Return to آرشیو ماهنامه

ماهنامه بشریت – شماره 195

تصویر روی جلد: نگار کلایی

تصویر پشت جلد: نگار کلایی

آرشیو ماهنامه بشریت

هیئت تحریریه:

  • منوچهر شفائی
  • دکتر زهرا ارزجانی
  • محمدحسین بیداروند

چاپ و توزیع:

  • مهدی عطری
  ویرایش و صفحه بندی:

  • دکتر زهرا ارزجانی
  • شیوا روزبه
  • محمد گلستان جو
  • نگار کلایی
  • این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
  • هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
  • با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
  • با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.

فهرست مطالب:

 لیست جدید کتاب های منتشر شده در کتابخانه کانون  مهدی گلسفیدی
 گزارش نقض حقوق زنان در اردیبهشت 1397  بابک میری
 گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در اردیبهشت ماه 1397  فرهاد نصیری
 گزارش نقض حقوق محیط زیست ایران در ادریبهشت 1397  کاوه شیخ محمدی
 گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ، اردیبهشت ماه 1397  حمید تبریزی
 فرمان و انجام حکم اعدام در اردیبهشت ماه 1397  احسان حیاک
 گزارش نقض حقوق آقوام وملل ایرانی در اردیبهشت 97  احسان زندی لک
 گزارش آماری نقض حقوق جوان و دانشجو  اردیبهشت ماه 97  سالار قربانی
 گزارش نقض حقوق هـنرمـندان در اردیبهشت ماه 1397  درسا دره شوری
 گزارش عملکرد آموزش و پژوهش  مریم مرادی
نقض حقوق جامعه کارگران در ایران اردیبهشت ماه 1397  محمد ابوطالبی
گزارش سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن مورخ ۲۹ آپریل ۲۰۱۸  فاطمه ورمزیار
گزارش جلسه ماهانه مشترک نمایندگی اسکاندیناوی و مالزی  سعید حسینی
گزارش جلسه ی ماهیانه ی کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو  علی هژبری
گزارش جلسه کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان  زویا رزمجو
گزارش جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن مورخ ۱۳ می ۲۰۱۸  حمیدرضا  تبریزی
 گزارش جلسه ویژه 11 آپریل کمیته آموزش و پژوهش  نیلوفر ایمانیان
 گزارش جلسه نمایندگی اندونزی و پاکستان در تاریخ  20 مای  محمد گلستانجو
 گزارش جلسه نمایندگی هامبورگ 27 آپریل  جلال پورصادقی
 گزارش جلسه ویژه 16  مای کمیته آموزش و پژوهش  نیلوفر ایمانیان
 گزارش جلسه مشترک کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان و نمایندگی هاى نوردراین وستفالن و زاکسن آنهالت  زویارزمجو
 گزارش جلسه  ماهانه نمایندگی سوئیس در۱۳ مائ ۲۰۱۸  رسول پور آزاد
 گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی نیدرزاکسن (هانوفر) 5 مای  مهران فاضل زاده حبیب ابادی
 حقوق بشر، اعلامیه جهانی، اعلامیه اسلامی (( قسمت اول ))  حمیدرضا تبریزی
 تاثیرپدیده شعار نویسی روی اسکناس  امیرحسین و مهدی هوری زاد
 نابودی آینده کودکان با صیغه محرمیت  مهدی هوری زاد
روز جهانی کارگر و حقوق پایمال شده کارگران در ایران  فائزه رضائی
هنر و هنرمند  امیر ابطحی
مشکلات یک دانشجوی ارشد تربیت بدنی  آرش ایرانی
نگاهی به اعتراض های اخیر ایران  احسان حیاک
روز جهانی کارگر  جلال پورصادقی
نگاهی به اعتراضات مردمی در دی 1396  مرجان سلیمی شریف
کودکی (دلنوشته)  نیلوفر ایمانیان
مشکلات آموزش و پرورش و دانشگاه  محمد مهدی مخبری
چرا دفاع از محیط زیست؟  زهرا برومند

 

لیست تازه های کتابخانه کانون

مهدی گلسفیدی

کتاب مثنوی گلشن راز

مثنوی گلشن راز مهم‌ترین و مشهورترین اثر منظوم محمود شبستری است که در بردارندهٔ اندیشه‌های عرفانی وی می‌باشد. با وجود حجم اندکش، این کتاب یکی از یادگارهای پرارزش و بلندنام ادبیات عرفانی کهن فارسی است، که در آن بیان مفاهیم صوفیانه با شور، شوق، و روانی ویژه‌ای همراه‌گردیده است.

 

کتاب عزاداران بیل

غلامحسین ساعدی، پزشکی که سرانجام نویسندگی را برگزید و ادبیات داستانی ایران، طی دهه های سی و چهل وام دار او شد. در سال ١۳١۴ در آذربایجان تولد یافت. فعالیت های سیاسی اش را از سال ١۳۳٠ آغاز کرد و مسئولیت انتشار چند روزنامه را در آذربایجان برعهده گرفت. بعد از کودتای ٢٨ مرداد ١۳۳٢دستگیر شد و چند ماهی در زندان به سر برد. در داستان های ساعدی، جهان غم انگیز فقر و دربدری دهقانان آواره، روشنفکران سر گردان و بی هدف و ولگردان آواره اجتماع ترسیم می شود و اینگونه فقر، درماندگی و واقعیات فضیحت بار جامعه، چهره ی عریان جهان پیرامونشان را به خواننده نشان می دهند. در پس این توصیفات، خشم و خروشی توأم با کینه نهفته است و در نهایت، آنچه برای خواننده برجای می ماند، زهرخندی بیش نیست.

کتاب گرگی در کمین

گرگی در کمین نام مجموعه شعر های عباس کیارستمی ست که به صورت دو زبانه ( فارسی و انگلیسی) می باشد که ترجمه ی آن به انگلیسی با همکاری کریم امامی و مایکل بی یرد صورت گرفت. همینطور درانتشارات سخن در ایران منتشر شد. درضمن نام این مجموعه شعری از همین کتاب است.

 

کتاب مترجم دردها

این مجموعه داستان که اولین اثر لیرى است برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر ادبی سال ۲۰۰۰ شده و داستان‌های آن قبلاً در بسیاری از نشریات معتبر ادبی از جمله هاروارد ریویو، سَلَمَندر، اَگنی ریویو و نیویورکر به چاپ رسیده‌اند. دریافت جایزه‌ی بهترین کتاب اول نیویورکر، جایزه‌ی پن ـ همینگوی، جایزه‌ی کتاب برگزیده‌ی پابلیشِرز ویکلی، جایزه‌ی آدیسن مت‌کاف از آکادمی هنر و ادبیات امریکا، جایزه‌ی کتاب برگزیده‌ی نیویورک تایمز، جایزه‌ی اُ. هنری و نامزدی جایزه‌ی لوس‌آنجلس تایمز از دیگر افتخارات این نویسنده‌ی سی و هشت ساله‌ی هندی برای همین کتاب است. ای. ال. دکتروف نیز داستان «سومین و آخرین قاره» را در مجموعه‌ی منتخب خود، بهترین داستان‌های کوتاه سال ۲۰۰۰، آورده است.

کتاب موزه بی گناهی (موزه معصومیت)

⚜️«موزه معصومیت» یا «موزه بی‌گناهی»،که با تأخیری چند ساله و با چند ترجمه هم‌زمان به فارسی درآمده است، از این منظر درخور تأمل است که اورهان پاموک، نویسنده ترک‌زبانِ برندۀ نوبل، در این رمان موفق شده است تا توأمان دو نوع از ادبیات و دو شکل از تجربه جهان را به قالب روایت درآورد. ⚜️چندان که از عنوان رمان پاموک پیدا است، با دو مضمون بحث‌برانگیز مدرن به سراغ روایت تحولات استانبول ظرف نیم قرن اخیر رفته است. ⚜️«موزه معصومیت» ساختار ساده‌ای دارد. حوادث آن از بهار ١٩٧۵ آغاز می‌شود. کمال و سیبل، نمایندگان نخستین نسل از ترک‌هایی که از بدو تولد نه در امپراطوری عثمانی که در جمهوری ترکیه زیسته‌اند، در آستانه ازدواج با یکدیگر قرار دارند.

کتاب اسرار خلقت

موریس پولیه در برنارد مترلینگ (Maurice Maeterlinck) شاعر، اندیشمند، نمایشنامه نویس، فیلسوف و محقق بزرگ بلژیکی در ۲۹ آگوست سال ۱۸۶۲ در شهر «گان» متولد شد. مترلینگ تحصیلات ابتدایی را در کالج «سن بارب» و تحصیلات عالیه را در رشته حقوق و در دانشگاه «گان» به پایان رسانید. وی در سال ۱۸۸۴ و در سن ۲۲ سالگی به عضویت کانون وکلای شهر «گان» انتخاب شد و یک سال بعد، به مقام ریاست کانون دست یافت، اما قوانین خشک مجمع حقوقدانان نمی توانست اندیشه های بزرگ و طبع کاوشگر او را قانع سازد. از این رو، تا پایان عمر، دست از وکالت کشید. مترلینگ در خانواده خود، زبان آلمانی و فرانسه را آموخت و بعد از ترک شغل وکالت، از دانش زبان انگلیسی برخوردار شد.

 

کتاب زرتشت و تعالیم او

استاد رضى در این کتاب تمام اساطیر و رویدادها بر طبق کتب مستند و منابع رسمی زرتشتی، از تولد زرتشت ، برانگیخته شدن زرتشت به پیامبری، پیروان و خاندان زرتشت ، دوستان و دشمنان زرتشت و… به همراه اصول و اعتقادات زرتشتیان و معرفی اوستا را بازگو کرده است. این کتاب یکی از بهترین منابع پژوهشی برای آگاهی از اوضاع و احوال زرتشت و اعتقادات اوست. دینى که این پیامبر ایرانى تعلیم فرمود،

 

کتاب سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار( جلد دوم)

سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار مهم‌ترین و معروف‌ترین اثر پیرامون بحارالانوار است، که توسط شیخ عباس قمی گردآوری شده‌است. این کتاب فهرست موضوعی بحارالانوار علامه مجلسی است که در مدت ۲۰ سال به پایان رسیده‌است. شیخ عباس خود می‌نویسد این کتاب بهترین اثر بجا مانده از وی است. او آن را در دو جلد تنظیم نموده و در جهت آسان نمودن مراجعه به بحارالانوار که بیش از صد جلد می‌باشد نوشته شده است. شیخ عباس قمی در سال «۱۲۹۴ ه‍.ق» برابر با « ۱۲۵۴ ه‍.ش » در قم متولد شد. شیخ عباس تحصیلات دوران کودکی و نوجوانی را در قم گذراند. و پس از گذراندن مقدمات به نجف مسافرت کرد.

کتاب تاریخ ادیان (جلد اول)

مجموعه ای از مدارک و اکتشافات ثبت شده از اعمال، تفکرات و رویدادهای دینی بشر را از آغاز پیدایش انسانسایان تا شروع عصر باستان، ارائه می دهد، با وجود اینکه دوره ماقبل تاریخ عاری از هرگونه اسناد و متون مکتوب است و آثار دینی به جا مانده از آن همگی غیر مکتوب هستند و همچنین بر پایه نظریه‌ها و فرضیه هایی از منابع غیر مستقیم مثل یافته‌های پربحث و جدل باستان شناسی استوار هستند لذا تاریخ و رخدادشناسی ادیان به شکلی جدی از زمان اختراع خط یعنی حدود ۵۰۰۰ سال پیش در سرزمین‌های شرق نزدیک آغاز می گردد.خاور نزدیک یا شرق نزدیک به سرزمین هایی اطلاق می‌شود که در غرب آسیا مابین دریای مدیترانه و ایران واقع شده اند این عبارت جغرافیایی بیشتر برای باستان شناسان و تاریخدانان مصطلح می باشد، البته استفاده این اصطلاح در نزد روزنامه نگاران و سیاستمداران نیز کاربرد دارد. تاریخ ادیان دارای خط سیری است که به بررسی وقایع نگاری تطبیقی پیشامدهای مهم آیین‌های مختلف بشر در دوره‌های تعریف شده تاریخی و ماقبل تاریخی می پردازد.

کتاب آشنایی با کشورهای دنیاـ سوئد

تعداد مسافران، هر روزه افزایش می یابد و این امر در بررسی و بازدید از نمایشگاه های کتاب و یا با مراجعه به اطلاعات کتاب های منتشر شده معلوم می شود. سالانه، هزاران نفر فارسی زبان از ایران و دیگر کشورها به نقاط مختلف دنیا سفر می کنند و کمتر کتابی برای راهنمایی ایشان منتشر شده است، که اطلاعات کشورهای مقصد را در اختیار ایشان قرار دهد. شاید بهترین مرجع در این باره، کتاب های سبز وزارت امور خارجه باشد؛ ولی کتاب های فوق کاملاً تخصصی بوده و فاقد اطلاعات و جاذبه های عمومی می باشند.با توجه به این نیاز و خلاهای موجود، مدتی است تلاش شده است، اطلاعات مناسبی برای این امر از منابع مختلف تهیه گردد تا کمکی برای علاقه مندان و راهنمایی برای مسافران باشد. بدیهی است، جمع آوری و تنظیم این اطلاعات، کاری گروهی است. سفارتخانه ها و نمایندگی های برخی کشور های مربوط نیز برای تهیه منابع و تنظیم اطلاعات کمک هایی کرده اند.

 

گزارش آماری و نمودار نقض حقوق زنان در اردیبهشت ماه 1397 به زبان نمودار

تهیه کننده: بابک میری

این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در اردیبهشت 1397 را به اطلاع می‌رساند. علیرغم  سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.

موضوع تعداد خبر موضوع تعداد خبر
بازداشت و زندان 14 بهداشت و سلامتی 2
فرهنگی و اجتماعی 12 خانواده 3
ورزشی 1 قتل‌های ناموسی 0
جمع 32

 

بازداشت و زندان

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 جایزه آندره ساخارف به نرگس محمدی مراسم اعطای جایزه آندره ساخارف در امریکا برگزار شد و این جایزه امسال مشترکاً به نرگس محمدی، سخنگو و معاون کانون مدافعان حقوق بشر از ایران و راوی کوچی‌مانچی از هند تعلق گرفت. دلیل انتخاب خانم نرگس محمدی فعالیت‌های حقوق بشری او و تلاش برای پایان بخشیدن به مجازات اعدام بوده است. هرانا 5 اردیبهشت 97
2 نجیبه صالح زاده تبرئه شد نجیبه صالح زاده، همسر محمود صالحی از فعالین کارگری که چندی پیش با اتهام تبلیغ علیه نظام در شعبه اول دادگاه انقلاب شهرستان سقز محاکمه شده بود، از اتهامات تبرئه شد. هرانا 5 اردیبهشت 97
3 گلرخ ایرایی به اعتصاب غذای خود پایان داد گلرخ ایرایی، کنشگر مدنی زندانی در بهمن ماه سال گذشته به طور غیرقانونی به همراه آتنا دائمی به زندان قرچک ورامین تبعید شد. این زندانی که در اعتراض به این انتقال از ۱۴ بهمن ماه سال گذشته دست به اعتصاب زده بود، امروز در بیمارستان بقیه الله تهران به اعتصاب غذای خود پایان داد. هرانا 5 اردیبهشت 97
4 نازنین بنگاله به ۵ سال حبس محکوم شدند نعمت‌الله بنگاله و دخترش نازنین بنگاله، شهروندان بهایی که در شهریورماه ۱۳۹۵ بازداشت و مدتی بعد با تودیع وثیقه آزاد شدند، روز سه‌شنبه ۴ اردیبهشت‌ماه در شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز هر کدام به ۵ سال و جمعا به ۱۰ سال حبس محکوم شدند. هرانا 6 اردیبهشت 97
5 دستگیری زنان هنگام ورود به ورزشگاه امروز دو خانم مرد‌پوش که برای تماشای بازی فوتبال سپاهان و استقلال به ورزشگاه نقش جهان اصفهان رفته بودند، قبل از ورود به داخل دستگیر شدند. همچنین سه دختر به همراه یک دختر خردسال که با ظاهری پسرانه قصد ورود به ورزشگاه آزادی و تماشای بازی فوتبال پرسپولیس و سپیدرود را داشتند شناسایی و دستگیر شدند. هرانا 10 اردیبهشت 97
6 بازداشت ارس امیری ارس امیری، دانشجوی ایرانی دانشگاه کینگستون بریتانیا که اسفندماه سال گذشته به ایران رفته بود، بازداشت شده است. هرانا 14 اردیبهشت 97
7 احضار هنگامه شهیدی هنگامه شهیدی فعال سیاسی و روزنامه نگار از احضار خود به دادسرای فرهنگ و رسانه خبر داد. هرانا 15 اردیبهشت 97
8 میانگین سنی زنان زندانی جرایم غیرعمد بین ۱۸ تا ۱۹ و تا ۳۸ سال اطهره نژادی مدیرکل برنامه‌ریزی و هماهنگی معاونت امور زنان می‌گوید که براساس برآورد سازمان زندان‌ها به طور متوسط حدود ۲۵۰ زن زندانی جرایم غیرعمد سالانه در سراسر کشور زندانی هستند که با آزادی آنها تقریبا همین تعداد جایگزین می‌شود. وی در پاسخ به این سوال که میانگین سن زنان زندانی چه رقمی است، گفت “میانگین سنی زنان زندانی جرایم غیرعمد بین ۱۸ تا ۱۹ و تا ۳۸ سال است البته انحراف جزئی نیز وجود دارد که دلیل آن وجود زندانی زن بالای ۵۰ سال است اما در هر صورت با توجه به اینکه زندان‌ها دو برابر ظرفیت زندانی دارند باید تلاش شود که تعداد افراد حاضر در زندان‌ها آن هم به دلیل جرایم غیرعمد کاهش پیدا کنند”. هرانا 16 اردیبهشت 97
9 تفتیش منزل پدری خانم انیسا مطهر شهروند بهایی منزل پدری خانم انیسا مطهر شهروند بهایی در اصفهان توسط مامورین امنیتی مورد تفتیش قرار گرفت و لوازم شخصی اهل منزل از جمله کتب، تصاویر، سی دی های مذهبی و حتی تبلت که متعلق به ایشان نبود ضبط شد. نیروهای مراجعه کننده نهایتا با تحویل برگه احضاریه دادگاه به تاریخ ۱۸ اردیبهشت ماه، از وی امضا گرفته و بدون به جا گذاشتن مدرکی حتی کپی صورتجلسه ضبط اموال و برگه احضاریه محل را ترک کردند. لازم به اشاره است در برگه احضاریه حتی آدرس هرانا 17 اردیبهشت 97
  دادگاه مشخص نیست و به او گفته شده بصورت تلفنی آدرس دادگاه به وی اعلام خواهد شد.  
10 نامه نرگس محمدی با اشاره به بازداشت فعالان محیط زیست نرگس محمدی، مدافع حقوق بشر و نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر طی نامه‌ای از درون زندان اوین، با اشاره به بازداشت فعالان محیط زیست و مرگ کاووس سید امامی در زندان، ایستادگی در مقابل سرکوب جامعه مدنی را لازمه رهایی فعالان محیط زیست از شکنجه در سلول‌های انفرادی و برخورداریشان از دادرسی عادلانه دانست. هرانا 22 اردیبهشت 97
11 نامه‌ رقیه زارع پور همسر رویین عطوفت رقیه زارع پور همسر رویین عطوفت فعال ملی مذهبی که هم اکنون دوران حبس خود را می‌گذراند با نوشتن نامه‌ای به کارشکنی در اعطای مرخصی به همسر خود اشاره کرده است. هرانا 24 اردیبهشت 97
12 وخامت وضعیت جسمانی زهرا زارع وضعیت جسمانی زهرا زارع، متهم سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین رو به وخامت گذاشته است. زهرا زارع از بازداشت شدگان وقایع دی ماه سال گذشته است که به دلیل حبس در سلول انفرادی و ابتلا به حملات عصبی و تشنج، در هفته‌های اخیر وضعیت جسمانی نگران کننده‌ای داشته است. هرانا 27 اردیبهشت 97
13 آزادی شاپرک شجری‌زاده شاپرک شجری‌زاده، یکی از معترضان به حجاب اجباری که در تاریخ ۱۸ اردیبهشت برای بار دوم و به همراه پسرش در کاشان بازداشت شده بود، امروز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت با تودیع قرار آزاد شد. هرانا 27 اردیبهشت 97
14 هفت درویش زن همچنان در بازداشت یک منبع مطلع به کمپین حقوق بشر در ایران گفت هفت درویش زن که  از اواخر بهمن سال ۹۶ همچنان در بازداشت به سر می‌برند، روز ۲۴ اردیبهشت از زندان قرچک به دادگاه انقلاب منتقل شدند و به آنان اتهاماتی چون اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی، اخلال در نظم و تمرد از دستور پلیس تفهیم شده است. کمپین حقوق بشر ایران 27 اردیبهشت 97

فرهنگی و اجتماعی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 نقض قوانین ماموران نیروی انتطامی معاون حقوقی رییس جمهور گفت: ماموران نیروی انتطامی مامور اجرای قانونند و نباید مبادرت به نقض قوانین و در راًس آن نقض اصول قانون اساسی از جمله اصول 22 و 36 کنند. ایسنا 2 اردیبهشت 97
2 تاکید بر برخورد با هنجارشکنان و مروجان بی‌حجابی یک عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس با تاکید بر اینکه باید با هنجارشکنان و مروجان بی‌حجابی برخورد شود، گفت: اگر ماموری در برخورد با بی‌حجابی تخلفی را انجام داده باید با آن مامور برخورد شود، یقینا نیروی انتظامی حساسیت لازم را دارد. ایسنا 2 اردیبهشت 97
3 نیروی انتظامی «نباید یک قدم هم عقب‌نشینی کند» با وجود انتقاد معاون حقوقی رئیس‌جمهوری و تعدادی از نمایندگان مجلس از کتک زدن یک دختر توسط مامور «گشت ارشاد» و گزارش‌ها درباره تعلیق ازخدمتِ این مامور، رئیس قوه قضائیه می‌گوید که نیروی انتظامی «نباید یک قدم هم عقب‌نشینی کند». رادیوفردا 2 اردیبهشت 97
4 دختری ۱۶ ساله اقدام به خودکشی با طناب دار کرد دختری ۱۶ ساله در تربت حیدریه پس از آنکه به دلیل خروج از مدرسه توسط مدیران تهدید به اخراج شده بود، روز یکشنبه ۲ اردیبهشت اقدام به خودکشی با طناب دار کرد و جان خود را از دست داد. در موردی دیگر نیز دختری ۱۴ ساله در شهر مینودشت مورخ ۴ فروردین ماه پس از اینکه به دلیل نامعلومی اقدام به خودکشی کرد جان خود را از دست داد. هرانا 5 اردیبهشت 97
5 زن جوانی در تبریز توسط همسر خود مورد اسیدپاشی قرار گرفت روز گذشته زن جوانی در تبریز توسط همسر خود مورد اسیدپاشی قرار گرفت و دچار ۵۰ درصد سوختگی شد. در خبری دیگر، مرد جوانی که هنگام استراحت مورد اسیدپاشی قرار گرفته بود بعد از حدود دو ماه جان باخت. هرانا 5 اردیبهشت 97
6 آمار کودکان بدون شناسنامه فاطمه دانشور گفت: « تنها 600 کودک خارج از نکاح به من مراجعه کرده اند. آمار کودکان بدون شناسنامه از چند میلیون هم بیشتر است.» برنا 9 اردیبهشت 97
7 امنیتی و سیاسی کردن مساله حجاب برخورد سوال‌برانگیز مامور گشت ارشاد با یک خانم جوان با واکنش‌ها و بازتاب گسترده‌ای در داخل و خارج کشور همراه بوده است. بسیاری از چهره‌های سیاسی با محکوم کردن این نوع برخورد خواستار تغییر رویکرد گشت ارشاد در برخورد با شهروندان شدند. کار حتی به اینجا ختم نشد و نمایندگان مجلس طرح سوال از وزیر کشور را نیز در دستور کار خود قرار دادند. به‌نظر می‌رسد مساله حجاب به‌عنوان یک مقوله اجتماعی و فرهنگی باید با نگاه فرهنگی نیز نگریسته شود و امنیتی و سیاسی کردن آن نتیجه عکس به‌همراه خواهد داشت. ایسنا 9 اردیبهشت 97
8 شکایت مجدد برای پیگیری هزینه های درمان دختران شین آباد حسین احمدی نیاز وکیل مدافع دختران شین آباد از شکایت مجدد برای پیگیری هزینه های درمان موکلانش خبر داد و گفت که شش سال از آتش سوزی مدرسه انقلاب اسلامی شین آباد در پیرانشهر می گذرد و دختران مصدوم این مدرسه تاکنون بالغ بر سیصد بار تحت عمل جراحی قرار گرفته اند که این تیغ جراحی پیکرهای نحیف آنان را دچار صدمات جبران ناپذیری کرده است. گفتنی است که چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۱، یک کلاس درس مدرسه ابتدایی روستای شین آباد از توابع شهرستان پیرانشهر دچار آتش سوزی شد که بر اثر این حادثه، حدود ۳۰ دختر دبستانی دچار آتش سوزی شدید شدند و دو نفر از آنان نیز جان خود را از دست دادند. هرانا 10 اردیبهشت 97
9 حضور گشت ارشاد در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شروع اولین روز کاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، مانند سال‌های گذشته حضور گشت ارشاد در این نمایشگاه محسوس گزارش شد. بر این اساس در سه ورودی نمایشگاه، ورودی شمالی (اتوبان رسالت)، ورودی شرقی (خیابان قنبرزاده) و ورودی جنوبی (خیابان بهشتی) ون‌های گشت ارشاد به همراه یک ماشین نیروی انتظامی حضور داشتند و در برخی موارد به برخی بانوان تذکراتی در مورد پوشش آن‌ها از سوی ماموران گشت ارشاد داده می‌شد. هرانا 14 اردیبهشت 97
10 میانگین سن ازدواج دختران در شهرستان زاوه ۱۱ سال علی باغدار دلگشا مشاور استاندار خراسان رضوی در امور جوانان گفت که میانگین سن ازدواج دختران در شهرستان زاوه ۱۱ سال است. برنا 25 اردیبهشت 97
11 اشتغال و کارآفرینی زنان در ایران نیازمند برنامه ریزی معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت: موضوع اشتغال و کارآفرینی زنان در ایران نیازمند برنامه ریزی بهتری است چون اکنون در برخی از استان ها نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده نسبت به مردان بیشتر است. ایرنا 29 اردیبهشت 97
12 معاونت امور زنان از همیشه کم فروغ‌تر معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، این روزها از همیشه کم فروغ‌تر است. جام‌جم 29 اردیبهشت 97

ورزشی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 عدم پخش مستقیم فوتسال زنان از خانم های نماینده اصرار و از آقایان مسئول انکار. به دلیل برخی مسائل و پروتکل ها صداوسیما باز هم زیر بار پخش مستقیم فوتسال زنان ایران نرفت. آن هم در شرایطی که نمایندگان مجلس تاکید دارند قهرمانی زن ایرانی با پوشش اسلامی سزاوار ترویج و نمایش در سیمای ملی است. شرق 25 اردیبهشت 97

بهداشت و سلامتی

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 کاهش سن اعتیاد زنان تا ۱۷ سالگی عضو فراکسیون معلولان مجلس نبود آگاهی نسبت به مواد مخدر صنعتی جدید همچون گل و ادعای کذب کاهش وزن، رفع اضطراب و افزایش حافظه را عامل اصلی کاهش سن اعتیاد زنان تا ۱۷ سالگی دانست. فارس 14 اردیبهشت 97
2 بیماری‌هایی که سیستم ایمنی را درگیر می‌کنند در زنان شایع‌تر است رئیس کنگره بین المللی نورولوژی و الکتروفیزیولوژی بالینی ایران با اشاره به اینکه آمار مبتلایان به MS در ایران حدود 80 هزار نفر است، گفت: به طور کلی بیماری‌هایی که سیستم ایمنی را درگیر می‌کنند در زنان شایع‌تر است. فارس 14 اردیبهشت 97

خانواده

ردیف موضوع شرح منبع تاریخ
1 رشد بیش از شش درصدی میزان طلاق یک مقام سازمان بهزیستی ایران از رشد بیش از شش درصدی میزان طلاق در سال ۹۶ نسبت به مدت به سال قبل خبر داده و همزمان یک نماینده تهران، ری و شمیرانات در مجلس مدعی شده که ۶۷ درصد از ازدواج‌ها در شمیرانات به طلاق منتهی می‌شود. ایسنا 4 اردیبهشت 97
2 ۱۴۸۱ ازدواج مربوط به کودکان زیر ۱۵ سال در سال گذشته ۷۸ هزار و ۹۷۲ واقعه ازدواج در استان تهران به ثبت رسیده است که از این تعداد ۱۴۸۱ ازدواج مربوط به کودکان زیر ۱۵ سال است. ایسنا 8 اردیبهشت 97
3 شروط ازدواج زنان بدون اذن پدر شهلا لاهیجی فعال و پژوهشگر حوزه زنان در مورد شروط ازدواج زنان بدون اذن پدر گفت: «تا همین حالا هم زنان می‌توانستند با گذشتن از موانع قانونی که خیلی هم آسان‌تر از شرایط جدید نبوده، بدون اجازه پدر ازدواج کنند پس این شرایط نه تنها لطفی به زنان محسوب نمی‌شود بلکه رسمیت دادن به یک سری محدودیت جدید است.» اعتماد 28 اردیبهشت 97

 

تنطیم نمودار : لیدا اشجعیLida Ashjae

خبرهای نگران کننده ای از خودکشی کودکان و کودک ازاری از خبرگزاریهای داخلی جمهوری اسلامی منتشر میشود ؛فقدان شادی وبی توجه ای به پرورش  وسلامت روحی کودکان

و فقر حاکم اجتماعی که خانواده ها را تحت سیطره خود قرار میدهد ؛توجه وحمایت والدین نسبت به کودکان را کم رنگ میکند که بازتاب ان انتشار اینگونه خبرها با شرایط سانسور در ایران است .تعریف ماده های 3  و  ۵از کنوانسیون حقوق کودک  را باید به دولت حسن روحانی  گوشزد کنیم تا مانع خودکشی بیشتر کودکان در کشورمان باشیم.

 


گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در اردیبهشت ماه 1397

فرهاد نصیری

اسامی/ محل/ نهاد ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
مرگ ۹۳ بیمار تالاسمی بدلیل نبود دارو و مصرف داروی بی‌کیفیت . به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر: میثم رمضانی رییس هیات مدیره انجمن تالاسمی با اعلام این خبر گفت: در سال گذشته حدود ۸۷ نفر از بیماران تالاسمی جان خود را از دست دادند، فروردین امسال هم ۷ نفر از آنها فوت شدند. به جز یک مورد، مابقی بیماران تالاسمی فوت شده به دلیل عارضه قلبی جان خود را از دست دادند که به دلیل این است؛ بیمار به دلایل مختلف دارو مصرف نکرده یا دارویی که مصرف کرده عملا کارآمد و موثر نبوده است و نتوانسته نیاز بیمار را برطرف کند قطع عضو و نابینا شدن یک کودک بر اثر انفجار مین در کردستان . خبرگزاری هرانا: روز جمعه، درپی انفجار مین به جا مانده از دوران جنگ در منطقه پیچون “روستایی از توابع بخش کلاترزان شهرستان سنندج” یک کودک ۱۲ ساله از ناحیه دو دست قطع عضو شد و یکی از چشم‌های وی نیز تخلیه شد و گوش و بدن کودک نیز به‌شدت زخمی شده است. 2 آسیبهای اجتماعی 1
سال گذشته در استان تهران بیش از ۱۴۰۰ ازدواج دختران زیر ۱۵ سال ثبت شد. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا : در سال گذشته ۷۸ هزار و ۹۷۲ واقعه ازدواج در استان تهران به ثبت رسیده است که از این تعداد ۱۴۸۱ ازدواج مربوط به کودکان زیر ۱۵ سال است. براساس گزارش‌های سازمان ثبت‌احوال استان تهران در سال ۱۳۹۶ تعداد ۷۸ هزار و ۹۷۲ واقعه ازدواج به ثبت رسیده که از این تعداد ۷۸ هزار و ۱۲۶ واقعه مربوط به ثبت ازدواج در مناطق شهری و تعداد ۸۴۶ واقعه مربوط به ازدواج در مناطق روستایی است. همچنین بیشترین ازدواج ثبت شده مربوط به شهرستان تهران با تعداد ۵۰ هزار و ۵۳۱ واقعه و کمترین ازدواج ثبت شده مربوط به شهرستان شمیرانات با تعداد ۹۲ واقعه بوده است. دانشور : آمار کودکان متولد خارج از نکاح تکان دهنده است/ کرج، تهران و مشهد در صدر آمار تن فروشی‌ها.  خبرگزاری برنا : فاطمه دانشور – فعال اجتماعی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، بیان کرد: «کودکانی وجود دارند که نمی‌توان برای آن‌ها شناسنامه تهیه کرد. کودکانی که به علت نوع خاص تولدشان (کودکان خارج از نکاح) قادر به گرفتن شناسنامه برایشان نشده اند.به شخصه با دو وزیر درخصوص این کودکان صحبت کرده و مشکلشان رامطرح کردم اما هر دو بگونه‌ای واکنش نشان دادند و وانمود کردند که تعداد این کودکان کم است و رقم مهمی نیست.» خراسان رضوی؛ میانگین سن ازدواج دختران در “شهرستان زاوه” ۱۱ سال است . به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تابناک : علی باغدار دلگشا در نشست «کودکی فراموش‌شده؛ بررسی پدیده کودک‌ همسری از منظر قانونی و فقهی» که در تالار رجایی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، مطرح کرد: “طبق آماری که در سال ۹۶ اعلام شد، ۶۳ هزار مورد ازدواج دختران زیر ۱۵ در تهران صورت پذیرفت”. وی افزود: “میانگین اسف‌بارتر این است که در برخی از شهرستان‌های خراسان رضوی، مانند شهرستان زاوه، میانگین سن ازدواج دختران ۱۱ سال است”. باغدار دلگشا خاطرنشان کرد: “در شهرستان‌های بسیار کوچک با نمونه‌هایی مواجه هستیم. 3 ازدواج کودکان 2
رهایی از اعدام یک کودک-مجرم با اعمال ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی . خبرگزاری هرانا  : پسر ۲۰ ساله‌ای که در نوجوانی دوستش را کشته بود، با شکستن حکم اعدامش در دیوان عالی کشور بار دیگر در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و با توجه به ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی از اعدام رهایی یافت و به ۵ سال زندان و پرداخت دیه محکوم شد. روایت «محمد کلهری» از روزی که معلمش را کشت . خبر آنلاین : فاطیما فردوس: محمد کلهری را حالا پیش از آن که یک نوجوان ۱۸ ساله که باید مشغول درس و جوانی‌ کردنش باشد، به‌عنوان یک قاتل می‌شناسند که اصرار بر اعدامش دارند. کودکی که در سال ۹۳ در مدرسه معلمش را به قتل رساند و پس از آن وضعیت نامناسب روحی‌اش ثابت و از اعدام نجات پیدا کرد؛ اما با اصرار برخی از نمایندگان مجلس و شکایت دوباره خانواده معلم، حکم قصاص او صادر شد و حالا محمد و خانواده‌اش هر لحظه منتظر مشخص‌شدن تاریخ اجرای حکم هستند. 2 اعدام کودکان 3
10هزار دانش‌ آموز معتاد نیازمند درمان هستند. به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر، منصور کیایی مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی وزارت آموزش و پرورش گفت:  بدون شک وزارت آموزش و پرورش فعالیتهای خود را در حوزه اعتیاد دانش آموزان محدود به عملکردهای آماری نکرده است، به طوری که در طی سالهای گذشته و به ویژه در سال جاری اقدامات گستردهای را در این حوزه انجام داده است او عنوان کرد: در حال حاضر به تناسب میانگین های آماری، رشد اعتیاد در میان دانش آموزان کشور حدود کم تر از یک درصد افزایش داشته است. استفاده ۱۳ درصد جوانان از مخدر گل/۳.۷ درصد دانش آموزان هستند. به گزارش خبرنگار مهر:  فاطمه عباسی در مراسم کارزار رسانه ای پیشگیری از مصرف گل گفت: بر اساس برنامه ششم باید تا پایان برنامه، اعتیاد ۲۵ درصد کاهش پیدا کند. وی گفت: با توجه به آخرین پیمایش ملی شیب مواد مخدر، گل دومین ماده مصرفی در میان معتادان است به طوری که ۱۳ درصد افراد پیمایش شده گل مصرف می کنند. عباسی تاکید کرد: بر اساس آنالیز انجام شده، ۸۴.۶ درصد مصرف کنندگان مردان مجرد با سطح تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم هستند و ۱۵.۴ درصد را زنان تشکیل می دهند. همچنین ۱۵ درصد آنها دانشجو و ۳.۷ دانش آموزان بودند و این نشان می دهد که باید مداخله بهنگام و تخصصی انجام شود. 2 اعتیاد کودکان 4
میانگین مدرک تحصیلی مربیان پیش‌دبستانی /چرا پیش‌دبستانی به بخش غیردولتی واگذار شد؟ به گزارش ایسنا : ابراهیم طلایی درباره چالش‌های دوره پیش دبستانی و با اشاره به میزان سرمایه گذاری در این زمینه اظهار کرد: در کشورهای توسعه یافته تا ۰.۸ درصد تولید ناخالص ملی صرف دوران پیش دبستانی می‌شود که ۰.۲ آن مربوط به دو سال قبل از دبستان است.  وی افزود: این رقم در کشور ما بسیار پایینتر است، به عبارتی مجموع هزینه کرد کل آموزش و پرورش ما در ۱۲ سال تحصیل کمتر از این ۰.۸ درصد است.  ضرب‌وشتم دبیر فیزیک توسط ولی دانش‌آموز در حمیدیه/ با پنجه بکس به معلم حمله کردند! به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین : و به نقل از اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش خوزستان، بابک نوری‌زاده امروز با اظهار تاسف از ضرب و شتم دبیر فیزیک توسط ولی دانش آموز در حمیدیه گفت: متاسفانه دیروز چهارشنبه ۵ اردیبهشت، در پی تاخیر یکی از دانش‌آموزان روستای دهکده حمیدیه همکارمان آقای جرفی دانش‌آموز را به دفتر راهنمایی می‌کند که پس از تماس وی با اولیا خود، پدر وی بدون هماهنگی و اطلاع مسئولان مدرسه به کلاس درس معلم مراجعه کرده و وی را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد. سرنوشت دانش آموزانی که با وانت به اردو رفته بودند! به گزارش خبرنگار ایسنا : دانش آموزان روستای سماقان از توابع بخش نمشیر بانه هنگام بازگشت از اردوی تفریحی دچار حادثه شده و متاسفانه این حادثه یک فوتی و هشت نفر زخمی در برداشته است. رئیس پلیس راه بانه علت وقوع حادثه را عدم توانایی راننده وانت تویوتا 3 f در سرعت غیر مجاز و توجه کافی به جلو دانست و گفت: حادثه مذکور یک نفر کشته ، هشت نفر مصدوم به دنبال داشت . قیچی کردن موی دختر دبستانی در آبادان؛معاون مدرسه تعلیق شد . 11 آموزش و پرورش 5
عصر ایران نوشت: ناظم مرد مدرسه که اقدام به قیچی کردن موی دانش آموز دختر کرد، تعلیق شد. اداره آموزش و پرورش آبادان در واکنش به این خبر اطلاعیه را صادر کرد که به شرح زیر است: یکی از دانش آموزان پایه ششم دبستان گلستان شهرستان آبادان به دلیل بلند بودن مو چند مورد تذکر از طرف معاون پرورشی دریافت می کند. این دانش آموز علی رغم دریافت تذکر نسبت به کوتاه نمودن موهایش اقدامی نمی کند. شناسایی 6 هزار محصل بازمانده از تحصیل در خانواده زندانیان. به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر:  اصغر جهانگیر در حاشیه مراسم قدردانی از دانش آموزان و دانشجویان کوشای خانواده مددجویان زندان‌های کشور گفت: یکی از وظایف سازمان زندان‌ها در کنار رسیدگی به امور زندانیان و بحث حرفه آموزی آنان، کمک به خانواده های زندانیان است.  وی افزود: خانواده های زندانیان نقشی در ارتکاب جرم نداشته اند بلکه خودشان قربانی جرم دیگری هستند و اگر مورد حمایت قرار نگیرند گرفتار آسیب‌های اجتماعی می‌شوند. علاوه بر آموزش مهارت‌های زندگی، روش‌هایی برای جلوگیری از طلاق و کاهش آسیب‌های اجتماعی این خانواده‌ها طراحی شده است. مسمومیت ۲۰ دانش‌آموز با گاز کولر اتوبوس. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از  ایسنا، سخنگوی سازمان اورژانس کشور با اعلام این خبر گفت: “با تماس به‌موقع مربیان حاضر در اتوبوس با ۱۱۵، یک اتوبوس آمبولانس و دو دستگاه آمبولانس به محل اعزام شد و مجموعا ۲۰ دانش آموز را به بیمارستان منتقل کردند”. همه دانش‌آموزان پس از معاینه و اکسیژن‌تراپی، درمان و از بیمارستان مرخص شدند. انتقاد از نبود هماهنگی میان دستگاه‌های متولی آموزش پیش از دبستان. به‌گزارش ایسنا : رخساره فضلی با اشاره به چالش‌های آموزش پیش از دبستان اظهار کرد: آموزش قبل از دبستان تنها از جنبه علوم تربیتی و جامعه شناسی نیست بلکه در علم عصب شناسی مورد اهمیت نیست بلکه امروزه در حوزه علوم شناختی و در حوزه یادگیری نیز درباره اهمیت این دوره بحث و بر آن تاکید می‌شود.  کمبود ۱۱ هزار کلاس درس و ۱۲ هزار معلم در سیستان و بلوچستان. خبرگزاری هرانا  : امیرحسین عظیمی مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس سیستان و بلوچستان گفت که این استان به ۱۱ هزار کلاس درس جدید و ۱۲ هزار معلم نیازمند است. سیستان و بلوچستان محروم‌ترین استان کشور در ابتدایی ترین شاخص‌های توسعه ای است. سید امیرحسین عظیمی مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس سیستان و بلوچستان گفته است: “در برابر دانش‌آموزان سیستان و بلوچستانی شرمسارم”، این گوشه ای از صحبت‌های وزیر آموزش‌وپرورش در شورای عالی آموزش‌وپرورش سیستان و بلوچستان در آخرین سفر وی به این استان بود که میزان محرومیت شاخص‌های آموزشی در استان را نشان می‌دهد. مسمومیت ۱۰ دانش آموز سروستانی بر اثر نشت گاز. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از باشگاه خبرنگاران :  شعبانی مسئول روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش فارس، با تایید این خبر گفت: “ظهر امروز در پی تماس مسوولان هنرستان شهدای کربلای سروستان با مرکز فوریت‌های پزشکی و اعلام گزارشی مبنی بر سرگیجه دانش آموزان، چند دستگاه آمبولانس به محل این مدرسه اعزام شدند. وی در ادامه گفت: “پس از معاینه دانش آموزان در نهایت ۱۰ دانش آموز با شک مسمومیت ناشی از گاز منوکسید کربن به مراکز درمانی منتقل و تحت مراقبت قرار گرفتند”.گاز قرص برنج ۱۷ دانش آموز تهرانی را مسموم کرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایرنا:  محمد کرم درآبادی مدیر روابط عمومی مرکز اورژانس تهران عصر دوشنبه افزود: “حوالی ساعت ۱۴ امروز مسمومیت با گاز قرص برنج در هنرستان شهید رجایی یافت آباد به سامانه ۱۱۵ اعلام و بلافاصله تکنسین های اورژانس به همراه آمبولانس و اتوبوس

11 آموزش و پرورش 5
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس: ۳۵ هزار کودک بی هویت در استان تهران وجود دارند.  به گزارش مهر، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس همچنین گفت که معضل خرید و فروش کودکان و نوزادان کاهش یافته اما رفع نشده است. این نماینده مجلس اضافه کرد: “متاسفانه شاهد تکدی گری دختران ۱۲ یا ۱۳ هستیم که در آغوش آنها نوزادانی قرار گرفته که مافیا آنها را برای جلب توجه و سوء استفاده از احساسات مردم از مادران معتاد خریداری و در این مسیر استفاده می کنند.” عضو کمیسیون اجتماعی مجلس درادامه تاکید کرد: “۹۰ درصد خانواده کودکان کار توان نگهداری از آنها را ندارند.” 1 بی هویتی کودکان 6
تغییر شیوه کودک‌آزاری در کشور  به گزارش ایسنا : شهین علیایی‌زند در همایش آسیب‌شناسی و بررسی راهکارهای پیشگیری از کودک‌آزاری که در تالار شهر مشهد برگزارشد، اظهار کرد: اولین موسسه پیشگیری از آزار جنسی کودکان و نوجوانان را از سال ۸۸ در تهران دایر کرده‌ایم و با دشواری به ما مجوز دادند، خاطرنشان کرد: یکی از کارهایی که در موسسه ما انجام می‌شود این است که می‌توانیم کودک‌آزاری جنسی را دهه به دهه مقایسه کنیم. اینجا کودکان را دوست ندارند؛ شاید تراژدی کودک‌آزاری در ایران، از آن وقتی تلخ‌تر شد که مجلس کوتاهی کرد  خبرگزاری هرانا به نقل از قانون : شاید تراژدی کودک‌آزاری در ایران، از آن وقتی تلخ‌تر شد که مجلس کوتاهی کرد. درست از آن هفت سالی که بهارستانی‌ها برای بررسی و تصویب لایحه «حمایت از کودکان»، تعلل کردند تا سال به سال بر آمار کودکانی که مورد آزار جنسی، جسمی، عاطفی و حتی غفلت والدین قرار می‌گیرند، افزوده شود قهوه با طعم مهربانی بچه‌های اوتیسم و سندرم داون / کافه دانتیسم  خبرگزاری هرانا به نقل از ایکنا : اولین کافه کشور که توسط ۱۰ نفر از بچه‌های توانمند مبتلا به بیماری اوتیسم و داون به مردم خدمات ارائه می‌کند، روز، ۱۱ اردیبهشت‌ماه، در خیابان ونک تهران افتتاح شد. بچه‌هایی که با تلاش خودشان، خانواده‌ها و مربیانشان توانسته‌اند بر محدودیت‌های بیماری خود فائق آمده و وارد فعالیت‌های اجتماعی شوند.  طبقه اول پاساژ آینه واقع در خیابان ونک تهران روز، ۱۱ اردیبهشت‌ماه، شاهد یک اتفاق بسیار زیبا بود. پدرها و مادرها آمده بودند که با افتخار شاغل شدن ۱۰ نفر از فرزندان خود را ببینند. تعداد زیادتری از پدرها و مادرها هم آمده بودند تا ببینند سایر بچه‌ها توانسته‌اند، پس بچه‌های آنها هم می‌توانند 3 حمایت از کودکان 7
خودکشی دو دختر نوجوان در تربت حیدریه و مینودشت. خبرگزاری هرانا : دختری ۱۶ ساله در تربت حیدریه پس از آنکه به دلیل خروج از مدرسه توسط مدیران تهدید به اخراج شده بود، روز یکشنبه ۲ اردیبهشت اقدام به خودکشی با طناب دار کرد و جان خود را از دست داد. در موردی دیگر نیز دختری ۱۴ ساله در شهر مینودشت مورخ ۴ فروردین ماه پس از اینکه به دلیل نامعلومی اقدام به خودکشی کرد جان خود را از دست داد. خودکشی نوجوان ۱۷ ساله در تهران . به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا : ساعت ۹‌ صبح دیروز قاضی مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری افسریه از مرگ مشکوک دختر جوانی با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی در محل حادثه که حیاط ساختمان مسکونی مرتفعی بود با جسد دختر ۱۷‌ ساله‌ای به نام نیوشا روبه‌رو شدند که بررسی‌ها نشان می‌داد از طبقه نهم خانه‌شان به داخل حیاط سقوط کرده و در دم جان باخته است. خودکشی همزمان سه دانش آموز دختر در شهرستان نقده .  خبرگزاری هرانا  : شب گذشته، سه دانش‌آموز دختر مقطع اول متوسطه در شهرستان نقده (سولدوز) به صورت همزمان اقدام به خودکشی کردند. استان آذربایجان غربی دارای آماری بالایی در خودکشی در بین دانش آموزان بوده و 5 خودکشی  کودکان 8
بخشدار مرکزی باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد از در دست بررسی بودن دلیل یا دلایل خودکشی این نوجوان ۱۳ ساله خبرداد و خاطرنشان کرد:‌ “در سال گذشته نیز متاسفانه ۲ جوان باشتی اقدام به خودکشی کردند”. ایلام؛ خودکشی ۳ دختر و پسر نوجوان در بخش هلیلان . به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از دیار زاگرس، طی هفته جاری سه حادثه خودکشی در شهرستان چرداول به وقوع پیوسته که در این حوادث دو نوجوان دختر جان خود را از دست دادند. خودکشی دیگر و باز نوجوان دیگر متاسفانه طی هفته جاری این دومین خبر خودکشی است و این بار نیز بخش هلیلان و خانواده‌ای در روستای تازه آباد این منطقه که داغدار دختر نوجوان ۱۷ ساله یشان شدند که روز ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷، خود را به دار آویخت بود. شنیده ها حکایت از بی پولی پدر خانواده جهت ثبت نام دختر نوجوان در دانشگاه دارد که به این علت دختر خود را به طناب دار می‌سپارد 5 خودکشی  کودکان 8
حراج کودکی در خیابان. خبرگزاری هرانا: کودکان کار، محصول امروز و دیروز نیست؛ از گذشته، هرکجا پدر خانواده در تامین مخارج می‌ماند، کودکانش به یاری‌اش می‌آمدند و می‌شدند کمک خرج پدر! اما حالا سال‌هاست، کودکان کار، ابزار استثمار کسانی شدند که از عواطف مردم به کودکان سوءاستفاده کرده و روزانه میلیون‌ها تومان درآمد از همین کودکان دارند. مردم همچنان از کودکان، گل، فال، یا هرچیز دیگری که داشته باشند می‌خرند، به این امید که به این کودکان کمکی کرده باشند. اما پول‌ها هر جایی بروند، به جیب این کودکان نخواهند رفت. این‌ها فقط کودکی و نشاط‌شان را سر چهارراه‌ها به حراج گذاشته‌اند؛ آنهم برای عده‌ای استثمارگر! 1 فروش کودکان 9
به گزارش خبرنگار حوزه حوادث و انتظامی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان : پانیذ(زهرا) دارابیان نوجوان 14 ساله‌ای است که به گفته پدرش: دخترم پس از خروج از خانه، یکی از دوستانش را در بین راه ملاقات کرده و همراه وی به پارک رفته است. پانیذ پس از گذشت ساعاتی در پارک به محض تاریک شدن هوا قصد بازگشت به خانه را داشت که ماموران گشت با مشاهده این دختر نوجوان و دوست او در یکی از پارک‌های تهران، آن‌ها را به یکی از خوابگاه‌های شبانه‌روزی مختص زنان و دختران خیابانی پایتخت منتقل می‌کنند. کودکانی که به خاطر مادرانشان پشت میله‌های زندان حبس می‌کشند. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از جوان آنلاین:  بیشترین علت حبس زندانیان زن جرائم غیرعمد مربوط به صدور چک است، این دسته از بدهکاران مالی که بابت صدور چک و در بسیاری موارد به دلیل ضمانت از دوستان، بستگان و متأسفانه همسران با ضمانت از طریق برگه‌های بانکی روانه زندان شده‌اند و طبق آمار، ۹۰ درصد زندانیان زن جرائم غیرعمد هیچ سابقه کیفری نداشته و اغلب این مددجویان زن برای اولین بار است که روانه زندان شده‌اند.  قتل خواهرزاده ۳ ساله به‌خاطر یکنواختی زندگی. ایسنا نوشت: زنی که بخاطر یکنواختی زندگی اقدام به قتل خواهرزاده سه ساله اش در بهشت زهرا کرده بود، دستگیر شد. در ساعت 15 روز 28 فروردین ماه امسال خبر فقدان پسربچه ای 3 ساله در بهشت زهرا به کلانتری 205 صحن مطهر اعلام شد که با حضور مأموران در محلِ فقدان کودک سه ساله در قطعه 220 بهشت زهرا ، جستجو برای پیدا کردن این کودک آغاز و سرانجام جسد خون آلود وی در گوشه سرویس بهداشتی نزدیک قطعه 220 کشف شد. کودکان تراجنسیتی؛ هویت گمشده و درد طرد از جامعه. خبرآنلاین : یک حقوقدان و فعال حقوق کودک می‌گوید: کودکان ترنس‌سکشوال در شرایط مخاطره آمیزی به سر می‌برند اما در حال حاضر بزرگ‌ترین مشکلی که این کودکان را تهدید می‌کند، جامعه ناآگاه است که آنها را به طرق مختلف طرد، ترک یا با برچسب‌های ناپسند مورد استهزا قرار می‌دهد. فاطیما فردوس «در مرکز بازیافت زباله با کودک چهارده ساله‌ای مواجه شدم که دارای اختلال تی‌اس بود و خانواده‌اش او را با تصور اینکه پسر است، برای کار بازیافت از شهرستانی دور به تهران فرستاده بودند.  آزار و اذیت پسر نوجوان 17 کودک ازاری 11
بهزیستی: کودکان خیابانی آن‌قدر زیادند که به تنهایی نمی‌توان کاری کرد. خبرگزاری ایلنا : رضا جعفری، مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی بهزیستی ایران، به خبرگزاری ایلنا گفته است که کودکان خیابانی از «همه حق و حقوق خود محروم» هستند و به دلیل نگاه «تحقیرآمیز» و گاه «خشونت‌هایی» که از سوی شهروندان اعمال می‌شود٬ علاقه ندارند به خیابان‌ها بیایند. آبان‌ماه گذشته سخنان یک مقام شهرداری تهران که از «مورد تجاوز قرار گرفتن ۹۰ درصد کودکان کار» خبر داده بود واکنش‌های متعددی برانگیخت. رضا قدیمی، مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا ضمن تأکید بر اینکه این آمار «بر اساس تحقیق» به دست آمده گفته بود «تعداد بچه‌های زیر ۱۵‌ سال سر چهارراه‌ها روز‌به‌روز رو به افزایش است». کودکان زباله‌گرد” قربانی مافیای میلیاردی پسماند. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا : وجود کار کودک در پایتخت و کلانشهرهای ایران سال‌هاست، تبدیل به یک پدیده و بحران غیرقابل انکار شده است.   یکی از این کودکان کار عزیز پسر بچه ۱۲ ساله‌‌ای است که هیچ بخشی از زندگی‌اش شبیه کودکان عادی نیست، روزی نزدیک به ۱۹ ساعت زباله جمع می‌کند و ماهانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرد. عزیز بر خلاف تصور به راحتی با ما صحبت کرد و درباره شرایط کاری‌اش اینطور می‌گوید «ساعت ۱۰ از خواب بیدار می‌شویم و از ساعت ۱۱ تا ساعت ۱۲ شب دنبال بار می‌گردیم. ۱۲ شب ماشین ما را به گاراژ برمی‌گرداند تا ساعت ۶ صبح باید بیدار بمانیم و بار‌ها را تمیز کنیم. فقط از ۶ تا ۱۰صبح می‌توانیم، ‌بخوابیم بعد ناهار می‌خوریم و دوباره دنبال بار می‌گردیم.» 2 کودکان کار 12

 

گزارش نقض حقوق طبیعی محیط زیست ایران در ادریبهشت 1397

تهیه و تنظیم: کاوه شیخ محمدی

در ماه دوم از سال 1397 شاهد ان هستیم که بازداشت فعالان محیط زیست در ایران به صورت یک عادت روزمره در آمده است، با  به زندان انداحتن حامیان حیات وحش آمار شکار این حیوانات سیر صعودی به خود گرفته است و همچنین شاهد کشتار دسته جمعی اسبها به  دلایل امنیتی و اقتصادی هستیم از سویی دیگر علارغم بروز پدیده وزش ریزگردهای نمکی از دریاچه ارومیه باز شاهد ادامه سد سازی جهت تامین منافع سازمان پیمانکار سدها هستیم.

ردیف موضوع شرح
1 بازداشت بیش از ۴۲ فعال محیط زیست و محیط بان در استان هرمزگان در ا ماه جاری حدود چهل نفر از افراد محلی و فعالان محیط زیست و دو نفر از محیط‌بانان بندر لنگه در استان هرمزگان بازداشت شده اند. خانه‌های بازداشت شدگان تفتیش شده و وسایل ارتباطی بازداشت شدگان و حتی کسانی که بازداشت نشده‌اند هم جمع آوری شده است. برخی دیگر از فعالان محیط زیست هم ضمن ابراز نگرانی از بازداشت این افراد در پیام‌هایی در شبکه‌های اجتماعی اعلام کردند که ۱۰ روز قبل هم محمد رضا صالح احمدی، فعال محیط زیست شهر جناح در استان هرمزگان، بازداشت شده است. گفته می شود که با بازداشت های اخیر در استان هرمزگان، تعداد فعالان زیست محیطی و کارشناسان این حوزه که توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شده اند، به ۵۵ نفر رسیده است. موج بازداشت فعالان حفاظت از محیط زیست دی ماه سال 96 گذشته آغاز شد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اتهام بازداشت شدگان را جاسوسی اعلام کرده. صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم در گزارشی مدعی شد فعالان محیط زیست با استفاده از دوربین‌ های عکس‌برداری از یوزپلنگ، اقدام به تصویربرداری از سایت‌های موشکی سپاه کرده و اطلاعات این سایت‌ها را در اختیار سازمان‌های اطلاعاتی خارجی قرار داده‌اند.رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست اما این اتهام را وارد ندانسته و گفت این دوربین‌ها قادر به تصویربرداری از محیط محدودی در اطراف خود هستند.
2 کشتن اسب‌های کولبران و کاسبکاران فیلم کشتار نزدیک به ۹۰ اسب باربر در جنگل‌های امیرآباد شهرستان اشنویه واکنش‌های مختلفی را ازسوی مردم بدنبال داشته است.

این تعداد اسب به گفته کریم علی‌زاده فعال محیط زیست آذربایجان غربی در طول یک ماه گذشته و در سه نوبت کشتار شده‌اند.  همچنین عبدالکریم حسین‌زاده عضو مجمع نمایندگان استان کردستان نیز در توئیتر خود نوشته: “مسئولان باید هر چه سریع‌تر از کشتن اسب‌های کولبران دست بردارند.” او این کشتار را پاک‌کردن صورت مسأله دانسته است. عثمان مزین وکیل دادگستری هم در این‌باره گفته: “چرا به جای کشتار اسب‌ها، با حکم قضایی حیوان را به نفع دولت ضبط نمی‌کنند؟” «اسب» وسیله ایاب و ذهاب در مناطق کردنشین غرب کشور (مناطق کوهستانی و صعب‌العبور) است و کشاورزان در این مناطق برای حمل از اسب استفاده می‌کنند.

«استدلال مأموران نیروی انتظامی این است که این اسب‌ها برای حمل کالای قاچاق استفاده می‌شوند. کشتار اسب‌ها بدون اینکه کالای قاچاقی توسط آنها حمل شود انجام گرفته و این در واقع نسل کشی،تعرض به حقوق حیوانات و پاک کردن صورت مسئله است. در این

3 ازدیاد گزارشات در مورد شکار یوز پلنگ در ایران در طی هفته های گذشته مرتب گزارشات در مورد شکار یوز پلنگ در ایران در رسانه ها منعکس شده این در حالی است که حامیان این حیوانات بالاخص امیرحسین خالقی ،هومن جوکار ،سپیده کاشانی و سایر فعالین با اتهام ناروا در بازداشت اطلاعات سپاه بسر می برند.گزارشات مربوط به پیدا شدن پوست و لاشه این حیوان در ایذه خوزستان، سرو آباد کردستان و سواد کوه مازندران می باشد ، اگر چه در این موارد قطعا افراد و شکارچیان سودجو مقصر اصلی هستند ولی کوتاهی بخش دولتی در اداره و عدم کنترل صحیح شکاربانی و محیط زیست نیز مقصر هستند بخش بزرگی از دلایل شکار حیوانات وحشی و پرندگان ناشی از عدم آموزش و آگاه سازی، بیکاری مفرط یا درآمد کم اقتصادی است وگرنه  احتمالا  بعضی شهروندان بجای لذت بردن از بازدید حیات وحش اقدام به کشتن و از بین بردن آنها نمی کردند.
4 استعفای کاوه مدنی متخصص و فعال محیط زیست از پست خود و خروج وی از ایران کاوه مدنی معاون سازمان حفاظت محیط زیست،ایران را ترک کرد. همسر او نیز که ممنوع الخروج شده بود با رفع ممنوع الخروجی کشور را ترک کرده و این در عمل درس عبرتی برای نخبگان ایرانی مقیم خارج از کشور شد. مخالفت معاون سازمان محیط‌ زیست با اجرای طرح‌های کلان بدون پشتوانه علمی از جمله ‌سدسازی‌های بی‌رویه و تلاش برای مدیریت بحران آب، خوشایند نهادهای فعال در این زمینه از جمله شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران نبود و به چالشی جدی برای کاوه مدنی تبدیل شده بود همچنین انتشار تصویر کاوه مدنی در نشست رئیس‌ سازمان محیط‌ زیست ایران با سفیر آلمان در حساب کاربری سفیر آلمان با اشاره به حضور کاوه مدنی و پررنگ شدن نام او در رسانه‌ها برای روشنگری در مورد فعالیت‌هایش، نشان دهنده کشمکشی پنهان میان حامیان دولتی کاوه مدنی و مخالفان حضور “یک غیرخودی” در یکی از حساس‌ترین نهادهای دولتی ایران بود. کاوه مدنی احتمالا گمان نمی‌کرد پیش از پایان سال بازداشت و به جاسوسی متهم شود. او ۲۲بهمن ۹۶ در ارتباط با پرونده “جاسوسی فعالان محیط‌ زیست” توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت شده بود.
5 سونامی نمک در مرگ دریاچه اقدامات ستاد احیا، روند هیدرولوژیکی طبیعی دریاچه ارومیه را برهم زده و خسارت‌های بسیاری به پوشش گیاهی آن منطقه وارد کرده . با انتقال آب از دریاچه خزر و وان ترکیه نمی‌توان مشکل دریاچه ارومیه را به صورت پایدار حل کرد. این روش‌ها تنها یک مسکن کوتاه مدت است. از یک سو آب وردی به دریاچه را برای تولید سیب هدر می‌دهند و از سوی دیگر سالانه هزاران تن سیب به‌دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب در بخش اقتصاد کشاورزی و قیمت پایین خرید، دور ریخته می‌شوند که به سیب زیر درختی معروف است. توفان
6 خوزستان در سال گذشته ۴ روز هوای پاک داشت خوزستان در سال گذشته تنها چهار روز هوای پاک داشت که قطعاً همه آن به گازها برنمی‌گردد و سهم عمده آن به وجود ریزگردها و غبارآلود بودن هوا برمی‌گردد. سال گذشته همچنین ۱۰۸ روز هوای نا سالم، هفت روز بسیار ناسالم و ۱۴ روز هوای خطرناک را در استان خوزستان تجربه شده است.
7 تفکیک زباله‌های تهران بر دوش کودکان مستضعف و آسیب پذیر بار اصلی تفکیک زباله‌های تهران بر دوش کودکانی است که در معرض ابتلا به بیماری‌های عفونی و آزار جنسی قرار دارند. سود این کار پرمشقت نصیب کسانی می‌شود که رسانه‌ها و برخی مسئولان ایران آنها را “مافیای زباله” می‌خوانند. سال‌هاست که درباره جمع‌آوری و تفکیک زباله‌های کلان‌شهر تهران و نقش کودکان کار در آن گزارش‌های انتقادی و افشاگرانه‌ای منتشر می‌شود، اما مسئولان اقدام موثری برای سامان دادن به این وضعیت انجام نمی‌دهند. الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران، چندی پیش با اشاره به اقامت کودکان زباله‌گرد در محل تفکیک زباله‌ها به ایلنا گفته است: “اغلب این کودکان بیماری دارند، اما مسئله بیماری نسبت به سایر مشکلات این کودکان در اولویت نیست، چرا که از اغلب این کودکان سوءاستفاده‌های جنسی می‌شود”.بر پایه این گزارش ساکنان پایتخت روزانه ۹ هزار تن زباله تولید می‌کنند و شهرداری تهران توانایی تفکیک تنها 3 درصد زباله های پایتخت را دارد.

 

گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ، اردیبهشت ماه 1397

نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی                                    گردآوری داده : سپهر طباطبائی ، محمدحسین ملایی برزی

ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر:هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می‌باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس می‌تواند از این حقوق یا مجتمعاً به‌طور خصوصی یا به‌طور عمومی برخوردار باشد.

ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر: هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است. گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایان اردیبهشت ماه 1397 شمسی است. این گزارش به‌صورت آماری-تحلیلی ارائه می‌شود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت به‌خصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همین‌طور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیت‌های مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیت‌های فراوان در ایران محسوب می‌شود.در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها می‌توانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیده‌بانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارش‌های سایر گروه‌ها و رسانه‌ها را بیابند.

 

موارد نقض حقوق ادیان  اهل سنت  بهاییان  مسیحیان  دراویش   عرفان حلقه  سایر ادیان
بازداشت و بیخبری  –             6  –           15             –  –
جلوگیری از برگزاری یا برهم زدن مراسم مذهبی  –             –             1             1             –                 –
پلمب محل کسب، محرومیت از تحصیل یا کار             –             2             –             –             –                 –
توقیف، مصادره اموال و تخریب اماکن             –             5  –             2             –  –
ممنوعیت خروج از کشور یا توقیف گذرنامه             1             –             –             –             –                 –
رفتار خشونت آمیز با شهروندان (آدم ربایی، ضرب و شتم، ارعاب و تهدید، قتل، تفتیش و …)             2             6             –             3             –  –
محرومیت از حقوق شهروندی           12           23             6         379             2  –
فرا فکنی و حاشیه سازی             3             2  –             1             1                 –
محاکمه             –  –             5         173             –  –
محکومیت به زندان             –  –             –             3             –  –
محرومیت از حق ملاقات، تماس تلفنی، استفاده از وکیل یا سایر حقوق زندانیان             –  –             –         173             –                 –
جلوگیری از آزادی زندانیان با وجود اتمام دوره محکومیت، صدور قرار وثیقه و یا حکم کمیسیون پزشکی             –             1             –             –             –                 –
عدم رسیدگی به بیماران زندانی  –  –  –             7             –                 –
شکنجه، یورش، توهین، تهدید، آزار و اذیت زندانیان یا خانواده آنان  –             –  –             –             1  –
تبعید             2             –             –             1             –                 –
مجموع موارد نقض حقوق           20           45           12         758             4                 –
آزادی زندانیان  اهل سنت  بهاییان  مسیحیان  دارویش   اهل حق  سایر ادیان
            –           11             –             –             –                 1

 

تهیه و تنظیم گزارش و نمودار :احسان حیاک   Ehsan Hayak

فرمان و انجام حکم اعدام در اردیبهشت ماه 1397

احسان حیاک

با توجه به سانسور خبری حاکم بر رسانه های ایران، آنچه در پی می‌آید گزارشی است کوتاه و فشرده  ازنقض حقوق جامعه ایران در محدوده اعدام شهروندان، طی دوره زمانی یک ماه گذشته، که  نمی‌تواند بازتاب‌دهنده کامل این قتل دولتی باشد.

