Return to ماهنامه بشریت

ماهنامه بشریت – شماره 189


تصویر روی جلد: سارا منظری

تصویر پشت جلد: سارا منظری

آرشیو ماهنامه بشریت

 هیئت تحریریه:

  • منوچهر شفائی
  • دکتر زهرا ارزجانی
  • حسین بیداروند

چاپ و توزیع:

  • مهدی عطری
 ویرایش و صفحه بندی:

  • دکتر زهرا ارزجانی
  • شیوا روزبه
  • شایسته علی گلزار
  • محمد گلستانجو

توضیحات:

  • این ماهنامه ارگان رسمی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران میباشد، که زیر نظر هیئت مدیره کانون و هیئت تحریریه که منتخب مجمع عمومی کانون می باشند، منتشر می شود.
  • هزینه انتشار نشریه به عهده کانون دفاع از حقوق بشر در ایران می باشد و هیچ گونه نفع و سود شخصی ندارد.
  • با توجه به منشور کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نشریه کاملا آزاد و ناشر کلیه آثار و سخنرانی های اعضا کانون میباشد.
  • با اعتقاد راسخ به آزادی بیان و اندیشه نشر هرگونه ایده و عقیده ای در ماهنامه آزاد بوده و مسئولیت مقالات به عهده نویسنده آن است و بیایانگر دیدگاه کانون نمی باشد.

فهرست مطالب:

 

 لیست جدید کتاب های منتشر شده در کتابخانه کانون بهروز خسروی
گزارش نقض حقوق زنان در آبان ۹۶ بابک میری
گزارش نقض حقوق کودک در آبان ۹۶ لیدا اشجعی
گزارش نقض حقوق محیط زیست در آبان 96 نادر زندی
گزارش نقض حقوق هنرمندان در آبان ۹۶ بهروز خسروی
گزارش عملکرد آموزش و پژوهش جلسات ماهانه مریم مرادی
گزارش اعدام در ایران در آبان 96 احسان حیاک
گزارش نقض حقوق اقوام وملل ایرانی در آبان 96 احسان حیاک
گزارش نقض حقوق جوان و دانشجو در آبان 96 بیتا اسدپور
گزارش نقض حقوق پیروان ادیان در آبان ۹۶ حمیدرضا تقی پور
گزارش گروه اینترنتی در آبان 1396 حسین بیداروند
گزارش جلسه کمیته دفاع از حقوق ادیان و نمایندگی مالزی فاطمه ورمرزیار
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس نادر زندی
گزارش جلسه ماهانه کمیته دفاع از محیط زیست دکتر زهرا ارزجانی
گزارش جلسه ماهانه کمیته کودک و نوجوان لیدا اشجعی
گزارش جلسه ی ماهانه دفاع از کمیته حقوق زنان بابک میری
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی های اندونزی ، هسن  و پاکستان محمد گلستان جو
گزارش جلسه ماهانه حقوق جوان و دانشجو ،نمایندگی اتریش بابک میری
گزارش جلسه ی سخنرانی مالزی سید ابراهیم حسینی
گزارش ماهانه اعضای نمایندگی نوردن وستفالن دکتر زهرا ارزجانی
گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس نیما حسابیان
گزارش جلسه ی مشترک کمیته هنر وبادن وورتمبرگ بهروز خسروی
گزارش جلسه ی سخنرانی نمایندگی ترکیه علی شعبانزاده
گزارش جلسه ی کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان حمیدرضا تقی پور
بررسی جایگاه زنان در تاریخ هخامنشیان نگار کلائی
پیرامون مسکن مهر و زلزله اخیر احمدرضا بهجتی
اعتراض از جنس خودکشی تقی صیاد
زلزله و سیاست کاوه شیخ محمدی
روایتی تلخ از زندگی زنان سرپرست خانوار سیمین رحمانی
تحصیلکردگان بیکار سحر صمیمی
چالش آینده، امنیت غذایی دکتر زهرا ارزجانی
اعلامیه جهانی حقوق بشر ( از ایده تا تحقق  ) مریم مرادی
ریشه یابی و شناخت نقش سپاه پاسداران احسان حیاک
چگونگی تشخیص حق از ناحق جهانگیر گلزار
معضلات سیستم آموزشی جمهوری اسلامی ایران سعید دلگرم
قتل عام مردم کورد به دست جمهوری اسلامی به حساب خدا امید رمضانی

 

لیست تازه های کتابخانه کانون           

بهروز خسروی 

کتاب در اینجا دختران نمی میرند

چاپ دوم این کتاب به همت دوستانم در فرانسه در تابستان 1377 به چاپ رسید و این کتاب را  تقدیم می گردد به انسانهای آزادیخواه ، که تلاش برای آزادی به زندگیشان معنی می دهد.(شهرزاد)

 کتاب حق برای رشد

حقوق بشر از بنیادی ترین حق های انسانی است که نگاهداشت آن ، دست کم برای زندگی کرامت مدار انسانی لازم است،حقوقی که برای بهره مندی از آن، تولد کافی است،مجموعه ای از 5 بخش جداگانه از اسناد و شواهد نقض حقوق بشردر ایران است تلاش نویسنده ، فراهم آوردن امکاناتی که گروههای نوعاً آسیب پذیر را در دستیابی به این حقوق بنیادین آگاهی رسانی و روشنگری کند….این کتاب در آلمان در پاییز 1396 به چاپ رسید این کتاب تقدیم می گردد به باورمندان انسان و انسانیت.

 

کتاب مشکل نیما یوشیج

جلال آل احمد در این کتاب که در بدایت امر به عنوان مقاله ای منتشر شده است درپی بررسی و کاوش فرضیات و نظریات نیما یوشیج در عرصه ی شعر نو می باشد. او از چندین منظر حرکت و بدعت نیما در شعر نو را مورد پردازش قرار می دهد. جلال از نخستین کسانی است که در این عرصه قلم زده است. این کتاب در سال 1345 توسط انتشارات مشعل و دانش در تهران در 1000 نسخه منتشر شده است

 کتاب لیبرالیسم و مسئله عدالت

دغدغۀ عدالت آنقدر همه جا و همیشه مطرح بوده است که برخی از انسان‌شناسان آن را یکی از معدود مسائلی می‌دانند که بعدی ذاتی از انسانیت به حساب می‌آید. اما سرنوشت مسئلۀ عدالت در تاریخ طولانی و پرفراز و نشیب لیبرالیسم موضوعی است بسیار مناقشه‌برانگیز که در قرن گذشته، هیچگاه از معرکۀ آراء بیرون نرفته است. کسی مثل فردریش هایک معتقد است عدالت سرابی گمراه‌کننده است، و اندیشمندی مثل جان راولز مهم‌ترین قدم برای بازسازی لیبرالسم را توجه جدی به عدالت می‌داند (با این حال، هر دوی آنها به عنوان نمایندگان سرشناس لیبرالیسم در دوران ما شناخته می‌شوند. گذشته از این، موشکافی دربارۀ فهم لیبرالیسم از مسئلۀ عدالت به دایرۀ نوشته‌های متفکرانی که در مجموع، خود را لیبرال می‌دانند محدود نمی‌شود. جامعه‌گرایان، چپ‌گرایان و دیگر گروه‌ها نیز به نوبۀ خود دربارۀ این مسئله تحقیق کرده‌اند. این مجموعه مقالات کوشیده است تا پاره‌ای از مهم‌ترین مقالات را انتخاب کند که مستقیم یا غیرمستقیم به مسئلۀ عدالت در لیبرالیسم پرداخته‌اند و با ترجمۀ آنها، به روشن شدن زوایایی از آراء متفکران معاصر در این باره کمک کند

   کتاب سفر گرگ

     این کتاب برنده جایزه ملی کتاب سال ۱۹۷۷ ایلات متحده شده و پیرامون جنگ داخلی اسپانیا میباشد. جنگ داخلی اسپانیا یک جنگ داخلی تمام‌عیار بود که از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ پس از کودتای بخشی از ارتش علیه جمهوری اسپانیا رخ داد. در این جنگ نیروهای طرفدار جناح چپ معروف به «جمهوری‌خواهان» از نیروهای معروف به «ملی‌ها» شکست خوردند و دوره طولانی دیکتاتوری ژنرال فرانکو در اسپانیا آغاز شد که تا مرگ او در سال ۱۹۷۵ ادامه داشت.

 

کتاب موبی دک

موبی دیک یا وال [Moby dick or Whale]این رمان شاهکار هرمان ملویل (۱۸۱۹-۱۸۹۱)، نویسنده امریکایی بوده و یکی از مهم‌ترین کتابهای ادبیات رمانتیک است. موبی دیک به سال ۱۸۵۱، زمانی که نویسنده‌اش سی‌دو سال داشت در نیویورک منتشر شد؛ اما اهمیت آن را بسیار دیرتر شناختند و بررسی‌های انتقادی عمده‌ای که بدان اختصاص داده شد، و همچنین ترجمه‌های بی‌شمار آن به زبانهای مختلف، تا حدی تازه است. به طور مثال در فرانسه، ترجمه ژان ژیونو، لوسین ژاک، و جون اسمیت در ۱۹۴۱ منتشر شد. موبی دیک داستان یک گروه بزرگ صید وال در حوالی ۱۸۴۰ است. پیش از آن ملویل، با حکایت ماجراهای جوانی‌اش در دریاهای جنوب (¬ تایپی و اومو)، به نقل خاطرات شخصی خود اکتفا کرده بود. اما مویی دیک، که ده سال پس از آن ماجراها نوشته شده است، صرفاً نوشته مستندی سرشار از زندگی و جزئیات جالب توجه نیست، بلکه به راستی شعری حماسی به نثر است. نویسنده به همراهی تمامی خدمه کشتی «پکود»، که پایگاهش بندر ننتاکت است، به تعقیب والی می‌پردازد که معمولی نیست: ملوانانی که امکان داشته‌اند این وال را در سفرهای پیشین ببینند آن را «موبی دیک» می‌نامند و یکی از ویژگیهای عجیب آن سفید بودنش است…

کتاب سینوهه جلد 2

این داستان درباره شخصیتی است که در هنگام تولد او را در یک سبد دست باف گذاشته و به رود نیل سپرده‌اند و خانواده‌ای فقیر او را یافته و به فرزندی بزرگ می‌کنند. سینوهه در ادامه به مقام کاهنی و پزشکی (مخصوصِ فرعون) می‌رسد و سفرهایی را به بابل و سوریه و کناره دریای مدیترانه می‌کند. در طول این سفر با رخدادهای گوناگون روبه رو می‌شود. در بازگشت به مصر برای نجات مصر از حرفه پزشکی خود استفاده می‌کند. در میانه‌های داستان او به هویت راستین پدر و مادرش پی می‌برد. یکی از ویژگی‌های بارز این کتاب، توصیف دقیق نحوه زندگی و اوضاع اجتماعی کشورهای مصر، سوریه، بابل، هیتی، میتانی در دوران آخناتون است. که در میان سال‌های 1334-1351 پیش از زادروز مسیح می‌زیسته است.

کتاب پنین

در این رمان، ناباکوف به سه گروه به شدت حمله می کند: انقلابی های شوروی و کسانی که در این کشور قدرت را در دست دارند، روس های ساکن آمریکا، آن دسته از روس های بی بخاری که مخالف انقلاب اند، شیفته آمریکا هستند و منتظرند شوروی از بین برود و با عزت و افتخار به روسیه شان برگردند و آمریکایی هایی که هر چند استاد دانشگاه هستند و از فرهیختگان جامعه به شمار می روند، به زعم ناباکوف در بلاهت و سطحی نگری کم از دو گروه قبل ندارند. در این میان قربانی اصلی خود پنین است؛ مردی که در بین این سه دسته گرفتار شده و راهی ندارد جز آنکه در جنگل آمریکا به مرز جنون برسد. مساله زبان در رمان «پنین» خود نیاز به بحثی مفصل دارد.
در همان ابتدای رمان، شاید اگر آن دره عظیم بین زبان روسی و انگلیسی وجود نداشت، آن بلا در سفر با اتوبوس بر سر پنین نمی آمد. تیموفی پنین شیفته زبان روسی است و با چنان وجد و ستایشی کلمات این زبان را تلفظ می کند که گویی در حال خواندن اپرایی از موتزارت است اما این تسلط پنین بر روسی و شیفتگی او به این زبان، دقیقا همان چیزی است که موضوع خنده و مضحکه شاگردان انگلیسی زبان اوست. این واکنش های تند ناباکوف به محیط اطراف به نوعی نتیجه همین سرگشتگی بین این سه گروه در ینگه دنیا است و ناباکوف در بسیاری از مواقع از این حمله ها به عنوان سپر دفاعی استفاده می کند. بهترین راه نفوذ به جهان پیچیده ناباکوف رمان های اوست و در این راه باید این جمله ناباکوف را در پس ذهن داشت که پنین خود من است.

کتاب پیک نیک در ییلاق

خانواده دوفور از پنج ماه پیش برنامه ریزی کرده بودند تا در روز عید خانم دوفور، یعنی پترونی، در اطراف شهر پاریس غذا بخورند. به این ترتیب چون بی صبرانه منتظر این پیک نیک بودند، انروز صبح کله سحر از خواب بیدار شده بودند. آقای دوفور که درشکه شیر فروش را قرض گرفته بود خودش می راند. گاری دوچرخ کاملا راحت بود؛ سقف ان توسط چهار میله آهنی عمودی که به آنها پرده نصب شده بود نگه داشته شده بود و خانواده برای تماشای مناظر بین راه پرده را بلا زده بودند. تنها پرده انتهای گاری مثل پرچم در مقابل باد تکان میخورد. زن در کنار شوهرش در لباس ابریشمی و آلبالویی رنگ عجیب غریب خود مثل گل شکفته بود…

 

 گزارش آماری و نمودار نقض حقوق زنان در آبان‌ ماه 1396 به زبان نمودار

 

 

یادآوری-این گزارش به صورت کوتاه و فشرده قسمتهایی از نقض حقوق زنان در آبان 1396 را به اطلاع می‌رساند. علیرغم  سانسور خبری حاکم درایران، تلاش شده است اخبار و اطلاعات از خبرگزاریهای مورد تایید گردآوری گردد.

 

تهیه و تنظیم:بابک میری

ردیف

بازداشت و زندان

شرح منبع تاریخ
1 نامه گلرخ ایرایی گلرخ ایرایی، فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین که در روزهای اخیر با تبعید آرش صادقی، همسر زندانی اش از اوین به رجایی شهر کرج روبرو شده با نگارش نامه ای به این مسئله واکنش نشان داده است. خانم ایرایی در نامه پیش رو از عدم استقلال نهاد سازمان زندانها و رفتار غیرانسانی با زندانیان سیاسی توسط عوامل زندان سخن گفته است. هرانا 2 آّبان 96
2 ابلاغ حکم دادگاه خانم شهناز اکملی ‎حکم دادگاه خانم شهناز اکملی به وکیل ایشان ابلاغ شده و خانم اکملى بنا بر گزارشهاى وزارت اطلاعات به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام حاکم به ‎تحمل یکسال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم شده اند. حصار 4 آّبان 96
3 نگرانی اسما جهانگیر اسما جهانگیر، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، در گزارشش درباره شش ماه نخست سال ۲۰۱۷ میلادی گفت که نسبت به اعدام ها در ایران و نقض حقوق اقلیت های دینی در این کشور نگران است. سحبا 4 آّبان 96
4 نرگس محمدی برنده جایزه انجمن فیزیک آمریکا نرگس محمدی، مدافع حقوق بشر و نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به‌عنوان یکی از برندگان جایزه انجمن فیزیک آمریکا در سال ۲۰۱۷ اعلام شد. هرانا 4 آّبان 96
5 انهدام باند مدلینگ رییس پلیس امنیت عمومی سیستان وبلوچستان از شناسایی و انهدام باند مدلینگ و دستگیری سه نفر در این رابطه خبر داد. باشگاه خبرنگاران جوان 5 آّبان 96
6 شناسایی دختران موتور سوار دختران موتور سوار دزفولی توسط پلیس شناسایی شدند. ایلنا 5 آّبان 96
7 آزادی مائده شعبانی نژاد مائده شعبانی نژاد، دختر ۱۵ ساله دبیرستانی در آبادان که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود پس از حدود ۱۲ روز بازداشت با تودیع قرار صادره امروز از محل بازداشتگاه آزاد شد. هرانا 9 آّبان 96
8 دستگیری در یک پارتی ‏۱۷ زن و مرد در یک پارتی مختلط دستگیر شدند. این نوع از دستگیری در سالهای اخیر روندی صعودی داشته است. سازمان‌های حقوق بشری، این بازداشت‌ها را تعرض به حریم خصوصی افراد می‌دانند. هرانا 9 آّبان 96
9 اعتراض انجمن قلم سوئد به بازداشت انجمن قلم سوئد با انتشار بیانیه ای به بازداشت خانم وسمقی اعتراض کرد و خواهان آزادی بی قید و شرط وی شد. هرانا 9 آّبان 96
10 آزادی فریبا کمال آبادی فریبا کمال آبادی از رهبران جامعه بهایی پس از ١٠ سال حبس آزاد شد. هرانا 13 آّبان
11 آزادی صدیقه وسمقی صدیقه وسمقی، شاعر و نویسنده که مورخ ۳۰ مهرماه پس از حضور در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود امروز با قید وثیقه از این محل آزاد شد. هرانا 15 آّبان 96
12 پرونده ای جدید برای نازنین زاغری نازنین زاغری روز شنبه (۱۳ آبان) بطور ناگهانی و بدون حضور وکیل، به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برده شد و همان اتهامات سابق، اما این بار در قالب پرونده ای جدید، به وی ابلاغ شد و مورد تهدید قرار گرفت که ممکن است مجازاتش دو برابر شود. سحبا 17 آّبان 96
13 انتشار دلنوشته آزیتا رفیع زاده آزیتا رفیع زاده شهروند بهایی محبوس در زندان اوین که همزمان با همسرش، پیمان کوشک باغی تحمل حبس می کند در واکنش به آزادی اخیر فریبا کمال آبادی، از مدیران جامعه بهایی که یک دهه به دلیل باورهای دینی خود تحمل حبس کرده است با انتشار دلنوشته ای واکنش نشان داده است. سحبا 17 آّبان 96
14 انتشار یادداشت پرستو فروهر پرستو فروهر، نویسنده و فعال حقوق بشر با انتشار یادداشتی به مناسبت «نوزدهمین سالگرد قتل‌های سیاسی پاییز ۷۷»، اعلام کرده است سه روز پس از سالگرد قتل پدر و مادرش، داریوش و پروانه فروهر، او باید در دادگاه از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” حاضر شود. هرانا 19 آّبان 96
15 آزادی مشروط مژده ظهوری مژده ظهوری، شهروند بهایی امروز با پایان مدت محکومیت در میان استقبال دوستان و اعضای خانواده از زندان امیرآباد گرگان بصورت مشروط آزاد شد. فرهاد فهندژ همسر وی کماکان در زندان به سر می برد. هرانا 21 آّبان 96
16 محرومیت ملاقات گلرخ ایرایی و آرش صادقی همسر تبعید شده او گلرخ ایرایی، زندانی محبوس در بند زنان زندان اوین و آرش صادقی همسر تبعید شده او به زندان رجایی شهر کرج از پنچ هفته قبل از امکان ملاقات با یکدیگر محروم شده اند، این در حالی است که ملاقات بین خانواده های زندانی در قانون پیش بینی شده است و بطور معمول بخصوص در سطح زندانهای استان تهران و البرز صورت می گیرد. هرانا 25 آّبان 96
17 پذیرش شکایت مریم اکبری منفرد توسط گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل در پی پذیرش شکایت مریم اکبری منفرد توسط گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل درباره رسیدگی به پرونده برادر و خواهرش که در کشتار سال ۶۷ اعدام شده اند، آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین با نگارش نامه ای سرگشاده واکنش نشان داده است. خانم دائمی این پذیرش را موفقیتی ارزنده توصیف کرده و اظهار امیدواری کرده است این راه توسط سایر قربانیان نقض حقوق بشر در ایران نیز پیموده شود. هرانا 30 آّبان 96
18 احضار نسرین ستوده «نسرین ستوده» بار دیگر به دادسرای زندان «اوین» احضار شده اما اعلام کرده است به دلیل نبود شرایط محاکمه عادلانه، از حضور در  دادسرا خودداری می‌کند. (، 30 آبان 1396) ایران وایر 30 آّبان 96
ردیف فرهنگی و اجتماعی شرح منبع تاریخ
1 حضور زنان در ورزشگاه‌ها، حق طبیعی مشاور شهردار تهران و دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش، حضور زنان و خانواده‌ها در ورزشگاه‌ها را حق طبیعی و بدیهی زنان و جامعه دانست. ایسنا 2 آّبان 96
2 آمار دخترانی که در سن پایین ازدواج مدیر رصد و آمار شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده با استناد به آمارهای موجود گفت: تعداد دخترانی که در شهرستانهای مختلف و در سن پایین ازدواج می کنند، بین دو الی سه نفر هستند و در کل کشور حدود 43 هزار دختر زیر 15 سال ازدواج کرده‌اند. ایسنا 2 آّبان 96
3 پیگیری موضوع آزار و اذیت دختر دانش آموز توسط سرایدار وزیر آموزش و پرورش طی دستوری ویژه به مشاور خود خواستار پیگیری موضوع آزار و اذیت دختر دانش آموز توسط سرایدار مدرسه شد. مهر 3 آّبان 96
4 افزایش اقدام به خودکشی در میان زنان پرونده‌های اقدام به خودکشی در حوزه‌های استحفاظی نیروی انتظامی طی ۵سال از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ افزایش ۶۶ درصدی در میان زنان و افزایش ۷۱ درصدی در میان مردان داشته است. نگام 4 آّبان 96
5 مقاومت برای دادن مدیریت به بانوان استاندار قزوین گفت: با وجود قابلیتهای فراوان هنوز هم برای دادن مدیریت به بانوان با موانع و مقاومت هایی روبرو هستیم که تنها با نشان دادن توانمندی های زنان می توان این سد را شکست.به گزارش خبرنگار مهر، عبدالمحمد زاهدی در نشست بانوان فعال فرهنگی و اجتماعی استان قزوین که چهارشنبه شب در استانداری برگزار شد اظهارداشت: از بانوان فرهیخته انتظار داشتم مطالبات عمومی همه بانوان را مطرح کنند نه فقط مسائل نخبگان و فرهیختگان و فعالان این عرصه را تا نگاهی کلان به مسائل داشته باشیم. مهر 4 آّبان 96
6 حمله به حجاب و عفت زنان توسط مستکبران یک کارشناس مذهبی گفت: حمله به حجاب و عفت زنان توسط مستکبران جایگزین حملات نظامی آنان علیه جمهوری اسلامی ایران است. فارس 4 آّبان 96
7 دستگیری عامل آزار و 8 زن و دختر سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری عامل آزار و اذیت 8 زن و دختر در تهران خبر داد. فارس 4 آّبان 96
8 دستگیری دو نفر در خصوص پرونده کودک آزاری دختر 5 ساله رئیس پلیس آگاهی استان سمنان از دستگیری دو نفر در خصوص پرونده کودک آزاری دختر 5 ساله در سمنان خبر داد. ایسنا 4 آّبان 96
9 حذف و کنار گذاشته شدن مریم حیدرزاده مریم حیدرزاده که پس از سال‌ها دوری با انتشار آلبومی از دکلمه‌هایش و برگزاری نمایشگاهی از نقاشی‌هایش به فضای هنری ایران بازگشته است هشت سال به صورت ناعادلانه حذف و کنار گذاشته شده و مورد بی‌عدالتی قرار گرفته بود. ایسنا 4 آّبان 96
10 ازدواج در سنین بالاتر در اقشار تحصیلکرده یک جامعه شناس با اشاره به اینکه تاخیر در ازدواج مربوط به همه گروه‌های جامعه نیست و نمی‌توان آن را یک معضل اجتماعی دانست، گفت: این واقعه جمعیت شناسی بیشتر گریبان گیر اقشار تحصیلکرده است که در عین داشتن شغل، به دنبال درآمد بالاتر هستند. این افراد به دنبال این هستند تا با ازدواج در سنین بالاتر انتخاب اصلح داشته باشند و اندیشیده‌تر عمل کنند. ایسنا 4 آّبان 96
11 افزایش نرخ بیکاری زنان معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به افزایش نرخ بیکاری زنان در ایران گفت: باتوجه به اینکه نرخ بیکاری زنان بسیار بالاست، توسعه اشتغال و افزایش امنیت شغلی زنان زمینه‌ی خوبی برای کنترل آسیب‌های اجتماعی است.‏ پارس 5 آّبان 96
12 افزایش قاچاق زنان و دختران پدیده قاچاق زنان و دختران در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران روندی رو به رشد پیدا کرده که افزایش اهمیت و توجه به تجارت و اشتغال بین المللی و همچنین چالش های اجتماعی و اقتصادی دامن زننده این بردگی مدرن است. ایرنا 7 آّبان 96
13 اصلاح قوانین مرتبط با سن ازدواج عضو فراکسیون زنان مجلس با اشاره به تلاش مجلس برای اصلاح قوانین مرتبط با سن ازدواج گفت: حداقل سن ازدواج برای دختران باید به ۱۸ سال برسد. مهر 9 آّبان 96
14 توجه به مطالبات زنان عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران با بیان اینکه زنان 50 درصد جمعیت شهر را تشکیل می‌دهند و توجه به زنان یکی از مطالبات و نیازهای اصلی است، گفت: باید در قالب قوانین و دستورالعمل‌ها تغییر رویکرد جدی در این زمینه داشته باشیم تا نگاه گذشته به زن تغییر کند. ایسنا 9 آّبان 96
15 ترکیب جنسیتی نامتعادل معلم در استانهای مرزی رئیس مرکز برنامه‌ریزی منابع انسانی و فناوری اطلاعات، اسفندیار چهاربند، تقویت نظام جذب معلم به خصوص در استانهای مرزی ضروری است، درحال حاضر بیش از 85 هزار معلم در مرزهای کشور مشغول به خدمت هستند که متاسفانه ترکیب جنسیتی متعادلی ندارند به طوریکه 62 درصد مرد و 37 درصد زن هستند و این موضوع یکی از عوامل ترک تحصیل دختران است. مهر 10 آّبان 96
16 لزوم کاهش ساعت کاری بانوان نماینده ولی‌فقیه در استان و امام جمعه یزد بز لزوم کاهش ساعت کاری بانوان تاکید کرد و گفت: ساعت کار بانوان باید به چهار ساعت در روز برسد. مهر 10 آّبان 96
17 یک میلیون و 600 هزار نفر جمعیت تحت پوشش کمیته امداد علی اسماعیلی صبح امروز در نشست امور بانوان و خانواده با اشاره به اینکه کمیته امداد در چهار دهه از عمر انقلاب به تمام نقاط محروم خدمات ارائه کرده است، گفت: جمعیت تحت پوشش کمیته امداد یک میلیون و 600 هزار نفر است که 560 هزار نفر از این افراد در مناطق محروم ساکن هستند. فارس 10 آّبان 96
18 خودکشی دختری که قصد داشت به زندگی خود پایان دهد، به واسطه حضور به‌موقع ماموران پلیس و امدادگران از مرگ نجات یافت. ایسنا 11 آّبان 96
19 ایران رتبه ۱۴۰در شکاف جنسیتی مدیرکل بین الملل معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، آخرین گزارش سال ۲۰۱۷ مجمع جهانی اقتصاد در خصوص شکاف جنسیتی را اعلام کرد که بر اساس این گزارش، از مجموع ۱۴۴ کشور جهان، ایران رتبه ۱۴۰ را کسب کرده است. ایسنا 13 آّبان 96
20 کاهش جرم انگاری در قوانین معاون حقوقی قوه قضائیه با تأکید بر ضرورت کاهش جرم انگاری در قوانین گفت: ایراد و مسأله‌ اساسی که لایحه‌ «تأمین امنیت زنان در برابر خشونت» با آن مواجه است، جرم انگاری وسیع این لایحه است. مهر 14 آّبان 96
21 لایحه بیمه زنان خانه‌دار هنوز به نتیجه نرسیده ابتکار در پاسخ به این سوال که چرا لایحه بیمه زنان خانه‌دار هنوز به نتیجه نرسیده است، گفت: «لایحه حمایت از بیمه زنان خانه‌دار در حال پیگیری می‌باشد. در کمیسیون اجتماعی کلا بحث بیمه‌ها در حال مطرح شدن است. این موضوع در آنجا مطرح می‌شود.» فردا 14 آّبان 96
22 طرد زنان معتاد باعث کارتن‌ خوابی عضو فراکسیون زنان مجلس معتقد است برخوردهای قهری و سلبی راه‌حل مناسبی برای کاهش آمار اعتیاد نیست و طرد زنان معتاد باعث کارتن‌ خوابی و فساد اخلاقی آنها می‌شود. برنا 14 آّبان 96
23 خودکشی دو دختر اصفهانی تقریباً اکثر ما فیلم قبل از اقدام به خودکشی دو دختر اصفهانی را دیده‌ایم. برای بسیاری از شاهدان این فیلم، خنده‌ها و نوع رفتارهای این دو نفر سؤال‌برانگیز بود. تسنیم 16 آّبان 96
24 خانواده اولویت نخست بانوان مدیرکل بانوان استانداری آذربایجان شرقی گفت: خانواده اولویت نخست بانوان باید باشد. مهر 17 آّبان 96
25 بهترین سبک زندگی برای زنان مسلمان زندگی زینبی معاون بانوان کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد مرکزی اربعین با تأکید بر ضرورت الگوسازی برای جامعه، گفت: امروز بهترین سبک زندگی برای زنان مسلمان زندگی زینبی (س) است. مهر 17 آّبان 96
26 درگیری با تفکر ممانعت از حضور بانوان در ورزشگاه یک نماینده مجلس معتقد است:‌ «تفکری که امروز موافق ممانعت از حضور بانوان در ورزشگاه‌هاست، در امتداد همان تفکری قرار می‌گیرد که روزی در دانشگاه‌ها بین دانشجویان زن و مرد دیوار کشید و زمانی که امام خمینی(ره) از این موضوع با خبر شد، شبانه دستور تخریب آن را داد. امام می‌دانست اگر این تفکر اجازه اعمال قدرت داشته باشد، مردم باید با تندروی‌هایشان درگیر باشند.» ایسنا 17 آّبان 96
27 کندی در تغییر فرهنگ برای حضور زنان در ورزشگاه‌ها معاونت امور بانوان ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان در همایش مدیریت ورزش زنان گفت: هرچند اصلاح و تغییر فرهنگ برای حضور زنان در ورزشگاه‌ها به کندی صورت می‌گیرد اما اجازه دهید فارغ از اقدامات هیجانی و گام به گام این مسئله را جلو ببریم تا شرایط حضور زنان در ورزشگاه‌ها فراهم شود. ایسنا 17 آّبان 96
28 آمار طلاق رئیس سازمان بهزیستی کشور گفت: به ازای هر چهار ازدواج در کشور  یک مورد طلاق وجود دارد و کاهش این آسیب اجتماعی در دستور کار این سازمان قرار دارد. ایسنا 18 آّبان 96
29 ایجاد پارلمان زنان ضد قانون اساسی کشور عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: ایجاد پارلمان زنان ضد قانون اساسی کشور است زیرا پارلمانی درست کردیم که از قوه مقننه و مجریه و قضائیه جداست و کار قوه مقننه را داخل قوه مجریه انجام می‌دهد و سبب منفعل شدن قوه مقننه می‌شود. فارس 19 آّبان 96
30 برابری‌طلب مبنای ازدواج اعزازی، جامعه شناس گفت: امروزه ازدواج برابری‌طلب مبناست که در آن، هیچ کدام دیگری را تحت استثمار قرار نمی‌دهند و ستم بر دیگری نمی‌شود و در عین حال هر دوطرف همدیگر را مورد حمایت قرارمی‌دهند. مهر 19 آّبان 96
31 رشد بروز اتفاقات پنهانی در جامعه معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده با تاکید بر ارائه آموزش‌ها در زمینه آسیب‌های اجتماعی، گفت: سیاست عدم طرح این آسیب‌ها منجر به بروز اتفاقات پنهانی در جامعه شده است. ایسنا 23 آّبان 96
32 ازدواج زود هنگام دختران، از عوامل ترک تحصیل معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش؛ ازدواج زود هنگام دختران را یکی از عوامل ترک تحصیل در مناطق محروم دانست. ایسنا 23 آّبان 96
33 جلوگیری از کاندیداتوری‌ام رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی می‌گوید: برای جلوگیری از کاندیداتوری‌ام برای ریاست کمیسیون فرهنگی، یکی از نمایندگان با همسرم تماس گرفت! ایسنا 26 آّبان 96
34 خود سوزی یک زن جوان فرمانده انتظامی شهرستان رازوجرگلان از مرگ یک زن جوان در اثر خود سوزی خبر داد. هرانا 28 آّبان
35 نرخ بیکاری زنان در یزد بیشتر از مردان رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان یزد با اشاره به لزوم برنامه ریزی برای ایجاد اشتغال برای زنان گفت: نرخ بیکاری زنان در سطح استان بیشتر از مردان است. مهر 30 آّبان 96
ردیف

ورزشی

شرح منبع تاریخ
1 به زنان دو و میدانی ایران توجه ویژه‌ای شود دونده سرعتی ایران می‌گوید که باید به زنان دو و میدانی ایران توجه ویژه‌ای شود چون آن‌ها برای این رشته زندگی خود را گذاشته‌اند. ایسنا 14 آّبان 96
2 ویلچرهای فرسوده در مسابقات قهرمانی کشور سرمربی تیم ملی بسکتبال باویلچر زنان پس از شکستهای سنگین این تیم در رقابت های قهرمانی آسیا و اقیانوسیه در چین گفت: با ویلچرهای فرسوده و سالی یکبار حضور در مسابقات قهرمانی کشور نمی‌توان از زنان بسکتبالیست انتظار معجزه و کسب نتایج خوب داشت. ایسنا 17 آّبان 96
3 مظلومیت ورزش بانوان به دلیل جهالت‌های فکری استاندار سمنان با تمجید از موفقیت‌های زنان کشورمان در میادین ورزشی گفت: ورزش بانوان به دلیل برخی جهالت‌های فکری مظلوم واقع شده است. ایسنا 23 آّبان 96
4 ورزش عمومی مغفول مانده معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه ورزش عمومی مغفول مانده است، گفت: در اغلب محله‌ها امکان انجام فعالیت‌های ورزشی برای دانش‌آموزان به ویژه دختران وجود ندارد. فارس 23 آّبان 96
5 سکوهای خالی در لیگ بانوان لیگ بانوان آغاز شده و به هفته چهارم رسیده است. رقابت ها گرم و تماشایی شده اند اما سکوهای ورزشگاه هنوز خالی مانده اند. در چرایی آن می توان ده ها دلیل پیدا کرد. ولی مساله این است که سردی سکوها، لیگ را هم متاثر از خود می کنند. ایران وایر 29 آّبان 96
6 نیاز به تامین منابع مالی جهت اردوهای تیم ملی بزرگسالان نایب رییس بانوان فدراسیون فوتبال درباره زمان تشکیل اردوهای تیم ملی بزرگسالان گفت: برای تشکیل اردوهای تیم ملی فوتبال بزرگسالان نیاز به حمایت اسپانسرها و تامین منابع مالی داریم. ایسنا 30 آّبان 96
ردیف

بهداشت و سلامتی

شرح منبع تاریخ
1 افزایش فروش بدون مجوز فرآورده‌های دخانی معاون کل وزارت بهداشت با اعلام آماری درباره دختران کشور گفت: در ۱۱ سال اخیر، وزارت بهداشت اجازه صدور یک پروانه فروش فرآورده‌های دخانی را نداد، ولی این درحالی است که هم اکنون در برخی اماکن با اینترنت و یا رستوران‌ها، سیستم بیرون بر قلیان درست شده است. دانشجو 2 آّبان 96
2 آمار بیشترین تعدادصدورمجوزسقط جنین را دارد عضو هیئت علمی سازمان پزشکی قانونی بابیان اینکه استان تهران باهزار و ۸۳۴ نفر مراجعه کننده بیشترین تعدادصدورمجوزسقط جنین را دارد، گفت: استان‌های خراسان رضوی و خوزستان دررتبه های بعدی قراردارند. مهر 5 آّبان 96
3 افسردگی در زنان شاغل بیش از مردان است معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: افسردگی در زنان شاغل بیش از مردان است که در حال حاضر این رقم به ۱۰ درصد می‌رسد. مهر 9 آّبان 96
4 افزایش مرگ ناشی از مصرف مواد مخدر در زنان محمدرضا قدیرزاده از افزایش مرگ ناشی از مصرف مواد مخدر در زنان خبرداد و گفت:در۶ماهه امسال شاهد افزایش ۸.۵ درصدی مرگ ناشی از سوءمصرف در زنان بودیم. مهر 10 آّبان 96
5 سقط های غیرقانونی فجایع زیادی بر سر یک زن می آورد متخصص زنان و زایمان گفت: سقط های غیرقانونی فجایع زیادی بر سر یک زن می آورد و در ایران بسیاری از این سقط ها در زیرزمین ها و توسط افراد غیرمتخصص انجام می شود. مهر 10 آّبان 96
6 پزشکان مجاز نیستند برای حفظ سلامت بیمار، عمل‌های پیشگیری از بارداری را انجام دهند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی، طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت را که در فروردین ۹۳ به تصویب رسیده بود برای تأمین نظر شورای نگهبان اصلاح کردند. اکنون حتی اگر بارداری سلامت زن ایرانی را به خطر بیندازد، پزشکان مجاز نیستند برای حفظ سلامت بیمار، عمل‌های پیشگیری از بارداری را انجام دهند. رادیوزمانه 11 آّبان 96
7 زنان و مادران افراد معتاد بیشترین تماس ها با خط ملی اعتیاد بر اساس آخرین آمار، بیشترین تماس های حاصل شده با خط ملی اعتیاد را زنان و مادران افراد معتاد و مصرف کننده مواد مخدر تشکیل می دهند و بخش قابل توجهی از این تماس ها از سوی شهروندان تهرانی بوده است. افکار 14 آّبان 96
8 مسمومیت کودک با مواد مخدر رئیس اورژانس اجتماعی کشور گفت که سال گذشته ۱۱۸۹ کودک مسمومیت با مواد مخدر داشته و در شش ماهه امسال نیز ۴۸۲ کودک، معتاد به دنیا آمده‌اند. برنا 15 آّبان 96
9 عدم وجود کمپ‌های ترک اعتیاد جداگانه عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینکه زنان به دلیل توان بدنی کمتر در مقابل ترک اعتیاد مقاومت بیش‌تری نشان می‌دهند، عدم وجود کمپ‌های ترک اعتیاد جداگانه را از موانع موجود در مسیر درمان سریع زنان معتاد دانست. فارس 17 آّبان 96
10 اکثر بانوان از علائم تومورهای پستان بی‌خبرند به نظر می‌رسد اکثر بانوان از علائم تومورهای پستان بی‌خبرند. بنابراین افزایش آگاهی و اطلاع‌رسانی حول این مهم و تشویق آن‌ها برای مراجعه به متخصصان و انجام مشاوره، امری بسیار ضروری است. ایسنا 19 آّبان 96
11 اوقات فراغت زنان خانه‌دار یک جامعه شناس به مظاهر اوقات فراغت زنان خانه دار در جامعه اشاره کرد: مطالعات نشان می‌دهند زنان خانه‌دار بیشتر اوقات فراغت خود را به شکل « مکالمه تلفنی» و تماشای سریال‌های تلویزیونی یا ماهواره ای می گذرانند. ایسنا 23 آّبان 96
12 افزایش مصرف مواد مخدر در زنان رئیس اداره ارزیابی پزشکی قانونی استان تهران از افزایش مصرف مواد مخدر در زنان خبر داد. مهر 23 آّبان 96
ردیف خانواده شرح منبع تاریخ
1 خودکشی عروس نوجوان عروس نوجوان که به تازگی به اجبار خانواده در یکی از روستاهای بخش کوهنانی شهرستان کوهدشت ازدواج کرده بود دست به خودکشی زد و جان سپرد. هرانا 4 آّبان 96
2 تعریف خشونت خانگی خشونت در حوزه خصوصی یا خشونت خانگی، شامل تمام اشکال خشونت است که در محیط خانواده بر زنان اعمال می‌شود. در تعریف این خشونت گفته می‌شود: خشونتی است که در محیط خصوصی به وقوع می‌پیوندد و عموماً میان افرادی رخ می‌دهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی یا قانونی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. افکار 9 آّبان 96
3 گسترش آمار غیررسمی ازدواج سفید بنا بر آمار غیررسمی ازدواج سفید در شهرهای بزرگ ایران در حال گسترش است. اما کارشناسان اعتقاد دارند که پذیرش عمومی نسبت به این پدیده پایین است و پیامدهای به هم خوردن این نوع زندگی مشترک از طلاق هم بیشتر است. دویچه وله فارسی 11 آّبان 96
4 طلاق از مشکلات مهم زنان مبتلا به ام اس رئیس انجمن بیماران ام اس خراسان شمالی گفت: طلاق از مشکلات مهم زنان مبتلا به ام اس در این استان است. ایسنا 14 آّبان 96

ردیف متفرقه شرح منبع تاریخ
1 مخالفت با حضور گزارشگر ویژه در ایران رئیس قوه قضاییه بابیان اینکه مخالف حضور گزارشگر ویژه در ایران هستیم، گفت: مذاکره با این شخص در خارج از کشور نیز باید مقید به اثرگذاری باشد. مهر 23 آّبان 96
2 محکومیت ایران در کمیته سوم سازمان ملل متحد کمیته سوم سازمان ملل متحد با ۸۳ رای موافق نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کرد. این قطعنامه بر اساس گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل تدوین شده است. ایران از آمادگی مشروط برای همکاری با این گزارشگر خبر داده است. محبت 24 آّبان 96

 

گزارش آماری نقض حقوق کودک و نوجوان در ابان ماه 1396

زیر پا گذاشتن حقوق کودکان به مثابه نادیده گرفتن ارزش های انسانی یک جامعه است؛ خصوصا کشور ما ایران که جامعه ای جوان به شمار میرود ؛و بی توجه ای و سهل انگاری در این امر مهم منجر به اسیب های اجتماعی جبران ناپذیری خواهد شد که زمان هم از درمان ان عاجز خواهد بود .این امار نقض حقوق کودکان کشورمان را در سانسورو فشارحاکم برفعالین حوضه حقوق کودکان نشان میدهد.

گزارش نقض حقوق کودک و نوجوان در ابان ماه 1396

اسامی/ محل/ نهاد ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
مرگ یک کودک بدسرپرست در کرمانشاه در پی تعلل بهزیستی. تعداد ۵نشست سمن های فعال استان کرمانشاه با اعضای کارگروه و مرجع ملی حقوق کودک برگزار شد. .علی اکبری مسئول خیرین جمعیت دانشجویی امام علی استان کرمانشاه در این جلسه طی سخنانی، از مرگ یک کودک بدسرپرست به علت تعلل مسئولان بهزیستی خبر داد.(خبرگزاری هرانا(

علل گرایش دانش‌آموزان به مواد مخدر-دکتر کوروش محمدی گفت: در ارتباط با گرایش نوجوانان به مواد مخدر باید مجموعه عوامل را بررسی کنیم و نمی‌توانیم تنها یک عامل یا یک بعد را برای این آسیب در نظر بگیریم.وی افزود: در علل گرایش نوجوانان در مقطع دانش‌آموزی چند نکته مهم دخیل است: اول اینکه نوجوانان در سنین الگوپذیری هستند و به راحتی از اطرافیانشان الگو دریافت می‌کنند اما الگوهایی که در جامعه برای نوجوانان جذاب هستند الگوهای سالمی نیستند و متاسفانه بسیاری از الگوهای ناسالم و عبور از هنجارها و خط قرمزها برای نوجوان پررنگ‌تر است به عنوان مثال با یک دروغ ساده از مرز اخلاقی عبور می‌کنند و به مرور دروغ گفتن برایشان هنجار می‌شود ۳ آبان ۱۳۹۶)به گزارش ایسنا(مخالفت ستاد مبارزه با مواد مخدر با ایجاد «مراکز درمان شبانه‌روزی کودکان معتاد».دکتر فرید براتی سده ، در واکنش به انتقادات وارد شده برای عدم نگهداری  از کودکان سم زدایی شده توسط بهزیستی و بازگشت آنان به محیط‌های آسیب‌زا اظهار کرد: بخش زیادی از این کودکان از خانواده‌های غیر منسجم، آسیب دیده و گرفتار مشکل هستند. بهزیستی معتقد است برای درمان این کودکان نیازمند مراکز درمان شبانه روزی هستیم، اما ستاد مبارزه با مواد مخدر فعلا با این موضوع مخالف است.(در گفت‌وگو با ایسنا(افزایش تمایل به «خشونت» در دختران/میزان بالای هپاتیت C و اعتیاد بین کودکان کار.معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده  معصومه ابتکار با تاکید بر لزوم ارائه آموزش‌های صحیح و بازدارنده در زمینه آسیب‌های اجتماعی، گفت: طی 40 سال گذشته سیاست عدم آموزش و یا عدم طرح این آسیب‌ها منجر به بروز اتفاقات پنهانی در جامعه شده است که روز به روز مانند یک مسئله زیرپوستی رشد می‌کند .(به گزارش ایسنا(

در شش ماه نخست سال ۴۸۲ کودک معتاد به دنیا آمده‌اند.رئیس اورژانس اجتماعی کشور حسین اسدبیگی گفت:  گفت که سال گذشته ۱۱۸۹ کودک مسمومیت با مواد مخدر داشته و در شش ماهه امسال نیز ۴۸۲ کودک، معتاد به دنیا آمده‌اند.اومیگوید“مسمومیت کودکان با مواد مخدر یکی از مصداق‌های کودک‌آزاری است که بسیاری از این کودکان از بدو تولد و از طریق مادران معتاد خود گرفتار می‌شود”.(خبرگزاری هرانا(

“کتک زدن” کودکان را خشن و غیراجتماعی می‌کند.کارشناسان آمریکایی در این مطالعه هشدار دادند کتک زدن باعث می‌شود کودکان رفتاری خشونت آمیزتر داشته باشند و باعث می‌شود آنان به فردی غیر اجتماعی و تهاجمی تبدیل شوند.( ایسنا،)دانش‌آموزان زلزله‌زده و پس لرزه‌های آسیب‌‌های روانی. هشت روز از زلزله‌ کرمانشاه می‌گذرد، در جریان زلزله 7.3 ریشتری غرب کشور تعداد زیادی از هموطنان جان باختند و در این میان برخی دانش‌آموزان اعضای خانواده خود را از دست دادند، 78 مدرسه تخریب شد و حالا  قرار است پس از تمام این حوادث تلخ از روز دوشنبه 29 آبان، جریان آموزش در مناطق زلزله زده به صورت چند شیفت آغاز شود.(خبرگزاری تسنیم )

افزایش آمار نگران‌کننده مجرمان زیر 18 سال به ویژه دختران.سیدحسن موسوی‌چلک مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی کشور ؛ وی با تأکید بر افزایش آمار نگران‌کننده مجرمان زیر 18 سال به ویژه دختران، یادآورشد: در کشوری زندگی می‌کنیم که به ازای هر 4 ازدواج یک طلاق صورت می‌گیرد.وی با اشاره به اینکه حدود 19 میلیون نفر در مناطق حاشینه‌نشینی که حداقل خدمات عمومی را ندارد، زندگی می‌کنند، تصریح کرد: متأسفانه شاخص نشاط ایران از بین 157 کشور 105 است که این آمار عدم نشاط ما را نشان می‌دهد.( ایسنا،)گزارش تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان به نتیجه نرسید/ بررسی‌ها ادامه دارد.میرحمایت میرزاده افزود: در جلسه امروز مباحث مربوط به شرکت سرمایه‌گذاری معلم و پروژه‌هایی که در زمان مسئولیت مدیران سابق این شرکت انجام و یا قراردادهایی منعقد شده بود، بررسی شد.سخنگوی کمیسیون آموزش گفت: با توجه به اینکه باز هم گزارش تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان به نتیجه نرسیده و نهایی نشد ادامه رسیدگی به آن در جلسات دیگری انجام می‌شود.(خبرانلاین)

 

9 اسیبهای اجتماعی 1
مرگ یک کودک بدسرپرست در کرمانشاه در پی تعلل بهزیستی. تعداد ۲-نشست سمن های فعال استان کرمانشاه با اعضای کارگروه و مرجع ملی حقوق کودک برگزار شد. .علی اکبری مسئول خیرین جمعیت دانشجویی امام علی استان کرمانشاه در این جلسه طی سخنانی، از مرگ یک کودک بدسرپرست به علت تعلل مسئولان بهزیستی خبر داد.(خبرگزاری هرانا(مائده شعبانی نژاد، دختر ۱۵ ساله آبادانی آزاد شد.مائده شعبانی نژاد، دختر ۱۵ ساله دبیرستانی در آبادان که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود پس از حدود ۱۲ روز بازداشت با تودیع قرار صادره امروز از محل بازداشتگاه آزاد شد. روز چهارشنبه اداره اطلاعات شهر آبادان یک دانش آموز دختر بنام “مائده شعبانى نژاد (عمورى)”، متولد ۱۳۸۱ را بازداشت کرد.(خبرگزاری هرانا( 2 اخبار 2
آمار بالای «فرار دختران» برای «ازدواج» نسبت به ازدواج دختران زیر 15 سال.مدیر رصد و آمار شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده دکتر فرشته روح افزا با استناد به آمارهای موجود گفت: تعداد دخترانی که در شهرستانهای مختلف و در سن پایین ازدواج می کنند، بین دو الی سه نفر هستند و در کل کشور حدود 43 هزار دختر زیر 15 سال ازدواج کرده‌اند.او با اشاره به طرح افزایش سن ازدواج در فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی گفت: علت اینکه چرا این فراکسیون به دنبال تصویب چنین طرحی است، مشخص نیست زیرا در حال حاضر 13 میلیون جوان در سن ازدواج داریم که موفق به ازدواج نشده اند ( ایسنا(اجبار دختر ۱۶ ساله به ازدواج باعث خودکشی او شد.عروس نوجوان که به تازگی به اجبار خانواده در یکی از روستاهای بخش کوهنانی شهرستان کوهدشت ازدواج کرده بود دست به خودکشی زد و جان سپرد. (خبرگزاری هرانا (–گزارش ویژه گام به گام تا توقف ازدواج کودکان در ایران/ رایحه مظفریان-ماهنامه خط صلح – آمارها نشان می دهد که در ایران امروز تعداد زیادی از والدین و دادگاه ها از امکانی که ماده ۱۰۴۱ در اختیار جامعه قرارداده استفاده می کنند و برای آینده کودکان تصمیم گرفته می شود.ماده ۱۰۴۱: “ازدواج دختر کم تر از ۱۳ سال و پسر کم تر از ۱۵ سال منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت و اجازه دادگاه صالح”.(ماهنامه خط صلح(عضو کمیسیون حقوقی مجلس: ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال غیر قانونی است. محمدعلی پورمختار عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی درباره نادیده گرفتن مسأله ازدواج دختران زیر ۱۳ سال در لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان گفت که ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال غیر قانونی و مستحق مجازات است. (خبرگزاری هرانا(از هر 4 ازدواج یکی به طلاق می‌انجامد/ نرخ خودکشی در ایلام بالاتر از میانگین کشوریست.  انوشیروان محسنی بندپی در نشستی با خبرنگاران در ایلام اظهار کرد: به ازای هر چهار ازدواج در کشور  یک مورد طلاق وجود دارد و کاهش این آسیب اجتماعی در دستور کار این سازمان قرار دارد. تاکنون 29 درصد درخواست طلاق ، به صلح و سازش منجر شده که باید این نرخ افزایش یابد. (ایسنا(

ازدواج زود هنگام یکی از علل ترک تحصیل دختران در مناطق محروم.معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش؛ ازدواج زود هنگام دختران را یکی از عوامل ترک تحصیل در مناطق محروم دانست. علی زرافشان، در دیدار معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده با وزیرآموزش و پرورش گفت: دسترسی دختران به آموزش یکی از شاخص‌هایی است که آموزش و پرورش روی آن تمرکز کرده و هر ساله پیگیر اسمی دانش آموزان بازمانده از تحصیل

6 ازدواج کودکان 3
تجمع کودکان مبتلا به بیماری خاص «ام‌ پی ‌اس» و خانواده‌هایشان در تهران.تعدادی از کودکان مبتلا به بیماری خاص و نادر «ام‌ پی اس» همراه با اعضای خانواده‌هایشان شنبه ۲۰ آبان‌ماه در برابر ساختمان سازمان غذا و دارو در تهران تجمع کردند.تجمع‌کنندگان به عدم پخش داروی ضروری برای کنترل این بیماری در داروخانه‌ها معترض بودند. به گفته آنها، آنزیم «آلدورازیم» حدود دو ماه است که علی‌رغم ورود به کشور، به دلیل عدم قیمت‌گذاری در دسترس بیماران قرار نگرفته است. (رادیو زمانه(بیش از ۲۳ هزار دانش‌آموز استثنایی حاصل ازدواج‌های فامیلی‌اند.مجید قدمی (معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور)گفت: آمارها نشان می‌دهد که تقریبا ۳۵ درصد دانش آموزان استثنایی حاصل ازدواج های فامیلی هستند.( خبر انلاین) 2 بیماریهای کودکان 4
رییس پزشکی قانونی: به دستورالعملی برای بررسی رشد عقلی مجرمان زیر ۱۸ سال نیاز داریم.غریب آبادی معاون امور بین‌الملل و همکاری های بین‌المللی قضایی ستاد حقوق بشر قوه قضاییه نیز با تأکید بر لزوم اجرای صحیح ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی که در خصوص رسیدگی به جرایم موجب حد و قصاص اطفال است، گفت: “با توجه به آسیب‌پذیر بودن کودکان، ماده ۹۱ قانون فرصتی را فراهم کرده است که افراد زیر ۱۸ سال کمتر با مجازات های سلب حیات مواجه شوند و در احکام صادره، مصلحت آنان رعایت شود”.(خبرگزاری هرانا(

حمزه نورزهی؛ کودک مجرم محکوم به اعدام در زندان زاهدان.دو کودک مجرم تبعه افغانستان که در ایران متولد و بزرگ شده اند در حالی که کمتر از ۱۸ سال سن داشتند از بابت نگهداری مواد مخدر مورد محاکمه قرار گرفتند و نهایتا یک تن از آنان در زاهدان به اعدام محکوم شده است. (خبرگزاری هرانا )نجات دو تن از اعدام؛ نجات کودک مجرم از مرگ-کودک مجرمی به نام مهدی که در سن ۱۵ سالگی محکوم به اعدام شده بود و بیش از ۱۷ سال از عمر خود را به‌خاطر قتل در زندان سپری کرده و حتی پای چوبه دار هم رفته است، سرانجام با رضایت اولیای‌دم از مرگ نجات یافت.

3 اعدام کودکان 5
اصلاح سن‌ازدواج کودکان، مخالفانی بیرون از مجلس دارد.مهدیه بهارمست: طرح اصلاح سن ازدواج کودکان در مجلس هنوز چالش‌برانگیز است. نمایندگان فراکسیون زنان مجلس به دنبال تصویب طرحی هستند که براساس آن سن ازدواج کودکان بالا رود و نظارت‌ها در این زمینه بالا برود. پیش از این طیبه سیاووشی نماینده تهران و عضو کمیسیون زنان مجلس به خبرآنلاین گفت بود: «در حال حاضر برای افزایش سن ازدواج با مخالفت رو به رو شدیم، البته هنوز دلائل مخالفت را من نمی‌دانم.»(خبر انلاین(

جامعه مدنی ایران در انتظار احقاق حقوق کودکان.قوانین موجود در ایران برای حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان جامع و کافی نیست. همین پیش پا افتاده بودن باعث شده است که با وجود قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۸۱، قوه قضائیه و دولت به فکر گذراندن لایحه‌ای از نظر مجلس باشند. این لایحه که ابتدا در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۸ از قوه قضائیه تقدیم دولت وقت شده بود، در آبان‌ماه سال ۱۳۹۰، یعنی دقیقا ۶ سال پیش با تغییراتی از دولت به مجلس رفت، اما تا همین امروز هم به صحن علنی مجلس راه نیافته است.(دویچه وله(

لایحه حمایت از حقوق کودکان؛ راهکاری برای کاهش آسیب‌های اجتماعی. رویا منوچهری یکی از فعالان جمعیت امداد دانشجویی – مردمی امام علی (ع) با اشاره به خلاءهای قانونی حمایت از حقوق کودکان گفت: کودکان آسیب دیده بیشتر از طریق اعضای خانواده و نزدیکان‌شان که قیومیت آنها را دارند مورد آزار قرار می‌گیرند، بنابراین تصویب حتی بخشی از لایحه حمایت از حقوق کودکان می‌تواند به کاهش این جرائم کمک کند.  (ایسنا(

توضیحات بهزیستی درباره واگذاری کودکان زلزله‌زده بی‌سرپرست به متقاضیان.سیدمهدی میر شاه ولد در گفت‌وگو با ایسنا،‌ در این باره افزود: طی چند روزی که از زلزله کرمانشاه می‌گذرد تاکنون هیچ کودکی که پدر یا مادرش را همزمان از دست داده باشد،‌ برای واگذاری سرپرستی به این ارگان ارجاع داده نشده است.وی با بیان اینکه مسلما هستند کودکانی که یکی از والدین خود را زلزله کرمانشاه از دست داده‌اند،‌ تاکید کرد: با گذشت 4 روز از زلزله مورد ارجاعی از این بابت نداشته‌ایم.(ایسنا(

4 حمایت از کودکان 6
وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات: خودکشی دو دختر در اصفهان به بازی «نهنگ آبی» ربطی ندارد.مهدی معصوم‌بیگی، فرمانده انتظامی استان اصفهان در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم ادعا کرده بود دلیل خودکشی این دو دختر شرکت در بازی مجازی نهنگ آبی بوده است.وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات خبر داد خودکشی‌ دو دختری که روز ۲۹ مهر ماه خود را از پل چمران اصفهان به پایین پرت کرده بودند، هیچ ربطی به بازی آنلاین «نهنگ آبی» ندارند. پیشتر گزارش شده بود این دو دختر ۱۷ و ۱۸ ساله، تحت تاثیر بازی نهنگ آبی خودکشی کرده‌اند. .(خبرگزاری تسنیم( 1 خودکشی کودکان 7
0 سقط جنین 8
خرید و فروش نوزادان مادران معتاد قابل انکار نیست.محمدتقی رستم وندی قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی وزارت کشور گفت که معضل خرید و فروش نوزادان توسط مادران معتاد قابل انکار نیست و ممکن است زنی به دلیل فقر، نداری و اعتیاد مجبور به فروش نوزاد خود شود.(خبرگزاری هرانا)نجات ۱۶۸ نوزاد از خطر فروش در ۶ ماهه نخست سال.احمد خاکی معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی .با اشاره به نجات 168 نوزاد از خطر فروش تصریح کرد: علی رغم برخورد قاطع پلیس با جرم خرید و فروش نوزاد در میان زنان معتاد و مشارکت کنندگان آنها، در شش ماهه نخست سال،۱۶۸ نوزاد که در معرض فروش بودند شناسایی شده و به بهزیستی منتقل شدند.(خبرنگاران جوان( 2 فروش کودکان 9
آشکار شدن ابعاد جدیدی از تجاوز مرد شیطان صفت به اهورا و دفاعیات تازه پدر…ویدیو (اپارات(

سرایدار مظنون به تعرض به دختر دانش‌آموز در ارومیه بازداشت شد.در پی انتشار گزارش‌هایی از آزار و اذیت یک دختر دانش آموز ۱۲ ساله از سوی سرایدار مدرسه‌ای در ارومیه در شمال غربی ایران، مقام‌های قضایی محلی، از بازداشت سرایدار این مدرسه و شماری از معترضان خبر داده‌اند که به ساختمان مدارس خسارت وارد کرده بودند.(ایران(تراژدی به نام کودک آزاری.  خبرهای دهشتناک کودک آزاری در صفحه حوادث نشریات، روح هر انسانی را به درد می آورد. اخباری از مفقود شدن دخترکی معصوم و پیدا شدن جسد مورد تعرض قرارگرفته او تا تعرض و کشته شدن کودکی در چهاردیواری خانه. فریدونی روانشناس و استاد علوم تربیتی و «گیتی پورفاضل» حقوقدان؛  فریدونی :تغییر زیرساخت های فرهنگی و رفتاری، راهکار حذف کودک آزاری؛ گیتی پورفاضل :اصلاح قانون و همسانی آن با زمان حال( ایرنا(

کودکان زباله‌گرد تهران در معرض آزار و تعرض جنسی.کودکان کار و نوجوانانی که در میان زباله‌ها می‌گردند، تنها استثمار نمی‌شوند، بلکه در معرض آزار و سوءاستفاده جنسی نیز قرار می‌گیرند. شورای شهر تهران به دنبال برنامه‌هایی برای یاری‌رسانی به محرومان کم سن و سال جامعه است. (دویچه وله )آزار جنسی کودکان اسکیت‌باز زیر ۸ سال در یزد. یک فرد مدعی مربیگری در رشته اسکیت، اقدام به برگزاری کلاس آموزشی در این رشته برای کودکان زیر ۸ سال در بزد کرده است. بر اساس آنچه هم اکنون در محاکم قضایی طرح و پیگیری می‌شود گفته می‌شود مربی مذکور به تعدادی از این کودکان تعرض جنسی کرده.( خبرگزاری هرانا (تنبیه بدنی یک دانش آموز در بجنورد. این دانش آموز مصدوم گفت: “معلم من را به عنوان نماینده کلاس تعیین و خودش برای دقایقی کلاس را ترک کرد و گفت هر کسی شلوغ کرد اسمش را بنویس. من تلاش می کردم کلاس را آرام کنم اما دانش آموزان سر و صدا می کردند. با توجه به، به هم ریختن میزها شروع به مرتب کردن آن ها کردم اما ناگهان یکی محکم پشت سرم زد وقتی برگشتم دیدم مدیر مدرسه است”.(به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خراسان(در شش ماه نخست سال ۴۸۲ کودک معتاد به دنیا آمده‌اند.رئیس اورژانس اجتماعی کشور حسین اسدبیگی گفت:  گفت که سال گذشته ۱۱۸۹ کودک مسمومیت با مواد مخدر داشته و در شش ماهه امسال نیز ۴۸۲ کودک، معتاد به دنیا آمده‌اند.اومیگوید“مسمومیت کودکان با مواد مخدر یکی از مصداق‌های کودک‌آزاری است که بسیاری از این کودکان از بدو تولد و از طریق مادران معتاد خود گرفتار می‌شود”.(خبرگزاری هرانا)

تکرار داستان تلخ کودک آزاری در رفسنجان؛ انتقال کودک به آی سی یو.مدیر روابط عمومی بیمارستان علی ابن ابیطالب رفسنجان گفت که کودک دو ساله ای بر اثر کودک آزاری روانه بخش آی سی یو این بیمارستان شد. حسین میرزایی مقدم اظهار داشت: “ظهر روز یکشنبه کودک دو ساله ای به نام ابوالفضل به بخش اورژانس بیمارستان علی ابن ابیطالب رفسنجان ارجاع شد”.(خبرگزاری هرانا(کودک‌آزاران به زودی مفسد فی‌الارض شناخته می‌شوند/ بخشش اولیای‌دم دیگر اثر ندارد. سال‌هاست که فریادهای بی‌صدای کودکان تیتر یک رسانه‌ها می‌شود. کافیست در صفحات مجازی سرچ کنیم «کودک‌آزاری»؛ آن‌وقت می‌بینیم چه فجایعی در گوشه و کنار شهر در حال وقوع است.سوالی که بهتر است مجلس شورای اسلامی پاسخ آن را دهد این است که؛ «عاقبت لایحه حمایت از کودکان چه شد»؟. (به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس،(آخرین وضعیت “ابوالفضل” کودک آزار دیده در رفسنجان / رفع خطر مرگ کودک.رئیس اورژانس اجتماعی کشور از بهبود وضعیت کودک دو ساله رفسنجانی که به دنبال آزار ناپدری و در اثر خونریزی دهان و آثار سوختگی ناشی از آتش سیگار بر بدن به بیمارستان منتقل شده بود، خبر داد.(ایسنا(

تجاوز میان زباله‌ها؛ کار میان اسید و سوزن صنعتی، تن فروشی در۱۰ سالگی.مردی سوار بر کمباین در میان گندم‌ها حرکت می‌کند و دروی محصول، ابر کوچکی را در نزدیکی شهری با زندگی‌های غبارآلود ایجاد کرده است. کمی جلوتر از آن، جاده به سمت خاکی شدن می‌پیچد و تا جایی پیش می‌رود که تا چشم کار می‌کند، خاک است و خاک و دخمه‌های آجری. همین حوالی تهران، چند سال پیش مددکارها در کارگاهی را کوبیدند، مردی از کارگاه چوب‌بری بیرون آمد و گفت هیچ کس اینجا نیست، اما کمی بعد از آن ۴ دختربچه کمتر از ۱۰ سال با گریه و چهر‌ه‌هایی مستأصل به دو فرار کردند، بیرون آمدند و به مددکارها پناه بردند. آن طرف‌تر هم باغی است که پای دنیا دخترکی ۷ ساله را به خاطر تجاوز سرایدار به او به دادگاه باز کرد و پرونده‌اش را به دیوان عالی کشور رساند. دختری که از ۴ تا ۶ سالگی به طور مستمر در همین باغ، به جسم نحیف و روح لطیفش تعرض می‌شده است. همین حوالی دختری زندگی می‌کند که پدرش افغان و مادر معتادش ایرانی است. ۱۰ ساله است اما شناسنامه ندارد.(خبرگزاری هرانا(

هشت سال تجاوز ناپدری به دختر ۱۶ ساله در مشهد.دختر ۱۶ ساله به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت که ناپدری او از سن ۸ سالگی شروع به سواستفاده جنسی از وی کرده و این تجاوز در طی ۸ سال گذشته ادامه داشته است اکنون که در موقعیت ازدواج قرار گرفته است از چگونگی مواجه با این موضوع مستاصل مانده است. (خبرگزاری هرانا )

12 کودک ازاری 10
حمایت از فقرای بدون شناسنامه را نداریم.شمار خانواده‌ها و افراد بدون شناسنامه که در حاشیه شهرها و مناطق محروم بویژه سیستان و بلوچستان، روزگار می‌گذارنند کم نیستند؛ خانواده‌هایی که به رغم فقر، اما تحت پوشش کمیته امداد نیستند.پرویز فتاح ، در پاسخ به اینکه آیا امکان حمایت و ارائه خدمت به خانواده‌های فقیر بدون شناسنامه در کمیته امداد وجود دارد؟ اظهار کرد: به لحاظ قانونی نمی‌توانیم این افراد را تحت پوشش ببریم.(ایسنا)

 

۱ کودکان بی هویت 11
تاثیر «فقر» بر «بزهکاری» کودکان.مقاره عابد در نشست «نقش فقر در بازتولید خشونت با نگاهی به طرح طفلان مسلم» که در باشگاه هواداران جمعیت امداد دانشجویی – مردمی امام علی (ع) برگزار شد، با بیان اینکه بی‌عدالتی و نابرابری، وقتی حتی یک ساختار حمایتی ساده هم وجود ندارد که دست کم تا حدی حقوق اولیه کودکان را محقق کند، می‌تواند زمینه ساز سوق یافتن کودکان و نوجوانان به انواع و اقسام بزه باشد گفت: محلات حاشیه‌ای، فاقد هر امکانی برای نجات کودکان از بلایای اجتماعی است.(ایسنا(مدیرکل امور حمایت‌های اجتماعی کمیته امداد: ۱۲۰ هزار کودک مبتلا به سوء تغذیه در کشور وجود دارد. مدیرکل امور حمایت های اجتماعی کمیته امداد امام خمینی کشور گفت که ۱۲۰ هزار کودک زیر ۶ سال مبتلا به سوء تغذیه در سطح کشور و ۲۵۰۰ کودک در استان کهگیلویه و بویراحمد شناسایی شده است. آذر اسماعیلی در گفت‌وگو با ایسنا افزود: “یکی از رسالت های کمیته امداد به عنوان بزرگترین سازمان حمایتی کشور محرومیت زدایی و کاهش فقر است”. (خبرگزاری هرانا)قیمت حل مشکل فقر روزبه‌روز گران‌تر می‌شود. علی‌محمد ذوالفقاری؛ معاون توسعه مشارکت‌های مردمی کمیته امداد با اشاره به اینکه هم اکنون حدود یک‌میلیون خیر با هدف رفع مشکلات نیازمندان با کمیته امداد همکاری می‌کنند گفت: اگرچه تاکنون کمک‌های بسیاری در قالب صدقه، زکات، طرح اکرام ایتام و محسنین شده است اما حجم محرومیت در کشور بالاتر از مشارکت‌های فعلی خیران است چراکه قیمت حل مشکل فقر روزبه‌روز گران‌تر می‌شود.(ایسنا(

فتاح: امکان حمایت از فقرای بدون شناسنامه را نداریم.شمار خانواده‌ها و افراد بدون شناسنامه که در حاشیه شهرها و مناطق محروم بویژه سیستان و بلوچستان، روزگار می‌گذارنند کم نیستند؛ خانواده‌هایی که به رغم فقر، اما تحت پوشش کمیته امداد نیستند.پرویز فتاح ، در پاسخ به اینکه آیا امکان حمایت و ارائه خدمت به خانواده‌های فقیر بدون شناسنامه در کمیته امداد وجود دارد؟ اظهار کرد: به لحاظ قانونی نمی‌توانیم این افراد را تحت پوشش ببریم.(ایسنا(

4 کودکان فقر 12
تولد سالانه ۲۵ تا ۳۰ هزار کودک معلول در کشور۰  رئیس سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه سالانه ۲۵ تا ۳۰ هزار کودک معلول در کشور متولد می شود، گفت که پیشگیری از معلولیتها از وظایف بهزیستی نیست.، انوشیروان محسنی‌بندپی در همایش علمی کاربردی روسای ادارات فناوری اطلاعات بهزیستی در مجتمع فرهنگی شهید بهشتی ساری اظهار کرد: “دنیای امروز عصر تکنولوژی و ارتباطات است و باید خود را در مسیر رشد و تکنولوژی قرار داده درغیر این صورت موجب عقب‌ماندگی جامعه می‌شود”..( ایسنا(

لزوم اجباری کردن آزمایش های ژنتیکی قبل از ازدواج/ نازیلا رستم زاده امروزه مشاوره ژنتیک پیش از ازدواج به اقدامی بسیار ضروری و لازم مبدل شده است. مشاوره ژنتیک و در صورت تشخیص مشاور، انجام آزمایشات ژنتیکی مورد لزوم از بروز بسیاری از بیماری های مادرزادی و ژنتیکی جلوگیری می کند و امکان تولد نوزادانی با نقص مادرزادی (ناتوانی های ذهنی و جسمی) را کاهش می دهد. (ماهنامه خط صلح(

2 کودکان معلول 13
کودکان زباله‌گرد تهران در معرض آزار و تعرض جنسی.کودکان کار و نوجوانانی که در میان زباله‌ها می‌گردند، تنها استثمار نمی‌شوند، بلکه در معرض آزار و سوءاستفاده جنسی نیز قرار می‌گیرند. شورای شهر تهران به دنبال برنامه‌هایی برای یاری‌رسانی به محرومان کم سن و سال جامعه است. (دویچه وله(حضور ۶ هزار بی‌خانمان در کف خیابان‌ها. پرویز افشار (سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر)سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر مدعی شد که ۸ هزار نفر از معتادان متجاهر را به مراکزمان انتقال داده‌ایم، “اما ۶ هزار نفر از افرادی که به هیچ عنوان معتاد نیستند و شامل کودک کار، زن کار، زن خیابانی، بیماران مزمن روانی، کارگران فصلی که به تهران برای پیدا کردن کار آمده‌اند نیز شب‌ها در کنار معتادان و در همان بیقوله‌ها به سر می‌برند”.(خبرگزاری هرانا(رونمایی از پروتکل و شیوه نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان در هفته آینده.

رئیس سازمان بهزیستی کشور از رونمایی پروتکل و شیوه نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان در هفته آینده خبر داد؛ انوشیروان محسنی بندپی در بازدید از غرفه ایسنا در بیست نمایشگاه مطبوعات و  خبرگزاری‌ها با اشاره به اینکه متولی مدیریت و ساماندهی کودکان کار و خیابان از سالها قبل برعهده بهزیستی بوده است افزود:دستگاه‌های دیگری همچون نیروی انتظامی، شهرداری‌ها، فرمانداری‌ها  و وزارت کار و تعاون و رفاه اجتماعی نیز از دیگر دستگاه‌های همکار در این طرح هستند.(ایسنا(

مدیرعامل خدمات اجتماعی شهرداری چه چیزی را تکذیب می‌کند؟رضا قدیمی مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران در حالی ادعای منتسب به خود درباره آزارجنسی ۹۰ درصد کودکان متکدی را تکذیب کرده که بیش از ۲۰ روز پیش این ادعا را در جمع خبرنگاران هم مطرح کرده بود اما تکذیب نکرد. (خبرگزاری تسنیم،(آخرین آمار از شیوع ایذر میان کودکان کار و خیابان/کودکان شناسایی شده برای درمان مراجعه نکردند.

رئیس مرکز توسعه، پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور بالا بودن آمار ابتلای کودکان کار و خیابان به ایذر را تصوری نادرست در جامعه دانست.فرید براتی سده  با اشاره به گزارش مربوط به ارائه خدمات پیشگیری از ایدز به کودکان کار و خیابان و کودکان در معرض آسیب که در محیط‌های ناسالم و کارگاه‌های زیر زمینی کار می‌کنند، اظهارکرد: این خدمات به 7910 کودک در سه استان تهران، خراسان رضوی و فارس در 6 ماه نخست سال جاری ارائه شده است. (ایسنا(

5 کودکان کار 14
مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان: ۸۰۰ مدرسه تخریبی در استان وجود دارد.مدیرکل آموزش و پرورش استان کرمان از وجود ۸۰۰ مدرسه تخریبی در استان کرمان خبر داد و گفت که بعضی از مدارس روستایی از کانکس و چادر استفاده می کنند. محمد محسن بیگی پیش از ظهر سه شنبه در پنجمین جلسه شورا و ستاد نکوهداشت هفته پدافند غیرعامل استان کرمان اظهار داشت: “با توجه به برگزاری کارگروه فرهنگی و آموزشی پدافند غیرعامل در آموزش و پرورش در سال گذشته در هر فصل یک جلسه که جمعا چهار جلسه می شود برگزار شد”.  (خبرگزاری هرانا(

علل گرایش دانش‌آموزان به مواد مخدر.رییس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران گفت: افرادی که نتوانسته‌اند به درستی هیجانات خود را در دوران نوجوانی تخلیه کنند، خیلی زود دچار افسردگی و اختلالات روانشناختی همچون ترس، اضطراب می‌شوند، از نگاه این افراد مصرف مواد مخدر موجب تسکین و کنترل اختلالات رفتاری‌اش می‌شود. دکتر کوروش محمدی گفت: در ارتباط با گرایش نوجوانان به مواد مخدر باید مجموعه عوامل را بررسی کنیم و نمی‌توانیم تنها یک عامل یا یک بعد را برای این آسیب در نظر بگیریم.(ایسنا(زار فضای آموزشی در تهران نیازمند تخریب و بازسازی است.

داریوش ورناصری؛ دیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان تهران با اشاره به وجود حدود ۱۰۰۰ فضای آموزشی مدارس در سطح استان اظهار کرد “وضعیت این مدارس به هنگام بروز احتمالی زلزله و حوادث احتمالی غیرمترقبه نگران‌کننده است”.(خبرگزاری هرانا(

تصاویر مدرسه کوخ حاجی عبدالله و کوخی چاویان در بانه را نشان می دهد. کوخ مختص شهرستان بانه در استان کردستان است. با توجه به اقلیم کوهستانی شهر بانه و مشکلات تردد و صعب العبور بودن رودخانه ها و کوه ها باعت به وجود آمدن مدارس کوخی شده است. همچنین به حد نصاب نرسیدن دانش آموزان و فاصله منطقه ای مدارس آنها با یکدیگر باعث تدریس همزمان یک معلم در چند کوخ باشد.(خبرگزاری هرانا(

راه‌اندازی اولین «موکب دانش‌آموزی» در کربلا/ پذیرایی از دانش‌آموزان ایرانی و خارجی.حامد علامتی امروز یکشنبه چهاردهم  آبان در نشستی با اصحاب رسانه در خصوص اولین موکب دانش آموزی اربعین حسینی، اظهار کرد: ما طی 5 سال گذشته کاروان پیاده روی “درمسیربهشت” را برگزار کردیم. اکنون پس از بررسی نقاط قوت و ضعف آن و با نظر کارشناسان و کمک اعضا و مربیان بر آن شدیم با رویکرد جدید این حرکت ناب را پربارتر و معنوی تر کنیم. معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش گفت: از سال آینده در کلاس دوازدهم کمبود معلم تربیت‌بدنی خواهیم داشت چرا که ساعت درس ورزش در پایه دوازدهم دو ساعت است. حضور بیش از ۱۰۰۰ دانش آموز ایرانی در مراسم اربعین حسینی.دبیرکل اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان در تماس تلفنی از کربلای معلی از شرکت بیش از ۱۰۰۰ دانش آموز ایرانی درآئین با شکوه اربعین حسینی خبرداد . حامد علامتی در این باره اظهار کرد: هزار دانش آموز از ۳۱ استان کشور درآئین باشکوه راهپیمایی اربعین حسینی همگام با سیل جمعیت چند میلیونی عاشقان ثارالله درحال پیمودن مسیر نجف تا کربلا هستند.( ایسنا(نماینده مجلس: وجود مدارس کانکسی و چادری در روستاهای خوزستان.

علی عسگر ظاهری عبده‌وند نماینده مردم مسجدسلیمان،  در مجلس گفت که در حوزه انتخابیه‌ام حدود ۱۵۰۰ روستا وجود دارد که اکثر مدارس آن کانکسی و چادری هستند یا اگر ساختمان دارند، فرسوده و نامناسب است.(خبرگزاری هرانا(

حقوق بربادرفته دانش‌آموزان. فاطمه سعیدی ؛عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه برای پرداخت حق‌التدریس معلمان و سرانه مدارس پولی وجود ندارد، گفت: اصل آموزش‌وپرورش یعنی دانش‌آموزان را فراموش کرده‌‌ایم. (خبرگزاری تسنیم،(

دخترانی که معلم ورزش ندارند؛ ‘۱۰ سال صدای هیچ کس در نیامد.

معصومه ابتکار در جلسه‌ای که با وزیر بهداشت داشت، گفت: “دختران مدرسه‌های ابتدایی ورزش نمی‌کنند، در کوچه نیز که نمی‌توانند بازی کنند، این وضعیت نگران‌کننده و آغازگر همه بیماری‌ها در میان دختران است.”( بی بی سی(بیشترین تخریب مدارس در سرپل ذهاب، قصرشیرین و ثلاث باباجانی.سلیمان محبی ؛ مدیرکل آموزش‌وپرورش استان کرمانشاه گفت:‌بیشترین آمار تخریب مدارس در شهرستان سرپل ذهاب است و از ۲۰ تا ۱۰۰ درصد شاهد تخریب مدارس هستیم.(خبرگزاری تسنیم،(

دوشیفته شدن مدارس سالم کرمانشاه/ تهیه کانکس برای مدارس روستایی.سید محمد بطحایی در نخستین نشست خبری‌اش با اصحاب رسانه که همزمان شد با حادثه زلزله کرمانشاه ، دو شیفته شدن مدارس سالم و تهیه کانکس برای مدارس روستایی تخریبی کرمانشاه را درمان فعلی رفع  کمبود و نبود فضای آموزشی در این استان عنوان کرد. )ایسنا(ترک تحصیل دختران زیلایی به دلیل نداشتن مدرسه و هزینه تحصیل/ تصویری

دانش آموزان دختر منطقه زیلایی شهرستان کهگیلویه وبویراحمد به دلیل عدم وجود مدرسه مجزا و همچنین نداشتن هزینه تحصیل در مدارس شهری، مجبور به ترک تحصیل شده اند.(خبرگزاری هرانا(

۱۳ دانش‌آموز کرمانشاهی در زلزله فوت شده‌اند/ ۴۴ مدرسه تخریب شده‌‌است۰محمد بطحایی (وزیر آموزش و پرورش) با اشاره به زلزله استان کرمانشاه و تسلیت به درگذشتگان این حادثه گفت: در این زلزله ۴۴ مدرسه و واحد آموزشی تخریب شده است. همچنین براساس آمار ۱۳نفر از دانش‌آموزان مناطق زلزله‌زده فوت کرده‌اند) خبرگزاری مهر(انباشت مطالب بدون تبدیل به باور و ارزش؛ رویکرد حاکم بر مدارس.

 تراژدی زلزله و مدرسه۰اگر در مدرسه زندگی را تمرین نکنیم یعنی آماده مرگیم، نظام آموزشی ما آنچنان از واقعیت زندگی دور است ( و یا حداقل بوده است) که نمی دانیم می شود از این حوادث درس گرفت یا خیر.(خبرگزاری مهر)خسارت زلزله به 78 مدرسه و 415 کلاس/ تاکید بر تعجیل در بازگشایی مدارس.سید محمد بطحایی در جلسه ستاد بحران که امروز (۳۰آبان) در فرمانداری سرپل ذهاب برگزار شد، اظهارکرد: در زلزله اخیر 78 مدرسه با 415 کلاس درس دچار آسیب شد که دیگر قابل استفاده نیستند.( ایسنا،)گزارش تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان به نتیجه نرسید/ بررسی‌ها ادامه دارد.میرحمایت میرزاده افزود: در جلسه امروز مباحث مربوط به شرکت سرمایه‌گذاری معلم و پروژه‌هایی که در زمان مسئولیت مدیران سابق این شرکت انجام و یا قراردادهایی منعقد شده بود، بررسی شد.سخنگوی کمیسیون آموزش گفت: با توجه به اینکه باز هم گزارش تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان به نتیجه نرسیده و نهایی نشد ادامه رسیدگی به آن در جلسات دیگری انجام می‌شود.(خبرانلاین)

18 اموزش و پرورش 15
65 جمع کل

 

 

گزارش نقض حقوق محیط زیست در آبان ماه 1396

نادر زندی

شرح موضوع ردیف
در این ماه عاملین شکار های:  یک قوچ وحشی در تفرش,  سه آهو در موته ,یک بره آهو در سرخه ,2 کل وحشی در قزوین ,2 خوک وحشی در سواد کوه ,یک خرس قهوه ای در طالقان ,یک آهو در منوجان کرمان ,2 کل وحشی در اردکان ,یک کل وحشی در نهبندان ,یک گراز در دلفان ,2 قوچ در گلپر اباد ملایر,یک آهو در کالمند ,5 خرگوش در مشکین شهر و یک قوچ وحشی همگی دستگیر شدند.همچنین عاملین شکار های یک بز وحشی در ابرکوه ,یک قوچ وحشی در فیروزکوه ,4 دراج و 3 کبوتر جنگلی در پارک ملی کرخه ,یک قوچ وحشی در فراهان و 3 عدد کبک در قرخود پس از واریز جریمه به دادگاه معرفی شدند.علاوه بر موارد فوق عامل شکار 3 قوچ وحشی دستگیر و به دادگاه معرفی شد. دستگیری  شکارچیان متخلف ومعرفی آنها به دادگاه 1
متاسفانه به علت حجم بالای فلزات سنگین در رود ارس به دلیل پسماند های صنعتی ارمنستان شاهد شیوع سونامی سرطان  در شهرستان پارس آباد هستیم .از طرفی مسئولین امر همچنان بازی انکار و تکذیب آلودگی رودخانه ارس رو دنبال میکنند و تاکنون کسی به جواب قانع کننده نرسیده است .باید اشاره کنم که این رود از سه حوزه آبریز اردبیل است که آب شرب بخشی اعظمی از جمعیت شمال استان را تامین میکند. سونامی سرطان در پارس آباد 2

در این ماه نیز همانند ماه های گذشته پدیده گرد وغبار در نقاط مختلف استان خوزستان باعث تعطیلی مدارس 6 شهر در نوبت صبح شد.بر همین اساس مدارس ,دانشگاه ها و مراکز اموزشی شهر های آبادان ,خرمشهر ,هویزه ,دشت آزادگان ,حمیدیه و شادگان در نوبت صبح تعطیل شدند و از بیماران تنفسی در خواست شد که از تردد های غیر ضروری با توجه به غلظت ریز گرد ها خودداری کنند. بر اساس اعلام اداره کل حفاظت از محیط زیست استان خوستان میزان غلظت گرد و غبار ساعت ۱۱ در شهرهای اهواز به سه هزار و ۵۴۸، اندیمشک به ۲۵۶، شوش به ۳۳۹، شوشتر به۲۱۲ و ماهشهر به ۱۷ میکروگرم رسیده است. میزان عادی ذرات معلق در هوا ۱۵۰ میکروگرم بر مترمکعب است که بر این اساس میزان علظت گرد و غبار در شهرستان اهواز به ۲۳ برابر حد مجاز رسید.

