رشد صورت گیرد. ۳- تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوا و ساعت کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد. آزادی انتخاب شغل، و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهرهکشی از کار دیگری ۵- منع اضرار به غیر و انحصار و احتکار و ربا و دیگر معاملات باطل و حرام ۶- منع اسراف و تبذیر در همه شئون مربوط به اقتصاد، اعم از مصرف، سرمایهگذاری، تولید، توزیع وخدمات. ۷- استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور. ۸- جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور. ۹- تأکید بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی که نیازهای عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند. با. جود تمامی این قوانین برای پایان دادن به فقر ماشاهد فقر دزدی غارت ایران توسط حکومت کودککش روی کار ایران بودهایم فقر یا تنگدستی در ایران با وجود منابع طبیعی و موقعیت راهبردی این کشور در خاورمیانه، قابل توجه است. رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای اسلامی کار اعلام کرده در سال ۱۴۰۱ که خط فقر نسبی خانوارها در ایران به ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان رسیده است و بدنه جامعه کارگری ایران از منظر معیشت مانند بیماری است که با ۱۰ درصد قلبش زندگی میکند. ۱۳۹۶ اعلام داشت ۸۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر به سر میبرند. پژوهشهای وابسته در دهه ۱۳۹۰، نشان میدهند که خانوادههای پرجمعیت ایرانی با وجود داشتن کار، نمیتوانند کمترین امکانات زندگی را برای خانوادهشان داشتهباشند. سوءتغذیه کودکان با فقر در بزرگسالیشان مرتبط دانسته شده است و همچنین در خالی است رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای اسلامی کار اعلام کرده که خط فقر نسبی خانوارها در ایران به ۱۸ میلیون و ۲۹۰ هزار تومان رسیده است و بدنه جامعه کارگری ایران از منظر معیشت مانند بیماری است که با ۱۰ درصد قلبش زندگی میکند. و خود حکومت قوانین که برای رفاه و مقابله با فقر را نقض میکند.
بخش۳: آقای اسفندیار سنگری سخنرانی خود را با موضوع آزادی بیان و عقیده در جمهوری اسلامی را ایراد کردند: آزادی بیان و اندیشه از اصولی است که بر اساس بند نوزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر باید در همه جوامع جهانی رعایت گردد، آزادی بیان به مردم این احساس را میدهد که حکومت به حق آزاد بودن آنها احترام میگذارد و پر واضح است که آزادی بیان، اندیشه و عقیده تنها برای نهادینه شدن مردم سالاری کافی نیست و دولتها نیز باید در برابر مردم و اغشار جامعه پاسخگو باشند. ماده ۱۸: اعلامیه جهانی حقوق بشر در خصوص حق آزادی بیان و عقیده آمده است هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است، هر کس میتواند از این حقوق به طور خصوصی یا به طور عمومی برخوردار باشد و همچنین ماده ۱۹: در خصوص حق آزادی بیان و اندیشه آماده است، هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات، افکار و در اخذ و انتشار آن، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد. در ماده ۲۸ منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران آمده است که «شهروندان از حق نقد، ابراز نارضایتی، دعوت به خیر و نصیحت درمورد عملکرد حکومت و نهادهای عمومی برخوردارند و دولت موظف به ترویج و گسترش فرهنگ انتقادپذیری و تحمل و مدارا میباشد». اما به نظر میرسد که نهادهای حاکمیتی در ایران به جای «گسترش فرهنگ انتقادپذیری، تحمل و مدارا» بیشتر در صدد یافتن راهی برای توجیه سرکوب و مجازات منتقدان، آزادی بیان و اندیشه و معترضان هستند. در واقع آنچه در کارنامه چهار دهه حقوق بشری ایران به وفور یافت میشود موارد حمله، بازجویی، حبس و حتی اعدام شهروندانی است که «عقیدهای» غیر از آنچه در اصل ۱۲ تعیین شده است دارند. بنابر قوانین بینالمللی حقوق بشر، دولتها حق استفاده از مذهب را به عنوان توجیه اعمال محدودیت بر حقوق بنیادین شهروندان را ندارند. در حقیقت دولتها موظفاند تا در راستای حمایت از تنوع عقاید و جهانبینیها کوشا باشند. ایران نه تنها اعضاء و پیروان سایر ادیان دینی، اعم از آنان که به رسمیت میشناسد و آنان که عقایدشان به رسمیت شناخته نمیشود را حبس و یا به کام مرگ فرستاده است، بلکه تعداد کثیری از مسلمانی که عقایدشان با مذهب جعفری اَثنیعشری نیز مغایرت دارد با مجازات مرگ مواجه شدهاند. شهادت بازماندگان، بازجوییها و زندانیان حاکی ازاین واقعیت است که در موارد بیشماری افراد به منظور برخورداری از حقوق شهروندیشان از جمله حق زندگی، حق آموزش یا کار، ناگزیر به انکار عقایدشان شدهاند و یا به زور به اعتراف اجباری یا شهادت دروغ علیه خود تن در دادهاند. اقداماتی اینچنین از سوی حاکمیت همزمان ناقض حقوق آزادی بیان و عقیده شهروندان محسوب میگردد. به عبارت دیگر پیوند بنیادینی که میان حق آزادی بیان و عقیده برقرار است از سوی حاکمیت به عنوان ساز و کاری واحد در جهت منکوب کردن گفتار و عملکرد افراد و جوامع، و نقض حقوق سلب ناشدنی مختلف آنها به کار گرفته میشود. عدم به رسمیت شناختن سایر پیروان ادیان از سوی دولت و نظام اسلامی ایران و برخورد هدفمند با افرادی که از مذهب رسمی پیروی نمیکنند اجحافی واضح درحق پیروان سایر ادیان تلقی میشود. اما بررسی دقیقتر سیاستهای دولتی مربوط به قوانین و دستورالعملهای ناظر بر حق آزادی بیان و عقیده حاکی از این واقعیت است که جمهوری اسلامی حقوق اکثریت شهروندانش را نیز نقض کرده و میکند. به خطر افتادن امنیت ملی یکی از دلایلی است که حکومتهای مستبد در کشورهای در حال توسعه و در ایران از آن برای محدود کردن آزادی بیان و عقیده استناد میکنند. در بسیاری از