متاسفنه برغم تمام تلاش هائی که از جانب فعالین و نهاد های حقوق بشری صورت می گیرد، صدور و اجرای حکم اعدام که یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر ایرانیان بشمار میرود، کماکان پا برجاست و هیچگونه آمار دقیقی نیز از تعداد آنان وجود ندارد، لاجرم ما در این گزارش مواردی که خبرگزاری های مورد تائید دولت ایران منتشرکرده اند را به ۲ گروه « صدور حکم اعدام و اجرای حکم اعدام » تقسیم بندی نموده ایم که نمیتواند در برگیرنده تمام اعدام های گسترده ای باشد که هر روزه و بصوت پیدا و پنهان در جمهوری اسلامی ایران اجرا میشود، گفتنی است بیش از۶٠ درصد اعدام ها بصورت مخفیانه اجرا شده و توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمیشوند و یا اعدام با اتهاماتی واهی و یا بدون وجود مدرک و یا دلایل کافی که بااستناد به حکم « قَسامه » در فقه اسلامی و حقوق کیفری ایران وجود دارد، ِیعنی نقض ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر.

نمونه: در اکتبر ۲۰۱۷حکم اعدام « مجتبی غیاثوند » براساس « قسامه» در کرج اجرا شد و در فوریه ۲۰۱۸ نیز با استناد به این بند از فقه اسلامی حکم مرگ دولتی برای صالح شریعتی ۱۶ ساله  صادر شده است.

قَسامه: براساس عدم اطمینان قاضی نسبت به مجرم بودن متهم و فقط براساس حداکثر۵۰ سوگند از جانب وابستگان شاکی انجام و صادر میگردد و برای تسهیل در قتل نوع بشر۱۰ نفر نیز میتوانند هریک ۵ بار سوگند یاد کنند و یا یک نفر۵۰ مرتبه و….

صدور حکم اعدام:

قضات دیوان عالی کشور ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷، حکم یک بار قصاص تازه عروس و دو بار قصاص پسرعموی شوهر وی را که متهم هستند با همدستی یکدیگر داماد ۲۹ ساله‌ا به نام محمد و مادربزرگ۷۸ ساله اش به نام سکینه را کشته‌اند، تائید کردند.از هویت این افراد شیرین و محمود  پسرعموی ۱۸ ساله شوهرش یاد شده است .خبرگزاری جام جم ۵اردیبهشت

سرایدار ساختمان مسکونی به‌نام سامان . ش ۳۰ ساله که درجریان درگیری با نصاب آسانسور به نام فریبرز ۳۳ ساله را با ضربه چاقو به‌ قتل رسانده بود پس‌ از محاکمه در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.خبرگزاری هرانا ۸ اردیبهشت

پسر جوان که باعث مرگ همکلاسی‌اش شده بود با حکم قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.متهم در محاکمه خود مدعی شد قصد خودکشی داشتم اما برای این‌که شاهدی برای این کار داشته باشم از سیمین که دوست و همکلاسی ام خواستم تا همراهم باشد، لذا  دو لیوان آبمیوه گرفتم و در لیوان خودم داروی سیانور ریختم وقتی به ماشین رسیدم رفتم پشت فرمان بنشینم که در همین فاصله سیمین اشتباهی لیوان مرا سرکشید و جان باخت. خبرگزاری ایران ۱۰ اردیبهشت

قضات دادگاه کیفری مشهد یک مرد بنام کامران را به اتهام “قتل” و “داشتن رابطه پنهانی” و متهم زن پرونده بنام مینا را صرفا به اتهام “داشتن رابطه پنهانی” به اعدام محکوم کردند. زن متهم اعتراف کرد: برغم آنکه از مدتی پیش برای جدایی از همسر خود شاهرخ،  درخواست طلاق داده بود، از طریق داروی سمی و بکمک کامران شوهرش را بقتل رسانده است. خبرگزاری ایران ۱۵ اردیبهشت

دادگاه کیفری استان تهران برای مرد کارتن خواب،  به جرم تجاوز به زن میانسال حکم اعدام صادر کرد . نام و نام خانوادگی این شخص تا لحظه تنظیم این خبر احراز نشده است.جوان آن لاین ۱۹ اردی بهشت

فروشنده مواد مخدر که به اتهام قتل راننده آژانس و سرقت خودروی وی بازداشت شده است به مرگ محکوم شد. در ارتباط با قتل نامبرده مرد ۲۵‌ساله‌ای به نام عزت و مرد ۳۰‌ساله به نام فؤاد دستگیر و عزت در بازجویی به قتل راننده آژانس  بوسیله ضربات چاقواعتراف کرد جوان آنلاین ۲۵ اردی بهشت

حکم اعدام “اسیدپاش کرمانی” قطعی شد.بنابراین برای“عباس افغانی پور” پدری که شش سال پیش نیمه شب و در خواب اسید بر روی دختر و همسرش می‌ریزد و منجر به فوت سمیه (مادر رعنا) می شود، حکماعدام رقم خورده،  قطعی شد. رکنا ۲۸ اردی بهشت

اجرای حکم اعدام:

یک زندانی به اتهام “قتل” در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد.هویت این زندانی“رضا شیخ” ۴۰ ساله، از بند سه زندان مرکزی زاهدان است.این زندانی مدت ۹ سال بود که در بند سه زندان مرکزی زاهدان به سر می برد.هرانا ۵ اردیبهشت

یک شهروند تبعه افغانستان با هویت نامعلوم در زندان رجایی شهر اعدام شد اتهام این شخص تا لحظه تنظیم این خبر نامشخص است.هرانا ۶ اردی بهشت

حکم اعدام دستکم سه زندانی از دوازده زندانی منتقل‌شده به انفرادی  ۵ اردیبهشت در زندان رجایی شهر اجرا شد.اتهام این زندانیان «تجاوز به عنف» عنوان شده است.هویت این زندانیان عبارتست از:۱) قربانعلی سلیمانی۲) سید ایمان موسوی۳) شاپور احمدی (اعزام شده از زندان خورین ورامین) تارنگارحقوق بشر ۶ اردی بهشت

موسی غضنفرآبادی رئیس کل دادگاه‌های انقلاب تهران گفت: “برای فردی که در پوشش مأمور پست اقدام به آزار و اذیت زنان می‌کرد از سوی دادگاه حکم اعدام صادر شده بود”.وی افزود: “این حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد و به اجرا درآمد”.لازم به یادآوری است که این زندانی “سید ایمان حسینی مقدم” نام داشت و توسط قاضی مقیسه به اتهام فساد فی الارض و ۳۰ مورد تجاوز به عنف به اعدام محکوم شده.خبرگزاری فارس ۱۰ اردیبهشت

یک زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی اصفهان اعدام شد.این زندانی کیومرث نصوحی اهل کرمانشاه نام داشت.سازمان حقوق بشر ایران۱۰ اردیبهشت

حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی بندرعباس به اجرا درآمد.هویت این زندانی که با اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود محمدجعفر شیرزاد ۴۱ ساله و اهل خرم‌آباد احراز شده است.سازمان حقوق بشر ایران۱۰ اردیبهشت

قاسم عبدالهی رئیس کل دادگستری استان مرکزی گفت که متهم به “قتل دختر بچه پنج ساله ساوجی” سحرگاه روز دوشنبه در ندامتگاه ساوه اعدام شد. هویت این شخص  (ر – صالحی)است.خبرگزاری ایرنا ۱۰ اردیبهشت

یک زندانی به اتهام “قتل” در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد.هویت این زندانی توسط هرانا “عبدالباسط رحمانی” ۲۵ ساله، از بند ۶ زندان مرکزی زاهدان احراز شده است.خبرگزاری هرانا ۱۳ اردیبهشت

اعظم خزایی، زندانی متهم به “قتل” در زندان اسلام‌آباد غرب، متاهل و دارای یک فرزند و اهل روستای پلنگرد، اعدام شد. وی چند سال پیش به جرم دیگری در زندان بود. در مدت زمان حبس اطرافیان، همسرش را ترغیب به طلاق و ازدواج با شخص دیگری می کنند،  پس از پایان مدت حبس او نیز طی یک اقدام مسلحانه جهت انتقام‌جویی همسر خود را به قتل می‌رساند.”خبرگزاری هرانا ۱۳ اردیبهشت

“ع_ف” ۲۷ ساله که بهمن سال ۹۴، مرتکب قتل جوانی به نام “جابر آبادیان” شده بود پس از عدم رضایت اولیای دم، در بابل اعدام شد.جابر آبادیان جوان ۲۵ ساله بابلی بود که در پی وصول طلب خود، توسط شخص بدهکار به قتل رسید.هرانا۱۷ اردی بهشت

دو زندانی در زندان مرکزی گرگان اعدام شدند. این دو زندانی با اتهام “افساد فی الارض و محاربه” به اعدام محکوم شده بودند.در این گزارش آمده است که این دو متهم ۱۳ قتل و ۸۰ فقره سرقت مسلحانه در پرونده خود داشتند و رسیدگی به پرونده ایشان از بهمن ماه ۱۳۹۵ آغاز شده بود.هویت این افراد تا لحظه انتشار این خبر احراز نشده است.خبرگزاری صدا وسیما ۲۲ اردی بهشت

یک زندانی در زندان رجایی شهر کرج با. هویت «رضا حمیدی» و با اتهام “قتل” اعدام شد، “رضا به اتهام قتل مادر زن خود به اعدام محکوم شده بود و تا آخرین لحظه موفق نشد که از شاکیان پرونده رضایت بگیرد.” باشگاه خبرنگاران جوان ۲۲ اردی بهشت

حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی زاهدان اجرا شد.هویت این زندانی “واحدبخش کوسه” ملقب به رسول بخش، فرزند شمسان، ۴۵ ساله،است که  از بند ۸ زندان مرکزی زاهدان به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود، وی از ۶ سال پیش تاکنون در زندان نگهداری می‌شد.هرانا ۲۳ اردی بهشت

حجت‌الاسلام‌ و المسلمین اکبری افزود: “پرونده قاتل محیط‌بانان هرمزگانی پس از صدور حکم در دادگاه کیفری یک استان هرمزگان و سپری شدن مراحل قانونی در دیوان عالی کشور به تأیید نهایی رسید و جهت اجرای حکم ارسال و حکم قصاص به درخواست اولیاء دم به مرحله اجرا گذاشته شد و قاتل دو محیط بان هرمزگانی به دار آویخته شد”.هویت این شخص تا لحظه تنظیم این خبر احراز نشده است.خبر هرمزگان ۲۳ اردی بهشت

“مجتبی کرمیان” اهل روستای میشخاص ایلام که با اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود در زندان مرکزی ایلام اجرا شد.سازمان حقوق بشر ایران ۲۴ اردیبهشت

دو زندانی به اتهام قتل در زندان مرکزی ارومیه اعدام شدند.هویت این زندانیان “خلیل آگوش ” و “سهیل میربخش” از زندان مرکزی ارومیه است که هر دو به اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند.خبرگزاری هرانا ۲۴ اردیبهشت

حکم اعدام یک زندانی در زندان مرکزی زاهدان اجرا شد.هویت این زندانی “محمد سرحدی” حدودا ۳۳ ساله، از بند ۴ زندان مرکزی زاهدان است. وی که به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده، از ۶ سال پیش در زندان نگهداری می‌شد.خبرگزاری هرانا ۲۴اردیبهشت

دو زندانی در مشهد  و در ملاءعام اعدام شدند این افراد سرکردگان باند ۵ نفره موسوم به “خرچنگ‌های سیاه” هستند که پارسال توسط پلیس دستگیر شدند.براساس حکم دیوان عالی کشور، این دو به اعدام در ملاءعام محکوم شدند و حکم آنان ساعت ۹ صبح سه شنبه ۲۵ اردیبهشت در پارکینگ کوی پلیس مشهد و در انظار عمومی اجرا شد.هویت این افراد تا لحظه تنظیم این خبر  احراز نشده است.خبرگزاری صدا وسیما ۲۵ اردی بهشت

دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اردبیل گفت: “پرونده قتلی که در یکی از صرافی‌های اردبیل به وقوع پیوسته بود امروز به فرجام رسید و قاتل این پرونده اعدام شد”.هویت این زندانی “بابک رضایی” از بند ۴ زندان مرکزی اردبیل است.خبرگزاری نسیم ۲۶ اردیبهشت

شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران یک زندانی متهم به “قتل” را به اعدام محکوم کرد.تازه داماد محکوم به اعدام که ۱۳‌سال قبل مرتکب قتل پدرزنش شده‌بود برای بار پنجم به اعدام محکوم شد.جوان آنلاین ۳۰ اردیبهشت

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

 

تهیه و تنظیم گزارش از:  احسان زندی لک Ehsan.zandilak 

اسامی محل ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
یک فعال کارگری و عضو سندیکای فصلی و ساختمانی سنندج به نام “آرمین شریفه” به اداره اطلاعات این شهر احضار و بازداشت گردید فعال مدنی مهرداد گریوانی می بایست ظرف مدت پنج روز برای ارائه دفاع آخر به بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه مراجعه کند.مهرداد گریوانی ضمن امتناع از حضور  اعلام کرده است «باور دارم حاکمیتی که خود بر پایه دزدی، فساد و خیانت به مردم استوار باشد، حق قضاوت ندارد!»علت بازداشت وی افشاگری در خصوص اقدامات سعید طوسی بوده است. 2 نفر احضار2 مورد 1
‎ شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری تنکابن ، حکم هشت تن از شهروندان بازداشت شده در اعتراضات سراسری دی ماه در این شهر را به صورت گروهی صادر کرد. بر اساس احکام صادر شده، ۲ تن از این افراد هر یک به ۶ ماه حبس تعزیری و ۴ تن نیز هر یک به ۳ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. ۲ تن دیگر نیز تبرئه شدند. پیش از نیز سه تن دیگر که در رابطه با همین پرونده بازداشت شده بودند هر کدام به ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شده بودند سامان کریمی در شعبه‌ی ۱۰۱ دادگاه انقلاب مریوان حضور یافته با اتهام تبلیغ علیه نظام و در حکمی به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد و متعاقبا به حکمش اعتراض کرده بود. او‌ در دادگاه بدوی به قاضی اعلام کرده بود که هیچ تبلیغی علیه نظام انجام نداده اما قاضی در جواب عنوان داشته بود: «کسی که به دادگاه انقلاب می‌آید بدون حبس نمیرود.» محمدعلی منصوری به بهانه «فعالیت‌هایی که در داخل زندان داشته»، در پرونده جدیدی به اتهام “اجتماع و تبانی علیه نظام” با مصادیقی نظیر “اقدام به اعتصاب غذا و تحریک زندانیان، اعلام حمایت از محمدعلی طاهری، صدور بیانیه در خصوص محکومیت اعدام زندانیان اهل سنت” به ۵ سال حبس تعزیری جدید محکوم شده است. 10 نفر احکام صادره

3 مورد

2
سه شهروند کُرد جهت اجرای حکم به زندان مرکزی سقز منتقل شدند.این سه شهروند کُرد سال ٩۵ در شعبه اول دادگاه انقلاب شهرستان سقز محاکمه شده بودند. وکیل سامان نسیم، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه که بهمن‌ماه سال گذشته حکم وی در دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی از اعدام به ۵ سال حبس تقلیل یافته بود، در خصوص آخرین وضعیت حقوقی موکل خود گفت: “بعد از آنکه حکم اعدام سامان نقض شد و از محاربه و اقدام مسلحانه تبرئه و صرفاً به اتهام عضویت در یک حزب مخالف نظام (پژاک) به تحمل پنج سال حبس تعزیری تقلیل یافت ما در انتظار آزادی ایشان بودیم اما این حکم به علت اینکه شاکی خصوصی نداشت توسط دادستان به عنوان مدعی‌العموم مورد اعتراض قرار گرفت و اجرای آن متوقف شد. برکت شیخ زاده” که به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و همکاری با گروه‌های ضد نظام باز داشت شده بود پس از تحمل یک ماه بازداشت در اداره اطلاعات زاهدان، حدود بیست روز پیش به زندان مرکزی زاهدان منتقل شده است”. 9 نفر اخبار زندانیان 6 مورد 3
اداره اطلاعات مهاباد برای چندمین بار ماموستا “مراد اکرام”، امام و خطیب روستای “سهولان” را تهدید و به او گفته‌اند که دیگر حق امامت این روستا را ندارند. اداره اطلاعات مهاباد چندین بار این روحانی کُرد را احضار و مورد بازجویی قرار داده است.اعضای شورا و ریش سفیدان روستای “سهولان” با امضای “استشهاد محل”، اتهامات وارده به این روحانی کُرد را رد کردند. وکیل مدافع دختران شین آبادی برای هزینه‌های درمانی شکایت دوباره تنظیم کرده است.حسین احمدی نیاز اظهار کرد: شش سال از آتش سوزی مدرسه انقلاب اسلامی شین آباد در پیرانشهر می گذرد و دختران مصدوم این مدرسه تاکنون بالغ بر سیصد بار تحت عمل جراحی قرار گرفته اند که این تیغ جراحی پیکرهای نحیف آنان را دچار صدمات جبران ناپذیری کرده است.وی ادامه داد علیه وزارت آموزش و پرورش به عنوان مسبب و مسئول این حادثه اقامه دعوی کرده‌ام و خواستار احتساب دیه، ارش و خسارات وارده در این شش سال بر دختران شین آباد شده ام.نظامیان حکومتی در پیرانشهر اجناس تعدادی از کولبران کُرد را ضبط و به آتش کشیدند کولبری تنها منبع درآمد آنان است. یک کولبر کُرد اهل روستای “بیاندره” از توابع شهرستان بانه در پی انفجار مین به شدت زخمی و یک پای خود از دست داده است. از پیرانشهر گزارش شده است ،یک کولبر در پی انفجار مین از ناحیه‌ی پا نقص عضو شده. جلسه رسیدگی به وضعیت دانش آموزان شین آباد با فشار برخی نهادها لغو شد.خودرو حامل فعالان مدنی که قرار بود در جلسه رسیدگی به آخرین وضعیت دانش آموزان شین آباد شرکت کنند در ورودی شهر پیرانشهر توسط نیروهای لباس شخصی متوقف شد. و به مدت یک ساعت درخصوص حضورشان در این شهر بازجویی شدند.  

……….

اخبار عمومی 6 مورد 4
مورخ ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، برای دهمین روز، کسبه و بازاریان شهرستان بانە در اعتراض به بالابردن تعرفه گمرکی و بستە شدن مرزها اعتصاب کردند.اعتراضات بازاریان بانه با وجود گذشت ده روز همچنان ادامه داشت. ۴اردیبهشت ۱۳۹۷، جمعی از رانندگان خودروهای سنگین و کامیون حمل بار در شهرک حمل و نقل کالای اهواز اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند و خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدند. جمعی از کشاورزان شهرستان باوی دراستان خوزستان در اعتراض به عدم تامین حقابه مقابل فرمانداری باوی اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند و خواستار رسیدگی به مطالبات خودشدند .گروهی از  شهروندان بندر ماهشهر خوزستان نسبت به انتشار خبر یک مورد کودک آزاری، مقابل دادگستری بندر ماهشهر تجمع اعتراضی کردند و خواستار برخورد با کودک آزاری شدند. جمعی از مالباختگان موسسه کاسپین مقابل شعبه فاطمی این موسسه در تهران اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند ۴اردیبهشت ۱۳۹۷، جمعی از کارگران اخراج شده شرکت نفت و گاز گچساران مقابل فرمانداری این شهر، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند. جمعی از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان گرگان نسبت به پایین بودن کیفیت غذا و مشکلات صنفی، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند. مالباختگان افضل توس در مشهد، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند.. کسبه و بازاریان شهرستان بانە برای یازدهمین روز در اعتراض به بالا بردن تعرفە گمرکی و بستە شدن مرزها اعتصاب کردند جمعی از شهروندان شهرستان چوار از توابع استان ایلام در اعتراض به وضعیت استخدام نفرات غیربومی در مقابل شرکت پتروشیمی ایلام اقدام به برگزاری تجمع کردند حدود ۱۰۰ نفر از مجموع ۲۰۰ کارگر شاغل کارخانه «فولاد قزوین» پس از اجتماع

مقابل ساختمان استانداری قزوین با مراجعه به دادگستری قزوین درخواست استمداد کردند. جمعی از مالباختگان موسسه آرمان وحدت نیز در اهواز، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند هزاران تن از مردم شهرستان کازرون در اعتراض به طرح جدید تقسیمات کشوری و جدا شدن بخش‌هایی از این شهرستان، مقابل استانداری فارس، اقدام به برگزاری تجمع کردند. بازاریان و کسبه در شهر بانه به بسته شدن مرز و توقف ورود کالا به این شهر معترض‌اند. دو‌ تجمع اعتراضی در ارومیه طی یک هفته‌ی گذشته شکل گرفتند. گروهی از کارگران پروژه‌ی «مخابرات روستایی» خواهان پرداخت حقوق‌شان هستند. همزمان شماری از بازاریان نسبت به وضع مالیاتهای جدید اعتراض کردند. جمعی از کارکنان شرکتی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان در اعتراض به کاهش حقوق خود تجمع کردند. حدود صد نفر از کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی سراسر کشور  از استان‌های مختلف به تهران آمده و مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. جمعی از ساکنان روستاهای سروک، مهریان، مادوان، گوشه، بلهزار و مزدک شهرستان بویراحمد واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد که خانه‌ها‌شان در پی زلزله‌های اخیر آسیب دیده دوشنبه ۱۷ اردیبهشت مقابل هلال احمر بویراحمد تجمع کرده و به عدم کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان اعتراض کردند. جمعی از کارگران بازنشسته پتروشیمی (آبادان) دوشنبه ۱۷ اردیبهشت مقابل فرمانداری آبادان تجمع کردند و خواستار پرداخت سهم کارفرما به صندوق بازنشستگی و رفاه کارکنان صنعت نفت شدند. تجمات متعدد ومختلف فرهنگیان شهرها و استان های مختلف در روز پنج شنبه با حضورفعال معلمین زن ومرد تشکیل شد اما تجمع معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه تهران با حمله نیروهای امنیتی و ضرب و شتم و دستگیری همراه بود. این تجمع به فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان بوده است. ،تجمع کنندگان وظیفه دولت را دسترسی به آموزش رایگان برای همگان دانستند.معلمان در این تجمع خواستار آزادی معلمان و فعالان صنفی شدند مورخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷، جمعی از بازماندگان جانباختگان حادثه سقوط هواپیمای مسیر تهران- یاسوج مقابل سازمان مدیریت بحران تجمع کرده و نسبت به

 

 

……….

اعتراض و تجمع 30 مورد 5
چنگیز قدم خیری زندانی کرد که در زمان بازداشت، زخمی شده بود، با وجود گذشت بیش از پنج سال از زمان بازداشت همچنان ترکش از بدن وی خارج نشده است.چنگیز قدم خیری از اول اردیبهشت ۱۳۹۷ در اعتراض به جلوگیری از اعزام خود به بیمارستان و عدم رسیدگی پزشکی مناسب دست به اعتصاب غذا زده است. 1 نفر اعتصاب غذا

1 مورد

6
به دنبال انتشار فراخوان های تجمع با خواست احترام به پیکر رضاشاه، از ۵ اردیبهشت جو «حرم عبدالعظیم» در شهرری امنیتی گشته و شماری از شهروندان پس از تجمع در نزدیکی این محل از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی دستگیر شده اند. ماموران لباس شخصی سازمان اطلاعات سپاه “علم عزیزی” دانشجوی رشته معماری دانشگاه آزاد چابهار را بازداشت کردند. حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران «عصمت سلحشور» را بازداشت و به بازداشتگاههای امنیتی سپاه منتقل نمود. همزمان با روز جهانی کارگر و تجمع هزاران نفر از کارگران در مقابل خانه کارگر در اعتراض به عدم صدور مجوز راهپیمایی از سوی دولت روحانی و جمعی دیگر از کارگران و بازنشستگان مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند شش  نفر از تجمع کنندگان از سوی پلیس بازداشت شدند. “ریزان باویسی و فاطمه باویسی  توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافتند.این دو شهروند کُرد به اتهام “ارتباط با گروه داعش” بازداشت شده‌اند. معلمان شاغل و بازنشسته در پی فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، در تهران و شهرهای دیگر ایران تجمع اعتراضی برگزار کردند و دستکم ۱۵ معلم معترض بازداشت شدند. یدالله صمدی، فعال کاگری و دبیر سندیکای نانوایان و امیر شهابی، رییس سندیکای نانوایان دو فعال کارگری هستند که در تجمعات روز جهانی کارگر در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در سنندج بازداشت شدند. یک دانش آموز نخبه به نام آکام صالحی اهل بانه توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. تاکنون از علت بازداشت وی اطلاعی در دست نمی باشد 30 نفر بازداشتها

8 مورد

7
جمعی از کولبران در نقطه‌ی صفر مرزی پیرانشهر در ارتفاعات قندیل مورد شلیک نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی قرار گرفته و در نتیحه یک تن به نام «طاهر حکمتی» جان خود را از دست داد..در اشنویه هم چندین رأس از اسبهای کاسبکاران مرزی با شلیک‌ همین نیروها از پای درآمدند. ‌ نیروهای سپاە پاسداران در روستای «هانی گرمله» در دهستان سیروان نوسود بە روی کولبران آتش گشودند که در نتیجه یکی از آنها به نام «مصطفی حاجی» مجروح شد. 2 نفر شلیک به کولبران 2 مورد 8
گل محمد شاهوزهی از اهالی سوران که به سمت خاش مسافر بوده در اثر تیراندازی ماموران مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شد، راننده این خودرو نیز مجروح گردید. تنها ساعاتی پس از اینکه یک شهروند ۲۸ ساله به نام “حسین تابع بردبار” در شیراز و در منزل خود توسط نیروهای انتظامی توام با ضرب و شتم و جراحت بالا دستگیر و به مکان دیگری منتقل شد به خانواده او خبر جان باختن او داده شد. گواهی پزشکی قانونی علاوه بر پارگی احشا داخلی، اصابت سه گلوله به بدن او را تایید می کند .دو دانش آموز بلوچ اهل هیرمند در اثر اصابت گلوله تیراندازی مستقیم ماموران پلیس یک هفته در بخش فوریت‌های پزشکی بیمارستان زابل بستری بودند.یکی از دو کودک از ناحیه سر و دیگری از ناحیه کتف و دست مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. ماموران پلیس سراوان در شهرک رجایی این شهر به سمت خودرو حامل ۴ کیسه برنج کشته شد.تا این لحظه مشخصات دقیق فرد کشته شده بدست نیامده است. ماموران یگان امداد شهرستان ایرانشهر،یک خودروی سواری را به ظن به همراه داشتن مسافر غیر قانونی هدف شلیک قرار دادند. در این حمله، یک شهروند بلوچ با نام پرویز زارع زهی به قتل رسیده است.ماموران یگان امداد ایرانشهر پس از قتل این شهروند بلوچ از محل واقعه متواری شدند. 7 نفر شلیک ماموران به مردم 5 مورد 9
عبدالله چلداوى فعال عرب ۳۸ ساله ساکن کوى علوى اهواز که مورخ ۵ شهریورماه۱۳۹۶ توسط اداره اطلاعات احضار و بازداشت شده بود سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت۱۳۹۷ با تودیع وثیقه دویست میلیون تومانی تا صدور حکم آزاد شد. محمد فتلاوی، شهروند ۲۷ ساله ساکن اهواز که در تاریخ۱۲ فروردین در جریان تجمعات شهروندان عرب در استان خوزستان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود ۲۰ اردیبهشت با تودیع وثیقه صد میلیون تومانى به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شد. ۱۹ اردیبهشت نیزیکی دیگر از معترضان بازداشت شده به نام “حسن بترانی”،۲۵ ساله و ساکن کوی علوی اهواز که در تاریخ۱۲ فروردین توسط قرارگاه ابوالفضل العباس سپاه بازداشت شده بود، با تودیع وثیقه صد میلیون تومانی به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شد. علیرضا فرهادزاده مستندساز و عکاس مدرسه طبیعت در اسفند ماه ۱۳۹۶ همراه با تعداد دیگری از فعالان محیط زیست بازداشت شده بود.وی ۲۲ اردیبهشت با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.سخنگوی قوه قضاییه و دادستان تهران پیشتر اعلام کردند که اتهامات بازداشت شدگان مرتبط با جاسوسی است .عثمان اسماعیلی، فعال کارگری که به دلیل حضور در تجمع روز جهانی کارگر در سقز بازداشت به بند سلامت زندان سقز منتقل شده بود، دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه  با تودیع وثیقه۳۰ میلیون تومانی از زندان سقز آزاد شد. مکی سیلاوی علی حیدری شیخ فائز مندائی علی سواری  علیرضا شریفی صنعت دحیمی و مجید نیسی  از معترضان عرب در خوزستان با تودیع وثیقه آزاد شدند. 12 نفر تودیع و قرار وثیقه 5 مورد 10
منابع خبری:خبرگزاری فارس/ حقوق بشر و دمکراسی کردستان/ رادیو زمانه/ هنگاو نیوز/ کمپین حقوق بشر ایران/ خبرگزاری ایرنا/ حقوق بشر کردستان/هرانا/ ایلنا/ تارنگار حقوق بشر/کمپین فعالین بلوچ/ آژانس کردپا/ ایسنا/ رادیو فردا/  رادیو زمانه/ مانیتور حقو.ق بشر ایران 73 نفر 61 مورد جمع کل

 

گزارش آماری نقض حقوق جوان و دانشجو در اردیبهشت ماه 1397

تهیه و تنظیم : سالار قربانی

 

اسامی / محل / نهاد ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
عدنان بیانات سکینی، شهروند ۳۷ ساله، از اهالی کوی علوی شهر اهواز که در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۹۷ در جریان تجمعات شهروندان عرب در استان خوزستان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، روز شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی از زندان شیبان اهواز آزاد شد. 4 آزادی سه تن از معترضان عرب در خوزستان همزمان با بازداشت یک تن دیگر 1
امیرحسین میراسماعیلی، خبرنگار روزنامه جهان صنعت که در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار و فردای آن روز بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود، دیروز پنج‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ پس از ۲۴ روز بازداشت با تودیع قرار وثیقه تا زمان پایان دادرسی از زندان اوین آزاد شد. 1 امیرحسین میراسماعیلی با تودیع قرار وثیقه آزاد شد

 

2
،مرتضی آریا نژاد عکاس و فعال محیط زیست هرمزگانی در بهمن ماه ۱۳۹۶ همراه با تعداد دیگری از فعالان محیط زیست بازداشت و پس از آن به زندان اوین منتقل شده بود. 1 مرتضی آریانژاد، فعال محیط زیست با تودیع وثیقه آزاد شد 3
شاپرک شجری زاده، یکی از معترضان به حجاب اجباری که در تاریخ ۱۸ اردیبهشت برای بار دوم و به همراه پسرش در کاشان بازداشت شده بود، با تودیع وثیقه آزاد شد 1 شاپرک شجری‌زاده با تودیع قرارآزاد شد 4
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یدالله صمدی، امیر شهابی و آرمین شریفی (شریفه) سه فعال کارگری بازداشت شده در سنندج امروز سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شدند 3 آزادی سه فعال کارگری بازداشت شده در سنندج 5
ندا ثابتی (آزادی)، نوشین افشار و فروغ فرزانه سه شهروند بهایی اهل آبادان و اهواز هستند که روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ توسط ۶ مامور اداره اطلاعات اهواز و آبادان در منزل خود بازداشت شدند.این سه شهروند بهایی شب گذشته پس از گذشت یک هفته از زندان اهواز آزاد شدند 3 سه شهروند بهایی بازداشت شده در آبادان و اهواز آزاد شدند 6
،مهسا مهدوی، شهروند بهایی ساکن مشهد در خردادماه سال ۱۳۹۲ همراه با سه شهروند بهایی دیگر به نام‌های “نیکا خلوصی، نوا خلوصی و ادیب شعاعی” بازداشت شد. وی در شعبه ۳ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی سلطانی محاکمه و به اتهام “تبلیغ بهاییت، تبلیغ علیه نظام و عضویت در تشکیلات بهاییت” به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد. 1 مهسا مهدوی، شهروند بهایی آزاد شد 7
محمد سواری از شهروندان عرب استان خوزستان که در تاریخ ۲۵ آبان ماه سال گذشته توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت و به ۳ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود، امروز ۲۰ اردیبهشت به شکل مشروط از زندان شیبان اهواز آزاد شد. علی سویدی نیز شهروند عرب دیگری است که در نیمه دوم سال ۱۳۹۶توسط اداره اطلاعات بازداشت شده بود و طی روز گذشته با تودیع وثیقه دویست میلیون تومانی آزاد شد. 2 دو شهروند عرب آزاد شدند 8
نوید خانجانی، شهروند بهایی و فعال حق تحصیل زندانی که قرار بود در خردادماه سال ۹۶ با پایان محکومیت ۵ ساله خود از این زندان آزاد شود ولی در آخرین دقایق به او ابلاغ شد که حکم یکسال زندان او از بابت پرونده موسوم به “امدادگران کمپ سرند تبریز” اجرایی شده است، امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ با پایان دوران محکومیت از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد. 1 نوید خانجانی با پایان دوران محکومیت آزاد شد 9
مریم شریعتمداری از معترضان حجاب اجباری و کامران ایازی، پزشک و زندانی سیاسی سابق، پس از دو روز بازداشت امروز آزاد شدند. خانم شریعتمداری همراه با مادر خود روز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ماه، در شهرری با اعمال خشونت و ضرب و شتم توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد و “میترا جمشیدزاده” مادر وی نیز نیمه شب همان روز در بیابان رها شده بود. همچنین کامران ایازی، پزشک و زندانی سیاسی سابق که در شهرری بازداشت شده بود. 2 مریم شریعتمداری و کامران ایازی آزاد شدند 10
در مرداد ماه سال گذشته نهادهای امنیتی با متولی‌گری سازمان زندان‌ها تصمیم به انتقال اجباری زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج به یک بند امنیتی-ویژه گرفتند.این انتقال اعتراضات متعدد و طولانی زندانیان سیاسی این زندان را به همراه داشت که سعید شیرزاد نیز از جمله معترضان بود. در خلال این اعتراضات دو پرونده برای این زندانی مفتوح شد. در یکی از این پرونده‌ها  مربوط به آذرماه سال گذشته آقای شیرزاد و ۳ زندانی سیاسی دیگر به نامهای امیر قاضیانی، سعید پورحیدر و ابراهیم فیروزی به تخریب اموال عمومی زندان متهم شدند. 1 صدور حکم شش ماه حبس جدید برای سعید شیرزاد 11
فرزاد صحرایی از معترضانی که در اعتراضات سراسری دی ماه در شهر قم بازداشت شده بود، پس از فراخوانده شدن از سوی شعبه اجرای احکام دادگاه انقلاب، امروز شنبه مورخ ۱۵ اردیبهشت ماه جهت اجرای حکم راهی زندان این شهر شد. 1 فرزاد صحرایی، برای تحمل حبس راهی زندان قم شد 12
دیروز چهارشنبه مورخ ۲۶ اردیبهشت ‌ماه در ادامه تجمعات اعتراضی مردم شهرستان کازرون در اعتراض به طرح جدید تقسیمات کشوری که از مردادماه ۹۶ آغاز شده است، تعدادی از معترضان بازداشت شدند. ساعاتی پس از این بازداشت و با تاریک شدن هوا گروهی از مردم مقابل کلانتری در میدان شهدای این شهر خواهان آزادی بازداشت شدگان شدند. 1 گزارشی از اعتراضات کازرون؛ سرکوب خشن معترضان و جو ملتهب شهر

 

13
به گزارش خبرگزاری هرانا، تجمعات اعتراضی شهروندان عرب نسبت به یک برنامه تلویزیونی از روز ۸ فروردین به مدت بیش از یک هفته مقابل ساختمان صدا و سیمای استان خوزستان و شهرهای دیگر این استان ادامه یافت. این اعتراضات در موارد متعددی با دخالت نیروهای انتظامی و امنیتی به خشونت کشیده شد. در خلال این درگیری‌ها صدها تن بازداشت و بعضا زخمی شدند. 1 تداوم حضور معترضان در زندان؛ گزارشی از آخرین وضعیت معترضان عرب در خوزستان 14
، نیروهای امنیتی روز گذشته با تظاهرکنندگان در خوزستان درگیر شدند و ضمن پرتاب گاز اشک‌آور و شلیک گلوله شماری را دستگیر کرده اند. این تظاهرات که در اعتراض به تبلیغات تبعیض‌آمیز و تفرقه‌افکنانه صدا و سیما صورت گرفته بود، تا پاسی از شب در اهواز ادامه یافت. از سویی دیگر جوانان منطقه در زویه اهواز نیز با ماموران امنیتی درگیر شدند 1 برخورد نیروهای امنیتی با تظاهرات شهروندان در اهواز و دستگیری چندین تن

 

15
روح الله مردانی معلم و دانشجوی دانشگاه تهران که در تاریخ ۲۸  بهمن ۱۳۹۶ به دلیل حضور در اعتراضات سراسری دی ماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است، در بیست و پنجمین روز اعتصاب غذای خود به سر می‌برد. آقای مردانی، از روز سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ در اعتراض به بازداشت و بلاتکلیفی خود در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است. 1 بیست و پنجمین روز اعتصاب غذای روح الله مردانی، معلم زندانی در اوین 16
آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با وجود بیماری‌های متعدد مانند کولیت وخیم اولسروز در سه ناحیه از روده، زخم معده شدید و ضعیف شدن ماهیچه‌های قلب که بسیاری از آن‌ها از عوارض اعتصاب غذای ۷۰ روزه وی است، همچنان با دخالت نهاد سپاه پاسداران محروم از درمان مانده است. این زندانی با گذشت بیش از سه ماه همچنان از ملاقات با خانواده محروم است. آقای صادقی از وضعیت نامناسبی رنج می برد و بیش از ۲۰ نوع داروی مصرفی وی نیز هر هفته توسط خانواده او تهیه و به دستش می‌رسد. 1 محروم از درمان و ملاقات علیرغم بیماری؛ گزارشی از آخرین وضعیت آرش صادقی 17
به گزارش خبرگزاری هرانا،صبح  دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷، دو زندانی به اتهام قتل در زندان مرکزی ارومیه اعدام شدند. این دو زندانی روز یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷، جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی زندان مرکزی ارومیهمنتقل شده بودند. 2 دو زندانی در ارومیه اعدام شدند 18
پنج‌شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷، یک زندانی در زندان مرکزی زاهدان جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شد. هویت این زندانی “محمد سرحدی” حدودا ۳۳ ساله، از بند ۴ زندان مرکزی زاهدان توسط هرانا احراز شده است. اقای سرحدی که به اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده، از ۶ سال پیش تاکنون در زندان نگهداری می‌شود. 1 انتقال یک زندانی جهت اجرای حکم اعدام در زندان مرکزی زاهدان 19
روز دوشنبه مورخ ۱۰ اردیبهشت ماه اعظم خزایی، زندانی متهم به “قتل” در زندان اسلام‌آباد غرب اعدام شد. به گزارش خبرگزاری هرانا، اعظم خزایی، زندانی متهم به “قتل” روز دوشنبه هفته جاری در زندان اسلام‌آباد غرب اعدام شد. 1 یک زندانی در زندان اسلام‌آباد غرب اعدام شد 20
امجد حسین‌پناهی برادر رامین حسین‌پناهی که با حکم اعدام در سنندج زندانی است به کمپین حقوق بشر در ایران گفت ماموران امنیتی برادرش را برای اجرای حکم به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند و مسئولان قضایی در مراجعه خانواده اش به دادگاه از پاسخگویی درباره چرایی انتقال و محل نگهداری اش خودداری کردند. 1 وکیل و برادر رامین حسین‌پناهی: برای اجرای حکم اعدام منتقل شده و جانش در خطر است 21
۲۸ آوریل ۲۰۱۸ ـ به گزارش جامعه‌ی دفاع از حقوق بشر در ایران (عضو فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر)، رئیس کمیته‌ی حقوق بشر پارلمان اروپا آقای پی‌یِر آنتونیو پانزِری با توجه به اعدام‌های اخیر در ایران مخالفت اتحادیه‌ی اروپا با مجازات اعدام را تکرار کرد. رئیس کمیته امداد حقوق بشر پارلمان اروپا درباره اعدام‌های اخیر در ایران گفت: 18 اعدام ۱۸ زندانی در یک هفته

 

22
به گزارش خبرگزاری هرانا، آرمین شریفی، فعال کارگری و عضو سندیکای کارگران فصلی و ساختمانی شهر سنندج، روز گذشته مورخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ به دفتر وزارت اطلاعات این شهر احضار شده بود، بازداشت شد. 1 یک فعال کارگری در سنندج بازداشت شد 23
، ندا ثابتی، نوشین افشار و فروغ فرزانه سه شهروند بهایی ساکن آبادان و اهواز هستند که روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ توسط ۶ مامور اداره اطلاعات اهواز و آبادان در منزل خود بازداشت شدند. 3 تداوم بی خبری از سه شهروند بهایی بازداشت شده در آبادان 24
مائده شعبانی نژاد (عموری)، دانش‌آموز ۱۵ ساله دبیرستان دخترانه ریحانه در آبادان است که در تاریخ ۵ بهمن ماه سال گذشته برای دومین بار به دلیل فعالیت در فضای مجازی توسط ماموران اداره اطلاعات اهواز بازداشت شد 1 تداوم بازداشت مائده شعبانی نژاد دانش آموز ۱۵ ساله آبادانی 25
۲۰ دختر و پسر که در ویلایی در شهرک خزرشهر جنوبی در یک مهمانی حضور داشتند، توسط پرسنل انتظامی شهرستان فریدون‌کنار دستگیر شدند. ورود به حریم خصوصی شهروندان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است. 20 در فریدون‌کنار ۲۰ دختر و پسر در یک مهمانی بازداشت شدند

 

26
شاهین (جعفر) اقدامی زندانی سیاسی که در حال تحمل دوره ۱۰ ساله حبس خود در زندان رجایی شهر کرج است روز گذشته به مرخصی چند روزه اعزام شد، آقای اقدامی از سال ۱۳۸۰ به غیر از چندماه از بابت دو پرونده متوالی در زندان به سر برده است. او هم اکنون در آخرین ماههای دوره محکومیت خود است. 1 جعفر اقدامی به مرخصی کوتاه مدت اعزام شد 27
به گزارش خبرگزاری هرانا، یک زندانی به نام “مهدی کوهکن (کوه کن)” دیروز سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ پس از انتقال به بند قرنطینه زندان مرکزی زاهدان با حلق‌آویز کردن خود اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد. 1 خودکشی یک زندانی در زندان مرکزی زاهدان 28
به گزارش خبرگزاری هرانا، یک زندانی به نام “داوود جهانگیری” معروف به داوود ساری پس از اینکه به دستور رییس زندان به بند دیگری منتقل شد، ساعت ۵ صبح روز شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ در  زندان رجایی شهر کرج اقدام به خودکشی کرد و جان خود را از دست داد. 1 خودکشی یک زندانی در زندان رجایی شهر کرج 29
ظهر چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه دختر دانش‌آموز ۱۴ ساله‌ای به نام “آناهیتا مرزبان” از طبقه پنجم یک ساختمان در بلوار سالم آباد شهر یاسوج به قصد خودکشی خود را به پایین پرت کرد. وضعیت این دختر نوجوان پس از انتقال به بیمارستان وخیم گزارش شده است. 1 دومین خودکشی نوجوانان یاسوجی ظرف ده روز؛ اینبار دختری ۱۴ ساله 30
ارس امیری، ۳۲ ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشگاه کینگستون بریتانیا و ساکن لندن روز ۲۳ اسفند ۹۶ چند روز پس از بازگشت به ایران از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد و از زمان بازداشت تا به حال نیز قادر به دیدار با وکیلش نبوده است. 1 بازداشت ارس امیری، دانشجوی ساکن لندن پس از بازگشت به ایران بدون دسترسی به وکیل 31
محمد حبیبی فعال صنفی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران، در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ماه در جریان تجمع معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه همراه با تعداد دیگری از معلمان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از تکمیل مراحل بازجویی به زندان تهران بزرگ منتقل شد. علیرغم آزادی سایر معلمان و صدور قرار وثیقه، این فعال صنفی همچنان در بازداشت به سر می‌برد. 1 تداوم بازداشت محمد حبیبی، عضو کانون صنفی معلمان در زندان تهران بزرگ 32
محمد حبیبی فعال صنفی و عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران که در جریان تجمع روز پنج‌شنبه ۲۰ اردیبهشت معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه در تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده بود، دیروز سه‌شنبه ۲۵ اردیبهشت‌ماه به زندان تهران بزرگ منتقل شد. 1 محمد حبیبی به زندان تهران بزرگ منتقل شد 33
 یدالله صمدی، فعال کاگری و دبیر سندیکای نانوایان و امیر شهابی، رییس سندیکای نانوایان دو فعال کارگری هستند که در تجمعات روز جهانی کارگر در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در سنندج بازداشت شدند. 1 گزارشی از آخرین وضعیت فعالان کارگری بازداشت شده در سنندج 34
حدود ۴ سال از موعد مقرر نافرجام برای برگزاری دادگاه کیفری زانیار و لقمان مرادی زندانیان محکوم به اعدام می‌گذرد. پرونده این دو زندانی محبوس در زندان رجایی شهر کرج کماکان در هاله‌ای از ابهام است و با وجود نص صریح قانون در بحث اطاله دادرسی و درخواست‌های مکرر این دو زندانی همچنان هیچ چشم اندازی از محاکمه و تعیین فرجام پرونده آنان دیده نمی شود. این زندانیان سیاسی که سالهاست بلاتکلیف در معرض اتهاماتی جدی به سر می برند در سابه فقدان اسناد مستدل، در صورت برگزاری دادگاه از احتمال بالایی برای تبرئه و رهایی از حکم اعدام برخوردار هستند. علاوه بر اطاله دادرسی، این دو زندانی از مشکلات پزشکی نیز رنج می برند 1 چهارمین سال کارشکنی دستگاه امنیتی و تداوم بلاتکلیفی لقمان و زانیار مرادی 35
آتنا دائمی و گلرخ ایرایی دو کنشگر مدنی زندانی که از بهمن ماه سال گذشته به طور غیر قانونی به زندان قرچک ورامین منتقل شده بودند، روز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت به بند نسوان زندان اوین بازگردانده شدند. 1 آتنا دائمی و گلرخ ایرایی به زندان اوین منتقل شدند 36
این زندانی مهرماه ۱۳۸۹ بازداشت و از آن زمان، با شش پرونده قضایی با اتهام های محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کرد، مشارکت در قتل، خروج غیرمجاز از کشور، خیانت در امانت و همچنین پرونده‌ای مربوط به تخلفات زندان مواجه شده است. 1 گزارشی از آخرین وضعیت مطلب احمدیان؛ زندانی محبوس در زندان سنندج 37
جعفر (شاهین) اقدامی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به دلیل مشارکت در اعتراض به مسئولان زندان و  همراهی با اعتصاب غذای جمعی که در واکنش به شرایط غیرانسانی زندان رجایی شهر کرج در مرداد ماه سال گذشته انجام داده بود، با دخالت مسئولان امنیتی از امکان اعزام به مرخصی محروم مانده است. 1 زندان رجایی شهر؛ محرومیت جعفر اقدامی از امکان مرخصی به دلیل مشارکت در اعتصاب جمعی 38
علیرضا توکلی متولد ۱۴ خرداد ۷۲ در تهران فعالیت خود را در شبکه‌های اجتماعی از سال ۸۹ آغاز کرده بود، این فعال کانال تلگرامی در اردیبهشت ماه سال ۹۵ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهاماتی از جمله “اجتماع و تبانی علیه نظام، توهین به مقدسات و توهین به رهبر و بنیانگذار انقلاب” جمعا به ۱۲ سال حبس محکوم شد و از مهرماه سال ۹۵ تاکنون در بند ۸ زندان اوین نگهداری می‌شود. 1 نامه علیرضا توکلی؛ امنیت اخلاقی به زبان چماق 39
سامان نسیم، زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه که بهمن‌ماه سال گذشته حکم وی در دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی از اعدام به ۵ سال حبس تقلیل یافت با توجه به مدت حضورش در زندان باید در همان زمان آزاد می‌شد، اما به گفته وکیل او، علیرغم انتظار آزادی، این پرونده با اعتراض دادستان به حکم صادرهبه دیوان عالی کشور ارجاع داده شده و روند آزادی این زندانی متوقف شده است. 1 اعتراض دادستان و مانع تراشی در روند آزادی سامان نسیم

 

40
روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ از اعزام محمد مهاجر، فعال تلگرامی محبوس در زندان اوین به مرکز درمانی جلوگیری شد. این در حالی است که وی نامه موافقت دادستانی و دادیار ناظر بر زندان را داشته و هزینه‌های درمان نیز به عهده خودش بود. 1 جلوگیری از اعزام محمد مهاجر به مرکز درمانی 41
=یک شهروند جوان ۲۸ ساله و مجرد به نام “حسین تابع بردبار” روز یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۷، بپس از بازداشت توسط ماموران کلانتری ۱۲ فخرآباد در شیراز بر اثر جراحات شدید، خونریزی داخلی و اصابت گلوله از فاصله نزدیک، جان خود را از دست داد. 1 قتل شهروند شیرازی توسط پلیس؛ شلیک گلوله ها به فرد مجروح از فاصله یک متری 42
حمزه درویش، زندانی سنی مذهب زندان رجایی شهر کرج روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه به دلیل آسیب‌های وارده بر اثر اعتصاب غذای طولانی با پابند و دستبند به پزشکی قانونی اعزام شد؛ گزارش شده این زندانی پیش از اعزام به شدت توسط مسئولان زندان مورد بدرفتاری قرار گرفته و  در خصوص احتمال بیان اظهاراتی که مسئولان زندان را در مظان اتهام قرار بدهد تهدید شده است. 1 ضرب و شتم مجدد حمزه درویش در زندان رجایی شهر

 

43
علیرضا فرهادزاده مستندساز و عکاس مدرسه طبیعت در اسفند ماه ۱۳۹۶ همراه با تعداد دیگری از فعالان محیط زیست بازداشت شده بود. آقای فرهادزاده در اسفندماه سال گذشته در ارتباط با پرونده فعالان محیط زیست در بندرعباس بازداشت و پس از آن به زندان اوین منتقل شده بود. این مستندساز و عکاس مدرسه طبیعت امروز ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد. 1 علیرضا فرهادزاده، فعال محیط زیست با تودیع وثیقه آزاد شد 44
عبدالله زرگانی شهروند ۲۹ ساله ساکن اهواز که در تجمعات برگزار شده در اعتراض به “نادیده گرفته شدن” در رسانه‌های دولتی به عنوان قسمتی از سیاست‌های “تبعیض آمیز و حذفی” حکومت ایران علیه شهروندان عرب حضور داشت مورخ ۱۴ فروردین ۱۳۹۷ توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت شد.، امروز مورخ ۱۵ اردیبهشت این شهروند عرب با تودیع وثیقه دویست میلیون تومانى بصورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شد 3 سه متهم سیاسی در اهواز و مشهد با تودیع وثیقه آزاد شدند 45
دو شهروند ساکن اهواز به نام‌های رسول بترانی، ۲۸ ساله و برادر وی صادق بترانی، ۲۹ ساله، که در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ در جریان تجمعات شهروندان عرب در استان خوزستان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند دیروز جمعه ۲۸ اردیبهشت با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت تا زمان پایان دادرسی آزاد شد. 2 دو تن از معترضان عرب در اهواز با تودیع قرار وثیقه آزاد شدند 46
آرش رضویان، دانشجوی ۲۰ ساله دانشگاه گیلان به دلیل بهایی بودن از دانشگاه اخراج شد. همزمان دانشجوی دیگری به نام کیانا ثانئی، به همین دلیل از دانشگاه گرگان اخراج شده است. بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی همه شهروندان ایرانی حق تحصیلات دانشگاهی را دارند. همچنین بر اساس اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تفتیش عقیده ممنوع است و کسی را به صرف داشتن عقیده نمی‌توان مورد مواخذه قرار داد. 2 اخراج دو دانشجوی بهایی از دانشگاه 47
، مجید اسدی فعال دانشجویی سابق و زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج در نامه ای سرگشاده فرا رسیدن روز جهانی کارگر و هفته معلم در ایران را یادآور شده است. 1 نامه مجید اسدی به مناسبت روز جهانی کارگر و روز معلم 48
علیرضا توکلی، فعال تلگرامی که بیش از دو سال است در زندان اوین تحمل حبس می‌کند، با وجود وضعیت نامناسب سلامتی از خدمات پزشکی محروم است. این زندانی به بیماری‌هایی نظیر درد مفاصل و درد در ناحیه روده دچار است. با وجود تجویز دارو توسط پزشک بهداری زندان، هیچ تغییری در شرایط او صورت نگرفته است زیرا که برخی از داروهای مورد نیاز آقای توکلی خارجی بوده و باید از خارج از زندان تهیه شود. 1 محرومیت علیرضا توکلی از دریافت خدمات درمانی در زندان 49

 

گزارش نقض حقوق هـنرمـــــــــندان در اردیبهشت ماه 1397   

درسا دره شوری

با توجه به حجم بالای سانسور و عدم درج کلیه خبرهای مربوط به نقض حقوق هنرمندان ، این گزارش تنها ۲۰٪ خبرهای موجود در کشور را بازتاب خواهد داد.

 در گزارش اردیبهشت ماه 1397 به شرح نقض حقوق هنر و هنر مندان می پردازیم:

1. الهام شعبانی: طراح لباس باید روانشناسی بداند / نبود قرارداد تیپ معضل طراحان لباس تئاتر است  گزارشی از مصاحبه با خانم الهام شعبانی بازیگر و طراح لباس حول محور طراحی لباس و بازیگری در تئاتر و سینمای ایران و مشکلات و مطالبات صنفی طراحان لباس. 23 آوریل/ هنر آنلاین

2. بطحایی: کودکان ایرانی در مقایسه با دهه 60 کمتر سینما می‌روندسیدمحمد بطحایی بعدازظهر دوشنبه در پنجمین روز از جشنواره جهانی فیلم فجر با حضور در پردیس چارسو از بخش های مختلف کاخ جشنواره بازدید و با رضا میرکریمی دبیر جشنواره دیدار کرد. وی خاطرنشان کرد: در طول دو روز گذشته حدود 200 هزار دانش آموز در برنامه های جشنواره جهانی فجر شرکت کردند و این تعداد برای من که وزیر 13 میلیون دانش آموز هستم رقم بالایی نیست و امیدوارم این آمار در سال آینده افزایش یابد. 24 آوریل/ ایرنا…

3. خانه سینما از قوه قضائیه خواست حکم خود درباره جعفر پناهی را بشکندخانه سینما طی نامه‌ای از ریاست قوه قضائیه درخواست کرد تا امکان حضور جعفر پناهی را در جشنواره فیلم کن فراهم آورد. پیشتر نیز شوراى مرکزى کانون کارگردانان سینماى ایران با انتشار نامه ای خطاب به حسن روحانی رییس جمهور ایران، از او خواستند تا شرایطی ایجاد کند تا جعفر پناهی در جشنواره کن حضور یابد. گفتنی است که فیلم سینمائی «سه رخ» ساخته آقای جعفر پناهى (عضو کانون کارگردانان سینماى ایران) در بخش اصلی هفتاد و یکمین دوره از فستیوال فیلم کن انتخاب شده است. 24 آوریل/ هرانا.

4. خبرنگار روزنامه جهان‌ صنعت احضار شد امیرحسین میراسماعیلی، خبرنگار روزنامه جهان صنعت پس از پرونده‌سازی فعالان رسانه‌ای حزب‌الله در شبکه‌های اجتماعی٬ تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و احضار شد. 24 آوریل/ هرانا.

5.  چرا نمایش‌ها برای اجرا در شهرستانها دوباره بازبینی می‌شوند؟ محمد حاتمی کارگردان و بازیگر تئاتر با بیان اینکه “ما اگر نتوانیم تعامل مناسبی با شهرستان‌ها برقرار کنیم پیشرفتی صورت نمی‌گیرد” گفت: اکنون شرایطی به وجود آمده است که نمایشی که در تهران روی صحنه رفته است باید برای اجرا در شهرستان‌ها مجددا مورد بازبینی قراربگیرد. این‌ها منجر می‌شود که دیالوگی بین تئاتر شهرستان و تهران برقرار نشود و وارد تعامل نشویم.27 آوریل/ ایسنا.

6.  تئاتر خصوصی جای تئاتر جریان‌ساز را می‌گیرد! میکاییل شهرستانی کارگردان و بازیگر تئاتری درباره ارزیابی‌اش از شرایط کنونی تئاتر کشور گفت: نه ساختمان و نه آمد و شد یکی پس از دیگری مدیران نمی‌تواند راهگشا باشد. زیاده‌روی، رانت خواری، ایجاد گَنگ‌هایی که تمامی سالن‌ها را به اشغال خود درآورده‌اند و راه تئاتر به «اصطلاح خصوصی» را هموار کرده‌اند، تئاتر «جریان‌ساز» را تحت تأثیر قرار داده و جای تئاتر واقعی را دیر یا زود خواهد گرفت. 27 آوریل/ ایسنا.

7. دادستان کل کشور؛ پرونده خبرنگار هتاک از بعد امنیتی پیگیری می‌شود دادستان کل کشور مدعی شد که موضوع برخورد مامور گشت ارشاد نیروی انتظامی با یک دختر جوان در پارکی در تهران برنامه‌ریزی شده بود و این موضوع از نوع فیلمبرداری این ماجرا مشخص است؛ منتظری همچنین با اشاره به بازداشت خبرنگاری که به گفته‌ی وی به امام هشتم شیعیان هتاکی کرده بود گفت “من به دادستان تهران گفتم که این جریان را فقط در اختیار دادسرای فرهنگ و رسانه نگذارد و آن را از بعد امنیتی هم پیگیری کند”. 27 آوریل/ هرانا

8.  حذفیات” نمایش موقعیت و شخصیت‌پردازی است / بچه‌های تئاتر مشهد حامی ندارند / “حذفیات” به روایت کارگردان و بازیگرانش نمایش “حذفیات” در بخش بین‌الملل سی و ششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر حضور داشت و توانست برگزیده بخش نمایشنامه‌نویسی شود و مهسا غفوریان هم یکی از نامزدهای بهترین بازیگر زن بین‌الملل این جشنواره شد. این اثر نمایشی نوشته و کار مهدی ضیاچمنی است که تا 14 اردیبهشت ماه در تئاتر مستقل تهران روی صحنه است. گزارشی از مصاحبه با عوامل “حذفیات” در رابطه با وضعیت تئاتر در مشهد در مجله هنر آنلاین منتشر شد. 1 می/ هنر آنلاین.

9.  انتقاد از بی توجهی صدا و سیما به موسیقی سنتی و ملی جلسه کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی و خانه موسیقی با حضور اعضای کمیسیون و هیئت مدیره خانه در خانه موسیقی برگزار شد.محمد حسین ایمانی خوشخو؛ رییس کمیسیون هنر و معماری شورای عالی انقلاب فرهنگی در این جلسه  گفت: هر روز که پیش می رویم ضرورت یک نظام نامه مشخص در حوزه موسیقی در کشور بیشتر احساس می شود و بر اساس همین ضرورت سند موسیقی با نظرات کارشناسان موسیقی در کمیسیون هنر و معماری تهیه شد و امیدواریم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با جدیت بیشتری سند را پیگیری کند و در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شود. 1 می/ هنر آنلاین

  1. تئاتر ایران مشکل سخت افزاری دارد علیرضا کوشک جلالی که قرار است از روز پنجشنبه نمایش ‘سیستم گرون هلم’ را در تبریز به روی صحنه ببرد، با بیان اینکه شرایط کار کردن در عرصه تئاتر امروزه خیلی سخت شده است، گفت: نمی دانم بخاطر وضعیت اقتصادی است یا اجتماعی؛ گاهی کار به جایی می رسد که پیش خود فکر می کنم شاید این آخرین کار باشد. 4 می/ ایرنا.
  2. محروم از درمان و ملاقات علیرغم بیماری؛ گزارشی از آخرین وضعیت آرش صادقی آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با وجود بیماری‌های متعدد مانند کولیت وخیم اولسروز در سه ناحیه از روده، زخم معده شدید و ضعیف شدن ماهیچه‌های قلب که بسیاری از آن‌ها از عوارض اعتصاب غذای ۷۰ روزه وی است، همچنان با دخالت نهاد سپاه پاسداران محروم از درمان مانده است. این زندانی با گذشت بیش از سه ماه همچنان از ملاقات با خانواده محروم است. آقای صادقی از وضعیت نامناسبی رنج می برد و بیش از ۲۰ نوع داروی مصرفی وی نیز هر هفته توسط خانواده او تهیه و به دستش می‌رسد. 4 می/ هرانا.