معظل گرد و غبار 3
متاسفانه در این ماه 75 هکتار از بهترین عرصه های پارک ملی پابند مازندران و 150 هکتار از عرصه های طبیعی طارم سفلی  و جنگل های بلوط در حسن اباد طعمه حریق شدند. جنگل ها و مراتع 4
بحران کم آبی سر تا سر کشور را تحت تاثیر قرار داده است و متاسفانه هر روزه خبر های تاسف باری به گوش  میرسد .برای مثال روستای رسول آباد در شصت کیلومتری شهرستان خاش دارای 50 خانوار است که از چاه بدون حفاظ استفاده میکنند. آب این روستا کاملا غیر بهداشتی و در حوض آب زباله و جانورانی از جمله قورباغه دیده میشود که اهالی روستا را در معرض بیماری قرار میدهد.همچنین 200 روستای هرمزگان نیز از آب لوله کشی آشامیدنی محروم هستند .در هرمزگان  با اقدامات انجام شده از 400 روستایی که با تانکر باید آبرسانی میشدند تنها یکصد روستا با این شرایط مواجه هستند و لازم به ذکر است که 61 در صد آب مورد نیاز روستا های هرمزگان از طریق چاه ,چشمه و قنات و 24 در صد از آب شیرین کن ها و 15 در صد از سایر انشعابات است. بحران آب 5
متاسفانه در این ماه یک  محیط بان حومه شهر رودبار جنوب  ,یک محیط بان در پارک ملی کیاسر و 2  محیط بان در منطقه شکار ممنوع خرم ناز کهگیلویه و بویر احمد مورد اصابت گلوله شکارچیان غیر مجاز قرار گرفتند و 3 محیط بان دیکر نیز در جنوب سیستان و بلوچستان در حین انجام وظیفه مجروح  شدند. محیط بان علی اکبر قنبری زاده رئیس اداره محیط زیست بهاباد در جریان درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به شهادت رسید. محیط بانان 6
با وجود گذشت بیش از یک هفته از وقوع زمین‌لرزه در شهرستان‌های غربی استان کرمانشاه، شاهد تلنبار و پراکندگی زباله‌ها در خیابان‌ها، بوستان‌ها، کوچه‌ها، معابر و کنار چادرهای اسکان شهروندان در مناطق زلزله زده هستیم که با ادامه این روند سلامت زلزله زدگان به شدت تهدید خواهد شد و اگر این وضعیت همچنان تداوم پیدا کند علاوه بر فاجعه زیست‌محیطی ناشی از پخش زباله‌های تولیدی که عمدتاً پلاستیکی هستند، به‌دلیل عدم تجزیه‌پذیری و نیز به‌دلیل ازدیاد جوندگان و سگهای ولگرد ممکن است موجب بروز و شیوع اپیدمی ناشی از بیماری‌های مرتبط باشیم که آثار و تبعات ناشی از آن به‌مراتب می‌تواند بیشتر از خسارت ناشی از زلزله باشد. معظل زباله ها در مناطق زلزله زده 7
بر طبق آمار ، آلودگی هوا در جهان جزو پنجمین علت مرگ ومیر شناخته شده و کشور ما نیز از این قاعده مسثنی نیست.بر طبق گفته رئیس کارگروه سلامت هوای وزارت بهداشت بنابر اندازه گیری انجام شده در سال 94 غلظت ذرات آلاینده در 25 شهر کشور برابر با 31.7 میکروگرم در متر مکعب بوده که با وجود کاهش نسبی نسبت به سال های قبل ,3 برابر از آمار جهانی بیشتر است.به گفته وی محاسبه مرگ منتسب به آلودگی هوا در 25 شهر کشور با جمعیت 30 میلیون نشان میدهد که در سال 94 ,دوازده هزار و هفتصد ونود و هشت نفر مرگ ناشی از ذرات معلق داشته ایم.و در شهر بزرگی مثل تهران هر هفته 500 کشته بخاطر آلودگی داریم و نباید فراموش کنیم که این تعداد کشته دچار بیماری های تنفسی ,قلبی و عروقی بوده اند .در آخر این بخش باید اشاره کنم که هوای تهران در روزهای سوم,چهارم,پنجم,هشتم,دهم,یازدهم و سیزدهم آبان  در شرایط ناسالم قرار داشت. آلودگی هوا 8
شوربختانه وضعیت تالاب های کشور چندان خوب نیست و تعدادی زیادی از آنها خشک و یا در حال خشک شدن هستند.در اینجا به تعدادی از این تالاب ها اشاره میکنم.تالاب میانکاله . مساحت این تالاب 68 هزار هکتار است که در حال حاضر یک سوم آن خشک شده است.این تالاب از دریای خزر و رودخانه های بالا دست دامنه های شمالی البرز آبگیری میشود و مشخصات اکولو ژیکی تالاب وابسته به ترکیب شیمیایی آبی است که آن جا وجود دارد و حاصل ترکیب آب شور دریا و شیرین رودخانه است.متاسفانه برخی از دستگاه ها به اشتباه تصور میکنند که با پسروی آب دریا و کم شدن آب تالاب این موضوع وارد بحران کم آبی میشود و برای رفع این بحران باید آب دریای بیشتری را وارد تالاب کنیم که این موضوع کاملا اشتباه است به وی ژه که تالاب در انتهای غربی به یک تالاب کوچکتر به اسم راغمرز متصل میشود و کاملا محتاج آب شیرین است که از طریق بالا دست تالاب تغذیه میشود.این تالاب یکی از ذخیره گاه های طبیعی جهان است و ارزش آن از دیدگاه کنوانسیون رامسر به عنوان تالاب با ارزش جهانی است وبرای حفظ این تالاب  باید حق آبه آب شیرین تالاب تامین و بستر تالاب لایروبی شده و برداشت های بی رویه آب از بالا دست تالاب صورت نگیرد.تالاب هامون .این تالاب نیز در حال حاضر خشک شده است .این تالاب یکی از تالاب های فرامرزی کشور هست که به علت سد سازی های چند سال اخیر در بالا دست رودخانه و اختصاص آب ان به بخش صنعت و کشاورزی  از طرف کشور افغانستان این شرایط را پیدا کرده است.تالاب صالحیه .این تالاب تنها تالاب استان البرز است که در روستای صالحیه در نظر آباد استان البرز میباشد که بوسیله رودخانه کردان تغذیه میشد.وسعت این تالاب با احتساب زمین های باتلاقی پیرامونی بیش از 10 هزار هکتار بوده و در فصل بهار اسراحتگاه حداقل 45 گونه از پرندگان مهاجر بود که این تالاب نیز به سرنوشت دیگر تالاب ها ی کشور دچار شد.از دلایل خشکی این تالاب میتوان به استفاده از آب رودخانه کردان برای مصارف کشاورزی در تابستان  و کانال کشی هایی که در محدوده آبریز این تالاب انجام شده است نام برد.تالاب شادگان .این تالاب نیز شرایط خوبی ندارد و به دلیل کمبود آب 30 در صد نخل های شادگان نیز خشک شده است و در آینده نزدیک نیز باید شاهد خشک شدن کامل این تالاب نیز باشیم. وضعیت تالاب ها 9
1.نابودی زیست بوم سواحل جنوبی با فروش سنگ های زنده 2.کشف 4 قلاده توله شیر قاچاق در زاهدان 3.کشف لاشه یک قلاده پلنگ در طارم سفلی قزوین 4.کشف 98 قطعه پرنده سهره طلایی و معمولی در زنجان 5. آلودگی خاک بندر ماهشهر به فلزات سنگین 6.کشف محموله غیر مجاز 253 قطعه پرنده در سیستان و بلوچستان 7.کشف 200 عدد تله زنده گیری هوبره در زیرکوه 8.نهایی شدن لایحه ممنوعیت حیوان آزاری در قوه قضائیه 9.از بین رفتن 80 در صد از گونه های جانوری کشور در 4 دهه گذشته 10.انباشت زباله و آلودگی زیست محیطی در روستای نفت خیز ثدین در حاشه اهواز 11.کشف 3 خودروی نیسان حاوی محموله قاچاق هیزم جنگلی در کهگیلویه 12.کاهش 28 سانتی متری تراز دریاچه ارومیه  نسبت به همین زمان در سال قبل 13..کشف محموله بزرگ قاچاق پرندگان شکاری شامل 47 شاهین در بوشهر14.عدم تمدید پروزه حفاظت از یوز پلنگ آسیایی از سوی برنامه عمران سازمان ملل 15.و کشف لاشه 4 فوک خزری در سواحل خزر دیگر خبر های زیست محیطی 10

  منابع.هرانا.سایت سازمان حفاظت محیط زیست.دیده بان محیط زیست.تارنگار تخصصی حقوق بشر ایران  

 

 

گزارش آماری نقض حقوق هنر منـــــدان در آبان ماه  1396                  تهیه و تنظیم :بهروز خسروی

 

تاریخ و منبع دلیل و محل نام و فامیل تعداد موضوع ردیف
2 نوامبر/ هرانا

 

 

 

نوامبر/ هرانا

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب شهر تهران، رضا اکوانیان شاعر و فعال مدنی را به اتهام توهین به مقدسات از طریق سرودن شعر و تبلیغ علیه نظام به تحمل ۳ سال حبس تعزیری و ۴۰ ضربه شلاق محکوم کرد. آقای اکوانیان پیش از این نیز به تحمل ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود و مدت یکسال را نیز در زندان به سر برده بود.

نویسنده و فعال حقوق بشر با انتشار یادداشتی به مناسبت «نوزدهمین سالگرد قتل‌های سیاسی پاییز ۷۷»، اعلام کرده است سه روز پس از سالگرد قتل پدر و مادرش، داریوش و پروانه فروهر، او باید در دادگاه از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” حاضر شود.

رضا اکوانیان

 

 

 

پرستو فروهر

2 محاکمات 1
23 اکتبر/ هرانا

23 اکتبر/ هرانا

 

16 نوامبر/ هرانا

 سازمان زندانها در خدمت ارگانهای بازداشت کننده است

شاعر و نویسنده، امروز پس از حضور در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به زندان اوین منتقل شد.

فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین و همسر او، آرش صادقی دیگر زندانی عقیدتی تبعید شده به زندان رجایی شهر کرج از پنچ هفته قبل از ملاقات با یکدیگر محروم شده اند.

 

 

گلرخ ایرایی

صدیقه وسمقی

 

گلرخ ایرایی

 

2 اخبارهنرمندان زندانی 2
30 اکتبر/ ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

2 نوامبر/ ایلنا

 

فعال ترک (آذری) ساکن شهر اردبیل که قرار بود فردا هشتم آبان ۹۶ نمایشگاه نقاشی با نام «شیروان دره سی » در نگارخانه فدک اردبیل برگزار کند، به حراست سازمان فرهنگ ارشاد اسلامی این شهر فراخوانده شده و لغو مجوز برپایی این نمایشگاه را دریافت کرده است.

نویسنده کتاب «شناخت‌نامه علی اشرف درویشیان» به رسانه‌های داخلی گفته که وزارت ارشاد اسلامی رسماً این کتاب تحقیقی درباره آثار علی اشرف درویشیان، نویسنده فقید ایرانی را ممنوع از انتشار اعلام کرده است.

مصطفی پروین نقاش

 

 

آرش سنجابی

2 لغو مراسم و کنسرت و مجوز 3
4 نوامبر/ ایسنا

 

7 نوامبر/ ایسنا

 

 

 

17 نوامبر/ ایسنا

درباره اینکه رسیدگی به فیلم‌های مشکل‌دار در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ بیان کرد: فیلم‌ها در جریان طی کردن روند خود هستند. یک کمیته اصلاح تعریف شد و عمده کارهای آن‌ها انجام شده است.

 

رئیس انجمن موسیقی لرستان از نبود سالن برگزاری کنسرت در استان به شدت انتقاد دارد.

 

عبداللهی یکی از دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور را استفاده زیاد از شبکه‌های اجتماعی دانست و افزود: مطالب کوتاهی که در شبکه‌های اجتماعی درباره موضوعات مختلفی منتشر می‌شود نشان از باسواد شدن افراد ندارد. این مطالب اغلب دارای منافع معتبر نیستند و خواندن آن‌ها اصلا به معنی افزایش سرانه مطالعه در کشور نیست.

محمدمهدی حیدریان

 

امین عباسیان

 

عبداللهی

 

3 اجتماعی 4
6 نوامبر/رادیو زمانه

8 نوامبر/ خبرگزاری فارس

21 نوامبر/ هرانا

 

شاعر و نظریه‌پرداز شعر، از عدم صدور مجوز آخرین مجموعه شعرش «سرود روح بزرگ» پس از هفت ماه انتقاد کرد.

دادستانی تهران در پی شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی روزنامه کیهان را برای دو روز توقیف کرد.

از اولین خوانندگان موسیقی پاپ پس از انقلاب کشورمان، در مصاحبه‌ی تفصیلی به گفت‌وگو درباره‌‌ی ۱۵ سال ممنوع‌الکاری و شرایط او در طول مدت فعالیت حرفه‌ایش پرداخته است.

سیدعلی صالحی

 

روزنامه کیهان

 

حسین زمان

3 توقیف 5
1 نوامبر/ رادیو زمانه

6 نوامبر/ هرانا

 

روزنامه‌نگار زندانی و مدیرمسئول پیشین روزنامه فرهیختگان ظهر سه‌شنبه ۹ آبان از زندان آزاد شد.

 

روز دوشنبه هشتم آبان ماه، فاروق سامانی هنرمند مهابادی پس از تحمل ۵ سال حبس، از زندان مهاباد آزاد شد.

احسان مازندرانی

فاروق سامانی

2 آزادی 6
26 اکتبر/رادیو زمانه

15 نوامبر/ ایسنا

16 نوامبر/ ایسنا

 

17 نوامبر/ ایسنا

 

نویسنده عدالت‌خواه، پژوهشگر ادبیات کودکان و یکی از اعضای دیرین کانون نویسندگان ایران پنجشنبه ۴ آبان، بعد از یک دوره طولانی بیماری در ۷۶ سالگی چشم بر جهان فروبست. شهناز دارابیان، خبر درگذشت همسرش را تأیید کرده است.

پیکرمترجم و روزنامه‌نگار – در قطعه ۹ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

بازیگر تلویزیون و سینما صبح روز پنجشنبه (۲۵ آبان ماه) درگذشت.

پیکر «حاج اصغر کاشی‌تراش اصفهانی»، هنرمند پیشکسوت کاشی‌کاری صبح روز پنجشنبه (۲۵ آبان) در کرج تشییع شد.

علی اشرف درویشیان

نازنین دیهیمی

محمد پوردستار

حاج اصغر کاشی‌تراش اصفهانی

4 فوت 7
           
اعدام بازداشت ها جمع کل
18

با توجه به حجم بالای سانسور و عدم درج کلیه خبرهای مربوط به نقض حقوق هنرمندان این گزارش تنها ۲۰٪ خبرهای موجود در کشور را بازتاب خواهد داد. در این ماه  سازمان ها و نهادهای زیر مسئول نقض حقوق هنرمندان  بودند .1/ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران2/ قوه قضائیه3/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی4/ شورای شهر5/ سازمان امور زندان ها6- مجلس شورای اسلامی

 

 

گزارش عملکرد آموزش و پژوهش جلسات ماهانه هم اندیشی   در سپتامبر  و  اکتبر 2017

موضوع جلسات : پیرامون آشنایی با اهداف و فعالیتهای کانون و نحوه همکاری با آن – آشنایی اولیه با تاریخچه حقوق بشر و روشهای اجرایی آن – آشنایی با مفاهیم اولیه معاهدات بین المللی . علاقمندان میتوانند جهت کسب اطلاع بیشتر به لینک ذیل مراجعه نموده و صدای جلسات را شنوا باشند . http://pajohesh.bashariyat.org/?cat=70

                                                                                                                              تهیه وتنظیم  :  مریم مرادی

مدیریت جلسه حاضرین در جلسه

 

تاریخ جلسات
منوچهر شفایی و اعضای نمایندگی ها اعضای نمایندگی های ( اسکاندیناوی – سوئیس – نیدر زاکسن )

 

2017/09/29
منوچهر شفایی و جمشید غلامی سیاوزان – اعضای نمایندگی ها اعضای نمایندگی های ( اسکاندیناوی – سوئیس – نیدر زاکسن )

 

2017/02/22

 

گزارش عملکرد کمیته آموزش و پژوهش برنامه میز گرد رادیویی ( دریچه ای رو به آگاهی ) درسپتامبر و اکتبر2017

برنامه میز گرد رادیویی ( دریچه ای رو به آگاهی ) روزهای یکشنبه هر هفته با حضور میهمانان و کارشناسان برنامه به نقد و بررسی موضوعات و مسائل با دیدگاه حقوق بشری تهیه و اجرا – تدوین و پخش میگردد .تهیه و اجرای برنامه : مریم مرادی // تدوین : محمد گلستانجو // با همکاری : صدا و تصویر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران علاقمندان به این برنامه میتوانند به ادرس ذیل مراجعه نموده و شنونده برنامه های ما باشند http://pajohesh.bashariyat.org/?page_id=3051

میهمانان برنامه موضوع برنامه تاریخ برنامه 
فرح دوستدار=امیر نیلو نسل جوان و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در ایران 2017/09/17
منوچهر شفایی-زرتشت احمدی راغب

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

دموکراسی و مردم سالاری 2017/09/24
زرتشت احمدی راغب-آسو رستمی

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

 صدور حکم اعدام و اعدام ، آری یا خیر ؟ 2017/10/08
امیر حسین ذوالقدری-امیر نیلو  بررسی حقوق ترنس ها در ایران

 

2017/10/15

 

 

  گزارش آماری اعدام  در آبان 96

تهیه و تنظیم نمودار : احسان حیاک

 

 

گزارش آماری و نمودار نقض اقوام و ملل ایرانی درابان ماه 1396                                               تهیه و تنظیم گزارش و نمودار: احسان حیاک

 

 

اسامی/ محل/ نهاد ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
مدیر کانال تلگرامی در گرگان توسط پلیس فتای استان گلستان احضار شد و بازجویی شد. 1 نفر احضار1 مورد 1
دادگاه انقلاب شهرستان اهر برای ۷ تن از متهمان به شرکت در اعتراضات خیابانی به برنامه “فیتیله” مجموعا ۵۸ ماه حبس صادر کرد، / شمسی “صدیق عینی”، فرزند خلیل و اهل روستای سینگان از توابع اشنویه، از سوی دادگاه نظامی ارومیه، به اتهام جاسوسی برای احزاب کورد مخالف رژیم ، به 10 سال حبس و دو سال تبعید به شهرستان اردبیل محکوم شده است. / دادگاه انقلاب سقز یک شهروند اهل بوکان با هویت ”هیمن مام قادری“ را بە اتهام ”همکاری با احزاب کورد اپوزسیون ایران“  بە تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم نمود. 9 نفر احکام صادره 3 مورد 2
عمادالدین ملازهی و حافظ یعقوب جهانی یک ماه پیش در سراوان به قضاوت طروقی دادگاهی شدند و دادگاه اعلام کرده بود که نتیجه نهایی پرونده آنها تا سه روز دیگر مشخص می شود اما همچنان بلا تکلیف هستند./ گارد امنیتی زندان اوین روز دوم آبان ماه با یورش قرنطینه بند چهار این زندان ضمن شکستن شیشه‌ها، با زندانیان سیاسی نیز درگیر شده‌اند.محمود بهشتی، لنگرودی محسن دانشور، عبدالفتاح سلطانی، علی زاهد، حسن سی‌سختی، احمد دانشپور، جمال‌الدین خانجانی و اسماعیل عبدی، هویت شماری از زندانیان سیاسی است که در این بند نگهداری می‌شوند. / محمد نظری پس از ۸۸ روز اعتصاب غذا برای رسیدگی به وضعیت پرونده‌اش، هم اکنون در وضعیت وخیمی به سر می‌برد؛ علیرغم هشدار پزشکان،از بستری شدنش در بیمارستان ممانعت به عمل آمده است./ محسن محبوبیان، اواخر خرداد ماه سال جاری بدون اطلاع قبلی از محکومیت خود در شهر کاشمر بازداشت و برای اجرای حکم ۹ سال حبس تعزیری به زندان اوین منتقل گردید. این حکم اسفند ماه سال ۹۴ به شکل غیابی صادر شده بود./ دومین جلسه رسیدگی به اتهامات احمد، زبیر و افشین پناهی در دادگاه انقلاب سنندج برگزار شد “هر سه این افراد متهم به تبلیغ علیه نظام از طریق مشارکت در برگزاری مراسم عید نوروز شده بودند./ سیامک میرزایی، فعال ترک (آذری) که از تیرماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد با نگارش نامه ای خطاب به دادستان دادگاه انقلاب تهران ضمن بررسی موارد حقوقی نقض شده علیه خود بر عدم استقلال قوه قضاییه تاکید کرده است،/ طى تماسى از زندان اصفهان به خانواده ها، “قاسم عبداله” و“عبدالله کرملاچعب” به زندان اصفهان منتقل شده و فعلاً در قرنطیه هستند. در شهریورماه ۱۳۹۶ بری این دو از بابت محاربه و ارتباط با گروههای خارج کشور و همینطور تبلیغ علیه نظام حکم اعدام صادر شد./ عمادالدین ملازهی زندانی سیاسی بلوچ طی نامه ای به صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه خواستار رسیدگی به اعمال نفوذ عباس عزیزی دادستان سراوان در پرونده وی شده است در بخشی از نامه آمده است: “دادستان سراوان در برابر دویست نفر زندانی با چهره ای بسیار بر افروخته و صدای بلند گفته: اگر حکم آزادی شما از زاهدان و تهران هم بیاید من به آن عمل نمی کنم.”./  کاوان محمودیان طی تماس با خانواده خود، به آنان گفته است که‌ در اداره اطلاعات  شهر سنندج  به سر می برد، با مراجعه خانواده وی به اداره اطاعات جهت ملاقات با فرزندشان نامه ای به آنها دادند تا قاضی دادگاه آن را تائید نماید. و مسئولین قضایی اجازه ملاقات نداده اند. / محمد صابر ملک‌ رئیسی زندانی سیاسی بلوچ زندان مرکزی اردبیل، باتوجه به مشکلات پزشکی که از آن رنج می برد و تاکید پزشک زندان برای درمان با مخالفت حفاظت اطلاعات زندان روبرو شده است و از این حق درمان محروم است، بند آقای صابر را عوض کرده او را ممنوع الخروج کرده و شرایط وامکانات وی محدود ترشده است./ محمود صالحی، فعال سرشناس کارگری اهل سقز در پی وخامت حالش به بیمارستان منتقل و در بخش قلب بستری شد./ یک شهروند مهابادی به نام «محمد محمدی» که از سوی مأموران اطلاعاتی در مهاباد بازداشت شده بود،۱۱ آبان با دست و پای شکسته از بازداشتگاه اطلاعات این شهرستان آزاد شد.وی بعد از یک دوره تبعید به زندان سنندج اکنون سه ماه و پنج روز است به زندان سقز بازگشته با اینحال اچازه کار در کارگاه زندان را به او نمی دهند/ ناصر درکشیده و فهم درکشیده، دو جوان اهل زردبن کستگ از توابع شهر پیشین استان سیستان و بلوچستان توسط ماموران سپاه از منزل مسکونی خود در فروردین ۹۶ و اردیبهشت ۹۶ توسط ماموران سپاه بازداشت شدن و.تا کنون به آنان اجازه ملاقات داده نشده است.و بلاتکلیف می‌باشند./ فواد زندی، فعال کارگری شهرسنندج، بیش از ۴۵ روز است که در بازداشت وزارت اطلاعات به سر میبرد و تا کنون با خانواده تماسی نداشته و از وضعیت وی اطلاعی به دست نیست و مقامات قضایی از ذکر اتهامات و محل نگهداری وی خودداری میکنند./ خبات دهدار که از سوی دادگاه عمومی سنندج بااتهام «عضویت در یکی از احزاب کرد»  به ۵ سال و ۳ ماه حبس تعزیزی محکوم گردیده است، با احتساب مدت زمان بازداشت تاکنون نزدیک به یک سال و نیم از مجموع مدت محکومیتش را سپری کرده است./ شش زندانی سنی مذهب محبوس در زندان دیزل آباد کرمانشاه که مدتی پیش در پی تبعید به بند بیماران عفونی دست به اعتاب غذا زده بودند مجددا از سوی مسئولان زندان به تکرار رویه سابق تهدید شدند./ محمد نظری، خالد فریدونی و عمر فقیه پور، سه زندانی سیاسی، ۲۴ آبان ماه با مأموران زندان رجایی شهر درگیر شده‌اند و روز گذشته به صورت تنبیهی به زندان ارومیه انتقال یافته‌اند./. اخبارزندانیان 18

مورد

3
. انتشار خبر تجاوز به یک دختر 12 ساله ارومیه ای در مدرسه باعث درگیرى شدید والدین و مسوولان مدرسه دخترانه در اسلام آباد ارومیه شد./  .علیمیارمحمدزهی نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی گفت “از هر ۱۰۰  دانش آموز در جنوب استان سیستان و بلوچستان فقط ۷ نفر فارغ التحصیل می شوند”/ مدیرکل آموزش و پرورش چهارمحال و بختیاری خبر ازمحرومیت بعضی مدارس روستایی به ویژه در مناطق محروم این استان از نعمت برق داد./ نماینده مردم پارس‌آباد و بیله سوار در مجلس شورای اسلامی گفت که آلودگی آب رود مرزی ارس، سونامی سرطان را در پارس‌آباد رقم زده است./ یک مین ضد تانک موسوم به مدل قارچی در زیر بلدوزر گروه پاکسازی منفجر و راننده آن ،آقای “رضاگوروی” دچار موج گرفتگی شد.حال عمومی مصدوم خوب گزارش شده ولی به دستگاه بلدوزر خسارات زیادی وارد شده است./ روستای رسول آباد در شصت کیلومتری شهرستان خاش، دارای پنجاه خانوار است که از چاه بدون حفاظ استفاده می کنند.آب این روستا کاملا غیر بهداشتی است ./ انفجار مین در منطقه چنگوله شهرستان مهران از توابع استان ایلام باعث کشته شدن یک نفر و زخمی شدن دو نفر از عوامل پاکسازی میدان های مین شهرستان شد./ پنجم آبان ماه یکی از واحدهای تقطیر پالایشگاه نفت تندگویان در باقرشهر دچار آتش‌سوزی سریع شد و دست‌کم ۱۰نفر از کارکنان کشته یا زخمی شدند..این مجتمع سال گذشته نیز دچار آتش‌سوزی شدید شده بود./ رسول خضری، نماینده مجلس شورای اسلامی، در نمایشگاه مطبوعات و در رابطه با وضعیت معیشت کولبران و معابری که مسدود شده است گفت: سال گذشته با تشکیل کمیته حقیقت یاب این مساله و مشکلات کولبران بررسی شد در حال حاضر مسئولان عراقی اجازه نمی‌دهند که کولبران در معابر مخصوص تردد کنند./ 6 آبان  فردی بنام“سلیمان محمودی” ۴۶ ساله فرزند حمزه ساکن پیرانشهر در حوالی مرز پیرانشهر با یک مین برخورد نموده و مجروح گردید.بر اثر این انفجار پای چپ ایشان قطع، ماهیچه ساق پای چپ متلاشی،صورت دچار کبودی و دو انگشت دست راست وی قطع شد/ .یک شهروند کُرد به نام عرفان کریمی اهل سنندج درپی فشار و تهدیدات نیروهای اطلاعاتی ناپدید شد و تهدیدات مکرر این نیروها موجب سقط جنین همسر او شده است./ رئیس آموزش و پرورش شهرستان چابهار گفت: این استان ۵۴۳ هزار نفر بی سواد وجود دارد و دو شهر زاهدان و چابهار از ابتدای انقلاب هیچگاه مدیر کل بومی در آموزش و پرورش نداشته.او دارای بیشترین جمعیت بی سواد در این استان هستند/  انفجار مین اطراف پاسگاه انتظامی نهر عنبر ۲ نفر از سربازان مرزبانی به نام رسول اسدی و دانیال بیرانوند اهل درود لرستان را دچار مجروحیت کرد./  مولوی فضل الرحمن کوهی و مولوی فتحی محمد نقشبندی ۲۱آبان در جلسه فارغ التحصیلی مدرسه رحمانیه نصیرآباد با اشاره به بیگناهی بازداشت شدگان نصیرآباد خواهان آزادی این جوانان شدند.بازداشت شدگان بیش از ۳۳ماه هست در بلاتکلیفی بسر میبرند./ یکی از مدرسان دانشگاه آزاد اراک، به اتهام یا دستور علی‌اکبر ولایتی، از تدریس در این دانشگاه محروم شد.این مدرس دانشگاه آزاد اراک «هنگام تدریس و در حضور دانشجویان به پیامبر اسلام و سایر مقدسات اسلامی اهانت کرده است./  معاون بنیاد مسکن ایران گفته است ۱۲ هزار واحد مسکونی در مناطق شهری و روستایی،صد در صد تخریب شده‌اند./ مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش نیز در بیانیه‌ای گفته‌است «خسارات شدیدی به برخی از فضاهای آموزشی در سرپل ذهاب، ‌دالاهو و اسلام‌آباد غرب وارد شد؛ در شهرستان سرپل ذهاب برخی مدارس ۱۰۰ درصد تخریب شده‌اند./ آتنا دائمی طی نامه ای نسبت به وضعیت محمد نظری، زندانی سیاسی اهل استان آذربایجان غربی ومحبوس در زندان رجایی شهر واکنش نشان داده وآزادی را حق این زندانی دانسته که در تمام ۲۴ سال گذشته از او سلب شده است. او از وجدان های بیدار خواسته است تا تمامی سعی خود را در جهت آزادی وضعیت تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی به کار گیرند/ ”.براثر انفجار مین در پاسگاه مرزی «میشیاو» واقع در انتهای حوزه استحفاظی بانه به سمت مریوان،یک سرباز وظیفه مرزبانی بنام عباس کاظمی کشته و یک نظامی از ناحیه پا مصدوم گردید./ منابع کارگری از منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر می‌گویند: “نزدیک به یک سال از ممنوع‌الورود شدن دو نفر از فعالان صنفی کارگری این منطقه ویژه اقتصادی به محل کارشان می‌گذرد”.این دو کارگر که به تصمیم کارفرما از اواخر سال گذشته تاکنون نتوانسته‌اند تا در محل کار خود حاضر شوند./ یک زن آبادانی دست به خودسوزی زد و جان باخت.ماموران با حضور در محل پی بردند که زن جوان زمانیکه همسرش در خانه حضور نداشته اقدام به آتش زدن خودش کرده که خیلی زود همسایه ها وی را به بیمارستان شهید بهشتی منتقل کرده اند. —- اخبارعمومی

19مورد

4
گروهی از کارگران شرکت حمل ونقل خلیج فارس در اعتراض به خصوصی‌سازی و پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود از سوی کارفرما مقابل ساختمان وزارت تعاون کار ورفاه اجتماعی تجمع کردند./ جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های پلی‌تکنیک و علامه طباطبایی تهران در تجمعات جداگانه نسبت به معرفی منصورغلامی به‌عنوان وزیر پیشنهادی علوم تجمع کردند./  جوانان جویای کارِ آبادان دو روز متوالی مقابل فرمانداری ویژه آبادان تجمع کردند./  اعتراض صنفی کارگران کمباین سازی تبریز (توسعه صنعت آذربایجان ) به آرامی در محوطه و مقابل درب ورودی کارخانه جمع شده وخواستاروعده‌های مسئولان در خصوص مطالباتشان بودند/ جمعی از رانندگان تاکسی‌های بهشهرمقابل ساختمان شورای اسلامی شهر بهشهر تجمع کرده و خواهان افزایش نرخ کرایه ها شدند./ حدود ۴۰۰ نفر از کارگران قسمت تعمیرات فازهای ۱۵و۱۶ پارس جنوبی یکشنبه در اعتراض به ۲ ماه تاخیر در پرداخت حقوق، 2 ساعت دست از کار کشیدند.آنان مدعی هستند شرکت پیمانکاری با تضییع حقوقشان مشکلات جدی برای تامین معیشت خانواده هایشان فراهم کرده است. / شماری از کارگران پیمانکاری شاغل در پروژه‌های فاز ۱۳ عسلویه دیروز بابت  چندین ماه معوقات مزدی تجمع کردند تا اعتراض خود را به گوش کارفرمای اصلی برسانند./ گروهی از کارگران«کیش چوب»، در اعتراض به آنچه بلاتکلیفی در وضعیت شغلی و و پرداخت نشدن مطالبات مزدی خود می‌خوانند، سوم آبان مقابل دفتر اشتغال منطقه آزاد کیش تجمع کردند./ تعدادی از مالباختگان موسسه مالی و اعتباری آرمان، مجددا” مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند.یکی از این تجمع کنندگان گفت: امیدواریم مسئولان نیز به این بی توجهی ها خاتمه دهند”/ پرداخت نشدن معوقات مزدی بازهم شماری از کارگران پیمانکاری شاغل در فازهای ۲۲ و ۲۴ منطقه ویژه عسلویه را به تجمع کشاند./ کارگران شرکت تراورس راه آهن لرستان با سفر به پایتخت در اعتراض به معوقات مزدی وبیمه ای وهمچنین نداشتن امنیت شغلی به سبب داشتن قرار دادهای کوتاه مدت در مقابل ساختمان مجلس تجمع کرده ند./  کارگران شرکت ایران قوطی به دلیل عدم پرداخت ۶ ماه حقوق٬ سه سال عیدی و بن‌های کارگری مقابل استانداری قزوین تجمع کردند/ جمعی از کارگران مرز باشماق در شهرستان مریوان در اعتراض به عملکرد شرکت انبارهای عمومی تجمع کردند./ جمعی از کارگران شاغل در منطقه آزاد اروند در اعتراض به ممنوعیتی که به تازگی برای ورود یکی از نمایندگان حقوقی کارگران به دفتر اشتغال این منطقه آزاد اقتصادی وضع شده است، تجمع کردند./ جمعی از بازنشستگان فولاد، امروز با تجمع در مقابل استانداری خوزستان، خواهان پرداخت معوقات خود شدند.مدت هاست که بازنشستگان فولاد و مستمری بگیران صندوق بازنشستگی فولاد ایران، هر ماه برای طلب حقوق و معوقات خود، دست به تجمعات مختلف می زنند. / کارگران شرکت خصوصی که انبار‌های عمومی مرز باشماق را اداره می‌کند، در یک تجمع خواستار بیمه کارگران، ایجاد سایبان و ساخته شدن امکانات بهداشتی و رفاهی درمحل شدند./ جمعی از اخراجی‌های جایگاه‌های سوخت اهواز، بار دیگر مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند.این کارکنان پس از واگذاری جایگاه‌های سوخت به بخش خصوصی بیکار شده اند. / حدود ۳۰ نفر از کارکنان شرکت ساختمانی ‘ست’ پیمانکار شرکت برق منطقه ای خوزستان  با تجمع مقابل ساختمان این شرکت در اهواز خواستار پرداخت حقوق و معوقات خود شدند./ جمع گسترده ای از مالباختگان موسسه مالی وحدت آرمان از خوزستان و تعدادی دیگر از استان های کشور، مقابل مجلس شورای اسلامی دست به تجمع زدند./ حدود ۷۰ نفر از کارگران شاغل در کارخانه سنگ بری پاسارگاد نسبت به پرداخت نشدن مطالبات مزدی 8 ماهه خود معترض هستند./  چند صد نفر از کارگزاران بیمه کشاورزی از سراسر کشور به تهران آمدند و مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند آنان خواستار تعیین تکلیف استخدامی خود هستند. —- اعتراض و تجمع 21مورد 5
علیرضا گلیپور که از ۲۰ مهرماه در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف خود دست به اعتصاب غذا زده است، طی روزهای اخیر دچار خونریزی گشته و چندین بار به بهداری زندان منتقل شده است؛ / دستگاه قضایی ۱۴ آبانماه محمدحسین آقاسی را به عنوان وکیل محمد نظری پذیرش کرده‌اند و این زندانی سیاسی نیز در پی دسترسی به وکیل به اعتصاب غذای خود به صورت مشروط پایان داده است./ از اعزام علیرضا گلیپوربه بیمارستان به بهانه امتناع وی از پوشیدن لباس زندان خودداری شد؛ این در حالی است که پزشکان اعلام کردند خطر حمله قلبی این زندانی سیاسی را تهدید می‌کند. وی از ۲۰ مهرماه در اعتراض به وضعیت بلاتکلیف خود دست به اعتصاب غذا زده است. 3 نفر اعتصابات3مورد 6
عفو بین الملل از جمهوری اسلامی ایران خواست که فورا حکم اعدام احمدرضا جلالی پژوهشگر ایرانی مقیم سوئد را لغو کند. احمدرضا جلالی پژوهشگر از بهار سال گذشته در زندان به سر می برد. او پس از سفر به ایران برای شرکت در یک کنفرانس علمی به جاسوسی برای دولت متخاصم و محاربه با خدا متهم و بازداشت شد./ عاصمه جهانگیر در گزارش خود نسبت به افزایش فشار بر مدافعان حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرد، او گفت برخی از روزنامه نگارانی که با من صحبت کرده اند، ابراز نگرانی کرده اند که صحبت با من ممکن است برای آنها عواقبی به همراه داشته باشد و اینکه “شکنجه روحی و جسمی” همچنان در ایران ادامه دارد و ایران همچنان قصاص را «“نابینا کردن” و “قطع عضو” » به کار می برد ،وی  از نرسیدن کمک های پزشکی لازم به زندانیان  نیزابراز نگرانی کرده است./انجمن قلم سوئد با انتشار بیانیه ای به بازداشت خانم وسمقی اعتراض کرد و خواهان آزادی بی قید و شرط وی شده است، در این بیانیه آمده است: «ویژگی آثار این نویسنده، است که وی طَی آن به شدت از مجازات إعدام، سنگسار و قانونگذاری طبق شریعت انتقاد می کند. / زندانیان سیاسی رجایی شهر در نامه‌ای به آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، وضعیت نامساعد خود را در این زندان شرح داده‌اند و از او خواستار پیگیری برای بهبود این شرایط گشته‌اند. / سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه ای خواستار لغو احکام ابراهیم مددی و داوود رضوی شد.ابراهیم مددی، به ۱۰ سال و سه ماه حبس تعزیری و آقای رضوی به پنج سال زندان محکوم شده‌اند./  کمیته سوم سازمان ملل متحد قطعنامه‌‌ای را علیه وضعیت حقوق بشر در ایران به تصویب رساند. این قطعنامه که بر اساس اولین گزارش خانم عاصمه جهانگیر تدوین شده است از حمایت ۸۳ کشور برخوردار شد. ۳۰ کشور به این قطعنامه رای منفی دادند و رای ۶۸ کشور هم ممتنع بود./  محمدامین آگوشی، زندانی امنیتی محبوس در زندان مرکزی تبریز نامه ای به مسئولین اتحادیه اروپا، کمیساریای عالی حقوق بشر، گزارشر ویژه حقوق بشر در امور ایران نوشت و خواستار تلاش آنان برای آزادی خود شد . —- بین المللی 7

مورد

7
نیروهای امنیتی روز یکشنبه۳۰مهرماه با مراجعه به منزل مژگان صیامی در اردبیل، این نویسنده را بازداشت، منزل وی را تفتیش، او رابه مکان نامعلومی منتقل کردند،./«علی خلیل‌پور» طلبه‌ی اهل سنت در شهرستان سرپل ذهاب از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد./ ابراهیم یزدانی از معلمین باسابقه‌ی جوانرود و عضو مکتب قرآن کردستان پس از احضار به دادگاه، بازداشت و بە زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شد./در شهرستان بیجار دو فعال اهل سنت به  نامهای «منصور فتحی» و «محمد حسام هاشمی» از سوی اداره‌ی اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفتند. /عبدالرضا امراء و فرد دیگری که هویتش مشخص نشده روز شنبه ۳۰ مهرماه در سراوان توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت شدند. / ‌سایت‌های وابسته به نهادهای امنیتی ایران روز جاری اعلام کردند وزارت اطلاعات اعضای یک گروه را که در فضای مجازی و با هدف بزرگ داشت روز کوروش دعوت به برگزاری تجمع کرده بودند، دستگیر کرده اند./ محمد نوری زاد، فعال مدنی که هفتم آبان ماه به مناسبت روز کوروش به استان فارس سفر کرده بود،از سوی نیروهای امنیتی در شیراز دستگیرشده است./ نیروهای سایبری سازمان اطلاعات سپاه استان اردبیل، فردی که در فضای سایبری فعالیت داشت با اتهام انتشار گسترده“محتویات ضد دین، براندازانه، تشویش اذهان عمومی، توهین به مقامات ارشد نظام و ساب النبی”، شناسایی و با اخذ حکم قضایی از دادستان مرکز استان دستگیر کردند./ شش تن از فعالان عرفان حلقه در استان البرز از سوی نیروهای امنیتی سپاه بازداشت شدند. / به گفته خانواده شاهو عمری این شهروند حدوداً شهریورماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی استان کردستان بازداشت شد./  “محمدامین شیلان آباد” فرزند حاج محمدرسول اهل روستای حلبی ازطرف ماموران اطلاعات شهرستان اشنویه به دلایل نامعلومی بازداشت شد. / اداره اطلاعات اهواز “احمد ثعلبى حسانى” ۲۵ ساله، متأهل، از اهالى کوى علوى را در مغازه خودش واقع در خیابان مدرس اهواز بازداشت کرد. /  سهراب بهرامی ششم آبان ماه از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است. / «جسیم امیدی» از اهالی شهرستان ایلام از سوی نیروهای امنیتی به اتهام «همکاری با احزاب کرد» بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد./  «محمد قبادی» فرزند احمد نیز از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در شهر کامیاران، به اتهام «همکاری با یکی از احزاب کُردی» در منزل خود بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد. / «مسلم ابراهیمی» از اعضای مکتب قرآن کردستان طی حکم مبهمی « به علت عضویت وی در این نهاد مذهبی » که از سوی شعبە‌ی دوم دادگاه انقلاب سنندج صادر شد، بازداشت گردید./ نیروهای اطلاعاتی سنندج در روستای نگل، با اتهامتی سیاسی اقدام به بازداشت «محمود قادری» کرده‌اند. همچنین خانم «نقشین کریمی» همسر محمود قادری که جهت کسب اطلاع از بازداشت وی به اداره‌ی اطلاعات مراجعه نموده بود، بازداشت شد. / نیروهای امنیتی در سنندج اقدام بە بازداشت یک فعال محیط زیستی به نام «مادح فتحی»۲۷ ساله، نمودند. آنها پس از بازداشت وی را به محل نامعلومی منتقل کرده‌اند./  «سلیمان میرزایی» فرزند ابوبکر در منزل شخصی خود به دلایل نامعلوم و بدون ارائه‌ی مجوز قانونی از سوی نیروهای اداره‌ی اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد./ «اسماعیل بوکانی» جهت تحمل یک سال و یک روز حبس بازداشت و به زندان مهاباد منتقل شد./  یک جوان کُرد به نام کاوه منبری فرزند زاهد اهل روستای “نیر” از توابع منطقه ژاورود سنندج یک ماه پیش توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت و تاکنون از سرنوشت وی اطلاع دقیقی در دسترس نیست./  نیروهای امنیتی اندیشمک احسان میرزاوند، بهزاد قلاوند و سیاوش قلاوند را ۱۸ آبان ماه در منزل بازداشت کردند.گفته می‌شود که این شهروندان در فضای مجازی فعالیت داشته‌اند.از محل نگهداری این فعالان مدنی تا کنون اطلاعی به دست نیامده است./  شهروندان کُرد بازداشت شده در اعتراض به آزار جنسی یک سرایدار به دختر دانش آموز شهرک اسلام‌آباد ارومیه در بازداشتگاه اطلاعات مورد ضرب و شتم قرار گرفته و هرکدام به پرداخت ٢۵ میلیون وجه نقد جریمه و چند تن از شهروندان بازداشت شده به دلیل جراحات شدید ناشی از ضرب و شتم نیروهای اطلاعاتی جهت معالجه پزشکی در مراکز درمانی بستری شده‌اند./ اداره اطلاعات اهواز حمد و حسن نیسی را به دلیل برگزاری مجلس ترحیم برای برادرشان، احمد نیسی که اخیراً در هلند ترور شده است، بازداشت کرده‌اند؛ حمد نیسی پس از یکروز آزاد شده است اما حسن نیسی همچنان در بازداشت به سر می‌برد./ «صلاح‌الدین رنجبر» ۲۴ ساله مدیر کانال تلگرامی «ارومیه دنگ» از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به محل نامعلومی منتقل شد./ حمید عظیمی، به اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب در دادسرا حاضر و به دلیل ناتوانی در تودیع وثیقه بازداشت شد. دادستانی شازند برای او قرار وثیقه یکصد و پنجاه میلیون تومانی صادر کرده است،  آقای عظیمی در دور گذشته نمایندگی ستاد انتخاباتی حسن روحانی در منطقه شازند را بر عهده داشت. 35 بازداشت 27 مورد 8
نیروهای هنگ مرزی در مناطق مرزی شهرستان سردشت، در دو نقطه‌ی جداگانه این استان به جمعی از کولبران حمله‌ور شدند که در نتیجه یک یک کولبر ۲۴ ساله به نام «پشتیوان معین» فرزند رحمان جان خود را از دست داد ویک تن دیگر بنام «محمدرسول خالدی» از ناحیه‌ی کمر زخمی شد و برای رسیدگی پزشکی به بیمارستانی در ارومیه منتقل شده است. داد. / اسماعیل کوهساری ۲۲ ساله اهل شهرستان سرباز ۱ آبان ۹۶ در اثر تیراندازی مستقیم ماموران کشته شد./ جمعی از کولبران در منطقه‌ی مرزی الوسان ارومیه در کمین نیروهای مرزبانی قرار گرفتند که در نتیجه‌ی گشودن آتش از سوی این نیروها،یک تن به نام «ریبار نامی اربیلان»۲۸ ساله از اهالی روستای البیران جان خود را از دست داد و یک کولبر دیگر هم دچار جراحت شد. /  شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی شهرستان چالدران منجر بە کشتە‌ شدن یک کولبر به نام «مجید دلایی میلان» و زخمی‌ شدن یک کولبر دیگر شد/ ماموران انتظامی به سمت یک خودرو در مسیر سرباز _مهرستان تیراندازی کردند که در اثر آن خودرو آتش گرفته و یک شهروند بلوچ زخمی شد. این شهروند اهل سرباز معرفی شده اما هویت دقیق او به دست نیامد./ ماموران دریابانی به سمت قایق ماهیگیری شلیک کردند که در اثر آن سهراب ملاحی فرزند رحیم کشته و محمد ملاحی فرزند شیخ حسین زخمی شدند. این دو جوان زیر۲۶ سال به سمت منطقه مرز دریایی خصب عمان در حرکت بودند و ماموران ایران در آبهای بین المللی به سمت آنها شلیک کردند. /  نیروهای هنگ مرزی جمهوری اسلامی در مرز پیرانشهر بە سوی گروهی از کولبرها آتش گشودند که در نتیجه یک کولبر به نام «حسن مرادی» از اهالی روستای امن‌آباد جان خود را از دست داده است.هویت دو کولبر زخمی «رحمان محمودنژاد» و «سمکو احمدی» است./. یک کولبر به نام «لقمان واحدی » در محلی به نام «کانی‌خدا» از توابع شهرستان پیرانشهر در هنگام تعقیب و گریز از سوی نیروهای مرزبانی از محدوده‌ی اصلی تردد کولبران خارج شده و بر روی مین رفته است‌. او یکی از پاهایش را از دست . 14 تیراندازی نیروهای امنیتی به مردم 8مورد

 

9
مأموران وزارت اطلاعات هفتم آبان ماه محمد کاهکش، ورزشکار زندانیاهل و ساکن خوزستان  را احضار و از وی خواسته‌اند تکذیب نامه ای بنویسد و اعلام کند که او در زندان نیست و بازداشت او به خاطر مسائل ورزشی دروغ است اما محمد کاهکش درخواست آن‌ها را رد و اعلام کرده است تا زمان آزادی به اعتراض خود ادامه خواهد داد./  در جلسه تفهیم اتهام در دادیاری شعبه ۱۰ دادسرای عمومی و انقلاب دادگاه اردبیل مهدی دوستدار فعال ترک (آذری) ساکن شهرستان اردبیل از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق دیوار نویسی و پخش اعلامیه تفهیم اتهام شده است، با توجه به صدور ۲۰ میلیون تومان قرار وثیقه برای نامبرده، به رغم مراجعه خانواده به وقت اداری  برای تودیع قرار، مسئولین قضایی از قبول وثیقه امتناع و آزادی وی را مشروط بر افشای اسامی (به گفته آنان) “همدستان” خود اعلام نموده اند. / مجید اسدی، زندانی سیاسی، طی هفته‌های اخیر با مشکلات حاد گوارشی مواجه بوده و نیاز فوری به رسیدگی درمانی در خارج از زندان دارد با این حال مسئولان زندان رجایی شهر از اعزام وی به مراکز درمانی خودداری کرده‌اند./ آرش صادقی، سعید شیرزاد و سعید ماسوری در نامه خود عنوان داشته‌اند که مجید اسدی مشکوک به سرطان روده است و از نهادهای حقوق بشری خواسته‌اند برای رسیدگی به وی اقدام کنند. / محمود صالحی از ۱۲ آبان ماه در پی وضعیت نامساعد جسمانی به بیمارستان منتقل شده بود و پزشکان تاکید کرده بودند که وی برای انجام جراحی قلب باید به بیمارستانی مجهز منتقل شود با این حال این فعال کارگری۲۰ آبان ماه به دستور دادستانی و مقامات امنیتی به زندان سقز بازگردانده شد./ یک زندانی در زندان زاهدان بنام “گل محمد نارویی”۳۴ ساله، متهم به “قتل”، محکوم به “اعدام”، که حدود یک ماه است به عفونت ناشی از عمل آپاندیس دچار شده است پس از اینکه به محرومیت خود از دریافت خدمات درمانی اعتراض کرد مورد ضرب و شتم پرسنل زندان زاهدان قرار گرفت و به بند قرنطینه این زندان که شرایط بهداشتی نامناسبی دارد تبعید شد.وی مدت ۵ سال است که در بند ۳ زندان مرکزی زاهدان نحمل حبس میکند./ نادر علی زهی”زندانی۲۲ ساله که از بابت اتهامات “جرائم مواد مخدر”  بصورت بلاتکلیف در بند یک زندان مرکزی زاهدان زندانی بود فوت کرد.او دو سال و شش ماه بود که در زندان مرکزی زاهدان بصورت بلاتکلیف تحمل حبس می کرد. حال او از ۵ روز پیش رو به وخامت گرایید با اینحال بهداری زندان توجهی نسبت به او نداشت. 6 نفر شکنجه زندانیان 6 مورد 10
«فرامرز ملکشاهی» در شهرستان ایلام با تودیع وثیقه‌ی۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا زمان برگزاری جلسه‌ی دادگاه آزاد شد.وی متهم است که سوم مهر در این شهر اقدام به تحریک شهروندان جهت ابراز شادی نسبت به برگزاری رفراندوم در اقلیم کردستان عراق نموده است./ سید «آکو هدایتی‌پور» که یکی از بازداشت‌شدگان در شهر سنندج پس از سه هفته با تودیع وثیقە‌ی ٢٠٠ میلیون تومانی تا زمان برگزاری جلسه‌ی دادگاه آزاد شد..وی متهم است که سوم مهر در این شهر اقدام به تحریک شهروندان جهت ابراز شادی نسبت به برگزاری رفراندوم در اقلیم کردستان عراق نموده است. / «علی حاجی‌زاده» که روز ۱ آبان از سوی نیروهای امنیتی این شهر بازداشت شده بود، با تودیع وثیقه آزاد شده است. اتهام وی «همکاری با یکی از احزاب کرد» عنوان شده است./  «والی درودی» از اهالی کامیاران در بیست و یکمین سال حبس  با تودیع وثیقه‌ی ٣٠٠ میلیون تومانی به مرخصی ١۵ روزه رفت. او باید اول آذر مجددا به زندان برگردد./ «مصطفی زاهدنیا» از اهالی کرمانشاه  ۱۸ آبان‌  بعد از دست‌کم سه هفته از زمان دستگیری با تودیع وثیقه‌ی ۱۲۰ میلیون تومانی به صورت موقت از بازداشت نیروهای امنیتی آزاد شد. اتهامات مطروحه علیه وی «ارتباط با احزاب کرد» و «تشویش اذهان عمومی» است . /چینی آخر خوب” شهروند اهل سقز کە (۴ مهر) از سوی نیروهای امنیتی این شهر بازداشت شدە بود، پس از ۵٠ روز و با تودیع وثیقە و موقتا از زندان آزاد شد. 6 نفر صدور و درخواست وثیقه 6مورد 11

اطلاعیه شماره 913 با عنوان: مطالبات اقوام و به ویژه زنان ایران چه می شود؟

اطلاعیه شماره 915 با عنوان: رامین را خدا هم نمی‌تواند نجات دهد!

2 عدد اطلاعیه 12
منابع خبری: منابع رکنا/ خبرگزاری مهر / موکریان نیوز/ سبلان ما/ حقوق بشر کردستان/هرانا/ ایلنا/ تسنیم/ تارنگار حقوق بشر/کمپین فعالین بلوچ/ آژانس کردپا/ ایسنا/ دویچه وله/ بی بی سی/ رادیو فردا/ انصاف نیوز/ صدا وسیما/خبرگزاری فارس/ حقوق بشر و دمکراسی کردستان/ باشگاه خبرنگاران جوان/ رادیو زمانه/ هنگاو نیوز/ مونستورینگ حقوق بشر ایران/ کمپین حقوق بشر ایران/ خبرگزاری ایرنا تعداد 74 نفر جمع 109 مورد  

 

 

  گزارش آماری و نمودار نقض حقوق جوان و دانشجو درابان ماه 1396                                                   تهیه و تنظیم ازبیتا اسدپور

 

 

 

                                               اسامی/محل/نهاد ناقض حقوق بشر تعداد موضوع ردیف
صدیقه وسمقی که پس از بازداشت به کشور مورخ ۳۰ مهرماه به محل دادگاه انقلاب احضار و بازداشت شده بود امروز با تودیع قرار وثیقه از محل بند نسوان زندان اوین آزاد شد. 1 صدیقه وسمقی به قید وثیقه آزاد شد 1
هوشنگ پوربابایی وکیل مدافع احسان مازندرانی، با اعلام این خبر گفت: “ظهر امروز ۱۳۹۶/۰۸/۰۹، مطلع شدم، موکلم آقای مازندرانی با اتمام دوران محکومیتش از زندان اوین آزاد شدند.” 1 احسان مازندرانی آزاد شد 2
به نقل از خراسان، ماجرای آدم کشی کریم شیره ای از آن جا لو رفت که ساعت ۲۰:۳۰ شب بیست و چهارم تیر سال ۱۳۹۴ مردی با مراجعه به کلانتری شهید باهنر مشهد پرده از راز یک قتل برداشت. 1 حکم اعدام برای یک متهم به قتل صادر شد 3
شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران روحیه صفاجو، تارا هوشمند و سرمد شادابی را جمعاً به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم کرده است. 3 صدور حکم جمعاً ۱۵ سال حبس برای سه جوان بهایی 4
پسری که هنگام میانجیگری در جریان درگیری چهار انگشت دستش را از دست داده است برای عامل حادثه درخواست قصاص کرد. 1 صدور حکم اعدام؛ درخواست قطع انگشتان دست متهم 5
شبکه دولتی تلویزیون سوئد، «اس‌وی‌ت»، ۳۰ مهر ماه، از ویدا مهرنیا، همسر آقای جلالی نقل کرده‌ که وکیل این پژوهشگر زندانی با او تماس گرفته و گفته او به اعدام محکوم شده‌است. 1 حکم اعدام احمدرضا جلالی، پژوهشگر ساکن سوئد ابلاغ شد 6
پس از دریافت اطلاعاتی از دانشگاه آزاد اسلامی اراک مبنی بر اینکه یکی از اساتید این دانشگاه در هنگام تدریس و در حضور دانشجویان به پیامبر اسلام و سایر مقدسات اسلامی اهانت کرده است، علی اکبر ولایتی رئیس هیئت مؤسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد طی نامه‌ای به رئیس واحد اراک از او خواست “بدون درنگ” نسبت به اخراج این فرد اقدام. 1  

دستور ولایتی برای “اخراج فوری” استاد دانشگاه آزاد اراک

7
۱۶ آبان ماه چهار زندانی با اتهامات مرتبط با مواد مخدر در زندان ارومیه اعدام شدند؛ این زندانیان روز گذشته از بند ۱۵ این زندان به سلول انفرادی منتقل شده بودند. 4 اعدام چهار زندانی در زندان ارومیه 8
۷ آبان ماه ۱۳۹۶، یک زندانی که به اتهام “قتل” به قصاص محکوم شده بود در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد. 1 یک زندانی در زاهدان اعدام شد 9
شنبه، مورخ ۲۰ آبان ماه یک شهروند بهایی ساکن رشت به نام نادیا اسدیان همسر سیامک پور عبدالحمیدی، دیگر شهروند بازداشت شده به محل اداره اطلاعات این شهر احضار شد. 1 بازداشت یک شهروند بهایی دیگر در رشت 10
۱۳۹۶/۰۸/۱۷، در گناباد یک کارگر در اثر سقوط داخل سنگ‌کوب جان خود را از دست داد. ۱۸ آبان ۱۳۹۶، در پی وقوع یک مورد آتش سوزی در کارگاه مواد شیمیایی در روشن دشت اصفهان ۸ اتش نشان مصدوم شدند. 9 مرگ و مصدومیت ۹ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط کار 11
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از صدای آمریکا، رقم بازداشت شدگان نشانه افزایش فعالیت سپاه در این زمینه از سال ۲۰۱۵ بدین طرف است، یعنی زمانی که با امضای برجام انتظار می رفت حکومت ایران گام هائی در مسیر تنش زدائی با جهان غرب بردارد. تا پیش ازآن تاریخ هرگز شمار بازداشت شدگان دو تابعیتی به ۱۰ نفر هم نمی رسید. بیش از ۳۰ نفر  

سپاه پاسداران بیش از ۳۰ دوتابعیتی را در ایران بازداشت کرده است

12
فردی که در فضای سایبری اقدام به ایجاد صفحه و انتشار گسترده “محتویات ضددین و براندازانه و تشویش اذهان عمومی و توهین به مقامات ارشد نظام و ساب النبی می‌کرد”، شناسایی و با اخذ حکم قضایی از دادستان مرکز استان دستگیر شد. 1 متهم به فعالیت ضداسلامی در اردبیل دستگیر شد 13
بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی جهان از جمله جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا، ترزا می نخست وزیر بریتانیا، نخست وزیر تایلند، رئیس جمهور اتریش، نخست وزیر استرالیا، دالایی لاما و رئیس مجلس بومیان کانادا، پیام‌های تبریکی را به جامعه جهانی بهائی ارسال کردند. دهها بازداشت، احضار و پلمب محل کسب شهروندان بهایی در سراسر کشور 14
انجمن قلم سوئد با انتشار بیانیه ای به بازداشت خانم وسمقی اعتراض کرد و خواهان آزادی بی قید و شرط وی شد. 1 انجمن قلم سوئد: صدای وسمقی نباید ساکت شود 15
نرگس محمدی، مدافع حقوق بشر و نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به‌عنوان یکی از برندگان جایزه انجمن فیزیک آمریکا در سال ۲۰۱۷ اعلام شد. 1 نرگس محمدی برنده جایزه ساخارف انجمن فیزیک آمریکا شد 16
به نقل از رادیو فردا، نامه ارسالی به غلامعلی خوشرو، نماینده ارشد جمهوری اسلامی در سازمان ملل را ریچارد رابرتس، زیست‌شناس و بیوشیمیست بریتانیایی، برنده جایزه نوبل پزشکی در سال ۱۹۹۳ نوشته‌است. ۷۴ برنده جایزه نوبل در رشته‌های مختلف از شیمی و پزشکی تا اقتصاد و صلح، نیز آن را امضا کرده‌اند. ده‌ها برنده جوایز نوبل خواستار آزادی احمدرضا جلالی شدند 17
پس از اینکه محمد نظری، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج در بیست و چهارمین سال حبس  که دوره اعتصاب غذای طولانی خود را به تازگی پایان داده است جهت رسیدگی به وضعیت پزشکی در بهداری زندان به سر می برد مورد بی احترامی ماموری به نام “ملازاده” قرار گرفت. 5 تبعید ۵ زندانی از جمله محمد نظری 18
صبح پنجشنبه (۲۵ آبان ماه) شماری از بازنشستگان فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان مقابل ساختمان دفتر امام جمعه اصفهان تجمع کردند. به گزارش ایلنا مورخ ۱۳۹۶/۰۸/۲۵، این حادثه در بلوار خوردین منطقه سعادت آباد تهران هنگامی رخ داد که کارگری حین انجام کار در یک ساختمان در حال ساخت از روی تیرکهای فلزی سقوط کرد. تجمع بازنشستگان فولاد اصفهان / مصدومیت شدید یک کارگر در تهران 19
جمعی از کارگران کاشی گیلانا، صبح روز (۲۳ آبان ماه) با سفر به تهران در اعتراض به بلاتکلیفی، خود و همکارانشان مقابل ساختمان دفتر مرکزی کارخانه تجمع کردند. 2 دو تجمع اعتراضی برگزار شد؛ کارگران تحت فشار با نخوردن غذا معترض شدند 20
۱۳۹۶/۰۸/۰۱،  یک دانشجوی ترم دو تربیت بدنیِ دانشگاه آزاد خاش، بر اثر حادثه کار دچار سوختگی شد و جان باخت. 1 مرگ و مصدومیت ۱۲ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط کار 21
گزارشگران بدون مرز اعلام کرد جایزه بخش «شهروند خبرنگار» به سهیل عربی عکاس و وب‌نگار زندانی ایرانی رسیده است. 1 نامه سهیل عربی در پی دریافت جایزه سالانه سازمان گزارشگران بدون مرز 22
سهیل عربی، علی‌اکبر اردشیر، بهفر لاله زاری و علیرضا توکلی، چهار تن از زندانیان سیاسی بند هشت اوین، در نامه‌ای سرگشاده ضمن اشاره به وضعیت نامساعد علیرضا گلیپور در زندان و حکم ناعادلانه‌اش، اعلام کردند که در صورت عدم رسیدگی فوری به درخواست این زندانی سیاسی، در حمایت از وی دست به اعتصاب غذا خواهند زد. 4 نامه چهار تن از زندانیان سیاسی بند هشت اوین در حمایت از علیرضا گلیپور 23
علیرضا گلی پور، زندانی امنیتی محبوس در زندان اوین در اعتصاب غذای اعتراضی به سر می برد. آقای گلی پور که به عدم اعمال نظر پزشکی قانونی مبنی بر عدم تحمل کیفر معترض است با نگارش نامه ای سرگشاده جزییات و دلایل خود برای این اقدام را توضیح داده است. 1 نامه سرگشاده علیرضا گلی‌پور و تدام اعتصاب غذا

 

24
گلرخ ایرایی، فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین که در روزهای اخیر با تبعید آرش صادقی، همسر زندانی اش از اوین به رجایی شهر کرج روبرو شده با نگارش نامه ای به این مسئله واکنش نشان داده است. خانم ایرایی در نامه پیش رو از عدم استقلال نهاد سازمان زندانها و رفتار غیرانسانی با زندانیان سیاسی توسط عوامل زندان سخن گفته است. 1 نامه ای از گلرخ ایرایی؛ سازمان زندانها در خدمت ارگانهای بازداشت کننده است 25
دو پسر جوان که برسر موضوعی ساده دوستشان را در بیابان‌های ورامین کتک زده بودند به تبعید و شلاق محکوم شدند. 2 حکم ۱۷۴ ضربه شلاق و تبعید برای دو متهم در تهران 26
محمد صابر ملک‌ رئیسی زندانی سیاسی بلوچ از دریافت خدمات درمانی کافی محروم مانده است. 1 وضعیت نامناسب پزشکی؛ گزارشی از آخرین وضعیت محمد صابر ملک‌ رئیسی 27
علی رغم اینکه با پیگیری های همسر رضا شهابی، پیش از این دادستانی اعلام کرده بود این راننده شرکت واحد بدون دستبند و پابند به بیمارستان اعزام خواهد شد. ولی متاسفانه این کارگر را با دستبند از زندان آورند و اعتراض ایشان به مسئولان زندان در این مورد آنان را از زدن دستبند به دست این کارگر منصرف نکرد. 1 رضا شهابی به مرکز درمانی اعزام شد و پس از معاینه دوباره به زندان بازگردانده شد 28
۱۷ آبان ماه از اعزام علیرضا گلیپوربه بیمارستان به بهانه امتناع وی از پوشیدن لباس زندان خودداری شد؛ این در حالی است که پزشکان اعلام کردند خطر حمله قلبی این زندانی سیاسی را تهدید می‌کند. 1 خطر حمله قلبی علیرضا گلیپور را تهدید می‌کند/ ممانعت مسئولان زندان از انتقال به بیمارستان 29
محمود صالحی، فعال سرشناس کارگری بامداد امروز جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶، در پی وخامت حالش به بیمارستان منتقل و در بخش قلب بستری شد. 1 محمود صالحی به بیمارستان منتقل شد 30

 

 

گزارش نقض حقوق پیروان ادیان ،آبان ماه ۱۳۹۶

تهیه و تنظیم  ,نمودارها : حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی،

 گردآوری داده : مصطفی خداکرمی ، نیما حسابیان

ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می‌باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس می‌تواند از این حقوق یا مجتمعاً به‌طور خصوصی یا به‌طور عمومی برخوردار باشد.

ماده ۱۹ اعلامیه حقوق بشر:  هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.  گزارش پیش رو دربردارنده اطلاعات آماری نقض حقوق پیروان سایر ادیان در ایران تا پایان آبان ماه۱۳۹۶ شمسی است. این گزارش به‌صورت آماری-تحلیلی ارائه می‌شود، مسلماً به دلیل عدم اجازه دولت ایران به مدافعان حقوق بشر جهت فعالیت به‌خصوص در حوزه گزارشگری نقض حقوق بشر و همین‌طور ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و بالطبع به رسمیت نشناختن حوزه مستقل در فعالیت‌های مدنی از سوی دولت ایران، در حال حاضر مسئله گزارشگری، امری دشوار و خطیر با محدودیت‌های فراوان در ایران محسوب می‌شود.

در چنین شرایطی بدیهی است مدافعان حقوق بشر علیرغم دشواری بسیار، تنها می‌توانند حجم بسیار اندکی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران را دیده‌بانی کرده و یا امکان تحقیق و مستند کردن در رابطه با گزارش‌های سایر گروه‌ها و رسانه‌ها را بیابند

 

 

موارد نقض حقوق ادیان اهل سنت بهاییان مسیحیان دراویش عرفان سایر ادیان
احضار و بازجویی 1 1
بازداشت و بیخبری 2 22 1 9
بلاتکلیفی اشخاص بازداشت شده 2
جلوگیری از برگزاری یا برهم زدن مراسم مذهبی 6 1 7
پلمب محل کسب، محرومیت از تحصیل یا کار 37
توقیف، مصادره اموال و تخریب اماکن 1 1 1
رفتار خشونت آمیز با شهروندان (آدم ربایی، ضرب و شتم، ارعاب و تهدید، قتل، تفتیش و …) 27 3
محرومیت از حقوق شهروندی 40 194 13 17 5
فرا فکنی و حاشیه سازی 6 2 5
محکومیت به زندان 6 9
جلوگیری از آزادی زندانیان با وجود اتمام دوره محکومیت، صدور قرار وثیقه و یا حکم کمیسیون پزشکی 2
اعتصاب (غذا،ملاقات یا امتناع از درمان) 6
شکنجه، یورش، توهین، تهدید، آزار و اذیت زندانیان یا خانواده آنان 12 1
تبعید 1
مجموع موارد نقض حقوق 80 292 24 1 34 10

 

 

 

گزارش گروه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در آبان 1396                                                                  حسین بیداروند

نمایندگی های آلمان
# نام نمایندگی مسئول امور اینترنتی آدرس وبلاگ عملکرد وبلاگ
1 نمایندگی نیدرزاگسن   آقای علی میرزایی http://hannover.bashariyat.org به روز
2 نمایندگی  نوردراین-وست فالن خانم دکتر زهرا ارزجانی http://koln.bashariyat.org به روز
3 نمایندگگی هسن خانم فاطمه قنبری http://giessen.bashariyat.org به روز
4 نمایندگی بادن – وورتنبرگ خانم مونیکا قریشی http://stuttgart.bashariyat.org به روز
5 نمایندگی زاکسن آنهالت آقای  مصطفی خداکرمی http://sachsen-anhalt.bashariyat.org به روز
نمایندگی های خارج از آلمان
# نام نمایندگی مسئول امور اینترنتی آدرس وبلاگ عملکرد وبلاگ
1 نمایندگی سوئیس آقای محمد جاوید گوانی http://switzerland.bashariyat.org به روز
2 نمایندگی اسکاندیناوی آقای محمد حاجی امیدی http://scandinavia.bashariyat.org به روز
3 نمایندگی مالزی آقای جمشید غلامی سیاوزان http//malaysia.bashariyat.org به روز
4 نمایندگی ترکیه آقای مهدی گلسفیدی http://turkey.bashariyat.org به روز
5 نمایندگی پاکستان مسئول به روز رسانی خانم لیدا اشجعی http://pakistan.bashariyat.org به روز
6 نمایندگی اتریش خانم زرین تاج الیاسی http://austria.bashariyat.org به روز
7 نمایندگی اندونزی آقای محمد گلستان جو http://indonesia.bashariyat.org به روز
کمیته ها
# نام کمیته مسئول امور اینترنتی آدرس وبلاگ عملکرد وبلاگ
1 کمیته دفاع از  کودک و نوجوان خانم لیدا اشجعی http://koodak.bashariyat.org به روز
2 کمیته دفاع از جوان و دانشجو دل آرام دره شوری و احمد هاشمی نژاد http://daneshjoo.bashariyat.org به روز
3 کمیته دفاع از پیروان ادیان آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی http://adian.bashariyat.org به روز
4 کمیته دفاع از زنان خانم رزا خلیلی http://zanan.bashariyat.org به روز
5 کمیته دفاع از اقوام و ملل ایرانی خانم صدیقه جعفری http://aghvam.bashariyat.org به روز
6 کمیته روابط عمومی خانم فاطمه قریشی http://ravabet.bashariyat.org به روز
7 کمیته دفاع از محیط زیست خانم سمیه علیمرادی http://mohitzist.bashariyat.org به روز
8 دفاع از حقوق هنر و هنرمند آقای بهروز خسروی http://honar.bashariyat.org به روز
9 کمیته آموزش و پژوهش خانم مریم مرادی http://pajohesh.bashariyat.org/ به روز

 

گزارش سخنرانی جلسه مشترک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی،  4 نوامبر 2017

فاطمه ورمزیار

جلسه مشترک سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان و نمایندگی مالزی در تاریخ 4 نوامبر 2017 ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی با موضوع بررسی ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر و به مناسبت روز جهانی علم در خدمت توسعه و با حضور اعضای کمیته ادیان و نمایندگی مالزی و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک نمایندگی برگزار گردید :اقای احسان حیاک با عنوان نحوه فرایند دین بر حکومت دین سالار سخنرانی نمودند.خانم دیانا بیگلریفرد با موضوع اخبار نقض حقوق پیروان ادیان در ما ه گذشته سخنرانی کردند.و اقای محمد حسین ملائی برزی در رابطه با بررسی ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر سخنرانی نمودند: بر اساس این ماده هر انسان محق به آزادی عقیده و بیان می باشد و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت و حق جستجو، در یافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای ،بدون ملاحظات مرزی می باشد در حقیقت، آزادی بیان را میتوان پایه و اساس سایر حقوق بشری نامید .اکثر اسناد جهانی و منطقه ای حقوق بشری تعاریف مشابه ای از حق آزادی بیان ارائه داده اند و به موجب این تعاریف ،حق آزادی بیان یعنی، حق هر انسان برای اینکه اطلاعات و نظرهای خودش را با هر ابزاری و حتی خارج از مرزهای ملی ابراز دارد. انسان به طور ذاتی و فطری از دربند بودن افکارش رویگردان میباشد ، از این رو میتوان گفت که آزادی بیان ، از پشتوانه بسیار قوی و نیرومندی در وجود هر انسان برخوردار است.اما با نگاه به گذشته می توان ، فراز و نشیب ها و سابقه پر جنجالی را در راه رسیدن به این حق، در زندگی بشری ملاحظه نمود. چه بسا انسانهایی بودند که در طول تاریخ فقط به خاطر باور، عقیده، یا طرز تفکر خاص، مورد قتل، شکنجه و یا محروم شدن از حقوق اجتماعی قرار گرفته اند. نمونه بارز آن را می توان در دوران حکومت کلیسا در قرون وسطی ملاحظه نمود و تاکنون هم میتوان دولتهای را مثال زد که حق آزادی بیان را از مردم سلب کرده اند . این در حالی است که در تمامی اسناد حقوق بشری مانند: اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، منشور آفریقایی حقوق بشر و حتی در حقوق بشر اسلامی ، به حق آزادی بیان و عقیده اشاره شده است.

در قانون اساسی تمام کشورهایی که در سازمان ملل متحد عضو هستند، می توان این حق را مشاهده نمود .اما در توصیف و تعریف واژگان (حق ) (آزادی) (عقیده) (بیان)، میتوان این واژگان را به این ترتیب مورد بررسی قرار داد.حق در واقع واژه (حق )،مفرد کلمه (حقوق )،میباشد. و حقوق هم، معانی و کاربردهای گوناگونی دارد. از جمله این کاربردها، میتوان به علم حقوق، حقوق و دستمزد ماهیانه کارگران و یا، به مجموعه قواعدی که برای بهبود زندگی اجتماعی انسان وضع شده است اشاره نمود. برخی از حقوق دانان واژه (حق) را به این شکل تعریف نموده اند؛ (توانایی شخص به چیزی یا کسی) و یا به عبارتی میتوان گفت، به منظور تنظیم روابط انسانی و حفظ نظم در اجتماع هر کسی از این حق برخوردار است و توان خاصی به شخص می بخشد.

آزادی-در زبان فارسی ، در معانی متعددی مانند؛ رهایی ، اختیار، قدرت به عمل و ترک عمل ،قدرت انتخاب و امثال آن به کار رفته است. این واژه در حقیقت از دیرباز جزو خواسته های آرمانی بشر محسوب میشده و در حوزه اندیشه های غرب و همچنین تفکرات شرقی یکی از آموزه های اساسی تفکر بشری به حساب می آید. آزادی با کاربرد حقوقی خود یکی از حقوق اساسی افراد بوده که آنها را در برابر قدرت حاکمه پشتیبانی می کند و به نحوی جلوی اعمال غیر عادلانه قدرت سیاسی را میگیرد و تا حدی آن را تعدیل می نماید.

عقیده-در معنا ،به چیزی گفته می شود که شخص به آن اعتقاد و یقین و باور دارد .در حقیقت، (عقاید) چیزهایی هستند که نفس اعتقاد در آن بدون عمل، قصد شده باشد. می توان گفت که عقیده یک امر قلبی محسوب می گردد و هر زمان جنبه بیرونی و ابراز پیدا میکند به آن بیان و تعبیر گفته می شود.

بیان-به معنای سخن آشکار و فصیح، شرح و تعبیر می باشد .و هدف از به کار بردن این واژه در ماده  ۱۹اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز دقیقاً به معنی (سخن آشکار و بی پرده) می باشد . بدیهی است که واژه بیان در معنای یاد شده قلمرو گسترده ای را دارا می باشد و انواع سخنان بی پرده را در قالب های مختلف گفتاری نوشتاری و تصویری و امثال آن در بر می گیرد.پس در حقیقت آزادی بیان و بیان را می توان با آزادی اندیشه مترادف دانست، هرچند از لحاظ قواعد نوشتاری قدری متفاوت به نظر می رسند چون همانگونه که بیان گردید: (عقیده) یک امر قلبی و درونی و (بیان) یک امر بیرونی می باشد. اما با این وجود، آزادی اندیشه و عقیده  از اجزای جدایی ناپذیر آزادی بیان محسوب می گردند و ممکن نیست که آزادی بیان را بپذیریم و آزادی عقیده و اندیشه را قبول نداشته باشیم. آزادی بیان در حقیقت (آزادی افراد در بیان عقیده و ایراد نطق و خطابه بدون ترس از دخالت دولت می باشد و در برگیرنده هر دو ارتباط نوشتاری و گفتاری می باشد.) و حتی شامل جلوه های غیر زبانی مانند موسیقی، لباس  و غیره نیز می شود. متاسفانه نظام های حقوقی بطور مطلق آزادی بیان را نپذیرفته اند و آنرا محدود به شرایط و قیودی دانسته اند. همانطور که می دانیم آزادی در یک تقسیم بندی به دو صورت فردی و اجتماعی وجود دارد که آزادی عقیده و بیان در رده آزادی های فردی تقسیم بندی میشود. حکومت های مستبد این حق را بر خلاف منافع خود تلقی میکنند و همیشه درصدد محدود کردن آن هستند. این در حالیست که حکومت های دموکراتیک، حق آزادی بیان را برای شهروندان خود به رسمیت میشناسند. با توجه به مطالب ارائه شده در مورد تاریخچه، معنا و ریشه حق آزادی بیان و عقیده، در ادامه در مورد وضعیت آزادی عقیده و بیان در قانون جمهوری اسلامی ایران توضیحاتی ارائه می شود.

کشور جمهوری اسلامی ایران از یکسو قوانین و حکومت خود را بر مبنای قوانین اسلامی بنا نموده است و از سوی دیگر جزو ملت ها و کشورهایی می باشد که در سال 1347 بدون هیچ پیش شرق میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی را امضا نموده و در سال 1354 آن را به تصویب مجلس رسانده است. پس با توجه اینکه کشور ایران عضو این میثاق می باشد، ملزم است تمام مفاد آن را به طور کامل رعایت نماید. از اینرو در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در بخش مربوط به حقوق ملت، به اصطلاح از حق آزادی بیان حمایت شده است و آن را جزو حقوق اساسی افراد به شمار آورده اند. ظاهرا میتوان ملاحظه نمود که این حق در قانون اساسی ایران دارای ارزش و اعتبار حقوقی می باشد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت از عبارت آزادی بیان و اندیشه استفاده نشده است، اما بطور ضمنی از اصل 23 قانون می توان آن را استنباط نمود. بنابر این اصل: تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخده قرار داد. و به گفته قانون گزاران جمهوری اسلامی ایران، منظور از تدوین این اصل آزادی بیان و عقیده می باشد. چون تا زمانی که عقیده و اندیشه ای ابراز نگردد، نمیتوان آنرا مورد مواخده و تعرض قرار داد. پس بر طبق نظر قانونگذار، می توان آزادی بیان و عقیده را از این اصل استنباط نمود. اما اصل دیگری که می توان گفت تا حدودی به آزادی بیان اشاره دارد،  اصل 24 قانون اساسی می باشد که در آن مقرر گردیده: “نشریات و مطبوعات در بیان مطالب ازادند، مگر انکه بر خلاف قوانین اسلامی و یا حقوق عمومی عمل کنند.” در این اصل به یکی از مصادیق برجسته و بارز آزادی بیان یعنی به آزادی مطبوعات و نشریات اشاره شده است. یعنی به اصطلاح شهروندان می توانند دیدگاه ها، اندیشه ها و عقاید خود را از طریق نوشته های کتبی ابراز دارند. پس با توجه به قوانین موجود در ایران، می توان نتیجه گرفت که قانون گزار آزادی بیان را نفی نکرده است و لی با توجه اصل 23 و 24 قانون اساسی به صراحت و بطور کامل از آزادی بیان و عقیده نامی برده نشده است و می توان گفت به طور کاملا هوشمندانه محدودیت هایی برای ابراز عقیده و اندیشه در نظر گرفته شده است. یعنی در انتها باز قانون معین می نماید، که عقیده یا اندیشه مطرح شده آزاد و یا غیر قانونی بوده است و در مورد نحوه برخورد با فرد تصمیم گیری به عمل خواهد آمد. همانطور که می دانید یکی از وظایف قانونی هر دولتی، بالا بردن سطح آگاهی های عمومی و در تمام زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و مشابه آنها می باشد. چون رسانه ها ابزار مناسبی برای رشد فرهنگی و ارشادی شهروندان جامعه محسوب می گردند. میتوان از وظایف اصلی مطبوعات به روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم و همچنین کمک به توسعه اهدافی که در قانون کشور بیان گردیده، مانند  اجرای قسط و عدالت، توسعه سیاسی، فرهنگی و غیره اشاره نمود. در حقیقت این اهداف وقتی قابل دسترس خواهد بود که شهروندان حق آزادی بیان داشته باشند و بتوانند آزادانه انتقادات و پیشنهادات خود را از جامعه و حکومت بیان نمایند. دولت جمهوری اسلامی ایران مدعی می باشد که نه تنها در کشور، آزادی بیان بطور فردی، بلکه بطور جمعی و سازمان یافته نیز مورد حمایت قانون اساسی قرار دارد. بنابر این ادعا، اصل 26 قانون اساسی مقرر می دارد: “احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی و یا پیروان ادیان شناخته شده آزادند، به شرطی که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی موازین اسلامی کشور را نقض ننمایند، تجمعاتی را برگزار نموده و نظرات خود را ابراز دارند.” و در اصل 27 قانون اساسی نیز: “تشکیل اجتماعات و راهپیمایی بدون حمل سلاح به شرطی که بر خلاف موازین اسلامی نباشد آزاد می باشد” با توجه این دو اصل دولت ادعا دارد که آزادی بیان در کشور بدون هیچ محدودیتی برای فرد یا گروهی اعمال می گردد. اما با نکاهی دقیق تر بر محتوای این دو اصل می توان محدودیت هایی که در جهت کنترل آزادی بیان در نظر گرفته شده است را ملاحظه نمود. در اصل 26: در اولین قدم، از عبارت پیروان ادیان شناخه شده استفاده شده است. یعنی فقط ادیان و مذاهبی که مورد تائید دولت هستند، حق بر از نظر و عقیده را دارند و در قسمت بعد با عبارت به شرطی که مواجه می شویم که باز محدودیت های زیادی را برای ابراز عقیده و بیان مطرح می نماید. یعنی اگر عقیده و اندیشه فرد مخالف دین اسلام و یا مخالف دولت باشد، از نظر قانون حق ابراز این عقیده وجود ندارد و می توان فرد را با اتهاماتی مانند ضد وحدت ملی، مخالف موازین اسلامی و یا غیره مورد محاکمه و بازخواست قرار داد. که به طور کامل بر خلاف ماده 19 اعلمیه جهانی حقوق بشر می باشد. و در اصل 27 نیز این محدودیت های تکرار گردیده است، یعنی هیچگونه مخالفتی قابل بیان نیست و فرد در صورت ابراز عقیده تحت بازخواست قرار خواهد گرفت. اما اگر بخواهیم حتی، قبول نمائیم که قوانین حمایتی در مورد آزادی بیان و اندیشه در قانون اساسی بدون نقض وجود دارد، متاسفانه باز هم به مرحله بعدی یعنی وضعیت اجرایی این قوانین در کشور خواهیم رسید که خود بازگوی حقیقت تلخ دیگری در مورد وضعیت اسف بار آزادی بیان و عقیده در کشور ایران می باشد. به طوریکه هر ساله شاهد تعطیلی و پلمب روزنامه و نشریات مخالف و دستگیری اساتید، دانشجویان، خبرنگاران و هنرمندانی هستیم که فقط بخاطر ابراز عقیده و نظر مخالف با نظام دولت ایران به زندان ها فرستاده می شوند و با احکام نا عادلانه سالهای زیادی از عمر خود را در پشت میله های زندان سپری می نمایند. و چه بسا افرادی که مانند آقای دکتر محمد علی طاهری به اعدام و مرگ محکوم می شوند. به امید روزی که شاهد اجرای صحیح و کامل تمام مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر در کشورمان ایران باشیم..

اقای حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع روز جهانی علم در خدمت توسعه سخنرانی کردند.از سال ۲۰۰۱ دهم نوامبر ۲۰ آبان به عنوان روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه نامگذاری شده است. از مهمترین اهداف یونسکو از نام گذاری روز علم، بهره مندی آحاد جامعه از ثمرات علم، فن‌آوری و نوآوری، ایجاد بستر و فضای مناسب گفتمان پیرامون تاثیر علم، فن‌آوری و نوآوری بر زندگی روزمره مردم صلح و توسعه و معرفی برخی موقعیت‌های نو بوده که موجب ارتقا کیفیت عمومی زندگی می‌شود. روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه با هدف بهره‌مندی مردم از ثمرات علم، فناوری و نوآوری و ایجاد فضای مناسب برای گفت‌وگو در این زمینه، در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۲۰۰۱ به تصویب رسید.