کشورها و حکومتهای خودکامه تعریف دقیقی برای امنیت ملی وجود ندارد زیرا، از این واژه تنها برای سرپوش گذاشتن بر فساد گسترده در دستگاههای حکومتی خود سوءاستفاده میشود. طبق تحقیقات انجام شده از سوی کارشناسان، در دنیای امروز، خشونت علیه اعتقادات مذهبی افراد در دو حالت اتفاق میافتد. در حالت اول، دیگر افراد سطح جامعه هستند که از روی جهل وعدم آگاهی، پیروان مذاهب دیگر را قبول ندارند و هر جا بتوانند به مخالفت با آنها میپردازند. نمونه این قبیل رفتارها را نیز در یهودی ستیزی و اسلام هراسی، حتی در جوامع مدرن غربی نیز میتوان مشاهده کرد. در حالت دوم وقتی است که حکومت و قوانین برخی کشورها خشونت را علیه دیگر ادیان ترویج میکنند، که بهطور مشخص این دسته دوم به دلیل تأثیر مخرب و قدرت اجرایی هم که دارند بیش ازدسته اول برای پیروان ادیان مختلف مزاحمت ایجاد کرده و میکنند. ازجمله کشورهایی که همیشه در این موضوع مورد انتقادات جوامع حقوق بشری بسیاری قرار گرفته است، جمهوری اسلامی ایران است. طبق تحقیقات تاریخ نویسان، کشور ایران به دلیل قدمت چندین هزار ساله تاریخ بشری که دارد، از زمانهای قدیم پیروان ادیان مختلفی را در خود جای داده است. در متون تاریخی مختلف از قدیمیترین ادیان مانند زرتشتیان گرفته تا بعدها یهودیان بسیاری در ایران و در کنار یکدیگر زندگی میکردند. سپس بعد از آمدن اسلام به سرزمین ایران، موضوع جنگ بین مذاهب و قدرت حاکمه شدت گرفت تا به جریان معروف انتخاب مذهب شیعه توسط شاه اسماعیل صفوی میرسیم. موضوعی که تا به امروز تعیین کننده مذهب بسیاری از ایرانیان بوده است. از آن زمان تا انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران، حکومت ایران بر اساس نظام و حکومتهای پادشاهی اداره میشد و اکثریت مردم را مسلمانان تشکیل میدادند. پس از انقلاب ۱۳۵۷ تا به امروز حکومت ایران از مطبوعات، رسانهها و دیگر وسایل ارتباط جمعی تحت نفوذ خود برای برچسب زنی، اتهام، نفرت پراکنی و نیز تغییر اذهان عمومی در خصوص آزادی بیان و اندیشه در پیروان سایر ادیان و اقوام ایرانی به طور هدفمند اقدام کرده و میکند. درواقع، برچسب زنی و اتهام از طریق وسایل ارتباط جمعی، مطبوعات و رسانهها مهمترین تولید ماشین سرکوب، در خصوص آزادی بیان و عقیده در حکومت فعلی ایران میباشد. دستگاه رسمی تبلیغاتی رژیم ایران یک واژه نامه مشخص برای برچسب زنی به مخالفان و منتقدان خود دارد. این واژه نامه رسماً گرد آوری، مدون و ابلاغ نشده است اما همه نیروهای امنیتی و درون حکومت میدانند که برای حیات و بقای حکومت باید آن را به کار گیرند. صدور احکام سنگین قضایی برای سایر دگر اندیشان و پیروان ادیان، فعالان سیاسی، مدنی، و برخورد با هر صدای انتقاد آمیزی از وضع موجود، گوشهای از روشهای حاکمیت در سرکوب آزادی بیان، اندیشه و عقیده است. بسیاری از آنها با اتهام «تبلیغ علیه نظام» روبرو میشوند و فضای آزادی بیان، ابراز عقیده و انتقاد روز به روز تنگتر و محدودتر از قبل میشود. هرچند در قوانین موجود بارها به حق شهروندان برای آزادی بیان تأکید شده اما به نظر میرسد حاکمیت، این «آزادی بیان و عقیده» را تنها در چارچوب مطلوب خود میبیند. مقامات جمهوری اسلامی در ایران محدودیتهای سختی را برای پیروان مذاهب غیر از مذهب رسمی حکومت قائل میشوند. در اصل ۱۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی گفته شده که حکومت و مردم موظفند با عدل و قسط با پیروان مذاهب دیگر رفتار کنند اما در واقع رژیم ایران به قانون اساسی خود نیز پایند نبوده و عمل نمیکند. گزارشگران ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق مذهبی اینچنین اعلام کردهاند، نقض آزادی بیان و اندیشه و آزادیهای دینی، حاکی از آزار پیروان مذاهب غیرشیعه در ایران و محدودیتهایی است که به آنان در مورد پرداختن به آداب دینیشان و اعتقادادشان تحمیل میشود. و نیز در گزارشات آمده است که جمهوری اسلامی به افرادی که به جامعه مسیحیان و جامعه زرتشتیان پیوستهاند، یا افراد دستگیر شدهای که به این دو گروه پیروان مذهبی تعلق دارند، در زمینه پرداختن به آداب و مناسک مذهبیشان محدودیتهایی را تحمیل میکند. و فضایی دهشتناک برای پیروان سایرادیان و مذاهب غیر شیعه ایجاد کرده است، به ویژه برای بهائیان، دراویش، نو کیشان مسیحی، یهودیان، مسلمانان اهل تسنن، یارسانان، مندائیان و حتی شیعیانی که مواضع رسمی حکومت را نمیپذیرند. مقامات دولتی ایران از رسانهها، وسایل ارتباط جمعی تحت کنترل و نفوذ خود به تبلیغ منفی علیه سایر پیروان دینی به خصوص بهائیان ادامه میدهند. بهائیان ایران همچنان یا از دانشگاهها اخراج میشوند یا اصلاً اجازه تحصیل در دانشگاهها را نمییابند و محل کار و کسب آنان پلومپ و زمینهای آنها به نفع دولت مصادره میشود. در مجموع، همه سایر پیروان ادیان درایران به درجات و سطوح مختلف از تبعیضهایی که بهطور رسمی به خصوص در عرصههای اشتغال، آموزش، مسکن و حقوق اجتماعی که اعمال میشود، دائماً تحت فشار بوده و رنج میبرند. جمهوری اسلامی در گذر زمان و چهار دهه تاریخ پر فراز و نشیب حکومت خود، همواره سعی داشته که از طریق مطبوعات و رسانههای تحت نفوذ خود آزادی بیان، اندیشه و عقیده را منکوب و نفرت پراکنی نماید، اما در عصر حاضر با روند فزاینده سازمانها، کمیتهها و کانونهای مدافع حقوق بشری توانستهاند از طریق سایتها، رسانهها ومطبوعات بینالمللی صدای آزادی خواهی و بیان خواستههای به حق مردم ایران را به گوش جهانیان برسانند. و کلام آخر اینکه، اختناق در آزادی بیان و اندیشه نمیتواند برای همیشه زنده بماند و در نهایت آزادی بیان و اندیشه همه شمول خواهد شد و لازمه تسریع این آزادی، افشاگری، تهیه آمار و گزارشات و آگاهی رسانی بین اقشار مردم و در سطوح مختلف جامعه میباشد.