12. خالق “باران عشق” و ” خواهران غریب” درگذشت ناصر چشم‌آذر آهنگساز و موسیقی‌دان نام آشنا که آثار به یادماندنی فراوانی در عرصه موسیقی دارد بر اثر سکته در بیمارستان از دنیا رفت. 4 می/ هنر آنلاین

13. معمای خانه تئاتر| شهره سلطانی از بی‌مهری خانه تئاتر می‌گوید

اهدای سالیانه جایزه شب بازیگر انجمن بازیگران خانه تئاتر با حواشی و اعتراضات بسیار همراه بوده است. از زمان اعلام نام نامزدهای کسب جایزه توسط بهزاد فراهانی، برخی بازیگران رویه موجود در انتخاب آثار را اشتباه و مملو از خطا دانسته‌اند. شیوه‌ای که در آن تنها نزدیک به 130 اثر ارزیابی شده است و این تعداد شاید تنها 15درصد از کل آثار اجرا شده در شهر تهران باشد. 10 می/ خبرگزاری تسنیم

14. معمای خانه تئاتر| بهروز پناهنده و اشاره به تخلفات یک داوری همواره جوایز هنری با اختلاف نظر مواجه بوده است. با اعلام برخی اسامی عده‌ای می‌گویند حقوق برخی دیگر از هنرمندان نادیده گرفته شده است و داوران قضاوتی عادلانه نداشته‌اند؛ اما در زمان اعلام اسامی نامزدهای جشن شب بازیگر برخی از هنرمندان به رویه صورت گرفته در اهدای این جوایز اعتراض کرده و حتی شکایت‌های خود را به خانه تئاتر ارائه داده‌اند. این گروه، بهروز پناهنده معتقدند در جریان انتخاب آثار براساس آیین‌نامه اجرایی تخلف صورت گرفته است. 10 می/ خبرگزاری تسنیم

15. ناشران تئاتری در نمایشگاه کتاب چه به ارمغان آورده‌اند؟ نمایشگاه کتاب به نیمه پایانی خود رسیده است و تا شنبه کمتر از 72 ساعت وقت است تا مخاطبان کتاب در جستجوی عناوین تازه باشند. با توجه به کاهش تیراژ کتاب‌ها، خرید کتاب در نمایشگاه می‌تواند زمینه‌ساز چاپ دوم کتاب‌ها و افزایش تیراژ آنان باشد، هرچند فرایند فروش کتاب در نمایشگاه همواره مورد انتقاد است و بیش از آنکه نمایشگاه باشد به یک فروشگاه بزرگ بدل شده است. 10 می/ تسنیم

16. علیرغم دو سال پیگیری مجدانه برای برگزاری یک کنسرت بین المللی در ایران کنسرت «کیتارو» لغو شد کنسرت افسانه موسیقی ژاپن پس از یک مرحله جابجایی زمانی که قرار بود در تاریخ ۲۲ و ۲۳ و ۲۷ اردیبهشت در تهران برگزار شود، به دلیل تاخیر در صدور ویزا و میسر نشدن سفر گروه به ایران درآن مقطع زمانی لغو شد.  برگزارکنندگان این کنسرت ضمن اعلام لغو قطعی این کنسرت اعلام کردند: «با توجه به حضور ۶ آمریکایی در گروه کیتارو در شرایط فعلی متاسفانه امکان حضور این هنرمند شایسته در این زمان میسر نشد. گروه اجرایی این برنامه دو سال را صرف پیگیری و اجرای برنامه این هنرمند کرد اما ترجیح می‌دهد در شرایط فعلی سکوت کند و آرزوی روزهای بهتر بنماید.  10 می/ موسیقی ما

17. تئاتر ایران در کشمکش ولنگاری فرهنگی تئاتر و عرصه هنرهای نمایشی طی سالیان گذشته با حاشیه های فراوانی روبرو بوده است. حواشی بسیار زیادی که به دلیل نبود نظارت و برنامه ریزی مناسب فرهنگی به شکلی افسار گسیخته ادامه دارد. 16 می/ افکارنیوز

18. بازیگر معروف و همسرش در ورزشگاه آزادی بازداشت شدند یکی از بازیگران کشورمان که قصد داشت همراه با همسرش که آرایش مردانه کرده بود برای تماشای بازی فوتبال بین تیم‌های پرسپولیس و الجزیره وارد ورزشگاه آزادی شود توسط نیروی انتظامی بازداشت شد. 16 می/ هرانا

19. صدور حکم ۷۴ ضربه شلاق برای علیرضا سپاهی لائین، نویسنده و روزنامه نگار / سند علیرضا سپاهی لائین، نویسنده و روزنامه نگار خراسانی به اتهام “توهین به مقامات و مامورین” در شعبه اول دادگاه کیفری ۲ کلات به ۷۴ ضربه شلاق تعزیری محکوم شد. 16 می/ هرانا

20. منزل سینماگر معروف مورد سرقت قرار گرفت منزل مرحوم علی معلم؛ منتقد و سینماگر امروز مورد سرقت دزد یا دزدان قرار گرفت، سارقان نیز انگشتر‌ها و وسایل این مرحوم را به سرقت بردند. 18 می/ فردانیوز

21.  ایرادتراشی‌ در شهرستان‌ها برای اجرای برخی تئاترها علی سرابی که به تازگی اجرای نمایش «آن‌سوی آینه» را به پایان رسانده، از همراهی نکردن مدیران فرهنگی شهرستان‌ها با اجرای نمایش‌های مجوز گرفته از تهران گله کرد. 20 می/ ایسنا

22. مراسم ترحیم قاسم افشار برگزار شد مراسم ترحیم قاسم افشار، گوینده باسابقه خبر که نزدیک سه دهه سابقه گویندگی در تلویزیون را دارد، عصر شنبه (۲۹ اردیبهشت) با حضور جمع زیادی از مردم، همکاران و خانواده آن مرحوم برگزار شد. 20 می/ ایسنا

23. سینمای کودک در چنبره اندیشه های فرتوت براساس تفاهم نامه منعقد شده، میزبانی اصفهان در جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان دائمی شد و این امیدواری وجود دارد شهرداری اصفهان متولی برپایی جشنواره فیلم کودک در دوره سی و یکم باشد و مشکلات مالی پیش روی این جشنواره با پای کار آمدن شهرداری تا حدودی از پیش رو بر داشته و این رویداد با سهولت بیشتری برای برگزارکنندگان بر پا شود. 20 می/ تی نیوز

 

 

 

 

گزارش عملکرد آموزش و پژوهش        

مریم مرادی

1 . جلسات ماهانه هم اندیشی ژانویه تا آپریل 2018

جلسات ماهانه هم اندیشی  ، بصورت ماهانه  و در روزهای شنبه  هر ماه در اتاق پالتاک کمیته آموزش و پژوهش  با حضور کلیه اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران و میهمانان برگزار میگردد که ضمن دعوت از میهمانان ویژه درباره موضوعات و مفاهیم حقوق بشری با حاضرین در جلسه ،  به بحث و تبادل نظر خواهیم پرداخت . علاقمندان میتوانند جهت کسب اطلاع بیشتر به لینک ذیل مراجعه نموده و صدای جلسات را شنوا باشند  . http://pajohesh.bashariyat.org/?cat=70

 

میهمان جلسات موضوع جلسات تاریخ جلسات
سوسن بهار بررسی قوانین ناقض حقوق کودک در ایران

 

2018/01/28
مریم  پور حسینی

جهانگیر گلزار

عدالت

 

2018/02/25
زهرا ارزجانی

امیر نیلو

بزرگداشت عاصمه جهانگیر

 

2018/02/28
ژاله وفا تبعیض جنسیتی در نظام آموزشی کشور

 

2018/03/11
جهانگیر گلزار

 

ویژگیهای حق 2018/03/17
منوچهر شفایی

 

انسان ، حق ذاتی و حق شهروندی 2018/04/28

 

 

2 . جلسات ماهانه کارگاه آموزشی ژانویه تا آپریل 2018

جلسات کارگاه آموزشی به منظور آشنایی کلیه اعضای قدیم و جدید کانون دفاع از حقوق بشر در ایران با موضوعات و مفاهیم بنیادین ( بشرح ذیل ) در اتاق پالتاک کمیته آموزش و پژوهش برگزار میگردد .در این نشست آموزشی از کلیه اعضای فعال و مجرب کانون دعوت میگردد تا شرح هر یک از موضوعات اساسی در جلسه  را بر عهده گرفته و برای حاضرین در جلسه به روشنی بیان نمایند . قابل ذکر است : حضور کلیه اعضای کانون ،  بویژه اعضای جدید در این جلسات بسیار ضروری خواهد بود .علاقمندان میتوانند جهت کسب اطلاع بیشتر به لینک ذیل مراجعه نموده و صدای جلسات را شنوا باشند . http://pajohesh.bashariyat.org/?cat=69

 

شرح موضوعات  با همکاری و مشارکت اعضای کانون تاریخ جلسات
تاریخچه حقوق بشر از ابتدا تا تشکیل شورای حقوق بشر – منوچهر شفایی

آشنایی با منشور ، اساسنامه ، اهداف و فعالیتهای کانون – جمشید غلامی سیاوزان

نحوه ی برگزاری جلسات در نمایندگی ها و کمیته ها – منوچهر شفایی

2018/01/21
نحوه ی گزارش نویسی و تحلیل اخبار نقض حقوق بشر در جلسات – زهرا ارزجانی

آشنایی با منشور ، اساسنامه ، اهداف و فعالیتهای کانون – جمشید غلامی سیاوزان

آشنایی با نحوه ی اطلاعیه نویسی – صدیقه جعفری

آشنایی با چگونگی عملکرد کمیسیون و شورای حقوق بشر – امیر نیلو

شرح دستورالعمل های اجرایی برای نمایندگی ها – زویا رزمجو

2018/02/18
آشنایی با منشور ، اساسنامه ، اهداف و فعالیتهای کانون – زرین تاج الیاسی

تاریخچه حقوق بشر و سیر تحول آن و اعلامیه جهانی حقوق بشر  – کاوه شیخ محمدی

آشنایی با مفاهیم معاهدات بین المللی و کنوانسیونهایی که به امضای ایران رسیده است – معصومه توکلی

آشنایی با شورای حقوق بشر و مسئولیت گزارشگران ویژه سازمان ملل- لیدا اشجعی اسالمی

فعال حقوق بشر کیست ؟ نقض حقوق بشر چیست ؟ – تقی صیاد مصطفی

2018/03/31
آشنایی با منشور ، اساسنامه ، اهداف و فعالیتهای کانون – حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

تاریخچه حقوق بشر و سیر تحول آن و اعلامیه جهانی حقوق بشر – مهدی گلسفیدی

آشنایی با مفاهیم معاهدات بین المللی و کنوانسیونهایی که به امضای ایران رسیده است – دیانا بیگلری فرد

آشنایی با شورای حقوق بشر و مسئولیت گزارشگران ویژه سازمان ملل- ابوالفضل پرویزی

فعال حقوق بشر کیست ؟ نقض حقوق بشر چیست ؟ – محمد گلستانجو

2018/04/21

 

3 . دریچه ای رو به آگاهی ژانویه تا آپریل 2018

برنامه میز گرد رادیویی ( دریچه ای رو به آگاهی ) روزهای  شنبه یا  یکشنبه هر ماه  با حضور  میهمانان و کارشناسان  به نقد و بررسی موضوعات و مسائل روز جامعه ایران با دیدگاه حقوق بشری تهیه و اجرا تدوین و پخش میگردد .

تهیه و اجرای برنامه  : مریم مرادی

ضبط  و تدوین برنامه : محمد گلستانجو

شما علاقمندان میتوانید با مراجعه به لینک ذیل صدای جلسات را شنوا باشید :  http://pajohesh.bashariyat.org/?cat=67

 

میهمانان برنامه موضوع برنامه تاریخ برنامه
حمید حمیدی

حسام ناصحی ارجمند

نقش گفتگوی سالم در تحقق آزادی بیان 2018/01/14
زهرا ارزجانی

کاوه شیخ محمدی

بررسی آب و فرونشست ها در ایران 2018/01/28
منوچهر شفایی نگاهی به دستاوردهای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

( به مناسبت هجدهمین سالگرد کانون )

2018/02/05
مریم پور حسینی

محمد گلستانجو

برای رسیدن به عدالت اجتماعی چه باید کرد ؟

 

2018/02/11
سوسن بهار

منوچهر شفایی

اهمیت زبان مادری 2018/02/25
رضوان مقدم

فرح دوستدار

جنبش زنان در ایران – دستاوردها و چالشها

( به مناسبت روز جهانی زن )

2018/03/08
ابوالحسن بنی صدر حجاب اجباری و اعتراض نمادین زنان و دختران در جنبش اخیر ایران 2018/03/08
مریم پور حسینی

محمد گلستانجو

بررسی حقوق زنان در ایران 2018/03/14
حسام ناصحی ارجمند

امیر نیلو

بررسی حقوق شهروندی ، شادی و امنیت زندگی 2018/04/07
لیدا اشجعی اسالمی

محمد گلستانجو

چگونگی آگاهی کودک از حقوق ذاتی خود

 

2018/04/20
اعظم بهرامی

کاوه شیخ محمدی

وضعیت محیط زیست در ایران ( جنگل و حیوانات ) 2018/04/22
کاوه شیخ محمدی

کاویان فلاح محمدی

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

خاطرات زندان 2018/04/24

 

نقض حقوق جامعه کارگران در ایران « اردیبهشت ماه 1397»

تهیه، تنظیم و نمودار از:  محمد ابوطالبی  Mohammad Aboutalebi

گزارش سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن مورخ ۲۹ آپریل ۲۰۱۸

فاطمه ورمزیار

جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی ایالت هسن، در روز یکشنبه مورخ ۲۹ آپریل ۲۰۱۸ ساعت ۱۴:۳۰ به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته  دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی ایالت هسن، سخنرانان و تنی چند از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان برگزار گردید.

در این جلسه سخنرانان به زیبایی به مسائل مطرح در جلسه پرداختند که علاقه مندان میتوانند از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند.

خانم فاطمه ورمزیار بررسی علل گرایش به عرفان‌های نوظهور در ایران و پیامدهای امنیتی ناشی از آن را به اطلاع حاضرین رساندند.

معنویت گرایی ، تمنای فطری انسانهاست اما معنویت های نوظهور پاسخی مسخ شده به این تمنا می دهند. در دنیای امروز متاسفانه بسیاری از افراد مخصوصا قشر جوان جامعه به صورت ناخودآگاه و یا تحت تاثیر برخی از رفتارها و تبلیغات از علائم ، نشانه ها یا رفتارهایی بهره می برند و یا شیوه زندگی خود را به سمت هایی سوق می دهند که متعلق به عرفانهای نوظهور و انحرافی است. این فرقه ها آسیب های جبرانناپذیری وارد می کنند. از این رو مطالعه ی نقادانه و بررسی علل گرایش به آنها به خصوص آنها که در ایران فعال هستند ضروری است .

هدف این پژوهش ، بررسی علل گرایش به عرفانهای نوظهور و بررسی مهم ترین دلایل و بسترهای اصلی گرایش به این فرقه ها در کشور ایران است .در دهه های اخیر گرایش به معنویت، رشد روز افزون داشته و معنویت های حقیقی و کاذب به صورت کمی و کیفی گسترش یافته است . همچنین رشد فرقاه های انحرافی در سطح جهان قابل توجه بوده و موج این فرقه گرایی به کشور ما رسیده و روز به روز در حال گسترش است .

این انحرافات در افکار عمومی جامعه حتتی خانواده های مذهبی نیز ایجاد گردیده است و سردمداران رواحج این آموزه ها با انگیزه های سیاسی و اقتصادی به این عرصه وارد شده اندو با استفاده از نقاط ضعف فرهنگی و اعتقادی و اقتصادی هر گروه به ترویج پرداخته اند د راین مقاله کوشیده شده پس از معرفی سه دست هاز معنویت های مذکور ، اهداف کلی سرمداران این فرقه ها بررسی گردد. .دنیا در صد ساله اخیر به دلیل پیشرفت علم و تکنولوژی به سمت مادیگرایی سوق پیدا کرد ولیکن کمکم به بن بست رسید و هم اکنون مردم اشتیاق زیادی به مسائل متافیزیک و ماورای جهان ماده دارند. چرا که بشریت متوجه شده که نیازهایی فوقمادی دارد که به این نیازها در کارخانهها و محصولات جدید و تنوع در بازار و تکنولوژی پاسخ داده نمیشود. لذا با اشتیاق زیادی به دنبال چیزی است که بتواند روحش را اقناع کند و جوابگوی نیازهای روحیاش باشد برای همین اشتیاق زیادی به مسائل عرفانی پیداکرده است .

معنویتهای نوظهور، در راستای تمنای فطری انسان هستند؛ ولی پاسخی مسخ شده به آن میدهند. برخی از جامعهشناسان، با نگاه مثبت، پیدایش این جریانات را از روند طبیعی رشد اجتماعی دانسته و معتقدند که حاکمیت سیاسی مردم میبایست با دیدگاه مثبت به تبیین آن بپردازند.

آقای رسول خانی با موضوع بررسی ماده ۲۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر در قیاس با قانون اساسی و شرایط اجرائی آن ایراد سخنرانی نمودند .

ماده ۲۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام دارد که هر شخصی به عنوان عضوی از جامعه تعلق دارد و از امنیت اجتماعی بر خوردار بوده و از طریق تلاش سطح ملی و همیاری بین المللی با سازماندهی منابع هر مملکت حقوق سلب ناپذیر اقتصادی و رشد آزادانه بدست آورد از جمله رفاه و امنیت در جامعه ای که زندگی می‌کنند به این شخص امکان را می دهد که ذهنی آزاد و آینده خوبی در پیش داشته باشد رفاه امنیت اجتماعی یعنی حق کرامتی برابری انسان ها و اعمال هر گونه تبعیض نابجا و فرصت های شغلی ممنوع است و باید همه انسان ها به طور عادلانه حقوق و مزایایشان را دریافت کنند دولت باید از هر گونه تصمیم و اقدام که منجر به ایجاد فاصله طبقاتی بین دولت و تبعیض ومحرومیت حقوق شهروندی و نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر است باید خودداری کند رفاه و امنیت اجتماعی به این منظور است حیثیت و اعتبار شهروندان مصون از تعرض است و هیچ کسی یا مقامی یا رسانه ای به ویژه آنهایی که  از بودجه و امکانات عمومی استفاده می‌کنند نباید رفتار یا بیان اهانت آمیز نظیر هجو و افترا حتی از طریق نقل قول و به اعتبار و حیثیت دیگران لتمه وارد کرد و این بر خلاف حقوق شهروندی و امنیت اجتماعی است و به عبارتی بین نژاد های مختلف نباید تبعیض ایجاد کرد و هیچ کس از دیگری بر تری ندارد و همه انسان ها برابرند و در جامه باید حق و حقوق آنها به صورت عادلانه رعایت شود از جمله توهین و تحقیر یا ایجاد تنفر  نسبت به قومیت ها و پیروان و ادیان و گروهای مختلف سیاسی ممنوع است و در مورد حقوق زنان و مردان با توجه به اعلامیه حقوق بشر این دو یکسان می‌باشد و زنان به طور مساوی حق دارند در سیاست گذاری قانون گذاری مدیریت و اجرا و نظارت فعال و تاثیر داشته باشد. به نظر من بین این دو هیچ تفاوتی نیست و این جامعه و این دنیا متعلق به همه است و همه به طور سهیمی در این دنیا سهم دارند در رفاه و امنیت  به طور دقیق یعنی آزادی های فردی و عمومی شهروندان مصون از تعرض است هیچ کسی را نمیتوان از این آزادی ها محروم کرد و هر کسی این حق را دارد از امنیت های جانی مالی و حقوقی و قضایی شغلی و اجتماعی و نظایر آن بر خوردار باشد و هیچ مقام و دولتی نباید به نام تامین و امنیت حقوق و آزادی های شهروندان و کرامت آنان مورد تعرض قرار دهد و باید به گونه ای رفتار کند که هر شهروندی این را به خود بقبولاند که هر کسی یه مسئولیت داشته باشد و جایگاهی داشته باشدو از تعرض به حریم خصوصی هر کسی خودداری کند که همین تعرض باعث در هم ریختن مردم و ایجاد مشکلات زیادی در جامعه رخ می‌دهد که باعث هرج و مرج شدن در یک جامعه سوق می دهد امنیت اجتماعی یکی از مهم‌ترین ابعاد امنیت است که اگر مخدوش شود هم بخش های زندگی دچار رکورد شده و به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت رشد تعالی جامعه شکوفایی استعدادها بالندگی زندگی سیاسی و گستردگی مشارکتی مردم در سرنوشت خود مستلزم و ضروری است که مهم‌ترین بخش زندگی هر فردی می باشد اگر این امور یعنی رفاه امنیت اجتماعی در جامعه‌ای مورد توجه قرار بگیرد دغدغه اصلی دولت و مردم تبدیل می‌شود به طور  مسلم زمینه های رشد و پیشرفت آن جامعه فراهم خواهد شد و زندگی محیطی سرشار از صلح و صفا و آرامش از حقوق مسلم شهروندان است بنابراین وظیفه دولت تلاش برای ایجاد محیطی آرام و به دور از نزاع تعارض و تنش است و همین امر موجب می شود جامه ای آرام و بدون جنگ و خونریزی و بدون اینکه به حقوق کسی لتمه وارد شود می‌توان به طور لذت بخشی زندگی کرد. یقینا مردم آن جامعه به سوی آینده ای بهتر حرکت خواهد کرد و این امنیت را می توان با رعایت های حقوقی بر پا کرد و در دنیای پر اظطراب و سراسر استرس امروز آرامش و راحتی خیال نعمتی است که بسیاری آرزوی آن را دارند و اما برای رسیدن به این امر تنها داشتن آرزو کافی نیست !بلکه باید قدم برداشت به سوی اهداف و در اینجا فکر می‌کنم این مثال مناسب باشد تا رنج نباشد گنج بدست نیاید.

آقای هادی زارع  با موضوع مطبوعات و بررسی آزادی بیان در ایران ایراد سخنرانی نمودند مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ میلادی در چهل و هشتمین اجلاس خود طی مصوبه ۴۳۲/۴۸ روز سوم ماه مه هر سال را به‌ عنوان « روز جهانی آزادی مطبوعات » اعلام کرد.  آزادی عبارت ا‌ند از انجام هرکاری که به دیگری لطمه  وآرد نسازد. اعمال حقوق طبیعی هر شخص محدودیتی جز آنچه برای تآمین حقوق طبیعی اعضای دیگر جامعه در نظرگرفته شده است ندارد واین حد را فقط قانون تعیین میکند. دراصل آزادی مطبوعات  نمایانگر آزادی بیان است  ولی قوانین مطبوعات تحت تاثیرحاکمیت استبدادی براساس رد مجوز و امتیاز منعقد می گردد. آزادی حقوقی دارای انواعی از قبیل آزادی سیاسی،  آزادی عقیده وغیره است که یک مورد ازاقسام  آن هم  آزادی بیان است. به این معنا که افراد علاوه براینکه بخاطر داشتن عقیده مخالف ، چه درامور دین و چه در امور سیاسی نباید مورد تعقیب قرارگیرند و باید بتوانند عملا این عقیده خود را ابراز نموده و برای اثبات و یا بدست آوردن همفکران دیگر درباره  آن تبلیغ کنند. سازمان دیده بان حقوق بشر درگزارش سالیانه خود  پنج کشور چین، ترکیه، ویتنام، سوریه و ایران را بزرگترین زندان‌ها برای روزنامه نگاران معرفی کرد و عملکرد حکومت ایران را در زمینه سرکوب و نقض آزادی بیان ، محاکمات عادلانه، برابری جنسیتی و آزادی های مذهبی نا امیدانه توصیف کرد.  این در حالی است که درماده ۱۸ و۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشرهم برضرورت آزادی عقیده و بیان تاکید شده است. همچنین طبق اصل ۲۴ قانون اساسی، نشریات  و مطبوعات در بیان مطالب آزاد هستند و هیچ کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد مواخده قرار داد. و یا در دو ماده از فصل سوم قانون مطبوعات ایران تصریح شده‌ است که در ایران مطبوعات حق دارند نظرات ، انتقادهای سازنده ،  پیشنهادها ،  توضیحات مردم و مسولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج  و به اطلاع عموم برسانند و همچنین هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله‌ای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت ورزد. اما این اصل قانون اساسی در عمل به کرات نقض میشود و روزنامه‌ نگاران زیادی تنها به خاطر عمل به این اصل قانون اساسی، با عواقبی هم چون بازداشت ، یا سایر محرومیت‌ها هم چون محرومیت از فعالیت رسانه‌ای و یا ممنوع‌ الخروجی مواجه شده‌اند.در دنیای امروز بدون ابزارهای قدرتمند مطبوعاتی و رسانه‌ای که به نوعی کنترل‌ کنندهٔ فعالیت‌های جامعه هستند ، یک کشور نمی‌تواند به حیات سالم خود ادامه دهد. پس از روی کار آمدن حکومت‌های خودکامه و ایدئولوژیست که چنگال قدرتشان را در تنهٔ تمام قوانین فرو می‌برند و از ایدئولوژی به عنوان ابزار و از مردم به عنوان برده برای بقای سیاسی خود استفاده می‌برند  مطبوعات و سلامت افشا اطلاعات نیز به خطر می‌افتد و می‌توان گفت رسانه‌ها در چنین حکومت‌هایی از اولین هدفهایی می‌باشند که حکومت‌ها سعی در نابودی یا سفارشی‌ سازی آن‌ها دارند.

آقای فرهاد نصیری با موضوع تفسیر حقوق بشر از منظر جمهوری اسلامی ایراد سخنرانی نمودند . در مقدمۀ اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر تاکید شده است که خداوند امت اسلامی را به عنوان «بهترین امت» برگزیده است. روشن نیست اگر امت اسلامی بهترین امت و برگزیده است، پس چگونه می توان آنها را با دیگر افراد بشر، احیاناً دارای حقوق مساوی یا حتی مشابه دانست؟از سوی دیگر، همین مقدمه، فقط آن نوع از حقوق بشر را مورد تایید قرار داده که «با شریعت اسلامی هماهنگی داشته باشد.» به این ترتیب، مثلا مادۀ دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر که می گوید همه افراد صرف نظر از نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، قوم، عقیده سیاسی و غیره برابرند، خلاف شریعت اسلامی است (که در آن برابری جنسی وجود ندارد، زن و مرد هر یک «حکم»، «تکلیف»، و «حقوق» جداگانه و متفاوتی دارند، مُسلِم و غیر مُسلِم با هم فرق می کنند و…)، و نمی تواند مورد تایید اعلامیه اسلامی حقوق بشر باشد، زیرا باز هم بر اساس مقدمه این اعلامیه: هیچ احدی حق متوقف کردن یا چشم پوشی از احکام تکلیفی خداوند را ندارد. همه اصول سی گانه در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر درباره افراد بشر است و حقوقی که تک تک مردم باید از آن برخوردار باشند. به همین دلیل است که در یکایک مواد این اعلامیه، با کلمات و ترکیبهایی روبرو هستیم از قبیل: «هرکس»، «هیچ کس»، «همه»، «تمام افراد بشر»، «احدی»، «هر شخص» و جز آن. استفاده از این کلمات و ترکیبها روشن می کند که اعلامیۀ جهانی حقوق بشر جهانشمول و دربارۀ حقوقی است که همه افراد بشر باید از آن برخوردار باشند.

آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع  تاوان دگراندیشی در ایران ایراد سخنرانی نمودند .

در آغاز نگاهی دارم به تعریف واژه دگراندیش تا بدینوسیله دیگر حاضرین بتوانند درک بهتری از مفاهیم و مبنای اصلی در جلسه داشته باشند . بعد از وقوع انقلاب صنعتی در اروپا شکل گرفت و وقایع عمیق فرهنگی را بر کالبد اخلاق فردی و اجتماعی مردم به جای گذاشت. بیرون آمدن اروپا از زیر یوغ روحانیون مسیحی و متولد شدن صنعت و از طرفی ظهور فلسفه‌های سکولار و آنارشیستی که اساس دین و واژه‌های مقدس رایج در زبان مردم عامی را به چالش می‌گرفتند، نوید دهندهٔ طلوع خورشید صنعت و گذر زندگی بشر به دوره‌ای جدید و مدرن بود . از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون دگر اندیشان دینی، از بهایی و یهودی و مسیحیان و نوکیشان و زرتشتیان تا اهل تسنن و دیگر فرقه های اسلامی چون اهل حق و درویشان گنابادی و غیره با فشار و تعرض و آزار حکومت اسلامی روبرو بوده اند. عده زیادی از آنان به ویژه یهودیان و مسیحیان و بهاییان دست به جلای وطن زدند و راه مهاجرت درپیش گرفتند. با اینکه در قانون اساسی ایران آزادی دینی مسیحیان و کلیمیان و زرتشتیان به رسمیت شناخته شده ولی عملکرد حکومت در برابر تبلیغات دینی و اجرای مناسک مذهبی آنان تاکنون نشان داده است که اصول مندرج در قانون اساسی در مورد آزادی دین و مذهب و عدم تفتیش عقاید تنها سرپوشی برای نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی و دینی در ایران بوده است. در قانون اساسی ایران مذهب شیعه‌ی جعفری تنها مذهب رسمی ایران بوده و ارگان های مذهبی و امنیتی حکومت ایران تبلیغ اصول و مبانی این ادیان و مذاهب را تهدیدی برای ایدئولوژی غالب حکومتی قلمداد می‌کنند و این مسئله یکی از عمده دلایلی است که حاکمیت به واسطه‌ی آن، پیروان و مبلغین مسیحیت را سرکوب و با بستن کلیسای آنان، راه را برای تبلیغات دینی این اقلیت مذهبی سد می‌کند. متاسفانه دیدگاه برخی از شهروندان در ایران به دگراندیشان و حتی پیروان سایر ادیان بسیار تعجب آور میباشد . یهودیان، مسیحیان، زردشتیان، بهاییان، دراویش، بی خدایان و یا باورمندان به هر دین، آیین و یا مسلک دیگری از کم ترین حقوق انسانی و شهروندی در کشور خودشان محروم می باشند و در واقع در شرایط دردناکی به سر می برند . دلیل این شرایط اسفناک و زجر آور دگراندیشان، باورهای سنتی و خرافی است کهء از طرف یک حکومت مذهبی دینسالار که یک نوع از ایدولوژی را در کشور به رسمیت میشناسد و فقط در به رسمیت شناختن دگر ایدولوژیها فقط به صرف وانمود کردن اکتفاء میکند ولی در اصل تفکر ذاتی خود یهودی را نجس خوانده، مسیحی را کثیف شمارده، نوکیشان  مسیحی را مرتد دانسته ،  زردشتی را پلید نامیده و بهاییان و باورمندان به سایر اندیشه ها را کافر می دانند و ایشان را مورد اذیت و آزارهای جسمی، روحی و روانی قرار داده و می دهند.

لازم به توضیح است که در بحث آزاد مهمان ویژه بانو سودابه زنگنه همسر حمیدرضا امینی فعال تلگرامی دربند در زندان بزرگ تهران مهمان برنامه بودند و پیرامون آخرین شرایط حمیدرضا امینی برای حاضرین در جلسه صحبت نمودند .

 

گزارش جلسه ماهانه مشترک نمایندگی اسکاندیناوی و مالزی

سعید حسینی

جلسه ماهانه مشترک نمایندگی اسکاندیناوی و مالزی روز یکشنبه ۲۲ آپریل ۲۰۱۸ میلادی ساعت ۱۷ بوقت اروپای مرکزی با حضورمسئولان و اعضای نمایندگی ، سخنرانان ، جمعی از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران و مهمانان دیگر با موضوع اعتراضات و اعتصابات کارگری در ایران ، در اتاق پالتاک نمایندگی مالزی برگزارگردید .

در ابتدا مسئول جلسه آقای پوریا نخبه زعیم با عرض خیر مقدم به تمامی حاضرین و معرفی سخنرانان و موضوع سخنرانی ها جلسه را آغاز نمودند.

اولین سخنران این جلسه بعد از گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشردر ایران درماه گذشته که توسط آقای احمد هاشمی نژاد خوانده شد، آقای محمد حاجی امیدی با موضوع مقایسه ماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بودند ،که علاقه مندان میتوانند این سخنرانی را از طریق لینک فایل ضبط شده زیر شنوا باشند.

https://bashariyat.org/?p=12983خانم فاطمه ورمزیار گزارشی از وضعیت کارگران ایران به سازمان جهانی کار و تشکل های مستقل کارگری ارائه دادند : وضعیت کارگران در ایران از جوانب مختلف طی سالیان اخیر رو به قهقرا داشته و تبدیل به یک بحران جدی گردیده است. از نقطه نظر اقتصادی، دغدغه کارگران بیکاری چند میلیونی از یک سو و دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر از سوی دیگر است. بطوریکه بسیاری از نیازهای انسانی نظیر تغذیه سالم و مقوی، آموزش، بهداشت، مسافرت و… برای کارگران تبدیل به کالاهایی لوکس و دست نیافتنی شده است. در مورد نیازهای اساسی نظیر خوراک و پوشاک، خانواده های کارگری مجبورند محدودیت های زجر آور را تحمل کنند. دولت برای تعیین دستمزد کارگران حتی حاضر به رعایت قانون کار که تاکید دارد حداقل دستمزد باید نیازهای یک خانواده را برآورده کند نیست. تعرض به دستمزد کارگران به تعیین دستمزد چند برابر زیر خط فقر ختم نمی شود و دولت بطور مستمر با ارائه طرح و تصویب آئین نامه هایی نظیر طرح استاد شاگردی و آئین نامه کارورزی تلاش دارد به بهانه رونق اقصادی و ایجاد اشتغال قیمت نیروی کار را حتی به یک سوم حداقل دستمزد کنونی کاهش دهد، با وجود اینکه دستمزد کارگر بخش ناچیزی از قیمت تمام شده کالاها و خدمات را در برمی گیرد. تعرضات دولتی به معیشت کارگر همچنین از طریق اختیاری کردن بیمه نمودن کارگر توسط کارفرما و گنجاندن آن در طرح ها و آئین نامه های مذکور بطور مستمر پیگیری می شود.

سطح ایمنی و بهداشت کار بسیار پایین است و عدم رعایت ایمنی در کارگاه های صنعتی و ساختمانی کارگران را هر روزه به کام مرگ می برد. حوادثی نظیر آتش سوزی ساختمان پلاسکو و ریزش معدن زمستان یورت که منجر به کشته شدن چهل وسه تن از معدنچیان شد تنها نمونه هایی شناخته شده از حوادثی است که رخ داده است. این حوادث به دلیل وسعت آن مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد و توجه بسیاری را جلب می کند ، اما حوادث کار به خصوص در بخش ساختمانی بسیار فراتر از این موارد هستند و روزانه  تلفات جانی از  کارگران این بخش می گیرد.

ریشه اصلی تحمیل فقر به کارگران، علاوه بر سیاستهای اقتصادی مدافع کارفرمایان و بازار آزاد نظیر خصوصی سازیها، ممانعت دولت از ایجاد سندیکا و تشکل های مستقل کارگری می باشد. و به همین دلیل راه سازمان دهی کارگران برای دفاع از حقوق شان مسدود شده است. با کارگرانیکه که سندیکا و تشکیلات مستقل خود را ایجاد کرده اند نظیر سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای نقاشان البرز و کانون صنفی معلمان برخوردهای خشن صورت گرفته و کارگران و معلمان پیشرو در سندیکاها زندانی شده و یا از کار اخراج شده اند.

فعالین کمیته های کارگری نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. حتی با کارگرانیکه بنابر شرایط بغرنج بوجود آمده برایشان نظیر عدم پرداخت دستمزد چندین ماهه و یا از دست دادن شغل خود تجمعات اعتراضی برگزار می کنند برخورد های پلیسی و قضایی صورت می گیرد. کارگران معدن بافق و معدن چادر ملو و معدن آق دره نمونه هایی از قریانیان برخورد های خشن دولتی هستند. به دلیل کاستی های مختلفی که در نظام آموزشی وجود دارد، سطح کیفی آموزش ازدید معلمان دلسوز ومتخصصین بسیارپایین بوده ودانش آموزان اغلب پس ازدریافت دیپلم، از توانایی های لازم برای ورود به بازار کار برخوردار نیستند.

بین آموزه های مدرسه و دانشگاه و همچنین زندگی روزمره هیچ همخوانی ورابطه ای وجودندارد. برغم تاکید اصل ۳۰ قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش های عمومی، حتی مدارس دولتی ایران نیز دانش آموزان را باروش های گوناگون وادار به پرداخت پول می نمایند و تبدیل به مدارس آزاد شده اند. شهریه ی مدارس آزاد (غیردولتی) بسیاربالاست وعملا شکاف طبقاتی موجود در جامعه را به بخش آموزش منتقل نموده است. معلمان روزمزد با عنوان های گوناگون و دستمزدهای ناچیز به کار گرفته می شوند که همان دستمزد نیز با تأخیرهای فراوان به آنان پرداخت می شود؛ ضمن اینکه از هیچگونه پوشش بیمه، بازنشستگی و امنیت شغلی نیز برخوردار نیستند. درایران بیش از ۱۳ عنوان مدرسه (آزاد، غیردولتی، هیات امنایی، نمونه ی دولتی، شاهد، نمونه مردمی و…) ایجاد شده که هرکدام‌ به نوعی سیستم آموزشی را تبدیل به بنگاه هایی برای جذب درآمد کرده اند. حقوق معلمان بسیار پایین تر از میانگین هزینه های یک خانواده متوسط در اغلب شهرهای ایران است؛ بطوریکه معلمان برای تامین هزینه های خانواده به ناچار به شغلهای متفرقه و برخی به دور از شأن معلمی روی آورده اند. آنان به این ترتیب فرصت به روز نمودن دانش خود را از دست می دهند.

کارگران نیشکر هفت تپه در چندین سال اخیر برای به دست آوردن مطالبات خود بارها دست به اعتراض و اعتصاب زده اند.از جمله این خواسته ها دریافت حقوق معوقه و پرداخت مناسب دستمزدها، مزایا و اضافه کاری، روشن شدن وضعیت بازنشستگان و حق ایجاد تشکل مستقل کارگری بوده است. همچنین این کارگران علیه سیاستهای خصوصی سازی دولت در صنعت نیشکر که منجر به بدتر شدن وضعیت کارگران و همچنین حضور گسترده تر نیروهای امنیتی و انتظامی در محیط های کار شده است اعتراضات متعددی را از جمله در روزهای اخیر سازمان داده اند.

دولت تنها تشکلاتی دست ساز به نامهای “شورای اسلامی کار”، “انجمن صنفی” و “نماینده کارگر” را به رسمیت می شناسد. این نهادهای وابسته به دولت به هیچ عنوان تشکل های واقعی کارگری نیستند و همگی در پروسه غیر دموکراتیک غالبا بدون برگزاری مجمع عمومی تشکیل شده اند و وابستگی های شدید به قدرتها و جناحهای دولتی دارند و تنها خطوط ترسیم کرده دولت را رعایت می کنند.

این تشکلات فرمایشی خود مانعی جدی برای تشکیل سندیکاها و تشکلهای مستقل کارگری و صنفی هستند. بطور مثال در سال ۸۴ افرادی تاثیر گذار در شورای اسلامی کار و خانه کارگر که مدیریتی اثر گذار در این تشکلات رسمی دارند با هماهنگی پلیس به ساختمان سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه حمله و اقدام به تخریب وسایل موجود در ساختمان کردند. آنان همچنین اعضای سندیکای واحد که در ساختمان حضور داشتند را مضروب و مجروح کردند. به طبع افرادی که در چنین بستری و با حمایت دولت بعنوان “نمایندگان کارگران” گزینش می گردند چه در مذاکرات با دولت و کارفرمایان وچه در اجلاسهای بین المللی نظیر سازمان جهانی کار نمایندگان واقعی کارگران ایران نبوده و آ‌نها را با چنین عنوانی نباید به رسمیت شناخت و اعتبار نامه برایشان صادر کرد.

با وجود تمامی محدودیتها و اعمال فشارهای فوق، اعتراضات کارگری در ایران رشد قابل توجهی به لحاظ کمی و کیفی داشته تا جاییکه بخشی از اعتراضات به سطح شهرها کشیده شده و یا با حضور خانواده ها همراه شده است. سال گذشته شاهد هزاران اعتراض کارگری در تمامی بخشهای صنعتی و خدماتی و دولتی بودیم. اما لازم به تاکید است، کلیه این اعتراضات بدون وجود تشکلات مستقل و به عقب راندن این محدودیتها موفق به تحمیل خواسته های گسترده کارگری و عبور از این وضعیت بحرانی نخواهد شد. ما تشکلات مستقل ذیل از همکاران گرامی در تشکلات کارگری بین المللی می خواهیم که حمایت خود را از کارگران و معلمان ایران هر چه گسترده تر ادامه دهند و در این تلاش و مبارزه یار و همراه ما باشند.سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، کانون صنفی معلمان تهران ، سندیکای کارگران بیشکر هفت تپه ، سندیکای کارگران نقاشان استان البرز

در ادامه آقای سالار قربانی در خصوص تحول در اعتراضات کارگری سخنرانی کردند  :قبل از اینکه به موضوع تحول در اعتراضات کارگری بپردازم وظیفه خودم میدانم که اول ماه مه را که روز جهانی کارگر است به تمام کارگران عزیز تبریک بگویم و اشاره مختصری به چگونگی بوجود آمدن این روز به عنوان روز جهانی کارگر بکنم .

روز جهانی کارگر یا روز کارگر یک جشن و مراسم کارگری و از سوی طبقات کارگر است که هر ساله در روز اول ماه مای برگزار می‌شود.

ده‌ها سال است که به این مناسبت در این روز، در کشورهای مختلف (به استثنای ایالات متحده، کانادا و چند کشور کوچک) مراسم ویژه برگزار می‌شود. ایالات متحده و کانادا نخستین دوشنبه هر سپتامبر را به عنوان «روزکارگر» برگزار می‌کنند.

مناسبت اول مه به عنوان روز کارگر به این لحاظ بوده است که در چهارم ماه مه سال ۱۸۸۶، و در چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران آمریکایی در شهر شیکاگو، پلیس به روی آنان آتش گشود که شماری کشته، عده‌ای مجروح و بعداً چهارتن نیز اعدام شدند. کارگران اعتصابی خواستار تعدیل شرایط کار و کاهش ساعات روزانه کار از ده ساعت به ۸ ساعت بودند. قرار بود که اول ماه مه ۱۸۸۶ در آمریکا ، کاهش ساعات کار به هشت ساعت در روز، به اجرا درآید که چنین نشد و در نتیجه، کارگران در گوشه و کنار این کشور دست به تظاهرات زدند و در یک‌هزار و دویست کارخانه و کارگاه، اعتصاب صورت گرفت .و اما چگونکی شکل گیری اعتراضات و جنبش های کارگری در ایراناگرچه جنبش سندیکائی و اتحادیه‌ای ایران در دوران انقلاب مشروطیت توسط کارگرانی که در باکو و عشق آباد کار کرده و به وطن بازگشته بودند بنا نهاده شد اما  نخستین اتحادیه کارگری در سال ۱۲۸۴ در چاپخانه‌ای کوچک در تهران تأسیس شد ٬ هم‌زمان با اتحادیه کارگران چاپخانه‌ها در دیگر کارخانه‌ها نیز این امر رو به نضج نهاد، تا اینکه کارگران مشهد، تبریز، انزلی و دیگر نقاط کشور را هم دربر گرفت. شعارهای مزد عادلانه، هشت ساعت کار در روز، زمین برای دهقان و جمهوری سر داده شد.در سال ۱۲۹۹ تعداد اتحادیه‌های کارگری تهران به ۱۵ رسیده بود، در سال ۱۳۰۰ شورای مرکزی اتحادیه‌های حرفه‌ای کارگران ایجاد شد که هدف آن رهبری جنبش سندیکائی و اتحادیه‌ای در سطح کشور بود.تحت تأثیر همین جنبش بود که در فاصلهٔ سالهای ۱۳۰۴–۱۳۰۰ چندین اعتصاب بزرگ، از جمله اعتصاب ۱۴ روزه کارگران چاپخانه‌ها و اولین اعتصاب کارگران نفت آبادان انجام گرفت. دولت وثوق الدوله روزانه ۸ ساعت کار، آزادی فعالیت سندیکاها و جشن اول مه را قبول نمود.اما بعد از سرکوبهای متعدد این جنبش ، که به علت کمبود وقت نمیتوانم اشاره ای به آن داشته باشم دوران شکوفایی این جنبش در سالهای (۱۳۳۲–۱۳۲۰) بود که بالاخره شورای متحده مرکزی اتحادیه کارگران و زحمتکشان ایران در اول ماه مه ۱۳۲۳ تأسیس گردید ، اما متاسفانه در روز ۱۱ اردیبهشت  ۱۳۲۵که مصادف بود با (اول ماه مه ۱۹۴۶ میلادی) تظاهرات کارگران در کرمانشاه مورد حملهٔ پلیس قرار گرفت. در این تظاهرات ۱۴ کارگر کشته و ۱۲۰ کارگر زخمی شدند. این کارگران نخستین جانباختگان اول ماه مه در ایران هستند.

با اوج‌گیری انقلاب در سال ۵۷ تشکل‌های کارگری با سازمان دهی کمیته‌های اعتصاب در مراکز کار اعتصاب سراسری را در کشور به راه انداختند .با پیوستن کارگران نفت به اعتصاب در تیر ماه ۵۷ حرکات کارگری به اوج خود رسید. از درون کمیته‌های مخفی اعتصاب شوراهای کارگری در اکثر کارخانجات و موسسات صنعتی شکل گرفت، و در کوتاه‌ترین زمان شوراهای کارگری کارخانجات توانستند مدیریت موسسات و کنترل تولید و توزیع را بدست گیرند. از بهم پیوستن شوراهای سازمانی کارگری تحت نام «خانه کارگر» متولد شد. تشکیلات «خانه کارگر» محل تجمع فعالین کارگری تهران و شهرستان‌ها گردید.

این سندیکا در شیراز توانست برای یک دوره ۶ ماهه حق بیکاری را از دولت موقت طلب کرده و بدین وسیله نقش سندیکا و اعتبار آن را در بین کارگران افزایش دهد. متأسفانه در فضای سرکوب این سندیکا مورد حمله قرار گرفت و بسیاری از اسناد آن به غارت رفت.

همراه با این تشکل سراسری، در شهررهای بزرگ کشور «انجمن همبستگی» کارگران عمدتاً از تجمع کارگران صنوف و کارگاه‌های تولیدی کوچک شکل گرفت. مبارزه علیه طرح‌های ارتجاعی و واپسگرایانه قانون کار که در قانون کار پیشنهادی احمد توکلی وزیر کار وقت متجلی می‌گردید و برای تصویب قانون کار مترقی و متناسب با خواست کارگران از اقدامات عملی و مؤثر این دو تشکل کارگری بود.

با شروع جنگ احزاب و سازمان‌های مدافع کارگری غیرقانونی و سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری منحل شدند. نشریات کارگری توقیف، فعالین کارگری از کار اخراج و تحت پیگرد قرار گرفتند. هزاران کارگر مبارز دستگیر و بیش از پانصد کارگر به جوخه‌های اعدام سپرده شدند. عده کثیری از کارگران نیز مجبور به ترک محل کار و زندگی خود شده یا به تبعید رفتند. شوراهای کارگری یکی پس از دیگر منحل و با تصویب لایحه‌ای قانونی شوراهای اسلامی کار جایگزین آن‌ها شدند. با تهاجم قداره بندان و چماق بدستان مافیای حاکم به خانه کارگر این نهاد مستقل کارگری از دست کارگران درآمده، در اختیار مزدوران کارگر ستیز رژیم قرار گرفت. از آن پس اشخاصی همچون محجوب، کمالی، ربیعی، سرحدی زاده که هر کدام بعدها به وزارت و نمایندگی مجلس رسیدند، هدایت این تشکیلات دولتی شده را بر عهده گرفتند.

طی سه دهه مافیای حاکم بر تشکل‌های رسمی کارگری به عنوان عامل تفرقه و سرکوب جنبش‌های مستقل کارگری عمل نموده. از آن جمله‌است حمله سندیکای مستقل شرکت واحد و سرکوب فعالین کارگری، همکاری با ارگان‌های اطلاعاتی و امنیتی در تقابل با حرکت کارگران ایران خودرو دیزل، لاستیک‌سازی البرز، نیشکر هفت تپه

با شکل‌گیری تشکل‌های مستقل کارگری و کمیته‌هایی برای احیاء سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری و کارگران بیکار، گسترش اعتراضات کارگری از جمله اعتصابات کارگری که علی‌رغم منع قانونی بلاانقطاع در سراسر کشور، همگی نشان از آینده جنبش کارگری دارد.

این جلسه با بحث آزاد و تبادل نظر پیرامون اعتراضات و اعتصابات کارگری در ایران  توسط حاضرین در ساعت ۱۹:۳۰ به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید .

 

گزارش جلسه ی ماهیانه ی کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو:

علی هژبری

جلسه ی ماهیانه ی مشترک  کمیته ی دفاع از حقوق جوان و دانشجو و کمیته ی دفاع از حقوق زنان روز شنبه 28 آپریل 2018 ساعت 18:00 به وقت مرکزی با حضور جمعی از دوستداران و فعالین حقوق بشر و اعضای کمیته ی جوان و دانشجو پیرو موضوع  نقض حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک برگزار شد.این سخنرانی موضوعات مورد بحث مختلفی داشت که به سمع شما عزیزان میرسانیم.سخنرانان و سخنرانی آنها:

محسن مهری: گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق جوان و دانشجو در ماه گذشته و مقایسه ی آن با اعللامیه ی جهانی حقوق بشر و قانون اساسی ایران و میثاق سیاسی مدنی

مهران فاضل زاده : گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق زنان در ماه گذشته و مقایسه ی آن با اعللامیه ی جهانی حقوق بشر و قانون اساسی ایران و میثاق سیاسی مدنی

ساناز سالاری: بررسی کنوانسیون عدم تبعیض در آموزش و پرورش (مصوب 1967 یونسکو)

کنفرانس عمومی سازمان تربیتی علمی فرهنگی ملل متحد آه از ١۴ نوامبر تا ١۵دسامبر ١٩۶٠ در پاریس تشکیل شـد، در یـازدهمین اجلاس خود، با یادآوری این که اعلامیه جهانی حقوق بشر براصل عدم تبعیض تاکید میکند و اعلام میدارد که هـر فـردی حـق دارد از آموزش وپرورش برخوردار شود،با توجه به این که تبعیض در آموزش و پرورش نقض حقوق تصریح شده در آن اعلامیه است،

با در نظر گرفتن این که هدف سازمان تربیتی علمی فرهنگی ملل متحد برحسب اساسنامه آن ایجاد همکاری بین ملتهـا بـه منظـورتقویت و پیشبرد احترام همگانی برای حقوق بشر و برابری امکانات و فرصتهای آموزشـی اسـت، بـا شناسـایی و تاییـد ایـن امـر که سازمان تربیتی علمی فرهنگی ملل متحد، در نتیجه، در عین احترام به تنوع نظامهای آموزشی ملی، وظیفه دارد نه تنها هر شکل ازتبعیض در آموزش و پرورش را ممنوع اعلام کند بلکه همچنین از برابری امکانات و رفتار با همـه در زمینـه آمـوزش و پـرورش حمایـت بـهعمل آورد،

با داشتن پیشنهادهای مربوط به جنبههای متفاوت تبعیض در آموزش و پرورش که ماده ۴/١/١٧ دستور کار اجلاس را تشکیل میدهد،با توجه به این که کنفرانس عمومیدر دهمین اجلاس خود تصمیم گرفت این مساله باید موضوع یک کنوانسیون بینالمللی قرار گیرد وهمچنین به کشورهای عضو توصیه شود،این کنوانسیون را در چهاردهمین روز دسامبر ١٩۶٠ تصویب میکند .

ماده ١ 1- واژه «تبعیض» در این کنوانسیون شـامل هرگونـه تمـایز و تفـاوت گـذاری، محـروم سـازی، ایجـاد محـدودیت، یـا رجحـان قائـل شـدنبراساس نژاد، رنگ پوست، جنسیت، زبان، دین، عقیده سیاسی یا عقیده دیگر، منشا ملی یا اجتماعی، شرایط اقتصادی یا ناشـی ازولادت است که هدف یا تاثیر آن از بین بردن یا تضعیف برابری رفتار در زمینه آموزش و پرورش و به ویژه در زمینههای زیر باشد :

(الف) محروم کردن هر فرد یا گروه از افراد از دسترسی به هرنوع یا سطح از آموزش و پرورش؛

(ب) محدود کردن هر فرد یا گروه ازافراد به آموزش و پرورش با استاندارد و معیار پستتر؛

(ج) براساس موضوع مفاد ماده ٢ این کنوانسیون، ایجاد یا حفظ نظامهـا یـا نهادهـای آموزشـی جداگانـه بـرای اشـخاص یـا گـروه هـایاشخاص؛ یا

(د) تحمیل شرایطی که با شرافت و شئون انسان ناسازگار باشد به هر شخص یا گروه اشخاص .

2- برای اهداف این کنوانسیون، واژه «آموزش و پرورش» به همه انواع و سطوح آموزش و پرورش اشـاره دارد، و شـامل دسترسـی بـهآموزش و پرورش، معیار و کیفیت آموزش و پرورش و شرایطی است که براساس آن آموزش و پرورش ارائه میشود .

ماده ٢ هنگامی که این کنوانسیون در کشوری مجاز شمرده شد، در چارچوب مفهوم ماده یک آن، موقعیـتهـای زیـر را نبایـد باعـث تبعـیض بـهشمار آورد:

(الف) ایجاد یا حفظ نظامها یا موسسات آموزشی جداگانه برای دانش آموزان دو جنسیت، اگر این نظامها یا موسسات دسترسی

برابر به آموزش و پرورش ارائه دهند، دارای کادر آموزشی با قابلیتهای معیاری مشابه و همچنین ساختمان و تجهیزات مدرسه با

کیفیت مشابه بوده، و امکان برخورداری از همان دوره های درسی یا معادل آن را داشته باشند؛

(ب) ایجاد یا حفظ نظامها یا موسسات آموزشی جداگانه، برای مقاصد دینی یا زبانی، که آموزش و پرورشی ارائه دهند که بـا آمـال و آرزوهای والدین یا اولیای قانونی دانش آموزان هماهنگ باشد، اگر مشارکت در چنین نظامها یا شـرکت در چنـین موسسـات اختیـاری باشد و اگر آموزش و پرورش ارائه شده با معیارهایی که ممکن است به وسیله مسئولان صالح به ویژه برای آموزش و پرورش در سطح مشابه تعیین یا تصویب شده باشد، سازگار باشد؛

(ج) ایجاد یا حفظ موسسات آموزشی خصوصی، اگر هدف این موسسات تضمین محرومیت هیچ گروهـی نبـوده بلکـه ارائـه تسـهیلات آموزشی علاوه بر آموزش ارائه شده به وسیله نهادهـای عمـومی باشـد، اگـر ایـن موسسـات مطـابق بـا آن هـدف اداره شـوند، و اگـر آموزش ارائه شده با معیارهایی که ممکن است به وسیله موسسات صالح تعیین یا تصویب شده باشد، به ویژه برای آموزش در سطح مشابه سازگار باشد .

ماده ٣ به منظور حذف و پیشگیری از تبعیض در چارچوب مفهوم این کنوانسیون، کشورهای طرف آن تعهد میکنند:

(الف) کلیه مواد قانونی و دستورالعملهای اداری را که منجر به تبعیض در آمـوزش و پـرورش مـی شـوند، لغـو و کلیـه روشهـای اداری مربوطه را متوقف کنند؛

(ب) هرجا ضروری باشد، با وضع قانون، تضمین کنند در پذیرش دانش آموزان به موسسات آموزشی هیچ تبعیضی اعمال نشود؛

(ج) در زمینه شهریه مدارس و اعطای بورس یا شکلهای دیگر کمک به دانش آموزان و صدور مجوزهـا و تسـهیلات ضـروری بـرای ادامـه تحصیل در کشورهای خارجی، اجازه ندهند در رفتار مسئولان دولتی بین اتباع و شهروندان هیچ تفـاوتی، جـز برمبنـای شایسـتگی یـا نیاز، وجود داشته باشد؛

(د) در اختصاص کمک های اعطایی نهادهای دولتی به موسسـات آموزشـی بـا هـیچ محـدودیت یـا رجحـانی که صـرفا برمبنـای تعلـقدانشآموزان به یک گروه ویژه باشد، موافقت نکنند؛

(ه) به اتباع خارجی مقیم در خاک خود دسترسی برابر به آموزش و پرورش اعطا شده به اتباع خود را بدهند .

ماده ۴ کشورهای طرف این کنوانسیون به علاوه تعهد میکنند سیاستی ملی را تنظیم، تدوین و اعمال کنند که، بـا شـیوههـای مناسـب بـا

شرایط و مقتضیات و کاربرد ملی، مشوق برابری امکانات و رفتار در زمینه آموزش و پرورش و بهویژه در مسائل زیر باشد:

(الف) آموزش ابتدایی را رایگان و اجباری کند؛ آموزش متوسط را در اشکال مختلف آن در دسترس همگان قرار دهد؛ آموزش عالی را بهتساوی در اختیار همگان برمبنای استعداد فردی قرار دهد؛ پیروی از این تعهدات را به وسیله همگان با اجبار به شرکت در مدارس بـه گونه ای که در قانون مقرر شده تضمین کنند؛

(ب) تضمین کنند معیارهای آموزش و پرورش در کلیه موسسات آموزشی عمومییک سطح، معادل باشند و شرایط مربـوط بـه کیفیـتآموزش ارائه شده نیز معادل باشد؛

(ج) با اتخاذ شیوه های مناسب، آموزش اشخاصی را که هیچ آموزش ابتدایی ندیده یا دوره کامل آمـوزش ابتـدایی را تکمیـل نکـرده انـدمیسر ساخته و ادامه آموزش آنان را برمبنای استعداد فردی تشویق و تشدید کنند؛

(د) بدون تبعیض به افراد برای حرفه معلمیآموزش دهند .

تناقضات در عملکرد آموزش و پرورش در ایران در مورد ماده 4 :

در بند الف به آموزش ابتدایی به صورت رایگان اشاره شده است ولی در ایران این چنین نیست ، و برای اینکه اولیای کودکان بتوانند آنها را در مدرسه ای ثبت نام کنند حتما باید هزینه ای به عنوان کمک به مدرسه پرداخت کنند که این هزینه در مدارسی که عنوان نمونه مردمی یا هیآت امنایی دارند بیشتر است (گاهی به اندازه ثبت نام دانش آموز در یک مدرسه غیرانتفاعی ) در بخش دیگر بند الف آمده آموزش متوسط در اشکال مختلف آن در دسترس همگان قرار گیرد در صورتیکه همانطور که در جریان هستیم در شهرهای کوچک و استانهای محروم اینچنین نیست حتی در استان سیستان  و بلوچستان مناطقی هستند که در آنجا مدارس دوره ی متوسطه وجود ندارد و به همین دلیل بسیاری از دانش آموزان به خصوص دختران پس از پایان دوره ی ابتدایی از ادامه تحصیل محروم می شوند .

همچنین در ادامه در همین بند آمده آموزش عالی را به تساوی در اختیار همگان برمبنای استعداد فردی قرار دهد اما آنچه که در کشور اجرا میشود و برکسی پنهان نیست محرومیت از تحصیل در دانشگاههای معتبر برای اقلیتهای مذهبی از جمله بهاییان و یارسانان می باشد !

یا در بند ب همین ماده آمده که باید سطح آموزشی عمومی در کلیه ی مدارس معادل باشد ، اما اینطور نیست و حتی اگر مدارس غیرانتفاعی را هم کنار بگذاریم در مدارس دولتی هم سطح و کیفیت آموزش در شهرها و حتی در مناطق مختلف آموزشی در یک شهر هم متفاوت می باشد .

یا اینکه در بند دال آمده : بدون تبعیض به افراد برای حرفه معلمی آموزش دهند اما همانطور که همگی میدانیم اصلا اینچنین نیست و نیروهایی که برای معلمی انتخاب می شوند همگی براساس سهمیه و اینکه پارتی در آموزش و پرورش داشته باشند یا نه می باشد . و حتی گاهی آن شخص توانایی اداره کلاس را هم ندارد چه برسد به تدریس و آموزش دانش آموزان

ماده ۵ ١ – کشورهای طرف این کنوانسیون موافقت میکنند :

(الف) آموزش باید در جهت توسعه کامل شخصیت انسان و تقویت احترام به حقوق بشر و آزادیهای بنیادی هدایت شود؛ آموزش بایدتفاهم، تسامح و دوستی بین همه ملتها، گروههای نژادی یا دینی را ترغیب و ترویج و فعالیتهای سازمان ملل متحد را برای حفـظ صلح بیشتر کند؛

(ب) ضروری است به آزادی والدین و، هرگاه قابل اجرا باشد، اولیای قانونی، اولا جهت انتخاب موسساتی بـرای فرزنـدان خـود، غیـر از آنها که به وسیله مسئولان عمومی اداره میشوند اما با حداقل معیارهـای آموزشـی که ممکـن اسـت بـه وسـیله نهادهـای ذیصـلاحتعیین یا تصویب شده هماهنگ است، برای تحصیل فرزندان خود احترام گذاشته شود و ثانیا بـه روشـی سـازگاربا رویـه قضـایی که در کشور برای اجرای قوانین از آن پیروی می شود، آموزش دینی و اخلاقی کودکان هماهنگ با اعتقادات خـود آنـان تضـمین شـود؛ و هـیچشخص یا گروه اشخاص نباید وادار به دریافت آموزش دینی مغایر با اعتقادات خود شوند؛

(ج) شناسایی حق اعضای اقلیتهای ملی برای انجام فعالیتهای آموزشی ویژه خود، از جملـه اداره مـدارس و، بسـته بـه سیاسـت

آموزشی هر کشور، استفاده وآموزش زبان خود ضروری است، مشروط براین که:

(اول) این حق به روشی اعمال نشود که مانع از درک فرهنگ و زبـان جامعـه بـه طـور کلـی و مشـارکت در فعالیـتهـای آن بـه وسـیله اعضای این اقلیتها شود، یا بر حاکمیت ملی تاثیر بگذارد؛

(دوم) معیار آموزش پایین تر از معیار کلی تعیین یا تصویب شده به وسیله نهادهای صالح نباشد؛ و

(سوم) شرکت در چنین مدارسی اختیاری باشد.

2- کشورهای طرف این کنوانسیون تعهد میکنند کلیه اقدامات لازم را برای تضمین اجرای اصول اعلام شده در پـارگراف اول ایـن مـادهانجام دهند .

مثال نقض : اما در مورد این ماده هم همانطور که همگی در جریان هستیم همه ی دانش آموزان موظفند از نظر اعتقادی و مذهبی آن چیزی را آموزش ببینند که مد نظر نظام جمهوری اسلامی می باشد و به هیچ عنوان نه تنها اعتقادات اولیای دانش آموزان مد نظر قرار گرفته نمی شود حتی آنها اجازه ندارند در مورد آن در مدرسه صحبت کنند چرا که احتمال اینکه مواخذه شوند بسیار زیاد است !!

و همینطور هم که در مورد آموزش زبان مادری در مناطق مختلف سالهاست که کشمکش وجود دارد اما تا کنون هیچ تصمیمی مبنی بر اینکه معلمان بتوانند در مناطق مختلف زبان مادری و فرهنگ خاص آن منطقه را به دانش آموزانشان اموزش بدهند گرفته نشده و حتی گاها دیده شده از معلمانی برای آموزش در این مناطق استفاده می شود که اصلا آشنایی با فرهنگ و زبان آنها ندارند !!

ماده ۶

کشورهای طرف این کنوانسیون برای اجرای آن تعهد میآنند حداکثر توجه را به همه پیشـنهادهایی مبـذول کننـد که پـس از ایـن بـه تصویب کنفرانس عمومی سازمان تربیتی علمی فرهنگی ملل متحد میرسد، تا اقداماتی که لازم است علیه اشکال مختلف تبعـیضدر آموزش و برای تحقق هدف تضمین برابری فرصتها و رفتار در آموزش به عمل آید، تعریف شود .

ماده ٧

کشورهای طرف این کنوانسیون در گزارشهای دورهای خود به کنفرانس عمومی سازمان تربیتـی علمـی فرهنگـی ملـل متحـد که درتاریخ ها و به شیوه ای که به وسیله آن تعیین خواهد شد تسلیم خواهند کرد، باید درباره مقـررات و مطالـب اداری که تصـویب کرده و سایر اقداماتی که برای اجرای این کنوانسیون انجام دادهاند، از جمله اقداماتی که برای تنظیم و تدوین سیاست ملی تعریـف شـده درماده ۴ و همچنین نتایج حاصله و موانعی که درراه اجرای این سیاست با آنها مواجه شده اند، اطلاعات بدهند .

سپس آقای پوریا نخبه زعیم  در خصوص وضعیت زندانیان سیاسی

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سالن فوق امنیتی ۱۰ در بند ۴ زندان رجایی شهر کرج محل نگهداری دست‌کم ۳۰ تن از زندانیان سیاسی است که در وضعیت نامناسبی بسر می برند.

وضعیت معیشتی و اسکان افراد محبوس در سالن ۱۰ بند ۴ زندان رجایی شهر کرج در مرز بحران بوده و از امکانت حداقلی نیز محروم هستند، با وجود بازدید نماینده دادستانی در بند و مشاهده شرایط و کمبود امکانات که به صورت شفاهی در حضور زندانیان و مسئولین زندان اعلام کرد امکانات اولیه زندگی سریعا در اختیارشان قرار داده شود اما با گذشت حدود سه هفته همچنان اقدامی صورت نگرفته و مسئولین در پاسخ به اعتراض زندانیان اعلام کردند “محبی رئیس کل زندان های استان تهران با دستور دادستانی مخالفت نموده و به صورت خودسرانه از تغییر شرایط ممانعت می‌کند”.

شرایط سالن ۱۰ بند ۴ زندان رجایی شهر کرج که محل حبس زندانیان سیاسی است نامناسب توصیف میشود، باوجود شروع فصل سرما امکانات گرمایشی بند به این شرح گزارش شده است: یک عدد فن برقی جهت گرم کردن کل فضای کریدر و ۱۶ اتاق بند در انتهای کریدر قرار گرفته که تنها قادر به گرم کردن مساحت کوچکی در اطراف محل کارگزاری فن بوده و در واقع هیچ حرارتی به اتاق ها نمی‌رساند.

این در حالی‌ست که زندانیان پس از جابه‌جایی به این سالن، که چند ماه پیش در پی حمله گارد ویژهانجام گرفت اقلامی مانند پتو، ملافه و لباس گرم به میزان کافی در اختیار ندارند و بسیاری از لوازم شخصی شان هرگز به مکان فعلی منتقل نشد.

بدلیل محدودسازی های امنیتی غیراستاندارد، امنیت جانی افراد در این بند با مخاطراتی همراه شده است. در شرایطی که در یکماه گذشته ۲ زلزله پیاپی و چند پس لرزه منطقه ملارد و اطراف کرج را لرزاند، زندانیان سیاسی محبوس در این بند در شرایطی به سر می‌برند که در صورت بروز حادثه ای مانند زلزله یا آتش سوزی به دلیل بسته شدن ۴ در با فاصله از هم و وجود راهروی طولانی و راه پله ای که به طبقه سوم ساختمان که محل اسکان شان است در عین عدم استقرار ماموران در مکانی که امکان گشودن سریع در ها را فراهم آورند امیدی به نجات جان خود نخواهند داشت.

سالن ۱۰ بند ۴ برخلاف سایر بندهای زندان فاقد یخچال بوده و زندانیان قادر به نگهداری مواد غذایی نیستند، امکان خرید مواد پروتئینی تقریبا هر دو ماه یکبار و امکان خرید لبنیات و میوه هر هفته و بعضا دو هفته یکبار است. به دلیل نبود یخچال افراد در هر نوبت تنها به اندازه یک یا دو روز می‌توانند خرید کنند و باقی مدت را باید از غذای زندان (که بسیار نا مناسب توصیف شده) و برای بسیاری به جهت داشتن مشکلات گوارشی از جمله حجم بالای حبوبات نامرغوب مضر است استفاده کنند.

هر چند زندانیان این بند از ۳ هفته پیش به نشانه اعتراض به شرایط غیرانسانی حاکم، حتی از پذیرفتن جیره غذایی دولتی نیز امتناع می‌کنند.

به دلیل محروم بودن زندانیان از امکانات لازم و عدم مصرف مواد غذایی مناسب تعداد زیادی از این افراد با مشکلات گوارشی حاد مواجه و به دلیل عدم درمان، سلامتشان در خطر جدی قرار گرفته است. جیره ی خشک (مواد غذایی خام به جای غذای پخته) نیز برخلاف سایر بند ها، در این بند در اختیار زندانیان قرار نمیگیرد.

وضعیت درمانی و رسیدگی های پزشکی نیز با وجود پیگیری خانواده های زندانیان تعمدا با محدودیت و کارشکنی روبروست به نحوی که به گفته منابع مطلع، رسیدگی پزشکی عمدتا در حد ویزیت کوتاه مدت زندانی به هدف سند سازی برای پاسخگویی به ادعای نبود رسیدگی پزشکی صورت میگیرد و عملا مرحله درمانی پس از ویزیت وجود ندارد.

تاکنون وضعیت چند زندانی بیمار بحرانی گزارش شده است، مجید اسدی بدلیل عدم رسیدگی و طولانی شدن مدت بیماری وضعیت جسمی وخیمی دارد که پس از اعزام و انجام معاینات اولیه بدون آزمایشات تجویز شده توسط پزشک متخصص به زندان بازگردانده شده، سعید شیرزاد و آرش صادقی نیز که پس از اتمام اعتصاب با مشکلات بسیاری مواجه شدند، با گذشت ماهها از پایان اعتصاب، همچنان مورد درمان قرار نگرفته اند. دادستانی نیز پاسخ معینی به پیگیری خانواده ها و عدم اعزام ایشان نداده و همچنان از هر اقدامی ممانعت به عمل می‌آورد.

تهویه هوای داخل بند تقریبا ممکن است، پنجره ها به هم جوش داده شده و امکان ورود هوای تازه مقدور نیست. ساعات استفاده از هواخوری بسیار محدود است. با اینکه برای زندانیان عادی و عقیدتی در بند های مجاور از صبح تا اذان مغرب برای تردد به هواخوری آزاد است، زندانیان این بند هر روز ۳ یا ۴ ساعت بسته به نظر ماموران مجاز به استفاده از هواخوری هستند.پس از جابه جایی افراد به سالن جدید که در پی حمله ناگهانی و توهین آمیز و همراه با ضرب و شتم انجام گرفت، امکانات محدود فرهنگی بند کاملا از میان رفته و از آن تاریخ تاکنون هیچگونه روزنامه و نشریه ای دریافت نکردند، به جز تعداد محدودی کتاب از امکان داشتن کتابخانه، فیلم ها و سی دی های آموزشی و سرگرم کننده محروم شده اند.

در واقع کلیه امکاناتی که زندانیان طی سال های حبسشان با هزینه شخصی خریداری کرده بودند، پس از انتقال آنان توسط زندانبانان مصادره و هرگز به زندانیان و خانواده هایشان مسترد نشد. اموال شخصی مصادره شده شامل : تعدادی تلویزیون، دی وی دی، یخچال، صندلی، میز، کتاب، پتو، ملافه، لباس، ظروف آشپزخانه، و حتی عکس های شخصی خانواده زندانیان و… را شامل میشود.

زندانیان این بند از حق استفاده از تلفن نیز محروم هستند در حالی که به علت دوری مسیر زندان رجایی شهر کرج شرایط رفت و آمد برای خانواده ها با مشکلاتی همراه است.

عمده این زندانیان از نقاط و شهرهای دیگر به این مکان تبعید شده اند با اینحال تعداد زیادی از این افراد حتی در حکم قضایی شان تبعید لحاظ نشده و با اعمال نظر شخصی بازجویان، زندانبانان و یا دادستانی به تبعید فرستاده شده‌اند.

با شرایط حاکم، بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج به سیاه چالی بدل شده است که زندانیان بدون در اختیار داشتن امکانات اولیه و حداقلی در این کنج رها شده‌اند. امکان پیگیری وضعیتشان و حتی پیگیری شرایط پزشکی و سلامت‌شان مقدور نبوده و همه‌ ی راهها به بن بستی که مسئولین ایجاد کرده‌اند ختم می‌شود.