 از آن سال تاکنون یونسکو در تمامی کشورهای عضو همانگونه که فلسفه اصلی تشکیل این سازمان حکم می‌کند در حوزه علم نیز به دنبال ایجاد تفکر صلح در اذهان بشر بوده است. صلح جهانی مورد نظر یونسکو، صلحی‌ است که در اذهان بشر ساخته می‌شود چرا که جنگ پیش از آنکه اتفاق بیفتد در ذهن مردم شکل می‌گیرد. در حوزه علم نیز تحقق صلح به دانشمندانی نیاز دارد که خود به صلح می‌اندیشند و این امکان‌پذیر نیست مگر آنکه دانشمندان  اخلاق و خرد را همراه دانش خود کنند.  جهان برای پایان دادن به جنگ انسان با انسان و جنگ بشر با طبیعت پیرامونش به عالمان خردمندان و دانشمندانی نیاز دارد که موضوع صلح پایه اصلی تفکرات آنها باشد. به نظر بنده برای اهمیت عمومی کردن علم و ترویج آن در سطح جامعه مردم باید بدانند که جایگاه علم در زندگی آنها کجاست. برای رسیدن به همین مقصود است که یونسکو سال‌های میلادی مختلف را به نام علوم گوناگون نامگذاری می‌کند تا مردم متوجه نقش هر کدام از آنها در زندگی روزمره خود باشند. روز جهانی علم فرصتی است که می‌توان از آن برای تاکید هر چه بیشتر بر اهمیت و ارتباط علم با زندگی روزمره استفاده کرد و مطمئن هستم بر پایه دیدگاه‌های مختلفی که در برنامه‌ها و نشست‌هایی که به بهانه روز علم برگزار و مطرح می‌شود، زمینه بهتری برای همکاری‌های چه بیشتر و بهتر و برنامه‌ریزی برای مناسبت‌های آینده در حوزه علم ایجاد خواهد شد. روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه فرصت ارزشمندی است که توان علم برای ایجاد جهانی بهتر را تائید می‌کند و فقط از طریق دانش و استعداد بشری و پژوهش علمی و نوآوری است که امروز می‌توانیم برای مواجهه با چالش‌هایی که پیش‌رویمان است، راهکارهایی را پیدا کنیم. یکی دیگر از روشهای علمی برای توسعه پایدار کارآفرینی به معنای خلاقیت در کار و ایجاد فرصت‌های جدید اقتصادی و تولیدی و خلق ارزش‌های جدید با اتکا به یافته‌های علمی و تجربیات گذشتگان است.  همان‌طور که مطلع هستید ایران تمدنی قدیمی با جمعیتی جوان است. جوانان به ایده‌های جدید دانش و فناوری‌های جدید علاقه زیادی دارند و من این علاقه را در جوانان ایرانی می‌بینم. آنها به کسب دانش علمی و استفاده از آن در ساخت آینده علاقه‌مند هستند. ما می‌توانیم فعالیت‌هایی را برنامه‌ریزی کنیم تا از هدف و علاقه جوانان حمایت کنیم تا به این ترتیب بتوانیم فرهنگ کارآفرینی را در کشور ترویج کنیم و طرح‌های پژوهشی را به سمت نیازهای جامعه سوق دهیم. یونسکو علاقه‌مند حمایت از این برنامه‌هاست و ترویج علم و نوآوری مبتنی بر فناوری را مورد تشویق و حمایت قرار می‌دهد. یونسکو دست در دست جامعه علمی به همکاری‌های خود برای ترویج علم ادامه خواهد داد. در این عصر که بیش از هر زمانی با کمبود منابع روبرو هستیم ما باید جهت مقابله با چالش‌های پیچیده در پیش رویمان به پرورش نیروهای جوان و گسترش خلاقیت میان زنان و مردان جوان بپردازیم. در این راستا آموزش‌های علمی با کیفیت مهم‌ترین رکن ایجاد آینده‌ای پایدار برای همه ما است. امروز ما باید بر انجام اقدامات منسجمی جهت مبارزه با افت روند ثبت نام جوانان برای تحصیل علم تاکید کنیم و این اقدامات را از سنین پایین شروع کنیم. وارد کرد علوم در برنامه درسی مدارس کافی نیست – باید محیطی ایجاد گردد تا با سیاست گذاری های آموزشی درست فرصت های برابری برای دختران و پسران فراهم نموده، همچنین با سرمایه گذاری در آزمایشگاه ها و منابع حمایتی به آنان کمک کرد تا نقش رهبری به عهده گیرند. ما باید اهمیت دانش بومی و سنتی را شناخته و در عین حال فناوری های جدید اطلاعات و ارتباطات را برای گسترش خلاقیت و نوآوری به خدمت گیریم. تمامی این موارد برای دستیابی به توسعه جامع و عادلانه و ایجاد فرصت های شغلی و کارآفرینی ضروری هستند و نیز در تقویت جامعه ای سالم و انعلاف پذیرنقش مهمی ایفا می کنند . روز جهانی علم برای ما آغازی است که به یاد آوریم تا به امروز چگونه عمل کرده‌ایم چگونه پژوهش کرده‌ایم، چگونه رفتار کرده‌ایم و چگونه سیاستگذاری کرده‌ایم. هر کس در این حوزه مسئولیتی را به‌عهده دارد و باید برای عمل کردن به این مسئولیت کاری انجام دهد. در دنیای امروز صلح و توسعه پایدار جایگاه مهمی دارد. امروز فقط رشد و توسعه اقتصادی ملاک نیست بلکه توسعه پایدار مهم است. یعنی علاوه بر رشد و توسعه اقتصادی باید محیط زیست و محیط اجتماعی و فرهنگی را نیز به عنوان مولفه‌های دوم و سوم در حوزه‌ای که می‌خواهیم در آن توسعه ایجاد کنیم در نظر بگیریم. در حقیقت امروز نسخه توسعه برای همه کشورها یکسان نیست بلکه باید مبتنی بر محیط فرهنگی و اجتماعی هر کشور باشد. علم باید در خدمت توسعه پایداری قرار گیرد که فقط به راه توسعه اقتصادی ختم نشود بلکه باید موضوع محیط زیست و محیط فرهنگی و اجتماعی را نیز مدنظر قرار دهد. بنابراین می‌توان گفت علم، سیاستگذاری‌های اقتصادی، برنامه‌ریزی‌های شهری، تجارت، صنعت و توسعه پایدار باید معطوف به همه این مولفه‌ها باشد. اگر قانون در سطح ملی و بین المللی منجر به عدالت شود کاهش قابل ملاحظه ای در فساد و رشوه خواری ها خواهد داشت . لازمه این امر مشارکت مجموع جامعه است.صلح توام با عدالت اجتماعی با استفاده از مبانی علمی می تواند بسیار تاثیر گذار باشد این امر در مجامع بین المللی با حفظ منافع کشور عملی خواهد شد. تقویت نمادهای ملی  که منجر به رسیدن به سطح نمادهای بین المللی برسد زمینه ساز جلوگیری از خشونت و تروریسم می شود. علم باعث کاهش درگیری های نظامی و افزایش همکاری و همیاری در دنیا شده است علت اینکه در بین کشورهای اسلامی بیشترین بی ثباتی و ناپایداری وجود دارد نبود هم گرایی های بین المللی است و همگرایی هایی که وجو دارد بر محوریت علم نبوده است اعتماد سازی در همگرایی نقش بسزایی دارد. آموزش علم در هر کشوری باید متناسب با نیازها و پاسخگوی نیازهای ملی آن کشور باشد در این صورت است که آموزش در خدمت توسعه و صلح قرار می‌گیرد. اختلاف طبقاتی عقب ماندگی و تبعیض حاصل نابرابری‌هاست که سهم عظیمی در نابرابریهای دیگر دارد. امید است روزی نزدیک شاهد این باشیم که به معنای واقعی کلمه علم در جهت صلح و گسترش روز افزون آن در عرصه بین الملل همه کشورهای جهان فراگیر باشد .

 

گزارش جلسه ماهانه نمایندگی سوئیس، 12 نوامبر 2017

نادر زندی

این جلسه در تاریخ یکشنبه  ۱۲ماه نوامبر۲۰۱۷ مصادف با  ۲۱ آبان ماه ١٣٩۶ ساعت 15:00 در شهر زوریخ مکانی به نام کازاما برگزار گردید.در ابتدا آقای نیما حسابیان منشی جلسه با عرض سلام و خیر مقدم جلسه را با خواندن ماده های  6 و 20 اعلامیه جهانی حقوق بشر اغاز کردند. ماده۶ : هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود. ماده ۲۰: هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.

در ادامه آقای نیما حسابیان از اولین سخنران جلسه آقای مهدی برنو دعوت کردند تا سخنرانی خود را در مورد نگاه اجمالی به وضعیت حقوق بشر ایران در مهر ماه 96 اغاز کنند. آقای برنو در ابتدا گفتند که عزم جهانی برای دفاع از حق حیات انسانها از سوی نهاد های مختلف در همه ی روزها و ساعات پیش میرود اما ۱۸ مهر ماه امسال با روز جهانی مبارزه علیه حکم اعدام مصادف بود. در این روز تمامی نهاد و ارگان ها و افرادی که در این زمینه تلاش میکنند همصدا علیه مبارزه علیه حکم اعدام فریاد زدند.در این باره آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد با درخواست برای پایان یافتن مجازات اعدام گفت، این حکم هیچ جایگاهی در قرن بیست و یکم ندارد و از کشورهای عضوی که همچنان مجازات اعدام را اجرا می‌کنند خواست تا به ۱۷۰ کشور دیگری که این عمل متوقف و یا ملغی کرده‌اند، بپیوندند.اما ایران که پیشتاز آمار اعدام در جهان است همچنان به روند اعمال خشونت و گرفتن حق حیات از مجرمین اصرار می ورزد. در این زمینه مرکز آمار مجموعه فعالان حقوق بشر گزارش سالانه ی اعدام در یک سال گذشته را منتشر کرد که شرح مختصری از آن در ذیل می آید؛در بازه زمانی۱۰ اکتبر ۲۰۱۶ تا ابتدای اکتبر ۲۰۱۷، حداقل ۵۰۸ نفر در نقاط مختلف ایران به شیوه حلق آویز اعدام شدند است.: در این مدت تعداد ۳۸۱ گزارش از سوی نهاد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در رابطه با اعدام به ثبت رسیده است که شامل محکومیت حداقل ۲۲۳ نفر به اعدام و اجرای حکم اعدام حداقل ۴۹۳ نفر است که از این تعداد ۳۲ نفر در ملاء عام اعدام شدند.از میان قربانیانی که هویتشان احراز شده، جنسیت ۵ تن از اعدام شدگان زن بوده و همینطور سن ۵ تن از اعدام شدگان در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال بوده است. بر اساس این گزارش ۵۷٪ اعدام شدگان به اتهام جرایم مربوط به مواد مخدر در ایران اعدام شدند، ۳۶٪ به اتهام قتل، ۴٪ به اتهام تجاوز به عنف، ۲٪ به اتهامات سیاسی یا امنیتی و ۱% سایر موارد را در بر میگیرد. اما به دلیل مصادف بودن مهرماه با ماه محرم آمار اعدام های صورت گرفته در این ماه بسیار خوشحال کننده بود و کاهش چشمگیری را در اجرای حکم اعدام شاهد بودیم. مهر ماه با کمتر از ۱۰ مورد اعدام یکی از کم تعداد ترین آمار های اعدام در یک سال گذشته را با خود بهمراه داشت.در همین ماه شاهد زمینه سازی اجرای حکم اعدام قاتل دختر افغانستانی به نام ستایش قریشی بودیم. امیر حسین که در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشت قرار بود ۲۷ مهر ماه اعدام شود اما با پیگیریها و تلاش های نهاد های حقوق بشری اجرای حکم این کودک مجرم به تعویق افتاد.در این زمینه کمیسیون سازمان ملل نیز خواستار توقف حکم اعدام متهم به قتل ستایش قریشی شد.همچنین در این ماه غلامحسین صادقی قهاره از قضات پیشین دادگستری به اعدام نادرست ۵ هزار تن از متهمان جرایم مواد مخدر در سالهای اولیه پس از انقلاب اشاره کرد.از دیگر مهترین اخبار در زمینه اعدام میتوان به محکومیت شش متهم به سرقت به اعدام در ملاعام اشاره کرد.آزادی اندیشه و بیان – در ادامه آقای برنو گفتند که مهر ماه همچون ماه های گذشته توام بود با بازداشت های گسترده، احضار و اعمال محدودیت و محکومیتهای بسیار که مواردی از آنها در ذیل عنوان خواهد شد.از مهمترین خبرها در زمینه آزادی بیان و اندیشه می توان به ممنوعیت حضور خاتمی در مراسم‌های عمومی به مدت ۳ ماه اشاره کرد که در پی این خبر شاهد بودیم که با حضور نیروهای امنیتی مقابل منزل، اجازه خروج به سید محمد خاتمی داده نشد.البته اعمال محدودیت ها برای سید محمد خاتمی از چندی پیش شروع شده بود به نحوی که قبل از اعلام رسمی ممنوعیت حضور وی در مراسمات عمومی شاهد جلوگیری از توزیع کتاب خاتمی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان نیز بودیم.اما محدودیت ها و اعمال افشاری  روی طیف اصلاح طلب در این ماه با محکومیت ۶ چهره اصلاح‌طلب به یک‌ تا دو سال حبس تعزیری نشان از اعلان رسمی حزب حاکم بر انزوای بیشتر جریان اصلاح طلب دارد.همچنین در اخبار شاهد بودیم که فائزه‌هاشمی از ممنوع الخروجی ۵ تن از اعضای خانواده رفسنجانی خبر داد.اوج گرفتن مقابله با افکار غیر همسو در این ماه که همزمان با ماه محرم نیز بود تا آنجا پیش رفت که پلیس از هیئت های عزاداری تعهد گرفت که به  ترویج افکار غیرهمسو با نظام و طرح مباحث سیاسی علیه حکومت نپردازند.در این ماه که شاهد برگزاری همه پرسی استقلال در منطقه اقلیم کردستان عراق بودیم در نقاط غربی کشور بخصوص در کردستان شاهد بازداشت های بسیار گسترده بودیم که در یکی از اخبار به احراز هویت ۵۲ تن  پرداختیم.از دیگر مهمترین بازداشت ها در این ماه میتوان به بازداشت پرشمار هواداران آیت الله بروجردی در یک مراسم ختم، دستگیری مرتبطین با گروه فکری “نشاط زندگی” ، بازداشت بختیار خوشنام، بازداشت صدیقه وسمقی عضو اسبق شورای شهر تهران هنگام بازگشت به کشور و بازداشت یک دانشجو در خوابگاه دانشجویی در سنندج میتوان اشاره کرد.از جمله دیگر مصادیق نقض آزادی بیان میتوان به مجرم شناخته شدن خبرگزاری “پانا”، توقیف روزنامه “مستقل” ، حکم قطعی حبس و جریمه نقدی برای سه نویسنده و فعال مدنی شهر گرگان، توقیف بیش از ۴۰۰ کتاب عرفان حلقه و بهاییان در تهران ،  بسته شدن سایت تاینی موویز و دستگیر عوامل آن،درخواست مجدد برای فیلتر «ویز»،محرومیت از تحصیل مهدیه گلرو، محرومیت مربی لیگ برتری به دلیل حضور در دیسکو، ممانعت از خروج عیسی سحرخیز از کشور، تایید حکم پنج سال زندان دیگر برای محمود بهشتی لنگرودی و محکومیت مجدد سروش فرهادیان به یک سال حبس اشاره کرد.

زندان –ایشان در ادامه گفتند که مهر ماه نیز برای زندانیان توام با محدودیت و اعمال فشار های غیر انسانی همراه بود. عدم رسیدگی پزشکی یکی از مهترین مخاطرات و چالش های زندانیان در زندان های ایران است. از مهمترین اخبار در مورد زندانیان میتوان به گزارشی از محرومیتهای پزشکی و تغذیه برای زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر اشاره کرد.وضعیت رسیدگی پزشکی به زندانیان سالن ۱۰ این زندان بغرنج ارزیابی می شود. بصورت کلی زندانیانی که دهها روز در اعتصاب غذا بسر برده بودند پس از پایان این اعتصابها مورد رسیدگی پزشکی لازم قرار نگرفتند اکثرا با مشکلات پزشکی مشابهی مانند اختلالات دستگاه گوارشی و ضعف جسمی در بند به سر می برند. از دیگر اخبار در زمینه عدم رسیدگی پزشکی می توان از انتقال رضا شهابی به بیمارستان و بازگرداندن او علیرغم دستور پزشک وتداوم مانع تراشی مسئولان زندان در اعزام رضا شهابی به بیمارستان نام برد.همچنین میتوان به بازگرداندن آتنا دائمی از اتاق عمل به دلیل خودداری از بستن دستبند و پابند اشاره کرد. گرچه با تاخیری طولانی سرانجام آتنا دائمی مورد عمل جراحی قرار گرفت.حال  محمدعلی شمشیرزن در زندان بندرعباس نیز رو به وخامت گذاشته است و این امر با بی توجهی مسولان همراه است.همینطور ناتوانی فیزیکی نزار زکا برای تغذیه و فقدان رسیدگی پزشکی وضعیت بحرانی را برای این زندانی رقم زده است. پس از گذشت دو ماه از تجویز پزشک برای انتقال به بیمارستان و افزایش خونریزی و وخامت حال این زندانی هنوز شخصی به نام حاج مرادی که او را معاون دادستان می‌نامند از انتقال نزار به بیمارستان و درمانش مخالفت می‌کند.همیچنین در زندان زاهدان مسولین زندانی را به دلیل فقر مالی و عاجز بودن از پرداخت هزینه های درمان مورد اذیت و آزار قرار دادند.از دیگر اخبار زندانهای ایران در مهرماه ۹۶ میتوان از رفتار غیرانسانی و شکنجه جسمی و روحی زندانیان در اردبیل و زاهدان نام برد. در اخبار این ماه مسولین زندان اردبیل دست کم دو بار زندانیانی را به میله پرچم زنجیر کردند که یک مورد برای یک شبانه روز به طول انجامید و مورد دیگر زندانی را که به نداشتن جای خواب اعتراض کرده بود مضروب کردند و سپس او را برای ساعتها در هوای سرد به میله پرچم در حیاط زندان زنجیر کردند. این رویه غیرانسانی در زندان اردبیل مسبوق به سابقه است. همچنین در روند نقل و انتقالات زندانیان شاهد انتقال یک زندانی شکنجه شده از بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان به زندان این شهر بودیم. شکنجه های اعمال شده علیه این زندانی در حدی بود که توان راه رفتن را از او سلب کرده است. علاوه بر ضرب و شتم از شکنجه متداول آن بازداشتگاه معروف به “تخت معجره” علیه این زندانی استفاده شده است.همچنین برخورد فراقانونی مسئولین با زندانی سیاسی معترض در زندان زاهدان را شاهد بودیم. از دیگر مهمترین اخبار زندانیان میتوان از اعتراض زندانیان سنی مذهب زندان زاهدان نسبت به توهین به مقدسات اهل سنت و جلوگیری از حضور سهیل عربی در دادسرا و ایراد اتهامات جدید برای علی مزرعه و تبعید آرش صادقی به زندان رجایی شهر کرج نام برد.اقلیت‌های دینی و اتنیک ها- آقای برنو در ادامه گفتند که این ماه با احضار ها و بازداشت ها و تبعیض ها و محرومیت های متعدد به صورت گسترده برای اقلیتهای دینی و اتنیک ها همراه بود.از مهترین موارد در رابطه با حقوق اتنیکها می توان به بازداشت گسترده شهروندان کرد در مناطق کردنشین بعد از اعلام همه‌پرسی انجام شده در کردستان عراق اشاره کرد. از میان خیل گسترده ی بازداشت ها و احضار ها هرانا هویت ۵۲ تن از بازداشت شدگان را در شهرهای سردشت، سقز، بانه، سنندج، بوکان، دیواندره، مهاباد، مریوان، سروآباد، ماکو، ایلام، کامیاران و قوچان احراز کرد.بازداشت ها و محدودیت های فراوان برای اقلیت های دینی همچون گذشته ادامه داشت اما برای مقابله و بر علیه اقلیت های مذهبی کشور شاهد برگزاری کلاس هایی بودیم که معادل ۴ واحد درسی برای گذراندن دوره هایی علیه گروههای دینی از جمله مسیحیّت، زرتشت و بهائیّت است.از مهترین خبرها که در این ماه بازتاب بسیار گسترده ای در کشور داشت ابلاغ حکم تعلیق موقت عضو زرتشتی شورای شهر یزد از سوی شورای نگهبان بود. این امر با مخالفت های بسیاری در سطوح بالای حاکمیت از جمله رییس مجلس ایران و نمایندگان مجلس همراه بود. در این زمینه علی مطهری نماینده مردم تهران گفت حکم توقف فعالیت عضو زرتشتی شورای‌شهر یزد خلاف قانون است.از دیگر مصادیق اعمال تبعیض بر شهروندان اقلیت مذهبی میتوان به جلوگیری  از ثبت نام فرزند کشیش زندانی در مدرسه اشاره کرد.همچنین شاهد بازداشت و احضار تعدادی از “نوکیشان مسیحی” در دزفول بودیم. لازم به ذکر است از وضعیت زوج “نوکیش مسیحی” بازداشتی در تهران نیز همچنان اطلاعی در دست نیست.اعمال فشار بر دراویش با شدت بیشتری پیش می رود. در این زمینه تبدیل مجازات تبعید محمدعلی شمشیرزن به حبس ابد نمونه ای از نقض حقوق این شهروندان است. نقض حقوق شهروندان بهایی نیز با بازداشت ها و محکومیت های بسیار ادامه داشت. صدور حکم ۲۵ سال زندان برای ۵ شهروند بهایی در تهران و بازداشت یک شهروند بهایی در رشت و بازداشت بهنام روحانی، خواننده بهایی  و مواجه شدن با اتهام های متعدد به بهانه خواندن آهنگ‌های مذهبی در اروپا از جمله مهترین نقض حقوق این شهروندان است.فشارها بر جامعه اهل سنت نیز همچون گذشته ادامه داشت از مهترین آنها میتوان به اجرای حکم تبعید ماموستا عبدی اشاره کرد.

حقوق کودک -نقض حقوق کودکان در جامعه ای که قوانین حدود کودک آزاری را به صراحت تعیین نکرده و کودکان از حقوق قانونی مشخص و شفافی برخوردار نیستند امری قابل تصور ست. طبق آمار های رسمی ۸۶ درصد کودک آزاری‌ها توسط والدین انجام شده‌است و قانون طرح مشخصی برای جلوگیری از این آمار تکان دهنده تعیین نکرده است.در این میان کودکان کار وضعیت بغرنج تری دارند. طبق آمارهای رسمی نود درصد کودکان کار مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند و قانون گذاران طرح جامعی برای حمایت از این کودکان در دستور کار ندارند.در حالی که آزار جنسی از مهمترین موارد نقض کودک است؛ ناکارآمدی قانون در حمایت از حقوق کودک آنجا که یک متهم به تجاوز به کودک با قسم خوردن از اتهامات تبرئه می شود به اوج می رسد.اما از مهمترین و دردناک ترین خبرها در این زمینه می توان به تجاوز و قتل کودک ۳ ساله توسط ناپدری اش اشاره کرد که در فضای مجازی نیز با واکنش های زیادی همراه بود.آقای برنو همچنین گفتند که در موردی دیگر بیش از ۱۳۷ مورد جراحت ناشی از کودک آزاری توسط والدین یک دختر بچه ۵ ساله این کودک را راهی بیمارستان کرد.از دیگر مهمترین اخبار در زمینه نقض حقوق کودکان میتوان به قتل دختر ۸ ساله توسط پسر ۱۴ ساله برای سرقت گوشواره و پاره شدن پرده گوش دانش‌آموز پس از تنبیه ناظم مدرسه اشاره کرد.همچنین در اخبار شاهد بازداشت یک دختر نوجوان در آبادان توسط نیروهای امنیتی بودیم.از دیگر مهمترین اخبار که واکنش مسولان را نیز به دنبال داشت اما راهکار مناسبی برایش ارایه نشد، ممانعت از بازگشایی مدرسه مهاجران افغانستانی توسط اهالی محل در شاهدیه یزد و خودداری از ثبت نام دانش‌آموزان اتباع خارجه در کرمان بود.

زنان –بیشترین نقض حقوق زنان در ایران به صورتی کاملا قانونی اتفاق می‌افتد. به نحوی که قانون گذار اجازه رسمی و قانوی برای نقض حق مسلم نیمی از جامعه را می دهد.از مهمترین مواردی که نقض فاحش حقوق زنان بحساب می آید”حق خروج از کشور” است.در حالی که این حق به صورت کامل به زنان بازگردانده نشد کمیسیون فرهنگی با کلیات طرح «خروج بانوان از کشور در شرایط خاص بدون اذن همسر» موافقت کرد.در این باره یک نماینده زن مجلس گفت: زن برای رفتن به نماز جمعه هم به اجازه مرد نیاز دارد.از دیگر آماری که نشان دهنده ی بدتر شدن وضعیت زنان است رشد ۲ برابری زنان زندانی در جرایم غیرعمد است. چک و ضمانت، علت ۹۵ درصد زندانی شدن این زنان است.همچنین طبق آمارهای رسمی شصت درصد زندانیان زن به اعتیاد مبتلا هستند.از دیگر آمار های رسمی که وضعیت زنان را مورد ارزیابی قرار داده اند میتوان به عدم دسترسی بیشتر زنان سیستان و بلوچستان به اینترنت و رسانه‌های جمعی اشاره کرد.همچنین در خبرها دیدیم که بیش از ۲۲ هزار زن در تنکابن بابت نوع پوشش تذکر گرفتند.از مهمترین اخبار در مورد خشونت علیه زنان میتوان به قتل زنی توسط برادرش به دلیل ازدواج مجدد ،آتش زدن زنی توسط یک مرد در بجنورد و خودسوزی زن ۲۹ ساله در اهواز اشاره کرد.

کارگران و اصناف – آقای برنو در ادامه گفتند که این ماه همچون ماه های گدشته با بیش از ۵۰ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی و ماه ها حقوق پرداخت نشده و تجمعات کارگری و صنفی متفاوت برای کارگران و اصناف به سختی گذشت.از مهمترین اخبار در کنار موارد صنفی و معوقات تجمع کارگران و معلمان در حمایت از رضا شهابی و بود. همچنین حکم پنج سال زندان دیگر برای محمود بهشتی لنگرودی تایید شد.

بهداشت و محیط زیست –در این ماه لایحه حمایت از محیط بانان در دستور کار بررسی کمیسیون کشاورزی قرار داشت. علی ابراهیمی عضو کمیسیون کشاورزی مجلس با بیان اینکه محیط بانان باید به عنوان ضابط قضایی عام معرفی شوند، تصریح کرد:لایحه حمایت از محیط بانان کارآمد نیست.از مهمترین اخبار محیط زیستی می توان به سوختن صدهکتار از جنگل سوزنی برگ گلستان  اشاره کرد.همچنین تجمع مدافعان حقوق حیوانات به خشونت کشیده شد و تعدادی بازداشت شدند و در ارتباط با آلودگی هوای استان های جنوبی در این ماه غلظت ذرات معلق در هوای سیستان و بلوچستان ۱۱ برابر حد مجاز شد.

حقوق فرهنگی –از جمله نقض حقوق بشر در ارتباط با موضوعات فرهنگی در این ماه میتوان به متهم شدن محمد رسول‌اف به تبلیغ علیه نظام اشاره کرد. مأموران وزارت اطلاعات با بازجویی از این فیلمساز، اتهاماتی را به او تفهیم کرده‌اند که می‌تواند تا شش سال حبس مجازات داشته باشد.از دیگر مهمترین اخبار فرهنگی میتوان از صدور حکم حبس و تبعید برای محمد مهدوی فر و دستگیری مبلغ و مربی رقص در بندرعباس نام برد.همچنین در این ماه عبدالله علیخانی تهیه کننده این سالهای سینمای ایران و از شرکای «پویافیلم» در آن دوران از جمله فعالان حیطه پخش فیلمهای خارجی بود که در ماجرای دستگیری پخش کنندگان در دهه ۶۰ هم بازداشت شد. از چگونگی بازداشتش، مضروب شدن و شلاق خوردنش توسط مسئولان وقت می گوید و اینکه چطور مسئولان وقت تعداد زیادی از فیلم های کم یاب را آتش زدند.

خشونت نظامی و امنیت شهروندان –مهر ماه امسال آکنده از تیراندازی های نظامیان مرزی به شهروندان، انفجار های متعدد مین در مناطق متفاوت، قطع عضو در مجازات و اسید پاشی و بازداشت پارتی بود.از جمله مهمترین اخبار در زمینه خشونت های نظامی میتوان به مرگ دو کودک در دو مورد جدا از هم اشاره کرد. مورد اول مرگ کودک سه ساله طی عملیات نیروی انتظامی در ایرانشهر و دومین مورد مرگ کودک خردسال به ضرب گلوله نیروهای انتظامی در یکی از مناطق دزفول بود.همچنین در موارد جداگانه دو شهروند توسط ماموران انتظامی در خاش، سه کولبر و تاجر مرزی در مناطق مرزی، زخمی‌شدن دو کولبر و صدور حکم جلب برای سه تن دیگر، دو تن دیگر در مناطق مرزی ماکو و پیرانشهر، یک شهروند در سقز کشته و زخمی شدند.لازم به ذکر است تیراندازی ماموران به خودرو حامل سوخت در ایرانشهر باعث آتش گرفتن خودرو شد.اما در مورد مین و قربانیان آن دو مصدوم و یک کشته در دو انفجار مین جداگانه مجروح شدن یکی از نیروهای پاکسازی بر اثر انفجار مین در قصرشیرین، از دست رفتن پای یک یک شهروند بانه ای در اثر انفجار، و راهی شدن یک شهروند  در دهلران به بیمارستان در اثر انفجار مین؛ از جمله مهمترین اخبار در زمینه انفجار مین در نقاط مختلف بود.همین طور در اخبار شاهد اسیدپاشی پدر و پسر بر یکدیگر در مرکز خراسان شمالی بودیم.در این ماه حکم قطع عضو دستان جوان متهم به سرقت در مشهد نیز اجرا شد.حکم قطع دست از جمله مواردی که است که نافی اصل کرامت انسانی است. کنوانسیون بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات‌های غیر‌انسانی و موهن را ممنوع کرده است.از دیگر حقوق نقض شده شهروندان میتوان به دستگیری پنجاه و شش دختر و پسر در مهمانی خصوصی در مشهدو دستگیری ۱۳ دختر و پسر در یک رستوران تحت عنوان شیطان پرست! اشاره کرد.اتهاماتی مانند شیطان پرستی در موارد زیادی بدلیل عدم شناخت ضابطان قضایی مطرح میشود، در موارد زیادی علاقمندان به سبک موسیقی متال، پیروان بعضی گروههای عرفانی و… نیز بعنوان شیطان پرست توسط نهادهای انتظامی یا قضایی معرفی شده اند.

۱ گزارشاتی که توجهات زیادی به خود جلب کرد-آقای برنو در پایان به گزارش‌هایی از نقض حقوق بشر در مرداد ماه که با حساسیت و توجه بیش‌تری از سوی افکار عمومی مواجه شدند، اشاره کرد. بدیهی ست که این توجه بیش‌تر، الزاماً به معنی شاخص بودن این دسته از گزارش‌های به لحاظ حجم نقض حقوق بشر نیست.از مهترین خبرها که در این ماه بازتاب بسیار گسترده ای در کشور داشت ابلاغ حکم تعلیق موقت عضو زرتشتی شورای شهر یزد از سوی شورای نگهبان بود.همچنین ممنوعیت حضور خاتمی در مراسم‌های عمومی به مدت ۳ ماه وبسیار مورد توجه شهروندان قرار داشت.در میان زندانیان و قربانیان نقض فاحش حقوق بشر نیز صدای محمد نظری و سهیل عربی در این ماه بیشتر به گوش شهروندان در نقاط مختلف رسید و توسط رسانه های زیادی بازتاب پیدا کرد.

۲ گزارشاتی که علیرغم اهمیت با بی توجهی روبرو شدند –در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارش‌های حقوق بشری اساساً باکم توجهی و بعضاً بی‌توجهی رسانه‌ها و افراد فعال در شبکه‌های اجتماعی که به هر ترتیب تشکیل‌دهنده‌ی قسمتی از افکار عمومی هستند؛ روبه‌رو شدند. گفتنی است این نوع کم‌توجهی‌های بعضاً غیر تعمدی یا بعضاً تبعیضات هدفمند، زمینه بیشتری از تداوم و گسترش نقض حقوق بشر را فراهم می‌آورد.در این ماه تلاش های بسیار برای توقف حکم اعدام متهم به قتل ستایش قریشی چندان که باید مورد توجه شهروندان قرار نداشت. همچنین بازداشت های گسترده بعد ازبرگزاری همه پرسی استقلال در کردستان عراق در نقاط غربی کشور بخصوص در کردستان چندان مورد توجه قرار نگرفت.تیراندازی های بسیار نظامیان به شهروندان و استفاده بی ضابطه از سلاح نیز با توجه کمی از سوی مخاطبان مواجه شد.آلودگی هوای استان های جنوبی بخصوص در  سیستان و بلوچستان ظرفیت توجهی بیشتری از سوی افکار عمومی را در این ماه داشت. در ادامه آقای نیما حسابیان  با تشکر از آقای برنو از آقای  احمد کاظمی زاده تقاضا کردن که سخنرانی خود را با موضوع 25 نوامبر روز جهانی خشونت علیه زنان اغاز کنند.در ابتدا آقای کاظمی زاده گفتند : در روز بیست و پنجم نوامبر ۱۹۶۰ سه خواهر اهل جمهوری دومینیکن ،با نام خواهران میرابل ،پس از ماهها شکنجه ، سرانجام توسط سازمان امنیت ارتش این کشور به قتل رسیدند . این سه خواهر برای پایان دادن به دیکتاتوری تروخیلو(فرمانده جمهوری دومینیکن )سخت مبارزه کردند و جرم این سه خواهر شرکت درفعالیتهای سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن بود .بیست و یک سال بعد ، یعنی در سال ۱۹۸۱، در همایشی که در (بوگوتا ) پایتخت کلمبیا ، با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب تشکیل شد ، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به روز نهی خشونت علیه زنان مطرح گردید .

هدف از این پیشنهاد آن بود که هم به تلاش و جسارت این خواهران مبارز ادای احترام شود و هم توجه افکار عمومی بیش از پیش بسوی نهی خشونت علیه زنان سوق یابد .در سال ۱۹۹۹ نیز مجمع عمومی سازمان ملل ، بیست و پنجم نوامبر را به عنوان روز جهانی (محو خشونت علیه زنان ) به رسمیت شناخت . در راستای همین تصمیم ، یک سال بعد ، شورای امنیت سازمان ملل در سال ۲۰۰۰ قطعنامه ۱۳۲۵ را به تصویب رساند که عنوانش این بود : (زنان،صلح و امنیت) محورهای اصلی این قطعنامه به پیشگیری مناقشات و خصومتها در میان کشورها ، تامین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و نیز ممانعت از اعمال خشونت علیه آنها مربوط میشود . این قطعنامه مبنایی است برای آنکه خشونتهای گوناگون علیه زنان بدون مجازات نمانند و عاملان آنها به پای میز محاکمه کشیده شوند .بطور کلی اگر بخواهیم خشونت علیه زنان را تعریف کنیم ، بدین صورت است که :هر گونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب جنسی ، فیزیکی(بدنی) ، روانی و اقتصادی بشود ، که شامل : تهدید به انجام این کارها ،إعمال اجبار ، یا سلب مستبدانه آزادی ( چه در اجتماع و چه در زندگی شخصی ) میشود ،

.در ادامه آقای کاظمی زاده گفتند.خشونت جنسی : که شامل خشونت کلامی ، تجاوز ، تن فروشی اجباری ، بارداری اجباری ، خرید و فروش زنان و دخترانی که بخاطر فقر و نیازمندیهای خانواده ، مجبور میشوند خود را به دلالها بسپارند و علی رغم میل باطنی خود تن به کاری دهند که هرگز خود راضی به انجام نیستند . خشونت علیه زنان کارمند و مستخدمین زن در محیط کار ، خشونتهای ناشی از جنگ که متاسفانه در تمامی جنگهای دنیا ، تجاوز به زنان این عمل غیر انسانی بوده و هنوز که هنوزه ادامه دارد. خشونت در زندان که متاسفانه در حکومت ملاها از اوایل انقلاب ایران همیشه بوده و در سالهای اخیر و پس از وقایع سال ۱۳۸۸ شدت بیشتری پیدا کرده و زندانبانان حکومت از ضرب و شتم و تحقیر زنان گرفته ، حتی از تجاوز به آنان نیز دریغ نکرده اند . ختنه دختران : که متاسفانه ریشه های آن به مصر باستان برمیگردد اما در همه نقاط جهان رواج دارد ، که هدف از آن این است که میل جنسی در زنان را تا حد بسیار بالایی نابود کنند . سابقا در میان اعراب متداول بوده است، متأسفانه ختنه دختران در برخی نواحی جنوبی و غربی ایران نیز متداول است ،.ایشان همچنین گفتند که خشونت فیزیکی در قرن بیست و یکم که تمام جوامع غربی کوشش میکنند که در قوانین حقوقی و اجتماعی خود زن را مورد احترام قرار داده و هرگونه تجاوز به حقوق زنان مجازات دارد . متاسفانه در جامعه کنونی ایران ، بعلت ضعیف بودن قوانین و بی تفاوتی دولت نسبت به حقوق زنان ، نه تنها احترام به زنان در برخی از اقشار جامعه ضعیف بوده ، بلکه هر کسی در جامعه اعم از افراد عامه ، مدیران ادارات ، نیروی انتظامی ، و حتی پدران ، برادران ، همسران به خود اجازه میدهند که پا را فراتر از حد خود گذارده و هر گونه که میخواهند به شعور و شخصیت و ارزشهای انسانی و حقوق یک زن توهین کرده و ایشان را نیز مورد ضرب وشتم قرار دهند.

خشونت پنهانی و روانی : آثار خشونت فیزیکی معمولا قابل مشاهده است ، اما در مقابل خشونتهایی وجود دارد که آثار مخرب آن به چشم نمی آید ، اما تحملشان بسیار دشوار است ، مانند : دروغ گفتن ، بی توجهی نسبت به خواسته های زن ، چشم چرانی ، تعدد زوجات ، انتقاد کردن بطور مداوم ، جدا کردن زن از کودکانش ،مجبور کردن ایشان نسبت به قطع ارتباط با خانواده و فامیل و دوستانش ، پرخاش کردن و وادار کردن زن به ترک خانه ، تهمت زدن ، و سایر مواردی که میتواند باعث بسیاری از فشارهای روانی بر زن و مادر خانواده باشد.

۴-خشونت اقتصادی: اگر بخواهیم ابعاد خشونت اقتصادی در جامعه ایران را با جوامع غربی مقایسه کنیم ، بطور کلی در جوامع غربی زنان جامعه این حق را دارند که در کنار مردان مشغول بکار شوند و حتی زن متأهل این حق را دارد که با تشخیص خود هر کاری را که به آن علاقه دارد ، به آن بپردازد ، اما در جامعه ایران در برخی خانواده های سنتی دختران و زنان هرگز اجازه کار کردن و انتخاب شغل ندارند و حتی دختران پس از ازدواج حتمأ باید با اجازه و رضایت همسر شغل انتخاب کنند که  این موضوع و یا میتوان گفت این معضل بر همه ما آشکار است که ، زنی که با اشتغال خود میتواند مشکلات اقتصادی و نیازهای مادی خود را برطرف کند ، وقتی اجازه کار کردن ندارد و یا اینکه شغلی که در خور وجودش باشد برای او یافت نشود ، متاسفانه همیشه باید دست نیاز را بسوی پدر و یا همسر خود درازکند و چه بسا در بسیاری از خانواده ها به چنین نیازی آنچنان اهمیت داده نمیشود.یکی از موارد دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم ، موضوع سهم مادر و دختر نسبت به اموال و ثروت خانواده در جامعه ایران و حکومت مستبد جمهوری اسلامی است که بسیار عجیب و قابل تأمل است . این قانون بدین صورت است که ، چه پدر خانواده در قید حیات بوده  یا اینکه فوت کرده باشد ، وقتی میخواهند اموال و ثروت خانواده را تقسیم کنند ، فرزندان پسر یک سهم از ثروت پدر برده و فرزندان دختر نیم سهم ( یعنی اینکه هر دو دختر را یک پسر به حساب می آورند ) و دردناکتر از همه این است ، مادری که در این زندگی مشترک در کنار همسر خود تمامی مشکلات و سختیهای خانواده را به دوش کشیده است ، تنها یک هشتم از اموال و ثروت خانواده به ایشان ارث میرسد ، و متاسفانه سهم مادر خانواده از فرزندان خود نیز کمتر است ،.در پایان آقای کاظمی زاده گفتند که  آیا این قانون یک خشونت اقتصادی علیه زن نیست . به امید اینکه روزی فرا رسد ، که به همت فعالان حقوق زنان و آگاه سازی مردم عزیز کشورمان نسبت به حقوق اجتماعی زنان ، و اینکه ما مردان ایرانی نیز به این فرهنگ برسیم که تفاوت بین زن و مرد تنها یک تفاوت جنسیتی است . مردان و زنان به یک اندازه میتوانند در رشد و شکوفایی فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی یک جامعه با هم سهیم بوده و با وضع کردن قوانین صحیح در ارتباط با نهی خشونت علیه زنان جامعه ، در آینده ای نه چندان دور و با داشتن حکومتی بدون آخندهای مستبد که بنام دین هر طور که خواسته اند مردم عزیز کشورمان را در این مدت چهل سال حکومتشان فریب داده ،و باعث عقب ماندگی کشورمان بوده اند ، ما مردان و زنان ایرانی در کنار هم و بدور از تفکرات قومی و اعتقادات دینی، بتوانیم ایران عزیزمان را بر اساس یک حکومت دموکراسی ومنسجم پایه گذاری کنیم .به امید آنروز.در ادامه آقای نیما حسابیان  با تشکر از آقای کاظمی زاده از سخنران بعدی آقای جعفر فرد کریمی تقاضا کردن که سخنرانی خودشان را در مورد روز جهانی کودک آغاز کنند. آقای کریمی سخنرانی خود را اینگونه آغاز کردند که روز کودک روزی است که برای یادبود و افتخار کودکان شناخته شده‌است. کشورها و سازمان‌های بین‌المللی مختلف، روزهای متفاوتی را به‌عنوان روز کودک اعلام کرده‌اند و آن را جشن می‌گیرند.سازمان ملل متحد، ۲۰ نوامبر (۲۹ آبان) را روز جهانی کودک اعلام کرده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل در چنین روزی در سال ۱۹۵۹اعلامیه حقوق کودک و در سال ۱۹۸۹ نیز کنوانسیون حقوق کودک را تصویب کرد .روز ۱ ژوئن (۱۱ خرداد) هم در سال ۱۹۴۹ در نشست اتحادیهٔ بین‌المللی دمکراتیک زنان در پاریس به‌عنوان روز بین‌المللی کودک اعلام شد و در شوروی به‌عنوان روز کودک شناخته شد و در بسیاری از کشورها هم به‌عنوان روز کودک تعیین شد.در سال ۱۹۴۶ بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا، مجمع عمومی سازمان ملل به‌منظور حمایت از کودکان، سازمانی به نام یونیسف را ایجاد کرد که نخست «انجمن بین‌المللی ویژهٔ کودکان سازمان ملل» نام گرفت. در سال ۱۹۵۳، یونیسف (برآمده از سرواژگان) یکی از بخش‌های دائمی در سازمان ملل متحد گردید و روز ۸ اکتبر روز جهانی کودک نام‌گذاری شد. یونیسف اعلام داشته که فقط با اختصاص پنج دلار برای هر کودک می‌توان جان ۹۰درصد از کودکانی را که سالانه می‌میرند، نجات داد و برای بهبود چشمگیر زندگی کودکان جهان سوم، کافی است که فقط مبلغ ۶ هفته بودجه تسلیحاتی جهان هزینه شود. آقای فرد کریمی در ادامه گفتند وظیفه انجمن کمک به کودکان، یعنی یونیسف، مراقبت از کودکان و برآوردن نیازهای اولیه آنان در سال‌های آغازین زندگی، و ترغیب و تشویق والدین به تعلیم فرزندان است. در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک آمده‌است: «کودک باید در فضایی سرشار از خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود. حقوق کودکان در ایران با مسائلی درگیر است مانند کار کودکان، مجازات و اعدام کودکان (پایین بودن سن مسئولیت کیفری در قوانین ایران)، ازدواج قانونی کودکان، استفاده      از کودکان در نظامی‌گری. از نکات مثبت حقوق کودکان در ایران این است که بر اساس قانون اساسی ایران، آموزش و پرورش برای همهٔ کودکان و نوجوانان

ایرانی تا دوره متوسطه رایگان است و دولت وظیفه دارد امکان تحصیل را برای همگان از طریق وزارت آموزش و پرورش فراهم سازد. همچنین ایران از سال ۱۳۷۳ به پیمان‌نامه حقوق کودک پیوسته‌ است اما تعدادی از قوانین ایران هنوز با این پیمان‌نامه مغایرت دارند .در سال ۱۳۹۲ بیش از ۲۴۰۰ مورد تنبیه کودکان به انجمن حمایت از حقوق کودکان ایران گزارش شده‌ است. انجمن حمایت از حقوق کودکان که خط مشاوره تلفنی «صدای یارا» را اداره می‌کند، می‌گوید ۵۵ درصد کودکان، تنبیه روانی و عاطفی شده‌اند و ۴۵ درصد دیگر مورد تنبیه بدنی قرار گرفته‌اند. بر اساس آماری که شیرین صدر نوری، مددکار انجمن حمایت از حقوق کودکان به خبرگزاری ایسنا اعلام کرده، ۹۳ درصد کسانی سال ۹۲تماس گرفته‌اند، مادران کودکان بوده‌اند. سه درصد، خود کودکان تماس گرفته‌اند و دو درصد تماس‌ها از سوی پدران بوده‌است.ایشان گفتند که  ازدواج کودکان هم در سنت و هم در قانون ایران وجود دارد. ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی ایران می‌گوید «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح». البته قبلاً حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۵ سال و برای پسران ۱۸ سال بود و در شرایط خاص و با ارائه گواهی دادگاه، دختران از ۱۳ سالگی و پسران از ۱۵ سالگی می‌توانستند ازدواج کنند؛ بنابراین ازدواج زیر ۱۳ سال کاملاً ممنوع بودآمارهای سال ۱۳۸۹ نشان می‌دهد در این سال ۴۳٬۴۵۷ مورد ازدواج کودکان زیر ۱۵ سال به طور رسمی به ثبت رسیده‌است. ۹۰ درصد این آمار مربوط به دختران است. اما تحقیقات نشان می‌دهد تعداد ازدواج کودکان محدود به آمار ثبت شده نیست زیرا در روستاها کودکان متعه(صیغه) می‌شوند و سال‌ها بدون ثبت رسمیِ ازدواج زندگی می‌کنند. آ آ آ همچنین بر اساس آمار سال ۱۳۸۹، تعداد ۳۷۰۰۰کودک ۱۰ تا ۱۸ ساله طلاق گرفته یا بیوه بوده‌اند. در هر سال ۸۰۰ دختر ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۵ هزار دختر ۱۵ تا ۱۹ سال در ایران طلاق گرفته‌اند. فقر مادی و باورهای سنتی علت این ازدواج‌های زودهنگام است. در بیشتر موارد خانوادهٔ داماد به خانواده عروس که اغلب فقیر هستند پولی پرداخت می‌کنند. از پیامدهای ازدواج زودهنگام می‌توان به افزایش بی‌سوادی و کم‌سوادی در میان زنان، چندزنی، پدیده فرار از خانه وهمسرکشی اشاره کرد. دفتر یونیسف در تهران فعال است و در ۱۲شهرستان در استان‌های هرمزگان، سیستان وبلوچستان و آذربایجان غربی نیز دفتر دارد. آقای فرد کریمی همچنین گفتند که سازمان‌های حقوق کودکان مانند جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان ،انجمن حمایت از کودکان کار و انجمن حمایت از حقوق کودکاندر ایران وجود دارد. کار کودکان پیامدهای بدی برای این کودکان که به «کودکان کار» معروف هستند دارد. در ایران کودکان کار وجود دارند اما آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست. با این حال تعداد این کودکان به دلایل گوناگون در حال افزایش است. تعداد کودکان کار در تهران بیش از ۲۰ هزار نفر است و در سرشماری سال 1395 اعلام شد بیش از ۴ درصد جمعیت شاغل ایران بین ۱۰ تا ۱۴ سال بودند که در حدود ۶۰۰ هزار نفر می‌شود. در این سال حدود ۳۸۰ هزار کودک در سن ۱۰ تا ۱۴ سال در ایران «کار ثابت» داشته است همچنین کودکان بسیاری در شهرها به دست‌فروشی مشغولند. والدین تعداد زیادی از این کودکان معتاد به مواد مخدر هستند. بسیاری از این کودکان موردکودک آزاری و سوءاستفاده جنسی قرار می‌گیرند .خشونت علیه کودکان از دیگر موارد حقوق کودکان در ایران است. از آنجا که پدر و جد پدری، «ولی» و به نوعی صاحب کودک شمرده می‌شود، قوانین ایران درباره کودک آزاری و خشونت خانوادگی علیه کودکان دچار مشکل هستند. همچنین قوانین خاصی برای پیشگیری از کودک‌آزاری در ایران وجود ندارد و خشونت علیه کودکان جزو موارد عمومی است. بر اساس ماده ۲۲ قانون جزای اسلامی، اگرپدر یا جد پدری فرزند خود را بکشد قصاص نمی‌شود و تنها به پرداخت دیه و تعزیر محکوم می‌شود اما در شرایط مشابه مادر به قصاص محکوم خواهد شد.مجازات و اعدام کودکان در ایران از موارد بسیار بحث انگیز است. در قوانین ایران «سن مسئولیت کیفری» تعریف نشده است و قاضی‌ها با برداشت خود از فقه و ماده۱۲۱۰قانون مدنی، دختران بالای ۹ سال قمری و پسران بالای ۱۵ سال قمری را بالغ دانسته و برایشان مانند بزرگسالان حکم صادر می‌کنند. بر اساس ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی، طفل کسی است که به حد «بلوغ شرعی» نرسیده باشد. مواردی از اعدام کودکان یا اعدام افرادی که جرمی را پیش از ۱۸ سالگی مرتکب شدند دیده می‌شود، همچنین استفاده نظامی از کودکان در ایران دیده می‌شود. تعداد کودکان سرباز در ایران مشخص نیست اما نیروی مقاومت بسیج از افراد داوطلب زیر هیجده سال در طول جنگ ایران و عراق استفاده می‌کرد. این سازمان همچنان از افراد زیر هجده سال به صورت داوطلب استفاده می‌کند در جامعه مدنی ایران، نقش نهادهای حقوق کودک بسیار ویژه و مهم است، اما تمرکز این نهادها، امروز تنها بر مناطق شهری است. آقای فرد کریمی در پایان گفتند که   در مورد نقش نهادهای حقوق کودک، در قدم اول، رصد و ثبت مسائل و مشکلات کودکان روستا و انتشار این تحقیقات، نقش ویژه‌ای پیدا می‌کند. «نمونه خیلی مهمی که در این زمینه می‌توان از آن نام برد، مسئله کار کودکان است که توسط خیلی از فعالان حقوق کودک بارها روی آن تاکید شده که کار کودکان در شهر، ادامه کار کودکان در روستاست. بنابراین حضور نهادهای مدافع حقوق کودک، اگر به عنوان وجدان بیدار جامعه از آن‌ها اسم ببریم، در روستاها و و فعالیت‌های پژوهشی میدانی، می‌تواند زمینه‌ساز این مهم باشد که افکار عمومی فقط در مواقع بحرانی نسبت به مسائل کودکان روستایی حساسیت نشان ندهد. یعنی در مواقعی مثل زلزله یا همین سانحه آتش‌سوزی عموماً به کودکان روستایی پرداخته می‌شود. در غیر این صورت این حساسیت را نمی‌بینیم. در زمان ریاست جمهوری اقای روحانی هم وضیعت کودکان ایران زمین بهتر نشد چرا که الان هم شاهد این هستیم در شهرهای مرز نشنین مدرسه یا اب اشامیدنی برای کودکانمان فراهم نیست و و پول این کودکان را برای ساخت سلاح و مدرسه و یا خانه برای کشورهای عرب نشین چون سوریه و لبنان و فلسطین صادر میکنند و تا زمانی که این جمهوری اسلامی راس کار باشد وضع مملکت بهتراز این نمیباشد. در ادامه آقای نیما حسابیان  با تشکر از آقای فرد کریمی بحث ازاد را در مورد روز جهانی کوروش بزرگ بنیان گذار حقوق بشر را با این جمله  7 ابان برابر با 29 اکتبر به مناسبت تکمیل امپراتوری بابل و پایان ستمگری در دنیا در آن زمان آغاز کردند و در ادامه بقیه دوستان عقاید و نظرات خود را در رابطه با این روز و چگونگی گسترش حقوق بشر در ایران گفتند و پس از پایان این بخش و بر طبق روال سال های پیش انتخابات نمایندگی سوئیس برگزار شد که اقای رضا امیری با بدست اوردن 20 رای به عنوان مسئول جدید نمایندگی سوئیس انتخاب شد و همچنین از اقای جاوید گوانی نیز برای زحمات سالیان قبل تقدیر و تشکر شد. در این جلسه خانم ها  فیروزه ده بزرگی ،  افسانه ملکی  ، لیدا شهابی ،  فرانک باقرپور(مهمان)  و آقایان منوچهر لرستانی ، احمد کاظمی زاده ، نادر زندى ، وحید بردانی  ، رسول پور ازاد ،   هادی زارع ،   حمید فرخنده   ، علی اکبر قریشی ،  یاسین قریشی  به صورت حضورى و  آقایان مهدی برنو  ، احسان زندی ،علی اسلیمی  ، جعفر فرد کریمی و آقای شفایی ازطریق پالتاک در این جلسه حضور داشتند .این جلسه ساعت  17:00  به پایان رسید .

 

گزارش جلسه ماهانه کمیته دفاع از محیط زیست، 15نوامبر2017

دکتر زهرا ارزجانی

جلسه سخنرانی ماهیانه اعضای کمیته محیط زیست درروز شنبه مورخ 15نوامبر 2017 ساعت 19 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای فعال کمیته وهمراهی سایر دوستان فعال حقوق بشربه صورت عمومی دراتاق پالتاک برگزار گردید . همکاران ما درکمیته با موضوعات مختلف محیط زیست سخنرانی هایشان را ایراد نمودند که بدین قرار است : اقای نادر زندی تحلیل اخبار نقض حقوق محیط زیست در ماه گذشته را به اطلاع حاضرین رساندند.

بانو مریم مرادی با موضوع چالش های عملی مدیریت پسماندها و ارائه راهکارها سخنرانی نمودند. قبل از انقلاب صنعتی برای انجام کارها از وسایل و ابزار دستی که عموماً بی خطر بودند استفاده میشد.پس از اختراع ماشین بخار توسط جیمز وات جهش بزرگی در صنایع اتفاق افتاده و اختراعات بزرگ درسراسر دنیا باعث پیشرفت علم و تکنولوژی و به تبع آن افزایش خطرها شده است. صنعت همانند یک شمشیر دو لبه است که اگر چالشهایی کـه بـه همـراه دارد را هماننـد آلـودگیهـای زیسـت محیطـی شناسایی و مدیریت نکنیم ویرانگر میشود. صنایع علاوه بر ایجاد آلـودگی هـای آب، خـاک و هـوا، دربعضی از موارد سبب انتشار آلاینده های پیش بینی نشده مثل مواد سرطان زا و سمی در محیط میشـوند.بنابراین با دوری از خطرات موجود، تشکیل یک شبکه صحیح ارزیـابی و مـدیریتی ضـروری است. تا بتوان با مدیریتی مبتنی بر شناخت و آگاهی، خطرات موجود زیست محیطی را کاهش و چالشها و پیامدها را به حداقل رساند.

علم و فن آوری، با توجه به نقش مهمی که در توسعه اقتصادی و اجتماعی ایفا می¬کنند باید برای شناسایی و اجتناب از مخاطرات زیست محیطی، کنترل آنها و دفع مسائل زیست محیطی به نفع نوع بشر، به کار بسته شود (اصل 18 قطعنامه کنفرانس جهانی محیط زیست- استکهلم 1972).

محیط زیست و عوامل وابسته به آن یکی از مؤلفه های اصلی توسعه پایدار یک کشور محسوب میشوند. توسعه پایدار به معنی تأمین نیازهای نسل فعلی بدون صدمه زدن به تواناییهای نسلهای آتی برای تأمین نیازهای خود می باشد .یکی از مشکلات عمده زیست محیطی تولید بی سابقه و دفع انواع زباله از جوامع بشری است. به دلیل گستردگی محیط زیست، ارتباطات چندگانه و پیچیدگی مکانیسمهای تأخیری فرآیندهای مضر زیست محیطی، درک صحیح تأثیر آلودگیها در محیط به سختی میسر است. حفاظت از محیط زیست، تأمین سلامت انسانی و ایمنی صنعتی نه تنها از ضروریات توسعه پایدار است بلکه به عنوان ارزش بنیادین مورد نیاز نسل امروز مطرح است .منابع طبیعی تأمین کننده نیازهای اولیه و رفاهی انسان محدود بوده و با گذشت زمان نه این که افزایش نمی‌یابند بلکه رو به کاهش هستند. از طرف دیگر جمعیت انسان به عنوان مهمترین مصرف کننده و حتی ضایع کننده این منابع به صورت فزآینده‌ای رو به افزایش است. رشد فزآینده جمعیت، افزایش تنوع نیازهای جوامع انسانی و به تبع آن رشد تکنولوژی و تولید، سبب ارتقای سطح زندگی و رفاه عمومی مردم در سراسر جهان گردیده است. یعنی در مجموع تولید بیشتر، مصرف بیشتر و به دنبال آن ضایعات (پسماند) صنعتی به جای مانده بیشتر و به همراه اینها تولید پسماندهای خطرناک صنعتی بیشتر.پسماندهای خطرناک در مقادیر کم نیز با اثرات مخرب زیست محیطی همراه هستند پس باید راهکارهای علمی  و عملی جهت مدیریت اصولی این پسماندها توسط ارگانهای مسئول دولتی و یا خصوصی ( NGOها) تدوین و ارایه شود.طبق قانون “جلوگیری از آلودگی” ایالات متحده آمریکا، کاهش آلودگیهای محیط زیست در منشأ اساساً متفاوت و مطلوبتر از مدیریت زباله ها (پسماندهای خطرناک) و کنترل آلودگی است. سیاستهای راهبردی برای کاهش آلودگیهای محیط زیست عمدتاً متکی به استفاده از تکنولوژیهای نوین پاک، کاهش مقدار پسماندهای خطرناک و درجه سمیت آنها، بازیافت، تصفیه و… است..اصطلاح تکنولوژی پاک در رابطه با طراحی محصولات و فرآیندهایی است که تولید و استفاده از مواد خطرناک را در ابتدا کاهش داده و در صورت امکان کاملاً از بین می برد تا آلودگی محیط زیست و ایمنی صنعتی تأمین شود. استفاده از تکنولوژیهای نوین پاک، عمده ترین روش کاهش آلودگیها است چرا که در اغلب موارد «پاک داشتن» به مراتب آسانتر از «پاک کردن» است‌، ما نیز باید قبل از این که کشورمان به ویژه منابع طبیعی‌مان آلوده شوند آنها را «پاک داریم» چون «پاک کردن» بسیار مشکل و پرهزینه است .

تعریف پسماند و پسماندهای خطرناک : پسماند به مواد جامد، مایع و گاز (غیر از فاضلاب) گفته می شود که به طور مستقیم یا غیرمستقیم حاصل از فعالیت انسان بوده و از نظر تولید کننده‌،‌ زاید تلقی میشود . تعدادی از این پسماندها را  نمی توان به روشهای معمول از قبیل تحویل به شهرداری و یا دفن در مناطق حومه شهر و… مدیریت کرد. این مواد به علت ساختار فیزیکی و شیمیایی خاص، اثرات سوء زیست محیطی دارند از این رو کنترل آنها نیاز به مدیریت ویژه و تخصصی دارد. به پسماندهای مذکور اصطلاحاً پسماندهای خطرناک اطلاق می گردد .نمونه هایی از خطرات این پسماندها به قرار زیر است: در سال 1352 تخلیه پساب آبکاری حاوی مقادیر زیادی سیانور، کروم، مس، روی و بعضی فلزات سنگین دیگر در شمال ایران باعث تلف شدن حدود دو میلیون ماهی شد. مثال دیگر، آلودگی ناشی از تخلیه ترکیبات اورگانومرکوریک حاصل از یک کارخانه پلاستیک سازی به رودخانهMinamata  ژاپن در حدود سال 1953 است که منجر به بروز عوارضی از قبیل خستگی و تندی مزاج مفرط، سردرد، بی حسی بازوان، مشکلات در بلعیدن غذا، تار شدن چشمها، سنگینی گوشها و مزه فلزی در دهان در حدود 100000 نفر و کشته شدن 100 نفر و فلج شدن 703 نفر گردید .در قانون مدیریت پسماندها (مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 1383)، پسماندهای ویژه چنین تعریف شده است: به کلیه پسماندهایی که به دلیل بالا بودن حداقل یکی از خواص خطرناک از قبیل سمیت، بیماری‌زایی، قابلیت انفجار یا اشتعال، خورندگی و مشابه آن به مراقبت ویژه نیاز داشته باشد و آن دسته از پسماندهای پزشکی و نیز بخشی از پسماندهای عادی، صنعتی، کشاورزی که نیاز به مدیریت خاصی دارند جزو پسماندهای ویژه محسوب می‌شوند .پسماندهای خطرناک عمدتاً از ضایعات به جا مانده از صنایع شیمیایی و صنایع وابسته به آن ناشی شده و حاوی موادی هستند که از نظر ادامه حیات طبیعی انسان و سایر موجودات زنده خطرناک بوده و در برخی موارد نیز سمی هستند. همچنین پسماندهای حاصل از فعالیتهای بهداشتی، درمانی و مراکز بیمارستانی نیز پسماندهای خطرناک محسوب می شوند. برای پیش گیری از اثرات سوء زیست محیطی این پسماندها، نیازمند مدیریتی جامع هستیم تا بهداشت محیط، سلامت جامعه و ایمنی صنایع تأمین گردد. طبقه بندی پسماندهای خطرناک توسط معاهده بازل :در سال 1989 معاهده بین المللی بازل در کشور سوئیس با توجه به تلاشهای جهانی به منظور شناسایی بیش از پیش، کنترل حمل و نقل برون مرزی و در کل مدیریت صحیح پسماندهای خطرناک جهت کاهش آثار مخرب زیست محیطی آنها توسط 35 کشور شرکت کننده به امضا رسید (تعداد کشورهای اعضای آن در حال حاضر به 105 عضو رسیده است). کشور جمهوری اسلامی ایران از شهریور ماه 1371 به عضویت معاهده بین المللی بازل درآمده است و قانون مدیریت پسماندها شامل پسماندهای ویژه در سال 1383 به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای محترم نگهبان رسیده است.

 نتیجه گیری و ارائه راهکارها -مواد زائد خطرناک میتواند در واحدهای صنعتی تولیدی و برخـی از بخـشهـای خدماتی و حتی بخشهای مسکونی تولید شوند. تولید این مواد خطرنـاک در شـهرهای کوچک بستگی به نوع صنعت و نوع فرآیندهای کاهش آلاینده دارد. به منظور به حداقل رساندن آثار ناشی از مواد زائـد خطرنـاک در سیسـتم مـدیریتی نـوین زیسـت محیطـی همواره این سیستم توسط ممیزی زیست محیطی مورد ارزیابی و بررسی قرار میگیـرد.

مراحل مختلف مدیریت نوین مواد زائد خطرناک به شش بخش زیر تقسیم میشوند:

1 .تولید و نگهداری مواد زائد خطرناک 2 .جلوگیری از تولیـد آلـودگی و حـداقل سازی ضایعات 3 .بازیابی و بازیافت 4 .جمع آوری و انتقال 5 .تصفیه 6 .دفع نهایی

شناخت نوع مواد زائد خطرناک و طبقه بندی هریک از آنهـا براسـاس لیسـت و یـا آزمایشهای موجود از جمله مهمترین اجزاء ایـن مرحلـه مـدیریت اسـت و بـا داشـتن اطلاعات جامع و دقیق در خصوص نوع مواد زائد خطرناک تولیدی و میزان آن میتوان برنامه ریزی دقیقی برای سایر مراحل مدیریت انجام داد. اگر روشهای کاهش آلاینـده و یا انجام فرآیندهای کاهش آلاینده و یا انجـام فرآینـدهای بازیـابی و بازیافـت در محـل کارخانه مقرون به صرفه و یا میسر نباشد، ضرورت دارد تا این مـواد در کارخانـه مـورد نظر در محل مشخصی نگهداری گردند و در این خصوص ضرورت دارد تمهیـداتی درنظر گرفته شود. این تمهیدات باید زمانی که ماده زائد بـرای سـایر عملیـات (تصـفیه و بازیافت) ارسال نشده، همواره مد نظر تولید کننده قرار گیرد. ایـن مـواد مـیبایسـت در ظروف مخصوص که دارای ویژگیهای خـاص اسـت نگهـداری شـود. یکـی دیگـر از مراحل مدیریت مواد زائد خطرناک، جلوگیری از تولید آلودگی در محـل تولیـد اسـت.

مطالب ارائه شده گوشه ای  از مشکلات و چالشهای مدیریتی پسماندها  را نشان میدهد. حال بـه منظـور ارتقـاء کیفی پیشنهادهایی ارائه میشود که امید است مورد توجه قرار گیرد:الف- افزایش آگاهی مدیران شهری در مورد مدیریت پسماند./- افزایش آگاهی در مورد کنترلهای داخلی واحدهای صنعتی از طریق بکـارگیری تکنولوژیهای پیشرفته.- برگزاری سمینارهای کوتاه مدت جهت افزایش آگاهی مدیران صنایع.- افزایش آگاهی در مورد لزوم و اهمیت آمـوزش پرسـنل مسـتقیم بهـرهبـردار ازمراکز صنعتی.

ب- ارتقاء سطح علمی دانش مدیریت پسماند به صورت گوناگون.- دعـوت از کارشناسـان شـناخته شـده داخلـی و خـارجی بـه منظـور تشـکیل /-کلاسهای کوتاه مدت برای کارشناسان طراح

– فـراهم آوردن تسـهیلات لازم بـرای شـرکت دسـتانـدرکاران در سـمینارهای بین المللی، نظیر تامین ارز و غیره./- افزایش کتب کتابخانههـای دانشـگاهی و سـازمان حفاظـت محـیط زیسـت وارگانهای دست اندر کار.- تشکیل بانک اطلاعاتی در یکـی از کتـابخانـه هـای معتبـر بـه منظـور ارسـال اطلاعات برای طراحان مدیریت.

آقای تقی صیاد مصطفی با موضوع از محیط‌ زیست در جنگ و مخاصمه مسلحانهسخنرانی ایراد نمودند: سازمان ملل متحد روز ششم نوامبر را به عنوان «روز جهانی مقابله با بهره برداری از محیط زیست به هنگام جنگ و درگیری‌های مسلحانه» نام‌گذاری کرده است.  این نام‌گذاری که از سال ۲۰۰۱ آغاز شده  و هدف آن افزایش آگاهی‌های عمومی نسبت به تأثیرات زیان‌بار جنگ بر محیط زیست و منابع طبیعی به هنگام جنگ‌ است.

فقدان مدیریت منابع طبیعی می‌تواند عاملی پیشران برای درگرفتن خشونت باشد و تصمیمات افراد را برای پیوستن به گروه‌های مسلح تحت‌تاثیر قرار دهد. «روز بین‌المللی پیشگیری از سوءاستفاده از محیط‌ زیست در جنگ و مخاصمه مسلحانه» که در ٢٠١١ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد نام‌گذاری شد، یادآور سالیانه تاثیر مخاصمات مسلحانه بر محیط‌ زیست و فرصتی است برای تصدیق نقش‌های مهمی که محیط‌ زیست و منابع طبیعی می‌تواند در بازسازی پس از مخاصمه و نهادینه‌‌سازی صلح ایفا کند. به‌علاوه، برنامه محیط ‌زیست سازمان ملل متحد دریافته است که در بیش از ۶٠‌سال گذشته، حداقل ۴٠‌درصد مخاصمات داخلی با سوءاستفاده از منابع طبیعی، خواه منابع بسیار ارزشمند مانند الوار، الماس، طلا و نفت و خواه منابعی مانند زمین حاصلخیز و آب، پیوند داشته است. مخاصماتی که در آنها پای منابع طبیعی در میان است همچنین دو برابر امکان وقوع مجدد دارند. در ‌سال‌جاری میلادی، مجمع محیط‌ زیست سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای را به منظور به رسمیت شناختن نقش زیست‌بوم‌های سالم و منابعی با مدیریت پایدار را در کاهش مخاطره مخاصمه مسلحانه به تصویب رساند و بر تعهد قوی خود بر اجرای کامل آرمان‌های توسعه پایدار تأکید مجدد کرد. سازمان ملل متحد اهمیت بالایی برای تضمین این امر قایل می‌شود که اقدام برای محیط ‌زیست بخشی از جلوگیری از مخاصمه و راهبردهای پاسداری از صلح و نهادینه‌سازی صلح است، چرا که اگر منابع طبیعی نابود شوند که وسایل امرار معاش و زیست‌بوم‌ها را حفظ می‌کند، صلح بادوام وجود نخواهد داشت .

ارتباط جنگ‌ها با منابع طبیعی-جنگ‌های داخلی این فرصت را در اختیار طرف‌های درگیر می‌گذارد تا با استفاده از خلاءهای موجود حفاظتی به بهره‌برداری بی‌رویه و تخریب گسترده منابع طبیعی بپردزاند. تخمین زده می‌شود در سومالی که از دهه نود میلادی درگیر جنگ‌های خونین داخلی بوده، تجارت غیرقانونی و قاچاق ذغال سالانه بیش از ۳۸۴ میلیون دلار درآمد برای گروه‌های مسلح تروریستی فراهم کرده است.

از دهه نود میلادی تاکنون حداقل ۱۸ جنگ ویرانگر به دلیل رقابت برای تسلط بر منابع طبیعی به راه افتاده است. جنگ‌های داخلی در بسیاری از کشورهای آفریقایی مانند لیبریا، آنگولا و جمهوری دمکراتیک کنگو مستقیم به دلیل تصاحب منابع ارزشمند طبیعی بوده است. در دارفور و همچنین خاورمیانه نیز منازعات فراوانی برای تصاحب منابع آبی و خاک حاصلخیز در جریان بوده است. با افزایش روز افزون جمعیت جهان و نیاز به استفاده از منابع طبیعی برای تأمین غذا و انرژی، احتمال بروز درگیری‌ها و جنگ‌های بیشتری در دهه‌های آینده بر سر استفاده از این منابع وجود خواهد داشت.برنامه تحقیقاتی بین‌المللی در مورد جنگ و محیط زیست-از سال ۲۰۰۸ تاکنون برنامه زیست محیطی سازمان ملل متحد به همراه موسسه حقوق محیط زیست و همچنین دانشگاه‌های توکیو و مک‌گیل در کانادا برنامه‌ای تحقیقاتی را برای بررسی نحوه مدیریت منابع طبیعی در مناطق جنگ‌زده انجام داده‌اند. در این پروژه بزرگ بیش از ۱۵۰ مورد مختلف در ۶۰ کشور و منطقه جنگ‌زده جهان مطالعه شده است. این پروژه برای پاسخ‌گویی به بحران‌هایی که زاده جنگ‌های داخلی و یا منطقه‌ای هستند، یک کارزار تبلیغاتی و آموزشی را نیز آغاز کرده است. این کارزار شامل افتتاح یک وب‌سایت جدید به همراه انتشار مواد آموزشی و همچنین مطالعات انجام شده در مناطق جنگ‌زده است. بیش از ۲۲۵ محقق در این برنامه‌های پژوهشی مشارکت کرده‌اند .سازمان ملل متحد همچنین «صلح‌ بانی محیط زیستی» را به عنوان راه حلی جهت حفاظت از منابع طبیعی در مناطق بحرانی معرفی کرده است. منظور از صلح‌بانی محیط زیستی، منظور کردن مدیریت منابع طبیعی در تمام مراحل پیشگیری و کاهش خطرات جنگ، دستیابی به آتش بس و صلح و همچنین بازسازی مناطق جنگ‌زده است.

پاک ‌سازی سلاح‌های جنگیاز دیگر موارد مهمی که در ارتباط با جنگ و محیط زیست وجود دارد، نابودی سلاح‌های برجای مانده بدون وارد کردن خسارت به طبیعت است. این اتفاق هم‌اکنون در مقیاس وسیع در سوریه در جریان است. سازمان منع تسلیحات شیمیایی که جایزه صلح نوبل سال ۲۰۱۳ را نیز به همین خاطر دریافت کرده، هم‌اکنون مشغول نابودی کلیه سلاح‌های شیمیایی و تأسیسات تولید آن‌ها در این کشور است. اما به جز سلاح‌های شیمیایی و هسته‌ای که تأثیرات غیر قابل جبرانی بر انسان و محیط زیست برجای می‌گذارند، مین‌های زمینی نیز به شدت باعث آلوده و خطرناک‌کردن مناطق طبیعی می‌شوند. ایران و افغانستان جزو آلوده‌ترین مناطق جهان به مین‌های زمینی هستند. با گذشت بیش از بیست سال از پایان جنگ ایران و عراق، هنوز انفجار مین در نقاط غربی و جنوبی ایران قربانی می‌گیرد. در تازه‌ترین مورد، انفجار یک مین در روز ۲۶ مهرماه امسال در شهر مریوان هفت کودک را زخمی کرد. با آن‌که کار پاک‌سازی مناطق مرزی ایران از مین‌های زمینی از سال ۱۳۶۶ آغاز شده، اما هنوز مناطق بسیاری در ایران آلوده هستند.

افغانستان نیز به جز آن که به شدت با مین‌های زمینی آلوده است، حدود نیمی از جنگل‌های خود را در استان‌های ننگرهار، کنار و نورستان در جریان جنگ‌های طولانی داخلی از دست داده است.

مطابق گزارشی که برنامه محیط زیستی سازمان ملل در سال ۲۰۰۳ منتشر کرد، بیش از پنجاه درصد از درختان پسته وحشی در افغانستان قطع و چوب آن‌ها فروخته شده است. زندگی حدود هشتاد درصد از مردم افغانستان به طور مستقیم به منابع طبیعی و زمین وابسته است. اما وجود سال‌ها جنگ داخلی و ناامنی به علاوه ضعف مدیریت و همچنین از میان رفتن روش‌های سنتی استفاده از منابع طبیعی، افغانستان را با بحران جدی در این زمینه مواجه کرده است.

جرایم زیست محیطی و باندهای تبهکار-تخمین زده می‌شود سالانه حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار از این راه عاید گروه‌های مسلح و تروریستی می‌شود که از شکار حیواناتی مانند فیل یا کرگدن به عنوان یک منبع درآمد استفاده می‌کنند. همچنین سالانه حدود ۱۱ تا ۲۶ میلیون تن ماهی و آبزیان دیگر به طور قاچاق صید می‌شود. در بسیاری از سواحل آفریقایی، این صیدها با حمایت گروه‌های مسلح که در حال نبرد با یکدیگر یا دولت‌های مرکزی هستند صورت می‌گیرد. تحقیقات سازمان ملل متحد نشان می‌دهد در پشت پرده سوء استفاده از منابع طبیعی در بسیاری از مناطق بحران زده، باندهای تبهکار و گروه‌های مسلح قرار دارند.

و سپس بانو زهرا ارزجانی با موضوع جنگل خواری  بجای جنگل کاری سخنرانی کردند یکی از مشکلات عصر حاضر کشور، مسأله جنگل خواری است که در اقتصاد کشور بی نظمی ایجاد کرده و به سرعت در حال پیشروی است. در ایران، طی دوره‌های تاریخی مساحت جنگل‌ها بسیار بیشتر از امروز بوده است.تخریب جنگلهای شمال کشور که امروز به عنوان یک معضل اقتصادی و اجتماعی درجامعه مطرح شده است .جنگلی ایران 18میلیون هکتار و از این میزان 3/7میلیون هکتار سهم جنگلهای هیرکانی (شمال) بوده است. اما هم اکنون کل پوشش جنگلی ایران12/4میلیون هکتار است که 1/7میلیون هکتار آن در محدوده جنگلهای هیرکانی (شمال کشور) قرار دارد. بنابراین ۶میلیون هکتار از اراضی جنگلی کشور در 44سال اخیر از بین رفته که آمار بسیار نگران کننده است  بدیهی است که سطح جنگلهای ما طی حدود نیم قرن، تخریبی به اندازه یکسوم وسعت خودرا تجربه کرده است روزی خواهد ریسد که به هر ایرانی حتی چند درخت هم نخواهد رسید.  اما  همیشه به خاطر داشته باشید که یک درخت متوسط، قادر خواهد بود تا اکسیژن مورد نیاز سه نفر را تأمین کند.جنگلهـا به عنـوان ریه هـای تنفسـی کـره زمیـن محسـوب شـده ووظیفـه ارزشـمند پالایـش آلایندههـا، ایجاد تعـادل در گازهـای مختلف جـو و مهمتـر از همـه تولیـد اکسـیژن مـورد نیـاز را بـر عهـده دارنـد.جنگلهـا بـا نقش حیاتـی خـود در ذخیرهسـازی منابع آبـی، ممانعت ازبـروز سـیلابهای ویرانگـر و ایجاد سـپر محافظتی در برابـر طوفانها وشـرایط نامسـاعد تأمین کننده شـرایط مناسـب زیسـت در مناطق اطراف خـود هسـتند و حفـظ خاکهـای کشـاورزی و میکروارگانیسـمهای خاکـی و همچنیـن جلوگیـری از فرسـایش خـاک را به عهـده دارند.در جنگل های اَرَسباران واقع در استان آذربایجان شرقی، در 100 متر مربع حداقل 20 گونه گیاهی چوبی وجود دارد ولی در جنگل های آلمان، در همین مساحت، بلکه در کیلومترها، سه چهار گونه چوبی بیشتر دیده نمی شود و تنوع گونه ای جنگل های ما خیلی بیشتر از جنگل های اروپا است. آتش سوزی، جنگل خواری و رها شدن زباله‌ها سه ضلع مثلث نابودی جنگل‌ها است .در سال گذشته، یک هزار و ۲۱۱ فقره آتش سوزی در کشور رخ داده است که ۵۵ درصد آن در حوزه زاگرس بوده و ۱۵ درصد در جنگل های شمال رخ داده است و ۳۰ درصد دیگر نیز در سایر مناطق و اراضی طبیعی کشور روی داده است. جنگل خواری اصطلاحی است که چند سال اخیر به علت سوءاستفاده های مختلف و کثرت کلاهبرداریها در املاک و اراضی رواج یافته است و در قوانین عنوان خاصی تحت نام زمین خواری وجود ندارد. اما حقیقت این است در شرایطی که حتی  تعریف مشخصی از این جرم ارائه نشده عزم عمومی مشخصی برای مبارزه با آن مشاهده نمی شود.متاسفانه پدیده زمین خواری محدود به محله، شهر، روستا، استان یا بخش خاصی نیست و در سراسرکشور به اشکال مختلف پراکنده شده است.

جنگل امیرآباد به عنوان یکی از قطب‌های مهم گردشگری منطقه مورد توجه مردم، ایرانگردان و جهانگردان بوده است، متاسفانه مدت زیادی است… جنگل امیرآباد جهت تبدیل به زمین زراعی به صورت گسترده قلع و قمع شده و به آتش کشیده می‌شود تا تبدیل به زمین زراعی شود کاهش پنجاه درصدی جنگل های هیرکانی طی نیم قرن اخیر در سطح و عمق، آماری بود که چندی پیش از سوی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور منتشر شد. علت اصلی این کاهش، الگوی توسعه ناپایداری است که به نام پیشرفت مناطق و ایجاد اشتغال کلید می خورد؛.یادآوری نمونه ای از جنگل خواری در نور و محمودآباد استحدود ۱۰ سال گذشته رئیس سازمان جنگل ها و مراتع وقت به راحتی ۱۱۰ هکتار زمین منابع طبیعی را به نام یک نفر سند زد، یعنی زمین اجاره ای ۹۹ ساله طی ۱۰ الی ۱۵ سال در اختیار این فرد قرار گرفت. این موضوع نشانه این است که مسئولان کشوری، استانی و محلی سازمان جنگل ها و مراتع، زمینه ساز جنگل خواری شده اند بنابراین در این زمینه باید عملکرد مسئولان امر را زیرسوال برد و با آنها برخورد کرد.برای مثال، اکنون، در ارتفاعات اربکله رامسر بنایی را به اسم بیمارستان ساختند اما در حالی که مردم از ساخت این بیمارستان خوش‌حال بودند، با خبر شدیم که آن ساختمان تبدیل به 600 واحد مسکونی شده است. بیش از ۱۰ هزار هکتار تغییر کاربری در کشور به صورت رسمی صورت می‏گیرد.وقتی فرمانده ای در مکان و زمان نامناسب به نام برگزاری مانور نظامی سال‌های پیاپی ده‌ها هکتار جنگل را خاکستر می‌کند و کسی…وقتی جوانی برای کشتن سنجابی درختی را آتش می‌زند و عامل سوختن ده‌ها هکتار جنگل می‌شود و حتی در روستای خود هم مورد مؤاخذه مردم قرار نمی‌گیرد.وقتی زمین‌خواران جنگل خوار می‌شوند و جنگل‌های حاشیه شهرها را به آتش می‌کشند و با بولدوزر درختان را از ریشه درمی‌آورند، زمین آن را تفکیک کرده و شهرک‌هایی با قطعات کوچک با کوچه‌های چهارم‌تری روی نقشه ترسیم می‌کنند. وقتی جنگل خواران نقشه‌ی شهرهایمان را ترسیم می‌کنند و کسی با آن‌ها کاری ندارد!جنگل نتیجه و ثمره دهه ها و سده ها و شاید قرن های بسیار است و چه بسیار منابع و انرژی که برای آن هزینه شده تا امروز اینچنین سبز و خرم خودنمایی کند.نابودی جنگل،یعنی نابودی حیات،نابودی محیط زیست، در هر صورت، انتظار می‏رود مسئولین اجرایی و قضایی کشور به موضوع تغییر کاربری‏های زمین‏های کشاورزی به صورت قانونی یا غیر قانونی ورود جدی داشته باشند و صدور مجوزهای برخورداری از خدمات را بر احراز مالکیت از طریق اسناد رسمی منوط کنند. در این صورت، سد محکمی در برابر افرادی که به دنبال زمین خواری قانونی از طریق تغییر کاربری زمین‏های کشاورزی هستند، ایجاد خواهد شد امید است که جنگل کاری بجای جنگل خواری قرار بگیرد.