بخش۴: بحث آزاد با موضوع روز جهانی مذهب آغاز گردید: آقای کریم ناصری بیان کردند: روز جهانی مذهب هر ساله در سومین یکشنبه ماه ژانویه با هدف جلب توجه دنیا به یگانگی و وحدت تمام ادیان برگزار میگردد و همانطور که میدانید حق آزادی مذهب در ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر به آن اشاره شده است و همین طور هم در قانون اساسی (ج ا) هم این حق وجود دارد. در رابطه با قوانین موجود و نقضهایی که اتفاق میافتد کم و بیش صحبت کردیم ولی الان میخواهیم بیشتر راجع به پیروان ادیان مختلف و نگاهها و دیدگاههای مختلف افراد در مورد ادیان صحبت کنیم. اکثر پیروان آیینهای مختلف بر این باورند، که تنها دین و آیینی که خودشان قبول دارند، به حق است و با وجود بودن آزادی مذاهب در کشورها هنوز پیروان ادیان سخت میتوانند تفکرات و دیدگاههای افراد مختلف با آیینهای مختلف را درک کنند و به نوعی به آیینهای دیگر احترام بگذارند و این موضوع حتی در مورد باورهایی کمی جدیدتر و آیینی به اصطلاح جدیدتر از ادیانی که شناختهتر و با قدمت بیشتری هستند، میتوان گفت که سختگیرانهتر با آنها برخورد میگردد. برای مثال: افرادی هستند، که باور به وجود دین و یا خدایی ندارند. در همین دنیای مدرن امروزی، اکثریت آدمها وقتی برخورد میکنند به افرادی که باور به خدا و یا دینی ندارند، سریع واکنش نشان میدهند و حتی حاضر به درک و شنیدن این افراد نیستند. حتی به نوعی گفتههای آنها را توهین و بیاحترامی برداشت میکنند. حالا بحث خدا ناباوران فقط یه مثال بود که عرض کردم ولی این مشکل در اکثر ادیان یا باورهای جدید وجود دارد. صرف نظر از اینکه افراد به چه چیزی فکر میکنند و بر چه اساس و منطقی برای خودشان آیینی انتخاب میکنند، باید بگوییم که حتی این دسته از افراد هم از لحاظ آزادی مذهب دارای حقوقی هستند و باید به چشم یک آیین و باور به این افراد و تفکراتشان ما نگاه کنیم. به نظر شما دوستان چرا با وجود اینکه تمام ادیان تقریباً مشترکات زیادی با هم دارند، همگی خدایی دارند و آن را عبادت میکنند و فقط تفاوتهایی در تفسیرها و راه و روشهای عبادت که وجود دارد، هیچ وقت پیروان ادیان مختلف به یک صلح و باور کردن یکدیگر، به جای باطل خطاب دادن یکدیگر نمیرسند؟ و این که هر کدام از ما به عنوان یک انسان به چه شکلی میتوانیم تلاش کنیم که اول خودمان به آیین و باورهای یکدیگر احترام بگذاریم و در مرحله بعد درصد دفاع از باورهای یکدیگر هم باشیم. آقای داود لطفی فرمودند: با توجه به بحث آزادی مذهب که در ایران حاکم میباشد و یکی از مشکلات خیزش انقلاب در کشور همین میباشد که ذهن مذهبی در کشور نمیخواهد تغییر کند که در فردای آزادی شاید مذهبی که به نوعی در حال حاضر از بین رفته است را بتواند بهتر و مفیدتر در سطح جامعه داشته باشد. آزادی مذهب و عقیده یکی از اَرکان مهمی است که انسانها میتوانند به واسطه این آزادی در سطح جامعه آزادانه صحبت کنند و ارتباط برقرار کنند و نسبت به عقیده و مذهبی که دارند مراسمات خود را انجام دهند و عقیده خود را نشر دهند. جامعه مذهبی ایران میخواهد، مذهب شیعه را در سراسر دنیا و کشورهای مسلمان ترویج دهد و این پافشاری در عقیده باعث مذهب گریزی و دین گریزی در کشور شده است و تنها راهی که میتوان برای آن در نظر گرفت باید آزادی مذهب و عقیده در کشور اجرا شود و این وظیفه افراد فعال حقوق بشر میباشد که این دیدگاه را در نزد جامعه بالا ببریم که آزادی مذهب و عقیده میتواند به جامعه و افراد جامعه کمک کند. خانم شبنم رضاوند فرمودند: از ابتدا تمام ادیان اسلام، مسحیت، یهودیان، بهاییان، همه با جنگ و خونریری وارد عرصه جدید شدند و پیروانی جمع کردند و آنهایی که زودتر بودند آنها را کافر اعلام میکردند و میگفتند شما بر حق نیستید و بعد در آن زمان بوده که وقتی سفرای خود را برای دعوت به مذهب و دین خود به کشورهای دیگر میفرستادند و اگر کشوری قبول نمیکرد باعث جنگ و خونریزی میشد. ولی ما الان انسانهای متمدن هستیم و اعلامیه جهانی حقوق بشر را میبینیم حق آزادی بیان داریم. وقتی دینی میگوید هر کس غیر از دین من است کافر است. این در ذهن ما هک شده است که شیعه میگوید سنی کافر است و سنی میگوید شیعه کافر است و اصلاح آن سخت میباشد و این مشکل از مدرسه شروع میشود از سند ۲۰۳۰ که دقیقاً دولت جمهوری اسلامی ایران میداند که چگونه میتواند این مسئله را در ذهن انسانها هک کند و انسانها ناخودآگاه به آن عمل میکنند. هر چند اگر به آن در صحبت اعتقادی نداشته باشند. اسلام میگوید که اسلام دین بر حق است و مسحیت میگوید تنها با ایمان آوردن به مسیح نجات پیدا میکنید و حتی جامعه اروپایی که خودشان متمدن میدانند این چیزی است که در ذهن آنها هک شده است. وقتی دین حریم خصوصی ما شود این حریم خصوصی هر شخصی است و کسی نمیتواند سؤال کند که دین شما چیست؟ و ما هم این حق را نداریم که از شخصی سؤال کنیم که دین شما چیست؟ و قضاوت کنم و نظر بدهم و آن زمان است که میتوانیم بگوییم هر کس آزادی عقیده و مذهبی و بیان را دارد. خانم سامانی فرمودند: با توجه به اینکه امروزه همه انسانها آگاه به همه مسائل هستند و با مطالعه میتوانیم در مورد انتخاب خودمان تصمیم بگیریم و این را میدانیم که همه ما یک خدای واحد داریم و هر دین و مذهبی به روش خود خدا را پرستش میکنند. در جامعه ما به خاطر اینکه دولت ما ترس از این را دارند که قدرت را از دست بدهند مجبور به تفرقه بین همه ادیان میباشد و دولت ما از دوران مدرسه ابتدایی شروع به دیکته کردن و اجبار کردن خیلی مسائل دینی و شرعی به کودکان میباشند و خیلی از خانوادهها مخالف این روش آموزش میباشند ولی متأسفانه این مسائل در جامعه ما حاکم میباشد. آقای پوریا فرجی فرمودند: دین به جای اینکه باعث اتحاد و وحدت یک جامع شود به خاطر سوء استفاده حکومتها به خصوص حکومت جموری اسلامی ایران انجام میدهد که باعث اختلاف شده است اختلافاتی که به نفع حکومت میباشد و منشاء این اختلافات به نظر من خرافات و تعصبات است اصل اینکه ما دچار این خرافات و تعصبات میشویم به خاطر ناآگاهی است. آگاهی بسیار مهم است و تنها با خواندن کتاب بدست نمیآید و ما خودمان قدرت تصمیم گیری داریم و میتوانیم تشخیص بدهیم که چه چیزی برای ما خوب یا بد است و چیزی را که برای خودمان نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم. بعد از اینکه بر اساس خرافات یکسری صحبتها را میپذیریم دچار تعصبات میشویم و با تعصبی که نصبت به دین خودمان پافشاری میکنیم و خودمان را بالاتر میبینیم و این باعث اختلاف و تضاد و تفرقه و نفاق در جامعه میشود و اتحاد در جامعه از بین میرود. بزرگترین چیزی که که اتحاد یک جامعه را از بین میبرد تعصبات بیجا میباشد و راه از بین بردن این تعصبات آموزش و آگاهی به فرزندان در محیط خانواده میباشد. آقای صدرا مجیب یزدانی فرمودند: آموزش یک امر بسیار مهم در جامعه میباشد که باعث میشود همه که همه به باورها و عقاید یکدیگر احترام بگذارند. ناآگاهی و تعصب در ریشه ملت ایران وجود دارد و حکومت جمهوری اسلامی ایران این ناآگاهی و تعصبات که در بین اقشار مختلف جامعه وجود دارد را ابزار سرکوب قرار میدهد و تفرقه و نفاق بین ادیان میاندازد. آقای خسروپناه فرمودند: تمام ادیان برای آگاهی بشر بوجود آمده ولی متأسفانه در ایران از دین برای نیروسازی استفاده میشود ولی خوشبختانه آگاهی مردم ایران امروزه بسیار بالا رفته که مردم به انسانیت بیشتر احترام میگذارند و انسانیت را در اولویت قرار میدهند. دین باید خصوصی باشد و هر شخص اجازه دارد در مورد مسائل انسانی از دیگری دفاع و دخالت کند ولی در مورد مسائل دینی اجازه ندارد که سؤال کند و این امر باید متقابل باشد و باعث میشود که این زنجیره ادامه پیدا کند و در جامعه آگاهی بوجود بیابد و این موضوع خوشبختانه در بین جوانان دهه نودی دیده میشود.
در پایان مسئول جلسه ضمن تشکر از منشی جلسه: آقای علی فروتن، مسئولین ضبط صدا و تصویر: خانم لیلا رمضان و آقای صدرا مجیب یزدانی، ادمینها: خانم مریم حبیبی و آقایان رضا شایگان و داود لطفی و میهمانان حاضر در جلسه: خانمها و آقایان مهدی محمدپور، قندیل دادخواه، منوچهر شفایی، سعید پورمند، ایرج دانای طوس، فرشاد اعرابی، سعید طائف، آرشا کچوئیان، سمانه بیرجندی، ختم جلسه را در ساعت 30: 18 به وقت اروپای مرکزی اعلام کردند.
اعدام
مینا آقابیگی
اعدام مطابق قانون مجازات اسلامی یکی از مجازاتهایی است که در ایران انجام میشود. ایران بالاترین نرخ اعدام نسبت به جمعیت در جهان را دارا می باشد. جمهوری اسلامی ایران همچنان به اعدام افراد ادامه میدهد و در یکسال گذشته بیش از دویست نفر اعدام شدند. برخی از این احکام اعدام براساس اعترافات اجباری و اعتراف تحت شکنجه صورت گرفته است. این احکام بر اساس عدالت صادر نشدهاند. جمهوری اسلامی ایران همچنان به اعدام کسانی که در زیر ۱۸ سال مرتکب جرم شدهاند، ادامه میدهد. ایران عضو کنوانسیون حقوق کودک است و نباید کودک مجرمان با اعدام مجازات شوند. بنابراین با شروع خیزش انقلابی مردم ایران علیه حکومت اسلامی تا کنون بیش از ۱۸ هزار نفر بازداشت شدهاند و اجرای ناگهانی حکم اعدام محسن شکاری، از معترضان ایران در صبحگاه ۱۷ آذر به موجی از خشم در جامعه دامن زده و بسیاری از تحلیلگران اجرای این حکم را مقدمهای برای اجرای بیشتر احکام اعدام در ایران دانستهاند.که متاسفاتنه بعد از آن مجید رضا رهنورد و محمدمهدی کرمی و محمدحسینی نیزاعدام شدند.سپاه پاسداران تاکید کرد که اعدام معترضان، نقطه کلیدی و سرنوشتساز و ابزار مؤثر جمهوری اسلامی برای سرکوب خیزش سراسری، برای معترضان و از هم پاشیدن شبکههای اعتراضی است مقامهای ایرانی در حالی که در تلاش هستند با ایجاد رعب و وحشت، قدرت را حفظ کنند، به قتلهای حکومتی ادامه همچنین سپاه پاسداران عنوان کرد که علاوه بر ادامه اعدام معترضان؛ باید حتی با افرادی که بهعنوان وکیل و حقوقدان یا فعال مدنی و سیاسی به اعدامها انتقاد یا اعتراض میکنند، نیز بهشدت برخورد کرد.از روزِ اولِ حاکمیت جمهوری اسلامی، اعدام، ابزاری برای ایجاد ترس و وحشتِ عریان در دل مردم بوده است. استفاده از این روش نشاندهنده آن است که این رژیم راه دیگری برای پاسخگویی به خواستهای مردم و همچنین مقابله با اعتراضات مردمی نمیشناسد و ندارد! این رژیم به خوبی از تنفر و خشم و انزجار افزاینده مردم نسبت به خود آگاه بوده و ازاراده مردم برای مقابله و انتقام از آمرین و عاملین سرکوب نیز به خوبی آگاه است. چنین رژیمی ارزش و اهمیتی برای حاکمیت مردم قائل نیست و هیچگاه خود را در برابر مردم پاسخگو نمیداند. این رژیم تنها به انحصارِ کامل قدرت میاندیشد و به حفظ آن به هر قیمتی حتی اعدام معترضین.از حکومت اسلامی نمیتوان جز تباهی و مرگ و اعدام و تجاوز و شکنجه انتظار دیگری داشت. این رژیم تنها یک راه برای ما، ما مردم ایران باقی گذاشته اینکه همه با هم دست به دست هم داده و به جنگ تا پیروزی نهائی با این رژیم جنایتکار ادامه دهیم. اینگونه است که میتوان از کشته شدن بیشتر ایرانیان جلوگیری و ایران را از نکبت و ویرانی نجات داد. کشته شدگان راه آزادی این قهرمانان ایرن زمین برای همیشه نام و یادشان در قلب ما خواهد ماند. به امید آزادی وطن.