همانطور که اشاره شد زندانیان سیاسی سالن ۱۰ رجایی شهر کرج از سه هفته قبل کماکان با خودداری از تحویل گرفتن جیره غذای زندان در اعتراض به سر می برند.

خبرگزاری هرانا پیش‌تر در گزارشی تحت عنوان تنش مجدد در بند زندانیان سیاسی رجایی شهر کرج؛ خودداری زندانیان از تحویل گرفتن جیره غذا به مشکلات زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج به صورت اجمالی پرداخته بود.در حال حاضر دست کم ۳۰ زندانی سیاسی و امنیتی در سالن ۱۰ نگهداری می شوند. جدیدترین لیست زندانیان به همراه جزییات پرونده آنان در پی می‌آید:

۱ – سعید ماسوری،  متهم به محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق، تاریخ بازداشت: ۱۳۷۹، محکوم به حبس ابد، تاریخ آزادی: ندارد

۲ – جعفر اقدامی،  متهم به محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق، تاریخ بازداشت: ۱۳۸۷، محکوم به ۱۰ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۷

۳ – زانیار مرادی، متهم به محاربه از طریق عضویت در حزب کومله، تاریخ بازداشت: ۱۳۸۸، محکوم به اعدام

۴ – لقمان مرادی،  متهم به محاربه از طریق عضویت در حزب کومله، تاریخ بازداشت: ۱۳۸۸، محکوم به اعدام

۵ – هوشنگ رضایی،  متهم به محاربه از طریق عضویت در حزب کومله، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۳، محکوم به اعدام

۶ – اصغر پاشایی، متهم به جاسوسی، تاریخ بازداشت: ۱۳۸۷، محکوم به ۱۰ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۷

۷ – جابر عابدینی،  متهم به جاسوسی، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۳، محکوم به ۴ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۷

۸ – ایرج حاتمی، متهم به جاسوسی، تاریخ بازداشت: ۱۳۸۹، محکوم به ۱۰ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۹

۹ – ابراهیم فیروزی، متهم به اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۱، محکوم به ۶ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۷

۱۰ – سعید شیرزاد، متهم به اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۳، محکوم به ۶ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۹

۱۱ – نوید خانجانی، متهم به اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۱، محکوم به ۶ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۷

۱۲ – شهرام پور منصور، متهم به هواپیما ربایی، تاریخ بازداشت: ۱۳۷۹، محکوم به ۲۲ سال حبس، تاریخ آزادی ۱۴۰۱

۱۳ – فرهنگ پور منصور، متهم به هواپیما ربایی، تاریخ بارداشت: ۱۳۷۹، محکوم به حبس ابد، تاریخ آزادی: ندارد

۱۴ – امیر قاضیانی، متهم به جاسوسی، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۲، محکوم به ۱۰ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۴۰۲

۱۵ – افیشین بایمانی، متهم به محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق، تاریخ بازداشت: ۱۳۷۹، محکوم به حبس ابد، تاریخ آزادی: ندارد

۱۶ – لطیف حسنی، متهم به تاسیس گروه غیرقانونی به هدف اقدام علیه امنیت ملی، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۱، محکوم به ۸ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۹

۱۷ – مجید اسدی، متهم به اجتماع و تبانی، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۵، محکوم به ۵ سال حبس، تاریخ آزادی: حکم بدوی

۱۸ – پیام شکیبا، متهم به اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۵، محکوم به ۱۱ سال حبس، تاریخ آزادی: حکم بدوی

۱۹ – محمد بنازاده امیر خیزی،  متهم به عضویت در سازمان مجاهدین خلق، اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۵، محکوم به ۱۱ سال حبس، تاریخ آزادی: حکم بدوی

۲۰ – حمزه سواری، متهم به محاربه و اقدام علیه امنیت ملی، تاریخ بازداشت: ۱۳۸۶، محکوم به ابد، تاریخ آزادی: ابد

۲۱ – محمد علی منصوری، متهم به محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق، تاریخ بازداشت: ۱۳۸۶، محکوم به ۱۸ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۴۰۴

۲۲ – ابولقاسم فولادوند،  متهم به محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۲، محکوم به ۱۵ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۴۰۷

۲۳ – حسن صادقی، متهم به محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق، تاریخ بازداشت:۱۳۹۴، محکوم به ۱۵ سال حبس، تاریخ آزادی:۱۴۰۹

۲۴ – وحید صیادی نصیری، متهم به توهین به مقدسات، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۴، محکوم به ۵ سال حبس، تاریخ آزادی:۱۳۹۹

۲۵ – رضا اکبری منفرد، متهم به اجتماع و تبانی، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۱، محکوم به ۵سال و نیم حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۷

۲۶ – فواد رضا زاده، متهم به  همکاری با القائده، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۲، محکوم به ۵ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۷

۲۷ – حمزه درویش، متهم به عضویت در داعش، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۵، محکوم به ۱۵ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۴۱۰

۲۸ – شاهین ذوقی تبار، متهم به اجتماع و تبانی، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۲، محکوم به ۵ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۷

۲۹ – گل محمد جنبشی، متهم به همکاری با طالبان، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۵، محکوم به ۳ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۳۹۸

۳۰ – آرش صادقی، متهم به تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی، توهین به رهبری، نشر اکاذیب، تاریخ بازداشت: ۱۳۹۳، محکوم به ۱۹ سال حبس، تاریخ آزادی: ۱۴۱۲

از بین ۳۰ زندانی نامبرده پرونده ۳ تن از زندانیان از جمله مجید اسدی، پیام شکیبا، محمد بنازاده امیر خیزی در مرحله دادگاه بدوی بوده و حکم نهایی هنوز به این افراد ابلاغ نشده و سعید شیرزاد نیز ۲ پرونده در حال رسیدگی دیگر دارد که از بابت آن به دادگاه احضار شده ولی تا لحظه تنظیم این گزارش هیچ حکمی به وی ابلاغ نشده است.

لازم به یادآوری است در ماه های اخیر خبرگزاری هرانا در گزارشات جامع دیگری نیز به مشکلات زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر پرداخته بود.

سخنران بعدی خانم فاطمه ورمزیار در مورد چرایی اعتصاب غذای زنان زندانی در ایران

اعتصاب غذای آرش صادقی در اعتراض به ضرب ‌و شتم گلرخ ایرایی

آرش صادقی و همسرش گلرخ ایرایی، دو زندانی سیاسی-عقیدتی، قرار بود ماه گذشته با سپردن وثیقه آزاد شوند. اما گلرخ ایرایی با ضرب ‌و شتم از زندان اوین به زندان قرچک منتقل شده و آرش صادقی بار دیگر دست به اعتصاب غذا زده است.

آرش صادقی به دلیل اعتصاب غذا دچار خون‌ریزی روده و تنگی نفس ناشی از عفونت ریه شده است.  به گزارش “کمپین حقوق بشر در ایران”، آرش صادقی از ۶ بهمن (۲۶ ژانویه) در زندان رجایی‌شهر کرج دست به اعتصاب غذا زده است.

این زندانی سیاسی به انتقال همراه با ضرب ‌و شتم همسرش گلرخ ایرایی و هم‌چنین آتنا دائمی از زندان اوین به زندان قرچک (شهر ری) معترض است. آرش صادقی و گلرخ‌ایرایی قرار بود ماه گذشته با سپردن وثیقه از زندان آزاد شوند.

امیر رئیسیان، وکیل آرش صادقی، روز ۱۲ دی‌ماه گفته بود :«امروز از سوی دادستانی تماسی گرفته شد و خواسته شد فردا با تودیع وثیقه، امکان آزادی آرش صادقی و گلرخ ایرایی فراهم شود.»

در گزارش “کمپین حقوق بشر در ایران” تأکید شده است که آرش صادقی وضعیت جسمی مناسبی ندارد و به دلیل اعتصاب غذای ۷۰ روزه در زمستان سال گذشته به نارسایی‌های شدید قلب، دستگاه گوارش، کلیه‌ها، کبد و معده دچار شده است.

آرش صادقی در دادگاه انقلاب به اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی، توهین به رهبری، تشکیل گروه‌های غیرقانونی و تبلیغ علیه نظام” به ۱۵ سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شده است.

او از روز ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ تا کنون در زندان اوین به سر می‌برد. بیشتر بخوانید: نتیجه دیدار نمایندگان مجلس با مقامات قضایی در مورد آرش صادقی و علی شریعتی [2]

گلرخ ابراهیمی ایرایی، همسر آرش صادقی نیز به دلیل نوشتن داستانی منتشر نشده در مورد سنگسار به شش سال زندان محکوم شده و از سوم آبان در زندان به سر می‌برد.

دی ماه ۱۳۹۶ الیاس حضرتی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه خواستار رسیدگی به مطالبات آرش صادقی و علی شریعتی، یکی دیگر از زندانیان سیاسی، و جلوگیری از به خطر افتادن جان آنها به خاطر اعتصاب غذا شده بود.

فعالان حقوق بشر می‌گویند که محل نگهداری زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت، یعنی سالن ۱۰ بند ۴ این زندان، از امکانات اولیه‌ای چون پتوی کافی، وسایل گرمایشی، تهویه و یخچال محروم است و شماری از زندانیان بر اثر سرما بیمار شده‌اند.

دسترسی این زندانیان به تلفن و ملاقات هفتگی آنها به دستور غلام‌رضا ضیایی، رئیس زندان، محدود شده است.

فرداد عسکری شرح اطلاعیه 977 را مطرح و تشریح نمودند.

جلسه ی مشترک کمیته ی دفاع از حقوق جوان و دانشجو و کمیته ی دفاع از حقوق زنان سرانجام  پس از بحث و گفتگو میان جمع حاضر در جلسه  در ساعت 20:30 به وقت اروپای مرکزی به خاتمه یافت.

 

گزارش جلسه ماهیانه کمیته دفاع ازحقوق کودک و وجوان

زویا رزمجو

این جلسه باحضوراعضاى کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان و با حضور جمعى از فعالان حقوق بشر در تاریخ یکشنبه 29 آپریل 2018 در ساعت 17:00 بوقت اروپاى مرکزى دراتاق پالتاک برگزارکردید.

مسئولیت این جلسه بعهده خانم لیدااشجعى اسالمى بوده وخانم زویا رزمجو بعنوان منشى جلسه ایشان راهمراهى کردند.

اولین سخنران جلسه آقاى احمدرضا بهجتى باموضوع :براى لغواعدام کودکان چه بایدکرد؟ به سخنرانى پرداختندکه متن آن به شرح زیراست:

برای جلوگیری از اعدام کودکان چه باید کرد. ایران همچنان از معدود کشورهایی که افرادرابه خاطرجرمی که قبل از سن قانونی مرتکب شده اند اعدام می کند.این مسئله می تواندبا تشکیل گروهی از وکلاوفعالان مدنی و اصحاب رسانه در ایران پیگیری شودوبا توجه به فشاروحساسیت افکارعمومی که دست کم درمورداعدام نوجوانان حساس تراست ومخالفت های بیش تری با ان می شود احتمال دست یابی به چنین هدفی و نهایتا صدوردستوراعاده دادرسی توسط ریاست قوه قضاییه کم نیست.

همچنین اگرخوش بینانه بشودبه این موضوع نگاه کردمی توان گفت با توجه به نظر مثبت قوه قضاییه برای رفع نقض های قانونی گروهی از وکلاوفعالان داوطلب می توانند با شناسایی نوجوانان محکوم به اعدام به صورت موردی برای ان ها درخواست اعاده دادرسی بر اساس قانون جدید یا درخواست تخفیف مجازات کنند.واما نگاه دیگری می توان به این مقوله داشت لذادر بلند مدت هیچ راه حل روشن تری به جز تغییر نگاه عموم جامعه به مقوله اعدام همراه با اصلاح روح قانون و مجازات مرگ وجود نخواهد. همچنین دوراه حل دیگربرای پایان دادن به رویه اعدام کودکان در ایران می توان پیشنهاد داداول راه حل حقوق بشری این است که در ایران پیمان نامه حقوق کودک رابی قیدوشرط وبه طورکامل اجرا کند

به این ترتیب ماده ۳۷کنوانسیون جهانی حقوق کودک مانع اعدام کودکان به دلیل ارتکاب جرم در کمتراز۱۸سالگی خواهد شد.

راه حل دوم که پیشنهاد می شود برطبق موازین اسلامی وحتی آموزه های از قران تنها انسانی که واجدشرایط عامه تکلیف است مکلف به اجرای امر و نهی حقوقی است ودرصورت انجام انر ناهی از مسعولیت مطلق مدنی و کیفری برخوردار است.

شرایط عامه تکلیف شرایطی است که همه تکالیف شرعی به ان هامقیداست مانند بلوغ عقل قدرت و اختیار.

اما قانون گذاشته شده درجمهوری اسلامی دارای دو خطایه فاحش است از یک طرف بلوغ را مترادف با عقل دانسته است واز طرف دیگر بلوغ رافرایند تدریجی نمی شناسد.

درحالی که عقل و بلوغ امکان تحقق انی ندارند درغالب مردم تحقق بلوغ وعقل درحدایجادمسعولیت یا رفع تدریجی ان است واز نظرعلمی اثبات شده است که بعداز سن ۱۸سالگی انسان ها به درجه ایی از شعور وعقل می رسند که مصداق کمال عقل است وبه انها رشیدگفته می شود به تعبیری دیگر کسی که به این درجه ازعقل کامل نرسیده است از نظر عرفی و پدیدار شناختی عاقل و رشیدخطاب نمی شود.

درنتیجه این افراد مشمول حکم نهی نخواهند شد.

پس فاقد مسعولیت مطلق حقوقی و کیفری دروقایع و اعمال حقوقی هستند وقصاص و هرنوع مجازات سالب حیات برای کودکان و نوجوانان کمتر از ۱۸سال به منزله نفی موازین تحلیلی اسلامی علاوه برنقض اصول حقوق بشر است.اما از جهت دیگربخشی از معضل اعدام کودکان درخودمساله اعدام نهفته است قبل ازهرچیزی باید روی فرهنگ انتقام گیری کارکرد فرهنگی که سریال های تلوزیونی در اشاعه ان نقش دارند.

۸۹ قسمت کینه و انتقام وکدورت دریک قسمت  بخشش ان هم مصنوعی .

بخشش دراین سریال ها نوعی بزرگواری و بزرگ منشی محسوب می شوددرصورتی که بایدبه عنوان یک رفتارمدنی و اجتماعی صحیح نشان داده شود.یا اینکه خبرنگاران اجتماعی عزم جزم کنندوهفته ایی یک مطلب درباره غیرانسانی بودن اعدام ودلایلش بنویسدهمچنین ان جی او هابرنامه های ویژه برای اطلاع رسانی داشته باشند

این عملکردهاباعث می شودمساله درفضایه عمومی جامعه مطرح شود و ان وقت براساس واکنش های عمومی می توان تعیین کردازچه دری و از چه راهی می توان یک فراینداقناع عمومی راشروع کردوپیش برد.

علاوه براین ها باید به جامعه نشان دادکه نمی توان از بچه هاو نوجوانان انتظارداشت که درمواقع بحرانی الذاماتصمیم درستی بگیرند مساله تا حدودزیادی هورمونی و بیولوژیک است.همچنین آموزش مهارت های زندگی مانندحل مساله وکنترل خشم می تواندتاحدودیراهگشا باشد.چیزی که متاسفانه ان جی او ها تاکنون روی ان کار جدی نکرده اند.موضوع اعدام کودکان یک موضوع اضطراری است ان کودک نوجوان یا جوان محکوم تا فردای موعودکه فرهنگ سازی نتیجه بدهد.جانش راازدست داده است بنابراین ان جی او ها باید سعی کنندتیمی تشکیل دهند که روی موضوع رضایت گرفتن کار کندتا بشودجان کودکانی را که پای چوبه دارهستند نجات داد.بنا به انچه حاکمیت ایران می گویدقصاص یک حق خصوصی است و تنها با رضایت اولیای دم حکم اعدام لغو می شود .

اما حتی به این گفته خود پای بند نیست درمردادسال ۱۳۸۷دادسرای جنایی تهران عزت الله انتظامی پرویز پرستویی و کیومرث پور احمدرا به خاطرتلاش برای جان بهنودشجاعی که به خاطرجرمی در کودکی به اعدام محکوم شده بوداحضار کرد.

علت احضاراین هنرمندان ایجادیک شماره حساب جمعی به قصد تلطیف احساسات عمومی برای یک مجرم وقاتل جانی اعلام کرد.

این سه نفربرای جمع اوری کمک های نقدی مردم و تامین مرلغ خون بهای مقتول حساب بانکی ای باز کرده بودند و شماره ان را اعلام کرده بودند که دادسراان شماره حساب را مسدودکرد.

و بهنود شجاعی درمهرماه سال ۸۸در زندان اوین به دار اویخته شد.

یکی دیگراز موارد نقض کنوانسیون حقوق کودک در ایران وادار کردن کودکان به اقرارعلیه خود دیگران است.

بنابرماده ۴۰میثاق نامه حقوق کودک

کودک نبایدمجبور به دادن شهادت یا اظهار تقصیر شود.

این درحالی است که در ایین دادرسی ایران اقرار ارزش زیادی  دارد و وقتی اقرارمتهم وجود داشته باشد نیازی به ادله نیست.حاکمیت در ایران به خاستگاه خود شریعت وفا دارندوحاضرنیستند از اجرای ان کوتاه بیایند.از کلمه کودک ابا دارند و طفل را ترجیح می دهند.

دفاع از حقوق کودکان نزد فقها در ایران جایگاهی ندارد.

از نظر آنان انسان موجودی تکلیف محور است که در مواقع لزوم وقتی منافع نظام حاکم به فقر می افتد باید برای دفاع از ان به میدان بیایدحتی اگرکمتراز ۱۸سال داشته باشد.

درجنگ ایران و عراق هم ۳۳هزاردانش اموز ایرانی کشته شدنداماری که اغلب مایه مباهات سران جمهوری اسلامی بوده است فضایه بسته سیاسی و رسانه ایی به فعالان حقوق کودک اجازه اعتراض سازمان دهی شده به اعدام کودکان رانمی دهدو اندک اعتراض های فردی به شدت سرکوب می شود.همچنین فضایه اجتماعی و دانشگاهی هم بسته تراز ان است که پژوهشی متمرکز بر مساله اعدام کودکان امکان انجام وانتشارداشته باشد.

دراینجا عرایض خودم را به پایان می رسانم و ارزو می کنم روزی فرارسدایرانی ازاد وبه دوراز هرگونه استبدادودیکتاتوری داشته باشیم

سخنران بعدى آقاى ابوالفضل پرویزى بودندکه به تشریح اطلاعیه 974 کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان پرداختندکه متن سخنرانى به این شرح است:یکی از پدیده هایی که در ایران بعضی ازکودکان را تهدید میکنه و باعث مرگ کودکی و نابودی شخصیت آنها می شود ازدواج است

عوامل زیادی مثل قدرت،آداب و سنن، هنجارهای اجتماعی و کم‌سوادی و از همه مهمتر فقر باعث شده که ازدواج کودکان به مرز هشدار و خطرناک برسد  و متاسفانه قانون هم از آن حمایت میکند و همین امر باعث شده که هر ساله شاهد ازداواج کودکان و آمارهای ناخوشایندی باشیم .

در ماه گذشته کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان اطلاعیه ای با موضوع  ازدواج و صیغه کودک انتشار داد که من اون رو برای شما تشریح میکنم من این اطلاعیه  را به چند بخش تقسیم کردم که خدمتتون عرض میکنم

ازدواج کودکان در وحله اول چه عوارض و عواقبی برای کودکان دارد:

در مناطق حاشیه نشین ،فقیرنشین و یا روستاها ، ازدواج کودکان به عنوان یک هنجار اجتماعی است و ریشه در تبعیض جنسیتی و فقر دارد. در اکثر موارد خانواده‌ها برای کاهش هزینه خانواده دختران کم سن و سال رو شوهر میدهند و در مقابل پول دختران خود را به عقد مردان مسن در می‌آورند و عده‌ای هم برای تامین آینده‌ای بهتر برای دخترانشان آنها را به ازدواج وادار می کنند در حالیکه ازدواج در خردسالی سلامت جسمی و روحی این کودکان را تهدید می‌کند. یک سوم کودکانی که ازدواج می‌کنند در سال اول حامله می‌شوند:  در ساختمان بدنی که خودش خوب رشد نکرده و همچنان در حال رشد است یک مرد هم می‌آید که املاح بدن را از بدن این کودک می‌کِشد که این باعث بروز مشکلات و بیماری‌هایی در این مادران در سن‌های بالاتر می‌شود همچنین یک سوم دخترانی که حامله شده‌اند معمولا سال بعد نیز دوباره حامله می‌شوند و خطر بر روی خطر بر آن‌ها اضافه می‌شود. عوارض منفی ازدواج کودکان عبارتند از:

حاملگی زودرس: در اکثر موارد دختران خردسال پیش از اینکه از نظر جسمی و روحی آمادگی داشته باشند باردار می‌شوند.

مرگ ومیر در حین وضع حمل: احتمال مرگ دختران زیر پانزده سال در حین زایمان پنج برابر بالاتر از زنان بالغ

– مرگ و میر نوزادان: در مقایسه با زنان بالغ،  نرخ مرگ و میر نوزادان با مادران زیر بیست سال ۷۵ درصد بالاتر است.

– مشکلات سلامتی: زایمان زودرس می‌تواند مادران کم سن و سال را به انواع مشکلات سلامتی دچار کند مثل انواع بیماری‌های زنانگی، بیماری‌های مقاربتی، اچ ای وی و ایدز.

– بی‌سوادی: عروسان خردسال معمولا از دسترسی به آموزش و پرورش  محروم می‌شوند و آگاهی از حقوق اولیه از آنها سلب می‌شود و چه بسا فرزندان آنها هم در همین مسیر قرار گیرند.​

– فقر: عدم دسترسی به آموزش و پرورش و موقعیت‌‎های شغلی آنها را وابسته و منزوی ساخته و بیرون آمدن از چرخه فقر را برای آنان دشوار می‌سازد.

– سوء رفتار و خشونت: آمار و تحقیقات نشان داده که میزان تجربه خشونت خانگی و سوء رفتار در دختران کم‌سن در مقایسه با زنان بالغ به مراتب بیشتر بوده است.

– سلامت روانی: جدایی از خانواده در سن کم، اجبار در برقراری رابطه جنسی بدون آمادگی جسمی و روحی، تجربه خشونت خانگی و انزوا از جمله عواملی شناخته شده‌اند که موجب اختلال تنش پس از سانحه و افسردگی در این کودکان می‌شوند.و از همه بدتر اینکه آمار طلاق و فحشا در بین این کودکان به مراتب از سلیر افراد بیشتر است

اما قوانین جمهوری اسلامی برای ازدواج کودکان چه می گوید؟

سن قانونیِ ازدواج در ایران ۱۳ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران است. امروزه در ایران محدودیت سنی برای ازدواج وجود ندارد و ازدواج در هر سنی ممکن است. ازدواج کودکان هم در سنت و هم در قانون ایران وجود دارد. منتها ازدواج دختر کمتر از ۱۳ ساله و پسر کمتر از ۱۵ سال «منوط به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح».

در سال ۱۳۷۹ مجلس شورای اسلامی تلاشی برای تغییر ماده ۱۰۴۱ صورت گرفت، اما در شورای نگهبان خلاف شرع تشخیص داده شد و به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد.

اما علمای دینی هم از نظر فقهی رابطه جنسی کامل (دخول) شوهر با همسر نابالغش را ممنوع اعلام کردن اما انواع دیگر رابطه جنسی با همسر نابالغ بی‌اشکال می‌داند. آیت الله خمینی در این مورد در رساله خودش نوشته : «کسی که زوجه‌ای کمتر از نه سال دارد وطی (نزدیکی کردن) با او برای وی جایز نیست چه اینکه زوجه دائمی باشد، و چه موقت، و اما سایر کام‌گیری‌ها از قبیل لمس به شهوت و آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد، و اگر قبل از نه سال با نزدیکی کند اگر افضاء (یکی گردانیدن راه ادرار و خون) نکرده‌باشد به غیر از گناه چیزی بر او نیست» و در صورتی که منجر به افضاء او شود، منجر به ممنوعیت دائمی رابطه جنسی آن دو می‌گردد و مرد باید دیه کامل قتل یک انسان را به همسرش بدهد. ماده ۴۷۶ قانون مجازات اسلامی در همین زمینه اعلام کرده که هر «جنایتی که باعث از بین رفتن توان مقاربت بطور کامل شود دیهٔ کامل دارد».اما موضوعی که در اطلاعیه به اون اشاره شده بود  این بود که واردکردن کودکان به دنیای بزرگسالی برابر با تجاوز به آنهاست

عفت‌السادات مرقاتی خویی، رفتارشناس جنسی، سکسولوژیست و عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره ازدواج کودکان گفت: «پارادایم‌های متفاوتی درباره ازدواج کودکان وجود دارد؛ یکی از این پارادایم‌ها می‌‌گوید که هیچ سن مشخصی برای ازدواج وجود ندارد و هر زمان که فردی احساس نیاز و تهییج کرد می‌تواند ازدواج کند. در واقع این پارادایم می‌گوید ازدواج ابزاری شرعی و قانونی برای برطرف‌کردن نیاز جنسی است و نمی‌توان گفت این طرز تفکر درست یا غلط است. در مقابل پارادایم‌هایی وجود دارد که به هرنحوی با افزایش سن ازدواج مخالفت می‌کند و می‌گوید برای جلوگیری از فساد و فحشا باید در سن پایین ازدواج کرد. در واقع کسانی با این پارادایم‌های فکری برنامه‌ریزی می‌کنند که هیچ داده‌ای از این مباحث در زندگی زیسته خود ندارند و نمی‌دانند ازدواج کودکان چه پیامدهای منفی‌ای دارد. کودکان دارای رفتارهای جنسی هستند و نمی‌توان این اصل را انکار کرد ولی باید تربیت شوند و نباید به هیچ‌وجه آنها را وارد رابطه‌های بزرگسالان کرد. در واقع اولین اصل تربیت جنسی کودکان حفظ حریم شخصی آنهاست. در غیراینصورت یا شاهد دستمالی جنسی کودکان خواهیم بود یا در بدترین حالت آن که می‌شود تجاوز. بنابراین اگر کودکی را وارد دنیای بزرگسالی کنیم ناخودآکاه او را دستمالی جنسی کرده‌ایم.»طیبه سیاوشی، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون فرهنگی هم درباره تلاش‌های بسیار برای افزایش سن ازدواج به ۱۵ سال برای دختران و ۱۸ سال برای پسران اشاره کرد و گفت مخالفت‌های بسیاری وجود دارد که اجازه نمی‌دهد سن ازدواج کودکان را افزایش دهیم.مطهره ناظری، وکیل دادگستری و رئیس هیئت‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز درباره پروسه سن ازدواج کودکان در طول تاریخ گفت که تا قبل از انقلاب سن ازدواج دختران ۱۸ سال، پس از انقلاب ۹ سال و بعد از آن به ۱۳ سال رسیده است.باعث تاسف و نگرانی است که در سال 96 حدود 78هزار و 972 واقعه ازدواج در استان تهران به ثبت رسیده است که از این تعداد 1481 ازدواج مربوط به کودکان زیر ۱۵ سال است. اما با غیرقانونی کردن و جرم‌انگاری ازدواج کودکان، برابری جنسیتی برای تضمین حمایت از قربانیان، تعیین سن قانونی ازدواج، ضمانت وجود سیاست‌های اجرایی مناسب برای جلوگیری از ازدواج کودکان می‌تواند از عواملی باشد که ازدواج کودکان را از بین ببرد.

اما موارد نقض ازدواج کودکاننقض کرامت انسانی و نادیده گرفتن حقوق کودکان وتبعیض جنسیتی و از همه مهمترنقض بند 2 ماده 16 کنوانسیون رفع کلیه تبعیضات علیه زنانونقض ماده 1 کنوانسیون حقوق کودک

درپایان این جلسه حاضرین به بحث وگفتگوپیرامون موضوع:

اعدام کودکان درس عبرت یاترویج خشونت؟ پرداختند.

این جلسه درساعت 19:00  پایان یافت.

 

گزارش جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی هسن مورخ ۱۳ می ۲۰۱۸

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی ایالت هسن ، در روز یکشنبه مورخ ۱۳ می ۲۰۱۸ ساعت ۱۷:۰۰ به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته  دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی ایالت هسن ، سخنرانان و تنی چند از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان برگزار گردید. در این جلسه سخنرانان به زیبایی به مسائل مطرح در جلسه پرداختند که علاقه مندان میتوانند از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند.

آقای حسین کفایت حقیقی ، با گزارش ماهیانه نقض حقوق پیروان ادیان در ماه فروردین ۱۳۹۷ را به اطلاع حاضرین رساندند .

متاسفانه در این ماه هم ما شاهد نقض گسترده و سیستماتیک حقوق ادیان در ایران توسط جمهوری اسلامی بودیم که در ابتدا به صورت آماری به حضورتان اعلام میدارم. در این ماه مجموعا ۲۳۲ مورد نقض حقوق داشتیم که به شرح ذیل میباشد

اهل سنت ۱۸ مورد/  بهاییان ۳۲ مورد / مسیحیان ۹۵ مورد / دراویش ۸۵ مورد / سایر ادیان ۲ مورد

اهل سنت: بزرگترین پیروان مذهبی کشور.قانون اساسی اونها را به رسمیت میشناسد ولی متاسفانه روزانه حقوقشان نقض و قانون زیر پا گذاشته می شود . افزایش فشار بر حمزه درویش زندانی اعتصابی سنی مذهب و خانواده ایشان : آقای درویش ۲۴ ساله اهل تالش مدعی است که در سال ۹۳ نیروهای داعش با فریب او را به ترکیه کشانده و بعد به سوریه منتقل کرده اند در سوریه در زندان داعش بوده و سپس موفق به فرار به ایران شده و خود را به نیروهای امنیتی معرفی کرده.وی مدتی پیش به صورت غیر منتظره بازداشت و در دادگاهی پر ابهام به ۱۸ سال حبس محکوم شد.وی پس از آزار و اذیت فراوان از تاریخ ۳ اسفند سال گذشته به سلول انفرادی منتقل و در روز دوشنبه ۱۴ اسفند به سالن ۳۱ اندرزگاه ۱۰ در بند عمومی منتقل شده بود ایشان از تاریخ ۲۶ اسفند سال گدشته به اعتراض به روند قضایی خود دست به اعتصاب غذا زده است که از ناحیه کلیه راست و قفسه سینه دچار درد می باشد.نیروهای وزارت اطلاعات به منزل شخصی ایشان رفته و گفته اند که باید از فرزند خود بخ اهید تا با این نهاد امنیتی همکارر و به اعتصاب غذای خود پایان دهد . جلوگیری از اعزام سید حسین یوسفی به بیمارستان : آقای سید حسین یوسفی فعال مذهبی اهل شهرستان مهاباد که از ۸ ماه پیش به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق فعالیت های مذهبی بازداشت شده است از بیماری ناراحتی کلیه رنج میبرد و علی رغم آگاهی مسئولین زندان مهاباد از اعزام وی به بیمارستان جلوگیری شده است . محرومیت دو زندانی سنی مذهب بنامهای آقایان قاسم آبسته و عبدالرحمن سنگانی : آقای آبسته در بهمن ماه ۸۸ بازداشت و به سلولهای انفرادی اداره اطلاعات ارومیه منتقل شد ایشان ۸ ماه را در سلول انفرادی به سر برده و سپس به زندان اوین منتقل و مدت شش ماه نیز در این زندان در سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ و ۲۰۹ اوین بوده ایشان در خردادماه ۹۵ توسط قاضی مقیسه به اعدام محکوم شد با این حال دستگاه قضایی از نقض حکم بدوی و ارجاع آن به شعبه هم ارز خبر داد ولی علی رغم گذشت ۹ سال کماکان وی در حالت بلاتکلیف بسر میبرد.ایشان در زندان به سرطان تیروئید مبتلا شده اما متاسفانه مسئولان زندان از دسترسی به خدمات پزشکی لازم سرباز میزنند . آقای عبدالرحمن سنگانی در تاریخ ۳۰ دی ماه ۸۸ در پی احضار به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب بازداشت و به اتهام محاربه از طریق هواداری از گروهای سلفی به اعدام محکوم شد.ایشان بر اثر تصادف مشکوکی که قبل از دستگیری برایش رخ داد از ناحیه چپ بدن دچار بی حسی شده همچنین از ناحیه چشم آسیب دیده ایشان نیاز فوری به رسیدگی پزشکی داردولی توسط شعبه اعزام و مدیریت زندان از اعزام او به مراکز درمانی جلوگیری میشود . جلوگیری از سفر مولانا گرگیچ به بلوچستان : آقای گرگیچ مدیر درالعلوم و امام جمعه اهل سنت بلوچ آزاد شهر استان گلستان هستند.این روحانی اهل سنت در ۷ سال گذشته فقط یک بار آن هم در سال ۹۳ اجازه سفر به زاهدان را یافت.در سالهای اخیر همایش دانش آموختگی طلاب اهل سنت زاهدان با محدویتهای بسیاری از سوی حکومت مواجه بوده است از جمله کاهش دادن زمان مراسم از دو روز به یک روز . ایشان روز سه شنبه ۲۸فروردین ۹۷ توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزل شخصی در روستای گتان بازداشت شد.از علت بازداشت ایشان اطلاعی در دست نیست . آقای رسول عباسی زمان آبادی ، با موضوع  بررسی ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر در قیاس با قانون اساسی و شرایط اجرائی آن ایراد سخنرانی نمودند .

بررسی میکنیم که جمهوریه اسلامی تا چه اندازه حقوق بشر که یک امرجهانیه و یا حتی قانون اساسی که دولت بر پایه و اساس دین  اسلام و قران نوشته  رعایت میکنه . درابتدا بهتره که یه مقایسه ای داشته باشیم روی متن ماده18 و قانون اساسی ایران.  در ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر با تیتر حق آزادی عقیده اومده که هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده  و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است.پس ازنظر اعلامیه جهانی حقوق بشر ما انسانها  این ازادی رو داریم که هرعقیده ویا مذهبی برای خودمون برگزینیم و  یا حتی در هر زمان به اقدام به تغییر مذهب و عقیدمون کنیم که به نظر من بسیار هم منطقی و عقلانیه .چرا که مذهب و طرز فکر هرکس کاملا امری شخصیه وسلیقه ایه و طبق ماده 12 اعلامیه جهانی کسی اجازه دخالت در مسایل شخصی افراد رو ندارد و ما یا بهتره بگم من شخصا  بخاطر مذهب یا سیستم فکری افراد با کسی رابطه برقرار  یا قطع ارتباط نمیکنیم بلکه رفتار و شخصیت افراده که در مراودات وروابط  اجتماعی تاثیر گزار است.اصل 12 قانون اساسی  اینطور شروع میشه. دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری است و این اصل الی‏الابد غیر قابل تغییر است. این جمله تا همینجاش  نقض میکنه ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر چرا که اولا ما را ملزم به داشتن  دین اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری میکنه  ودوما  الی الابد غیر قابل تغییر هم هست پس تا زمانی که این قانون پابرجاهست کسی این اجازه را ندارد دین خودشو تغییر بده و یا حتی اجازه ندارد که فقط و فقط این مذهب را قبول نداشته باشه. چرا که از نظر جمهوری اسلامی قوانین اسلام  نقض شده  طبیعتا  کسی که این اتفاق براش بیوفته دیگه اجازه کار کردن توی اون مملکت رو نداره. اجازه تحصیل نداره .

آقای رسول خانی ، با موضوع  بررسی شرایط اهل سنت در ایران  برای حاضرین در جلسه ایراد سخنرانی نمودند .

امار دقیق اهل سنت در ایران به‌دلایل سیاسی و وجود یک حکومت مذهبی شیعه در هاله‌یی از ابهام قرار دارد و مرکز آمار ایران در گزارشات آماری خود همیشه از ارایه آمار اهل سنت سرباز زده است.در برخی منابع گفته شده حدود ۲۰% از جمعیت کل کشور ایران را مسلمانان اهل سنت تشکیل می‌دهند.اهل سنت در ایران از اقوام کرد، بلوچ، ترکمن، طالشی، عرب و حتی فارس تشکیل شده‌ و این اقلیت بزرگ مذهبی در استان‌های کردستان، بلوچستان، گلستان، هرمزگان و نیز دستکم ۵۰ درصد از جمعیت استان‌های آذربایجان غربی و بوشهر و شهرستان‌های زیادی در استان‌های خراسان جنوبی، رضوی، شمالی، گیلان، اردبیل، فارس، کرمانشاه و حتی تهران پراکنده شده‌است.بازهم طبق برخی گزارشات غیر رسمی بیش از ۱ میلیون سنی تنها در استان تهران زندگی می‌کنند و این در حالی‌است که حتی یک مسجد سنی در تهران وجود ندارد.از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران تبعیض و فشار و تحقیر سیستماتیک و همچنین خودسرانه علیه این ادیان بزرگ آغاز شد و بهانه این عمل از سوی نهادهای امنیتی “وهابیت” عنوان می‌شد. در انجام این کار رسانه‌های دولتی ایران از رادیو و تلویزیون تا روزنامه و نشریات و حتی روحانیت در مساجد و تکیه‌ها نقش تبلیغی مهمی علیه سنی مذهبان ایران ایفا نموده و به نوعی کاملا حرفه‌ای و برنامه ریزی شده به مهندسی افکار عمومی برای ادامه این روند پرداختند.پس از حادثه ۱۱ سپتامبر همان موقع که افکار عمومی جهان بر علیه مسلمانان بخصوص سنی مذهبان موضعی سخت و بیرحمانه اتخاذ نمود، دست حکومت اسلامی ایران برای سرکوب هرچه بیشتر ادیان سنی باز‌تر شد. این بار تیغ تیزتبلیغ برعلیه سلفی گری متمرکز شد و سلفی گری بهانه و دستاویزی شد برای سرکوب اهل سنت در ایران.اتهام سلفی‌گری به اهل سنت ایران در حالی صورت می‌گیرد که غالب ایشان شافعی و حنفی مذهب بوده و اندیشه‌های سلفی در بین آن‌ها پایگاهی نداشته و ندارد.ادیان سنی در همه زمینه ها تحت محدودیت های شدیدی قرار دارند، حقی که قانون اساسی برای استفاده از صدا و سیما (تلویزیون دولتی و انحصاری) به ایشان داده، هیچ‌گاه به عمل واقع  نشد و طی چند دهه پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی اکثریت شیعه بصورتی دولتی، هدفمند و حمایت شده به توهین به اعتقادات ایشان پرداخته و همین موضوع سبب بروز اعتراضات و سپس سرکوب‌های فراوانی در بین این اقلیت بزرگ شد.باوجود تصریح قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصول ۱۲ و ۱۵ بر لزوم برخورداری مذاهب اهل سنت و اقوام ایرانی از حق آزادی تعلیم و تربیت و مراسم دینی وهمچنین لزوم آموزش زبان مادری در مدارس دولتی در مناطق قومی، این اصول همواره و در تمامی دولت‌های بعد از انقلاب نادیده گرفته شده و فرزندان اهل سنت از آموزش احکام دینی و همچنین آموزش فرهنگ و زبان مادری خود محروم هستند و همچنان شاهد آن هستیم که اقوام بلوچ، کرد، ترک، عرب و ترکمن از آموزش زبان مادری در مدارس دولتی و خصوصی برخوردار نیستند.براساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یک فرد غیر شیعه اثنی‌عشری نمی‌تواند رییس دولت شود، این اصل هرچند بر روی کاغذ تنها به مورد مذکور محدود مانده است اما بهانه کافی را به دست حاکمان داده است که اهل سنت را از رسیدن به تمامی مناسب عالی اداری محروم کنند.

آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی ، با موضوع  فعال حقوق بشر ، آگاهی رسانی ، صلح جهانی  ایراد سخنرانی نمودند .

حقوق بشر تاریخی شورانگیز دارد و ریشه در تمام مکاتب بزرگ فلسفی جهان داشته و دارد و مبنای نهضت های آزادیخواهانه و مساوات طلبانه در تمام جهان بوده و هست. اگرچه ممکن است حقوق بشر قدمی به تاریخ نوع انسان داشته باشد ولی شناسایی جهانی و توسعه آن بدون تردید در حد وسیعی مدیون تلاشها و کوششهای سازمان ملل متحد است. اعضاء سازمان ملل متحد در منشور این سازمان اعلام میکنند که رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی یکی از اهداف مهم آنها است. از ۱۹۴۵ تاکنون ترویج و حمایت از حقوق بشر یکی از مهمترین نگرانیها و زمینه های اصلی کار سازمان ملل متحد بوده است. بیست سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد آقای  اوتانت دبیر کل وقت سازمان ملل متحد دیپلمات برمه‌ای و سومین دبیرکل سازمان ملل متحد که کار خود را به طور رسمی از ۳۰ نوامبر ۱۹۶۱ آغاز و تا ۳۱ دسامبر ۱۹۷۱ این سمت را به عهده داشت در کار تحقیقی که در مورد سازمان ملل متحد و حقوق بشر انجام شد چنین در مقاله ای نوشت : رعایت حقوق بشر مبنایی است که ساختار سیاسی آزادیهای انسان بر آن بنا شده است. برای دستیابی به این آزادی لازم است اراده و همچنین قابلیت پیشرفت در زمینههای اقتصادی و اجتماعی وجود داشته باشند. پیشرفت در زمینه اقتصادی و در زمینه اجتماعی پایه و اساس صلح واقعی را تشکیل میدهد . ایشان در ادامه میگوید ، اساسی ترین و عمیقترین انگیزه سازمان ملل متحد عبارت است از توسعه حقوق بشر و حمایت از آن تقویت سیر صعودی آزادی و پیشرفت بشر و رفاه و صلح. در مقوله حقوق بشر که برهمه حاکمیت دارد و همه ما میپذیریم که حقوق بشر را به عنوان حقوق بنیادین ناشی از حقوق طبیعی اشخاص بشری رعایت کنیم.  رعایت حقوق بنیادین شرط ضروری دمکراسی و هماهنگی و صلح اجتماعی است. باوجود این برای ترویج و تقویت رعایت حقوق بشر لازم است این حقوق را به شهروندان خود بشناسانیم تا در اجتماع بهگونهای رفتار کنند که حقوق بشر رعایت شود و به علاوه مدافع حقوق بشر نیز باشند. هدف از این آموزش آماده کردن از افراد جامعه برای رفتاری مناسب جهت رعایت حقوق بشر است.  حقوق بشر مجموعه ای است از ارزشها و اندیشه ها (منابع مادی)، مفاهیم و اسناد (منابع صوری) و مکانیزمها (ضمانتها). لازم است اسناد و متون حقوقی (قانون اساسی، برخی قوانین عادی، اعلامیه ها، میثاقها، کنوانسیونها و غیره) را آموخته و با طرز کار مکانیزم های تضمینی آشنایی پیدا کنیم.  یک فعال حقوق بشر با توجه به نوع کاری که انجام میدهد در یک جامعه میتواند نقش مهمی را در شکل دهی به اذهان عمومی ایفا کند . به همین دلیل است که در بسیاری از مواقع حکومتهای غیرسکولار با فعالیتهای فعالین حقوق بشر در کشورهای تحت حاکمیت خود مشکل دارند به این دلیل که افشاگریهایی که فعالین حقوق بشر انجام میدهند ایجاد مانع میکند برای حکومتهای غیر سکولار مثل جمهوری اسلامی در ایران  و این افراد با سرکوب و حبس و شکنجه بسیاری مواجه میشوند . آنچه که گفتم را میتوان به وضوح در کشور ایران به طور واضح مشاهده کرد . رعایت حقوق بشر مستلزم آشنایی با مفاهیم انتزاعی و همچنین مکانیزم های تضمینی است. لذا نحوه آموختن و آموزش دادن این مفاهیم و اسناد بنیادین مربوط به آن از اهمیت خاص برخوردار است.  این آشنایی نه طبیعی است و نه خودجوش و آنی و به مانند هر دانش دیگر باید به نحوه پویا انتقال یابد. در نتیجه لازم است زمینه و امکان آموزش حقوق بشر را برای همه ایجاد گردد.  آموزش حقی است که توسط دولت تضمین گردیده است (اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران). بنابراین مدارس باید اولین محل برای آموزش و پرورش و اجتماعی کردن شهروندان در یک کشور دمکراتیک قلمداد گردند. البته آموزش حقوق بشر تنها به مدارس و یا حتی نهادهای دولتی محدود نمیگردند. از یک دیدگاه وسیع و در یک طرح ملی آموزش حقوق بشر شامل نهادهای غیر دولتی نیز می شود.  در ادامه تلاش بر این دارم که تعریفی جامع  از آموزش حقوق بشر را بیان کنم : آموزش حقوق بشر مجموعهای از آموزشهای در جهات زیر است: الف ـ ایجاد آگاهی در خصوص ارزشهای مربوط به حقوق بشر،  ب- توسعه و تقویت رعایت حقوق بشر از طریق آموزش و پرورش، ج ـ آشنایی با مکانیزمهای تضمینی جهت برخوردار و مقابله با موارد نقص حقوق بشر و التزام و اجبار به رعایت آن.  اهدافهای چنین آموزشی عبارتند از: آموزش همگانی، انتقال دانسته ها، بیداری و شکوفایی و تحول شخصیت فرد به ترتیبی که بتواند در هماهنگی با محیط اطراف خود زندگی کند. این امر با توجه به عناصر زیر صورت میگیرد:  حقوق و ارزش ها و اقدامات لازم جهت رعایت حقوق بشر و همچنین تلاش جهت شکل گیری و تصویب یک سلوک عمومی.  آموزش حقوق بشر مسأله مهمی را طرح میکند که عبارت است از پیوند بین شناخت و عمل یعنی از شناخت به عمل رسیدن. آشنایی با حقوق بشر در صورتی که منتج به ترویج و حمایت از آن نگردد هیچ فایده ای ندارد. برای آگاهی رسانی به نسلهای آینده باید تمهیداتی از طرف دولتها در نظر گرفته شود .

آقای امیرحسین هوریزاد  با موضوع  حق شهروندی سانسور و فیلترینگ در ایران ایراد سخنرانی نمودند .

ماده ۱۲: عدم دخالت در احوال شخصی : احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله های خودسرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات، مورد حمایت قانون قرار گیرد. ماده ۱۸: حق آزادی عقیده : هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد. ماده ۱۹: حق آزادی بیان : هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد. ماده ۲۲: حق امنیت اجتماعی : هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد. ماده ۲۷: حق تکثیر (کپی رایت) : الف) هر کس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند ، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد. ب) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود. ماده ۳۰: عدم تفسیر مواد به نفع دولتها :

هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد و یا در آن راه، فعالیتی بنماید. فیلترینگ فضای مجازی و مغایرت آن با حقوق شهروندی: برای نخستین بار بعد از انتخابات جنجال برانگیر سال ۱۳۸۸، در روز ۹ دی ۱۳۹۶ حکومت ایران اختلال جدی در ترافیک اینترنت بین‌الملل ایجاد کرد و  روز ۱۰ دی ۱۳۹۶ تلگرام و اینستاگرام را فیلتر کردند. حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی درحالی که پنج ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده بود طی مراسمی از «منشور حقوق شهروندی» خود رونمایی و آن را امضاء کرد تا به وعده‌ای که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ داده بود عمل کند.

هرچند این منشور که در ۲۳ بخش و با ۱۲۰ ماده توسط او امضاء شد هیچ گونه ضمانت اجرایی در سایر قوا و نهادهای حکومتی ندارد.

لازم به توضیح است که در بحث آزاد پیرامون حق انتخاب و مدیریت دولت در بین حاضرین در جلسه مورد بررسی و صحبت قرار گرفت .

 

گزارش جلسه ویژه 11 آپریل کمیته آموزش و پژوهش

نیلوفر ایمانیان

مسئول جلسه : مریم مرادی  سخنران جلسه : نیلوفر ایمانیان

این نشست روز چهارشنبه 11 آپریل  2018 ، ساعت 15 بوقت اروپا  با حضور اعضای کانون دفاع  از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک کمیته آموزش و پژوهش برگزار گردید . درآغاز برنامه مسئول جلسه ضمن خوش آمدگویی به حضار از بانو نیلوفر ایمانیان ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا سخنرانی خود را با موضوع تبعیض علیه زنان ، برای حاضرین در جلسه قرائت نمایند .

موضوع : تبعیض علیه زنان ( با بررسی مفاد اول و دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

حقوق بشر امری ذاتی و مادر زادی است

پیش از آنکه انسانها متاًثر از نقش جامعه، مذهب، اقتصاد و دولت در حقوق طبیعی خود محدود شوند، با حقوق ذاتیشان تولد شده و صاحب حقوق است. زیرا که: انسان در بدو تولد آزاد به دنیا می آید.

ابتدا وی نفس می کشد،

پس حق حیات و امنیت زندگی دارد

وی میتواند به بیند،

پس حق دیدن واقعیت های زندگی را دارد

وی میتواند بشنود،

پس حق شنیدن واقعیت های زندگی را دارد

وی میتواند، صحبت کند ،

پس حق آزادی بیان دارد

وی میتواند، رشد کند،

پس حق آزادی حرکت و رشد دارد

وی میتواند، بیاندیشد،

پس حق آزادی عقیده دارد

وی میتواند، …..

پس حق …           دارد

قدمت حقوق بشر برابر با عمر انسان است

۳۰ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود دارد ؟ و از اساسی ترین حقوق انسانی شما هستند و متعلق به شماست. و نیازی نیست برای داشتن این حقوق از کسی اجازه بگیرید. مهم نیست مرد هستید یا زن , اهل کجا هستید و چه باور و اعتقادی دارید , این حقوق مال شماست.

اعتقاد ما بر اینست که باید بدانیم , برای کسب چه حقوقی گام بر می داریم تا در آینده نسبت به قوانینی که باید تضمین کننده آزادی ما باشند ، آگاهی و شناخت لازم را داشته باشیم .

ما از حقوق طبیعی خود محرومیم پس باید انها را بشناسیم تا رشد کنیم و همانگونه که ازاد به دنیا امدیم ازادانه مسیر رویاهامون رو طی کنیم چراکه در کشوری بزرگ شدیم که نظام اموزش ان هم نقض تمامی ۳۰ ماده حقوق بشر بوده است.

اعلامیه جهانی حقوق بشر

از انجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان اساس آزادی، عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد. از آن جا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده، آزاد و از ترس و فقر، فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است.

از آن جا که اساسا حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد.

از آن جا که اساسا لازم است توسعه روابط دوستانه بین ملل را مورد تشویق قرار داد.

از آن جا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقوق مرد و زن مجددا در منشور، اعلام کرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتماعی، کمک کنند و در محیطی آزاد، وضع زندگی بهتر به وجود آورند.

از آن جا که دول عضو، متعهد شده اند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر و آزادیهای اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تأمین کنند.

از آن جا که حسن تفاهم مشترکی نسبت به این حقوق و آزادیها برای اجرای کامل این تعهد، کمال اهمیت را دارد.

مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل، اعلام می کند تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماع، این اعلامیه را دائما مدنظر داشته باشند و مجاهدت کنند که به وسیله تعلیم و تربیت، احترام این حقوق و آزادیها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم کشورهای که در قلمرو آنها می باشند تأمین گردد.

تاکید بر مفاد این اعلامیه از سوی ما ، تنها به جهت آگاهی افراد ، نسبت به شناخت حقوق انسانی خود در جامعه ایست که حاکمان آن ، با اتکا به نا آگاهی مردم ، قوانین اساسی کشور را خالی از تناقض و بی عیب و نقص معرفی می کنند.

ماده ۱: تمام افراد بشر، آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان هستند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.

بررسی ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر در نظر دارد که :

هر انسانی به محض تولد، با حقوقی مساوی با دیگر انسان ها زاده می شود، او «آزاد و برابر» به دنیا می آید و باید آزاد زندگی کند. حقوق برابر جزء جداناشدنی حقوق انسانی است و هر کسی مسول است که رفتاری انسانی با دیگران داشته باشد.

اما آیا میدانید : با وجود اینکه در اصل ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی ایران, به برخورداری از حقوق مساوی و حمایت یکسان زن و مرد در برابر قانون و برخورداری از همه حقوق با رعایت موازین اسلامی اشاره شده است.

اما در عمل این قوانین تساوی مورد نظر در بند یک اعلامیه جهانی را تامین نکرده.

میدانید چرا ؟ چون همانگونه که در اصل ۴ قانون اساسی ایران اشاره شده است , کلیه قوانین و مقررات موجود در حکومت جمهوری اسلامی ایران بر اساس موازین اسلامی تنظیم شده‌اند و این اصل به طور غیر مستقیم بر تبعیض علیه زنان صحه می‌گذارد.

در قوانین اسلام , زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نبوده بلکه زنان به عنوان برده و ملک مرد محسوب می‌شوند.

در حقیقت احکام و فرامین مذهبی پایه و اساس تبعیض علیه زنان در جامعه کنونی ایران می‌باشد.اصل تقلید که در قوانین اسلامی وجود دارد به عدم پذیرش عقلانیت و وجدان برای همه اشاره دارد , بدان معنی که تفهیم اجباری عدم استقلال فکری مردم والزام تقلید از یک مرجع تقلید ایجاد میشود.پایمال نمودن حقوق پیروان سایر ادیان وعدم برابری حقوق پیروان ادیان با شیعه ۱۲ امامی مانند مسلمانان پیرو اهل سنت، پیروان ادیان مسیحی، یهودی، زرتشتی و دراویش و … اعمال مجازاتهای سنگین برای سایر گرایشات دینی و مذهبی پایمال نمودن حقوق اقوام ایرانی و اعمال مجازاتهای سنگین برای گرایش قومی.

ماده ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر به زیبایی بر این نکته تاکید دارد که , هر انسانی در هر جایگاه اجتماعی که باشد سزاوار تمامی حقوق و آزادی های مطروحه در این اعلامیه است. پایه و اساس ماده ۲ بر این اصل استوار است , هیچ گونه رخدادی باعث نمیشود که یک انسان از اصول مطروحه در اعلامیه جهانی حقوق بشر محروم گردد.

در این اعلامیه , انسان فردی است که عضو “خانوادهء بشری” محسوب می گردد، لذا بین انسان غربی و شرقی، سیاه و سفید، بی دین و دیندار و… هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت.

اما آیا در حکومت جمهوری اسلامی ایران این ماده به اجرا درمی آید ؟

خیر . چون در حکومت ایران شاهد نقض مکرر قوانین اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای مرتبط با آن هستیم.

عدم حقوق برابر بین زن و مرد

پایمال نمودن حقوق پیروان سایر ادیان و عدم برابری آنها شیعه ۱۲ امامی

مجازاتهای سنگین برای همجنس گرایان اعدام , شکنجه …. و بسیاری از مواردی که نقض ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر را در پی دارد.

عدم تبعیض علیه زنان  یکی از اصولیست که در بیشترین ماده های اعلامیه حقوق بشر تکرار شده که جامعه اسلامی ان را به جد نادیده میگیرد.

کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنانیک معاهده بین‌المللی است که در ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و در ۳ سپتامبر ۱۹۸۱ (سی روز پس از تودیع بیستمین سند تصویب یا الحاق) به اجرا درآمد.

از بین اعضای سازمان ملل تاکنون تنها چهار کشور ایران، سومالی، سودان، تونگا به این کنوانسیون ملحق نشده‌اند.این کنوانسیون مهمترین معاهده ملل متحد در مورد تبعیض جنسیتی است و تبعیض جنسیتی را اینگونه تعریف می‌کند:قائل شدن به هرگونه تمایز، استثناء یا محدودیت بر مبنای جنسیت… در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی یا هر زمینه دیگر. این کنوانسیون دارای یک مقدمه و ۳۰ ماده است و کشورهای عضو آن متعهد میشوند که هرگونه تبعیض علیه زنان را که مغایر اصل برابری انسان‌هاست، از بین ببرند. آنها همچنین متعهد میشوند که برای اطمینان از برقراری مساوات در حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای زنان ، اقدامات فوری به عمل بیاورند.

مواد ۱۰ تا ۱۴ این کنوانسیون، دول عضو را متعهد مینماید که در زمینه‌های آموزشی، شغلی، بهداشت، اقتصاد و امور اجتماعی، رفتاری مساوی بین مردان و زنان کشورهای خود داشته باشند.این نوشته به بررسی موارد تعارض مواد کنوانسیون فوق‌الذکر با قوانین جمهور اسلامی ایران اختصاص دارد.مهمترین موارد تعارض این کنوانسیون با قواعد اسلامی حاکم بر ایران عبارتند از:۱ـ ارث:۲ ـ دیه:۳ ـ حق طلاق: ۴ ـ حق مسافرت زنان: ۵ ـ شهادت زنان در دادگاه‌ها و محاکم رسمی، ۶ـ زنان نمی‌توانند قاضی باشند. ۷ ـ حضانت اطفال: ۸ ـ زنان اقلیت:۹ ـ ازدواج : ۱۰ـ ازدواج موقت ـ ۱۱ ـ زنانی که با خارجی‌ها ازدواج کنند، طبق قواعد اسلامی حاکم بر ایران، تابعیت خود را از دست می‌دهند.۱۲ ـ افرادی که دین اسلام را ترک کنند (مرتکب ارتداد شوند)، اگر مرد باشند بلافاصله محکوم به اعدام می‌شوند ولی در مورد زنان، حکم این است که آنان را در زندان نگاه دارند و هر روز در زمان نمازهای یومیه، شلاق بزنند تا وقتی که دست از ارتداد بردارند و به اسلام باز گردند. این “امتیاز” به زنان از بابت اعتقاد بر اینست که زنان سست فکر هستند و برعکس مردان که تصمیم آنان قاطعیت دارد، تصمیم زنان ناشی از ضعف دماغی است.۱۳ ـ لباس:مساله مهم امروز جامعه بحث ازدواج است که پر از تبعیض و مشکل است وچون ماهه اینده روز خانواده هست به مناسبت و احتران ان روز بحث ازدواج را در ماه اینده انجام میدهم. بحث مهم و قابل توجه راجب تبعیض زنان در محیط کار هست که بیشتر دولت ها درصدد بهبود ان هستند ولی میشه گفت تنها تبعیض در دولت های خارجی که حاله ی کم رنگی از ان پیداست اما در ایران….همچنین قوانین و سیاستهای ایران باعث تبعیض علیه زنان در محیط های کاری و در زمینه مشاغل شده است.

دیدبان حقوق بشر در تهیه گزارش خود با ۴۴ زن و مرد ایرانی، شامل وکلای دادگستری، صاحبان حرفه های کوچک، مدیران، و کارمندان بخش خصوصی و عمومی ساکن داخل و خارج از ایران مصاحبه کرده است.

حقوق بشر در وبسایت رسمی خود و در توصیف تبعیض علیه زنان در ایران به سیاست هایی از جمله محدودیتهای مسافرتی زنان، ممنوعیت برای احراز سمت ها و مشاغل خاص، و عدم وجود حداقل حمایتهای قانونی اشاره می کند. حقوق بشر با عنوان «این یک کلوب مردانه است: تبعیض علیه زنان در بازار کار در ایران» به جزئیاتی از قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و فقدان حمایتهای لازم قانونی از آنان پرداخته است.

نظام قضایی ایران، سد راه دسترسی برابر زنان برای احراز مشاغل است و در حالی که در چهار دهه گذشته زنان ایران نیمی از فارغ التحصیلان دانشگاهها را تشکیل می دهند، بر اساس آمار رسمی در فاصله فرودین ۱۳۹۵ تا فروردین ۱۳۹۶، تنها چهارده و نه دهم درصد بازار کار ایران را زنان تشکیل می دهند.

سارا لی ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه دیدبان حقوق بشر، با اشاره میزان بالای تحصیلات عالی میان زنان ایرانی که منعکس کننده توانایی و اشتیاق آنان در ساختن آینده ای بهتر برای کشورشان است، گفت این قوانین تبعیضی هستند که مانع رشد و پیشرفت زنان می شوند و افزود «مقامات باید قدم های لازم را برای برداشتن موانعی که زنان را در محیط کار به حاشیه می راند طی کنند.»قانون مدنی ایران یکی از منابع اصلی تبعیض علیه زنان در محیط های کار کشور است. قانون مدنی ایران، تنها شوهر را به عنوان سرپرست خانوار به رسمیت می شناسد که می تواند در اختیارات زن در حوزه اقتصادی دخل و تصرف کند و حتی تحت شرایطی، اجازه کار را نیز از او سلب کند. پایین بودن سطح تحصیلات زنان و میزان حقوقی که در مقایسه با مردان دریافت می کنند، عدم وجود برنامه هایی که از حضور زن در صحنه اجتماعی حمایت کند، موانع فرهنگی و مهمتر از همه کمبود اعتماد بنفس همه و همه موانعی هستند که بر سر راه رشد و پیشرفت زنان وجود دارد. یکی از مهم ترین معیارها جهت سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارا می باشند.زنان نیمی از نیروی کار جهان را تشکیل می دهند و کلیه رهبران جهانی جهت جذب زنان در نیروی کار و اقتصاد در جستجوی راه حل هستند و کارآفرینی را تشویق می کنند.نتیجه‌ی بررسی تازه‌ای درباره‌ی “برابری جنسیتی” در محیط‌های کاری در اتحادیه اروپا نشان می‌دهد که سه کشور اسکاندیناوی سوئد، نروژ و فنلاند در میان ۱۸ کشور اروپایی مورد بررسی وضعیت بهتری دارند.

زنان ایالات متحده آمریکا در بسیاری از موارد به وضعیت هم جنسان خود در اروپا غبطه می خورند. زنان اروپایی نیز در مورد حقوق ماهانه مساوی، محدودیت در دستیابی به موقعیت های مدیریتی همسان و امکانات عرضه شده به زنانی که صاحب فرزند شده اند، شاکی هستند.

پس از سال‌ها اختلاف و بحث‌های مداوم سرانجام احزاب حاکم در آلمان توافق کردند که زنان و مردان برای کار یکسان از دستمزد یکسان برخوردار شوند. این مصوبه به‌رغم محدودیت‌هایش مورد حمایت اتحادیه‌های کارگری نیز قرار گرفته است.

زنان آلمانی و فعالیت اجتماعیزنان جوان آلمانی خود را شهروندانی همطراز مردان در جامعه امروز آلمان می پندارند. این اندیشه و طرز تفکر نقشی مستقل در زندگی به ایشان داده است. در جمهوری سابق دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) 90 درصد زنان، شاغل بودند و الگوی زن خانه دار که از لحاظ مالی به شوهر وابسته باشد را شدیدا رد می کردند. فعالیت زنان در آلمان بیشتر به امور اجتماعی اختصاص داردبا نگاهی گذرا به آغاز جنبش زنان در آلمان می توان فهمید که آنان با چه صبوری و سرسختی توانستند به حقوق فعلی خود در امور اجتماعی دست پیدا کنند. شورای زنان آلمان حدود یکصد اتحادیه در آلمان را زیر پوشش خود دارد که در شورای اقتصادی، اجتماعی سازمان ملل متحد نقش مشورتی ایفا می کند. «لوئیز اوتو ـ پترز» بنیانگذار نهضت زنان و بانی نخستین اتحادیه عمومی زنان در آلمان، انگیزه این جنبش را این گونه بیان کرده بود: «شرکت زنان در تعیین منافع کشور، یک حق نیست، بلکه یک وظیفه است.» وی معتقد بود که راه رسیدن به این هدف، بهبود وضعیت آموزشی زنان و استقلال آنها در امر اشتغال است.

همچنین کارکنان مذکر در ادارات و کارخانه ها حق نداشتند با ایمان و رفتار و یا با اظهارات خود به شأن زن بی احترامی و یا توهین کنند و یا عملی مخالف موازین اجتماعی انجام دهند.

زندگی در آلمان بدین معنی است: زن و مرد با هم برابر هستند

آلمان کشور است که برای آزادی و قوانین خود ارزش قائل است این قوانین به یک اندازه در مورد زنان و مردان اعمال میشود ،  چه در مسائل شغلی ، ازدواج ، مشارکت و خانواده. برای تأکید بر اهمیت حقوق برابر زن و مرد، بخش سوم  قانون اساسی آلمان به طور کامل به این مسئله اختصاص داده شده است. ایالت مراقب است که همه افراد این برابری را در زندگی روزمره رعایت کنند. درست مانند مردان ، تمام زنان نیز حق دارند تحصیل داشته باشند  ، یک حرفه را بیآموزند و به کار بروند. به همین دلیل است که در آلمان، زنان سیاستمدار، کارآفرین ، دکتر، معلم ،  پلیس ، قاضی، و  داریم،. درست همانطور که زنان پرستار ، معلم مهدکودک ، راننده، و فروشنده دارد. هیچ اهمیت ندارد که زن مجرد، دارای شریک زندگی یا متأهل باشد. حتی اینکه کدام طفل مشروع یا نامشروع داشته باشد هیچ کدام اهمیت ندارد: او از همان میزان شأن و احترام برابر با یک مرد برخوردار است. هم قانون خانواده و هم قانون ارثی  نیز حقوق برابر را اعطا میکنند. در آلمان، زنان هستند که تصمیم میگیرند با کی ازدواج کنند و آیا اصلا ً ازدواج کنند یا خیر.  سرپرستی مشترک در مورد کودکان مشترک اعمال میشود. این بدان معنی است که در مورد مسائل مهم هر دو والدین تصمیم میگیرند. البته، حق زنان برای کار کردن در طول مدت ازدواج به قوت خود باقی است. در آلمان زنان که احساس تهدید میکنند یا مشکلات زناشویی و خانوادگی دارند میتوانند به تعداد از برنامه های کمکرسانی روی بیآورند . در چنین یک وضعیت، زن میتواند به پلیس مراجعه کند یا با سازمانهای غیردولتی، از جمله پناهگاه زنان مشوره نماید. زنان و مردان به طور یکسان حق درخواست طلا ق دارند چنانچه به این نتیجه برسند که بهتر است ازدواج خاتمه یابد. تنها محاکم رسمی حق دارند به صورت قانونی حکم طلا ق را در آلمان جاری کنند. این ارزشها و آزادیهای است که ما در آلمان داریم و همه باید آنها را رعایت کنند. برای زندگی آزاد و مصون . برای مساوات زنان و مردان.

در خاتمه

*در وجود هر زن یک اصول کامل حقوق بشر می درخشد

*کاش دنیا اغوش مادر بود،کاش دنیا مهر همسر بود،کاش دنیا قلب عاشق دختر بود.

*در قلب مادر ،دختر و پسر معنا ندارد او همه را بی چشم داشتی یکسان دوست می دارد.همه ازاد و برابر در اغوشش جای دارند.

مادر است کودکی گریان ببیند دلش می لرزد.فارغ از رنگ و نژاد، فارغ از هر مذهب و هر فرهنگ، میکشد در اغوشش طفل را.او زن است مهرش همه جا یکسان .چه دختر یا پسر فرقی ندارد اگر خطا کنند هر دو برابر به تنبیه اسان دچارند.