 

گزارش نشست ماهانه کمیته دفاع ازحقوق کودک و نوجوان ، 29 اکتبر 2017

لیدا اشجعی

جلسه ماهیانه کمیته دفاع ازحقوق کودک و نوجوان با حضور اعضای کمیته وجمعی از فعالین حقوق بشر روز یکشنبه 29 اکتبر، ساعت 17 به وقت اروپای مرکزی در اتاق پالتاک برگزار گردید .مسئولیت جلسه بر عهده ی خانم لیدا اشجعی بود و خانم رحیله جهاندیده به عنوان منشی جلسه ایشان را همراهی کردند.اولین سخنران جلسه اقای پوریا نخبه زعیم بودند که گزارش اماری نقض حقوق کودکان را ارائه دادند دادند که متن آن به شرح جدیدترین آمار «بازماندگی از تحصیل  – سوء تغذیه دانش‌آموزان مناطق محروم کودکان و زباله‌گرد تهران در معرض آزار و تعرض جنسی.…بود .در ادامه خانم دیانا بیگلری فرد با موضوع چگونگی حمایت از کودکان در ایران سخنرانی خود را آغاز کردند. حمایت ازحقوق کودکان درحقیقت واژه ای است که اولین بار درسده ی نوزده میلادی این ایده درفرانسه شکل گرفت.چراکه درگذشته هیچکس به این که حمایت ویژه ای را به کودکان اختصاص دهد،نمی اندیشید و کودکان مثل بزرگسالان کوچک به حساب می آمدند وحتی کودکان کار درشغل های دشوار هم درکلیه ی جوامع وبه خصوص درکشورهای صنعتی غربی رواج داشته است. همچنان که درآثار نویسنده های بزرگ مثل چارلزدیکنز که یکی از مشهورترین نویسندگان انگلیسی بوده به چشم می خورد.مثل فیلم اولیورتوئیست که نویسنده ی آن چارلزدیکنز بود ودقیقاً نشان میداد که درشهر لندن کودکان کار وخیابانی برای ارباب خودشان کار    میکنند.و مطمئناً همه این داستان رابه یاد دارید.کودکان زیادی بودند که باداشتن شغل های دشوار آسیبهای جدی آنها راتهدید   می کرده و شرایط ناعادلانه ای نسبت به بزرگسالان داشتند ولی توانایی حمایت ازخود را دربرابر کارفرماهایشان نداشتند. ولی همانطورکه گفتم در اواسط قرن نوزده میلادی ،این ایده درفرانسه شکل گرفت که به کودکان،حمایت ویژه ای را اختصاص بدهند وازسال 1841 اولین قوانین حمایتی ازکودکان درمحیط کارشان شکل گرفت.ازسال 1881،قوانین فرانسه حق کودکان برای آموزش رانیز دربرگرفت.درابتدای قرن بیستم درفرانسه اولین بار حمایتهایی درزمینه های مختلف مثل پزشکی،اجتماعی وقضایی آغاز شد وسپس درسراسر اروپا گسترش پیداکرد.ازسال 1919،این مفهوم مورد توجه جامعه ی بین الملل باایجاد سازمانی متشکل از ملت ها که بعدها به شکل سازمان ملل درآمد،کمیته ای رابرای حمایت ازحقوق کودک مورد پذیرش قرار داد که در5 بخش حقوق ویژه ای رابرای کودکان ومسئولیتهایی رابرای بزرگسالان قائل می شد.که البته بعد ازوقوع جنگ جهانی دوم ووضعیت بسیاروخیم هزاران کودک درجنگ درسال 1947،صندوقی را درسازمان ملل به منظور اقدام فوری درجهت کودکان تأسیس شد.این صندوق به شکل سازمان یونیسف درآمد و جایگاه یک سازمان بین المللی به آن اعطا شد.ازابتدای تأسیس،یونیسف متمرکز بود برروی آسیب دیدگان جنگ جهانی دوم که عمدتاًمراقبت ازکودکان اروپایی می شد.اما درسال 1953،این سازمان مأموریت خودرا به دامنه ای بین المللی افزایش وفعالیتهایش رابه کشورهای درحال توسعه نیز گسترش داد.وحتی چندین برنامه رابرای کمک به کودکان درزمینه ی تحصیل،سلامت ونیز دسترسی به آب وغذا به مرحله اجرا درآورد.ازتاریخ 10 دسامبر 1948،اعلامیه جهانی حقوق کودک این موضوع راکه مادران و کودکان حق دارند که از مراقبت و یاری ویژه ای بهره مند شوند به رسمیت شناخت ودرسال 1948 مجمع عمومی سازمان ملل،پیمان نامه حقوق کودک را که درآن 10اصل حقوق کودک توصیف شده بود،به تصویب رساند وبعد ازآن هم،سازمان ملل خواستار معرفی یک منشور حقوق بشر شد که قابلیت اجرایی داشته باشد وکشورها ملزم باشند که به آن احترام بگذارند،بنابراین یک کمیسیون حقوق بشر برای نوشتن چنین متنی تشکیل شد. که دو متن مکمل پیمان نامه حقوق بشر بوسیله مجمع عمومی سازمان ملل درنیویورک پذیرفته شد.منشور بین المللی حقوق اقتصادی،اجتماعی وحقوق بشر،حقوقی رابرای حمایت دربرابر استثمار اقتصادی به رسمیت شناخت،حقوقی همچون حق تحصیل وحق بهداشت ودرمان.منشور مرتبط با حقوق مدنی که برپایه داشتن نام وملیت استوار است.و همچنین سال1979 بعنوان سال جهانی کودک توسط سازمان ملل نامگذاری شد که دراین سال یک کارگروه کاری درون کمیسیون حقوق بشر وبه پیشنهاد کشور لهستان تشکیل شد که مسئولیت نوشتن یک منشور بین المللی رابرعهده گرفت.پیمان نامه حقوق کودک به اتفاق آرا در 20 نوامبر همین سال (1979)درمجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید.که 54 ماده ازاین پیمان نامه فقط حقوق اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی کودکان راتوضیح می دهد واز 2 سپتامبر 1990 در20 کشور به تصویب رسید و به این ترتیب وارد فاز اجرایی شد.و الان هم 190 کشور از 192 کشور عضو به امضا رسیده.وتنها دو کشور ایالات متحده و سومالی این پیمان نامه را امضا کرده،اما مصوب نکرده اند.البته همه ی اینها بیشتر سخن هست تاعمل.چراکه دربعضی از کشورها ازجمله ایران با شروطهایی وبامحدودیتهایی این پیمان نامه راپذیرفتند.درجهانی که درهر 5ثانیه،یک کودک دراثر گرسنگی می میرد.درکشور خودمان انجمنحمایت ازحقوق کودکان که بعنوان یک سازمان مستقل،غیردولتی وغیرانتفاعی ازسال 1373کارخودش راشروع کرد یعنی دقیقاً بعد ازاینکه پیمان نامه حقوق کودک بصورت مشروط درمجلس شورای اسلامی به تصویب رسید.هدف اصلی انجمن،به گفته ی خودشان تبلیغ وترویج اصول مندرج درپیمان  نامه ی جهانی کودک است.انجمن باتکیه برفعالیت های جمعی اعضا داوطلب خود،درشناساندن و تفهیم این حقوق به عموم ایرانیان،به برداشته شدن موانع عینی وذهنی تحقق حقوق کودک ودرجهت برخورداری هرچه سریعترکودکان این سرزمین ازاین حقوق،یاری میرساند.تلاش انجمن برای شناسایی و هموار ساختن راههای رسیدن به یک حداقل زندگی مناسب برای همه کودکان درایران،درزمینه های رشد جسمی،ذهنی،عاطفی و اجتماعی می باشد.این انجمن به گفته ی خودش ازسه دیدگاه مکمل به حمایت ازکودکان می پردازد:1-دیدگاه تقنینی:توجه به قوانین مدنی کشور که به کودک وزندگی او مربوط است.تلاش برای بازنگری درقوانین موجود به نفع کودکان و همچنین ارائه ی پیشنهاداتی برای افزودن یاتغییر قوانینی درحمایت ازکودکان.2-دیدگاه اجرایی:کوشش برای اجرای همه ی قوانینی که به نفع کودکان درقوانین کشور وجود دارند و همچنین تلاش درراه ازبین بردن موانع اجرای درست آنها،زیرا علیرغم وجود بسیاری ازقوانین ،درمراحل اجرایی کاستیهایی دیده می شود.مانند قانون ممنوعیت کارکردن کودکان،آموزش رایگان و اجباری کودکان و…..3-دیدگاه اجتماعی:آگاهی دادن وآموزش حقوق کودک به خانواده ها.نهادهای اجتماعی و افرادی که به نوعی باکودکان سروکار دارند ازیک سو وتلاش درراه پیشگیری و کاهش بدرفتاری،آزار،سواستفاده،بی توجهی،بهره کشی،تبعیض وهرنوع سورفتاری که به سلامت جسمی و روانی کودکان آسیب میرساند. قطعاً میدانیم که همه ی این مطالب بازهم درحد حرف وسخن هست.درظاهر گفته می شود که پیمان نامه ی جهانی حقوق کودک خط مشی اصلی اهداف انجمن را سمت وسو میدهد وراهنما والگوی مناسبی برای فعالیت انجمن درزمینه حمایت ازحقوق کودک است.به گفته ی خود اعضای انجمن:ظاهراً فعالیتهای انجمن غیرسیاسی وغیرانتفاعی است که ضمن رعایت کامل قوانین جمهوری اسلامی ایران درزمینه های مربوط به آموزش،اطلاع رسانی،امور تعلیم و تربیت،بهداشت ودرمان،کمک های عملی به کودکان آسیب دیده ازبلایای طبیعی و شرایط سخت،کودکان کار وخیابان،کودکان آزاردیده ونیز ارائه ی خدمات مشاوره به خانواده ها تلاش می کند ولی ما که خبرهایی را ازگوشه وکنار می شنویم که  درواقع همه ی این خبرها ازکشور خودمان می رسند.اطلاع داریم که آن چیزی که خط میدهد به این فعالیتها بازهم قوانین شرعی جمهوری اسلامی است وپیمان نامه ی جهانی حقوق کودک بایک سری شرایط وضوابطی پذیرفته شده درحقیقت.ولی اگرواقعاً این انجمن بخواهد کارش رادرست انجام دهد وواقعاً تحت عنوان حمایت از کودکان بخواهد فعالیت کند باید به این نکته ها توجه کند واین نکات رامدنظر داشته باشد:1- ارائه ی طرحهایی قانونی وحقوقی به نفع کودکان به مجلس مثل مشاوره های رایگان حتی مشاوره تلفنی،و کمک فکری به کودکان و نوجوانان و خانواده ها،پیگیری های پرونده های کودک آزاری و….2- ارائه ی خدمات مددکاری اجتماعی به کودکان درمعرض آسیب(بی سرپرست و بدسرپرست) که بخاطر اعتیاد پدرخانواده همه ی کودکان درابتدا به کار گماشته شدند وبعد هم سه پسر ویک دختر این خانواده معتاد شدند،.3- مشاوره های حضوری روانشناسی،روانپزشکی،حقوقی و اعتیاد.4- ساخت وراه اندازی مهدهای کودک،خوابگاههای دخترانه وپسرانه برای کودکانی که مشکل دارند واقعاً .مثل کودکانی که پدرومادرشان درزندانهای سیاسی ویا هرزندانی به سر می برند.یانوجوانانی که به دلایل عمدی یاغیرعمدی مجرم ومتهم هستند.وباید درمراکزی تحت تربیت صحیح و آموزش صحیح قرار بگیرند وخیلی مسائل دیگر.5- خدمات آموزشی،حرفه ای و مددکاری درکانون اصلاح وتربیت دختران وپسران.ومهمتر از همه اینکه کمپینی تشکیل بدهند برای حمایت ازکودکان کار: همه ی ما هرروز وهرشب از خیابانهای این شهر عبور میکنیم.تصویر مشترک ودردناکی را می بینیم.تصویر کودکان بی گناهی که پشت چراغ قرمز،یکمرتبه سبز می شوند،بابک چهره های زرد و رنگ پریده.بیشتر ما دربرابر این چهره ها عکس العمل های متفاوتی نشان میدهیم،برخی روی برمیگردانیم ازبیم آنکه مبادا کمک به این کودکان معصوم،بزرگترشدن چرخه ی کار کودک کمک کند.برخی هم ازغم نیازمندبودن کودک به نان شب،ازکمک به آنها ابا نمیکنیم.اما همه دریک چیز مشترکیم.اندوه زیستن درجامعه ای که کودکانش چنین قربانی میشوند.بهرحال آنان تنها نخواهد ماند اگربدانیم که چطور باید حمایت شان کنیم.که امیدوارم که مسئولین به این قضیه توجه می کنند والبته مردم هم همکاری کنند. در بخش سوم جلسه آقای وحید ترابی با موضوع برخورد با کودکان کار و خیابانی سخنرانی خودآغازکردند.ه مشکلات موجود تاحدودی رفع خواهد شد.معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با انتقاد از نحوه اجرایطرح جمع آوری کودکان کار و خیابانی گفته است: یکی از دلایلی که موجب برومشکلات در اجرای این طرح میشود، عدم فعالیت درست در این زمینه است.حبیب الله مسعودی فرید در ارتباط با اظهارات فرماندار تهران مبنی بر جمع آوری هزار کودک متکدی از سطح شهر تهران اظهار کرده:اعتقاد داریم که آیین نامه سامان دهی کودکان خیابانی در سال هشتاد و چهار به تصویب دولت رسیده اما اگر چند دستگاه به این آیین نامه اضافه بشوند، مشکلات موجود تاحدودی رفع خواهد شد.معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با انتقاد از نحوه اجرای طرح جمع آوری کودکان کار و خیابانی گفته است: یکی از دلایلی که موجب بروزمشکلات در اجرای این طرح میشود، عدم فعالیت درست در این زمینه است.حبیب الله مسعودی فرید در ارتباط با اظهارات فرماندار تهران بر جمع آوری هزار کودک متکدی از سطح شهر تهران اظهار کرده:اعتقاد داریم که آیین نامه سامان دهی کودکان خیابانی که هیات دولت آنرا در سال هشتاد و چهار تصویب کرد خوب است، اما اگر

چند دستگاه به آن اضافهشوند مشکلات زیادی از بین خواهد رفت.بهزیستی با توجه به این آیین نامه در حال سامان دهی کودکان کار و خیابان است.وی گفت: نقش همه دستگاهها در این آیین نامه مشخص شده و همواره در ایفای نقش همه دستگاهها در این زمینه اصرار داریم.باید توجه داشته باشیم که یک کودک کار یا خیابان ممکن است سرپرست یک خانواده ، یا تنها فردی باشد که قادر است نیازهای مالی یک خانواده را تامینکند. یا ممکن است سرپرست وی، بیمار یا معتاد باشد.در شرایطی هم این احتمال وجود دارد که والدین یا سرپرست او، از او سو استفاده کنند برای تامین مخارج زندگی.سازمان بهزیستی حدود سه سال است که حیطه جدیدی را شروع کرده که مربوط میشود .

به راه اندازی مراکز روزانه ای به نام مراکز حمایتی-آموزشیکودک و خانواده.بالای نود درصدبا خانواده خودشان زندگی میکنند برای همین، برای سازمان دهی آنها باید این کودکان را در قالب خانواده تحت پوشش  است ، باید تحت حمایت قرار گیرد.آقای مسعودی فرید در مصاحبه ای اعلام کرده است: در سال گذشته پنج باند در خصوص استفاده از کودکان شناسایی شده اند تا چنانچه نسبت به فعالیت این باندهاآگاهی دارند تمامی اطلاعات را در اختیار بهزیستی قرار دهند.متاسفانه آماری از کودکان کار و خیابان وجود ندارد و در چنین شرایطی نقش NGO ها بسیار موثر است. همچنین وزارت امور خارجه و بخش اتباخارجه وزارت کشور، باید به این موضوع ورود پیدا کنند تا برای سامان دهی این کودکان اقدامات درستی صورت بگیرد . این فرآیند جمع آوری باید با جذبو اعتماد سازی صورت بگیرد و حتی در این آیین نامه ها هم تاکید بشود. بنابراین اگر رفتاری جز این صورت بگیرد ناشی از عدم پیروی از این آیین نامهاست. به نماینده دادستانی بارها اعلام شده که آیین نامه به همه دستگاهها ارسال شود .تا آنها ملزم بشوند طبق آن رفتار کنند و نیز شورای عالی کودک همباید به طورمنظم برگزار شود.موضوع مهم دیگری که در این رابطه مطرح است بحث قاچاق کودکان به کشور است. مشخص هم نیست که چه تعداد کودک از کشوری مانند افغانستان بهایران آمده اند و همچنین آماری وجود ندارد کهاین گونه است که.در خصوص سو استفاده از این کودکان همیشه این موضوع مطرح می شود که به راحتی می شود با وعده و وعید کودکان را فریب داد و هزینه جمع آوری کودکان بهتر است که صرف پیش گیری از فقر شود.از کودکان بعضا پنج ساله در دپوی زباله هایشهرداری استفاده می شود.متاسفانه در طرح جمع آوری کودکان کار و خیابان ، چهره شهر مورد توجه بوده و نه خود کودکان.آخرین سخنران جلسه خانم رحیله جهاندیده  با موضوع مناسک ماه محرم و تاثیرات آن در جامعه ایران (کودک آزاری) سخنرانی خود را آغاز کردند. پدر و مادر و بزرگترها و هم چنین حکومت از نوزادان و کودکان برای هر هدفی که باشد، از هنر و ورزش تا سیاست و مذهب، بر ضد حقوق کودکان است زیرا نوزادان و کودکان هنوز توان تشخیص سود و زیان خویش را ندارند و نمی توانند برای نمونه، درباره عقاید مذهبی و جایگاه سیاسی و اجتماعی خود تصمیم بگیرند. از همین رو در کشورهایی که حقوق طبیعی و شهروندی انسان ها رعایت می شود، این حق برای کودکان محفوظ می ماند تا هنگامی که به سن قانونی برسند و خود بتوانند تصمیم بگیرند. با این همه هستند در این جوامع نیز والدین و افرادی از خانواده که خودخواهانه برای کودکان تصمیم می گیرند یا آنها را وادار به فعالیت هایی می کنند که چه بسا خود کودکان هیچ علاقه ای به آنها نداشته باشند. دست دستگاه حقوقی نیز برای جلوگیری از چنین اجبارهایی توسط خانواده هنوز کوتاه است.در جمهوری اسلامی اما مرز چنین سوء استفاده هایی از کودکان و نوجوانان و حتی نوزادانِ بی زبان از حد متعارف گذشته است و پدر و مادر می توانند برای فرزندان خود هر تصمیمی بگیرند حتی اگر به زیان آنها و یا صرفا در خدمت تبلیغات حکومتی باشد. مراسم «شیرخوارگان حسینی»(!) که از ابداعات حکومت اسلامی است و پانزده سال است به عنوان یکی از زشت ترین تبلیغات مذهبی رژیم با هدف شست و شوی مغزی زوج های جوان و نسل های تازه پای به جهان نهاده برگزار می شود، یکی از موارد استفاده ابزاری از کودکان و زیر پا نهادن حقوق طبیعی آنهاست.سایت «دیگربان» درباره این مراسم می نویسد: شرکت کنندگان «در این مراسم با آوردن نوزادان خود به عزاداری برای علی اصغر، فرزند امام سوم شیعیان، می پردازند». به نوشته «دیگربان» برگزاری چنین مراسمی با انتقادهایی ازداخل و خارج از ایران مواجه شده اما این مراسم هر سال گسترده تر از سال قبل برگزار شده و قرار است در آینده در سایر کشورهای جهان نیز برگزار شود. به گزارش «دیگربان» داود منافی پور، دبیر مجمع جهانی «علی اصغر»(!) به خبرگزاری فارس گفته است: «دانشگاه سوربن فرانسه و کلیسای رم برگزاری چنین مراسمی را محکوم کرده و دیوان لاهه نیز علیه مؤسسان مجمع جهانی علی اصغر اعلام جرم کرده است». دلیل این محکومت البته روشن است: سوء استفاده از کودکان و نقض حقوق فرزندان که جمهوری اسلامی پدران و مادران را به آن تشویق می کند. «دیگربان» می نویسد: «علیرضا پناهیان عضو قرارگاه عمار نیز دو روز پیش در یک سخنرانی مذهبی گفته است: «پدران و مادران باید فرزندان خود را با کینه قاتلین امام حسین بزرگ کنند»! اندیشه راهنمای جمهوری اسلامی در یک اصرار بیمارگونه، جهان را در یک مجموعه کاملا مذهبی و دشمنانه، آن هم در موقعیت چهارده قرن پیش درک کرده و برای هر موضوعی اعم از داخلی و خارجی به دنبال یک مشابه در تاریخ اسلام به ویژه در اعتقادات شیعه می گردد و تلاش می کند معتقدان خود را با کینه و نفرت نسبت به هر آنچه غیر از اسلام و غیر از شیعه است بار بیاورد. تجربه سی و چهار ساله اما نشان داده است، رژیم ایران هر چه بیشتر در این زمینه تلاش کرده، کمتر به نتیجه رسیده است و همین نوزادان «مراسم شیرخواران حسینی» نیز وقتی به عقل و تفکر مستقل دست می یابند، در برابرش ایستاده و خواهند ایستاد.

 

گزارش جلسه ماهانه کمیته دفاع از حقوق زنان،، 28 اکتبر 2017

بابک میری

این جلسه، در تاریخ 28 اکتبر 2017، ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای کمیته و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک کمیته برگزار گردیدمسئول جلسه: سرکار خانم لیدا اشجعیدر ابتدای جلسه تحلیل گزیده‌ای از اخبار نقض حقوق زنان در مهر ماه و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط جناب آقای فرداد عسکری ارائه شد که شرح اخبار در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته قابل مطالعه می‌باشد.در ادامه بانو مریم مرادی یا موضوع بررسی وضعیت زنان زندانی و کودکان آنها سخنرانی خود را ایراد نمود :وجود کودکان ساکن در زندان به‌همراه مادران زندانی مشکلی است که می‌تواند زمینه ساز مشکلات بعدی شود. قوانین در جهان و ایران اجازه داده اند برای کاهش آسیبهای روانی برای مادر و کودک این کودکان بتوانند مدتی را -2 تا 6 سال- در زندان و در کنار مادران خود زندگی کنند. اما آیا زندان میتواند امکانات مناسب برای رشد این کودکان را فراهم نماید؟ کودکان تربیت شده در این مکان چه وضعیتی خواهند داشت؟ این کودکان از نظر شرایط زندگی شامل؛ غذا، وسایل رفاهی و بازی، وسایل آموزشی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. تحقیقات نشان داده است عمدتاً این فرزندان دچار سرخوردگی و کمبود محبت شده و جذب گروههای بیــرون از ساختــار خانواده میشوند و در نهایت احتمال بیشتری وجود دارد که به انحراف کشیده شوند. کمترین کاری که می‌شود برای کودکان انجام داد و در قانون نیز پیشبینی شده است تعبیه یک مهدکودک در زندان است که میتواند تا حدودی بخشی از بار مشکلات را کم کند.علل شیوع جرم و بزهکاری زنان یکی از اساسی‌ترین مقوله‌های حیات بشری مسئله زنان است زنان تربیت یافته و فرهیخته و آگاه سلامت جامعه را تامین می‌نمایند و بالعکس چنانچه زنان از داشتن یک زندگی صحیح محروم بمانند و امنیت آنان به مخاطره افتد بی‌شک افراد جامعه نیز از این امر بی‌نصیب نخواهند بود بزهکاری زنان که رابطه‌ی مستقیمی با بزه‌دیدگی آنان دارد یکی از آفاتی است که به علل زیستی روانی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر زندگی آنان بوجود می‌آید. آمارها نشان می‌دهد شیوع جرم دربسیاری از کشورها درحال افزایش است و همگام با آن پدیده زنان زندانی روبه توسعه گذاشته است متاسفانه کشور ما نیز از این رویداد بی نصیب نمانده و سالانه هزاران زن به علل مختلف وارد زندانهای کشور می‌شود.علتهای مختلفی را می‌توان  دراین خصوص عنوان کرد: ارتباط کم با اجتماع، معاشرت با افراد ناصالح، عدم شناخت کامل دوستان، تطمیع، اغفال و وجود مراکز فساد، بیکاری همسر، نبودن فرصت مناسب شغلی و ارتباط با افراد معتاد، اختلاف بیش از حد سطح زندگی افراد جامعه و ارزان و راحت در دسترس بودن مواد مخدر، بی سوادی، کم سوادی والدین، درگیری و مشاجره دائمی والدین، و . . . را از عوامل موثرجرائم زنان می باشد البته عوامل فردی و جسمی نظیر بیماریهای روانی نیز می‌تواند از دلایل افزیش مجرمان زن باشد. باتوجه به اینکه یکی از دلایل جرایم بیکاری و فقر است براین اساس موضوع زنان زندانی از اهمیت بیشتری برخورداراست.

زنانه‌شدن آسیب‌های اجتماعی-در سال‌های اخیر، موضوع زنانه شدن فقر و آسیب‌های اجتماعی از جمله موضوعاتی است که بارها از سوی کارشناسان اجتماعی مورد تاکید قرار گرفته است. در کنار «زنان سرپرست خانوار»، هم اکنون با بالا رفتن سن به الگوی جدیدی به نام «زنان خودسرپرست» رسیده‌ایم که حدود 3 میلیون نفر را شامل می‌شوند و آنچه در این میان نگران‌کننده است زنانه‌شدن چهره فقر در خانواده‌هاست.زنانه‌شدن فقر و آسیب‌های اجتماعی به دنبال افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار، افزایش میزان مصرف موادمخدر و آمار بیکاری زنان می‌تواند در سال‌های آتی به افزایش میزان جرایم زنان و حضور آنان در زندان منجر گردد.  این امر در حالی است که حضور زنان در زندان فارغ از تمامی آسیب‌های اجتماعی که می‌تواند با خود به همراه داشته باشد، بیشترین آسیب را به نهاد خانواده وارد می‌کند. در واقع، در پی حضور زنان در زندان و فقدان حضور آنان در خانواده، خانواده به نوعی دچار بحران‌ها و مشکلات جدی می‌شود که گاه ممکن است جبران‌پذیر نباشد. ضمن اینکه، سکونت زنان به همراه فرزند یا فرزندان در زندان از دیگر معضلات اجتماعی است که بارها از سوی فعالان حقوق کودک گوشزد شده است.طبق تبصره ماده 69 مقررات زندان‌ها زنان زندانی می‌توانند اطفال خود تا سن دو سال تمام را به همراه داشته باشند. در هر زندان هم باید محلی جداگانه برای اطفال بین دو و شش ساله وجود داشته باشد. در غیر این صورت کودکان باید تحت مراقبت‌های دولتی قرار بگیرند. کودکانی که با مادران زندانی زندگی می‌کنند غالباً از خانواده‌هایی هستند که پدر در زندگی وجود ندارد یا خود او در زندان به سر می‌برد. به طور حتم، حضور کودکان به همراه مادران در زندان در ذات خود همراه با آسیب‌های اجتماعی بسیاری است. چرا که فرد از همان دوران کودکی مجبور به زندگی با مجرمان و گاه مشاهده رفتار و گفتاری است که می‌تواند آینده او را دستخوش تغییر کند.بر همین اساس، تلاش برای جلوگیری از حضور زنان در زندان و بازگشت آنان به محیط خانواده از جمله سیاست‌هایی است که از سوی بسیاری از کشور‌های دنیا دنبال می‌شود و به گفته کارشناسان ضرورت اجرای آن بارها به اثبات رسیده است.

وضعیت کودکانی که با مادران خود در زندان به سر می‌برند:سرنوشت کودکانی که با زندانی شدن مادران، بدون سرپرست می‌مانند یا در وضعیت «کودک بدسرپرست» قرار می‌گیرند، موضوع اظهار‌نظرهای متفاوت و گاه متناقض مسوولان است. برخی از متولیان آسیب‌های اجتماعی معتقد به نگهداری این کودکان در خارج از زندان و با یاری سازمان‌های حامی هستند‌ و عده‌ای نیز بهبود شرایط نگهداری کودکان در زندان را راه‌حل مناسبی می‌دانند. در حال حاضر بعضی از این کودکان به بهزیستی تحویل داده می‌شوند و بسیاری نیز تا شش سالگی در زندان و با مادران خود می‌مانند.

مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور‌ به تازگی در اظهارنظری با احداث مهدکودک در زندان زنان مخالفت کرده و گفته است به لحاظ تخصصی صلاح نیست به جز کودک زیر دو سال که نیاز به شیردهی و تماس نزدیک با مادر دارد، کودک دیگری در محیط زندان حضور داشته باشد..به گفته ایشان : محیط زندان‌ها آسیب‌های متعددی برای کودکان دارد و نباید کودکی به علت داشتن مادر زندانی در محیط زندان حضور داشته باشد. به اعتقاد او کودکان بالای دو سال که مادران زندانی دارند و فاقد سرپرست یا بدسرپرست هستند، باید به مراکز بهزیستی تحویل داده شوند. در حال حاضر برخی کودکان بالای دوسال به دلیل اصرار مادر یا به دلایل دیگر هنوز در زندان‌ها هستند.بقول ایشان: «در حال حاضر هیچ‌ مجوزی برای احداث مهدکودک در زندان‌ها صادر نشده است، اما خدمات مراقبتی خوبی برای کودکان ساکن در زندان فراهم شده است.»در آخرین آمار ارائه‌شده از زندانیان کشور، رییس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور گفت: «در کل کشور ۲۱۴ هزار زندانی در کشور داریم. زنان سه درصد از جمعیت زندانیان را تشکیل می‌دهند.» در مورد کودکان زندانی آمارها اندکی متغیر است.مدیرعامل انجمن خیریه حمایت از زندانیان این آمار را برابر 426 کودک دانست. طبق گزارشی که انجمن دفاع از حقوق زندانیان در سال ۸۶ منتشر کرد، با وجود آیین‌نامه سازمان زندان‌ها مبنی بر اجازه اقامت کودکان در زندان فقط تا دو سالگی، بسیاری از کودکان زندان تا شش سالگی به همراه مادران خود در زندان می‌مانند.

در همین سال توافقی بین سازمان بهزیستی و سازمان زندان‌ها صورت گرفت که براساس آن قرار بود بچه‌های زیر هفت سال که در بند زنان در کنار مادرانشان نگهداری می‌شدند‌ به بهزیستی سپرده شوند و پس از آزادی مادر، مجددا در اختیار خانواده قرار گیرند. براساس این توافق، دیگر کودکان دو سال به بالا حق ماندن در زندان را نداشتند‌ اما این توافقنامه به صورت محدود اجرایی شد و در بسیاری از زندان‌ها مشاهده می‌شد که این اتفاق رخ نمی‌دهد.سال ۱۳۸۸ مرکز امور زنان ریاست‌جمهوری وقت برای کاهش مشکلات کودکان زندان پیشنهاد راه‌اندازی مهدکودک در مجاورت زندان زنان را مطرح کرد. بر این اساس تفاهمنامه‌ای بین سازمان زندان‌ها و سازمان بهزیستی با عنوان «سرای مهر» منعقد شد که براساس آن در مجاورت زندان زنان، مهدکودک‌هایی برای نگهداری از فرزندان زندانیان احداث شود.رییس سازمان بهزیستی وقت در مهر‌ماه ۱۳۹۱ اعلام کرد که بهزیستی منتظر مجوز سازمان‌ زندان‌ها برای احداث مهد کودک در مجاورت زندان زنان است، اما این مساله کار پیچیده‌ای است و طرحی نیست که تنها به دست سازمان بهزیستی انجام شود. وی گفت از آنجایی ‌که بحث زندان زنان مطرح است، موضوع دارای بار امنیتی و حراستی می‌شود. با این حال‌ این طرح در دولت دهم اجرایی نشد و در دولت یازدهم معاونت امور زنان و خانواده دوباره وعده پیگیری این طرح را مطرح کرد . بنا بر گزارشات: ۳۳ درصد کودکان زندان دارای مشکلات روانی بوده و آثاری از مشکلات گفتاری نیز در میان آنها مشاهده می‌شد. یک‌سوم این کودکان نیز از اختلالات روانی از خفیف تا شدید رنج می‌بردند. بیماری‌های عفونی مانند عفونت ادراری نیز در میان کودکان زندان شایع بود و در ۱۳ درصد از آنها علایمی از کودک‌آزاری مشاهده می‌شد.مطالعات دیگر نشان می‌دهند کودکانی که یکی از والدین آنها زندانی‌ هستند به طور متوسط سه برابر سایر کودکان دچار مشکلات روانی می‌شوند. این آمار خصوصا در مورد داشتن مادر زندانی تشدید می‌شود. همچنین کودکان زندان بیشتر از سایر همسالان خود در معرض بزهکاری قرار داشته، زودتر از سایر بزهکاران در این مسیر قرار می‌گیرند و بسیاری از آنها به جرم ارتکاب جرایم مختلف به زندان بازمی‌گردند. در بعضی ایالت‌های آمریکا شایستگی مادران زندانی برای سرپرستی از کودکان‌شان در زندان، بر اساس جرم ارتکابی و مسایل دیگر احراز شده و به مادران منتخب اجازه نگهداری از فرزندان داده می‌شود. برای این دسته از مادران امکانات ویژه‌ای تدارک دیده شده و آنها در زندان نوعی زندگی جمعی را به همراه مادران و کودکان دیگر تجربه می‌کنند. موضوع محل نگهداری کودکانی که مادران زندانی دارند را باید با توجه به بسیاری تبعات اجتماعی برای مادر و کودک بررسی کرد. آمارها نشان می‌دهد زنانی که طی دوران حبس ارتباط‌شان را با خانواده از دست می‌دهند، پس از آزادی به احتمال بیشتری دست به ارتکاب جرم می‌زنند و به زندان باز‌می‌گردند. دوری از مادر برای کودک نیز ممکن است تبعات سنگینی داشته باشد. نگاهی به آسیب‌های اجتماعی که در اثر دوری مادران زندانی از کودکان‌شان به وجود می‌آید، لزوم توجه به وضعیت این زندانیان ویژه را یادآور می‌شود. بهبود شرایط داخل زندان‌های زنان برای نگهداری کودکان و اختصاص امکانات خاص مانند مهدکودک و زمین بازی‌ می‌تواند گام نخست برای کاهش این دسته از آسیب‌های اجتماعی باشد و حتی ممکن است آینده کودک را نیز به خطر بیاندازد.کودک باید از همان ابتدا عدم خشونت و رافت و مهربانی را بیاموزد اما آنچه که در محیط زندان مشاهده می‌کند فضایی است که بر روح کودک آسیب وارد می کند.

در ادامه بانو مهناز احمدی با موضوع شرایط درس خواندن دخترها در روستاها صحبت نمودند :مشکلات زیادی سرراه بچه های روستایی هست از جمله نبود مدرسه مناسب، نبود یا کمبود معلم، نبود سرویس رفت و آمد، طولانی بودن مسیر مدرسه. همه این مسائل دست به دست هم می‌دهد که بچه های روستا، از مدرسه رفتن و درس خواندن که جزو اولین حقوق یک إنسان هست محروم بمانند. در کشورهای پیشرفته هیچ بچه‌ای دغدغه درس خواندن ندارد بعضی کشورها مثل دانمارک تا وقتی که بخوای درس بخوانی دولت حمایت می‌کند ولی بچه‌های روستایی بخاطر ناچیزترین مشکل هم از درس خواندن محروم هستند.مثلا در این خبر آمده که:وجود ۲۷۰۰ کلاس خشتی-گلی و کانکسی در کشوررئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشورگفت: ۱۰۰۰ کلاس خشتی گلی و ۱۷۰۰ کلاس کانکسی در سطح کشور وجود دارد. نظرپور در جلسه شورای آموزش و پرورش لرستان اظهار کرد: «لرستان به لحاظ سرانه آموزشی متوسط کشور رتبه یازده را دارد و ضرورت دارد توجه ویژه ای به آن شود.»معاون امور ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفت: ۴۰ تا ۵۰ درصد دانش‌آموزان مقطع متوسطه در استان‌های مرزی به دلایل مختلف ترک تحصیل می‌کنند که یکی از این دلایل ازدواج زودهنگام است. در برخی خانواده‌ها بخصوص در شهرهای کوچک کودکان بازوی کار خانواده محسوب می‌شوند، به‌طور مثال در فصل برداشت محصول این کودکان باید در کنار خانواده‌ها باشند که شاید انعطاف‌پذیری در زمان و مکان آموزش بتواند این مسأله را حل کند یا در برخی استان‌ها به دلیل تعصباتی که وجود دارد، ممکن است دختران‌شان را به مدارس مختلط یا جایی که معلم زن ندارد، نفرستند.دلایل فرهنگی هم در بازماندن کودکان از تحصیل مؤثر است. در برخی از روستاها به دلیل دور بودن مدرسه، فرزندان‌شان را با وجود  وسیله حمل و نقل به مدرسه نمی‌فرستند. یکی از دلایلش همین ازدواج زودهنگام هست. بنابراین با تصویب قوانین لازم، آگاه‌سازی و فرهنگ‌سازی خانواده‌ها، این امکان وجود خواهد داشت که ما بتوانیم تغییر نگرش و رفتار ایجاد کنیم و این فرصت به دختران داده شود که در مدرسه حضور داشته باشند. قطعاً تلویزیون به‌عنوان رسانه ملی باید به جای برنامه‌هایی مانند تبلیغ برای کلاس‌های کنکور و تست‌زنی، قسمتی از برنامه‌هایش را به فرهنگ‌سازی و آگاه‌سازی مردم بخصوص برای مناطق محروم اختصاص دهد و برای توانمندی دختران و زنان و نقش آنان  در تربیت نسل آینده، می‌تواند بسیار مؤثر باشد. با توجه به آمار افراد واجب‌التعلیم و تعداد دانش‌آموزانی که در مدارس ثبت‌نام می‌کنند و مقایسه‌ای که بین این دو موضوع وجود دارد، کودکان کار دو دسته هستند؛ در بسیاری از مناطق کودکان کمک‌ کار خانواده‌ها محسوب می‌شوند، اما در مواردی کودکان به خاطر کار کردن و کمک به معاش خانواده فرصت حضور در مدرسه را از دست می‌دهند که این موضوع مسأله‌ساز است وگرنه در بسیاری از خانواده‌های روستایی کودکان در کار به خانواده‌ها کمک می‌کنند، اما اینکه فرصت‌های تحصیل از کودکان گرفته شود، ناپسند است. در بسیاری از استان‌های مرزی، نرخ پوشش دانش‌آموزان دختر دوره متوسطه حدود 50 درصد است یعنی 40 تا 50 درصد دانش‌آموزان این مقطع در مدرسه حضور ندارند و این آمار، تکان‌دهنده است و ممکن است برخی از آنها به دلیل ازدواج زودهنگام مدرسه را ترک کنند. یکی از بزرگترین مشکلات امروز این است که بیشتر خانواده‌ها سعی کردند دانش‌آموزان را به سمت درس خواندن برای کنکور و کلاس‌های تست و این قبیل فعالیت‌ها آماده کنند که بالطبع کار فرهنگی با این مسأله کاهش پیدا می‌کند. سرگردانی دانش‌آموزان دختر روستای اهلم محمودآباد/ آموزش و پرورش معلم نمی‌دهد!دبیرستان دخترانه دوره اول روستای اهلم بخش مرکزی محمودآباد با توجه به داشتن حدود 12 دانش‌آموز از نظر اداره آموزش و پرورش این شهرستان، استاندارد یک مدرسه را نداشته و برای آنها معلم فرستاده نشد که همین امر سرگردانی دانش‌آموزان و والدین آنها را در پی داشت. به گزارش خبرگزاری فارس از محمودآباد، تاکنون 10 روز از آغاز سال تحصیلی گذشته و 12 دانش‌آموز دختر دبیرستان حجاب روستای اهلم این شهرستان هنوز یک ساعت سر کلاس نرفته و در بیرون مدرسه منتظر حضور معلم‌های خود برای فراگیری علم و دانش هستند.والدین بعضی از این دانش‌آموزان در گفت‌وگو با خبرنگار فارس از بی‌تدبیری اداره آموزش و پرورش شهرستان و عدم بازگشایی دبیرستان حجاب اهلم گله‌مند بوده و خواستار دخالت مسؤولان ارشد شهرستان برای حل این موضوع شدند. ١٢ تا دانش آموز کم نیستند! خیلی وحشتناک هست که برای آموزش و پرورش ، آینده ١٢ نفر مهم نباشد آموزش و پرورش این وظیفه را دارد که حتی واسه یک نفر معلم بفرستد و إمکانات تحصیل را در اختیارش قرار دهد ولی متاسفانه مسئولین بی مسئولیت هستند. و در نهایت راهی که پیش‌پای این دختران روستایی است ، چه علاقه‌ای به درس خواندن و ادامه تحصیل داشته باشند و چه نداشته باشند، گویا شرایط زندگی در روستا به گونه‌ای نیست که بتوانند از تحصیلاتشان استفاده کنند؛ حتی بعضی‌ها پشت سر دخترانی که برای رفتن به دبیرستان راهی شهر می‌شوند، حرف‌هایی می‌زنند! اینها را دخترانی می‌گویند که در برخی روستاهای غربی کشورمان رندگی می‌کنند و خیلی‌هایشان ازدواج را راهی برای تغییر در زندگی خود می‌یابند. بعضی از آنها نمی‌توانند بعد از دوره راهنمایی درسشان را ادامه دهند؛ بعضی‌هایشان هم خودشان نمی‌خواهند ادامه بدهند. خرج تحصیل در خارج از روستا، حرف و حدیث‌ها درباره دختران دبیرستانی، شرایط زندگی با چند فرزند قد و نیم‌قد، همه و همه دست به دست هم داده تا بسیاری از این دختران، به فکر ادامه زندگی در مسیری دیگر باشند: ازدواج با کسی که شاید دوستشان داشته باشد. در ادامه آقای سعید حسینی با یک دلنوشته‌ای در ارتباط با حجاب یا ابزار سرکوب سخن گفتند :درطول سال زن ایرانی به خاطر نداشتن حجاب مطلوب حکومت سرکوب می‌شود. اما زمان انتخابات! جناح‌های حکومت برای استفاده ابزاری ازاو مسابقه می‌دهند.«زن‌ها در حکومت اسلامی آزادند. حقوق آنان مثل حقوق مردهاست … اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را هم ردیف مردها قرار داده است. تبلیغاتی که علیه ما می‌شود برای انحراف مردم است.»وقتی این سخنان را می‌خوانید، شاید احساس کنید که دارید خواب می‌بینید یا دچار وهم شده‌اید، شاید از سر تمسخر فحشی بدهید و رد شوید شاید هم … این سخنان متعلق به خمینی بنیانگذار! جمهوری اسلامی! در آبان ماه ۵۷ در فرانسه است. [صحیفه نور ج5 ص ۷۰]در ۳۹ سال سلطه‌ی این نظام، بر سر زن ایرانی چه آمد؟ واژه‌هایی مانند حجاب اجباری، بدحجابی و هر نوع اجبار توسط حکومت و نظام و سیستم مربوطه نشان از دیکتاتوری و تحمیل عقیده اقلیت معدود است که با اهداف خاصی این موضوعات را پی می‌گیرد.در دیکتاتوریهای کلاسیک و نظامی تحمیل و اجبار به وسیله نیروی نظامی، زور و قهر عریان اعمال می‌شود تا نیات نظام دیکتاتور را برآورده سازد، اما در دیکتاتوری که زیر پرده دین بر ایران حاکم شده است این مکانیزم به چه صورت است؟ شاید اشاره به حجاب به عنوان اهرم اعمال دیکتاتوری و سرکوب در نگاه اول کمی غیر واقعی به نظر برسد، اما با لختی تامل در این موضوع شاید زوایای تاریک پنهانی از این موضوع، روشن و آشکار شود.خاستگاه حکومت از انواع مزاحمت‌ها و مشکلاتی که برای زنان کشورمان، در زمینه حجاب ایجاد می‌کند، آیا بنا به گفته خودش نشات گرفته از اسلام و قوانین آن است؟ بدون شک این جز تمسخر خواننده را برنمی‌انگیزد، حقیقت چیست؟

بیشتر از نیمی از جامعه ایران را زنان تشکیل می‌دهند، جایی که حکومت نمی‌تواند به وسیله نظامی وارد سرکوب شود حجاب اهرم مناسبی است که به وسیله آن حکومت می‌تواند نیمی از افراد جامعه را حتی در خصوصی‌ترین حریم‌شان با این بهانه زیر نظر داشته باشد و سرکوب کند، مدرسه، دبیرستان، دانشگاه، اداره‌جات، کارخانه‌جات، بیمارستانها، پارکها و اماکن تفریحی، خیابانها، خلاصه کلام تمامی مکانهایی که زنان در آن وجود دارند می‌تواند محلی برای به کار گیری حربه حجاب برای کنترل و سرکوب افراد باشد. سرکوب زنان که در نمای اول اینطور نشان داده می‌شود که خشونتی با انگیزه های به ظاهر مذهبی علیه زنان است اما در محتوا زمینه ای برای گسترش نهادهای امنیتی در سطح جامعه می‌باشد و به این ترتیب حضور نیروهای سرکوب گر انتظامی و امنیتی در سطح شهر بهانه خود را یافته است. جمهوری اسلامی! طی ۳۹ گذشته برای تثبیت پایه‌های حکومت خود از هیچگونه رفتار ظالمانه در برابر زنان کوتاهی نکرده و دست عوامل خود را در گشتهای امر به معروف و نهی از منکر برای هر گونه تعدی بر روی زنان و دختران میهنمان برای اجرای قانون زن‌ستیز حجاب، از جمله پاشیدن اسید، تحقیر، بی احترامی، دستگیری، بازگذاشته است.در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی! حدود ۲۵ دستگاه و نهاد مختلف، موظف به سرکوب زنان تحت عنوان طرح عفاف و حجاب شده‌اند. نیروی انتظامی در سال ۹۵ از برنامه جدید خود برای استفاده از ۷ هزار مامور مخفی به عنوان “گشت اخلاقی نامحسوس” خبر داد که قرار است حتی رفتار شهروندان در مهمانی‌ها و خودروی شخصی آنها را نیز کنترل کنندعلم‌الهدی نماینده خامنه‌ای در مشهد پیش از این در توهینی آشکار به زنان گفت: «زنان بدحجاب خاکریز دشمن و سرباز پیاده‌نظام آمریکا‌ هستند، همان نیرویی است که آمریکا و اسراییل وارد ایران کرده است تا نظام و انقلاب را شکست بدهد، … بی‌تفاوتی در مقابل بدحجابی ریشه دین و اجتماع ما را می‌سوزاند».به نظر می‌رسد اگر این اهرم سرکوب از نظام گرفته شود معادل با شکستی است که علم‌الهدی فریادش از آن بلند است.احمد خاتمی امام! جمعه خامنه‌ای در تهران نیز ضمن اعتراف به شکست حکومت در این بعد سرکوب گفته بود: «هیچ یک از مسئولان به فکر حل کردن و پیدا کردن راه‌حل برای این مشکل نبوده و به نظر می‌رسد دیگر با کار فرهنگی نمی‌توان جلوی بدحجابی! در جامعه را گرفت و فکر می‌کنم برای حل این مسأله باید خونهای پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود.» [سایت انتخاب 4اردیبهشت ۹۰]«ریختن خون»! تعبیری که جبهه جنگ یا صحنه نظامی و کشتار را تداعی می‌کند شاید به ما کمک کند بهتر بفهمیم نظام به موضوع پوشش و سرکوب آن از چه زاویه‌ای می‌نگرد!؟اما نوبت به انتخابات و تجمعات نظام مانند ۲۲ بهمن که می‌رسد به رغم اینکه این بعد سرکوب همچنان ادامه دارد، اما جناح‌های حکومت برای کاهش تنفر مردم به ویژه زنان، به ژست‌های تبلیغی در باره زنان می‌پردازند.از عکسهای احمدی‌نژاد با بانوان در گذشته تا تراکت‌های «رئیسی بیا» که در دستان زنان جوان گذاشته شده است.کارنامه روحانی که این روزها عکسش با بانوان در کوه در اینستاگرام منتشر شده نیز سفیدتر از بقیه نیست، او سردمدار اجباری کردن حجاب در این حکومت است، روحانی می‌نویسد: «طرح اجباری شدن حجاب در ادارات مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد …. در آنجا زن‌ها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست». [خاطرات روحانی، جلد اول، صفحه ۵۷۱-۵۷۳]سوالی که باقی می‌ماند این است که با این اوصاف و حربه‌ای که حکومت برای  سرکوب زنان از آن استفاده می‌کند در چه صورت زنان ایران خواهند توانست به حداقل‌های انتخاب فردی مانند حق پوشش دست پیدا کنند؟

در ادامه بانو معصومعه توکلی با موضوع تراژدی تن، خشونت خانگی سخنرانی نمودند :به سادگی می‌توان گفت انسان بدون بدنش تعریف نمی‌شود و بدن انسان و تصمیمات انسان درباره‌ی آن از یکدیگر تفکیک ناپذیرند؛ حق آزادی فردی نیز بدون تسلط انسان بر بدنش قابل درک نیست. در نتیجه حق مالکیت بر بدن در زمره‌ی حق  بر آزادی و امنیت شخصی تعبیر می‌شود.ماده‌ی سوم اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر می گوید:هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است. از مفهوم امروزی این حق چنین استنباط می‌گردد که، همه‌ی انسان‌ها حق دارند تا درباره‌ی سلامت شخصی، تمامیت جسمانی، روابط جنسی و فرزند آوری با آزادی تصمیم بگیرند. هیچ‌گونه ترس، نگرانی، خشونت و تبعیض نباید نسبت به انسان‌ها در این موقعیت برای ایجاد محدودیت در حق تسلط بر بدن خود اعمال گردد.در دیدگاه سنتی تحت تاثیر آمیزه‌های مذهبی، فرهنگی و سیاست‌های برتری طلبانه، نژادپرستانه یا تبعیض آمیز همواره گستره تعریف امروزی درباره‌ی این حق را بر نمی‌تابد. از زمانی‌که کسب آزادی‌های فردی و اجتماعی از عرصه‌ی نظری وارد سیاست‌های دولت‌ها و قوانین ملی و بین المللی حقوق بشر شده است. به تدریج مفهوم تسلط و مالکیت بر بدن نیز وارد ادبیات حقوقی گردید. مصادیق متعددی از اعمال تبعیض علیه انسان‌ها، به ویژه زنان، می‌توان برشمرد که منجر به عدم تسلط آن‌ها بر بدنشان می‌شود؛ نمونه‌ی روشن آن را می‌توان بردگی، کار اجباری، قاچاق انسان و اندام انسانی، ازدواج در کودکی، ازدواج اجباری، هم‌چنین مهم‌تر دانستن نقش مادری از ماهیت وجودی زن تا عقیم سازی اجباری و اعمال مجازات برای سقط جنین را برشمرد. حق انسان بر بدن خویش بدین معنا است که هر انسانی این حق را دارد که در آزادی کامل راجع به وضعیت بدنی خویش تصمیم گیری نماید. به موجب این حق، هر انسانی می‌بایست از هر نوع فشار خارجی (وارده از سوی افراد دیگر) که بدن او را تحت تاثیر قرارمی‌دهد، مصون باشد. حق بر بدن این اجازه را به شخص می‌دهد تا او نسبت به بدن خویش حس استقلال داشته به طوری که بدن به عنوان حریم خصوصی فرد درآمده واو احساس کند بر این بدن مالکیت دارد و احساس نکند که دیگری ویا حتی حکومت بر این بدن مالکیت دارد، متاسفانه در کشورهای با اکثریت مسلمان  به نظر میرسد که فقط مردان نیستند که مالک بدن زنانند بلکه حکومت هم نمایندگی دارد از طرف شوهر، پدر، برادر هرگونه تعرض به این حریم، نقض یکی از حقوق بنیادین بشر شناخته می‌شود. حق بر بدن به صورت‌های گوناگون در اسناد بین المللی اشاره شده که از ماحصل آن‌ها می‌توان چنین نتیجه گرفت که هر نوع تغییر در وضعیت ظاهری و داخلی بدن انسان می‌بایست با رضایت خود شخص باشد. موضوع حق زن بر بدن، موضوع گسترده‌ایست یکی ازمهمترین مسایل مطروحه در حیطه حق بر بدن، خشونت خانگی است در این جلسه من به ریشه یابی خشونت خانگی و انواع و پیامدهای آن می‌پردازم.  برای ریشه‌یابی خشونت خانگی لازم می‌دانم ابتدا اشاره کنم که در بافت سنتی و مذهبی جامعه ایران از دیر باز زنان مورد خشونت خانگی بوده‌اند، با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و انقلاب مردسالارانه ایران که بر تفاوت‌های جنسیتی و نقش زن در خانواده پافشاری می‌کند  فرودستی زنان از سوی حاکمیت جدید تثبیت شد، ستم جنسی که در عرف و شرع وجود داشت، شکل قانونی به خود گرفت. تحقیقات و بررسی‌های آسیب شناسان مسائل اجتماعی نشان می‌دهد، خشونت خانگی پیامد تبعیض جنسیتی است.البته اسناد بین المللی در این باره ساکت نیست، کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان در برگیرنده همه انواع این خشونت‌هاست که ناشی از تبعیض جنسیتی است. درماده‌ ۲ این کنوانسیون آمده است:دولتهای‌ عضو، تبعیض‌ علیه‌ زنان‌ را به‌ هر شکل‌ محکوم‌ می‌نمایند و موافقت‌ می‌نمایند بدون‌ درنگ‌، به‌ طرق‌ مقتضی‌، سیاست‌ رفع‌ تبعیض‌ علیه‌ زنان‌ را تعقیب‌ نمایند و بدین‌ منظور، بر امور زیر تعهد می‌نمایند:الف‌: گنجاندن‌ اصل‌ مساوات‌ زن‌ و مرد در قانون‌ اساسی‌ یا دیگر قوانین‌ متناسب‌ داخلی‌ خود، اگر تا کنون‌ چنین‌ کاری‌ انجام‌ نشده‌ و حصول‌ اطمینان‌ از تحقق‌ عملی‌ این‌ اصل‌، از طریق‌ وضع‌ قانون‌‌  و طرق‌ مناسب‌ دیگر.ب‌: اتخاذ تدابیر قانونی‌ و غیره‌ از جمله‌ وضع‌ ضمانت‌ اجراهای‌ مناسب‌ به‌ منظور جلوگیری‌ از اعمال‌ تبعیض‌ علیه‌ زنان‌.ج‌: حمایت‌ قانون‌ از حقوق‌ زنان‌ براساس‌ تساوی‌ با مردان‌ و حصول‌ تضمین‌ و اطمینان‌ از حمایت‌ مؤثر زنان‌ علیه‌ هر نوع‌ تبعیض‌، از طریق‌ دادگاههای‌ صالح‌ ملی‌ و دیگر مؤسسات‌ عمومی‌.د: خودداری‌ از انجام‌ هر گونه‌ اقدام‌ و عمل‌ تبعیض‌آمیز علیه‌ زنان‌ و تضمین‌ اینکه‌ مقامات‌ و مؤسسات‌ عمومی‌ بر طبق‌ این‌ تعهد عمل‌ نمایند.ه‌: اتخاذ هر گونه‌ اقدام‌ مناسب‌ برای‌ رفع‌ تبعیض‌ علیه‌ زنان‌ توسط‌ هر فرد، سازمان‌ یا مؤسسه‌.و: اتخاذ تدابیر لازم‌، از جمله‌ تدابیر قانونگذاری‌، برای‌ تغییر یا لغو قوانین‌، مقررات‌، عادات‌ و عملکردهایی‌ که‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ تبعیض‌آمیز هستند.ز: نسخ‌ کلیه‌ مقررات‌ کیفری‌ داخلی‌ که‌ تبعیض‌ علیه‌ زنان‌ را در بردارند..لازم می‌دانم به دو موضوع در اینجا اشاره کنم :۱- ضمن تحقیق در زمینه خشونت خانگی به ندرت به خشونت علیه دختران در خانواده اشاره شده بود و هر جا در مورد خشونت خانگی مطلبی نوشته شده بود منظور خشونت شوهران بر همسرشان بود در حالیکه من فکر می‌کنم اغلب زنان ابتدا در خانه پدر مورد خشونت واقع می‌شوند و بعد از ازدواج گاها خشونت شوهران علیه خودشان را طبیعی می‌پندارند. (بنابر این در هر جا واژه زنان را به کار می‌برم، منظورم کل جامعه زنان اعم از دختران و زنان متاهل است.)۲- آمارهایی که درصد خشونت خانگی علیه زنان در ایران را ۶۰ تا ۶۶درصد اعلام می‌کرد در حالی که درصد بسیار زیادی از زنان قربانی هیچ وقت در آمارها دیده نمی‌شوند. آنها به عنوان زنان «سازشکار» و «صبور» لب به بیان مشکل باز نمی‌کنند. خشونت رفتاری است که با هدف آسیب رساندن به دیگری، به گونه های جسمی، روانی، تحمیل محدودیت‌های مالی، ممانعت از پیشرفت های شغلی و ارتقای توانایی‌های فردی، بی اعتنایی به دیگری در تحقیقات به عمل آمده خشونت روانی و کلامی در رتبه نخست و خشونت جنسی رتبه آخر را دارد. خانواده‌هایی که از نظر فرهنگی، اجتماعی در سطح بالاتری هستند اعمال خشونت بر علیه زنان در آنها در رتبه پایین‌تری وجود دارد و خانواده‌هایی که درسطح فرهنگی، اجتماعی پایین‌تری هستند درصد اعمال خشونت بر علیه زنان به شدت بالاست.قوانین در جمهوری اسلامی ایران متاسفانه بعضی از این خشونت‌ها را مورد حمایت قرار می‌دهد. خشونت خانگی در نوع خشونت فیزیکی آن انواع مختلف دارد که متاسفانه اولا به علت اینکه زنان علاقه‌ای ندارند که وارد مراکز انتظامی و دادگاهی شوند (که به مهمترین دلیل آن اشاره کردم). زنان صبور و سازشکارو بعضا ترس از بدتر شدن وضعیت و قضاوت اطرافیان که ترجیح می‌دهند سکوت کنند به این دلایل زنان اغلب ترجیح می‌دهند این خشونت‌ها که از طرف شوهر، پدر، برادر و یا افراد ذکورخانواده به آنها وارد می‌شود پنهان کنند البته این پنهان کاری در مورد خشونت خانگی خاص ایران نیست در همه دنیا زنها گاهی این خشونت‌ها را پنهان می‌کنند.ولی در ایران این پنهان کاری بیشتر از دیگر جوامع است چون در عرف و سنت و مذهب اغلب این خشونت‌ها طبیعی است و همچنین اتکایی به محافل پلیسی و قضایی ندارند و در قوانین هم کنترل خاصی در نظر گرفته نشده و از زنان در برابر خشونت خانگی حمایت نمی‌کند.خشونت خانگی گاهی منجر به مرگ می شود، جنایات و قتل‌های ناموسی از این دسته‌اند که قانونگزار نسبت به جانی بسیار مهربان است. درماده ۱۱۰۸ قانون مدنی جمهوری اسلامی اشاره می‌کند، هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود در حقیقت زن مجازات می‌شود.اگر زنی که همسرش را دوست دارد در مواردی که آمادگی جسمی و روانی برای هم آغوشی ندارد، احساس می‌کند به او تجاوز شده و مورد خشونت قرار گرفته است.می‌توان با اطمینان گفت، تبعیض جنسیتی باعث خشونت می‌شود و خشونت چون باز تولید می‌شود انواع دیگری از خشونت را بوجود می‌آورد به عنوان مثال دخترانی که در خانه ازشدت خشونت و محدودیت از سوی پدر، برادر و افراد ذکور فامیل روبرومی‌شوند زمانی که خانه را ترک می کنند تا به وضعیت خود سر و سامان دهند، با برچسب دختران فراری که هم تحقیر‌آمیز و هم مجرمانه است بسیاری ازامتیازات و احترامات زندگی فردی و اجتماعی را ازدست می‌دهند، این دختران یا به اجبار به خانه پدری یعنی محل خشونت بازگردانده می‌شوند بدون مددکاری برای رفع عامل خشونت یا در جامعه رها می‌شوند که با انواع دیگری از خشونت مثل بیکاری، جذب شدن به گروه‌های فساد، اعتیاد و غیره درگیر می‌شوند‌.و او مجبور می‌شود با خشونت‌های بسیاری دست و پنجه نرم کند. اگر بدون طلاق خانه را ترک کند مجبور می‌شود برخوردهای خشونت بار همسایه، خویشاوندان و آشنایان را تحمل کند و یک زندگی اجتماعی بسیار محدود را تجربه کند.در پایان، اینکه جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی اصل ۲۱ ماده ۱ می‌گوید ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیا حقوق مادی و معنوی او و در همه مواردی که به زنان مربوط می‌شود با کلمات زیبایی مثل، احیای جایگاه واقعی زن، زن راچون فرشته‌ای معرفی می‌کنند که جایگاه والایی دارد و از این دست، با آن چیزی که عملا بر سر زنان می‌آید منافات دارد، با مشاهده نرخ آسیپ پذیری زنان و اعمال خشونت علیه زنان علی رغم اینکه به دلایلی که گفته شد آمار واقعی وجود ندارد می‌بینیم که زن هیچگونه احترامی در ساختار قوانین کنونی ایران ندارد آنچه واقعی است ذهنیت بیمار و زن ستیزاست که خشونت را بر زنان روا می‌دارد و ریشه در نگاه تبعیض‌آمیز در قوانین اسلامی، عرف و سنت علیه زنان در ایران دارد به قولی خانه از پای بست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است.

 

گزارش جلسه ماهانه مشترک نمایندگی های اندونزی و پاکستان و هسن 12  نوامبر

محمد گلستان جو

سخنرانی جلسه ماهیانه مشترک نمایندگی های اندونزی و پاکستان و هسن مورخه 12 نوامبر 2017 که با حضور اعضای فعال نمایندگی ها و با همراهی سایر دوستان و همراهان فعال حقوق بشربصورت عمومی در اطاق پالتاک برگزار گردید .همکاران محترم با موضوعات متفاوت سخنرانی خود را ایراد فرمودند که بدین قرار است :  بانو سمیه مهربانی تحلیل خبرهای نقض حقوق بشرایران در ماه گذشته را به سمع شنوندگان رساندند . در ادامه بانو لیدا اشجعی با موضوع ناگفته‌هایی از سازمان «گدایان» و زنانی که مسئول زائیدن کودکان هستند سخنان خود را ارائه نمودند :قدر مسلم کلمه مادر در ذهن  بشر تجسمی از مهر وعاطفه نسبت به فرزند را تداعی میکند ؛ و هر کودکی امن ترین پناهگاه را اغوش مادرش می یابد ؛واین موهبت طبیعیی زیباییست که به انسان بخشیده شده است؛ ولی متاسفانه موهبت های طبیعی هم در تلاطم امواج نابرابریهای اجتماعی رنگ میبازند واز خود بوی تعفن و مردابی را به جا میگذارند  ؛ مردابی که ساختار مرگ و برهنگی ناهنجاریها است واز اشفتگی و درهم ریختگی یک جامعه خبر میدهد؛ و این بار این مرداب بستر زایمان مادرانی میشود که با خوردن دارو و دیگر کارهای غیر انسانی کودکانی معیوب به دینا میاوردند که چرخش بازار وسوداگری مافیای خرید و فروش کودکان و مادران انها رونقی بیشتریابد

.مادرانی که که خود پا به زنجیر این چرخه چشم به دینا گشوده و کودکانی را میزایند تا نفیر و بانگ بیعدالتی این دینا باشند . نابربرای گم گشتگی حس مادری را میزاید و سودجویانی که نرخ این گمشتگی را ارزیابی میکنند تا پیکره یک جامعه  رااز دورن فرو بریزند ؛ مسلما ورودی این چرخه معیوب اجتماعی را میتوان با خروجی ازدیدگاه یک نظم فکری از بعد حقوقی و علمی ان طالب بود .و ایا  اینکه این خروجی در کشور ما طالب دارد  ؟یا اینکه بخشی از بخش اداری و مسئولین خود در این بازار به رتق و فتق امور زندگی خود مشغولند ؟ قدر مسلم فقدان برخورداری از حقوق انسانی در هر بعد ان زنگ خطر محرومیت و بی توجه ای عناصر دست اندر کار و عاملین را به صدا در میاورد .که در مورد نقض حقوق کودکان طی چهل سال این زنگ خطر به صدا درامده و هنوزهم گوشها برای شنیدن یا تنبلاند  یا کر؛ و انسان در تعجب این باقی میماند که با حاکم کردن فشار و زور و دستار بگیر و به بند و سانسور؛ گزارشی درج میشود که از عمق فجیع روزگار کودکان کشورمان خبرمیدهد . دکتر مجید ابهری در  کارگاه آموزشی نقش سازمان‌های مردم نهاد در پیشگیری از آسیب های اجتماعی که با محوریت کودکان کار و خیابانی تشکیل شده  بود ؛اظهار میکند گروهی از کودکان خیابانی بزهکار، جیب‌زن، زاغ‌زن… هستند. بیشتر این کودکان به عنوان وسایل دزدی استفاده می‌شوند، پنجاه تا هفتاد و پنج درصد از دزدی‌های لوازم خودرو، توسط این کودکان انجام می‌شود. این کودکان بزهکار، مدرسه جیب‌بری دارند و در آنجا انواع و اقسام اموزش ها را  می یبیند و این بخش از گفته های این مسئول که در واقع در باره سازمان مخوفی است که در ایران پا گرفته که بسیار جای تعمق ؛و نظر هر ببینده و شنونده ای را به خود جلب میکند بسیار شنیدنی است او تشریح میکند در خصوص سازمان گ.ت.ت که مخفف سازمان گدایان تهران و توابع است،  هشت سال پیش با صرف بیست و پنج میلیون هزینه، در مورد این سازمان اطلاعاتی کسب کردم. معمولا سازمان‌های گدایی دارای هفت سرپل یا پدرخوانده هستند. یکی از وظایف این سازمان تعریف جغرافیای گدایی برای متکدیان است. در شهر تهران هیچ گدایی نمی‌تواند خارج از محدود جغرافیایی تعیین شده به گدایی بپردازد. تعیین سرقفلی برای اماکن شلوغ، از دیگر وظایف این سازمان است. ابهری میافزود: در سازمان گ.ت.ت، زن‌هایی وجود دارند که مسئول زائیدن کودکان هستند. هر زن حداقل دوازده  کودک دارد و آنها را برای گدایی اجاره می‌دهند.  بهای اجاره کودکان معلول بیشتر است. بنابراین این زن‌ها با خوردن قرص و دیگر اقدامات، سعی می‌کنند کودکان معلول بدنیا بیاورند. به گفته این مسئول : هفتاد و پنج تا هشتاد درصد کودکان کار و خیابانی‌، از مهاجرین بیگانه هستند که از پدر و مادرهایشان یا دزدیده یا اجاره یا خریداری شده‌اند. بیست درصد این کودکان ملیت ایرانی دارند و مسلما این بازار هم ابزارهای خاص خود را میسازد که یکی از مهمترین انها معتاد کردن کودکان به مواد مخدر است تا تسلط و زنجیر این گردن شکستگان نابربرای جامعه  وبا بی توجه ای مسئولین در این زنجیر نفس اخر را بکشند و رهایی از ان  برایشان ممکن نباشد واین خبر ورودی یک تهاجم همه گیر برای کودکانمان است ولی برای رفع این مشکل چاره اندیشی چیست ؟ و مسئولین چه میکنند . محسنی پندپی رئیس سازمان بهزیستی  میگوید : برخی از این کودکان تحت استثمار گروه‌های مافیایی هستند که باید نسبت به شناسایی آنان اقدام‌کنیم.این اقدامات باید آنچنان اثربخش باشند که شاهد بازگشت این کودکان نباشیم.و ساماندهی این کودکان  باید به شکل علمی باشد و از اقدامات مقطعی، انتزاعی و مجزا خودداری کند.حمدتقی رستم وندی قائم مقام وزیر کشور در امور اجتماعی و فرهنگی وزارت کشور گفت که معضل خرید و فروش نوزادان توسط مادران معتاد قابل انکار نیست با وجود درج چنین خبرهای ناگوار سوال برانگیز است که چرا کنوانسیون حقوق کودک را جمهوری اسلامی با شروطی میپذیرد و حاضر نمیشود که تمام و کمال به این قوانین حقوق کودکان گردن گذارد ؛ از انجایی که میگویند دیوار از پای بست ویران است این مثل در مورد جمهوری اسلامی صدق میکند چرا که خود مسبب معضلات اجتماعی است چرا که خود مسبب ازدواج کودکان است که خود مسبب کودکان کار است و سن پانزذه سالگی را برای  کاریک کودک واجب میداند و در واقع با مراعات موازین و قوانین اسلامی روح انسانی بشرایرانی را در هم میشکند .

انچه را که خود مسئولین جمهوری اسلامی هم در لوای انتشار خبرها و گزارشات خبری خود بروز میدهند همه و همه در گیر مراعات موازین اسلامی هستند نه در فکر شکستن  دیوار شورای نگهبان با نگهبانی از حقوق کودکان که این حقوق با برپا شدن میتواند جامعه ایران را از رکورد و سقوط انسانی نجات دهد چرا که اینده سازان ما ایرانیان کودکانمان خواهند بود ؛کودکانی که با اشنایی حقوق خود در ورای کتاب های درسی به یکدیگر احترام و از از یکدیگر حمایت خواهند کرد نه اینکه برای داشتن عقیده و بیان و وضعیت مالی بر یکدیگر غلبه کنند ؛ و در انتها با یک اشاره کوتاه اقای ابهری جامعه شناس ایران با صرف هزینه  بیست و پنج میلیون ظرف هشت سال توانست به سازمان مخوفی مانند گ ت ت پی ببرد و ان را افشا کند و به جامعه مصیب دیده ایران اگاهی ببخشد ایا انچه که در مجلس به بوجه چند رقمی و طولانی ان اشاره میشود ؛ مسئولین امور کودکان که در فکر جمع کردن انان از خیابانها هستند در فکر باز سازی این کودکان اسیب دیده نمیتوانند  باشند ؟ ویا دروازه این بازار فروش کودکان و این مرداب متعفنی که کودکان را به کام میکشد را ببندند . برای شما مقدار بوجه سالیانه سال نود وشش را که تقدیم مجلس شورای اسلامی شده را میخوانم به گزارش خبرنگار مهر، «قیمت نفت سال ۲۰۱۷ میلادی چند دلار خواهد بود؟» این پرسشی است که این روزها موسسات معتبر بین‌المللی با انتشار گزارش‌هایی سعی در پاسخگویی به آن  دارند و بر اساس نتایج تحلیل‌های منتشر شده قیمت هر بشکه نفت سال آینده میلادی بین ۴۹ تا ۵۵ دلار خواهد بود. ایران سال ۲۰۱۶ میلادی هر چند در برخی از روزها رکورد صادرات دو میلیون و ۴۴۰ هزار بشکه نفت را ثبت کرد اما متوسط صادرات نفت و میعانات گازی کشور امسال حدود دو میلیون بشکه در روز بوده که با احتساب متوسط قیمت بشکه‌ای ۴۰ دلار، درآمد نفتی ایران امسال حدود ۲۹ میلیارد دلار خواهد بود.با این مقدار درامد چه مقدار صرف پرورش و اموزش کودکان ما میشود ؟ سوالی است مجهول در جمهوری اسلامی .

مطابق ماده یک کنوانسیون حقوق کودک : ماده یک (تعریف)-مطابق این پیمان نامه، یک کودک، انسانی است که سن هجده سالگی را هنوز تمام نکرده است مگر اینکه سن بلوغ از نظر حقوق جاری در کشورهای مربوطه زودتر تعیین شده باشد.

ماده سه (نفع کودک)-1) درانجام هر اقدامی که به نوعی به کودک مربوط میشود، چه در بخش عمومی، خصوصی، اداری، غیر اداری و یا هر بخش دیگری، رعایت نفع و تامین سلامت کودک بر سایر مسائل تقدم دارد.
2) حکومتهای عضو پیمان موظف اند با رعایت حقوق والدین و یا سرپرست، از کودکان حمایت نموده و اقدامات لازم حقوقی و قانونی را بعمل آورند.

3) حکومتهای عضو پیمان، اطمینان میدهند که ارگانها و نهادهای مسئول حمایت کودک، دارای استانداردهای تعیین شده مربوط به تعداد و تخصص نیروی شاغل و تکنیک موجود در موسسات هستند و به ویژه در زمینه ایمنی و بهداشت کنترل کافی وجود دارد.

ماده چهار (وظایف دولتها)حکومتهای عضو پیمان، اقدامهای ضروری و مناسب قانونی، اداری و غیره را بعمل می آورند تا حقوق پذیرفته شده در این عهدنامه را اجرا نمایند. حکومتها برای تحقق مفاد این عهدنامه با توجه به حقوق و اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، تا آخرین حد ممکن از تمامی منابع موجود ملی خود و در صورت نیاز بین الملی استفاده میکنند.

در ادامه جناب ابوالفضل پرویزی با موضوع موضوع سخنرانی :مشکلات و معضلات تراجنسی ها در جامعه ایران سخنرانی خود را آغاز نمودند :تراجنسی ها یک گروه از اشخاصی هستند که دچار اختلال شدید در هویت جنسی هستند . این افراد واژگونی کامل در شناخت از جنس خود دارند. جنس انسان در ثانیه ی نخست از بسته شدن نطفه مشخص می شود که مذکر است یا مونث اما جنس با جنسیت متفاوت است . شناختی که افراد تراجنس از جنسیت خود دارند با جنس ظاهری و بدنی شان تضاد کامل وجود دارد. به گونه یی که یک فرد با ظاهری کاملا مردانه باور دارد که زن است و جسم او با خود واقعی او منطبق نیست. بنابراین آنچه در این میان مهم است جنس ظاهری افراد نیست بلکه شناختی است که یک فرد از جنسیت واقعی خود دارد. به گفته پرفسور میرجلالی جراح تغییر جنسیت،تراجنسی ها از سن 3 یا 4 سالگی نقشی را انتخاب و بازی می کنند که کاملا بر عکس جنس شان است. در سن 10 تا 12 سالگی یعنی آغاز سنین بلوغ آنها جاذبه و کشش جنسی را تجربه می کنند که درست برعکس جسم شان است. آنها به همجنس خود جذب می شوند و با رد صد در صد هویت جنسی خود، اعتقاد عمیقی دارند که خدا آنها را اشتباه خلق کرده است. این باور با بزرگتر شدن این افراد قوی تر می شود و آنها در نهایت به این جمع بندی می رسند که به طور کامل وارونه خلق شده اند. به تایید میرجلالی، این گروه از دیگر گروه های اختلال های هویت جنسی بسیار متفاوتند. به عنوان مثال افراد «همجنسگرا» تنها در یک مورد از عناصر تشکیل دهنده ی جنسیت خود دچار اختلال هستند. آنها فقط واژگونی در جاذبه دارند؛ اما هویت جنسی خودشان را همان جنس بدنی خود می دانند. فرق تراجنسی ها با دیگر گروه های اختلال جنسیتی در اینجاست و این فرق بسیار مهم است. به گفته ی پزشکان اختلال تراجنسیتی در دوران جنینی و در زمان تشکیل مغز به وجود می آید. پزشکان تحقیقات زیاد  برای پیدا کردن عامل اصلی در ایجاد ترنسکشوالیسم به این نتیجه رسیده اند که این مشکل در دوران زندگی جنینی به وجود می آید. طبق جدید ترین تحقیقات انجام شده نزدیک به 80 تا 85 درصد افراد ترنس به صورت مادرزادی این اختلال را دارند. این اختلال ممکن است با زمینه های ژنتیک یا به دلیل عوامل ناشناخته در زندگی رحمی و جنینی باشد که به قرار گرفتن یک مغز متفاوت با پیکر، درون جمجمه ی فرد منجر می شوند. اما این یک تعریف کوتاه در مورد تراجنسی ها یا همون ترنس ها از نظر علم پزشکی بود.حالا این افراد در جامعه و در قانون چه جایگاهی دارند؟

تراجنسی ها در ایران توسط قانون و شرع پذیرفته شده اند و می توانند روند درمان خود را به صورت تمام و کمال در ایران انجام دهند. مشکلات تراجنسی ها با پذیرفتن قانون و شرع تمام می شود؟ مسلما پاسخ خیر است. بخاطر اینکه هنوز مشکلات زیادی در روند تشخیص تراجنسی و تغییر جنسیت افراد تراجنسی وجود دارد.و هنوز این نوع  جنسیت در جامعه شناخته و پذیرفته نشدن.یعنی باید حتما تغییر جنسیت بدن که قانون وجامعه آنها را بپذیرد. در این صورت که میتوانند زندگی معمولی داشته باشند. یکی از اصلی ترین مشکلات تراجنسی در ایران نوع تشخیص دادن این نوع افراد هست چون در کشور ما برای تشخیص اولیه آن گروه یا مرکزتخصصی وجود ندارد و فرد مشکوک به آشفتگی جنسیتی باید به یک روانپزشک مراجعه کند. بهترین زمان تشخیص تراجنسی در افراد خردسالی است. از این رو تخصیص کلینیک مخصوص تراجنسی ها در ایران به شدت حس می شود. از لحاظ قانونی مشکلی که سر راه تراجنسی ها در ایران وجود داره موقع  تغییر جنسیت هست چرا که وقتی کار به جزییات تغییر میرسد قانون من در آوردی می شود. در جزییات روند تغییر جنسیت هیچ آیین نامه و دستورالعمل مشخصی نیست و معمولا بر اساس درک و تشخیص مسئولین مربوطه که معمولا روانپزشک هستند  این روند دچار تغییر می شودو نوع جنسیت را آنها انتخاب میکنند. جزییاتی مانند حضور یا عدم حضور خانواده برای دریافت مجوز، ملزومات تغییر مدارک شناسایی و یا زندگی در پوشش پیش از عمل مواردی هست که سلیقه ای و غیر مدون است. این نقص باعث سردرگمی و گیج شدن تراجنسی ها در مراحل تغییر می شود. یکی ازمهمترین موضوع جامعه در مورد تراجنسی ها ساختار فرهنگی است. با وجود اینکه تغییر جنسیت در ایران قانونی و شرعی است اما تا الان هیچ فرهنگ سازی برای آن انجام نشده است. همایش های پزشکی، آموزش های تلویزیونی یا رادیویی، توضیح مساله در دانشگاه ها و مواردی این چنینی تا به امروز هیچ گاه انجام نشده و یا در حدی انجام شده است که بار علمی و شناختی خاصی را به جامعه منتقل نکرده است. کماکان با تراجنسی به عنوان یک معضل سنگین جنسی برخورد می شود که نمیتوان به راحتی درباره آن صحبت کرد. نزدیکی و شباهت تراجنسی با بقیه گروه های جنسی و جنسیتی به سنگین تر شدن فضای فرهنگ سازی درباره تراجنسی کمک میکند.بحث هویت جنسیتی در ایران همیشه یک تابوی بزرگ بوده که نمیشود به راحتی درباره آن صحبت کرد. همین مساله باعث ایجاد مشکلات زیادی برای ترنس ها در خانواده، مدرسه و اجتماع شده است. تصور کنید یک ترنس مرد به زن با احساسات درونی خود چگونه میتواند در میان صدها پسر در یک دبیرستان ادامه تحصیل دهد. در ایران ترنس های زیادی وجود دارد که بخاطر شرایط جامعه این مساله را مخفی میکنند و وبا هویت ظاهری زندگی میکنند در حالی که از نظر ساختار بدنی و درونی جنسیت دیگری دارند.  در نگاه فرهنگ ایران عبور از مرزهای جنسی و جنسیتی نوعی هنجار شکنی است. به همین دلیل تراجنسی ها که در پناه شرع و قانون هستند، در نگاه مردم عده ای هنجار شکن و متخلف هستند و متاسفانه مسئولان برای رفع این مشکل بیشتر به مراجع تقلید پناه آوردن تا علم .و برای آنها مهم این است که شرع در این باره چه تصمیمی میگیرد. نبود آموزش و زیرساخت های فرهنگی باعث ایجاد این تفکر در مردم شده است. در کشورهای پیشرفته و بیشتر کشورهای در حال توسعه ترنس ها را بعنوان جنس سوم پذیرفته اند و آنها بدون هیچ مشکلی مثل بقیه افراد زندگی عادی دارند و عمل تغییر جنسیت آنها اختیاری و با تصمیم خود ترنس میباشد و نوع انتخاب جنسیت هم با مشاوره و آزمایشات دقیق و اصولی انجام میشود . نبودن مراکز تخصصی و مشاوره درست تراجنسی و تشخیص آن  مساله ای نیست که پزشکان عمومی و با آزمایش های کلاسیک قابل تشخیص باشد. بلکه نیاز به تجربه و تخصص کافی در برخورد با تراجنسی ها دارد. علاوه بر جراحی تغییر جنسیت یک جراحی تخصصی و تا حدودی مشکل است. اما در ایران هیچ مرکز تخصصی برای شناخت، درمان و ارایه راهنمایی های لازم برای طی کردن مراحل تغییر در تراجنسی ها وجود ندارد. بهزیستی، انستیتو روانپزشکی، پزشکی قانونی و روانپزشکان عمومی مکان های هستند که یک تراجنسی باید در طول مراحل تغییر به آن ها مراجعه کند اما هیچ کدام به صورت تخصصی روی این مساله تمرکز ندارند.آنها برای مشاوره گرفتن هم مشکل دارند بخاطر اینکه باید از یک سری افرادی مشاوره و کمک بگیرند که اصلا تخصصی در اینباره ندارند. شاید یک کلینیک تخصصی برای تراجنسی ها بتواند کمک بزرگی به این قشر باشد، کلینیکی که تا به امروز حتی درباره آن صحبتی هم انجام نشده است  . مشکلات دیگری که در کشور ایران برای تراجنسی ها وجود دارد مساله مالی است.هزینه های تغییر جنسیت در ایران خیلی زیاد است. البته مقایسه هزینه های جراحی در ایران با کشورهای خارجی نشان می دهد که هزینه انجام این کار در ایران کمتر از کشورهای خارجی تمام می شود اما باید در این میان به تفاوت نرخ ارز و همچنین تفاوت کیفیت ارایه شده نیز توجه کرد. این مشکل مخصوص در ترنس های زن به مرد بیشتر ملموس است. ترنس های زن به مرد باید در چندین مرحله اقدام به جراحی کنند که برای یک جراحی در حد متوسط باید چیزی حدود 30 تا40 میلیون تومان هزینه کرد. تامین این هزینه برای بسیاری از افراد ممکن نیست و از توان بسیاری از افراد خارج است. این مشکل زمانی حادتر میشود که درنظر بگیریم که به دلیل کمبود فرهنگ برخورد بااین افراد وبه رسمیت نشناختن این جنس معمولا ترنس ها از خانواده طرد میشوند و مجبور هستند هزینه های درمانی را خودشان پرداخت کنند. مسئولین سازمان بهزیستی کمک هزینه درمانی برای ترنس ها را مبلغ 5میلیون تومان اعلام کرده بودند و جالبه که مبلغ وامی که بهزیستی برای این عمل پرداخت میکنه کمتر از 1میلیون  تومان هست و اون هم باید بعد از طی کردن مراحل قانونی در صف انتظار مسئولین برای دریافت وام از بهزیستی باید هزینه های بیشتری پرداخت شود مخصوصا در شهرهای بزرگ نیز بیشتر شبیه یک رویای دست نیافتنی  است. ترنس ها علاوه بر هزینه عمل باید مادام العمر از هورمون استفاده کنند و این داروها معمولا کمیاب هستند و اکثرا باید به صورت آزاد بخرند که متحمل هزینه های سنگینی میشوند.پس جا داره که مسئولین نظام فکر اساسی برای این افراد بکنند. چرا که آنها هم مثل بقیه افراد جامعه باید از حق و حقوق شهروندی برخوردار باشند. در ترنس های مرد به زن نیز پس از جراحی اصلی معمولا اقدامات دیگری برای زنانه سازی صورت باید انجام بشود. در ایران بیمه های درمانی هزینه جراحی در بیمارستان های خصوصی (که کیفیت مناسب تری دارند)  و یا هزینه اقدامات زنانه سازی چهره را پوشش نمیدهند و این مساله فشار زیادی را به جامعه تراجنسی وارد میکند.تصور کنید یک فرد تغییر جنسیت بدهد و از مرد به زن تبدیل میشه وبا قیافه مردانه و ریش وارد جامعه میشود و برعکس اون شخصی که از زن به مرد تغییر جنسیت داده شده این یعنی یک معضل فرا تر از مشکل قبل از عمل وفکر کنید الان جایگاه اون پیش افراد جامعه ای که در آن فرهنگ سازی برای برخورد با تراجنسی نشده چطور است.

مشکلات پس از تغییر-تصور اینکه با جراحی، مشکلات تراجنسی ها تمام می شود یک تصور اشتباه است. پس از جراحی نیز مشکلات زیادی دست به گریبان این جامعه است. یافتن شغل مناسب، پذیرش از سمت جامعه، تمرین برای زندگی در جنس مورد نظر و … تنها بخش کوچکی از این مشکلات است. یک تراجنسی پس از جراحی احتیاج به مراقبت و طی کردن دوران نقاهت دارد اما ترنسی که از سمت خانواده طرد شده باشد نمیتواند این دوران را طی کند و به طبع دچار مشکلات و عوارض در ناحیه تناسلی خواهد شد. ترنس های زن به مرد پس از تغییر از خدمت سربازی معاف می شوند اما معافیت پزشکی، ماده 2: هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز، مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است، بهره مند گردد . به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه این کشور مستقل، تحت قیمومت یا غیر خودمختار بوده یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد .

در ادامه جلسه جناب فرهاد نصیری در رابطه با روز جهانی قربانیان ترافیک جاده ها سخنرانی خود را ارئه نمودند :سالانه بیش از ۲۰ هزار نفر در کشور به علت تصادفات رانندگی کشته می‌شوند که سن ۵۰ درصد کشته‌شدگان بین ۱۵ تا ۴۴ سال است و یک سوم قربانیان تصادفات جاده‌ای متاهل هستند. یعنی سالانه بیش از ۷ هزار زن، بیوه و چند هزار کودک، یتیم می‌شوند و ۱۰ هزار عامل تصادف به علت عدم پرداخت دیه راهی زندان می‌شوند.

عاملین تصادفات جاده‌ای-در بروز سوانح و تصادفات جاده‌ای ۳ عامل جاده، خودرو و انسان نقش دارند که سهم عامل فیزیکی در حوادث جاده‌‌ای ۱۱ تا ۱۵ ‌درصد، سهم عامل انسانی ۷۰‌ درصد و سهم بقیه عوامل حدود ۱۲ تا ۱۵‌ درصد است. عامل انسانی اصلی‌ترین علت تصادفات در کشور است و پس از آن جاده و خودرو در ردیف دوم و سوم قرار دارند. در تمام دنیا خطاهای انسانی عامل اصلی تصادفات است چرا که از جاده‌های خطرناک هم می‌توان با رعایت قوانین و افزایش دقت در رانندگی عبور کرد اما پایین بودن سطح استاندارد جاده‌ها باعث شده بر شدت و تعداد سوانح و کشته‌شدگان تصادفات رانندگی افزوده شود.بنابر گزارشات اعلام شده توسط سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای ۴۳۰۰ نقطه و مقطع حادثه‌خیز در جاده‌های کشور شناسایی شده؛ این در حالی است که هر ساله با وجود اقدامات پلیس راه و سازمان راهداری برای رفع نقاط حادثه‌خیز نقاط جدیدی اضافه می‌شوند. در طول سال‌های اجرای برنامه چهارم با استفاده از همه اعتبارات ملی استانی بالغ بر ۳۹۲۰ نقطه و مقطع پرحادثه اصلاح شد.۹۰درصد جابجایی کالا و مسافر توسط بخش حمل و نقل جاده‌ای انجام می‌شود و از آنجایی که جاده‌ها در ۱۵ درصد تصادفات نقش دارند، متولیان سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای با تعمیر، بازسازی و کاهش نقاط حادثه‌خیز و یا مسدود کردن برخی از جاده‌ها می‌توانند نقش بسزایی در کاهش تصادفات جاده‌ای داشته باشند.هر کدام از این نقاط حادثه‌خیز در جاده می‌توانند منجر به حادثه و افزایش آمار کشته‌شدگان در سال شوند. البته نباید نقطه‌ای را حادثه‌خیز تعریف کنیم و صرفا یک نقطه حادثه ایجاد نمی‌کند، ممکن است مکانی حادثه‌خیز باشد که علل آن باید مشخص شود چراکه سازمان راهداری، راه‌هایی که ساخته می‌شوند را پس از تکمیل و برخورداری از استاندارد تحویل می‌گیرد. رفع معایب راه‌ها از لحاظ فنی، ایمنی و فیزیکی، ساماندهی گاردریل‌ها، خط کشی‌ها، سطح شیب‌دار و دسترسی‌ها از جمله اقداماتی است که باید برای ترمیم جاده‌ها انجام شود که قرار است با اعتباری بالغ بر ۲۰ هزار میلیارد تومان در طول برنامه پنج ساله پنجم توسعه رفع شود. اما چرا با این بودجه‌هایی که به رفع نقاط حادثه‌خیز جاده‌ای اختصاص می‌دهند، شاهد کاهش ۱۵ درصدی در آمار تصادفات جاده‌ای نیستیم؟ تصادفات جاده‌ای دومین عامل مرگ و میر در کشور شناخته شده است که علاوه بر گرفتن جان انسان‌ها هزینه‌های سنگین مالی و معنوی به خانواده و جامعه وارد می‌کند که از دست رفتن توانای کار و تولید در جامعه و هزینه درمانی برای مصدومان حادثه، بروز ناهنجاری‌های تربیتی در فرزندان و جراحات روانی وارده به بازماندگان از جمله آثار و تبعات تصادفات جاده‌ای است. بر اساس محاسبات پژوهشکده حمل و نقل شاخص هزینه تصادفات نسبت به تولید ناخالص ملی هم‌اکنون ۷ درصد برآورد شده است. مقایسه این شاخص با شاخص رشد اقتصاد ملی که در بهترین شرایط حدود ۴ درصد است، عمق این زیان را نشان می‌دهد. کشورهای شرق آسیا مانند کره‌جنوبی نیز در سال‌های توسعه با این مشکل روبه‌رو بوده‌اند. این کشور برای حل این مشکل با توجه به این‌که توانایی رقابت با خودروسازان مطرح جهان را نداشت با وضع قوانین جدید و بازسازی جاده‌ها توانست میزان حوادث جاده‌‌ای را کاهش دهد و در حال حاضر آمار کشته‌شدگان در این کشور کمتر از ۱۲ هزار نفر در سال است.با توجه به این‌که تصادفات جاده‌ای سالانه منجر به مرگ یک میلیون و ۳۰۰ هزار انسان می‌شود طرح جهانی«همکاری ایمنی جاده‌ای» از سوی سازمان ملل ارائه شد که هدف از طرح «همکاری ایمنی جاده‌ای» ایمن‌تر کردن جاده‌ها و خودروها، بهبود رفتار رانندگان و افراد پیاده و تقویت خدمات اورژانس است.بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در پیامی به مناسبت روز جهانی یادبود قربانیان ترافیک جاده‌ای (۲۱ نوامبر ۲۰۱۰ برابر با ۳۰ آبان) ضمن اشاره به اهمیت جان یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفری که سالانه در خیابان‌ها و بزرگراه‌های جهان جان خود را از دست می‌دهند، بانک جهانی نیز در گزارش خود اعلام کرده است در حال حاضر ایران با تصادفات جاده‌ای بیش از ۲۰ برابر کشورهای صنعتی و ۵ برابر کشورهای هم نوع خود همچون مصر و ترکیه، مواجه است. بنا بر گزارش بانک جهانی، دولت ایران به خوبی از کمبودها و کاستی‌های موجود در خصوص سیستم حمل و نقل این کشور آگاه است، اما وضعیت جاده‌ها در بسیاری از نقاط این کشور چندان جالب نیست، به شکلی که در حال حاضر وضعیت ایمنی جاده‌ها در ایران یکی از بدترین‌ها در نوع خود محسوب می‌شود که این مساله پیامدهای گوناگونی بر جمعیت و اقتصاد کشور داشته است.