نقش تأثیرگذار شبکههای اجتماعی در اعتراضات اخیر ایران
داوود لطفی
نقش فضای مجازی در رخدادهای ایران آنچنان تأثیرگذار بوده و هست که دولت جمهوری اسلامی در حربهای تکراری دست به اعمال محدودیت برای برخی از شبکههای اطلاعرسانی از ابتدای این اعتراضات زد و بعضی مقاطع به طور کامل اینترنت جهانی را قطع کرد تا اخبار و حواشی به بیرون درز نکند. اختلال گسترده اینترنت در بسیاری از نقاط ایران به ویژه در شهرهایی که اعتراضات شکل انقلابی میگرفت و درگیریهای شدید حاصل میشد، وجود داشت و محدودیتهای دسترسی به شبکههای اجتماعی و پیامرسان اینستاگرام و واتساپ مخصوصاً در روزهایاخیر در ایران نشان از نقش پررنگ فضای مجازی در پیشبرد اعتراضات داشته و دارد. بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی در این روزها صریحاً و به دفعات نسبت به محدود کردن بیشتر فضای مجازی و فیلتر کامل رسانهها اشاره کرده و خواستار «تصمیمی جدی» در این باره شدهاند. در اتفاقاتاخیر از حضور پررنگ طیفهای مختلف فکری در داخل یا خارج از ایران در شبکههای اجتماعی که سعی در همراهی یا مخالفت با اعتراضات اخیر را دارند، نمیتوان ساده عبور کرد. معترضان به کشته شدن مهسا امینی که اعتراضات خود را در ابتدا از شبکههای اجتماعی آغاز کردند، در یک هفته میزان توییتهایی که با هشتگ مهسا امینی نوشته شد را از مرز ۴۰ میلیون گذراندند. صدای معترضان مجازی که به صورت گسترده فیلم و عکس اعتراضات خیابانی را دست به دست کردهاند و با توییتهای مختلف توانستهاند صدایشان را به گوش جهانیان برسانند اینبار آنچنان رسا بوده است که بسیاری از کشورهای مختلف، چهرههای فرهنگی، سیاسی و ورزشی مشهور دنیا و بسیاری از رسانههای معتبر جهان به اتفاقاتاخیر ایران واکنش نشان دادهاند، با گذشت بیش از ۱۰۰ روز بیشک تمام دنیا نگاهشان امروز به صفحات اینستاگرام و توییتر است تا اخبار رسیده را چاپ و انتشار بدهند. بدون اغراق در تمام محافل سیاسی کشورها، اخبار ایران و اعتراضات و اعدامها، نقل مجلس است و نمایندگان و روسا در حال رایزنی و تصمیمگیری برای آینده روابطشان با رژیم جمهوری اسلامی هستند. یکی دیگر از مهمترین اتفاقات روزهای ابتدایی خیزش مردم ایران، همراهی آنانیموس، مشهورترین گروه هکری جهان بود که علیه حکومت آخوندی اعلام جنگ کرد. این گروه هکری توانست سایت بانک مرکزی ایران، وبسایت علی خامنهای و هزاران دوربین مداربسته داخل ایران و شمار دیگری از پورتالها و پایگاههای اینترنتی حکومت را از دسترس خارج کند. که مهترین آن هک خبرگزاری فارس وابسته به سپاه بود و درز فایل صوتی جلسه محرمانه که خود باعث تقویت روحیه مبارزان در کف خیابانها بود. برخی از کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار عکس یا اسامی افرادی که در اعتراضات اخیر «همراه مردم» نیستند، از آنها دعوت کردهاند به رخدادهای اخیر واکنش نشان دهند و جمله «یادمان میماند» را در شبکههای مجازی این افراد مینوشتند و بعضاً جواب هم گرفتند. یکی دیگر از تاًثیرات شبکههای مجازی در روزهای ابتدایی، کارزار کاربران توییتر بود که در طوفانی با «برای» از آنچه در سالهای گذشته در حکومت جمهوری اسلامی تجربه کرده بودند، به پا خواست و نتیجهاش شد شعر انقلابی برای با تنظیم و صدای شروین حاجیپور که همچنان بیرقیب است و شوری انقلابی به پا کرد. که بعد از آن شروین دستگیر ولی در زیر فشار افکار عمومی و هشتکها زده شده، رژیم او را آزاد کرد ولی تحت نظارت شدید. تا به امروز توییتر و اینستاگرام از مهمترین ابزار راهبردی و کاربردی برای پیشبرد این انقلاب بوده اند و همچنان با قدرت در دو جبهه مجزای و حقیقی هم راستا با هم در حرکت به سمت پیروزی هستند. مبارزین کف خیابان و در خط مقدم این انقلاب علیرغم تمام محدودیتها اما انقلاب را برنامهریزی، هماهنگی و جلو میبرند و با ارسال فراخوانها و شیوههای جدید مبارزه و اعلان قدمهای آتی به عموم آگاهیرسانی و اطلاعرسانی میکنند. کوچکترین حرکتی از دید و انتشار صفحات اجتماعی پنهان نمیماند و به جرأت میتوان گفت: این بار با همیشه در تمام جهات، متفاوتتر هستیم. به گفته بعضی کارشناسان از زمان گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی، اعتراضات سازمان یافتهتر از پیش شدهاند. حتی گفته میشود، اعتراضات به علت استفاده از شبکههای اجتماعی به طور نامتمرکز سازماندهی میشوند، اعتراضاتی که رهبر مشخصی ندارند ولی هدفی مشخص و راهبردیتر پیش میروند و از سوی دیگر ثبت سرکوب خشنونتآمیز و وحشیانه رژیم، توسط شرکتکنندگان در تظاهراتها و ارسال تصاویر و فیلمهای سرکوب اعتراضات در شبکههای اجتماعی به شدت رژیم را در تنگنا قرار داده است تا جایی که اخبار این اعتراضات به صورت جهانی پخش و توسط سیاستمداران و سازمانهای ذیربط دیده و بررسی شده و میشود. رژیم دیگر توان بستن کامل نت و دنیای مجازی را ندارد چون زیر ذرهبین و در لبه پرتگاه قرار دارد. اطلاعرسانی بابت دستگیرشدگان و یا عزیزانی که در معرض خطر اعدام قرار دارند، یکی دیگر از تأثیرات این شبکههای اجتماعی است. یادمان نرفته است داستان زندان اوین، حسین رونقی، وریا غفوری، حسین ماهینی و بسیاری موارد دیگر که بواسطه همین همدلی و اتحاد در اطلاعرسانی شبکههای مجازی بود که نتیجه بخش شد و البته در دو مورد اعدام صورت گرفته بدلیل اقدام دیر و عدم اطلاعرسانی به موقع مؤفق نبود ولی از بعد از آن تقریباً از این طریق به نوعی از اعدام عزیز دیگری جلوگیری شده. سال ۲۰۲۲ با تمام خوبیها و بدیها و تلخیهاش و شادیهاش به پایان رسید و از ابتدای سال ۲۰۲۳ اخبار خوبی در این فضای مجازی ایدهآل برای این روزهای ما، آمده که حاکی از روزهای روشن برای ایران ما است. بواسطه همین فضای مجازی است که امروز قلبهای حقیقی ما مردم ایران بهم نزدیک و نزدیک تر شده و عاشق هم شده ایم، یک دل و یک صدا شدیم و به همبستگی و اتحاد رسیدیم. ۴۳ سال در تاریکی و سکوت و خفقان نگه داشته شده بودیم و هر روز دورتر و دورتر از هم میشدیم ولی در این صد و چند روز گذشته به لطف شبکههای اجتماعی تمام آنها از بین رفت و آگاهتر و هوشیارتر شدیم. تا پیروزی بر شیطان چیزی نمانده و خبر آزادیمان را از طریق همین صفحات و فضای مجازی بهم تبریک خواهیم گفت و خوارشدن و نابودی این رژیم را برای ثبت در تاریخ و تجربه برای دیگر دیکتاتورها در شبکههای اجتماعی به یادگار خواهیم گذاشت.