*در کنار همسر است ازاده ازاد همه رویاهایش را می شکافد ازادی فکر و عقیده، و او بدون قضاوت تورا دوست میدارد.

در کنارش راحت و اسوده فارغ از هر مشکلی میشود به دل صحرا زد یا که با هم چند ماهی را درون کلبه ای استراحت کرد او به تو و عشقت همیشه پایدار است برایش شادی و موفقیتت محترم و قابل ستایش که هر جا مینشیند به تو می بالد.برای هر مشکلی هر ارزویی تورا همدم و حامی میباشد برای صلح تو اماده ی هر نبردی که خون بی گناهت هرگز نریزد.

*در کنار دختر است با شیرین زبانی های کوچک ,در دلت حس قشنگ عشق میکارد انقدر دنیا برایت زیبا گردد که ازاد و رها از هر غمی چون میدانی داری همدمی مونسی و عشقی و امنیت.

هر دختری روزی همسر میشود و روزی مادر.اگر ما هرگونه بی عدالتی یا خشم یا تبعیض یا حس نا برابری نسبت به یک زن داشته باشیم اگر قضاوتشون کنیم اگر در حقش نا عدالتی کنیم اگر نسبت به انها احساس برتری داشته باشیم اگر ضعیف بپنداریمش خود را از امنیت منع کرده اییم چرا که چرخه ی محبتش را و چرخه ی زنیتش را به مشکل کشاندیم و خودمان را محروم از داشتن دنیایی زیبا کرده اییم .

همه ی ما از دردهای یک زن بدنیا امده اییم با محبتش و از خودگذشتگی هایش رشد کردیم و با حس محبت و حمایتش اعتماد به نفس گرفتیم و پا به دنیای ارزوهایمان گذاشتیم.و امروزه تاثیرات عدم توجه کافی به حقوق زنان را در جامعه می بینیم.جدا از جامعه این مشکلات در همه ی ما وجود دارد عدم اعتماد به نفس عدم دفاع از حقوقمان و اسیبپذیری در محیط کار و خانه عدم اطمینان و نگرانی ها و اظطراب های درونی و یا حتی  عدم قدرت نه گفتن و یا دلگیری ها و دلگرفتگی ها که ناشی از عدم قوی بودنمونه یا عدم بخشش و …مادری که همه ی مسولیت ها به دوشش باشد میشکند و هر زن که شکست جامعه یک قدم به زوال نزدیک تر میشود چرا کشورهای غربی هر روز توسعه تر و کشور های با منابع بیشتر رو به نابودی.بیایید از خودمان شروع کنیم در برابر مادر همسر دختر  بیشتر مسول باشیم یک قدم خیلی راحت بیاید در کارهای خانه سهیم شویم فرصتی دهیم تا مادر یا همسر ساعاتی برای خودش باشد به زنانگیش برسد  یا کتاب مورد علاقه اش را بخواند بیاید در برابر  در برابر همکاران خانم یا همسایه کمی مسول باشیم به زنان احترام بگذاریم. یادمان باشد لطف و ازخودگذشتگی مادر و همسر وظیفه نیست هم خانه داری و هم خانه تکانی وظیفه ی اعضای خانواده است مادر هم حق دارد کلاس رقص برود یا … پس وظیفه ی توست که امکانش را بوجود بیاوری. زنان سرمایه های رسیدن به ارزوها و داشتن دنیای زیبا هستند.یادمان باشد

اگر زنان نباشند مادری نیست

اگر زنان نباشند همسری نیست

اگر زنان نباشند دختری نیست

مادر نباشد عشق اولی نیست خانه ای نیست گذشتن وجود ندارد پس امنیتی نیست

همسر نباشد ارامشی نیست همسر نباشد تکیه گاهی نیست همسر نباشد هدف نیست هدف نباشد اینده ای نیست اینده نباشد امید نیست

دختر نباشد خوشی نیست دختر نباشد همدمی نیست همدم نباشد دلت میمیرد

امنیت نباشد،امید نباشد،دلت هم که مرده باشد زندگی برایت  میمیرد و تو میمانی و ارزوی مرگ.

ضمن سپاس از ایراد سخنرانی بانو نیلوفر ایمانیان ، تعدادی از حاضرین در جلسه نسبت به موضوع اظهاراتی را بیان نمودند که پس از سپاس و قدردانی از حضور و توجه حضاران  ،   این نشست پس از یکساعت و 15 دقیقه به اتمام رسید .

 

گزارش جلسه مشترک نمایندگی های اندونزی و پاکستان

محمد گلستانجو

این جلسه در تاریخ ۲۰می ۲۰۱۸  با حضور اعضای فعال نمایندگی ها و با همراهی سایر دوستان و همراهان فعال حقوق بشربصورت عمومی در اطاق پالتاک برگزار گردید .همکاران محترم با موضوعات متفاوت سخنرانی خود را ایراد فرمودند که بدین قرار است :آقای ابوالفضل پرویزی تحلیل خبرهای نقض حقوق بشرایران در ماه گذشته را به سمع شنوندگان رساندند.در ادامه بانو  لیدا اشجعی با موضوع قسامه قانون مجازات اسلامی سخنان خود را ارائه نمودند : قسامه؛ یا انتقام بستگان مقتول : مقاله از لیدا اشجعی بیستم ماه می دوهزار و هیجده میلادی حکم قصاص محمد ثلاث تأیید شد.. افزایش شمار زندانیان منتقل شده جهت اجرای حکم اعدام در زندان مرکزی زاهدان. سه زندانی در کرج و گرگان اعدام شدند ویک زندانی در زاهدان اعدام شد. هشتاد هزار مداح و نود ویک هزار هیئت مذهبی در ایران فعالیت می‌کنند. پس از هشت سال کماکان مدفن اعدام شدگان نوزده اردیبهشت مشخص نیست. اعدام دو زندانی در زندان گرگان ویک زندانی در زاهدان اعدام شد سه زندانی در کرج و گرگان اعدام شدند. صدور حکم اعدام برای یک متهم در تهران ویک هفته و هیجده اعدام در ایران و در انتهای این خبرها ادعای تازه ریسی که «من آن زمان دادستان بودم؛ رئیس دادگاه حکم صادر می‌کند و دادستان مدعی‌العموم است، اما فردی که ادعای حقوقی‌بودن دارد فرق بین رئیس دادگاه و دادستان را نمی‌دانست». با نگاهی گذرا به خبرهایی که در مورد اعدام در ماه می و اپریل از خبرگزاریهای داخلی منتشر شده است ؛ چه برداشتی را میتوان از روابط انسانی در جامعه ایران داشت ؟؛ و اینکه این شرایط حاکم از کجا دامن مردم ایران را گرفته است ؟و ادامه ان چه خواهد شد ؟و راه کاربرای منع اسیب های بیشتر این پدیده های شوم را ازکجا باید اغاز کرد ؟ که سوال و سوال را برمیانگیزد . البته در ریاضیات برای یافتن مجهولات از داده ها کمک گرفته میشود و مجهول پیدا میشودواما داده ها در روند اجتماعی و روزانه ما ایرانیان به حدی اشکار و عریان است که قباهت انسانی رادر این موارد به سوال میکشد ؟ که مگر ما ایرانیان در دوران عصر برده داری و یا توحش زندگی میکنیم که به این ستم ها اغشته شده ایم و همچنان در ان غوطه میخوریم باید گفت که انچه محرز است انسانی زندگی کردن طلب هر ایرانی از حق شهروندی او ست و این حق قابل وصول است و اینکه چه میشود که ما را درگیر مسائلی غیر عرفی و حقوقی میکنند تا از این منظر به خواست و اراده خود ما را به بند کشند این وظیفه هر ایرانی اگاه است که با اگاهی در حیطه فکر و زندگی خود طالب زندگی انسانی خود باشد .: اعدام و قسامه و پرورش کودکان با روش و تربیت الگویی خاص مختص مسلما افرادی میتواند باشد که مقاصد خاصی را برای منافع و مصلحت خود به کار میبرند تا جامعه را از حرکت رو به ساماندهی برای ارتقای فکری باز داشته ومتقابلا در خود فرو رفتن و شکستن برای دست یابی به یک زندگی متعادل جایگزین ان شود که پیامد چنین در هم ریختگی اجتماعی توسل انسانها را؛از خود به بیرون از خود میکشد و به جایی میبرد که ظهور و ساخت امام زادگان یکی پس از دیگری در پیکره بیمار جامعه چون دمل های چرکین خونابه گندیدگی و عفونت را جاری کنند؛ و مردم لاجرم اسیرفقر؛ برای درمان دردهای این الودگی از ضریح طلایی با دستان چروکیده و پنیه بسته شان پول ناقابلی تقدیم میکنند تا بلکه مقدرات این ضریح دردی از دامان این پینه بستگان را برگیرد . این ظهور چهل ساله که فرهنگ و اقتصاد و اسلوب انسانی را در کشور به دوران جهالت فکری کشیده است بطوریکه ما انسانهای ان جامعه گردن برحکم قصاص و نوع پیشرفته ان قسامه کودکانمان میگذاریم . این جهالت در غالب قانون اسلامی کودکانمان را به مرگ و خشنونت فرو برده است که با نگاهی کوتاه در عرض دو ماه تعداد اعدام هایی که در ایران انجام گرفته و یا خواهد گرفت نمونه خشنونتی است که کودکانمان با ان اغشته میشوند ؛این اعدامیها چه کسانی هستند و یا صالح شریعتی کیست که باید با قسامه این قانون الهی دست نوشته فقها به پای مرگ برود و ان هم با دورغ و مکر و ریا و رشوه از طرف خانواده مقتول که در اثر از دست دادن عزیزی میخواهند خون عزیز دیگری ریخته شود از این صحنه خشنونت و خون ریزی چه کسانی بهره میگیرند و جامعه چه سودی از این صحنه گردانیهای سیاسی عاملین خواهد برد؛ قدر مسلم سودی عاید جامعه ای که در تلاطم و مبارزه با حاکم شدن فرهنگ جهالت و فرو مایگی است نخواهد شد مگر اینکه از دورن و از خاکستراین چکاچک و فرو ریختگی به مرز سخن گفتن و طلب حق خواهی برامده و از این گذار و مسیر گل الوده پیش روبه شناختی از خود و برای خود فراهم اورد که درا ن صورت می توان به فردای خود و دیگرانی مانند خود امیدوار و پا استواربا شد. قسامه از فرهنگ تبعیض میاید؛ قسامه از فرهنگ خشنونت بر میخیزد؛ قسامه جنگ بین خانواده ها را بر پا میکند؛ قسامه کودکان را به پای اعدام کودکان دیگر دعوت میکند؛ قسامه و قصاص فرهنگ خون خواهی است نه فرهنگ برابری و در کنار هم زیستن و بخشیدن و مهر را فزون کردن؛ قسامه زور و زبان زور گویان است ؛قسامه صالح را میکشد وتا صالح دیگری به خون او صالح های دیگری را بکشد این خون خواهی و خون ریزی فکر بشر را به قههرا میبرد و به هم مشغول میکند تا فکر نو زاییده نشود کودکان به تماشای خون عادت میکنند و این میشود طبیعت انان ؛که خون باید ریخت نه خون باید شست. قسامه را باید از جامعه کند و قصاص را باید نکوهش کرد و اعدام را باید منع نمود تا جامعه در قضاوت راه انسانی خود را طی کند مگر نه اینکه ما انسانیم و انسان ها خطا میکنند و سزای خطا با مرگ جبران نمیشود بلکه علت ان خطا را گوشزد میکند که اینکه باید هشیار بود تا خطاهای بیشتری رخ ندهد . تا زمانیکه از زنان و مادران حق زندگی و ازادی فردی و سیاسی و شغلی گرفته میشودو از کودکان حق کودکی و نشاط ربوده میشود و مردانی که برای حق کار و امورات زندگی با اعتصاب و دستگیری پنجه میافکنند و خاکی که از درون به ورطه نابودی سپرده میشود کدام انسانی حق حیات خواهد داشت و حق سخن برای اعتراض به قانون دست نوشته فقهی قسامه . اگر قسامه که در قانون مجازات اسلامی در ماده ۳۱۳ عنوان میکند قسامه عبارت از سوگندهایی است که در صورت فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می کند. چرا انواع فساد دولتی و شرکا شاهدان عینی نمییابند و این شاهدان فقط برای صالح شریعتی حکم گردن میدهد و در این قانون سیؤؤصد و سی و شش ماده سیصد و سی و شش- نصاب قسامه برای اثبات قتل عمدی، سوگند پنجاه مرد از خویشاوندان و بستگان مدعی است. با تکرار سوگند قتل ثابت نمی شود. پنجاه شاهد که هزاران کودکانی که در اثر بی توجه ای مسئولین تبدیل به بزهکارانی میشوند که کودکی خود را باید در گوشه های کثیف زندانها طی کنند و یا در انتها ی این داستان تکراری با قسامه و اعدام جبران مشکلات ادراری در بخش فضاوت را پس دهند ایا برای اینان ان دزدان دستگاه قضاوت و قانون منافی بشریت شاهدان حضوری نخواهند بود؟ در ایران کنونی خون با بی عدالتی در یک کفه ترازو قرار میگیرد و حاکمیت نه برای جان و امنیت کودکان اهمیتی قایل میشود نه برای بشر ایرانی ان . ماده سیصد و سی و هفت- سوگند شاکی، خواه مرد باشد خواه زن، جزء نصاب محسوب می شود. و اما بازهم بعد از این همه تلخی شنیدن سخن دوست خوشتر است . ماده سی و هفت(ممنوعیت شکنجه، تضمین قانونی در اجرای مجازات) حکومت ها تضمین می کنند که: الف) هیچ کودکی مورد شکنجه قرار نگیرد و رفتار غیر انسانی و توهین آمیز با او نشود. اجرای مجازات اعدام و حبس های طولانی مدت برای کودکان تا قبل از پایان سن هجده سالگی ممنوع است. ب) توقیف و حبس های غیرقانونی و بر پایه ی تصمیم های شخصی، ممنوع است. حکم زندانی شدن برای کودکان مطابق قانونی و بعنوان آخرین امکان و آنهم برای مدتی بسیار کوتاه، صادر می شود. و سپس آقای محمد گلستان جو ماده14 اعلامیه جهانی حقوق بشر را شرح دادند و مقایسه ایی داشتند با قانون اساسی ایران که بشرح ذیل است :. انتخاب من ازاین ماده  اعلامیه جهانی حقوق بشربرای این جلسه بیشتر بدلیل مسائلی هست که در این دهه اخیر برای پناهجویان بوجود آمده و بحران ساز شده است چه برای کشورهای پناهنده پذیر و چه برای پناهجویان  . البته به خوبی میدانم که شما دوستان بخوبی از این وضعیت آگاه هستید و طرف صحبت من کسانی هستند که در آینده این مطالب را خواهند خواند قصددم آگاه نمودن آنان است . این ماده مربوط میشود به حق پناهندگی . در این ماده آمده که  : الف) هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جستجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند. ب) د البته در موردی که تعقیب واقعا مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی و رفتارهایی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد ، نمی توان از این حق استفاده نمود. طبق کنوانسیون پناهندگی که در سال  ۱۹۵۱در ژنو به تصویب رسید  پناهنده به کسی اطلاق می‌شود که در کشور خود به دلایل نژادی، مذهب، ملیت، عقاید سیاسی و یا تعلق به یک گروه اجتماعی مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. حق پناهندگی از جمله  حقوق  جهانشمولی است که برای تمام انسانهای سراسرجهان شناخته شده است  . حالا که با تعریف پناهنده آشنا شدیم بهتر سازمانی را هم که پناهندگان را حمایت میکند بشناسیم . کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR)  با نام مخفف (یو ان اچ سی آر) شناخته میشود  از جمله زیرمجموعه های سازمان ملل است . ‌این کمیساریا که دفتر آن در ژنو سوئیس قرار دارد ۱۴ دسامبر سال ۱۹۵۰ به منظور محافظت و حمایت از پناهندگان و یاری رساندن در امر بازگشت یا اسکان مجدد آنها تاسیس شده است. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به عنوان اداره کل نجات و توانبخشی سازمان ملل، تاسیس شده است. مهمترین وظیفه این کمیساریا، رهبری و هماهنگ نمودن فعالیت‌ها به جهت محافظت و رفع مشکلات پناهندگان در سراسر جهان است . کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل تلاش میکند به جهان یادآوری کند که میلیونها انسان پناهنده که مجبور به ترک خانه خود شده اند ، با چه مشکلاتی روبرو هستند . بر اساس منشور کمیساریای عالی پناهندگان ، تمامی افراد میتوانند از حق خود برای درخواست پناهندگی و جستجوی پناه و مامن مطمئن در یک کشور دیگر ، و همچنین امکان برگشت داوطلبانه به کشور خود یا سکونت در یک کشور دیگر , بر طبق قوانین و مقررات سازمان در چارچوب کنوانسیون سازمان ملل متحد برخوردار باشند.  پناهندگی باتوجه به تعریفی که خدمتتون عرض کردم نوعی مهاجرت محسوب میشود البته مهاجرت از نوع اجباری آن . اجازه بدهید ابتدای سخنم را با دلایل بوجود آمدن مهاجرت شروع کنم  اینکه چرا مهاجرت اتفاق می افتد؟ چه عواملی باعث میشود مردم مجبور بشوند  خانه و وطن خود را ترک کنند. این عوامل در مهاجرت اشکال مختلفی دارد به عنوان مثال  1- مسائل اقتصادی : عوامل اقتصادی انگیزه اصلی مهاجرت را فراهم می کند. در واقع به گفته سازمان بین المللی کار، حدود نیمی از جمعیت کل مهاجران بین المللی در حال حاضر،  خانه و کاشانه خود را به امید یافتن شغل و فرصت های شغلی بهتر ترک میکنند. در برخی از کشورها یافتن شغل برای تعداد زیادی از افراد، ساده نیست. به طور مثال هند به دلیل ترکیبی از این عوامل شاهد افزایش در مهاجرت است. بزرگترین چالش پیش روی هند ایجاد شغل به اندازه کافی برای جمعیت رو به رشد آن است. و متاسفانه باید اضافه کنم که در حال حاضر کشور ایران هم با وضعیت بسیار نابسامان اقتصادی و سیاسی که دارد بنظر من میشود گفت که رتبه پایین تری از هند را ندارد هر چند که وضعیت بد اقتصادی هنوز عاملی برای  مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور نشده ولی مشکلات عدیده ایی برای هموطنانمان ایجاد کرده است که قابل توصیف نیست و همگی بخوبی از آن مطلع هستید   . تعداد کارکنان ماهر که از دانشگاه ها فارغ التحصیل میشوند روز به روز بیشتر می شود در حالی که تعداد مشاغل محلی موجود بسیار محدود است و حتی برای همان تعداد مشاغلی هم که وجود دارد با ناکارآمدی مسئولین و سیاست غلط دولت  روز به روز اوضاع وخیم تری را شاهد هستیم  که این عدم تعادل کم کم باعث خارج شدن نیروی کار ماهر از کشور می شود. عامل بعدی و در واقع اصلی ترین عاملی که در مهاجرت نقش دارد ,جنگ یا آزار و اذیت های سیاسی و مذهبی :  برخی از مهاجران به دلیل جنگ یا مورد آزار قرار گرفتن در کشورخود  مجبور به ترک وطنشون هستند و به عنوان پناهنده یا پناهجو به دیگر کشورها ,در نظر گرفته می شوند. کنوانسیون ژنو در سال 1951 وضعیت این پناهجویان را مورد بررسی قرار داده و قوانینی را برای کشورهای پذیرنده این پناهجویان وضع کرده است که یکی از آنها این است که کشورها حق ندارند پناهجویان را به کشور مبدأ یا به کشوری که احتمال می رود در آن مورد آزار و اذیت قرار گیرند، برگردانند. طبق آخرین آمارهای پناهندگی در جهان در سال 2017 تعداد 22.500.000 نفر پناهنده در جهان داشته که بالاترین رقم درتاریخ هست . همانطور که جنگ ها در مهاجرت موثر هستند عواملی چون عدم آزادی های مذهبی و سیاسی و تبعیضات هم نقش بسزایی را دارا هستند . در کشوری همچون ایران  که حاکمان دینی فرمانروایی میکنند و جز خودشان همه را بنده و فرمانبردار تلقی میکنند مردم ناگزیرند برای حفظ عقاید و تفکرات ویا حفظ جان خود بلاجبار میهن خود را ترک کنند  درغیر اینصورت باید که منتظر عملکرد حکومت باشند همینطور که در حال حاضرشاهد رفتار غیر انسانی  دولت جمهوری اسلامی ایران  با مردمی که تنها حق خود را مطالبه میکنند هستیم  . متاسفانه کشور ایران بدلیل موارد نقض حقوق بشری که طی این چهار دهه اخیر توسط دولت اجرا شده  رتبه  بالا یی را در بین کشورهای جهان   بنابه رشد جمعیت  مهاجرکسب کرده است . عامل دیگری که موجب مهاجرت میشود مسائل زیست محیطی است . در سال های اخیر با تغییرات آب و هوایی جهان و پدیده بیابان زایی، معیشت میلیون ها نفر در سراسر جهان مورد تهدید قرار گرفته و باعث شده است که مفهوم «پناهندگان زیست محیطی» اهمیت جدیدی پیدا کند و افراد برای به دست آوردن فرصت های بهتر زندگی، زیستگاهشان را ترک کنند. اصطلاح «پناهندگان زیست محیطی» را برای توصیف افرادی به کار می برد که مجبور به ترک زیستگاه سنتی خود به طور دائم یا موقتی، به دلیل یک اختلال محیط زیستی میشوند. بیابان زایی در حال حاضر زندگی کثیری را تحت تاثیر قرار داده است. در شمال آفریقا، منطقه ای که در معرض این پدیده زیست محیطی است زندگی 50 میلیون نفر از ساکنان این قاره را با تهدید روبرو کرده است. در ایران هم طی دو دهه اخیراختلالات زیست محیطی و وضعیت بیابان زدایی که بدلیل ناکارآمدی مسئولین دولت و علاوه بر آن سوءاستفاده هایی که توسط برخی افراد سود جود در این زمینه بوجود آمده باعث مهاجرت های داخلی  و آوارگی و درماندگی مردم شده است  البته جای خوشبختی است که هنوز مردم ایران در این راستا مجبور به ترک وطن نشده اند .مورادی را که خدمتتان عرض کردم مربوط میشود به قسمت اول ماده 14 اعلامیه جهانی حقوق بشر و اما در قسمت دوم این ماده ,حق پناهندگی  محدود شده ,  به این معنی که شما نمی توانید در کشور خود مرتکب جنایت و جرم عمومی شوید بعد به کشور دیگر فرار کنید و از انجا تقاضای پناهندگی بکنید کشورها به هم قراردادهی قضایی امضا می کنند که در صورت رفتن مجرم به کشورهای انها مجرم را استرداد کنند و کشور پذیرنده نیز حق دادن پناهندگی را به او ندارد. پناهندگی برای کسانی که به دلایل پیگیرد سیاسی کشور خود را ناخواسته ترک می‌کنند، یک سپر حقوقی است. این ماده به خودی خود به معنی تضمینِ گرفتن پناهندگی نیست، بلکه تنها حق «درخواست پناهندگی» را طرح می‌کند. امضای این اعلامیه از سوی کشورهای گوناگون به این معنی نیست که آنها موظفند هر کس را که درخواست پناهندگی  کرد، بپذیرند یا پناهندگی او را تضمین کنند. چرا که به این ترتیب  تمامیت ارضی و استقلال آن کشورها از طرف سازمان ملل که مطرح کننده این اعلامیه بوده آسیب می‌بیند. با این حال  کنوانسیون فراریان ژنو در سال ۱۹۵۱ توانست امضاء کنندگان این منشور را قانع کند که فراریان را به کشوری که آنها تحت پیگیرد قرار گرفته‌اند بازنگرداند. و اما قانون اساسی : طبق اصل ۴۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است  و دولت نمیتواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند مگر به درخواست خود یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید .طبق اصل ۱۵۵ قانون اساسی , دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهد پناه دهد مگر اینکه طبق قوانین ایران خائن و تبهکار شناخته شوند .ولی باید خاطر نشان کنم همچنان که دیگر مفاد قانون اساسی در ایران بدرستی اجرایی نیستند این دو ماده هم شامل موارد نقض شده دیگر میباشند .همانطور که به وضوح میبینیم که در ایران زنانی که با مردانی غیر ایرانی ازدواج میکنند فرزندانشان تبعه ایران محسوب نمیشوند و هیچگونه هویتی به آنها تعلق نمیگیرد و به راحتی از حقوق شهروندی خود محروم میشوند . کسانی که به دلایل مختلف از جمله تحصیل و یا تجارت  حتی برای مدت چند سال در خارج از ایران زندگی میکنند در برگشت به ایران در بسیاری موارد دچار مشکلات ادیده ایی میشوند . گذشته از خروج استعدادها و نوابغی که طی این چند دهه اخیر مجبور به ترک کشور شدند ایرانیان بسیاری همچون هنرمندان ایرانی  هستند که از ابتدای تاسیس این حکومت اجازه ورود به کشور را ندارند حال اینکه ایرانی هستند و هرگز تمایلی به تغییر ملیت خود نداشته و ندارند ولی اجبارا در خارج از وطن خویش روزگار را سپری میکنند و در حسرت دیدار وطن خود هستند تنها به دلیل ایدئولوژی شخصی به نام  ولی فقیه که در راس تمام امور حکومت جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته و خود را نماینده خدا و صاحب امر مردم  میداند. به امید روزی که مردم سراسر دنیا در سایه صلح و آرامش بتوانند زندگی کنند  و دیگر از هیچ دغدغه و هراس نداشته باشند که بخاطر آن بخواهند ترک وطن کنند .در ادامه آقای  محمد ابوطالبی در رابطه با طبقات جامعه ایرانی و نقش آنها در تحولات اجتماعی صحبت نمودند و در پایان هم  در خدمت مهمان گرانقدر جناب امیر نیلو بودیم  در رابطه با موضوع خانواده که از نقطه نظرات حاضرین در جلسه جناب منوچهر شفایی , حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی و آقای سیاحی و بانوان لیدا اشجعی و مریم پورحسینی هم بهره مند  شدیم.

.

 

گزارش جلسه نمایندگی هامبورگ 27 آپریل

جلال پورصادقی

این جلسه در تاریخ 27.04.2018 مصادف با 19.02.97 ساعت 12:30  به وقت اروپای مرکزی در شهر هامبورگ تشکیل گردید. حاضرین در جلسه شامل خانم ها. دیانا بیگلری فرد، فائزه رضایی، دیبا مشرقی و آقایان جلال پورصادقی، محمود نیسی، سید جمال الدین سجادی نیا، سینا خلیفه و محمد ذوالفقاری و مابقی دوستان در اتاق پالتاک می باشد.

 

مسئول جلسه سرکار خانم بیگلری فرد ضمن عرض خوش آمد گویی به حضار از آقای محمود نیسی جهت خواندن اخبار دعوت به عمل آوردند.

در بخش دوم برنامه از سرکار خانم فائزه رضایی در خصوص انطباق ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر(حق تحصیل رایگان برای همه) و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دعوت به عمل آمد، که متن سخنرانی ایشان به شرح ذیل می باشد:

۱. آموزش و پرورش حق همگان است . آموزش و پرورش میبایست، دست کم در دروه های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه ای نیز می بایست دسترس همه مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر پایه شایستگی های فردی صورت پذیرد.

۲. آموزش و پرورش می بایست در جهت رشد همه جانبه ی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروههای نژادی یا دینی و نیز به برنامه های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.

۳. پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.حق آموزش رایگان و همگانی جز حقوق بنیادین شهروندان است که هم قانون اساسی ایران و هم قوانین اساسی سایر کشورها براساس توافقات بین المللی بر آن تاکید دارند و به گونه ای این امر شکل اجماعی یافته است لیکن لازمه برخورداری از آموزش رایگان و همگانی در دسترس قرار داشتن آن برای همگان از جمله روستائیان و عشایر و سایر گروه های اجتماعی است.

بند اول ماده­ی ۲۶ اعلامیه­ی جهانی حقوق بشر در این ارتباط بیان داشته است:هر کسی حق تحصیل دارد، تحصیل حداقل در مراحل ابتدایی باید رایگان باشد. همچنین تحصیلات ابتدایی باید اجباری شده و آموزش­های فنی و حرفه­ای نیز در دسترس عموم قرار گیرد. آموزش عالی هم باید برای همه و بر اساس شایستگی در دسترس باشد.

ماده­ی۱۳ میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همین مضامین از جمله اجباری و رایگان بودن آموزش ابتدایی، تعمیم آموزش و پرورش متوسطه، حرکت به سمت مجانی کردن آموزش متوسطه، و … را بیان کرده و در بند ” ج ” اعلام داشته: آموزش و پرورش عالی باید به کلیه­ی وسایل مقتضی به ویژه به وسیله­ی معمول کردن تدریجی آموزش و پرورش مجانی به تساوی کامل بر اساس استعداد هر کس در دسترس عموم قرار گیرد. مفاهیم و مضامین فوق در مواد یک و چهار کنوانسیون مبارزه با تبعیض در آموزش مصوب ۱۴ دسامبر ۱۹۶۰ یونسکو نیز مورد تصریح و تاکید قرار گرفته است. همچنین این مسأله در میثاق حقوق مدنی و سیاسی، اعلامیه‌ی آمریکایی حقوق بشر، پروتکل اول کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و منشور آفریقایی حقوق بشر ذکر شده است.

لذا یکی از وظایف اساسی دولت با توجه به بند سه اصل سوم قانون اساسی این قرار گرفته که آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان را برای همه در تمام سطوح مهیا سازد و آموزش عالی را تسهیل و تعمیم نماید. به کارگیری عبارت «برای همه» در بند سه اصل سوم و «برای همه­ی ملت» در اصل سی­ام، ذهن را به این سو متمایل می­کند که قانون اساسی به حق آموزش و پرورش برای همه­ی اتباع کشور معتقد است و تبعیض در میان اتباع کشور را روا نمی­دارد. هر چند افراد نیز هر کدام بر حسب استعدادها و شایستگی­های خود به میزان­های متفاوتی از این امکان بهره­مند می­شوند.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر آموزش و پرورش رایگان تاکیدی جدی دارد و این امر را در اصول متعددی نظیر بند سوم اصل سوم، اصل بیستم، اصل سی ام، بند نخست اصل چهل وسوم بیان میکند.

اصل نوزدهم قانون اساسی ایران می گوید: « مردم ایران از هر قوم و قبیله ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود. » .

همچنین اصل بیستم قانون اساسی مقرر می دارد: « همه افراد ملت اعم از زن و مردم یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی سیاسی اقتصادی اجتماعی و فرهنگی برخوردارند.

اصل سی­ام قانون اساسی به صراحت اعلام داشته که: دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه­ی ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.

از دلایلی که قانون آموزش عالی را همچون ابتدایی اجباری اعلام نکرده این است که با فراگیری رشته­های دانشگاهی، افراد قادر به تصدی مشاغل پیچیده و تخصصی خواهند بود. لذا به این علت که نمی­توان آموزش عالی را، همانند آموزش ابتدایی تا متوسطه، یک نیاز عام و فراگیر دانست اجباری کردن آن نیز ضرورتی نداشته است.

مطابق اصل چهاردهم قانون اساسی : دولت جمهوری اسلامی و مسلمانان موظف هستند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را- از جمله حق آموزش- رعایت نمایند و هر مصوبه یا قانونی که خلاف این امر را مقرر بدارد خلاف قانون اساسی و ناقض آن ارزیابی می‌شود

مطابق اصل ۷۲ قانون اساسی از آنجا که قانون اساسی هر کشور- که میثاق مشترک یک ملت محسوب می‌شود- در رأس هرم قوانین قرار می‌گیرد و هیچ قانون یا مصوبه‌ای نمی‌تواند خلاف قانون اساسی باشد.

بند ۱ از اصل چهل و سوم نیز، آموزش و پرورش را جزء نیازهای اساسی بشر دانسته و یکی از نتایج پایداری اقتصاد در کشور را تأمین مناسب آموزش و پرورش برای همگان، معرفی کرده است. همچنین اشاره‌ی کلی قانون اساسی به آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی در مواد مختلف نیز قطعاً حق بر آموزش و پرورش را در بر می‌گیرد.از دیگر الزامات دولت ایران به رعایت حق آموزش و پرورش، عضویتش در میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کنوانسیون مبارزه با تبعیض در آموزش یونسکو است که به طور طبیعی التزام به این امر را برای دولت به همراه دارد. از جمله وظایف اساسی دولت طبق بند دو اصل سوم عبارت است از بالابردن سطح آگاهی­های عمومی در همه­ی زمینه­ها با استفاده­ی صحیح از مطبوعات و رسانه­های گروهی و وسایل دیگر، و طبق بند چهار همان اصل: «تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه­های علمی و فنی و فرهنگی واسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان». البته این مهم در صورتی محقق خواهد شد که نظام آموزشی از شیوه­ی کاملاً یکنواخت بیان امور علمی صرف و تفکرات محض فلسفی عبور کرده و تئوری­های خود را در میدان عمل به واقعیات نزدیک­تر نماید.از ملاحظه­ی بندها و موادی که در قانون اساسی نسبت به آموزش و پرورش بیان شده است نکاتی چند قابل استخراج است که دولت اسلامی باید نسبت به آنها توجه نماید.در ضمن اینکه وسایل و محیط آموزشی رایگان باید توسط دولت مهیا شود، شرایط باید به گونه­ای باشد که هیچ کس از هیچ قشری به دلیل فقر و نداری از نعمت دانش­اندوزی بی­بهره نماند. دولت باید برای حمایت از اقشار ضعیفی که توان پرداخت هزینه­های مدارس خصوصی را ندارند امکان تحصیل رایگان را فراهم آورد. از سوی دیگر این فضاهای آموزشی باید دارای شرایط صحیح ایمنی، بهداشتی و استانداردهای پذیرفته شده باشند

مربیان و معلمانی که با این مراکز مرتبطند باید از حد اعلای صلاحیت‌های علمی، اخلاقی و دیگر استانداردها برخوردار باشند.

محتوای آموزشی باید با اهداف عالیه‌ی اسلامی و قانون اساسی کاملاً منطبق باشد.همچنین دولت موظف است که فضای آموزشی لازم و سایر امکانات، نظیر استاد، آزمایشگاه، منابع تحقیقات و … را برای سطوح آموزش عالی فراهم نماید تا هر کس که مستعد برای حضور در مقاطع بالاتر و تحصیل مراتب علمی ویژه است بتواند به این مرتبه دست یابد. و دولت نیز از دانش این فرد در راستای خودکفایی کشور استفاده نماید. نگاهی به وضعیت آموزش و پرورش در جامعه نشان میدهد که متاسفانه وضیعت آموزش و پرورش ایران چندان مطلوب نیست با توجه به آشکار شدن جایگاه و نقش آموزش و پرورش در ارتقا و پیشرفت کشورها ولی در کشور ایران بهای چندانی به این مساله داده نمی شود و نگرشی علمی و مدرنی نسبت به مساله تعلیم و تربیت در ایران وجود ندارد.  تقریبا روال کارها بر اساس اصول چند دهه پیش، انجام می شود.سیستم شناسایی، ناکارآمد است .

وقتی معاون وزیر آموزش و پرورش از صفر بودن آمار کودکان بازمانده از تحصیل سخن می‌گوید و خطاهای احتمالی در ارائه این آمار را به کودکان بی‌سوادی اختصاص می ‌دهد که هستند؛ اما هنوز شناسایی نشده‌اند، تنها قضاوتی که می‌توان داشت  ناکارآمدی سیستم شناسایی کودکان جامانده از تحصیل است.

حضور کودکانی که همزمان در ساعات مدرسه در گوشه‌ای از خیابان مشغول دستفروشی‌اند یا آنها که شغل دائمی‌شان گدایی از رهگذران است یا آنهایی که در کارگاه‌های تولیدی و مراکز خدماتی به صورت پنهانی کسب درآمد می‌کنند، حضوری آنچنان پررنگ دارد که محال است به چشم مردم حتی مسئولان آموزش و پرورش نیامده باشد.

این کودکان در همه جای کشور وجود دارند؛ مثل کودکان لازم‌التعلیمی که هنوز در برخی مناطق به خاطر فقر والدین، امکان تحصیل را از دست می‌دهند و از سنین پایین به دست راست و چپ خانواده برای امرار معاش تبدیل می‌شوند. اما اگر وزارت آموزش و پرورش اصرار دارد این حقایق را نادیده بگیرد و در آمارها، عدد صفر را مقابل این موضوع بنویسد. نمی توان به درستی گفت که این رفتار ناشی از سیاستی است که به دنبال ارائه آمارهای نگران کننده نمی‌گردد یا ثمره سیستمی ناکارآمد است که نمی‌داند چطور باید کودکان بازمانده از تحصیل را شناسایی کند.

با وجود این، علت نهفته پشت این آمارها هر چه که باشد؛ مهم به پایان رساندن نقطه ضعف‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده که خروجی آن تولید کودکان بی‌سواد است؛ همان وضعیتی که اگر ادامه پیدا کند آموزش و پرورش همچنان سیستمی خواهد بود که نمی‌تواند جلوی تولید بی‌سوادی در کشور را بگیرد.

بنابراین، می توان نتیجه گرفت که ، حق تحصیل و آموزش بخشی از حقوق بشر است که به صورت بین المللی و در اسناد متعدد حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است . احترام به حق تحصیل و آموزش برای همه شهروندان فارغ از اعتقادات مذهبی ، سیاسی ، جنسیتی و نژادی از نشانه های بارز پایبندی حکومت ها به یکی از جنبه های مهم حقوق بشر در سطح جهان است . این حق باید بدون هرگونه تبعیض و در راستای کرامت انسانی برای همۀ افراد فراهم گردد و دولت ها مکلف اند با بهره گیری از همۀ منابع در دسترس ، زمینه را برای بهره مندی شهروندان از آموزش فراهم کنند.

در ادامه برنامه سرکار خانم بیگلری فرد از مهمان ویژه برنامه دیبا مشرقی جهت سخنرانی با موضوع  ” تبعید جسم ” دعوت به عمل آوردند و متن سخنرانی ایشان به این شرح می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم، درودبرهمگی، مرسی که اینجاهستید،، خوشحالم که اینجایید، من نمیخوام خیلی کتابی ونوشتاری شروع کنم، میخوام دلی واحساسی باتوجه به تجربیاتم که تاحالاداشتم، من دیبامشرقی زاده زاده سرزمین خراسان بزرگ، بعد اینکه اسمشو گذاشتم تبدیل جسم به خاطراینه که دراصطلاح فارسی به افردای مثل مامیگن ملال جنسی یابه زبان رایج دنیا ترنس یاترنس سکشوال یعنی شخصی که درتضاد هست بااون جسمی که به دنیااومده ومن بااین شرایط به دنیااومدم ودارم باهاش زندگی میکنم، شرایط زیاد جالب وآسانی نیست، سخته من یعنی ازکودکی ازاونجایی که تشخیص میدی رنگ ها رو، آدم هارو میفهمی واحساس میکنی که این چیزی که درتو هست کمی فرق داره، آدم های اطرافت وترنس روهمه تان میدانید که چی هست ـیه فرد جنسیتش مردونه هست امارفتارش، حرکاتش وذهنیتش کاملا دخترانه یابرعکس هم میتونه باشه ودرعلمی که درپزشکی هست سالیان سال هست که درباره اش تحقیق میکنند به یک نظریه ی خاصی نرسیدن هرچی که تاحالارسیدن فرضیه هست امابه یه نتیجه که میشه کمی بهش اطمینان کرد عوامل ژنتیکی میتونه باشه، اقلیت های مختلفی وجوددارند دراین زمینه مثل هم جسنگراها، راحت میتوننددرجامعه حتی درممالک اسلامی به صورت مخفی زندگی کنند چون یه زوج گی که مرد لباس مردانه داره یایه زوج لزبین لباس های زنانه دارند وظاهرشان معمولی هست مگراینکه بخواهندگرایش جنسی شان راعلنی کنندکه مسلمامشکل هست، امایه ترنس شرایطش پیچیده تره چون ازاون چیزی که هست ناراضیه وخودش رومیخواد نشون بده ومیخواد ازیه قفسی به اسم جسم اشتباهی رهایی پیداکنه، مثلارفتاری ضد اون جنسیتی که داره ازخودش نشون میده مثل من که جسما یه پسر متولد شدم اما باظاهرمردانه ام مشکل دارم وآرایش میکنم، مثلا بارهاشده چادرپوشیدم  درایران وپلیس من رو دستگیر کرذه، الان علم اومده راه های مختلفی رو گذاشته، تغییرجنس تومیتونی باعمل های جراحی پزشکی جنسیتت رو بااون احساسی که داری مطابقت بدی امااین هم آسان نیست عوارض های خودش رو بعد ازعمل داره، هورمون تراپی هست و اون هم آسان نیست امادرممالک اروپایی تو اجباری درکارت نیست که بخواهی حتماتغییرجنس بدی تومیتونی همین چیزی که هستی به عنوان یه زن یامرد درذهن خودت زندگی کنی، حالاازحساب قانون وپزشکی که بگذریم میاییم وارد خانواده وجامعه میشیم، خانواده ها اصولاافردای مثل مارو نمیپذیرند یعنی تویی که دریک خانواده متولد میشی اولاد اون خانواده هستی وقتی خودتو میگی من اینجورهستم نمیپذیره اصلا قبول نمیکنه ومیگن یاتو دچارتوهم شدی یاداری ادا درمیاری یاداری   عقده های درونیت رو جوری دیگری خالی میکنی یااینکه داری فیلم بازی میکنی وای کاش  فیلم بود چون فیلم نوددقیقه هست وتمام میشه من خودم دریه خانواده ای بزرگ شدم متعصب ومذهبی، خانواده ای که حتی موزیک گوش دادن داخلش مطلقا ممنوع بود ومن نمیتونستم خودم رونشون بدم ازهفت سالگی چادرمیپوشیدم کفش های پاشنه بلند اگربود اون عقده درون خودم رو که دختربودن بودن بااین رفتارها خالی میکردم بعدا که بزرگ ترشدم خانواده متوقفم کرد،  گفتن نه واولین شوک دوره ای بود که من میخواستم کلاس اول دبستان بروم وقتی که رفتم داخل مدرسه پسرها بین کلی پسر وتاسه روز گریه میکردم وبی تابی وبرای ارامش من مادربزرگم سه روز کنارمن درمدرسه بود وبه خاطرمن معلم راکه آقابودعوض کردند ومعلم من خانم شدچون غرابت بیشتری بازن هاداشتم واحساس امنیت میکردم وخودم رویه چیزی ازجنس اونهامیدونستم  وشوک بزرگ تروقتی بودکه من خیلی کودک  تربودم وبایه دختری که همسایه مابوذمایه روز ازهم خواستیم که آلت های تناسلی مان رابه هم نشان بدهیم بعد وقتی که نشون دادیم دیدم اون یه التی غیرازآلت من داره وهمین جوردرفکربودم ودرگنکی ونامفهومی این سوال میگشتم برای خودم واین مسایل بود تامن هرروز بزرگ  ترمیشدم  وممنوعیت هاازطرف خانواده  وفامیل سمت  من بیشتربود که میگفتن نه این تونیستی واون چیزی که من میگفتم رو اشتباه میدونستن حتی من روبه یک قبرستانی خارج ازشهر وگوری رادرست میکردند ومن راداخل قبر قرارمیدادند وسرم بیرون ازقبر بود وبه اعتقاد آنها یه جن دختردرمن رخنه کرده بود که باید بیاد بیرون امااون جن بیرون نیومد وهنوزدرمن هست، البته من به ان هاحق میدم چون من فرزندشون بودم واون هانمیخواستن من اینجورحالاباشم ومیگفتن این کاملا اشتباه هست  ـاین شرایط بود من مواقعی رو استتارمیکردم وقتی که ایام عیدمیشد من خیلی تمایل نداشتم برم دید وبازدید میموندم داخل خانه به بهانه مرتب کردن وتااینکه خانه خالی میشد یه جادررو سریع باروسری میپوشیدم لوازم آرایشی مامانم رو ودختردرونم رو میاوردم بیرون چون داخل زندان وقفس بود وبهش آزادی میدادم ازش نگهداری میکردم وتاالان خوب نگهداری کردم خیلی هااومدن آسیب برسانند اذیت کنند وهمچنان ادامه داره این شرایط من درشرایط راحتی زندگی نمیکنم حتی دراین کشورهای اروپایی ویه ممالکی هستند که قانون وحقوق بشر دراینجا تاحدودزیادی حکمفرماست امابازهم اسان نیست ـنگاه های مردم قضاوت هاشون جه مهاجر چه اروپایی، اماازاذتزطرف جامعه مهاجر بسیارزیاد ازژرف جامعه اروپایی درصد کمی، چون اروپایی هابامسایل جنسیتی آشناهستند وشرایط جالبی نیست چون تو به خاطر احساس ناخواسته ای که هیچ انتخابی نداشتی، بخواعی خانواده، فامیل ومملکتت رو رهاکنی وبیایی درغربت وتبعیض دیگری که درمورد شخص من بود درمملکتی بزرگ شدم که اونجابه من افغان میگفتند هیچ وقت مثل یه انسان من رو ندیدند واحترام زیادی به مردم ایران دارم، دوستان زیادی دارم ودوستشان دارم وخودمردم ایران هم درشرایط متعادلی به سرنمیبرند ازطرف حکومت ومن امروز اینجاهستم که بگم مثل من هست ومن یه حرف تکراری دارم که به دوستام میگم یه غباری روری انقلابی که هم جنسگراها در امریکا به وجود اووردند تامت الان اینجا بتونم باازادی وامتیت زندگی کنم تامردم به من کاری نداشته باشند روی اون ازادی که به وجود آوردند الان یه غباری نشسته ومردم اطلاعات زیادی ندارند یاکم آگاه هستند به مسایل جامعه اقلیت های جنسی، وتجربه هایی که خودم دراین زمینه دارم، مثلا وقتی یه نفر من رو اینطورمیبینه شوربختانه میگه این شخص بااین مدل لباس کونی هست وفقط میده وچیزی بیشترازاین نیست ولی اینطور نیست واین تصور وعکسی که ازماهست خیلی اشتباه هست چون هیچ کس جای امثال من نیست تابخواد درک کنه ودرک کردن امثال من هیچ وقت به وجودنمیاد یه شرایطی که گفتنش سخته مثل اینکه بگی خداچجوری به وجوداومده اصلانمیشه بهش فکرکرد، خیلی سخت هست این شرایط ادامه داره ومن قوی ترازدیروز به زندگی ام ادامه میدم این جملات بیشترشاعرانه هست تابخوام به خودم انرژی بدم، مسیر طولانی درپیش رو دارم ، من اینجادوسال وچهارماه شده که وارد اروپاشدم به خاطر اینکه خودم روبیرون اووردم، خودم رومعرفی کردم ازخانواده ام مطلقا طرد شدم، فامیل که اصلا من رومایه ننگ میدونند اصلاقبول ندارند میگن توباعث ابروریزی ماشدی ولی برای من مهم نیست، چون خودم رو دوست دارم کارخلافی نکردم، اگراینی که الان هستم به بیان شرع اونها این کارمن حلال هست قانون پذیرفته عرف هم تاحدودی داره میپذیره، ودرآخریه بیتی میگم وسپاس که من رو شنیدید،

آدمی مخفیست درزیر زبان،

این پرده ست بردرگاه جهان،

نه بیان فضل کردم که نصیحت توگفتم

هم از ادمی شنیدیم به بیان ادمیت

در ادامه برنامه سرکار خانم بیگلری فرد از جناب آقای جمشید سلیمانی جهت شعر خوانی دعوت به عمل آوردند که متن شعر ایشان به شرح ذیل می باشد:

تا حالا شده به شهرتون نگاه کنی

شده که خدا رو بی امون صدا کنی

تا حالا شده به کوچه ها خیره بشی

و حقت و  تودلت ، آرزو کنی

یه جا هست رو زمین ، رو کره ی خاکی

از اونجاییم و از دستش همه شاکی

حکومت یا نظام مستبدش

که دم میزنه از صداقت و پاکی

بریدن ریشه انسان و خندیدند

شکستن حرمت و عشق و دریدند

هزاران بار هزاران بر سر دار

وهرگز درد را در ما ندیدند

این جا ایرانه و زندگی منت

تو سرت میززن و میبرنت جنت

اینجا ایرانه توحش ، غیرت

موی زنها موعضله ، زنهار  شهوت

منتقد یا معترض شد فتنه گر

حکم دادند و شدند، هه دادگر

من پی نانم و آزادی انسان

وی ولی در فکر این  که ما نمیبودیم اگر….

وطن من که هوا نداره تنگه

مشگلش اما شادی و اهنگه

وطن من تو قفس زندانیه

گفتنش اما، ولی ، ممنوعه ننگه

میشی تو فتنه گر با حرف های ضد

حرف دل مردم ممنوع شده به جد

نمیشه که بگی حق بشر کجاست

حق بشر از دید این نظام همین چیزاست

حق زندگی نداری زندگی مال خداست

حرف ضد این نظام هم که گناست

آب و اکسیژن  ،، میخواهی چکار

زندگی یعنی عبادت جز خطاست

حق زن میشه حجاب ، باشه ولو بالاجبار

حق کودک هم که بازی نیست ، کار

حق مردم هم سکوت، فقر، دروغ

حق روشن فکر ، زندان یا طناب از نوع دار

من سیاسی نیستم ، من شاعرم

جرمم اینه که نرفت از خاطرم

جرمم اینه که نوشتم سال ،سال ۶۷

یا که نا معقول، حتی ظاهرم

من فتنه گر نیستم خاکم یعنی نفس

اهواز تاریکه ساختن ازش قفس

من فتنه گر نیستم ایرانیم کردم

کوله رو دوشمه باز کم نیاوردم

من فتنه گر نیستم ایرانیم لرم

آزاده ی جنگم، تیرم ، تفنگ سر پرم

من فتنه گر نیستم ، ترکم ،لکم و بلوچ

از دست اهریمن کردم ز خاکم کوچ

در ادامه برنامه سرکار خانم بیگلری فرد از سخنران بعدی جناب آقای سید جمال سجادی نیا جهت ارائه سخنرانی با موضوع  ” چرایی آزادی رفتار جنسی از نگاه علم” دعوت به عمل آوردند و متن سخنرانی ایشان به شرح زیر می باشد:

شادی امین پژوهشگر و فعال  حقوق همجنسگرایان معتقده که گرایش جنسی هر شخصی در دوران قبل از تولد او شکل میگیرد و ترکیب ژنتیک فرد هستش که گرایش جنسی او رو رقم‌ میزند ، این به این معنیه که قبل از تولد فرد گرایش جنسی فرد و تمایلات جنسی هر کس در دوران بلوغ و بزرگسالی ریشه در ژنتیک و دوران رحمی یا قبل از تولد داره .

به گفته اوربان فریبری (Urban Friberg) یکی از پژوهشگران علم تکامل در دانشگاه اپسالا، تحقیقات جدید نشان می دهد که همجنسگرایی را میتوان در پدیده اپی ژنتیک (Epigenetik) که ژنهای ما را تحت تاثیر قرار می دهد ردیابی کرد:

فراژنتیک یک نوع پژوهش نسبتا جدید است که از علم وراثت ریشه می گیرد. طبق فراژنتیک پیرایش و تشکل اجزاء مختلف سیستم وراثتی بر آن چه که فرد از نسل های قبل به ارث برده و خصوصیاتی که با آن متولد می شود تاثیر می گذارد. به عبارت دیگر فراژنتیک را می توان به یک گروه ارکستر تشبیه کرد که ژنها  نوازندگان، و مکانیسم فراژنتیک رهبر آن است. همانطور که رهبر ارکستر در مورد نواختن موزیک، قدرت صدا و یا خاموش بودن سازها تصمیم می گیرد، فراژنتیک نیز ترکیب و هماهنگی ژن های بدن را تعیین می کند. به گفته اوربان فریبری فراژنتیک علم ترکیب ژنها و تعیین گرایش در بدن انسان از جمله همجنسگرایان است.

او می گویید : گرایش های وراثتی تنها محدود به گرایش جنسی نیست بلکه شامل بسیاری دیگر از گرایش های رفتاری است. بدن ما دارای بافت های سلولی مختلف است که به شکلی تازه و  در اغلب موارد بصورت تصادفی از  نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.

شادی امین از سه اصطلاح :جنسیت یک شخص ، گرایش جنسیتی و هویت جنسی افراد سخن میگویید .

او معتقد است که جنسیت فرد ارتباطی با گرایش جنستی افراد ندارد و این دو موضوع کاملا گسسته از یکدیگرند که هر دو متاثر از وراثت هستند ، این بدین معنی است که ممکن است فردی با جنسیت مردانه و ظاهر فیزیکی کاملا مردانه همواره دارای گرایش جنسی به بقیه مردان باشد و تمایل به ارتباط جنسی _عاطفی _احساسی با بقیه مردان باشد ویا بالعکس در زنان هم ممکن است چنین اتفاقی بیفتد . وی میگویید گرایش جنسی تحت تاثیر از نحوه تکامل مغز است که ممکن است با جنسیت یک شخص همسو نباشد .

دکتر‌ فرهنگ هلاکویی روانشناس و روان درمانگر  بر این اعتقاد است که ۲۰ تا ۳۰ درصد افراد جامعه همجنسگرایان در اثر  تحت تاثیر قرار گرفتن از محیط است که گرایش به همجنس خود پیدا کرده اند ، اما در مقابل شادی امین و اوربان فریبری معتقدند که علم ژنتیک باید بستر و استعداد همجنسگرا شدن فرد را محیا کرده باشد و محیط فقط نقش تشدید کننده یا تضعیف کننده را ایفا میکند .

از جمله تحقیقاتی که نشان میدهد ژن نقش اساسی و مهم را ایفا میکند ، میتوان به تحقیقی که روی دوقلوهای همسانی اشاره کرد . هر دو در یک رحم مشترک ، تغذیه یکسان، محیط مشابه و ژنتیک یکسان برخوردار بودند ، اما یکی از کودکان دگر باش و دیگری همجنسگرا بودند . ( این‌ تحقیق صحت نظریه های علم فراژنتیک یا اپی ژنتیک  را نشان میدهد. )

رفتار همجنسگرایانه در برخی حیوانات از جمله گوریل ها و سگ های نر دیده شده است .

زمانی که یه کودک با گرایش به همجنس خود ( که ریشه در اپی ژنتیک و نحوه تکامل مغز در دوران رحمی دارد ) متولد میشود و در دوران کودکی مفاهیم هایی  چون خوب , بد , زشت و زیبا و…. و همچنین قوانین  مربوط به خانواده و جامعه و دین را می آموزد ، می آموزد که ابراز علاقه به همجنس خود دارای عواقب سنگین و خلاف عرف و احکام دین و قوانین خانواده و جامعه است ، پس سعی در کنترول  یا سرکوب احساس و ندای درونی خود می کند . برای پذیرش جامعه و خانواده یا بعضا ادامه حیات و زنده ماندن شروع به تظاهر به احساس ، به جنس مخالف خود میکند .

 

به همین دلیل است که ، زمانی که یه فرد همجنسگرا بعد از چندین سال ، حتی در دوران بزرگسالی وارد یک کشور دموکرات میشود و از حقوق نسبتا یکسانی با دگرباش ها برخوردار میشود و قابل پذیرش برای جامعه می باشد ، خود را  همجنسگرا (آن شخصی که واقعا هست ) معرفی میکند . ازدواج های افراد همجنسگرا که در کشورهای سنتی ،  مذهبی و دینی مثل ایران که ارزش های دینی ، باورهای سنتی و قدیمی حاکم بر خانواده و جامعه است ، ازدواج هایی سنتی و اجباری هستند . در این نوع ازدواج ها افراد همجنسگرا مجبور به  تظاهر آن شخصی می شوند که حقیقتا نیستند . تلاش برای حفظ آبرو و حیثیت سبب می شود که این ازدواج ها به فرد تحمیل شود . اگر این افراد در یه زمانی از عمرشان مجال آن را بیابد که خود واقعی خودشان را معرفی کنند و نقاب را صورت خودشان بردارد ، خودشان را همجنسگرا ، یا علاقه مند به همجنس خود معرفی می کنند و دلیل آن را باید در ژنتیک و فراژنتیک جسنجو کرد ، مانند  رنگ مردمک چشم افراد که قبل از تولد برایشان رقم می خورد .

به طور خلاصه میتوان از گفته های محققان حوزه ژنتیک‌ و روانشناسی به این‌نتیجه رسید که رفتار همجنسگرایانه پایه و اساس ژنتیک دارد ولی نمیتوان تاثیر‌محیط در آزادی ابراز و بیان و مطرح کردن این مطلب یا تشدید یا تضعیف این گرایش جنسی را نادیده گرفت ( در کشورهای دموکرات پذیرش و درک این‌ مطلب راحتر بوده و نحوه برخورد مردم با آن به نسبت کشورهایی دین محور یا نظام دیکتاتوری تفاوت بسیاری دارد.)

در انتها بحث آزاد با موضوع “حق حیات ” مطرح شد. این جلسه راس ساعت 15.00 به وقت اروپای مرکزی به پایان رسید.

 

گزارش جلسه ویژه 16  مای کمیته آموزش و پژوهش

نیلوفر ایمانیان

مسئول جلسه : مریم مرادی سخنران جلسه : نیلوفر ایمانیان

این نشست روز چهارشنبه 16 مای  2018 ، ساعت 15 بوقت اروپا  با حضور اعضای کانون دفاع  از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک کمیته آموزش و پژوهش برگزار گردید . درآغاز برنامه مسئول جلسه ضمن خوش آمدگویی به حضار از بانو نیلوفر ایمانیان ( فعال حقوق بشر ) دعوت نمودند تا سخنرانی خود را به مناسبت روز جهانی خانواده برای حاضرین در جلسه قرائت نمایند . موضوع : خانواده و ازدواج با رضایت طرفین و نقش زن در خانواده خانواده، مناسب ترین نظام برای تأمین نیازهای روحی و معنوی بشر است.مجمع جهانی سازمان ملل در سال ۱۹۹۳ در تاریخ ۲۰ سپتامبر، ۱۵ مای برابر با ۲۵ اردیبهشت را روز جهانی خانواده اعلام کرده است.هدف از گرامیداشت روز خانواده، اهمیت جوامع جهانی به خانواده به عنوان اصلی ترین رکن جامعه و برطرف کردن مواردی است که در دنیای امروز  خانواده و این کانون گرم را تهدید میکند.

همچنین روز جهانی خانواده فرصتی است برای بالا بردن سطح اگاهی عمومی در مورد مسایل مربوط به خانواده و ربط ان در جوامع مختلف است.خانواده اصلی ترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و خاستگاه فرهنگ ها است.مراسم سالانه روز جهانی خانواده،نشان دهنده ی اهمیت اتصال جامعه جهانی به خانواده ها به عنوان واحد های اساسی جوامع است و همچنین نگرانی جوامع از وضعیت امور  خانواده  در اطراف جهان را منعکس میکند.این روز موقعیتی را فراهم میکند  تا بتوان به واقعیت هایی از روش های اقتصادی، ادبی، اجتماعی و جمعیت شناختی موثر بر خانواده ها دست یافت.

اقدامات و فعالیتهای اصلی این روز عبارتند از

  • ارتقاء درک از هدف روز جهانی خانواده
  • ارتقاء توجه خانواده در سیاستگذاری در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی
  • فراهم آوردن خدمات اساسی در حوزه خانواده و سیاست خانواده در سازمان ملل متحد، نهادهای بین دولتی، مجمع عمومی سازمان ملل، کمیسیون توسعه اجتماعی و شورای اقتصادی و اجتماعی
  • تبادل دانش و مهارت، گردش اطلاعات و حفظ شبکه سازی در مورد مسائل خانواده
  • حفظ پژوهش خانواده و مطالعات تشخیصی
  • پشتیبانی و ارتقاء سیاست ها و برنامه های خانواده در قوانین سراسر کشورها و سیستم سازمان ملل
  • ارائه کمک های فنی و پشتیبانی از ظرفیت سازی برای دولتهای کشورهای درحال توسعه در حوزه خانواده
  • برقراری ارتباط و گفتگو با دولتها، نهادهای مدنی و بخش خصوصی در زمینه امور مرتبط با خانواده

خانواده مطلوب: خانواده ای مطلوب است که در ابتدا زوجین با شناخت و رضایت کامل و  علاقه طرفین ازدواج صورت بگیرد و همچنین در ان درک ، ازخودگذشتگی و پایبندی اعضای خانواده به باورها و رعایت حقوق دیگر اعضای خانواده،مشورت و همکاری و احترام به عقاید و… است.خانواده ای که زن و مرد در کنار هم احساس امنیت و ارامش داشته باشند و گوش شنوایی برای هم بدون قضاوت.زن و مردی که در کنار هم احساس قدرت کنند به حقوق هم احترام بگذراند برابری داشته باشند و با گذر زمان و رفت و امد سختی ها روز عشقشان را همیشه مقدس بدانند.خانواده مطلوب از توجه به خواسته ها و رعایت ۵ بخش صورت میگیرد،بخش زن و شوهر،بخش مادر و فرزند،بخش پدر و فرزند ،بخش پدر و مادر و فرزندان و بخش فرزند با فرزند.

خانواده مطلوب، خانواده ای است که پدر و مادر گه گاه برای فرزندانشان تنها گوش باشند و هنر شنیدن را در خود تقویت کنند. در این صورت می توانند هرچه بیشتر به دنیای فرزندان خود نزدیک شوند و بر آن اثر بگذارند.خانواده ایی که حضور در ان هم برای پدر و مادر لذت بخش است و هم برای فرزندان بهترین پناه گاه به شمار می رود. این خانواده کانونی خواهد بود برای پرورش نسل آینده و محلی برای انتقال درست ارزش ها و فرهنگ های گذشته، تا هیچ گاه فرزندان، خود را بدون هویت ندانند و از پیشینه خود دور نشوند.

عوامل امنیت و ثبات خانواده رشته حیات خانواده باید چنان استوار باشد که هیچ عاملی نتواند آن را از هم بگسلد. برای حفظ خانواده از فروپاشی باید از همان آغاز مراقب بود و کنترل های لازم را انجام داد. عواملی که سبب حفظ خانواده از خطر و آلودگی ها می شود، بسیار و متنوع است؛ زیرا بخشی از آنها به خود زن و مرد، بعضی به اجتماع و برخی نیز به دولت و حکومت برمی گردد.که بزرگترین صلاح برای جلوگیری از فروپاشی خانواده توجه به جایگاه زن و مرد و برابری و محبت و همکاری و باور و حمایت از یکدیگر میباشد.تا در مواجه با اسیب های اجتماعی بتوان مقاوم بود و با مشورت و همکاری کانون خانواده را حفظ نمود.کنترل مشکلات خانواده مدرن امروزی از جمله شناخت و توجه خانواده ها به نیازهای فرزندان در سنین مختلف و همبستگی نسیت به نیاز انها نقش متضاد اعضای خانواده،هنگامی که کودکان از سنین مختلف هستند،مثلا فرزندان ارشد و جوانتر از فرزندان دیگر، باید به موقعیت جدید خود برگردند و خوب نیازها و مسیرشان جدا از فرزندان دیگر است که پدر و مادر باید تعادل را برقرار کنند و همچنین فرزندان بدانند نسبت به هم وظایفی دارند همه اعضا بدانند الگوی یکدیگر هستند و مسئولیت های هر عضو خانواده با توجه به کارهای روزانه، رفتار مناسب و انتظارات دیگر. تا همه اعضای خانواده می آموزند که تنوع و تفاوت های بیشتری را درک کنند.مشکلات عدالت اجتماعی بین پدر و مادر بی طرف و فرزند جدید، حمایت مالی و عاطفی بیشتر برای همه اعضای خانواده در دسترس باشد.

از انجا که خانواده اولین جاییست که عشق و محبت و همبستگی را به فرزندان یاد میدهند پدر و مادر باید به هم عشق بیشتر بورزند و احترام نسبت به هم داشته باشند و بیشتر از قبل هم اغوشی داشته باشند و به یکدیگر اهمیت دهند و بسیار موارد مهم تر که متاسفانه در ایران وقتی فرزندان می ایند پدر و مادر از هم دور میشوند به نظر من فرزندان باید شاهد ابراز عشق پدر و مادرشان باشند.در واقع خانواده، زنجیره ارتباطی اجتماع و تضمین کننده آرامش و ثبات جامعه است.اما نقش جامعه در تربیت و شکل گیری شخصیت کودکان چیست؟

از انجا که امروزه کودکان بیشتر تحت تاثیر جامعه هستند دولت ها موظف هستند که اموزش و تربیت کودکان را به نحو احسن سازماندهی کنند و از خانواده ها نگهداری کنند تا امنیت کودکان را همراه داشته باشد.خانواده قلب جامعه هستند از سیاست تا عمل.جوامع، سازمان ها و بخش ها  باید رویکردی مشارکتی درسیستم  سراسر خانواده ها  باشد.روابط کلیدی هستند و در طول زمان ادامه می یابند که احترام و اعتماد ان را میسازد که باید در جامعه گسترش یابد. در مورد اینکه چه چیزی از سلامت خانواده پشتیبانی می کند باید کوشا باشند خدمات، امکانات و فعالیت ها نیازهای خانواده های محلی را برآورده می کنند نظارت اجتماعی، کنترل عوامل مزاحم، کنترل مراکز فساد، اجرای قوانین، ارشاد عمومی،  آسان سازی ازدواج، دادن امتیاز به متأهل ها و کنترل مسئله طلاق، رسیدگی به مشکلات همگی می تواند در حفظ و ثبات حیات خانواده مؤثر باشد.از انجا که خانواده اهمیت فراوانی در بنای جوامع دارد یکی از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر در همین خصوص تنظیم شده است.مادهٔ ۱۶حق آزادی انتخاب همسر

1مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده‌ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.

2عقد ازدواج نمی‌بایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.

3خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیلهٔ جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.

4 کنوانسیون ۹ دسامبر ۱۹۶۴ براساس ماده ۶ به اجرا درآمده است.

5دولتهای طرف قرارداد،برای رعایت سن قانونی طرفین و رضایت کامل و ازادانه  طرفین و حقوق برابر باید اقدامات لازم را اجرا کنند.