به هر حال مقوله ای که راجع به آن صحبت کردیم بسیار موضوع مهم و دردآوری میباشد و مسئولین و دولت باید به طور جدی و اساسی و ریشه ای آن را دنبال و درصدد رفع معایب و اشکالات آن باشند.تا دیگر کمتر شاهد این اتفاقات در جاده ها باشیم. به امید روزهای بدون تلفات در جاده ها. و در پایان جناب محمد گلستان جو با موضوع شرح ماده 29 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با قانون اساسی سخنان خود را آغاز نمودند : ماده ۲۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح می‌کند :

الف) هرکس در مقابل آن جامعه‌ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد.

ب) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی‌های خود، فقط تابع محدودیت‌هـایی است که به وسیله قانون، تنها به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران و نظم عمومی و رفاه همگانی، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است.

پ) این حقوق و آزادی‌هـا، در هیچ موردی نمیتواند بر خلـاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.

بند اول ماده ۲۹اعلامیه  جهانی حقوق بشر در این ارتباط بیان داشته است:  هر فردی فقط در برابر آن جامعه ای وظایفی بر عهده دارد که رشد آزادانه و همه جانبه ی او را ممکن می سازد .خوب اگر بخواهیم وضعیت اجرایی این ماده قانونی را در کشورمون بررسی کنیم میبینیم در حال حاضردر ایران  شهروندان عمدتا موظف شدند  که درخدمت حاکمیت باشند وطلب حقشون یک امری  استثنائی و غیر قابل دسترس تلقی می شد . درواقع حقوق شهروندی معنایی ندارد هر چند که به تازگی شاهد آن بودیم که به ظاهر هم که شده سندی را به عنوان منشور حقوق شهروندی دولت تصویب کردند که بیشتر به یک نمایش شباهت داشت چرا که عملا هیچ تاثیری در روند به اجرا در آمدن حقوق انسانی نداشت و فقط برای خالی نبودن عریضه این کار انجام شد تا دولت سپری برای خود در برابر افکار عمومی و مجامع بین المللی بسازد .شاهد صحبت هایم هم همینطور که همه دوستان مستحضر هستید تعداد بسیار زیادی از هموطنانمان مدتی هست که از امنیت جانی و مالی و اعتقادی  برخوردار نیستند .در جامعه ایی که انسان از حق امنیت برخوردار نباشد دیگرنمیتوان انتظار رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی داشته باشیم . وقتی افراد در انتخابهای شخصی خود آزاد نیستند , وقتی از امنیت مالی آن هم در دستگاه های دولتی , نه دستگاه های خصوصی برخوردار نیستند ,وقتی بخاطر ابراز عقیده و اکار خود از امنیت جانی برخوردار نیستند دیگرچه معنایی دارد که از رشد و شکوفایی و وظیفه اسمی به میان آید؟   در نظر بگیرید درنظام حقوقی میبایستی ،چنانچه شهروندی بعنوان وظیفه ازمنافع سرزمین خود دفاع میکند وتکالیف شخصی خودرا دربرابر ملت ودولت انجام میدهد، درقبال آن ازحقوق شهروندی باید برخوردار باشد ودولت ونهادهای بین المللی موظف به رعایت حقوق اساسی آن شخص هستند وحالا،اگر در جامعه ای حقوق و آزادی های شهروندی رعایت نشود، آن فرد هم متقابلا می تواند به وظایف خود درقبال آن جامعه عمل نکند. خوب بنظر شما  استفاده ازاین حق آسان است ؟چرا که نظام های استبدادی همچون نظام جمهوری اسلامی ایران به شهروندان اجازه تصمیم گیری درمورد حق وتکلیف خود را نخواهند داد بنابراین، شهروندان ازحق مسلم خود محروم هستند با توجه به اینکه در رابطه با وظایف اجتماعی میبایستی بلاجبار انجام وظیفه کنند . برای مثال در ایران شاهد هستیم یک شهروند بهایی از حق تحصیل و حق اشتغال در ادارات محروم هست ولی وظیفه دارد که خدمت نظام وظیفه را بدون هیچگونه چشمداشتی انجام بدهد .

بند دوم ماده ۲۹اعلامیه ی جهانی حقوق بشر در این ارتباط بیان داشته است:هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی‌های خود، فقط تابع محدودیت‌هـایی است که به وسیله قانون، تنها به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران و نظم عمومی و رفاه همگانی، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است.حقوق شهروندی برای بهره مندی افراد جامعه وضع می گردد.بنابراین، قانونگذار و قوه اجرایی کشورباید تمام تمهیدات لازم رابرای عملی شدن این حقوق فراهم کند وبه افراد اجازه دهد که ازحقوق خود بهره کافی ببرند. البته قوانین بطوری برنامه ریزی شده که اجازه سوء استفاده را به افراد به بهانه داشتن حق ندهد.  به همین منظور اعمال حق با محدودیت هایی همراه میشود ازجمله: محدودیت اخلاقی؛محدویت اخلاقی به این معنا: که انسان نمی تواند به اجرای حقوقش مصر باشد درحالیکه اجرای آن ها با اخلاقیات اجتماعی منافات داشته باشد.بطور مثال وقتی در جامعه ایی مثل ایران دوستی بین جنس مونث و مذکربعنوان مثال دوستی بین پسرها با دخترها با عرف جامعه منافات دارد دراین صورت ،شخص نمی تواند به اجرای حقوقش پافشاری کند. محدودیت نظم عمومی؛رانند گی یکی ازحقوق افراد است اما اگر راننده ای نظم عمومی را مختل کند،نمی تواند به این حق استناد نماید و پلیس می تواند طبق مقررات رانندگی با فرد خاطی برخورد کند و آن شخص نمی توانند به استناد داشتن حق رانندگی با دستور پلیس مبارزه نمایند. محدودیت اضراربه غیر؛استفاده ازحق مالکیت , حق مسلم هرشخص است اما اگر استفاده ازآن حق با منافع وسلامتی وحقوق اشخاص دیگر منافاتی داشته باشد،میبایستی ازاعمال حق مذکور جلوگیری بشود.

 بند سوم ماده­ ی۲۹اعلامیهی جهانی حقوق بشر در این ارتباط بیان داشته است: این حقوق و آزادی ها در هیچ موردی نباید برخلاف هدف ها و اصول ملل متحد اعمال شوند.حقوق وآزادی های ذکرشده درقوانین کشورها واعلامیه جهانی حقوق بشر نباید به شکلی اعمال شود که با اهداف واصول سازمان ملل متحد مغایرت داشته باشد.استفاده ازحقوق اساسی باید بارعایت سایرشرایط اعلامیه واهداف بلند سازمان ملل همراه باشد .این ماده، نسبت تک تک انسانها را به عنوان افراد پاسخگو و وظیفه‌شناس در مقابل جامعه تعریف می‌کند. این تنها دولت‌ها نیستند که موظف به رعایت حقوق بشر می‌باشند، بلکه وظیفه‌ی تک تک ما شهروندان است که این حقوق را در زندگی اجتماعی و خصوصی خود به کار ببندیم. این ماده بر اصل «آزادی و مسئولیت فردی» استوار شده است، یعنی کسانی می‌توانند از آزادی بهره‌مند شوند که توانایی مسئولیت‌پذیری را نیز داشته باشند. «شناسایی و احترام به حقوق و آزادی‌های دیگران» به دو روش امکان پذیر میشود : یکی مسئولیت‌های فرد در مقابل دیگران و جامعه است و شکل دیگر آن محدودیت‌های قانونی است که دولت‌ها برای شهروندان خود قایل می‌شوند تا کشمکش‌ها و درگیریها به حداقل برسند.

در اصل پنجاه و ششم قانون اساسی آمده که : حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می‌آید اعمال می‌کند.اصل چهلم عنوان کرده: هیچ‌کس نمی‌تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.

دراصل بیست و دوم هم گفته شده  :حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند .

اصل بیستم :همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.اگر به نکات کلیدی بند اول و دوم توجه کنیم متوجه می شویم که از یک طرف ما با یک بحث فردی روبه رو هستیم که این فرد دارای حقوقی است (مثل حق مالکیت یا حق تعیین سرنوشت، حق آزادی اندیشه و بیان) و از طرفی دیگر با یک بحث جمعی روبه رو هستیم یعنی این فرد در برابر دیگران وظایفی دارد (مثلاً، نباید حقوق دیگران را پایمال کند) و معیار آن رعایت قانون است که دولت (که خود متکی بر رای و خواست مردم است) باید اجرای آن را تضمین کند. از این رو به چنین رفتار آزادانه و ضابطه مندی در جامعه رفتار مدنی می گویند.

اما متاسفانه در کشورمان این قوانین که در واقع حقوق مدنی بحساب می آیند , فقط بعنوان الگو و یکسری نوشتار در نظر گرفته میشود  و جنبه اجرایی پیدا نمیکنند.یکی از نهادهای مهمی که می تواند رفتار مدنی را تقویت کند آموزش و پرورش است. در کشورهای مدرن این نهاد این کار را از طریق یادگیری انجام می دهد. اگر آموزش و پرورش کشورهای مدرن را مورد توجه قرار دهید، به مدت ۹ سال یعنی از کلاس اول تا نهم، تقریباً هدفش پرورش فرد از لحاظ رفتارهای مدنی است. یعنی فرد حقوق خود را و حقوق دیگران را بشناسد و مهارت های یک زندگی مدنی را یاد بگیرد.. از سال 1948 که در واقع میشود سال1327 و در این سال ایران اعلامیه جهانی حقوق بشر را امضا کرده و بنا به تعهداتش میبایستی علاوه بر اجرای نمودن تمامی مفاد آن در کشور , در جهت آموزش این حقوق به افراد جامعه هم اقدام میکرده اما میبینیم تا به حال هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشده و با این روش حتی  شرایط به گونه ایی پیش رفته  که مردم در زندگی روزمره یاد می گیرند که چگونه از قانون و ضابطه «فرار کنند» و چگونه مدنی نباشند.

 

گزارش جلسه ی مشترک اعضای کمیته دفاع از حقوق جوان و دانشجو و نمایندگی اتریش، 21 اکتبر 2017

بابک میری

این جلسه، در تاریخ 21 اکتبر 2017، ساعت 20 به وقت اروپای مرکزی، با حضور اعضای کمیته و نمایندگی و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، در اتاق پالتاک کمیته جوان و دانشجو برگزار گردید.مسئول جلسه: جناب آقای فرداد عسکری.در ابتدای جلسه تحلیل گزیده‌ای از اخبار نقض حقوق جوان و دانشجو در مهرماه و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسط آقای محمد فرجاد ارائه شد که شرح اخبار در گزارش ماهیانه کمیته در وبسایت کمیته قابل مطالعه می‌باشد.در ادامه آقای فرداد عسکری دلنوشته‌ای در رابطه با روز جهانی کودک سخنان ارائه نمودند

کاش می‌شد بچگی را زنده کرد                              کودکی شد کودکانه گریه کرد

شعرقهرقهرتا قیامت را سرود                                 آن قیامت که دمی بیشتر نبود

فاصله با کودکی‌هایمان چه کرد                              کاش می‌شد بچه‌گانه خنده کرد

کاش کاش بچه بودم، که اگه دلمو می‌شکوندند،          با یه بوسه همه چی یادم می‌رفت.

دلم واسه اول دبستانم تنگ شده-        که وقتی تنها یه گوشه حیاط مدرسه وایسادی یه نفر می‌آد

و بهت می‌گه با من دوست می‌شی؟                      خدایا، تمام خنده‌های تلخ امروزم رو می‌دم

یکی از گریه‌های شیرین کودکیم را پس بده          ما سه چیز رو در دوران کودکی جا گذشتیم!

شادمانی بی دلیل، دوست داشتن بیدریغ، کنجکاوی بی‌انتها=یادش بخیر بچگیا، شیطونیا، تمام پنهون کاریا، بازی گرگم به هوا، کباب کباب، تموم اسباب بازیا، لوس شدنا، خندیدنا، دوست داشتن‌های راستکی، عیدی گرفتن ازهمه، پول توجیبی، بستنی‌های آبکی،راستی عجب عالمی بود، پر بودیم ازفصل بهار، دنیا رو رنگی می‌دیدیم، قشنگ و پر نقش و نگار، دنیای خوبی بود ولی حیف که تموم شد و گذشت، مثل یه موج از سرمون گذشت و دیگه برنگشت.حالا دیگه قد کشیدیم پرشدیم از رنگ و ریا غرق شدیم تو یه عالم، زرنگیها نیرنگیهاکاشکی می‌شد ما آدما بچه می‌موندیم تا ابد، دل می‌دادیم به چندتا گل، با چندتا سیب تویه سبد.کاش بچه بودیم.گریه می‌کنن چون گریه کلید بهشته، قهر که می‌کنن زود آشتی می‌کنن چون کینه ندارن، چیزی که می‌سازن زود خراب می‌کنن چون به دنیا دلبستگی ندارن.با خاک بازی می‌کنن چون تکبر ندارن، خوراکی که دارن زود می‌خورن و برای فردا نگه نمی‌دارن چون آرزوهای دراز ندارن.-بچه که بودیم جاده‌ها خراب بود، نیمکت مدرسه‌ها خراب بود، شیرای آب خراب بود، زنگ‌های در خونه‌ها خراب بود، ولی آدما سالم بودن.کودکیم را دوست داشتم، روزایی که بجای دلم سر زانوهام زخمی بود.ای کاش کودک بودم، تا بزرگترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیوار بود، ای کاش کودک بودم تا از ته دل می‌خندیدم، نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم- ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی با یه بوسه تو همه چیز رو فراموش می‌کردم.-ده عدد زیادی بود تو بچگیامون، تا ده می‌شمردیم قایم می‌شدیم، تا ده می‌شمردیم همدیگرو پیدا می‌کردیم، همدیگرو ده تا دوست داشتیم، یک تومن ده تا آبنبات بود، یک توپ داشتیم ده تا همبازی، یک بار قهر می‌کردیم اما ده بار آشتی، یک بغل و ده تا بوسه، یک کوچه با ده تا همسایه، یک دیدار اما ده تا نامه، این روزا توپ داریم همبازی نداریم، تویه کوچمون همسایه نداریم، قهر داریم اما آشتی نداریم، نامه عاشقونه نداریم، این روزا اندازه ده تا دیگه هیچی نداریم، راستی این روزا چی داریم.کاش کودک بودم.

سپس بانو زهرا ارزجانی سخنرانی با موضوع بررسی وضعیت رفاهی، فرهنگی و اجتماعی دانشجویان دانشگاه ایراد نمودند.اگر دانشجویان را به عنوان مشتریان کلیدی دانشگاه نام میبرد ارزیابی رضایت دانشجویان از خدمات آموزش عالی به منظور بهبود مداوم برنامه های درسی، تدریس، کارکنان، و امکانات  یک امرضروری است باید توجه داشت در صورتی که کیفیت مراکز آموزش عالی خوب نباشد، آینده علمی و فنی کشور اطمینانبخش نخواهد بود. کیفیت پایین آموزش به فقر نیروی انسانی متخصص و ماهر میانجامد و در نتیجه اهداف برنامه های رشد و توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی کشور با مشکلات عمدهای مواجه میشود و این امر دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور را زیر سؤال میبرد، چرا که نقش اساسی دانشگاهها همان اتخاذ راهبردی سنجیده برای توسعه و تربیت نیروی انسانی متخصص و ماهر در راه رشد و توسعۀ کشور است.امروزه دانشجویان یکی از گروه‌‌های مهم در تمام کشورها محسوب می‌شوند وعلت این مسئله نقشی است­که آنان درآینده کشورایفا می‌نمایند. پرورش استعدادها و قابلیت‌های دانشجو هماهنگ با نیازها و تحولات جامعه می‌تواند زمینه تحقق اهداف تعریف شده آرمان‌های یک ملت را فراهم سازد.

به استناد اصل 30 قانون اساسی دولت موظف است وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. به منظور توسعه دسترسی به آموزش عالی و حمایت از اقشار کم درآمد برای ادامه تحصیل و افزایش توان علمی مبتنی بر دیدگاه عدالت اجتماعی، دولت موظف شده است.شوربختانه رضایت دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر تهران از وضعیت رفاهی در دانشگاهها پایینتر از حد متوسط است. کمبود خوابگاههای دانشجویی، پایین بودن کیفیت تغذیۀ دانشجویی، امکانات ورزشی، تفریحی، و اردویی را میتوان بهعنوان نمونه هایی از پایین بودن کیفیت خدمات رفاهی دانشگاهها ذکر کرد. به سبب افزایش میزان دانشجویان دختر از سال 1378 تاکنون و ادامه این روند، مسئله خوابگاههای دختران هم به لحاظ کمی و هم بـه لحـاظ کیفـی مـورد توجـه خاص قرار گرفتـه اسـتخوابگاههای دانشجویان علیرغم اهمیت بالایی که در نظام آموزش عـالی بـه خود اختصاص داده است، همچنین به عنوان یکی از نمونههای حوزه رفاه و نیازهای دانشجویان نیـز تلقی میگردد که دولت باید به طور مستقیم و گسترده در ساختن خوابگاهها، واگذار کردن و مدیریت، و نظارت بر آن به شیوههای گوناگون شـرکت داشـته باشـد، بـه ویـژه تعهـد دولـت در بخـش رفـاه دانشجویان بر این امر خواهد بود که هر دانشجویی که خارج از محل سکونت خانوادگیاش تحصـیل میکند، از حق داشتن سرپناهی با کیفیت زندگی مطلوب برخوردار شود. شاید بزرگترین مزیـت زنـدگی در خوابگـاه بـرای دانشـجویان تجربـه یـک زنـدگی متفـاوت و دستیافتن به استقلالی باشد که، دستیافتن به آن در کنار خانواده بسـیار مشـکل اسـت. زنـدگی در یک شهر غیر بومی و دور از خانواده و انجام امورات شخصی، خود بدون کمک دیگران، تجربههای با ارزشی هستند که به راحتی برای هر کسی دست نمیدهد، آنچه مهـم اسـت، در ایـن رونـد، جوانـان تجربه میکنند و فرصت تمرین زندگی مییابند و خود را برای زندگی آینده میسازند. در سال ۹۴، تنها حدود ۴ درصد خوابگاه‌های دانشگاه‌ها در رتبه اول قرار داشتند و ۳۸ درصد خوابگاه‌ها در رتبه های ۴ و ۵ قرار داشتند. در سال ۹۴،  تعداد ۶۴ خوابگاه رتبه ۵ داشتیم که تمامی آنها ارتقاء یافته‌اند.به عنوان نمونه از دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی شهرستان شهرکرد به نشانه اعتراض به مرگ دانشجوی ترم 9 علوم پزشکی دانشگاه شهرکرد بنام زهره قاسمی که روز 14 مهرماه در حین استحمام دچار حادثه شد و جان خود را از دست داد،می توان اشاره نمود .دانشگاه آزاد واحد دماوند، باوجود کشتارگاه در کنار دانشگاه را معضلی اساسی است و گذشته از بوی آزاردهنده کشتارگاه بسیاری از حیوانات نیز به دلیل وجود این مکان در اطراف دانشگاه وجود دارد .حدود دو ماه پیش، صدای اعتراض دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بلند بود. دانشجویان دختر مجتمع خوابگاهی حضرت معصومه(س) دانشگاه شهید چمران اهواز با مراجعه به مسئولان، خواستار رسیدگی به وضع سیستم‌های تهویه سرمایشی بلوک‌های این مجتمع خوابگاهی با توجه به روند افزایش دمای هوا شدنددانشگاه اهواز یک دانشگاه بسیار قدیمی است و بیش از ۶٠ سال قدمت دارد و همان‌طور که می‌دانید در زمان جنگ هم یکی از مقرهای اصلی پشتیبانی جنگ بوده و بر همین اساس، مقداری بیش از سایر اماکن تحت تأثیر جنگ قرار گرفته است. بعد از جنگ هم چندان مورد توجه قرار نگرفت و دچار یک‌سری عقب‌افتادگی‌هایی در دانشگاه شد. مثلا پایه بودجه دانشگاه از چیزی که در سال‌های جنگ برایش در نظر گرفته شده بود، افزایش نداشته و آن توجهات لازم هم در بازسازی و تکمیل و ترمیم زیرساخت‌ها انجام نمی‌گیرداین مشکلات در حالی است که شهریه دانشجویان تمام کمال دریافت می شود و چنانچه تاخیری در پرداخت داشته باشند از انتخاب واحد، حذف اضافه و دریافت کارت ورود به جلسه امتحان محروم می شوند، ای کاش در برابر این همه نارسایی های موجود کسی بود که جوابگو بود تا دانشجویانی که قرار است با تحصیل علم فردای جامعه اسلامی را بسازند آزار نمی دادند.از دیگر مشکلات نظامهای آموزشی هر کشور افت تحصیلی است. شکست یا افت تحصـیلی عبارت است از ترک تحصیل زودرس و تکرار پایه تحصیلی در نظام آموزش و پـرورش یـک کشـور. یک نظام آموزشی کارآمد کمترین افت تحصیلی و بـالاترین بـازدهی را دارد. افـت تحصـیلی سـبب میشود که هرساله میلیاردها تومان از بودجه کشور به هدر رود و نیز تعداد کثیری از نیروهای بـالقوه انسانی از پرورش و تربیت صحیح باز بمانند.بیکاری و عدم اشتغال نیروی انسانی فعال یکی از مشکلاتی است که اکثر جوامع را درگیر خود کرده است. اما در این بین بیکاری افراد تحصیل کرده، به عنوان نیروی انسانی فعالی که از تخصص آکادمیک برخوردارند، چالش جدی و مهم تری است که مسئولان باید در جهت رفع آن برآیند.نرخ بیکاری فارغ التحصیلان 18.9 درصد و بالاتر از متوسط کشوری است و نیمی از دانشجویان و فارغ‌ التحصیلان نقشی در تولید و ارزش افزوده کشور ندارند.دانشگاهها محلی برای پژوهش و تولید به شمار میروند که توجه به پژوهش و توسعه و کاربردی کردن آن در دانشگاهها بهعنوان یکی از کارکردهای اصلی دانشگاهها باشد اما به نظر میرسد در این زمینه نیز دانشگاهها نتوانستهاند انتظارات دانشجویان را برآورده سازند هرچند که ما در عصر فنّاوری زندگی میکنیم اما در همین دوره نیز بسیاری از دانشجویان برای دسترسی به پایگاههای استنادی منابع به- روز و معتبر، آزمایشگاههای مجهز، و بسیاری از زیرساختهای مربوط دچار مشکل هستند. ارتباط ضعیف دانشگاه با جامعه، بازار، و صنعت موجب شده تا تحقیقاتی که هر ساله در دانشگاهها در قالب پایاننامه ها و رساله ها، طرحهای تحقیقاتی، و مقالات انجام میشود قابلیت کاربردی نداشته باشند. متاسفانه دانشگاهیان ما پژوهش را بدون در نظر گرفتن نیازهای منطقه ای و ملی و صرفا برای ارتقا اداری و افزایش مقالات خویش انجام می دهند. مقالات بسیار خوبی را در بهترین ژورنالهای دنیا چاپ می کنند بدون اینکه  این مقالات تاثیر گذاری چندانی در بهبود وضعیت کنونی جامعه داشته باشند. نکته اینجاست در کشورهای پیشرفته مقالات اکثرا نتایج تحقیقاتی هستند که قبلا عملی، اقتصادی و صنعتی شده است ولی در ایران اکثر مقالات فقط در رزومه افراد بایگانی می شود. گنجاندن کارورزی  اجباری و هدف دار در صنعت برای دانشجویان تمامی رشته های مختلف تا جوانان از نزدیک با مشکلات و توانایی های محیط بازار آشنا گردند. متاسفانه کارورزی که بعضا در تعدادی دروس اجرا می گردد عملا بی فایده بوده و فقط منجر به امضای گواهی پایان دوره می گردد. فراهم آوردن سیاستهای تشویقی و مالیاتی به صنایع، کارخانجات و موسساتی است که به شکل سیستماتیک از محققین دانشگاهی به عنوان سهامدار یا بخشی از پروژه استفاده می کنند.

 بانو زرین‌تاج الیاسی سخنرانی با موضوع روز جهانی معلم ایراد نمودند .روز جهانی معلم یک رویداد سالانه است که در ۵ اکتبر، برگزار می‌شود. این روز توسط یونسکو نامگذاری شده است. برای گرامیداشت و تقدیر از معلمان وبررسی مشکلات آنها و رفع مشکلات آنها، استفاده از تجربیات معلمان در جهت بهبودی آموزش در مدارس.شرایط معلمان در دهه چهل سخت بود و معلمین برای رسیدن به حقوق خود تجمعاتی در سراسر کشور برگزار می‌کردند. در تهران روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ گروهی از معلمان در جلوی مجلس در میدان بهارستان تجمع کردند که  ابوالحسن خانعلی نیز در آن شرکت داشت. او یک معلم مانند هزاران معلمی بود که در اعتراض به کم بودن حقوق خود در آن تجمع شرکت کرده بودند. ناصر شهرستانی رئیس کلانتری که موقعیت خود را در خطر می‌دید، به سمت تجمع‌کنندگان شلیک کرد که گلوله‌ای به سر ابوالحسن خانعلی اصابت کرد و دو تیر دیگر هم دو نفر را مجروح کرد. پیکر خانعلی بر روی دست معلمان با شعار «کشتند یک معلم را» به بیمارستان بازرگانان منتقل شد، ولی اقدامات پزشکان مؤثر واقع نشد و وی جان باخت و در قبرستان ابن بابویه در شهر ری به خاک سپرده شد. پس از این حادثه رئیس کلانتری برکنار و مورد بازخواست قرار گرفت، شریف امامی نخست‌وزیر وقت استعفاء کرد، محمدرضا پهلوی استعفای او را پذیرفت و علی امینی را مأمور تشکیل کابینه جدید کرد. او قول مساعد به افزایش حقوق معلمان داد و سرانجام پس از «برابر شدن حقوق معلمین با حقوق مهندسین» تحصن یازده روزه معلمان پایان گرفت. روز معلمپس از واقعه ۱۲ اردیبهشت، حکومت وقت برای دلجویی از معلمین روز ۱۲ اردیبهشت را به یاد مرگ خانعلی روز معلم نام‌گذاری کرد که پس از انقلاب اسلامی و ترور مرتضی مطهری در یازدهم اردیبهشت ۱۳۵۸، روز کشته شدن وی با یک روز تأخیر عنوان شد و دوازدهم اردیبهشت مجدداً به این مناسبت به نام روز معلم نام گرفت. شغلی که دیده نمی شودخاطره ای از دکتر حسابی در کتاب استاد عشق نوشته: روزی پروفسور حسابی در کشوی میز آزمایشگاه خود در شیکاگو با دسته چکی سفید امضاء مواجه شد؛ به گمان این که شاید مسئولان در صدد امتحان او هستند دسته چک را به مسئول خود تحویل داد و علت این رفتار را جویا شد. جناب آقای مسئول به پروفسور حسابی توضیح می دهد که شما در حالت تولید علم و کار آزمایشگاهی هستید بنابراین صحیح نیست هربار که به چیزی احتیاج داشتید برای دریافت بودجه به ما مراجعه کنید؛ این دسته چک با تمام برگه های سفیدامضایش برای همین در اختیار شماست. این مثالی بود از میزان اهمیتی که به تولید علم داده می‌شود. یکی از شاخصهای توسعه در هر کشوری همین تولید علم و آموزش منابع انسانی است و در این بین محوریترین نقش با معلمان است. جایگاه یک معلم در هر کشوری را میتوان با میزان اهمیتی که به علم آموزی، تعلیم و تربیت داده میشود سنجید و مشخص کرد. معلمی در کشور ما فراتر از یک شغل است .کشورهای ژاپن، آلمان، کره جنوبی و سوئیس جزو کشورهایی هستند که بیشترین حقوق را به معلمان خود می‌دهند. به طور مثال میانگین درآمد یک معلم درسوئیس طی یک سال معادل ۵۸۵۲۰دلار است، یعنی با احتساب مزایا معادل ۵میلیون تومان ما برای هر ماه! درآمد سالیانه معلمان در آلمان ۴۸۸۰۰دلار و در ژاپن ۴۵۵۱۵ دلاراست. ایرادی که در این مقایسه وجود دارد این است که درآمد کل کشور و معیشت تمامی اقشار در آن لحاظ نشده برای همین مقایسه درآمد یک معلم با سرانه تولید ناخالص ملی روش بهتری است. به عنوان مثال درآمد یک معلم در کره جنوبی ۲۴۲درصد این سرانه، درآلمان ۱۸۰ درصد و در ژاپن ۱۶۰درصد سرانه تولید ناخالص ملی است.از قرار این توجه به معلم در دیگر کشورها صرفا به معنای علاقه حاکمیت دیگر کشورها به این قشر نیست؛ بلکه میزان توجه آن ها را به ضرورت آموزش نسلها و کاهش دغدغه‌های معلمان را نشان می‌دهد و صد البته در این راه بر خلاف نظر حاکم در کشور ما هزینه نمی‌کنند بلکه سرمایه گذاری می‌کنند. مگر جز این است که یک معلم با وجود دو شیفت تدریس (حدود ۹ ساعت) و بعد از تدریس در انواع کلاس‌های تقویتی، کنکور، خصوصی و . . . تا رساندن درآمد خود به رقمی معادل هزار یورو (بالاتر از یک میلیون تومان خودمان) رمقی برای به روز کردن اطلاعات، توجه بیشتر به دانش آموز و . . . ندارد و تنها می‌شود ماشینی که مدام تکرار می‌کند. دیگر معلم خوبی هم نخواهد بود چه برسد به یک مربی و حق هم دارد؛ چرا که این عدول از آرمان‌ها اثر وضعی بی‌توجهی به جایگاه اوست نه زیاده‌خواهی خود و هم صنفانش! در تمام کشورهای پیشرفته دنیا، معلمان جزو طبقه ممتاز جامعه محسوب می‌شوند. چنان که در پاکستان معلمان نمونه برای مطالعه بیشتر و کسب تجربه سفرهای خارجی دارند اما در کشور ما سفر علمی و . . . که وجود ندارد؛ حتی بر خلاف ارگان‌هایی مثل شرکت گاز، وزارت ارتباطات و . . . تسهیلات جزئی هم برای معلمان فراهم نیست و اگر روز سودای سفربه سرشان بزند می‌توانند از اقامتی دلنشین در کلاس‌های مدارس شهرهای مختلف که با موکت آذین شده بهره ببرند

.روز معلم در ایران چه روزیست؟

روز معلمانی است که مجبورند برای زنده ماندن، به کارهای غیرفرهنگی بپردازند.

روز معلمانی است که پرداخت حقوق اندک‌شان ماه‌ها و گاه، سالها به تعویق می‌افتد.

روز معلمانی است که از خدمات پزشکیِ و بیمۀ درمانی لازم و اطمینان بخش محرومند.

روز معلمانی است که برای احقاق حقوق‌شان دست به ایجاد تشکل‌های صنفی زده‌اند تا به تبعیض‌ها و دستبردها به صندوق فرهنگیان اعتراض کنند./روز معلمانی است که به اتهام واهی اقدام علیه امنیت ملی و نظیر آن، بازداشت و محکوم به حبس‌های درازمدت شده‌اند.

 

 

گزارش جلسه سخنرانی اعضای نمایندگی مالزی 18 نوامبر2017

سید ابراهیم حسینی

جلسه سخنرانی اعضای نمایندگی مالزی در تاریخ 18 نوامبر2017 ساعت 18 به وقت اروپای مرکزی با موضوع در استانه روز جهانی کودک و روز جهانی تلوزیون و با حضور اعضای نمایندگی مالزی و جمعی دیگر از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک نمایندگی برگزار گردید و در پایان جلسه انتخابات برای مسئول جدید نمایندگی با حضور رئیس محترم هیئت رئیسه کانون جناب اقای منوچهر شفایی انجام شد و اقای جمشید غلامی سیاوزان برای این مسولیت انتخاب گردید. که علاقه مندان میتوانند گزارش جلسه فوق را از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند.حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع کودکان کار در ایران سخنرانی کردند.بر اساس گزارشی که از سوی سازمان بین المللی کار در خصوص وضعیت کودکان کار انتشار یافته است، بیش از نیمی از کودکان کار در جهان۸۵ میلیون نفردر شرایط بسیار سختی بسر می برند. همچنین کمتر از ۱۷۱ میلیون کودکان کار در منطقه آسیا زندگی می کنند هنوز منطقه آسیا و اقیانوسیه بیشترین کودکان کار را در میان سایر مناطق جهان به طور تقریب ۷۸ میلیون و یا ۹.۳درصد از کودکان جهان را به خود اختصاص داده اند. بیشترین حوادث برای کودکان کار در منطقه صحرای افریقا اتفاق می افتد، ۵۹ میلیون کودک در این منطقه زندگی می کنند.همچنین ۱۳میلیون کودک کار ۸.۸ درصد در کشورهای امریکای لاتین و ۹.۲ میلیون نفر ۸.۴ درصد  در منطقه خاورمیانه زندگی می کنند. بخش کشاورزی همواره به عنوان مهمترین بخش اقتصادی بستر کار برای کودکان بود به طوری که ۹۸میلیون نفر۵۹درصد در این بخش کار می کنند. همچنین ۵۴ میلیون کودک در بخش خدمات و 12میلیون نفر در در بخش صنعتی به شکل غیر رسمی کار می کنند. تعداد کودکان کار دختر از سال ۲۰۰۰میلادی تاکنون ۴۰ درصد دختران و پسران ۲۵ درصد کاهش یافته است.طبق آمار رسمی ۱۵.۳ میلیون نفر کودک زیر ۱۸سال در کشور داریم که ۱۲.۳ میلیون نفر از آنان دانش آموز هستند  و مابقی آنها کودکانی هستند که مشغول کار هستند  .  بسیاری از کودکان در کارگاهای قالی بافی هم کار میکنند و در این کارگاه ها کودکان هشت تا 9ساله روزانه 12 ساعت کار می کنند. در برخی از استان‌های ایران میانگین سنی کودکان زباله‌گرد تنها ۱۲ سال است . پدیده کودکان کار و خیابانی یکی از معضلات گریبانگیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است. گسترش پدیده به حدی است که جوامع توسعه یافته و در حال توسعه را به یک اندازه به خود مشغول کرده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عواملی چون نارسایی نهاده های اجتماعی کننده ای مثل خانواده و مدرسه، فقر اقتصادی، خانواده های کودکان خیابانی و ناتوانی آنها در انطباق با شیوه های زندگی شهرهای بزرگ، آلودگی و آسیب زا بودن محلات حاشیه شهری، فقدان نظارت کافی از سوی سامان های مسوول و الگوهای نادرست کنش متقابل بین شهروندان و کودکان خیابانی همه دست به دست هم داده اند تا پدیده کودکان خیابانی که عمدتا کودکان کار درخیابان هستند کماکان به عنوان مشکلی صعب العبور در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور خودنمایی کند . نایب رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان خانم طاهره پژوهش عنوان کرد: متاسفانه علیرغم آنکه در سطح جهان آمار کودکان کار رو به کاهش بوده اما در ایران شاهد افزایش تعداد کودکان کار هستیم و تا زمانی که ساختارهای اقتصادی کشور اصلاح و فقر ریشه کن نشود، این روند ادامه خواهد داشت.  عزیزان این را در نظر داشته باشید که زمانیکه حداقل دستمزد یک کارگر ۸۰۰ هزار تومان است درحالیکه قیمت اجاره خانه ها سر به فلک میزند با یک محاسبه سرانگشتی می توان فهمید که با این میزان حقوق و دستمزد حتی نمی‌توان یک سرپناه مناسب داشت و از حداقل ها بهره مند بود به این ترتیب وقتی از اوضاع اقتصادی نا به سامانی که در کشور هست آگاهی وجود نداشته باشه و ساختارهای غلط را اصلاح نشود عجیب نیست که در آیین نامه مدعی آن شد که با پرداخت ماهیانه ۵۰ هزارتومان به هر کودک کار می توان آنان را به چرخه تحصیل برگردانده و از رشد این معضل در کشور جلوگیری کرد.  متاسفانه کودکان کار درحال حاضر هزینه اجاره خانه و معیشت خانواده خود را تامین می کنند و اگر کار را از آنها بگیریم به طور کلی از صحنه روزگار محو خواهند شد؛ به همین دلیل است که مسئولین باید در جهت اصلاح ساختارها اقدام کنند.  هر کودک باید تحت مراقبت و حمایت های خانواده از کودکی تا بزرگسالی قرار گیرد و بتواند با توجه به بالاترین استانداردهای جامعه رشد همه جانبه داشته و استعدادهایش شکوفا شود . این وظیفه حکومت جمهوری اسلامی است که به تضمین رشد کودکان در ایران دست به کار شود به این ترتیب مسئله کودکان کارنیز  یک موضوع اجتماعی بوده که از فقدان مدیریت اجتماعی و نداشتن آمار های صحیح ناشی می شود و قابل تقلیل به قشر و گروه خاصی نیست.  کودکان کار امنیت ندارند و وقتی یک کوک از ۱۰ سالگی مجبور به کار کردن می شود باید در ۳۰ سالگی بازنشسته شود . بجای هزینه کردن ثروتهای کشور در جاهای غیر لازم مثل پشتیبانی از گروههای جنگ طلب مثل حزب الله لبنان و یا دامن زدن به جنگ در خاور میانه باید و باید این منابع در جهت رشد و پشتیبانی از کشور و شهروندان ایرانی وقسمتی از  آن در جهت حمایت از کودکان خرج شود . همانطور که همگی میدانیم ایران کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفته پس باید به طور کامل مفاد آن اعلامیه را عمل کند ولی چیزی جز نقض حقوق کودکان را در ایران ما شاهد نیستیم . بعلاوه تعداد بسیاری از کودکان در ایران از اتباع کشور افغانستان هستند که در بسیاری از موارد این کودکان مدرک هویتی هم ندارند و حتی از تحصیل و آموزش هم باز مانده اند و در هیچ مرکز آموزشی هم آنها را به جهت تحصیل قبول نمیکنند تعداد جمعیتی این کودکان نزدیک بر ۶۰ درصد کودکان کار میباشد . بر اساس طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان که در سه ماهه اول سال جاری صورت گرفت تنها ۳۶ درصد کودکان کار و خیابان حاضر در تهران ایرانی بودند . در این میان ۹۰ درصد آنان نیز تهرانی نبوده و از سایر استان‌ها به تهران مهاجرت کرده بودند . با توجه به آمارهای طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان که در سه ماهه اول سال ۱۳۹۶ انجام شد اکثر کودکان ایرانی جذب شده در این طرح از استان‌های خراسان جنوبی و رضوی و پس از آن نیز استان‌های کرمانشاه،‌ لرستان و بوشهر دارای بیشترین فراوانی بودند .تعداد کودکان کار و خیابان تهران بیش از سه هزار نفر است این در حالی است که مراکز سازمان بهزیستی پاسخگوی ساماندهی این تعداد کودک نیست. متاسفانه سوء مدیریت در کشور و عدم توجه به مسائل مهم و اصلی کشور و تامین اجتمایی شهروندان از مهمترین نکاتی است که حکومت جمهوری اسلامی به دلیل عدم دانش و آگاهی کامل و نداشتن افراد متخصص با آن در کشور دست به گریبان هستیم . به یاد داشته باشیم که انسانها به صلح نیاز دارند نه به بمب و موشک نه به تسلیحات کشتار جمعی نه به تفنگ کودکان در ایران مظلومترین دسته از شهروندان هستند که با توجه به کمی سن و سال این عزیزان آنها نمیتوانند خودشان جویای حق و حقوق انسانی خود باشند و این وظیفه ما فعالین حقوق بشر است که با استناد به کنوانسیونهای مربوطه من جمله کنوانسیون حقوق کودک از آنها حمایت های لازم را به عمل آوریم . چون با استناد به کنوانسیون تخصصی  حقوق کودک به آسانی میتوان دریافت که کودکان دارای چه حقوقی هستند و قبل از آن با استناد به ۳۰ ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر که میتوان از آن به عنوان یک یک نقشه راه استفاده کرد . هرچند حکومت جمهوری اسلامی خود در ظاهر امر ایلامیه جهانی حقوق بشر را قبول دارد ولی در ورته عمل آن را اجرا نمیکند . فعالین حقوق بشر میتوانند با آگاهی رسانی و تلاش در جهت افشا گری و موارد نقض حقوق بشر در ایران تلاش کنند . چون حکومت جمهوری اسلامی دارای یک ایدولوژی تاریخ مصرف گذشته است که دیگر هیچ جایگاهی در افکار شهروندان ایران ندارد و باید کشور با تغیرات اساسی در جهت رشد و تعالی حرکت کند چون اگر در مسیری که در حال حاضر در آن در حرکت است باشد چیزی جز نابودی کشور و گسترش فساد و رانت خواری را شاهد نخواهیم بود.

خانم مریم مرادی تحت عنوان بررسی مساله خشونت علیه زنان و توانمندسازی زنان سخنرانی نمودند.بر اساس اعلامیه رفع خشونت علیه زنان مصوب 1993خشونت علیه زنان تجلی نابرابری وقدرتمداری تاریخی بین زن و مرداست . ترس بزرگترین پیامد اعمال خشونت علیه زنان است. ترس از خشونت مانع بزرگ زندگی مستقل زنان است و موجب می شود تا زنان پیوسته در صدد کسب حمایت مردان باشند که این حمایت در موارد بسیاری آسیب پذیری و وابستگی بسیاری از زنان را به دنبال دارد و مانع اصلی توانمند ساختن زنان است. توانائی های بالقوه ای که می تواند موجبات رشد قابلیت های آنان را فراهم آورد و انرژی زنان را در جهت بهسازی جامعه صرف کند. اعمال خشونت در سراسر جهان پدیده ای رایج است و اختصاص به جامعه ای خاص و یا فرهنگ و بینشی ویژه ندارد.در واقع زنان در هر کشوری و هر جامعه ای به نحوی از انحاء چه در محیط خصوصی (خانه) و چه در محیط عمومی (اجتماع) مورد خشونت قرار می گیرند.

بعضی دانشمندان می گویند خشونت، راهی برای ترمیم غرور جریحه دار شده است. یعنی هر چیزی که عزت نفس آدم ها را تهدید کند، ‌دشمن محسوب می شود و غرور جریحه دار شده صاحبش را وادار به حمله به دشمن می کند. برخی نیز معتقدند که بالا بودن میزان تستوسترون احتمال بروز خشونت را افزایش می دهد. هم چنین عده ای از محققان ادعا می کنند که بعضی از افراد خشن نوار مغزی غیر طبیعی دارند؛ ‌بنابراین ممکن است خشونت یک مشکل مغزی باشد. البته خشونت می تواند علت شیمیایی، هورمونی یا ارثی نیز داشته باشد؛ که در این صورت می توان با جلوگیری از ازدواج انسان های خشن با همدیگر، جلوی بیشتر شدن افراد خشن را گرفت- گروهی دیگر از دانشمندان براین باورند که رفتار خشونت آمیز علیه زنان در اثر احساسات شدید و زودگذر به وجود می آید و اغلب با یک طرح حساب شده و از قبل برنامه ریزی شده‌ جهت دستیابی به اهداف مادی خاص انجام نمی شود. اما به طور کلی خشونت علیه زنان به عوامل گوناگونی بر می گردد که مهم ترین آن ها عبارتند از:1- تبعیض جنسی خشونت بر اساس جنسیت ارتباط تنگاتنگی با قدرت و کنترل مردانه دارد. علت آن هم این است که تمام اشکال خشونت علیه زنان از قبیل: تجاوز و آزار جنسی، خرید و فروش زنان و غیره در واقع تعرضی علیه جنسیت زنان و دختران می باشد. کنترل رفتار جنس مؤنث در بسیاری از نظام های حقوقی دنیا مد نظر قرار دارد. هدف از این کنترل می تواند از یک سو اطمینان حاصل کردن از پاک دامنی و عفت زن باشد و از سوی دیگر این اطمینان را به مردان بدهد که اموالشان به کسی غیر از دودمان خودشان نرسد. البته این علت می تواند باعث کاهش حضور زنان در مؤسسات سیاسی و اجتماعی، ایجاد حس عدم اعتماد به نفس، عدم برابری اقتصادی، نمایش های کلیشه ای در نفس زنان در رسانه ها و غیره شود. بااین وجود خشونت علیه زنان را نمی توان نتیجه حتمی و اجتناب ناپذیر جنسیت دانست. چون ویژگی های طبیعی نمی توانند مانند آلت جرم و سند اتهام به مرد تلقی شوند؛ بلکه این امر می تواند نتیجه مجموعه وسیعی از محرومیت ها، نارضایتی ها و ناامیدی هایی در مورد مسائل زیستی و بالاخره انحراف از هدف غایی خلقت باشد.

2- دکترین و نظریه پنهان کاری-مفهوم تقدس خانواده و حفظ و نگهداری اطلاعات مربوط به خانواده در محدوده چهار دیواری خانه، ‌اساس نظریه پنهان کاری را تشکیل می دهد و می تواند از علل دیگر استمرار و تداوم خشونت علیه زنان باشد. به این معنا که اغلب جوامع، مسئله خشونت علیه زنان در خانواده را امری خصوصی وبه اصطلاح خانوادگی می دانند و همین نظریه پایه و اساس ادامه خشونت بدون وقفه در درون خانواده بوده و هست.

3- طرح ها و روش های حل و فصل درگیری ها و اختلافات-روش هایی که برای فیصله مخاصمات و درگیری ها در پیش گرفته می شود می تواند عامل دیگری برای خشونت علیه زنان باشد. مطالعات نشان داده است که توسل به جنگ و درگیری، منجر به سوء استفاده بیش تر از زنان و در نتیجه خشونت علیه آنان شده است؛ که می توان به قتل، شکنجه، تجاوز گروهی نظام یافته، آبستنی تحمیلی و یا سقط جنین تحمیلی با هدف پاک سازی های قومی یا نژادی اشاره کرد.

4- قصور دولت ها –شاید بتوان سستی‌، فعال نبودن و عدم تحرک دولت ها در ممانعت و مجازات اعمال مربوط به خشونت علیه زنان را بزرگ ترین علت برای خشونت علیه زنان عنوان کرد. این عدم تحرک، زمانی ظاهر می شود که دولت ها نسبت به مرتکبین خشونت علیه زنان، به ویژه زمانی که این خشونت در درون خانواده صورت می گیرد با دیده اغماض و تسامح می نگرند و این موضوع بیانگر آن است که جدیت جرم خشونت علیه زنان به ندرت مورد شناسایی قرار گرفته است. هم چنین در قوانین بسیاری از کشورها چنین اعمالی جرم محسوب نمی شوند.

5- تأثیر سوابق کودکی-تعدادی از پژوهش ها نشان داده اند که اِعمال خشونت، رفتاری اکتسابی است و خشونتهای خانگی که شخص در دوران کودکی به عنوان ناظر اولیه شاهد آن بوده و یا خودش قربانی آن خشونت ها شده است، پی آمدهای سویی بر آینده وی می گذارد و شخص با یادگیری رفتار خشن، آن را از یک نسل به نسل دیگر منتقل می کند.

6- تأثیر رسانه های گروهی-انتقال دائمی اطلاعات درباره جرایم و افعال خشونت آمیز و تماس پیاپی با خشونت ناشی از تولیدات رسانه ها و به ویژه برنامه های تلویزیونی، ‌بدون تردید به بی احساسی و خون سردی در برابر عمل خشونت آمیز منجر می شود. طوری که هم دردی با قربانیان خشونت دیگر هیچ جایگاهی نداشته و گرایش بینندگان را به سمت خشونت در پی دارد و این مسئله در اِعمال خشونت علیه زنان نیز بی تأثیر نیست.

7- سوء استعمال مواد مخدر‌، داروها و الکل-این عامل را می توان از عوامل وابسته و تشدید کننده دانست که شخص استفاده کننده از آنها به طور دائم گرایش و تمایل به انجام رفتار تهاجمی دارد.

 8- ویژگی های شخصیتی شخص مرتکب-اگر فردی به طور مکرر در موقعیت های مشابه رفتار خشن داشته باشد، رفتار خشن وی را به ویژگی های شخصیتی وی نسبت می دهند. خصیصه ای بودن رفتار خشن و پرخاشگرانه به آن معناست که علایم اولیه پرخاشگری به عنوان خصیصه در کودکی به احتمال زیاد به خشونت در دوران بعدی زندگی منجر خواهد شد.

9- ساختار نابرابر قدرت میان روابط زن و مرد-این عامل همان مناسبات نابرابری است که همواره به تبعیض بین زن و مرد انجامیده و همین تبعیض ها و اجحاف های حاصل از آن روابط، منجر به خشونت علیه زنان شده است. مناسباتی مانند: روابط کاری و اقتصادی، خانوادگی، ‌علمی و آموزشی. از نظر روابط کاری و اقتصادی، نادیده گرفتن قدرت اقتصادی و استقلال اقتصادی زنان علت عمده ای برای اِعمال خشونت علیه آن ها به شمار می رود. زیرا باعث ادامه وابستگی و آسیب پذیری زنان می شود. از منظر روابط خانوادگی، نهاد خانواده هم می تواند مکانی برای پرورش مثبت و انتقال ارزش ها باشد و هم مکانی که در آن قدرت جنسی مردانه به شدت و قاهرانه اِعمال شده در نتیجه باعث از هم پاشیدن و از هم گسیختگی زندگی خانوادگی شود. تحکیم ساختار نابرابر قدرت میان زن و مرد در محیط خانواده نیز زمینه را برای نابرابری در محیط اجتماعی فراهم می کند. هم چنین در زمینه روابط علمی و آموزشی، مردان مهار نظام علمی جهانی را به دست گرفته و آن را به قبضه خود درآورده اند. این کنترل شامل تمام زمینه های علمی اعم از: علوم تجربی، فرهنگ، مذهب، ‌زبان و غیره می شود.

10- سنت ها و عقاید قالبی و متعصبانه-کم نیستند پیش داوری ها، ‌عقاید و الگوهای فرهنگی که مطیع و تابع بودن زن را توجیه می کنند و در نهایت خشونت علیه زنان را توجیه می کنند. در بسیاری از عقاید قالبی، چه درجوامع سنتی و چه در جوامع پیشرفته، برای استفاده از خشونت علیه زنان، در مواردی مشروعیت سنتی بخشیده شده است . نمونه ای از این پذیرش فرهنگی خشونت خانگی، در این تصنیف عامیانه قدیمی بیان شده است:

11- عوامل فرهنگی-به طور کلی، خشونت خانگی علیه زنان در متن ساختار فرهنگی جامعه بهتر درک می شود، زیرا از طریق مقررات و هنجارهای فرهنگی است که فرد می آموزد چه موقع و چگونه خشن باشد. بنابراین، خشوت مردان علیه زنان در خانواده به وسیله هنجارها و مقررات فرهنگی الگومند شده اند و این هنجارها و الگوهای فرهنگی در مردان درونی شده است .  فقر فرهنگی نیز یکی دیگر از عواملی است که خانواده و اعضای آن را تهدید می کند. فقر فرهنگی عبارت است از: «آگاهی نداشتن به قوانین و حقوق رایج خود در جامعه». همین جهل به ارزش ها و هنجارهای فرهنگی باعث می شود فرد دست به عملی بزند و تصور کند که می تواند از آن رهایی پیدا کند . برخی از عوامل فرهنگی عبارت است از: اعتقاد به برتری ذاتی افراد ذکور، پرورش اجتماعی مبتنی بر جنسیت، آداب و رسوم ازدواج ها، پذیرش خشونت به عنوان وسیله ای برای حل و فصل اختلافات و تعاریف فرهنگی درباره نقش های جنسی مناسب.

12- عوامل قانونی-عوامل قانونی نیز هم چون، قوانین مربوط به طلاق و حضانت فرزند، رفتار غیر دل سوزانه پلیس و دستگاه قضایی با زنان، پایین بودن سطح سواد حقوقی، مقام و پایگاه نازل زنان هم در قوانین مکتوب و هم در عرف نیز در بروز خشونت بی تأثیر نیستند.

13- عوامل سیاسی-از جمله نمونه های سیاسی وقوع خشونت علیه زنان نیز می توان به: مشارکت محدود زنان در نظام سیاسی سازمان یافته، کم بودن تعداد نمایندگان زن در مواضع قدرت و سیاست و سازمان یافتگی محدود زنان به عنوان نیرویی سیاسی اشاره کرد.

14- عوامل اقتصادی-وابستگی اقتصادی زنان به مردان، قوانین تبعیض آمیز درباره ارث و حقوق مالکیت، دسترسی محدود به شغل در بخش رسمی و غیررسمی و دسترسی محدود به نقدینگی و اعتبار می تواند از دلایل اقتصادی خشونت علیه زنان به شمار آید .

تعاریف گوناگونی در زمینه توانمندسازی ارائه شده است : «توانمند سازی یعنی اینکه مردم باید به سطحی از توسعه فردی دست یابند که به آنها امکان انتخاب بر اساس خواست های خود را بدهد.»«توانمند سازی اصطلاحی است برای توصیف هموار کردن راه خود یا دیگران برای تلاش در جهت دستیابی به اهداف شخصی»

واقعیت این است که ما در دوره ای زندگی می کنیم که مقبولیت و مشروعیت دولت ها با میزان مشارکت اجتماعی مردم به ویژه زنان سنجیده می شود، تجربه جهانی ثابت کرده که حضور زنان در عرصه عمومی و سطوح تصمیم گیری به اصلاح نظام اداری و بهبود کیفیت خدمات دولتی در کشورهای در حال توسعه کمک شایانی کرده است، بنابراین برعهده قانونگذاران است که با فراهم سازی زمینه های توانمندسازی زنان به رشد اقتصادی و توسعه مبتنی بردانش کشور کمک کنند و مطمئناً عدالت اجتماعی نیز ایجاب می کند که به توانمندسازی زنان پرداخته شود .

توانمندسازی زنان از جمله مولفه های مهم در توسعه پایدار است. زنان قربانیان اصلی در مواردی چون فقر، خشونت، عدم برخورداری از تغذیه و بهداشت مناسب هستند، از این رو توجه به بهبود موقعیت زنان نفع همگانی را در بر دارد. مطالعات در حوزه توانمندسازی زنان بطور گسترده انجام میشود. در این مورد مجامع بین المللی در مورد این موضوع دست به تحقیقات گسترده ای زده اند که میتوان به مطالعات انجام شده توسط سازمان ملل و بانک جهانی اشاره کرد. از طرف دیگر بیشتر کشورها نیز دریافته اند که بدون توانمندی زنان توسعه پایدار محقق نخواهد شد. پرورش فرزندان، اداره امورمنزل، حفظ محیط زیست، بهره وری صحیح از منابع، صرفه جویی در انرژی مباحثی هستند که زنان بطور مستقیم با آنانمرتبط هستند، پس توانمند بودن و توانمند ساختن زنان به جامعه در رسیدن به اهداف توسعه کمک خواهد کرد و ازطرف دیگر به ترقی و تعالی نیمه دیگر از جامعه نیز منجر میشود.از آنجائیکه توانمندی زنان یک پدیده اجتماعی است و پدیده های اجتماعی تک علتی نیستند، توانمند شدن زنان به عوامل درونی و بیرونی متعددی بستگی دارد. از طرفی عواملی درونی چون وضعیت جسمانی، روانی، وضعیت اقتصادی خانواده بر توانمندی فرد نقش تعیین کننده ای دارد . از طرف دیگر ساختارهای موجود اجتماعی در این مورد میتواند نقش تعیین کنندهای داشته باشد. یکی از عواملی که میتواند در توانمندی افراد نقش داشته باشد، تاثیر حمایت اجتماعی بر توانمندی آنان است.

معیارهای نظریه توانمند سازی

طبق نظر تئوریسین های پیشگام نظریه توانمندسازی ، این نظریه 5 مرحله از برابری را در بردارد و معیارهای آن عبارت است از:

1 – رفاه/2 – دسترسی به منابع3 – آگاهی4 – مشارکت5 – کنترل

اقای تقی صیاد مصطفی با موضوع نگاهی به صدا و سیما در ایران به مناسبت روز جهانی تلویزیون سخنرانی کردند.رسانه ها دارای قدرت قابل ملاحظه ای برای شکل دادن به عقاید و باورها، دگرگون کردن عادات زندگی و ترویج رفتارهایی کمابیش مطابق میل کنترل کنندگان رسانه ها و محتوای آنها هستند.رسانه ها یک صنعت روبه رشد و در حال تحول هستند که تامین کننده اشتغال، تولید کننده کالا و خدمات و تغذیه کننده سایر صنایع مرتبط هستند. رسانه ها در عین حال خود به نهادی تبدیل شده اند با قواعد و هنجارهای خاص خود که این نهاد را به جامعه و سایر نهادهای اجتماعی پیوند می دهد. پس این نهاد نیز به نوبه خود توسط جامعه تنظیم می شود. رسانه ها یکی از منابع قدرت هستند. یعنی ابزاری هستند برای کنترل مدیریت و نوآوری در جامعه. اغلب جایگاه بروز تحول در فرهنگ اند چه به معنی هنر و اشکال نمادین، و چه در معنای مدها، خلق و خوها، شیوه های زندگی و هنجارها.به هر حال رسانه ها دارای تاثیراتی هستند و اگر توجه کنیم که در تجربه زندگی روزمره نمونه های بی شماری از تاثیرهای کوچک می توان یافت این عدم قطعیت تعجب آورتر جلوه خواهد کرد. لباسی که همه ما به هنگام خروج از منزل می پوشیم با توجه به پیش بینی هواست، آنچه می خریم تحت تاثیر تبلیغات تجاری است. به دیدن فیلمی می رویم که در روزنامه درباره اش مطلبی خوانده ایم و به اشکال بیشمار به تلویزیون،رادیو یا موسیقی واکنش نشان می دهیم زیرا ما در دنیایی زندگی می کنیم که فرآیندهای سیاسی و حکومتی آن بر اساس این تاثیر قرار دارد که ما برآنچه می گذرد آگاهیم زیرا از مطبوعات و تلویزیون و رادیو خبر می گیریم.کم تر کسی را می توان یافت که سرچشمه اطلاعات و عقاید اش را نتوان در رسانه ها پیدا کرد.این همه پول و تلاش صرف آن می شود که رسانه ها در جهتی هدایت شوند،که تاثیر دلخواه تحقق یابد.با وجود این، این هم حقیقتی است که در مورد میزان، وقوع و نوع تاثیررسانه ها شک و تردیدهای بسیاری وجود دارد و دانش ما ناقص تر ازآن است که به جز ساده ترین پیش بینی ها در مورد و قوع تاثیری خاص در مورد معین سخنی بتوانیم گفت. حتی این نوع پیش بینی ها هم بیش ازآن که بر دانش متقن درباره چگونگی وقوع تاثری خاص باشد، از تجربه و حساب های سر انگشتی سرچشمه می گیرد و همین دانش علمی مبتنی بر تجربه است که به رسانه ها این امکان را می دهد که به کار خود بدون تفکر زیاد ادامه دهند.دلایلی برای عدم قطعیت تاثیرات رسانه ها در زمینه های مورد مجادله ای چون اخلاقیات، عقاید و رفتار که بیشترین توجه عموم را بر می انگیزد وجود دارد. در بسیاری از این موضوع ها سخنی در این باره که رسانه علت اولیه است نمی تواند در میان باشد و ما قادر به هیچ نوع تبیین واقعی از الگوهای اندیشه، فرهنگ و رفتار با ریشه های عمیق اجتماعی و تاریخی نیستیم. به علاوه سخن گفتن از رسانه به منزله چیزی بسیط و واحد کاملا بی معناست زیرا رسانه ها مجموعه بسیار گسترده ای از پیام ها، تصویر و افکاری هستند که بیشترشان از خود رسانه بلکه از جامعه گرفته شده و عاقبت به جامعه پازپس فرستاده می شوند. به همین جهت بسیار دشوار است از موردی نام ببریم که درآن بتوان رسانه را علت واحد یا اجتناب ناپذیر تاثیر اجتماعی معینی دانست.رسانه ها هر جا که رشد می کنند دارای قدرت قابل ملاحظه ای برای شکل دادن به عقاید و باورها، دگرگون کردن عادات زندگی و ترویج رفتارهایی کمابیش مطابق میل کنترل کنندگان رسانه ها و محتوای آنها هستند. این دیدگاه نه بر اساس کاوش های علمی بلکه در اثر مشاهده  محبوبیت بسیار زیاد مطبوعات و رسانه های جدیدی همچون فیلم و رادیو و نفوذ آنها در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی به وجود آمده اند.رسانه ها می توانند آثار مضری نیز از لحاظ بزهکاری، تعصب و پرخاشگری و…. داشته باشند. رسانه ها در همه ابعاد زندگی افراد تاثیر گذار هستند اما نشان داده شده که هر رسانه ای در قالب ساختار موجود روابط اجتماعی و شرایط فرهنگی و اجتماعی معین عمل می کند. این عوامل اجتماعی و فرهنگی در شکل دادن به عقاید، نگرش ها و رفتار مورد مطالعه نقش درجه اول دارند و انتخاب،توجه و پاسخگویی به رسانه از سوی مخاطبان را تعیین می کنند.تاثیر رسانه بر روی زندگی افراد با پیدایش تلویزیون به عنوان رسانه ای نوین که جذابیتی بیش از اسلاف خود داشته و بر روی زندگی اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و سیاسی تاثیرات مهمی داشته است.

بنابراین امروزه هر چه رسانه ها قدرتمندتر می شوند تاثیر مستقیم تری بر روی زندگی افراد می گذارند و رسانه ها موقعیت یک نهاد اجتماعی مهم را کسب کرده اند و روز به روز بیش تر مسائل زندگی عموم در عرصه رسانه ها متجلی می شود چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی.

در تقویم روزهای جهانی سازمان ملل،21 نوامبر به‏‌عنوان روز جهانی تلویزیون نامگذاری شده است و هدف از نامگذاری این روز ترغیب کشورهای جهان برای تبادل برنامه‏‌های است که در جهت توسعه صلح و رشد اجتماعی و محکمتر کردن مسله‎ی فرهنگی تولید می‏شوند. تلویزیون به‏‌عنوان یکی از مؤثرترین رسانه‎های حال حاضر جهان به دلیل اینکه نگاه کردن و دریافت اطلاعات از این رسانه احتیاجی به سواد ندارد توانسته است مخاطبان بی‎شماری را جذب کند و همین امر باعث شده است که یونسکو از شبکه‏‌های تلویزیونی مستقل و از تولید برنامه‏‌های که به صلح جهانی کمک می‏کنند حمایت کند. به این مناسبت به وضعیت تلویزیون در ایران نگاهی اجمالی می‏اندازیم.در سال 1346 برای اولین بار مجلس شورای ملی طرح دولت در مورد تاسیس سازمان تلویزیون ملی را تصویب کرد که در یکی از بندهای این مصوب‎نامه آمده است که: برای تهیه و اجرای برنامه‏‌ها و بهره برداری و اداره‎ی سایر امور تلویزیون ملی ایران در کشور سازمانی به نام سازمان تلویزیون ملی( که بعدها به سازمان رادیو و تلویزیون تغییر نام داد) وابسته به وزارت اطلاعات تشکیل می‏شود.این آغاز تاسیس سازمان صدا و سیما در ایران است و همانطور که می‏بینیم در همان آغاز این سازمان از طرف دستگاهای امنیتی و اطلاعاتی کنترل شد و در آن تنها و تنها سیاست‏های خانواده‎ی پهلوی و سیستم حکومتی حاکم بر ایران انعکاس پیدا کرد و تبدیل به تریبونی گشت برای تبلیغ و مشروعیت بخشیدن به سیستم پادشاهی در ایران.بعد از سرنگونی سیستم پادشاهی و به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی خیلی زود نقش و تاثیر و اهمیت این رسانه برای حاکمان جمهوری اسلامی معلوم شد و آنان نیز به این سیاست در تلویزیون ادامه دادند. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصل 175 این قانون رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی به‎طور مستقیم از طرف رهبر نظام و برای دوره‏ای 5 ساله انتخاب می‏شود و این سازمان از طرف شورای نظارت صدا و سیما مؤسسه‏ای که از نمایندگان سه قوه تشکیل شده است نظارت می‏شوند.صدا و سیما جمهوری اسلامی در مدت فعالیت خود همسو با سیاست‏های دیگر این رژیم، تحریف و منحرف کردن افکار عمومی را در دستور کار خود قرار داده است و سانسور و اخبار غلط و دروغین از متودهای همیشگی این رسانه بوده‏است. بودجه این سازمان برای سال 1393 مبلغی حدود 1.580ملیارد تومان بوده‏است که یکی از پر ضررترین دستگاه‏‌های دولتی در جمهوری اسلامی به حساب می‏آید.این رسانه در مدت فعالیت خود جدا از تبلیغ برای سیاست‏های ضد مردمی، خود نیز عاملی شده است برای بازتولید خشونت در جامعه. نمایش اعدام و شکنجه و تولید فیلم‏ و سریال‏های خرافی و بی‏ریشه باعث شده‏است که اندیشه‏‌های ارتجاعی و قرون وسطایی در جامعه گسترش یابد.تلویزیون به اصطلاح ملی در ایرانی کثیرالملل و با تنوع مذاهب تنها و تنها در خدمت منافع و سیاست‏های جمهوری اسلامی و دست‎اندرکاران آن کار می‏کند و به گونه‎ای سیستماتیک در تلاش است که زبان‏های دیگر ملیت‏های ایران را کم رنگ و بی ارزش جلوه دهد.تلویزیون جمهوری اسلامی در مدت کار و فعالیت خود همیشه به عنوان سیاست کاری خود در تلاش بوده ‏است که از نشر و تکثیر اطلاعات درست و اخبار صحیح جلوگیری کند و نمونه آن پخش دروغ و سانسور شده اخبار کشور سوریه است که در آن اپوزیسیون و مردم آزادی‏خواه این کشور را تروریست و حکومت دیکتاتور و ضد مردمی سوریه و بشار اسد را مردمی و دمکراتیک نشان می‏دهد و این در کشورهای دیگر و برعکس آن نیز مشاهد می‏‏شود.یکی دیگر از مسائلی که در تلویزیون جمهوری اسلامی به‏وضوح دیده می‏شود توهین به جایگاه و شأن زن در این رسانه در تهیه فیلم و سریال و حتی پخش مستقیم برنامه‏‌های تلویزیونی است و همیشه تلاش می‏شود فرهنگ مردسالاری و زن ستیزی در جامعه تبلیغ بشود و هیچگاه در مورد این نهضت برابری خواهی که در بطن جامعه در جریان است، سخنی گفته نمی‏شود. و در آخر این عوامل باعث شده‏اند که تلویزیون ایران هیچ‏گاه پایگاه و جایگاهی مردمی نداشته باشد و مردم برای دریافت اخبار و اطلاعات صحیح به تلویزیون‏های خارجی و اپوزیسیون خارج کشور روی بیاورند.

 

گزارش نشست ماهانه  اعضای نمایندگی نوردن وستفالن 20 نوامبر2017

دکتر زهرا ارزجانی

سخنرانی جلسه ماهیانه نمایندگی نوردن وستفالن  مورخه 20 نوامبر 2017 که با حضور اعضای فعال نمایندگی ها و با همراهی سایر دوستان و همراهان فعال حقوق بشربصورت عمومی در اطاق پالتاک برگزار گردید .مسیول جلسه بانو سهیلا مرادیو همکاران محترم با موضوعات متفاوت سخنرانی خود را ایراد فرمودند که بدین قرار است :  بانو زهرا ارزجانی با موضوع  نگاهی به خشونت علیه زنان سخنان خود را ارائه نمودند از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر (۵ تا ۲۰ آذر)، با هدف ارتقای سطح آگاهی عمومی و بسیج مردم سراسر دنیا برای ایجاد اتحاد در این خصوص، همه‌ی مردم را دعوت به نارنجی کردن جهان کرده است تا این رنگ به عنوان نمادی از آینده‌ی بهتر و بدون خشونت باشد. خشونت علیه زنان همچنان یک معضل جهانی است هدفشان این بود که نگرش جهانی را به مبارزه با خشونت علیه زنان جذب کنند.

برخی از مردم گمان می‌کنند خشونت علیه زنان تنها از سوی مردان بروز می‌کند. آمارهای جهانی نشان می‌دهد بخشی از خشونت علیه زنان توسط زنان دیگر رخ می‌دهد. اما بخش بزرگی از خشونت علیه زنان توسط مردان رخ می‌دهد.خشونت علیه زنان، تجاوز به حقوق بشر است خشونت علیه زنان از پیامدهای تبعیض علیه زنان و پافشاری بر عدم برابری میان زنان و مردان است.خشونت علیه زنان مانع پیشرفت در ریشه‌کنی فقر، مبارزه با ایدز و صلح و امنیت در بسیاری از نقاط دنیا شده است. خشونت نوعی رفتار است که به صورت فیزیکی یا غیرفیزیکی به منظور آزار دادن و آسیب رساندن رخ می‌دهد. نمونه‌هایی از خشونت علیه زنان: کتک زدن زن، تجاوز جنسی به زنان، فروش زنان و برده‌داری، جدا کردن مادر از کودک به زور،آزار جنسی در خیابان: متلک و دستمالی و الفاظ زننده، آزار جنسی در محل کار: در پارلمان کشورهای پیشرفته، از سوی رییس جمهوری‌ها و مقامات ارشد، بازیگران و کارگردان‌های مشهور و در پستوی خانه‌ها: از سوی پدر و برادر و همسر و اعضای فامیل .حتی اخیراً نوع خاصی از موارد اعمال خشونت علیه زنان با ظهور جهان مجازی وتاثیر آن بر بازیگران این جهان که کمتر از تاثیر ان در جهان واقعی نیست انجام گیرد. شکل مدرن زن آزاری را در وبلاگها و وب سایت های اینترنتی میتوان دید. از زنان وبلاگ نویس اگر بپرسید حتما به شما خواهند گفت که حداقل یکبار ایمیلی با مضمون توهین جنسی دریافت کرده اند. اولین خشونت در جامعه انسانی را شاید کشته شدن هابیل به دست برادر خود قابیل دانست. و در طی عصرها و قرنها د ر تمدن ها گوناگون پدیده خشونت با توجه به  فرهنگها و شرایط زمان خاص آن زمان به صور مختلف دیده می‎شود در جوامع امروزی نیز شاهد تنوع این خشونتها علیه زنان می باشیم یک از این نمونه ها «خشونت خانگی می‎باشد. خشونت علیه زنان، ریشه در فرهنگ اجتماعی و قوانین حقوقی دارد ؛ قوانینی که فرصت بیش‌تر را در اختیار مردان قرار داده‌اند تا زنان. در این‌باره نمونه‌های متعددی از قوانین مربوط به خانواده، بحث ازدواج، ارث تا مسئولیت‌های مادری وجود دارد. بعضا دیده می‌شود که در دعاوی مطرح شده، جانبداری عمدتا به سمت مردان هست تا زنان.مسئله دیگری که منجر شده تا ما در آن به نوعی با خشونت علیه زنان روبرو باشیم، مبحث حجاب و عفاف است؛ در جامعه ما، هنگامی که سخن از حجاب و عفاف می‌آید، بلافاصله اذهان سیاست‌گذاران را به سمت زنان معطوف می‌کند. در این‌باره هیچ‌گاه از حجاب و عفاف مردان سخن به میان نمی‌آید. از هر سه زن در جهان یکی قربانی خشونت خانگی(خشونت جسمی یا جنسی شریک زندگی خود) است بنا بر آخرین آمار سازمان ملل، ۳۵ درصد از زنان و دختران در سراسر جهان به نوعی خشونت فیزیکی یا جنسی را در طول عمر خود تجربه کرده‌اند. علاوه بر این، تخمین زده می‌شود که ۳۰ میلیون دختر زیر ۱۵ سال در معرض خطر ختنه یا ناقص سازی جنسی قرار دارند و ۱۳۰ میلیون دختر و زن نیز در سراسر جهان مورد ناقص‌سازی جنسی قرار گرفته‌اند. همچنین ۲۵۰ میلیون زن در جهان قبل از سن پانزده سالگی و به عنوان کودک ازدواج کرده‌انددر همین ارتباط سازمان بهداشت جهانی در نخستین مطالعه جهانی خود درباره خشونت علیه زنان به این نتیجه رسید که در هر ۱۸ثانیه، یک زن مورد حمله یا بدرفتاری قرار می‌گیرد، حتی باردار بودن، زنان را از خشونت مردان مصون نمی‌دارد.مهم‌ترین عاملی که زنی نمی‌تواند با خشونت علیه خودش مبارزه کند این است که از حمایت کافی برخوردار نیست. عدم توانایی حل مسئله، نداشتن اعتماد به نفس، ترس از تغییر زندگی، مشکلات مالی و … نیز می‌تواند زن را وادار به تحمل خشونت کند. در چنین شرایطی زنان نمی‌توانند جلوی خشونت بایستند و هر روز رنج و آزار را تحمل می‌کنند زنان گاهی خشونت های جسمی ملایم تر را بخشی از زندگی روزمره و سرنوشتشان می‌دانند در مقابل رفتارهای همسرشان سکوت کنند؛ چه این رفتارها درست باشد و چه نادرست نباید به بیرون درز کنند می‌داند و سعی می‌کند آن را نوعا طبیعی و عادی توجیه کرده و به زنان می‌قبولاند که زن با لباس سفید به خانه بخت می‌رود و هرچه بر سرش آید، باید با کفن سفید از آن بیرون بیاید! خشونت علیه زنان جا و مکان خاصی ندارد! خانواده‌درمانی، ایجاد خانه‌های امن و سرای ویژه زنان، حمایت‌های قانونی از زنان مورد خشونت، شرکت در کلاس‌های آموزشی قبل از ازدواج، مشاوره ازدواج، افزایش آگاهی مردان و زنان از طریق جلسات آموزشی در پیشگیری از خشونت علیه زنان موثر است.

سپس بانو رویا ایرانی با موضوع دیابت و معضلات مبتلایان به ان در ایران سخنرانی خود را ایراد نمودند. هر سال 14 نوامبر روز جهانی دیابت میباشد. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی تعداد افراد مبتلا به دیابت در سال 1980، 108میلیون نفر بوده که در سال 2014 به 422 میلیون رسیده است.طبق پیش بینی این سازمان تا سال 2035 افراد مبتلا، به 600 میلیون نفر خواهند رسید.این آمار نگران کننده در کشورهایی با درآمد متوسط و پایین با سرعت بیشتری پیش میرود. سال 2015، 6/1میلیون نفر در دنیا مستقیما در اثر این بیماری جان خود را از دست دادند و پیش بینی میشود تا سال 2030 دیابت هفتمین عامل مرگ و میر بشر باشد.موضوع روز جهانی دیابت سال 2017 زنان و دیابت اعلام شده است، این یعنی حق زنان برای داشتن آینده ای سالم.در دنیا بالای 199میلیون زن، مبتلا به این بیماری هستند که تا سال 2040 این تعداد به 313 میلیون نفر میرسد. دیابت نهمین عامل مرگ و میر زنان در دنیا است. حدود 2 میلیون زن در سال با این بیماری جان خود را از دست میدهند. از طرفی زنان و دختران کلیدی برای داشتن سبک زندگی سالم و بالا بردن سطح سلامت نسل های آینده و پیشگیری از این بیماری هستند و به همین دلیل امسال روز جهانی دیابت با سلامت زمان پیوست خورده است.

تعریف دیابت:دیابت یا همان مرض قند به معنای بالا رفتن گلوکز و قندخون در افراد است. این بیماری شایع ترین بیماری غددی در دنیاست. پانکراس نوعی هورمون به نام انسولین ترشح میکند که سلول ها به کمک آن قند و نشاسته ی غذا ها را به انرژی تبدیل میکند. اما وقتی که تولید انسولین ناکافی باشد و یا اینکه سلولهای بدن توان دریافت آنرا نداشته باشند، میزان گلوکز خون بالا رفته و ایجاد دیابت در فرد میکند.

انواع دیابت:دیابت نوع اول (نوجوانان): معمولا در سن پایین و زودرس رخ میدهد، بدن این افراد انسولین تولید نمیکند و تمامی عمر بایستی انسولین تزریق کنند، 10% بیماران قندی جزو این دسته هستند.   این نوع دیابت قابل پیشگیری نمیباشد.

دیابت نوع دوم: بیشتر در بالای 45 سال شایع است. 90% بیماران قندی جزو این گروه هستند که در بدن آنها انسولین تولید شده ولی سلولها توان استفاده از آنرا ندارند. این نوع دیابت بصورت تدریجی عارض میشود و با رژیم غذایی مناسب و انجام چکاپ سالانه قابل پیشگیری است.

دیابت بارداری: بدن برخی مادران در دوران بارداری انسولین کافی نمیسازد و قندخون بالا میرود. این عارضه معمولا در سه ماهه دوم بارداری به بعد رخ میدهد و حتی خانمی که هیچ سابقه ی دیابتی ندارد ممکن است دچار شود که عوارض آن برای مادر و جنین میتواند خطر آفرین باشد.

عوامل ایجاد کننده دیابت: سابقه خانوادگی و ژنتیکی2- چاقی بخصوص چاقی شکمی3- فشار خون و چربی خون بالا4- استرس و عدم کنترل آن5- کم تحرکی و زندگی ماشینی6- مصرف سیگار دخانیات و الکل7- در برخی نژاد ها مانند آمریکایی و آفریقایی شایع تر است.

بررسی وضعیت دیابت در ایران –متاسفانه در 40 سال اخیر آمار مبتلایان به این بیماری مزمن پرهزینه و خطرناک حدود 4برابر شده است در حال حاضر حدود 5 تا 6 میلیون نفر در ایران مبتلا به این بیماری هستند و دارو مصرف میکنند که حدود 11% جمعیت کشور را تشکیل میدهند. 25% افراد کشور دچار پیش دیابت هستند که در صورت بی توجهی به این بیماری درگیر دیابت خواهند شد. به گفته ایرنا، تا 15سال آینده آمار افراد دیابتیک در ایران به 9 میلیون نفر خواهد رسید.ایران تبدیل به دومین کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر تعداد مبتلایان خواهد شد.خطر دیگر این سونامی دیابت در دنیا و بخصوص ایران مطلع نبودن نیمی از افراد دیابتیک از بیماری خود میباشد. به گفته ی فدراسیون بین الملی دیابت در خاور میانه 48% افراد، دیابت بدون تشخیص دارند.نگرانی بعدی، پایین آمدن سن دیابت و حتی درگیر شدن تعداد بیشتری از کودکان و نوجوانان به این بیماری کشنده میباشد. حدود 500هزار ایرانی دیابت نوع یک دارند که قابل درمان قطعی نمیباشد.پیشگیری از دیابت:آگاهی رسانی به مردم از وظایف اصلی دولت در زمینه پیشگیری از این بیماری میباشد. آموزش های مختلف برای خانواده ها بخصوص مادران و اطلاع رسانی در مدارس برای دانش آموزان و اولیای آنان به طرق مختلف، شفاف سازی و دادن آگاهی به مادران پیش از بارداری و آزمایشات حین بارداری از طریق مراکز بهداشتی از اهمیت بالایی برخوردار است. همانطور که گفته شد پیشگیری از این بیماری فقط از طریق آگاهی مردم و رویکرد انان به سبک زندگی سالم و رژیم غذایی مناسب و متعادل میسر میباشد. آگاه سازی آنان در جلوگیری از افزایش وزن که از عوامل مهم ابتلا به این بیماریست وظیفه ی خطیر دولت است که به بهترین شکل از طریق صدا و سیما و روش های دیگر امکان پذیر است.طبق آمارها متاسفانه 47میلیون ایرانی غذای نامناسب میخورند. مصرف سبزی و میوه پایین تر از استانداردهای جهانی است و مصرف نمک دو برابر استانداردها میباشد. گاهی صدا و سیما نه تنها در جهت پیشگیری از بیماری گامی بر نمیدارد بلکه با درنظر گرفتن منافع مالی به تبلیغات فراوان پفک و نوشابه های گازدار و … دامن میزند.آگاهی مردم در داشتن زندگی فعال و ورزش روزانه ، کنترل فشارخون و استرس میتواند راهی موثر باشد. همچنین ترغیب افراد بالای 45سال به چکاپ سالانه و تشخیص زودهنگام بیماری اهمیت بالایی دارد بطوریکه در آمریکا غربال گری دیابت در افراد 45تا70 سال اجباری شده است. مصرف روغن های اشباع و مواد غذایی مضر از جمله فست فود ها و نوشابه های گازدار باعث بالا رفتن فشارخون و کلسترول و در نهایت بالا رفتن قند و بروز دیابت میباشد که متاسفانه در کشور ما بسیاری مواقع حتی در صورت آگاهی افراد، یافتن مواد غذایی سالم و مناسب بسیار دشوار است،  چرا که منافع برخی شرکت ها  و افراد گاها مقدم بر سلامتی مردم شمرده میشود. درمان قطعی برای این بیماری هنوز وجود ندارد و بهترین راه پیشگیری ثانویه در مورد افراد دیابتیک میباشد.این به معنی جلوگیری از عوارض جبران ناپذیر این بیماری و بالاتر بردن سطح سلامت بیمار و طول عمر وی است.عوارض خطرناک این بیماری شامل نارسایی کلیه، عوارض قلبی و عروقی، مشکلات ایجاد شده برای پاها و دندان ها، نابینایی، افسردگی و … است .امید به اینکه این مطلب بتواند در جهت پیشگیری و تشخیص این بیماری کشنده بخصوص برای سلامت هموطنان کمکی هر چند اندک داشته باشد.و سپس بانو سهیلا مرادی دلنوشته ای زیبا ایراد نمودند و همچنین پایان جلسه را اعلام کردند.

 

گزارش جلسه ماهانه اعضای نمایندگی سوئیس 10 سپتامبر2017

 نیما حسابیان

این جلسه در روز یکشنبه ١٠ سپتامبر برابر با ١٩ شهریور ١٣٩۶ ساعت ١۵به وقت اروپای مرکزى در شهر زوریخ مکانى به نام کازما برگزار گردید. درابتدا آقاى مهدى برنو مسؤل جلسه خبر مقدم گفتند با خواندن ماده هفت اعلامیه جهانى حقوق بشر: همه در برابر قانون مساوى هستند وحق دارند بدون تبعیض و حمایت یکسان قانون برخوردار شوند در مقابل هر تبعیضى که ناقض اعلامیه جهانى حقوق بشر حاضر باشد و بر علیه هر تحریکى که براى چنین تبعیضى به عمل آید از حمایت یکسان قانون بهره مند شوند. در ادامه آقاى برنو برنامه جلسه نمایندگى سوئیس را براى حضار قرائت کردند. سخنران اول این جلسه آقای احمد دوهنده با  گزارش ماهانه مرداد ماه ۹۶ نگاهی اجمالی به وضعیت حقوق بشر در ایران بودند. ایشان گفتند: اخبار نقض حقوق بشر در مرداد ماه96

با بیش از ۵۰ مورد اعدام،آزارهای جنسی و جسمی متعدد کودکان،بازداشت های گسترده،نقض گسترده حقوق زندانیان،بخصوص زندانیان سنی مذهب و زندانی های سیاسی زندان رجایی شهر کرج،اعتصاب غذای گسترده زندانیان در زندان ها،نقض پایدار آزادی بیان، لغو پیوسته کنسرت ها تجمعات کارگری و اصناف بخصوص در زمینه معوقات مزدی، آلودگی های بسیار محیط زیست و موارد دیگری که در استان های مختلف رخ داد همراه بود.

اعدام :آمار فزاینده اعدام همچنان یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر در ایران به شمار می‌رود. آمار اعدام ها در مرداد ماه ۹۶ از ۵۰ نفر فراتر رفت که بیش از نیمی از آن مربوط به جرایم مواد مخدر بود. از مهمترین اخبار در زمینه اعدام های صورت گرفته میتوان به اعدام گروهی دست کم یازده زندانی از محکومان جرایم مواد مخدر در زندان بیرجند و اعدام دست کم ۷ زندانی در زندان رجایی شهر کرج اشاره کرد. اعدام در ملا عام از دیگر موارد نقض فاحش حقوق بشر محسوب می‌شود که میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی آن را ممنوع کرده است. در این ماه شاهد اعدام ۴ زندانی در ملا عام بودیم.اعدام کودکان از موضوعات بسیار مهم در این زمینه محسوب می‌شود که در این ماه متاسفانه اعدام علی رضا تاجیکی، کودک مجرمی که پرونده ای سراسر ابهام داشت را شاهد بودیم. همچنین در دو خبر شاهد عفو چهار محکوم به اعدام و سه محکوم به دلیل حفظ قرآن بودیم، که این خود دچار اشکالات، تناقضات و تبعیضات مذهبی است.

آزادی اندیشه و بیان; نقض آزادی بیان و اندیشه شهروندان در این ماه نسبت به ماههای گذشته نه تنها بهبودی نداشت بلکه عفو بین‌الملل اعلام داشت سرکوب مدافعان حقوق بشر پس از پیروزی حسن روحانی رو به افزایش است. از مهمترین خبرها در زمینه آزادی بیان و اندیشه که در فضای مجازی بازتاب گسترده ای داشت میتوان به خبر محرومیت شجاعی و حاج صفی از تیم ملی اشاره کرد. اما پس از آنکه فیفا از ایران درباره محرومیت شجاعی و حاج صفی توضیح خواست خبرهای مبنی بر اینکه این دو ورزشکار در تیم ملی باقی خواهند ماند اعلام شد. از جمله بازداشت های متعدد و پیوسته میتوان به بازداشت اعضای عرفان حلقه توسط سپاه پاسداران در نقاط مختلف اشاره کرد که از جمله این بازداشت ها میتوان به دستگیری ۹ تن در شاهین شهر اصفهان و ۱۳ تن در اصفهان و ۹ تن در تبریز و یک نفر دیگر در شمال کشور اشاره کرد. از خبرهای دیگر در زمینه نقض آزادی بیان و اندیشه میتوان به بازداشت مهدی خزعلی، احضار صادق زیبا کلام، ممنوع الخروجی فائزه هاشمی، محکومیت دانیال استخر به حبس به اتهام ارتباط با یک گروه فکری، دستگیری چند مربی رقص توسط سپاه پاسداران، احضار یک درویش گنابادی از سوی اداره اطلاعات شهر کرد اشاره کرد.