تأسیس اولین مدارس توسط بهائیان
پوریا فرجی
دیانت بهائی تعلیم و تربیت را یکی از عوامل اصلی در ترقی فرد و بهبود شرایط اجتماعی میداند، آموزش و پرورش را مسئلهای عمومی و اجباری میشمارد و انسانها را همچون گنجینههایی از جواهر باارزش میبیند که تنها با تعلیم و تربیت استعدادها و تواناییهای آنها نمایان میشود. در اواخر قرن نوزدهم میلادی، نظام آموزش رایج در ایران شکلی سنتی داشت و عموماً متون مذهبی و ادبی در مکتبخانهها تدریس میشد. در آن زمان بهائیان ایران با مطالعه آثار حضرت بهاءالله، در پییافتن راههایی برای اجرای اصول بهائی در زمینۀ تعلیم و تربیت برآمدند. آنان گامی تازه در آموزش و پرورش کودکان برداشتند و مدارسی تأسیس کردند که در آنها مطالعه علوم و هنرهای مدرن در مرکز توجه بود. آنها همچنین براساس تعالیم بهائی میکوشیدند تا تربیت اخلاقی را به نحو مناسب در این مدارس عملی سازند. حضرت عبدالبهاء، تلاشهای جامعۀ بهائی ایران برای فراهم کردن امکانات آموزشی برای کودکان را از راه دور تشویق و هدایت میکردند. اعتقادات بهائی، تعلیم و تربیت را حق اساسی همگان میدانند. بر همین اساس مدارس بهائی اگر چه توسط بهائیان تأسیس میشد، به روی همگان باز بود و در آنها دانشآموزانی با پیشینهها و عقاید گوناگون اعم از بهائی، مسلمان، زرتشتی، یهودی، مسیحی و … در کنار یکدیگر به تحصیل میپرداختند. بر اساس مستندات موجود، به نظر میرسد نخستین کوششها برای تأسیس یک مدرسه بهائی در روستایی به نام ماهفروزک در مازندران و در اوایل دهه ۱۲۶۰.ش. (۱۸۸۰ میلادی) صورت گرفته است. ملای روستا که هنگام تحصیل در بابل، بهائی شده بود به همراه همسرش در پی اجرای تعالیم حضرت بهاءالله، یک مدرسه پسرانه و دخترانه تأسیس کردند. به تدریج در سایر روستاها و شهرها نیز کوششهای مشابهای صورت گرفت. این مدارس که در ابتدا بر اثر ابتکارات شخصی بهائیانِ محلی و به طور پراکنده و غیررسمی شکل میگرفتند، مدارس نوین نبودند و هنوز سبک مکتبخانه داشتند. از نظر بهاءالله، انسان بدون برخورداری از تربیت مناسب نمیتواند برای جامعه فردی مفید باشد: »انسان را به مثابه معدن که دارای احجار کریمه است مشاهده نما به تربیت جواهر آن به عرصهی شهود آید و عالم انسانی از آن منتفع گردد.« در نتیجه پیشرفت هر جامعهای در امنیت آموزش و پرورش است و علم باعث صلح عمومی و وحدت عالم انسانی میشود سبب میشود که دچار خرافات درون مذاهب نشویم و گمراه نشویم و دولتها هم نتوانند از جهل و ناآگاهی یک جامعه سوءاستفاده کنند و آن سرزمین و ملت را غارت و نابود کنند (ظلم، جنایت ،تبعیض و غارت کردن جمهوری اسلامی در ایران طی ۴۴ سال گذشته هم به خاطر جهل و ناآگاهی مردم ایران است که دچار خرافات مذهبی شدن و سبب شدن که ایران با تمدنی غنی به چنین شرایطی برسد) و این دیدگاه بهائیان نسبت به علم یکی از دلایل اذیت و آزار بهائیان در سالهای گذشته است به خصوص در دوران جمهوری اسلامی که با اهدافش تناقض دارد. نخستین مدرسه نوین بهائی در ایران، یعنی مدرسه تربیت پسران، حدود سال ۱۲۷۹ ه. ش. (۱۹۰۰ میلادی) در تهران تأسیس شد و چند سال بعد از طرف دولت به رسمیت شناخته شد. به دنبال آن در طی ۳۵ سال، دهها مدرسه نوین بهائی در دیگر شهرها و روستاهایی که دارای جوامع بزرگ بهائی بودند، تأسیس گردید. مدرسه «توکل» در قزوین (۱۲۸۵ ه. ش.، ۱۹۰۶ میلادی)، «تأیید» در همدان (۱۲۸۶ ه. ش.، ۱۹۰۷ میلادی)، «وحدت بشر» در کاشان (۱۲۸۸ ه. ش.، ۱۹۰۹ میلادی)، «سعادت» در بابل (۱۲۹۰ ه. ش.، ۱۹۱۱ میلادی) جزء اولین مدارس بهائی بودند. بسیاری از این مدارس به عنوان شعبههای مدرسه تربیت تهران ثبت و از طرف دولت به رسمیت شناخته شدند. تأسیس مدارس مدرن، افکار سنتگرا را در مقابل اندیشههای تجددگرا قرار میداد و به تدریج گروههای حامی یا مخالف خود را در اجتماع پیدا کرد. مدارس دخترانه در این میان واکنشهای شدیدتری را بر انگیختند و بعضی از علماء فتوا دادند که تأسیس مدارس دخترانه مغایر اصول اسلام است. تنها بعد از سال ۱۲۸۸ ه. ش. (۱۹۰۹ میلادی) و شکست مخالفان مشروطیت بود که افتتاح مدارس دخترانه عمومی امکانپذیر شد. حضرت عبدالبهاء همواره بسیار تأکید مینمودند که هر جا که امکان دارد هم یک مدرسه دخترانه و هم یک