بدون شک قوانین ایران با توجه به قوانین اسلامی تنظیم شده که در این میان  قانون مدنی وقانون مجازات اسلامی در مباحث ومواد مختلف تبعیضات گسترده ای را نسبت به زنان اعمال کرده اند.گر چه بسیاری از متشرعان وفقها وحتی حقوقدانان بر این باورند که قوانین اسلامی حرمت وارزش زنان راترفیع داده ,ولی ما بر این باوریم که وضع این قوانین نه تنها حرمت وارزشی به زنان نداده ,بلکه بصورتی تبعیض امیز انان را از حقوق انسانی واولیه خود باز داشته است.ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی به صراحت ریاست خانواده را از خصایص مرد میداند .استفاده از کلمه ریاست در قوانین وبخصوص در ارتباط با روابط خانوادگی تنها یک چیز را به ذهن متبادر می کند. وان اطاعت وتبعیت مرعوس از رییس است.در هر رابطه رییس و و مرعوسی چه در میان سازمانها و ارگانهای دولتی چه نهادهای خصوصی اطاعت و فرمانبرداری مرعوس جزیی از این روابط است و در مقابل عدم اطاعت مرعوس ضمانت اجراهایی از اخطار گرفته تا اخراج شخص از ان موسسه یا نهاد در نظر گرفته شده است.که البته نفس چنین روابطی که صرفا روابط اجتماعی وشغلی است با نوع رابطه ای که درخانواده حاکم است متفاوت می باشد. ولی نفس ریاست همان است که مفهوم عام خود را یعنی مطلق ریاست را در برمی گیرد.و متاسفانه در رابطه ای که اساس و بنیاد ان مبتنی بر احساس و شراکت زوج در خانواده است  ریاست اساس و نگرش این رابطه را نابود کرده است و نوعی نگرش خودبرتر بینی را در مردان تقویت کرده و روابط عاشقانه تبدیل به روابطی شده که در ان از این ریاست به شیوه ای استفاده شده که به شیوه ای نادرست و ناعادلانه هر رفتاری و درخواستی از سوی رییس صورت میگیرد،در حالی که اگر زن سرپیچی یا تخلف کند ضمانت اجراهایی  در قانون برای این سرپیچی در نطر گرفته شده است که از این ضمانت اجراها میتوان به عدم پرداخت نفقه به زنی که ازتمکین مرد خارج میشود نام برد.ماده 1108 قانون مدنی: “چنانچه زن از وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.”حمایت قانون باعث شده که مردان از این اجبار قانون علیه زنان استفاده نموده ودر صورت عدم تمکین نوعی از خشونت واجبار را بر زنان تحمیل نمایند.

ضمانت اجرای عدم پرداخت نفقه پشتوانه قدرتمندی است برای مردان که تجاوز به تن وجسم زن راحق قانونی خود دانسته وخشونت جنسی را نسبت به زنان اعمال نمایند.در بسیاری موارد عدم رضایت زنان به تمکین باعث می شود که در معرض خشونتهای دیگری نیز قرار بگیرند که میتواند خشونت جسمی وفیزیکی و ضرب وشتم از جانب مردان باشد.

به همین خاطر زنان در راستای تهدید قانونگذار به عدم پرداخت نفقه وعدم پذیرفتن اطاعت مطلق از رییس خانواده تلاش میکنند که بتوانند قدرت اداره خود رااز نظر اقتصادی داشته باشند.در صدر اسلام شرکت زنان و نقش انان فقط در خانه و وظایف انان در منزل تعریف شده در صورتی که امروزه بخشی از وظایف اقتصادی وتامین معاش را که قانون بر عهده مردان گذاشته را بر دوش گرفته وپا به پای انان در تامین معاش خانواده تلاش میکنند.وتنها خواسته شان بی گمان برابری وتساوی حقوقشان با مردان است.زنان در ایران از لحاظ مالی استقلال اندکی دارند و گاهی فقط با پس‌اندازهای جزیی زندگی می‌کنند و همان مبلغ را نیز بعد از جمع‌آوری دوباره به پیکره خانواده برمی‌گردانند. هنگامی که زنان شاغل بازنشسته می‌شوند یا سن‌شان بالا می‌رود و در برخی موارد سرپرست خانواده را از دست می‌دهند، احتیاج دارند از استقلال مالی کافی برخوردار باشند تا بتوانند مشکلات‌شان را حل کنند که متاسفانه در ایران زنان پشتوانه ای برای حمایت ندارند.زنان سرپرست خانوار در ایران روز به روز در حال افزایش است بیمه ی تامین اجتماعی یکی از مهم ترین نیازهای زنان سرپست خانوار یا بی سرپرست می باشد اما بعد از سالها تنها زنان با بیش از سه فرزند میتوانند از بیمه استفاده کنند اما دولت بازهم همه ی زنان بیش از سه فرزند را هم نتواست  زیر پوشش  خود قرار دهد..زنان در ایران در خصوص کاریابی با مشکلات بسیاری روبه رو هستند که همه از تبعیض علیه زنان نشات میگیرد و این تبعیض شامل بیمه انان نیز میباشد.بیش از 80 درصد شاغلانی که بیمه نیستند زنان هستند.

نقش زن در خانواده و جامعه غیر قابل انکار است و بی توجهی به آن تبعات فردی، خانوادگی و اجتماعی زیادی را در پی دارد. عوامل زیادی چون خشونت، تبعیض جنسیتی بی توجهی و نادیده گرفتن بر این قشر مهم تاثیر مخرب فراوانی گذاشته است.از جمله تبعات حاصل از خشونت علیه زنان طلاق، روابط فرازناشویی، ایجاد اختلالات و مشکلات روانشناختی، روسپیگری، افزایش تعداد فرزندان بی سرپرست، فرار فرزندان از منزل،پرورش سبک فرزندپروری نامطلوب، کاهش اعتماد به نفس، کاهش عزت نفس و روی آوردن به مصرف مواد است  بر اساس این موارد سلامت روان زنان کاهش یافته و اختلالاتی چون افسردگی، اضطراب و آسیب به خود به وجود می آید. بنابراین زنان با خلق و روحیه نامناسب و مضطرب نمی توانند در خانه و جامعه به خوبی ایفای نقش کنند. به همین ترتیب کم کم از جامعه و افراد فاصله می گیرند این زنان مادرانی هستند که کودکانشان پر از خلل هستند و اناده پذیرش اسیب ها.

آمارها حاکی از آن است که در دهه اخیر درصد طلاق بسیار بالا رفته، به طوری که می‌گویند در شهرها از هر 3 ازدواج، یکی به طلاق منجر می‌شود که متاسفانه پیامدهای جبران‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت.

عدم شناخت از یکدیگر قبل از ازدواج.برای شناخت صحیح، زوج‌ها ابتدا باید خود را بشناسند و زمانی که به خودشناسی رسیدند در درجه  بعد به دنبال کسی باشند که با توانایی‌ها و ارزش‌هایشان همخوانی داشته باشد. برای شناختن یکدیگر باید چند ملاک و معیار را مورد بررسی قرار دهند از جمله:از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شبیه هم باشند، زیرا نگاه و گفت‌وگوی فضای زندگی از این مدخل است به لحاظ مذهبی در یک راستا باشند و به اعتقادات یکدیگر احترام بگذارند.

تفاوت سنی را در نظر بگیرند.باید هر دو طرف از ظاهر و آراستگی شریک زندگی‌شان خوش‌شان بیاید.میزان یکسان انرژی.توجه به عادت‌های شخصی،میزان پول خرج کردن که متاسفانه در ایران خانواده ها تصمیم گیرنده هستند و اجازه ولی لازم است و زن و مرد شناخت کافی به هم ندارند. برای مثال تعداد زنانی که از مشکلات روانشناختی چون وسواس و اظطراب همسر رنج میبرند و در جامعه هم هیچ حمایتی نمیشوند نه میتوانند به ارگان خاصی مراجعه کنند نه میتوانند به مراجع قانونی شکایت کنند.مثالی از عدم شناخت کافی قبل از ازدواج فیلم ملی و راه های نرفته اش ساخته خانم تهمینه میلانی که ازشون تشکر میکنم با این همه محدودیت ها گوشه ای از مشکلات زنان در ایران رو به نمایش گذاشتند و پیشنهاد میکنم همه ی دختران جوان این فیلم رو یک بار ببینند. ولی متاسفانه امار ازدواج کودکان در ایران بسیار زیاد است ایران ۱۵۰۰۰ کودک بیوه دارد.در برخی مواقع خانواده با ازدواج در سن پایین مخالف هستند اما فرزندان بر آن اصرار دارند و احساس می کنند که مستقل می شوند وقتی افراد در شرایط غلط ازدواج می کنند زندگی موفقی نخواهند داشت.  ازدواج زود هنگام دختران  مصداق خشونت جنسی و کودک آزاری است.با ادامه یافتن ازدواج کودکان در جامعه، اندک اندک تبدیل به یک جامعه نابالغ می‌شویم. جامعه‌ای که رشد کافی نیافته و بلوغ فکری ندارد. در دنیا کودکانی زیادی وجود که زیرسن 14 سالگی مادر شدن این مادران کودکانی پرورش می دهند که خود سرمایه فرهنگی ندارند و همچنین سرمایه اقتصادی وی هم از بین می رود این درحالی است که اشتغال و تحصیل منابعی برای ابراز وجود اجتماعی زنان است.

استقلال مالی امنیت اقتصادی، تایید و احترام به زنان می دهد که این سه مولفه لازمه خود شکوفایی زن است و زن تصور می کنند به مرحله ای رسیده که دیگران را از داشته های خود بهره مند کند زنی که فرصت تحصیل و اشتغال را از دست می هد به لحاظ سرمایه مادی ضعیف می شود که این ضعف را به فرزندان خود انتقال می دهد.یکی از حقوق انسانی هر شهروند حمایت حامعه از او می باشد مخصوصا اگر کودک باشد جامعه وظیفه حمایت و برقراری امکانات اموزش برای انان را دارد.به امید اینکه هر چه زودتر شاهد کاهش ازدواج کودکان باشیم.

در خاتمه نوشته ای توسط نیلوفر ایمانیانایراد گردید

اگر زن در نگاهت ضعیف است چرا بیشتر جنگ ها بر سر عشق یک زن بوجود امده است…

زنان محبت خدایند،زنان چشمه ی اعتماد به نفس تو هستند،زنان استانه ی صبر هستند.

نشکنیم صبرش را که جهنمی شود دنیا

اراده کند تو حتی خودت را هم نداری چرا که اقتدار نداری،استواری نداری،عشق و اعتماد به نفس نداری، میشکنی در خودت

وقتی زنی پر از اعتراض باشد و مهر سکوت بر لب, فقط لحظه ها را تا سفیدی تمام موهایش میشمارد،

زن انتقام نمیگیرد اما این ملکه ی محبت و زیباییه خلقت،سربازانی محافظ دارد که اشک هایش را می شمارند و تورا در فلاکت و درد غرق میکند،

زن را خدا افرید و کانون خانواده قرار داد تا بدانی که خانواده بدون ارامش و اقتداره زن گسستنی ست،

گرمای زندگیت را و شیرینی و تداوم زندگی را با درد زایمان به تو بخشید تا با دیدن دردها و شنیدن ناله ها و فریادهایش هر روز به یاد بیاوری از خودگذشتی و عشق را،به یاد بیاوری که فرزندت چقدر عزیز است و چه رنج های عاطفی برای امدنش کشیده ای پس دنیا را جای زیباتری کنی برایش

نه اینکه بی تفاوت بگذری از رنج های یک زن و با قانون دروغی که درد زایمان برای تنبیه زنان در عدل الهی ست خوشحال شوی.چقدر ادمان ابله هستند که این چنین مادر را قضاوت می کنند.

درد زایمان فقط برای جوشیدن همیشگی عشق خانواده است

درد زایمان برای تجلی عشق همسرت است

در اوج سختی و درد موجودی شگفت متولد میشود و به انی از یاد میبرد همه ی دردهارا.

درد زایمان تجلی قدرت یک زن است که تمام سختی های زندگیت را چون اب روان میشورد و به زیباترین لحظه ی زندگیت تبدیل میکند،

و تو قدر بدان زنان را که مقدسند

که جوهر عشق و محبت اند

کنارش باش،حامیش باش و به انتخابت احترام بگذار که عشق او همیشه حلال دلت است.

بکار بذرهای محبت را در درونش،او را سرشار از عشق و محبت کن

تا اگر روزی افتاب سختی ها بر تو بارید و در گرمای خفه کننده ای،تشنه محبوس شدی

ان سایه ی بذر و محبت که در درونش کاشتی تو را پناه دهد و با عشقش سیرابت کند و برای موفقیتت در دل خاک ریشه بدواند و تو را صاحب خوشبختی کند.

اگر بذری نکاری درختی چگونه سایه دهد

زن مقدس است او را دوست داشتن کافی نیست او را عشق و حمایت و درک و برابری و فهمیدن هم نیاز است… به سرمایه ات احترام بگزار

در حکومت کشورم ایران درست جایی که به تسکین دست هایت نیاز دارم تو را در اتاق انتظار و من را در اتاق بیهوشی محبوس میکنند،بشکن این قانون بی عدالتی را،می خواهم تو همیشه کنارم باشی و عاشق و محافظ خانواده نگذار در این دنیا محبوس و منتظر،بیهوش بمانم.

در خاتمه ضمن سپاس از ایراد سخنرانی بانو نیلوفر ایمانیان ، تعدادی از حاضرین در جلسه نسبت به موضوع اظهاراتی را بیان نمودند که پس از سپاس و قدردانی از حضور و توجه حضاران، این نشست پس از یکساعت و 30 دقیقه به اتمام رسید .

 

گزارش جلسه مشترک کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان با نمایندگی هاى نوردراین وستفالن و زاکسن آنهالت

زویارزمجو

این جلسه باحضوراعضاى کمیته دفاع ازحقوق کودک ونوجوان بصورت مشترک بانمایندگیهاى نوردراین وستفالن وزاکسن آنهالت وباحضورجمعى ازفعالین حقوق بشردرروزجمعه 18 May 2018, درساعت17:30 بوقت اروپاى مرکزى دراتاق پالتاک برگزارکردید.مسئولیت این جلسه بعهده خانم لیدااشجعى اسالمى بوده وخانم زویارزمجو بعنوان منشى جلسه ایشان راهمراهى کردند.

اولین سخنران جلسه آقاى امیرحسین هورى زادباتحلیل اخبارنقض حقوق کودک ونوجوان به سخنرانى پرداختندکه متن آن به شرح زیراست:

٠٣ فروردین ١٣٩٧ آسیبھای اجتماعی

مردی که با قرص برنج به زندگی ٢ فرزندش پایان داد

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پویا؛ ساعت ١٣:۴٣ سی تیر ٩۶ مأموران کلانتری ١١٢ ابوسعید تھران در تماس با محسن مدیر روستا بازپرس کشیک قتل پایتخت مرگ مشکوک پسر دو سالھای را اعلام کردند.

بنابر اظھارات مأموران، پدر این کودک در حالیکھ ھمسرش در منزل نبوده و با فرزندانش تنھا بوده بھ پسر دو و دختر ۶ سالھاش قرص برنج خورانده و سپس خودش نیز با خوردن قرص برنج خودکشی کرده بود. در نھایت دو کودک و پدرشان دچار مسمومیت شدید شده و پس از انتقال بھ بیمارستان جان خود را از دست دادند.

ماده 3( نفع کودک

1(درانجام ھر اقدامی که به نوعی به کودک مربوط میشود، چھ در بخش عمومی، خصوصی، اداری، غیر اداری و یا ھر بخش دیگری، رعایت نفع و تامین سلامت کودک بر سایر مسائل تقدم دارد.

(حکومتھای عضو پیمان موظف اند با رعایت حقوق والدین و یا سرپرست، از کودکان حمایت نموده و اقدامات لازم حقوقی و قانونی را بعمل آورند.

3(حکومتھای عضو پیمان، اطمینان میدھند کھ ارگانھا و نھادھای مسئول حمایت کودک، دارای ساحات تعیین شده مربوط به تعداد و تخصص نیروی شاغل و تکنیک موجود در موسسات ھستند و بھ ویژه در زمینھ مصئونیت و صحت کنترل کافی وجود دارد.

ماده 4) وظایف دولتھا حکومتھای عضو پیمان، اقدامھای ضروری و مناسب قانونی، اداری و غیره را بعمل می آورند تا حقوق پذیرفته شده در این عھدنامه را اجرا نمایند. حکومتھا برای تحقق مفاد این عھدنامه با توجه به حقوق و اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرھنگی، تا آخرین حد ممکن از تمامی منابع موجود ملی خود و در صورت نیاز بین الملی استفاده میکنند.

ماده 6( حق زندگی 1(ھر کودکی حق زندگی دارد و این حق مادرزادی اوست که از طرف ھمه حکومتھای عضو پیمان به رسمیت شناخته میشود. 2(ادامه حیات و رشد کودک از طرف حکومتھای امضاکننده این پیمان نامه بطور کامل تضمین میشود.سخنران بعدى آقاى مهدى هورى زاد به بررسى موضوع کودکان خارج ازنکاح پرداختند که متن آن به شرح زیرمى باشد:

بررسی کودکان متولد خارج از نکاح یا کودکان بی ھویت

کودکان نامشروع یا خارج از نکاح ھمیشه وجود داشته اند. اگر سری بھ کتابھای تاریخی یا فیلمھای تاریخی بزنید، متوجه میشوید که از زمانھای بسیار دور ھم این معضل وجود داشتھ است. اما مھم این است که بعد از گذشت چندین قرن جوامع با این دستھ از کودکان چگونھ رفتار میکنند. آیا این کودکان ناخواسته را به عنوان عضوی از بدنه جامعه میپذیرند یا آنھا را طرد میکنند؟ با نپذیرفتن این افراد در جامعه، ھیچ مشکلی حل نخواھد شد، ھیچ! بلکھ ممکن است این کودکان خارج از نکاح بھ طریقی دیگر ھ معضلی اساسی در جامعھ تبدیل شوند. نداشتن شناسنامھ در جامعھ کنونی عمده مشکل این دستھ از کودکان است که در ادامھ مطالبی ازگفتگوبا فعال اجتماعی بھ معضلات آنھا آشنا خواھیم شد.

درابتدا بھ تعریف کودکان خارج از نکاح میپردازم:

منظور از کودکان خارج از نکاح چیست؟ بنابر ماده 1158 منظور از کودکان خارج از نکاح آن است کھ طفلی از مادری متولد شود کھ یا پدر آن فرزند مشخص نباشد یا پدر، فرزند را متعلق بھ خود نداند. طفلی دارای نسب است کھ »در زمان تولد« پدر و مادر وی در زوجیت شرعی و قانونی باشند.با توجھ بھ این تعریف چنانچھ در زمان انعقاد نطفھ طفل، والدین فاقد رابطھ زناشویی صحیح باشند، چطور میتوان کودک را منتسب بھ آنھا دانست؟ در پاسخ بھ این سوال باید گفت، اولا دلالت ظاھر حکم ماده ١١۵٨ بر وجود قرابت چنین فرزندی است ثانیا چون عقد نکاح را جزو عقود غیر تشریفاتی میدانیم و صرف ادعای زوجین بھ جاری شدن صیغھ شرعی قبل از نزدیکی را باید با مسامحھ بپذیریم و نیازی بھ اثبات نکاح وجود ندارد، قانونگذار ادعای والدین را محمول بر صحت فرض کرده است. در حقوق ایران، قانون مدنی بھ پیروی از دستور اسلام و بھ منظور استحکام نظام خانواده در ماده 1167 مقرر میدارد: ) طفل متولد از زنا ملحق بھ زانی نمیشود( اما باید توجھ کرد کھ زن و مردی کھ بھ سبب روابط نامشروع باعث تولد کودکی میشوند، نباید بتوانند با استناد بھ این مسئلھ از تکالیفی کھ در برابر کودک خود دارند، شانھ خالی کنند. مفھوم عدم الحاق آن است کھ قانون، نسب طبیعی کودک نامشروع را نادیده می گیرد و آثار قانونی نسب مانند ولایت قھری، حضانت، نفقھ و ارث را بر آن مترتب نمی کند. نتیجھ آن کھ حقوق و تکالیفی کھ قانون برای اولاد در نظر گرفتھ است، بھ کودکان مشروع اختصاص می یابد. حال پرسش اساسی این است کھ کودکان نامشروع چھ جایگاه قانونی در نظام حقوقی ما دارند و حقوق مالی و غیرمالی این کودکان برعھده چھ کسانی است؟ ھیات عمومی دیوان عالی کشور در رای وحدت رویھ شماره 617 مورخ 1376/4/3 بھ استناد نظر برخی فقھای معاصر در جھت حمایت از کودکان خارج از نکاح و مشخص نمودن وضعیت حقوقی این کودکان، عدم الحاق زنازاده بھ زانی را، بھ مورد ارث منحصر

کرد و کلیھ تکالیف مربوط بھ پدر را برعھده پدر عرفی قرارداد.

فاطمھ دانشور – فعال اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، بیان کرد: »کودکانی وجود دارند کھ نمیتوان برای آنھا

شناسنامھ تھیھ کرد. کودکانی کھ بھ علت نوع خاص تولدشان )کودکان خارج از نکاح( قادر بھ گرفتن شناسنامھ برایشان نشده اند.بھ شخصھ با دو وزیر درخصوص این کودکان صحبت کرده و مشکلشان رامطرح کردم اما ھر دو بگونھای واکنش نشان دادند و وانمود کردند کھ تعداد این

کودکان کم است و رقم مھمی نیست.« دانشور با بیان این مطلب کھ تنھا 600 کودک خارج از نکاح بھ وی مراجعھ کردهاند، گفت: »این 600 کودک مراجعھ کننده بھ من تاکنون

شناسنامھ ندارند. زمانی کھ شناسنامھ نباشد آن کودک از بسیاری خدمات اجتماعی مانند آموزش و دیگر خدمات محروم میشود. بھ عنوان مثال کودک مراجعھ کننده 14 سالھای بود کھ تا بھ این سن نتوانستھ بود شناسنامھ بگیرد. این دستھ از کودکان بھ علت نداشتن شناسنامھ نمیتوانند در مدرسھ ثبت نام کنند و شرافتمندانھترین شغل ممکن ھم برایشان دستفروشی است.«

وی در ادامھ افزود: »بسیاری از این کودکان خرده فروش مواد مخدر ھستند. مسیری جز بزه برایشان نمیماند و قتل ھم یکی از کارھایی است کھ ممکن است انجام دھند. سوال اینجاست کھ این غفلتھا تا چھ زمانی ادامھدار خواھد بود؟ تا چھ زمانی باید منتظر حمایت از کودکان باشیم و چقدر باید صبر کنیم تا لایحھ حمایت از کودکان بھ تصویب برسد. «

این فعال اجتماعی گفت: » آمار کودکان متولد خارج از نکاح تکان دھنده است.تنھا 600 کودک خارج از نکاح بھ من مراجعھ شده است. بسیاری ھم بھ من مراجعھ نمیکنند. آمار کودکان بدون شناسنامھ از چند میلیون ھم بیشتر است. معاون اجتماعی وزارت رفاه – میثم حیدری آماری بالای چند میلیون اعلام کرده است؛ کودکانی کھ بھ علت تابعیت پدر خارجی و … تاکنون نتوانستھاند شناسنامھ بگیرند.«

وی در ادامھ با بیان این مطلب کھ این دستھ از کودکان عمدتا حاصل تن فروشی زنان بی خانمان، کارتن خواب و دختران فراری ھستند، تشریح کرد: » در قم و مشھد مکانھای تن فروشی بسیار زیاد است. بر اساس آمارھا بیشترین این عمل بھ کرج، تھران، مشھد و ورامین اختصاص یافتھ است.« این فعال اجتماعی تصریح کرد: »بیشک تعدادی از این کودکان دارای بیماری HIVھستند و عمدتا معتاد متولد میشوند کھ احتیاج بھ سمزدایی و مراقبت دارند. اگر مادر ابتلا بھ HIV باشد کودک ھم با این بیماری متولد میشود. طرح تحول سلامت در شناسایی و کنترل این کودکان تا حد بالایی کمک کرده اما باز ھم با موفقیت صد در صدی فاصلھ دارد.«

بھ موجب مقدمھ اعلامیھ جھانی حقوق بشر، شناسایی حیثیت ذاتی کلیھ اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان آنان، اساس آزادی و عدالت و صلح را در جھان تشکیل می دھد.

رعایت اصل ممنوعیت اعمال تبعیض در حق کودکان، در کنوانسیون حقوق کودک نیز مورد تأکید قرار گرفتھ و تصریح شده است کھ حقوق مطرح در این کنوانسیون برای تمام کودکان ـ اعم از مشروع و نامشروع )خارج از نکاح( ـ در نظر گرفتھ شده است و نباید در اعطای این حقوق کھ از حقوق فطری و ذاتی انسان ھا بھ حساب می آید تفاوتی میان کودکان گذاشتھ شود. با اشاره بھ ماده ٢ کنوانسیون مذکور کشورھای طرف کنوانسیون باید برای تمام کودکانی کھ در حوزه قضایی آنھا زندگی می کنند، بدون ھیچ گونھ تبعیضی از جھت نژاد، رنگ، مذھب، زبان، عقاید سیاسی، ملیت، جایگاه قومی و اجتماعی و اقتصادی، عدم توانایی، تولد یا سایر احوال شخصیھ والدین یا قیم قانونی، علاوه بر وضع قوانین خاص، وضعیت آنھا را محترم بشمرند و تضمین کند.

حضانت کودک خارج از نکاح بھ موجب قانون، حضانت کودکان ھم حق و ھم تکلیف والدین است بنابراین والدین نمی توانند این حق فطری و طبیعی خود را اسقاط یا بھ دیگری منتقل کنند. و نیز حق ندارند در ازای قبول آن مطالبھ اجرت کنند. بھ موجب قانون مدنی ایران، حضانت طفل برعھده پدر و مادر است، اظھار می کند: پس از اصلاح ماده ١١۶٩ در سال ١٣٨٢ سن حضانت، پسر و دختر تا ٧سالگی برای مادر افزایش یافت در حالی کھ پیش از این اولا بین پسر و دختر در سن حضانت مادر تفاوت وجود داشت و میزان آن نیز کمتر بود.

در خصوص حضانت کودک نامشروع، اکثر فقھای امامیھ معتقد بھ عدم الحاق کودک نامشروع بھ زانی و زانیھ ھستند و جز حرمت نکاح ھیچ رابطھ ای بین کودک خارج از نکاح و پدر و مادر عرفی او قائل نیستند. اما بعضی از فقھا در این باره بیان کرده اند کھ نگھداری از زنازاده واجب کفایی است و باید بیت المال ھزینھ او را فراھم کند.

برخی از فقھای معاصر مانند آیت ااالله فاضل لنکرانی ولایت پدر بر فرزند طبیعی را رد نکرده اند و در حالتی کھ پدر نداشتھ باشد ولایت برعھده وصی و سپس حاکم شرع و در نھایت بر عھده مومنان عادل است.

کنوانسیون حقوق کودک )1989( مقدمھ- مجمع عمومی سازمان ملل متحد درسال 1989 کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرد و اکثرممالک جھان نیز بدان پیوستھ اند . تصویب کنوانسیون جدید گامی مؤثر درجھت حفظ حقوق کودکان است زیرا بھ نسبت اعلامیھ ی جھانی حقوق کودک کھ سی سال پیش دربیستم نوامبر 1959 بھ تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده بود، حقوق و امتیازات بیشتری برای کودکان درنظرگرفتھ شده است . متأسفانھ برخی از کشورھای اسلامی با توھم مغایرت برخی از اصول پیش بینی شده درکنوانسیون، با شرع مقدس سلام، از قبول آن سرباز زده اند . مغایرتی کھ عنوان می شود، یکی آن است کھ درکنوانسیون جدید، وضعیت حقوقی کودکان نامشروع بھ رسمیت شناختھ شده و دیگرآنکھ » فرزند خواندگی « کھ با قوانین اسلامی مخالفت و مغایرت دارد، توصیھ شده و مورد قبول قرار گرفتھ است .

اکنون بھ بررسی موردی از کنوانسیون کھ اشاره ای بھ فرزند خواندگی دارد، می پردازیم : اول- ماده ی 21 کنوانسیون حقوق کودک مقرر می دارد : » کشورھایی کھ سیستم فرزند خواندگی را بھ رسمیت می شناسد و مجاز می دانند، باید منافع عالیھ ی کودک را دراولویت قراردھند و نکات زیر را مراعات کنند ….« – نحوه ی تنظیم و نگارش ماده ی 21 بھ خوبی نشان دھنده ی آن است کھ فرزندخواندگی برای ادیانی کھ آن را بھ رسمیت می شناسند، از قبیل زرتشتی، مسیحی، یھودی، می بایستی تحت شرایطی صورت گیرد کھ منافع کودک دراولویت قرارگیرد . از ماده ی فوق بھ ھیچ وجھ الزام بھ قبول فرزندخواندگی یا حتی توصیھ ی آن بھ عنوان یک راه حل برای کودکان بدون خانواده، استنباط نمی شود .

دوم- پاراگراف 3 ماده ی 20 کنوانسیون مقرر می دارد : » این گونھ مراقبت ھا شامل موارد زیادی می شود، از جملھ تعیین سرپرست و کفیل درقوانین اسلامی، فرزندخواندگی یا درصورت لزوم، اعزام کودک بھ مؤسسات مناسب …« ماده ی فوق الذکرنیز نشان دھنده ی توجھ خاص نویسندگان کنوانسیون بھ مقررات مذھبی اسلام است زیرا درجھت تعیین تکلیف برای کودکانی کھ از محیط خانوادگی محروم ھستند، ضمن پیش مطابق بند ٢ماده ٢۵ اعلامیھ مذکور، کودکان، چھ بر اثر ازدواج بھ دنیا آمده باشند و چھ بدون ازدواج، حق دارند از حمایت اجتماعی برخوردار شوند. وی با اشاره بھ بند ٣ ماده ١٠ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرھنگی کھ ایران نیز آن را امضا کرده است، می گوید: تدابیر خاصی در حمایت و مساعدت بھ نفع کلیھ اطفال غیرممیز و ممیز بدون ھیچ گونھ تبعیض ناشی از نسب یا عوامل دیگر باید اتخاذ شود و اطفال غیرممیز باید در مقابل استثمار اقتصادی و اجتماعی حمایت شوند. بینی فرزند خواندگی ، از سرپرست و کفیل برطبق قوانین و موازین اسلامی نیز یاد کرده است و با این شیوه ی نگارش، درواقع بھ مقررات اسلامی توجھ خاص مبذول شده است . سوم- درپاراگراف 1، مقدمھ ی کنوانسیون حقوق کودک مقرر شده : »… با درنظرگرفتن مفاد اعلامیھ ی اصول حقوقی و اجتماعی مربوط بھ حمایت و رفاه کودکان، با اشاره ی ویژه بھ موضوع فرزند رضاعی و فرزندخواندگی ملی و بین المللی، قانون حداقل استاندارد سازمان ملل درمورد اجرای عدالت برای افراد صغیر)قوانین پکن( و اعلامیھ ی حمایت از زنان و کودکان درموارد اضطراری و جنگ ھا …« – نکتھ ی حائز اھمیت آن است کھ کلمات Adoption و Foster کھ اولی بھ معنای فرزند خواندگی و دومی بھ معنای فرزند رضاعی است، ھردو بھ کاربرده شده است . بھ عبارت دیگرضمن احترام بھ فرزند خواندگی، برای ادیانی کھ آن را بھ رسمیت می شناسند، مقررات آیین مقدس اسلام نیز نادیده گرفتھ نشده است .

با توجھ بھ مطالب بالا، بھ نظرنمی رسد کھ کنوانسیون حقوق کودک مصوب 1989، مغایرتی بھ مقررات اسلام داشتھ یا اصلی از آن را نادیده گرفتھ باشد . با امید الحاق کلیھ ی ممالک بھ کنوانسیون جدید حقوق کودک و با آرزوی بھروزی کودکان درسراسرجھان و تدوین قوانین جامع ترو کامل تری درجھت حفظ حقوق و ھویت انسانی آنان، ترجمھ ی کنوانسیون حقوق کودک مصوب 1989 درج می شود .

درخاتمھ لازم بھ تذکراست کھ دولت جمھوری اسلامی ایران درسال 1372 بھ » کنوانسیون حقوق کودک « ملحق شد، مشروط براینکھ : » مفاد کنوانسیون درھرمورد و ھرزمان درتعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی باشد یا قرارگیرد از طرف دولت جمھوری اسلامی ایران لازم الرعایھ نباشد .« ھرچند کھ شرط مذکور، قوانین داخلی و موازین اسلامی را مقدم می دارد ولی نکتھ ی بسیارمھم آن است کھ، دولت ایران با گنجاندن چنین شرطی درحقیقت قبول و اعتراف کرده است کھ بین قوانین داخلی و مفاد کنوانسیون مغایرت اساسی وجود نداشتھ و نباید داشتھ باشد و فقط درموارد جزئی، قوانین داخلی و موازین اسلامی ارجح است . استدلال خلاف، یعنی آنکھ معتقد باشیم کلیھ ی مفاد کنوانسیون را بھ بھانھ ی قوانین داخلی می توان نادیده گرفت مسلماض نقض غرض است، چھ دراین صورت اساساً احتیاجی بھ الحاق بھ کنوانسیون حقوق کودک نبود و نباید فراموش کرد کھ مقررات بین المللی )از جملھ کنوانسیون حقوق کودک( نیز، مانند مقررات داخلی باید لازم الاجراء باشند و الا معنا و مفھومی ندارد کھ ھردولتی ضمن پیوستن بھ عھدنامھ یا کنوانسیونی اعلام کند ھرزمان مایل بود آن را اجرا خواھد کرد و ھرزمان کھ مصلحت نباشد اجرا نمی کند. درادامه آخرین سخنران این جلسه خانم نیلوفرایمانیان درخصوص وضعیت حقوقى کودکان بى هویت بانگاهى به کنوانسیون حقوق کودک به ایرادسخنرانى پرداختندکه متن آن به این شرح است:

کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی ومحبت بزرگ شود

با درک اهمیت و ارزش همکاری های بین المللی برای بهبود شرایط زندگی کودکان در همه ی دنیا و بویژه در کشورهای در حال رشد. پیمان نامه ای برای حفظ و رعایت حقوق کودکان جهان به قرار زیر تصویب میشود: افای هورزاد هم اشاره کردند

ماده 7 (حقوق مربوط به تولد) 4) هر کودکی از بدو تولد حق داشتن یک نام را دارد که باید در دفاتر مربوطه ثبت شود. همچنین داشتن تابعیت حق اوست و در صورت امکان باید والدین خود را شناخته و از سوی آنها نگهداری شود. 9) حکومتهای عضو پیمان، حقوق عنوان شده در این پیمان نامه را در رابطه با حقوق و قوانین داخلی خود و وظایف بین المللی، بخصوص در مورد کودک بدون تابعیت، تضمین نموده و اجرا می نمایند.

کشورهای عضو پیمان نامه حقوق کودک، باید حقوق عنوان شده در این پیمان نامه را در رابطه با حقوق داخلی خود و وظایف بین المللی بخصوص در مورد کودکان بدون تابعیت تضمین نموده و اجرا نمایند. این درحالی است که طبق قوانین داخلی ایران از آن جایی که تابعیت از طریق نسب پدری منتقل می شود، در مواردی فرزندان ناشی از ازدواج اتباع خارجی با زنان ایرانی، وضعیت بلاتکلیف دارند و در برخی از موارد از حق امکان داشتن شناسنامه و تحصیل تابعیت قبل از 18 سالگی و حتی در برخی از موارد از حق تحصیل محروم هستند که این نقض آشکار پیمان نامه حقوق کودک است.

کودکان بی‌نام‌وبی‌نشان، به دور از امکانات پزشکی، آموزشی  و کمترین حمایت‌های اجتماعی روزگار می‌گذرانند و جز آینده‌ای تاریک و مبهم که به انتظارشان نشسته،  امیدی برای بهبود زندگی‌شان وجود ندارد.متاسفانه از تعداد کودکان بی‌هویت آمار دقیقی برای بررسی وجود ندارد و آماری هم که وجود دارد آمار سیاه است که نمی‌توان از تعداد کودکان بی‌هویت  آمار دقیقی به دست آورد.

داشتن هویت یکی از حقوق مسلم کودکان است.هنگامی که سخن از هویت می‌شود، باید این موضوع را در نظر گرفت که کودک باید دارای نام و نام خانوادگی مناسب بوده و نسب و تابعیت او نیز مشخص باشد. برخی کودکان به دلایل مختلف فاقد شناسنامه بوده و به همین دلیل با مشکلات بسیاری مواجه هستند. برخی کودکان دارای هویت معلومی بوده ولی بنا به دلایل مختلف، فاقد شناسنامه هستند. گاهی اوقات نیز هویت کودکان مشخص نیست و به همین دلیل شناسنامه ندارند.

در مورد آن دسته از کودکان که دارای هویت معلومی بوده ولی شناسنامه ندارند، باید گفت که علت این موضوع به طورعمده، سهل‌انگاری و بی‌توجهی خانواده‌ نسبت به اخذ شناسنامه است.در برخی مناطق از قبیل مناطق عشایری و روستایی، درک خانواده‌ها نسبت به این موضوع پایین است و به همین دلیل اسناد هویتی و شناسنامه برای فرزندان گرفته نمی‌شود.یمارستان‌ها که در آنها زاد و ولد صورت می‌گیرد، مکلف به اعلام این موارد هستند. اما در صورتی که زایمان‌ها، خانگی باشد، ممکن است برای کودکان متولدشده مشکلاتی ایجاد شود که متاسفانه قوانین و یا مجازات یا جریمه ای در کشور ما برای این خانواده ها در نظر گرفته نشده که از ترس ارتکاب جرم حتما به اخذ مدارک شناسایی برای کودکان بپردازند.

در خصوص کودکانی که دارای هویتی معلوم نیستند و به همین دلیل شناسنامه اخذ نکرده‌اند،هم  مواردی را میتوان بیان کرد: این کودکان، درمواردی متولدشده از ازدواج‌های موقت یا روابط نامشروع هستند و به همین دلیل والدین و اغلب مادران آنها به دلیل بعضی مشکلات، کودک را رها می‌کنند. هرچند قانونگذار تولد کودک در ازدواج موقت را جزو عوامل الزام‌آور برای ثبت ازدواج قرار داده اما برای برخی زنان امکان پیگیری حقوقی این مسأله وجود ندارد و خود و فرزندان‌شان با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند. این کودکان به مراکز نگهداری یا بهزیستی سپرده یا به خانواده‌های دیگر واگذار می‌شوند که در نتیجه ‌هویتی ندارند.خرید و فروش هویتی که فردی کودک خود را از دوران طفولیت به نام فردی دیگر مطرح می‌کند و به همین دلیل کودک به نام فردی دیگر، ثبت هویت و دارای هویت مجازی می‌شود.

این هویت، برخلاف موارد مندرج در کنوانسیون، هویت ساختگی است،

مشکل دیگر کودکانی را که دارای هویت معلومی نیستند، شناسنامه و اینکه باید به اسم کدام پدر یا مادر باشند با توجه به قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست، این پرسش مطرح می‌شود که در شناسنامه این کودکان، نام و مشخصات چه کسی به عنوان سرپرست باید درج شود؟ تشریح این وضعیت‌ها: یک دسته از این کودکان در مراکز بهزیستی نگهداری می‌شوند که برای ورود به مدرسه و مراکز درمانی نیاز به شناسنامه دارند. به طورمعمول در شناسنامه این دسته کودکان، نام پدر و مادری مجعول که حضور واقعی ندارند، درج می‌شود.در برخی مواقع کودکی که نامش به عنوان فرزند در شناسنامه پدر یا مادرخوانده درج شده است، بعدها به عنوان فرزند واقعی مطالبه ارثیه می‌کند که این موضوع برخلاف اصول فقهی است که این خود بحث وسیعی را به دنبال دارد از جمله سرخوردگی کودکان.

در سال هایگذشته،بسیاری ازاتباع بیگانه به صورت غیرمجاز به ایران وارد شدند وبرخی از آنان با زنان ایرانی ازدواج های غیرقانونی داشته، صاحب فرزندانی شده اند. بازگشت تعدادی از این اتباع بیگانه به کشورهای خود، همسران ایرانی این افراد درایران راباکودکان بی سرپرست و فاقد شناسنامه و هرگونه اوراق هویتی روبه رو ساخته است که در اصطلاح از آن با عنوان «کودکان بی هویت» نام برده می شود.

زنانی که اغلب آنها از اقشار محروم جامعه هستند و به خاطر محرومیت و پاره‌ای از ناهنجاری‌ها صرفاً به‌صورت شرعی و حتی بدون اینکه ازدواج خود را ثبت و قانونی کنند صرفاً با مردان غیر ایرانی و اغلب افغان، ازدواج‌کرده‌اند و حاصل این‌گونه ازدواج‌ها بعضاً چند کودک بی‌هویت است که به خاطر عدم برخورداری از حقوق اجتماعی هویتی زیرزمینی و پنهان پیداکرده‌اند و جبراً وارد چرخه‌ای از مشکلات و مسائل اجتماعی می‌شوند.»این کودکان به خاطر خلاء هویتی و عدم برخورداری از حقوق اجتماعی و با توجه به محرومیت از تحصیل، خیلی زود تبدیل به کودکان کار می‌شوند و بسیار در معرض آسیب‌های اجتماعی هستند، .آسیب‌های بالقوه و البته سیار اجتماعی هستند.

کودکانی که از مادر ایرانی و پدر خارجی متولد می‌شوند نه تنها شناسنامه که هیچ کارت هویتی هم ندارند و از تمام حقوق اجتماعی محروم هستند.

لازم به ذکر است براساس بند ۲ ماده ۹۷۶ قانون مدنی ایران کسی که پدرش ایرانی است، ایرانی می‌ماند.( در هر کجا از کره خاکی که به دنیا بیاید) به عبارتی دیگر  حقوق بین الملل خصوصی ایران اعطای تابعیت از طریق سیستم خون را بواسطه مادر نمی پذیرد.

با دقت در مفاد بندهای ماده 976 قانون مدنی این سوال مطرح می شود که چگونه می توان پذیرفت که قانون گذار در بند 3 کودکانی که پدر و مادر نامعلوم دارند (مانند نوزادان سرراهی ) را ایرانی بر شمرده و در بند 4 کودکانی را که از پدر ایرانی و مادر خارجی (به شرط تولد یکی از آنها در ایران ) تبعه ایران می داند اما کودکی را که از مادر ایرانی که در ایران متولد شده است را ایرانی نمی داند؟

چنین امری کاملا غیر منطقی به نظر می رسد. بنا به قیاس اولویت و تنقیح مناط از بند 4 ماده 976

لحاظ ماده 15 اعلامیه جهانی حقوق بشر می توان از ابتدای تولد به اعطای تابعیت ایرانی به کودکان متولد شده از پدر خارجی و مادر ایرانی در ایران همت گماشت بدون اینکه نیازی به تغییر اساسی در حقوق بین الملل خصوصی ایران درخصوص اعطای تابعیت وجود داشته باشد

مادرانی که تن به ازدواج با اتباع بیگانه می‌دهند از داشتن یارانه، بیمه و هر گونه حق و حقوقی بازمانده و دست‌شان کوتاه است و کودکانی همچون سرنوشت خویش به دنیا می‌آورند تا این سیکل معیوب بر مدار تکرار در استان‌های مرزی کشور باقی بماند.

کودکان بی‌هویت، مخاطره‌ای امنیتی است که زیرپوست شهر رشد می‌کند ما نباید از مسائل امنیتی آسیب‌های اجتماعی چون حاشیه‌نشینی و اعتیاد و کودکان کار غافل شویم. یادمان باشد کودکان کار پشت هر چراغ‌قرمز و از پس هر التماسی یک‌بار “من فردی” شان شکسته می‌شود و آن‌قدر این اتفاق تکرار می‌شود که روزی برای برخی از آنها ایدئولوژی جرم یا جرم نهادی شده شکل بگیرد و در پی آن باشند با به هم ریختن امنیت اجتماعی از جامعه انتقام بگیرند و این اتفاق بسیار خطرناکی است و ازقضا کاملاً ضد امنیتی است.اقامت رایگان می‌تواند از شدت آسیب‌های اجتماعی بکاهد و آسیب‌های این افراد را کنترل کند.کودکان چه به دلیل مهاجرت و چه به دلیل نداشتن پدر ایرانی یا اعتیاد خانواده یا بزه کاری والدین از داشتن هویت مستقلی محروم هستند و بالقوه آمادگی هنجارشکنی را دارند.این کودکان که نسل اینده جامعه هستند قربانیان هستند.

بر اساس مفاد بند ۳ ماده ۲۴ میثاق حقوق مدنی و سیاسی حق‏ تحصیل تابعیت برای هر کود  پیش‏بینی شده‏ است و نظر کمیسیون حقوق بشر که به کشورهای عضو این میثاق توصیه‏ می‏نماید به کودکانی که در داخل خاک این‏ کشورها متولد می‏شوند حداکثر تسهیلات را در خصوص تحصیل تابعیت اعطا نمایند، تسهیل در اعطای تابعیت از تعهدات دولتهای عضو میثاق است.

علاوه بر آن طبق ماده ۷ کنوانسیون‏ حقوق کودک:

۱-تولد کودک بلافاصله پس از به دنیا آمدن‏ ثبت می‏شود و از حقوقی مانند حق داشتن نام، کسب تابعیت  و در صورت امکان،شناسایی‏ والدین و قرار گرفتن تحت سرپرستی آن‏ها برخوردار می‏باشد.

در حال حاضر 136 هزار کودک خارج از مدرسه وجود دارد که بخشی از این کودکان زیرپوشش هیچ‌یک از نهادهای حمایتی چون کمیته امداد و بهزیستی نیستند د.»

حقوق کودک در اجتماع که طبق قانون اساسی تحقق آنها برعهدۀ دولت گذارده شده است عبارتند از: [20] 1- تعلیم وتربیت وآموزش علوم مختلف ، آداب وسنن ، تمدن وفرهنگ ، پرورش کودک نسبت به هویت ملی و تاریخ تمدن اجدادی و نیزارزش های اجتماعی(اصل سوم) که این ا مورازعهدۀ خانوادۀ کودک به تنهایی خارج است و دولت باید درانجام این امورمهم ، اقدامات مثبت و مشارکت کافی انجام دهد . عدم توزیع عادلانه ثروت و برنامه ریزی صحیح اقتصادی و فقر ناشی از آن در جامعه، ازدست دادن سرپرست خانواده واینکه کودکان مجبور می شوند به خاطر امرار معاش خود و خانواده اشان روانه بازارکار شوند و متاسفانه ممکن است دراین بازارهای کاردچاربی عدالتی و انواع سوء استفاده های جسمی، جنسی و اقتصادی قرار گیرند ، از موانع اساسی تحقق حقوق کودکان در سراسر جهان و در ایران می باشند.

بنابراین دولت موظف است که ازکودکان درمقابل بهره کشی واستثمار اقتصادی واجتماعی درمحیط های کار، کارخانه ها و غیره حمایت نماید تا کودکان قبل ازرسیدن به حداقل سن کار به کارگماشته نشوند و یا به کارهای خطرناکی که رشد جسمی ، فکری و اخلاقی وسلامت وتربیت کودک را به خطر می اندازد ، مبادرت نکنند. [21] دولت ها موظفند که امکان کاریابی متناسب با کودک را فراهم آورند . همچنین درکنوانسیون بین المللی حمایت ازحقوق کودک مصوب 1989 مجمع عمومی سازمان ملل متحد حقوق ذیل برای کودکان تصریح شده است :

حق حیات کودک ( مادۀ 6 ) ، حق بهره مندی ازکانون خانواده ( مواد 2 و 30 ) ، حق داشتن هویت ملی وحقوق اجتماعی ( مواد 7 و8 ) ، حق آموزش وپرورش ( ماده 28 ) ، حق بهداشت ( ماده 24) ، حق بیمه و تامین اجتماعی ( ماده 26 ) و حق کار( ماده 32) .

پنهان ترین جلوه کودک ستیزی مردسالارانه در ایران، سیاست تشویق زنان به باروری و افزایش جمعیت است. این سیاست نه تنها پیامد منفی در موقعیت زنان را دربر دارد بلکه با بی توجهی به استانداردهای مادی و معنوی از جمله تغذیه مکفی، بهداشت، مسکن مناسب و شرایط آموزش و تحصیلی کودکان، فرصت رشد در خور آنان را سلب کرده و کودکان را در معرض فقر، بیسوادی، عدم سلامت و کجروی اجتماعی قرار می دهد.

هرچند که ماده ۲ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب ۱۳۸۱ در ایران هرگونه تربیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب صدمه جسمی، روحی یا اخلاقی به آنان شود و سلامت جسم و روانشان را به مخاطره اندازد، ممنوع کرده است اما سهل انگاری در مراقبت از کودکان، تحقیر و خشونت روانی آنان با مجازات قانونی روبرو نیست.

یادمان باشد با این سرخوردگی که در کودکی برای این کودکان بی هویت به وجود آمده ممکن است در بزرگسالی به بزهکارانی حرفه‌ای در جامعه تبدیل شوند یا به شغل‌های کاذبی نظیر فال‌فروشی، گل‌فروشی و دست‌فروش‌های کنار خیابانی و… روی بیاورند و آینده تاریکی داشته باشند، حتی ممکن است در کنار این شغل‌های کاذب، خطرناک‌ترین بزه‌ها را انجام دهند، زیرا از هویت برخوردار نیستند و زندگی متفاوتی از سایر افراد تجربه می‌کنند.

ازجمله راهکار‌هایی که می‌توان در بهبود وضع کودکان بی‌هویت انجام داد، فرهنگ‌سازی و انجام کارهای فرهنگی توسط نهادهای اجتماعی و دولتی است.   همچنین نهاد‌ها باید کمی دلسوزانه‌تر با این موضوع برخورد کنندو پیگیری‌های لازم را انجام دهند تا شاهد اثربخشی فعالیت‌ها باشیم.

درپایان این جلسه حاضرین به بحث وگفتگوپیرامون موضوع افزایش آمارکودکان خارج ازنکاح وآسیب هاى اجتماعى آن به بحث وگفتگوپرداختند.

این جلسه درساعت 19:00  پایان یافت.

 

گزارش جلسه  ماهانه نمایندگی سوئیس در۱۳ مائ ۲۰۱۸

رسول پور آزاد

در ساعت 1400 بر اساس فراخوان صادره جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس در تاریخ 13 مای در دفتر نمایندگی در زوریخ برگزار شد.

 

در ابتدا اقای هادی زارع  منشی جلسه  با عرض سلام و خیر مقدم جلسه را با خواندن ماده ۵ و ۶ از اعلامیه جهانی حقوق بشراغاز کردند مادهٔ ۵ هیچ‌ کس نمی‌بایست مورد شکنجه یا بی‌رحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد. مادهٔ ۶ هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود. در ادامه آقای هادی زارع  از اولین سخنران جلسه آقای جعفر فرد کریمی دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد نگاه اجمالی به وضعیت حقوق بشر ایران درفروردین ماه ۹۶ آغاز کنند. خلاصه آنچه در فروردین ۹۷ گذشت:اخبار نقض حقوق بشر در فروردین ماه ۹۷ با نزدیک به ۱۰ مورد اعدام، آزار های متعدد کودکان، محکومیت ها، احضار ها و بازداشت های گسترده، نقض گسترده حقوق زندانیان، نقض پایدار آزادی بیان، تجمعات کارگری و اصناف بخصوص در زمینه معوقات مزدی، کم آبی و خشکسالی جدی در مناطق مختلف و موارد دیگری که در استان‌های مختلف رخ داد همراه بود. این گزارش بر مبنای اطلاعاتی گردآوری شده که صحت آنها به احراز رسیده است.

 

اعدام

ایران همچنان در بین پنج کشور اول دنیاست که بیشترین احکام اعدام در آن اجرا می شود و علیرغم تمام تلاش ها و فشارها هیچ آمار دقیقی از تعداد اعدام های انجام شده وجود ندارد. فروردین ماه با نزدیک به ۱۰ مورد اعدام همچنان نشان از تداوم نقض حقوق بشر در ایران دارد. از مهمترین اعدام های صورت گرفته در این ماه می توان از اعدام بهمن ورمزیار در زندان‌همدان یاد کرد که در رسانه های اجتماعی بازتاب گسترده ای داشت. همچنین از مهمترین موارد نقض حقوق بشر در این ماه میتوان به تغییر حکم محمد ثلاث به سه بار اعدام و حبس و تائید حکم اعدام رامین حسین پناهی در دیوان عالی کشور اشاره کرد .از دیگر مهمترین موارد در این زمینه میتوان از صدور حکم اعدام برای یک متهم ۱۶ ساله بر اساس  مراسم قسامه نام برد. قسامه یکی از ضعیف‌ترین راه‌های اثبات قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) در قوانین جمهوری اسلامی ایران قابل اجرا است و بازگو کننده نقض فاحش حقوق بشر است.

ازادی اندیشه و بیان

از مهمترین اخبار میتوان به بازداشت محمدرضا جلایی پور، بازداشت رئیس اداره فرهنگ و ارشاد مشهد، بازداشت کوتاه مدت رضا شهابی، بازداشت شهروند بلوچ به نام “نصیر جت” که از اخاذی ماموران نیروی فیلم برداری کرده بود، محکومیت رضا ملک، محکومیت دانشجویان منتقد امام جمعه شیراز، تایید حکم ۸ سال و نیم زندان افشین حسین پناهی در دادگاه تجدید نظر استان کردستان و بازداشت احمد امین پناه داماد و فامیل رامین حسین پناهی، احضار گسترده شهروندان در کردستان، ایلام، آذربایجان غربی و کرمانشاه توسط پلیس فتا، احضار مدیرمسئول‌ تابناک‌ کردستان‌ به‌ دادسرا و مجرم شناخته شدن خبرگزاری ایلنا اشاره کرد. لازم به ذکر است سه تن در شهرستان مریوان در رابطه با برپایی مراسم نوروز بازداشت شدند و دست‌کم پنج تن هم بعد از بازجویی آزاد شدند. در شهرهای سنندج، سلماس و کارزان نیز چهار تن در همین رابطه بازداشت شده‌اند

اقلیت های مذهبی و همچون گذشته مورد تبعیض، محرومیت و فشارهای مختلفی قرار داشتند که در این میان اعتراضات اعراب خوزستان از مهمترین موارد به شمار می رود. از مهترین اخبار در زمینه حقوق اقلیت های مذهبی میتوان به بازداشت  مهدی قمری، بازداشت یک شهروند مندائی در سوسنگرد، دستگیری و تداوم بازداشت نوکیش مسیحی عزیز مجیدزاده، یک شهروند بهایی در شیراز،  پلمب محل کسب یک شهروند بهایی در مینوشهر اشاره کرد. گفتنی است سارقان متهم به قتل یک یهودی ایرانی به دلیل تبعیض مذهبی در قانون با تخفیف در حکم روبرو شدند.

حقوق کودک

از مهمترین موارد نقض حقوق کودکان میتوان به قتل دختر بچه ۷ ساله در مشهد، یک نوزاد ۱۱ ماهه در خوزستان و یک کودک ۷ ماهه در اسفراین توسط پدر خود اشاره کرد. همچنین یک مورد تنبه بدنی دانش آموزان در بندرعباس رخ داد.

کارگران و اصناف

از مهمترین اخبار کارگری میتوان به احضار و بازداشت گسترده کارگران نیشکر هفت تپه  اشاره کرد.

از سوی دیگر ۴ تن از نمایندگان کارگران شرکت «ایران پوپلین» رشت به خاطر اعتراض به ۳ ماه عدم پرداخت حقوق خود اخراج شدند

بهداشت و محیط زیست

توفان شن در سیستان و بلوچستان ۷۸ نفر را روانه بیمارستان کرد. در ریگان نیز ریزگردها ۱۲ نفر را راهی مراکز بهداشتی – درمانی کرد. همچنین ۵۰۵ نفر به علت نشت فاضلاب در شبکه آبرسانی سپیدان مسموم شدند. متخلفین محیط زیستی در دو مورد اقدام به ضرب و شتم و مجروح کردن محیط بانان در منطقه حفاظت شده ارسباران و منطقه حفاظت شده سفیدکوه خرم آبادکردند.لازم به ذکر است ۳۰۸ متخلف محیط زیست در جریان طرح نوروزی یگان محیط زیست دستگیر و به محاکم قضایی تحویل داده شدند .

خشونت نظامی و قضایی و امنیت شهروندان

در مواردی دیگر در اثر تیراندازی مستقیم ماموران نیروی انتظامی شاخه مرصاد کهنوج در منطقه ناصرآباد کرمان یک شهروند اهل ایرانشهر با اصابت گلوله به سر کشته شد؛ و  در جریان تیراندازی ماموران پاسگاه دلگان به یک خودرو ۴ نفر از جمله یک کودک سه ساله کشته شدند. همچنین در پی تیراندازی ماموران نیروی انتظامی سراوان به سمت یک خودرو حامل مهاجران افغانستانی، دستکم ۴ شهروند افغانستانی کشته و ۱۵ نفر دیگر نیز زخمی شدند.

لازم به ذکر است در این ماه دست کم ۱ کولبر کشته و ۴ کولبر زخمی شدند.

از مهترین خبرها که در این ماه بازتاب بسیار گسترده ای در کشور داشت میتوان از اعدام بهمن ورمزیار در زندان‌همدان و ضرب و شتم یک دختر جوان توسط گشت ارشاد نیروهای انتظامی یاد کرد.

 

آقای هادی زارع  با تشکر ازآقای جعفر فرد کریمی از سخنران بعدی آقای حمید ابراهیمی تقاضا کردن که سخنرانی خود را با موضوع ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آغاز کنند. در ابتدا آقای حمید ابراهیمی گفتند با اجازه دوستان مطالبی رو در مورد ماده ۱۹ از اعلامیه جهانی حقوق بشر ومیزان همخوانی قوانین حاکم در ایران با ان را یاداور میشوم.

ماده نوزدهم از اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط یک سازمان حقوق بشری بریتانیایی درسال ۱۹۸۷ تدوین شده است که تمرکز ان بروی دفاع وترویج آزادی بیان وازادی اطلاعات درسطح جهانی است.واعلام میدارد هرکسی حق ازادی عقیده وبیان را دارا بوده واین حق شامل ازادی برای داشتن عقاید بدون دخالت ومزاحمت وجستجو ،دریافت وپخش اطلاعات وعقاید از طریق رسانه ها بدون محدودیت مرزی وجعرافیایی میشود.ازادی بیان وعقیده بعنوان یک معیار شاخص سنجش میزان دموکراسی در جوامع مورد استفاده قرار میگیرد.تدوین مفاد قوانین حقوق بشر بمنظور تضمین صلح وسعادت تمامی افراد در سطح بین المللی و جلوگیری از جنگ وکشتار وخشونت صورت گرفته است.

در میحطی که امکان صحبت وتبادل نظر وانتقاد وجود نداشته باشد وعقاید ونظرات مخالف ومنتقد بطور میوسته وسیستماتیک سرکوب ومجازات شوند استبداد واختناق فراگیر ونهادینه میشود ودر چنین شرایطی پیوند حاکمیت با مردم گسسته شده وجو دشمنی و خشم ونفرت بین حاکمیت وبخش معترض جانعه شکل میگیرد.درچنین شرایطی توده ناراضی ومعترض جامعه که از رساندن صدای خویش واحقاق حق خود به روش صلح امیز ناامید است به سمت مبارزه منفی وخشونت پیش میرود که سرانجام ان قیام افسار گسیخته ایست که به وخیم تر شدن اوضاع جامعه وجنگ داخلی می انجامد.چنین تراژدی هایی بارها وبارها در کشورهای استبدادزده بویژه در مشرق زمین درحال بازتولید وتکرار بوده است.درحالیکه اگر فرصت تبادل نظر داده میشد چه بسا مشکلات کوچک درابتدا حل میشد وتبدیل به مشکلبزرگ ولاینحل نمیگردید.درجامعه ای که قلم ورسانه ازانتقاد واصلاح جامعه بازداشته شودبناچار اسلحه به میدان می ایدونتیجه ان کشتار وویرانی واوارگی وتیره روزی ملت هاست.بنابراین در هرجامعه ای باید فرصت شنیده شدن نظرات وایده های متنوع ومخالف داده شود تابتوان بطور تدریجی وارام اصلاحات لازم رادر قوانین جاری اعمال نمود.وجودازادی بیان درجامعه فرصت امکان حل مشکل وتدوین راهکاربرای پرهیز ازتنش ونفرت وخشونت رافراهم می اورد.وجود حکمیت مذهبی درایران پیگیری و تحقق ازادی بیان وعقیده راپیچیده تر میسازد.باتوجه به اینکه بطورکلی درمذاهب قوانین وتعالیم موجود بصورت قوانین الهی تصور میشوند وبعنوان دستوراتی همیشگی وبدون تغییر ومقدس لحاظ میگردند واصلاح آنها بوسیله بشر غیرممکن تلقی میگردد. دلیل کنارگذاشتن ادیان درعرصه سیاست گذاری ووضع قوانین درجوامع پیشرفته بخاطر همین ناکارامدی وتطبیق ناپذیری احکام ودستورات دینی بانیاز وز ومنعطف نبودن آن است. چون در جامعه افراد با باورهای گوناگون زندگی میکنند واگر مبنای تصمیم گیری و قانونگذاری در جامعه یک دین خاص باشد تضمین سعادت  رضایت آحاد جامعه میسر نمیشودو حاکمیت قشری و عقیدتی مجبور به اعمال استبداد وتحمیل نظرخود به جامعه میگردد.زیرا در هر دینی بطورکلی ضرورتی برای احقاق حقوق پیروان ادیان دیگر لحاظ نشده است وحتی بر کشتار وآزار افراد با عقاید وگرایش های مختلف ومتفاوت امر شده است. در جامعه با حاکمیت مذهبی درایران حاکمیت مقدس تلقی میگرددورهبر درآن جانشین خدا محسوب شده وهرگونه مخالفت ویا انتقاد از آن درحکم مخالفت با امر خداوند تلقی میگردد. در دیدگاه تعالیم ودستورات دینی که در هزاران سال پیش وبه تناسب عرف و فرهنگ ان زمان وضع گردیده است جایی برا ی  پیگیری مطالبات حقوق بشری لحاظ نشده است چون در دیدگاه دینی خداوند تنها مورد توجه بوده و حقوق وآزادی اشخاص و در کل زندگی دنیوی از اهمیت برخوردار نبوده است. ضمن اینکه مذهب وباور وعقیده بعنوان امری شخصی وخصوصی جزو حقوق بشر تلقی میگردد اما حاکمیت مذهبی وتحمیل عقاید بازور وخشونت برافراد ویا اعمال قوانین قضایی ومجازات برمبنای دین تخطی ونقض مفادحقوق بشر به شمار می آید.وپنین رویه ای درنهایت به بدنام شدن ومنفور شدن ان دین می انجامد. بنابراین وجود حاکمیت مذهبی در ایران مانند سدی در برابر آزادی بیان وعقیده وبیان اظهار نظر انتقادی یا مخالف عمل میکند.چون افراد معترض به سادگی توسط احکام سختگیرانه برگرفته از شریعت بعنوان ضداسلام تلقی میشوند ومجازات میشوند. در ایران حاکمیت دینی بعنوان تنها مرجع تصمیم گیرنده و  فراقانونی عمل مینماید وهیچ نیروی دیگری در مقابل خود نمیبیند.برا ی مثال در عربستان وجود نظام پادشاهی توانسته تندروی جناح دینی را مهار کرده وجامعه را به سمت پیشرفت ودموکراسی هدایت نماید .اما در ایران قدرت مذهبی بلامنازع بوده وجنبش مدنی قدرتمندی نیز در مقابل آن قرار ندارد. در شرایطی که حتی استبدادهای سنتی وافراطی مانند کره شمالی وعربستان همراهی وتعامل با جامعه بین المللی ورعایت حقوق بشر را برگزیده اندسرسختی افراطی جناح حاکم‌مذهبی وایستادگی دربرابر هرگونه تغییرو اصلاح در رویه وقوانین عاقبت خوشی را برای کشور وهمینطور جناح دینی جامعه رقم نخواهد زد.تغییر و تحول واصلاح لازمه قوانینی است که برای بشر و جامعه در نظر گرفته شده است چون جامعه همیشه در حا تغییر است ونمی توان قوانین مربوط به هزاران سال پیش رادر دنیای امروز بکار گرفت وچیزی که در برابر اصلاح وتغییر مقاومت کند بناچار ازبین خواهد رفت.

به امید روزیکه مذهب به کارکرد اصلی خود یعنی ترویج روحیه اخلاق ومعرفت در جامعه بازگردد وما در عرصه سیاسی شاهد حاکمیت قانون بر مبنای حقوق بشر باشیم که تمامی افراد در برابر ان یکسان باشند وهر فردی بعنوان یک انسان ازحقوق فردی خود برخوردار گردد.

آقای هادی زارع  با تشکر ازآقای حمید ابراهیمی از سخنران بعدی آقای نادر زندی تقاضا کردن که سخنرانی خود را با موضوع آزادی مطبوعات در ایران  آغاز کنند. در ابتدا آقای نادر زندی گفتند امروزه رسانه ها از مهم ترین و اصلی ترین وسایل ارتباط جمعی هستند و به خاطر وجود حجم بالای اطلاعات و اخبار روزانه در سطح جهان باعث شده است که در زندگی ما از جایگاه ویژه ای برخوردار باشند.در این میان مطبوعات, از گذشته تا به امروز در جهت دهی به سیاست ها و افکار مردم نقش بسزایی داشته است و باعث بالا بردن حساسیت مردم نسبت به واقعیت های اجتماعی و سیاسی شده است.از این روی مجمع عمومی سازمان ملل متحد در بیست دسامبر 1993 میلادی در 48 اجلاس خود روز سوم ماه می هر سال را به یاد سالروز انتشار اعلامیه ویندهوک درباره ارتقای وضعیت نشریه های مستقل و فراگیر آفریقایی را به عنوان روز جهانی آزادی مطبوعات اعلام کرد.اما قبل از اینکه به وضعیت مطبوعات در ایران بپردازیم ,چند تعریف از مطبوعات را با هم مرور میکنیم.در تعریف عام,مطبوعات بیشتر به روزنامه ها و مجله هایی اطلاق میشود که اخبار روز و جدید در آن به چاپ میرسد ولی در تعریف کلی تر مطبوعات چارچوبی است که در آن افکار و عقاید گوناگون جامعه با هم تلاقی پیدا میکند و حاصل این برخورد ها ,بوجود آمدن اندیشه ها و فکر های نوینی است  که از یک سوی راه حل های جدیدی را برای حل مسایل کشور پدید می آورد و از سوی دیگر باعث ایجاد جامعه ای پویا و همچنین ایجاد انگیزه مشارکت به شهروندان در امور جامعه را می دهد و بر عکس آن مستقل نبودن و آزاد نبودن مطبوعات ,جامعه را از حرکت باز می دارد و فقر فکری و معنوی را در جامعه افزایش میدهد و در چنین جامعه ای ایجاد اصلاحات و یا تغییرات بنیادی یرای بهتر شدن و پیشرفت آن جامعه توقعی نابجا است. متاسفانه مطبوعات در ایران از شرایط خوبی برخوردار نیستند و ایران همچنان جزو پنج زندان بزرگ دنیا برای روزنامه نگاران شناخته شده است و از نظر سانسور و اعمال محدودیت ها برای روزنامه نگاران مقام هفتم را در جهان داراست.در ایران روزنامه نگاران و دیگر فعالین رسانه ای با محدودیت ها و فشار های زیادی روبه رو هستند ونمیتوانند خارج از چارچوب تعیین شده حکومتی فعالیت کنند و نمیتوانند آزادانه افکار و اندیشه های خود را به اطلاع عموم مردم برسانند.از طرف دیگر بر اساس قوانین ایران ,تاسیس رادیو و تلویزیون خصوصی  ممنوع است  و تمام رسانه ها باید دولتی یا وابسته به یک نهاد نظامی باشند.