آزادی اقلیت های دینی و اتنیک ها;از مهمترین اخبار در زمینه نقض حقوق شهروندان مسیحی میتوان به دستگیری مبلغان مسیحیت توسط سپاه پاسداران اشاره کرد. همچنین یک نوکیش مسیحی در شیراز بازداشت شد. در داخل زندانها نیز فشار و تهدید بر زندانیان مسیحی رو به افزایش است. در این زمینه اخبار حاکی از کارشکنی در آزادی مریم نقاش زرگران، نوکیش مسیحی و پرونده سازی و تهدید وی دقایقی پیش از آزادی بود. در زمینه نقض حقوق شهروندان بهایی میتوان به پلمب محل کسب دست کم ۱۱ شهروند بهایی در ارومیه و احضار ۹ شهروند بهایی در خرمشهر، بازداشت یک شهروند بهایی در قائم شهر اشاره کرد.

زندان ;زندانیان ایران در این ماه نیز همچون ماههای گذشته متحمل نقض گسترده حقوق بشر بودند. عدم رسیدگی پزشکی از مهمترین مشکلات زندانیان سیاسی است. شرایط سهیل عربی و عدم رسیدگی پزشکی به وی و مضروب شدن در بند سپاه و پیامدهای پزشکی آن، وضعیت محمد علی شمشیر زن، درویش زندانی و نیاز به بستری شدن فوری در بیمارستان به دلیل بیماری قلبی، وضعیت به شدت بحرانی حمزه درویش، زندانی اعتصابی و اظهار نگرانی وکیل مدافع احسان مازندرانی از شرایط جسمی موکلش، نپذیرفتن مسئولیت تامین داروهایی آرش صادقی توسط زندان چند نمونه از وضعیت سخت زندانیان در شرایط رسیدگی های پزشکی است. همچنین در پی وخامت حال مهدی کروبی و عمل جراحی قلب وی، عفو بین‌الملل از ارایه خدمات پزشکی به محصورین ابراز نگرانی کرد. در رابطه با زندانیانی که در اعتصاب غذا به سر می‌برند مهمترین خبر مربوط به اعتصاب جمعی زندانیان سیاسی، انتقال به انفرادی و سایر محدودیتها برای دهها زندانی سیاسی در رجایی شهر کرج که حداقل ۲۲ زندانی سیاسی در اعتصاب غذا به سر می‌برند

حقوق کودک:اخبار مربوط به کودکان در این ماه با خبرهای دردناک تجاوز و کودک آزاری‌های متعدد در نقاط مختلف کشور همراه بود. خبرها در زمینه قوانین حمایت از کودکان در این ماه حاکی‌ از تصویب ماده ۹ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بعد از گذشت ۶ سال در مجلس بود.آزار جنسی‌ کودکان از مهمترین مورد نقض حقوق کودکان است.در این ماه نشست آسیب شناسی‌ پدیده کودک آزاری برگزار شد و در آن از ۱۰۴ مورد آزار جنسی‌ کودکان در یکسال خبر داده شد. از مهمترین پروند‌های آزار جنسی‌ کودکان در این ماه می‌توان به پرونده کودک ۱۲ ساله‌ای اشاره کرد که متهم به جای تجاوز بابت آدم رباعی محاکمه‌ شد.همچنین پریای ۵ ساله که پس از آزار جنسی‌ و جسمی‌ فوت کرد. تجاوز به دختر بچه ۳ ساله در مشهد و تجاوز به دختر ۱۶ ساله در خیابانهای تهران از دیگر خبرها در ارتباط با تجاوز جنسی‌ به کودکان در این ماه بود

زنان؛حقوق زنان همواره مورد نقض گسترده قرار داشته و دارد در حدی که ندیده گرفتن حقوق اولیه زنان در ایران در بسیاری از مورد امری قانونی‌ است.از مهمترین مباحث در این زمینه امر حجاب است که علیرغم تلاش زنان به دست آوردن آزادی بیشتر در این زمینه،حاکمیت تلاش وافری برای محدودیت در این زمینه دارد.در این راستا دبیر کمیسیون بهداشت مجلس خواستار قوانین سخت تر حجاب برای پرستاران در بیمارستان‌ها شد. راه‌اندازی تیم‌ گشت ویژه بانوان در قم از سوی دادستانی قم از جمله خبرها در زمینه اهمال فشار قانونی‌ در زمینه حجاب بود..

کارگران و اصناف؛ناقص ایمنی در محل کار از مهم‌ترین چالش‌های کارگران است.در این زمینه یک کارشناس ایمنی گفت۸۰ درصد از حوادث کار گزارش نمی‌شود.این ماه با حداقل ۳۶ مرگ کارگری و دست کم ۵۵ مصدومیت،دهها تجمع و اعتصاب کارگری درباره معوقات مزدی صورت گرفت،از جمله ماههای پر حادثه برای کارگران بود.

بهداشت و محیط زیست؛اخبار محیط زیست در این ماه آلودگی های متفاوت و بیمار شدن شهروندان در اثر آنها بود. در این ماه حادثه نشت گاز کلر در دزفول به مصدومیت و بیمار شدن ۵۰۷ نفر انجامید. همچنین وجود ریزگردها در سیستان و بلوچستان ۲۵۰ نفر را روانه مراکز درمانی کرد.در این ماه گزارشاتی درباره وجود ریزگردهای سمی و خطرناک در بستر خشک تالاب گاو خونی،معضل بی سرانجام پسماند در استان های شمالی،خشک شدن تالاب بین‌المللی گمیشان جیره بندی آب در ایزه، تلف شدن آبزیان در تالاب هور العظیم به دلیل کم آبی،هشدار درباره خطر خشک شدن دریاچه ارومیه که جان ۱۴ میلیون نفر را تهدید می‌کند .

حقوق فرهنگی‌؛از جمله نقض حقوق بشر در ارتباط با موضوعات فرهنگی‌ در این ماه می‌توان به لغو کنسرت‌ها در نقاط مختلف کشور اشاره کرد.در خبرها آمده که اداره ارشاد کرج،اجرای فریدون آسرایی را لغو کرد.همچنین در قوچان از ورود ناظری‌ها به سالن کنسرت جلوگیری شد.قطع کردن برق و صدا در کنسرت به علت کف زدن تماشاگران در کنسرت گروه موسیقی لیان،لغو کنسرت حامد زمانی‌ در مشهد و تهدید گروه موسیقی‌ صنعتی‌ مهراوه در صورت اجرای کنسرت،از جمله اخبار در زمینه لغو کنسرت‌ها بود.

عدم امنیت و خشونت نظامی و قضائی علیه شهروندان؛در ماهی‌ که گذشت ۳ مورد اسید پاشی رخ داد که یک مورد در پارس آباد،دیگری زنی‌ سالخورده در تهران و مورد بعدی اسید پاشی مرد افغان روی همسرش که تحت تاثیر یک فیلم بود.کولبرن در این ماه نیز شاهد برخورد و تیراندازی‌های نیروهای نظامی ایران بودند.در این ماه حداقل ۸ کولبر زخمی و ۷ نفر کشته شدند.در این رابطه معاون ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز اعلام کرد کول بر‌ها قاچاقچی‌ نیستند و کولبران به جای کوه از معابر رسمی‌ عبور خواهند کرد.لازم به ذکر است که سفر وزیر کار به پیرانشهر برای بررسی وضعیت بیمه کولبر‌ها را در اخبار داشتیم. در ارتباط با حکم شلاق در این ماه بالغ بر ۱۸۰۰ ضربه حکم شلاق صادر شد که در یک مورد اجرای حکم شلاق بازیگر مشهور تلویزیون را راهی‌ بیمارستان کرد.از دیگر حقوق نقض شده شهروندان می‌توان به دستگیری ۱۰۸ نفر در اصفهان،شیراز و کرمان اشاره کرد.گزارشاتی که توجهات زیادی به خود جلب کرد؛در این ماه اخبار مربوط به اعتصاب غذای مهدی کروبی از جمله اخباری بود که توجه زیادی را به خود جلب کرد.همچنین خبر تخلفات کارخانه‌‌ چسب هل در فضای مجازی واکنش‌های زیادی به همراه داشت.

گزارشاتی که علیرغم اهمیت با بی‌ توجهی‌ رو‌به رو شد؛عدم گروهی دست کم ۱۱ زندانی از محکومان جرائم مواد مخدر در زندان بیرجند و اعدام دست کم ۷ زندانی در زندان رجائی شهر کرج از جمله اخبار مهمی‌ بود که با توجه کمتری از سوی مخاطبان رو‌به رو شد. همچنین پلمب محل کسب دست کم ۱۱ شهروند بهائی در ارومیه و احضار ۹ شهروند بهائی در خرمشهر،محدودیت‌ها برای دهها زندانی سیاسی در رجائی شهر کرج،اخبار در زمینه کودک آزاری و لغو پیوسته کنسرت‌ها از اخبار بسیار مهمی‌ بودند که ظرفیت توجهی‌ بیشتری از سوی افکار عمومی‌ را داشتند.سخنران بعدی  این جلسه خانم لیدا شهابی با موضوع ١٠سپتامبر روز جهانى خود کشى بودند. ایشان گفتند: رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، ناامیدی را مهم‌ترین علت خودکشی در جامعه اعلام کرده و خواسته که رسانه‌ها از جمله صدا و سیما بیشتر برنامه‌های نشاط‌آور پخش کنند.حسین اسدبیگی گفته بیش از ۹۰ درصد افرادی که دست به خودکشی می‌زنند دچار اختلالات روانی هستند.دهم سپتامبر به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی نامگذاری شده است. این نامگذاری از سوی سازمان بهداشت جهانی و با همکاری فدراسیون بین‌المللی سلامت روانی انجام شده است و سال ۲۰۱۱ میلادی، اولین سالی بود که ۴۰ کشور با یاری یکدیگر، توانستند در این روز برنامه‌های مختلفی با هدف پیشگیری از خودکشی برگزار کنند.

رئیس مرکز فوریت‌های اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در گفت‌و‌گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفته که هر چند اختلالات روانی و افسردگی در بروز خودکشی نقش مهمی دارد اما مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی و به ویژه مشکلات خانوادگی نیز در تعامل با هم، فرد مستعد را به سمت خودکشی سوق می‌دهند.علاوه بر اینها، انگیزه خودکشی در ایران را می‌توان به این دلایل و زیر‌مجموعه‌ها تقسیم‌بندی کرد: ناموسی، اختلافات خانوادگی، تحصیل و ازدواج، شکست و ناامیدی، فقر و تنگدستی، بر ملا شدن حقایق و اسرار، استرس‌ها و فشارهای لحظه‌ای روحی و روانی، تنهایی، عشق و تمایلات شدید عاطفی و اعتیاد به مواد مخدر و الکل.

از سوی دیگر مواد لازم برای خودکشی، دست‌کم در تهران همیشه موجود است و از قرص برنج گرفته تا سیانور را در خیابان ناصرخسرو می‌فروشند.

«از صدا و سیما بوی مرگ و ناامیدی می‌آید»این مقام مسئول در بهزستی ایران گفته که دومین علت مرگ و میر در جهان بین جوانان و نوجوانان ۱۵ تا ۲۵ ساله بعد از سوانح و حوادث، خودکشی است و در سال حدود یک میلیون نفر به علت خودکشی جان خود را از دست می‌دهند و ۲۰ برابر این رقم نیز دست به خودکشی می‌زنند.به طور کلی خودکشی ۱.۴ درصد مرگ‌های دنیا را به خود اختصاص می‌دهد.سازمان بهداشت جهانی بالاترین آمار میزان‌ خودکشی در جهان را در افراد ۷۰ سال به بالا می‌داند، اما در برخی کشورها بالاترین میزان خودکشی در میان جوانان دیده می‌شود.مردان تقریبا با احتمال دو برابر بیشتر نسبت به زنان جان خود را می‌گیرند. روش‌های رایج خودکشی هم دار زدن، شلیک به خود و استفاده از آفت‌کش‌های سمی، به‌خصوص در نواحی روستایی است. خودکشی عملی عمدی است که باعث مرگ فرد شود. خودکشی اغلب به علت یأس صورت می‌گیرد که علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی٬ اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده می‌شود.عواملی از قیبل استرس‌، مشکلات مالی و یا مشکلات ارتباط بین فردی نقش بسزایی در خودکشی افراد دارند. تلاش برای جلوگیری از خودکشی شامل موارد زیر است: محدود کردن دسترسی به سلاح گرم، درمان بیماری‌های روانی و سوء مصرف دارو و بهبود وضعیت اقتصادی.رایج‌ترین روش انجام خودکشی در کشورهای مختلف متفاوت است و تا حدی به روش‌های قابل دسترس بستگی دارد. روش‌های معمول عبارتند از: حلق‌آویز کردن، مسمومیت با قرص برنج، و سلاح گرم و کشیدن تیغ روی رگ.

دهم سپتامبر به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی نام‌گذاری شده است. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی‌ در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان خودکشی می‌کند. کارشناسان می گویند: بیشتر خودکشی‌ها از فشارهای روانی ناشی می‌شود. فشارهایی که عوامل گوناگونی مانند تنهایی، بی‌هدفی‌، احساس خلأ در زندگی، بیکاری ‌و مشکلات اقتصادی دارد. در کنار تمامی مشکلات روانی ناشی از افسردگی، عواملی همچون استفاده بیش از حد از الکل‌ و سوء‌استفاده‌های جنسی نیز از دیگر دلایل اقدام به خودکشی هستند.متاسفانه در سال های اخیر جامعه ایران شاهد خودکشی های متعددی بوده و در این زمینه دانش آموزان بیشتری آمار را به خود اختصاص داده اند. خودکشی در مترو هم نوعی دیگر از خودکشی های رایج در پایتخت است. طبق آمار بیشترین شیوه خودکشی در جهان استفاده از مواد و داروهای خوراکی است. در ایران هم بعد از مصرف سیانور و قرص برنج، خودسوزی از شایع‌ترین شیوه‌هاست.به باور کارشناسان دلیل اقدام افراد به خودکشی، صرفا پایان دادن به زندگی نیست بلکه آنها نمی‌دانند چطور باید به زندگی ادامه دهند. به همین جهت امکان پیشگیری از این اقدامات با ارائه مشاوره‌های روانی و حمایت‌های روحی امکان‌پذیر است‌. با این وجود تا کنون مراکز تخصصی محدودی راه‌اندازی شده‌ که به افراد در این زمینه مشاوره بدهند.طبق آمارسازمان بهداشت جهانی خودکشی سیزدهمین عامل مرگ در دنیاست. خودکشی علت اول مرگ و میر نوجوانان و افراد زیر ۳۵ سال نیز هست. چرا برخی به مرز دل کندن از زندگی می‌رسند؟ آیا افسردگی اولین گام در مسیر خودکشی است؟

همه می‌دانیم که خواهیم مرد، اما آنچه ما را به‌ خود مشغول می‌کند زندگی است. امید به آینده، دلبستگی به خانواده، شادی در کنار یاران، احساس امنیت اقتصادی و اجتماعی، پیشرفت شغلی، آرزوها، تعهدات فردی و عمومی و  بسیاری نکات دیگر، میل غریزی به زندگی را رنگین‌تر می‌کنند.

اما همه در فراز و فرود زیستن یکسان نمی‌مانند.  ناملایمات اجتماعی، ناکامی‌های شخصی یا ویژگی‌های روحی بسیاری افراد، انگیزه‌های بقا را از آنان می‌گیرد  و چالش با زندگی را بی‌معنا می‌کند. خودکشی از نظر روانشناسی و علوم اجتماعی پدیده‌ای است که به سه عامل مهم ارتباط دارد: عوامل محیطی که شامل پدیده‌هایی چون بیکاری، جنگ یا مسائل مربوط به همه جامعه می‌شوند. عوامل فردی عموما شامل اتفاقات غیرقابل پیش بینی هستند. یک سوم خودکشی‌ها توسط کسانی انجام می‌شود که بطور ناگهانی کار خود یا عزیزی را از دست داده‌اند یا با رویداد ناگواری روبرو شده‌اند که نتوانسته‌اند چاره‌ای برای آن پیدا کنند.عامل سوم هم عامل شخصیتی است. عده ای از افراد به دلایل خانوادگی و شرایطی که در کودکی داشته‌اند، از نظر روحی حساسیت های خاصی پیدا کرده اند و  نسبت به دیگر افراد آسیب پذیرتر شده اند و خیلی سریع‌تر در برابر مسائل بیرونی از خود واکنش نشان  می د‌هند.تقریبا همه محققان در قبال این سه عامل، اشتراک نظر دارند و البته ویژگی‌های هر جامعه و محیطی می‌تواند نقش یکی از این عوامل را برجسته‌تر کند. آیا میل به خودکشی دلایل ارثی هم دارد؟ عنوان می‌شود که اگر یکی از والدین خودکشی کرده باشد، احتمال خودکشی در فرزند بالا می‌رود.

تحقیقات ده سال گذشته در علم ژنتیک و بیوشیمی، این فرضیه را مطرح کرده که عوامل ارثی هم در رویکرد خودکشی دخیل هستند. فقط مسئله این است که این رابطه‌ها همه آماری هستند، نه علت و معلولی.درمورد هنرمندان و نخبگان و روشنفکرها گفته می‌شود که حساسیتهای بالای آن‌ها، افسردگی و احساس پوچی را  در آن‌ها را تشدید می‌کند. من فکر کنم که این بیشتر از آن‌که مربوط به حساسیت افراد باشد، به محیط اجتماعی آن‌ها باز می‌گردد. یک هنرمند، یک نویسنده یا یک محقق احتیاج دارد از سوی اجتماع و اطرافیان خود به رسمیت شناخته شود. در جامعه‌ای که متفکر و نویسنده و هنرمند آزاد نیست یا کارش با ارزش تلقی نمی‌شود، مسلما ریسک افسردگی که یک فاکتور روانی مهم اقدام به خودکشی است، بالا می‌رود.به رسمیت شناخته شدن یک نیاز عمومی در انسان‌ها و بی‌توجهی به این نیاز، موجب افسردگی و انزوا و بالا رفتن ریسک خودکشی می‌شود. از سوی سازمان بهداشت جهانی اعلام شده  که خودکشی عامل اول مرگ و میر نوجوانان و جوانان زیر سی سال است. چه رابطه‌ای بین سن و خودکشی هست؟

در ارتباط با خودکشی باید از دو چیز احتراز کرد: اول آن‌که آن را تابو بدانیم و بگوییم اصلا نباید در باره‌اش حرف زد. این باعث احساس گناه، تنهایی و انزوای هرچه بیشتر فردی می‌شود که به خودکشی فکر می‌کند. از طرف دیگر نباید این را به چشم موضوعی پیش‌پاافتاده دید. در جوامع غربی آدم از خانواده‌ها می‌شنود که وقتی اقدام به خودکشی در جوانان می‌بینند، آن را ساده کرده و به  بحرانهای دوره نوجوانی ربط می‌دهند یا می‌گویند می‌خواهد جلب توجه کند. ساده کردن یا تابو کردن موضوع خودکشی نادرست است .یک بخش دیگر که مربوط به مسائل اجتماعی است، باید آموزگاران در مدارس با علایم خودکشی در دوران نوجوانی مانند افسردگی و انزوا و میل به تنهایی اشنا شوند و نسبت به آن حساسیت نشان دهند.عوامل و دلایل خودکشی بسیار است. هم شرایط روحی افراد، هم انگیزه‌ها و شرایط اجتماعی آن‌ها با هم  متفاوت است. مثلا ما می‌بینیم که وقتی دختری را در  هند و افغانستان یا پاکستان به زور شوهر می‌دهند، اقدام به خودسوزی می‌کند تا ناتوانی و رنج خود از این وضعیت را نشان دهد.روانشناسان خودکشی را از علایم اختلال‌های روانی می‌دانند. فروید می گفت آن کس که خود را می‌کشد، از غریزه عشق تهی شده، اما جامعه‌شناسی به پیشگامی امیل دورکیم، فروپاشی‌ اجتماعی و بر‌باد رفتن رویاها را زمینه خودکشی می بیند. اریک فروم، فیلسوف و متفکر آلمانی می گوید که انسان ها همانند سایر پستانداران، زیست دوست و گریزان از مرگ هستند. روان شناسان می‌گویند که انسان تنها در حالتی شبیه هذیان دست به خودکشی می زند. مطالعات گوناگون در زمینه علل اقدام به خودکشی، در سه عرصه اختلال های روانی، بیماری های جسمی و مسائل اجتماعی خلاصه شده اند. در زمینه مسائل اجتماعى، نکاتی چون انزوا، تبعیض و حرمان، طلاق، فقر، بیکارى یا  نبود عدالت از جمله دلایل مهم به شمار می روند.  در عین حال ترکیبى از چند عامل نیز میتواند انگیزه فرد براى اقدام به خودکشى تلقی شود.

نتیجه پژوهش دیگری سال گذشته در مورد مصرف داروهای افسردگی منتشر شد، حاکی از آن بود این داروها هیچ تأثیری در درمان افسردگی‌های خفیف تا نیمه حاد ندارند. در نتیجه مصرف چنین داروهایی مضر است و حتی می‌تواند موجب افزایش احتمال خودکشی شود. با اینحال هنوز نظر واحدی در مورد تجویز چنین داروهایی برای درمان افسردگی‌های خفیف تا نیمه‌حاد وجود ندارد.

در گزارش سلامت سازمان همکاری‌اقتصادی و توسعه توصیه شده است که برای درمان افسردگی‌های خفیف شیوه‌های مختلف روان‌درمانی به فرد بیمار پیشنهاد شود. در مورد افسردگی‌های نیمه حاد «روان‌درمانی فردی یا درما‌ن‌دارویی به عنوان گزینه درمانی برابر» ارائه شود. مصرف دارو حتی در مورد افسردگی‌های حاد هم مورد بحث است.

سخنران بعدی  این جلسه  اقای احمد کاظمى زاده با موضوع اعتصاب غذاى زندانیان سیاسى و اهداف مبارزاتى آن بودند. ایشان گفتند:بطور کلی زندانیان سیاسی در مقابله با رژیم جمهوری اسلامی و زندانبانانش ، از اعتصاب غذا ، بعنوان آخرین امکان برای رساندن صدای اعتراضشان استفاده میکنند . نسل نوینی که در زندانهای جمهوری اسلامی دست به اعتراض میزنند ، چهره هایی سیاسی و اجتماعی هستند که به بهای جانشان هم شده ، از بیان نظرات و مقابله با مجموع رژیم جمهوری اسلامی کوتاهی نمیکنند . پیام اعتصاب غذا ، هشداری به وضع غیر قابل تحمل زندانیان سیاسی است که از جان و سلامت خود میگذرند تا به مردم و افکار عمومی این امر را گوشزد کنند اینک که ماههاست ، این پیام به بیرون از زندان ، و از جمله خارج از کشور رسیده است ، وظایف دفاع از زندانیان سیاسی را باید جامعه بر عهده گیرد و نه اینکه یک جمهوری اسلامی هیچ تغییری صورت نمیگیرد . کارگران ، زحمتکشان ، معلمان ، روشنفکران ، بازنشستگان و سایر اقشار مردم خواهان حقوق اجتماعی و بدیهی چهره ها عوض میشوند ، علائق کوتاه مدت سیاسی جابجا میشوند ، ولی در خود هستند و پاسخ رژیم به آنان ، زندان ، شکنجه و اعدام است .

کارگری که از حق خود و همکارانش میگوید ، به زندان می افتد . دانشجویی که از وضع نابهنجار کودکان کار ، فقیر و خیابانی به اعتراض بر می خیزد  ، (زندانیان سیاسی ) به اعتراض بر می خیزند ، به جرم برهم زدن نظم عمومی و امنیت ملی زندانی میشوند . روشنفکری که در باب سانسور و کشتار روشنفکران می نویسد ، کارش به زندان و شکنجه گاه ختم میشود . وقتی فرزندان اقوام سرکوب شده کرد ، ترک ، بلوچ و عرب به اعتراض برمیخیزند ، پاسخشان خشن ترین شکنجه ها و احکام اعدام و عملیات نظامی تروریستی رژیم است . بطور کلی خواست زندانیان سیاسی اعتصابی ترکیب متفاوتی از خواسته های حقوقی بر طبق موازین بین المللی و نیز افشاگری سیاسی مجموعه رژیم سرمایه داری حاکم میباشد . آنان که فراتر می روند ، جان و توانشان را مستقیمٱ در خدمت مبارزه طبقاتی و اجتماعی قرار می دهند. نقش خانواده زندانیان سیاسی و نیز حضور فعال آنان در دفاع از جان عزیزانشان ، نقشی بزرگ در بسیج افکار عمومی علیه شرایط و سیاستهای رژیم دارد . از هم رو ، فشار زندان و وزارت اطلاعات برای خاموش کردن صدای اعتراض خانواده ها و بستگان زندانیان ، بخشی از سیاست سرکوبگری رژیم بشمار می رود و دفاع و پشتیبانی خانواده زندانیان سیاسی بخشی جدایی ناپذیر از مبارزه برای آزادی همهٔ زندانیان سیاسی است.

یکی دیگر از شاخص های مهم ، واکنش ما و مجموعه تشکلهای دفاع از زندانیان سیاسی در قبال سرکوبها و اعدامها محسوب میشود . گسترش و تعدد تشکلهای دفاع از زندانیان سیاسی ، از سویی مثبت است که با خاموشی یک مرکز ،. تلاش برای هماهنگی سراسری جهت دفاع از زندانیان سیاسی ، بایستی جدی تر از پیش در دستور کار همه ما قرار گیرد و بیش از پیش خواهان سلامت و زنده ماندن زندانیان سیاسی و عقیدتی و به ویژه زندانیان اعتصابی در لحظات کنونی هستیم . سخنران بعدی  این جلسه  آقای هادى زارع  با موضوع وضعیت دانش آموزان و تفتیش عقاید آنها از سنین پایه در ایران بودند. ایشان گفتند:  آغاز سال تحصیلی در ایران و وضعیت دانش آموزان و تفتیش عقاید از پایه با پایان یافتن فصل تابستان و با آغاز ماه مهر ماه بازگشایی مدارس باز هم مدارس چشم به در دوخته و به انتظار آغاز سال تحصیلی جدید به همراه دانش آموزان نشسته تا سال تحصیلی جدید را همراه با دانش آموزان آغاز کند . آغاز سال تحصیلی شروع دوباره و هیاهوی شیرین کودکانه در مدارس است آغاز تلاش و کوشش دوباره مدارس به عنوان کانون های یاد دهی ؛ یادگیری و طنین دلنشین زنگ مدرسه نوید بخش بهار دانش و عطر دل انگیز صدها گل در بوستان علم و امید است با آغاز سال تحصیلی جدید کوچه ها و خیابانها بوی دیگری پیدا میکنند و شور و شوق دانش آموزان و دانشجویان جلوه زیبایی در جامعه می بخشد .

وضعیت دانش آموزان و روند نظام آموزشی در ایران –در کشور ما ایران هیچ تغییری در سیستم آموزشی بدون افزایش بودجه قابل اجراء نخواهد بود این در حالی است که اگر بخواهیم نظام آموزشی ایران را با نظام آموزشی فنلاند مقایسه کنیم سیستم آموزشی این کشور تنها بر پایه تدریس و یادگیری نیست بلکه آموزش همراه با تفریح است و بیشتر به رفاه و سلامت روانی کودکان توجه میشود . همچنین غذای سالم ؛ مشاوره روانشناسی ؛ مشاوره تحصیلی و خدمات بهداشتی پزشکی از حمایت های معمولی مدارس این کشور است . به این ترتیب در کشور فنلاند و دیگر کشورهای پیشرفته آموزش های ویژه بر عهده گروهی متشکل از مدیر مدرسه ؛ معلم آموزش ویژه ؛ روانشناس مدرسه و معلم های کلاس است که هر ماه برای ۲ ساعت با هم جلسه برگزار میکنند . اما در ایران عدم ارائه مشاوره روانشناسی و تحصیلی در اغلب مدارس کار را برای دانش آموزان و معلمان سخت تر میکند همچنین در بعضی مدارس نبود ناظم یا معاون برای رسیدگی به امور دانش آموزان نیز یکی دیگر از نقاط ضعف مدارس در ایران است .و اما فقر فرهنگی یکی دیگر از دلایل بازماندن کودکان از تحصیل میباشد برای مثال حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد از دانش آموزان مقطع متوسطه در استانهای مرزی به دلیل های مختلف ترک تحصیل میکنند که یکی از این دلایل ازدواج زود هنگام دختران است یکی دیگر از عوامل بازماندن کودکان از تحصیل به خصوص در شهرهای کوچک ؛ روستاهها و مناطق محروم فقر است به صورتی که کودکان به نوعی بازوی کار خانواده محسوب میشوند برای مثال در فصل برداشت محصول این کودکان باید در کنار خانواده بمانند تا کمکی باشند به والدین خود همچنین در این مناطق دلایل تعصباتی نیز وجود دارد که همین امر باعث میشود تا به دلایل مختلف ائم از دوری راه ؛ نبود سرویس ؛ کلاسهای مختلط و یا نبود معلم خانم در سر کلاس باعث میشود تا والدین مخالفت خود را نسبت به ادامه تحصیل فرزند خود اعلام کرده و مانع از ادامه تحصیل کودکان بشوند در شهرهای بزرگ هم این مشکلات به نوعی دیگر وجود دارد برای مثال کودکان کار . این کودکان مجبورند به خاطر کمک به معاش خانواده فرصت حضور در مدرسه را از دست داده که این امر رفته رفته باعث میشود تا این کودکان به طور کامل از مدرسه و ادامه تحصیل باز بمانند .تفتیش عقاید دانش آموزان –در کشور ایران حدود ۹۰ درصد از مردم خود را مسلمان شیعه می نامند و ۱۰ درصد باقی مانده هم اقلیت های مذهبی ایران را تشکیل می دهند که ائم از بهائیان ؛ مندائیان ؛ یارسان ؛ هندوها ؛ زرتشتیان ؛ یهودیان و مسیحیان البته ۳ دین مسیحیان  ؛ یهودیان و زرتشتیان به رسمیت شناخته میشوند و در مجلس شورای اسلامی نیز کرسی نمایندگی دارند . اما متاسفانه همه این اقلیت های مذهبی که از آنها نام برده شد به درجات مختلف از تبعیض های در عرصه های اشتغال ؛ آموزش و مسکن رنج میبرند تا جایی که بیشتر آنها حتی برای برگزاری مراسم مذهبی خود با مشکلات فراوانی روبرو هستند  . اما بهائیان متاسفانه بیشتر از بقیه مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند تا جایی که از دانشگاهها اخراج و یا اصلا اجازه تحصیل در دانشگاهها به آنها داده نمیشود از طرفی هم نیز به صرف بهایی بودن از تبعیض و سوءاستفادهای اجتماعی به دلیل تعلقات مذهبی از سمت جامعه فضای تهدید آمیزی علیه آنها ایجاد میشود . برای مثال : بردیا دانش آموز سال اول دبیرستانی ساکن شهر رشت به دلیل بهایی بودن از دبیرستان اخراج و دبیرستانهای دیگر نیز وی را یا نمی پذیرند و یا به پدر این دانش آموز توصیه میکنند که نگویید بهایی هستیم و یا اینکه فرزند شما در مدرسه ما جایی ندارد . در واقع پیگیری‌های جوانان بهایی برای حق ادامه‌ی تحصیل بی‌نتیجه می‌ماند و در بعضی موارد به بازداشت و زندانی شدن هم انجامیده است. روحیه صفاجو ، تارا هوشمند و سرمد شادابی در اسفند ماه ۱۳۹۴ بعد از ماهها نامه نگاری به نهادهای مختلف از جمله بیت رهبری ، دفتر ریاست جمهوری و وزارت علوم ، بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند. در سال ۱۳۹۳ روحیه صفاجو و تارا هوشمند با وجود رتبه‌های بالا و قابل قبول در کنکور ، در هیچ کدام از رشته‌های انتخابی خود قبول نشدند. روحیه صفاجو دوباره در سال ۱۳۹۴ در کنکور شرکت کرد ، این بار به او کارنامه هم داده نشد. این سه جوان بعد از تقریباً یک ماه به قید وثیقه آزاد شدند.علاوه بر محرومیت از تحصیل در دانشگاه‌ها ، بهاییان در طول دوران تحصیل در مدرسه نیز با تبعیض و در بعضی موارد با محرومیت مواجه‌ بوده‌اند. در مدارس، مدیر می‌تواند تصمیم بگیرد که یک دانش‌آموز بهایی اخراج شود و یا ادامه تحصیل دهد. این مسئله در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی علی رغم اینکه قول دادند به مشکلات اقلیتهای مذهبی رسیدگی کنند اما این روند همچنان ادامه دارد .به امید روزی که هیچ دانش آموزی به خاطر عقیده ؛ مذهب و نوع تفکر سرزنش و تهدید به اخراج نشود و همه دانش آموزان بتوانند آزادانه به تحصیل خود ادامه دهند.

سخنران آخر این جلسه  آقای جعفر فرد کریمى موضوع وضعیت دانش آموزان و روز جهانى بیسوادى بودند. ایشان گفتند:  17شهریور برابر با 8 سپتامبر روز جهانی سوادآموزی است. بر اساس آخرین آمار سازمان یونسکو ، در جهان  793 میلیون نفر بزرگسال،  فاقد مهارت‌های اولیه سوادآموزی‌اند و از هر سه نفر بیسواد دو نفر از آنها زن هستند. بیش از 67 میلیون کودک در رده سنی ابتدایی هنوز وارد مدرسه نشده‌اند و 72 میلیون نوجوان در سن پایین‌تر از مدارس متوسطه نیز از حق هرگونه آموزش بی‌بهره‌اند . افزایش آمار کودکان بازمانده از تحصیل خطر ایجاد نسل جدیدی از بیسوادان را افزایش می‌دهد. مهم ترین اقدام  برای خشکاندن سرچشمه بیسوادی،  توسعه تحصیلات عمومی به گونه ای است که هیچ کودکی از رفتن به مدرسه بازنماند و همه کودکان به صورت اجباری و رایگان تا پایان دوره عمومی تحصیل کنند. در صورتی که آموزش و پرورش به وظیفه خود یعنی تحت پوشش قرار دادن همه کودکان واجب التعلیم تا پایان دوره راهنمایی عمل نکند ، آموزش بزرگسالان منجر به ریشه کنی بیسوادی نخواهد شد.  خانم ایرینا بوکوا مدیرکل یونسکو  در پیامی به مناسبت روز جهانی سوادآموزی ، بر ارتباط بین سوادآموزی و صلح تاکید کرد. در این پیام آمده است: «امروز من از دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، جامعه مدنی و بخش‌ خصوصی به اصرار درخواست می‌کنم که سوادآموزی را در اولویت سیاست‌های خود قرار دهند به نحوی که کلیه افراد بتوانند ظرفیت‌های خود را گسترش دهند و در شکل ‌بخشی به جوامع پایدار، عدالت‌خواه و صلح‌طلب به طور فعال مشارکت داشته باشند».

به مناسبت روز جهانی نگاهی به وضعیت سوادآموزی در ایران می اندازیم. در حالی که مسئولان آموزش و پرورش وعده داده اند که تا 5 سال دیگر بیسوادی را در ایران ریشه کن کنند آمار بیسوادان همچنان نگران کننده است. به گفته رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، 20 درصد افراد بالای 16 سال در ایران بیسوادند و کشور ما از این نظر بین کشورهای منطقه رتبه پانزدهم را دارد. همچنین ایران از نظرشاخص سواد در بین 136 کشور رتبه 86 را دارد. وجود 9 میلیون و 800 هزار بیسواد مطلق و خیل عظیم بازماندگان از تحصیل وضعیت نه چندان خوش آیندی را پیش چشم ما قرار میدهد.پیکار با بیسوادی در ایران همزاد انقلاب مشروطه است. مهم ترین اتفاق ها در دوره قبل از انقلاب در زمینه مبارزه با بیسوادی را میتوان در چند عنوان خلاصه کرد: بر اساس  فرمان سال 1315 رضاشاه در مدارس ابتدایی کلاس های اکابر تشکیل شد. کلمه اکابر معادل عربی واژه بزرگسال است. همه کارکنان دولت و پیشه وران موظف به حضور در کلاس های اکابر شدند. تا سال 1320، حدود 470 هزار نفر از بزرگسالان با گذراندن دوره آموزشی دوساله خواندن و نوشتن یاد گرفتند. تشکیل سپاه دانش در سال 1341  اقدام مهم دیگری در زمینه مبارزه با بیسوادی بود. فارغ‌التحصیلان دوره‌ متوسطه ابتدا  یک دوره‌ 4 ماهه تمرین های نظامی را می‌گذراندند و بقیه دوره دوساله سربازی را به عنوان آموزگار- سپاهی در روستاها خدمت می کردند. نخستین دوره‌ سپاهیان دانش در اردیبهشت‌ماه 1342، به روستاها فرستاده شدند. تا سال 1358بیست و هشت دوره از پسران و هجده دوره از دختران در این سپاه خدمت کردند که تعدادآنها به بیش از 100 هزار نفر  رسید. بسیاری از سپاهیان دانش پس از پایان دوره سپاهیگری به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمدند . طرح سپاه دانش از سال 58 متوقف شد اما بعد از انقلاب به شکل محدودی با نام سرباز معلم در مناطق محروم به اجرا درآمد.از دیگر اتفاقات مهم این دوره همکاری ایران با یونسکو برای ریشه کنی بیسوادی در جهان بود. به درخواست ایران در شهریورماه 1344، نخستین کنگره‌ مبارزه با بی‌سوادی با سرپرستی یونسکو و میزبانی ایران، در تهران برگزار شد. ایران پیشنهاد داد که کشورهای جهان درصدی از بودجه نظامی سالانه‌ خود را برای مبارزه جهانی با بی‌سوادی در اختیار یونسکو بگذارند. این پیشنهاد درکنگره تصویب شد و ایران به عنوان نخستین کشور، 700 هزار دلار از اعتبار نظامی سالانه‌ خود را در اختیار یونسکو گذاشت. در این سال  کمیته‌ ملی پیکار با بی‌سوادی تشکیل شد. هدف این کمیته، مطابق  اساسنامه‌ آن، تعمیم آموزش و از میان بردن بی‌سوادی در ایران و به کار گیری همه‌ نیروها و منابع انسانی و مالی کشور در راستای رسیدن به این هدف و نیز کمک به ایفای وظیفه‌ ایران در کار مبارزه‌ بین‌المللی با بی‌سوادی بود. آخرین بار پیش از انقلاب اسلامی در سال 1355 سازمان جدیدی به نام  جهاد ملی سوادآموزی شکل گرفت. شعار وهدف این سازمان ریشه کنی  بی‌سوادی تا سال 1366 بود.

با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57، جهاد ملی سوادآموزی منحل شد. بر اساس آماره هر چه افراد جامعه به سمت باسوادی شدن پیش روند، یقیناً سیر تحول و رویکرد آن جامعه به سمت مفهوم توسعه امر سریع‌تری خواهد بود.با نامگذاری چنین روزی به نام روز جهانی مبارزه با بی‌سوادی از سوی سازمان‎ آموزشی، علمی و فرهنگی ملل‎ متحد یونسکو، جهانیان حذف این پدیده شوم را از جامعه بشری خواستار می‌شونددر پیام بان کی مون آمده است: دو سوم افراد بی سواد جهان را زنان تشکیل می دهند. 250 میلیون کودک که به سن مدرسه رفتن رسیده اند، فاقد مهارت های باسوادی هستند و 124 میلیون کودک و نوجوان، هیچ گونه خدمات آموزشی و مدرسه ای دریافت نمی کنند.*سواد آموزی از دیدگاه سازمان ملل آموزش، همانند دسترسی به غذای مناسب و داشتن سر پناه برای هر فرد یک حق است. ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام کرده است: “هر فردی حق آموزش دارد.”آموزش، همچنین پیش نیاز توسعه انسانی و قوی‌ترین ابزار کاهش فقر و بهبود سلامت و برابری جنسیتی است. آموزش موجب ترویج صلح، مردم‌سالاری، افزایش بهره‌وری نیروی کار، انباشت سرمایه انسانی، بهبود سلامت جامعه و رشد اقتصادی در کشورها می‌شود.

بیسوادی و رابطه مستقیم آن با فقر-متخصصان توسعه براین نظرند که تحقق اهداف توسعه، مستلزم این است که کشورها در حوزه های اصلی از قبیل شیوه حکمرانی، بهداشت، آموزش، زیر ساخت ها و دسترسی به بازارهای جهانی و حفاظت از محیط زیست، به حداقل هایی دست یابند.در غیر این صورت، این کشورها در دام فقر و تخریب فزاینده محیط زیست گرفتار می شوند و امکان رهایی از این چالش‌های اساسی برای آن ها بسیار دشوار خواهد بود. بدون شک، بدون اتخاذ و اجرای  برنامه های منسجم و فراگیر، تحقق اهداف توسعه ناممکن بوده و این گونه کشورها در چنبره فقر و توسعه نیافتگی باقی خواهند ماند.سازمان ملل برآورد کرده است که 171 میلیون نفر از مردم فقیر جهان، تنها با کسب مهارت های ساده خواندن و نوشتن، می‌توانند از “فقر مطلق” خارج شوند. همچنین در مورد کودکانی که دارای مادران باسواد هستند، شانس زنده‌ ماندشان پس از 5 سالگی، 50 درصد بیشتر خواهد بود.مادری که سواد نداشته باشد درباره تغذیه کودک خود آگاهی ندارد؛ ترکیب حاشیه‌نشینی و مناطق محروم ارتباط با بیسوادی دارد و قطعا توسعه پایدار نقش مهمی در زندگی انسان‌ها خواهد داشت.تأثیر آموزش بر فقر را همه می‌دانند و به این امر واقف هستند که آموزش بر فقر تأثیر گذار است و رابطه معکوسی بین این دو برقرار است. به این معنا که هرچه سطح آموزش در جامعه بالا باشد، سطح فقر آن جامعه پایین‌تر خواهد بود. اگر هم که با این گزاره موافق نباشیم، به عنوان فرض تسهیل‌کننده بحث آن را می‌پذیریم.  هرچه در یک جامعه آموزش و قدرت تحلیل بالاتر رود، قابلیت‌های آن جامعه نیز بالا خواهد رفت. به عنوان مثال، جامعه‌ای بی سواد و فاقد تحلیل را راحت‌تر می‌توان با شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه گمراه کرد و رأی آن را جمع آوری نمود تا یک جامعه باسواد دارای قدرت تحلیل بالا را. در نتیجه، اگر سطح آموزش و سواد و صد البته قدرت تحلیل‌های واقع‌بینانه افراد جامعه افزایش پیدا کند

انتظار این است که جامعه با سطح آموزش بالاتر، سطح فقر پایین‌تری داشته باشد. و هرچه سطح فقر در یک جامعه پایین‌تر باشد، زمینه برای رشد اقتصادی و ثبات آن جامعه فراهم‌تر است. به عبارت دیگر، این دو گزاره (آموزش بهتر و فقر کمتر) زمینه‌ای را فراهم می‌کنند که موجب بهبود بیشتر همدیگر شده و در نهایت توسعه‌یافتگی را برای مردم فراهم خواهد کرد.  حال سوال این است که، آیا سطح فقر در استان‌هایی که سطح آموزش بالاتری دارند، پایین‌تر است؟ برای پاسخ به این سوال، از نتایج پژوهش‌های انجام گرفته در حوزه فقر استفاده می‌کنیم. یکی از این پژوهش‌ها، مقاله دکتر وحید محمودی با عنوان «تغییرات فقر در خلال سه برنامه توسعه اخیر در ایران» است.

در دولت جمهوری اسلامی ایران و رهبرانش نمیخواند که سطح اموزشی مردم بالا برود زیرا اگر این کار انجام بشود و مردم روستاها و حاشیه نشین شهرها به راحتی دست رسی به مدرسه و اموزش وپرورش دست پیدا کنند ان وقت است که دست پلید دولتمدران جمهوری اسلامی ایران برای همه مردم رو میشود و مردم هوشیارتر از قبل عمل میکنند و دیگر نمیگزارند که سرمایه مردم را دولت مردان بچاپبند و ان وقت است که باید مملکت را رها کنند و بروند.رهبران جمهوری اسلامی ایران مردم را به سه قسمت تقسیم کرده اند یک دسته از مردم که بیسواد هستند واکثر انها در روستاهای دور افتاده زندگی میکنند وبه دلیل اینکه در ان مناطق مدرسه ای وجود ندارد ویا اگر هم وجود داشته باشد کیلومترها فاصله دارد با انها در این جور از روستاها کانکس هم وجود ندارد برای فرزندان ما که حتی خواندن ونوشتن یادت بگیرند سرمایه و پول این بچهارو دولت صرف هزنیه جنگ و ارسال صلاح به مناطق عرب نشین یعنی سوریه یمن وعراق و لبنان میکنند و یا برای  انها در لبنان خانه و مسکن تهیه میکنند یعنی فزرندان انها مهمتر از فرزندان ما هستند.

در دولتهای جمهوری اسلامی دولت حتی بودجه ای برای ساختن مدرسه در چند روستا که در کنار هم هستند را هم نمیدهد پس فکر نظام جمهوری اسلامی از این افراد راحت است چرا این مردم ساده به فکر اینکه بخواهند بفهمند در کشور چه خبر است را نمیفهمند چرا بخاطر اینکه در مناطق محروم نشین کشور زندگی میکننددسته دوم مردانی هستند که از سطح متوسط جامعه هستند یعنی مردانی هستند مثل خود ما در روستاهای نزدیک شهرها که فرصت مدرسه رفتن را پیدا کرده اند  حدود نصف بیشتر مردم ایران این دوقشر تشکیل میدهند و قسمتهای از شهرهای مردم هم هستند این وضعیت را دارند یعنی مشکل هزنیه برای صرف تحصیل دارند پس به این ترتیب که در ایران هزنیه تحصیل اینقدر بالا هست طبیعی است که مردم باید مشکل سواد داشته باشند مردم ما دوست دارند که به دنبال درس وتحصیل بروند ولی مشکلات هزنیه نمیگذارد و اگر هم به دانشگاها راه پیدا کنند و فارق التحصیل شوند بخاط اینکه پول کافی برای سرمایه گذاری ندارن و یا پارتی ندارند در جایی استخدام شوند باید دوباره به روستاها برگردند وبه شغل کشاورزی و غیر حرفه خود برونددسته سوم از دسته مردم هستند که با رهبران و بزرگان کشور در رابطه و یا بستگان انان هستن برای این دسته از مردم  که کشور مطلعق به این افراد هست هیچ چیزی غیر ممکن نیست چون که پول کافی دارند و هم پارتی که بخواهند در پستهای بالاتر کار کننو ولی در پستی کار مکنند که نه مهارت کافی ونه تحصیل کرده اند. پس نتیجه میگیریم که برای این جامعه و کشوریعنی برای رهبران جامعه مهم نیست که افراد این جامعه مدرسه دارند یا نه  خسته نباشید که وقتتون را گذاشتید .پس از برگزاری جلسه پرسش و پاسخ از سوی آقای برنو منشی جلسه، ایشان با تشکر از حاضرین در جلسه چه حضوری و چه آنلاین با خواندن اسامی شرکت کنندگان، جلسه را به پایان بردند. اسامی افراد شرکت کندده: هادی زارع، وحید بردانی، لیدا شهابی، نادر زندی، احمد دوهنده، نیما حسابیان، منوچهر لرستانی، جعفر فرد کریمی، رضا امیری، مهدی برنو، افسانه ملکی، جناب گلستان جو و  جاوید گوانی.

 

گزارش جلسه ی سخنرانی  مشترک کمیته دفاع ازهنر و هنرمندان  و نمایندگی بادن وورتمبرگ ،16 نوامبر 2017

بهروز خسروی

جلسه در تاریخ 16 نوامبر 2017 در ساعت 19 به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته و  اعضای نمایندگی و همچنین جمعی از فعالان کانون در اتاق پالتاک کانون دفاع از حقوق بشر در ایران، با مدیریت آقای بهروز خسروی آغاز شد..سرکار خانم دیانا بیگلری فرد، هنرمند و فعال حقوق بشر با موضوع سخنرانی خود، گزارش نقض حقوق هنر منـــــــــــــدان در مهر ماه  1396 ، اولین سخنران این جلسه بودند . در ادامه آقای وحید ترابی با موضوع کودکان مبتلا به سوتغذیه در ایران سخنرانی خود را ارائه نمودند :فقر یکی از مواردی می باشد که باعث سوتغذیه و همزمان با آن یکی از عواقب آن است. از جهتی ایجاد سوتغذیه و ناتوانی جسمی و ذهنی می شود و از جهتی فقر بیشتری را به دنبال خواهد داشت.اما نباید فراموش کرد که فقر تنها دلیل برای بوجود آمدن سوتغذیه نیست و در این مسئله عوامل فرهنگی ، اجتماعی ، بهداشت و سلامت جامعه در آن نقش دارند.و اما کودکان که درصد قابل توجهی از جمعیت ها را تشکیل می دهند و سلامتی و رشد در اینمرحله تضمین کننده سلامت آینده در جامعه است. دوران کودکی یکی از مهمترین دوران های زندگی برای دستیابی به رشد کافی و پایه ریزی برای تامین سلامت در دوره های بعدی زندگی است.کودکان به دلیل نیازهای ویژه غذایی در معرض کمبود مواد غذایی هستند و وضعیت تغذیه در این دوره از اهمیت خاصی برخوردار است.اما در کشور ما سوتغذیه در کودکان زیر پنج سال در مناطق مختلف کشور متفاوت است.میزان آن از ۸/۶ درصد تا ۳۸ درصد متفاوت است کمترین مقدار در استان گیلان و بالاترین آن میان کودکان ساکن در سیستان و بلوچستان است.عوامل خطر در ایجاد این پدیده : وزن کم هنگام تولد ، عدم استفاده از غذای کمکی ، عدم آگاهی مادر از زمان مناسب شروع تغذیه تکمیلی  و تحصیلات پایین مادر عنوان شده اند.کودکانی که دچار سوتغذیه هستند در برابرعوامل بیماری زا مقاومت کمتری دارند وممکن است بیماری شدیدتر ،  طولانی تر و یا حتی احتمال مرگ بیشتر شود.این پدیده در ایران ابعاد مختلفی در نقاط مختلف ایران دارد. کمبود آهن، پروتئین، انرژی، روی،ویتامین های آ و د و از سوی دیگر روند بیماری های متابولیک مرتبط با تغذیه ازجمله چاقی ، دیابت ، بیماری های قلبی وعروقی و انواع سرطان ها روند رو به گسترش وهشدار دهنده ای را طی میکند.نتایج مطالعات سلامت کشور در سالهای۹۰-۸۹ توسط معاونت وزارت بهداشت انجام شدحاکی از آن است سوتغذیه یکی از مشکلات اصلی کودکان برخی از مناطق کشور است.در بعضی مناطق کشور میزان کم وزنی دربرابر متوسط کشوری است.به طور مثال در استان سیستان و بلوچستان میزان شیوع کم وزنی ۱۲/۸۸ درصد و در هرمزگان ۱۲/۵ درصد است درحالیکه متوسط کشوری ۴/۰۸ درصد است. پایین ترین میزان هم مربوط به استان گیلان با ۰/۵۶ درصد است. در بخشی از دستورالعمل برنامه مشارکتی حمایتی بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت در شهریور ۹۴ آمده :متاسفانه فقر و سوتغذیه در کنار هم یک زنجیره و سیکل معیوبی را ایجاد میکنند که همدیگر را تقویت نموده و سبب بدتر شدن وضعیت جامعه در همه ابعاد می شود. مقابله با محرومیت و فقر و سوتغذیه از وظایف اصلی دولت هاست و تمامی ارگانهای ذی ربط باید در کنار هم علیه آن مقابله کنند.با توجه به اینکه رفع سوتغذیه در آن دسته از کودکانی که به دلیل فقر دچار افت رشد می شوند و از عهده بهداشت خارج است و همان طوری که ارزش یابی طرح مداخله ای نشان داد پس از گذشت سه سال از اجرای طرح هنوز نزدیک به نیمی از کودکان دچار سوتغذیه بودند که علت آن وجود فقر در خانواده هابود.سوتغذیه بیماری نیست بلکه اثرات متقابل بدن انسان و محیط از جمله دسترسی ناکافی به خوراک مناسب ، ابتلا به بیماری ها ، مهارت های ناکافی در تغذیه کودک و محدودیت در دسترسی به مراقبت ها و خدمات بهداشتی است. این پدیده از جمله مشکلاتی است که به دلیل دخالت عوامل متعدد اجتکاعی و زیستی درایجاد آن از سایر مسائل کمتر مورد توجه قرار گرفته است.فاطمه دانشور رییس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران اظهار داشته :دریافت ناکافی مواد غذایی مورد نیاز بدن برای انجام دادن عمل طبیعی تعریف عمده سوتغذیه است. در این بین وزارت بهداشت وظیفه مهم و سنگینی را بر عهده دارد که علاوه بر برنامه ریزی و شناسایی کودکان دچار سوتغذیه راهکار های مناسب را برای برطرف کردن آن در کشور اجرا کنند.

در ادامه آقای امیر شاه میرزایی ، با موضوع چرایی جلوگیری از ورود مردم برای بزرگداشت کوروش در پاسارگارد صحبت نمودند : در روز ۷ ابان ۱۳۹۶ سال روز بزرگداشت کوروش بود .که در تقویم چیزی در خصوصش نوشته نشده و مردم به صورت خود جوش آن را برگزار کردند، پارسال این جشن حواشی زیادی داشت . امثال جمهوری اسلامی مانع تراشی کرد تا بلکه از این جشن جلوگیری بکند . شاهدان عینی گفته اند که از صبح جمع ماموران نیروی انتظامی مسیرهای منتهی به مقبره کوروش کبیر را در منطقه پاسارگاد مسدود کرده بودند و مردم از مسیری طولانی بعد از پارک خودروی خود، به سوی مقبره پیاده رفتند. حضور چهره های عمدتا جوان در این مراسم خود جوش کاملا محرز بود. حاضران شعارهایی از جمله «کوروش پدر ماست، ایران وطن ماست» سر دادند و برخی سرود و ترانه های فارسی خواندند. جمهوری اسلامی گشت هایی سر راه مردم گذاشته بود تا در اتوبان های منتهی به پاسارگارد جلوی مردم را بیگیرند ماشین هایی که پلاک شیراز نبودند جلوشان گرفته میشد و گواهینامه آنها را  میگرفتند و میگفتند باید برگردند تا گواهینامه شان را تحویل بدهند. جمهوری اسلامی نمیخواهد این جشن ها برگزار بشود چون یاداور جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی است . ما فعالان حقوق بشر پاسدار میراث بجا مانده از کوروش هستیم همانکه اولین کسی بود که ۲۵۰۰ سال پیش برای اولین بار قوانین وضع کرد که امروزه در تمام دنیا از ان استفاده میکنند و اگر جز این باشد به عنوان دیکتاتور شناخته میشوند . همانند جمهوری اسلامی که امروزه جولانگاه افرادی بی کفایت شده است .

پس از ایشان  آقای علی شعبانزاده با موضوع :  بردباری، رنسانسی برای تغییراست سخنرانی نمودند : رفع خشونت بدون ترویج بردباری ممکن نیست. اگرمی خواهیم خانه ها و خانواده هایمان بهره مند از شادی و آرامش و امنیت باشند، باید برای توسعه فرهنگ خویشتن داری و تساهل تلاش کنیم. 16 نوامبر برابر با 25 آبان روز جهانی بردباری است. روزی که به تعبیر بانکی مون دبیرکل سابق سازمان ملل، راهی است برای زندگی براساس تفاهم متقابل و احترام به دیگران واعتقاد به اینکه از تنوع نباید ترسید بلکه باید آن را پذیرفت. بدون شک بردباری قوی ترین بنیان برای آشتی است. انسان های گوناگون با عقاید متکثر تنها با بردباری می توانند از سپهر عمومی تا سپهر خصوصی با یکدیگر زندگی کنند.بردباری بی تفاوتی نیست بلکه راهی برای همزیستی مسالمت آمیز در این کره خاکی است. بردباری مسیر مشترک ما برای داشتن جهانی بدون خشونت است که خانواده به عنوان نهاد بنیادی نقش تاثیر گذاری در شکل گیری آن بازی می کند.گام اول محو خشونت پذیرش بردباری است و ارتقاء فرهنگ تفاهم و احترام و به رسمیت شناختن تفاوت ها الزامی است.ستیز، ناشکیبایی، توهم و دشمنی خانه و جهان را ناامن می کند و نسلی و جهانی را از خود متاثر می سازد. در دنیای مدرن ضرورت توجه به مدارا بیش از پیش به چشم می خورد زیرا مدارا تنها یک اصل مورد احترام نیست، بلکه ضرورتی برای صلح و رشد اقتصادی و اجتماعی همه مردم است. ناشکیبایی از ترس و جهل ما انسان ها ریشه می گیرد. انسان های رشد یافته مسئولیت مدارا بدون در نظرگرفتن تمایز بر حسب نژاد، جنس، زبان، خاستگاه ملی، مذهب، یا ناتوانی، را بر دوش خود احساس می کنند و بر اساس آن حرکت می کنند. پذیرفتن این حقیقت انسان‌ها، که به طور طبیعی از نظر ظاهر، وضعیت، گفتار، رفتار، و ارزش‌ها متفاوت هستند، این حق را دارند که در صلح زندگی کنند و همچنان که هستند باشند. این همچنین بدین معناست که دیدگاه یک فرد نباید به دیگران تحمیل شود.داشتن خانه و جهان بدون خشونت ساده نیست نیاز به انضباط و اراده وتسلط بر خود دارد. هرچند که معنای آن در جوامع و بسته به نگرشی که ما به جهان داریم متفاوت است . اینکه ما همواره بین انسان ها رقابت ببینیم یا ارتباط خود با دیگر انسان ها را ارگانیک و در هم پیچیده تفسیر کنیم. همانطور که امروز میزان سنجش کشورها بر اساس میزان بردباری در اداره جامعه است، میزان سنجش روابط دموکراتیک در خانواده نیز با میزان بردباری سنجیده می شود.انسان های بردبار به انسان های دیگر عشق و انسان های نابردبار درهراس از انسان ها به سر می برند. بردباری فضیلتی برای انسان، خانواده، جامعه مدرن، متعادل ودموکراتیک است. حرکتی حکیمانه برای رسیدن به سعادت و رضایت مندی در زیست انسانی و ارتباط با محیط پیرامون است . شاید به همین دلایل و ضرورت ها بود که کشورهای عضو سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در بیست و هشتمین نشست کنفرانس عمومی در پاریس از ٢۵ اکتبر تا ١۶ نوامبر ١٩٩۵ گرد هم آمدند و چنین روزی را روز جهانی بردباری معین کردند تا حسن تفاهم، گذشت و احترام به عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی را ترویج دهند. امروز جهان با رشد ناشکیبایی روبروست. خشونت علیه زنان و کودکان حریم خصوصی را در معرض فرو پاشی قرار داده است. تهدید روابط توام با مدارا توسعه را با مانع جدی روبرو کرده و تروریسم و افراط گرایی امنیت خانه هایمان را تهدید می کند. تبعیض علیه زنان و کودکان آرامش را از خانه ها سلب کرده و آنها را در خطر محرومیت های روانی و اجتماعی و اقتصادی قرار داده است.در ۲۵ نوامبر ۱۹۹۵ دولت ها درماده یک بیانیه مشترک نوشتند: مدارا توافق همگانی نیست، پذیرش امتیاز برای دیگری، گذشتن از امتیازات خود، یا بخشش و گذشت نیست. مدارا، بیش از هر چیز، گرایش ذهنی است که حاصل شناخت حقوق بشر جهانی و آزادی‌های بنیادی دیگران است. در هیچ وضعیتی این نمی‌تواند توجیه گر تخلف از این ارزش‌های بنیادی باشد. مدارا باید توسط افراد، گروه‌ها و دولت‌ها بکار رود.  مدارا مسئولیتی است که حقوق بشر، تکثرگرایی( ازجمله تکثرگرایی فرهنگی)، دموکراسی و نقش قانون را تایید می‌کند. این شامل رد کردن مطلق گرایی بوده و استانداردهای تنظیم شده در سندهای بین المللی حقوق بشر را تایید می‌کند. روش مدارا، هم خوان با احترام برای حقوق بشر بوده و به معنای تحمل بی عدالتی اجتماعی یا کنارگذاشتن یا تضعیف اعتقادات فرد نیست. معنای آن این است که فرد آزاد است که به اعتقادات شخصی خود پایبند بماند و بپذیرد که دیگران به اعتقادت خود پایبند بمانند. این یعنی پذیرفتن این حقیقت که انسان‌ها، که به طور طبیعی از نظر ظاهر، وضعیت، گفتار، رفتار و ارزش‌ها متفاوت هستند، این حق را دارند که در صلح زندگی کنند و همچنان که هستند باشند. این همچنین بدین معناست که دیدگاه یک فرد نباید به دیگران تحمیل شود. در بند سوم این بیانیه آمده است که  مدارا بین افراد و در خانواده و سطوح اجتماع ضروری است. ترویج مدارا و شکل دادن به گرایشات ذهنی پذیرای صراحت، گوش کردن طرفین به همدیگر و همبستگی باید در مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها و از طریق آموزش‌های غیررسمی در خانه و در محل کار انجام پذیرد. رسانه‌های جمعی در موقعیتی قرار دارند که نقش سازنده ای در فراهم آوردن گفتگو و بحث باز و آزاد ایفا می‌کنند، و می‌توانند ارزش‌های مدارا را اشاعه داده و خطرهای بی تفاوتی نسبت به رشد گروه‌ها و ایدئولوژی‌های ناشکیبا و متعصب را برجسته کنند.  بدون تردید در این مسیر نقش آموزش برجسته است. آموزش و رسانه نقش تاثیر گذاری در توسعه فرهنگ مدارا بازی می کند. آموزش ریشه خشونت را خشک می کند و همبستگی برای بهره مندی از جامعه و خانواده دموکراتیک و تفکر نقاد و جستجو گر رافراهم می کند. ما به عزمی ملی برای آموزش نیازمندیم تا بنیادی قوی برای احترام و فهم متقابل در خانواده و محیط پیرامون خود ایجاد کنیم. ما برای بهره مندی از قوانینی که رویکردی منطقی در سایه روابط مسالمت جویانه در خانواده ایجاد کند نیازمند تولید دانش برای تقویت اندیشه بردباری هستیم. ما نیازمند رنسانسی در درون خود و ایجاد سنگ بنایی در جامعه برای روابط برابر بین انسان ها هستیم.  نمی توان از آمار بالای طلاق ترسید و هم زمان بر طبل خشونت کوبید.  بدون آزادی و انتخاب هم اندیشه مدارا در خانواده شکل نمی گیرد. محدودیت و نا برابری منازعه در خانواده را تشدید می کند و آمار طلاق عاطفی و غیر عاطفی مثل قارچ در جامعه رشد خواهد کرد. مدارا با دستور و نگاه سلسله مراتبی شکل نمی گیرد و ساز و کار خودش را دارد. آنچه مسلم است بردباری را می توان آموخت و به دیگران نیز آموزش داد. امیدوارم که همگی در آموزش بردباری و تمرین آن کوشا باشیم.و در پایان جلسه سرکار خانم شرار تقی پور با موضوع ؛خشونت علیه زنان در ایران سخنرانی کردند:خشونت در جامعه ما اشکال مختلفی دارد،می توانیم خشونت را در ضرب و شتم زنان و دختران از سمت مردان مثل برادر،پدر،شوهر و اقوام ببینیم. خشونت می تواند تجاوز به عنف و گاه خشونت کالمی مثل شنیدن کلمات رکیک و بی ادبانه از جانب مردان،خشونت جنسی،تعرض، به زنان هنگام حضور در خیابان ها یا استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی و حتی این که زنان فرصت ایستادن در خیابان و معابر  بیش از دقایقی را به دلیل مزاحمت ها ندارند،همگی از خشونت علیه زنان سخن می گوید.بحث دیگر خشونت علیه زنان در ایران،نابرابری در قوانین است،قوانینی که فرصت بیشتر را در اختیار مردان قرار داده تا زنان در این باره نمونه های متعددی از قوانین مربوط به خانواده،بحث ازدواج، ارث تا مسئولیت های مادری وجود دارد.بعضا دیده می شود که در دعاوی مطرح شده جانبداری عمدتا به سوی مردان هست تا زنان.مسئله دیگری که منجر شده است تا ما در آن به نوعی با خشونت علیه زنان روبرو شویم مبحث حجاب و عفاف است.در جامعه ما هنگامی  که سخن از حجاب و عفاف میشود بلافاصله اذهان سیاست گذاران به سمت زنان معطوف می شود.در این گذر هیچ گاه از حجاب وعفاف مردان سخن به میان نمی آید.خشونت علیه زنان در مواردی چون خشونت فیزیکی،روحی ،جنسی و مالی  وجود دارد که هیچکدام را نمی توان کتمان کرد.از لحاظ مالی و اقتصادی باید به برخورداری کمتر زنان از منابع اقتصادی نسبت به مردان اشاره کنیم که طبعا به دلیل تمایزات قائل شده میان زنان و مردان ،زنان جایگاه بسیار پایین تر از مردان در جامعه دارند. درباره ریشه خشونت علیه زنان می توان به فرهنگ اشاره کرد،فرهنگی که زنان را نسبت به مردان در موقعیت فرو دست قرار می دهد. کارشناسان عقیده دارند که کاهش خشونت علیه زنان در ایران به کاهش خشونت به طور کلی در جامعه نیز ربط دارد. هر چقدر احترام بین دو جنس در جامعه ای بیشتر شود،هر چقدر حقوق انسانی دو جنس بیشتر رعایت شودو هر چقدر توانمندی زنان در کشور بیشتر شود حتما خشونت علیه زنان نیز کمتر می شود. زنان در ایران بسیار مورد ظلم و خشونت واقع می شوند که می توان با پرورش دیدگاه فرزندان خصوصا پسران نسبت به جنس مخالف،آموزش احترام به شخصیت و شان زنان و روشن نمودند دیدگاه دختران نسبت به جایگاه خود و پرورش عزت نفس در آنها که خانواده نقش اساسی در تمامی این موارد را دارد خشونت علیه زنان را در ایران به طور چشمگیری کاهش داد.

 

گزارش جلسه ی سخنرانی نمایندگی ترکیه ، 17  نوامبر 2017

علی شعبانزاده

جلسه ماهیانه نمایندگی ترکیه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در تاریخ 17 نوامبر 2017 و راس ساعت 19 به وقت اروپای مرکزی با شرکت تمام اعضای نمایندگی و جمعی از فعالان حقوق بشر در اتاق پالتاک آغاز شد . اعلامیه حذف خشونت علیه زنان ( قطعنامه 48/104 مجمع عمومی سازمان ملل متحد )به قرار زیر است:در این اعلامیه، عبارت “خشونت علیه زنان” به معنی هر عمل خشونت آمیز بر اساس جنس است که به آسیب یا رنجاندن جسمی، جنسی، یا روانی زنان منجر بشود، یا احتمال می رود که منجر شود، از جمله تهدیدات یا اعمال مشابه، محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی، که در منظر عموم یا در خلوت زندگی خصوصی انجام شود.

در ابتدا جناب آقای مهدی گلسفیدی به عنوان نخستین سخنران با موضوع آشنایی با دیدگاههای نیچه و به مناسبت روز جهانی فلسفه به سخنرانی پرداختند که در ادامه متن سخنرانی ایشان را مشاهده خواهید کرد: انسانها در عین وحدت در بشر بودن، در نوعی کثرت ( در عقاید ، علایق، نژاد . زبان و …) به سر می برند که نمی شود از قبول این هر دو واقعیت فرار کرد. اما در این زمان درگیری بین وحدت و کثرت در میان جوامع انسانی دیده می شود.آیا می شود گفت که همه ی آدمها با اینکه فرق دارند و متفاوت هستند دارای حقوق واحدی هستند؟ حقوقی که بر طبق بیانیه حقوق بشر تعریف شده و همه ملزم به رعایت آن هستند؟ آیا می شود اینگونه گفت که این بیانیه با کثرت نگرش ها و منش های انسانی سازگار است؟ نگرش های مختلفی وجود دارد که همواره انسانها را به چند گروه تقسیم کرده اند و برداشت ابتدایی آنها اینگونه ست که  انسان ها دارای حقوق یکسان و واحد  نیستند . با پذیرش چنان نگرش هایی باور به حقوق یکسان و اساسی بشر چه بر سر آن خواهد آمد؟در اینجا قصد دارم دیدگاه های  تاثیر گذارترین چهره ی سرشناس دنیای غرب (نیچه) رو در این باره بررسی کنم تا جوابی به این سوالهای خود بیابم . به نظر می رسد نیچه متفکری بنیادین هست. اگر بخواهیم تعریف هایدگر را از متفکر بنیادین بدانیم باید اینگونه بگوییم « منظور ما از اصطلاح اندیشمند بنیادین، آن انسانهای استثنایی ای هستند که باید به یک اندیشه ی واحد بیندیشند؛ اندیشه ای که همواره درباره  ی هستی همچون یککل است. هر اندیشمند، فقط یک اندیشه ی یکه را می اندیشد»( اخلاق ، 1384،153) نیچه در بیان خصایل «انسان بزرگ» به این نکته اشاره می کند که در کل فعالیت او ، منطقی طولانی در کار است. نکاتی را که در باره ویژگی های اندیشه های نیچه اشاره می کنم ما را برای رسیدن به مسئله بنیادین نیچه رهنمود می کند و دید ما را نسبت به «تفاوت اساسی  با حقوق مشترک» گسترده می کند.

ویژگی های بنیادین نیچه-1-بت شکنی؛ بسیاری از باورهای به ظاهر ریشه ای ما از حقانیتی برخوردار نبوده ، بت ها و افسانه های افسون کننده ای بیش نیستند,؛از این رو نیچه بیشتر نفی می کند تا اثبات . او می گوید بیشتر فلاسفه ی قدیم، درکی تاریخی نداشته و با فرار از اینکه به حالت دیگری در بیاین، به مومیایی گری مفاهیم موصل شدنو خودشان به استادان بت پرستی تبدیل شدن. «شمار بتها در این جهان از واقعیتها فزون تر شده است؛ باید بدچشمی پیشه کرد. و با پتک، فلسفه نوشت.او خودش با همین دیدگاه یکی از مهم ترین کتابش را غروب بت ها با تیتر فرعی« چگونه می توان با پتک فلسفه نوشت؟ » نام می نهد تا صدای خورد شدن همه ی بتهای تاریخ را به گوش همه ی آنها که باید بشنونند برساند. بت هایی که در همین زمانه هم همچنان جاودانه مانده اند. این کار فلسفه ی او را برای ما سخت گیرا ساخته تا جایی که هایدگر می گوید؛ «هر کسی که بعد از نیچه بیندیشد، در شبح او روان است ».

2– آموزه های متناقض نما؛ آموزه های نیچه ظاهری تناقض گونه دارد، به همین خاطر قرائت های متفاوت  حتی متضادی را با خود دارند.برخی از مفسران اندیشه های نیچه، خواندن آثار ش را بسیار خطرنا ک می دانند. نیچه صریحن درباره ی خودش می گوید « فرخندگی هستی من، یگانگی اش، شاید در مرگباری اش نهفته است»(نیچه، 1381، 49) یا کسی معتقد است که انسان می تواند از فلسفه ی نیچه بر ضد فلسفه ی نیچه سخن بگوید. گاهی نیچه در آن واحد چیزی را نفی و اثبات می کند. مثلن در عین حال که سوسیالیسم را به خاطر نفی زندگی می کوبد،می نویسد؛ ولی سوسیالیسم چون اروپا را از پژمردگی زنانه حفظ می کند، ستودنی است . چون نیچه به عصر ما نزدیکتر است و مخالفتش با حقوق اساسی بشر مشهورتر ، بایسته است این بخش را بیشتر شرح دهیم. استفان آن در مقاله ای با عنوان « حقوق بشر از نظر کانت و نیچه؛ رویکردی نظری» ضمن بر شمردن تفاوت های اساسی نگاه کانت و نیچه به حقوق بشر به این نکته اشاره می کند که حقوق بشر با تفکرات کانت سازگارتر می نمایاند تا نیچه،  نهایتن به این نتیجه می رسد که فلسفه ی نیچه و کانت  با اینکه در ظاهر با هم تفاوت دارند، اما در آخر به هم می رسن؛ اینکه هر فردی، عزیز و دارای کرامت است و نباید هیچ کس مورد اهانت قرار گیرد. بنابراین می توان در روشنایی دیدگاه های نیچه نیز به حقوق بشر معتقد بود، چنانکه از  منظر کانت نیز همین طور خواهد بود.« عدالت» از دیگر مسائل هست که از دید تحلیل گران نیچه با دیدگاه کاملن تناقض گونه مواجه است.در حالی که بعضی دیگر همچون هایدگر آن را جزو 5 اصل مهم تفکر نیچه می دانند، برخی دیگر به آنجا می رسن که مدعی هستند نیچه از هرگونه پرداختنی  به مسئله ی عدالت دوری می جوید. در مورد «اخلاق » نیز داستان به همین صورت است. او خودش را اخلاق ستیز می داند ، ولی البته منظورش جنگ با اخلاقیات حاکم بر تفکر غربی بود.می توان با کاپلستون هم نظر بود که اگر فیلسوف اخلاق، به معنای کسی باشد که درباره ی اخلاق و ارزش های آن مذهبی دارد، نیچه با در نظر گرفتن دغدغه های فرهنگی – تمدنی اش، فلسفه ی اخلاقی پویا و پند آموز دارد . نیچه اشاره می کند که بعد از جستجوهای بسیار ، به دونوع اخلاق می رسیم؛ اخلاق سروران و اخلاق بردگان. وی در همان جا اضافه می کند که امکان دارد این اخلاق ها و کوشش ها تنها در یک فرد ( نه جامعه) دیده شود. نیچه در کل ، بر این باور رسیده است که اخلاق بردگان از حقارت درون انسان و اخلاق سروران ، از غریزه ها و سرشت متعالی آن منشاء می گیرد. نیچه بر آن است که فضیلت باید بازخورد سعادتمندی باشد. نه اینکه سعادتمندی بازخورد فضیلت .  خود اعمال ، در نفس خودش فضیلتی به همراه ندارد، و سعادت و شقاوت را موجب نمی شود.هر کسی بر طبق شخصیت درونی خودش، فضلیت مخصوص به خودش را دارد؛خودش اشاره می کند« برادر! اگر تو را فضیلتی باشد و آن فضیلت به راستی از آن تو باشد، هیچ کس دیگر در آن، با تو شریک نیست ( نیچه 1379 47)نیچه با نفی ارزش های اخلاقی کهن ، به هیچ وجه بی مایگی و درندگی را رواج نمی دهد بلکه می داند که انسان کهن ، همه ی اینها را دارد. او از غریزه ها، حیوانیت آدمی را در نظر دارد و از آن هم ، عصمت و پاکی را . به نظر نیچه ، ما هرگز نمی توانیم از همه ی اخلاقیات و ارزشها مون دست برداریم، همان جور که نمی توانیم از نفس کشیدن دست برداریم. ما نباید بر آن باشیم که چون پیشروان روشنگری ، اخلاقیات و زندگی خوب را تنها بر عقل بنا کنیم. می توان به این نکته مهم اشاره کرد که دو طبقه ای را که نیچه به آن معتقد است، بیش از آنکه دو طبقه ی تاریخی باشد ، دو نوع شخص می باشند. هریک از خودمان می توانیم جزو گروه گله عوام یا ابر مرد باشد. نمی توان نیچه را یک ضد اخلاق دانست، ولی می توان او را فراسوی اخلاق  دانست؛ کسی که می گوید اخلاق باید از فراسوی اخلاق نشئت بگیرد؛کسی که اعتقادش این است اخلاق اصیل به نحوی  از « بودن»باز می گردد و فقط اخلاق حقیرانُ در« داشتن» مایه دارد.نیچه شناس مشهور استرن نیز بر آن است که اخلاق ابرمرد نیچه ،از منظری ، به مراتب به مسیحیت نزدیک تر از آن است که نیچه وانمود می کند و به همین دلیل بسیاری از نویسندگان،اخلاق اصیل  واقعی مسیحی را در آن دیده اند( استرن ۱۳۷۳: ۱۶۴)  شعار معروف نیچه درباره ی «مرگ خدا» نیز مورد برداشتهای کاملن متناقضی قرار گرفته است. بدین خاطر برخی از مفسران نیچه به این نتیجه رسیدند که مرگ خدا ، از مرگ نوعی خدا و نه همه ی خدایان خبر می دهد. یکی از آنان می نویسد: « نیچه در ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍پی آن است که استعدادهای مذهبی و اخلاقی ما را از نابودی در امان داردِ می خواهد خداوند را به ما باز گرداندِ از ژرفای یک معنویت عمیق و بدی که تجربه ی زندگی آن را خواهیم داشتِ نه خدای کلیسا و الهیاتِ بلکه این خدای بزرگ ناشناخته ای که نیچه از آغاز ، محرابش را بر پا داشته و سوگند خورده است که به او خدمت کند( شریف. ۱۳۷۸: ۸ )هایدگر اعتقاد دارد که دیدگاه نیچه به جهان« یزدان شناسی منفیِ، یعنی یزدان شناس بدون خدای مسیحی بود» و استرن هم می نگارد که دل مشغولی نیچه به شکل «خداشناسی بی خدا» در میآ ید. نیچه به این دلیل با اعتقاد های محکم و باورهای غیر قابل ا نعطاف مخالفت می کند و آن را چون زندان برای درک و تفکر می داند و می نویسد: «  ایمان یا عقیده ی راسخ داشتن مساوی با کرلایل زدگی است» تامس کارلایل انگلیسی با اندیشه ی علمی سخت مخالف بود و تحت تاثیر ایدئالیسم آلمانی می گفت:« باید جامعه به دست خواص باشد.» نیچه همچنین دیدگاهی را موجب بیگانگی با خود و از بین بردن اصالت می داند. اینکه فردی از آن خود نبوده و به وسیله و ابزاری برای رساندن فردی به مقصود مبدل شود. وی در پاره ی 54 دجال می نویسد: از قیافه ی شوم و منحوس متعصبان، تنفر دارد، ولی مردم ترجیح می دهند حرکات متعصبان را ببینند تا اینکه به دلیل گوش دهند. نیچه از سویی، زن را منشاء ارزشهای کهنه ای می داند که باید ویرانشان کرد و از سویی دیگر ، زن را مظهر آرزوهای بشر و اعتلای فرهنگ و انسانیت می داند که باید آن را محور قرار داد. برخی یک نوع زن ستیزی را در نوشته ها و نظریات او می بینند و برخی دیگر برعکس ، استفاده او از استعارات زنانه و سبک نوشته هایش را غیر مرسوم و هم سو با فکر زنانه می دانند؛ چیزی که در پیدایش فمینیسم  نقش به سزایی داشته است. خود نیچه در کل به این اعتقاد دارد که: نباید به دنبال یافتن یک نظریه ی واحد بود: یکی از ویژگی های روح آزاده و والاگزین ، توانایی زیستن در عین تناقض است.»در مورد نیچه اینگونه می گویند که اگر می خواهید به دنبال یک تفسیر و نتیجه واحد از دیدگاه های او بگردیم، در اصل از روح تفکر و نظریات اون غافل شده ایم.

3- برانگیختاری: نیچه بیشتر برانگیزننده است تا معلم؛ یعنی بیش از یاد دادن، هدایت را در نظر دارد و بدین دلیل، همواره سخنی می گوید و آن را هم به روشی ، که مخاطب را تکان بدهد  از موضع وجودیش برخیزاند. زبان او زبان اخباری  انشایی مرسوم زمان نیست. این کلام کلام تذکر است، تذکر ، پرسش گر و علم دوستی را در وجودمان روشن می کند. روح حقیقت جویی به عقل و فهم ما اعتدال و در زندگی مان نظم و سامان دهی به وجود می آورد.  نیچه خود را « دیامیت» می نامد و می خواهد این ویژگی بیشتر بر مخاطب روشن شود. او دریافته که چنین چیزی با نظام سازی تناسب ندارد. بنابراین با اعلام روشن بدگمانی خود را نسبت به تمام نظام سازان اندیشه ی بشری می نویسد: « خواست سیستم سازی خلاف درستکاری است( نیچه 1381: پاره 26)  می توان با یاسپرس هم صدا شد  و گفت: « کلام آخر نیچه هرگز گفته نشد… او راه را به ما نمی نمایاند ایمان به ما نمی آموزد، هیچ پایگاهی به ما نمی دهد که بر آن بایستیم. برعکس ، آرامش را از ما می گیرد، بی وقفه عذابمان می دهد، از هر پناهگاهی بیرونمان می راند، و هر گونه اختفا را حرام می کند . در هیچی و نیستی غوطه ورمان می کند؛ زیرا می خواهد فضاهای پهناور برای ما پدید آورد جهانی با ژرفای پیمایش ناپذیر نشانمان می دهد؛ زیرا می خواهد دریابیم که از چه پایه و شالوده ای برخواسته ایم» . « زرتشت» هم در پایان رسالتش گفته بود: « اکنون تنها می روم؛ شاگردان من! شما نیز اکنون بروید و تنها بروید! من این چنین می خواهم… اکنون شما را می فرمایم که مرا گم کنید و خود را بیابید.» ( نیچه 1379: 89)

در زندگی عادت کرده ایم که همه چیز را بر معنای حقیقی نظاره گر باشیم، در صورتی که نیچه، سبک و کلامش را در حد میانه معنایی بین خقیقت و مجاز می گنجاند. منش نیچه باعث شده تا از او برداشت های متفاوت شکل بگیرد. برخی چون جیمز هانکر و سانتایانا او را  بیشتر ادیب می دانند تا فیلسوف و برخی هم چون هایدگر و یاسپرس به  یقیقن معتقدند که او یک فیلسف است و از منظر فلسفی به روان شناسی ، مسائل اجتماعی ، دغدغه های فرهنگی و … می نگرد. برخی نیز او را فیلسوف زندگی و فیلسوف اخلاق می دانند و برخی چون سارتر به علت خروج نیچه از محدوده ی عقل دیالکتیک؛ او را فیلسوف نمی دانند.( داوری 1374: 245)

نیچه بر آن بود که فیلسوف همواره آواره ای سرگردان است که از سر « تصادف» ظاهر می گردد و می باید ضرورتن ضد زمانه خویش و ارزشهای آن باشد ( نیچه، 1380 : 66)

لذا تاملات اولیه خویش را تاملات نابهنگام نامید. فهم این نکته می تواند در درک بسیاری از موضع گیری های غیرمعمول نیچه با چیزهای مسلم عصر یاری مان کند.

4- نقابداری: بسیاری از سخنان نیچه نقابی ست بر روی حقیقت  وجودشان. لذا بیش از آنچه به ذهن مان خطور کند شایسته است که تمایز اساسی بین منویات درونی و اموزه های ظاهری آن ایجاد کنیم. او به روشنی اعلام می دارد که سخنانش ظاهری دارد و باطنی . و باید از ظاهر گفته ها به باطن آن راه پیدا کردکه البته این کار هر کسی نیست. بنابراین آموزه های آنان جنبه عمومی ندارد و همگانی نیست و همانندی و همدلی می طلبد. نیچه می نویسد: « من یک چیزم و نوشته هایم چیزی دیگر( نیچه 1380: 91) هنوز زمان من فرا نرسیده است. عده ای پس از مرگ  متولد می شوند. خوش ترین شرارت و هنر نزد من این است که خاموشی ام آموخته است با خاموش ماندن، خود را فاش نکند. با سرعت و شتاب کلمات  تاس ها، نظاره کنندگان باوقار را به بازی می گیرد تا خواست و مقصودم از چنگ این ناظران عبوس به دور ماند( نیچه 1379، 185) نیچه در پاره ی 30 فراسوی نیک و بد ، ضمن تاکید بر ضرورت آمادگی درست بینش های وی می نویسد: « روزگاری فیلسوفان چه در میان هندیان، چه در میان یونانیان و ایرانیان و مسلمانان… میان اهل درون  اهل برون فرق می گذاشتند. اهل برون چیزها را از پایین به بالا می نگریدند و اهل درون از بالا به پایین…؛ آنچه نوع برتری از انسان را خوراک استیا مایه ای جان افزا، نوعی بسیار دگرگونه تر  پست تر را می یابد همچون زهر باشد….؛ کتابهایی که بر حسب آنکه روانی  نیروی حیاتی ای پست بدان ها روی کند یا والا و قوی ، برای روان و سلامت ارزش هایی بازگونه دارند: در وجه نخست، کتابهای خطرناک و ویرانگر  و فرو پاشنده اند، و در وجه دیگر ، بانگ منادی لشکرند که دلیر ترینان را به میدان دلیری شان فرا می خوانند…» یا سپرس بعد از بیش از شصت سال از مرگ نیچه، با تامل بسیار در نحوه ی خواندن کتابهای نیچه و پیام او نوشت: فهم حقیقی نیچه تنها به شرطی دست می دهد که متفکر ، متفکر نوعی نباشد.آدم متفکر باید « استثناء » باشد ، باید قربانی عصر خویش باشد، باید به عصر خویش کاری کند که اگر انبوهی از افراد می کردند، همه چیز نابود می شد. او معتقد است نیچه خودش قربانی مشکلات اساسی عصر ما ست( یاسپرس 1380، 63 و 155)  از نظر او ، فیلسوف ( به معنایی که او درک می کند) همواره « نقاب» بر چهره دارد تا بتواند خوب بکاود و بفهمد، زیرا او با تردید ها بیش از جزمیت ها سر و کار دارد و می خواهد « شاید» ها ی هولناک را پی گیرد « هر فلسفه نیز فلسفه ای در نهان دارد؛ هر باوری نهانگاهی است ، و هر کلمه نقابی»( نیچه 1373: 289) نیچه به روشنی اعلام می دارد: « من تنها قانونی برای آنان ام که از آن من اند، نه برای همه. و اما آن کس که از آن من است، باید سخت استخوان باشد و سبک پای» ( نیچه 1379:300) و « آن کس که می داند چگونه هوای نوشته های مرا تنفس کند، می داند که هوا هوای بلندی هاست، هوای سلامت آخرین، باید برای آن آمادگی داشت، در غیر این صورت ، خطر سرما خوردگی خطر کوچکی نخواهد بود( نیچه 1381  :45 a )

به سوی کرامت بشر و فردیت هر انسان-با تامل در مطالبی که گفته شد، می توان به محور اندیشه ها یا مسئله بنیادین نیچه نزدیکتر شد. محور توجهات « وضع موجود و وضع مطلوب آدمی» است. به نظر نیچه وضع موجود آدمی وضع مطلوب او نیست، آن متفکر، خود« دیگر» شده  دگرگونی و تغییر انسان را خواستار است. او ما را به خروج از عادات و پیدا کردن نگاهی دیگر از نگرش های رایج و متداول دعوت می کند. این مسئله نه تنها در بیان، که در نحوه ی زیست او هم خودش را نشان می دهد. در این دیدگاه ، کثرت و وحدت با یکدیگر جمع می شوند، بدین شکل که او با اینکه تقسیم بندی انسان ها به گروه های مختلف و تشویق بشر به تمایز کاری را دارد، بر حرمت و کرامت فرد فرد انسان ها تاکید می ورزد. و  به همین دلیل می توان از نگاهش مبنایی برای « حقوق بشر » یافت. حقوقی که بیانگر رشد و زندگی آزاد و مستقل و خودخواسته ی هر انسانی باشد.