مدرسه پسرانه تأسیس شود. در سال ۱۲۸۵ ه. ش. (۱۹۰۶ میلادی)، یک مکتب دخترانه بهائی به عنوان شعبهای از مدرسه تربیت پسران در تهران به راه افتاد. «مدرسه دخترانه تربیت بنات» و «مدرسه تأییدیه دوشیزگان وطن» دو مدرسه بهائی دخترانه بودند که در ۱۲۹۰ ه. ش. (۱۹۱۱ میلادی) در تهران گشوده شدند. بهائیان در راه تأسیس مدرسههایشان با موانع بسیاری رو به رو بودند. از یکسو، تأسیس مدارس با مشکلات مالی فراوان همراه بود و فقط با فداکاری بهائیان، چه ثروتمند و چه فقیر در هر شهر و روستا بود که چنین مدارسی احداث میشد و ادامه مییافت. از سوی دیگر، مدارس بهائی همواره با مخالفتهای شدیدی از ناحیه عناصر سنتیتر و محافظهکارتر اجتماع و به خصوص آن دسته روحانیون شیعه رو به رو بودند که اصول بهائی همچون برابری، تجدد و اصلاحات اجتماعی را نمیتوانستند بپذیرند. در بسیاری از موارد، مقامات دولتی نیز از اعطای جوازها و مدارک لازم خودداری میکردند. این در حالی بود که بهائیان از هیچ کوششی برای اثبات حسن نیت خود کوتاهی نمیکردند. برای مثال، در این مدارس آموزش تعالیم دینی بهائی صورت نمیگرفت. شاگردانی که به خانوادههای بهائی تعلق داشتند در کلاسهای بهائی جداگانه اغلب در بیرون از مدرسه و در روز جمعه شرکت میکردند. مدارس بهائی از تمام دستورالعملهای دولتی درباره برنامه درسی از جمله آموزش زبان عربی، قرآن و اسلام پیروی میکردند (حتی وقتی این دستورات برای مدارس خصوصی لازمالاجرا نبود) . با وجود این مخالفتها و موانع، هم بر تعداد و هم بر وسعت و گسترش جغرافیایی مدارس بهائی افزوده میشد. در بسیاری از مناطق دورافتاده، تنها نهادهایی که آموزش نوین ارائه میدادند این مدارس بودند. براساس مطالعات پژوهشی انجام شده میتوان تخمین زد در آن زمان، بیش از ۱۰ درصد دانشآموزان مقطع ابتدایی کل کشور در مدارس بهائی تحصیل میکردند. در سالهای بعد، دوره متوسطه نیز به مدارس موجود در شهرها اضافه شد. برای مثال غیر از دارافنون، مدرسه پسرانه تربیت در تهران تنها مدرسه بومی بود که تمام شش کلاس متوسطه را ارائه میداد. با وجود نگرش غیردوستانهای که عموماً در فضای رسمی کشور نسبت به بهائیان در ایران وجود داشت، کیفیت مدارس بهائی و سطح بالای آموزشی، علمی و اخلاقی دانشآموزان این مدارس در اکثر گزارشهای اولیای امور و مأمورین رسمی به چشم میخورد. این مدارس همچنین ویژگیهایی داشتند که برای ایران آن دوران مبتکرانه بود و آنها را از سایر مدارس متمایز میساخت. برای مثال، هر مدرسه بهائی علاوه بر مواد درسی تعیین شده از سوی وزارت معارف، مواد آموزشی دیگری از جمله تعلیم هنر و موسیقی، زبانهای خارجی، نقاشی، خیاطی، گلدوزی، آشپزی، تربیت بدنی و تئاتر را در برنامه خود گنجانده بود. همچنین در سایر زمینهها چون فن سخنوری و آداب معاشرت، یا زبان اسپرانتو کلاسهای فوقبرنامهای ترتیب داده میشد. مدارس بهائی همچنین از اولین مدارسی بودند که از بعضی تسهیلات آموزشی مانند تختهسیاه، نقشه جغرافی، میز و نیمکت، آزمایشگاه و کتابخانه استفاده میکردند. جامعههای بهائی در شهرهای تهران، همدان، قزوین، کرمان و یزد چندین کودکستان نیز تأسیس کردند که کودکان را برای ورود به مدارس آماده میکردند. سرانجام، به دنبال سیاستهای رضا شاه برای یکدستسازی نهادهای اجتماعی کشور از جمله نظام آموزشی و همچنین کینهتوزی برخی مقامات دولتی با بهائیان، مدرسه تربیت در سال ۱۳۱۳ ه. ش. (۱۹۳۴ میلادی) از طرف وزارت معارف تعطیل اعلام شد. اکثر مدارس بهائی در شهرها، در طی یک سال، یکی بعد از دیگری تعطیل شدند. مدارس بهائی در روستاها تا حدی از این دستور تعطیلی در امان ماندند؛ شاید به این دلیل که مدرسه دیگری وجود نداشت که جایگزین آنها شود. برآورد میزان تأثیر نوآوریهای مدارس بهائی بر توسعه آموزش و پروش در ایران دشوار است اما در حدود ۳۵ سالی که مدارس بهائی ایران دائر بودند، بسیاری از شخصیتهای برجسته غیربهائی از این مدارس فارغالتحصیل شدند و بعدها با تکمیل تحصیلات عالی خود مقامهای مهم و معتبری را در بخشهای دولتی و خصوصی احراز کردند. مدارس دخترانه بهائی نیز سهم مهمی در ظهور اولین نسل زنان تحصیل کرده و شاغل ایفا کرده و در پیشبرد ترقی زنان در جامعۀ ایران نقش بهسزایی داشتند.