اینجا

 

باید اشاره کنم که حکومت ایران به صورت خود سرانه تعداد زیادی از روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان را با اتهام هایی چون اقدام علیه امنیت ملی و یا حتی فساد اخلاقی بازداشت و زندانی کرده است و به دلیل شرایط بسیار نامناسب زندان ها و محروم بودن زندانیان از حق درمان ,بسیاری از زندانیان عقیدتی و از این میان زوزنامه نگاران برای ابتدایی ترین خواست های خود مجبور به اعتصاب غذا میشوند.از سوی دیگر روزنامه نگارانی که موفق به ترک ایران شده اند نیز از این فشار های حکومت ایران  در امان نبوده و حکومت ایران با تهدید خانواده آنها مانع از ادامه فعالیت انها در خارج از کشور میشونند. بر طبق آمار در سال گذشته 96 نفر از فعالین رسانه ای در ایران بازداشت شدند و در سال جدید نیز این فشار ها و محدودیت ها ادامه داشته به طوری که در هفته های گذشته مسئولین چندین نشریه و خبرگزاری اعلام جرم شده است مثل ایلنا ,24 آنلاین و نشریه زیر و بم ,همچنین آقای عیسی سحر خیز یکی از شناخته شده ترین و با سابقه ترین روزنامه نگاران کشور و از بنیان گذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات نیز بار ها طعم زندان را کشیده و حبس در زندان های مختلفی از اوین تا رجایی شهر را تجربه کرده است.در اینجا میخواهم در مورد فضای مجازی هم صحبت کنم.همانطور که مستحضر هستید با وجود مطبوعات غیرآزاد و مستقل در ایران ,فضای مجازی راهی است که مخاطب راحتر میتواند به اطلاعات دسترسی پیدا کند و از طرفی دیگر طرز فکر خود را بیان کند ولی متاسفانه این فضا نیز توسط حکومت ایران محدود شده است و حکومت ایران با فیلتر کردن انها مانع از گردش آزاد اطلاعات  شده است و همینطور که اطلاع دارید تلگرام نیزدر چند روز گذشته  به سرنوشت توییتر,یوتیوب و فیس بوک  دچار خواهد شد.امیدوارم روزی برسد که نه روزنامه نگاری و وبلاگ نویسی به خاطر طرز فکر و عقیده به زندان بیفتد و نه شهروندی برای رسیدن به اطلاعات و اخبار مجبور به استفاده از فیلترشکن های مختلف گردد و همه مطبوعات و رسانه ها آزاد و مستقل منعکس کننده واقعیات جامعه باشند.

آقای هادی زارع  با تشکر ازآقای نادر زندی از سخنران بعدی آقای احمد کاظمی زاده تقاضا کردن که سخنرانی خود را با موضوع  روز جهانی کارگر آغاز کنند. در ابتدا آقای  احمد کاظمی زاده گفتند روز جهانی کارگر یادمان شورش کارگران آمریکایی در اول ماه مه سال ۱۸۸۶

میلادی در شهر شیکاگو میباشد که هر سال بسیاری از کشورهای جهان این روز را جشن میگیرند . یکم ماه مه مصادف با یازدهم اردیبهشت ماه به عنوان روز جهانی کارگر ، فرصتی دوباره برای توجه به وضعیت جامعه کارگری کشور و معضلات پرشمار آنان به خصوص در بحث حقوق و دستمزد ، مشکلات صنفی ، معوقات مزدی ، امنیت محیط کار و همچنین حق تشکیل اتحادیه های کارگری است .طی بررسی گزارشهای کارگری منتشر شده در دوازده ماه اخیر ، مرگ دست کم ۸۱۳ کارگر در این مدت در پی حوادث کار ناشی از فقدان ایمنی محیط یا شرایط کار توسط رسانه ها یا سازمانهای فعال در این حوزه مخابره شده است .علاوه بر ۸۱۳ حادثه منجر به فوت ، تعداد ۱۴۸۶ مورد مصدومیت ناشی از حوادث کار نیز به همین ترتیب توسط رسانه ها مخابره و اطلاع رسانی شده است .علی رغم قابل توجه بودن آمارهای فوق باید اشاره کرد به دلیل عدم شفافیت نهادهای متولی و مسئولین ، در امر اطلاع رسانی عمده موارد مرتبط با حوادث کار به رسانه ها راه پیدا نمیکند . بر اساس آمار رسمی منتشر شده در حوادث ناشی از کار ۴۰ درصد موارد در ارتباط با محلهای کار ناایمن بوده و روزانه بالغ بر یکصد نفر دچار معلولیت میشوند . ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه یکصدو دوم را به خود اختصاص داده که رتبه بسیار پایینی است . همچنین بر اساس آمارهای گردآوری شده توسط مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ، دست کم هشتاد و یکهزارو پانصدو سی کارگر (۸۱۵۳۰ ) بیش از سه هزارو دویست و هشتادو شش ماه (۳۲۸۶)  معوقات مزدی طلب دارند .در حالی که برآوردها از سطح بالایی از اعتراضات در جامعه کارگری حکایت میکند با این حال در یک سال گذشته ، در مجموع گزارش خبری از صرفٱ تعداد ۴۹۵ تجمع کارگری به دست رسانه ها یا نهادهای مدنی رسید . از مهمترین رویدادهای کارگری در ایران در بازه زمانی یکسال گذشته ، میتوان به اعتراضات کارگران هپکو و آذرآب در اراک ، ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی تبریز ، کارگران صنایع نفت و گاز نواحی جنوبی کشور و کارگران نیشکر هفت تپه اشاره کرد . طی ۱۲ ماه گذشته شهرهای ایران شاهد اشکال گوناگون حرکتهای اعتراضی از سوی کارگران ایران بوده است . طیف وسیعی از کارگران به دلیل عدم دریافت حقوق ماهیانه و عدم توجه به مطالبات بیمه ای شان به خیابانها رفته و برخی از این کارگران به علت عدم پرداخت گاه تا ۲۳ ماه از حقوقشان دست به اعتصاب و اعتراض زده اند . سرکوب و کارشکنی و عدم به رسمیت شناختن حقوق سندیکاها و تشکلهای مستقل کارگری ، زندانی کردن و صدور احکام حبس برای چندین فعال کارگری ، همچنین ممانعت از حق اعتراض و شکایت کارگران به نهادها و سازمانهای بین المللی از جمله دلایل پراکندگی و نابسامانی برخی تجمعات و اعتراضات کارگری بود .تشکل کارگری در ایران به معنای متعارف جهانی آن وجود ندارد و تشکلهای مستقل همانند سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی ، سندیکای نیشکر هفت تپه ، سندیکای کارگران خباز و اتحادیه آزاد کارگران در مظان اتهامات امنیتی و سیاسی قرار دارند.  کارگران زیادی با طرح اتهاماتی همچون برگزاری تجمع مسالمت آمیز در روز جهانی کارگر ، اعتراض به دستمزدهای پایین ، امضای بیانیه در حمایت از اتحادیه های کارگری ، انتشار عکس تظاهرات کارگری در اینترنت یا دریافت دعوتنامه برای شرکت در نشستهای جهانی اتحادیه های کارگری احضار، بازداشت و یا محکوم شده اند.  طی دوازده ماه گذشته دست کم ۸۱ کارگر و فعال کارگری بازداشت شده اند. از جمله مهمترین این بازداشتها میتوان به بازداشت ۳۴ کارگر مجتمع هفت تپه و بازداشت دست کم ۱۰ نفر از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز با هجوم شبانه مأمورین امنیتی به منازلشان اشاره کرد .

کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران بارها در اعتراض به عقب افتادن حقوق و مزایا در اهواز تجمع و تظاهرات کردند .حداقل دستمزد سال ۱۳۹۶ برای کارگران در ایران ۹۳۰ هزار تومان اعلام شده بود ، این در حالی است که طبق آمارهای رسمی حداقل درآمد کارگران برای گریز از خط فقر باید بیش از دو میلیون و پانصد هزار تومان باشد ، بدین سبب فاصله عمیقی بین سبد معیشت و حداقل دستمزد کارگران وجود دارد .ممنوعیت کار کودکان و فراهم آوردن امکان تحصیل رایگان برای آنان ، برقراری بالاترین سطح استانداردهای ایمنی در محیطهای کارگری ، رفع قوانین تبعیض آمیز برای زنان و کارگران مهاجر از دیگر معضلات جامعه کارگران است . با وجود اینکه کارگران زن ایرانی ارزانترین نیروی کار کشور محسوب میشوند ، وضعیت اشتغال زنان بدتر از مردان است و در عین حال از حمایتهای قانونی ، حقوق و مزایای کمتری برخوردار هستند . وضعیت زنان در کارگاههای کوچک به مراتب بدتر است . نیمی از کارگران در کوره پزخانه هارا زنان تشکیل میدهند که در شرایط طاقت فرسا کار میکنند .  روز کارگر در حالی در ایران از راه رسید که کماکان خصوصی سازی کارخانه ها و شرکتهای دولتی بدون در نظر گرفتن منافع بلند مدت کارگران ادامه دارد ، مهمی که منجر به شکل گیری اعتراضات گسترده کارگران شده است . بار دیگر این روز را به تمامی کارگران و زحمتکشان کشورم تبریک گفته و برایتان دنیایی عاری از تبعیض و ظلم و ستمی که ملاهای مستبد بر شما روا داشته اند را آرزو می کنم ، به امید آنروز .

آقای هادی زارع  با تشکراز آقای احمد کاظمی زاده از سخنران آخر این جلسه خانم لیدا شهابی تقاضا کردن که سخنرانی خود را با موضوع  وضعیت جامعه معلمین آغاز کنند. در ابتدا خانم لیدا شهابی گفتند حقوق سیاسی اجتماعی و اقتصادی معلمین همان گونه که عموم مردم ایران و جهان و کمیسر عالی سازمان دفاع از حقوق بشر شاهد و نظاره گر حجم گسترده ای از ظلم و بی عدالتی و بی توجهی از طرف مسئولین نظام حکومتی ایران و نقض حقوق مسلم بشری هستند جا دارد اشاره ای چند به پاره ای از موارد داشته باشم.در این چند دهه ی گذشته که مسئولین بی کفایت و ظالم سَر دَم دار حکومت نامشروع و ضد بَشری در ایران هستند به مانند اکثر جامعه ، صنف معلمین هم نه کم ، بلکه به نوبه ی خود بار سنگینی از بی عدالتی و خفقان را متحمل شده اند . در راستای این حجم گسترده نقض حقوق بشری نسبت به این صنف آموزشی زحمت کش پیامدهای در پیش داشته و دارد که به فرموده حضرت سعدی (چو عضوی به درد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار)در پایان جلسه آقای هادی زارع  ازآقای امیری و حضاری که به صورت حضوری و پالتاکی در جلسه حضور داشتند تشکر کردند، در این جلسه سرکار خانم فیروزه ده بزرگی , لیدا شهابی  وآقایان نادر زندى، رضا امیری ، احمد کاظمی زاده , رسول پور آزاد ، حمید فرخنده ، حمید ابراهیمی ,  جعفر فرد کریمی به صورت حضورى و آقایان ، نیما حسابیان ، احسان زندی , منوچهر شفأیی  ازطریق پالتاک در این جلسه حضور داشتند.

 

گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی نیدرزاکسن (هانوفر) 5 مای

مهران فاضل زاده حبیب ابادی

جلسه ماهانه نمایندگی نیدرزاکسن در تاریخ 5 مای ۲۰۱۸ در ساعت 1200 به وقت اروپای مرکزی با حضور تعدادی از اعضا نمایندگی نیدرزاکسن در شهر هانوفر به صورت حضوری و دیگر همکاران در اتاق پالتاک نمایندگی برگزار گردید که در آن اعضا با موضوعات “تحلیل خبر در ماه گذشته، بررسی ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی ایران و سخنرانیهای خود را با موضوع روز و روزگار کارگران در ایران امروز و از تمام سهم دنیا فقط یک روز به نام معلم است ایراد کردند که علاقه مندان میتوانید گزارش جلسه فوق را از فایلهای زیر دریافت نمایند.​

 

اقای مهران فاضل زاده حبیب ابادی : تحلیل و بررسی موارد نقض حقوق بشر در ماه گذشته

 

اقای منوچهر شفایی : مقایسه ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی ایران

اقای ایدین شفیعی نژاد : مطبوعات و ارتباطات در ایران

خانم شایسته غلی گلزار : روز و روزگار کارگران در ایران امروز

خانم سارا شاهمیری : از تمام سهم دنیا فقط یک روز به نام معلم است

بحث ازاد : حق امنیت کار

جلسه در ساعت 1600 خاتمه یافت

 

حقوق بشر، اعلامیه جهانی، اعلامیه اسلامی (( قسمت اول ))

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی،

در سال ١٩۵٠ کشورهای اتحادیه اروپا آغاز تدوین کنوانسیون اروپایی حقوق بشر قدمی در راه محکم‌تر کردن منطقه‌ای اعلامیه جهانی برداشتند. گرچه این عمل کشورهای اروپایی در مسیر کمک به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی بود اما منجر شد به دادن بهانه به کشورهای اسلامی تا با وارد ساختن ایراداتی همچون ضعف شناخت تدوین‌کنندگان اعلامیه جهانی از رویکرد توحیدی نادیده انگاشتن خدا در اعلامیه و عدم تبلور تمام نگرش‌ها (اعلامیه جهانی با رأی ۴٨ کشور از جمله ایران به تصویب رسیده است)، در سال ١٩٩٠ با حضور ۵۴ دولت اسلامی حاضر در کنفرانس کشورهای اسلامی در قاهره شروع به تدوین اعلامیه اسلامی حقوق بشر کنند که جهان‌شمولی جداناپذیری و تقدم و تأخر بندهای اعلامیه جهانی را زیر سؤال می‌برد. در مقام مقایسه اعلامیه جهانی حقوق بشر با اعلامیه اسلامی حقوق بشر نخست می‌بایست انسان و حقوق قائم‌به‌ذات انسان را از نگاه هر دو اعلامیه تعریف کرد چون بزرگ‌ترین تفاوت دو اعلامیه در همین نگرش به انسان است. در اسلام انسانِ رها از خدا و وحی، دارای صلاحیت کامل و لازم نیست. به همین دلیل به گفته محمد‌تقی مصباح یزدی شرط تبیین خردمندانه حقوق بشر دو اصل است: یکی شناخت دقیق ارتباط وجودی انسان باخدا و دیگری شناخت هدف آفرینش انسان. در ماده ١٨ اعلامیه جهانی اما آمده است که هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه و وجدان و دین است ولی رسیدن به شناخت خدا به‌عنوان دلیل زندگی برشمرده نشده است. به عبارت دیگر اعلامیه جهانی انسان را از تولد تا مرگ می‌نگرد و در اعلامیه اسلامی جهان پس از مرگ نیز موردبررسی قرار می‌گیرد: دولت‌های عضو سازمان کنفرانس اسلامی، بر نقش تمدنی و تاریخی امت اسلامی تأکید دارند. خداوند امت اسلامی را بهترین امت برگزید تا این امت یک تمدن جهانی همگون را به بشریت تقدیم نماید. تمدنی که می‌تواند دنیا را به آخرت ربط داده و علم و ایمان را به هم پیوند دهد.در نگاه مسلمانان اعلامیه جهانی حقوق بشر برآمده از تأثیر پیامبران الهی بر فلسفه یونان است که از قوانین اسلامی که کامل‌ترین دین -ازنظر مسلمانان- در میان ادیان است گاهی سبقت‌ گرفته و گاهی عقب‌مانده است. در اعلامیه جهانی حقوق بشر انسان با زنده متولد شدن دارای حقوق بنیادینی می‌شود که سلب این حقوق به‌مانند حق تابعیت ، آزادی حرکت ، ازدواج و مالکیت و غیره را باید ناممکن بشود. ابناء بشر تعریف‌ شده در اعلامیه جهانی همه عضو یک خانواده و برابر هستند و هیچ‌کس بر دیگری به هیچ دلیل و عنوان برتری ندارد و نمی‌توان او را به بردگی گرفت یا به حیث نژاد، رنگ، جنسیت یا دین از حقوق بنیادین پایین‌تری برخوردار کرد. در اعلامیه اسلامی اما شریعت اسلامی تنها مرجع برای تفسیر یا توضیح هر ماده از مواد این اعلامیه است و بنا بر این شریعت باتقواترین افراد بر دیگری برتری دارد. در اسلام قوانین یا الهی است و از سوی خدا به بشر وحی شده که غیر‌قابل‌ تغییر و ابدی است یا قوانین اسلامی را می‌بایست در حدیث و رفتار پیامبر و امامان یافت. همه مخلوقات به‌منزله عائله خداوندی هستند و محبوب‌ترین آنان نزد خدا سودمندترین آنان به همنوع خود است و هیچ احدی بر دیگری برتری ندارد مگر در تقوا و کار نیکو. در زمینه حقوق زنان نیز این حق در پاسخ به انجام وظیفه آنان تعریف می‌شود. از سوی دیگر و تنها به عنوان یک نمونه، اگر مشکلی در روابط زوجین پدیدار شود در صورت وجود پدر یا جدّ پدری، حق انتخاب و نوع تربیت فرزند از مادر سلب می‌شود. از سوی دیگر بنیان اعلامیه جهانی حقوق بشر بر حفظ جان و کرامت انسانی استوار است و در دیباچه این اعلامیه، آزادی بیان و عقیده از عالی‌ترین آرزوهای بشر شمرده‌ شده است. اما آیا اعلامیه قاهره نیز از ساختاری این‌چنینی برخوردار است؟ قصاص یا مجازات‌هایی به‌مانند چشم در برابر چشم و جان در برابر جان، نشان می‌دهند که حقوق بشر اسلامی تا چه اندازه ممکن است واپسگرا باشد. قوانینی که تکمیل‌کننده زندگی انسان‌های غیر متمدن بودند. در حالی که جنگ‌های قبیله‌ای جای خود را به جنگ‌های جهانی داده بودند (البته همچنان فجایعی از هر دو شکل در گوشه و کنار عالم به چشم می‌خورد) اعلامیه جهانی حقوق بشر تلاشی بود برای کشیدن خط بطلان بر تمام این آدم‌کشی‌ها. کوششی برای آزاد کردن بشر از قید رنگ و نژاد و دین و فراهم کردن زمینه برابری به جای نگاه از بالا به پایین. قوانین شریعت اسلام که مبنای اعلامیه حقوق بشر اسلامی هستند اما بدون تغییر باقی مانده‌اند و از قرنی به قرن دیگر و از کشوری به کشور دیگر منتقل شده‌اند. به این ترتیب مجازات‌هایی همچون اعدام و قصاص با ریشه دواندن در روح دین تبدیل به گرزی شدند که مخالفت با آن‌ها به معنای مخالفت با خواست خدا تلقی می‌شود. حالا اگر هر دو اعلامیه را به‌مثابه ریسمان در نظر بگیریم ریسمان حقوق بشر جهانی احتمالاً می‌تواند ما را از ته چاه بیرون بیاورد و ریسمان حقوق بشر اسلامی شاید همچون طنابی باشد که چوبه دار، تبعیض و قصاص به آن متصل شده‌اند. همانطور که در اوایل صحبت گفتم نویسندگان اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر مفهوم حقوق بشر (Human Rights) را با چند موضوع خلط کرده اند. تعریفی که ایشان از حقوق بشر ارائه می دهند در واقع تکالیفی است که به زعم آنان بشر درقبال خداوند و نمایندگان او بر روی زمین دارد؛ در حالی که اعلامیۀ جهانی حقوق بشرحقوق انسان را در برابر حکومت برخاسته از اجماع انسانها مطمح نظر قرار می دهد. به عبارت دیگر حقوق بشر در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر شامل آن چیزی است که در حقوق اسلامی از آن توسعاً با عنوان حق الناس یاد می شود. در حقوق اسلامی حق الناس در برابر حق الله است. هر موضوعی که حقى از مردم در آن باشد، در حیطۀ حق الناس است و از این جمله است منشأ قدرت، رابطه میان مردم و حکومت قضاوت میان مردم، و آنچه میان مردم و حکومت مطرح می شود از جمله قوانین مدنی و حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی. حق الله شامل موضوعهایی می شود که بین انسان و خداست، مانند نماز که به درگاه خداوند گزارده می شود و کسی نمی تواند از سوی خداوند مدعی آن گردد.  جالب این جاست که اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر بی توجه به حق الناس ، حق الله را محور برداشتها و تعریفهایش از حقوق بشر قرار داده و لذا تکلیف را به جای حق نشانده است. به این ترتیب اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر قبل از آن که بسیط شامل و دربرگیرنده همۀ نوع بشر باشد فقط آن دسته از مردم را در بر می گیرد و به رسمیت می شناسد که حق خداوند را ادا کرده باشد. بنابراین اعلامیه حقوق بشر اسلامی نه جهانشمول است و نه همه افراد بشر را دربر می گیرد بلکه مقدمه این اعلامیه با صراحت فقط آن دسته از افراد بشر را مشمول امتیازات مندرج در اعلامیه می داند که جز خدا کسی را پرستش نکنند و شریکی برای او قائل نشوند.

همه اصول سی گانه در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر درباره افراد بشر است و حقوقی که تک تک مردم باید از آن برخوردار باشند. به همین دلیل است که در یکایک مواد این اعلامیه، با کلمات و ترکیبهایی روبرو هستیم از قبیل: هرکس ، هیچ کس، همه، تمام افراد بشر، احدی، هر شخص و جز آن استفاده از این کلمات و ترکیبها روشن می کند که اعلامیۀ جهانی حقوق بشر جهانشمول و دربارۀ حقوقی است که همه افراد بشر باید از آن برخوردار باشند. اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر به جای آن که به حقوق بشر به صورت عام بپردازد و آن را مشخصاً بیان و ارائه نماید به تکالیف و مسؤولیتهای انسان در قبال خداوند  و حکومتهای شرعی و سلاطین اسلامی به نمایندگی از خداوند پرداخته است. به همین جهت مفاهیمی که مورد توجه این اعلامیه است، نه شامل حقوق بشر به طور عام می شود و نه شامل حقوق بشر در چارچوب مقررات شرعی و اسلامی بلکه بیشتر به چگونگی حکمرانی دولت و حکومت اسلامی یا حاکم  سلطان اسلامی بر ساکنان جامعۀ اسلامی پرداخته است. بر اساس متن اعلامیه حقوق بشر اسلامی  درجوامع مشمول این اعلامیه شهروند به مفهوم مدرن آن وجود ندارد. ساکنان این جوامع تبعه یعنی تابع حاکم یا سلطانی است که بر جامعه حکم می راند و از این جهت بر او تکالیفی مقرر است، بدون آن که از حقوق  یا دست کم حقوقی روشن  برخوردار باشد. در این موازین تکالیف همه روشن و دقیق و شفاف است ولی حقوق همگی نسبی، مشروط، ناروشن و نادقیق و غیرشفاف اند.

در ادامه با مقایسه موادی از دو اعلامیه برخی از تفاوتهای موجود را بررسی می کنم تا برای شما به طور کامل تفهیم بشود .

۱نگاه دو اعلامیه به اصل آزاد بودن انسان: مادۀ اول اعلامیۀ جهانی حقوق بشر تمام افراد بشر را آزاد و از لحاظ حیثیت و حقوق برابر دانسته است. در حالی که بند الف از نخستین مادۀ اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر اصل آزاد بودن انسان را در بوتۀ اجمال گذاشته و انسان را فقط در تکلیف و مسؤولیت (در برابر خداوند یا جامعه، روشن نیست) برابر دانسته است. در ضمن این ماده علاوه بر مسکوت گذاردن اصل آزاد بودن انسان عقیدۀ صحیح را یگانه تضمین برای رشد و تکامل انسان دانسته است. عقیدۀ صحیح هر چه باشد اطلاق به فقط یک عقیده است که لزوماً نافی اصل تنوع عقاید و چند صدایی بودن جامعه است. خاصه این که بند ج از مادۀ دوم هر تبلیغی را که منجر به ایجاد اختلال در ارزشها یعنی عقیدۀ صحیح حکومت شود ممنوع دانسته است. اصل آزاد بودن انسان در مادۀ یازدهم اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر مطرح می شود و در آن می آید انسان آزاد متولد می شود و هیچ احدی حق به بردگی کشیدن یا ذلیل کردن یا مقهور کردن یا بهره کشیدن یا به بندگی کشیدن او را ندارد، مگر خدای تعالی. اما روشن نیست که خدای تعالی اگر قصد بهره کشی یا به بندگی کشاندن انسانی را کرد این قصد خود را از چه طریقی اجرایی می کند؟ آیا حکومتهایی که خود را نماینده خداوند روی زمین می دانند نیت خداوند در استثمار و استعمار و بندگی انسان را انجام می دهند؟ این در حالی است که مادۀ ۴ اعلامیۀ جهانی حقوق بشر صراحتاً میگوید:«احدی را نمی توان در بندگی نگهداشت (حتی به خواست خدا) و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.

۲نگاه دو اعلامیه به حق حیات مادۀ سوم اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق حیات و زندگی و آزادی و امنیت شخصی دارد، در حالی که اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر اگرچه زندگی را موهبتی الهی می شناسد اما حق زندگی را در سایۀ مجوز شرعی به رسمیت می شناسد زیرا کشتن افراد بدون مجوز شرعی جایز نیست مادۀ دوم بند الف. اما در عوض بر حرمت جنازه انسان تاکید می کند به شرط آن که همچون همه موضوع های دیگر مطابقت با احکام شریعت اسلامی داشته باشد ماده بیست و چهارم اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر

۳نگاه دو اعلامیه به برابری مادۀ هفت اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید: همه در برابر قانون، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیۀ حاضر باشد و علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند. اما برابری در اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر تنها مربوط به تکالیف بشر است یعنی همه آحاد بشر در مقابل تکلیفی که درقبال خداوند و جانشینانش بر روی زمین دارند با هم برابرند بدون این که حرفی از حقوق برابر ایشان در میان باشد. بند ب از مادۀ یک اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر تصریح می کند: همه مخلوقات به منزله عائله خداوندی هستند و محبوب ترین آنان نزد خدا سودمندترین آنان به همنوع خود است . و هیچ احدی بر دیگری برتری ندارد مگر در تقوا و کار نیکو. بنابراین برابری در این اعلامیه منوط به اجرای تکلیف است نه به داشتن حق یا قانون.

۴نگاه دو اعلامیه به آزادی انتخاب و تغییر مذهب اعلامیۀ جهانی حقوق بشر آزادی مذهب و تغییر مذهب را تضمین کرده است. مادۀ هجده اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی برخوردار باشد .اما اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر نه تنها هیچ گونه تضمینی برای حق آزادی مذهب یا تغییر آن قائل نمی شود بلکه در مادۀ دهم فقط تغییر دین و مذهب از اسلام به دینی دیگر را منع می کند. مادۀ دهم می گوید: اسلام دین فطرت است  و بکار گرفتن هر گونه اکراه نسبت به انسان یا بهره برداری از فقر یا جهل انسان جهت تغییر این دین به دینی دیگر یا به الحاد جایز نمی باشد . درباره تغییر مذهب سکوت شده مگر آن که تغییر از اسلام به دینی دیگر (یا بی دینی) باشد که جایز شناخته نشده است.

۵نگاه دو اعلامیه به تساوی حقوقی زن و مرد در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر زن و مرد در همه زمینه ها دارای حقوق مساوی هستند. این معنا از جمله به تصریح درمادۀ دوم اعلامیۀ جهانی حقوق بشر آمده است: «هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز خصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس ، زبان ، مذهب، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است بهره مند گردد . اما اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر اگرچه (در مادۀ ششم) بر برابری زن و مرد فقط در زمینۀ در حیثیت انسانی اشاره کرده، اما به تصریح می گوید حقوق زن مطابق وظایفی است که دارد: در حیثیت انسانی زن با مرد برابر است و به همان اندازه که زن وظایفی دارد از حقوق نیز برخوردار است و دارای شخصیت مدنی و ذمۀ مال مستقل و حق حفظ نام و نسب خویش را دارد. به عبارت دیگر اگر در اعلامیه حقوق بشر اسلامی زن از حقوق کمتری برخوردار است، به واسطۀ کمتر بودن وظایف و تکالیف اوست. بند دوم همین مادۀ ششم بر این امر تاکید می کند: بار نفقۀ خانواده و مسؤولیت نگهداری آن از وظایف مرد می باشد. این در حالی است که درحال حاضر در بسیاری از جوامع اسلامی از جمله ایران در مواردی زنان دوشادوش مردان بار اقتصادی خانواده را علاوه بر مسؤولیتهای خانگی، بر دوش می کشند و در بسیاری از موارد همه بار نفقه خانواده و مسؤولیت نگهداری آن برعهده زنان است و نان آور بسیاری از خانواده ها زنان هستند و حتی بار نان دادن به مردان معتاد یا بیمار وبیکار خود را نیز بردوش می کشند.

۶ – نگاه دو اعلامیه به ساختار خانواده

مادۀ شانزدهم اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید:  الف – هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ محدودیت از نظر نژاد، ملیت، تابعیت یا مذهب با هم دیگر زناشویی کنند و هنگام انحلال آن زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می باشند  ب) ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن ومرد واقع شود .اما مادۀ پنجم اعلامیه اسلامی حقوق بشر که به ازدواج اختصاص دارد ازدواج زن و مرد مسلمان را با معتقدان به ادیان دیگر به رسمیت نشناخته است. این ماده تصریح می کند که زن و مرد حق ازدواج دارند بدون هیچ قید و بندی که بر پایۀ نژاد یا رنگ یا قومیت باشد اما هیچ اشاره ای به مذهب نکرده و برای استنتاج موضع اعلامیه درباره ازدواج زن و مرد مسلمان با پیروان مذاهب دیگر باید، مطابق مواد بیست و چهارم و بیست و پنجم همین اعلامیه به شریعت اسلامی مراجعه کرد که در آن ازدواج مرد مسلمان با زن غیر مسلمان اشکالی ندارد اما زن مسلمان نمی تواند با مرد غیر مسلمان ازدواج نماید. در این مورد خاص علمای دینی شیعه در ایران حتی ازدواج زن شیعه با مرد سنی را هم مکروه می دانند و اجماع آنان بر اجتناب و اکراه است.۸نگاه دو اعلامیه به شکنجه مادۀ پنج اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید: احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شؤون بشری یا موهن باشد. مادۀ بیستم اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر شکنجه بدنی یا روحی را رد می کند و می گوید نباید با مجرم به گونه ای حقارت آمیز یا سخت یا منافی حیثیت انسانی رفتار کرد و در عین حال دستگیری یا محدود ساختن آزادی یا تبعید یا مجازات هر انسانی را منوط به مقتضای شرع می کند. روشن نیست که آیا مقتضای شرع همان قوانین شرع است یا نوعی مصلحت بینی؟ و آیا این مقتضی در شرایط و مکانهای مختلف متفاوت است یا یکسان؟ و این مقتضی را چه کسی تعیین و اجرا می کند؟

۹آزادی عقیده و بیان در دو اعلامیه مادۀ نوزده اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می گوید: هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد. در حالی که اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر آزادی عقیده و بیان را فقط در چارچوب عدم مغایرت با اصول شرع می داند. در این ماده آمده است: هر انسانی حق دارد نظر خود را به هر شکلی که مغایر با اصول شرعی نباشد آزادانه بیان کند.همین آزادی به شرط عدم مغایرت با اصول شرع در بند ج همین ماده بازهم محدودتر شده. در این بند آمده به کارگیری هر چیزی که منجر به ایجاد اختلال در ارزشها یا متشتت شدن جامعه یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود ممنوع است. به عبارت دیگر آزادی عقیده و بیان  بر اساس اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر تا حدی قابل تحمل است که با عقیدۀ رسمی ِ دینی ِ دولتی منافاتی نداشته باشد. بنابراین هرگونه تفکر یا بیان در خارج از چارچوب رسمی دولتی ممنوع است.

۱۰نگاه دو اعلامیه به منشأ قدرت اعلامیۀ جهانی حقوق بشر ارادۀ مردم را اساس و منشأ قدرت حکومت می داند. در مادۀ ۲۱ آمده است: «اساس و منشا قدرت حکومت، ارادۀ مردم است . این اراده باید به وسیلۀ انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری، صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید. پس احدی به طور اصولی حق متوقف کردن کلی یا جزیی یا زیر پا نهادن یا چشم پوشی کردن از احکام الهی تکلیفی که خداوند در کتابهای خود نازل نموده و خاتم پیامبرانش را فرستاده و به وسیلۀ او پایان و اختتامی برای رسالت آسمانی بعمل آورده  ندارد و نیز بند الف مادۀ ۲۳ مبنی بر آن که ولایت امانتی است که استبداد یا سوء استفاده از آن شدیدا ممنوع است زیرا حقوق اساسی از این راه تضمین می شود قدرت و حکومت ناشی از آن را امانتی دانسته که به حاکم یا سلطان اسلامی سپرده شده، با این امید که از آن سوء استفاده نشود. اما روشن نیست این امانت از سوی چه کسی، به چه صورت، به چه کسی، و برای چه مدتی اعطا شده است؟ و آیا قابل بازگشت است یا نه و صاحب اصلی قدرت کیست؟

۱۱ – سکوت اعلامیه اسلامی حقوق بشر درباره آزادی انجمنها و اجتماعات

اعلامۀ جهانی حقوق بشر در مادۀ بیست تصریح می کند که هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیتهای مسالمت آمیز تشکیل دهد. اما اعلامیۀ اسلامی حقوق بشر دربارۀ آزادی مجامع و اجتماعات ساکت است و ظاهرا آن را بخشی از حقوق بشر یا تکالیف بشر نشناخته است.

۱۲نگاه دو اعلامیه به حق مالکیتماده هفده اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید: هر شخص به طور فردی یا اجتماعی حق مالکیت دارد و احدی را نمی توان خودسرانه از حق مالکیت محروم نمود. در حالی که مادۀ چهاردهم اعلامیه اسلامی حقوق بشر مالکیت را مشروط به شرعی بودن آن می کند و جواز سلب مالکیت را در اصل پانزدهم بنا بر ضرورت حق منافع عمومی که البته به نوبۀ خود بستگی به تفسیر حاکم و سلطان متشرع دارد  مجاز می شمارد. علاوه بر آن در اصل شانزدهم استفاده مالی و منافع ادبی را فقط در صورتی مجاز می شمارد که مغایر با احکام شرع نباشد.

در پایان باید یاداوری کرد که با توجه به اختلافاتی که میان مذاهب مختلف اسلامی وجود دارد بعید است که حتی در جهان اسلام بتوان از یک حقوق بشر اسلامی واحد سخن گفت تا چه رسد به این که چنین اعلامیه ای بتواند توجه جوامع دیگر را به خود جلب نماید.هرچند که مقامهای جمهوری اسلامی با رد اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان تفکر غربی و صهیونیستی نوعی حقوق بشر اسلامی را پیش کشیده اند و قوه قضائیه با تاسیس نهاد معاونت حقوق بشراسلامی تلاش میکند از تن دادن به مفاد اعلامیۀ جهانی حقوق بشر طفره رود.  میتوان با استناد به ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر که وجهه جهانی دارد و حقوقی برابر برای همه انسانها را مد نظر قرار داده است به یک صلح جهانی دست یافت و لازمه آن این است که همه کشورها من جمله حاکمان ایران به اجرای بدون قید و شرط مفاد آن اقدام نمیاند .

 

 

تاثیرپدیده شعار نویسی روی اسکناس  دراعتراضات چند سال گذشته تا امروزدر ایران

امیرحسین و مهدی هوری زاد

مقدمه: شعارنویسی در ایران پدیده جدیدی نیست و از همان دوران انقلاب اسلامی یعنی بیش از ۳۰ سال پیش، روی دیوارهای شهرها و حتی روستاهای ایران، نوشته هایی به چشم می خورد که خواسته ها یا آرمان های جامعه را مطرح می کردند. اسکناس تنها رسانه ایست که 24 ساعت شبانه روز در دست همه افراد جامعه در حال رد و بدل شدن است.

بامراجعه به تاریخ میتوان فهمید که ازدیرباز این روش مبارزه علیه حکومتها ی مستبدوسیاست های غلط وجنگ طلبانه آنهارواج داشته وداردبعنوان مثال درایران بعداز انتخابات سال1388ایران تاکنون حتی در اعتراض به حضور نظامی ایران در سوریه و عراق ازاین روش استفاده کرده اند وهنوز هم نوشتن شعارهایی همچون « آزادی نزدیک است »،«مردم بیدارشوید»،« مرگ بر دیکتاتور » ویاگروهی از معترضین گمنام درسالهای 93و 94 اقدام به «حذف وخط کشیدن روی قسمت جمهوری اسلامی» روی اسکناسها راشامل میشود ودر کشورهای دیگرمیتوان به نمونه قدیمی  در آلمان در سال ۱۹۴۳، که جنگ جهانی دوم به اوج خود رسیده بود اما در مونیخ که مرکز قدرت نازی‌ها بود یک گروه از دانشجویان، مبارزه مسالمت جویانه ای را علیه هیتلر آغاز کردند. نام این گروه رز سفید بود.سه دانشجوی آلمانی به جرم رهبری یک جنبش مقاومت ضد هیتلر در مونیخ اعدام شدند . از آن زمان تاکنون اعضای این جنبش که رز سفید نام داشت، در زمره قهرمانان ملی آلمان در برابر رژیم نازی قرارگرفته اند و در اکثر شهرهای آلمان خیابان و یا یک مکان عمومی به نام آنها نامیده شده است. سوفی شول و برادرش هانس شول، دو چهره نامدار گروه “رز سفید” در آلمان بودند که ماموران گشتاپو هر دو آنها را با گیوتین اعدام کردند.

گروهی به نام “رز سفید ایران” باهدف مبارزه برای دموکراسی با اسکناس‌های سخنگو در شبکه‌های مجازی آغاز به فعالیت کرده و می‌گوید فعالیت مسالمت‌آمیز برای گذار ایران به دموکراسی است. نخستین شکل فعالیت این گروه که آن را “نخستین چالش” نامیده‌اند، “جنبش اسکناس‌ نویسی” است.

در چند روز اخیر تصاویر زیادی از اسکناس‌هایی که بر روی آن‌ها شعارنویسی شده در شبکه‌های اجتماعی از سوی تعدادی از کاربران ایرانی با هشتگ #صدهزار_اسکناس_سخنگو انتشار یافته‌اند. “من براندازم”، “نه به جمهوری اسلامی” و “نه به حجاب اجباری” از جمله شعارهایی هستند که در تصاویر منتشر شده می‌توان دید. این گروه به تازگی و با انتشار مرام‌نامه‌ کوتاهی در شبکه‌های اجتماعی مجازی از جمله توییتر، تلگرام و اینستاگرام فعالیت خود را آغاز کرده است. هدف گروه “رُز سفید ایران” مطالبه دموکراسی با روش‌های خشونت‌پرهیز است. این گروه در معرفی خود می‌گوید: «گروهی از دانشجویان و اساتید دانشگاه میهن هستیم که با وجود نگرش‌های سیاسی متفاوت یگانه راه ممکن برای گذار به دموکراسی را مطالبه‌گری و مبارزه‌ی مدنی عاری از خشونت می‌دانیم. رز سفید ایران” می‌گوید به هیچ گروه و شخص و مرامی، وابسته نیست، اما حامی تمامی جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی است که برای دموکراسی به صورت خشونت‌پرهیز تلاش می‌کنند. رز سفید ایران می‌کوشد تا با معرفی و گسترش نافرمانی‌های مدنی و مبارزات خشونت پرهیز، روشی مسالمت‌آمیز برای گذار به دموکراسی را پیش روی بگذارد و پیوندی قوی‌تر بین مردم و اپوزیسیون آزادیخواه، برقرار سازد و مردم را در حرکتی صلح‌آمیز به سوی دموکراسی یاری رساند.

درهمین راستا شماری از کاربران ایرانی توییتر برای رساندن صدای خود به شعارنویسی روی اسکناس روی آورده اند. یک کاربر در اشاره به آنچه تصور می شود برنامه مسدود کردن پیام رسان تلگرام باشد نوشت: “اسکناس ها پیام رسان های غیرقابل سانسور ما هستند.” یکی از شعارهای نوشته شده بر اسکناس ها “من براندازم” است. شعارهای دیگری هم هست که اولین بار در جریان اعتراضات دی ماه این کشور سر داده شد. زمستان گذشته تظاهرکنندگان برای چندین روز در ایران به خیابان ها ریختند تا نارضایتی خود را از اوضاع اجتماعی و سیاسی ابراز کنند. تصور می شود تلگرام ابزار اصلی مردم در کسب اطلاعات در مورد اعتراضات و پخش اخبار آن بود. براساس گزارش ها آن اعتراضات در بیش از ۸۰ شهر ایران اتفاق افتاد.

به گفته بخش “مونیتورینگ” بی بی سی از ۲۸ آوریل تاکنون تقریبا هشت هزار توییت زیر هشتگ #صدهزار_اسکناس_سخنگو منتشر شده است. یکی دیگر از این شعارها این است:

“دشمن ما همین جاست، دروغ می گن آمریکاست.” این شعار را ابتدا معترضان اخیرا در نماز جمعه شهر اصفهان و بعدا کازرون سر دادند.

بیشتر این توییت ها به طور ناشناس پست شده و تایید مستقل آنها دشوار است. توییتر رسما در ایران ممنوع است هرچند مقام های بلندپایه این کشور از جمله رهبر و رئیس جمهور ایران در آن فعال هستند. یکی از حساب های کاربری (#رز_سفید_ایران) این اسکناس ها را کمپینی برای پل زدن میان شبکه های اجتماعی و جامعه ایران و یک “نافرمانی مدنی” دانسته است  که درچند پارگراف بالا ترمفصل درباره این گروه توضیح داده ام.

در روزهای گذشته این کارزار توئیتری اسکناس‌هایی که روی آن‌ها شعارها، اعتراضات و انتقادهایی علیه حکومت ایران نوشته شده، نه تنها در فضای مجازی که در میان رسانه‌های خارجی نیز بازتاب پیدا کرده‌است. کارزار اعتراضی اخیر در فضای مجازی با هشتگ # صدهزار _اسکناس _ سخنگو داغ شده است. خارج از فضای مجازی و در میان شهروندان، اما موضوع، شعارنویسی روی اسکناس‌ها در ایران و یا تشویق به این کار است. خیلی از این شعارها شبیه همان‌ چیزهایی‌ست که در هفته‌های اخیر، در نماز جمعه شهرهای مختلف، اعتراضات دی‌ماه و کارزارهای دیگر مطرح شده‌اند. شعارهایی مانند «رو به میهن، پشت به‌دشمن»، «دشمن ما همین‌جاست، دروغ می‌گن آمریکاست»، یا «نه به حجاب اجباری». شماری از دست‌نوشته‌ها نیز خواستار «نافرمانی مدنی»، «اتحاد» یا «آزادی ایران» شده‌اند. برخی از «اسکناس‌های سخنگو» نیز ظاهرا با هدف اطلاع‌رسانی و یا انتقال صدای اعتراضات در شهرهای مختلف دست ‌به ‌دست می‌شوند؛ مانند اشاره به «اعتصابات در کردستان» و یا «پرداخت نشدن حقوق کارگران». روی برخی اسکناس‌ها نیز شعارهایی علیه رهبر جمهوری اسلامی یا در حمایت از خاندان پهلوی مطرح شده‌است؛ آن‌چه در جریان اعتراضات دی ماه نیز در گوشه و کنار ایران شنیده شده بود. برخی نیز نوشته‌اند «براندازم».

شبکه جهانی بی‌بی‌سی در گزارشی در همین مورد می‌گوید ایرانیان برای دور زدن سانسور به بازتاب اعتراضات خود روی اسکناس‌های روی آورده‌اند.

وب‌سایت خبری «بیزینس اینسایدر» نیز گزارشی در مورد کارزار «صدهزار_اسکناس_سخنگو» منتشر کرده و می‌گوید معترضان در ایران راه‌های مبتکرانه‌ای برای مقابله با سانسور حکومتی و ادامه اعتراضات پیدا کرده‌اند.دراینجا گزارشی از رُزی پِرپِر در روزنامه بیزنس اینسایدررا که متذکر شده بودم راآورده ام:

فعالین ایرانی برای مبارزه با سانسور حکومتی و گسترش اعتراضات در سراسر ایران راه های خلاقانه ای را جستجو می کنند. در جریان تظاهرات سراسری دی ماه سال 96که تا امسال هم ادامه داشته است، بیش از ۵ هزار نفر دستگیر شدند. حکومت ایران برای محدود کردن نارضایتی ها به سرکوب رسانه های اجتماعی و خدمات پیام رسانی از جمله ممنوعیت تلگرام ادامه می دهد. گروهی در توییتر شروع به انتشار تصاویری از پیام هایی نوشته شده بر روی اسکناس ها در ایران کرده اند. در پی انتشار این تصاویر هزاران پیام طی یکی دو روز اخیر در رسانه های اجتماعی منتشر شده است. کاربران با هشتگ «صدهزار_اسکناس_سخنگو» به آهستگی مورد توجه قرار می گیرند. یکی از کاربران نوشته است این حرکت پلی «از فضای مجازی به جامعه» و اقدامی به مثابه «نافرمانی مدنی» است. بعضی کاربران حتی تصاویری از اعتراضات خیابانی را بر روی اسکناس ها طراحی کرده اند. از جمله زنانی که به نماد مقاومت در برابر حجاب اجباری بدل شده اند. اعتراضات سراسری زمستان گذشته در ایران ابتدا بیانگر خشم مردم از اوضاع اقتصادی و افزایش بی رویه قیمت مایحتاج روزانه مانند تخم مرغ و گوشت بود. این جنبش در میان طبقه کارگری زیر ۲۵ سال ایران محبوبیت داشت. اعتراضات سراسری به سرعت به تظاهرات مخالفت با رهبران سیاسی ایران بدل شد و شعارهایی برای کنار رفتن آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، از قدرت سر داده شد. عده ای ازکاربران معترض درپاسخ به اطلاعیه هایی که توسط رسانه های حکومتی جهت مقابله با این روش مبارزه و آگاه سازی و اطلاع رسانی اعلام کردند که این کار وارد کردن خسارت به سرمایه ملی میباشد مطالب زیر را نوشته اند: اصلا نگران این نباشید که اسکناس سرمایه ملی است و نبایست به آن آسیب رساند و از این حرف ها…. بهترین سرمایه های این مملکت جوان ها و زنان و مردانش هستند که حکومت خون با گلوله از اونها پذیرایی میکنه و …. پس اصلا حس ترحم نسبت به اسکناس نداشته باشید. در ضمن ایرانمان را که پس گرفتیم آنوقت یک دانه از این اسکناس ها را هم در دست نخواهیم گرفت، همه آنها سوزانده می شوند و به جای نقوش ضحاکان بر روی آنها اسکناس هایی با نقوش زیبای برگرفته از فرهنگ کهن سرزمین سبزمان جایگزین می شود. پس اسکناس ها را حاوی پیامهای آزادی و عدالت کنیم. اسکناس رسانه ماست. دست در دست یکدیگر اسکناس های اطرافمان را باید شعار نویسی کرد.

یکی از معترضین مزایای اسکناس نویسی راچنین عنوان کرده: اسکناس خود به خود پخش میشود، حتی به دست حامیان و هواداران حکومت. پیام شما بر روی اسکناس بدون هیچ هزینه ای شهر به شهر و روستا به روستا به همه جای ایران حتی دورافتاده ترین نقاط میرود و بدون هیچ مانع و سدّی به درون خصوصی ترین حوزۀ زندگی افراد نفوذ میکند. اسکناس مثل اس ام اس و سایت و روزنامه و شبکۀ ماهواره ای نیست که نهادهای حکومتی بتوانند آن را مسدود، فیلتر، یا توقیف کنند و یا به صورت سیستماتیک روی آن پارازیت بیندازند. شیوع آن در کل ایران یکنواخت است، و دایرۀ مخاطبان آن همۀ اقشار را در بر میگیرد، برخلاف روزنامه ها، سایتها و… که نه همه به آنها دسترسی دارند و نه گستردگی اش در همه جای ایران به یک اندازه است. اکثر روستاهای ما از روزنامه و اینترنت محروم اند. ولی اسکناس را همه دارند. این کار وقتی به صورت گسترده و موجوار شایع شود امکان ردیابی و شناسایی وجود ندارد و کاملا ایمن است. فعالیت وقتگیری نیست و تقریبا هیچ هزینه ای بر نمی دارد. همه میتوانند در این کار به راحتی شرکت کنند. دکتر، مهندس، پرستار، معلم، راننده، بازاری، خانه دار، پیر و جوان و…به گفته او نکات مهم در شعار نویسی بر روی اسکناس:  جملات با مسما و زیبا و دارای اثربخشی بالا خلق کنید و در شعارهایتان به کار ببیرید. این برعهده ذهن خلاق شماست که تا چه اندازه می تواند در این راستا قدرت مانور داشته باشد

مطالب را با خط خوش و خوانا بنویسید (ننوشتن بهتر از بد نوشتن است)

– در نوشتن فرقی بین اسکناس ریز و درشت نیست؛ از این لحاظ ارزش اسکناس 500 تومانی و 10000 تومانی یکسان است

شعارها را بر روی قسمتی از اسکناس بنویسید که زمینۀ سفید و روشن دارد تا کاملا به چشم بیاید. ترجیحا از رواننویس خوشرنگ یا ماژیکهای نازک مخصوص سی دی و یا خودکارهای پررنگ استفاده کنید.

روی هر اسکناس آنقدر ننویسید که در نگاه اول زیاد غیرعادی و شلوغ به نظر برسد و نتوانید آنرا به کسی بدهید. حداکثر دو جای اسکناس را بنویسید و آنهم طوری باشد که بتوانید آنرا براحتی به هر کس بدهید.  از هر فرصت و فراغتی برای نوشتن روی اسکناسها استفاده کنید و سعی کنید هر شب (با صرف چند دقیقه وقت) تعدادی اسکناس برای فردا آماده کنید تا حتی الامکان اسکناس ننوشته به کسی ندهید (میتوانید اوقات فراغت خودتان را به این کار اختصاص دهید).

همچنین میتوانید یک قلم همراه خود داشته باشید تا هرجا لازم شد برای این کار از آن استفاده کنید. هیچ اسکناسی را ننوشته باقی نگذارید.  مهم همّت بلند و تداوم کار است. این کار باید از این به بعد جزء کارهای روزانۀ ما قرار گیرد و مثل غذاخوردن به آن عادت کنیم تا نتیجۀ کامل داشته باشد. ما به دنبال یک هدف بلندمدت هستیم که نتیجۀ آن هم ماندگار است. نکند به گمان اینکه این کار اثر آنی و فوری ندارد سُست شویم. ما می خواهیم مردم را آگاه کنیم، زیرا همین آگاهی درمان تمام بیماری های فرهنگی و سیاسی کشور ماست. میگویند “ملت آگاهند” اما در حقیقت از آگاه شدن ملّت میترسند، و شاهد آن بستن سایتها و روزنامه ها و دستگیری روزنامه نگاران و خبرنگارانی است که میخواهند مردم را از واقعیّات جاری کشور آگاه کنند، و نیز با ممنوع کردن ماهواره،فیلترینگ اینترنت وشبکه های مجازی تلگرام واینستاگرام وفیس بوک و… مانع گردش آزاد اطلاعات میشوند. رمز پیروزی ما آگاه شدن مردم است.

ما میخواهیم اعتراض مدنی خود را به گوش تک تک مردم و صاحبان قدرت برسانیم. برای این کار به سه عامل زمان، پشتکار، و حوصله نیاز داریم.ودر پایان در مورد این شیوه نکات زیر را متذکر شده است: در صورتی که پرینتر رنگی یا سیاه و سفید هم در اختیار دارید به راحتی می توانید طرحی را در فتوشاپ آماده کرده و به صورت انبوه بر روی اسکناس های خود چاپ نمایید.

اگر هر ایرانی روزی 20 اسکناس را شعار نویسی کند میدانید چه ضربه محکمی به این رژیم دیکتاتوری وارد خواهد شد، این شاید کمترین کاری باشد که می توانیم انجام دهیم. هم از لحاظ مالی برای دولت خیلی گران تمام می شود و هم از لحاظ مدنی این یک مبارزه مدنی بسیار قدرتمند است که بزودی تاثیرات مثبتش را خواهد گذاشت.در اینجا نمونه اسکناسهای نوشته شده را آورده ایم:

 

دلنوشته های معترضین به قرار ذیل میباشند: به یاد داشته باشید؛ یک ضرب المثل فرانسوی می گوید. «این کتب قطور نیستند که باعث انقلاب ها می شوند بلکه باید از جزوه های کوچک چند خطی ترسید».

ایمان بیاوریم به آغاز حکومت مردم بر مردم. پولهایمان که دیگر پول سیاه است با حرفهایمان به آنها ارزش و اعتبار می بخشیم.

««به امید داشتن کشوری آرام و به دور از هرگونه خشونت و تضییع حقوق هموطنان ورسیدن به جایگاه انسانی برازنده یک ایرانی»»

 

نابودی آینده کودکان با صیغه محرمیت

مهدی هوری زاد

پدیده‌ صیغه کودکان در ایران و سوء استفاده‌ جنسی از کودکان تحت عنوان ازدواج : ازدواج کودکان حالا مدت هاست که محل نقد و اعتراض فعالان حقوق کودک و برخی مسئولین قرار گرفته است؛ کسانی که به هرنحوی می خواهند یک شبه جلوی ازدواج کودکان را بگیرند.تا قبل از انقلاب سن ازدواج دختران ۱۸ سال، پس از انقلاب ۹ سال و بعد از آن به ۱۳ سال رسیده است. واردکردن کودکان به دنیای بزرگسالی برابر با تجاوز به آنهاست پارادایم‌های متفاوتی درباره ازدواج کودکان وجود دارد؛ یکی از این پارادایم‌ها می‌‌گوید که هیچ سن مشخصی برای ازدواج وجود ندارد و هر زمان که فردی احساس نیاز و تهییج کرد می‌تواند ازدواج کند. در واقع این پارادایم می‌گوید ازدواج ابزاری شرعی و قانونی برای برطرف‌کردن نیاز جنسی است و نمی‌توان گفت این طرز تفکر درست یا غلط است. در مقابل پارادایم‌هایی وجود دارد که به هرنحوی با افزایش سن ازدواج مخالفت می‌کند و می‌گوید برای جلوگیری از فساد و فحشا باید در سن پایین ازدواج کرد. در واقع کسانی با این پارادایم‌های فکری برنامه‌ریزی می‌کنند که هیچ داده‌ای از این مباحث در زندگی زیسته خود ندارند و نمی‌دانند ازدواج کودکان چه پیامدهای منفی‌ای دارد.

کودکان دارای رفتارهای جنسی هستند و نمی‌توان این اصل را انکار کرد ولی باید تربیت شوند و نباید به هیچ‌وجه آنها را وارد رابطه‌های بزرگسالان کرد. در واقع اولین اصل تربیت جنسی کودکان حفظ حریم شخصی آنهاست. در غیراینصورت یا شاهد دستمالی جنسی کودکان خواهیم بود یا در بدترین حالت آن که می‌شود تجاوز. بنابراین اگر کودکی را وارد دنیای بزرگسالی کنیم ناخودآکاه او را دستمالی جنسی کرده‌ایم.

ازدواج: مفهومی که در عرف به معنای پیوستن آزادانه و اختیاری دو انسان در یک زندگی مشترک با توافق یک‌دیگر است، در فرهنگ فقیهان به صورت وسیله‌ای برای تمتع جنسی مردان از زنان و دختران در رابطه‌ای یک طرفه در آمده است و برای توجیه انواع سوء استفاده‌های جنسی از دختران خردسال و از جمله جواز ازدواج فرزندخوانده با سرپرست، نیز به کار گرفته می‌شود.

این مفهوم از ازدواج در صیغه عقد به صورتی که از سوی فقیهان تنظیم و مشروع شناخته شده گنجانده شده است. عقد اسلامی، به صورت رایج آن به معنای تقلیل موقعیت زن به حد یک وسیله تمتع جنسی برای مرد و جواز آزادی جنسی مرد است، و کمترین باری از احساسات لطیف و عاشقانه یا تعهدات انسانی متقابل دو طرف ازدواج در خود ندارد. فقیهان با مشروع شناختن انحصاری و تقدیس این نوع از ازدواج، مؤمنان را به کاربرد کلمات و عبارات توهین‌آمیز صیغه عقد واداشته‌اند و بقای این نهاد منحط و فسادآلود را تضمین کرده‌اند.

برای تنظیم رابطه‌ای عاطفی در قالب ازدواج و جلوگیری از سوء استفاده‌های جنسی از کودکان تحت این عنوان باید تعریفی انسانی از این نهاد به دست داد و تعبیراتی متناسب در آیین آن به کار گرفت ، باید با انسانی کردن ازدواج راه‌های فروش دختران نابالغ و سوء استفاده‌های جنسی از کودکان را که تحت نام ازدواج در ایران صورت می‌گیرد کاملا قطع کرد.

تمام قضیه بر سر یک دختر نابالغ است که در مورد آینده خود حق انتخاب ندارد و اکنون می‌خواهند او را برای عمری در اختیار یک مرد قرار دهند. پس مسئله چیزی جز سوء استفاده جنسی از کودکی بی‌پناه و بی‌دفاع تحت عنوان ازدواج نیست. ازدواج، سنتی مقدس است اما مطابق ماده 1041 قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب 14 آبان ماه سال 1370 و تبصره آن ‘عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است. قانون از مصلحت دختر سخن می‌گوید و نه انتخاب او. یعنی که مقننان می‌دانند که مسئله سوء استفاده جنسی از یک دختر نابالغ است و نه ازدواج مختارانه دو فرد آزاد. در ذهن این مقننان و فقیهانی که احکام آن را صادر کرده‌اند، او فرزند‌خوانده است پس به کسی «تعلق» دارد که او را بزرگ کرده است، او دختر است و می‌توان او را در هر سنی تحت عنوان «ازدواج» در اختیار مردی قرار داد، مردی که او را بزرگ کرده بیش از هر کس دیگری سزاوار تمتع از او است، او صغیر است و دادگاه مصلحت او را تشخیص خواهد داد. بیچاره کودکی که تحت سرپرستی چنین افرادی قرار گیرد.

لزوم مشروط کردن و محدودیت قانونی برای صیغه

مهم‌ترین عامل برای صیغه محرمیت پول است؛ مرد پول می‌دهد و زن در قبال آن رابطه جنسی را می‌پذیرد. یک رابطه نابرابر که قانون‌گذار باید به آن ورود کند و این سلطه مردانه را از بین ببرد و قانون را در این خصوص اصلاح کند. در واقع باید فرصت اشتغال و کارآفرینی برای زنان فراهم شود تا از فرط ناتوانی در مسائل مالی تن به صیغه ندهند. بخش اجرایی کار شدنی است و در مجلس باید برای آن فشار لازم وارد شود. صیغه حتی با خواندن کلمات فارسی هم جاری می‌شود و نیازی به شاهد ندارد و هیچ قانونی برای آن وجود ندارد و در مقابل هیچ مسئولیتی هم ندارد. اگر صیغه‌ها ثبت شوند در قانون بازدارندگی ایجاد می‌کنند و به این راحتی جاری نمی‌شود. یکی دیگر از راهکارها اجباری کردن تحصیلات است؛ بسیاری از خانواده‌ها پس از صیغه‌کردن فرزندانشان آنها را از تحصیل منع می‌کنند. علاوه بر این مشاوره‌های سلامت و جنسی بسیار مهم است و نیاز آن حس می‌شود. اگر قانونگذار در این خصوص وارد شود، قطعا شرایط بهتر می‌شود.

 

طبق گزارش انجمن حمایت از حقوق کودکان در ایران شمار دخترانی که در زیر سن ۱۵ سال ازدواج کرده اند از ۳۳ هزار نفر در سال ۱۳۸۵ به ۴۳ هزار نفر در سال ۱۳۸۸ رسیده است؛ یعنی ۳۰ درصد افزایش در عرض سه سال. خراسان رضوی، رتبه اول در ازدواج کودکان رادارد. در ایران نزدیک به یک‌میلیون کودک‌همسر وجود دارد که ۳۷ هزار نفر از آنها زیر ۱۵ سال و ۱۸۰ هزار نفر هم زیر ۱۸ سال هستند. در واقع ۲۴ درصد از کل ازدواج‌ها مربوط به کودکان است. این آمارها تنها مواردی است که در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق استانها ثبت شده است و چه بسیار ازدواج هایی که به دلیل سن پایین وعدم امکان ثبت آنها در حد صیغه و عقد موقت می ماند تا افراد به سن قانونی برسند. عامل موثر دیگر در این پدیده را فقر و فشارهای اقتصادی دانست و گفت: در بسیاری از مناطق محروم به دلیل درگیری با فقر، با انگیزه کاهش یک نان خور، تن به ازدواج های زودهنگام داده می شود. در مواردی، خانواده های کم درآمد، حاضر می شوند به نام ازدواج در واقع دختر بچه هایشان را عملا به فروش برسانند.

کم سوادی خانواده هم بر این امر اثر دارد و 83 درصد نمونه های بررسی شده دارای سواد کمتر، تمایل بیشتری به ازدواج زودرس داشتند.

این آمار از سوی فرشید یزدانی، مدیرعامل و عضو هیئت‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان در سمینار بررسی عوامل تسهیل‌کننده ازدواج زودهنگام کودکان با محوریت صیغه محرمیت که در تهران برگزار شد٬ اعلام شده است. آقای یزدانی سن بیش از ۲۱۰ هزار کودک متاهل را زیر ۱۵ و ۱۸ سال اعلام کرده٬ اما به سن مابقی کودک‌همسران که براساس گفته‌های وی حدود ۸۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شوند٬ هیج اشاره‌ای نکرده است. در کنارهمه این مسائل امروز با مسائل جدیدی نظیر ‘کودکان بیوه’ و ‘کودکان مطلقه’ مواجهیم که آمار آن هم رو به رشد است. آقای یزدانی گفته که در سال ۹۳ حدود ۱۵ هزار کودک مطلقه وجود داشته که سن ۱۳ هزار کودک ۱۵ تا ۱۸ سال و بقیه زیر ۱۵ سال بوده است. به گفته وی ،متاسفانه نهادهای مرتبط سعی در پنهان‌کردن آمارها دارد و در ثبت‌احوال آمار پسران ازدواج‌کرده زیر ۲۰ سال و دختران زیر ۱۰ سال به تفکیک لحاظ نشده است. مسئله‌ای که سلطه نظام مردسالارانه را نشان می‌دهد و باید ریشه‌کن شود. طیبه سیاوشی، نماینده مجلس هم در این نشست گفته که تلاش‌های بسیار برای افزایش سن ازدواج به ۱۵ سال برای دختران و ۱۸ سال برای پسران می‌شود٬ اما مخالفت‌های بسیاری وجود دارد که اجازه نمی‌دهد سن ازدواج کودکان را افزایش دهیم. در این نشست همچنین کامیل احمدی، مردم‌شناس، پژوهشگر گفته که صیغه محرمیت به ازدواج زودهنگام کودکان مشروعیت می‌دهد. به گفته وی صیغه کودکان ،کودکان را وارد قرارداد شرعی می‌کند که روابط دیگری مانند رابطه جنسی از آن بیرون می‌آید که در بسیاری از موارد به باردارشدن و سقط‌ جنین و در نهایت فشار برای ازدواج منجر می‌شود.این دختران از نظر جسمی و فیزیکی شرایط مناسبی برای ارتباط جنسی و نیز زایمان ندارند که این وضعیت عوارض زیادی برای آنان ایجاد می کند و حاملگی عاملی برای به خطر افتادن سلامت مادر و فرزند است.

به گزارش خبرآنلاین، کامیل احمدی، مردم‌شناس، پژوهشگر و نویسنده درباره اثر تحقیقی جدیدش به نام «خانه‌ای روی آب» گفت: «لغت صیغه بزرگسال اولین چیزی هست که با شنیدن کلمه صیغه به یاد می‌آوریم ولی صیغه نوع و انواع متفاوتی دارد که ما به صیغه بزرگسال و صیغه محرمیت می‌پردازیم و از آنجایی که بحث کلی ما درباره ازدواج کودکان است، محوریت را با صیغه محرمیت شروع می‌کنیم. یکی از کهن‌ترین رابطه‌هایی که در رفتار جنسی داریم، مذهب‌هایی است که همیشه رابطه‌های جنسی را قانونمند کرده‌اند و در قالب ازدواج آن را مشروع می‌کنند. ازدواج سنتی است که در مدنیت‌ها و مذهب‌های مختلف، برای جلوگیری از گناه و روابط خارج از عرف توجیه می‌کنند. اگر مطالعاتی در این زمینه در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی داشته باشیم، می‌بینیم که دوره‌ای در تاریخ آمریکای شمالی، آمریکا، بخشی از کانادا و اروپا انقلاب جنسی شروع شد که به انقلاب هیپی‌ها و قدرت گل‌ها انجامید و ساختار معمول و کلاسیک روابط جنسی و ازدواجی را از قالب مسیحی آن خارج کرد و روابط متعدد را ایجاد و نوع نگاه به ازدواج را تغییر داد. می‌دانیم که ازدواج در ایران یک نرم کلاسیک است که طی یک رابطه تماما قانونمند و اسلامی جاری می‌شود. در این شرایط در قانون مدنی ایران با دو شکل ازدواج مواجه می‌شویم؛ ازدواج دائم و ازدواج موقت که بخشی از صحبت ما درباره ازدواج موقت است.

از صیغه ساعتی تا صیغه با مسکن و خوراک!

کاربرد دیگری که در صیغه وجود دارد، صیغه محرمیت است. در حقیقت آیه و کلماتی که در صیغه موقت برای حلال‌کردن دو نفر و تسهیل رابطه جنسی خوانده می‌شود، همان آیات و کلماتی است که برای صیغه محرمیت جاری می‌شود. فرق اینها نوع کاربردشان است. نوع خاص آن برای کودکانی است که قرار است در آینده وارد رابطه ازدواجی بشوند و در دل این محرمیت و سال‌هایی که باهم بزرگ می‌شوند، روابط متعددی از قبیل روابط جنسی اتفاق می‌افتد که عواقب خاص خودش را دارد. در همین مورد آقای رفسنجانی در سال ۶۴ در خطبه نماز جمعه درباره صیغه صحبت کردند و از آن زمان وارد قانون شد اما نقدهای جدی به آن وارد است زیرا حقوق زن رعایت نمی‌شود. روش مطالعه ما بیشتر میدانی و در سه کلانشهر تهران، مشهد و اصفهان بوده است. در واقع بررسی شده که ماهیت تغییر شکل صیغه چطور بوده است؟ در گذشته یک فرد ثروتمند زنی را صیغه می‌کرد و برای او خانه‌ای می‌خرید و تمام نیازهای مالی‌اش را تامین می‌کرد ولی در این سال‌ها نوع صیغه بسیار متفاوت شده است و شبکه‌های مجازی و اینترنت کمک فراوانی به گسترش آن کرده‌اند. در حال حاضر صیغه ساعتی، شبانه، با مسکن و خوراک، زیارتی و… داریم و علاوه بر این نوع نگاه مردم به صیغه تغییر کرده است. صیغه همیشه یک قبحی داشته و هنوز هم دارد. در این ساختار همه چیز قانونمند و شرعی می‌شود. بنابراین این تسهیل رابطه جنسی به ازدواج کودکان دامن می‌زند. در واقع صیغه محرمیت به ازدواج زودهنگام کودکان مشروعیت می‌دهد و کودکان را وارد قرارداد شرعی می‌کند که روابط دیگری مانند رابطه جنسی از آن بیرون می‌آید که در بسیاری از موارد به باردارشدن و سقط‌جنین و در نهایت فشار برای ازدواج منجر می‌شود.