کرامت بشر-در نگاه نیچه انسان طنابی ست که یک سرش به حیوان و سر دیگر به ابر  انسان وصل است. این ریسمان بر فراز پرتگاهی ست که باید از آن عبور کرد و به اعماق گودال سقوط کرد. به بیان او ، انسان( موجود) ، غایت یا فرجام هستی نیست ، بلکه پلی است که می بایست از روی آن رد شد و به مرحله ای والاتر ، یعنی شان ابر انسان رسید. ابر انسان معنای زمین است.

فردیت انسان-نیچه به « یگانه بودن» هر چیزی در هستی باور دارد و چون هر انسانی « یگانه» است ، انسان ها را به یافتن آن فردیت و یگانگی خویش فرا می خواند. او از ما می خواهد که مثل « کسی دیگر» شویم و به همین منظور دامنه ی صفات انسان مومن یا برتر و والاتر را باز می گذارد تا هر فرد « خود » را در آن بجوید. خودیتی که از هر گونه برتری داشتن و امتیاز خواهی ، ظاهری بالاتر و ارزش مند تر است. او به فرد فرد هستی و انسان ها عشق می ورزد؛ زیرا همه یگانه و فرد هستند و « یگانگی» معشوق اوست.

تمایزگذاری برای تغییر درونی، نه مزیت داشتن حقوقی-نیچه به طوری روشن میان انسان ها تفاوت و تمایز می گذارد و حداقل آنها را به دو دسته تقسیم می کند: سرور و برده، والا و پست، ابر- انسان و گله، و خدایگان و بنده. این تقسیم بندی موهم آین نکته است که این تمایز ، موجب امتیاز حقوقی شده، انسانهای را از نظر برخورداری از حقوق اساسی بشر، محق و نامحق می سازد، حتا آنکه می توان با جستجو و موشکافی همدلانه آثار و احوال نویسنده پی به این برد که این تمایز ، امری باطنی است و برای تحریک و هیجان باطنی( یا اخروی به معنای به « عالمی دیگر فراخواندن») انسان ها، نه امتیازات حقوقی دنیایی و این جهانی.نیچه، هیچ گاه به یکسان و همانند شدن همه ی آدمیان نمی اندیشید؛ زیرا آن را مخالف با منش هستی می داند . آو در اصرار بر این اعتقاد تا بدانجا پیش می رود که حتی نمی خواست انسان ها به تقلید ( هر چند مفتخرانه) رو بگیرند،  انسان های برتر می شوند:او از منظری کلی انسانها را به دو دسته تقسیم می کند ، ولی همان لحظه می افزاید که این تمایز و تقسیم بندی تنها با دیدگاه ی از منظر ویژه او پذیرفتنی ست. می توان اشاره کرد که او تفاوت را نه امری حاصل شده و موجود، بلکه آرمانی مطلب و متوقع می دانست؛ چیزی که می توان آرمانی برای معنا بخشیدن به زندگی هر یک از ما باشد.نیچه معتقد است که از لوازم رسالت انسان های برتر آن است که میان آدمیان تمایز و تفاوت قائل شوند؛ همه را چون یکدیگر ندانند و آدمیان را به فردیت ، کوشش ، حرکت و دگرگونی فراخوانند. به نظر آنان، تا هنگامی که انسان ها در خود تغییر به وجود نیاورند و « دیگر» نشوند، به بدن انسانی خویش نمی رسند. نیچه با فرق نهادن میان وضع موجود و وضع مطلوب انسانها، ما را به اکتفا ننمودن به وضع موجود و شکستن بتهای وهم انگیز و سست کننده وا نمی دارند. از منظر او انسانها ، در درون خود متمایل به سروری و بردگی ، هر دو رو به فراوان دارا هستند، همین کشش ها و انگیزش های متضاد در درون انسان ، موجب سروری انسان بر روی زمین شده است. هر یک از ما خود تصمیم می گیریم کدام گرایش را جدی تر بگیریم و به فعلیت برسانیم. بنابراین « ابر- انسان» انسانی منتشر در بین همه ی افراد است. بدین گونه تمایز قائل شدن صرفن وسیله ای برای متوجه ساختن خود به فردیتمان است. بر همین اساس، نیچه در پاره ی 259 فراسوی نیک و بد خاطر نشان می کند که احترام به همگان، و خود را چون همگان دانستن و هماهنگ ساختن کامل خود با دیگر افراد، رفتاری نیکو است ولی نمی تواند « اصل بنیادی جامعه » باشد؛ زیرا انسانیت انسان ، به یافتن فردیت خویش و تمیز دادن تفاوت خود با دیگران است.نیچه بر آن است که آنچه تعالی نوع بشر و پیدایش انسان های والا را موجب شده ، همین احساس تمایز ، فرق داشتن یا «شور فاصله » است. آدمی چون در درون خویش دریابد کهمی توان ( و بایسته است که با دیگران تفاوت کند و میان خود و عامه فاصله بیفکند، تعالی می یابد. دشمنی او با اخلاق های متعارف هم از آن روست که به خاطر« کل » فرد را مجاز به داشتن ارزش می کنند و لذا به نحوی درونی، انسان و فرد انسانی را بی ارزش می دانند( نیچه 1378: پ 275) . از آن رو هم بر نبود سلسله مراتب در اخلاق می تازد که « این غیر اخلاقی است که آنچه یکی را سزاوار است، دیگری را نیز سزاست»( نیچه 1373: پ 221) . استرن می گوید: « خودت باش» نه تنها مقدمه ی بزرگ و منشاء سخن نیچه، بلکه غایت و مقصدی است که هر گونه اخلاق باید به سوی آن هدایت شود. هدف نیچه رسیدن به مفهوم « انسان سرکوب ناشده» است. ابرمرد انسانی است که غریزه های طبیعی او سرکوفته نیست و به قول نیچه بی خویشتن نشده است؛ بنابراین ارزش هایش را دوباره ارزشیابی کرده، مطابق ارزش های کاذب زیست نمی کند. ابرمرد یکایک ماست به وجهی که در حد کمال می توانستیم باشیم، اگر پایمان در زنجیر تصورات باطل درباره ی خودمان و زندگی نبود ( مگی، 1372، 400) . نیچه در حکمت شادان صراحتا می گوید: که نمی خواهد مردمان حتی پیرو گفته های خود او باشند: آیا رفتار و گفتارم تو را جذب کرد و می خواهی مرا گام به گام دنبال کنی؟ فقط به خویشتن وفادار بمان، در آن صورت آرام آرام از من پیروی کرده ای. او در نگاه به انسان ها، بیشتر آنها را قطعاتی از انسان می یابد که باید به هم افزود. این سخنان نشانه آن است که « ابر انسان» همان وحدت منتشر در کثرت انسان هاست. به هر حال ، نیچه اعتراف می کند که ابر انسان تا حالا تولد نیافته است. ابر انسان عهده دار درک وجود، به عنوان اراده ی قدرت، و حفظ و نگهداری از آن می باشد. وی در مورد خصلتهای « انسان برتر» به این ویژگی تاکید مشخصی دارد: داشتن خصلت های تقابلی وجود . او چن صیرورت( شدن؛ گشتن) در بردارنده ی تضادها و هضم کننده ی تناقضات در خویش است.( نیچه 1378: پ 968و 966) و همیشه ارزش گذاری می کند. ابرانسان، فرجام و هدفی است که در فاصله ی دوری از وجود انسان کنونی قرار گرفته است.نیچه ابر انسان را معنای زمین می داند و به عمد، تصویر او را مقداری مبهم باقی می گذارد تا به ما امکان دهد که خود را در چهره ی او جست و جو کنیم . همچنین بر اساس نظر نیچه، چون «فضیلت» (تنها مایه ی بنیادین ابر انسان) امری شخصی و سوبژکتیو (ذهنی و درونی) است نه امری همگانی و ابژکتیو (حقیقی؛ واقعی.) (نیچه، 1379:47) چنین چیزی نمی تواند مایه ی برتری و تفوق و حقوق اجتماعی خاصی گردد.

تمایز و خوار کردن از روی عشق-خوار داشتن نیچه از عشق به بزرگ شدن انسان بر می خیزد نه از توهین  انتقام و کین طلبی. وقتی نیچه می نگرد که انسانها ، با توان و لیاقت بسیار ، به اندک و ناچیز بسنده نموده اند و آن را هم «بس بسیار» می بیند، به خشم می آید و آنسانها را خوار می شمارد؛ زیرا این بشر قناعت پیشه در اعتلای باطنی ، خوار شمردن (و بنابراین بزرگ دیدن خویش) را نیاموخته است( نیچه 1379، 236 و 189). نیچه که ستایشگر قدرت معروف شده( و البته گفتنی است که منظرش از قدرت، قدرت سیاسی یا اقتصادی نیست) می گوید: « قدرتمندان آنان اند که می فهمند بزرگ داشتن چیست. این هنر ایشان و قلمر نو آوری شان است…» .

بازگشت جاویدان همان-علاوه بر ایمان نیچه به « فردیت» هر آدمی در هستی ، و عشق او به « فردیت» ، می توان با تامل به دو اصل اساسی دیگر در اندیشه های او پی برد که او ضمن خوار شمردن بسیاری از آدمیان، به آنها عشق می ورزد، برایشان حرمت و کرامت قائل اند و قائل نیستند کسی ( اعم از ابر- انسان) امتیازات بیشتری داشته باشد. این اصل در نگاه نیچه « بازگشت جاویدان همان» نامیده می شود. و یکی از محوری ترین اندیشه های نیچه به اتفاق نظر شارحان آثار او ،  محسوب می شود. خودش این اندیشه را « مخوف ترین اندیشه اش» می نامد و در بیان هیچ سخنی با آن تردید و دهشتی روبرو نیست که در بیان این اندیشه روبه رو است. وی اینگونه می گوید: « یونانیان برای رهایی از رنج و دهشت هستی، ؛ ادیان ، « رستگاری و حیات باقی» را؛ فلافسه « وجود و جهان واقعی» را و او اصل ترین و دشوارترین اندیشه ی خویش، یعنی « بازگشت جاویدان همان» را؛ « بگذارید این اندیشه را در هراسناک ترین صورت آن در سر بپرورانیم: وجود آنگونه که هست، بی هر گونه معنا و هدفی ، اما در حال ره رسیدن  بازگشت ناگزیر، بی آنکه به نیستی بینجامد: بازگشت جاودانه» ( نیچه ، 1378 پ 55) به تعبیر بسیاری، نیچه می خواهد با این تعالیم پیامبرانه ی خود، بر تاریخ متافیزیک غرب و روح کین خواهانه ی آن غالب آید و انسان را با زمین و زمان آشتی دهد( نک : داوری، 1380-نیچه همواره از «فیلسوفی بی تهوع» سخن می گوید: اینکه او از هیچ چیز و هیچ کس جهان، تنفر و بیزاری ندارد، بازگشت هر چیز را همواره خواهان است و آن را با آغوش باز  و دلیرانه می پذیرد. نیچه به گونه ای راز آمیز، یگانگی فرد با هستی، و زناشویی با جاودانگی در لحظه را خاطر نشان می سازد. هیچ رویدادی و شیئی در هستی، اضافی و بی خود نیست  باید به تمام هستی، با تمام فزونی ها و کاستی ها و رنج ها  شادی ها  کوچک ترین و بزرگترین چیزهایش « آری» گفت: « اگر ما حتی یک دم آری گوییم؛ از این رهگذر نه تنها به خودمان، بلکه به تمامی وجود ، آری می گوییم… اگر جان ما ، با شادمانی لرزیده، و درست یک بار همچون سیم چنگی به صدا در آمده است، به تمامی ابدیت نیاز می باشد تا این یک پدیده را به بار آورد»( همان، پ 1032) وی طبق پاره های 40 و 41 از اراده ی معطوف به قدرت نخست می پذیرد که هرز رفتگی ، تباهی  انحطاط را نمی توان محکوم کرد؛ زیرا آنها از ضرورت زندگی بر می خیزند و عشق به زندگی ، عشق به همه ی اینهاست؛ ولی باید بکوشید که آنها به اندام های سالم نرسند. اما در پاره ی 43 همان کتاب، تقسیم بندی انسان ها به دو نسخه نیک و بد را تقسیم بندی انحاط آمیز می خواند و نهایتن در عبارتی خواندنی می نویسد: « ما چون از منظر پایین می نگریم، از نقصان رنج می بریم؛ ولی اگر منظر پرنده را بیابیم ، همه ی نقص ها مطلوبیت می یابند( همان ، پ1004 ) بدین گونه هر انسانی با تمام کمال و نقصش ، موضوعیت و مطلوبیت خود را دارد.اصل عدم تضادنیچه با وجود اظهار به تفاوت و تضاد  وجودی انسان ها ، خود اعتقاد چندانی به ضدیت امور متضاد ندارند، تا چه برسد به آنکه این نوع دیدگاه موجه نوعی اضداد طبقاتی، و یا امتیاز حقوقی در جامعه گردد.در نگاه او، «اضداد» زاده ی زاویه ی دید ما هستند و اگر ما از حصار این زاویه رها شویم، چنان که آنها امید و انتظار دارند، دیگر جنگ و امتیازاز جامعه ی انسانی بر خواهد خواست .به نظر نیچه هیچ اضدادی در کار نیست، ما تنها از اضداد منطق، مفهوم اضداد را نتیجه می گیریم و به نادرست آن را به اشیا سریان( سرایت) می دهیم ، حال آنکه فراموش کرده ایم منطق ، فرض خود ماست.تنها یک واقعیت مستمر و متصل وجود دارد و اضداد چیزی جز درجات و مراتب متفاوت یک چیز نیستند. اضداد مناسب یک عصرعوام زاده اند و چون درکشان آسان تر است، ما بدان ها ایمان می آوریم. لذا بر آن است که ما دیگر به تضادهای بیش از اندازه نیاز نداریم، حتی باید حسسیات و نفسانیات را معنوی و هنری بسازیم. وی بدین منظور ، فراسوی نیک و بد را می نویسد، در آخر به این نکته اشاره می کنم نیچه دغدغه ای دیگری هم دارد: دگر گشتن آدمی و بر انگیختن انسان برای خروج او از وضع موجود به سوی وضع مطلوب؛ اما رسیدن به آن وضع مطلوب ، نیازمند زمینه ای است که با رعایت « حقوق اساسی بشر« به دست می آید. به نظر نیچه، انسان ها چون « شور فاصله» را دریافتند، هیچ گاه نباید به از بین بردن جان های ناآگاه و وامانده همت گمارد؛ زیرا ظهور « بازگشت جاویدان همان» ، پذیرش هستی با تمام فراز و نشیب هاو پستی ها و بلندی هایش را می طلبد؛ باید به همه ی آنها « آری » گفت و مجال ظهور و بروز همه ی آنها را مهیا ساخت؛ حرمت همه را پاس داشت و برای « همه » به پاس بودنش احترام گذاشت و حق ظهور و رشد و شکوفایی و انتخاب و آزادی داد. نیچه به روشنی می نویسد: « داد و گرفت احترامات و حقوق ، جزء ذاتی هر رابطه ای است  همچنین جزئی از وضع طبیعی اشیا…» ( نیچه 1373: پ 265) به عبارتی دیگر ، اولا نیچه بر آن است که باید در میان شکستن ها و تخریب های آنان ، ساختن و تاسیس را دید. اگر میان آدمیان ، جدایی و تفاوت می افکند، می خواهد حرمت و کرامتی بنیانی تر را پی ریزد . ثانین ، نیچه برای مخاطبانی خاص، با زبانی خاص و در مورد و ساحتی خاص، سخن می گوید. نباید از حرمت گذاری آن به عقل و دستاوردهای خرد بشری غفلت ورزید. نیچه در دوره ی میانی زندگی فکری خود عقل را پاس می داشت. او تنها به  تمامیت خواهی عقل، ساختن همه چیز بر عقل محض و غفلت از فراسوی عقل می تازد. تمایز افکنی او میان آدمیان، هنوز می تواند ما را بر انگیزاند و حداقل به تامل وادارد. او برای همگان سخن می گوید ولی برای عامه، حکم و نظر حقوقی ( که مایه ی تمایز حقوقی یکی بر دیگری در برخورداری از حقوق اساسی بشر باشد) صادر نمی کند. در دوران سیطره ی کمیت و چندی، همه ی ما را به تفکر در کیفیت  ، چونی احوال و تعلقاتمان فرا می خواند و در این راه هر کس به حال خویش داناتر است. نیچه با این همه ، عادت داشت که از اصل ها و نظریه های خاصی سخن گوید که گویی نیروی پاینده ی زندگی ، سازنده ی آنهاست، یا شربت های نیروبخشی هستند که آدمی به خود می خوراند. کاپلستون نظریه ی بازگشت جاودانه را هم یک آزمایش قدرت می داند؛ آزمایش قدرت نیچه برای آنکه به جای « نه» شوپنهاوری، به زندگی « آری» بگوید. همچنین اگر نیچه می گوید تنها فرمانی که هر کسی باید بی چون  چرا به آن گردن نهد، فرمانی است که استعدادهای او از درونش صادر می کنند، طبعن چنین فرمان هایی برا دیگری حجیت دارد. لذا فیلسوف دیونیسوسی نیچه ، تنها حکم هایی مخصوص  متوجه به خود دارد( نیچه 1373: پ 43) و برای آن چیزی هم که برای ( نه عموم ، بلکه) انسان های برتر دارد، شنونده ای نمی یابد.« حقوق اساسی بشر» در کلیت خویش، گسترده ترین و اولیه ترین نیاز انسان هاست. بدون تحقق آنها ظهور و رشد و شکوفایی بشر و هستی ممکن نیست. چون نیچه به شکوفا شدن فرد فرد آدمی می اندیشد و به تمام هستی عشق می ورزد به این حقوق احترام می گذارد، حقوقی که به نام و نشان خاص نمی نگرد  همه را یکسان محق و مکلف می بیند. نیچه بر آن است که متفکری برای عصر خود نیست؛ زیرا عصر آن عصر زندانی کردن آدمیان در فهم های متداول  متعارف و چسبیدن آنها به درک های کهنه و ناپویاست. او برای زمانی دیگر سخن می گوید؛ زمانی که با عیان شدن تهی بودن تمامی دوبینی ها و ضد سازی ها در بین انسان ها، آدمیان در پس همه ی تقسیم بندی ها ، وحدتی را می نگرند؛ همان وحدتی که به آدمی کرامت و حق می بخشد. می توان گفت که اندیشه ها و مکاتب جوهراً همانند با تفکر نیچه، با تمام تفاوت های اساسی ای که در میان انسان ها قائل است. می توانند به حقوق بشر نیز قائل باشد. در ادامه جلسه بانو سمیه علیمرادی با موضوع  دیابت سخنرانی داشتند.سپس آقای علی شعبانزاده با موضوع قربانیان جاده ها در ایران سخنرانی خود را انجام دادند : ارابه مرگ ” همچنان در جاده های کشور به پیش می رود . جاده های کشور هر لحظه شاهد وقوع تصادفات خونین است و این اتفاقات ناگوار تا زمانی که استانداردهای ایمنی جاده ها از یک طرف و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی از سوی دیگر جدی گرفته نشود ، همچنان ادامه خواهد داشت.جاده های نامناسب ، رانندگان ناشی و یا خواب آلود ، اتومبیل های فرسوده و غیر استاندارد ، رعایت نکردن مقررات رانندگی در جاده ها و… از جمله عواملی به شمار می روند که به عنوان مقصران تصادفات جاده ای شناخته شده اند اما سهم جاده ها در این میان بیش از بقیه عوامل است . حتی در مواردی که مقصر اصلی راننده ناشی است ، باز اگر وضعیت جاده ها متناسب باشد، می توان امیدوار بود که حادثه رانندگی به فاجعه تبدیل نشود. با توجه به وجود ۵۷۰ هزار کیلومتر راه و ۷۵۰ کیلومتر آزاد راه در کشور ، باید به این مساله توجه داشت که ۸۰ درصد ترافیک و ۷۵ درصد تصادفات بر روی ۲۰ درصد از محورهای بین استانی و بین شهری رخ می دهد.  بررسی های به عمل آمده در گروه آمار سازمان پزشکی قانونی کشور طی شش ماهه نخست سال جاری ۱۵۴۳۳نفر به علت تصادفات رانندگی در کشور کشته شده اند که این رقم نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ، ۳/۶ درصد رشد داشته است.

جاده های ناهموار-راههای موجود در کشور ، راههای مناسبی برای رانندگی نیستند . این حقیقت را نمی توان در پوشش نقش بسیار زیاد خطای انسانی در بروز تصادفات جاده ای و یا مشکلات مربوط به فرسوده بودن و استاندارد نبودن خودروها پنهان کرد. مسئولان کشور باید به اصلاح وضعیت راهها، بعنوان یک ماموریت حیاتی که با زندگی و جان انسانها مرتبط است ، نگاه کنند . پذیرفتن حقیقت شجاعت است . مسئولان ما باید شجاعت پذیرفتن حقیقت را داشته باشند . نمی توان منکر خطای انسانی ، منکر به خواب رفتن برخی از رانندگان کامیون و اتوبوس که ناشی از ساعات طولانی رانندگی در جاده ها به دلیل نیازهای انباشته مالی آنها شد اما وقتی در اغلب جاده های کشور بدلیل باریک بودن گذرگاه فقط دو اتومبیل می توانند در مسیر مخالف از کنار یکدیگر عبور کنند ، بروز کوچکترین خطای انسانی ، بدلیل در اختیار نبودن کوچکترین قدرت مانور برای راننده مقابل به مفهوم بروز فاجعه است.

بطور روشن تر باید گفت در بسیاری از تصادفات خونین که مردم اصطلاحا به آن ” تصادف شاخ به شاخ ” می گویند ، می بینیم که راننده ای که از سمت مقابل می آمده و مثلا راننده یک کامیون بوده و به علت خستگی ، در حالت خواب آلوده قرار داشته و ناچار انحراف به چپ پیدا کرده است در همین لحظه اتوبوسی که با ۴۵ مسافر از روبرو می آید، پس از مشاهده این وضعیت ، بدلیل باریک بودن جاده قدرت هیچگونه مانوری نداشته و نهایتا مجبور شده یا به کوه بزند یا اتوبوس را به دره بیندازد و یا یک تصادف خونین شاخ به شاخ باعث شود.

کارشناس پلیس راه ، علت حادثه را خواب آلودگی راننده کامیون اعلام می کند اما کسی نمی گوید اگر راننده کامیون خواب آلود بوده ، راننده اتوبوس که خواب آلود نبوده است . اگر اینطور باشد باید بپذیریم که درجاده های ما همه در حال چرت زدن هستند. در حالی که واقعا اینطور نیست . اگر راننده کامیون از شدت خستگی خواب آلوده بوده، راننده اتوبوس با دیدن انحراف او به چپ ، می توانسته به سرعت واکنش نشان دهد و از تصادف فرار کند اما وقتی جاده باریک چنین اجازه ای را نمی دهد ، راننده اتوبوس چکار کند!!حوادث جاده ای در ایران بسیار تکان دهنده است . روزی نیست که از کشته شدن افرادی در جاده ها نشنویم، افرادی که سرمایه های این جامعه هستند و کشور برای پرورش و رشد آنها هزینه های سنگین گوناگونی را متقبل شده است وقتی یک استاد دانشگاه ، یک تکنسین ، یک فارغ التحصیل دانشگاه ، یک مدیر کشوری و … در حادثه ای جاده ای جان خود را از دست می دهد چقدر جامعه باید هزینه کند تا دوباره فردی چون او تربیت شود و جای خالی او را پر کند . با این نگاه انسانی ، مرور تیتر خبرهایی که کشته شدن افرادی را در جاده ها اطلاع می دهند ، احساسی متفاوت را در انسان برخواهد انگیخت. بر اساس بررسی های صورت گرفته مشخص شد که ۵/۳۰ درصد کشته های ناشی از تصادفات سرنشین ، ۲۵ درصد موتورسوار ، ۳/۲۲ درصد عابر ، ۵/۱۹ درصد راننده و ۲/۰درصد دوچرخه سوار بوده اند. بررسی ها نشان می دهد نزدیک به نیمی از افراد یعنی ۳/۴۹ درصد ، در محل وقوع تصادف ، ۴/۳۹ درصد در بیمارستان ، ۸/۹ درصد در حین انتقال به بیمارستان و ۸ درصد افراد در منزل فوت کرده اند.

همچنین ، بیشترین نسبت متوفیات در مناطق درون شهری مربوط به استانهای تهران با ۶/۵۲ درصد ، اصفهان ۵/۴۲ درصد ، و بیشترین نسبت متوفیات در مناطق برون شهری مربوط به استان های قزوین با ۸/۸۱ درصد و گیلان ۶/۷۷ درصد و در نهایت بیشترین نسبت متوفیات درجاده های روستایی مربوط به استانهای ایلام با ۸/۱۳ درصد و کردستان ۱/۱۳ درصد بوده است .موثق ترین آمار تصادفات رانندگی در کشور از کشته شدن ۱۴۰ هزار و ۹۳۳ شهروند طی ۷ سال گذشته حکایت دارد و این در حالی است که وقوع این حوادث بیش از ۱۲ میلیون مصدوم و ۵۰۰ هزار معلول مادام العمر بر جای گذارده است. هرساله در سراسر دنیا بیش از ۵۰ میلیون نفر در اثر حوادث ترافیک مجروح و ۲/۱ میلیون نفر کشته می شوند و با وجود اینکه ایران کمتر از یک صدم جمعیت جهان را به خود اختصاص داده ، بیش از یک چهلم از حوادث ترافیکی را به خود اختصاص داده است. در ایران در گروههای سنی یک ماهه تا ۵۰ ساله مهمترین علت مرگ ، حوادث غیر عمدی است و در راس همه حوادث ، سوانح ترافیکی قرار دارد.بنابراین ، در حالی که میزان بروز مرگ ناشی از حوادث مربوط به حمل و نقل در جهان ۸/۲ درصد از کل مرگ و میرها را به خود اختصاص می دهد ، در ایران این میزان ۳۸ درصد است. وزارت بهداشت در سال گذشته به صورت رسمی اعلام کرد: در ایران از هر ۱۰۰ هزار نفر در طول سال ، ۲۷۵ نفر دچار سوانح رانندگی می شوند. به طوری که ۲۳۷ نفر از آنها بستری و ۳۸ نفر می میرند.سازمانهای بین المللی ، میزان خسارت جانی سوانح ترافیکی در کشورها بطور متوسط ۸۰ درصد بوده و در این مدت کشورهای جنوبی آسیا با افزایشی معادل ۱۴۴ درصد ، بیشترین رشد را در مرگهای ناشی از حوادث ترافیکی داشته اند. این رقم در ایران نیزبا توجه به  مداخله ناکارآمد ، همین مقدار رشد داشته است.مطالعات گروه آمار سازمان پزشکی قانونی کشور نشان داد ، میانگین رشد سالانه میزان فوتی های تصادفات رانندگی در ۷ سال گذشته ۳/۷ بوده است که به این ترتیب در سال ۱۴۰۰ میزان کشته شدگان حوادث ترافیکی به بیش از ۵۸ هزار تن می رسد.باید توجه داشت که در حوادث ترافیکی منجر به جرح علاوه بر کشته شدگان، طیف گسترده تری نیز دچار مصدومیت می شوند. پدیده کوه یخ در پیامدهای ناشی از حوادث یک فرآیند واقعی است ، قله کوه یخ که معمولا مورد توجه قرار می گیرد و به ظاهر کوچک است، موارد مرگ ناشی از حوادث است . ولی بدنه عظیم این کوه از بستری شدگان ، آسیب دیدگان نیازمند خدمات سرپایی و درمانهای خانگی توام با ناتوانایی های گذرا یا ماندگار تشکیل شده است و عواقب روانی و اجتماعی حوادث نیز بر بزرگی این بدنه می افزاید. در ارزیابی بار اقتصادی – اجتماعی ناشی از حوادث همواره باید این بدنه عظیم مورد توجه قرار گیرد. مجموعه بررسی ها در ایران نشان داده که به ازای یک مورد مرگ ناشی از حوادث و ۱۳ مورد بستری ، ۱۰۰ مورد آسیب منجر به درمان خانگی ، استراحت در منزل و ناتوانی گذرا وجود دارد.نکته حائز اهمیت دیگر در این بحث ، گروه های سنی قربانیان حوادث ترافیکی است . بررسی آمار نشان می دهد تلفات این گونه حوادث بیش از هر گروهی مربوط به طبقه جوان جامعه است. به طوری که بیش از ۵۰ درصد موارد مرگ ناشی از حوادث را افراد ۴۴ – ۱۵ سال تشکیل می دهند. عواقبی که حوادث در زندگی انسانها می گذارد ، علاوه بر از دست دادن سلامتی یا زندگی ، هزینه های مراقبتهای درمانی ، توانبخشی ، از دست دادن درآمد و قدرت تولید نیز هست. که خود عواقب روحی – روانی را نیز به همراه دارد.مطالعات انجام شده برروی خانواده هایی که یک فرد آسیب دیده در جمع خود دارند نشان داده است که در بعضی خانواده ها اجبارا الگوی زندگی و کار تغییر کرده و حدود یک سوم آنها درآمدشان را از دست داده.در یک مطالعه جامع دیگر پیرامون خسارات وارده تصادفات بر قربانیان و خانواده های آنها مشخص شد که ۹۰ درصد خانواده های افرادی که کشته شده و ۸۵ درصد خانواده افرادی که معلول شده اند ، افت طولانی مدت کیفیت زندگی داشته و در نیمی از موارد این پیامدها شدید بوده اند. سردرد ، مشکلات خواب ، خوابهای آشفته و مشکلات عمومی سلامت، حتی تا سه سال پس از وقوع حادثه نیز در این افراد مشاهده شد .. طبق برآوردهای سازمان جهانی بهداشت ، حوادث ترافیکی در فهرست علل مرگ در جهان از رتبه نهم در سال ۱۹۹۰ به رتبه ششم در سال ۲۰۲۰ خواهد رسید. اما باید اذعان داشت به عنوان یک عقیده غلط ، اغلب افراد اعتقاد دارند حوادث به صورت شانسی اتفاق می افتد و در نتیجه یک اتفاق غیر قابل پیشگیری رخ می دهد. ولی در حقیقت خیلی از حوادث ، اتفاقی و نتیجه غیر قابل کنترل سرنوشت نبوده ، بلکه اغلب حوادث از جمله سوانح رانندگی قابل پیش بینی و پیشگیری هستند.به کار گیری کمربند ایمنی ، صندلی مخصوص کودکان ، کلاه ایمنی موتور سواران ، آموزش رانندگان و ساماندهی ترافیک را از جمله روش های اثبات شده پیشگیری از این گونه آسیبها میتوان عنوان کرد. به رغم بالا بودن آمار میزان مرگ و ناتوانی دائمی ناشی از تصادفات در کشورهای کم درآمد ، بیشتر تلاشهای پیشگیری کننده حوادث رانندگی در کشورهای ثروتمند صورت گرفته است.نکته حائز اهمیتی که سازمان جهانی بهداشت در راهبرد پنج ساله از آن به عنوان کاستی عمده در حیطه یشگیری از آسیبهای ناشی از حوادث رانندگی نام برده است ، نبود آگاهی کافی در خصوص این معضل ، به ویژه در میان سیاستگذاران است.بنابراین گزارش ، مجمع جهانی بهداشت در سال ۱۹۷۴ با صدور بیانه ای در رابطه با پیشگیری از حوادث رانندگی ، کشورهای عضو را ملزم به ارتقاء استانداردهای ارائه گواهینامه رانندگی و بالا بردن ایمنی در ساخت وسائل نقلیه و جاده ها کرد. در حال حاضر حدود ۱۴ میلیون وسیله نقلیه موتوری اعم از خودرو و موتورسیکلت در کشور تردد می کند و ۳ هزار نقطه حادثه‌خیز نیز در ایران وجود دارد.بحرانی بودن ۳ هزار و ۷۰۰ کیلومتر از راههای کشور و کاهش مهارت رانندگان به دلیل فقدان آموزش کارآمد ، فرسودگی ناوگان حمل و نقل بار و مسافر و افزایش سالانه ۲۰ درصدی سفر‌ها، موجب شده در سال گذشته حدود ۶۲۰ هزار تصادف درون شهری و برون شهری رخ دهد و ۲۶ هزار کشته و حدود ۴۰۰ هزار مجروح بر جای ماند.بر این اساس و به اذعان کارشناسان ، کنترل بروز حوادث ترافیکی اولین ضرورت بهداشتی درمانی و شرط ارتقاء امید به زندگی در کشور است.وضعیت اجتماعی – اقتصادی یک عامل شناخته شده حوادث است.کارشناسان معتقدند: در کشورهای کم درآمد یا با درآمد متوسط، اکثریت افراد کم درآمد دارای خودرو نیستند و هرگز رانندگی نمی کنند ولی در معرض خطر تصادف با خودرو قرار دارند. به همین دلیل در این کشورها ایمن سازی محیط ترافیکی اهمیت ویژه ای دارد.بنابراین گزارش، طبقه اقتصادی افراد تعیین کننده وسیله نقلیه آنها است. در واقع انتخاب وسیله نقلیه تحت تاثیر وضعیت اجتماعی اقتصادی و به خصوص درآمد است. به همین دلیل و با توجه شرایط اقتصادی حاکم بر کشور، در سالهای گذشته تولید و استفاده از موتورسیکلت در ایران رشد فوق العاده ای داشته است.بر اساس اعلام پلیس راهنمایی و رانندگی کشور ، بیش از۳۰درصد مرگ و میرهای حاصل از تصادفات مختص موتورسواران است به طوری که در ۹ ماه ابتدایی امسال ۹ هزار موتورسوار در تصادفات شهری و جاده ای کشور جان خود را از دست داده‌اند که ۷۳ درصد کشته‌ شدگان نیز متاهل بوده‌اند..جناب آقای علیرضا اسدبکی به عنوان آخرین سخنران و با موضوع  روز جهانی خشونت علیه زنان سخنرانی خود را انجام دادند .زن نه واژه ی غریبی است نه اسمی نا آشنا، همه ی ما در زندگی مان حداقل یک زن را می شناسیم و چیزی که از او به یاد داریم مهربانی و مهربانی ست، او مادر است، او زن است، با آرامی و عطوفت در پرورش و رشد ما با گذشت، خود را فدا می کند تا ما به خواسته های خود برسیم، او خواهر است و در حق فرزندان خود همین کار را می کند او زن همسایه است، او هم مانند خواهر و مادر کودکان، نوجوانان و جوانان را به جامعه تحویل می دهد. این نگاهی ست که اکثر جوانان گذشته واکنون در ایران به زنان دارند و این اولین خشونت علیه زنان است چرا که از زن با نسبت خواهر و مادر بهره کشی می کنند و زنان خود را تا آخر عمر موظف به این بهره وری می دانند. جامعه ی ایرانی متشکل از خانواده ی ایرانی ست، این خانواده در بطن خود در شروع به صورت ناخواسته و پنهان با خشونت علیه زنان رشد میکند چرا که مردان و زنان به حق و حقوق خود ودیگران در خانواده و جامعه آشنا نیستند، خشونت صرفا به ضرب و شتم ختم نمی شود، محروم کردن از حق و حقوق خشونتی ست که در آینده ای نه چندان دور فرافکنی را موجب می شود که پایه های جامعه ای که از خانواده شکل گرفته است را متزلزل و گاها ویران می کند.ماده ی 1 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر: تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند. اما این ماده از اعلامیه در جامعه ی ایرانی به این شکل تعریف می شود: تلگراف آیت الله خمینی به شاه 17 مهر 1341. حضور مبارک اعلیحضرت همایونی: پس از اهدا تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه ها منتشر شده است، دولت در انجمن های ایالتی و ولایتی اسلام را در رای دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زنها حق رای داده است و این امر موجب نگرانی علماء و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.وقتی پایه ی زیبایی شناسی جامعه ای بخصوص جامعه ی ایرانی یا همان جامعه ی خانواده ی گذشته ی ایرانی بر اساس تفکر غیر انسانی و دینی برنامه ریزی می شود اصل انسانیت در چهارچوب غیر انسانی تعریف می شود تا جایی که امروزه و بخصوص نسل امروز از این جامعه از این خانواده گریزانند سرکار خانم تهمینه میلانی یکی از کارگردانان موفق زن در ایران مقاله ای رو با نام ” زخمی که نمی بینیم “رو در فضای مجازی به اشتراک گذاشتند که اشاره ی درستی دارند به خشونت علیه زنان در ایران. باهم بخش هایی از این مقاله رو مرور می کنیم.می دانید خشونت همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و دماغ خونی نیست ؟  خشونت:  تحقیر، آزار و گاهی یک نگاه است. نگاه مردی به یقه ی پایین آمده ی لباس زنی وقتی که دولا شده و چای تعارف می کند، نگاه برادری است که وقتی خواهرش در مهمانی بلند خندیده، نگاهی که ما نمی بینیم، که ما نمی دانیم ادامه اش وقتی چشم های ما در مجلس نیستند چیست. ترسی است که آرام آرام در طول زمان بر جان زن نشسته. خشونت بی کلام، بی تماس بدنی، مردی است که در را باز می کند زن ناگهان مضطرب می شود، غمگین می شود، نمی داند چرا، در حضور مرد انگار کلافه باشد. انگار خودش نباشد. انگار بترسد که خوب نیست، که کم است، که باید لاغرتر باشد چاق تر باشد زیباتر باشد خوشحال تر باشد سنگین تر باشد سکسی تر باشد خانه دارتر باشد عاقل تر باشد. خشونت آن چیزی است که زن نیست و فکر می کند باید باشد. خشونت آن نقابی است که زن میزند به صورتش تا خودش نباشد تا برای مرد کافی باشد. خشونت دست سنگین پدری است که بر صورت دخترک 9 ساله اش بلند می شود اما هرگز فرود نمی آید. خشونت حق ارثی است که پس از مرگ پدر به تو داده می شود، نیم آن چیزی که برادرت می گیرد و تازه منت بر سرت می گذارند که نان آور خانه ات دیگری است. خشونت خود ما زنانیم که تمامی اینها را می پذیریم بی هیچ اعتراضی و آن کسی را هم که در میان ما به اعتراض بلند می شود با القاب زن فلان و بهمان به سخره می گیریم، خشونت خود خودمانیم.این مقاله از خانم میلانی باز من رو سوق میدهد به عدم آگاهی زنان در ایران از حق و حقوق خودشان، ناگفته نماند که خیلی از مردان در ایران دوست دارند که تمام خواسته های زنان شان را برآورده کنند بهشون کمک کنند تا زنان، خودشان به خودشان تعریف بدهند و با این تعریف مردان به زنان نگاه کنند تا با این تعریف با آسایش و امنیت روانی در کنار هم در جامعه و خانواده زندگی کنند اما یک نفر مثل آقای سید یوسف طباطبایی نژاد امام جمعه اصفهان وقتی که میگه؛ اگر بنا است زنی بعنوان مهماندار هواپیما زباله جمع کند آیا بهتر نیست که در خانه و کاشانه شخصی خود و همسرش این کار را انجام دهد امید این مردها را برای کمک گرفتن برای بنای مقام زن از مسئولین از بین میبره، امید مردهایی که به اتکای ماده ی 16 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر بند 3 که گفته شده: خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا بوسیله ی جامعه و ( حکومت )نگاهداری شود رو از بین میبرد . حکومتی که در سال 1383 شورای عالی انقلاب فرهنگیش به پیشنهاد شورای فرهنگی اجتماعی زنان منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران رو تصویب کرد و این منشور مبتنی بر قانون اساسی و اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی تدوین گردید و در سال 1385 تحت عنوان قانون حمایت از حقوق و مسئولیت های زنان در عرصه های داخلی و بین المللی در مجلس تصویب و به تایید شورای نگهبان رسید، با اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی که در سال 1341 خطاب به شاه ایران حق رای زن را موجب نگرانی علما و سایر مسلمین اعلام کرده بود تنظیم شد. این منشور بر اساس حقوق و ویژگی های قضایی زنان، جایگاه زن در امور مالی و اقتصادی تنظیم شده و هیچ اشاره ای به آزادی زنان نشده و امید به اشاره شدنش هم نیست تا زمانی که قانون اساسی بر مبنای تفکر اسلامی پایه ریزی شده باشه چرا که بر طبق قوانین مدنی و خانواده در جمهوری اسلامی ایران، زنان حق طلاق از همسر، حق خروج از کشور، حق کار کردن، حق حضانت فرزندان پس از 7 سالگی را بدون رضایت شوهر ندارند. در قوانین ایران حق ارثیه ی دختران نسبت به برادران خویش، از املاک و اموال پدر و مادر خود نصف است، زن در صورت مرگ همسر خود از اموال وی ارثی نمی برد. در قوانین اسلامی ایران در صورت قتل یک زن دیه ای که به وی تعلق می گیرد نیمی از دیه ی یک انسان ( یک مرد )است. در قوانین اسلامی، زن حتی برای دیدن پدر و مادر خویش، بدون اجازه ی شوهر، حق خروج از منزل ندارد. در باب حقوق سیاسی، زنان در ایران، حق قاضی شدن و رئیس جمهور شدن را ندارند چرا که طبق باور دینی اسلامی عقل زنان به اندازه ی مردان کامل نیست و حتی شهادت دادن آنها برای مساله ای، نصف شهادت یک مرد ارزش دارد. اسلام معتقد است که عواطف زنان چیره بر عقلشان است، لذا برای قضاوت مناسب نیستند. نگاه دون به زن و توانایی های وی در اسلام و نگرش سنتی حاکم بر حکومت ایران و گاه تعمد در واپس نگاه داشتن زنان، نابرابری های مختلف حتی در حوزه ی موقعیت های شغلی و دیگر موارد، شرایط اسفباری را برای آنان در ایران اسلامی بوجود آورده است.25 نوامبر روز بین المللی مبارزه برای محو خشونت علیه زنان است، این روز منصوب به گرامیداشت خاطرات سه خواهر تبعه ی جمهوری دومینیکن است که زیر پاشنه های دیکتاتور رافائلتروئیلو قربانی شدند و یک سال بعد این دیکتاتور نیز سرنگون گشت، بر اساس زندگی و خاطرات این سه خواهر کتابی به نام ” در زمان پروانه ها “هم به چاپ رسید که این کتاب علت نامگذاری این روز برای محو خشونت علیه زنان گردید.

 

گزارش جلسه ی سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان ، 26 نوامبر 2017

حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی

جلسه سخنرانی اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان در روز شنبه مورخ ۲۶ نوامبر ۲۰۱۷ ساعت ۱۵ به وقت اروپای مرکزی با حضور اعضای کمیته ، سخنرانان و تنی چند از فعالان کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در اتاق پالتاک کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان برگزارگردید . در این جلسه سخنرانان به زیبایی به مسائل مطرح در جلسه پرداختند که علاقه مندان میتوانند از فایلهای ضبط شده زیر شنوا باشند.آقای جمشید غلامی سیاوزان تفسیر ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر در قیاس با قانون اساسی را به اطلاع حاضرین رساندند.30 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر و از اساسی ترین حقوق انسانی شما هستند و متعلق به شماست . ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر هر انسانی را محق به داشتن آزادی اندیشه و دین و مذهب میداند. و این حق شامل آزادی دگراندیشی و تغییر دین و مذهب نیز میباشد و در این ماده به آزادی علنی و آشکار کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها و چه به صورت جمعی تاکید میشود. بنا بر قانون بین‌المللی حقوق بشر, دولت‌ها حق استفاده از مذهب به عنوان توجیه اِعمال محدودیت بر حقوق بنیادین شهروندان را ندارند. در حقیقت دولت‌ها موظف‌اند تا در راستای حمایت از تنوع عقاید و جهان‌بینی‌ها کوشا باشند. اقلیت دانستن پیروان ادیان مختلف و بدنبال آن به رسمیت نشناختن آنها به دلیل عدم پیروی از مذهب رسمی , اجحاف در حق پیروان ادیان مختلف تلقی می‌شود. و اما دولت جمهوری اسلامی ایران بنا بر اصل 12 قانون اساسی , دین رسمی ایران را اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری میداند و در اصل ۱۳ قانون اساسی , تنها ادیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی برسمیت شناخته شده است. دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری است و این اصل الی‏الابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‏ها رسمیت دارند و در هر منطقه‏ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب. این قوانین نشان از تبعیض بین انسانها دارد و درحقیقت پیروان سایر ادیان که سنی مذهب , بهایی , بودایی و جهانبینی ها دیگر و خداناباوران هستند, برسمیت شناخته نشده‌اند و از حقوق کامل شهروندیِ مطروحه در قانون اساسی , بهره‌ مند نیستند.

آقای احسان حیاک با موضوع تاریخچه آیین یارسان ایراد سخنرانی نمودند .اهل حق یا یارسان آیینی است با مناسک عرفانی که به طور عمده در کردستان ایران و عراق پیرو دارد. تاریخ دقیق شکل‌گیری این آیین مشخص نیست، ولی پیروان آن به ازلی و ابدی بودن آیین خود باور دارند. این دین در دوره‌های مختلف تاریخی مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. اگرچه قدمت قدیمی‌ترین متون مذهبی یارسان تا سدهٔ دوم هجری و قدمت برخی از نیایشگاه‌های آن به پیش از اسلام نیز می‌رسد، اما ساختار کنونی آن از سدهٔ هفتم هجری و توسط سلطان سهاک بنیان نهاده شده‌است که در اعتقادات پیروان یارسان بالاترین جایگاه را دارد. اگرچه مجموعه‌ای از اعتقادات خاص در میان پیروان یارسان مشترک است، اما بسته به اینکه سرسپردهٔ کدام یک از خاندان‌های ۱۱ گانه باشند، آداب و رسوم و باورهای متفاوتی در میان آن‌ها وجود دارد. یارسان هچنین به نام‌های اهل حق، آیین یاری، کیش حقیقت، طایفه سان و کاکه‌ای نیز شناخته می‌شود. این آیین آمیخته‌ای از آموزه‌های ادیان مختلف دارد و آثاری از مذاهب مانوی و یهود و مسیحیت در مذهب آنها به چشم می‌خورد . تاریخچه یارسان ، دربارهٔ تاریخچهٔ آیین اهل حق بین محققان اختلاف نظر وجود دارد. مکری آیین اهل حق را یکی از رشته‌های انشعابی و وابسته به مذهب تشیع می‌داند. او معتقد است این آیین مجموعه‌ای است از عقاید و آرای خاصی که از عهود سالفه وجود داشته و بعدها با ذخائر معنوی اسلام و اساطیر ایران قدیم و افکار فرق غالی که در مناطق غرب ایران پراکنده بوده‌اند، در هم آمیخته و در برخورد با حوادث، در زمان‌های مختلف، اشکال گوناگونی به خود گرفته‌است. اما بر حسب سنت خود پیروان حقیقت، این طریقه، دنبالهٔ نوعی احساس ژرف مذهبی است که سینه به سینه از سلف به خلف می‌رسیده و نیز دنبالهٔ همان اصولی بوده‌است که علی بن ابی‌طالب به سلمان و به عده‌ای از یاران نزدیک خود آموخته‌است. صفی‌زاده در اینباره در دانشنامه نام‌آوران یارسان می‌نویسد: بنا به نامه سرانجام، این آیین از روز ازل پی ریزی شده‌است. ولی از اسناد و مدارک خطی چنین برداشت می‌شود که این مسلک در قرن دوم هجری توسط بهلول کوفی و یارانش با استفاده از عقاید و ذخایر معنوی ایران مانند؛ آیین زردشتی و مانوی و بهره‌گیری از دین اسلام و آیین مسیحی و کلیمی و افکار فرقه‌های غالی پس از اسلام پی‌ریزی شده‌است؛ ولی صفی‌زاده خود معتقد است پیدایش آیین اهل حق نوعی ایستادگی در برابر اعراب بوده‌است .بانو مریم مرادی با موضوع موارد نقض حقوق شهروندی در زلزله اخیر کرمانشاه ایراد سخنرانی نمودند.روز یکشنبه 21 آبان ماه 1396 خورشیدی، ساعت 21:48 دقیقه زلزله ای شدید با قدرت 7.3 ریشتر در استان کرمانشاه به وقوع پیوست که منجر  به خرابی 7 شهر و 1930 روستای این استان گردید و همچنین منجر به کشته شدن بیش از436 نفر و مجروح شدن بیش از 7000 تن از هم وطنانم در این منطقه شده است . ایران کشوری زلزله خیز است تخریب درزلزله امری طبیعی است اما توجه خاص به شهرهای آسیب پذیر وشناخت وضعیت موجود ساخت وسازها ونهایتاً برنامه ریزی مدیریت بحران جهت مقابله با بحرانهای ناشی از زمین لرزه در آنها، امری بسیار ضروری است . بانگاهی به زلزله های گذشته معمولا بعد از هر حادثه طبیعی زلزله ویرانگر در یکی ازمناطق کشور،برای مدتی مقوله مقاوم سازی سازه های ساختمانی در راس اخبار وتحلیلهای خبری و کارشناسی قرار میگیرد و بیش از هر زمان دیگری به این ضرورت انسانی و حیاتی پرداخته میشود، وپس از گذشت مدت زمان کوتاه بدون هرگونه تغییراتی در روند , و کیفیت اجرای مقررات ساخت وسازها، این موضوع توسط مدیران ومسئولین دست اندرکار به فراموشی سپرده شده و مجدداً روند ساخت وسازهای غیر استاندارد ونا ایمن توسط سازندگان ومتعاقب آن بی توجهی مدیریت شهری وسایرعوامل دخیل در ساخت وسازها شاهد هستیم،حادثه زلزله استان کرمانشاه نیز ازاین قاعده مثتثنی نبوده است . به استناد صحبتهای رئیس اتحادیه سراسری کانون وکلای دادگستری ایران ( اسکودا ) جناب بهمن کشاورز ، با اشاره به تاخیر در امداد رسانی در برخی مناطق روستایی در زلزله کرمانشاه گفت : بی شک در زلزله اخیر نقض حقوق شهروندی صورت گرفته است . با توجه به اینکه قانونگذار حمایت از حقوق زلزله‌زدگان را پیش بینی کرده و دولت نیز موظف به صیانت و حمایت از حقوق مخدوش شده و متزلزل این هموطنان آسیب پذیر است، آن هم در شرایطی که حقوق آنها از جمله حق حیات، سلامت، بهداشت و خوراک معلق شده، اما در زلزله اخیر شاهد بودیم که امدادرسانی به زلزله‌زدگان با نارسایی همراه بود و بنابر مشاهدات خبرنگاران حاضر در منطقه حتی تا 42 ساعت بعد از وقوع زلزله به روستاییان در برخی مناطق زلزله زده، امدادرسانی نشده بود. یکی از اموری که برخورداری از آن به موجب اصل بیست و نهم قانون اساسی از حقوق ملت ایران است، تامین اجتماعی در مقابل در راه‌ماندگی و حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی است و دولت مکلف شده طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم این خدمات را برای یکایک افراد کشور تامین کند. واضح است که در زمان وقوع حوادث نظیر سیل،  زلزله و آتش‌سوزی وسیع نیاز مردم به این کمک‌ها مبرم ‌تر، بیشتر و فوری‌تر است. این الزامات جزو وظایف سازمان‌های گوناگون است البته هلال احمر و ستاد بحران نقش اصلی و اولیه را برعهده دارند و باید این وظیفه را به نحو کامل و در سریع‌ترین زمان انجام دهند. در صورتی که در ارائه کمک‌ها مکث و تاخیری ایجاد شود این تاخیر یا اشکال می‌تواند جنبه سازمانی داشته باشد یا مسئولیت به افراد متوجه باشد در صورت اول ضمانت اجرای این قصور یا تقصیر سیاسی است یعنی حسب مورد دولت با تذکر، سوال یا حتی استیضاح از طرف قوه مقننه مواجه می‌شود. جنبه دیگر این است که این تاخیرها، تعللها، تقصیرها و قصورها مستند و مربوط به افراد یعنی ماموران دولت باشد در این حالت در صورت احراز تخلف این ماموران حسب مورد در دادگاه‌های رسیدگی به تخلفات اداری قابل تعقیب هستند و اگر اقدام آنان با اعمال دیگری که بحث مجرمانه دارد توام باشد از نظر کیفری نیز قابل تعقیب خواهد بود.

آقای حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی با موضوع بررسی رای اخیر کمیته سوم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ایراد سخنرانی نمودند قبل از هر چیز من باید یک توضیحی در مورد مجمع عمومی سازمان ملل متحد بدهم و به تشریح ساده و کوتاهی در مورد این کمیته از سازمان ملل متحد داشته  تا شما بتوانید درک بهتری از مفاهیم در مبحث امشب داشته باشید . از زمان آغاز به کار مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۷۱ سال پیش تاکنون، این اجلاس محلی برای صدور بیانیه‌های عالی، ایراد خطابه‌هایی بی‌باکانه و بحث‌های شدید بر سر رنج‌آورترین موضوعات جهانی از فقر و توسعه گرفته تا صلح و امنیت میباشد  . مجمع عمومی سازمان ملل متحد بین پنج نهاد اصلی تشکیل دهنده سازمان ملل تنها جایی است که تمامی اعضای سازمان در آن حضور دارند. چهار نهاد اصلی دیگر سازمان ملل شامل شورای امنیت شورای اقتصادی و اجتماعی دبیرخانه و دیوان بین‌المللی دادگستری هستند. مجمع عمومی سازمان ملل به‌عنوان نهادی مشورتی و متشکل از تمامی اعضای این سازمان نشست‌های سالانه خود را هرساله طی ماه‌های سپتامبر تا دسامبر در مقر این سازمان در نیویورک برگزار می‌کند. طی این مدت نشست‌های تخصصی و موضوعی نیز به‌اقتضای شرایط برگزار می‌شود. کمیته سوم مجمع عمومی وضع حقوق بشر در سه کشور ایران، برمه و کره شمالی را هر سال بررسی می کند. در ادامه موارد نقض گسترده حقوق بشر در ایران کمیته مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ ۲۳ آبان  سال جاری در قطعنامه‌اى تداوم نقض حقوق بشر در جمهورى اسلامى ایران را محکوم کرده است. در این جلسه بنده با تشریح و بررسی این رای از مجمع عمومی سازمان ملل برای شما صحبت خواهم کرد . در این قطعنامه که دارای پنج صفحه میباشد که در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل   که بر اساس اولین گزارش عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران که از شهریور سال جاری جایگزین احمد شهید شده نیز تدوین شده و با ۸۳ رای موافق۳۰ رای مخالف و ۶۸ رای ممتنع به تصویب رسید از ادامه نقض آزادی های مذهبی و قومی و تبعیض سازمان یافته دولتی علیه بر شهروندان ، آمار بالای اعدام‌ها، وضعیت بد زندان ها، شکنجه و بازداشت های خودسرانه در ایران ابراز نگرانی شده است. ایشان همچنین به گفته او تعداد قابل اعتنایی دادخواست، ارتباطات و مدارک مربوط به اعدام هزاران زندانی سیاسی، مرد، زن و نوجوانان در سال ۱۹۸۸ موجود است . در ادامه ایشان با بیان این جمله که این موضوع از دردی عمیق حکایت دارد که باید مطمئنن به آن پرداخته شود و این قتل‌ها توسط بعضی از مقامات بلندپایه حکومت ایران مورد تأیید قرار گرفته است  تقریبا به طور روزانه من نامه‌های عمیق و صمیمانه‌ای از اعضای خانواده آنانی که کشته شده‌اند دریافت می‌کنم. آنها خواهان پاسخگویی هستند خانواده قربانیان حق دریافت غرامت و دانستن حقایق در مورد سرنوشت بستگانشان را بدون ریسک تلافی و انتقام از آنان دارند . البته لازم به یاداوری است که پیش از این ۳۴ نهاد مدافع حقوق بشر در بیانیه‌ای مشترک از کمیته سوم سازمان ملل متحد خواستار تصویب قطعنامه‌ درباره وضعیت حقوق بشر در ایران شده بودند.  با اشاره به قوانین و سیاست‌های جمهوری اسلامی که به گفته آنها به ((تداوم نقض حقوق‌بشر)) در ایران انجامیده از جامعه بین‌الملل خواسته‌اند مصرانه از ایران بخواهند به تعهداتش در این زمینه پایبند باشد . در ادامه این تلاشها این قطعنامه به تلاش نماینده کشور کانادا ارائه شده است . در این قطعنامه اشاره بر این نکته که حقوق بشر در ایران همچنان به صورت گسترده نقض می شود و همچنین تعداد زیاد اعدام ها در این کشور وجود دارد نیز مورد تاکید قرار گرفته است . هدف از تدوین این قطع نامه الزام حکومت جمهوری اسلامی بر اجرای مفاد کنوانسیونهای سازمان ملل متحد و احترام به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز می باشد . چون حکومت حاکم بر ایران دارای کلکسیونی از موردهای نقض حقوق بشر می باشد تصویب و تحت فشار گذاردن این حکومت برای احترام به حقوق شهروندان نیز در صدر الویت های کشورهای عضو میباشد . عزیزان اصلاح وضعیت حقوق بشر در ایران بدون اصلاح نظام قضایی ممکن نیست و برای بهبود کارنامه حقوق بشری جمهوری اسلامی دولت راهی نخواهد داشت جز این‌که نظام دادگستری را با توجه به تضمین استقلال آن نظام اصلاح کند . به آموزش مناسب برای اعضای قوه قضائیه نیاز است تا بدین‌وسیله برگزاری محاکمه‌های عادلانه و روند دادرسی درست رعایت شود . با توجه به علایق مردم ایران به دیدگاه های دموکراتیک تغییر در ساختار قضایی کشور نیز باید از اعم مواردی باشد که مورد تاکید قرار گرفته است . با توجه با موارد گسترده نقض حقوق بشر در ایران و با توجه به وجود یک حکومت غیر دموکرات ایدولوژیک در ایران که هر نوع از دگر اندیشی از تر طیف چه سیاسی چه اجتماعی و چه مذهبی را سرکوب میکند این نه منزله یک اصل میتواند باشد باید و باید از طرف سازمان  ملل متحد مورد باز خواست قرار گیرد و موارد نقض حقوق بشر شهروندان نیز به آنها اعلام گردد . لازم به ذکر است که حکومت جمهوری اسلامی در مقابل رای اخیر کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد واکنشی داشته که همیشه آن را از تریبونهای خود اعلام نموده من جمله میتوان به صحبتهای محمد جواد لاریجانی اشاره کرد که ایشان گفته که این کشور (( کانادا )) سابقه خوبی در خصوص رفتار با قومیتهای خود  ندارد. جمله ای که در جای خود جای تفکر دارد که این آقا با چه استناد و شواهدی این جمله را عنوان نموده است . یکی از مورد بسیار مهمی که در این قطعنامه مورد اشاره هست و  با سراهت و مستقیم از حکومت جمهوری اسلامی خواسته که مجازات سنگسار و قطع اعضای بدن را در ایران لغو نماید . همچنین در این قطعنامه این کمیته به تحولات منفی در عرصه حقوق بشر ایران از جمله تشدید سرکوب مدافعان حقوق بشر  گزارش استفاده بیش از حد از زور، بازداشت های خودسرانه، محاکمات غیرمنصفانه و اتهام های شکنجه اشاره شده است. در این سند شلاق و قطع عضو که در موارد خاصی در نظام حقوقی و جزایی ایران قانونی هستند  به عنوان مصادیق شکنجه و مجازات های غیرانسانی ذکر کرده است . کمیته سوم مجمع همچنین جمهوری اسلامی را به ادامه نقض حقوق شهروندان آذری، عرب، بلوچ و کرد، مسیحی، صوفی، یهودی و اهل تسنن متهم کرده است .همین طور ایران را به افزایش آزار و اذیت گروه های دینی که از رسمیت برخوردار نیستند به ویژه بهائیان متهم کرده و خواهان رهایی جامعه بهائیان ایران و اعطای حقوق قضایی لازم به هفت تن از سرپرستان سابق آن شده که از سال ۲۰۰۸ زندانی بوده اند.

 

بررسی جایگاه زنان در تاریخ هخامنشیان

نگار کلائی

چکیده-باید بسوزی و بسازی شاید این داستان همه زنان ایران نباشد، اما در اطراف خیلی‌ زنان هنوز همین زندگی را دارند. این احساس زیر پا له‌شده زنانه در جامعه ایران دیدنی است، دختران این مرز و بوم به دلیل سایه سیاه حاکم ناخوداگاه با آموزش‌های غلط تربیت می شوند؛ شاید حل این موضوع نیاز به زمان داشته باشد، چراکه ناخواسته بعضی خصوصیات را  از مادران به ارث می برند؛ اما باید در گوش دختران و زنان ایران فریاد زد تا آن‌ها از خواب بیدار شوند، تا اگر در کشورمان اسید می‌پاشند تا ما را از صحنه اجتماع دور نگاه‌ دارند بدانند که در لابه‌لای قوانین مردسالارانه این روزگار این  کار جدیدی نیست، آن‌ها قبلاً روحمان را ازهم‌پاشیده بودند.

واژگان کلیدی: حقوق بشر،زن،فرهنگ

در این مقاله به بررسی حقوق زنان از ابتدا تاریخ هخامنشیان پرداخته شده است. برابری زن و مرد با بررسی کتیبه های موجود هخامنشیان که به یادگار از آن پادشاه بزرگ مانده است انجام گردیده است که با اندکی تامل متوجه حقانیت، انسانیت و پندار نیک آن دوره می شویم و آنجا است که افسوس خواهیم خورد که چگونه حاکمیت در راس توانست حقوق زنان را گاهی در لفافه و گاهی آشکار ازبین ببرد و اجازه دهد که زنان تنها به ظاهر در اجتماع حاضر باشند و در حقیقت در گوشه تاریک ذهن خود همیشه فقط به خاطر جنس زن بودن خود را در معرض خطر و آسیب ببینند. زنانی را به جرم دفاع از شرافتشان به چوبه دار سپردند و به ما اعلام کردند  زن یعنی ملعبه دستان موجودی به نام مرد، زنان ایران در زندگی بارها و بارها یا شاهدش بوده اند  یا آن را لمس کرده‌اند.دیگر سکوت کافی است. یک زن مایه فخر و مباهات تمامی بشریت است این تنها وظیفه زنان نیست همهی ما مردم چه مرد و چه زن، مسئول تغییر این قوانین هستیم. دیگر زمان بیداری فرارسیده است.

بررسی جایگاه زنان در دوره کورش بزرگ-بررسی جایگاه زن در دوره ی هخامنشی که به نوعی دوره آغاز شکل گیری سرزمین آریایی هاست ، نشاندهنده سطح والای فکری مردمان آن روزگار است که در بسیاری موارد ، افسوس را با خود به ارمغان می آورد ، چرا که اگر تحولات ناشی از حکومتهای گوناگون آن زمان تغییری در شرایط زیستی آدمیان ایجاد نمی کرد ، ایران و ایرانی ، هم اکنون بعنوان بزرگترین مدعی حقوق انسانی در دنیا شناخته می شد و این عنوان را زینت نام خود می کرد . تا پیش از پیدایش حکومت هخامنشی یعنی در زمان مادها، دختر و داماد پادشاه می توانستند جزو وارثان وی باشند. با روی کار آمدن کوروش کبیر و حکومت آن، هخامنشیان و قوانین وضع شده توسط آنها، وضعیت زنان در حالت ثبات و اعتدالی ارزشمند قرار گرفت، به طوری که نمونه قوانین آن زمان در میان هیچ یک از ممالک و اقوام یافت نمی شد. اما با اجرای قوانین کوروش کبیر بر سرزمین پارسیان، زن از چنان درجه احترامی برخوردار شد که آوازه آن به دیگر اقوام نیز رسید و همین امر باعث پیروی آنان از آداب اصیل ایرانی شد.

مشهورترین نمونه تساوی حقوق زنان و مردان در ایران باستان، اجازه انتقال سلطنت از پادشاه به دختر بود. آخرین پادشاه مادها «آستیاک»، دارای فرزند پسر نبود و دختر آستیاک کسی نبود جز شاهزاده ماندانا، مادر کوروش کبیر که همین مساله در انتقال قدرت به کوروش نقش مهمی را بازی کرد. ماندانا همچنین موسس مدارس هخامنشی برای نوجوانان ایرانی بود که در آن فنون تیراندازی و اسب سواری را آموزش می دادند. در بررسی وضعیت زنان در عصر هخامنشی به نام هایی بر می خوریم که شاید هیچ گاه پس از آن، اثری از چنین رویدادها و وقایعی را در تاریخ ایران نبینیم.
زنان در زمان هخامنشیان از جایگاه والایی برخوردار بودند، آنها می توانستند همانند مردان در کارهای اداری و مالی امپراطوری هخامنشی وارد شوند  حتی به جایگاه هایی برسند مردان نیز زیر دست زنان کار می کردند ، در هنگام بارداری حقوق مضاعف و برای به دنیا آوردن فرزند پاداش می گرفتند ، زنان کارگر حق داشتند هنگام کار کودکان خود را به طور رایگان به مهدهایی که مختص زنان شاغل بود بسپارند .دردوره ی هخامنشی ، زن شخصیت حقوقی داشت و می توانست دارای مال و خواسته باشد و نیز به اندازه ی برابر با برادران خود از ارث برخوردار گردد . زنان علاوه بر برابری حق ارث ، مورد احترام و توجه بی اندازه ی مردان نیز بودند ،  چرا که در اوستا کوچک شمردن زن ، کرداری زشت و از روی نادانی دانسته شده  و از جمله گناهان بزرگ به شمار می رود.

موقعیت زنان در دوره هخامنشیان-مرد و زن در کنار هم کار کرده و حقوق و دستمزدی یکسان داشتند و گاه حتی کارهای سخت تر بر عهده زنان بوده ، مثل : کشاورزی و سنگ سابی ( گفته شده که به احتمال خیلی زیاد صیقل نهایی نقش برجسته های سنگی همچون نقوش بر جای مانده از تخت جمشید کار زن ها ست که بسیار هم کار سختی بوده- نکته جالب اینکه:1- زنان  پس از به دنیا آوردن فرزند 6 ماه  حق زایمان داشتند و مرخصی با  حقوق  به آنان داده می شد  و بعلاوه پاداش تولد یک فرزند به او داده می شد که مقدار آن برای پسران بیشتر از دختران بوده  تنها در اینجا ما تفاوت حس می کنیم آن هم بخاطر علاقه داریوش به  افزایش پسران بود ( بخاطر افزایش تعداد  افراد ارتش ایران تا قدرت نظمی ایران همیشه جاویدان باشد)(طبق مدارک موجود ، این تنها موردی است که میان زن و مرد فرقی دیده می شود)در دربار، کارگاه های خیاطی بیشتر در اشغال زنان بوده و مردها گاه نیز زیر دست زنان.2- در خیاط خانه  کار توسط زنان صورت می گرفت و حتی  مردان زیر دست  آنان کار می کردند تنها لباس شاه را مردان می دوختند که این نشان از احترام به ارزش های خاص ایرانیان دارد. 3- در کارگاه های شاهی همواره سرپرستی و مدیریت با زنان بودهدر دوره ی هخامنشیان تصویر هیچ زنی دیده نمی شود ، به عبارتی ما تصویر زن را در نقوش عمومی نمی بینیم علت این که ما آثاری از نقش زن در تخت جمشید و سایر بناها هخامنشی نمی بینیم بعلت احترام به زنان بوده است . و همچنین بخاطر احترام  مردان ایران نسبت به همسر و مادر و دخترانشان بوده است که حتی حاضر نشدند کسی آنها را در نقوش ببین

به یاد آوریم که زن خشایار شاه که از شاهزادگان ایرانی بود  حاضر نشد در جمع مردان دربار حاضر شود و پادشاه او را بخاطر این عمل از ملکه بودن عزل کرد و استر را  به همسری گرفت که در تاریخ ثبت شده  که این نشان از آن دارد که زنان ایران  احترام زیادی برای  خود  قایل بودند و حتی اگر از ملکه بودن یک کشور می گذشتن حاضر نبودند  ارزش های خود را زیر پا بگذارند در تصاویر مهری و نقوش دیگر زنان ایرانی را با پوششی بر سر مشاهده می کنیم  اگر درست بنگرید این پوشش جهت راحتی است و به خواست خود آنه بوده نه اجبا و تهدید!  این لباس شباهت به چادر دارد که لباس رسمی ایرانیان بوده  و این اعراب بودند که از ایرانیان پوشش  را فرا گرفتند زیرا عرب بادیه نشین که زن و دختر خود را زنده به گور می کردند چگونه می توانستن احترام به زن را درک کند !حتی شاهان بزرگ پارس ، احترام ملکه ی مادر را به طور کامل به جا آورده  و بر سر سفره زیر دست او می نشستند.دردوره ی هخامنشی ، زن شخصیت حقوقی داشت و می توانست دارای مال و خواسته باشد و نیز به اندازه ی برابر با برادران خود از ارث برخوردار گردد . زنان علاوه بر برابری حق ارث ، مورد احترام و توجه بی اندازه ی مردان نیز بودند ،  چرا که در اوستا کوچک شمردن زن ، کرداری زشت و از روی نادانی دانسته شده  و از جمله گناهان بزرگ به شمار می رود .پسران با دیدن مادر خود با احترامی ویژه به پا می ایستادند و تا مادر با نوازش مادری به آنها اجازه ی نشستن نمی داد ، نمی نشستند. حتی شاهان بزرگ پارس ، احترام ملکه ی مادر را به طور کامل به جا آورده  و بر سر سفره زیر دست او می نشستند .

بحث و نتیجه‌گیری –در بررسی جایگاه زن در دوره هخامنشیان شاهد یکسان بودن زن و مرد هستیم.حقوقو زنان در این دوره همانند مردان بوده است و هیج تفاوتی میان آن دیده نمی شود،در نظام هخامنشیان این امر تا حدی اهمیت داشته است که دولت قضاتی را می فرستاد که مسئول حفظ حقوق زن و مرد بودند که این با توجه به کتیبه های گلی کشف شده از پارسه قابل اثبات می باشد.. زنان در عصر هخامنشیان می توانستند حتی به ریاست گروه های کار انتخاب شوند و در هنگام زایمان جیره های بیشتری برخوردار شوند.زنان مشارکت بالایی در اقتصاد،فرهنگ و امور سیاسی و حتی نظامی داشته اند بر اساس الواح بدست آمده در تخت جمشید و آنجه در لابلای نوشته های مورخین یونانی می توان نتیجه گرفت زنان هم گام و هم دوش مردان بوده اند و گاهی نیز فراتر از مردان به انجام وظایف سنتی و دیرینه خود مبنی بر تربیت فرزندان و رسیدگی به امور خانواده تا به کارگری ساده و حتی فرمانده ناوگان جنگی به کار و تلاش اشتغال داشته اند.

– منابع:

 کخ،هاید ماری(1379)،از زبان داریوش،ترجمه:پرویز رجبی،تهران کارنگبروسیوس،ماریا،(1381)زنان هخامنشیان،ترجمه: ناهید فروغان،تهران قطرهراوندی مرتضی،(1354)تاریخ اجتماعی ایران،تهران امیرکبیرویسهوفر،یوزف،(1392)ایران باستان،ترجمه:مرتضی ثافب فر،تهران ققنوس

 

پیرامون مسکن مهر و زلزله اخیر

احمدرضا بهجتی

قصه مسکن اخرت……اصل ۳-۳۱-۴۳قانون اساسی برحق مسکن اقشار مختلف مردم تاکیدمی کندمطابق این اصول مسکن جزنیازهای اساسی خانوارهابوده و لذادولت موظف است نسبت به تامین مسکن متناسب بانیازجامعه برنامه ریزی وزمینه اجرایی شدن ان رافراهم نماید. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن انجام شده درسال ۱۳۸۵کل واحدهای مسکونی کشور۹۲۶۸۹۵۱۵واحدمسکونی بوده درحالی که کل خانوارهای کشوربرابر۶۸۶۳۵۲۱۷نفربراوردشده است واین بدان معنی است در اینده نیازبه واحدهای مسکونی جدید روند افزایشی خواهد داشت.

براین اساس دولت وقت اقای احمدی نژاد در صدد رفع کمبودهای فوق و خانه دارکردن بخشی ازمردم بویژه اقشار آسیب پذیرجامعه که قدرت خریدپایینی داشته وبنابه ادله مختلف قادربه خریدسرپناهی برای خودنبودندطرح مسکن اخرت را دربند تبصره ۶لایحه بودجه سال ۱۳۸۶پیشنهاد نمودکه موردتصویب مجلس شورای اسلامی قرارگرفت وبراین اساس مدیریت ساخت مسکن اخرت به ۳ارگان بنیاد مسکن -سازمان ملی زمین ومسکن-شرکت عمران شهرهایه جدیدواگذار شد . ازاین رواین طرح سراسرعیب اجرایی شدکه بنده به چندموردازمعایب این طرح سراسر عیب اشاره میکنم. ۱-واگذاریه اراضی نامناسب برای احداث مسکن اخرت خارج از محدوده دردامنه کوه وشیب نامناسب وغیره……..بدلیل ضعف مطالعه درمکان یابی اراضی که در نهایت باعث بالا رفتن هزینه هایه اماده سازی وقیمت تمام شده مسکن اخرت شده است.ضعف خدمات زیر بنایی و روبنایی لازم ازجمله اب -برق-فاضلاب-وبیمارستان مدرسه و فضایه سبز وغیره……ضعف فنی واجرایی درعملکردپیمانکاران ومجریان طرح مسکن اخرت وگاهی پایین بودن کیفیت ساخت که اکثرامشاهده شده. عدم نصب انشعابات اب برق گاز فاضلاب اکثرپروژها که به اتمام رسیده باعث شده تا بهره برداری ازواحدهای ساخته شده راعملابامشکل جدی مواجه نماید.ساخت مسکن اخرت به طوربی رویه به تعاونی های مسکن واگذارشده است که از کمترین تجربه ایی برخوردارنبودندعدم نظارت کافی اعم ازنظام مهندسی و سازمان ملی زمین ومسکن در خصوص ساخت که ضعفهای زیادی وجوددارددراحداث ساختمانها ودرنهایت از لحاظ فرهنگی این کارنشانه ای از حاشیه نشینی فرهنگی است که امروز گریبانگیرشهرهایه بزرگ شده است. واین قصه تلخ مسکن اخرت نتیجه ایی بس گران داشت که سیل عظیم این همه عدم که بنده فقط به چندموردساده اشاره کردم نتیجه اش این شدجان ۳۰۰۰نفرازهموطنان عزیزمان دراین بی کفایتی مسئولین دراجرای مسکن اخرت همگی به پرواز ابدیت ناخواسته شتافتند. ایاوقت ان نرسیده به این همه بی کفایتی و کار شکنی هایه نظام با افشاگریهایمان حداقل سهم کوچکی درریخته شدن خون های بی گناهشان داشته باشیم پس در این امر بیایید همگی دست در دست هم گذاریم و کوشا باشیم ..

اعتراض از جنس خودکشی

تقی صیاد مصطفی

خودکشی در ملاءعام یک اعتراض و فریاد است. زمانی که کسی می‌خواهد به دیگران بفهماند در چه وضعیتی به سر می‌برد، در ملاءعام خودکشی می‌کند. یعنی مسائلی که جنبه عمومی و عام‌تر دارد. به طور مثال زمانی که به کسی تعرض می‌شود، او در ملاءعام خودکشی می‌کند و به این شکل نسبت به شرایطش اعتراض می‌کند. بنابراین می‌توان گفت خودکشی در ملاءعام یک نوع از اعتراض است. جامعه باید پیام کسانی که در ملاءعام خودکشی می‌کنند را بررسی کند. افرادی که دست به این اقدام می‌زنند، نمی‌خواهند علت مرگشان خاموش باشد.

اقدام به خودکشی با خودکشی که منجر به مرگ می‌شود، متفاوت است. علت خودکشی افسردگی است و افسردگی از تنهایی می‌آید. زنان و دختران در جامعه ما تنهاترند، یعنی فرصت‌هایی که بتوانند با دیگران باشند و شاد زندگی کنند برایشان به رسمیت شناخته نمی‌شود.متاسفانه در ایران ، خانواده‌ها حاضرند به پسران‌شان آزادی بدهند، اما همان آزادی را برای دختران‌شان قائل نیستند و جامعه نیز به همین‌ گونه است یعنی بسیاری از مسائل برای پسران قابل قبول است، اما برای دختران این‌طور نیست.حتی اگر مردی به زنش خیانت کند، جامعه با این موضوع کنار می‌آید و با این مسئله به شکل سنتی برخورد می‌کند.در این چند سال  اخیر مسئله قلیان مطرح شده، برای جامعه ایران اول مسئله این است که دختران قلیان نکشند و مدام روی این گونه مسائل دست گذاشته می‌شود که دختران قلیانی یا سیگاری شدند. متاسفانه دختران ما حق ورود به ورزشگاه را ندارند یا نمی‌توانند دوچرخه سواری کنند و مدام برای‌شان محدودیت ایجاد می‌کنیم؛ در حالی دختران ما امروز نسبت به حق خود آگاه هستند و می‌دانند از نظر حقوق با مردان برابرند. دختران حق ندارند به ورزشگاه بروند و هیجانات‌شان را تخلیه کنند، زیرا جوانان برای برخورد با آنها تربیت نشدند. چرا نمی‌گذاریم خانواده‌ها به ورزشگاه‌ها بروند؟ اگر مردانی وجود دارند که بیمار جنسی هستند، دختران باید محدود شوند؟جامعه  باید امن شود نه اینکه جوانان را محدود کنیم . وقتی دختران را محدود می‌کنیم؛ یعنی عملا ایجاد محدودیت برای دختران و آزادی بیشتر برای پسران اتفاق می‌افتد و پسران و مردانی که درست تربیت نشدند، راحت‌تر دست به ناهنجاری اخلاقی می‌زنند. زمانی که می‌گوییم یک دختر را محدود می‌کنیم باید بگوییم نسبت به چه کسی؟ نسبت به پسر همان خانواده، به طور مثال اگر دختری دیر به خانه بیاید، بازخواست ‌می‌شود در حالی که اگر پسر همان خانواده دیر به منزل برسد، این بازخواست صورت نمی‌گیرد. اگر جامعه ناامن است باید جامعه را درست کنیم نه اینکه برای جوانان محدودیت ایجاد کنیم و این ناامنی هم برای دختران و هم برای پسران است.متاسفانه امروز شرایطی را ایجاد کردیم که دختران آسیب‌پذیرتر شدند. قوانین، مقررات و عرف جامعه همه به جوانان آسیب زده است. شادی در جامعه به رسمیت شناخته نمی‌شود این مسئله برای دختران بیشتر است. متاسفانه شادی را مترادف با بی‌بند و باری می‌دانیم. زمانی که نمی‌توانیم شرایط تفریحات سالم را برای جوانان مهیا کنیم و تفریحات سالم گران است همه چیز به شکل زیرزمینی ایجاد می‌شود که بسیار خطرناک است و با زیرزمینی کردن شادی‌ها و سرگرمی‌ها، آن را به سمت غیرسالم بودن می‌کشانیم.با این شرایط دختران نمی‌توانند احساسات و هیجانات خود را بروز دهند. آمار افسردگی دختران تا سه برابر بالاتر از آمار افسردگی در پسران است. افراد در دوره نوجوانی می‌خواهد استقلال خود را بیان کند و بگویند من هستم. اگر راه صحیح جلوی آنها نگذاریم خود به خود به راه‌های ناصحیح روی می‌آورند و سعی می‌کنند با ناهنجاری خودشان را نشان دهند، بنابراین ما باید درک کنیم، نوجوانان می‌خواهند؛ هویت خود را پیدا کنند و باید به آنها در این زمینه با توجه به شرایط و استعدادهایشان کمک کنیم. متاسفانه هویت نوجوانان ما فقط به کارنامه تحصیلی‌شان بستگی دارد در صورتی که هویت به هیچ وجه ربطی به کارنامه ندارد.تناقض‌های زیادی در جامعه ما وجود دارد و دچار بحران هویت در جامعه هستیم که نوجوانان نیز بسیار بیشتر از اقشار دیگر درگیر آن هستند. به طور مثال نوجوانان را نباید با همسالانشان مقایسه کرد. متاسفانه نمی‌گذاریم هویت نوجوان شکل بگیرد و همین می‌شود که شبکه‌های مجازی در آنها نفوذ می‌کند و به نوعی هویت آنها را شکل می‌دهد. هویت نوجوانان ما مجازی است و هویت واقعی ندارند.مسائلی مانند مواد مخدر نیز مانند همان افسردگی و خودکشی در حال جوان شدن و زنانه شدن است.

زلزله و سیاست

کاوه شیخ محمدی

وقتی صحبت از راهپیمایی و انتخابات و سایر مراسم دولتی وحکومتی از مردم مایه گذاشته و انواع مصاحبه و تو دهنی و… را از زبان مردم اعلام می کنند ولی در مورد رضایت همان مردم از نحوه کمک رسانی به آنها در بلایای طبیعی هیچ گزارش مردمی تهیه نمی شود و فقط گزارشگر صدا وسیمای ملی و فرماندار و وزیر باید از طرف مردم اعلام رضایت کنند.قسمتی از اخبار انتشار یافته درمورد زلزله استان کرمانشاه در روزنامه های داخلی:​” آواربرداری و جستجو در روستاهای دورافتاده مناطق زلزله‌زده با آهستگی انجام می‌گیرد. مردم با کمبود مواد غذایی، آب، پتو و چادر روبرو هستند. با گذشت ساعت‌ها از زمان وقوع زلزله، هنوز چادر در شهرستان‌های مختلف کرمانشاه توزیع نشده است. ستاد بحران بعد از ظهر دوشنبه ۲۲ آبان اعلام کرد که چادر به زودی به دست مردم می‌رسد. طبق پیش‌بینی سازمان هواشناسی، دمای هوا در مناطق آسیب‌دیده در طول شب به صفر خواهد رسید.””خبرگزاری ایسنا از قول یکی از شهروندان سرپل ذهاب به نام باباخانی می‌نویسد: «ساعت‌ها از زلزله گذشته اما هنوز آب معدنی و چادر به اندازه‌ کافی میان زلزله‌زدگان شهرستان توزیع نشده است.» او گفته که هلی‌کوپتر هلال احمر تنها حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ بسته آب معدنی به شهر رسانده و کمبود آب به شدت احساس می‌شود. یکی دیگر از اهالی سرپل ذهاب نیز گفته که مردم از زمان زلزله با لباس خانه در شهر سرگردانند و قطع بودن آب و برق و گاز و کمبود غذا و تشنگی آزارشان می‌دهد.”واکنش حاکمان جمهوری اسلامی به هر زمین لرزه در ایران با واکنش دیگر کشورهای جهان بسیار متفاوت است. واکنش نظام ایران به چنین بلایای طبیعی سانسور رسانه ای، تاخیر زجرآور در ارسال حداقل کمک و اعمال فضای امنیتی سنگین برای فرونشاندن هر نشانه ای از ناآرامی است.فرای گزارش های حاکی از چند صد کشته و هزاران مجروح و ۱۵۲ پس لرزه طی ۲۴ ساعت نخست، ۵۲ روستا و ۱۳۷ هزار نفر در استان کرمانشاه با خطری جدی روبروشده اند. هنوز از بسیاری از روستاها گزارشی در دست نیست و مقام های رسمی در انجام اقدامات لازم کوتاهی می کنند.مردم منطقه از نرسیدن چادر برای سرپناه شکایت می کنند و نشانی از حضور هلال احمر نیست. هفتاد درصد خانه های روستایی در ۱۶۱ روستای منطقه تخریب شده است. بیمارستان های غرب ایران امکان رسیدگی به شمار بالای مجروحان را ندارند و گزارش از کمبود جدی آمبولانس حکایت دارد. مردم ایران پیشتر ده ها هزار نفر را در زمین لرزه های سال های گذشته از دست داده اند. کشورهای منطقه چند صد میلیون دلار کمک در آن سال ها فرستادندو تهران با جمعیت دوازده میلیونی می تواند هدف یک زلزله ویرانگر باشد. سطح آمادگی کلانشهر تهران برای یک زمین لرزه احتمالی تنها ده درصد است. بیش از هشتاد درصد ایران در معرض بلایای طبیعی قرار دارند وایران میلیاردها دلار به برنامه های هسته ای و موشک های بالیستیک اختصاص داده و نهادهای سرکوب داخلی و شبه نظامیان را به سوریه، عراق، یمن و لبنان می فرستد، اما از ارائه خدمات حداقلی به قربانیان زلزله و افزایش مقاومت ساختمان ها در برابر زمین لرزه ناتوان است!!!همانطور که میدانیم زلزله یکی از بلایای طبیعی است که امداد رسانی سریع و فوری بعد از وقوع ان بسیار حیاتی است و همانا فقط در ساعت اولیه بعد از وقوع است که می توان به نجات جان زیر اوارماندگان امیدوار بود.این در حالی است که پس از وقوع زلزله استان کرمانشاه که دومین استان محروم کشور بعد از سیستان و بلوچستان می باشد ساختمانها مسکونی و حتی بیمارستان شهر سر پل ذهاب که ویران شده است دارای استحکام لازم نبوده اند و بعد از جنگ ایران و عراق که در این استان ویرانیهای فراوان ناشی از جنگ به وجود امده بود باسازی نشده اند چه برسد به اینکه استاندارد سازی شده باشند. در روستا ها وضعیت بسیار وخیم تر گزارش شده است و مردم بسیاری در زیر اوار مانده اند و هیچ امداد و نجاتی حتی بعد از 48 ساعت پس از وقوع زلزله به انها نرسیده است حتی دام و احشام که تنها اتکای اقتصادی مردم روستاها می باشند در زیر اوار تلف شده اند که در این باره می بینیم دولت جمهوری اسلامی ایران طی دوران ۴٠ سال زمامداری خود هیچ اهمیتی به استقرار و امنیت زندگی مردم خود بخصوص در استانهای قومیتی نمی دهد.در ساعت یک بامداد تاریخ ٢٣ ابان ٩۶ طی برقراری تماس با مردم اسیب دیده در سر پل ذهاب و قصر شیرن، فعالان مدنی از کمبود شدید اب برای اشامیدن و چادر در رنج بودند و شب دوم بعد از زلزله را بدون پتو و زیر انداز در دمای صفر درجه به صبح رسانده اند این در حالی است که مواد غذایی هم بدست انها نرسیده است.از طرفی سانسور خبری صدا و سیمای ایران جای بهت دارد که عمق فاجعه را سانسور کرده وفقط به اعلام امار زلزله و عزای عمومی در کشور بسنده کرده است و مسؤلان نیز در روز دوم فاجعه خود را به مناطق زلزله زده رسانده اند که دیگر زمان طلایی برای امداد رسانی به سر امده و با وعده وعیدهای خیرخواهانه چیزی برای اسکان و برگرداندن زندگی مردم در چنته ندارند.از سوی دیگر دولت جمهوری اسلامی ایران به خبرنگاران خارجی مستقر در تهران اجازه ورود به مناطق زلزله زده را نداده است و “توماس اردبرینگ” خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز در حساب تویتری خود نوشته است که به او و سایر خبرنگاران خارجی که در تهران حضور دارند اجازه ورود به مناطق اسیب دیده داده نشده است. در خلال اخبار سانسور و مهندسی شده صدا و سیمای ایران گروهی از خبرنگاران ایرانی و شهروند خبرنگاران با استفاده از گوشی موبایل خود توانستند ابعاد گسترده عدم کمک رسانی و کمبود امکانات را به تصویر بکشند و گزارش کنند. دیروز در محورهای منتهی به شهرهای زلزله زده کاروان نیروهای ضد شورش لباس مشکی در نزدیکی شهرها مستقر شده اند تا هرگونه اعتراض جمعی به وضعیت وخیم ان مناطق را فورا بتوانند سرکوب کنند. کاملا مشهود است که نظام اسلامی ایران برای امداد رسانی نیروی اماده باش ندارد ولی برای سرکوب حتی مردم اسیب دیده نیروهای ضد شورش خود را اعزام کرده است و این اماده باشی امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران در مناطق قومیتی را نشان می دهد که طی سخنرانی در کانون دفاع از حقوق بشر ایران در اکتبر 2017 درهانوفر به ان اشاره کردم.هر انچه که در عرصه عمومی دیده می شود، عرصه ای است جهت ازمایش توان مردمی بودن سیاست در یک کشور. تمامیت خواهان حکومت ایران و طرفدارانش، تاخت و تاز جمهوری اسلامی در منطقه را معیار توان سیاست و مردمی بودن ان در ایران در نظر می گیرند. اما اگر به دقت به زمین سیاست در ایران نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که وضعیت امداد رسانی به زلزله زدگان بعد ۴٨ ساعت که تحت پوشش قرار نگرفته اند، نماد کامل وضعیت سیاست در ایران است.