اعدام به وقت اذان صبح در جمهوری اسلامی ایران
صادق فرخی قصرعاصمی
محسن محسن شکاری یکی از بازداشتشدگان خیزش ۱۴۰۱ ایران بود که در ۱۷ آذر ۱۴۰۱، پس از ۷۵ روز بازداشت، توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. محسن شکاری ۲۳ سال داشت و ساکن شرق تهران بود. او در ۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران در خیابان ستارخان تهران بازداشت شد. گفته شده که او جادهای را در خیابان ستارخان مسدود کرد و یکی از نیروهای بسیجی را که برای سرکوب اعتراضات اعزام شده بود، با قداره زخمی کرد. این بسیجی شبه نظامی در اثر ضربه چاقو به ۱۳ بخیه در شانه چپ خود نیاز داشت. خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه ایران از اتهامات شکاری در پی اعدامش خبر داد. او همچنین متهم به »اغتشاش« بود. خانواده او در حالی که حکم اجرا شد، در بیرون از زندان منتظر اخبار جدید در مورد سرنوشت او بودند تا اعدام انجام نشود. خبرگزاری تسنیم که به سپاه پاسداران ایران ارتباط دارد، اعدام شکاری را تأیید کرد، اما اطلاعات دیگری ارائه نداد. در حالی که حداقل ۴۵۹ معترض در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران توسط نیروهای حکومت کشته شدهاند، اعدام شکاری باعث شد تا او نخستین فردی باشد که به دلیل نقشش در اعتراضات که در شهریور ۱۴۰۱ به دنبال درگذشت مهسا امینی آغاز گردید، اعدام شود. پس از اعدام، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بخشهایی از بازداشت و محاکمه شکاری را به صورت اصلاحشده منتشر کرد. این فیلم، شکاری را در حال قدم زدن در راهرو نشان میدهد و گزیدههایی از شهادتش را ارائه میدهد که در آن او چاقو به دست میگرفت و ظاهراً حمله را بازسازی میکرد. مجیدرضا رهنورد، کشتیگیر و یکی از بازداشتشدگان خیزش ۱۴۰۱ ایران بود که در ۲۱ آذر ۱۴۰۱ به فاصله ۲۳ روز از زمان بازداشت، با حکم دادگاه انقلاب مشهد اعدام شد. او در جریان دادگاه بدون طی شدن تشریفات قانونی و درحالی که از فرصت دفاع در دادگاه و حق استفاده از وکیل محروم بود، به کشتن دو بسیجی و زخمیکردن ۴ بسیجی دیگر در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران در مشهد، متهم شده بود. مجیدرضا رهنورد خالکوبی نشان شیر خورشید را بر روی یکی از دستانش داشت، دستی که قبل از اعدام شکسته و با همین دست شکسته اعدام شد. ساعت هفت صبح به خانوادهی مجیدرضا رهنورد زنگ زدند، بیدارشان کردند و گفتند: »برید بهشت رضا قطعه ۶۶، بچهتون رو اعدام کردیم و خودمون خاکش کردیم.« بازداشت، بازجویی، اعترافگیری، تکمیل پرونده، صدور کیفرخواست همگی طی چهار پنج روز انجام شده و مجیدرضا تنها ۲۳ روز بعد از بازداشت اعدام شد. جمهوری اسلامی با اتهامزنی به بازداشتشدگان و اعدام آنها به دنبال بازتولید ساز و کار سرکوب و قلع و قمع جوانان معترض برای بقای نظام و پایان بخشیدن به خیزش انقلابی مردم در ایران است. روز شنبه ۱۷ دی ماه۱۴۰۱ دو معترض زندانی با نامهای محمد مهدی کرمی و محمد حسینی با اذان صبح در زندان کرج اعدام شدند. این دو نفر از معترضین انقلابی بودند که در جریان گرامیداشت چهلمین روز جانباختن حدیث نجفی شرکت کرده بودند. در اینروز یک بسیجی بنام روح الله عجمیان کشته شد. بازجویان محمد و مهدی را تحت شکنجههای فراوان وادار به اعتراف اجباری کرده بودند و هر دو همه اتهامات علیه خود را رد کردند. دادگاه انقلاب اسلامی استان البرز این دو نفر را با اتهام قتل به سرعت و طی مدت دو ماه پس از بازداشت به اعدام محکوم و در سپیده دم هفدهم دیماه هر دو نفرشان را با اذان صبح اعدام کرد. هیچکدام از این دو نفر طی محاکمه کوتاه و پر ابهامی که طی دوره بازداشت خود با آن رو به رو شدند اجازه داشتن وکیل انتخابی و دسترسی به یک محاکمه عادلانه نداشتند. بر اساس گزارشها محمدمهدی کرمی از چهار روز قبل برای گرفتن وکیل انتخابی، دست به اعتصاب غذای خشک زده بود. حکم اولیه این دو از سوی دادگاهی که در استان البرز برگزار شد، در تاریخ ۱۳ آذر صادر شده بود. دادگاه ظرف ۶ روز و تنها پس از برگزاری ۳ جلسه رأی داده بود. اعدام، روشی که رژیم اسلامی از آن برای حذف فیزیکی مخالفانش و ایجاد رعب و وحشت در جامعه از آن استفاده میکند، تاکنون نتوانسته هیچ تغییری در اراده پولادین مردم بوجود بیاورد. مردمی که علیه اعدام برخاسته اند و فرهنگ آتش زدن طناب دار را برسر مزار عزیزانشان جاری می کنند، معلوم است که خواهان صلح و آرامش و امنیت هستند و برآنند که بعد از جمهوری اسلامی باید اعدام بعنوان آدکشی دولتی و شیوه حذف فیزیکی مخالفان سیاسی باید لغو شود. احکام اعدام، شکنجه زندانیان و گرفتن اعتراف اجباری طرح و سیاستی شکست خورده و منفور است. بیشتر مردم ایران مخالف هر نوع شکنجه جسمی و روانی هستند که علیه زندانیان بکار گرفته شود و حق و حقوق زندانی و داشتن وکیل را حق اولیه زندانی میدانند. رژیم اسلامی تصور خام و این توهم را دارد که با دستگیری و سرکوب گسترده معترضین میتواند با خیال راحت دست به قتل عام زندانیان سیاسی بزند و دهه شصت و خاورانهای دیگری را خلق کند. اما کور خوانده است، مردم جوابشان را در همین هفته با برگزاری اعتراضات فراوانی در نقاط مختلف ایران و از جمله راهپیمایی به طرف زندان رجاییشهر برای جلوگیری از اعدام محمد بروغنی و محمد قبادلو ادامه دادند و موفق شدند با وحدت و اتحادشان موقتاً جلوی اجرای اعدام محمد بروغنی را بگیرند. رژیم اسلامی از ابتدا تا امروز با همین روشها آدم کشته و هر روز از تریبونها شعار اعدام کنید سر میدهند. هدف رژیم اسلامی از بازداشتهای گسترده و شکنجه و صدور زندانهای طویل المدت و احکام زندان، توقف و مهار چرخه اعتراضات انقلابی و سرنگونیطلبانه است. اما با این سیاست فقط اوضاع را طوفانی تر و عزم مردم را برای انتقام و سرنگونی قویتر میکند. ملیتاریزه کردن شهرها، مستقر کردن نیروهای تروریست نظامی، مانور دادن وحوش سپاهی، اجرای نمایش قدرت با زور اسلحه و دستگیری مردمی که چیزی بجز جانشان را برای از دست دادن ندارند و راهی جز ادامه مبارزه ندارند، نشانه ترس و تزلزل رژیم در برابر اراده انقلابی مردمی است که خواهان سرنگونی رژیم اسلامی هستند. نسل امروز زنان و مردان ایرانی به درست راه تغییر را در سیاست و عمل انقلابی یافتهاند. این مردم آزادی و برابری و زندگی میخواهند، شاه و ولی نمیخواهند و علیه نظام ستمگرند. به همین دلیل شعار مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر را در هر کوی و برزن فریاد میزنند. آزادی در ایران تنها با پیروزی کمونیسم و طبقه کارگر و استقرار یک جمهوری سوسیالیستی ممکن است و مردم انقلابی چه برای رهائی زن و چه برای برخورداری از یک زندگی مرفه و خوشبخت و آزاد باید از روی جنازه سرمایهداری رد شوند.