در سال 90، 39 هزار و 609 مورد (4.5 درصد) از ازدواج ها مربوط به کودکان 10 تا 14 سال بوده و این رقم در سال 91 به 40 هزار و 464 مورد و در سال 92 نیز با روند افزایشی به 5.3 درصد رسیده است. بر اساس اعلام سازمان ثبت احوال، در سال 93 این آمار به بالاترین میزان در پنج سال اخیر، یعنی 40 هزار و 228 مورد رسیده که 5.6 درصد ازدواج های آن سال را شامل می شود. سال 94 نیز کودکانی که پیش از پایان دوران کودکی وارد زندگی زناشویی شده اند 36 هزار و 938 نفر، معادل 5.4 درصد بوده است. استان خراسان رضوی با ثبت 6 هزار و 800 مورد ازدواج کودکان در سال 94، رتبه نخست کشور را دارد که این رقم در سال 91 رقمی معادل 12 هزار مورد بوده و طی تمام این سال ها استان رکورددار ازدواج کودکان بوده و این جلوداری همچنان ادامه دارد. به گفته مدیرکل ثبت احوال خراسان رضوی، این آمار در دختران دو برابر پسران است چنانکه در سال 94 تعداد ازدواج کودکان دختر زیر 14 سال 6 هزار و 309 مورد و پسران زیر 14 سال سه هزار و 808 مورد بوده است.

امروز باید از علم در تقویت مباحث شرعی استفاده شده و به روز شود، مباحثی که در کنار سایر هنجارها منجر به آن شده تا 17 درصد دختران زیر 18 سال ما ازدواج کرده باشند و تا آخر عمر معلولیت های جسمی، روانی و اجتماعی را با خود همراه داشته باشند. این ازدواج ها باعث تداوم بی پایان حرکت چرخۀ خشونت و تولید فقر و تهیدستی و آسیبهای اجتماعی می شود و دستاوردهای توسعه و پایداری آن را به مخاطره می افکند. اگر قرار است به توسعه پایدار بیندیشیم، باید برای توقف ازدواج کودکان به طور جدی اقدام کنیم اما اصلاح قانون تنها راه نیست چنانکه در گذشته، جامعه در مقابل قانون حمایت خانواده سال 1353 که سن ازدواج برای دختران را 18 سال مقرر کرده بود، موضع گیری کرده و آن را نپذیرفت.امروز علاوه بر اصلاح قانون، باید بستر اجتماعی لازم برای مقابله با این پدیده را فراهم کرد، برخی اقداماتی که در این زمینه باید صورت بگیرد شامل تصویب مقررات برای حمایت اجتماعی از کودکان ، پایش تحصیل اجباری دختران و فراهم آوردن امکانات آن برای خانواده های تهیدست است. امن کردن فضاهای شهری و حذف موانع امنیتی که خانواده ها را ناچار به پذیرش ازدواج دختران خردسال می کند، فرهنگ سازی و آموزش خانواده ها، جلب نظر و رای مراجع مذهبی و ضرورت اجتناب ناپذیر مداخله آنان برای حل این معضل، سیاست گذاری اجتماعی برای دستیابی به عدالت جنسیتی و تغییر و اصلاح فرهنگ مبتنی بر جنسیت از جمله این مباحث است.

در این میان، مشارکت جامعۀ مدنی و سازمان های مردم نهاد ضروری است و جز با تلاش بی وقفۀ همۀ عناصر اجتماعی درگیر، پرداختن به این معضل اجتماعی، ممکن و میسر نیست. مقابله با این پدیده امروز نیازمند مبارزه با فقر اعم از فقر مادی و فرهنگی است و ابزار این امر هم آموزش و ارتقای آگاهی خانواده و والدین نسبت به مسئولیت شان در قبال فرزندان است.به امید آینده ایی روشن وزیبا برای کودکان ایران وتمام جهان.

 

روز جهانی کارگر و حقوق پایمال شده کارگران در ایران

فائزه رضائی

جایگاه نیروی کارگری در علم اقتصاد:

علم اقتصاد نیروی انسانی را مهم‌ترین عامل تولید می‌داند. انسان‌ها چه به لحاظ فیزیکی یا فکری عامل مهم رشد و پیشرفت اقتصاد هستند. میزان موفقیت یک کشور را تعداد نیروی انسانی کارآمد مشخص می‌سازد. درک اهمیت نیروی کار در علم اقتصاد جامعه را به سمت تشکیل و حمایت جمعی از اتحادیه‌های کارگری هدایت می‌کند.

اتحادیه‌های کارگری در جهت احقاق حقوق کارگران فعالیت می‌کنند تا حافظ حقوق و از همه مهم‌تر حافظ جان، روح و روان این قشر باشند. چراکه حفاظت از این قشر حفاظت از بنیان خانواده‌هاست، حفاظت از خانه‌ها و زنان است، حفاظت از کودکان (نیروی کار آینده) است، حفاظت از جامعه؛ تولید کالاها و اجتماع است و درنهایت حفاظت از اقتصاد است. کارگر قلب تپنده‌ی اقتصاد است، بدون کارگر اقتصاد مرده است. علم اقتصاد عامل اصلی کاهش تولیدات ناخالص را احساس بیهودگی و بطالت نیروی کار می‌داند. توجه به این قشر عظیم و حساس توجه به یکی بنیادی ترین عضو اقتصاد است.

 چرا روز جهانی کارگری در ایران تعطیل رسمی نیست؟

با تکیه‌بر توضیحات فوق، اول ماه می روز کارگر، تنها روز مختص به کارگران نیست. این روز، روز حمایت جمعی از حقوق کارگران محسوب می‌شود. قلب تپنده اقتصاد نیازمند تمام انسان هاست، از کودکان تازه متولدشده تا سالخوردگان. امروز روز خیلی هاست. مستقیم یا غیرمستقیم روز تمامی ما و آشنایان نزدیکان ماست. چرا این روز مهم رسماً تعطیل نیست؟ حکومت ایران چنین روزی را تعطیل رسمی اعلام نکرده است و حتی اخیرا بازداشت و اعمال محدودیت‌ها در برگزاری مراسمات روز جهانی کارگر تبدیل به بحران شده است. سالانه تنها در روز کارگر ده‌ها کارگر در جریان تلاش برای برگزاری مراسمات روز جهانی کارگر در سراسر ایران بازداشت می‌شوند و چندین تن نیز به دادگاه ها احضار می‌شوند. فعالین کارگری را راهی زندان می‌کنند. در زندان فعالین حقوق کارگری به بدترین شکل ممکن تحقیرشده و مورد ضرب و شتم واقع می‌شوند و شروع اعتصاب غذاها از طرف کارگران دربند… تمامی این‌ها به بهانه بر هم زدن امنیت ملی صورت می‌گیرد.

روز کارگر بر اساس ماده 63 قانون کار ایران، روز تعطیل رسمی برای کارگران محسوب می‌شود و کارفرمایان حق ندارند در این روز کارگران را وادار به کار کنند. اقتصاد کار و نیروی انسانی از دولت انتظار پشتیبانی از کارگران را در قالب قوانین کار دارد. قوانینی که در شأن و منزلت و حقوق کارگران تصویب و مهم‌تر اینکه اجرا شوند. چه‌بسا قوانین نوشته‌شده‌ای در رژیم ایران هستند که هرگز اجرا نمی‌شوند و قوانین نانوشته‌ای نیز بدون هیچ مشکلی در حال اجرا هستند. ارگان‌های حمایت از کارگران در تلاش هستند که نقش کارگر در تولید به‌صورتی باشد که به استثمار و بهره‌کشی از او نینجامد.

از روز کارگر سال 95 تا روز کارگر سال 96 گزارش از بیکاری، زندان و وضعیت جسمی، روحی و سلامتی، وضعیت معیشتی و شغلی کارگران و به همراه آن وضعیت خانواده‌ها در ایران رو به وخامت است. این آمارها تنها گزارش‌های رسیده هستند و هرگز وضعیت تمام کارگران را مشخص نمی‌سازند. بسیاری از کارگران، کودکان کار، زنان کارگر به‌صورت اشتغال غیررسمی همراه با دستمزد اندک و عدم پوشش بیمه‌ای به کارهای سخت و زیان آور مشغول هستند. معاون خانه کارگر ایران می‌گوید حدود 90 درصد کارگران کشور دارای قرارداد موقت هستند، او گفت که از این تعداد 67 درصد دارای قرارداد موقت با تاریخ هستند و سایر کارگران نیز یا قرارداد سفید امضاء دارند و یا فاقد قرارداد هستند که از آن‌ها به‌عنوان کارگر پنهان یاد می‌شود.

نگاهی به وضعیت زنان کارگر در ایران:

آمارهای رسمی سهم زنان کارگر را در جامعه کارگران را 5 درصد اعلام می‌کنند، ولی آمارهای غیررسمی و مخدوش بیش از این عدد را برای حضور زنان در مشاغل غیررسمی کارگری برمی‌شمارد. در مشاغلی چون کشاورزی، باغبانی و خدماتی زنان کارگر هستند که حضور پررنگ‌تری نسبت به مردان دارند. باوجود فعالیت بیشتر زنان با دستمزدهایی کمتر از مردان کار می‌کنند.

نگاهی اجمالی به وضعیت حقوقی کارگران:

بررسی گزارش‌های مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از اول می 2016 تا اول می 2017 کارگران، حکایت از وضعیت وخیم این قشر دارد. این درد فقط درد آذربایجان جنوبی نیست. چراکه قسمتی از کارگران ترک آذربایجانی در سایه سنگین تبعیضات جهت‌دار سیاسی و اقتصادیحکومت ایران و تعطیلی بخش عظیمی از کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی مجبور به مهاجرت به سایر نقاط ایران شده‌اند.

ماده 6 قانون کار ایران می‌گوید که اجبار افراد به کار معین و بهره‌کشی از دیگری ممنوع و مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند این‌ها امتیاز نخواهد بود … درحالی‌که شرکت‌های ایرانی اخیراً برخورد مناسبی با کارگران معدن انگوران زنجاننداشته‌اند، این رفتار تنها بخشی از نقض ماده 6 قانون کار ایران است، کارگران غیربومی را در شرکت استخدام می‌کنند ولی بومی‌ها با پیمانکار کار می‌کنند. کارگران غیربومی دارای امنیت شغلی هستند ولی هیچ امنیت شغلی برای کارگر بومی زنجانی نیست. نبود حس امنیت شغلی سلامت روانی و جسمی کارگر و خانواده وی را تهدید می‌کند. شرکت‌های ایرانی که از طرف پایتخت کنترل می‌شوند با شأن و منزلت و حقوق کارگران تبعیض‌آمیز رفتار می‌کنند. طبق گزارش‌های رسیده تمامی معادن آذربایجان جنوبی توسط مناطق فارس نشین و با پشتیبانی دولت فاشیستی ایران به تاراج می‌روند. چرا باید دسترنج کارگران و معدن کاران ترک در جیب فارس نشینان باشد؟  تبصره یک از ماده 13 مطالبات کارگر را جزو دیون ممتاز می‌داند. گزارش‌های منتشرشده طی یک سال اخیر اشاره بر وضعیت ناگوار کارگران دارد. بسیاری از کارگران چندین ماه حقوقی دریافت نمی‌کنند، حتی پرداخت دستمزد و بیمه کارگران با سوابق 15 تا 20 سال کار چندین ماه به تأخیر افتاده است. بسیاری از کارگران با تهدید اخراج از کار تن به امضای برگه های سفید فیش حقوقی و دریافت تمام مطالبات خود شده اند. بسیاری از کارگران که ازلحاظ روحی و مادی در وضعیت مناسبی نیستند، در تجمعاتی مسالمت‌آمیز خواستار رسیدگی به مطالبات پرداخت‌نشده خود شده‌اند. درنتیجه اتمام قراردادها ماهانه چندین کارگر از کار بیکار می‌شوند. برخی مواقع بیش از هزار کارگر در یک هفته از کار بیکار شده‌اند. گزارش‌ها حاکی است که کارگرانی که تحت‌فشار روحی وارده شده قرار داشتند در اعتراض به از دست دادن شغلشان اقدام به خودکشی می‌کنند.

در ادامه اعتراضات، دستگاه‌های قضایی حکومت ایران با اتهام ایجاد اغتشاش در تجمعات اعتراض‌آمیز، علیه کارگران جرائم نقدی، شلاق و حتی حبس صادر می‌کنند. درحالی‌که حکم شلاق حکم مجازاتی ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز و معادل با شکنجه است که کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل بارها خواهان الغای آن شده‌ است. شلاق زدن به انسانها و به خصوص برای کارگران قشر زحمت کش جامعه تحت هیچ عنوانی پذیرفته‌شده نیست.

گوشه‌ای از وضعیت اسفبار و نتایج پایمال کردن حقوق کارگران:

پدر یک دانش‌آموز می‌گوید که پسرش به خاطر عدم توانایی در پرداخت شهریه و هزینه 18,000 تومانی کتاب‌های درسی، از مدیر هنرستانی سیلی خورد و از مدرسه اخراج شد. به گفته مدیر این هنرستان اخراج وی بنا به دستورالعمل وزیر جدید آموزش‌وپرورش بوده است.

پدر این دانش‌آموز که کارگر و تنها آرزویش تحصیل فرزندش است تأکید کرد پسرم به دلیل شرمساری از این فقر و نداری، دیگر حاضر به بازگشت به مدرسه نیست. این تنها یک تأثیر از میلیون‌ها میلیون تأثیر منفی است که بر سر خانواده کارگر در ایران می‌آید.

طبق گزارش‌های رسمی در ایران، سالانه 3,000 کودک وارد بازار کار ایران می‌شود که تحت عنوانکودکان کار شناخته می‌شوند. بر اساس ماده 80، کارگری که سنش بین 15 الی 18 سال تمام باشد، کارگر نوجوان نامیده می‌شود.

به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است.

وضعیت اقتصادی کارگران مشغول به کار:

حقوق پایه بسیاری از مدیران دولتی و خصوصی در ایران به‌صورت میانگین 35 برابر حقوق یک کارگر است. از طرفی عضو هیئت‌مدیره انجمن‌های صنفی کارگران می‌گوید خط فقر یک خانواده کارگر 4 نفره به 2 میلیون و 700 هزار تومان رسیده است و حداقل هزینه‌ی یک خانواده‌ی 4 نفره، ماهانه 4 میلیون و 537 هزار تومان برآورد شده است. با این حال حداقل دستمزد کارگران ایران امسال 930 هزار تومان اعلام شد.

 وضعیت حفاظت فنی و بهداشت‌کار کارگران ایران:

برای صیانت از کارگران و حتی منابع مادی کشوری، رعایت حفاظت‌های فنی – ایمنی و بهداشت‌کار باید از طرف وزارت بهداشت و همچنین تأمین اجتماعی کنترل شود. هم به خاطر حفظ سلامت و امنیت حین کار کارگران و هم به دلیل صرفه‌جویی در هزینه‌های آتی از قبیل هزینه درمان، بستری، دارو، بیمه بیکاری، حقوق استراحت پزشکی، بازنشستگی زودهنگام و حقوق پرداختی بعد از وفات. ولی حکومت ایران بدون هیچ اعتنایی به این اصل با 15 هزار حادثه‌دیده کارگری در دنیا رکورد‌دار است.کارگر قشر ضعیف و آسیب‌پذیری است که امنیت شغلی مناسبی در ایران برای وی وجود ندارد.

در سال گذشته بیش از 50 درصد حوادث کارگری مربوط به کارگران ساختمانی است. از مجموع 2 هزار فوت‌شده 1200 نفر مربوط به کارگران ساختمانی بود. کارگران قربانی 16 ساله تا 60 نیز هستند. بیشتر کارگران به دلیل نبود ایمنی حین کار، از ارتفاعات سقوط می‌کنند، دچار خفگی می‌شوند، دچار سوختگی و ریختن مذاب داغ می‌شوند زیر آوارها دفن می‌شوند و به طرز دردناکی جان می‌دهند.

کودک کار زنده‌زنده در آتش سوخت، تنها تیتر یکی از هزاران خبر تلخ و دردناک کارگران ایران است.

نوجوان 16 ساله در تعمیرگاه خودرو مشغول کار بود که به دلیل فقدان ایمنی محل کار، حادثه آتش‌سوزی رخ داد و این کودک کار زنده در آتش سوخت. دو کارگر 19 و 16 ساله در سایه فقدان اصول ایمنی محیط کار براثر برق‌گرفتگی حین نظافت حوض آب جان خود را از دست دادند

در پایان اینکه با ادامه ی این وضعیت اسفبار، ورشکستگی کارخانه های تولیدی وحتی بانکها، و به دنبال آن بیکاری گسترده، نادیده گرفتن حقوق کارگران، افزایش کودکان کار، مرگ‌ومیر و قطع عضو کارگران حین کار و … حکومت فاشیستی ایران حتماً با ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی و تأمین اجتماعی و سایر پیامدهای سخت مواجه خواهد شد. با بررسی اوضاع تمامی ملل تحت ظلم و اقشار مختلف چون قشر کارگری، قشر زنان و کودکان به‌جرئت می‌توان گفت که ایران در آستانه یک فروپاشی بزرگ اقتصادی قرار دارد.

 

هنر و هنرمند

امیر ابطحی

بحث هنر و هنرمند از دیربازمورد توجه و علاقه مردم به خصوص جوانان بوده و خواهد بود.

پیش از انقلاب صنعت سینمای ایران به نسبت سایر کشورهای دنیا از کیفیت نسبتا خوبی برخوردار بود و توانست آثار فاخری را چون گوزن ها، گاو، رگبار و قیصر را به جامعه هنر تقدیم کند.

اما پس از انقلاب اسلامی در سال 57 این صنعت دچار دگرگونی و در معرض فروپاشی قرار گرفت و هنرمندان زیادی نیز کشور را ترک کردند. همچنین انقلاب 57 هنر موسیقی را نیز به شدت دگرگون و محدود کرد، به طوری که تا اواخر دهه 70 تمامی پلیس راه های کشور ماشین ها را به قصد پیدا کردن نوار کاست تفتیش میکردند و داشتن نوار کاست در ماشین جرم محسوب میشد.

پس از پیروزی خاتمی در انتخابات 76، که سوپاپ اطمینانی شد برای حکومت، رفته رفته این محدودیت ها کاسته شد و این هنرها نه در ضمینه سیاست و تنها در بعضی زمینه های اجتماعی به آزادی نسبی رسیدند. از آنجا که هنر و هنرمند همانند آب روان جاری و بی توقف هستند، این هنرها باز توانستند به مرور پا بگیرند و رشد کنند که نتیجه این رشد، پیشرفت های قابل توجه ای در صنعت سینمای نو ظهور ایران و موسیقی پاپ شد، اما ترک هنرمندان فعال در حوضه سینما و موسیقی همچنان از چالش های جدی این صنعت محسوب میشود.

هنرمندانی که به دلایل غیر شخصی چون انقلاب، جنگ، قطب بندی های سیاسی و دلایل شخصی چون کسب محبوبیت کشور را ترک گفتند.

به عنوان نمونه میتوان در این سالهای اخیر به هنرمندان ارزشمندی در صنعت سینما همچون گلشیفته فراهانی، محمد حسینی، صدف طاهریان و در صنعت موسیقی به شادمهر عقیلی، حامد نیک پی، حمید طالب زاده و تعداد کثیری از هنرمندان اشاره کرد.

هنر در ایران همیشه قربانی سیاست بوده است، و سیاست نبود آزادی در بیان و ابراز عقیده، کارگردانان را به سمت تولید فیلم های اتوبوسی سوق داده است.

فیلم هایی که هیچ ارزش و محتوایی ندارند و صرفا برای امرار و معاش برای تولید کنندگان، و گذران وقت برای بینندگان تولید شده اند.

رئیس دولت فعلی کشور جناب آقای روحانی در سخنان خود در باب توجه و حمایت دولت از هنر به ویژه موسیقی و هنرمندان گفت:

یکی از آثار انتخابات 96 این بود که همه با موسیقی آشتی کردند. در فرهنگ ما موسیقی و انواع هنر برای مردم ماست و مردم ما فرهنگ دوست هستند و تمدن مردم ما با کشورهای دیگر در ارتباط با توجه به هنر تفاوت دارد.

حتما دولت دوازدهم هم حمایت ویژه ای از اصحاب فرهنگ و هنر خواهد کرد.

در  خصوص بخش دوم سخنان ایشان همه به قطع یقین موافق وی هستیم، اما در مورد بخش اول سخنان چنین به نظر نمیرسد.

چرا که همانطور که گفته شد هنرمندان زیادی به قصد رفع محرومیت و کسب پیشرفت در این صنعت کشور را ترک کردند.

در بخش موسیقی هم شاهد محرومیت هنرمندان زیادی در کشور همچون استاد شجریان و دیگر هنرمندان بوده ایم. دولتی که کوله بار پیشرفت و اصلاحات را با خود به یدک میکشد در این ضمینه کماکان ناتوان و عاجز بوده است.

زنده یاد حبیب، خواننده سرشناسی که چند سال پیش به ایران بازگشت و حکومت با دادن مجوز به او، میتوانست آشتی واقعی با موسیقی را اعلام کند. اما این اتفاق هرگز نیفتاد و کماکان وعده های حکومت در حد شعار باقی ماند.

از دلایل عدم موفقیت دولت ها در رفع نمودن این محدودیت ها و محرومیت های هنرمندان میتوان به دو مورد مهم اشاره نمود:

اول میتوان به انتخاب افراد سیاسی و نه هنرمند در منصب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره نمود و دوم حکومت های ملوک الطوایفی در جای جای کشور، باعث عدم حصول پیشرفت و رفع این مشکلات شده اند.

قطعا با مدیریت فرهنگی و بالابردن دانش مردم نسبت به هنر، میتوان ضمینه را برای آزادی و پیشرفت در این صنعت شاهد بود،

امید است در آینده ای نزدیک شاهد این پیشرفت و همچنین حمایت هرچه بیشتر از هنر و هنرمندان در همه ضمینه ها در کشور باشیم.

 

 

مشکلات یک دانشجوی ارشد تربیت بدنی

آرش ایرانی

امروز که دست به قلم شدم برای در میان گذاشتن شما عزیزان از شرایط تلخ و رانتی که در همه جا هست و حتما اطلاع دارید.

این بیماری که مثل سرطان همه جای ایران رو فراگرفته متاسفانه دانشگاه را نیز بی نسیب نگذاشته.

بنده دانشجوی ارشد تربیت بدنی در یکی از به قول خودشان تاپ ترین دانشگاههای تهران هستم علی رقم تمام سختی ها و ناملایمتی هایی که نسبت به تحصیل در ایران هست توانستم به ترم آخر که پایان نامه هست برسم و همانطور که اطلاع دارید دانشجوهای ارشد در رشته هایی که کار آزمایشگاهی دارند از طرف وزارت علوم برای کار پژوهشی ۳تا ۱۵ میلیون بسته به نوع کار یا طرح و برای دانشجوی دکترا بین ۱۵ تا ۵۰ میلیون بابت پروژه تحقیقاتی به عنوان گرنت به استاد راهنما داده میشود و موضوعی که بنده میخواهم مطرح کنم پروژه سنگینی در مورد تاثیرات تمرینات پرشدت بر روی دیابت می باشد متحمل هزینه گزافی برای یه کار پژوهشی شدم که در این بین برای خرید کیت های آزمایشگاهی به علت گران شدن نا متعارف ارز در ایران ۳ برابر شد.

سال شعار
2015 تجارت غیرقانونی فرآورده های دخانی را متوقف کنید
2014 افزایش مالیات بر دخانیات
2013 تبلیغ، ترویج و حمایت از دخانیات را ممنوع کنید
2012 ارعاب؛ دخالت صنایع دخانی را متوقف سازید
2010 سه راه برای نجات زندگی
2009 بدون سرطان حنجره، زیبا است؟
2008 حقیقت را نشان دهید، هشدارهای تصویری زندگی ها را نجات می دهند.
2007 محیط زیست بدون دخانیات
2006 دخانیات در هر لباسی کشنده است
2005 متخصصان بهداشت علیه دخانیات
2004 دخانیات و فقر، یک چرخه معیوب

 

برای کمک در این مورد به دیدن استاد راهنما و حتی مشاور خود رفتم چون نتیجه این کار پژوهشی هرچقدر برای من دانشجو با ارزش باشه برای این اساتید که به رزومه پژوهشی آنها افزوده میشه و امتیاز برای رتبه علمی اساتید خواهد داشت.

طبق مدارک و اسناد و حتی فاکتورهای کاری که انجام شده و نتایج کار به خدمت این عزیران رسیدم و ریز کار را به اطلاع رساندم و تعریف و تمجید شروع شد.

زمانی که از این اساتید بابت ادامه کار از گرنت که وزارت علوم از ابتدای کار به حضرات گرانقدری که با سهمیه جذب هیئت علمی دانشگاه شدند متاسفانه به جای حمایت با برخورد بسیار تند و نامتعارف بنده را از اطاق خود بیرون انداختن و جالب اینجاست که گفتن این حق من استاد هستش و نه تنها تو هیچ کسی حق دخالت یا اظهار نظر در مورد خرج آن بدهد!!!!
بنده نیز چون قانع نشدم خدمت رییس دانشگاه رسیدم و بحث رو مطرح کردم و خیلی ریلکس با لبخند ایشان گفتند کار شما بسیار زشت و نا درست بوده و حق با استاد شماست این کار باید توافقی انجام شه شما به عنوان دانشجو موظفین که کار را صفر تا صد انجام داده و در آخر برای اکسپت یا اپلای مقاله باید نتایج را در اختیار اساتید گذاشته کمکی از دست من برنمیاد.

حالا این سوال رو من از شما دارم آیا من دانشجو که شاغل هم هستم و شغلم به خاطر رشته ورزشیم و سابقه ورزشیم هست با تمام سختی ها و مشکلاتی که ایران هست رواست که از جیب هزینه ۳۰ میلیونی بابت کار پایان نامه ایی که خدا شاهده ۱ ریال هم به خاطر مدرک ارشد به درآمد بنده اضافه نشده پرداخت کنم و در آخر برای اکسپت گرفتن مقاله یا کارهای دیگر اسم این اساتید اول آورده شه و کل امتیاز آن برای این عزیزان باشد.

به امید روزی که هرکسی در جای خود و سکان دار قسمتی باشه که لایق آن باشد. نفس بکش به مناسبت روز جهانی بدون دخانیات(10 خرداد) در سال 1988 قطعنامه WHO41.19 به تصویب رسید و از همه دولت ها خواست که روز جهانی بدون دخانیات را همه ساله در 31 ماه می برگزار کنند.

به گزارش سایت گزارشگر، ریه و شش های انسان همواره به هوای پاک و اکسیژن سالم نیاز دارد تا بقاء و سلامت وی را تضمین کند. انسانی که فاقد ریه ها و دستگاه تنفسی سالم باشد با ضعف های جسمی بسیاری چون بیحالی، رخوت و نقص در عملکرد سیستم مغزی و خونی خود مواجه می شود.

از جمله علل تخریب دستگاه تنفسی انسان استفاده از مواد دخانی یا مصرف سیگار است که نه تنها خود مصرف کننده بلکه سایر افرادی که در اطراف وی عبور و مرور داشته یا زندگی می کنند را مصدوم می سازد.

نگرانی های فزاینده ای که از آسیب های ناشی از مصرف دخانیات، در دهه 1980 میلادی جهان را در بر گرفت، در نهایت کشورهای عضو سازمان بهداشت جهانی را به تصویب روز جهانی بدون دخانیات در سال 1987 رهنمون ساخت. در آن سال مجمع بهداشت جهانیِ (WHO) قطعنامه who40.38 را به تصویب رسانید و از همه دول عضو خواست تا روز 7 آوریل 1988 را به عنوان روز جهانی بدون استعمال دود به رسمیت بشناسند. هدف از نام گذاری این روز تشویق مصرف کنندگان به ترک 24 ساعته سیگار و سایر دخانیات بود.

در سال 1988 قطعنامه WHO41.19 به تصویب رسید و از همه دولت ها خواست که روز جهانی بدون دخانیات را همه ساله در 31 ماه می برگزار کنند. از آن زمان تاکنون، سازمان جهانی بهداشت با همکاری دول مختلف روز جهانی بدون دخانیات را برگزار می کند و هر سال عنوان و شعار خاصی را برای آن این روز در نظر می گیرد. شعار سازمان بهداشت جهانی برای روز جهانی بدون دخانیات از سال 2000 الی 2015 میلادی به شرح ذیل بوده است:

نام گذاری این روز جهانی از یک سو سبب تشویق و اقبال دولت ها، ملت ها و سازمان های بهداشتی شده و از سوی دیگر اعتراض و مقاومت مصرف کنندگان دخانیات و صنایع تولدکننده آن را برانگیخته است.آثار شومی که مصرف این مواد مضر بر پیکر جامعه انسانی بر جای می گذارد، سالیانه منجر به مرگ 6 میلیون مصرف کننده و ششصد هزار غیر مصرف کننده ی در معرضِ دود مواد دخانی می شود.

متاسفانه آمار اعتیاد به دخانیات در کشور ایران بسیار بالا است و همین امر لزوم و ضرورت مشارکت فرهنگی ملت و دولت را می طلبد. امید است در سایه ارتقای فرهنگ سلامت و آگاهی های عمومی مصرف این مواد آسیب زا به عنوان یکی از موارد ناقض حقوق بشر متوقف گردد. آمارهای غیر رسمی و نه قطعی نشان از افزایش مصرف کنندگان سیگار در کشور دارد و تأسف بارتر اینکه بخش اعظمی از جامعه مصرف کننده، جوانان هستند و روز به روز نیز میاگین سنی مصرف پایین تر می آید.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مهرماه امسال محمدرضا مسجدی با استناد به آخرین آمارهای ارائه شده در زمینه مصرف سیگار، گفت:  ۲۵ تا ۲۷ درصد مردان بالای ۱۵ سال و چهار درصد زنان در کشور مصرف کننده سیگار هستند.

همراه با افزایش سطح سواد در میان قشر جوان، مصرف سیگار در آنها بویژه در زنان تحصیلکرده نیز افزایش یافته و پیدا کردن جایگزین به جای سیگار در باور زنان نسبت به مردان بسیار سخت تر است.

آمارهای غیررسمی نشان می دهد پنج میلیون و ٣٠٠‌هزار نفر در کشور سیگار و قلیان مصرف می‌کنند و بر اثر این مصرف سالانه ۵٠‌هزار نفر نیز به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم به علت استعمال سیگار یا قرار گرفتن در معرض دود آن، جانشان را از دست می‌دهند.

به گفته علی‌اکبر سیاری معاون وزیر بهداشت؛ مصرف سیگار ٢٠تا ٣٠‌سال از عمر افراد را کم می‌کند، اتفاقی که سبب کاهش نیروی انسانی و ضربه زدن به اقتصاد کشور می‌شود.

مصرف سیگار، همچنین احتمال ابتلا به سرطان ریه را ٣٠ برابر و احتمال ابتلا به سکته قلبی را ٢ تا ۴ برابر افزایش می‌دهد.

وی در ادامه با تأکید بر اینکه سن شروع مصرف دخانیات در دنیا بین ۱۲ تا ۱۴ سال کاهش یافته است، تصریح کرد: بر اساس گزارش سازمان C.D.C این آمار در ایران به سال آخر دوره راهنمایی و سال اول دوره دبیرستان رسیده است و متأسفانه مصرف سایر مواد به جز سیگار از ۲درصد به ۱۴ درصد رسیده است و آمارها بیانگر این است که روزانه ۸۰ تا ۱۰۰ هزار نفر از جوانان و نوجوانان در جهان شروع به کشیدن سیگار می کنند و در بسیاری از موارد مدت زمان بین نخستین تجربه سیگار کشیدن تا وابستگی شدید به آن در طول یک سال یا کمتر اتفاق می افتد. ایران از لحاظ داشتن جمعیت جوان نیازمند توجه خاص در حوزه کنترل دخانیات است. هدف اصلی روز جهانی بدون دخانیات نه تنها محافظت نسل فعلی و آینده در برابر خطرات ناشی از مصرف دخانیات است، بلکه محافظت در برابر مشکلات اجتماعی، اقتصادی محیطی ناشی از مصرف و مواجهه با دود دخانیات است

 

نگاهی به اعتراض های اخیر ایران

احسان حیاک

مقدمه:خیزش اعتراضی مردم ایران که به صورت سراسری در چند ماه اخیر بر پیکره ی حاکمیت ایران طنین انداز شد فصل جدیدی از مبارزه ی مدنی و سیاسی علیه سیستم حاکم را آغاز کرد که در مقایسه با اعتراضات سال های گذشته عمیق تر و گسترده تر بود.اگر بخواهیم توالی و علل خروش این جریانات را مورد بررسی قرار دهیم لازم است نگاهی مختصر به تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی داشته باشیم.

تاریخ سیاسی حاکمیت فعلی موجود در ایران در چهار فصل سیاسی جای میگیرد که هریک دارای رویکردها و مبانی دیکتاتور مابانه ی خود است.

فصل اول:تثبیت قدرت

از بیست و دوم بهمن پنجاه و هفت تا پانزد خرداد شصت وهشت که از لحظه ی فروپاشی نظام شاهنشاهی ایران تا فوت خمینی را شامل می شود حاوی حوادث و جریاناتیست که در آن تمامی احزاب و شخصیت های سیاسی که در صحن قدرت بودند یکی پس از دیگری توسط دستگاه ادم کشی خمینی حذف و یا کشته می شوند.از طرفی تحریک صدام حسین برای شروع جنگ با ایران و طولانی کردن این جنگ علی رغم چندین بار درخواست آتش بس یک طرفه از طرف صدام برای دور کردن اذهان مردم از وعده های موهوم پیش از انقلاب مبنی بر رفاه عمومی ,ابادانی و عدالت اجتماعی و از سوی دیگر زمینه سازی برای انحصار کردن قدرت سیاسی در پهنه ی حاکمیت کشور یود.در امتداد این فصل سیاسی جمهوری اسلامی با ایجاد یک شبکه ی ترور گسترده تمامی مخالفین خود را حتی آن دسته از مراجع دینی که  ضمیمه کردن ولایت فقیه را یک توهین سیاسی به خرد جمعی مردم می دانستند یکی پس از دیگری از بین برد و توانست قدرت را تمام و کمال قبضه کند.

 

فصل دوم: تحکیم  قدرت :از ابتدای رهبر شدن علی خامنه ای تا پایان دوره ی دوم  ریاست جمهوری خاتمی

در این دوره حاکمیت با استفاده از معیارهای مذهبی  مردم ایران به بهانه ی دفاع و تبلیغ باورهای مذهبی مردم  به دلیل نبود مخالفان قدرتمند توانست ذهنیت مردم ایران را برای التزام بقای خود به بهانه ی دفاع از خطوط قرمز دینی و مذهبی استعمار کند و شعور سیاسی مردم را از خواسته های بنیادین اجتماعی آن هم در کشوری که در اثر جنگی نمایشی همه ی زیرساخت های اقتصادی اش به کلی ویران شده بود را با استفاده از مذهب و برجسته کردن برخی شاخص های آن به کلی ویران کند.جمهوری اسلامی نه تنها به صورت علنی برنامه ای برای ابادانی کشور نداشت بلکه بالعکس بر آن چه مصمم بود چیزی جز انحطاط کلی همه ی پایه های رشد و ترقی کشور نبود.البته  قتل های زنجیره ای دهه ی شصت و حوادث کوی دانشگاه درین دوره ی تاریک سیاسی کشور خود گواه تمرکز حاکمیت بر تنظیم و تزریق قدرت در همه ی سطوح کشور و طبقات سیاسی برای بقاست.

فصل سوم: تبلیغ قدرتاین دوره از آغاز دوره ی اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد تا پایان دوره ی دوم آن یعنی سال نود و یک است.درین دوره اهتمام سیاسی حاکمیت از درون مرزهای کشور به کشورهای منطقه نفوذ کرده و دستگاه سیاسی برآن شد تا ایدئولوژی خود را در قالب سازمان هایی نوپا و کاملا وابستە بە حاکمیت  ایران اشاعە دهد.سیاست جنگ افروزی و مقاصد تروریستی حاکمیت  تدریجا کشورهایی چون لبنان, فلسطین ,سوریه, افغانستان و عراق را درنوردید و تحولات جنگ طلبانه ی جدیدی را در خاورمیانه رقم زد وهزینه های سرسام آوری از درامد منابع و ذخایر کشور صرف توهمات قدرت طلبانه ی حاکمیت شد.رژیم ایران درین راستا دو هدف اصلی را دنبال کرد یکی آن که با توطئە ی مخاطره ی امنیت , مردم را در جهت برنامه های آشوبگرانه ی خود هم رای کند و دیگری اینکه با تبلیغ سیاست های تروریستی خود به حفظ قدرت خود در خارج از مرزها بپردازد .اوضاع معیشت و سامان اجتماعی مردم درین دوره بحرانی ترین دوران تاریخ ایران بود تا جاییکه هست و نیست اقتصادی و حقوقی مردم به کلی تخریب شد و کشور در اوج توحش حاکمیت به زباله دانی مملو ٔاز فساد مبدل گشت.جریانات سیاسی سال88 و خیزش اعتراضی مردم که آن هم زیر هیمنه ی جریان اصلاح طلب روی داد.شکاف عمیقی در بدنه ی حاکمیت ایجاد کرد اگرچه در نطفه ی دیکتاتور خفه شد اما این اولین شوک سیاسی به نظام سرتاپا متوحش ایران بود.

فصل چهارم :فرسایش قدرت

این دوره پس روی کار آمدن کابینه ی حسن روحانی تا پایان نامعلوم دوره ی دوم ریاست جمهوری وی را شامل می شود.گسترش تبلیغات سیاسی نظام در خارج مرزها و نابودی بیش از پیش تمامی تریبون های سیاسی آزاد و بستن کانال های احقاق حقوق مردم و از همه مهم تر به بن بست رسیدن دستگاه فکری و سیاسی حکومت برای تقویت زیر ساخت های ویران شده ی اقتصادی که ناشی از انحصاری شدن کلیه ی تراکنش های تجاری و مالی کشور بدست قوه ی قهریه ی رژیم یعنی سپاه مزدوره پاسداران ,بسترگاهی شد تا مردم ایران دچار جهش سیاسی شده و دریابند که هر آنچه تا به امروز دیده اند و شنیده جز وعده ی سر خرمن چیزی بیش نبود.جمهوری اسلامی درین دوره بر خلاف اوایل همه ی دوره ها دیگر هیچ کارت دیگری برای بازی ندارد زیرا که بلوغ سیاسی جامعه ی ایرانی و آگاهی روزافزون مردم به دلیل پیشرفت تکنولوژی و دنیای ارتباطات و رو شدن دسیسه های ضدمردمی و ضد ایرانی رژیم حاکم بر اقشار مختلف جامعه شمارش معکوس فروپاشی یکسره ی حاکمیت را رقم زد.

شکست سیاسی طیف معترض در خیزش 88 توسط واکنش سریع و ضد انسانی رژیم جمهوری اسلامی و اشراف کامل مردم به اینکه حکومت نه نقدپذیر نیست بلکه بشدت با مخالفان خود چه آنان که زمانی در بدنه ی نظام بودند و چه توده های عادی مردم برخورد کرده و حتی به کشتن نیز اقناع نمی شود و از طرف دیگر از هم گسیختگی تمامی بنیان های اجتماعی حقوقی و اقتصادی مردم به لحاظ تورم، بیکاری ،بحران‌های مالی پی در پی و نبود ارز در بازارهای آزاد و افزایش گسترده رانت خواری و اختلاس و غیره علی رغم زندگی در کشوری با منابع و ذخایر بالقوه و غنی, وعدم مسئولیت پذیری و بی کفایتی  حکومت در مهار بحران های بوجود آمده از جمله زلزله ی کرمانشاه  و اوضاع اسف بار هوای خوزستان و همچنین نبود دستگاه قضایی مردمی و پویا که به مردم ثابت کند عدالت سیاسی و اجتماعی در چارچوب حکومت وجود دارد که در برابر هر گونه فساد قاطعانه برخورد می کند…

بار دیگر خشم و قهر چندین ساله ی مردم را که سالها بود منتظر معجزه ای از طرف حکومت بودند مشتعل کرد و سبب شد تا در دی ماه بصورت انفجاری عظیم و غیرقابله تصور در شهرها و کلان شهرهای کشور بصورت مستمر پخش شود.

خیزش دی ماه 96بر خلاف سال 88 تا جایی بران و قاطع بود که عامه ی معترضین تنها راه نجات را درین خیزش فقط و فقط حذف ریشه ای نظام حاکم و براندازی کامل آن می دیدند….این خیزش نه تنها خاموش نشد بلکه تا به امروز نیز بصورت گسترده در اکثریت شهرها ومناطق کشور در قالب ها و وجه های مختلف ادامه دارد.

اگر چه سیستم حاکم تمام سعی خود را کرد تا این خروش تاریخی را خاموش کند اما اوضاع ویرانگر اقتصادی و معیشیتی مردم و متقابلا نبود هیچ گونه راهی برای مبذول شدن مطالبات سیاسی اقتصادی و در کلامی روشن تر آگاه شدن مردم به مزدور بودن و مستبد بودن حاکمیت موجود که کشور را به خاکستری تبدیل کرده است  و ذخایر مملکت را صرف جنگ افروزی ها و اقدامات تروریستی خود در خارج از مرزها کرده است سبب شد تا این خیزش نه تنها نخوابد بلکه روز به روز شکاف بیش تری در حاکمیت ایجاد کند و مردم برای براندازی کامل آن  جدی تر و مصمم تر شوند.

حاکمیت در ضعیف ترین دوره ی سیاسی خود بسر می برد و مردم که بعد از نزدیک به چهار دهه نه تنها به هیچ رفاه و ازادی اجتماعی سیاسی نرسیده اند بلکه در سایه این حاکمیت امید به زندگی خود را از دست داده اند و تنها راه علاج این وضعیت را سرنگونی این رژیم می پندارند.

از طرفی رژیم دیگر حتی با ابزار سرکوب هم نمی تواند خروش جهنمی مردم را بخواباند چراکه این سیاست برخلاف گذشته بیش تر مردم را وامی دارد تا این بار از بیخ و بن تشکیلات شیطانی آن را برچینند.شاید اندکی زمانی لازم باشد تا مردم کار خود را با رژیم یکسره کنند اما آنچه قطعی است آن است که کشور تا جایی ویران و نابود شده است که رژیم حتی اگر بخواهد اقدامی هم بکند بیس تر به سقوطـ نزدیک  می شود چون فشار جامعه جهانی بر حاکمیت بدلیل جنگ افروزی و توطئە های شیادانە در خارج مرزها تمرکز حاکمیت را بە کلی ربودە است,,پس دیر یا زود باید حاکمیت منتظر تیر خلاص باشد واین نتیجه ی سال ها فساد و استبداد حقوقی و سیاسی در کشور است.

 

” روز جهانی کارگر “

جلال پورصادقی

تاریخچه سازمان بین‌المللی کار و نحوه‌ کار آن

ریشه تشکیل سازمان بین‌المللی کار را می‌بایستی در تحولات اجتماعی قرن نوزدهم اروپا و آمریکای شمالی جست. انقلاب صنعتی توسعه‌ اقتصادی خارق‌العاده‌ای را در این کشورها باعث شد. اما این توسعه رنجهای غیرقابل تحملی را به کارگران و زحمتکشان این کشورها تحمیل کرد که منجر به شورش‌های متعدد اجتماعی شد. ایده تشکیل یک سازمان بین‌المللی برای تدوین مقررات و معیارهای جهانی در زمینه‌ حقوق کار، به اوایل قرن نوزدهم و در نتیجه‌ی نگرانی‌های اقتصادی و اخلاقی به وجود آمده از بهای انسانی «انقلاب صنعتی» بر می‌گردد.

در سال ۱۸۱۸، یکی ازصاحبان برجسته و دور اندیش صنایع انگلیسی به نام روبرت اوئن(۱۷۷۱-۱۸۵۳) از ایده تدوین یک رشته مقررات پیشرفته در زمینه کار و اجتماع حمایت به عمل آورد. چند دهه بعد، یکی از صاحبان صنایع فرانسوی به نام دانیل لوگراند(۱۷۸۳-۱۸۵۹)، دست به دامان دولت‌های اروپایی شد و از آن‌ها خواست تا برای تدوین یک مجموعه قوانین بین‌المللی در مورد شرایط کار اقدام کنند. در اواخر این قرن کارگران متشکل، در کشورهای صنعتی، یک قدرت جدید را تشکیل داده و حقوق دمکراتیک خود را طلب می‌کردند. در همین حال نهضتی فراگیر برای بهبود شرایط کار در این کشورها به وجود آمده بود.

پیش زمینه تاریخی سازمان بین‌المللی کار، حاصل یک صد سال بحث و مناظرات و ابتکارات روشنفکرانه از سوی شخصیت‌های برجسته، انجمن‌های داوطلب، دولت‌ها و جنبش های سیاسی و اجتماعی، می‌باشد. اولین نتایج عملی و برجسته این تلاش‌ها تشکیل «انجمن بین‌المللی برای حفاظت قانونی از کارگران» در سال ۱۹۰۱ بود. محل این انجمن که در واقع هسته اولیه سازمان جهانی کار بود در شهر بال سوئیس قرار داشت.

در سطح ملی، در دو دهه آخر قرن نوزدهم، مجموعه قوانین اجتماعی دولت آلمان، اولین نمونه در حمایت از حقوق کارگران بود.
در سال ۱۹۰۵-۱۹۰۶ دولت سوئیس کنفرانس تکنیکی و دیپلماتیکی را در شهر برن سازمان داد که منجر به تصویب اولین کنوانسیون‌های بین‌المللی در زمینه کار شد. اولی تعدیل کار شبانه زنان و دیگری حذف استفاده از فسفر در صنایع کبریت سازی بود.

 

 

در دوران جنگ جهانی اول، در خلال برگزاری چندین گردهمایی بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری، از ایده و ابتکارات شخصیت‌ها و رهبران برجسته کارگری حمایت به عمل آمد. این افراد خواستار اختصاص یک فصل اجتماعی از «موافقت‌نامه صلح» به تهیه حداقل استانداردهای بین‌المللی مربوط به کار و ایجاد دفتر بین‌المللی کار بودند.

این ایده در خلال مذاکرات پاریس پذیرفته شد و اساسنامه (۲) سازمان جهانی کار بین ژانویه و آوریل ۱۹۱۹ توسط کمیسیون بین‌المللی کار، تشکیل شده بر اساس «قرارداد ورسای»، نوشته شد. این کمیسیون، توسط کنفرانس صلح ایجاد شده و تحت ریاست ساموئل گومپرز رییس فدراسیون کارگری آمریکا و متشکل از نمایندگان ۹ کشور بلژیک، کوبا، چکسلواکی، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، لهستان، انگلستان و ایالات متحده آمریکا بود. به این ترتیب سازمان سه جانبه و منحصر به فرد بین‌المللی کار تشکیل شد. نکته قابل تأمل آن که دولت آمریکا در سال ۱۹۳۴ و در زمان ریاست جمهوری فرانکلین روزولت به این سازمان پیوست در حالی که هنوز به عضویت «جامعه ملل» درنیامده بود.

اساسنامه سازمان بین‌المللی کار بخش سیزدهم معاهده ورسای را تشکیل می‌دهد. این اساسنامه حاوی ۴۰ ماده می‌باشد. هارولد باتلر انگلیسی و ادوارد فیلان ایرلندی، رؤسای بعدی سازمان بین‌اللملی کار، مؤلفان متن انگلیسی پیش نویس این اساسنامه هستند.

با توجه به اساسنامه سازمان بین‌المللی کار، می‌توان گفت که سه دلیل عمده باعث تأسیس این سازمان بین‌المللی درخلال کار کنفرانس پاریس شد.
انگیزه اول که به نوعی از آن به عنوان انگیزه انسانی نام برده می‌شود، یافتن راه حلی برای برطرف کردن شرایط بسیار دردناک کارگران که به سختی استثمار می‌شدند، بود. این نگرانی در مقدمه اساسنامه سازمان بین‌المللی کار به روشنی بیان شده است.

دومین انگیزه، بی شک سیاسی بود. بعد از جنگ جهانی اول و پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه و با توجه به رشد صنعت در کشورهای مختلف، تعداد کارگران صنعتی افزایش روزافزونی یافته و اگر به وضعیت آن‌ها رسیدگی نمی‌شد، هر آن امکان وقوع انقلاباتی از آن دست که پیشتر مارکس و انگلس پیش‌بینی کرده بودند، می‌رفت. در مقدمه اساسنامه سازمان بین‌المللی کار به روشنی روی این حقیقت تکیه شده که بی عدالتی «چنان نارضایتی را دامن می‌زند که صلح و هماهنگی جهانی به خطر می‌افکند.»

انگیزه سوم را می‌‌توان از جنبه اقتصادی مورد بررسی قرار داد. به دلیل این که هر گونه اصلاحات اجتماعی به خاطر تأثیرات گریز ناپذیرش بر روی میزان تولید، می‌توانست صنایع کشوری را که در حال اصلاحات بود، در مقایسه با رقبا در وضعیت ناگواری قرار دهد، این مهم در اساسنامه سازمان بین‌المللی کار به شکل «عدم تدوین قوانین کار انسانی در هر کشور مانع تحقق تلاش ملت‌هایی می‌شود که می‌خواهند وضعیت کارگران کشورشان را بهبود بخشند»، گنجانده شد.

شرکت کنندگان در کنفرانس صلح پاریس، دلیل چهارمی را نیز به دلایل فوق اضافه کردند و آن توجه دادن به نقش فعال و مؤثر کارگران در صحنه‌های نبرد و همچنین کار در صنایع در دوران جنگ بود. این ایده در اساسنامه سازمان بین‌المللی کار تحت عنوان : «یک صلح جهانی پایدار تنها بر مبنای عدالت اجتماعی بنیان گذاشته می‌شود»، مورد توجه قرار گرفت.

 

نگاهی به اعتراضات مردمی در دی 1396

مرجان سلیمی شریف

تا کنون تحلیل های متعددی درباره اعتراضات دی ماه 96ارائه شده است با توجه به اخیر بودن این رخداد طبیعی است که در تحلیل های اولیه  دسترسی به لایه های گوناگون واقعیت وجود نداشته باشد در نتیجه تحلیل ها نیز بیشتر از آنکه براساس شواهد باشد مبتنی بر حدس وگمان  ویا  شواهد مستند نشده می باشد، از مهمترین عوامل وقوع حوادث دی ماه 96 عبارتند از  افزایش متقاضیان کار و ناتوانی  نسبی دولت در ایجاد شغل  برای آنها

ناامیدی  پیشینی کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنند .

ناامیدی رای دهندگان به روحانی از شنیده شده صدایشان  توسط دولت و حاکمیت  کشمکش بر سر دسترسی  به منابع طبیعی  از فیلم های موجود از اعتراضات سال 96 شعارهای مختلف ثبت شده که در این اعتراضات با تمرکز شعار روبرو نبوده ایم

شعارهای جنبش سبز با عناوین مختلف در صدر این شعارها قراردادندو تنها 3 درصد از شهرستان های کشور شعار مربوط به سلطنت طلبها را عنوان میکردند وبیشتر بر علیه رهبری  بود و  فراوانی شعار به کل شعار های داده شده به میزان:

24 درصد شعارها بر علیه رهبر بوده است

و 17 درصد نیز باری افزایش اتحاد بین معترضان باده

و 10 درضد برعلیه نظام

و 8 درصد بر علیه وضعیت اقتصادی کشور

و 7 درصد بر علیه روحانیون

و 7  درصد بر علیه حمایت از سوریه وفلسطین ولبنان

و 6 درصد حمایت از پهلوی  .

و 5 درصد برعلیه روحانی و دولت

و 4 درصد بر علیه اختلاس

و 4 درصد برای آزادی های سیاسی .

و 5 درصد بخاطر استفاده ابزاری از دین و ایران گرایانه

و2 درصد برعلیه سپاه و و قوه قضاییه

شدت اعتراضات دراصفهان بالاترین و در یزد کمترین میزان بود است شاخص وسعت اعتراضات هم میزان خشونت آمیز بودن و میزان تند بودن محتوای شعار ها محاسبه شده است

بخش عمده اعتراضات در اصفهان به دلیل کمبود آب می باشد و دومی دلیل مسایل اقتصادی

با توجه به نتایج اعتراضات دی ماه 96

_ در شهرهای بزرگتر  شدت اعتراضات بیشتر بوده و  توسط افرادی  که به تازگی به جمعیت فعال اقتصادی کشور اضافه شده و جویای کار هستند و نیز افرادی که از شرکت در انتخابات نا امید هستند و افرادی که در سال 96 به دولت روحانی بیشتر از سال 92 رای داده اند رخ داده است همچنین عوامل منطقه ای از جمله ریز گردها تضاد بر سر دسترسی به منابع طبیعی و نگرش های سیاسی مردم  در شدت بالا وپایین بودن اعتراضات در استان های مختلف تاثیر گذار بوده اند. البته نباید از نارضیان پنهان در شهرهای کم جمعیت نیز غافل شدکه طی سالهای اخیر از رای دادن به دولت روحانی به طور نسبی ناامید شده اند

_ توجه به بخش پنهان نارضایتی  در جامعه ایران مهم است .

شواهد  نشان میدهد  که ناراضیان  قومیتی در اعتراضات دی ماه مشارکت چندانی نداشتند استان های کردستان آذربایجان شرقی وسیستان و بلوچستان  جز استان های نسبتا آرام  بوده اند دربین شعارها نیز مطالبات قومیتی دیده میشود اگر دوبخش ناراضی فوق  معترضان معیشتی در شهرهای کوچک و معترضان قومیتی  به معترضان دی ماه می پیوستند شدت اعتراضات بسیار بالا میرفت و درنتیجه مسولیت دولت و حاکمیت باری را ه حل های کم هزینه و دموکراتیک بسیار سنگین میشد

_ نارضایتی ها سیاسی معترضان  نه الزاما به معنای نفی دو جریان سیاسی اصلاح طلب و محافظه کاربلکه حاکی از عدم دربرگیرندگی و ناکارآمدی سازو کارهای موجود برای پیگیری مطالبات بخض بی صدا و بی نماینده جامعه است وقتی گزینه های پیش روی مردم در هر انتخابات محدود به گزینه های عبور کرده از فیلترهای  سختگیرانه و مبهم شورای نگهبان باشند و نسبت به تشکیل اتحادیه های کارگری واقعی نگاه امنیتی وجود داشته باشد.

_ درحین وبعد از اعتراضات دی ماه 96 رسانه های داخلی و خارجی هر کدام به دلایلی متفاوت وجه مسالمت آمیز بودن اعتراضات را پوشش ندادنداما با صرفنظر از چند مورد استثنایی شواهد موجود حاکی از رویکرد مسالمت آمیز معترضان است در نتبیجه این اعتراضات را لااقل در شرایط فعلی نمی توان الزاما نشانه هایی از شرایط پیش انقلابی تلفی کرد مگر آنکه مواجهه ی حاکیمت و دولت باآن به گونه ای باشدکه شرایط کشور به سمت وسوی وضعیت انقلابی سوق داده شود

 

کودکی

نیلوفر ایمانیان

کودکی را کودکی لازم است

کودکی را بازی کودکی لازم است

کودکی را در زیر باران یا پریدن در گل و لای لازم است

کودکی را شیرین زبانی لازم است

کودکی را از عشق اموختن لازم است

کودکی را روزها محبت دیدن لازم است

کودکی را شب لالایی های مهرامیز لازم است

کودکی را کودک بودن لازم است

کودکی را حمایت لازم است

کودکی را مهر بایدش

کودکی مقدس است

کودکان قربانیان عالم اند

کاش انقدر دنیا زیبا بود تا می نوشتم کودکان خوش ترین عالم اند…

 

اما چه حیف که کودکی نکرده اییم و کودکی را می کشیم

هر کدام در حفره ای بی تفاوت از همه گشته اییم

کودک است زندگی را در ذهن و اندیشه ی پدر و مادر دیده است

اندیشه ات چه بوده است خوش یا حیف بر حال دلت

کودکی در تو مرده است  چرا موجود اسمانی را زمینی میکنی

پس چرا انقدر ظلم بر او روا داشته ای

خواسته های کودکان در کودکی بودن است و بس

عاشقش باشی کنارش باشی یا بازی های کاغذی

کودکان را عشق عکسی در کنار خانواده است

کودکان را اغوشت با کلام دوستت دارم لازم است

کودک است شاید بهانه گیری میکند شاید گله ها داردش

اما او کودک است یادت باشد که پر است از نیاز

تو پر نسازیش قلب و احساس پاکش به انی میشود بازیچه ی عام و خاص

ای تو دولت دار و خموش،فکری بکن

کودکان دیگر کودکی نمی کنند

هیچ کودکی دیگر امیدی به خوابیدن ندارد تا پلیسی مراقبش

هیچ کودکی دیگر توپ قلقلی را نمیخواند چون توپی ندارد

دیگر کسی را اعتمادی نیست برای اب و نان دادن به کودکان

دیگر کودکان صبح ها مثل غنچه باز نمی شوند

توی ده،حسنی همچنان تنهاست دیگر حمام هم نمیرود چون کثیفی مد شده کسی پول حمام کردن ندارد حسنی انقدر مشغول کار است که دیگر غاز و الاغ را فراموش کرده،شاید هم باجوجه ی ریزه میزه مجبور به ازدواج است…

حسنی همچنان زمزمه میکند

یه توپ دارم قلقلیه  رنگای اون بی هویت .می زنم زمین تعرضه میره هوا خشونته.من این توپ و نداشتم مدرسه هم نرفتم بابام بهم یه کار داد یه عالمه مواد داد…

کودکان را در دنیای بزرگی خود غرق نکنیم تا شعرهایشان هم تصرف کنیم

 

 

 

مشکلات آموزش و پرورش و دانشگاه

محمد مهدی مخبری

ماده 26حقوق بشر بند  1 و 2آ

آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش می‌بایست، دست کم در دروه‌های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد.

آموزش ابتدایی می‌بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه‌ای نیز می‌بایست قابل دسترس برای همه مردم بوده و دستیابی به آموزش عالیبه شکلی برابر برای تمامی افراد و بر پایه شایستگی‌های فردی صورت پذیرد.

آموزش و پرورش می‌بایست در جهت رشد همه جانبهٔ شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی‌های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری تسامح و دوستی میان تمامی ملتها و گروه‌های نژادی یا دینی و نیز به برنامه‌های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند..

اما مشکلات اموزش پروش و مدارس دانشگاه ها:

مدیریت دانشگاه و مدارس ایران اکثرا در دست روحانیت است که بویی از حقوق بشر و ازادی بیان نبرده اند.ومدارس دانشگاه ها را به صورت سلیقه ی خود و پسند جمهوری اسلامی هدایت میکنند.

دانش اموز یا دانشجویانی ک با این عمل مخالفت داشته باشند سر به نیست میشوند.

مشکلات دانشگاه ایران:

عدم برخورداری از معیارهای خاص دانشگاهی

عدم اشتغال دانش ­آموختگان و مهاجرت بخشی از آنان که توانایی بالاتری دارند.

عدم مهارت­آموزی دانشجویان

بی ­انگیزه شدن دانشجویان و عدم توجه به کارآفرینی و ایجاد خلاقیت در دانشجو

افزایش کمی دانشجو به ویژه در دوره ­های تحصیلات تکمیلی بدون توجه به کیفیت

عدم ارتقای بینش دانشجویان نسبت به تفکر علمی و آینده ­نگری

عدم توجه کافی به دوره ­های فنی و حرفه­ای، کاردانی و کارشناسی مورد نیاز کشور

عدم توجه به نیازهای کشور از نظر تعداد و نوع افراد متخصص لازم، و رشد بی­رویه دانشگاه­هایی که معیارهای دانشگاهی ندارند.

وابستگی زیاد به بودجه دولتی

عدم ارتباط کافی بین جامعه و دانشگاه

ضعف همکاری‌ های بین ­المللی

تمرکزگرایی و یکنواختی سیستم آموزش و پژوهش در کشور

عدم توجه کافی به ارتقای اخلاق علمی

عدم توجه دانشگاه‌ها به مسئولیت‌های اجتماعی

عدم توجه کافی دانشگاه‌ها به مشکلات حاد اجتماعی مثل تغییر اقلیم، بحران آب، محیط­زیست و الگوهای سبز و کاهش آلودگی‌ها

عدم توجه دانشگاه‌ها به سالم ماندن انسان‌ها به ویژه سلامت اجتماعی و معنوی

عدم ارتباط کافی بین دانشمندان دانشگاهی و سیاستگذاران

عدم خلاقیت دانشگاه‌ها در اصلاح برنامه­های آموزشی بر اساس نیازهای روز و آینده، جامع ­نگر نبودن و عدم توجه کافی به بین­رشته ­ای

عدم وجود اختیارات کافی و خلاقیت در تصمیم­گیری هیأت ­امنای دانشگاه‌ها و رؤسای دانشگاه­ها

عدم توجه به امکان ثبت پتنت­ها و استفاده معنوی و مادی از آنها

عدم توجه کافی به علوم نوپدید

سیاست ­زدگی و عدم توجه به مدیریت‌های مناسب در مقاطعی از زمان‌ها

ارتباط ضعیف دانشگاه با بخش‌های اقتصادی، صنعتی، اجرایی و خدماتی

ضعف در آموزش زبان فارسی

ضعف در جامع­نگری علمی و سخت­گیری در حفظ درز و مرزهای ایجادشده در علوم

گرفتار شدن در روش ­های سنتی بدون توجه کافی به تغییرات سریع در جهان و نیازها و امتیازات خاص کشور، معمولاً اصلاحات جزئی در بازنگری برنامه ­ها

ضعف در جذب دانش ­آموختگان ممتاز از دانشگاه‌های خوب خارج و داخل (سیستم فراخوان استخدام فعلی و شرایط حاکم، جذب­کننده نیست(

جهت ­گیری پژوهش برای آموزش و مقاله و غلبه پژوهش‌ های پایان­نامه­ای و رساله و عدم توجه به طرح­های کلان و مورد نیاز برای رفع مشکلات کشور و نداشتن ساز و کارهای استفاده از علم در عمل

نامشخص بودن جایگاه و وضع علوم انسانی و اجتماعی در کشور.

با امید بر اینکه این مشکلات برطرف شود آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی برای محصل ها آسان و پرکاربرد تر شود.

 

چرا دفاع از محیط زیست؟

زهرا برومند

اهمیت محیط زیست بر هیچ کس پوشیده نیست .انسان ها دارای یکسری حقوق اولیه برای زندگی می باشند مثل آب سالم، غذای سالم ،اموزش،امنیت و … .اما مهمترین حق ،حق زندگی و زنده ماندن است که البته بدون  برطرف کردن اولیه نیارهای هر موجود زنده ای امکان پذیرنیست..

انسان ها می توانند بدون اموزش زنده بمانند ( البته در جهل), یک کودک بد سرپرست بدون مراقبت زنده می ماند اما با مشکلات ،یک زندانی در زندان می تواند دوام بیاورد تا روز آزادی و …اما آیا می شود در هوای آلوده ای مثلا پر از ذرات معلق و گرد و غبار برای ۲ دقیقه نفس نکشید .آیا می توان در یک سرزمین خشک که تمام رودها و چاهها و قناتش خشک شده یک هفته بدون آب سر کرد .

آیا می توان در سرزمینی که قادر به تامین گوشت و سبزیحات و غلات مورد نیازش نیست با تحریم و بدون ارتباط با جهان خارج و استفاده از امکانات و تکنولوژی و مدیریت کارامد زندگی کرد. .

وقتی انسان در تامین اولین نیازهای حیاتش دچار مشکل و دردسر است چطور می تواند تمرکز کند بر روی اموزش ،پیشرفت و.. هم اکنون براساس آمار منتشره تا چند سال اینده قسمت مرکزی ایران خالی از سکنه می شود .

این سیل عظیم جمعیت می خواهند کجا برود ؟به کدام کشور ؟اصلا مگر می شود ؟اگر یک‌ملت جایی برای زندگی نداشته باشند چه بر سر آن ملت می اید .احتمالا محکوم به مرگ خواهند شد .وقتی مردم بسیاری از مناطق ایران هوای سالم برای نفس کشیدن ندارند کجا باید بروند برای نفس کشیدن ،زندگی کردن،کار و …. .چرا واقعا باید مردم ایران حتی نگران نداشتن آب و اکسیژن بری زندگی شان باشند .تا چندی پیش نگرانی ها از بیکاری و فقر و فساد بود الان به جایی رسیدند که نمی داننددر اینده نه چندان روشن و نه چندان دور آیا هوا و آبی برای زندگی دارند یا نه. پس تا دیر نشده باید کاری کرد.

محیط زیست از لحاظ ادامه حیات یک سرزمین بسیار با اهمیت است و در عین حال بسیار مظلوم است.

مظلوم از این جهت که یک گیاه یا یک حیوان چطور می تواند از خود دفاع کند . یک درخت که در معرض خشک سالی و نابودی است آیا پای رفتن و فرار دارد نه و محکوم به نابودی است.

حیوانات و گیاهان مدام در حال ارایه خدمات به بشریت هستند اما دستاورد و فایده انسان برای آنها چه بوده است .جز نابودی و انقراض.

انسانها و دانشمندان حتی اگر هم بتوانند ژن های یک گونه را بازیابی کرده  و گونه را پرورش دهند تا زمانی که نتوانند محیط زیست زندگی آن گونه را مطابق با نیازهایش  بازآفرینی کنند آن گونه از بین خواهد رفت. .

در یکسری فرهنگ ها و ادیان اهمیت خاصی برای حیوانات و محیط زیست داده شده ولی متاسفانه در دین ما اعلام شده که ای انسان ما تمام جانداران را مسخر تو قرار دادیم.

این گروه از انسانها فکر می کنند که تمام موجودات باید در اختیار آنها باشند و هیچ احترامی برای انها قایل نمی شوند و مانند یک برده بدون هیچ حق حیات و بدون احترام در حال نابودی هستند.یک حیوان را در محیط زندگی خودش قبل از هر گونه خطری می کشند .اقتل موذی قبل ان یوذی.

RSS
Follow by Email
YouTube
Instagram
Telegram