حال به ذکر نکاتی می پردازیم:١- نماد رفاهی در ایران مسکن مهر است که بدون در نظر گرفتن نکات ایمنی در مقابل زلزله به اوار تبدیل شده و در اینده و در نقاط دیگر کشور نیز خواهد شد. در ان سو جمهوری اسلامی ایران مخفیگاهی برای حسن نصرالله می سازد که قویترین بمب های اسرائیل نیز انرا نشکافد و جان او و نزدیکانش در امان بماند.

2-عکس العمل جمهوری اسلامی به رساندن کمک به زلزله زدگان بعد از ۴٨ ساعت در مقابل اوارگی ١۴٠ هزار نفر بسیار ناچیز بوده است. چنین سیاستی را با سرکوب مردم ناراضی، جنبش سبز و یا دستگیری فعالین دنیای مجازی مقایسه کنید که سربازان گمنام امام زمان همه جا حضور دارند و نیروهای واکنش سریع سرکوبگر بعد از نیم ساعت در محل حاضر می شوند.

٣-روزانه امار دستاوردهای موشکی رژیم در رسانه های دولتی به رخ کشیده و نمایش داده می شود. اما امار زیر اوار ماندگان زنده و زنان و کودکان تشنه و گرسنه در اطراف اوار خانه شان بدون چادر و پتو در صدا و سیما گزارش داده نمی شود.

۴-در راهپیمایی اربعین از نوک هرم قدرت تا پایین ان صف کشیده بودند تا نمایش قدرتی در منطقه براه بیندازند. اما زمانیکه زلزله در همان مسیر منتهی به راهپیمایی اربعین رخ می دهد همه ارکان قدرت غایب هستند و فرصت طلایی برای نجات زیر اوارماندگان در ساعات اولیه از دست می رود.۵- از کمبود هلی کوپتر سخن می گویند، این در حالی است در این مناطق برای اقدام علیه احزاب مخالف نظام اسلامی و عملیات نظامی علیه انها، کاروان هلی کوپترها را همه مردم ان منطقه شاهد بوده اند،یا برای جابجای مقامات کشوری و لشکری کاروان هلی کوپتر ها در اسمان رژه می روند.۶- بیمارستان سرپل ذهاب که می بایست محکمترین زیر ساخت را داشته باشد، در همان زلزله در هم شکسته و غیر قابل استفاده شد این در حالی است حضرات سپاه پاسداران مستحکمترین تونلها را برای حفاظت از موشکهایشان درست کرده اند.

٧- قیمت بلیط هواپیما برای رسیدن خانواده اسیب دیدگان و مردم خیرخواه به کرمانشاه تا ٩٠٠ هزار تومان رسیده است و همانطور که میدانیم مالک خطوط هوایی سپاه پاسداران است، ایا مافیای سپاه در فکر مشکلات مردم است!!!؟؟؟در هر صورت در چنین شرایطی است که صورت واقعی سیاست و حکومت جمهوری اسلامی خصوصا در مناطق قومیتی اشکار می شود. در هیچ جای سیستم جمهوری اسلامی رفاه مردم ملاک نیست بلکه اهداف انقلاب اسلامی و صدور ان در درجه اول قرار دارد و مردم ایران تنها هیزم اتش برای صرف احساسات مداخله گرانه حکومت در سایر کشورهای خاورمیانه و همچنین گرم نگه داشتن شور و شوق در مراسم مذهبی هستند.

 

روایتی تلخ از زندگی زنان سرپرست خانوار

سیمین رحمانی

قصه پر غصه زنان سرپرست خانواده به ظاهر همیشه دغدغه دولتمردان در قسمتهای اجتماعی است اما با گذشت سالها تصمیم گیری و برگزاری جلسات و هزینه کردن برای سمینارها ریا،همچنان شاهد گسترده شدن مشکلات این قشر مظلوم جامعه هستیم .سرپرست بودن خانواده بدون داشتن شغل و بدون حمایت مالی دولت منجر به اتفاقاتی شده که هر روز شاهد ان هستیم .فروش نوزاد ،فروش فرزند،تن فروشی،دست فروشی در معابر،مشاغل کاذب و….

«یک عکاس می‌گوید تعداد زیادی از دختران در روستاهای کهکیلویه‌وبویراحمد به دلیل فقر، مسائل فرهنگی و نداشتن تحصیلات در سنین پایین ازدواج می‌کنند. او جدای از روایت زندگی «زیادی پورامیر» که در ۴۵‌سالگی بیوه شوهر ٨۵‌ساله خود است، از زندگی دختر دیگری یاد می‌کند که متولد ١٣٧٢ است اما همسر پنجم مردی ٨۵‌ساله است!»

«زیادی پورامیر، ۴۵‌ساله، به همراه دو فرزند پسرش زندگی می‌کند و از توان مالی ضعیفی برخوردار است. همسرش چهار سال قبل در ٨۵‌سالگی بر اثر سکته قلبی فوت کرده است.گلشن زمان، ۴٠‌ساله، هفت فرزند دارد و همسرش مشکل بینایی دارد و توانایی کار کردن ندارد و مسئولیت فرزندان بر عهده اوست.کبری بیدارخو، ٢٩‌ساله، همسرش سه سال قبل به علت مشکلات عصبی ناشی از فقر خودکشی کرده و کبری با سه فرزندش زندگی می‌کند و تنها درآمد آنها از طریق کمیته امداد و یارانه است.افسانه قبادیان، ٢٨‌ساله، همسرش چهار سال قبل در درگیری‌های قومی به قتل رسیده. او به همراه دو فرزند دخترش در کنار پدر و مادر همسرش زندگی می‌کند.

زینب دوره، ٢٨‌ساله، چهار سال قبل همسرش را در یک تصادف از دست داد. زینب به همراه دخترش شهلا در کنار خانواده همسرش زندگی می‌کند.اینها بخشی از روایت‌های کوتاهی است که در یک گزارش تصویری به اشتراک گذاشته شده اما می‌توان با آن داستان‌ها نوشت و تحلیل‌ها داشت. روایت زندگی زنان سرپرست خانواری که خیلی قبل از بی‌سرپرست‌شدن زندگی روی از آنها برگردانده و گرفتار عرف و محدودیت و فقر شده‌اند؛ دخترانی که در کودکی ازدواج زودهنگام دارند و در موارد زیادی همسر چندم مردانی چند ده‌سال بزرگ‌تر از خود می‌شوند.فاطمه عابدی، عکاسی که در روستاهای کهگیلویه‌وبویراحمد برای گزارش زنان و اقتصاد مقاومتی رفته بود، در میان روستاهای این منطقه با تعداد زیادی از زنان سرپرست خانوار مواجه می‌شود و در ارتباطی نزدیک و زندگی چندروزه با آنها گوشه‌ای از زندگی تلخ‌شان را به تصویر می‌کشد. این عکاس می‌گوید تعداد زیادی از دختران در این روستاها به دلیل فقر، مسائل فرهنگی و نداشتن تحصیلات در سنین پایین ازدواج می‌کنند. او جدای از روایت زندگی «زیادی پورامیر» که در ۴۵‌سالگی بیوه شوهر ٨۵‌ساله خود است، از زندگی دختر دیگری یاد می‌کند که متولد ١٣٧٢ است اما همسر پنجم مردی ٨۵‌ساله است. عابدی می‌گوید تعداد زیادی از همسران زنان در روستاهای منطقه کهگیلویه‌وبویراحمد که او چند هفته در آن بوده، مستقیم و غیر مستقیم به دلیل فقر از دست رفته‌اند. حالا یا در رفت‌وآمد جاده‌های صعب‌العبور و تصادف جاده‌ای فوت شده‌اند، یا حتی خودکشی کرده‌اند. او روایتی از زندگی «کبری بیدارخو» دارد که همسرش خودکشی می‌کند و می‌گوید مردان زیادی در این روستاها در اثر فشارهای اقتصادی و فقر خودشان را خلاص کرده‌ و همسران و فرزندان‌شان بدون حامی مانده‌اند.به روایت این عکاس روستاهایی که زندگی این زنان گوشه‌ای از آن است، روستاهایی با حداقل ١٠ خانوار هستند اما حداقل سه یا چهار خانوار این روستاها را همین زنان سرپرست خانوار تشکیل می‌دهند و این آمار نگران‌کننده از زنان تنها در زندگی جدای از دردی که به جان می‌اندازد، باید برای تصمیم‌گیران این کشور نگران‌کننده باشد و باید امیدوار باشیم که به‌ جز کمک‌های محدودی که کمیته امداد و یارانه برای این زنان دارند، مسئولان دیگری هم این آمار و این زندگی‌ها را در واقعیت دیده باشند.در آمار سرشماری مرکز آمار ایران تعداد زنان سرپرست خانوار در دهه‌های گذشته رو به رشد بوده است و باید گفت برنامه‌های توسعه و اقتصادی در زندگی این زنان تغییری ایجاد نکرده و تعداد آنها بدون نوسان امیدوارکننده زیاد شده است.

بر اساس‌ این آمار در سال ١٣٣۵ تعداد زنان سرپرست خانوار در کل کشور اندکی بیش از ٣١٢‌ هزار نفر بود. این آمار در سال ١٣۴۵ به مرز ٣٣٠‌ هزار نفر و در سال ١٣۵۵ به مرز ۵٠٠‌ هزار نفر می‌رسد اما از ١٣۶۵ به بعد در سال‌های ١٣٧۵، ١٣٨۵ و ١٣٩۵ با رشدی چندبرابری به‌ ترتیب به ۶٨۵‌ هزار، یک‌میلیون و ٣٧‌ هزار، یک‌میلیون‌و ۶٠٠‌ هزار، دومیلیون‌و ۵۴٠‌ هزار و سه‌میلیون‌و ۶١‌ هزار نفر می‌رسد. به عبارتی در فاصله شش دهه تعداد زنان سرپرست خانوار از ٣٠٠‌ هزار نفر به سه میلیون نفر رسیده است. عمده افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار مربوط به ١٣۶۵ و دوران پس از جنگ و شروع دوران جدید سازندگی در ایران است. دورانی که روستاها با پدیده‌هایی مانند خشکسالی، بیکاری و مهاجرت به پایان خود نزدیک و نزدیک‌تر شدند و مردان روستا کمتر و کمتر شدند. آن چه در این سال‌ها به‌ عنوان زنان سرپرست خانوار تعریف شده، بارها تغییر کرده. باید دید این آمار شامل چه مواردی می‌شوند و امروز چه مواردی به این تعریف اضافه شده‌اند. تعریف زنان سرپرست خانـوار شامل زنان بیوه، زنان مطلقـه (اعم از زنـانی که پس از طلاق به‌ تنهایی زندگی می‌کنند یا به خانه پدری بازگشته ولی خود امرار معاش می‌کنند، همسران مردان معتاد، همسران مردان زندانی، همسران مردان بیکار، همسران مردان مهاجر، همسران مردانی که در نظام وظیفه مشغول خدمت هستند، زنان خودسرپرست (زنان سالمند تنها)، دختران خودسرپرست (دختران بی‌سرپرستی که هرگز ازدواج نکرده‌اند)، همسران مردان از کار افتاده و سالمند و البته موارد دیگری می‌شود اما آیا در سرشماری‌ها این موارد تفکیک شده‌اند تا بتوان به آمار ارائه‌ شده اعتماد کرد؟زنان سرپرست خانوار به‌ ویژه در روستاها به دلیل مواجهه مستقیم با کار روزانه سخت که لاجرم مجبور به انجام آن هستند، بسیاری از ظرافت‌های زنانه و دلخوشی‌های روزانه خود را رها می‌کنند. انواع کارهای داخل خانه و نگهداری دام یا کشاورزی محدودی که دارند، جزئی از زندگی زنان روستایی است که در کنار کار درآمدزای احتمالی زن سرپرست خانوار قرار می‌گیرد. تعداد زیادی از زنان سرپرست خانوار به‌ ویژه آنهایی که تحت پوشش کمیته امداد هستند، با وام‌هایی محدود توانسته‌اند درآمدی محدود را برای گذران زندگی خود و کودکان خود داشته باشند.کمیته امداد به‌ عنوان یکی از متولیانی که تا حدی حواسش به زنان سرپرست خانوار است، توانسته جامعه‌ای حدود یک‌میلیونی از این زنان را پوشش دهد. به اذعان رئیس کمیته امداد، زنان سرپرست خانوار جمعیت اصلی مددجویان این مجموعه هستند که امداد برنامه‌هایی حمایتی برای زندگی، کار و مسائل دیگر آنها دارد اما این کمک‌ها آن‌قدر نیستند که در ظاهر و باطن زندگی این زنان تأثیر چندانی بگذارند و به عبارتی وضعیتی «بخور و نمیر» بر روزمره آنها حاکم است. بسیاری از این زنان به دلیل عرف اجتماعی سنگینی که شکستن آن تابو بالایی دارد، حتی اگر در سنین پایین مطلقه، بیوه یا به هر عنوان دیگری بی‌سرپرست شوند، دیگر ازدواج نمی‌کنند و به تنهایی یا با خانواده همسر به زندگی ادامه می‌دهند. بسیاری از این زنان از سنین میانی به بعد با انواع بیماری‌ها روبه‌رو هستند اما به دلیل نبود حمایت اجتماعی و درمانی، توان درمان خود را ندارند. از سوی دیگر مسئله افسردگی در ظاهر و رفتار آنان موج می‌زند و علاوه بر خود، به فرزندان دختر و پسر نیز منتقل می‌شود و این‌ گونه می‌توان گفت که فقر زایشی تلخ دارد.در سال‌های گذشته بارها مسئولان اجرایی در کشور قوانینی را برای کاهش سختی زندگی زنان سرپرست خانوار و حمایت از این قشر میلیونی رو به افزایش داشته‌اند اما مقاومت‌های اجتماعی و اجرائی در برابر این موضوعات کم نیست. به‌ عنوان نمونه در ماده ۲۷ قانون برنامه پنجم توسعه که آیین‌نامه اجرائی آن در کمیسیون اجتماعی دولت تحت بررسی است، بیمه‌های چندلایه و فراگیر اجتماعی مطرح است که در بخشی از آن، موضوع بیمه زنان خانه‌دار، زنان سالخوره، بیوه و خودسرپرست مطرح شده است اما این موضوعات تا اجرائی‌شدن راه درازی دارند و حتما روی زخم‌های زندگی زنان سرپرست خانواری که امروز با مشکلاتی جان‌سوز دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مرهمی نمی‌گذارد. تعداد زیادی از زنان سرپرست خانوار دارای فرزند یا همراهی در زندگی نیستند و به تنهایی زندگی می‌کنند. بر اساس آمار سرشماری ٩۵، زنان سرپرست خانواری که به «تنهایی» زندگی می‌کنند، یک‌میلیون‌و ۳۶۰‌ هزار نفر از سه میلیون نفر ذکر شده است و می‌توان گفت نیمی از این زنان در زندگی تنهای تنها هستند.اگر آمار حدود یک میلیونی زنان سرپرست خانوار مددجوی کمیته امداد را معیاری بر کل این جمعیت بگذاریم می‌توان نتیجه‌گیری نگران‌کننده‌ای داشت. بر اساس آمار اختصاصی شرق از افراد کمیته  ۴٠ درصد کل جامعه آماری کمیته امداد زنان سرپرست خانوار هستنند و از این میان حدود ٨٠ درصد این خانوارها با زن سرپرست خانوار تک نفره یا دو نفره هستند. (۵٨,٨ درصد یک نفره و ٢١.٨ درصد دو نفره) از این میان ۴٨ درصد کاملا بی‌سواد ، ۵٠ درصد زیر دیپلم و دیپلم و حدود ١.٢ درصد تحصیلات دانشگاهی دارند. در بررسی این آمار مشخص می‌شود که ۴٨ درصد جامعه این زنان بالای ۶٠ سال‌، ٢۵ درصد ۴١ تا ۶٠ سال، بیش از ١۶ درصد ٢۵ تا ۴٠ سال و حدود ١٠ درصد زیر ٢۵ سال هستند.  اگر چه سهم طلاق در دلایل تنهایی زنان در سال‌های اخیر بیشتر شده است اما این رقم در مقابل دلیل فوت همسر هنوز کمتر است و در نسبت ١۴.٩ به ٧٨ درصد قرار دارد.»

ماده 25 اعلامیه حقوق بشر در مورد این موضوع میگوید،الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.ب) مادران وکودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند . کودکان چه براثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند، حق دارند که همه از یک نوع حمایت اجتماعی برخوردار شونداصل بیست و یک (21) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نام “اصل حقوق زنان” نیز شناخته می شوددولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:

  1. ایجاد زمینه‏های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او.
  2. حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند، و حمایت از کودکان بی‌سرپرست.
  3. ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده.
  4. ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی‏سرپرست.
  5. اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی.اینجاست که این سوال را باید بپرسیم این قوانین برای کیست؟

 

تحصیلکردگان بیکار

سحر صمیمی

سخن رییس‌جمهور: نمی‌توانیم پاسخگوی متقاضیان کار باشیم / وزیر بهداشت: از دولت توقع ایجاد شغل نداشته باشید…‎این روزها آمار و ارقام رسمی کشور حال و روز خوشی را‎ برای اشتغال به عنوان مهم‌ترین مطالبه و دغدغه جوانان نشان نمی‌دهد. این آمار زمانی نگران‌کننده‌تر می‌شود که بدانیم سهم بیکاری تحصیلکردگان بیکار رو به افزایش است و مطابق با آمارهای ارائه شده نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده از ۳۵درصد هم گذشته است.‎سالی که در حال اتمام میباشد با شعار «اقتصاد مقاومتی؛ تولید- اشتغال» از سوی رهبر معظم انقلاب آغاز شد و به دنبال آن تأکیدات ایشان در راستای اشتغالزایی برای جوانان در اولین روز از بهار 96 در جمع زائران حرم رضوی مهر تأییدی بر این امر شد که یکی از مهم‌ترین معضلات فعلی کشور در بخش اشتغال و بازار کار خلاصه می‌شود.‎براساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت بازار کار، نرخ بیکاری سال95 در حالی با 1/4 درصد افزایش نسبت به سال94 به عدد 12/4 درصد رسیده است که در همین دوره زمانی، نرخ بیکاری جوانان 15تا 24سال 3/1 درصد افزایش داشته و رقم 29/2 درصد را ثبت کرده است. نرخ بیکاری جوانان 15 تا 29 سال نیز با 2/6 درصد افزایش به 25/9 درصد رسیده است.‎طبق آمار سرشماری نفوس و مسکن سهم جوانان 15تا29سال از جمعیت کشور در سال95 معادل 25/1  درصد است. این سهم در سال90 معادل 31/5 درصد بوده است. براساس این آمارها در شرایطی که سن کشور به‌طور میانگین افزایش و سهم جمعیت جوان از کل جمعیت کاهش یافته، نرخ بیکاری در جوانان رو به رشد بوده است.‎هر چند که مسئولان دولتی از اشتغالزایی 700 هزار نفری در سالی که گذشت، سخن گفتند اما آخرین آمار از تعداد بیکاران در سال 95 نشان داد که 3 میلیون و 203 هزار نفر از جمعیت فعال کشور، شغلی نداشتند. از آنجایی که ورودی به بازار کار سالانه بیش از یک میلیون نفر خواهد بود، بنابراین هر ساله باز هم بر تعداد بیکاران افزوده می‌شود، چراکه مطابق با آمار سال 94، تعداد بیکاران بر پایه 2 میلیون و 700 هزار نفر بود.‎نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده از ۳۵درصد هم گذشت-‎البته این کلی‌گویی بخشی از مرثیه پر غصه است؛ چراکه بخش مهم‌تر این ماجرا به بیکاری جوانان و قشر تحصیلکرده برمی‌گردد، چنانچه بمب نرخ بیکاری در قشر جوان و دانش آموختگان به انفجار نزدیک شده است و مطابق با آمار ارائه شده از سوی رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی مجلس شورای اسلامی، نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده از ۳۵درصد هم گذشت.‎ روزی روزگاری افراد با تحصیلات بالاتر شانس بیشتر و بهتری برای حضوری مؤثرتر در بازار کار داشتند و خانواده‌ها پرش یک جوان از دیوار دانشگاه و ورود به آن را ابتدای موفقیت و پیروزی می‌دانستند، اما امروزه تحصیل جوانان در دانشگاه‌ها خود معضلی برای ورود آنان به اجتماع و یافتن شغلی متناسب با رشته تحصیلی شده است که افسردگی حاصل از آن، قشر جوان و خانواده‌ها را بی‌تمایل به ادامه فراگیری علم‌آموزی کرده است.‎ریشه معضل بیکاری به کجا بر می‌گردد؟‎اگر از باز شدن پای دانشگاه‌های شبانه، آزاد غیرانتفاعی، ‌پیام نور و علمی و کاربردی و تبدیل این دانشگاه‌ها به مرکزی برای درآمدزایی از آموزش هم بگذریم، بخش اعظم دیگر این معضل به ناکارآمدی نظام آموزش عالی یعنی ناهماهنگی میان آموزش عالی و بازار کار بر می‌گردد. به گونه‌ای که رشته‌های دانشگاهی و ظرفیت پذیرش و آموزش در آنها بدون توجه به اولویت‌‌های بازار کار کشور هر ساله موجب انباشت فارغ‌‌التحصیل در برخی رشته‌‌ها می‌شود؛ ‌افرادی که این بار حتی در صورت داشتن مهارت هم نمی‌‌توانند شغل متناسب با رشته تحصیلی خود را بیابند، چراکه بازار کار در برخی رشته‌های تحصیلی اشباع شده است.‎ارتباط نداشتن رشته‌های دانشگاهی با نیاز بازار کشور یکی از مسائلی است که طی سال‌های اخیر و با افزایش نجومی ظرفیت دانشگاه‌‌ها در مقاطع تحصیلات تکمیلی به یکی از بحران‌های جدی دولت تبدیل شده است، به طوری که به نظر اکثر کارشناسان مهم‌ترین دلیل بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی همین مرتبط نبودن رشته‌های تحصیلی با نیازهای بازار کار است.‎مسئله بیکاری و ارتباط آن با رشته‌های تحصیلی حتی تا آنجایی پیش رفت که رهبر انقلاب در ابلاغیه سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه و در بند 78 این سند که در ذیل محورهای علم و فناوری تنظیم شد، از دستگاه‌های اجرایی خواستند «رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسب‌سازی سطوح و رشته‌های تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال» مشخص شود.‎این مسئله نشان از یک مشکل ریشه‌ای در نظام آموزشی کشور می‌دهد که خود گواهی می‌دهد تا این مسئله اصلاح نشود، نمی‌توان با وعده‌های اشتغالزایی برای فارغ‌التحصیلان در فلان سال و فلان ماه ابراز امیدواری کرد. این در حالی است که همواره در این زمینه شاهد بازی با ارقام و آمارها از سوی مسئولان هستیم و به رغم موج رخوت و خمودگی تحصیلکردگان به خصوص در رشته‌های مهندسی و پزشکی که عمده تمرکز کشورهای پیشرفته دنیا بر آن معطوف شده است، (صادرات آموزشی برای برخی از دولت‌ها اهمیت بسیاری دارد و کشورهایی همچون امریکا برای جذب استعدادها به ویژه در گروه مهندسی و ریاضیات تلاش می‌کنند) اما در کشور ما ادعای بازگشت روزانه نخبگان مطرح می‌شود.‎ادعایی که کذب بودن آن نه‌تنها در گذشته اثبات شده بود، بلکه با آمار موجود و سیر صعودی نرخ بیکاران تحصیلکرده، خلاف واقع بودن آن بیش از قبل بر ملا می‌شود. در دولتی که تحصیلکردگان معمولی امکان یافتن شغلی مناسب بعد از فراغت از تحصیل ندارند، چگونه می‌تواند انگیزه‌ای پویا برای بازگشت نخبگان ایجاد شود؟!افزایش میلیونی بیکاران تحصیلکرده در هر سال-‎وقتی عنوان می‌شود بیکاری تحصیلکردگان از 35 درصد هم گذشت یعنی اینکه، حدوداً از هر سه جوان تحصیلکرده یک نفر بیکار است که با این فرض که سالانه یک میلیون جوان ایرانی فارغ‌التحصیل می‌شوند، (که یقیناً تعداد فارغ‌التحصیلان سالانه بیش‌تر از این است) چیزی حدود 500 هزار جوان تحصیل کرده ایرانی هر سال به جمعیت میلیونی بیکاران اضافه می‌شود.‎روند مذکور از افزایش بیکاران خود حکایت از این دارد که با انفعال موجودی که از سوی دولت دیده می‌شود، در سال جاری باید منتظر بیش از 4 میلیون بیکار باشیم. می‌گوییم انفعال، چراکه طبق گفته رئیس دولت یازدهم دولت توانی برای ایجاد شغل بیش از آنچه آمارها نشان داد، نخواهد داشت چنانچه نیمه دوم سال 95 حسن روحانی اظهار داشت: «توان ما برای اشتغال چقدر است؟ ما با امکانات فعلی نمی‌توانیم پاسخگوی این تعداد متقاضی کار باشیم.»‎این در حالی است که حتی برخی مسئولان نیز اذعان به این امر کردند چنانچه وزیر بهداشت چند روز پیش گفت: «نباید از دولت توقع ایجاد شغل داشته باشیم»، یا اینکه قبل‌تر از این، سلطانی‌فر به عنوان متولی اصلی در وزارت ورزش و جوانان گفته بود:‌«اگر همکاری و همراهی وزارتخانه‌های اقتصادی را در زمینه اشتغال نداشته باشیم، نمی‌توانیم کاری در جهت کاهش مشکل اشتغال جوانان انجام دهیم.‌»‎روحانی در سال ۹۲ اظهار کرد با یک راه‌حل ساده! مشکل پیچیده بیکاری را حل میکند. وی گفت: ما سه میلیون و ۳۰۰ هزار بیکار در کشور داریم. اگر ۱۰ میلیون توریست وارد کشور شود، ۴ میلیون شغل ایجاد می‌شود.سرویس سیاست مشرق- بسیاری از وعده های ریز و درشتی که حسن روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی روی آنها مانور کرد، امروز، پس از چهار سال فعالیت، قابلیت بازخوانی دارد. وعده‌هایی که بعدها روحانی و بسیاری از دولتمردان به عملی نشدن آنها اذعان کردند.‎یکی از وعده‌های روحانی، رفع بیکاری از طریق وارد ‎کردن ۱۰ میلیون توریست بود. روحانی در فیلم انتخابانی خود سعی میکند با یک راه‌حل بسیار ساده! مشکل پیچیده بیکاری را حل کند.: «ما سه میلیون و ۳۰۰ هزار بیکار در کشور داریم. اگر ۱۰ میلیون توریست وارد کشور شود، ۶/۱۳ میلیارد درآمد ارزی و چهار میلیون شغل ایجاد می‌شود. با یک حرکت صحیح می‌توانیم بیکاری را حل کنیم‪.» اگر این وعده روحانی با وضعیت فعلی مقایسه کنیم، درمی‌یابیم که آمار بیکاری چندان هم کاهش پیدا نکرده است. مرکز آمار در زمستان ۹۵، آمار بیکاری را ۳/۱۹۸/۷۵۸ اعلام کرده است و این آمار نشان می‌دهد که وعده روحانی برای حل مشکل بیکاری و ایجاد ۴ میلیون شغل، وعده‌ای پوشالی بوده است.منبع:روزنامه جوان

 

چالش آینده، امنیت غذایی

دکتر زهرا ارزجانی

امنیت غذایی و ایمنی غذا از واژه‌هایی مهم و کاربردی است امنیت غذایی به دسترسی همه افراد یک جامعه، در تمام ادوارعمر به غذای کافی و سالم برای داشتن زندگی سالم و فعال گفته می‌شود و درآمد خانوار از عوامل مهم در تأمین امنیت غذایی در یک نظام اجتماعی می‌باشد. . به گفته یونسکو  تا سال ۲۰۲۵ دو سوم مردم جهان دچار بحران کم‌آبی خواهند شد و همچنین  تا سال ۲۰۵۰ نیمی از مردم جهان به سوء تغذیه دچار می‌شوند و ۲۵ میلیون کودک به شمار کودکانی که از سوءتغذیه رنج می‌برند اضافه می‌شود. امنیت غذایی ممکن نیست مگر از طریق مقابله با فقر و حفظ محیط زیست. در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مصرف حرف اول و آخر را می‌زند. تنوع کالاها و افزایش کمی آن‌ها اگرچه بر آزادی انتخاب افزوده، اما لزوما به معنای بهبود کیفیت زندگی نیست. این رابطه اتفاقا معکوس است، به ویژه در رابطه با تولید مواد غذایی.بنابر آمارها جمعیت جهان تا سال ۲۰۴۰ به بیش از ۹ میلیارد نفر می‌رسد. هم‌زمان تغییر قابل توجهی در عادات غذایی در کشورهای در حال توسعه دیده می‌شود. در این کشورها بخش بزرگ‌تری از جمعیت به تغذیه با کیفیت‌تر روی می‌‌‌‌‌آورند. اما این همه واقعیت نیست.

گسترش مراکز عرضه مواد غذایی در سراسر جهان، با خود سلسله‌ای از تغییرات را به همراه آورده است؛ تغییراتی که الگوی مصرف را نیز تحت تاثیر قرار داده است. این الگو در عین حال متاثر از رشد اقتصادی یک جامعه نیز هست. اهداف کشاورزی، زیست محیطی و سیاست تغذیه نه فقط در کشورهای پیشرفته، که در سراسر جهان در حال تغییر است. هم‌زمان این دست‌اندرکاران مبادله و تجارت مواد غذایی هستند که به شدت بر الگوی مصرف تاثیر می‌گذارند.

در دنیایی زندگی می‌کنیم که در آن با افزایش مصنوعی سطح نیازها که به تبلیغات هر روزه متکی‌اند، روبرو هستیم. البته صنعت تولید مواد غذایی با تکنولوژی پیشرفته می‌تواند به نیازهای ایجاد شده پاسخ دهد، اما هم‌زمان به نابودی بخش‌هایی از منابع طبیعی منجر می‌شود. نابودی محیط زیست و طبیعت از جمله چالش‌های فراروی امنیت غذایی در جهان امروزه به شمار می‌رود. این درحالیست ‌که به باور عموم متخصصان زیست محیطی، وقتی به محیط زیست می‌رسیم باید بدانیم پیشگیری بهتر از درمان است شاید هیچ وقت فرصت درمان وجود نداشته باشد یا هزینه‌های غیر قابل جبرانی نیاز باشد.تجارت مواد غذایی در جهان امروز بر پایه افزایش تولید با تشدید بهره‌برداری از زمین، کاهش منابع طبیعی مانند فسفر و استفاده از مواد شیمیایی و آلوده کننده است؛ روندی که به گفته محققان محیط زیست باید متوقف شود و جای خود را به روش‌هایی دهد که بر پایه تضمین پایداری محیط زیست و امنیت غذایی با استفاده از روش بوم شناسی استوارند و به بهره‌برداری  موثر از آب روی آورده‌اند. اگر به کشاورزی پایدار، تغییر روش در تولید مواد غذایی و نیز تغییر عادات غذایی‌مان روی نیاوریم، به دشواری بتوانیم چشم‌انداز آینده را متحول کنیم

سیاستهای غلط توسعه‌ای و مدیریت نا کارامد موجب شده که میراث 11 هزار ساله کشاورزی در ایران طی شصت سال گذشته، به موجودی «نیم زنده – نیم مرده» تبدیل شود.اگر کشاورزی با سیستم آبیاری پیشرفته رونق داشت، روستایی سنت و آداب و اصالتش را راحت رها نمی‌کند و مهاجرت کند. این هجوم است؛ هجوم ناشی از فقر  تدریجی؛ مرگ تدریجی؛ انتخاب بین فقر در روستا و یا ذلت شهرنشینی. خیلی از کشاورزها در شهر کپرنشین و زاغه‌نشین شدند.این داستان کشاورزی در ایران است. این تفکر حاکم بود که به اسم صنعتی شدن، کشاورزی را از بین برد. حاصل این شد که صنعتی نشدیم و کشاورزیمان را هم از دست دادیم متأسفانه هرچه دولت به دولت دیگر پیش آمده‌ایم، در نابودی کشاورزی رقابت کردند، ؛ اما طوری شده که چه در این دولت، چه دولتهای قبلی قسمت اعظم کالاهای اساسیمان وارداتی شده است؛ 95% چای، 98% روغن نباتی، نیمی از برنج، بخش زیادی از گندم، گوشت و پروتئین یخ‌زده، شکر و حتی میوه، وارداتی است.باید بدانیم غذا در حال تبدیل شدن به یک پدیده نگران‌کننده است. اقلیمها به هم ریخته؛ سیلی که می‌آید؛ تخریبهایی که اتفاق افتاده؛ جنگلها از بین رفته؛ زمینهای زراعی آسیب دیده؛ سطح زیر کشت پایین آمده؛ در کنارش تحولات تکنولوژیک؛ بایو تکنولوژی که به اصلاح بذرها می‌پردازد و … این شرایط باعث شده کلیت موضوع غذا به یک مقوله نگران کننده در امنیت جهانی تبدیل شده است. خیلی از کشورها و شرکتهای قدرتمند دنیا، برنامه‌ریزی کرده‌اند و روی مناطقی از جهان که غذا تولید می‌کنند تسلط پیدا کرده‌اند تا بتوانند در دنیا قدرت داشته باشند. رشد پایدار در بخش کشاورزی، عاملی حیاتی برای تغذیه جهان در دهه‌های آتی است.

 

اعلامیه جهانی حقوق بشر ( از ایده تا تحقق)

مریم مرادی

روز جهانی حقوق بشر یک رویداد سالانه است که در 10 دسامبر، برگزار می‌شود. این روز توسط یونسکو نامگذاری شده است.اعلامیه حقوق بشرسازمان ملل متحد در تاریخ دهم دسامبر 1948 در پاریس به تصویب رسیده است. این اعلامیه نتیجه ی مستقیم جنگ جهانی دوم بوده و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسان ها مستحق آن هستند، به صورت جهانی بیان می‌دارد. اعلامیه ی مذکور شامل 30 ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر می‌پردازد.

مفاد این اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران الزام‌آور بوده و از اعتبار حقوق بین‌الملل برخوردارست؛ زیرا به صورت گسترده‌ای پذیرفته شده و برای سنجش رفتار کشورها به کار می‌رود.کشورهای تازه استقلال یافته‌ی زیادی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کرده و آن را در قوانین بنیادی یا قانون اساسی خود گنجانده‌اند.69 سال از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گذرد: «حقوق بشر، حقوق انسان به عنوان انسان.» با وجود امضاهایی که کشورهای دنیا در پای اعلامیه جهانی حقوق بشر نهاده‌اند، در عمل در سراسر جهان هر روز این حقوق را نقض می‌کنند.در روز دهم دسامبر 1948 النور روزولت، بیوه رئیس جمهور سابق آمریکا، فرانکلین روزولت، اعلامیه جهانی حقوق بشر را در محل سازمان ملل در پاریس خواند و مجمع عمومی سازمان ملل متحد آن را تصویب کرد. برای نخستین بار در تاریخ بشریت 46 عضو سازمان ملل متحد اعلام کردند که بر سر حقوقی با هم به توافق رسیده‌اند که همه انسان‌ها بایست از آن برخوردار باشند. هشت کشور، از جمله اتحاد جماهیر شوروی، عربستان سعودی و آفریقای جنوبی، به این اعلامیه رأی ندادند.نخستین اصل اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد می‌گوید: «تمام افراد بشر آزاد زاده می‌شوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابرند.» ایده‌های اساسی‌ای که در این اعلامیه ۳۰ ماده‌ای آمده و در سطح بین‌المللی مطرح گشتند، حاصل صدها سال تفکر در باره حقوق انسان به عنوان انسان بودند.با وجود این پشتوانه عظیم فکری که محصول صدها سال کار فیلسوفانی است که به حقوق انسان به عنوان انسان اندیشیده‌اند، باز لازم بود که در سالهای پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر اصولی تکمیلی به آن افزوده شود تا روشن گردد که اسیران جنگی، آوارگان، زنان، مخالفان با جنگ، قربانیان شکنجه و کودکان نیز انسانهایی هستند که باید از حقوق پایه‌ای بشری برخوردار باشند. این اصول دست کم روی کاغذ ثبت شد. چون اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد تنها قصد و خواستی را بیان می‌کنند و به لحاظ قضایی و حقوق ملل الزام‌آور نیستند. با وجود این، اعلامیه جهانی حقوق بشر سال ۱۹۴۸ یکی از مهمترین اسناد بشریت است. این اعلامیه سنگ محکی است در تاریخ و برای بسیاری از کشورها الگویی بوده است در تدوین قانون اساسی ملی‌شان.با وجود همه امضاهایی که کشورهای دنیا در پای اعلامیه جهانی حقوق بشر نهاده‌اند، در عمل در سراسر جهان هر روز این حقوق را نقض می‌کنند.هنوز هم وضعیت جهان به گونه‌ای است که انسان‌ها از اینکه حقوقی انسانی دارند آگاه نیستند و تنها آنجا که انسان بداند حقوقی دارد می‌تواند برای برخوردار شدن از آن حقوق مبارزه کند.هیچ کشوری در دنیا نیست که بتواند ادعا کند توانسته است صد درصد اصول ایده‌آل اعلامیه جهانی حقوق بشر را تحقق بخشد.اصل بیست و پنجم اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گوید: «هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تامین سلامتی و رفاه خود و خانواده‌اش، به ویژه از حیث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود.» اما هر روز صدهزار انسان در جهان بر اثر گرسنگی می‌میرند.اصل پنجم اعلامیه می‌گوید: «هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه، انسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.» طبق گزارش سالانه سازمان عفو بین‌الملل اما هنوز هم در بسیاری از کشورهای جهان انسانها را شکنجه می‌کنند.

اصل بیست و ششم اعلامیه می‌گوید: «هر شخصی حق دارد از آموزش و پرورش بهره‌مند شود.» اما در سراسر جهان بیش از یک میلیارد بیسواد وجود دارد..اصل بیست و دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گوید: «هر شخصی به عنوان عضو جامعه حق امنیت اجتماعی دارد.» یک و نیم میلیارد انسان اما در این کره خاکی در فقر می‌زیند. اصل بیست و سوم این اعلامیه از حق کار برای همه انسانها می‌گوید.ایده‌هایی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان شده‌اند، ایده‌هایی چون رهایی از محرومیت و ترس، آزادی بیان و عقیده، آزادی مذهب، حق پیشرفت و خوشبختی ایده‌هایی مجرد و ذهنی نیستند.. اما بیش از پنجاه سال است که در سراسر جهان انسان‌ها کوشیده‌اند تا این ساز و کارها را به وجود آورند، ساز و کارهایی که خود را در پشت مفاهیمی چون ایجاد دموکراسی و دست یافتن به حقوق بشر پنهان می‌کنند.در سطح جهانی جامعه بین‌الملل توانسته است در سال 1993 در وین، پایتخت اتریش، گامی دیگر بردارد.در کنفرانسی جهانی که از سوی سازمان ملل متحد در وین درباره حقوق بشر برگزار شد، هم اصولی برای همکاری‌های بین‌المللی در زمینه دفاع از حقوق بشر در سراسر جهان تعیین شدند، هم طرح برنامه‌ای عملی ریخته شد. در این کنفرانس تاکید شد بر اینکه حقوق بشر حقوقی هستند جهان‌شمول، حفاظت از این حقوق وظیفه قانونی جامعه بین‌الملل است. بدین ترتیب می‌توان در سراسر جهان کسانی که حقوق بشر را نادیده می‌گیرند، مجازات کرد و در آن میان این بهانه که در «امور داخلی کشوری دخالت شده است»، پذیرفتنی نیست.

 

 

ریشه یابی و شناخت نقش سپاه پاسداران در حکومت جمهوری اسلامی ایران

احسان حیاک

تاریخچه :با وقوع انقلاب ۲۲ بهمن ۵۷ و خروج محمدرضا پهلوی آخرین بازمانده سلسله پهلوی از سیستم حکومت سلطنتی ایران اوضاع سیاسی امنیتی ایران رو به وخامت شدیدی رفت ارتش شاهنشاهی از هم پاشیده شد فرماندهان وفادار به شاه در مدت زمان کوتاهی توسط گروه‌های مسلح وابسته به خمینی که انقلاب نامیده می شدند اعدام شدند وقدرت ارتش ایران از مرتبه پلیس منطقه به لاشه ی  نظامی و فرسوده مبدل گشت.ساواک که از اصلی ترین هسته‌ی کنترل امنیت ملی بود با تسلیم شدن قوای ارتش برای همیشه از تاریخ ایران محو شد و افراد وابسته به آن به شدیدترین نحو ممکن شکنجه و اعدام شدند.سکان امنیتی و سیاسی ایران اکنون در دستان جریان های همگرا با خمینی بود بی کفایتی ارتش پولادین ایران در برابر هجمه سیاسی کشور و خروج شاه از ایران که سبب شد ارتش در میان غوغاهای پر آشوب مملکت نتوانند هیچ دفاعی از حقوق مشروع مردم کنند باعث شد تسلیحات و مهمات نظامی ارتش به دست مردم و نیروهای شورشی طرفدار خمینی بیفتد و قتل عام نیروهای ارتش ایران را تلافی مخالفت خود با شاه تلقی کرده و برچسب ضد انقلاب به ارتش بزنند. همزمان با تشکیل دولت موقت و شروع مناقشات سیاسی بین جبهه های مختلف انقلابی جمعی از باز مانده های ارتش در نشستی با خمینی الحاق ارتش را به انقلاب علمی کردند از طرفی بلافاصله درگیری تفکرات سیاسی مختلف برای اداره کشور سراسر جنبه امنیتی ایران را متزلزل کرد کردها در کردستان و اقلیم های کردنشین از جنوب ایلام و کرمانشاه تا سردشت خواهان تحقق فدرالیسم زیر پرچم ایران جدید بودند ابتدا خمینی با تصویب بند ۷ در خبرگان ایران به نفع کردموافقت کرد اما با شورش خونین کومله در سنندج و بروز اختلافات میان کردها از تصویب بندنامه منصرف شد و علیه شورشیان کرد اعلام بسیج عمومی کرد در داخل حکومت نیز جنگ بین اعضا سیاسی شبه مارکسیسم واسلامی مانند توده ،فرقان، مجاهدین خلق، جبهه ائتلاف ملی ایران را به سمت از هم گسیختگی سوق می داد و در هیچکدام از این جریانات قوای امنیتی مشخصی بر قرار نبود تا ثبات کشور را تضمین کنند و ارتش و پادگان های به تاراج رفته اش دیگر هویتی نداشت این شرایط بر آن شد تا خمینی در دوم اردیبهشت سال ۵۸ دستور تشکیل سپاه پاسداران را بدهد در این طرح که در ظاهر نیروهای مردمی به صورت خودجوش به هماهنگ تحت امر یک هسته مرکزی به اسم رهبری مسلح شده و ارکان اصلی این نیرو حفظ و حراست از حریم انقلاب اسلامی و فرامین خمینی بود این تشکیلات نقطه عطف تولد سپاه و قدرت گیری آن در حکومت ایرانی بود. عملکرد های سپاه در سیستم حکومتی ایران :شبکه بندی سپاه شامل دو نوع  تنظیمات بود:۱. تشکیلات زیرزمینی– این سازماندهی در نقشه حلقه کنترل قدرت حکومت عملل می‌کرد تا آنجا که در مدت زمان کوتاهی همه جبهه های سیاسی مخالف ایدئولوژی حکومت داری اسلامی و مذهبی را از صحنه سیاسی قدرت بر چید و شخصیت های قوی حزبی را که توانایی مقابله با تز جمهوری اسلامی داشتند ترور کرد. تا به امروز نیز این تشکل نقشه خود را در چند وجه داخل مرزی به شکل غیر قابل ملموس و برون مرزی ادامه می دهد. احداث مساجد، حسینیه ها و اماکن عقیدتی و مذهبی ساده ترین شکل گسترش این هژمونی سیاسی است.۲.تشکیلات روزمینی– این تنظیمات در شکل فرهنگی نمایی مذهبی به کشور داده و تبلیغ و گسترش ارزشهای محوری حکومت را در قالب مطلق و غیر قابل نقد بر عهده دارداز طرفی همه ادارات و سازمانهای حکومتی و امنیتی و غیر حکومتی و حتی خصوصی را کنترل کرده است. از طرفی این تنظیمات تمامی قوای نظامی و مسلح کشور را سازماندهی کرده و مقابله با هر نوع تنش مسلحانه را برعهده می گیرد. شکسته شورشهای کردستان در اوایل انقلاب و بیرون رانده احزاب مسلح کرد و جریانات شبه نظامی دیگر مغایر با جمهوری اسلامی از جمله مجاهدین خلق از عملکردهای این سازمان است .نفوذ و اعمال قدرت سپاه تا جایی پیش رفته است که به روحانیون جبهه چپ یا آن دسته از مراجع شیعه که مخالف نظریه اداره کشور بر طبق ولایت فقیه بودند اجازه قدرت‌گیری نداده و آنها را به صورت .مخفیانه و کاملا غیر قابل کشف از بین برد.در واقع سپاه همانند یک شبکه عنکبوتی پیچیده درراس سیستم سیاسی ایران قرار داشته و حکومت با همه بافتهای فرهنگی و سیاسی خود تحت تسلط کامل و در واقع ساخته و پرداخته خود سپاه است.

ارزیابی جایگاه سپاه و ارتش در ایران:عملکرد تمامی نهادها سازمان های نظامی و غیرنظامی کشور بدون وجود هیچ محدودیتی در کنترل مطلق سپاه بوده و ارتش نیز از این قاعده مستثنا نیست با شروع جنگ هشت ساله ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۵۹ قدرت سپاه به صورت جهشی چند برابر شد و رصد کردن جنگ و نتایج آن تا آخرین دقایق قبل از آتش بس دو کشور نیز بلاشک در اختیار سپاه بود .قوای باقیمانده از ارتش گرچه خط اصلی در دفاع از ایران بودند و در بیشتر اپرا سیون های نظامی نقش اصلی را بازی می کردند اما هرچه بود و نبود توسط سپاه ثبت و درج می شد. انتخاب فرماندهان ارتش نیز به عهده سپاه بود ارتش غیر از یک ماکت نظامی راکد چیز دیگری بیش نیست. این روند به ارتش محدود نمی شود هر نوع نیروی سازمانی مسلح در کشور ایران از راس تا قاعده توسط سپاه اسکن شده و فرماندهان از وفاداران به سپاه هستند .

تقسیمات سپاه:نیروی زمینی سپاه که خود چندین شاخه مجازات داشته و شامل:بسیج مستضعفین نیروی پیاده نظام مسلح و رسمی سپاه است بسیج مستضعفین شامل بسیج امکان مذهبی و اداری و رسمی و غیر رسمی کشور است که نیروهایش را به صورت نامحسوس فیلتر و گزینش می کند تا کنترل کامل سازمان برقرار باشد. نیروی هوایی سپاه :حراست هوایی نیروی دریایی سپاه: حراست دریایی و پالایشگاه های نفتی و گاز

قرارگاه خاتم الانبیا- قرارگاه خاتم الانبیا بخشی از شاخه های سپاه برای در دست گرفتن بودجه و درآمد کشور به بهانه احداث پروژه های عمرانی و شهری و روستایی است. این قرارگاه جایگزین تمامی بخش های خصوصی شده و کلیه فرایندهای اقتصادی، بازرگانی ،عمرانی و نوسانات بازار ایران را کنترل میکند در واقع تمامی کارخانجات مراکز تولید خصوصی و دولتی کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت کنترل این قرارگاه است قلمروی کاری این قرارگاه جایی است که صادرات و واردات امور گمرکی و مخابرات و جمع همه کنش های ارزی را بر عهده داشته و بانک‌ها بی قید و .شرط در اختیار آن هستند .سربازان گمنام امام زمان: این هسته بخش فوق سری به عملیات نامحسوس را در بر میگیرد و فعالیت آن صرفا به داخل ایران محدود نمی‌شود بلکه در تمامی کشورهای که توانایی نفوذ دارد به صورت مخفیانه و غیر قابل کشف ترور مخالفین جمهوری اسلامی را انجام داده و دیده بان امنیتی سپاه می باشد. در داخل کشور نیز تحمیل گزینه ترس ها در بین مردم و کنترل همه جنبه های روانی و عینی زندگی مردم را عهده دار است تا جایی که حتی دولتمردان و سران نزدیک به حکومت و .خود رهبری را نیز شامل می شود

سپاه قدس:سپاه قدس تقسیمات برون مرزی سپاه در منطقه به صورت مسلحانه بوده تا جهت سیاسی کشورها را به سمت هم راستی با نظام سیاسی ایران سوق دهد هرچند بیشتر به شکل نظامی و مسلحانه ظاهر می شود اما ریشه های آن تا پارلمان ها و اتاق فکری سیاسی کشورهای همجوار و دول اسلامی نیز پیشرفته است .حزب الله در لبنان ،فاطمیون در افغانستان، زینبیون در پاکستان ،حشد شعبی در عراق ،مدافعین حرم در سوریه ،حوثی ها در یمن و انواع و اقسام گروه ها و ائتلاف های شیعی نظامی و غیر نظامی خارج از ایران تحت لوای سپاه قدس بوده که دو هدف اصلی را دنبال می کنند .۱. ایجاد ناامنی در منطقه به جهت دور کردن اذهان عمومی جهان از وخامت اوضاع حقوقی و سیاسی در ایران ۲.اعمال قدرت در دولت همجوار به منظور تشکیل امپراتوری شیعی صفوی همانند شاه عباس صفوینتیجه:در بین تمامی این تقسیمات هدف نهایی پیشبرد  جریانات در راستای تحقق قدرت‌طلبی و منافع مالی نظریه‌پردازان و قدرت طلبان سپاه است و مذهب به عنوان نبضی قوی به شدت تپنده با توجه به ظرفیت فکری و فرهنگی مردم ایران برای پذیرش آن است .انحصار قدرت و تار و پود کشور برای سپاه موجب رشد روز به روز و شکست ناپذیر این سیستم شده است و جایگاه رهبری و دکوری سیاسی برای ایجاد یک اهرم سیاسی عقیدتی قوی در ذهن مردم است. برچیدن و نابودی چنین شبکه مستلزم آگاهی و شناخت جمعی مردم ازریشه‌های شکل‌گیری آن بوده و نیازمند ارتقای خرد جمعی در جامعه مذهبی ایران است.

 

چگونگی تشخیص حق از ناحق

جهانگیر گلزار

متن سخنرانی در جلسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران – شهر هانور آلمان

http://seda-tasvir.bashariyat.org/?p=7604

به رفتار مردم کشور نگاه کنید . اعتراض به خشونت کمتر دیده می شود  . اعتراض به  بی عدالتی  کمتر شنیده و دیده می شود . حتی اگر خانمی اعتراض به شخصی برای اینکه به او تعرض کرده ،  بکند ، مایه تعجب بسیاری می شود . چرا جامعه به فشاری که به او می آید بی تفاوت شده است ؟ چرا وقتی محیط زیست ایران دارد نابود می شود مردم به فکر آینده خود نیستند ؟ چرا اکثریت جامعه به این همه دزدی و فساد و بی عدالتی بی تفاوت شده است ؟ چرا در رابطه ای متوجه نمی شویم که طرف مقابل دارد حقیقت را و یا اینکه دروغ می گوید ؟ . وقتی به رفتار کسی توجه می کنیم و مایل هستیم که بدانیم بر حق عمل می کند ،  نیاز به این داریم که بداینم حق چیست ؟ تعریفش چیست ؟ چگونه حق را از ناحق تشخیص بدهیم ؟ حق چیست؟ ما به عنوان انسان، موجود زنده، حق آن چیزی است که اگر به آن  عمل بشود،  موجود زنده موجودیت دارد . مثل حق حیات . مثل عمل کردن به تمام حقوق . هر اندازه از تمام حقوق برخوردار بشویم کیفیت حیات و زندگی ما کاملتر می شود . در واقع حق را به ویژگیهایش می توان تعریف کرد .قبل از اینکه در باره ویژگیهای حق توضیح بدهم   ، لازم است بدانیم  قدرت چیست که همیشه در مقابل حق قرار می گیرد .قدرت از یک رابطه بوجود می آید . دو طرف و یا دو نفر باید وجود داشته باشند که یکی بر دیگری سلطه برقرار می کند . در این رابطه از زور و پول و علم و فن و مواد مختلف مثل اسلحه و بکار گرفته می شود . در این رابطه یک چیز کم است . آن حق است . توجه کنیم که در رابطه قدرت حق سازگاری ندارد .البته بنام مقابله با تروریسم و دفاع از حق زنان مثلا افغان بر آن کشور و مردم سلطه برقرار می کنند ولی حق در این میان وجود ندارد . بنام حق ، ناحق می کنند . زمانی که بخواهیم رابطه قوا و رابطه سلطه و رابطه خشونت را برطرف کنیم ، حق نمایان می شود و آن را به عنوان ملاک باید در نظر بگیریم .لازم است توضیح بدهم که ما انسانها پنج دسته حقوق داریم که در بسیاری از موارد از آنها غافل می شویم . که به شرح ذیل می باشد

1-ما به عنوان انسان یک مجموعه حقوق  داریم .

2-ما در جامعه زندگی می کنیم و عضو جامعه هستیم، پس به عنوان عضو جامعه حقوق شهروندی داریم که آن حقوق هم ذاتیِ عضویت ما در جامعه می باشد .

3- هر ملت ،  وطن دارد. منابع موجود در هر کشور حق آن جامعه است. یعنی یک فردی نمی تواند آن را تصرف کند، و هیچ کشوری حق تعرض به آن منایع را ندارد . منابع برای همه جامعه است. هر ملت به عنوام ملت ، حقوق ملی دارد .

4- محیط طبیعی که ما در آن زندگی می کنیم هم حقوق دارد برای اینکه اگر حقوق را رعایت نکنیم ،  طبیعت ما بیابان می شود  و ما از حق زندگی محروم می گردیم   .

5- ما عضو جامعه جهانی هستیم، بعنوان عضو جامعه جهانی هر ملتی هم حق  دارد. ملت حقوقی دارد که به آن حقوق بین المللی می گویند . حال که با پنج  دسته حقوق خویش آشنا شدیم ببینیم این حق ویژگیهایش چیست ؟ جای تقدیر و تشکر از آقای بنی صدر دارد که در طول بیش از 2 دهه 32 ویزگی برای حق یافته است . ویز گیها حق به آدمی امکان تشخیص حق را از ناحق می دهد ؟من سعی می کنم چند ویژگی حق را  توضیح دهم که به کار روزمره انسان می آید .

1 – حق باید از خودش هستی داشته باشد . در زور گفتن حق وجود ندارد زیرا زور گفتن در  یک رابطه بوجود می آید . انسان زندگی می کند . انسان هستی دارد . این هستی در درون ما حق است . مثلا نیرو در وجود من و شما وجود دارد . این نیرو که در اصطلاح به آن توانایی می گوییم ، حق است . اگر مسیرنیرو و توانایی را عوض کنیم و در تخریب بکارش ببریم می شود زور .  زور از جنس حق نیست . 2 بنا بر تعریف قدرت ، زور و قدرت حاصل یک رابطه است . یکی باید زور بگوید و دیگری باید زور را قبول کند تا رابطه قدرت و زور ممکن گردد .  ویژگی دیگر حق این است که خالی از زور است . در رابطه حق با حق زور جایی ندارد . حتی در فیزیک و مکانیک سعی می کنند که رابطه ها را به طریقی برقرار کنند که تعادل برقرار بشود و نیرو جهت تخریب به خود نگیرد .

3 ویژگی سوم این است که در حق تناقض وجود ندارد . نمی تواند تناقض در حق باشد . ما درروابط زندگی خود نیز این ویژگی را حس می کنیم . تناقض وقتی بوجود می آید متوجه می شویم که نیاز به توجیه هست  . مثلا  در  رفتار آدم خلاف کار پلیس و یا روانشناس پلیس بدنبال تناقض است . اگر تناقض در رفتار و گفتار و کردار نبود متوجه می شوند که حق با اوست . حالا شما توجه کنید به گفته های روحانی و خامنه ای و دیگر مسئولین نظام ببینید چقدر تناقض در حرف و عمل دارند . این اصل به ما یاد می دهد که بتوانیم بهتر تحلیل کنیم و حق از ناحق را بشناسیم .

4 – هیچ حقی ضد حق دیگر نیست . حقوق مجموعه هستند . مثلا آزادی نمی تواند مخالف استقلال باشد و عکس آن هم به همین ترتیب . عده ای تصور می کنند که برای رسیدن به آزادی ، اشکالی ندارد که استقلال نداشته باشیم . این نظر نادرستی است . وقتی آزادی و یا استقلال نداشته باشیم . آن اصل دیگر را هم نخواهیم داشت .

5 حق شفاف است و مبهم، حق نیست  . آنکس که مبهم حرف می زند و عمل می کند نا حق را سعی می کند پنهان کند . اگر  به حق عمل کند نیازی به پنهان کردن ندارد .

6 در حق تبعیض وجود ندارد . نمی توان گفت که چون این شخص مثلا تحصیل کرده است و یا اینکه چون سید است و یا مرد است و یا  چون زن است و یا اینکه چون مادر شوهر است و یا ولی فقیه است و یا اینکه از این قوم است و یا این کشور است و یا اینکه رنگ پوستش این و آن رنگ است بر دیگری برتری دارد . خیر در حق تبعیض وجود ندارد . هر تبعیضی که شما به نظز بیاورید بن مایه اش زور است  و ضد حق است .

7 حق  همه زمانی است. نمی شود گفت که چون مثلا 60 سال پیش نمی دانستند  حق چیست ، می کشتند و جنایت می کردند . خیر در تمام زمانها انسانها می دانسته اند حق چیست . مثلا حافظ و یا سعدی و یا مولوی از حق می گویند که بر دل می نشیند و انسانها با آن شعر و نظر احساس یگانگی می کنند . شعر های آنها برای  تمام زمانها است . پس حق همه زمانی است .

8 –  حق همه مکانی است . حق چه در ایران باشد و چه در آفریقا و چه در خانه من و یا خانه شما ، یکی است . شخصی به من در فیس بوک نوشته بود که این حرفها  و نظراتی که شما در دفاع از حق مردم می زنید  به درد مردم اروپا می خورد . اینجا ایران است و شرایط متفاوت است . اینجا زور معنی می دهد . متاسفانه  او از حقوق خود غافل است . خیر حق همه زمانی و همه مکانی است . حق ایران و اروپا ندارد  . حق را همه یکسان دارند . توجه داشته باشیم که انسان قبل از اینکه چه عقیده ای داشته باشد و از چه ملتی باشد و چه رنگ پوستی داشته باشد حقوق دارد که با حقوق بقیه انسانها اشتراک و تساوی دارد .

9 حق ذاتی هر موجود است .  هر موجود زنده­ای حقوقی که دارد ذاتی حیات اوست. بدون این حقوق آن موجود معنی و هویت ندارد .مثلا یک سلول زنده است . این زنده بودن ذاتی حیات اوست و این سلول یک عملی انجام می دهد که ذاتی حیات اوست . اگر بیمار بشود مثلا سرطانی بشود از ذات خود که در سلامت باید زندگی کند خارج می شود .

10 – حق با مَجاز، با خیال، با دروغ رابطه برقرار نمی­کند؛ با واقعیت رابطه برقرار می­کند. من خیال  می کنم که اینطور بشه . و یا خیال نمی کنم ، کاری به حق ندارد . حق رابطه اش با واقعیت و امرهای واقع اجتماعی است.  خیال می کنم که این شخص رابطه نامشروع با آن یکی دارد و … اینها کاری با حق ندارد . اینها ضد حق است . مثلا نمی توان گفت چون عطسه کرد حتما بد می آید و یا اینکه من تصور می کنم که اینچنین می شود . حق با تصور کاری ندارد . بعضیها اول یک تصوری می کنند و بعد می خواهند به آن صورت حقیقت بپوشانند . خیر حق از واقعیت می آید . باید سعی کرد که تمام جنبه های یک عمل را دید و بر اساس بقیه ویژه گیها تحلیل کرد و عمل کرد .

11 – حقوق یک مجموعه را تشکیل می­دهد. نمی توان گفت که من می خواهم سالم باشم ولی در کشیدن سیگار برای خود تبعیض قائل می شوم . تمام حقوق به هم ربط دارند . اگر حقی را شما زیر پا گذاشتید  به بقیه حقوق نیز ضربه وارد می کنید .

مثل بدن  می ماند . سلامت بدن از یک مجموعه سازگار برخوردار است . نمی توان استثنا قائل شد  . البته که بسیاری برای وجود خود هم ،  تبعیض قائل می شوند و خود تخریبی می کنند و اسمش را می گذارند آزادی !!

12-  حق ویران نمی­شود و ویران هم نمی­کند.  شخصی که به حق عمل می کند ،  نمی تواند زور بگوید . نمی تواند کسی را بکشد . نمی تواند بنام مرام به دیگری زور بگوید و … آنها که کشور را ویران می کنند و یا می گویند من بزرگ خانواده هستم و زور می گویند و یا می گویند که بچه خودم است و هر کاری می خواهم با او می توانم بکنم ، چنین عملی به حق نیست ضد حق است .

13- حق محدود نمی­شود، محدود هم نمی­کند. مثلا  آزادی اگر محدود بشود، چه کسی آن را محدود می­کند؟ قدرت. چیزی به جز قدرت برای محدود کردن آزادی نیست. کسی که به حق عمل می کند ، انسان آزاده ای است . به کسی ظلم نمی کند . تبعیض نمی کند . محدود نمی کند . یعنی زور بکار نمی برد .ببینید تا اینجا توجه کرده اید . در رابطه های حق یک نوع آرامش و یک نوع مهربانی و رشد و نبود تبعیض و نبود تنش وجود دارد . آدمها سعی می کنند به کمک دارو و به کمک روانشناس از تنشها ازاد بشوند . بهترین روش تمرین در حقوقمداری است .

14 – دلیل حق در خودش است، دلیل ناحق در بیرونش است.هر کس خود خویشتن را رهبری می کند . کسی بر کسی رهبری ندارد . مثلا همسر نمی تواند بگوید چون من مردم و یا زنم تو باید از من پیروی کنی . خیر رهبری هر کس در دست خودش است . کسی نمی تواند حتی اگر بخواهد دیگری را رهبری کند . می تواند زور بگوید . زور گفتن ناحق است و دلیل نا حق بودنش این است که در بیرون شخص عمل می کند . یعنی اینکه یک نفر باید باشد که با او رابطه بوجود بیاورد و به او زور بگوید .  تا زمانی که شخص  این رابطه زور گو را قبول نکند  زور بی تاثیر است .

این بار تمرین کنید . وقتی کسی زور می گوید زیر بار رابطه ای که او درست می کند نروید . زور او خیلی زود بی اثر می شود .

15 – حق تجزیه نمی­شود. شما نمی­توانی بگویی آقا نصف آزادی برای من کافی  است، نصف استقلال خوب  است. یا اینکه نیمه نفس بکش و فعالیت کن  . با نمیه نفس کشیدن انسان از بسیاری از فعالیتها ناکار می شود .  حق تجزیه بر دار نیست . یا شما از همه حق برخوردار می شوی و یا اینکه کسی با زور حق شما را می خورد .

16 – حق قابل انتقال هم نیست. کسی نمی تواند جای دیگری درس بخواند و یا رشد کند و یا عشق بورزد و … هر کس حقوق خود را خود تصدی می کند .

17 – حق یک تعریف دارد – حق به ویژگیهایش تعریف می شود . نمی توان تعاریف متفاوت برای حق کرد . در این صورت زور مدار تعریفی از حق می کند که دستش را برای چپاول باز باشد  . به مستبدین نگاه کنید که یک تعریف از حق می کنند که تنها آنها را شامل می شود .

18 – حق  خود روش خویش است. غیرحق، روش حق نمی­شود. مثلا نمی شود با زور اسلحه به آزادی رسید و یا اینکه با زور مردم را متمدن کرد و یا … هر کاری که بن مایه اش حق است روش رسیدن به آن نیز حق است . مثلا نمی توان گفت برای رسیدن به هدف  خوب از ابزار  بد استفاده می کنیم . روش حق ابزارش حق است و روش ضد حق نیز ابزارش ضد حق  و تخریبی خواهد بود .

آنچه صفت است که در آن خشونتی وجود ندارد و با دیگر ویژگیهای حق مجموعه می دهد از ویژگیهای حق می باشند . مثلا شجاعت ، امید ، دوستی ، شادی و … از ویژگیهای حق هستند و ضد حق صفاتی از قبیل ترس ، دشمنی ، غم و .. هستند که بن مایه آنها خشونت و زور می باشد .

حال با دارا بودن ابزرا ویژگیهای حق ،  هر کس خود را می تواند به آزمایش بگذارد که کدام عملش حق و کدام عملش به ناحق است . با دیگران نیز می توان به همین ترتیب دید که چه کسی زور می گوید و یا بر حق عمل می کند . در تمام این ویژگیها حق ، آیا  شما احساس ترس ، غم ، ضعف  ناتوانی ، تبعیض حس کردید ؟بالاعکس برخورداری از ویژگیهای حق به انسان شادی و نشاط و روحیه رشد می دهد .ویزگیهای حق به ما نیروی مثبت می دهد که هر کس آن را دارد . باید روزانه تمرین کند و خود را از رابطه های زور مدارانه آزاد کند . امید که ما در این تمرین روزانه  بسوی موفقیتهای بیشتر برسیم .

 

معضلات سیستم آموزشی جمهوری اسلامی ایران

سعید دلگرم

هراس رژیم ولایت فقیه از  طنین زنگ اگاهی در مدارس-ماه مهر، به‌دلیل‌هایی متفاوت، ازجمله برگزاری جشن مهرگان، آغاز پاییز و شروع سال تحصیلی، ماه پرجنب‌وجوشی است. این مناسبت‌های گوناگون، به‌وجود آمدن فضایی پر تب‌وتاب و امیدبخش را باعث می‌شوند. در رابطه با شروع سال تحصیلی جدید، و باتوجه به وضعیت بحرانی در سیستم آموزشی میهن، متأسفانه این مهم، در سه دههٔ اخیر، برای دانش آموزان، دانشجویان، پدران و مادران و کسانی که اهمیت این امر را آگاهانه باور دارند، به‌دغدغه‌های گوناگون تبدیل شده است. از معضل‌های عمده در سیستم آموزشی میهن، علاوه بر بحران مالی، مسئله تسلط تفکری فوق‌ارتجاعی است که اندیشه‌های پویا و علمی را برنمی‌تابد و با استفاده از تمامی امکان‌هایش، ضربه‌های مهیبی را بر فرهنگ کشور وارد ساخته و ساختارهای آموزشی میهن را زیر سیطره تفکرات تاریک‌اندیشانه‌اش قرار داده است. متأسفانه باوجود تمامی مخالفت‌ها و مقاومت‌ها، آینده‌یی روشن برای برون‌رفت از این وضعیت درحال‌حاضر متصور نیست،

و این می‌تواند هشداری به نیروهای مترقی باشد. این هشدار ازآنجا باید جدی دنبال شود که ما از جمعیت عظیم نسل آینده‌ساز سخن می‌گوییم. فانی، وزیر آموزش‌وپرورش، آمار دانش آموزان را نزدیک به ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفراعلام کرد و اگر چندین میلیون دانشجو را هم به این آمار اضافه کنیم، به رقم بالایی می‌رسیم که نشان می‌دهد نزدیک به یک‌چهارم جمعیت کشور را شامل می‌شود. معمولاً در آستانهٔ سال تحصیلی، مقام‌های حکومتی برای فریب افکارعمومی خبرهایی را منتشر می‌کنند که در ظاهر از تلاش آنان برای ارتقای کیفیت آموزشی میهن حکایت می‌کند. به‌عنوان‌مثال، خبرگزاری فارس، ۲۴ شهریورماه، خبر داد:”۸۴۴ کلاس درس در قالب ۱۴۰ مدرسه برکت اهدایی مقام معظم‌رهبری به دانش آموزان مناطق محروم، افتتاح می‌شود.”خبرگزاری فارس در ادامه می‌نویسد: “۱۴۰ مدرسه در ۲۸ استان کشور احداث شده‌اند و امروز مراسم افتتاح در تمام این استان‌ها برگزار می‌شود.“استان‌های موردنظر را آذربایجان شرقی، غربی، اصفهان، ایلام، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی و رضوی نام برده است. با این حساب، باید به این نتیجه رسید که تمامی استان‌های ایران لااقل از منظر آموزشی منطقه‌هایی محروم دارند. اینکه همین تبلیغات هم تا چه حد واقعیت داشته باشد، مشخص نیست، اما اینکه بعد از سی‌وچند سال، خود دست‌اندرکاران حکومتی از لفظ “محروم“استفاده می‌کنند، سؤال‌های بسیار زیادی را به ذهن می‌آورد. ازجمله اینکه، چرا باتوجه به درآمدهای نجومی نفت، میهن ما بایستی شاهد چنین وضعیتی برای تأمین نیازهای آموزشی نسل آینده‌ساز باشد؟ “خبرگزاری فارس، در قسمتی دیگر از گزارش، از ساختِ روزانه ۷ مدرسه خبر می‌دهد. اینکه چنین ادعاهایی تا چه حد واقعی‌اند را نمی‌توان رد یا قبول کرد، اما همین‌که ادعا می‌شود روزانه ۷ مدرسه ساخته می‌شود، خود بیانگر این واقعیت است که تأمین نیازهای آموزشی برای دانش آموزان در طول سی‌وچند سال گذشته از اولویت درجه اول برخوردار نبوده است، و همین کمبودهای آشکار و نهان فشارهایی را به کارگزاران حکومت وارد می‌آورند که درنهایت، آن‌ها را مجبور به دست زدن به تبلیغاتی این‌چنینی می‌کند. نکته مهم در فرآیند آموزشی میهن آن است که، تمامی هزینه‌های آموزشی به دوش دانش آموزان و یا والدین آن‌ها انداخته می‌شود و وظیفهٔ اصلی حکومت در این میان، تنظیم مطالب ضدِ علمی و تاریک‌اندیشانه زیر لوای مطالب آموزشی است. در قسمتی از گزارش روزنامه ارمان آمده است:”پدری که فرزندش سال گذشته دوره پیش‌دبستانی را در یکی از سرای محله‌های منطقه ۵ تهران گذرانده است، درباره این دوره می‌گوید: سیستم آموزشی کشور در پی سوق دادن خانواده‌ها به سمت مدارس نیمه‌دولتی و غیرانتفاعی است.وی گفت سال گذشته فرزندم را در یکی از مدارس نیمه‌دولتی با شهریه یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای مقطع پیش‌دبستانی ثبت‌نام کردم.”روزنامه آرمان، در ادامه می‌نویسد:”آمار دانش آموزان مدارس غیردولتی از سال تحصیلی ٩١ تا ۹۴ افزایش ۲۳ درصدی را نشان می‌دهد.”افزایش آمار مدارس غیردولتی به‌هیچ‌عنوان تصادفی نیست و دنباله پروژه ضدملی‌ای است که اساسِ آن رفع مسئولیت از دولت در قبال تأمین نیازهای آموزشی دانش آموزان است. ماحصلِ چنین وضعیتی نیازمندِ توضیح نیست، چراکه کم‌آگاه‌ترین افراد جامعه هم می‌دانند که درنهایت، محروم‌ترین قشرهای جامعه- که اکثریت جمعیت کشور را نیز تشکیل می‌دهند- یا از رفتن به مدرسه بازمی‌مانند و یا اگر خیلی خوش‌شانس باشند، چند سال بعد مجبور به ترک‌تحصیل می‌شوند.آرمان، ۱۷ شهریورماه، در رابطه با این موضوع می‌نویسد:”به‌گفته رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، طبق سرشماری سال ۹۱، ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار بی‌سواد مطلق در جامعه داریم، همچنین ۱۰ میلیون نفر تحصیلات ابتدایی دارند و ۱۰ میلیون نفر تا سطح سیکل تحصیل کرده‌اند. بدین ترتیب ۳۰ میلیون نفر از جمعیت ایران بی‌سواد و کم‌سوادند که معادل نیمی از جمعیت است. این سرشماری مربوط به سال ۹۱ است درحالی‌که در آخرین سرشماری که در مردادماه امسال در زمینه سطح تحصیلات ایرانی‌ها از سوی بانک مرکزی انجام شد مشخص شد: توزیع افراد شش‌ساله و بیشتر خانوارها برحسب میزان سواد ؛۱۱ و دودهم درصد ”بی‌سواد“، یک و نیم درصد قادر به ”خواندن و نوشتن نیستند“، ۲۱ و چهاردهم درصد دارای ”تحصیلات ابتدایی“، ۴۳ و چهاردهم درصد دارای ”تحصیلات راهنمایی و متوسطه“و ۲۲ و نیم درصد دارای ”تحصیلات دانشگاهی“بوده‌اند. بااین‌وجود این آمارها فقط اختصاص به افرادی دارد که ابتدای هرسال بنا به دلایلی که در ادامه به آن خواهیم پرداخت به مدرسه نمی‌روند درحالی‌که تعداد افرادی که وارد مدرسه شده و در میانه آن را رها می‌کنند بیش از تعداد افرادی است که در مدرسه ثبت‌نام نمی‌کنند. بر اساس آمارها تعداد سه میلیون و ۵۰۰ هزار کودک خارج از تحصیل، آن‌هم بر اساس آمارهای سه سال گذشته در کشور وجود دارد و این درحالی‌است که آمار دختران در میان بازمانده‌های تحصیل بالا است.”

در همان گزارش روزنامه آرمان، به موضوع دختران دانش‌آموز هم برخورد می‌کنیم. سیدباقر حسینی، نماینده حوزه زهک و هیرمند [در استان سیستان و بلوچستان]، دربارهٔ ممانعت از تحصیل دختران، می‌گوید:”به‌هرحال در کشوری مسلمان زندگی می‌کنیم و برای افرادی که پایبندی زیادی به باورهای مذهبی دارند این امر چندان مطلوب نیست.”سیدباقر حسینی در ادامه اظهاراتی می‌کند که در آن‌ها فضای حاکم بر مناسبات آموزشی میهن‌مان را از نگاه حکومتیان آشکار می‌کند. او ادامه می‌دهد:”درحالی‌که امکان به‌کارگیری معلم متناسب با جنسیت دانش‌آموزان در کشور وجود دارد جایز نیست حتی اگر خانواده‌ها اعتراضی در این زمینه نداشته باشند از معلم غیر هم‌جنس استفاده شود. حسینی با اشاره به مشکلاتی که ممکن است برای نوجوانان در اثر این اتفاق پیش بیاید می‌گوید: ارتباط دوسویه و متقابلی که بین معلم و دانش‌آموز وجود دارد و اقتضائات سنی نوجوانان و طغیان احساسات در این سنین ممکن است باعث شود ارتباط معلم و شاگردی چه دربارهٔ دانش‌آموز دختری که با معلم مرد سروکار داشته و چه برای دانش‌آموز پسری که با معلم زن در ارتباط است خدشه‌دار شود و مناسبات دیگری جای آن را بگیرد.”این برای اولین بار نیست که مناسبات اجتماعی معقول بین زنان و مردان جامعه با انگ افتضاح جنسی سرکوب و از آن جلوگیری می‌شود، اما اگر همین نظریه را هم قبول کنیم، پس باید به این نتیجه رسید که فرصت‌های شغلی مناسب برای زنان و مردان لااقل در این زمینه باید متناسب با نیازهای موجود برنامه‌ریزی شود. یعنی برای رفع نگرانی حکومتیان تعداد بیشتری از زنان را برای تدریس دختران به استخدام درآورد. اما آمارهای انتشاریافته اخیر به‌روشنی نشان می‌دهند که مثلاً آمار بیکاری در بین زنان تحصیل‌کرده افزایش یافته است و در استخدام محدودی که انجام گرفته است سهم زنان بسیار ناچیز تعیین شده است. راه‌حل رژیم ولایت‌فقیه بسیار ساده است. از یک‌طرف زنان را از اشتغال محروم می‌کنند و از طرف دیگر دختران را به‌دلیل باورهای مذهبی از تحصیل محروم. اما برای اینکه این موضوع بیشتر روشن شود، لازم می‌دانیم بر این نکته تأکید کنیم که تجربه‌های آموزشی در کشور خودمان و دیگر کشورها نشان داده است که وجودِ زنان و مردان معلم برای دختران و پسران هیچ‌گونه مشکلی به‌وجود نیاورده است، و موردی که نشان دهد این رویکرد باعث افتضاحات جنسی شده است وجود ندارد، اما لازم است این را یادآوری کنیم که اتفاقاً این افتضاحات- بنا بر شواهد متعدد تاریخی- در مراکز مذهبی بیشتر بوده‌اند.مشکل‌های سیستم آموزشی میهن ما به موردهای یادشده در بالا محدود نمی‌شود. نارضایتی گسترده در میان معلمان، به‌خصوص در سال‌های اخیر، نگرانی‌هایی جدی را نزد مقام‌های حکومتی دامن زده است. شیوه مقابله با این نگرانی‌ها از سوی رژیم ولایت‌فقیه، شیوه‌هایی ثابت مبتنی بر دستگیری، فشار، محرومیت، زندان، و سایر موارد است.اعتراض‌های گسترده معلمان به‌منظور احقاق حقوق صنفی‌شان، به‌خصوص در رابطه با مسائل معیشتی، نه‌تنها پاسخ شایسته حکومتیان را در پی نداشته‌اند، بلکه برعکس، با ادامه همان سیاست‌های پیشین، که ارعاب و سرکوب نقطه مرکزی آن است، حکومت سعی دارد حرکت‌های سازمان‌یافته معلمان را در نطفه خفه کند. تفکیک جنسیتی، اُفتِ کیفیت آموزشی، کاهشِ سرانه آموزش، افزایشِ بی‌سوادی و کم‌سوادی، دستگیری و فشار به فعالان مدنی مرتبط با سیستم آموزشی، تصویرهای مختلف وضعیت آغاز  هر سال تحصیلی جدید است . سال‌های متمادی‌ای است که این کاستی‌ها و مانع‌ها گریبان دانش آموزان، دانشجویان، استادان و معلمان ایران را رها نمی‌کنند. برای برون‌رفت از این وضعیت، همکاریِ مشترک نیروهای مترقی به‌منظور سازمان‌دهی و پیشبردِ کارزار موفقی در دفاع از یک سیستم آموزشی کارآ، مدرن، و مردمی در میهن‌مان، امری است که بیش‌ازپیش ضرورتش احساس می‌شود.به نقل از «نامه مردم»

 

قتل عام مردم کورد به دست جمهوری اسلامی به حساب خدا   

امید رمضانی 

من کوردم -جایی که برای کشتن دو عضو احزاب کوردی هلی گوپترها  اسمان را می پوشانند اما برای زلزله زده کورد 7 روز بعد دستور کمک رسانی می دهند …..!

من کوردم -جایی که زنان و مردان کولبر به رگبار بسته می شوند و زندگی ارزانتر از نان است ….

من کوردم -جایی که ایام تعطیل مهمان نواز نامیده میشوم و باقی ایام  ترویست و جدایی طالب….!

من کوردم -مردم زیر اوار  مانده اند  هیچکس  به داد انها نمی رسد. چند هزار نفر مقابل ساختمان فرماننداری  تجمع کرده اند  پتو چادر غذا میخواهند ولی این حکومت به فکر مردم لبنان ، فلسطین ، عراق ، یمن ، بحرین ،و…. است .

مسئولین جمهوری اسلامی-چرا کمک های مردی که مورد نیاز شدید  زلزله زدهگان است از جمله چادر ، کاپشن و پتو  توسط سپاه پاسداران  انبار شده و به مردم داده نمشود ؟ و این اقلام را در انبار های سپاه پاسدارن  برای خودشان  نگه میدارند . این در حالیست  روستا های  دور افتاده و مناطق مرزی هنوز اوار  برداری نشده است .

مسئولین جمهوری اسلامی-چرا نفراتی که به کمک زلزله زدگان  می شتابند  برایشان مشکل  ایجاد کرده اید و به بهانه های مختلف انان را دستگیر و یا جریمه می کنید ؟ نمونه های که نصب بنرها  حمایت از زلزله زدگان  از طرف پلیس راهور  بود که راننده  را به مبالغ پول جریمه کرده اند  در حالیست خودروها که برای اربعین میرفتند  با بنرها  فراوان شامل هیچ جریمه ای نشده اند ؟

مسئولین جمهوری اسلامی-چرا 800 تن از نیروهای رتبه بالا حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران و غیر از تیم 300 نفره محور یک دو و سه  حفاظت  خامنه ای بوده انان را بصورت جداگانه با تجهیزات کامل به مناطق زلزله زده منتقل شدن ؟و چرا تعدادی از هلی کوپتر ها مجهز به لانچر و راکت از هوانیروز  سپاه پاسداران به منطقه اعزام شده اند ؟ شاید هم قصد جنگ با مردم زلزله زده دارید  ؟ و به همین خاطر به این مردم کمک نمی کنید چون این مردم کورد مخالف دیکتاتورهستند وشماهم دیکتاتور هسیتد  .

مسئولین جمهوری اسلامی-شما که سر جنگ با تمام دنیا دارید چرا باید زلزله زدگان به خاطر نبود چادر در قبرستانها بخوابند  ایا توان کمک ندارید یا خودتان نمخواهید کمک کنید ؟

مسئولین جمهوری اسلامی-چرا برای ورود حسن روحانی ، خامنه ای ، و علی لاریجانی  هزینه زیادی خرج کردید ولی دریغ از یک چادر برای بازماندگان  اززلزله  شما که  برای لبنان و حزب الله ، حشد شبی ویمن هزینه میلیاردی خرج می کنید  اما دریغ از یک بطری اب برای زلزله زدگان  واقعا چرا ؟مسئولین جمهوری اسلامی-  چرا تنها نیروهای امدادی که وارد منطقه زلزله زده شدند ماشین های ضد شورش وابپاش بود ؟مسئولین جمهوری اسلامی نزدیک 40 سال از حکومت دیکتاتوری شما میگذردکه جمعیت ایران بعد از انقلاب حدود دو برابر شده  اما تعداد زندانیان بیش از 25 برابر شده است   و محصول ان را اگر خواسته باشم در یک جمله کوتاه بگویم  شهر و روستاها ویران و قبرستان ها  اباد شدند .ازادی زیباست و زیباتر  از ازادی خود ازادی است  و متاسفم  که روحانیت شیعه ازادی را از مردم ایران گرفته اند و مطمئن هستم که بزودی ملت ایران به ازادی خواهد رسید .

 

 

 

RSS
Follow by Email
YouTube
Instagram
Telegram